All language subtitles for Night.Of.The.Living.Dead.1968.1080p.BluRay.x264-[YTS.AM].eng

مترجم: رسول خردمندی
Dark_prince277@yahoo.com

IMDB_DL کاری از گروه ترجمه

بايد زمان روز اول تابستون
رو درست کنن

چيه؟

خب ساعت 8 هستش و هنوز هوا روشنه

همين روشنايي اضافه
واسمون غنيمته

حالا 3 و 4 ساعت وقت براي برگشتن داريم

نميخوايم که بعد نصف شب برسيم به خونه

خب اگه خيلي اذيتت مي کنه جاني
انجامش نده

فکر مي کني که ميخوام يکشنبمو
بدون اين صحنه ها خراب کنم؟

مي دوني ، فهميدم که بايد مادر
رو هم از اينجا خارج کنيم

يا قبر رو به پيتزبورگ ببريم

نميتونه همچين سفري داشته باشه

نميدونم که نمي تونه

ديگه شکلات نداريم؟ -
نه -

اينو ببين
" ما هنوز يادمونه"

من که ... ميدوني من که اصلا
نميدونم چه آدمي بودم

جاني فقط 5 دقيقه وقتت رو ميگيره

دقيقه طول مي کشه که تاج گل رو بذاري رو قبر 5
و 6 ساعت طول مي کشه که برگرديم

مامان ميخواست يادمون باشه ، واسه همين
مايل تخت گاز اومديم اينجا 200

و اون تو خونه مونده

خب ما اينجاييم جان ، خيلي خب؟

آزمايش مي کنيم ....بر مي گرديم
خانوم ها و ...... داريم بر ميگرديم

به روي خط بعد از يه اختلال
....مشکلي فني

.هيچ مشکلي با راديو نيست
مشکل از ايستگاهه

کدوم رديفه؟

هيشکي اين اطراف نيست

خب ديروقته
اگه زودتر ميومديم

اه بيين ، من همين الانشم يه ساعتي
رو با تغيير زماني نخوابيدم

فکر مي کنم که داري غر مي زني
همش خودت داري ور مي زني

اونجاست

موندم واسه اون يکي گل تو سال پش
چي شده

هر ساله بابت اين چيزا
پول زيادي رو ميديم

هر موقع هم ميايم ، تاج قبليه
ناپديد شده

خب ، گلها ميميرن

و سرايدار و يه کسي اونا رو
ميندازه دور

اره ، يه خرده تر و تميز

مي تونه اينو تميز کنه و سال ديگه بفروشه

موندم چند بار بايد يه دسته گل رو بخريم؟

هي يالا ديگه بارب
کليسا امروزه ، هان؟

هي ، منظورم اين بود که
تو کليسا دعا کنيم؟ يالا ديگه

اخيرا تو کليسا نديدمت

خب زياد حسش نيست که برم کليسا

يادته که جفتمون کوچيک بوديم و
اينجا اومده بوديم؟

درست همونجا بود

از پشت درخت پريدم طرفت

و بابا بزرگ هيجان زده شد و مشتش رو
نشونم داد و گفت

پسر ، برو به جهنم

يادته؟
درست همونجا بود

خب بايد مي ترسيدي اونجا

جاني

خب هنوزم مي ترسي -
کافيه ديگه -

ميان که بگيرنت باربارا

بسه ديگه. داري اذيتم ميکني

ميان که بگيرنت باربارا

بسه ديگه. مثله يه بچه مي موني

ميان که بگيرنت

ببين ، يکيشون الان داره مياد

مي شنوه ها -
داره مياد. از اينجا مي برمت بيرون -

!جاني

!جاني

!کمکم کن

همه چي رديفه

!نگرانش نباش
از پسش برميام

به احتمال قوي وقتي ما رو پيدا کنن بيشتر
هم ميشن

کاميون باکش خاليه

.تلمبه ايي که اينجاست قفله
کليد نداره؟

.اگه گاز پيدا کنيم ميتونيم از اينجا در بريم
کليد داره؟

فکر کنم که اينو امتحان کرديش

اينجال زندگي مي کني؟

بايد از اينجا بريم

بايد جايي بريم که انسان ها اونجا باشن

شايد بهتر باشه يه خرده غذا بگيريم

ميرم ببينم چيزي پيدا مي کنم يا نه

چه اتفاقي داره ميفته؟ -
همين الان تموم ميشه -

چه اتفاقي داره ميفته؟

دو تا از اونها

دو تا از اونا بيرون هستن
ديگه بيشتر از اونا ديدي؟

من از پس اون 2 تا بر ميام

...ميدونم ترسيدي ولي مجبوريم -
!نميدونم ، نميدونم -

چه اتفاقي داره ميفته؟

اونا مي دونن که الان اين تو هستيم

بهش نگاه نکن

چراغ هاي بيشتري رو تو خونه نگه دار

چرا نميري ببيني چيزي پيدا مي کني يا نه؟
يه خرده نون ، چوب

يه چيزي واسه اين جايگاه آتيش
يه چي که اينجا رو روشن نگه داره

...خب، لعنتي

.ببين ميدونم که ترسيدي
منم ترسيدم

ولي بايد با همديگه اين خونه
رو امن نگه داريم

.حالا ميخوام که برم در و پنجره رو تخته کنم
گرفتي چي شد؟

ما اينجا در امانيم

انقدر زنده مي مونيم که يکي بياد نجاتمون بده
ولي بايد با هم بمونيم

بايد که کمکم کني

حالا ميخوام که بري و يه خرده چوب پيدا کني تا
اينجا رو تخته کنيم

باشه؟

باشه؟

انقدرها هم قوي نيستن

بيا ، ميخوام که چند تا ميخ رو بگيري
بزرگترين رو که مي بيني بگير

اينجا ، به نظر اين اتاق امن تر هستش

اگه مجبور باشيم ميايم اينجا
و درها رو تخته مي کنيم

زياد طول نمي کشه که اونا برگردن
و با مشت و لگد راهشون رو باز کنن

حالا ترسيدن

اونا از آتيش ترسيدن
خودم فهميدم

مکاني اون طرف جاده ها به اسم بيکمن رو مي شناسي؟
رستوران بيکمن؟

به هر حال من اون کاميون رو اونجا
کش رفتم

يه راديو تو اون ماشين بود

پرديم توش که گوش بدم بهش

وقتي که يه کاميون گازوئيل يه راست
جيغ کشان داشت ميومد تو جاده

خب ، فکر کنم که 10 ، 15 تا
از اونا دنبالش افتاده بودن

گرفتنش و ول نمي کردن

حالا از اول اونا رو نديده بودم

يادم مياد که کاميون خيلي
احمقانه داشت حرکت مي کرد

و اون چيزا هم دنبالش بودن

کاميون درست از جاده رد شد

پامو رو ترمز زدم تا خودم بهش
برخورد نکنم

يه راست داشتم مي رفتم تو گارد

فکر کنم ...فکر کنم راننده از جاده منحرف شد

به ايستگاه گاز و رستوران
بيکمن

از بيل بورد رد شد و
خورد به تلمبه گاز

و اصلا راهش رو قطع نکرد

بعدش انگاري آتيش بازي راه انداخته بودن

نميدونم اگه کاميون منفجر مي شد يا نه

ولي هنوز صداي مرد که
جيغ مي کشيد رو يادمه

اين چيزا درست پشتش بودن

برگشتم به رستوران تا بررسي کنم

شايد کسي اونجا باشه که کمکم کنه

اونجا بود که متوجه شدم

کل مکان رو محاصره کردن

اثري از موجود زنده نبود

البته الان ديگه صداي جيغ نمياد

فهميدم که

تنهام

با 50 يا 60 نفر از اونا

همونجا ايستادم

زل زدن بهم

شروع کردم به رانندگي..من

درست از ميون اونا رد شدم

ولي اونا حرکت نکردن

ندويدن و فقط وايستاده بودن
و بهم زل زده بودن

انگاري ميخواستن بميرن

اونا مثل يه پشه به هوا
پرت مي شدن

به سمت قبرستون داشتيم مي رونديم

من و جاني

جاني

اومده بوديم که سر قبر پدرم گل بذاريم

.... جاني و
اون گفت

مي تونم يه خرده شکلات بخورم باربارا؟

و بعدش ما هيچي نداشتيم

...و

اوه ، خيلي گرمه اينجا

..گرمه

و گفتش دير شده

چرا ما دير اومديم

و من گفتم جاني

اگه زودتر ميومدي

دير نمي رسيديم

جاني بهم گفت اگه ترسيدم

و منم گفتم که نترسيدم جاني

و بعدش اين مرد از جاده اومد به سمت ما

آروم داشت ميومد و جاني اذيتم مي کرد
و مي گفت

داره مياد که بگيرتت باربارا

و منم بهش خنديدم و گفتم
جاني بس کن

و بعدش جاني فرار کرد

و من به اين برخورد کردم

و ميخواستم که عذرخواهي کنم

چرا انقدر خونسردي؟

و بعدش ديدمش
و گفتم عصر به خير

و اون منو گرفت

منو گرفت و ميخواست تيکه پارم کنه

منو گرفت و لباسامو داشت
پاره مي کرد

فکر مي کنم که بايد آروم باشي

اوه من جيغ زدم که
"جاني ، جاني ، کمک ، کمکم کن جاني"

و اون ولم نمي کرد
و جاني تيکه پاره شد

و بعدش جاني اومد و اون رو فراري داد

و بعدش ... باهاش درگير شد

و منم ترسيدم و فرار کردم

...فرار کردم...فرار کردم

و جاني نيومد

..ما بايد
بايد براي جاني صبر کنيم

شايد ... بهتر باشه بريم بيرون و نجاتش بديم

ما بايد بريم بيرون و جاني رو نجات بديم

اون بيرونه

خواهش مي کنم ، نمي شوني؟
بايد بريم بيرون و نجاتش بديم

!خواهش مي کنم
بايد بريم جاني رو نجات بديم

!لطفا کمکم کن

ببين ، مگه نمي بيني بيرون چه خبره؟
!سيزده به در که نميريم

نمي فهمي؟
برادرم تنها بيرونه

!برادرت مرده -
!نه! برادرم نمرده -

به علت تهديد آشکار شمار زيادي از شهروندان

و به علت بحراني که در حال پيشرفت است

اين ايستگاه راديو به طور شبانه روزي پابرجاست

اين ايستگاه و ساير ايستگاه هاي
تلويزيوني و راديويي

در حال جمع آوري منابع خود هستند

از اين شبکه اورژانسي شما را در پيشرفت
اين کار آگاه مي سازيم

در اين ساعت دوباره اعلام مي کنيم که
اين حقايقي درباره انها است

اينجا بيماري واگيردار پخش شده که کشنده است

که توسط ارتش يا تروريست هاي ناشناخته
ايجاد شده

،قاتلان در حال تسخير روستاها
شهرها

خانه هاي روستايي و خارج شهري
بدون هيچ الگوي خاصي هستند

به نظر مي رسد که يک انفجاري عمومي
از خودکشي دسته جمعي انجام شده است

ما توضيحاتي درباره قاتلان داريم

شاهدان عيني اظهار داشته اند که
اين موجودات به آدم زل مي زنند

بعضي ها مي گويند که
اين موجودات بيهوش هستند

بعضي ديگر آنها را به گونه ايي ديگر وصف مي کنند

خب در اين برهه زماني راه آشکار
براي ما نيست تا

تا بگوييم که چه کسي دقيقا زامبي
است تا خودتان را محافظت کنيد

واکنشي از
مقامات قانوني

يکي از بدترين سردگرمي هاست

پليس ، کلانترها و آمبولانس ها

با يک تماس در اسرع وقت
خود را براي کمک مي رسانند

صحنه ايي که از اين موجودات توصيف
مي شود همانند آشوب است

شهرداران پيترزبورگ ، فيلادلفيا
و ميامي

همراه با فرماندهان ايالات شرقي و
نيمه غربي

گاردي ملي ايجاد کردند که
در هر لحظه آماده عمليات است

ولي تا کنون خبري از عمليات ها
به گوش نرسيده است

تنها نصيحتي که خبرنگارهاي ما از منابع
موثق پيدا کرده اند اين است که

شهروندان در خانه هاي خود بمانند و
در را نيز قفل نمايند

به هيچ وجه در بيرون
از خانه نباشند

حداقل تا زماني که پاياني براي اين
بحران مسئولين پيدا کنند

و تا موقعي که ما به دستور العملي برسيم
که در برابر اين موجودات بتوان مقاومت کرد

.مدام به راديو و تلويزيون توجه کنيد

براي هر گونه اطلاع و آگاهي من باب
پيشرفت بحران و يا راهي براي زنده ماندن

هزاران اداره جات و کارخانه ها
درخواست داده اند

تا همچنان بر شغل خود باشند

تا به خانه خود نروند و در امان باشند

اگرچه با اين درخواست ها و اطلاع رساني ها

خيابان ها و بزرگ راه ها از انسان هاي
آشفته پر شده است

که قصد رسيدن به خانواده خود و يا
فرار به هر جايي به ظاهر امن دارند

تکرار مي کنم: امن ترين کار ممکن اين است
که در اين زمان هر جا هستيد بمانيد

خانوم ها و آقايان
به تازگي اخباري دريافت کرديم که

رئيس جمهور اعضاي کابينه خود را
براي يک جلسه فرا خوانده است

تا به اين بيماري اپيدمي کشتار
بررسي کنند

بيماري که سومين ملت شرقي را
نيز در بر گرفته است

لازم به ذکر است که جلسه تا
ساعاتي ديگر تشکيل مي شود

اعضاي کابينه به اين جلسه
ملحق مي شوند

نيز در پشت درهاي FBI و همچنين سران
بسته حضور خواهند داشت

سخنگوي کاخ سفيد
در کنفرانس حضور دارد

وي مي گويد که اطلاع رساني هاي
رسمي شکل خواهد گرفت

به محضي که جلسه خاتمه يابد

اين آخرين اخبار ارسالي به
مقر خبري ما بوده است

آخرين اخبار از سرويس خبري
واشنگتون دي.سي است

که در کنفرانس اضطراري رئيس جمهور
که قبلا اشاره کرديم

داشنمندان درجه بالايي از ناسا
نيز حضور خواهند داشت

ايستگاه هاي راديو و تلويزيون که در بخش
شرقي حضور دارند

که ايستگاهي که شما نيز گوش مي دهيد
شامل آن مي شود

تشکيلات خود را به يک شبکه اضطراري
وصل مي کنند

تا اخبار را مبني بر پيشرفت بيماري
هر چه زودتر اعلام کنند

درخواست داريم که پاي راديو
و تلويزيون خود بمانيد

و در هر صورت ممکن در خانه باشيد

آخرين اخباري که به مقر خبري
رسيده است

مي گويد افراد ترسيده ايي که در جست و جوي
پناهگاهي هستند مي توانند

به کليسا ، مدرسه و ساختمان هاي
دولتي پناه ببرند

و خواستار سرپناه و محافظت کنند

از قاتلاني که به ظاهرا

خيلي از ايالات را در کام خود فرو برده اند

مسئولين قضايي توضيحات کمي
در اين باره مي دهند

در اين ساعت ، در بخش نظري نيز

درباره علت هاي منشا اين کشت و کشتار
کسي پاسخگو نيست

فرمانده دانمور کمدان ، کاروليناي شمالي
مي گويد

به مردم بگوييد براي جان خود نيز که شده در
خيابان ها نباشند

به آنها بگوييد که به خانه بروند و
درها خود را قفل کنند و پنجره هاي خود را نيز ببندند

ما دقيقا نمي دانيم که با چه چيزي
طرف هستيم

اين بيانيه فرمانده دانمور کمدن از کاروليناي شمالي بود

، تا الان تنها توضيحات
تنها سرنخ ها

از شاهدان وحشت زده ايي است که
با اين قاتل ها رو به رو شده اند

اين شاهدان عيني در زمان هاي
گوناگون توصيف مي کنند

که قاتلات همانند افراد معمولي هستند

هيولاهاي بدقواره

مردم مي گويند که گويا آنها بيهوش هستند

و آنها همانند انسان ها هستند ولي در واقعا
رفتار آنها همانند حيوانات است

بعضي از شاهدان عيني مي گويند
قرباني هايي مي بينند که

در جلوي چشمان آنها تکه پاره شده اند

کل اين داستان مخوف از دو روز پيش
شروع به پيشرفت کرد

با گزارش سلاخي شدن 7 خانواده

بعد از آن ، گزارش هايي حاکي از
کشتار بي معني به دست رسيد

که به عمق فاجعه کمک مي کرد

که اين فاجعه به سرعت در جاهاي ديگر
منتشر شد

با پيگيري گزارش هاي قتل

توسط گذاشتن نشانه هايي روي محل قتل در نقشه

به نظر مي رسد که
شيوعي عمومي

از جنوب شرقي و ايالت شمال
و غرب در بر دارد

خبرنگاران ما که در پاي تلفن هستند

در حال صحبت با سران شهرهاي
خودشان هستند

دريافتند که هيچ يک از کشتارهاي وسيع

از قسمت غربي رودخانه ميسيسيپي
گزارش نشده است

از آن سو در قسمت جنوب شرقي تگزاس

کشتارهاي اين چنيني نيز گزارش شده اند

در حوالي هاستون و مناطق گالوستون

... ولي هيچکدام شبيه

من يه تفنگ و مقداري گلوله از اونور پيدا کردم

اوه و اين چيزا

اينجا کاملا تخته شده

ما بايد اينجا تا يه مدتي در امان باشيم

يه تفنگ و چند تا گلوله داريم

غذا و راديو

دير يا زود يکي مياد و ما رو نجات ميده

خب دوباره با مقامات قضايي ملحق شديم

از شما مي خواهيم که در ساختماني
پناه بگيريد

درها و پنجره ها را قفل کنيد

هي ، ما هستيم
داريم خوب پيش ميريم

آگاه باشيد
از هرگونه غريبه مشکوکي

و همراه با تلويزيون و راديوي خود باشيد

براي دستورات زنده ماندن

و همچنين جزييات جديدي از اين داستان ادامه دار

گوش کن من نميدونم اگه تو
بهم گوش ميدي يا نه

اما الان دارم ميرم طبقه بالا

اگه چيزي يا کسي خواست بياد داخل
مي تونم از اون بالا بشنوم

و ميام پايين تا بهش رسيدگي کنم

الان همه چيز رديفه

بعدا بر ميگرم تا در و پنجره رو
محکمشون کنم

ولي تو خوب هستي از اين
به بعد ، آره ديگه؟

اره؟

سران دفاع شهروندان در کامبرلند

به خبرنگاران درباره قرباني ها

شواهدي نشان دادند که اين قانلان
حريصانه قرباني ها را مي خورند

در طي گزارش هايي که از شواهد عيني
به دست رسيد ، اثراتي بر مردم

که به نوعي بيهوشي در آمده بودند

در حال کشتن و خوردن قرباني هاي خود هستند

توسط دستور مقامات جسدهاي بعضي از
قرباني ها آزمايش گرديد

سران پزشکي کامبرلند در همه پرونده ها
به اين نتيجه رسيدند که

قاتلان گوشت افرادي را که مي کشند ، مي خورند

گزارش خبري در همين الان از کامبرلند به دست
ما رسيده است

مقامات دفاع شهروندان به خبرنگاران
اين چنين گفتند که

قرباني ها مدرکي را نشان داده اند که

توسط قاتلان خود بلعيده شده اند

آزمايش پزشکي اجساد قرباني ها
به طور قطع نشان مي دهد

قاتلان کساني را که کشته اند
مي خورند

و اين داستان با هر گزارش جديدتري
بيشتر وحشتناک و مخوف مي شود

خيلي سخت است که اين چنين
اتفاقاتي را تصور کرد

اما اين گزارش هايي است که دريافت کرديم
و به شما انتقال مي دهيم

اخبار به سرعت ممکنه بازبيني ميشود
و به شما انتقال داده مي شود

در اين وضعيت سردرگم

!صبر کن -
شليک نکن! ما از شهر اومديم -

!يک راديو

کلانتر شهر بانتلي اين گزارش ها
را تاييد کرده است

که خوردن قرباني ها توسط قاتلان صحت دارد

چه مدت شما ها اينجا بودين؟
من داشتم کمک مي کردم به اينجا

اونجا زير زمين
امن ترين جاي ممکن هست

منظورت اينه که اصلا جار و جنجالي که
ايجاد کرديم رو نشنيدي؟

چطور بايد مي دونستيم که قراره چه
اتفاقي قراره بيفته؟

مي تونست اون چيزا باشن

اون دختر داشت جيغ مي کشيد

مطمئنا بايد بدوني جيغ يک دختر چه شکليه

اون چيزا اصلا صدايي از خودشون در نميارن

هر کسي بايد بدونه که
کي نياز به کمک داره

ببين ، اين خيلي سخه که بخواي از
اين پايين بفهمي چي داره ميگذره

فکر کرديم که جيغ رو شنيديم
ولي تا اونجا که ما ميدونيم

مي تونست به اين معني باشه که
اونا تو خونه دنبالش ميفتادن

و شما نميومدي بالا و کمک نمي کردي؟ -
...خب اگه بيشتر بودن -

جار و جنجال به نظر مي رسيد که داره
خونه رو مي ترکونه

چطور بايد مي دونستيم که چه اتفاقي داره ميفته؟

حالا يه دقيقه صبر کن

تازه گفتي که نمي توني از اون پايين
بشنوي که چه اتفاقي ميفته

حالا ميگي که انگاري داشت خونه
نابود مي شد

خيلي بهتره که داستان واقعيت رو
بگي مردک

خيلي خب ، حالا تو بهم بگو

من اين فرصت رو عمرا از دست بدم وقتي
که يه جاي امن پيدا کردم

ما از روي شانس اينجا رو پيدا کرديم
و تو داري ميگي که

بايد رو زندگيمون اين ريسک رو بکنيم که شايد
يه بابايي نياز به کمک داشته باشه؟

اره. يه چي تو همين مايه ها -
..خيلي خب. اين چطوره -

! ببين ، جناب

اومديم بالا ، باشه؟ الان اينجاييم

حالا پيشنهاد مي کنم که همه بريم پايين

قبل از اينکه هيچ کدوم از اونا بفهمن
که ما اينجا هستيم

اونا نمي تونن بيان داخل

همه جا رو تخته کردي؟

اره. بيشتر جاها رو

.همه به جز يه چند جا طبقه بالا
زياد سخت نيست تعميرشون

.تو ديوانه ايي
زيرزمين امن ترين جا هستش

دارم بهت ميگم که
!اونا نمي تونن بيان داخل ، اين صد بار

و حالا منم به تو ميگم که اونا ماشين
ما رو چپ کردن

خيلي خوش شانس بوديم که تونستيم
در بريم از دستشون

حالا تو داري ميگي که اونا نمي تونن
!از اين چوب هاي فکستني رد شن؟

زن و بچش پايين هستن
بچش صدمه ديده

خب به نظرم بهتره که بالا باشيم

مي تونيم همه جا رو قوي کنيم
آقاي کوپر

همه با هم اگه کار کنيم
مي تونيم کل اينجا رو سر 3 سوت رديف کنيم

هرچي نياز داريم بالا هست

مي تونيم خرت و پرتا رو ببريم پايين

!کسي بهت گفته که چقدر ديوونه ايي؟

! اون بالا يه عالمه پنجره داري

...همه اون پنجره ها
...ميخواي که

ميخواي که به قدري قوي کني پنجره ها رو که
!اون چيزا نتونن بيان داخل ، هان؟

بهت که گفتم اونا انقدر قوي نيستن

به 3 تاشون ضربه زدم و
يکي رو از در پرت کردم بيرون

اصلا گوش دادي چي گفتم بهت؟
اونا ماشين منو چپ کردن

خب به جهنم
!تا ادم حسابي راحت مي تونن انجام بدن 5

!دقيقا

!فقط قرار نيست که 5 يا 10 نفر باشن

شايد 20 ، 30 يا 100 تا از اونا باشن بيرون

و به محض اين که بفهمن ما اينجا هستيم

از سر و کول اينجا ميرن بالا

خب اگه اين همه باشن بالاخره هر جا باشيم
ما رو گير ميارن

ببين ، زيرزمين

زيرزمين .. فقط يه در داره ، درسته؟

.فقط يک در
فقط بايد از يک در محافظت کنيم

من و تام درستش کرديم و در فقط از داخل باز ميشه

ولي اون بالا همه پنجره ها

چرا ، اصلا نميدونيم که کي و کجا قراره
به ما حمله کنن

زدي تو خال آقاي کوپر

ولي تو زير زمين جايي نيست که دنبالش باشن

منظورم اينه که اگه وارد شن ديگه راه برگشتي ندارن
و ما دخلشون رو در مياريم

و اگه مجبور باشيم از اينجا فرار مي کنيم

و پنجره هايي رو داريم و مي تونيم ببينيم
که اون بيرون چه خبره

ولي اين پايين ، بدون پنجره نمي تونيم

اگه يه گروه نجات بياد اصلا متوجهش نميشيم

ولي زير زمين قوي ترين مکانه

!زيرزمين يه تله مرگه

نميدونم آقاي کوپر
ولي داره راست ميگه

تو مي دوني بيرون چندتا از اينا هستن؟

نميدونم
ولي فک کنم 6 يا 7 تا بايد باشه

ببين ، شما دو تا مي تونين هر کار دوست دارين بکنين

من که ميخوام برگردم به زير زمين و
شما هم ديگه تصميمتون رو بگيريد

چون که ميخوام سقف رو هم تخته کنم

و ديگه نميخوام بازش کنم. اصلا هم مهم نيست
چه اتفاقي قراره بيفته

حالا يه دقيقه صبر کن آقاي کوپر

.نه ديگه صبر نمي کنم. من تصميمو گرفتم
.حالا نوب توهه

حالا يه دقيقه صبر کن
بيا با هم فکر کنيم راجبش

اگه مجبور باشيم ميايم به زير زمين

و اگه تصميم بگيريم پايين باشيم به يه چيزايي
نياز داريم از بالا

خب حداقل بياين درباره اين نگران باشيم

اگه خودتو اون بالا محدود کني

و اون چيزا بيان داخل خونه ، تو داريشون

حداقل اين بالا يه شانسي براي
مبارزه داري

اره. الان به نظر ميرسه يه 8 ، 10 تايي هستن

الان بيشتر هم شدن
اون بيرون خيلي ها هستن

!هري
هري ، چي شده؟

!همه چي رديفه

!حالا بگيرش

بايد اين تخته ها رو تعمير کنيم

!ديوانه ايي

اين چيزا مي تونن رو هر در و پنجره ايي باشن اينجا

بايد بريم پايين تو زير زمين

!برو به اون زير زمين کوفتي و ما رو ول کن

من.. من دختره رو با خودم مي برم -
!بهش دست نمي زني -

هم به اون دست نزن ، هم به چيزايي که اين بالاست

چون اگه اين بالا باشم بايد با همه اين چيزا
مبارزه کنم

و راديو و غذا يکي از اون بخش هاست که
دارم براش مي جنگم

حالا اگه داري ميري
زير زمين بگيرش

!مرتيکه ديوانه
!ديوانه ايي

ما .. ما هم غذا ميخوايم پايين
ما هم اين حق رو داريم

اين خونه توهه؟ -
ما هم اين حق رو داريم -

تو باهاش پايين ميري؟

اره يا نه؟ آخرين فرصتته
ديگه وقت صبر کردن نيست

گوش کن ، من بچه ام پايينه

..اون نمي تونه
نمي تونم بيارمش بالا

اون عمرا نمي تونه تحمل کنه
اين آشفته بازاري که اين بالاست

دارن شيشه رو ميشکونن

خب ، تو پدرشي

اگه انقدر احمقي که تو اون تله بميري
ديگه مشکل خودته

خب من انقدر احمق نيستم
که بيام دنبالت

واسه بچت قابل قبوله که پدر پيرش
انقدر احمقه

حالا بجنب برو پايينه ديگه

ميتوني اون پايين رئيس باشي
ولي اين بالا من رئيسم

!تو يه پست فطرتي

.ميدوني که من در رو باز نمي کنم دوباره
دارم جدي ميگم

...آقاي کوپر با کمکت -
با کمک من -

بذار بره مرد
ديگه تصميمشو گرفته

صبر کن يه دقيقه

جودي؟ بيا بالا عزيزم

ميخواي که اونا هم بگيرنش؟

.چيزي نيست عزيزم
بيا بالا

اگه با هم باشيم مرد مي تونيم
از پسش بر بيايم

خيلي جاها هست اين بالا که
مي تونيم بريم

آقاي کوپر؟
ما بهتر هستيم اين شکلي

اگه هر 3 تامون با هم کار کنيم

.هي
هي ، بچه

داره اشتباه مي کنه . ميدوني که

من خودمو اون پايين نميذارم

خب حالا ديگه در امانيم
کاملا تخته شده

تام و جودي چي؟

ميخوان اون بالا باشن
بذار باشن

اون بالا ، دو نفر ديگه هم هستن
يه مرد و زن

شنيديم که جيغ مي کشن

اره ولي نمي دونستيم که
کين واقعا

و منم نميخواستم خودمو به خطر
بندازم

البته که نه ، هري

حالش خوبه؟ -
نميدونم چش شده -

.خيلي گرمه
شايد تو شوک هستش

بانداژها رو کجا گذاشتي؟

يه جايي تو سبد رخت شويي
البته پارست

بذار اون بالا باشن

ولشون کن

خيلي راه هست که اون هيولاها اونا رو اون
بالا بگيرن تيکه پاره کنن

مي بينيم که کي راست ميگه

مي بينيم که بعدا التماس مي کنن
که اجازه بدم بيان پايين

خيلي مهمه ، نه؟ -
چي؟ -

که تو راست بگي و بقيه آدما اشتباه کنن

منظورت چيه؟

کسي اون بالا مي دونه چرا بهمون
حمله شد؟

هر چي بوده ، مثل اتفاق
.اينجا نيست

مثل يه جور کشتار دست جمعي مي مونه
همه جا داره اتفاق ميفته

راديو گفت داخل خونه ها باشين -
!راديو؟ -

راديو طبقه بالا
اخبار رو شنيدم ازش

يه راديو اون بالاست و تو ما رو اين پايين
!زنداني کردي؟

من ميدونم دارم چيکار مي کنم -
چي گفت حالا؟ -

!هيچي! هيچي
هنوز هيچي نمي دونن

يه عالمه کشت و کشتار اون بيرونه
.... و اونا

مردم قراره که دنبال يه جا واسه قايم
شدن پيدا کنن

اون تخته ها رو از اون در بگير

!ما اين پايين مي مونيم هلن

هري ، اون راديو حداقل يه جور راه
!ارتباطيه

اگه مقامات بدونن چه اتفاقي داره ميفته

خب يه سري آدما رو ميفرستن دنبال ما و يا
ميگن چکار بايد بکنيم

چطور بايد بدونيم که چه اتفاقي قراره بيفته؟

اگه خودمون رو تو اين دخمه زنداني کنيم؟

...شايد از زندگي با هم لذت نبرديم

ولي مردن با همديگه چيزي
رو حل نمي کنه

اون آدما دشمناي ما نيستن

!آقاي کوپر

آقاي کوپر! اونا اون بالا يه
تلويزيون پيدا کردن

بياين بالا

تام؟

بله؟

اگه جودي مي تونست يه دقيقه پايين بياد

هري و من ميومديم بالا

باشه ، الان

انجامش ميدي؟

مجبورم؟

گوش کن عزيزم ، هيچ چيزي قرار نيست
اون پايين يا بالا اتفاق بيفته

اينو واسه من انجامش بده -
باشه -

خب ، باز کن

ازش خوب مراقبت مي کنم هلن

تنها چيزي که دارم اونه

چرا حالا نميري طبقه بالا؟

برادرش کشته شد

هي.. بذار کمکت کنم

ميرم به بن واسه تلويزيون کمک کنم

از من نترس

من هلن کوپر هستم ، زن هري

اينجا مسخرست
اينو ببين

خيلي نقاط ضعف اين بالا هست

يکي رو بهم نشون بده

برادرش کشته شده

و اونا دارن درباره پنجره حرف مي زنن

اصلا هيچي نمي بينم

ميتونه 15 ميليون از اون چيزا
اون بيرون باشه

!واقعا چقدر اين پنجره ها عالين

چرا نميري به بقيه کمک کني؟

خب بيا کمک ، چند تا صندلي رو
بگير کنار هم بذار

يه سوکت اونور هست

حالا بهتره که بشيني ببيني و بفهمي
که اون بيرون چه خبره

ديگه نميخوام زندگيه کسي تو دستاي من باشه

کاري هست که واسه کمک من بتونم انجامش بدم؟

!ديگه نميخوام چيزي ازت بشنم جناب

!اگه اين بالا ميخواي بموني ، از من دستور ميگيري

و رها کردن اون دختره هم شاملش ميشه

!روشن شده! روشن شد

صدا نداره

با آنتن هاش ور برو

، گزارشها
به نظر غيرقابل باوري

نشانه بيماري هيستري همه گير نيست
(هيستري: يک نوع بيماري رواني که باعث اختلال شخصيت بيمار مي شود )

هيستري همه گير ، چرا فکر کردن ما فکر
!کرديم اينا مريضن؟

خفه شو

در همه قسمت هاي کشور

موج کشتار از سومين ايالت شرقي

شکل گرفته که توسط موجودات نابود شده

موجوداتي که از گوشت قرباني هاي
خود تغذيه مي کنند

اولين شاهدان عيني از پيشرفت
وحشتناک آنها خبر مي دهند

مي گويند قرباني ها افرادي بي گناه و بي ربط
به اين قضيه بودند

مقامات و خبرنگارها
جزو اولين افراد بودند

اين توصيف از شاهدان عيني
.فراتر از باور است

.با اين حال، گزارش ها همچنان ادامه دارد

طي آزمايش هاي پزشکي بر روي
بعضي قربانيان

دريافتند که قسمتي از آنها
بلعيده شده است

فکر مي کنم که اخبار جديدي آمده
که همين الان به دست ما رسيد

و ما نيز آن را به شما انتقال ميديم

و اين آخرين افشاگري است که در اين گزارش
خواهيد شنيد

از دفتر مرکزي دفاع ملي شهروندان
در واشنگتن

اين قضيه تاييد شده است که کسي که
اخيرا مرده

به زندگي دوباره برگشته و همانند
ديگر قاتلان رفتار مي کند

گزارش هايي وسيع الطيفي از خانه هاي ترحيم
مرده شور خانه ها و بيمارستان ها

به اين نتيجه رسيدند که مرده هايي که مدفون نشده اند
دوباره به زندگي بر ميگردن

و به دنبال قرباني هاي انساني هستن

براي ما هم باورش سخت است که
اين چنين گزارش هايي به شما انتقال ميدهيم

ولي به نظر مي رسد که حقيقت دارد

وقتي اولين وضعيت اورژانسي شروع شد

راديو و تلويزيون به مردم توصيه مي کردند که
در خانه بمانند

و براي امنيت خود درها را قفل کنند

خب اين وضعيت اکنون تغيير کرده است

ما حالا مي توانيم دستور العمل
قطعي براي شما بگوييم

سازمان دفاع شهروندان به گونه ايي سازماندهي
شده است که

ايستگاه هايي براي غذا و پناهگاه تهيه کردند

و مداواي پزشکي و محافظت توسط
افراد گارد ملي انجام مي شود

همراه با راديو و تلويزيون در منطقه خود
باشيد

تا از ليست ايستگاه هاي نجات با خبر شويد

اين ليست مداوم از پوشش خبري ما
تکرار خواهد شد

به دنبال اسم نزديک ترين ايستگاه نجات
در حوالي محل زندگي خود باشيد

و به سرعت به سمت ايستگاه برويد

خب ما که ماشين داريم. اگه يه خرده گاز
پيدا کنيم مي تونيم از اينجا بزنيم به چاک

يه پمپ اون بيرونه که خرابه -
ميدونم. واسه همين بود که اومديم داخل -

ولي قفله

ظهر گفته شد
توسط رئيس جمهور

از زماني که کنفرانس رئيس جمهور
و کابينه برگزار شد

سران پليس و ، FBI سازمان
CIA

هيچ اطلاعاتي براي عموم منتشر نکردند

که چرا متخصصان هوا و فضا
مورد مشاوره قرار گرفتند

درباره وضعيت اورژانسيه زمين

با اين وجود ، پس از التماس براي
گرفتن جواب اين سوال

مرکز از جستجوگري جديد
بر روي ونوس خبر مي دهد

که ان ماهواره جستجوگر به
سمت زمين باز مي گشت

ولي هيچوقت به اينجا برنگشت

اون وسيله فضايي که در مدار ونوس بود

و بعدا به عمد توسط ناسا
نابود شد

وقتي دانشمندان کشف کردند که

چيزي اسرار آميز تابنده توسط جستجوگر
حمل مي شود

شايد آن چيز به گونه ايي مسئول
اين حوادث

و کشتار توسط اين قاتلان و رنج ها باشد؟

خبرنگار دان کويين در واشنگتن

اين سوالات را مطرح کرد

خب تابلوه ديگه. تمام تلاش ما
اينه که از اينجا خارج شيم

چطور ميخواي به اون ايستگاه گاز برسي؟

!ببين

شما الان داريد از جلسه نابودي کاوشگر ونوس
بر مي گرديد

آيا درسته؟

اره ، اره. موضوع جلسه همين بود

آيا احساس مي کنيد که اين قضيه و حادثه
اين روزا با هم مرتبطند؟

.قطعا يه رابطه ايي هست
يه رابطه قطعي

به عبارتي ديگه ، شما احساس مي کنيد که
تابش کاوشگر ونوس کافيه

تا اين جهش ها رو ايجاد کنه؟

خيلي درجه تابش زياد بود

خب ، يه دقيقه صبر کنين. من زياد
به اين قضيه مطمئن نيستم

... من فکر نمي کنم که
تنها توضيح منطقه باشه

که تو اين زمان در دست داريم

به عبارتي ديگه ، ديدگاه نظامي
..هست که

بگه اين تابش علت
اين جهش ها نيست

آقايون ، من نمي تونم الان از ديد کل نظام
ارتش اين حرف رو بزنم

من در حال حاضر با اين آقايون
موافق نيستم

تا زماني که ما ، به طور تکذيب ناپذيري
ثابت کنيم

هيچ کاري غير ممکن نيست

ما بايد به جلسه بعدي عجله کنيم

پرفسور ، شما احساس مي کنيد که
..يه رابطه قطعي بين

يه رابطه قطعي تا آنجايي که
من و دکتر کِلِر

دکتر ، خواهش مي کنم. فکر کردم که تصميم گرفتيم
هنوز چيزي ثابت نشده

....آيا.. آيا کاوشگر مسئول بود

....وقتي کاوشگر نابود شد -
مقدار غير طبيعي امواج تابشي ساطع کرد -

انقدر کافي بود که تحت شرايطي
جهش ايجاد کنه

با متحمل شدن اون اتفاق افتاده باشه

به نظر مي رسه که متحمل شده واقعا

....آيا پاسخي براي

پاسخي هست؟ -
بله -

همين بعد از ظهر؟

بعد از ظهر يه گزارشي ميديم

..شايد بعدا يه گزارشي باشه

پنجره رو مي بندي؟

داريم هر کار ممکن رو مي کنيم تا مشکل رو حل کنيم

هر چي که بايد مي دونستيم رو شنيديم
بايد تلاش کنيم از اينجا بريم

گفتش که ايستگاه هاي نجات
دکتر و تجهيزات پزشکي داره

اگه بتونيم کارن رو ببريم اونجا
شايد بتونيم کمک واسش گير بياريم

ويلارد. من اين نشونه رو ديدم
گفتش ويلارد

فقط 17 مايل با اينجا فاصله داره

.تو اينجا رو مي شناسي
ماله همين حوالي هستي؟

من و جودي هر دو تامون ماله همينجا ها بوديم

داشتيم مي رفتيم به درياچه واسه شنا

جودي يه راديو داشت و ما اولين گزارش ها
رو درباره اين چيزا شنيديم

بعدش مي دونستيم که اين خونه قديمي اينجاست
و ما هم اومديم اينجا

و يه خانوم رو مرده طبقه بالا پيدا کرديم

بعدش اين ادما اومدن و ما رفتيم
به زير زمين

و يه تخته چوب پشت در گذاشتيم
و انصافا خيلي قوي بود

چطور مي تونيم از اينجا فرار کنيم؟

يه بچه مريض ، دو تا زن ، يه زن
اصلا هوش و حواس نداره رو از اينجا خارج کنيم

تا مرد هستيم و اينجا تو محاصره 3
از اين موجوداته

براي ناسا
دکتر گرايمز ، کل تشکيلاتت ، ميدونم

خيلي سخت کار مي کنند تا
يه راه حلي پيدا کنن

براي اين چيزايي که اتفاق ميفته

آيا تو اين لحظه جوابي داريد؟

اره. يه چند تا جواب داريم ولي
اجازه بديد يه آگاهي پزشکي

بدم واسه هر کسي که به هر نحوي
مجروح شده

ما هنوز نميدونيم کسايي که مجروح شدن
عوارضشون چه شکليه

چقدر وضع صدمه بچه ات وخيمه؟

...ببين.. ميري پايين و ميگي به
جودي؟

اره. ميري به جودي ميگي بياد بالا و
تو با بچه پايين مي موني ، حله؟

عمل مخربي که با کاوشگر ونوس
انجام شده

تو اتاق سرد دانشگاه ما يه
جسد داشتيم

جسدي که همه دست و پاهاش
قطع شده بود

امروز صبح

چشماش باز شده و
صاف داشت راه مي رفت

مرده بود ولي چشماش رو باز کرد
و سعي مي کرد راه بره

اون بالا مي خوان تو رو

خودش ازم خواست؟ -
هيچي نگفت -

نمي فهمم

عزيزم ، منم مامانت

دردم مياد

به محض اين که بفهمم چيکارم دارن
بر مي گردم پايين

ممنون ، جودي

، جسدها بايد کاملا ترتيبشو بدن
ترجيحا با سوزوندن

خب ، چه مدت پس از مرگ ، جسد دوباره
فعاليتش رو شروع مي کنه؟

فقط چند دقيقه -
چند دقيقه؟ -

انقدر وقت نميگيره که مردم قرار و مدارهاشون
رو جور کنن

نه ، حق با شماست. انقدر وقت نميده که
مردم مجلس ترحيم بگيرن

اجساد بايد به خيابون ها اورده بشن
و کاملا سوزونده بشن

بايد سريعا سوزونده بشن
به گازولين آغشته کنن و آتيش بزننش

داغديده بايد فراموشش کنه

که يه مجلس ترحيم براش بگيرن

اونا ديگه يه تيکه گوشت مرده و خطرناکن

جودي ، من ازت ميخوام که يه خرده
پارچه و ملحفه پيدا کني

تا بتونم پاره کنمش و به صورت نوار در بيارم

يه زيرمين غذايي داريم؟ -
اره -

يه خرده بطري و شيشه نياز داريم

تا باهاش مولوتوف درست کنم که موقعي داريم
فرار مي کنيم بهمون نزديک نشن

هي، اينجا اين پايين يه قوطي
نفت سفيد هستش

.ميرم ببينم چي پيدا مي تونم بکنم -
منم ميرم دنبال بطري ها -

اون پايين يه حلقه کليد گنده هم هست

شايد کليد ماله ايستگاه گاز باشه

ميرم ببينمش

ميتونيم مولوتوف ها رو از طبقه بالا
پرتش کنيم پايين

تو اين زمان يکيمون مي تونه بره بيرون و يه خرده گاز پيدا کنه

بعدش مي تونيم برگرديم واسه
نجات بقيه

ولي بالاخره يه دري باز مي مونه

اره. درسته
بهتره که اين در باشه

به ماشين نزديک تره

قبل از رفتن بهتره يه خرده خرت و پرت
پشت در زير زمين بذاريم

موقعي که ما ميريم مي تونين پشتش
امن بمونين

يه چندتا شيشه مربا پيدا کردم
اون پايين

و يه کليدي هست که پشتش برچسب
.زده ماله ايستگاه گازه

.اون ماشين واسه من نيست
من اونو بي صاحب پيدا کردم

روندن ماشين با من
کاري نداره

پس کار خودته
تو و من ميريم

هر چي تير و تخته گير اورديم پشت در
زير زمين مي ذاريمش

تو مي توني بري بالا و از پنجره مولوتوف
پرت کني پايين

تام ، تو و من ميريم که اين
در رو باز کنيم

بعد از اينکه تو مولوتوف ها رو انداختي

سريع مياي پايين
و در رو قفل مي کني

کار دستي نيست که دوباره تخته اش کني چون
ما بايد سريع برگرديم

بعد از اينکه گاز رو زديم و
برگشتيم به خونه

بعدش غصه اين رو که چطور همه
رو بذاريم تو ماشين مي خوريم

حالا ، بزنين بريم

هيچ مکاني براي فرار به جز ايستگاه هاي
نجات

که ساخته شدند ، امن نيست

مواردي که قبل از وضعيت اورژانسي
نيازه

ما به تعداد بيشتر و بيشتري
ايستگاه هاي نجات نيازمنديم

هميشه واسم لبخند مي زني

چطور مي توني اين شکلي لبخندي بهم بزني؟

چند بار انجامش دادي؟

بيا عزيزم ، بايد بريم

تام ، درباره تلفن مطمئني؟

خط تلفن قطعه
چيزي که دستگيرت ميشه پيام ضبط شدست

.اگه فقط مي تونستم زنگ بزنم به بچه ها
مسلما خيلي نگران ما شدن

همه چي خوب ميشه

به محضي که برسيم به ويلارد واسشون
.زنگ مي زنيم. شايد اصلا اونجا باشن

ميدونم

...تام... فکر مي کني که داريم
کار دستي ميکنيم ، تام؟

چي ؟ درباره فرار از اينجا؟ -
اره -

خب ، تلويزيون گفتش که بهترين
کار اينه انجامش بديم

بايد بريم به ايستگاه نجات

نميدونم

يالا ديگه. حالا داري ميشي يکي شبيه
!آقاي کوپر

ولي چرا تو بايد از اينجا بري بيرون؟

ببين. من ميدونم چه شکلي اون ماشين رو برونم
و از پسش بر ميام

بن چيزي درباره دم و دستگاه نميدونه

ولي ما اينجا در امانيم

واسه چه مدت ، عزيزم؟
حالا در امانيم

ولی قراره که بیشتر و بیشتر بشن

.میدونم
کاملا میدونم

ببین. یادته که ما یه
سیل بزرگی رو داشتیم؟

یادته که چقدر سخت بود قانعت
!کنیم که رفتن بهترین کاره؟

یادته؟ اگه یادته پس باید بریم به ویلارد

این یه چیز گذرا نیست عزیزم

این... اینکه یه باد نیست که بیاد و بره

باید یه کاری کنیم و باید هم سریع
انجامش بدیم

من فقط نمی خوام تو بیرون بری
!همین

هی.. بخند..عزیزم

اون لبخند ملیحت کجاست پس؟

مطمئنی که کمکی از دستت بر نمیاد ، نه؟

ما کلی کار داریم که انجام بدیم عزیزم
...و تو ...تو

بهتره که ببریمش پایین

باید بریم طبقه پایین ، باربارا

راست میگه. باید الان بری پایین

فقط یه مدت کوتاه تا زمانیکه
ما برگردیم

بعدش همه می تونیم بریم -
اوه. خیلی دوست داریم برم ، اره -

موفق باشی -
اره -

(dArk PrInce) مترجم: رسول خردمندی

آماده ایی بری طبقه بالا؟ -
.اره -

خب ، پرتابشون کن

!یالا! ادامه بده

منم میرم باهاش

برگرد به زیرزمین
دیگه دیر شده ! دیر شده

خب ، داره میاد؟
یالا دیگه

بیا داخل

!بجنب دیگه -
کلید کار نمی کنه -

نیگا کن

!آتیشو به پا

باید از ایستگاه فرار کنیم

!صبر کن

وایسین! دارم بهتون میگم از
ماشین پیاده شین

باید از اینجا بریم بیرون

!یالا ، یالا دیگه

ژاکتم گیر کرده

بذار بیام داخل

!کوپر

باید اون بیرون نگهت دارم تا
به اون کوفتیا یه چیزی واسه خوردن بدم

هنوز ساعت 3 نشده؟

باید یه برنامه رادیویی سر ساعت 3 باشه

دقیقه دیگه 10

اوه ، فقط 10 دقیقه دیگه؟

انقدر وقت نداریم که صبر کنیم

میتونیم فرار کنیم

یا بهتره به زودی فرار کنیم

ساعت 10 دقیقه مونده به 3 هستش

تو چیزی در مورد این حوالی می دونی؟

منظورم اینه که ویلارد نزدیکترین
شهر به اینجاست؟

نمیدونم

....ما

سعی داشتیم می کردیم قبل از
تاریکی به متل بریم

تو که گفتی ماشینتو اونا چپ کردن

فکر می کنی می تونیم برگردیم بهش و
با ماشین در بریم؟ ماشین کجاست؟

فکر کنم که خیلی از اینجا دور باشه

فکر کنم که باید بدوییم تا بهش برسیم

.فراموشش کن
حداقل یه مایل فاصله داره

جانی کلیدها رو داشت

میخوای اون بچه رو یه مایل حمل کنی؟

میون اون همه موجود دیوونه؟

من میتونم بچه رو حمل کنم

اصلا مشکلش چیه؟
چطور صدمه دیده؟

یکی از اونا بهش چنگ زد -
دستشو گاز گرفت -

چی شده؟

کی می دونه اونا چه مریضی دارن

هوشیار هستش؟ -
تقریبا -

.نمیتونه راه بره
خیلی ضعیف شده

خب ، یکی از ما باید سعی کنه
بره سراغ ماشین

!خودت میخوای ماشین رو برگردونیش؟

.نمیتونی ماشین رو روشن کنی
جانی کلیدا رو داشت

ماشین داری؟
کو؟ کجاست؟

.عمرا بتونین روشنش کنین -
اره می دونم ولی ماشین کجاست؟ -

اوه خدای بزرگ

در این ساعت ، آنها سطح تابش
اسرار آمیز را گزارش کردند

که صورت مداوم در حال افزایش است

تا کنون این وضعیت باقی مانده است

سخنگویان دولت گفته اند که
اجساد مرده

به هیولاهای گوشت خوار
تبدیل می شوند

تمام افرادی که طی این بحران
مردند ، به هر دلیلی

دوباره به زندگی برخواهند گشت
تا قربانی های جدیدی پیدا کنند

مگر اینکه اجساد در اولین فرصت
ممکن سوزانده شوند

دوربین های خبری ما تازه از پوشش خبری

یک جست و جو و عملیات نابودی
هیولاها برگشتند

این کار توسط کلانتر کونان مک کلان
رهبری شد

در باتلر کانتی در پنسیلوانیا

خب حالا اجازه دهید
به سراغ فیلم برویم

تمام سران قانونی و ارتشی

سازماندهی شدند تا در جست و جو
و نابودی هیولاها شرکت داشته باشند

مقر فرماندهی نجات در پنتاگون

بازگو کردند که هیولاها
می توانند کشته شوند

توسط تیر اندازی به سر آنها
و یا ضربه شدید به جمجمه آنها

سران تصمیم به توضیحاتی گرفتند

که از زمانی که مغز هیولاها
توسط امواج تابشی فعال شده است

نقشه بر این اساس خواهد بود که
سر را نابود کنید تا هیولا نابود شود

چیزی از بخش تسلیحاتی نیاز دارید؟ -
نه ، همه چی خوبه -

هی ، کَس ، اونا رو بنداز تو آتیش

نمیخوایم که دوباره بلند شه -
باشه ، متوجه شدم -

، فرمانده مک کلان
اوضاع چطور پیش میره؟

اوه ، زیاد بد پیش نمیره
بچه ها دارن خوب کار می کنن

میخوای که بری به اون ور جاده اونجا

فرمانده ، به نظرت می تونیم این هیولاها
را نابود کنیم؟

خب امروز تو اینجا 19 تاشون رو کشتیم

اون سه تای آخری که گرفتیم میخواستن
ما رو تیکه پاره کنن

اونا فکر می کردند که یکی دیگه هم اونجا بود
!که البته نبود

شنیدیم که همه جوره صدا رو از خودشون در میارن

اومدیم اینجا و زدیم ناکارشون کردیم
ترکوندیمشون

فرمانده ، به محض اینکه کارتون تموم
شد ، می تونم همینجا ببینمتون؟

اره، باشه

فرمانده ، اگه من توسط 6 یا 7 تا
هیولا محاصره شده بودم

شانسی واسه زنده موندن داشتم؟

خب مشکلی نیست. اگه تفنگ دارید
به سرشون شلیک کنید

یه راه مطمئن واسه نابودیه

اگه تفنگ ندارید ، یه مشعلی ، گرزی
بگیرید

بزنیدشون یا آتیششون بزنید
به راحتی از پا در میان

خب ، فرمانده مک کلان
چه قدر فکر می کنید زمان می بره؟

تا موقعیت رو تحت کنترل
بگیرید؟

خب خیلی سخته که بگیم. ما
دقیقا نمیدونیم چند تا هستن

اینو می دونیم که پیداشون کنیم
می کشیمشون

فرمانده ، آیا اونا آروم
حرکت می کنن؟

اره. اونا مردن
کاملا داغون شدن

خب در این زمان ، می تونید بگید تو 24 ساعت
آینده همه چی رو کنترل می کنید؟

خب ، واقعا نمی دونیم

میدونیم که کل شب و شاید هم
تا صبح زود تو این کار باشیم

داریم به سمت ویلارد حرکت می کنیم

و اونجا به گارد ملی ملحق می شیم

و بعدش تازه می تونیم یه چیزای
قطعی رو بگیم

خیلی متشکرم ازتون
فرمانده مک کلان

من بیل کاردیل هستم
11 .TV-WIC واحد خبری

بابت این خبر ممنون ، بیل

سخنگویان رسمی
از تخمین زدن

مدت نابودی تمام هیولاها سر باز زدند

....تا وقتی که چیزی

تو زیر زمین جعبه فیوز هست؟

نمیدونم..من

هست... یا نیست

برق قطع شده

هلن؟
باید برم اون تفنگ رو بگیرم

کافی نبود؟

همین الانشم با حساب اون
یارو دو نفر مردن

از پنجره بیرون رو ببین
...ببین

!بیا اینجا ، مرد

یالا

برو جلو. برو جلو
حالا می خوای این بالا بمونی؟

هلن ، برو به زیر زمین

!برو تو زیر زمین ، حالا
حرکت کن دیگه

کارن؟

اوه ، عزیزم

عزیزم

....نه...نه
...جانی

یکی کمکم کنه

هی ، وینس ، بیل

تا آدم و یه چند تا سگ میخوای؟ 5 ، 4

یه خونه ایی این حوالی پشت درخت هاست
میریم یه بررسی کنیمش

هنوز اینجایی ، بیل؟

.اره فرمانده
میخوایم باهات باشیم

تا با گارد ملی یه ملاقاتی داشته باشیم

اون قهوه رو از کجا گیر اوردی؟ -
از یکی از داوطلب ها -

شما همش دارین کار می کنین ، بگیرش -
ممنون -

ساعت دیگه باید جم کنیم از اینجا بریم 4 ، 3

به احتمال قوی میریم آخرش به ویلارد

حدس می زنم می تونین برین اونجا
و با گارد ملی ملاقات داشته باشین

نیک ، تو و بقیه افرادت با من میاین؟

بیل ، میرم به اداره ببینم
چه اتفاق هایی افتاده

باشه استیو ، بهشون بگو ما
اینجا می مونیم

و همه چیز به نظر می رسه که
تحت کنترله

اونا تو انبار بهت نیاز دارن

شما می تونین اون رو تا پایین دنبال کنین

یه چند نفر آدم فقط میخوام واسه بررسی خونه

یکی اینجا آتیش بازی راه انداخته بود ، وینس -
اره ، تابلوهه -

این یکی مرده
!بیا بالا

!نیک! تونی! استیو

میخوای برین به اون قسمت مزرعه
و یه آتیش به پا کنین؟

تو. از اینجا ببرش و بندازش تو آتیش

هیچی این پایین نیست

خیلی خب. برو پایین
و یه کمکی کن بهشون

بیاید بریم خونه رو ببینیم

.یه چیزی اونجاست
یه چیزی شنیدم

خیلی خب وینس. بزن تو سرش
درست بین دو تا ابروهاش

مرسی شلیک. خوبه. مرده
بریم بگیریمش

یکی دیگه هم واسه آتیش هست

مترجم: رسول خردمندی
Dark_prince277@yahoo.com

IMDB_DL کاری از گروه ترجمه