All language subtitles for Man.in.Black.2023.WEB-DL.1080p.ARTE.NotYouHuan.Dream.Per

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian Download
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian Download
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian Download
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish Download
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:18,000 --> 00:00:22,000 «مرد سیاه‌پوش» 2 00:00:22,024 --> 00:00:27,024 قوی‌تر از همیشه باشید به امید ایرانی آزاد 3 00:13:10,600 --> 00:13:18,600 ارائه شده توسط سینما دریمینگ@CinemDreaming 4 00:13:18,624 --> 00:13:25,624 «مترجم: «تارخ علی‌خانی 5 00:13:56,640 --> 00:13:58,119 ‫نه، نه، فکر نکن. 6 00:20:49,560 --> 00:20:52,639 ‫در سال 1949 سیزده ساله بودم... 7 00:20:53,680 --> 00:20:56,039 ‫سال آخر تحصیلم در گانسو... 8 00:20:56,200 --> 00:20:59,359 ‫در مدرسه کاتولیک پینگلیانگ بود. 9 00:21:01,920 --> 00:21:06,679 ‫جبهه آزادی بخش مردمی به شهر ما اومده بود. 10 00:21:07,040 --> 00:21:09,279 ‫ما فقیر بودیم، واسه همین من ثبت‌نام کردم. 11 00:21:10,840 --> 00:21:14,519 ‫که یه نون‌خور از خانه کم بشه. 12 00:21:15,280 --> 00:21:17,959 ‫پس در هجدهم سپتامبر سال 1949... 13 00:21:19,480 --> 00:21:21,159 ‫من عضو جبهه آزادی‌بخش مردمی شدم. 14 00:21:21,320 --> 00:21:25,119 ‫گروه فرهنگی شماره یازده، ‫ارتش صحرایی اول. 15 00:21:28,200 --> 00:21:30,519 ‫از سال 1949 تا 1957 در صف بودم. 16 00:21:31,040 --> 00:21:32,959 ‫مجموعا هشت سال... 17 00:21:33,840 --> 00:21:37,439 ‫که دو سالش در پکن بود. 18 00:21:38,320 --> 00:21:42,199 ‫کمیسیون مرکزی نظامی جدید یه مدرسه... 19 00:21:43,000 --> 00:21:45,439 ‫برای رهبران موسیقی نظامی افتتاح کرده بود. 20 00:21:46,880 --> 00:21:50,239 ‫هجده ماه اونجا بودم و ‫نمرات خوبی کسب کردم... 21 00:21:50,400 --> 00:21:53,479 ‫برای تربیت معلمی به شانگهای فرستاده شدم... 22 00:21:54,200 --> 00:21:57,439 ‫تا رهبران دیگری رو آموزش بدم. 23 00:21:58,000 --> 00:21:59,639 ‫شش ماه اونجا بودم. 24 00:22:00,120 --> 00:22:03,159 ‫اونجا بود که با پروفسورهای هنرستان ‫ شانگهای آشنا شدم... 25 00:22:03,680 --> 00:22:06,399 ‫از جمله استاد آینده خودم... 26 00:22:06,560 --> 00:22:12,119 ‫رهبر ارکستر و پیانیستی که ‫بعدها بهش شلیک شد... 27 00:22:12,600 --> 00:22:13,999 ‫پروفسور لو هونگ ان. 28 00:22:14,840 --> 00:22:16,199 ‫اون بهم پیانو نواختن رو یاد داد. 29 00:22:17,880 --> 00:22:21,519 ‫ارتش خیلی زود مدرسه رو تعطیل کرد... 30 00:22:21,760 --> 00:22:24,239 ‫و من به جای برگشتن به پکن... 31 00:22:24,400 --> 00:22:30,079 ‫درخواست تدریس در هنرستان شانگهای رو دادم. 32 00:22:30,240 --> 00:22:31,839 ‫استانداردهای بالایی داشتن. 33 00:22:32,000 --> 00:22:38,079 ‫ولی به لطف کار جدیدم فورا قبول شدم... 34 00:22:39,640 --> 00:22:41,319 ‫راهپیمایی سربازان جوان، قطعه اول. 35 00:22:42,280 --> 00:22:46,599 ‫پنج سال اونجا بودم. از 1957 تا 1962. 36 00:22:46,840 --> 00:22:49,079 ‫به مدت سه سال از لحاظ سیاسی پیشرفت کردم. 37 00:22:49,680 --> 00:22:53,879 ‫به عنوان کادر جوان در لیگ جوانان... 38 00:22:54,720 --> 00:22:56,599 ‫فعالانه برای تحقق سوسیالیسم تلاش کردم. 39 00:22:57,880 --> 00:23:00,639 ‫ولی اوضاع به کل تغییر کرد. 40 00:23:00,800 --> 00:23:02,359 ‫می‌خواستم که روی تکنیک کار کنم. 41 00:23:03,080 --> 00:23:05,119 ‫از نظرم خیلی حیاتی بود. 42 00:23:05,280 --> 00:23:07,959 ‫از حزب دور شدم... 43 00:23:08,120 --> 00:23:10,679 ‫سخنرانی‌هاشون برام حوصله‌سربر شده بود. 44 00:23:10,840 --> 00:23:13,959 ‫پس از اون لحظه بود که... 45 00:23:14,120 --> 00:23:16,479 ‫تفکراتمون عوض شد. 46 00:23:16,920 --> 00:23:18,439 ‫می‌گن که برای ساخت موسیقی... 47 00:23:20,160 --> 00:23:22,359 ‫اول از همه نیازه که افکار درستی داشته باشی. 48 00:23:22,920 --> 00:23:24,759 ‫و دانشی از مارکسیسم لنینیسم. 49 00:23:25,480 --> 00:23:28,759 ‫بعد می‌تونی به جهان عرضه بشی... 50 00:23:28,920 --> 00:23:33,039 ‫بخوری و مثل بقیه زندگی کنی. 51 00:23:33,320 --> 00:23:34,839 ‫تکنیک بعدا وارد کار می‌شه. 52 00:23:35,000 --> 00:23:36,999 ‫از نظر من بدون تکنیک... 53 00:23:37,160 --> 00:23:38,279 ‫نمی‌تونی شروع کنی. 54 00:23:38,440 --> 00:23:40,399 ‫پس از حزب جدا شدم... 55 00:23:40,840 --> 00:23:42,559 ‫و دیگه عضوش نشده. 56 00:23:43,280 --> 00:23:48,719 ‫امکان نداشت که بتونم دیپلم بگیرم. 57 00:23:49,640 --> 00:23:53,119 ‫کل کلاس بابت اعتقاداتم سرزنشم کردن. 58 00:23:53,880 --> 00:23:57,599 ‫روی میز می‌کوبیدن و ‫می‌گفتن که راست‌گرا می‌شم. 59 00:23:57,960 --> 00:23:58,919 ‫فاجعه بود! 60 00:23:59,080 --> 00:24:03,519 ‫پس در اون سال به کل تغییر کرده بودم. 61 00:24:05,600 --> 00:24:09,479 ‫اون مال وقتی بود که ‫اولین سمفونیم رو نوشتم... 62 00:24:09,640 --> 00:24:11,119 ‫اولین جنبش. 63 00:24:11,280 --> 00:24:14,959 ‫من شاگرد پروفسور کو وی بودم... 64 00:24:15,120 --> 00:24:19,199 ‫که خیلی چیزها بهم یاد داد. ‫همیشه مدیونش هستم. 65 00:24:19,720 --> 00:24:20,799 ‫از صمیم قلب می‌گم. 66 00:24:21,720 --> 00:24:24,159 ‫بعد از اتمام اولین جنبش... 67 00:24:24,320 --> 00:24:27,839 ‫به گروه ارکستر رادیو سمفونی پیوستم. 68 00:24:28,360 --> 00:24:31,799 ‫ جای خلاقانه‌ای نبود و خیلی زود پشیمان شدم. 69 00:24:32,400 --> 00:24:35,839 ‫ولی باید می‌موندم، پس روی تکنیکم کار کردم. 70 00:24:36,040 --> 00:24:37,879 ‫سال 1963 بود. 71 00:24:39,320 --> 00:24:40,959 ‫اون سال رو مشغول تولید... 72 00:24:41,960 --> 00:24:44,679 ‫دومین و سومین جنبش سمفمونیم... 73 00:24:45,000 --> 00:24:47,319 ‫و شعر یوننان تن بودم. مجموعا شش جنبش بود. 74 00:24:48,160 --> 00:24:49,239 ‫دو کار بزرگ. 75 00:24:49,400 --> 00:24:53,119 ‫بعدها فهمیدم که من تنها ‫فارغ‌التحصیل چین هستم... 76 00:24:53,520 --> 00:24:55,359 ‫که دو تا اثر بزرگ ارائه کرده. 77 00:24:55,680 --> 00:24:57,839 ‫تا جایی که خودم خبر دارم. 78 00:24:58,000 --> 00:25:01,439 ‫ولی هنوز مطمئن نبودم که بااستعدادم. 79 00:25:02,600 --> 00:25:06,759 ‫در اکتبر 1963 حزب از ما نظر خواست. 80 00:25:07,280 --> 00:25:10,719 ‫گفتند که حرف بزنیم. ‫پس من موظف شدم... 81 00:25:11,200 --> 00:25:12,399 ‫که یه سخنرانی دو ساعته ارائه بدم. 82 00:25:12,560 --> 00:25:14,999 ‫گفتم که کار شما سیاسیه، هنر نیست. 83 00:25:15,320 --> 00:25:18,999 ‫خب، برداشتشون خوب نبود. ‫گفتند که من مخالف حزب هستم. 84 00:25:19,360 --> 00:25:22,639 ‫عده زیادی با من موافق بودن... 85 00:25:22,880 --> 00:25:25,439 ‫ولی حزب من رو از همه راند. 86 00:25:25,760 --> 00:25:26,919 ‫طی مدت شش ماه... 87 00:25:27,400 --> 00:25:29,279 ‫ده جلسه انتقادی برگزار شد... 88 00:25:29,880 --> 00:25:32,199 ‫که همه به من حمله کنن. 89 00:25:32,360 --> 00:25:34,919 ‫از لیگ جوانان اخراج شدم... 90 00:25:35,160 --> 00:25:37,679 ‫از ارکستر رادیو و بالاخره ‫از پکن هم اخراج شدم. 91 00:25:38,880 --> 00:25:41,599 ‫آوریل 1964 شهر رو ترک کردم. 92 00:25:44,520 --> 00:25:46,919 ‫انقلاب فرهنگی در 1966 شروع شد. 93 00:25:47,440 --> 00:25:50,439 ‫در یک آسایشگاه در داتونگ بودم. 94 00:25:50,600 --> 00:25:52,399 ‫دچار نوعی فروپاشی شده بودم. 95 00:25:52,560 --> 00:25:54,119 ‫کابوس می‌دیدم... 96 00:25:55,240 --> 00:25:56,959 ‫شب‌ها فریاد می‌زدم. 97 00:25:59,120 --> 00:26:00,679 ‫توهم داشتم. 98 00:26:01,800 --> 00:26:05,039 ‫من رو فرستادن اونجا و شش ماه بعد... 99 00:26:05,240 --> 00:26:07,479 ‫انقلاب فرهنگی شروع شد. 100 00:26:08,040 --> 00:26:11,239 ‫پس من رو فرستادن بیرون که ازم انتقاد بشه. 101 00:26:11,360 --> 00:26:13,599 ‫وقتی برگشتم ولی پوستر دیدم که نوشته بود... 102 00:26:13,680 --> 00:26:16,119 ‫«مرگ بر وانگ شیلین!» 103 00:26:16,280 --> 00:26:17,319 ‫وحشتناک بود. 104 00:26:17,880 --> 00:26:19,319 ‫وحشت کرده بودم. 105 00:26:20,160 --> 00:26:22,199 ‫مسخره می‌‌شدم. روی گردنم شعار نوشته بودن... 106 00:26:22,360 --> 00:26:24,039 ‫حتی جلسات تمسخر. هر چیزی که فکرش رو بکنید. 107 00:26:25,560 --> 00:26:26,599 ‫سال 1966 بود. 108 00:26:26,920 --> 00:26:32,039 ‫اوضاع به نظر آروم شده بود... ‫پس عضو نگهبانان سرخ شدم... 109 00:26:32,200 --> 00:26:33,519 ‫و تنهام گذاشتن. 110 00:26:33,720 --> 00:26:34,519 ‫بعد در سال 1968... 111 00:26:34,680 --> 00:26:37,359 ‫گروه‌های افکار پروپاگاندای مائو تسه‌تونگ... 112 00:26:37,520 --> 00:26:39,279 ‫برگشتن سر کار. 113 00:26:39,440 --> 00:26:42,279 ‫اون سال خشم به اوجش رسید. 114 00:26:42,440 --> 00:26:44,679 ‫بازجویی‌ها وحشیانه بود. 115 00:26:45,240 --> 00:26:46,839 ‫اون سال دندون‌هام... 116 00:26:47,000 --> 00:26:48,759 ‫و شنواییم رو از دست دادم. 117 00:26:49,160 --> 00:26:51,439 ‫شبانه اومدن... 118 00:26:51,640 --> 00:26:53,279 ‫ما رو از روستا به روستا کشیدن... 119 00:26:54,400 --> 00:26:58,919 ‫بین هر بار کتک زدن مجبورمون ‫کردن کیلومترها راه بریم. 120 00:26:59,240 --> 00:27:01,039 ‫خودشون سوار اسب و کالسکه بودن... 121 00:27:01,200 --> 00:27:02,839 ‫ما رو هم پشتشون می‌کشیدن... 122 00:27:03,000 --> 00:27:04,399 ‫درحالی که دست‌هامون رو با طناب بسته بودن. 123 00:27:04,560 --> 00:27:05,519 ‫گاهی اوقات تمام روز... 124 00:27:05,680 --> 00:27:08,239 ‫علامتی رو حمل می‌کردیم که ‫ روش نوشته بود «ضدانقلابی». 125 00:27:08,520 --> 00:27:11,239 ‫حین قدم زدن فکر می‌کردم... 126 00:27:11,680 --> 00:27:13,599 ‫که مجرمم. زندانی سیاسی هستم. 127 00:27:13,800 --> 00:27:15,959 ‫و احساس غرور می‌کردم. 128 00:27:16,720 --> 00:27:18,759 ‫مثل یک شورشی. یک دسامبریست. 129 00:27:18,920 --> 00:27:20,839 ‫و با خودم گفتم که یک روز... 130 00:27:21,000 --> 00:27:23,599 ‫این داستان رو در یک سمفونی نقل می‌کنم. 131 00:27:24,640 --> 00:27:28,679 ‫اینطور بود که سمفونی سوم به ذهنم رسید... 132 00:27:28,840 --> 00:27:32,239 ‫به عنوان یه مجرم که شکنجه می‌شد ‫و ازش بازجوشش می‌شد. 133 00:27:32,440 --> 00:27:35,919 ‫خاستگاه شخصیت زندانی... 134 00:27:36,160 --> 00:27:39,279 ‫در اولین جنبش این بود. 135 00:27:39,680 --> 00:27:41,759 ‫سال 1968 و 1969 در داتونگ بودم. 136 00:27:41,920 --> 00:27:44,519 ‫جنایات تا سال 1969 ادامه داشت. 137 00:27:44,680 --> 00:27:46,199 ‫همه دندان‌هام رو خرد کردن. 138 00:27:48,240 --> 00:27:49,239 ‫بعد از سال 1970... 139 00:27:49,880 --> 00:27:51,559 ‫گروه‌های پروپاگاندا کنار رفتن... 140 00:27:51,720 --> 00:27:52,999 ‫و ارتش اوضاع رو به دست گرفت. 141 00:27:53,200 --> 00:27:54,959 ‫فهمیدن که من کهنه‌سرباز هستم... 142 00:27:55,160 --> 00:27:56,439 ‫و ولم کردن. 143 00:27:57,200 --> 00:28:00,519 ‫مشخصا باید زود داتونگ رو ترک می‌کردم... 144 00:28:01,000 --> 00:28:04,079 ‫امکان نداشت یه دور دیگه ‫شکنجه رو دوام بیارم. 145 00:28:04,920 --> 00:28:06,879 ‫یه گروه تئاتر در جنوب شرغی شانشی... 146 00:28:07,040 --> 00:28:09,279 ‫من رو دعوت کردن و من به تائی‌یوان رفتم... 147 00:28:09,520 --> 00:28:11,639 ‫و یک اپرا نوشتم... 148 00:28:12,720 --> 00:28:16,199 ‫اپرای شانجی‌بانگ برای استان شاشی. 149 00:28:16,720 --> 00:28:18,439 ‫گروه اپرای پکن. 150 00:28:19,720 --> 00:28:22,639 ‫وقتی که متوجه شدن من رهبری بلدم... 151 00:28:23,120 --> 00:28:24,319 ‫مخفیانه صحبت کردیم. 152 00:28:24,480 --> 00:28:25,959 ‫ازشون خواستم که من رو منتقل کنن. 153 00:28:26,280 --> 00:28:28,399 ‫حاضر بودم هر جایی بودن! 154 00:28:28,560 --> 00:28:32,319 ‫گفتن که نگران نباشم و بهش رسیدگی می‌کنن. 155 00:28:32,480 --> 00:28:34,119 ‫اینطوری بود که فرار کردم. 156 00:28:34,720 --> 00:28:39,359 ‫به مدت یک سال مثل یک ‫ ولگرد اطراف شانشی بودن... 157 00:28:39,960 --> 00:28:41,679 ‫مثل یک سگ... 158 00:28:41,920 --> 00:28:43,799 ‫توی کلبه باربرها می‌خوابیدم... 159 00:28:44,560 --> 00:28:45,879 ‫در خانه اپرا. 160 00:28:47,360 --> 00:28:51,399 ‫گروه رقص و تئاتر از توانایی‌های ‫ من خبر داشتن... 161 00:28:51,560 --> 00:28:54,919 ‫ولی هیچ‌کدوم استخدامم نکردن. 162 00:28:55,240 --> 00:28:57,839 ‫باید مثل یک سگ با ترس زندگی می‌کردم! 163 00:29:02,360 --> 00:29:04,799 ‫ترس از رنگ قرمز پیدا کردم. 164 00:29:05,000 --> 00:29:06,359 ‫توی خوابم حرف می‌زدم. 165 00:29:07,120 --> 00:29:09,479 ‫اگر عکسی از رهبری از حزب می‌دیدم... 166 00:29:09,680 --> 00:29:10,879 ‫بدنم شروع به لرزیدن می‌کرد. 167 00:29:11,040 --> 00:29:12,599 ‫گاهی‌اوقات با دیدن هرکس... 168 00:29:12,760 --> 00:29:13,759 ‫هر انسانی... 169 00:29:14,600 --> 00:29:18,639 ‫بعد اون به مدت دهه‌ها توی خواب حرف می‌زدم. 170 00:29:19,160 --> 00:29:21,159 ‫تا الان، این دو سال اخیر... 171 00:29:21,320 --> 00:29:23,039 ‫با همسرم در کنارم. 172 00:29:23,200 --> 00:29:24,399 ‫من 86 سال سن دارم. 173 00:29:25,480 --> 00:29:27,439 ‫اون درمانی که توی دهه سوم ‫زندگی تجربه کردم... 174 00:29:27,600 --> 00:29:30,079 ‫تا ابد باعث شد کابوس ببیسنم. 175 00:29:30,920 --> 00:29:32,199 ‫و خواهر بزرگ‌ترم. 176 00:29:33,160 --> 00:29:34,159 ‫اون. 177 00:29:34,880 --> 00:29:36,199 ‫عقلش رو از دست داد. 178 00:29:37,080 --> 00:29:39,839 ‫سال 1957 بهش اتهام راست‌گرا بودن زدن... 179 00:29:40,000 --> 00:29:42,199 ‫و به سه سال کار سخت در ‫ سین‌کیانگ محکوم شد... 180 00:29:42,400 --> 00:29:45,679 ‫بعد هم آزاد شد. ولی تحت مراقبت دائمی. 181 00:29:46,160 --> 00:29:48,319 ‫تا هنگام مرگش همچنان روح می‌دید. 182 00:29:50,200 --> 00:29:53,039 ‫برادرم سال 1961 از گرسنگی مرد... 183 00:29:53,240 --> 00:29:55,319 ‫در سه سال «بلای طبیعی». 184 00:29:55,960 --> 00:29:58,799 ‫من تنها کسی هستم که زنده موند. 185 00:30:02,440 --> 00:30:05,039 ‫پس اون تجربه زندانی بودن در سال 1968... 186 00:30:05,200 --> 00:30:06,959 ‫باعث الهام... 187 00:30:07,120 --> 00:30:10,319 ‫اولین جنبش سومین سمفونیم در 1989 شد. 188 00:30:10,480 --> 00:30:14,519 ‫مردم چین رو به چشم صف‌هایی ‫طولانی از زندانی‌ها دیدم... 189 00:30:14,680 --> 00:30:16,919 ‫که پایان نداشتند. 190 00:30:17,080 --> 00:30:19,999 ‫بعد کشتارگاه و نغمه دیوانه آمد. 191 00:30:20,160 --> 00:30:21,239 ‫روانی شده بودم! 192 00:30:21,400 --> 00:30:24,079 ‫مثل خیلی‌های دیگه روانی شدم... 193 00:30:24,440 --> 00:30:26,319 ‫یه سری خودکشی کردن. 194 00:30:26,480 --> 00:30:28,879 ‫وحشت از اعترافات اجباری. 195 00:30:29,400 --> 00:30:30,639 ‫کابوس بود. 196 00:30:31,840 --> 00:30:33,679 ‫دائما خودت رو انکار می‌کردی... 197 00:30:33,840 --> 00:30:38,079 ‫التماس می‌کردی، ولی امکان بخشش وجود نداشت. 198 00:30:38,240 --> 00:30:40,279 ‫کلی دفتر قطور... 199 00:30:42,480 --> 00:30:45,679 ‫از اعتراف برای بازرسی پر می‌کردی. 200 00:30:46,160 --> 00:30:48,839 ‫واسه همین اسم سومین جنبش ‫رو گذاشتم «نغمه‌ی دیوانه». 201 00:30:49,320 --> 00:30:52,519 ‫آثار من مملو از دیوانه‌هاست. 202 00:30:53,120 --> 00:30:55,439 ‫ذهن‌هایی که به فروپاشی نزدیک هستن. 203 00:30:55,640 --> 00:30:56,759 ‫در پنجمین اثر... 204 00:30:59,360 --> 00:31:00,919 ‫مضمون دیوانگیه. 205 00:31:01,240 --> 00:31:02,919 ‫سومین اثر چهار جنبش داره. 206 00:31:03,440 --> 00:31:05,559 ‫اولی بیانگر اسارته. 207 00:31:05,960 --> 00:31:08,839 ‫من مردم چین رو به صورت ‫صفی از متهمان دیدم... 208 00:31:09,040 --> 00:31:13,159 ‫راهپیمایی‌ای به سمت وحشی‌گری... 209 00:31:13,640 --> 00:31:15,119 ‫بدون سر و صدا... 210 00:31:15,600 --> 00:31:19,719 ‫غل و زنجیر شده با ‫چهره‌هایی تار و خاکستری... 211 00:31:20,160 --> 00:31:23,759 ‫که بی سر و صدا در منظره متروک قدم می‌زنن. 212 00:31:24,240 --> 00:31:26,679 ‫اون تصاویر هرگز از ذهنم بیرون نرفت. 213 00:31:26,840 --> 00:31:29,759 ‫مثل متهم در اولین جنبش. 214 00:31:30,640 --> 00:31:31,839 ‫برای دومین جنبش... 215 00:31:32,240 --> 00:31:35,599 ‫صحنه‌ای از کشتارگاه رو انتخاب کردم. 216 00:31:36,080 --> 00:31:39,279 ‫اقدامی بزرگ به شکل سرکوبی مسلحانه. 217 00:31:39,840 --> 00:31:43,399 ‫اون روز من در میدان بودم. 218 00:31:43,640 --> 00:31:45,919 ‫حدود ساعت یازده، بلندگوها ‫با صدایی بلند هشدار دادن. 219 00:31:46,200 --> 00:31:48,199 ‫دوچرخه‌ام رو برداشتم و به خونه رفتم. 220 00:31:49,480 --> 00:31:53,119 ‫یعنی اونجا نبودم که شاهد باشم. 221 00:31:53,280 --> 00:31:54,759 ‫ولی صحنه رو تصور کردم... 222 00:31:55,240 --> 00:31:57,319 ‫و توی موسیقیم بیانش کردم. 223 00:31:58,200 --> 00:32:01,359 ‫ارتش پیشروی می‌کرد و تصرف می‌کرد... 224 00:32:01,520 --> 00:32:03,079 ‫و جلوی تانک‌هاشون... 225 00:32:03,240 --> 00:32:04,879 ‫مردم متفرق می‌شدن و می‌دویدن. 226 00:32:07,440 --> 00:32:09,959 ‫به وضوحی که انگار خودم شاهد این صحنه بودم. 227 00:32:10,640 --> 00:32:14,759 ‫بعدها در اشعار لی روئی خوندم... 228 00:32:14,960 --> 00:32:18,559 ‫که اون قتل‌عام رو... 229 00:32:18,720 --> 00:32:20,839 ‫درست مثل تصوراتم تشریح کرده. 230 00:32:21,640 --> 00:32:24,999 ‫دومین جنبشم بیانگر یک حمام خونه. 231 00:32:26,000 --> 00:32:28,999 ‫سومیش یک آداجیوست. 232 00:32:29,240 --> 00:32:31,199 ‫مردمی که روانی شدن. 233 00:32:31,760 --> 00:32:32,999 ‫سکوتی مرگبار. 234 00:32:34,000 --> 00:32:36,039 ‫و سپس نغمه‌ی وحشتناک دیوانه. 235 00:32:36,800 --> 00:32:40,079 ‫چه صدایی داشته باشه؟ دیوانه که نغمه نداره. 236 00:32:40,480 --> 00:32:41,679 ‫عقلش رو از دست داده. 237 00:32:43,560 --> 00:32:47,319 ‫در سکوت اشک و خون می‌ریزه. 238 00:32:48,120 --> 00:32:51,279 ‫برف بدون صدا از آسمان می‌باره. 239 00:32:51,440 --> 00:32:53,839 ‫خون بی‌صدا روی زمین جاریه. 240 00:32:54,000 --> 00:32:56,999 ‫همه‌چیز بدون صدا حرکت می‌‌کنه. ‫برف و خون. 241 00:32:57,360 --> 00:32:58,599 ‫صحنه به این شکله. 242 00:33:15,040 --> 00:33:19,079 ‫انگار که می‌خوای گریه کنی، ولی اشکی نمیاد. 243 00:33:20,600 --> 00:33:21,759 ‫دیوانه شروع می‌کنه به آواز خواندن. 244 00:33:22,720 --> 00:33:24,079 ‫صدایی یکنواخت و ثابت. 245 00:33:24,240 --> 00:33:25,559 ‫جنبش سوم اینطوره. 246 00:33:25,760 --> 00:33:27,479 ‫و بعد جنبش چهارم. 247 00:33:30,440 --> 00:33:33,439 ‫یک خروش بزرگ و معروف. 248 00:33:33,800 --> 00:33:35,559 ‫جمعیتی گسترده و جوشان... 249 00:33:35,680 --> 00:33:39,119 ‫موجی باشکوه و تپنده. 250 00:33:39,200 --> 00:33:41,239 ‫دو بار با جمعیت میدان حرف زدم. 251 00:33:41,400 --> 00:33:43,359 ‫من رو بلند کردن و روی کالسکه گذاشتن... 252 00:33:45,000 --> 00:33:47,879 ‫بهم یه بطری دادن که خالی بود. 253 00:33:48,040 --> 00:33:50,079 ‫فریاد زدن که به سلامتی پیروزی خطبه‌ای بگم! 254 00:33:52,120 --> 00:33:54,679 ‫چقدر ناگهان نبض و تنفس ملت رو احساس کردم! 255 00:33:55,880 --> 00:33:58,879 ‫پس جنبش چهارم صحنه‌ای از جمعیتی عظیمه. 256 00:33:59,080 --> 00:34:03,439 ‫ولی در آخر به زندانی برمی‌گرده. 257 00:34:03,800 --> 00:34:05,599 ‫چون آینده‌ای نمی‌بینم. 258 00:34:06,280 --> 00:34:09,679 ‫به عنوان یه نویسنده نمی‌تونم ‫به ملت امید واهی بدم! 259 00:34:09,840 --> 00:34:11,639 ‫آینده‌ای درخشان رو نقاشی کنم؟ 260 00:34:11,800 --> 00:34:13,239 ‫من که آینده درخشانی نمی‌بینم! 261 00:34:13,720 --> 00:34:15,999 ‫به ملت قصه خیالی بفروشم؟ 262 00:34:16,280 --> 00:34:18,119 ‫هرگز! 263 00:34:23,600 --> 00:34:27,119 ‫در سال 1991 شوروی سقوط کرد. ‫حزب از بین رفت! 264 00:34:27,680 --> 00:34:28,919 ‫رویدادی تاریخی بود! 265 00:34:29,160 --> 00:34:30,679 ‫خبری محشر! 266 00:34:31,520 --> 00:34:32,999 ‫در چین حق نظر دادن نداشتیم. 267 00:34:33,680 --> 00:34:35,839 ‫گفتم قبوله. با زبان موسیقی سخن می‌گم. 268 00:34:36,320 --> 00:34:40,119 ‫من دید خودم از تاریخ قرن بیستم رو داشتم. 269 00:34:40,400 --> 00:34:43,599 ‫دیدم با دولت متفاوت بود. 270 00:34:44,120 --> 00:34:45,599 ‫می‌تونم بهتون بگم. 271 00:34:46,120 --> 00:34:49,279 ‫کمونیسم در قرن بیستم... 272 00:34:49,440 --> 00:34:52,679 ‫به عنوان عقیده‌ای مشتاقانه ‫و محبوب شروع می‌شه... 273 00:34:52,840 --> 00:34:55,119 ‫و با خیانتی بی‌رحمانه به پایان می‌رسه. 274 00:34:55,520 --> 00:34:56,679 ‫از دید من اینه. 275 00:34:56,840 --> 00:34:59,119 ‫پس وقتی که شروع کردم به کار ‫کردن روی سمفونی چهارمم... 276 00:34:59,280 --> 00:35:01,879 ‫خودم هم نمی‌دونستم که راجع به چی هستش. 277 00:35:02,040 --> 00:35:03,159 ‫امکان نداشت. 278 00:35:03,360 --> 00:35:05,279 ‫می‌شد که اسمش رو بذارم «بی‌عنوان»؟ 279 00:35:05,320 --> 00:35:06,599 ‫قبول کردن. 280 00:35:06,680 --> 00:35:08,679 ‫برای اولین بار رها بودم. 281 00:35:09,040 --> 00:35:11,119 ‫عنوان و محدودیتی وجود نداشت. 282 00:35:11,280 --> 00:35:12,639 ‫می‌تونستم چیزی که دوست دارم رو خلق کنم. 283 00:35:12,960 --> 00:35:14,639 ‫با ضربی آهسته شروع شد. 284 00:35:17,280 --> 00:35:18,399 ‫آهسته و موقر. 285 00:35:18,560 --> 00:35:21,799 ‫درست مثل سمفونی سوم. ‫اما با لحنی متفاوت. 286 00:35:22,200 --> 00:35:23,199 ‫خیلی جالب بود! 287 00:35:23,720 --> 00:35:25,759 ‫اولش فاجعه بزرگی بود! 288 00:35:26,120 --> 00:35:28,279 ‫همراه با فروپاشی کامل. 289 00:35:28,440 --> 00:35:31,799 ‫طرح کلی سمفونی چهارمم این بود. 290 00:35:33,520 --> 00:35:35,799 ‫مشکلاتش از اول نمایش شروع شد. 291 00:35:36,440 --> 00:35:38,519 ‫یک کمیسیون... 292 00:35:38,680 --> 00:35:41,119 ‫با کمی پشتیبانی دولتی بود. 293 00:35:41,840 --> 00:35:43,839 ‫زیاد نبود. هفتاد هزار یوآن. 294 00:35:45,720 --> 00:35:47,799 ‫پس کارم رو شروع کردم. 295 00:35:47,960 --> 00:35:49,159 ‫حین تمرین... 296 00:35:49,320 --> 00:35:52,479 ‫گفتم که عنوانی نداره. ‫ولی... 297 00:35:55,120 --> 00:35:56,679 ‫در مورد موضوعش پرسیدن. 298 00:35:57,280 --> 00:36:00,759 ‫نباید جواب می‌دادم. ‫گفتم که... 299 00:36:00,920 --> 00:36:02,759 ‫قرن بیستم رو پشت سر گذاشتیم. 300 00:36:03,040 --> 00:36:05,079 ‫وقایع تاریخی‌ای رخ دادن. 301 00:36:05,800 --> 00:36:07,919 ‫دو جنگ جهانی. 302 00:36:10,800 --> 00:36:11,919 ‫میلیون‌ها نفر مُردن. 303 00:36:12,120 --> 00:36:14,559 ‫اما همچنان پیشرفت‌های بزرگی ‫ در علم و فناوری داشتیم. 304 00:36:15,280 --> 00:36:16,319 ‫هرچند برای من... 305 00:36:16,480 --> 00:36:20,039 ‫عظیم‌ترین اتفاق قرن بیستم... 306 00:36:20,200 --> 00:36:22,639 ‫آرمان پرشور کمونیسم... 307 00:36:22,800 --> 00:36:24,079 ‫و خیانت بی‌رحمانه‌اش بود. 308 00:36:24,240 --> 00:36:26,239 ‫اشتیاقی پرشور و سپس طردی بی‌رحمانه. 309 00:36:26,680 --> 00:36:27,759 ‫همه شروع کردن به دست زدن! 310 00:36:29,000 --> 00:36:31,599 ‫مشخصا بیانات من گزارش شد. 311 00:36:31,800 --> 00:36:33,799 ‫و فورا ممنون‌الکار شدم. 312 00:36:35,280 --> 00:36:37,359 ‫مدیریت من رو فراخواند... 313 00:36:38,120 --> 00:36:39,279 ‫و توبیخم کرد. 314 00:36:39,640 --> 00:36:41,239 ‫بهم گفتند که... 315 00:36:41,840 --> 00:36:44,519 ‫آثار من چهار هدف اصلی رو نادیده می‌گیره! 316 00:36:44,880 --> 00:36:46,199 ‫پروژه لغو شد! 317 00:36:46,320 --> 00:36:47,839 ‫پیروی کنم و یا دستگیر بشم! 318 00:36:50,400 --> 00:36:51,959 ‫چرا کنسرتو پیانو بنویسم؟ 319 00:36:52,120 --> 00:36:53,719 ‫از خشم محض! 320 00:36:53,880 --> 00:36:58,599 ‫به کنسرتو رود زرد اعتراض کردم. 321 00:36:58,760 --> 00:37:00,279 ‫اثری از «گروه چهارگانه» بود. 322 00:37:00,800 --> 00:37:04,159 ‫که برگرفته از کانتات شیان ‌شینگهای بود. ‫البته بهتره بگیم تغییر یافته بود... 323 00:37:05,040 --> 00:37:07,839 ‫و ادای احترامی به مقاومت ضد ژاپنی بود. 324 00:37:08,000 --> 00:37:09,279 ‫اثری زیبا. 325 00:37:09,680 --> 00:37:11,479 ‫بادهایی که زوزه می‌کشیدن... ‫قشنگ بود. 326 00:37:11,640 --> 00:37:13,919 ‫اون رو تبدیل به سرودی برای مائو کردن! 327 00:37:14,720 --> 00:37:16,999 ‫جنبش چهارم ادغام شد. ‫مشرق قرمز است... 328 00:37:17,160 --> 00:37:19,559 ‫و راهپیمایی‌ای بزرگ و بین‌المللی. 329 00:37:19,720 --> 00:37:22,039 ‫همه برای بزرگی و جلال مائو تسه‌تونگ! 330 00:37:22,200 --> 00:37:24,079 ‫هیچ چیز دیگه اصلی نبود. 331 00:37:24,560 --> 00:37:26,719 ‫اون کنسرتو سرتاسر جهان... 332 00:37:26,880 --> 00:37:28,279 ‫توسط پیانو نوازهای متفاوتی اجرا شده. 333 00:37:29,160 --> 00:37:31,319 ‫باید باهال مخالفت می‌کردم. 334 00:37:33,040 --> 00:37:34,799 ‫اولین هدفم همین بود. 335 00:37:34,920 --> 00:37:38,439 ‫هدف دومم زنده کردن یاد ‫ لو هونگ ان بود... 336 00:37:38,880 --> 00:37:41,719 ‫معلم پیانوی سابقم که سال 1968 ‫حزب بهش شلیک کرد. 337 00:37:43,560 --> 00:37:46,799 ‫قبل ورود به هنرستان در شانگهای ‫باهاش درس می‌خوندم. 338 00:37:47,800 --> 00:37:51,559 ‫حدودا 19 یا 20 ساله بودم. 339 00:37:52,400 --> 00:37:53,719 ‫دائم با هم درس می‌خوندیم... 340 00:37:53,880 --> 00:37:55,359 ‫به کنسرت‌هاش می‌رفتم. 341 00:37:56,240 --> 00:37:58,039 ‫سال 1968 کشتنش. 342 00:37:58,840 --> 00:38:00,759 ‫اعدام با جوخه آتش... 343 00:38:01,240 --> 00:38:03,759 ‫بعد از یک محاکمه علنی بزرگ در میدان خلق. 344 00:38:03,920 --> 00:38:06,359 ‫ولی خبرهای وحشتناکش هرگز به گوش من نرسید. 345 00:38:06,520 --> 00:38:08,719 ‫در سال 1968 هنوز بازداشت بودم. 346 00:38:09,360 --> 00:38:12,399 ‫دهه‌ها بعد جزئیاتش رو فهمیدم. 347 00:38:12,600 --> 00:38:16,639 ‫می‌خواستم یک کنسرتو به افتخارش بنویسم. 348 00:38:17,440 --> 00:38:21,279 ‫حدود سال‌های 1971 خبر داشتم، ‫ولی می‌ترسیدم چیزی بنویسم. 349 00:38:21,840 --> 00:38:26,159 ‫جزئیاتش سال 2004 به گوشم رسید. 350 00:38:26,640 --> 00:38:27,679 ‫پس تصمیمم... 351 00:38:27,840 --> 00:38:31,279 ‫بخاطر اون و قطعه رودخانه زرد تحریک شد. 352 00:38:31,440 --> 00:38:32,599 ‫دو هدف داشتم. 353 00:38:36,240 --> 00:38:38,519 ‫چطور می‌تونستم لو هونگ ان رو تشریح کنم؟ 354 00:38:39,600 --> 00:38:41,639 ‫اون محکم و استوار بود. 355 00:38:41,800 --> 00:38:43,719 ‫توی زندان کتکش زدن... 356 00:38:43,880 --> 00:38:46,239 ‫فکش در رفت. 357 00:38:46,560 --> 00:38:48,679 ‫وقتی بهش شلیک کردن 49 سالش بود. 358 00:38:48,840 --> 00:38:50,079 ‫یک رهبر ارکستر... 359 00:38:50,280 --> 00:38:53,519 ‫و نمونه بارزی از روشنفکران شانگهای... 360 00:38:53,680 --> 00:38:55,799 ‫که بهشون شلیک شد. 361 00:38:57,040 --> 00:39:00,559 ‫یکی دیگر از دلایلم اون سال‌ها... 362 00:39:00,720 --> 00:39:02,919 ‫این بود که 16 پروفسور هنرستان خودکشی کردن. 363 00:39:03,440 --> 00:39:06,959 ‫گو شنگین، پیانیست معروف... 364 00:39:07,120 --> 00:39:09,399 ‫همراه خانواده‌اش با گاز خودکشی کرد. 365 00:39:10,240 --> 00:39:14,199 ‫لی کویژن هم با گاز خودکشی کرد. 366 00:39:15,120 --> 00:39:17,319 ‫خانواده یانگ. والدین ژائو ژئوسن. 367 00:39:17,400 --> 00:39:19,599 ‫همه خودکشی کردن. 368 00:39:19,680 --> 00:39:21,879 ‫خیلی‌هاشون رو شخصا می‌شناختم. 369 00:39:22,920 --> 00:39:24,079 ‫شکنجه چی؟ 370 00:39:24,960 --> 00:39:28,279 ‫از همه بدتر علامت‌گذاری ‫با آهن داغ و سرخ بود. 371 00:39:29,680 --> 00:39:31,399 ‫دودی که از گوشت سوخته بلند می‌شد! 372 00:39:33,160 --> 00:39:36,439 ‫از صدای زیر لرزش ویولن برای ‫ تولید صدای خس‌خس... 373 00:39:37,120 --> 00:39:39,039 ‫و زیلوفون برای... 374 00:39:39,400 --> 00:39:40,279 ‫تولید دود استفاده کردم. 375 00:39:40,440 --> 00:39:42,519 ‫با یک شیپور بزرگ. چوب و برنج... 376 00:39:42,800 --> 00:39:45,319 ‫که ابری مواج درست کنم. 377 00:39:47,000 --> 00:39:48,359 ‫شش ماه زمان برد... 378 00:39:50,360 --> 00:39:53,679 ‫که چیزهای مختلف رو امتحان کنم... 379 00:39:54,120 --> 00:39:57,119 ‫که سوختن گوشت رو در موسیقی شبیه‌سازی کنم. 380 00:39:58,200 --> 00:40:02,479 ‫بخش فاجعه سمفونی چهارمم این بود. 381 00:40:03,480 --> 00:40:05,639 ‫باید شکنجه‌های دیگه رو ‫هم شبیه‌سازی می‌کردم. 382 00:40:06,120 --> 00:40:07,919 ‫کتک خوردن لو هونگ این. 383 00:40:09,120 --> 00:40:10,399 ‫چه چیزی می‌تونست این رو توضیح بده؟ 384 00:40:11,920 --> 00:40:13,759 ‫تجربه کتک خوردن؟ 385 00:40:14,000 --> 00:40:16,479 ‫به جنگل گراز وحشی از اپرای پکن فکر کردم... 386 00:40:17,320 --> 00:40:20,119 ‫یک شخصیتی توش هست، ‫لین چونگ... 387 00:40:21,040 --> 00:40:23,319 ‫که توی سلول زندانش شلاق می‌خوره. 388 00:40:25,160 --> 00:40:29,839 ‫از جلوه‌های کوبه‌ای ‫ اپرای پکن استفاده کردم... 389 00:40:30,000 --> 00:40:31,119 ‫کاملا بهش می‌اومد! 390 00:40:32,240 --> 00:40:35,079 ‫تونستم شکلی مدرن از صدا خلق کنم... 391 00:40:39,040 --> 00:40:42,599 ‫که رنج لو در زندان رو شبیه‌سازی کنه. 392 00:40:42,920 --> 00:40:44,999 ‫می‌خواستم میله‌های زندان رو نشون بدم. 393 00:40:46,440 --> 00:40:47,839 ‫قفس آهنی! 394 00:40:49,360 --> 00:40:51,159 ‫از همون قالب‌ها استفاده کردم... 395 00:40:53,480 --> 00:40:55,399 ‫برای زنجیرها... 396 00:40:55,560 --> 00:40:57,719 ‫نوت‌های بم پیانو. 397 00:40:57,880 --> 00:40:58,959 ‫همه این‌ها... 398 00:40:59,120 --> 00:41:03,279 ‫برای شبیه‌سازی وحشت زنجیر شدن در زندان. 399 00:41:28,840 --> 00:41:33,999 ‫♪ من رو از کجا می‌شناسی؟ ♪ 400 00:41:34,200 --> 00:41:39,479 ‫♪ پدرم رو هم می‌شناختی؟ ♪ 401 00:41:43,720 --> 00:41:48,319 ‫♪ بله، پدرت رو می‌شناختم. ♪ 402 00:41:49,120 --> 00:41:53,959 ‫♪ همون‌طور که همیشه تو رو می‌شناختم. ♪ 403 00:41:55,000 --> 00:41:56,999 ‫♪ ولی انتقامی که به دنبالش هستم... ♪ 404 00:41:57,440 --> 00:41:59,839 ‫♪ دلایل دیگری نیز دارد. ♪ 405 00:42:00,240 --> 00:42:02,799 ‫♪ روحم همچنان زخم‌های... ♪ 406 00:42:04,760 --> 00:42:08,679 ‫♪ ضربات باستانی را حمل می‌کند... ♪ 407 00:42:10,720 --> 00:42:14,719 ‫♪ ضرباتی به دست بقیه... ♪ 408 00:42:14,880 --> 00:42:19,839 ‫♪ و یا به دست خودم. ♪ 409 00:42:37,720 --> 00:42:40,119 ‫♪ ای انتقام‌جو... ♪ 410 00:42:41,400 --> 00:42:46,239 ‫♪ درد یتیم و بیوه را احساس می‌کنی؟ ♪ 411 00:42:47,080 --> 00:42:50,319 ‫♪ اشتیاق... ♪ 412 00:42:52,960 --> 00:42:56,639 ‫♪ عدالت... ♪ 413 00:42:56,800 --> 00:42:57,999 ‫♪ همه‌ی این آرمان‌ها... ♪ 414 00:42:58,160 --> 00:43:01,679 ‫♪ که ما را از گذشته راهنمایی می‌کنند... ♪ 415 00:43:01,840 --> 00:43:03,839 ‫♪ اکنون چیزی جز پایه نیستند... ♪ 416 00:43:04,000 --> 00:43:14,359 ‫♪ سکه‌هایی که الان بی‌ارزش شدند. ♪ 417 00:43:23,960 --> 00:43:25,839 ‫ ♪ انتقامی که به دنبالش هستم... ♪ 418 00:43:26,280 --> 00:43:28,279 ‫♪ دلایل دیگری نیز دارد. ♪ 419 00:43:28,880 --> 00:43:34,079 ‫♪ روحم همچنان زخم‌های... ♪ 420 00:43:34,960 --> 00:43:37,679 ‫♪ ضربات باستانی را حمل می‌کند... ♪ 421 00:43:37,840 --> 00:43:42,199 ‫♪ ضرباتی به دست بقیه... ♪ 422 00:43:42,360 --> 00:43:45,639 ‫♪ و یا به دست خودم. ♪ 423 00:45:31,200 --> 00:45:33,759 ‫♪ برای عشق، برای عشق... ♪ 424 00:45:34,360 --> 00:45:40,439 ‫♪ برای عشق، برای عشق! آها! ♪ 425 00:45:47,200 --> 00:45:54,639 ‫♪ شمشیر کبود بر انقام‌جو و دشمنانش فرود آمد! ♪ 426 00:46:21,840 --> 00:46:29,079 ‫♪ ظالم از ظالم پیروی می‌کند... ♪ 427 00:46:29,680 --> 00:46:34,999 ‫♪ چند نفر را بر عرش خواهیم دید؟ ♪ 428 00:46:37,160 --> 00:46:44,599 ‫♪ یکی عاشق شمشیر بود... ♪ 429 00:46:45,360 --> 00:46:54,119 ‫♪ و تنها نیز نبود. ♪ 430 00:47:12,840 --> 00:47:17,959 ‫♪ بر دو نفر ظلم شد. ♪ ‫♪ جزای دو نفر برای یک نفر... ♪ 431 00:47:20,880 --> 00:47:26,199 ‫♪ ظالم‌ خونخوار دیگری را به پایین کشیدند! ♪ 432 00:48:59,230 --> 00:49:06,230 «مترجم: «تارخ علی‌خانی 433 00:49:06,254 --> 00:49:16,254 ارائه شده توسط سینما دریمینگ@CinemDreaming 41198

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.