All language subtitles for National.Theatre.Live.Prima.Facie.2022.WEB.H.264-RBB-Farsipersian
Afrikaans
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bengali
Bosnian
Bulgarian
Catalan
Cebuano
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Filipino
Finnish
French
Frisian
Galician
Georgian
German
Greek
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Khmer
Korean
Kurdish (Kurmanji)
Kyrgyz
Lao
Latin
Latvian
Lithuanian
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Nepali
Norwegian
Pashto
Persian
Polish
Portuguese
Punjabi
Romanian
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Sesotho
Shona
Sindhi
Sinhala
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Telugu
Thai
Turkish
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Odia (Oriya)
Kinyarwanda
Turkmen
Tatar
Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:00,156 --> 00:00:03,456
تـرجـمـه و تـنـظـیـم : حـسـیـن اسـمـاعـیـلـی
2
00:00:03,480 --> 00:00:08,880
♪ نه، هرگز نیازم رو محدود نمیکنم ♪
3
00:00:10,360 --> 00:00:16,560
♪ نیازم به اینکه کاملاً آزاد باشم ♪
4
00:00:26,040 --> 00:00:28,400
اسبهای تروبرد!
5
00:00:28,520 --> 00:00:30,920
تکتکشون
6
00:00:31,040 --> 00:00:33,080
برای مسابقه آمادهن
7
00:00:33,200 --> 00:00:35,746
تکتک ماهیچههاشون برای دویدن
8
00:00:35,770 --> 00:00:37,720
آماده و تمرین داده شده
9
00:00:37,840 --> 00:00:39,840
کنترلش میکنی. مهارش میکنی
10
00:00:39,960 --> 00:00:42,120
دمای خون رو دقیقاً
به اندازهی مناسبی نگه میداری
11
00:00:42,240 --> 00:00:44,600
به اندازهای که جوش نیاره
12
00:00:44,720 --> 00:00:48,800
دم دروازه منتظری، و بعد...
13
00:00:48,920 --> 00:00:50,400
"حرکت کنید!"
14
00:00:50,520 --> 00:00:53,280
از جایگاه میزنی بیرون
مهارش میکنی
15
00:00:53,400 --> 00:00:54,600
به پیش میری
16
00:00:54,720 --> 00:00:57,640
باید بدونی کی جلوی خودتو بگیری
و کی راهی برای جلو زدن پیدا کنی
17
00:00:57,760 --> 00:01:01,000
آمادهای که وقتی دادستان پاش لغزید
فرصت رو بچسبی
18
00:01:01,120 --> 00:01:03,280
آماده. مراقب
19
00:01:03,400 --> 00:01:04,960
منتظر
20
00:01:05,080 --> 00:01:09,280
با حواس جمع
و ذهنی که همزمان هزار راه میره
21
00:01:09,400 --> 00:01:11,328
با قلبی که تندتند میزنه، ماهیچههایی که
22
00:01:11,352 --> 00:01:13,280
کاملاً کشیده شده و آمادهی دویدنه، منتظری
23
00:01:13,400 --> 00:01:16,120
فرصتش داره پیش میاد، وایسا. وایسا
24
00:01:16,240 --> 00:01:19,125
مراقب باش. این چیزیه که
میزان مهارتت رو نشون میده
25
00:01:19,149 --> 00:01:20,320
آرامشی که قبلش داری
26
00:01:20,440 --> 00:01:22,280
و حالا اتفاق افتاد
27
00:01:22,400 --> 00:01:25,480
بر اساس غریزه جلو میرم
"عالیجناب"
28
00:01:25,600 --> 00:01:26,862
پاشدم وایسادم
29
00:01:26,886 --> 00:01:29,240
چشمها همه به من خیره شده
30
00:01:29,360 --> 00:01:31,920
"اعتراض وارده"
31
00:01:32,040 --> 00:01:33,640
آره! آره!
32
00:01:33,760 --> 00:01:37,000
موکلم، با اون هیکل گندهش، جا خورده
33
00:01:37,120 --> 00:01:39,268
هنوز نمیدونه که کاری که کردم به نفعشه
34
00:01:39,292 --> 00:01:41,440
ولی حس میکنه که اوضاع عوض شده، راضیه
35
00:01:41,560 --> 00:01:44,721
موکلم از شاهد متنفره، ولی برای من
36
00:01:44,745 --> 00:01:46,560
شاهد فقط یه شاهده
37
00:01:46,680 --> 00:01:49,279
میشینم. دادستان حرفاش تموم میشه
38
00:01:49,303 --> 00:01:50,760
و وقتش فرا میرسه
39
00:01:50,880 --> 00:01:52,600
قاضی به من نگاه میکنه
40
00:01:52,720 --> 00:01:55,040
"شاهد مال شماست، خانم انزلر"
41
00:01:55,160 --> 00:01:57,920
آره. شاهد مال منه!
42
00:01:58,040 --> 00:02:00,841
شاهد نفسشو میده داخل
من بلند میشم
43
00:02:00,865 --> 00:02:03,240
آروم، دکمهی کتم رو میبندم
44
00:02:03,360 --> 00:02:06,748
دادگاه ساکته، پر از تنشه، منتظر منه
45
00:02:06,772 --> 00:02:08,360
عجب هیجانی داره
46
00:02:08,480 --> 00:02:09,960
خودتو خونسرد نشون بده!
47
00:02:10,080 --> 00:02:12,000
آره؟ خونسرد!
48
00:02:12,120 --> 00:02:14,800
صدا، شمرده و قاطع
باهاش بازی کن
49
00:02:14,920 --> 00:02:18,640
باهاش بازی کن، مال خودته
توی چـــــــنــــگ خودته
50
00:02:18,760 --> 00:02:20,513
باهاش بازی کن!
51
00:02:20,537 --> 00:02:22,760
کشش بده، مال خودته
52
00:02:22,880 --> 00:02:26,680
سوال و جواب از شاهد
بهترین قسمتش همینه. همهش بر اساس غریزهست
53
00:02:26,800 --> 00:02:27,893
سوال رو بپرس
54
00:02:27,917 --> 00:02:29,387
جواب رو تکرار کن
55
00:02:29,411 --> 00:02:30,880
دوباره تکرارش کن
56
00:02:31,000 --> 00:02:33,050
قیافهی شاهد رو نگاه کن
57
00:02:33,074 --> 00:02:35,640
بذار فکر کنه دارم قاطی میکنم
58
00:02:35,760 --> 00:02:38,920
که بهزحمت متوجه میشم
که چه اتفاقاتی افتاده
59
00:02:39,040 --> 00:02:43,320
یخورده صفحات رو ورق بزن
بذار فکر کنه که راهمو گم کردم
60
00:02:43,440 --> 00:02:44,667
صدای نفسها رو بشنو
61
00:02:44,691 --> 00:02:46,960
صدای پوزخندی از جایگاه دادستان میاد
62
00:02:47,080 --> 00:02:49,160
خوبه. خوبه. خیلی خوبه
63
00:02:49,280 --> 00:02:51,200
دوباره، چند تا صفحه رو ورق بزن
64
00:02:51,320 --> 00:02:54,600
موکلم با حالت معذب
توی جایگاهش تکون میخوره. خوبه
65
00:02:54,720 --> 00:02:57,560
بعد سوال رو تکرار میکنم
ببین شاهد چطور آروم میگیره
66
00:02:57,680 --> 00:02:59,160
شونههاش میرن عقب
67
00:02:59,280 --> 00:03:02,280
میگه "ظاهراً این یکی کارشو بلد نیست"
68
00:03:02,400 --> 00:03:04,280
قاضی، قیافهش عین سنگه
69
00:03:04,400 --> 00:03:06,443
ولی این قاضی قبلاً منو دیده
70
00:03:06,467 --> 00:03:07,520
امثال منو دیده
71
00:03:07,640 --> 00:03:10,800
سوال اول. سوال دوم
نشون بده که بابت جوابها نگرانی
72
00:03:10,920 --> 00:03:13,560
این بهش دلوجرأت میده
73
00:03:13,680 --> 00:03:16,080
نگاه کن، آره، شروع کرد
74
00:03:16,200 --> 00:03:20,560
بذار شاهد صحبت کنه، بیش از حد صحبت کنه
بذار "توضیح" بده. خوبه
75
00:03:20,680 --> 00:03:22,560
"ممنون بابت توضیحت، مطمئن نبودم..."
76
00:03:22,680 --> 00:03:24,660
ببین چطور چشمهاش من رو عددی حساب نمیکنه
77
00:03:24,680 --> 00:03:28,840
"حتماً این یکی تازه از دانشگاه و اینا
دراومده. چندان کارشو بلد نیست"
78
00:03:28,960 --> 00:03:32,680
اوه. همین... باعث میشه آروم بگیره
حالا دست بالا رو داره
79
00:03:32,800 --> 00:03:34,254
حالا دیگه مراقب نیست
80
00:03:34,278 --> 00:03:36,360
نمیترسه، دیگه حواسش جمع نیست
81
00:03:36,480 --> 00:03:39,400
یک حرف متناقض میزنه
82
00:03:39,520 --> 00:03:41,960
اجازه میدم برام توضیحش بده
83
00:03:42,080 --> 00:03:43,925
سر تکون میدم، دارم سر تکون میدم
84
00:03:43,949 --> 00:03:46,200
درحالیکه داره قبر خودشو عمیقتر میکنه
85
00:03:46,320 --> 00:03:49,040
میگم "خیلیخب
الان یخورده واضحتر شد، ولی..."
86
00:03:49,160 --> 00:03:52,520
خودش داوطلبانه بیشتر توضیح میده
87
00:03:52,640 --> 00:03:54,382
میبینم که دادستان
88
00:03:54,406 --> 00:03:57,440
یک انگشتش رو میذاره روی پیشونیش
89
00:03:57,560 --> 00:03:59,935
اون میدونه و منم میدونم، ولی کسی که
90
00:03:59,959 --> 00:04:02,720
داره خودشو چال میکنه، همینطور حرف میزنه
91
00:04:02,840 --> 00:04:04,232
برمیگردم، سر تکون میدم
92
00:04:04,256 --> 00:04:06,760
"آها، که اینطور، ولی چرا این اتفاق افتاد؟"
93
00:04:06,880 --> 00:04:09,030
قیافهی قاضی، بیحالته
94
00:04:09,054 --> 00:04:10,640
ولی قاضی میدونه
95
00:04:10,760 --> 00:04:14,320
حالا دیگه توی آب خون ریخته
و من اجازه میدم شاهد به شنا کردن ادامه بده
96
00:04:14,440 --> 00:04:16,426
هیچکس نمیتونه بهش کمک کنه
97
00:04:16,450 --> 00:04:18,880
و اونم مستقیم شنا میکنه توی تله
98
00:04:19,000 --> 00:04:23,080
تکیه میده
قیافهش سرشار از اعتماد به نفسه
99
00:04:23,200 --> 00:04:26,600
اجازم میده حس کنه کنترل دست خودشه
که احساس امنیت کنه
100
00:04:26,720 --> 00:04:30,720
بعد، آروم، آروم
101
00:04:30,840 --> 00:04:33,760
همینطور که نزدیک میشم دستبهسینه میشه
میچرخم، دوباره برمیگردم
102
00:04:33,880 --> 00:04:35,760
وایمیستم، چند تا صفحه رو ورق میزنم
103
00:04:35,880 --> 00:04:38,440
قاضی و بقیهی وکلا
میدونن قراره چه اتفاقی بیفته
104
00:04:38,560 --> 00:04:41,280
میدونن، و بهجای شاهد، اونا معذب میشن
105
00:04:41,400 --> 00:04:44,280
ولی عاشقشن! با اشتیاق گوش میدن
106
00:04:44,400 --> 00:04:47,360
هیئت منصفه، افرادی که توی
جایگاه تماشاچیان نشستن، روحشون هم خبر نداره
107
00:04:47,480 --> 00:04:51,040
و اون، توی جایگاه شهود، کسی که
دارم باهاش حرف میزنن، هنوز نفهمیده
108
00:04:51,160 --> 00:04:53,320
لامصب هنوزم نفهمیده!
109
00:04:53,440 --> 00:04:55,400
"و معذرت میخوام
ولی برای روشن شدن موضوع"
110
00:04:55,520 --> 00:04:58,120
"یک سوال دیگه دارم، امیدوارم مشکلی نباشه"
111
00:04:58,240 --> 00:05:00,040
"باعث میشه تمام زوایا برام روشن بشه"
112
00:05:00,160 --> 00:05:02,560
الان پشت چشم نازک کرد؟
113
00:05:02,680 --> 00:05:04,040
عالیه!
114
00:05:04,160 --> 00:05:06,800
ولی اگر نمایندهی دادستان رو نگاه میکرد
115
00:05:06,920 --> 00:05:09,800
که سرش رو انداخته پایین به سمت میز
116
00:05:09,920 --> 00:05:11,640
شاید میفهمید، شاید حس میکرد
117
00:05:11,760 --> 00:05:15,440
اگر اینقدر مطمئن و ازخودراضی نبود
حسش میکرد. خطر رو
118
00:05:15,560 --> 00:05:17,920
که قراره یه اتفاقی بیفته
119
00:05:18,040 --> 00:05:20,160
ولی نه، اوضاع بر وفق مرادشه
120
00:05:20,280 --> 00:05:22,760
فکر میکنه خودش گربهست و من موش
121
00:05:22,880 --> 00:05:24,600
حرف نداره
122
00:05:24,720 --> 00:05:27,480
نمایندهی دادستان بالا رو نگاه میکنه
123
00:05:27,600 --> 00:05:30,840
دیگه تکون نمیخورم
دیگه صفحات رو ورق نمیزنم
124
00:05:30,960 --> 00:05:32,600
مستقیم به شاهد نگاه میکنم
125
00:05:33,200 --> 00:05:35,153
سوالمو میپرسم، برای یک لحظه
126
00:05:35,177 --> 00:05:37,400
حالت عجیبی روی صورتش نقش میبنده
127
00:05:37,520 --> 00:05:41,080
یک نگاه سریع به نمایندهی دادستان میاندازه
نمایندهی دادستان نمیتونه چیزی بگه
128
00:05:41,200 --> 00:05:42,960
ولی چشمهاش!
129
00:05:43,080 --> 00:05:45,880
داره چشمغره میره، سعی میکنه بگه
130
00:05:46,000 --> 00:05:50,240
"نگو. نگو. حواستو جمع کن. توی این تله نیفت"
131
00:05:50,360 --> 00:05:54,040
و برای بار آخر برمیگردم، و بعد، بنگ!
132
00:05:54,160 --> 00:05:57,720
چهار تا سوال رو مثل گلوله شلیک میکنم
133
00:05:57,840 --> 00:06:00,040
بنگ، بنگ، بنگ، بنگ
134
00:06:00,160 --> 00:06:03,280
حالت شوک توی صورتش
تمام و کمال نابود شده
135
00:06:03,400 --> 00:06:05,480
و قیافهای که روی صورت من نقش میبنده
136
00:06:05,600 --> 00:06:07,680
تابلو بود
137
00:06:07,800 --> 00:06:10,160
احمق نفهم!
138
00:06:10,280 --> 00:06:12,320
فکر میکردی همهچی توی مشتته
139
00:06:12,440 --> 00:06:15,080
ولی میبینی که به کجا رسیدیم
ببین شاهد چطور عرق میکنه
140
00:06:15,200 --> 00:06:18,040
سکوت کامل
مردم توی جایگاه به جلو خم میشن
141
00:06:18,160 --> 00:06:20,560
"واو! چقدر کارش درسته!"
142
00:06:20,680 --> 00:06:23,320
موکل من، متهم، بهتزده شده
143
00:06:23,440 --> 00:06:25,720
چشمان من روی صورت شاهده
144
00:06:25,840 --> 00:06:28,520
حالا برای اولین بار
درستوحسابی منو میبینه
145
00:06:28,640 --> 00:06:30,360
بدجوری عصبانیه
146
00:06:30,480 --> 00:06:32,840
"لطفاً سوال رو جواب بدین، جناب بیتمن"
147
00:06:32,960 --> 00:06:36,880
سوالو رسمی میپرسم. نمایندهی دادستان
پشت میزش نشسته، سرشو انداخته پایین
148
00:06:37,000 --> 00:06:40,480
دیگه تموم شد... هم اون میدونه
هم من، هم قاضی
149
00:06:40,600 --> 00:06:43,760
قراره شاهد هم عمیقاً اینو بفهمه
150
00:06:43,880 --> 00:06:47,600
"عالیجناب، شاهد به سوال جواب نمیده"
151
00:06:47,720 --> 00:06:49,200
با محبتآمیزترین صدای ممکن
152
00:06:49,320 --> 00:06:52,200
قاضی به آقای بیتمن یادآوری میکنه
که باید سوال رو جواب بده
153
00:06:52,320 --> 00:06:55,720
"لطفاً سوال خانم وکیل رو
جواب بده، آقای بیتمن"
154
00:06:55,840 --> 00:06:58,560
نگاهی سراسر تنفر بهم میاندازه
155
00:06:58,680 --> 00:07:00,776
یه گوشه گیر افتاده. دهنش سرویسه
156
00:07:00,800 --> 00:07:02,040
سرشو انداخته پایین
157
00:07:02,160 --> 00:07:05,000
زیر لب یه چیزی میگه
"ببخشید، نشنیدم چی گفتی"
158
00:07:05,120 --> 00:07:07,559
قاضی میگه "باید توی میکروفون صحبت کنی"
159
00:07:07,583 --> 00:07:10,420
"تا توی صوت صورتجلسه ضبط بشه، آقای بیتمن"
160
00:07:10,440 --> 00:07:12,480
لبخندی محبتآمیز میزنم
161
00:07:13,720 --> 00:07:15,308
"خب یعنی آره، جناب؟"
162
00:07:15,332 --> 00:07:17,160
"پس با حرف من موافقی؟"
163
00:07:17,280 --> 00:07:18,566
قاضی صبرش تموم میشه
164
00:07:18,590 --> 00:07:21,240
شاهد داغون شده
قاضی تاکتیکهای منو بلده
165
00:07:21,360 --> 00:07:25,440
"جوابت رو گرفتی، خانم انزلر"
آره!
166
00:07:25,560 --> 00:07:29,040
آره گرفتم
"ممنونم عالیجناب، سوال دیگهای ندارم"
167
00:07:29,160 --> 00:07:31,180
قاضی میگه
"نمایندهی دادستان سوال دیگهای نداره؟"
168
00:07:31,200 --> 00:07:33,040
نماینده دادستان بلند میشه، ولی نه
169
00:07:33,160 --> 00:07:35,403
نه، فایدهای نداره که بخواد اوضاع شاهدش رو
170
00:07:35,427 --> 00:07:37,080
از این بدتر کنه. کاملاً واضحه
171
00:07:37,200 --> 00:07:38,990
شاهد از کنارم رد میشه
172
00:07:39,014 --> 00:07:42,360
یک نگاه بهم میاندازه، کاملاً بهتزدهست
173
00:07:42,480 --> 00:07:45,480
چی شد یهو؟
قضیه برای من احساسی نیست، بازیه
174
00:07:45,600 --> 00:07:49,800
بازی قانونه. باز هم میایستم، کاملاً رسمی
175
00:07:49,920 --> 00:07:53,000
میگم "پروندهای برای رسیدگی وجود نداره"
درخواست قرار رد دعوی میدم
176
00:07:53,120 --> 00:07:55,080
قاضی سریع تصمیم میگیره
177
00:07:55,200 --> 00:07:57,920
دیگه تموم شد
178
00:07:58,040 --> 00:08:00,680
قانون وکلا اینه که
نمیتونی بردت رو به رخ طرف مقابل بکشی
179
00:08:00,800 --> 00:08:03,840
هر برندهای میتونه بازندهی فردا باشه
180
00:08:03,960 --> 00:08:07,760
ما بهش نمیگیم باختن
بهش میگیم "دوم شدن"
181
00:08:07,880 --> 00:08:11,000
امروز، نمایندهی دادستان دوم شد
182
00:08:11,120 --> 00:08:14,600
پروندههام رو جمع میکنم
برای تشکر به نمایندهی دادستان سر تکون میدم
183
00:08:14,720 --> 00:08:16,680
توی چشماش نگاه نکن، غیره و غیره و غیره
184
00:08:16,800 --> 00:08:19,240
به موکلم اشاره میکنم که بلند شه و بره
185
00:08:19,360 --> 00:08:21,306
همه راه رفتنم رو نگاه میکنن
186
00:08:21,330 --> 00:08:23,680
بند کیف چرمیم از روی سینهم رد شده
187
00:08:23,800 --> 00:08:26,000
دکمهی کتم رو باز میکنم
188
00:08:26,120 --> 00:08:27,600
خرامان خرامان راه میرم
189
00:08:27,720 --> 00:08:30,228
دم در میچرخم
به قاضی احترام میذارم
190
00:08:30,252 --> 00:08:32,760
به موکلم اشاره میکنم
که اونم همینکارو بکنه
191
00:08:33,760 --> 00:08:35,860
بیرون دادگاه، دیگه آزاده
192
00:08:35,884 --> 00:08:37,280
میتونه بره خونه
193
00:08:37,400 --> 00:08:40,640
مادرش داره گریه میکنه
دستمو میگیره و میذاره روی سینهش
194
00:08:40,760 --> 00:08:42,828
از مادرها خوشم میاد. خوب میدونن
195
00:08:42,852 --> 00:08:44,920
درک میکنن. بهشون میگم "باید برم"
196
00:08:45,040 --> 00:08:47,194
"باید برای پروندهی بعدیم آماده بشم"
197
00:08:47,218 --> 00:08:49,000
"نمیخوام دیگه اینجا ببینمت"
198
00:08:49,120 --> 00:08:51,227
موکلم سر تکون میده
199
00:08:51,251 --> 00:08:52,800
باهام دست میده
200
00:08:52,920 --> 00:08:54,520
احترام
201
00:08:54,640 --> 00:08:56,040
قدرت
202
00:08:56,160 --> 00:08:58,758
امروز، برنده بودم
203
00:08:58,782 --> 00:09:00,920
امروز، اول شدم
204
00:09:03,840 --> 00:09:06,360
بیرون دادگاه، آیفونم رو روشن میکنم
205
00:09:06,480 --> 00:09:09,120
به آلیس زنگ میزنم
تا اطلاعات پرونده رو بهش بدم
206
00:09:09,240 --> 00:09:11,490
یکی دیگه برمیداره. "جولز"ـه
207
00:09:11,514 --> 00:09:13,440
ازم میپرسه چطور پیش رفت
208
00:09:13,560 --> 00:09:17,840
"برنده شدم" اونم میگه "عین همیشه"
209
00:09:17,960 --> 00:09:21,600
پروندههام رو میاندازم توی تاکسی و میرم
به سمت ایستگاه قطار. پای تلفن میخندم
210
00:09:21,720 --> 00:09:24,280
میپرم بیرون، راننده تاکسی صدام میکنه
211
00:09:24,400 --> 00:09:27,320
"من اوبر نیستم"
یادم رفت پولشو بدم. گندش بزنن!
212
00:09:27,440 --> 00:09:29,640
قطع میکنم
احساس گناه میکنم، به راننده انعام میدم
213
00:09:29,760 --> 00:09:32,228
بهش میگم عموم راننده تاکسیه
214
00:09:32,252 --> 00:09:34,720
راننده تاکسی لبخند میزنه
215
00:09:34,840 --> 00:09:36,120
ایستگاه یوستون
216
00:09:36,240 --> 00:09:38,960
سوار قطار لیورپول میشم
و بالاخره آروم میگیرم...
217
00:09:39,080 --> 00:09:40,960
آدرنالینش، هیجانش...
218
00:09:41,080 --> 00:09:42,840
یکم موسیقی گوش میدم
219
00:09:42,960 --> 00:09:47,840
تا خونهی مامان خیلی راهه، و زرق و برق
این زندگی حقوقی توی صندلیم محو میشه
220
00:09:47,960 --> 00:09:51,560
درحالیکه قطار میره به سمت
جایی که توش بزرگ شدم
221
00:09:51,680 --> 00:09:54,200
توی خیابون اصلی شهر قدم میزنم
دم مغازهی نبش خیابون وایمیستم
222
00:09:54,320 --> 00:09:58,040
نوشیدنی مورد علاقهی مامانمو میگیرم
یه بطری بزرگ فانتا
223
00:09:58,160 --> 00:10:00,760
فروشنده منو یادش میاد
224
00:10:00,880 --> 00:10:03,880
در مورد این صحبت میکنیم
که کسبوکارش خوابیده
225
00:10:04,000 --> 00:10:06,520
بخاطر مغازهی تسکو اکسپرس که نبش خیابون زدن
226
00:10:06,640 --> 00:10:09,400
وقتی میرسم مامان توی آشپزخونهست
227
00:10:09,520 --> 00:10:12,960
داداش کوچیکم، "میک!"، صدامو نمیشنوه
داره پلیاستیشن بازی میکنه
228
00:10:13,080 --> 00:10:15,840
برادر بزرگم، جانی، توی تخته
"مامان؟"
229
00:10:15,960 --> 00:10:18,680
"دیشب تا دیروقت بیرون بوده"
دوباره
230
00:10:18,800 --> 00:10:21,200
تلوزیون روشنه و اخبار صداش تا آخر بلنده
231
00:10:21,320 --> 00:10:22,800
وای ببین چی شده
232
00:10:22,920 --> 00:10:26,440
یه خانوادهی فقیر
زیادی یارانه گرفتن
233
00:10:26,560 --> 00:10:31,040
مامانم یه سیگار روشن میکنه
بهم میگه فانتا رژیمی نیست
234
00:10:31,160 --> 00:10:32,560
گند زدم!
235
00:10:33,400 --> 00:10:35,760
ازم میخواد سبزیجات رو خرد کنم
236
00:10:35,880 --> 00:10:38,025
تمام روز دفترها رو تمیز میکرده
237
00:10:38,049 --> 00:10:40,520
مثل اون دفترهایی که من توش کار میکنم
238
00:10:41,240 --> 00:10:42,800
خرد میکنم. خرد میکنم
239
00:10:44,000 --> 00:10:45,400
خرد میکنم
240
00:10:46,000 --> 00:10:48,720
خرد میکنم
"امروز توی یه پرونده برنده شدم"
241
00:10:48,840 --> 00:10:52,520
"عه، پس خلافکارهای بیشتری رو
فرستادی توی خیابونهامون، آره؟"
242
00:10:52,640 --> 00:10:54,680
اصلاً فایدهای نداره بخوام جوابشو بدم!
243
00:10:54,800 --> 00:10:57,120
میره توی اتاقش، برمیگرده
244
00:10:57,240 --> 00:11:02,240
یه لباس صورتی براق
صددرصد پلیاستری بهم میده
245
00:11:02,360 --> 00:11:06,720
"دیدم تخفیف خورده بود، شبیه لباسهایی
بنظر میاد که وکیلها میپوشن"
246
00:11:06,840 --> 00:11:08,800
آخه کجاش شبیهه!
247
00:11:08,920 --> 00:11:12,280
ولی مادرم اینجوری بهم میگه
که بهم افتخار میکنه
248
00:11:12,400 --> 00:11:14,440
دودل شده. "ازش خوشت میاد؟"
249
00:11:14,560 --> 00:11:16,440
"عاشقشم، مامان"
250
00:11:16,560 --> 00:11:21,960
دست از خرد کردن برمیدارم. بخاطرش
همونجا توی آشپزخونه میپوشمش
251
00:11:22,080 --> 00:11:24,280
"داداشت، دیشب دعواش شده"
252
00:11:24,400 --> 00:11:25,960
"چی؟ دوباره!"
253
00:11:26,080 --> 00:11:27,736
وقتی بغلش میکنم، حس میکنم
254
00:11:27,760 --> 00:11:30,360
یخورده بدنشو سفت میگیره. میره عقب
255
00:11:30,480 --> 00:11:32,760
"مامان، باید تمام وقت کار کنه"
256
00:11:32,880 --> 00:11:36,640
"نه، باید خرجشو بده
نه اینکه تمام شب مشغول مشروب و مهمونی باشه"
257
00:11:36,760 --> 00:11:38,880
"مامان، لعنتی مایهی سرافکندگیه"
258
00:11:39,000 --> 00:11:41,168
میچرخم، جانی اونجاست، داداشم
259
00:11:41,192 --> 00:11:43,360
دقیقاً توی چهارچوب در وایساده
260
00:11:43,480 --> 00:11:45,356
صورتش درب و داغون شده
261
00:11:45,380 --> 00:11:48,200
بالای ابروش یه عالمه خون خشک شده
262
00:11:48,320 --> 00:11:51,080
منفجر میشه
آب دهنش تقریباً میریزه روی من
263
00:11:51,200 --> 00:11:57,040
"خانم وکیل باکلاس کوفتی
با این لباس صورتی باکلاس کوفتیت، ها؟"
264
00:11:57,160 --> 00:11:59,320
جانی به سمتم حملهور میشه
مامان جیغ میزنه
265
00:11:59,440 --> 00:12:02,320
میکی پای پلیاستیشن هیچی نمیشنوه
266
00:12:02,440 --> 00:12:06,000
"بیا، بیا دیگه، منو بزن
نشونم بده چه مرد گندهای هستی"
267
00:12:06,120 --> 00:12:08,080
و باز دعواهامون شروع میشه
268
00:12:10,000 --> 00:12:12,240
منو نمیزنه، هیچوقت منو نزده
269
00:12:12,360 --> 00:12:16,560
احساس گناه میکنم که این حرفو زدم
آخه... میخوام بهتر از این باشه
270
00:12:17,360 --> 00:12:19,880
همچین آدمی نباشه
که پیشونیش اینجوری خونین و مالینه
271
00:12:20,000 --> 00:12:22,280
و وقتی حرف میزنه
بوی مشروب دیشب از دهنش میزنه بیرون
272
00:12:22,400 --> 00:12:25,189
این مرد، این... زمانی بهترین دوستم بود
273
00:12:25,213 --> 00:12:27,660
همهکاری رو با من انجام میداد
274
00:12:27,680 --> 00:12:29,445
جانی میزنه توی دیوار
275
00:12:29,469 --> 00:12:31,440
قطعات سبزیجات میپاشه همهجا
276
00:12:31,560 --> 00:12:33,120
ول میکنم و میرم
277
00:12:33,240 --> 00:12:37,880
و آخرین چیزی که میبینم مادرمه که
روی زمینه و داره سعی میکنه جمعشون کنه
278
00:12:38,000 --> 00:12:39,838
قطعات هویج و براکلی
279
00:12:39,862 --> 00:12:42,480
زانو زده و جمع میکنه
280
00:12:44,040 --> 00:12:45,561
اولین روز
281
00:12:45,585 --> 00:12:47,720
دانشکدهی حقوق
282
00:12:47,840 --> 00:12:50,080
کمبریج! آره
283
00:12:50,200 --> 00:12:54,560
دویست قیافه
هرکدوم با بالاترین نمره
284
00:12:54,680 --> 00:12:58,320
همهمون، تمام نمرههامون تقریباً 20 بوده
285
00:12:58,920 --> 00:13:03,720
میدونین، تمام تابستون، همه جوری
نگاهمون میکردن که انگار خیلی "خاص" هستیم
286
00:13:03,840 --> 00:13:06,700
دیگه سال آخریهای دبیرستان
با صورتهای پر از جوش نیستیم
287
00:13:06,720 --> 00:13:09,780
حالا، کسی هستیم
که باید نشست و تماشاش کرد
288
00:13:09,800 --> 00:13:13,560
جامعه بهمون میگه
که دانشکدهی حقوق یعنی آدم مهمی هستی
289
00:13:13,680 --> 00:13:16,387
ظاهراً همه باورش میکنن، بجز من
290
00:13:16,411 --> 00:13:18,680
من هنوزم دارم تظاهر میکنم
291
00:13:19,600 --> 00:13:23,040
برای جلسهی معارفه توی صندلیهامون میشینیم
به اطراف نگاه میکنم
292
00:13:23,160 --> 00:13:25,400
مخفیانه وحشت دارم
که شاید همهش شانسی بوده
293
00:13:25,560 --> 00:13:28,480
که الانه که یکی
از در سالن معارفه بیاد داخل
294
00:13:28,600 --> 00:13:30,300
اسممو صدا کنه و بگه
295
00:13:30,324 --> 00:13:32,880
"یه اشتباه وحشتناک پیش اومده"
296
00:13:33,760 --> 00:13:35,680
ولی محو جو جلسه میشم
297
00:13:35,800 --> 00:13:38,581
مدیر بلند میشه، و بهمون میگه
298
00:13:38,605 --> 00:13:41,000
"شما گل سرسبد جامعهاید"
299
00:13:41,120 --> 00:13:42,608
واقعاً همچین حرفی زدا
300
00:13:42,632 --> 00:13:44,120
خب، ما هم کیف کردیم
301
00:13:44,240 --> 00:13:47,440
بهترین دانشکدهی حقوق، بهترین شهر
بهترین نمرات، بهترین افراد
302
00:13:47,560 --> 00:13:48,920
خوشمون میاد همچین حرفایی بشنویم
303
00:13:49,040 --> 00:13:52,120
"شما کسایی خواهید بود
که کشور رو تغییر میدن"
304
00:13:52,240 --> 00:13:54,160
بعد مثل یه وکیل، مکث میکنه
305
00:13:54,280 --> 00:13:57,040
"ولی به نفر سمت چپتون نگاه کنین"
306
00:13:57,160 --> 00:13:59,280
نگاه میکنیم
من، خجالت میکشم
307
00:13:59,400 --> 00:14:03,080
پسری که سمت چپ منه
لامصب خیلی خوشگله!
308
00:14:03,200 --> 00:14:07,320
و با اعتماد به نفسه، مشخصه
که از یه مدرسهی گرونقیمت اومده، آره
309
00:14:07,440 --> 00:14:10,480
خودش میدونه که قراره کسی باشه
که کشور رو تغییر میده
310
00:14:10,600 --> 00:14:12,524
به همدیگه سر تکون میدیم
311
00:14:12,548 --> 00:14:15,520
لباسم رو نگاه میکنه، یهو وا میرم...
312
00:14:15,640 --> 00:14:18,280
مشخصه که من اهل اونجایی
که اون ازش اومده نیستم
313
00:14:18,400 --> 00:14:20,720
"حالا به نفر سمت راستتون نگاه کنین"
314
00:14:20,840 --> 00:14:25,200
دختر سمت راستم مدل مویی داره
که داد میزنه "مدرسهی خصوصی"
315
00:14:25,320 --> 00:14:30,400
من واکنشی نشون نمیدم، ولی اون یه لبخند گرم
بهم میزنه و بعد یه ادای بامزه درمیاره
316
00:14:30,520 --> 00:14:33,640
یه صدای کوچیک از دهنم میزنه بیرون
خنده بود
317
00:14:33,760 --> 00:14:39,120
"به من نگاه کنید و اینو بشنوید
یکی از شما سه تا موفق نمیشه"
318
00:14:39,240 --> 00:14:43,560
"بله. یکی از شما سه تا رد میشه
اشتباه نکنین"
319
00:14:43,680 --> 00:14:46,280
"همهتون رقیب همدیگهاین"
320
00:14:46,400 --> 00:14:47,837
"با همدیگه دوست نیستین"
321
00:14:47,861 --> 00:14:49,600
"دارین با هم رقابت میکنین"
322
00:14:49,720 --> 00:14:51,760
"بازی از همین الان شروع میشه"
323
00:14:51,880 --> 00:14:54,320
نمیتونم به هیچکدومشون نگاه کنم
324
00:14:54,440 --> 00:14:56,920
اولی قبوله، دومی قبوله، سومی رد میشه
325
00:14:57,040 --> 00:14:59,600
اون دو تا، فکر میکنن قراره من رد بشم
326
00:14:59,720 --> 00:15:03,520
آره. آره، اونی که موفق نمیشه منم
چون مشخصه که جام اینجا نیست
327
00:15:03,640 --> 00:15:04,960
از دستشون عصبانی میشم
328
00:15:05,080 --> 00:15:07,668
دختره شروع میکنه
به تایپ کردن توی گوشیش
329
00:15:07,692 --> 00:15:08,880
یه گوشی گرونقیمت
330
00:15:09,000 --> 00:15:11,600
اوه، مشخصه که دیگه با هم حرف نمیزنیم، آره
331
00:15:11,720 --> 00:15:15,040
قراره یه وکیل رتبهیک بشه
و اسم من یادش نمیمونه. اشکال نداره
332
00:15:15,160 --> 00:15:17,840
"از بین اونایی که به آزمون وکالت میرسن"
333
00:15:17,960 --> 00:15:20,320
"از هر ده نفر فقط یکی کارآموزی قبول میشه"
334
00:15:20,440 --> 00:15:23,000
"از قبول شدهها
فقط پنجتاشون ممکنه وکیل بشن"
335
00:15:23,120 --> 00:15:26,880
"و هر دهه فقط یکی
شانس اینو داره که قاضی بشه"
336
00:15:27,000 --> 00:15:29,880
به پسر سمت راستم نگاه میکنم
"بندیکت"
337
00:15:30,000 --> 00:15:32,560
بایدم اسمش بندیکت باشه
338
00:15:32,680 --> 00:15:35,360
یه نگاه بهم میاندازه
از همین الانشم منو عددی حساب نمیکنه
339
00:15:35,480 --> 00:15:37,320
کون لقت بابا!
340
00:15:37,440 --> 00:15:39,600
مدیر ایستاده، از قانون حرف میزنه
341
00:15:39,720 --> 00:15:43,840
"هرگز فرض نکنین که کسی داره
حقیقت رو میگه، حتی خودتون"
342
00:15:43,960 --> 00:15:45,661
"حقیقت واقعی وجود نداره"
343
00:15:45,685 --> 00:15:47,600
"فقط حقیقت حقوقی وجود داره"
344
00:15:47,720 --> 00:15:49,708
"به غریزهی درونیتون اعتماد نکنین"
345
00:15:49,732 --> 00:15:51,720
"به غریزهی حقوقیتون اعتماد کنین"
346
00:15:51,840 --> 00:15:55,600
"اگر فکر کنین که میدونین
قراره چه اتفاقی بیفته، اشتباه میکنین"
347
00:15:55,720 --> 00:15:57,880
"شما بهترین بهترینهایین"
348
00:15:58,000 --> 00:16:00,488
"برای مهمترین
مبارزهی زندگیتون آماده بشین"
349
00:16:00,512 --> 00:16:03,000
"چون دانشکدهی حقوق تازه شروع کاره"
350
00:16:03,120 --> 00:16:04,403
پسر سمت چپم، بندیکت
351
00:16:04,427 --> 00:16:07,200
همونطور که پیشبینی میکردم مدرکشو میگیره
352
00:16:07,320 --> 00:16:09,720
دختر سمت راستم، میا
353
00:16:09,840 --> 00:16:11,948
بعد از سال اول انصراف میده
354
00:16:11,972 --> 00:16:14,080
تا بره دانشکدهی بازیگری
355
00:16:14,200 --> 00:16:16,117
ولی قبل از اینکه بره
356
00:16:16,141 --> 00:16:19,600
میا بهترین دوستم میشه... تا آخر عمرم
357
00:16:19,720 --> 00:16:21,200
آره!
358
00:16:21,320 --> 00:16:23,480
غریزهها ممکنه اشتباه کنن
359
00:16:23,600 --> 00:16:26,520
هرگز فرض نکنین
که دارین حقیقتو به خودتون میگین
360
00:16:26,640 --> 00:16:29,701
به چیزی که فکر میکنین میدونین
اعتماد نکنین
361
00:16:29,725 --> 00:16:32,300
این، این زندگی نیست، قانونه
362
00:16:32,800 --> 00:16:36,040
سه جملهی مهم دیگه میگه
و برمیگردم دفتر
363
00:16:36,160 --> 00:16:39,680
وقتی میرسم به اتاقم، میرم سراغ
شواهد پروندهی بزرگی که فردا دارم
364
00:16:39,800 --> 00:16:42,177
پروندهی پیچیدهایه
365
00:16:42,201 --> 00:16:44,200
ولی بر وفق مراده
366
00:16:44,320 --> 00:16:46,080
این هفته، هفتهی طولانیای بوده
367
00:16:46,200 --> 00:16:48,840
میریم مشروبفروشی!
368
00:16:48,960 --> 00:16:51,080
یه گروه از دانشکدهی حقوق اونجاست
369
00:16:51,200 --> 00:16:55,840
اونا از دفتر من هستن، آلیس، جولین، آدام؟
عه، اون هیچوقت بیرون نمیاد
370
00:16:55,960 --> 00:16:57,600
همهمون اونجاییم
371
00:16:57,720 --> 00:17:01,120
یه عالمه بطری پروسکو و...
372
00:17:02,200 --> 00:17:03,880
چهار تا شات تکیلا میخوریم
373
00:17:04,000 --> 00:17:05,720
هرکدوممون
374
00:17:05,840 --> 00:17:09,480
دست جولین درحالیکه باهام حرف میزنه
پشت کمرم میمونه
375
00:17:09,600 --> 00:17:12,800
"همه پاشین! قراره برقصیم!"
376
00:17:12,920 --> 00:17:15,280
کتها رو میاندازیم پشت صندلیها
377
00:17:15,400 --> 00:17:17,480
پر از سروصداست. بیرون سیگار میکشم
378
00:17:17,600 --> 00:17:20,200
ساعت 1 صبح، هنوزم داریم میرقصیم
379
00:17:20,320 --> 00:17:22,480
دست جولین بالای باسن منه
380
00:17:22,600 --> 00:17:25,200
داره بهم میگه یه پروندهی...
381
00:17:25,320 --> 00:17:29,360
تجدیدنظر گندهی موادمخدر رو
برنده شده، فوق العادهست!
382
00:17:29,480 --> 00:17:32,320
میگه توی تجدیدنظر پروندهی "گرو"
حسابی قوانین رو دور زده
383
00:17:32,440 --> 00:17:34,000
اوه، دارم میرقصم...
384
00:17:34,120 --> 00:17:37,360
دارم حسابی سکسی میرقصم!
385
00:17:37,480 --> 00:17:39,440
بیخیال همهچی میشم!
386
00:17:39,560 --> 00:17:41,360
چی؟
387
00:17:41,480 --> 00:17:43,640
"اوه، وکلای کیفری، آره"
388
00:17:43,760 --> 00:17:45,272
"ما به قانون باور داریم"
389
00:17:45,296 --> 00:17:46,600
"به سیستم باور داریم"
390
00:17:46,720 --> 00:17:49,120
جولز داره با چشماش منو میخوره
391
00:17:49,240 --> 00:17:52,160
"ما باور داریم
که انسان تا اثبات گناهکاریش، بیگناهه"
392
00:17:52,280 --> 00:17:54,920
"نه، نه، فقط تکهکلام نیست"
393
00:17:55,040 --> 00:17:58,120
"پایه و اساس متمدن نگه داشتن یک جامعهست"
394
00:17:58,240 --> 00:18:01,039
آهنگ کاری کرده
جولز حسابی بهم نزدیک بشه
395
00:18:01,063 --> 00:18:02,160
داره خوشم میاد
396
00:18:02,280 --> 00:18:03,373
"نمایندههای دادستان"
397
00:18:03,397 --> 00:18:04,700
"شما با پلیس کار میکنین"
398
00:18:04,720 --> 00:18:07,120
"نه، نه، نه
میگین برای عدالت میجنگین"
399
00:18:07,240 --> 00:18:10,680
"شماها، شما برای زندانی کردن میجنگین"
400
00:18:10,800 --> 00:18:14,560
"وکیل مدافع هدفش دفاع از حقوق بشره. آره!"
401
00:18:14,680 --> 00:18:16,320
"حقوق بشر!"
402
00:18:16,440 --> 00:18:17,590
"حق بیگناه بودن"
403
00:18:17,614 --> 00:18:19,540
"مگر اینکه شک معقول وجود داشته باشه"
404
00:18:19,560 --> 00:18:21,732
دستمو میذارم روی کمر جولز
405
00:18:21,756 --> 00:18:22,920
بهش نزدیک میشم
406
00:18:23,040 --> 00:18:25,507
"آزادی شما، زندگی شما توی دستان ماست"
407
00:18:25,531 --> 00:18:27,240
موهامو میاندازم اونطرف
408
00:18:27,360 --> 00:18:29,760
"بهترین بهترینها رو میخواین، مگه نه؟"
409
00:18:29,880 --> 00:18:31,369
"باهوشترین رو میخواین"
410
00:18:31,393 --> 00:18:33,320
"زیرکترین ذهنها رو میخواین"
411
00:18:33,440 --> 00:18:35,600
میزنم روی دست جولز
که داره اینور اونور میره
412
00:18:35,720 --> 00:18:37,880
"هی، هی، همه دارن نگاه میکنن!"
413
00:18:38,000 --> 00:18:40,957
"کسایی... کسایی که از قبل
در موردت قضاوت نمیکنن"
414
00:18:40,981 --> 00:18:43,320
"که به سیستم اعتماد دارن، اونا ماییم"
415
00:18:43,440 --> 00:18:45,760
جولز داره گردنم رو میبوسه، حس خوبی داره
416
00:18:45,880 --> 00:18:48,320
آلیس یه نگاهی بهم میکنه
پشتچشم نازک میکنه
417
00:18:48,440 --> 00:18:50,968
"وظیفهمون اینه که
توی پرونده ایراد پیدا کنیم"
418
00:18:50,992 --> 00:18:53,520
"اجازه ندیم پلیس فاسد بشه
از جامعه محافظت کنیم"
419
00:18:53,640 --> 00:18:56,000
آلیس میدونه با جولز نمیرم خونه
420
00:18:56,120 --> 00:18:58,480
باید برای پروندهی مهم فردام آماده باشم
421
00:18:58,600 --> 00:19:00,080
گندش بزنن!
422
00:19:00,200 --> 00:19:01,968
جولز رو از خودم جدا میکنم
423
00:19:01,992 --> 00:19:03,280
یه تاکسی خبر میکنم
424
00:19:03,304 --> 00:19:05,040
یه بوس برای آلیس میفرستم
425
00:19:05,160 --> 00:19:06,371
کتم رو برمیدارم
426
00:19:06,395 --> 00:19:09,440
و تلوتلو خوران از مشروبفروشی میرم بیرون
427
00:19:09,560 --> 00:19:13,680
تا 8 و نیم صبح، بعد از دو تا لاتهی سویا...
428
00:19:13,800 --> 00:19:17,640
برگشتم دفتر!
429
00:19:17,760 --> 00:19:21,440
جولین بهم لبخند میزنه
430
00:19:22,080 --> 00:19:24,480
زودتر از من رسیده. من...
431
00:19:24,600 --> 00:19:28,360
بیخبر میرم توی دفتر آلیس
یه لیوان چای سبز برام میریزه
432
00:19:28,480 --> 00:19:31,120
اوه!
433
00:19:31,240 --> 00:19:33,560
ازم میپرسه دارم روی چی کار میکنم
434
00:19:33,680 --> 00:19:36,320
"خب، برای دوشنبه یه پروندهی دزدی دارم"
435
00:19:36,440 --> 00:19:39,120
"ولی دو تا پروندهی تعرض جنسی
برای هفتهی بعد دارم"
436
00:19:39,240 --> 00:19:41,400
میگه "همم، سخته"
437
00:19:41,520 --> 00:19:42,640
"تبرئهشون میکنم"
438
00:19:42,760 --> 00:19:44,268
"یکیشون بابت افغانستان پیتیاسدی داره"
439
00:19:44,292 --> 00:19:45,800
"پس اگر محکوم بشه، دست به دامن اون میشم"
440
00:19:45,920 --> 00:19:48,080
"که یه موقع نره هلفدونی"
یعنی نره زندان
441
00:19:48,200 --> 00:19:51,600
"پروندههای آزار جنسی زیادی داریا"
442
00:19:51,720 --> 00:19:53,423
"قانون صف تاکسیه" سر تکون میده
443
00:19:53,447 --> 00:19:55,360
"من انتخابشون نمیکنم
اونا منو انتخاب میکنن"
444
00:19:55,480 --> 00:19:57,715
قانون میگه اگر وقتتون خالیه و پروندهای که
445
00:19:57,739 --> 00:19:59,600
در تخصص حقوقی شماست گیرتون بیاد...
446
00:19:59,720 --> 00:20:02,960
که برای من، حقوق کیفریه... باید قبولش کنی
447
00:20:03,080 --> 00:20:06,760
مثل توی فرودگاهه. تاکسیها نمیتونن
انتخاب کنن که میخوان کی رو برسونن
448
00:20:06,880 --> 00:20:09,400
هرچی گیرشون اومد، گیرشون میاد
برای همین بهش میگن قانون صف تاکسی
449
00:20:09,520 --> 00:20:11,628
"فکر نمیکنی دارن از تو استفاده میکنن"
450
00:20:11,652 --> 00:20:13,760
"چون تو زنی و اینطوری بنظر بهتر میاد؟"
451
00:20:13,880 --> 00:20:15,760
"خب که چی؟ صف تاکسی صف تاکسیه"
452
00:20:15,880 --> 00:20:19,800
"آخه... بنظرم وکلا
همیشه پشت قانون قایم میشن، همین"
453
00:20:19,920 --> 00:20:22,200
"نه، ما از قوانین تبعیت میکنیم"
454
00:20:22,320 --> 00:20:25,471
آلیس، توی چهار دادگاه آخرش دوم شده
455
00:20:25,495 --> 00:20:27,400
خب؟ اصلاً خوب نیست!
456
00:20:27,520 --> 00:20:28,930
بهش میگم میتونم این هفته چند تا
457
00:20:28,954 --> 00:20:30,720
پروندهی کوچیک بهش بدم. زیادی سرم شلوغه
458
00:20:30,840 --> 00:20:34,080
سر تکون میده
خیلی بابت کار اضطراب داره
459
00:20:34,200 --> 00:20:35,708
دلم نمیخواد جای اون باشم
460
00:20:35,732 --> 00:20:37,240
میدونین تکهکلام وکلا چیه؟
461
00:20:37,360 --> 00:20:40,400
"ارزشت همیشه بر اساس
آخرین دادگاهت سنجیده میشه"
462
00:20:40,520 --> 00:20:42,520
آدام و جولز صدام میکنن
463
00:20:42,640 --> 00:20:45,560
"توی یه پروندهی پیچیده
به همفکریت احتیاج داریم"
464
00:20:45,680 --> 00:20:48,760
ماههاست که توی هیچ پروندهای نباختم
465
00:20:48,880 --> 00:20:50,760
حس خوبی داره
466
00:20:50,880 --> 00:20:55,760
آدام و من برای ناهار
میریم ساندویچفروشی "پرت" اون اطراف
467
00:20:55,880 --> 00:20:59,280
با وکلای شرکتها توی صف هستیم
468
00:20:59,400 --> 00:21:03,240
مشاورهای حقوقی
که تخصصشون حقوق شرکتهاست
469
00:21:04,600 --> 00:21:06,685
کتوشلوارهای ایتالیایی، ایول
470
00:21:06,709 --> 00:21:08,360
با کراواتهای خیلی قشنگ
471
00:21:08,480 --> 00:21:11,480
زنهایی که پیرهنهای ابریشمی پوشیدن
پنج نفرن
472
00:21:11,600 --> 00:21:13,960
اونا با ما فرق میکنن. اونا...
473
00:21:14,080 --> 00:21:16,713
همهشون با شرکتها قرارداد بستن
474
00:21:16,737 --> 00:21:17,920
چه خستهکننده!
475
00:21:18,040 --> 00:21:20,000
میدونین، از نظر اونا وکلای مدافع، مغرورن
476
00:21:20,120 --> 00:21:22,560
آره، خب، شاید یخورده باشیم
477
00:21:24,120 --> 00:21:26,887
آدام داره در مورد
یه فارغالتحصیل حقوق صحبت میکنه
478
00:21:26,911 --> 00:21:28,600
که میخواد بیاد کنارش کار کنه
479
00:21:28,720 --> 00:21:31,680
در مورد کارآموزهای سابقی
که توی دفتر داشتیم میگیم و میخندیم
480
00:21:31,800 --> 00:21:33,011
در مورد سوفی بهش میگم
481
00:21:33,035 --> 00:21:35,344
"جوون بود، تازه وارد حقوق کیفری شده بود"
482
00:21:35,368 --> 00:21:36,500
تاحدودی یادش میاد
483
00:21:36,520 --> 00:21:38,680
داشتم توی جلسه با یه موکل
روش نظارت میکردم
484
00:21:38,800 --> 00:21:41,240
موکل میگه میخواد ادعای بیگناهی کنه
485
00:21:41,360 --> 00:21:44,040
و سوفی بهش میگه
نه، بخدا راست میگم، بهش میگه
486
00:21:44,160 --> 00:21:45,768
"ولی راستشو به من بگو"
487
00:21:45,792 --> 00:21:47,400
"اینکارو کردی یا نه؟"
488
00:21:47,520 --> 00:21:49,520
آدام سرشو تکون میده
من میپرم وسط، میدونی
489
00:21:49,640 --> 00:21:51,960
"یه لحظه وایسا، سوفی"
میبرمش یه گوشه
490
00:21:52,080 --> 00:21:54,840
"چه غلطی داری میکنی؟"
اونم میگه "چیه مگه؟ چیه مگه؟"
491
00:21:54,960 --> 00:21:57,600
بهش میگم
"میگه میخواد ادعای بیگناهی کنه"
492
00:21:57,720 --> 00:21:59,276
"اگر الان بهت بگه انجامش داده چی؟"
493
00:21:59,300 --> 00:22:01,640
"حرفایی که میتونی
توی دادگاه بزنی رو محدود میکنه"
494
00:22:01,760 --> 00:22:04,303
اونم میگه "خب که چی؟" اصلاً حالیش نیست
495
00:22:04,327 --> 00:22:06,400
آدام با شوخی میزنه توی سر خودش
496
00:22:06,520 --> 00:22:08,880
"داری روی یه مرز اخلاقی راه میری، سوفی"
497
00:22:09,000 --> 00:22:10,868
"حق نداری ازش بپرسی انجامش داده یا نه"
498
00:22:10,892 --> 00:22:12,760
"هرچی گفت رو قبول میکنی، همین و بس"
499
00:22:12,880 --> 00:22:15,200
"اگر پروندهش قابل دفاع باشه
ازش دفاع میکنی. ختم کلام"
500
00:22:15,320 --> 00:22:16,364
"خدا که نیستی!"
501
00:22:16,388 --> 00:22:18,840
"نمیتونی تصمیم بگیری یا قضاوت کنی"
502
00:22:18,960 --> 00:22:20,098
آدام داره میخنده
503
00:22:20,122 --> 00:22:22,680
"بهم گفت... نه، بخدا دقیقاً همینو گفت"
504
00:22:22,800 --> 00:22:24,914
"ولی اگر انجامش داده باشه چی؟"
505
00:22:24,938 --> 00:22:26,840
"بازم مجبورم ازش دفاع کنم؟"
506
00:22:26,960 --> 00:22:29,200
آدام ساندویچش رو گاز میزنه
"عذرخواهی کرد؟"
507
00:22:29,320 --> 00:22:30,441
"شوخیت گرفته؟"
508
00:22:30,465 --> 00:22:32,720
"رفت، و دیگه هیچوقت برنگشت"
509
00:22:32,840 --> 00:22:35,280
جفتمون میخندیم
510
00:22:35,760 --> 00:22:37,720
من و آدام، توی رایگیری
511
00:22:37,840 --> 00:22:41,600
بهترین وکلای ارشد/تازهکار
کیفری دفتر انتخاب شدیم
512
00:22:41,720 --> 00:22:43,866
خب، میدونین، باید اعتراف کنم
513
00:22:43,890 --> 00:22:44,920
آدام حرف نداره
514
00:22:45,040 --> 00:22:46,244
همه میدونن
515
00:22:46,268 --> 00:22:48,800
آدم خوبی هم هست. باهوشه
516
00:22:48,920 --> 00:22:50,960
و آدام خیلی باادبانه از شاهد سوال میپرسه
517
00:22:51,080 --> 00:22:54,040
مثلاً، وقتی از یه قربانی
تعرض جنسی سوال میپرسه
518
00:22:54,160 --> 00:22:56,941
یه قربانی ادعایی، کمکم کاری میکنه
519
00:22:56,965 --> 00:22:58,760
که فکر کنن طرف اوناست
520
00:22:58,880 --> 00:23:01,057
هیچوقت نمیره ضربهی آخرو بهشون بزنه
521
00:23:01,081 --> 00:23:03,000
فقط با همدردی آرومشون میکنه
522
00:23:03,120 --> 00:23:05,360
و بعد جوابهاشون رو تجزیه و تحلیل میکنه
523
00:23:05,480 --> 00:23:08,360
دیدگاهش اینه که
نیازی به ایجاد درد و رنج نیست
524
00:23:08,480 --> 00:23:10,677
معمولاً حرفاشون خیلی غیرمستنده
525
00:23:10,701 --> 00:23:11,720
و قانون قانونه
526
00:23:11,840 --> 00:23:13,198
نباید هیچ شکی باشه
527
00:23:13,222 --> 00:23:15,060
و هدف پیدا کردن اون شکه
528
00:23:15,080 --> 00:23:17,491
صحبت کردن با آدام بهم کمک میکنه
529
00:23:17,515 --> 00:23:19,320
باعث میشه وکیل بهتری بشم
530
00:23:19,440 --> 00:23:22,240
فاصلهت رو با پرونده حفظ کن
طرف کسی رو نگیر
531
00:23:22,360 --> 00:23:25,140
بر اساس قانون بسنجش. بسنجش. بسنجش
532
00:23:25,160 --> 00:23:28,400
و اگر یه جای داستان ایراد داشت
اونموقع بیانشون کن
533
00:23:28,520 --> 00:23:32,320
چون موضوع فقط پروندهی تو نیست
پای قانون وسطه
534
00:23:32,440 --> 00:23:35,120
و قانون، برای حفاظت از همه بوجود اومده
535
00:23:35,240 --> 00:23:38,040
که از شاکیها محافظت کنه
که از متهمها محافظت کنه
536
00:23:38,160 --> 00:23:40,293
از پلیسهایی محافظت کنه
که سمبلکاری نمیکنن
537
00:23:40,317 --> 00:23:42,400
که پلیسهایی که سمبلکاری میکنن افشا بشن
538
00:23:42,520 --> 00:23:44,920
نمیتونیم از قبل کسی رو قضاوت کنیم
539
00:23:45,040 --> 00:23:47,680
خیلیخب، خیلیخب
اگر چند تا آدم گناهکار قسر در برن
540
00:23:47,800 --> 00:23:50,231
بخاطر اینه که پلیس و نمایندهی دادستان
541
00:23:50,255 --> 00:23:51,960
کارشون رو خوب انجام ندادن
542
00:23:52,080 --> 00:23:54,440
فرآیند دادرسی منصفانه، مهمترین چیزه
543
00:23:54,560 --> 00:23:56,764
ولی همیشه اون سوال هست
544
00:23:56,788 --> 00:24:00,000
که توی هر مهمونی شام پرسیده میشه
545
00:24:00,120 --> 00:24:02,597
"چطور از کسی دفاع میکنی"
546
00:24:02,621 --> 00:24:04,800
"که میدونی گناهکاره؟"
547
00:24:04,920 --> 00:24:07,200
ولی کار یه وکیل اونقدرام جدی نیست
548
00:24:07,320 --> 00:24:10,452
نه، کارش این نیست که بدونه
549
00:24:10,476 --> 00:24:12,640
کارش اینه که ندونه
550
00:24:14,200 --> 00:24:17,080
تنها راهی که سیستم جواب میده
اینه که همهمون وظیفهمون رو انجام بدیم
551
00:24:17,200 --> 00:24:18,340
وظیفهی من دفاعه
552
00:24:18,364 --> 00:24:20,800
نمایندهی دادستان، حقخواهی میکنه
553
00:24:20,920 --> 00:24:22,321
هرکدوم داستانی میگیم
554
00:24:22,345 --> 00:24:24,340
و هیئت منصفه تصمیم میگیره
555
00:24:24,364 --> 00:24:26,360
که کدوم داستان رو باور میکنن
556
00:24:26,480 --> 00:24:28,760
اونا مسئولیت رو به گردن میگیرن
557
00:24:28,880 --> 00:24:32,480
یک وکیل خوب فقط بهترین نسخه
از داستان موکلش رو تعریف میکنه
558
00:24:32,600 --> 00:24:35,039
نه بیشتر. نه هیچ چیز دیگهای
559
00:24:35,063 --> 00:24:37,840
فقط یه داستانگوییم، یه ضبط صوت
560
00:24:37,960 --> 00:24:40,520
هرگز قضاوت نکن، هیچوقت قضاوت نکن
هیچوقت تصمیم نگیر!
561
00:24:40,640 --> 00:24:43,560
به محض اینکه اینکارو کردی، دهنت سرویسه!
562
00:24:43,680 --> 00:24:44,978
میبازی
563
00:24:45,002 --> 00:24:47,200
خب، راهتو میبازی
564
00:24:47,880 --> 00:24:51,760
من و جولین، شب پشت شب
تا نیمههای شب کار میکنیم
565
00:24:51,880 --> 00:24:54,360
جفتمون تا هفتهها وقت سرخاروندن نداریم
566
00:24:54,480 --> 00:24:56,773
آدام، ظاهراً یجورایی میتونه بره خونه
567
00:24:56,797 --> 00:24:58,380
و اونجا کاراشو انجام بده
568
00:24:58,400 --> 00:24:59,695
آدام، الان یه بچه داره
569
00:24:59,719 --> 00:25:02,320
حقیقتش نمیدونم چطوری
از پس تمام اینا برمیاد
570
00:25:02,440 --> 00:25:05,320
شاید باهوشترین آدمی باشه که میشناسم
571
00:25:05,440 --> 00:25:07,472
میتونه بخشهای کامل
572
00:25:07,496 --> 00:25:10,040
حقوق کیفری رو از حفظ بگه
573
00:25:10,160 --> 00:25:12,320
عجیب الخلقهست!
574
00:25:13,040 --> 00:25:15,487
ولی خوشم میاد که منو با خودش برابر میبینه
575
00:25:15,511 --> 00:25:17,080
به عنوان ذهنی که میشه بهش اعتماد کرد
576
00:25:17,200 --> 00:25:19,440
جولین میاد داخل
577
00:25:19,560 --> 00:25:22,800
در مورد پروندهی
ضرب و شتم کیفریش ازم میپرسه
578
00:25:23,000 --> 00:25:26,120
پروندهی سختیه
شواهد بر علیه موکلشه
579
00:25:26,240 --> 00:25:29,320
باید ادعای گناهکاری کنه
و حکم سبکتری بگیره؟
580
00:25:29,440 --> 00:25:30,658
میریم اتاقش، تا بتونه
581
00:25:30,682 --> 00:25:32,720
برای هرکدوممون یک لیوان ودکا بریزه
582
00:25:32,840 --> 00:25:34,573
اگر ادعای گناهکاری کنه
583
00:25:34,597 --> 00:25:37,440
قطعاً چندسالی میره زندان، سابقه داره
584
00:25:37,560 --> 00:25:39,133
ولی ادعای گناهکاری کردن
585
00:25:39,157 --> 00:25:41,044
بابت سالهایی که میره زندان
586
00:25:41,068 --> 00:25:42,140
بهش تخفیف میده
587
00:25:42,160 --> 00:25:44,068
از طرف دیگه، احتمالش زیاده
588
00:25:44,092 --> 00:25:46,000
که حقایق به سود پلیس نباشن
589
00:25:46,120 --> 00:25:48,240
تصمیم سختیه
590
00:25:49,560 --> 00:25:51,520
یه چیزی میبینم
591
00:25:51,640 --> 00:25:56,120
ظاهراً چند تا از افسرها
یه چیزی رو تصحیح کردن تا بهتر بنظر بیاد
592
00:25:56,240 --> 00:25:58,975
یک اشتباه اساسیه
593
00:25:58,999 --> 00:26:00,860
میخندیم
594
00:26:04,320 --> 00:26:06,920
چشمهای جولز به من خیره شده
595
00:26:08,800 --> 00:26:11,360
میاد نزدیک
596
00:26:11,480 --> 00:26:15,040
زیادی ودکا خوردیم... آخ!
597
00:26:15,160 --> 00:26:18,400
یهویی میبینم دارم جولز رو میبوسم
598
00:26:18,520 --> 00:26:22,320
رفتارش... رفتارش ملایمتر از چیزیه
که فکر میکردم باشه
599
00:26:22,440 --> 00:26:25,160
جولز آروم و خجالتیه!
کی فکرشو میکرد؟
600
00:26:25,280 --> 00:26:28,400
ظاهرش... ظاهرش اونجوری نیست
که معمولاً بنظرم جذاب باشه
601
00:26:28,520 --> 00:26:31,600
خیلی... خیلی تر و تمیز و نازپروردهست
602
00:26:31,720 --> 00:26:34,256
بوی مایع بعد از اصلاح گرونقیمت میده
603
00:26:34,280 --> 00:26:36,160
پسر یک وکیل سلطنتی
(وکلای باسابقه و خبره)
604
00:26:36,280 --> 00:26:39,840
ولی الان، دقیقاً همون چیزیه که میخوام
605
00:26:39,960 --> 00:26:43,760
روی مبل گوشهی دفترش سکس میکنیم
606
00:26:43,880 --> 00:26:46,448
بابت این میخندیم که چقدر کلیشهایم
607
00:26:46,472 --> 00:26:49,040
"وکلایی که توی دفتر وکالت سکس میکنن"
608
00:26:49,960 --> 00:26:52,628
بعد از سکس صورتشو بهم نزدیک میکنه
609
00:26:52,652 --> 00:26:55,320
میگه مطمئن بود قطعاً دوستپسر دارم
610
00:26:55,440 --> 00:26:57,920
چه محبتآمیز
چطور تبدیل به همچین دختری شدم؟
611
00:26:58,040 --> 00:27:01,160
چیزایی بهش میگم
که معمولاً در موردش حرف نمیزنم
612
00:27:01,280 --> 00:27:03,400
و واقعاً بهم گوش میده!
613
00:27:03,520 --> 00:27:06,680
در مورد خانوادهم، زندگیم
از دست دادن پدرم
614
00:27:06,800 --> 00:27:08,320
تعجب میکنه
615
00:27:08,440 --> 00:27:12,132
میگه همیشه فکر میکرده یکی دیگه
از اون دخترای مدارس خصوصیم
616
00:27:12,156 --> 00:27:13,940
میخندم، "اینجا رو باش"
617
00:27:13,960 --> 00:27:18,640
"میتونم بهتر از اون دخترای مدارس خصوصی
شبیه دخترای مدارس خصوصی باشم"
618
00:27:18,760 --> 00:27:21,280
مطمئن نیست چه برداشتی از حرفم بکنه
619
00:27:22,280 --> 00:27:25,880
دارم اون و امثال اون رو مسخره میکنم؟
620
00:27:26,640 --> 00:27:29,840
وقتی خوابش میبره آروم خروپف میکنه
621
00:27:30,720 --> 00:27:32,360
من...
622
00:27:33,160 --> 00:27:35,720
خب، من یه پرونده رو میخونم
623
00:27:35,840 --> 00:27:37,800
ساعت 4 بیدارش میکنم
624
00:27:37,920 --> 00:27:40,813
بهش میگم باید برگردم و...
625
00:27:40,837 --> 00:27:42,800
باید به گربهم غذا بدم
626
00:27:42,920 --> 00:27:44,520
لباس میپوشیم
627
00:27:44,640 --> 00:27:46,116
تاکسی خبر میکنم
628
00:27:46,140 --> 00:27:48,080
باهام سوار ماشین میشه
629
00:27:48,200 --> 00:27:50,000
"توام میخوای باهام بیای؟"
630
00:27:50,120 --> 00:27:52,081
"یا میتونم... نیام"
631
00:27:52,105 --> 00:27:54,560
"اگر اینطوری ترجیح میدی؟"
632
00:27:54,680 --> 00:27:57,080
"خب، آخه باید بخوابم"
633
00:27:57,200 --> 00:27:59,600
جولز مضطرب شده
634
00:27:59,720 --> 00:28:03,600
"میشه... میشه این هفته
یه قراری با هم بذاریم؟"
635
00:28:03,720 --> 00:28:06,920
جولز مضطرب شده!
636
00:28:07,040 --> 00:28:10,240
"یا مجبور... مجبور نیستیم
اینکارو بکنیم، اگر حس..."
637
00:28:10,360 --> 00:28:12,760
"اگر حس عجیبی نسبت به این موضوع داری"
638
00:28:12,880 --> 00:28:14,121
آره حس عجیبی دارم
639
00:28:14,145 --> 00:28:17,080
اتاقهامون توی دفتر وکالت توی یک طبقهست
640
00:28:17,200 --> 00:28:21,320
جولینه
آره میخوام دوباره ببینمش
641
00:28:22,320 --> 00:28:26,200
سوال پرسیدن از شاهدهایی
که افسر پلیس هستن میتونه یجورایی...
642
00:28:26,320 --> 00:28:28,160
لذتبخش باشه؟
643
00:28:28,280 --> 00:28:32,040
میدونم، میدونم
بنظر ناجور میاد، مگه نه؟ ولی بعضیهاشون...
644
00:28:32,160 --> 00:28:35,000
لامصبا بعضیهاشون
میتونن خیلی حق به جانب باشن
645
00:28:35,120 --> 00:28:39,400
یک افسر بهم نشون بده
که داستانشو برای همکارش تعریف نکرده باشه
646
00:28:39,520 --> 00:28:41,840
که سعی کنن ایراداتش رو برطرف کنن
647
00:28:41,960 --> 00:28:45,640
اگر توی این سیستم سعی کنی
نقش خدا رو بازی کنی، دهنت سرویسه
648
00:28:45,760 --> 00:28:46,928
ولی پلیسها
649
00:28:46,952 --> 00:28:48,220
فراموش میکنن
650
00:28:48,240 --> 00:28:50,720
فکر میکنن خودشون سیستم قضایی هستن
651
00:28:50,840 --> 00:28:53,028
پس، روش اینه که
652
00:28:53,052 --> 00:28:55,240
بری روی اعصابشون
653
00:28:55,360 --> 00:28:56,653
اگر تحریکشون کنی
654
00:28:56,677 --> 00:28:59,520
حالت تدافعی میگیرن
و اشتباه میکنن
655
00:28:59,640 --> 00:29:01,015
و اونوقت میتونی
656
00:29:01,039 --> 00:29:04,320
تمام حرفای گذشتهشون رو زیر سوال ببری
657
00:29:04,440 --> 00:29:06,480
همین هفتهی قبل
658
00:29:06,600 --> 00:29:09,640
دادگاه سلطنتی اسنرزبروک
659
00:29:11,200 --> 00:29:15,840
"بنظرم مردی هستین
که زود جوش میارین، جناب افسر"
660
00:29:15,960 --> 00:29:19,120
"نه، و افسر نیستم، گروهبانم"
661
00:29:20,120 --> 00:29:23,960
"بنظرم مردی هستین
که احتمال اشتباه کردنش بالاست، جناب افسر"
662
00:29:24,080 --> 00:29:26,520
"نه، و گروهبانم"
663
00:29:26,640 --> 00:29:28,728
"ولی امروز توی دادگاه"
664
00:29:28,752 --> 00:29:30,840
"توضیحات متناقضی دادین"
665
00:29:30,960 --> 00:29:32,690
"مگه نه، جناب افسر..."
666
00:29:32,714 --> 00:29:34,920
"اوه شرمنده، گروهبان؟"
667
00:29:35,040 --> 00:29:37,280
"من یه اشتباه ساده کردم"
668
00:29:37,400 --> 00:29:40,640
"ولی قبل از نوشتن توضیحات خودتون"
669
00:29:40,760 --> 00:29:42,630
"توضیحات همکارتون رو خونده بودین"
670
00:29:42,654 --> 00:29:43,760
"مگه نه، گروهبان؟"
671
00:29:43,880 --> 00:29:44,889
"نمیدونم"
672
00:29:44,913 --> 00:29:47,760
"بنظرم میدونین، درسته جناب؟"
673
00:29:47,880 --> 00:29:49,320
"بله"
674
00:29:49,440 --> 00:29:53,040
"عه! خب، جالب شد!"
675
00:29:53,160 --> 00:29:56,448
"چون همکارتون امروز توی همین دادگاه"
676
00:29:56,472 --> 00:29:59,760
"دقیقاً خلاف همین رو گفت، جناب افسر"
677
00:29:59,880 --> 00:30:02,120
"گروهبانم!"
678
00:30:02,240 --> 00:30:04,360
"اوه، معذرت میخوام"
679
00:30:04,480 --> 00:30:08,840
"نمیخواستم عصبانیت کنم، جناب"
680
00:30:08,960 --> 00:30:10,822
"ولی بابت جوابهای صریحتون بسیار ممنونم"
681
00:30:10,846 --> 00:30:12,480
"و همچنین بابت همکاریتون با دادگاه"
682
00:30:12,600 --> 00:30:14,640
قاضی میگه: "خانم انزلر!"
683
00:30:14,760 --> 00:30:17,440
"ممنونم، عالیجناب. سوال دیگهای ندارم"
684
00:30:17,560 --> 00:30:21,040
ولی سوال از شاهد در پروندهی تعرض جنسی
685
00:30:21,160 --> 00:30:23,280
کاملاً متفاوته
686
00:30:23,400 --> 00:30:24,968
در پروندههای تعرض جنسی، معمولاً
687
00:30:24,992 --> 00:30:26,800
تنها مدرک، شهادت یک نفر علیه دیگریه
688
00:30:26,920 --> 00:30:29,175
بله، رابطهی جنسی اتفاق افتاده
689
00:30:29,199 --> 00:30:31,000
ولی با رضایت دو طرف بوده یا نه؟
690
00:30:31,120 --> 00:30:34,680
داستان، باید از لحاظ قانونی درست باشه
691
00:30:34,800 --> 00:30:37,520
وکیل مدافع مجبور نیست اثبات کنه
که اون زن رضایت داشته
692
00:30:37,640 --> 00:30:39,066
فقط باید نشون بدی
693
00:30:39,090 --> 00:30:42,040
که مرد نمیدونسته رضایتی وجود نداشته
694
00:30:42,160 --> 00:30:43,808
آیا منطقیه که فکر کرده باشه
695
00:30:43,832 --> 00:30:45,480
رابطهی جنسی ایرادی نداره؟
696
00:30:45,600 --> 00:30:47,528
دلم برای قربانی ادعایی میسوزه
697
00:30:47,552 --> 00:30:49,480
برای شاکی، واقعاً دلم میسوزه
698
00:30:49,600 --> 00:30:52,080
مشخصه که میترسن
که چه سوالی ممکنه بپرسم
699
00:30:52,200 --> 00:30:53,341
بعضی از وکلای مرد
700
00:30:53,365 --> 00:30:55,320
هنوزم با این حالت حرف میزنن
701
00:30:55,440 --> 00:30:57,176
"کاری کن دروغگو بنظر بیان"
702
00:30:57,200 --> 00:30:58,600
"که به خودشون شک کنن"
703
00:30:58,720 --> 00:31:01,760
من واضح و مختصر صحبت میکنم، همین
704
00:31:01,880 --> 00:31:03,660
شاکی متوجه نمیشه، ولی درواقع
705
00:31:03,684 --> 00:31:05,720
شانس میاره که من وکیل مدافعم...
706
00:31:05,840 --> 00:31:07,920
که بدون نابودی اونا
سعی میکنم پرونده رو حلوفصل کنم
707
00:31:08,040 --> 00:31:10,500
با این حال، گاهی اوقات...
708
00:31:14,480 --> 00:31:17,040
یه پروندهای یادمه
709
00:31:18,600 --> 00:31:21,566
صورتش رو مخفی نکرده بودن
710
00:31:21,590 --> 00:31:23,440
انتخاب خودش بود
711
00:31:24,040 --> 00:31:28,640
این زن، مستقیم توی صورتم نگاه کرد و گفت
712
00:31:28,760 --> 00:31:30,810
"من از این قضیه سودی نمیبرم"
713
00:31:30,834 --> 00:31:32,600
"دلم نمیخواد اینجا باشم"
714
00:31:32,720 --> 00:31:34,022
"تنها دلیلم برای اینکار"
715
00:31:34,046 --> 00:31:35,920
"نجات بقیهی زنها از دست این مرده"
716
00:31:36,040 --> 00:31:39,480
جنا. حرفش منو تکون داد
و تحسینش کردم
717
00:31:39,600 --> 00:31:42,240
ولی خب... تعلیم دیدم که جور دیگهای فکر کنم
718
00:31:42,360 --> 00:31:44,000
جنا پرونده رو باخت
719
00:31:44,120 --> 00:31:47,680
در حین شهادت دادن
کاملاً خونسرد بود، ولی بعدش
720
00:31:47,800 --> 00:31:50,240
دیدم که وجودش دوپاره شد
721
00:31:50,360 --> 00:31:52,280
اگر مرده واقعاً گناهکار باشه چی؟
722
00:31:52,400 --> 00:31:54,880
من تبرئهش کردم. گندش بزنن!
723
00:31:55,000 --> 00:31:56,113
نمیتونم اینطوری فکر کنم
724
00:31:56,137 --> 00:31:58,280
نمایندهی دادستان
باید کارشو بهتر انجام میداد
725
00:31:58,400 --> 00:32:01,240
وظیفهی من اینه که ایرادات
داستان دادستان رو نشون بدم
726
00:32:01,360 --> 00:32:03,994
چون، خب میدونین
چون همهمون فکر میکنیم
727
00:32:04,018 --> 00:32:06,200
که تمام حقیقت زندگیهامون رو میدونیم
728
00:32:06,320 --> 00:32:08,150
ولی چندبار شده که با قطعیت بگیم
729
00:32:08,174 --> 00:32:10,480
لباسی که برای مهمونی پوشیده بودیم قرمز بوده
730
00:32:10,600 --> 00:32:12,840
و بعد توی عکس لباس آبی دیدیم؟
731
00:32:12,960 --> 00:32:15,880
مطمئنیم کلید رو اینجا گذاشتیم
ولی اونجا گذاشته بودیم؟ آدما اشتباه میکنن
732
00:32:16,000 --> 00:32:18,080
و حرفهاشون، باید سنجیده بشه
733
00:32:18,200 --> 00:32:21,560
بخصوص اگر پای آزادی نفر دیگهای درمیونه
734
00:32:21,680 --> 00:32:23,760
آیا اون مرد قصدش آزار رسوندن بوده؟
735
00:32:23,880 --> 00:32:25,360
خانم یه چیزی میگه آقا یه چیز دیگه
736
00:32:25,384 --> 00:32:28,500
من صحبتهای خانمه رو محک میزنم
داستانی که توی دادگاه تعریف میکنه
737
00:32:28,520 --> 00:32:30,440
حرفاشو محک میزنم، محک میزنم
738
00:32:30,560 --> 00:32:33,560
و بعدش هیئت منصفه
مسئولیتش رو قبول میکنه
739
00:32:33,680 --> 00:32:36,040
تصمیمش با من نیست
من تصمیم نمیگیرم
740
00:32:36,160 --> 00:32:37,828
"متاسفم، جنا، ولی باید"
741
00:32:37,852 --> 00:32:39,520
"چند تا سوال ازت بپرسم"
742
00:32:39,640 --> 00:32:43,280
"گفتی خودت لباست رو درآوردی، درسته؟"
743
00:32:43,400 --> 00:32:44,767
"میدونیم که اون شب"
744
00:32:44,791 --> 00:32:46,640
"توی بار مشروب خورده بودی"
745
00:32:46,760 --> 00:32:49,120
"ولی قبول داری که سه لیوان"
746
00:32:49,144 --> 00:32:51,240
"جین و تونیک خورده بودی"
747
00:32:51,360 --> 00:32:53,610
"با دو لیوان ودکا با لیمو"
748
00:32:53,634 --> 00:32:56,320
"و همچنین دو یا سه لیوان شراب؟"
749
00:32:56,440 --> 00:32:58,360
"و فرضم درسته که"
750
00:32:58,480 --> 00:33:00,008
"که میزان نوشیدنیها حداقل"
751
00:33:00,032 --> 00:33:01,660
"به اندازهی معمول بارها بوده؟"
752
00:33:01,680 --> 00:33:05,680
"و بعد موکل من رو به خونهت دعوت کردی"
753
00:33:05,800 --> 00:33:08,240
"جایی که هر دو مشروب بیشتری خوردین؟"
754
00:33:08,360 --> 00:33:10,720
"قبول داری که جفتتون ودکا خوردین؟"
755
00:33:11,880 --> 00:33:14,640
"و احتمالش هست که مست بوده باشی؟"
756
00:33:15,520 --> 00:33:17,640
"و درحالیکه مست بودی"
757
00:33:17,760 --> 00:33:20,468
"قبول داری که بر اساس گفتهی خودت"
758
00:33:20,492 --> 00:33:24,000
"اتفاقات اون شب رو به درستی به یاد نمیاری؟"
759
00:33:24,240 --> 00:33:26,728
"خب وقتی داشتی لباسات رو درمیاوردی"
760
00:33:26,752 --> 00:33:29,240
"اون زمان نه نمیگفتی، مگه نه؟"
761
00:33:29,880 --> 00:33:33,440
"و شاید اگر در ذهنت، نظرت عوض شده بود"
762
00:33:33,560 --> 00:33:37,160
"نتونستی در هر زمانی اینو به زبون بیاری؟"
763
00:33:37,280 --> 00:33:39,874
"و آیا این نبوده که تازه وقتی خواهرت"
764
00:33:39,898 --> 00:33:41,840
"در مورد اون شب ازت پرسید"
765
00:33:41,960 --> 00:33:45,680
"اونم چند شب بعد، اونوقت بروز دادی"
766
00:33:45,800 --> 00:33:48,480
"که ممکنه تجاوز بوده باشه؟"
767
00:33:49,360 --> 00:33:50,960
"خیلی ممنون"
768
00:33:51,080 --> 00:33:53,800
"اگر به هر صورتی ناراحتت کردم، عذر میخوام"
769
00:33:53,920 --> 00:33:55,060
"متوجه که هستی"
770
00:33:55,084 --> 00:33:56,940
"وظیفهی من پرسیدن سوالهاییه"
771
00:33:56,960 --> 00:33:59,600
"که بتونه وقایع اون شب رو کمی روشنتر بکنه"
772
00:34:00,320 --> 00:34:01,760
ازم متنفره
773
00:34:01,880 --> 00:34:04,920
به "میا" توی یه کشور دیگه زنگ میزنم
774
00:34:05,040 --> 00:34:07,880
اوه! استرالیاست
775
00:34:08,000 --> 00:34:11,200
مشغوله... بازیگریه
776
00:34:11,320 --> 00:34:14,480
اوه، دلم براش تنگ شده
درمورد همهچی صحبت میکنیم
777
00:34:14,600 --> 00:34:16,840
تماس خیلی خیلی طولانیای میشه
778
00:34:16,960 --> 00:34:20,840
با یه حوله و سیگار
روی بالکنم وایسادم
779
00:34:20,960 --> 00:34:22,888
همهچی رو در مورد جولز
780
00:34:22,912 --> 00:34:25,280
براش تعریف میکنم. میخنده
781
00:34:25,400 --> 00:34:27,454
سوالهای بیشتری میپرسه
782
00:34:27,478 --> 00:34:30,160
میا میگه بنظرش دارم عاشقش میشم
783
00:34:30,280 --> 00:34:33,320
شاید راست میگه. نه! شاید
784
00:34:33,440 --> 00:34:36,240
تس و جولین. جولین و تس
785
00:34:36,360 --> 00:34:37,800
اوه، بس کن!
786
00:34:37,920 --> 00:34:39,534
فرداش به آلیس گفتم
787
00:34:39,558 --> 00:34:43,160
"خب، میدونی، شاید یخورده لاس زده باشیم"
788
00:34:43,280 --> 00:34:46,560
گفت میدیده که قضیه داره
به این سمت میره
789
00:34:46,680 --> 00:34:48,046
گفت ازش لذت ببرم
790
00:34:48,070 --> 00:34:49,437
که جولین پسر خیلی خوبیه
791
00:34:49,461 --> 00:34:51,240
که بنظر خیلی شاد میام
792
00:34:51,360 --> 00:34:53,798
هیچوقت به آدام نگفتم، مطمئن نیستم چرا
793
00:34:53,822 --> 00:34:55,920
شاید چون توی دفتر اتفاق افتاده
794
00:34:56,040 --> 00:34:58,800
بعلاوه، اون و جولز دوستای خیلی خوبی هستن
795
00:34:58,920 --> 00:35:02,720
یا نکنه نمیخواستم آدام
به چشم دوستدختر جولین بهم نگاه کنه؟
796
00:35:02,840 --> 00:35:05,120
مطمئن نیستم
797
00:35:05,240 --> 00:35:07,360
هنوزم مطمئن نیستم
798
00:35:07,480 --> 00:35:09,748
من و آلیس میریم خرید، ناهار میخوریم
799
00:35:09,772 --> 00:35:12,040
یه لباس رسمی میخرم، اون شب میپوشمش
800
00:35:12,160 --> 00:35:13,223
ولی قبل از اینکه برم
801
00:35:13,247 --> 00:35:15,600
لایحهی دفاعیهم رو
برای دوشنبه آماده میکنم
802
00:35:15,720 --> 00:35:18,720
کلاهگیس وکالتم رو
توی کیفم میذارم
803
00:35:18,840 --> 00:35:20,920
ردا هم تا کردم گذاشتم توش
804
00:35:21,040 --> 00:35:23,840
بیرون توی میدون
به یک وکیل سلطنتی برمیخورم
805
00:35:23,960 --> 00:35:26,880
میگه خیلی تحتتاثیر کارهام قرار گرفته
806
00:35:27,000 --> 00:35:29,080
حس خیلی خوبی داره. عجب تعریفی!
807
00:35:29,200 --> 00:35:33,720
میپرسه آیا علاقه دارم
جای خالی که در دفترش ایجاد شده رو پر کنم؟
808
00:35:33,840 --> 00:35:37,040
دفتری با اعتباره که وکلای ردهبالایی داره
809
00:35:37,160 --> 00:35:40,040
زبونم بند اومده
افتخار خیلی بزرگیه
810
00:35:40,160 --> 00:35:42,920
میگه با هم بریم قهوه بخوریم
811
00:35:43,040 --> 00:35:46,560
من... من جرات میکنم که سر تکون بدم
812
00:35:46,680 --> 00:35:49,154
مطمئن نیستم هزینهی دفتر جدید
813
00:35:49,178 --> 00:35:50,880
ارزشش رو داشته باشه
814
00:35:51,000 --> 00:35:53,868
ولی، خب، به فکر فرو میرم
815
00:35:53,892 --> 00:35:55,200
میدونی...
816
00:35:55,320 --> 00:35:57,360
اگر قضیهی جولز خوب پیش بره
817
00:35:57,480 --> 00:35:59,960
شاید رفتن به جای دیگه
فکر خوبی باشه
818
00:36:00,080 --> 00:36:03,160
نمیتونین توی یک دفتر باهمدیگه باشین
819
00:36:03,280 --> 00:36:05,080
بس کن
820
00:36:05,200 --> 00:36:09,800
جولین میاد رستوران ژاپنی سر نبش دیدنم
821
00:36:11,640 --> 00:36:13,680
در مورد کار صحبت میکنیم
822
00:36:13,800 --> 00:36:14,880
در مورد زندگی
823
00:36:15,000 --> 00:36:16,800
کتابها، همه چی
824
00:36:16,920 --> 00:36:20,320
برای همدیگه ساکی میریزیم
(مشروب برنج ژاپنی)
825
00:36:20,440 --> 00:36:21,901
اون سمت رستوران
826
00:36:21,925 --> 00:36:24,760
چند نفر هستن که میشناسیمشون
827
00:36:24,880 --> 00:36:28,680
سرمون رو میدزدیم و زیرزیرکی میخندیم
پامیشیم میریم
828
00:36:28,800 --> 00:36:33,720
"یکم... یکم شراب بخوریم؟"
829
00:36:33,840 --> 00:36:36,424
"از اون مغازهی اعیونی که یکم بالاتره"
830
00:36:36,448 --> 00:36:38,440
"یکم بستنی بگیریم؟"
831
00:36:39,840 --> 00:36:42,040
با تاکسی میریم خونهی من
832
00:36:45,280 --> 00:36:47,360
توی صندلی عقب همدیگه رو میبوسیم
833
00:36:47,480 --> 00:36:49,200
به آرومی
834
00:36:49,320 --> 00:36:51,160
به گرمی
835
00:36:51,280 --> 00:36:53,800
وقتی میرسیم خونهم، اون...
836
00:36:53,920 --> 00:36:57,120
اون... اون یکم شراب برامون میریزه
837
00:36:57,240 --> 00:36:59,880
"من... من میرم سیستم صوتی رو راه بندازم"
838
00:37:00,000 --> 00:37:01,200
"یا خدا!"
839
00:37:01,320 --> 00:37:02,640
"الکسا!"
840
00:37:02,760 --> 00:37:04,160
"یه چیزی..."
841
00:37:04,280 --> 00:37:07,160
"یه چیزی پخش کن، مثلاً..."
842
00:37:07,280 --> 00:37:09,200
"کلدپلی"
843
00:37:09,320 --> 00:37:11,360
چون میدونم طرفدارشونه
844
00:37:11,480 --> 00:37:13,880
جفتمون یه قاشق برمیداریم
845
00:37:14,000 --> 00:37:16,000
با همدیگه میفتیم به جون بستنی
846
00:37:16,120 --> 00:37:17,880
قاشق میذاریم دهن همدیگه
847
00:37:18,000 --> 00:37:20,640
شراب، شراب قرمزی خوب و خوشطعمه
848
00:37:20,760 --> 00:37:23,040
که با بستنی سرد قاطی میشه
849
00:37:23,160 --> 00:37:27,240
و سرخوش و سرد همدیگه رو میبوسیم
850
00:37:28,280 --> 00:37:30,240
و حرف میزنیم
851
00:37:30,360 --> 00:37:34,680
در مورد روابط گذشتهمون صحبت میکنیم
852
00:37:34,800 --> 00:37:37,160
خب، من روابط چندانی نداشتم، ولی...
853
00:37:37,280 --> 00:37:40,680
اوه! اون تا دلت بخواد داشته
854
00:37:40,800 --> 00:37:42,000
مشروب میخوریم
855
00:37:42,120 --> 00:37:44,563
میگه این مدت توی یه مرکز حقوقی
856
00:37:44,587 --> 00:37:47,520
بصورت داوطلبانه و رایگان کار میکرده
857
00:37:47,640 --> 00:37:50,680
خیلی خوشم اومد! نزدیک بود غش کنم
858
00:37:50,800 --> 00:37:52,800
در مورد خانوادهش حرف میزنیم
859
00:37:52,920 --> 00:37:57,440
پدرش یه وکیل ردهبالاست
و مادرش متخصص فیزیوتراپیه
860
00:37:57,560 --> 00:37:59,240
معلومه
861
00:37:59,920 --> 00:38:01,680
همدیگه رو میبوسیم
862
00:38:01,800 --> 00:38:03,360
سرم گیج میره
863
00:38:03,480 --> 00:38:06,446
مطمئن نیستم بخاطر بوسهست یا شراب
864
00:38:06,470 --> 00:38:08,040
لباسم رو درمیارم
865
00:38:08,160 --> 00:38:11,280
جولین پیرهنش رو درمیاره و سینهمو میگیره
866
00:38:11,400 --> 00:38:15,440
نمیدونم چجوری سوتینم هم دراومده
867
00:38:16,720 --> 00:38:18,600
فضا سکسی و آتیشی شده
868
00:38:18,720 --> 00:38:20,426
میریم اتاق من، روی تخت من
869
00:38:20,450 --> 00:38:23,600
تا به خودمون میایم
میبینیم داریم سکس میکنیم
870
00:38:23,720 --> 00:38:25,307
خیلی خوب و محبتآمیزه
871
00:38:25,331 --> 00:38:27,680
با اوندفعه توی دفتر فرق میکنه
872
00:38:27,800 --> 00:38:31,320
خواب میریم
نمیدونم چقدر خواب بودیم
873
00:38:31,440 --> 00:38:34,040
یکم بعد، بوسهها و نوازشها شروع میشه
874
00:38:34,160 --> 00:38:35,508
چشمام رو میبندم
875
00:38:35,532 --> 00:38:38,240
با همدیگه هماهنگیم. حس خوبی داره
876
00:38:38,360 --> 00:38:40,400
تا اینکه...
877
00:38:40,520 --> 00:38:43,600
بشدت نیاز پیدا میکنم که...
878
00:38:44,480 --> 00:38:46,120
که بالا بیارم!
879
00:38:46,560 --> 00:38:48,027
هلش میدم از روم کنار بره
880
00:38:48,051 --> 00:38:50,320
سریع میرم دستشویی، لحظهی آخری میرسم
881
00:38:50,440 --> 00:38:56,200
دل و رودهم رو میریزم بیرون
همهچی برام زجرآور میشه
882
00:38:56,320 --> 00:38:57,840
بالا آوردن
883
00:38:57,960 --> 00:39:00,640
بوی نمور سنگ دستشویی
884
00:39:03,440 --> 00:39:05,200
لختم؟
885
00:39:05,320 --> 00:39:06,681
روی زمین چمباتمه زدم
886
00:39:06,705 --> 00:39:08,335
و جولین توی تختم خوابیده
887
00:39:08,359 --> 00:39:10,400
و صدای بالا آوردنم رو میشنوه
888
00:39:10,520 --> 00:39:12,360
"حالت خوبه؟"
889
00:39:14,440 --> 00:39:17,400
"آره، خوبم، چیزی نیست بخاطر..."
890
00:39:17,520 --> 00:39:21,400
"بخاطر ترکیب شراب قرمز و..."
891
00:39:21,520 --> 00:39:23,880
"و بستنیه"
892
00:39:27,520 --> 00:39:29,035
حس مزخرفی دارم
893
00:39:29,059 --> 00:39:31,120
نمیتونم تکون بخورم
894
00:39:31,240 --> 00:39:33,440
حتماً یه مدتی همونجا موندم
895
00:39:33,560 --> 00:39:35,908
حس میکنم جولین داره بلندم میکنه
896
00:39:35,932 --> 00:39:38,280
و به آرومی منو برمیگردونه روی تخت
897
00:39:38,400 --> 00:39:41,800
صورتم رو ازش برمیگردونم
حتماً بوی گند میدم
898
00:39:41,920 --> 00:39:45,440
توی گوشم زمزمه میکنه "حالت خوبه؟"
899
00:39:45,560 --> 00:39:48,480
"آره، آره، فقط یخورده..."
900
00:39:50,920 --> 00:39:52,880
نصف ذهنم خوابه
901
00:39:53,000 --> 00:39:56,160
و بعد حس میکنم جولین داره منو میبوسه
902
00:39:56,280 --> 00:39:58,160
سعی میکنم تکون بخورم
903
00:39:58,280 --> 00:40:00,135
"باید دندونام رو مسواک بزنم"
904
00:40:00,159 --> 00:40:01,680
نمیتونم اینطوری ببوسمش
905
00:40:01,800 --> 00:40:04,360
هنوزم حالت تهوع و سرگیجه و مستی دارم
906
00:40:04,480 --> 00:40:07,440
میخندم "احساس کثیفی میکنم"
907
00:40:09,800 --> 00:40:12,059
بهم میگه خوشگلم
908
00:40:12,083 --> 00:40:14,140
همینطور منو میبوسه
909
00:40:14,160 --> 00:40:15,920
صورتمو میبرم اون سمت
910
00:40:16,040 --> 00:40:18,840
دستاش همهجامو لمس میکنه. حس میکنم...
911
00:40:19,900 --> 00:40:21,740
حس میکنم هنوزم حالت تهوع دارم
912
00:40:21,760 --> 00:40:25,880
و بعد از گوشه و کنار ذهنم، میشنوم که میگه
913
00:40:26,000 --> 00:40:29,480
"همینجا دراز بکش
و بذار باهات عشقبازی کنم"
914
00:40:29,600 --> 00:40:31,520
بازم به خودم میپیچم
915
00:40:31,640 --> 00:40:35,120
حس میکنم دستها و پاهاش میچسبن بهم
916
00:40:35,240 --> 00:40:37,640
یهویی، ذهنم کاملاً بیداره
917
00:40:37,760 --> 00:40:40,022
روی من خوابیده
918
00:40:40,046 --> 00:40:43,120
ولی دستش روی صورتمه
919
00:40:43,240 --> 00:40:46,840
"صبر کن ببینم، این خیلی... نه"
920
00:40:46,960 --> 00:40:48,680
نمیتونم نفس بکشم
921
00:40:48,800 --> 00:40:51,360
"بس کن. باید مسواک بزنم، جولین"
922
00:40:52,160 --> 00:40:55,160
"جولین!"
سعی کردم با دستام هلش بدم عقب
923
00:40:55,280 --> 00:40:56,647
ولی دستام رو میگیره
924
00:40:56,671 --> 00:40:58,520
و نمیتونم تکون بخورم، و...
925
00:40:58,640 --> 00:41:00,520
و...
926
00:41:00,640 --> 00:41:03,120
بهم دخول میکنه
927
00:41:04,640 --> 00:41:07,787
سخت و دردناک و...
928
00:41:07,811 --> 00:41:10,400
و خیلی دردآوره
929
00:41:10,520 --> 00:41:13,320
حس میکنم از بدنم خارج میشم
930
00:41:13,440 --> 00:41:15,360
باورم نمیشه همچین اتفاقی داره میفته
931
00:41:15,480 --> 00:41:18,880
نه. نه. امکان نداره. باید...
932
00:41:19,000 --> 00:41:20,925
باید یه راهی پیدا کنم
933
00:41:20,949 --> 00:41:23,520
که دلم این سکس رو بخواد، آره
934
00:41:23,640 --> 00:41:24,972
آره، یا... یا جیغ بزنم
935
00:41:24,996 --> 00:41:27,000
ولی نمیتونم... نمیتونم جیغ بزنم
936
00:41:27,120 --> 00:41:28,714
دستش روی دهنمه
937
00:41:28,738 --> 00:41:31,480
شدیداً احساس وحشت میکنم
938
00:41:31,600 --> 00:41:34,400
تقلا میکنم که از زیرش بیام بیرون
939
00:41:34,520 --> 00:41:37,240
همینطور ادامه پیدا میکنه
940
00:41:37,360 --> 00:41:40,280
سعی میکنم... دستشو گاز بگیرم
941
00:41:40,400 --> 00:41:42,800
پیچ و تاب میخورم
و سعی میکنم بهش لگد بزنم
942
00:41:42,920 --> 00:41:45,200
نمیتونم درست نفس بکشم. اون...
943
00:41:46,640 --> 00:41:48,467
اون توی یه عالم دیگه سیر میکنه
944
00:41:48,491 --> 00:41:50,580
من باهاش توی اون عالم نیستم
945
00:41:51,360 --> 00:41:53,331
بنظر نمیاد که متوجه شده باشه
946
00:41:53,355 --> 00:41:55,680
بنظر نمیاد اهمیت بده. یا نکنه...؟
947
00:41:57,560 --> 00:42:00,160
یا نکنه آدم کاملاً متفاوتیه؟
948
00:42:00,280 --> 00:42:02,348
چطور ممکنه متوجه نشده باشه؟
949
00:42:02,372 --> 00:42:04,440
چطور ممکنه متوجه نشده باشه؟
950
00:42:04,560 --> 00:42:07,080
درد شدیدی درونم حس میکنم
951
00:42:07,200 --> 00:42:10,080
میخوام دوباره بالا بیارم
هیچ راه فراری نیست
952
00:42:10,200 --> 00:42:13,000
دستش رو برداشته...
953
00:42:23,000 --> 00:42:25,280
ولی حرفی نمیزنم
954
00:42:26,400 --> 00:42:28,468
چشمام به سقف خیره شده
955
00:42:28,492 --> 00:42:30,560
و حس انکار عجیبی...
956
00:42:32,400 --> 00:42:34,760
وجودم رو فرا گرفته
957
00:42:34,880 --> 00:42:37,880
جولین روی من دراز کشیده
958
00:42:38,000 --> 00:42:40,840
اونجام، ولی اونجا نیستم
959
00:42:43,360 --> 00:42:45,400
جولین خروپف میکنه
960
00:42:46,960 --> 00:42:49,600
بیصدا گریه میکنم...
961
00:42:50,400 --> 00:42:52,760
با تقلا از تخت بیرون میام، و...
962
00:42:54,400 --> 00:42:56,566
تلوتلوخوران میرم دستشویی
963
00:42:56,590 --> 00:42:58,120
لخت، و بالا میارم
964
00:42:58,240 --> 00:43:00,573
و بالا میارم و بالا میارم
965
00:43:00,597 --> 00:43:03,400
و دندونام رو مسواک میزنم و...
966
00:43:03,520 --> 00:43:05,920
بدنم رو میسابم. پوستم قرمز میشه
967
00:43:06,040 --> 00:43:09,720
زیر... زیر دوش میشینم
فکر میکنم، بشدت...
968
00:43:10,520 --> 00:43:12,720
بشدت تلاش میکنم که...
969
00:43:12,840 --> 00:43:14,920
که فکر کنم که...
970
00:43:15,040 --> 00:43:17,680
"صورتحساب رستوران نشون میده"
971
00:43:17,800 --> 00:43:20,760
"که جفتتون ساکی زیادی نوشیدین"
972
00:43:20,880 --> 00:43:24,520
"شاهدها دیدن که داری میخندی، آره؟"
973
00:43:24,640 --> 00:43:28,000
"گفتی که خودت لباست رو درآوردی، درسته؟"
974
00:43:28,120 --> 00:43:30,194
"دو بطری شراب قرمز خالی"
975
00:43:30,218 --> 00:43:33,280
"توی خونهت هست، قبول داری؟"
976
00:43:33,400 --> 00:43:36,960
"به مردم گفتی باهاش رابطه داری"
977
00:43:37,080 --> 00:43:39,080
"قبلاً با متهم خوابیده بودی؟"
978
00:43:39,200 --> 00:43:42,840
"دعوتش کردی بیاد خونهت، بیاد توی تختت؟"
979
00:43:42,960 --> 00:43:44,280
من...
980
00:43:44,400 --> 00:43:48,228
زیر دوش میشینم، حالا چیکار کنم؟
981
00:43:48,252 --> 00:43:50,360
به کسی زنگ بزنم؟
982
00:43:51,040 --> 00:43:52,828
از... از زیر دوش میام بیرون
983
00:43:52,852 --> 00:43:54,640
پوستم از شدت گرما سرخ شده
984
00:43:54,760 --> 00:43:57,840
لباسهایی که توی اتاق مهمون دارم رو میپوشم
985
00:43:57,960 --> 00:44:00,760
لباسهای تابستونی
چون حاضر نیستم برگردم توی اتاق خوابم
986
00:44:00,880 --> 00:44:03,200
پذیرایی رو تر و تمیز میکنم
987
00:44:03,320 --> 00:44:05,720
با اینکه میدونم که...
باید از اونجا برم چون...
988
00:44:05,840 --> 00:44:08,080
چون شاید بخوام...
989
00:44:09,160 --> 00:44:12,040
میخوام به عقب برگردم... چی؟
توی تختم خوابیده
990
00:44:12,160 --> 00:44:14,684
خودمو میبینم، زندگیم رو میبینم
991
00:44:14,708 --> 00:44:16,440
زندگی که ساختم، حرفهم
992
00:44:16,560 --> 00:44:19,240
حرفهم. حالا باید چیکار کنم؟
993
00:44:19,360 --> 00:44:21,050
چون توی همچین وضعیتی هستم
994
00:44:21,074 --> 00:44:22,480
حالا باید چیکار کنم؟
995
00:44:23,120 --> 00:44:25,268
اجازه بدم همهچیز رو ازم بگیره؟
996
00:44:25,292 --> 00:44:27,440
توی دادگاه خودم تبدیل به شاهد بشم؟
997
00:44:27,560 --> 00:44:30,560
با جولز، جولین و تمام آشناهای پدرش
998
00:44:30,680 --> 00:44:34,080
اونم با آدام که وکیل مدافعشه، آدام نابغه
999
00:44:34,200 --> 00:44:35,840
که شاهد احضار میکنه
1000
00:44:35,960 --> 00:44:37,653
میا، آلیس، رانندهی تاکسی
1001
00:44:37,677 --> 00:44:38,960
پیشخدمت توی رستوران
1002
00:44:39,080 --> 00:44:41,148
کسایی که دیدن داریم میخندیم
1003
00:44:41,172 --> 00:44:43,240
فروشندهی بستنی، مشروبفروشه
1004
00:44:43,360 --> 00:44:45,480
نه. نچ
1005
00:44:45,600 --> 00:44:46,631
این حقیقت قانونیه
1006
00:44:46,655 --> 00:44:49,160
قانون سعی میکنه
اینطوری به قضیه نگاه کنه
1007
00:44:49,280 --> 00:44:51,080
نه. نه
1008
00:44:51,200 --> 00:44:52,533
نمیتونم اینکارو بکنم
1009
00:44:52,557 --> 00:44:54,440
نمیدونم چیکار کنم. نمیدونم...
1010
00:44:56,240 --> 00:44:58,028
از خونهی خودم میرم بیرون
1011
00:44:58,052 --> 00:45:00,200
مطمئن نیستم چرا، که کجا برم...
1012
00:45:00,320 --> 00:45:03,380
توی خیابون پرسه میزنم
1013
00:45:03,760 --> 00:45:06,240
توی سرما با دامن و دمپایی
1014
00:45:07,160 --> 00:45:10,240
سه ساعت قدم میزنم
تا اینکه دیگه توان راه رفتن ندارم
1015
00:45:10,360 --> 00:45:13,280
به... به یه صف تاکسی میرسم
1016
00:45:13,400 --> 00:45:15,520
سوار اولین تاکسی میشم
1017
00:45:15,640 --> 00:45:17,168
"میخوام برم ایستگاه یوستون"
1018
00:45:17,192 --> 00:45:18,720
با قطار برم خونهی مامانم
1019
00:45:18,840 --> 00:45:20,327
"شرمنده، عزیزدلم. امروز صبح"
1020
00:45:20,351 --> 00:45:22,160
"فقط مسافرهای فرودگاه قبول میکنم"
1021
00:45:22,280 --> 00:45:23,848
"چی؟"
"عزیزدلم یکساعت منتظر نموندم"
1022
00:45:23,872 --> 00:45:25,440
"که بخوام یه مسیر کوتاه برم"
1023
00:45:25,560 --> 00:45:28,280
"خب، میدونی چیه، داداش؟
انتخابش با تو نیست"
1024
00:45:28,400 --> 00:45:31,320
"تاکسی خودمه"
"تو... تو توی صف تاکسی وایسادی"
1025
00:45:31,440 --> 00:45:34,480
"هرجا مسافر بخواد میری، قانون اینه"
"ایندفعه از این خبرا نیست"
1026
00:45:34,600 --> 00:45:37,920
"اگر قوانین رو رعایت نکنی ممکنه
مجوزت تعلیق بشه، پس اگر منو نبری"
1027
00:45:38,040 --> 00:45:41,360
"گزارشت رو میدم و کاری میکنم پدرت دربیاد"
1028
00:45:41,480 --> 00:45:44,480
"ازت میخوام درو باز کنی
و از تاکسیم بری بیرون" "نه"
1029
00:45:44,600 --> 00:45:47,920
"اگر نری بیرون زنگ میزنم پلیس"
"اصلاً عادلانه نیست"
1030
00:45:48,720 --> 00:45:50,747
یارو برمیگرده. ظاهرم رو میبینه
1031
00:45:50,771 --> 00:45:52,480
و میبینم قیافهش عوض میشه
1032
00:45:52,600 --> 00:45:55,040
"عادلانه نیست!"
1033
00:45:58,440 --> 00:46:01,240
تنها چیزی که توی ذهنمه مادرمه و...
1034
00:46:03,560 --> 00:46:05,960
فقط میخوام خونه پیش مامانم باشم
1035
00:46:07,480 --> 00:46:11,520
میخوام روی مبل گلگلی قدیمی بهش بچسبم
1036
00:46:11,640 --> 00:46:14,960
میخوام گرمای شدید بدنش رو حس کنم
1037
00:46:17,200 --> 00:46:19,058
راننده تاکسی یه دستمال بهم میده
1038
00:46:19,082 --> 00:46:21,720
چقدر گذشته؟ دماغم رو میگیرم، و...
1039
00:46:23,360 --> 00:46:26,225
چشماش رو توی آینه وسط میبینم
1040
00:46:26,249 --> 00:46:28,320
حالا چشماش مهربون شده
1041
00:46:30,320 --> 00:46:32,600
"نمیدونم کجا برم"
1042
00:46:34,200 --> 00:46:35,800
راننده تاکسی منتظره
1043
00:46:38,040 --> 00:46:40,360
به ساعت تاکسی نگاه میکنم
1044
00:46:40,480 --> 00:46:42,960
ساعت 6:09 صبحه
1045
00:46:45,320 --> 00:46:49,480
غریزهی حقوقیم بهم میگه
این پرونده نتیجهش شکسته، ولی...
1046
00:46:52,280 --> 00:46:54,740
از راننده تاکسی میپرسم
1047
00:46:56,360 --> 00:46:59,880
"میشه لطفاً منو برسونی
نزدیکترین پاسگاه پلیس؟"
1048
00:47:15,320 --> 00:47:21,040
♪ صبح که تازه بیدار شدی ♪
«روز اول»
1049
00:47:21,041 --> 00:47:22,775
«روز دوم»
1050
00:47:22,800 --> 00:47:25,708
♪ و آفتاب به صورتت میتابه ♪
«روز دوم»
1051
00:47:25,732 --> 00:47:28,640
♪ و آفتاب به صورتت میتابه ♪
«روز سوم»
1052
00:47:28,664 --> 00:47:29,428
«روز چهارم»
1053
00:47:29,452 --> 00:47:30,216
«روز پنجم»
1054
00:47:30,240 --> 00:47:36,600
♪ همیشه همینطوری عاشقت میمونم ♪
1055
00:47:37,880 --> 00:47:42,520
♪ وقتی اثری از آرایشت نمیمونه ♪
1056
00:48:27,960 --> 00:48:31,120
«روز 782»
1057
00:49:23,360 --> 00:49:25,880
این منم
1058
00:49:26,000 --> 00:49:28,880
که دارم از بیرون، به خودم نگاه میکنم
1059
00:49:29,000 --> 00:49:32,200
از درها میگذرم
صدای پاشنهی کفشم میپیچه
1060
00:49:32,320 --> 00:49:34,440
دادگاه کیفری مرکز لندن
1061
00:49:34,560 --> 00:49:37,680
این منم، که دارم از سیستم امنیتی میگذرم
1062
00:49:37,800 --> 00:49:40,760
بدون احساس، واقعگرا
این منم، با یک هدف مشخص
1063
00:49:40,880 --> 00:49:43,640
ایندفعه، نه خبری از کارت وکالت هست
نه ورود آسون
1064
00:49:43,760 --> 00:49:45,440
فقط خودمم
1065
00:49:45,560 --> 00:49:47,840
از دستگاه فلزیاب رد میشم
بوق میزنه
1066
00:49:47,960 --> 00:49:50,640
کفشهامو درمیارم. بازم رد میشم
1067
00:49:50,760 --> 00:49:54,720
این منم که دارم با فلزیاب دستی وارسی میشم
1068
00:49:54,840 --> 00:49:57,720
ایندفعه، من... من اونجام
1069
00:49:57,840 --> 00:49:59,800
میبینم وکلا میرن و میان
1070
00:49:59,920 --> 00:50:02,720
با کلاهگیس آروم باهمدیگه حرف میزنن
1071
00:50:02,840 --> 00:50:06,200
با کاغذها و پوشهها و صحبتهای درگوشیشون
یکیشون منو دید؟
1072
00:50:06,320 --> 00:50:08,280
اوه، خدا. سرمو میاندازم پایین
1073
00:50:08,400 --> 00:50:11,200
این منم، کیف و گوشیم رو برمیدارم
1074
00:50:11,320 --> 00:50:13,880
با مامور بخش حمایت از شاهدین
میرم سمت آسانسور
1075
00:50:14,000 --> 00:50:15,107
این منم، تسا انزلر
1076
00:50:15,131 --> 00:50:18,040
ایندفعه، نه خبری از
کلاهگیس وکلا هست نه ردا
1077
00:50:18,160 --> 00:50:19,534
همچین حسی داره
1078
00:50:19,558 --> 00:50:22,120
همون دادگاه، ولی بدون حفاظ
1079
00:50:22,240 --> 00:50:25,520
این منم، که ناخنهامو
فرو میکنم توی مچ دستم
1080
00:50:25,640 --> 00:50:29,560
این منم
میرم توی آسانسور، به طبقه نگاه میکنم
1081
00:50:29,680 --> 00:50:31,268
درها بسته میشه. دینگ
1082
00:50:31,292 --> 00:50:32,880
وکلا، مشاورها، پلیس
1083
00:50:33,000 --> 00:50:34,162
خارج میشن، وارد میشن
1084
00:50:34,186 --> 00:50:35,760
خارج میشن، دینگ. طبقهی دوم
1085
00:50:35,880 --> 00:50:38,039
این منم که از آسانسور میرم بیرون
1086
00:50:38,063 --> 00:50:39,680
اتاق جلسه رو پیدا میکنم
1087
00:50:39,800 --> 00:50:44,520
این منم، توی اتاقی کوچیک و بدون پنجره
1088
00:50:44,640 --> 00:50:46,728
میز پلاستیکی سفید، صندلی سبز
1089
00:50:46,752 --> 00:50:48,840
منتظر میمونم. منتظر میمونم
1090
00:50:49,880 --> 00:50:53,160
الان 782 روزه که منتظرم
1091
00:50:53,280 --> 00:50:55,800
و حالا روزش فرا رسیده
1092
00:50:55,920 --> 00:50:57,633
سه سال توی دانشگاه
1093
00:50:57,657 --> 00:50:59,077
یک سال کارآموزی
1094
00:50:59,101 --> 00:51:00,520
و هفت سال وکالت
1095
00:51:00,640 --> 00:51:02,440
همیشه باور داشتم و حالا...
1096
00:51:02,560 --> 00:51:05,960
حالا، باید مطمئن بشم که اشتباه نمیکردم
1097
00:51:06,080 --> 00:51:07,960
که هنوزم میتونم بهت باور داشته باشم
1098
00:51:07,984 --> 00:51:10,600
میتونم اعتماد کنم
هنوزم میتونم قبولت داشته باشم
1099
00:51:10,720 --> 00:51:16,520
باور داشته باشم که بهم نشون میدی
که پشت قانون، عدالت وجود داره
1100
00:51:16,640 --> 00:51:19,760
ولی حالا اینجام
و از این سمت میز خیلی متفاوت بنظر میای
1101
00:51:19,880 --> 00:51:22,920
از این صندلی توی این اتاق بیپنجره
1102
00:51:23,040 --> 00:51:25,520
نمایندهی دادستان، ریچارد
وارد اتاق میشه
1103
00:51:25,640 --> 00:51:30,120
ریچارد لاوسن. شانس آوردم
که خیلی معتبره، قانون رو خوب بلده
1104
00:51:30,240 --> 00:51:32,960
و حالا اینجاییم
توی دادگاه کیفری مرکز لندن
1105
00:51:33,080 --> 00:51:35,228
ریچارد با ردای ابریشمی و کلاهگیسش
1106
00:51:35,252 --> 00:51:37,400
آمادهست تا پرونده رو پیگیری کنه
1107
00:51:37,520 --> 00:51:39,960
بعد از تمام اون عقب انداختنها و کاغذبازیها
1108
00:51:40,080 --> 00:51:42,509
آره. من، که دارم
فکر میکنم و کفرم بالا اومده
1109
00:51:42,533 --> 00:51:44,340
و داره روی دوشم سنگینی میکنه
1110
00:51:44,360 --> 00:51:46,711
امروز 782 روز گذشته
1111
00:51:46,735 --> 00:51:50,080
از روزی که رفتم پاسگاه پلیس
1112
00:51:50,200 --> 00:51:53,240
افسر پلیس آدم گندهای بود
1113
00:51:53,360 --> 00:51:55,240
همهجا پر از پوسترهای افراد گمشده بود
1114
00:51:55,360 --> 00:51:57,526
یکیش زنی با صورتی غمانگیز بود
1115
00:51:57,550 --> 00:51:59,280
که صورتش پر از کبودی بود
1116
00:51:59,400 --> 00:52:01,360
"این عشق نیست"
1117
00:52:01,480 --> 00:52:02,788
یه استیکر هست که نوشته
1118
00:52:02,812 --> 00:52:05,440
"قهرمان باش
قبل از وقوع جرم ازش جلوگیری کن"
1119
00:52:05,560 --> 00:52:06,844
ولی درست به دیوار نچسبیده
1120
00:52:06,868 --> 00:52:08,360
یکی... یکی سعی کرده خط خطیش کنه
1121
00:52:08,480 --> 00:52:09,984
ولی ظاهراً خودکار
1122
00:52:10,008 --> 00:52:12,760
روی استیکر براق درست کار نکرده
1123
00:52:12,880 --> 00:52:15,720
منو بردن توی اتاق بازجویی
1124
00:52:16,440 --> 00:52:20,160
تابحال فقط توی فیلمها
همچین اتاقهایی رو دیده بودم...
1125
00:52:20,280 --> 00:52:22,535
اونم وقتی توی دفتر با پاهای روی میز
1126
00:52:22,559 --> 00:52:25,280
داشتم بازجوییهای موکلهامو نگاه میکردم
1127
00:52:25,960 --> 00:52:29,840
با تمام فحشها و عصبانیتهام
بابت حقههایی که پلیسها میزنن
1128
00:52:30,960 --> 00:52:33,560
وقتی خودت اینجایی فرق میکنه
1129
00:52:33,680 --> 00:52:36,520
سردمه، میلرزم
1130
00:52:36,640 --> 00:52:38,800
دامن، تاپ، دمپایی
1131
00:52:38,920 --> 00:52:40,920
لباسهایی که از اتاق مهمان برداشتم
1132
00:52:41,040 --> 00:52:42,760
میخوام بگم یه زن بیاد، نیاز دارم زن باشه
1133
00:52:42,880 --> 00:52:45,120
ولی نمیخوام افسر گندهه رو ناراحت کنم
1134
00:52:45,240 --> 00:52:46,840
حتماً ذهنم رو خونده
1135
00:52:46,960 --> 00:52:48,638
داره بهم میگه میتونم برم
1136
00:52:48,662 --> 00:52:50,880
و وقتی افراد بخش آزار جنسی اومدن برگردم
1137
00:52:51,000 --> 00:52:54,525
یا وقتی یه زن سر شیفت بود، ولی من...
1138
00:52:54,549 --> 00:52:56,760
میخوام تمومش کنم بره
1139
00:52:56,880 --> 00:52:59,560
قهوهش رو میذاره روی میز
1140
00:52:59,680 --> 00:53:01,920
یه چند تا کار انجام میده
1141
00:53:02,040 --> 00:53:04,440
و بعد سوالها شروع میشه
1142
00:53:05,840 --> 00:53:07,280
"بله"
1143
00:53:07,400 --> 00:53:10,120
"تسا جین انزلر. نه"
1144
00:53:10,240 --> 00:53:12,120
"نه، ممنون. بله"
1145
00:53:12,240 --> 00:53:14,960
"بله، متوجهم تصویرم داره ضبط میشه. بله"
1146
00:53:16,440 --> 00:53:19,120
"میخوام... میخوام گزارش..."
1147
00:53:21,080 --> 00:53:24,280
"چون بنظرم... چون بهم..."
1148
00:53:26,400 --> 00:53:29,360
"یه اتفاقی برام افتاده. داشتم..."
1149
00:53:30,680 --> 00:53:33,720
"دیشب، امروز صبح، به من..."
1150
00:53:33,840 --> 00:53:36,840
"به من... به من تجاوز جنسی شد"
1151
00:53:36,960 --> 00:53:39,320
"و میخواستم..."
1152
00:53:39,440 --> 00:53:41,880
"بله، بله، میشناسمش"
1153
00:53:42,000 --> 00:53:43,800
"جولین بروکس"
1154
00:53:43,920 --> 00:53:45,828
"نه. نه، با همدیگه همکاریم"
1155
00:53:45,852 --> 00:53:48,400
"نمیدونم، حدوداً... حدوداً پنج سال"
1156
00:53:49,320 --> 00:53:51,440
"رابطه؟"
1157
00:53:51,560 --> 00:53:54,360
"تاحدودی. نه. نه، خب، منظورم اینه که... نه"
1158
00:53:54,480 --> 00:53:56,049
"دیشب، اولین دفعهای نبود"
1159
00:53:56,073 --> 00:53:57,520
"که با هم رابطه داشتیم"
1160
00:53:57,640 --> 00:54:01,200
"اسمی... اسمی روی رابطهمون
نذاشته بودیم، برای همین..."
1161
00:54:01,320 --> 00:54:05,000
"پس، نه. نه. نه، توی رابطه نبودیم. نه"
1162
00:54:06,400 --> 00:54:10,040
"هفتهی قبل، با هم... با هم سکس داشتیم"
1163
00:54:11,240 --> 00:54:13,840
"نه. نه، خب، سر کار اتفاق افتاد"
1164
00:54:13,960 --> 00:54:17,000
"نه. نه، نه، نه، بعد از ساعت کار اداری بود"
1165
00:54:17,120 --> 00:54:18,581
"توی دفتر اون. یهویی..."
1166
00:54:18,605 --> 00:54:19,760
"یهویی اتفاق افتاد"
1167
00:54:19,880 --> 00:54:22,720
"آره، راضی بودم. البته اون دفعه"
1168
00:54:22,840 --> 00:54:25,920
وقتی اینو مینویسه سکوت حکمفرما میشه
و بعد میپرسه
1169
00:54:26,040 --> 00:54:28,960
اینجاست که باید تجاوز رو توصیف کنم
1170
00:54:29,080 --> 00:54:30,991
نمیخوام یه قربانی و لطمهدیده باشم
1171
00:54:31,015 --> 00:54:33,200
نه. نه. میخوام یه بازمانده باشم، ولی...
1172
00:54:33,320 --> 00:54:35,280
"این دستش کجا بود؟"
1173
00:54:35,400 --> 00:54:37,160
"پای تو؟ دست اون؟"
1174
00:54:37,280 --> 00:54:38,307
"خب، از دست دیگهت"
1175
00:54:38,331 --> 00:54:39,960
"برای هل دادنش استفاده کردی؟"
1176
00:54:40,080 --> 00:54:41,787
"مقاومت کردی؟ بابت مقاومتت"
1177
00:54:41,811 --> 00:54:43,200
"جایی روی بدنش مونده؟"
1178
00:54:43,320 --> 00:54:45,560
"روی دستش که گازش گرفتی؟"
1179
00:54:45,680 --> 00:54:48,480
بعد میره سراغ اندامهای دیگه
بازم سوال میپرسه
1180
00:54:48,600 --> 00:54:50,280
دیگه نمیتونم به افسر نگاه کنم
1181
00:54:50,400 --> 00:54:53,240
"من... من... نمیدونم. نمیدونم"
1182
00:54:53,360 --> 00:54:55,200
احساس تحقیر. پریشانی
1183
00:54:55,320 --> 00:54:57,320
رفتار اشتباه یا احمقانه؟
1184
00:54:58,680 --> 00:55:00,440
تقصیر من بوده؟
1185
00:55:00,560 --> 00:55:02,800
من چه کار اشتباهی کردم؟
خب، اشتباه از من بوده؟
1186
00:55:02,920 --> 00:55:06,040
باید چیکار میکردم؟
افسر میگه گوشیم رو بدم. "نه، نه"
1187
00:55:06,160 --> 00:55:07,317
"بهش احتیاج دارم"
1188
00:55:07,341 --> 00:55:10,080
ناراضیه که بهش ندادم. از اتاق میره بیرون
1189
00:55:11,360 --> 00:55:13,680
بازم تنها شدم
1190
00:55:13,800 --> 00:55:15,400
منتظرم
1191
00:55:15,520 --> 00:55:17,320
منتظرم. برمیگرده
1192
00:55:17,440 --> 00:55:20,080
بازم میگه گوشیمو بدم
نمیتونم... نمیدم
1193
00:55:20,200 --> 00:55:22,473
"تمام اطلاعات خانواده
و دوستان و کارم توشه!"
1194
00:55:22,497 --> 00:55:23,760
افسر چپچپ نگاهم میکنه
1195
00:55:23,880 --> 00:55:25,680
میدونم باهاش راه نمیام
1196
00:55:25,800 --> 00:55:29,120
ولی میگه قراره یه ماشین منو ببره هیونز؟
1197
00:55:30,760 --> 00:55:34,035
معاینهی پزشکی قانونی؟
1198
00:55:34,059 --> 00:55:35,840
باید بهش بگم
1199
00:55:37,120 --> 00:55:39,840
"شاید اثر چندانی پیدا نشه، چون من..."
1200
00:55:39,960 --> 00:55:42,840
"دقیقاً بعدش دوش گرفتم"
1201
00:55:42,960 --> 00:55:44,960
اوه، خدا!
1202
00:55:46,000 --> 00:55:49,960
من... من چقدر احمقم!
1203
00:55:51,360 --> 00:55:55,480
"دوش گرفتم. همهچی رو شستم رفت. آخه..."
1204
00:55:56,120 --> 00:55:57,926
"اگر بگه سکس نداشتیم چی؟"
1205
00:55:57,950 --> 00:56:00,120
"چطور میتونم اثبات کنم...؟ نه"
1206
00:56:01,160 --> 00:56:02,832
"نه. اونقدرام احمق نیست"
1207
00:56:02,856 --> 00:56:05,160
"قطعاً این مورد رو اعتراف میکنه"
1208
00:56:05,280 --> 00:56:07,125
"فقط میگه... فقط میگه سکس"
1209
00:56:07,149 --> 00:56:09,280
"با رضایت دوطرف بوده، مگه نه؟
1210
00:56:09,400 --> 00:56:11,261
بازم به افسر نگاه میکنم
1211
00:56:11,285 --> 00:56:12,600
داره آدامس میجوه
1212
00:56:12,720 --> 00:56:15,116
"صبر کن تا یه وکیل عوضی پیدا کنه"
1213
00:56:15,140 --> 00:56:16,880
"اونا حاضرن هرحرفی بزنن"
1214
00:56:17,000 --> 00:56:18,085
و من بهش میگم
1215
00:56:18,109 --> 00:56:20,880
"جولین خودش یه وکیل مدافع عوضیه"
1216
00:56:21,000 --> 00:56:23,440
دیگه نمیجوه، پشت چشم نازک میکنه
1217
00:56:23,560 --> 00:56:25,880
جوری بهم نگاه میکنه
که انگار از عمد اینکارو کردم...
1218
00:56:26,000 --> 00:56:28,480
که سختترین متهم رو انتخاب کردم
1219
00:56:28,600 --> 00:56:30,608
صدای خودمو میشنوم
1220
00:56:30,632 --> 00:56:32,640
که با صدای آروم میگم
1221
00:56:32,664 --> 00:56:34,880
"من خودمم وکیل مدافعم"
1222
00:56:35,760 --> 00:56:38,440
نمیدونم چه برداشتی
از نگاهی که بهم میکنه داشته باشم
1223
00:56:38,560 --> 00:56:41,480
نگاه تحقیرآمیزه یا نگاه دلسوزانهی واقعی؟
1224
00:56:41,600 --> 00:56:44,400
نمیتونم تشخیص بدم
نه با این حالم. با صدای خشک میگه
1225
00:56:44,520 --> 00:56:47,880
"عه! حالا به ما احتیاج داری، آره؟"
1226
00:56:48,000 --> 00:56:49,560
"جانم؟"
1227
00:56:49,680 --> 00:56:51,328
ریچارد یه سوال ازم میپرسه
1228
00:56:51,352 --> 00:56:53,320
در مورد آماده بودنه؟ آروم بودن؟
1229
00:56:53,440 --> 00:56:55,932
جواب میدم، ولی نمیدم، نمیتونم
1230
00:56:55,956 --> 00:56:57,280
نمیدونم چی گفتم
1231
00:56:57,400 --> 00:56:58,809
به میز خیره میشم
1232
00:56:58,833 --> 00:57:01,840
پلاستیک سفیدش از کثیفی کرمرنگ شده
1233
00:57:01,960 --> 00:57:04,098
ریچارد ازم میپرسه مطمئنم که نمیخوام
1234
00:57:04,122 --> 00:57:06,080
شهادتم رو بصورت ویدئویی ضبط کنم؟
1235
00:57:06,200 --> 00:57:07,903
"آره. میخوام مستقیماً"
1236
00:57:07,927 --> 00:57:10,120
"توی چشمای جولین نگاه کنم"
1237
00:57:10,240 --> 00:57:11,880
این منم
1238
00:57:12,000 --> 00:57:13,846
منتظرم دادگاه پروندهای
1239
00:57:13,870 --> 00:57:16,200
که اسم جولین روشه رو صدا کنه
1240
00:57:16,320 --> 00:57:17,920
دادستانی سلطنتی برعلیه جولین بروکس
1241
00:57:18,040 --> 00:57:19,729
توی لیست دادگاهه
1242
00:57:19,753 --> 00:57:21,760
و همه میتونن ببینن
1243
00:57:21,880 --> 00:57:25,040
دادستانی سلطنتی برعلیه جولین بروکس
1244
00:57:25,160 --> 00:57:27,520
این منم، که میدونم دارن
هیئت منصفه رو انتخاب میکنن
1245
00:57:27,640 --> 00:57:30,880
دادگاه شمارهی 1
وکیل جولین، وکیل سلطنتیش
1246
00:57:31,000 --> 00:57:33,960
احتمالاً امیدواره تا جای ممکن
زنهای هیئت منصفه کمتر باشن
1247
00:57:34,080 --> 00:57:35,928
در مورد نحوهی دفاعشون صحبت میکنن
1248
00:57:35,952 --> 00:57:37,800
جولین کنارشه، داره نظر خودشو میگه
1249
00:57:37,920 --> 00:57:39,848
که مطمئن بشه بیشترین احتمال
1250
00:57:39,872 --> 00:57:42,160
گرفتن حکم بیگناهی رو داشته باشه
1251
00:57:42,280 --> 00:57:43,667
من، اینجا میشینم
1252
00:57:43,691 --> 00:57:46,560
منتظر میمونم تا اجازه بدن برم داخل
1253
00:57:46,680 --> 00:57:49,120
ریچارد باید برگرده توی دادگاه
1254
00:57:49,240 --> 00:57:51,960
دستش رو میذاره روی شونهم
یه تکونی میخورم
1255
00:57:53,680 --> 00:57:55,440
دست خودم نیست
1256
00:57:55,560 --> 00:57:57,486
ریچارد داره باهام حرف میزنه
1257
00:57:57,510 --> 00:57:58,963
دهنش داره تکون میخوره
1258
00:57:58,987 --> 00:58:00,840
"قراره کسی بیاد کنارت باشه؟"
1259
00:58:00,960 --> 00:58:01,868
"اوهوم"
1260
00:58:01,892 --> 00:58:02,800
"اوهوم"
1261
00:58:03,720 --> 00:58:05,360
لعنتی!
1262
00:58:05,480 --> 00:58:07,320
عمراً گریه نمیکنم
1263
00:58:07,440 --> 00:58:09,928
تخت بیمارستان توی هیونز
1264
00:58:09,952 --> 00:58:12,440
معاینهی پزشکی قانونی
1265
00:58:12,560 --> 00:58:14,408
با روپوش سفید
1266
00:58:14,432 --> 00:58:16,280
منتظر پرستارم
1267
00:58:16,400 --> 00:58:18,880
"اسم، لطفاً؟"
"تسا جین انزلر"
1268
00:58:19,000 --> 00:58:21,480
گوشیم صدا میده. پیامک اومده
1269
00:58:22,400 --> 00:58:25,046
اوه خدا. خودشه. جولینه!
1270
00:58:25,070 --> 00:58:26,560
"تاریخ تولد؟"
1271
00:58:26,680 --> 00:58:31,160
"کجایی؟ نگو که رفتی سر کار! جی"
1272
00:58:31,280 --> 00:58:32,462
"بوس. بوس"
1273
00:58:32,486 --> 00:58:34,420
حس میکنم گوشیم آلودهست
1274
00:58:34,440 --> 00:58:37,840
حذفش میکنم
همون لحظه از پاک کردن مدرک پشیمون میشم
1275
00:58:37,960 --> 00:58:38,873
چه مرگم شده؟
1276
00:58:38,897 --> 00:58:40,317
مدام دارم اینکارو میکنم!
1277
00:58:40,341 --> 00:58:42,200
باید گوشیم رو میدادم به افسر
1278
00:58:42,320 --> 00:58:46,840
"محل سکونت؟"
بدنم یخ میزنه. هنوزم توی آپارتمان کوفتیمه
1279
00:58:46,960 --> 00:58:48,361
جلوی خودمو میگیرم
1280
00:58:48,385 --> 00:58:51,120
که گوشیم رو نکوبم زمین و خردش نکنم
1281
00:58:51,240 --> 00:58:52,560
بازم صدا میده
1282
00:58:57,760 --> 00:59:01,498
"درضمن، امیدوارم بعد از اون اتفاقات
حالت خوب باشه؟"
1283
00:59:01,522 --> 00:59:02,760
"دارم میرم خونه"
1284
00:59:02,880 --> 00:59:04,228
"بعد از اون اتفاقات؟"
1285
00:59:04,252 --> 00:59:05,600
با علامت سوال، یعنی چی؟
1286
00:59:05,720 --> 00:59:09,160
"فشار خون؟"
نگران خودشه؟ نگران کاری که کرده؟
1287
00:59:09,280 --> 00:59:12,720
"دمای بدن؟" ایندفعه، هوشمندی به خرج میدم
پیام رو ذخیره میکنم
1288
00:59:12,840 --> 00:59:14,520
حتی ازش اسکرینشات میگیرم
1289
00:59:14,640 --> 00:59:19,120
ساعت 8 و نیم صبحه. و یک زن
با دستکش داره واژنم رو بررسی میکنه
1290
00:59:19,240 --> 00:59:22,960
عکس میگیره. به سقف خیره شدم
دندونام رو به هم فشار میدم
1291
00:59:23,080 --> 00:59:25,190
و جولین توی آپارتمانمه
1292
00:59:25,214 --> 00:59:28,000
و داره توی حمومم دوش میگیره؟
1293
00:59:28,120 --> 00:59:30,080
توی یخچالم میگرده؟
1294
00:59:30,200 --> 00:59:33,040
دیروز، تصور کرده بودم، امیدوار بودم
1295
00:59:33,160 --> 00:59:36,520
که شاید بشه امروز صبح
باهمدیگه صبحونه بخوریم و...
1296
00:59:36,640 --> 00:59:40,440
اینجا چیکار میکنم؟
به پرستار میگم "مطمئن... مطمئن نیستم"
1297
00:59:40,560 --> 00:59:43,240
دست نگه میداره. میایسته
پرستار یه حرف محبتآمیز میزنه
1298
00:59:43,360 --> 00:59:46,960
متوجه نشدم چی میگه، بررسیش تموم شده
عمراً گریه نمیکنم
1299
00:59:47,080 --> 00:59:50,200
میپرسه جایی دارم برم یا نه
کسی که بتونم کنارش باشم؟
1300
00:59:50,320 --> 00:59:52,680
خب... نمیدونم
1301
00:59:53,560 --> 00:59:56,240
حس میکنم کنترل از دستم خارج شده
نکنه دارم شلوغش میکنم؟
1302
00:59:56,360 --> 00:59:58,280
نه شلوغش نمیکنم. شلوغش نمیکنم
1303
00:59:59,120 --> 01:00:01,780
ولی نکنه دارم شلوغش میکنم؟ جولین رو
میشناسم. سالهاست که میشناسمش
1304
01:00:01,800 --> 01:00:04,400
"این عشق نیست"
1305
01:00:06,200 --> 01:00:08,534
"قراره الان بازداشتش کنن؟"
1306
01:00:08,558 --> 01:00:10,080
پرستاره مطمئن نیست
1307
01:00:10,200 --> 01:00:12,600
میپرسه میخوام با یه
مددکار اجتماعی صحبت کنم یا نه
1308
01:00:12,720 --> 01:00:14,284
"نه. نه، ممنون. میشه برم؟"
1309
01:00:14,308 --> 01:00:16,720
پرستار افسر پلیس رو صدا میکنه بیاد داخل
1310
01:00:16,840 --> 01:00:20,040
پلیس گندهبکه میگه
مدارک پزشکی قانونی رو با خودش میبره
1311
01:00:20,160 --> 01:00:22,160
بعداً باهام تماس میگیره، ولی من...
1312
01:00:23,560 --> 01:00:26,560
"میخواین بازداشتش کنین؟"
1313
01:00:26,680 --> 01:00:28,157
"آره، مگر اینکه..."
1314
01:00:28,181 --> 01:00:30,520
"خودت میخوای بازداشتش کنیم؟"
1315
01:00:30,640 --> 01:00:33,160
نمیتونم بگم آره
و نمیتونم بگم نه
1316
01:00:33,280 --> 01:00:35,560
ولی نمیتونه همینطوری قسر دربره، مگه نه؟
1317
01:00:35,680 --> 01:00:37,640
که تظاهر کنه همچین اتفاقی نیفتاده؟
1318
01:00:37,760 --> 01:00:38,935
میخوام بدونه چیکار کرده
1319
01:00:38,959 --> 01:00:41,320
نمیخوام یه پیام بهم بده
و بپرسه حالم خوبه یا نه
1320
01:00:41,440 --> 01:00:45,360
اصلاً هم حالم خوب نیست
حالم خوب نیست
1321
01:00:45,480 --> 01:00:48,000
"حاضری توی دادگاه شهادت بدی؟"
1322
01:00:48,120 --> 01:00:50,280
"نمیخوام از ادامهی مسیر دلسردت کنم"
1323
01:00:50,304 --> 01:00:51,760
"ولی قطعاً سخت خواهد بود"
1324
01:00:51,880 --> 01:00:55,600
بعد میگه "دادستانی تصمیم میگیره"
1325
01:00:55,720 --> 01:00:58,600
"که پرونده مناسب ارائه به دادگاه هست یا نه"
1326
01:00:59,600 --> 01:01:02,419
خودم اینو میدونم، معلومه که میدونم
1327
01:01:02,443 --> 01:01:04,240
ولی مثل یه سیلی میمونه
1328
01:01:04,360 --> 01:01:06,600
تصمیمش با من نیست. نه
1329
01:01:06,720 --> 01:01:09,048
نه، زندگیم توی دستان پلیس
1330
01:01:09,072 --> 01:01:11,400
دادستانی و سیستم قضاییه
1331
01:01:11,520 --> 01:01:13,320
هیچ کنترلی روش ندارم
1332
01:01:13,440 --> 01:01:15,404
پای خیلی چیزا وسطه...
1333
01:01:15,428 --> 01:01:18,480
حریم خصوصیم، خانوادهم، دوستانم
1334
01:01:18,600 --> 01:01:20,680
همهچی. میترسم
1335
01:01:32,880 --> 01:01:35,360
ولی یه نفر درونم هست
1336
01:01:35,480 --> 01:01:39,360
اون دختری که جنگید
و جنگید تا دیده بشه
1337
01:01:39,480 --> 01:01:43,720
به سمت چپتون نگاه کنین
به سمت راستتون نگاه کنین. کی موفق نمیشه؟
1338
01:01:43,840 --> 01:01:48,320
اون شجاعه، و اگر من کاری نکنم، فکر...
1339
01:01:50,480 --> 01:01:52,880
فکر میکنم ممکنه از دستش بدم
1340
01:01:55,760 --> 01:01:59,120
"آره. آره، توی دادگاه شهادت میدم"
1341
01:01:59,760 --> 01:02:01,400
مادرم از راه میرسه
1342
01:02:01,520 --> 01:02:03,680
با شلوار و کفش معقول
1343
01:02:03,800 --> 01:02:05,554
کیف حصیریش توی دستاشه
1344
01:02:05,578 --> 01:02:07,920
همونی که برای تولدش بهش دادم
1345
01:02:08,040 --> 01:02:09,960
بابا این کیف برای ساحله!
1346
01:02:10,080 --> 01:02:14,240
بهش گفته بودم، "کرم ضدآفتاب
و حولههات رو بذار توش و بعد برو"
1347
01:02:14,360 --> 01:02:16,880
"آخه من کی وقت میکنم برم ساحل؟"
1348
01:02:17,000 --> 01:02:18,520
باز گند زدم!
1349
01:02:18,640 --> 01:02:20,868
قیافهش بشدت وحشتزدهست
1350
01:02:20,892 --> 01:02:23,120
ولی بخاطر من اومده اینجا
1351
01:02:23,240 --> 01:02:25,960
این روزا انگار همهچی تقصیر منه
1352
01:02:26,080 --> 01:02:30,480
بعد از 782 روز
نمیتونم جلوی تمام اون صداها رو بگیرم
1353
01:02:30,600 --> 01:02:33,600
"سرکار روی مبل با یه نفر خوابیدی"
1354
01:02:33,720 --> 01:02:35,733
"دعوتش کردی بیاد خونهت"
1355
01:02:35,757 --> 01:02:38,360
"اونقدر مستی که حتی بالا میاری"
1356
01:02:38,480 --> 01:02:40,720
خودمو میکوبم
1357
01:02:40,840 --> 01:02:44,440
"بقدر کافی جیغ یا لگد نزدی، بیحرکت موندی"
1358
01:02:44,560 --> 01:02:47,740
"وسط تمام اون قضایا، بیحرکت موندی"
1359
01:02:47,764 --> 01:02:49,120
"آخه چه مرگته؟"
1360
01:02:49,240 --> 01:02:51,360
"نه. رقتانگیزی"
1361
01:02:51,480 --> 01:02:53,920
"بعد از اینکه اونکارو باهات کرد
اجازه دادی توی تختت بخوابه"
1362
01:02:54,040 --> 01:02:56,400
"اونم وقتی داشتی زیر دوش گریه میکردی؟"
1363
01:02:56,520 --> 01:02:59,880
"جولین، وکیل خوبیه
پروندههای زیادی رو مجانی قبول میکنه"
1364
01:03:00,000 --> 01:03:02,280
"داری باهاش چیکار میکنی؟"
1365
01:03:02,400 --> 01:03:06,120
"اگر واقعاً فکر کرده باشه رضایت داشتی چی؟"
1366
01:03:06,240 --> 01:03:08,457
ناخنهامو فرو میکنم توی رونهام
1367
01:03:08,481 --> 01:03:10,280
کاری میکنم دردش رو حس کنم
1368
01:03:10,400 --> 01:03:13,480
"بجنب، تس، یادت بیاد"
1369
01:03:13,600 --> 01:03:15,592
"قانون میگه... میگه حق نداری"
1370
01:03:15,616 --> 01:03:17,400
"با یک زن همچین کاری بکنی"
1371
01:03:17,520 --> 01:03:19,565
"نمیتونی دست و پاش رو بگیری"
1372
01:03:19,589 --> 01:03:21,580
"و سرجاش نگهش داری و..."
1373
01:03:22,240 --> 01:03:25,480
"و بهش... بهش دخول کنی"
1374
01:03:25,600 --> 01:03:27,608
"نمیتونی تجاوز کنی و بعد تظاهر کنی"
1375
01:03:27,632 --> 01:03:29,640
"که با رضایت دوطرف بوده، میتونی، مامان؟"
1376
01:03:29,760 --> 01:03:31,515
یه ساندویچ بهم میده
1377
01:03:31,539 --> 01:03:33,760
ساندویچ مربای توتفرنگی؟
1378
01:03:33,880 --> 01:03:35,589
معدهم توان تحملش رو نداره
1379
01:03:35,613 --> 01:03:37,720
ولی قیافهش خیلی نگران بنظر میاد
1380
01:03:39,160 --> 01:03:41,240
الان خیلی پیر بنظر میاد
1381
01:03:41,800 --> 01:03:44,880
زیر چشمهاش حسابی پف کرده
1382
01:03:45,000 --> 01:03:46,680
سکوت حکمفرماست
1383
01:03:46,800 --> 01:03:48,480
نون سفید میجوم
1384
01:03:48,600 --> 01:03:51,197
مزهی شیرین بیش از حد...
1385
01:03:51,221 --> 01:03:52,840
توتفرنگی و کره
1386
01:03:53,520 --> 01:03:55,360
بلند میشه...
1387
01:04:00,200 --> 01:04:03,280
و تمام بدنم رو...
1388
01:04:03,400 --> 01:04:05,760
محکم بغل میکنه
1389
01:04:05,880 --> 01:04:07,303
"مثل همیشه قوی باش!"
1390
01:04:07,327 --> 01:04:10,400
"اجازه نده این عوضیا روحیهت رو تضعیف کنن!"
1391
01:04:10,520 --> 01:04:13,248
"حتی اگر از این قضیه قسر در برن"
1392
01:04:13,272 --> 01:04:16,000
"اجازه نده تس ما رو داغون کنن"
1393
01:04:17,640 --> 01:04:19,080
اوهوم
1394
01:04:19,920 --> 01:04:21,400
اوهوم
1395
01:04:21,520 --> 01:04:23,360
عمراً گریه نمیکنم. عمراً
1396
01:04:24,240 --> 01:04:25,600
عمراً
1397
01:04:27,880 --> 01:04:30,600
دادگاه میفته سه روز دیگه
1398
01:04:31,200 --> 01:04:33,600
قراره فقط من شهادت بدم، نه جولین
1399
01:04:33,720 --> 01:04:37,440
امروز، جولین ادعای بیگناهی میکنه
1400
01:04:37,560 --> 01:04:40,400
اعتراف نمیکنه چیکار کرده
ولی من میدونم که خودش خوب میدونه
1401
01:04:40,520 --> 01:04:44,600
خب، مطمئنم که باید بدونه
احمق که نیست
1402
01:04:44,720 --> 01:04:46,440
فقط خودش رو قانع کرده
1403
01:04:46,560 --> 01:04:50,000
و همچنین تمام افرادی که ازشون خواسته
برای حمایت ازش نامه بنویسن
1404
01:04:50,120 --> 01:04:52,240
افرادی که باهاشون آشنام
1405
01:04:52,360 --> 01:04:54,520
خودش و اونا رو قانع کرده
1406
01:04:54,640 --> 01:04:58,320
که من دروغگوام
و دارم اینکارو میکنم که نابودش کنم
1407
01:04:58,440 --> 01:05:00,346
خودش رو قانع کرده
1408
01:05:00,370 --> 01:05:02,840
که قربانی ماجرا خودشه
1409
01:05:03,880 --> 01:05:06,748
درحالیکه من، مجبورم به زبونش بیارم
1410
01:05:06,772 --> 01:05:09,640
جلوی همه اون اتفاق رو مرور کنم
1411
01:05:09,760 --> 01:05:11,688
چرا؟ چطور میتونه همینطوری بشینه
1412
01:05:11,712 --> 01:05:13,640
و توی جایگاه ازش سوال و جواب نکنن؟
1413
01:05:13,760 --> 01:05:16,840
اون اینکارو با من کرده
من کسیم که داره محاکمه میشه
1414
01:05:16,960 --> 01:05:18,640
صورت مادرم
1415
01:05:19,280 --> 01:05:22,264
بیاختیار فکر میکنم که بهنحوی میدونه
1416
01:05:22,288 --> 01:05:24,520
که مورد تعرض قرار گرفتن چه حسی داره
1417
01:05:26,000 --> 01:05:28,120
هرگز چیزی ازش نمیپرسم
1418
01:05:29,600 --> 01:05:32,200
نون سفید توی گلوم گیر میکنه
1419
01:05:32,320 --> 01:05:34,840
قورت دادن سخته
سروکلهی ریچارد پیدا میشه
1420
01:05:34,960 --> 01:05:39,640
"هیئت منصفه مشخص شد؟ چند تا زن هستن؟"
"چهار تا"
1421
01:05:39,760 --> 01:05:41,760
مامانم میپرسه "این چیز خوبیه؟"
1422
01:05:41,880 --> 01:05:43,520
نمیدونم
1423
01:05:43,640 --> 01:05:45,018
آخه زنها هم میتونن توی باور کردن
1424
01:05:45,042 --> 01:05:46,420
حرف زنهای دیگه به بدی مردها باشن
1425
01:05:46,440 --> 01:05:48,480
آخه چرا، ها؟
1426
01:05:48,600 --> 01:05:50,280
آخه چرا؟
1427
01:05:50,400 --> 01:05:52,680
مامانم میره دستشویی رو پیدا کنه
1428
01:05:52,800 --> 01:05:54,800
بازم تنها شدم
1429
01:05:54,920 --> 01:05:56,760
میا، بهش احتیاج دارم
1430
01:05:56,880 --> 01:06:00,880
گوشیم رو درمیارم
بین پیامکهای امروز صبح میگردم
1431
01:06:01,000 --> 01:06:03,280
مشغول نمایش شکسپیره
1432
01:06:03,400 --> 01:06:05,480
توی یه کشتی تفریحی؟
1433
01:06:05,600 --> 01:06:09,240
احساس قدرت بیشتری میکنم
میا طرف تساست
1434
01:06:09,360 --> 01:06:11,600
ریچارد، توی دادگاهه
1435
01:06:11,720 --> 01:06:13,680
وقتی صحبتهای اولیهی دادستانی رو بگه
1436
01:06:13,800 --> 01:06:15,640
به عنوان اولین شاهد صدام میکنن
1437
01:06:15,760 --> 01:06:19,160
جولین اون داخل میتونه همهچی رو بشنوه
1438
01:06:19,280 --> 01:06:20,840
صحبتهای اولیه
1439
01:06:20,960 --> 01:06:24,320
همینطوری نشسته و میدونه
که مجبور نیست یک کلمه هم حرف بزنه
1440
01:06:24,440 --> 01:06:28,600
خودمو... خودمو برای
اتفاقاتی که قراره بیفته آماده میکنم
1441
01:06:30,640 --> 01:06:32,640
آینهم رو درمیارم
1442
01:06:32,760 --> 01:06:34,160
آرایشم رو درست میکنم
1443
01:06:34,280 --> 01:06:37,400
لباسم، از بین
لباسهای وکالتم انتخاب شده. آره
1444
01:06:37,520 --> 01:06:42,040
ترکیبی بینقص از "من یه... یه زن قوی هستم"
1445
01:06:42,160 --> 01:06:44,840
"خجالت نمیکشم و هرزه نیستم"
1446
01:06:44,960 --> 01:06:47,480
مادرم میاد تو
همون لحظهای که افسر پلیس میاد داخل...
1447
01:06:47,600 --> 01:06:51,240
یه زن جوونه، توی لباس فرمش خیلی کوچیک
بنظر میاد، با باتومی که از کمرش آویزونه
1448
01:06:51,360 --> 01:06:53,000
"دارن صدات میکنن، تسا"
1449
01:06:53,120 --> 01:06:55,800
"میشه مادرمو همراه خودت ببری؟"
1450
01:06:55,920 --> 01:06:58,440
سر تکون میده، دست مادرم رو میگیره
1451
01:06:58,560 --> 01:07:01,200
ولی قبل از رفتن
دم در برمیگرده
1452
01:07:01,320 --> 01:07:04,160
بازوم رو مثل یک دوست فشار میده...
1453
01:07:08,960 --> 01:07:10,640
مثل یک خواهر
1454
01:07:15,120 --> 01:07:17,040
این منم
1455
01:07:18,880 --> 01:07:21,240
که وارد دادگاه میشم
1456
01:07:21,360 --> 01:07:23,240
تا شهادت بدم
1457
01:07:23,360 --> 01:07:25,840
این منم
1458
01:07:25,960 --> 01:07:28,680
که به قاضی تعظیم میکنم
1459
01:07:28,800 --> 01:07:33,160
درحالیکه دارم به سمت جایگاه شهود میرم
1460
01:07:34,240 --> 01:07:36,400
این منم
1461
01:07:36,520 --> 01:07:39,560
که توی جایگاه شهود ایستادم
1462
01:07:39,680 --> 01:07:42,480
درحالیکه کلمات
از دهنم درمیان و اعلام میکنن
1463
01:07:42,600 --> 01:07:45,120
"که شهادتی که میدم حقیقت"
1464
01:07:45,240 --> 01:07:47,560
"کل حقیقت و چیزی جز حقیقت نخواهد بود"
1465
01:07:47,680 --> 01:07:50,280
فضا خفهست. سرمو میارم بالا
1466
01:07:50,400 --> 01:07:54,840
بابا و مامان و برادر جولین
ردیف اول جایگاه حاضرین نشستن
1467
01:07:54,960 --> 01:07:57,200
چقدر ازم متنفرن
1468
01:07:57,320 --> 01:07:59,600
میچرخم، به جولین نگاه میکنم
1469
01:07:59,720 --> 01:08:01,600
با کتوشلوار، و توی جایگاه متهم
1470
01:08:01,720 --> 01:08:04,560
یک وکیل سلطنتی و یک وکیل تازهکار جلو وایسادن
1471
01:08:04,680 --> 01:08:07,240
جولین مستقیم به من نگاه میکنه
1472
01:08:07,360 --> 01:08:10,200
انگار میخواد بیصدا با لبهاش بگه
"معذرت میخوام"
1473
01:08:10,320 --> 01:08:12,640
ولی بهجاش، تقریباً با حالتی نامحسوس
1474
01:08:12,760 --> 01:08:15,520
با تکون دادن سرش میگه "چیکار کردی؟"
1475
01:08:15,640 --> 01:08:17,199
به هیئت منصفه نگاه میکنم
1476
01:08:17,223 --> 01:08:19,600
اینها قراره تصمیم بگیرن، این غریبهها
1477
01:08:19,720 --> 01:08:20,759
به قاضی نگاه میکنم
1478
01:08:20,783 --> 01:08:23,040
داره روی لپتاپش
به یک پرونده نگاه میکنه
1479
01:08:23,160 --> 01:08:26,960
جایگاه وکلا، جایگاه هیئتمنصفه
وحشت میکنم. تمام وکلا مرد هستن!
1480
01:08:27,080 --> 01:08:29,640
قاضی، منشی قاضی
1481
01:08:29,760 --> 01:08:33,800
مشاور نمایندهی دادستان
پلیس، وکیل مشاور
1482
01:08:33,920 --> 01:08:35,045
تنها زن منم
1483
01:08:35,069 --> 01:08:37,640
حتی دربون دادگاه هم مرده!
1484
01:08:37,760 --> 01:08:41,240
فقط منم... تنها زن دادگاه
1485
01:08:41,360 --> 01:08:43,760
ضربان قلبم رو حس میکنم
1486
01:08:43,880 --> 01:08:46,840
خون با سرعت توی رگهام در جریانه
1487
01:08:46,960 --> 01:08:48,793
و بعد از 782 روز
1488
01:08:48,817 --> 01:08:52,840
بعد از اینکه مدام و مدام ازم پرسیدن
1489
01:08:52,960 --> 01:08:55,840
"مطمئنی میخوای اینکارو انجام بدی؟"
1490
01:08:55,960 --> 01:08:59,560
بعد از تمام نگاههای
کنایهآمیز و سرشار از شرمساری سر کارم
1491
01:08:59,680 --> 01:09:01,640
شک و شبهههایی که مردم در موردم بیان کردن
1492
01:09:01,760 --> 01:09:04,345
حرفها، بستهی آزمایش تجاوز جنسی
1493
01:09:04,369 --> 01:09:06,600
شستن مداوم بدن خودم
1494
01:09:06,720 --> 01:09:09,148
کابوسها، بالا آوردنها
1495
01:09:09,172 --> 01:09:11,600
زخم کردن گوشت بدن خودم
1496
01:09:11,720 --> 01:09:14,000
حالا اینجام. همینجام
1497
01:09:14,120 --> 01:09:16,800
و سیستمی که زندگیم رو وقفش کردم
1498
01:09:16,920 --> 01:09:20,280
توسط من فراخونده شده
که حقیقت رو پیدا کنه
1499
01:09:20,400 --> 01:09:22,120
که عدالت رو اجرا کنه
1500
01:09:22,240 --> 01:09:23,831
نمایندهی دادستان، ریچارد
1501
01:09:23,855 --> 01:09:26,280
بلند میشه تا صحبتهای دادستانی رو شروع کنه
1502
01:09:26,440 --> 01:09:28,960
دو بار، جولین رو دیدم. اولین بار...
1503
01:09:30,720 --> 01:09:33,280
اولین بار...
1504
01:09:33,400 --> 01:09:35,240
پلیس
1505
01:09:35,360 --> 01:09:38,280
خب، اونا... اونا هنوز بازداشتش نکرده بودن
1506
01:09:38,400 --> 01:09:40,960
زنگ زدن، گفتن بهزودی بازداشت میشه
1507
01:09:41,080 --> 01:09:44,160
ولی حاضر نیستن سرکارش دستگیرش کنن. آره!
1508
01:09:44,280 --> 01:09:46,480
"ولی پروندهی جالبیه"
1509
01:09:46,600 --> 01:09:49,080
"دو وکیل مدافع توی دادگاه با هم درگیر میشن"
1510
01:09:49,200 --> 01:09:53,040
برای دادستانی مورد جالبی بود
1511
01:09:53,160 --> 01:09:56,360
چه طنز وحشتناکی توی این موضوع میدیدن
افراد دادستانی
1512
01:09:56,480 --> 01:09:59,080
همهشون قبلاً منو میشناختن
قبلاً
1513
01:09:59,200 --> 01:10:01,600
همیشه اون سمت بودم، قبلاً
1514
01:10:02,400 --> 01:10:05,320
سعی کردم لایحهم رو برای یکشنبه بنویسم
خسته بودم، گریون بودم
1515
01:10:05,440 --> 01:10:08,020
نمیتونستم تمرکز کنم
اصلاً خوب نخوابیده بودم
1516
01:10:08,040 --> 01:10:10,600
و بعد دوشنبه، با قطار اومدم
1517
01:10:10,720 --> 01:10:13,480
اون سمت خیابون
روبروی دفتر ایستادم
1518
01:10:13,600 --> 01:10:15,430
زانوهام سسته، سرم گیج میره
1519
01:10:15,454 --> 01:10:17,000
روی چند تا پله میشینم
1520
01:10:17,120 --> 01:10:19,800
به آلیس زنگ میزنم
ازش میخوام بیاد اون سمت خیابون دیدنم
1521
01:10:19,920 --> 01:10:21,520
دارم نفس نفس میزنم
1522
01:10:21,640 --> 01:10:25,920
اون روز بهش گفتم کارای پروندهم رو
انجام بده، بهش گفتم مریض شدم
1523
01:10:26,040 --> 01:10:29,120
منو سوار تاکسی میکنه که برگردم خونه
وحشت کردم
1524
01:10:29,240 --> 01:10:30,763
وقتی جولین اونجاست
1525
01:10:30,787 --> 01:10:33,760
چطور میتونم برگردم دفتر و کار کنم؟
1526
01:10:33,880 --> 01:10:35,388
بالاخره... بالاخره...
1527
01:10:35,412 --> 01:10:36,920
به مادرم زنگ میزنم
1528
01:10:37,040 --> 01:10:39,560
ناراحته که بهش زنگ زدم، سر کارشه
1529
01:10:39,680 --> 01:10:42,040
ولی بهش میگم
1530
01:10:42,160 --> 01:10:45,760
و در عرض دو ساعت، میاد خونهم
1531
01:10:45,880 --> 01:10:47,712
با کمترین جزئیات ممکن
1532
01:10:47,736 --> 01:10:49,920
بهش میگم چه اتفاقی افتاده
1533
01:10:50,040 --> 01:10:52,800
بنظر نمیاد غافلگیر یا مأیوس شده باشه
1534
01:10:52,920 --> 01:10:54,562
بنظر میاد تمام وجودش رو خشمی فرا گرفته
1535
01:10:54,586 --> 01:10:56,060
که داره سعی میکنه کنترلش کنه
1536
01:10:56,080 --> 01:10:58,166
بهش میگم "به داداشم نگو، مامان"
1537
01:10:58,190 --> 01:10:59,600
"جفتمون میدونیم چرا"
1538
01:10:59,720 --> 01:11:01,520
خیلی واضح بهم میگه
1539
01:11:01,640 --> 01:11:03,372
"برگرد سر کار. اجازه نده این قضیه"
1540
01:11:03,396 --> 01:11:05,640
"تمام چیزهایی که
براش تلاش کردی رو خراب کنه"
1541
01:11:05,760 --> 01:11:08,520
"این شغلته، درآمدته، حرفهته"
1542
01:11:08,640 --> 01:11:11,720
سه... سهشنبه بازم سعی میکنم
1543
01:11:11,840 --> 01:11:13,962
موفق میشم وارد دفتر بشم
1544
01:11:13,986 --> 01:11:15,700
همه سرشون شلوغه
1545
01:11:15,720 --> 01:11:18,480
میرم سمت دستگاه فتوکپی
و صاف میخورم بهش
1546
01:11:18,600 --> 01:11:22,040
"سلام"
توی صورتم دنبال یه چیزی میگرده
1547
01:11:22,160 --> 01:11:25,560
"همهچی بینمون مرتبه؟"
گمونم قیافهم میگه "معلومه که نه!"
1548
01:11:25,680 --> 01:11:29,440
"ببین، تس، اگر بههرنحوی
ناراحتت کردم معذرت میخوام"
1549
01:11:29,560 --> 01:11:32,000
"بذار این هفته ناهار مهمونت کنم"
1550
01:11:32,024 --> 01:11:34,080
میخوام یه چیزی بگم، ولی...
1551
01:11:34,200 --> 01:11:37,046
مکث میکنه. "ببین، بهزحمت اتفاقات اون شب"
1552
01:11:37,070 --> 01:11:39,440
"یادم میاد، خیلی مشروب خورده بودم"
1553
01:11:39,560 --> 01:11:40,619
صبر میکنه، و بعد
1554
01:11:40,643 --> 01:11:42,520
"خب، جفتمون خیلی خورده بودیم"
1555
01:11:42,640 --> 01:11:44,070
میتونیم بذاریمش به حساب همین
1556
01:11:44,094 --> 01:11:46,120
و بعدش کل این قضیه حلوفصل میشه، مگه نه؟
1557
01:11:46,240 --> 01:11:48,708
آره. نمیتونستم بذارمش به حساب
1558
01:11:48,732 --> 01:11:51,200
یه سکس خیلی ناجور در حالت مستی؟
1559
01:11:51,320 --> 01:11:55,040
"خب، اگر بههرنحوی
ناراحتت کردم معذرت میخوام"
1560
01:11:55,160 --> 01:11:58,840
دارم جیغ میزنم، ولی فقط توی ذهنم
1561
01:11:58,960 --> 01:12:01,040
ناراحتم کردی؟ بههرنحوی؟ تو...
1562
01:12:01,160 --> 01:12:03,680
تو بهم تجاوز کردی
1563
01:12:03,800 --> 01:12:05,920
دست و پاهام رو گرفتی و...
1564
01:12:06,040 --> 01:12:08,617
یهویی، آلیس سروکلهش پیدا میشه
1565
01:12:08,641 --> 01:12:10,960
و من مشغول فتوکپی کردن میشم
1566
01:12:11,080 --> 01:12:13,710
اواخر همون روز، میرم همراه وکیل سلطنتیای
1567
01:12:13,734 --> 01:12:16,160
که جمعه بهش برخورده بودم قهوه بخورم
1568
01:12:16,280 --> 01:12:18,640
تمام شرایط دفترش رو بهم میگه
1569
01:12:18,760 --> 01:12:21,560
وکلای بینظیری که اونجا باهاشون همکار میشم
1570
01:12:21,680 --> 01:12:24,440
بهش میگم خوشحال میشم بیام
با هم دست میدیم
1571
01:12:24,560 --> 01:12:27,053
به خودم میگم بیشتر تلاش میکنم
1572
01:12:27,077 --> 01:12:29,320
تا هزینهی دفتر جدید رو دربیارم
1573
01:12:29,440 --> 01:12:32,788
دومین باری که مجبور شدم با جولین روبرو بشم
1574
01:12:32,812 --> 01:12:35,120
بعد از... بعد از دستگیریش بود
1575
01:12:35,240 --> 01:12:37,360
توی یک جلسهی دادگاه بعدازظهره
1576
01:12:37,480 --> 01:12:39,844
میدونم که باید از کنارش بگذرم
1577
01:12:39,868 --> 01:12:41,360
قرار نیست صحبت کنیم
1578
01:12:41,480 --> 01:12:44,708
ولی بطرز احمقانهای، مستقیم بهش نگاه میکنم
1579
01:12:44,732 --> 01:12:45,800
درجا خشک میشم
1580
01:12:45,920 --> 01:12:48,158
"چطور تونستی همچین کاری باهام بکنی؟"
1581
01:12:48,182 --> 01:12:49,920
لحنش... لحنش قانعکنندهست
1582
01:12:50,040 --> 01:12:52,120
"واقعاً ازت خوشم میاد، تس"
1583
01:12:52,240 --> 01:12:53,541
"امیدوار بودم بتونیم"
1584
01:12:53,565 --> 01:12:55,240
"رابطهی خاصی رو شروع کنیم"
1585
01:12:55,360 --> 01:12:58,320
"ناسلامتی وقتی داشتی بالا میاوردی
موهات رو گرفته بودم"
1586
01:12:58,440 --> 01:13:00,638
"ولی این، حرفایی که زدی"
1587
01:13:00,662 --> 01:13:02,400
"دیوونه شدی لعنتی؟"
1588
01:13:02,520 --> 01:13:05,240
توی صورتش نگاه میکنم
"خودت میدونی چه اتفاقی افتاد"
1589
01:13:05,360 --> 01:13:07,425
"هرچی که بوده، من که مجرم نیستم"
1590
01:13:07,449 --> 01:13:08,800
"من همچین آدمی نیستم"
1591
01:13:08,920 --> 01:13:11,560
"و، خدایا، تو قربانی نیستی!"
1592
01:13:11,680 --> 01:13:13,960
"میدونی، اگر این قضیه رو ادامه بدی"
1593
01:13:14,080 --> 01:13:16,160
"حرفهی من رو نابود میکنی"
1594
01:13:16,280 --> 01:13:18,560
"اینو که میدونی، مگه نه؟"
1595
01:13:18,680 --> 01:13:21,840
راهشو میکشه و میره
فکر میکنم به پلیس بگم یا نه
1596
01:13:21,960 --> 01:13:25,480
باهام حرف زد، شروط
آزادی مشروطش رو زیر پا گذاشت، ولی...
1597
01:13:25,600 --> 01:13:28,800
منم اجازه ندارم باهاش صحبت کنم
1598
01:13:29,600 --> 01:13:31,520
میرم دستشویی
1599
01:13:31,640 --> 01:13:33,048
در رو قفل میکنم
1600
01:13:33,072 --> 01:13:35,280
مدت طولانی همونجا میمونم
1601
01:13:35,400 --> 01:13:38,080
بالا میارم و صورتم رو میشورم
1602
01:13:38,200 --> 01:13:40,600
و گریه میکنم و گریه میکنم و گریه میکنم
1603
01:13:41,520 --> 01:13:43,360
ریچارد گلوش رو صاف میکنه
1604
01:13:43,480 --> 01:13:45,840
لبخندی دلسوزانه بهم میزنه
1605
01:13:45,960 --> 01:13:48,640
و بعد رفتارش کاملاً رسمی میشه
1606
01:13:48,760 --> 01:13:51,960
"میشه اسم و شغلتون رو به دادگاه بگین؟"
1607
01:13:52,080 --> 01:13:54,280
چشمام رو ازش برنمیدارم
1608
01:13:54,400 --> 01:13:57,400
"به بیان خودت، میشه به دادگاه"
1609
01:13:57,520 --> 01:13:58,791
"در مورد اولین شبی"
1610
01:13:58,815 --> 01:14:00,760
"که با جولین بروکس بودی بگی؟"
1611
01:14:00,880 --> 01:14:03,640
همونطور که دارم
در مورد اولین شب توی دفتر حرف میزنم
1612
01:14:03,760 --> 01:14:05,320
صدای پوزخند میشنوم
1613
01:14:05,440 --> 01:14:08,400
ناخوداگاه چشمام میگرده
دنبال اینکه صدای کی بود
1614
01:14:08,520 --> 01:14:11,040
آدمای بیشتری توی جایگاه نشستن
دوستای جولین
1615
01:14:11,160 --> 01:14:14,491
رفتای قدیمی مدرسهش؟ رفقای دانشگاهش؟
1616
01:14:14,515 --> 01:14:16,360
همهشون شکل همدیگهن
1617
01:14:16,480 --> 01:14:19,800
اومدن اینجوری حمایتشون از
یکی از دوستاشون رو نشون بدن
1618
01:14:19,920 --> 01:14:22,680
"و بعد از ودکا، توی دفتر آقای بروکس؟"
1619
01:14:23,840 --> 01:14:26,256
مادرم میشنوه که دخترش
1620
01:14:26,280 --> 01:14:30,240
با یک مرد توی دفتر روی مبل سکس کرده
1621
01:14:30,360 --> 01:14:33,440
وقتی جزئیاتش رو ازم میپرسه معذب میشم
نگاهم به صورت مادرم میفته
1622
01:14:33,560 --> 01:14:36,560
قیافهش به هیچ عنوان عوض نمیشه
1623
01:14:36,680 --> 01:14:38,440
"بریم سراغ شب اون اتفاق"
1624
01:14:38,560 --> 01:14:40,751
"میشه لطفاً به بیان خودت، به دادگاه بگی"
1625
01:14:40,775 --> 01:14:41,920
"که چه اتفاقی افتاد؟"
1626
01:14:42,040 --> 01:14:43,606
به هیئت منصفه نگاه میکنم
1627
01:14:43,630 --> 01:14:44,843
یک مرد اون وسط نشسته
1628
01:14:44,867 --> 01:14:46,080
احساس اضطراب میکنم
1629
01:14:46,200 --> 01:14:49,520
یکی از زنهای هیئت منصفه داره بهم
نگاه میکنه، توی چشماش نگاه نمیکنم
1630
01:14:49,640 --> 01:14:52,800
نمیخوام هیچکاری انجام بدم
که بنظر بیاد دارم باهاشون بازی میکنم
1631
01:14:52,920 --> 01:14:54,640
صحبت میکنم
1632
01:14:54,760 --> 01:14:58,230
غذای ژاپنی، بستنی، تاکسی، خونهم
1633
01:14:58,254 --> 01:15:00,200
شراب، سکس اوایل شب
1634
01:15:00,320 --> 01:15:04,360
"بعدش چی؟" مجبور... مجبورم
در مورد بالا آوردن توی دستشویی حرف بزنم
1635
01:15:04,480 --> 01:15:07,080
لخت بودم؟
چقدر اونجا بودم؟
1636
01:15:07,200 --> 01:15:10,400
جولین که به آرومی منو تا تخت برد
1637
01:15:10,520 --> 01:15:12,203
و در این لحظه به ذهنم میرسه
1638
01:15:12,227 --> 01:15:15,000
توی دادگاه، درحالیکه
دارم به سوالات جواب میدم
1639
01:15:15,120 --> 01:15:19,280
که وقتی جولین بهآرومی
منو تا تخت برده
1640
01:15:19,400 --> 01:15:22,080
یعنی اونقدر مست نبوده
که نتونه یادش بیاد
1641
01:15:22,200 --> 01:15:25,640
بهم دروغ گفته که خیلی مست بوده
1642
01:15:25,760 --> 01:15:28,360
تونسته منو بلند کنه
و با قدمهای استوار برگردونه توی تخت
1643
01:15:28,480 --> 01:15:30,130
نه افتاد نه تلوتلو خورد
1644
01:15:30,154 --> 01:15:32,600
میدونست داره چیکار میکنه، ولی...
1645
01:15:35,040 --> 01:15:37,480
این بر علیهم استفاده میشه. آره
1646
01:15:37,600 --> 01:15:40,240
میگن توی این داستان فقط من مست بودم
1647
01:15:40,264 --> 01:15:42,600
پس حرفهای من کمتر قابل استناده
1648
01:15:42,720 --> 01:15:44,303
بلند به سوالات جواب میدم
1649
01:15:44,327 --> 01:15:47,040
توی ذهنم، دارم از خودم سوال و جواب میکنم
1650
01:15:47,160 --> 01:15:48,939
دارم از تواناییهای وکیل بودنم
1651
01:15:48,963 --> 01:15:51,040
برای شک بردن به داستان خودم استفاده میکنم
1652
01:15:51,160 --> 01:15:54,348
متوجه میشم که دو سال و 52 روزه
1653
01:15:54,372 --> 01:15:56,280
مشغول همین کارم
1654
01:15:56,400 --> 01:15:58,269
مشغول ایرادگیری از داستانم
1655
01:15:58,293 --> 01:16:01,320
مدام و مدام و مدام
توی اون خاطره گیر میفتم
1656
01:16:01,440 --> 01:16:04,200
ناخنهام رو توی کف دستم فرو میکنم
1657
01:16:04,320 --> 01:16:06,020
ایندفعه خشکم نمیزنه
1658
01:16:06,044 --> 01:16:08,640
حافظهی خودم رو زیر سوال نمیبرم
1659
01:16:08,760 --> 01:16:11,560
اتفاقی که افتاده رو کوچیک جلوه نمیدم
بهش شاخ و برگ نمیدم
1660
01:16:11,680 --> 01:16:14,200
میدونم اون شب چه اتفاقی افتاد
1661
01:16:14,320 --> 01:16:15,976
بعد ریچارد. میره سراغ تجاوز
1662
01:16:16,000 --> 01:16:18,520
"توضیح بده هرکدوم
از دستها و پاهات کجا بودن"
1663
01:16:18,640 --> 01:16:20,661
سعی میکنم برای ریچارد توضیح بدم
1664
01:16:20,685 --> 01:16:22,960
ولی اونقدر که باید واضح بیان نمیکنم
1665
01:16:23,080 --> 01:16:24,702
"میشه به دادگاه بگی"
1666
01:16:24,726 --> 01:16:26,920
"اون لحظه چه فکری میکردی؟"
1667
01:16:27,040 --> 01:16:29,350
که اینو نمیخوام. احساس میکردم گیر افتادم
1668
01:16:29,374 --> 01:16:30,900
نمیتونستم درست تکون بخورم
1669
01:16:30,920 --> 01:16:33,897
"بطور واضح به آقای بروکس گفتی"
1670
01:16:33,921 --> 01:16:36,200
"که راضی به سکس نیستی؟"
1671
01:16:36,320 --> 01:16:41,040
"آره. گفتم. گفتم "نه بس کن"
سعی کردم هلش بدم عقب". سعی نکردم؟
1672
01:16:41,160 --> 01:16:44,760
"چیز دیگهای گفتی؟ جیغ زدی؟"
1673
01:16:44,880 --> 01:16:46,659
"آره. آره، سعی کردم"
1674
01:16:46,683 --> 01:16:49,000
"ولی دستهاش روی دهنم بود"
1675
01:16:49,120 --> 01:16:51,160
"بعدش چی؟"
1676
01:16:51,280 --> 01:16:56,200
"بهزحمت میتونستم نفس بکشم، خشکم زده بود"
1677
01:16:56,320 --> 01:16:58,758
"بعد درد تمام وجودم رو فرا گرفت"
1678
01:16:58,782 --> 01:17:00,760
"احساس شوک، احساس ناباوری"
1679
01:17:00,880 --> 01:17:02,668
همین الانم داره اتفاق میفته
1680
01:17:02,692 --> 01:17:04,480
سوالات بیشتر. جزئیات بیشتر
1681
01:17:04,600 --> 01:17:06,520
تحقیر بیشتر
1682
01:17:06,640 --> 01:17:07,868
این منم
1683
01:17:07,892 --> 01:17:10,500
که دارم توی دادگاه شهادت میدم
1684
01:17:10,520 --> 01:17:12,400
ریچارد آخرین سوالش رو میپرسه
1685
01:17:12,520 --> 01:17:14,326
میشینه، بهم لبخند میزنه
1686
01:17:14,350 --> 01:17:17,320
از سوالات و جواب موکلش راضیه. خوب پیش رفت
1687
01:17:18,440 --> 01:17:20,320
بازم تنهام
1688
01:17:20,440 --> 01:17:21,800
منتظرم
1689
01:17:21,920 --> 01:17:23,245
انگشتهام میلرزه
1690
01:17:23,269 --> 01:17:24,497
دستهام، زیر بغلم
1691
01:17:24,521 --> 01:17:26,480
حتی ساق پام دارن عرق میکنن
1692
01:17:26,600 --> 01:17:29,386
سرمو میارم بالا. آلیس و آدام رو میبینم
1693
01:17:29,410 --> 01:17:31,120
که آخر سالن دادگاه نشستن
1694
01:17:31,240 --> 01:17:33,160
آدام الان ریش داره
1695
01:17:33,280 --> 01:17:36,120
از آخرین باری که با جفتشون
در ارتباط بودم مدتها گذشته
1696
01:17:36,240 --> 01:17:38,920
الان بیش از دو ساله
که دارم توی دفتر جدید کار میکنم
1697
01:17:39,040 --> 01:17:41,520
تونسته بودم از دیدن همهشون اجتناب کنم
1698
01:17:41,640 --> 01:17:43,668
آدام، یک ایمیل برام نوشت
1699
01:17:43,692 --> 01:17:45,720
و گفت حرفمو باور میکنه
1700
01:17:45,840 --> 01:17:49,280
بصورت خصوصی بهم گفت
که جولین تجربهی دیگهای هم داشته
1701
01:17:49,400 --> 01:17:52,040
به این جدیت نبوده، ولی...
1702
01:17:52,160 --> 01:17:54,520
قابل ارائه توی دادگاه نیست، شایعهست
1703
01:17:55,480 --> 01:17:58,600
نوشته بود اگر بهش نیاز داشتم
فقط کافیه زنگ بزنم
1704
01:17:58,720 --> 01:18:00,537
هیچوقت زنگ نزدم. چرا؟
1705
01:18:00,561 --> 01:18:02,640
چرا با آدام تماس نگرفتم؟
1706
01:18:02,760 --> 01:18:05,280
شرمسار بودم؟ آره
1707
01:18:05,400 --> 01:18:08,200
مامان رو نگاه کن
یک ذره هم تکون نخورده
1708
01:18:08,320 --> 01:18:10,908
به کیف ساحلی روی پاهاش چنگ زده
1709
01:18:10,932 --> 01:18:13,000
افسر جوون کنارشه
1710
01:18:13,120 --> 01:18:14,880
منتظرم
1711
01:18:15,000 --> 01:18:17,120
و من بهتر از همه میدونم
1712
01:18:17,240 --> 01:18:21,040
که این بخش بعدی، اصل کاریه
1713
01:18:21,160 --> 01:18:24,302
یک قلپ آب از لیوان سمت چپم میخورم
1714
01:18:24,326 --> 01:18:25,520
دستام میلرزه
1715
01:18:25,640 --> 01:18:28,400
وکیل مدافع به آرومی بلند میشه
1716
01:18:29,240 --> 01:18:31,348
شروع شد... سوال و جواب
1717
01:18:31,372 --> 01:18:33,720
توسط بهترین وکیل سلطنتیای
1718
01:18:33,744 --> 01:18:35,600
که میشه استخدام کرد
1719
01:18:36,840 --> 01:18:38,640
تروبرد
1720
01:18:38,760 --> 01:18:41,280
و... بنگ!
1721
01:18:41,880 --> 01:18:43,440
"بله. بله. نه"
1722
01:18:43,560 --> 01:18:44,862
"نه. فکر کنم"
1723
01:18:44,886 --> 01:18:47,400
"نه، دفعهی دوم بود. بله"
1724
01:18:47,520 --> 01:18:49,400
"فکر کنم. متوجه نشدم، چی؟"
1725
01:18:49,520 --> 01:18:52,320
"نه. بله، مطمئنم. نمیدونم"
1726
01:18:52,440 --> 01:18:54,880
"شاید فکر من بوده باشه. فکر کنم"
1727
01:18:55,000 --> 01:18:56,944
"من قبول دارم یا نه؟ بله"
1728
01:18:56,968 --> 01:18:58,520
"بله، بله. چند تا لیوان"
1729
01:18:58,640 --> 01:19:00,751
"زیاد هم بود، آره. شش تا"
1730
01:19:00,775 --> 01:19:03,480
"خب، شاید، بله، شاید هشت تا بود"
1731
01:19:03,600 --> 01:19:05,320
ریچارد بلند میشه "عالیجناب"
1732
01:19:05,440 --> 01:19:07,560
"بنده خودم مدارک لازم
برای غیره و غیره و غیره"
1733
01:19:07,680 --> 01:19:09,600
احساس میکنم داغ کردم
"وارد نیست"
1734
01:19:09,720 --> 01:19:11,360
"بله. بله"
1735
01:19:11,480 --> 01:19:13,600
"خب... یادم نمیاد. نه"
1736
01:19:14,440 --> 01:19:16,120
"نمیدونم. بالا آوردم"
1737
01:19:16,240 --> 01:19:19,400
"مطمئن نیستم. متوجه نمیشم"
1738
01:19:19,520 --> 01:19:21,360
"نمیدونم. آره، بودم"
1739
01:19:21,480 --> 01:19:23,360
"بله، اون زمان ازش خوشم میومد"
1740
01:19:23,480 --> 01:19:26,960
"فقط به دو تا از دوستام گفتم، میا و آلیس"
1741
01:19:27,080 --> 01:19:28,492
"مطمئن نیستم، نمیدونم"
1742
01:19:28,516 --> 01:19:29,780
"بله. بله. فکر کنم"
1743
01:19:29,800 --> 01:19:31,840
ریچارد دوباره بلند میشه
متوجه نمیشم چی میگه
1744
01:19:31,960 --> 01:19:33,559
ریچارد بنظر نگران میاد
1745
01:19:33,583 --> 01:19:36,280
گلوم خشک شده. بعد دوباره نوبت من میشه
1746
01:19:36,400 --> 01:19:38,800
"نه. نه، فکر کنم خودم میتونستم"
1747
01:19:38,824 --> 01:19:40,320
"تا تخت راه برم. نه"
1748
01:19:40,440 --> 01:19:43,520
"خب، میدونم چون
تا حموم رفتم بعد از اینکه تجا..."
1749
01:19:43,640 --> 01:19:47,280
ریچارد داره یه چیزی میگه. میشینه
وکیل سلطنتی بازم ازم سوال میپرسه
1750
01:19:47,400 --> 01:19:50,240
"بله. بله، اون زمان ازش خوشم میومد ولی..."
میپره توی حرفم
1751
01:19:50,360 --> 01:19:53,080
"نمیدونم"
بطرز عجیبی مکث میکنه
1752
01:19:53,200 --> 01:19:54,981
هنوز ادعاهای دفاعی اصلیشون رو نگفتن
1753
01:19:55,005 --> 01:19:56,600
ولی میتونم حس کنم در راهن
1754
01:19:56,720 --> 01:19:59,200
ریچارد هم مثل من خبر نداره
1755
01:19:59,320 --> 01:20:02,320
از قیافهی ریچارد به قیافهی وکیل سلطنتی
و دوباره به قیافهی ریچارد نگاه میکنم
1756
01:20:02,440 --> 01:20:05,121
و وقتی اولین ادعاشون رو میگن
1757
01:20:05,145 --> 01:20:06,960
مات و مبهوت میمونم
1758
01:20:07,080 --> 01:20:09,680
"ببخشید، منظورتون چیه؟ نه. نه، نه، نه"
1759
01:20:09,800 --> 01:20:12,720
"متوجه سوالتون نمیشم. نه"
1760
01:20:12,840 --> 01:20:15,444
"نه. دست خودم روی دهنم نبوده"
1761
01:20:15,468 --> 01:20:17,080
"چی؟ دست خودم؟ نه"
1762
01:20:17,200 --> 01:20:19,477
"دست جولین بود. بوی دهنم؟ آره"
1763
01:20:19,501 --> 01:20:22,160
"شاید دهن خودمو لمس کرده باشم، آره"
1764
01:20:22,280 --> 01:20:24,198
"ولی نه. نه، نه. همچین اتفاقی نیفتاد"
1765
01:20:24,222 --> 01:20:26,400
"نمیخواستم رابطه داشته باشم. حالم بد بود"
1766
01:20:26,520 --> 01:20:27,920
"نه، اشتباه میکنین"
1767
01:20:28,040 --> 01:20:30,080
"نمیخواستم رابطه داشته باشم
چون حالم افتضاح بود"
1768
01:20:30,200 --> 01:20:33,644
"نه فقط چون دهنم
بخاطر بالا آوردن بوی بد میداد"
1769
01:20:33,668 --> 01:20:35,200
"نه، خیلی خوب یادمه"
1770
01:20:35,320 --> 01:20:37,240
"بله، ولی... چی؟ نه. نه"
1771
01:20:37,360 --> 01:20:39,568
"نه. دستم رو نذاشتم روی دهنم"
1772
01:20:39,592 --> 01:20:41,800
"که بوی بد دهنم به جولین نخوره"
1773
01:20:41,920 --> 01:20:43,380
"نه، من... اینطور نبود... نه"
1774
01:20:43,400 --> 01:20:47,200
و بعد یه عالمه سوال
در مورد دستهای جولین پرسید
1775
01:20:47,320 --> 01:20:49,960
کدوم یکی کدوم مچ دستم رو گرفته بود؟
1776
01:20:50,080 --> 01:20:52,114
متوجه میشم که میخوان بگن
1777
01:20:52,138 --> 01:20:53,512
اگر جولین هر دستش
1778
01:20:53,536 --> 01:20:55,400
روی یکی از مچهام بوده
1779
01:20:55,520 --> 01:20:58,080
پس هیچ دست دیگهای نداشته
که بخواد دهنم رو بگیره
1780
01:20:58,200 --> 01:20:59,680
پس، من اشتباه متوجه شدم
1781
01:20:59,800 --> 01:21:02,440
دست و پاهام رو نگرفته بود
و، البته، میتونستم نفس بکشم
1782
01:21:02,560 --> 01:21:05,120
درواقع، دستی که روی دهنم بود
حتماً دست خودم بوده
1783
01:21:05,240 --> 01:21:08,600
که بوی بد استفراغم به جولین نخوره
1784
01:21:08,720 --> 01:21:12,160
وکیل سلطنتی داره میگه
دست خودم روی دهن خودم بوده
1785
01:21:12,280 --> 01:21:13,652
و همونطور که ادعا میکنه
1786
01:21:13,676 --> 01:21:16,200
میتونستم ازش برای
هل دادن جولین استفاده کنم
1787
01:21:16,320 --> 01:21:17,927
یا میتونستم دست خودمو
1788
01:21:17,951 --> 01:21:20,440
از روی دهن خودم بردارم و جیغ بزنم
1789
01:21:20,560 --> 01:21:23,560
ذهنم به هم ریخته
نمیتونم پای به پای سوالاش برم "نه، نه"
1790
01:21:23,680 --> 01:21:26,228
"نه. سعی کردم از زیرش دربیام"
1791
01:21:26,252 --> 01:21:28,800
"بهش گفتم، گفتم نه. تقلا کردم"
1792
01:21:28,920 --> 01:21:31,920
"دست... دست اون روی دهنم بود"
1793
01:21:32,040 --> 01:21:34,654
"چطوری؟ آره، آره، آره اینکارو کردم"
1794
01:21:34,678 --> 01:21:37,000
"آره، آره. فکر کنم همینطوری بود"
1795
01:21:37,120 --> 01:21:40,067
"سعی کردم با تمام توانم هلش بدم عقب"
1796
01:21:40,091 --> 01:21:41,640
"ولی اون... نه. نه"
1797
01:21:41,760 --> 01:21:43,645
"نه، داشت منو له میکرد"
1798
01:21:43,669 --> 01:21:45,080
ذهنم قاطی پاتی شده
1799
01:21:45,200 --> 01:21:47,880
حس میکنم داره یه ظلم بزرگی بهم میشه
1800
01:21:48,000 --> 01:21:49,009
که همچین سوالاتی
1801
01:21:49,033 --> 01:21:51,000
داره باعث میشه گیج بنظر بیام
1802
01:21:51,120 --> 01:21:54,960
چون هستم، واقعاً گیج شدم
1803
01:21:55,080 --> 01:21:58,440
جولین به وکیلش گفته
یا وکیل سلطنتی فکر کرده که این داستان بهتریه
1804
01:21:58,560 --> 01:22:01,600
که من دستمو گذاشتم روی دهن خودم
و بنابراین، چی؟
1805
01:22:01,720 --> 01:22:04,920
فقط خودم بودم که اجازه نمیدادم
جیغ بزنم یا حرف بزنم
1806
01:22:05,040 --> 01:22:07,960
و هر لحظه میتونستم برش دارم
1807
01:22:08,080 --> 01:22:10,560
که... که حرف بزنم یا هلش بدم عقب
1808
01:22:10,680 --> 01:22:11,856
وکیل سلطنتی میگه
1809
01:22:11,880 --> 01:22:13,990
دست خودم و دهن خودم بوده
1810
01:22:14,014 --> 01:22:15,280
"مثل یجور بازی"
1811
01:22:15,400 --> 01:22:17,000
"یه بازی؟"
1812
01:22:17,120 --> 01:22:18,658
"بازی سکس توی دفتر"
1813
01:22:18,682 --> 01:22:21,280
این چیزیه که جولین گفته؟ یه بازی
1814
01:22:21,400 --> 01:22:23,320
خیلی کوتاه به اطراف نگاه میکنم
1815
01:22:23,440 --> 01:22:25,280
فکر میکنم. فکر میکنم
1816
01:22:25,400 --> 01:22:28,360
آدام رو میبینم
حس میکنم الانه که غش کنم
1817
01:22:28,480 --> 01:22:31,960
آدام داره تشویقم میکنه یادم بیاد
میدونه که ذهنم گیر کرده
1818
01:22:32,080 --> 01:22:34,760
و من... من یادم میاد!
1819
01:22:35,680 --> 01:22:38,400
همونجا توی دادگاه، یادم میاد!
1820
01:22:38,520 --> 01:22:41,468
میگم "جولین، مچ جفت دستم رو"
1821
01:22:41,492 --> 01:22:44,440
"توی یکی از دستهاش گرفته بود"
1822
01:22:44,560 --> 01:22:46,400
"برده بود بالای سرم"
1823
01:22:46,520 --> 01:22:49,560
"و دست دیگهش، روی دهن و دماغم بود"
1824
01:22:49,680 --> 01:22:52,440
"بهزحمت میتونستم نفس بکشم"
دارم میلرزم
1825
01:22:52,560 --> 01:22:54,646
الان چشمام به جولین خیره شده
1826
01:22:54,670 --> 01:22:57,280
چطور جرات میکنی؟ چطور جرات میکنی؟
1827
01:22:57,400 --> 01:23:01,420
چرا من این بالام و سعی میکنین
کاری کنین دروغگو بنظر بیام؟
1828
01:23:03,840 --> 01:23:06,080
جولین توی چشمام نگاه نمیکنه
1829
01:23:07,400 --> 01:23:10,160
به خانوادهش نگاه میکنه
1830
01:23:10,280 --> 01:23:12,760
پدرش با اطمینان براش سر تکون میده
1831
01:23:12,880 --> 01:23:16,400
وکیل سلطنتی ازم عذرخواهی میکنه
که باعث شده ناراحت بشم
1832
01:23:18,040 --> 01:23:20,360
الان داره باهام محبتآمیز رفتار میکنه
1833
01:23:20,480 --> 01:23:25,080
و مثل تمام قربانیهایی که قبلاً
سوال و جواب کردم، گول میخورم
1834
01:23:25,200 --> 01:23:27,520
تشنهی محبتم
1835
01:23:27,640 --> 01:23:29,036
اونقدر حس درهمشکسته بودن میکنم
1836
01:23:29,060 --> 01:23:31,260
که میخوام حرفاشو تایید کنم
که فقط تموم بشه بره
1837
01:23:31,280 --> 01:23:33,040
میخوام گول بخورم
1838
01:23:33,160 --> 01:23:35,800
سوالها دوباره شروع میشه
اول، با دلسوزی شروع میکنه
1839
01:23:35,920 --> 01:23:37,568
"متوجهم که شب خیلی سخت"
1840
01:23:37,592 --> 01:23:39,600
"و گیجکنندهای براتون بوده"
1841
01:23:39,720 --> 01:23:42,800
"حالتون خوب نبوده"
یخورده خام میشم. بعد میره سراغ تعریف
1842
01:23:42,920 --> 01:23:45,480
وکیل سلطنتی میگه
که من وکیلی خبره هستم
1843
01:23:45,600 --> 01:23:48,320
زنی که بقیه بشدت ازش تعریف میکنن
1844
01:23:48,440 --> 01:23:50,400
"وکیلی که از نظر همه"
1845
01:23:50,520 --> 01:23:53,440
"بدونشک باهوشترین فرد دوره و نسل خودشه"
1846
01:23:53,560 --> 01:23:57,320
این... این پایان خوشی نداره. حسش میکنم
1847
01:23:57,440 --> 01:23:59,560
حرف دفتر جدیدم رو پیش میکشه
1848
01:23:59,680 --> 01:24:02,880
میگه دفتری بزرگتر و معتبرتر. چی؟
1849
01:24:03,000 --> 01:24:06,400
میگه رقابت برای گرفتن اون دفتر
بین من و جولین بوده
1850
01:24:06,520 --> 01:24:08,959
لیست کاندیدها همین الان توی دستشه
1851
01:24:08,983 --> 01:24:10,680
"فقط دو تا اسم توش هست"
1852
01:24:10,800 --> 01:24:11,997
اسم من و جولین
1853
01:24:12,021 --> 01:24:14,780
تابحال اینو ندیدم، اصلاً خبر نداشتم
1854
01:24:14,800 --> 01:24:16,720
سوالی پرسیدین؟
1855
01:24:16,840 --> 01:24:18,003
"شاید اسم من توی اون لیست باشه"
1856
01:24:18,027 --> 01:24:20,060
"ولی... ولی هیچوقت
درخواستی برای اون دفتر نداده بودم"
1857
01:24:20,080 --> 01:24:24,280
ادامه میدم. با اینکه وکیل سلطنتی میگه
نیازی نیست. میپرم توی حرفش
1858
01:24:24,400 --> 01:24:26,800
"هرگز درخواستی برای اون دفتر ندادم"
1859
01:24:26,920 --> 01:24:29,520
"هیچوقت دلیلی ندیدم که بخوام
همچین دفتر بزرگی بگیرم"
1860
01:24:29,640 --> 01:24:31,788
"همون دفتر قبلیم، فضاش از فضایی"
1861
01:24:31,812 --> 01:24:34,060
"که در تمام عمرم داشتم بیشتر بود"
1862
01:24:34,080 --> 01:24:37,920
متوجه کسری از ثانیه میشم
که طرز فکر وکیل سلطنتی عوض میشه
1863
01:24:38,040 --> 01:24:41,080
فرض میکرد، به عنوان وکیلی موفق
1864
01:24:41,200 --> 01:24:42,912
که اتاق بزرگتر رو میخواستم
1865
01:24:42,936 --> 01:24:45,080
دفتر معتبرتر رو، به هر قیمتی که شده
1866
01:24:45,200 --> 01:24:49,240
اعضای هیئتمنصفه
توی صندلیهاشون جابجا میشن. متوجه شدن
1867
01:24:49,360 --> 01:24:52,360
میخوام بگم
"هرگز به غریزههای خودت اعتماد نکن، جناب"
1868
01:24:52,480 --> 01:24:54,068
"درس اولین روز دانشکدهی حقوقه"
1869
01:24:54,092 --> 01:24:55,880
"فقط به غریزههای حقوقیت اعتماد کن"
1870
01:24:56,000 --> 01:24:59,000
به سوال بعدیش فکر میکنه
با صدایی مثل غرولند میگه
1871
01:24:59,120 --> 01:25:01,348
"ولی میبینم که الان داری
از اون دفتر لذت میبری"
1872
01:25:01,372 --> 01:25:03,600
"مگه نه، خانم انزلر؟"
فرصت پیدا نمیکنم جواب بدم
1873
01:25:03,720 --> 01:25:07,000
سوال بعدی رو سریع میپرسه
که چیزی که انتظارش رو نداشت رو بپوشونه
1874
01:25:07,120 --> 01:25:09,800
داره غیرمستقیم میگه
داستان تجاوز رو از خودم درآوردم
1875
01:25:09,920 --> 01:25:13,320
تا از جولین انتقام بگیرم
چون به دوستان و همکارانش گفته
1876
01:25:13,440 --> 01:25:17,600
که روی مبل توی دفترش
باهاش رابطه داشتم. مثل سیلی میمونه!
1877
01:25:17,720 --> 01:25:21,480
اصلاً خبر نداشتم!
این چیزیه که جولین داشته به بقیه میگفته
1878
01:25:21,600 --> 01:25:24,940
اونم وقتی داشتم با میا
در مورد رابطهی احتمالیمون صحبت میکردم؟
1879
01:25:24,960 --> 01:25:26,562
کمی در خودم فرو میرم
1880
01:25:26,586 --> 01:25:27,929
نفس عمیقی میکشم
1881
01:25:27,953 --> 01:25:29,720
خودمو جمعوجور میکنم
1882
01:25:29,840 --> 01:25:33,800
بدنم بخاطر شهادتی
که مجبور شدم بدم زیر و رو شده
1883
01:25:33,920 --> 01:25:37,120
اونقدر که این تحقیر آخر
زخمی کوچیک بیشتر نیست
1884
01:25:37,240 --> 01:25:40,000
"حقیقتاً میتونم بگم، جناب
که اصلاً خبر نداشتم"
1885
01:25:40,120 --> 01:25:42,040
"که جولین در مورد من
به این شکل با کسی صحبت کرده"
1886
01:25:42,160 --> 01:25:43,760
جهت سوالاتش 180 درجه عوض میشه
1887
01:25:43,880 --> 01:25:46,960
که الان اعتراف کردم
که اتاق جدیدم در دفتر جدیدم
1888
01:25:47,080 --> 01:25:49,600
حرکتی استراتژیک برای افزایش درآمدم بوده؟
1889
01:25:49,720 --> 01:25:51,908
بهش میگم وکیل سلطنتیای
این اتاق رو بهم پیشنهاد داد
1890
01:25:51,932 --> 01:25:54,120
که منو تحسین میکرده
و حرفمو قطع میکنه
1891
01:25:54,240 --> 01:25:57,360
غیرمستقیم میگه داستان تجاوز رو
از خودم درآوردم که جولین رو زیر سوال ببرم
1892
01:25:57,480 --> 01:25:59,280
تا دفتر جدید رو به من پیشنهاد بدن
1893
01:25:59,400 --> 01:26:01,448
من میپرم توی حرفش
"من دفترم رو عوض کردم"
1894
01:26:01,472 --> 01:26:03,520
"تا از جولین دور بشم
که بدون ترس کار کنم"
1895
01:26:03,640 --> 01:26:06,160
"یادتون نره، شکایتم پیش پلیس رو"
1896
01:26:06,280 --> 01:26:09,120
"همون شب تجاوز تنظیم کردم
چند ساعت بعد از اتفاق افتادنش"
1897
01:26:09,240 --> 01:26:11,760
"این ارتباطی با سوال من نداره، خانم انزلر"
1898
01:26:11,880 --> 01:26:14,040
"لطفاً توضیحات اضافه ندین"
1899
01:26:14,160 --> 01:26:17,400
ریچارد بلند میشه "اجازه بده حرفشو تموم کنه"
قاضی بهم اجازه میده
1900
01:26:17,520 --> 01:26:21,640
"زنی رو نمیشناسم که با کمال میل
با مردی مشروب و غذا بخوره"
1901
01:26:21,760 --> 01:26:25,920
"جلوی تمام شاهدهایی که گفتن چقدر
با هم حرف زدیم، خندیدیم و صمیمی بودیم..."
1902
01:26:26,040 --> 01:26:28,880
"اعتراض دارم، عالیجناب"
"اعتراض وارده"
1903
01:26:29,000 --> 01:26:30,540
"میشه لطفاً عالیجناب به شاهد یادآوری کنه"
1904
01:26:30,560 --> 01:26:32,520
"که به سوال جواب بده و سخنرانی نکنه"
1905
01:26:32,640 --> 01:26:35,280
"اگر منظورتون اینه که
برنامهی تمام اون شب رو ریخته بودم"
1906
01:26:35,400 --> 01:26:38,120
"که همچین چیزی رو صحنهسازی کنم
حرفی برام نمیاد"
1907
01:26:38,240 --> 01:26:41,160
"این 782 روز اخیر زندگیم"
1908
01:26:41,280 --> 01:26:44,440
"جوری بوده که برای هیچ انسانی آرزو نمیکنم"
1909
01:26:44,560 --> 01:26:45,920
"عالیجناب!"
"خانم انزلر"
1910
01:26:46,040 --> 01:26:50,520
"اینکه اونجا بایستی
و به هر شکلی ادعا کنی که یجور کینه"
1911
01:26:50,640 --> 01:26:52,960
"از آقای بروکس به دل دارم، یعنی من..."
1912
01:26:53,080 --> 01:26:55,840
"عالیجناب، شاهد به سوال..."
به حرف زدن ادامه میدم
1913
01:26:55,960 --> 01:26:57,866
"وکیل سلطنتی آقای جولین که اینجاست"
1914
01:26:57,890 --> 01:27:00,360
"بهزودی به شما اعضای هیئتمنصفه خواهد گفت"
1915
01:27:00,480 --> 01:27:03,100
"که آقای بروکس ممکنه
چه چیزهایی از دست داده باشه"
1916
01:27:03,124 --> 01:27:06,360
"ولی من بهتون میگم من چی رو از دست دادم"
1917
01:27:07,480 --> 01:27:09,720
"شأن و منزلتم رو از دست دادم..."
1918
01:27:09,840 --> 01:27:11,720
"هویتم رو از دست دادم"
1919
01:27:11,840 --> 01:27:14,087
"مسیر پیشرفت حرفهم رو از دست دادم"
1920
01:27:14,111 --> 01:27:16,600
"دوستانم، آرامشم، امنیتم"
1921
01:27:16,720 --> 01:27:20,400
"احساس لذت جنسیم"
1922
01:27:21,400 --> 01:27:22,528
"ولی مهمتر از همه"
1923
01:27:22,552 --> 01:27:24,880
"باورم به این رو از دست دادم، به قانون"
1924
01:27:25,000 --> 01:27:27,400
"به سیستمی که باور داشتم ازم محافظت میکنه"
1925
01:27:27,520 --> 01:27:29,960
"همون سیستمی که زندگیم رو وقفش کردم"
1926
01:27:30,080 --> 01:27:32,147
وکیل سلطنتی جولین داره اعتراض میکنه
1927
01:27:32,171 --> 01:27:34,120
از قاضی میخواد جلوی من رو بگیره
1928
01:27:34,240 --> 01:27:38,800
بعد از 782 روز، ذهنم زده به سیم آخر
1929
01:27:38,920 --> 01:27:40,600
جرات پیدا کردم حرف بزنم
1930
01:27:40,720 --> 01:27:43,320
حرفام فرق میکنه، ولی حرفای منه
صحبتم رو ادامه میدم
1931
01:27:43,440 --> 01:27:46,000
میشنوم که مدام و مدام میگه
"اعتراض دارم"
1932
01:27:46,120 --> 01:27:47,122
"عالیجناب، عالیجناب"
1933
01:27:47,146 --> 01:27:49,720
با صدای بلند، عصبانی
سعی میکنه صدام رو خفه کنه
1934
01:27:49,840 --> 01:27:51,520
ولی من کوتاه نمیام
1935
01:27:51,640 --> 01:27:55,000
قاضی ازم میخواد
که لطفاً فقط به سوال جواب بدم
1936
01:27:56,920 --> 01:27:58,800
آرومم
1937
01:27:58,920 --> 01:28:02,000
"عالیجناب، چیزهایی هست که قراره بگم"
1938
01:28:02,120 --> 01:28:03,880
با اعتماد به نفس. مثل یک وکیل
1939
01:28:04,000 --> 01:28:07,880
وکیل سلطنتی جولین ایستاده
داره درخواست "ووار دیر" میده
1940
01:28:08,000 --> 01:28:11,720
قاضی سر تکون میده
اعضای هیئت منصفه بیرون میرن
1941
01:28:11,840 --> 01:28:15,960
"ووار دیر" یک اصطلاح حقوقیه
که یعنی هیئت منصفه به بیرون هدایت میشن
1942
01:28:16,080 --> 01:28:19,160
که چیزی رو نشنون
که ممکنه روی قضاوتشون تاثیر بذاره
1943
01:28:19,280 --> 01:28:24,440
بطرز عجیبی، منشأ این عبارت "گفتن حقیقت"ـه
1944
01:28:25,400 --> 01:28:27,880
آخرین عضو هیئت منصفه
موقع خروج به من نگاه میکنه
1945
01:28:28,000 --> 01:28:30,160
خبرنگارها به آرومی تماشا میکنن
قاضی میگه
1946
01:28:30,280 --> 01:28:33,445
"فرصتتون در اینجا بسیار محدوده، خانم انزلر"
1947
01:28:33,469 --> 01:28:35,600
"لطفاً بصورت مختصر جواب بدید"
1948
01:28:36,720 --> 01:28:38,960
به آرومی نفس میکشم
1949
01:28:40,240 --> 01:28:41,920
دم
1950
01:28:44,360 --> 01:28:46,000
بازدم
1951
01:28:47,600 --> 01:28:50,760
صورت افسر جوون رو پیدا میکنم
1952
01:28:51,960 --> 01:28:54,560
دستش روی دست مادرمه
1953
01:28:57,360 --> 01:29:02,840
صورت تمام زنهایی رو میبینم
که قبل از من اینجا بودن
1954
01:29:02,960 --> 01:29:05,240
و بعد از من اینجا خواهند اومد
1955
01:29:05,360 --> 01:29:07,600
جنا رو میبینم
1956
01:29:08,800 --> 01:29:10,800
"من از این قضیه سودی نمیبرم"
1957
01:29:10,920 --> 01:29:12,428
"تنها دلیلم برای اینکار"
1958
01:29:12,452 --> 01:29:14,460
"حفاظت از زنهای دیگهست"
1959
01:29:14,920 --> 01:29:18,680
به رفقای جولین توی جایگاه نگاه میکنم
1960
01:29:19,600 --> 01:29:22,920
"عالیجناب، من اینجا
در موقعیت منحصر به فردی هستم"
1961
01:29:23,040 --> 01:29:25,360
"معمولاً، در جایگاه وکیلم"
1962
01:29:25,480 --> 01:29:27,087
"ولی حالا توی این دادگاه"
1963
01:29:27,111 --> 01:29:29,560
"به عنوان شاهد، شاکی و قربانی ایستادم"
1964
01:29:29,680 --> 01:29:32,201
"به عنوان وکیل، در پروندههای آزار جنسی"
1965
01:29:32,225 --> 01:29:33,580
"از زنها سوالاتی کردم"
1966
01:29:33,600 --> 01:29:36,068
"با این فرض که میشه شهادت رو"
1967
01:29:36,092 --> 01:29:38,560
"به شکلی واضح و منطقی بیان کرد"
1968
01:29:38,680 --> 01:29:41,059
"ولی حالا بر اساس تلاش خودم"
1969
01:29:41,083 --> 01:29:43,120
"میبینم که امکانش نیست"
1970
01:29:43,240 --> 01:29:45,960
"در تمام دورانی که در این حرفه بودم"
1971
01:29:46,080 --> 01:29:47,657
"در سیستمی نقش بازی کردم"
1972
01:29:47,681 --> 01:29:49,640
"که همچین کاری با زنها میکنه"
1973
01:29:49,760 --> 01:29:52,040
"و حالا میدونم که عادلانه نیست"
1974
01:29:52,160 --> 01:29:55,640
"منطقی نیست، چون الان میدونم"
1975
01:29:55,760 --> 01:29:58,920
"بر اساس زندگی خودم
هم به عنوان یک زن و هم یک وکیل"
1976
01:29:59,040 --> 01:30:01,440
"که تجربهی شخصی آزار جنسی"
1977
01:30:01,560 --> 01:30:05,480
"به شکلی واضح
ثابت و علمی در ذهن نمیمونه"
1978
01:30:05,600 --> 01:30:09,020
"و به همین دلیل، قانون مدام
اون شهادتها رو "غیرقابل باور" تلقی میکنه"
1979
01:30:09,040 --> 01:30:10,633
"پس، متوجهم که یک شاهد"
1980
01:30:10,657 --> 01:30:12,600
"ممکنه در شهادتش اشتباه کنه"
1981
01:30:12,720 --> 01:30:15,960
"خودم بارها و بارها این رو ذکر کردم"
1982
01:30:16,080 --> 01:30:18,233
"ولی این قضیه تصادف ماشین"
1983
01:30:18,257 --> 01:30:20,160
"یا سرقت از خونه نیست"
1984
01:30:20,280 --> 01:30:21,960
"این تجاوزه"
1985
01:30:22,080 --> 01:30:25,080
"جرمی بر علیه شخصه، و حالا متوجه شدم"
1986
01:30:25,200 --> 01:30:27,208
"میدونین، وقتی زنی میگه نه"
1987
01:30:27,232 --> 01:30:29,240
"وقتی اعمالش داره میگه نه"
1988
01:30:29,360 --> 01:30:32,040
"اصلاً هم چیز نامحسوس و نامفهومی نیست"
1989
01:30:32,160 --> 01:30:33,382
"ولی قبل از این، خودمم بودم"
1990
01:30:33,406 --> 01:30:35,200
"ادعا میکردم که خانم داره اشتباه میکنه"
1991
01:30:35,320 --> 01:30:38,688
"ولی وقتی به زنی تعرض میشه"
1992
01:30:38,712 --> 01:30:42,080
"زخمش ذره ذره وجودش رو فرا میگیره"
1993
01:30:42,200 --> 01:30:44,396
"زخمی که با وحشت و درد"
1994
01:30:44,420 --> 01:30:47,000
"در اعماق وجودش شروع میشه"
1995
01:30:47,120 --> 01:30:50,560
"و بعد ذهن و روحش رو تسخیر میکنه"
1996
01:30:50,680 --> 01:30:52,120
"ولی قبل از این، منم بودم"
1997
01:30:52,144 --> 01:30:53,920
"ادعا میکردم که اون زن گیج شده"
1998
01:30:54,040 --> 01:30:57,400
"پیامش به ما اینه که، اگر شهادتمون رو واضح"
1999
01:30:57,520 --> 01:31:01,600
"و بصورت یک داستان بینقص
و منسجم بیان نکنیم، پس داریم دروغ میگیم"
2000
01:31:01,720 --> 01:31:05,560
"اما قبل از این، منم به تناقضهای داستان
به عنوان دلیلی برای شک اشاره میکردم"
2001
01:31:05,680 --> 01:31:06,966
"به هیئت منصفه میگفتم"
2002
01:31:06,990 --> 01:31:08,840
"که امکان نداره بتونن مطمئن باشن"
2003
01:31:08,960 --> 01:31:10,920
"به عنوان یک وکیل، میدونم، میدونم"
2004
01:31:11,040 --> 01:31:15,960
"قانون، نمیتونه بطور کامل بیخیال عدم تناقض
شهادت بشه، ولی توی پروندههای آزار جنسی"
2005
01:31:16,080 --> 01:31:19,600
"میتونیم همینطوری ازش برای
محک زدن اعتبار شاهد استفاده کنیم؟"
2006
01:31:19,720 --> 01:31:22,196
"چون، به عنوان یک قربانی"
2007
01:31:22,220 --> 01:31:24,000
"بذارین بهتون بگم"
2008
01:31:24,120 --> 01:31:28,560
"تجاوز و متجاوز، بطور واضح در یاد میمونن"
2009
01:31:28,680 --> 01:31:31,980
"ولی جزئیات اتفاق
چندان واضح به یاد نمیمونن"
2010
01:31:32,000 --> 01:31:35,520
"اگر یک زن به دلیل اجبار به یادآوری
اون کابوس توی دادگاه، به هم میریزه"
2011
01:31:35,640 --> 01:31:37,431
"اگر تجربهی یک زن از تجاوز"
2012
01:31:37,455 --> 01:31:39,760
"اونجوری که دادگاه دلش میخواد نیست"
2013
01:31:39,880 --> 01:31:42,840
"اونوقت نتیجه میگیریم که مبالغه میکنه"
2014
01:31:42,960 --> 01:31:46,400
"و بخاطر همین، خیلی اوقات حرفش باور نمیشه"
2015
01:31:46,520 --> 01:31:49,360
"پس اینجا در دادگاه
میخوام این مشکل رو بیان کنم"
2016
01:31:49,480 --> 01:31:51,800
توی جایگاه حاضرین دادگاه غوغا میشه
2017
01:31:51,920 --> 01:31:56,440
"قانون تعرض جنسی، بر مبنای اشتباهی بنا شده"
2018
01:31:56,560 --> 01:31:59,160
"تجربهی یک زن از تعرض جنسی"
2019
01:31:59,280 --> 01:32:02,400
"با سیستم حقیقتی که
مردها تعریف کردن همخوانی نداره"
2020
01:32:02,520 --> 01:32:04,958
"پس... پس نمیتونه حقیقت داشته باشه"
2021
01:32:04,982 --> 01:32:07,080
"و بنابراین، عدالتی اجرا نمیشه"
2022
01:32:07,200 --> 01:32:12,080
"قانون توسط نسل اندر نسل مردها شکل گرفته"
2023
01:32:12,200 --> 01:32:14,492
میتونم ببینم
وکیل سلطنتی جولین ایستاده
2024
01:32:14,516 --> 01:32:16,080
ولی دیگه صداش رو نمیشنوم
2025
01:32:16,200 --> 01:32:18,440
"تا همین اواخر"
2026
01:32:18,560 --> 01:32:24,760
"دادگاههایی مثل این سکس اجباری
در ازدواج رو تجاوز نمیدونستن"
2027
01:32:24,880 --> 01:32:28,080
"نمیدیدن که زنهای آزار دیده"
2028
01:32:28,200 --> 01:32:30,061
"به روشی مقاومت میکنن"
2029
01:32:30,085 --> 01:32:32,680
"که با روش مقاومت مردها متفاوته"
2030
01:32:32,800 --> 01:32:34,015
"ولی وقتی دیدیم، خب..."
2031
01:32:34,039 --> 01:32:36,160
"دیگه نمیشه چشممون رو روش ببندیم، درسته؟"
2032
01:32:36,280 --> 01:32:39,560
"حالا بر اساس تجربهی خودم میبینم"
2033
01:32:39,680 --> 01:32:41,808
"که وقتی پای تعرض جنسی درمیونه"
2034
01:32:41,832 --> 01:32:43,200
"کاملاً در اشتباهیم"
2035
01:32:43,320 --> 01:32:45,400
"فرضیات خود قانون رو زیر سوال نمیبریم"
2036
01:32:45,520 --> 01:32:46,760
"بهجاش، اصرار داریم"
2037
01:32:46,784 --> 01:32:48,560
"قربانیها رو زیر سوال ببریم"
2038
01:32:49,840 --> 01:32:52,010
"قانون، ساختهی دست ماست"
2039
01:32:52,034 --> 01:32:53,680
"توسط ما تعریف شده"
2040
01:32:53,800 --> 01:32:56,295
"با توجه به تجربیاتمون"
2041
01:32:56,319 --> 01:32:58,160
"توسط خود ما شکل گرفته"
2042
01:32:58,280 --> 01:33:01,440
"تجربیات همهمون
پس دیگه بهونهای قبول نیست"
2043
01:33:01,560 --> 01:33:03,943
"باید تغییر کنه، چون حقیقت اینه که"
2044
01:33:03,967 --> 01:33:07,240
"از هر سه زن، یک زن
مورد تعرض جنسی قرار میگیره"
2045
01:33:07,360 --> 01:33:09,748
"و حرف اونها، باید شنیده بشن"
2046
01:33:09,772 --> 01:33:10,960
"باید باور بشن"
2047
01:33:11,080 --> 01:33:13,040
"تا عدالت اجرا بشه"
2048
01:33:13,160 --> 01:33:15,675
بازم میبینم که وکیل سلطنتی جولین ایستاده
2049
01:33:15,699 --> 01:33:16,920
صدای قاضی رو میشنوم
2050
01:33:17,040 --> 01:33:21,040
پام رو از حدی که اجازه دارم بگم
فراتر گذاشتم، خیلی فراتر
2051
01:33:35,560 --> 01:33:37,760
"از هر سه زن، یک زن"
2052
01:33:42,160 --> 01:33:43,880
"به سمت چپتون نگاه کنین"
2053
01:33:45,560 --> 01:33:47,360
"به سمت راستتون نگاه کنین"
2054
01:33:49,960 --> 01:33:51,920
"یکی از ماست"
2055
01:33:54,320 --> 01:33:56,880
حس میکنم گونههام گرم گرم میشه
2056
01:33:57,000 --> 01:33:59,280
گرم. دیگه بسمه. دیگه بسمه
2057
01:33:59,400 --> 01:34:01,400
دیگه نمیتونم
2058
01:34:01,520 --> 01:34:03,880
مادرم رو میبینم
2059
01:34:04,000 --> 01:34:05,840
ریچارد
2060
01:34:05,960 --> 01:34:08,920
وکیل سلطنتی و جولین
2061
01:34:10,640 --> 01:34:13,080
موجی از غم در وجودم حس میکنم
2062
01:34:14,000 --> 01:34:16,760
نه ناامیدی، فقط غم محض
2063
01:34:18,120 --> 01:34:21,400
میدونم هیئت منصفه
رای به گناهکاری جولین نمیده
2064
01:34:24,960 --> 01:34:27,440
ولی باری از روی سینهم برداشته شده
2065
01:34:28,480 --> 01:34:31,040
سه خبرنگار رو میبینم
که دیوانهوار مینویسن
2066
01:34:31,160 --> 01:34:34,400
نقاش دادگاه درحالیکه یادداشت برمیداره
به من خیره شده
2067
01:34:34,520 --> 01:34:38,080
قاضی بهم میگه تا وقتی
ازم سوالی نشده، حرفی نزنم
2068
01:34:38,200 --> 01:34:40,752
به هیئت منصفه میگه بیان داخل
2069
01:34:40,776 --> 01:34:42,320
ووار دیر تموم شده
2070
01:34:46,000 --> 01:34:48,120
سرمو بالا میگیرم
2071
01:34:49,640 --> 01:34:52,640
ته دادگاه آدام رو میبینم، سر تکون میده
2072
01:34:54,240 --> 01:34:57,400
صورت گشادهی
اون افسر پلیس جوون رو پیدا میکنم
2073
01:34:58,320 --> 01:35:01,800
این زن جوان
در لباس فرمی که معمولاً تن مردهاست
2074
01:35:01,920 --> 01:35:04,480
با من چشم تو چشم میشه...
2075
01:35:07,440 --> 01:35:11,440
و در این دادگاه بشدت روشن و خفقانآور...
2076
01:35:11,560 --> 01:35:13,499
که جلوی همه ایستادم
2077
01:35:13,523 --> 01:35:17,720
درحالیکه مادرم کیف حصیریش رو محکم چسبیده
2078
01:35:17,840 --> 01:35:20,280
همینجا، همین الان
2079
01:35:20,400 --> 01:35:24,200
با دیدن چشمهای اون یک زن جوان...
2080
01:35:26,480 --> 01:35:28,760
باعث میشه یک حس...
2081
01:35:32,320 --> 01:35:34,540
خوبی پیدا کنم
2082
01:35:44,680 --> 01:35:47,720
بقدر کافی وکیل مدافع بودم
2083
01:35:48,680 --> 01:35:51,700
وقتی هیئت منصفه سریع میاد داخل
2084
01:35:51,724 --> 01:35:54,440
میدونی که متهم "بیگناه"ـه
2085
01:35:57,120 --> 01:36:00,240
تیم وکلا با جولین دست میدن
2086
01:36:00,360 --> 01:36:02,720
جولین بشدت خوشحاله
2087
01:36:05,600 --> 01:36:09,231
فریاد رفقاش توی جایگاه بلند شده
2088
01:36:09,255 --> 01:36:11,240
و دارن دست میزنن
2089
01:36:14,120 --> 01:36:17,000
ریچارد داره یه چیزی بهم میگه ولی...
2090
01:36:17,120 --> 01:36:21,200
صداش رو نمیشنوم یا... برام قابل فهم نیست
2091
01:36:22,040 --> 01:36:25,480
اون افسر پلیس جوان کنارم ظاهر شده
2092
01:36:26,400 --> 01:36:28,840
دستش رو میذاره روی شونهم
2093
01:36:29,760 --> 01:36:32,680
میدونم باید بلند بشم، ولی نمیشم
2094
01:36:34,240 --> 01:36:35,732
هیئت منصفه میره بیرون
2095
01:36:35,756 --> 01:36:38,680
حتی یکیشون هم نمیتونه توی چشمام نگاه کنه
2096
01:36:39,560 --> 01:36:41,920
با وجود تمام اینها، اونا...
2097
01:36:43,720 --> 01:36:45,600
حرفمو باور نکردن
2098
01:36:45,720 --> 01:36:48,240
سیستم قضایی، باعث شد یه دروغگو بنظر بیام
2099
01:36:48,360 --> 01:36:50,720
جولین، هرگز مجبور نمیشه معذرت خواهی کنه
2100
01:36:50,840 --> 01:36:54,400
هرگز مجبور نمیشه اعتراف کنه چیکار کرده
هرگز مجبور نمیشه...
2101
01:36:55,480 --> 01:36:58,280
سیستم قضایی، بنظر معیوب و سردرگم میاد
2102
01:36:58,400 --> 01:37:01,800
سیستم قضایی، داغون بنظر میاد
2103
01:37:05,320 --> 01:37:07,240
به سمت چپتون نگاه کنین
2104
01:37:09,760 --> 01:37:11,760
به سمت راستتون نگاه کنین
2105
01:37:13,080 --> 01:37:15,200
منم داغونم
2106
01:37:16,680 --> 01:37:19,480
ولی هنوز اینجام
2107
01:37:19,600 --> 01:37:22,040
و ساکت نمیشم
2108
01:37:23,560 --> 01:37:25,400
ریچارد اشاره میکنه مادرم بیاد
2109
01:37:25,520 --> 01:37:28,760
کیف حصیریش رو برمیداره
بلند میشه، میاد پیش ما
2110
01:37:28,880 --> 01:37:30,720
"بیا بریم، عزیزدلم"
2111
01:37:32,640 --> 01:37:35,099
نمیدونم چی رو بگیرم
2112
01:37:35,123 --> 01:37:36,940
چطوری بلند بشم
2113
01:37:36,960 --> 01:37:39,068
چطوری از این دادگاه برم بیرون
2114
01:37:39,092 --> 01:37:41,200
چطوری از این ساختمون خارج بشم
2115
01:37:41,320 --> 01:37:45,040
تنها چیزی که میدونم اینه که...
2116
01:37:45,160 --> 01:37:47,280
یه جایی...
2117
01:37:47,400 --> 01:37:49,920
یه زمانی...
2118
01:37:50,040 --> 01:37:52,040
یجوری...
2119
01:37:55,520 --> 01:37:58,280
یه چیزی باید عوض بشه
2120
01:38:26,920 --> 01:38:32,080
♪ نه، هرگز ♪
2121
01:38:34,800 --> 01:38:42,000
♪ محدود نمیکنم ♪
2122
01:38:43,680 --> 01:38:52,320
♪ نیازم رو ♪
2123
01:38:52,440 --> 01:39:01,360
♪ به اینکه کاملاً ♪
2124
01:39:01,480 --> 01:39:27,240
♪ آزاد باشم ♪
2125
01:39:27,264 --> 01:39:32,264
تـرجـمـه و تـنـظـیـم : حـسـیـن اسـمـاعـیـلـی
2126
01:39:32,288 --> 01:39:37,288
کانال رسمی تیم ترجمهی ۳۰نما
CinamaSub@
2127
01:39:37,312 --> 01:39:42,312
بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال
WwW.30NaMa.CoM
216740