All language subtitles for vanity.fair.2018.s01e01.1080p.web.dl.hevc.x265.rmteam

مترجم: mary_fall

این زیرنویس به هیچ سایت یا کانال خاصی تعلق نداره

،خانمها و آقایون
این بازار پوچیه

لطفا به یاد داشته باشین این بازار پوچیه
یه مکان پوچ، شریر، احمقانه

پر از انواع و اقسام فریب، دروغ و تظاهره

،قطعا نه یه جای اخلاقیه، نه یه جای شاد
اما بسیار پر سر و صداست

دنیایی که هرکس دنبال چیزیه که ارزشِ داشتن نداره

جایگاهت رو فراموش کردی، خانوم شارپ

فراموش میکنم، بله، هر روز و صادقانه

وقتی هیچی نداشتی پذیرفتمت

و برای گرفتاریت معامله خوبی کردی

ساده ـست، خانوم پینکرتون

اگه میخوای به دخترا موسیقی و همینطور فرانسوی درس بدم

،باید پول درست حسابی بهم بدی
یا یه جای دیگه یه موقعیت بهتر برام پیدا کنی

خدا میدونه این چیزیه که هر دومون
توی دنیا از همه بیشتر میخوایم

..بکی

اگه اینجوری فکر میکنی که
،چون باهوشی

..جامعه اصل و نسب پایینت رو نادیده میگیره

همینطوره، بله، چرا که نه؟

پس میترسم دنیای واقعی
مثه یه شوک وحشتناک برات باشه

زیر سقف تو، من تنها کسی هستم که

اولین ایده از اینکه دنیای واقعی چطوریه رو داره

،یه اسب نژاد عرب خالص میخواستم
اما بابا میتونه خیلی غیرمعقول باشه

اون یکی اسب پونی ـم پالومینو ئه

!خیلی حسودیم میشه

هر روز برات نامه مینویسم

اوه، مطمئن باش که هیچوقت فراموشت نمیکنم

هیس، دخترا، هیس

،این آخرین روز مدرسه ست
آخر دنیا که نیست

!دخترا! خواهش میکنم

برای کسایی که امروز ما رو ترک میکنن، یه یادگاری کوچیک

از اونچه که من و خواهرم امیدواریم
سالهای خوشی بوده باشن- یه دیکشنری دوست داشتنی

با نگرش خانومانه تری، میتونستی اینجا آینده ای داشته باشی

ترجیج میدم تو خیابونها گدایی کنم

اوه، بله، الان میفهمم

فقط حماقت معصومانه میتونست باعث بشه
فکر کنم میتونم از

دختر یه نقاش
و یه دختر اپرا چیزی بسازم

خانوم شارپ، باید تشریف ببری همپشایر

تا موقعیت جدیدت به عنوان معلم سرخانه رو به عهده بگیری

تمام جزییات اینجاست

!معلم سرخونه؟

!خیره چشم ناسپاس

من ارزشم بیشتر از همپشایره

باید ببینیم نماینده سر پیت کراولی همین نظرو داره

از امروز یه هفته دیگه شروع میکنی

یه صف مرتب، دخترا

تا اون موقع کجا میرم؟-
دیگه به من ربط نداره-

میبینین؟

چطور یه مسیحی دنبال کار خیره، دخترا

و بعد میفهمه یه مار در آغوشش پرورش داده

!فرشته نیستم بلکه یه مارم، خدایا

ای خدا

میتونی به پدر و مادرت خبر بدی
خانوم مدیری که این همه بهش پول میدن

یه کلمه هم نمیتونه فرانسوی حرف بزنه

بالاخره آزاد

اونجا بذاریدش

لعنت

مطمئنم منظوری نداشت، خانوم شارپ

اوه، نه! اوه، بکی، تو رو خدا گریه نکن

نه، امیلیا، توجه نکن

چیزی نیست

واسه یه ساک کوچولو جا داری؟

همین، خانوم؟

سبک مسافرت میکنم

فعلا

!خیلی خوش میگذره

!امیلیا

امیلیا، چی کار داری میکنی؟

،خب، بکی بیچاره هیچکس رو نداره
برای همین با من میاد خونه

خانوم شارپ یه موقعیتی داره

خانوم شارپ داره میره همپشایر

دخترک بیچاره بهترین شروع زندگی رو نداشت

برای اون دختره ی هرجایی بهانه تراشی نکن

به اون ..مار بزرگ یکی از دیکشنری های با ارزشمو دادی

فقط 2 شیلینگ و 9پنی بود

!زنده باد فرانسه

!زنده باد ناپلئون

اوه، از همه جاش متنفرم، امیلیا

امیدوارم دیگه هیچوقت چشمم به اون سیاه چال نیوفته

ای کاش میرفت ته رود تامز

هیچوقت فکر نمیکردم توانایی همچین
افکار شرور و کینه توزانه رو داری

تو برای واقعی بودن زیادی خوبی

پس اون مدرسه بود

و این دنیاست

شمع بدم، خانوم؟

!برای پادشاه و کشور

شهر بزرگ ما

چه امیدی ازش داری، امیلیا؟

من فقط مثه هر دختری دیگه ایم

دلم میخواد ازدواج کنم و خوشبخت بشم

تو چی؟

دلم میخواد مطمئن بشم فردا بهتر از امروزه

هر روز

ممنون

!مامان

اوه دختر

انقدر میچلونی میکشیش، احمق

!بابا

عزیزدلم، به خونه خوش اومدی

شنیدین که درباره بکی صحبت میکردم

بی وقفه، بله، بله

اومده که بمونه

اوه، فقط برای یه هفته ست. جای دیگه ای نداره که بره

چه غافلگیری دوست داشتنی ای

!خوش اومدی. بیا

من اینو میگیرم

بیا داخل

تمام دخترا تحسینش میکردن

و ما فکر میکردیم اون خیلی شگفت انگیزه، مامان

با موهای وحشی و آهنگهای کوچولویی که میخوند

یتیم کوچیک. تنهای تنها

احمق کوچولو برای یه قناری مرده گریه میکنه

ممنون

خب، در مورد پدرت، خانوم شارپ

وقتی هنوز سلامتیش رو داشت به دخترا نقاشی یاد میداد

افسوس، خداوند مصلحت دید که اون رو
ببره بهشت پیش مامان عزیزم

اون مرد با استعداد و باتقوایی بود

و با ذکر دعا بر لبهاش در آغوش من فوت کرد

طفلک بیچاره

خیلی خوش شانس بودم که

خانوم پینکرتون عزیز اجازه داد
که توی مدرسه بمونم

و به من فرصتی داد تا به تدریس کمک کنم

خانوم پینکرتون یه قدیسه ست

اوه، اونا عاشقتن

میدونستم

اوه، امیلیا

حاضر بودم همه چیزمو بدم تا پدر و مادری انقدر مهربون
و پرعشق و محبت و ..پولدار داشته باشم

اوه، اونا پولدار نیستن
نه واقعا

بابا فقط یه سهامداره

مطمئنم سهامدار خوبیه، اما
این جوزه که پول برای هدر دادن داره

مال توئه

براش مهم نیست. وقتی از هند برگشت
دو تای دیگه برام آورد

اوه، برادرم جوز

اون مامور جمع آوری (مامور وصول) بوگلی ولاه، توی هنده

اونجا چی جمع آوری میکنه؟

!میدونی، روحمم خبر نداره

..هند بنظر خیلی

..دوره-
خیلی هیجان انگیزه-

تقریبا یه سایزیم

بذار ببینم

رنگ عالی

برای پوست صورتت

سر شام بپوشش

باورم نمیشه هیچوقت بهم نگفتی
یه برادر داری که یه استاندار هندیه

زن داداشت خوبه؟

جوز، ازدواج کرده باشه؟

!پروردگارا، نه

...نه. داداش بیچارم. اون

اون از خانومای جوون وحشت داره

خب، نباید بذارم بنده خدا از من وحشت زده بشه

!اوه، زود اومده

چطور بنظر میام؟

موهام

شاید یه گردنبند خوب باشه

شاید اون عقیق جگری
!اوه، بکی، حس میکنم ممکنه غش کنم

خانوم جوان خوشحال میشن شما رو ببینن، آقا

اوه، وقتی دو هفته تمام یه نامه هم ازت نگرفتم
فکر کردم میمیرم

احمق خانوم! اما حالا اینجام

همونطور که قول دادم. اما نمیتونم زیاد بمونم

سلام

فکر کنم، امیلیا، این جنتلمن احتمالا برادرت نیست

اوه، نه! البته این جورجه

اوه، خانوم ربکا شارپ، بهترین دوستم از مدرسه

آقای جورج آزبورن، بهترین دوستم از...همیشه

چیزای خوبی ازتون شنیدم، آقای آزبورن

اون خانوم معلم فرانسوی؟

خانوادم دچار اوقات سختی شدن

اون فقط برای یه هفته اینجاست

و من خیلی مشتاقم که شما دو تا همدیگرو دوست داشته باشین

و همینطور میشه. خانوم شارپ

آقای آزبورن

آقای جوز

قربان-
آزبورن-

!امی

!جوز

!اون غیرقابل تحمله. جوز

!جوز

چالشی برای شما، خانوم شارپ؟

بله، ما تمام عمرمون رو اینجا زندگی کردیم

پس بابای تو، سهامدار
توی این خونه

بله-
و بابای اون، بانکدار، توی اون خونه-

جورج، بله. و باباش، آقای آزبورن

همسایه و بهترین دوست

اما ازدواج از پیش تعیین شده خیلی از مد افتادست

عاشق شدن و این چیزا چی؟

!عاشق هستیم، احمق

از وقتی بچه کوچیک بودیم

من جورج رو حتی اگه پدرش یه دودکش پاککن بود دوست داشتم

این عشقه که مهمه، نیست؟
خیلی بیشتر از پول

بستگی داره با چقدر شروع کنی

!جدی نمیگی

..وقتی مرد درست رو پیدا کنی

،یه عالمه پول داره
وگرنه اون مرد درست نیست

امیدوارم کاری انگلیسی ما به اندازه کافی برات تند باشه، جوز

مادر، از هر کاری ای که تو هند خوردم دو برابر بهتره

درست همونطور که دوست داری درستش کردم

کاری میمون، کاری مار

این تنها چیزیه که تو بوگلی ولاه
میخورن، مگه نه جوز؟

پسره رو اذیت نکن

میشه یه کم امتحان کنم

اوه، نه بکی. خوشت نمیاد

نمیشه، آقای جوز؟

منم دلم میخواد درباره خوراکی های هندی یاد بگیرم

مواظب باش، خانوم شارپ

این مامور وصول به چیلیِ زیاد عادت کرده

چیلی خیلی باحال و دوست داشتنی بنظر میاد

..آقای سدلی-
به من ربطی نداره-

میشه یه لیوان آب بدین؟

لطفا

خدا

کی دیده بودی حتی یه ذره به
خانومای جوون علاقه مند بشه، تا حالا ؟

بیشتر مادرای باعشق و محبت بنظرشون این
یه پیشرفت خوشایند تو پسر 30سالشونه

دختر یه نقاش
این...تحقیرآمیزه

یه خانوم جوان با اصل و نسب خوب برام نام ببر

که دلش بخواد با این تنبل پی خوک بزرگ بره هند

پسرم پی خوک نیست

اون به تهی مغزی یه دختره

خیلی تهی مغزتر از هر زمانیه که

تا حالا توی عمرت بودی
خیلی بیشتر از این

ببخشید

ممنون، سم-
ممنون-

لوئیزا، اگه اولین دختری که واسش تور میندازه
گیرش بندازه، موفق باشه

برام مهم نیست با کی ازدواج میکنه

این دوست کوچیک امیلیا، در هر صورت یه سفیدپوسته

بهتر از اینه که بفرستیمش هند
تو بغل زنای هندی چرک رنگ

بهتر از دوجین نوه های سیاه میاهه

..خب

تو یه هفته به کجا میتونه برسه؟

آقای جوز

تب یونجه. کمکم کن، سم، دارم به فنا میرم

نه، نه

!جوز

برای امیلیا

برای خانوم شارپ

نه، نه. برعکس

..شما مهربونین

قلب مهربونی دارین، قربان
مثه تمام خانواده دوست داشتنیتون

ما اینا رو برمیداریم

یه گلدون پیدا میکنم

یه لحظه هم طول نمیکشه

حتما داستانهای جالب زیادی از
زندگی توی هند دارید، آقای جوزف

و یه دفعه دیگه، یه فیل عروسی عظیم

با یه چتر آفتابی بزرگ که بالای سرش بدجور تکون تکون میخورد

،دیوانه وار فرار کرد توی روستا
و همه جا رو با عاجش سوراخ کرد

و تمام انگشتها و انگشتهای پاش رنگ شده بودن

انگشتها؟-
!اوه انگشتهای پا-

فیلها یه عالمه انگشت پا دارن

و البته عاج. عاجهای ترسناک

مطمئنم شما نترسیده بودین

واقعا نترسیده بودم

..فکر کنم شاید

..خب، در حقیقت، نترسیده بودم
آره، نترسیده بودم..من

رفتم سر راهش، و افسارشو قاپیدم

و از جلوی مرگ بومی های بیگناه زیادی رو گرفتم

واقعا

واقعا همین کارو کردم

بدون شک

خانوما زیادی تو..توی بوگلی ولاه هستن؟

خانومها؟ ای خدا، نه

یه جور جای متروک، باتلاقی، جنگلیه

به زور یه چهره مسیحی میبینم

حتی برای یه دقیقه هم نباید اهمیتی بدم

..نه اگه اونجا فیلها و اسبها و

جنتلمن های شجاع هست

خانوم شارپ

بکی

..اصلا ممکنه فکر کنین

..منظورم اینه

..اصلا میتونم امیدوار باشم

!اووه، غذا

عالیه، ممنون

اوه، خوشمزست

بله؟

نه

با اینکه خیلی ساکت و خانومانه

و به شدت علاقه مند به هند بودم

فردا. میدونم

فردا یا روز بعدش ابراز علاقه میکنه

هیچی از نماینده سر پیت کراولی نمیدونم

نمیتونم تحمل کنم که یه معلم سرخونه بشم

من بدنیا نیومدم که یه دختر ترشیده ی فقیر و بی دوست باشم

فقط 3روز مونده که به مقصد همپشایر خراب شده ترک کنم

تو نمیری. نمیری

خیلی ناعادلانه ست که وقتی من انقدر خوشبختم تو بداقبال باشی

چی کار داری میکنی؟

یادآوری یه قولی به جورج

خب، ازش خوشم نمیاد

اون یه جوون خوب، سرحال و شاده

در حقیقت، مثه اون دختر خوشگل
توی دام دام شیطونه

این باعث شد بدجور مصمم بشم

خانوم کاتلر سابق

اون 10سال پیش بود

خانوم کاتلر با اون جراح ازدواج نکرد؟

من بهترین قوه تشخیص خانومها رو دارم، جورج

اگه غیر از این بگی بی انصافی

،خانومها
اونا یه همراه لازم دارن

خدا. جوز، تو کسی هستی که به یه همراه نیاز داری

حداقل تا زمان عزیمت یه جوون خاص

با آتیش توی چشماش

په. مزخرف

خودشه

عفت ملکه سبا باهاش در امان خواهد بود

دابینِ ما. میگم، دابین

دیوونگیه، اما ظاهرا، من به خواهر آقای سدلی قول دادم

میبرمش واکسهول-
واکسهول؟-

برای یه شب خوش گذرونی به ما ملحق میشی؟

زیاد با من جور نمیاد

اوه، یالا، داب. قراره ساقدوش من بشی

حداقل باید ببینیش

خب، دیدمش، ندیدم؟

سالها پیش

تولد 10سالگیت. باید امی یادت باشه

(دابین یه کاسه پر از پانچ (شراب
روی لباس ساتن مادرت ریخت

خیلی وقته بخشیده شدی، کاپیتان دابین عزیز

..افسوس، من-
کوچیک و-

ریزه میزه بودین، خانوم سدلی

من گنده و بی دست و پا بودم. هنوزم

دابین

!دابین

اونی که باهاش تو مدرسه بودی، جورج

همونی که وقتی فقط یه پسر کوچولو بود
جلوی اون قلدر ترسناک رو گرفت

فقط..چون خیلی قدبلندتر بودم
پسره رو غافلگیر کردم

داب اون لات رو مثه یه توپ بیلیارد گذاشت تو جیبش

درود دابین، قهرمان پیروز

تو همیشه قهرمان منی، کاپیتان دابین

عزیزان من

اوه، اون داشته خودشو آماده میکرده. ابله

..مامور وصول بوگلی ولاه مفتخره که بازوش رو تقدیم کنه به

،خانوم شارپ

برای این گردش عصرگاهی در باغهای تفریحی واکسهول

خوش اومدین، خانوم شارپ، به بهشت زمینی که باغ وکسهاله

میل دارم هر چه زودتر بریم-
و خواهید رفت خانوم-

اون خودش امپراتور هنده

حواست باشه لهت نکنه، خانوم

،نگران آدمای پست نباشین
خانوم شارپ، چون ازتون محافظت میکنم

میدونم، آقا

اوه، موسیقی دیگه شروع شده

داب، شال و وسایل رو لطف میکنی؟

ممنون

و بلیطها رو بگیر. پولشو بهت پس میدم

مواظب باشین خانوم شارپ

!عاشق این محلم-
کاملا هیجان انگیزه، خانوم شارپ-

شراب ها رو اینجا میل دارین؟--
آره، رفیق-

!آبجو استاوت؟

شراب کلارت نداری، مرد؟

قبلنا اینجا همیشه شراب کلارت داشتن

اما الان هر چیزی میارن

اوه، آقای جوز، تمام مقصود این محل
همونطور که بابام قبلنا، اون دوران شادتر، میگفت

اما محیطش دل انگیزه، مگه نه؟

اینطور نیست، خانوم شارپ؟

..بنفشه و رز و

..این چیه، نمیتونم کاملا
نمیتونم کاملا متوجه بشم

هیجان انگیزه، نه؟-
هیجان انگیز-

خدا

خانومها و آقایون، دعا چشمهاتون رو به آسمانها بالا میبره

،و اونها رو بر روی شجاعت زیبا و خارق العاده

غیر قابل وصف و هنری که این همه راه از پاریس اومده ضیافت میگیره
مادام ساکوی

ای کاش میتونستیم تنها، خودمون دو تایی بیایم

خب، کل هدف از دست میرفت

فکر کردم هدف چشم دوختن به چشمای قهوه ای منه

موقعی که خورشید در غرب عاشقانه غروب میکنه

اوه، ببین، دارم چشم میدوزم
دارم چشم میدوزم

اوه، آقای جوز! قول بدین که از من محافظت میکنین

دستمو بگیرید، خانوم شارپ، و
باهم به آسمونها بریم

پشت سرمون بیا، آزبورن، میای؟

یه رفیق خوبی اینجاست

تو که مضطرب نیستی، نه سدلی؟

من؟ نه اصلا

حالا محکم نگه دارین، خانومها و آقایون

!محکم نگه دارین. و میریم بالا

!بالاتر

!بالاتر

همین حالاشم خیلی بالاست

هیچوقت خیلی بالا نیست، نه برای من

من رو ابرام

جورج

فکر نمیکنم هیچوقت شادتر از این لحظه باشم

خیلی امیدوارم که این درست نباشه

یهو معلوم نیست از کجا پیداشون شد

مطمئنی نترسیدی؟

من با توام، جوز

ممکنه دزدا و حقه بازا اینجا باشن

و تو با منی

!اوه، اون هنوز اینجاست

یک شیلینگ و 6پنی، خانوم

یک و شیش!؟

پوچ پوچها

بهم بگو، راهب. ما دو تا خوشبخت میشیم؟

میتونم یه غریبه خوش قیافه قدبلند، تیره برات بفرستم

..اما

تو فقط قلبشو میشکنی

از این طالع واقعا خوشم نمیاد

یکی دیگه بهم بگو

پس یه یک و شیش دیگه بمون بده

یا برو پی کارت، زرنگ

مطمئن نیستم این یارو واقعا هندو باشه، بکی

اوه، غذا

ما دیگه میریم، خانوم شارپ

تو رو نمیدونم، خانوم شارپ، اما من یه شراب لازم دارم

نه، نه، اینو بذار به عهده من

برای خانومها

آقا، میتونم کمک کنم؟

مزاحم نشو. بهتر از هر کی میتونم با کارد ببرم

بله، بله

من اونو میگیرم

مواظب باش، وقتی مشروب میخورم خیلی افتضاح میشم

جوز، به خاطر خدا، بذار طفلکی کارشو بکنه

هیس-
اگه کار دیگه ای نیست، قربان-

رک پانچ. رک پانچ بیار

همه تو واکسهول رک پانچ مینوشن

نه، جوز، خواهش میکنم این کارو نکن

خانومها نمینوشن، من خوشم نمیاد، و تو هم..پشیمون میشی

!اما سنته

و علاوه بر این، امشب به یه چیزی
برای آرامش اعصابم لازم دارم، جورج، رفیق قدیمی

خب، میل خودته، مرد

..و ما سرو میکنیم

..چه شب عالی ای برای

اوه، خانوم شارپ

اوه، خانوم شارپ

!یکی دیگه بیار

♪دختر ملیح ریچموند هیل♪

حاضرم از تاج و تخت کناره گیری کنم♪
♪تا اونو مال خودم کنم

♪دختر ریچموند هیل♪
ممنون. ممنون، خیلی لطف دارین

اوه، یکی دیگه برامون بخون

دوباره، براوو، پسر خیکی

اگه باعث مسرت خانومهاست

یالا، عزیزم

نمیخوای با اون عشق گنده ـت به ما ملحق بشی؟

خواهش میکنم ما رو ببر خونه

به خاطر خدا، جوز، به اندازه کافی خوردی. خانومها

نه، نه، نههه، نه، نه، نه

عزیزدلم، جوجو جیگری

جوز، نه، جوز، جوز، جوز، جوز
نه، نه، نه، نه

♪تو ریچموند هیل دختری زندگی میکرد پنجه آفتاب♪

!برو. یه کاری بکن. برو

جوز بسه

با من برقص، جورج

بس کن. کافیه

بس کن

کافیه

دخوشی روح من

نیمه گمشده من

..خانوم شارپ، این افتخار و سعادت بزرگ رو میدین

بکش کنار، بی سر و پا

بکی، همه چیز اشتباه پیش رفت

تقصیر کیه؟

جوز، جوز، عزیزم. بهم بگو

بهم بگو-
عقب بکش، خانوم شارپ-

جورج! این درست نیست

درسته

حالا که هیچکس نیست ازم دفاع کنه
بهم توهین کن، اما صبر کن تا ببینی

حسابشو برس، خوک
یالا، عزیزم

!حرومزاده پررو
فکر کرده کیه؟

بسه! برید خانوم
همتون، بس کنین

جورج، خانومها رو به کالسکه برگردون، الان

نمایش تمومه

بیا، بکی

جوز، فردا صحبت میکنیم

به من گوش کن! فردا صحبت میکنیم

نمایش تمومه-
بیا-

اوه، کلاهم

نمیتونم کلاهمو حس کنم

بیا

تحسینش میکنم، دابین-
میدونم-

داب داب، فردا باهاش ازدواج میکنم-
نه، نه-

و تو باید شاهد باشی، و برای همیشه
به خوبی و خوشی زندگی میکنیم

!شب به خیر، امپراتور-
!شب به خیر-

تو همچین کاری نمیکنی، منم همینطور

میدونی..میدونی مشکل تو چیه؟

هیچوقت عاشق نبودی

نمیتونم تو رو در این حال بفرستم خونه پیش امیلیا

!بکی-
یالا-

...بکی! بکی

میدان رژه هورس گاردز-
متاسفم، بکی-

احمق لعنتی

بزن کنار، دابین
بزن کنار

شرمنده، امشب جورج ادبش رو فراموش کرده

مثه خودش نیست. واقعا نیست

جای تعجب نیست که برای برادرت آرزوی ازدواج بهتری کنه

کی بهتر از دوست منه؟

به نظر میاد تمام زنهای انگلیس

اما کی میتونه جورج رو برای
خواستن بهترینها برات سرزنش کنه؟

زیادی مهربونی، مثه همیشه

اگه هر مهربونی ای در من وجود داشته باشه
باید از اینجا یاد بگیرمش

واقعا مشتاقم که به خانواده تو ملحق بشم، امیلیا

خیلی مهربون و گرم و مهمان نواز نسبت به یه یتیم فقیر

اما میتونی جوز رو دوست داشته باشی؟

به عنوان یه شوهر؟

..با وجود

اون رک پانچ و آواز خوندنش

ازش مطمئنم

قلبش مهربونه، و برای رفتارش، من باید درستش کنم

بهت گفت عزیز دلم. جلوی همه

پس، باید فردا ازت خواستگاری کنه

خوشحالترین یتیم کوچولوی لندن خواهم بود

و ما هم، باید تا ابد همسر و خواهرای شاد و خوشبخت باشیم

!سدلی

!بیدار شو

نه، نه، زیادی صداش بلنده
زیادی بلنده

واقعا معتقدم وقتی مشروب خوری میکنم افتضاح میشم

افتضاح؟ رقت انگیزی

اوه، جورج مهربون باش

با گریه و خوندنش از خودش و خواهرش یه احمق تمام عیار ساخت

!هیچوقت نمیخونم

تو ریچموند هیل دختری زندگی میکنه پنجه آفتاب فلان فلان

اوه، جیگر عزیزدلم

اوه، دلخوشی روحم

و بهش اجازه دادی برات ناز و غمزه کنه
.. و واست چرب زبونی کنه و

بهش بگو، دابین

کس دیگه ای برای من وجود نداره
!من میپرستمش

اون پولت رو میپرسته

!رحم داشته باش، جورج

کس دیگه ای برای من وجود نداره، دابز

میدونم

من یه مرد آزادی خواهم. اما منم غرورمو دارم

و وقتی با امیلیا ازدواج کنم، میخوام یه خانوم، زن داداش همسرم باشه

نه یه خانم معلم فرانسوی

ممنون

من برش میدارم-
برش نمیدارید-

،خیلی واضح میگه
"خانوم امیلیا سدلی"

نه خانوم کوچولویی که فکر میکنه کیه

چطور میتونی انقدر باهام بی ادب باشی
وقتی من مهمون این خونه ام

نه برای مدت طولانی

یه نامه برای شما، خانوم سدلی-
ممنون، سم-

از جوزه

رفته چین

برمیگرده؟

ازت طلب بخشش میکنه

ازش معذرت بخواه و هر کلمه ای که ممکنه"

"موقع هیجان زدگی اون شام فاجعه آمیز زده باشم فراموش کن

تو زندگی بعدیت شانس بهتری داشته باشی

مطمئنم پشیمون میشه

جوز؟

یا جورج؟

،واضحه که قسمت نبود
و این آخرشه

شروع جدید کاریه که میدونم چطور باید انجام داد

نه

نه، نرو

..مطمئنم ما میتونیم-
نه، نه، نمیتونیم-

بگیرش

هر دوشون رو بگیر

نمیتونم تحمل کنم ازت جدا بشم

عقیق هام. خواهش میکنم

و به دزدیدن جواهراتت متهم بشم؟

نه-
نه، امیلیا-

باور کن، آرزوی من به سفر خارج

نباید منو به عنوان یه مجرم یه استرالیا هدایت کنه

از دست من عصبانی هستی-
نه، نه-

نه از دست تو

از دنیا، احتمالا

برام بنویس

برام بنویس، و منم برات مینویسم

نامه هامو توی این جعبه نگه میدارم، و به زودی جعبه پر میشه

و دوباره همدیگرو میبینیم

همینطوره

در همین حال، من باید معلم سرخونه بشم
و یاد بگیرم هر دقیقه از اون رو دوست داشته باشم

بله، بله، قول میدم برای همیشه و
همیشه و همیشه دوستت داشته باشم

و فردا بهتر از امروزه

مرد پولدار توی قلعه ـش، مرد فقیر دم دروازه ـش

متاسفانه، من مرد نیستم

!راه بیوفت

بله، حتما، خانوم

خوشحالم که در خدمت چنین خانوم جوان دوست داشتنی ایم

!خداحافظ

برای همه چی ممنون

اوه، یه هفته طولانی بود

جوز به زودی فراموشش میکنه

امیلیا به زودی فراموشش میکنه

خیلی ناعادلانه ست

!اون کسی رو نداره

ببین، تو دنیا رو اونجوری که من میشناسیم نمیشناسی، امی

دوستت باید جایگاهش رو یاد بگیره

چقدر دورتره؟

رسیدیم

کوئینز کراولی

!نمیتونم حتی یه خونه ببینم

این درست نیست، کالسکه چی

کسی خونه نیست، اما من قراره بوده که بیام

حقیقتا همینطوره، خانوم جوان

توسط نماینده سر پیت کراولی

کسی که شما رو به منزل محقرش خوشامد میگه

سر پیت؟

چطور میتونین به یه معلم سرخونه پول بدین اگه
نمیتونین پول یه کالسکه چی رو بدین؟

میتونم پول هر چند تا که بخوامو بدم

اما دلم میخواد اسبها رو خودم برونم

و دلم نمیخواد به بچه ها خودم درس بدم

گورِر پیر رو نادیده بگیر

به خانومهای جوون علاقه نداره

حالا برو

بفرمایید. مستقیم

همه کجان؟

شبها دوست ندارم زیاد سر و صدا بشه

و چرا انقدر سرده؟-
سرد؟! امکان نداره-

همین بعدازظهر یه آتش روشن کردیم

اون کیه؟

اوه، اون یکی از خانوم کراولی هاست. فراموش کردم کدوم

گورر، از تخت خانوم بیا پایین

یالا

خب، حالا، خانوم شارپ این میشه اقامتگاه شما

و خیلی هم عالیه، فکر کنم موافقی

یه چشم انداز زیبا اینجاست. توی نور روز

این اتاق مورد علاقه زنم بود

خانوم کراولی امشب کجان؟

اون فوت شده

درست اونجا توی اون تخت

!قیافت

هر بار همینجوری میشه

!یالا، پسر

خوب بخوابی

مطمئنی احساس تنهایی نمیکنی؟-
نه، قطعا نه-

خیله خب

مترجم: mary_fall