All language subtitles for Foundation.S01E01.720p (Persian)

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu Download
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 0 00:00:30,000 --> 00:00:40,000 زیرنویس از: سعید سیمرغ کانال تلگرام آسیموفیا 1 00:01:27,129 --> 00:01:29,548 وقتی بچه بودم به مادرم گفتم 2 00:01:29,631 --> 00:01:32,759 می خوام تمام سیاره‌های توی امپراتوری کهکشانی رو بشناسم 3 00:01:34,803 --> 00:01:37,890 که از مرکز شروع می‌شن و می‌رن تا پایان ستاره. 4 00:01:39,183 --> 00:01:41,226 مادرم هر شب برام قصه می‌گفت 5 00:01:43,645 --> 00:01:46,190 من هم سال‌های نوری سفر می‌کردم 6 00:01:48,150 --> 00:01:51,236 ذهنم گسترش پیدا می‌کرد تا دنیاهای بیشتر و بیشتری رو در بر بگیره 7 00:01:53,947 --> 00:01:55,908 ولی هیچ‌وقت به ترمینوس نرسیدم 8 00:01:56,992 --> 00:02:01,914 که در دورترین نقطه‌ی دسترسی تمدن، که به دست انسان‌ها به‌هم ریخته بود قرار داشت. 9 00:02:03,248 --> 00:02:04,416 اونجا پایان بود. 10 00:02:10,839 --> 00:02:14,676 و این داستان همیشه برام نامفهوم بود تا این‌که سال‌ها گذشت. 11 00:02:15,928 --> 00:02:17,513 تا این‌که تبدیل به داستان من شد 12 00:02:19,473 --> 00:02:20,891 تا این‌که تبدیل به 13 00:02:22,017 --> 00:02:23,685 تنها داستان شد. 14 00:02:51,046 --> 00:02:53,048 «این کار رو نکن.» «ببخشید.» 15 00:02:54,341 --> 00:02:57,052 «بقیه کجااَن؟» «کنار حصار می‌بینمشون.» 16 00:02:57,135 --> 00:02:58,136 یه خرده دیر کردیم. 17 00:03:00,639 --> 00:03:02,057 بیاین، بچه‌ها 18 00:03:12,484 --> 00:03:14,027 «جیا!» «خیلی سنگلاخه.» 19 00:03:20,117 --> 00:03:21,118 گندش بزنن. 20 00:03:23,161 --> 00:03:24,204 پنجه‌ی اسقف. 21 00:03:24,955 --> 00:03:27,541 «بالای دره‌س.» «باید کاملاً ساکت باشیم.» 22 00:03:33,422 --> 00:03:36,133 منطقه‌ی تهی داره شروع می‌شه اون بالا، نزدیک صخره. 23 00:03:38,093 --> 00:03:40,304 بهش می‌گفتن دهلیز. 24 00:03:40,387 --> 00:03:42,097 تنها چیزی که مهاجرها خوب می دونستن 25 00:03:42,181 --> 00:03:45,100 این بود که اون یه میدان به وجود می‌آره که طراحی شده تا مردم رو دور نگه داره 26 00:03:45,851 --> 00:03:47,728 هیچ‌کس نمی تونه توش نفوذ کنه 27 00:03:52,900 --> 00:03:54,818 درسته. می‌خوای تو اولی باشی؟ 28 00:03:54,902 --> 00:03:56,445 من فکر می‌کردم تو اولی! 29 00:03:57,571 --> 00:03:59,698 اول تو برو علامتت رو بذار اون‌طرف صخره 30 00:04:00,365 --> 00:04:02,367 «من هم بهت اجازه می‌دم به ممه‌م دست بزنی.» «جیا.» 31 00:04:02,451 --> 00:04:03,452 «‌یه دقیقه‌ها!» 32 00:04:03,535 --> 00:04:05,287 «ده ثانیه.» 33 00:04:05,370 --> 00:04:07,331 یا این‌که می‌تونی سی ثانیه به جفتشون نگاه کنی. 34 00:04:08,248 --> 00:04:09,499 به ماه قسم بخور. 35 00:04:10,292 --> 00:04:11,293 به هر چهارتاشون قسم. 36 00:04:14,254 --> 00:04:17,048 «اگه برنده شی چیزی گیرت نمی‌آد.» «ببین، چطوری می شاشه تو شلوارش.» 37 00:04:19,885 --> 00:04:21,303 نمی‌تونه موفق بشه 38 00:04:22,137 --> 00:04:23,263 زود باش، 39 00:04:50,666 --> 00:04:51,667 کِیر. 40 00:04:52,960 --> 00:04:53,919 حالت خوبه؟ 41 00:04:54,002 --> 00:04:56,588 «داداشت خیلی بی‌عرضه‌س!» «جیا! این‌‍قدر بهش نخند.» 42 00:04:57,506 --> 00:05:00,592 «رقت‌انگیزه.» «تقریباً رسیده بودم. خیلی نزدیک بودم.» 43 00:05:00,676 --> 00:05:01,802 «پُلی؟ داری کجا می‌ری؟» 44 00:05:01,885 --> 00:05:04,137 «گندش بزنن. پلی!» «پلی، برگرد!» 45 00:05:04,221 --> 00:05:06,390 «قراری نداریم.» «می‌دونم.» 46 00:05:07,182 --> 00:05:08,517 «می خوام شبح رو ببینم.» 47 00:05:12,563 --> 00:05:13,772 باشه 48 00:05:38,505 --> 00:05:39,756 لعنتی! 49 00:05:42,217 --> 00:05:44,344 «پلی؟» «حرکت نمی‌کنه.» 50 00:05:45,137 --> 00:05:46,638 پلی؟ 51 00:05:47,431 --> 00:05:50,017 «باید بریم کمک بیاریم.» «پس منتظر چی وایستادی؟» 52 00:06:19,505 --> 00:06:21,381 همه‌شون رفتن. بخور. 53 00:06:28,055 --> 00:06:29,056 من شبح رو دیدم. 54 00:06:29,139 --> 00:06:30,307 تو من رو دیدی. 55 00:06:31,725 --> 00:06:32,726 بخور. 56 00:06:34,394 --> 00:06:36,647 باید برمی‌گشتی. مثل رفیقت کِیر. 57 00:06:36,730 --> 00:06:39,566 آدم‌هایی که سعی کردن نزدیک‌تر بشن آسیب دیدن. آسیب واقعی. 58 00:06:39,650 --> 00:06:40,817 تو آسیب ندیدی. 59 00:06:40,901 --> 00:06:43,195 یه رکورد به جا گذاشتی و حالت هم خوبه. 60 00:06:44,363 --> 00:06:45,364 واقعاً؟ 61 00:06:45,447 --> 00:06:48,116 خیلی نزدیک شدی. هیچ‌کس تا حالا اون رو ندیده. 62 00:06:48,200 --> 00:06:52,204 به خاطر اینه که وجود نداره همین‌طور شبح. 63 00:06:56,416 --> 00:06:59,753 فکر می‌کنی کِی می خواد بهمون بهمون بگه که چیه، نگهبان؟ 64 00:07:00,671 --> 00:07:01,755 بهم بگو سالوُر. 65 00:07:03,006 --> 00:07:05,092 تازه، فکر کردی اون اصلاً اهمیتی به ما می‌ده؟ 66 00:07:06,218 --> 00:07:07,219 نمی‌ده 67 00:07:08,637 --> 00:07:12,599 فقط آدم‌ها نیستن که اون از خودش دور نگه می‌داره. همه‌چیز رو از خودش دور می‌کنه، حتی پرنده‌ها و حشره‌ها رو 68 00:07:12,683 --> 00:07:16,311 هیچ‌کس تا حالا از میدان تهی. رد نشده، هیچ‌وقت هم نمی‌شه. 69 00:07:16,812 --> 00:07:20,399 اون یه هشداره به ما که دور بمونیم. تا سرنوشت رو دستکاری نکنیم. 70 00:07:21,275 --> 00:07:23,193 برو. مراقب باش. 71 00:07:23,902 --> 00:07:27,030 «اونجا یه پنجه ی اسقف هست...» «بالای دره. می‌دونم.» 72 00:07:32,703 --> 00:07:36,748 سالوُر هاردین. هوبر مالّو. میول 73 00:07:36,832 --> 00:07:38,917 یه روز تمام این اسم ها رو یاد می‌گیرم. 74 00:07:42,504 --> 00:07:46,884 قهرمانان و تبهکارانی که برای رستگاری بشریت جنگیدن. 75 00:07:47,718 --> 00:07:49,553 ولی برای درک آینده‌مون 76 00:07:49,636 --> 00:07:52,806 باید گذشته رو به یاد بیاریم. و کسانی که گذشته رو رقم زدن. 77 00:07:54,266 --> 00:07:55,475 یه ریاضی‌دان 78 00:07:56,351 --> 00:07:57,477 یه شهید 79 00:07:57,978 --> 00:07:59,188 یه قاتل 80 00:08:00,898 --> 00:08:05,027 و مهم‌ترین بازیکن صحنه هری سلدون 81 00:08:15,204 --> 00:08:16,997 خیلی زود راه می‌افته. 82 00:08:22,920 --> 00:08:25,047 عملی می‌شه، رایش 83 00:08:25,672 --> 00:08:27,174 همه‌چی داره می‌میره. 84 00:08:27,841 --> 00:08:29,885 به این معنی نیست که عملی نمی‌شه 85 00:08:30,761 --> 00:08:33,013 تا حالا شده آرزو کنی کاش راه دیگه‌ای هم بود؟ 86 00:08:33,096 --> 00:08:34,597 هر روز، پسرم 87 00:08:37,017 --> 00:08:38,894 ولی الآن بهترین زمانه 88 00:08:54,701 --> 00:08:57,871 86,960,947. 89 00:08:58,956 --> 00:09:02,125 86,960,957. 90 00:09:02,918 --> 00:09:05,921 86,960,971. 91 00:09:06,004 --> 00:09:09,299 -86,960,987-- «وقتشه.» 92 00:09:10,843 --> 00:09:14,054 گال، آماده‌ای؟ 93 00:09:16,390 --> 00:09:17,391 آره. 94 00:09:21,770 --> 00:09:25,023 تمام عمرم انتظار می کشیدم و خواب می دیدم که جای دیگه‌ای باشم. 95 00:09:25,774 --> 00:09:28,235 حالا می‌فهمم چقدر دلم برای این منظره تنگ می‌شه. 96 00:09:28,318 --> 00:09:30,445 باید کاملاً به خاطر بسپرمش. 97 00:09:31,738 --> 00:09:32,906 نه، این کار رو نمی‌کنی. 98 00:09:34,199 --> 00:09:36,159 می‌تونیم به روحانیان سیر دادخواست بدیم. 99 00:09:37,286 --> 00:09:41,665 برای تو دیگه خیلی دیره که جلوی این رو بگیری. برای موندن هنوز خیلی دیر نشده. 100 00:09:41,748 --> 00:09:42,791 نه. 101 00:09:44,126 --> 00:09:46,128 اینجا دیگه جایی برای من نیست، مامان 102 00:09:46,879 --> 00:09:49,006 اگه اینجا بمونم می‌میرم 103 00:09:50,299 --> 00:09:52,342 ولی روی ترانتور، جام امنه. 104 00:09:53,760 --> 00:09:54,845 اونجا من رو می‌پذیرن 105 00:09:57,514 --> 00:09:58,891 سرت رو بگیر بالا 106 00:10:19,995 --> 00:10:21,538 اون خودشه. 107 00:10:31,256 --> 00:10:34,384 همه شون از من متنفرن تو که از من متنفر نیستی، هان؟ 108 00:10:34,468 --> 00:10:37,721 هیچ‌وقت، گال. من همیشه دوستت داشتم. 109 00:10:43,769 --> 00:10:45,812 تو بزرگ ترین خوشی منی. 110 00:11:30,357 --> 00:11:31,358 باهام بیا. 111 00:11:31,859 --> 00:11:33,485 اونجا گم می‌شیم. 112 00:11:37,072 --> 00:11:38,156 برو 113 00:11:44,663 --> 00:11:45,706 دوستت دارم. 114 00:11:47,457 --> 00:11:48,584 برو، بچه جون. 115 00:12:37,341 --> 00:12:39,426 آغاز فرایند انتقال 116 00:12:39,510 --> 00:12:42,888 لطفاً به‌طرف غلاف‌های جهش حرکت کنید و آماده ی سفر بشین 117 00:12:47,017 --> 00:12:49,353 چیزی گفتی؟ 118 00:12:49,436 --> 00:12:54,107 نه. ولی می خواستم بپرسم آیا این اولین سفرت با یه ناو جهشی امپراتوریه؟ 119 00:12:54,691 --> 00:12:57,903 بله، همین طوره. یه خرده نگرانم. 120 00:12:57,986 --> 00:13:00,614 فقط دستت رو بذار رو صفحه‌ی نمایش 121 00:13:00,697 --> 00:13:02,616 «اون وضعیت بدنت رو بررسی می‌کنه.» «ممنون.» 122 00:13:05,244 --> 00:13:07,371 «من جِریلم.» «من هم گالم.» 123 00:13:07,454 --> 00:13:08,622 از سیناکس اومدی 124 00:13:08,705 --> 00:13:10,749 آخه متوجه شدم یه خرده لهجه داری. 125 00:13:10,832 --> 00:13:12,459 توی مرکز آدم زیاد از این لهجه‌ها نمی‌شنوه. 126 00:13:12,543 --> 00:13:14,795 ولی من گاه و بیگاه به دنیاهای حاشیه‌ی کهکشان سفر کرده‌م 127 00:13:15,587 --> 00:13:17,881 هر کسی اون سنگ‌های نیایش رو آورده بیرون کار خیلی بزرگی انجام داده 128 00:13:18,465 --> 00:13:20,801 اگه نمی دونستی چی رو نگاه کنی جای زخم‌ها رو نمی‌دیدی 129 00:13:21,385 --> 00:13:23,178 ببخشید اگه زیاده‌روی کردم 130 00:13:23,262 --> 00:13:24,263 من رو ناراحت نمی‌کنه 131 00:13:24,346 --> 00:13:26,765 ولی بعضی ها بعد از جهش یه خرده احساس خماری بعد از مستی می‌کنن 132 00:13:26,849 --> 00:13:28,559 من نوشیدنی نمی‌خورم 133 00:13:28,642 --> 00:13:31,562 پدر و مادرم تو مزرعه‌ی جلبک کار می‌کنن و ما صبح خیلی زود بیدار می‌شیم 134 00:13:31,645 --> 00:13:34,189 قراره کل فرایند رو بخوابی. خودشون ترتیبش رو می‌دن. 135 00:13:34,273 --> 00:13:36,775 موقع جهش نمی‌تونن گرانش رو روشن نگه دارن. دلیلش رو نمی‌دونم 136 00:13:36,859 --> 00:13:38,944 خب، خروجی مولدهای گرانش یه نوع موجه 137 00:13:39,027 --> 00:13:40,696 که قابلیت رانشگر جهش رو مختل می‌کنه 138 00:13:40,779 --> 00:13:43,532 این طوری نمی تونه نقاط چهار بعدی رو توی سرعت‌های سه بعدی رسم کنه. 139 00:13:44,533 --> 00:13:46,410 برای چی داری می‌ری ترانتور؟ 140 00:13:47,119 --> 00:13:49,204 دارم می‌رم با هری سلدون کار کنم. 141 00:13:49,913 --> 00:13:51,748 تو مسابقه‌ی ریاضی برنده شده‌م 142 00:13:51,832 --> 00:13:55,544 اووو، هری سلدون. اون هم با این‌که اهل سیناکسی. 143 00:13:56,420 --> 00:13:58,213 آخه مسابقه‌ی خیلی بزرگی بود. 144 00:14:03,302 --> 00:14:07,097 جهش بعد از سه، دو، یک 145 00:15:15,040 --> 00:15:16,500 تو چطور بیداری؟ 146 00:15:32,266 --> 00:15:34,434 خیلی حیفه که مجبوریم در طول جهش بخوابیم 147 00:15:35,185 --> 00:15:37,104 قراره یه نمایش نوری حسابی باشه. 148 00:15:38,313 --> 00:15:39,815 ولی اگه فضانورد نباشی 149 00:15:39,898 --> 00:15:43,026 می‌بینی که بدن و ذهنت به سفرهای متفاوتی می‌رن. 150 00:15:43,110 --> 00:15:44,736 در تمام طول جهش خوابیدم 151 00:15:44,820 --> 00:15:46,697 ... و آماده شدم برای پیاده شدن. 152 00:15:49,283 --> 00:15:50,450 اوف 153 00:15:50,951 --> 00:15:55,038 اگه امپراتوری تو یه چیز کارش خوب باشه اینه که می‌تونه چیزهای خوبی بسازه 154 00:16:00,460 --> 00:16:01,920 باورنکردنیه 155 00:16:39,291 --> 00:16:43,754 به ترانتور، چشم و چراغ امپراتوری خوش آمدید. 156 00:16:46,340 --> 00:16:50,302 لطفاً به صلح احترام بگذارید و از آن لذت ببرید. 157 00:16:58,101 --> 00:16:59,603 اون ها سربازن؟ 158 00:17:01,104 --> 00:17:03,232 حتماً روی دنیای خودت خبرها رو نشنیدی. 159 00:17:03,941 --> 00:17:06,944 تو حاشیه‌ی کهکشان یه جور بی‌نظمی به وجود اومده 160 00:17:07,027 --> 00:17:08,819 آناکرئون و تسپیس 161 00:17:09,445 --> 00:17:13,242 مأمورهای امپراتوری بین آتیش دو طرف گیر افتادن. پس قضیه جدیه 162 00:17:18,038 --> 00:17:19,790 حامی و طرف قرار؟ 163 00:17:19,873 --> 00:17:23,335 دکتر هری سلدون. دانشگاه استریلینگ 164 00:17:23,836 --> 00:17:25,712 انتظار بازگشت به سیاره‌ی وطن؟ 165 00:17:26,380 --> 00:17:30,592 من دیگه برنمی‌گردم. حالا اینجا خونه‌ی منه 166 00:17:30,676 --> 00:17:35,097 ماشین‌ها روی ساقه آماده‌ی حرکتن به صلح احترام بذارین و ازش لذت ببرین. 167 00:17:35,180 --> 00:17:36,181 ممنون 168 00:17:39,810 --> 00:17:41,770 حالا که یه خرده بهتر شناختمت 169 00:17:42,396 --> 00:17:44,731 دیگه با توضیح دادن همه‌چیز نفسم رو حروم نمی‌کنم 170 00:17:44,815 --> 00:17:46,024 ولی این بخش خیلی بزرگه 171 00:17:46,900 --> 00:17:49,570 لطفاً برو به طرف هر ماشینی که موجود بود. 172 00:17:50,445 --> 00:17:53,991 این ماشین آماده ی حرکته موقتاً روی ساقه پایین می‌ره 173 00:17:54,575 --> 00:17:56,243 می‌خوام در تمام طول مسیر بیدار بمونم 174 00:17:56,326 --> 00:17:57,327 من هم همین‌طور 175 00:18:18,140 --> 00:18:23,437 پایین رفتن از ایستگاه ترانتور تا تا سطح سیاره چهارده ساعت طول می‌کشه 176 00:18:25,731 --> 00:18:28,317 اگرچه از لحاظ فنی سطح سیاره به‌حساب نمی‌آد 177 00:18:28,942 --> 00:18:32,237 میلیاردها شهروند تمام عمرشون رو زیر پوسته‌ی خارجی ترانتور سپری می‌کنن 178 00:18:33,155 --> 00:18:36,158 و روی صد طبقه‌ی زیرزمینی زحمت می‌کشن 179 00:18:36,241 --> 00:18:38,994 بدون این‌که هیچ‌وقت خورشید و ستاره‌ها رو ببینن 180 00:18:48,295 --> 00:18:51,882 هر چیزی که یادآور دنیای طبیعی باشه متعلق به امپراتورهاست 181 00:18:53,258 --> 00:18:54,384 داون 182 00:18:55,093 --> 00:18:56,094 دِی 183 00:18:57,471 --> 00:18:58,472 داسک 184 00:19:00,265 --> 00:19:02,017 دودمان ژنتیکی 185 00:19:02,601 --> 00:19:06,813 همزادهای کلئون اول که تو سن و سال متفاوتی هستن 186 00:19:21,745 --> 00:19:23,163 استاد اورلیو 187 00:19:24,248 --> 00:19:25,415 حضرت امپراتور 188 00:19:25,999 --> 00:19:27,918 چند وقت برای ما کار کردی 189 00:19:28,001 --> 00:19:30,170 شصت و هشت سال پربار، حضرت امپراتور 190 00:19:31,463 --> 00:19:33,757 از وقتی دوازده سالم بود شروع کردم به تمیز کردن دیوارها 191 00:19:33,841 --> 00:19:36,927 از یه انتها به انتهای دیگه رفتم که از اون موقع تا حالا شده چهار بار 192 00:19:37,010 --> 00:19:39,388 الآن دیگه تک تک رنگدونه‌ها رو از حفظ می شناسم 193 00:19:39,471 --> 00:19:44,434 بگو ببینم، رنگ‌هایی هستن که نسبت به بقیه در برابر تمیز کردن مقاوم‌تر باشن؟ 194 00:19:45,102 --> 00:19:46,103 رنگ آلویی 195 00:19:46,687 --> 00:19:47,688 گل پروانش 196 00:19:48,605 --> 00:19:51,567 و زعفرانی مخصوصاً رنگدونه‌های سرسختی هستن 197 00:19:51,650 --> 00:19:55,529 زرشکی چی؟ زرشکی هم سرسخته؟ 198 00:19:56,280 --> 00:19:57,281 حضرت امپراتور؟ 199 00:19:57,364 --> 00:19:58,574 متوجه شدیم 200 00:19:58,657 --> 00:20:02,411 آگهی‌ای که هری سلدون اون رو نوشته تو اقامتگاه تو پیدا شده. 201 00:20:02,494 --> 00:20:04,955 پوزش می‌خوام، حضرت امپراتور. حماقت از بنده بود. 202 00:20:05,038 --> 00:20:06,290 موضوع فقط اینه که من... 203 00:20:06,373 --> 00:20:09,960 یه چیزهایی درباره ی این اعلامیه‌ها دیدم و کنجکاو شدم 204 00:20:11,253 --> 00:20:14,965 اون ها از سلدون با عنوان جغد یاد می‌کنن. درسته؟ 205 00:20:16,592 --> 00:20:20,262 شنیده‌م که اون منتقد امپراتوریه 206 00:20:20,345 --> 00:20:24,516 خب، خوشحالم که اعلام کنم حرف های اون یه مشت آشغال بی‌پایه و اساسه 207 00:20:24,600 --> 00:20:26,643 و می تونم این رو هم اضافه کنم که با شرارت نوشته شده 208 00:20:26,727 --> 00:20:30,147 بااین‌حال اون مرد پیروانش رو به هیجان می‌آره 209 00:20:30,689 --> 00:20:35,611 آدم‌هایی که امیدهاشون رو به حرف‌های سلدون جغد بسته‌ن 210 00:20:37,112 --> 00:20:40,699 حرف این قابلیت رو داره که می‌تونه تبدیل به آتیش بشه، اورلیو 211 00:20:40,782 --> 00:20:42,826 من وفادارم، حضرت امپراتور. من هیچ‌وقت... 212 00:20:42,910 --> 00:20:46,872 می دونم، به خاطر همینه که این موضوع رو شخصاً باهات مطرح کرده‌م 213 00:20:47,456 --> 00:20:48,749 حضرت امپراتور... 214 00:20:58,467 --> 00:21:01,345 درس امروز صبحت چیه؟ برادر داون؟ 215 00:21:02,179 --> 00:21:03,847 پادشاهی‌های حاشیه‌ی بیرونی 216 00:21:03,931 --> 00:21:06,558 من یه آواز قدیمی آناکرئونی درباره‌ی شکار یاد گرفتم 217 00:21:06,642 --> 00:21:10,938 خب، توی موسیقی حقیقت بیشتری پیدا می‌شه 218 00:21:11,939 --> 00:21:15,651 یه پسر بچه که خون یه آهو رو با چاقو می‌ریزه و بعد توی پوست اون پناه می‌گیره 219 00:21:15,734 --> 00:21:17,694 این واقعاً به آواز شکاری نیست. 220 00:21:17,778 --> 00:21:20,405 یه آهنگ کثیفه درباره‌ی اولین ملاقات یه پسر با یه زن 221 00:21:23,867 --> 00:21:26,995 اون رو تو پس‌زمینه‌ی ذهنت اجرا کن. و مواظب باش این دوتا رو باهم اشتباه نگیری. 222 00:21:27,079 --> 00:21:29,957 برادر دی، خواهش می‌کنم طاووس رو بسپر به آشپزها. 223 00:21:30,040 --> 00:21:32,668 تو هم برای زندگینامه نویس‌هات کم جذابیت نداری 224 00:21:32,751 --> 00:21:35,212 برادر داسک تصور می‌کنه من این کار رو می‌کنم تا رنگارنگ جلوه کنم 225 00:21:35,796 --> 00:21:38,966 برادر دی بیشتر از مرغ حرف تو دهن من می‌ذاره 226 00:21:39,049 --> 00:21:40,425 این چربی خوکه 227 00:21:40,509 --> 00:21:43,887 آشپزها درست پیش از کباب کردن با یه سوزن زیر پوست تزریقش می‌کنن 228 00:21:43,971 --> 00:21:46,849 «می‌دونی چرا از سوزن استفاده می‌کنن؟» «برای این‌که مؤثره؟» 229 00:21:46,932 --> 00:21:49,017 برای این‌که می‌ترسن اگه مثل روش محترم و قدیمی 230 00:21:49,101 --> 00:21:51,019 از چاقو استفاده کنن 231 00:21:51,103 --> 00:21:54,857 ممکنه پوستش رو پاره کنن و من بفرستمشون به انبار دیگ و قابلمه‌های پنجاه طبقه پایین‌تر 232 00:21:55,607 --> 00:21:59,403 همه ی این‌ها یه مسئله‌س. چرا؟ 233 00:21:59,486 --> 00:22:02,698 برای این‌که وقتی مردم بترسن که کارشون رو درست انجام بدن 234 00:22:03,198 --> 00:22:05,117 مطمئناً اشتباه انجام می‌دن 235 00:22:05,200 --> 00:22:08,370 «این یه نظارت ضعیفه.» «این هم یه طاووس کبابی به درد نخوره.» 236 00:22:10,038 --> 00:22:12,291 هر چیزی رو نمی‌شه یاد گرفت 237 00:22:13,041 --> 00:22:14,459 حضرت امپراتور 238 00:22:14,543 --> 00:22:15,711 دِمِرزِل 239 00:22:15,794 --> 00:22:18,797 هیئت‌های نمایندگی از تسپیس و آناکرئون دارن می‌رسن 240 00:22:18,881 --> 00:22:21,008 «ظاهرشون چطور به نظر می‌رسه؟» «بد عنقن.» 241 00:22:21,717 --> 00:22:25,679 از پادشاهی‌های وحشی انتظار دیگه‌ای نمی‌ره بیشتر از اونی که ارزش داشته باشن مایه‌ی دردسرن. 242 00:22:26,889 --> 00:22:30,142 بازرگان‌های حاشیه‌ی خارجی رو مجبور کن نمودارهای تعرفه‌ی گمرکی‌شون رو بیارن اقامتگاه 243 00:22:31,351 --> 00:22:34,271 لباس خوب بپوش. بده یکی هم موهات رو شونه کنه. 244 00:22:35,397 --> 00:22:37,774 این مهم‌ترین کاری نیست که این هفته قراره انجام بدیم 245 00:22:37,858 --> 00:22:41,403 ولی مهم‌ترین کاریه که اون‌ها در تمام زندگی‌شون انجام می‌دن 246 00:23:01,131 --> 00:23:05,636 آناکرئون و تسپیس رفتار هیئت‌های همدیگه رو نظارت می‌کنن 247 00:23:13,769 --> 00:23:16,396 اون‌ها از همدیگه متنفرن 248 00:23:18,065 --> 00:23:21,777 دشمنی‌شون افسانه‌ایه ولی جنگ خیلی هزینه داره 249 00:23:21,860 --> 00:23:24,821 به خاطر همینه که ما اون‌ها رو فراخوندیم روی یه فرش قرار بگیرن و واسطه ی صلحشون بشیم 250 00:23:38,836 --> 00:23:40,212 ممنونم به خاطر همراهی 251 00:23:40,295 --> 00:23:43,674 تو کار جدیدت موفق باشی امیدوارم هری سلدون ارزش این سفر رو داشته باشه 252 00:23:43,757 --> 00:23:45,133 ممنون 253 00:23:50,055 --> 00:23:51,139 چه بامزه 254 00:23:54,643 --> 00:23:57,229 رایش، رایش، رایش، کجایی؟ 255 00:24:03,735 --> 00:24:05,696 «اون منم.» «چی؟» 256 00:24:06,405 --> 00:24:07,739 «منم، رایش.» 257 00:24:09,700 --> 00:24:13,287 من برای هری کار می‌کنم. دکتر سلدون 258 00:24:14,162 --> 00:24:16,206 «بریم از این‌طرف چمدونت رو بگیریم.» «نه.» 259 00:24:16,790 --> 00:24:18,834 «نه، فقط همین رو دارم.» 260 00:24:19,668 --> 00:24:20,669 باشه 261 00:24:21,461 --> 00:24:23,422 پس بقیه‌ی سیاره از این‌طرفه 262 00:24:27,926 --> 00:24:29,970 قرار بود یه رونوشت بی‌نقص باشه 263 00:24:30,596 --> 00:24:32,598 نه اونی که روی پوسته‌ی بیرونی می‌شناسیم 264 00:24:33,098 --> 00:24:36,226 نصف طبقه‌ی 64 سرورهایی هستن که آسمون رو مدیریت می‌کنن 265 00:24:39,396 --> 00:24:42,065 هنوز اینجا روی ترانتور معبد سیر پیدا می‌شه؟ 266 00:24:42,566 --> 00:24:45,611 فکر کنم اون پایین باشه. طبقه‌ی 22 267 00:24:48,447 --> 00:24:49,740 دوست دارم ببینمش 268 00:24:52,201 --> 00:24:53,202 ...خب 269 00:24:54,745 --> 00:24:55,996 ...ببخشید، من 270 00:24:57,664 --> 00:25:00,000 قبلاً کسی رو که اهل سیناکس باشه ندیده بودم 271 00:25:09,426 --> 00:25:12,262 نشونه‌ای از دلرحمی و رفاقت 272 00:25:12,346 --> 00:25:14,723 نقاشی دیواری ارواح 273 00:25:14,806 --> 00:25:18,685 که اعضای بزرگ‌تر دودمان ژنتیکی هر روز روش کار می‌کنن 274 00:25:18,769 --> 00:25:23,357 نقاشی دیواری دوران چهار قرنی صلح خانواده‌ی کهکشانی رو به تصویر می‌کشه 275 00:25:23,440 --> 00:25:27,069 متوجه اون رنگ فعال شدین؟ می‌بینین اون رنگدونه با چه ظرافتی حرکت می‌کنه؟ 276 00:25:33,116 --> 00:25:35,077 سفیر ایالتی، جناب زاندِم 277 00:25:36,578 --> 00:25:39,665 سؤال یا حرفی درباره‌ی نقاشی دیواری ندارین؟ 278 00:25:40,457 --> 00:25:44,336 ما فقط داشتیم به گشاده دستی حضرت امپراتور فکر می‌کردیم 279 00:25:44,837 --> 00:25:46,296 چون واقعاً جای شگفتی داره 280 00:25:49,091 --> 00:25:52,678 86,963,537. 281 00:25:52,761 --> 00:25:55,973 86,963,549. 282 00:25:56,056 --> 00:25:59,434 86,963,563. 283 00:25:59,518 --> 00:26:02,855 963,567. 284 00:26:03,355 --> 00:26:07,067 86,963,573… 285 00:26:07,150 --> 00:26:10,195 «داری دعا می‌خونی؟» «نه، چطور؟» 286 00:26:11,530 --> 00:26:12,573 لب‌هات داشت می‌جنبید. 287 00:26:12,656 --> 00:26:15,492 آره، وقتی عصبی می‌شم، اعداد اول رو می‌شمرم. 288 00:26:22,332 --> 00:26:23,917 هری گفت شاید بخوای اینجا رو ببینی 289 00:26:46,023 --> 00:26:49,193 گال، هری رو ببین 290 00:26:51,904 --> 00:26:53,155 دکتر سلدون 291 00:26:54,281 --> 00:26:57,409 خیلی مفتخرم که شما من رو به اینجا دعوت کردین. 292 00:26:57,910 --> 00:26:59,745 نظرت درباره‌ی کتابخونه‌ی امپراتوری چیه؟ 293 00:26:59,828 --> 00:27:02,748 شگفت‌انگیزه. این همه کتاب که یه جا جمع شده 294 00:27:02,831 --> 00:27:05,751 تصور می‌کنم پیدا کردن کتاب تو سیناکس سخت باشه 295 00:27:07,044 --> 00:27:08,921 خواهش می‌کنم بشین 296 00:27:15,427 --> 00:27:18,847 پس تو نهمین روش اثبات تا زدن کاله رو بلدی؟ 297 00:27:19,473 --> 00:27:22,392 بله، بدون اون نمی تونستم آبراکساس رو حل کنم 298 00:27:22,476 --> 00:27:26,855 توی 500 سال گذشته، هیچ‌کس دیگه‌ای هم به فکر استفاده از اون نیفتاده بود 299 00:27:27,940 --> 00:27:29,274 فکر می‌کنی چرا این‌طوره؟ 300 00:27:30,234 --> 00:27:32,778 نوشته‌های کاله شاعرانه‌س 301 00:27:32,861 --> 00:27:36,198 زیباست، ولی سخت می‌شه تصور کرد قدرتی در اون وجود داشته باشه 302 00:27:36,949 --> 00:27:39,409 به خاطر همین، دانشمندهای جدی نوشته‌هاش رو نمی‌خونن 303 00:27:41,995 --> 00:27:43,080 تو چرا خوندی؟ 304 00:27:43,580 --> 00:27:46,917 اولش به خاطر حرف‌های آهنگین بود که رفتم سراغ کاله 305 00:27:47,000 --> 00:27:48,502 متوجه ریاضیاتش نبودم 306 00:27:49,002 --> 00:27:51,255 ولی وقتی چند خط خوندم 307 00:27:51,338 --> 00:27:54,007 متوجه شدم که داره یه نظریه‌ی انقلابی رو مطرح می‌کنه 308 00:27:54,091 --> 00:27:57,177 درباره‌ی حلقه‌های اعداد صحیح در میدان‌های محلی غیر ارشمیدسی 309 00:27:57,261 --> 00:27:58,762 واقعاً هم همین کار رو کرده 310 00:28:00,055 --> 00:28:01,515 ولی باعث می‌شه فکر کنم 311 00:28:01,598 --> 00:28:06,436 که اصلاً چطور تونستی به نهمین روش اثبات کاله پی ببری 312 00:28:06,520 --> 00:28:08,021 اون هم با توجه به جایی که بودی 313 00:28:10,649 --> 00:28:15,112 اینجا سیناکس نیست، گال اینجا کنجکاوی جرم نیست 314 00:28:16,113 --> 00:28:17,322 من تنها بودم 315 00:28:18,532 --> 00:28:21,076 اونجا هیچ‌کس نبود که مثل من فکر کنه 316 00:28:22,244 --> 00:28:25,080 ولی ریاضیات طرف کسی رو نمی‌گیره قضاوتی نمی‌کنه 317 00:28:25,581 --> 00:28:31,128 می‌تونم تنهاییت رو تصور کنم. ذهنی مثل اونی که تو داری در همچون جایی 318 00:28:38,635 --> 00:28:43,557 اولین دستوشته‌ی اثبات کاله که به زبان بومی ترکسیَن نوشته شده 319 00:29:00,616 --> 00:29:02,784 فردا قراره من رو دستگیر کنن همین‌طور تو رو. 320 00:29:02,868 --> 00:29:04,995 «چی؟» «تقریباً قطعیه.» 321 00:29:05,078 --> 00:29:06,663 دستگیر؟ برای چی؟ 322 00:29:06,747 --> 00:29:11,210 البته احتمالی بالاتر از صفر وجود داره که همچین اتفاقی نیفته ولی مقدارش ارزش بحث کردن نداره 323 00:29:12,211 --> 00:29:13,837 نه، حتماً یه اشتباهی پیش اومده 324 00:29:13,921 --> 00:29:16,715 مردم شاید دروغ بگن، گال، ولی اعداد دروغ نمی‌گن 325 00:29:16,798 --> 00:29:19,176 تو با کارهای من آشنایی داری؟ با روانتاریخ؟ 326 00:29:19,760 --> 00:29:22,554 «...هر ریاضی‌دانی کارهای شما رو خوند» «با این دیدگاه موافقی؟» 327 00:29:22,638 --> 00:29:25,015 به صورت تئوری، بله. ولی نمی دونم ...چه ربطی به 328 00:29:25,098 --> 00:29:26,391 این تئوری نیست 329 00:29:26,475 --> 00:29:29,645 این سرنوشت گونه‌ی انسانه که در قالب اعداد بیان می‌شه 330 00:29:29,728 --> 00:29:31,897 و به همین دلیله که امپراتوری ما رو دستگیر می‌کنه 331 00:29:31,980 --> 00:29:33,774 اون‌ها نگران اینن که شما می‌تونین آینده رو پیش‌بینی کنین 332 00:29:33,857 --> 00:29:37,986 اون‌ها نگران اینن که مردم باور کنن من قادرم این کار رو بکنم و از آینده‌ای که من پیش‌بینی می‌کنم خوششون نمی‌آد 333 00:29:38,070 --> 00:29:39,154 اون آینده چیه؟ 334 00:29:42,449 --> 00:29:45,577 ترانتور قراره نابود بشه امپراتوری سقوط می‌کنه 335 00:29:45,661 --> 00:29:48,914 حتماً درک می‌کنی که این‌ها چیزهایی نیست که من اشتیاقی برای درمیون گذاشتنشون با مردم داشته باشم 336 00:29:48,997 --> 00:29:50,457 این فقط چیزیه که ریاضیات به من می‌گه 337 00:29:50,541 --> 00:29:54,920 چرا گذاشتین من این همه راه رو بیام فقط برای این‌که دستگیرم کنن 338 00:29:55,003 --> 00:29:57,756 سؤال خوبیه. تو بهم بگو 339 00:30:29,997 --> 00:30:31,790 برای این‌که من آبراکساس رو حل کرده‌م. 340 00:30:32,708 --> 00:30:35,043 اون‌ها فکر می‌کنن من تنها کسی‌ام که می‌تونم ثابت کنم شما در اشتباهین 341 00:30:35,127 --> 00:30:38,088 و اگه من در اشتباه بودم، تو می‌تونستی ثابتش کنی. ولی من اشتباه نمی‌کنم 342 00:30:39,256 --> 00:30:41,633 وقتی داشتین منظره‌ها رو بهم نشون می‌دادین این‌ها رو می‌دونستین؟ 343 00:30:41,717 --> 00:30:43,927 اینجا چیزهای بیشتری از اونی که بتونی تصور کنی در خطره، گال 344 00:30:46,138 --> 00:30:48,473 من برای اومدن به اینجا جونم رو به خطر انداختم 345 00:30:49,057 --> 00:30:52,269 و حالا شما از من می‌خواین دوباره به خطرش بندازم تا فقط از اعداد شما حمایت کنم؟ 346 00:30:52,352 --> 00:30:55,105 این کاملاً دقیق نیست، درسته، گال؟ 347 00:30:55,189 --> 00:30:57,774 تو یه قدم جلوتر از این‌که دستگیرت کنن سیناکس رو ترک کردی 348 00:30:57,858 --> 00:31:00,694 پس می‌دونی که ریاضیات فقط عدد نیست 349 00:31:00,777 --> 00:31:03,113 اگه تو دست آدم نادرستی باشه، یه سلاحه 350 00:31:03,947 --> 00:31:07,201 ولی تو دست آدم درست، مایه‌ی نجاته 351 00:31:11,079 --> 00:31:12,206 برو 352 00:31:14,249 --> 00:31:15,250 برو خونه یه خرده بخواب 353 00:31:15,918 --> 00:31:18,670 براشون نصف مدت شب طول می‌کشه تا محل هتلت رو پیدا کنن 354 00:31:18,754 --> 00:31:19,755 به‌زودی باهم حرف می‌زنیم 355 00:31:21,882 --> 00:31:24,051 می‌دونم این چیزی نیست که ... که تو به خاطرش اومدی اینجا 356 00:31:25,594 --> 00:31:26,970 ولی کاریه که باید انجام بشه 357 00:31:27,054 --> 00:31:29,473 «من نمی‌تونم این رو نگه دارم.» «معلومه که می‌تونی» 358 00:31:29,556 --> 00:31:34,978 این ساختمون یه روزی می‌سوزه پس دزدیدن ازش رحم کردن به حساب می‌آد 359 00:31:50,452 --> 00:31:52,579 من تمام کارهاش رو در زمینه‌ی روانتاریخ خونده‌م 360 00:31:52,663 --> 00:31:55,707 ولی هیچ‌وقت تصورش رو هم نمی‌کردم که ازش به این روش استفاده کنه 361 00:31:55,791 --> 00:31:58,752 امپراتوری نمی‌خواد آسیبی بهت برسونه اون‌ها بهت نیاز دارن 362 00:31:58,836 --> 00:32:00,838 تو این رو نمی‌دونی. اون هم همین‌طور 363 00:32:00,921 --> 00:32:01,922 «گال» «نه» 364 00:32:02,005 --> 00:32:04,216 تو این رو ندیدی 365 00:32:05,050 --> 00:32:07,302 وقتی یه سیاره مرگ تو رو می‌خواد، می‌میری 366 00:32:09,179 --> 00:32:12,808 سفیر زاندم از سیاره‌ی آناکرئون، حاشیه‌ی بیرونی 367 00:32:16,061 --> 00:32:17,312 حضرت امپراتور 368 00:32:21,817 --> 00:32:25,320 این از چوب پیرترین درخت در جنگل تالین تراشیده شده 369 00:32:25,946 --> 00:32:27,698 از همون چوب برای تراشیدن کمان 370 00:32:27,781 --> 00:32:30,909 بزرگ‌ترین شکارچی آناکرئون لارکن کین استفاده شده 371 00:32:31,493 --> 00:32:33,036 سپاسگزارم، جناب سفیر 372 00:32:34,454 --> 00:32:36,290 از نقاشی دیواری ارواح لذت بردین؟ 373 00:32:36,373 --> 00:32:40,169 بله، حضرت امپراتور تا حالا چیزی مثل اون ندیده بودم 374 00:32:41,503 --> 00:32:45,465 دیپلمات افتخاری شی آن شی از سیاره‌ی تسپیس، حاشیه‌ی بیرونی 375 00:32:49,344 --> 00:32:50,721 حضرت امپراتور 376 00:32:53,140 --> 00:32:54,725 یک کتاب تسپیسی درباره‌ی تطهیر 377 00:32:55,309 --> 00:32:59,563 که همین اواخر به افتخار صلح در امپراتوری تذهیب شده 378 00:33:00,397 --> 00:33:02,816 سپاسگزارم، دیپلمات افتخاری 379 00:33:03,859 --> 00:33:07,321 و همین‌طور از هر دو هیئت به خاطر اومدن به ترانتور ممنونم 380 00:33:08,405 --> 00:33:09,615 البته نه این‌که چاره‌ی دیگه‌ای داشتین 381 00:33:11,825 --> 00:33:15,537 نه قرنه که معاهده‌ی کمربند آنتور به سیاره‌های شما خدمت کرده 382 00:33:15,621 --> 00:33:18,123 سال گذشته تسپیس یه سیارک شورشی رو شناسایی کرده 383 00:33:18,207 --> 00:33:22,002 که عقیده‌ دارن از منطقه‌ی تحت حاکمیت معاهده بیرون اومده 384 00:33:23,337 --> 00:33:25,047 ما رسماً هیچ موضعی نگرفتیم 385 00:33:26,507 --> 00:33:28,258 فقط ده درصد از 386 00:33:28,842 --> 00:33:32,513 جمعیت آناکروئن عقیده دارن تسپیس با نیت بدی عمل می‌کنه 387 00:33:32,596 --> 00:33:37,768 امپراتوری معتقده که خون‌های سلطنتی 388 00:33:37,851 --> 00:33:41,313 روی یک سنگ سرد در فاصله‌ی پنجاه هزار سال نوری از خونه ریخته شده 389 00:33:46,777 --> 00:33:50,572 برای هر کدوم از این سه نوع عقیده هزارتا جنگ راه افتاده 390 00:33:51,365 --> 00:33:54,910 در روزهای آینده معلوم می‌شه که آیا جنگ دیگه‌ای هم رخ خواهد داد یا نه 391 00:33:57,621 --> 00:34:01,542 به صلح احترام بذارین و ازش لذت ببرین 392 00:34:01,625 --> 00:34:04,711 به صلح احترام بذارین و ازش لذت ببرین 393 00:34:17,349 --> 00:34:20,726 برادر داو، از این ماجرا چی فهمیدی 394 00:34:20,811 --> 00:34:23,397 تسپیسی‌ها می‌خواستن بهتون یادآوری کنن که 395 00:34:23,480 --> 00:34:27,025 سیارک‌های کمربند آنتور تا چه اندازه برای مذهبشون اهمیت دارن 396 00:34:27,109 --> 00:34:29,987 ولی اینجا رو ببین. روی تذهیب فلزی 397 00:34:30,070 --> 00:34:33,197 بافت روی نشان از پالادیوم سنگین ساخته شده 398 00:34:33,282 --> 00:34:36,994 فلزی که از سیارک شورشی اومده فکر می‌کنی چه مقدار از نشان رو تشکیل می‌ده؟ 399 00:34:37,077 --> 00:34:41,206 «حدوداً یک پنجمش رو؟» «به یک چهارم نزدیک‌تره.» 400 00:34:41,290 --> 00:34:45,210 در حال حاضر تسپیسی‌ها ده درصد از سنگ معدن‌هاشون رو می‌دن به ما 401 00:34:45,710 --> 00:34:47,337 به این روش می‌خوان یواشکی بهمون بگن 402 00:34:47,420 --> 00:34:50,799 که اگر طرف اون‌ها رو بگیریم حاضرن تا بیست و پنج درصد افزایش بدن 403 00:34:50,882 --> 00:34:55,469 اینجا مطلقاً هیچ فلزی وجود نداره حتی توی پیکان سر تیرها 404 00:34:56,054 --> 00:34:58,974 درسته. ولی چرا؟ 405 00:34:59,057 --> 00:35:01,476 آناکرئونی‌ها به پالادیوم نیاز دارن 406 00:35:01,560 --> 00:35:02,978 ولی هیچی ندارن 407 00:35:03,061 --> 00:35:07,441 مثل همون آواز درباره‌ی شکاره که اصلاً درباره‌ی شکار نیست 408 00:35:09,610 --> 00:35:12,946 هنر چیزی نیست جز زبون شیرین‌تری برای سیاست 409 00:35:13,822 --> 00:35:17,034 رسوم حاشیه‌ی خارجی شاید عقیدتی به نظر برسه 410 00:35:17,784 --> 00:35:22,206 ولی توجه ما به جزئیاته که باعث می‌شه بتونیم صلح رو پایدار نگه داریم 411 00:35:22,289 --> 00:35:26,126 و اگه مردم پاشون رو کج بذارن ما با یه چوب بزرگ می‌زنیمشون 412 00:35:26,210 --> 00:35:27,419 ممنونم 413 00:35:32,257 --> 00:35:34,885 سلدون و دختره 414 00:35:36,970 --> 00:35:38,597 زیاد به اون چوبه فکر نکن 415 00:35:40,599 --> 00:35:43,143 معبد سیر. وقت داریم؟ 416 00:35:46,104 --> 00:35:47,105 آره 417 00:35:54,571 --> 00:35:57,449 دختره می‌تونه بشینه. اون وایسته 418 00:35:58,408 --> 00:36:00,494 ولی باید خلع سلاح بشه 419 00:36:07,668 --> 00:36:09,336 من و این بدعت‌گذار فاسد باهم حرف می‌زنیم 420 00:36:18,762 --> 00:36:19,847 ...درباره‌ی جنبش 421 00:36:20,430 --> 00:36:21,974 ...درباره‌ی جنبش 422 00:36:22,057 --> 00:36:23,809 ما حرف‌ها رو به زبون می‌آریم 423 00:36:23,892 --> 00:36:25,978 و این حرف‌ها باعث می‌شن دیده بشیم 424 00:36:26,061 --> 00:36:27,688 می‌دونی من کی‌ام؟ 425 00:36:28,814 --> 00:36:32,484 می‌دونم که اون دختره حرف‌های اسلیپر رو از روی صورتش کنده 426 00:36:32,568 --> 00:36:34,736 و خدا نمی‌تونه اون رو ببینه 427 00:36:34,820 --> 00:36:36,572 ولی می‌دونی من کی هستم؟ 428 00:36:36,655 --> 00:36:39,074 اون یکی از معماهای باستانی زندگی رو حل کرده 429 00:36:39,157 --> 00:36:41,410 و با این حل کردن ارزش زندگی رو کم کرده 430 00:36:41,493 --> 00:36:43,537 البته که می‌دونم 431 00:36:46,206 --> 00:36:50,627 روی سیناکس اون تقریباً به‌اندازه‌ی خدای جدیدش، سلدون معروفه 432 00:36:50,711 --> 00:36:53,630 «سلدون خدا نیست.» «نه، نیست.» 433 00:36:55,007 --> 00:37:00,220 اون هم می‌میره، همون طوری که بقیه‌ی آدم های مثل اون می میرن و خدا نمی‌بیندش 434 00:37:00,304 --> 00:37:04,099 همون‌طور که پیروانش رو نمی‌بینه. و اون دختره رو 435 00:37:05,767 --> 00:37:08,896 گال دورنیک، این رو فقط یه بار می‌گم 436 00:37:09,730 --> 00:37:15,652 برای این‌که من بالاترین مقام رو دارم و و تنها راهب سیر روی این سیاره‌ی متروکه هستم 437 00:37:17,196 --> 00:37:20,866 اگه افتادی تو دردسر، می‌تونم بهت کمک کنم 438 00:37:23,744 --> 00:37:25,162 این چیزیه که می‌خوای؟ 439 00:37:51,438 --> 00:37:52,981 می‌خوای بمونم؟ 440 00:37:53,065 --> 00:37:54,816 این جلوشون رو از دستگیر کردن من می‌گیره؟ 441 00:37:55,317 --> 00:37:56,360 نه 442 00:37:56,860 --> 00:37:58,278 برای من مشکلی پیش نمی‌آد 443 00:37:59,112 --> 00:38:00,948 «می‌بینمت.» «واقعاً؟» 444 00:38:01,448 --> 00:38:02,866 البته 445 00:38:41,530 --> 00:38:44,449 بعضی‌ها دوست دارن برای آخرین بار دعا کنن 446 00:38:45,450 --> 00:38:46,535 تو هم دعا کردی؟ 447 00:38:47,744 --> 00:38:48,787 نه 448 00:39:34,374 --> 00:39:36,084 ازش چی فهمیدی؟ 449 00:39:36,668 --> 00:39:38,462 هنوز دستشون بهش نرسیده 450 00:39:38,545 --> 00:39:39,630 هنوز نرسیده 451 00:39:40,380 --> 00:39:41,632 تو ازش چی فهمیدی؟ 452 00:39:41,715 --> 00:39:44,885 اون خودش به تنهایی آبراکساس رو حل کرده از این بابت مطمئنم 453 00:39:46,178 --> 00:39:50,349 و در مورد سؤال دیگه خب، خواهیم دید 454 00:40:41,358 --> 00:40:43,318 اسم من لورس آواکیمه 455 00:40:43,402 --> 00:40:44,987 هری من رو فرستاده 456 00:40:46,572 --> 00:40:47,573 اون کجاست؟ 457 00:40:49,032 --> 00:40:51,910 همون‌طوری که پیش‌بینی کرده بود، دستگیر شده 458 00:40:52,828 --> 00:40:54,913 هر دوی شما به بالاترین نوع خیانت متهم شدین 459 00:40:54,997 --> 00:40:57,708 به دسیسه برای به‌هم زدن ثبات امپراتوری 460 00:40:59,001 --> 00:41:00,586 این یه کابوسه 461 00:41:00,669 --> 00:41:04,840 هری می‌خواست بدونی چقدر متأسفه که پای تو رو به این ماجرا باز کرده 462 00:41:04,923 --> 00:41:06,091 تقصیر اون که نیست 463 00:41:10,512 --> 00:41:11,722 هست؟ 464 00:41:12,764 --> 00:41:14,308 حالا می‌تونیم راحت حرف بزنیم. 465 00:41:15,184 --> 00:41:17,769 وقتی امپراتوری از نتایج کارهای هری سلدون خبردار شد 466 00:41:17,853 --> 00:41:20,522 سعی نکرد تلاشش رو برای ایجاد اخلال در پروژه مخفی کنه 467 00:41:20,606 --> 00:41:24,193 هری من رو به عنوان طعمه آورده اینجا چون می‌تونم ثابت کنم در اشتباهه؟ 468 00:41:24,276 --> 00:41:26,236 اون در اشتباه نیست، خانم دورنیک 469 00:41:27,196 --> 00:41:29,406 ولی اون بخش که در مورد طعمه بود درسته 470 00:41:50,135 --> 00:41:51,512 حالتون خوبه؟ 471 00:41:51,595 --> 00:41:55,390 جای قلاب درد می‌کنه ولی سعی می‌کنم زیاد نلولم 472 00:41:59,102 --> 00:42:00,312 همه بلند شین 473 00:42:06,068 --> 00:42:10,197 دیوان محاکمات کلئون دوازدهم تشکیل می‌گردد 474 00:42:11,448 --> 00:42:16,870 عالیجناب! متهمین دکتر هری سلدون و گال دورنیک 475 00:42:17,538 --> 00:42:21,250 به چنان جنایات فجیعی متهم شده‌ن که نه فقط ترانتور رو تهدید می‌کنه 476 00:42:21,333 --> 00:42:23,544 بلکه تمام موجودیت کهکشان رو به خطر می‌ندازه 477 00:42:24,336 --> 00:42:27,464 من ثابت خواهم کرد که دکتر سلدون و پیروانش 478 00:42:27,548 --> 00:42:31,301 در توطئه‌ای دست دارن که طراحی شده تا اعتماد به امپراتوری ما رو از بین ببره 479 00:42:34,596 --> 00:42:37,182 دکتر سلدون، می‌شه بایستین؟ 480 00:42:37,891 --> 00:42:40,519 شما از سیاره‌ی هلیکون اومدین، درسته؟ 481 00:42:40,602 --> 00:42:41,812 بله. 482 00:42:41,895 --> 00:42:44,398 می‌شه موقعیت فعلی‌تون رو روی ترانتور توضیح بدین؟ 483 00:42:44,481 --> 00:42:48,402 من استاد نظریه‌ی احتمالات در دانشگاه استریلینگ هستم 484 00:42:49,444 --> 00:42:53,031 مخصوصاً در زمینه‌ی روانتاریخ. 485 00:42:53,115 --> 00:42:54,825 می‌شه لطف کنین و این رو برای ما تعریف کنین؟ 486 00:42:54,908 --> 00:42:58,579 روانتاریخ یه روش پیش‌بینیه 487 00:42:58,662 --> 00:43:04,209 که طراحی شده تا رفتار توده‌های بسیار بزرگ جمعیت رو پیش‌بینی کنه 488 00:43:04,293 --> 00:43:09,256 به عبارت ساده‌تر شما مدعی هستین که می‌تونین آینده رو پیش‌بینی کنین؟ 489 00:43:09,339 --> 00:43:12,801 خب، نمی‌دونم شما قراره شام چی میل بفرمایید 490 00:43:12,885 --> 00:43:14,261 البته اگه منظورتون همچین چیزیه 491 00:43:14,344 --> 00:43:15,929 خودتون می‌دونین منظورم چیه 492 00:43:16,013 --> 00:43:18,807 امپراتوری کهکشانی شامل تقریباً هشت تریلیون نفر جمعیته 493 00:43:18,891 --> 00:43:21,810 آیا این نمونه به‌انداره‌ی کافی برای پیش‌بینی کردن بزرگه؟ 494 00:43:21,894 --> 00:43:22,895 همین‌طوره 495 00:43:22,978 --> 00:43:26,231 و شما برای این نمونه‌ی خاص پیش‌بینی‌ای هم کردین؟ 496 00:43:28,775 --> 00:43:29,776 بله. 497 00:43:32,321 --> 00:43:33,655 ما رو هم از پیش‌بینی‌تون بهره‌مند کنین 498 00:43:33,739 --> 00:43:38,118 ترانتور و امپراتوری کهکشانی در طول پنج سده‌ی آینده ویران می‌شه 499 00:43:40,204 --> 00:43:41,622 سکوت، برادران 500 00:43:41,705 --> 00:43:45,876 با فرض این‌که حرف شما رو فعلاً قبول کنیم آیا شما می‌تونین درستی اون رو ثابت کنین؟ 501 00:43:46,418 --> 00:43:50,255 فقط به یه ریاضی‌دان دیگه که با تحلیل‌های ترتیبی آشنایی داشته باشه 502 00:43:52,341 --> 00:43:53,634 !چقدر پذیرفتنی 503 00:43:54,301 --> 00:43:58,180 حقایقی که شما ازش حرف می‌زنین چنان محرمانه هستن که تقریباً هیچ‌کدوم از شهروندان امپراتوری اون رو نمی‌فهمه 504 00:43:58,263 --> 00:44:00,891 این حقایق متعلق به من نیستن اون‌ها متعلق به علمن 505 00:44:00,974 --> 00:44:05,229 امپراتوری 12000 سال قدمت داره، دکتر 506 00:44:05,312 --> 00:44:11,652 یعنی واقعاً باید باور کنیم که در عرض فقط 500 سال از بین می‌ره 507 00:44:12,319 --> 00:44:14,154 «شاید حتی سریع‌تر.» «سریع‌تر؟» 508 00:44:14,238 --> 00:44:19,785 تنه‌ی یه درخت پوسیده ممکنه قوی به نظر بیاد البته تا وقتی که طوفان از وسط نصفش کنه 509 00:44:20,285 --> 00:44:23,330 رویدادهای اخیر رو که در حاشیه‌ی بیرونی اتفاق افتاده در نظر بگیرین 510 00:44:23,413 --> 00:44:25,165 ...ما اینجا نیومدیم که به بررسی چیزهای دیگه 511 00:44:25,249 --> 00:44:26,667 !ولی باید این کار رو بکنین 512 00:44:28,669 --> 00:44:30,337 امپراتوری سقوط خواهد کرد 513 00:44:31,129 --> 00:44:33,215 نظم و ترتیب نابود خواهد شد 514 00:44:33,298 --> 00:44:35,926 جنگ‌های ستاره‌ای بی‌پایانی درخواهد گرفت 515 00:44:36,009 --> 00:44:40,597 ده هزار دنیا به خاکستر رادیواکتیو تبدیل می‌شن 516 00:44:41,390 --> 00:44:44,476 هیچ‌کدوم از کارهایی که ما انجام می‌دیم هم نمی‌تونه جلوی این اتفاق رو بگیره 517 00:44:45,227 --> 00:44:50,232 این... دوران توحش 518 00:44:52,276 --> 00:44:54,111 فکر می‌کنین تا کی ادامه پیدا می‌کنه؟ 519 00:44:54,194 --> 00:44:56,363 سی هزار سال، جناب دادستان 520 00:44:57,781 --> 00:45:01,910 من به دادگاه اعلام می‌کنم که پیش‌بینی‌های دکتر سلدون 521 00:45:01,994 --> 00:45:05,122 در واقع به قصد از بین بردن اعتماد عمومی طراحی شده‌ن 522 00:45:05,706 --> 00:45:08,041 من انقلابی نیستم 523 00:45:08,125 --> 00:45:09,960 خب، پس چی هستین؟ 524 00:45:10,627 --> 00:45:12,838 همین الآن گفتین آینده تغییر نمی‌کنه 525 00:45:12,921 --> 00:45:17,509 پس هدف دقیق پروژه‌ی شما چیه؟ 526 00:45:18,218 --> 00:45:21,096 من دارم تلاش می‌کنم تا سقوط رو ملایم کنم 527 00:45:23,640 --> 00:45:26,185 نمی‌شه جلوی سقوط رو گرفت 528 00:45:26,268 --> 00:45:29,897 این جریان اتفاقات داره به‌سرعت به‌طرف ما حرکت می‌کنه 529 00:45:29,980 --> 00:45:33,650 ولی می‌شه دوران سیاهی رو که بعد از سقوط پیش می‌آد کوتاه‌تر کرد 530 00:45:33,734 --> 00:45:34,943 چقدر؟ 531 00:45:36,236 --> 00:45:39,573 اگر پروژه‌ی شما رو بپذیریم، تا چه اندازه کوتاه می‌شه؟ 532 00:45:40,324 --> 00:45:44,286 می‌تونیم به‌اندازه‌ی هزار سال در دوران تاریک بمونیم، جناب دادستان 533 00:45:45,245 --> 00:45:50,209 و اگه همه‌ش همین باشه باید خدا رو به خاطرش شکر کنیم 534 00:46:09,144 --> 00:46:11,104 اسم من واقعاً جریل نیست 535 00:46:12,940 --> 00:46:14,608 ولی باز هم می‌تونی من رو به این اسم صدا کنی 536 00:46:15,817 --> 00:46:17,736 مدتیه که ما مراقبتیم 537 00:46:17,819 --> 00:46:20,781 درواقع از همون لحظه‌ای که فرضیه‌ی آبراکساس رو حل کردی 538 00:46:21,740 --> 00:46:22,991 برات یه هدیه آورده‌م 539 00:46:23,659 --> 00:46:27,204 اسمش رو گذاشته جلوه‌ی افضل قشنگه، نه؟ 540 00:46:27,287 --> 00:46:31,291 می‌گه این محتوی تمام پیش‌بینی‌هاییه که در رابطه با امپراتوری انجام داده 541 00:46:31,375 --> 00:46:33,585 و در قالب معاده‌های ریاضی به نمایش دراومده 542 00:46:33,669 --> 00:46:35,754 به تو اجازه داده آزمایشش کنی؟ 543 00:46:36,380 --> 00:46:37,381 نه 544 00:46:38,215 --> 00:46:39,883 فکر نمی‌کنی جالب باشه؟ 545 00:46:39,967 --> 00:46:43,971 اون فرضیه‌ی چنان پیچیده‌ای رو به وجود آورده که کسی توی کهکشان نمی‌تونه درکش کنه 546 00:46:44,054 --> 00:46:46,223 وقتی هم کسی رو پیدا کنه که می‌تونه 547 00:46:46,306 --> 00:46:48,183 بهش اجازه نمی‌ده که پشت پرده رو نگاه کنه 548 00:46:48,267 --> 00:46:49,601 چرا؟ 549 00:46:49,685 --> 00:46:53,772 برای این‌که تاریخ پره از شیادها و نجات‌بخش‌های قلابی 550 00:46:54,356 --> 00:46:57,150 اگه حقیقت رو بگه چی؟ اگه روانتاریخ واقعی باشه؟ 551 00:46:57,234 --> 00:46:58,944 اگه اشکالی تو معادله‌هاش بود 552 00:46:59,027 --> 00:47:01,530 تو تعهد اخلاقی داری که نشونش بدی 553 00:47:10,455 --> 00:47:12,124 و اگه حقیقتی توشون باشه چی؟ 554 00:47:12,207 --> 00:47:14,543 انکارش کن و برگرد خونه‌ت 555 00:47:14,626 --> 00:47:18,797 من هم بهت قول می‌دم امپراتوری یه راهی پیدا می‌کنه تا مراتب قدرشناسیش رو بهت نشون بده 556 00:47:20,174 --> 00:47:22,301 من معادله رو برات ساده می‌کنم، گال 557 00:47:22,384 --> 00:47:24,887 اگه بگی هری یه دروغگوئه، اون می‌میره 558 00:47:24,970 --> 00:47:27,181 اگه نگی، تو می‌میری 559 00:47:27,264 --> 00:47:29,892 پس همه‌مون باید سرهامون رو زیر برف فروکنیم؟ 560 00:47:29,975 --> 00:47:31,810 اگه معادلاتش حقیقتی رو بگن 561 00:47:31,894 --> 00:47:35,189 در این صورت امپراتوری مثل همیشه مشغول حل مشکل می‌شه 562 00:47:35,272 --> 00:47:37,608 بدون این‌که تریلیون‌ها نفر مردم رو به وحشت بندازه 563 00:47:38,108 --> 00:47:40,152 اون وقت من باید حرف‌های تو رو که یه جاسوسی باور کنم؟ 564 00:47:41,778 --> 00:47:44,198 تو باید ذهن‌هایی رو باور کنی که ترانتور رو ساخته‌ن 565 00:47:44,281 --> 00:47:46,450 موتور جهشی رو ساختن که پل ستاره‌ای رو به وجود آورده 566 00:47:46,533 --> 00:47:49,953 اونجایی که من ازش اومدم، به این جور آدم‌ها می‌گن دانشمند، نه سیاستمدار 567 00:47:50,037 --> 00:47:52,414 من می‌دونم تو از کجا اومدی، گال 568 00:47:54,249 --> 00:47:56,126 بهشون می‌گن کافر 569 00:47:57,794 --> 00:48:00,506 این رو هم می‌دونم که تو کشتی جهشی چه اتفاقی افتاد 570 00:48:01,673 --> 00:48:03,050 ...در طول جهش 571 00:48:05,052 --> 00:48:06,053 تو بیدار بودی 572 00:48:06,887 --> 00:48:07,971 هوشیار بودی 573 00:48:10,516 --> 00:48:12,893 «چرا درباره‌ش به من دروغ گفتی؟» «نمی‌دونم.» 574 00:48:15,020 --> 00:48:16,104 من رو می‌ترسونه 575 00:48:17,439 --> 00:48:18,565 چی؟ 576 00:48:19,066 --> 00:48:20,943 متفاوت بودن 577 00:48:21,026 --> 00:48:22,569 ما همه‌مون متفاوتیم، خانم دورنیک 578 00:48:23,362 --> 00:48:26,198 خواهر من تا هفت سالگی حرف نمی‌زد 579 00:48:26,281 --> 00:48:27,491 بعد از اون هم فقط اسم می‌برد 580 00:48:27,574 --> 00:48:29,535 ولی تو یه چیز دیگه‌ای 581 00:48:30,118 --> 00:48:32,704 اگر هم ندونی چی هستی من ترغیبت می‌کنم که بفهمی 582 00:48:32,788 --> 00:48:35,541 قبل از این‌که کس دیگه‌ای این کار رو بکنه و علیهت ازش استفاده کنه 583 00:49:28,594 --> 00:49:32,097 شما مدعی هستین که برنامه‌هاتون می‌تونه دوران تاریک آتی رو کاهش بده 584 00:49:33,098 --> 00:49:34,099 به چه نحوی؟ 585 00:49:34,183 --> 00:49:38,145 شایعه‌هایی هست که مردم باستان مخزنی برای ذخیره سازی دانش بشری ساخته‌ن 586 00:49:38,228 --> 00:49:39,813 بر اساس افسانه‌ها، اون مخزن سوخته و از بین رفته 587 00:49:39,897 --> 00:49:42,774 من پیشنهاد چیزی رو می‌دم که تا اون حد متمرکز نباشه 588 00:49:43,358 --> 00:49:45,819 یه دائره‌المعارف کهکشانی 589 00:49:47,029 --> 00:49:51,325 بعد از سقوط، وقتی تمدن داره از خاکستر سر بلند می‌کنه 590 00:49:52,284 --> 00:49:56,038 نسل‌هایی که می‌آن چیزی دارن که بر پایه‌ی اون دنیاشون رو بسازن 591 00:49:56,538 --> 00:49:57,956 یه بنیاد 592 00:49:58,790 --> 00:50:04,087 دیگه مجبور نیستن از نو چرخ رو اختراع کنن چون دانشش وجود داره 593 00:50:04,171 --> 00:50:06,715 ولی فقط دانش نیست که ما می‌خوایم نجاتش بدیم 594 00:50:07,341 --> 00:50:09,343 بلکه داستان بشریته 595 00:50:10,928 --> 00:50:13,222 داستان ما 596 00:50:15,265 --> 00:50:18,101 ترانتور همین الآن یه کتابخونه‌ی امپراتوری داره 597 00:50:18,936 --> 00:50:19,937 تا کِی؟ 598 00:50:20,521 --> 00:50:23,524 حالا این نکته ما رو می‌رسونه به قلب موضوع 599 00:50:23,607 --> 00:50:28,487 شما گفتین که می‌تونین نظریه‌تون رو به کسی که با تحلیل‌های ترتیبی آشنایی داشته باشه ثابت کنین 600 00:50:30,906 --> 00:50:32,950 گال دورنیک، لطفاً بایستین 601 00:50:34,826 --> 00:50:36,453 اگه می‌شه برین پشت سکو 602 00:50:45,379 --> 00:50:49,132 شما اهل سیناکس هستین، درسته؟ باید این رو بگین 603 00:50:49,216 --> 00:50:50,259 بله، هستم 604 00:50:50,342 --> 00:50:52,302 شما دادین سنگ‌های نیایشی‌تون رو برداشته‌ن 605 00:50:52,386 --> 00:50:54,471 تقریباً شبیه یکی از ما به نظر می‌رسین 606 00:50:54,555 --> 00:50:57,766 تا جایی که من از دنیای شما درک کردم برداشتن سنگ‌های نیایشی 607 00:50:57,850 --> 00:50:59,643 به معنی جدا شدن از معبد سیره 608 00:50:59,726 --> 00:51:00,727 درسته؟ 609 00:51:00,811 --> 00:51:03,480 قانون معبد همینه. درسته 610 00:51:03,564 --> 00:51:08,318 بگو ببینم آیا اون‌ها هنوز دانشمندها و ریاضی‌دان‌ها رو می‌کشن؟ 611 00:51:08,819 --> 00:51:11,363 ...اگه در مورد پاکسازی حرف می‌زنین، پس 612 00:51:12,197 --> 00:51:16,743 معبد از اصطلاح «تطهیر» استفاده می‌کنه عالیجناب 613 00:51:16,827 --> 00:51:18,662 چه زمانی بود که بر اساس قوانین معبد 614 00:51:18,745 --> 00:51:21,707 کفرآمیز دونستن مطالعه‌ی ریاضیات متوقف شد؟ 615 00:51:21,790 --> 00:51:22,958 هیچ‌وقت متوقف نشد 616 00:51:23,041 --> 00:51:26,461 بااین‌حال شما فرضیه‌ی آبراکساس رو حل کردین 617 00:51:27,296 --> 00:51:28,297 بله 618 00:51:28,380 --> 00:51:31,383 اون هم روی دنیایی که دانشگاه‌ها رو سوزونده‌ن و از بین برده‌ن 619 00:51:31,466 --> 00:51:33,427 حتماً اونجا خیلی تنها بودین 620 00:51:34,094 --> 00:51:39,516 پس می‌تونم تصور کنم وقتی دکتر سلدون شما رو شناخت چه احساسی داشتین 621 00:51:40,893 --> 00:51:42,728 این که بهتون یه شغل پیشنهاد کنه. براتون ارزش قائل باشه 622 00:51:42,811 --> 00:51:44,188 چی رو می‌خواین بدونین؟ 623 00:51:44,271 --> 00:51:47,316 می‌خوام بدونم آیا راهی وجود داره 624 00:51:49,318 --> 00:51:52,696 که شما بتونین نسبت به هری سلدون بی‌طرف باشین 625 00:51:54,364 --> 00:51:56,241 نمی‌دونم. شاید نتونم 626 00:51:57,534 --> 00:51:59,286 شاید به خاطر همین باشه که ایشون من رو اینجا آورده 627 00:51:59,995 --> 00:52:01,580 دیشب به شما یه فرصت داده شده 628 00:52:01,663 --> 00:52:04,875 تا دقت ادعاهای دکتر سلدون رو ارزیابی کنین 629 00:52:04,958 --> 00:52:06,627 به نتیجه‌ای رسیدین؟ 630 00:52:09,880 --> 00:52:11,131 بله 631 00:52:11,715 --> 00:52:12,674 خب؟ 632 00:52:16,178 --> 00:52:18,764 ...محاسبات دکتر سلدون 633 00:52:19,598 --> 00:52:20,641 کاملاً درسته 634 00:52:21,225 --> 00:52:23,519 امپراتوری در حال مرگه 635 00:52:24,937 --> 00:52:25,979 بکشینشون 636 00:52:27,648 --> 00:52:28,815 به این ماجرا پایان بدین 637 00:52:42,871 --> 00:52:44,289 هری، آسمون 638 00:52:45,499 --> 00:52:47,584 یه مشکلی تو پل ستاره‌ای به وجود اومده 639 00:53:14,194 --> 00:53:16,613 لطفاً به صلح احترام بذارین و ازش لذت ببرین 640 00:53:18,323 --> 00:53:20,284 انتظار بازگشت به سیاره‌ی وطن 641 00:53:20,367 --> 00:53:21,577 سه روز دیگه 642 00:53:21,660 --> 00:53:24,121 «لطفاً به صلح احترام بذارین و ازش لذت ببرین.» «ممنون.» 643 00:53:30,460 --> 00:53:34,089 این ماشین یه لحظه‌ی دیگه پایین رفتنش رو از ساقه شروع می‌کنه 644 00:53:34,631 --> 00:53:36,133 ممکنه تکونی رو احساس کنین 645 00:53:36,842 --> 00:53:40,095 لطفاً قبل از آغاز پایین رفتن از امنیت جاتون مطمئن بشین 646 00:56:58,710 --> 00:57:02,005 کمند مثل یه گاروت (وسیله خفه کردن محکومین) دور سیاره پیچیده 647 00:57:02,089 --> 00:57:03,715 تا پنجاه طبقه پایین‌تر رو بریده 648 00:57:03,799 --> 00:57:05,259 «...امپراتور» «خفه شو!» 649 00:57:16,436 --> 00:57:22,067 گزارش شده که جنگ آناکروئن و تسپیس قبل از انفجار آغاز شده 650 00:57:22,568 --> 00:57:23,610 آوازهای انقلاب 651 00:57:23,694 --> 00:57:25,946 ...ما هیچ نقشی در این نداشتیم. ما 652 00:57:26,029 --> 00:57:29,366 البته بعداً هدایاتون رو پس خواهیم داد 653 00:57:30,367 --> 00:57:36,164 86,963,777. 654 00:57:39,126 --> 00:57:44,423 86,963,791. 655 00:57:50,637 --> 00:57:51,847 اینجا چی‌کار می‌کنی؟ 656 00:57:51,930 --> 00:57:53,557 به کمیسیون دادخواست دادم 657 00:57:56,226 --> 00:57:58,604 می‌گن صد میلیون نفر مرده‌ن 658 00:57:59,479 --> 00:58:01,607 ممکنه حاشیه‌ی خارجی انقلاب کرده باشه 659 00:58:02,357 --> 00:58:04,359 حمله همه‌چی رو عوض کرده 660 00:58:07,029 --> 00:58:09,740 هری می‌گه احتمالی بالاتر از صفر برای مردن تو وجود داره 661 00:58:09,823 --> 00:58:11,700 ولی بالاتر از صفر هم برای خودش یه عدده 662 00:58:12,492 --> 00:58:15,245 می‌خوان هری رو بکشن، گال 663 00:58:17,331 --> 00:58:20,542 «تو مجبور نیستی همراه اون بمیری.» «من که قبلاً گفته‌م ریاضیاتش درسته.» 664 00:58:22,085 --> 00:58:25,506 بگو یه بار دیگه بهش نگاه کردی بگو اشتباه می‌کردی 665 00:58:26,006 --> 00:58:27,508 ایمانت رو از دست دادی 666 00:58:29,176 --> 00:58:30,594 متأسفم 667 00:58:30,677 --> 00:58:32,095 اون به تأسفت نیازی نداره 668 00:58:39,686 --> 00:58:40,938 بلند شو 669 00:58:45,234 --> 00:58:48,153 من اول حرف بزنم، یا شما می‌زنی؟ 670 00:58:48,237 --> 00:58:50,239 خواهش می‌کنم شما بفرمایین، دکتر سلدون 671 00:58:51,406 --> 00:58:52,407 صحبت کنین 672 00:58:52,491 --> 00:58:53,951 شما ما رو مسئول می‌دونین 673 00:58:54,034 --> 00:58:55,369 چطور می‌تونم مسئول ندونم؟ 674 00:58:55,452 --> 00:58:59,581 علم من می‌تونه فعالیت‌های اجتماعی رو پیش‌بینی کنه روندها رو، نه تک‌تک افراد رو 675 00:59:00,082 --> 00:59:02,793 ولی من از اتفاق افتادنش غافلگیر نشدم. 676 00:59:02,876 --> 00:59:04,086 چرا نشدین؟ 677 00:59:04,169 --> 00:59:05,754 شما اون‌قدر کش اومدین که نازک شدین 678 00:59:07,339 --> 00:59:10,300 به خاطر همینه که پادشاهی‌های حاشیه اول ضربه زده‌ن 679 00:59:10,384 --> 00:59:12,261 و کی می‌تونه اون‌ها رو سرزنش کنه؟ 680 00:59:12,970 --> 00:59:17,516 بازیکن‌های دیگه به محض این‌که آسیب‌پذیر بودن رو حس کنن شروع می‌کنن به اعمال فشار 681 00:59:17,599 --> 00:59:22,688 ترغیب از جانب یکی از بزرگ‌ترین ادیان کهکشان مسلمه 682 00:59:22,771 --> 00:59:25,148 یا شاید هم دستورالعمل‌هایی که همینجا در ترانتور داده شده 683 00:59:25,232 --> 00:59:27,568 پل ستاره‌ای. کی این کار رو رکرده؟ 684 00:59:28,235 --> 00:59:29,945 نمی‌دونم؟ 685 00:59:30,028 --> 00:59:33,699 بگو چرا نباید شما و پیروانتون رو همین الآن نکشم؟ 686 00:59:33,782 --> 00:59:35,242 پیروان من مسئول چیزی نیستن. 687 00:59:35,325 --> 00:59:37,286 اگه این کار رو بکنین، در عرض یک سال، خودتون هم می‌میرین. 688 00:59:40,372 --> 00:59:42,207 نابغه حرف می‌زنه 689 00:59:51,175 --> 00:59:52,426 حرفت رو بزن 690 00:59:54,761 --> 00:59:58,974 مأمورتون جریل از من خواست کارهای دکتر سلدون رو بررسی کنم 691 00:59:59,057 --> 01:00:01,185 من توی معادله یه مقدار جلوتر رفتم 692 01:00:01,268 --> 01:00:05,731 اگه دکتر سلدون رو بکشین، سقوط تسریع می‌شه 693 01:00:05,814 --> 01:00:08,901 خب، این یه نکته‌ی اطلاعاتی به نفع خودتونه 694 01:00:09,401 --> 01:00:12,070 فقط اون می‌تونه طول دوران تاریکی رو کوتاه کنه 695 01:00:13,322 --> 01:00:15,032 اگه اون رو بکشین، امید رو کشتین 696 01:00:16,200 --> 01:00:17,534 ...امید رو بکشین 697 01:00:18,535 --> 01:00:19,995 اون‌ها شما رو می‌کشن 698 01:00:23,749 --> 01:00:25,209 احتمالش چقدره؟ 699 01:00:27,669 --> 01:00:31,840 فقط دو نفر می‌تونن کهکشان رو نجات بدن و هر دو توی این اتاقن 700 01:00:34,134 --> 01:00:36,011 و یکی‌شون در اشتباهه 701 01:00:36,512 --> 01:00:37,763 موافقم 702 01:00:39,890 --> 01:00:44,353 اگر بشه سقوط رو تسریع کرد نمی‌شه کندش هم کرد؟ 703 01:00:44,853 --> 01:00:48,148 بله، تا حد چند سده 704 01:00:48,232 --> 01:00:50,067 روشنمون کن 705 01:00:50,692 --> 01:00:52,319 شبیه‌سازی امپراتورها رو متوقف کنین 706 01:00:54,446 --> 01:00:58,116 شبیه ‌سازی امپراتورها جنگ‌ها رو متوقف کرده 707 01:00:58,200 --> 01:01:00,577 شبیه سازی امپراتورها برامون صلح به ارمغان آورده 708 01:01:00,661 --> 01:01:04,122 دودمان ژنتیکی ما تقریباً چهار قرنه که فرمانروایی کرده 709 01:01:04,206 --> 01:01:09,211 مطمئناً شما ارزش ذهن جوونی رو که در دانش و خرد با شما اشتراک داره درک می‌کنین 710 01:01:09,962 --> 01:01:13,048 خب، من ارزش رو در تفاوت می‌بینم 711 01:01:13,131 --> 01:01:14,383 در تازگی 712 01:01:14,883 --> 01:01:16,468 شما هیچ چیز تازه‌ای پیشنهاد نمی‌کنین 713 01:01:16,552 --> 01:01:18,971 فقط یه انگور جوون‌تر 714 01:01:20,848 --> 01:01:22,391 از همون تاک 715 01:01:22,474 --> 01:01:25,352 که همون بطری قدیمی براش تعیین شده 716 01:01:29,064 --> 01:01:31,441 ...شما نمی‌تونین خودتون رو نجات بدین 717 01:01:33,068 --> 01:01:35,112 ولی می‌تونین میراثتون رو حفظ کنین 718 01:01:35,195 --> 01:01:37,948 میراث شما یا من، دکتر سلدون؟ 719 01:01:53,630 --> 01:01:55,215 ...چقدر برات طول کشید تا 720 01:01:58,385 --> 01:02:00,304 جلوه‌ی افضل رو فعال کنی 721 01:02:00,971 --> 01:02:02,723 با دومین تلاش تونستم 722 01:02:06,101 --> 01:02:07,936 می‌دونی که دادنش به من 723 01:02:14,318 --> 01:02:15,986 هری، وقتی بهش نگاه می‌کنم... 724 01:02:17,738 --> 01:02:20,699 واقعاً فکر می‌کنم اون‌ها تلاششون رو می‌کنن تا کاری کنن این یه جنگ منصفانه به نظر بیاد 725 01:02:20,782 --> 01:02:22,659 ولی به خودشون زحمت ندادن، دادن؟ 726 01:02:22,743 --> 01:02:23,744 ما چطور؟ 727 01:02:26,413 --> 01:02:28,123 قلاب هنوز آزارت می‌ده؟ 728 01:02:29,625 --> 01:02:34,505 زایلاس از همون اصطلاح شما استفاده کرد من تنها بودم 729 01:02:35,005 --> 01:02:36,965 اون‌ها داشتن گوش می‌کردن 730 01:02:37,049 --> 01:02:38,592 و شما هم می‌دونستین که دارن گوش می‌کنن 731 01:02:38,675 --> 01:02:41,261 «الآن هم دارن گوش می‌کنن.» «خوبه.» 732 01:02:41,345 --> 01:02:43,055 می‌خواین چی بشنون؟ 733 01:02:43,639 --> 01:02:47,935 آبراکساس طعمه بود، نه تو 734 01:02:48,644 --> 01:02:50,562 من درست قبل از اون‌ها حرکت کردم 735 01:02:51,271 --> 01:02:54,316 تو اینجا بیشتر از اونی که بدونی کارگزار داری، گال 736 01:03:14,878 --> 01:03:19,049 حضرت امپراتور به این نتیجه رسیده‌ن که مرگ‌ شماها نتیجه‌ی مطلوبی نیست 737 01:03:19,132 --> 01:03:20,717 به خاطر منافع امپراتوری 738 01:03:20,801 --> 01:03:24,054 به شما اجازه می‌دن کارهاتون رو در زمینه‌ی روانتاریخ پالایش کنین 739 01:03:24,137 --> 01:03:25,889 تا بنیادتون رو بسازین 740 01:03:28,642 --> 01:03:30,060 ولی نه روی ترانتور 741 01:03:31,311 --> 01:03:32,437 روی ترمینوس 742 01:03:32,521 --> 01:03:36,775 یه سیاره‌ی نامسکونه در لبه‌ی کهکشان 743 01:03:36,859 --> 01:03:38,777 همراه مناطق حاشیه 744 01:03:38,861 --> 01:03:41,405 آناکرئون و تسپیس هم در حاشیه‌ان 745 01:03:41,488 --> 01:03:44,783 آره، پادشاهی‌های وحشی همسایه‌تون می‌شن 746 01:03:45,742 --> 01:03:47,411 شما با یه کشتی کندرو سفر می‌کنین 747 01:03:47,494 --> 01:03:50,539 امپراتوری دسترسی شما رو به فناوری موتور جهش ممنوع کرده 748 01:03:50,622 --> 01:03:52,207 شما دارین ما رو تبعید می‌کنین 749 01:03:52,291 --> 01:03:56,170 روی ترمینوس که باشین، مشکلی برای امپراتوری به‌حساب نمی‌آین 750 01:03:56,253 --> 01:03:59,131 و هیچ مزاحمتی هم برای صلح امپراتوری نخواهید داشت 751 01:04:00,132 --> 01:04:02,926 مردم کهکشان می‌فهمن که شما دارین با سقوط مبارزه می‌کنین 752 01:04:03,594 --> 01:04:06,096 اگه معلوم بشه روانتاریخ کلاه برداریه 753 01:04:07,222 --> 01:04:11,643 بنیاد شما می‌تونه چروکیده بشه و از بین بره 754 01:04:12,186 --> 01:04:13,770 و اگر هم موفق از آب دراومد 755 01:04:14,938 --> 01:04:19,359 تو باهاش همکاری می‌کنی و ازش به عنوان پایه‌ای برای به وجود آوردن رژیمت استفاده می کنی 756 01:04:22,946 --> 01:04:25,115 ترمینوس. تا حالا حتی اسمش رو هم نشنیده بودم 757 01:04:25,199 --> 01:04:28,869 دلیلی هم نداشت شنیده باشی پنجاه هزار سال نوری دورتره 758 01:04:28,952 --> 01:04:31,121 بدون موتور جهشی، سفرمون... 759 01:04:31,205 --> 01:04:34,917 «هشتصد و هفتاد و هشت روز طول می‌کشه» «البته تقریباً» 760 01:04:35,000 --> 01:04:36,668 اشکالی نداره 761 01:04:36,752 --> 01:04:38,962 مشکلاتی هم خواهیم داشت. در این مورد بحثی نیست. 762 01:04:39,463 --> 01:04:42,633 ترمینوس دور یه کوتوله‌ی سرخ می‌چرخه 763 01:04:42,716 --> 01:04:45,594 فصل‌های سختی داره و از لحاظ فلز و مواد معدنی ضعیفه 764 01:04:45,677 --> 01:04:46,929 این رو خوب می‌دونستی 765 01:04:49,765 --> 01:04:51,350 که تبعید همیشه جزو نقشه‌ی ما بوده 766 01:04:52,226 --> 01:04:54,895 ترمینوس هم همیشه یه محل مطلوب در حاشیه‌ی کهکشان 767 01:04:54,978 --> 01:04:56,563 به حساب می‌اومده 768 01:04:56,647 --> 01:04:59,316 حمایت امپراتوری بدون نظارت امپراتوری عالیه 769 01:04:59,399 --> 01:05:00,484 چند نفر این رو می‌دونن؟ 770 01:05:00,567 --> 01:05:01,693 فقط رایش می‌دونه 771 01:05:04,947 --> 01:05:06,907 به امپراتوری چی گفتین؟ 772 01:05:06,990 --> 01:05:09,785 تا چه اندازه توی ریاضیات من پیش رفتی؟ 773 01:05:10,369 --> 01:05:11,703 واقعاً چی می‌بینی؟ 774 01:05:12,329 --> 01:05:14,289 «نتونستم کاملاً درکش کنم.» «پس دروغ گفتی؟» 775 01:05:14,373 --> 01:05:15,791 از خود بیخود شده بودم 776 01:05:16,959 --> 01:05:20,337 روی سیناکس هیچ‌کس نمی‌خواست بشنوه که آب دریاهای ما داره بالا می‌آد 777 01:05:21,213 --> 01:05:24,049 فکر می‌کردم اگه بتونم مردم رو وادار به گوش کردن کنم می‌تونم نجاتشون بدم 778 01:05:24,633 --> 01:05:28,679 ولی تغییر ترسناکه مخصوصاً برای اون‌هایی که در قدرتن 779 01:05:28,762 --> 01:05:30,848 من هم می‌تونستم ترس امپراتور رو حس کنم 780 01:05:32,683 --> 01:05:36,520 وقتی به جلوه‌ی افضل نگاه کردم تونستم تاریکی رو ببینم 781 01:05:36,603 --> 01:05:40,232 اولش نفسم بند اومد خردکننده بود 782 01:05:41,275 --> 01:05:43,193 ولی بعد با دقت بیشتری نگاه کردم 783 01:05:43,277 --> 01:05:48,490 و تونستم یه جرقه‌ی ریز از نور رو ببینم که آخرِ آخرش بود 784 01:05:50,367 --> 01:05:53,370 اون وقت بود که فهمیدم این سقوط نیست که اون‌ها ازش می‌ترسن 785 01:05:53,871 --> 01:05:56,456 چیزیکه اون‌ها رو می‌ترسونه این احتماله که نقشه‌های شما واقعاً به موفقیت برسه 786 01:05:58,542 --> 01:06:01,044 برای ساختن نیروی بیشتری لازمه تا سوزوندن 787 01:06:02,004 --> 01:06:03,797 من هم می‌خوام بسازم، هری 788 01:06:04,923 --> 01:06:06,675 تو هم فرصتت رو پیدا می‌کنی 789 01:06:08,093 --> 01:06:11,722 این اولین بحران بنیاد نیست آخرین بحرانمون هم نخواهد بود 790 01:06:11,805 --> 01:06:15,309 یه چیزی بهم می‌گه تو از همین الآن می‌دونی بحران بعدی چی خواهد بود 791 01:06:16,393 --> 01:06:19,813 صلح امپراتور پایدار می‌مونه 792 01:06:25,110 --> 01:06:29,239 از سیناکس تا ترانتور، حالا هم ترمینوس 793 01:06:29,740 --> 01:06:32,159 تو به این امید اومدی اینجا که دنیای خودت رو نجات بدی 794 01:06:32,242 --> 01:06:34,661 حالا من ازت می‌خوام رویای یه چیز بزرگ‌تر رو ببینی 795 01:06:35,746 --> 01:06:39,499 چرا تو یه دنیا توقف کنی؟ چرا کهکشان رو نجات ندی؟ 796 01:06:40,792 --> 01:06:42,085 واقعاً چرا نه؟ 797 01:07:11,406 --> 01:07:13,534 هری برنامه‌ی همه‌چیز رو ریخته بود 798 01:07:13,617 --> 01:07:16,119 برای چیزهایی که فقط اون می‌تونست از پشت افق ببینه 799 01:07:19,623 --> 01:07:23,335 روانتاریخ می‌تونست رفتار همه‌ی جمعیت رو پیش‌بینی کنه 800 01:07:23,418 --> 01:07:25,254 اون هم با دقتی سرگیجه آور 801 01:07:25,337 --> 01:07:30,008 ولی وقتی پای افراد به میون می‌اومد همه‌چیز مبهم‌تر می‌شد 802 01:07:34,680 --> 01:07:39,977 هیچ‌کس نمی‌تونست به دهلیز نزدیک بشه هیچ‌کس به‌جز آدم تنهایی مثل سالوُر هاردین 803 01:07:41,270 --> 01:07:42,813 و من همیشه فکر می‌کردم 804 01:07:44,606 --> 01:07:46,650 وقتی هری نقشه‌ش رو فرمول‌بندی می‌کرد 805 01:07:47,359 --> 01:07:51,947 آیا فهمیده بود که سرنوشت کهکشان به چیزی بستگی داره که هاردین اون تو پیدا کرد؟ 806 01:07:53,156 --> 01:07:54,741 فکر کنم فهمیده بود 807 01:07:55,993 --> 01:07:58,370 و فکر می‌کنم این چیزی بود که اون بیشتر از هر چیزی ازش می‌ترسید 808 01:08:00,000 --> 01:08:10,000 به کانال تلگرامی آسیموفیا بپیوندید @Asimovia 86171

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.