All language subtitles for The Cruel History of Prisoners (1976).DVDRip-harika

H@rika . ترجمه زیر نویس :هاریکا
aloneharika@gmail.com

سرورم

بیا تو

ساتو ، ایشون ارباب هستن

... ساتو هستم

خواهش میکنم لطف خودتون
ازم دریغ نفرمائید

چند سال داری ؟

18سال سرورم

... 18ساله هستی

" تاریخچه ای از شکنجه زنان "

بانو ، چایتون را اوردم

... ساتو

ساتو ، من قبلا بهت گفتم
که لازم نیست چای بیاری

! برو خونه را نظافت کن

ببخشید ، بانو

... زینوسکه -
... بانوی من -

... بانوی من -
... زینوسکه -

از روزی که شمارو توی
مراسم چای ملاقات کردم

دیگه نتونستم فکرتون
از سرم بیرون کنم

... زینوسکه -
... بانوی من -

! زینوسکه -
! بانوی من -

... زینوسکه

... زینوسکه

بانوی من
ما وقت نداریم

!عجله نکن
توموتا امروز دیر میاد خونه

ولی ... از وقتی که گرفتار شما شدم
زندگیم به موئی بسته هست

دلیلشم اینه که با زن
سروان توموتا همبستر شدم

اینقدر حرف نزن
موقع عشق بازی لازم نیست اینقدر چت و پت کنی

! بانوی من -
! کیف داره -

!زینوسکه

! کیف داره
!خیلی کیف داره

... بانوی من

زینوسکه -
آبم داره میاد ، داره ابم میاد -

بانوی من ، ابم داره میاد ، داره میاد -
حق نداری ارضاء بشی -

ولی ... ولی ... نمی تونم -
!اینجوری خیلی کیف داره -

حق نداری ارضاء بشی
حق نداری

ابم داره میاد ، بانوی من ، ابم اومد -
وااای دارم حظ میکنم -

زینوسکه ، زینوسکه -
!ابم داره میریزه ! بانوی من -
اوووف چه کیفی داره -

! سرورم
به خونه خوش امدید

ساتو ، بیا اینجا -
چشم -

بیا

ساتو ، بیا اینجا

!سرورم ، نه سرورم ، نه -
ساکت باش -
!سرورم -

سرورم ، خواهش میکنم بذارید برم
! سرورم ،خواهش میکنم ،نه

ساتو ، اگر عاقل هستی
بلند شو سر پا وایسا

! جلوت خودت باز کن
! بازش کن

زانوی چپ خودن روی بالش بذار

برو پائین روی چهاردست و پا

... خواهش میکنم من عفو کنید

دختر خوب

! سرورم ، اتیش گرفتم

سرورم ، تو رو خدا من عفو کنید

... سرورم

...سرورم

خدانگهدار ، بانوی من

!تو زینسوکه از کابوکیچو هستی

! سروان -
اینجا چیکار میکنی ؟ -

خانم ازم دعوت کردن -
چی ؟ زن من ؟ -
بله -

یوکیکو! اینجایی ؟
! یوکیکو

! ای بی پدر و مادر
! باید مجازاتت کنم

... سروان -
چی ؟ -

! صبر کنید
! سروان

!لطفا من عفو کنید
!غلط کردم

! خانم -
! قراره تو رو سقط کنم -

! غلط کردم -
! مرتیکه -

! غلط کردم ! تقصیر خودمه
! غلط کردم

! متریکه پوفیوز
!نمیتونم از سر گناهت بگذرم

! ساتو

بیا اینجا

! ساتو ... همینجا وایسا

تکون نمیخوری -
چشم -

!پتیاره ! تو خانواده خودت رو سیاه کردی
باید چیکار کنم ؟

... ولی مهم نیست

ساتو ... زینسوکه رو توی
خونه راه داده ، فهمیدی ؟

بله

ساتو ، بیا تو

ساتو چطور جرات کردی ؟ یک خدمتکار
!کمک می کنه که یه دزد وارد خونه بشه

!نه
...واقعیت نداره ، سرورم

...این شخص با خانم اشنا بود ، من داشتم -
!خفه شو -

این تنها چیزی که داری بگی
به طور ظالمانه ای داری خانم متهم میکنی ؟

!باید تو رو بکشم -
!سرورم -

... ساتو -
! خانم -

تو رو خدا کمکم کنید
! من از هیچی خبر ندارم

صادقانه اعتراف کن

چند وقته که با اون مرد رابطه داشتی ؟

... خانم

خانم ، شما خودتون میدونید
من از هیچی خبر ندارم

سروان ، لطفا اون به خودم بسپارید
کاری میکنم که اعتراف کنه

باشه ، ترتیبش بده -
چشم ، قربان -

من چیزی نمیدونم
... اون شخص با خانم بود

! جنده لاشی
! اعتراف کن

! اعتراف کن

... اگر اعتراف کنی ، باید -
نه! من چیزی نمیدونم -

حق نداری به خانواده
!توموتا بی احترامی کنی

! جنده کارتن خواب

! ساتو ، اعتراف کن

! من بی اطلاع هستم

سروان ، این زن از دنیا رفت -
چی ؟ -

! سروان
این زن زبون خودش قطع کرد

! ساتو زنیکه جنده
چطور جرات کردی ؟

به عنوان یک زن
تو حق نداشتی زبون خودت قطع کنی

ساتو
!حق نداری بمیری .... حق ندارررررررری

کدخدا
... من نمیخوام اینکارو بکنم

من عروس ماتسوجیرو هستم
حق ندارم اینکارو بکنم

! اینجوری نباش

تو این روستا به عنوان
کدخدا این جزو حقوق من هست

تا برای اولین بار اینکارو انجام بدم

نمیخواد بهم بگی که خودتم این نمیدونستی

معلومه که میدونم
...ولی نمیخوام اینکارو بکنم

! یکی بهم کمک کنه
! یکی به دادم برسه

جیغ و داد راه ننداز ! نکنه برات مهم نیست
که ماتسوجیرو توسط اهالی از دهکده تبعید بشه

... خودت این میدونی

این یکی از سنت های
دیرینه این روستا هستش

تو نمیتونی همسر شوهرت بشی مگر
اینکه شب اول من تو رو امتحان کنم

... من نمیخوام اینکارو بکنم -
بیا خجالت نکش -

نمیخوام اینکارو بکنم ، ماتسوجیرو
... نمیخوام اینکارو بکنم ، ماتسوجیرو

باید این کدخدای جاکش بکشم

و باید اون تویو جنده رو هم بکشم

همگی اونا من گول زدن

خودم میکشمش
خودم میکشمش

... ماتسوجیرو

ماتسوجیرو با بقیه جوون های دهکده هست
حواست به من بده تا کارم تموم بشه

مگه نمیخوای بزودی با اون باشی

خودتم این میدونستی

چطوره حال میکنی ؟

... ماتسوجیرو

تو واقعا باکره بودی

این تقصیر من نبود
... من ببخش

چطوره ؟

... تقصیر من نبود -
خودت این میدونستی -

! ماتسوجیرو

من توسط جوونای دیگه دهکده فریب خوردم

زده به سرت ؟

من مثل یه گنج ازش نگهداری کردم
پس انتظار داشتم که خودم شب اول باهاش باشم

! قراره تو رو سقط کنم

! ماتسوجیرو

قراره تو رو به درک بفرستم
میخوام تورو بکشم ... باید تو رو بکشم

! صبر کن

! قوانین کیری
! تویو عروس من بود

! اون مال خودم بود

! ماتسوجیرو

قراره سقطت کنم
! قراره سقطت کنم

! تویو مال من بود

تویو ... تو باید تطهیر بشی

ممکنه کثیف باشی
باید تطهیر بشی

!تویو

... باید تمام این کثافات تطهیر کنم

باید پتیارگی تو رو تطهیر کنم

تویو ، باید تو رو تطهیر کنم

! خواهش میکنم بس کن ، ماتسوجیرو -
باید تورو تطهیر کنم -

بخاطر اینکه نتونستم به بقولم پایبند باشم
من ببخش

تویو
تقصیر تو شد

تویو ، قراره تو رو
با خردل تطهیر کنم

... این خیلی بده

این قسمت بدش هست

کدخدا اینجارو آلوده کرده

... تویو

قراره اون خارج کنم

... تویو

اقای سیون ؟
اقای سیون ؟

یعنی بیرونه ؟

! بیشتر تحمل کن

! میتسو ، بیشتر تحمل کن

این چهره

این دقیقا همون تصویر صورت زنی هست که در
حال درد کشیدن تو ذهنم تصور کرده بودم

میتسو ... این چهره

موضوع چیه ، میتسو ؟

نه ، این فرق داره ، میتسو

!میتسو

... بیشتر طاقت بیار

این چهره الهام بخش ذهنم هست

... این متفاوته

! لعنتی

! میتسو

شیزو ، تو دیدیش

... که اینطور

نمیدونستم افکار نقاشمون
اینقدر وحشیانه هست

هر انچه که نقاشی میشه کار نقاش اونه

واقعا دلم میخواد چیزی بیشتر از شهوت خلق کنم

بخاطر همین میخوام
افکار زن را نقاشی کنم

ولی اون دختر کیه ؟

اون میتسو هستش

چی شده ؟
الان درد داری ؟

... اون نمیتونه حرف بزنه
دختر بیچاره

اون لال هست

! اااخ

... میتسو

... میتسو

اره ... راهش همینه ،میتسو

میتسو ، این چهره
اره همین چهره

!نه ، فرق داره
! بهت گفتم این فرق داره

! بس کن
! داری اون میکشی

من ، شیزو ، دیگه نمیتونم به این صحنه نگاه
کنم، لطفا تمام درد کشیدن مارو فراموش کن

نقاشی که من سفارش دادم
بخاطر درد کشیدن شهوانی بود

نه اینکه یکی اینجوری عذاب بکشه

لطفا تمومش کن

...فهمیدم ، اما درعوضش

!آآآآخ

شاهزاده لطفا عجله کنید

شاهزاده خانم ، فکر کنم قلعه سقوط کرده

الان باید به بالای اون کوه بریم و خودمون
در اسرع وقت به برادرتون مانسون برسونیم

اگر کاینو - کامی اونجا
بهمون خیانت نکرده بود

ما نبایستی شکست میخوردیم
و اینقدر ریاضت را تحمل میکردیم

شاهزاده خانم ، من ،کائده
فرمان سرورم را به اتمام میرسانم

بیائید بریم

تو کی هستی ؟

! اونارو زنده دستگیر کنید

! شاهزاده خانم

میدونی ایشون کی هستن ؟

لوح کجاست ؟
اون کجا مخفی کردی ؟

! نمیدونم ، نمیدونم ، لعنتی

میدونی ایشون کی هستن ؟
!بیا من بکش ، ترسوی بزدل

نینجاها بدون قوانین سامورائی
نمیتونن زندگی کنن

ما فقط همون کاری میکنیم
که همیشه میکردیم

نگاه کن چجوری با اون زنها برخورد میکنه

! شاهزاده خانم
!شاهزاده خانم

! بس کن
! بس کن

لوح کجاست ؟ -
! نمیدونم -

! بهمون بگو

! بهمون بگو

! تو خیلی کله شقی

! شاهزاده خانم
! من بکش ! من بکش

!شاهزاده خانم

!همه چیز بهمون بگو

! محکمتر بزنش

! عجب زن لجبازیه

اون کیه که باهاش خوابیدی ؟
!فوری بهمون بگو

... دارم میمیرم -
بست نشده ؟ -

!عجب زنیکه لجبازیه ، لعنتی

بذار بیشتر عذابش بدیم

اسمش به ما بگو
هنوز تعهد خودت به اتمام نرسوندی

بخاطر اینکه کارت توی رختخواب خوبه
...ما حسابی ازت مراقبت کردیم ، ولی

اون مرد کیه ؟

ارباب ، لطفا از سر تقصیرم بگذرید

لطفا راحتم بذارید

... سئی ...سئی

هاما ... لطفا من ببخش

از بابت بی پولی تو رو
بدجوری به سختی انداختم

سئی خواهش میکنم فکرشم نکن

من اجازه نمیدم هیچ مردی وارد قلبم بشه
تا زمانی که تعهدم تمام بشه

حتی اگر از بدنم بفروشم
قلبم نخواهم فروخت

همین الان هم از ان تو هستم

... سئی

... هاما ...هاما

ابم داره میاد ، میخوام بریزم توش
میخوام بریزم توش ، هاما

بیشتر شکنجش کن

...باشه ، راهش همینه

تاکو ، چند دقیقه برید بیرون
میخوام با هاما تنها باشم

داغه ؟
...شایدم داغتر از اون چوب بخور باشه

خواهش میکنم من عفو کنید
لطفا کمکم کنید

چطوره ؟
چطوره هان ؟

اون مرد کیه ؟

سئی ... کی میتونم دوباره تو رو ببینم ؟

بهم بگو کی میتونم دوباره تو رو ببینم ؟

ای کاش میتونستم بیام

...ولی چون تبعید شدم

نه ... کی میشه ؟

کی میتونی بیای ؟
سئی ... خواهش میکنم

... اره

... شاید ماه دیگه

اینجوری بهم نگو

تازه اول این ماه هستش
... تو رو خدا

... هاما ، هاما

امیدوارم بتونم اون بیرون بیارم
تمامش بخورم

تو خیلی بهم فکر میکنی ؟
... سئی

سئی ، من خوشبختم

چطوره ؟

هاما ، الان دیگه اگر معشوقتم خودش
بکشه نمیتونه ازش استفاده کنه

چطوره ؟
نکنه باید توش از این پر کنم ؟

... سئی ، سئی

سئی ، لطفا بیا باهم از اینجا بریم -
چی ؟ -

منظورت اینه که فرار کنیم ؟

سلام
ببخشید که مزاحم شدم

ببخشید
برای چراغ روغن اوردم

الان بیش از یکساعته که از زمان شروع میگذره -
اوه فهمیدم -
لطفا خوش بگذرونید -

ممنون -
خوش امدید -

ببخشید

...سئی

فکر میکنی اون حرفهای مارو شنیده ؟

نه ، نمیتونه شنیده باشه

سئی ، لطفا باهام عشق بازی کن

... هاما

... سئی

هاما ، نمیتونم صبر کنم
تا تعهدت تموم بشه

منم همینطور ، سئی

هاما

لطفا باهام عشق بازی کن
خیلی وقته تو رو ندیدم

خوشبختم ... سئی

هاما ، منم خوشبختم
خوشبختم

سئی ، نمیخوام ازت جدا بشم
حتی اگر بمیرم

هاما ، واقعا دلم میخواد
باهات ازدواج کنم

سئی ، میشه با هام فرار کنی ؟-
باشه ، بیا فرار کنیم -

... من ، من

سئی ، لطفا یکم دست نگه ندار

هاما ، این کاغذ های ضد حاملگیه ؟
لازم نیست نگرانش باشی

باید دائم افسوس بخورم اگر قرار باشه
توی یه همچین جای محنت باری حامله بشم

من مشکلی ندارم هر جا که تو حامله بشی
اهمیتی نمیدم اون بازم بچه ام هست

نه ، من نمی خوام

یک بچه باید از یه همچین
خونه کثیفی بدور باشه

! هاما -
!سئی -
!هاما -

هاما ، اونا از نقشه فرار تو باخبر شدن

بذار مشتری سریع بره
لطفا ، بجنب

لطفا فرار کن

! لطفا عجله کن

هاما ، بیا باهم بریم -
!نه -

!بیا بریم ! - نه ، لطفا فرار کن -
!بیا بریم ! -نه! - هاما -

ارباب ما میدونیم اون مرد کی هست

اون کیه ؟

گذاشتم تا اوباش محلی اون گیر بندازن

اون مردک سیئیکوحی همون پسری که با
اون فروشنده چون ساگامی -یا بود هست

! باشه بیاریدش داخل

باید خاطر جمع بشیم تا اون بفهمه
فرار کردن با معشوقه ممنوع هست

... سئی ، من چیزی نگفتم

... من نگفتم ، من نگفتم

هاما ، چطوره ؟

طعم شکنجه چطوره ؟ -
درد داره -

! آآآآی
! درد داره

اون پسره معشوقت هم
بزودی بهت ملحق میشه

میخوام کُست واسش حسابی
گشاد کنم تا کارش راحتتر بشه

! هی ! بیا تو -
! یالا بیا تو -

مگه نمیدونستی بازی با قوانین
توی این منطقه چه عواقبی داره هان ؟

! هاما -
!هی ! بیا اینجا -

! یکی بیشتر

... هاما

باشه ، یه استراحتی بکنیم

Ts.By:H@rika
harika_alone@yahoo.com

... سئی ... سئی

... هاما
...سئی

....سئی

...هاما

...سئی تو اومد پیشم

سئی ، من خیلی خوشبختم

هاما ، منم خیلی خوشبختم

!سئی

" پایان "