All language subtitles for Son.Of.Babylon.Farsi_Persian-WWW.MY-SUBS.CO

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish Download
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:04,208 --> 00:00:09,102 ‫ارائه‌ای از کانالِ تلگرامیِ RevivedCinema 2 00:00:09,204 --> 00:00:14,998 ‫مترجم: هومن 3 00:00:43,167 --> 00:00:47,558 ‫شمالِ عراق، سوم آوریل ۲۰۰۳ میلادی ‫سه هفته بعد از سرنگونیِ رژیمِ صدّام. 4 00:02:15,607 --> 00:02:19,998 ‫مامان‌بزرگ ماشین، مامان‌بزرگ ببین ماشین ‫مامان‌بزرگ ماشین. 5 00:02:20,070 --> 00:02:23,233 ‫وایستا، وایستا، وایستا... 6 00:02:39,710 --> 00:02:41,793 ‫مامان‌بزرگ از تو ترسید. 7 00:03:07,952 --> 00:03:09,430 ‫مامان‌بزرگ؟ 8 00:03:11,111 --> 00:03:14,389 ‫مامان‌بزرگ؟ راهش خیلی دوره مامان‌بزرگ؟ 9 00:03:15,311 --> 00:03:16,836 ‫مامان‌بزرگ! 10 00:03:19,231 --> 00:03:20,836 ‫مامان‌بزرگ! 11 00:03:21,472 --> 00:03:24,953 ‫نمی‌آی؟ باشه من بر‌می‌گردم خونه ‫بعداً چیزی نگی. 12 00:03:52,193 --> 00:03:53,274 ‫این دیگه چیه؟ 13 00:03:53,833 --> 00:03:55,915 ‫این از آسمون افتاد پایین؟ 14 00:03:56,513 --> 00:04:00,107 ‫ببینم تو دیوونه‌ای چیزی هستی؟ ‫گوش‌هات نمی‌شنوه، مگه با تو نیستم؟ 15 00:04:00,113 --> 00:04:02,275 ‫- سلام آقا. ‫- چرا اومدی وسطِ جاده و نمی‌ری کنار؟ 16 00:04:02,434 --> 00:04:04,352 ‫سلام آقا. 17 00:04:04,353 --> 00:04:07,550 ‫چه سلامی؟ چه علیکی؟ چی می‌خواین؟ ‫اون زنِ دیوونه‌ چیه جلویِ ماشین وایستاده؟ 18 00:04:07,552 --> 00:04:09,510 ‫دیوونه نیست، مامان‌بزرگمه. 19 00:04:09,512 --> 00:04:11,512 ‫خُب چِشِت در‌آد، از جلو ماشین ببرش کنار. 20 00:04:11,513 --> 00:04:13,470 ‫- فحش نده. ‫- چی می‌خواین؟ 21 00:04:13,473 --> 00:04:14,827 ‫ما رو با خودت می‌بری؟ 22 00:04:14,834 --> 00:04:16,912 ‫- کجا می‌رین؟ ‫- «ناصریه». (یکی از شهرهایِ عراق) 23 00:04:16,913 --> 00:04:20,350 ‫- چی؟ ناصریه؟ هر دو‌تاتون؟ ‫ـ آره هر دو‌تامون. 24 00:04:20,353 --> 00:04:23,311 ‫بدبخت، ناصریه ۱۰۰۰ کیلومتر از اینجا دوره! 25 00:04:23,313 --> 00:04:25,988 ‫باشه می‌خواین این همه راه رو پیاده برین؟ 26 00:04:27,554 --> 00:04:30,793 ‫باشه، می‌دونی چیه؟ ۵۰۰ دینار ازتون می‌گیرم ‫تا بغداد می‌رسونمتون. 27 00:04:30,794 --> 00:04:31,590 ‫چی؟ 28 00:04:32,554 --> 00:04:34,153 ‫- دیوونه‌ای چیزی هستی؟ ‫- می‌ندازمت پایین! 29 00:04:34,154 --> 00:04:35,951 ‫۵۰ دینار و دیگه حرفش رو هم نزن. 30 00:04:35,953 --> 00:04:37,672 ‫کارِت کلاه گذاشتن سرِ مردمه؟ 31 00:04:37,674 --> 00:04:40,313 ‫- تو دزدی. ‫- بذار نیام پایین سرت رو ببرّم! 32 00:04:41,215 --> 00:04:44,672 ‫بابا ای ول...مامان‌بزرگت آدمِ خوبیه. 33 00:04:45,434 --> 00:04:49,792 ‫نه، نه، نه. برید عقب، برید عقب. ‫اینجا جا نیست. 34 00:04:49,794 --> 00:04:53,834 ‫- والا مامان‌بزرگت آدمِ خوبیه، خیلی خوبه. ‫- آهای دزد! 35 00:04:54,594 --> 00:04:55,673 ‫قاچاقچی. 36 00:04:55,674 --> 00:04:59,315 ‫باشه، باشه، فعلاً پول‌ها اینجا جاشون خوبه. 37 00:05:00,794 --> 00:05:01,956 ‫قاچاقچی. 38 00:05:35,875 --> 00:05:41,678 ‫«پسرِ بابل» 39 00:06:11,357 --> 00:06:13,394 ‫بسه، بس! 40 00:06:13,957 --> 00:06:19,031 ‫بسه، بس! بابا مُخم رو خوردی داخلِ این تونِل. ‫چیه هِی سوت می‌زنی؟ 41 00:06:19,037 --> 00:06:20,716 ‫این «شمشالِ» بابامه. ‫(شمشال: نوعی سازِ بادیِ فلزی) 42 00:06:20,717 --> 00:06:22,555 ‫باشه مالِ هر کی می‌خواد باشه. 43 00:06:22,556 --> 00:06:26,312 ‫عزیزم، حداقل یه آهنگ از مایکل جکسونی ‫چیزی بزن برام. 44 00:06:26,317 --> 00:06:29,316 ‫- کی؟ ‫- مایکل جکسون. 45 00:06:29,317 --> 00:06:31,797 ‫اون دیگه کیه؟ صاحب اختیارِ محله‌تونه؟ 46 00:06:31,798 --> 00:06:34,597 ‫صاحب‌اختیارِ ما نیست. 47 00:06:34,598 --> 00:06:36,793 ‫صاحب‌اختیارِ آمریکایی‌هاست! 48 00:06:36,838 --> 00:06:40,593 ‫- چی؟ ‫- آمریکا، آمریکا! 49 00:06:41,158 --> 00:06:43,956 ‫باشه بگو اون رو برات پخش کنن. ‫من هم برایِ بابام می‌نوازم. 50 00:06:43,957 --> 00:06:46,757 ‫مُخم رو به‌کار نگیر، هر کاری می‌کنی بکن. 51 00:07:02,158 --> 00:07:05,002 ‫بابا! 52 00:07:05,999 --> 00:07:07,682 ‫کجایی؟ 53 00:07:08,439 --> 00:07:12,875 ‫این صدا از صدایِ شمشال قشنگ‌تره. 54 00:07:13,639 --> 00:07:17,963 ‫بابا! 55 00:07:19,639 --> 00:07:22,636 ‫این رو ببین! تو هم داری ‫وقتِ خودت رو تلف می‌کنی؟ 56 00:07:24,959 --> 00:07:27,040 ‫چیکار کنم، درست نمی‌شه. 57 00:07:35,440 --> 00:07:37,397 ‫سیگار نمی‌کشی؟ 58 00:07:55,040 --> 00:07:56,838 ‫پس مادرت کجاست؟ 59 00:07:56,840 --> 00:07:58,718 ‫مادرم مُرده. 60 00:07:59,520 --> 00:08:01,557 ‫بابات هم مُرده؟ 61 00:08:02,919 --> 00:08:05,198 ‫رفته به ارتش، به این زودی‌ها بر‌می‌گرده. 62 00:08:05,201 --> 00:08:09,040 ‫پهلوونه، چون زندگیِ دوستم رو نجات داد. 63 00:08:09,041 --> 00:08:11,361 ‫پهلوونه؟ اِ... 64 00:08:12,320 --> 00:08:15,819 ‫مامان‌بزرگم قول داده بریم پیشِ ‫باغ‌هایِ معلّق بابل. 65 00:08:15,820 --> 00:08:19,877 ‫- چی؟ چی؟ چیه بابل؟! ‫- باغ‌هایِ معلّق بابل. 66 00:08:19,881 --> 00:08:23,635 ‫- باغِ چی؟ ‫- مگه تو مدرسه تاریخ نخوندی؟ 67 00:08:24,401 --> 00:08:29,714 ‫هر کجا می‌خواین برین بابا، خودت و مامان‌بزرگت، ‫باغِ معلقه، بابله هر چی که هست. 68 00:08:29,720 --> 00:08:32,999 ‫بذار برم یه زنگ بزنم به صدّام. 69 00:08:33,001 --> 00:08:34,355 ‫چی؟ 70 00:08:38,561 --> 00:08:39,720 ‫الو؟ 71 00:08:39,721 --> 00:08:41,961 ‫آقا صدّام چطوری؟ خوبی آقا صدّام؟ 72 00:08:41,962 --> 00:08:43,441 ‫بمیری به امیدِ خدا. چه خبر از آمریکا؟ 73 00:08:43,442 --> 00:08:45,578 ‫مامان‌بزرگ بیا ببین چیکار می‌کنه! ‫به صدّام تلفن کرده! 74 00:08:45,579 --> 00:08:50,886 ‫به امیدِ خدا تو هم مثل ما بدبخت می‌شی. ‫کیرِ خر تو کصِ مادرت، پدرسگ! 75 00:09:56,163 --> 00:09:57,882 ‫چقدر این صدّام بی‌پدر و حروم‌زاده‌ست! 76 00:09:58,084 --> 00:10:01,488 ‫آمریکایی‌ها هم که مشنگن، جریان چیه؟ 77 00:10:05,088 --> 00:10:06,788 ‫هیچکسی هیچ‌جایی نمی‌ره! 78 00:10:09,283 --> 00:10:11,924 ‫سلام آمریکا. سلام. 79 00:10:20,084 --> 00:10:21,643 ‫این چیه پوشیدی؟ 80 00:10:21,644 --> 00:10:23,003 ‫چیه؟ چی می‌خوای؟ 81 00:10:23,004 --> 00:10:25,645 ‫چند بار به‌ت بگم که دست به ‫این جور چیزها نزنی، ها؟ 82 00:10:25,645 --> 00:10:28,944 ‫جورج، باید بیای اینجا. ‫جورج این ماشین رو باید بازرسی کنیم. 83 00:10:29,564 --> 00:10:33,602 ‫- آقا، آقا! ‫- وایستا عقب. 84 00:10:34,124 --> 00:10:36,204 ‫می‌خوام مثل بابام سرباز بشم. 85 00:10:36,205 --> 00:10:39,607 ‫بابات دلش نمی‌خواست سرباز باشه ‫می‌خواست نوازنده بشه. 86 00:10:39,927 --> 00:10:44,205 ‫- ممنون، ممنون، خیلی خوبه. ‫ـ خطری نیست. 87 00:10:44,487 --> 00:10:46,284 ‫پدر سگ، ممنونم. 88 00:10:46,485 --> 00:10:51,241 ‫مگه نگفتم برو مدرسه تا دکتر یا مهندس بشی، ها؟ 89 00:10:52,566 --> 00:10:54,966 ‫امشب رو باید اینجا بمونیم. 90 00:10:55,806 --> 00:10:56,967 ‫آره والا! 91 00:10:57,525 --> 00:11:00,847 ‫سگِ آمریکایی هم زندگیش از ما بهتره، ‫این که معلومه! 92 00:11:09,645 --> 00:11:13,805 ‫تو خجالت نمی‌کشی این بچه رو ‫با خودت آوردی تو این آتیش‌بارون؟ 93 00:11:13,806 --> 00:11:17,481 ‫دوازده ساله که من منتظر این روزم، ‫باید باباش رو ببینه. 94 00:11:17,487 --> 00:11:20,841 ‫نباید این بچه همراهت باشه، خطرناکه خطرناک! 95 00:11:20,846 --> 00:11:25,522 ‫چاره چیه؟ کسی رو ندارم کمکم کنه. ‫باید این بچه بابای خودش رو ببینه. 96 00:11:27,446 --> 00:11:32,645 ‫باشه، تو خیلی امیدواری که پسرت زنده باشه؟ از کجا معلوم ‫اون هم تو اون گورهای دسته‌جمعیِ صدّام دفن نشده باشه؟ 97 00:11:32,646 --> 00:11:34,922 ‫من یه مادرم، پشتم به خدا قُرصه. 98 00:11:34,922 --> 00:11:37,326 ‫داری از کدوم خدا حرف می‌زنی؟ 99 00:11:37,326 --> 00:11:40,485 ‫خُب اگه پُشتِت به خدا قُرصه ‫چه نیازی به پسرت داری؟ 100 00:11:40,586 --> 00:11:45,766 ‫چرا برای این مردمِ بدبخت دعا نمی‌کنی تا ‫این مردمِ زجر‌دیده رو از زیرِ این بمبارون نجات بده؟ 101 00:11:45,767 --> 00:11:49,245 ‫خدایِ بزرگ حسابش جداست، ‫این مردُمن که بد شدن. 102 00:11:49,247 --> 00:11:51,523 ‫تو هم در حدی نیستی که ‫بخوای خدا رو مواخذه کنی. 103 00:11:51,527 --> 00:11:57,246 ‫مواخذه نمی‌کنم، دخترم رو دو ساله که ندیدم ‫زنِ یه مردی شده، من راضی نبودم. 104 00:11:57,247 --> 00:11:59,805 ‫همه‌ش دارم التماسش می‌کنم که خدا، خدا، خدا... 105 00:11:59,807 --> 00:12:03,563 ‫پیداش نیست، همه‌ش منتظرم. ‫خیلی وقته که صدّام هم بیرونشون کرده. 106 00:12:03,568 --> 00:12:06,241 ‫پس چرا دخترم برنمی‌گرده پیشم؟ 107 00:12:06,247 --> 00:12:10,206 ‫وقتی که بچه‌هامون رو از دست می‌دیم، ‫یه بخشی از خودمون هم باهاش می‌میره. 108 00:12:14,886 --> 00:12:16,886 ‫بی‌خیالِ این حرف‌ها دیگه شب شده. 109 00:12:16,887 --> 00:12:19,923 ‫تو و این بچه برین تو ماشین بخوابین ‫من هم اون پشت می‌رم کپۀ مرگم رو می‌ذارم. 110 00:12:19,966 --> 00:12:23,285 ‫تا ببینیم صبح که بشه این خدایِ تو ‫چه کاری برامون می‌کنه. 111 00:12:23,286 --> 00:12:24,924 ‫دِ یالا. 112 00:12:36,687 --> 00:12:39,884 ‫اهلِ کردستانی، اما... 113 00:12:40,007 --> 00:12:46,355 ‫اسمِ وطنت رویِ نقشۀ دنیا نیست. 114 00:12:46,487 --> 00:12:51,322 ‫بی‌نام و نشونه، بی‌نام و نشونه. 115 00:12:51,447 --> 00:12:56,157 ‫آخ مادر جان، آخ مادر جان... 116 00:12:56,287 --> 00:13:00,075 ‫فکر می‌کنی تویِ این عراق 117 00:13:00,207 --> 00:13:03,563 ‫تنها اوضاع و احوالِ مایِ کُرد اینطوریه؟ 118 00:13:03,687 --> 00:13:07,805 ‫هزاران قومِ عرب و 119 00:13:07,927 --> 00:13:09,997 ‫قومِ فقیر و 120 00:13:10,127 --> 00:13:15,281 ‫بدبختِ دیگه‌ای هم داخلشه. 121 00:13:15,407 --> 00:13:21,118 ‫یتیم و اَنفال شده و بی‌کَس و بیچاره‌ن 122 00:13:21,247 --> 00:13:23,681 ‫ای هوار، ای هوار. 123 00:13:23,707 --> 00:13:26,460 ‫مامان‌بزرگ؟ اَنفال یعنی چی؟ 124 00:13:22,082 --> 00:13:25,884 ‫مامان‌بزرگ، مامان‌بزرگ، انفال یعنی چی؟ 125 00:13:26,482 --> 00:13:28,325 ‫مامان‌بزرگ؟ 126 00:13:29,202 --> 00:13:31,204 ‫مامان‌بزرگ، انفال یعنی چی؟ 127 00:13:31,803 --> 00:13:33,721 ‫می‌دونی اَنفال یعنی چی؟ 128 00:13:33,722 --> 00:13:38,680 ‫اَنفال یعنی این که صدامِ وحشی ‫خواست عراق رو ویرون کنه. 129 00:13:38,681 --> 00:13:41,640 ‫از کردستان شروع کرد تا رسید به جنوب، 130 00:13:41,642 --> 00:13:43,279 ‫از کُرد و از عرب، 131 00:13:43,281 --> 00:13:48,000 ‫هیچ دیوارِ سالمی رویِ زمین نذاشت. ‫تمومِ روستاها و خونه‌ها رو خراب کرد. 132 00:13:48,001 --> 00:13:51,119 ‫همه، اعم از زن و مرد و پسر و ‫دختر و پیر و جوون رو کُشت. 133 00:13:51,160 --> 00:13:54,517 ‫اَنفال یعنی این، حالا فهمیدی؟ 134 00:13:59,000 --> 00:14:01,913 ‫به شهرِ بغداد، پایتختِ صدّامِ عرب خوش آمدید. 135 00:14:21,518 --> 00:14:25,763 ‫آره بچرخ برایِ خودت، هر کاری دوست داری ‫بکن، فعلاً دنیا دستِ توئه. 136 00:14:26,519 --> 00:14:30,717 ‫بذار ما هم اینجا برای خودمون غصّه بخوریم. 137 00:15:03,797 --> 00:15:06,993 ‫بیا رسیدیم، ایناهاش ایستگاهِ اتوبوسِ علاوی. 138 00:15:07,756 --> 00:15:11,033 ‫زود باشید پیاده شید، اینجا امن‌تره. ‫زود باشید. 139 00:15:17,676 --> 00:15:22,318 ‫خواهر، خواهر، خواهر... 140 00:15:23,075 --> 00:15:26,314 ‫بیا این مالِ توئه. 141 00:15:26,315 --> 00:15:29,512 ‫خواهش می‌کنم بگیرش. ‫امیدوارم هر چه سریع‌تر پسرت رو پیدا کنی. 142 00:15:30,275 --> 00:15:31,754 ‫خداحافظ. 143 00:15:33,315 --> 00:15:34,157 ‫بیا، بیا. 144 00:15:34,158 --> 00:15:36,054 ‫گوش کن، این رو ببر... 145 00:15:36,055 --> 00:15:38,427 ‫ببر به‌ش بده و مواظبش باش ‫بینِ این همه سگ و گرگ. 146 00:15:38,874 --> 00:15:41,309 ‫- خدا نگه‌دارت باشه. ‫- خداحافظ. 147 00:15:43,113 --> 00:15:48,513 ‫خداحافظ آقا، خداحافظ آقا ‫خداحافظ آقا. 148 00:16:29,111 --> 00:16:30,950 ‫مامان‌بزرگ چیکار کنیم، ماشین نیست. 149 00:16:30,952 --> 00:16:36,024 ‫اون مرد رو می‌بینی کنارِ اون عرب‌ها، ‫برو به‌ش بگو برایِ ناصریه ماشین هست؟ 150 00:16:36,231 --> 00:16:37,708 ‫چرا عربی یاد نمی‌گیری، چرا آخه؟ 151 00:16:37,951 --> 00:16:41,069 ‫چرا عربی یاد نمی‌گیری، چرا آخه؟ 152 00:17:11,509 --> 00:17:13,034 ‫چی گفت؟ 153 00:17:14,588 --> 00:17:16,670 ‫گفت عربیت خوبه! 154 00:17:17,428 --> 00:17:18,669 ‫احمد! 155 00:17:19,389 --> 00:17:24,746 ‫گفت برای ناصریه ماشین نداریم. ‫گفت برین اون‌طرف شاید ماشین اومد. 156 00:17:34,067 --> 00:17:37,150 ‫سیگار، سیگار، سیگار. 157 00:18:12,666 --> 00:18:14,747 ‫مامان‌بزرگ گشنمه. 158 00:18:30,424 --> 00:18:33,940 ‫دوباره باید این رو بخونم؟ ‫صد بار که این رو خوندم برات! 159 00:18:39,384 --> 00:18:42,422 ‫باز هم بخونش، باز هم بخونش. ‫چیه آخه این؟ 160 00:18:54,143 --> 00:18:56,419 ‫به‌نامِ خداوندِ بخشندۀ مهربان. 161 00:18:57,343 --> 00:18:58,981 ‫اسمم یوسف علیه. 162 00:18:59,743 --> 00:19:03,861 ‫در جنگِ کویت هم‌رزمِ پسرت، ابراهیم بودم. 163 00:19:03,862 --> 00:19:09,425 ‫وقتی که آمریکایی‌ها به یگانِ ما حمله کردن، 164 00:19:10,181 --> 00:19:12,856 ‫چند‌بار خواستم این نامه رو بنویسم. 165 00:19:13,622 --> 00:19:19,100 ‫الان که دارم این رو می‌نویسم، ببخش که ‫پسرت ابراهیم رو بعثی‌ها 166 00:19:19,101 --> 00:19:21,615 ‫دستگیر و به زندان بردن. 167 00:19:28,140 --> 00:19:31,258 ‫زندانِ ناصریه. 168 00:19:42,419 --> 00:19:45,855 ‫آقا پولم رو بده، حقم رو بده. 169 00:19:45,860 --> 00:19:48,943 ‫والا آقا همینه، این چیه، به‌خدا زشته برات. 170 00:19:49,660 --> 00:19:53,334 ‫آقا پولم رو بده. این چیه آخه، ‫۵۰ دینار رو من چیکار کنم؟ 171 00:19:53,379 --> 00:19:56,736 ‫فکر می‌کنی گِدام؟ خدا روزی رسونه. 172 00:19:58,099 --> 00:20:02,178 ‫سیگار، سیگار، بدو بیا که ‫۵ نخ رو می‌دم ۲۵۰ دینار. 173 00:20:02,179 --> 00:20:05,342 ‫بازار تعطیل شده، بیا سیگار بخر. 174 00:20:07,898 --> 00:20:10,417 ‫ناصریه، ناصریه. 175 00:20:12,418 --> 00:20:13,817 ‫احمد؟ 176 00:20:14,418 --> 00:20:15,380 ‫احمد کو؟ 177 00:20:15,418 --> 00:20:18,617 ‫پسرم، بچّه‌ست نوه‌م، این‌قدر می‌شه. 178 00:20:18,618 --> 00:20:20,575 ‫نمی‌دونم چی می‌گی. می‌خوام برم ناصریه. ‫نمی‌فهمم. 179 00:20:20,577 --> 00:20:22,056 ‫پسرم؟ 180 00:20:24,417 --> 00:20:25,217 ‫ها، چی می‌خوای؟ 181 00:20:25,217 --> 00:20:28,736 ‫نوه‌م، این‌قدر می‌شه. چشم‌هایِ قشنگی داره، ‫یه آستین کوتاه پوشیده. 182 00:20:28,738 --> 00:20:31,052 ‫ولم کن، عجله دارم. ‫دو روزه که منتظر این اتوبوسم. 183 00:20:31,059 --> 00:20:33,652 ‫- تو رو خدا شاید دیده باشیش، نوه‌مه. ‫- اتوبوس اومد. 184 00:20:33,657 --> 00:20:36,216 ‫- پول می‌خوای؟ بیا این هم پول. ‫- نه، نه، گدا نیستم. 185 00:20:36,216 --> 00:20:37,378 ‫متوجه نمی‌شم چی می‌خوای. 186 00:20:51,496 --> 00:20:56,374 ‫تو رو خدا بلکه پسرم رو دیده باشید. ‫تو رو خدا بلکه پسرم رو دیده باشی، این‌قدر می‌شه. 187 00:20:56,375 --> 00:20:58,054 ‫- تو رو خدا این‌قدر می‌شه پسرم. ‫- زبونت رو متوجه نمی‌شیم. 188 00:20:58,056 --> 00:21:01,549 ‫این‌قدر می‌شه، کجا غیبش زد احمد نمی‌دونم؟ ‫احمد کجا رفتی؟ 189 00:21:01,549 --> 00:21:05,849 ‫کسی احمد رو ندیده؟ ای هوار احمد پیداش نیست. ‫نمی‌دونم، کسی احمد رو ندیده؟ 190 00:21:05,855 --> 00:21:09,813 ‫احمد، پسرمه. شاید یکی دیده باشدش. ‫بلکه یه نفر دیده باشدش. 191 00:21:11,015 --> 00:21:13,813 ‫می‌گم ۵ نخ می‌شه یه ربع. ‫یعنی باید ۲۵۰ دینار به‌م بدی. 192 00:21:13,815 --> 00:21:15,134 ‫بیا این هم ۵ نخ سیگار. 193 00:21:15,135 --> 00:21:18,730 ‫احمد اینجا چیکار می‌کنی، ها؟ ‫مگه به‌ت نگفتم کنارِ اتوبوسِ ناصریه وایستا؟ 194 00:21:22,413 --> 00:21:25,816 ‫قاسم، سیگارهات رو بردار. ‫نترس، این مامان‌بزرگمه. 195 00:21:25,787 --> 00:21:30,065 ‫- قاسم دیگه کیه؟ ‫- تو خودت همیشه می‌گی باید به مردم کمک کنیم. 196 00:21:41,373 --> 00:21:42,692 ‫ممنون. 197 00:21:44,733 --> 00:21:47,657 ‫بُقچه‌ش رو هم بگیر، این وسایلشه. 198 00:21:51,133 --> 00:21:54,012 ‫مادر جان اتوبوس پر شده. 199 00:21:54,013 --> 00:21:57,573 ‫مامان‌بزرگ، مامان‌بزرگ. 200 00:21:59,652 --> 00:22:00,971 ‫مامان‌بزرگ، تو رو خدا برگرد. 201 00:22:00,972 --> 00:22:03,247 ‫نترس، نترس. 202 00:22:04,651 --> 00:22:09,054 ‫مامان‌بزرگ من رو تنها نذار. 203 00:22:10,371 --> 00:22:13,070 ‫این جیغ و هوار واسه چیه؟ 204 00:22:14,771 --> 00:22:19,048 ‫- چِش شده این؟ ‫- آقایِ راننده نگه‌دار. 205 00:22:19,051 --> 00:22:20,815 ‫بشین، بشین جیغ نزن. 206 00:22:30,170 --> 00:22:31,204 ‫نگه‌دار. 207 00:22:32,810 --> 00:22:34,368 ‫در رو باز کُن. 208 00:22:35,289 --> 00:22:39,248 ‫آقا، مامان‌بزرگش جا مونده. ‫مامان‌بزرگت داره می‌آد. 209 00:22:39,255 --> 00:22:43,249 ‫- آقا وایستا، مامان‌بزرگش داره می‌آد. ‫- تو دیگه چی می‌گی؟ 210 00:22:43,250 --> 00:22:47,527 ‫اون پیرزنه که داره دنبال اتوبوس می‌دوه، ‫مامان‌بزرگشه، چرا نگه نمی‌داری؟ 211 00:22:47,529 --> 00:22:52,285 ‫کدوم پیرزن؟ این دیگه از کجا پیداش شد؟ 212 00:22:54,784 --> 00:22:57,284 ‫پسرِ عزیزم این بار هم پیدات کردم. 213 00:22:57,409 --> 00:22:59,206 ‫مامان بزرگ، چرا من رو جا گذاشتی؟ 214 00:22:59,208 --> 00:23:03,483 ‫آخیش! نه، نه عزیزم. تا اون روزی ‫که زنده‌م تنهات نمی‌ذارم. 215 00:23:03,483 --> 00:23:07,383 ‫- این چه بلایی بود خدایا؟ ‫- باشه پسرم، این بار هم پیدات کردم. 216 00:23:07,847 --> 00:23:12,523 ‫من کُردی بلد نیستم. ‫کسِ دیگه‌ای هم باهاتونه؟ 217 00:23:12,527 --> 00:23:14,690 ‫- من با اون‌ها نیستم. ‫- پس پیاده شو. 218 00:23:20,287 --> 00:23:22,483 ‫زود باش دیگه دیرمون شد. 219 00:23:26,087 --> 00:23:28,806 ‫این بچّه رو چرا بُردی؟ بچّه رو چرا بُردی؟ 220 00:23:33,729 --> 00:23:35,970 ‫خدا به‌همراهت قاسم. 221 00:23:37,488 --> 00:23:40,766 ‫احمد، دوباره بیا به بغداد. 222 00:24:04,612 --> 00:24:09,050 ‫می‌دونی، این مردم وقتی اذیتمون می‌کنن ‫یه چیزِ خیلی با‌ارزش یاد می‌گیریم؟ 223 00:24:09,812 --> 00:24:14,058 ‫بابات هم وقتی بفهمه مواظب منی ‫خیلی خوشحال می‌شه؟ 224 00:24:15,173 --> 00:24:18,337 ‫یادته از ماشین جا موندی؟ 225 00:24:19,814 --> 00:24:22,135 ‫از داخلِ پنجره وارد ماشینت کردم. 226 00:24:22,987 --> 00:24:24,386 ‫خودت رو بگو! 227 00:24:24,534 --> 00:24:30,339 ‫پس تو...من هم به بابا می‌گم که ‫عینِ مرغ بال بال می‌زدی دنبالِ اتوبوس. 228 00:24:31,507 --> 00:24:34,146 ‫احمد، احمد... 229 00:25:31,183 --> 00:25:33,140 ‫چهل کیلومتر مانده به ناصریه. 230 00:25:36,384 --> 00:25:38,149 ‫برادر، جادّه بسته‌ست. 231 00:25:40,148 --> 00:25:42,149 ‫همین الان از اینجا برید. 232 00:25:44,149 --> 00:25:46,048 ‫برید از اینجا. 233 00:25:46,048 --> 00:25:48,049 ‫برادرها هیچکسی دستش رو بلند نکنه. 234 00:25:48,049 --> 00:25:50,050 ‫امروز هیچ رفت‌و‌آمدی نداریم. 235 00:26:01,051 --> 00:26:03,051 ‫برگرد. 236 00:26:24,510 --> 00:26:26,548 ‫بخوابید برادرها به امیدِ خدا در امانیم. 237 00:26:27,310 --> 00:26:29,393 ‫احمد جون چرا نمی‌خوابی؟ 238 00:26:31,110 --> 00:26:32,590 ‫مامان‌بزرگ می‌ترسم. 239 00:26:32,591 --> 00:26:34,754 ‫از چی می‌ترسی پسرم؟ 240 00:26:35,631 --> 00:26:37,111 ‫می‌میریم. 241 00:26:37,151 --> 00:26:41,311 ‫نه، نه، نمی‌میریم عزیزم. ‫تا ابد با هم می‌مونیم. 242 00:26:41,312 --> 00:26:44,791 ‫نه مامان‌بزرگ، هیچکس تا ابد زنده نمی‌مونه. 243 00:26:44,792 --> 00:26:46,874 ‫بذار یه داستان برات بگم. 244 00:26:47,833 --> 00:26:52,713 ‫روزی روزگاری، یکی بود یکی نبود. 245 00:26:52,714 --> 00:26:57,311 ‫یه پیغمبری بود که خداوندِ متعال ‫خیلی دوستش داشت. 246 00:26:57,314 --> 00:26:59,393 ‫می‌خواد یه کاری براش بکنه. 247 00:26:59,394 --> 00:27:05,198 ‫یه پسرِ کوچیک داره، خدا هم ‫پسرِ کوچیکش رو پیشِ مردم عزیز می‌کنه. 248 00:27:06,075 --> 00:27:10,634 ‫وحی براش می‌آد که پسر کوچیکش رو ‫باید قربونی کنه. 249 00:27:10,635 --> 00:27:15,551 ‫می‌گه پسر عزیزم، قربونیت می‌کنم ‫زیرِ تیغ چاقو پشیمون نشی. 250 00:27:15,596 --> 00:27:17,554 ‫اون هم می‌گه بابا جون، 251 00:27:17,557 --> 00:27:22,597 ‫چشم‌هام رو ببند نکنه که من رو ببینی ‫دست‌هات بلرزه و نتونی با چاقو گردنم رو ببُری. 252 00:27:22,597 --> 00:27:28,317 ‫چشم‌هاش رو می‌بنده و می‌ذارتش رو زمین، ‫دستش رو می‌بره زیر شکمش و 253 00:27:28,318 --> 00:27:31,595 ‫یه گوسفندِ نرِ بزرگِ با شاخ‌های پیچ پیچ، 254 00:27:32,359 --> 00:27:35,838 ‫از آسمون می‌افته پایین و ‫صدایی تو گوشِش می‌خونه که 255 00:27:35,839 --> 00:27:40,701 ‫می‌گه پسرت رو سر نُبر، این گوسفند ‫رو قربونی کن. 256 00:27:41,152 --> 00:27:43,802 ‫گوسفند رو سر می‌بُره و قربونیش می‌کنه و 257 00:27:44,102 --> 00:27:47,271 ‫آرزوشون برآورده می‌شه و... 258 00:28:20,404 --> 00:28:22,760 ‫آقا، آقا، باید برم دستشویی. 259 00:28:22,765 --> 00:28:25,519 ‫- چی؟ ‫- باید برم به صدّام زنگ بزنم. 260 00:28:25,525 --> 00:28:29,928 ‫من وقتی برای صدّام ندارم. ‫مشکلاتِ خودم زیاده. 261 00:28:30,646 --> 00:28:32,923 ‫حسن آقا اون آچار رو بده. 262 00:29:58,617 --> 00:30:05,542 ‫خانۀ ابراهیمِ پیامبر، پدرِ همۀ پیامبران (ع). 263 00:30:17,419 --> 00:30:19,855 ‫مامان‌بزرگ، مامان‌بزرگ. 264 00:30:19,860 --> 00:30:22,056 ‫ابراهیم، ابراهیم. 265 00:30:22,060 --> 00:30:23,979 ‫بابات؟ 266 00:30:23,980 --> 00:30:26,779 ‫بابام نه، ابراهیمِ پیامبر. 267 00:30:26,780 --> 00:30:28,658 ‫باشه، باشه. 268 00:30:34,659 --> 00:30:36,842 ‫برادر، ما رو تا زندون برسون. 269 00:30:36,941 --> 00:30:39,881 ‫یالا پیاده شید، دِ یالا. ‫دیوونه‌م کردید. 270 00:30:39,882 --> 00:30:43,742 ‫- اون‌هایی که می‌خوان برن به زندون، همراهمونن. ‫- گازوئیلمون تموم شده. 271 00:30:43,743 --> 00:30:45,301 ‫احمد بیدار شو باید بریم. 272 00:30:46,303 --> 00:30:49,547 ‫نمی‌تونیم بریم زندانِ ناصریه ‫امنیت نداره. 273 00:30:50,103 --> 00:30:53,506 ‫گازوئیلم تموم شده، خدا خیرتون بده ‫زود باشید، پیاده شید. 274 00:30:55,063 --> 00:30:58,341 ‫آقا نمی‌دونی چطوری باید به زندان ناصریه برم؟ 275 00:30:58,344 --> 00:31:02,748 ‫چه ناصریه‌ای چه چیزی؟ ‫دِ برو مادر جان، برو. 276 00:31:20,507 --> 00:31:22,828 ‫احمد، احمد. 277 00:31:31,129 --> 00:31:33,830 ‫احمد؟ احمد؟ 278 00:31:37,589 --> 00:31:41,150 ‫- آی، چی می‌خوای؟ خوابم می‌آد ولم کن. ‫- بیدار شو دیگه. 279 00:31:41,910 --> 00:31:45,229 ‫بریم زندون، از مردم جا موندیم. 280 00:31:45,230 --> 00:31:48,470 ‫مگه تو می‌دونی زندون از کدوم طرفه؟ 281 00:31:48,471 --> 00:31:52,226 ‫تو که خوابیده بودی، مردم تو اتوبوس ‫در موردش حرف می‌زدن. این طرفی رفتن. 282 00:31:52,991 --> 00:31:55,232 ‫پس وایستا تا بپرسم ازشون. 283 00:32:01,552 --> 00:32:03,032 ‫اونجا رو ببین. 284 00:32:08,831 --> 00:32:11,432 ‫مامان‌بزرگ فرار کن. 285 00:32:20,147 --> 00:32:22,899 ‫بعثیِ کثیف. 286 00:32:31,276 --> 00:32:33,119 ‫احمد. 287 00:32:33,719 --> 00:32:35,120 ‫احمد. 288 00:32:36,316 --> 00:32:39,639 ‫زیاد ازم دور نشو. 289 00:32:58,140 --> 00:32:59,641 ‫احمد. 290 00:33:01,119 --> 00:33:02,883 ‫نمی‌شنوی؟ 291 00:33:03,787 --> 00:33:09,703 ‫- مامان‌بزرگ، دیگه ما گُم شدیم. ‫- گُم نمی‌شیم. 292 00:33:10,040 --> 00:33:11,156 ‫مامان‌بزرگ. 293 00:33:11,921 --> 00:33:16,438 ‫من اینجا رو دوست ندارم ‫هم می‌ترسم، هم گشنمه. 294 00:33:16,441 --> 00:33:19,401 ‫ـ چرا می‌ترسی؟ ‫ـ می‌ترسم مامان‌بزرگ می‌ترسم. 295 00:33:19,403 --> 00:33:21,678 ‫نترس پسرم، نترس. 296 00:33:22,602 --> 00:33:25,842 ‫اوناهاش اون همون ساختمون بلنده‌ست، می‌بینیش؟ ‫نگاه کن، ببین. 297 00:33:25,843 --> 00:33:30,403 ‫اوناهاشش، برو بالایِ اون ساختمون بلنده ‫برو ببین مردم دارن کجا می‌رن. 298 00:33:30,404 --> 00:33:33,157 ‫بعد ما هم دنبالشون می‌ریم. 299 00:33:34,124 --> 00:33:38,118 ‫- نه، مامان‌بزرگ، می‌ترسم. ‫- دِ یالا برو احمد جون نترس عزیزم. 300 00:34:16,409 --> 00:34:17,968 ‫پلیس؟ 301 00:34:22,450 --> 00:34:24,532 ‫پلیس؟ 302 00:34:32,691 --> 00:34:35,126 ‫سلام علیکم. 303 00:34:39,492 --> 00:34:41,733 ‫کسی اینجا نیست؟ 304 00:35:02,534 --> 00:35:04,617 ‫مامان‌بزرگ. 305 00:35:25,057 --> 00:35:31,337 ‫مامان‌بزرگ اوناهاشن، دارن می‌رن. 306 00:35:45,860 --> 00:35:47,578 ‫احمد. 307 00:35:48,740 --> 00:35:51,540 ‫چیه مامان‌بزرگ؟ مردم دارن اون‌ طرفی می‌رن. 308 00:35:52,300 --> 00:35:53,699 ‫احمد. 309 00:35:53,700 --> 00:35:58,661 ‫چیه مامان‌بزرگ زندون اون طرفه ‫مردم دارن اون سمتی می‌رن. 310 00:35:58,663 --> 00:36:02,064 ‫دوست ندارم بابات تو رو با این ‫سر و وضع کثیف ببینه. 311 00:36:24,544 --> 00:36:27,663 ‫آی مامان‌بزرگ آبش خیلی سرده. 312 00:37:12,511 --> 00:37:14,070 ‫قشنگه؟ 313 00:37:14,627 --> 00:37:17,505 ‫- آره قشنگه مامان‌بزرگ. ‫- مبارکت باشه، خیلی قشنگ شدی. 314 00:37:17,992 --> 00:37:19,676 ‫خودت قشنگی مامان‌بزرگ. 315 00:38:09,438 --> 00:38:10,678 ‫چیه؟ 316 00:38:13,598 --> 00:38:15,203 ‫چیکار می‌کنی مامان‌بزرگ. 317 00:38:15,678 --> 00:38:17,363 ‫بیا بریم داخل. 318 00:38:32,447 --> 00:38:36,520 ‫هر کسی دنبال قوم و خویش گُم شده‌اش ‫می‌گرده بیاد بره به قسمت اطلاعات. 319 00:38:52,807 --> 00:38:58,404 ‫صورتِ خوشگلت زیر خاک دفن شده. 320 00:38:58,527 --> 00:39:04,079 ‫دلم خون شده پسرم. 321 00:39:04,207 --> 00:39:06,801 ‫صورتِ خوشگلت زیر خاک دفن شده. 322 00:39:06,927 --> 00:39:09,805 ‫عید شد و شاهِ من خونه نیومد. 323 00:39:09,927 --> 00:39:12,441 ‫زیرِ خاک دفن شده. 324 00:39:12,567 --> 00:39:17,721 ‫عید شد و شاهِ من خونه نیومد. 325 00:39:17,847 --> 00:39:19,804 ‫بیا مامان‌بزرگ. 326 00:39:28,727 --> 00:39:31,968 ‫- سلام آقا. ‫- سلام علیکم. 327 00:39:31,968 --> 00:39:32,969 ‫سلام علیک. 328 00:39:33,126 --> 00:39:37,481 ‫ما دنبال پدرم هستیم، اسمش ابراهیمه. 329 00:39:37,484 --> 00:39:40,282 ‫- ابراهیمِ چی؟ ‫- ابراهیم خلیل شاهو. 330 00:39:45,682 --> 00:39:49,082 ‫ابو نجم، تو لیستت ببین ‫ابراهیم خلیل شاهو نیستش؟ 331 00:39:52,600 --> 00:39:55,717 ‫- نه اینجا نیست. ‫- آقا خدا حفظت کنه دوباره نگاه کن. 332 00:39:55,719 --> 00:39:58,040 ‫چی می‌گه احمد؟ چی می‌گه؟ 333 00:39:58,638 --> 00:40:02,630 ‫گورهای دسته‌جمعیِ دیگه‌ای پیدا شده ‫برید اون‌ها رو بگردید. 334 00:40:02,636 --> 00:40:05,230 ‫نه تو دروغ می‌گی، دروغ می‌گی. 335 00:40:05,236 --> 00:40:07,431 ‫- آخه عزیزم چرا اینجوری می‌کنی؟ ‫- برو کنار، تو هم دروغگویی. 336 00:40:07,435 --> 00:40:11,076 ‫چی می‌گه؟ احمد... 337 00:40:11,954 --> 00:40:14,514 ‫بابا. 338 00:40:14,553 --> 00:40:16,552 ‫بابا کجایی؟ 339 00:40:16,553 --> 00:40:20,465 ‫دوازده ساله که من تنهام، کجایی بابا؟ 340 00:40:21,471 --> 00:40:23,428 ‫بابا. 341 00:40:25,830 --> 00:40:27,866 ‫بابا کجایی؟ 342 00:40:33,068 --> 00:40:35,422 ‫بابا کجایی؟ 343 00:41:06,898 --> 00:41:10,140 ‫ابراهیم، پسرم کجایی؟ 344 00:41:11,456 --> 00:41:14,858 ‫پسرم، ابراهیم پسرم. 345 00:41:15,656 --> 00:41:20,057 ‫ابراهیم پسرم، نرگس هم مُرد. ‫خیلی چشم به‌راهت بود. 346 00:41:20,654 --> 00:41:24,408 ‫ابراهیم، پسرم اینجا بودی؟ 347 00:41:25,572 --> 00:41:29,405 ‫پسرت، احمد هم بزرگ شده. 348 00:41:58,803 --> 00:42:00,804 ‫بابات اینجا بوده. 349 00:43:04,264 --> 00:43:05,661 ‫بغداد، بغداد، بغداد... 350 00:43:26,847 --> 00:43:28,326 ‫همین جا بشینین. 351 00:43:34,695 --> 00:43:40,936 ‫ـ خانم، خوبی؟ خوبی خانم؟ ‫ـ آره خوبم. 352 00:43:42,532 --> 00:43:44,170 ‫فهمیدی؟ فهمیدی؟ 353 00:43:44,972 --> 00:43:48,050 ‫می‌تونی عربی حرف بزنی؟ بلدی؟ 354 00:43:48,051 --> 00:43:50,894 ‫بلدی؟ باشه. 355 00:45:01,229 --> 00:45:04,424 ‫می‌تونی مثلِ اون زنه باهاش بنوازی؟ 356 00:45:07,467 --> 00:45:09,231 ‫نِیِ قشنگیه. 357 00:45:13,665 --> 00:45:15,303 ‫این شمشالِ بابامه. 358 00:45:16,864 --> 00:45:21,505 ‫مامان‌بزرگم می‌گه اگه مثل بابام ‫من هم بتونم بنوازم نوازندۀ خوبی می‌شم. 359 00:45:22,502 --> 00:45:23,937 ‫پس بابات نوازنده بوده؟ 360 00:45:32,660 --> 00:45:34,378 ‫الان بهت یه پرتقال می‌دم. 361 00:45:34,819 --> 00:45:36,980 ‫پرتقال برایِ مسافرت خوبه، مگه نه؟ 362 00:45:38,939 --> 00:45:42,336 ‫خُب کجاست این پرتقال؟ ‫ایناهاش پرتقال. 363 00:45:42,337 --> 00:45:43,975 ‫خوبه یه چندتایی دارم هنوز. 364 00:45:46,776 --> 00:45:48,614 ‫بگیرش. 365 00:45:48,615 --> 00:45:50,890 ‫یکی برای تو یکی هم برای مامان‌بزرگت. 366 00:46:03,810 --> 00:46:06,051 ‫حتماً تا الان برایِ خودت یه پا استاد شدی، آره؟ 367 00:46:07,090 --> 00:46:11,047 ‫- من تو سیگار کشیدن مهارت دارم. ‫- نشونم بده ببینم چی بلدی. 368 00:46:11,048 --> 00:46:13,004 ‫- نشونت بدم؟ ‫- آره. 369 00:46:19,045 --> 00:46:21,878 ‫نشونت بدم چیکار می‌کنم؟ 370 00:46:22,445 --> 00:46:24,287 ‫- نشونم بده. ‫- نشونت بدم؟ 371 00:46:30,282 --> 00:46:33,001 ‫نمی‌شه، داره باد می‌آد. 372 00:46:40,320 --> 00:46:43,158 ‫- باید پیاده شید. ‫- یه کاریش بکن دیگه. 373 00:46:43,159 --> 00:46:45,036 ‫تا بغداد هنوز خیلی مونده. 374 00:46:45,917 --> 00:46:48,157 ‫ماشین خراب شده. 375 00:46:48,158 --> 00:46:51,316 ‫راننده می‌گه ماشین خراب شده. ‫دیگه خودتون می‌دونید. 376 00:46:51,317 --> 00:46:55,834 ‫ماشین خراب شده آقا. ‫بغداد همین نزدیکی‌هاست. 377 00:46:55,836 --> 00:47:00,590 ‫خانم ماشین خراب شده باید پیاده بشیم. 378 00:47:04,032 --> 00:47:05,592 ‫زود باش خانم پیاده شو. 379 00:47:10,791 --> 00:47:13,873 ‫یالا، بی‌زحمت پیاده شید. 380 00:47:14,572 --> 00:47:17,872 ‫زود باش خانم زود باش. 381 00:47:19,748 --> 00:47:24,146 ‫یالا خانم پیاده شو. ‫خدا مردگانت رو رحمت کنه. 382 00:47:27,426 --> 00:47:28,779 ‫ها؟ چی می‌خوای؟ 383 00:47:28,785 --> 00:47:31,822 ‫- پولمون رو پس بده. ‫ـ کدوم پول؟ 384 00:47:31,824 --> 00:47:35,622 ‫شوخی می‌کنی؟ ‫قرار بود ما رو برسونی بغداد. 385 00:47:35,623 --> 00:47:39,022 ‫پسرم تو فقط به فکرِ پولی. 386 00:47:39,023 --> 00:47:40,103 ‫پولم رو پس بده. 387 00:47:40,542 --> 00:47:43,101 ‫هیچ نیرو و توانى جز از سوىِ خداوند نیست. 388 00:47:45,221 --> 00:47:48,095 ‫- بیا بگیر. ‫- دو نفریم، من و مامان‌بزرگم. 389 00:47:48,100 --> 00:47:51,342 ‫بیا بابا تو هم که فقط به فکرِ پولی. 390 00:47:51,819 --> 00:47:53,217 ‫نه راستش سه نفریم، پولِ سه نفر رو بده. 391 00:47:53,218 --> 00:47:55,857 ‫خدایا توبه. 392 00:47:56,257 --> 00:47:57,557 ‫پسش بده عزیزم، پسش بده. 393 00:47:59,976 --> 00:48:01,740 ‫پولمون رو پس بده، پولِ این مردم رو... 394 00:48:01,740 --> 00:48:03,740 ‫خجالت نمی‌کشی؟ 395 00:48:05,218 --> 00:48:06,738 ‫ولش کن. 396 00:48:08,138 --> 00:48:10,737 ‫زشته، خجالت بکشید. 397 00:48:18,932 --> 00:48:20,606 ‫«به بابل خوش آمدید» 398 00:48:20,650 --> 00:48:26,006 ‫موسی دلم می‌خواد کاپشن بابام رو بپوشم ‫و امیدوارم که یه سرباز بشم. 399 00:48:26,008 --> 00:48:27,282 ‫- سرباز بشی؟ ‫- بله. 400 00:48:27,288 --> 00:48:30,166 ‫پسرِ خوب آخه چرا می‌خوای سرباز بشی؟ 401 00:48:30,168 --> 00:48:32,246 ‫- چون قوی هستم. ‫- من از تو قوی‌ترم. 402 00:48:32,247 --> 00:48:33,884 ‫بیا بدوییم. 403 00:48:33,886 --> 00:48:39,607 ‫بذار رژۀ سربازی تو ارتش رو نشونت بدم. ‫یک، دو، سه... 404 00:48:42,606 --> 00:48:44,606 ‫- بسه دیگه موسی خسته شدم. ‫- خسته شدی؟ 405 00:48:46,123 --> 00:48:47,761 ‫این پسر خیلی بچّۀ خوبیه. 406 00:48:48,521 --> 00:48:51,479 ‫می‌گه وقتی بزرگ بشم، می‌خوام یه سرباز بشم. ‫من هم بدم می‌آد. 407 00:48:51,482 --> 00:48:54,916 ‫آره، وقتی که بزرگ بشه یادش می‌ره. 408 00:48:54,920 --> 00:48:57,559 ‫تو کُردی رو از کجا یاد گرفتی؟ 409 00:48:58,320 --> 00:49:01,198 ‫هیجده ساله بودم که، 410 00:49:01,199 --> 00:49:05,600 ‫بعثی‌ها من رو به سربازی تو شمال بردن، ‫مجبور بودم و یه کارهایی کردم. 411 00:49:06,037 --> 00:49:07,561 ‫چه کاری؟ 412 00:49:10,676 --> 00:49:12,996 ‫منظورت چیه که می‌گی یه کارهایی کردم؟ 413 00:49:14,954 --> 00:49:16,479 ‫مجبور بودم. 414 00:49:19,433 --> 00:49:21,070 ‫به یه روستا رفتیم، 415 00:49:22,552 --> 00:49:23,586 ‫که ویرونش کنیم. 416 00:49:24,311 --> 00:49:26,790 ‫از زن و بچّه به کسی رحم نکردیم. 417 00:49:26,791 --> 00:49:29,589 ‫- تو هم در انفالِ مردم دست داشتی. ‫- نه، نه، این کاره نبودم. 418 00:49:29,790 --> 00:49:32,387 ‫- پس چیکاره بودی؟ ‫- باور کن مجبور بودم. 419 00:49:32,388 --> 00:49:35,665 ‫به این دلیل که نیروهایِ جمهوری دنبالمون بودن. 420 00:49:35,668 --> 00:49:38,102 ‫اگه فرار می‌کردم، می‌کشتنم. 421 00:49:38,107 --> 00:49:40,383 ‫خُب می‌ذاشتی بکشنت، پس تو هم جزو اون‌هایی. 422 00:49:40,787 --> 00:49:43,824 ‫تو هم جزو اون‌هایی، حرف نزن. ‫تمومِ کس و کارم رو تو کشتی، گم شو برو. 423 00:49:43,865 --> 00:49:46,142 ‫- پاشو، پاشو برو. ‫- مادرِ ابراهیم. 424 00:49:46,146 --> 00:49:49,383 ‫پاشو، پاشو، پاشو برو. ‫کنارم نشین. یالا برو. 425 00:49:49,384 --> 00:49:51,499 ‫- برادرم و پدرم و شوهرم، همه رو... ‫- به‌خدا من... 426 00:49:52,361 --> 00:49:55,876 ‫- تو علی کیمیایی هستی، پاشو برو، پاشو. ‫- نه. 427 00:49:55,880 --> 00:49:57,559 ‫تو صدّام حسینی، پاشو برو. 428 00:49:57,560 --> 00:49:59,163 ‫- تمومش کنین! ‫- همۀ کس و کارم رو تو کشتی. 429 00:49:59,919 --> 00:50:03,355 ‫- تمومش کنین! ‫- پاشو برو، پاشو. 430 00:50:03,720 --> 00:50:05,676 ‫- مامان‌بزرگ... ‫- ابراهیم، پسرکم... 431 00:50:05,679 --> 00:50:08,518 ‫ابراهیم، پسرکم کجایی؟ 432 00:50:08,519 --> 00:50:10,111 ‫این هم جزوِ اون‌هاست. 433 00:50:10,878 --> 00:50:12,880 ‫مادرِ ابراهیم، باشه. 434 00:50:16,837 --> 00:50:18,396 ‫برو زود باش. 435 00:50:18,397 --> 00:50:22,675 ‫- اون دوستم بود، چرا فراریش دادی؟ ‫- اون قاتله، قاتل. 436 00:51:41,907 --> 00:51:43,067 ‫بذار کمکت کنم. 437 00:52:18,942 --> 00:52:20,467 ‫ابراهیم. 438 00:52:26,781 --> 00:52:28,380 ‫احمد کجاست؟ 439 00:52:28,381 --> 00:52:29,859 ‫احمد. 440 00:52:30,359 --> 00:52:31,259 ‫احمد. 441 00:52:33,259 --> 00:52:34,258 ‫احمد. 442 00:52:35,660 --> 00:52:37,298 ‫کجا رفته؟ 443 00:52:39,297 --> 00:52:40,297 ‫احمد. 444 00:52:40,807 --> 00:52:43,037 ‫اینجوری هم خاموش می‌شه. 445 00:52:45,121 --> 00:52:46,422 ‫احمد. 446 00:52:47,058 --> 00:52:48,775 ‫چی می‌خوای مامان‌بزرگ؟ 447 00:52:48,818 --> 00:52:50,376 ‫بیا. 448 00:52:55,777 --> 00:53:00,213 ‫چی شده مامان‌بزرگ؟ ‫موسی آدم خوبیه و دوستمه. 449 00:53:00,216 --> 00:53:03,015 ‫خودت می‌خواستی کمکمون کنه. 450 00:53:06,175 --> 00:53:08,015 ‫مادرِ ابراهیم، 451 00:53:08,016 --> 00:53:10,254 ‫نمی‌تونم شما رو اینجا تنها بذارم. 452 00:53:10,255 --> 00:53:13,653 ‫شنیده‌م یه زندونی رو بردن به مسجد جامع. 453 00:53:13,654 --> 00:53:16,817 ‫مادرِ ابراهیم، شنیده‌م که یه زندونی اونجاست. 454 00:53:28,053 --> 00:53:29,891 ‫موسی همین کاری رو که گفتم... 455 00:53:29,892 --> 00:53:31,212 ‫احمد. 456 00:53:31,213 --> 00:53:32,452 ‫بیا اینجا ببینم. 457 00:53:35,851 --> 00:53:39,571 ‫مامان‌بزرگ مگه خودت اون روز تو ماشین نگفتی که 458 00:53:39,572 --> 00:53:44,530 ‫اون مردمی که آزارمون می‌دن ‫باید یاد بگیریم که ببخشیمشون؟ 459 00:53:44,531 --> 00:53:46,369 ‫بیفت جلوم. 460 00:53:46,370 --> 00:53:47,610 ‫باشه. 461 00:54:33,164 --> 00:54:35,121 ‫- سلام، جنابِ شیخ. ‫- علیک سلام. 462 00:54:35,121 --> 00:54:36,921 ‫- حالتون چطوره؟ ‫- خوبم، خودت چطوری؟ 463 00:54:36,963 --> 00:54:38,761 ‫- سلامت باشی، تو خوبی؟ ‫- شکرِ خدا ،من هم خوبم. 464 00:54:38,763 --> 00:54:40,879 ‫- شما چطورید؟ ‫- خدا حفظت کنه. 465 00:54:40,879 --> 00:54:41,979 ‫جنابِ شیخ چطوری؟ 466 00:54:41,983 --> 00:54:44,798 ‫- احوالپرسی می‌کنه. ‫- سلام مادر جان، خوبی؟ 467 00:54:44,803 --> 00:54:47,801 ‫- شیخ، امروز برایِ یه کاری خدمت رسیدیم. ‫- قبل از هر چیز بیاید داخل امروز رو مهمون من باشید. 468 00:54:47,802 --> 00:54:51,636 ‫ممنونم، عجله داریم باید بریم. ‫خدا حفظتون کنه. 469 00:54:51,642 --> 00:54:55,397 ‫این خانم از شمال اومده. پسرش سالِ ۱۹۹۱ ‫دستگیر شده و هیچ اطلاعی هم ازش ندارن. 470 00:54:55,402 --> 00:54:58,961 ‫شنیده‌م دیروز یه زندونی آوردن پیشتون. 471 00:54:58,961 --> 00:55:01,679 ‫فقط می‌خواد ببیندش، بلکه پسرش باشه. 472 00:55:01,680 --> 00:55:04,639 ‫- از کی شنیدی؟ ‫- والا از یه عده آدمِ خوب مثل خودتون. 473 00:55:04,641 --> 00:55:07,677 ‫و شما هم که یه آدمِ خوب و یاری رسونِ مردمید. ‫خدا حفظتون کنه. 474 00:55:07,679 --> 00:55:10,114 ‫موسی این پسر زندونیه. 475 00:55:10,119 --> 00:55:14,317 ‫شدیداً زخمیه و بیماره. 476 00:55:14,318 --> 00:55:18,357 ‫- در حالِ مرگه. ‫- والا راستش، وضعیتش رو برامون گفتن. 477 00:55:18,358 --> 00:55:20,997 ‫اما گفتیم شاید پسرِ این بیچاره باشه... 478 00:55:20,998 --> 00:55:22,875 ‫احمد، شیخ چی می‌گه؟ 479 00:55:23,478 --> 00:55:28,391 ‫مادرِ ابراهیم، می‌گه این پسره خیلی وضعش بده 480 00:55:28,397 --> 00:55:30,718 ‫و نمی‌شه ببینیمش. 481 00:55:31,477 --> 00:55:33,001 ‫جنابِ شیخ قربونت برم. 482 00:55:33,996 --> 00:55:36,351 ‫خودت که می‌دونی دلِ یه مادر چه‌جوریه. 483 00:55:37,116 --> 00:55:42,110 ‫دوازده ساله که دارم دنبالِ پسرم می‌گردم. 484 00:55:42,115 --> 00:55:45,035 ‫از اون سرِ دنیا اومدم، اومدم و رفتم به بغداد. 485 00:55:45,035 --> 00:55:48,993 ‫از بغداد رفتم به ناصریه، از ناصریه ‫به «حله» رفتم و از حله برگشتم اینجا. ‫(شهری در ۹۰ کیلومتری بغداد) 486 00:55:48,994 --> 00:55:52,953 ‫بلکه تو ازش خبری داشته باشی و ‫خدا هم به تو 487 00:55:52,954 --> 00:55:54,991 ‫و هم به اون رحم کنه. 488 00:55:54,994 --> 00:55:57,747 ‫ازت خواهش می‌کنم، نمی‌دونی که دلِ مادر چه‌جوریه؟ 489 00:55:57,753 --> 00:56:01,509 ‫دلم از جا کنده شده، سال و ماه رو دارم می‌شمُرم. 490 00:56:01,514 --> 00:56:04,671 ‫جنابِ شیخ دستت رو می‌بوسم. 491 00:56:04,673 --> 00:56:06,151 ‫- خدا ما رو ببخشه. 492 00:56:06,152 --> 00:56:08,551 ‫- می‌گم تنها خودش بره ببیندش. ‫- خدا ما رو ببخشه. 493 00:56:08,552 --> 00:56:12,715 ‫آره والا شیخ، ما به کمکت نیاز داریم. ‫این زنِ بیچاره کسی رو نداره. 494 00:56:13,192 --> 00:56:14,465 ‫دنبالم بیاین. 495 00:56:22,850 --> 00:56:25,114 ‫احمد عزیزم، تو نیا. 496 00:56:25,870 --> 00:56:29,428 ‫می‌رم می‌بینمش، اگه بابات بود که ‫با خودمون می‌بریمش. اگه هم اون نبود برمی‌گردم. 497 00:56:29,429 --> 00:56:33,343 ‫- من هم می‌آم، آخه شاید بابام باشه. ‫- مادرِ ابراهیم، تو برو من اینجا پیششم. 498 00:56:33,349 --> 00:56:35,112 ‫بیا بریم. 499 00:56:44,827 --> 00:56:47,580 ‫سلام و رحمتِ خداوند بر تو. 500 00:56:49,387 --> 00:56:51,151 ‫بفرما مادر جان، بفرما. 501 00:57:03,945 --> 00:57:05,139 ‫بفرما مادر جان، بفرما. 502 00:57:29,741 --> 00:57:31,016 ‫احمد؟ 503 00:57:31,821 --> 00:57:33,664 ‫چرا برام شمشال نمی‌زنی؟ 504 00:57:54,139 --> 00:57:57,654 ‫نظرت چیه که به‌م یاد بدی چه‌جوری شمشال بزنم؟ 505 00:57:59,338 --> 00:58:02,659 ‫خودم می‌تونم بنوازم ها، ولی تو یه ذره ‫از من بهتر می‌نوازی. 506 00:58:04,138 --> 00:58:06,651 ‫یه ذره؟ اگه این‌طوریه که یادت نمی‌دم. 507 00:58:06,657 --> 00:58:09,012 ‫نه، بی‌شک تو استادی. 508 00:58:09,016 --> 00:58:13,414 ‫خرابی‌هایِ نمرود جایِ خوبی برای یادگیریه. ‫«نمرود: پادشاه باستانی بابل» 509 00:58:13,415 --> 00:58:14,975 ‫نظرت چیه؟ 510 00:58:14,976 --> 00:58:17,654 ‫- باشه، پس درسِ اول چیکار باید بکنی؟ ‫- چیکار باید بکنم؟ 511 00:58:17,654 --> 00:58:18,454 ‫پاشو وایستا. 512 00:58:18,455 --> 00:58:20,534 ‫- وایستم؟ ‫- بله، به استادت احترام بذار. 513 00:58:20,535 --> 00:58:22,537 ‫بله، چشم استاد. 514 00:58:23,294 --> 00:58:24,535 ‫پا شدم. 515 00:58:25,134 --> 00:58:28,456 ‫- نشد که، تو قدّت درازه باید من هم پاشم. ‫- باشه پاشو. 516 00:58:33,973 --> 00:58:38,012 ‫درسِ دوم، چیکار باید بکنی؟ ‫باید صاف وایستی. 517 00:58:38,492 --> 00:58:39,846 ‫اینجوری؟ 518 00:58:40,613 --> 00:58:42,250 ‫باشه، بیا. 519 00:58:43,212 --> 00:58:44,247 ‫دهنت، دهنت. 520 00:58:44,453 --> 00:58:46,375 ‫- دهنم؟ ‫- بله. 521 00:59:12,288 --> 00:59:14,086 ‫باشه مامان‌بزرگ بسه. 522 00:59:15,328 --> 00:59:17,205 ‫بیا برگردیم خونه. 523 00:59:18,408 --> 00:59:19,569 ‫ببخشید که امروز خسته‌تون کردیم. 524 00:59:19,570 --> 00:59:22,286 ‫نخیر، خسته نیستم، ‫کجا می‌رید به امیدِ خدا؟ 525 00:59:22,727 --> 00:59:25,286 ‫نمی‌دونم والا، شاید بردمشون به ترمینال. 526 00:59:25,287 --> 00:59:28,765 ‫موسی، چرا گورهای دسته‌جمعی رو نمی‌گردین؟ 527 00:59:28,767 --> 00:59:30,566 ‫یالا موسی باید برگردیم خونه. 528 00:59:32,487 --> 00:59:35,806 ‫تا ترمینال برسونمشون، بعد ببینیم چی می‌شه. ‫سپاسگزارم ازتون. 529 00:59:35,807 --> 00:59:38,211 ‫- به‌سلامت. ‫- خدا به‌همراهتون. 530 00:59:39,211 --> 00:59:40,211 ‫در امانِ خدا. 531 00:59:50,928 --> 00:59:52,248 ‫موسی؟ 532 00:59:52,249 --> 00:59:56,328 ‫- باغ‌هایِ معلقِ بابل کجا هستن؟ ‫- همین اطرافه. 533 00:59:56,329 --> 01:00:02,128 ‫- باشه چه شکلی هستن؟ ‫- مثلِ باغی که پلّه داشته باشه، طبقه طبقه‌ست. 534 01:00:02,330 --> 01:00:04,448 ‫قبلاً نتونستن آب رو با پمپ به اون بالا ببرن. 535 01:00:04,449 --> 01:00:07,727 ‫برایِ همین به این شکل درستش کردن. 536 01:00:07,730 --> 01:00:10,369 ‫درسته، می‌دونی داستانش چی بوده؟ 537 01:00:10,369 --> 01:00:11,370 ‫نه بگو. 538 01:00:12,651 --> 01:00:15,369 ‫یه پادشاهی با یه ملکه‌ای ازدواج می‌کنه 539 01:00:15,370 --> 01:00:20,249 ‫که تو کوه و دشت زندگی می‌کرده. 540 01:00:20,250 --> 01:00:26,007 ‫پس شاه چیکار کرد؟ برایِ اینکه ملکه‌ش ‫حوصله‌ش سر نره، این باغ‌ها رو درست کرد. 541 01:00:26,010 --> 01:00:29,810 ‫این باغ‌ها رو براش درست کرد ‫چون خیلی دوستش داشت. 542 01:00:29,811 --> 01:00:33,213 ‫درسته، اگه وقت شد می‌برمت که ببینیش. 543 01:00:33,651 --> 01:00:36,971 ‫مامان‌بزرگ هم همین قول رو به‌م داده. 544 01:00:36,972 --> 01:00:39,645 ‫بله، اگه نزدیک شدیم، خودم می‌برمت. 545 01:00:55,652 --> 01:00:57,336 ‫اون‌ها کی هستن؟ 546 01:00:59,814 --> 01:01:01,531 ‫یه لحظه نگه‌دار رزّاق. 547 01:01:08,293 --> 01:01:09,728 اینجا چه خبره؟ 548 01:01:09,734 --> 01:01:14,296 ‫این‌ها اجسادِ دسته‌جمعی هستن ‫تازه پیدا شدن. 549 01:01:15,054 --> 01:01:16,852 ‫شهیدانِ جنگِ سال ۱۹۹۱. 550 01:02:58,980 --> 01:03:00,380 ‫مامان‌بزرگ؟ 551 01:03:02,100 --> 01:03:03,819 ‫چی شده مامان‌بزرگ؟ 552 01:03:13,422 --> 01:03:16,665 ‫باید پیداش کنیم و با خودمون ببریمش خونه. 553 01:03:17,901 --> 01:03:19,586 ‫یعنی چی؟ 554 01:03:20,982 --> 01:03:22,666 ‫نمی‌ریم سمتِ ترمینال؟ 555 01:04:04,625 --> 01:04:07,140 ‫احمد همینجا بمون. 556 01:04:08,026 --> 01:04:11,347 ‫نیا جلوتر. رزاق، مواظبش باش. 557 01:04:57,109 --> 01:05:00,464 ‫به‌م بگو چه‌جوری به مامان‌بزرگم کمک کنم؟ 558 01:05:01,229 --> 01:05:02,833 ‫آخه بیماره. 559 01:05:04,349 --> 01:05:06,307 ‫نمی‌دونم چیکار کنم. 560 01:05:16,149 --> 01:05:18,107 ‫بلدی شمشال بزنی؟ 561 01:05:19,910 --> 01:05:21,183 ‫بلدی؟ 562 01:05:21,189 --> 01:05:23,306 ‫- ابراهیم خلیل شاهو. ‫- نیست تو لیست. 563 01:05:23,310 --> 01:05:26,549 ‫اما می‌گن قبرهای زیادی تو «محاویل» هست. ‫(شهرکی سنّی‌نشین در جنوبِ بابل) 564 01:05:26,550 --> 01:05:28,869 ‫- پس می‌گی که اینجا نیست؟ ‫- نه، اسمش اینجا نیست. 565 01:05:28,870 --> 01:05:30,828 ‫- مطمئنی؟ ‫- مطمئنم عزیزم. 566 01:05:30,830 --> 01:05:32,910 ‫خدا قوت. خدا خودش کمکتون کنه. 567 01:05:32,787 --> 01:05:36,416 ‫- اسمش ابراهیم خلیل شاهوئه. ‫- اینجا نیست. 568 01:05:35,994 --> 01:05:37,794 ‫- زینب؟ زینب، بله. ‫- مُرده؟ 569 01:05:37,794 --> 01:05:38,994 ‫- بله مُرده. ‫- کارتِ شناسایی داره؟ 570 01:05:38,994 --> 01:05:40,394 ‫- بله همراهشه. ‫- شماره‌ش چنده؟ 571 01:05:40,394 --> 01:05:41,894 ‫- شماره‌ش... ‫- پناه بر خدا. 572 01:05:41,952 --> 01:05:45,547 ‫اسمش تو لیسته، تو نمی‌ذاری. 573 01:05:47,112 --> 01:05:48,466 ‫برو اونجا بشین. 574 01:06:12,313 --> 01:06:14,237 ‫چی به سرمون اومده؟ 575 01:06:17,114 --> 01:06:19,468 ‫متوجه نمی‌شم، نمی‌فهم چی می‌گی. 576 01:06:21,195 --> 01:06:25,313 ‫یه شب اومدن بردنش، تازه یه سال ‫بود که با هم ازدواج کرده بودیم. 577 01:06:25,314 --> 01:06:28,750 ‫احمد بزرگ شد و باباش رو ندید. 578 01:06:28,754 --> 01:06:33,191 ‫فاطمه یادگار اونه، دوازده سالشه و هر روز ‫می‌پرسه بابام کجاست؟ 579 01:06:33,194 --> 01:06:38,952 ‫اون‌قدر گشتم، اون‌قدر گشتم. ‫همۀ زندون‌ها رو گشتم. 580 01:06:39,755 --> 01:06:42,714 ‫الان داخل خاک می‌گردم، باز هم ‫نمی‌تونم پیداش کنم. 581 01:06:43,155 --> 01:06:44,953 ‫- سلام علیکم. ‫- سلام. 582 01:06:46,635 --> 01:06:47,717 ‫آب. 583 01:06:49,475 --> 01:06:50,830 ‫- می‌گم برادر... ‫- بله، جانم. 584 01:06:50,836 --> 01:06:54,474 ‫احساس کردم یه چیزی جگرش رو سوزونده ‫ولی نه من زبون اون رو بلدم نه اون مالِ من رو. 585 01:06:54,475 --> 01:06:56,353 ‫- باهاش حرف زدی؟ ‫- بله باهاش حرف زدم. 586 01:06:56,356 --> 01:06:58,120 ‫پسرش گم شده. 587 01:06:59,156 --> 01:07:00,191 ‫مادرِ ابراهیم.... 588 01:07:00,196 --> 01:07:02,835 ‫یالا بریم، پاشو بریم. 589 01:07:02,836 --> 01:07:05,636 ‫- نه بذار من کمکش می‌کنم. ‫- خدا خیرت بده. 590 01:07:21,078 --> 01:07:26,596 ‫مامان‌بزرگ گریه نکن. ‫کمکت می کنم تا بابا رو پیدا کنیم. 591 01:07:26,597 --> 01:07:30,159 ‫این نوه‌شه اسمش احمده. 592 01:07:33,160 --> 01:07:34,760 ‫می‌رید سمتِ گورهایِ دسته‌جمعی؟ 593 01:07:36,159 --> 01:07:38,435 ‫نه، نه، مادرِ فاطمه. ‫ما ماشین داریم. 594 01:07:39,438 --> 01:07:41,433 ‫تو برو خدا پشت و پناهت. 595 01:07:42,147 --> 01:07:48,222 ‫خدا به‌همراهت. ‫بیاین بریم رزّاق منتظرمونه. 596 01:07:46,199 --> 01:07:48,316 ‫منتظرمونه، گفت من می‌برمتون. 597 01:07:57,159 --> 01:07:58,276 ‫وایستین یه لحظه. 598 01:08:04,201 --> 01:08:06,874 ‫چی شده احمد؟ 599 01:08:06,881 --> 01:08:11,079 ‫موسی، از اینجا به بعدش رو خودم ‫با مامان‌بزرگم می‌رم. 600 01:08:11,081 --> 01:08:13,004 ‫ـ باشه، زود باشید بریم. ‫- نه، نه، موسی. 601 01:08:13,761 --> 01:08:16,920 ‫تو نمی‌فهمی چی می‌گم. ‫خودم و مامان‌بزرگم تنها باید بریم. 602 01:08:16,921 --> 01:08:18,276 ‫چرا؟ 603 01:08:18,281 --> 01:08:22,798 ‫موسی، تو برگرد خونه. ‫ما خودمون می‌ریم. 604 01:08:23,962 --> 01:08:25,396 ‫چرا آخه احمد؟ 605 01:08:25,402 --> 01:08:27,360 ‫موسی جان. 606 01:08:27,761 --> 01:08:31,084 ‫پسر من رو هم به‌زور بُردن سربازی. 607 01:08:31,882 --> 01:08:33,964 ‫این بلا به سرش اومد. 608 01:08:34,722 --> 01:08:36,327 ‫خیلی ممنون. 609 01:08:36,763 --> 01:08:39,277 ‫من تو رو بخشیدم. 610 01:08:39,107 --> 01:08:44,977 ‫مادرِ ابراهیم، من می‌خوام پیشتون بمونم. 611 01:08:42,203 --> 01:08:45,559 ‫خیلی به‌مون کمک کردی موسی جان. 612 01:08:45,602 --> 01:08:48,524 ‫- یالا مامان‌بزرگ. ‫- من تو رو بخشیدم. 613 01:08:52,003 --> 01:08:53,039 ‫احمد. 614 01:08:53,764 --> 01:08:55,049 ‫خداحافظ. 615 01:08:59,964 --> 01:09:02,080 ‫نزدیکِ مامان‌بزرگت بمون. 616 01:09:03,244 --> 01:09:07,289 ‫اگه مشکلی تو راه پیش اومد برگردین به ‫همون مسجدی که شیخ کاظم اونجا بود. 617 01:09:07,289 --> 01:09:10,289 ‫- باشه موسی. ‫- اون خونه‌م رو بلده. 618 01:09:12,405 --> 01:09:14,169 ‫- خداحافظ موسی. ‫- خدا به‌همراهت عزیزم. 619 01:09:43,087 --> 01:09:45,044 ‫خداحافظ موسی. 620 01:09:47,767 --> 01:09:50,133 ‫- احمد. ‫- خداحافظ موسی. 621 01:09:50,647 --> 01:09:53,284 ‫- می‌برمت بابل. ‫- خداحافظ موسی. 622 01:09:53,887 --> 01:09:56,641 ‫باغ‌هایِ معلّق رو به‌ت نشون می‌دم. 623 01:11:16,047 --> 01:11:20,677 ‫اِی مادر، اِی مادر. 624 01:11:20,807 --> 01:11:24,595 ‫تو زخمی نیستی که تو رو مداوا کنیم. 625 01:11:24,727 --> 01:11:29,357 ‫«اور» و بابل دلتنگِ توئن. ‫(شهرِ باستانِ سومری‌ها) 626 01:11:29,487 --> 01:11:34,925 ‫حتی پرنده‌ها هم به حالِ تو گریه می‌کنن. 627 01:11:35,047 --> 01:11:39,279 ‫اِی مادر، ما به‌دنبال گمشده‌مونیم. 628 01:11:39,407 --> 01:11:44,481 ‫دنبالِ گمشدۀ عزیزمون. 629 01:11:46,647 --> 01:11:52,358 ‫ما تو بابل می‌مونیم و اینجا می‌خوابیم. 630 01:11:52,487 --> 01:11:55,559 ‫می‌خوابیم و می‌مونیم. 631 01:12:00,367 --> 01:12:06,442 ‫از دست دادنِ پسرمون مثل ‫از دست دادن روحمونه. 632 01:12:11,007 --> 01:12:17,606 ‫ما می‌خوایم اون‌ها رو ببینیم که ‫پا‌به‌پایِ پسرهایِ دیگه راه می‌رن. 633 01:12:17,727 --> 01:12:23,836 ‫کُتشون رو، رویِ شونه‌شون می‌ندازن. 634 01:12:24,447 --> 01:12:25,686 ‫مامان‌بزرگ. 635 01:12:25,687 --> 01:12:27,963 ‫تو دوست نداری من سرباز بشم. 636 01:12:27,967 --> 01:12:31,322 ‫من هم دوست دارم مثلِ بابام شمشال بزنم. 637 01:14:39,619 --> 01:14:44,318 ‫گفتن بیا اینجا، اینجا هم که چیزی نبود. 638 01:16:27,599 --> 01:16:28,760 ‫مامان‌بزرگ؟ 639 01:16:29,520 --> 01:16:30,885 ‫مامان‌بزرگ؟ 640 01:16:31,520 --> 01:16:34,318 ‫می‌رم از اون آقاهه می‌پُرسم. 641 01:16:34,619 --> 01:16:35,318 ‫مامان‌بزرگ؟ 642 01:16:48,999 --> 01:16:54,277 ‫ابراهیم، ابراهیم، صدات رو ‫می‌خوام بشنوم، چیکار کنم؟ 643 01:16:55,918 --> 01:16:59,398 ‫اینجا نیست، جنازه‌هایِ زیادی ‫بدونِ شناسایی دفن شدن. 644 01:16:59,399 --> 01:17:02,119 ‫ابزارِ لازم برایِ جستجویِ بیشتر رو نداریم. 645 01:17:02,120 --> 01:17:05,037 ‫و اینکه گورهایِ دسته‌جمعیِ ‫تازۀ زیادی هم هست. 646 01:17:05,038 --> 01:17:07,040 ‫یه دقیقه آروم بگیرید. 647 01:17:07,040 --> 01:17:08,041 ‫به اسم کیه؟ 648 01:17:19,007 --> 01:17:23,285 ‫اِی پسرم، دلم برات تنگ شده. 649 01:17:26,287 --> 01:17:31,520 ‫همه جا رو دنبالت گشتم. 650 01:17:44,238 --> 01:17:46,513 ‫مامان‌بزرگ، اون آقاهه گفت که اینجا نیست. 651 01:17:47,278 --> 01:17:50,999 ‫قبرهایِ جدید زیادی پیدا شده ‫که می‌تونیم بریم نگاه کنیم. 652 01:17:51,838 --> 01:17:53,760 ‫مامان‌بزرگ، بسه. 653 01:17:55,477 --> 01:17:58,276 ‫مامان‌بزرگ، خواهش می‌کنم. 654 01:18:03,277 --> 01:18:06,356 ‫مامان‌بزرگ نگاه کن این اسمش عُمره. 655 01:18:06,357 --> 01:18:07,597 ‫مامان‌بزرگ. 656 01:18:13,477 --> 01:18:15,319 ‫این هم اسمش سالمه. 657 01:18:16,116 --> 01:18:17,550 ‫مامان‌بزرگ. 658 01:18:25,036 --> 01:18:27,073 ‫این یکی اسمش جواده. 659 01:18:30,073 --> 01:18:31,073 ‫مامان‌بزرگ. 660 01:18:33,036 --> 01:18:36,631 ‫اسم این یکی واضح نیست. ‫اسمش یحیی‌ست. 661 01:18:36,747 --> 01:18:38,215 ‫اِی خدایِ جهانیان. 662 01:18:39,156 --> 01:18:41,352 ‫مامان‌بزرگ، تو رو خدا وایستا. 663 01:18:44,351 --> 01:18:46,952 ‫پسرم، نرگس هم مُرده. 664 01:18:51,675 --> 01:18:53,757 ‫خواهش می‌کنم مامان‌بزرگ، بسه. 665 01:18:54,315 --> 01:18:56,033 ‫من می‌آرمش برات مامان‌بزرگ. 666 01:18:56,036 --> 01:19:00,075 ‫مامان‌بزرگ، قول می‌دم خودم می‌آرمش برات. ‫تو رو خدا مامان‌بزرگ. 667 01:19:00,076 --> 01:19:04,637 ‫پسرم نمی‌خوام برگردم. ‫می‌خوام با خودم ببرمش. 668 01:19:04,637 --> 01:19:08,537 ‫- تو رو خدا مامان‌بزرگ. ‫- پسرم، پسرِ عزیرم. 669 01:19:08,537 --> 01:19:10,537 ‫تو رو خدا پاشو بریم. 670 01:19:14,537 --> 01:19:16,537 ‫تو رو خدا پاشو بریم. 671 01:19:17,194 --> 01:19:19,550 ‫من می‌آرمش برات مامان‌بزرگ. 672 01:19:26,550 --> 01:19:27,549 ‫ابراهیم. 673 01:19:29,595 --> 01:19:31,436 ‫ابراهیم. 674 01:19:32,595 --> 01:19:34,233 ‫چی شده مامان‌بزرگ؟ 675 01:19:34,994 --> 01:19:36,429 ‫مامان‌بزرگ، من ابراهیم نیستم. 676 01:19:36,435 --> 01:19:38,710 ‫به مادرش بگید. 677 01:19:41,473 --> 01:19:43,111 ‫به‌ش بگید. 678 01:20:15,072 --> 01:20:16,632 ‫مادرِ فاطمه، این چیه؟ 679 01:20:17,392 --> 01:20:19,794 ‫این خرابه‌هایِ به‌جا مونده از بابلِ باستانیه. 680 01:20:31,713 --> 01:20:34,148 ‫مامان‌بزرگ، مامان‌بزرگ، مامان‌بزرگ. 681 01:20:34,148 --> 01:20:38,147 ‫- مادرِ ابراهیم. ‫- مامان‌بزرگ... 682 01:21:04,752 --> 01:21:08,188 ‫مامان‌بزرگ من رو تنها نذار. 683 01:21:09,231 --> 01:21:12,270 ‫مامان‌بزرگ ما تو بابل هستیم. 684 01:21:52,231 --> 01:21:59,270 ‫ارائه‌ای از کانالِ تلگرامیِ RevivedCinema 685 01:22:00,231 --> 01:22:09,270 ‫مترجم: هومن 686 01:22:18,727 --> 01:22:23,721 ‫در چهل سالِ اخیر در عراق، بیش از یک میلیون ‫مرد، زن و کودک مفقود شده‌اند. 687 01:22:25,247 --> 01:22:30,605 ‫تا آوریلِ سالِ ۲۰۰۹، بیش از ۳۰۰ قبرِ دسته‌جمعی ‫پیدا شده که چیزی حدودِ ۱٥۰ تا ۲۰۰ هزار جسد داخلش بوده است. 688 01:22:32,167 --> 01:22:36,024 ‫بیشترِ آن‌ها هنوز هم پیدا نشده‌اند ‫و یا اینکه هویتشان مشخص نیست. 689 01:22:38,367 --> 01:22:41,866 ‫«پسرِ بابل»70729

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.