All language subtitles for Tulsa.King.S01E04.Web.Fa.Bamabin

خب، تازه رانندگی یاد گرفتی؟

.از نیویورک اومدم اینجا

.یه بار توی دهه هشتاد رفتم نیویورک

.روزهای اوجش بوده -
...یکی با شمشیر سامورایی -

.از من و پدر و مادرم دزدی کرد

.به درد همه نمیخوره

پس پشت چراغ منتظر بودی و
...داشتی امتحان رانندگی میدادی

...و بعدش -
!سرت رو بدزد -

میدونی که اسمت رو توی
سیستم زدیم، درسته؟

.پس میدونی متولد برج اسدم -
.میتونی بری -

.بخشی از تحقیقات بزرگتره

اینجا توی اوکلاهما چیکار میکنی؟

جلوی آدم بدها رو میگیرم که
.کشورمون رو منفجر نکنن

.روز سختی توی دفتر داشتی

تالسا یکی از محلهای دورافتاده
.برای مبارزه با مواد مخدره

چی هست؟
شبیه «اف.آر» نیست؟

.از اینجا 8 کیلومتر فاصله داره

خانم فنریو؟ -
.من خانم دورو هستم -

...ماشین دزدیده شده بود

و به آتیش کشیده شده بود، این رو
.روی صندلی عقب پیدا کردم

.من کاراگاه خصوصیم -
.آره، منم فضانوردم -

اشکالی نداره از بقیه بپرسم؟

توی ملک من؟
.آره، اشکال داره

.منطقیه

آه، ریچی، آروم برو...

.کمتر از 250 کیلومتر برو، لعنتی

.بیخیال مَنی، هنوز عرق اسب هم در نیومده

.سه روز دیگه یه مسابقه کوچیک داره

.میخوام تا شنبه قند خونش نیفته

انگار داری برای دوئیدن معمولی
.آمادهاش میکنی

...آره، خب، اگه تو یکی جدیدش رو نگیری

.اونم بعد از شروع کم میاره

،ده دقیقه دیگه
.بعدش آرومش کن

میری بیرون؟ -
.آره، برمیگردم -

کارهایی خونه دارم که
.باید بهشون برسم

.سلام، عزیزم

،بعد از اینکه پسرها رو رسوندم
.یه سر میرم وینکو

چیزی نمیخوای؟

.فکر میکنه شوخیه

...خیلی خب، اگه یادم نبود

.چه برند سیریالی میخوای غر نزنی

چی؟ -
.زود برمیگردم -

.عوضی

.میزنمش

.جعبه رو ببند -
.خدای من، میدونستم -

.میدونستم

.زانو بزن

...یه اسم میگم

.و با بله و خیر جواب میدی

.خیلی سادهست
.چیکی

چیکی؟ چیکی چی شده؟

.بچرخ -
...من -

بهتره حرف بزنی، وگرنه
قول میدم مغزت...

.توی این آشپزخونه میپاشه

چیکی چیه؟
...من نمیفهمم

.سوالت چیه
چیکی چی؟

.بهم بگو تا منم بهت بگم، خواهش میکنم

تو رو فرستاده من رو بکشی، آره یا نه؟

.نه! نه، من 20 سالی هست چیکی رو ندیدم

پس کی استخدامت کرده؟ -
استخدامم کرده؟ -

.نمیفهمم چی داری میگی

...یعنی میخوای بگی که تو نبودی

که اون روز میخواست
من رو بکشه؟

کی تو رو فرستاده؟ -
.تو اومدی اینجا من رو بکشی -

باید چیکار میکردم؟ صبر میکردم؟

.من زن و بچه دارم

،وقتی تو رو توی فروشگاه دیدم
...فکر کردم چیکی تو رو فرستاده

.تا من رو بکشی

.من مشکلی با تو ندارم، دوایت

،نه با تو، نه، نیویورک
.نه هر خر دیگهای

ولی لعنتی، آخه چرا تو اومدی تالسا؟

شکر؟ -
چی؟ -

شکر داری؟

.نه، ما از اونا داریم... چی بهش میگن... آگاوه

چی هست؟ -
.نمیدونم -

.پس بذار ببینم درست فهمیدم یا نه

...من وسط ناکجاآبادم

...و خیلی اتفاقی

،تو هم اینجا هستی
...و سعی کردی من رو با تیر بزنی

چون فکر کردی من اومدم
تو رو بزنم؟

اینجوری میخوای از خودت دفاع کنی؟

،به چشمهای بچههام قسم
...قسم میخورم

.به خدا راست میگم

.زنم چند دقیقه دیگه میاد خونه

.اون از چیزی خبر نداره -
.براش یادداشت میذارم -

.تیکو توارز

چی؟ -
.تیکو توارز -

چی شده؟ -
.توی زندون برات برنامه ریخت -

،سعی کردم بهت هشدار بدم
.ولی نتونستم بهت برسم

گفتی سعی کردن برای من
.برنامه بریزن

منظورت کیا هستن؟ -
.پیت -

پیت من؟

.دروغگوی عوضی -
.میترسید حرف بزنی -

.آخه 25 ساله، بیخیال

.هیچکس اونقدر صبر نمیکنه

.من صبر کردم -
.میدونم صبر کردی -

...ولی اکثر این آدمها

میترسیدم بهخاطر چیزی که میدونم
.من رو بکشن

.برای همین از اونجا فرار کردم

.من 19 ساله اینجام، دوایت
.برای خودم زندگی ساختم

...پیت

خودت چمنهات رو میزنی؟

چی؟ -
چمنهات رو میزنی؟ -

.آره، میزنم -
...من هیچوقت -

،چمن نزدم، هیچوقت
.حتی یه بار توی عمرم نزدم

.توی بروکلین بزرگ شدی

.دوایت، معذرت میخوام
.من لوت ندادم

.من نمیخواستم به کسی آسیبی برسونم
.فقط میخواستم بیام بیرون

میدونی که اینطور نمیشه اومد بیرون، مگه نه؟

...کار ما اینه، 25 سال پیش، آرماند

...تو گند زدی

...و من به مدت یکسوم عمرم رفتم زندون

...و بعدش تو

سعی کردی توی سرم
.یه گلوله خالی کنی

...قسم میخورم

...فقط میخواستم -
.دارم حرف میزنم -

حالا برای من کار میکنی، فهمیدی؟
.همونطور که همیشه کار میکردی

هر شنبه منتظر یه پاکت هستم

.با هفتهای 300 دلار شروع میکنیم

.دوایت، اینجا نیویورک نیست
.اینجا تالساست

.من که نگفتم بیای اینجا زندگی کنی

.البته، یه بار که دیر کردم

.براتون شکر میفرستم

.خدای من

بامابین تقدیم میکند
.:: Bamabin.com ::.

«مترجم: رامتین»

«فصل اول - قسمت چهارم»
«محل دیدار»

.میدونی که داری اشتباه میزنی

.فرمت اشتباهه

.هی، رفیق

.ببخشید -
.داداش -

.اینها کتلبل هستن

.درست بالاشون نمیبری

جدی؟

.زانوهات رو آروم بگیر

.باید از کمرت استفاده کنی

.بدنت رو توی حالت پلانک ایستاده نگه دار

.بعدش ببرش بالا -
.بذار یهچیزی رو بهت بگم -

.بیا جالبش کنیم

...تو جلوی من وایستا

و اگه نتونستم با یه ضربه
...بیهوشت کنم

.هزار دلار به خیریه موردعلاقهات میزنم

قبول؟

یا باید برگردم
و اشتباه بزنم؟

.خیاطی بلو دوم

.دوخت دلخواه
.بریم این کار رو بکنیم

میخوام این لباسها رو بذارم
.که درست بشن

این چیه؟

.ترانسپوندره
.برای مالیاته

.راحت رد میشی -
.از شرش خلاص شو -

...از پلاک ماشین عکس میگیرن

.و برگ جریمه رو با نامه میفرستن

.نمیشه از شرش خلاص شد

امیدوارم عکس خوبی
.ازم گرفته باشن

بهتره براشون خیلی
.آسونش نکنیم

.ببینیم چی داریم

.خیلی خب -
.خوبه -

کنی راجرز وقتی اینجا میاومد
.از ما خرید میکرد

کنی کی؟ -
واقعاً؟ -

.طرف توی تالار مشاهیره

.میدونه کی دستش بگیره
.میدونه کِی تاش بزنه

.بذار ببینم چی داریم

.انگار یهکم بزرگتر شدم

میشه باهات صادق باشم؟

.ما توی تالسا هستیم

یهچیز یهکم مدرنتر چطوره؟

که یهکم با سبک
محلی جور در بیاد؟

یه کت مثل این
...با استتسون

...و یه جفت چکمه لوکیزی

.میشی خوشتیپ

.روی اون تمساح زده

.آره، تمساحه

،نباید ردش کنی
.روی تمساح داره

.تمساح به این نمیاد

.جادو کن

.کاری کن اندازه بشه -
.باشه -

ولی کسی که خودش برای خودش
.کت و شلوار انتخاب میکنه، خیاطش احمقه

.بدتر از اینم بهت گفتن -
...چندتا گِرَمی قبلتر -

.پافی با پولچا و کبانای پشمی اومد

میدونی که اونها بهت خیلی میاد، مگه نه؟

میشه یهکم نزدیکتر بیای؟

چی شده؟ -
.بنگ، برو -

.ممنونم، برت

.هی، این رو ببین

چیکار کرده؟

.هنوز هیچی -
یعنی چی؟ -

منظورت چیه؟

خلافکاره؟ -
.نه، توی تیندره -

.ایول

خیلی خوشحالم که میبینم
.پول مالیاتهای مردمی که میگیریم جواب میده

توی اینترنت پروفایل نداری؟ -
.نه، نمیرم -

.بیخیال، بد نیست

.انگار دنبال طلا میگردی

.گاهی ناگت گیرت میاد

.گمونم من سبک قدیمی رو دوست دارم

باید عکسهای کیر رو شخصاً
.بهم نشون بدن

اوه، خوب پیش میره؟

،بیخیال، استیسی
.باید یهکم خودت رو نشون بدی

.آره، اخیراً نشون دادم

.خوب پیش نرفت. ممنون

.هی، کاری نکن نگرانت بشم

توی گرفتن اینها به دردسر خوردی؟

نه، نیروز رو سازمان غذا و دارو
.نادیده میگیره

سازمانی نیست که ترس
.به قلب کسی بنداره

.دقیقاً که نه -
نیست، مگه نه؟ -

دوایت، آمادهای؟

.تایسون داره میاد

نوشیدنی میخواید؟

.آره -
.نه، داریم کار میکنیم -

.بیخیال -
.خیلی خب -

هی، دوایت، بد چهره رو یادته؟

آره، همون بیاعصاب روانی
.از مزرعه ماریجوانا

.آره

چند روز آینده میاد توی شهر
.و چندتا محموله میرسونه

گفتم شاید بخوای
.ازش فاصله بگیری

نه، نه، نه، من مشکلی
.بد چهره ندارم

.باید ببینیش، طرف قطعاً مشکل داره

کی هست؟ -
.یه سرخپوست کِریک که مشکل اعصاب داره -

.مشکل اعصاب جدی داره -
.بهنظر جشن خوبیه -

.آره، جشن جنگ -
آماده شروع هستید؟ -

...وسایل رو بنداز توی جعبه عقب

.و بریم پول در بیاریم

.به چشم -
.باشه -

.برید سراغشون، بچهها

.بد چهره عوضی

.نوشیدنی یخ -
.بگیر، این میشه ده دلار -

هی، بالاش رو بگیر، وگرنه
.چیزهای خوبش میره

.این عضویها رو ببین -
.کسب و کار عالیه -

آره، شما بادکنک میخواید؟

کی گفته شما میتونید
اینجا بفروشید؟

پارکینگ؟

نه، منظورمه که بهتون
اجازه فروش داده؟

.کسی بهمون اجازه فروش نداده
.چون اجازه نمیخوایم

.اینجا منطقه ماست

میخوای چیزی بخری؟

.خداحافظ

از آخرین باری که
...مشروب خوردم 15 سال میگذره، پس ممنونم

...درست قبل به دنیا اومدن دِوین بود، آره

ما رو میکشه؟ -
.تو و بچهها رو نه -

.نه -
جریان بویزی همین بود؟ -

خب، چی برامون گذاشتی؟

منظورت چیه؟ مثلاً خونه؟
بیمه عمر؟

.نه، برای خودمون
.من و خودت

چون از اینجا به بعد چطور قراره
حرفهایی که میزنی رو باور کنم؟

.تو دروغگویی، مَنی

واقعاً اسمت همینه؟ -
.آرمنده -

.خودت میدونی -
جدی؟ -

بیخیال، میشه بس کنی لطفاً، کلارا؟

.معذرت میخوام
.حق با توئه

اولین بار که همدیگه رو دیدیم
...باید همهچیز رو از

گذشته بهت میگفتم، ولی هر چی
...توی زندگی جلوتر میرفتیم

.حس میکردم کمتر لازمه

...دیگه گذشته بود که

،که راستش رو بخوای
.من میخواستم فراموشش کنم

.زشته

.حالا میدونم

.حالا میدونم

چطور پیش رفت؟

.دهتا مخزن رو مصرف کردیم

.آره -
...میتونستیم بیشتر بفروشیم -

.اگه داشتیم -
.گاز خنده -

تا خود بانک میخندیم، مگه نه؟

.آره

امشب هم میری؟

.آره، فردا شب هم میرم

خیلی خب، بریم پیش میچ
.و چندتا مخزن دیگه ببریم

.بگیر

یه چیز خوشگل
.برای خودت بخر

.شاید از اون حلقهها بگیرم

میدونی چیه؟
.این یکی جلاش رو از دست داده

.بیا، بگیرش -
جدی میگی؟ -

.آره، بگیرش
.بیخیال، این حقته

.لعنتی

.ایول

...خب

...اگه درست متوجه شدم
...و آقایون، راحت باشید

اگه حس متفاوتی داشتید
.وسط حرفم بپرید و جلوم رو بگیرید

تو و دیوی گذاشتید اونها
...راحت بیان داخل

بیان داخل و صاف از میز ما
.غذامون رو بردارن

درست گفتم؟ -
...فکر کردیم کار عاقلانهای نیست -

که قبل از چک کردن با شما
.درگیر بشیم

.آدمهای ضعیف

،غیرقابل اعتماد
...دودل

و حالا هم معلوم شد که
.کاملاً ترسو هستن

.آدمهای ضعیف

حتی هیپیهای ولگرد هم
.ازشون سو استفاده میکنن

اگه نتونیم از چیزی که
مال ماست دفاع کنیم، پس ما کی هستیم؟

.همه راحت دیده میشیم

...این

.اشتباه کوچیکی نیست
.نه

...این یه تهدیده

.برای وجودیت ما...

صبحونه من رو برای این خراب کردی؟

.دوایت، این عتیقهست
.مال قرن نوزدهمه

.مس خالصه
پیکرز آمریکایی دیده بودی؟

.ملت برای این چیزها روانی میشن

آره، کدوم خونهای بدون یکی
از اینها میتونه زندگی بچرخونه؟

...میگم که میشه فروختش

.ممکنه 20 هزارتایی قیمتش بشه

.پس خودت بفروشش -
...من نمیتونم فروشمش -

.چون میدونن من دزدیدمش

،اگه من بفروشمش
.فکر میکنن من دزدیدمش

فکر کنم جمع کردن گه اسبها
.روی مغزت تأثیر گذاشته، آرماند

.بیخیال، دوایت، خواهش میکنم
.من دارم تلاشم رو میکنم

.واقعاً دارم تلاش میکنم
.بهم سخت نگیر

قبل از اینکه یکی چک کنه و ببینه
.گم شده برش گردون

.نقد، آرماند

برای آوردن این نزدیک بود
.گردنم رو بشکنم

!لعنتی

عروسی کِیه؟

چی؟ -
یعنی میگی اون روی انگشتت برای نامزدی نیست؟ -

.اه، تو خیلی... خیلی باحلی
امروز شوخی میکنی، آره؟

.مال رئیسم بود

چرا میگی «بود»؟ -
...دادش به من -

.تا از تلاشی که میکنم تشکر کنه

بهعنوان شوفر؟

...بیشتر از شوفرم، بابا، من

.مثل محافظ هم هستم -
دربرابر چی ازش محافظت میکنی؟ -

.هر چیزی باشه، اون آدم موفقیه

.خیلیها بهش حسودی میکنن

طرف توی مافیاست؟ -
.مارک -

چرا اصلاً چنین چیزی میگی؟

فقط دو دسته از آدمها هستن
...که حلقه انگشت کوچیک دارن

.اعضای مافیا و اشرافزادههای بریتانیا

و یه چیزی بهم میگه که
.رئیس تو از اشرافزادهها نیست

...کصشعرهات خیلی با تبعیضه، نمیدونم

.سر میز من درست صحبت کن -
.مارک، بذار بچه غذاش رو بخوره -

.تایسون درست و غلطش رو تشخیص میده

الماس واقعیه، تای؟ -
.معلومه که واقعیه -

.هر چی تو بگی، بابا

الو؟

.جو، منم

.لعنتی، صدات مثل پیرمردهاست

.منم از شنیدن صدات خوشحال شدم

.بیست و پنج سال گذشته

چه انتظاری داشتی؟

.شنیدم به تینا زنگ زدی -
.آره -

،خب، اگه میخوای من دخالت کنم
.جای درستی نیومدی

.خودم هم خیلی کم میبینمش

.راستش رو بخوای، قراره چند ساعت دیگه ببینمش

جدی؟

.خیلی خوبه، خوبه

.موضوع جوئه

.تومور لنفوم داره

.ما هم نوبتی شیف میدیم

منم... منم باید بیام؟

واسه چی؟ الان؟

.اون هنوزم برادرمه
.برادر ماست

نکنه تو هم توی این برنامههای
...مزخرف قدم به قدم هستی

و داری معذرت خواهی میکنی؟

میخوای پنج دقیقه اذیتم نکنی؟

.دوباره ازت میپرسم

چرا الان؟

.راستش، نمیدونم

.هیچی نمیدونم

واقعاً کارت عالیه، میدونستی؟

.بیست و پنج سال خبری ازت نبود

.در جریان وضعیت جو میذارمت

.هی، حواستون رو جمع کنید، بچهها
...ببینید

...به شما عوضیها گفتیم که

...بیخیال، مرد

!بیخیال! بیخیال

با مأمور املاکی برنامه
...تماس زوم ریختم

.از اوکالای فلوریداست

جدی؟ اونجا منطقه
.اسبهاست

.آره، قولی بهت نمیدم

...فقط

.ارزش یه مکالمه رو داره، همین

.باورم نمیشه

خب، اینها همون کسایی هستن که
گفتن شما مجوز لازم دارید؟

کسایی که از اون شب اومدن؟

،خودشون بودن
.و 5 نفر دیگه هم بودن

.شیش نفر

،مخزنهامون رو بردن
...پولهامون رو بردن، همش رو بردن

.بابتش خیلی معذرت میخوام، مرد

چیزی نیست که بابتش
.معذرت بخوای

،سر جاتون موندید، شکست خوردید
.حالا باید تجدید قوا کنید

گفتن برای کی کار میکنن؟ -
.نه -

....نه، ولی چندتاشون روی لباسشون

.نوشته بودن سنگفرش سیاه

.یه گروه موتوسوار محلی هستن

مالی هم هستن؟ -
.خب، هیچی هم نیستن -

خب، قراره چیکار کنیم؟

چیکار کنیم؟

.کاری رو میکنیم که مشخصه

،میریم اونجا
...مخزنهامون رو میگیریم

.و بعدش پولمون رو میگیریم

.من توی کار خشونت نیستم -
.خشونت نیست -

.از مغزمون استفاده میکنیم
تا حالا «هنر جنگ» رو خوندی؟

بهنظرت جنگ توی موضوع
خشونت نیست؟

نقلقول، «بزرگترین پیروزیها
«.بدون جنگ به دست میان

.پایان نقلقول
.از مغزمون استفاده میکنیم

جدی؟ -
.آره -

باشه، منم محض احتیاط
.بد چهره رو میارم

بله، دوایت؟

میخوام امشب ساعت 7 بیای
توی بار برد 2 باک، میدونی کجاست؟

چی شده؟ -
چی شده؟ -

دارم بهت فرصتی میدم که بخشی از
.چیزی که بهم بدهکاری رو پس بدی

...نه، نه، نه، ممنونم، ولی

.ساعت هفت، آرماند

.واسه این اینقدر زحمت کشیدم

.تا تو رو بفرستم دانشگاه -
.دعوام شد، بابا -

مزخرفه، این اتفاق برای این افتاد
.چون تو برای اون خلافکار کار میکنی

.مارک، ما این رو نمیدونیم -
.نه، شاید تو ندونی -

.ولی من میدونم، تایسون هم خوب میدونه

به مادرت بگو، تایسون، هوم؟

،تو چشمهاش نگاه کن
...و صاف جلوش دروغ بگو

چون الان کارت همین شده، مگه نه؟

...تو نمیدونی چی داری میگی

.باشه، پس روشنم کن

.روشنم کن
این دعوای بزرگ سر چی بود؟

کار حفاظتت همینه؟

چون اگه اینه، به نظرم یکی باید
.از خودت محافظت کنه

همیشه فکر میکنی من
.از پس خودم بر نمیام

انگار من هیچ فشاری رو
...نمیتونم تحمل کنم

نه، نه، نمیتونی موضوع رو بپرخونی
.که خودت قربانی ماجرا هستی

.بگو کدوم طرفی هستی، پسر -
.سعی کردم، راستش رو میگم -

.سعی کردم برم دانشگاه
.رشتهام مسخره بود

اشتباه میکردم؟
.تو تمومش نکردی

از هر فرصتی که ما برات به وجود آوردیم
.هیچی به دست نیاوردی

.دارم تلاش میکنم، بابا -
با رانندگی برای یه گنگستر؟ -

.تو 25 سالته، تایسون

من و مادرت باید چقدر صبر کنیم تا
سودی از این سرمایهگذاریمون ببینیم؟

سود میخوای؟

.برات سود دارم

این چطوره؟ این چطوره؟

.تایسون -
...پنج ثانیه فرصت داری -

که خودت و پولت رو از جلوی
.چشمم دور کنی

.تایسون
!تایسون

.قشنگه -
.یهکم باهاش بازی میکنم -

.میزی قراره بیاد جای من

فکر میکنی کی برگردیم؟

از کجا؟

.از کنسرت -
مگه تو آزادی مشروط نداری؟ -

فکر میکنی که قراره بدون من بری، مگه نه؟

.نه، نه، تو باید بمونی
.قرار نیست گیر بیفتی

.توی بار به کارت برس
.ما از پسش بر میایم

.سلام

.سلام، خیلی وقت بود ندیده بودمت

،اخیراً با دوست صمیمیم، مبل خونه
.داشتم مشروب میخوردم

.میخوام از چرخهاش بیرون بیام

.خوشحال میشم کمکت کنم
کازمیگو با یخ؟

.آره، لطفاً

ممکنه که بزرگش رو بگیرم؟

بذار ببینم میتونم
.لیوان بزرگ برات پیدا کنم یا نه

.ممنونم
.تو کارت خیره

نیازی نیست، دوستت اونطرف
.بار حسابش کرد

!سفارش آمادهست

دوایت، میتچ کجاست؟

چرا؟

میدونی، حس میکنم
.نشونه بدیه

.نشونه بدی نیست

بهت گفتم که خیلی
.دقیق انجامش میدیم

.بدون خشونت
.از عقلمون استفاده میکنیم

.بهم اعتماد کن

آقای دی؟ -
.بله -

،من دوستهای زیادی ندارم
...برای همین برام

خیلی با ارزشه که توی این
.نبرد من رو هم آوردید

.هوکا هِی -
.هوکا هِی -

.من آماده حرکتم
.بریم تو کارش

همهچیز رو آوردی؟ -
.توی ماشینن -

.خیلی خب، بریم

.تایسون -
.لعنتی -

این کیه؟

.یه لحظه بهم فرصت بده، دوایت
.بذار سریع بهش رسیدگی کنم

داری چیکار میکنی؟
تا اینجا دنبالم اومدی؟

نه، جیپیاسم رو روی کصخل عوضی
.تنظیم کردم

.بابا، من الان دارم یه کاری میکنم

میبینی، مگه نه؟ -
دقیقاً چیه؟ -

.زود تمومش کن -
.به پسرم نگو چیکار کنه -

.آروم باش، بابا
.آروم بگیر

.پسرت برای من کار میکنه

.پسر من آدم درستیه، درست بزرگ شده

.پسرت دیگه پسر نیست
.مرد شده

،و همونطور که گفتم
.برای من کار میکنه

میای یا نه؟ -
...بابا، ما -

کی پسرم رو زده بود؟

.داریم ترتیبش رو میدیم

الان دارید میرید همونجا؟

ترتیبش رو بدید؟ -
.توی لیست کارهامونه -

.پس منم میام -
بابا، منظورت چیه؟ -

.دشمن دشمن من، دوست منه

و اگه اینها ارتش
...کسایی هستن که به نبرد میبری

پس باور کن، به همه دوستهایی که
.میتونی گیر بیاری نیاز داری

.جدی میگه

خودت پدری؟ -
.آره -

پس چرا سوالهایی میپرسی که
خودت جوابش رو میدونی؟

.من دوایتم
چطوری؟

تو چطوری؟
.منم مارک هستم

.بزن بریم، مارک
!زود باش

پس یه دختر نیویورکی اومده
.اکلاهما تا با آدم بدها حرف بزنه

.آره، درست مثل داستانهای پریان

.خوشگلی

خب، جریان تو چیه، کولتون؟

.همینی که میبینیه

جدی؟
باشه، خب، این چی هست؟

.خوش گذرونی با آدم خوب -
تو آدم خوبی هستی؟ -

.دوست دارم اینطور فکر کنم

.باشه

.بیا، برنامه تقریباً تموم شده

.باید بریم داخل
جریان چیه؟

صبر کن، بذار قبلش
.پولمون رو جمع کنن

دوایت؟ -
.آره -

.دوازده نفرن

.عدد شانس من همینه

.ما فقط هشت نفریم

واقعاً خودت رو هم حساب کردی؟

دوایت، یه بار دیگه بگو که برنامهای داری
.که توش قرار نیست من مشت بخورم

.یه نقشه دارم، آروم باش

.دوست دارم یه پیشنهادی بدم

باشه، فرد، چیه؟

،من و کلینت میریم داخل
.عصبانیشون میکنیم، میریم توی اعصابشون

.صبر کن، صبر کن، صبر کن -
.خفه شو. خیلی خب -

،وقتی اومدن سمت ما
ما یه علامت میدیم، باشه؟

شما هم از بغل میاید میتونید
بزنید زانوهاشون رو داغون کنید، باشه؟

.ازش خوشم میاد، فرد -
خوبه؟ -

.آره -
!نه -

دوایت، لطفاً بگو که یه نقشه
.درست و حسابی داری

.ژنرال یه نقشه داره، بودی

...هنر جنگ میگه که

در نهایت هر مردی باید
.خایه در بیاره

.بریم، بچههای من

.ممنونم قهرمان بیسبال

.باید برم خونه

آبجوت رو تموم نمیکنی؟

.به سلامتی

متأسفانه این اون لحظه
.ارتباط برقرار کردنی که فکرش رو میکنی نیست، پسرم

.مارک

.ممنونم که شرکت کردی

.بگیر

.خیلی خب

...همیشه خونه داری، تایسون

.مگه اینکه خودت نخوای

.پس تصمیمت رو بگیر

...راستش امشب -
.اسهالی بود -

.اگه اشکالی نداره، من میرم خونه

.صبر کن

احتمالاً بهتره بذاریش
.برای قرضم

.نه، نه، نه، بگیر
.اون سیبه، این پرتقاله

.یه چمنزن بگیر

.آرماند -
بله؟ -

.قرارمون هنوز سر جاشه

.لعنتی

.سلام -
.سلام، ببخشید -

.میدونم دیر وقته

.نه، چیزی نیست
.من هستم، خوبم

،اگه میخوای با جو صحبت کنی
.فکر کنم بهتر باشه الان صحبت کنی

.آره، باشه

میتونه حرف بزنه؟ -
.نه -

.ولی همه دارن میان

.داره میمیره، دوایت
.بدنش داره خاموش میشه

.برادرمون جو داره میمیره

،میتونه صدامون رو بشنوه
.پس تو... میتونی حرف بزنی

اون موقع که بهش گفتم میخواد
.بهت زنگ بزنم یا نه، دستم رو فشار داد

.باهاش صحبت کن
.اون برادر کوچیکته

.باشه

.هی، جویی

.جو، برادرتم، دوایت

.متأسفم که حالت خوب نیست

.بابت چیزهای زیادی متأسفم

چند روز پیش داشتم
.به عید پاک فکر میکردم

...اون موقع رو یادته

بابا فرستادمون کلوچه انیسونی بیاریم؟

از پیش خانم میلانو؟

.و من از میانبر رفتم

...یه
...یکی بود

...سنگین وزن بود

،سفید پوشیده بود
...ریش سفید، موی سفید

یادته ازش چی پرسیدی؟

.آره
.ببین، میشنوه صدات رو

...ازش پرسیدی که اون خداست یا نه

یادته چی گفت؟

،جفتمون اونجا ایستاده بودیم
.مثل این که به مرداب نگاه کنیم

،و اون گفت
...خب، اگه بگم خدا هستم»

،وقتی خدا رو دیدی
«.یعنی اونم همینه

...بگذریم

...اگه اون یارو رو دیدی

.فکر کنم آدم خوبیه

.و فکر میکنم باید باهاش بری

...و

...من و تو

.بعداً همدیگه رو میبینیم، جو

منی، کل شب کدوم گوری بودی؟

.برگرد توی خونه
!لری

.لری

پنج دقیقه دیگه جلسه اینترنتی
.با اون مأمور معاملات املاکی داریم

.ما خودمون خونه داریم

به چی نگاه میکنی؟

.تو فکر رنگ کردن موهام هستم

چه رنگی؟ -
.کهربایی -

.بزن
.راحت باش، خودت باش

چرا که نه؟ -
.خودم باشم -

.خودت باش

.خوشم اومدم
.خودم میشم

وقتی زندون بودم، به روزهای خوب
...گذشته فکر میکردم

روزهای خوب گذشته
.چندان هم خوب نبودن

...حالا میفهمم چی رو از دست دادم

،میبینم که دخترم بزرگ شده
...ازدواج کردخ

و این کارها رو بدون اینکه
.من ازش محافظت کنم کرده

گروه سنگفرش سیاه هر کسی که
.جلوشون بیاد رو میکشن

چون یه پدر خوب
...باید این کار رو بکنه

باید از کسایی که مسئولشونه
.محافظت کنه

!سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین
.:: Bamabin.com ::.

«مترجم: رامتین»