All language subtitles for 99 Women 1969 .DVDRip.harika-Farsipersian

ترجمه زیرنویس :هاریکا
Harika

harika_alone@yahoo.com

" این فیلم داری صحنه های 100%پورن (سکس) میباشد"
"لطفا از مشاهده آن در جمع خانوادگی خودداری فرمائید"

اونا دارن مارو کجا میبرن!؟

!...به جزیره ای که اونجاست

باید خیلی جای ضایعی باشه !؟

!...باید قبل از این متوجه این میشیدی

وقتی از اونجا خارج میشی
! فقط یه خاطره بد برات میمونه

!فعلا که 3سال اونجا مهمونی
!...پس بهتره باهاش کنار بیائی

!...اوه ! دیگه بسه
!...ازت میخوام ...! کافیه

!میدونم چه چیزهائی رو داری از دست میدی

!افسوس ، هیچ چیزی توی این زندن عوض نمیشه

- اینجا زندانه !؟
-بله

!خونه
!خونه شیرین ! برای هممون

!ساخته شده توسط اسپانیائی ها
! اه ، چه کسی میدونه چه وقت

:این یه اسم خیلی جذابه
"کاستیلو د لا موتره"

!ارابه مرگ

- دیر اومدین ، خانم ها
- !خیلی تشریفات اداری و کاغذ بازی داشتیم

!اهمیتی نمیدم

!این تقصیر من نبود

!مجبور بودم برای کاغذ بازیها صبر کنم

!...بده بینم ، همه چی مرتبه

تصور نمیکنم قرار باشه دختری
!...را سر به راه کنیم

!بله

بیارش اینجا

امروز صبح توی سلولش
!...پیداش کردیم ، مرده بود

احمقانه هست ، میدونست
!... چند روزه دیگه قراره ازاد بشه

!...همیشه از ازاد شدن می ترسید

خودکشی !؟

پروندش درست در کنارش
!...توی تابوت هست

!توسط فرماندار امضاء و تائید شده

!تکرار میکنم ، دفعه بعد سر موقه اینجا باشین

تازه وارد هارو برای گرفتن
!....دستور کاری بیائین جلو

اسمت؟

- ناتالی مندوزا
- اینجا صدام میکنی !!! "مادام"ء

شمارت؟

98مادام

- تو چندی ؟
-97

قبلا اینجا بودی ؟

!بله ، دو سال پیش ، مادام

ایندفعه اینجا چقدر برات بریدن !؟

یکسال ، مادام

!این بستگی به رفتارت داره

در غیر اینصورت
!تعطیلاتت را طولانی تر میکنم

یه چیز همین اول رک وراست بگم

!...از همین الان شروع میشه
!...دیگه چیزی به اسم شخصیت ندارین

!هیچی نیستین

! غیر از اون شماره هیچی نیستین

!فراموش کنین بیرون کی بودین

-!سلام
-!....یه تازه وارد

یه تازه وارد سرگرمی خوبی
!برای این جای جهنمی هست

! جسیکا

برگشتی ؟
الان در حال حاضر چی داری !؟

!چه سوالی ؟ مثل قدیما
!...بدون دلیل به کسی خیانت نمیکنم

!هلگا
!اون مریضه

کی ؟
ناتالی !؟

! آره ، شماره 98

اون خوبه
!همه کارا به تو ربط نداره

البته ، اون گرما رو حس نمیکنه

!لازمه که روبراه بشه

پلیس اون توی یه قایق دست گیر کرد

بدون بلیط سوار شده بود

ولی با مقدار کافی هروئین
! برای روبراه کردن یه لشکر معتاد

هیچکس نمیتونه کمکش کنه !؟

اون درمان مخصوص خانگی دریافت میکنه

داره بوقلمون یخ زده میشه

فعلا که خوبه

وقتی اونا ترتیبش بدن
تمام موهاش از دست میده

!...بیخیال ، بگیر بخواب ، بچه

!...اروم باش ، باید بخوابی

!نمیتونی هر کاری دلت خواست بکنی

!اوه ، گریه نکن

ببین ! تا حالا بهت گفتم چرا اینجام !؟

نه، چرا!؟

!یه راز نیست

تن فروشی ! گائیده میشدم توسط
!رفیقائی که نباید میداشتم

تو چجوریا ؟

شرط میبندم برای یه چیزائی خیلی وحشی میشی

!بیخیال ، گریه نکن

میخوام یه تخت پَر قو بگیرم

فرماندار، امیدوارم تفریح کرده باشین

!اوه، اون فرشته سفید

بزور گائیدمش ...!ء

میدونستم ازاون خوشتون میاد

و بازداشت شده های جدید !؟

...بینشون یه بلوند هست

شماره99

!جوان

...حَشری، با بدن عالی

!....فکر میکنم یکی مثل اون ترجیح بدین

بعدا اون میبینم
امروز زیادی کار کردم

فرماندار از اینکه زود اومدین ممنونم

همیشه در خدمت گذاری حاضرم

خیلی مهربونی

بزودی قادر هستی پیروزیت تثبیت کنی

خیلی خوب میدونی چقدر
!اونائی که هوام دارن دوست دارم

گفتی 99؟

بله

بسیار خوب

ولی با احتیاط جلو برین

دختری که مرده ، گفتن
!زخمهای عمیقی پشت سرش داشته

اصرار دارم همه بازداشتی هارو
برای نظم و انضباط کاری بفرستیم

ولی یه وزیر دادگستری جدید داریم

اون خرافاتی و مقرراتی هست

نباید فراموش کنی که این
! دومین نفری که امسال مرده

بله ، بله، میدونم ...که چی !؟

باید از دردسر دوری کنیم

فرماندار ، در طول روز تمام
!...دردسر هامال منه

به مشکل برخوردم

....شماره 99

ابتدا باید به زندانیان مراجع کنم

مردان خطرناک و بیرحم

کی دوباره همدیگرو میبینیم !؟

شاید فردا

....یادت باشه حواست جمع کنی

شماره 99

پس تا فردا

باید خیلی لذت بخش باشه

چی ؟
خواب چیرو میبینی !؟

-چی میخوای ؟
- هیچ چی

!...داشتی کابوس میدیدی

- کی داشت گریه میکرد ؟
- ناتالی

به شدت بیماره

اوه ...بیخیال ! برو بخواب

اینجا داروئی نیست
!...که بیمازیش بهتز کنه

چی میدونی ؟
دکتری !؟

نه ، فقط حس میکنم

به نظرت چیکار باید بکنیم !؟

باید یه نگهبان صداکنیم
تا با دکتر تماس بگیره

!نگهبان

!نگهبان

خفه میشی ؟

شماره 99

-!شماه 99
- بله ، خانم

مجازات نافرمانی

یاد میگیری
8روز توی سیاه چال

ناتالی داره هذیان میگه

اون داره میمیره

و این مجازاتش برای عدم رعایت دستورات مدیر

15روز توی سیاه چال
امیدوارم ادب شده باشی

سلام ، دکتر

سریع بود

اون قبلا مرده بود

تقریبا همیشه همینجوریه

این زن از چه مدت قبل مدیر بوده ؟

اوه ، باید ده سالی باشه

اون قبلا بعنوان نگهبان بوده

هیچکس اینجارو ترک نمیکنه

خواهیم دید

!سریعتر

سریعتر ، یا روزهارو توی سیاه چال میمونی

حکمت چند وقته !؟

15ماه زمان زیادیه نیس
تو چقدر داری ؟

!...یه جوریم ، این اولین محکومیتم هست

...ده روزه اینجام

میتونی قبولش کنی !؟

نوع کار مهم نیست
ولی کار من نبوده

هی شاهزاده خانم
دل تنگ خیابونائی که توش قدم میزدی شدی !؟

!گالت ببند وگرنه خوردش میکنم

آره ،درسته ، شاهزاده خانم
این طرز صحبت کردن با یه فاحشه نیست

!بس کن ، دیوونه شدین

!بس کنین

!شما دوتا ...با من بیائین

! بقیه شماها ...به کارتون ادامه بدین

میخواد په بلائی سرشون بیاره !؟

باهاشون چیکار میکنه !؟

!اونارو میبرن مهمونی

!عصر بخیر

!سر موقع ، مثل همیشه

امروز اولین ملاقات کنندت نیستم!؟

نه، امروز صبح دکتر اینجا بود

....یکی از دخترا

!...مرده ، میدونم

چطوری میتونم بهت بفهمونم
که اون عمدی نبوده !؟

!اوه ، سرزنشت نمیکنم

من که وزیر دادگستری جدید نیستم

! امشب خیلی گرمه

دکترگفت یه گزارش برای
!وزیر ارسال میکنه

...خوب ، اینجا فقط از

!اونچیزی که میترسیدم سرمون اومده...

ولی کار وزیر باید به پیدا کردن
!.... جنایت کارا محدود بشه

این مسائلی هستن که میشه اونارو حل کرد

....یه گیلاس شراب برات میارم

بیا بیشتر در باره موضوعات
... دلپذیر حرف بزنیم

شماره99چطوره ؟

! میدونی ، بذرش کاشتی ، عزیزم

اون با یه دختر دیگه دعوا کرده

مجبور شدم مجازاتش کنم

-اون دختر دیگه کی بوده !؟
-...شماره 76ء...اون میشناسی

بله ، میشناسیش

اون الان باید یکسالی باشه که اینجاست !؟

...آه، بله، زوئه

مجروح شده بود

توی بیمارستان به همراه دوست عزیزش شماره 99

اونجا میمونن تا زمانی که ردیف بشن

!خوب ،فرماندار
!اونا باید مجازات بشن

انتخاب چگونگی مجازاتشون
! به تو محول میکنم

واقعا؟

تلما ، واقعا فکر میکنم
!...که یه گفتگورو از دست دادی

میتونم تورو به عنوان مادامی
!...که یه جنده خونه را اداره میکنه تصور کنم

نه ، فرماندار ...خودت خوب میدونی
!که اینجا مثل یه حرفه ای رفتار میکنم

و بدن و روح خودم به اون اختصاص دادم

!درواقع

میشه این ننه من غربیم بازی تموم کنی !؟

!کافیه
می شنوی !!؟

!هیچ دردی دوا نمیکنه

!گریه کردن تموم کن

!این بخاطر تو و اون جنده هست

!...که پام اینجوری داغون شده

!ولی من گریه نمیکنم

میشنوی !؟
!...هیچوقت گریه نمیکنم

اینجارو ...بیخیال

! گفتم ، بیخیال

!نه
!بذار تو حال خودم باشم

خوب ...خوب ...!؟

! دو دوست قدیمی

دو تا دوستای خودم که به نظر میاد
!...خیلی وقته از هم دور بودن

اینجا همه چی مرتبه ، فرشته های من!؟

یه وقتهائی خیلی سخت میشه تشخیص داد
!فاصله بین عشق و نفرتُ

حتی میتونن باهم رابطه سکسی داشته باشن

این مبحث بزرگی هست
!برای این زمان کم

!اینجا خیلی گرمه

!خفگیم میکنه

شاید بهتر باشه لباس سبک تری داشته باشیم

! نه
!دست کثیفت بهم نزن

!راحتم بذار

اسمت چیه!؟

!ماگدا

شش ماهه که اینجام
باورت میشه!؟

!...زمان زیادیه

!...توی این سیاه چال جهنمی
!...شش ماه یعنی ابدیت

تو چطور ؟
چه مدت حبس داری !؟

!نمیدونم

پروندت مشروطه!؟

دست و بالت خالیه ...این بدترین حالتشه

احتمالا هیچوقت از اونجا بیرون نمیائی

اون ممکن نیست

!اوه، میدونی

!...منظورم این چیزا نیست

برگه هاتون ؟

!این یه نامه هست

! متاسفم ، این همه چیزیه که دارم

اون به آدرس مدیر اینجاست

!سلام

مدیر دیاز !؟

!و شما هستین ...مدیر ...کارل

!نه هنوز

!نامه وزیر به اندازه کافی شفاف هست

!بله

...اینجا میگه یک ماه آزمایشی

تا زمان لازم برای
!... تصمیم گرفتن باشه

!احمق نیستم

!میدونم معنیش چیه

!...باید گورم گم کنم ، می فهمم

! این به خودت بستگی داره

...ولی ترجیح میدم اینجا بمونی

...و کمک کنی

-!کمکمت کنم
-!بله

مطمئنم که بهت نیاز دارم

تجربه ای در مدیریت زندان داری !؟

!خیلی کم

...با بزهکاران جوان برخورد داشتم

!این اولین باریه که در زندان هستم

کار خیلی بزرگی میخوای یاد بگیری !؟

!میدونم

و به همین دلیله ازت میخوام
...که کمکم کنی

میتونم راضیت کنم اگر میخوای
!...روی همه چیز کنترل داشته باشی

میتونی تمام فایل ها
!...رسیدها و حساب هارو نگاه کنی

99تا زندانی داریم...ء

همانطوری که رول امروز صبح گفت

ولی من بهت اعتماد دارم ، مادام

....دوست دارم زندون ببینم

همراهیم میکنی !؟

!بذار بمونم

فکر میکنی چه کوفتی هستی !؟

!ساکت

!هی

چرا دست از کار کشیدین!؟

!ادامه بدین

و چی اونجاست !؟

!این یه سیاه چاله

الان کسی اونجا هست !؟

-!..بله، یه زندونی اون پائین هست
- به چه دلیلی !؟

!...نافرمانی ، و تلاش برای تحریک بقیه

و چند وقته که اینجاست!؟

!...با فردا میشه یه هفته

!میخوام ببینمش

!...مایوس میشی

!خیلی خوب، هر جور میلیته

!بلند شو
!بیا دیگه ، وایسا

!بیا دیگه ، بلند شو و قدم بزن

اسمت چیه !؟

99

!اسمت بهم بگو

!...اینجا، زندانیان اسمی ندارن

!...لطفا اسمت بهم بگو

اسمت چیه ؟

!ماری

!مرسی ماری
...اون برگردونین پیش بقیه

- !مجازاتش دو هفته هست
- !کاریو که میگه انجام بدین

...میخوام با این دختر صحبت کنم

!تک به تک

فرماندار سانتوس
دوشیزه کارل

نامه وزیر را خوندم

همچین یه نامه برای دادن بهتون دارم

!میتونین بگین یه اتاق برام اماده کنن
!لطفا ، مادام

! بله ،خوشحال میشم

!پس لئونی کارل هستین

!بله

!سانتوس هستم ،فرماندار هستم
!...بخاطر همین مافوق شما به حساب میام

وزیر بهم اطلاع دادن

!...اون میخواد گزارش روزانه دریافت کنه

!طبیعیه

...ولی باید یه کپی از اون برام بفرستین

!بشین

باید بدونی ، تعجب نمیکنم
... اینجا فرستاده شدی

اوه ، بله ؟

اینجا چیزهای وحشتناکی اتفاق افتاده

مادام دیاز ، مدیر اینجا
!....یکم عصبانی شده

بهش فهموندم ، خیلی سخت کار میکنی
...ولی اینکار برای شما بیش از حد بزرگه

!بله

!باید استعفا بده

...ازش خواستم یکم بیشتر بمونه

میبینم

روانشناس هستین !؟

هماهنگ می کنم
!مطمئنم کنار هم میمونیم .

از اون لحاظ ، مطمئنم

!باید حلش کنی

از هر چیزی که
!اینجا میگذره با خبرم کنین

!امیدوارم همه چیز خوب پیش بره ، فرماندار

دوشیزه کارل
! نصیحتی بهتون بکنم

باید به شدت به نظم و انضباط احترام بذارین

اگر کوچکترین نقطه ضعفی
...به دست این دخترا بدین

! دیگه هیچ قدرت و اقتداری نخواهید داشت

این یادتون باشه، دوشیزه کارل

خدانگهدار ، فرماندار

مطمئنم بزودی همدیگرو خواهیم دید

منم همینطور

تورو که نمی ترسونم ، هان !؟

!نه، بذار تو حال خودم باشم

!...بهت احساس دارم

!....اونا واقعا میخوان کونت بذارن

!!!!!مثل مراقبت که تو کردی

میدونی ، یه روزی بود
که اروزهائی مثل تو داشتم

یه رقاص بودم

زندگی حیرت آوری بود ، قسم میخورم

...بهترین کاری تا حالا

همه می شناختنم

همه چی داشتم

مردها همه نوکرم بودن

میتونست خوب باشه ولی معشوقه رئیسم بودم
به شدت روی من حساس بود و حسودیش میکرد

!درش بیار

چرا؟
اذیتت میکنه !؟

اون شب ، یه مرد ملاقات کردم

!...بدجوری حَشری و دیوونم کرده بودم

نمیدونستم رئیسم
!...داره تماشامون میکنه

!شب بخیر ، زوئی

!کارلا

!فاحشه

!...زوئی ، این خیلی هولناکه

چجوری از اون سیاه چال اومدی بیرون!؟

!نمیدونم

اون مثل بقیه نیست
!...متفاوته

! مواظب باش
! ممکنه عوضی تر از یه جنده باشه

!مراقب باش
!اون به یه دلیلی تورو اورده بیرون

امروز صبح دیدمش
!به نظر خوب میومد

باید ازش می پرسیدی نهایتا
!...چجوری ار اینجا سر در اورده

!...معمولا فقط اون پیرزن عجوزه اینجاست

چرا ازش نمیپرسی !؟

! شماره 99،باهام بیا

!خوب
!خوبه

!تنهامون بذار

! بشین ، ماری

چرا مجازات شدی !؟
چه اتفاقی افتاد!؟

چون برای کمک
!بقیه را بیدار کردم

چرا؟

یکی از دخترا بیمار بود
!..و به پزشک نیاز داشت

دکتر اومد!؟

!نمیدونم

دختره کجاست !؟

!اون مرده

چه مدت اینجا بودی !؟

...هفت روز

و از وقتی اومدی توی سیاه چال بودی !؟

چرا اینجائی !؟
چه اتفاقی افتاده ، بهم بگو!؟

....پروندت مطالعه کردم

! چیز زیادی دست گیرم نشد

میخوام بدونم در نهایت
چجوری سر از اینجا در اوردی !؟

!بیخیال ، اروم باش

خوب ، چی اتفاقی افتاد !؟

!بهم بگو

! سعی خودت بکن

...اون شب منتظر اتوبوس بودم

...یه مرد موتور سوار پیشنهاد داد برسونتم

...باهاش رفتم

...تاریک بود

! و اون محل را نمیشناختم

...اون بردم به یه جای خاکی کثیف

...چهار مرد دیگه هم دورم کردن

!...حیوونای شهوتی وحشتناک

! اونا بهم تجاوز کردن

خوب، ادامه بده

!...یکی از اونا یه چاقو داشت

!...سعی کردم اون ازش بگیرم

یه دفعه متوجه شدم
!...همه جام خونی شده

- اون کشتی !؟
- !نه !نه

!بازم دادگاه تورو گناهکار میدونه

!هیچکس باور نمیکنه دارم حقیقت میگم

چیزی که فکر میکنم
!... اینه که تو کلاهبرداری کردی

و وقتی یکی از اون مردا میخواسته
!...پولش ازت پس بگیره

باهاش درگیر شدی
!...توی عصبانیت اون کشتی

نه! چرا هیچکس حرفم باور نمیکنه !؟

...خیلی خوب

...الان باورت میکنم

!...ولی این یادت باشه

!همه اونائی که محکوم میشن
!ادعا میکنن که بیگناه هستن

...و فقط تعداد کمی از اونا واقعیت میگن

درخواست میدم که
!...پروندت برام بفرستن

!هرچند ، شانس برگشتنت خیلی کمه

...حالا برگرد به سلولت

! مرسی ، مادام

این لئونیری کارول اونقدرام
!...که اوایل فکر میکردی احمق نیست

!هیچوقت فکر نمیکردم احمق باشه

! فکر میکنم بر عکس خیلی باهوشه

و اون اینجا نیومده که مستقیما
!...یه زندون ناچیز به اتش بشکه ، ولی تو

من!؟
!...اون مزخرفه

...وزیر بهم اعتماد کامل داره

از این بابت مطمئنی !؟

بله، آدم خوشنامی هستم

واقعا!؟

!...باید جلوی اسیب دیدن خودمون رو بگیریم

!...فکر میکنم اون گزارش ها رو میفرسته

! حق باتوست ، باید یه کاری بکنیم

!قبل از اینکه دیر بشه

قلب از اینکه اون گزارشی بفرسته
!...اون باید گزارش مارو دریافت کنه

!فکر خوبیه
!باید توی این کار با هم متحد بشیم

!کاملا

ولی چی می تو نیم برعلیه اون پیدا کنیم !؟

!متوجه شدم

داره تلاش میکنه اعتماد بعضی
!...از بازداشتیها رو جلب کنه

مطمئنی !؟

!شاید به یکی از دخترا علاقه مند شده باشه

به جای تو ، فرماندار!؟

چی!؟

!چه ایده بزرگی

!بیا وقت تلف نکنیم

!اسامی بهم بده ،جزئیات ،حقایق
!...تمام جزئیات و نقطه ضعفهارو میخوام

!اوه ، اونارو بهتون میدم

....خلاصش بهت بگم، فرماندار

...اون عاشق شماره 99شده

!سریعتر

!حالا بیا

!یه مرد ، ببین

- !خوان دیگو
- !اون شخص میشناسی

!بله ، باید باهاش حرف بزنم

!..صبر کن ، یه فکری به سرم زد

!برو
!زود باش

!ببخشید ، ولی باید باهات حرف بزنم

!روزالی

!سعی کردم خبری ازت بگیرم

میخواستم بهت بگم
...که حالم خوبه

- این چیه !؟
- چیزی نیست ...فقط یه خراشه

!هی ، گوش کن

...در انتهای دیگه این جزیره

...روستای ماهیگیران هستش

...اونا قایق دارن

...ده روز بعد از ماه نو

!... با یکی از دوستام ،قصد داریم فرار کنیم

ولی خوان ، کجا باید پیدات کنم!؟

..دو کیلومتری روستا ، یه لنگر گاه هست

! سپیده دم اونجا منتظرت میمونیم

! اوه ، روزالی

!مراقب باش

! زوئی

چیه ماری !؟
چی میخوای !؟

چرا نمیخوابی تا خواب
دوست دختر جدیدت ببینی !؟

!...اون هیچوقت تور از اینجا بیرون نمیبره

!میتونی از این بابت مطمئن باشی

اون چند باری باهات میخوابه و وقتی از سکس
!باهات خسته شد ولت میکنه تا همینجا بمیری

!...این نامه برای توئه

!مرسی

زندانیا میخوان خیلی
!...فوری با شما صحبت کنن

کدوم یکی !؟

!شماره99

!گرسنه ام

!منم همینطور

چرا از خواهر نمیخوای زحمت بکشه
و مقداری غذا برات اینجا بیاره !؟

!فقط دوبار اون دیدم

!اون هر چیزی بخوای قبول میکنه
!حیوون خونگیش هستی

! آه ، خفه شو

!...حرف دهنت بفهم ! بوی شاشِت خفه مون کرد
!...زِر مُفتم نزن

!...میدونم با دخترا کنار نمیائی

مادر جنده ! واسه من کُس شاش میکنی!؟

!جنده دوزاری
!کاری میکنم دو شعله بشاشی

!کونت جر میدم
!...که صدای گوزِت بشه حسرت دِلِت

اینجا چه خبره !؟

!کافیه
! صدام میشنوین ؟ تمومش کنین

میدونین لیاقتتون چیه !؟

چی شده !؟

!...اونا دعوا میکردن

!شماره97و شماره76

!متوجه هستم

!نان و اب فقط برای دو روز

!...اونا هر کدوم 7روز توی سیاه چال میمونن

!نه

!سیاه چالی در کار نیست
!این مجازات دیگه حذف شده

!سلام

ماری ، چرا میخواستی من ببینی !؟

چیزی شده !؟

میخواستم بدونم چیز
جدید درباره من فهمیدین !؟

!بله

!متاسفانه هیچ کاری نمتونم برات انجام بدم

...یه نامه دریافت کردم ، موردت کاملا روشنه
!...هیچ فرصتی برای بررسی وجود نداره

!نامه را بهم نشون بدین

! نابودش کردم

! حرفت باور نمیکنم

منظورت چیه !؟

میدونی همه دربارت چی میگن !؟

هیچ کاری برای کمک بهم انجام نمیدی
!.... تا بتونم ار اینجا برم بیرون

ماری ، چرا هیچ کاری
برای کمک بهت انجام ندادم !؟

!...ظاهرا اولش باید باهات بخوابم

!نه

!توام مثل بقیه فقط یه جنده هستی

!نفرت انگیزی

خوب ، چیکیتا

کی میتونم از اینجا خارج بشم !؟

!...شاید بزودی ، الان میرم ببینمش

منظورت چیه !؟

!فرشته مهربونمون سفارش داده

شب مراقب خوبی نیست

یه فکر ...عالی دارم

ولی لازمه که سه نفر باشیم

به روزالین نیاز داریم

...من

....وتو

!خیلی راحت نیست
!سی کیلومتر داخل جنگل هست

و اگر نتونیم ردیفش کنیم !؟

!خیلی شیک و سلطنتی بگائیدن میریم
!...کُس و کونمونُ اُستاد میکنن!!!! خلاص

!اهمیت نمیدم

پس پایه ای !؟

!هستم

!اینجا

! کلیدارو بردار

باید به اطلاعت برسونم
!یه قانون جدید در حال اجراست

اگر در طول شب یه زندانی مریض بشه

باید زنگ خطر به صدا در بیاری

ولی اگر نگهبانارو بدون دلیل صدا بزنی
!...مجازات میشی

!احساس خوبی ندارم

!خیلی مریضم

موضوع چیه!؟

!مریضم

!...تکون بخوری گلوت میبرم

!...نمیتونم ادامه بدم

روزالین ، خواهش میکنم
!...سعی کن بخودت مسلط بشی

الان دیگه نمیتونیم اینجا بایستیم
!و نمیتونیم اینجا بمونیم

!تسلیم نشو !!!شجاع باش

!سخت ترین قسمتش انجام دادیم

! خودت و جمع جور کن

توهم این میشنوی !؟

!اژیرها

!متوجه رفتن ما شدن
!بیا ، عجله کن

!...اون سگها

!...فکر کنم اون آژیر زندان مردها باشه

! بیا ، بجنب

! هی
چه کیک میوه ای !؟

!یک راست از جنگله

کیک میوه ای !؟

!..ببین ! به نظر میاد خیاطمون یکی باشه

کی فرار کردین !؟

امروز صبح

خوان دیگو کجاست !؟

...بیا ، بیا اینجا

- روزالین هستی ؟
- بله روزالینم

خوان دیگو کجاست!؟
قصد دارم ببینمش

اون این بهم داد

مال توست

بله ، خودشه
چه اتفاقی افتاده!؟

نگهبانها وقتی دیدن داریم فرار میکنیم
!...به خوان دیگو شلیک کردن

! آه ،خوان

الان اونا دنبالتون هستن

....در حال کار کردن بودیم وقتی فرار کردیم

...همون موقع خوان

باید بعدا بخاطر کاری که کردین تشکر کنم

بگین ببینم ، جنگل میشناسین !؟

!نه

ولی دریا باید مستقیم اونطرف باشه

بهتره که چسبیده به هم حرکت کنیم

نباید بیشتر از این وقت از دست بدیم
!...بیائین زودتر بریم

باید چیکار کنیم !؟

باید رودخانه رو دنبال کنیم
...اون مجبوره به دریا برسه

دریا کجاست ؟

...بیائین بریم طرف کوه ...پیداش میکنیم

اون نمیخواد مارو به
!...طرف دریا هدایت کنه

پیشنهاد دیگه ای داری !؟

...همون کاری که میگه انجام میدیم

!بیا بریم ، زود باش

!...اونا دارن به عمق جنگل میرن

! اونا مارو توی کوه پیدا نمیکنن

!نه، اینکارو نمیکنم

!بله ، انجامش میدی

!بیا دیگه

!نه، روزالین ، لطفا تحمل کن

!شجاع باش

تو و خوان مثل برادر بودین ، درسته!؟

...میشه اینجوریم گفت

!مثل دوتا برادر

اون تا حالا درباره من حرفی زده !؟

!غالبا

...همیشه میگفت ، بهترین دختر دنیا بودی

...و وقتی داشت میمرد
اسم من صدا کرد عایا!؟

!بله ، صدات کرد

بهم گفت از طرف اون تورو ببوسم

و گفت : ریچاردو باهاش خوب رفتار کن

اون دختر فوق العاده ای هست
!...ازش خوب مراقبت کن

!...عاشقش بودم

!...منم همینطور

!...اون پسر خیلی خوبی بود

!هیچوقت فراموشش نمیکنم

! اوه ، خوان ، عشقم

!خیلی دوست دارم

!اوه ، روزالین خیلی زیبا هستی

! بلندشو ، بیا بیرون

...بیا به راهمون ادامه بدیم

...ده دقیقه استراحت

! هی ، فرِددی

! فرِددی
!منم ، ریکاردو

چه چیزی میخوای !؟

گرسنه هستین !؟

شوخی میکنی !؟
!...ما چهار نفریم

!...بیا بگیر

!...بجنب! باید زود از اینجا بریم

همه چی مرتبه!؟

!بله

!....زود برین ، من جلوشون میگیرم

کجا با این عجله !؟

!...راحتشون بذارین
!...اونا فقط فرار کردن

محکوم شدم که تو این جهنم زندگی کنم
!...و سالها از وقتی که یه زن دیدم میگذره

این صدای فریاد ریکاردو بود!؟

!...باید نجاتش بدیم

!...اگه میخوای کمکش کنی ، برو جلو

!...اون به دست آدمای بیرحمی گرفتار شد

!....خیلی زشت و وقیح هست
قراره چه بلائی سرمون بیاد !؟

!نمیدونم ، ولی نمی تونیم اینجا بمونیم

!بیادیگه

!...مستقیم میدویم

چی میشه اگه مارو ببینن !؟

! باید شانسمون امتحان کنیم

با این عجله کجا میرفتین !؟
!...فرشته های عزیزم

کم طاقتی تون باعث میشه
!...دلپذیرتر بشین

بسیار خوب
!...فردا دوباره ادامه میدیم

!بازشون کنین

فکر نمیکنید مجازاتشون دیگه کافی باشه!؟

میدونم دارم چیکار میکنم تنبیه اینجا
!...برای جلوگیری از فرار زندانیاست

باید بدونن قوانین بیش از حد سختگیرانه هست
!...اونا هر روز 4 ساعت در سیاه چال میمونن

! مجازات بدنی باید روزانه انجام بشه

!...اینا قوانین هستن

مجازات بدنی هر روز باید انجام بشه
!...و همینطورم میشه

!حتی فکر وزیر دادگستری را نکنین

!....مسئول قوانین اینجا منم

و اونا بهش احترام خواهند گذاشت

فردا تمامزندانیان تفتیش خواهند شد

!...بعدا در موردش تصمیم میگیرم

همچنین فردا از دیدن
!...دوباره شما لذت خواهم برد

Ts . by : Harika
harika_ alone@yahoo.com