All language subtitles for Wednesday.S01E05.WEB-DL.fa.Bamabin

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese Download
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:01,180 --> 00:00:05,926 ‫بامابین تقدیم می‌کند ‫.:: Bamabin.com ::. 2 00:00:13,013 --> 00:00:15,765 ‫ما چقدر والدینمون رو می‌شناسیم؟ 3 00:00:16,391 --> 00:00:17,684 ‫به عنوان مثال پدر من. 4 00:00:17,767 --> 00:00:20,061 ‫من همیشه فکر می‌کردم که آدم صاف و ساده‌ایه. 5 00:00:20,562 --> 00:00:24,232 ‫ مردی که تسلیم برنامه‌های گمراه کننده ‫و ابراز محبت‌های اغراق آمیز شده. 6 00:00:25,358 --> 00:00:26,693 ‫ولی وقتی که یه محصل بود... 7 00:00:26,776 --> 00:00:29,487 ‫به قتلی متهم شد که دقیقا ‫ اون بالا رخ داده بود. 8 00:00:30,488 --> 00:00:31,740 ‫همین دلیل میشه که برام سوال بشه... 9 00:00:37,537 --> 00:00:41,207 ‫دقیقا سی و دو سال پیش توی ‫ اون شب طوفانی چی شد؟ 10 00:00:42,181 --> 00:00:49,181 ‫مترجم: «تارخ علی‌خانی» ‫تلگرام: aManOfWar@ 11 00:01:01,936 --> 00:01:05,398 ‫فکر کنم شمشیر داشت، ‫و قطعا با هم مشکل داشتن. 12 00:01:06,941 --> 00:01:09,069 ‫دوست ندارم قصه سر هم کنم کلانتر واکر... 13 00:01:09,569 --> 00:01:11,404 ‫ولی همش تقصیر مورتیشا فرامپه. 14 00:01:12,322 --> 00:01:13,782 ‫دعواشون سر اون بود. 15 00:01:20,038 --> 00:01:20,997 ‫تیش... 16 00:01:21,498 --> 00:01:22,999 ‫نمی‌دونم چی بگم گومز. 17 00:01:23,083 --> 00:01:25,794 ‫این که می‌بینم بهت دستبند زدن ‫ و متهم به قتل شدی... 18 00:01:27,378 --> 00:01:28,755 ‫هیچ‌وقت به این اندازه دوستت نداشتم. 19 00:01:28,838 --> 00:01:29,964 ‫عشق من. 20 00:01:30,048 --> 00:01:32,008 ‫خیلی‌خب. کافیه آدامز. 21 00:01:32,092 --> 00:01:33,093 ‫بیا بریم. 22 00:01:36,888 --> 00:01:39,557 ‫بیایید بریم. راه بیافت. 23 00:01:44,396 --> 00:01:47,816 ‫[به مهمانی آخرهفته والدین خوش‌آمدید.] 24 00:01:49,276 --> 00:01:50,235 ‫[دفتر کلانتری جریکو در ورمانت] ‫[آدامز گومز] 25 00:02:04,249 --> 00:02:07,545 ‫فصل اول — قسمت پنجم ‫«آنچه درو می‌کنید، مصیبت شماست» 26 00:02:10,088 --> 00:02:13,424 ‫وای. حس و حال کثیف اضطراب نوجوانی. 27 00:02:13,508 --> 00:02:16,636 ‫بهترین دوران زندگیمون بود، مگه نه تیش؟ 28 00:02:16,719 --> 00:02:19,389 ‫همینطوره عزیزدلم. 29 00:02:22,267 --> 00:02:24,435 ‫امیدوارم ونزدی از دیدنمون خوشحال بشه. 30 00:02:25,186 --> 00:02:28,565 ‫چند پیام برای گوی شیشه‌ایش فرستادم. ‫جوابم رو نداد. 31 00:02:29,357 --> 00:02:31,276 ‫غصه نخور آلوچه‌ی سرخ من. 32 00:02:31,776 --> 00:02:34,112 ‫مطمئنم که خیلی مشتاقه ما رو ببینه. 33 00:02:37,532 --> 00:02:38,950 ‫زودباشید دیگه. 34 00:02:47,542 --> 00:02:51,462 ‫«هرگزگاه» برای این ساخته شد که ‫فرزندانمون پناهگاه امنی... 35 00:02:51,546 --> 00:02:53,756 ‫برای رشد و تحصیل داشته باشند. 36 00:02:53,840 --> 00:02:56,259 ‫با صرف نظر از این‌که کی یا چی هستند. 37 00:03:03,516 --> 00:03:05,101 ‫مطمئنم که اکثر شما حادثه‌ی غم‌انگیزی که... 38 00:03:05,185 --> 00:03:08,563 ‫درمورد یکی از دانش‌آموزانمون ‫رخ داده رو شنیدید. 39 00:03:08,646 --> 00:03:11,441 ‫ولی باعث خرسندیه که اطلاع بدم ‫یوجین رو به بهبودیه... 40 00:03:11,524 --> 00:03:13,735 ‫و انتظار میره که کاملا خوب بشه. 41 00:03:14,444 --> 00:03:15,987 ‫پس بیایید به چیزهای خوب فکر کنیم و... 42 00:03:16,070 --> 00:03:19,574 ‫و کاری کنیم که این مهمونی ‫ آخرهفته والدین عالی بشه. 43 00:03:22,577 --> 00:03:23,578 ‫رو به بهبودی؟ 44 00:03:24,537 --> 00:03:25,747 ‫بگی کما چطوره؟ 45 00:03:26,414 --> 00:03:27,582 ‫رفتی ببینیش؟ 46 00:03:28,625 --> 00:03:31,461 ‫- ناسلامتی دوستته. ‫- بخاطر من توی بیمارستانه. 47 00:03:31,544 --> 00:03:33,379 ‫این تقصیر تو نیست، باشه؟ 48 00:03:33,963 --> 00:03:36,925 ‫یه هفته می‌شه که هیولا به کسی حمله نکرده. 49 00:03:37,008 --> 00:03:38,676 ‫شاید بالاخره ترسوندیش. 50 00:03:38,760 --> 00:03:41,262 ‫شاید هم قایم شده که مجبورش ‫نکنن بیاد مهمونی. 51 00:03:42,263 --> 00:03:44,974 ‫اینجا رو ببین. بعضی‌چیزها اصلا عوض نمی‌شن. 52 00:03:47,602 --> 00:03:49,479 ‫می‌دونستم باید ماسک طاعونم رو بزنم. 53 00:03:51,105 --> 00:03:52,649 ‫خانواده من رو ببین. 54 00:03:52,732 --> 00:03:55,193 ‫صحبت تفکر گله‌ای مضر شد. 55 00:03:55,276 --> 00:03:58,529 ‫من که می‌گم سی ثانیه طول نمی‌شه که ‫ مامانم شروع به قضاوت کردن کنه. 56 00:04:00,365 --> 00:04:02,283 ‫مجبوریم بریم دیگه. 57 00:04:06,412 --> 00:04:08,122 ‫اومد. 58 00:04:08,206 --> 00:04:11,459 ‫چقدر دلم برای چشم‌های تهمت زن ‫و جوانی مغرورانه‌ت تنگ شده بود. 59 00:04:13,419 --> 00:04:15,922 ‫حالت چطوره ابر بارونی کوچولوی من؟ 60 00:04:16,005 --> 00:04:18,633 ‫مگه تینگ خبرکشیم رو پیشتون نمی‌کرد؟ 61 00:04:20,093 --> 00:04:22,553 ‫فورا این حقه حقیرانه‌ای که ‫ می‌خواستید بزنید رو فهمیدم. 62 00:04:24,055 --> 00:04:25,890 ‫خب حال طرف چطوره؟ 63 00:04:26,766 --> 00:04:28,851 ‫همه انگشت‌هاش هنوز سرجاشه؟ 64 00:04:28,935 --> 00:04:31,771 ‫نمی‌خواد نگران بشی. کاریش نکردم. 65 00:04:31,854 --> 00:04:32,772 ‫البته هنوز. 66 00:04:33,606 --> 00:04:35,233 ‫همه چیز رو برامون تعریف کن. 67 00:04:35,900 --> 00:04:39,070 ‫از وقتی که اینجا ولم کردید، ‫دنبالم کردن، عذابم دادن... 68 00:04:40,947 --> 00:04:42,865 ‫و به جانم سوء قصد کردن. 69 00:04:43,783 --> 00:04:47,120 ‫دلم برای هرگز‌گاه تنگ شده بود. 70 00:04:47,787 --> 00:04:48,913 ‫ایند. 71 00:04:48,997 --> 00:04:52,500 ‫بذار ببینمت. 72 00:04:52,583 --> 00:04:56,212 ‫- هزار و یک، هزار و دو... ‫- صورتت رو موم ننداختی؟ 73 00:04:56,296 --> 00:04:59,340 ‫سه ثانیه. رکورد زدی. 74 00:05:01,259 --> 00:05:04,262 ‫حالت خوبه؟ یکم رنگ پریده به نظر میای. 75 00:05:04,345 --> 00:05:06,472 ‫به اندازه کافی گوشت قرمز خوردی؟ 76 00:05:07,724 --> 00:05:09,600 ‫من هم از دیدنت خوشحالم مامان. 77 00:05:09,684 --> 00:05:11,019 ‫تو هم همین‌طور بابا. 78 00:05:18,026 --> 00:05:21,154 ‫نمی‌دونم چقدر دیگه این همنشینی با ‫ خانواده رو می‌تونم تحمل کنم. 79 00:05:22,155 --> 00:05:25,867 ‫فکر کنم یادت رفت بابت رفتار مزخرف ‫آخرهفته‌ت عذرخواهی کنی. 80 00:05:27,160 --> 00:05:28,953 ‫بابت اتفاقی که حین رقص افتاد متاسفم. 81 00:05:29,787 --> 00:05:32,248 ‫نباید چنین چیزی رو ازت می‌خواستم. 82 00:05:36,252 --> 00:05:38,629 ‫ پدرت امسال هم پیداش نشده؟ 83 00:05:38,713 --> 00:05:39,672 ‫نه. 84 00:05:40,506 --> 00:05:42,800 ‫امروز صبح یه پیام داد. ‫تو چی؟ 85 00:05:44,135 --> 00:05:46,763 ‫از وقتی اومدم اینجا گابریل رو ندیدم. 86 00:05:47,722 --> 00:05:50,558 ‫احتمالا داره یه جایی توی ‫ سیشل آفتاب می‌گیره. 87 00:05:50,641 --> 00:05:52,518 ‫دختر عزیزم. 88 00:05:54,896 --> 00:05:56,481 ‫من اومدم. 89 00:05:57,065 --> 00:05:59,150 ‫عمرا اگه این فرصت رو از دست بدم. 90 00:06:00,735 --> 00:06:02,070 ‫گمونم بد قضاوتش کردی. 91 00:06:10,411 --> 00:06:12,789 ‫کتاب سالانه قدیمیمون. 92 00:06:13,498 --> 00:06:17,085 ‫بیست سالی میشه که این رو ندیدم. 93 00:06:17,168 --> 00:06:20,213 ‫چقدر خوش گذروندیم، مگه نه لاریسا؟ 94 00:06:21,047 --> 00:06:22,840 ‫بعضی‌ها بیشتر خوش گذروندن. 95 00:06:22,924 --> 00:06:24,884 ‫انقدر فروتن نباش. 96 00:06:24,967 --> 00:06:28,012 ‫تو همیشه مثل یه درخت سکویای ثابت... 97 00:06:28,596 --> 00:06:31,224 ‫با حضورت اتاق رو در بر می‌گرفتی. 98 00:06:31,724 --> 00:06:34,727 ‫در این صورت می‌شه گفت تو چوب بر بودی. 99 00:06:35,603 --> 00:06:40,400 ‫این همون حس شوخ طبعی ‫کنایه‌آمیزته که عاشقش بودم. 100 00:06:42,235 --> 00:06:46,697 ‫اون اجرای دو نفرمون توی ‫برنامه استعدادیابی سولستیس رو یادته؟ 101 00:06:47,198 --> 00:06:50,910 ‫تقلیدت از جودی گارلند حرف نداشت. 102 00:06:51,911 --> 00:06:54,038 ‫کاملا خودکشی به نظر میاد. 103 00:06:57,667 --> 00:06:59,252 ‫عکس من نیست. 104 00:06:59,335 --> 00:07:01,504 ‫جدی؟ خیلی عجیبه. 105 00:07:02,797 --> 00:07:04,382 ‫میشه این رو برای آخرهفته قرض بگیرم؟ 106 00:07:05,174 --> 00:07:08,511 ‫این‌طوری من و گومز یکم ‫خاطرات رو زنده می‌کنیم. 107 00:07:10,888 --> 00:07:11,931 ‫خیلی‌خب. 108 00:07:12,014 --> 00:07:14,809 ‫بهتره بریم سراغ موضوعی که در جریانه، باشه؟ 109 00:07:16,811 --> 00:07:21,858 ‫متاسفانه ونزدی نتونسته خوب ‫با اینجا خو بگیره. 110 00:07:22,442 --> 00:07:23,693 ‫چون قصد ندارم که... 111 00:07:23,776 --> 00:07:26,904 ‫رسم بی‌صداقتی و انکاری که توی ‫ این مدرسه نفوذ کرده رو قبول کنم. 112 00:07:27,405 --> 00:07:28,573 ‫به عنوان مثال هیولایی ‫که روآن رو کشت... 113 00:07:28,597 --> 00:07:30,324 ‫و کاری کرد که یوجین توی ‫بخش مراقبت‌های ویژه بستری بشه. 114 00:07:30,908 --> 00:07:34,120 ‫البته شنیدم که رو به بهبودیه. 115 00:07:34,203 --> 00:07:37,165 ‫ما همیشه ونزدی رو تشویق کردیم ‫ که نظرش رو بیان کنه. 116 00:07:37,248 --> 00:07:40,543 ‫گاهی اوقات زبون درازش باعث دلخوری میشه. 117 00:07:40,626 --> 00:07:44,255 ‫ظاهرا روانشناسش فکر می‌کنه که ‫ خیلی دل به روند کار نمی‌ده. 118 00:07:44,338 --> 00:07:47,300 ‫جلساتشون با هم اون نتیجه‌ای ‫ که می‌خواستیم رو نداده. 119 00:07:47,383 --> 00:07:48,301 ‫من موش آزمایشگاهی نیستم. 120 00:07:49,385 --> 00:07:52,346 ‫من با دکتر کینبوت حرف زدم ‫ و هر دو معتقدیم... 121 00:07:52,430 --> 00:07:57,268 ‫که خیلی خوب می‌شه اگه همه‌ی شما، ‫آخرهفته توی یه جلسه خانوادگی شرکت کنید. 122 00:07:57,351 --> 00:07:58,269 ‫نه. 123 00:07:58,978 --> 00:08:02,857 ‫می‌دونستم چنین واکنشی نشون میدی، ‫ولی مطمئنم والدینت باهاش موافقت می‌کنن. 124 00:08:02,940 --> 00:08:07,737 ‫نمی‌خوام با ونزدی موافقت کنم، ‫ولی ما فقط برای آخرهفته اینجاییم. 125 00:08:09,197 --> 00:08:10,448 ‫بی‌خیال. 126 00:08:10,531 --> 00:08:12,158 ‫مگه چه ضرری داره؟ ‫راستش... 127 00:08:12,241 --> 00:08:15,578 ‫من همیشه کشته‌مرده‌ی روانی‌ها بودم. 128 00:08:15,661 --> 00:08:18,414 ‫این اون مدل روانی نیست عسلم. 129 00:08:19,499 --> 00:08:20,541 ‫خب. 130 00:08:21,584 --> 00:08:23,044 ‫ناامید شدم. 131 00:08:23,628 --> 00:08:25,004 ‫ولی برای دختر کوچولومون هرکاری می‌کنیم. 132 00:08:34,472 --> 00:08:35,431 ‫آره. 133 00:08:36,057 --> 00:08:39,018 ‫حتما اون غار رو خوب بگردید که ‫ یه چیزی از اون موجود پیدا کنید. 134 00:08:39,101 --> 00:08:42,855 ‫زیر سنگ هم شده پیداش کنید. ‫همه چیز رو جمع آوری و ضبط کنید، باشه؟ 135 00:08:44,357 --> 00:08:47,860 ‫و با آزمایشگاه هم تماس بگیر. ‫جواب آزمایش دی‌ان‌ای پنجه رو می‌خوام. 136 00:08:48,861 --> 00:08:51,948 ‫همین الانش هم یه بچه توی بخش ‫ مراقبت‌های ویژه‌ست، چند نفر هم مُردن. 137 00:08:52,031 --> 00:08:53,366 ‫نمی‌خوام از این بیشتر بشه. 138 00:08:55,785 --> 00:08:56,619 ‫خیلی‌خب. 139 00:09:02,291 --> 00:09:03,376 ‫ریدم توش. 140 00:09:05,086 --> 00:09:06,087 ‫چی شده؟ 141 00:09:06,170 --> 00:09:09,590 ‫تحمل این که یه قاتل بدون هیچ مجازاتی ‫ توی شهر پرسه بزنه، سخته. 142 00:09:11,259 --> 00:09:14,637 ‫حداقل انقدر به ونزدی اهمیت می‌دن ‫ که باهاش برن پیش روانشناس. 143 00:09:15,346 --> 00:09:17,181 ‫بی‌خیال تایلر. قبلا راجع بهش بحث کردیم. 144 00:09:17,265 --> 00:09:18,724 ‫من فقط... راحت نیستم که... 145 00:09:18,808 --> 00:09:21,394 ‫گذشته‌ شخصیم رو با یه غریبه درمیون بذارم. 146 00:09:21,978 --> 00:09:24,230 ‫خیال کردی برای من آسونه که بشینم ‫و راجع به مشکلاتم حرف بزنم؟ 147 00:09:24,313 --> 00:09:27,316 ‫الان سرم خیلی شلوغه رفیق. 148 00:09:31,571 --> 00:09:33,197 ‫جواب آزمایش انقدر زود آماده شد؟ 149 00:09:35,366 --> 00:09:37,868 ‫خیلی خب، محل رو ببندید. ‫الان میام. 150 00:09:39,161 --> 00:09:41,539 ‫حالت خوبه بابا؟ ‫چی شده؟ 151 00:09:43,791 --> 00:09:45,793 ‫رجی رو می‌شناسی؟ دادپزشک محلی. 152 00:09:47,545 --> 00:09:49,130 ‫الان مغزش رو منفجر کرد. 153 00:10:02,393 --> 00:10:04,687 ‫خب، کی می‌خواد شروع کنه؟ 154 00:10:07,940 --> 00:10:11,235 ‫شاید بهتر باشه راجع به این حرف بزنیم که ‫ نبودن ونزدی توی خونه چه حسی داره؟ 155 00:10:15,197 --> 00:10:17,158 ‫خب، برای من... 156 00:10:17,241 --> 00:10:21,412 ‫سخته که ونزدی پیشم نباشه. 157 00:10:22,663 --> 00:10:25,708 ‫هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم دلم ‫برای غرق مصنوعی تنگ بشه. 158 00:10:28,628 --> 00:10:30,212 ‫مورتیشا؟ گومز؟ 159 00:10:30,963 --> 00:10:34,300 ‫- برای شما چطور بوده؟ ‫- برای ما هم مثل شکنجه بوده. 160 00:10:34,884 --> 00:10:38,220 ‫خوشبخانه تخت شکنجه‌ی برادرم فستر، ‫ به اندازه دو نفر جا داره. 161 00:10:38,763 --> 00:10:42,642 ‫هیچ چیز مثل یه کشش خوب باعث نمی‌شه ‫ خود واقعیمون رو نشون بدیم. 162 00:10:42,725 --> 00:10:44,393 ‫عزیز دلمی. 163 00:10:49,649 --> 00:10:50,816 ‫کافیه! 164 00:10:53,694 --> 00:10:55,988 ‫به نظرم وقتشه پدر و مادرم باهاش روبرو بشن. 165 00:10:57,740 --> 00:10:59,158 ‫ظاهرا بهم دروغ می‌گفتن. 166 00:10:59,950 --> 00:11:01,243 ‫یه رمز و رازی دارن. 167 00:11:01,744 --> 00:11:03,871 ‫رازهایی راجع به قتل که باید گفته بشن. 168 00:11:07,208 --> 00:11:10,127 ‫گرت گیتز کیه و چرا تو متهم به قتلشی؟ 169 00:11:10,211 --> 00:11:11,462 ‫وای. 170 00:11:11,545 --> 00:11:14,674 ‫اون اتهام‌ها رفع شدند. ‫پدرت بی‌گناهه. 171 00:11:14,757 --> 00:11:16,842 ‫کلانتر محله که قانع به نظر نمیاد. 172 00:11:16,926 --> 00:11:18,886 ‫بس کن ونزدی. 173 00:11:18,969 --> 00:11:21,430 ‫اینجا نه جاشه، نه وقتشه. 174 00:11:21,514 --> 00:11:24,016 ‫درواقع دقیقا جاش همین‌جاست. 175 00:11:24,100 --> 00:11:27,395 ‫- این جلسات برای اینن که... ‫- این موضوع به شما ربطی نداره دکتر. 176 00:11:27,937 --> 00:11:31,649 ‫و حوصله ندارم راجع به ساحره‌گیری‌ای ‫که مال دهه‌ها پیشه بحث کنم. 177 00:11:31,732 --> 00:11:33,526 ‫- من... ‫- عزیزم شاید بهتر باشه... 178 00:11:33,609 --> 00:11:35,820 ‫نه. جلسه تموم شد. 179 00:11:35,903 --> 00:11:37,571 ‫هرطول مایلی مادر. 180 00:11:37,655 --> 00:11:39,990 ‫- ونز... ونزدی؟ ‫- اگه حقیقت رو نمیگی... 181 00:11:40,074 --> 00:11:42,076 ‫مجبورم خودم پیگیریش کنم. 182 00:11:44,036 --> 00:11:44,954 ‫تو... 183 00:11:47,581 --> 00:11:49,583 ‫بابت آبنبات ممنونم. 184 00:11:51,043 --> 00:11:53,170 ‫درواقع این برگ خشکه. 185 00:11:54,422 --> 00:11:56,090 ‫همه‌ش مال خودت. 186 00:12:03,180 --> 00:12:04,724 ‫این چه کاری بود؟ 187 00:12:05,391 --> 00:12:08,811 ‫چطور تونستی این‌طوری پدرت ‫ رو زیر سوال ببری؟ ونزدی. 188 00:12:09,395 --> 00:12:11,772 ‫چطور تونستم؟ ‫خودت اصرار داشتی بیام این مدرسه. 189 00:12:11,856 --> 00:12:14,024 ‫واقعا خیال کردی رازت رو نمی‌فهمیدم؟ 190 00:12:14,108 --> 00:12:17,111 ‫تو کل قضیه رو نمی‌دونی. ‫پدرت کار اشتباهی نکرده. 191 00:12:17,194 --> 00:12:18,320 ‫تصمیم اون با منه. 192 00:12:26,620 --> 00:12:27,663 ‫برگ خشک میل داری؟ 193 00:12:34,086 --> 00:12:35,171 ‫چطوری پیدام کردی؟ 194 00:12:35,254 --> 00:12:37,923 ‫جات توی انجمن نغمه صبح خالی بود. 195 00:12:38,591 --> 00:12:39,425 ‫من هم دلم برات تنگ شده بود. 196 00:12:39,508 --> 00:12:41,719 ‫منظورت از انجمن، فرقه‌ست؟ 197 00:12:41,802 --> 00:12:44,180 ‫ما یه جنبش توسعه شخصی هستیم که... 198 00:12:44,263 --> 00:12:46,515 ‫به مردم کمک می‌کنیم زندگیشون رو کنترل کنند. 199 00:12:46,599 --> 00:12:48,350 ‫البته بعد این که خودتون ‫حساب بانکیشون رو کنترل کردید. 200 00:12:48,434 --> 00:12:50,895 ‫من نیومدم که دعوا کنم برندی جین. 201 00:12:50,978 --> 00:12:52,396 ‫اسم من بیانکاست. 202 00:12:52,480 --> 00:12:54,064 ‫دیگه اسم و زندگی جدیدی دارم. 203 00:12:54,148 --> 00:12:55,441 ‫وقتشه برگردی خونه. 204 00:12:55,524 --> 00:12:57,234 ‫اونجا هیچ‌وقت خونه‌ی من نبوده. 205 00:12:57,318 --> 00:13:00,988 ‫- گیدیون گفته بود که مقاومت می‌کنی. ‫- اسم اون آدم رو جلوم نیار. 206 00:13:01,071 --> 00:13:03,866 ‫خیال کردی اگه پری‌دریایی نبودیم... 207 00:13:03,949 --> 00:13:05,367 ‫اون به ما اهمیتی می‌داد؟ 208 00:13:05,451 --> 00:13:08,996 ‫زشته اینطوری راجع به پدرخونده‌ت حرف بزنی. 209 00:13:09,705 --> 00:13:11,290 ‫واقعا باهاش ازدواج کردی. 210 00:13:11,373 --> 00:13:15,211 ‫اون می‌خواد برگردی خونه که ‫یه خانواده واقعی بشیم. 211 00:13:15,920 --> 00:13:16,837 ‫عمرا. 212 00:13:17,421 --> 00:13:19,256 ‫فعلا که یه پری‌دریایی داره ‫ که کارهاش رو انجام بده. 213 00:13:20,883 --> 00:13:21,967 ‫خداحافظ مامان. 214 00:13:22,927 --> 00:13:26,472 ‫دیگه هم نمی‌خوام دستبندهای نغمه‌ صبح ‫رو نزدیک این شهر ببینم. 215 00:13:27,556 --> 00:13:29,600 ‫نغمه پری‌دریایی من داره از بین می‌ره. 216 00:13:31,644 --> 00:13:33,103 ‫تعداد استخدام‌ها کم شده... 217 00:13:33,187 --> 00:13:36,190 ‫و آدم‌های بد شروع کردن به سوال پرسیدن. 218 00:13:37,900 --> 00:13:39,777 ‫این یه درخواست نبود. 219 00:13:40,611 --> 00:13:42,029 ‫و اگه قبول نکنم؟ 220 00:13:44,657 --> 00:13:49,328 ‫اون‌وقت همه اینجا می‌فهمن که ‫ چطوری تونستی وارد هرگزگاه بشی. 221 00:13:49,411 --> 00:13:52,498 ‫من بالاخره تونستم واسه خودم کسی بشم، ‫ و تو می‌خوای نابودش کنی. 222 00:13:52,581 --> 00:13:55,084 ‫تو هیچی نشدی بیانکا. 223 00:13:56,710 --> 00:13:58,462 ‫فقط حالا از آدم‌های باکلاس‌تری ‫ کلاهبرداری می‌کنی. 224 00:13:58,546 --> 00:13:59,964 ‫ولی دوستت نیستن. 225 00:14:01,048 --> 00:14:03,759 ‫بالاخره می‌فهمن کی هستی. 226 00:14:04,677 --> 00:14:07,763 ‫یه پری‌دریایی هیچ‌وقت نمی‌تونه ‫ خودش رو مخفی کنه. 227 00:14:09,640 --> 00:14:13,143 ‫تا آخر هفته وقت داری که ‫ با همه خداحافظی کنی. 228 00:14:20,985 --> 00:14:22,736 ‫عسل کندوی سوم رو جمع کردم. 229 00:14:24,363 --> 00:14:25,865 ‫دل زنبورها برات تنگ شده یوجین. 230 00:14:28,534 --> 00:14:29,493 ‫دل همه تنگ شده. 231 00:14:33,289 --> 00:14:34,582 ‫ممنون که حواست بهش هست. 232 00:14:36,542 --> 00:14:37,418 ‫خبری نشد؟ 233 00:14:40,004 --> 00:14:41,547 ‫لیاقتش این نبود. 234 00:14:43,424 --> 00:14:44,633 ‫من باید جاش می‌بودم. 235 00:14:45,843 --> 00:14:47,595 ‫چرا بدون من رفتی؟ 236 00:14:49,638 --> 00:14:52,933 ‫- نمی‌خواستم بترسونمت عزیزم. ‫- پس ونزدی تویی. 237 00:14:53,517 --> 00:14:56,270 ‫ما مامان‌های یوجین هستیم. سو و جنت. 238 00:14:56,353 --> 00:14:58,188 ‫اخیرا فقط راجع به تو حرف می‌زد. 239 00:14:58,272 --> 00:15:00,816 ‫خیلی خوشحال بود که عضو هامر شدی. 240 00:15:00,900 --> 00:15:04,236 ‫یوجین نمی‌تونست توی ‫ هرگزگاه با کسی صمیمی بشه. 241 00:15:04,320 --> 00:15:07,281 ‫خیلی هیجان زده بود که ‫بالاخره یه دوست پیدا کرده. 242 00:15:07,781 --> 00:15:09,074 ‫براش یکم عسل آوردم. 243 00:15:09,158 --> 00:15:12,536 ‫یوجین جوری اون زنبورها رو ‫دوست داره که انگار بچه‌هاشن. 244 00:15:13,829 --> 00:15:15,581 ‫بچه‌های ویز ویزیش. 245 00:15:18,042 --> 00:15:19,960 ‫حالش خوب میشه، نه؟ 246 00:15:20,044 --> 00:15:21,211 ‫بهتره من برم. 247 00:15:36,644 --> 00:15:39,563 ‫اولین باریه که یه نفر خودش ‫ رو توی سردخونه می‌کشه. 248 00:15:39,647 --> 00:15:41,607 ‫بچه‌ها نمی‌دونن با جنازه چیکار کنن. 249 00:15:41,690 --> 00:15:42,544 ‫چی پیدا کردین؟ 250 00:15:42,568 --> 00:15:45,152 ‫اسلحه قانونی بود و به ‫اسم خودش ثبت شده بود. 251 00:15:45,235 --> 00:15:46,445 ‫اسلحه کمری چهل و پنج میلی‌متری. 252 00:15:46,528 --> 00:15:48,364 ‫سرایدار میگه اسلحه رو توی میزش می‌ذاشت. 253 00:15:48,447 --> 00:15:50,157 ‫من هفته پیش دکتر رو دیدم. 254 00:15:50,699 --> 00:15:54,244 ‫داشت برنامه مسافرت دریایی با زنش می‌ریخت. ‫خیلی خوشحال بود که بازنشسته میشه. 255 00:15:54,328 --> 00:15:56,622 ‫گمونم نمیشه فهمید چی تو سر مردم می‌گذره. 256 00:15:56,705 --> 00:15:59,875 ‫ظاهرا گلوله می‌گذره. ‫فیلم امنیتی داریم؟ 257 00:16:00,459 --> 00:16:03,170 ‫نه. دوربین پوشونده شده بود. ‫آدامس بادکنکی سیاه. 258 00:16:03,837 --> 00:16:07,174 ‫بهشون گفتم فیلمش رو ببینن ‫که بفهمیم از کی اونجا بوده. 259 00:16:07,257 --> 00:16:08,884 ‫آدامس بادکنکی سیاه. 260 00:16:09,551 --> 00:16:11,178 ‫جدا؟ 261 00:16:12,221 --> 00:16:17,101 ‫نامه‌ خودکشیش میگه که بابت ‫ یه پرونده قدیمی ناراحت بوده. 262 00:16:17,184 --> 00:16:20,104 ‫نوشته قضیه رو پوشونده، ‫گزارش پزشکی قانونی رو جعل کرده. 263 00:16:20,187 --> 00:16:22,815 ‫و سال‌هاست که بابتش عذاب وجدان داره. 264 00:16:24,066 --> 00:16:25,150 ‫کدوم پرونده؟ 265 00:16:25,234 --> 00:16:26,527 ‫گرت گیتز. 266 00:16:27,861 --> 00:16:29,446 ‫گرت گیتز؟ شوخی می‌کنی دیگه؟ 267 00:16:29,530 --> 00:16:31,031 ‫ازش چیزی می‌دونی؟ 268 00:16:31,115 --> 00:16:33,242 ‫سی سال منتظر بودم که قاتلش رو بگیرم. 269 00:16:33,909 --> 00:16:35,244 ‫می‌دونی کار کی بوده؟ 270 00:16:35,327 --> 00:16:37,371 ‫فقط یه مظنون بوده. 271 00:16:37,454 --> 00:16:40,290 ‫همیشه می‌دونستم که حقیقت رو مخفی کردن. 272 00:16:41,917 --> 00:16:43,252 ‫حالا خودم مدرک دارم. 273 00:17:50,125 --> 00:17:54,932 ‫[گرت گیتز، فرزند و برادر عزیزی ‫که زود ترکمان کرد] 274 00:17:57,117 --> 00:17:59,703 ‫خیلی گرسنمه. 275 00:18:03,999 --> 00:18:06,001 ‫تو گرسنت نیست عزیزم؟ 276 00:18:06,085 --> 00:18:08,003 ‫اشتهام ترکم کرده مادر. 277 00:18:08,796 --> 00:18:10,839 ‫همونطور که صداقت تو رو ترک کرده. 278 00:18:19,723 --> 00:18:21,100 ‫باید بهش بگیم. 279 00:18:23,143 --> 00:18:25,229 ‫عمرا باور کنه. 280 00:18:26,313 --> 00:18:27,940 ‫باید قوی باشیم. 281 00:18:30,442 --> 00:18:34,738 ‫و امیدوار باشیم که یه چیز بدتر پیش بیاد ‫ که حواسش رو پرت کنه. 282 00:18:46,458 --> 00:18:48,961 ‫مجبورم می‌کنی بپرسم؟ 283 00:18:49,878 --> 00:18:53,298 ‫من و ایجکس هنوز روی رابطمون عنوانی نذاشتیم. 284 00:18:53,382 --> 00:18:55,342 ‫منظورم پسرها نبود. 285 00:18:55,425 --> 00:18:57,469 ‫هنوز گرگ نشدی؟ 286 00:19:02,015 --> 00:19:02,975 ‫نه. 287 00:19:03,767 --> 00:19:05,936 ‫خب، باعث ناامیدیه. 288 00:19:07,354 --> 00:19:08,397 ‫منم دیگه. 289 00:19:09,690 --> 00:19:11,358 ‫یه ناامیدی بزرگ. 290 00:19:23,120 --> 00:19:25,414 ‫می‌تونم بپرسم قضیه چیه کلانتر؟ 291 00:19:26,206 --> 00:19:28,167 ‫چی شده خانم تورن‌هیل؟ 292 00:19:28,250 --> 00:19:29,585 ‫خبر ندارم. 293 00:19:29,668 --> 00:19:31,086 ‫گومز آدامز. 294 00:19:35,591 --> 00:19:36,884 ‫چه کمکی از دستم برمیاد کلانتر؟ 295 00:19:36,967 --> 00:19:40,012 ‫تو به اتهام قتل گرت گیتز تحت بازداشتی. 296 00:19:40,095 --> 00:19:41,555 ‫تو حق داری که سکوت اختیار کنی. 297 00:19:41,638 --> 00:19:44,933 ‫هر حرفی که بزنی بر علیه‌ات ‫در دادگاه استفاده می‌شه. 298 00:19:45,017 --> 00:19:45,851 ‫بابا؟ 299 00:19:46,393 --> 00:19:48,270 ‫حق داری وکیل اختیار کنی. 300 00:19:48,353 --> 00:19:51,106 ‫اگر توانایی گرفتن وکیل ندارید، ‫وکیل تسخیری براتون گرفته می‌شه. 301 00:20:22,763 --> 00:20:25,807 ‫طوفان کوچولوی من، مادرت چطوره؟ 302 00:20:25,891 --> 00:20:28,268 ‫نابود شده. دوست نداره نارنجی بپوشی. 303 00:20:29,269 --> 00:20:31,980 ‫امروز دیدم که روی یه قبر گل رز گذاشت. 304 00:20:32,981 --> 00:20:35,234 ‫روی سنگ قبرش نوشته بود «گرت گیتز». 305 00:20:35,317 --> 00:20:37,903 ‫همونی که به جرم قتلش بازداشت شدی. 306 00:20:39,363 --> 00:20:40,572 ‫توضیحی داری؟ 307 00:20:45,244 --> 00:20:47,829 ‫گرت شیفته مادرت شده بود. 308 00:20:48,664 --> 00:20:51,750 ‫مهربونیش رو با علاقه اشتباه گرفت. 309 00:20:52,334 --> 00:20:55,462 ‫این شیفتگیش تبدیل به عقده شده بود، 310 00:20:56,046 --> 00:20:57,714 ‫و مادرت رو تعقیب می‌کرد. 311 00:20:57,798 --> 00:21:00,008 ‫- چرا به پلیس زنگ نزدی؟ ‫- سعی کردیم. 312 00:21:00,634 --> 00:21:03,303 ‫ولی خانوادش توی جریکو ‫ خیلی قدیمی و ثروتمند بودن. 313 00:21:03,387 --> 00:21:05,013 ‫هیچکس حرف ما رو باور نکرد. 314 00:21:05,847 --> 00:21:09,142 ‫پدر متعصب و خرافاتی گرت... 315 00:21:09,226 --> 00:21:12,145 ‫عصبانی بود که مادرت به تنها پسرش اتهام زده. 316 00:21:13,188 --> 00:21:16,316 ‫همه‌ش از مجلس رقص ریون شروع شد. 317 00:21:18,402 --> 00:21:20,946 ‫من و مادرت رفتیم بیرون که یه هوایی بخوریم. 318 00:21:28,370 --> 00:21:29,955 ‫آدامز! 319 00:21:30,038 --> 00:21:32,040 ‫اونجا بود که پیداش شد. 320 00:21:32,708 --> 00:21:34,543 ‫یواشکی وارد مدرسه شده بود. 321 00:21:35,043 --> 00:21:38,213 ‫عشق عجیبش به مادرت باعث ‫ شده بود که دیوانه بشه. 322 00:21:38,714 --> 00:21:43,427 ‫بهم خیره شده بود و توی ‫ چشم‌هاش انگیزه‌ی قتل بود. 323 00:21:44,011 --> 00:21:46,263 ‫برو. از اینجا برو. ‫به من آسیب نمی‌زنه. 324 00:21:47,306 --> 00:21:48,473 ‫گرت، نه! 325 00:21:48,557 --> 00:21:50,559 ‫بس کن گرت! 326 00:21:58,900 --> 00:22:01,236 ‫زندگیشم از جلوی‌ چشم‌هام رد شد. 327 00:22:02,070 --> 00:22:06,491 ‫تنفر و حسادت گرت رو کور کرده بود. 328 00:22:30,724 --> 00:22:32,225 ‫وقتی که شمشیر رو دیدم... 329 00:22:33,143 --> 00:22:35,520 ‫غریزه بقام زنده شد. 330 00:22:41,026 --> 00:22:44,029 ‫حادثه خیلی بدی بود. 331 00:23:06,259 --> 00:23:10,097 ‫اگه بخوام راستش رو بگم، ‫ اعترافش قابل قبول به نظر میاد. 332 00:23:10,180 --> 00:23:12,891 ‫کاملا با صداقت حرف زد. 333 00:23:12,974 --> 00:23:15,227 ‫شاید پدرم واقعا راستش رو میگه. 334 00:23:15,310 --> 00:23:17,145 ‫ممنون که صادقانه گفتی. 335 00:23:20,065 --> 00:23:22,484 ‫البته شیوه بیانش هم هست. 336 00:23:22,567 --> 00:23:25,070 ‫وقتی که سبیلش رو صاف می‌کنه. 337 00:23:25,153 --> 00:23:27,406 ‫وقتی که خیلی آروم چشمک می‌زنه. 338 00:23:28,156 --> 00:23:31,159 ‫از وقتی دوازده سالمه باهاش ‫ رولت روسی بازی می‌کنم. 339 00:23:31,660 --> 00:23:32,828 ‫خوب شیوه‌هاش رو می‌شناسم. 340 00:23:33,537 --> 00:23:36,248 ‫شرمنده که پدر بهتری نبودم. 341 00:23:36,331 --> 00:23:39,251 ‫ممکنه بی‌خیال نمایش افراطی احساسات بشیم؟ 342 00:23:39,960 --> 00:23:42,045 ‫می‌دونم که معذبت می‌کنن. 343 00:23:43,505 --> 00:23:46,299 ‫کدوم پدری به شمشیر میده دست دختر پنج سالش؟ 344 00:23:47,259 --> 00:23:50,137 ‫ضربه‌های گیج کننده‌ت حرف نداشتن. 345 00:23:50,220 --> 00:23:52,055 ‫یا بهش یاد میده که با کوسه‌ها شنا کنه؟ 346 00:23:52,139 --> 00:23:55,016 ‫اون‌ها هم مثل من فکر کردن خیلی خونسردی. 347 00:23:55,100 --> 00:23:57,018 ‫شیوه پوست کندن مار زنگی؟ 348 00:23:57,102 --> 00:23:59,938 ‫اگه درست بپزیشون دقیقا مزه مرغ می‌دن. 349 00:24:00,522 --> 00:24:03,733 ‫منظورم اینه که تو بهم یاد دادی ‫ قوی و مستقل باشم. 350 00:24:04,359 --> 00:24:07,654 ‫که چطوری توی دنیای پر از خیانت ‫ و تعصب زندگی کنم. 351 00:24:08,864 --> 00:24:11,741 ‫تو باعث شدی که بفهمم چقدر مهمه که... 352 00:24:11,825 --> 00:24:13,785 ‫هیچ‌وقت از خودم غافل نشم. 353 00:24:16,455 --> 00:24:20,083 ‫پس می‌شه گفت که توی پدری کردن کم نذاشتی. 354 00:24:23,712 --> 00:24:25,255 ‫ممنونم ونزدی. 355 00:24:30,969 --> 00:24:32,387 ‫باید حرف بزنیم. 356 00:24:34,514 --> 00:24:35,932 ‫چطوری اومدی داخل؟ 357 00:24:37,017 --> 00:24:39,269 ‫برنیس؟ برنیس! 358 00:24:39,352 --> 00:24:42,314 ‫ممکنه برنیس یه تماس دریافت کرده باشه ‫ که گربه خاکستریش یعنی سوییفتی... 359 00:24:42,397 --> 00:24:43,648 ‫رو گروگان گرفتن. 360 00:24:44,566 --> 00:24:46,985 ‫پدرم گرت گیتز رو نکشته. 361 00:24:47,861 --> 00:24:49,738 ‫خب من اعتراف امضا شده‌ش رو دارم. 362 00:24:49,821 --> 00:24:51,948 ‫و آلت قتاله رو هم تایید کرد. 363 00:24:52,032 --> 00:24:54,326 ‫و هردوش رو قراره به دادستان تحویل بدم. 364 00:24:54,910 --> 00:24:56,953 ‫به نظرت زمان‌بندیش جالب نیست؟ 365 00:24:57,454 --> 00:25:00,624 ‫پزشک قانونی خودش رو ‫بخاطر یه پرونده قدیمی... 366 00:25:00,707 --> 00:25:03,710 ‫دقیقا وقتی می‌کشه که ‫مظنون اصلی یعنی پدرم... 367 00:25:03,793 --> 00:25:04,794 ‫برای آخرهفته برگشته توی شهر. 368 00:25:05,462 --> 00:25:08,632 ‫چیزی که من می‌بینم اینه که بالاخره ‫یه مجرم قرار تقاص پس بده. 369 00:25:09,132 --> 00:25:12,636 ‫و این که خودم بهش دستبند زدم، ‫واقعا خیلی لذت‌بخش بود. 370 00:25:12,719 --> 00:25:14,888 ‫کلانتر، چرا متوجه نیستی که ‫ یه نفر داره سعی می‌کنه... 371 00:25:14,971 --> 00:25:17,140 ‫تحقیقات من رو منحرف بکنه؟ 372 00:25:17,224 --> 00:25:20,727 ‫من غار هیولا رو پیدا کردم ‫و مدرک دی‌ان‌ای رو بهت دادم. 373 00:25:20,810 --> 00:25:22,395 ‫اصلا آزمایشش کردی؟ 374 00:25:22,479 --> 00:25:25,690 ‫شاید برات شوکه کننده باشه، ‫ولی همه چیز به خواست تو پیش نمیره آدامز. 375 00:25:26,525 --> 00:25:28,944 ‫بیا. جواب دی‌ان‌ای. 376 00:25:29,945 --> 00:25:31,613 ‫مطابقت نداشت. بی‌نتیجه بود. 377 00:25:31,696 --> 00:25:34,533 ‫پس واقعا فکر می‌کنی همه‌ش تصادفیه؟ 378 00:25:35,116 --> 00:25:37,661 ‫هرکسی که یوجین رو زخمی کرده، ‫دادپزشک رو هم کشته. 379 00:25:37,744 --> 00:25:40,747 ‫متاسفانه یه نفر دوربین‌های امنیتی ‫ سردخونه رو خراب کرده، 380 00:25:40,830 --> 00:25:42,374 ‫برای همین نمی‌دونیم چی شده. 381 00:25:42,457 --> 00:25:44,000 ‫روی لنز آدامس بادکنکی چسبونده. 382 00:25:44,584 --> 00:25:46,169 ‫آدامس بادکنکی سیاه. 383 00:25:47,420 --> 00:25:49,005 ‫شاید بهتر باشه ازش آزمایش دی‌ان‌ای بگیرم. 384 00:25:49,089 --> 00:25:52,551 ‫یه نفر می‌خواد من رو از کنار بزنه. ‫حواس پرتیه. 385 00:25:52,634 --> 00:25:55,762 ‫نه‌خیر. عدالته که داره اجرا می‌شه. 386 00:25:55,845 --> 00:25:57,722 ‫خانواده گرت گیتز لیاقت این رو دارن ‫ که ببینن پرونده بسته شده. 387 00:25:58,306 --> 00:26:00,892 ‫حتی اگه هیچ‌کدومشون نباشن که نفس راحت بکشن. 388 00:26:01,434 --> 00:26:02,477 ‫چه بلایی سرشون اومده؟ 389 00:26:02,561 --> 00:26:04,145 ‫مادرش خودش رو توی ‫حیاط پشتی حلق‌آویز کرده. 390 00:26:04,229 --> 00:26:06,022 ‫پدرش انقدر مشروب خورد که توی جوانی مرد. 391 00:26:06,106 --> 00:26:07,983 ‫حتی خواهر کوچیکش هم نتونست نجات پیدا کنه. 392 00:26:08,650 --> 00:26:12,362 ‫یتیم شده بود. فرستادنش خارج و غرق شد. 393 00:26:13,071 --> 00:26:14,447 ‫همشون مردن. 394 00:26:15,156 --> 00:26:17,492 ‫فقط مرگ گرت تقصیر پدرت نیست... 395 00:26:17,576 --> 00:26:19,452 ‫مرگ کل اون خانواده تقصیر پدرته. 396 00:26:36,303 --> 00:26:38,597 ‫بیا. برات یه هدیه آوردم. 397 00:26:39,389 --> 00:26:42,601 ‫خیلی کار قشنگی کردی. ‫لازم نبود چیزی برام بگیری. 398 00:26:42,684 --> 00:26:47,772 ‫می‌دونم، ولی به نظرم آخرهفته‌مون ‫ رو بد شروع کرده بودیم. 399 00:26:48,481 --> 00:26:52,360 ‫فقط می‌خوام بدونی که من صلاحت رو می‌خوام. 400 00:27:07,959 --> 00:27:08,960 ‫این چیه؟ 401 00:27:09,419 --> 00:27:10,545 ‫بروشور. 402 00:27:11,379 --> 00:27:12,589 ‫واسه اردوی تابستونی. 403 00:27:12,672 --> 00:27:15,050 ‫این‌ها اردوی تابستونی معمولی نیستن. 404 00:27:16,301 --> 00:27:18,553 ‫اردوی تبدیل واسه گرگ‌سانانه. 405 00:27:18,637 --> 00:27:21,389 ‫لزومی نداره زیاده‌روی کنی ایند. 406 00:27:21,473 --> 00:27:23,933 ‫می‌خواین من رو بفرستین ‫تبدیل درمانی برای گرگ‌سانان؟ 407 00:27:24,017 --> 00:27:26,853 ‫واسه دخترعموت لوسیل که جواب داد، مگه نه؟ 408 00:27:27,646 --> 00:27:29,689 ‫هفت هفته اطراف بالکان بود و... 409 00:27:29,773 --> 00:27:32,525 ‫تا به خودش اومد دید داره ‫سمت ماه زوزه می‌کشه. 410 00:27:32,609 --> 00:27:34,235 ‫درستش هم همینه. 411 00:27:34,319 --> 00:27:38,239 ‫نمی‌خوای گرگ بشی تا ‫ بالاخره معمولی شی عزیزم؟ 412 00:27:50,960 --> 00:27:51,961 ‫ولم کن. 413 00:27:53,046 --> 00:27:54,756 ‫وسایل ماهیگیریت رو یادت رفت. 414 00:28:03,556 --> 00:28:05,016 ‫سعی نکن خوب رفتار کنی. 415 00:28:05,975 --> 00:28:07,018 ‫بهت نمیاد. 416 00:28:08,269 --> 00:28:09,813 ‫بابا برات از اون طعمه‌هایی ‫ دوست داری گذاشته. 417 00:28:27,831 --> 00:28:29,582 ‫چه بلایی سرش میاد؟ 418 00:28:30,333 --> 00:28:32,794 ‫خب اعتراف کرده، ‫پس دادگاهی درکار نیست. 419 00:28:33,878 --> 00:28:36,423 ‫بعد اینکه حکم بدن می‌برنش ندامتگاه ایالتی. 420 00:28:36,506 --> 00:28:39,384 ‫تا از جدایی مادر دیوانه بشه. 421 00:28:41,219 --> 00:28:44,389 ‫می‌دونستی از وقتی ازدواج کردن ‫ یه شب هم جدا نبودن؟ 422 00:28:45,306 --> 00:28:48,184 ‫همیشه فکر می‌کردم توی خانوادمون این ‫ من باشم که پاش به زندان باز می‌شه. 423 00:28:48,268 --> 00:28:50,186 ‫من و لرچ شرط بسته بودیم. 424 00:28:54,023 --> 00:28:56,651 ‫بیا ببینیم ماهی‌ها گاز می‌گیرن یا نه. 425 00:29:06,870 --> 00:29:08,621 ‫بدک نبود. 426 00:29:10,081 --> 00:29:11,499 ‫دلم براش تنگ می‌شه ونزدی. 427 00:29:11,583 --> 00:29:14,127 ‫هنوز تموم نشده. اون بی‌گناهه. 428 00:29:15,211 --> 00:29:16,045 ‫خب... 429 00:29:16,963 --> 00:29:19,466 ‫اگه یه نفر باشه که بتونه ‫ بفهمه واقعا کار کی بوده... 430 00:29:21,468 --> 00:29:22,302 ‫اون تویی. 431 00:29:22,385 --> 00:29:25,513 ‫باید حقیقت رو پیدا کنی و بابا رو آزاد کنی. 432 00:29:25,597 --> 00:29:28,975 ‫خب تا اون‌موقع هردومون می‌دونیم ‫ که مامان متلاشی می‌شه. 433 00:29:31,019 --> 00:29:32,896 ‫که یعنی باید ما قوی باشیم. 434 00:29:33,897 --> 00:29:35,440 ‫و از «ما» منظورم تویی. 435 00:29:38,818 --> 00:29:40,904 ‫حالا هم یکی به من بده. 436 00:29:55,084 --> 00:29:56,544 ‫اصلا مادر کجاست؟ 437 00:29:57,504 --> 00:29:59,506 ‫گفت می‌خواد تنها باشه. 438 00:29:59,589 --> 00:30:01,549 ‫جایی که کسی نمی‌تونه پیداش کنه. 439 00:30:15,104 --> 00:30:16,189 ‫سلام مادر. 440 00:30:19,692 --> 00:30:20,819 ‫سلام ونزدی. 441 00:30:22,028 --> 00:30:24,072 ‫پس تو هم عضو انجمن شبگردهایی. 442 00:30:24,155 --> 00:30:25,698 ‫خیلی طول نکشید. 443 00:30:25,782 --> 00:30:27,742 ‫راستش قبول نکردم. 444 00:30:27,826 --> 00:30:29,869 ‫چرا؟ چون من عضوشون بودم؟ 445 00:30:29,953 --> 00:30:31,913 ‫نمی‌تونم اینجا به پای تو برسم... 446 00:30:32,956 --> 00:30:33,915 ‫پس چرا سعی کنم؟ 447 00:30:35,083 --> 00:30:37,502 ‫اگه برنده جام پو بشم... ‫تو چهار بار بردیش. 448 00:30:38,002 --> 00:30:40,129 ‫اگه عضو تیم شمشیرزنی بشم، تو کاپیتانش بودی. 449 00:30:42,048 --> 00:30:45,093 ‫چرا باید من رو بفرستی جایی ‫که زیر سایه‌ت زندگی کنم؟ 450 00:30:46,386 --> 00:30:48,346 ‫این که رقابت نیست ونزدی. 451 00:30:48,429 --> 00:30:50,640 ‫همه چیز رقابته مادر. 452 00:30:52,016 --> 00:30:55,228 ‫ولی بیشترشون رو قبول نکردم، ‫ چون یه انجمن اجتماعی بی‌ارزشن. 453 00:30:55,311 --> 00:30:57,063 ‫قدیم‌ها خیلی بیشتر بودیم. 454 00:30:58,523 --> 00:31:02,151 ‫وظیفمون این بود که از مطرودی‌ها در مقابل ‫ آسیب و خرافات محافظت می‌کردیم. 455 00:31:03,611 --> 00:31:08,324 ‫درواقع یکی از نیاکان مکزیکی ‫ پدرت انجمن رو افتتاح کرده بود. 456 00:31:08,867 --> 00:31:11,077 ‫یکی از همون‌هایی که به آمریکا اومده بود. 457 00:31:11,160 --> 00:31:12,161 ‫گودی. 458 00:31:14,247 --> 00:31:15,915 ‫نقاشیش رو تویی جهان زائر دیدم. 459 00:31:20,086 --> 00:31:23,756 ‫چه جالب، چون همون بود که ‫ جوزف کرک‌استون رو کشت. 460 00:31:24,966 --> 00:31:29,512 ‫شبگردها راز مرگبار اون بودن. ‫در پاسخ رنجی که کشید. 461 00:31:32,140 --> 00:31:34,767 ‫می‌دونم چرا اومدی اینجا ونزدی. 462 00:31:36,936 --> 00:31:38,646 ‫بگو دیگه. بپرس. 463 00:31:40,607 --> 00:31:43,109 ‫پدر گرت گیتز رو نکشته، مگه نه؟ 464 00:31:45,778 --> 00:31:46,613 ‫نه. 465 00:31:50,366 --> 00:31:52,452 ‫وقتی که من رسیدم بالای پله‌ها... 466 00:31:52,535 --> 00:31:56,164 ‫دیدم که پدرت داره واسه زنده موندن می‌جنگه. ‫خیلی وحشتناک بود. 467 00:31:56,956 --> 00:31:57,832 ‫گرت، نه! 468 00:32:08,176 --> 00:32:09,510 ‫گرت! 469 00:32:09,594 --> 00:32:10,678 ‫بس کن گرت! 470 00:32:10,762 --> 00:32:11,888 ‫ولش کن! 471 00:32:18,937 --> 00:32:21,481 ‫هیچ‌وقت یادم نمیره که چطور نگاهم کرد. 472 00:32:23,107 --> 00:32:25,902 ‫حتی از دهنش کف بیرون می‌اومد. 473 00:32:27,654 --> 00:32:31,950 ‫انگار یه حیوان هار جلوم ایستاده بود. 474 00:32:49,550 --> 00:32:50,551 ‫اوه نه. 475 00:32:57,141 --> 00:32:58,935 ‫وقتی که صدای جیغ رو شنیدم... 476 00:32:59,018 --> 00:33:00,645 ‫فهمیدم چیکار کردم. 477 00:33:02,647 --> 00:33:04,148 ‫پدرت خیلی... 478 00:33:06,150 --> 00:33:08,111 ‫آروم و شجاع بود. 479 00:33:17,829 --> 00:33:20,540 ‫باید فورا از اینجا بری تیش. 480 00:33:20,623 --> 00:33:22,542 ‫برو توی اتاقت و در رو قفل کن. 481 00:33:23,126 --> 00:33:24,293 ‫تو اصلا اینجا نبودی. 482 00:33:24,377 --> 00:33:26,170 ‫متوجه‌ای؟ 483 00:33:26,754 --> 00:33:28,297 ‫مورتیشا؟ 484 00:33:29,757 --> 00:33:31,592 ‫این رو بذار روی میز. 485 00:33:32,677 --> 00:33:33,803 ‫- برو. ‫- باشه. 486 00:33:39,475 --> 00:33:42,854 ‫پدرت تقصیر من رو گرفت که ازم محافظت کنه. 487 00:33:47,567 --> 00:33:50,737 ‫وقتی اتهامش رفع شد خیلی خوشحال بودم. 488 00:33:50,820 --> 00:33:52,196 ‫ولی می‌دونستم... 489 00:33:53,489 --> 00:33:56,200 ‫یه روزی دوباره این قضایا برمی‌گرده. 490 00:34:01,164 --> 00:34:03,541 ‫گفتی از دهن گرت کف می‌اومد. 491 00:34:03,624 --> 00:34:05,334 ‫چشم‌هاش مثل انسان نبود. 492 00:34:06,586 --> 00:34:10,173 ‫توی عمرم ندیده بودم کسی ‫انقدر خشمگین شده باشه. 493 00:34:10,715 --> 00:34:12,133 ‫شاید اصلا خشم نبوده. 494 00:34:12,925 --> 00:34:16,137 ‫کف کردن دهن، گشادی مردمک چشم، گیجی ذهنی. 495 00:34:16,220 --> 00:34:18,681 ‫این‌ها نشونه‌های چی هستن؟ 496 00:34:25,271 --> 00:34:26,689 ‫چطور ممکنه؟ 497 00:34:27,732 --> 00:34:29,525 ‫فقط یه راه برای فهمیدنش هست. 498 00:34:32,737 --> 00:34:37,408 ‫یاد وقتی افتادم که اولین جعبه ‫وسایل نبش قبرت رو خریدیم. 499 00:34:37,492 --> 00:34:39,827 ‫انقدر خوشحال بودی که نزدیک بود لبخند بزنی. 500 00:34:41,079 --> 00:34:42,663 ‫مطمئنی نمی‌خوای کمک کنی؟ 501 00:34:43,247 --> 00:34:45,792 ‫نه، مشکلی ندارم عزیزم. 502 00:34:45,875 --> 00:34:47,460 ‫دوست ندارم تفریحت رو ازت بگیرم. 503 00:35:00,431 --> 00:35:01,641 ‫لحظه برملا شدن حقیقت. 504 00:35:02,290 --> 00:35:03,290 ‫[گرت گیتز] 505 00:35:09,524 --> 00:35:10,691 ‫سلام گرت. 506 00:35:12,652 --> 00:35:13,569 ‫حق با من بود. 507 00:35:14,654 --> 00:35:17,323 ‫خب، خب، اینجا چه خبره؟ 508 00:35:19,075 --> 00:35:21,369 ‫گمونم امشب قراره توی زندان... 509 00:35:21,452 --> 00:35:22,453 ‫خانواده آدامز تجدید دیدار کنن. 510 00:35:23,162 --> 00:35:24,914 ‫هردوی شما بازداشت هستید. 511 00:35:27,917 --> 00:35:30,545 ‫راحت باشید. فردا می‌تونید وثیقه بذارید. 512 00:35:33,214 --> 00:35:35,675 ‫حتی دست توانای قانون ‫هم نمی‌تونه ما رو جدا کنه. 513 00:35:35,758 --> 00:35:37,844 ‫حداقل شب آخر رو پیش هم هستیم. 514 00:35:37,927 --> 00:35:38,761 ‫آره. 515 00:35:38,845 --> 00:35:41,764 ‫حتی شغال‌هام بهتر از شما جلوی ‫ خودشون رو می‌گیرن. 516 00:35:43,266 --> 00:35:46,018 ‫هیچ‌کدومتون اونقدر قوی نیست که بتونه ‫ طولانی مدت زندان بمونه. 517 00:35:47,145 --> 00:35:48,646 ‫و به لطف من اصلا مجبور ‫نیستید که زندان بمونید. 518 00:35:48,729 --> 00:35:51,649 ‫می‌دونستم پرنده قفسی ‫کوچولومون نقشه فرار داره. 519 00:35:53,860 --> 00:35:57,155 ‫از گردشمون یه سوغاتی آوردم. ‫از گرت قرض گرفتمش. 520 00:35:58,239 --> 00:36:00,283 ‫اون با مسموم شدن از سم شبگردها مرد. 521 00:36:00,366 --> 00:36:03,703 ‫حفظ قابل توجه بافت نرم بدنش ‫و رنگ آبیش حرفم رو تایید می‌کنه. 522 00:36:04,745 --> 00:36:09,250 ‫- که یعنی گرت داشت می‌کرد... ‫- قبل اینکه با شمشیر بزنیش. 523 00:36:10,710 --> 00:36:13,713 ‫وقتی بی‌گناهیت اثبات می‌شه ‫حتی جذاب تر می‌شی. 524 00:36:13,796 --> 00:36:14,630 ‫آره. 525 00:36:14,714 --> 00:36:17,884 ‫می‌شه یه بار هم که شده ‫ هم رو ول کنید و تمرکز کنید؟ 526 00:36:19,719 --> 00:36:22,305 ‫ثابت که لیاقت این که پسرم باشی رو داری! 527 00:36:22,889 --> 00:36:24,807 ‫همه اون مطرودها رو بکش! 528 00:36:24,891 --> 00:36:27,518 ‫یواشکی برو داخل و کاسه نوشیدنی رو مسموم کن. 529 00:36:28,519 --> 00:36:29,812 ‫آدامز! 530 00:36:34,483 --> 00:36:35,568 ‫ونزدی. 531 00:36:39,947 --> 00:36:41,490 ‫رویا دیدی؟ 532 00:36:42,742 --> 00:36:43,868 ‫چی شد؟ 533 00:36:44,368 --> 00:36:45,870 ‫چی دیدی؟ 534 00:36:47,580 --> 00:36:48,706 ‫شبی که گرت مُرد... 535 00:36:48,789 --> 00:36:52,126 ‫یه شیشه کوچیک از سم شبگرد ‫ توی جیبش شکست. 536 00:36:52,210 --> 00:36:54,295 ‫فقط نمی‌خواست پدر رو بکشه. 537 00:36:55,671 --> 00:36:58,925 ‫می‌خواست با سم شبگرد ‫کل مدرسه رو مسموم کنه. 538 00:37:05,389 --> 00:37:08,309 ‫ممنون که انقدر زود درخواست ‫ ما رو قبول کردید آقای شهردار. 539 00:37:08,392 --> 00:37:11,020 ‫آره خب. تهدیدهای یواشکی باعثش شدن. 540 00:37:11,604 --> 00:37:14,106 ‫گرت گیتز به ضرب شمشیر کشته نشد. 541 00:37:19,570 --> 00:37:23,574 ‫این درخشش آبی بخاطر ‫مسمومیت با سم شبگرده. 542 00:37:23,658 --> 00:37:26,244 ‫ولی خودت می‌دونستی، مگه نه؟ 543 00:37:26,327 --> 00:37:28,246 ‫چون وقتی تو کلانتر بودی... 544 00:37:28,329 --> 00:37:30,206 ‫مسئول پرونده بودی و پنهونش کردی. 545 00:37:37,672 --> 00:37:41,634 ‫آنسل گیتز از مطرودها و هرگزگاه متنفر بود. 546 00:37:41,717 --> 00:37:44,679 ‫می‌گفت که زمینی که توش مدرسه رو ساختن... 547 00:37:44,762 --> 00:37:47,348 ‫حدود دویست سال پیش از خانوادش دزدیده شده. 548 00:37:48,182 --> 00:37:51,352 ‫گرت اون شب رفت اونجا که ‫ نوشیدنی رو مسموم کنه... 549 00:37:51,894 --> 00:37:53,854 ‫و همه بچه‌ها رو حین مجلس رقص بکشه. 550 00:37:54,438 --> 00:37:58,567 ‫آنسل یه بار حین مستی بهم ‫اعتراف کرد که فکر اون بوده. 551 00:37:58,651 --> 00:38:02,029 ‫چرا به دکتر آنوار گفتی که گزارش ‫ کالبدشکافی دروغین بده؟ 552 00:38:02,113 --> 00:38:04,824 ‫تو حقیقت رو می‌دونستی. ‫که چطور مرد. 553 00:38:04,907 --> 00:38:08,202 ‫ببین، شغل من اینه که صلح رو حفظ کنم. 554 00:38:08,286 --> 00:38:09,495 ‫اگه دادگاهی برگزار می‌شد... 555 00:38:09,578 --> 00:38:12,415 ‫آبروی جریکو و هرگزگاه از بین می‌رفت. 556 00:38:12,498 --> 00:38:15,960 ‫به نظرم تنها آبرویی که نگرانش بودی ‫ آبروی خودت بود. 557 00:38:17,044 --> 00:38:19,255 ‫یادمه گرت پز می‌داد که... 558 00:38:19,338 --> 00:38:21,716 ‫کلانتر زیر دست پدرش کار می‌کنه. 559 00:38:22,800 --> 00:38:26,178 ‫یک سال بعدش تو شهردار شدی. 560 00:38:26,262 --> 00:38:28,723 ‫که بدون شک با حمایت آنسل گیتز بود. 561 00:38:28,806 --> 00:38:31,017 ‫واقعا از حرفت ناراحت شدم. 562 00:38:31,100 --> 00:38:34,895 ‫چیزی که من رو ناراحت می‌کنه اینه که ‫اگه وقتی من بخاطر تعقیب کردنم... 563 00:38:34,979 --> 00:38:39,608 ‫ازش شکایت کردم، وظیفه‌ت رو انجام می‌دادی، ‫ می‌تونستی جلوی مرگ گرت رو بگیری. 564 00:38:40,109 --> 00:38:41,110 ‫ولی نکردی. 565 00:38:41,193 --> 00:38:46,365 ‫مردهایی مثل تو اصلا نمی‌دونن چه ‫حسی داره که حرفت رو باور نکنن. 566 00:38:53,414 --> 00:38:54,623 ‫چی می‌خواین؟ 567 00:38:58,627 --> 00:39:00,629 ‫تمام اتهام‌ها رفع بشه. 568 00:39:00,713 --> 00:39:02,340 ‫پدرم فورا آزاد بشه... 569 00:39:02,423 --> 00:39:05,509 ‫و دفتر کلانتر فورا و بدون چون و چرا ‫ ازش عذرخواهی کنه. 570 00:39:08,304 --> 00:39:10,097 ‫قبول می‌کنی؟ 571 00:39:23,694 --> 00:39:25,529 ‫خیلی تاثیرگذار بودی. 572 00:39:31,577 --> 00:39:33,454 ‫کی رویاهات شروع شد؟ 573 00:39:36,624 --> 00:39:37,833 ‫چند ماه پیش. 574 00:39:38,334 --> 00:39:40,336 ‫قبل این که رفتم هرگزگاه. 575 00:39:41,128 --> 00:39:43,089 ‫متاسفم که رفتارم جوری بود که نتونی بهم بگی. 576 00:39:45,257 --> 00:39:47,843 ‫می‌دونم اخیرا سختی‌هایی داشتیم. 577 00:39:48,386 --> 00:39:52,306 ‫رابطه مادر دختری ما پر از سختی و خائن بوده. 578 00:39:55,059 --> 00:39:57,561 ‫ولی من همیشه ازت حمایت می‌کنم ونزدی. 579 00:39:59,105 --> 00:40:00,189 ‫همیشه. 580 00:40:06,570 --> 00:40:08,739 ‫گاهی اوقات وقتی به چیزی ‫یا کسی دست می‌زنم... 581 00:40:09,740 --> 00:40:12,618 ‫تصاویر ناگهانی‌ای از ‫گذشته یا آینده می‌بینم. 582 00:40:14,120 --> 00:40:15,704 ‫نمی‌دونم چطوری کنترلش کنم. 583 00:40:17,415 --> 00:40:21,001 ‫توانایی ذهنی ما بستگی به شخصیتمون داره. 584 00:40:22,420 --> 00:40:23,921 ‫با توجه به روحیاتم... 585 00:40:24,004 --> 00:40:26,424 ‫رویاهای من همیشه مثبت هستن. 586 00:40:26,507 --> 00:40:27,842 ‫که این یعنی یه کبوتر هستم. 587 00:40:28,676 --> 00:40:32,471 ‫و من چی؟ کسی که دنیا رو شوم‌تر می‌بینه؟ 588 00:40:33,139 --> 00:40:34,306 ‫تو یک زاغی. 589 00:40:35,516 --> 00:40:38,352 ‫رویاهای تو قوی‌تر و واقعی تر هستند. 590 00:40:39,478 --> 00:40:42,565 ‫ولی اگه آموزش لازم رو نبینی ‫ ممکنه باعث دیوانگی بشه. 591 00:40:43,691 --> 00:40:46,110 ‫اگه می‌تونستم بهت کمک کنم، می‌کردم ونزدی. 592 00:40:46,193 --> 00:40:48,195 ‫ولی زنده‌ها به ما آموزش نمی‌دن. 593 00:40:49,113 --> 00:40:53,909 ‫وقتی آماده بشیم یه نفر از نیاکانمون ‫ از ماورا میاد تا بهمون کمک کنه. 594 00:40:55,161 --> 00:40:56,328 ‫گودی اومده. 595 00:40:57,204 --> 00:40:58,205 ‫قبلا دیدمش. 596 00:40:58,289 --> 00:41:00,082 ‫احتیاط کن ونزدی. 597 00:41:00,916 --> 00:41:03,043 ‫گودی ساحره قدرتمندی بود... 598 00:41:03,544 --> 00:41:05,963 ‫ولی حس انتقام‌جوییش ‫ باعث شد که زیاده‌روی کنه... 599 00:41:06,046 --> 00:41:08,132 ‫و حتی خودش هم نتونست کاری بکنه. 600 00:41:17,224 --> 00:41:18,476 ‫بابت همه چیز متاسفم. 601 00:41:20,644 --> 00:41:22,146 ‫من کینه‌‌‌ای نیستم. 602 00:41:22,730 --> 00:41:23,981 ‫فقط بدهی خون رو یادم می‌مونه. 603 00:41:25,941 --> 00:41:29,153 ‫پس دخترت و پسرم... 604 00:41:30,696 --> 00:41:31,530 ‫صمیمی شدن. 605 00:41:32,114 --> 00:41:35,159 ‫دلم واسه پسرهایی که گیر نگاه ‫افعی‌گونه‌ش می‌افتن، می‌سوزه. 606 00:41:35,242 --> 00:41:36,577 ‫ولی حتما ارزشش رو داره. 607 00:41:37,578 --> 00:41:40,164 ‫وگرنه تحملش نمی‌کرد. 608 00:41:40,915 --> 00:41:43,209 ‫از مادرش به ارث برده. 609 00:41:53,385 --> 00:41:54,303 ‫بابا! 610 00:41:55,179 --> 00:41:57,973 ‫خیلی دلم برات تنگ شده بود بابا. ‫خیلی دلم تنگ شده بود. 611 00:42:01,268 --> 00:42:02,269 ‫عزیزم. 612 00:42:03,646 --> 00:42:04,688 ‫عشق من. 613 00:42:05,189 --> 00:42:06,565 ‫دورم رو شلوغ نکنید. 614 00:42:19,870 --> 00:42:23,958 ‫خب مشخص شد دیگه. شیش هفته اردوی هاول. 615 00:42:24,041 --> 00:42:26,544 ‫- باید انتخاب کنی که توی چه فعالیتی... ‫- نه، لزومی نداره. 616 00:42:27,169 --> 00:42:28,295 ‫چون نمی‌خوام برم. 617 00:42:29,004 --> 00:42:30,798 ‫نه این تابستون. نه هیچ‌وقت. 618 00:42:30,881 --> 00:42:34,260 ‫اگه قرار باشه گرگ بشم، ‫می‌خوام خودم زمانش رو تصمیم بگیرم... 619 00:42:34,343 --> 00:42:35,344 ‫نه تو. 620 00:42:37,805 --> 00:42:40,933 ‫امیدوارم یه روزی برسه که ‫چیزی که هستم رو قبول کنید. 621 00:42:52,194 --> 00:42:53,696 ‫من بهت افتخار می‌کنم بچه. 622 00:42:55,114 --> 00:42:56,448 ‫خودت باش. 623 00:43:07,751 --> 00:43:10,421 ‫به یه شرط برمی‌گردم و بهت کمک می‌کنم. 624 00:43:10,504 --> 00:43:12,756 ‫صبر کن تا امسال مدرسه‌م تموم بشه. 625 00:43:12,840 --> 00:43:14,537 ‫از کجا بدونم که ‫دوباره فرار نمی‌کنی؟ 626 00:43:14,561 --> 00:43:17,136 ‫چون هردومون چیزهای ‫زیادی برای از دست دادن داریم. 627 00:43:17,219 --> 00:43:18,887 ‫ولی بعدش... 628 00:43:18,971 --> 00:43:22,558 ‫تو و نغمه سحر از زندگیم می‌رید بیرون... ‫برای همیشه. 629 00:43:30,149 --> 00:43:31,483 ‫زیاده‌روی نکن. 630 00:43:34,862 --> 00:43:38,991 ‫خب، حداقل می‌تونیم بگیم مهمونی ‫ آخرهفته والدین حوصله سر بر نبود. 631 00:43:39,074 --> 00:43:41,535 ‫می‌دونستم جربزه‌ش رو نداری که کسی رو بکشی. 632 00:43:42,244 --> 00:43:44,163 ‫با اینکه حرفت خیلی ناراحتم کرد... 633 00:43:45,331 --> 00:43:47,666 ‫ممنونم تله‌ی مرگ کوچولوی من. 634 00:43:54,715 --> 00:43:57,635 ‫وقتی ورق به ورق این دفتر سالنامه رو دیدم... 635 00:43:57,718 --> 00:44:02,681 ‫یاد اوقات خوبی که خودم اینجا داشتم افتادم. 636 00:44:02,765 --> 00:44:04,266 ‫ولی اون‌ها فقط همین بودن. 637 00:44:05,601 --> 00:44:06,602 ‫فقط مال من. 638 00:44:07,728 --> 00:44:10,397 ‫تو باید مسیر خودت رو بری. 639 00:44:12,107 --> 00:44:14,485 ‫من نمی‌خوام توی زندگیت یه غریبه باشم عزیزم. 640 00:44:15,486 --> 00:44:18,072 ‫اگه برای کاری بهم نیاز داشتی... 641 00:44:18,155 --> 00:44:19,698 ‫هرکاری... 642 00:44:21,283 --> 00:44:23,243 ‫فقط کافیه با گوی کریستال بهم پیام بدی. 643 00:44:24,912 --> 00:44:26,163 ‫ممنونم مادر. 644 00:45:05,786 --> 00:45:06,620 ‫می‌دونستم. 645 00:45:07,871 --> 00:45:10,124 ‫من اون شب شاهد قتل روآن بودم. 646 00:45:10,207 --> 00:45:11,166 ‫جانم؟ 647 00:45:11,250 --> 00:45:13,460 ‫وقتی روآن فرداش پیداش شد، کار تو بود. 648 00:45:14,044 --> 00:45:16,422 ‫وقتی تو با مادرم توی ‫ برنامه استعدادیابی شرکت کردی... 649 00:45:16,505 --> 00:45:18,424 ‫نه تنها نقش جودی گارلند رو بازی کردی... 650 00:45:18,507 --> 00:45:19,758 ‫بلکه خودش شدی. 651 00:45:21,009 --> 00:45:22,469 ‫تو یک دگرپیکری. 652 00:45:28,392 --> 00:45:30,561 ‫نظریه شگفت‌انگیزیه. 653 00:45:31,145 --> 00:45:34,148 ‫دوست دارم واکنش کلانتر گالپین ‫ رو حین شنیدنش ببینم. 654 00:45:37,359 --> 00:45:39,778 ‫تو به کسی نمیگی خانم آدامز. 655 00:45:39,862 --> 00:45:41,989 ‫و اگه می‌گفتی هم مهم نبود. 656 00:45:42,072 --> 00:45:44,199 ‫پدر روآن از قضیه خبر داره... 657 00:45:44,283 --> 00:45:47,453 ‫و کاملا از تصمیمم مبنی بر خبر نکردن ‫مسئولین حمایت می‌کنه. 658 00:45:48,162 --> 00:45:49,538 ‫چرا باید موافقت کنه؟ 659 00:45:49,621 --> 00:45:52,916 ‫چون روآن سلامت ذهنی نداشت. 660 00:45:53,500 --> 00:45:55,669 ‫توانایی‌های دورجنبیش داشت ‫ دیوانه‌ش می‌کرد... 661 00:45:55,753 --> 00:45:58,005 ‫و دوبار سعی کرد تو رو به قتل برسونه. 662 00:45:58,714 --> 00:46:03,135 ‫مرگ غم‌انگیزش این اجازه رو به ‫ما داد که بدون جلب توجه... 663 00:46:03,218 --> 00:46:06,847 ‫به روآن یا مدرسه، وضعیت رو درست کنیم. 664 00:46:07,848 --> 00:46:09,933 ‫تو و شهردار واکر مثل هم هستید، مگه نه؟ 665 00:46:11,101 --> 00:46:13,520 ‫جنازه‌ها رو دفن می‌کنید که ‫ رازهای کثیفتون رو مخفی کنید. 666 00:46:14,104 --> 00:46:17,900 ‫من برای حفاظت از مدرسه مقابل شایعات ‫ و جلوگیری از آسیب... 667 00:46:17,983 --> 00:46:19,651 ‫به دانش‌آموزانش، کار درست رو کردم. 668 00:46:19,735 --> 00:46:21,195 ‫پس یوجین چی؟ 669 00:46:23,155 --> 00:46:25,115 ‫این کارت چطور ازش محافظت می‌کنه؟ 670 00:46:37,377 --> 00:46:38,796 ‫چه خبره؟ 671 00:46:38,995 --> 00:46:46,012 ‫مترجم: «تارخ علی‌خانی» ‫تلگرام: aManOfWar@ 672 00:46:46,887 --> 00:46:49,682 ‫[آتش می‌بارد] 673 00:46:54,697 --> 00:47:01,697 ‫سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین! ‫.:: Bamabin.com ::. 67787

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.