All language subtitles for @mamsubtitle.Two Spirits Love (11)
Afrikaans
Akan
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bemba
Bengali
Bihari
Bosnian
Breton
Bulgarian
Cambodian
Catalan
Cebuano
Cherokee
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
Esperanto
Estonian
Ewe
Faroese
Filipino
Finnish
French
Frisian
Ga
Galician
Georgian
German
Greek
Guarani
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Interlingua
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Kinyarwanda
Kirundi
Kongo
Korean
Krio (Sierra Leone)
Kurdish
Kurdish (Soranî)
Kyrgyz
Laothian
Latin
Latvian
Lingala
Lithuanian
Lozi
Luganda
Luo
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mauritian Creole
Moldavian
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Montenegrin
Nepali
Nigerian Pidgin
Northern Sotho
Norwegian
Norwegian (Nynorsk)
Occitan
Oriya
Oromo
Pashto
Persian
Polish
Portuguese (Brazil)
Portuguese (Portugal)
Punjabi
Quechua
Romanian
Romansh
Runyakitara
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Serbo-Croatian
Sesotho
Setswana
Seychellois Creole
Shona
Sindhi
Sinhalese
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Spanish (Latin American)
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Tatar
Telugu
Thai
Tigrinya
Tonga
Tshiluba
Tumbuka
Turkish
Turkmen
Twi
Uighur
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Wolof
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:02,000 --> 00:02:37,000
::: دو روح عاشق :::
*قسمت 11*
::: ویراستار:مهدیس & مترجم:پژمان & زمانبندی:بانو :::
کانال ما @mamsubtitle
وبلاگ ما mamsubtitle.mihanblog.com
2
00:02:52,950 --> 00:02:53,780
کئو
3
00:02:56,950 --> 00:02:58,550
پو
4
00:03:09,950 --> 00:03:18,580
چيزي نيست کئو. همين که تو در اماني خوبه. گريه نکن
5
00:03:23,310 --> 00:03:26,110
هي، چرا کئو داره گريه ميکنه؟
6
00:03:26,110 --> 00:03:27,580
چيزي نيست
7
00:03:32,510 --> 00:03:38,480
-بايد به همون بدي اي باشم که کئو ميگه
-فقط عصبانيت لحظه ايه
8
00:03:39,850 --> 00:03:45,350
شايد اگه کئو ازم دور بمونه، بيشتر در امان باشه
9
00:03:50,910 --> 00:03:55,480
آقاي تاناتورن، بايد ازتون بخوايم که براي پاسخگويي به يه سري سوالات به اداره پلیس بيايد
10
00:04:13,650 --> 00:04:21,380
بعد از بررسي موبايلي که تانونگ استفاده کرده تا با آقاي تان و
خانم کوالين تماس بگيره، پي برديم که اين موبايل متعلق به شماست
11
00:04:21,380 --> 00:04:25,750
ميتونيد به ما بگيد چطور تانونگ به موبايل شما دست پيدا کرده؟
12
00:04:26,010 --> 00:04:36,380
من اون موبايل رو حدود چهار يا پنج ماه پيش گم کردم
حدسم اينه که دايي تانونگ اون موبايل رو آخرين باري که اينجا بود دزديده
13
00:04:36,510 --> 00:04:43,780
ما سابقه تماس رو بررسي کرديم و فهميديم که شما ديروز ساعت 8 صبح با تانونگ تماس گرفتيد، چرا؟
14
00:04:43,980 --> 00:04:54,510
دايي تانونگ صبح با من تماس گرفت و گفت ميخواد با تان ملاقات کنه واسه همين
رفتم خونه تان تا ببينمش و ازش بپرسم موضوع از چه قراره
15
00:04:54,710 --> 00:05:01,810
بعدش با دايي تانونگ تماس گرفتم تا ازش بخوام که همچين کاري نکنه
16
00:05:01,880 --> 00:05:10,450
-پس شما هيچي درباره ملاقات تانونگ و آقاي تاناتورن، نميدونيد، درست ميگم؟
-درسته. من همين امروز صبح باخبر شدم
17
00:05:11,010 --> 00:05:18,480
واقعيتش اينه که، من ميخواستم خودم به پليس گزارش بدم
ولي تان گفت خودش ميخواد به پليس گزارش بده
18
00:05:19,410 --> 00:05:23,850
فکر نميکردم يه همچين اتفاقي بيفته
19
00:05:25,680 --> 00:05:30,580
-تانونگ الان کجاست؟
-تانونگ بيمارستانه
20
00:05:30,580 --> 00:05:35,380
وقتي بهبود پيدا کنه به پروندش رسيدگي ميکنيم
21
00:05:46,050 --> 00:05:52,910
ميدونين که، همه ميخوان همچين مجرمي بميره؟
ولي اگه تانونگ بميره شما هم مجرم ميشين
22
00:05:52,980 --> 00:05:58,310
چون حتي اگه اين دفاع از خودتون و یکی دیگه هم باشه، بازم زياده روي بوده
23
00:05:59,510 --> 00:06:06,950
و این وظيفه شهروندي مثل شما هم نيست که انجامش بدين
شما بايد با پليس تماس ميگرفتين تا اونو دستگير کنه
24
00:06:07,010 --> 00:06:10,750
بايد چيکار ميکردم؟ منتظر ميشدم پليس بياد به دوست دخترم کمک کنه؟
25
00:06:11,080 --> 00:06:15,150
-بله
-و اونا به موقع ميومدن کمک کنن؟ حتي وقتي من اونجا رسيدم تقريبا دير شده بود
26
00:06:15,280 --> 00:06:23,610
کاري که شما کردين فراتر از کمکه. اونم يه قانون شکنيه
مملکت قانون داره
27
00:06:27,350 --> 00:06:32,610
اگه من گناهکارم شما ميتونين طبق قانون با من برخورد کنين
28
00:06:46,250 --> 00:06:51,710
اگه تان فقط از خودش دفاع کرده؛ چطور ميتونه گناهکار باشه؟
29
00:06:51,710 --> 00:06:53,850
اميدوارم اينطور باشه
30
00:06:54,510 --> 00:07:01,750
هي، چه تان گناهکار باشه چه نباشه ديگه به ما ربطي نداره چون کئو باهاش بهم زده
31
00:07:02,110 --> 00:07:09,010
ولي تان رفت کئو رو نجات بده. اگه من بودم از قبل هم بيشتر عاشقش ميشدم
32
00:07:10,050 --> 00:07:13,280
کئو، بايد از اين بترسي که تان گناهکار بشه
33
00:07:13,550 --> 00:07:17,550
کئو، اگه با تان بهم بزني دلم به حالش ميسوزه
34
00:07:19,080 --> 00:07:23,080
کئو، واقعا ميتوني با تان قطع رابطه کني؟
35
00:07:57,710 --> 00:08:03,350
-کئو، چرا درش مياري؟ ممکنه گمش کني
-ميخوام حلقه رو بهش برگردونم
36
00:08:03,980 --> 00:08:08,850
کئو، اون این کار رو بخاطر اين انجام داد که خيلي دوسِت داره
37
00:08:11,580 --> 00:08:16,480
چرا به اين فکر نکرد که اگه دستگير بشه چه اتفاقي ميفته؟
38
00:08:22,750 --> 00:08:27,950
کي توي همچين موقعيتي به اين موضوع فکر ميکنه؟
39
00:08:30,950 --> 00:08:36,910
من واقعا نميتونم گذشته رو تغيير بدم، و آينده هم احتمالا همينطوره
40
00:08:37,680 --> 00:08:42,080
درست مثل گذشته، ديگه دليلي وجود نداره که باهم باشيم
41
00:08:46,080 --> 00:08:57,680
واقعيتش اينه که، من بايد خوشحال باشم که اينو ازت ميشنوم
ولي از اونجايي که اونقدر عاشق تان هستي، واقعا ميتوني؟
42
00:08:59,980 --> 00:09:02,680
مگه چقدر عاشقشم؟
43
00:09:02,710 --> 00:09:05,880
کئو، چقدرش رو از قلب خودت بپرس
44
00:09:09,780 --> 00:09:14,780
درسته، خيلي دوسش دارم
45
00:09:18,310 --> 00:09:21,450
پو، ناراحت که نشدي درسته؟
46
00:09:25,110 --> 00:09:34,250
البته که ناراحت ميشم. بيشتر از ده سال عاشقت بودم. چرا ناراحت نشم؟
47
00:09:37,410 --> 00:09:40,210
پس واسه چي هنوز داري ازش طرفداري ميکني؟
48
00:09:41,850 --> 00:09:56,250
کئو، يه مرد براي کسي که عاشقشه هرکاري ميکنه
اين به من ثابت ميکنه که واقعا چقدر عاشقته
49
00:09:57,750 --> 00:10:06,080
ولي براي من قبول کردن کاري که اون کرد... نميتونم قبول کنم
50
00:10:07,450 --> 00:10:12,050
اگه نتونه امروز رو تغيير بده؛ آينده هم تغيير نميکنه
51
00:10:12,750 --> 00:10:15,050
کئو، چه آينده اي تغيير نميکنه؟
52
00:10:15,580 --> 00:10:22,450
آينده اي که من و تان از هم جدا ميشيم
53
00:10:54,610 --> 00:11:01,580
تان، خوشحالم که حالت خوبه
کورن همه چيز رو برام تعريف کرده
54
00:11:03,950 --> 00:11:07,480
دفعه بعد اين کار رو نکن
55
00:11:14,250 --> 00:11:21,510
-تان، بيگ رو يادته؟ همسايه و دوست بچگيمون
-همون بچه گُنده چاقالو که هميشه تو رو دست مينداخت، درسته؟
56
00:11:21,510 --> 00:11:30,180
آره، اون روزي که دوچرخم رو ازم دزديد رو يادته؟
و منم رفتم تا پسش بگيرم و اونم هُلم داد خوردم زمين
57
00:11:30,450 --> 00:11:40,210
به محض اينکه تو ديدي،از اون لحظه به بعد کسی که داشت گریه میکرد بیگ چاقالو بود
چون تو کتکش زدي. فکر کردن بهش هنوزم منو ميخندونه
58
00:11:40,310 --> 00:11:45,950
از اون روز به بعد، پدر و مادر بيگ بهش اجازه نميدادن که بياد دوباره با ما بازي کنه
59
00:11:46,410 --> 00:11:49,280
از همون بچگی هم باعث خطر و دردسر اطرافیانم بودم
60
00:11:49,450 --> 00:12:02,280
ولي هر باري که تو اون کار رو کردي هميشه براي محافظت از يه نفر بوده
مهم نيست ديگران چي ميگن ولي من ميدونم که تو بي رحم نيستي
61
00:12:07,780 --> 00:12:11,050
اگه کئو ميتونست اينطوري منو درک کنه خوب بود
62
00:12:18,580 --> 00:12:27,380
نميخوام باور کنم که زندگي گذشته اي واقعا وجود داره
ميخوام بدونم توي زندگي گذشتم کي بودم
63
00:12:27,510 --> 00:12:32,650
هي! يوي، چرا ميخواي بدوني؟ بهتره که توي حال زندگي کني
64
00:12:32,780 --> 00:12:35,710
خب، ميخوام بدونم قبلا چيکار کردم
65
00:12:35,780 --> 00:12:41,980
شايد اتفاقات زندگي گذشتم هم با کئو و آقاي تان در ارتباط بوده
66
00:12:43,250 --> 00:12:49,850
خوبه، اونوقت به اين حقيقت پي ميبري که ما توي زندگي گذشتمون باهم زن و شوهر بوديم
67
00:12:51,280 --> 00:12:55,980
مهم نيست چه زماني زندگي کرده باشم
هرگز يکي مثل تو رو به شوهري نميگيرم
68
00:12:56,010 --> 00:13:03,250
کئو گفت که خانم کائو نامزديش رو با لوآنگ وارونگ بهم زده و با لوآنگ باديت ازدواج کرده
69
00:13:03,350 --> 00:13:08,050
لوآنگ باديت؟ شايد پو همون دوباره متولد شده لوآنگ باديت باشه. ها؟
70
00:13:08,810 --> 00:13:13,480
اگه پو، يه لوآنگ باشه پس من چائو فرايا بودم
*(لوآنگ و چائو فرايا رتبه هاي نجيب زادگان هستن: لوآنگ ( افسر مامورشده ) و چائو فرايا ( افسر مامورشده ارشد*
71
00:13:13,550 --> 00:13:18,380
اه، واو! اگه تو يه چائو فرايا بوده باشي پس من چي بودم؟
72
00:13:18,780 --> 00:13:24,710
ديگه شوخي کردن رو تموم کنين. شايد پو واقعا همون لوآنگ باديت باشه
73
00:13:24,780 --> 00:13:32,050
چون اون مخفيانه عاشق خانم کائو بود و بخاطر همين خانم کائو
تصميم گرفت با لوآنگ باديت ازدواج کنه که دقيقا درست مثل پوئه
74
00:13:32,180 --> 00:13:35,750
آره، درسته. مَک، تو از کجا ميدوني؟
75
00:13:35,780 --> 00:13:43,550
-خب، وقتي کورن داستان رو گفت به جزئيات گوش ندادين؟
-هي، هي، داري به من توهين ميکني؟
76
00:13:45,580 --> 00:13:49,080
-کورن، درست میگه؟
-درسته
77
00:14:05,410 --> 00:14:08,410
چي گفتي؟ منو ببر ببينم
78
00:14:18,480 --> 00:14:21,010
-کجا؟
-از اين طرف
79
00:14:26,880 --> 00:14:28,550
ايناهاش
80
00:14:34,780 --> 00:14:41,050
تو تانونگ رو آوردي توي خونه من؟
داري بهش کمک ميکني، بخاطر همين پليس به تو مشکوک شده بود
81
00:14:42,380 --> 00:14:46,010
نميدونم اينا مال کيه
82
00:14:46,780 --> 00:14:51,010
دروغگو! تو دختره ي نمک نشناس! تو به من دروغ گفتي
83
00:14:52,450 --> 00:14:56,880
از الآن به بعد تو ديگه دختر من نيستي
همين الآن وسايلش رو جمع کن و از اينجا بندازش بيرون
84
00:14:57,680 --> 00:15:00,680
بابا، نميتوني اين کار رو با من بکني! نميتوني
85
00:15:00,680 --> 00:15:02,350
-سريع باش
-چشم
86
00:15:02,350 --> 00:15:04,980
-نه
-عزيزم
87
00:15:06,880 --> 00:15:12,150
بهت گفتم وايسا! نه! گفتم نه! اونو بده من
88
00:15:13,010 --> 00:15:19,780
-بيا! اگه ميتوني بيا
-باشه! پس دست خالي برو! بيا اينجا
89
00:15:23,210 --> 00:15:25,310
نه، خواهش میکنم
90
00:15:27,150 --> 00:15:29,250
عزيزم، لطفا نکن
91
00:15:30,850 --> 00:15:35,180
-تو ديگه دختر من نيستي! برو بيرون
-عزيزم، لطفا
92
00:15:35,710 --> 00:15:39,310
-اين کار رو با دخترمون نکن
-برو بيرون
93
00:15:39,310 --> 00:15:41,010
ولم کن
94
00:15:59,600 --> 00:16:09,330
پونتپ؟
95
00:16:17,700 --> 00:16:31,800
من کاري نکردم! من کاري نکردم! خودش افتاد. خودش افتاد
من کاري نکردم! من کاري نکردم! من کاري نکردم
96
00:16:40,470 --> 00:16:45,330
-جمجمه ش ترک برداشته؟
-و لخته هاي خون زيادي توي جمجمه شه
97
00:16:45,500 --> 00:16:53,800
-ميميره؟
-مطمئن نيستم ولي شرايطش بحرانيه و بايد امشب جراحيش کنيم
98
00:16:53,800 --> 00:16:58,470
-دکتر، لطفا شوهرم رو نجات بدين
-نيازي نيست نگران باشين
99
00:17:09,530 --> 00:17:13,600
وسايل رو طبق اين سفارش بده و شماره هم روي پيشخوانه
100
00:17:19,000 --> 00:17:24,230
اه، نی! اینجا چيکار ميکني؟ چرا استراحت نميکني؟ بهت گفتم که نگران نباش،مراقب کافي شاپ هستم
101
00:17:24,370 --> 00:17:26,670
اومدم تو رو ببينم
102
00:17:27,670 --> 00:17:31,900
مرسي که توي بيمارستان اينقدر خوب مواظبم بودي
103
00:17:33,530 --> 00:17:36,170
-اين چيه؟
-واست يه کم دِسِر درست کردم
104
00:17:36,500 --> 00:17:40,300
توي کافي شاپ زياده. اينقدر که خوردم ديگه ميل ندارم
105
00:17:40,430 --> 00:17:43,430
هنوزم مثل هميشه بد صحبت ميکني
106
00:17:48,100 --> 00:17:53,700
هر کاري که ميخواي بگو انجام بدم تا جبران مراقبت کردن از منو بکنه
107
00:17:53,970 --> 00:17:59,270
-مطمئني حاضري هر کاري انجام بدي؟
-حاضرم
108
00:17:59,270 --> 00:18:04,470
پس ديگه منو کورن صدا نکن چون چندين سال ازت بزرگترم
109
00:18:04,600 --> 00:18:12,030
پس بايد چي صدات کنم؟ -
اين ديگه به تو بستگي داره. خودت يه فکري بکن
110
00:18:12,600 --> 00:18:14,230
مرسي
111
00:18:29,330 --> 00:18:31,030
مامان؟
112
00:18:32,030 --> 00:18:34,100
حالش چطوره؟
113
00:18:36,830 --> 00:18:41,500
زنده ميمونه... ولي مثل قبل نميشه
114
00:18:42,030 --> 00:18:44,470
مامان، ميدی منو دستگير کنن؟
115
00:18:46,830 --> 00:18:50,170
اون فقط يه حادثه بود. چرا ميترسي که دستگيرت کنن؟
116
00:18:50,630 --> 00:18:58,270
-به هر صورت اون فکر ميکنه که من از عمد اون کار رو کردم
-چامپنگ، ميشه اينقدر نگران خودت نباشي؟
117
00:18:58,370 --> 00:19:03,000
بابات اينجوري آسيب ديده، چرا نگران بابات نيستي؟
118
00:19:03,530 --> 00:19:08,870
-فکر ميکني مادر و پدر، دختر خودشون رو ميفرستن زندان؟
-خب، چون من دختر اون نيستم
119
00:19:09,000 --> 00:19:11,670
و ديگه هم ازم حمايت نميکنه
120
00:19:11,670 --> 00:19:17,570
مامان، خودت شنيدي... حتي تو هم نميتوني بهم کمکي بکني
121
00:19:18,270 --> 00:19:24,100
و وقتيکه بهتر بشه منو ميده به پليس تا دستگيرم کنن
122
00:19:25,870 --> 00:19:36,800
ولي الآن گفتي حتي اگه بهتر بشه بازم مثل قبل نميشه. معلول ميشه، درسته؟
123
00:19:37,500 --> 00:19:41,770
پس نميتونه گزارش کنه که منو دستگير کنن
124
00:19:41,970 --> 00:19:47,500
چرا اينجوري حرف ميزني؟ داري براي بابات دعا ميکني بدشانسي بياره؟
125
00:19:48,770 --> 00:19:59,030
بجاي فکر کردن به اينجور چيزا بايد از وقتت استفاده کني بري ملاقات بابات تا بدونه که هنوزم نگرانشي
126
00:20:52,570 --> 00:20:55,900
خانم کوالین امروز صبح اين نامه رو براي شما گذاشتن
127
00:21:07,830 --> 00:21:09,900
استعفا نامه
128
00:21:53,170 --> 00:21:56,000
ميتونم دايي تانونگ رو ملاقات کنم؟
129
00:21:56,430 --> 00:21:59,370
نميتونين ملاقاتش کنين چون سابقه فرار داره
130
00:21:59,800 --> 00:22:06,200
فقط پنج دقيقه... ميخوام قبل از اينکه بره زندان، باهاش خداحافظي کنم
131
00:22:07,070 --> 00:22:08,100
فقط کوتاه باشه
132
00:22:20,770 --> 00:22:22,900
دايي تانونگ
133
00:22:28,270 --> 00:22:29,500
چامپنگ
134
00:22:30,200 --> 00:22:34,930
-بايد بهم کمک کني
-تويي که بايد به من کمک کني
135
00:22:36,300 --> 00:22:45,870
اگه من اينجا باشم، چطور ميتونم بهت کمک کنم؟
بهم کمک کن از اينجا برم بيرون بعدش ازت محافظت ميکنم
136
00:22:45,930 --> 00:22:49,270
هيچکس نميتونه بهت آسيبي بزنه
137
00:22:51,200 --> 00:22:59,100
ميترسم! ميترسم بابام پليس بياره منو دستگير کنن. بايد چيکار کنم؟
138
00:22:59,870 --> 00:23:01,730
براي چي دستگيرت کنن؟
139
00:23:05,570 --> 00:23:07,700
از پله ها هلش دادم پايين
140
00:23:17,570 --> 00:23:19,300
اون الآن کجاست؟
141
00:23:20,600 --> 00:23:22,700
توي بيمارستان
142
00:23:29,130 --> 00:23:31,070
چامپنگ
143
00:23:31,930 --> 00:23:38,100
اگه نتونه صحبت کنه اونوقت تو در اماني
144
00:23:40,470 --> 00:23:43,430
ميفهمي چي ميگم؟
145
00:24:25,500 --> 00:24:28,370
اومدم ملاقات آقاي پونتپ
146
00:24:31,530 --> 00:24:34,530
بفرماييد داخل اتاق
147
00:25:17,830 --> 00:25:20,770
عزيزم، دخترمون رو نزن
148
00:25:20,900 --> 00:25:25,230
قبول کن که فقط ميتونيم جسم چامپنگ رو پرورش بديم، نَسَب بدش رو نميتونيم از بين ببريم
149
00:25:25,230 --> 00:25:28,770
نسب بدي که دربارش صحبت ميکني، برادر منه
150
00:25:29,170 --> 00:25:34,130
بله، تانونگ، برادر کوچيکرت! ذاتش خيلي بده. مهم نيست اين دختره رو چقدر خوب بزرگش کنيم؛ بازم پَسته
151
00:25:34,130 --> 00:25:36,170
نبايد اونو به فرزندي قبول ميکردم
152
00:25:36,270 --> 00:25:39,300
باشه! پس دست خالي برو! بيا اينجا
153
00:25:39,470 --> 00:25:42,800
برو! از خونم برو بيرون
154
00:25:42,800 --> 00:25:45,000
عزيزم، نه
155
00:26:34,630 --> 00:26:36,830
چامپنگ
156
00:28:33,100 --> 00:28:35,400
پس، من اونجا منتظرتم
157
00:28:55,870 --> 00:29:01,370
-کورن بهم گفت بيام اينجا ببينمش
-ني هم به من گفت بيام اينجا ببينمش
158
00:29:03,470 --> 00:29:07,930
چرا حتما بايد استعفا بدي؟
چرا حتما بايد حلقه رو برگردوني؟
159
00:29:09,000 --> 00:29:15,370
چون باهم بهم زديم، ديگه نميتونم اونجا کار کنم و صورتت رو ببينم
160
00:29:16,500 --> 00:29:19,200
هنوز دوسم داري؟
161
00:29:22,800 --> 00:29:33,170
کئو، ميخوام بدوني هر چقدرم که از دستم عصباني باشي؛ از دوست داشتنت دست بر نميدارم
162
00:29:36,500 --> 00:29:39,600
ولي من...
163
00:29:41,170 --> 00:29:44,400
تصميم گرفتم ديگه دوسِت نداشته باشم
164
00:29:54,970 --> 00:30:02,100
تصميمت رو درک ميکنم... همونطوري که تصميم خانم کائو رو درک کردم
165
00:30:02,170 --> 00:30:11,130
بذا دوباره ازت بپرسم. اگه بازم يه اتفاقي مثل اون بيفته، بازم دقيقا همون کاري رو ميکني که کردي؟
166
00:30:12,100 --> 00:30:18,530
بين عشق من و کاري که تو کردي، کدومو انتخاب ميکني؟
*وای چقدر این خره*
167
00:30:19,870 --> 00:30:21,570
محافظت کردن از تو رو انتخاب ميکنم
168
00:30:22,570 --> 00:30:24,330
منظورت چيه؟
169
00:30:26,270 --> 00:30:32,400
اگه دوباره همچين اتفاقي بيفته بازم همون کار رو انجام ميدم
170
00:30:38,270 --> 00:30:40,500
فهميدم
171
00:30:42,100 --> 00:30:44,800
آرزو ميکنم موفق باشي
172
00:30:48,430 --> 00:30:54,770
ميدوني، که با تانونگ هيچ فرقي نداري؟
173
00:30:55,600 --> 00:30:59,670
جفتتون فقط به خونخواهي و انتقام فکر ميکنين
174
00:31:01,870 --> 00:31:04,870
متاسفم که دربارت اشتباه فکر ميکردم
175
00:31:20,470 --> 00:31:26,870
~شايد بنظر برسه من يه آدم غير منطقيم که به صدات گوش نميده~
176
00:31:26,930 --> 00:31:33,470
~هرچي بيشتر جلومو بگيري، بيشتر کاري رو ميکنم که ميخوام. بدون هيچ دليلي~
177
00:31:33,600 --> 00:31:47,870
~ميدونم خوشحال نيستي ولي ميدوني؟ تنها دليل اين کارم اينه که دوسِت دارم~
178
00:31:47,970 --> 00:31:56,800
~دليل کسي که به اندازه کافي خوب نيست، اين کافيه تا باهام بموني؟~
179
00:31:56,800 --> 00:32:12,900
~ميخوام که درک کني دليل کسي که خيلي عاشقته، منطقيه~
180
00:32:14,070 --> 00:32:27,870
~بيشتر از اون دوسِت دارم که احساساتم رو رها کنم
اينقدر زياد که نميتونم تو رو از دست بدم~
181
00:32:29,100 --> 00:32:31,570
من تصميمم رو گرفتم
182
00:32:31,800 --> 00:32:39,500
ميخوام نامزديم رو با لوآنگ وارونگ بهم بزنم
ما باهم ازدواج نميکنيم
183
00:32:40,730 --> 00:32:48,730
کائو، من فکر ميکنم درباره ي اين موضوع بايد تجديد نظر کني
فقط يه برده، چه مسئله بزرگيه؟ ها؟
184
00:32:48,870 --> 00:32:56,570
توي خونه کُلي برده داريم. فقط بهم بگو کدومشون رو ميخواي به کار بگيري. منم اصلا مخالفت نميکنم
185
00:32:57,100 --> 00:33:04,100
مِک فقط يه برده نبود، اون دوست من بود. از وقتي بچه بودم، دوست نزديکش بودم
186
00:33:04,200 --> 00:33:08,130
هرگز نميتونم به کسي نگاه کنم که دوستم رو کُشته.
187
00:33:08,170 --> 00:33:15,630
کاري که کردم از روي قضاوت اشتباه بخاطر عصبانيت لحظه اي بود و الآن پشيمونم. ميشه لطفا منو ببخشي؟
188
00:33:15,630 --> 00:33:28,330
من خيلي ميترسم از اينکه يه روزي عصبانيت نشأت گرفته از قضاوت اشتباهت دوباره اتفاق بيفته و وقتي اونروز بياد، افراد دور و برم و حتي خود من رو از بين ببري
189
00:33:28,670 --> 00:33:42,130
اين چطوره؟ چطوره که نامزدي رو بهم نزنين و بندازينش عقب تا وقتي که جفتتون آروم بشين، اونوقت دوباره درباره اين موضوع صحبت ميکنيم
190
00:33:43,200 --> 00:33:55,930
مهم نيس چقدر زمان بگذره... من هرگز تصوير آقاي لوآنگ رو فراموش نميکنم که با چاقوي خودش به مِک ضربه زد تا بکُشش
191
00:33:58,100 --> 00:34:02,500
اون تصوير هميشه توي خاطرم ميمونه
192
00:34:09,900 --> 00:34:12,330
کائو
193
00:34:50,900 --> 00:34:52,000
کائو
194
00:34:53,370 --> 00:34:55,570
کائو، اينو ببين
195
00:34:55,570 --> 00:34:59,030
اُه، اين اُرکيد خيلي قشنگه
196
00:35:03,000 --> 00:35:05,500
خيلي قشنگه
197
00:35:05,760 --> 00:35:09,960
چه حيف. کي ميتونه اينو دور انداخته باشه؟
198
00:35:10,330 --> 00:35:15,060
کائو، فکر کنم بايد اين ارکيده رو برداري و بيرون خونه مون بکاري
199
00:35:18,100 --> 00:35:22,560
فکر خوبيه. مِک رو صدا ميزنم بياد برش داره
200
00:35:25,500 --> 00:35:30,500
ديدم که به مِک گفته بودن کُنده ها رو بشکنه
خيلي طول ميکشه تا کارش تموم بشه
201
00:35:32,700 --> 00:35:35,700
پس، جرم؛ تو ميتوني از آب بگيريش؟
202
00:35:35,730 --> 00:35:42,160
کائو، فکر کنم گرفتن گل رو نبايد به جرم بسپاري
203
00:35:42,330 --> 00:35:48,730
جرم دستاي خشني داره و اگه بذاري
اون گل رو برداره فقط گل رو خراب ميکنه
204
00:35:49,200 --> 00:35:57,800
کائو، با اين چوب بگيرش
205
00:36:00,260 --> 00:36:05,200
نترس، کمرت رو ميچسبم
206
00:36:05,660 --> 00:36:08,060
اه، داره دور ميشه. عجله کن
207
00:36:13,760 --> 00:36:15,560
آره، همينطوري
208
00:36:17,700 --> 00:36:22,700
يه کم بيشتر...بیشتر
209
00:36:37,000 --> 00:36:41,930
-اُه، کائو کائو افتاد تو آب! يکي کمک کنه
-لطفا به خانم کمک کنين
210
00:36:42,900 --> 00:36:46,460
کائو افتاد تو آب! يکي کمک کنه
211
00:36:48,130 --> 00:36:51,660
مِک! کائو افتاد تو آب! سريع باش لطفا به کائو کمک کن
212
00:36:51,800 --> 00:36:54,130
کائو داره غرق ميشه
213
00:36:57,800 --> 00:37:06,130
مِک، کائو رو سريع ببر تو خونه و مستقيم ببر تو اتاقش
اگه کسي بياد و ببينه، درست نيست
214
00:37:07,530 --> 00:37:10,730
سريع باش، برو! برو
215
00:37:17,200 --> 00:37:23,500
- جرم! سريعا برو به آقاي لوآنگ بگو
که مِک ميخواد با کائو کاري بکنه
- بله خانم
216
00:37:48,430 --> 00:37:59,400
کاري که آقاي لوآنگ کرد زياده روي بود. چطور تونست مِک رو بکشه؟ در حالي که حتي تو بهش التماس کردي
217
00:37:59,530 --> 00:38:03,130
جوري رفتار کرده که انگار اصلا دوسِت نداره
218
00:38:05,600 --> 00:38:12,660
مِک فقط يه برده نبود، اون مثل برادرمون بود
219
00:38:23,000 --> 00:38:28,430
قبل از اينکه بميره چقدر زجر کشيد؟
220
00:38:28,500 --> 00:38:31,360
کائو، ديديش يا نه؟
221
00:38:52,600 --> 00:38:58,000
بلاخره ديگه اون دوتا هرگز نميتونن پيش هم برگردن و عاشق هم باشن
222
00:38:58,000 --> 00:39:01,260
جرم، خيلي خوشحالم
223
00:39:01,260 --> 00:39:04,260
منم خيلي خوشحالم خانم
224
00:39:04,260 --> 00:39:08,760
جرم، بايد چيکار کنم تا آقاي لوآنگ به من علاقه مند بشه؟
225
00:39:08,760 --> 00:39:19,960
دلربايي کنين، خانم. بايد از جذابيتتون استفاده کنين. آقاي لوآنگ الآن ناراحتن. شما بايد با توجه کردن بهشون ابراز علاقه کنيد. هر کسي توي همچين موقعيتي تسليم ميشه
226
00:39:19,960 --> 00:39:25,630
تو خيلي باهوشي. نوني که بهت ميدم هدر نرفته
227
00:39:29,630 --> 00:39:34,230
نميفهمي چي گفتم؟
228
00:39:42,100 --> 00:39:50,060
شما بيش از حد به محبت من توهين کردين
من از کائو چي کم دارم؟ چرا هيچوقت به من توجه نميکنيد؟
229
00:39:52,060 --> 00:39:59,000
من فقط کائو رو دوس دارم. حتي اگه کسي باشه که
صد يا هزار برابر بهتر از کائو باشه بازم اهميتي نميدم
230
00:39:59,000 --> 00:40:07,000
کائو رو فراموش کنين
آقاي لوآنگ من حاضرم جسم و عمرم رو فقط به شما بدم
231
00:40:09,000 --> 00:40:20,000
حاضرم تا روزي که بميرم به شما خدمت کنم
توي دنيا هيچ زني نيست که بيشتر از من حاضر باشه هرکاري براتون بکنه
232
00:40:23,600 --> 00:40:30,100
ولي من نميخوام
فراموشش کن و ديگه به من فکر نکن
233
00:40:41,900 --> 00:40:49,230
وارونگ اشکتو درآورد و من ميخوام اشکات رو پاک کنم
چرا قبول نميکني؟
234
00:40:50,230 --> 00:40:56,300
کسي نيست که بتونه اشکاي منو پاک کنه
به جز لوآنگ وارونگ
235
00:40:56,300 --> 00:41:05,000
لوآنگ وارونگ تنها کسيه که توي قلبم بهش عشق ميورزم
236
00:41:10,660 --> 00:41:20,260
تنها کسيه که توي قلبت بهش عشق ميورزي؟
پس این موضوع اونو به تنها کسي تبديل ميکنه که ازش متنفرم
237
00:42:08,260 --> 00:42:11,600
کاري به آقاي لوآنگ نداشته باشين
238
00:42:14,730 --> 00:42:17,660
پس منم بکُش
239
00:42:59,030 --> 00:43:10,700
عشق من. بنظر مياد نه توي اين زندگي
و نه توي هيچ زندگي ديگه اي هرگز عاشقم نميشي
240
00:43:12,730 --> 00:43:24,530
من دنبالت ميام...تا همراهت باشم...توي همه زندگيا
241
00:43:28,530 --> 00:43:49,300
در مورد تو...وارونگ... الآن نميتونم بکُشمت
توي زندگي بعدي...انتقامم رو ازت ميگيرم
242
00:44:10,900 --> 00:44:19,730
خانم پويينگ، اگه شما اينجا نباشين
ما چجوري زندگي کنيم؟ لطفا نريد
243
00:44:19,730 --> 00:44:36,600
ديگه نميتونم توي اين خونه بمونم. شما عادي رفتار کنين
اگه خانم چامپنگ پرسيدن بگين رفتم از آقاي پونتیپ مراقبت کنم
ولي اگه واقعا نتونستين اينجا زندگي کنين به من زنگ بزنين. فهميدين؟
244
00:44:36,600 --> 00:44:41,600
فهميديم خانم. پس اجازه بدين تا ماشين همراهيتون کنيم
245
00:44:48,130 --> 00:44:54,630
داري منو ترک ميکني؟ نميخواي خداحافظي کني مامان؟
246
00:44:54,630 --> 00:45:00,500
ولي خوبيش اينه که کسي نيست توي زندگيم دخالت کنه
247
00:45:00,500 --> 00:45:04,100
بالاخره ميتونم تنهايي توي آرامش زندگي کنم
248
00:45:06,100 --> 00:45:09,500
لطفا از طرف من از آقاي پونتیپ خداحافظي کن
249
00:45:22,300 --> 00:45:32,300
::: ویراستار:مهدیس & مترجم:پژمان & زمانبندی:بانو :::
کانال ما @mamsubtitle
وبلاگ ما mamsubtitle.mihanblog.com
250
00:46:53,600 --> 00:46:59,000
اومدي بيرون؟ کارِت خيلي خوبه
251
00:47:06,900 --> 00:47:08,900
جناب
252
00:47:10,700 --> 00:47:12,700
آقا
253
00:47:14,224 --> 00:47:16,224
تو انگ
254
00:47:17,300 --> 00:47:18,830
داري منو صدا ميکني؟
255
00:47:19,330 --> 00:47:22,030
از اين به بعد "تو اِنگ" صدات ميکنم
256
00:47:25,900 --> 00:47:32,000
- چرا؟
- خب، بهم گفتي برم فکر کنم که
چي صدات کنم. منم همين الآن صدات کردم
257
00:47:32,000 --> 00:47:39,300
من فقط بهت گفتم منو "ني" صدا نکني
ولي "تو اِنگ" ...زياده رويه
(ني شکل غير رسمي آقائه)
258
00:47:40,100 --> 00:47:42,900
ميخواي چي صدات کنم؟
259
00:47:47,100 --> 00:47:55,160
منو "پي" صدا کن. مگه تايلندي نيستي؟
نميدوني کي کوچيکتره کي بزرگتره؟ حالا صدام کن
(عنوان "پي" رو کسي که کوچيکتره براي صدا کردن بزرگتر بکار ميبره)
260
00:48:00,200 --> 00:48:03,640
پي کورن -
چی؟ -
261
00:48:12,160 --> 00:48:15,160
همين
262
00:48:45,400 --> 00:48:46,800
چيه؟
263
00:48:46,800 --> 00:48:48,800
نميشه مثل آدم صدام کنين؟
264
00:48:48,800 --> 00:48:53,400
داشتن مثل آدم صدات ميکردن ولي نشنيدي
اونجا نشستي داري به چي فکر ميکني؟ ها؟
265
00:48:53,500 --> 00:48:58,500
ميترسم اگه لوآنگ باديت باشم، اونوقت چي؟
266
00:48:59,200 --> 00:49:07,660
خب، که چي؟ خوبه ديگه؛ اونوقت ميتوني با کئو ازدواج کني
267
00:49:08,630 --> 00:49:19,060
به چه درد ميخوره که با کئو ازدواج کنم
اگه اون هنوزم عاشق آقاي تان باشه
268
00:49:19,060 --> 00:49:23,460
آخرش من صدمه ميبينم
269
00:49:23,760 --> 00:49:28,900
اگه سرنوشت اينو رقم زده باشه
چه کاري از دستت برمياد تا ازش امتناع کني؟
270
00:49:28,900 --> 00:49:37,160
ولي قطعي نيست چون اگه سرنوشت توي اين زندگي با زندگي گذشته متفاوت باشه نتايج هم ميتونه متفاوت باشه
271
00:49:37,160 --> 00:49:41,760
اُه،چي؟ هرچي بيشتر صحبت ميکني
گيج کننده تر ميشه. منظورت چيه مَک؟
272
00:49:41,760 --> 00:49:47,060
ببين؛ اگه آقاي تان توي اين زندگي کسي رو نکُشه
اونوقت کئو حق انتخاب داره که با آقاي تان ازدواج کنه
273
00:49:47,060 --> 00:49:54,000
پس يعني، بايد دعا کنيم تانونگ نميره؟
274
00:49:55,260 --> 00:50:01,130
-خيلي پيچيدس
-بخورين، بخورين
275
00:50:09,460 --> 00:50:17,230
بله، بله، چشم. آقاي تان، پليس تا حالا چندين بار تماس گرفته
276
00:50:19,230 --> 00:50:22,160
تاناتورن صحبت ميکنه
277
00:50:26,960 --> 00:50:31,900
خاله جان، سريع به ني زنگ بزن زود بياد خونه
تانونگ دوباره از بيمارستان فرار کرده
278
00:50:33,900 --> 00:50:37,760
بولای! فورا به خانم ني زنگ بزن
279
00:50:41,700 --> 00:50:43,960
کئو؛ گوشي رو بردار
280
00:51:10,930 --> 00:51:14,430
آقای تان -
ني چي گفت؟ -
281
00:51:14,530 --> 00:51:18,130
بهشون گفتم. الآن دارن با آقاي کورن ميان خونه
282
00:51:19,630 --> 00:51:21,430
خانم کئو چي؟
283
00:51:21,460 --> 00:51:23,960
گوشي رو بر نميداره
284
00:51:28,630 --> 00:51:30,630
ميرم دنبال کئو
285
00:52:01,930 --> 00:52:05,060
چرا به تماسام جواب ندادي؟
286
00:52:05,060 --> 00:52:08,730
حالِت خوبه؟
287
00:52:08,930 --> 00:52:11,330
درباره چي صحبت ميکني؟
288
00:52:11,330 --> 00:52:15,860
تانونگ از بيمارستان فرار کرده
ميترسيدم دوباره بهت آسيب بزنه
289
00:52:16,060 --> 00:52:18,700
تو بايد با من بياي
290
00:52:18,700 --> 00:52:22,460
نيازي نيست. ولم کن. خودم مراقب خودم هستم
291
00:52:22,460 --> 00:52:25,600
اگه باهام نياي منم هيچ جا نميرم
292
00:52:26,600 --> 00:52:29,660
تان، ولم کن
293
00:52:29,660 --> 00:52:33,700
هي! ولم کن! هي
294
00:52:36,000 --> 00:52:38,100
خاله جان، تان کجاس؟
295
00:52:38,100 --> 00:52:41,030
ايشون رفتن خانم کئو رو ببينن
296
00:52:43,330 --> 00:52:44,760
ايناهاشن
297
00:52:45,360 --> 00:52:48,700
هي، حالا که اينجاييم ميتوني دستمو ول کني
298
00:52:51,300 --> 00:52:55,160
تان، کئو حالتون خوبه؟
299
00:52:58,430 --> 00:53:02,030
تان، دست کئو رو ول کن
300
00:53:04,060 --> 00:53:08,730
همه برن داخل خونه. بريد داخل
301
00:53:08,730 --> 00:53:13,260
خانم کئو، بريم. بريم داخل، بريم
302
00:53:19,930 --> 00:53:31,860
بايد پيداش کنم -
تان،به خودت مسلط باش. ميدونم بی قراری -
ولي برات امن نيست. بهتره همينجا پيش کئو و ني بموني
303
00:53:35,060 --> 00:53:38,300
کجا همه ميتونن در امان باشن؟
304
00:53:38,500 --> 00:53:40,500
تان، نيازي نيست نگران باشي
305
00:53:40,500 --> 00:53:45,500
تانونگ خيلي آسيب ديده. هيچ کاري نميتونه بکنه
306
00:53:45,500 --> 00:53:49,100
به يه رواني مثل اون اعتماد ندارم
307
00:53:53,900 --> 00:53:56,900
ميدونم کجا
308
00:54:00,000 --> 00:54:08,200
جابجايي؟ جابجايي به کجا؟ -
خونه پدر و مادرم، خارج از شهر -
309
00:54:08,500 --> 00:54:11,460
فکر ميکنم براي همه امن باشه
310
00:54:11,460 --> 00:54:16,530
منم باهات ميام و اونجا ميمونم -
کئو هم مياد؟ -
311
00:54:18,460 --> 00:54:21,260
من با کئو صحبت ميکنم
312
00:54:21,260 --> 00:54:24,260
بذار خودم باهاش صحبت ميکنم
313
00:54:50,700 --> 00:54:56,830
-ما ديگه بهم زديم
-تو بهم زدي. من باهات بهم نزدم
314
00:54:56,830 --> 00:55:00,530
فکر ميکني شوخيه؟
315
00:55:00,530 --> 00:55:09,860
کوآلين، تانونگ فرار کرده و اينقدر سخت جونه. فکر ميکني ميذارم توي خونه بخوابي و منتظر بشي تا اون بياد سراغت؟
316
00:55:10,160 --> 00:55:15,430
هيچ جايي زندونيت هم نميکنم
فقط ميخوام در امان باشي
317
00:55:15,430 --> 00:55:19,460
ازت ميخوام بري خونه پدر و مادرت بموني
318
00:55:27,130 --> 00:55:32,460
اول تو بايد بهم قول بدي که ديگه دنبال تانونگ نميری
319
00:55:32,460 --> 00:55:37,330
تا وقتي که تو به حرفم گوش بدي
هر قولي ميتونم بهت بدم
320
00:55:37,330 --> 00:55:42,200
بايد پيش من بموني و هيچ جا نبايد بري
321
00:55:42,360 --> 00:55:45,700
کنارت ميمونم کئو
322
00:55:58,160 --> 00:56:01,630
اول به قولي که دادي عمل کن؛ منتظرم
323
00:56:29,330 --> 00:56:38,330
پو، چرا اينقدر نگراني؟ چيزي که ميخواد اتفاق بيفته
اتفاق ميفته. اينجوري نگران بودن بي فايدس
324
00:56:42,730 --> 00:56:49,200
با همتونم! همين الآن با کئو صحبت کردم
گفت که تانونگ از بيمارستان فرار کرده
325
00:56:49,200 --> 00:56:59,160
فرار کرده؟ پس نمرده؟ -
پس يعني کل اتفاقا داره تغيير ميکنه؟ -
326
00:56:59,160 --> 00:57:11,330
هنوز معلوم نيست چون ممکنه آقاي تان -
حين گير انداختن تانونگ، اونو بکُشه
نکنه تانونگ دنبال کسيه؟ پو، ميخواي بري کئو رو ببيني؟ -
327
00:57:11,330 --> 00:57:14,660
هي پو، نگران کئو نيستي؟
328
00:57:16,960 --> 00:57:24,200
البته که نگرانم ولي اگه آقاي تان بتونه
از کئو محافظت کنه ما ديگه نبايد دخالت کنيم
329
00:57:24,200 --> 00:57:26,760
چش شده؟
330
00:57:26,960 --> 00:57:28,960
عجيب غريب شده
331
00:57:55,260 --> 00:57:59,130
آقاي تان، خانم چامپنگ اومدن
332
00:58:04,160 --> 00:58:09,900
همه اينجان -
ميدونستي که تانونگ کئو رو فريب ميده تا بره اونجا درسته؟ -
333
00:58:09,900 --> 00:58:16,760
اينجوري بهم خوشامد ميگي؟راحت بهم تهمت نزن -
فکر نميکردم جرات کني دوباره بياي اينجا -
334
00:58:16,760 --> 00:58:25,760
من بخاطر قولي که براي ازدواج ما بهم داده شده اومدم -
همش نقشه تو بود. من هرگز با تو ازدواج نميکنم -
335
00:58:26,760 --> 00:58:32,300
داري بهم خيانت ميکني؟ من ترتيب ملاقات تو و اونو دادم
336
00:58:32,300 --> 00:58:36,600
دايي تانونگ بهت دست درازی کرد؟ چطور بود؟
337
00:58:36,600 --> 00:58:39,530
دهنتو ببند چامپنگ
وگرنه اينکه ميدم دستگيرت کنن
338
00:58:40,530 --> 00:58:42,530
بدي دستگيرم کنن؟
339
00:58:42,530 --> 00:58:45,460
چه مدرکي داري؟ من اصلا کاري نکردم
340
00:58:45,460 --> 00:58:48,660
تو از چيزي که فکر ميکردم ديوونه تري
341
00:58:49,260 --> 00:58:51,260
همين الان از خونه من برو بيرون
342
00:58:51,260 --> 00:58:59,260
تان! تو نميتوني اينکارو با من بکني! تو بهم قول داده بودي! تو بايد با من ازدواج کني! ولم کن
343
00:59:07,560 --> 00:59:11,100
بهت گفته بودم که توي اتاق بموني
344
00:59:12,500 --> 00:59:18,160
فرار نکردم که بيام توي يه اتاق زنداني بشم
وگرنه چرا بايد اصلا فرار ميکردم؟
345
00:59:24,260 --> 00:59:32,330
چِته؟ وقتي داشتي ميرفتي حالِت خوب بود
حالا که برگشتي قيافت تو هم رفته
346
00:59:32,330 --> 00:59:34,860
خب، واسه اينکه تان باهام ازدواج نميکنه
347
00:59:34,860 --> 00:59:39,130
اگه دوسِت نداره، مجبورش کن دوسِت داشته باشه
348
00:59:39,130 --> 00:59:42,430
تو بايد بهم کمک کني
349
00:59:42,430 --> 00:59:48,030
اگه به تو کمک نکنم به کي کمک کنم؟
350
01:00:15,100 --> 01:00:33,630
ميدوني که با تانونگ هيچ فرقي نداري؟ جفتتون فقط به خونخواهي و انتقام فکر ميکنين.متاسفم که دربارت اشتباه فکر ميکردم
351
01:01:23,030 --> 01:01:25,360
بابا! مامان
352
01:01:38,430 --> 01:01:43,160
کورن، کئو! چي شده؟ -
خانم ني، آقاي تان! چي شده اومدين اينجا؟ -
353
01:01:43,160 --> 01:01:50,130
بايد مزاحمتون بشيم -
مزاحمتي نيست. فقط واسه اين شوکه شديم -
که چرا قبل اومدن زنگ نزدين؟ مشکلي پيش اومده؟
354
01:01:50,130 --> 01:01:57,260
ميبيني؟ بهت گفتم که پدر و مادرم شوکه ميشن -
براي امنيت همس -
355
01:01:57,260 --> 01:01:58,860
امنيت همه؟
356
01:01:58,860 --> 01:02:06,130
چه نا امني اي عزيزم؟ -
درسته! يه دفعه اينجوري مياين پيش ما -
حتما چيزي شده! توضيح بدين
357
01:02:06,530 --> 01:02:12,530
ميتونيم توضيح بديم، ولي شما خوب گوش ميکنين؟ -
حتما -
358
01:02:13,030 --> 01:02:17,230
ها؟ يه مجرم فراري دنبالته؟ -
و به کئو حمله کرده؟ -
359
01:02:17,530 --> 01:02:19,560
نه تنها کئو
360
01:02:19,560 --> 01:02:24,230
اون به خانم ني و آقاي تان هم حمله کرده
361
01:02:24,230 --> 01:02:28,900
آقاي تان، اين مسئله بزرگيه! اُه، به پليس گزارش کردين؟
362
01:02:28,900 --> 01:02:35,100
درسته! يه مجرم فرار کرده و به شهروندا اينجوري حمله ميکنه! چطور ميتونن بيخيال اين قضيه بشن؟
363
01:02:36,030 --> 01:02:45,030
عزيزم، چيکار کنيم؟ -
آره، آره، بايد يه راهي پيدا کنيم تا جلوي هر اتفاقي رو بگيريم -
کئو، نبايد اتفاقي برات بيفته
364
01:02:45,030 --> 01:02:52,000
هيچ اتفاقي براي کئو نميفته. حقيقتش اينه که تانونگ دنبال منه چون ميخواد ازم انتقام بگيره
365
01:02:52,000 --> 01:03:02,800
هرگز نميذارم بخاطر من اتفاقي براي کسي بيفته
مخصوصا کسايي که دوسشون دارم. هم ني هم کئو
366
01:03:02,800 --> 01:03:06,060
سر زندگيم قسم میخورم
367
01:03:20,000 --> 01:03:25,960
هي! چرا جلوي ورودي رو گرفتين؟
368
01:03:25,960 --> 01:03:28,630
به جاي اينکه جلوي در رو بگيرين، بايد در رو برام باز کنين
369
01:03:28,630 --> 01:03:34,960
شما نميتونين برين داخل -
نميتونم برم داخل؟ چرا؟ ميدوني من کيَم؟ -
370
01:03:34,960 --> 01:03:39,560
شما يه فرد خطرناکين که کسي نبايد نزديکتون بشه
371
01:03:39,560 --> 01:03:41,030
چي داري ميگي؟
372
01:03:41,030 --> 01:03:43,030
بولای
373
01:03:43,030 --> 01:03:52,600
بولای زيادي حرف ميزنه. ولي آقاي تان دستور دادن اگه شما اومدين نذارن بياين داخل خونه
374
01:03:52,600 --> 01:03:53,860
چي؟
375
01:03:53,960 --> 01:03:58,400
آقاي تان اجازه نميدن شما بياين داخل خونه
376
01:03:58,600 --> 01:04:02,730
تان چطور جرأت ميکنه همچين کاري با من بکنه؟
377
01:04:02,730 --> 01:04:04,730
همين الان در رو باز کنين
378
01:04:04,730 --> 01:04:06,000
خودم اين موضوع رو با تان حل ميکنم
379
01:04:06,000 --> 01:04:13,560
نميتونیم -
خیله خب. اگه درو باز نکنید منم با ماشین میام تو -
حالا میبینید تان مجبور میشه باهام حرف بزنه یا نه
380
01:04:13,730 --> 01:04:17,730
خانم چامپنگ! فايده اي نداره چون آقاي تان خونه نيستن
381
01:04:18,130 --> 01:04:20,130
باور نميکنم
382
01:04:20,130 --> 01:04:25,600
تان بهت گفته اينو بگي چون عمدا ازم دوري ميکنه
383
01:04:25,600 --> 01:04:31,400
اگه باورتون نميشه بفرمايين، با ماشينتون بزنين به در
هم به ماشينتون و هم به در آسيب بزنين
384
01:04:31,400 --> 01:04:36,160
و ببينين که ارزشش رو داره يا نه
چون حتي اگه بزنين به در بازم آقاي تان و بقيه اينجا نيستن
385
01:04:36,160 --> 01:04:40,230
آقاي تان؛ خانم کئو و بقيه رو برده به يه جاي امن
386
01:04:40,230 --> 01:04:46,830
يه جاي امن؟ کجا؟ گفتم کجا؟
387
01:04:46,830 --> 01:04:48,830
نميدونم
388
01:04:48,830 --> 01:04:51,500
آقاي تان هيچي نگفتن
389
01:04:51,500 --> 01:04:54,160
بولای! برو خونه
390
01:04:59,630 --> 01:05:04,830
فکر ميکني ميتوني از دستم فرار کني؟ هرگز
391
01:05:19,730 --> 01:05:26,130
همين الان صدبار بزن تو دهنت -
اشتباه کردم خاله. واقعا نبايد حرفي ميزدم -
392
01:05:26,130 --> 01:05:29,000
وقتي همش دوست داري حرف بزني؛ همچين اتفاقي ميفته
393
01:05:29,000 --> 01:05:35,660
آقاي تان گفتن اين موضوع رو مخفي نگه داريم
که ايشون همه رو از اينجا بردن. ولي تو! از دست تو
394
01:05:35,660 --> 01:05:39,500
متاسفم خاله، متاسفم
395
01:05:39,500 --> 01:05:41,500
بَسه! بَسه! بَسه
396
01:05:41,500 --> 01:05:49,160
حتي اگه تا وقتي که خون بياد بزني توي دهنت فايده اي نداره
حالا خانم چامپنگ ميدونه که آقاي تان همه رو از اينجا بردن
397
01:05:49,160 --> 01:05:58,100
فقط ميتونیم دعا کنم که خانم چامپنگ نتونه پيداشون کنه. آمين
398
01:06:00,100 --> 01:06:03,100
بايد پيداشون کنم
399
01:06:05,100 --> 01:06:11,160
باورم نميشه که تان اينقدر ترسيده که
با دُم لرزونش اينجوري فرار کرده
400
01:06:11,160 --> 01:06:14,460
خيلي رضايت بخشه
401
01:06:14,460 --> 01:06:16,730
چطور ميتوني راضي بشي
402
01:06:16,730 --> 01:06:24,860
من هنوز واسه کاري که باهام کردن ازشون انتقام نگرفتم
من نميذارم به اين راحتي قسر در برن. هرگز
403
01:06:24,860 --> 01:06:30,860
پس بايد سريع پيداشون کنيم
404
01:06:31,460 --> 01:06:34,960
از کجا ميخواي پيداشون کني؟
405
01:06:36,460 --> 01:06:43,260
الان تان هوشياره. حتي گوشيشم خاموش کرده و غيبش زده
406
01:06:43,260 --> 01:06:49,430
خيلي سخت نيست چون ما پول داريم
407
01:07:05,660 --> 01:07:07,930
يوي، کئو هنوز باهات تماس نگرفته؟
408
01:07:08,000 --> 01:07:13,870
هنوز نه. خبري ازش نيس، من حتي بهش گفته بودم به محض اينکه رسيد اونجا باهام تماس بگيره
409
01:07:14,000 --> 01:07:18,100
نميدونم الان حالش چطوره -
آقاي تان براي کئو سيم کارت جديد خريد؟ -
410
01:07:18,270 --> 01:07:21,900
يا شايد اصلا به کورن و کئو اجازه نده که از تلفن استفاده کنن
411
01:07:22,700 --> 01:07:28,400
ممکنه -
عه، چه بد! پس ما چطوري با کئو تماس بگيريم؟ -
412
01:07:29,500 --> 01:07:34,770
شايد واسه امنيت همه نخواد که کورن و کئو از تلفن استفاده کنن
413
01:07:34,900 --> 01:07:39,170
چون اين روزا ديگه ميتونن از فعاليت تلفنت رديابيت کنن
414
01:07:40,070 --> 01:07:43,470
اُه، واو، پو تو اينقدر باهوش بودي؟
415
01:07:45,100 --> 01:07:48,470
پو، بنظر نمياد خيلي نگران کئو باشي
416
01:07:50,100 --> 01:07:54,770
البته که نگرانم ولي ميدونم که آقاي تان ميتونه از کئو محافظت کنه
417
01:07:56,230 --> 01:08:03,200
واو، چه بي پروا صحبت ميکني جناب فردین خان -
ولي بعدا گريه نکنيا
آره، بعدا ميخواد بره گريه کنه -
418
01:08:07,330 --> 01:08:11,070
هي، يه شماره راه دور داره تماس ميگيره! ميخوام جواب بدم
419
01:08:11,730 --> 01:08:15,000
يوي، جواب بده! ممکنه کئو باشه. -
اُه، واو، پو -
420
01:08:15,070 --> 01:08:17,600
همين الان گفتي نگران نيستي
421
01:08:17,870 --> 01:08:20,070
جواب بده! جواب بده ديگه
422
01:08:21,530 --> 01:08:24,930
الو؟ -
سلام يوي، منم کئو -
423
01:08:25,130 --> 01:08:28,470
کئو، واقعا کئوئه
424
01:08:30,070 --> 01:08:35,200
سلام کئو، حالِت چطوره؟ خوبي؟ کجايي؟
مطمئني جات امنه؟ چيکار ميکني؟
425
01:08:35,530 --> 01:08:40,770
-اُه، پو! اگه همش رو اينجوري يه جا بپرسي چطور ميتونه جواب بده؟!
-خب، نگرانشم
426
01:08:41,370 --> 01:08:47,700
من حالم خوبه. جامم امنه. آقاي تان منو آورده خونه پدر و مادرم و اونا هم درست کنارَمن
427
01:08:47,970 --> 01:08:49,770
منم اينجام
428
01:08:50,370 --> 01:08:54,970
-خيالم راحت شد
-کورن و کئو مراقب خودتون باشين
429
01:08:55,170 --> 01:08:59,170
نگران نباشين. ما خيلي از اونجا دوريم
احتمالا اينجا ديگه اتفاقي نميفته
430
01:08:59,370 --> 01:09:04,100
-کئو، تا وقتي که پليس اون مجرم رو
دستگير نکرده نبايد بي دقتي کني
-درسته
431
01:09:04,900 --> 01:09:09,230
باشه، بي دقتي نميکنم
از همتون ممنونم که نگران منين
432
01:09:09,930 --> 01:09:12,130
کئو، مراقب خودت باش
433
01:09:12,400 --> 01:09:14,270
ياي بهشون گفته بود ديگه
434
01:09:14,400 --> 01:09:20,600
ميدونم ولي دارم دوباره بهشون ميگم و تکرارم ميکنم که، کئو اگه چيزي نياز داشتي هرموقع خواستي ميتوني باهام تماس بگيري
435
01:09:22,070 --> 01:09:26,130
باشه، از همتون ممنونم. فعلا، باشه؟
436
01:09:26,270 --> 01:09:29,270
-باشه، خداحافظ خداحافظ. يادت نره هر از گاهي زنگ بزني
-خداحافظ
437
01:09:53,830 --> 01:10:01,370
امروز نتونستم بلايي سر زنت بيارم اما دفعه بعد زنده نميمونه
438
01:10:23,730 --> 01:10:28,470
-هي، چاقويي که فرستادم بياري کجاس؟
-بيا اين چاقو
439
01:10:28,730 --> 01:10:30,670
بريم. بريم سر کارمون
440
01:10:51,230 --> 01:10:54,500
پرونده چطور پيش ميره جناب سروان؟
441
01:10:55,100 --> 01:10:57,500
هنوز دستگيرش نکردين؟
442
01:10:58,430 --> 01:11:02,300
حتما بايد منتظر بشين يه اتفاقي براي عزيزان من بيفته؛ درسته؟
443
01:11:02,300 --> 01:11:10,030
من صبرم کم نيس ولي اگه بازم اينجوري به آرومي کار کنين ديگه منو واسه دخالت توي وظايف خودتون مقصر ندونين
444
01:11:47,070 --> 01:11:50,330
ميخواي قولي که به من دادي رو بشکني؟
445
01:11:53,600 --> 01:12:00,100
ديگه نميتونم تحمل کنم. نميتونم کاري نکنم و منتظر بشم اونا بيان بهت آسيب بزنن
446
01:12:02,100 --> 01:12:08,030
تان، ازت خواهش ميکنم پيش من بمون و هيچ جا نرو
447
01:12:08,030 --> 01:12:10,100
من اينجا؛ جام امنه. نيازي نيس برام کاري بکني
448
01:12:10,170 --> 01:12:14,570
هرچي بيشتر کاري ميکني، وضعيت آشفته تر ميشه. بذار به عهده پليس
449
01:12:14,770 --> 01:12:18,100
داري ميگي نيت خوب من واسه تو مايه آزاره؟
450
01:12:19,500 --> 01:12:24,300
ميدوني هر کاري که ميکنم واسه اينه که نگران امنيت همه هستم؟
451
01:12:24,370 --> 01:12:28,430
منم چون نگران امنيت توام دارم جلوتو ميگيرم
452
01:12:28,830 --> 01:12:36,800
تان، بايد به خودت مسلط باشي. يه بار توي عصبانيتت تقريبا يه نفرو کُشتي. نذار واقعا کسي بميره
453
01:12:36,930 --> 01:12:40,800
و تو ميدوني که چرا سعي کردم بکُشمش؟
454
01:12:41,070 --> 01:12:46,470
چون بهم گفت اگه زنده بمونه مياد سراغ تو
455
01:12:47,400 --> 01:12:50,470
و ميدونم آدمي مثل اون واقعا اين کار رو ميکنه
456
01:12:52,530 --> 01:12:54,870
دوسِت دارم کئو
457
01:12:55,070 --> 01:12:59,800
و هرگز نميذارم اتفاقي برات بيفته. لطفا بذار برم
458
01:13:00,400 --> 01:13:08,970
مهم نيس چي بگم، بازم نميتونم جلوتو بگيرم
چون از اولشم قصد نداشتي قولت رو نگه داري
459
01:13:09,900 --> 01:13:14,900
...تان، اگه عشق تو اينقدر خطرناکه که همه چيزو نابود ميکنه
460
01:13:17,370 --> 01:13:19,770
...پس ديگه دوستم نداشته باش
461
01:14:00,730 --> 01:14:06,870
اگه چيزي هست که اذيتت ميکنه يا نگرانت ميکنه ميتوني باهامون درميون بذاري
462
01:14:06,870 --> 01:14:09,670
بابات و همينطور من هميشه بهت گوش ميکنيم
463
01:14:10,700 --> 01:14:14,500
و قول ميديم که به خوبي گوش بديم
464
01:14:17,230 --> 01:14:23,300
اگه...من با تان ازدواج نکنم شما چي ميگين؟
465
01:14:24,630 --> 01:14:26,770
کئو، داري با تان بهم ميزني؟
466
01:14:26,830 --> 01:14:30,430
چرا عزيزم؟ تان که خيلي دوسِت داره
467
01:14:30,430 --> 01:14:38,630
اين عشقي که به من داره باعث ميشه بترسم که يه روزي بخاطر اينکه زيادي منو دوس داره و نگران منه يه کار وحشتناک بکنه
468
01:14:38,830 --> 01:14:45,330
من تان رو درک ميکنم. وقتي يه مرد يه زن رو با تمام قلبش دوس داره با تمام قدرتش ازش محافظت ميکنه
469
01:14:45,600 --> 01:14:50,530
ولي من نميخوام اين کارو بکنه. نميخوام همون اشتباهي رو بکنه که توي زندگي گذشتش انجام داده
470
01:14:50,600 --> 01:14:52,930
زندگي گذشته؟
471
01:14:53,870 --> 01:15:01,470
دليل اينکه خانم ياي تيا تصميم گرفت با لوآنگ باديت ازدواج کنه اين بود که زندگيش با اون آرامش بيشتري داشت تا زندگي کردن با لوآنگ وارونگ
472
01:15:01,470 --> 01:15:05,330
کئو، يه جوري صحبت ميکني انگار يکي ديگه رو دوست داري
473
01:15:05,330 --> 01:15:08,800
کسي که هميشه دوسم داشته
474
01:15:09,530 --> 01:15:11,730
کي عزيزم؟ -
کي؟ -
475
01:15:13,554 --> 01:15:14,554
پو
476
01:15:15,400 --> 01:15:19,630
پو؟ با خودت چي فکر ميکني؟
477
01:15:19,970 --> 01:15:25,030
من نميخوام تان بره تانونگ رو بکُشه و گذشته دوباره تکرار بشه
478
01:15:25,300 --> 01:15:33,200
ازدواج کردن با يکي ديگه تکرار گذشتس و مهمتر از همه اينکه تو تان رو دوست داري نه پو رو
479
01:15:34,970 --> 01:15:43,030
کئو، هر فکري که ميکني يا تصميمي که ميگيري، دقت کن و کاملا بهش فکر کن
480
01:15:43,370 --> 01:15:47,030
چون بعدا ديگه پشيمون بودن فايده اي نداره
481
01:15:47,770 --> 01:15:53,470
در هرصورت، من و مامانت هميشه کنارت هستيم ولي بايد با دقت فکر کني
482
01:16:15,940 --> 01:16:25,940
::: ویراستار:مهدیس & مترجم:پژمان & زمانبندی:بانو :::
کانال ما @mamsubtitle
وبلاگ ما mamsubtitle.mihanblog.com
483
01:16:30,900 --> 01:16:34,970
پو! ماشينو داري کجا ميبري؟
484
01:16:35,230 --> 01:16:40,170
-پو داره ماشينو برمیداره بره مزرعه تا کئو رو ببينه
-مَک، تظاهر نکن خیلی حالیته
485
01:16:40,570 --> 01:16:43,430
پو، حقيقت داره؛ مگه نه؟
486
01:16:43,630 --> 01:16:47,230
-خب، من نگران کئو ام واسه همين ميخوام برم بهش يه سر بزنم
-ديدي؟
487
01:16:47,570 --> 01:16:53,500
-يه دفعه نگرانش شدي؟
-الان خوابم برد و خواب ديدم که کئو در خطره
488
01:16:53,570 --> 01:16:59,530
-پو، خوابت بي معنيه. اگه تو ماشينو ببري
ما با کدوم ماشين بريم مردم رو نجات بديم؟
-درسته
489
01:17:00,000 --> 01:17:03,930
درسته! بيا کليدا رو پس بگير
پس من با اتوبوس ميرم اونجا
490
01:17:04,070 --> 01:17:06,000
-اونوقت ميدوني کجا بايد سوار شي؟
-سوآناپوم
491
01:17:06,024 --> 01:17:07,329
-هي پو
-نه
492
01:17:07,730 --> 01:17:12,000
-ولم کن مَک
-نه، نميتونم
-چطور ولت کنه؟ من بهش دستور دادم ولت نکنه
493
01:17:14,470 --> 01:17:16,070
چرا؟
494
01:17:16,730 --> 01:17:20,200
پو، خوب گوش کن! نميتونم بذارم بري کئو رو ببيني
495
01:17:20,670 --> 01:17:27,270
چطور همچين سوالي ميپرسي؟ به اندازه کافي خر تو خر نشده؟ -
چرا ميخواي همه چيو از ايني که هست بدتر کني؟
496
01:17:20,670 --> 01:17:27,270
چرا؟ -
497
01:17:27,800 --> 01:17:35,030
پس من دردسرسازم؟ من فقط ميخوام برم کورن و کئو رو ببينم و ببينم کمکي نياز دارن يا نه، همش همين
498
01:17:35,300 --> 01:17:39,770
پو، اينقدر زيادي خودتو مهم فرض نکن. تو که هيچ مشکلي نداشتي
(چون آقاي تان هست نگران کئو نبودي)
499
01:17:39,770 --> 01:17:42,100
مک -
مَک راست ميگه -
500
01:17:43,970 --> 01:17:55,630
تو کمک که نيستي هيچ، دردسرسازم هستي! تان، کئو و خواهر کوچيکش رو بُرده مزرعه سارابوري. پس نياز نيست تو نگران باشي و نيازيم نيست بري
501
01:17:55,900 --> 01:18:01,170
-کافيه ديگه پو! اگه خواب توئه من باور نميکنم
ولي اگه يه روح بهت گفته اونوقت باور ميکنم
502
01:17:55,900 --> 01:18:01,170
-ولي من واقعا خواب کئو رو ديدم
503
01:18:01,300 --> 01:18:02,900
آره، درسته
504
01:18:02,970 --> 01:18:08,670
چرا نميذاري کئو و تان به يه درک مشترک برسن؟
چرا بايد بري و مزاحمشون بشي؟
505
01:18:10,670 --> 01:18:14,730
اُه، پس همه سعي دارن منو از کئو جدا کنن، درسته؟
506
01:18:14,730 --> 01:18:18,930
چرا؟ من دوستتونم! من برادرتونم
507
01:18:19,330 --> 01:18:23,130
اُه، پس فکر ميکنين تان از من بهتره؟
508
01:18:23,670 --> 01:18:28,070
برام مهم نيس! از سر راه برو کنار
ميخوام برم کئو رو ببينم! ولم کنين
509
01:18:28,470 --> 01:18:31,400
ميخوام برم کئو رو ببينم
ميخوام برم سارابوري کئو رو ببينم
510
01:18:31,600 --> 01:18:38,900
ولم کنين! ميخوام برم کئو رو ببينم
511
01:18:31,600 --> 01:18:38,900
-برو خونه
512
01:18:31,600 --> 01:18:38,900
-اُه، پو!
513
01:18:43,370 --> 01:18:45,500
-مزرعه توي سارابوري؟
514
01:18:45,570 --> 01:18:47,300
-بله، داشتن حرف ميزدن که شنيدم
515
01:18:47,900 --> 01:18:50,430
اونجا خونه پدر و مادر کئوئه
516
01:18:50,770 --> 01:18:54,300
پس برو اونجا و ببين واقعا اونجا هستن يا نه
517
01:18:54,630 --> 01:18:57,630
قسمت اول پول رو همين الان برات واريز ميکنم
518
01:18:58,030 --> 01:19:06,030
اگه رسيدي اونجا و اونا رو اونجا ديدي -
سريعا تماس بگير و بهم خبر بده
چشم خانم پامپنگ -
519
01:19:09,430 --> 01:19:12,530
ديگه تقريبا زمان ما رسيده، مگه نه؟
520
01:19:13,870 --> 01:19:20,130
-آره
-خوبه! بالاخره ميتونم تان رو از سر راهم بردارم
521
01:19:21,330 --> 01:19:24,130
کي گفته من دنبال تانم؟
522
01:19:24,930 --> 01:19:29,930
بهم نگو که دوباره دلت براش نرم شده و عاشقش شدي
523
01:19:30,070 --> 01:19:34,600
من هرگز عاشق تان نبودم و هرگز ازش متنفر هم نبودم
524
01:19:35,070 --> 01:19:49,170
ولي چرا بايد تان و خواهر لوسش ني هي پشت سرهم بهم آسيب بزنن؟
525
01:19:49,300 --> 01:19:55,770
کاري ميکنم که تان، کورن و ني زجري بکشن از مرگ بدتر
526
01:19:55,900 --> 01:19:58,100
اينجوري بيشتر حال ميده
527
01:19:59,100 --> 01:20:01,370
ميخواي چيکار کني؟
528
01:20:02,630 --> 01:20:07,630
اولش کئو رو ميکُشم
529
01:20:19,000 --> 01:20:21,000
عمو، با دقت کار کن
530
01:20:34,130 --> 01:20:37,470
خوب بچينشون
531
01:20:53,400 --> 01:20:56,230
ميشه اينقدر دنبالم نياي؟
532
01:20:56,230 --> 01:21:01,300
ميدونم که اذيت ميشي ولي نميتونم بذارم از ديدم خارج بشي
533
01:21:01,300 --> 01:21:04,430
ولي اينجا خونه پدر و مادرمه
534
01:21:04,430 --> 01:21:09,570
ولي کارگراي زيادي اينجا هستن. همشون رو نميشناسيم و نميتونيم همينجوري بهشون اعتماد کنيم
535
01:21:10,900 --> 01:21:21,870
يه خورده ديگه طاقت بيار کئو! وقتي که مطمئن بشم تو در اماني ميذارم بري و با کسي که ميخواي ازدواج کني
536
01:21:21,870 --> 01:21:30,130
هرچي که تو رو خوشحال ميکنه رو
ميتونم قبول کنم...چون دوسِت دارم
537
01:21:30,830 --> 01:21:33,870
حتي اگه تو ديگه دوستم نداشته باشي
538
01:21:57,900 --> 01:22:00,700
خيلي ممنون
539
01:22:02,700 --> 01:22:10,430
-اونا واقعا اونجان، ديگه نميتونن از دست ما فرار کنن
540
01:22:10,430 --> 01:22:14,030
-شانس در خونمونو زده
541
01:22:14,030 --> 01:22:17,830
روزي که انتظارش رو ميکشم تقريبا رسيده
542
01:22:17,830 --> 01:22:22,370
روزي که منتظرش بودم تا تان رو بکُشم هم تقريبا رسيده
543
01:22:22,370 --> 01:22:32,130
-مطمئني دوباره بهش حسي نداري؟
544
01:22:22,370 --> 01:22:32,130
-بهت گفتم هيچ بلايي سر تان نمياري
545
01:22:32,800 --> 01:22:41,400
بهت گفتم ميخوام زجرشون بدم
سعي نکن نقشم رو خراب کني
546
01:23:13,630 --> 01:23:18,570
تو اين سرما اينجا وايسادي چيکار کني؟ ممکنه مريض بشي
547
01:23:18,570 --> 01:23:23,570
من خوب شدم. ديگه به راحتي مريض نميشم
548
01:23:23,570 --> 01:23:25,570
اميدوارم
549
01:23:25,570 --> 01:23:30,530
بيا، از مامانم برات قرض گرفتم
550
01:23:30,530 --> 01:23:36,930
بهت گفتم که خوبم. ديگه ميتوني مثل يه بچه باهام رفتار نکني
551
01:23:36,930 --> 01:23:42,200
بدون دليل لجبازي ميکني
به اين ميگن يه بچه لجباز
552
01:23:42,200 --> 01:23:50,070
باشه، اگه فکر ميکني من ضعيف يا مريضم، بگو دليلت چيه
553
01:23:53,130 --> 01:23:56,870
نگرانتم
554
01:23:58,870 --> 01:24:05,630
خودمم نميدونم چرا نگرانم، ولي نگرانتم
555
01:24:05,630 --> 01:24:11,900
پس واقعا نيازي نيس نگران باشي. بايد بري بخوابي
556
01:24:19,300 --> 01:24:22,430
چيکار ميکني؟ ول کن
557
01:24:22,430 --> 01:24:26,800
-من بچه نيستم
558
01:24:22,430 --> 01:24:26,800
-به يه بچه لجوج بايد درس داد
559
01:24:26,800 --> 01:24:36,770
همين، اينو ميگن يه بچه لجباز. بهت گفتم منو "پي" صدا کن ولي صدا نميکني. فقط يه بار شنيدم صدام کني
560
01:24:36,770 --> 01:24:42,270
-نه
561
01:24:36,770 --> 01:24:42,270
-به خودم مربوطه. ولم کن
562
01:24:42,270 --> 01:24:47,870
اگه ولم نکني تان رو صدا ميکنم بياد بهم کمک کنه
563
01:24:49,870 --> 01:24:57,930
اگه ميخواي جيغ بکشي، جيغ بکش. الان تان داره با دکتر کريت در مورد مسائل کاري صحبت ميکنه، اگه ميخواي مزاحمش بشي، بشو
564
01:24:59,030 --> 01:25:05,900
کـــــــــــورن -
اول رو انداز رو قشنگ دور خودت بپيچ بعد ولت ميکنم -
565
01:25:08,600 --> 01:25:12,700
باشه، پس ول کن
566
01:25:14,700 --> 01:25:25,770
الان ديگه رو انداز دورمه پس ديگه ميتوني بري بخوابي
ميخوام تو آرامش ستاره ها رو نگاه کنم
567
01:25:25,770 --> 01:25:29,230
منم ميخوام ستاره ها رو نگاه کنم
568
01:25:29,230 --> 01:25:32,570
پس برو يه جا ديگه نگاه کن
569
01:25:32,570 --> 01:25:42,170
اينجا خونه منه. ميخوام اينجا نگاه کنم
اگه نميخواي باهم تماشاشون کنيم برو يه جا ديگه
570
01:25:42,170 --> 01:25:44,130
چرا من برم؟
571
01:25:44,130 --> 01:25:49,530
من قبل از تو اينجا بودم پس من اينجا ستاره ها رو نگاه ميکنم
572
01:26:12,200 --> 01:26:25,900
-ساکته. از اون روزي که چامپنگ رفت خونت ديگه ساکت شده چامپنگ هيچ جاي ديگه اي نرفته، حتي به ملاقات عمو پونتیپ
573
01:26:12,200 --> 01:26:25,900
- اصلا هيچ تحرکي وجود نداره؟
574
01:26:25,900 --> 01:26:32,830
-ميدونم که چامپنگ و تانونگ دارن نقشه ميکشن که يه کاري بکنن
575
01:26:25,900 --> 01:26:32,830
-من توي بيمارستان منتظرم ولي خبري نيست
576
01:26:32,830 --> 01:26:39,970
مطمئن نيستم ولي نبايد بي دقتي کنيم. اومدم اينجا تا خاله تانيا رو ببينم شايد بتونم يه کم اطلاعات بدست بيارم
577
01:26:39,970 --> 01:26:48,230
-هي، دوستا واسه چيَن پس؟
578
01:26:39,970 --> 01:26:48,230
-خيلي ممنون کريت. بايد بهت زحمت بدم
579
01:26:52,930 --> 01:27:01,530
خوب ميشي. من کنارت ميمونم و انگيزت ميشم
580
01:27:09,400 --> 01:27:11,400
کيه؟
581
01:27:15,200 --> 01:27:22,730
سلام، خاله تانيا ببخشين که خيلي دير مزاحمتون شدم من دکتر کريت هستم، دوست تان
582
01:27:22,730 --> 01:27:25,430
دوست تان؟
583
01:27:25,430 --> 01:27:27,700
چي شده؟
584
01:27:27,700 --> 01:27:32,300
درباره چامپنگ و تانونگ
585
01:27:34,300 --> 01:27:40,030
من نميدونم. نميتونم چيزي بگم. لطفا بريد
586
01:27:40,030 --> 01:27:42,030
لطفا، ازتون خواهش ميکنم
587
01:27:42,030 --> 01:27:51,770
الان تان و خانوادش از طرف اين دو نفر در خطرن و مجبور شدن از شهر فرار کنن برن بيرون
588
01:27:51,770 --> 01:27:55,630
شايد اطلاعات شما مفيد باشه
589
01:27:55,630 --> 01:28:01,870
احتمالا شما نميخواين که افراد بي گناه آسيب ببينن، درسته؟
590
01:28:33,430 --> 01:28:40,630
چامپنگ بعد از اينکه فهميد دختر واقعي ما نيست تغيير کرد
591
01:28:40,630 --> 01:28:48,700
حالت تدافعي بيشتري گرفت و عصبي تر شد جوري که خيلي ترسناک شد
592
01:28:50,700 --> 01:29:01,300
من سعي کردم خوش بين باشم و فکر کردم اين استرس موقتيه و ناشي از تحت فشار قرار گرفتن خيلي زياد از طرف پونتپه
593
01:29:01,300 --> 01:29:03,900
ولي اينجوري نبود
594
01:29:05,930 --> 01:29:14,330
در عوض چامپنگ با تانونگ نقشه کشيد و نفرت انگيزترين کار رو انجام داد
595
01:29:14,330 --> 01:29:16,930
چه کاري؟
596
01:29:25,400 --> 01:29:36,600
چامپنگ...اون...سعي کرد پونتپ رو بکُشه
597
01:29:47,230 --> 01:29:49,770
تانيا هستم
598
01:29:49,770 --> 01:29:56,030
چي گفتين؟ بله، بله، متشکرم
599
01:29:56,030 --> 01:29:58,030
چي شده؟
600
01:29:58,030 --> 01:30:00,830
چامپنگ اينجاس
601
01:30:16,070 --> 01:30:18,400
چرا اومدي اينجا؟
602
01:30:19,330 --> 01:30:26,270
-با اينکه ميخواستي اون بميره ولي نمُرده
603
01:30:19,330 --> 01:30:26,270
-اومدم ملاقات بابام
604
01:30:26,270 --> 01:30:35,130
يه دفعه اي خيلي خشن تر شدي؟ خوبه
اينطوري بيشتر لايق مادر خوندگي مني
605
01:30:36,800 --> 01:30:43,730
-منو بيرون نکن. منم نميخوام زياد اينجا بمونم
606
01:30:36,800 --> 01:30:43,730
-ديگه ميتوني بري
607
01:30:45,230 --> 01:30:57,500
فقط ميخوام به پدرخوندم که الان با يه تيکه کاهو هيچ فرقي نداره بگم که فعلا نميره! منتظر بمونه و اول دستاورداي اين بد ذات رو تماشا کنه
608
01:30:57,500 --> 01:31:00,100
ميخواي چيکار کني؟ ها؟
609
01:31:00,100 --> 01:31:08,030
هر کسي به هر نحوي که بهم آسيب زده باشه؛ مرگ خوبي نداره
610
01:31:10,030 --> 01:31:17,600
و يه دوست واست پيدا ميکنم که کنارت بخوابه. دوست مرد ميخواي يا زن؟
611
01:31:17,600 --> 01:31:24,730
اگه مرد ميخواي، از بين کورن و تان انتخاب کن
612
01:31:24,730 --> 01:31:32,400
اگه زن ميخواي، از بين ني و کئو انتخاب کن
613
01:31:32,400 --> 01:31:35,000
ميخواي چيکار کني؟ بهم بگو
614
01:31:35,000 --> 01:31:38,400
اگه بگم که ديگه سورپرايز نميشه
615
01:31:38,400 --> 01:31:43,270
خودتو آماده کن تا به يه عضو جديد خوشامد بگي. فقط همين
616
01:31:43,270 --> 01:31:47,800
تو نميتوني بلايي سر تان و بقيه بياري
617
01:31:47,800 --> 01:31:49,800
چرا نتونم؟
618
01:31:49,800 --> 01:31:57,970
اونم وقتي که اونا به احساسات من لطمه ميزنن و باعث رنجشم ميشن و بعدشم ميذارن ميرن
619
01:31:57,970 --> 01:32:04,970
ولي نگران نباش، اونا نميتونن از دستم فرار کنن
620
01:32:04,970 --> 01:32:10,900
چون ميرم سراغ همشون. همشون
621
01:32:29,200 --> 01:32:32,270
چيزي نيست عزيزم
622
01:32:35,870 --> 01:32:42,400
-نه
623
01:32:35,870 --> 01:32:42,400
-عمو چيزيش شده؟
624
01:32:42,400 --> 01:32:45,400
چامپنگ جوري صحبت ميکنه انگار ميدونه تان کجاس
625
01:32:46,000 --> 01:32:55,800
مطمئن نيستم. ولي يکي به ديوونگي چامپنگ، هرکاري ميتونه بکنه
626
01:33:06,700 --> 01:33:09,570
بفرمايين، بفرمايين
627
01:33:09,570 --> 01:33:16,030
-اُه، واو، بنظر خيلي خوب مياد
628
01:33:09,570 --> 01:33:16,030
-بفرمايين
629
01:33:09,570 --> 01:33:16,030
-اومدش
630
01:33:16,030 --> 01:33:20,570
البته؛ چون اين ظرفو خودم درست کردم
631
01:33:20,570 --> 01:33:23,430
پس اونقدري که خوب به نظر ميرسه نبايد خوشمزه باشه
632
01:33:24,370 --> 01:33:30,730
هی کورن -
ني، حالا ديگه ميتوني بشيني. يه کم ملاحظه بزرگترات رو بکن
633
01:33:31,330 --> 01:33:33,330
ببخشيد
634
01:33:33,330 --> 01:33:38,330
اشکالي نداره. کورن دوست داره ديگران رو اينجوري عصبی کنه. حقشه
635
01:33:38,330 --> 01:33:43,670
وقتي منو بابات براي اولين بار بهم ابراز علاقه ميکرديم همينجوري باهم دعوا ميکرديم
636
01:33:50,670 --> 01:33:53,330
بياين غذا بخوريم
637
01:33:59,930 --> 01:34:03,400
رئيس، همشون اينجان
638
01:34:03,400 --> 01:34:05,430
ها؟ اينقدر زود؟
639
01:34:05,430 --> 01:34:12,970
-اونا گفتن که توي دردسر افتادن و فورا به کار نياز دارن
640
01:34:05,430 --> 01:34:12,970
-ما حتي هنوز وقت نکرديم چيزي بخوريم
641
01:34:12,970 --> 01:34:20,030
پس بايد بريم باهاشون مصاحبه کنيم عزيزم. اگه خوب باشن ميتونيم استخدامشون کنيم. به اونايي که نياز دارن هم کمک ميشه
642
01:34:20,030 --> 01:34:25,830
پس شماها اول غذاتون رو بخورين. من و بابات هم بعد از اينکه مصاحبه تموم بشه ميايم غذا ميخوريم
643
01:34:30,770 --> 01:34:33,770
کئو، اول يه کم واسه خانم ني بکش
644
01:34:39,070 --> 01:34:45,800
مامان، بابا کي رو ميخواين ببينين؟
645
01:34:45,800 --> 01:34:53,000
-از قبل ميشناسينشون؟
646
01:34:45,800 --> 01:34:53,000
-فقط يه سري افرادي که براي کار کردن توي مزرعه درخواست دادن. چيزي نيست
647
01:34:53,000 --> 01:35:00,200
ما قبلا نديديمشون ولي ديروز تماس گرفتن و خواستن که واسه کار درخواست بدن و منم بهشون گفتم امروز واسه مصاحبه بيان
648
01:35:00,200 --> 01:35:02,200
پس ميتونم منم بيام؟
649
01:35:03,270 --> 01:35:16,300
موضوع اينه که ديروز دوستم؛ چامپنگ رو ديده و اون خيلي ازم کينه داره. و امروز يه نفر براي کار درخواست ميده، من فکر ميکنم مشکوکه. ممکنه کسي باشه که نشه بهش اعتماد کرد
650
01:35:16,300 --> 01:35:24,230
نه، تو نميتوني. من نميذارم بري. زيادي فکر ميکني. فقط يکی واسه کار درخواست داده. اينقدر منفي بهش فکر نکن
651
01:35:24,230 --> 01:35:29,770
اگه چيزي نيست، چيزي نميشه. ولي من ميرم ببينم. امنيت بهتر از تاسفه؛ کئو
652
01:35:31,770 --> 01:35:42,370
کورن، چطور ميتونم بذارم بره؟ تان کم صبر و عجوله و واسش راحته که به کسي چاقو بزنه يا شليک کنه
653
01:35:31,770 --> 01:35:42,370
-کئو، بذار آقاي تان بره
654
01:35:44,370 --> 01:35:55,870
تان به هيچکس آسيب نميزنه چون منم ميرم
منم با تان موافقم. امنيت بهتر از تاسفه
655
01:35:55,870 --> 01:36:01,530
نميذارم عصبي رفتار کنين چون خواهر کوچيکترم دوس نداره
656
01:36:05,470 --> 01:36:15,200
-درسته. بهترين راه همينه
657
01:36:05,470 --> 01:36:15,200
-پس اين چطوره؟ بهشون ميگم که هيچ کارگري استخدام نميکنيم.اونوقت هيچ مشکلي پيش نمياد
658
01:36:15,200 --> 01:36:17,200
بريم
659
01:36:17,200 --> 01:36:24,300
کئو، ني! برگردين غذا بخورين. تا وقتي که من و تان برنگشتيم هيچ جا نريد
660
01:36:34,570 --> 01:36:37,700
کئو، بيا بريم غذا بخوريم
661
01:36:51,030 --> 01:36:56,070
کئو بيا غذا بخوريم. غذاش خيلي خوشمزس
بهت کمک ميکنه استرست کم بشه
662
01:37:29,300 --> 01:37:37,060
-چي شده کئو؟
-هيچي. چیزی نیست
663
01:37:37,060 --> 01:37:41,960
ني، ميشه فرني برنج رو برام گرم کني؟
فکر نميکنم ديگه گرم باشه
664
01:37:41,960 --> 01:37:45,230
باشه، يه دقيقه صبر کن
665
01:38:01,200 --> 01:38:03,800
کجا رفت؟
666
01:38:17,530 --> 01:38:19,730
تو کي هستي؟
667
01:38:24,060 --> 01:38:27,900
بانو کائو، دنبالش نريد! نريد
668
01:38:30,100 --> 01:38:32,630
نريد بانو کائو
669
01:38:37,100 --> 01:38:39,100
چرا ميخواي اينجا کار کني؟
670
01:38:39,100 --> 01:38:44,500
ما توي دردسر افتاديم و براي درمان مادرمون به پول نياز داريم
671
01:38:44,500 --> 01:38:51,030
ولي جاهاي ديگه هم کار هست
چرا ميخواين بياين اينجا کار کنين؟
672
01:38:51,030 --> 01:38:59,130
و براي درمان مادرتون به پول نياز دارين -
شما دوتا اين حرفو بيشتر از نيم ساعته که دارين ميگين
673
01:38:51,030 --> 01:38:59,130
مادرمون خيلي مريضه -
674
01:38:59,130 --> 01:39:09,800
نميگين اهل کجايين. تمام چيزي که ميگين اينه که براي درمان مادرتون به پول نياز دارين. ميگين برادرين ولي اصلا شبيه هم نيستين. مادرتون چه بيماري اي داره؟
675
01:39:09,800 --> 01:39:12,600
جداگانه بشينين و جداگانه به سوال جواب بدين
676
01:39:12,600 --> 01:39:15,860
بذار ببينيم ميتونين دو يا سه تا سوال رو مثل هم جواب بدين
677
01:39:30,930 --> 01:39:33,760
کجا رفت؟
678
01:39:54,700 --> 01:39:59,500
حرف بزن! ميتوني حرف بزني؟
679
01:39:59,500 --> 01:40:02,360
آقاي تان، بذارش به عهده من
680
01:40:10,530 --> 01:40:16,600
حالا ميتوني بهم بگي؟ مادرت چه بيماري اي داره؟
681
01:40:16,600 --> 01:40:20,130
حرف ميزني يا نه؟
682
01:40:20,130 --> 01:40:23,200
-سرطان
683
01:40:20,130 --> 01:40:23,200
-اگه حرف نزني بهت شليک ميکنم
684
01:40:23,200 --> 01:40:25,200
سرطان؟
685
01:40:25,200 --> 01:40:29,200
اوني که اونجاس گفت ديابت
686
01:40:29,200 --> 01:40:32,260
مادرتون يکيه؟
687
01:40:36,284 --> 01:40:38,784
نی و کئو
688
01:40:39,500 --> 01:40:43,560
کورن، تو حواست به اينجا باشه
689
01:40:49,960 --> 01:41:00,230
ميخواستم بيام و از نزديک صورتتو ببينم
چون ميخوام بدونم چرا تان بايد اينقدر عاشقت باشه
690
01:41:00,230 --> 01:41:04,330
چامپنگ، من هرگز نخواستم تانو ازت بدزدم
691
01:41:04,330 --> 01:41:08,030
آقاي لوآنگ عاشق خانم کائو هستن خانم کید
ايشون هيچوقت عاشق شما نبودن
692
01:41:08,030 --> 01:41:13,200
سعي داري بهم بگي که تان هيچوقت عاشق من نبوده؟
693
01:41:13,200 --> 01:41:23,000
تان عاشق من نيست. کورن عاشق من نيست
هيشکي دوستم نداره. همه منو ترک کردن
694
01:41:26,800 --> 01:41:31,460
چامپنگ، کار احمقانه اي نکنين
695
01:41:31,460 --> 01:41:33,460
چرا؟
696
01:41:33,460 --> 01:41:36,600
از مرگ ميترسي؟
697
01:41:36,600 --> 01:41:51,100
نيازي نيست بترسي چون من نميکُشمت. براي اينکه کسي مثل من تو رو بکُشه بيش از حد ارزشمندي. من کسيم که بايد بميره
698
01:41:53,100 --> 01:41:56,630
جاي من از همه خداحافظي کن
699
01:41:56,630 --> 01:42:02,460
چون از اين به بعد ديگه جلوي راه هيشکي قرار نميگيرم
700
01:42:05,630 --> 01:42:09,830
چامپنگ، کار احمقانه اي نکنين! چامپنگ
701
01:42:09,960 --> 01:42:11,830
بانو کائو، دنبالش نريد
702
01:42:19,060 --> 01:42:29,400
-اُه، رفتم فرني برنج رو براي کئو گرم کنم ولي قابلمه داغ بود انداختمش . اما من خوبم تان نگران نباش
703
01:42:19,060 --> 01:42:29,400
-ني چي شده؟
704
01:42:29,400 --> 01:42:34,330
ولي کئو پيداش نيست. همين الان اينجا بود
705
01:42:44,600 --> 01:42:46,600
چي شده؟
706
01:42:46,600 --> 01:42:50,130
-چي گفتي؟
707
01:42:46,600 --> 01:42:50,130
-کئو غيبش زده
708
01:42:55,230 --> 01:43:02,900
-دنبالم نيا! ميخوام دنبال يه جا بگردم خودمو خاک کنم
709
01:42:55,230 --> 01:43:02,930
-چامپنگ! لطفا وايسا، چامپنگ
710
01:43:02,930 --> 01:43:07,430
-گفتم دنبالم نيا
711
01:43:02,930 --> 01:43:07,430
-چامپنگ
712
01:43:09,430 --> 01:43:14,560
عزيزم، من به پليس خبر دادم
713
01:43:14,560 --> 01:43:20,030
اگه بهم نگين که کي شما رو اجير کرده؛ بايد اينجا منتظر پليس بشين
714
01:43:22,030 --> 01:43:27,730
-ها؟
715
01:43:22,030 --> 01:43:27,730
-مامان، بابا! کئو گم شده
716
01:43:38,930 --> 01:43:49,130
-کئو تنها نيست. يکي باهاشه
717
01:43:38,930 --> 01:43:49,130
-تان، کئو رو پيدا کردي؟
718
01:43:49,130 --> 01:43:52,130
ني! همين الان برو تو خونه
719
01:43:52,130 --> 01:43:54,260
-ولي منم نگران کئو ام
720
01:43:54,260 --> 01:43:57,730
-برو تو خونه، برو
721
01:44:21,760 --> 01:44:25,030
چرا داري دنبالم مياي؟
722
01:44:25,030 --> 01:44:28,630
نميخوام کار احمقانه اي بکني! زندگيت خيلي با ارزشه
723
01:44:28,630 --> 01:44:33,200
حقيقت نداره. زندگيم اصلا ارزشي نداره
724
01:44:33,200 --> 01:44:39,260
اين فقط تويي که اينجوري فکر ميکني! خيليا هستن که دوسِت دارن. هم مامانت هم بابات که حاضرن پشتت وايسن
725
01:44:41,260 --> 01:44:45,260
بابا کنار من وايسه؟
726
01:44:45,260 --> 01:44:50,460
آره، چامپنگ آروم باش. به خودت آسيب نزن
727
01:44:50,460 --> 01:44:56,460
بانو کائو، گولش رو نخورين. سريع از اينجا بريد
728
01:44:56,460 --> 01:45:02,260
چامپنگ، آروم باش. بيا برگرديم و درباره همه چيز باهم حرف بزنيم
729
01:45:02,260 --> 01:45:05,500
باشه، باور ميکنم
730
01:45:05,500 --> 01:45:08,030
ديگه خودمو نميکُشم
731
01:45:08,030 --> 01:45:11,760
ولي تو رو ميکُشم
732
01:45:49,800 --> 01:45:58,600
چطوره؟ درد داره؟ دردت در مقايسه با دردي که من احساس کردم هيچي نيست
733
01:45:58,600 --> 01:46:01,260
من هرگز باهات کاري نکردم
734
01:46:01,260 --> 01:46:05,330
همش بخاطر توئه
735
01:46:05,330 --> 01:46:13,100
حتي اگه منو تان عاشق همديگه نبوديم، اگه تو نبودي بازم من و تان ازدواج ميکرديم
736
01:46:13,100 --> 01:46:18,430
ولي چون تو بودي، مجبور شدم باهاش به هم بزنم
737
01:46:18,430 --> 01:46:23,560
و باز احمق بودم که عاشق برادرت شدم
738
01:46:23,560 --> 01:46:26,230
و اون بهم خيانت کرد
739
01:46:26,230 --> 01:46:31,360
شما دوتا برادر خواهر مشکلتون چيه؟
چرا هميشه بايد خوشحالي منو از بين ببرين؟
740
01:46:31,360 --> 01:46:34,100
تويي که داري به خودت آسيب ميزني
741
01:46:36,100 --> 01:46:42,160
دهنتو گل بگیر! ميخواي بميري، هنوزم جرأت ميکني منو مقصر بدوني؟
742
01:46:44,860 --> 01:46:49,800
من اشتباه نميکنم و از مردن هم نميترسم
743
01:46:49,800 --> 01:46:55,800
خوبه! از مردن نميترسي، درسته؟ پس ميذارم بميري
744
01:46:58,224 --> 01:47:00,224
دختره ی لعنتی...همونجا وایسا کئو
745
01:47:02,548 --> 01:47:04,548
کئو، همونجا وایسا کئو
746
01:47:04,572 --> 01:47:24,572
امیدواریم از دیدن این قسمت لذت برده باشید
::: ویراستار:مهدیس & مترجم:پژمان & زمانبندی:بانو :::
کانال ما @mamsubtitle
وبلاگ ما mamsubtitle.mihanblog.com
92588