All language subtitles for Betrayal.S01E05.WEB-DL.DD5.1.H.264-BS

.من یه ایمپالای 1962 دارم
.همهش اصل و دستنخوردهست

...آنچه در "خيانت" گذشت

.تي-جي" اونشب با من بود"

تاچر کارستن" چقدر بهت داده که اين حرفو بزني؟"

.با يه شرط بندي براي بُردِ کماحتمال، تموم نميشه

،اونها نبرد رو برامون به ارمغان آوردن
.پس اين جنگه

چي ميخواي، "زارک"؟

.ميخوام يه عضو ثابت گروه بشم

.اين موضوع بين تو و "تاچر"ـه

.حالا اوضاع پيچيدهتر شد

.منو تهديد نکن

.قبولش میکنم

.واسه یه نفر جای بزرگیه

فقط توئی، درسته؟

.آره

.من یه گرگ تنهام

.آزاد، کمتوشه برای سفر

.خیلی حریص و طمعکار

.مطمئن نیستم که تو خریدار مناسبِ اینجا باشی

.خب اینهمه راه از لیسبون تو پرواز بودم واسه این
[شهر ليسبون : پايتخت كشور پرتغال]

.اوه، ببخشید که اینهمه تو دردسر افتادی

...ببینم تو

...مطمئنی کاری نیست که انجام بدم

تا نظرت عوض بشه؟

مثل چی؟

ببخشید، اما فکر کردی داری چیکار میکنی؟

.خانم، اینکار واقعاً نامناسبه

...من فقط از تهِ دل

...این آپارتمان رو

.میخوام

تـــقديــــم ميکـــــندMani Vampire "مانــي"
Y! ID & E-Mail: V5mpire
.: TvWorld.Info :.

...جک مککالیستر" هستم"
.پیغامتون رو بگذارید

.اون یارو شرابفروش سکسیه اومده که جنسش رو امتحان کنی

.خب، بگو فردا که "پائولت" هست بیاد

.تو رو میخواد

.همیشه تو رو میخواد

.میدونه که متأهلی
ضررش چیه؟

...بخشی از متأهل بودن اینه که

.بدونی که کِی خودت رو تو موقعیتهای بهخصوص قرار ندی

...جک مککالیستر" هستم"
.پیغامتون رو بگذارید

،سلام، پدر یکی از همکلاسیهای "ویک" کارِت داشت زنگ زد

.شاید یه کار پدرانه باهات داره

.میدونم که عاشق اینجور کارایی

.خیلیخب، بعداً صحبت میکنیم

!"ایدن"

.میدونی، راستش چند دقیقهای وقت دارم

،با استفاده از آخرین طراحی سازگار با محیط زیست

...شرکت "کارستن" یک شرکت بازرگانی چند کاره

این واسه سخنرانی سرمایهگزاریه؟ -
.و شورای شهر -

.به ساختمونهای سبز حساسیت دارن

.بنابراین من واسه خودمون یه پنل خورشیدی از چین آوردم

چین؟

.نه، نه، نه
.وایسا ببینم

ببین، اگه بتونیم چند تا سرمایهگزار
...از همین ایالات متحده گیر بیاریم

."ببین، "تاچر

.دارم با یه کارمند گمرک ردیفش میکنم

.سراغ گمرک نمیریم

پس، چی، قاچاقی میاریمشون؟

.1000تا پنل امشب میرسه

.میخوام اونجا باشی که تحویلشون بگیری

.این یکی از اصول کاری من نیست

.خب، اصول کاریت داره تغییر میکنه

تو این مورد کمک میخوای، "جک"؟

.نه، فکر نمیکنم ضروری باشه

...اوه، نگاش کن

،چه آدم شوخطبعیه
.همهچیز بر اساس رأی جَمعه

،با یه فکر دوم
.شاید باید بیای

.خوبه

.پنلها باید حول ساعت 10:00 اونجا باشن

.باید پلمب رو باز کنید

،همین که نمونهها رو بررسی کردید

،میخوام اون کامیونها رو بیارید
.و تا جایی که میتونید زود از اونجا خارج بشید

،فرار از مالیات به گمرک

.بهرهبرداری تجاری، کلاهبرداری انتفاعی

.اینم از این

."سارا"

.جنت"، سلام"

.اسم من "سارا هنلی"ـه
.خیلی خوشحالم که میبینمتون

.سارا" عکاس ماهنامهی "بوید"ـه"

.اوه

.واقعاً دنبال همکاری با شما هستم

.عاشق مقالهتون دربارهی انقلاب مصرم

.فکر میکنم توی نیوزویک بود
.خیلی قدرتمند بود

.دو سال پیش، داشتم شورش میدون تحریر رو شرح میدادم

.حالام دارم شرححال یه مدیرعامل یه ماهنامهی محلی رو مینویسم

،خب، میدونی

.ماهنامهی بوید خیلی پیچیدهتر از چیزی که انتظار داشتم بود

...واسه داستاننویسی خوبه، پس

.الآن دارم میرم اونجا، اگر میخوای باهم یه تاکسی بگیریم

.حله، من ماشین دارم

،اون با استعداده
.اما نیاز به آموزش ویژه داره

.باشه خب، بهش آموزش میدم

از اینکار خوشم میاد، اما تو چت شده؟

.این اواخر خیلی ساز موافق میزنی

نمیدونم، بهخاطر شامپوی جدیدمه؟

واقعاً؟

.بعداً میبینمت

.شرابفروشه خاطرخواهم شده

شرابفروشه؟

.اسمش "ایدن"ـه

.29سالشه

جدّاً؟

ایدن"؟"

اسم مَرده؟

باورش انقدر سخته؟

چی، خاطرخواهِ تو شدن؟
.البته که نه

.ممنون که بهم گفتی

...خب، اگه یه دختر یا زنِ

جوون و جذاب خاطرخواهت بشه تو بهم میگی؟

.پس اون جوون و جذابه

.آره

.و سلیقهشم خوبه

.کاملاً

.اون یه شرابفروشه

.باید برم سر کار

.منتظرم نمون

،فقط یهدسته پنل خورشیدیه
.هروئین و سی-4[بمب] که نیست

مشکل اصلی چیه؟

.قوانین حملونقل پیچیدهست

.نباید غیرقانونی باشه، اما هست

.همهچیز مرتبه
.میرم کامیونم رو بیارم

اگه فکر کنی که اینکار غیرقانونیه
شبها بهتر خوابت نمیبَره؟

.بیاید داخل
.واسه رفتن آمادهایم

...صدات مثل کسیه که

.دیگه رغبتی به انجام اینکار نداره

.خب، حدّاقل هنوز قدرتِ فکر برای اینکارو دارم

."سلام، "هنری -
.سلام -

دختر کوچولوت چطوره؟

.بهتره، الآن تو مرکز توانبخشیه

.بابت کمکت توی قضیهی پلیسا ممنون

روبراهی؟

."امشب شبِ بدیه، "جک

آب و هوا بهت نمیسازه؟

.واقعاً شب بدیه

.باید بری خونه

.ما رو نظارت میکردن

.باید کامیونها رو برگردونیم

!دور بزنید

!دور بزنید
!برید بیرون، برید بیرون

دارن کجا میرن؟

چرا دارن دور میزنن؟

،اگه کالای قاچاق رو نبرن
.هیچی گیرمون نمیاد

از کجا میدونستن؟

،ازش سر در میارم
...اما باید گوش به زنگ باشیم

.و مطمئن باشیم که چیزی ندارن که برعلیهمون استفاده کنن

."یه جاسوس بینمونه، "جک

.یکی توی این شرکت بهمون خیانت کرده

: از طرف سارا
.دارم بهت فکر میکنم

.اونا گناهکارن، این که مشخصه

،نیمهشب دزدکی رفتن اونجا

.ردّ پاشون رو پاک میکنن

.یه کاروان کامیون رفت تو و برگشت بیرون، اونم خالی

،این برای یه حکم بازرسی کافیه
.عالیجناب

.یهزمانی بود که هیچکس خایهشو نداشت که باهام روبرو بشه

.وقت حملهست

.باید یهقدم ازشون جلوتر باشیم

.باید همینالآن بگیریمشون

.کلّ این قضیه نزدیکه که لو بره

.هیچی گیرمون نیومد

.همهش رو نابود کردن

.دوسـِــت دارم

چیزی کم نشده؟

.اوه، آره

.لامپِ صندوقعقب

غیر از اون؟

چیزی هست که مثل قبل نباشه؟

...آره، من کف صندوقعقب رو

.یه 1960 انداختم، نه یه 1962

.باهوشخان

.آمادهست که بری

هی، کمک اضافه که اینورا نمیخوای، میخوای؟

.من میتونم موتور ماشین رو از کاپوت پیاده و دوباره سوار کنم

جدّاً؟

.خیلی بیشتر از تو راجب ماشین میدونه

.خواشحال میشم تایرها رو تمیز کنم

.میدونم اون ژل رو چطوری بزنم که نو بهنظر برسن

.بهگمونم میشه سر در آورد که میتونی یا نه

.عالی میشه، ممنون

.ممنون

یه تیم امنیتی جدید استخدام کردم
.که شرکت رو بگردن ببینن میکروفونمخفی هست یا نه

...از دفتر "تاچر" شروع میکنن

."مککالیستر"، "جک مککالیستر"
هستش؟

...آقا، اگه وقت ملاقاتی ندارید -
مشکل چیه؟ -

،"آقای "مککالیستر
این آقا رو میشناسید؟

تو پدر "ویک" هستی؟ -
بله. شما کی هستید؟ -

.ویک" پسرم رو با یه چوب بیسبال زده" -
چی؟ -

!ریکی" بیمارستانه"

...ببین، میدونم که دعوا کردن، اما اون -
!بعد از اون قضیه -

پسرت با یه چوب بیسبال اون رو زد
.و تو پیادهرو ولش کرد که خونریزی کنه

.هی، حالا آروم باش، رفیق

آره، ببین، نمیدونم که داری
راجب چی حرف میزنی، باشه؟

!هی

!هی

،نمیزارم که قسر در بره
!نمیزارم همهتون قسر در برید

.عجب

با زن اونم ریختی رو هم؟

.خفهشو

.هی

.هی

.امروز موضوعات واقعاً شایانی گیرم اومد

.منم یه تماس از مدیر تبلیغاتی شرکت گیرم اومد

.شنیدم که داری وقتشون رو زیادی تلف میکنی

.خب، "بوید" آدم سختگیریه

،این قضیه زوایای زیادی داره
.مثل مدیرعامل قبلیش

ازش عکس گرفتی؟

خب، اون برای اینکه محیط کارش
...غیردوستانه بود ازش شکایت کرد

.و برنده شد

.داستانش خیلی مهیجه

این اولین مقالته، مگه نه؟

میدونی چیه؟
.تصاویرم رو میزارم روی میزت

.بهگمونم شاید به کارت بیان

.بزار ببینم

.داستان من تا آخر امروز تو ماهنامه چاپ میشه

.بخونش

،بعد از اینکه بهم زدیم، من به اینجا نقل مکان کردم
،اما اون حلقه رو نگه داشت

که راحتتر بتونه هزینهی اولین
.و آخرین اجارهی ماهیانهش رو بده

.آره، سخته

چند ماه باهم بودین؟

.شیش ماه

شیش ماه؟

چیه، مگه از من بعیده؟

...خب، منظورم اینه که

.واقعاً الآن باید هنوزم تو ماهِ عسل باشید

،میدونی
،آدمی که میخواد همیشه با همسرش باشه

.نمیتونه از همسرش دوری کنه

و بعد از ماهِ عسل چی؟

.حِرفه و کارتون تبدیل به پشتگرمی میشه

،بچهدار میشید
...بعدشم دیگه باید از

.وابستگی دست بکشی

.عجب

.ازدواج بهنظر عالی میاد

.اوه، ببخشید

.راجبِ پسرمه

...پسرای نوجوون
.یکی دیگه از چیزای عالی ازدواجه

ببین، باید هرکسی که وارد و خارج
.میشه رو کنترل کنیم

.دوربینای بیشتری بزاریم، که به نقاط بیشتری دسترسی پیدا کنیم

اون صدای بیپ مال چیه؟

.خب، کامپیوتر و تلفن ممکنه خاموشش کنن

خب، بعد از اینکه اسکن اصلی
...رو انجام دادیم

.و اینجا رو دوباره گشتیم روشنشون میکنیم

هی، میشه صحبت کنیم؟

.سلام. ببخشید

میشه ما رو تنها بزاری، لطفاً؟

.مسئلهای نیست

.کلّ هفته رو اینجا باشید

حالت خوبه؟

،خب، بعد از اینکه پیامکت رو گرفتم
،با "ویک" صحبت کردم

.و اون میگه اینکارو نکرده

حرفشو باور داری؟

.میخوام که باور کنم

...منظورم اینه که، آره، اما

.اون تمرین بوکس میکرد
میدونستی؟

.نه -
با پدرم؟ -

.نه، نمیدونستم

.یهاحساسی دارم که انگار تو دو دنیای جدا زندگی میکنیم

.اصلاً از حال و روز همدیگه مطلع نیستیم

.خب، میدونی، نوجوون ان
.منظورم اینه که، از این اتفاقات میافته

.فقط اونا رو نمیگم
.خودمون رو هم میگم، من و تو

.آبپاشی رو فراموش کردی

.گوجهفرنگیها دارن پلاسیده میشن
.شلغمها از بین رفتن

.خب، بههرحال هیچوقت از شلغم خوشم نمیومد

.متأسفم

.میدونی، من سرم با پروندهی "تی-جی" گرم بود

.بابت تمام جریانات این یارو دستیار دادستانه

ما رابطهمون خوبه؟

ببین، من امشب تا دیروقت
...با این تیم امنیتی کار دارم، اما

چطوره که فردا شب با هم بریم بیرون؟

خوبه؟

.آره، خوشم میاد

.با "ویک" حرف میزنم

.هرچیزی که بهش دادم رو نادیده گرفت

منظورم اینه که، مقالهش ممکنه توسط
.یه خبرنگار شرکت بوید نوشته شده باشه

.بهگمونم نبایدم زیاد متعجب باشم

.عکاسها میتونن چیزایی رو ببینن که خبرنگارها نمیتونن

چرا؟

.چه میدونم

.تازه داریم به مسائل از زوایای دیگه نگاه میکنیم

.مراقب باش، رفیق

.برو دستات رو بشور

...هی، فکر میکنی مشکلی نباشه که

اُلی" هر روز ماکارونی با پنیر میخوره؟"

.منظورم اینه که، "جولی" کلّ خونوادهشون رو گیاهخوار کرد

.واسه خودشون تو حیاتپشتی سبزیجات پرورش میده

.دیگه مُد شده

.زن "مککالیستر" شلغم و گوجهفرنگی پرورش میده

!الیور" شام آمادهست"

.من عاشق این عکسم

یادت میاد؟

.با یه بادکنک دستش دادن گریهش رو بند میآوردی

.باید با یه طرح دیگه این قضیه رو پیش ببریم

.حکم بازرسیمون تا 24 ساعت دیگه باطل میشه

،ببین، مسئله اینجاست

"داشتیم تلاش میکردیم که "کارستن
،رو تو چیزای بزرگ دستگیر کنیم

...چیزای مشکل
.کارای قاچاق، بدکاری و فساد

،بهجاش، باید بریم سراغ یه چیز آسونتر

.یه چیز نائلشدنیتر

مثل چی؟

.رشوهدادن و تمهید شاهدین

."جندههه رو با یه شنود میفرستیم پیش "کارستن

کاری میکنه که "کارستن" اعتراف کنه که
.بابت بهونهی اونشب "تی-جی" بهش پول داده

.این خواستهی زیادیه

.اون تا اینجاشم واسهمون یه میکروفونمخفی رو کار گذاشت

.و این خیلی خطرناکه
.نمیتونیم 24 ساعته بهش آموزش بدیم

.لاری"، داری بازنشسته میشی"

.باید برات یه پیروزی بزرگ دیگه هم جور کنیم

.مهمونی امشب خیلی هم کافیه

...این دختره کلّ زندگیش رو اینطور سپری کرده که

.به افکار و احساساتی که نداره تظاهر کنه

.از پسش برمیاد
.استاد دروغگوئیه

تیتر تجارت، تو مقالهی
مایکل بوید" به کجا رسیدیم؟"

...تیتر خبر
" "بهترین مدیرعاملِ شرکت در شیکاگو .:. آقای "کول "

عکسها؟

.باشه، هنوز دارم روشون کار میکنم

آموزش و پرورش؟

: ستون خبر اینه که
چرا رسانهی ملّی شیکاگو را نادیده میگیرد؟

.این که خیلی قدیمیه و زیاد بکار رفته

،"آلیسا"
میشه بعدش سهتایی حرف بزنیم؟

مشکلی هست؟

.نه

.بعداً بهت میگم

.الآن بگو
.این جلسه هم واسه همینه

...فقط فکر نمیکنم که

.عکسها و داستان با هم همخوانی داشته باشه

.خدای بزرگ

.مثل یه اسباببازی کوچیکِ کوکی هستی که واینمیایسته

مشکل چیه؟

.خیلیخب

این عکس مال "بوید"ـه که داره جایزهی بهترین
.مدیرعامل دوستدارِ محیطزیست در شیکاگو رو میگیره

.و اینم ماشین هامریه که تو خونهی کنار دریاچهش نگه میداره

همهمون جانماز آبکشیم، که چی؟

.اینم "بوید"ـه که داره سر کارمندش فریاد میزنه

.آلیسا"، این مسخرهست"

زنه که تو حسابداری کار میکرد، بعد از اینکه
.قبول نکرد باهاش قرار بزاره رو اخراج کرد

.بوید" تو هیچچیزی توی شیکاگو بهترین نیست"

.اون فقط یه آدم تظاهرگر آشغاله که کلی پول درآورده

...برای شرکتش و سهامدارهاش -
.خب اون با استعداده -

...که برای همین ما باید اینطور قضاوت کنیم که

بدین معنیه که هرطور دوست داشت قسر در بره!؟

،این وظیفهی ما نیست که از وجهه و محبوبیت اون محافظت کنیم

...و من فکر میکردم تو یکی بین اینهمه آدم

.با این قضیه موافق باشی

.من به یه عکاس دیگه نیاز دارم

اونی که اونجا بود کی بود خودت بودی؟

،باشه، شاید یکم از کوره در رفتم

اما از چیزی که اونجا گفتم یهذره هم خوشحال نشدی؟

اما چی گیر تو میاد؟

.گمون کردم که دارم کارم رو انجام میدم

.جنت" داشت یه مقالهی کاملاً اغراقآمیز مینوشت"

.و بعضی وقتا کارمون هم همینه

چرا؟

مگه شرکت "بوید" کلی آگهی یا مجله میخره؟

ببین "سارا"، نمیتونیم از این عکسها استفاده کنیم، باشه؟

،اما خیلی عالیَن

بههمینخاطر میخوام به دوستم توی
...روزنامهی نیویورک تایمز زنگ بزنم

.و ببینم به ارائهی اخبار نیازی دارن یا نه

جدی میگی!؟

!ممنون

،این "سارا"ـی جدید
،کلّ این دگرگونیها

بهخاطر اون یاروئه، مگه نه؟

.فقط بهخاطر اون نیست -
.این شیدایی زودگذری دیوونهواری که داری -

.شیدایی زودگذر نیست -
پس چیه؟ -

.بهش گفتم دوست دارم

.لعنتی

.تو دردسر افتادی

این چه کاریه؟
.وسط بازیم

.پدر "ریکی" به دیدنم اومد

.آره، میدونم، مامان گفت

تو اونکارو کردی؟

!نه

!من نکردم

،منظورم اینه که
.ریکی" تقریباً یهمیلیون دشمن داره"

.به صلاحته که بهم دروغ نگی

چرا؟
چون تو هیچوقت دروغ نمیگی؟

.منظورم اینه که، هیچوقت خونه نیستی

.انگار که دیگه تو این خونه زندگی نمیکنی

،کمتر میخوابم
.اما انرژیم بیشتره

.نورها درخشانترن
.همهچیز تمیزتره

...انگار

،بالأخره میتونم ببینم

.و هرگز همچین حسی رو به یاد ندارم

نه حتی با "درو"؟

.با "درو"، قضیه فرق میکرد

.هیچوقت مثل این نبود

مشکل ازدواجش چیه؟

منظورم اینه که، اصلاً دربارهی زنش صحبت میکنه؟

...خب، انگار داشتیم توی یه حباب

.زندگی میکردیم

.خیلی چیزا هست که دربارهش صحبت نمیکنیم

."تی-جی"

.فکر کردم به شغلت توی دفتر برمیگردی

...نه پدر، من

.الآن دیگه اینجا کار میکنم
.بهت که گفتم

.تی-جی"، سوار ماشین شو"

.وسط کارم هستم

.این یه کار نیست

!بله که هست

.دارم یه کمکفنر شکسته رو تعمیر میکنم

فکر کردی برای چی واسه اینجا میخوانت؟

،چون من تو این چیزا اطلاعات دارم
.و توش مهارت دارم

.نه، چون سر گنج نشستی

.این چیزیه که اونا میخوان

.فقط دارن ازت سوءاستفاده میکنن

.آره، سوءاستفاده برای تعویض فنربندیهای چرخ جلو

!اصلاً با عقل جور در نمیاد

.ببین، پسرم، فقط نمیخوام که صدمهدیدنت رو ببینم

.همهش همین

.حالا، زودباش

.نه، بعد از اینکه تعمیرش کردم باید چرخها رو بالانس کنم

.تی-جی"، مغزت رو بهکار بنداز"

،تو تمام آدمای که تو شیکاگو میتونن ماشین درست کنن

فکر میکنی واسه چی بخوان تو رو استخدام کنن؟

.سوار ماشین شو

...تا حالا احساس کردی که

همدیگه رو به اندازه کافی نمیشناسیم؟

،نه، فکر میکنم که خیلی جانانه باهات آشنا شدم

...سر تا پا سؤال رد کردم که

.میدونی که منظورم چیه

.یهزندگی کامل داری، یهخونه
.میخوام راجبش بشنوم

من که نمیتونم همهش تظاهر کنم که
.یه زن حشری از لیسبون ام

.باشه
چی میخوای بدونی؟

.دخترت
به چیا علاقهمنده؟

.موسیقی محلی با کلی داد و فریاد

.لزبینهای کسخلِ کامپیوتر

.خب، باحال بهنظر میرسه

و پسرت؟

.ویک"، داره دورهی سختی رو سپری میکنه"

.داریم سر و سامونش میدیم

.نوجوونان دیگه

و "الین"؟

میخوای راجب "الین" حرف بزنی؟

.آره، میخوام

...باشه، خب، اون

.قرص و محکمه، باهوشه

.مادر خیلی خوبیه

.یهرستوران داره که خیلی خوب داره ادارهش میکنه

سبزیکاری میکنه، درسته؟

شلغم و گوجهفرنگی؟

اینو از کجا میدونی؟

."از "درو
.داشت راجب پرونده حرف میزد

چرا "درو" راجب زن من حرف بزنه؟

.نمیدونم

.نباید چیزی میگفتم

.آره، از این بازی خوشم نیومد

.حواست به "تی-جی" باشه

.نمیخوام که به اون گاراژ برگرده

.روش کار میکنم

...جک"، اون اشتباهِ لپی کوچیک و پنلهای خورشیدی"

.داره روزانه 20هزار دلار واسهم آب میخوره

ایدهای بهذهنت نرسید؟

میدونی باید چیکار کنیم؟

،بریم سراغ اون دادخواهه
خونهش رو غارت کنیم، درسته، "جک"؟

.بفرمایید، مشکل حل شد

.شمارهی 7 که موهاش دم اسبیه
دختر توئه، درسته؟

امی"؟"

اینجا چیکار میکنی؟

.من عاشق فوتبالم

.قبلاً بهت لطف کردم

.این آخرین باری خواهد بود که چیزی میخوام

.من رو میکُشن

.ما میتونیم ازت مواظبت کنیم

.میتونیم امنیتت رو تضمین کنیم

.نه، من کارم تمومه

.ببین

،اگه تو این مورد کمکون کنی
،میتونیم "کارستن" رو برای همیشه بندازیم زندان

.و اون دیگه نمیتونه بهت صدمهای بزنه

.مردایی مثل تو

،چیزی که میخوای رو میخوای
،مثل مشتریام

.فقط اونا تظاهر بهچیزی نمیکنن

...اما تو
.تظاهر به خیر و خوبی میکنی

.هر روز یه دزد درستکار گیرم میاد

.سالگرد ازدواج شما دوتا مبارک

،دمیتری"، میز شمارهی 24 دسرش رو میخواد"

.اما اول باید اون میز رو تمیز کنی، لطفاً

...رامی"، یادم بنداز که"

اون کیکشکلاتیه که واسه تولد مادرت
.گذاشتم تو جعبه رو بهت بدم

.حالا دیگه هدیهی تو هم بهتر از مال من شد

.اوه، ببخشید

میشه این رو یه امتحان بکنید؟

.هنوز تو منو نزاشتیمش

.البته، مشکلی نیست

.ممنون، اما قول بده که صادق باشی

.خوشمزهست

.خوشت نیومده

.نه، خوبه

.حالا نمیخواد رسم ادب رو بجا بیاری

مسخره نیست که زنا همیشه اینکارو میکنن؟

.آره، واقعاً مسخرهست

.کنجکاوم یکم گشنیز اضافه کنم چطوری میشه

.راستش، من هیچ سررشتهای ندارم
.نمیتونم آشپزی کنم

...پسرم هر شب ماکارونی با پنیر آماده میخوره، پس

...خب، میدونی آشپزی فقط

.تمرین و بلدی میخواد

،مادرم عمرش رو تو آشپزخونه گذروند

،پس اگه میخواستم باهاش صحبت کنم
.باید به آشپزخونه میرفتم

.خب، مادر من یه کمالگرا بود

،از دخالت تو کارش متنفر بود
.بههمینخاطر آشپزخونه منطقهی ممنوعه بود

بههرحال میدونی چیه؟

....من غذاهای مغذیای برای بچههام درست کردم

،از همون موقعی که بچه بودن

و واقعاً فکر نمیکنم که فرق آنچنانیای
.توشون بهوجود آورده باشه

.سلام. زود برگشتی

،آره خب، میدونی
...باید واسهت

.این شراب 09 سایر از ناپا رو میآوردم

.باشه

.شنیدم ناخالصی نداره

.آره، خیلی هم محبوبه

.شاید باید یه ذره بچشیم -
.باشه

...من باید برم، پس

.اوه، بههرحال من "الین"ـم
.صاحب اینجا منم

.اوه، منم "سارا"ـم

.آشنا بهنظر میرسی
قبلاً هم رو دیدیم؟

.نه، فکر نمیکنم

.خب، الآن از آشناییت خوشبختم

.آره، منم همینطور، خدافظ

هی گوش کن، اگه ماکارونیای که
...از گندم خالصه رو با پنیر

،بندازی تو تخممرغ سفید و پورهی هویچ قاطیش کنی

.ایناها، غذای سالمی میشه

.یهجورایی

.ممنون

.باشه

.مامانی که غذای سبک میده کار بیهودهای میکنه

.بچهها...آبنبات میخوان
.والدین هم میوه میخوان

.از ماشینم فاصله بگیر

.من عادت داشتم اینجا با توپ تنیس بازی کنم

،خب اون زمان که اینجا زمین ورزشی بود
.نه یه پارکینگ ماشین

.بزار واسهت بزارمش تو ماشین

.من تو پارک هامبولت بزرگ شدم

عادت داشتم که تابستونها تو
،کتابخونهی پولاسکی کلّ روز مطالعه کنم

...بعد میرفتم خیابون نبی، جایی که مادرم کار میکرد

.که کمکش کنم هاتداگ داغ سرو کنه

.بهنظر بچهی اعیاننشینی بودی

.نه، یه مادر تنها، چهار تا بچه

.تقلا میکرد، اما خیلی سرسخت بود

.مثل تو

.ما همیشه به خیابون نبی میریم

.دفتر "کنستانتین" هنوز اونجاست

.خوبه، "کنستانتین" پیر

میشناسیش؟ -
.آره، البته -

.چون اونجا دفتر "کنستانتین"ـی وجود نداره

،نه تنها یه دروغگوئی
.تو دروغگوئی هم خوب نیستی

،قضیهی خونوادهم
.همهش حقیقت داره

تو چه مرگت شده؟ -
.ببین -

،یه چیز هست که بهش اهمیت میدم

،یه چیز که نیازش دارم
.و وقتم هم داره تموم میشه

!خب، من نمیتونم کمکت کنم -
چرا که نه؟ -

چرا میزاری "کارستن" اینطوری ازت سوءاستفاده کنه؟

چیه، باید به جای اینکه بازیچهی دست اون باشم مال تو باشم؟

باید آرمانهایی داشته باشی، درسته؟

.یه چیزی که از تهِ دل میخوایش

هرگز شده که چیزی رو خیلی بدجور بخوای؟

.آره، یه سری چیزا هست

،یه جا که دسترسی به مدرسهی خوبی داشته باشه

.پیشینهم پاک بشه، و یه گیرین کارت

.سؤالی هم پرسیده نشه

،منو یه آمریکایی کن
.هرچی که بخوای میشم

!هوو

.کارت خیلی خوب بود

.ممنون

.آره، و داشتی خیلی تند میدویدی

خب، از عکسها استفاده نمیکنن؟

نه، اما "آلیسا" داره واسه روزنامهی
.نیویورک تایمز میفرستتشون

.واو، پیشرفت خیلی خوبیه

،جلوی "جنت" اونطوری وایسادن میتونه فاجعه به بار بیاره

.اما یه احساس خیلی خوبی داشت

.شاید آخر سر پیشامد خوبی هم داشته باشه

نظرت راجب این کراوات چیه؟

.خوبه

.خوشکل کردی، مامانی
داری کجا میری؟

.مهمونی بازنشستگی رئیس من

الیور"، داری چیکار میکنی؟"

داری چیکار میکنی؟

!داری چیکار میکنی؟

: از طرف جک
.میخوام ببینمت
فردا ساعت 12 خوبه؟

!ایناهاش

!کارم تموم نشده

"مترجم : "مانـی ومـپـایـر
«ارائهای از تیم ترجمهی تیویوُرلد»

.لاری"، تو کاملاً جایگزینناپذیری"

،که میشه گفت

من تو فهرست آدماییم که جات رو میگیرن، درسته؟

من چقدر تو اون فهرست به این مقام نزدیکم؟

.نزدیکتر از دیروز

.باید از "برندی کورسکایا" در اینباره تشکر کنی

.اون این محصول رو به ثمر مینشونه

.امیدوارم درست بگی

...میدونم که درست میگم

.چون قراره اول بهش آموزش بدم

.این خودش تفاوتیه

...اون آمادگیای که فکر میکردم رو نداره، و

.یه بچهی کوچیک داره

.لزومی نداره که امشب کار رو یهسره کنیم

...ایناهاشش
!آخرین مَرد خوب

."تبریک میگم، "لاری

.شنیدم داری همسرت رو به ریو میبَری

.10روز سفر تفریحی

.خوش به حالتون

.من عاشق این آهنگم

."میریم برقصیم، "لاری

.امشب عالی بهنظر میای

.اخیراً خوب بهنظر میرسیدی

.خوشحالی

.آره، بهگمونم خوشحال بودم

.از زمانی که اینکارو کردیم خیلی وقت میگذره

چی، رقص؟

.بیرون رفتن

.اوقات خوشی رو با هم سپری کردن

.بیا بیشتر از قبل تکرارش کنیم

.آره، خیلی خوب میشه

.میخواستم بابت امروز صبح ازت عذرخواهی کنم

.نمیدونستم تو کی هستی و واقعاً چه اتفاقی افتاده

!آخ

!آه

.باشه، باشه

.بسه دیگه

!گورت رو از اینجا گم کن

.ببین
.امیدوارم حال "ریکی" خوب باشه

.این باید هزینههاتون رو پوشش بده

!هی، پسرم اینجاست و داره شامش رو با نِی میخوره

!دیهت رو هم قبول نمیکنم

!میدونم تو کی هستی، مَرد

!جندهی "تاچر کارستن"ـی

!دیگه به اینجا برنگرد

.حکم بازرسیمون تا 15 ساعت دیگه باطل میشه

.یکی دیگه میگیریم

...کلّ قضیه اینه که -
.اون آماده نیست -

.الآن میفهممش
.ممنون

.متوجه نمیشم

چی شد؟

دختره بهت تسلط پیدا کرد، مگه نه؟

.کاری که ازش میخوایم بکنه خطرناکه

.نمیخوام کاری رو با عجله انجام بدم

: از طرف جک
.نمیتونم فردا ببینمت
.کار خونوادگی پیش اومده

.ممنون بچهها، ممنون

: از طرف جک
.دوسـِـت دارم

.ممنون بچهها، ممنون

.خیلی ممنون
.از همهتون ممنونم

."سارا"

سارا"، چی شده؟"
چی شده؟

.هی

.هی

چی شده؟
چی شده؟

.میخوام برم خونه
فقط میخوام برم خونه، باشه؟

چی؟ چی؟

.فقط میخوام برم خونه -
.باشه -

.میخوام برم خونه -
.باشه -

.میخوام برم خونه -
.باشه -

.میخوام برم خونه -
.میریم خونه، عزیزم -

هرگز نمیدونستم یه همچین آدم کوچولویی
.بتونه انقدر گریه کنه

.خرس آبی رو بگیر، مامانی

.ممنون، عزیزم
خوب میشم، باشه؟

فقط تو برو بگیر بخواب، باشه؟

.خب، شب بخیر

.باشه

.میرم واسهت آب بیارم -
.ممنون -

.بفرمایید

.ممنون

.دوسـِـت دارم، عزیزم

.ممنون که انقدر خوب ازم مراقبت میکنی

لعنتی، چی شده؟

.رفتم پدر "ریکی" رو ببینم

...میشه یه زندگی پر از

.دروغ و تقلب و گناه داشت

،میشه آدم خوبی بهنظر رسید

.و همه رو گول زد

...میشه انقدر خوب مردم رو فریب داد

.که هیچوقت مچت رو نگیرن

.اما خودت که خوب میدونی

.و دیگه نمیتونی تو آیینه هم خودت رو نگاه کنی

.و من همچین زندگیای رو برات نمیخوام

.تو اتاقت حبس میشی

.واسه مدرسهت میتونی از کامپیوتر آشپزخونه استفاده کنی

کِی وسایلم بهم برمیگرده؟

.وقتی که بهم حقیقت رو بگی

...هی، "ویک"، من

صورتت چی شده؟

جک". چه خبر شد؟"

.بزار ببینمش
کجا بودی؟

...رفتم پدر اون پسره رو ببینم

.همون پسره که "ویک" راهی بیمارستانش کرد

...جک"، ما که مطمئن نیستیم که کار"

.میدونیم، بیخیال

.میدونیم

واسه چی بری ببینیش؟

.که اوضاع رو درست کنم

این چه معنیای میده؟

.من اوضاع رو درست میکنم

.این کار منه

.باید برم حیاط رو تمیز کنم

عزیزم، دوربینت کجاست؟

.میخوام اون عکسها که "الیور" انداخت رو ببینم

.روی کمده

.درو" گفت اینکارو هفتهی دیگه انجام میدیم"

.برنامه عوض شد

،حالا، اگه مشکلی بهوجود اومد

،کلمهی "جُمعه" رو تو مکالمه بهکار ببر

.و ما میاریمت بیرون

.نمیزاریم واسهت اتفاقی بیافته

.ببخشید

.سلام

...بخشید

.تصدفاً این رو با خودم بُردم

.و ببخشید که وسط کارم ول کردم رفتم

.مهم نیست، مَرد

اگه من جای تو بودم، یخ مزهمزه میکردم
.و با کَشتی خصوصیم میرفتم عشق و حال

.فقط هرکاری که لازمه رو بکن

.رادنی"، میتونم بگم که تو مرد شریفی هستی"

.بهت اعتماد دارم

.میدونی، بهت قول میدم

،هر روز بهموقع اینجام

.اگه هنوزم بهم اجازه بدی آمادهی کارم

پس پدرت چی؟

.بهنظر نمیرسید که بخواد تو اینجاها بپلکی

.آره همینطوره

.اما دیگه بهش اجازه نمیدم بهم بگه چیکار کنم

.بریم واسهت یه کمد گیر بیاریم

."سلام، "برندی

.ببخشید که دبروقت مزاحم شدم

.مشکلی نیست

،فرض میکنم وقتی که زنگ زدی

.فکر کردی که کارت خیلی مهم باید باشه

.بفرمایید

مشروب میخوری؟

.نه، ممنون

چطور میتونم کمکت کنم؟

،اوضاع یکم کساد شده
."آقای "کارستن

...یه روز کاریم رو برای

...دادن بیانیهم به پلیس از دست دادم، و

چه بیانیهای بود؟

.همون بیانیهای که من شبِ قتل "لو" با "تی-جی" بودم

...حالا اون دادخواهه داره تهدیدم میکنه که

.دیپورتم میکنه و دخترم رو به پرورشگاه میفرسته

.تو تنگنا قرار گرفتم

.خیلی متأسفم که اینو میشنوم

...خب

چطور میتونم کمکت کنم؟

بابت بهانهی غیبت سر صحنهی جُرمِ
.تی-جی" پول بیشتری نیاز دارم"

اوضاع تو کلاب چطوره؟

.و اوضاع دخترت
اسمش چیه؟

."امی"

...ببینید، آقای "کارستن"، من

میشه یهکاری واسهم بکنی؟

چی؟

.لباسات رو در بیار

مشکلش چیه؟

مگه مَردا بهت پول نمیدن که همینکارو بکنی؟

.عکسهای قشنگین

"ترجمه و زيرنويس از : "مانــي ومـپـايــر
© TvWorld Interpreters Group
.: TvWorld.Info :.