All language subtitles for Sleeping.Dogs.2024.1080p.AMZN.WEB-DL.DDP5.1.H.264-FLUX (1)farsi.

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic Download
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish Download
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:01:19,997 --> 00:01:22,446 « درِ ورودی » 2 00:01:23,246 --> 00:01:27,546 ‫« اسمت روی فریمنه » ‫« توی خیابون مونسون 213 زندگی می‌کنم » ‫« 23 آوریل 1964 متولد شدم » 3 00:01:27,570 --> 00:01:29,870 « الکل نخور » « چهارشنبه‌شب‌ها آشغال‌ها رو ببر بیرون » 4 00:01:29,894 --> 00:01:31,894 «‌ گوشیت رو با خودت ببر » « اشکال نداره » 5 00:01:34,845 --> 00:01:39,046 « پلیس شهرستان واشنگتن » « تقدیر از مامور پلیس - روی فریمن » 6 00:01:40,246 --> 00:01:44,046 « آشپزخانه، حمام و توالت » 7 00:01:44,070 --> 00:01:54,070 ‫ارائه‌ شده توسط وب‌سایت دیجی موویز ‫© DigiMoviez.Com 8 00:01:54,094 --> 00:02:04,094 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 9 00:02:27,898 --> 00:02:29,046 « غذاهای منجمد اینجان » 10 00:02:33,046 --> 00:02:37,046 ‫« از بسته در بیار، سینی رو بذار توی مایکروویو » ‫« روی 4.5 دقیقه تنظیم کن، درش رو بردار - داغه! » 11 00:03:06,247 --> 00:03:08,277 ‫گندش بزنن! 12 00:03:15,646 --> 00:03:18,946 « تو آلزایمر داری » « اسم دکترت میتاـست » 13 00:03:34,007 --> 00:03:36,277 سه شیء که تو این اتاق هست نام ببرین 14 00:03:36,377 --> 00:03:39,107 ‫صندلی، لامپ، ساعت 15 00:03:42,377 --> 00:03:43,947 ‫سه شیء که تو این اتاق نیست 16 00:03:44,047 --> 00:03:46,147 ‫بطری ویسکی، هواپیما، اسب مسابقه 17 00:03:46,247 --> 00:03:48,417 ‫لعنتی 18 00:03:48,517 --> 00:03:50,887 ‫- امروز چه روزیه؟ ‫- پنجشنبه 19 00:03:50,987 --> 00:03:52,927 ‫منظورم تاریخه، ‫نه روز هفته 20 00:03:54,087 --> 00:03:55,457 ‫اوم... 21 00:03:58,227 --> 00:04:00,267 ‫سپتامبر... 22 00:04:02,227 --> 00:04:03,937 ‫چه سالیه؟ 23 00:04:07,867 --> 00:04:09,907 ‫شهر محل تولدتون؟ 24 00:04:12,637 --> 00:04:15,247 ‫اسم مادرتون رو یادتون میاد؟ 25 00:04:22,517 --> 00:04:24,557 ‫پدرتون چی؟ 26 00:04:40,026 --> 00:04:46,926 « سگ‌های خفته » 27 00:04:46,950 --> 00:04:57,931 ‫« ترجمه از محمدعلی sm و سینا صداقت » ‫.:: SinCities & mmli_sm ::. 28 00:05:08,627 --> 00:05:10,497 ‫این یه درمان آزمایشیه 29 00:05:10,597 --> 00:05:11,997 ‫الکترودها امواجی رو 30 00:05:11,997 --> 00:05:14,847 ‫به نواحی موردنظر توی مغزتون وارد می‌کنن 31 00:05:16,107 --> 00:05:18,207 ‫اینطوری مسیرهای عصبی جدیدی ایجاد میشن 32 00:05:18,737 --> 00:05:21,077 ‫اما نتایج ممکنه یکم غیرقابل‌پیشبینی‌تر باشه 33 00:05:21,177 --> 00:05:23,917 ‫خصوصاً با توجه به سابقه‌ی مصرف موادتون 34 00:05:24,017 --> 00:05:26,287 که محرک رایجی برای آلزایمره 35 00:05:37,066 --> 00:05:39,266 « شماره‌ ناشناس » 36 00:05:45,037 --> 00:05:46,267 ‫الو 37 00:05:46,367 --> 00:05:48,537 ‫با روی فریمن تماس گرفتم؟ 38 00:05:51,066 --> 00:05:53,766 « اسمت روی فریمن‌ـه » 39 00:05:54,307 --> 00:05:55,407 ‫الو؟ 40 00:05:56,047 --> 00:05:58,577 ‫- بله ‫- من امیلی دیتز هستم 41 00:05:58,677 --> 00:06:00,717 ‫بنده با پروژه «دستان پاک» همکاری دارم 42 00:06:02,147 --> 00:06:03,817 ‫پروژه دستان پاک؟ 43 00:06:03,917 --> 00:06:04,917 ‫بله! 44 00:06:04,917 --> 00:06:06,617 ‫ما یه موسسه‌ی حقوقی مردم‌نهادیم 45 00:06:06,717 --> 00:06:08,027 و از زندانی‌هایی حمایت می‌کنیم 46 00:06:08,127 --> 00:06:09,957 که توسط نظام از حقوقشون محروم شدن 47 00:06:10,057 --> 00:06:11,057 ‫خیلی‌خب 48 00:06:11,157 --> 00:06:13,097 ‫چند دقیقه وقت برای صحبت دارین؟ 49 00:06:14,897 --> 00:06:16,067 ‫بله 50 00:06:16,667 --> 00:06:17,897 ‫قضیه چیه؟ 51 00:06:17,997 --> 00:06:20,937 ‫در رابطه با یکی از پرونده‌های قدیمی‌تونه 52 00:06:38,356 --> 00:06:40,556 « امیلی دیتز » « پروژه دستان پاک » 53 00:06:40,857 --> 00:06:43,027 ‫امیلی دیتز 54 00:06:44,397 --> 00:06:46,497 ‫- آقای فریمن؟ ‫- خانم دیتز 55 00:06:46,597 --> 00:06:48,597 ‫سلام 56 00:06:48,697 --> 00:06:50,167 ‫- امیلی ‫- امیلی 57 00:06:50,267 --> 00:06:52,297 ‫خیلی ممنون که به این ملاقات اومدین 58 00:06:52,397 --> 00:06:53,867 ‫خواهش می‌کنم 59 00:06:53,967 --> 00:06:56,437 ‫گفتین که درمورد یه پرونده‌ی قدیمیه؟ 60 00:06:56,537 --> 00:06:59,147 ‫بله آقا. ‫آیزاک ساموئل 61 00:07:03,147 --> 00:07:04,717 ‫آیزاک ساموئل؟ 62 00:07:04,817 --> 00:07:07,647 ‫می‌بخشید... ‫خیلی... 63 00:07:07,747 --> 00:07:08,817 ‫بله البته 64 00:07:08,817 --> 00:07:10,257 ‫مطمئنم اونقدری پرونده داشتین 65 00:07:10,357 --> 00:07:11,557 ‫که براتون سخته به یاد بیارین 66 00:07:11,557 --> 00:07:14,027 ‫بله. ‫یه همچین چیزی 67 00:07:15,457 --> 00:07:17,757 ‫ده‌سال پیش ‫به‌خاطر قتل جوزف ویدر 68 00:07:15,788 --> 00:07:20,188 {\an8}« اعدام قاتل با تزریق مواد کُشنده » 69 00:07:17,857 --> 00:07:19,867 ‫توی دانشگاه واترفورد گناه‌کار شناخته شده 70 00:07:19,967 --> 00:07:21,367 ‫و حکم اعدامش، ‫انتهای ماه آینده 71 00:07:21,467 --> 00:07:22,737 ‫اجرا میشه 72 00:07:22,837 --> 00:07:24,567 ‫سعی کردیم از فرماندار ‫برای حکمش تعویق بگیریم 73 00:07:24,567 --> 00:07:26,007 ‫اما فایده‌ای نداشته 74 00:07:26,107 --> 00:07:27,307 ‫خیلی‌خب 75 00:07:28,407 --> 00:07:29,977 ‫نمی‌شناسمش 76 00:07:30,437 --> 00:07:31,807 ‫چه ربطی به من داره؟ 77 00:07:31,907 --> 00:07:34,007 ‫آقای ساموئل خواستن با کارآگاهایی که 78 00:07:34,107 --> 00:07:36,617 ‫اون شب ازش بازجویی کردن ‫و اعتراف گرفتن حرف بزنه 79 00:07:36,707 --> 00:07:38,017 ‫من ازش بازجویی کردم؟ 80 00:07:38,117 --> 00:07:41,187 ‫هنوز نتونستم همکار سابقتون رو پیدا کنم 81 00:07:42,687 --> 00:07:44,287 ‫حالا چی‌کار داره؟ 82 00:07:44,387 --> 00:07:45,987 ‫متاسفانه چیزی نگفتن 83 00:07:46,387 --> 00:07:49,357 ‫خودتون باید ازش بپرسین 84 00:08:10,609 --> 00:08:11,709 « اداره‌ی پلیس شهرستان واشنگتن » 85 00:09:30,977 --> 00:09:34,077 « مقتول دچار خون‌ریزی مغزی شدید شده » 86 00:09:35,594 --> 00:09:37,594 « بر اثر ضربات شدید » 87 00:09:37,601 --> 00:09:38,701 « ضربه‌های پی‌درپی » 88 00:09:38,948 --> 00:09:41,098 « آلت قتاله‌ای پیدا نشد » 89 00:10:15,967 --> 00:10:17,277 ‫آیزاک ساموئل؟ 90 00:10:21,377 --> 00:10:22,477 ‫بله 91 00:10:27,017 --> 00:10:29,657 ‫من روی فریمن‌ـم. ‫قبلاً‌ کارآگاه بودم 92 00:10:30,457 --> 00:10:32,357 بهم گفتن که می‌خواستین من رو ببینین 93 00:10:32,457 --> 00:10:34,887 ‫- درسته؟ ‫- درسته 94 00:10:36,657 --> 00:10:37,997 ‫خیلی‌خب 95 00:10:38,997 --> 00:10:41,027 ‫اومدم دیگه 96 00:10:42,897 --> 00:10:44,037 ‫حال‌تون چطوره؟ 97 00:10:44,137 --> 00:10:48,237 ‫خدا رو شکر روی 98 00:10:48,937 --> 00:10:50,837 ‫ده سال، ‫سه تا وعده غذا و یه جا خواب، 99 00:10:50,937 --> 00:10:52,777 ‫عضو باشگاه کتاب‌خونیِ محکومین به اعدام 100 00:10:52,877 --> 00:10:55,607 ‫زندان بدنم رو ازم گرفته، ‫اما روحم با خداس 101 00:10:55,707 --> 00:10:58,277 ‫انگار به تخمته که حالم چطوره 102 00:10:59,347 --> 00:11:00,517 ‫که اینطور 103 00:11:02,087 --> 00:11:05,887 ‫این خانمه، ‫امیلی دیتز 104 00:11:05,987 --> 00:11:07,757 ‫از پروژه دستان پاک 105 00:11:07,857 --> 00:11:09,527 ‫گفت کارم داشتی 106 00:11:09,627 --> 00:11:10,927 ‫اینا رو می‌خواستی بگی؟ 107 00:11:11,027 --> 00:11:13,067 ‫نه، اومدی اینجا ‫چون می‌خوام بدونم چه حسی داره 108 00:11:13,167 --> 00:11:15,627 ‫که بدونی یه مرد بی‌گناه ‫قراره اعدام شه 109 00:11:15,737 --> 00:11:17,237 ‫درسته 110 00:11:18,137 --> 00:11:21,907 ‫اون‌وقت اون مرد بی‌گناه تویی؟ 111 00:11:22,007 --> 00:11:23,407 ‫آره 112 00:11:23,507 --> 00:11:24,837 ‫اشتباه برداشت نکن روی 113 00:11:24,937 --> 00:11:27,347 ‫گندکاری زیاد کردم، ‫تصمیمای بدی گرفتم 114 00:11:27,447 --> 00:11:30,217 ‫اما کشتن جو ویدر جزوشون نبوده 115 00:11:30,777 --> 00:11:32,547 ‫آیزاک... 116 00:11:32,647 --> 00:11:33,887 ‫تو اعتراف کردی 117 00:11:33,987 --> 00:11:35,947 ‫واسه بازجویی برده بودنت 118 00:11:36,047 --> 00:11:37,517 ‫تو هم اعتراف کردی 119 00:11:37,617 --> 00:11:40,727 ‫حالا هم داری میگی ‫که بعد این همه سال، 120 00:11:40,827 --> 00:11:42,527 ‫یهو یادت اومده ‫که اتفاق دیگه‌ای افتاده؟ 121 00:11:42,627 --> 00:11:44,197 ‫هیچی‌ـش یهویی نیست 122 00:11:44,297 --> 00:11:47,297 ‫من ده ساله که اینجام. ‫ده سال آزگار 123 00:11:47,397 --> 00:11:50,297 ‫هیچ‌کاری نمی‌تونم بکنم جز این که اون شب رو تو سرم تکرار کنم. 124 00:11:50,397 --> 00:11:52,067 ‫- که چطور به این روز افتادم ‫- درسته 125 00:11:52,167 --> 00:11:53,837 ‫منم واسه همین اینجام 126 00:11:54,467 --> 00:11:56,807 ‫تا بتونی بهم بگی که چطور به این روز افتادی 127 00:11:56,907 --> 00:11:58,677 ‫ببین، می‌دونم که دیگه پلیس نیستی 128 00:11:58,777 --> 00:12:01,607 جوری که سر اون قضیه‌ی ‫تصادف به خاطر مستی ‫اخراجت کردن 129 00:12:01,631 --> 00:12:04,347 ‫اما شاید بخوای وجدانت رو راحت کنی 130 00:12:05,077 --> 00:12:08,117 ‫حداقل این دفعه به حرفم گوش کنی 131 00:12:10,617 --> 00:12:12,187 ‫گوش می‌کنم 132 00:12:13,027 --> 00:12:14,327 شبِ قتل 133 00:12:14,427 --> 00:12:17,397 انقدر نشئه بودم که هیچی یادم نمیاد 134 00:12:18,027 --> 00:12:20,127 ‫شماها هم کل شب رو ‫رفته بودین رو مخم 135 00:12:20,227 --> 00:12:22,667 ‫اون عکسا رو که دیدم، ‫حالم خیلی بد شد، 136 00:12:22,767 --> 00:12:24,367 ‫فکر می‌کردم حتماً کار خودمه دیگه 137 00:12:24,467 --> 00:12:26,437 ‫به زور رفتی تو خونه، ‫تا حد مرگ کتکش زدی 138 00:12:26,537 --> 00:12:28,567 ‫تو کل خونه اثر انگشتت رو پیدا کردیم! 139 00:12:29,407 --> 00:12:30,437 ‫بیخیال! 140 00:12:30,437 --> 00:12:33,647 .اقرار کن پسر !اقرار کن 141 00:12:34,247 --> 00:12:37,677 ‫این کار تو بوده. این کار تو بوده! ‫تو این کار رو کردی! خود تو! 142 00:12:37,777 --> 00:12:40,187 ‫همه‌‌ش کارای تو بوده! 143 00:12:40,287 --> 00:12:42,987 !اقرار کن 144 00:12:43,087 --> 00:12:44,287 ‫آره 145 00:12:46,987 --> 00:12:49,327 ‫واسه چی رفتی خونه‌‌ش؟ 146 00:12:51,257 --> 00:12:52,767 ‫یه سال قبل این که ویدر کشته شه، 147 00:12:52,867 --> 00:12:54,597 ،به اتهام دزدی به دادگاه احضار شدم 148 00:12:55,697 --> 00:12:57,297 دزدی شیرخشک واسه بچه‌م 149 00:12:57,397 --> 00:13:00,437 ‫ویدر هم به‌عنوان شاهد متخصص ‫برای دادستان ناحیه شهادت داد 150 00:13:00,537 --> 00:13:02,937 ‫به قاضی گفتم اون شب ‫اینقدر نشئه بودم 151 00:13:03,037 --> 00:13:04,337 که کله‌م درست کار نمی‌کرد 152 00:13:04,437 --> 00:13:07,077 ‫اما ویدر گفت عقلم کاملاً‌ سر جاش بوده 153 00:13:07,177 --> 00:13:08,877 پس به عنوان آدم بزرگسال محاکمه‌ام کردن 154 00:13:08,977 --> 00:13:12,787 می‌دونی چه حسی داره که 18 سالت باشه و زیرخوابِ یه کچل باشی؟ 155 00:13:14,017 --> 00:13:15,687 ‫بیا یه بار دیگه مرور کنیم 156 00:13:15,787 --> 00:13:18,317 ویدر علیهت شهادت میده ‫واست حکم زندان می‌بره 157 00:13:18,417 --> 00:13:20,927 ‫تو هم نصفه‌شب میری خونه‌ش. ‫عصبانی هستی 158 00:13:21,027 --> 00:13:24,297 ‫- نمی‌خوای... ‫- من قاتل نیستم! 159 00:13:26,127 --> 00:13:27,827 من فقط پسرم رو می‌خواستم 160 00:13:28,397 --> 00:13:30,367 ‫و با خودم گفتم ‫شاید ویدر بتونه کمک کنه 161 00:13:33,007 --> 00:13:35,537 ‫آره، رفتم تو خونه‌ش 162 00:13:36,037 --> 00:13:37,677 ‫منتظر موندم که سرایدارش بره 163 00:13:37,777 --> 00:13:39,137 ‫و رفتم سمت در عقبی خونه 164 00:13:48,187 --> 00:13:50,687 ‫حتی تونستم وارد خونه‌ هم بشم 165 00:13:51,557 --> 00:13:52,657 ‫سلام شدو 166 00:13:54,687 --> 00:13:57,627 ‫اما بعدش یکی دیگه اومد تو 167 00:13:57,727 --> 00:14:01,067 ‫اوه! ‫به همین زودی برگشتی؟ 168 00:14:04,737 --> 00:14:06,367 بعدش هم اوضاع خیلی بی‌ریخت شد 169 00:14:06,467 --> 00:14:08,807 ‫ببخشید 170 00:14:12,207 --> 00:14:15,147 ‫ترسیدم و قبل این که ببینم ‫کی بود از اونجا رفتم 171 00:14:15,247 --> 00:14:16,817 ‫نه! 172 00:14:16,917 --> 00:14:21,117 ‫خیلی‌خب. ‫پس یعنی بهش دست نزدی 173 00:14:21,217 --> 00:14:24,617 ‫- اما تو... ‫- دارم راستش رو میگم! 174 00:14:29,657 --> 00:14:31,227 ‫باشه آیزاک 175 00:14:36,127 --> 00:14:37,737 ‫فکر می‌کنی دروغ میگم 176 00:14:41,537 --> 00:14:45,747 ‫خب از ریچارد فین بپرس. ‫اون بهت میگه 177 00:14:48,207 --> 00:14:49,847 ‫باید یادم بیاری 178 00:14:49,947 --> 00:14:53,317 ‫این ریچارد فین کیه؟ 179 00:14:53,417 --> 00:14:55,447 ‫چندماه پیش اومد ملاقاتم 180 00:14:55,547 --> 00:14:58,187 ‫داره یه کتاب درمورد اون قتل می‌نویسه 181 00:14:58,827 --> 00:15:00,827 ‫- کتاب؟ ‫- آره 182 00:15:02,387 --> 00:15:04,727 ‫ببین آیزاک. ‫فکر نمی‌کنم که 183 00:15:04,827 --> 00:15:07,167 ‫لازم باشه خودم رو درگیر این قضایا بکنم 184 00:15:07,267 --> 00:15:10,137 ‫همین حالاش هم درگیری روی! ‫همش گردن توئه. 185 00:15:10,237 --> 00:15:13,167 ‫وقتی اون اعتراف‌نامه‌ی کوفتی رو ‫امضا کردم اونجا بودی! 186 00:15:14,607 --> 00:15:15,977 ‫درستش کن! 187 00:15:16,077 --> 00:15:18,237 ‫به‌خاطر کاری که تو هجده سالگی ‫کردم تقاصم رو دادم 188 00:15:18,677 --> 00:15:21,577 ‫این گه‌کاری رو درست کن ‫وگرنه می‌میرم! 189 00:15:25,076 --> 00:15:27,276 « نون رو 4 دقیقه بذار اینجا » « این رو بکش پایین تا بپزه » « تنظیمات توستر » 190 00:15:27,276 --> 00:15:29,762 « آب گرم » 191 00:15:37,006 --> 00:15:38,106 ‫« 10 میلی‌گرم ممانتین - 15 میلی‌گرم میرتازاپین » ‫« 10 میلی‌گرم آتورواستاتین - 16 میلی‌گرم کاندسارتان » 192 00:15:48,067 --> 00:15:51,237 ‫داروها می‌تونن ‫به بازسازی سیناپس‌ها کمک کنن 193 00:15:51,337 --> 00:15:53,407 ‫اما باید ذهن‌تون رو فعال نگه دارین... 194 00:15:53,507 --> 00:15:57,517 ‫کتاب، پازل، هرچیزی که ‫ذهن‌تون رو تحریک کنه 195 00:16:09,327 --> 00:16:11,757 ‫کار تو بود! ‫کار تو بود! قبول کن! 196 00:16:11,857 --> 00:16:13,697 ‫کار تو بود! ‫تو این کار رو کردی! 197 00:16:13,797 --> 00:16:15,897 ‫خب از ریچارد فین بپرس 198 00:16:17,896 --> 00:16:20,296 « ریچارد فین » 199 00:16:41,196 --> 00:16:42,696 « نام: ریچارد فین » « آدرس: خیابان ویندال 6461، واترفورد » 200 00:16:44,921 --> 00:16:46,376 « بازرس جی. رمیس » 201 00:16:46,396 --> 00:16:49,996 « امضای افسر جی. رمیس » 202 00:16:54,680 --> 00:17:00,478 « جیمی رمیس » 203 00:17:16,097 --> 00:17:17,527 ‫هی! 204 00:17:22,237 --> 00:17:23,367 ‫روی؟ 205 00:17:24,197 --> 00:17:25,597 ‫بله 206 00:17:26,437 --> 00:17:28,777 ‫تو اینجا چه غلطی می‌کنی؟ 207 00:17:30,807 --> 00:17:32,677 ‫همین اطراف بودم 208 00:17:32,777 --> 00:17:34,347 ‫بیا تو 209 00:17:37,777 --> 00:17:38,947 ‫سلام 210 00:17:41,687 --> 00:17:43,617 بیا تو، بیا تو 211 00:17:44,387 --> 00:17:45,757 ‫بیا تو، ‫بیا تو. 212 00:17:47,557 --> 00:17:51,027 ‫راستش آخرین باری که صورتت رو دیدم رو یادم نمیاد 213 00:17:52,997 --> 00:17:54,027 ‫بیا روی 214 00:17:55,567 --> 00:17:57,997 ‫می‌دونی کِی بود؟ 215 00:17:58,437 --> 00:18:00,037 ‫حتماً ده سال پیش بود که 216 00:18:00,137 --> 00:18:03,477 ‫که اون حروم‌زاده‌ها نِشانت رو گرفتن 217 00:18:04,207 --> 00:18:05,577 آره به گمونم 218 00:18:10,077 --> 00:18:13,747 ‫گوش کن، امیدوارم که دیگه ‫به اون اتفاقا فکر نکنی 219 00:18:14,287 --> 00:18:17,257 ‫آخه اون روزا همه‌مون سر کار ‫مست می‌کردیم 220 00:18:17,357 --> 00:18:18,757 ‫توی اون تصادف 221 00:18:18,857 --> 00:18:20,987 ‫ممکن بود هرکدوم‌مون پشت فرمون باشیم 222 00:18:22,657 --> 00:18:24,097 ‫به سلامتی 223 00:18:24,197 --> 00:18:25,557 ‫به سلامتی 224 00:18:30,037 --> 00:18:32,597 ‫چه‌خبر؟ ‫دیگه مشروب نمی‌خوری؟ 225 00:18:32,697 --> 00:18:34,867 ‫آره خب... 226 00:18:34,967 --> 00:18:38,337 ...دکترم گفته با داروهام تداخل داره، پس 227 00:18:38,437 --> 00:18:40,007 ‫مریض شدی روی؟ 228 00:18:40,677 --> 00:18:43,477 ‫نه، من... ‫یه درمان آزمایشی دارم انجام میدم 229 00:18:43,577 --> 00:18:45,477 ‫آلزایمر گرفتم 230 00:18:45,577 --> 00:18:50,217 ‫یه چیزایی گذاشتن تو سرم ‫و به کله‌ی کوفتیم موج وارد می‌کنن 231 00:18:50,317 --> 00:18:51,987 ‫باید حافظه رو تحریک کنه 232 00:18:52,087 --> 00:18:53,657 ‫یا خدا روی 233 00:18:53,757 --> 00:18:56,527 ‫اگه جلوی در اسمم رو صدا نمی‌زدی 234 00:18:56,627 --> 00:18:58,497 ‫نمی‌شناختمت 235 00:18:59,127 --> 00:19:00,667 ‫یعنی تو... 236 00:19:01,397 --> 00:19:03,967 ‫هیچی از سر کارمون یادت نمیاد؟ 237 00:19:04,467 --> 00:19:06,207 ‫- نه ‫- پشمام 238 00:19:06,307 --> 00:19:07,937 ‫نه، پرونده‌های قدیمی رو می‌خونم 239 00:19:08,037 --> 00:19:10,977 ‫و انگار همش یه چیزای جدیده 240 00:19:11,407 --> 00:19:13,077 نه فقط موقع کار کردن 241 00:19:13,077 --> 00:19:15,407 کل زندگیم عین یه سیاه‌چاله شده 242 00:19:15,947 --> 00:19:17,117 ‫پشمام پسر 243 00:19:22,047 --> 00:19:23,417 ‫کت رو یادت میاد؟ 244 00:19:24,857 --> 00:19:26,127 ‫زنم 245 00:19:31,227 --> 00:19:32,997 ‫خلاصه که... 246 00:19:34,267 --> 00:19:35,797 پارسال فوت شد 247 00:19:36,197 --> 00:19:37,267 ‫به‌خاطر سرطان 248 00:19:37,267 --> 00:19:38,767 ‫- تسلیت میگم ‫- ممنون 249 00:19:38,867 --> 00:19:40,667 ‫سرطان کوفتی 250 00:19:42,337 --> 00:19:44,137 صندوقِ سلامت اداره 251 00:19:44,777 --> 00:19:47,047 ‫هزینه‌های بیمارستان رو نمی‌داد 252 00:19:47,477 --> 00:19:48,947 ‫باید خودم حلش می‌کردم 253 00:19:49,677 --> 00:19:51,947 ‫واسه این چیزا نیومدی اینجا 254 00:19:53,287 --> 00:19:54,787 ‫واسه چی اومدی روی؟ 255 00:19:55,617 --> 00:20:00,287 ‫خب... تو کسی به اسم ‫آیزاک ساموئل رو یادت میاد؟ 256 00:20:00,387 --> 00:20:02,557 ‫به‌خاطر قتل زندانه 257 00:20:02,657 --> 00:20:04,857 ‫همون که تو دانشگاه واترفورد 258 00:20:04,957 --> 00:20:06,197 ‫یه استاده کشته شد؟ 259 00:20:06,297 --> 00:20:08,067 ‫نکنه با اون زنه 260 00:20:08,167 --> 00:20:09,867 ‫از اون گروه حمایتیه حرف زدی؟ 261 00:20:11,167 --> 00:20:12,537 ‫من بهش زنگ نزدم 262 00:20:12,637 --> 00:20:15,207 ‫خب من جوابش رو دادم 263 00:20:15,307 --> 00:20:20,447 ‫گفتش آیزاک می‌خواسته باهام حرف بزنه... 264 00:20:21,747 --> 00:20:23,847 ‫با آیزاک ساموئل حرف زدی؟ 265 00:20:23,947 --> 00:20:27,317 ‫آره. ‫رفتم زندان ایالتی 266 00:20:27,417 --> 00:20:29,517 ‫با هم حرف زدیم... 267 00:20:31,517 --> 00:20:32,827 گفتش این کار رو نکرده 268 00:20:32,927 --> 00:20:36,327 ‫بیخیال روی. ‫همه‌ی محکوم‌های به اعدام همین رو میگن 269 00:20:36,427 --> 00:20:37,697 ‫آره، می‌دونم. ‫می‌دونم 270 00:20:37,797 --> 00:20:42,937 ‫اما راستش جیمی، ‫حرفاش... قانع‌کننده‌ بود 271 00:20:43,037 --> 00:20:47,167 ‫اسم یکی دیگه رو گفت ‫که اومده به دیدنش 272 00:20:51,877 --> 00:20:53,107 ‫فین 273 00:20:53,207 --> 00:20:54,707 ‫ریچارد فین 274 00:20:55,277 --> 00:20:58,047 ‫این اسم تو رو یاد چیزی نمی‌ندازه؟ 275 00:21:00,047 --> 00:21:03,057 ‫مال خیلی وقت پیش میشه. ‫یادم نمیاد... 276 00:21:03,157 --> 00:21:05,057 ‫خب من پرونده‌ش رو خودندم 277 00:21:05,617 --> 00:21:07,887 ‫وقتی داشتیم اون خونه رو می‌گشتیم 278 00:21:08,997 --> 00:21:12,197 ‫اثرانگشت‌های فین همه‌جا بودن 279 00:21:12,297 --> 00:21:13,497 ‫تو کل خونه 280 00:21:13,927 --> 00:21:14,927 ‫خب؟ 281 00:21:15,797 --> 00:21:17,867 ‫اونا اونجا بودن. ‫که چی؟ 282 00:21:17,967 --> 00:21:19,967 ‫ریچارد فین گفته بود ‫که شب قتل 283 00:21:20,067 --> 00:21:21,137 ‫تو اون خونه نبوده 284 00:21:21,237 --> 00:21:23,107 ‫توی اظهارنامه‌اش گفته، خب؟ 285 00:21:23,207 --> 00:21:24,777 ‫اما ما هیچوقت پیگیریش نکردیم 286 00:21:24,877 --> 00:21:27,047 ‫هیچوقت پیگیری نکردیم اون موقع کجا بوده 287 00:21:27,147 --> 00:21:29,577 ‫و به‌نظرم این یکم عجیبه 288 00:21:29,677 --> 00:21:31,517 ‫عجیب نیست؟ 289 00:21:33,247 --> 00:21:34,787 ‫منظورت چیه؟ 290 00:21:35,317 --> 00:21:36,417 ‫نمی‌دونم 291 00:21:36,517 --> 00:21:38,117 ‫گفتم شاید با همدیگه 292 00:21:38,217 --> 00:21:39,587 ‫بریم و باهاش حرف بزنیم 293 00:21:39,687 --> 00:21:41,927 ‫ببینیم چه دفاعی از خودش داره 294 00:21:43,197 --> 00:21:45,157 ‫- واسه چی؟ ‫- نمی‌دونم 295 00:21:45,257 --> 00:21:46,427 ‫فقط حسم بهم میگه 296 00:21:46,527 --> 00:21:48,197 ‫این روزا فقط همین حس‌ها واسم مونده 297 00:21:48,297 --> 00:21:51,597 ‫بعدش هم، دکترم گفته که ‫باید ذهنم رو فعال نگه دارم، 298 00:21:51,697 --> 00:21:53,707 ‫پس دیگه چی می‌خوام؟ 299 00:21:55,907 --> 00:21:57,137 ‫حتماً روی 300 00:21:58,277 --> 00:21:59,877 ‫بررسیش می‌کنم 301 00:21:59,977 --> 00:22:02,147 ‫هنوز یه چندتا رفیق سر کار دارم 302 00:22:05,277 --> 00:22:06,677 ‫خیلی‌خب 303 00:22:08,617 --> 00:22:10,117 ‫باهات تماس می‌گیرم روی 304 00:23:35,607 --> 00:23:37,677 ‫- آره ‫- رفیقت رو پیدا کردم 305 00:23:37,777 --> 00:23:39,847 ‫ریچارد فین رو میگم 306 00:23:42,007 --> 00:23:45,047 ‫صاحب‌خونه وقتی در رو واسه مامور گاز باز کرده بود جسدس رو پیدا کرد 307 00:23:45,147 --> 00:23:46,887 ‫چطوری مُرده؟ 308 00:23:49,887 --> 00:23:52,117 ‫اوردوز کرده. ‫با فنتانیل. 309 00:23:56,357 --> 00:23:58,027 فقط جای یه سوراخ سوزن رو دستشه 310 00:23:58,597 --> 00:23:59,897 ‫چی؟ 311 00:23:59,997 --> 00:24:01,527 ‫معتاد نبوده 312 00:24:01,627 --> 00:24:02,937 ‫جا سوزن رو دستش نیست 313 00:24:03,037 --> 00:24:05,667 ‫خب تازه‌کار بوده. ‫نمی‌دونسته داشته چی‌کار می‌کرده 314 00:24:17,277 --> 00:24:20,047 ‫- حالت خوبه روی؟ ‫- اونجا بود 315 00:24:20,817 --> 00:24:21,987 ‫تو صحنه‌ی جرم 316 00:24:22,087 --> 00:24:24,417 ‫- آره. یه بار گفتی ‫- نه 317 00:24:24,517 --> 00:24:25,857 ‫نه، ‫اثرانگشت‌هاش رو نمیگم 318 00:24:25,957 --> 00:24:29,557 ‫صبح روز بعد که رفتیم اونجا، ‫اون هم بود 319 00:24:29,657 --> 00:24:30,957 ...یعنی الان یادت اومد 320 00:24:31,057 --> 00:24:32,567 ‫که سرِ صحنه‌ی جرم دیدیش؟ 321 00:24:33,497 --> 00:24:37,137 ‫اثرانگشت‌های طرف همه‌جای خونه بوده. ‫همه‌جاش 322 00:24:37,237 --> 00:24:39,867 ‫صبح روز بعد هم به صحنه‌ی جرم اومد 323 00:24:40,437 --> 00:24:41,707 ‫باهاش حرف زدیم 324 00:24:41,807 --> 00:24:44,207 ‫وقتی ازش پرسیدیم که ‫ موقع قتل کجا بوده 325 00:24:44,307 --> 00:24:45,807 ‫گفته تنها خونه بوده 326 00:24:45,907 --> 00:24:46,977 ‫ما هم پیگیری نکردیم 327 00:24:47,077 --> 00:24:48,477 ‫با دوستاش حرف نزدیم 328 00:24:48,577 --> 00:24:49,847 ‫با همسایه‌هاش حرف نزدیم 329 00:24:49,947 --> 00:24:53,017 ‫اثرانگشت‌های آیزاک ساموئل ‫تو کل خونه بود 330 00:24:53,117 --> 00:24:56,617 ‫انگیزه‌ش رو داشته ‫و اعتراف هم کرده 331 00:24:56,717 --> 00:24:58,357 ‫با عقل جور در نمیاد 332 00:24:58,457 --> 00:25:02,027 ‫خب حالا دیگه مهم نیست. ‫مُرد‌ه‌ها که حرف نمی‌زنن 333 00:25:02,597 --> 00:25:03,597 ‫شاید 334 00:25:04,497 --> 00:25:06,227 ‫اما گه‌کاری‌های پشت‌سرشون رو هم پاک نمی‌کنن 335 00:25:07,167 --> 00:25:10,537 ‫از خاک آمده‌ایم و به خاک باز می‌گردیم 336 00:25:10,637 --> 00:25:12,097 ‫زیرا سرنوشت ما این‌چنین است 337 00:25:12,767 --> 00:25:15,407 ‫خدایا، ‫ای رمق تمام شادی‌های‌مان، 338 00:25:15,507 --> 00:25:17,207 ‫دلیل خوشی‌های‌مان، 339 00:25:17,307 --> 00:25:21,007 ‫شکوه تاریک‌ترین شب‌های‌مان 340 00:25:23,447 --> 00:25:25,047 ‫خانم فین؟ 341 00:25:25,677 --> 00:25:27,147 ‫اسم من روی فریمنه 342 00:25:27,247 --> 00:25:28,287 ‫من... 343 00:25:28,647 --> 00:25:30,187 ‫متوجهم که اصلاً زمان خوبی نیست 344 00:25:30,287 --> 00:25:32,417 ‫اما می‌تونم یه چندتا سوال 345 00:25:32,517 --> 00:25:34,027 ‫درمورد شوهرتون بپرسم؟ 346 00:25:34,127 --> 00:25:37,197 ‫من شوهرشون ادی هستم 347 00:25:37,897 --> 00:25:39,267 ‫اوه، شرمنده ادی 348 00:25:39,367 --> 00:25:42,737 اون یکی خانم فین این دور و برن؟ 349 00:25:42,837 --> 00:25:44,197 ‫نه 350 00:25:44,297 --> 00:25:46,637 ‫اون و ریچارد ‫ خیلی رابطه‌ی خوبی با هم نداشتن 351 00:25:46,737 --> 00:25:48,607 ‫کمکی از دستم برمیاد؟ 352 00:25:48,707 --> 00:25:50,907 ‫اون برادرم بود 353 00:25:51,607 --> 00:25:53,007 ‫دارم یه پرونده‌ای رو بررسی می‌کنم 354 00:25:53,007 --> 00:25:55,577 ‫که کمی به برادرتون مربوط می‌شده 355 00:25:55,977 --> 00:25:58,217 ‫به تازگی یه زندانیِ محکوم ‫ به مرگ رو ملاقات کرده 356 00:25:58,317 --> 00:26:01,887 و اشاره کرده که در واقع داشته در مورد اون موضوع کتابی می‌نوشته 357 00:26:01,987 --> 00:26:03,717 ‫می‌خواستم بدونم شما اطلاعی داشتین؟ 358 00:26:03,817 --> 00:26:05,517 ‫من با عمه جود میرم خونه 359 00:26:05,617 --> 00:26:06,657 ‫- باشه ‫- طوری نیست؟ 360 00:26:06,657 --> 00:26:08,487 ‫- نه ‫- باشه 361 00:26:12,427 --> 00:26:14,967 ‫بریم اونجا وایسیم 362 00:26:20,137 --> 00:26:20,967 ‫بفرمایین 363 00:26:20,967 --> 00:26:23,137 ‫تو خونه‌ش پیدا کردم 364 00:26:23,637 --> 00:26:25,077 ‫اسمش رو گذاشته «کتاب آینه‌ها» 365 00:26:25,177 --> 00:26:27,307 ‫از اسمش اصلاً سر در نمیارم 366 00:26:27,407 --> 00:26:28,777 ‫کتاب آینه‌ها... 367 00:26:29,447 --> 00:26:32,747 ‫آیزاک ساموئل، ‫همون زندانی محکوم به مرگ، 368 00:26:32,847 --> 00:26:34,987 ‫گفته بود که درمورد قتل ویدر نامیه 369 00:26:35,087 --> 00:26:36,857 ‫آره خب، ‫اگه ریچارد اینجا بود 370 00:26:36,957 --> 00:26:39,527 ‫احتمالاً می‌گفت که یه شرح‌حال جنایی ‫یا همچین چیزیه 371 00:26:39,627 --> 00:26:41,527 ‫خوندینش؟ 372 00:26:41,627 --> 00:26:42,797 ‫تا جایی که تونستم تحمل کنم 373 00:26:42,897 --> 00:26:46,227 ‫نظر من رو بخواین، ‫یه مشت اراجیف خودستایانه بود 374 00:26:46,327 --> 00:26:48,267 ‫درمورد دختری که تو دانشگاه ‫عاشقش بوده 375 00:26:48,867 --> 00:26:50,797 ‫شماها خیلی نزدیک نبودین؟ 376 00:26:50,897 --> 00:26:52,707 ببین، نمی‌خوام از مُرده بدگویی کنم 377 00:26:52,807 --> 00:26:54,067 ‫اما ریچارد از اوناش نبود 378 00:26:54,167 --> 00:26:56,407 ‫که آدم دلش بخواد بهش نزدیک شه 379 00:26:57,637 --> 00:26:59,377 ‫چندوقت بود که مصرف می‌کرد؟ 380 00:26:59,477 --> 00:27:00,507 ‫مواد؟ 381 00:27:00,607 --> 00:27:02,147 ‫نه، نه 382 00:27:02,247 --> 00:27:03,947 به نظرم اصلاً آدمی نبود که سمتِ مواد بره 383 00:27:04,047 --> 00:27:07,047 ‫اصلاً بهش نمی‌خورد، ‫البته میگم که 384 00:27:07,147 --> 00:27:09,657 ‫ریچارد اصلاً کارهاش با خودش جور در نمی‌اومد 385 00:27:10,257 --> 00:27:12,357 ‫آخه هیچوقت آدم نرمالی نبود 386 00:27:12,457 --> 00:27:13,627 ‫حتی موقع بچگی 387 00:27:14,057 --> 00:27:16,857 ‫اما پارسال و چندسال گذشته 388 00:27:16,957 --> 00:27:18,827 ‫انگار یه چیزی درست نبود 389 00:27:18,927 --> 00:27:20,027 ‫چی عوض شده بود؟ 390 00:27:20,127 --> 00:27:22,027 ‫نمی‌دونم، ‫اون... 391 00:27:23,397 --> 00:27:25,237 ‫خیلی پریشون و خیالاتی شده بود 392 00:27:26,167 --> 00:27:28,437 همونطور که توی اون کتاب به نظر میاد 393 00:27:29,137 --> 00:27:30,207 ‫گوش کنین، ‫اگه جای شما بودم 394 00:27:30,307 --> 00:27:32,207 ‫خیلی وقتم رو واسش تلف نمی‌کردم 395 00:27:34,147 --> 00:27:35,777 ‫خیلی‌خب. ‫میشه این رو نگه دارم؟ 396 00:27:35,877 --> 00:27:37,477 ‫هرطور راحتین 397 00:28:04,377 --> 00:28:06,247 ‫«خاطره چیز بی‌ثباتیه 398 00:28:06,347 --> 00:28:08,907 چیزهایی که به یاد میاریم و چیزهایی که یادمون نمیاد 399 00:28:09,517 --> 00:28:11,815 ،لحظاتِ نادری که تا ابد در ذهنمون حک میشن 400 00:28:11,839 --> 00:28:12,893 « ریچارد فین » 401 00:28:12,917 --> 00:28:15,587 اتفاقات پیش‌پا افتاده‌ای ‫که فراموش می‌کنیم 402 00:28:17,057 --> 00:28:21,457 رنج‌هایی چنان دردناک که در گوشه‌های عمیق و پنهان ذهنمون دفن میشن 403 00:28:21,557 --> 00:28:24,127 فراموش میشن تا زمان دوباره اونا رو به یادمون بیاره 404 00:28:26,327 --> 00:28:30,167 ‫خاطره هرچند خوب، ‫ بد یا غیرقابل‌توجه باشه، 405 00:28:30,267 --> 00:28:32,467 ‫هیچوقت یک‌جا برنمی‌گرده 406 00:28:33,007 --> 00:28:34,737 ‫همیشه به تیکه‌هایی تقسیم میشه 407 00:28:34,837 --> 00:28:38,577 ‫عین تیکه‌های یه پازل ‫که برای کامل‌ کردنش باید منتظر بمونی» 408 00:28:41,247 --> 00:28:44,717 ‫«وقتی یه تیکه دیگه از پازل رو برمی‌داری... 409 00:28:44,817 --> 00:28:46,417 ‫ممکنه هرچیزی باشه 410 00:28:48,417 --> 00:28:51,927 ‫می‌تونه ماه‌ها، سال‌ها ‫یا حتی یک دهه باشه 411 00:28:52,017 --> 00:28:53,527 ‫ریچارد فین 412 00:28:53,627 --> 00:28:56,557 ‫«مثل مورد قتل جوزف ویدر 413 00:29:00,067 --> 00:29:02,937 ‫ده سال گذشت ‫و هیچوقت نفهمیدمش» 414 00:29:07,407 --> 00:29:10,477 ‫«یا اونطور که الان می‌دونم ‫اشتباه متوجهش شدم» 415 00:29:10,577 --> 00:29:13,047 ‫نه 416 00:29:16,217 --> 00:29:18,377 ‫«همش هم به‌خاطر اون دختر 417 00:29:20,017 --> 00:29:21,747 ‫لورا بینز 418 00:29:23,457 --> 00:29:25,487 ‫از اون آدم‌های نادری بود 419 00:29:25,587 --> 00:29:28,057 ‫که درمورد همه‌چیز می‌دونست» 420 00:29:28,157 --> 00:29:31,127 ‫هیشکی به اندازه راخمانینف ‫نتونسته از کنترپوان کروماتیک استفاده کنه 421 00:29:31,127 --> 00:29:32,297 ‫«فارغ‌التحصیل هردو رشته‌ی 422 00:29:32,397 --> 00:29:34,127 ‫تاریخ هنر و علوم اعصاب بود» 423 00:29:34,227 --> 00:29:37,297 ‫...بین سطوح پایین‌تر کورتیزول ‫و زمینه‌شون... 424 00:29:37,397 --> 00:29:38,967 ‫«و کارشناسی ارشد ریاضیات داشت» 425 00:29:39,067 --> 00:29:41,637 ‫قشنگیِ چیزی که اودلیشکو نشون داد 426 00:29:41,737 --> 00:29:42,907 ‫توزیعی بود که... 427 00:29:43,007 --> 00:29:44,077 ‫«به ۵ زبان مسلط بود» 428 00:29:51,247 --> 00:29:54,017 ‫«می‌دونست که دقیقاً چه آدمیه 429 00:29:55,957 --> 00:29:58,117 ‫کاش من هم می‌دونستم» 430 00:30:07,067 --> 00:30:08,697 مشروب پانچت چطوره؟ 431 00:30:10,437 --> 00:30:12,667 ،جوری که یواشکی دور و برم می‌پلکیدی 432 00:30:12,767 --> 00:30:14,707 ‫منتظر لحظه‌ی مناسب بودی ‫تا باهام حرف بزنی 433 00:30:14,807 --> 00:30:18,777 فکر کردم حداقل جمله‌ای بهتر از مشروب پانچت» چطوره پیدا کنی؟» 434 00:30:19,237 --> 00:30:20,807 ‫کجا یواشکی می‌پلکیدم؟ 435 00:30:20,907 --> 00:30:23,017 ‫نه فقط بپلکی، ‫دزدکی هم نگاه می‌کردی 436 00:30:23,117 --> 00:30:24,547 ‫پس شد یواشکی پلکیدن، ‫دزدکی نگاه کردن 437 00:30:24,547 --> 00:30:26,817 ‫یه جوری میگی انگار قاتل سریالی‌‌ـم 438 00:30:26,917 --> 00:30:28,887 ‫خب اگه باشی ‫می‌تونم تشخیص بدم 439 00:30:32,257 --> 00:30:34,427 ‫- من ریچاردم ‫- می‌دونم 440 00:30:35,627 --> 00:30:36,727 ‫رو سینه‌‌ـت نوشته 441 00:30:37,527 --> 00:30:38,827 ‫درسته 442 00:30:39,327 --> 00:30:41,027 ‫اما تو اومدی اینجا 443 00:30:41,127 --> 00:30:43,197 بی‌نام و پر از رمز و راز. نامردیه 444 00:30:43,297 --> 00:30:44,667 ‫«مگه این اسم چی داره؟ 445 00:30:44,767 --> 00:30:47,067 ‫رُز با هر اسمی خوش‌بوئه» 446 00:30:47,167 --> 00:30:48,207 ‫عالی شد 447 00:30:48,207 --> 00:30:49,807 ‫می‌بینم که عشق شکسپیر هم هستی 448 00:30:51,207 --> 00:30:52,747 ‫خب، موضوع پایان‌نامه‌‌ت چیه؟ 449 00:30:52,847 --> 00:30:54,407 ‫- اوم... ‫- نه! نگو 450 00:30:54,507 --> 00:30:56,077 ‫- بذار خودم حدس بدم. خب... ‫- باشه 451 00:30:56,177 --> 00:30:58,917 ‫احتمالاً یه موضوع جنجالی باشه 452 00:30:59,017 --> 00:31:00,117 ‫- احتمالاً ‫- آره 453 00:31:00,217 --> 00:31:03,217 ‫خب، ‫«تداخل بازی جنس مخالف 454 00:31:03,317 --> 00:31:04,887 ‫توی نمایشنامه‌ی «رؤیای شب نیمه تابستان» 455 00:31:04,887 --> 00:31:05,957 ‫بوم 456 00:31:05,957 --> 00:31:06,987 ‫نزدیک بود 457 00:31:07,087 --> 00:31:08,427 ‫«بازتثبیت حافظه 458 00:31:08,527 --> 00:31:10,657 ‫از طریق راه‌حل‌های درمانی تسریع‌یافته» 459 00:31:10,757 --> 00:31:13,427 ‫اوه. جزو کارهای کمتر شناخته‌شده‌ی بارده 460 00:31:17,167 --> 00:31:18,267 ‫اوم... 461 00:31:18,367 --> 00:31:20,907 ‫من لورام. ‫از دانشکده‌ی روانشناسی 462 00:31:21,907 --> 00:31:25,507 ‫پس میای تو مهمونیِ ‫ بقیه‌ی دانشکده‌ها پلاس میشی؟ 463 00:31:25,607 --> 00:31:27,377 ‫نه، نه. ‫با یکی از دوستام اومدم 464 00:31:27,477 --> 00:31:29,877 ‫در واقع یکی از همکارام. استاد ویدر 465 00:31:31,447 --> 00:31:33,517 من توی یه تحقیقی بهش کمک می‌کنم 466 00:31:33,617 --> 00:31:35,435 ایشون هم استاد راهنمای پایان‌نامه‌امه 467 00:31:35,459 --> 00:31:36,217 ‫درسته 468 00:31:36,217 --> 00:31:37,387 ‫برای همین موضوع بازسازی حافظه 469 00:31:37,487 --> 00:31:39,387 ‫از طریق مصالحه‌ی تسریع‌یافته؟ 470 00:31:39,487 --> 00:31:41,557 ‫«بازتثبیت حافظه از طریق...» 471 00:31:41,657 --> 00:31:42,727 ‫آره 472 00:31:42,827 --> 00:31:44,957 ‫نه شرمنده. ‫دارم اذیتت می‌کنم 473 00:31:45,057 --> 00:31:46,597 ‫یکم تلفظش سخته 474 00:31:50,167 --> 00:31:51,637 ‫انگار به همه‌ی آرزوهات رسیدی... 475 00:31:52,937 --> 00:31:54,367 ‫اوه 476 00:31:54,467 --> 00:31:56,677 ‫مال مادربزرگم بوده 477 00:31:56,777 --> 00:31:58,177 ‫یه جایی خوندم 478 00:31:58,277 --> 00:32:00,577 ‫وقتی یه زن با جواهراتش بازی می‌کنه 479 00:32:00,677 --> 00:32:02,247 ‫یعنی داره باهات لاس می‌زنه 480 00:32:02,347 --> 00:32:04,717 ‫جداً؟ ‫همم 481 00:32:05,177 --> 00:32:07,647 ‫بهتره هرچی که می‌خونی رو باو نکنی 482 00:32:08,917 --> 00:32:10,017 ‫خیلی‌خب 483 00:32:32,747 --> 00:32:33,747 ‫خفم کن! 484 00:32:34,577 --> 00:32:35,577 ‫چی؟ 485 00:32:35,677 --> 00:32:36,947 ‫بکن! 486 00:32:38,747 --> 00:32:39,887 ‫محکم‌تر! 487 00:33:06,477 --> 00:33:08,377 ‫«از اون لحظه به بعد، 488 00:33:08,477 --> 00:33:10,217 ‫انگار هیچ‌چیزی نمی‌تونست جدامون کنه» 489 00:33:12,717 --> 00:33:14,947 ‫«تا چندماه بعدش، 490 00:33:15,047 --> 00:33:16,757 ‫کلی کار با هم کردیم 491 00:33:19,417 --> 00:33:22,727 ‫احساسی بهم می‌داد ‫که انگار بهترین روزهای زندگیمه» 492 00:33:27,097 --> 00:33:29,867 ‫خب... ‫نظرت چیه؟ 493 00:33:32,167 --> 00:33:33,367 ‫نظرم چیه؟ 494 00:33:33,467 --> 00:33:36,537 ‫به‌نظر من تو یه نابغه‌ای ریچارد 495 00:33:36,637 --> 00:33:38,807 ‫منظورم اینه که بقیه ‫باید کارت رو بخونن 496 00:33:38,907 --> 00:33:41,707 ‫باید بفرستیش به... ‫مجله‌ی هارپر یا آتلاتنیک، 497 00:33:41,807 --> 00:33:43,977 واسه همه تخیلی‌خون‌ها 498 00:33:44,077 --> 00:33:45,847 ‫«انگار داشتم واسه اولین بار 499 00:33:45,947 --> 00:33:48,287 ‫از چشمای اون به دنیا نگاه می‌کردم» 500 00:33:48,647 --> 00:33:50,887 ‫- خیلی بااستعدادی ‫- ممنون 501 00:33:52,227 --> 00:33:54,327 ‫یه لحظه. ‫ببخشید 502 00:33:59,397 --> 00:34:00,597 ‫سلام مامان 503 00:34:00,697 --> 00:34:02,837 ‫«اما همه‌چیز هم گل و بلبل نبود» 504 00:34:03,667 --> 00:34:04,737 ‫خب 505 00:34:04,737 --> 00:34:06,137 ‫«چندماه بعد از آشنایی‌مون، 506 00:34:06,237 --> 00:34:07,967 ‫پدرم بر اثر سکته‌ی قلبی فوت کرد 507 00:34:08,067 --> 00:34:10,937 ‫مادرم نمی‌تونست هزینه‌ی خوابگاه ‫و شهریه‌م رو بده 508 00:34:11,937 --> 00:34:13,747 ‫لورا می‌خواست کمک کنه 509 00:34:13,847 --> 00:34:17,717 ‫و اون‌موقع بود که ‫ با استاد جوزف ویدر آشنا شدم 510 00:34:21,447 --> 00:34:23,787 ‫لورا. ‫خوش اومدین! 511 00:34:23,887 --> 00:34:25,117 ‫شرمنده دیر شد 512 00:34:25,217 --> 00:34:27,257 ‫- اشکال نداره ‫- سلام 513 00:34:27,357 --> 00:34:28,357 ‫سلام! 514 00:34:30,657 --> 00:34:33,027 ‫عوضش با یکی از دوست‌هامون ‫ تو واشینگتن حرف زدم 515 00:34:35,897 --> 00:34:37,137 ‫شما باید ریچارد باشین 516 00:34:37,237 --> 00:34:38,697 ‫لورا خیلی تعریف‌تون رو کرده 517 00:34:39,367 --> 00:34:40,507 ‫مطمئنم همش دروغ بوده 518 00:34:40,607 --> 00:34:42,367 ‫اغراق و حرفای نصفه‌ونیمه درست 519 00:34:42,467 --> 00:34:44,037 ‫می‌تونم باهاشون کنار بیام 520 00:34:44,137 --> 00:34:45,707 ‫نظرتون چیه دور هم یه مارتینی بخوریم؟ 521 00:34:45,807 --> 00:34:47,447 ‫- حتماً ‫- آره 522 00:34:51,117 --> 00:34:54,587 ‫خب ریچارد، ‫لورا گفته می‌خوای رمان‌نویس بشی 523 00:34:54,687 --> 00:34:56,887 ‫درواقع شرح‌حال‌های ادبی می‌نویسم 524 00:34:56,987 --> 00:34:58,457 ‫جدی؟ 525 00:34:59,157 --> 00:35:00,157 ‫آشنایی ندارم 526 00:35:00,257 --> 00:35:01,487 ‫خب... 527 00:35:01,587 --> 00:35:03,127 ‫شرح‌حال‌های سنتی شامل همون داستان زندگی یه فرده 528 00:35:03,127 --> 00:35:05,627 ‫و موضوعش کاری با مفاهیم حقیقت 529 00:35:05,727 --> 00:35:08,427 ‫تخیل، خاطره و سبک نوشتار نداره 530 00:35:08,527 --> 00:35:10,897 ‫یعنی شرح‌حال ادبی عنصر تخیلی هم داره؟ 531 00:35:10,997 --> 00:35:13,137 ‫نه، نه، ‫نمیشه گفت تخیلی 532 00:35:13,237 --> 00:35:14,907 ‫- نه ‫- شرمنده 533 00:35:16,037 --> 00:35:17,407 ‫اینطوریه که نویسنده 534 00:35:17,507 --> 00:35:18,947 ‫حقیقت داستان رو 535 00:35:19,047 --> 00:35:20,277 ‫جوری که خودش باور داره میگه 536 00:35:20,377 --> 00:35:22,217 ‫طوری که خودشون باور دارن 537 00:35:22,317 --> 00:35:24,447 ‫خود ادراکی و تجربه‌ی شخصی 538 00:35:24,547 --> 00:35:26,017 ‫توش نقش دارن 539 00:35:26,117 --> 00:35:27,417 ‫خیلی‌خب 540 00:35:32,057 --> 00:35:33,127 ‫باز هم شراب بیارم؟ 541 00:35:33,127 --> 00:35:34,627 ‫- لطفاً ‫- بله! 542 00:35:38,527 --> 00:35:40,897 ‫راستش... 543 00:35:40,997 --> 00:35:42,427 ‫ده سال که بگذره... 544 00:35:42,527 --> 00:35:43,897 ‫به این شام که فکر می‌کنیم 545 00:35:43,997 --> 00:35:45,267 ‫تنها چیزی که یادمون میاد 546 00:35:45,367 --> 00:35:47,067 ‫این شاتو لوویل بارتونه 547 00:35:47,167 --> 00:35:49,367 ‫بعید می‌دونم 548 00:35:49,467 --> 00:35:52,077 ‫ذهن همیشه خاطرات رو جایگزین می‌کنه 549 00:35:52,177 --> 00:35:53,807 ‫این توی ذات ساختارشه 550 00:35:54,407 --> 00:35:56,477 ‫خصوصاً وقتایی که مست می‌کنیم 551 00:36:03,957 --> 00:36:04,957 ‫اون کارت رو بکن 552 00:36:05,057 --> 00:36:06,987 ‫- همم؟ ‫- یالا دیگه! 553 00:36:07,666 --> 00:36:09,125 ‫مگه تردستیه؟ 554 00:36:09,149 --> 00:36:11,057 ‫منظورش چیه؟ 555 00:36:11,157 --> 00:36:13,497 ‫واسه این که نشون بدیم ‫رو چی داریم تحقیق می‌کنیم هم خوبه 556 00:36:15,897 --> 00:36:18,697 ‫باشه پس. یه خاطره انتخاب کن 557 00:36:18,797 --> 00:36:20,507 ‫از دوران بچگیت. ‫هرچی 558 00:36:20,607 --> 00:36:23,137 ‫اشیاء، لحظات، آدم‌ها 559 00:36:23,237 --> 00:36:25,677 ‫هرچیزی که راحت یادت بیاد 560 00:36:26,207 --> 00:36:27,777 ‫اوم... 561 00:36:28,747 --> 00:36:31,077 ‫خیلی‌خب 562 00:36:31,617 --> 00:36:35,247 ‫یادمه یه قالیچه‌ی سبزرنگ داشتیم 563 00:36:35,347 --> 00:36:37,087 ‫و... 564 00:36:37,187 --> 00:36:39,387 ‫...چهارتا ماهی قرمز داشتیم 565 00:36:39,487 --> 00:36:41,327 ‫که اسم اعضای گروه «کیس» رو ‫ روشون گذاشته بودیم 566 00:36:42,357 --> 00:36:43,657 ‫خاطره‌ی خوبیه 567 00:36:43,757 --> 00:36:47,197 ‫خاطره‌ای که دلت می‌خواد ‫می‌تونستی فراموشش کنی چی؟ 568 00:36:48,367 --> 00:36:49,497 ‫اوم... 569 00:36:49,597 --> 00:36:51,437 ‫تاحالا پدرمادرت کتکت زدن؟ 570 00:36:55,137 --> 00:36:56,277 ‫نه 571 00:36:56,377 --> 00:36:57,577 ‫تاحالا شده تو یه فروشگاه 572 00:36:57,677 --> 00:37:01,107 ‫یا یه سوپرمارکت بزرگ گم بشی 573 00:37:02,207 --> 00:37:05,717 ‫حالا که بهش فکر می‌کنم، ‫یه بار بود 574 00:37:05,817 --> 00:37:08,817 ‫که رفتیم اسباب‌بازی فروشی... 575 00:37:09,787 --> 00:37:12,517 ‫و نمی‌تونستم مامانم رو پیدا کنم 576 00:37:12,617 --> 00:37:14,227 ‫ترسیده بودی؟ 577 00:37:15,857 --> 00:37:17,457 ‫آخه از وقتی اون اتفاق افتاده 578 00:37:17,557 --> 00:37:19,167 ‫بهش فکر نکرده بودم ولی... 579 00:37:19,897 --> 00:37:20,697 ‫آره 580 00:37:20,697 --> 00:37:22,267 ‫همه‌جا رو دنبالش گشتم 581 00:37:22,367 --> 00:37:24,467 ‫آخرش پیداش کردی؟ 582 00:37:26,037 --> 00:37:28,707 ‫اوم... ‫بیرون داشت سیگار می‌کشید 583 00:37:31,407 --> 00:37:33,777 ‫مسخرس... 584 00:37:34,447 --> 00:37:36,847 ‫اصلاً یادم رفته بود 585 00:37:40,047 --> 00:37:43,257 ‫موضوع اصلی تحقیقات‌مون... 586 00:37:44,187 --> 00:37:45,827 ‫یعنی تحقیقات جو... 587 00:37:45,927 --> 00:37:49,527 این فرضیه‌ست که بیشتر آدم‌ها ،آسیبِ روانی تجربه می‌کنن 588 00:37:49,627 --> 00:37:53,927 اما ذهن به اون خاطرات اجازه نمیده که خودشون رو نشون بدن 589 00:37:54,027 --> 00:37:55,897 ‫آسیبی که اون روز بهت وارد شد 590 00:37:55,997 --> 00:37:58,137 ‫این بود که مادرت ترکت کرده 591 00:37:58,237 --> 00:38:00,207 ‫تو بچه بودی. ‫آسیب‌پذیر بودی 592 00:38:00,307 --> 00:38:04,207 ‫و هضم این موضوع که مادرت ‫می‌تونه واقعاً بهت آسیب بزنه 593 00:38:04,307 --> 00:38:06,347 ‫خیلی ناراحت‌کنند‌ه بوده 594 00:38:06,447 --> 00:38:09,377 ‫برای همین از حافظه‌ت حذفش کردی 595 00:38:09,477 --> 00:38:11,917 ‫اما اثرات اون آسیب 596 00:38:12,017 --> 00:38:13,917 ‫از ناخودآگاهت پاک نشده 597 00:38:14,017 --> 00:38:17,157 ‫و تبدیل شده به بخشی از تار و پود هویتت 598 00:38:19,927 --> 00:38:20,857 ‫وای. ‫خیلی‌خب 599 00:38:20,857 --> 00:38:22,157 ‫به این میگن... 600 00:38:22,257 --> 00:38:23,627 ‫درمان به همراه شام 601 00:38:23,727 --> 00:38:25,527 ‫به‌سلامتی 602 00:38:33,207 --> 00:38:34,267 ‫ریچارد 603 00:38:34,767 --> 00:38:36,007 ‫باهام میای؟ 604 00:38:36,107 --> 00:38:39,007 ‫می‌خوام یه چیزی رو نشونت بدم 605 00:38:39,777 --> 00:38:41,577 ‫حتماً 606 00:38:55,127 --> 00:38:59,027 ‫چقدر کتاب اینجا هست 607 00:38:59,127 --> 00:39:02,697 ‫می‌تونم هفته‌ای ۵۰۰ دلار بدم ‫تا مرتب‌شون کنی 608 00:39:03,097 --> 00:39:05,397 ‫تا به‌طور الکترونیکی طبقه‌بندی‌شون کنی 609 00:39:05,497 --> 00:39:07,767 ‫از وقتی که می‌تونی ‫تا وقتی که کارت تموم میشه 610 00:39:07,867 --> 00:39:10,637 ‫که البته به گمونم ‫حالا حالاها تموم‌بشو نیست 611 00:39:11,137 --> 00:39:15,247 ‫راستش... ‫نمی‌دونم چی بگم... 612 00:39:15,347 --> 00:39:17,917 ‫لورا بهم گفته که ‫چه اتفاقی برای پدرت افتاده 613 00:39:18,017 --> 00:39:20,047 ‫و تو چه وضعیتی هستی 614 00:39:22,047 --> 00:39:24,887 پس شاید بهتره قبول کنی 615 00:39:26,527 --> 00:39:28,087 ‫ممنونم 616 00:39:31,057 --> 00:39:33,727 ‫«کار کردن برای ویدر ‫مثل یه رویا بود 617 00:39:35,967 --> 00:39:37,897 ‫جهان‌های جدیدی به روم باز شد 618 00:39:38,997 --> 00:39:42,067 یه مجموعه‌ی برگزیده از آثارِ بهترین متفکرانِ جهان 619 00:39:42,130 --> 00:39:43,130 « هنر » 620 00:39:44,891 --> 00:39:45,891 « فلسفه » 621 00:39:46,284 --> 00:39:47,484 « مذهب » 622 00:39:48,407 --> 00:39:50,347 ‫هر دو تا کتابی که دسته‌بندی می‌کردم 623 00:39:52,017 --> 00:39:54,217 ‫یهو می‌دیدم که دارم ‫یه کتاب دیگه می‌خونم 624 00:39:57,487 --> 00:40:01,027 ‫در آخر ولی به‌خاطر اون همه زمانی ‫که تو خونه‌ی ویلدر گذروندم 625 00:40:01,127 --> 00:40:03,857 ‫یه چیزی رو کشف کردم ‫که انتظارش رو نداشتم» 626 00:40:07,467 --> 00:40:09,737 ‫- باز هم کتاب؟ ‫- آره 627 00:40:09,837 --> 00:40:11,597 ‫استاد گفته اهداشون کنم 628 00:40:11,697 --> 00:40:13,707 ‫اما یه سری کتاب‌هاش خیلی خفنن 629 00:40:17,437 --> 00:40:19,747 ‫این چوب‌های بیسبال دیگه چی‌ان؟ 630 00:40:20,477 --> 00:40:21,547 ‫مال باباشن 631 00:40:21,547 --> 00:40:23,147 ‫به گمونم خودش جمع کرده 632 00:40:24,577 --> 00:40:26,147 ‫امضا هم شدن 633 00:40:26,247 --> 00:40:28,987 ‫ویلی مک‌کاوی. ‫ال کالین 634 00:40:29,087 --> 00:40:30,357 ‫تد ویلیامز 635 00:40:30,717 --> 00:40:32,687 ‫می‌خوای این رو تموم کنی؟ ‫من کار دارم 636 00:40:33,457 --> 00:40:34,457 ‫آره. ‫حتماً 637 00:40:34,557 --> 00:40:36,197 ‫ممنون 638 00:40:51,577 --> 00:40:52,777 ‫«خنده» 639 00:40:52,877 --> 00:40:54,207 ‫«عاشقانه دست همدیگه رو گرفتن» 640 00:40:56,277 --> 00:40:58,047 ‫«یه چیزی مشخص شده بود» 641 00:41:03,857 --> 00:41:05,217 ‫سلام، منم 642 00:41:05,317 --> 00:41:07,548 شرمنده، ولی باید شام امشب رو کنسل کنم 643 00:41:07,572 --> 00:41:08,927 ‫تو دفتر کلی کار سرم ریخته ‫و به جو کمک می‌کنم 644 00:41:08,927 --> 00:41:11,097 ‫اما هروقت رسیدم خونه ‫هم رو می‌بینیم 645 00:41:12,720 --> 00:41:17,067 ‫«لورا بینز فقط همکار تحقیقاتی جوزف ویدر نبود» 646 00:41:35,287 --> 00:41:37,287 ‫مثلاً الان باید مشغول کار باشم 647 00:41:39,587 --> 00:41:41,687 ‫مگه فردا مهلت تحویل مقاله‌ت نیست؟ 648 00:41:41,787 --> 00:41:43,357 آره 649 00:41:43,457 --> 00:41:46,427 باید کلی شرح حال بیمار رونویسی کنم 650 00:41:51,467 --> 00:41:52,497 ‫بس کن! 651 00:41:54,967 --> 00:41:57,677 ‫وای خدا. ‫دوست داری؟ 652 00:41:57,777 --> 00:41:59,207 ‫می‌دونی که دوست دارم 653 00:41:59,307 --> 00:42:01,507 ‫می‌دونی که دارم 654 00:42:06,087 --> 00:42:08,317 ‫«با وجود زمان زیادی که با هم بودیم 655 00:42:08,417 --> 00:42:10,517 ‫اصلاً لورا بینز رو نمی‌شناختم» 656 00:42:23,467 --> 00:42:25,497 ‫«و وقتی اون پیش‌نویسِ مقاله رو پیدا کردم 657 00:42:26,733 --> 00:42:29,695 {\an8}« اثر آینه‌ای نوشته دکتر جوزف ویدر » « و لورا بینز » 658 00:42:27,207 --> 00:42:29,437 ‫فهمیدم که تنها نیستم» 659 00:42:29,537 --> 00:42:31,037 ‫گرسنته؟ 660 00:42:31,137 --> 00:42:34,447 ‫سلام. نمی‌دونستم خونه‌ای 661 00:42:35,277 --> 00:42:38,377 ‫- چی دستته؟ ‫- نمی‌دونم 662 00:42:38,477 --> 00:42:39,787 ‫وقتی پیداش کردم... 663 00:42:39,887 --> 00:42:41,757 ‫رفته بود پشت چندتا کتاب 664 00:42:41,847 --> 00:42:43,787 ‫آهان 665 00:42:43,887 --> 00:42:46,857 ‫لورا واقعاً مشتاقه 666 00:42:49,557 --> 00:42:52,497 ‫بدو تا ناهار سرد نشده 667 00:43:03,507 --> 00:43:05,807 ‫از آشپزی خوشت میاد ریچارد؟ 668 00:43:06,947 --> 00:43:08,177 ‫راستش اصلاً بلد نیستم 669 00:43:08,277 --> 00:43:10,747 ‫خب بهتره یاد بگیری 670 00:43:10,847 --> 00:43:13,847 ‫شاید استعداد داشته باشی ‫شاید هم نداشته باشی 671 00:43:14,817 --> 00:43:16,217 ‫آزمایشه دیگه 672 00:43:16,317 --> 00:43:17,757 ‫اوهوم 673 00:43:17,857 --> 00:43:20,557 ‫لورا از مردایی خوشش میاد ‫که آشپزی بلد باشن 674 00:43:22,857 --> 00:43:25,227 ‫اوضاع بین‌تون چطوره؟ 675 00:43:26,927 --> 00:43:28,297 ‫فقط دوستیم 676 00:43:28,397 --> 00:43:29,837 ‫دست بردار 677 00:43:30,337 --> 00:43:32,737 ‫از اول حس کردم که ‫رابطه‌ی بین‌تون جدی‌تر باشه 678 00:43:32,837 --> 00:43:34,437 ‫خودش بهتون گفته؟ 679 00:43:34,537 --> 00:43:36,737 ‫برای فهمیدن چیزی ‫لازم نیست لورا بهم بگه 680 00:43:36,837 --> 00:43:38,207 ‫می‌تونم جریانات رو حس کنم 681 00:43:38,307 --> 00:43:40,377 ‫چندوقتی شده که می‌شناسمش 682 00:43:41,177 --> 00:43:43,317 ‫آره خب، ‫هیچوقت فکر و خیالی به سرم نزده... 683 00:43:43,417 --> 00:43:46,487 ‫اما ریچارد، اون تو رو بهم معرفی کرد ‫تا بهم کمک کنی 684 00:43:46,587 --> 00:43:48,387 ‫نه این که اوضاع رو پیچیده کنی 685 00:43:48,487 --> 00:43:51,257 ‫من هم برای همین کار اینجام، ‫تا کمک کنم 686 00:43:51,357 --> 00:43:52,687 ‫خیلی‌خب 687 00:43:53,127 --> 00:43:55,057 ‫برای همین هم به‌نظرم... 688 00:43:55,797 --> 00:43:59,257 ‫البته فقط نظر منه‌ها... 689 00:44:00,297 --> 00:44:04,237 ‫اما به‌نظرم بهتره دیگه هم رو نبینین 690 00:44:05,237 --> 00:44:06,537 ‫چی؟ 691 00:44:08,007 --> 00:44:09,737 ‫هیشکی خوشش نمیاد 692 00:44:09,837 --> 00:44:12,037 ‫که اوضاع خیلی پیچیده شه 693 00:44:15,177 --> 00:44:18,617 ‫باید واسه کتاب جدیدم برم بیرون‌شهر ‫و تو چندتا جلسه شرکت کنم 694 00:44:19,147 --> 00:44:21,347 ‫پس امیدوارم وقتی که برگشتم 695 00:44:21,447 --> 00:44:24,517 ببینم با هم توافق‌‌هاش رو کرده باشین 696 00:44:26,727 --> 00:44:28,227 ‫نوش جان 697 00:44:31,197 --> 00:44:32,827 ‫«از یه خط قرمزهایی رد شده بود 698 00:44:32,927 --> 00:44:35,227 ‫اما من با کسی توافق نکردم 699 00:44:36,667 --> 00:44:37,967 ‫لورا یه طرفه «‫این کار رو کرده بود 700 00:44:37,967 --> 00:44:40,037 ‫عزیزم؟ 701 00:44:40,807 --> 00:44:42,137 ‫خونه‌ای؟ 702 00:44:43,737 --> 00:44:45,007 ‫هی... 703 00:44:46,107 --> 00:44:48,477 ‫از بامبو هاوس واست خوراکی خریدم 704 00:44:49,307 --> 00:44:51,577 ‫از همون کوفته‌هایی که دوست داری 705 00:44:54,917 --> 00:44:56,287 ‫عزیزم؟ 706 00:44:59,987 --> 00:45:01,427 ‫«اون رفته بود 707 00:45:02,157 --> 00:45:05,597 ‫روز بعدش هم، ‫اون اتفاق افتاد» 708 00:45:08,567 --> 00:45:11,497 ‫جسد استاد جوزف ویدر پیدا شده بود 709 00:45:11,907 --> 00:45:13,667 ‫که به قصد کشت کتک خورده‌ بود 710 00:45:14,107 --> 00:45:16,977 ‫یه مُفنگی به قتلش ‫اعتراف کرده بود 711 00:45:25,177 --> 00:45:27,517 جامعه‌ی دانشگاهی واترفورد» با این فاجعه کنار اومد 712 00:45:27,617 --> 00:45:31,117 و منم یه رمان‌نویسِ بی‌نام و نشون شدم 713 00:45:31,887 --> 00:45:33,727 ‫که به دور از چشم بقیه ‫ دست و پا می‌زد» 714 00:45:39,667 --> 00:45:41,097 و لورا بینز؟» 715 00:45:41,317 --> 00:45:43,252 بعدها فهمیدم که یک هفته قبل از قتل 716 00:45:43,352 --> 00:45:44,720 به دیدن سوزان ایوری رفته 717 00:45:44,820 --> 00:45:47,057 که رابط ویدر توی وزارتِ دفاع بود 718 00:45:47,156 --> 00:45:49,059 و روی کارِ ویور ادعای مالکیت کرده 719 00:45:49,158 --> 00:45:50,693 نه، روالش به این شکل نیست 720 00:45:50,793 --> 00:45:52,394 دولتِ آمریکا سفارش این تحقیق رو داده 721 00:45:52,494 --> 00:45:53,897 حق امتیاز برای استاد ویدره 722 00:45:53,997 --> 00:45:55,531 !ولی من نوشتمش 723 00:45:56,665 --> 00:45:57,934 ،ببینید، خانم بینز 724 00:45:58,034 --> 00:46:01,025 ،نمی‌دونم چه توافقی با دکتر ویدر کردید 725 00:46:01,049 --> 00:46:04,306 ولی توصیه می‌کنم با مقامات دانشگاه یا مستقیم با خودش مطرحش کنید 726 00:46:04,330 --> 00:46:05,825 اوه، بیخیال! این کارِ منه 727 00:46:06,241 --> 00:46:08,110 !و اون فقط اسمش رو روش گذاشته 728 00:46:08,210 --> 00:46:10,112 متأسفم - فقط همین رو می‌تونید بگید؟ - 729 00:46:10,212 --> 00:46:11,380 !این کُس‌شعره 730 00:46:11,480 --> 00:46:14,283 !نمی‌تونه همین‌جوری از زیرش در بره 731 00:46:15,150 --> 00:46:17,887 اون بعد از قتل ناپدید شد» 732 00:46:18,721 --> 00:46:21,992 «انگار آب شده بود رفته بود زیر زمین 733 00:46:23,592 --> 00:46:25,828 «تا روزی که دوباره دیدمش» 734 00:46:26,462 --> 00:46:29,298 «تا دوباره دیدمش» 735 00:46:33,836 --> 00:46:35,671 تا این که دوباره کجا دیدیش؟ 736 00:46:37,139 --> 00:46:38,507 !ای حروم‌زاده 737 00:46:40,705 --> 00:46:47,005 « لورا بینز » 738 00:46:54,256 --> 00:46:56,659 می‌دونی چیه؟ - اون احتمالاً مُرده - 739 00:46:56,759 --> 00:46:59,863 شماره تأمین اجتماعیش هنوز فعاله 740 00:46:59,963 --> 00:47:03,332 ،هیچ آدرس و حضوری در فضای مجازی نداره 741 00:47:03,432 --> 00:47:05,001 هیچ دفترِ کاری نداره، هیچی 742 00:47:05,101 --> 00:47:06,936 فقط یه عکسِ قدیمی از دبیرستان ازش هست 743 00:47:07,037 --> 00:47:08,905 که چی؟ اون آدمِ توداریه 744 00:47:09,005 --> 00:47:10,806 ،وین دِورو هم همینطوره 745 00:47:10,907 --> 00:47:12,274 سرایدارِ ویدر 746 00:47:12,374 --> 00:47:14,576 هیچ شماره تلفن و سابقه کاری ازش نیست 747 00:47:14,677 --> 00:47:17,413 ،یه جستجوی معکوس آدرس انجام دادم .هیچی نیست 748 00:47:17,513 --> 00:47:21,885 انگار هرکسی که اون موقع توی زندگیِ ویدر بوده حالا مثل شبح ناپدید شده 749 00:47:22,618 --> 00:47:23,552 می‌دونی چیه؟ 750 00:47:24,054 --> 00:47:27,023 باعث میشی احساس کنم منم می‌خوام شبح باشم 751 00:47:27,523 --> 00:47:31,293 تنها کسی که تونستم ردش رو بزنم همسرِ سابق فینـه 752 00:47:31,393 --> 00:47:33,395 میرم باهاش حرف می‌زنم 753 00:47:34,229 --> 00:47:36,066 و اون مثلاً قراره چه کوفتی بهت بگه؟ 754 00:47:36,166 --> 00:47:37,466 نمی‌دونم 755 00:47:37,901 --> 00:47:39,268 شاید یه چیزی بدونه 756 00:47:39,635 --> 00:47:41,938 می‌دونی؟ شاید فین از یه چیزی بو برده بوده 757 00:47:42,038 --> 00:47:44,606 تو کلی یه چیزی و شاید و اما و اگر میاری 758 00:47:44,707 --> 00:47:48,044 ببین مرد، اگه آیزاک ساموئل بی‌گناهه 759 00:47:48,144 --> 00:47:50,512 ،و ما آدمِ اشتباهی رو زندانی کردیم 760 00:47:50,612 --> 00:47:51,680 بیخیال 761 00:47:51,780 --> 00:47:53,749 یه شانسی داریم که درستش کنیم 762 00:47:53,850 --> 00:47:56,819 !یارو اعتراف کرده - می‌دونم اعتراف کرده، خب؟ - 763 00:47:56,920 --> 00:47:59,822 .اقرار می‌کنه اون شب توی خونه بوده .این رو میگه 764 00:47:59,923 --> 00:48:03,292 ولی اینم میگه که قبل از این که ،بتونه کاری بکنه 765 00:48:03,392 --> 00:48:05,895 یه نفر دیگه اومده توی خونه 766 00:48:05,995 --> 00:48:07,197 کی؟ 767 00:48:07,296 --> 00:48:08,865 کی اومده تو، روی؟ 768 00:48:10,733 --> 00:48:11,935 نمی‌دونم 769 00:48:12,035 --> 00:48:13,268 ،خب، اگه تو نمی‌دونی 770 00:48:13,368 --> 00:48:15,738 پس منم نمی‌دونم لعنتی 771 00:48:19,175 --> 00:48:20,910 میرم بشاشم 772 00:48:29,384 --> 00:48:31,054 !و یکی دیگه میندازه 773 00:48:31,154 --> 00:48:32,721 !این بچه فوق‌العاده‌ست 774 00:48:52,075 --> 00:48:53,475 !هی 775 00:48:54,978 --> 00:48:55,979 چه غلطی می‌کنی، مرد؟ 776 00:48:57,679 --> 00:48:59,015 شرمنده 777 00:49:03,519 --> 00:49:09,291 توهمات اغلب عوارض جانبی عادی عمل هستن 778 00:49:09,391 --> 00:49:11,995 ولی من فقط تصاویری از اون دیدم 779 00:49:12,095 --> 00:49:15,265 ،آره، خب این یادآوری رو نشون میده 780 00:49:15,364 --> 00:49:17,332 حتی اگه واقعاً اون نبوده باشه 781 00:49:17,432 --> 00:49:20,170 تکه‌های خاطره‌ای که گزارش کردی هم همینطورن 782 00:49:20,736 --> 00:49:25,141 یعنی مسیرهای عصبیت دارن دوباره فعال میشن 783 00:49:25,774 --> 00:49:28,178 پس من کاملاً دیوونه نشدم؟ 784 00:49:28,278 --> 00:49:30,146 به هیچ وجه 785 00:49:30,246 --> 00:49:32,916 تو در واقع موردی هستی که بهش می‌گیم نتیجه‌ی خوب 786 00:49:33,415 --> 00:49:34,951 درمان داره جواب میده 787 00:49:39,810 --> 00:49:42,505 « تو روی فریمن هستی » 788 00:49:42,813 --> 00:49:45,950 « لباس‌ها - کت‌شلوارها » « شلوارها - کت‌ها » « کفش‌ها » 789 00:49:52,701 --> 00:49:56,805 !بذارش زمین 790 00:50:19,428 --> 00:50:20,762 خانم فین؟ 791 00:50:20,864 --> 00:50:22,165 ...شرمنده که مزاحم شدم. من 792 00:50:22,265 --> 00:50:23,699 تو همون پلیسه‌ای 793 00:50:24,566 --> 00:50:27,303 روی فریمن، آره. زنگ زده بودم 794 00:50:27,402 --> 00:50:29,038 ...بله، البته من در واقع 795 00:50:29,138 --> 00:50:30,806 بازنشسته شدم 796 00:50:30,907 --> 00:50:33,343 و بنابراین دیگه عضو نیروی پلیس نیستم 797 00:50:33,442 --> 00:50:36,112 خوبه. هیچوقت از پلیس‌ها خوشم نمی‌اومده 798 00:50:44,954 --> 00:50:46,356 با عقل جور در نمیاد 799 00:50:46,455 --> 00:50:48,423 ...ریچارد چیزهای زیادی بود 800 00:50:48,523 --> 00:50:50,826 ،کج‌خیال، متوهّم 801 00:50:51,361 --> 00:50:53,495 یه آدم‌گریزِ واقعی 802 00:50:54,230 --> 00:50:55,965 ولی معتاد نبود 803 00:50:56,732 --> 00:51:01,403 پس فکر می‌کنید احتمالاً مرگش حادثه بوده؟ 804 00:51:01,503 --> 00:51:05,607 مطمئنم اون زنیکه‌ی هرزه الیزابت وست‌لیک یه دخالتی توش داشته 805 00:51:10,313 --> 00:51:12,514 شرمنده. نمی‌دونم اون کیه 806 00:51:12,614 --> 00:51:15,550 آره. منم تا همین اواخر نمی‌دونستم 807 00:51:16,618 --> 00:51:18,154 جنده‌ی روانی 808 00:51:20,123 --> 00:51:24,493 چند هفته قبل از این که ریچارد بره بیرون چند بار به شدت باهم جر و بحث کردن 809 00:51:26,396 --> 00:51:29,498 الیزابت... وست‌لیک؟ 810 00:51:29,598 --> 00:51:31,968 آره - آره. باشه - 811 00:51:33,468 --> 00:51:35,305 ریچارد دوباره شروع کرد به مشروب خوردن 812 00:51:36,072 --> 00:51:40,809 و یه شب با عصبانیت و داد و بیداد پشت تلفن اومد خونه 813 00:51:40,910 --> 00:51:42,178 نه، نه، نه 814 00:51:42,278 --> 00:51:43,947 نه، نه، نه 815 00:51:44,047 --> 00:51:46,515 نه، نه، تو به من گوش کن، خب؟ 816 00:51:46,615 --> 00:51:47,850 !به من دروغ نگو لعنتی 817 00:51:47,951 --> 00:51:49,651 حتماً فکر می‌کرد من خوابم 818 00:51:49,751 --> 00:51:52,688 خیلی خب، می‌دونم چیکار کردی. آره 819 00:51:52,788 --> 00:51:55,091 و نمی‌تونی از زیرش قسر در بری 820 00:51:56,491 --> 00:51:59,494 اصلاً ازش نپرسیدی سرِ چی جر و بحث می‌کردن؟ 821 00:52:00,829 --> 00:52:04,968 سعی می‌کردم وقتی ریچارد اونجوری بود باهاش حرف نزنم 822 00:52:05,969 --> 00:52:07,003 صحیح 823 00:52:10,974 --> 00:52:13,809 پس منتظر موندم تا خوابید 824 00:52:18,281 --> 00:52:20,216 ،روز بعد، به اون شماره زنگ زدم 825 00:52:20,316 --> 00:52:22,118 و رفت روی پیام‌گیر صوتیِ اون زنه 826 00:52:22,986 --> 00:52:24,519 دیگه چی در مورد اون زنه می‌دونی؟ 827 00:52:24,619 --> 00:52:27,123 می‌دونی کارش چیه؟ می‌دونی چطور ارتباط برقرار می‌کنن؟ 828 00:52:27,223 --> 00:52:29,125 نه - هیچی؟ - 829 00:52:29,658 --> 00:52:31,327 تو الان بهش گفتی جنده‌ی روانی 830 00:52:31,427 --> 00:52:35,597 ببین، من فقط می‌دونم هیچوقت نشنیده بودم با هیچکس اونجوری حرف بزنه 831 00:52:36,565 --> 00:52:38,101 حتی با من 832 00:52:39,168 --> 00:52:40,169 ...اگه از من بپرسی 833 00:52:41,636 --> 00:52:43,139 اون زنیکه کشتتش 834 00:52:53,254 --> 00:52:55,181 « الیزابت وست‌لیک » 835 00:53:17,361 --> 00:53:19,288 « لورا بینز - پرونده 2008 » 836 00:53:25,327 --> 00:53:27,813 « دکتر الیزابت وست‌لیک » 837 00:53:45,234 --> 00:53:46,903 خانم وست‌لیک 838 00:53:47,669 --> 00:53:50,273 اوه. آقای فریمن 839 00:53:54,477 --> 00:53:55,945 ما قبلاً همدیگه رو دیدیم؟ 840 00:53:56,678 --> 00:53:58,981 ببخشید. من یه بیماری دارم 841 00:53:59,549 --> 00:54:00,850 چیزهای زیادی رو فراموش می‌کنم 842 00:54:01,350 --> 00:54:02,919 خب، متأسفم 843 00:54:03,019 --> 00:54:04,786 ما خیلی وقت پیش به طور گذرا همدیگه رو دیدیم 844 00:54:04,887 --> 00:54:07,823 و من ماجرای تصادفتون رو توی روزنامه خوندم 845 00:54:09,691 --> 00:54:11,961 میشه ازتون بپرسم کجا؟ 846 00:54:12,694 --> 00:54:14,530 کجا همدیگه رو دیدیم؟ - ای کاش می‌تونستم حرف بزنم - 847 00:54:14,629 --> 00:54:16,032 ولی باید برم دفترم 848 00:54:16,132 --> 00:54:17,066 اشکالی نداره 849 00:54:17,166 --> 00:54:20,169 راستش می‌خواستم باهاتون در مورد ریچارد فین حرف بزنم 850 00:54:25,575 --> 00:54:27,642 حالا این آدمیه که دوست دارم فراموش کنم 851 00:54:28,077 --> 00:54:28,945 علتش چیه؟ 852 00:54:29,045 --> 00:54:31,848 ،گمونم هیچوقت کسی شما رو نپاییده 853 00:54:32,448 --> 00:54:34,917 باعث نشده احساس کنید همیشه باید مواظب پشت سرتون باشید 854 00:54:35,017 --> 00:54:38,254 ...آره، خب، می‌دونید 855 00:54:39,222 --> 00:54:41,390 ...اون توی ذهنش این ایده رو داشت 856 00:54:41,958 --> 00:54:45,328 که شما یه دخالتی توی قتل جوزف ویدر داشتید 857 00:54:48,331 --> 00:54:49,831 پس شما باهاش حرف زدید؟ 858 00:54:51,234 --> 00:54:52,801 ...نه، باهاش حرف نزدم 859 00:54:53,503 --> 00:54:55,271 سعی کردم ولی اون فوت شد 860 00:54:58,508 --> 00:55:00,476 متوجهم - آره - 861 00:55:00,576 --> 00:55:02,044 ولی یه چیزی به جا گذاشته 862 00:55:02,578 --> 00:55:03,812 یه شرح حال 863 00:55:04,247 --> 00:55:06,215 و می‌خواستم بدونم دوست دارید یه نگاهی بهش بندازید 864 00:55:06,315 --> 00:55:08,050 و بهم بگید نظرتون در موردش چیه 865 00:55:08,151 --> 00:55:11,705 من سخت تلاش کردم اون دوره از زندگی‌ام و مرگِ استاد ویدر رو فراموش کنم 866 00:55:11,729 --> 00:55:13,545 و ترجیح میدم دوباره مرورش نکنم 867 00:55:13,589 --> 00:55:15,824 کاملاً درک می‌کنم. آره 868 00:55:16,392 --> 00:55:18,060 ...ولی می‌دونید 869 00:55:18,594 --> 00:55:22,165 یه مردی هست که به جرم قتل جوزف ویدر محکوم به اعدامه 870 00:55:22,265 --> 00:55:24,267 و تاریخ اعدامش به زودی می‌رسه 871 00:55:26,435 --> 00:55:31,307 پس شاید بتونید فقط یه نگاهی بندازید 872 00:55:34,443 --> 00:55:36,479 اگه وقتِ آزاد داشته باشم 873 00:55:37,046 --> 00:55:39,415 عالیه. ممنون. خیلی ممنون 874 00:55:39,515 --> 00:55:41,250 بسیار خب - بسیار خب - 875 00:55:41,350 --> 00:55:42,451 روز خوبی داشته باشید 876 00:55:43,119 --> 00:55:45,354 مراقب خودت باش، روی 877 00:56:32,825 --> 00:56:35,225 « نتایج جستجوت رسیدن » 878 00:56:35,249 --> 00:56:37,905 « آدرس وین دِورو » 879 00:56:44,276 --> 00:56:49,740 « وین دِورو » 880 00:57:17,713 --> 00:57:19,482 همین‌جاست، مرد 881 00:58:37,960 --> 00:58:39,962 آقای دِورو؟ 882 00:58:49,071 --> 00:58:50,506 آقای دِورو؟ 883 00:59:03,619 --> 00:59:05,020 خیلی وقته ندیدمت 884 00:59:05,121 --> 00:59:06,455 ،یکم طول کشید به جا بیارمت 885 00:59:06,555 --> 00:59:07,990 ولی داستانم همونه که اون موقع بود 886 00:59:08,090 --> 00:59:10,226 ...فقط هیچوقت نتونستم بهتون بگم چون 887 00:59:11,227 --> 00:59:12,632 قبلاً قاتل رو دستگیر کرده بودید 888 00:59:12,661 --> 00:59:15,464 ،خب، اگه از نظرت اشکالی نداره .الان دوست دارم بشنومش 889 00:59:15,564 --> 00:59:17,733 آره؟ علتش چیه؟ 890 00:59:17,833 --> 00:59:19,835 فقط دارم یه چیزهایی رو مرور می‌کنم 891 00:59:20,236 --> 00:59:22,471 مطمئن میشم تمام کارها ،به درستی انجام شدن 892 00:59:22,571 --> 00:59:24,039 می‌دونی؟ 893 00:59:25,674 --> 00:59:27,209 باشه 894 00:59:27,676 --> 00:59:29,178 ...خب 895 00:59:29,779 --> 00:59:31,180 ...استاد ویدر وقتی پیدام کرد 896 00:59:31,280 --> 00:59:33,215 که من خودم رو گُم کرده بودم 897 00:59:33,315 --> 00:59:35,484 اون کمکم کرد دوباره سر پا بشم 898 00:59:35,584 --> 00:59:37,920 یه شغل سرایداری بهم داد 899 00:59:38,020 --> 00:59:41,056 یعنی، کاملاً واضح یادمه، مرد 900 00:59:41,157 --> 00:59:43,058 اون مثل یه سلبریتی بود 901 00:59:43,159 --> 00:59:44,493 همه دوستش داشتن 902 00:59:49,198 --> 00:59:51,200 اون همه جور کاری می‌کرد 903 00:59:51,767 --> 00:59:53,068 ،نمی‌دونم دقیقاً کارش چی بود 904 00:59:53,169 --> 00:59:54,703 ولی همیشه آدم‌هایی به خونه می‌اومدن 905 00:59:54,804 --> 00:59:56,907 خیلی ممنون 906 00:59:57,006 --> 00:59:58,741 آدم‌های مهم 907 00:59:58,841 --> 01:00:02,244 آدم‌هایی از دولت و وزارت دفاع 908 01:00:02,344 --> 01:00:05,281 اون از دانشکده‌اش توی دانشگاه یه کارآزمایی براشون انجام می‌داد 909 01:00:05,381 --> 01:00:06,749 بیمارهایی که آسیب روانی دیدن 910 01:00:06,850 --> 01:00:09,285 دارویی رو که خودش ساخته بود آزمایش می‌کرد 911 01:00:09,752 --> 01:00:11,220 گمونم من یه نامزد عالی بودم 912 01:00:12,856 --> 01:00:14,523 من از اولین نیروهای اعزامی به عراق بودم 913 01:00:14,623 --> 01:00:17,026 قبل از گلوله خوردن سهمم از جنگ رو دیدم 914 01:00:17,126 --> 01:00:19,728 از آسیبِ واقعی که دیدم خبر نداشتم تا این که برگشتم خونه 915 01:00:19,829 --> 01:00:21,630 نمی‌تونستم با خودم کنار بیام 916 01:00:21,730 --> 01:00:25,034 ویدر من رو توی مرکز کهنه‌سربازان پیدا کرد و گفت به شرح تحقیقش می‌خورم 917 01:00:26,268 --> 01:00:27,703 چجور تحقیقی؟ 918 01:00:27,803 --> 01:00:31,507 وین، چی میشه اگه بهت بگم 919 01:00:31,607 --> 01:00:34,276 که از طریق دارو و تلقین 920 01:00:34,376 --> 01:00:38,047 می‌تونی خاطره‌ی آسیب روانی‌ات از عراق رو 921 01:00:38,147 --> 01:00:40,483 با خاطراتِ بهتر جایگزین کنی 922 01:00:40,583 --> 01:00:46,222 یا شاید کلاً خاطره‌ی آسیب روانی رو پاک کنی؟ 923 01:00:49,592 --> 01:00:51,494 میگم اسمم رو بنویس 924 01:00:52,228 --> 01:00:55,331 ،با فعال کردن طرف‌های مخالف مغز 925 01:00:55,899 --> 01:01:01,003 می‌تونیم تجربه‌های احساسی گیر افتاده توی سیستم عصبی‌مون رو رها کنیم 926 01:01:01,103 --> 01:01:05,074 ولی قبل از این که کاری کنیم ،اون خاطره‌ی بد از بین بره 927 01:01:05,708 --> 01:01:08,744 باید به طور کامل باهاش روبرو شیم 928 01:01:09,378 --> 01:01:11,213 نفس بکش 929 01:01:15,417 --> 01:01:18,187 اون گفت برای کنار اومدن ،با اختلال استرس پس از سانحه مؤثره 930 01:01:18,287 --> 01:01:20,756 ولی این فقط بخشی از درمان بود 931 01:01:22,691 --> 01:01:24,393 یه قرص صبح بخور 932 01:01:25,862 --> 01:01:27,730 و یه قرص قبل از خواب 933 01:01:28,330 --> 01:01:31,100 بقیه‌ی درمان با دارویی بود که خودش ساخته بود 934 01:01:31,968 --> 01:01:34,403 گفت می‌تونه خاطراتِ بد رو پاک کنه 935 01:01:35,538 --> 01:01:37,339 ولی تو الان ماجرای عراق رو برام تعریف کردی 936 01:01:37,439 --> 01:01:39,508 این یعنی درمان جواب نداد؟ 937 01:01:40,175 --> 01:01:42,012 برای یه مدت جواب داد 938 01:01:42,111 --> 01:01:44,848 .جزئیات محو شدن .دیگه حمله‌ی پانیک نداشتم 939 01:01:44,948 --> 01:01:46,448 ...ولی اون قرص‌ها، مرد 940 01:01:47,683 --> 01:01:50,686 اونا عوارضِ جانبی خیلی ناجوری داشتن 941 01:01:52,621 --> 01:01:54,490 دیگه خودم رو نمی‌شناختم 942 01:01:54,590 --> 01:01:55,824 هُشیاری‌ام رو از دست می‌دادم 943 01:01:55,926 --> 01:01:58,260 نمی‌دونستم کجام و چطور به اونجا رسیدم 944 01:01:58,360 --> 01:02:01,263 پس مصرفِ دارو رو قطع کردی؟ 945 01:02:01,363 --> 01:02:02,431 اوهوم 946 01:02:03,432 --> 01:02:05,568 آره، برخلافِ میل استاد 947 01:02:06,870 --> 01:02:08,270 ماشینت کجاست؟ 948 01:02:08,370 --> 01:02:10,673 با تاکسی اومدم اینجا 949 01:02:11,740 --> 01:02:13,142 می‌خوای برسونمت؟ 950 01:02:13,242 --> 01:02:15,077 سازمان حمایت از حیوانات دورریزهام رو برای سگ‌ها می‌خره 951 01:02:15,946 --> 01:02:19,114 مطمئنی؟ - آره، مرد. صندلی خالیه - 952 01:02:26,388 --> 01:02:28,557 تو چیزی در مورد لورا بینز می‌دونی؟ 953 01:02:28,657 --> 01:02:32,528 ای بابا. فکر نکنم کسی واقعاً لورا بینز رو می‌شناخت 954 01:02:32,628 --> 01:02:34,096 اون و ویدر رابطه داشتن، آره؟ 955 01:02:34,196 --> 01:02:35,698 این رو نمی‌دونم 956 01:02:35,798 --> 01:02:38,133 ،خودش که می‌گفت دختره فقط دستیارِ آزمایشگاهه .نه چیز دیگه 957 01:02:38,233 --> 01:02:39,835 یعنی، شاید دوست داشت باشه 958 01:02:39,936 --> 01:02:41,604 ،ولی اگه هم رابطه داشتن .من هیچوقت ندیدمش 959 01:02:42,237 --> 01:02:44,373 نه که کس‌های دیگه‌ای ندیده بودم 960 01:02:45,207 --> 01:02:47,142 ،هر از گاهی می‌اومدم خونه 961 01:02:47,242 --> 01:02:48,711 تا یه چیزهایی رو تعمیر کنم 962 01:02:58,354 --> 01:03:00,356 زن‌های زیادی می‌آورد خونه 963 01:03:00,924 --> 01:03:02,725 سوابقشون رو هم نگه می‌داشت 964 01:03:03,792 --> 01:03:05,160 چجور سوابقی؟ 965 01:03:06,241 --> 01:03:10,265 « دایان » یکی از اون دوربین‌های هندی‌کم قدیمی داشت 966 01:03:12,902 --> 01:03:16,338 گمونم دوست داشت شاهکارهای گذشته‌اش رو مرور کنه 967 01:03:17,473 --> 01:03:19,808 لورا بینز هیچوقت سرِ این کارش بهش گیر نمی‌داد؟ 968 01:03:19,909 --> 01:03:22,478 نه، مرد. تنها باری که حرف‌هاشون رو شنیدم 969 01:03:22,578 --> 01:03:25,314 در مورد یه مقاله‌ی تحقیقاتی بود که داشتن می‌نوشتن 970 01:03:25,414 --> 01:03:28,384 ،ولی شبی که کشته شد ،لورا و فین 971 01:03:28,484 --> 01:03:32,187 اومدن خونه و یه جورایی باهم دعوا کردن 972 01:03:32,287 --> 01:03:34,490 ما باید یه گفتگوی منطقی داشته باشیم 973 01:03:34,590 --> 01:03:35,959 بدون این تهمت‌ها 974 01:03:36,059 --> 01:03:38,360 !مثل سگ دروغ میگی - !اون دروغ نمیگه - 975 01:03:38,460 --> 01:03:40,496 الان می‌خوای از اون دفاع کنی - من نیازی به دفاع ندارم - 976 01:03:40,596 --> 01:03:41,764 سرِ چی دعوا می‌کردن؟ 977 01:03:41,865 --> 01:03:44,433 چه می‌دونم، ولی فین بدجوری عصبانی شده بود 978 01:03:44,533 --> 01:03:45,902 !می‌دونید چیه؟ کونِ لق جفتتون 979 01:03:46,002 --> 01:03:47,871 شما لایق همدیگه‌اید - شوخیت گرفته لعنتی؟ - 980 01:03:47,971 --> 01:03:49,638 اون زد بیرون و من رفتم جلوی خونه 981 01:03:49,738 --> 01:03:51,640 که باهاش حرف بزنم و ببینم چی به چیه 982 01:03:51,740 --> 01:03:54,810 ولی اون رفته بود 983 01:03:54,911 --> 01:03:57,013 یا هیچوقت نرفته بوده 984 01:03:59,348 --> 01:04:02,919 فین توی اظهاراتش گفته ،در زمان وقوع قتل 985 01:04:03,019 --> 01:04:04,620 توی خونه تنها بوده 986 01:04:04,720 --> 01:04:07,256 خب، من فقط می‌تونم چیزی رو که دیدم بهت بگم 987 01:04:07,356 --> 01:04:09,893 لورا چی؟ رفتنِ اون رو دیدی؟ 988 01:04:09,993 --> 01:04:11,627 آره، بعداً با تاکسی رفت 989 01:04:13,328 --> 01:04:14,430 خب تو کجا رفتی؟ 990 01:04:14,530 --> 01:04:17,433 پاتوق همیشگی‌ام. میخونه‌ی اولد وارن 991 01:04:18,333 --> 01:04:21,403 ،متصدی بار اونجا، دایان 992 01:04:21,837 --> 01:04:24,473 حتی اونم یکی از دخترهایی بود که استاد باهاشون رابطه داشت 993 01:04:26,742 --> 01:04:27,843 اون مرد خوبی بود 994 01:04:28,277 --> 01:04:30,479 فقط گمراه شده بود 995 01:04:31,547 --> 01:04:33,917 می‌تونه برای هر کدوم از ما اتفاق بیفته 996 01:04:34,017 --> 01:04:35,818 ولی همونطوره که توی انجیل نوشته 997 01:04:37,120 --> 01:04:39,455 «قضاوت نکن تا مبادا خودت نیز قضاوت شوی» 998 01:04:42,992 --> 01:04:44,593 ممنون که رسوندیم 999 01:05:12,688 --> 01:05:14,389 آره. منم 1000 01:05:15,691 --> 01:05:17,093 اون خونه‌ست 1001 01:05:17,580 --> 01:05:20,250 « ساموئل آیزاک اروینگ » « سوابق گذشته: سرقت، حمل مواد » « بر هم زدن آرامش، تخریب اموال » 1002 01:05:21,543 --> 01:05:23,876 « گزارش تحقیقات قتل آیزاک ویدر » 1003 01:05:27,290 --> 01:05:29,292 « اظهاراتِ شاهد » « نام: وین دِورو » 1004 01:05:31,678 --> 01:05:34,625 « اظهاراتِ شاهد » « نام: دایان لینچ » 1005 01:05:36,600 --> 01:05:38,801 « اون شب توی شیفتِ همیشگی‌ام » « توی مِیخونه‌ی اُلد وارن کار می‌کردم» 1006 01:05:38,825 --> 01:05:41,725 «.یادم میاد وین دِورو کمی بعد از 9 شب اومد » « ...چون پرسید » 1007 01:05:53,283 --> 01:05:56,870 « دایان لینچ » 1008 01:06:01,770 --> 01:06:03,605 دایان لینچ 1009 01:06:10,967 --> 01:06:13,265 « مأمور مسئول: کارآگاه جی. رمیس » 1010 01:06:15,745 --> 01:06:17,649 « مأمور مسئول: کارآگاه جی. رمیس » 1011 01:06:22,785 --> 01:06:25,305 « مأمور مسئول: کارآگاه آر. فریمن » « مأمور مسئول: کارآگاه جی. رمیس » 1012 01:06:26,705 --> 01:06:30,278 « مأمور مسئول: کارآگاه آر. فریمن » « مأمور مسئول: کارآگاه جی. رمیس » 1013 01:06:37,265 --> 01:06:39,662 « مأمور مسئول: کارآگاه آر. فریمن » « مأمور مسئول: کارآگاه جی. رمیس » 1014 01:06:39,985 --> 01:06:42,999 « مأمور مسئول: کارآگاه آر. فریمن » « مأمور مسئول: کارآگاه جی. رمیس » 1015 01:06:48,105 --> 01:06:51,174 « مأمور مسئول: کارآگاه جی. رمیس » 1016 01:07:08,804 --> 01:07:12,441 شرح حال خیلی خیلی جالبی بود 1017 01:07:14,776 --> 01:07:16,678 نمی‌خوای دعوتم کنی داخل؟ 1018 01:07:27,522 --> 01:07:28,992 می‌تونم برات یه لیوان آب بیارم؟ 1019 01:07:29,092 --> 01:07:30,726 شاید یکم ویسکی 1020 01:07:31,327 --> 01:07:33,595 من... توی خونه ویسکی ندارم 1021 01:07:33,695 --> 01:07:35,064 دکترها ممنوعش کردن 1022 01:07:35,164 --> 01:07:37,466 حتی آخرین باری رو که مشروب خوردم یادم نمیاد 1023 01:07:37,566 --> 01:07:40,469 گمونم یکی از معدود مزایای بیماریته 1024 01:07:40,569 --> 01:07:42,171 نمی‌تونی دورانِ بد رو به یاد بیاری 1025 01:07:42,671 --> 01:07:44,941 نمی‌تونم دورانِ خوب رو هم به یاد بیارم 1026 01:07:45,041 --> 01:07:46,276 این خیلی بده 1027 01:07:50,213 --> 01:07:51,881 باید سخت باشه 1028 01:07:51,981 --> 01:07:55,351 ،این که هیچ خاطره‌ای از دوستان .خانواده و تجربه‌های گذشته نداری 1029 01:07:55,985 --> 01:07:59,188 هیچ پس‌زمینه‌ای از هویتت و جایگاهت توی دنیا نداری 1030 01:07:59,212 --> 01:08:00,299 « لورا بینز » 1031 01:08:00,323 --> 01:08:02,325 نمی‌تونم تصور کنم چجوریه 1032 01:08:02,424 --> 01:08:08,664 که تا این حد احساس سردرگمی و تنهایی کنی 1033 01:08:09,498 --> 01:08:11,901 خب نظرت در مورد کتاب فین چی بود؟ 1034 01:08:15,338 --> 01:08:16,940 ...کتابش 1035 01:08:17,307 --> 01:08:19,574 یه مشت کُس‌شعر بود 1036 01:08:24,981 --> 01:08:29,252 پس، شما دوتا هیچوقت عاشق و معشوق نبودید؟ 1037 01:08:29,618 --> 01:08:32,155 نه. اون فقط فانتزی کوچولش بود 1038 01:08:33,622 --> 01:08:35,691 آدم‌ها همیشه یه چیزهایی از خودشون در میارن 1039 01:08:35,791 --> 01:08:37,626 برای محافظت از خودشون دروغ میگن 1040 01:08:37,726 --> 01:08:41,364 تاریخ‌سازی می‌کنن تا بیشتر از اونی که هستن به نظر بیان 1041 01:08:41,830 --> 01:08:44,200 چون واقعیت بیش از حد دردناکه 1042 01:08:46,802 --> 01:08:48,938 من با وین دِورو حرف زدم 1043 01:08:49,038 --> 01:08:51,040 انگار خیلی از محتوای کتاب رو تأیید کرد 1044 01:08:51,140 --> 01:08:54,609 .عجب. یه شاهد قابل اطمینان دیگه .ولی منطقیه 1045 01:08:54,710 --> 01:08:56,545 خیلی از کهنه‌سربازهایی که دچار آسیب روانی شدن 1046 01:08:56,645 --> 01:09:00,649 ،به دروغ‌پردازیِ واقعیت‌گریزانه .بازی‌های ویدیویی و پورن رو میارن 1047 01:09:00,749 --> 01:09:04,486 خب، اون مطالعه‌ی تحقیقاتی که ویدر روش کار می‌کرد هم از خودش در آورده؟ 1048 01:09:04,586 --> 01:09:06,688 نه. وین توی اون مطالعه شرکت داشت 1049 01:09:06,788 --> 01:09:08,523 ،ولی اگه درست یادم بیاد 1050 01:09:08,623 --> 01:09:12,128 اون پاسخ مطلوبی به پروتکل نداد 1051 01:09:12,728 --> 01:09:14,696 از کاری که دارو باهاش می‌کرد متنفر بود 1052 01:09:14,796 --> 01:09:17,799 اون مستعد حملاتِ خشم و پرخاشگری بود 1053 01:09:17,900 --> 01:09:19,701 انگار چیزهای زیادی در موردش می‌دونی 1054 01:09:19,801 --> 01:09:23,439 خب، من شرح حال بیمارهای ویدر رو .رونویسی می‌کردم. همه‌شون رو 1055 01:09:23,873 --> 01:09:26,876 گاهی یه چیزهایی یاد می‌گیری که ترجیح می‌دادی یاد نگیری 1056 01:09:27,542 --> 01:09:28,911 اون گفت که ویدر قصد داشت 1057 01:09:29,012 --> 01:09:30,779 ...یافته‌هاش رو چاپ کنه، پس 1058 01:09:30,880 --> 01:09:32,849 .روالش همینه دیگه ...سال‌ها کار می‌کنی 1059 01:09:32,949 --> 01:09:34,450 و بعدش یافته‌هات رو چاپ می‌کنی 1060 01:09:34,549 --> 01:09:37,619 ولی اون قبل از تکمیل شدنش مُرد 1061 01:09:40,423 --> 01:09:43,525 احساس می‌کنی اون اعتباری رو که لایقش بودی بهت می‌داد؟ 1062 01:09:44,293 --> 01:09:46,963 قبل از این که بتونیم سرِ اونم به توافق برسیم مُرد 1063 01:09:50,699 --> 01:09:54,803 دارویی که می‌تونه به مردم کمک کنه ضربه‌های روحی گذشته رو فراموش کنن 1064 01:09:56,538 --> 01:09:59,876 به نظر میاد یه نفر می‌تونست پولِ زیادی ازش در بیاره 1065 01:10:00,609 --> 01:10:03,212 حالا فکر می‌کنی یکی اون رو به خاطر پول کشته 1066 01:10:04,480 --> 01:10:06,482 ،شما شاید حافظه نداشته باشی، آقای فریمن 1067 01:10:06,581 --> 01:10:09,285 ولی قوّه‌ی تخیل خیلی قدرتمندی داری 1068 01:10:11,787 --> 01:10:15,590 مردم به دلایل خیلی متفاوتی آدم می‌کشن 1069 01:10:18,327 --> 01:10:20,629 ،من با سوزان ایوری تماس گرفتم 1070 01:10:20,729 --> 01:10:22,298 رابط ویدر توی وزارت دفاع 1071 01:10:22,398 --> 01:10:23,933 می‌دونم سوزان ایوری کیه 1072 01:10:24,033 --> 01:10:26,235 اون دهه‌ها با ویدر همکاری داشت 1073 01:10:26,335 --> 01:10:27,636 پس اینم می‌دونی 1074 01:10:27,736 --> 01:10:30,705 که اون ریاستِ دانشکده‌اش توی واترفورد رو به عهده گرفته 1075 01:10:34,143 --> 01:10:40,183 می‌دونی، این گفتگو با ویسکی خیلی بهتر می‌شد 1076 01:10:44,686 --> 01:10:46,755 تو قبلاً عاشق نوشیدنی خوب بودی، روی 1077 01:10:53,062 --> 01:10:54,596 حالا تصمیم بگیرید 1078 01:10:54,696 --> 01:10:57,666 بهتون پنج ثانیه وقت میدم تفنگ‌هاتون رو باز کنید 1079 01:10:59,469 --> 01:11:00,802 یک 1080 01:11:01,370 --> 01:11:02,371 دو 1081 01:11:03,272 --> 01:11:04,540 سه 1082 01:11:04,639 --> 01:11:06,008 خوش‌گذرونی بسه. بازشون کنید 1083 01:11:06,109 --> 01:11:08,044 هری، جکسون، لوازم رو بیارید 1084 01:11:08,144 --> 01:11:09,045 !دکتر 1085 01:11:11,214 --> 01:11:13,748 کسِ دیگه‌ای نمی‌خواد شانسش رو امتحان کنه؟ 1086 01:11:14,683 --> 01:11:15,952 !راه بیفتید 1087 01:11:16,052 --> 01:11:17,987 !یالا، حرکت کنید، همه‌تون 1088 01:12:47,643 --> 01:12:49,345 !لعنتی 1089 01:12:53,316 --> 01:12:55,484 ‏911. مورد اضطراری‌تون چیه؟ 1090 01:12:55,585 --> 01:12:58,120 بله. می‌خوام یه تیراندازی رو گزارش کنم 1091 01:12:59,088 --> 01:13:01,357 آقای فریمن، من حقوقتون رو براتون می‌خونم 1092 01:13:01,891 --> 01:13:03,859 شما حق دارید سکوت کنید 1093 01:13:03,960 --> 01:13:05,394 ،اگه از این حق صرف نظر کنید 1094 01:13:05,494 --> 01:13:08,664 هرچی که بگید می‌تونه در دادگاه علیه شما استفاده شه 1095 01:13:08,763 --> 01:13:10,700 شما حق دارید وکیل بگیرید 1096 01:13:10,799 --> 01:13:13,970 ،اگه توانِ مالی استخدام وکیل ندارید .دادگاه وکیلی براتون تعیین می‌کنه 1097 01:13:25,581 --> 01:13:27,250 کارمون تموم شد؟ 1098 01:13:28,217 --> 01:13:29,619 پرونده بسته شد 1099 01:13:30,086 --> 01:13:31,921 یکی دیگه از دفاتر خط خورد 1100 01:13:32,021 --> 01:13:35,224 .بیا بریم جشن بگیریم .مهمونِ من 1101 01:13:36,758 --> 01:13:39,929 آره. تو برو منم میام 1102 01:13:41,564 --> 01:13:43,232 توی ماشین منتظرتم 1103 01:13:48,237 --> 01:13:52,108 ،اگه توانِ مالی استخدام وکیل ندارید .دادگاه وکیلی براتون تعیین می‌کنه 1104 01:13:52,208 --> 01:13:54,910 حقوقی رو که الان براتون خوندم می‌فهمید، آقا؟ 1105 01:14:05,688 --> 01:14:08,324 می‌دونی، توی پدرسگ خیلی خوش‌شانسی 1106 01:14:09,292 --> 01:14:12,928 دوربین‌های امنیتی فیلمش رو گرفتن که سعی داشته تو رو زیر بگیره 1107 01:14:13,029 --> 01:14:14,630 ،قراره تشریفاتِ اداری زیادی داشته باشه 1108 01:14:14,730 --> 01:14:18,901 ولی ثابت می‌کنه دفاع از خود بوده 1109 01:14:21,070 --> 01:14:22,538 ممنون که اومدی 1110 01:14:22,638 --> 01:14:24,173 این چه حرفیه 1111 01:14:24,806 --> 01:14:27,443 تو هم بودی همین کارو برای من می‌کردی 1112 01:14:29,612 --> 01:14:34,083 واحد بررسی صحنه‌ی جرم دو شیشه فنتانیل توی ماشین دِورو پیدا کرده 1113 01:14:34,183 --> 01:14:36,452 همون چیزی که فین رو کشت 1114 01:14:37,920 --> 01:14:39,355 مرگِ اونم قتل به حساب میارن 1115 01:14:40,790 --> 01:14:41,991 چی؟ 1116 01:14:43,459 --> 01:14:45,761 دِورو فین رو کشته؟ 1117 01:14:45,861 --> 01:14:47,396 برای چی؟ 1118 01:14:49,031 --> 01:14:51,367 تا نذاره برای قتل ویدر شناساییش کنه؟ 1119 01:14:51,467 --> 01:14:53,903 البته. منطقیه 1120 01:14:54,003 --> 01:14:57,006 نه. نه، اصلاً منطقی نیست 1121 01:14:58,074 --> 01:14:59,475 ،توی کتابِ لامصب خودش 1122 01:14:59,575 --> 01:15:03,512 فین 100 درصد ،به الیزابت وست‌لیک اشاره می‌کنه 1123 01:15:03,612 --> 01:15:04,613 نه به دِورو 1124 01:15:08,117 --> 01:15:09,852 یه مشکلی هست 1125 01:15:10,619 --> 01:15:12,221 آره، یه مشکلی هست 1126 01:15:12,755 --> 01:15:14,890 تو یه مشکلی داری، روی 1127 01:15:17,059 --> 01:15:20,429 آیزاک ساموئل این کارو کرده 1128 01:15:21,063 --> 01:15:23,899 آیزاک ساموئل بهش اعتراف کرده 1129 01:15:24,767 --> 01:15:26,369 ،یک ماه بعد 1130 01:15:27,069 --> 01:15:30,306 عدالت اجرا میشه و اون می‌میره 1131 01:15:31,073 --> 01:15:34,910 و تو می‌تونی بیخیال شی و این قضایا رو فراموش کنی 1132 01:15:48,457 --> 01:15:50,059 من پلیسِ خوبی بودم؟ 1133 01:15:51,894 --> 01:15:54,096 تو پلیسِ خوبی بودی؟ چی؟ 1134 01:15:54,196 --> 01:15:56,465 از چی حرف می‌زنی لعنتی؟ 1135 01:15:57,800 --> 01:15:59,335 من کارم رو خوب بلد بودم؟ 1136 01:15:59,435 --> 01:16:01,771 یا یه پلیس بد بودم؟ یه پلیس افتضاح بودم؟ 1137 01:16:01,872 --> 01:16:05,941 من یه عوضیِ تنبل بودم که فقط می‌اومد و حاضری می‌زد؟ 1138 01:16:06,041 --> 01:16:09,512 روی، تو یکی از بهترین‌ها بودی 1139 01:16:09,612 --> 01:16:11,447 تو پلیس خیلی خوبی بودی 1140 01:16:15,484 --> 01:16:18,687 اسمم روی هیچکدوم از تأییدیه‌ها نیست 1141 01:16:19,321 --> 01:16:20,089 چی؟ 1142 01:16:20,189 --> 01:16:21,892 توی پرونده‌ی ویدر 1143 01:16:21,991 --> 01:16:25,461 اسمم روی هیچکدوم از اسناد رسمی نیست 1144 01:16:26,162 --> 01:16:28,230 ...نه توی گزارش حادثه 1145 01:16:29,231 --> 01:16:30,433 ،نه توی برگه‌ی اظهارات شاهد 1146 01:16:30,533 --> 01:16:33,904 یافته‌های جرم‌شناسی، اعترافِ ساموئل 1147 01:16:34,003 --> 01:16:35,504 توی هیچکدوم نیست 1148 01:16:36,972 --> 01:16:41,277 توی همه‌شون فقط اسم تو هست 1149 01:16:42,344 --> 01:16:45,714 سعی داری چی بگی، روی؟ 1150 01:16:47,283 --> 01:16:49,886 من پرونده‌های سی سال رو مرور کردم 1151 01:16:49,985 --> 01:16:51,153 سی سال 1152 01:16:51,620 --> 01:16:55,157 ...همه‌شون، هر سند، تک تکشون رو 1153 01:16:56,058 --> 01:16:57,827 باهم امضاشون کردیم 1154 01:16:57,928 --> 01:17:00,162 اسمم کنارِ اسمت 1155 01:17:00,864 --> 01:17:02,531 به جز این یکی 1156 01:17:03,867 --> 01:17:05,601 علتش چیه؟ 1157 01:17:09,205 --> 01:17:11,740 می‌فهمم داری چی میگی، روی 1158 01:17:13,409 --> 01:17:15,711 تو همه رو بازجویی کردی 1159 01:17:16,779 --> 01:17:19,014 حالا می‌خوای من رو متهم کنی 1160 01:17:20,749 --> 01:17:21,852 ،جل‌الخالق، روی 1161 01:17:21,952 --> 01:17:24,286 واقعاً نوبرش رو آوردی 1162 01:17:24,855 --> 01:17:28,591 ،یهویی میای خونه‌ام 1163 01:17:28,691 --> 01:17:30,493 ،ازم کمک می‌خوای 1164 01:17:31,594 --> 01:17:33,062 و حالا من رو متهم می‌کنی؟ 1165 01:17:37,466 --> 01:17:39,068 کونِ لقت، روی 1166 01:17:40,102 --> 01:17:41,704 !کونِ لقت 1167 01:19:28,744 --> 01:19:30,579 من قاتل نیستم 1168 01:19:50,934 --> 01:19:52,735 امشب حالِ غریبی داری 1169 01:19:54,236 --> 01:19:55,437 اون کجاست؟ 1170 01:19:55,537 --> 01:19:58,240 اون یه مدت نمیاد، روی 1171 01:21:12,685 --> 01:21:15,645 « دایان لینچ » « اُلد وارن » 1172 01:21:45,514 --> 01:21:47,649 خیلی خب - آهان - 1173 01:21:49,284 --> 01:21:50,486 من دیگه میرم 1174 01:21:50,586 --> 01:21:52,588 ماشینِ من رو نبر، روی 1175 01:21:52,688 --> 01:21:55,091 هی، فردا برش می‌گردونم 1176 01:21:57,359 --> 01:22:01,663 هرگز کاری رو که کردی فراموش نمی‌کنم 1177 01:22:05,935 --> 01:22:06,903 فردا 1178 01:22:14,610 --> 01:22:16,779 هنوز باز نکردیم 1179 01:22:21,717 --> 01:22:25,255 قبلاً یه پیرمرد موسفید اینجا رو اداره می‌کرد؟ 1180 01:22:25,354 --> 01:22:27,523 اریک؟ اریک اوتول؟ 1181 01:22:27,623 --> 01:22:30,392 .آره، اون بازنشسته شده کمکی از من برمیاد؟ 1182 01:22:30,492 --> 01:22:31,895 الان اینجا مالِ بابامه 1183 01:22:31,995 --> 01:22:34,730 آره، من دنبال یه زنی هم می‌گردم که قبلاً اینجا کار می‌کرد 1184 01:22:34,830 --> 01:22:37,833 اسمش دایانه - اوه، منظورت دایان لینچه؟ - 1185 01:22:37,934 --> 01:22:40,569 آره، درسته. می‌دونی کجا می‌تونم پیداش کنم؟ 1186 01:22:40,669 --> 01:22:43,338 آره، اونجا توی قبرستون کالواری کاتولیک 1187 01:22:44,274 --> 01:22:47,376 اون حدود پنج سال پیش مُرد 1188 01:22:48,477 --> 01:22:50,113 !نه بابا؟ 1189 01:22:50,512 --> 01:22:52,347 !لعنتی 1190 01:22:52,447 --> 01:22:54,050 اون دوستت بود یا چی؟ 1191 01:22:54,150 --> 01:22:58,687 توی پرونده‌ای که روش کار می‌کردم شهادت داده بود 1192 01:22:58,787 --> 01:23:01,090 فقط داشتم پیگیریش می‌کردم - پس تو پلیسی؟ - 1193 01:23:01,191 --> 01:23:02,724 یه زمانی بودم 1194 01:23:03,826 --> 01:23:04,961 ...خب 1195 01:23:06,129 --> 01:23:07,629 مهمونِ من 1196 01:23:08,530 --> 01:23:10,465 پدربزرگم هم پلیس بود 1197 01:23:15,804 --> 01:23:18,975 ...تازه یادم اومد که در واقع 1198 01:23:19,075 --> 01:23:21,077 از این کار خوشم میاد 1199 01:23:21,177 --> 01:23:22,644 مگه همه‌مون خوشمون نمیاد؟ 1200 01:23:24,013 --> 01:23:25,714 به سلامتی دایان 1201 01:23:31,855 --> 01:23:34,090 هی. میشه از دستشویی استفاده کنم؟ 1202 01:23:34,190 --> 01:23:36,860 ،آره، اون گوشه‌ست .اون طرفِ جوک‌باکس 1203 01:23:36,960 --> 01:23:37,994 مرسی 1204 01:23:57,813 --> 01:23:59,514 الو؟ - آقای فریمن؟ - 1205 01:23:59,615 --> 01:24:02,051 .سوزان ایوری هستم تماس گرفته بودید؟ 1206 01:24:02,151 --> 01:24:04,486 برخورد جسمِ کُند به سر 1207 01:24:04,586 --> 01:24:08,091 سوزان؟ - از کالج واترفورد - 1208 01:24:08,191 --> 01:24:10,459 من یه چیزی براتون دارم 1209 01:24:16,698 --> 01:24:19,168 مطمئنید نمی‌خواید یه لیوان آب براتون بیارم؟ 1210 01:24:19,269 --> 01:24:20,870 نه، نه، خوبم 1211 01:24:21,803 --> 01:24:23,940 گفتید یه چیزی برام دارید؟ 1212 01:24:28,278 --> 01:24:29,645 نمی‌دونم نسخه‌ی اصلی کجاست 1213 01:24:29,745 --> 01:24:31,685 ،اگه بخوام حدس بزنم ،احتمالاً توی انبار وزارت دفاعه 1214 01:24:31,709 --> 01:24:34,416 ولی اون تنها نسخه‌ایه که از زمانی که اونجا بودم دارم 1215 01:24:34,516 --> 01:24:35,852 اثرِ آینه‌ای « نوشته‌ی جوزف ویدر » 1216 01:24:35,952 --> 01:24:38,187 ویدر خیلی به کارش افتخار می‌کرد 1217 01:24:38,288 --> 01:24:40,990 فکر می‌کرد به کسایی که آسیب روانی دیدن کمک می‌کنه 1218 01:24:41,090 --> 01:24:42,992 یه تحقیق شایسته‌ی جایزه‌ست - هرگز چاپ نشد؟ - 1219 01:24:43,092 --> 01:24:44,693 حداقل نه به نامِ خودش 1220 01:24:44,793 --> 01:24:47,063 نمی‌فهمم 1221 01:24:48,031 --> 01:24:51,134 گمونم کتابِ این خانم رو نخوندی 1222 01:24:52,601 --> 01:24:54,469 اون تحقیق ویدر رو با یافته‌های اضافه‌ای 1223 01:24:54,569 --> 01:24:57,173 که در سال‌هایی که دکتراش رو می‌گرفت جمع کرده بود به روز کرد 1224 01:24:57,273 --> 01:24:58,674 پس در واقع کارِ ویدر رو دزدید؟ 1225 01:24:58,774 --> 01:25:01,210 توی مطالعاتِ آکادمیک همیشه اتفاق می‌افته 1226 01:25:01,311 --> 01:25:03,346 در ضمن، کیه که اعتراض کنه؟ 1227 01:25:03,445 --> 01:25:06,115 ویدر مُرده - ولی شما باهاش قرارداد بستید؟ - 1228 01:25:06,215 --> 01:25:08,483 به این سادگی نیست 1229 01:25:08,583 --> 01:25:09,852 ،قبل از مرگِ ویدر 1230 01:25:09,953 --> 01:25:11,720 لورا بینز با اون پیش‌نویسِ مقاله اومد پیشم 1231 01:25:11,820 --> 01:25:13,990 آره، شنیدم خوشحال نبود 1232 01:25:14,090 --> 01:25:15,624 اون ادعا می‌کرد کار مالِ خودشه 1233 01:25:15,724 --> 01:25:17,726 ویدر اعتباری رو که لایقش بود بهش نمی‌داد 1234 01:25:17,826 --> 01:25:21,197 !این کُس‌شعره !نمی‌تونه همین‌جوری از زیرش در بره 1235 01:25:21,763 --> 01:25:23,266 خب، چطوری منتشرش کرد؟ 1236 01:25:23,366 --> 01:25:26,269 ما توی چندتا از بیمارستان‌های کهنه‌سربازان آزمایشش کردیم 1237 01:25:26,369 --> 01:25:28,537 ولی اولویت‌های دانشکده عوض شد 1238 01:25:28,637 --> 01:25:31,140 ،چند سال بعدش که اینجا مشغول به کار شدم 1239 01:25:31,240 --> 01:25:32,641 نقد کتابش رو پیدا کردم 1240 01:25:32,741 --> 01:25:36,778 خب... چرا تحت پیگرد قرارش ندادید؟ 1241 01:25:36,879 --> 01:25:39,148 چیزی نبود که به خاطرش تحت پیگرد قرارش بدیم 1242 01:25:39,248 --> 01:25:41,084 پروژه تعطیل شده بود 1243 01:25:44,820 --> 01:25:46,688 ویدر یه زمانی اینجا زندگی می‌کرد، درسته؟ 1244 01:25:46,788 --> 01:25:50,159 توی چستنات. ظاهراً خونه‌اش هنوز خالیه 1245 01:26:26,295 --> 01:26:28,231 برخورد جسمِ کُند به سرش 1246 01:26:32,101 --> 01:26:33,602 اثری ازش نیست؟ 1247 01:26:33,702 --> 01:26:36,973 نه. ولی چندتا چوبِ بیس‌بال توی گاراژه 1248 01:27:04,733 --> 01:27:06,235 یکی نیست، درسته؟ 1249 01:27:06,335 --> 01:27:09,005 سرایدار گفت همه‌شون ،توسط بازیکن‌های مشهور امضا شده بودن 1250 01:27:09,105 --> 01:27:11,974 پس احتمالاً ارزشِ خیلی زیادی دارن 1251 01:27:14,210 --> 01:27:15,545 می‌خوای بری باهاش حرف بزنی؟ 1252 01:27:15,644 --> 01:27:19,248 آره. بیا بریم - بله، قربان - 1253 01:29:19,701 --> 01:29:21,770 اونجا چی داری، روی؟ 1254 01:29:25,575 --> 01:29:29,844 هیچوقت آلت قتاله‌ی پرونده‌ی ویدر رو پیدا نکردید، مگه نه؟ 1255 01:29:31,547 --> 01:29:33,049 تو این رو گذاشتی اینجا؟ 1256 01:29:34,283 --> 01:29:36,152 برش گردون توی چاله، روی 1257 01:29:46,095 --> 01:29:48,965 هردوتون برید تو 1258 01:29:51,968 --> 01:29:54,971 چرا نمی‌تونستی به حرفم گوش کنی؟ 1259 01:29:55,071 --> 01:29:57,506 !نمی‌تونستی ولش کنی، نه؟ 1260 01:29:59,008 --> 01:30:00,309 تو چیکار کردی، جیم؟ 1261 01:30:00,409 --> 01:30:01,843 من چیکار کردم؟ 1262 01:30:02,578 --> 01:30:04,680 من این گندکاری رو تمیز کردم 1263 01:30:04,779 --> 01:30:08,317 .ده سال پیش هیچکدوم از اینا رو یادت نمیاد؟ 1264 01:30:08,417 --> 01:30:11,120 کاری که دایان کرد؟ - دایان؟ - 1265 01:30:11,687 --> 01:30:13,155 اون بهم گفت چی می‌دونستی 1266 01:30:14,390 --> 01:30:15,491 دایان لینچ؟ 1267 01:30:15,591 --> 01:30:17,260 !ازم دور شو 1268 01:30:17,360 --> 01:30:18,995 از مِیخونه‌ی مورد علاقه‌ات 1269 01:30:19,095 --> 01:30:21,264 اون یکی از بیمارهای ویدر بود 1270 01:30:21,364 --> 01:30:22,632 کافیه، لورا 1271 01:30:22,732 --> 01:30:25,401 بهت گفتم خودم حلش می‌کنم 1272 01:30:29,393 --> 01:30:30,699 !اوه 1273 01:30:33,342 --> 01:30:34,977 شما همدیگه رو می‌شناسید؟ 1274 01:30:38,281 --> 01:30:39,582 متوجه شدم 1275 01:30:39,682 --> 01:30:41,317 پس شما دوتا همدستید؟ 1276 01:30:42,718 --> 01:30:44,654 !آقا رو باش - نه، می‌فهمم - 1277 01:30:44,754 --> 01:30:46,422 می‌فهمم، جیمی 1278 01:30:47,156 --> 01:30:48,924 زنت بدجوری مریض شده بود 1279 01:30:49,025 --> 01:30:50,192 تا خرخره رفتی توی بدهی 1280 01:30:50,293 --> 01:30:52,495 ،اون از راه رسید بهت پول داد ویدر رو بکشی 1281 01:30:52,595 --> 01:30:54,163 ،تا اون بتونه کتابش رو چاپ کنه 1282 01:30:54,263 --> 01:30:58,301 و تو آیزاک ساموئل رو به ناحق محکوم و همه چی رو لاپوشونی کردی 1283 01:30:58,401 --> 01:31:01,771 .نه، نه، نه .من بهش پول ندادم ویدر رو بکشه 1284 01:31:02,505 --> 01:31:05,474 ما تا بعد از تصادفت همدیگه رو ندیدیم 1285 01:31:07,443 --> 01:31:09,245 زندگی‌ام نابود شده بود 1286 01:31:10,046 --> 01:31:13,316 من در معرض از دست دادن سال‌ها تحقیق بالینی بودم 1287 01:31:13,416 --> 01:31:17,053 اسمِ «لورا بینز» همیشه اتفاقی رو که افتاده بود تداعی می‌کرد 1288 01:31:17,153 --> 01:31:21,190 بعدش سر و کله‌ی همکارت پیدا شد که همه جور سؤالی ازم می‌پرسید 1289 01:31:21,290 --> 01:31:23,292 ،نمی‌دونستم چی می‌خواد ولی بیخیال نمی‌شد 1290 01:31:23,392 --> 01:31:24,760 و من خیلی ترسیده بودم 1291 01:31:24,860 --> 01:31:26,429 !کونِ لقت، لورا 1292 01:31:27,997 --> 01:31:31,267 پس، من... گذاشتم رفتم 1293 01:31:31,367 --> 01:31:34,303 ،نقل مکان کردم، اسمم رو عوض کردم ،از نو شروع کردم 1294 01:31:34,403 --> 01:31:37,306 ،تحقیق رو تکمیل و کتابِ خودم رو چاپ کردم 1295 01:31:37,406 --> 01:31:39,875 و امیدوار بودم دیگه هرگز نبینمش 1296 01:31:39,975 --> 01:31:41,210 ،ولی بعدش چند سال پیش 1297 01:31:41,310 --> 01:31:43,245 ریچارد فین شروع کرد به سرک کشیدن 1298 01:31:43,346 --> 01:31:46,749 .اون یه نویسنده‌ست .الیزابت وست‌لیک 1299 01:31:47,216 --> 01:31:49,418 .ولی عوضش کرده .قبلاً اسمش لورا بینز بود 1300 01:31:49,518 --> 01:31:51,554 حتماً بعد از مرگِ ویدر کارهاش رو به اسمِ خودش زده 1301 01:31:51,654 --> 01:31:54,457 اگه از من بپرسی میگم اون ویدر رو کشته 1302 01:31:56,659 --> 01:31:58,327 بعدش همکارت یه جوری پیدام کرد 1303 01:31:58,427 --> 01:32:00,529 ،و با قصد اخاذی اومد سراغم 1304 01:32:00,629 --> 01:32:02,431 و این دفعه به خاطر پول بود 1305 01:32:02,531 --> 01:32:06,202 همه‌ی اینا کُس‌شعراتِ محضه، روی 1306 01:32:06,302 --> 01:32:09,205 .من دروغ نمیگم .اون ازم اخاذی کرد 1307 01:32:09,305 --> 01:32:12,408 اون گفت مدارکی رو افشا می‌کنه که ثابت می‌کنن کتابم کارِ خودم نبوده 1308 01:32:12,508 --> 01:32:13,976 مگر این که بهش پول بدم 1309 01:32:15,244 --> 01:32:19,081 پس ریچارد فین رو هم کشتی که یهو هوا برش نداره؟ 1310 01:32:19,181 --> 01:32:21,317 من هیچکس رو نکشتم 1311 01:32:21,417 --> 01:32:24,887 اون فین رو هم مثل ویدر کشت 1312 01:32:24,987 --> 01:32:27,590 فین داره یه کتاب در مورد قتل می‌نویسه 1313 01:32:27,690 --> 01:32:29,925 و فکر می‌کنه تو ویدر رو کشتی 1314 01:32:30,025 --> 01:32:31,293 باید باهاش حرف بزنی 1315 01:32:31,394 --> 01:32:33,729 به دستِ آدم‌های دیگه 1316 01:32:33,829 --> 01:32:34,897 خیلی خب 1317 01:32:34,997 --> 01:32:36,565 ،دارم بهت میگم، لورا 1318 01:32:36,665 --> 01:32:39,001 ،می‌تونی هر چقدر می‌خوای بازی در بیاری ...ولی من نمی 1319 01:32:39,101 --> 01:32:41,670 دِورو خودش یه آدمکشِ آموزش دیده بود 1320 01:32:41,771 --> 01:32:44,607 ،وقتی فین رو از سرِ راه برداشت وادارش کرد سراغ تو بیاد 1321 01:32:44,707 --> 01:32:45,876 اون خونه‌ست 1322 01:32:46,475 --> 01:32:49,745 صبر کن تا بیاد بیرون و بعد ترتیبش رو بده 1323 01:32:52,615 --> 01:32:54,216 اون فریبکاره، روی 1324 01:32:54,316 --> 01:32:57,420 الانم داره فریبت میده 1325 01:32:57,520 --> 01:33:00,656 آدم‌ها رو وادار می‌کنه بیان کارهای کثیفش رو انجام بدن 1326 01:33:00,756 --> 01:33:02,491 و بعد خودش قسر در میره 1327 01:33:03,359 --> 01:33:05,528 اون باید مجازات شه 1328 01:33:14,170 --> 01:33:19,141 ،ذهن چیزِ خیلی جالبیه 1329 01:33:19,241 --> 01:33:21,878 چیزهایی که می‌تونه باهاشون کنار بیاد 1330 01:33:21,977 --> 01:33:24,713 و چیزهایی که نمی‌تونه تحمل کنه 1331 01:33:25,448 --> 01:33:26,982 ،این که بتونی بی‌خبر از هردوشون بمیری 1332 01:33:27,082 --> 01:33:28,417 ...این 1333 01:33:28,517 --> 01:33:32,121 این یه نعمتِ خیلی خاصه 1334 01:34:06,021 --> 01:34:08,624 ...کاری که کردم 1335 01:34:11,460 --> 01:34:13,629 به خاطر تو بود 1336 01:34:46,805 --> 01:34:52,965 « روی فریمن » 1337 01:34:53,870 --> 01:34:57,540 خبرِ فوری از پرونده‌ی قتلی مربوط به ده سال قبل در کالج واترفورد 1338 01:34:57,640 --> 01:35:01,677 کشف مدارکِ جدید در پرونده قتل بی‌رحمانه‌ی استاد روانشناسی جوزف ویدر 1339 01:35:01,777 --> 01:35:04,881 مردی را که محکوم به اعدام بود تبرئه کرد 1340 01:35:06,582 --> 01:35:10,319 آیزاک ساموئل 29 ساله محکوم به قتلِ انتقامی بود 1341 01:35:10,419 --> 01:35:14,790 و قرار بود یک ماه بعد با تزریقِ مواد کُشنده بمیرد 1342 01:35:18,494 --> 01:35:21,263 اما اطلاعاتِ آشکار شده در پی قتل دو شخص که 1343 01:35:21,363 --> 01:35:23,934 سه‌شنبه‌ی قبل در خانه‌ی متروکه‌ی ویدر رخ داده 1344 01:35:24,034 --> 01:35:26,101 داستانِ متفاوتی روایت می‌کند 1345 01:35:26,201 --> 01:35:28,737 سه شیء که توی این اتاق هست نام ببرین 1346 01:35:28,837 --> 01:35:33,309 صندلی، لامپ... ساعت 1347 01:35:33,409 --> 01:35:36,412 و سه شیء که توی این اتاق نیست 1348 01:35:37,813 --> 01:35:41,350 شیشه‌ی شراب، روزنامه، تفنگ 1349 01:35:43,485 --> 01:35:44,988 تاریخ امروز؟ 1350 01:35:45,087 --> 01:35:47,323 ‏21 اکتبر 1351 01:35:48,757 --> 01:35:50,659 محل تولدت؟ 1352 01:35:50,759 --> 01:35:52,595 لارکسویل، پنسیلوانیا 1353 01:35:53,997 --> 01:35:55,497 اسمِ مادرتون؟ 1354 01:35:55,598 --> 01:35:56,832 فلورانس 1355 01:35:57,968 --> 01:35:59,069 اسمِ پدرتون؟ 1356 01:35:59,168 --> 01:36:00,669 جرج 1357 01:36:02,438 --> 01:36:04,206 مدرسه‌ی راهنمایی‌تون؟ 1358 01:36:04,640 --> 01:36:05,741 ساوث ساید 1359 01:36:09,511 --> 01:36:10,512 خیلی خوبه 1360 01:36:10,613 --> 01:36:13,215 به نظر میاد درمان خیلی مؤثر بوده 1361 01:36:13,315 --> 01:36:16,352 حتماً خیلی لذت‌بخشه که دوباره می‌تونید به یاد بیارید 1362 01:36:19,521 --> 01:36:20,589 آره 1363 01:36:20,689 --> 01:36:23,893 کارآگاه سابقی که ده سال قبل ،روی پرونده تحقیق کرده بود 1364 01:36:23,994 --> 01:36:29,164 روی فریمن، در به دادگاه کشاندنِ افراد مسئول نقش کلیدی داشت 1365 01:36:29,264 --> 01:36:31,133 او از یک توطئه‌ی اجیر کردن قاتل پرده برداشت 1366 01:36:31,233 --> 01:36:35,304 که در اداره‌ی پلیس شهرستان واشنگتن و جامعه‌ی آکادمیک واترفورد ریشه داشت 1367 01:36:35,404 --> 01:36:38,173 ،آقای فریمن که کارآگاه پرافتخاری است 1368 01:36:38,273 --> 01:36:41,777 چند سال قبل پس از یک تصادفِ رانندگی ...از نیروی پلیس کنار رفت 1369 01:38:17,673 --> 01:38:20,709 .استاد ویدر دکتره .اون سوگند خورده 1370 01:38:20,809 --> 01:38:23,545 تا اونا رو از آسیب و بی‌عدالتی حفظ کنه 1371 01:38:23,645 --> 01:38:26,883 خب، اونم سوگند خورده 1372 01:38:26,983 --> 01:38:28,250 هردومون سوگند خوردیم 1373 01:38:28,350 --> 01:38:31,054 تا در بیماری و سلامتی کنارِ هم باشیم 1374 01:38:31,787 --> 01:38:33,990 اون شش ماه پیش به دیدن ویدر اومد 1375 01:38:34,090 --> 01:38:36,358 در مورد یه آسیب روانی حل نشده 1376 01:38:36,458 --> 01:38:39,195 می‌دونی، من حرفت رو باور نمی‌کنم 1377 01:38:39,294 --> 01:38:41,563 ...پدرِ الکلیش، اون 1378 01:38:41,663 --> 01:38:44,833 اون نگران بود که داره همون الگوها رو توی زندگیِ مشترکتون تکرار می‌کنه 1379 01:38:45,300 --> 01:38:48,637 زنت آسیب‌پذیر بود و ویدر ازش سوءاستفاده کرد 1380 01:38:49,671 --> 01:38:51,640 متأسفم که مجبور شدم این رو بهت بگم 1381 01:38:51,740 --> 01:38:55,912 خب، چرا میگی؟ هان؟ بدون هیچ دلیل خاصی؟ 1382 01:38:56,745 --> 01:38:59,715 می‌خوای باور کنم که تو یه آدمِ خیرخواهی 1383 01:38:59,815 --> 01:39:02,886 که فقط فکر کرده باید بدونم زنم با روانپزشکش می‌خوابه؟ 1384 01:39:02,986 --> 01:39:03,920 همینه؟ 1385 01:39:10,392 --> 01:39:12,028 در صورتی که مدرک می‌خوای 1386 01:39:12,052 --> 01:39:14,705 « دایان » 1387 01:39:16,933 --> 01:39:18,667 و چی توی این ویدیوئه؟ 1388 01:39:20,036 --> 01:39:21,537 زنت 1389 01:39:54,369 --> 01:39:57,941 فقط بذار برم 1390 01:39:58,373 --> 01:39:59,775 !ازم دور شو لعنتی 1391 01:39:59,876 --> 01:40:01,978 .درو باز کن، دایان !درو باز کن 1392 01:40:02,078 --> 01:40:03,545 !دست از سرم بردار 1393 01:40:03,645 --> 01:40:06,115 فقط بذار برم 1394 01:40:27,603 --> 01:40:30,706 اوه! به همین زودی برگشتی؟ 1395 01:40:41,251 --> 01:40:44,187 !مـ...معذرت می‌خوام 1396 01:40:57,766 --> 01:40:58,700 نه 1397 01:41:22,724 --> 01:41:24,961 !پناه بر خدا 1398 01:41:25,061 --> 01:41:26,262 !روی 1399 01:42:11,707 --> 01:42:13,775 بیا انجامش بدیم 1400 01:44:05,114 --> 01:44:15,374 ‫« ترجمه از محمدعلی sm و سینا صداقت » ‫.:: SinCities & mmli_sm ::. 1401 01:44:15,398 --> 01:44:25,134 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 1402 01:44:25,158 --> 01:44:35,158 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@128713

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.