Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:02:01,621 --> 00:02:05,625
...اينجا محل زندگي من در محله ي مايلِند
2
00:02:05,625 --> 00:02:09,618
در مونترال کاناداست....
3
00:02:21,641 --> 00:02:25,634
همه فکر مي کنن من يک کانادايي-فرانسوي ام
4
00:02:30,650 --> 00:02:34,643
...ولي اين،چيزي نيست که من هستم
چون من رويايي در سر دارم
5
00:02:35,655 --> 00:02:39,648
.....اين،چيزي نيست که من هستم
چون من رويايي در سر دارم
6
00:02:43,663 --> 00:02:46,666
کساني که حقايق رو فقط
...با شيوه ي خودشون دوست دارن
7
00:02:46,666 --> 00:02:50,659
من رو لئولوزو صدا مي کنن....
8
00:03:20,700 --> 00:03:23,703
..اونا مي گن اين پدر منه
9
00:03:23,703 --> 00:03:26,706
اما من مي دونم که پسر اون نيستم...
10
00:03:26,706 --> 00:03:29,709
...چون اين مرد ديوانه است
11
00:03:29,709 --> 00:03:31,711
و من نيستم...
12
00:03:31,711 --> 00:03:35,704
من ديوانه نيستم
چون رويايي در سر دارم
13
00:03:39,719 --> 00:03:43,712
"جايي در يک روستا،در سيسيل"
14
00:03:58,738 --> 00:04:01,741
هيچ وقت نتونستم صورت
....پدر واقعي خودم رو ببينم
15
00:04:01,741 --> 00:04:05,745
چون خودش رو پنهان کرده بود...
16
00:04:05,745 --> 00:04:07,747
تو داري با گوجه فرنگي هاي من
چه غلطي مي کني؟
17
00:04:07,747 --> 00:04:10,750
دارم به گوجه هاي لعنتي تو
زندگي مي بخشم
18
00:04:10,750 --> 00:04:13,753
...بس کن عوضي
داري همه شون رو داغون مي کني
19
00:04:13,753 --> 00:04:16,756
کي اهميت مي ده؟
20
00:04:16,756 --> 00:04:20,749
اين محصول قراره
ارسال بشه به آمريکا
21
00:04:24,764 --> 00:04:28,757
"چند روز بعد در آمريکا"
22
00:05:30,830 --> 00:05:32,832
..وقتي دکتر با مادر وحشت زده ي من مواجه شد
23
00:05:32,832 --> 00:05:36,836
.....جرات نکرد بهش بگه که به وسيله ي....
24
00:05:36,836 --> 00:05:40,840
يک گوجه فرنگي آلوده،باردار شده...
25
00:05:40,840 --> 00:05:44,833
به خاطر همين رويا،از همه خواستم
که من رو "لئولو لوزونه" صدا بزنن
26
00:05:47,847 --> 00:05:51,851
هيچ کس حق نداره بگه
من ايتاليايي نيستم
27
00:05:51,851 --> 00:05:55,844
ايتاليا خيلي زيباتر از اونه
که فقط متعلق به ايتاليايي ها باشه
28
00:06:03,863 --> 00:06:07,856
بين اتاق من و جزيره ي
سيسيل 6889 کيلومتر فاصله است
29
00:06:09,869 --> 00:06:13,873
....فاصله ي اتاق من با اتاق بيانکا
30
00:06:13,873 --> 00:06:16,876
فقط 5.8 متره.....
31
00:06:16,876 --> 00:06:19,879
.....و با اين حال
32
00:06:19,879 --> 00:06:23,872
هنوز هم اون رو خيلي از خودم
دور مي بينم
33
00:06:24,884 --> 00:06:27,887
...بيانکا،عشق من
34
00:06:27,887 --> 00:06:31,880
:ميشه همه چيز رو در سه کلمه خلاصه کرد
"بيانکا،عشق من"
35
00:06:34,894 --> 00:06:38,887
من،کوتاهترين عبارت رو انتخاب کردم
36
00:07:26,946 --> 00:07:29,949
لئو!برو بخواب
37
00:07:29,949 --> 00:07:31,951
"لئولو"
38
00:07:31,951 --> 00:07:34,954
"لئولو لوزونه"
39
00:07:34,954 --> 00:07:37,957
اسم من لئولوئه
40
00:07:37,957 --> 00:07:39,959
!ساکت باش بچه
اون در لعنتي رو ببند
41
00:07:39,959 --> 00:07:43,952
داريم يخ مي زنيم
42
00:08:33,012 --> 00:08:37,005
من عادت ندارم حوادث يک کتاب رو
به خاطر بسپارم
43
00:08:39,018 --> 00:08:42,021
...تنها چيزي که از يک کتاب مي خوام اينه که
44
00:08:42,021 --> 00:08:45,024
...به من شجاعت و نيرو ببخشه....
45
00:08:45,024 --> 00:08:49,017
به من بگه که خواسته هاي ما از....
...زندگي مي تونه نامحدود باشه
46
00:08:50,029 --> 00:08:54,022
و يادم بياره که که هميشه...
بايد تلاش کرد
47
00:09:02,041 --> 00:09:05,044
اون،تنها کتابِ خونه ي ما بود
48
00:09:05,044 --> 00:09:09,037
من هيچ وقت به اين فکر نکردم
که چطور سر از خونه ي ما در آورده
49
00:09:11,050 --> 00:09:13,052
کتاب قطوري بود
50
00:09:13,052 --> 00:09:16,055
...کلمات پشت سر هم رديف شده بودن
51
00:09:16,055 --> 00:09:20,059
...و يک دنيا تلاش و تمرکز لازم بود....
52
00:09:20,059 --> 00:09:22,061
تا بتوني سر از اسرارش در بياري....
53
00:09:22,061 --> 00:09:26,054
توي خونه مون هيچ وقت نديدم
که کسي بخونه يا بنويسه
54
00:09:29,068 --> 00:09:33,072
تلويزيون و تبليغات تجاري
ذهن من رو در هم مي ريختن
55
00:09:33,072 --> 00:09:37,076
اون اوايل،فقط بخشهايي رو مي خوندم
.....که زيرشون خط کشيده بودن
56
00:09:37,076 --> 00:09:41,080
بدون اين که چيزي ازشون بفهمم....
57
00:09:41,080 --> 00:09:43,082
..حتي يادمه که مي خواستم دست از خوندنش بردارم
58
00:09:43,082 --> 00:09:47,075
چون اصلا عکس نداشت....
59
00:09:48,087 --> 00:09:51,090
لذت واقعي رو فقط در تنهايي تجربه مي کردم
60
00:09:51,090 --> 00:09:54,093
تنهايي،دژ مستحکم من بود
61
00:09:54,093 --> 00:09:57,096
جايي بود که ميز،صندلي و
تخت خواب من قرار داشت
62
00:09:57,096 --> 00:10:01,089
و باد و آفتاب من در اونجا جاري بود
63
00:10:02,101 --> 00:10:05,104
من در تبعيد زندگي مي کنم
64
00:10:05,104 --> 00:10:09,108
در يک سرزمين خيالي
65
00:10:09,108 --> 00:10:13,101
..ولي اين من نيستم
چون رويايي در سر دارم
66
00:10:16,115 --> 00:10:20,108
..اين من نيستم
چون رويايي در سر دارم
67
00:10:24,123 --> 00:10:28,127
شروع کرده بودم به نوشتن هر چيزي
که از ذهنم مي گذشت
68
00:10:28,127 --> 00:10:32,131
افراد خانواده م شخصيت هاي
اصلي داستان هاي من بودند
69
00:10:32,131 --> 00:10:36,124
و طوري از اونها صحبت مي کردم
که گويي انسان هايي غريبه اند
70
00:11:04,163 --> 00:11:07,166
..تا جايي که يادم هست
71
00:11:07,166 --> 00:11:09,168
..بو هاي جورواجور و نور...
72
00:11:09,168 --> 00:11:13,161
اولين چيزهايي هستن که خاطرات....
من رو تشکيل مي دن
73
00:11:14,173 --> 00:11:18,177
:مادر بزرگم،پدرم رو قانع کرده بود که
74
00:11:18,177 --> 00:11:22,170
،روزي يک بار برين"
"رنگ دکتر رو نبين
75
00:11:35,194 --> 00:11:37,196
گريه نکن عزيزم
76
00:11:37,196 --> 00:11:39,198
کاري که مامان مي کنه رو تکرار کن
77
00:11:39,198 --> 00:11:43,191
زور بزن لئو
78
00:11:44,203 --> 00:11:48,196
زور بزن عزيزم
79
00:11:49,208 --> 00:11:51,210
..تا جايي که يادم هست
80
00:11:51,210 --> 00:11:53,212
..بو هاي جورواجور و نور...
81
00:11:53,212 --> 00:11:57,216
اولين چيزهايي هستن که خاطرات....
من رو تشکيل مي دن
82
00:11:57,216 --> 00:12:00,219
:مادر بزرگم،پدرم رو قانع کرده بود که
83
00:12:00,219 --> 00:12:04,212
،روزي يک بار برين"
"رنگ دکتر رو نبين
84
00:12:17,236 --> 00:12:19,238
..به همين دليل،هر جمعه
85
00:12:19,238 --> 00:12:22,241
...ما مُسهل درماني مي کرديم....
86
00:12:22,241 --> 00:12:26,234
تا وجودمون از تمام بيماري هاي دنيا....
پاک بشه
87
00:13:29,308 --> 00:13:33,301
لئو
88
00:14:12,351 --> 00:14:14,353
بيا لئو..بيا پيش بابا
89
00:14:14,353 --> 00:14:18,357
بيا پسرم..درد نداره
90
00:14:18,357 --> 00:14:22,350
ريدن،تبديل به يک وسواس خانوادگي شده بود
91
00:14:24,363 --> 00:14:28,367
...تا جايي که يادم هست
92
00:14:28,367 --> 00:14:31,370
يک موش توي وان حمام بود...
93
00:14:31,370 --> 00:14:35,363
و يک شب،يک بوقلمون هم
....به جمع ما اضافه شد
94
00:14:36,375 --> 00:14:40,379
که مادرم توي سينما برنده شده بود.....
95
00:14:40,379 --> 00:14:43,382
اون خيلي چاق و کثيف بود
96
00:14:43,382 --> 00:14:47,375
و پر هايي که از اون باقي موند
نمناک و بدبو بودن
97
00:15:03,402 --> 00:15:05,404
گريه نکن عزيزم
98
00:15:05,404 --> 00:15:07,406
کاري که مامان مي کنه تکرار کن
99
00:15:07,406 --> 00:15:09,408
زور بزن
100
00:15:09,408 --> 00:15:11,410
زور بزن
101
00:15:11,410 --> 00:15:15,403
زور بزن عزيزم
102
00:15:41,440 --> 00:15:45,433
...گريه نکن عزيزم
کاري که مامان مي کنه تکرار کن
103
00:15:47,446 --> 00:15:51,439
کاري که مامان مي کنه تکرار کن
104
00:15:53,452 --> 00:15:55,454
گريه نکن عزيزم
105
00:15:55,454 --> 00:15:59,447
کاري که مامان مي کنه تکرار کن
106
00:16:34,493 --> 00:16:38,486
اون يک آشغال گرد(آشغال جمع کن) بود
107
00:16:45,504 --> 00:16:49,497
تمام شبهاشو صرف جستجو
در زباله هاي بشري مي کرد
108
00:16:52,511 --> 00:16:56,504
فقط عکس و نامه ها مورد توجهش بودن
109
00:17:04,523 --> 00:17:08,516
اون عکس هر لبخندي رو براي خودش
....نگه مي داشت...هر نيم نگاهي
110
00:17:09,528 --> 00:17:13,532
...هر جدايي و يا هر کلام عاشقانه اي...
111
00:17:13,532 --> 00:17:17,525
گويي تمام اونها مربوط به زندگي
خودش بودن
112
00:17:33,552 --> 00:17:36,555
آشغال گرد معتقده که
...تمام تصاوير و عبارات انساني
113
00:17:36,555 --> 00:17:40,548
بايد با خاکستر کِرم هاي زمين...
...در هم آميخته بشن
114
00:17:41,560 --> 00:17:45,564
تا يک بار ديگه در روياي انسان ها جان بگيرن....
115
00:17:45,564 --> 00:17:48,567
تو بايد رويا داشته باشي لئولو
116
00:17:48,567 --> 00:17:52,560
بايد رويا داشته باشي
117
00:17:55,574 --> 00:17:57,576
...مدت زيادي طول کشيد تا فهميدم
118
00:17:57,576 --> 00:18:00,579
که اون روح دون کيشوته که در کالبد....
جديدي متولد شده
119
00:18:00,579 --> 00:18:04,583
و اين که اون سعي داشت به
.....جنگ تنهايي بره
120
00:18:04,583 --> 00:18:08,576
و من رو از خلأ سياه خونواده ي خودم...
نجات بده
121
00:18:13,592 --> 00:18:17,585
....ولي اين چيزي نيست که من هستم
چون رويايي در سر دارم
122
00:18:49,628 --> 00:18:50,629
فقط کاغذ
123
00:18:50,629 --> 00:18:52,631
به آشغال ها کاري نداريم
124
00:18:52,631 --> 00:18:56,635
اون ديگه به درد
نمي خوره...چون شکسته
125
00:18:56,635 --> 00:18:59,638
...با اين که اون صفحه شکسته بود
126
00:18:59,638 --> 00:19:03,631
خاطرم هست که اون آلبوم رو به خاطر...
عکس کاورش نگه داشتم
127
00:19:35,674 --> 00:19:39,667
لئو..من دارم به خاطر اين کار
به تو حقوق مي دم
128
00:19:58,697 --> 00:20:02,701
سلام مو
129
00:20:02,701 --> 00:20:05,704
..هي مو
130
00:20:05,704 --> 00:20:09,708
تو هنوز از اون برادران قورباغه
کاغذ مي خري؟
131
00:20:09,708 --> 00:20:11,710
گوش کن..گوش کن مو
132
00:20:11,710 --> 00:20:15,714
من مي تونم همه ي کاغذ مورد نيازت رو
با قيمت مناسب تر تامين کنم
133
00:20:15,714 --> 00:20:19,707
نه..جدي مي گم مو
134
00:20:40,739 --> 00:20:44,732
بقيه شو جمع کن لئو...و بذار
توي ماشين
135
00:20:45,744 --> 00:20:49,748
اين پسره خوب کار مي کنه...مگه نه؟
136
00:20:49,748 --> 00:20:52,751
چرا حرف منو نمي فهمي؟
137
00:20:52,751 --> 00:20:56,755
کاغذ، شغل منه
138
00:20:56,755 --> 00:21:00,748
تو حق نداري به کار من خسارت وارد
کني...اينو بفهم...قبوله؟
139
00:21:09,768 --> 00:21:12,771
...لوزئو
140
00:21:12,771 --> 00:21:15,774
گوش کن لوزئو
141
00:21:15,774 --> 00:21:17,776
مي ري و از يه کوچه ي ديگه
کاغذ جمع مي کني
142
00:21:17,776 --> 00:21:21,769
چون اين يکي مال ماست
143
00:21:29,788 --> 00:21:30,789
!فرناند
144
00:21:30,789 --> 00:21:34,782
از اون روز به بعد،ترس
...تبديل به
145
00:21:35,794 --> 00:21:39,787
تنها دليل مهمّ زندگي برادر من شد....
146
00:22:00,819 --> 00:22:04,812
پسر..احتياج به سنگ بيشتري
داريم..بايد حسابي سنگين باشه
147
00:22:11,830 --> 00:22:15,823
بريز بريز..اگه روي زمين هم بريزه
ايرادي نداره
148
00:22:55,874 --> 00:22:58,877
بعد از اين،فرناند از هيچ کس
نخواهد ترسيد
149
00:22:58,877 --> 00:23:01,880
...و وقتي برادرم تبديل به يک کوه شد
150
00:23:01,880 --> 00:23:03,882
من هم ديگه از هيچي نخواهم ترسيد...
151
00:23:03,882 --> 00:23:06,885
و در تمام کوچه پس کوچه هاي دنيا
..قدم مي زنم
152
00:23:06,885 --> 00:23:10,889
و به تمام آس و پاس هاي زمين مي گم که
در باره شون چي فکر مي کنم
153
00:23:10,889 --> 00:23:14,893
لعنت به هر کس که وقتي ما رو ببينه
تعظيم نکنه
154
00:23:14,893 --> 00:23:17,896
..حتي يهوديان و اعراب هم از ما خواهند ترسيد
155
00:23:17,896 --> 00:23:21,889
وقتي روي شونه هاي برادرم بشينم
چقدر قد بلند به نظر ميام
156
00:23:47,926 --> 00:23:49,928
من سحر خيزم
157
00:23:49,928 --> 00:23:53,932
بيدار شدن کار وحشتناکيه..درست مثل اين که
....از آسمان قلمرو روياهات به زمين سقوط کني
158
00:23:53,932 --> 00:23:55,934
و پا در جاده ي حقيقت بذاري...
159
00:23:55,934 --> 00:23:58,937
..من کنار فرناند مي خوابم
هميشه اين کار رو کردم
160
00:23:58,937 --> 00:24:02,941
يک تخت بزرگ و جادار که متعلق به
...پدر بزرگ و مادر بزرگم بوده
161
00:24:02,941 --> 00:24:05,944
زير بدن پدر و مادرم فرسوده شده....
و جسم ويرانش به وسيله ي ما به گند کشيده شده
162
00:24:05,944 --> 00:24:09,948
با دستهام،در زير تشک،چسب آستري
...رو مي خراشم که
163
00:24:09,948 --> 00:24:13,951
مربوط به زماني بوده که پدرم مي ترسيد....
...با بوي نفس هايي که مملو از عرق و شراب بود
164
00:24:13,951 --> 00:24:16,944
مادرم رو بيدار کنه....
165
00:24:20,959 --> 00:24:24,952
لعنت به هر کس که وقتي ما رو ببينه
تعظيم نکنه
166
00:24:25,964 --> 00:24:29,968
..حتي يهوديان و اعراب هم
167
00:24:29,968 --> 00:24:31,970
از من خواهند ترسيد
168
00:24:31,970 --> 00:24:35,963
وقتي روي شونه هاي برادرم بشينم
چقدر قد بلند به نظر ميام
169
00:25:34,032 --> 00:25:38,025
اگه دستاتو بشوري مي توني بشيني
و يه کم کيک بخوري
170
00:26:36,094 --> 00:26:37,095
نگران نباش
171
00:26:37,095 --> 00:26:41,088
مثل نوئه...هنوز توي پلاستيکه
172
00:27:09,127 --> 00:27:13,131
پدر بزرگم آدم شروري نبود
173
00:27:13,131 --> 00:27:17,124
گرچه،قبلا سعي کرده بود منو بکشه
174
00:27:28,146 --> 00:27:32,150
بچه ها مراقب باشين پدر بزرگ رو خيس نکنين
175
00:27:32,150 --> 00:27:36,143
بيا يه کم از اين بخور
176
00:27:56,174 --> 00:28:00,167
هي..پدر بزرگ
177
00:28:05,183 --> 00:28:09,187
يادم مياد که اصلا نترسيدم
178
00:28:09,187 --> 00:28:13,180
و داشتم طعم شيرين روياي تصاحب
يک گنج رو تجربه مي کردم
179
00:28:14,192 --> 00:28:18,185
شايد چون مطمئن بودم
که قبلا مُردم
180
00:28:32,210 --> 00:28:36,214
خيلي خوب يادمه وقتي که
...براي اولين بار
181
00:28:36,214 --> 00:28:40,207
اون نور رو ديدم....
182
00:29:06,244 --> 00:29:09,247
آلبرت..دست از سر اين بچه بردار
183
00:29:09,247 --> 00:29:13,240
بذار بره آلبرت..داري مي کشيش
184
00:29:17,255 --> 00:29:20,258
...من يک فرياد وحشتناک بودم
185
00:29:20,258 --> 00:29:24,251
بلند ترين فرياد "دوستت دارم" بودم که
در اعماق وجود مادرم طنين مي انداخت
186
00:29:26,264 --> 00:29:30,257
دوستت دارم مامان
187
00:29:31,269 --> 00:29:33,271
مادرم خيلي قوي بود
188
00:29:33,271 --> 00:29:37,264
مثل قدرت يک ناو بزرگ که به راحتي
از ميان امواج خروشان عبور مي کرد
189
00:29:40,278 --> 00:29:44,271
آلبرت..بذار بره
190
00:29:51,289 --> 00:29:54,292
اين بار پسر خوبي باش لئو
191
00:29:54,292 --> 00:29:58,296
مامان.....لئولو ..لئولو لوزونه
192
00:29:58,296 --> 00:30:00,298
البته آنتونيو
193
00:30:00,298 --> 00:30:04,291
اما با دکتر صحبت کن..به خاطر خودت مي گم
194
00:30:24,322 --> 00:30:27,325
...بعضي وقتها،توي بيمارستان
195
00:30:27,325 --> 00:30:31,329
...خواهرم نانت هم بود....
196
00:30:31,329 --> 00:30:35,333
..و خواهرم ريتا...
197
00:30:35,333 --> 00:30:39,326
...همينطور برادرم فرناند....
198
00:30:40,338 --> 00:30:43,341
و پدرم....
199
00:30:43,341 --> 00:30:47,334
انگار که ميراث پدربزرگم بين تمام فاميل
قسمت شده بود
200
00:30:49,347 --> 00:30:50,348
...و اون اتاقک زائد و کوچک
201
00:30:50,348 --> 00:30:54,341
در مغز همه جاي گرفته بود....
202
00:31:01,359 --> 00:31:05,352
صبح بخير
203
00:31:06,364 --> 00:31:10,357
امروز کي اول صحبت مي کنه؟
204
00:31:12,370 --> 00:31:16,363
چرا تو نباشي لئو؟
205
00:31:27,385 --> 00:31:31,389
...چون اسم من
206
00:31:31,389 --> 00:31:34,392
لئولو لوزونه است....
207
00:31:34,392 --> 00:31:38,385
و چون تو در مورد انسانهايي که نميشناسي
صحبت نمي کني
208
00:32:23,441 --> 00:32:26,444
آواز سيسيل رو سر داده بود
209
00:32:26,444 --> 00:32:28,446
و مادرش اون رو تشويق مي کرد
210
00:32:28,446 --> 00:32:32,439
صداي سوزناکش، تا خوب بودن
فقط يک کم فاصله داشت
211
00:32:34,452 --> 00:32:38,445
اون روزها،فاصله ي سنّي
...کمي که با اون داشتم
212
00:32:39,457 --> 00:32:43,450
در نظرم مثل يک مرز غير قابل عبور بود...
213
00:32:47,465 --> 00:32:49,467
...و من با آرزوهاي خودم
214
00:32:49,467 --> 00:32:53,460
در سکوت محض زندگي مي کردم...
215
00:33:21,499 --> 00:33:25,503
ما به ندرت با هم توي خونه بوديم
216
00:33:25,503 --> 00:33:29,496
ولي باز هم شبيه يک
خونواده ي واقعي بوديم
217
00:33:32,510 --> 00:33:35,513
ميشه خيال پردازي هاي روزانه رو تموم کني؟
218
00:33:35,513 --> 00:33:39,506
بهتره به جاي چرت و پرت نوشتن
يه کم درس بخوني
219
00:33:40,518 --> 00:33:44,522
پدرم،مردي شبيه
خيلي ازمردهاي ديگه بود
220
00:33:44,522 --> 00:33:47,525
سگي که سهم خودش از لاشه ي
زندگي رو به دندان مي کشيد
221
00:33:47,525 --> 00:33:50,528
.......او انساني ساده،درشت اندام و شوخ طبع
222
00:33:50,528 --> 00:33:53,531
با گونه هايي قرمز بود....
223
00:33:53,531 --> 00:33:55,533
چين و چروک هاي صورتش.....
224
00:33:55,533 --> 00:33:58,536
...نشان دهنده ي چيزي نبود به جز روزگاراني که....
225
00:33:58,536 --> 00:34:00,538
از پستان مادرش شير خورده بود...
226
00:34:00,538 --> 00:34:03,541
...جايي ميان سلام و خداحافظي
227
00:34:03,541 --> 00:34:07,534
يک صورت همچون ماه زيبا،بکر و ابدي.....
...که با دست نازک زمانه خراشي برداشته بود
228
00:34:08,546 --> 00:34:11,549
با زخمي روي پيشاني که از امتداد گونه هاي
....سرخش هم مي گذشت
229
00:34:11,549 --> 00:34:15,542
و به گردني مي رسيد که نا اميدانه....
در جايي ميان شانه هاي ستبرش آرام گرفته بود
230
00:34:21,559 --> 00:34:23,561
..نانت
231
00:34:23,561 --> 00:34:25,563
نانت زيباي من.....
232
00:34:25,563 --> 00:34:29,567
...من از دست تو ناراحت نيستم
233
00:34:29,567 --> 00:34:33,571
در واقع،ديوانگي اونها
هم آوا و يکنواخت بود
234
00:34:33,571 --> 00:34:37,564
و به راحتي مي شد اونها رو صبح روز يکشنبه
در اتاق بستري،ملاقات کرد
235
00:34:39,577 --> 00:34:40,578
.....و در روزهاي ديگه
236
00:34:40,578 --> 00:34:43,581
کافي بود هرجا که مي خواي بري....
تا هر کس رو که مي خواي ببيني
237
00:34:43,581 --> 00:34:47,574
و کريدورها براي همه،جا داشتن....
238
00:34:49,587 --> 00:34:53,580
بعضي وقت ها اين ملاقات
يک روز کامل طول مي کشيد
239
00:35:05,603 --> 00:35:09,596
..لئو
240
00:35:15,613 --> 00:35:19,606
اونا بچه ي من رو دزديدن لئو
241
00:35:20,618 --> 00:35:24,611
اونا بچه ي من رو دزديدن
242
00:35:31,629 --> 00:35:35,622
اين ها،اجزاي تشکيل دهنده ي
يکشنبه هاي زيباي زمستاني ما بودن
243
00:35:39,637 --> 00:35:43,641
...عجيب
244
00:35:43,641 --> 00:35:46,644
.....وحشتناک
245
00:35:46,644 --> 00:35:48,646
...متعفن....
246
00:35:48,646 --> 00:35:50,648
....بدون دوست و آشنا...
247
00:35:50,648 --> 00:35:54,652
و بدون روشنايي...
248
00:35:54,652 --> 00:35:57,655
خواهر عزيزم
...."ملکه ريتا"
249
00:35:57,655 --> 00:36:01,648
....مدفون در شکم بي انتهاي زمين....
250
00:36:02,660 --> 00:36:06,653
نگهبان کلکسيون حشرات من شده بود.....
251
00:36:13,671 --> 00:36:16,674
ريتا
252
00:36:16,674 --> 00:36:20,667
ريتا
253
00:36:24,682 --> 00:36:26,684
..تا سه نشه
254
00:36:26,684 --> 00:36:28,686
..بازي نشه...
255
00:36:28,686 --> 00:36:32,690
...تا سه نشه
256
00:36:32,690 --> 00:36:36,683
...بازي نشه....
257
00:38:00,778 --> 00:38:03,781
دارم از شيشه ي حشراتت
محافظت مي کنم
258
00:38:03,781 --> 00:38:04,782
نه ريتا
259
00:38:04,782 --> 00:38:08,775
نه....پشه هاي کوهي عزيزم رو نه...بيا اين رو
بگير ولي اونا رو بده
260
00:38:33,811 --> 00:38:37,804
لئو
261
00:38:52,830 --> 00:38:56,834
صبر کن پاپا
262
00:38:56,834 --> 00:39:00,827
دست پاچه م نکن پاپا...همين الان
صداهاي خوبي مي شنوي
263
00:39:15,853 --> 00:39:19,846
پدرم همونقدر توي کارش جدي بود
که يک مربي بيسبال هست
264
00:39:21,859 --> 00:39:25,852
ريدن من به حدي اون رو خوشحال کرد
که گويي پسرش قهرمان جنگ شده
265
00:39:31,869 --> 00:39:34,872
عزيزم
266
00:39:34,872 --> 00:39:37,875
خوشگل من
267
00:39:37,875 --> 00:39:40,878
اون گرم و دوست داشتني بود
268
00:39:40,878 --> 00:39:42,880
تنها عشق من
269
00:39:42,880 --> 00:39:46,884
عاشق لحظه اي بودم که من رو
به شکم چاقش مي فشرد
270
00:39:46,884 --> 00:39:50,877
بوي عرق بدنش
به من آرامش مي داد
271
00:39:53,891 --> 00:39:57,895
يک شب،پدرم
.....موزه ي مخفي ما رو کشف کرد
272
00:39:57,895 --> 00:40:01,888
و در زيرزمين رو مسدود کرد....
273
00:40:13,911 --> 00:40:16,914
....به دام افتاده در روشنايي روز
274
00:40:16,914 --> 00:40:18,916
...تنها...
275
00:40:18,916 --> 00:40:21,919
..و بدون قلمرو...
276
00:40:21,919 --> 00:40:25,912
...بدون سرو صدا و جنب و جوش آرام بخش حشرات...
277
00:40:26,924 --> 00:40:30,917
...خواهر کوچولوي نازک دلم
...ملکه ريتا
278
00:40:31,929 --> 00:40:35,922
ما رو ترک کرد...
279
00:41:07,965 --> 00:41:11,969
فرناند وقتي که بچه تر بود
توي مدرسه به درد سر افتاده بود
280
00:41:11,969 --> 00:41:15,973
کلاس پنجم که بود
گذاشتنش توي کلاس عقب مونده ها
281
00:41:15,973 --> 00:41:19,977
...کنار بيماران رواني و شيزوفرن ها
282
00:41:19,977 --> 00:41:23,970
،به همراه يک جفت دوقلوي صرعي
يک اواخواهر و يک پسر زال مو سفيد
283
00:41:24,982 --> 00:41:28,975
حتي اونجا هم امتحاناشو هر سه سال يک بار
قبول مي شد
284
00:41:32,990 --> 00:41:36,983
خانم لوزو
285
00:41:50,007 --> 00:41:54,000
يک روز،يک مشاور باليني ازش خواست
که چيزي رو نقاشي کنه
286
00:41:57,014 --> 00:42:00,017
بعد از يک ساعت،فرناند يک کاغذ
....سفيد به اون تحويل داد
287
00:42:00,017 --> 00:42:04,010
و اصرار مي کرد که اون تصوير....
....يک خرگوش سفيد در هواي برفيه
288
00:42:12,029 --> 00:42:14,031
هواي برفي
289
00:42:14,031 --> 00:42:16,033
در هر دو طرف کاغذ
290
00:42:16,033 --> 00:42:19,036
...اما اينجاست
يعني نمي بينين؟اينه ديگه
291
00:42:19,036 --> 00:42:21,038
...اما آقاي مدير
292
00:42:21,038 --> 00:42:23,040
مشاور مادام...نه مدير
293
00:42:23,040 --> 00:42:27,033
آقاي مشاور
294
00:42:28,045 --> 00:42:31,048
...پس منو راهنمايي کنين
295
00:42:31,048 --> 00:42:32,049
..که با يک پسر 14 ساله
296
00:42:32,049 --> 00:42:34,051
که نمي خواد به مدرسه بره...
بايد چيکار کنم؟
297
00:42:34,051 --> 00:42:38,044
..متاسفم خانوم
اينطوري کاري از دستم بر نمياد
298
00:42:40,057 --> 00:42:44,050
متاسفم
299
00:43:05,082 --> 00:43:07,084
بيا..بهتره بريم خونه
300
00:43:07,084 --> 00:43:11,088
سه روز بعد،اون در کارخونه ي
شيشه سازي دومينيون مشغول به کار شد
301
00:43:11,088 --> 00:43:12,089
عوضي
302
00:43:12,089 --> 00:43:14,091
...تو مثلا مدرسه رفتي
303
00:43:14,091 --> 00:43:16,093
...اما تو هم مثل من مي شاشي و بوي گند مي دي
304
00:43:16,093 --> 00:43:20,097
...منم مي تونستم تا 40 سالگي به مدرسه برم
305
00:43:20,097 --> 00:43:23,100
اگه اين پيرمرد لعنتي 15 تا 15 تا...
پول اجاره ازم نمي گرفت
306
00:43:23,100 --> 00:43:25,102
فکر مي کردن کي هستن؟
307
00:43:25,102 --> 00:43:29,106
من رو هم کلاس يک مشت رواني کردن
308
00:43:29,106 --> 00:43:32,109
اصلا به اين فکر نمي کردن که من سالم بودم
309
00:43:32,109 --> 00:43:33,110
همه به من زور مي گفتن
310
00:43:33,110 --> 00:43:34,111
...حالا
311
00:43:34,111 --> 00:43:38,104
وقتشه که يه بادمجون تو صورت...
همه شون بکارم
312
00:43:39,116 --> 00:43:41,118
زياد خوشحال نباش عوضي
313
00:43:41,118 --> 00:43:45,111
هر دوي ما از يه سوراخ
در اومديم
314
00:43:46,123 --> 00:43:49,126
و من قبل از تو به اينجا اومدم
315
00:43:49,126 --> 00:43:53,119
غذا رو دست مالي نکن
316
00:43:55,132 --> 00:43:58,135
به زودي بهار مياد
317
00:43:58,135 --> 00:44:02,128
پرنده ها با زمستان وداع مي کنن
318
00:44:06,143 --> 00:44:10,136
فرناند با بيني پر از آبش
خُر و پُف مي کنه
319
00:44:11,148 --> 00:44:15,141
هر وقت اون نفس مي کشه
معده ي من دچار حالت تهوع مي شه
320
00:44:17,154 --> 00:44:19,156
...اون با وضعيت جنيني دراز مي کشه
321
00:44:19,156 --> 00:44:23,149
و لباس خوابش،بخشي از ناديدني هاي...
بدنش رو پوشش مي ده
322
00:44:24,161 --> 00:44:28,154
هميشه بدون توجه به اطرافش مي خوابه
323
00:44:29,166 --> 00:44:30,167
..دويست پوند ماهيچه
324
00:44:30,167 --> 00:44:34,160
پسرک زيبايي که اينقدر بزرگ و درشت شد
325
00:44:52,189 --> 00:44:55,192
:اين اتاق به دو بخش تقسيم ميشه
326
00:44:55,192 --> 00:44:59,185
بخش من و بخش فرناند
327
00:45:03,200 --> 00:45:07,193
بخش اون،درست مثل عضلاتش،دائم
در حال رشد کردنه
328
00:45:24,221 --> 00:45:28,225
راديوي اون و گرامافون من اينجاست
329
00:45:28,225 --> 00:45:32,218
چون فرناند اجاره مي ده،راديوي اون نسبت به
گرامافون من حق تقدم داره
330
00:45:33,230 --> 00:45:37,223
و وقتي هم عصباني باشه،با زور عضلاتش
گرامافون من رو خاموش مي کنه
331
00:46:25,282 --> 00:46:28,285
بيانکا،عشق من
332
00:46:28,285 --> 00:46:31,288
عشق زيباي من
333
00:46:31,288 --> 00:46:33,290
تنها عشق من
334
00:46:33,290 --> 00:46:37,283
ايتالياي من
335
00:47:03,320 --> 00:47:07,313
...نه..اينطوري نه
336
00:47:08,325 --> 00:47:11,328
اينطوري خوشم نمياد
337
00:47:11,328 --> 00:47:14,331
تو که مي دوني من چي مي خوام
338
00:47:14,331 --> 00:47:18,324
فقط يه بار ديگه-
نه-
339
00:47:21,338 --> 00:47:23,340
خواهش مي کنم-
نه-
340
00:47:23,340 --> 00:47:26,343
.....بيانکا
341
00:47:26,343 --> 00:47:30,336
بيانکا....به خاطر من
342
00:47:41,358 --> 00:47:43,360
!!لئولو
343
00:47:43,360 --> 00:47:47,353
..لئولو..بيا
344
00:48:14,391 --> 00:48:18,384
يک شب،بالاخره فهميدم
اون نور از کجا مي اومد
345
00:48:19,396 --> 00:48:23,400
...اون بيانکا بود
....که مدت ها
346
00:48:23,400 --> 00:48:26,403
از پشت اشکاف خونه ش....
براي من آواز مي خوند
347
00:48:26,403 --> 00:48:30,407
فقط لازم بود زمان رو متوقف کنم
و همه چيز رو بنويسم
348
00:48:30,407 --> 00:48:32,409
بيانکا،عشق من
349
00:48:32,409 --> 00:48:36,413
عشق زيباي من
350
00:48:36,413 --> 00:48:39,416
تنها معشوق من
351
00:48:39,416 --> 00:48:40,417
ايتالياي من
352
00:48:40,417 --> 00:48:44,410
جان يک بيني دارد
353
00:48:46,423 --> 00:48:50,427
جان دوتا گوش دارد
354
00:48:50,427 --> 00:48:54,420
جان دوتا پا دارد
355
00:48:55,432 --> 00:48:59,425
جان ده تا انگشت دارد
356
00:49:00,437 --> 00:49:04,430
جان دوتا دست دارد
357
00:49:05,442 --> 00:49:09,435
جان دوتا پا دارد
358
00:49:10,447 --> 00:49:14,451
جان ده تا انگشت دارد
359
00:49:14,451 --> 00:49:17,454
جان و مري،دوستان هميشگي ما
در يادگيري زبان انگليسي بودن
360
00:49:17,454 --> 00:49:21,447
اونا مدلي براي همه ي داشته ها بودن
361
00:49:22,459 --> 00:49:25,462
جان يک دهان دارد
362
00:49:25,462 --> 00:49:29,466
در مدرسه،فکر مي کردم من
....تنها کسي بودم که سوالي در سرم داشتم
363
00:49:29,466 --> 00:49:33,469
تنها کسي بودم که فکر مي کردم در بدن جان
...و حتي تن تن،چيزي فراموش شده است
364
00:49:33,469 --> 00:49:36,473
و به همين دليل دلواپس بودم....
365
00:49:36,473 --> 00:49:39,476
...در 12 سالگي،ياد گرفتم که چطور به انگليسي
366
00:49:39,476 --> 00:49:41,478
بيني رو تلفظ کنم...
367
00:49:41,478 --> 00:49:45,471
و اين که کشور کنگو،مستعمره ي آفريقايي
بلژيک بود
368
00:49:46,483 --> 00:49:50,476
اما هيچ کس در باره ي اين زائده ي باد کرده ي
بين پاهام،چيزي نمي گفت
369
00:49:51,488 --> 00:49:55,492
روي تخته اي که اجزاي بدن جان رو معرفي
مي کرد هم جاي اون خالي بود
370
00:49:55,492 --> 00:49:59,485
معادل انگليسي يا حتي فرانسوي
اين عضو بدن رو هم نمي دونستم
371
00:50:00,497 --> 00:50:04,490
حتي مدت ها فکر مي کردم که اصولا انگليسي ها
همچين چيزي ندارن
372
00:50:07,504 --> 00:50:10,507
کازابلانکا
373
00:50:10,507 --> 00:50:13,510
پايتختش؟
374
00:50:13,510 --> 00:50:14,511
داکار
375
00:50:14,511 --> 00:50:16,513
چه کشوري؟
376
00:50:16,513 --> 00:50:20,506
سنگال
377
00:51:47,604 --> 00:51:51,597
لعنتي
378
00:51:57,614 --> 00:52:00,617
دارم ميام
379
00:52:00,617 --> 00:52:02,619
...در رو باز کن وگرنه
380
00:52:02,619 --> 00:52:03,620
دارم ميام
381
00:52:03,620 --> 00:52:07,613
صبر کن
382
00:52:09,626 --> 00:52:10,627
صبر کن
383
00:52:10,627 --> 00:52:12,629
ديگه کافيه
384
00:52:12,629 --> 00:52:14,631
دارم ميام
385
00:52:14,631 --> 00:52:16,633
زود باش
386
00:52:16,633 --> 00:52:19,636
همين الان
387
00:52:19,636 --> 00:52:21,638
اين قفل لعنتي رو مي شکنم
388
00:52:21,638 --> 00:52:24,641
اين در لعنتي رو باز کن
389
00:52:24,641 --> 00:52:28,645
بازش کن-
اومدم-
390
00:52:28,645 --> 00:52:30,647
چه خبره؟
391
00:52:30,647 --> 00:52:32,649
هيچي..داشتم حموم مي کردم
392
00:52:32,649 --> 00:52:35,652
آب داغ بود
بدنم سوخت
393
00:52:35,652 --> 00:52:39,656
اينجا چه بوي مسخره اي مياد
394
00:52:39,656 --> 00:52:43,649
...نه
395
00:52:46,663 --> 00:52:48,665
...خوب
396
00:52:48,665 --> 00:52:49,666
.....به هر حال
397
00:52:49,666 --> 00:52:53,659
يا برين يا با گوزيدن خارجش کن...
398
00:55:25,822 --> 00:55:29,826
ديگه دست از ساده بودن برداشته بودم
399
00:55:29,826 --> 00:55:33,819
لعنت به سادگي...نفرين به نفهمي
400
00:55:34,831 --> 00:55:37,834
ديگه اختيارم دست خودم نبود
401
00:55:37,834 --> 00:55:41,827
ديگه خودم نبودم
402
00:56:09,866 --> 00:56:11,868
وقتي خودم رو بيش از پيش
...غرق در شهوت کردم
403
00:56:11,868 --> 00:56:13,870
تن تن رو فراموش کردم....
404
00:56:13,870 --> 00:56:16,873
.....حتي يادم رفت که اسم کنگوي بلژيک
405
00:56:16,873 --> 00:56:19,876
در سال 1960 به زئير تغيير کرد...
406
00:56:19,876 --> 00:56:23,869
عقده اي شده بودم
407
00:56:48,905 --> 00:56:52,898
فرناند ديگه نمي تونست با شنا رفتن
عرق خودش رو در بياره
408
00:56:53,910 --> 00:56:57,903
پس به من حقوق مي داد که موقع ورزش
روي شونه هاش بشينم
409
00:56:58,915 --> 00:57:02,908
اينطوري بود که از کتاب خوندن
لذت بيشتري مي بردم
410
00:57:15,932 --> 00:57:19,925
نمي خوري؟
411
00:57:20,937 --> 00:57:23,940
نه..دوست ندارم حيووناي مرده رو بخورم
412
00:57:23,940 --> 00:57:26,943
ببين برادرت چقدر دوست داره
413
00:57:26,943 --> 00:57:29,946
واسه همينم بدنش مثل آهن شده
414
00:57:29,946 --> 00:57:33,939
ببين چقدر قوي شده
415
00:57:39,956 --> 00:57:43,949
اين ديگه چيه؟
416
00:57:45,962 --> 00:57:49,966
من نمي دونم
417
00:57:49,966 --> 00:57:53,959
شايد خوکه سنگ کليه داشته
418
00:58:08,985 --> 00:58:11,988
..در قديمي ترين خاطرات من هم
419
00:58:11,988 --> 00:58:14,991
بيانکا حضور داره...
420
00:58:14,991 --> 00:58:17,994
بيانکا،اسم همسايه ي
....سيسيلي زيباي ما بود
421
00:58:17,994 --> 00:58:21,987
که هيچ وقت ايتاليا رو نديده بود....
و بعضي وقتها از من مراقبت مي کرد
422
00:58:22,999 --> 00:58:26,992
با کمک پدر بزرگم،خورد و خوراک
خودش رو به سختي تامين مي کرد
423
00:58:36,012 --> 00:58:39,015
با قيچي نه
424
00:58:39,015 --> 00:58:41,017
اين کار رو با محبت انجام بده
425
00:58:41,017 --> 00:58:45,010
گفتم که نه...ديگه نمي خوام
426
00:58:46,022 --> 00:58:49,025
بيا
427
00:58:49,025 --> 00:58:50,026
بگير
428
00:58:50,026 --> 00:58:52,028
هرچقدر که مي خواي
429
00:58:52,028 --> 00:58:55,031
همه ش مال تو
430
00:58:55,031 --> 00:58:56,032
فقط يه بار ديگه اين کار رو بکن
431
00:58:56,032 --> 00:58:58,034
نه
432
00:58:58,034 --> 00:59:00,036
خواهش مي کنم
433
00:59:00,036 --> 00:59:01,037
فقط يک بار
434
00:59:01,037 --> 00:59:05,041
يه بار ديگه اين کار رو بکن
435
00:59:05,041 --> 00:59:09,034
به خاطر من
436
00:59:11,047 --> 00:59:14,050
وقتي که بچه بودم،دوست داشتم
زير آب مخفي بشم
437
00:59:14,050 --> 00:59:17,053
کف حوض خونه ي ما
آبي آسماني بود
438
00:59:17,053 --> 00:59:21,046
اونجا گنج يک دزد دريايي معروف
در دل بقاياي يک کشتي دفن شده بود
439
00:59:23,059 --> 00:59:27,052
من هم شروع به دست برد زدن کردم تا بتونم
اولين ماسک غواصي رو براي خودم بخرم
440
00:59:41,077 --> 00:59:44,080
سينه هات
441
00:59:44,080 --> 00:59:46,082
سينه هاتو نشونم بده
442
00:59:46,082 --> 00:59:50,086
.....نمي دونستم بايد بالا بيارم
443
00:59:50,086 --> 00:59:52,088
يا جلق بزنم....
444
00:59:52,088 --> 00:59:54,090
..از اون دختر متنفر باشم
445
00:59:54,090 --> 00:59:58,083
يا اونقدر به پدر بزرگم حسادت کنم...
تا نقشه ي قتلشو بکشم
446
01:00:03,099 --> 01:00:05,101
يک بار ديگه اين کار رو بکن
447
01:00:05,101 --> 01:00:09,094
نه
448
01:00:15,111 --> 01:00:17,113
زود باش
449
01:00:17,113 --> 01:00:20,116
...اونا رنگ و رو رفته و چروکيده هستن
450
01:00:20,116 --> 01:00:23,119
....و خيلي خشک
451
01:00:23,119 --> 01:00:27,112
حتي وقتي مي شورمشون
بوي بد مي دن
452
01:00:29,125 --> 01:00:33,118
زود باش ديگه
453
01:00:49,145 --> 01:00:53,138
!عوضي!خوک
454
01:01:18,174 --> 01:01:22,167
مادرم يک گل رز پلاستيکي زيبا
رو به اتاق ما هديه کرد
455
01:01:23,179 --> 01:01:27,183
تصورش اين بود که اون گل مي تونه روشنايي رو
.....به اتاق ما بياره...چرا که اون گل رو
456
01:01:27,183 --> 01:01:30,186
نمادي از زيبايي طبيعت مي دونست....
457
01:01:30,186 --> 01:01:34,190
اون گل سرخ رنگ زيبا،در زير پنجه هاي
...غبار خفه شده بود
458
01:01:34,190 --> 01:01:37,193
و هر روز هم بيش از پيش در زير اون خاک...
مدفون مي شد
459
01:01:37,193 --> 01:01:40,196
شايد هيچ کس به اندازه ي من
..درک نکرد که اين گل زيبا
460
01:01:40,196 --> 01:01:43,199
با اون برچسب طلايي رنگي که به زير....
...يکي از گلبرگهاش چسبيده
461
01:01:43,199 --> 01:01:46,202
و روي اون نوشته بود....
"......ساخت هنگ کنگ"
462
01:01:46,202 --> 01:01:49,205
چقدر غير طبيعي بود...
463
01:01:49,205 --> 01:01:53,198
.....ولي فقط کافيه که خودم رو به اون راه بزنم
464
01:01:54,210 --> 01:01:56,212
...اون برچسب رو بردارم....
465
01:01:56,212 --> 01:02:00,205
و خودم رو به دست تخيل و تلقين بسپارم....
466
01:02:01,217 --> 01:02:05,221
ولي من دوست ندارم به اون گل دست بزنم
467
01:02:05,221 --> 01:02:09,214
دلم نمي خواد در کنار مزار يک
مرده ي زنده،استراحت کنم
468
01:02:10,226 --> 01:02:14,230
و حالا،انگشتهاي پاهام به من
....يادآوري مي کنن که هنوز اينجا هستم
469
01:02:14,230 --> 01:02:18,223
در حالي که از سوراخ لحافم بيرون اومدن...
و خودنمايي مي کنن
470
01:02:19,235 --> 01:02:22,238
...روزها پشت سر هم مي گذشت و من متوجه نبودم که
471
01:02:22,238 --> 01:02:25,241
هر روز يک انگشت به تعداد انگشتهاي بيرون آمده م...
اضافه مي شد
472
01:02:25,241 --> 01:02:29,245
..فردا تمام پاي من بيرون مياد
473
01:02:29,245 --> 01:02:31,247
...روز بعدش ساق و ران...
474
01:02:31,247 --> 01:02:35,240
و به زودي تمام بدنم....
475
01:02:36,252 --> 01:02:38,254
فکر مي کنم قبل از اين که توي اين
...سوراخ گرفتار بشم
476
01:02:38,254 --> 01:02:42,247
بايد اين زندگي رو ترک کنم...
477
01:02:47,263 --> 01:02:49,265
هي..توي راهرو ندو-
آقا؟-
478
01:02:49,265 --> 01:02:52,268
شما آقاي ديگور،معلم لئولو هستين؟
479
01:02:52,268 --> 01:02:53,269
لئون چي؟
480
01:02:53,269 --> 01:02:55,271
لئو..لئو لوزئو
481
01:02:55,271 --> 01:02:57,273
اوه بله..شما پدرش هستين؟
482
01:02:57,273 --> 01:03:01,266
نه..فقط يک دوست هستم
483
01:03:02,278 --> 01:03:05,281
هيچ وقت نوشته هاي لئولو رو خوندين؟
484
01:03:05,281 --> 01:03:07,283
بايد يه نگاهي بندازين
485
01:03:07,283 --> 01:03:08,284
من اينجا 40 تا شاگرد دارم
486
01:03:08,284 --> 01:03:11,287
اگه بخوام در هر هفته،براي هر کدومشون
...فقط يک ساعت وقت اضافه بذارم
487
01:03:11,287 --> 01:03:13,289
هيچ وقت نمي تونم از مدرسه خارج بشم...
488
01:03:13,289 --> 01:03:17,282
اونم مثل همه ي بچه هاي ديگه است
که دلشون مي خواد به کلاس هاي فنّي برن
489
01:03:18,294 --> 01:03:21,297
چون نخبه هاي ما،اگه خيلي خوش شانس باشن
در آينده فقط مي تونن قبض جريمه صادر کنن
490
01:03:21,297 --> 01:03:24,300
با شعر و شاعري نميشه کار مفيد و سازنده انجام داد
491
01:03:24,300 --> 01:03:25,301
اما شما معلم اون هستين
492
01:03:25,301 --> 01:03:28,304
شما مي تونين راهنماييش کنين
که چه چيزهايي رو بيشتر بخونه
493
01:03:28,304 --> 01:03:32,308
امسال،من سومين معلمي هستم
که به کلاس لئو ميام
494
01:03:32,308 --> 01:03:34,310
دو نفر قبلي برکنار شدن
495
01:03:34,310 --> 01:03:38,314
...تخصص من هم زبان فرانسه نيست
رشته ي لعنتي من جودوئه
496
01:03:38,314 --> 01:03:42,307
و من هم شايد از اواسط سال برم
497
01:05:36,432 --> 01:05:38,434
لئو،بيا شام
498
01:05:38,434 --> 01:05:39,435
لئولو
499
01:05:39,435 --> 01:05:43,428
لئولو لوزونه
500
01:05:46,442 --> 01:05:50,435
من عاشق فرناند بودم...چون واقعا بي خيال بود
501
01:05:52,448 --> 01:05:56,441
...ولي من،اينطور نيستم
چون من رويايي در سر دارم
502
01:06:23,479 --> 01:06:25,481
ما پولدار ميشيم لئو
503
01:06:25,481 --> 01:06:28,484
يه عالم ماهي مي گيريم
504
01:06:28,484 --> 01:06:32,488
و يه مارماهي بزرگ و چاق و چله..هورا
505
01:06:32,488 --> 01:06:36,481
اون احمقها رو نگاه کن
506
01:06:49,505 --> 01:06:53,498
يه مشت رواني کله پوک
507
01:06:54,510 --> 01:06:58,503
..هي..بزن به چاک
اين جا مال ماست
508
01:07:09,525 --> 01:07:11,527
چقدر اين لعنتي سفته
509
01:07:11,527 --> 01:07:13,529
....دوست ندارم دوباره با اتوبوس
510
01:07:13,529 --> 01:07:15,531
تو رو به اون خونه ي جهنمي مون برسونم....
511
01:07:15,531 --> 01:07:18,534
من هنوز ساندويچمو تموم نکردم
512
01:07:18,534 --> 01:07:21,537
قرار نيست مفت و مجاني يه دوچرخه
....گيرت بياد که روي اون لم بدي
513
01:07:21,537 --> 01:07:25,530
ساندويچ بخوري و ماهي ها رو تماشا کني...
514
01:07:26,542 --> 01:07:30,535
کمکم مي کني؟
515
01:08:09,585 --> 01:08:13,578
اگه پول بهتري مي دادي
خودم همه شو برات مي آوردم
516
01:08:14,590 --> 01:08:17,593
تو هميشه 25 سنت بيشتر مي گيري
517
01:08:17,593 --> 01:08:21,586
نمي خوام پولمو بريزم دور
518
01:09:24,660 --> 01:09:27,663
همين سطله 3 دلار برات آب مي خوره
519
01:09:27,663 --> 01:09:30,666
اين خيلي داغونه فرناند..واقعا گرونه
520
01:09:30,666 --> 01:09:34,659
تو اصلا هيچ وقت توي
زندگيت کار کردي؟
521
01:09:58,694 --> 01:10:00,696
يه چيزي گرفتم
522
01:10:00,696 --> 01:10:04,689
خيلي نرم بکشش بالا
523
01:10:08,704 --> 01:10:10,706
لعنتي..از چنگم فرار کرد
524
01:10:10,706 --> 01:10:12,708
گفتم که آروم-
تو گفتي بکش بالا-
525
01:10:12,708 --> 01:10:16,701
من گفتم خيلي نرم بکش بالا-
ولي "بکش بالا" رو اول گفتي-
526
01:10:36,732 --> 01:10:38,734
خيلي خوبه که سرما نمي خوري
527
01:10:38,734 --> 01:10:42,738
به زودي مي توني دوچرخه تو بخري
528
01:10:42,738 --> 01:10:46,742
يه کم با من راه بيا فرناند...سه دلار
خيلي زياده
529
01:10:46,742 --> 01:10:50,746
ممکن بود اين بچه توي اون آب لعنتي
...سينه پهلو کنه
530
01:10:50,746 --> 01:10:54,739
و تو مي گي زياده؟....
531
01:10:56,752 --> 01:10:59,755
دو دلار..دوتا مار ماهي هم بر مي دارم
532
01:10:59,755 --> 01:11:02,758
قبوله؟
533
01:11:02,758 --> 01:11:06,751
باشه..قبوله
534
01:11:49,805 --> 01:11:53,809
چقدر پول همراهته؟
535
01:11:53,809 --> 01:11:56,812
آها...حالا از جلوي چشمم گم شو...فهميدي؟
536
01:11:56,812 --> 01:12:00,805
برو..بزن به چاک
537
01:12:41,857 --> 01:12:45,861
واي...يعني واقعا دارم برادران
قورباغه رو مي بينم؟
538
01:12:45,861 --> 01:12:46,862
سلام فرناند
539
01:12:46,862 --> 01:12:50,855
انگار خيلي به خودت رسيدي..ها؟
540
01:12:52,868 --> 01:12:55,871
هنوزم از لئو کوچولو کار مي کشي؟
541
01:12:55,871 --> 01:12:58,874
ما ديگه از تو نمي ترسيم
542
01:12:58,874 --> 01:13:00,876
...مي خواي صورتتو داغون کنه
543
01:13:00,876 --> 01:13:02,878
و مجبورت کنه که زمين رو ليس بزني؟...
544
01:13:02,878 --> 01:13:06,882
لئو..اين رو نگه دار
545
01:13:06,882 --> 01:13:10,875
واي...جدي که نمي گي؟
546
01:13:14,890 --> 01:13:18,883
مي توني آب بينيتو بکشي بالا؟
547
01:13:34,910 --> 01:13:36,912
اوه..خيلي قشنگه فرناند
548
01:13:36,912 --> 01:13:39,915
مي تونم بهش دست بزنم؟
549
01:13:39,915 --> 01:13:41,917
مي خواي يه چيزي بهتر نشونت بدم؟
550
01:13:41,917 --> 01:13:45,910
..اين رو ببين
هنوز جالب تر هم ميشه
551
01:13:48,924 --> 01:13:51,927
بيا فرناند..بيا حسابي دعوا کنيم
552
01:13:51,927 --> 01:13:55,920
بيا..بيا دعوا کنيم
553
01:13:57,933 --> 01:13:59,935
مثل يک مرغ ترسو نباش فرناند
554
01:13:59,935 --> 01:14:03,928
بيا ديگه
555
01:14:09,945 --> 01:14:11,947
بيا بريم لئو
556
01:14:11,947 --> 01:14:12,948
فرناند؟
557
01:14:12,948 --> 01:14:15,951
بيا ديگه فرناند
558
01:14:15,951 --> 01:14:17,953
با من دعوا کن لعنتي
559
01:14:17,953 --> 01:14:21,946
دوچرخه تو بنداز
560
01:14:22,958 --> 01:14:26,962
فرناند
561
01:14:26,962 --> 01:14:29,965
وايسا و حسابي دعوا کن
562
01:14:29,965 --> 01:14:33,958
بيا ديگه
563
01:15:39,034 --> 01:15:40,035
...اون روز
564
01:15:40,035 --> 01:15:44,028
من فهميدم که ترس در اعماق...
...وجود ما ريشه کرده
565
01:15:46,041 --> 01:15:50,045
و اين که کوهي از عضله يا...
...هزاران سرباز
566
01:15:50,045 --> 01:15:54,038
نمي تونن بعضي چيزها رو تغيير بدن...
567
01:16:35,090 --> 01:16:39,094
خيلي سعي کردم تا مقصر واقعي
..همه ي بدبختي هاي خونواده مو پيدا کنم
568
01:16:39,094 --> 01:16:42,097
...و در يک لحظه،در نهايت نا اميدي و يأس....
569
01:16:42,097 --> 01:16:45,100
...تصميم گرفتم پدر بزرگي رو که خيلي...
570
01:16:45,100 --> 01:16:49,093
دوست داشتم،به قتل برسونم....
571
01:19:04,239 --> 01:19:08,232
لئو..بيا عصرونه
572
01:19:16,251 --> 01:19:20,244
لئو؟
573
01:19:24,259 --> 01:19:25,260
آلبرت
574
01:19:25,260 --> 01:19:26,261
لئو؟
575
01:19:26,261 --> 01:19:30,254
لئو؟
576
01:19:43,278 --> 01:19:47,271
تو مي دوني "اقدام به قتل" يعني چي؟
577
01:19:48,283 --> 01:19:52,276
تو که اصلا سابقه ي خشونت نداري
578
01:19:53,288 --> 01:19:57,292
....با اين فکر که فقط پدر بزرگت رو
579
01:19:57,292 --> 01:20:00,295
...تنها مقصر ناکامي هاي خونواده ت بدوني...
580
01:20:00,295 --> 01:20:04,288
زندگي خودت رو تباه مي کني...
581
01:20:05,300 --> 01:20:07,302
مادر تو يک زن قويه
582
01:20:07,302 --> 01:20:09,304
خيلي قوي
583
01:20:09,304 --> 01:20:12,307
قدرت طبيعت توي وجودشه
584
01:20:12,307 --> 01:20:14,309
اون هيچ وقت تسليم نمي شه
585
01:20:14,309 --> 01:20:18,302
برعکس...توي دل حوادث فرو مي ره..حمله مي کنه
586
01:20:19,314 --> 01:20:23,307
تو خيلي شبيه اون هستي لئو
587
01:20:25,320 --> 01:20:29,324
من نگراني هاي تو رو درک مي کنم
588
01:20:29,324 --> 01:20:31,326
...ولي اگه تو با من صحبت نکني
589
01:20:31,326 --> 01:20:35,319
نمي تونم کمکت کنم....
590
01:20:59,354 --> 01:21:01,356
..براي انجام تکاليفم
591
01:21:01,356 --> 01:21:04,359
..از يک ميز شکسته و داغون استفاده مي کنم...
592
01:21:04,359 --> 01:21:07,362
....البته غير از مواقعي که فرناند
593
01:21:07,362 --> 01:21:11,355
تعداد جعبه هايي رو که توي کارخونه ي....
دومينيون مي سازه،حساب و کتاب مي کنه
594
01:21:14,369 --> 01:21:17,372
بيست و هفت
595
01:21:17,372 --> 01:21:19,374
هزينه ها
596
01:21:19,374 --> 01:21:23,367
...سينما
597
01:21:27,382 --> 01:21:31,375
دو دلار...
598
01:21:35,390 --> 01:21:36,391
يه کم چيپس هم خوردم
599
01:21:36,391 --> 01:21:40,384
:چيپس
600
01:21:45,400 --> 01:21:49,393
ده سنت..
601
01:21:50,405 --> 01:21:52,407
...اتوبوس
602
01:21:52,407 --> 01:21:55,410
سرم رو به خوندن و نوشتن
...گرم مي کردم
603
01:21:55,410 --> 01:21:59,414
و اون بر ميگشت براي من آواز مي خوند...
604
01:21:59,414 --> 01:22:01,416
حق با آشغال گرد بود
605
01:22:01,416 --> 01:22:05,409
اسراري در تمام جهان جاري بود
که به زندگي همه،گره خورده بود
606
01:23:07,482 --> 01:23:10,485
بيانکا،عشق من
607
01:23:10,485 --> 01:23:12,487
تنها معشوق من
608
01:23:12,487 --> 01:23:16,480
عزيز دل من
609
01:23:21,496 --> 01:23:24,499
بيانکا،عشق من
610
01:23:24,499 --> 01:23:26,501
عزيز دل من
611
01:23:26,501 --> 01:23:30,494
تنها معشوق من
612
01:23:35,510 --> 01:23:39,514
دستفروشي هستم که در خياباني بدون
:رهگذر فرياد مي زنم
613
01:23:39,514 --> 01:23:43,518
امروز صبح،خونِ کافي براي لکه دار
کردن هزاران صفحه ي کتاب،ريخته شده
614
01:23:43,518 --> 01:23:46,521
و خريداران آن کتاب ها هم به مقدار لازم...
.....يافت مي شوند
615
01:23:46,521 --> 01:23:50,514
که با خواندن آن صفحات،خشم خود را سيراب سازند....
616
01:23:51,526 --> 01:23:55,519
تفنگم رو بر مي دارم
و به طرف ماشين ها شليک مي کنم
617
01:24:00,535 --> 01:24:02,537
..به پايين نگاه مي کنم
618
01:24:02,537 --> 01:24:04,539
پدرم رو مي بينم و اون رو...
نشانه مي گيرم
619
01:24:04,539 --> 01:24:08,543
...دلم مي خواد،يک ترقه،به بزرگي دنيا
620
01:24:08,543 --> 01:24:12,536
به باسن چاقش شليک کنم....
621
01:24:15,550 --> 01:24:18,553
..فقط به اين دليل که منتظر اتوبوس هستم
622
01:24:18,553 --> 01:24:21,556
و قراره هفته ي ديگه هم منتظر باشم...
623
01:24:21,556 --> 01:24:25,560
و باز هم منتظر باشم...
624
01:24:25,560 --> 01:24:27,562
..هر يکشنبه،ما سوار اتوبوس ميشيم
625
01:24:27,562 --> 01:24:31,566
و به عنوان پيک نيک،به "سنت هلن" مي ريم...
626
01:24:31,566 --> 01:24:33,568
...چون پدرم ماشين نداره
627
01:24:33,568 --> 01:24:37,561
اونجا تنها سهم ما از شهر و کشورمونه...
628
01:24:38,573 --> 01:24:42,577
توي اسکله،از ديدن حرکت دائمي کشتي ها
حوصله مون سر مي ره
629
01:24:42,577 --> 01:24:44,579
کشتي هايي که،ما هيچ وقت سوارشون نخواهيم شد
630
01:24:44,579 --> 01:24:48,572
و روي چمن ها،خيار مي خوريم
631
01:25:01,596 --> 01:25:04,599
شايد بايد لوله ي اسلحه مو به طرف
..بيني خودم بگيريم
632
01:25:04,599 --> 01:25:08,592
و افکارم رو منفجر کنم...
تا همه جا پخش بشن
633
01:25:09,604 --> 01:25:11,606
.....لعنتي ها
634
01:25:11,606 --> 01:25:15,599
حتما ديوونه مي شن وقتي ببينن که من...
پيش از سن بازنشستگي خودم رو منفجر کردم
635
01:25:48,643 --> 01:25:51,646
گرچه مطمئن بودم که غريزه،من رو به
....خوبي راهنمايي مي کنه
636
01:25:51,646 --> 01:25:55,650
با اين حال شماره ي اتاقش رو.....
از اين و اون مي پرسيدم
637
01:25:55,650 --> 01:25:58,653
...وقتي اسمش رو گفتم،احساس عجيبي داشتم
638
01:25:58,653 --> 01:26:02,657
انگار اون اسم، مال من هم بود....
639
01:26:02,657 --> 01:26:05,660
تا سه نشه
640
01:26:05,660 --> 01:26:08,663
بازي نشه
641
01:26:08,663 --> 01:26:11,666
تا سه نشه
642
01:26:11,666 --> 01:26:15,659
بازي نشه
643
01:26:21,676 --> 01:26:25,669
ريتا
644
01:26:37,692 --> 01:26:40,695
برات حشره آوردم
645
01:26:40,695 --> 01:26:44,688
همه ش مال تو
646
01:26:46,701 --> 01:26:50,694
ريتا؟
647
01:27:03,718 --> 01:27:07,711
اين تنها دفعه اي بود که
جرات کردم خواهرم رو نوازش کنم
648
01:27:08,723 --> 01:27:10,725
...و تنها چيزي که به ذهنم رسيد
649
01:27:10,725 --> 01:27:14,718
تصويري شگفت انگيز از يک فيلم بود..
650
01:27:15,730 --> 01:27:17,732
..و مثل هميشه
651
01:27:17,732 --> 01:27:21,725
من تماشاگر زندگي خودم بودم...
652
01:27:31,746 --> 01:27:33,748
....لئولوزئو،ديگه نمي خوام ببينم
653
01:27:33,748 --> 01:27:37,741
که جونوراي زنده رو به بيمارستان ببري...
654
01:27:38,753 --> 01:27:42,746
اون رو توي اتاقت نگه
نداري...بوي گند مي ده
655
01:29:22,857 --> 01:29:26,850
ترسو...ترسو
656
01:29:44,879 --> 01:29:46,881
فکر مي کنين جراتشو ندارم؟
657
01:29:46,881 --> 01:29:48,883
...پنج دلار روي ميز بذارين
658
01:29:48,883 --> 01:29:50,885
و من اين کار رو مي کنم...شماها هيچ کدومتون
خايه ندارين
659
01:29:50,885 --> 01:29:53,888
پنج دلار روي ميز بذارين
تا خودم نشونتون بدم
660
01:29:53,888 --> 01:29:55,890
هيچ کدومتون مرد نيستين
661
01:29:55,890 --> 01:29:58,893
نه تو،نه تو و نه تو
662
01:29:58,893 --> 01:30:02,886
پنج دلار روي ميز بذارين
تا خودم نشونتون بدم
663
01:30:35,930 --> 01:30:39,934
امشب،"بادي گودين" يه کم
ديرتر به خونه مي ره
664
01:30:39,934 --> 01:30:41,936
..مادرش دستاشو خوب بررسي مي کنه
665
01:30:41,936 --> 01:30:45,929
نگرانه که مبادا پسرش يواشکي
سيگار بکشه
666
01:30:46,941 --> 01:30:48,943
..نه خانوم گودين
667
01:30:48,943 --> 01:30:51,946
آقا زاده تون ترتيب هر جنبنده اي رو مي ده
668
01:30:51,946 --> 01:30:53,948
حتي حشرات هم طعم آلت ايشون رو چشيدن
669
01:30:53,948 --> 01:30:56,951
...هر حَبي رو هم کوفت مي کنه
670
01:30:56,951 --> 01:30:58,953
فقط به خاطر اين که شما رو فراموش کنه....
671
01:30:58,953 --> 01:31:00,955
......اون حمامي که شما مجبورش مي کنين
672
01:31:00,955 --> 01:31:03,958
.....که هر يکشنبه قبل از کليسا بره،فقط يه فرصته...
673
01:31:03,958 --> 01:31:07,962
...که براي مربي هاکي خودش فاحشگي کنه....
674
01:31:07,962 --> 01:31:11,966
گوشت سفيد،طرفداران بيشتري داره
675
01:31:11,966 --> 01:31:14,969
ولي نه،نگران نباشين..اون سيگار نمي کشه
676
01:31:14,969 --> 01:31:18,962
چون باعث ميشه که حالت خفگي
بهش دست بده
677
01:31:32,987 --> 01:31:36,980
من سکس رو در جايي ميان بي خبري
و وحشت کشف کردم
678
01:31:40,995 --> 01:31:43,998
...در واقع
679
01:31:43,998 --> 01:31:47,001
..همه ي ما مي دونستيم که پول بهانه بود
680
01:31:47,001 --> 01:31:51,005
و اون به هر حال اين کار رو مي کرد...
681
01:31:51,005 --> 01:31:54,998
فقط به اين خاطر که مي خواست
نترس بودنش رو به نمايش بذاره
682
01:32:04,018 --> 01:32:07,021
گربه ي بيچاره اصلا از خودش دفاع نکرد
683
01:32:07,021 --> 01:32:11,025
پنجه هاشو چيده بودن
684
01:32:11,025 --> 01:32:15,018
چون خانوم "کومت" به خوبي از
پرده هاش مراقبت مي کرد
685
01:32:19,033 --> 01:32:21,035
تو چقدر خوشبختي ميلو
(ميلو:اسم سگ تن تن)
686
01:32:21,035 --> 01:32:25,028
چون تن تن همسايه اي به نام بادي گودين نداشت
687
01:32:56,070 --> 01:33:00,063
هيچ وقت جسارت اين رو نداشتم که عشق
خودم رو به بيانکا ابراز کنم
688
01:33:01,075 --> 01:33:05,068
پس سعي کردم در آغوش رجينا
اون عشق رو فراموش کنم
689
01:33:23,097 --> 01:33:27,090
الان آبم مياد..واي چه بوي خوبي مي دي...واي که
چه حالي داره
690
01:33:29,103 --> 01:33:33,096
بيشتر...محکم تر
691
01:33:56,130 --> 01:33:58,132
...بعضي شبها،تمام وقتم رو
692
01:33:58,132 --> 01:34:01,135
...صرف خوندن و نوشتن چندين صفحه مي کردم...
693
01:34:01,135 --> 01:34:03,137
بدون اين که اون رو ببينم...
694
01:34:03,137 --> 01:34:07,141
بيانکا دست نيافتني شده بود
695
01:34:07,141 --> 01:34:10,144
مي دونست که من به وسيله ي
....رجينا به اون خيانت مي کنم
696
01:34:10,144 --> 01:34:14,137
و تصميم گرفته بود تنبيهم کنه...
697
01:34:29,163 --> 01:34:33,156
بيانکا
698
01:34:47,181 --> 01:34:51,174
بيانکا
699
01:36:14,268 --> 01:36:16,270
لئو
700
01:36:16,270 --> 01:36:20,274
مامان
701
01:36:20,274 --> 01:36:24,267
لئو مريضه
702
01:36:38,292 --> 01:36:41,295
لئو
703
01:36:41,295 --> 01:36:44,298
اين کار رو با من نکن
704
01:36:44,298 --> 01:36:47,301
تو ديگه نه
705
01:36:47,301 --> 01:36:50,304
تو خيلي قوي هستي
706
01:36:50,304 --> 01:36:54,308
بلند شو
707
01:36:54,308 --> 01:36:56,310
نرو
708
01:36:56,310 --> 01:36:59,313
لئو
709
01:36:59,313 --> 01:37:02,316
اين کار رو با من نکن
710
01:37:02,316 --> 01:37:06,309
لئولو
711
01:37:17,331 --> 01:37:21,324
...چون من رويايي در سر دارم
اين نيستم
712
01:37:23,337 --> 01:37:27,341
...چون رويايي دارم
713
01:37:27,341 --> 01:37:30,344
رويايي دارم
714
01:37:30,344 --> 01:37:34,348
چون در شب،خودم رو به دست
...روياهايم مي سپارم
715
01:37:34,348 --> 01:37:37,351
پيش از آن که روز را ترک کنم...
716
01:37:37,351 --> 01:37:41,355
...چون عاشق نيستم
717
01:37:41,355 --> 01:37:45,359
...و چون از عاشقي ترسيدم...
718
01:37:45,359 --> 01:37:48,362
ديگر رويايي نمي بينم...
719
01:37:48,362 --> 01:37:52,355
ديگر رويايي ندارم
720
01:38:07,381 --> 01:38:11,385
چون من رويايي در سر دارم"
اين نيستم
721
01:38:11,385 --> 01:38:14,388
...چون رويايي دارم
رويايي دارم
722
01:38:14,388 --> 01:38:17,391
چون در شب،خودم رو به دست
...روياهايم مي سپارم
723
01:38:17,391 --> 01:38:19,393
پيش از آن که روز را ترک کنم...
724
01:38:19,393 --> 01:38:21,395
...چون عاشق نيستم
725
01:38:21,395 --> 01:38:23,397
...و چون از عاشقي ترسيدم...
726
01:38:23,397 --> 01:38:25,399
ديگر روياي نمي بينم...
727
01:38:25,399 --> 01:38:29,392
"ديگر رويايي ندارم
728
01:38:36,410 --> 01:38:40,403
انقباض درون ماهيچه اي تا 100 ميلي متر
729
01:38:44,418 --> 01:38:48,411
ديگر رويايي ندارم
730
01:38:49,423 --> 01:38:53,416
ديگر رويايي ندارم
731
01:38:55,429 --> 01:38:57,431
..فردا ببرينش
732
01:38:57,431 --> 01:38:59,433
...توي بخش...
733
01:38:59,433 --> 01:39:03,426
پيش ساير اعضاي خونواده ش...
734
01:39:24,458 --> 01:39:25,459
اي بانوي عزيز من"
735
01:39:25,459 --> 01:39:28,462
سوداي ماليخوليايي من...
736
01:39:28,462 --> 01:39:30,464
اي آن که با ناله ي سوزناکت
وجودم را مي خراشي
737
01:39:30,464 --> 01:39:34,468
اي آن که گوشه گيري را برايم به ارمغان آوردي
738
01:39:34,468 --> 01:39:36,470
و شبهايم را ربودي
...بي آن که من بدانم
739
01:39:36,470 --> 01:39:39,473
زندگي ام به کدام سو در سفر است...
740
01:39:39,473 --> 01:39:43,466
من بدهي و دِين خود را
"صدها بار بيش از آنچه بايد،به تو برگردانده ام
741
01:40:53,547 --> 01:40:56,550
اي بانوي عزيز من
742
01:40:56,550 --> 01:40:58,552
سوداي ماليخوليايي من...
743
01:40:58,552 --> 01:41:01,555
اي آن که با ناله ي سوزناکت
وجودم را مي خراشي
744
01:41:01,555 --> 01:41:03,557
اي آن که گوشه گيري را برايم به ارمغان آوردي
745
01:41:03,557 --> 01:41:05,559
و شبهايم را ربودي
...بي آن که من بدانم
746
01:41:05,559 --> 01:41:09,563
زندگي ام به کدام سو در سفر است...
747
01:41:09,563 --> 01:41:13,556
من بدهي و دِين خود را
صدها بار بيش از آنچه بايد،به تو برگردانده ام
748
01:41:14,568 --> 01:41:16,570
...زرق و برق روياها
749
01:41:16,570 --> 01:41:19,573
در پس انبوهي از خاکستر دروغ هايي
..که تو نثارم کردي
750
01:41:19,573 --> 01:41:22,576
برجا ماند...
751
01:41:22,576 --> 01:41:25,579
....آرامش سپيد
752
01:41:25,579 --> 01:41:27,581
...و لحظه ي اميد
753
01:41:27,581 --> 01:41:31,585
....حرامزاده اي سياه مو بود
754
01:41:31,585 --> 01:41:34,588
که رنج هايم را با خنجري.....
....تيز و به شکل پستاني مقدس
755
01:41:34,588 --> 01:41:36,590
..در هم خراشيد و قرباني کرد...
756
01:41:36,590 --> 01:41:39,593
و برايم فقط حسرت ديدار آفتابي را...
...بر جا گذاشت
757
01:41:39,593 --> 01:41:43,586
که بر تنهايي ام تابيده بود....
758
01:42:14,628 --> 01:42:17,631
و من با آرامش سر خود را در ميان دو عبارت"
: به استراحت مي گذارم
759
01:42:17,631 --> 01:42:24,624
"درّه ي شکست"
(نام کتابي است که در دست قهرمان داستان است)
760
01:42:40,654 --> 01:42:44,647
لئولو
761
01:42:48,654 --> 01:42:58,647
:زيرنويس
donvitto22@yahoo.com
پاييز 91
71341
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.