All language subtitles for Avengers Secret Wars S04E17

!انتقام جویان جمع شید

همه اعضای تیم توی پارک مرکزی جمع شید

فالکون،تو درصحنه ای
چی میبینی؟

من یه انرژی ناشناخته میبینم

چی هست؟
چه شکلیه؟

شبیه یه اثرانرژی ناشناخته است

این از ناکجا یه دفعه ظاهر شد
چقدر بزرگه؟

بزرگه و داره بزرگ تر هم میشه

عقب بکشید
!همه،برگردید عقب

کجاییم؟

هی،بچه ها؟

کپ؟کپ؟

!زودباش کپ؟بیدارشو

زودباشید،انتقام جویان

من میخوام که همه شما الان بیدارشید

چیزای عجیب ساده میشن وقتی که باهم به اشتراک میذاریمشون

ما زنده ایم.شروع خوبیه

اما چه اتفاقی برای نیویورک افتاد؟

هیچ ماهواره یا اطلاعات موقعیتی ای پیدا نمیشه

من حتی مطمئن نیستم که روی زمین باشیم

پس ،اون چیز توی پارک مرکزی یه منتقل کننده بود؟

من یه سوال دارم
چرا شن داره حرکت میکنه؟

برج انتقام جویان؟

غیرممکنه

آخرین باری که ما اونو دیدیم
نابود شده بود

کجاییم؟

این یه حیله است،درسته،هاوکی؟

این باید یه حیله باشه

یا یه توهم یا همچین چیزی

.نمیدونم چطور اما همه چیز سالمه

درست میگه
معنی نمیده

اما این برج انتقام جویانه
... همونطوری که تونی طراحی کرده بود

...قبل از اینکه

قبل از اینکه مردآهنی رو گم کنیم

خب،سلام
لطفاً خجالت نکشید

میشه به اتاق کنفرانس بیاید؟

انتقام جویان!به خونه خوش اومدید

این باید برای شما گیج کننده باشه
لطفاً بنشینید و لذت ببرید

کی هستی؟

من اهل ماورا هستم

اون پرسید کی هستی

گفتم که
من اهل ماورا هستم

تو یه ماورایی هستی
فهمیدیم

ماورایی"خوشم اومد "

میشه ازش استفاده کنم؟

لطفا بشینید ،بخورید و بنوشید

با احترام میگم،ما علاقه ای به نشستن و خوردن نداریم

ما میخوایم بدونیم که چه خبره

!"گفتم"بشینید

اونا هیچوقت دفعه اول گوش نمیدن

...باشه .اگه اصرار دارید که خسته کننده باشید

شما توی دنیای جنگ هستید

یه سیاره که من با استفاده از قطعاتی از دنیاهای دیگه ساختم،شامل دنیای شما هم میشه

من شما رو به اینجا آوردم
که بخشی از آزمایش بزرگ من باشید

تو این دنیا رو ساختی که آزمایش کنی؟

اره و شما هم بخشی از اون هستید

تو از زمین چیزایی گرفتی؟

از کل سیاره؟
خب،زمین سالمه؟

سرنوشت دنیای قدیمی شما
الان مهم نیست

شما الان توی یه دنیای جدید هستید.ببینید
شما واقعا دارید یه چیز بزرگ رو از دست میدید

دیگه بحث گیج کننده کافیه

!بهتره که زمین رو به حالت اولش برگردونی

.نه

یکبار دیگه به طرف من بیا،هیولای سبز

تا تورو نصف کنم

به اندازه کافی گفتی،ماورایی

تو باید زمین رو به حالت اولش برگردونی

نیازی نیست که شما انتقام جویان نگران باشید

شما توی دنیای جنگ درامانید

مطمئنم که زنده میمونید
شایدم حتی موفق بشید

حالا،خیلیای دیگه هستن که باید بهشون رسیدگی کنم

ما دوباره به زودی حرف میزنیم

!اینا خیلی خوبن

.دارید اینا رو از دست میدید

دیگه باید برم

انتقام جویان نقشه های اضطراری برای هر موقعیت ممکنی دارند

اما ما برای این نقشه ای نداریم

برج انتقام جویان ممکنه برگشته باشه

اما ما همه توانایی های سابق رو نداریم

،ما هیچ ماهواره ای نداریم،دستگاه های ارتباطی ضعیفن

و ما داریم از قدرت پشتیبانی استفاده میکنیم

و از اونجایی که هیچ کدوم از اسکن های ما کارنمیکنن

ما چیزی درباره این "دنیای جنگ"نمیدونیم

پس وقشه که یه کاری انجام بدیم

بیاید به تیم های جستجو تقسیم شیم

و این دنیای جدیدی که توشیم رو کشف کنیم

به تیم های دونفره تقسیم میشیم
و به مسیرهای مختلف میریم

هرچی پیدا کردید گزارش بدید

نمیدونیم که این دنیا چقدر خطرناکه

هیچ فرصتی رو از دست ندید
مراقب همدیگه باشید

زودباش،فالکون
تا عرشه بالایی مسابقه میدیم

همه چیز باید مسابقه باشه؟ -
!اره -

کاپیتان مارول،من دارم یه ناهنجاری عجیب اون بالا میبینم

این بالا که چیز خاصی نیست
...فقط آسمون صاف و خاک

!کاپیتان مارول،تحمل کن

کارول،صدمه دیدی؟

فقط غرورم صدمه دید
فکرمیکنم یکی بهت بدهکارم

ارتش،تیم هوایی هستیم
میشنوید؟

من اینجام
چیزی پیدا کردید؟

یه مانع نامرئی آسمون رو پوشونده

ماورایی نمیخواد که ما به این زودی خارج شیم

...دریافت شد.ادامه بدید.ما به

ارتباط ما با بقیه تیم ها از محدوده خارج شد.حالا دیگه تنهاییم

اون یه توهم نیست

اون یه هرمه

تو خوبی،ناتاشا؟

تاحالا تورو انقدر عصبانی ندیده بودم

اول لوکی مارو توی زمان و فضا پخش کرد و حالا این؟

من دوست دارم پنج دقیقه استراحت کنم درحالی که همه چیز سرجاش باشه

ما توی این همه باهمیم

هیچکدوم از چیزایی که میبینم معنی نمیده

اما ما میفهمیم و حلش میکنیم

من یه مدت طولانی توی کوه یخی بودم

زمانی که خارج شدم ... خب،حتی شوک فرهنگی هم اونو پوشش نداد

همه چیز همزمان خیلی متفاوت و مشابه بود

به نظر میرسید که خیلی خوب باهاش کنار اومدی

...من دارم تلاش میکنم روی چیزی که واقعا مهمه تمرکز کنم

دوستام،تیمم،ماموریتم

تازمانی که بتونم اینکارو انجام بدم
میتونم زنده بمونم

تو خیلی خوشبینی،کپ

اگه ماورایی مسئول همه اینا بوده

باید قدرت تکنولوژی اون خیلی عظیم باشه

خیلی خوب میشد اگه ما یکی با اون هوش رو توی تیممون میداشتیم

اره.منم دلم برای تونی تنگ شده

یه راه ورود

بیا بررسیش کنیم

اینا شبیه مصرباستانه

اما فکرنمیکنم کاملاً درست باشن

ما باید به حرکت ادامه بدیم

اگه این یه معبد مصری باشه

...یه حدی باید

!مومیایی ها

این خوش بینی چطور پیش میره؟

بهتر شده

!کپ

تو خوبی؟ -
من خوبم -

اما کی بود که شلیک کرد؟

من بودم

هی،بچه ها

تونی!؟

به دنیای جنگ خوش اومدید

بامزه است که شما رو اینجا پیدا میکنم -
تونی،تو زنده ای!؟ -

...اما چطور تو به

فقط یه ثانیه،کپ

کارای مردآهنی ادامه داره

هی،ناتاشا

چیکارمیکنی؟

تو یه ارتقا میخوای

قدرت سبکتر،قوس گسترده تر
خوش بگذره

خوبه.ممنون؟

دوستا نمیذارم که دوستاشون با مومیایی ها تنهایی بجنگن

حالا،اگه میشه یه دقیقه باید برم

سریعتر از چیزی بود که انتظار داشتم

...خب،فکرمیکنم ما باید... نه،نه -
!باورم نمیشه -

خب،خیلی خب،خیلی خب -
!مردآهنی توی جسم -

ما فکرکردیم که تو مردی
این واقعاً خودتی؟

و حالا باید همه چیز رو براتون توضیح بدم

مثل سابق
خیلی خب،بیاید بریم

راه بریم و حرف بزنیم

اما تو هیچ تکنولوژی و وسیله ای نداشتی

زمانی که ما همه ارتباطمون با تورو توی بُعد دیگه از دست دادیم

ما فکرکردیم که تو رفتنی بودی

چطور خودت رو از اون بُعد جیبی خارج کردی؟

شما چطور به اینجا اومدید؟

ما داشتیم درمورد یه چیز عجیب توی پارک مرکزی تحقیق میکردیم

...بعدش -
بعدش یه نور سفید بزرگ اومد -

و همتون به اینجا اومدید.فهمیدم

تو میدونی که اینجا چه خبره؟

و اگه میدونی،چطوره که به ما هم بگی؟

شما اون یارو"من اهل ماورا "هستم رو دیدید؟

ماورایی
ما بهش میگیم ماورایی

من بهش میگفتم بندشلوار

ماورایی.یکم دهه 1980یه

اما خوبه
بیاید بریم

تونی،سوال ما چی؟

چیه؟

خب

"به حالت"خیلی طولانی،خونده نمیشه

اسم این سیاره دنیای جنگه

... ماورایی اونو مثل یه پازل کنار هم چیده

یه تیکه هایی از زمین،دنیاهای دیگه،بُعد های دیگه

من به اینجا کشیده شدم وقتی که
ماورایی یه بخش

از اون بُعد بدون تکنولوژی رو که من توش گمشده بودم رو گرفت

خوش شانسم،ها؟

چه مدته که اینجایی؟ -
مطمئن نیستم -

تحقیق کردم،اطلاعات جمع کردم،از دردسر دوربودم

من هنوز خودمم

فهمیدن چیزا کاری بود که انجام میدادم -
چی رو فهمیدی؟ -

که واقعاً یه چیزی که پشت این درهاست رو میخوام

و اونم گوی منه

یکی فکرمیکنه که تو هم مهمی

مراقب باش،تونی

...اون مجسمه
.... هرچی که هست

روی کل دیواره های هرم بود

(اون شوالیه ماهه(نایت مون

افسانه ها میگن که اون نگهبان هرمه

...اما اگه من
ببخشید

اگه ما میخوایم که از ماورایی جلوبیوفتیم

... و از دنیای جنگ خارج شیم

ما قطعاً اینو میخوایم

فکرمیکنم شما بچه ها میخواید بدونید که گوی چیکارمیکنه

ببین،من همیشه انقدر مغرور نیستم

میتونم به بقیه هم فکرکنم

!تونی،مراقب باش

!اون دنبال گویه

خب،اون نمیتونه اونو بگیره

اون مال منه و خیلی هم مهمه

حواستون جمع باشه.اینجا شبیه یه مکان عالی برای مون نایته

!مراقب باشید
اون خیلی سریعه

!اره،قوی هم هست

!مون نایت رو فراموش کنید
چیزی که میخواستیم رو داریم

این هرم اونه
اون برتری داره

خب،من رسماً دیگه خسته شدم

عالی پیش رفت
عقلت رو از دست دادی؟

!تو تقریباً مارو به کشتن دادی

....توی بی پروای

اره.خوبه که برگشته

یک امتیاز برای آدم خوبا

و یک امتیاز برای بدا

اونا دنبال گوی هستن

خیلی طول کشید که این چیز رو پیدا کنم

به این راحتی تسلیم نمیشم

کپ،من به ناتاشا چیزای جدید دادم

!اینم مال تو

تونی،دفعه بعد
!قبل از انجامش بهم بگو

باشه

دفعه بعد که یه نارنحک برات میندازم

سعی میکنم که یادم بمونه هشدار بدم

ما هیچوقت نمیتونم از اونا فرارکنیم -
مجبور نیستیم -

ما باید به مارشا برسیم
!زودباشید

مارشا"؟"

!سریع فکرکن

کپ،واقعاً مراقب باشید
اینو نندازید

!اون چیز رو ازشون دورنگه دارید

تونی،کجا داری میری؟

!من برمیگردم

اون فرارکرد -
نه،اون فقط تونیه -

هرنقشه ای که داره،اون نمیخواد وقتش رو
روی صحبت دربارش هدر بده

یادته...دوستا،تیم و ماموریت؟

اره،درست میگی

فقط بیا امیدوار باشیم که نقشه تونی خوب باشه

هی،مارشا
دلت برام تنگ شده؟

خب،اون چیه؟

فکرنمیکنم گوی اونو جذب کنه

!فکرمیکنم داره کنترلش میکنه -
!و اونا -

مارشا یه کامیونه؟

هی،من مردآهنی هستم

منو یادتونه؟

گربه بد

پسر،من خوبم

!کپ

ما گوی رو برای تو نگه داشتیم

روش خط نیوفتاده -
اه،ممنون -

چیه؟

اه،درسته
یادم رفت بگم

اصلاً درباره گوی نبود

این چیزیه که میخواستم

اون چیزی بود که این همه مدت منو کنترل میکرد؟

نه.مطمئناً گوی بود

یکی نمیخواست که کسی دستش به این برسه

... خب،تمام کاری که میتونم انجام بدم تشکره و

!مراقب باشید

فکرمیکنم حالا نوبت ماست که از تو تشکر کنیم،مون نایت

ما همیشه میتونیم از یه سرباز دیگه استفاده کنیم

بیا به برج انتقام جویان برگردیم

ممنون ،اما نه

کار من اینه که مطالعه کنم و از این مکان مراقبت کنم

نیروهای شروری که تلاش میکنن به هرم وارد شن

منتظرن که دوباره واردشن

سرنوشت من بهش متصله

پیشنهاد همیشه هست

اگه نظرت عوض شد،میتونی مارو توی برج انتقام جویان پیدا کنی

اما اونجا مراقب باشید

این دنیا غیرقابل پیش بینی و خطرناکه

اره؟خب،ما هم همینطور،رفیق

ما هم همینطور

!خب،ببینید کی برگشته

!تونیه

خیلی خب!مردآهنی

باورم نمیشه

چندتا جون داری؟

اره،درسته.من شگفت انگیز،م
حتی حیرت انگیزم

حالا که ما اطلاعات تونی رو به چیزی که پیدا کردیم اضافه کردیم

ما یه نقشه جالب از دنیای جنگ داریم

بهتر از اون
این یارو ماورایی

از تعداد شگفت انگیزی تکنولوژی برای ساختن و برقراری دنیای جنگ استفاده کرده

اون از خیلی چیزا استفاده کرد که بتونه حواسش به همه مردم اینجا باشه

اما با این،من میتونم خودمون رو دربرابر اون نامرئی کنم

حالا ما میتونیم با ماورایی بجنگیم

اره.باید بگم که خیلی عالیه

سلام،دوستان جدید و قدیمی

خودمم،لوکی

و من آمدم که به انتقام جویان بپیوندم

:تیم ترجمه دانلود ها تقدیم میکند
WwW.Downloadha.com

:ترجمه و زیرنویس از
Sep Sensi