All language subtitles for GOT.S03E03.480p.Hin-Eng.x264-KatmovieHD.Pw
Afrikaans
Akan
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bemba
Bengali
Bihari
Bosnian
Breton
Bulgarian
Cambodian
Catalan
Cebuano
Cherokee
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Ewe
Faroese
Filipino
Finnish
French
Frisian
Ga
Galician
Georgian
German
Greek
Guarani
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Interlingua
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Kinyarwanda
Kirundi
Kongo
Korean
Krio (Sierra Leone)
Kurdish
Kurdish (Soranî)
Kyrgyz
Laothian
Latin
Latvian
Lingala
Lithuanian
Lozi
Luganda
Luo
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mauritian Creole
Moldavian
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Montenegrin
Nepali
Nigerian Pidgin
Northern Sotho
Norwegian
Norwegian (Nynorsk)
Occitan
Oriya
Oromo
Persian
Polish
Portuguese (Brazil)
Portuguese (Portugal)
Punjabi
Quechua
Romanian
Romansh
Runyakitara
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Serbo-Croatian
Sesotho
Setswana
Seychellois Creole
Shona
Sindhi
Sinhalese
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Spanish (Latin American)
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Tatar
Telugu
Thai
Tigrinya
Tonga
Tshiluba
Tumbuka
Turkish
Turkmen
Twi
Uighur
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Wolof
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:01:39,782 --> 00:01:48,528
تقديم ميکنند (King-AmirK) مهرزاد و اميرمهدي
:.:.:www.9movie.ir:.:.:
2
00:01:48,782 --> 00:01:54,528
قــــســمت چهارم از فــصــل سوم
3
00:02:05,808 --> 00:02:07,876
چندتا از اون انگشت ها رو فکرميکنين
4
00:02:07,910 --> 00:02:10,311
ميتونيم بکنيم تو کونش؟
5
00:02:10,346 --> 00:02:12,080
بستگي داره قبلاً تمرين کرده باشه يا نه
6
00:02:12,114 --> 00:02:16,083
تو و خواهرت از همينجور
کارا لذت ميبرين، شاه کُش؟
7
00:02:16,117 --> 00:02:19,853
اون واسه ما تو رو ميبنده؟
8
00:02:26,293 --> 00:02:28,294
اون داره ميفته
9
00:02:28,328 --> 00:02:30,930
اون داره از اسبش ميفته
يکي کمکش کنه
10
00:02:40,171 --> 00:02:42,005
آب
11
00:02:42,039 --> 00:02:44,040
آب
12
00:02:44,074 --> 00:02:46,675
خواهش ميکنم، آب بدين
13
00:02:47,544 --> 00:02:49,211
آ... آب
14
00:02:49,245 --> 00:02:50,879
آب، خواهش ميکنم
15
00:02:50,913 --> 00:02:52,813
خواهش ميکنم. خواهش ميکنم
16
00:03:00,388 --> 00:03:02,355
،اگه من بميرم
...شما به اون چيزي
17
00:03:02,390 --> 00:03:03,823
اوه، بسه ديگه
18
00:03:03,857 --> 00:03:05,958
بيا
19
00:03:11,797 --> 00:03:15,165
يادم نمياد کسي رو ديده باشم
که ادرار اسب رو به اين سرعت خورده باشه
20
00:03:42,257 --> 00:03:44,458
!بسه
21
00:03:52,232 --> 00:03:53,765
جلوتر نيا
22
00:04:24,090 --> 00:04:27,793
يه بار ديگه اينکار رو بکني
اون يکي دستت رو هم قطع ميکنم
23
00:04:31,631 --> 00:04:34,032
زود باش، بيا
24
00:04:43,875 --> 00:04:46,342
اوه، لرد تيريون
بيا تو، بيا تو
25
00:04:46,376 --> 00:04:48,478
اميدوار بودم بتونيم با هم حرف بزنيم
26
00:04:49,413 --> 00:04:51,180
محرمانه
27
00:04:51,214 --> 00:04:54,116
اوه، هميشه ميخواي محرمانه باشه
28
00:04:54,151 --> 00:04:55,885
"درباره ي اتفاقات جنگ "آب سياه
29
00:04:57,521 --> 00:04:58,887
شايد موقع مناسبي نيست؟
30
00:04:58,922 --> 00:05:00,790
اوه، نه
خيلي هم مناسبه
31
00:05:01,858 --> 00:05:03,492
فکر کردم ممکنه يکي
پرنده هاي کوچيک شما
32
00:05:03,527 --> 00:05:06,294
...ممکنه بدونه مقاصد خواهرم براي
33
00:05:06,329 --> 00:05:07,796
پايان دادن به زندگي شما چيه؟
34
00:05:07,830 --> 00:05:10,665
متأسفانه جاسوس هاي انگشت کوچيکه
35
00:05:10,699 --> 00:05:12,233
و مقامش رو به من ندادن
36
00:05:12,267 --> 00:05:14,301
بخاطر همينه که اومدم پيش شما
37
00:05:14,336 --> 00:05:16,570
مدرک ميخوام -
مدرک؟ -
38
00:05:16,604 --> 00:05:19,005
قراره محاکمه اي برپا بشه؟ -
من بايد بدونم -
39
00:05:20,041 --> 00:05:23,142
من هيچ مدرکي ندارم
فقط پچ پچ ها رو ميشنوم
40
00:05:26,713 --> 00:05:29,748
،قبل از تموم اين اتفاقاي بد
41
00:05:29,782 --> 00:05:33,351
ميخواستم داستان اينکه
خواجه شدنم رو برات بگم
42
00:05:33,386 --> 00:05:35,087
هنوزم ميخواي بشنوي؟
43
00:05:35,121 --> 00:05:37,522
نميدونم
ميخوام؟
44
00:05:37,556 --> 00:05:40,291
وقتي يه پسربچه بودم، من با
...دسته اي از بازيگرها
45
00:05:40,325 --> 00:05:42,293
از شهرهاي آزاد عبور ميکرديم
46
00:05:42,328 --> 00:05:44,095
،يک روز، در مير
47
00:05:44,129 --> 00:05:46,964
شخصي به ارباب من پيشنهاد
وسوسه انگيزي داد
48
00:05:46,998 --> 00:05:49,066
که نميشد ردش کرد
49
00:05:49,100 --> 00:05:51,668
من ميترسيدم اون مرد بخواد از من
سوءاستفاده بکنه
50
00:05:51,702 --> 00:05:53,703
مثل تمام مردايي که از
پسربچه ها سوءاستفاده ميکردن
51
00:05:53,737 --> 00:05:56,439
ولي چيزي که اون ميخواست خيلي بدتر بود
52
00:05:57,708 --> 00:05:59,108
اون به من يه معجون داد
53
00:05:59,142 --> 00:06:01,243
که باعث ميشد نه بتونم
حرکت کنم نه حرف بزنم
54
00:06:01,277 --> 00:06:04,279
ولي با اينحال هيچ
تأثيري روي حواس من نداشت
55
00:06:04,313 --> 00:06:06,714
،با يک شمشير تيز آلت من رو بُريد
56
00:06:06,749 --> 00:06:09,684
،از بيخ و بُن
در تمام اين مدت هم وِرد ميخوند
57
00:06:09,718 --> 00:06:13,320
چيزهايي که از من بريده
بود رو در آتش منقلي سوزوند
58
00:06:13,355 --> 00:06:14,889
شعله ها آبي رنگ شدن
59
00:06:14,923 --> 00:06:18,592
و صدايي رو شنيدم
که جواب اون رو ميداد
60
00:06:23,497 --> 00:06:27,099
هنوزم خواب اون شب رو ميبينم
61
00:06:27,134 --> 00:06:29,568
،نه خواب اون جادوگر
62
00:06:29,603 --> 00:06:31,870
و نه خواب اون شمشيرش
63
00:06:31,905 --> 00:06:34,339
خواب اون صدايي رو ميبينم
که از درون شعله ها شنيدم
64
00:06:34,374 --> 00:06:36,575
آيا يک خدا بود؟
يک شيطان بود؟
65
00:06:36,609 --> 00:06:38,277
يا يکي از
ترفندهاي اون جادوگر؟
66
00:06:38,311 --> 00:06:40,445
نميدونم
67
00:06:40,480 --> 00:06:43,949
ولي اون جادوگر صدا زد
و صدايي جوابش رو داد
68
00:06:43,983 --> 00:06:46,384
،و از اون روز به بعد
69
00:06:46,419 --> 00:06:50,188
از جادو و تمام جادوگران متنفر شدم
70
00:06:50,222 --> 00:06:52,624
ولي ميتوني بفهمي که چرا
خيلي مشتاق بودم به شما
71
00:06:52,658 --> 00:06:56,026
در جنگتون عليه استنيس و اون
کشيشه موقرمز کمک کنم
72
00:06:56,061 --> 00:06:59,763
يه جور انتقام سمبليک از اين دسته
73
00:06:59,797 --> 00:07:03,833
بله. من حس ميکنم به يک
انتقام واقعي
74
00:07:03,867 --> 00:07:05,868
عليه يه آدم واقعي نياز دارم
75
00:07:05,902 --> 00:07:08,402
که سعي کرد منو بکشه
76
00:07:08,437 --> 00:07:11,772
که اينکار نيازي به درجه اي
...از نفوذ داره، که
77
00:07:11,806 --> 00:07:14,140
در حال حاضر
78
00:07:14,175 --> 00:07:16,876
اون نفوذ رو ندارين
79
00:07:16,911 --> 00:07:19,212
ولي نفوذ به شدت
80
00:07:19,246 --> 00:07:22,381
نيازمند صبره
من اينطور فهميدم
81
00:07:22,415 --> 00:07:25,784
وقتي که از من براي رسيدن به
،هدف اون جادوگر مورد استفاده شد
82
00:07:25,818 --> 00:07:28,386
اون منو از خونه ش انداخت بيرون که بميرم
83
00:07:28,421 --> 00:07:31,156
ولي من تصميم گرفتم زنده بمونم
84
00:07:31,190 --> 00:07:32,623
تا انتقامم رو ازش بگيرم
85
00:07:32,658 --> 00:07:34,191
بهش التماس کردم
86
00:07:34,226 --> 00:07:37,427
باقيِ قسمت هاي بدنم که
برام باقي مونده بود رو فروختم
87
00:07:37,461 --> 00:07:39,796
تبديل به يک دزد ماهر شدم
88
00:07:39,830 --> 00:07:43,198
و بزودي ياد گرفتم که
محتواي نامه هاي يک مرد
89
00:07:43,233 --> 00:07:47,301
با ارزش تر از محتواي کيسه پولشه
90
00:07:47,336 --> 00:07:49,771
،قدم به قدم
91
00:07:49,805 --> 00:07:52,573
،با انجام يک کار ناخوشايند بعد از ديگري
92
00:07:52,607 --> 00:07:56,076
تونستم راهم رو از
محله هاي کثيف مير
93
00:07:56,111 --> 00:07:59,346
يه تالار کوچک شورا پيدا کنم
94
00:08:01,316 --> 00:08:04,217
نفوذ مثل علف هرز رشد ميکنه
95
00:08:05,452 --> 00:08:07,987
من از علف هاي هرز خودم مراقبت کردم
96
00:08:08,021 --> 00:08:11,390
تا موقعي که پيچک هاي اون
از پناهگاه سرخ
97
00:08:11,425 --> 00:08:14,760
تا تونستن به اون سوي دنيا هم برسن
98
00:08:14,794 --> 00:08:18,730
جايي که تونستم اونو به دورِ
چيزي بپيچم
99
00:08:18,764 --> 00:08:20,865
که بسيار خاصه
100
00:08:25,470 --> 00:08:28,538
همون جادوگر
101
00:08:28,572 --> 00:08:32,007
سلام دوستِ قديمي من
102
00:08:32,041 --> 00:08:35,209
خيلي وقته همديگه رو نديديم
103
00:08:35,244 --> 00:08:38,412
شک ندارم انتقامي که شما ميخوايد
104
00:08:38,447 --> 00:08:40,014
...به موقع از آنِ شما ميشه
105
00:08:40,048 --> 00:08:43,083
اگه شجاعت انجام دادنش رو داشته باشيد
106
00:08:46,087 --> 00:08:48,487
،وقتي مردم درباره ي نگهبانان شب حرف ميزنن
107
00:08:48,522 --> 00:08:50,956
هيچوقت از بيل زدن هيچ حرفي نميزنن
108
00:08:50,991 --> 00:08:53,225
يا اينهمه گُه
109
00:08:53,259 --> 00:08:55,960
،درباره ي شرافت ميگن
،درباره ي عفو شدن از جنايات
110
00:08:55,994 --> 00:08:57,394
،و همينطور محافظت کردن از مملکت
111
00:08:57,428 --> 00:09:01,764
ولي درواقع بيل زدن
بيشترين کاريه که ميکني
112
00:09:01,799 --> 00:09:05,501
و اينکه بهمون حمله ميشه
يا ميميريم يا بدتر از اينا
113
00:09:05,535 --> 00:09:08,003
و همين. ولي وقتي که نه بهت
،حمله ميکنن نه کشته ميشي
114
00:09:08,037 --> 00:09:09,337
معمولاً بيل ميزني
115
00:09:09,371 --> 00:09:12,140
اوه، ببين
116
00:09:12,174 --> 00:09:13,908
بازم ريدن
117
00:09:15,077 --> 00:09:16,843
داشتم با خودم فکر ميکردم
118
00:09:16,878 --> 00:09:18,645
بقيه ي روزم رو چيکار کنم
119
00:09:18,680 --> 00:09:21,014
ما بايد از اينجا بريم
120
00:09:22,249 --> 00:09:24,550
وقتي که لرد فرمانده بگه
بريم، ميريم
121
00:09:24,585 --> 00:09:27,519
همين لرد فرمانده بهمون گفت که
بريم سمت اثر اولين افراد
122
00:09:27,554 --> 00:09:30,354
بعدش چي شد؟ -
اون که نميدونست چي ميشه -
123
00:09:30,389 --> 00:09:31,856
حالا که ميدونيم
124
00:09:31,890 --> 00:09:33,591
ما ميدونيم چي اون بيرونه
125
00:09:33,625 --> 00:09:36,660
کرستر اينجا تونسته زنده بمونه
126
00:09:36,694 --> 00:09:39,296
پس حالا محافظ جديدت اونه؟
127
00:09:39,330 --> 00:09:40,830
دوست خوبِ ما، کرستر؟
128
00:09:40,865 --> 00:09:42,565
ما مثل پسرايي هستيم
که اون هيچوقت نداشته
129
00:09:42,600 --> 00:09:45,168
مورمونت شما رو نجات نميده
130
00:09:45,202 --> 00:09:48,538
اين آدم احمق نميتونه شما رو نجات بده
131
00:09:48,572 --> 00:09:49,906
،وقتي که مرده هاي سفيد بيان
132
00:09:49,940 --> 00:09:52,608
کرستر ما رو مثل بقيه ي خوک هاش
واسشون سِرو ميکنه
133
00:09:54,111 --> 00:09:55,977
...اگه ميخوايم زنده بمونيم
134
00:09:58,180 --> 00:10:00,614
بايد مراقب خودمون باشيم
135
00:10:14,492 --> 00:10:17,594
بيدارش کردي -
ببخشيد -
136
00:10:19,930 --> 00:10:22,064
اون خيلي قشنگه -
!آروم -
137
00:10:26,903 --> 00:10:28,637
اون خيلي قشنگه
138
00:10:28,671 --> 00:10:30,705
اسم هم داره؟
139
00:10:30,739 --> 00:10:34,341
نه -
ميخواي براش يه اسم بذاري؟ -
140
00:10:34,375 --> 00:10:35,909
واسه چي؟
141
00:10:39,880 --> 00:10:42,047
بيا
142
00:10:42,082 --> 00:10:44,483
گيلي -
گفتي تا وقتي برگشتي برات نگهش دارم -
143
00:10:44,517 --> 00:10:46,051
حالام برگشتي -
ميخواستم اين مال تو باشه -
144
00:10:46,085 --> 00:10:48,052
من اين سوتکِ
مسخره ي تو رو نميخوام
145
00:10:48,087 --> 00:10:51,355
ميخوام زندگي بچه مو نجات بدم
ميتوني اينکار رو بکني؟
146
00:10:51,390 --> 00:10:53,424
ميتوني؟
147
00:10:55,260 --> 00:10:57,360
من واسه تو وقت ندارم
148
00:10:57,395 --> 00:10:59,695
من واسه هيچکس غير از اون وقت ندارم
149
00:10:59,730 --> 00:11:02,932
بخاطر اينکه اون وقتِ زيادي نداره
150
00:11:28,021 --> 00:11:30,355
بايد بري دنبالش
151
00:11:30,389 --> 00:11:32,257
چجوري؟
152
00:11:32,291 --> 00:11:34,358
خودت ميدوني چجوري
153
00:11:57,481 --> 00:12:00,182
برندن
154
00:12:00,216 --> 00:12:03,618
مادر -
چند بار بهت گفتم؟ -
155
00:12:03,653 --> 00:12:06,054
از جايي نرو بالا -
مادر، بايد پيداش ميکردم - -
156
00:12:06,088 --> 00:12:07,822
اينجاست. داره صدام ميکنه -
ميخوام بهم قول بدي -
157
00:12:07,856 --> 00:12:09,790
ديگه از جاي نميري بالا
بهم قول بده
158
00:12:09,824 --> 00:12:11,491
!قول بده
!قول بده
159
00:12:11,525 --> 00:12:13,827
!مادر! مادر -
!قول بده! قول بده، برن -
160
00:12:13,861 --> 00:12:15,095
!قول بده
161
00:12:28,475 --> 00:12:30,442
خيلي بزرگ بود؟
162
00:12:30,477 --> 00:12:32,244
ظاهراً بزرگتر از حد معمول نبود
163
00:12:32,278 --> 00:12:35,313
...ولي با اينحال ميگن که -
!فوق العاده بود -
164
00:12:35,347 --> 00:12:37,949
فوق العاده ترين مردي
که تا حالا باهاش خوابيده بودن
165
00:12:37,983 --> 00:12:39,416
و با خيلي از مردها بودن
166
00:12:39,451 --> 00:12:41,451
داريم درباره ي همون پادريک حرف ميزنيم ديگه؟
167
00:12:41,486 --> 00:12:44,020
همون پسر ساکتي که
در خدمت لرد تيريون ـه؟
168
00:12:44,055 --> 00:12:45,622
که بنظر يه ذره ساده مياد؟
169
00:12:47,224 --> 00:12:48,658
باهاشون چيکار کرده؟
170
00:12:48,692 --> 00:12:49,958
من نميدونم، سرورم
171
00:12:49,993 --> 00:12:52,361
دخترا معمولاً همه چيو
با جزئيات توضيح ميدن
172
00:12:52,395 --> 00:12:54,329
خب پس چي گفتن؟
173
00:12:54,363 --> 00:12:57,398
گفتن که توضيحش سخته
174
00:12:59,034 --> 00:13:03,771
عجايب در عجيب ترين
جاهاي ممکن اتفاق ميفتن
175
00:13:03,805 --> 00:13:08,008
و انگشت کوچيکه درباره ي
ضرري که بهش خورده چي ميگفت؟
176
00:13:08,043 --> 00:13:10,110
اون انقدر سرش شلوغ بود که متوجه نشده
177
00:13:10,144 --> 00:13:12,445
اون بزودي داره به ايري ميره
178
00:13:12,479 --> 00:13:13,979
منم کمکش ميکنم که براي
سفرش آماده بشه
179
00:13:14,014 --> 00:13:16,614
آه، آره، ميره دنبال اين عشق جان فرسايي
180
00:13:16,649 --> 00:13:20,151
که به بانو آرين داره و همينطور
لقبي که به همراه خودش مياره
181
00:13:20,185 --> 00:13:22,286
واقعاً ناراحت کننده ست
182
00:13:22,320 --> 00:13:24,287
فقط همين کافي بود
183
00:13:24,321 --> 00:13:27,423
که باعث بشه دوستمون علاقه ش رو
نسبت به سانسا استارک از دست بده؟
184
00:13:28,692 --> 00:13:30,993
از اون آخرين برا ديگه باهاش حرف نزده
185
00:13:31,028 --> 00:13:32,828
تا اونجايي که من اطلاع دارم
186
00:13:32,862 --> 00:13:35,497
ولي فکر نميکنم علاقه ش رو
از دست داده باشه
187
00:13:35,531 --> 00:13:37,632
چي باعث شده اينو بگي؟
188
00:13:39,335 --> 00:13:42,036
ليست موجودي وسايل کشتيشون -
!آه -
189
00:13:43,838 --> 00:13:45,339
تو ميتوني بخوني
190
00:13:45,373 --> 00:13:47,440
براي زني با شغل
!تو خيلي بعيده
191
00:13:47,475 --> 00:13:50,475
شغل سابقم -
البته -
192
00:13:50,510 --> 00:13:54,078
چيز واضحي اينجا هست
که متوجه ش نميشم؟
193
00:13:54,113 --> 00:13:56,013
دو تختخواب پَر
194
00:13:56,048 --> 00:13:58,582
او دو تا تختخواب پَر به اطاقش
تو کشتي برده
195
00:14:00,385 --> 00:14:02,920
کي اينقدر براي انگشت کوچيکه مهمه
196
00:14:02,954 --> 00:14:05,756
که شايستگي داشتن يه تختخواب پر
در کنار انگشت کوچيکه رو داشته باشه؟
197
00:14:05,790 --> 00:14:08,025
ممکنه يکي از دختراش رو برده باشه؟
198
00:14:08,059 --> 00:14:10,360
اون علاقه اي به اونا نداره سرورم
199
00:14:10,395 --> 00:14:12,129
از کجا ميدوني؟
200
00:14:12,163 --> 00:14:14,564
بخاطر اينکه من يکي از دختراشم
201
00:14:14,598 --> 00:14:18,033
قطعاً عجايب در عجيب ترين
جاهاي ممکن اتفاق ميفتن
202
00:14:19,402 --> 00:14:22,571
رنيرا تارگرين" توسط برادر خودش"
...به قتل رسيد
203
00:14:22,605 --> 00:14:25,073
يا بهتر بگم، اژدهاي خودش
204
00:14:25,107 --> 00:14:27,708
در حالي که پسرش داشت
نگاهش ميکرد، اونو خورد
205
00:14:29,311 --> 00:14:32,580
چيزي که ازش باقي مونده بود توي
دخمه هاي اون زير مدفون شده
206
00:14:35,350 --> 00:14:38,685
طبق سنت، مراسم در
،تالار مقدس اصلي برگزار ميشه
207
00:14:38,720 --> 00:14:41,955
که به راحتي 700 نفر رو
در خودش جاي ميده
208
00:14:41,989 --> 00:14:44,657
بنظر مياد جاي کافي براي بقيه
209
00:14:44,691 --> 00:14:47,292
در اطراف اين تالار باشه
210
00:14:47,326 --> 00:14:50,495
بيشتر از 700 نفر نيستن که حضورشون
اهميت داشته باشه
211
00:14:50,529 --> 00:14:53,664
نه، بقيه ي قراره اونجا باشن که تحسين آميز
212
00:14:53,698 --> 00:14:55,732
به اون 700 نفر نگاه کنن
و بهشون يادآوري کنن
213
00:14:55,767 --> 00:14:58,936
که چقدر برتر هستن که تونستن
روي اون جايگاه ها بنشينن
214
00:14:58,970 --> 00:15:00,470
،اونجا توي اون کوزه
215
00:15:00,505 --> 00:15:02,839
خاکسترهاي "آريِن تارگرين" ـه
216
00:15:02,873 --> 00:15:04,841
بهش ميگفت
"آريِن شعله ور"
217
00:15:04,875 --> 00:15:08,044
فکر ميکرد که نوشيدن مايع
قابل اشتعال اونو تبديل به اژدها ميکنه
218
00:15:08,078 --> 00:15:11,280
اشتباه ميکرد
219
00:15:11,315 --> 00:15:13,349
،و البته
،شاه ديوانه هم بود
220
00:15:13,383 --> 00:15:15,117
که توسط داييِ من کشته
221
00:15:15,152 --> 00:15:18,353
دوست داري ببيني آخرين
تارگرين ها کجا دفن شده ن؟
222
00:15:18,387 --> 00:15:21,356
مطمئني که اين چيزهايي که تعريف ميکني
براي بانو مارجري ترسناک نيست؟
223
00:15:21,390 --> 00:15:23,124
اوه، نه، چيزي نيست، بانوي من
224
00:15:23,158 --> 00:15:25,726
واقعاً دوست دارم مقبره هاشون رو ببينم
225
00:15:25,760 --> 00:15:28,062
درست عين اينه که
در ميان تاريخ قدم ميزنم
226
00:15:32,033 --> 00:15:34,334
مقبره اون بالاست -
اين خيلي هيجان انگيزه -
227
00:15:34,368 --> 00:15:36,002
شما اينجا ازدواج کردين، سرورم؟
228
00:15:36,036 --> 00:15:39,204
بله -
حتماً انگار ديروز بوده که ازدواج کردين -
229
00:15:39,238 --> 00:15:41,005
بنظر مياد يه عمر پيش بوده
230
00:15:41,040 --> 00:15:43,374
،شوهرتون
ايشون هم اينجا دفن شده ن؟
231
00:15:43,408 --> 00:15:46,510
نه، شوهرم ميخواست که بقاياي
اون، به "استورم اند" برده بشه
232
00:15:46,544 --> 00:15:50,113
چه مصيبتي
مصيبت قابل پيش بيني اي بود -
233
00:15:50,147 --> 00:15:51,681
شکار و شراب با هم جور در نميان
234
00:15:51,715 --> 00:15:53,283
موافقم
235
00:15:53,317 --> 00:15:55,385
پسر منم يه شکارچيه
شکار باعث ميشه فراموش کنه
236
00:15:55,419 --> 00:15:58,287
که حتي در دوکيلومتري يه جنگ
واقعي هم نبوده
237
00:15:58,322 --> 00:16:01,290
اينطور که به ياد دارم
ايشون براي محاصره ي استورم اند
238
00:16:01,324 --> 00:16:02,858
بيشتر از نيمي از سال تلاش ميکردن
239
00:16:02,892 --> 00:16:04,626
تنها چيزي که تونست محاصره ش کنه
240
00:16:04,661 --> 00:16:06,962
ميز غذاي توي چادر فرماندهي بود
241
00:16:06,996 --> 00:16:10,231
بهش گفتم که درگير شورش
رابرت نشه
242
00:16:10,266 --> 00:16:13,768
اون اصلاً در حدي نبود
که بخواد مقابل يه جنگجوي واقعي بجنگه
243
00:16:14,703 --> 00:16:17,237
ما مادرها هرکار بتونيم ميکنيم
244
00:16:17,271 --> 00:16:19,439
که بچه هامون رو از قبر دور نگه داريم
245
00:16:19,473 --> 00:16:21,474
ولي بنظر مياد
مشتاقن بهش برسن
246
00:16:21,508 --> 00:16:24,242
،بهشون چيزهاي خوب رو ياد ميديم
247
00:16:24,277 --> 00:16:27,779
ولي از اين گوش ميگيرن
و از اون گوش در ميکنن
248
00:16:28,881 --> 00:16:30,782
و باز با اينحال دنيا متعلق به اونهاست
249
00:16:30,816 --> 00:16:33,718
بنظر من که خيلي مسخره ست
250
00:16:37,421 --> 00:16:39,622
حتماً خدايان اينطور صلاح ديدن
251
00:16:41,490 --> 00:16:43,324
پدر من نميخواست اونا اينجا باشن
252
00:16:43,358 --> 00:16:44,992
ميخواست جسدهاشون رو بسوزونه
253
00:16:45,027 --> 00:16:46,693
،و اونا رو بريزه تو درياي آب سياه
254
00:16:46,728 --> 00:16:50,229
ولي سپتون اعظم قانعش کرد
که اينکار رو نکنه
255
00:16:50,264 --> 00:16:51,898
خوشحالم که اينکار رو نکرد
256
00:16:53,834 --> 00:16:55,300
متأسفم سرورم
257
00:16:55,335 --> 00:16:57,068
،ميدونم اونها در آخر کار وحشتناکي کردن
258
00:16:57,103 --> 00:17:01,005
ولي اجداد اونها اينو ساخته بودن
259
00:17:02,941 --> 00:17:04,841
بعضي وقت ها سختي
260
00:17:04,875 --> 00:17:07,009
بهاييه که براي بدست آوردن
بزرگي پرداخت ميکنيم
261
00:17:08,212 --> 00:17:11,347
موافقم
262
00:17:20,957 --> 00:17:23,391
ميتونيم بريم ببينيمشون؟
263
00:17:23,425 --> 00:17:25,860
،اگه شما عشقتون رو بهشون نشون بدين
264
00:17:25,895 --> 00:17:29,330
هزار برابرش رو بهتون برميگردونن
265
00:17:29,364 --> 00:17:31,866
من باهاشون صحبت کردم
266
00:17:31,900 --> 00:17:34,234
ميدونم چه حسي نسبت به شما دارن
267
00:17:34,268 --> 00:17:37,704
شما خط دفاعي سرزمين پادشاهي رو هدايت کردين
268
00:17:39,206 --> 00:17:41,441
اونها شما رو ستايش ميکنن
269
00:17:49,449 --> 00:17:51,984
درب ها رو باز کنين
270
00:17:59,691 --> 00:18:01,325
جافري
271
00:18:02,494 --> 00:18:04,161
صبر کن
272
00:18:05,430 --> 00:18:07,097
!بانو مارجري -
!بانو مارجري -
273
00:18:07,131 --> 00:18:09,899
!خدا شما رو برکت بده، بانو مارجري
274
00:18:09,933 --> 00:18:12,368
!بانو مارجري -
!بانو مارجري -
275
00:18:12,403 --> 00:18:15,438
!مارجري -
!زنده باد بانو مارجري -
276
00:18:15,472 --> 00:18:17,973
!پادشاه جافري
277
00:18:20,076 --> 00:18:23,244
!پادشاه جافري
!پادشاه جافري
278
00:18:23,278 --> 00:18:25,379
!پادشاه جافري
279
00:18:25,413 --> 00:18:27,681
!خداوند پادشاه جافري را حفظ کند
280
00:18:33,519 --> 00:18:35,420
تا "ديپ وود مات" چقدر ديگه مونده؟
281
00:18:35,454 --> 00:18:37,021
راه زيادي نمونده سرورم
282
00:18:37,055 --> 00:18:39,023
خواهرتون اونجا منتظر شماست
283
00:18:39,057 --> 00:18:40,858
اون تو رو فرستاد منو نجات بدي؟ -
بله -
284
00:18:40,892 --> 00:18:44,728
من بهشون خدمت کردم، همونايي
که شما رو شکنجه ميدادن
285
00:18:44,762 --> 00:18:47,331
من کاري که بهم گفتن رو انجام دادم
و منتظر شدم تا زمان مناسبش برسه
286
00:18:47,365 --> 00:18:49,733
چرا زندگيت رو بخاطر من به خطر انداختي؟
287
00:18:49,768 --> 00:18:52,769
من در "صخره ي نمکي" بزرگ شدم سرورم
288
00:18:52,804 --> 00:18:55,938
وقتي شما رو بردن، من
فقط يه پسربچه بودم
289
00:18:55,973 --> 00:18:57,940
پدرم من و برادرهام رو
به لبه ي پرتگاه بُرد
290
00:18:57,974 --> 00:19:00,976
تا بتونيم کشتي اي که شما
رو ميبرد، ببينيم
291
00:19:01,010 --> 00:19:04,045
اون نگاهي که تو صروت پدرم
بود رو يادمه، وقتي که بهمون گفت
292
00:19:04,079 --> 00:19:06,881
اون آخرين پسر زنده ي"
"بيليون گريجوي ـه
293
00:19:08,283 --> 00:19:10,617
و اينها کلماتي بودن که من
بارها و بارها ميشنيدم
294
00:19:10,651 --> 00:19:12,952
وقتي که ديدم اونا
داشتن باهاتون چيکار ميکردن
295
00:19:12,986 --> 00:19:14,987
،اون افراد
296
00:19:15,021 --> 00:19:18,023
ميگفتن پدرم ميدونست که
اونا با من دارن چيکار ميکنن
297
00:19:19,758 --> 00:19:21,926
ميدونست؟
298
00:19:21,960 --> 00:19:24,896
،من...من نميدونم
سرورم
299
00:19:24,930 --> 00:19:28,399
اونا....اونا هيچوقت به
من چيز زيادي نگفتن
300
00:19:37,441 --> 00:19:39,008
افراد خواهر من به اون وفادارن
301
00:19:39,043 --> 00:19:41,210
لازم نيست ازشون مخفي بشيم
302
00:19:41,245 --> 00:19:43,279
تمام اونها افراد خواهرتون نيستن
303
00:19:43,313 --> 00:19:46,014
بعضي هاشون به پدرتون وفادارن
304
00:19:49,351 --> 00:19:51,351
چيه؟
305
00:19:51,386 --> 00:19:52,986
فقط داشتم فکر ميکردم من چقدر حسود بودم
306
00:19:53,020 --> 00:19:55,155
وقتي که پدرم به يارا گفت
که اينجا رو بگيره
307
00:19:55,189 --> 00:19:56,956
به شما گفت چيکار کنين؟
308
00:19:56,991 --> 00:19:59,191
به دهکده هاي ماهيگيري حمله کنم
309
00:19:59,226 --> 00:20:01,060
اون به من اعتماد نداشت
310
00:20:01,094 --> 00:20:02,861
فکر ميکرد من يه استارک ام
311
00:20:02,896 --> 00:20:05,831
هيچوقت نميتونستم يه استارک باشم
312
00:20:05,865 --> 00:20:08,333
راب استارک هميشه اينو بهم يادآوري ميکرد
313
00:20:08,367 --> 00:20:10,869
باهاتون مثل زيردستاش برخورد ميکرد؟ -
لازم نبود همچين کاري بکنه -
314
00:20:10,903 --> 00:20:14,071
تنها کاري که بايد ميکرد
اين بود که خودش باشه
315
00:20:15,174 --> 00:20:18,109
همون کسي باشه که براش زاده شده بود
316
00:20:18,143 --> 00:20:20,611
زندگيش خيلي بهتر از
لباساش براش مناسب بود
317
00:20:20,646 --> 00:20:23,147
چطور همچين کسي ميتونست
برادر من باشه؟
318
00:20:23,182 --> 00:20:25,449
اون پادشاه شماليه
319
00:20:25,483 --> 00:20:26,783
...و من
320
00:20:26,818 --> 00:20:29,485
پدرم بهم يه حق انتخاب داد
321
00:20:29,520 --> 00:20:31,420
و منم انتخاب کردم
322
00:20:32,889 --> 00:20:34,757
هيچوقت نميتونستم يه استارک باشم
323
00:20:34,791 --> 00:20:38,260
،ولي زاده ي آهن
324
00:20:38,295 --> 00:20:40,930
من بدنيا اومدم که زاده ي آهن باشم
325
00:20:45,769 --> 00:20:48,370
من براي وينترفل بهاي آهن رو دادم
326
00:20:55,344 --> 00:20:56,978
من اون پسرها رو کشتم
327
00:21:00,115 --> 00:21:01,882
پسراي استارک؟
328
00:21:03,385 --> 00:21:04,985
پيداشون نکردم
329
00:21:05,020 --> 00:21:08,655
فقط دوتا پسر يتيم بودن
که با يه کشاورز زندگي ميکردن
330
00:21:11,458 --> 00:21:14,859
به "دگمر" اجازه دادن گلوشون رو پاره کنه
331
00:21:14,894 --> 00:21:17,062
...و گذاشتم که جسدهاشون رو بسوزونه
332
00:21:18,698 --> 00:21:21,499
...که بتونم وينترفل رو نگه دارم
333
00:21:23,669 --> 00:21:26,037
و باعق افتخار پدرم بشم
334
00:21:27,005 --> 00:21:29,540
شايد هنوزم خيلي دير نيست
335
00:21:32,610 --> 00:21:34,711
چرا هست
336
00:21:42,218 --> 00:21:45,753
پدر واقعيِ من، سرش رو
در سزمين پادشاهي از دست داد
337
00:21:47,923 --> 00:21:49,824
...من انتخابم رو کردم
338
00:21:52,060 --> 00:21:54,394
و اشتباه انتخاب کردم
339
00:21:56,897 --> 00:21:59,565
و حالا هم همه چيو نابود کردم
340
00:22:01,201 --> 00:22:03,602
همه چيو نه، سرورم
341
00:22:06,438 --> 00:22:07,738
اون اينجاست
342
00:22:20,583 --> 00:22:22,650
يارا -
ساکت -
343
00:22:22,685 --> 00:22:24,219
صبر کن
344
00:22:32,894 --> 00:22:35,329
برش گردوندم
اون بقيه رو کُشت
345
00:22:35,363 --> 00:22:37,197
چي؟
نه، من نکشتم
346
00:22:37,231 --> 00:22:39,399
!شما نميتونين اينکارو بکنين
347
00:22:39,433 --> 00:22:42,135
!نه، خواهش ميکنم، صبر کنين
348
00:22:44,838 --> 00:22:47,472
!نه
349
00:22:47,506 --> 00:22:49,273
برش گردونين به جايي که بهش تعلق داره
350
00:23:13,829 --> 00:23:15,229
يه چيزي بخور
351
00:23:19,167 --> 00:23:20,767
چيکار ميکني؟
352
00:23:21,636 --> 00:23:23,403
دارم ميميرم
353
00:23:23,437 --> 00:23:26,405
تو نميتوني بميري
354
00:23:26,440 --> 00:23:28,741
تو بايد زنده بموني
355
00:23:28,775 --> 00:23:31,243
و انتقام بگيري
356
00:23:31,277 --> 00:23:33,744
انتقام گرفتن واسم مهم نيست
357
00:23:33,779 --> 00:23:35,746
تو ترسويي
358
00:23:37,081 --> 00:23:39,682
يه بدبخت ضعيف که داري تسليم ميشي
359
00:23:41,251 --> 00:23:43,285
...بد
360
00:23:43,320 --> 00:23:44,887
بدبخت؟
361
00:23:44,921 --> 00:23:46,688
تو يه دستت رو از دست دادي
362
00:23:46,723 --> 00:23:49,457
دستي که باهاش شمشير ميزدم
اون دست همه چيزم بود
363
00:23:51,527 --> 00:23:54,028
...تو طعمِ
364
00:23:54,062 --> 00:23:56,763
طعمِ دنياي واقعي
365
00:23:56,798 --> 00:23:59,900
که توش چيزاي مهم از آدما گرفته ميشه
رو چشيدي
366
00:23:59,934 --> 00:24:02,702
و حالا ميشيني ناله و زاري ميکني
و ميخواس تسليم شي
367
00:24:02,736 --> 00:24:05,204
عين زنا ميموني
368
00:24:30,894 --> 00:24:33,228
مي دونم که بخاطر من چي کار کردي
369
00:24:34,497 --> 00:24:37,499
تو بهشون گفتي که تارت پر از ياقوت کبوده
370
00:24:41,503 --> 00:24:43,470
به اونجا جزيره ياقوت کبود ميگن
371
00:24:43,505 --> 00:24:45,673
به خاطر رنگ آبي اي که درياي اونجا داره
372
00:24:48,609 --> 00:24:50,776
تو اينو مي دونستي
373
00:24:57,917 --> 00:25:00,251
چرا بهم کمک کردي؟
374
00:25:26,306 --> 00:25:28,040
مي خواستي با من صحبت کني؟
375
00:25:28,074 --> 00:25:30,442
بله، درباره جيمي
376
00:25:31,511 --> 00:25:33,111
درباره چي اون؟
377
00:25:33,145 --> 00:25:34,545
مي خواستم مطمئن بشم که
378
00:25:34,580 --> 00:25:37,014
هر کاري از دستمون برمياد
براي برگردوندن اون انجام ميديم
379
00:25:40,351 --> 00:25:43,219
وقتي کتلين استارک، تيريون رو اسير کرد
380
00:25:44,822 --> 00:25:46,556
من چه واکنشي نشون دادم؟
381
00:25:46,590 --> 00:25:49,625
جنگ رو شروع کردين -
و اگه به خاطر اون کوتوله ي شهوت پرست -
382
00:25:49,659 --> 00:25:52,027
،جنگ رو شروع کردم
383
00:25:52,061 --> 00:25:55,230
به نظرت براي بزرگترين پسر
و جانشين خودم چي کار مي کنم؟
384
00:25:55,264 --> 00:25:57,932
هر کاري که بتونيد
385
00:25:57,967 --> 00:26:00,735
هر کاري که بتونم
386
00:26:12,580 --> 00:26:14,848
هنوز که اينجايي -
بله -
387
00:26:17,584 --> 00:26:20,019
چرا؟
388
00:26:20,053 --> 00:26:21,453
تابحال شده به اين فکر کنيد که
389
00:26:21,487 --> 00:26:23,488
کسي که ممکنه لايق اعتماد و اطمينان شماست
390
00:26:23,522 --> 00:26:25,990
من باشم نه پسرهاتون؟
391
00:26:26,024 --> 00:26:28,893
نه جيمي و نه تيريون
بلکه من
392
00:26:28,927 --> 00:26:31,128
ساليان سال نطق کردن براي خانواده
393
00:26:31,162 --> 00:26:33,230
...و ميراث
394
00:26:33,264 --> 00:26:34,764
همون نطق هميشگي
395
00:26:34,799 --> 00:26:38,101
...فقط با تغييرات کوچيک و کسل کننده
396
00:26:38,135 --> 00:26:39,869
تابحال شده به اين فکر کنيد که دخترتون
397
00:26:39,903 --> 00:26:43,572
ممکنه تنها کسي باشه که به نطق هاي شما گوش ميده؟
باهاشون زندگي مي کنه؟
398
00:26:43,606 --> 00:26:47,175
اينکه ممکنه دخترتون بيشترين حق رو
براي سهيم شدن در ميراث شما داره؟
399
00:26:47,209 --> 00:26:50,111
ميراثي که خيلي بيشتر از
فرزندان واقعي خودتون عاشقش هستيد
400
00:26:57,152 --> 00:27:00,253
!خيلي خب. سهيم شو
401
00:27:02,623 --> 00:27:05,024
تايرل ها مشکل سازن
402
00:27:06,360 --> 00:27:09,628
تايرل ها توي شکست دادن
استنيس باراتيون به ما کمک کردن
403
00:27:09,663 --> 00:27:12,931
تايرل ها جون تو و فرزندانت رو نجات دادن
404
00:27:14,333 --> 00:27:16,667
جافري توي چنگال مارجري گرفتار شده
405
00:27:18,470 --> 00:27:20,670
بلده که چطوري اون رو اداره کنه
406
00:27:20,705 --> 00:27:22,072
خوبه
407
00:27:22,106 --> 00:27:24,207
اي کاش تو هم بلد بودي اون رو اداره کني
408
00:27:25,609 --> 00:27:28,177
بي اعتمادي من به تو
به اين خاطر نيست که تو يه زني
409
00:27:28,212 --> 00:27:31,714
بهت اعتماد ندارم چون به اون اندازه اي که
فکر مي کني باهوش نيستي
410
00:27:31,748 --> 00:27:34,517
به اون پسر اجازه دادي که به تو
411
00:27:34,551 --> 00:27:37,520
و بقيه ي مردم اين شهر بي احترامي کنه
412
00:27:42,526 --> 00:27:44,894
...شايد
413
00:27:44,928 --> 00:27:48,397
بهتر باشه سعي کنين جلوي کارهايي رو که
دوست داره انجام بده بگيريد
414
00:27:52,736 --> 00:27:54,870
اين کار رو مي کنم
415
00:27:56,205 --> 00:27:58,106
خوشتون مياد، مادربزرگ؟
416
00:27:58,140 --> 00:28:01,008
يه گل رز طلايي ديگه
چقدر اصيل
417
00:28:01,043 --> 00:28:03,444
من توي بشقاب هايي غذا مي خورم که
نقش گل رز دارن
418
00:28:03,478 --> 00:28:05,679
روي ملحفه هايي مي خوابم که
گل رز روشون گلدوزي شده
419
00:28:05,714 --> 00:28:08,582
روي لگن ادرارم يه گل رز طلايي نقاشي شده
420
00:28:08,616 --> 00:28:11,017
براي اينکه مثلاً باعث بشه بوي بهتري بده
421
00:28:11,052 --> 00:28:12,719
گل هاي رز خسته کننده هستن، عزيزم
422
00:28:12,753 --> 00:28:15,288
"قوي رشد کردن"
423
00:28:15,322 --> 00:28:18,423
خسته کننده ترين کلمات هر خانداني
424
00:28:18,458 --> 00:28:20,358
"!زمستان در راه است"
425
00:28:20,392 --> 00:28:22,427
اين در ذهن آدم باقي ميمونه
426
00:28:22,461 --> 00:28:25,529
".ما از هم جدا نميشيم"
.قوي. قوي
427
00:28:25,564 --> 00:28:27,598
اينا خاندان هايي هستن که حواس آدم بهشون هست
428
00:28:27,632 --> 00:28:31,768
،دايرولف ها و کراکن ها
هيولاهاي درنده
429
00:28:31,802 --> 00:28:33,803
...ولي يه گل رز که قوي رشد مي کنه
430
00:28:33,837 --> 00:28:37,206
اين ترس به دل آدم ميندازه
431
00:28:38,441 --> 00:28:41,676
نگاه کنيد، عزيزانم
432
00:28:41,711 --> 00:28:43,611
عنکبوتي در باغ
433
00:28:44,747 --> 00:28:46,447
بريد از اينجا
434
00:28:46,482 --> 00:28:48,416
قوي رشد کنيد
435
00:28:50,452 --> 00:28:51,985
بانوي من
436
00:28:52,020 --> 00:28:55,355
مي خواستم شخصاً ورود شما رو
به سرزمين پادشاهي خوشامد بگم
437
00:28:55,389 --> 00:28:57,857
شهر با حضور شما درخشان تر شده
438
00:28:57,892 --> 00:29:00,960
شهر از حضور من درخشان تر شده؟
439
00:29:00,994 --> 00:29:03,362
هميشه از اين جملات استفاده مي کني، لرد واريس؟
440
00:29:03,396 --> 00:29:04,963
اومدي که من رو اغوا کني؟
441
00:29:04,998 --> 00:29:06,665
يه مقدار واضحه
442
00:29:06,700 --> 00:29:08,600
نه، خواهش مي کنم
443
00:29:08,634 --> 00:29:12,003
من رو اغوا کن
خيلي وقته کسي من رو اغوا نکرده
444
00:29:12,038 --> 00:29:14,405
هرچند ترجيح ميدم که فکر کنم
تمام اين حرف ها بي ارزش ـه
445
00:29:14,439 --> 00:29:18,075
چه اتفاقي مي افته وقتي يه فرد سالخورده
دچار تپش قلب ميشه؟
446
00:29:19,277 --> 00:29:21,378
سؤالي براي فيلسوف ها
447
00:29:21,412 --> 00:29:24,447
ولي تو اين همه راه رو
با ناز و ادا براي چيزي اومدي
448
00:29:24,481 --> 00:29:26,615
خب؟ -
ميشه بشينم؟ -
449
00:29:26,649 --> 00:29:28,550
نه
450
00:29:28,584 --> 00:29:31,752
بيا، شنيدم که مرد خيلي باهوشي هستي
451
00:29:31,787 --> 00:29:34,488
کنجکاوم بدونم که چرا سراغ من اومدي
452
00:29:35,690 --> 00:29:38,258
شما خيلي به سانسا استارک توجه مي کنين
453
00:29:38,292 --> 00:29:39,425
جداً؟
454
00:29:39,460 --> 00:29:41,327
چون يه بار توي اين باغ باهاش حرف زدم
455
00:29:41,361 --> 00:29:44,263
و يکي از جاسوس هاي کوچولوت
اومده بهت گفته؟
456
00:29:44,298 --> 00:29:45,598
چرا نبايد بهش توجه کنم؟
457
00:29:45,632 --> 00:29:47,399
اون دختر جذابيه -
جداً؟ -
458
00:29:47,434 --> 00:29:49,234
نه، منحصر به فرد نيست
459
00:29:49,268 --> 00:29:51,303
ولي دوران کودکي جذابي داره
460
00:29:51,337 --> 00:29:54,105
متأسفانه همينطوره
461
00:29:54,139 --> 00:29:56,440
خب، ببخشيد که وقت شما رو گرفتم
462
00:29:56,474 --> 00:29:59,809
فکر مي کردم اميدهاي مشترکي
براي رفاه اون دختر داريم
463
00:29:59,844 --> 00:30:01,310
بيا، بيا
464
00:30:01,344 --> 00:30:03,912
تو خيلي راحت تسليم ميشي
465
00:30:05,415 --> 00:30:06,782
همراه من قدم بزن
466
00:30:06,816 --> 00:30:08,550
مي دونم که ديوارها گوش دارن
467
00:30:08,584 --> 00:30:10,919
ولي ظاهراً بوته ها هم گوش دارن
468
00:30:10,953 --> 00:30:13,755
من دوستان خودم را با دقت انتخاب مي کنم
469
00:30:13,789 --> 00:30:16,757
و دشمنانم رو با دقت خيلي بيشتر
470
00:30:16,791 --> 00:30:18,692
سانسا استارک جزو کدوم دسته ست؟
471
00:30:18,726 --> 00:30:21,528
هيچکدوم. اون بي گناهه
472
00:30:21,562 --> 00:30:23,763
من پدرش رو تحسين مي کردم -
بله -
473
00:30:23,798 --> 00:30:25,898
خيلي ها ند استارک رو تحسين مي کردن
474
00:30:25,933 --> 00:30:27,366
ولي وقتي جلاد مي خواست سرش رو بزنه
475
00:30:27,400 --> 00:30:29,968
چند نفرشون پا پيش گذاشتن؟
476
00:30:30,003 --> 00:30:31,569
من نمي تونستم به لرد استارک کمک کنم
477
00:30:31,604 --> 00:30:34,839
شايد بتونم به دخترش کمک کنم -
چطوري؟ -
478
00:30:34,873 --> 00:30:38,342
شما تنها کسي نيستين که به اون علاقمند شدين
479
00:30:38,376 --> 00:30:40,143
اين حرف خيلي غافلگير کننده ست
480
00:30:40,178 --> 00:30:42,512
اون دختري زيبا با يه اسم پرآوازه ست
481
00:30:42,546 --> 00:30:46,082
درسته. اون همسري دوست داشتني
براي خواستگاري مناسب ميشه
482
00:30:46,117 --> 00:30:48,984
همش احساس مي کنم که
مي خواي بري سر اصل مطلب
483
00:30:49,019 --> 00:30:51,653
انگشت کوچيکه مدتي زيادي در پايتخت نمي مونه
484
00:30:51,687 --> 00:30:53,688
يکي از رازداران من بهم گفته که
485
00:30:53,722 --> 00:30:56,623
وقتي اون بره، سانسا استارک هم همراهش ميره
486
00:30:56,658 --> 00:30:58,959
چرا به خاطر اين موضوع اومدي سراغ من؟
487
00:30:58,993 --> 00:31:02,796
،انگشت کوچيکه بدون هيچ زمين
ثروت يا ارتشي به دنيا اومده
488
00:31:02,830 --> 00:31:04,564
دو مورد اول رو بدست آورده
489
00:31:04,598 --> 00:31:06,332
چقدر طول ميکشه تا ارتش بدست بياره؟
490
00:31:06,367 --> 00:31:08,467
شايد بهم بخندين
491
00:31:08,502 --> 00:31:10,535
ولي من بهتر از هر کسي اونو مي شناسم
492
00:31:10,570 --> 00:31:12,771
و اين موضوع حقيقت داره
493
00:31:12,805 --> 00:31:17,409
انگشت کوچيکه يکي از
خطرناک ترين مردان توي وستروس ـه
494
00:31:17,443 --> 00:31:19,811
اگه راب استارک سقوط کنه
495
00:31:19,845 --> 00:31:22,246
سانسا استارک کليد دستيابي به شماله
496
00:31:22,280 --> 00:31:25,248
،و اگه انگشت کوچيکه باهاش ازدواج کنه
اون کليد رو توي جيب خودش خواهد داشت
497
00:31:25,282 --> 00:31:27,050
که خيلي شرم آوره
498
00:31:27,084 --> 00:31:29,185
چرا بايد مردي با چنين شهرت کمي
499
00:31:29,219 --> 00:31:31,187
همچين عروس دوست داشتني اي رو بدزده؟
500
00:31:31,221 --> 00:31:33,288
حتماً خيلي ازش متنفري
501
00:31:33,323 --> 00:31:35,456
داري سخت تلاش مي کني تا من رو قانع کني
502
00:31:35,491 --> 00:31:38,425
در واقع ترجيح ميدم ازش لذت ببرم
503
00:31:38,460 --> 00:31:40,560
ولي اون اين کشور رو به آتيش ميکشه
504
00:31:40,595 --> 00:31:42,995
اگه بتونه پادشاه خاکسترها بشه
505
00:31:43,030 --> 00:31:45,064
تو مرد باهوشي هستي، لرد واريس
506
00:31:45,099 --> 00:31:46,632
خيلي لطف داريد
507
00:31:46,666 --> 00:31:49,601
به نظرم يه راه حل امکان پذير براي اين مورد دارم
508
00:31:49,635 --> 00:31:51,403
راه حلي که نيازي نيست
به خاطرش باهوش باشي
509
00:31:51,437 --> 00:31:53,004
کاملاً واضحه، مگه نه؟
510
00:32:06,216 --> 00:32:08,249
نمي خواستم مزاحمت بشم
511
00:32:08,284 --> 00:32:10,017
نشدي
512
00:32:10,052 --> 00:32:11,819
لطفاً ما رو تنها بذاريد
513
00:32:11,853 --> 00:32:14,054
اگه اشکالي نداره داخل قلعه منتظر بمونيد
514
00:32:16,623 --> 00:32:18,491
يا اگه لطف کنيد اسم هاتون رو به من بگيد
515
00:32:18,525 --> 00:32:21,427
از پادشاه مي خوام که
خودش شخصاً باهاتون صحبت کنه
516
00:32:25,431 --> 00:32:27,132
براي چي دعا مي کردي؟
517
00:32:27,166 --> 00:32:29,801
نمي تونم بگم -
چرا؟ -
518
00:32:29,835 --> 00:32:32,536
من بهت ميگم که امروز صبح براي چي دعا کردم
519
00:32:32,571 --> 00:32:36,373
،بذار ببينم، براي سلامتي و خوشبختي خانواده ام
520
00:32:36,407 --> 00:32:39,642
،براي تموم شدن اين جنگ
براي کوتاه بودن زمستان
521
00:32:39,677 --> 00:32:42,311
متأسفانه خسته کننده و سنتي بود
522
00:32:42,345 --> 00:32:46,147
تو چي؟ -
شرمنده، نمي تونم بگم -
523
00:32:46,181 --> 00:32:47,749
دختر عموي من آلانا
524
00:32:47,783 --> 00:32:50,318
زيباترين دختري بود که تابحال ديدم
525
00:32:50,352 --> 00:32:52,486
وقتي 12 سالم بود، خيلي زشت بودم
526
00:32:52,521 --> 00:32:54,988
و آلانا به نظرم يه الهه مي اومد
که براي عذاب دادن من فرستاده شده
527
00:32:55,023 --> 00:32:56,823
اون من رو خوک چهره صدا مي کرد
528
00:32:56,858 --> 00:32:58,725
خوک چهره؟
اين خيلي مسخره ست
529
00:32:58,759 --> 00:33:00,994
فکر کنم اين اسم يه ربطي به دماغم داشت
530
00:33:01,028 --> 00:33:03,429
هر وقت از کنارم رد مي شد
مثل خوک خر خر مي کرد
531
00:33:06,500 --> 00:33:09,301
واسه همين دعا کردم که
بيماري پوستي وحشتناکي بگيره
532
00:33:09,336 --> 00:33:11,770
يه هفته بعدش طاعون شوربا گرفت
533
00:33:11,804 --> 00:33:14,405
طاعون شوربا؟ -
همچين بيماري توي شمال ندارين؟ -
534
00:33:14,440 --> 00:33:16,841
پوستت شروع مي کنه به جوش زدن
535
00:33:16,875 --> 00:33:19,676
و سرانجام صورتت دچار افتادگي ميشه و
با رنج و عذاب بسيار مي ميري
536
00:33:19,710 --> 00:33:21,611
ولي اين خيلي وحشتناکه
537
00:33:23,814 --> 00:33:26,349
...تو
538
00:33:26,383 --> 00:33:28,351
!حرفت رو باور کرده بودم
539
00:33:28,385 --> 00:33:30,286
طاعون شوربا
من چقدر احمقم
540
00:33:30,320 --> 00:33:32,521
همچين حرفي نزن
نه، احمق نيستي
541
00:33:32,556 --> 00:33:35,156
پس چه اتفاقي براي آلانا افتاد؟
542
00:33:35,190 --> 00:33:37,291
اون به عنوان زيباترين زن بزرگ شد
543
00:33:37,325 --> 00:33:40,260
و با يه لرد خوش قيافه ازدواج کرد
و الان صاحب بچه هاي دوست داشتني اي شدن
544
00:33:40,295 --> 00:33:42,095
و توي يه قلعه در کنار دريا زندگي مي کنن
545
00:33:42,129 --> 00:33:44,731
واقعاً آدم رو نااميد مي کنه
546
00:33:44,765 --> 00:33:47,467
من مطمئنم که اون الان به تو حسوديش ميشه
547
00:33:47,501 --> 00:33:49,768
تو اينجا توي پايتخت ازدواج مي کني و
548
00:33:49,803 --> 00:33:53,471
اون بايد بياد و تماشا کنه و
وانمود کنه از ملکه شدن تو خوشحاله
549
00:33:56,275 --> 00:34:00,044
،دلم مي خواد با هم دوست باشيم
دوستان خوب
550
00:34:00,079 --> 00:34:02,279
اين واقعاً باعث خوشحالي منه
551
00:34:03,914 --> 00:34:05,748
بايد هايگاردن رو ببيني
552
00:34:05,783 --> 00:34:07,817
عاشق اونجا ميشي
من مطمئنم
553
00:34:07,851 --> 00:34:10,752
شب برداشت محصول
مراسم رقص بالماسکه بي نظيري راه مي اندازيم
554
00:34:10,787 --> 00:34:12,220
بايد لباس ها رو ببيني
555
00:34:12,255 --> 00:34:13,956
مردم ماه ها روشون کار مي کنن
556
00:34:15,124 --> 00:34:17,425
من...فکر نمي کنم که ملکه
557
00:34:17,459 --> 00:34:18,960
اجازه بدن از سرزمين پادشاهي خارج بشم
558
00:34:18,994 --> 00:34:20,794
منظورت ملکه ي نايب السلطنه ست
559
00:34:20,829 --> 00:34:23,196
وقتي با جافري ازدواج کنم
من ملکه ميشم
560
00:34:24,999 --> 00:34:29,302
...و اگه قرار باشه با لوراس ازدواج کني
561
00:34:31,705 --> 00:34:35,507
خونه ات مي تونه توي هايگاردن باشه، مگه نه؟
562
00:34:36,542 --> 00:34:38,910
،مي تونيم با همديگه خواهر باشيم
من و تو
563
00:34:38,945 --> 00:34:40,878
همچين چيزي رو دوست داري؟
564
00:34:54,725 --> 00:34:57,359
اسمش "بانن" بود
565
00:34:57,393 --> 00:34:59,094
مرد خوبي بود
566
00:34:59,128 --> 00:35:01,063
تيراندازي ماهر
567
00:35:01,097 --> 00:35:03,231
...اون پيش ما اومده بود از
568
00:35:04,800 --> 00:35:06,868
اون از کجا اومده بود؟
569
00:35:06,902 --> 00:35:09,637
جنوب بندر سفيد
570
00:35:09,671 --> 00:35:11,805
اون از بندر سفيد اومده بود پيش ما
571
00:35:11,840 --> 00:35:14,874
هيچوقت در انجام وظايفش شکست نخورده بود
572
00:35:14,908 --> 00:35:18,010
با تمام توان پاي قول و قرارش ايستاد
573
00:35:18,044 --> 00:35:21,947
،تا دوردست ها تاخت
سرسختانه جنگيد
574
00:35:24,050 --> 00:35:26,484
ما ديگه هرگز مانند او نخواهيم ديد
575
00:35:26,519 --> 00:35:29,954
و اکنون نگهباني او به پايان رسيده
576
00:35:31,222 --> 00:35:33,757
و اکنون نگهباني او به پايان رسيده
577
00:35:38,095 --> 00:35:41,363
فکر نمي کردم يه پاي شکسته
باعث کشته شدن يه مرد بشه
578
00:35:41,397 --> 00:35:44,265
اين پاش نبود که اون رو به کشتن داد
579
00:35:44,300 --> 00:35:46,968
اون کرستر حرومزاده
انقدر بهش گرسنگي داد تا مُرد
580
00:35:47,002 --> 00:35:48,803
کرستر بايد به دخترهاش غذا بده
581
00:35:48,837 --> 00:35:50,237
تو طرف اوني؟
582
00:35:50,271 --> 00:35:53,340
نميشه که همينجوري سر و کله مون پيدا بشه و
تمام غذاهاي اون رو بدزديم
583
00:35:53,374 --> 00:35:56,009
ما برادران نگهباني شب هستيم، دزد که نيستيم
584
00:35:56,043 --> 00:35:57,844
،روزي که از اينجا بريم
585
00:35:57,911 --> 00:36:01,480
کرستر يکي از بشکه هاي شراب ما رو باز مي کنه
586
00:36:01,515 --> 00:36:04,651
و ضيافتي از گوشت خوک
و سيب زميني راه ميندازه
587
00:36:04,685 --> 00:36:06,653
و به ريش ما مي خنده که
588
00:36:06,687 --> 00:36:08,922
تو برف داريم گرسنگي مي کشيم
589
00:36:11,691 --> 00:36:13,626
اون فقط يه حيوون وحشيه
590
00:36:16,363 --> 00:36:19,664
هيچوقت فکر نمي کردم بانن
انقدر بوي خوبي بده
591
00:36:30,241 --> 00:36:33,810
تو يه پسر داري، مگه نه مورمونت؟
592
00:36:35,379 --> 00:36:37,579
من 99 تا پسر داشتم
593
00:36:38,782 --> 00:36:41,750
تابحال مردي رو با 99 تا پسر ديدي؟
594
00:36:43,519 --> 00:36:47,021
دخترهام که انقدر زيادن
حسابشون از دستم در رفته
595
00:36:47,056 --> 00:36:49,456
واست خوشحالم -
جداً؟ -
596
00:36:49,491 --> 00:36:53,160
من وقتي خوشحال ميشم که
تو و افرادت از اينجا برين
597
00:36:53,194 --> 00:36:55,262
به محض اينکه زخم و جراحتمون
به اندازه کافي التيام پيدا کنه ميريم
598
00:36:57,264 --> 00:36:59,365
اونا به اندازه کافي التيام پيدا کردن
599
00:37:01,267 --> 00:37:02,668
،اونايي که دارن مي ميرن
600
00:37:02,702 --> 00:37:04,803
چرا گلوشون رو نمي بري و
کارشون رو يه سره نمي کني؟
601
00:37:06,839 --> 00:37:10,040
،يا اگه تحملش رو نداري
...بذار همينجا بمونن
602
00:37:10,075 --> 00:37:11,608
من خودم ترتيبشون رو ميدم
603
00:37:12,944 --> 00:37:15,812
گلوي کي رو مي خواي ببري، پيرمرد؟
604
00:37:19,249 --> 00:37:20,583
بيرون منتظر بمونيد
605
00:37:20,617 --> 00:37:24,019
بيرون هوا سرده و
چيزي براي خوردن نيست
606
00:37:24,054 --> 00:37:25,554
همسران من به شما نون دادن
607
00:37:25,588 --> 00:37:28,824
خاک اره توي نون ها وجود داره
608
00:37:28,858 --> 00:37:30,392
اگه خوشت نمياد
609
00:37:30,426 --> 00:37:32,794
مي توني بري بيرون و برف بخوري
610
00:37:37,699 --> 00:37:41,534
ترجيح ميدم از چيزي که مخفي کردي بخورم
611
00:37:43,637 --> 00:37:46,604
گفتم بيرون منتظر بمونيد
612
00:37:46,639 --> 00:37:48,472
،اون اونجا نشسته و داره از شراب ما مي خوره
613
00:37:48,507 --> 00:37:50,207
،شکمش رو پر مي کنه
در حالي که ما داريم مي ميريم
614
00:37:51,376 --> 00:37:53,877
من به اندازه کافي به شما کلاغ ها غذا دادم
615
00:37:53,911 --> 00:37:55,178
!بايد به زنان خودم غذا بدم
616
00:37:55,212 --> 00:37:57,112
پس اعتراف مي کني که
يه گنجه مخفي براي خوراکي هات داري؟
617
00:37:57,147 --> 00:37:58,627
در غير اين صورت
چطوري تو زمستون دوام آوردي؟
618
00:37:58,648 --> 00:38:01,651
!کافيه
!بريد بيرون
619
00:38:01,685 --> 00:38:03,553
من يه مرد با خدام
620
00:38:03,587 --> 00:38:05,087
!تو يه حرومزاده خسيسي
621
00:38:05,121 --> 00:38:06,488
حرومزاده؟
622
00:38:06,523 --> 00:38:10,025
برو بيرون، دزد کوچولو
623
00:38:10,059 --> 00:38:13,428
!و تو
!و تو
624
00:38:15,164 --> 00:38:17,698
بريد تو سرما با شکم خالي بخوابيد
625
00:38:20,068 --> 00:38:21,835
هر کي يه بار ديگه بهم بگه حرومزاده
626
00:38:21,870 --> 00:38:24,204
خودم دستش رو قطع مي کنم
627
00:38:39,284 --> 00:38:40,918
تو يه حرومزاده اي
628
00:38:43,587 --> 00:38:47,089
يه حرومزاده وحشي که
دخترهاش رو مي کنه
629
00:38:54,964 --> 00:38:56,898
خدايان به خاطر اين کار ما رو نفرين مي کنن
630
00:38:56,933 --> 00:39:00,267
...بر اساس قوانين -
هيچ قانوني پشت ديوار وجود نداره -
631
00:39:00,302 --> 00:39:01,835
حالا به ما نشون بده که اون
کجا غذاهاش رو مخفي مي کنه
632
00:39:01,870 --> 00:39:03,970
وگرنه تو هم به سرنوشت اون دچار ميشي
633
00:39:04,005 --> 00:39:06,406
ولش کن
634
00:39:06,440 --> 00:39:08,307
سرت رو به خاطر اين کار مي زنم
635
00:39:59,753 --> 00:40:02,121
بجنب. بجنب -
چه اتفاقي داره مي افته؟ -
636
00:40:02,155 --> 00:40:05,723
من بيرون نميام -
!نه، ما بايد بريم. همين الان -
637
00:40:10,995 --> 00:40:13,429
دنبالم بيا. من بهترين راه رو بلدم
638
00:40:15,265 --> 00:40:17,166
بدو
639
00:40:22,805 --> 00:40:24,739
سريع فرار کن، خوکچه
640
00:40:24,773 --> 00:40:27,074
!خوب بخوابي
641
00:40:27,109 --> 00:40:30,044
يکي از همين شب ها
خودم گلوت رو پاره مي کنم
642
00:40:35,349 --> 00:40:36,882
هنوز نمي تونم اين کلاه رو بردارم؟
643
00:40:36,917 --> 00:40:38,650
،معذرت مي خوام بانوي کوچک
644
00:40:38,685 --> 00:40:41,386
ولي براي خودتون بهتره که
نبينيد کجا داريم ميريم
645
00:40:46,758 --> 00:40:48,892
!ايست
646
00:40:54,330 --> 00:40:56,798
اين چيه؟ -
عرق نيشکر سياه -
647
00:40:59,368 --> 00:41:01,636
پيدا کردن شهد موقع جنگ کار آسوني نيست
648
00:41:01,670 --> 00:41:03,537
من يه ذره ميخوام
649
00:41:07,108 --> 00:41:08,541
بريم خونه
650
00:41:25,556 --> 00:41:27,323
اينجا کجاست؟
651
00:41:27,357 --> 00:41:30,459
جايي که نه گرگ ها براي شکار ميان و نه شيرها
652
00:41:39,434 --> 00:41:42,236
شما مثل يه مشت خوک چران هستين
653
00:41:42,270 --> 00:41:44,305
بعضي از ما خوک چران بوديم
654
00:41:44,339 --> 00:41:47,007
بعضي هاي ديگه هم دباغ و خانه ساز
655
00:41:47,041 --> 00:41:48,408
اين مال قبل بود
656
00:41:48,443 --> 00:41:50,377
شما هنوز هم خوک چران
657
00:41:50,411 --> 00:41:53,313
و دباغ و خانه ساز هستين
658
00:41:53,348 --> 00:41:56,349
فکر کردين يه نيزه کج گرفتين دستتون
ديگه شدين سرباز؟
659
00:41:56,384 --> 00:41:59,585
نه
660
00:41:59,619 --> 00:42:02,921
جنگيدن تو يه نبرد ما رو سرباز مي کنه
661
00:42:02,955 --> 00:42:04,989
بريک دون داريون"؟"
662
00:42:05,024 --> 00:42:06,724
قبلاً روزهاي بهتري رو توي زندگيت ديدي
663
00:42:06,758 --> 00:42:09,293
روزهايي که ديگه نميبينمشون
664
00:42:10,695 --> 00:42:12,696
استارک هاي فراري
665
00:42:12,730 --> 00:42:15,331
باراتيون هاي فراري
666
00:42:15,366 --> 00:42:16,933
شما تو نبرد نمي جنگين
667
00:42:16,967 --> 00:42:18,467
دارين ازش فرار مي کنين
668
00:42:18,502 --> 00:42:20,803
آخرين چيزي که شنيدم اين بود که
سگ محافظ پادشاه جافري شده بودي
669
00:42:20,837 --> 00:42:24,706
ولي اينجا هزار مايل تا خونه فاصله داري
670
00:42:24,740 --> 00:42:26,441
کدوم يکي از ما داره فرار ميکنه؟
671
00:42:26,476 --> 00:42:28,543
اين طناب ها رو باز کن تا بفهميم
672
00:42:28,578 --> 00:42:32,280
چي کار داري مي کني؟
يه دسته رعيت رو رهبري مي کني؟
673
00:42:32,314 --> 00:42:35,115
ند استارک بهم دستور داده بود که برادرت رو
674
00:42:35,149 --> 00:42:36,449
به نام پادشاه رابرت اعدام کنم
675
00:42:36,484 --> 00:42:38,952
ند استارک مُرده
676
00:42:38,986 --> 00:42:41,220
پادشاه رابرت هم مُرده
677
00:42:41,255 --> 00:42:43,456
برادر من زنده ست
678
00:42:45,792 --> 00:42:47,659
تو داري براي اشباح مي جنگي
679
00:42:47,694 --> 00:42:49,561
...ما دقيقاً همين هستيم
680
00:42:49,595 --> 00:42:53,432
اشباحي که توي تاريکي منتظرت هستن
681
00:42:53,466 --> 00:42:55,833
تو نمي توني ما رو ببيني
682
00:42:55,868 --> 00:42:57,802
ولي ما تو رو مي بينيم
683
00:42:57,836 --> 00:43:00,104
...مهم نيست رداي چه کسي رو به تن داري
684
00:43:00,138 --> 00:43:02,773
...لنيستر، استارک، باراتيون
685
00:43:02,807 --> 00:43:04,808
،به خاطر ضعفي که داري شکار ميشي
686
00:43:04,843 --> 00:43:07,678
پيمان برادريِ بي نشان تو رو شکار مي کنه
687
00:43:07,712 --> 00:43:09,746
تو خدا رو پيدا کردي؟
درسته؟
688
00:43:09,781 --> 00:43:12,415
آره. من دوباره متولد شدم
689
00:43:12,449 --> 00:43:14,416
در نور تنها خداي حقيقي
690
00:43:15,252 --> 00:43:16,952
همه ي ما همينطور هستيم
691
00:43:16,986 --> 00:43:19,487
هر مردي که چيزهايي که
ما ديديم رو ديده همين حالت رو داره
692
00:43:19,521 --> 00:43:22,223
،اگه مي خواي من رو به قتل برسوني
با اين کارت خونريزي ادامه پيدا مي کنه
693
00:43:22,258 --> 00:43:25,426
تو به زودي مي ميري، سگ
694
00:43:25,460 --> 00:43:28,996
،ولي اين کار اسمش قتل نيست
فقط عدالت ـه
695
00:43:29,030 --> 00:43:30,964
و سرنوشتي که مهربون تر از
اون چيزيه که استحقاقش رو داري
696
00:43:30,998 --> 00:43:32,498
اسم خودتون رو گذاشتين شير
697
00:43:32,533 --> 00:43:35,734
توي "مومرز فورد"، به دختران هفت ساله تجاوز شد
698
00:43:35,769 --> 00:43:38,002
و نوزاداني که هنوز شيرخوار بودن
699
00:43:38,037 --> 00:43:39,704
از وسط به دو نيم شدن
در حالي که مادرانشون اين صحنه رو مي ديدن
700
00:43:39,738 --> 00:43:42,006
من توي مومرز فورد نبودم
701
00:43:42,041 --> 00:43:44,541
سر بچه هاي مُرده تون رو
دم در ديگه اي بريزين
702
00:43:44,575 --> 00:43:46,943
خاندان کلگان روي جسد بچه هاي مُرده بنا شده
703
00:43:46,977 --> 00:43:51,080
من اونا رو ديدم که شاهزاده آئگون و
شاهزاده "رينس" رو جلوي تخت آهنين خوابونده بودن
704
00:43:51,114 --> 00:43:52,847
منو بخاطر کار برادرم گرفتين؟
705
00:43:52,882 --> 00:43:55,350
کلگان به دنيا اومدن جرمه؟
706
00:43:55,384 --> 00:43:58,419
به قتل رسوندن جرم ـه -
من هرگز به نوزادان تارگرين دست نزدم -
707
00:43:58,453 --> 00:44:01,255
،هرگز اونا رو نديدم
،هرگز بوشون به مشام من نخورده
708
00:44:01,290 --> 00:44:03,157
هرگز داد و فرياد اونا رو نشنيدم
709
00:44:03,192 --> 00:44:06,861
!اگه مي خواين گلوي من رو پاره کنين، اين کار رو بکنين
710
00:44:06,895 --> 00:44:08,929
ولي من رو قاتل خطاب نکنين
711
00:44:08,964 --> 00:44:10,798
و وانمود نکنين که خودتون قاتل نيستين
712
00:44:10,832 --> 00:44:12,867
تو مايکا رو به قتل رسوندي
713
00:44:12,901 --> 00:44:14,401
پسر اون قصاب ـه
714
00:44:14,436 --> 00:44:16,370
دوست من
715
00:44:16,404 --> 00:44:19,639
اون 12 سالش بود
سلاحي نداشت
716
00:44:19,673 --> 00:44:21,040
و تو با اسب خودت اون رو زير کردي
717
00:44:21,074 --> 00:44:23,776
جوري اون رو با اسب خودت زير کردي که
انگار يه آهوي کوهي بود
718
00:44:23,810 --> 00:44:26,378
آره، اون ازش خون مي رفت
719
00:44:27,547 --> 00:44:29,113
کشتن اين پسر رو انکار نمي کني؟
720
00:44:29,148 --> 00:44:30,781
من محافظ قسم خورده جافري بودم
721
00:44:30,816 --> 00:44:32,817
اون پسر به شاهزاده حمله کرد -
!دروغه -
722
00:44:32,851 --> 00:44:36,254
من جافري رو زدم
مايکا فقط داشت فرار مي کرد
723
00:44:36,288 --> 00:44:37,922
پس بايد تو رو مي کشتم
724
00:44:37,956 --> 00:44:41,157
من در جايگاهي نيستم که
از شاهزاده سؤال بپرسم
725
00:44:42,660 --> 00:44:44,661
تو به اتهام قتل اينجايي
726
00:44:44,695 --> 00:44:47,030
ولي هيچکس اينجا نيست که
،حقيقت اتهام رو بدونه
727
00:44:47,064 --> 00:44:49,399
پس قضاوت درباره تو برعهده ما نيست
728
00:44:49,433 --> 00:44:52,235
الان فقط خداي نور مي تونه همچين کاري بکنه
729
00:44:54,237 --> 00:44:56,905
محاکمه تو با نبرد انجام ميشه
730
00:44:58,975 --> 00:45:01,376
خب، کي مي خواد با من بجنگه؟
731
00:45:02,578 --> 00:45:04,312
بايد ببينيم خداي آتشين تو
732
00:45:04,346 --> 00:45:06,647
واقعاً دوسِت داره، کشيش؟
733
00:45:06,681 --> 00:45:10,250
يا تو، کماندار؟ يه شمشير بگيري دستت
چند مَرده حلاجي؟
734
00:45:11,686 --> 00:45:14,253
يا نکنه اين دختر بچه
شجاع ترين فرد اينجاست؟
735
00:45:16,390 --> 00:45:18,357
آره
736
00:45:18,391 --> 00:45:20,459
ممکنه باشه
737
00:45:22,562 --> 00:45:24,630
ولي تو با من مبارزه مي کني
738
00:45:48,352 --> 00:45:50,854
ارباب ميگه که اونا آزموده نيستن
739
00:45:53,123 --> 00:45:57,059
ميگه عاقلانه ست اگه بذاري زود خون بريزن
740
00:45:57,093 --> 00:45:59,694
،شهرهاي کوچيک بسياري
بين اينجا و اونجا وجود داره
741
00:45:59,729 --> 00:46:01,830
شهرهايي منساب براي غارت و چپاول
742
00:46:03,766 --> 00:46:05,800
،تو بايد اسير بگيري
743
00:46:05,834 --> 00:46:09,002
ارباب ها اسيرهاي ثروتمند رو
به قيمت خوبي ميخرن
744
00:46:12,773 --> 00:46:15,074
کي مي دونه؟
745
00:46:15,109 --> 00:46:19,211
ده سال ديگه ممکنه بعضي از
اون پسرهايي که فرستادي
746
00:46:19,245 --> 00:46:21,446
تبديل به آويژه بشن
747
00:46:21,481 --> 00:46:23,615
اينجوري همه موفق ميشيم
748
00:47:17,160 --> 00:47:20,362
ديگه تموم شد؟
اونا به من تعلق دارن؟
749
00:47:23,385 --> 00:47:24,932
تمومه
750
00:47:25,052 --> 00:47:26,882
تازيانه دست اونه
751
00:47:27,002 --> 00:47:28,703
تازيانه دست شماست
752
00:47:28,936 --> 00:47:32,941
اون ضعيفه به ارتش خودش رسيد
753
00:47:54,761 --> 00:47:56,328
!آويژه ها
754
00:48:03,133 --> 00:48:05,196
!به طرف جلو
755
00:48:06,486 --> 00:48:08,441
!ايست
756
00:48:13,759 --> 00:48:17,654
به اون هيولا بگو که هيولاش نمياد پايين
757
00:48:18,550 --> 00:48:21,578
اژدها يه برده نيست
758
00:48:23,375 --> 00:48:25,797
تو به زبان والرياني صحبت مي کني؟
759
00:48:25,917 --> 00:48:29,144
من دنريس زاده ي طوفان
از خاندان تارگرين هستم
760
00:48:29,264 --> 00:48:31,002
از خون والري هاي قديمي
761
00:48:31,778 --> 00:48:34,371
زبان مادري من والرياني ـه
762
00:48:38,823 --> 00:48:40,791
!آويژه ها
763
00:48:40,911 --> 00:48:42,207
اربابان رو بکشيد
764
00:48:42,327 --> 00:48:46,823
،سربازان رو بکشيد
هر کسي که تازيانه داره بکشيد
765
00:48:46,943 --> 00:48:48,587
ولي به هيچ بچه اي صدمه نزنيد
766
00:48:48,707 --> 00:48:51,065
!زنجير از پاي هر برده اي که مي بينيد باز کنيد
767
00:48:53,754 --> 00:48:55,587
!من ارباب شما هستم
768
00:48:55,913 --> 00:48:58,492
!دختره رو بکشين! دختره رو بکشين
769
00:48:58,612 --> 00:48:59,962
دختره رو بکشين
770
00:49:00,082 --> 00:49:01,783
درکاريس
771
00:50:30,388 --> 00:50:32,560
!آويژه ها
772
00:50:34,099 --> 00:50:39,330
شما در تمام عمرتون برده بودين
امروز شما آزاديد
773
00:50:39,365 --> 00:50:45,831
،هر کسي که ميخواد بره، بره
و هيچکس بهش صدمه اي نميزنه
774
00:50:46,755 --> 00:50:48,763
من بهتون قول ميدم
775
00:50:50,964 --> 00:50:55,297
آيا براي من بعنوان
مردان آزاد خواهيد جنگيد؟
776
00:51:47,933 --> 00:51:57,933
(King-AmirK) ترجمه و زيرنويس : مهرزاد و اميرمهدي
:.:.:www.9movie.ir:.:.:
74012