All language subtitles for King.Gwanggaeto.E49

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English Download
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese Download
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish Download
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:08,000 --> 00:00:18,000 ‫زیرنویس توسط مترجمین آریایی ترجمه شده ‫تنظیم, ویرایش, تبدیل: حمید سروری کیا ‫sorourikia@gmail.com مترجم: حسین 2 00:00:35,797 --> 00:00:39,256 ‫خانم! خانم! 3 00:00:39,468 --> 00:00:40,778 ‫خانم 4 00:00:40,802 --> 00:00:42,497 ‫این همه سر و صدا برای چي هستش؟ 5 00:00:43,138 --> 00:00:46,096 ‫اعلاحضرت... 6 00:00:47,042 --> 00:00:49,954 ‫براش اتفاقي افتاده؟ 7 00:00:49,978 --> 00:00:53,869 ‫اون کسي رو به عنوان ملکه انتخاب کرده 8 00:00:56,818 --> 00:00:57,962 ‫اون انتخاب کرده؟ 9 00:00:57,986 --> 00:01:01,012 ‫اون کسي که انتخاب کرده... 10 00:01:03,191 --> 00:01:04,784 ‫شما 11 00:01:06,261 --> 00:01:08,650 ‫اون شما رو انتخاب کرده 12 00:01:14,169 --> 00:01:17,594 ‫حضرت والا، تبریک میگم 13 00:01:28,550 --> 00:01:30,006 ‫اون, اونجا هستش 14 00:01:34,556 --> 00:01:38,936 ‫تبریک میگیم 15 00:01:38,960 --> 00:01:40,815 ‫این باعث افتخار خانواده شما هستش 16 00:01:41,363 --> 00:01:41,539 ‫کوو چانگ 17 00:01:41,563 --> 00:01:46,010 ‫کوو چانگ ‫من نگران این بودم که اعلاحضرت بدون مشورت ونگسا کوومو, تصمیم میگیره 18 00:01:46,034 --> 00:01:49,857 ‫چه کسي فکرش رو میکرد اون همچنین کسي رو در فکر خودش داشته باشه؟ 19 00:01:51,206 --> 00:01:53,026 ‫درسته 20 00:01:53,809 --> 00:01:57,055 ‫من مطمئن هستم الان ونگسا کوومو, خیلی خوشحال هستش 21 00:01:57,079 --> 00:02:02,176 ‫این نشون میده اعلاحضرت هنوز به اون علاقه داره 22 00:02:04,720 --> 00:02:06,939 ‫ممنونم 23 00:02:06,988 --> 00:02:09,150 ‫بریم ‫بله 24 00:02:15,497 --> 00:02:19,777 ‫چطوري شما فکر کردین و خانم یاکیئون رو انتخاب کردین؟ 25 00:02:19,801 --> 00:02:22,520 ‫ما هرگز تصور نمي‌کرديم 26 00:02:23,605 --> 00:02:25,699 ‫انتخاب خوبي بودش 27 00:02:25,741 --> 00:02:26,517 ‫دیگه اشرافزادگان نمیتونند که دنبال قدرت باشند 28 00:02:26,541 --> 00:02:30,855 ‫ساگال هیئون ‫دیگه اشرافزادگان نمیتونند که دنبال قدرت باشند 29 00:02:30,879 --> 00:02:30,902 ‫دیگه اشرافزادگان نمیتونند که دنبال قدرت باشند 30 00:02:32,714 --> 00:02:33,091 ‫شما خيلي راجع به این موضوع فکر کردین؟ 31 00:02:33,115 --> 00:02:35,743 ‫هاي موول ‫شما خيلي راجع به این موضوع فکر کردین؟ 32 00:02:36,952 --> 00:02:37,729 ‫بله 33 00:02:37,753 --> 00:02:37,929 ‫دامدئوک 34 00:02:37,953 --> 00:02:38,896 ‫دامدئوک 35 00:02:38,920 --> 00:02:44,142 ‫دامدئوک ‫اون از خانواده‌اي نیستش که بخواد دنبال قدرت باشه 36 00:02:44,960 --> 00:02:46,450 ‫بله اعلاحضرت 37 00:02:47,162 --> 00:02:53,955 ‫پدر اونجین گهو, کسي که قبلا به کوومو خدمت میکرد 38 00:02:54,770 --> 00:02:55,379 ‫اون ممکن هستش دختر خوانده کوومو باشه ‫اما شما احتياجي نیست نگراني راجع به قدرت داشته باشین 39 00:02:55,403 --> 00:02:57,281 ‫یئون سالتا ‫اون ممکن هستش دختر خوانده کوومو باشه ‫اما شما احتياجي نیست نگراني راجع به قدرت داشته باشین 40 00:02:57,305 --> 00:03:01,697 ‫اون ممکن هستش دختر خوانده کوومو باشه ‫اما شما احتياجي نیست نگراني راجع به قدرت داشته باشین 41 00:03:04,446 --> 00:03:07,700 ‫علاوه بر همه اینها اون بسیار باهوش هستش 42 00:03:09,084 --> 00:03:12,782 ‫اون همیشه پيشنهادهاي خوبي میده 43 00:03:12,821 --> 00:03:16,382 ‫اون بدون هیچ شكي میتونه ملکه باشه 44 00:03:20,729 --> 00:03:24,859 ‫شما باید احساسات قدیم رو کنار گذاشته و به امید جدید فکر کنین 45 00:03:26,368 --> 00:03:29,724 ‫شما تا زماني که این احساسات قدیم رو به همراه ‫داشته باشین نمیتونین به جلو پیشرفت کنین 46 00:03:33,742 --> 00:03:33,918 ‫شما منظورتون این هستش که اون پیشنهاد, نظر همسر شما رو داده؟ 47 00:03:33,942 --> 00:03:35,720 ‫سئول جي ‫شما منظورتون این هستش که اون پیشنهاد, نظر همسر شما رو داده؟ 48 00:03:35,744 --> 00:03:37,030 ‫شما منظورتون این هستش که اون پیشنهاد, نظر همسر شما رو داده؟ 49 00:03:48,356 --> 00:03:51,348 ‫شما مي‌تونین راحت باشین 50 00:03:51,960 --> 00:03:57,990 ‫من مي‌دونم شما همه نگرانم هستین 51 00:03:59,067 --> 00:04:04,597 ‫اما، ما نمي‌تونيم به جلو پیشرفت کنیم ‫زماني که ما هنوز معطل گذشته هستیم 52 00:04:06,274 --> 00:04:12,668 ‫من ممکن هستش دیئونگ رو از دست داده باشم ‫اما من باید از زندگي میلیونها فرد محافظت کنم 53 00:04:13,782 --> 00:04:14,999 ‫اعلاحضرت 54 00:04:16,985 --> 00:04:21,343 ‫اعلاحضرت, اين تقصیر من بودش 55 00:04:21,660 --> 00:04:24,652 ‫من فقط بهتون گفتم ما نمي‌تونيم فکر گذشته رو بکنیم 56 00:04:27,562 --> 00:04:35,562 ‫من مطمئن هستم اون داره ما رو از آسمان نگاه می‌کنه 57 00:05:04,065 --> 00:05:07,160 ‫یاکیئون دختر کوومو 58 00:05:31,793 --> 00:05:33,905 ‫سرد هستش 59 00:05:33,929 --> 00:05:36,284 ‫بیرون داري چکار مي‌کنین؟ 60 00:05:40,802 --> 00:05:42,088 ‫پدر 61 00:05:42,938 --> 00:05:44,015 ‫کوومو 62 00:05:44,039 --> 00:05:45,449 ‫کوومو ‫بیا تو 63 00:05:45,473 --> 00:05:46,284 ‫بیا تو 64 00:05:46,308 --> 00:05:48,367 ‫من مایل هستم باهات حرف بزنم 65 00:05:49,844 --> 00:05:51,039 ‫بله, پدر 66 00:06:16,338 --> 00:06:24,338 ‫براي یک بارم هرگز فکر نمیکنم که دخترم نيستي 67 00:06:28,049 --> 00:06:29,539 ‫مي‌دونم 68 00:06:29,584 --> 00:06:36,411 ‫با این خاطر هستش که من نمیتونم بگم چیز خوبي هستش 69 00:06:39,127 --> 00:06:44,642 ‫یقیناً، اين مقام یه افتخار بزرگي هستش 70 00:06:44,666 --> 00:06:50,423 ‫اما یه افتخار وقتي میاد, كلي درد و رنج به همراه داره 71 00:06:51,539 --> 00:06:59,299 ‫من نمي‌خوام تورو به جايي بفرستم که كلي درد و رنج بکشي 72 00:07:00,882 --> 00:07:02,077 ‫پدر... 73 00:07:03,151 --> 00:07:06,940 ‫من مي‌تونم رد کنم اگه شما نمیخواین 74 00:07:08,323 --> 00:07:12,715 ‫اصلا فکر نکن این بي وفایي هستش 75 00:07:13,461 --> 00:07:16,783 ‫هر چيزي که تو بخواي ‫من بهت کمک مي‌کنم 76 00:07:41,756 --> 00:07:46,785 ‫من کمي تردید داشتم وقتي شنیدم 77 00:07:48,463 --> 00:07:51,142 ‫من ترسیده بودم 78 00:07:51,166 --> 00:07:53,658 ‫من مي‌خواستم فرار کنم 79 00:07:55,870 --> 00:08:03,870 ‫اما وقتي با شما صحبت کردم ‫احساس خوب و راهم رو پیدا کردم 80 00:08:09,184 --> 00:08:15,715 ‫جین جونش رو فدای سلطنت کرد 81 00:08:17,792 --> 00:08:23,340 ‫در یدنگسئونگ, چانگ میدونست ‫ممکنه جونش رو از دست بده 82 00:08:23,364 --> 00:08:28,495 ‫اما, اون خودش رو قرباني اقدام متقابل کردش 83 00:08:30,638 --> 00:08:38,638 ‫شما همه دردها رو دیدین, اما هیچوقت گریه نکردین 84 00:08:39,681 --> 00:08:42,400 ‫من درد شما رو میدیدم 85 00:08:47,589 --> 00:08:52,618 ‫چرا از من میخواین این باري ‫که مي‌خوام به دوشم بکشم, رد کنم؟ 86 00:08:55,029 --> 00:08:59,694 ‫اعلاحضرت هم دردهاي زيادي داره 87 00:09:00,902 --> 00:09:05,829 ‫ممکنه پیش دل اعلاحضرت هیچ جايي نداشته باشي 88 00:09:06,641 --> 00:09:07,995 ‫مي‌دونم 89 00:09:08,943 --> 00:09:13,904 ‫به این خاطر من دارم اون رو با تمام وجودم حمایت مي‌کنم 90 00:09:16,551 --> 00:09:20,715 ‫علاوه بر همه اینها, من... 91 00:09:23,925 --> 00:09:30,422 ‫من به اون علاقه دارم 92 00:09:31,499 --> 00:09:32,989 ‫یاکیئون 93 00:09:35,336 --> 00:09:37,882 ‫حواستون به من باشه 94 00:09:37,906 --> 00:09:42,332 ‫من مایل هستم که شما هميشه, به من، در هر مقامي برکت بدین 95 00:09:44,779 --> 00:09:52,779 ‫من همیشه برات دعا مي‌کنم که هميشه قلبت ‫مهربان و مهرت توي تمام سلطنت و آسمان بپیچه 96 00:09:59,360 --> 00:10:00,748 ‫پدر... 97 00:10:28,957 --> 00:10:32,848 ‫دیئونگ, دختر گأیئونسو 98 00:10:48,710 --> 00:10:52,874 ‫این آرزوي شما هستش؟ 99 00:10:54,148 --> 00:10:56,527 ‫چه مشكلي داره مگه؟ 100 00:10:56,551 --> 00:10:59,063 ‫قشنگ هستش 101 00:10:59,087 --> 00:11:02,808 ‫قادر به راه رفتن با شما هستم 102 00:11:25,680 --> 00:11:30,743 ‫من واقعاً خوشحال هستم 103 00:11:55,743 --> 00:11:57,165 ‫اعلاحضرت 104 00:12:00,682 --> 00:12:08,682 ‫ من قصد دارم گوگوریو رو, بخاطر شما ترک کنم 105 00:12:14,195 --> 00:12:22,195 ‫من نمي‌تونم بدون هیچ پشيماني این کار رو انجام بدم ‫این آخرین خاطرات ماندگار من بودش 106 00:13:07,915 --> 00:13:13,740 ‫اعلاحضرت, شما خوب هستین؟ 107 00:13:15,323 --> 00:13:20,113 ‫شما به نظر لاغر شدي 108 00:13:21,229 --> 00:13:25,018 ‫دیئونگ, تو خوب هستي؟ 109 00:13:26,367 --> 00:13:34,367 ‫اي کاش من میدونستم که کجا هستي 110 00:13:40,114 --> 00:13:43,505 ‫من خوب هستم 111 00:13:46,687 --> 00:13:48,974 ‫نگران من نباشین 112 00:13:58,699 --> 00:14:04,695 ‫من خوشحال هستم که دارم شما رو میبینم ‫با اینکه از راه دور میبینمتون 113 00:14:10,745 --> 00:14:12,099 ‫اعلاحضرت 114 00:14:37,905 --> 00:14:39,794 ‫شما تصمیم گرفتین؟ 115 00:14:41,709 --> 00:14:44,633 ‫من از بسياري از جهات فاقد هستم 116 00:14:47,582 --> 00:14:52,076 ‫من حتي به کلمه حرف محبت آمیز هم نمیتونم به شما بگم 117 00:14:52,687 --> 00:15:00,151 ‫من واقعا خوشحال هستم و معذرت مي‌خوام که ‫شما داریین باري رو از روي دوشم کم مي‌کنین 118 00:15:01,963 --> 00:15:09,963 ‫مي‌دونم که چقدر عذاب و رنج کشیدین, تا این تصمیم رو گرفتین 119 00:15:22,283 --> 00:15:27,141 ‫من هیچ قولي به شما نمیدم 120 00:15:29,023 --> 00:15:36,248 ‫من نمیتونم بگم که شما رو شادتون مي‌کنم 121 00:15:38,032 --> 00:15:43,823 ‫اگه نمیتونین این قولي که دادي, پاش بيموني،میتوني انصراف بدي 122 00:15:56,584 --> 00:15:58,541 ‫من باید خيلي سریع برگردم 123 00:15:59,554 --> 00:16:04,845 ‫شما احتياجي نیست مثل الان سختي بکشي 124 00:16:05,660 --> 00:16:07,116 ‫من قول میدم 125 00:16:08,729 --> 00:16:13,428 ‫مطمئن باش که سر قولتون بمونین 126 00:16:23,878 --> 00:16:31,878 ‫من خوشحال هستم که شما صادقانه همه چیز رو گفتین 127 00:16:47,068 --> 00:16:55,068 ‫خانم‌، شما خوب هستین؟ 128 00:16:57,878 --> 00:17:05,878 ‫من قول دادم که از اعلاحضرت مراقبت کنم 129 00:17:07,021 --> 00:17:15,021 ‫من هر چيزي که شما میگین رو, براي اون انجام بدم 130 00:18:15,222 --> 00:18:16,815 ‫اعلاحضرت 131 00:18:22,396 --> 00:18:27,618 ‫مواظب سلامتي خود باشین 132 00:18:31,806 --> 00:18:38,303 ‫من امیدوارم که شما دو نفر با هم شاد زندگي کنین 133 00:18:40,581 --> 00:18:48,581 ‫من اینجا رو بدون هیچ پشيماني ترک مي‌کنم چون ‫شما الان کسي رو پیش خود دارین 134 00:18:56,597 --> 00:18:58,383 ‫اعلاحضرت 135 00:19:00,067 --> 00:19:06,530 ‫من امیدوارم که شما به روياهاي خود برسین 136 00:19:44,979 --> 00:19:47,471 ‫روستاي مهاجرین گوگوریو در هویان 137 00:20:00,628 --> 00:20:03,586 ‫کوویون, پسر گایئونسو 138 00:20:24,819 --> 00:20:32,819 ‫قدرت در هویان داره بالا میره 139 00:20:34,862 --> 00:20:39,857 ‫اگه شما اسمتون شناخته بشه و شما برگردین به قصر 140 00:20:39,900 --> 00:20:43,495 ‫شما مي‌تونین دیئونگ رو پیدا کنین 141 00:20:44,271 --> 00:20:48,585 ‫ولیعهد دامدئوک 142 00:20:48,609 --> 00:20:53,069 ‫نه, صبر کن ‫اون الان شاه گوگوریو هستش 143 00:20:55,182 --> 00:21:03,182 ‫آیا مي‌خواي بري به اون بگي 144 00:21:12,266 --> 00:21:14,678 ‫ارباب! ‫کوو یون! 145 00:21:14,702 --> 00:21:15,988 ‫کوو یون! 146 00:21:35,823 --> 00:21:38,713 ‫ژونگسان پایتخت هویان 147 00:21:43,297 --> 00:21:45,083 ‫ارباب! 148 00:21:46,567 --> 00:21:47,625 ‫شما چي مي‌خواي؟ 149 00:21:49,603 --> 00:21:52,782 ‫من اینجا اومدم ژنرال فنگبا رو ببینم 150 00:21:52,806 --> 00:21:54,695 ‫بهش بگو کوو یون اینجا هستش 151 00:22:11,358 --> 00:22:12,519 ‫ولیعهد 152 00:22:14,261 --> 00:22:15,649 ‫شما هستی... 153 00:22:28,075 --> 00:22:33,070 ‫من مي‌خوام بهتون خدمت کنم 154 00:22:44,458 --> 00:22:45,778 ‫دلیلت براي اين کار چیه؟ 155 00:22:47,561 --> 00:22:55,355 ‫من مي‌خوام از دامدئوک انتقام بگیرم ‫و خواهر گمشده خودم رو, پیدا کنم 156 00:22:56,036 --> 00:22:59,015 ‫ولیعهد هویان بهت کمک مي‌کنه که هم بتوني ‫انتقام بگيري هم خواهرت رو پیدا كني 157 00:22:59,039 --> 00:23:05,297 ‫ولیعهد هویان بهت کمک مي‌کنه که هم بتوني ‫انتقام بگيري هم خواهرت رو پیدا كني 158 00:23:06,246 --> 00:23:08,066 ‫من به شما قول میدم 159 00:23:11,986 --> 00:23:18,119 ‫من به هویان و به خانواده سلطنتي وفادار بمونم 160 00:23:36,418 --> 00:23:38,614 ‫گونگنأسئونگ پایتخت گوگوریو 161 00:23:42,558 --> 00:23:48,349 ‫من قصد دارم براي پیشرفت گوگوریو ازدواج سلطنتي, کنم 162 00:23:49,264 --> 00:23:55,988 ‫من به هر كسي اجازه میدم که از ‫هر كشوري که باشه بیاد به عروسیم 163 00:23:59,641 --> 00:24:07,640 ‫من براي همه اونها یه دعوت نامه میفرستم 164 00:24:09,818 --> 00:24:12,564 ‫اعلاحضرت هداياي عروسي رو, رد کنین 165 00:24:12,588 --> 00:24:15,333 ‫هوانگ هو ‫اعلاحضرت هداياي عروسي رو, رد کنین 166 00:24:15,357 --> 00:24:20,022 ‫هوانگ هو ‫در عوضش, ایشون درخواست اسراي جنگي رو به گوگوریو بدن 167 00:24:21,630 --> 00:24:25,385 ‫این خيلي خطرناک هستش 168 00:24:26,368 --> 00:24:29,463 ‫اونها به عنوان اسیر جنگي گرفته شدند 169 00:24:29,574 --> 00:24:32,896 ‫اونها به عنوان غنیمت جنگي گرفته میشن 170 00:24:32,941 --> 00:24:38,223 ‫شما نمیتونین درخواست اسیران جنگي را ‫بدون هیچ غرامت جنگي، مطرح کنین 171 00:24:38,247 --> 00:24:39,023 ‫لیئونگ ‫درسته, اعلاحضرت 172 00:24:39,047 --> 00:24:40,024 ‫لیئونگ 173 00:24:40,048 --> 00:24:44,762 ‫لیئونگ ‫فقط اونها رو, تحریک میکنیم 174 00:24:44,786 --> 00:24:46,664 ‫فقط اونها رو, تحریک میکنیم 175 00:24:46,688 --> 00:24:52,003 ‫من مطمئن هستم که مي‌تونن مخالفت کنند 176 00:24:52,027 --> 00:24:55,816 ‫اما ما میتونیم،با اين اساس, باهاشون معامله کنیم 177 00:24:56,498 --> 00:25:01,595 ‫اعلاحضرت چنین تصميمي گرفتند 178 00:25:02,109 --> 00:25:06,103 ‫اون بررسي کرده که کدوم کشور دوست و کدومش دشمن هستش 179 00:25:07,109 --> 00:25:14,225 ‫همونطوري که شما میدونید،گوگوریو یه كشوري براي ‫ارتباطات با كشورهاي اطرافش هست 180 00:25:14,249 --> 00:25:22,249 ‫ما میخوایم همه دست در دست هم بدیم و کشور رو, يكي کنیم 181 00:25:23,458 --> 00:25:31,184 ‫ازدواج سلطنتي بهونه خوبي براي مشکل این وضعیت هستش 182 00:25:31,833 --> 00:25:32,844 ‫من نگران هستم این بهونه جشن یه اشتباه بزرگ باشه 183 00:25:32,868 --> 00:25:40,264 ‫اون ساروک ‫من نگران هستم این بهونه جشن به اشتباه بزرگ باشه 184 00:25:41,009 --> 00:25:44,289 ‫ازدواج سلطنتي قسمتي از سیاست هستش 185 00:25:44,313 --> 00:25:48,307 ‫این وظیفه من هستش که از اون خوب استفاده, کنم 186 00:25:49,751 --> 00:25:55,144 ‫من امیدوارم تصمیم من رو بفهمین 187 00:25:55,857 --> 00:25:58,212 ‫بله, اعلاحضرت 188 00:26:16,111 --> 00:26:22,141 ‫اعلاحضرت 189 00:26:23,919 --> 00:26:25,011 ‫چیه؟ 190 00:26:26,421 --> 00:26:30,983 ‫من با تمام جرأت به نفع شما مي‌خوام, یه نظر بدم 191 00:26:31,927 --> 00:26:33,179 ‫به نفع من؟ 192 00:26:35,197 --> 00:26:36,449 ‫این جدید هستش 193 00:26:37,199 --> 00:26:38,257 ‫بگو ببینم 194 00:26:39,701 --> 00:26:46,926 ‫من مي‌دونم این خواسته زیادی هستش, اما شما ‫مي‌تونین همینطور به موهه هم یه فرستاده, بفرستین؟ 195 00:26:50,379 --> 00:26:52,700 ‫شما مي‌خواي من به موهه, فرستاده بفرستم؟ 196 00:26:54,816 --> 00:26:57,945 ‫شما منظورت سئول دان هستش؟ ‫بله, اعلاحضرت 197 00:26:58,687 --> 00:27:00,143 ‫دلیلت براي این کار چي هستش؟ 198 00:27:01,656 --> 00:27:04,444 ‫این براي آینده موهه هستش 199 00:27:05,227 --> 00:27:07,105 ‫براي آینده موهه؟ 200 00:27:07,129 --> 00:27:08,415 ‫بله, اعلاحضرت 201 00:27:09,297 --> 00:27:12,858 ‫این تنها راه، براي گسترش موهه, هستش 202 00:27:12,901 --> 00:27:20,535 ‫نه, این تنها راه زنده ماندن مردم موهه ‫و همزيستي با گوگوریو هستش 203 00:27:24,312 --> 00:27:26,098 ‫میفهمم 204 00:27:27,582 --> 00:27:31,177 ‫من فرستاده به موهه میفرستم 205 00:27:32,687 --> 00:27:40,687 ‫اما، اعلاحضرت سئول دان کسي بود که پشت قضیه ‫کشته شدن همسرتون بوده و توش دست داشته 206 00:27:44,800 --> 00:27:44,823 ‫اون باید دستگیر بشه و سرش رو از بدنش جدا کنیم 207 00:27:45,467 --> 00:27:49,927 ‫از بین بردن دشمن بدون خونريزي بهتر هستش 208 00:27:50,672 --> 00:27:58,671 ‫من به شما گفتم،ما نمي‌تونيم, اگه به عقب برگردیم 209 00:28:02,350 --> 00:28:05,581 ‫اگه بخوایم در آینده کمک کنیم و یه گوگوریو جدید بسازیم 210 00:28:05,620 --> 00:28:11,115 ‫من باید هر چيزي رو قبول کنم، حتي اگه قراره بهاش رو, بپردازم 211 00:28:14,229 --> 00:28:17,654 ‫من خيلي خوشحال هستم، اعلاحضرت 212 00:28:35,517 --> 00:28:40,580 ‫در این زمان گوگوریو روابط دوستانه‌اي با, هویان، بيوي، موهه و خیتان, داره 213 00:28:41,490 --> 00:28:45,984 ‫در کره،گوگوریو روابط دوستانه ایی با, باکجه و شیلا داره 214 00:28:47,128 --> 00:28:53,056 ‫هویان و بيوي در دشت هووابي, با هم جنگیدند 215 00:28:53,101 --> 00:28:55,820 ‫همینطور درگيري گوگوریو هم وجود داره 216 00:28:57,272 --> 00:29:03,721 ‫خیتان در امتداد رودخانه سیرا میرن زندگي میکنند و ‫موهه در شمال شرق چین سکونت دارند 217 00:29:03,745 --> 00:29:06,771 ‫اونها قبایل چادر نشيني بودند که با گوگوریو به جنگ پرداختند 218 00:29:08,049 --> 00:29:13,544 ‫باکجه توسط پادشاه جینسا تقریبا یه ‫تهدید در جنوب به حساب میاد 219 00:29:14,422 --> 00:29:20,646 ‫شیلا, نسبتاً ضعیف هستش ولي روابط خوبي با گوگوریو داره 220 00:29:22,097 --> 00:29:30,097 ‫پادشاه گوانگاتو مي‌خواد روي قدرت از طرف ‫شمال شرق آسیا به گوگوریو, تمرکز کنه 221 00:29:31,907 --> 00:29:33,898 ‫ویریسئونگ پایتخت باکجه 222 00:29:35,510 --> 00:29:38,263 ‫باید دليلي داشته باشه 223 00:29:39,381 --> 00:29:41,702 ‫شما مي‌خواي فرستاده ایی برای تبریک, به اون بفرستین؟ 224 00:29:42,317 --> 00:29:43,194 ‫مي‌تونند اونها رو گروگان بگیرند اگه اونها کشور دشمن باشند 225 00:29:43,218 --> 00:29:46,916 ‫شاه جینسا ‫مي‌تونند اونها رو گروگان بگیرند اگه اونها کشور دشمن باشند 226 00:29:47,756 --> 00:29:48,165 ‫تا اونجا که من اطلاع دارم دامدئوک فردي بي تجربه نیستش 227 00:29:48,189 --> 00:29:53,355 ‫بوي یئوهونگ ‫تا اونجا که من اطلاع دارم دامدئوک فردي بي تجربه نیستش 228 00:29:54,262 --> 00:29:58,358 ‫اگه اینقدر اضطراب دارین من خودم شخصا به اونجا میرم 229 00:30:00,302 --> 00:30:01,428 ‫شما میرین؟ 230 00:30:02,737 --> 00:30:06,696 ‫این شانس بزرگي براي من هستش ‫که بفهمم اون چطور فردي هستش 231 00:30:07,676 --> 00:30:13,968 ‫گوگوریو مي‌دونه شما دوباره فرمانده ارتش شدین 232 00:30:14,849 --> 00:30:17,546 ‫شما مي‌تونین در خطر بیوفتین 233 00:30:19,421 --> 00:30:22,948 ‫به این خاطر من مي‌خوام برم 234 00:30:23,925 --> 00:30:27,104 ‫این شانس بزرگي براي من هستش ‫که بفهمم اون چطور فردي هستش 235 00:30:27,128 --> 00:30:28,406 ‫شما مي‌خواي یه ریسک خطرناک کنین؟ 236 00:30:28,430 --> 00:30:30,875 ‫شما مي‌خواي یه ریسک خطرناک کنین؟ 237 00:30:30,899 --> 00:30:33,687 ‫شما خطر ميکني تا چيزي بدست بياري 238 00:30:34,803 --> 00:30:39,627 ‫این واقعا ناراحت کننده هستش کسایی که ‫توي دربار هستند با یه نامه به هم ریختند 239 00:30:42,377 --> 00:30:44,422 ‫شرايطي هم گذاشتند؟ 240 00:30:44,446 --> 00:30:46,699 ‫جین مو ‫شرايطي هم گذاشتند؟ 241 00:30:49,517 --> 00:30:54,599 ‫اونها گفتند احتياجي به هدیه عروسي نداریم 242 00:30:54,623 --> 00:31:00,585 ‫اما اونها در عوضش 2,000 افرادي که ما اسیر جنگي گرفتیم رو, میخوان 243 00:31:01,630 --> 00:31:06,591 ‫و همینطور تمام زندانيهاي گوگوریویی رو برگردونن 244 00:31:10,071 --> 00:31:16,738 ‫اونها توقعشون بیش از حد هستش 245 00:31:19,948 --> 00:31:21,700 ‫این یه فشار هستش 246 00:31:22,817 --> 00:31:26,082 ‫این یه پیشنهاد هستش که بفهمند ما دوست هستیم یا دشمن 247 00:31:26,090 --> 00:31:28,616 ‫شما نباید همچنین عهد نامه‌اي رو قبول کنین 248 00:31:29,758 --> 00:31:35,083 ‫چطوري اونجا جرأت کردند ازدواج سلطنتي رو ‫با همچنین پيشنهادي بفرستن؟ 249 00:31:35,664 --> 00:31:40,761 ‫شما فکر مي‌کنین ما باید به جنگ با گوگوریو بریم 250 00:31:41,569 --> 00:31:46,393 ‫شما داري ميگي جلوي گوگوریو زانو بزنیم؟ 251 00:31:48,843 --> 00:31:50,663 ‫حواستون باشه چي ميگي! 252 00:31:52,781 --> 00:31:59,312 ‫همه میتونیم راحت صحبت کنیم 253 00:32:00,188 --> 00:32:04,352 ‫شما چطوري مي‌خواي این مسأله رو حل کنین؟ 254 00:32:07,529 --> 00:32:11,693 ‫اگه شما نقشه‌اي داري من به شما واگذارش, مي‌کنم 255 00:32:12,801 --> 00:32:16,021 ‫شما باید مسأله زندانیان رو حل کني 256 00:32:17,472 --> 00:32:25,300 ‫مسأله‌اي که مطمئناً براي دربار مهم هستش ‫نمیخوان به جنگ با گوگوریو برن 257 00:32:44,599 --> 00:32:48,627 ‫اون مي‌خواد من برم 258 00:32:49,604 --> 00:32:54,599 ‫اون منتظر هستش تا من داوطلب بشم قبل اینکه زندانیان رو بیارم 259 00:32:55,176 --> 00:33:03,176 ‫بسياري از اسیران گوگوريویی افرادي هستند که در ‫قسمت ارتش دريايي هستند که برامون پارو میزنند 260 00:33:04,719 --> 00:33:06,464 ‫این سختترین کار هستش 261 00:33:06,488 --> 00:33:07,698 ‫هیچ کس حاضر به انجام اين کار, نیست 262 00:33:07,722 --> 00:33:09,645 ‫به همین دلیل ما باید, از زندانیان استفاده کنیم 263 00:33:11,426 --> 00:33:15,806 ‫اگه شما حاضر به انجام این کار هستین ‫اون باید تمام مسئولیتش رو به عهده بگیره 264 00:33:15,830 --> 00:33:20,825 ‫اگه شما این کار رو قبول کنین ‫قدرت شما خيلي, ضعیف مي‌شه 265 00:33:23,805 --> 00:33:29,471 ‫اون داره من رو هل میده به لبه صخره, تا گوگوریو از من استفاده کنه 266 00:33:33,314 --> 00:33:34,975 ‫شما چكاري میخواین بکنین؟ 267 00:33:35,617 --> 00:33:38,814 ‫تنها کاري که مي‌تونم انجام بدم اینه که به جلو پیش برم 268 00:33:40,321 --> 00:33:42,500 ‫چطوري اونها جرأت کردند که از باکجه همچنین چيزي رو بخوان؟ 269 00:33:42,524 --> 00:33:45,569 ‫قدرت پادشاهان گوگوریو باید خيلي ضعیف باشه 270 00:33:45,593 --> 00:33:53,593 ‫یا پادشاه اونها داره نشون میده که باکجه باید چکار کنه 271 00:33:55,503 --> 00:33:58,825 ‫من خودم رو آماده رفتن مي‌کنم 272 00:34:11,953 --> 00:34:14,706 ‫ورودي گونمیسئونگ 273 00:34:19,060 --> 00:34:22,781 ‫عجله کن, عجله کن, ما به گوگوریو میریم! 274 00:34:23,465 --> 00:34:26,457 ‫عجله کن, عجله کن, ما به گوگوریو میریم! 275 00:34:30,205 --> 00:34:31,866 ‫همه سر پست هاشون! 276 00:34:43,184 --> 00:34:49,214 ‫اعلاحضرت, لیئونگ با فرستاده شیلا, سلسئونگ اینجا هستش 277 00:34:50,024 --> 00:34:51,310 ‫بگو بیان تو 278 00:34:56,831 --> 00:35:03,055 ‫اعلاحضرت,سیلسئونگ از طرف شیلا براي تبریک به شما اومده 279 00:35:10,745 --> 00:35:13,271 ‫تبریک میگم اعلاحضرت 280 00:35:14,282 --> 00:35:15,511 ‫حضرت والا 281 00:35:16,684 --> 00:35:18,863 ‫من هنوز ملکه نشدم 282 00:35:18,887 --> 00:35:20,514 ‫شما مجبور نيستي من رو حضرت والا صدا بزني 283 00:35:22,223 --> 00:35:27,718 ‫همه این رو میدونند که شما ملکه هستین 284 00:35:28,463 --> 00:35:31,956 ‫شما باید مثل اون رفتار کنین 285 00:35:32,867 --> 00:35:36,826 ‫بله اعلاحضرت 286 00:35:39,274 --> 00:35:43,336 ‫شیلا سریع خبر رو دریافت کرد 287 00:35:44,145 --> 00:35:46,637 ‫انتظارش رو نداشتم اینقدر سریع بیائید 288 00:35:47,916 --> 00:35:48,092 ‫سیلسئونگ 289 00:35:48,116 --> 00:35:52,096 ‫سیلسئونگ ‫لیئونگ خبر سریع برام فرستاد 290 00:35:52,120 --> 00:35:52,279 ‫لیئونگ خبر سریع برام فرستاد 291 00:35:56,391 --> 00:36:00,146 ‫ممنونم عمو 292 00:36:02,397 --> 00:36:04,422 ‫معذرت مي‌خوام, اعلاحضرت 293 00:36:05,600 --> 00:36:10,447 ‫من قبلا زیاد بهتون کمک نکردم 294 00:36:10,471 --> 00:36:13,862 ‫من فقط مي‌خواستم جبران کنم 295 00:36:18,580 --> 00:36:23,108 ‫من مي‌خوام چيزي رو از شما سوال کنم 296 00:36:24,919 --> 00:36:26,011 ‫چي هستش؟ 297 00:36:26,888 --> 00:36:34,888 ‫ما باید براي هداياي عروسي چي رو آماده کنیم؟ 298 00:36:38,700 --> 00:36:39,952 ‫هداياي عروسي؟ 299 00:36:40,835 --> 00:36:47,434 ‫ما باید بهترین هدیه رو بدیم ‫اما در شیلا چیز خوبي وجود نداره که بتونیم بدیم 300 00:36:47,475 --> 00:36:49,864 ‫ما مایل هستم نظر شما رو بدونم 301 00:36:52,380 --> 00:36:58,080 ‫من وضعیت شیلا رو میدونم 302 00:36:59,220 --> 00:37:01,814 ‫احتياجي به هدیه نیستش 303 00:37:03,424 --> 00:37:04,516 ‫اما... 304 00:37:05,660 --> 00:37:13,660 ‫ما میخوایم که روابط دوستانه مون هیچوقت تغییر نکنه 305 00:37:18,539 --> 00:37:24,467 ‫ميوه‌هاي هر درخت ممکن هستش زماني ‫به لرزش بیفتند و از درخت جدا بشن 306 00:37:27,248 --> 00:37:33,263 ‫این حقیقت داره به دلیل تهدید باکجه دربار کمکي نکرد 307 00:37:33,287 --> 00:37:36,734 ‫اما این موضوع هرگز دوباره اتفاق نمیوفته 308 00:37:36,758 --> 00:37:42,948 ‫به همین دلیل من مي‌خوام ایمانم رو به شما نشان بدم 309 00:37:49,671 --> 00:37:55,269 ‫من این موضوع رو با شاه مطرح مي‌کنم و دوباره میام شما رو میبینم 310 00:37:56,577 --> 00:37:57,829 ‫همین کار رو بکن 311 00:38:27,275 --> 00:38:30,666 ‫چطوري ما باید پیام بفرستیم؟ 312 00:38:32,914 --> 00:38:36,077 ‫پادشاه گوگوریو اولین گام خودش رو برداشت 313 00:38:36,984 --> 00:38:44,984 ‫ما باید خيلي مراقب باشیم, ما الان روي یه یخ داریم راه میریم 314 00:38:46,728 --> 00:38:52,986 ‫جاي هدیه نمیتونه ایمان باشه, چيزي رو از حرفش فهمیدین 315 00:38:55,603 --> 00:38:59,516 ‫اون داشت من و شیلا رو امتحان میکرد 316 00:38:59,540 --> 00:39:07,540 ‫اگه ما اون جوابي که اون نمي‌خواست رو میدادیم ‫ممکن بود اونها با نگهباناشون ما رو دستگیر کنند 317 00:39:22,864 --> 00:39:25,287 ‫ژونگسان پایتخت هویان 318 00:39:26,501 --> 00:39:30,114 ‫من مي‌دونم دامدئوک جسور هستش 319 00:39:30,138 --> 00:39:33,130 ‫اما چطور جرأت کرده همچنین نامه‌اي رو بفرسته و این در خواست رو کنه؟ 320 00:39:33,307 --> 00:39:35,469 ‫مورونگ چوي 321 00:39:36,344 --> 00:39:38,164 ‫شما راجع به این چه فکري مي‌کنین؟ 322 00:39:40,648 --> 00:39:43,879 ‫شما در کنار اون خدمت کردي 323 00:39:45,553 --> 00:39:48,147 ‫این یه موضوع ساده نیستش 324 00:39:48,956 --> 00:39:56,283 ‫قبل اينکه اون شاه بشه, اون احساسات مردم رو, بدست میاورد 325 00:39:57,665 --> 00:40:01,226 ‫اون موضع خود رو عوض کرده و 326 00:40:01,269 --> 00:40:06,799 ‫خودش رو به كشورهاي اطراف نشون داده که گوگوریو چطوري هستش 327 00:40:08,309 --> 00:40:10,621 ‫من موافقم 328 00:40:10,645 --> 00:40:16,106 ‫اون هیچکاري رو بدون دلیل انجام نمیده 329 00:40:17,418 --> 00:40:25,418 ‫اعلاحضرت, همینطور اين نامه احساسات ‫خودش رو نسبت به هویان بیان کرده 330 00:40:25,526 --> 00:40:28,305 ‫دقیقاً 331 00:40:28,329 --> 00:40:34,792 ‫اون همسرش رو به خاطر اتفاقاتي که در هویان افتاده, از دست داد 332 00:40:35,703 --> 00:40:41,927 ‫ما باید موقعیت خودمون رو روشن کنیم 333 00:40:42,743 --> 00:40:48,826 ‫آیا واقعا کشور دشمن به حساب میاد ‫یا به اون روابط دوستاته نشون بدیم 334 00:40:48,850 --> 00:40:51,569 ‫شما چي داري میگی؟ 335 00:40:52,553 --> 00:40:59,570 ‫ما باید از این فرصت استفاده کنیم و ‫گوگوریو رو کنار خودمون داشته باشیم 336 00:40:59,594 --> 00:41:05,158 ‫با این حساب ما میتونیم از گوگوریو استفاده کنیم 337 00:41:12,106 --> 00:41:12,482 ‫موافقم 338 00:41:12,506 --> 00:41:15,669 ‫مورونگ جي ‫موافقم 339 00:41:15,710 --> 00:41:21,124 ‫ما نباید همه زندانیان رو برگردونیم 340 00:41:21,148 --> 00:41:28,866 ‫ما باید یه سري از مردم که قیافه آرومي دارند رو بفرستیم 341 00:41:28,890 --> 00:41:30,608 ‫این نظر خوبي هستش 342 00:41:31,726 --> 00:41:36,607 ‫فکر خوبي باید باشه 343 00:41:36,631 --> 00:41:42,991 ‫ولیعهد شما به ازدواج اون ميري 344 00:41:44,105 --> 00:41:45,698 ‫بله اعلاحضرت 345 00:42:02,390 --> 00:42:08,784 ‫ژنرال فنگبا جاي کوو یون رو پیدا کن ‫و هر چي اون نیاز داره در اختیارش بذار 346 00:42:09,463 --> 00:42:10,749 ‫بله ولیعهد 347 00:42:12,466 --> 00:42:18,189 ‫نظرتون چیه همراه من باشي؟ 348 00:42:19,140 --> 00:42:23,634 ‫من فکر نمیکنم در این وقت من بتونم به گوگوریو بیام 349 00:42:26,247 --> 00:42:32,505 ‫نمیخواد عجله کنین یکم دیگه صبر کنین 350 00:42:41,262 --> 00:42:44,241 ‫من دوباره ازت درخواست مي‌کنم 351 00:42:44,265 --> 00:42:46,688 ‫لطفاً به من اجازه بدین به گوگوریو بیام 352 00:42:48,636 --> 00:42:52,916 ‫برادر شما داره ازدواج مي‌کنه 353 00:42:52,940 --> 00:42:55,852 ‫من باید حضور پیدا کنم 354 00:42:55,876 --> 00:42:58,436 ‫شما ميتوني با من بياي 355 00:42:59,113 --> 00:43:01,775 ‫امپراطور اجاره داده 356 00:43:02,750 --> 00:43:03,927 ‫دامجو 357 00:43:03,951 --> 00:43:05,996 ‫دامجو ‫واقعاً؟ 358 00:43:06,020 --> 00:43:09,308 ‫من مي‌تونم, واقعاً بیام؟ 359 00:43:09,991 --> 00:43:11,243 ‫بله،‌ شاهزاده 360 00:43:12,460 --> 00:43:14,037 ‫ممنونم 361 00:43:14,061 --> 00:43:15,654 ‫واقعاً ازت ممنونم 362 00:43:23,871 --> 00:43:25,396 ‫کوو یون 363 00:43:27,241 --> 00:43:30,267 ‫خيلي وقته گذشته, شاهزاده 364 00:43:49,230 --> 00:43:53,417 ‫شما اینجا چکار میکني؟ 365 00:43:53,467 --> 00:43:56,789 ‫شما با ولیعهد اینجا چکار مي‌کنین؟ 366 00:44:00,241 --> 00:44:04,496 ‫آیا شما خبر محرمانه رو گرفتین؟ 367 00:44:05,579 --> 00:44:07,172 ‫نه 368 00:44:09,483 --> 00:44:14,341 ‫من دیگه شهروند گوگوریو نیستم, من یه هویاني هستم 369 00:44:16,357 --> 00:44:17,347 ‫چي؟ 370 00:44:17,992 --> 00:44:19,710 ‫داري راجع به چي حرف ميزني؟ 371 00:44:20,227 --> 00:44:24,741 ‫شما هم دیگه شهروند گوگوریو نیستین 372 00:44:24,765 --> 00:44:27,223 ‫شما باید اين رو بدونین 373 00:44:29,703 --> 00:44:30,989 ‫کوو یون... 374 00:44:31,505 --> 00:44:37,433 ‫دیگه راجع به گوگوریو و دامدئوک اينجوري حرف نزن 375 00:44:38,179 --> 00:44:44,471 ‫هرگز از طریق من سعي نکن که بفهمي توي گوگوریو چه خبر هستش 376 00:44:46,020 --> 00:44:54,020 ‫تنها چيزي که مي‌تونم بگم این هستش که گوگوریو ‫در بحران هستش و داره نابود مي‌شه 377 00:44:58,866 --> 00:45:00,254 ‫یون... 378 00:45:01,368 --> 00:45:05,464 ‫کوو یون قبلي مرده 379 00:45:41,475 --> 00:45:47,767 ‫دامدئوک, جنگ دیگه ایی رو شروع کرده 380 00:45:50,818 --> 00:45:52,479 ‫منتظر بشین و تماشا کن 381 00:45:53,888 --> 00:46:00,851 ‫تو باید بهاي اشک‌هاي من رو بپردازي 382 00:46:03,998 --> 00:46:05,989 ‫فقط بشین و تماشا کن 383 00:46:18,746 --> 00:46:19,702 ‫بشینین 384 00:46:28,956 --> 00:46:32,244 ‫چرا همه به طور جدي نگاه میکنند؟ 385 00:46:34,228 --> 00:46:37,858 ‫نمایندگان باید الان برسند 386 00:46:38,499 --> 00:46:46,183 ‫هیچ راهي برامون وجود نداره که بفهمیم ‫اونها چطوري واکنش نشون میدن 387 00:46:46,207 --> 00:46:48,185 ‫هیچ راهي براي آروم شدنمونم, نیست 388 00:46:48,209 --> 00:46:50,962 ‫اعلاحضرت, هیچ رفتار غیر متقابلي رو قبول نمي‌کنه 389 00:46:51,712 --> 00:46:52,770 ‫درسته 390 00:46:53,747 --> 00:47:00,915 ‫ما باید به صورت دشمن به عنوان دشمن نگاه کنیم 391 00:47:00,955 --> 00:47:03,447 ‫به کشور دوست به عنوان دوست نگاه کنیم 392 00:47:06,760 --> 00:47:14,360 ‫هویان باید یه سري از زندانیان ‫به خاطر روابط گذشته بفرسته 393 00:47:15,469 --> 00:47:18,996 ‫موهه هم همینطور مطابق دستور عمل میکنه 394 00:47:19,707 --> 00:47:21,300 ‫مشکل ما باکجه هستش 395 00:47:21,942 --> 00:47:23,569 ‫درسته, اعلاحضرت 396 00:47:24,278 --> 00:47:28,169 ‫باکجه زندانیان بيشتري داره 397 00:47:28,849 --> 00:47:36,381 ‫بیشتر اونها در قسمت ارتش دريايي ‫بر روي كشتي‌هاي آسین پارو مي‌زنن 398 00:47:37,157 --> 00:47:38,802 ‫مي‌دونم 399 00:47:38,826 --> 00:47:42,820 ‫به این خاطر من اين نامه رو براشون فرستادم 400 00:47:44,365 --> 00:47:48,495 ‫من کنجکاو هستم که باکجه چطوري پاسخ میده 401 00:47:49,436 --> 00:47:55,728 ‫آسین قبلا به من اخطار براي جنگ رو داده 402 00:48:00,080 --> 00:48:08,080 ‫من باید به آسین نشون بدم که گوگوریو چطور جوابش رو میده 403 00:48:09,323 --> 00:48:15,513 ‫این یه اخطار به باکجه بودش 404 00:48:16,397 --> 00:48:19,423 ‫بله, اعلاحضرت ‫بله, اعلاحضرت 405 00:48:42,189 --> 00:48:45,113 ‫گوریئونسئونگ گوگوریو الان به اسم داندونگ چین هستش 406 00:48:57,471 --> 00:49:00,395 ‫عجله کنین! عجله کنین! 407 00:49:02,476 --> 00:49:07,300 ‫آیا شما یه صنف تجاري به باکجه دارین؟ 408 00:49:08,882 --> 00:49:09,974 ‫بله, چرا مي‌پرسي؟ 409 00:49:13,754 --> 00:49:16,576 ‫شما مي‌تونین منم همراه خودتون ببرین؟ 410 00:49:17,191 --> 00:49:18,735 ‫به باکجه؟ 411 00:49:18,759 --> 00:49:19,954 ‫براي چي؟ 412 00:49:21,228 --> 00:49:23,373 ‫من دنبال برادرم هستم 413 00:49:23,397 --> 00:49:24,614 ‫دنبال برادرت؟ 414 00:49:30,270 --> 00:49:31,658 ‫ميتوني هزینش رو بدي؟ 415 00:49:37,311 --> 00:49:38,699 ‫من نمیتونم ببرمت تا زماني که هزینش رو ندي 416 00:49:39,179 --> 00:49:43,104 ‫من وقتي به باکجه رسیدم هزینش رو بهتون میدم 417 00:49:43,219 --> 00:49:45,074 ‫برادرم در باکجه, یه صنف تجاري داره 418 00:49:46,353 --> 00:49:50,244 ‫چه صنف تجاري؟ 419 00:49:54,728 --> 00:49:57,356 ‫من وقتي به باکجه رسیدم بهتون میگم 420 00:49:59,633 --> 00:50:03,092 ‫وقت من رو تلف نکن 421 00:50:04,038 --> 00:50:05,528 ‫من سرم شلوغ هستش از اینجا برو 422 00:50:09,676 --> 00:50:13,623 ‫من التماست مي‌کنم 423 00:50:13,647 --> 00:50:15,843 ‫اون رو از اینجا بندازین بیرون 424 00:50:15,883 --> 00:50:16,907 ‫بله 425 00:50:19,019 --> 00:50:23,115 ‫لطفاً، من بهت التماس مي‌کنم 426 00:50:25,359 --> 00:50:28,317 ‫لطفاً, لطفاً 427 00:50:29,129 --> 00:50:32,087 ‫شما چکار دارین مي‌کنین؟ 428 00:50:53,000 --> 00:51:03,000 ‫زیرنویس توسط مترجمین آریایی ترجمه شده ‫تنظیم, ویرایش, تبدیل: حمید سروری کیا ‫sorourikia@gmail.com مترجم: حسین 45391

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.