All language subtitles for Lost in Space S03E04 720p WEB-DL Per

.:: ارائهای از تیم ترجمه رسانه اینترنتی نایت مووی ::.

ترجمه از
Mohammad Alpha & ParisaShiva

.:: NightMovie.Top ::.

اون پایین چه اتفاقی افتاد؟

اول فکرکردیم شاید اثر انفجاری
...یکی از شهابها باشه، اما

هیچ شهابی اونقدر قوی نیست
.که اینجوری تخریب کنه

.موافقم

پس کار چی بوده؟

خب، نمیخوام بیشتر از چیزی
.که لازمه اینجا بمونیم

.ویل، مطمئن شو ربات آمادهاس -
.باشه -

پنی، میشه یه سر به بچهها بزنی؟

.وایستا، صبر کن

ببخشید، ویل یه وظیفه داره
و من97 تا؟

.تو بهتر با بچه ها کنار میایی -
.هی -

.ببخشیدا، یکم ازت میترسن

جدی؟ اصلاً ویل رو دیدن؟

.آره، خب، ویل یه ربات داره

.آم، پنی هم یه دوست پسر قوی داره

و دوباره بگو کدوم یکی
از دوستپسرات قویه بود؟

.باشه. هیچکدومتون واسم مهم نیستین -
.ایستگاه بعد، آلفا سنتوری -

.یه زمانی بزرگترین سفینه بود

.هیچوقت فرصت نیافت ماموریتشو تموم کنه

.همم

.خب، تو و تیم رو زنده نگه داشت

.زندگی همهاش زنده موندن نیست
.راجب ایجاد یه تفاوته

.که وقتی کارت تموم شد

.میتونی بگی: من انجامش دادم

...ببین، اتفاقی که افتاد -
.اتفاق افتاد. تموم شد دیگه -

.نیازی به بحث نیست

.بیخیالش شیم

.فهمیدم

.آره... ظاهرش خوبه. اوکی

.فکر کردم گفتیم حین پرواز وقت آزاد نداریم

ببخشید... فقط، مامانم میگه
،هروقت عصبی شدم

.فقط روی هدف تمرکز کنم

.خب، باید بهتر جمعش کنیم

.وقتی تو خرابهها بودم اینارو ضبط کردم

.فکرکردم شاید زبونی چیزی باشه

.سازندهاشم با تو یکی باشه

میدونی چی میگم؟

...میدونم از گذشتهات چیز زیادی یادت نیس

میفهمی وقتی راجب برنامه نویسی
حرف میزنم منظورم چیه؟

روشیه که با کمکش به یه ماشین، مثل
.کامپیوتر، میگیم میخوایم چهکار کنه

.بله، ویل رابینسون

پس، اگه این صداها روشی باشه که
اونا باهاش رباتارو کنترل میکنن چی؟

پس اگه اینجوریه، شاید یه صدایی
.برای توقفشون هم باشه

...یا سرعتشون کم شه -
.سلام کون گشادا -

.میخواستم بگم 97 تا وظیفه من تموم شدن

.و مال تو هنوز حتی روی نقشه هم نیس

.متاسفم

.برو

تو آلفا سنتوری وقت رسیدگی به این
.مشکلو خواهیم داشت

مشکل چیه؟

.هیچی. مسئله رباتیه

.با من حقه رباتی نزن

نمیزنم. از کی تاحالا اینقدر فضول شدی؟

.خب اولاً که بنده همیشه فضول بودم

...دوماً که -
.وایسا -

چی؟ داره چیکار میکنه؟

.چراغهاش دارن... روشن میشن

.مثل تو خرابهها

داره به اسکرکرو وصل میشه؟

مامان؟

بابا، اونجایی؟

سلام؟

چرا کسی جواب نمیده؟

هی ، چرا اینقدر طول کشیده؟

اون آلفا سنتوری نیست، نه؟

.نه. نیست

ربات، چه میکنی؟

.ویل، به ربات بگو بس کنه
.اونجا جایی نیست که میخوایم بریم

.وایستا... اونا ژوپیترها
.اونا والیدینمونن

.خطر

.خانواده

چرا مامان بابا بخوان اینو نشونمون بدن؟

.نمیخوان

.سار میخواد

.سلام، هی

.سلام

،اسکرکرو رفته

درسته؟

.متاسفم

میشه یکی بگه الان چیشد؟

.دشمن در حال نزدیک شدن

.فکرمیکردم تو خورشیدها جامون امنه
چی تغییر کرد؟

.اسکرکرو

رباتی که کمک کرد بچههامون فرارکنن

داشت سعی میکرد به ماهم کمک کنه
.ولی دستگیر شد

.پس رباتا هرچی اسکرکرو میدونه رو میدونن

.یعنی موقعیت مکانی ما

میدونست بچههامون کجان؟ -
.فرض میکنیم نه -

چرا؟

.اگه میدونست، سفینه ها دنبال ما نمیومدن

چقدر دورن؟

.نیم ساعت -
...نیم ساعت -

غرب، چقدر برای تیمت طول میکشه
تا جوپیتر هارو جدا کنن؟

.حس میکنم میخوای بگم کمتر از نیمساعت

حتی اگه ژوپیترهامون با ظرفیت کامل
،فعالیت میکردن

که نمیکنن، بازم نمیتونستیم
.از اون سفینهها جلو بزنیم

.دونه به دونمونو از سر راه برمیدارن

.بیا راجب گزینه هامون حرف بزنیم -
،اگه نتونیم ازشون جلو بزنیم -

.یه راهی پیدا میکنیم که از بین ببریمشون
.مثل کاری که تو رزولوت کردیم

.مسئله اینه که ما رو رزولوت نیستیم

.اینجا جایی برای پنهان شدن نیست

.نیروی محرکه برای کند کردنشون نداریم
.و اسلحهای برای دفاع از خودمون هم نداریم

،آخرین باری که با ربات ها مواجه شدیم هرچی
،زور داشتیم رو ریختیم سرشون

.از جمله رزولوت، و بازم پیدامون کردن

.پس باید متفاوت فکر کنیم -
.نمیتونیم خودمونو نجات بدیم -

هرچه زودتر اینو قبول کنیم، زودتر میتونیم
.روی اونایی تمرکز کنیم که میتونیم نجات بدیم

.بچههامون

،وقتی سار برسه اینجا
ژوپیترها رو از هم میدره

.تا مکان آلفا سنتوری رو پیدا کنه

.جایی که بجههامون با موتورش رفتن

،هرچیزی که ممکنه سرنخ باشه
،نرم افزار، سخت افزار، نقشه و حتی عکس

.باید نابود بشه

تیم تشکیل میدیم و خردکن هارو از پرینتر
سه بعدی جدا میکنیم

و سیستم امنیت حریق رو هم غیرفعال میکنیم
.تا کارای حرارتیو تو گاراژ انجام بدیم

.به روی چشم

.و اطلاعات پروازو از حافظه سفینه پاک کنین

.میتونم کمک کنم

.یه سری دستگاه کاهش مغناطیس دارم

چرا؟

تو زندگی قبلیم باید نشونههامو
.یه دفعه پنهون میکردم

.یه دفعه، یعنی 24 بار

،که اتفاق خوبیه

چون اگه یه رد جا بمونه

،همه فداکاری هایی که کردیم

همه عزیزانی که از دست دادیم
.برای هیچ و پوچ میشه

.جون بچههامون بهش بستگی داره

.شروع کنیم

.همه اینا باید برن

.امنه -
.بله -

معلمی، نه؟ -
.آره، زیست شناسی -

.برنامهدرسیتو میخوایم، همه نوتهاتو
.همهاشونو

جدی؟

اطلاعات راجب منایع طبیعی آلفا سنتوری هم
.میرن داخل کیف

.فقط تا وقتی مطمئن نشدیم دست برندار

.بجنب. بیا، باهاش برو -
کیف کجاست؟ -

.اینو خرد کن -
،همیشه واسم سوال بوده -

چجوری جنساتو از ارتش جاوید رد میکنی؟

و واسم سوال بود چرا ارتش جاوید
.همیشه کارشون عیب داشت

.تمرکز کن، اینقدر فکر گذشته نباش

.به آلفا سنتوری خوش اومدین

.به زندگی جدیدتون خوش اومدین

.سفرتون طولانی بوده، حدوداً 26 تریلیون مایل

.اما الان خونهاین

.ایکاش بودیم

به تیمی از بهترین و درخشان ترینهای

.زمین ملحق شدین

...وقف ساخت

.حداقلش الان میدونیم

منظورت چیه؟ -
.راجب بچهها -

.گفتی سخت ترین بخش ندونسته
.الان میدونیم

.حالشون خوبه

.به سلامت میرسن

.حتی اگه ما نرسیم

.فکرکنم همه ترسیدهان

.دقیقاً سار هم همینو میخواد

.نمیدونیم چی میخواد

.میدونیم. موتور رو میخواد

میدونه با تهدید والدینمون، میریم اونجا
.و موتور رو میدیم بهش

اگه دنبال چیزی بیشتر از موتور باشه چی؟

به من چه، اصلاً ممکنه
.دنبال یه ساندویچ همبرگر باشه

.میخواد والدینمونو بکشه
.نمیتونیم همچین اجازهای بدیم

.وایسا، باید قبلش فکر کنیم

.نه. ویجی درست میگه

جدی؟

.دفعه اولیه که اینو میگی

،بچهها، سار فقط تهدید نکرد
.بلکه مرتکب اشتباه شد

.مختصات دقیق والدینمون رو گفت
.دقیق جایی که هستنو گفت

...میتونیم بریم دنبالشون، و با ربات -
.یه اشتباه نیست پنی، یه تلست -

من دستور مستقیم دارم از والدینمون
.که خودمون رو به آلفا سنتوری ببرم

..دستور از طرف والدین همست

کسایی که بهم اعتماد کردن
.تا خودمونو برسونم اونجا

.ازمون میخواستن که حداقل تلاش کنیم -
.نه، فقط یه چیزی میخواستن -

.که ما به سالمت برسیم به کلونی

پس خواسته ما چی میشه؟

.میخوام مامان بابامو نجات بدم

...نوا

،همه

بین خواستن نجات دادشون
و واقعا موفق شدن

.یه فرق اساسی هست

.ما عامل غافلگیری رو نداریم

.سار میدونه که داریم میایم
...و به محض اینکه برسیم، قراره

.هرچی داره رو بفرسته سراغمون

.میخوام امتحان کنم

.آره

.منم

.سلام -
.سلام -

چی لازم داری؟

.آره. درواقع، دارم

.نمیتونیم از سار جلو بزنیم
.ژوپیتر به قدرکافی سریع نیست

تکنولوژی ما مقابل اونا... تک سفینه ما
...علیه بی نهایت سفینه اونا، این

.نمیفهمم چطور ممکنه

.درست میگی

بهترین کاپیتان و کامپیوتر هم نمیتونه
.همچین کاری کنه

.هی

خوبی؟

وقتی قلدرای بعد مدرسه میفتادن دنبالم

.مامانم یه چیزی میگفت

"اگه سرعتت ازشون بیشتر نیس"
"پس ازشون باهوشتر باش"

،و با همه چیزایی که من دیدم

.این سفینه پر آدمای باهوشه

میدونم بخشی ازت فکرمیکنه که تو
.باید این مسئله رو حل کنی

.ولی مجبور نیستی

.باشه؟ تو تنها نیستی

.تو کاپیتانی

.تو

.این دموکراسی نیست، آراء مهم نیستن

مهم نیست کی و چندنفر
...دست بالا کردن

.تصمیم با توئه

...و تصمیمت، هرچی باشه

.باور دارم تصمیم درسته

هر مشکلی راه حلی داره، درسته؟

،تو هممون یکم از مامان هست

،یعنی اگه راه حلی باشه

راهی برای نجاتشون، ما سه تا
.پیداش میکنیم

کی میخواد شروع کنه؟

...جودی

.فکر کنم میدونم چیکار کنم

...با همه اوضاع

خب، همهاش همینه؟

نه همه چی. من... من همه صفحات
.و کلماتو بلدم

هیچی اینجا اونا رو
.به آلفا سنتوری هدایت نمیکنه

...مورین -
.چیزی که اینجا هست، ماییم -

...خانواده ماست، و

...اگه نقطه پایانش اینه، من

.عیبی نداره

.هی! تصمیم آخره

.پس اینجایی

.سلام

.ممنون

نه، من تشکر میکنم. به لطف تو و مورین
.جای بچههام امنه

.نه به لطف هممونه

.کمتر از ده دقیقه تا رسیدن

.باید بریم

.ژوپیتر 2، مرتب شد
.ژوپیتر6، آماده برداشت باشین

ژوپیتر 30، من دارم یه جعبه آشغال
.به سمتت میام

همینه؟ -
.تک تکشون -

.باشه

!این بقیشه

.یالا

!یالا! آشغال

...خدایا

فکر کنم از روشهای قدیمی
.باید پیش بریم

!باشه. اوه

،شکل خوبیه! میدونی
بعد از ترفیعت، نگران بودم

!نکنه کار کردنو یادت رفته باشه

!باشه! دان! دان، دان، دان

!هی، هی، هی
!ما داریم کار درستو میکنیم

اون رباتها قرار نیست
هیچ ردی از آلفا سنتوری پیدا کنن!

!و همینطورم خودمون

.تمام کاری که تا حالا کردیم
.هر نقشه دیوونهواری که امتحان کردیم

هدف امید دادن به خودت برای آیندهای
که هیچوقت قرار نیست داشته باشی چیه؟

.هدفش خود امید بود، دان

.کمتر از پنج دقیقه تا رسیدن

.هی

.همهچیز آمادست

.باشه. الان میام

.ویل، نقشه خوبیه

.آره

.همینطوره

.باشه

این ویل رابینسون
.از گروه کلونیست(مستعمری) 24امه

...و

...اگه دارین این فیلم ضبط شده رو میبینین

.یعنی این آخرین انتقال منه...

.باشه، این سوختگی 100 درصده

.چهار تا ارابه پر شده، از بالا تا پایین
.چیزی جز خاکستر نیست

.فلزات تیکه تیکه شد و دور ریخته شد

.تمام ژوپیتر تمیز تمیز شد

.پس... این همهچیه

.اینطور بهنظر میرسه

خوشحالم که بچههامون
.اون بیرون با همدیگن

.ویجی بهخاطرش مرد بهتری میشه

.اون همین الانشم مرد خوبیه

.ببخشید

.اولی

.اینجاست

.باعث افتخار بوده

صبر کن، ما داریم تو مرز رادار خورشیدی
.یه افزایش انرژی دریافت میکنیم

یه افزایش انرژی؟

سفینه فضایی در حال ورود
.به جهت 0-3-3

.یه ژوپیتر نقلیست

.بچههان -
.نه -

اینجا داری چه غلطی میکنی؟ -
!نه. نه -

.ویل رابینسون

.اونا خودشونو به کشتن دادن

همه سفینهها آماده پروازن، نیاز داریم
.که سار رو از نقلیه دور کنی

.حالا -
.دان وست -

.رفتم سر وقتش -
.آماده باش که با شمارش من پرواز کنی -

.اون دستورو نگه دار

.جودی -
جودی، داری چه غلطی میکنی؟ -

دیوونه شدی؟

شاید، ولی دیوونگی دوست داره
.که تو خانواده ارثی باشه

.صبر کن، فرکانسی که روشی ژوپیتر نیست

اگه اونا رو ژوپیتر نیستن، پس کجان؟

.غیرممکنه

،این جودی رابینسونه
،سوار بر فورتونا

.درود بر همه ژوپیترها

.ما اینجاییم که کمکتون کنیم
.تکرار میکنم. ما اینجاییم تا کمکتون کنیم

.با همدیگه از توی شکاف اومدن

.ژوپیتر یه گمراهی بود

.فورتونا 19 ساله که گم شده

اینجا چه غلطی میکنه؟

.شما رو نجات میده

.قابلتونم نداره

.درحال روبهرویی با ارسیاس
.شروع کاهش سرعت

.دریافت شد. به جای خود

.آماده لنگر انداختن توی ژوپیتر 2 بشین

.اوه، بیخیال

!اه، بیخیال

چرا انقدر طول میکشه
این در لعنتی باز شه؟

.هی

!اوه -
!مامان! بابا -

!اوه

.این دفعه واقعیه

...بابا، میدونم
...ببین، میدونم بهم یه دستور دادی

.نه، نه، جودی، من بهت یه فرمان دادم
.اینکه چیکارش کنی به خودت بستگی داشت

.پنی

.مامان -
.اوه، عزیزم -

.هی

ویل کجاست؟

کی ژوپیترو به پرواز در آورد؟

.همهچیز مرتبه. همه از سفینه پیاده شدن

!ویل

!ویل -
!خودتو ببین! چقدر بزرگ شدی -

باشه، نیاز دارم هممون
یه قول انگشتی سهنفره بدیم

.که هیچوقت دیگه قرار نیست از هم جدا شیم

.باشه؟ جدی میگم. قول -
.باشه -

.قول -
.قول میدم -

.اون گمراهکننده خیلی دووم نمیاره
.همه خانوادشونو پیدا کنن

.به ژوپیترتون برگردین
.زمان زیادی نداریم

.هرچیزی که کاپیتان میگه رو انجام بدیم
.و به دقت گوش کنین

ما انتقال رو برای کسایی که
.ژوپیتر خودشونو ندارن آماده میکنیم

پس کسایی که اسمشون از اِی تا آی
.شروع میشه، شما با آزویدوهاین

.از جی تا کیو، شما با دارهاین

.بقیتون هم با واتنابیهایین

.واو. لباس قشنگیه

،باشه، من یه سال رفتم
الان تو مدیری؟

لطفاً. کاپیتان رابینسون؟

یا اینکه هنوز دکتر رابینسونه؟

من باید کاپیتان دکتر رابینسون صدات کنم؟
یا دکتر کاپیتان رابینسون صدات کنم؟

.فقط بگو جودی

.این کارم میتونم بکنم

.باشه -
.بزن بریم -

.همگی، بیاین بریم سر وقت کار. یالا

.جودی، نمیفهمم
چطور فورتونا رو پیدا کردی؟

...چطور یاد گرفتی که

.خیلی بزرگ شدی

.گرنت

چطور شد اینجایی؟

درواقع خودم هنوز سعی دارم
.که اینو بفهمم

،وقتی ارتباطو از دست دادیم
.همه بدترین احتمالو تصور کردن

،و... یعنی
...راهی برای دونستن نبود، ولی من

چی؟ چطور بچههامونو پیدا کردی؟

.اونا منو پیدا کردن

توجه توجه! سفینه فضاییها
.به وسایل نقلیه رسیدن

...من -
.خیلی خب -

.باید به محض اینکه آماده شدیم جدا شیم

.همتون رو تو آلفا سنتوری میبینم -
..من... متاسفم. من -

.مشکلی نیست

،پنی درایوها خراشیده شدن
.باید دستی ارتباطات رو قطع کنیم

.باشه

.دان -
.بله -

.الان باید از پایه جدا کنیم -
.رفتم سروقتش -

ربات کجاست؟ -
.هنوز تو فورتوناست -

.وقتی برای انتقال موتور نیست
.بهش بگو از اونجا شکافو باز کنه

.و تا وقتی که ما رد شیم نگهش داره -
چیه؟ -

.من... من فقط دلم برای این تنگ شده بود

.این یکی با ما میمونه

میخوای کجا باشه؟

.میتونی تو بخش پزشکی بذاریش. ممنون

.حله

.وایسا. صبر کن
.باید بهت بگم واقعاً چه خبره

.من و تو قرار نیست با بقیه بریم
.ما اینجا میمونیم

.خانواده -
.ما قرار نیست با خانوادمون بریم -

،وقتی همه عبور کردن
.باید از پشت شکافو ببندی

.خطر، ویل رابینسون

.میدونم، ولی فقط برای مائه

،وقتی همه به آلفا سنتوری برسن
.موتور ندارن

.منم ندارن، که یعنی اونا جاشون امنه

،بعدش هرچیزی که سار میخواد
.درست همینجا منتظرشه

...بعدش من و تو

...با همدیگه

.میتونیم سعی کنیم اینو تموم کنیم

.هی! هی. هی، بیدار شو

ما به آلفا سنتوری رسیدیم؟

اوه، باید شوخیت گرفته باشه؟

.ما یه فرصتی برای نجات والدینمون داشتیم
.رایگیری کردیم

.خنده داره
.چون من رایگیری رو یادم نمیاد

منم یادم نمیاد که تو
،یه بچه 10 الی 16 ساله باشی

.ولی سر از ژوپیتر ما در آوردی

.نکته عادلانهای بود

.ببین، تو هنوزم میتونی به کلونی برسی

.الان، به کمکت نیاز دارم

.من بیدارت کردم

.من بخش خودمو از معامله انجام دادم
.الان نوبت توئه

.اه

.باشه، همه هستن. ما آمادهایم

،مجبوریم روی میز بچهها بشینیم
یا این دفعه میتونیم با بزرگسالها باشیم؟

کدوم صندلی برای منه؟

.فکر کردم تو قرار بود مرده باشی -
.من قرار بود خیلی چیزا باشم -

.هیچکدوم از اونها هم کار نکرد

.من کلاه ایمنی خرد شدتو دیدم

...من... چطور تونستی

.اون قاچاقی اومد توی ژوپیتر ما
.تمام این مدت با ما بود

من توی رسیدگی به بچهها
.کمک کردم، مویرین

.حقیقت داره
.اون مثل یه خانم هانیگانه با مستی کمتره

!باشه، کمربنداتونو ببندین

...ما باید -
!مویرین -

.من زنده بودنمو به تو مدیونم

اگه تو این محفظه کوچولو رو
،اینجا نمیساختی

.من... من هیچوقت موفق نمیشدم

،درسته یکم تنگه
...ولی همونطور که پنی میتونه گواهی بده

من توی جا کردن خودم
.توی فضاهای کوچک خیلی خوبم

...من بهطرز شگفتانگیزی

.انعطافپذیرم

.پنی، داداشتو بگیر

فکر کنم اون هنوز همراه ربات
.توی فورتوناست

.بگیرش. ما الان داریم پرواز میکنیم

اون چیه؟

.نیروی کمکی

!نه. نه

.شکاف هنوز بازه
.نمیتونیم بذاریم رد شن

.صدا متصل شد

اون صدا از اونا میاد؟

ویل! حالت خوبه؟

!یالا! باید الان بریم! یالا

.ربات، بزن بریم
.و بعد اینکه رد شدیم شکافو ببند

.سلام. خوبه که بهمون ملحق شدی

.فکر کنم یکی داره جشنمونو خراب میکنه

.ساره

جان اگه ما نریم به کلونی
.اونم نمیتونه بره

.درسته

ربان، ما رو به یه جا دیگه بفرست -
صبر کن! چی؟ -

!هرجای دیگه! همین حالا

!برقمون قطع شد

!همگی، سفت بچسبین

.آلفا سنتوری

!ما موفق شدیم

.همه خلبانان گزارش بدن

،به محض اینکه تفهیم شدین
.به سمت کلونی برین

.درود بر آلفا سنتوری

بهشون بگین داریم میایم- -
.ژوپیتر 12 -

.ژوپیتر 16. آماده -
.ژوپیتر 5 -

.ژوپیتر 33 -
.ژوپیتر 9. آماده -

.ژوپیتر 7. دریافت شد

.قربان، این... این بهنظر میرسه که یکی کمیم

کی؟

.ژوپیتر 2

اونا کجان؟

!نمیتونم چرخهی برق انجام بدم

.تمام سیستمها قطع شدن
.افروزگر، ناوبری، همهچیز

چیکار باید بکنیم؟

.مجبوریم بیرون بپریم

!باید شوخیت گرفته باشه

.جان، سفینه رو از دست میدیم

.ممکنه بیشتر از این از دست بدیم
!ما رها میکنیم! همین حالا

.باشه -
!بابا -

.مشکلی برای هیچکدومتون پیش نمیاد
.فقط تمریناتتونو به یاد بیارین

ویل، تو خوبی؟ -
!آره -

...باشه، به شمارش من. سه

...دو

!یک

باشه، جودی؟

!صندلیپران من قفل شده

.برای منم همینطور

!جودی

!من اینجام

!جودی

!مامان

.:: ارائهای از تیم ترجمه رسانه اینترنتی نایت مووی ::.

ترجمه از
Mohammad Alpha & ParisaShiva

.:: NightMovie.Top ::.