All language subtitles for Kamilla (1981)

گروه اسکرین چنل تقدیم میکند

کانال تلگرامی:

.به کارمون میاد

چی به کارمون میاد؟ -
.همون کاغذ نازک -

واسه بستهبندی کفشا؟ -
آره، چرا که نه؟ -

.برای بستهبندی یه جفت کفش زنونهی شیک
.مشتریها از اینجور حرکتها خوششون میاد

قیمتش چقدر شده؟

لباس فرمم رو میگی؟ -
.آره -

.ارزون خریدمش

.قبلاً اونجا کار میکردم

حسابی تو زمینهی پیشخوان و
.خدمات مشتری تجربه کسب کردی

میشه بهش دست بزنم؟ -
.البته که میتونی -

چرم واقعیه؟ -
.نه، ابریشمه -

.پروانههای کوچولو درستش کردن

مامان، تو هم نمیتونی یکی بخری؟ -
.لباس فرم نخی به قدرکافی خوب هست -

تو خشکشویی که نمیتونی
.لباس فرم ابریشمی بپوشی

چطور میتونم کمکتون کنم؟

.این کفش رو بهم بده، لطفاً

مردونهس؟ -
.بله، رنگشون قهوهایه -

اینه؟ -
.دقیقاً بالای سرته -

کفشاتون اینه، جناب؟ -
.بله -

.لازم نیست بستهبندیشون کنید -
.صحیح. میشه 18.500، جناب -

.اینم 20 تا خدمت شما -
.ممنون -

دمای هوا چطوره؟ -
.در سیلتنس هجده درجهس -

دارید میرید اونجا؟ -
.بله، ممنون -

.خدانگهدار -
.خداحافظ -

.میخوام این کفش نیمتخت بشه، لطفاً -
پاشنه نداشته باشه؟ -

.نه، تخت باشه -
.هر جور مایلید -

.بفرمایید -
.ممنون، خداحافظ -

بهش گفتی یه کار تابستونیه؟ -
.آروم باش، مشتریها میشنون -

،اگه خیال کردی میتونه جای من رو بگیره
.به همین خیال باش

.کامیلا، این کفشها رو ببر به پدرسن
.باید تا فردا حاضر بشن

.فقط گورت رو گم کن -
!به حرفای اون عجوزه گوش بده -

.این رو یادت رفت ببری -
.برو جهنم، از دستت خسته شدم -

.پنج ساله که داره عروسک درست میکنه
.یه میلیونی عروسک داره

در حالی که دیگران اون بیرون
...دارن زور میزنن برندهی جنگ بشن

!هنوز نفهمیدی که جنگ تموم شده

!بابایی
!صبر کن

!صبر کن

میخوای همراهم بیای پیش کفاش؟ -
.نه، میخوام پدرم رو ببینم -

تو هم باهام میای؟ -
.آره -

قایقی که پدرم ساخته
.قراره به آمریکا بره

شاید تو یه سفر کوتاه همراهش بریم
.و دوباره برگردیم

.بابایی

میشه بیام پیشت؟ -
.نه، همینالان برو خونه -

.اینجا خطرناکه -
.میخوام پیشت باشم -

.بیا این سکه رو بگیر
.همینالان برو خونه پیش مادرت

!بعداً با هم حرف میزنیم. راه بیفت
.اینجا خطرناکه

کفشای خوشگلیه؟

.برازندهته

.سلام، خانم کُنرادسن -
.سلام -

اون حرومزادهها، همینطوری من رو
.ورشکسته کردند

آخه انتقال سهمیههای کلان از
مردم فقیر به آدمای کلهگنده منصفانهس؟

اون تولیدکنندههای بزرگ از نازیها
ثروت هنگفتی به جیب نزدن؟

سرمایهدارانی بودن که بعد از جنگ
.حسابی پولدار شدن

!هر احمقی دیگه ازش خبر داره

.یه نگاه به این بنداز

.این قایق قبلاً واسه من بود

.سرمایهی من بود
.قرار بود بهم کمک کنه دوباره شروع کنم

.نمیخواستم درگیر فروشش بشم

سعی کردن جوری جلوهش بدن
.که انگار من قایق رو به نازیها فروختم

.دزدیدنش
.من هیچ دخلی به فروشش نداشتم

ولی تقصیرا میفته گردن کسی که
با رشوهی چهل هزار کرونی دهنش رو بسته؟

.پس من موندم و چهل هزار وجه غیرمجاز

فکر میکنی با اون چهل هزار کرون
تونستم یه زندگی جدیدی رو شروع کنم؟

.نه، اون پول هیچ عاقبتی واسم نداشت

!خجالت بکش

در مورد چی حرف میزدن؟ -
.هیچی -

.فقط میخواستم ابریشم رو ببینم

اونایی که علامت زدم
.باید تا جمعه حاضر بشن

خانم پیترسون، میتونی یه کم
تو خشکشویی بهم کمک کنی؟

.کُنرادسن میخواد تو پیشخوان بمونم
.من تو خشکشویی تجربهای ندارم

.ببین، مامانی
.آب رفتن

.وای خدا

یعنی چی؟

لیسا؟ نمیدونی چطوری
باید جورابها رو بشوری؟

سِواین؟

.سلام، لیسا

،امروز یه کم دندونش درد میکنه
.ولی حالش روبراه میشه

.اینم روزنامه
.مرسی که بهم پول قرض دادی

سنجاق داری؟

.امروز هم نمیاد

الان مامانم داره هم صبح و هم عصر
.روزنامهها رو پخش میکنه

.امروز خوب بود

.فعلاً -
.عصر بخیر -

.شاید برم شاگرد نونوایی بشم و کار کنم

.از ظرفشوییتون داره تو ماهیتابهم آب میچکه -
!به من چه -

مامانت خونهس؟ -
.نه -

.شامم خراب شد
...شامی و کلم شکمپُر

!از اینجا برو بیرون

!خرابش نکن

.دیگه زیادی پُر شده

واسه همه چی وقت داره
.جز اینکه مراقب بچههاش باشه

!آمریکاییها دارن میان

.من یه مردِ متشخصم

میتونی بگی؟ -
.من یه مردِ متشخصم -

.من یه مردِ متشخصم و تو یه خانمی

بابایی، میتونم بگم من یه خانمم؟ -
.آره، البته که میتونی -

مامانی، میدونی چهجوری
باید بگی خانم؟

.بهتره بری سراغ کارت
.باید ظرفا رو بشورم

.مامانی، ببین چیو میتونی قرض بگیری

.اگه اینو بپوشی بابایی خوشش میاد

تو اینو آوردی اینجا؟ -
.فقط قرضش گرفتم -

چرا این رو آوردی بالا؟

پیشبند ابریشمی اینجا چیکار میکنه؟ -
.ببرش مغازه -

.نمیخوام اینجا ببینمش

چرا مامان دیگه ازش خوشش نمیاد؟

.همینه
.این رو یه کوچولو بچرخون

من دخترم؟ -
.آره، تو دختری -

.باید برم دستشویی

!من با مشتریها در ارتباطم
.اونا به من اعتماد دارن

.دختره رو تو خشکشویی بذار سرکار

.نمیتونه که یهویی همه چی رو یاد بگیره

!مامانی

بله عزیزم؟
چی شده؟

.دستم رو بگیر

.از پسش برنمیام
.چه آهنگ قشنگی

.خدایا، خواهش میکنم
.سوراخ رو بزرگتر کن

!کامیلا

!کامیلا، بیا اینجا

.نه، خودش تنهایی باید انجامش بده

مادرت کجاست؟ -
.رفته فین رو بیاره -

.راه پلهها رو نشسته
!ببین به چه روزی افتادن

.فاضلاب همه جا رو گرفته

.در هر حال نمیتونید از پلهها استفاده کنید
.فرو میریزن

.و بچهها باید همچین جایی بزرگ بشن
.تو عمرم همچین چیزی ندیده بودم

.وای، بچهی بیچاره

!دیگه وقتش بود سر و کلهت پیدا بشه
.آشپزخونهم رو آب گرفته

.و این بچهها دارن تو کثافت وول میخورن
.قبلاً هم بهت گفته بودم

و دو سه تا مورد دیگه رو هم
.دلم میخواد بهت گوشزد کنم

.اینجا به هیچی رسیدگی نمیشه

.خودم به همهچی رسیدگی میکنم

قشنگ مشخصه که صبح به بچهها
.رسیدگی میشه یا نه

!پای بچهها رو نیار وسط

با این خونهداریت معلوم بود
.که شوهرت ولت میکنه و میره

!پای شوهرم رو هم وسط نکش
.حالا برو دیگه

!برو بیرون
.کارت رو کردی دیگه

اگه اینجوری بهم حملهور نمیشدی
.ازت تشکر میکردم

!اسم خودت رو هم گذاشتی فرشتهی نجات

.میرم ولی دارم برات

.خداحافظ
.به قدرکافی بدبختی دارم

.دارم برات -
!منم دارم برات -

!گریه نکن، مامانی

آخه خودم کم بدبختی دارم
.اونوقت باید با اون خوک دریایی هم سروکله بزنم

.محلش نذار
.سینک الان درست شد

الان بابای جدیدت نونواست؟ -
.من یه بابای جدید نمیخوام -

.سلام، بچهها
.روزنامه رو باید اینجا تحویل بدید

!دیر کردی، پسر
.حالا برو دیگه

.سلام، سِواین -
.سلام، فین -

مادرت به زودی میرسه؟ -
.نمیدونم -

.به پسره یه نون گرد بده -
نون گرد دوست داری؟ -

بابام کجاست؟ -
.بابات رفته خونه ناهار بخوره -

!رفته خونه

.برای بچهها پول لازم دارم -
.که واسه بچهها لازم داری، جون خودت -

.واسه عروسکها و حماقتت پول لازمی

...فقط برو به اون جای کوفتیت

اونوقت پولت رو داری خرج چی میکنی؟
.بو میدی

بوی چه کوفتی میدم؟ -
.بوی آبجو میدی -

خودت مشغول چه کاری هستی؟
.برو از اون شیرینیپزه پول بگیر

!پای اون رو وسط نکش -
.خیلی هم وسط میکشم -

.فین فقط اومده بود به من کمک کنه -
.من حواسم به همهجا هست -

!ولم کن

نمیفهمی که من اجازهش رو نمیدم؟

.تو هیچ حقی نداری از من پول بخوای

...ولی من مراقب بچهها هستـ -
لعنتی! فهمیدی؟ -

!برو همون عروسکهای کوفتیت رو درست کن

!سِواین، صبر کن

.مادرت خیلیوقت پیش باید میرسید

داری گریه میکنی؟

کمکت کنم؟

.خیلیوقته که آرزوش رو دارم -
...فکر کن همه چیز رو فراموش کنی -

.تا مثلاً بری کانادا و چوببُر بشی
.تا آزاد بشی

.ولی باید زبونشون رو بلد بشم -
.من میتونم بهت یاد بدم -

فقط تجارتی که میتونی
.تو کانادا راه بندازی رو تصور کن

.با اون همه ایدهای که تو سرت داری

میتونی تصورش کنی؟ -
سفر رفتن رو؟ -

.رفتن به کانادا همیشه آرزوی من بوده
.خیلی این دور و بر نمیمونم

.میتونیم با همدیگه یه شروع دوباره داشته باشیم

منم میام؟

کامیلا؟ بیا اینجا تا بهت یه چیز
.جالب نشون بدم

سلام. ببین، واسه تعطیلات
.قراره بریم اینجا

الوار کجاست؟ -
چه الواری؟ -

منظورت جنگله؟

.ببین، اونجا گاو و اسب و گوسفند داره

چرا سیری هم باهامون میاد؟ -
.سیری؟ اون نمیاد -

.از مغازه مراقبت میکنه

ولی بابا گفت میخواد چوببُر بشه
.و انگلیسی صحبت کنه

انگلیسی؟
در مورد چی حرف میزنی؟

بابایی، راسته که میخوایم بریم تعطیلات؟

داری چیکار میکنی؟

!بیا اینجا
!یه کتک آبدار بهت میزنم

!بس کن! برو کنار
چرا بچه رو کتک میزنی؟

داری عصبانیتت رو سر بچه خالی میکنی؟ -
مگه نمیبینی چیکار کرده؟ -

داری به خاطر یه لباس عصبانیتت رو
سر بچه خالی میکنی؟

!خرابش کرد -
!لباس هیچ ربطی به این قضیه نداره -

لباس ابریشمیت رو بگیر و همینالان
.گورت رو از اینجا گم کن

.از حالا به بعد مسئول این مغازه منم

.اون هیچ ربطی به این قضیه نداره -
.خیلی هم ربط داره -

!اومد اینجا و خانوادهمون رو از هم جدا کرد

یه چندتا لباس زیر دارم
.که ممکنه بپسندید

.نمیخوایم، ممنون -
.آقای نیلسن یه چندتایی ازم خرید -

ما توان مالی خریدِ
.بازارسیاهِ اجناس لوکس رو نداریم

مگه نسبت به بقیه درآمدتون بالاتر نیست؟ -
.لباس زیرهات رو بردار و برو بیرون -

.آروم باش -
.اجناس دیگهای هم داریم -

.حسابی تو آمریکا مُد شده
.به عنوان لباس شب هم میپوشنش

!رفتش
.چه بهتر

.نمیتونم کلیدش رو پیدا کنم -
.احتمالاً گمش کردی -

پول زیادی داخلشه
.و کسی نباید بهش دست زده باشه

.این هم پول رسیدگی به امور خونه
.هر هفته واست میفرستم

کامیلا، به کسی نگو که بابات
.تو کشو پول گذاشته

.انقدر نق نزن
.دیگه خسته و مونده شدم از دستت

.حرف زدن باهات فایده نداره -
.خب حرف نزن -

سلام، کاتو، بهم یه کمکی میدی؟
.خیلی سنگینه

.فقط تا اون بالا

کجا داری میری؟ -
.اسبابکشی میکنم -

.مادرم همش به جونم غر میزنه
.میخوام رو پای خودم وایسم

هیچکس این رو جابهجا نمیکنه
.مهم هم نیست چقدر پول داخلشه

.فقط همین یه کمد از مادرم یادگار مونده -
.پس کلید رو بهم بده -

.واسه رفتن به کانادا یه پول دیگه جور کن

!گفتم بذارش زمین -
...اگه یه اسکناس ازش گم بشه -

.سلام، کامیلا
.دختر کوچولویِ خودم

.یه کم پول بهت بدم -
.به بچه رشوه نده -

چیه مگه؟
.رو من تف نکن

تا وقتی که اون زنه تو مغازهس
.اون پاش رو اونجا نمیذاره

.نمیتونی من رو از بچهم جدا کنی -
.بلاییه که خودت سر خودت آوردی -

.حالا هم با عواقبش روبرو شو
.من هیچ درآمدی ندارم

.ولی یه جو واست اهمیت نداره -
.خب برو واسه خودت یه کار دست و پا کن -

تو هم اگه من از مغازه انداخته بودمت بیرون
میرفتی کار پیدا میکردی؟

!عمراً همچینکاری نمیکردی
!حالا برو! این کمد هم همینجا میمونه

.این مغازه به نام من ثبت شده
.تو هیچ حقی نسبت بهش نداری

و از این موقعیت داری سواستفاده میکنی؟

.جرئت داری به این پول دست بزن
.پول داخل این کمد میمونه

!از اینجا برو بیرون

.سلام، کامیلا
.ببین مغازه چقدر قشنگ شده

!کامیلا

!دارم صدات میکنم

...وقتی این اتفاق بیشرمانه میفته

سِواین اینجاس؟ -
.اون پشت تو نونواییه -

.سرش با سینیهای فِر گرمه

اون کی بود؟ -
...دختر همون مردیه -

که داشتی در موردش حرف میزدی؟

سِواین هستش؟

.سلام، سِواین
.الان پدر و مادر منم دارن طلاق میگیرن

پدرت مشروب میخوره؟ -
.نه، کتک میزنه -

از خونهتون رفته؟ -
.نه -

.با فروشندهی مغازه تو مغازه زندگی میکنه

اون پایین چیکار میکنن؟
همدیگه رو میبوسن؟

بابات شلوار زنه رو هم درآورده؟ -
.نه -

.بابای من درآورده

.اگه بخوای میتونیم همو ببوسیم

.وقت ندارم -
.بلندم کن، مثل سیندرلا -

.وقت ندارم

.وقت ندارم -
.همین الان -

.خیلیخب -
.بعد من مثل سیندرلا غش میکنم -

الان راضی شدی؟ -
.اینجوری نمیخوام -

.سرت رو خم کن و چشمات رو ببند

راضی شدی؟ -
.آره -

.ولی باید کارم رو بکنم

.بعداً میبینمت
.واست نون گرد میارم

.لطفاً صف ببندید

!محض رضای خدا، آروم باش -
.نه، آروم نمیشم -

آخه اینجا چیکار میکنی؟

!با من حرف نزن -
.خیلی رو اعصابی -

.اون خونه زندگیمون رو به هم ریخته

.من همچینکاری نکردم -
.نصفه شبه -

.نصف شب نیست
.وسط روزه. وقت حساب کتابه

.از اینجا برو بیرون -
.اینجا از نظر مالی اوضاعش خرابه -

.انقدر جیغ و داد نکن
.نصف شبه

ترجیح میدم روی پات بشینم
.و شکلات داغ بخورم

.به خاطر صلاح تو اینکار رو کردم
متوجه نیستی؟

.من لباس تابستونی نمیخوام
.گربه میخوام

.اون خیلی خوشگله

.مادرت هم خوشگله
.دقیقاً شبیه مادرتی

.میتونی همراهمون بیای خونه
.تو خیلی بانمکی

میتونی بیای خونه پیش اسبم
.و روی صندلی ننویی من بشینی

و من یه خرس عروسکی دارم
.که میتونی باهاش دوست بشی

و میتونم واست یه سبد درست کنم
.که توش دراز بکشی

.اوه، چه سگ خوشگلی

.یه عالمه گل رز اینجاس و پروانه

پس برو یه جای دیگه رو
!واسه زندگی کردن پیدا کن

!سِواین

.بهم کلک زدی
.بدون هشدار دادن اینجوری هُلش نده

.تو بگیرش و منم لباسهامون رو پهن میکنم

.میدونم چیکار میتونیم بکنیم
.این رو میبرم پیش مامانی

.میتونیم زنگ بزنیم و فرار کنیم

.میتونه حس کن چقدر معرکهس

.ملافهها رو پهن نکردیم
.پاک یادم رفته بود

.سلام، کامیلا
.سلام، سِواین

چی میخوای؟ -
بار موز رسیده. یه کم میخوای؟ -

چرا دارید از مادر کامیلا طلاق میگیرید؟

طلاق؟

.من بدجور سیری رو دوست دارم -
.ولی کامیلا رو هم دوست داری -

.آره، معلومه کامیلا رو دوست دارم

اگه کامیلا رو دوست داری
.پس طلاق گرفتن هیچ دلیلی نداره

.کامیلا دختر کوچولوی منه

راسته که هنوز من رو دوست داری؟ -
.معلومه که دوستت دارم، کامیلا -

.باید بریم چون دارن موز میفروشن
.تازه رسیدن

.من میخوام برم پیش مامانی -
.اونموقع هیچی گیرمون نمیاد -

باید بریم، کامیلا؟ -
.باشه -

.بجنبید
.یه عالمه آدم جمع شدن

شما موز میفروشید؟ -
.البته -

میدونی این موزها از کجا اومدن؟ -
.با قایق از انگلستان رسیدن -

از کِی تا حالا تو انگلستان موز پرورش میدن؟

!دست بردار

.اون موزها از جزایر قناری اومده
.موزهای فاشیستیه

!اون موزها به خون آلودهست
واقعاً ملتفت نشدید؟

.اینو نادیده بگیر -
.خودت رو ننداز وسط -

!ما نیازمند شکر خدا هستیم

.بد نمیشه اگه خودت یه کم خدا رو شکر کنی

.اون بچهها حتماً موز خوردن -
.آره، ولی نه از اون موزها -

چرا نه؟ -
.اون موزها فاشیستی هستن -

.موزها از آمریکا رسیدن -
.امکان نداره، واسه جزایر قناری هستن -

از کجا میدونی؟
.ما پنج سال جنگیدیم

.از اون موزها نخوردن

...چرا نمیذاری یه کارگر کارش رو -
...کارگرانی دارن به خاطر اون موزها -

.در زندانهای اسپانیا میمیرن -
انقلاب میخوای؟ -

.آره، ما به یه انقلاب نیاز داریم

.عصر بخیر، کُنرادسن -
.عصر بخیر، نیلسن -

اگه یه لحظه وقت داری
.میخوام یه کم درمورد کار باهات بحث کنم

.پس بیاید بریم به دفترم

.از این طرف لطفاً

،در محل نگهداری قایقهاست
.منتظر کارشناسیه

الان وقت داری؟ -
.آره، الساعه -

.اول هزینهش رو پرداخت میکنم -
.نگران اونش نباش -

.خیلی ممنون

.سیری، همراهمون بیا و بچهها رو هم بیار

.به نظرم سرمایهگذاری خوبی بشه

یه قایق قدیمیه؟ -
.اونقدرا در مورد قایقها اطلاعات ندارم -

.پس یه نگاهی میندازیم
.کلاهم رو بده

از اینطرف باید بریم؟ -
.آره، قایق همونجاست -

.فکر نکنم پوسیده شده باشه

!اوه، خدای من. آدم یخ میزنه

.دیگه تحملش رو ندارم

!اینجا رو نگاه مامان

اون ماهی رو از کجا آوردی؟

.بابا بهم داد
.پوستش رو کنده

.واسه توئه

.دیوونه شده
!با یه همچین ماهیای میاد اینجا

ولی خودش گفت میخواسته
!هردومون رو نجات بده

از چی نجاتمون بده؟ -
.از غرق شدن دیگه -

.احتمالاً سرشو با کاراش گرم نگه داشته

حتی پوست ماهی رو هم
.درست و حسابی نکنده

.اصلاً به ما اهمیتی نداده
.آخر از دستش دق میکنم

.جمعه آماده میشن -
.ممنون -

.بفرمایید
.خداحافظ

!هی، ببین کی اینجاست -
.این یکی خیلی شیکه -

.اون واسه پیرزنها خوبه

شگفتزده نمیشی از اینکه همسرت...؟ -
.همین الان تمومش کن -

.سلام، بابا

...اینم یه چیز جالب که میشه باهاش

.نه، اون یکی نه
.رنگش خوب نیست

.این یکی خیلی قشنگه
.بهت هم میاد

...اگه بپوشیش

.جلوم میگیرمش -
.محشره -

...شوهرت حتماً -
.خیلی گرونه -

.چه ماشین قشنگی

.بالاخره کیفیتش بالاست دیگه -
.آره، یه ذره گرونه

،ولی از اونجایی که تویی
.بهت تخفیف میدم

مامان، نمیشه یه دونه از اینا رو بخری؟ -
.چرا، به نظرم باید بخره -

قیمتشون چنده؟ -
.بچهها دوست دارن یه دونهشو بخری -

.نخ استرچه
.مستقیم از آمریکا اومده

.من هیچی نمیخرم
.همه اینا پول میخواد

.نگرانش نباش

.میتونم بهت پول بدم
.تا چند وقت دیگه حقوقم رو میدن

..ولی این یکی
.این خیلی نازکه

راستش من اولین نفری هستم
.که این چیزا رو میفروشم

.یه تور فوقالعاده
.واقعاً محشره

.فکر کنم خانمها این چیزا رو خیلی دوست داشته باشن

..اونا

.این صدتاست
.صدتا نمیشه که

.اون پول باباست -
.مایه افتخارمه -

،معمولاً بعد از همچین معاملهی خوبی
.به مشتریم پیشنهاد نوشیدنی میدم

میشه ببریش اونجا؟ -
.آره -

.نمیشه ببریمش بالا
.فقط باید همینطوری حملش کنیم

!بیخیال اون. نوش جان -
.بیاین یه سلامتی بریم -

کلید رو نیاوردی؟ -
.اون یکی خالی نیست -

.قول این آپارتمان رو به ما داده بودی -
.مال شماها نیست -

!گوش کن ببین چی میگه

.میتونم کار و تفریح رو با هم ترکیب کنم

.گفتی واسه ماست -
.آره، ولی کلید رو بهم نداد -

.گفت میتونیم از پلهها بیایم بالا -
.شوخی میکنی -

فکر کردی محض خنده
اینا رو تا این بالا کشیدم و آوردم؟

.هیچوقت پولات ته نمیکشه -
!هیچوقت پولام ته نمیکشه -

میشه چندتا دیگه بهمون بدی؟ -
.بفرما -

!همین الان اون در رو باز کن -
.نمیتونم. قفله -

بازم میخوای؟
!بیخیال

!دیگه هیچی باقی نمونده

.مراقب باش
.پایههاش نشکنه

.بفرما. خودت تنهایی ببرش -
.بیخیال -

.این دیگه خیلیه -
.داری برمیگردی به زندگی تجملاتیت -

.تو لیاقت همه چیزو داری -
.تو هم نایلون لازم میشی -

باید برش داری، چون قراره
.دوباره به زندگی تجملاتیت برگردی

.تا حالا همچین چیزی تو کل زندگیم نداشتم

.تا ته بطری بخورید
.شما دوتا برید بخوابید

شاید صبح که شد، چندتا لباس زیر
.زیر بالشتاتون پیدا کنید

همه آدمای اسلو تو رو دوست دارن؟ -
.آره، همه -

این چطوره؟ -
.همه منو دوست دارن -

.قول یه آپارتمان رو بهم دادی
!ولی جلوی همه پرتمون کرد بیرون

.پیدا کردن آپارتمان اصلاً آسون نیست -
.گفتی همه چیزو ردیف کردی -

بالاخره قراره کی بریم کانادا؟

.از کانادا و رویاهات حرف زدی
!حالا یه کاری کن تا بهشون برسی

.اول باید ترتیب پولش رو بدم -
پول؟ -

نمیشه مثل یه مرد پول دربیاری؟ -
.این چیزا رو بسپار به خودم -

!بسپار به خودم
!محض رضای خدا، مرد

.اون لباس زیر فروشه میدونه باید چیکار کنه

!اونوقت اوضاع خودت رو ببین -
.من پولم رو خرج آشغال نمیکنم -

.آشغال؟ خودم پولش رو میدم
.نمیخواد دخالت کنی

!اون لباسای کوفتی رو همه جا میبینی

از این که انقدر مجبورم میکنی
.لباسا رو بشورم، خسته شدم

چه انتظاری داری؟
.آدم باید کارش رو درست انجام بده

.فقط ستارههای سینما واست مهمن -
فکر کردی تا آخر عمرم میمونم اینجا؟ -

فکر کردی به لباسا اهمیتی میدم؟
...لباس کار و کفش

چرا تو حساب کتابا کمکم نمیکنی؟
.خودت میدونی که چقدر سرم شلوغه

.اون بچههه هم همهش اینجاس
«.بیچاره کامیلا. کامیلا رو ببین»

!من علاقهای به بچهی تو ندارم

!گورتون رو از اینجا گم کنید

.لطفاً مراقب باش -
مراقب باشم؟ -

هنوز جرئت نداری بری اون پوله رو بگیری؟

.میگیرم
.ولی هنوز نتونستم راهحلش رو پیدا کنم

مگه تو ارباب خونه نیستی؟ -
.پول رو قایم کرده -

.اینو نگفته بودی
.گفتی پولا پیشت هستن

.همون بالان. فقط باید بری بیاریشون -
.پس خودت برو و بیارش -

همینطور منتظر نمیشینم
.تا با اون بختک قایم موشک بازی کنی

!گفتم گمشین

.وقتی ازدواج کنیم، هیچوقت باهات دعوا نمیکنم

.فکر نکنم بتونم باهات ازدواج کنم

،باید با بابام ازدواج کنم
.چون سیری باهاش درست رفتار نمیکنه

ولی آدم که نمیتونه با باباش ازدواج کنه، مگه نه؟

دیوونه شدی؟ -
!همین الان کشو رو باز میکنی -

.اون تبر رو بذار کنار و باهام حرف بزن -
.بحث پوله -

!میخوام با چشای خودم ببینم پول اینجاست یا نه

.آروم باش -
!به من دست نزن -

.خیلی خوشگلی -
اینطور فکر میکنی؟ -

،از اونجایی که گفتی لباس تابستونی نمیخوام
.مجبور شدم واست پارچه بگیرم

بیا بریم کفش بخریم؟ -
واسه من؟ -

.نه. واسه خودم
.دفعه قبلی واسه تو خریدیم

.زود باش آماده شو

.این کفش تازه به دستمون رسیده

اندازهتون هستن، درسته؟ -
.آره. کفشای راحتیان -

.اینا رو به هر کسی نمیفروشم

.واقعاً خوب بلدین آدم رو راضی کنین، آقای نیلسن

.لطفاً بستهبندیش کن

.بفرمایید -
.عجلهای نیست -

.بفرمایید -
.ممنون -

.آدم از همصحبتی باهاتون سیر نمیشه

.خیلی ممنون، آقای نیلسن
.زود باش، عزیزدلم

نمیشه منم کفش جدید بخرم، مامان؟ -
.فعلاً نه -

.هفته دیگه بیا
.یه بار از آمریکا واسم میاد

.کفش بچگونهست -
.باید ببینیم چی میشه -

میشه نگهش دارم؟ -
.بفرما -

.بازم ممنون، آقای نیلسن -
.منم ممنونم. دفعه بعد میبینمتون -

از کارفرمای قبلی توصیهنامهای ندارین؟

.متاسفانه نه
.من تو مغازه شوهرم کار میکردم

میشه لطفاً دوباره اسمش رو بگین؟ -
.لیسا کنرادسن -

.منظورم شرکت همسرتونه -
.سوور کنرادسن -

.خشکشویی و کفاشیه

همونی که به نازیها و اون قایقه
ربط داشت، آره؟

.شوهرم بیگناه بود
.قایقه دزدی بود

.بههرحال ماجرای عجیبی بود

.مردم به خاطر پول دست به هر کاری میزنن
ورشکست هم شد، نه؟

متاسفانه فعلاً جای خالی نداریم
...ولی

اهل سندویکن نیستی؟

.چرا. تو سندویکن بزرگ شدم -
.دقیقاً. یادمه اونجا دیدمت -

مجبورید تو پلهها بشینید؟
.نمیتونم رد بشم

.دنبال کار میگردم

به اینجا درخواست کار دادی؟ -
.آره، به کار احتیاج دارم -

.فکر نکنم خیلی طول بکشه و یه چیزی واست پیدا کنیم

،ولی اگه کار لازم داشته باشی
.زیاد واست فرقی نداره

.بریم تو دفترم حرف بزنیم -
.ممنون -

.اصلاً از نون سردرنمیاره -
.چرا، بابا -

.قبلاً یه خشکشویی رو اداره میکرد
.کارگر باهوشیه

.حالا کنرادسن بیکار شده

مامانت کی میرسه؟ -
.نمیدونم -

فقط باید امیدوار باشیم
.دردسر درست نکنن

.ولی معمولاً درست میکنن

!ولم کنید -
!امکان نداره -

.از سازمان مراقبت از کودکان اومدیم. بچههاتون رو میبریم -
!نمیشه همینطوری سر و کلهتون پیدا بشه -

.همینطوری پیدا میشه -
!باید بهم خبر میدادین -

.بهت خبر دادیم
.یه نامه از سازمان به دستت رسید

...ولی گوش کنید
!بیاید دربارهش حرف بزنیم

ازتون خواستیم واسه جلسه بیاید
.ولی نیومدید

.همچین نامهای واسم نفرستادین
!بیاید حرف بزنیم

.آروم باش، خانم -
.لابد فک میکنید این کارا به نفع بچههاست -

!نبرینش -
.برمیگردیم پسره رو میبریم -

!حاضرن هر کاری بکنن

.دیگه نمیتونم بچههام رو ببینم

میخوای امتحان کنی؟

اینا اینجا چیکار میکنن؟ -
.میخوان برنزه کنن -

بهش نمیاد؟

.حواست باشه پولش رو بگیری -
.آره، کلی دلار نصیبمون میشه -

کمک میخوای؟

...این همه آمریکایی اینجاست -
انگلیسی بلدی؟ -

.باید با آمریکاییا انگلیسی حرف بزنی
.آمریکا آیندهی دنیاست

کسی ندید بیای اینجا؟

.بهتره مراقب باشی
.بیا بریم اونجا

.دلم نمیخواد برم پرورشگاه

نمیشه بریم کانادا؟

.همینجا صبر کن
.من میپرم

.زود باش -
.دارم میام -

این قایقه میره کانادا؟ -
کانادا؟ -

.دوتا آدامس دارم
.و دوتا هم از اینا

اینا چین؟
بادکنک آمریکایی؟

نه، مردا وقتی میخوان سکس کنن
.شومبولشون رو میکنن تو اینا

.ولی میشه به عنوان بادکنک هم ازش استفاده کرد

.بریم شنا کنیم -
.من نمیام -

.پس من میرم

.آبش خیلی گرمه

.چه حالی داد

نمیخوای شورتت رو دربیاری؟

!کامیلا -
!باباته -

.اون خطرناکه. تبر داره
!باید قایم بشیم

!کامیلا

.کامیلا، بیا اینجا

.من پرورشگاه نمیرم
.یه عالمه بچه اونجان که باباهای آلمانیشون ولشون کردن

.از اونجا نرو
.بیا اینجا

.نه، میخوام تو آب راه برم -
.خیس میشی -

ترسیده بودی؟

.خیلی ترسناک بود. ملت داشتن رد میشدن -
.بهتره بهش دست هم نزنن -

.بین بوتهها قایم شدیم

.یه ماشین اومد -
.اومدن -

.من میرم -
.الان وقت عصبانی شدن نیست -

.نباید فرار کنی

!نه

!بذارید سوار شم

!نه، اونو دیگه نبرید

کمکی از دستم برمیاد؟
.همه چی درست میشه

داری میری کانادا؟ -
.کانادا؟ نه، نه -

،من در رو واست باز میکنم
.بعد میتونی سوار بشی

روی تابلو نوشته بابام رفته کانادا؟

.نه نوشته موقتاً تعطیل است

.یه کار مناسب واست پیدا کردم

.دستیار ارشد تو بزرگترین فروشگاه

.بچهم دردسری درست نمیکنه
.یه مستخدم گرفتم

.اون کفشها رو دربیار، کامیلا

نگرانشی؟ -
.آره، اینطوری خرابش میکنی -

نمیشه به آقای نیلسن بگی
یه جفت کفش جدید میخوای؟

.من که مجانی نگرفتمشون

چرا فقط تو باید کفشای خوشگل بخری؟

!کفش بچگونهی خوشگل هم داشت

گفتم دختر خوبی باش
.و بذارش تو قفسه

.تو یه احمقی
!اصلاً جهنم و ضرر، یه عوضیای

این چه طرز حرف زدنه؟
.من که اینطوری باهات حرف نمیزنم

!برو اونجا

!کنرادسن

.میرم میارمش

.کمک لازم دارم

اینجا چه خبره؟
حالش خوب نیست؟

.ببرینش بالا پیش مامانم -
.دکتر لازم داره -

.آدم نمیتونه سوور رو اینطوری تصور کنه -
.از در ردش کنیم -

اینجا چه خبره؟ -
.مریض شده -

،میخواست با نگهبانا بره بیرون
.ولی همه جا بالا آورد

کی تو رو تا این بالا آورده؟ -
.سلام، لیسا. حالم خیلی بده -

.اون مردا منو آوردن بالا

میخوای دکتر خبر کنم؟

.نه
.همینجا میمونه

.برو تو اتاق نشیمن

نمیشه درباره همه چی حرف بزنیم؟

.نمیتونی همینطوری اینجا بخوابی، سوور
.نه بعد از همه اون اتفاقایی که افتاده

واقعاً؟

.هر وقت سرپا شدی، دربارهش حرف میزنیم

.انقدر بهم سخت نگیر، لیسا -
اصلاً چی شده؟ -

.نمیدونم
.تنفسم به مشکل برخورده

.نمیتونم درست نفس بکشم

به نظرت سل گرفتم؟

میشه با هم حرف بزنیم، لیسا؟

،اول خوب شو
.بعد با هم حرف میزنیم

.ببینیم چی میشه

.خیلی سخت میگیری، لیسا -
سخت میگیرم؟ بعد از همه اتفاقایی که افتاده؟ -

.مامان، وقتشه بیدار بشی

.بابا، وقتشه بیدار بشی

چه کمکی از دستم برمیاد؟

بابات نیست؟ -
.مریضه. مامان هم تو نونوایی کار میکنه -

میتونی این لباسا رو بگیری؟ -
.آره. مامان شبا لباسا رو میشوره -

میشه اسمت رو اینجا بنویسی؟ -
.آره -

.بابا داره دنبال قرص سردرد میگرده

.مامان که قرص نمیخوره

.باید مواظب باشی نسوزم

!نیا اینجا

.دیگه چیزی اینجا نمونده -
باز چیکار کردی؟ -

بچهها کجان؟ -
!حق نداری بری تو خونه -

نمیخواد وانمود کنی که خبر نداری
.بچهها رو بردن پرورشگاه

،همهش کار خودت بوده
!حتی ازم نپرسیدی

!حالا میفهمی با کی طرفی

میدونی چی گفتن؟
!گفتن به خاطر خشونت خانگی بوده

!این من نبودم که با خشونت باهاشون رفتار کردم

!گمشو
!دیگه هم برنگرد

!نمیخوام برم

.روز بخیر، خانم کنرادسن
تو این هوای آفتابی رفتین قدم بزنین؟

.ببینید. از آمریکا واسمون بار اومده -
.نه، خودم کفش دارم -

.اونا مشکیان. اینا قهوهای -
.فعلاً نمیتونم وام بگیرم -

.این سکه واسه تو
.برو یه آبنبات واسه خودت بخر

امروز حالش خوب نیست؟ -
چرا همچین کاری کردی؟ -

.برش دار -
.حالش بهتر میشه -

.امروز زیاد حالش سر جاش نیست
.رفته بودیم پرورشگاه

!کامیلا

.بله، انگلیسی صحبت میکنم

.صبح

.به مغازهم رفت

...و

...گفتم

....میگم

.روز بخیر

....خانم کنرادسن

.تو همسرم هستی

چرا بابا نمیتونه بیاد بغلمون کنه؟

.باید اوضاع عوض بشه، لیسا
.نمیخوام تو این وضعیت گیر کنم

.حالمو بد میکنه

زیاد دیدم که ملت تو دوران جنگ
.از راه غیرقانونی پول درمیارن

.دیگه سهمم رو میخوام

کلی زحمت کشیدم
.تا مغازه کفاشی راه افتاد

.ولی دیگه وقت پیشرفته

.باید دورش رو خط بکشی، سوور

،اگه پولت رو تو این راه خرج کنی
.سروکلهی پلیس و طلبکارا پیدا میشه

.نمیذارم عذابم بدن
.به اندازه کافی سر اون قایق زجر کشیدم

.سهمم رو بردن دادن به کارخونه

،تمام داراییمون رو مصادره کردن
.تو روزنامه محکوممون کردن

ولی بازار سیاه کوچولوی ما
.در مقابل بقیه حکم یه بادومزمینی رو داره

.نیلسن یه پیشنهاد بهم داده
.چندتا ملک تو استرانگاتن پیدا کرده

نیلسن؟ -
.آره -

.میخواد کسب و کارش رو گسترش بده
.تو بازار کفش پول زیاده

اگه باهاش همراه بشم، دیگه لازم نیست
.نگران سهمیه لعنتی باشم

.کامیلا، این واسه خودت باشه

.لازمش ندارم
.دیگه نمیرم کانادا

.مال خودت باشه

.میذارمش اینجا
.میتونی تا فردا پیش این بخوابی

.بعدش روشنش کنی
.شب بخیر

!میخوام پیش مامانم باشم

...برو بیرون

.غول اینجاست
!من میترسم

شبه. میفهمی؟
!بگیر بخواب

حس خوبی نداره؟

!بچهی لعنتی
!دو روز کارم رو خراب کردی

!برو بیرون

...مامان

.خدای من، دخترم
اینجا بودی؟

،زود باش برو پول رو بردار
.وگرنه بابا با تبرش از راه میرسه

از چی حرف میزنی، عزیزم؟
خیلی وقته اینجایی؟

.آره

.این فرصت بزرگیه
پول پیشته، مگه نه؟

.آره، پول پیشمه، نیلسن

دارین درباره پول حرف میزنین؟ -
.سلام، خانم -

.داشتیم درباره کار صحبت میکردیم -
.بیرون منتظر بمون، کامیلا -

از کی بچه رو تو توالت نگه داشتی؟

.دختره داشت شیطونی میکرد
.لباسا رو کثیف کرد

.چند روز زحمت کشیده بودم

چی میخوای؟

چه رنگی؟

.میشه پنج کرون

میدونی دلار آمریکایی چیه؟
(به زبان انگلیسی)

کسی میتونه دلار رو تبدیل کنه؟

خواهر بزرگتر نداری؟

.اینو بگیر
.بالاخره خواهرت که میاد

.ببین میتونه تبدیلش کنه
باشه؟

این کارو واسم میکنی؟

.برو خواهرت رو پیدا کن

خواهرت کجاست؟

.کامیلا
.باید باهات حرف بزنم

نمیدونی مامان پولا رو کجا قایم کرده؟
.پولای کاغذی رو میگم

.میخوام این رو تبدیل کنین

ازش که نمیترسی؟

.شرمنده، مغازه بستهس

.ولی فقط میخوام پولم رو تبدیل کنم

.من تو کار تبدیل پول نیستم

.اینو همه دوست دارن
.دلار آمریکاست

.باید متوجه بشی
.فقط میخوام پولم رو تبدیل کنم

...و شاید

.دخترت... دخترت متوجه میشه
.این دلار رو بگیر

.برو بیرون ببینم

.خیلی احمقی، بیخیال

اینجا چه خبره کنرادسن؟

.ازت خوشم نمیاد
.مامانم هم همینطور

میخواد مامان رو به دست بیاره؟
مامان رو؟

مامان رو به دست بیاره؟

اینجا چه خبره؟

میخوای سرکارم بذاری؟

پول رو کجا قایم کردی؟
.من پولم رو میخوام

.انگار میدونی پولت کجاست، کنرادسن
.فعلاً خداحافظ

تموم این مدت با نیلسن بودی؟

.همه فکر و ذکرت اون پوله
!واسه همین هم برگشتی

!خاک تو سرت
کل تابستون داشتی چیکار میکردی؟

میخوای قبول کنم که خوبی؟ -
.احتمالاً کل پول رو خرج کردی

!ای کاش همه رو دور ریخته بودم

قضیه تو و نیلسن چیه؟ -
.نیلسن؟ مسخرهبازی درنیار -

!بگو پولا کجاست -
!خاک تو سرت -

!مامانو نزن
!پولا پیش منه

@screeningchannel