All language subtitles for Different Lines of Horizon. E3.P2
Afrikaans
Akan
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bemba
Bengali
Bihari
Bosnian
Breton
Bulgarian
Cambodian
Catalan
Cebuano
Cherokee
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Ewe
Faroese
Filipino
Finnish
Frisian
Ga
Galician
Georgian
German
Greek
Guarani
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Interlingua
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Kinyarwanda
Kirundi
Kongo
Korean
Krio (Sierra Leone)
Kurdish
Kurdish (Soranî)
Kyrgyz
Laothian
Latin
Latvian
Lingala
Lithuanian
Lozi
Luganda
Luo
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mauritian Creole
Moldavian
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Montenegrin
Nepali
Nigerian Pidgin
Northern Sotho
Norwegian
Norwegian (Nynorsk)
Occitan
Oriya
Oromo
Pashto
Persian
Polish
Portuguese (Brazil)
Portuguese (Portugal)
Punjabi
Quechua
Romanian
Romansh
Runyakitara
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Serbo-Croatian
Sesotho
Setswana
Seychellois Creole
Shona
Sindhi
Sinhalese
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Spanish (Latin American)
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Tatar
Telugu
Thai
Tigrinya
Tonga
Tshiluba
Tumbuka
Turkish
Turkmen
Twi
Uighur
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Wolof
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:00,000 --> 00:00:04,980
طیف دیگر افق قسمت سوم پارت دوم
ارائه ای از تیم ترجمه نقد کره
2
00:00:04,980 --> 00:00:13,980
:::ترجمه وزیرنویس :تداعی :::
:::moon shine :زمان بندی :::
3
00:00:24,540 --> 00:00:28,140
سلام..خون نیت حالت چطوره؟
4
00:00:28,740 --> 00:00:32,820
توخوبی؟کارت خسته کنندست؟
5
00:00:32,820 --> 00:00:37,500
من خیلی خوبم عمه سانگ...دارم توکارم جا میفتم..خسته نمیشم
6
00:00:38,540 --> 00:00:42,620
پس دیگه نگرانت نیستم..همش نگران بودم که کارت سخت باشه
7
00:00:43,060 --> 00:00:49,940
آقا..خون نیت تماس گرفته..اون میگه کارکردن خستش نکرده
8
00:00:51,620 --> 00:00:55,460
بابا چطوره عمه سانگ؟هنوز نمیتونه حرکت کنه؟
9
00:00:55,460 --> 00:01:02,620
خب اون همچنان رو تخت دراز کشیده..اما امروز صورتش نسبت به روزهای قبل خوشحالتر بنظرمیاد
10
00:01:04,020 --> 00:01:09,780
من واقعا مشتاقم صورت بابا رو ببینم...عمه سانگ میتونی باگوشی یه عکس ازبابا برام بفرستی؟
11
00:01:11,220 --> 00:01:14,740
مممم...من بلد نیستم چطوری اینکارو بکنم
12
00:01:16,940 --> 00:01:21,180
هروقت پول زیاد داشته باشم یه گوشی جدید برای عمه سانگ میخرم
13
00:01:21,180 --> 00:01:25,740
من بهت یاد میدم چطور از شبکه ی اجتماعی استفاده کنی...اونوقت میتونی آنلاین بشی وکاری کنی من بتونم بابارو ببینم
14
00:01:26,100 --> 00:01:34,060
وایسا..این اجتماعی که میگی چیه؟چطوری میتونه کمک کنه تو آقا رو ببینی؟
15
00:01:34,300 --> 00:01:39,620
ما به دروغ بهش گفتیم تو بانکوکی ولی تو رفتی به سورات تانی
16
00:01:40,420 --> 00:01:42,420
چیزی هست که من بتونم بهتون کمک کنم عمه؟
17
00:01:48,500 --> 00:01:50,340
داری پدرتو میبینی؟
18
00:01:51,340 --> 00:01:57,180
بله..ممنون خانم پرستار که اجازه دادین به لاینتون ملحق بشم..شما باعث شدین بتونم پدرمو ببینم
19
00:01:57,220 --> 00:02:01,220
باپدرت حرف بزن.ایشون میبینن ومیتونن با پلک زدن جواب بدن
20
00:02:01,820 --> 00:02:06,380
بابا من الان تو سورات تانی ام..اینجا هوا خیلی خوبه
21
00:02:06,380 --> 00:02:09,660
وقتی کاری ندارم برای قدم زدن میرم کنار دریا
22
00:02:12,700 --> 00:02:14,540
بیمار دچار افت فشارخون شده
23
00:02:15,900 --> 00:02:21,500
بابا..بابا..چه مشکلی واسه بابا پیش اومده؟..عمه سانگ
24
00:02:24,420 --> 00:02:27,620
!عمه سانگ
عمه لطفا اول برید بیرون
25
00:02:27,620 --> 00:02:28,620
باشه
26
00:02:28,620 --> 00:02:32,980
برای یک ربع بهش 200سی سی سرم بزنین وبعدمجددا فشارو اندازه بگیرین
27
00:02:32,980 --> 00:02:34,380
چه مشکلی برای بابا پیش اومده؟
28
00:02:34,420 --> 00:02:37,260
وچک کنین که فشار خونش دوباره به حالت نرمال برگشته یا نه
29
00:02:38,620 --> 00:02:40,700
بابا...چه مشکلی براش پیش اومده؟
30
00:02:41,060 --> 00:02:43,660
عمه سانگ...عمه سانگ
31
00:02:45,100 --> 00:02:47,900
عمه سانگ مشکل بابا چیه؟
32
00:02:52,460 --> 00:02:54,820
حال پدرت خوب میشه
33
00:03:12,340 --> 00:03:13,620
بله...خون نیت
34
00:03:13,860 --> 00:03:16,300
بابا چطوره عمه سانگ؟
35
00:03:17,460 --> 00:03:21,580
اون الان بهتر شده..دکتر داره معاینش میکنه
36
00:04:18,500 --> 00:04:20,820
اون رفته بیرون اما چرا به من چیزی نگفته
37
00:04:38,020 --> 00:04:39,900
چیناپات
38
00:04:47,780 --> 00:04:49,620
باید رفته باشه دیدن تونگ
39
00:04:52,580 --> 00:04:54,220
نمیخوای گوشیتو جواب بدی؟
40
00:05:03,780 --> 00:05:09,380
من قبلا چک کردم..تمام پروازها به بانکوک امروز پره...فقط یه صندلی خالی برای فردا صبح هست
41
00:05:10,340 --> 00:05:13,140
من نمیتونم صبر کنم..خیلی نگران بابام هستم
42
00:05:14,060 --> 00:05:17,380
من میخوام با اتوبوس تور برم..وقتی برسم اونجا صبح شده
43
00:05:18,180 --> 00:05:22,460
خون نیت توالان ناراحتی..من نمیخوام تنها سفر کنی
44
00:05:23,220 --> 00:05:24,860
ممم....درسته
45
00:05:50,260 --> 00:05:54,740
من برای پیدا کردن چانیکا رفتم خونه ی توامااونجا ندیدمش...پس اون برای دیدن تو اومده اینجا؟
46
00:05:55,580 --> 00:05:57,380
خون نیت الان رفت
47
00:05:58,900 --> 00:05:59,860
کجا رفت؟
48
00:06:01,180 --> 00:06:02,900
داره میره بانکوک
49
00:06:03,580 --> 00:06:06,060
چطوری میره؟..وبرای چی میره؟
50
00:06:08,020 --> 00:06:09,900
پی تونگ اونو میبره
51
00:06:09,900 --> 00:06:10,700
...اون
52
00:06:10,740 --> 00:06:13,780
وایسا..پی چیناپات صبرکن...پی چیناپات
53
00:06:18,660 --> 00:06:20,140
اون گوش نمیده
54
00:07:09,740 --> 00:07:10,900
هی...چین
55
00:07:11,020 --> 00:07:12,660
توتقریبا داشتی باعث مرگ خون نیت میشدی
56
00:07:12,660 --> 00:07:14,820
تو چطور جرات داری کارمند منو ببری
57
00:07:15,620 --> 00:07:17,540
شما دیوونه شدین؟
58
00:07:19,060 --> 00:07:24,420
تو از اشکات استفاده کردی تااونو وادار کنی ببردت بانکوک درسته؟..اما اشکات روی من بی تاثیره
59
00:07:24,580 --> 00:07:27,700
توقبلا ازمن پول گرفتی...نمیتونی با هیچکس هیچ جا بری
60
00:07:28,620 --> 00:07:30,620
برگرد-
!هی...چین-
61
00:07:36,580 --> 00:07:42,260
باباچطوره عمه سانگ؟
دکترش چی گفت؟شرایطش بدتر شده عمه؟
62
00:07:42,380 --> 00:07:44,060
اون الان بهتره-
63
00:07:44,060 --> 00:07:46,340
میتونم بادکتر حرف بزنم..عمه سانگ؟
64
00:07:47,660 --> 00:07:49,620
یه لحظه صبر کن خون نیت
65
00:07:54,380 --> 00:07:56,140
دکتر-
بله؟-
66
00:07:56,140 --> 00:07:59,540
میشه لطفا بادختر بیمار حرف بزنین؟-
اوه..حتما-
67
00:08:00,540 --> 00:08:01,620
الو
68
00:08:02,220 --> 00:08:06,900
دکتر بابام چطوره؟چرا فشارش میاد پایین؟
69
00:08:06,940 --> 00:08:11,060
وقتی بیمار برای طولانی مدت روی تخت میخوابه طبیعیه که دچار عفونت بشه
70
00:08:11,060 --> 00:08:16,940
من اول میخوام بادادن داروعفونت رو کنترل کنم..بعد ببینم عفونت از کجا شروع شده
71
00:08:16,980 --> 00:08:22,180
کشت خونش سه روز زمان میبره ولی درمورد اوضاع فعلیش جای نگرانی نیست
72
00:08:23,260 --> 00:08:26,020
شنیدن همچین چیزی باعث شد بیشتر آروم بشم
73
00:08:26,020 --> 00:08:27,620
خب پس فعلا منو ببخشید
74
00:08:27,620 --> 00:08:29,540
خداحافظ
75
00:08:29,700 --> 00:08:30,820
بله
76
00:08:34,340 --> 00:08:37,100
الان تازه قلبم به تپش افتاد
77
00:08:37,340 --> 00:08:42,220
قلب من تقریبا ایست کرده بود..من الان دارم میام بانکوک عمه
78
00:08:42,260 --> 00:08:46,020
اما فقط یه روز میتونم بمونم چون مجبورم برگردم تا دوشنبه سرکارم باشم
79
00:08:46,020 --> 00:08:52,380
اوه..تو باید برای یه مدت کوتاه بیای وزود برگردی..سفرخسته کنندست..چرا منتظر یه تعطیلات طولانی تر نمیمونی؟
80
00:08:52,420 --> 00:08:56,900
اینطوری میتونی بیای وبرای چندروز پیش آقا بمونی
81
00:08:57,460 --> 00:09:01,100
الان که بادکتر صحبت کردم حالم خیلی بهتره
82
00:09:01,780 --> 00:09:07,220
حالا که دکتر بهم اطمینان داد جایی برای نگرانی نیست..پس من نمیام عمه سانگ
83
00:09:07,500 --> 00:09:10,980
عمه سانگ بیشتر بهم زنگ بزن ودرباره ی شرایط بابا بهم بگو...باشه؟
84
00:09:10,980 --> 00:09:12,380
باشه..خون نیت
85
00:09:23,620 --> 00:09:25,740
پدرم افت فشار خون داره-
86
00:09:26,100 --> 00:09:30,700
رحم ودلسوزی میدونی چیه؟...اصلا مهربونی تو وجودت نداری؟
87
00:09:36,260 --> 00:09:38,620
لطفا منوببر خونه خون پان تونگ
88
00:09:38,740 --> 00:09:39,780
باشه
89
00:09:47,500 --> 00:09:52,660
شرایط پدر خون نیت بحرانیه..بهمین دلیل میخواست بره ببیندش
اما هیچ بلیط پروازی رو نتونست بگیره
90
00:09:53,540 --> 00:09:57,060
بنابراین من داوطلب شدم خون نیت رو ببرم بانکوک تا پدرشو ببینه
91
00:10:02,660 --> 00:10:04,580
تو رحم ودلسوزی نداری-
92
00:10:46,580 --> 00:10:47,660
لطفا
93
00:10:57,460 --> 00:11:00,100
اگه بخاطر خون پان تونگ نبود من تو دردسر میفتادم
94
00:11:00,580 --> 00:11:03,300
بهرحال...اجازه بده منم از وضعیت پدرت باخبر بشم
95
00:11:03,900 --> 00:11:05,020
باشه
96
00:11:30,100 --> 00:11:32,500
شرایط پدر خون نیت خیلی بحرانیه؟
97
00:11:34,500 --> 00:11:36,300
برات مهمه چین؟
98
00:11:37,900 --> 00:11:39,900
اگه نمیخوای جواب بدی خب پس جواب نده
99
00:11:42,540 --> 00:11:43,620
چرا؟
100
00:11:45,660 --> 00:11:50,140
خون نیت احساساتیه..هرچقدرم ازش بخوای سخت کارکنه..اون میتونه تحملش کنه
101
00:11:50,300 --> 00:11:53,020
اما میتونی یه کم باهاش مهربون باشی؟
102
00:11:53,460 --> 00:11:57,980
چرا فکر نمیکنی؟توتاحالا هیچ کار خوبی درحق کسی کردی؟
103
00:11:59,100 --> 00:12:03,140
تونگ تو میبینی من بهت یه اینچ دادم حالا میخوای یه یارد بدست بیاری؟
104
00:12:04,140 --> 00:12:05,900
تو لازم نکرده به من درس بدی
105
00:12:08,180 --> 00:12:10,500
آدمی مثل تو چیزی یاد نمیگیره چین-
106
00:12:10,900 --> 00:12:12,620
تو الان یه شیطان تشنه ی خونی
107
00:12:15,860 --> 00:12:17,220
برگرد
108
00:13:02,660 --> 00:13:06,580
اوه..پی تونگ..خون نیت رونمیبری بانکوک؟
109
00:13:06,580 --> 00:13:09,900
خون نیت بادکتر حرف زدودکتر گفت حال پدرش خوبه
110
00:13:10,380 --> 00:13:11,780
بهمین دلیل اونم دیگه نرفت
111
00:13:12,580 --> 00:13:16,500
بعبارت دیگه اون نمیخواد با چین به هیچ مشکلی بربخوره
112
00:13:19,780 --> 00:13:21,180
خون نیت بیچاره
113
00:13:21,740 --> 00:13:23,340
اون خیلی عاشق پدرشه
114
00:13:24,500 --> 00:13:31,300
بله..خون نیت داره کارکردن با چیناپات رو تحمل میکنه تا برای درمان پدرش پول بدست بیاره
115
00:13:31,820 --> 00:13:34,540
خب تو چطور دراین باره میدونی؟
116
00:13:35,340 --> 00:13:40,020
خون نیت بهم گفت..اما اون خیلی از پی چیناپات میترسه
117
00:13:40,020 --> 00:13:45,740
امااون هنوزم مجبوره این ریسکو بکنه تا بتونه وظایف فرزندیشو انجام بده..حتی بااینکه میدونه چیناپات قبلا چکار کرده
118
00:13:55,100 --> 00:13:58,340
خون نیت آدم خوبیه..مگه نه؟
119
00:13:58,900 --> 00:14:01,580
بله..خون نیت آدم خیلی خوبیه
120
00:14:01,620 --> 00:14:06,740
علاوه برخوب بودن اون حاضره خودشم قربانی کنه..حاضره خودشو بخاطر پدرش تو خطر بندازه
121
00:14:11,340 --> 00:14:16,900
تو زندگیم نمیدونستم میتونم دوباره با یه زن خوب ملاقات کنم یانه؟
122
00:14:18,780 --> 00:14:24,940
زن خوب که زیاده..اما اینکه خوب باشه ومورد پسند توهم باشه سخت میشه پیدا کرد
123
00:14:29,220 --> 00:14:30,780
!پا-
بله-
124
00:14:31,820 --> 00:14:38,780
توقبلا گفتی اگه زنی باشه که بتونه باعث بشه من غم وغصه هامو فراموش کنم
125
00:14:39,900 --> 00:14:43,300
توحاضری بعنوان همسر برادرت قبولش کنی.درسته؟
126
00:14:49,340 --> 00:14:52,860
فکرکنم...من الان اون زنو پیدا کردم-
127
00:15:27,700 --> 00:15:29,020
!چانیکا
128
00:15:31,380 --> 00:15:34,620
پیتزا خریدم..بیابیرون تا باهم بخوریم
129
00:15:34,820 --> 00:15:36,420
من گرسنه نیستم-
130
00:15:39,100 --> 00:15:41,900
از وقتی برگشتی هیچی نخوردی
131
00:15:46,140 --> 00:15:48,340
غذاهای این فروشگاه خوشمزست-
132
00:15:59,340 --> 00:16:01,820
پس میذارمش جلوی دراتاقت
133
00:17:03,660 --> 00:17:05,820
به خونه ی داخل این گوی شیشه ای نگاه کن عزیزم
134
00:17:06,780 --> 00:17:08,100
..یه روزی
135
00:17:09,220 --> 00:17:12,740
من یه خونه شبیه خونه ی داخل این گوی برفی برای تومیسازم
136
00:17:15,740 --> 00:17:17,020
قول میدم
137
00:17:22,140 --> 00:17:27,100
شما بقولت برای ساختن اون خونه عمل کردی
138
00:17:28,500 --> 00:17:30,340
اما من بدم
139
00:17:30,740 --> 00:17:32,580
من خوب درس نخوندم
140
00:17:33,180 --> 00:17:35,180
فقط به مهمونی فکر میکردم
141
00:17:35,460 --> 00:17:37,820
وشماهم اصلا منو سرزنش نمیکردی
142
00:17:38,500 --> 00:17:40,780
...شما فقط میگفتی
143
00:17:41,220 --> 00:17:43,300
اگه من شاد باشم
144
00:17:44,780 --> 00:17:46,620
شماهم خوشحالی
145
00:17:49,300 --> 00:17:51,540
من میخوام اینو باخودم ببرم
146
00:17:51,860 --> 00:17:54,340
خونه ی حبابیمونو
147
00:17:54,580 --> 00:17:56,260
..از حالا به بعد
148
00:17:58,020 --> 00:18:02,340
قول میدم که این دختر بی مصرف
149
00:18:02,900 --> 00:18:07,460
سعی میکنه هرکاری برای شما انجام بده
150
00:19:06,580 --> 00:19:08,100
عصانیتت از من تموم شد؟
151
00:19:09,140 --> 00:19:11,420
من حق دارم از کارفرمام عصبانی باشم؟
152
00:19:12,620 --> 00:19:14,980
امروز اگه نری برای صمغ گیری اشکالی نداره-
153
00:19:16,900 --> 00:19:21,220
اوضاع پدرم خیلی خوب نیست..ممکنه طول درمانش بیشتراز چیزی باشه که انتظارش میرفت
154
00:19:21,820 --> 00:19:23,700
من باید شدیدا کارکنم
155
00:19:23,700 --> 00:19:28,060
چون اگه شما اخراجم کنین دیگه پولی برای مراقبت از پدرم ندارم
156
00:21:05,180 --> 00:21:08,900
امروز هوا سرده ومه شدیده..باید اینوبپوشی وگرنه ممکنه مریض بشی
157
00:21:10,620 --> 00:21:13,260
مشکلی نداره..ممنون
158
00:21:13,900 --> 00:21:18,140
من نمیدونستم شما بحدی مهربونید که نگران دیگران هم میشید
159
00:21:35,380 --> 00:21:40,180
خون چیناپات....امروز خون چانیکا خیلی غمگین بنظر میرسه
160
00:21:42,780 --> 00:21:44,220
پدرش خیلی مریضه
161
00:21:59,660 --> 00:22:01,180
!چانیکا.....چانیکا
162
00:22:04,820 --> 00:22:06,900
چانیکا.....چانیکا
163
00:22:55,620 --> 00:22:57,620
من چطور اومدم اینجا؟-
164
00:23:05,820 --> 00:23:07,700
کی لباسمو عوض کرده؟-
165
00:23:12,660 --> 00:23:14,100
!چیناپات-
166
00:23:15,780 --> 00:23:27,700
:::ترجمه وزیرنویس :تداعی :::
:::moon shine :زمان بندی :::
167
00:23:33,660 --> 00:23:35,060
چرا داری گریه میکنی؟
(دیگه داره خودشو لوس میکنه)
168
00:23:35,380 --> 00:23:37,020
مشکل چیه؟-
تو یه هرزه ی فاسدی-
169
00:23:37,020 --> 00:23:38,860
!تو یه فرصت طلبی-
170
00:23:39,580 --> 00:23:41,460
مگه من باهات چکار کردم؟
171
00:23:41,620 --> 00:23:43,980
تولباسای منو درآوردی-
172
00:23:44,340 --> 00:23:46,860
تودیوونه ای-
باشه-
173
00:23:47,980 --> 00:23:49,620
چی شده؟-
174
00:23:51,820 --> 00:23:53,980
اون برام قلدری میکنه-
175
00:23:55,260 --> 00:23:58,740
خون چانیکا
176
00:23:58,740 --> 00:24:00,540
من میرم-
177
00:24:04,180 --> 00:24:07,060
تو باهام بیا..کنار همچین کسی نمون-
178
00:24:07,420 --> 00:24:10,460
فرصت طلبی ازآدمیکه به هوش نیست خیلی کار شیطانیه
179
00:24:11,700 --> 00:24:15,260
خون چیناپات هیچکاری باهات نکرده..بهت اطمینان میدم
180
00:24:16,260 --> 00:24:18,700
تو هنوزم طرف اونو میگیری؟
181
00:24:20,860 --> 00:24:23,140
اون فکر کرده من لباساشو عوض کردم-
182
00:24:25,380 --> 00:24:29,500
من وعمه وات لباساتو برات عوض کردیم-
183
00:24:32,380 --> 00:24:33,660
تو چی گفتی؟-
184
00:24:35,260 --> 00:24:41,980
وقتی من وعمه وات رسیدیم خونه خون چیناپات تورو از مزرعه ی کائوچو برگردوند
185
00:24:42,980 --> 00:24:49,940
تو بیهوش بودی...عرق کرده بودی لباسات خیس بود-
186
00:24:49,940 --> 00:24:54,860
بنابراین خون چیناپات دستورداد لباساتو عوض کنیم
187
00:24:58,300 --> 00:24:59,740
من نیتم خوب بود-
188
00:25:00,460 --> 00:25:04,860
اما بجاش سرزنش شدم که فرصت طلبم...تو واقعا ناسپاسی
189
00:25:07,820 --> 00:25:09,300
متاسفم
190
00:25:09,820 --> 00:25:10,820
ها؟-
191
00:25:13,580 --> 00:25:15,860
وقتی منو سرزنش میکردی صدات خیلی بلند بود-
192
00:25:17,300 --> 00:25:19,980
من متاسفم که دربارتون بد قضاوت کردم-
193
00:25:33,020 --> 00:25:35,380
ممم...تخم مرغ خیلی بزرگیه-
194
00:25:43,060 --> 00:25:46,100
سلام عمه ریجان-
اوه..سلام-
195
00:25:46,700 --> 00:25:49,900
شما داری تخم مرغ میخری..چی میخوای درست کنی؟خیلی خرید کردین
196
00:25:49,900 --> 00:25:54,020
میخوام خوراک تخم مرغ بپزم...خواهرزادم اومده دیدنم-
197
00:25:54,500 --> 00:26:00,900
درسته پان تونگ.....من شنیدم مردم میگن یه زن اومده تو خونه ی چیناپات میمونه..همسرشه؟
198
00:26:03,180 --> 00:26:05,740
خون نیت از بانکوک اومده..اون برای کار اینجاست-
199
00:26:05,740 --> 00:26:08,260
اوه...تو اینو میدونی؟
200
00:26:08,260 --> 00:26:13,020
هی چرا درباره ی چیناپات بهش هشدار ندادی؟چطور میتونی بذاری کنار اون بمونه؟
201
00:26:13,820 --> 00:26:18,260
خب من قبلا بهش هشدار دادم ولی خون نیت میگه میتونه از خودش مراقبت کنه-
202
00:26:18,900 --> 00:26:21,980
مردم بانکوک همینجورین-
203
00:26:21,980 --> 00:26:25,020
همین پرادعا بودنش باعث میشه توخطر بیفته-
204
00:26:26,260 --> 00:26:30,060
من دیگه نمیخوام هیچکس به بلایی که سر دخترم اومد دچار بشه-
205
00:26:35,500 --> 00:26:39,860
الان دیگه یک ماهی میشه که خون نیت خونه ی چیناپات مونده وچیزی هم نشده
206
00:26:39,860 --> 00:26:45,580
هی پان تونگ..فراموش کردی دختر من چند سال چیناپات رو میشناخت واون بازم جرات کرد باهاش همچین کاری بکنه
207
00:26:46,380 --> 00:26:49,820
همچین آدم شروری هیچ فرقی با یه حیوون خونسرد نداره
208
00:26:49,820 --> 00:26:53,700
اون صبر میکنه تا قربانیش کاملا بهش اعتماد کنه وهیچ خطر وآشوبی راه نمیندازه
209
00:26:59,220 --> 00:27:02,020
ممکنه چیناپات صبر کرده تا خون نیت کاملا بهش اعتماد کنه
210
00:27:02,020 --> 00:27:06,700
درسته..من فکر میکنم همینطوره..ما باید الان یه کاری کنیم
211
00:27:06,980 --> 00:27:09,860
اجازه نده هیچکس قربانی بعدیش باشه-
212
00:27:24,180 --> 00:27:25,580
من اینو بیرون اوردم-
213
00:27:26,740 --> 00:27:31,260
مم..الان....الان
214
00:27:31,940 --> 00:27:33,340
من نمیتونم بخونم-
215
00:27:37,220 --> 00:27:40,020
37درجه...تب نداری
216
00:27:40,780 --> 00:27:44,940
من فکر میکنم تو از خستگی بیهوش شدی..اگه خوب بخوابی واستراحت کنی حالت خوب میشه
217
00:27:44,980 --> 00:27:48,980
طوری بنظر میرسی انگار چند هفتست نخوابیدی-
218
00:27:49,540 --> 00:27:52,420
تو تا دیروقت سریال میبینی؟کدومشون خیلی معتادت کرده؟
219
00:27:55,980 --> 00:27:58,620
من صبح خیلی زود باید بیداربشم برای گرفتن صمغ کائوچو-
220
00:27:58,980 --> 00:28:01,300
وبعداز ظهر همباید کارهای خونه رو انجام بدم
221
00:28:01,300 --> 00:28:03,980
رئیس میترسه من لایق حقوق ماهیانه ای که میگیرم نباشم
222
00:28:05,180 --> 00:28:10,740
دیروز من واقعا نتونستم بخوابم چون تصویر بابام تو آی سی یو دائم توذهنم بود-
223
00:28:10,740 --> 00:28:14,460
اوه..برای دیدن پدرت رفتی بانکوک؟
224
00:28:14,940 --> 00:28:17,740
من پدرمو باتماس تصویری دیدم
225
00:28:19,700 --> 00:28:24,740
خیلی بده که اینجا وای فای نیست..اینجوری میتونستم هروقت بخوام بابامو بینم-
226
00:28:25,380 --> 00:28:26,540
بله
227
00:28:39,740 --> 00:28:42,140
همین حالا ازش بخواه بیاد وای فای رو راه بندازه-
228
00:28:42,660 --> 00:28:46,340
آناند..همینطور وایسا ویه کامپیوتر هم ازدفتر بگیر-
229
00:29:13,740 --> 00:29:15,420
عمه وات-
بله؟-
230
00:29:15,460 --> 00:29:17,460
چرا این پوره نرم نمیشه؟-
231
00:29:17,780 --> 00:29:20,700
فقط ولش کن..نباید دائم بهمش بزنی-
232
00:29:20,700 --> 00:29:24,980
بذار بجوشه..اگه اینطور همش بزنی که نمیجوشه-
233
00:29:25,180 --> 00:29:26,740
اینطوری؟-
بله-
234
00:29:26,740 --> 00:29:29,860
من فکردم باید دائم همش بزنم-
لازم نیست-
235
00:29:30,140 --> 00:29:31,220
عمه-
236
00:29:31,980 --> 00:29:35,380
عمه اون واقعا داری برای خون چانیکا پوره میپزه-
237
00:29:35,660 --> 00:29:38,820
برای مادرشم من تعجب میکنم تا حالا چیزی پخته باشه یانه.درسته؟
238
00:29:40,500 --> 00:29:43,060
چیزی ازدهن من درنمیاد..احتمالا شیطان دهن تورو تسخیر کرده
239
00:29:43,060 --> 00:29:45,540
خب حقیقت داره-
دلت کتک میخواد؟-
240
00:29:54,580 --> 00:29:55,460
بفرما
241
00:29:56,940 --> 00:29:58,860
نذار بفهمه من کسی هستم که اینو آماده کرده-
242
00:29:58,860 --> 00:30:00,940
اوه..چرا؟-
243
00:30:03,020 --> 00:30:05,940
شما میترسین خون چانیکا شکایت کنه که خوشمزه نیست.مگه نه؟-
244
00:30:06,540 --> 00:30:08,060
بله..همینطوره-
245
00:30:08,340 --> 00:30:09,500
برو
246
00:30:10,820 --> 00:30:13,300
پوره ی داغ الان اینجاست-
247
00:30:17,660 --> 00:30:19,180
ممنون-
248
00:30:41,020 --> 00:30:44,500
من برای بردن ظرفش برمیگردم...میرم به عمه کمک کنم-
249
00:31:19,740 --> 00:31:21,500
سلام خون پان تونگ-
250
00:31:24,220 --> 00:31:29,100
من الان داشتم دربارش فکر میکردم..بنظرم موندنت توخونه ی چیناپات خیلی خطر داره
251
00:31:32,820 --> 00:31:34,580
من برات یه پیشنهاد دارم-
252
00:31:35,820 --> 00:31:37,500
چه پیشنهادی؟-
253
00:31:38,620 --> 00:31:41,380
برای دریافت زیرنویس قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند یا کانالهای زیرمراجعه کنید
254
00:31:41,380 --> 00:31:46,700
http://thahiland.mihanblog.com
@naghdkoreh & @lakornabad
255
00:31:47,940 --> 00:31:52,380
من الان فهمیدم بازار نزدیک خونمون لبخندهم میفروشه.
256
00:31:52,380 --> 00:31:54,540
..بهمین دلیل تو لبخند خریدی وچسبوندی روی صورتت
257
00:31:54,540 --> 00:31:59,380
هی..اگه اونا واقعا لبخند بفروشن من میخوام همشو بخرم وبدم به همه ی آدمای روی زمین
258
00:32:00,180 --> 00:32:03,340
هی پا....خون نیت میخواد بیاد واسه ی من کارکنه-
259
00:32:03,340 --> 00:32:04,300
ها؟-
260
00:32:04,580 --> 00:32:06,700
وپی چیناپات بهش همچین اجازه ای میده؟
261
00:32:06,700 --> 00:32:11,820
خب خون نیت میگه خودش با چین صحبت میکنه..ممم..قاعدتا نبایدمشکلی وجود داشته باشه
262
00:32:13,700 --> 00:32:15,020
!درسته..پا-
263
00:32:17,300 --> 00:32:22,060
میتونی به خون نیت کمک کنی تا توی شهر یه آپارتمان بگیره؟و همینطور برای دیدن خونه همراهش بری؟
264
00:32:22,220 --> 00:32:24,700
آه...خب چرا خودت همراهش نمیری؟-
265
00:32:24,700 --> 00:32:28,860
هی ..خیلی چسبیدن وسلطه طلب بودن یه زنو فراری میده-
266
00:32:28,860 --> 00:32:35,060
اینجور چیزا باید بتدریج اتفاق بیفته میدونی؟باید بهشون فرصت بدی تا بتونن نفس بکشن
267
00:32:39,540 --> 00:32:42,660
پی تونگ..چقدر درمورد این آدم جدی هستی؟-
268
00:32:48,260 --> 00:32:54,260
خب..اگه میخوای بگم عشقه...درحال حاضر هنوز اینطور نیست-
269
00:32:56,980 --> 00:32:59,540
عشق زمان میبره-
270
00:33:00,220 --> 00:33:06,180
وهمینطور خودم هم میخوام خون نیت رو کمی بهتر بشناسم
271
00:33:09,380 --> 00:33:13,700
اما حسم بهم میگه این زن خوبیهایی داره که عاشقش بشم
272
00:33:15,180 --> 00:33:17,860
پس منم حسابی تشویقت میکنم
273
00:33:17,860 --> 00:33:22,340
اوه..تو نمیترسی که من با چین به مشکل بخورم؟
274
00:33:22,780 --> 00:33:25,300
البته که نگرانم...خیلی هم نگرانم-
275
00:33:27,140 --> 00:33:30,660
اما وقتی توقبلا انتخابتو کردی..من باید کاملا کمک وحمایتت کنم-
276
00:33:30,660 --> 00:33:33,740
چون برادر بزرگتر عاشق هرکی بشه..خواهر کوچیکه هم باید عاشقش بشه-
277
00:33:35,300 --> 00:33:37,700
خواهر من خیلی قابل ستایشه-
278
00:33:39,260 --> 00:33:40,220
بریم-
279
00:33:40,500 --> 00:33:42,780
بریم غذا آماده کنیم-
باشه-
280
00:33:57,660 --> 00:34:00,140
باید خوشمزه باشه...تو همشو خوردی-
(چقدر این پسر خوبه آخه)
281
00:34:01,220 --> 00:34:02,900
برنجش یه کم سفته-
282
00:34:03,060 --> 00:34:07,220
اما پانان اینو برای من پخته..پس باید تمومش کنم...
وگرنه اون ناراحت میشه
283
00:34:18,820 --> 00:34:20,580
شما دارید وای فای نصب میکنین؟
(خوبیهای این پسر مهربون که به چشمت نمیاد)
284
00:34:20,580 --> 00:34:23,340
بله...تکنیسین الان برگشت-
285
00:34:24,340 --> 00:34:28,980
من فکر میکنم لازمه ی تجارت درحال حاضر برقراری ارتباط با اینترنته...پس خوبه که توخونه اینترنت داشته باشیم
286
00:34:29,220 --> 00:34:31,180
درسته...من باشما موافقم-
287
00:34:31,620 --> 00:34:36,220
تو هم میتونی استفاده کنی...وقتی رمز عبور رو فعال کردم بهت میدمش-
288
00:34:36,540 --> 00:34:41,100
ممنون..اینطوری میتونم باپدرم تماس تصویری بگیرم-
289
00:34:48,900 --> 00:34:50,420
خون چیناپات
290
00:34:51,140 --> 00:34:54,380
آخر این ماه....من میخوام استعفا بدم
291
00:35:05,580 --> 00:35:10,500
یه عالمه آدم برای سمینار اینجاست اماتو اونارو توی یه اتاق شلوغ کوچیک جادادی واونا دارن شکایت میکنن
292
00:35:10,500 --> 00:35:14,940
من مجبورم بهشون 20درصد تخفیف بدم یا اینکه اونا میخوان دفعه ی بعد جای دیگه ای برگزارش کنن
293
00:35:15,780 --> 00:35:20,300
مشتری تو دقیقه ی آخر تعدادشرکت کننده هارو افزایش داد..اونا قبلش دراین باره به ما اطلاع رسانی نکردن
294
00:35:22,060 --> 00:35:27,220
این وظیفه ی توئه که مشکل رو سریعا حل کنی......فقط سریعا برو واتاقشونو عوض کن
295
00:35:27,980 --> 00:35:31,100
چندساله که تومدیر شدی؟وحتی نمیتونی مشکلی مثل این رو حل کنی
296
00:35:31,100 --> 00:35:33,060
من حتی نمیتونم برای دیدن پسرم برم جنوب تایلند-
297
00:35:33,060 --> 00:35:35,860
من مجبورم دنبال تو راه بیفتم تا مشکلاتتو حل کنم-
298
00:35:38,300 --> 00:35:41,180
من بیشتر مراقب میشم-
299
00:35:42,940 --> 00:35:47,140
مطمئن شو همینطور که میگی مراقب باشی...الان میتونی بری
300
00:35:47,500 --> 00:35:48,820
بله
301
00:36:05,460 --> 00:36:10,140
من دستیار مدیرم...منم باید سرزنش بشم-
302
00:36:11,940 --> 00:36:16,260
توبرای آموزش اومدی وهنوز هیچ تجربه ی کاری نداری-
303
00:36:20,820 --> 00:36:24,820
اوه نو مین....امروز من باید بتونم اوضاع کارمو مشخص کنم-
304
00:36:24,980 --> 00:36:28,460
امشب ما پرواز میکنیم به سورات تانی باشه؟
میریم دیدن چیناپات
305
00:36:31,700 --> 00:36:35,900
اما امشب یه مشتری از شرکت بیمه اینجا همایش داره-
306
00:36:35,900 --> 00:36:40,420
من کسی هستم که ترتیب اینکارومیده...باید بمونم وبهشون خوشامد بگم-
307
00:36:41,180 --> 00:36:43,340
تو میتونی از بقیه بخوای کار خوشامد گویی رو برات انجام بدن-
308
00:36:44,380 --> 00:36:50,300
من مسئول اونهام...هرکسی مسئولیت خودش رو برای انجام دادن داره..خاله
309
00:36:53,060 --> 00:36:58,700
پس تو بمون وکارت رو بکن..من تنها میرم
هروقت کارت تموم شد خودت باپرواز بیا..باشه؟
310
00:36:58,980 --> 00:36:59,900
بله
311
00:37:12,460 --> 00:37:18,060
خون آفا برای یه زمان طولانی به هتل نیومد..بنابراین من سرم خیلی باکار شلوغه..البته کمی هم اشتباه پیش میاد
312
00:37:18,180 --> 00:37:21,580
اما ایشون بامن تحقیر آمیز حرف زد خون-
313
00:37:25,580 --> 00:37:26,900
اینا همین الانه خون
314
00:37:32,700 --> 00:37:39,020
قابل تقدیره...وقتی سرکار مشکل داری تماس میگیری وبه زنت شکایت میکنی-
315
00:37:39,540 --> 00:37:42,140
من واقعا میخوام همسری مثل تو داشته باشم-
316
00:37:45,580 --> 00:37:47,580
تو از من چی میخوای؟-
317
00:37:48,460 --> 00:37:52,460
بخشنده باش ابراز تمایل کن که دوست دخترم باشی...اهمیت نده که من زن دارم-
318
00:37:52,460 --> 00:37:57,300
اما وقتی قبلا اینکارو کردیم..تو بدون هیچ دلیلی باهام بهم زدی
319
00:37:57,900 --> 00:38:02,020
دلیل وجود داره...همه مردا مثل همن
320
00:38:02,020 --> 00:38:06,460
وقتی یه زن رو میخوان شیرین زبونی میکنن..خوش اخلاقن وخیلی چیزا
321
00:38:06,460 --> 00:38:09,980
اما وقتی بدستش اوردن دیگه تیلیغ وتظاهر تموم میشه
322
00:38:13,140 --> 00:38:15,300
تو واقعا حیرت انگیزی-
323
00:38:16,420 --> 00:38:19,220
درباره ی موضوع خودمون به کسی چیزی نگو
324
00:38:19,380 --> 00:38:24,020
اگه دهن گشادی کنی اونوقت منم میخوام برای زنت دهن گشادی کنم-
325
00:38:24,020 --> 00:38:25,340
اینکارو نکن خون-
326
00:38:25,900 --> 00:38:27,420
زنم ربطی به این موضوع نداره ونمیتونه کاری کنه
327
00:38:27,940 --> 00:38:30,580
وقتی بی وفایی میکنی نگران همسرت نبودی-
328
00:38:30,580 --> 00:38:36,700
اماوقتی دستت رومیشه..همسرت رو برای تبرئه کردنت پیش میکشی
واقعا چندش آوری
329
00:38:37,340 --> 00:38:40,500
امروز عصر یه گروه از مشتریهای یه شرکت بیمه برای همایش میان اینجا-
330
00:38:40,500 --> 00:38:43,860
من اجازه میدم بجای من بهشون خوشامد بگی ومراقبشون باشی-
331
00:38:43,860 --> 00:38:47,020
این کارتوئه..خودت انجامش بده-
332
00:38:47,020 --> 00:38:51,420
من میخوام برم سورات تانی..میتونم از زنت دعوت کنم باهام بیاد..اینو میخوای؟
333
00:38:58,260 --> 00:38:59,420
باشه
334
00:38:59,900 --> 00:39:01,420
من برات انجامش میدم
335
00:39:24,820 --> 00:39:27,380
چیناپات داره چکار میکنه.؟اون به تماس من جواب نمیده-
336
00:39:37,340 --> 00:39:38,500
الو-
337
00:39:40,660 --> 00:39:42,260
کی صحبت میکنه؟-
338
00:39:43,060 --> 00:39:44,540
چانیکا
339
00:39:45,420 --> 00:39:46,940
چانیکا؟-
340
00:39:48,540 --> 00:39:51,980
توباید کارمند جدید چیناپات باشی که دوست سانه-
341
00:39:52,580 --> 00:39:53,980
درسته
342
00:39:55,860 --> 00:39:57,660
من مادر چیناپات هستم-
343
00:39:59,260 --> 00:40:05,740
خون چیناپات خونه نیستن..من نمیدونم کجا رفتن..من بعدا بهشون میگم شما تماس گرفتین
344
00:40:07,060 --> 00:40:11,500
کار کردن باپسر من چطوره؟..اون باهات خوب رفتار میکنه؟
345
00:40:12,220 --> 00:40:18,220
...خب....البته که خوبه...ولی آخر همین ماه قراره من استعفا بدم
346
00:40:18,900 --> 00:40:21,020
اوه...چرا؟
347
00:40:21,780 --> 00:40:27,620
خب...درواقع خون پان تونگ صاحب ملک کائوچوی همسایه خواسته براش کار کنم
348
00:40:28,340 --> 00:40:30,100
خب چیناپات چی میگه؟
349
00:40:31,740 --> 00:40:33,740
اون بهم اجازه داد استعفا بدم
350
00:40:36,180 --> 00:40:38,740
پسرم ازت نخواست بمونی؟-
351
00:40:38,740 --> 00:40:42,860
درموقعیتی مثل من...خون چیناپات میتونه هرکسی رو بجای من استخدام کنه
352
00:40:45,620 --> 00:40:50,580
میشه نظرتو تغییر بدی وبمونی؟من میخوام کسی باشه که به پسرم کمک کنه
353
00:40:51,660 --> 00:40:54,540
خون چیناپات میتونه یه آدم جدید پیدا کنه
354
00:40:57,260 --> 00:41:04,460
چه بد که من نتونستم ملاقاتت کنم...وات بهم گفته تو چقدر سختکوشی
355
00:41:05,940 --> 00:41:07,340
واقعا؟
356
00:41:09,100 --> 00:41:11,580
برات آرزوی موفقیت میکنم
357
00:41:13,620 --> 00:41:15,060
ممنون
358
00:41:30,820 --> 00:41:33,340
عمه وات زنگ زده ازم تعریف کرده؟
359
00:41:51,020 --> 00:41:54,540
من تو راه دفتر شما بودم
360
00:41:54,540 --> 00:41:58,740
من برای سمینار امشب کسی رو پیدا کردم بجای من به مشتریها خوشامد بگه ومراقب کارها باشه
361
00:41:58,740 --> 00:42:01,180
من الان میتونم باشما بیام سورات تانی
362
00:42:01,980 --> 00:42:03,900
من میخواستم بیام پیدات کنم
363
00:42:03,900 --> 00:42:07,660
میخواستم بهت بگم نظرم عوض شده وفعلا نمیخوام الان به سورات تانی برم
364
00:42:09,780 --> 00:42:12,100
خاله مسئله ی ضروری پیش اومده؟
365
00:42:12,940 --> 00:42:15,140
مشکلی که نگرانش بودم مدت زیاد دیگه ای نمیمونه
366
00:42:15,140 --> 00:42:19,460
آخر همین ماه دیگه چیزی برای نگرانی وجود نداره...اون قصد داره بره
367
00:42:20,180 --> 00:42:21,740
اون کیه؟-
368
00:42:24,300 --> 00:42:25,940
مهم نیست
369
00:42:26,860 --> 00:42:31,980
من با چیناپات تماس میگیرم بیاد بانکوک..بعد قرار میذاریم باهم غذا بخوریم..باشه؟
370
00:42:32,260 --> 00:42:35,780
حتما...من به میل شما رفتار میکنم خاله
371
00:42:57,780 --> 00:42:59,220
زن پیر
372
00:43:20,380 --> 00:43:21,900
خون چیناپات
373
00:43:22,660 --> 00:43:26,060
آخر همین ماه من میخوام استعفا بدم
374
00:43:27,540 --> 00:43:28,900
استعفا؟
375
00:43:29,740 --> 00:43:31,100
چرا؟
376
00:43:31,380 --> 00:43:32,980
تو پول لازم داری ..درسته؟
377
00:43:34,220 --> 00:43:35,540
...خب
378
00:43:35,780 --> 00:43:37,820
من قبلا یه کار جدید پیدا کردم
379
00:43:39,900 --> 00:43:41,180
کجا؟
380
00:43:46,620 --> 00:43:49,540
خون پان تونگ ازم خواسته برم براش کار کنم
381
00:43:50,500 --> 00:43:54,100
وپان تونگ هم بهت زیاد حقوق میده؟همونطور که من بهت دادم؟
382
00:43:55,100 --> 00:43:56,180
بله
383
00:43:56,500 --> 00:43:59,460
اما شما نگران نباشید..من فعلا کارشما رو رها نمیکنم
384
00:43:59,780 --> 00:44:04,100
من قبلا از شما پول گرفتم..هرچی بشه تا آخر اینماه کارم رو ادامه میدم
385
00:44:05,100 --> 00:44:07,500
پس از قبل تصمیمتو گرفتی که آخر این ماه بری؟
386
00:44:08,620 --> 00:44:12,540
بله...من قبلا به خون پان تونگ جواب دادم
387
00:44:15,020 --> 00:44:19,860
خون چیناپات بهرحال هردوی ما نتونستیم باهم کنار بیایم
388
00:44:20,420 --> 00:44:25,940
اما شما به من کار دادید وحقوقمو جلو تر بهم دادین تا بتونم پدرمو درمان کنم
389
00:44:25,940 --> 00:44:28,540
من واقعا باید ازشما تشکرکنم
390
00:44:29,380 --> 00:44:31,260
خیلی ازتون ممنونم
391
00:45:44,540 --> 00:45:48,260
معمولا روزای تعطیل شما دفتر نمیاین
392
00:45:49,620 --> 00:45:52,180
اما کسی هست تو دفتر کارکنه؟
393
00:45:52,220 --> 00:45:56,300
من باید خودم بیام کار کنم....باید روزای شنبه ویکشنبه بیام ووضعیت سندها رو مشخص کنم
394
00:45:57,820 --> 00:46:01,900
اگه نمیخواین خون چانیکا استعفا بده...فقط بهش بگین
395
00:46:03,300 --> 00:46:05,820
اون میخواد که بره.چرا برم متقاعدش کنم؟
396
00:46:07,020 --> 00:46:08,620
من میتونم یه آدم جدید پیداکنم
397
00:46:09,380 --> 00:46:13,500
من میترسم آدم جدید بیاد ولی مثل این آدم ازش خوشتون نیاد ومورد توجهتون نباشه
398
00:46:18,220 --> 00:46:19,420
آناند
399
00:46:20,380 --> 00:46:22,700
هرکس بتونه خوب ودرست کارکنه من ازش خوشم میاد
400
00:46:27,060 --> 00:46:34,020
دفتر فعلا خالیه واگه کسی بیاد شما باید وقتتونو برای مصاحبه هدر بدین
401
00:46:34,340 --> 00:46:40,100
خون چانیکا الان دیگه کارهای دفتری رو میدونه..شیره گیری کائوچورو هم میتونه انجام بده...خیلی حیفه
402
00:46:42,460 --> 00:46:47,940
اگه من باشم بهش پیشنهاد میکنم که میخوام حقوق ماهانشو زیاد کنم وبعد ازش میخواستم که بمونه
403
00:46:47,964 --> 00:46:57,964
این زیرنویس کاملا رایگان بوده و هر گونه استفاده مالی از این زیرنویس در سایت ها و فروشگاه ها ممنوع است
404
00:47:13,140 --> 00:47:20,220
:::ترجمه وزیرنویس :تداعی :::
:::moon shine :زمان بندی :::
405
00:47:20,220 --> 00:47:26,420
برای دریافت زیرنویس قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند یا کانالهای زیرمراجعه کنید
406
00:47:26,420 --> 00:47:28,420
http://thahiland.mihanblog.com
@naghdkoreh & @lakornabad
59729