All language subtitles for Foundation.S01E03.1080p. (Persian)

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu Download
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 0 00:00:30,000 --> 00:00:40,000 زیرنویس از: سعید سیمرغ کانال تلگرام آسیموفیا 1 00:01:26,128 --> 00:01:28,255 همه‌ی دنیاها اشباحی دارن 2 00:01:29,173 --> 00:01:31,258 و همه‌ی خونه‌ها در تسخیر اون‌ها هستن 3 00:01:33,844 --> 00:01:35,721 حتی کاخ امپراتوری 4 00:01:36,680 --> 00:01:39,558 مخصوصاً کاخ امپراتوری 5 00:01:40,000 --> 00:01:43,000 ...چهارصد سال پیش 5 00:01:43,854 --> 00:01:45,272 کجا بودی؟ 6 00:01:45,355 --> 00:01:47,274 پیش برنامه نویس‌های سیستم بودم 7 00:01:47,858 --> 00:01:49,860 این اواخر بیشتر از این‌که پیش من باشی پیش اون‌ها بودی 8 00:01:50,694 --> 00:01:52,529 شما اون‌ها رو به کار بزرگی گماشتین 8 00:01:53,000 --> 00:01:54,000 کلئون اول 9 00:01:54,990 --> 00:01:56,575 باید دنبال جایگرین براشون بگردیم؟ 10 00:01:56,658 --> 00:01:57,910 اون‌ها کارشون رو کامل انجام می‌دن 11 00:01:59,036 --> 00:02:01,997 می‌تونم روی تو حساب کنم، دمرزل؟ 12 00:02:02,623 --> 00:02:04,416 که اون‌ها کارشون رو کامل انجام می‌دن؟ 13 00:02:05,125 --> 00:02:06,126 البته، کلئون 14 00:02:06,210 --> 00:02:07,419 نه فقط روی این 15 00:02:08,753 --> 00:02:09,755 بلکه روی همه‌چیز 16 00:02:10,547 --> 00:02:12,925 همیشه فکر می‌کردم تو بعد از مرگ من هم به کارت ادامه می‌دی 17 00:02:13,008 --> 00:02:17,554 ولی به فکرم رسیده که من توی زندگی تقریباً تاریکم 18 00:02:19,598 --> 00:02:21,391 نباید همه‌چیز رو بدیهی فرض کنم. 19 00:02:22,142 --> 00:02:23,977 من به امپراتوری وفادارم 20 00:02:24,061 --> 00:02:27,689 بله، ولی آیا امپراتوری هم به تو وفاداره؟ 21 00:02:29,149 --> 00:02:31,568 این همیشه خیرخواهی به امثال شما رو نشون نمی‌ده 22 00:02:31,652 --> 00:02:35,489 شما دارین احساساتی می‌شین چیزی نمونده ضعیف بشین 23 00:02:37,533 --> 00:02:38,784 خب، من دارم می‌میرم 24 00:02:41,036 --> 00:02:42,955 و همه‌چیز رو تکه‌تکه رها می‌کنم و می‌رم 25 00:02:43,455 --> 00:02:45,332 شما از جانشین‌هاتون ناراضی هستین؟ 26 00:02:47,251 --> 00:02:50,420 ما هنوز هم می‌تونیم رو فکر ازدواج کردن و به دنیا آوردن وارث تجدید نظر کنیم 27 00:02:50,504 --> 00:02:55,884 دمرزل، چیزهایی هست که تو به خاطر این چیزی که هستی و شاید هم به همین دلیل 28 00:02:58,262 --> 00:02:59,742 هیچ‌وقت نمی‌فهمی 29 00:02:59,805 --> 00:03:01,723 شاید یه روز مرگ رو بشناسم 30 00:03:02,266 --> 00:03:03,517 بله 31 00:03:04,226 --> 00:03:07,020 ولی شک دارم حس کنی که مرگ خیلی زود از راه رسیده 32 00:03:11,066 --> 00:03:14,194 من باید تکمیل شدن پل ستاره‌ای رو می‌دیدم 33 00:03:15,612 --> 00:03:19,658 من. ذهن من. چشم‌های من 34 00:03:21,743 --> 00:03:24,913 باید باهم به سکوی مداری بالا می‌رفتیم 35 00:03:24,997 --> 00:03:27,416 و به اون همه چیزی که ساختیم نگاه می‌کردیم 36 00:03:28,792 --> 00:03:30,127 یه روز این کار رو می‌کنیم 37 00:03:32,921 --> 00:03:34,631 تداوم شما یه چیز مسلمه 38 00:03:38,000 --> 00:03:41,000 چهارصد سال بعد 38 00:03:41,471 --> 00:03:44,474 «زیاد بهش فکر می‌کنی؟» «شما که روش کار من رو می‌شناسین.» 39 00:03:49,000 --> 00:03:50,500 نوزده سال پس از بمب گذاری پل ستاره‌ای 39 00:03:45,559 --> 00:03:48,478 من هیچ‌چیز و هیچ‌کس رو فراموش نمی‌کنم 40 00:03:50,314 --> 00:03:52,149 امپراتوری همیشه توی ذهن من هست 41 00:03:52,983 --> 00:03:55,986 سکوی مداری داره با سرعت فزاینده‌ای می‌میره 42 00:03:57,863 --> 00:04:01,533 یا فیزیک‌دان‌هایی که نگرانن این به معنی افتادن سرهاشون باشه این‌طور می‌گن 43 00:04:01,617 --> 00:04:03,493 وظیفه‌ی اون‌ها نگرانی بابت همچین چیزهاییه 44 00:04:03,577 --> 00:04:05,078 وظیفه‌ی ما این نیست؟ 45 00:04:10,417 --> 00:04:13,921 شاید وظیفه‌ی تو هنوز این باشه ولی وظیفه‌ی من نیست 46 00:04:15,172 --> 00:04:16,673 دیگه وظیفه‌ی این هم نیست 47 00:04:17,466 --> 00:04:19,551 این‌که چند روز گذشته رو چطور گذروندین به خودتون مربوطه 48 00:04:20,761 --> 00:04:22,387 شماها همه‌تون متفاوتین 49 00:04:24,056 --> 00:04:25,265 یه جورهایی به این شک داشتم 50 00:04:26,183 --> 00:04:30,771 ولی ممنون که وقتی دارم از صحنه می‌رم بیرون کاری می‌کنی که فکر کنم نظیر ندارم 51 00:04:35,901 --> 00:04:37,194 خیلی براش سخت بوده 52 00:04:38,195 --> 00:04:40,489 اون فقط داون نوزاد رو داشته که روی تخت بنشونه 53 00:04:41,365 --> 00:04:42,741 یه بچه که چشم‌های مثل اون بوده 54 00:04:44,326 --> 00:04:48,664 از هر جنبه شبیهش بوده ولی بااین حال بچه بوده 55 00:04:50,165 --> 00:04:52,251 وقتی بهش فکر می‌کنم، این چیزیه که به ذهنم می‌رسه 56 00:04:53,836 --> 00:04:55,420 اون تو رو هم داره 57 00:04:57,631 --> 00:05:01,718 لطفاً با استاد ایلان ملاقات کنین، حضرت امپراتور ایشون منتظرن تا برای آخرین بار لباستون رو تنظیم کنن 58 00:05:21,446 --> 00:05:22,865 می‌شه شروع کنیم؟ 59 00:05:27,327 --> 00:05:29,997 جزئیاتش نقص نداره 60 00:05:34,293 --> 00:05:35,878 برای بخیه‌ی یقه؟ 61 00:05:35,961 --> 00:05:37,504 فکر می‌کنم یشمی 62 00:05:44,553 --> 00:05:46,013 برو، برو 63 00:05:57,149 --> 00:05:58,442 خیلی عذر می‌خوام، حضرت امپراتور 64 00:05:58,525 --> 00:05:59,776 وزن کم کرده‌م 65 00:05:59,860 --> 00:06:01,987 «...مطمئنم که چهارستون بدنتون» «دارم آب می‌شم.» 66 00:06:03,322 --> 00:06:05,824 دنیا کم‌کم داره من رو از دور می‌بینه 67 00:06:07,075 --> 00:06:09,244 پارچه‌ش تَکه، ایلان 68 00:06:10,621 --> 00:06:14,833 مزیت بزرگیه که اون رو توی مراسم عروجم بپوشم 69 00:06:14,917 --> 00:06:17,002 سپاسگزارم، حضرت امپراتور 70 00:06:17,085 --> 00:06:19,796 «می‌شه کارمون رو تموم کنیم؟» «حتماً.» 71 00:06:24,718 --> 00:06:28,138 ایلان، بذار این دختره خودی نشون بده 72 00:06:44,488 --> 00:06:47,658 برادر داسک، نمی‌دونستم اینجایین 73 00:06:52,454 --> 00:06:55,249 آناکرئون. تسپیس 74 00:06:55,332 --> 00:06:57,918 تو این فکر بودم که آیا بعد از رفتن من راجع به این‌ها حرف می‌زنین یا نه 75 00:06:58,001 --> 00:07:00,754 ما وحشی‌ها رو درهم شکستیم و سرگردون ولشون کردیم 76 00:07:01,463 --> 00:07:03,924 می‌خوای چی بهت بگیم که تا حالا خودت نگفتی؟ 77 00:07:04,007 --> 00:07:08,262 نمی‌دونم. هنوز دارم تصمیم می‌گیرم چی بگم که هنوز نگفته‌م 78 00:07:08,345 --> 00:07:09,596 درباره‌ی حاشیه‌ی خارجی 79 00:07:09,680 --> 00:07:15,394 درباره‌ی هرچی. درباره‌ی این‌که واقعاً چیزی تحت کنترل قدرت ما هست یا نه 80 00:07:15,477 --> 00:07:20,315 بااین‌که حرف‌های ناگفته‌ی زیادی دارم ولی از هدر دادنشون متنفرم 81 00:07:20,399 --> 00:07:22,526 وقتی با حاشیه‌ی خارجی حرف می‌زنی حرف‌هات رو هدر می‌دی 82 00:07:22,609 --> 00:07:23,861 دارم راجع به سلدون حرف می‌زنم 83 00:07:23,944 --> 00:07:24,945 مردی که خیلی وقته مرده 84 00:07:26,613 --> 00:07:27,656 و خیلی زود فراموش می‌شه 85 00:07:27,739 --> 00:07:31,285 این یعنی حرف‌هایی که زده دیگه هیچ ارزشی توی این امپراتوری نداره؟ 86 00:07:31,368 --> 00:07:33,787 ...برادر، امپراتوری قدرتمنده 87 00:07:37,833 --> 00:07:40,169 میراث کلئون اول 88 00:07:40,252 --> 00:07:43,005 تو این فکرم که شاید راهی برای نجاتش باشه 89 00:07:43,088 --> 00:07:46,466 با بالابرهای رانشی تثبیتش کنیم؟ هلش بدیم بره تو آسمون؟ 90 00:07:47,050 --> 00:07:48,218 آخرش که چی؟ 91 00:07:48,302 --> 00:07:53,015 آخرش این‌که آخرین باقی‌مونده‌های رویای کلئون اول رو نابود نکنیم 92 00:07:53,599 --> 00:07:55,017 چون خودمون رویایی نداریم 93 00:08:02,524 --> 00:08:03,650 برادر داسک 94 00:08:05,402 --> 00:08:10,824 ما رویای بزرگ کلئون اولیم نه پل ستاره‌ای 95 00:08:17,664 --> 00:08:18,874 رویا پرداز 96 00:08:22,836 --> 00:08:24,463 دانشمند 97 00:08:26,131 --> 00:08:27,758 کیمیاگر 98 00:08:33,179 --> 00:08:34,347 و من 99 00:08:50,447 --> 00:08:52,366 من تمام عمرم سعی کرده‌م 100 00:08:53,033 --> 00:08:56,620 ولی فکر نکنم هیچ‌وقت تونسته باشم همچین قیافه‌ای بگیرم 101 00:08:58,038 --> 00:09:01,708 بیاین. برادرانتون آخرین هدیه رو براتون دارن 102 00:09:02,668 --> 00:09:07,047 دلم می‌خواست به خاطر این خوراک فوق‌العاده ازتون سپاسگزاری کنم، برادران 103 00:09:07,548 --> 00:09:11,260 می‌تونم طعم دلسوزی‌ای رو که شما توی هر لقمه‌ش قرار دادین بچشم 104 00:09:11,885 --> 00:09:17,474 از زمانی که صرف کردین و توجهتون عمیقاً قدردانی می‌کنم 105 00:09:18,308 --> 00:09:19,893 خیلی خواهش می‌کنم، برادر 106 00:09:19,977 --> 00:09:22,729 ولی هدیه این نیست 107 00:10:05,731 --> 00:10:09,776 به ترانتور، چشم و چراغ امپراتوری خوش اومدین 108 00:10:09,860 --> 00:10:11,737 خیلی وقت گذشته 109 00:10:13,405 --> 00:10:15,157 باشکوه بود، نه؟ 110 00:10:15,240 --> 00:10:16,909 لطفاً به صلح احترام بذارین و ازش لذت ببرین 111 00:10:16,992 --> 00:10:18,118 حتماً 112 00:10:18,869 --> 00:10:22,623 ما یه چیز بزرگ‌تر به افتخارش می‌سازیم. برای تو 113 00:10:24,541 --> 00:10:27,628 لطفاً به صلح احترام بذارین و ازش لذت ببرین 114 00:11:58,635 --> 00:12:02,431 شما نمی‌تونین اینجا باشین. خودتون این رو می‌دونین 115 00:12:02,514 --> 00:12:07,019 من نمی‌تونم اولین نفری باشم که می‌خواد خود جوون‌ترش رو ببینه؟ 116 00:12:07,102 --> 00:12:09,062 به خاطر همین بوده که ما قانون تصویب کردیم 117 00:12:09,146 --> 00:12:12,733 این آواز رو قبلاً نشنیده بودم یا شاید هم شنیده بودم؟ 118 00:12:18,780 --> 00:12:21,491 تعجبی نداره که امپراتوری تا این حد عاشق شماست 119 00:12:23,493 --> 00:12:28,332 متوجه شدم که نمی‌تونم به اون بچه به چشم یه آدم معصوم نگاه کنم 120 00:12:28,415 --> 00:12:29,833 ...حتی اگه حق با سلدون نبوده باشه 121 00:12:32,085 --> 00:12:34,129 یه چیز غیر طبیعی توش هست 122 00:12:36,423 --> 00:12:37,424 شما باید برین 123 00:12:38,884 --> 00:12:40,135 باید استراحت کنین 124 00:12:50,646 --> 00:12:54,066 دیدن به دنیا اومدن خودت خیلی عجیبه 125 00:14:05,095 --> 00:14:08,557 بخوابین. فردا می‌بینمتون 126 00:14:08,640 --> 00:14:10,267 ... من امشب دیدمت 127 00:14:11,185 --> 00:14:14,438 تماشای اولین برادرت توی پل ستاره‌ای قدیمی 128 00:14:15,439 --> 00:14:17,191 ما کافی نیستیم؟ 129 00:14:19,193 --> 00:14:21,236 به خاطر اینه که دلت براش تنگ شده؟ 130 00:14:23,614 --> 00:14:25,574 اوه، نه، برادر عزیز 131 00:14:27,159 --> 00:14:28,368 تو کافی هستی 132 00:14:41,590 --> 00:14:44,885 موضوع فقط اینه که همیشه من رو ول می‌کنی 133 00:15:35,602 --> 00:15:38,397 تو توی بزرگی رشد کردی 134 00:15:39,523 --> 00:15:43,026 برادر داون، حالا هم دی 135 00:15:56,582 --> 00:15:59,960 ممنون، برادر داسک 136 00:16:12,556 --> 00:16:15,851 و داون جدید، که تازه بیدار شده 137 00:16:16,602 --> 00:16:19,563 روز خیلی دراز و زیبایی پیش روت داری 138 00:16:25,736 --> 00:16:28,614 برادر دارکنس، وقتشه 139 00:16:44,213 --> 00:16:45,964 رویا درون تو به زندگی اداه می‌ده 140 00:16:46,048 --> 00:16:49,134 چون تو اون رو درون خودت زنده نگه می‌داری 141 00:17:09,695 --> 00:17:11,573 هیسسس، مشکلی نیست 142 00:17:17,204 --> 00:17:18,204 حالتون کاملاً خوبه 143 00:17:19,540 --> 00:17:20,874 همه‌چی کاملاً خوبه 144 00:17:24,711 --> 00:17:26,003 نه 145 00:17:28,674 --> 00:17:30,425 یه مشکلی هست 146 00:17:49,069 --> 00:17:50,237 دمرزل 147 00:17:51,363 --> 00:17:54,533 من هیچ‌چیز و هیچ‌کسی رو فراموش نمی‌کنم 148 00:17:56,493 --> 00:17:58,579 حضرت امپراتورر همیشه در ذهن خواهند بود 149 00:18:42,414 --> 00:18:44,041 هیسسس 150 00:19:04,019 --> 00:19:06,522 زنده بودن یعنی شناخت اشباح 151 00:19:13,654 --> 00:19:15,614 اگه گوش کنیم، صدای زمزمه‌شون رو می‌شنویم 151 00:19:16,000 --> 00:19:20,000 هفده سال بعد 152 00:19:20,077 --> 00:19:22,454 ما همگی تحت تسخیر پیام‌آورانیم 152 00:19:23,000 --> 00:19:26,000 کلئون چهاردهم 153 00:19:26,041 --> 00:19:29,628 مطمئنی که می‌خوای پاک بشه برادر داون؟ 154 00:19:29,711 --> 00:19:30,712 بله 155 00:19:31,547 --> 00:19:32,548 من دیگه از اون بزرگ‌تر شده‌م 156 00:19:38,637 --> 00:19:41,098 ما مرده‌ها رو توی خطراتی که برامون پیش می‌آد فراموش می‌کنیم 157 00:19:45,519 --> 00:19:48,856 و وقتی امپراتوری در یک نسل از کلئون‌ها می‌چرخید 158 00:19:48,939 --> 00:19:51,567 بنیاد شروع به شهرک‌سازی روی ترمینوس کرده بود 159 00:19:52,985 --> 00:19:56,321 امپراتوری هری رو دست کم گرفته بود همه‌مون اون رو دست کم گرفته بودیم 160 00:19:58,031 --> 00:20:01,994 هری پیش‌بینی کرده بود که کلئون‌ها بیشتر مایل به تبعید هستن تا اعدام 161 00:20:03,996 --> 00:20:06,748 این‌که آخرین نقطه برای پیروانش ترمینوس خواهد بود 162 00:20:20,345 --> 00:20:23,765 تمام جنبه‌های ورودشون از قبل محاسبه شده بود 163 00:20:27,769 --> 00:20:29,605 این‌که وقتی مهاجرها فرود می‌اومدن 164 00:20:32,941 --> 00:20:34,902 کجا پاسگاه مرزی‌شون رو مستقر می‌کنن 165 00:20:52,336 --> 00:20:54,671 پس تصور کن چقدر غافلگیر شدن 166 00:20:54,755 --> 00:20:58,759 وقتی فهمیدن یه چیز دیگه از قبل اونجا بوده 167 00:21:01,970 --> 00:21:04,431 به اسم سلدون قسم، این دیگه چیه؟ 168 00:21:26,537 --> 00:21:28,121 توی داده‌های نقشه برداری نبود 169 00:21:28,205 --> 00:21:29,706 نکنه باید برگردیم؟ 170 00:21:29,790 --> 00:21:32,918 برگردیم کجا، ماری؟ از همون اول می‌دونستیم که این یه سفر یه‌طرفه‌س 171 00:21:33,669 --> 00:21:36,755 «الآن می‌رم بررسیش می‌کنم.» «نه، باهم می‌ریم» 172 00:21:44,930 --> 00:21:46,765 لوری، حالت خوبه؟ 173 00:21:46,849 --> 00:21:47,933 «آره، آره.» «بیا.» 174 00:21:48,016 --> 00:21:50,394 «فقط یه خرده سرم گیج رفت» «بیا.» 175 00:21:55,065 --> 00:21:56,275 برگرد 176 00:21:58,902 --> 00:22:00,654 عباس! برگرد! 177 00:22:12,499 --> 00:22:14,918 اون رو به اسم دهلیز شناختن 178 00:22:15,752 --> 00:22:18,672 و در طول دهه‌ها افسانه‌های بی‌شماری درباره‌ش ساختن 179 00:22:20,924 --> 00:22:23,760 یه یادگاری باستانیه ...که موجودات بیگانه اونجا گذاشته‌ن 180 00:22:26,513 --> 00:22:29,183 یه پست نظارتیه که ...کلئون‌ها پیش‌پیش فرستاده‌ن 181 00:22:31,393 --> 00:22:33,520 همه‌ی مهاجرها با اطمینان می‌دونستن 182 00:22:33,604 --> 00:22:37,191 او دهلیزیه که به هیچ‌کس اجازه‌ی نزدیک شدن نمی‌ده 183 00:22:38,442 --> 00:22:40,819 به خاطر همین، ازش فاصله گرفتن 184 00:22:56,251 --> 00:22:57,961 کشتی کُندرو اوراق شد 185 00:22:59,796 --> 00:23:01,673 و از استخون‌هاش یه پناهگاه ساخته شد 186 00:23:06,553 --> 00:23:10,390 چیزی که زمانی اسرارآمیز بود عادی شد 187 00:23:16,438 --> 00:23:18,190 معلم‌هاش می‌گن مشکل‌سازه 188 00:23:19,483 --> 00:23:20,567 اجتماعی نیست 189 00:23:22,152 --> 00:23:23,278 خوبه 190 00:23:23,362 --> 00:23:25,239 به حرف‌هام گوش نمی‌کنی، عباس 191 00:23:25,906 --> 00:23:26,907 اون یه رویابینه 192 00:23:28,158 --> 00:23:30,202 حواسش پرته 193 00:23:32,037 --> 00:23:33,914 اون یه متفکره، عین تو 194 00:23:37,167 --> 00:23:38,585 حواسش پرت نیست 195 00:23:40,003 --> 00:23:41,088 خیلی هم جمعه 196 00:23:41,880 --> 00:23:45,008 فقط یه نگاه بهش بنداز. مجذوبش شده 197 00:23:50,305 --> 00:23:51,306 خوشگله 198 00:23:52,891 --> 00:23:54,142 خطرناکه 199 00:23:54,226 --> 00:23:56,019 فکر می‌کنی توش چی باشه؟ 200 00:23:56,103 --> 00:23:57,980 نمی‌دونیم 201 00:23:58,063 --> 00:23:59,982 پس از کجا می‌دونی خطرناکه؟ 202 00:24:06,488 --> 00:24:07,489 بیا 203 00:25:16,058 --> 00:25:17,059 می‌تونی بری 204 00:25:18,936 --> 00:25:19,937 برو واسه‌ی خودت 205 00:26:04,439 --> 00:26:07,067 یکی از همین روهاست که بزنی به من اون وقت بدجوری متأسف می‌شی 206 00:26:07,150 --> 00:26:08,235 ظاهرت که خوب به نظر می رسه 207 00:26:08,318 --> 00:26:09,736 آره، همه‌چی هماهنگه 208 00:26:09,820 --> 00:26:12,030 «کدوم قسمتش؟» «چکمه‌ی راست با چکمه‌ی چپ.» 209 00:26:12,114 --> 00:26:13,657 چطور نفهمیده بودم؟ 210 00:26:14,491 --> 00:26:16,326 کار تو محیط طبیعی چطور پیش می‌ره؟ 211 00:26:16,410 --> 00:26:18,370 تازه از گشت ارتفاعات برگشتم 212 00:26:18,453 --> 00:26:21,415 بسترهای گلسنگ دارن کوچیک می‌شن یخچال‌ها دارن می‌رن سمت جنوب 213 00:26:21,498 --> 00:26:23,375 این یعنی یه بهار خوب و گرم پیش رو داریم 214 00:26:23,458 --> 00:26:24,710 نگو بهم متوجهش نشدی 215 00:26:25,669 --> 00:26:27,421 چی؟ این بوی گند گورگرد؟ 216 00:26:28,714 --> 00:26:29,715 و این سرمازدگی؟ 217 00:26:29,798 --> 00:26:33,218 نه، نگهبان بودن خیلی بیشتر از اون که به درد من خورده باشه به درد تو می‌خوره 218 00:26:35,470 --> 00:26:37,514 اوف، چه گنده‌س. هی! 219 00:26:37,598 --> 00:26:42,227 آره، پنجه‌ی اسقف ماده‌س. شاید ششصد کیلویی بشه 220 00:26:42,311 --> 00:26:45,230 اواخر شب چند هفته‌ی پیش داشت با حصار ور می‌رفت 221 00:26:45,314 --> 00:26:48,525 می‌خوام اسمش رو بذارم میبل. یه موجود تک‌روئه 222 00:26:50,402 --> 00:26:53,572 سالوُر، چرا من رو این وقت صبح آوردی اینجا، هان؟ 223 00:26:55,616 --> 00:26:58,702 وقتی دخترم داره دست‌دست می‌کنه من می‌فهمم. زود باش 224 00:26:59,870 --> 00:27:01,788 من یه آزمایش کوچولو کردم. 225 00:27:03,832 --> 00:27:06,585 توی میدان تهی یه مشکلی هست 226 00:27:07,169 --> 00:27:08,962 حالا چی باعث شد آزمایشش کنی؟ 227 00:27:09,046 --> 00:27:10,464 نمی‌دونم. یه حسی باعث شد 228 00:27:11,924 --> 00:27:13,759 بررسیش کردم و مدرک گیر آوردم 229 00:27:13,842 --> 00:27:15,719 آره. بهش هم گفتی؟ 230 00:27:15,802 --> 00:27:17,137 می‌خواستم اول تو بدونی 231 00:27:17,221 --> 00:27:20,307 ازت ممنونم ولی اون باید بدونه 232 00:27:22,434 --> 00:27:23,894 و روی اون بخش مدرک هم تأکید کن 233 00:27:55,092 --> 00:27:57,427 به لطف تلاش‌های دکتر سلدون 234 00:27:57,511 --> 00:28:00,180 کلئون دوازدهم پناهگاه ما رو تأسیس کرد 235 00:28:00,264 --> 00:28:03,809 به منظور نگهداری زمان، ساعت آبی ابزار دقیق‌تریه 236 00:28:03,892 --> 00:28:08,438 درسته، ولی برای کار کردن به آب هم نیاز داره، نه؟ 237 00:28:08,522 --> 00:28:09,815 خب، این که واضحه 238 00:28:09,898 --> 00:28:12,150 وقتی آب تموم بشه چی می‌شه، کارآموز جورد؟ 239 00:28:12,234 --> 00:28:16,113 برای ساعت آفتابی، تنها چیزی که نیاز دارین یه عقربه‌س همون تیغه‌ای که ازش زده بیرون 240 00:28:16,196 --> 00:28:18,073 و البته... خورشید 241 00:28:19,324 --> 00:28:25,455 هری سلدون برای بازسازی تمدن بعد از فروپاشی به ما اعتماد کرده 242 00:28:25,539 --> 00:28:26,748 ما نمی‌تونیم هر چیزی رو فرض بگیریم 243 00:28:26,832 --> 00:28:29,251 حالا چه نجات یافتگان آینده‌مون بتونن بخوننش یا نه 244 00:28:29,334 --> 00:28:30,627 یا این‌که به چه زبونی حرف می‌زنن 245 00:28:30,711 --> 00:28:33,589 ما حتی نمی‌دونیم روی روی کدوم دنیاها پراکنده می‌شن 246 00:28:34,590 --> 00:28:37,384 اگه یهو چشم باز کنن و ببینن روی سیگنوس پرایم مستقر شدن 247 00:28:38,010 --> 00:28:41,221 جایی که تنها آب موجود از تاک‌های آویزون تقطیر می‌شه چی؟ 248 00:28:41,305 --> 00:28:45,142 پس بله، ساعت آبی دقیق‌تره 249 00:28:46,185 --> 00:28:47,853 ولی ساعت آفتابی عملی‌تره 250 00:28:47,936 --> 00:28:51,690 ما نمی‌تونیم برای هر وضعیت یا احتمالی که نوادگانمون با اون‌ها روبه‌رو می‌شن آماده باشیم 251 00:28:51,773 --> 00:28:54,234 به همین ترتیب نمی‌تونیم از تمام نوآوری‌ها محافظت کنیم 252 00:28:54,318 --> 00:28:56,528 پس باید دست به انتخاب بزنیم و به انتخاب ادامه بدیم 253 00:28:58,363 --> 00:28:59,907 تا وقتی که سقوط از راه برسه 254 00:29:00,490 --> 00:29:02,326 من ساعت آبی رو انتخاب می‌کنم 255 00:29:02,409 --> 00:29:05,078 می‌تونستی، البته اگه اینجا هنوز در حال آموزش دیدن بودی 256 00:29:05,162 --> 00:29:06,663 ...ببخشید، این 257 00:29:06,747 --> 00:29:08,290 می‌دونم به درد اونجایی که هستی می‌خوری 258 00:29:08,373 --> 00:29:10,518 ما رو امن نگه می‌داری ...و ترتیبی می‌دی بنیاد نجات پیدا کنه 259 00:29:10,542 --> 00:29:12,342 من ترتیبی می‌دم که شما نجات پیدا کنین ...بنیاد هم 260 00:29:12,419 --> 00:29:14,338 همینه ما بنیادیم 261 00:29:14,421 --> 00:29:17,549 من نیستم ولی باور داری، و همین خوبه 262 00:29:17,633 --> 00:29:19,468 نه، کاری نکن این شبیه یه فرقه به نظر برسه 263 00:29:19,551 --> 00:29:22,804 بعضی از هم‌نسلان ما می‌دونن شور مذهبی واقعی چطوریه 264 00:29:22,888 --> 00:29:25,265 اصلاً می‌خوای بدونی اومدم چی بهت بگم؟ 265 00:29:30,479 --> 00:29:32,439 می‌دونی که دوست ندارم نزدیکش باشم 266 00:29:32,523 --> 00:29:35,651 بابا گفت مدرک می‌خوای و این چیزیه که باید خودت تجربه‌ش کنی 267 00:29:38,695 --> 00:29:40,113 میدان تهی داره گسترده می‌شه 268 00:29:41,448 --> 00:29:44,618 میدون قبلاً از اونجا شروع می‌شد حالا از اینجا 269 00:29:46,453 --> 00:29:49,498 اگه همین‌طوری به بزرگ‌تر شدن ادامه بده شاید لازم باشه شهر رو تخلیه کنیم 270 00:30:15,816 --> 00:30:17,776 اولین باری که تو رو اونجا پیدا کردم یادمه 271 00:30:18,735 --> 00:30:20,821 چهار سالت بود. نصف شب 272 00:30:21,697 --> 00:30:25,117 درست زیرش وایستاده بودی انگار که اون... هیچی نیست 273 00:30:27,578 --> 00:30:29,663 وقتی هم که اسمت رو صدا زدم برنگشتی 274 00:30:30,247 --> 00:30:32,291 آره، فکر می‌کردم اونه که داره صدام می‌کنه 275 00:30:32,374 --> 00:30:33,458 اون شبح 276 00:30:35,294 --> 00:30:36,628 مثل یه دوست خیالی بود 277 00:30:38,297 --> 00:30:41,466 روی زمین دراز کشیدم و سعی کردم سینه‌خیز بیام پیش تو، ولی دردش خیلی شدید بود 278 00:30:41,550 --> 00:30:42,885 ...تو فقط 279 00:30:44,970 --> 00:30:46,054 بهم نگاه کردی 280 00:30:47,848 --> 00:30:51,852 نمی‌فهمیدم چرا دهلیز به تو آسیب می‌زنه، ولی به من نه 281 00:30:52,352 --> 00:30:53,604 آخه تو خاصی، سالوُر 282 00:30:54,897 --> 00:30:56,106 همیشه خاص بودی 283 00:30:58,609 --> 00:30:59,985 پس چرا مخفی نگهش داشتین؟ 284 00:31:03,071 --> 00:31:05,466 من و پدرت نمی‌خواستیم مردم مردم یه جور متفاوت باهات رفتار کنن 285 00:31:05,490 --> 00:31:09,077 ولی این کار رو می‌‌کنن، مامان همیشه همین‌طوری بوده‌ن 286 00:31:12,080 --> 00:31:13,415 من باعث بی‌قراری‌شون می‌شم 287 00:31:14,124 --> 00:31:15,375 درست مثل دهلیز 288 00:31:15,459 --> 00:31:17,002 هنوز هم تو رو صدا می‌کنه؟ 289 00:31:19,505 --> 00:31:20,547 نه با کلمات 290 00:31:21,882 --> 00:31:23,217 منظورت رو روشن بگو 291 00:31:26,053 --> 00:31:27,304 فکر می‌کنم داره بیدار می‌شه 292 00:31:28,180 --> 00:31:29,681 تو و بقیه‌ی دائره‌المعارف نویس‌ها 293 00:31:29,765 --> 00:31:33,769 شما داشتین برای یه بحران که در آینده پیش می‌آد آماده می‌شدین 294 00:31:36,563 --> 00:31:37,814 ولی من فکر می‌کنم اینجاست 295 00:31:39,024 --> 00:31:40,025 همین حالا 296 00:31:43,529 --> 00:31:46,114 جیا! کِیر! بچه‌ها، هیوگو اومده 297 00:31:46,740 --> 00:31:49,910 «!هیوگو اومده» «هیوگو اومده! هیوگو اومده! بیاین» 298 00:31:50,577 --> 00:31:52,746 «!هیوگو اومده» «!بیا، هیوگو» 299 00:31:52,829 --> 00:31:54,540 «!هیوگو» «!هیوگو» 300 00:31:54,623 --> 00:31:56,583 !هیوگو 301 00:31:56,667 --> 00:31:58,627 اوه! اون رو نگاه. بیا 302 00:32:06,093 --> 00:32:09,012 «!از این راه برین» «اوه! هی، هی» 303 00:32:09,096 --> 00:32:10,973 «اوه، نمی‌تونی من رو بگیری» «از اینجا» 304 00:32:11,056 --> 00:32:14,142 بیاین، بچه‌ها. بیاین !زود باشین. بیاین بریم 305 00:32:14,226 --> 00:32:16,270 پلی، بیا. زود باش 306 00:32:16,895 --> 00:32:19,106 !هیوگو! هیوگو 307 00:32:22,860 --> 00:32:24,820 «!هیوگو» «!هیوگو» 308 00:32:24,903 --> 00:32:26,113 !به چهار ماه قسم، هیوگو 309 00:32:26,196 --> 00:32:29,491 آقایون، خانم‌ها برای شما آدم بزرگ‌ها چی‌کار می‌تونم بکنم؟ 310 00:32:29,575 --> 00:32:30,951 چیزی برامون آوردی؟ 311 00:32:31,910 --> 00:32:34,413 شکلات کورِلی. برین خودتون رو خفه کنین (کورِل: نام یکی از سیاره‌های کهکشان) 312 00:32:34,913 --> 00:32:37,624 ما شکلات نمی‌خوایم یه خرده آبجو چطوره؟ 313 00:32:37,708 --> 00:32:40,752 چطوره هر وقت رو سینه‌ت مو درآورد بیای سراغم؟ 314 00:32:40,836 --> 00:32:42,689 مثل توله‌سگ‌های سر راهی نیاین التماس کنین‌ها! 315 00:32:42,713 --> 00:32:44,965 ما التماس نمی‌کنیم. ما... معامله می‌کنیم 316 00:32:45,048 --> 00:32:46,967 این‌جوریه؟ اون‌وقت در ازای چی؟ 317 00:32:47,050 --> 00:32:49,845 در ازای عقل و شعورمون و همراهی با ما چطوره؟ 318 00:32:50,470 --> 00:32:51,471 سخت می‌شه ردش کرد 319 00:32:54,016 --> 00:32:55,017 بگم چی؟ 320 00:32:56,185 --> 00:32:58,187 اگه شما دلقک‌ها بهم کمک کنین وسایلم رو خالی کنم 321 00:32:58,270 --> 00:33:01,207 شاید بتونم یه چیزی جور کنم که برای سن و سالتون یه خرده مناسب‌تر باشه 322 00:33:01,231 --> 00:33:02,941 قبوله. من این کار رو می‌کنم 323 00:33:03,025 --> 00:33:04,109 همه‌مون می‌کنیم 324 00:33:04,193 --> 00:33:05,194 پس راه بیفتین 325 00:33:05,277 --> 00:33:06,695 «بیاین، بچه‌ها» «بیاین» 326 00:33:06,778 --> 00:33:08,780 «کِیر، بگیرش. پلی» «اینجام» 327 00:33:22,461 --> 00:33:23,545 عجب بوی گندی 328 00:33:24,129 --> 00:33:26,798 باید هم بوی گند بده. درزگیر چکمه‌های لاستیکیمه 329 00:33:26,882 --> 00:33:28,008 بیشتر از اونی که انتظار داشتم پیاز ریختی 330 00:33:29,134 --> 00:33:30,844 ممکنه از دستور پخت اشتباهی استفاده کرده باشم 331 00:33:30,928 --> 00:33:32,596 اتفاق غم‌انگیزی می‌شه 332 00:33:34,681 --> 00:33:35,766 همین‌جوری می‌مونه 333 00:33:37,726 --> 00:33:38,769 مشکلی پیش اومده؟ 334 00:33:39,603 --> 00:33:40,896 یه یارو تو آشپزخونه‌مه 335 00:33:45,150 --> 00:33:46,318 چند وقت اینجا بودی؟ 336 00:33:47,152 --> 00:33:49,404 بیست و نه ساعت طولانی 337 00:33:51,198 --> 00:33:53,075 بقیه‌ی کهکشان چطوره؟ 338 00:33:53,158 --> 00:33:54,159 اوه، کهکشان خیلی بزرگه 339 00:33:54,868 --> 00:33:56,286 باید یه روز ببینیش 340 00:33:57,412 --> 00:33:58,413 باید؟ 341 00:34:09,049 --> 00:34:10,300 آیرینایِ چهار 342 00:34:11,385 --> 00:34:13,512 فقط یه قاره داره ولی همه‌جاش گرمسیریه 343 00:34:13,594 --> 00:34:15,848 حشره‌هایی داره قد سگ به همون اندازه‌ هم ملوسن 344 00:34:17,099 --> 00:34:19,184 داروهام رو گذاشتم، میوه بار زدم 345 00:34:19,268 --> 00:34:21,687 زندگی یه آذوقه رسون دوره گرد خودسر همینه دیگه 346 00:34:22,228 --> 00:34:24,690 «میوه‌ها رو کجا بردی؟» «بردم هسپروس» 347 00:34:24,773 --> 00:34:27,234 ه حالا می‌تونی به‌خوبی من توصیفش کنی 348 00:34:27,317 --> 00:34:31,112 ولی من رفته بودم یه تور گردبادی تو این خوشه‌ی کوچولو 349 00:34:32,447 --> 00:34:34,533 وقتی شروع کردن به معامله دیگه نتونستن جلوی خودشون رو بگیرن 350 00:34:34,616 --> 00:34:38,495 یه وضعیت چهار جانبه دارن با کارگرها و قند و رام و پول نقد 351 00:34:40,121 --> 00:34:43,292 فکر می‌کنی یه مشت ماه دور سیاره‌ت می‌چرخن باید ببینی چی‌ها دارن 352 00:34:43,375 --> 00:34:45,460 تو آسمونش انگار سکه پاشیدن 353 00:34:45,543 --> 00:34:47,295 «سکه پاشیدن؟» «اوهوم.» 354 00:34:47,379 --> 00:34:48,839 خیلی دلم می‌خواد ببینم 355 00:34:48,922 --> 00:34:51,842 خوب، باید بری. این توپ یخی رو ولش کن 356 00:34:53,177 --> 00:34:56,221 «آخه اینجا مسئولیت دارم» «آهان، ولی خودت که قبولش نکردی» 357 00:34:56,304 --> 00:34:58,098 ...نه، ولی باز هم مسئولیته دیگه. و 358 00:34:59,933 --> 00:35:02,495 امکان داره بدونی که دلایلی داری ولی ندونی اون دلایلی چی هستن؟ 359 00:35:02,519 --> 00:35:04,396 دلیل این‌که تو برای این سیاره مهمی؟ 360 00:35:05,397 --> 00:35:07,649 امکان داره یه خرده خودپسندانه‌س، ولی ممکنه 361 00:35:07,733 --> 00:35:10,068 من نگفتم که آدم مهمی‌ام گفتم نمی‌تونم اینجا رو ترک کنم 362 00:35:13,113 --> 00:35:15,616 حرف ترک کردن شد دوست داری یه شامی باهم بخوریم؟ حالا یا بعداً؟ 363 00:35:17,242 --> 00:35:18,243 بعداً باشه بهتره 364 00:36:16,385 --> 00:36:17,636 چی‌کار داری می‌کنی؟ 365 00:36:19,596 --> 00:36:20,597 مشکلی پیش اومده؟ 366 00:36:21,974 --> 00:36:24,893 فقط یه حس عجیبه می‌خوام برم یه دور پیاده روی کنم 367 00:36:24,977 --> 00:36:27,688 چی؟ چون اون حس عجیب از اونجا می‌آد؟ 368 00:36:27,771 --> 00:36:29,189 نه، حس عجیب همین‌جاست 369 00:36:30,399 --> 00:36:31,692 این فقط پیاده رویه 370 00:36:31,775 --> 00:36:35,279 پس اگه من می‌گفتم می‌ذاری شلوارم رو بردارم؟ تو می‌گفتی 371 00:36:35,362 --> 00:36:39,157 تا بیست و پنج ساعت دیگه شلوار بی‌شلوار 372 00:36:42,578 --> 00:36:44,746 «می‌شه بعداً دیوونه بشی؟» «محاله» 373 00:37:05,392 --> 00:37:06,810 اونجا داری چی‌کار می‌کنی؟ 374 00:37:09,813 --> 00:37:10,981 !وایستا 375 00:37:18,071 --> 00:37:20,574 وایستا! از ساعت منع عبور و مرور گذشته 376 00:37:38,300 --> 00:37:40,969 !آهای! آهای 377 00:38:13,335 --> 00:38:14,336 تو کی هستی؟ 378 00:39:06,513 --> 00:39:07,681 اون دیگه چه کوفتیه؟ 379 00:39:08,432 --> 00:39:09,933 شنیدم شلیک کردی. چی شده؟ 380 00:39:10,017 --> 00:39:12,561 من دیوونه شده‌م، یا اون کشتی مال آناکرئونه؟ 381 00:39:17,816 --> 00:39:19,484 اوه، دیوونه که هستی 382 00:39:19,568 --> 00:39:20,777 ولی نه در مورد اون 383 00:39:29,870 --> 00:39:31,580 و بعد سه‌تا بودن 384 00:39:32,080 --> 00:39:34,416 «بهشون سلام کن» «قبلاً سلام کردیم، ولی جواب ندادن» 385 00:39:34,499 --> 00:39:36,543 نمودارهای نزدیک شدن ما رو هم نادیده گرفتن 386 00:39:36,627 --> 00:39:38,507 نباید یکی از شاتل‌هامون رو بفرستیم بره به دیدنشون؟ 387 00:39:38,587 --> 00:39:39,880 شاتل‌های غیر مسلحتون رو؟ 388 00:39:40,964 --> 00:39:43,342 اون‌ها رزم‌ناون. کشتی‌های مسلح 389 00:39:43,425 --> 00:39:44,718 اون اینجا چی‌کار می‌کنه؟ 390 00:39:44,801 --> 00:39:46,803 برای این‌که می‌دونه رزمناو مسلح چه شکلیه 391 00:39:46,887 --> 00:39:48,222 از طرفی، اون اهل تسپیسه 392 00:39:48,305 --> 00:39:49,681 از زمان بمبارون تو دنیای خودش نبوده 393 00:39:50,349 --> 00:39:51,850 ...امکان نداره. این باعث می‌شه تو 394 00:39:51,934 --> 00:39:55,270 بیشتر از هفتاد سالمه. ولی نصف این مدت رو بین درگاه‌ها تو خواب انجمادی بودم 395 00:39:55,812 --> 00:39:58,124 وقتی باری رو به آناکرئون می‌بری بهتره خونت بی‌طرف باشه . 396 00:39:58,148 --> 00:40:01,652 «آناکرئون تحت فرمان امپراتوریه» «بزرگ شو، لوییس» 397 00:40:01,735 --> 00:40:04,696 شاید اشتباهی پیش اومده شاید راهشون رو گم کرده‌ن 398 00:40:04,780 --> 00:40:06,758 اون‌ها به معنای واقعی کلمه سعی کردن زیر رادار ما دزدکی وارد بشن 399 00:40:06,782 --> 00:40:09,868 ما یه پست مرزی علمی هستیم هیچ چیز باارزشی اینجا ندارم 400 00:40:09,952 --> 00:40:12,496 شهردار، آناکرئونی‌ها قبلاً هم انجا فرود اومده‌ن؟ 401 00:40:12,579 --> 00:40:15,415 نه آناکرئونی‌ها، نه تسپیسی‌ها هیچ‌کس توی سی سال گذشته اینجا نیومده 402 00:40:15,499 --> 00:40:18,293 ترمینوس با فرمان امپراتوری خارج از محدوه‌ی همه‌ی اون‌هاست 403 00:40:18,377 --> 00:40:19,962 حتماً یه ارتباطی با دهلیز داره 404 00:40:20,045 --> 00:40:21,338 چی؟ 405 00:40:22,256 --> 00:40:24,049 میدان تهی داره بزرگ‌تر می‌شه 406 00:40:24,132 --> 00:40:25,527 «دیروز متوجهش شدم.» «با چه سرعتی؟» 407 00:40:25,551 --> 00:40:27,302 روز بعد، آناکرئونی‌ها خودشون رو نشون دادن 408 00:40:27,386 --> 00:40:29,930 از لحاظ قانونی، ما یه پست مرزی تحت فرمان امپراتوری هستیم 409 00:40:30,013 --> 00:40:33,392 و خدا می‌دونه آناکرئونی‌ها چقدر جرئت درافتادن با امپراتوری رو دارن 410 00:40:33,475 --> 00:40:35,602 یعنی می‌خوای بگی ...دهلیز ممکنه مال آناکرئون 411 00:40:35,686 --> 00:40:38,021 من دارم می‌گم دهلیز یه چیزی می‌دونسته و واکنش نشون داده 412 00:40:38,105 --> 00:40:39,356 شاید حتی به ما هشدار هم داده باشه 413 00:40:39,439 --> 00:40:44,653 ،یعنی داری می‌گی چون تو یه جورهایی خاصی دهلیز به تو علامت داده؟ 414 00:40:45,237 --> 00:40:47,364 سالوُر یه آدم غیر اجتماعیه 415 00:40:47,447 --> 00:40:50,075 ما باید فکر کنیم که آیا امکان داره طرح ...از قبلی پیش‌بینی شده 416 00:40:50,158 --> 00:40:51,451 طرح رو فراموش کنین 417 00:40:51,535 --> 00:40:52,703 سلدون دیگه مرده 418 00:40:53,745 --> 00:40:55,765 کی شماها می‌خواین به خودتون فکر کنین؟ 419 00:40:55,789 --> 00:40:59,001 خیله خب، کافیه لازم نیست پیچیده‌ش کنیم 420 00:40:59,084 --> 00:41:03,422 آناکرئونی‌ها پیام درود ما رو نادیده گرفته‌ن و به محدوده‌ی هوایی امپراتوری تجاوز کرده‌ن 421 00:41:03,505 --> 00:41:05,424 نوع واکنش‌های ما مشخصه 422 00:41:05,507 --> 00:41:07,301 به محض این‌که به پنجره‌ی چرخشی بعدی رسیدیم 423 00:41:07,384 --> 00:41:09,595 خودمون رو به شناور ارتباطی متصل می‌کنیم 424 00:41:10,179 --> 00:41:12,973 با امپراتوری تماس می‌گیریم و اون‌ها می‌آن 425 00:41:14,308 --> 00:41:15,767 کجا داری می‌ری؟ 426 00:41:15,851 --> 00:41:17,186 می‌رم یه سر به اسلحه خونه بزنم 427 00:41:18,854 --> 00:41:21,231 اگه آناکرئونی‌ها بخوان قبل از امپراتوری حمله کنن 428 00:41:21,315 --> 00:41:23,901 دلم می‌خواد بدونم چه نوع خشونتی می‌تونیم از خودمون نشون بدیم 429 00:41:25,027 --> 00:41:26,827 آخرین باری که این‌ها خراب بودن کی بود؟ 430 00:41:26,862 --> 00:41:29,591 «انگار یه خرده از خودمون راضی بودیم» «من یه سلاح کمری یونی دارم. امیدوارم به درد بخوره» 431 00:41:29,615 --> 00:41:31,575 مامان، چیزی تو انباها هست که ما بتونیم ازش استفاده کنیم؟ 432 00:41:31,617 --> 00:41:34,203 چندتا تبر دستی با یه فلاخن که از دنیای ویوِر اومده 433 00:41:34,286 --> 00:41:36,455 «باید این کار رو به من می‌سپردن.» «کار تو نیست.» 434 00:41:36,538 --> 00:41:39,166 «نیست؟ یادت رفته من شما رو امن نگه داشتم؟» «بیاین، بیاین» 435 00:41:39,249 --> 00:41:41,710 من معمولاً توی همچین مواقع بحرانی‌ای الکل رو پیشنهاد می‌کنم 436 00:41:42,711 --> 00:41:44,254 پنجره‌ی چرخشی باز شده 437 00:41:45,172 --> 00:41:47,841 پروتکل دست دادن فقط چند ثانیه طول می‌کشه 438 00:42:00,646 --> 00:42:01,813 چه مشکلی پیش اومده؟ 439 00:42:01,897 --> 00:42:05,108 شناور ارتباطی به هیچ‌کدوم از پیام‌های ما جواب نمی‌ده. خاموش شده 440 00:42:05,901 --> 00:42:07,110 از یکی دیگه‌شون استفاده کن 441 00:42:07,194 --> 00:42:08,487 یکی دیگه‌ای وجود نداره 442 00:42:08,570 --> 00:42:09,780 خب، این یعنی چی؟ 443 00:42:10,364 --> 00:42:11,865 یعنی نمی‌تونیم با امپراتوری تماس بگیریم 444 00:42:14,117 --> 00:42:16,537 خب، به تلاشت ادامه بده. وحشت نکن 445 00:42:16,620 --> 00:42:19,873 ممکن به خاطر چیز ساده‌ای مثل بارش شهابی باشه یواش‌یواش پاک می‌شه 446 00:42:20,749 --> 00:42:22,501 اون هم درست وقت فرود اومدن آناکرئونی‌ها؟ 447 00:42:23,460 --> 00:42:26,004 فرض کن آناکرئونی‌ها قصد داشته باشن اینجا فرود بیان 448 00:42:26,088 --> 00:42:27,506 چقدر طول می‌کشه تا برسن؟ 449 00:42:27,589 --> 00:42:31,051 بر اساس سرعت نزدیک شدن فعلی‌شون می‌تونم بگم تا چهل ساعت دیگه 450 00:42:38,475 --> 00:42:39,476 مامان 451 00:43:15,429 --> 00:43:16,430 !وای 452 00:43:18,557 --> 00:43:19,558 اون چیه؟ 453 00:43:21,518 --> 00:43:22,811 روانتاریخ 454 00:43:23,937 --> 00:43:26,773 همه‌ی کارهای هری که به شکل معادله‌های ریاضی به نمایش دراومده 455 00:43:27,441 --> 00:43:29,860 این رو شب بعد از مراسم ختمش از دفترش برداشتم 456 00:43:30,986 --> 00:43:33,697 اعداد اون پایه‌ای هستن که می‌گن چرا ما این کارها رو انجام می‌دیم 457 00:43:34,781 --> 00:43:37,910 توی کشتی دو نفر بودن که واقعاً می‌تونستن درکش کنن 458 00:43:37,993 --> 00:43:39,453 هری سلدون و گال دورنیک 459 00:43:46,251 --> 00:43:47,628 می‌تونی چیزی ازش بفهمی؟ 460 00:43:47,711 --> 00:43:49,463 من؟ نه به احتمال زیاد 461 00:43:50,047 --> 00:43:53,759 سالوُر، اگه تو بخشی از طرح بودی؟ 462 00:43:54,343 --> 00:43:57,262 اون وقت برام خیلی آسون‌تر می‌شد که این چیزها رو باور کنم 463 00:44:31,547 --> 00:44:33,298 آره، خب، غافلگیری بزرگی بود 464 00:44:34,550 --> 00:44:35,592 ارزش یه بار امتحان رو داشت 465 00:44:35,676 --> 00:44:36,927 واقعاً؟ 466 00:44:37,594 --> 00:44:39,638 بهت که گفتم متفاوت بودن با خاص بودن فرق داره 467 00:44:59,157 --> 00:45:00,576 شناور ارتباطی خاموشه 468 00:45:02,327 --> 00:45:03,954 انتفاق بدشگونیه 469 00:45:04,663 --> 00:45:06,248 احتمالاً باید عقب نشینی کنی 470 00:45:08,458 --> 00:45:09,459 اِ؟ جدی؟ 471 00:45:11,211 --> 00:45:14,923 آناکرئونی‌ها تا دو روز دیگه می‌آن اینجا شاید هم کمتر 472 00:45:15,424 --> 00:45:17,467 جات هر جایی به‌جز اینجا امن‌تره 473 00:45:18,552 --> 00:45:20,637 این موقع از سال منظره‌ی خیلی قشنگی داره 474 00:45:21,346 --> 00:45:23,682 یه زمین پهناور لم‌یزرع پر از گه یخ‌زده 475 00:45:23,765 --> 00:45:24,975 دارم جدی حرف می‌زنم، هیوگو 476 00:45:25,058 --> 00:45:26,059 همیشه جدی هستی 477 00:45:28,478 --> 00:45:29,646 من جایی نمی‌رم 478 00:45:29,730 --> 00:45:31,064 این جنگ تو نیست 479 00:45:31,148 --> 00:45:33,483 اِ؟ راستی؟ پس جنگ کیه؟ 480 00:45:39,323 --> 00:45:40,324 !لابد جنگ سلدون 481 00:45:42,367 --> 00:45:43,952 پس جنگ تو هم نیست 482 00:45:46,747 --> 00:45:47,748 باهام بیا بریم 483 00:45:49,166 --> 00:45:50,167 نمی‌تونم 484 00:45:50,250 --> 00:45:51,251 چرا نمی‌تونی؟ 485 00:45:54,213 --> 00:45:55,672 برای این‌که من باید ازشون محافظت کنم 486 00:45:58,550 --> 00:46:00,761 زنده بودن یعنی شناخت اشباح 487 00:46:01,845 --> 00:46:05,349 امپراتوری از هری وحشت داشت چون می‌تونست آینده رو پیش‌بینی کنه 488 00:46:06,767 --> 00:46:10,604 ولی در واقعیت، تنها کاری که اون انجام می‌داد آزمودن دوباره‌ی گذشته بود 489 00:46:14,483 --> 00:46:15,901 چی می‌خوای؟ 490 00:46:17,653 --> 00:46:21,865 به الگوها توجه کن این‌طوری می‌تونیم از چیزی که در آینده پیش می‌آد خبردار بشیم 491 00:46:26,328 --> 00:46:28,789 زنده بودن یعنی شناخت اشباح 492 00:46:29,498 --> 00:46:32,000 اگه خوب گوش کنیم صداشون رو می‌شنویم 493 00:46:52,771 --> 00:46:53,897 باز هم تو 494 00:47:26,805 --> 00:47:27,848 سلام 495 00:47:32,019 --> 00:47:33,270 کی تو رو زده میبل؟ 496 00:47:41,403 --> 00:47:42,446 قراره دردت بیاد 497 00:47:56,210 --> 00:47:57,211 آروم 498 00:47:59,004 --> 00:48:00,214 سلاحت رو بنداز 499 00:48:06,887 --> 00:48:07,930 تو کی هستی؟ 500 00:48:08,013 --> 00:48:11,725 سالوُر هاردین، نگهبان ترمینوس 501 00:48:16,772 --> 00:48:19,274 آناکرئونی‌ها اجازه‌ی پا گذاشتن روی خاک امپراتوری رو ندارن 502 00:48:23,195 --> 00:48:24,321 اینجا چی‌کار دارین؟ 503 00:48:25,239 --> 00:48:29,868 اشباح مردگان دنبال اسکلتی هستن که زمانی خونه‌های ما بود 504 00:48:30,702 --> 00:48:32,287 اون‌ها ما رو محاصره کرده‌ن 505 00:48:32,371 --> 00:48:35,040 و گرسنه‌ی چیزهایی هستن که مال ماست 506 00:48:37,000 --> 00:48:42,000 به کانال تلگرامی آسیموفیا بپیوندید @Asimovia 58882

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.