All language subtitles for [AniPlus] Masamune-kun no Revenge S2 - 01

.من به هیچ وجه عاشق یکی مثل تو نمیشم

.تو چیزی بیشتر از یک پاخوکی نیستی

.و امروز هم مثل همیشه ماکابه ماسامونه در بهترین حالت خودش قرار داره

!من بدون شک مثل خورشید در حال طلوع میدرخشم

.واو، انگار هنوزم خودشیفتهای

!هوی

!چیناتسو! بهت گفته بودم که بدون اجازه اینجا نیای

.باشه باشه، حالا هرچی. پسر، خیلی داد و بیداد میکنی

.وقتی میری فرانسه بهتره جلوی خودت رو بگیری

.بهتره آبروی همهی ژاپنیها رو نبری
سفر کلاسی به فرانسه
دبیرستان یاساکه

!صبحبخیر، ما کون، چیناتسو چان

.وقت صبحونه رسیده

امروز میری، مگه نه؟

!مامان جونت به همین خاطر امروز سنگ تموم گذاشته

!مرغ سوخاری، میگوی سوخاری، حتی گراتن هم برات پختم

سرشار از کالری

سرشار از کالری

سرشار از کالری

!هورا، گراتن

...ما کون، اگه چیز دیگهای هست که بخوای بخوری بهم بگو

!با هر دوتاتونم، دیگه برین بیرون

...از دست اون عجوزهی لولی

چهجوری میتونم صبح به این زودی این همه غذای پرکالری بخورم؟

!از زمان جشنوارهی فرهنگی تا به امروز این بزرگترین موقعیتـه

.الحق که شهر گلها بهترین مکان برای گرفتن انتقاممـه

!و درست همون موقع توی نقشهی مرگ یا زندگیم «ماتش» میکنم

آماده هستین، آکی ساما؟

.آره

یوشینو، میتونی چمدانهام رو ببری؟

.با کمال میل

.هدیه یادت نره، فهمیدی

ما کون، زودی برگرد خونه، باشه؟

!ما کون

.باشه، باشه. به امید دیدار، من رفتم

ترجمان: نیما پناهی
@AniPlus
:کانال تلگرام
گروه انی پلاس با افتخار تقدیم میکند

انتقام ماسامونه کون : آر

پاریسی کوچک بانوی :قست اول

.موریئل عزیز، قطعهای که برام فرستادی رو دیدم

.میتونم بگم یک شاهکاره

:اگه بخوام یک نصیحت کوچیک بهت کنم

.باید یه خورده بیشتر راجب دانشآموزهای دبیرستانی ژاپنی بدونی...

.پس بیفایده بود

...مهم نیست چهقدر تمرین کنم

...دانشآموزهای دبیرستانی ژاپنی

.فقط خیلی از دسترسیم خارجن...

...واو

.در زمان انقلاب فرانسه یک موزهی هنری در کاخ لوور ساخته شد

.به راحتی این موزه رو میشه بزرگترین موزهی هنری جهان نامید

پاریس در گذار و گشت

...سانز کرم شیله وو پله

.«یعنی: «لطفاً بدون خامه باشه

.تا حالا ندیده بودم کوجیرو اینقدر توی زندگیش مطالعه کنه

چی کار کنم، ماکابه کون؟

ما الان توی سرزمین ماکارونها(کیکفنجانی کوچک)، کانالها
!و شکلاتهای بُن بِن هستیم

باورت میشه!؟

.کوجیرو، بهتره یه خورده آرامشت رو حفظ کنی

!فشن(مد روز)! خانهی اُپرا! باله

!عشق و عاشقانه! اِمور(قند عسل)

...منظورت اینه که

.فوتوبا سان، در واقع درستش »آمور» هست

.اِموره در واقع ایتالیایی هست

.پس توئم اومئی، پرنسس بیرحم

.آکی چان، یه مغازه چوره(شیرینی فرانسوی) اونجاست

.پس این نامزد کدو حلوایی بیمصرفش هم اومده

.انگار، قراره دوباره توی دست و پام باشه

.نه، نه، آرامشت رو حفظ کن

...برای من، این سفر کلاسی

!همونطور که از سرزمین آمورها(عشاق) انتظار داشتم
!چپ و راست رو نگاه کنی دارن توی فضای عمومی از هم لب میگیرن

.این کشور بدون شک بهترین مکان برای این کاره

.باید کاری کنم که آداگاکی آکی عاشقم بشه، و درجا عشقشق رو رَد کنم

!برای اینکه بتونم نقشهی مرگ و یا عشق خودم رو پیش ببرم

!منتظر باش، پرنسس بیرحم

...مثل طلوع خورشید

!نه بهتره بگم، سولئیلل وانت(طلوع خورشید)

.با توئم

چی؟

میتونی وقتی که توی این سفر هستیم یه زمان کوتاهی رو خالی کنی؟

منظورت... از این حرف چیه؟

.دقیقاً همونی که الان بهت گفتم

...از زمان جشنوارهی فرهنگی دارم مدام بهش فکر میکنم

.که در واقع، باید با هم دیگه به درستی صحبت کنیم...

ای-این... صبرکن، چه اتفاقی داره میافته؟

!به هر حال، دیگه قول دادی! اگه زیر قولت بزنی شک نکن پشیمون میشی

...چی-چیزه، صب-صبرکن

ه-ها، نه! یه دختر فرانسوی؟

!هی

چ-چهجوری باید معذرتخواهی کنم؟

کتابچهی برنامه
ترجمه

! اِسکوزه موا

.سن فی غیون(مهم نیست)

چشم تو چشم شدیم؟

شما ژاپنی هستین؟

اون الان به زبان ژاپنی حرف زد؟

.بل-بله، من ژاپنی هستم. دبیرستانی هستم

...یه دانشآموز دبیرستانی

...ژاپنی...

!آره! تو همونی هستی که دنبالش میگردم، چیکاوا کون

!من موریئل بیسون هستم

.و سال دوم دبیرستان هستم

.منم ماکابه ماسامونه هستم

.منم آداگاکی آکی هستم

ژاپنیت خیلی خوبه. از جایی یاد گرفتی؟

!معلومه، آره! در واقع، کلی چیز از انیمهها و مانگاهای ژاپنی یاد گرفتم

مانگا، که اینطور؟

!مانگاهای ژاپنی معرکهـست

هر دفعه که برادرم برای سفر کاری به ژاپن میرفت، ازش
!خواهش میکردم کلی مانگا برام بگیره

...این دختره

.بدون شک یک اوتاکو هست...

.امیدوارم منم بتونم یک روز مانگای خودم رو بکشم

چی، تو؟

.خب راستش، ما هم توی ژاپن بانده دِژینه(کتاب مصور) داریم

!ولی راستش رو بخوای، من دوست دارم بتونم مانگای ژاپنی بکشم

تو این رو کشیدی؟

...بله! البته هنوز کلی چیز هست که باید یاد بگیرم، ولی

همه چیز را به تسومیره بسپار

من میخوام یک درام-کمدی هیجانانگیز راجب تسومیره سان
!که توی ژاپن زندگی میکنه رو به تصویر بکشم

درام-کمدی؟

برای چی اسم قهرمان و قهرمان مونث رو تسومیره و چیکووا گذاشتی؟

!چون غذای مورد علاقهی ژاپنیم اودن هست

از نظر شما زیاد خوب نیست؟

...فکر نمیکنم «خوب نیست» واژهی مناسبی براش باشه

...کلی سوال ذهنم رو درگیر خودش کرده

...برادرم هم همین رو بهم گفت

.که باید راجب دانشآموزهای دبیرستانی ژاپنی بیشتر بدونم...

!وقتی برای اولین بار دیدمت، فکر کردم که چیکاوا کون درست مقابلم ایستاده

چی؟

.ماسامونه، تو یک آیدل ایدهآل پسر دبیرستانی ژاپنی هستی

!خواهش میکنم اجازه بده به عنوان مدل برای مانگام ازت استفاده کنم

چی!؟

چی!؟

پسرای دبیرستانی در واقع به چی فکر میکنن؟

برای صبحانه نون تست دوست داری؟ یا شایدم سوشی میخوری؟

...چیزه

بله؟

...بابت این همه شور و ذوق خیلی ازت متشکرم

...ولی الان توی تعطیلات هستم...

یعنی راهی نیست به درخواستم فکر کنی؟...

چی کار کنم؟

با توئم، نگو میخوای بگی قولی که بهم دادی اصلاً برات مهم نیست؟

.خیلی ببخشید، موریئل سان

.ما توی این سفر دبیرستانی خودمون فقط یه سری دانشآموز سر به زیر هستیم

سر به زیر؟

ها، منظورت چیزی مثل ساموراییهاست؟

.نه

...به-به هر حال، باید همراه کلاسـِمون باشیم، برای همین وقت اضافی نداریم

.و توی زمان خالیم، برنامه دارم که با ایشون وقتم رو بگذرونم...

با توئم! این دیگه چه کاری بود؟

!بهتره توی این موقعیت کمکم کنی

.برای همین، حتی اگه دوست داشته باشم کمک کنم، متاسفانه وقت خالی ندارم

.خیلی ببخشید

...که اینطور

.انگار نمیتونم مجبورت کنم

.من تشویقت میکنم. موفق باشی

فوجینومیا سان، از نقاشی خوشـِتون میاد؟

.آره، ولی به نظرم «خوشم میاد» واژهی مناسبی براش نباشه

.فقط وقتی بهش نگاه میکنم احساس ناراحتی میکنم

.میبینی، قسمت بالا تنهش کاملاً لخته

.ها، حق با شماست

.احساس سرما میتونه منجر به بروز بسیاری از بیماریها بشه
.دوست دارم چیزی بهش قرض بدم تا بپوشه

...فوجینومیا سان خیلی مهربونه

!ها، درسته، فوجینومیا سان

بله؟

...چیزه، چیزه، چیزه

.کوئیجیرو سان، به نظر میرسه حالت خوب نیست

.نه! من حالم خوبه

چی؟

با شمام، چی به سرتون اومده؟

کسی میتونه بره برامون برانکارد بیاره؟

.بهتره سرت تو کار خودت باشه، دخترهی خیرهچشم

.دیگه خوش ندارم بیشتر از این هیجانزدهشون کنم

هیجانزدهشون کنی؟

اینجا دیگه امنه، مگه نه؟

.آره، انگار اینجوری به نظر میرسه

...فکر کردم قراره اونجا بمیرم

.اون خیلی عجیب بود

.من که میگم اون فقط خیلی زیادی احساسی بود

!خب، بهتره دیگه دستم رو ول کنی

...وای

...بب-ببخشید

.ماکابه

.وونه

آداگاکی سان، فرانسویت خوبه؟

...«در حدی که فقط بتونم بگم:«میتونم یه نگاه بهش بندازم

«و اینکه بگم:«کسی اینجا هست که زبان ژاپنی بلد باشه؟

.خیلیخوبه. پس زبان هر دوتامون در سطح همه

برای چی خیالت راحت شد!؟ مگه عقلت رو از دست دادی!؟

!ما-مارسی بوکو(خیلی ببخشید)

!کروئاسانت(تسلیم)

!اِسکارگو

شما برنده شدین! ها؟

.از آشنایی باهات خوشوقتم، چیکاوا کون سه بُعدی

.من فرانک بسون هستم

.برادر بزرگتر دختری که ردش کردی، منظورم موریئل هست

جایی که الان هستم دقیقاً برعکس شماست. در واقع
.برای یک کاری به توکیو اومدم

.ژاپن(نیهون) واقعاً یک مکان فوقالعادهـست

بر-برای کار، درست شنیدم؟

.مهم نیست. مشکل اصلی من این نیست. کاری هست که تو کردی

برای چی درخواست موریئل رو رد کردی؟

...چیزه؟ خب راستش

بزرگترین گناهی که تو میتونی توی این دنیا مرتکب بشی اینه که
.گریهی موریئل رو در بیاری

و دومین گناه بزرگی که میتونی توی این دنیا مرتکب بشی اینه که
!موریئل رو ناامید کنی

...اگه میخوای با دختری که کنارت هست بمونی

نظرت چیه که به موریئل طریقهی طراحی که درام-کمدی رو آموزش بدی؟...

کار سادهای هست، مگه نه، چیکووا کون؟

...که اینطور... پس روزهایی که زمان خالی داری

.وقت خودت رو با آکی ساما و اون دوشیزهی اوتاکو میگذرونی...

میتونم بپرسم چهجوری این اتفاق افتاد؟

.راستش خودمم نمیدونم

خیلی ببخشید، شیشو(استاد)، این همه زحمت کشیدی که این موقعیت رو
.برای من فراهم کنی ولی همه چیز به هم ریخت

من؟ مگه چی کار کردم؟

کار شما نبود؟

...آخه فکر کردم که پرنسس ظالم بدون کمک شما

...نمیاد از من دعوت برای صحبت کردن کنه...

جدّی میگی؟

صبرکن ببینم، پس خودش شخصاً اومد ازم دعوت کرد؟

.خودمم غافلگیر شدم

.در واقع، باید با همدیگه به درستی صحبت کنیم

...اون خیلی جدّی به نظر میرسید

.ولی این خوبه که آکی ساما کمی فعال شده

...ح-حق با شماست

.بهت کمک میکنم که کسی سد راه رابطهی شما نشه

.خیلی ممنون

.ها، ببخشید، کوئیجیرو و بقیه منتظرم هستن

.شیشو

.واقعاً روی کمک شما حساب باز کردم

.تا کی میخوای توی حموم باشی؟ گسو، بیا بیرون دیگه

.ببخشید. فقط یه خورده دیگه صبر کن

.وای خدا، حتی توی آرامش نمیتونم لباسم رو عوض کنم، خیلی روی مخه

.آکی چان، یه مغازهی چورو اونجاست

نظرت چیه با همدیگه اونجا بریم؟

.ببخشید، یه کار دیگهای دارم که باید انجام بدم

.ماکابه ماسامونه

.پسرهی مزاحم

...گندش بزنن، من به پول نیاز دارم

.تا بتونم نام و مقام گِسو رو حفظ کنم

.عشق و جنسیت به هیچوجه مهم نیست

.پول همه چیزه

...با یه دام میگو یه ماهی سرخ شکار میکنم

.نه، با عشق... پول صید میکنم

.این نقشهی هوشمندانه... «ماهیگیری» هست

.به نظر میرسه هیچ کدومـِمون خوب نخوابیده

.خیلیخب، بزن بریم، آداگاکی سان

...حق با توئه

واقعاً مشکلی پیش نمیاد؟

شما توسط یه تعداد آدم خیلی ترسناک تهدید شدین؟

میخواین مخفیانه بهتون کمک کنیم؟

...مشکلی پیش نمیاد

.دخترهی خیرهچشم، اگه به موقع برنگشتیم همه چیز رو به تو میسپاریم

!ماسامونه! آکی

!انگار واقعاً شما اومدین

!امروز اینقدر هیجان داشتم که توی پوست خودم گُرگُر میکردم

«منظورت اینه که : «توی پوست خودت نمیگنجیدی؟

!وی

...واقعاً جدّی هست

...خب، کاریش نمیشه کرد

.خیلیخب، شروع کنیم

...اول از همه، بسون سان

.میتونی بهم موریئل بگی

.باشه، موریئل

.یه چیزی راجب این مانگا هست که میخوام ازت بپرسم

واقعاً؟

.اول، این قسمت

سه پنل(چپتر) قبل این دوتا با همدیگه قرار گذاشتن، ولی الان
.مثل دوتا کبوتر عاشق به نظر میرسن

مشکلی توی این قضیه هست؟

...به عنوان کسی که تمام جلدهای مانگای عاشقانهی کلاسیک

...استروئید رز-چشم» رو خونده، بهتره بگم»...

...وقتی صحبت از یک اثر عاشقانه-کمدی میشه

!وقتی 80% داستان پیش رفت، اون وقت دو کاراکتر داستان عشقبازی میکنن...

!آرام پیش برو! آرام تا وقتی که دیگه نتونی دست و پا بزنی

آرام پیش برم؟

.درسته

.باید این چیزها رو توی 20% باقیمونده بذاری

.ولی این یه مسیر ظالمانهـست که نمیتونم به مبتدیها پیشنهادش بدم

.من که اصلاً نمیفهمم داری راجب چی صحبت میکنی

آخه چرا!؟

آخه، اونها همدیگه رو دست دارن، مگه نه؟

.آخه بهتره که به همدیگه اعتراف کنن

...اینجوری توی چشمهای همدیگه زل بزنن

.و فکر کنم بوسه هم خیلی خوب باشه...

!ه-هوی

.ژوو تادو(دوستت دارم)

!هوی هوی هوی، صبرکن ببینم

...برخلاف مردم فرانسه، مردم ژاپن طبیعی هستن

!نمیتونن اینقدر راحت عشقـِشون رو اعتراف کنن...

!البته زمانهایی هست که دوست داریم رو راست باشیم، ولی نمیتونیم

.یا یکی توی گذشتهشون هست که جلوی این کار رو میگیره

.دلایلی جور وا جور زیادی هست

...پس حتی اگه نسبت به هم حس داشته باشین

دلیلی هست که نمیتونین به هم اعتراف کنین؟...

!بله، همینجوره

منظورتون حسی که به همدیگه دارین هست؟

دی-دی-دی-دی-دیونه شدی!؟

.آکی، اینقدر تند داری حرف میزنی که نمیتونی درست متوجه حرفات بشم

!دارم سعی میکنم بهت بگم غیرممکنه

!به هر حال

.اونچه که نیازه یاد بگیری شکل عشق ژاپنی هست

.به هیچ وجه نباید سریع رابطهی عاشقانه با یکی شکل بدی

متوجه شدی؟

.متوجه شدم، باشه

قراره بهت نشون بدیم که چهجوری شخصیتهای یک
...درام- کمدی رو به تصویر بکشی

.پس بهتره خوب حواست باشه...

چی؟

!چشم! مشتاق همکاری با شما هستم

.راستش رو بخوای، خیلی سر به هوا هستی

...خیلیخب، پس حالا. برای اینکه نشون بدیم

...چهجوری توی ژاپن

توی ژاپن چی کار میکنیم؟...

ها، فکرنکردی که چی میتونی بهش نشون بدی؟

...عاشقانهی ژاپنی؟ راستش رو بخوای

در واقع، چی باید بهش نشون بدیم؟

!زدیم تو خال

فوجینومیا سان، نظر شما چیه؟

.فکر میکنم ماسامونه ساما از این سطح شیرینی لذت ببره

.آره، حق با شماست

فوجینومیا سان، هنوز از ماسامونه کون خوشـِتون میاد؟

چی!؟ چی شد!؟

بعد از اینکه درخواست من رو نپذیرفتن، یه خورده رقتانگیز به نظر میرسم؟

!نه اصلاً! اینجوری نیست

.بعضی وقتها، به این فکر میکنم که چی میتونست بشه

...شاید اگه یک جور دیگه با همدیگه آشنا شده بودیم

...شاید اگه از همون ابتدا دروغی در کار نبود...

.ولی اگه اون دروغ در کار نبود، از نزدیک شدن بهش میترسیدم...

.مطمئنم از این به بعد رنج بیشتری میکشه

.درست مثل من

.به نوعی منتظر اون روزم، ولی نه، اینجوری نیست

.نسبتاً پیچیدهـست

...راستش منم چیزهای پیچیده رو درک نمیکنم

...ول-ولی الان که شما راجبش سردرگم شدین، فوجینومیا سان...

!فکر میکنم شما خیلی دانایین...

.خیلی ازت ممنونم، کوجیئیرو سان

.برای تشویق کردن حرفهای زیبایی بود

.من یه شکستخوردهی واقعیم

چی؟

مشکلی پیش اومده؟

...شاید درست ندیده باشم

.آره، اشتباه کردم

میگم، مطمئنی این راه درست هست؟

.فکر میکنم دیگه ایندفعه درست باشه. خیلی ببخشید

آکی چان میخواد یه صحبت شخصی باهام کنه، مگه نه؟

.نباید اون رو معطل نگه دارم، زشته

.ببخشید. فقط یه خورده دیگه مونده

...تا وقتی زمان خالیشون تموم شده باشه

.فقط داری پشت سر هم ازم معذرتخواهی میکنی

با توئم. داری یک چیزی ازم مخفی میکنی؟

.خیلی ببخشید

.در واقع داشتم دروغ میگفتم که آکی ساما منتظر شماست

چی؟ برای چی باید همچین دروغی بگی؟

.چون... میخواستم تا میتونم با شما وقت بگذرونم، کانتسوگا ساما

.خیلیببخشید، خیلیببخشید، کونتسوگا ساما

...و-وای، اصلاً خوب نیست

.آره، حق با توئه

...دیگه قرار نیست توی دام تو یکی بیافتم

.عجوزهی خیانتگر کوچولو...

ترجمان: نیما پناهی
@AniPlus
:کانال تلگرام