All language subtitles for The.Old.Man.S01E06.2160p.WEB.H265-GLHF

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish Download
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:00,000 --> 00:00:05,754 ‫سی‌نما تقدیم می‌کند ‫30nama.com 2 00:00:06,878 --> 00:00:14,741 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 3 00:00:15,866 --> 00:00:23,729 ‫«کاری از بهادر و صاحب» ‫«Bahador_Sub & @SAHEB@» 4 00:00:24,853 --> 00:00:26,202 ‫اون کجاست؟ 5 00:00:28,525 --> 00:00:30,345 ‫کجاست؟ 6 00:00:34,863 --> 00:00:37,872 ‫وای، نه. 7 00:00:39,607 --> 00:00:40,964 ‫نه! 8 00:00:42,403 --> 00:00:43,738 ‫وای، نه! 9 00:00:46,307 --> 00:00:48,360 ‫- نه. ‫- طوری نیست. 10 00:00:50,339 --> 00:00:51,927 ‫باید پیداش کنیم. 11 00:00:51,980 --> 00:00:53,815 ‫نه، لازم نیست. 12 00:00:59,488 --> 00:01:01,380 ‫تو کی هستی؟ 13 00:01:01,447 --> 00:01:03,488 ‫من همونی‌ام که ‫خود واقعی‌ت رو بهش نشون دادی. 14 00:01:04,526 --> 00:01:06,932 ‫همونی‌‌ام که ‫خود واقعیم رو بهت نشون دادم. 15 00:01:09,097 --> 00:01:10,932 ‫می‌دونم کی هستی. 16 00:01:17,606 --> 00:01:19,414 ‫می‌‌بینمت. 17 00:01:19,493 --> 00:01:22,236 ‫فکر می‌کنم جفت‌‌مون می‌دونیم ‫که این واقعیت نداره. 18 00:01:28,182 --> 00:01:29,417 ‫خوبی؟ 19 00:01:29,450 --> 00:01:30,452 ‫آره. 20 00:01:43,765 --> 00:01:45,433 ‫اسمت روی اون‌ بنویس. 21 00:01:46,367 --> 00:01:48,436 ‫- چرا؟ ‫- بنویس. 22 00:01:50,271 --> 00:01:51,272 ‫کدوم اسمم؟ 23 00:01:51,305 --> 00:01:53,984 ‫اسم واقعی‌‌ت. 24 00:01:54,027 --> 00:01:57,258 ‫اوایل قبل از اینکه یه مأموریت رو شروع کنم... 25 00:01:57,278 --> 00:02:00,949 ‫این کار رو انجام می‌دادم تا بهم کمک کنه ‫حواسم رو جمع نگه دارم. 26 00:02:02,450 --> 00:02:05,784 ‫آره، خیلی خب. ‫حالا بکنش تو لیوان. 27 00:02:05,847 --> 00:02:08,218 ‫آره، توی آب. 28 00:02:09,457 --> 00:02:10,625 ‫آره. 29 00:02:10,659 --> 00:02:13,938 ‫ببین، اسمت... 30 00:02:13,962 --> 00:02:15,897 ‫هنوز یه جایی تو لیوانه. 31 00:02:17,131 --> 00:02:19,300 ‫ولی واسه یه مدت باید ازت جدا بشه... 32 00:02:19,333 --> 00:02:20,935 ‫و تو هم باید ازش جدا بشی. 33 00:02:20,969 --> 00:02:22,103 ‫خب؟ 34 00:02:22,136 --> 00:02:24,138 ‫وقتی از در بیرون می‌ری... 35 00:02:24,172 --> 00:02:26,397 ‫این اسم باهات نمیاد، متوجهی؟ 36 00:02:26,435 --> 00:02:27,814 ‫و روزی که زمانش برسه... 37 00:02:27,842 --> 00:02:30,411 ‫یه راهی پیدا می‌‌کنی که دوباره سرهمش کنی. 38 00:02:35,817 --> 00:02:38,820 ‫من اون‌‌قدری اطلاعات ندارم که ‫بهت بگم چه‌‌جوری کارت رو انجام بدی... 39 00:02:38,853 --> 00:02:42,132 ‫ولی به‌‌‌‌نظر یه جای این تشبیه ایراد داره. 40 00:02:42,156 --> 00:02:43,300 ‫جدی؟ 41 00:02:43,324 --> 00:02:45,794 ‫این که دیگه درست نمی‌‌شه. 42 00:02:45,827 --> 00:02:47,128 ‫هیچ‌جوره. 43 00:02:47,161 --> 00:02:51,365 ‫این هر چی که باشه، ‫دیگه امکان نداره مثل قبلش بشه. 44 00:02:56,337 --> 00:02:57,337 ‫اوه... 45 00:02:58,465 --> 00:02:59,590 ‫فهمیدم. 46 00:03:00,508 --> 00:03:03,511 ‫تو زمینۀ کاریِ تو ‫این بهاییه که باید پرداخت کرد. 47 00:03:04,679 --> 00:03:08,549 ‫ام... برای هر روز بیدار‌شدن ‫باید این بها رو پرداخت کرد. 48 00:03:08,617 --> 00:03:10,018 ‫مرسی، آقا. 49 00:03:11,019 --> 00:03:14,188 ‫همه‌‌چی همیشه در حال سقوط آزاده. 50 00:03:15,456 --> 00:03:17,391 ‫ما جوری برنامه‌‌ریزی نشدیم ‫که باهاش کنار بیایم... 51 00:03:17,458 --> 00:03:21,195 ‫پس همه‌‌مون موافقت کردیم که ‫وانمود کنیم همچین اتفاقی نمی‌افته. 52 00:03:21,229 --> 00:03:22,631 ‫ولی اتفاق می‌‌افته. 53 00:03:24,298 --> 00:03:26,198 ‫تو چطور؟ 54 00:03:26,244 --> 00:03:29,542 ‫الان نسبت‌‌به با اون زمان چه‌‌‌قدر فرق کردی؟ 55 00:03:29,570 --> 00:03:33,373 ‫اوه. یعنی الان که ‫زندگیت تو دست‌‌های منه... 56 00:03:33,374 --> 00:03:35,708 ‫کنجکاوی که بدونی ‫از پس چیزی که قراره پیدا کنیم... 57 00:03:35,751 --> 00:03:37,715 ‫برمیام یا نه؟ 58 00:03:46,087 --> 00:03:48,422 ‫به گمونم چیزی نمونده تا بفهمیم. 59 00:03:52,260 --> 00:03:56,389 ‫من هیچ‌‌وقت شغلت رو زیر سؤال نبردم... 60 00:03:56,455 --> 00:03:57,849 ‫و الانم این کار رو نمی‌‌کنم. 61 00:03:57,882 --> 00:04:00,920 ‫ولی این اوضاع بده، هرولد. 62 00:04:02,270 --> 00:04:03,437 ‫چی شنیدی؟ 63 00:04:03,504 --> 00:04:05,049 ‫که یه جاسوس فراری رو... 64 00:04:05,073 --> 00:04:07,408 ‫ترغیب به فرار کردی و بهش کمک رسوندی. 65 00:04:07,441 --> 00:04:10,544 ‫و اینکه ممکنه سعی کرده باشی ‫اون جاسوس رو به قتل برسونی... 66 00:04:10,578 --> 00:04:12,806 ‫که از دستگیریش جلوگیری کنی. 67 00:04:13,761 --> 00:04:17,238 ‫به‌‌چشم خودمون آدم‌‌هایی رو دیدیم ‫که واسه کمتر از این‌ها نابود شدن. 68 00:04:18,753 --> 00:04:21,750 ‫خب، آدم‌‌هایی رو هم دیدیم ‫که به بدتر از این‌‌ها غلبه کردن. 69 00:04:21,815 --> 00:04:23,924 ‫به قیمت بخشی از وجودشون. 70 00:04:23,958 --> 00:04:26,961 ‫ولی چیزی که ازشون می‌‌مونه، ‫خود واقعی‌شون نیست. 71 00:04:28,129 --> 00:04:30,741 ‫یه وکیل صبح تماس گرفت... 72 00:04:30,765 --> 00:04:34,244 ‫و در همون حین که داشت بهم می‌گفت ‫چه‌جوری می‌تونه بهمون کمک کنه... 73 00:04:34,268 --> 00:04:37,605 ‫متوجه شدم که این شخص ‫با کمال میل حاضره... 74 00:04:37,638 --> 00:04:41,176 ‫تا قرون آخر پول‌مون رو ‫ازمون بگیره تا ازت دفاع کنه. 75 00:04:42,143 --> 00:04:43,777 ‫مطمئناً قبلاً هم همچین چیزی رو دیدیم. 76 00:04:43,778 --> 00:04:45,479 ‫همیشه از این‌‌جور اتفاق‌‌ها می‌افته. 77 00:04:46,280 --> 00:04:47,949 ‫و من به هنری نگاه کردم. 78 00:04:48,883 --> 00:04:52,096 ‫تنها چیزی بود که می‌‌تونست ‫کمکم کنه کنترلم رو از دست ندم. 79 00:04:52,120 --> 00:04:53,764 ‫بهش چی گفتی؟ 80 00:04:53,788 --> 00:04:55,284 ‫نمی‌دونستم چی بگم. 81 00:04:55,348 --> 00:04:57,935 ‫من... گوشی رو دادم به یکی دیگه. 82 00:04:57,959 --> 00:04:59,227 ‫به کی... 83 00:05:00,561 --> 00:05:01,662 ‫خواهرت پیشته؟ 84 00:05:01,730 --> 00:05:03,597 ‫نه. 85 00:05:03,631 --> 00:05:05,946 ‫گوشی، می‌خواد باهات صحبت کنه. 86 00:05:05,986 --> 00:05:07,118 ‫کی؟ 87 00:05:16,978 --> 00:05:20,114 ‫هرولد، تا شنیدم اومدم. 88 00:05:20,148 --> 00:05:21,783 ‫حالت خوبه؟ 89 00:05:21,816 --> 00:05:25,319 ‫شریل گفت تو و آنجلا ‫پرواز سختی رو تجربه کردین. 90 00:05:26,320 --> 00:05:28,189 ‫همسرم تو اتاق پیشته؟ 91 00:05:28,256 --> 00:05:30,524 ‫نه، رفت هنری رو بخوابونه. 92 00:05:30,591 --> 00:05:31,659 ‫خوبه. 93 00:05:31,692 --> 00:05:33,795 ‫خودت فکر می‌کنی چه اتفاقی افتاد؟ 94 00:05:33,828 --> 00:05:35,529 ‫متوجهم. 95 00:05:35,596 --> 00:05:37,665 ‫یه جاسوس وارد دفتر من کردی. 96 00:05:37,698 --> 00:05:39,000 ‫اصلاً نمی‌‌تونم حساب کنم... 97 00:05:39,033 --> 00:05:41,669 ‫توی چند تا جرم منو شریک‌‌جرم کردی. 98 00:05:41,702 --> 00:05:43,637 ‫دختردارِت کردم. 99 00:05:43,671 --> 00:05:46,474 ‫نتیجه این بود. ‫می‌خوام بدونم قصدت چی بوده. 100 00:05:46,507 --> 00:05:49,710 ‫با همچین نتیجه‌‌ای دیگه ‫چه فرقی می‌‌کنه قصد چی‌‌ بوده؟ 101 00:05:49,778 --> 00:05:52,013 ‫واسه من ‌فرق می‌کنه. 102 00:05:54,115 --> 00:05:55,850 ‫چون دن ازم خواست. 103 00:05:56,851 --> 00:06:00,221 ‫با وجود تمام کارهایی که کرده بود، ‫بازم... دوستش داشتم. 104 00:06:00,288 --> 00:06:02,190 ‫و ازم خواست... 105 00:06:02,223 --> 00:06:04,352 ‫بهش کمک کنم از تنها فرزندش محافظت کنه... 106 00:06:04,417 --> 00:06:06,777 ‫پس کاری که خواست رو کردم. 107 00:06:06,822 --> 00:06:09,922 ‫برای تو هم همین کار رو می‌‌کردم. 108 00:06:09,991 --> 00:06:12,248 ‫کاریه که می‌تونم برات بکنم... 109 00:06:12,300 --> 00:06:13,701 ‫الان. 110 00:06:13,734 --> 00:06:15,364 ‫حالا می‌‌خوای بهم کمک کنی؟ 111 00:06:15,428 --> 00:06:17,489 ‫ازم بخواه اوضاع رو درست کنم، هرولد... 112 00:06:17,522 --> 00:06:18,905 ‫و درست می‌‌کنم. 113 00:06:18,973 --> 00:06:20,374 ‫چه‌جوری؟ 114 00:06:21,910 --> 00:06:27,710 ‫همیشه حس می‌‌کردم با اون ‫جراح‌ها تو جبهه‌‌های جنگ داخلی... 115 00:06:27,713 --> 00:06:29,263 ‫ارتباط خاصی دارم. 116 00:06:29,275 --> 00:06:31,669 ‫وسط اون همه رنج و عذاب... 117 00:06:31,702 --> 00:06:34,173 ‫تنها سلاح‌‌شون ارۀ استخوون... 118 00:06:34,197 --> 00:06:36,891 ‫و دارو واسه درد بود... 119 00:06:36,925 --> 00:06:39,360 ‫و ازشون می‌‌خواستن... 120 00:06:39,393 --> 00:06:41,395 ‫کارهای غیر قابل تصور بکنن... 121 00:06:41,429 --> 00:06:44,738 ‫اعضای بدن رو قطع کنن ‫تا آدم زخمی زنده بمونه. 122 00:06:44,776 --> 00:06:47,608 ‫همیشه حس می‌کردم ‫شغل منم همین شکلیه. 123 00:06:47,668 --> 00:06:49,592 ‫نادیده گرفتن آه‌‌و‌ناله‌‌ها و ‌خون‌‌ریزی... 124 00:06:49,613 --> 00:06:52,069 ‫و تصمیم‌‌گیری درمورد اینکه... 125 00:06:52,106 --> 00:06:54,943 ‫صلاح و مصلحت اصلی در چیه. 126 00:06:55,009 --> 00:06:57,387 ‫کاریه که به تو هم یاد دادم... 127 00:06:57,411 --> 00:07:01,415 ‫پس فکر می‌‌کنم می‌‌دونی ‫منظورم از این حرف‌ها چیه.‌ 128 00:07:04,685 --> 00:07:08,398 ‫اگه آنجلا آدامز ناپدید بشه... 129 00:07:08,422 --> 00:07:11,292 ‫می‌‌شه همه‌‌چی رو به پای آنجلا نوشت. 130 00:07:11,359 --> 00:07:13,594 ‫و تو هم می‌‌تونی از شر همه‌‌چیز خلاص بشی. 131 00:07:13,627 --> 00:07:15,229 ‫نه. 132 00:07:15,263 --> 00:07:18,432 ‫اون هویت ممکنه ثمرۀ عشق بوده باشه... 133 00:07:18,466 --> 00:07:20,577 ‫ولی دیگه زیان‌‌آور شده. 134 00:07:20,601 --> 00:07:24,238 ‫واسه چیزهایی که ‫باهاشون ارتباط داره خطرناک شده. 135 00:07:24,272 --> 00:07:27,084 ‫حتی ممکنه بشه خود ‫اون دختر رو هم نجات داد... 136 00:07:27,108 --> 00:07:29,810 ‫اگه بتونه اسم و رسمش رو بذاره کنار. 137 00:07:29,878 --> 00:07:33,547 ‫شاید بتونه خارج از اف‌بی‌آی و ‫دنیای ما یه راهی واسه زندگی پیدا کنه. 138 00:07:34,949 --> 00:07:38,086 ‫شریل داره برمی‌‌گرده. 139 00:07:38,119 --> 00:07:39,720 ‫بگو کجایی. 140 00:07:41,956 --> 00:07:43,992 ‫ازم کمک بخواه... 141 00:07:45,126 --> 00:07:46,627 ‫و بهت کمک می‌‌کنم. 142 00:07:57,571 --> 00:07:58,815 ‫تو خونه همه‌‌چی روبه‌راهه؟ 143 00:07:58,839 --> 00:08:00,108 ‫آره. 144 00:08:00,141 --> 00:08:02,610 ‫وقتی برگردم خیلی بهترم می‌شه. 145 00:08:02,643 --> 00:08:04,312 ‫آره، درسته. 146 00:08:39,547 --> 00:08:41,282 ‫به‌‌نظرم ممکنه حق با تو باشه. 147 00:08:43,517 --> 00:08:44,552 ‫همیشه حق با منه. 148 00:08:44,618 --> 00:08:46,487 ‫باید دقیق‌‌تر بگی منظورت چیه. 149 00:08:46,520 --> 00:08:47,750 ‫بوت. 150 00:08:48,525 --> 00:08:50,585 ‫اینکه شاید داره عقلش رو از دست می‌‌ده. 151 00:08:50,610 --> 00:08:52,409 ‫مگه نگفتی وقتی دیدیش ‫به‌‌نظر روبه‌راه بوده؟ 152 00:08:52,460 --> 00:08:53,394 ‫چرا. 153 00:08:53,461 --> 00:08:55,496 ‫به خودم گفتم به‌‌‌‌نظر حالش خوبه. 154 00:08:55,529 --> 00:08:57,298 ‫به تو گفتم به‌‌‌‌نظر حالش خوبه. 155 00:08:58,632 --> 00:09:00,734 ‫به خودم می‌‌گفتم به‌‌‌‌نظر حالش خوبه... 156 00:09:00,801 --> 00:09:03,597 ‫هی پشت‌‌سر‌هم تکرارش کردم، تا الان. 157 00:09:04,705 --> 00:09:06,573 ‫بعد فهمیدم چیزی که ‫مجبورم این‌ همه به خودم بگم... 158 00:09:06,574 --> 00:09:09,875 ‫شاید اون‌‌قدری که می‌خوام واقعیت داشته باشه، ‫واقعیت نداره. 159 00:09:10,644 --> 00:09:11,812 ‫ببین، درک می‌‌کنم. 160 00:09:12,813 --> 00:09:14,854 ‫بوت تو روزهای سختی کنارت بوده. 161 00:09:14,880 --> 00:09:16,695 ‫پس منطقیه که دلت نمی‌‌خواد ببینی... 162 00:09:16,717 --> 00:09:19,220 ‫ممکنه پایان اون روزها رسیده باشه. 163 00:09:19,253 --> 00:09:21,222 ‫فکر کنم مشکل همینه. 164 00:09:21,255 --> 00:09:23,497 ‫نمی‌شه این‌‌قدر راحت تموم بشه. 165 00:09:24,561 --> 00:09:27,486 ‫همه‌‌چی یه نقطۀ پایان داره. 166 00:09:27,558 --> 00:09:28,603 ‫آره... 167 00:09:28,632 --> 00:09:30,258 ‫ولی یکی باید به‌جاش کارش رو انجام بده. 168 00:09:31,332 --> 00:09:33,243 ‫بتونه‌ مثل بوت حواسش به دنیا باشه ‫و ازش مراقبت کنه. 169 00:09:33,267 --> 00:09:35,403 ‫بازی رو به‌‌ خوبی بوت بلد باشه. 170 00:09:37,105 --> 00:09:38,839 ‫اگه اون نباشه کی این کار رو می‌‌کنه؟ 171 00:09:40,674 --> 00:09:43,011 ‫چیزی که ازمون می‌خواد... 172 00:09:44,445 --> 00:09:46,080 ‫خواستۀ بزرگیه. 173 00:09:48,182 --> 00:09:50,784 ‫و اگه یه ذره هم در این مورد اشتباه کنه... 174 00:09:52,253 --> 00:09:54,054 ‫تو مخمصۀ خیلی ناجوری می‌‌افتیم. 175 00:10:11,605 --> 00:10:13,607 ‫آقا. مرسی، آقا. 176 00:11:02,823 --> 00:11:05,399 ‫باید بفهمم این چیه. 177 00:11:09,829 --> 00:11:12,050 ‫آره، باشه. 178 00:11:12,100 --> 00:11:15,645 ‫خب، امروز عصر مهمونی پاولوویچه. 179 00:11:15,669 --> 00:11:18,482 ‫یه راه واسه ورود پیدا می‌کنیم. 180 00:11:18,506 --> 00:11:20,674 ‫باهاش صحبت می‌‌کنم و یه جورایی... 181 00:11:20,708 --> 00:11:22,510 ‫نمی‌دونم... راضیش می‌کنم که بهمون کمک کنه. 182 00:11:22,543 --> 00:11:24,821 ‫که فراز همزاد رو بکشه. 183 00:11:24,845 --> 00:11:26,880 ‫- آره. ‫- اینو می‌‌فهمم. 184 00:11:28,349 --> 00:11:30,518 ‫ولی منظورم این نبود. 185 00:11:30,551 --> 00:11:33,554 ‫می‌خوام بفهمم تو دنیای تو چه خبره ‫و طرز کارش چیه. 186 00:11:34,888 --> 00:11:36,524 ‫برام توضیحش می‌دی؟ 187 00:11:43,531 --> 00:11:46,027 ‫درس شماره یک. 188 00:11:47,162 --> 00:11:49,542 ‫تمام صنایع‌‌دستی ثمرۀ استفاده از... 189 00:11:49,570 --> 00:11:52,568 ‫دو ابزاره که به طور هماهنگ ‫به کار گرفته می‌‌شن. 190 00:11:53,126 --> 00:11:55,678 ‫در دست چپت... 191 00:11:55,709 --> 00:11:58,206 ‫حسی همدلی‌ت قرار داره... 192 00:11:58,271 --> 00:12:00,964 ‫توانایی‌‌ت‌ تو خوندن آدم‌‌ها... 193 00:12:00,998 --> 00:12:03,550 ‫دونستن اینکه چی می‌خوان، ‫به چی نیاز دارن. 194 00:12:03,584 --> 00:12:05,052 ‫از چی می‌ترسن. 195 00:12:05,085 --> 00:12:07,321 ‫چی... ممکنه بهشون امید بده. 196 00:12:08,256 --> 00:12:10,223 ‫چی بهشون حس شرمساری می‌‌ده. 197 00:12:11,659 --> 00:12:13,827 ‫و بعد توی اون یکی دستت... 198 00:12:15,663 --> 00:12:17,598 ‫بی‌رحمی‌‌‌ت قرار داره. 199 00:12:19,767 --> 00:12:23,171 ‫و اینکه حاضر باشی از این اطلاعات ‫بر علیه‌‌شون استفاده کنی... 200 00:12:24,838 --> 00:12:26,416 ‫و وقتی هر جفت اون چاقوها تیز باشن... 201 00:12:26,440 --> 00:12:29,014 ‫باورت نمی‌‌شه که می‌‌تونن چه چیزهایی رو ببرن ‫و به داخل‌‌شون راه پیدا کنن. 202 00:12:29,036 --> 00:12:30,706 ‫و اینو بهت آموزش دادن؟ 203 00:12:30,744 --> 00:12:32,280 ‫اوهوم. 204 00:12:32,346 --> 00:12:33,914 ‫خب، تا حدی. 205 00:12:33,947 --> 00:12:36,350 ‫ولی بیشترش رو با انجام دادن یاد گرفتم. 206 00:12:37,418 --> 00:12:42,256 ‫از نظر احساسی و با آزمون‌‌و‌‌خطا، افراد غریبه رو ‫تیکه‌‌تیکه کردن به‌نظر کار ناجوری میاد. 207 00:12:42,290 --> 00:12:44,858 ‫- تصورشم نمی‌‌تونی بکنی. ‫- نمی‌‌تونم؟ 208 00:12:46,860 --> 00:12:48,262 ‫می‌‌تونی؟ 209 00:12:49,463 --> 00:12:51,953 ‫- روزی که آشنا شدیم. ‫- اوهوم. 210 00:12:51,993 --> 00:12:53,415 ‫وقتی برام آشپزی کردی... 211 00:12:53,434 --> 00:12:56,103 ‫برام داستان گفتی و دلربایی کردی... 212 00:12:56,136 --> 00:12:58,358 ‫داشتی همین کار رو می‌‌کردی دیگه، مگه نه؟ 213 00:12:58,399 --> 00:13:01,567 ‫داشتی قطعه‌های وجودم رو از هم جدا می‌‌کردی ‫که بفهمی طرز کارم چیه؟ 214 00:13:01,569 --> 00:13:04,321 ‫به درزهای وجودم فشار میاوردی... 215 00:13:04,378 --> 00:13:06,714 ‫تا بذارم بمونی؟ 216 00:13:09,617 --> 00:13:11,086 ‫سخت بود؟ 217 00:13:12,065 --> 00:13:15,861 ‫جداسازی و دستکاری من سخت بود؟ 218 00:13:15,894 --> 00:13:18,511 ‫این چیزی نیست که سخت یا آسون باشه. 219 00:13:19,426 --> 00:13:22,182 ‫هر کسی... شکل به خصوص خودش برنامه‌ریزی... 220 00:13:22,216 --> 00:13:25,422 ‫- یه سؤال ساد‌‌ه بیشتر نیست. ‫- آره، خیلی سخت نبود. 221 00:13:27,401 --> 00:13:29,337 ‫- واقعاً؟ ‫- آره. 222 00:13:31,572 --> 00:13:33,283 ‫باشه. 223 00:13:33,307 --> 00:13:35,609 ‫واقعاً می‌خوام ‫روش انجام دادن این کار رو یاد بگیرم. 224 00:13:38,178 --> 00:13:40,074 ‫ولی... 225 00:13:40,149 --> 00:13:42,189 ‫هنوز نگفتم ایرادش چیه. 226 00:13:42,250 --> 00:13:43,793 ‫ایرادش چیه؟ 227 00:13:43,817 --> 00:13:45,319 ‫ایرادش اینه که... 228 00:13:46,820 --> 00:13:50,357 ‫وقتی این کار رو شروع کنی، ‫دیگه نمی‌‌تونی جلوش رو بگیری. 229 00:13:51,091 --> 00:13:52,159 ‫هیچ‌‌وقت. 230 00:13:53,594 --> 00:13:56,824 ‫هر دفعه که با کسی آشنا می‌‌شی... 231 00:13:56,889 --> 00:14:00,584 ‫به کسی نزدیک می‌شی، ‫وقتی نگاهت بهش می‌‌افته... 232 00:14:00,618 --> 00:14:02,978 ‫به این فکر می‌کنی که... 233 00:14:03,003 --> 00:14:06,006 ‫استفاده کردن ازشون چه‌‌قدر آسونه. 234 00:14:07,508 --> 00:14:10,544 ‫صدمه زدن بهشون، دور انداختن‌شون. 235 00:14:12,780 --> 00:14:14,548 ‫و شاید این فکر بیاد تو سرت که... 236 00:14:14,615 --> 00:14:17,251 ‫شاید اون طرف هم الان داره ‫باهات همین کار رو می‌‌کنه. 237 00:14:18,084 --> 00:14:21,490 ‫شاید دیگه‌ هیچ‌‌وقت نتونی ‫به کسی کاملاً اعتماد کنی. 238 00:14:31,439 --> 00:14:34,694 ‫هنوزم می‌‌خوای ادامه بدم؟ 239 00:14:37,070 --> 00:14:40,032 ‫خب، دوست، خیلی وقته که من... 240 00:14:40,098 --> 00:14:41,624 ‫به هیچ‌‌کس کاملاً اعتماد نکردم... 241 00:14:41,658 --> 00:14:44,602 ‫پس چرا بخوام الان شروع کنم؟ 242 00:15:00,728 --> 00:15:02,367 ‫درس شماره دو. 243 00:15:03,384 --> 00:15:06,075 ‫برای وقتی که راه‌‌‌های ارتباطی به خطر می‌افته... 244 00:15:06,152 --> 00:15:07,707 ‫همیشه یه راه جایگزین داشته باش. 245 00:15:07,735 --> 00:15:10,704 ‫من و امیلی، این حساب مشترک رو داریم. 246 00:15:10,738 --> 00:15:13,497 ‫اعداد اولِ دو رقمی‌ سمت چپ... 247 00:15:13,533 --> 00:15:15,326 ‫یعنی حالش خوبه. 248 00:15:16,176 --> 00:15:18,245 ‫عدد بعدی که 0 یا 1 نیست... 249 00:15:19,413 --> 00:15:21,749 ‫یعنی داره میاد جایی که من هستم. 250 00:15:28,121 --> 00:15:29,423 ‫داره میاد. 251 00:15:34,462 --> 00:15:37,066 ‫می‌دونی، احتمالش خیلی زیاده که... 252 00:15:37,141 --> 00:15:40,103 ‫از دیدن من خیلی ذوق نکنه. 253 00:15:40,133 --> 00:15:41,802 ‫خیلی کمتر از چیزی که امیدواری... 254 00:15:41,869 --> 00:15:45,159 ‫شبیه سه‌‌تفنگدار می‌شه. 255 00:15:46,320 --> 00:15:48,995 ‫داری دست‌‌کم می‌گیریش. 256 00:15:50,478 --> 00:15:51,612 ‫دوباره. 257 00:15:55,649 --> 00:15:59,487 ‫خب ارتباط از طریق حساب بانکی فکر کی بود؟ 258 00:16:02,122 --> 00:16:03,123 ‫اون. 259 00:16:04,725 --> 00:16:05,793 ‫هوشمندانه‌‌ست. 260 00:16:06,960 --> 00:16:08,882 ‫فقط از همین راه با هم ارتباط دارین؟ 261 00:16:09,843 --> 00:16:11,722 ‫- نه. ‫- چه راهی؟ 262 00:16:13,633 --> 00:16:15,609 ‫این سؤال‌‌ها بازجویی‌ نیست. 263 00:16:16,663 --> 00:16:18,557 ‫- چرا، هست. ‫- باشه. 264 00:16:18,590 --> 00:16:21,283 ‫شایدم هست. ولی بازجویی واقعی نه. 265 00:16:21,308 --> 00:16:23,511 ‫بهم گفتی نصفه‌نیمه می‌شناسمت. 266 00:16:23,577 --> 00:16:24,812 ‫دارم تلاشم رو می‌کنم. 267 00:16:33,987 --> 00:16:35,623 ‫تلفنی حرف می‌زنیم. 268 00:16:35,656 --> 00:16:37,525 ‫- تلفن چند بار مصرف و موقتی؟ ‫- آره. 269 00:16:37,591 --> 00:16:39,993 ‫- کجا؟ ‫- بستگی داره چه ساعتی باشه... 270 00:16:40,027 --> 00:16:41,629 ‫وقتی دارم می‌رم سر کار، تو راه. 271 00:16:42,596 --> 00:16:44,865 ‫یه پارکینگ در تقاطع خیابون دهم و اف هست. 272 00:16:44,932 --> 00:16:47,134 ‫و شب‌‌ها... 273 00:16:47,170 --> 00:16:49,707 ‫یه زمین‌‌بازی تو محله‌مون. 274 00:16:49,770 --> 00:16:52,172 ‫- سفر چطور؟ ‫- سفر چی؟ 275 00:16:52,205 --> 00:16:55,142 ‫آخرین بار کی دیدیش؟ 276 00:16:55,175 --> 00:16:57,344 ‫پاییز 2012. 277 00:16:58,779 --> 00:17:01,211 ‫مراسم خاکسپاری مادرت چی پس؟ 278 00:17:01,253 --> 00:17:02,724 ‫نرفتم. 279 00:17:05,285 --> 00:17:07,632 ‫نظر جفت‌‌مون این بود که خیلی خطرناکه. 280 00:17:08,900 --> 00:17:11,829 ‫چیزی که حس می‌‌کردم ‫باید بگم رو نوشتم... 281 00:17:11,859 --> 00:17:14,795 ‫و از بابام خواستم بذارتش توی تابوت. 282 00:17:16,464 --> 00:17:18,031 ‫پس این همه مدت... 283 00:17:19,199 --> 00:17:21,544 ‫تمام چیزی که براش بودی... 284 00:17:21,621 --> 00:17:23,082 ‫یه صدا پشت تلفن بوده. 285 00:17:23,136 --> 00:17:24,617 ‫یه صدا بدون جسم. 286 00:17:27,908 --> 00:17:30,543 ‫- بس کن. ‫- چی‌ رو بس کنم؟ 287 00:17:30,578 --> 00:17:32,592 ‫کم‌ارزش کردن رابطه‌‌مون. 288 00:17:33,567 --> 00:17:35,858 ‫اون واسه من فداکاری کرده. 289 00:17:36,884 --> 00:17:38,919 ‫منم واسه اون‌ها فداکاری کردم. 290 00:17:38,986 --> 00:17:42,222 ‫واسه محافظت از همدیگه ضروری بود. 291 00:17:43,323 --> 00:17:45,425 ‫این چیزی از پدر بودنش کم نمی‌‌کنه. 292 00:17:48,596 --> 00:17:50,520 ‫وقتی همه‌چی... 293 00:17:50,557 --> 00:17:53,353 ‫به فداکاری خلاصه می‌شه، دیگه چی‌‌ می‌‌مونه؟ 294 00:17:56,236 --> 00:17:57,329 ‫شفافیت. 295 00:17:59,732 --> 00:18:03,159 ‫چون می‌دونم حاضره ‫به‌‌خاطر من از هر چیزی بگذره. 296 00:18:04,512 --> 00:18:06,125 ‫منم براش از هرچیزی می‌‌گذرم. 297 00:18:09,149 --> 00:18:11,873 ‫عشق یعنی همین. 298 00:18:57,591 --> 00:19:00,328 ‫یه بار دیگه بگو یه همچین ‫آدمی رو از کجا می‌‌شناسی؟ 299 00:19:01,735 --> 00:19:04,142 ‫تو رو یادش میاد دیگه، آره؟ 300 00:19:05,973 --> 00:19:07,174 ‫قطعاً. 301 00:19:43,110 --> 00:19:44,878 ‫اون واسه چیه؟ 302 00:19:53,954 --> 00:19:56,724 ‫در انتهای راهرو رو باز گذاشتم.‏ 303 00:19:56,790 --> 00:19:58,391 ‫می‌رسه به مسیری که...‏ 304 00:19:58,458 --> 00:20:00,894 ‫تو رو به خارج از روستا می‌رسونه.‏ 305 00:20:00,961 --> 00:20:03,216 ‫گمونم بعد از اون دیگه ‫خودت بتونی راهت رو پیدا کنی.‏ 306 00:20:05,438 --> 00:20:06,720 ‫اون تو رو فرستاده.‏ 307 00:20:08,135 --> 00:20:09,593 ‫تا منو آزاد کنی.‏ 308 00:20:10,564 --> 00:20:12,766 ‫پس چرا دست‌هام هنوز بسته‌ست؟ 309 00:20:15,308 --> 00:20:17,088 ‫تو همونی هستی که همه می‌گن.‏ 310 00:20:17,880 --> 00:20:19,761 ‫داستان‌ها رو شنیدم.‏ 311 00:20:20,981 --> 00:20:23,083 ‫تو هیولای همزاد هستی.‏ 312 00:20:25,318 --> 00:20:28,155 ‫می‌گن جوری که به تو اعتماد داره،‏ ‫به هیچ‌کس نداره.‏ 313 00:20:29,056 --> 00:20:31,289 ‫واضحه که زنش هم بهت اعتماد داره.‏ 314 00:20:32,565 --> 00:20:35,262 ‫حدس می‌‌زنم زنش ‫در این مورد چیزی بهش نگفته باشه. 315 00:20:37,296 --> 00:20:39,436 ‫فراز خبر نداره تو این‌جایی، درسته؟ 316 00:20:42,235 --> 00:20:44,634 ‫اون زن تو رو وارد بد مخمصه‌‌ای کرده. 317 00:20:47,156 --> 00:20:50,490 ‫شاید خودت هم هنوز مطمئن نیستی ‫با اون چاقو چی‌کار کنی.‏ 318 00:21:26,947 --> 00:21:28,048 ‫برو بیرون.‏ 319 00:21:48,055 --> 00:21:53,057 ‫کاری از بهادر و صاحب 320 00:22:09,996 --> 00:22:11,582 ‫اسیر روسی رفته.‏ 321 00:22:13,635 --> 00:22:15,030 ‫دیشب فرار کرده.‏ 322 00:22:15,095 --> 00:22:17,998 ‫یه‌ جوری دست‌هاش رو باز کرده.‏ 323 00:22:24,671 --> 00:22:27,483 ‫دیشب خوابی رو دیدم ‫که از زمان بچگی...‏ 324 00:22:27,507 --> 00:22:29,099 ‫بارها دیدمش.‏ 325 00:22:30,236 --> 00:22:31,355 ‫تو خواب تنها بودم.‏ 326 00:22:32,332 --> 00:22:34,327 ‫و حضور کسی رو پشت سرم حس می‌کردم.‏ 327 00:22:35,783 --> 00:22:39,452 ‫نفسش رو حس می‌کردم ولی می‌ترسیدم ‫برگردم و بهش نگاه کنم.‏ 328 00:22:41,554 --> 00:22:44,133 ‫به زبونی چیزی رو زمزمه می‌‌کرد ‫که حس می‌کردم قبلاً بلد بودم...‏ 329 00:22:44,135 --> 00:22:47,194 ‫ولی دیگه متوجهش نمی‌شدم.‏ 330 00:22:51,364 --> 00:22:53,166 ‫با اینکه هیچی از حرف‌‌هاش نمی‌‌فهمیدم...‏ 331 00:22:53,200 --> 00:22:55,535 ‫غرق وحشت شده بودم.‏ 332 00:22:58,371 --> 00:22:59,706 ‫چون می‌دونستم...‏ 333 00:23:01,208 --> 00:23:04,911 ‫داره حرف‌هایی رو راجع‌به من به زبون میاره ‫که خودم از گفتن‌شون وحشت دارم.‏ 334 00:23:08,315 --> 00:23:10,199 ‫و می‌دونستم که همه‌ش حقیقت داره.‏ 335 00:23:17,257 --> 00:23:21,004 ‫بعد مثل همیشه، با عرق سرد بیدار شدم.‏ 336 00:23:23,430 --> 00:23:26,491 ‫و مثل همیشه برگشتم به سمت همسرم.‏ 337 00:23:31,238 --> 00:23:33,021 ‫و اون کنارم نبود.‏ 338 00:23:37,577 --> 00:23:40,075 ‫همسرم گاهی اوقات شب‌ها پرسه می‌زنه.‏ 339 00:23:41,114 --> 00:23:42,778 ‫همیشه همین‌طور بوده.‏ 340 00:23:44,184 --> 00:23:45,953 ‫دلیلش؟ دلیلش رو نمی‌دونم.‏ 341 00:23:49,622 --> 00:23:51,758 ‫معماهایی درونش وجود داره ‫که با حل کردن‌شون...‏ 342 00:23:51,791 --> 00:23:54,129 ‫سر از یه معمای دیگه در میاری.‏ 343 00:23:56,509 --> 00:23:58,480 ‫با این وجود دوستش دارم.‏ 344 00:23:59,099 --> 00:24:02,046 ‫گاهی فکر می‌کنم کلاً ‫دلیل عشقم بهش همینه.‏ 345 00:24:03,603 --> 00:24:05,205 ‫ولی آزاد کردن اسیر...‏ 346 00:24:06,606 --> 00:24:08,275 ‫این با اون فرق داره.‏ 347 00:24:10,944 --> 00:24:13,012 ‫اون هرگز همچین کاری نمی‌کنه.‏ 348 00:24:15,315 --> 00:24:17,668 ‫خودش می‌دونه که این کار مساوی با چیه.‏ 349 00:24:40,640 --> 00:24:42,109 ‫می‌دونی کدومه؟ 350 00:24:42,142 --> 00:24:43,443 ‫آره.‏ 351 00:24:43,476 --> 00:24:45,278 ‫چون کلی پیرمرد سفیدپوست این‌جاست...‏ 352 00:24:45,312 --> 00:24:46,980 ‫که یه‌ جورایی همه‌شون شبیه هم‌ان.‏ 353 00:24:47,014 --> 00:24:48,137 ‫اوهوم.‏ 354 00:24:52,319 --> 00:24:54,619 ‫میز سوم از طرف پله‌ها.‏ 355 00:24:57,524 --> 00:25:00,260 ‫عذر می‌خوام، خودکار دارین؟ 356 00:25:03,163 --> 00:25:04,331 ‫ممنون.‏ 357 00:25:06,333 --> 00:25:08,008 ‫همین‌جا بمون.‏ 358 00:25:09,202 --> 00:25:11,378 ‫اگه اتفاق عجیبی افتاد...‏ 359 00:25:11,966 --> 00:25:13,804 ‫میام دنبالت...‏ 360 00:25:13,840 --> 00:25:16,643 ‫و از همون راهی که اومدیم برمی‌گردیم.‏ 361 00:25:16,676 --> 00:25:18,485 ‫تعریف عجیب رو بگو لطفاً. 362 00:25:18,511 --> 00:25:19,655 ‫خودت می‌فهمی.‏ 363 00:25:21,181 --> 00:25:23,375 ‫همین‌جا بشین. تکون نخور.‏ 364 00:25:24,103 --> 00:25:25,142 ‫متوجهی؟ 365 00:26:46,473 --> 00:26:48,394 ‫صبر کن، باید یه‌ چیزی بگیرم.‏ 366 00:26:54,441 --> 00:26:55,441 ‫چی شده؟ 367 00:26:55,775 --> 00:26:58,279 ‫کنار در خروجی. اونی که ژاکت کرم پوشیده.‏ 368 00:26:59,612 --> 00:27:02,656 ‫‏- خب.‏ ‫‏- مطمئنم از سازمان اطلاعات مراکشه.‏ 369 00:27:04,161 --> 00:27:05,211 ‫آره.‏ 370 00:27:05,952 --> 00:27:07,920 ‫راستش گمونم تو یه مراسمی...‏ 371 00:27:07,954 --> 00:27:09,598 ‫تو رو بهش معرفی کردم.‏ 372 00:27:09,622 --> 00:27:11,469 ‫عبداللطیف نمی‌دونم چی‌چی.‏ 373 00:27:13,006 --> 00:27:14,042 ‫رحمانی.‏ 374 00:27:17,377 --> 00:27:18,704 ‫من بهش زنگ زدم.‏ 375 00:27:22,395 --> 00:27:24,140 ‫تو قطار وقتی رفتی دستشویی. 376 00:27:24,971 --> 00:27:26,025 ‫واسه چی؟ 377 00:27:28,675 --> 00:27:31,398 ‫فقط به 2 نفر اطمینان کامل دارم. 378 00:27:32,578 --> 00:27:33,627 ‫بابام.‏ 379 00:27:34,347 --> 00:27:35,816 ‫و نوۀ تو.‏ 380 00:27:37,584 --> 00:27:39,828 ‫هنری بعضی‌وقتا موقع خواب بهم پیام می‌ده.‏ 381 00:27:39,852 --> 00:27:41,154 ‫می‌دونستی؟ 382 00:27:42,822 --> 00:27:43,983 ‫نه، نمی‌دونستم.‏ 383 00:27:45,358 --> 00:27:46,972 ‫بهتره حواست بهش باشه.‏ 384 00:27:48,361 --> 00:27:50,370 ‫مخصوصاً وقتی یه‌کم بزرگ‌تر می‌شه.‏ 385 00:27:56,135 --> 00:27:58,498 ‫چند شب پیش بهم گفت ‫یه پیرمردی اومده خونه‌شون...‏ 386 00:27:58,529 --> 00:28:00,631 ‫و شریل هم اونو برده طبقۀ بالا.‏ 387 00:28:01,841 --> 00:28:04,961 ‫با یه ماشین سیاه گنده ‫و یه راننده اومده.‏ 388 00:28:05,011 --> 00:28:06,712 ‫گفت ازش ترسیده.‏ 389 00:28:07,273 --> 00:28:09,606 ‫نمی‌دونم اون کی ممکنه بوده باشه...‏ 390 00:28:09,667 --> 00:28:11,533 ‫حدسم اینه اگه کسی از...‏ 391 00:28:11,561 --> 00:28:14,208 ‫مقامات رده بالا می‌اومد اون‌جا ‫حتماً تو بهم می‌گفتی.‏ 392 00:28:16,123 --> 00:28:17,631 ‫مگه اینکه...‏ 393 00:28:18,358 --> 00:28:20,527 ‫حرفی که می‌خواسته بزنه ‫تو رو هم ترسونده باشه.‏ 394 00:28:20,560 --> 00:28:23,563 ‫واسه همین به عبداللطیف رحمانی زنگ زدی...‏ 395 00:28:23,630 --> 00:28:25,998 ‫تا کمکت کنه منو با یه هواپیما بفرستی خونه.‏ 396 00:28:26,032 --> 00:28:27,631 ‫‏- آره.‏ ‫‏- نباید همچین کاری می‌کردی.‏ 397 00:28:27,657 --> 00:28:29,470 ‫اون مأمور رده بالا چی گفت ‫که ازش ترسیدی؟ 398 00:28:29,498 --> 00:28:31,080 ‫از دفتر ادارۀ کل نبود.‏ 399 00:28:31,138 --> 00:28:32,788 ‫‏- کی بود؟ ‫‏- مورگان بوت.‏ 400 00:28:33,292 --> 00:28:35,573 ‫گفت اگه تو رو جای خودم گیر بندازم...‏ 401 00:28:35,642 --> 00:28:38,044 ‫می‌تونه منو از دردسر نجات بده.‏ 402 00:28:38,077 --> 00:28:40,247 ‫گفت تو رو تنها ول کنم.‏ 403 00:28:40,313 --> 00:28:42,382 ‫که ناپدید بشی...‏ 404 00:28:42,415 --> 00:28:44,884 ‫و اونم منو از این منجلاب در بیاره.‏ 405 00:28:46,653 --> 00:28:48,007 ‫تو چی گفتی؟ 406 00:28:48,360 --> 00:28:50,569 ‫گفتم از خونه‌م گمشو بیرون.‏ 407 00:28:56,062 --> 00:28:57,897 ‫تو برای من کی هستی؟ 408 00:28:59,232 --> 00:29:01,445 ‫پیچیدگی‌ای تو زندگیم هستی ‫که نمی‌خواستمش.‏ 409 00:29:01,469 --> 00:29:04,901 ‫یه عروسک چوبی هستی که ‫می‌خوای تبدیل به آدم بشی.‏ 410 00:29:05,243 --> 00:29:06,875 ‫نمی‌تونم کمکت کنم.‏ 411 00:29:07,767 --> 00:29:10,818 ‫تو یه مجرمی. ‫یه خائنی.‏ 412 00:29:10,843 --> 00:29:13,080 ‫یه تهدیدی واسه خانواده‌م...‏ 413 00:29:13,112 --> 00:29:16,294 ‫واسه شغلم، واسه میراثم، واسه زندگیم.‏ 414 00:29:18,420 --> 00:29:20,825 ‫ولی وقتی بهم یه ‫چوب جادویی پیشنهاد شد...‏ 415 00:29:20,853 --> 00:29:23,884 ‫که همۀ اینا رو ناپدید کنه،‏ ‫که تو رو...‏ 416 00:29:25,154 --> 00:29:26,416 ‫ناپدید کنه...‏ 417 00:29:28,027 --> 00:29:29,558 ‫خدا می‌دونه...‏ 418 00:29:29,582 --> 00:29:31,649 ‫طاقت فکر کردن بهش هم نداشتم.‏ 419 00:29:37,804 --> 00:29:39,071 ‫باید قبولش کنی.‏ 420 00:29:39,586 --> 00:29:40,744 ‫چی؟ 421 00:29:40,773 --> 00:29:42,558 ‫باید پیشنهادش رو قبول کنی.‏ 422 00:29:42,809 --> 00:29:44,327 ‫من خودم رو فدا می‌کنم.‏ 423 00:29:45,812 --> 00:29:46,946 ‫نه، همچین کاری نمی‌کنیم.‏ 424 00:29:46,979 --> 00:29:48,114 ‫خودم رو فدا می‌کنم.‏ 425 00:29:48,147 --> 00:29:50,698 ‫من و تو می‌تونیم همین‌طور ‫به این بازی ادامه بدیم...‏ 426 00:29:51,161 --> 00:29:53,871 ‫ولی پای افراد دیگه‌ای هم وسطه.‏ 427 00:29:55,415 --> 00:29:57,098 ‫کسایی که خودشون نخواستن وارد این بازی بشن.‏ 428 00:29:57,123 --> 00:29:59,659 ‫و همین افرادن که تو خط مقدم آسیب می‌بینن.‏ 429 00:30:00,827 --> 00:30:02,962 ‫پدرهام اینو بهم یاد دادن.‏ 430 00:30:07,834 --> 00:30:09,808 ‫به‌خاطر اونا این دردسر رو تموم می‌کنم.‏ 431 00:30:11,014 --> 00:30:13,199 ‫کمک تو هم اینه که این اجازه رو بهم بدی.‏ 432 00:30:13,225 --> 00:30:14,463 ‫جواب نمی‌ده.‏ 433 00:30:14,631 --> 00:30:17,117 ‫توی اون قسمت از دنیا،‏ ‫با منابعی که داره...‏ 434 00:30:17,143 --> 00:30:20,122 ‫فراز همزاد یه روحه.‏ 435 00:30:20,146 --> 00:30:22,782 ‫نزدیک شدن بهش ممکن نیست.‏ ‫دست زدن بهش ممکن نیست.‏ 436 00:30:22,815 --> 00:30:25,355 ‫کشتنش ممکن نیست،‏ ‫بابات هرچی می‌خواد بگه.‏ 437 00:30:31,157 --> 00:30:34,342 ‫باشه، دارم دست‌کم‌ می‌گیرمش.‏ 438 00:30:34,793 --> 00:30:35,793 ‫دوباره.‏ 439 00:30:42,001 --> 00:30:44,446 ‫فکر کنم هردو می‌دونیم این اتفاق باید بیفته.‏ 440 00:30:46,325 --> 00:30:48,176 ‫داستانت به یه پایان خوش می‌رسه.‏ 441 00:30:52,512 --> 00:30:55,339 ‫من هنوز مطمئن نیستم موضوع داستان خودم چیه.‏ 442 00:30:57,216 --> 00:30:58,969 ‫باید برم اینو بفهمم.‏ 443 00:31:00,287 --> 00:31:02,003 ‫هر پایانی که می‌خواد داشته باشه.‏ 444 00:32:39,652 --> 00:32:41,030 ‫جناب معاون. 445 00:32:41,454 --> 00:32:42,898 ‫‏- بله.‏ ‫‏- از این‌طرف.‏ 446 00:33:42,181 --> 00:33:44,005 ‫میل دارین یه نوشیدنی براتون بریزم، خانم؟ 447 00:33:45,284 --> 00:33:46,442 ‫لطفاً.‏ 448 00:33:56,195 --> 00:33:58,785 ‫‏- چه‌قدر باید بهتون بدم؟ ‫‏- لازم نیست، خانم.‏ 449 00:34:00,299 --> 00:34:01,468 ‫متوجه شدم.‏ 450 00:34:08,975 --> 00:34:11,870 ‫سرزنش کردن خودت به‌خاطر اون...‏ 451 00:34:11,936 --> 00:34:13,493 ‫خیلی وسوسه‌انگیز می‌شه.‏ 452 00:34:14,881 --> 00:34:17,332 ‫پیشنهاد می‌کنم در برابرش مقاومت کنی.‏ 453 00:34:17,650 --> 00:34:19,127 ‫‏- متوجه شدی، ها؟ ‫‏- اوهوم.‏ 454 00:34:19,151 --> 00:34:22,078 ‫نگران نباش، رازت پیش من محفوظه، زوئی.‏ 455 00:34:33,600 --> 00:34:34,943 ‫تو کی هستی؟ 456 00:34:39,606 --> 00:34:42,226 ‫بریم یه‌جایی که بتونیم خصوصی حرف بزنیم.‏ 457 00:34:53,588 --> 00:34:54,727 ‫بفرما بشین.‏ 458 00:34:58,444 --> 00:35:01,821 ‫سرگی، تو واسه دونستن این اسم، زیادی جوونی.‏ 459 00:35:02,028 --> 00:35:04,397 ‫ولی اگه تو جنگ افغانستان خدمت کرده بودی...‏ 460 00:35:04,430 --> 00:35:07,242 ‫می‌‌دونستی اسمی بود که مردم کابوسش رو می‌دیدن.‏ 461 00:35:07,266 --> 00:35:09,659 ‫بابا گوگوری.‏ ‫(لولو خورخوره) 462 00:35:10,537 --> 00:35:14,687 ‫هیولای ساختگی بچه‌ها...‏ 463 00:35:16,108 --> 00:35:18,528 ‫و کسی که یه بار جونم رو نجات داد.‏ 464 00:35:19,489 --> 00:35:21,744 ‫مطمئن نبودم یادت باشه.‏ 465 00:35:21,781 --> 00:35:24,951 ‫بین تمام بدهی‌‌هایی که تو زندگیم داشتم...‏ 466 00:35:24,984 --> 00:35:26,860 ‫هیچ‌وقت شک نداشتم... 467 00:35:26,886 --> 00:35:30,257 ‫که این بدهی رو... ‫یه روزی باید صاف کنم. 468 00:35:30,289 --> 00:35:33,366 ‫با توجه به بهایی که ‫برای فراری دادن تو دادیم...‏ 469 00:35:33,392 --> 00:35:35,772 ‫گمونم، چیزی که الان ازت می‌خوام...‏ 470 00:35:35,795 --> 00:35:37,321 ‫کاملاً منطقیه.‏ 471 00:35:37,924 --> 00:35:40,996 ‫عواقب کاری که کردی چه بود؟ 472 00:35:41,067 --> 00:35:42,802 ‫پرس‌وجو کردم...‏ 473 00:35:42,835 --> 00:35:47,783 ‫ولی هیچ‌وقت نفهمیدم ‫چه بلایی سر بلور اومد.‏ 474 00:35:47,807 --> 00:35:50,309 ‫اوه، بلور، نه.‏ ‫نمی‌تونستی اونو پیدا کنی.‏ 475 00:35:50,342 --> 00:35:51,971 ‫نه، وقتی که از افغانستان رفت...‏ 476 00:35:52,036 --> 00:35:54,590 ‫دیگه آدمی با این اسم وجود خارجی نداشت. 477 00:35:55,147 --> 00:35:57,570 ‫و اون آدمی جدیدی که بهش ‫تبدیل شد رو هم می‌شناختی.‏ 478 00:35:58,818 --> 00:36:00,699 ‫با یه اسم دیگه، آره.‏ 479 00:36:01,487 --> 00:36:02,652 ‫با چه اسمی؟ 480 00:36:03,255 --> 00:36:04,591 ‫همسر.‏ 481 00:36:05,517 --> 00:36:06,523 ‫همسر؟ 482 00:36:09,996 --> 00:36:13,138 ‫حدس می‌زنم شوهرش خیلی ‫از این موضوع خوشحال نشده باشه.‏ 483 00:36:13,165 --> 00:36:15,033 ‫نه، خوشحال نبود. نه.‏ 484 00:36:15,059 --> 00:36:17,027 ‫سی ساله که کینه به دل گرفته. 485 00:36:17,436 --> 00:36:19,982 ‫ولی بالاخره اهرم فشار پیدا کرده که تلافی کنه. 486 00:36:20,006 --> 00:36:21,841 ‫حالا می‌خواد منو بکشه.‏ 487 00:36:23,009 --> 00:36:25,063 ‫پس اول من باید بهش برسم.‏ 488 00:36:27,379 --> 00:36:29,346 ‫ربط این به من چیه؟ 489 00:36:29,372 --> 00:36:32,910 ‫تو همسرش رو تو ‫سازمان اطلاعات شوروی استخدام کردی...‏ 490 00:36:32,934 --> 00:36:35,530 ‫از هم پاشیدن دنیاش رو تو شروع کردی. 491 00:36:35,996 --> 00:36:39,667 ‫الان دنبال اینه که حسابش رو با من صاف کنه...‏ 492 00:36:39,692 --> 00:36:40,893 ‫از کجا معلوم که...‏ 493 00:36:41,794 --> 00:36:44,964 ‫بعد از من سراغ تسویه‌حساب با تو نیاد؟ 494 00:36:52,805 --> 00:36:54,195 ‫همچین فکری می‌کرد؟ 495 00:36:55,174 --> 00:36:56,741 ‫اینکه من استخدامش کردم؟ 496 00:36:58,296 --> 00:36:59,845 ‫تو همچین فکری می‌کنی؟ 497 00:37:06,552 --> 00:37:08,739 ‫وقتی باهاش آشنا شدم ‫تو مسکو دانشجو بودم.‏ 498 00:37:10,843 --> 00:37:13,153 ‫فکر می‌کردم دارم سعی می‌کنم بهش برسم... 499 00:37:13,425 --> 00:37:15,319 ‫ولی همون موقع هم...‏ 500 00:37:15,762 --> 00:37:19,227 ‫به‌نظرم می‌دونستم ‫به همین سادگی‌‌ها هم نیست. 501 00:37:20,566 --> 00:37:22,834 ‫می‌دونستم که اون...‏ 502 00:37:23,002 --> 00:37:24,864 ‫ذاتاً متخصص جذب کردن...‏ 503 00:37:24,904 --> 00:37:27,441 ‫بقیه به خودشه.‏ 504 00:37:29,408 --> 00:37:31,044 ‫هرچی صمیمی‌تر می‌شدیم...‏ 505 00:37:32,578 --> 00:37:34,628 ‫بیشتر حس می‌کردم دارم دو نصف می‌شم.‏ 506 00:37:36,348 --> 00:37:38,440 ‫نصفم داشت عاشق اون می‌شد.‏ 507 00:37:39,731 --> 00:37:42,166 ‫ولی نصف دیگه‌م...‏ 508 00:37:43,455 --> 00:37:44,819 ‫مردد بود.‏ 509 00:37:46,793 --> 00:37:48,795 ‫اونم همین عشق رو به من داره؟ 510 00:37:49,929 --> 00:37:52,598 ‫یا همه‌ش واسه اینه که می‌دونه...‏ 511 00:37:54,801 --> 00:37:57,441 ‫پدرم تو اطلاعات شورویه؟ 512 00:37:59,774 --> 00:38:01,642 ‫شاید جفتش درست بود.‏ 513 00:38:02,694 --> 00:38:05,386 ‫شاید فقط دومی.‏ ‫کی می‌دونه.‏ 514 00:38:08,027 --> 00:38:09,566 ‫ولی سال‌ها بعد...‏ 515 00:38:10,424 --> 00:38:13,491 ‫وقتی اولین پیشنهادش به دستم رسید...‏ 516 00:38:13,939 --> 00:38:15,954 ‫درباره اینکه در ازای...‏ 517 00:38:16,288 --> 00:38:17,853 ‫تضعیف رقبای شوهرش...‏ 518 00:38:17,877 --> 00:38:21,328 ‫بهم اطلاعاتی بده...‏ 519 00:38:22,628 --> 00:38:24,771 ‫فکر کنم مطمئن بودم...‏ 520 00:38:25,131 --> 00:38:28,851 ‫هر خیالی که راجع‌بهش داشتم...‏ 521 00:38:29,514 --> 00:38:31,005 ‫فقط خیال بود.‏ 522 00:38:32,418 --> 00:38:33,939 ‫غیرواقعی بود.‏ 523 00:38:36,755 --> 00:38:38,950 ‫هردو اونو «همسرم» صدا می‌کردین...‏ 524 00:38:40,179 --> 00:38:42,394 ‫ولی از این قضایا خبر نداشتین.‏ 525 00:38:46,485 --> 00:38:48,667 ‫درکش سخته.‏ 526 00:38:51,991 --> 00:38:54,154 ‫ولی این باعث شد...‏ 527 00:38:55,161 --> 00:38:58,452 ‫یه‌کم راحت‌‌تر از اتفاقات امروز سر دربیارم. 528 00:38:59,411 --> 00:39:01,262 ‫اتفاقات امروز؟ 529 00:39:01,367 --> 00:39:04,345 ‫وکیل فراز همزاد امروز مهمون منه.‏ 530 00:39:04,697 --> 00:39:06,697 ‫اومده تا بهم بگه...‏ 531 00:39:07,106 --> 00:39:10,746 ‫اگه هرگونه اطلاعاتی...‏ 532 00:39:10,793 --> 00:39:12,268 ‫از مکان احتمالی تو...‏ 533 00:39:12,294 --> 00:39:14,395 ‫بهشون بدم،‏ ممکنه...‏ 534 00:39:14,740 --> 00:39:17,165 ‫لطف فراز همزاد شامل حالم بشه.‏ 535 00:39:18,017 --> 00:39:19,971 ‫تا اون لحظه...‏ 536 00:39:20,119 --> 00:39:23,832 ‫نمی‌دونستم اصلاً به لطف همزاد...‏ 537 00:39:23,856 --> 00:39:25,958 ‫نیازی دارم یا نه. 538 00:39:27,026 --> 00:39:28,206 ‫وقتی دیدیش...‏ 539 00:39:28,460 --> 00:39:30,042 ‫سلام منم بهش برسون.‏ 540 00:39:31,130 --> 00:39:32,131 ‫سرگی.‏ 541 00:39:49,481 --> 00:39:50,908 ‫شد دو بار.‏ 542 00:39:54,336 --> 00:39:56,173 ‫گفت‌وگومون سریع تموم می‌شه.‏ 543 00:39:56,558 --> 00:39:58,945 ‫پاسخ سریع به نفع هردومونه.‏ 544 00:39:59,853 --> 00:40:01,391 ‫تا جایی که می‌تونم بگم...‏ 545 00:40:01,427 --> 00:40:03,896 ‫فقط و فقط دو تا سناریو وجود داره.‏ 546 00:40:03,930 --> 00:40:07,018 ‫یا داوطلبانه این‌جایی ‫یا به اجبار این‌جایی.‏ 547 00:40:07,819 --> 00:40:10,180 ‫می‌شه بهم بگی کدوم یکی درسته؟ 548 00:40:13,072 --> 00:40:14,606 ‫چطور منو شناختی؟ 549 00:40:15,942 --> 00:40:17,921 ‫عکست تو گزارشات پلیس بود...‏ 550 00:40:17,944 --> 00:40:19,595 ‫به‌‌خاطر اتفاقی که تو خونه‌ات افتاد.‏ 551 00:40:28,454 --> 00:40:32,091 ‫رابطۀ من با وکیلم ‫مستلزم اینه که من گاهی اوقات...‏ 552 00:40:32,124 --> 00:40:35,502 ‫تو موقعیت‌های بسیار ناخوشایندی قرار بگیرم.‏ 553 00:40:36,598 --> 00:40:38,772 ‫حتی تو اون لحظات،‏ ‫من نماینده‌ش هستم...‏ 554 00:40:39,465 --> 00:40:42,184 ‫چون این کار رو خوب بلدم،‏ ‫چون سودمنده...‏ 555 00:40:43,202 --> 00:40:44,579 ‫و چون به محض شونه خالی کردن من...‏ 556 00:40:44,603 --> 00:40:46,634 ‫یکی دیگه رو جای من پیدا می‌کنه.‏ 557 00:40:48,607 --> 00:40:49,951 ‫تو این لحظه...‏ 558 00:40:50,943 --> 00:40:53,276 ‫سعی دارم از این فرصت استفاده کنم...‏ 559 00:40:53,445 --> 00:40:56,893 ‫تا شاید بین تمام این کارها ‫یه کار شایسته کرده باشم.‏ 560 00:41:01,220 --> 00:41:03,521 ‫شاید بهتر باشه این اجازه رو بهم بدی.‏ 561 00:41:08,387 --> 00:41:10,241 ‫و موکلت...‏ 562 00:41:11,130 --> 00:41:13,886 ‫تضمین می‌کنی که حرفت رو قبول می‌کنه؟ 563 00:41:19,471 --> 00:41:21,502 ‫تو اولویتش نیستی.‏ 564 00:41:22,641 --> 00:41:24,743 ‫اینو تضمین می‌کنم.‏ 565 00:41:48,500 --> 00:41:50,224 ‫عذر می‌خوام، خانم دیکسون.‏ 566 00:41:50,336 --> 00:41:51,795 ‫لطفاً همراه من بیاین.‏ 567 00:42:10,789 --> 00:42:12,507 ‫گفتم همون‌جا بمون.‏ 568 00:42:13,960 --> 00:42:15,259 ‫توی بار.‏ 569 00:42:17,229 --> 00:42:18,604 ‫مگه همینو بهت نگفتم؟ 570 00:42:18,630 --> 00:42:21,733 ‫من همون‌جا وایستاده بودم ‫تا اینکه وکیل فراز همزاد...‏ 571 00:42:21,800 --> 00:42:23,402 ‫گفت می‌دونه من واقعاً کی‌ام...‏ 572 00:42:23,469 --> 00:42:25,071 ‫و گفت همراهش برم.‏ 573 00:42:26,973 --> 00:42:29,242 ‫‏- اسمت رو می‌دونست؟ ‫‏- آره.‏ 574 00:42:31,879 --> 00:42:33,644 ‫خب، احتمالاً بهتر بود باهاش بری.‏ 575 00:42:33,812 --> 00:42:35,402 ‫خودم هم همین فکر رو کردم.‏ 576 00:42:37,429 --> 00:42:39,015 ‫چی گفت؟ 577 00:42:40,987 --> 00:42:45,077 ‫گفت می‌تونه بدون اینکه تو خطر بیفتم ‫از شر همه‌چی خلاصم کنه. 578 00:42:46,825 --> 00:42:47,825 ‫بعدش؟ 579 00:42:48,760 --> 00:42:50,194 ‫تو چی جواب دادی؟ 580 00:42:52,838 --> 00:42:54,345 ‫الان این‌جام، نمی‌بینی؟ 581 00:43:34,540 --> 00:43:36,515 ‫شما در محاصرۀ ما هستین!‏ 582 00:43:36,542 --> 00:43:38,997 ‫تلاشی برای فرار نکنین‏!‏ 583 00:44:09,007 --> 00:44:15,967 ‫«کاری از بهادر و صاحب» ‫«Bahador_Sub & @SAHEB@» 584 00:44:17,956 --> 00:44:23,921 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 585 00:44:31,876 --> 00:44:33,231 ‫خب، میای یا به‌زور ببریمت؟ 586 00:44:34,586 --> 00:44:35,913 ‫دخترم کجاست؟ 587 00:44:38,170 --> 00:44:40,482 ‫می‌دونم با تو بود،‏ ‫الان کجاست؟ 588 00:44:40,506 --> 00:44:41,716 ‫گرفتنش.‏ 589 00:44:43,942 --> 00:44:44,965 ‫گرفتنش؟ 590 00:44:47,012 --> 00:44:48,510 ‫کی گرفتش؟ 591 00:44:49,107 --> 00:44:50,346 ‫پیرمرد(پدر). 592 00:44:56,647 --> 00:44:58,237 ‫و می‌‌ریم که برگردونیمش. 593 00:44:58,238 --> 00:45:06,238 ‫بزرگ‌ترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫30nama.com 56080

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.