All language subtitles for Raeng Tawan Ep. 06

قدرت خورشید قسمت ششم

ارائه ای از تیم ترجمه ی نقد کُره

مترجم..زهره

sadighزمان بندی

برای دریافت ترجمه ی قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید www.thahiland.mihanblog.com

مادخترمون و می سپریم به تو پسرم

نای ویسوت

داری با پدرو مادرم برای حقه زدن به من همکاری می کنی؟

نه! دعوانکنید. شماها زن و شوهرید باید همدیگه رو ببخشید

آروم باش به بچه ی توی شکمت فکر کن

هیا ! تو نباید منو اینجا دعوت می کردی

ما و من ذلم برای دخترم تنگ شده بود

!زن باردار تو سه ماهه یاولش نباید استرس داشته باشه. هیا

من چه می دونم سه ماهه ی اول چیه؟

یعنی سه ماه اول زن باردار دیگه

واقعیت چیه؟

جواب بده

خانوادت می دونن که تو از خونه فرار نکردی

اومدی اینجا که پیش من بمونی

تو چرا بهم کلک زدی؟

....من نمی خواستم سرت شیره بمالم اما

چون می خواسنتی من کمکت کن کنم کیت و به دست بیاری. نه؟

این درسته اما همش نیست

همش چیه اون وقت؟

پس ساکت باش و بهم گوش کن

باشه . بگو

زنا وقتی عصبانی می شن همشون صداشون و این جوری می برن بالا

اگه می خوای چیزی بگش یا توضیح بدی فقط بگو! بهم نگو که خفه شم

به خاطر این بود که نمی خواستم باهات ازدواج کنم

من تو رو تو خونه رها کردم و تو رو از هر جایی که خانوادت می خواستن من باهات ازدواج کنم بیرون کشیدم

دیگه می خواستی چی کار کنم. من که حتی نقش دوست پسرتم بازی کردم

این که به این معنی نیست که من باید باهات ازدواج کنم

این دیگه خیلی زیاد از حده

برای چی باید این قدر روی کمک کردن به تو سرمایه گذاری کنم ؟ اگه تو خون کیت بودی داستان فرق می کرد

بر همین من سرت کلاه گذاشتم که تز خونه بیرون بیای و به خانوادت دروغ بگی که ما تایم می خوایم برای شناخت هم

وآوردمت اینجا چون تو خودتم می خواستی به کیت کمک کنی

چیز دیگه هست که بخوای راجع بهش دورغ بگی؟

راجع به همه چی بهم دروغ بگو بهم دورغ بگو و بذار فکر کنم خیلی باهوش و باحالم

اما واقعیت اینه که من احمق و دیوونه ام

کی می دونست که خانوادن این قدر راجع به این مسئله جدین؟

حالا بدون._ دیگه می دونم

یه قرار دیگه ام بعد از ظهر دارین

می تونم نرم؟

رفتتون زیاد ضروری نیست. اما...._ پس نمی رم

بهشون بگو سمینار دارم نمی تونم برم

بگو خلاصه شو برام بفرستن. _ بله قربان

خون کیت وود یه مسئله ای هست

چی شده؟

پی ثای! رییست با این همه عجله کجا رفت؟

چیزی هست که مانباید بدونیم؟

درسته.چه جوری یه خدمت کار مثل تو و من

باید درمورد مسائل رییسشون بدونن؟

من می دونم . اون طور که به نظر می یومد

حتما یه مشکل بزرگه وگرنه خود رییس برای رفع رجوعش نمی رفت

واقعا؟

خوب الان چی فکر می کنی؟ یه خدمت کار مثل من چیزی می دونه؟

و همه ی بادیگاردا هم رفتن؟

هیچ کدومشون می بینی؟

یه گاز گنده

یه گاز دیگه. باشه؟

خیلی خوبه

لائور؟ _ بله؟

همین الان به کمکت احتیاج دارم

برای چه کاری؟

همین الان نای سوریان رفت بیرون

همه ی بادیگارداشم باخودش برد

الان وقت مناسبیه

و؟

من می رم دفترش و می گردم

خون کیت

صبر کنید

خون کیت وود اونا شبانه و مخفیانه ساخت و ساز می کنن

مثل این . پشت سرمون طرح ریزی می کنن. شرم آوره. این طور نیست؟

بله. _ بله

بهت نگفتم اول راجع به اثراتش نحقیق بکنی؟

روستایی ها اصلا نخوندنش. فقط سر راه من بودن

حالا شماها می خواین من چی کار کنم؟

می تونیم این کارو بکنیم؟

می شه نمایندتون بیادباهاش صحبت کنیم؟

نمی ذاریم اینجا حفاری کنی برو

بله درسته._ بله درسته

خون پو سلام _ سلام؟ سلام؟

برو به اونایی که برات کار میکننم بگو

تو حق نداری این جوری رفتار کنی . باید طبق استاد قانونی عمل کنی

وگرنه اصلا قانون برای چیه؟

!اگه من بگم نه معنیش می شه نه

اما اگه شرکت تصویب نامه ی قانونی رو دریافت کنه

اونا هم حق خودشون و دارن

اونی که تصویب نامه رو می ده کیه؟

اص؟لا از مردمی که اینجا زندگی می کنن پرسیده

که چی می خوان و چی نمی خوان؟

اونی که اون تصویب نامه رو می فرسته زمانی امضاش می کنه که ایتجا زندگی نمی کنه

هیچ مالکیتی نداره پس چه حقی داره که بخواد تصویب نامه بفرسته؟

می خوای مرغ سوخاری بخوری؟

آره من دیدم تو یخچال داریم می شه برای پیت درست کنین؟

خودتون درستش کنید من خیلی کار دارم

اگه نمی خوایدم که بهتر

بذار داییت برگرده خودش برات درست کنه

باشه

هی یه کاری نکن رییس سرم داد بزنه

یادتون نره تو ارد بخوابونیدش

صبرکنید بیرونش ترد باشه توش نرم

پیت می خوای بیرونش نرم باشه توش ترد؟

کجا می ری؟

می رم دستشویی

این وریه

پی پیو. پی پیم

براچی داد می زنی؟ انگار یه جا آتیش گرفته

این برا منه. _ این برا منه.

اون برای کیه؟

برا هردوتون

برو بیرون. برو بیرون. برو بیرون

برو بیرون

ماشیناتو سریع جمع کن و ار اینجا برو دیگه ام برنگرد

یا می خوای روستاییا بریزنشون بیرون؟

من این اجازه رو نمی دم

من به دستور کسی گوش نمی کنم . اونم کسی که قدرت دستور دادن نداره

منظورت منم؟

من این و در نظر می گیرم و باهردو طرف صحبت می کنم تا به نتیجه برسیم

جوری که همه ی طرف ها راضی بشن

خو ب الان کدوم طرف ناراضیه؟

همه ی روستاییا راضین

فقط سرمایه دارا چون سودشون تو خطره ناراضین

به نظر می یاد خون کیت وود هم ناراضیه

شما دارین خودتون و با مسائل رسمی درگیر می کنید

خوب می خوای راجع بهش چی کار کنی؟

مراقبت از پوتاپ دائو وظیفه ی شخص منه

اگه بخوای کاری کنی باید منو هم در نظر بگیری

بذار اسنادتو ببینم

اگه فکر می کنی کاری که من می کنم توجه منو نشون نمی ده سعی کن مشکل و حل کنی

این جوری می تونی کسی بشی که رو ستاییا این جا روش حساب می کنن

!این جوری منم وقت آزاد پیدا می کنم که یه کم ورزش کنم

نای آتیت تو همون مزرعه مخفی شده شاید یه اتاق مخفی اونجا براش باشه

اتاق مخفی؟

این نیست

ممکنه این فیلمش باشه

کسی مثل اون که دیوونه ی دوربینه حتما باید همه جا دوربین گذاشته باشه

خون کائه کای

این جا نیست یا تو یه اتاق دیگه ست؟

هنوز این چیز قدیمی رو داره

خون کائه ! ترسیدم

برا چی اسممو بلند می گی؟

فکر نمی کردم کسی بیاد اتاق رییس

رییس اینجا نیستن نمی دونستین؟

می دونم کارگرا بهم گفتن

پس برا چی اومدین؟

من اومدم لباسای رییس و بذارم تو اتاقش

اما نمی دونم شما می دونید که

رییس نمی ذاره کسی بیاد تو اتاقش

اگه رییس بفهمه می کشتون

تهدیدم می کنی

اگه منو بزنی به رییس می گم

نمی تونی . بهتره بهش نگی. فهمیدی؟

فکر نکنم بتونم از اینجا جون سالم به در ببرم

جون. _ بله.

زمانی که پیسنهاد دادم کمکت کنم

فکر می کردم من کمکت می کنم تو هم در مقابل کمکم می کنی. همین.

متاسفم

خوب می خوای چی کار گنی؟

دو راه وجود داره

اولیش اینه که به خانوادت بگی که ما همو نمی خوایم

اوونا حتما ناراحت می شن ولی این جوری همه چی تموم می شه

یه راه دیگه ام هست این که همین جوری نقش بازی کنیم تا اونا نا راحت نشن

این جوری توهم تایم داری که یه دوست پسر جدید پیدا کنی و دل اونا رم به دست بیاری

من فکرم تا اینجا قد می ده

من نمی خوام انتخاب کنم من دیگه نمی خوام ادامه بدم

تو انتخاب کن

فکی کردی چی بهشون بگی؟

می خوام واقعیت و بگم

مطمئنی؟

دیر بازود اونا می فهمن که ماهمو دوست نداریم

بهتره همین الان بفهمن

دیگه نمی خوام دروغ بگم

می خوای پدو مادرت بکشنت این ور و اون ور که شوهر پیدا کنی؟

نه بهشون اجازه نمی دم

من فقط با کسی که عاشقشم ازدواج می کنم

اگه دوباره مجبورم کنن دوباره فرار می کنم

این دفعه دیگه فرار می کنم و بر نمی گردم

اونا باید انتخاب کنن که من و این جوری داشته باشن یا کلا ازم دست بکشن

مطمئنی؟

آره

کجا رفتن؟

فکر می کنی دخترمون اون پسرو دوست داره؟

صادقانه فکر نمی کنم

اون نمی دونه عشق واقعی چی هست؟

مادر واقعا عاشقشه چون یه مادره

چون چه حیوون باشی چه انسان بچه تو به طور غریزی بچه تو دوست داری

راجع به غریزه ی بچه ها چه طور؟

چیزی نیست

اون حتی متوجه نیست که کی بهش زندگی داده

اونا فکر می کنن من دوسشون ندارم؟

بچه ها خودخواهن

از راهشون خارج می شن و اون کاری که می خوان و انجام میدن

هیچ وقت اهمیت نمی ده خانوادش چه قدر نگرانشن

من دارم حرف می زنم و تو هنوز تونجا وایستادی

نزدیک نیا. برو

ماهیچ رابطه ای باهم نداریم

هیچ چیز بیش از این نمی تونه یه مادرو عذاب بده که

بچه ای داشته باشه که

به چیزی اهمیت نده دوست نداشته باشه و ازت مراقبت نکنه

این جوری ادامه دادن زندگی یعنی یه زندگی مرده داشتن

مرگ از این زندگی بهتره سودش بیشتره. خداحافظ

خداحافظ

مامان تو نمی تونی بمیری

مامان

دلیلی که من فرار کردم اینجا این بود که

من خون ویسوت و دوست داشتم

برا همین باهاش فرار کردم

یه کم بهم زمان بدین

من مطمئنا براتون یه نوه می یارم

اما الان نگران نباشید غصه نخورید

برا چی این قیافه رو گرفتین؟

به چیزایی که گفتم باور ندارین؟

اگه باور ندارین

پس نگاه کنید

چی کار می خوای بکنی؟

الان باور کردین؟

که ما عاشق همدیگه ایم؟

باور کردیم. باور کردیم

پی پو

پی پو می دونی خیلی منتظرت موندم؟

به آدمات زنگ زدم

گفتن وقت نداری حرف بزنی. نمی دونستن کار ضروری دارم؟

چی شده کائه؟

راجع به پرستار بچه ست. . تانتاوان

چرا؟

تو منو متهم می کنی که می خوام بدنامش کنم. بذار یه نفر دیگه به جای من بگه

جون

خوت کیت بهم چیزی نمی گی اگه

که ترسیدم؟

نمی گم ولی نترس

دیگه نمی تونم تحمل کنم خون کیت

!!!نترس من ازت مراقبت می کنم

ما نمی تونیم بازور و قدرتمون با خون سوریان مبارزه کنیم

تنها راه مبارزه باهاش اینه که از ارادمون استفاده کنیم. پس نترس

نباید بذاریم بهمون چیره بشه

باید باقلبمون شکستش بدیم

باشه.

اینجاست . اون اینجاست

سئو کانگ . سئوکانگ؟

من منتظرت بودم

منتظر بودی؟ حتما متوجه شدی که نمی تونی قسر در بری

خوبه پس نیازی نیست که وقت تلف کنیم

می بینی؟ من تهمت نزدم

اما تانتاوان اعتراف کرد که رفته تو اتاقت

هدفت از اومدن به این مزرعه چی بوده؟

ادمای پلای فاه فرستادنت نه؟

!نه

خوبه پس بهم بگو چرا دوستت و نای ویسوت

به پدر من کلک زدن و راجع به پدر پی پو پرس و جو می کردن؟

خون ویسوت تو رو فرستاده؟

خون ویسوت فرستادت؟

من چیزی نمی دونم . الانم اماده ام که حقیقت و بگم

اما. شماها باور می کنین؟

خوب . حرف بزن._ ولم کن

حرف برن. _ درد داره

خالم و ول کن

این ربات منه

چه جوری گرفتیش؟ کی بهت اجازه داده؟

بدش من

پیت رو ول کن

کی بهت اازه داد که ربات منو بیاری پایین؟

دلیل این که رفتم تو اتاقت این بود

می شه حواست و بیاری سر جاش . بهم گوش بدی

ربات پیت شکست و همش گریه می کرد. منم نمی دونستم که از کجا یه دونه دیگه بیارم

من متوجه شدم که تو یه ربات داری برا همین دزدکی رفتم و برش داشتم

دروغ می گی وقتی رفتی تو اتاق پیت گریه نمی کرد داشت مرغ می خورد

گریه نمی کرد چون من بهش کفتم وقتی مرغتو تموم کنی

می رم یه ربات تازه برات می یارم براهمین گریه شو قطع کرد

اما من اصلا نشنیدم که امروز پیت گریه کنه

منم نشنیدم

اگه می شنیدین هم اهمیتی می دادینن تا حالا اصلا فکر چک کردن و اهمیت دادن به پیت به ذهنتون رسیده؟

تموم روز دارین باگوشیتون با این و اون چت می کنین

دروغ می گی. اگه این طوریه چرا از اول راستش و نگفتی؟

اگه واقعیت و می گفتم که می خواستم برم ربات و بردارم

کسی اجازه می داد؟

نه . درسته؟

حتی اگه از صاحبشم می خواستم اونو بهم نمی داد

برا همین انتخاب دیگه نداشتم

برا همین دزدکی رفتم تو اتاق. اما این کارو برای پیت کردم

اگه ازم عصبانی هستی و می خوای تنبیهم کنی پس بکن

من به ادمایی که نمی خوان متوجه بشن چیزی رو توضیح نمی دم

پی پو به چی فکر می کنی؟

پی پو

برو خونه کائه کای

چرا؟

بقیه هم برن

چیزی هست که باید راجع بهش با تانتاوان تنها صحبت کنم

اما . پی پ.... . _ برو خونه

تانتاوان فقط ربات و می خواسته؟

اگه درست باشه پو فکر می کنه که من خوشم می یاد اشتباه آدما رو در بیارم

شما تلاش نکردی اشتباهش و پیدا کنی

اما خوت تانتاوان واقعا مشکوکه

از همون موقع که منو مجبور کرد مرغ درست کنم مشکوک بود

در سته . _ درسته

به خاطر این که بهتون اعتماد کردم الان این طوری خجالت زده شدم

کنترلتون و از دست ندین

اگه خون ناتناوان واقعا قابل اعتماد نباشه تضمین می کنم که رییس متوجه بشه

درسته

رییس اون قدر احمق نیست که به سادگی یه زن با پوست روشن و پاهای بلندو باور کنه

فکر کردی چرا خواسته تنها باهاش حرف بزنه؟

برا چی رفتی تو اتاق من؟

من همین الان جواب دادم نشنیدی؟

داری راستشو می گی؟

من راستشو گفتم

اگه هنوز نمی دونی بذار بهت بگم که

من تو اتاقم دوربین نصب کردم

!برای محافظت از اتاقم در برابر گربه های دزد

پس داری حقیقت و می گی دیگه؟

ولم کن

اگه به فیلم دوربینا نگاه کنم هر کاری که کردی رو می بینم

یه چیز ساده رو سختش نکن

حقیقت و بگو

باشه

من نمی دونستم ربات و کجا گذاشتی برا همین به دستشوییت یه نگاه انداختم

این چیه؟

دلیل این که روبروی این صفحه وایستادم این بود که می خواستم ببینم این دوربین هایی که همه جا کار گذاشتی تاچه حد به حریم شخصیم تعرض کرده

می خواستم ببینم اگه واقعا تو جاهایی مثل دستشویی هستش خاموششون کنم

اما خون کائه سر رسید منم ترسیدم مچ و بگیرن فرار کردم قایم شدم. همین

اگه باور نمی کنی وسایل اتاقت و چک کن ببین چیزی گم شده یانه

یه جوری رفتار می کنی که نتونم بهت اعتماد کنم تانتاوان

من راستشو گفتم اگه نمی تونی باور کنی کاری از دست من برنمی یاد

می دونی؟

می دونی اگه آدمای اینجا یه جوری رفتار کنن که باعث بی اعتمادی بشه

چه اتفاقی براشون می افته؟

می خوای منو بکشی؟

بکش

همون طور که پی سوری رو کشتی منم بکش

!چه بهم بی اعتماد داشته باشی یانه این کارته

اما من هیچ وقت به آدمی که خواهرشوکشته اعتماد نمی کنم

تانتاوان! _ می خوای خفم کنی؟

بیا خفم کن

تو به من اعتماد نداری

چون منم به تو اعتماد ندارم

اگه می خوای شکنجم کنی یا بهم آسیب بزنی . بفرما بزن

اما مطمئن باش. مطمئن باش پیت عاشقت نمی شه

با پیت تهدیدم نکن. اگه بخوام راهی پیدا کنم که عذاب بکشی

...راه های زیادی دارم. مثلا

خیلی مراقب باش

می تونی بری

خون کیت

خون کیت حالت خوبه؟

کاری باهات نکرد؟

من صحیح و سالمم. از پیت به عنوان استراتژیم استفاده کردم جرئت نکرد کاریم کنه

واقعا؟ واقعا باورت کرد؟

من باور نکردم که تو فقط ربات و می خواستی

دوستات دارن تلاش می کنن به بابام نزدیک بشن خودتم به پی پو نزدیک شدی

رفتاترت مشکوکه اگه کسی فکر کنه که تو صادق و شفافی باید دیوونه باشه

من واقعیت و گفتم

اما اگه توباور نمی کنی نمی دونم باید چی کار کنم

اگه داری به درست کردن دردسر فکر می کنی بهتره زودتر از فکرش بیای بیرون

نذار وقتی داری یه کار اشتباه انجام می دی گیرت بندازم

اگه کسی به پی پو نیت سو داشته باشه من ولش نمی کنم

اگه خون کائه عصبانی بشه کارت تمومه

کجا می ری هنوز کارت و انجام ندادی

امروز نوبت توئه که آشپز خونه رو تمیز کنی

این حوله ست

امروز تمیز کردن دستشویی هم نوبت توئه

اینم حوله و دستمال

اگه تموم نشه امروز نمی تونی بخوابی

هی! الان باید بگین اگه کل شبم بیدار بمونه و کار کنه تموم نمی شه

قصدم این نبود

یادت نره که تو این خونه خدمت کارم هستی

پس بهتره تا فردا یه جواب واسه سوال رییس پیدا کنی

تو که خدمت کار ه خدمت کاری

تو یکی پایین ترین وضعیت و داری تو این مزرعه پس حرف زیاد نزن دخالت اضافی هم نکن

چه طوره ؟ جالبه

نترس نمی خوام ببوسمت

نمی دونم مریضی چیزی هم داشتی یانه

چند چندی باخودت؟

شنیدم که مادرو پدرم فکر می کنن که دوسشون ندارم

اونا این قدر تاراحت بودن که می خواستن... که می خواستن بمیرن

می خوای آسیب رسوندن بهشون و ادامه بدم؟

نمی تونم

کی گفتن که می خوان بمیرن؟

وقتی داشتم می رفتم طرفشون

اگه یه کم آروم تر می رفتم

ممکن بود پدرومادرم و از دست بدم

بچه ها خود خواهن

از راه خارج می شن و ها کاری که می خوان می کنن

اون هیچ وقت اهمیت نمی ده

چه قدر خانوادش نگرانشن

من دارم حرف می زنم و تو هنوز این جایی؟

برای چی باید یه مادر تو شکنجه باشه. بزار بره بمیره

خدافظ. _ خدافظ

مامان نه تو نمی تونی بمیری

اما تا اون جایی که من دیدم پدرو مادرت داشتن با اردکا حرف می زدن

با اردکا حرف می زدن؟

آره

چه قدر غم انگیز

به جای این که قبل مرگشون خوشحال باشن

داشتن با اردکا حرف می زدن

من دختر وحشتنا کیم . نه؟

من دختر وحشتناکیم

هرجور می خوای فکر کن. هر جور که حالت و بهتر می کنه

اما فقط یه در خواستی دارم

یه ریه راهی پیدا کن که خانوادت هر چه سریع تر برگردن بانکوک

من خسته شدم

خون کیت وقتی می گی واقعا می خوای کاری کنی که پیت دایی شو دوست داشته باشه

جدی می گی؟

چرا تو موافق نیستی؟

نه دقیقا من فقط نگرانم که

که اگه واقعا رابطه ی پیت با داییش درست بشه

واون مثل الان دیوونه باشه که یه روز خوبه و یه روز بد اگه پیت یه چیزی بگه که اون خوشش نیاد

!نای پو سروتهش می کنه

فکر نمی کنی اول باید این دیوونه بازیاشو از سرش بندازیم؟

درستش کنیم این طوری همه چی خوب می شه

می دونم . اما فکر می کنی باید چی کار کنم؟

بذار راجع بهش فکر کنم

لائور پاک کردن اینجا رو که تموم کردی برو مراقب پیت باش

اگه بلند شه کسی رو نبینه می ترسه گریه می کنه

شماهم باید استراحت کنید خیلی خسته به نظر می رسید

برو مراقب کپیت باش. _ باشه

براچی برگشتی؟

باهام بیا بیرون

دارم کار می کنم

منم یه کاری دارم که انجام بدی

سه تا گوشه می خوام

بهعمق دو متر بکن. انجامش که دادی می تونی بخوابی

این کارا برا چیه؟

انجامش بده

رییس داره چی کار می کنه؟

این زن رییسو تحریک می کنه. عصبانیش می کنه و به چالش می کشونش

رییسم در مقابلش خیلی تحمل داره

می تونم برم بخوابم؟

آره اما باید همین جا بخوابی؟

چی؟

تو خودت گفتی. نگفتی؟

می تونی منو هر طور که خواستی شکنجه کنه

می خوای باهام چی کار کنی؟

چی کار می کنی؟ بذار برم

رییس داره با تانتاوان چی کار می کنه؟

ولم کن

دختره خیلی سرسخته. یه وقتایی لیاقتش همینه

براچی این و می گی خاله؟

شما باید یه کم برا همکار زنت تو این شرایط مهرو عاطفه داشته باشیو بدون توجه به این که

بدون توجه به چی خون سوپان؟

بدون توجه به این که تو نتونستی شوهر پیدا کنی

خون سوپان

خواهر خوشگله

چرا رییس مقل شیطان می مونه؟ من نمی تونم تحمل کنم . نمی تونم تحمل کنم

!گفتم ولم کن. خون سوریان. تو روانی ئی

بهت نکفتم؟

گفتم اگه بخوام شکنجه ات بدم روش های خودم و دارم . از پیت برا تهدیدم استفاده نکن

چون الان پیت خوابیده

ومنم نمی ذارم پیت بیا این ور و ببینه که باهات چی کار کردم

همین الان بازم کن

برا چی رفتی تو اتاقم؟

من قبلا جواب دادم

فکر کردی باور کردم؟

اگه نمی تونی باور کنی. باید باورش کنی

رفتم تو اتاقت تا یه راهی پیدا کنم که دوربین ها رو خاموش کنم

که تو اتاق من کار گذاشتی

بذار برم

هنوزم حقیقت و نمی گی

می خوام تا صبح اینجا ولت کنم

حتی تا اگه تا غروب زیر آفتاب بپزی. اون موقع می فهمی که

چه قدر گرمای آفتاب اینجا لذت بخش و راضی کننده ست

روانی

روانی. منحرف بذار برم

می خوای جواب بدی یانه؟

من جواب دادم. بذار برم

ولم کن

تو می خوای که من بگم که دزدکی رفتم تو اتاقت تا

به خون ویسوت کمک کنم که پدرت و پیدا کنه نه؟

این چیزیه که می خوای بشنوی؟

من که بهت گفتم. در مورد موضوع نای آتیت

حتی اگه خون ویسوت ازم نخواد هم من کمکش می کنم

اون باید بیاد و مجازات گناهی که کرده وببینه

پدر من پدر خون ویسوت و نکشته

اما پدر تو یه زن دزدیده و بهش تجاوز کرده

اسمش خون سوپا بوده

اون معشوقه یپدر خون ویسوت بوده

برای غلبه به رقیبش پدرت زندگی اون زن و نابود می کنه

اون نمی تونسته کاری کنه که یه زن دوسش داشته باشه برا همین از خشونت استفاده کرده

تا حالا از داشتن یه همچین پدری خجالت نکشیدی؟

یا کلا چیزی حس نمی کنی؟

چون تو و پدرت خیلی باهم متفاوت نیستین

تو هیچی راجع به پردم نمی دونی

پس راجع به این که پدرم چه جوری بوده قضاوت نکن

تو هم چیزی راجع به پی نوپ نمیدونی اما بهش تهمت قتل زدی

پس چرا من نمی تونم به پدرت و متهم به قتل کنم؟

!تانتاوان

آدمی مثل تو هیچ وقت از کسی عشق واقعی نمی گیره

آدمای که دوسشون داری ازت می ترسن و فرار می کنن

توهم باید تا روز مرگت تنها بمونی

اگه خفه نشی

من... _ من ازت نمی ترسم

اگه می خوای منو بکشی یا کل شب اینجا ولم کنی. هر کاری می خوای بکن

کارایی که می کنی پستی تو به اطرافیانت نشون می ده

اون وقت همهی ـدمای این مزرعه می فهمن که تو شیطانی

آره من شیطانم

پس انتظار دریافت هیچ مهرو محبتی از طرف من نداشته باش

راحت بخوابی

شب به خیر

!آه

اما پدرتو یه زن و دزدیده و بهش تجاوز کرده

تا حالا از داشتن یه همچین پدری احساس خجالت کردی؟

یا چیزی احساس نمی کنی؟

چون تو و پدرت فرقی باهم ندارین

آدمی مثل تو هیچ وقت از کسی عشق واقعی رو نمی گیره

آدمایی که دوسشون داری ازت می ترسن و فرا می کنن

و تو باید تا وقت مرگت تنها بمونی

رییس . نکن. نکن. رییس. _ ولم کن

استفاده از خشونت و در برابر تانتاوان تموم کنید

نمی بینید که این روش کاری نیست اون اصلا از شما نمیترسه

برو بیرون

اگه می خواید پیت دوستون داشته باشه اگه می خواین که اینجا بمونه

شما باید نشون بدید که می خواید اون بمونه ولی کاری که دارید می کنید دور کردن آدما از خودتونه

گفتم برو بیرون

با این روش هیچ وقت نمی تونید پیت رو به دست بیارید

اگه نری بیرون بیش تر از این آسیب می بینی

آدمایی که نمی شناسنتون ممکنه وقتی عصبانی می شید بترسن

اما این رو ش برا کسایی که می شناسنتون و شما رو از حفظن کاری نیست

من می خوام که شما رو خوشحال ببینم رییس

این که برخلاف اون چیزی که می خواید رفتار کنید رو بس کنید

خواهر خوشگله؟ درد داره؟

خون. من کمکت می کنم

نکن

بذارهمین جوری بمونه نمی خوام تو دردسر بیفتی

اما هنوزم خون ریزی داره

زود خوب می شه زیاد درد نداره

سئوکانگ برو به لائور بگو

اگه پیت بیدارشد نیارتش اینجا

نمی خوام پیت چیزی مثل این و ببینه

فهمیدم

برو سئوکانگ

خواهر خوشگله . این جا آیزونی

می خوام بذارم بری

اگه التماس کنی

تانتاوان

لطفا هوا امروز خوب باشه

و فقط چیزای خوب اتفاق بیفته. آمین

پدر

چراتو و پن تو اتاقای جا می خوابید؟/روشن فکر کی بودی تو؟

شماها واقعا عاشق همین یا دروغ گفتی. جواب بده؟

فرار می کنی؟

فرار می کنی. اول بیا حرف بزنیم

آه پن ! از دست من فرار می کنی؟

اگه مردی از واقعیت فرار نکن. همین الان جوابم و بده

آه پن

عشقم! _ عزیزم

من خیلی برات دلتنگ بودم

منم دلم برات تنگ شده بود

این جوریه مامان بابا

ما تصمیم گرفتیم تو اتاقای مختلف بخوابیم

این جوری متوجه می شیم که چه قدر عاشق همدیگه ایم

والان متوجه شدیم که خیل دلمون برا همدیگه تنگ شده بود

درسته اگه من تو اتاق پن سیری بمونم

ماهمش همدیگه رو لمس می کنیم و همدیگه رو حس می کنیم

اون موقع پن سیری به من سقلمه می زنه

این جوری من نمی تونم بخوانم

سقلمه می زنی؟

هی . کدوم سقلمه؟

سقلمه می زنی که بگی

سقلمه

سقلمه مثل این؟

فکر کنم مدت طولانی نیست که ازش سقلمه خوردی

بله همین طوره

این طوری اجداد ما

باید به دخترمون افتخار کنن

مامان این طوری نیست

خیله خوب

مامان و بابا می دونن که یه کم سقلمه زدن به همدیگه عادیه

درسته. - خجالت نکش عسلم. خجالت نکش

اون اوایل ازدواجمون

مادرت تمام شب به من سقلمه می زد

!اما منم هیچ وقت نا امیدش نمی کردم

چون وقتی مادرت سقلمه می زد من هم حواسم بود

هیا! چی داری می گی ؟ خجالت نمی کشی؟

بیا بریم و سقلمه زدن به همدیگه رو ادامه بدیم

!ووووو

!دامادم خیلی قویه

!هیا

آه ! راهش و گم کرد

شاید می خواد صحنه رو عوض کنه

کافیه

هی !همه چی تموم شد

من کی به تو سقلمه زدم

تمام مشکلمون اینه؟ اونا والدین کین؟

من برای چی باید این چیزا رو تحمل کنم؟

من اون کارو با دستای خودم انجام دادم

من کارای مثل این و کردم

که تو اذیت نشی

اما توبهشون گفتی که من بهت سقلمه می زنم

این وجهه ی منو خراب می کنه اگه مردم فکر کنن که من یه زن ناپایدارم چی؟

این به خودت مربوطه اونی که مشکل داره تویی یاد بگیر مشکلاتت و مدیریت کنی

تو هم باید دست از درست کردن یه سرنوشت بد برا من دست برداری

پس تو هم باید زودتر خانوادت و مجبور کنی که برگردن

اگه بذاری همین جوری تو مزرعه باشن

و به گوش کاگرا برسه چه فکری می کنن؟

فکر نمی کنی اونی که داره خراب می شه منم؟

ومن نمی خوام این رفتارهای عاشقونه رو باتو ادامه بدم. تنفر آوره

تنفر آور؟ _ آره

فکر می کنی برای من تنفر آور نیست؟

من می خوام بالا بیارم

فکر می کنی خیلی شاخی؟

بغل کردن تو مثل این می مونه که یه گرازوحشی رو بغل کنم

گراز وحشی ؟ او جرئت کردی به من بگی گراز وحشی؟

آره درسته ! حالا که چی؟

اگه این جوری حرف می زنی پس این حرفارم به خاطر بسپار

من دیگه نقش عاشق و بازی نمی کنم اگه قرار باشه تکرار بشه

اون موقع واقعا گراز وحشی می شم

عشقم ما واقعا نمی تونیم از هم جدا باشیم

منم همین طور فکر می کنم

گرازوحشی. _ همین الان یه کاری کن که پدرومادرت برگردن

رییس خیلی سخت گرفته. اگه این دختر بتونه تحمل کنه یعنی واقعا یه چیزی هست

من نمی خوام یه همچین تصویر شیطانی ببینم

من قلبم خیلی نازکه

وقتی می بینم یه زن مثل این آسیب می بینه

!بله جناب وکیل احساساتی

رییس گفت که بیام شما رو باز کنم خون کیت

تموم شد خون کیت تموم شد

خون تانتاوان یه زن معمولی نیست

حالا چی ؟ آه

همین الان بلندشو تانتاوان

بلندشو برو سرکارت! می گم بلند شو نمی شنوی؟

خوبه

همین جا دراز بکش ! بلند نشو

باید چی کار کنیم قبل از این که بمب تو این مزرعه منفجر بشه؟

توبرو با رییس حرف بزن

منم با خون تانتاوان

وکیل سوپان می شه خودتون انجامش بدین؟

پس

ما فقط باید اینجا وایسیم

موافقم

بذار بریم دنبال کارمون

ستوان

این سیا تاننگه؟

بله قربان

تاجر مبلمانه

وتو حوزه ی کاریشم خیلی معروفه

منبعم گفته که سیاتاننگ

قمارم می کنه

وصاحب یه قمار خونه تو مرزه

این همون قمار خونه ایه که نوپاسیت غالبا می رفته وشانسش و امتحان می کرده

سیا تنانگ فرستادت منو بگیری درسته؟

تاننگ کی هست؟

!سیا تاننگ سیا تا ننگه

اون صاحب قمار خونه اس یه مقداری پول بهش بدهکارم

بیش تر از این نمی دونم

پی نوپ گفت که تاننگ هنوز دنبالشه

من فکر می کنم اون سر نخ مرگ پی سوریه

اما رییس اگه شما هنوزم به بی گناهیه پی نوپ اعتقاد دارین

پس باید سریع انجامش بدین اگه تاخیر کنین

فکر نمی کنم به موقع بتونی انجامش بدی

چون پلیس دنبال گرفتن حکم بازداشت پی نوپه

مسئله ی خون سوری مسئله ی کوچیکی نیست

چون اگه حکم بازداشت صادر بشه

فکر نمی کنم بیش از دوروز طول بکشه

اگه دستگیربشه

نمی تونه نجات پیدا کنه

جانشین. _ بله

من باید برم اگه پیشرفتی تو سرنخا بود بهم بگو. فهمیدی؟

بله قربان

ویه چیز دیگه ام هست که من کمکتون و نیاز دارم

می خوام کمکم کنی روجیرا همپایاک و زیر نظر داشته باشیم

می خوام ببینم چیزی تو پو تاپ دائو بوده که روجیرا رو ازار می داده

تون قدر که دیگه به پو تاپ دائو برنگشته؟

مطمئنا باید به سوریان ربط داشته باشه

بله قربان

حالا این آسیب و ضربه چی بوده؟

اون چیزی که می گم و انجام بده فهمیدی؟

حالا که می دونم یه کم بیش تر بهم بگو

حالا که می دونم یه کم بیش تر بهم بگو

یعنی چیه؟

من اینجام خون روجیرا

ببخشید دیر کردم یه کار ضرور ی داشتم که باید انجام می دادم

اما من

من فقط پنج دقیقه دیر کردم . تضمین می کنم که به قرارتون می رسین

بهتر نیست بریم؟ بیاین بریم

خون روجیرا

جلسه ی امروزتون واسه صحبت راجع به مسابقه ی طراحای جوونه درسته؟

چیز خاصی تو این جلسه هست که که از جلسه ی قبلی متمایزش می کنه؟

باید جلسه ی مهمی باشه

من فقط حدس زدم شما امروز لباستون خیلی قشنگ تر از روزای دیگه ست

خیلی رسمی و زیبا به نظر می یاد

جذاب و با وقار

امید وارم مذاکره ی امروز خوب پیش بره

عطرتون امروز بوی

پاریسین هستش برای یه روز شاد

من که بهتون گفتم من یه مرد دقیقم ان طور نیست؟

خون روجیرا

چیزی شده؟

یا حالتون حوب نیست ؟ از اون موقع که راه افتادیم حرفی نزدین

لطفا

کلید ماشین و بده

چی؟

می خوام کلید ماشین و داشته باشم بدش به من

بله. بله

بله

از این به بعد دیگه پیش من کار نمی کنی

تو اخراجی

چی ؟ من متوجه نمی شم... _ ماشین و پارک کن

خون رو جیرا

سیاتنانگ

کیت

خون کیت

خون کیت

لائور

برا چی اومدی؟ براچی پیش پیت نموندی؟

سئوکانگ مراقبشه سئوکانگ همه چی رو بهم گفت

به منم دروغ گفتی؟ این دیگه خیلی زیادیه

لائور برو مراقب پیت باش

خون کیت بلندشو. من زخماتو می بندم

می خوام همین جوری اینجا دراز بکشم

تا بفهمه من ازش نمی ترسم

فایده ای هم داره خون کیت؟ اصلا می فهمه؟

عمه کیت؟

پیت

براچی اینجا دراز کشیدی؟

کی این کارو باهات کرده؟

کی می تونه باشه؟

کار رییس پوئه

من از شیطون متنفرم

من از ش متنفرم متنفرم از شیطان متنفرم

پیت پیت

گریه نکن. باشه؟

سئوکانگ براچی پیت و آ وردی؟

سرمن داد نزنید

نگفتم نیارش اینجا؟

اما این خیلی ضروری بود

براچی ضروری؟

تلفن تون رو جا گذاشته بودین

ویکی زنگ زد

خون سوریان تلفنتون رو کنترل می کنه

کی زنگ زده؟ _ پدر

جواب نده خون کیت

سلام پی نوپ. _ خون ویسوت هستم خون کیت

خون ویسوت. _ نترس

چیز ضرور ی پیش اومده خون کیت

من به شما زنگ نزدم

اما این جایه میس کال بود

ویه مسیج از طرف شما که ازم خواسته بودی سریع بهت زنگ بزنم

می تونم اسکرین شات شو برات بفرستم

من بهتون پیام ندادم

اگه تو نبودی پس کی بوده؟

من بودم

خون سوریان؟

الان می تونی بلندشی تانتاوان؟

پس چی؟ من به خاطرتو بلندنشدم

خوبه من راضیم

پس فقط از من استفاه کردی؟

نه می خواستم ازت بپرسم

براچی پنسیری رو فرستادی پیش دچا؟

داری دنبال پدرم می گردی نه؟

اگه می دونی براچی می پرسی؟

دارم برابار آخر بهت می گم

پدرم اینجانیست. منم نمی دونم کجا رفته

اما اگه هنوزم باور نمی کنیو بخوای با سوالات اذیت کنی اونوقت

منم تلافی شو سر تانتاوان در می یارم

هر چی بیشتر اذیت کنی

منم بیشتر تانتاوان و اذیت می کنم

چه ربطی به خون کیت داره؟

برا این که می خوام ثابت کنی

که واقعا تانتاوان و دوست داری یانه؟

نمی دونم باید چی بهت بگم

اگه کارت تموم شده گوشی رو قطع کن می خوام باخون ویسوت حرف بزنم

خون ویسوت

خودت و با آدمایی که ادب ندارن اذیت نکن

می دونی قبل این که بهم زنگ بزنی

من فقط به تو فکر می کردم

اوضاع تو وپن خوبه؟

ما خوبیم. توچه طور؟ من خیلی نگرانتم

اگه دوستت جلوم و نگیره چندبار در روز بهت زنگ می زنم

ممنون خون ویسوت

خیل ممنون که نگرانمی و به فکرمی

واین کارو به خاطر این که بقیه رو مجبور به دوست داشتنت کنی انجام نمی دی

اون نمی دونه چه تفاوتی بین آدمایی که از رو ی ترس ما رو دوس دارن

با آدمایی که بی قید و شرط ما رو می خوان وجود داره

توی زندگی آدمی مثل تو هیچ وقت اینو تجربه نمی کنه خون سوریان

رییس؟ _ چیه؟

!!!من شما رو از صمیم قلب بدون قیدو شرط دوست دارم

خون کیت هنوز اونجایی؟

آره _ این منو ناراحت می کنه

که تو می خوای خون سوریان و این جوری عصبانی کنی

ممکنه این دفعه کاریت نکنه اما این به این معنی نیست که دفعه ی بعدم کاریت نداشته باشه

فکر می کنم نباید دیگه تحریکش کنی

باشه امتحان می کنم

مراقل خودت باش. خدافظ

مخفیانه با دوستم حرف می زنی؟ چی بهش می گفتی؟

براچی به من نگفتی؟

می دونستی دوستت رنج می کشه و نیاز به کمک داره

ومن باید اون قهرمان باشم

به جای این که وقتم و این جا به وانمود کردن به قرار گذاشتن بازنی کنم که نمی تونه یه شوهر برا خودش پیدا کنه

دیگه بسه! از این به بعد نمی شینم وقتمو با این مزخرفات تلف کنم

امروز باید تمومش کنی و خانوادت و بفرستی برن

بیا کمکم کن فکر کنم

بارآخری که کمکم کردی

من طبق توافق پیش رفتم اما کی می دونست که آدمای سوریان دارن تعقیبم می کنن

بعداون نتونستم باهات تماس بگیرم

می دونم باید احتیاط کنی

اما من دیگه نمی دونم به کی باید تکیه کنم

من نمی خوام برم زندان . می خوام برگردم پیش پسرم

اگه می تونی کمکم کنی پس این کارو بکن التماست می کنم

نمی خواد بهم بگی کی هستی. من نمی خوام بدونم

فقط می خوام بهم قول بدی که کمکم می کنی همین کافیه

باید چی کار کنم؟ فقط بهم بگو

کیت وود

منتظرت بودم

برای چی؟

دیگه چی شده بابا؟

من می برمت پیش پو تا ازش عذر خواهی کنی

برای اهمالی که کردی

تا کارگرها بتونن ساخت و ساز رو روی زمینی که تو مسئولشی شروع کنن

من نمی یام. _ کیت وود

می دونی چه قدر ضرر کردم بابا؟

همش به خاطر آی سوریانه

والان می خوای برم از ش عذرخواهی کنم؟

فکر می کنی که اون نمی دونه

که تو توی حفاری شن و ماسه دست داری؟

اما دلیلی که هنوزم بهت رحم کرده به خاطر منه

من می رم وه بهش قول می دم که تو واقعا به سود پوتاپ دائو کار می کنی

بدون هیچ فسادی

نمی تونی قولی که من می دم و بشکنی

پدر حتی اگه من این کارو نکنم بقیه انجامش می دن

قاچاق انسان و ورود غیر قانونی تو پوتاپ دائو وجود داره

تا زمانی که بمیری هم نمی تونی حلش کنی بابا

چه بتونی درستشون کنی چه نه

تو بازم باید انجامش بدی چون این کار توئه

کاری که می گم و انجام بده و خودسری تو تموم کن

وگرنه پو می اندازت زندان

زندان

این طور نمی شه بابا چون از الان به بعد

دیگه نمی تونه چیزی رو به کسی دیکته کنه

چی کار می خوای بکنی ؟

کیت وود کیت وود

بذار عکس بگیرم. - باشه باشه

باشه هی آماده باش. _ بگیر

بگیر. _ بگیر

خودت می تونی بگی برا چی منومجبور می کنی بگم؟

دلم می خواد تو هم بگی. _ باشه باشه

بابا

آه پن. _ بیا عکس بگیریم

مامان راجع به خونه زندگیتون نگران نیستین؟

کارگرا ممکنه غفلت کنن مامان

الان چه قرنیه؟ قرن دیجیتاله

ببین من اینو دارم

من می تونم همه چی رو ببینم هر کی کارشو درست انجام نده من زنگ می زنم سرش دادو بیداد می کنم

می بینی؟ من همش می بینمشون

!ما به ندرت شانس برا استراحت پیدا می کنیم ما رو نپرون

من یه همچین قصدی ندارم

چندروز می خواید بمونید؟

تا زمانی که تو حامله بشی

چی؟ حامله؟

زودتر حامله شو

زودتر عسلم

بیا سلفی بگیریم. _ بگیر

فردا بعد ازظهر با تیم آر اند دی یه جلسه دارم

بله قربان. _ ممنون

خون پن سیری ندیدی؟

زنتون با پدرومادرشون تو چمنای اون ور هستن

زنم؟ با خانوادش تو چمنا؟

کی گفته این طوری صداشون کنید

خوب..._ من گفتم

منم

ویسوت شماها مراسم داشتین و به هم سقلمه هم می زنین

اگه بهش نگی زنت دیگه چی می خوای صداش کنی؟

نمی دونم چرا این جا به همه نگفتی که تو زن داری

من از همه پرسیدم و اینجا کسی از این قضیه خبر نداشت

اما مشکلی نیست

حالا دیگه همه می دونن . من به همه گفتم

چی ؟ _نگو چی

من و بابا این مسئله رو حل کردیم

من فکر می کنم توباید یه شب اینجا یه جشن بگیری

فکر نمی کین فکر خوبی باشه. . به نظر من که هست

ببخشید یه چند لحظه

بله بله. دستای همو گرفتن

دارن می رن تو اتاق . _ اونجا می خوان چی کار کنن؟

شاید دارن می رن که به هم سقلمه بزنن

همین الان یه کاری کن که پدرو مادرن از این جا برن

من می فهمم اما نمی رن

تا زمانی که مطمئن شن من حامله ام

حامله. یه بچه . نوزاد نوزاد

حامله. یه بچه . نوزاد نوزاد

پس چاره ای نیست من می رم بهشون همه چی رو می گم

هی . تو نمی تونی

تو تا الان با این برنامه کنار اومدی

نمی تونی این طوری کلیدشو بزنی و خاموشش کنی. من اجازه نمی دم

پس فقط یه را می مونه بیا

!کجا؟ _ بیا حامله شو

اومدن

پدر مادر. _ بله

شب به خیر

ما می خوایم بریم تو تختمون. آخه خیلی خوابمون می یاد

ما هیچ وقت به هم سقلمه نزدیم

آه

چی کار می کنی؟ _ بیا بریم عشقم

ما داریم می ریم بخوابیم لطفا دنبالمون نیاید

باشه

خیلی جالبه

توی روشنایی روز

توی روشنایی روز بچه شون دختر می شه یا پسر؟

ما که توشب آه پن و گرفتیم

پس تو روز

اونا پسر دار می شن.

وای ! شگفت انگیزه

آماده ای؟ _ برای چی؟

بیا دیگه تامل نکنیم خودمون و مجبور کنیم که تمومش کنیم

چی کا کنیم؟

هی دیوونه . منزجر کننده ست

من فکر می کردم تو حسی به من نداری

اما در نهایت نتونستی در برابر زیبایی من دووم بیاری

ازم دور بمون

حتی اگه من یه زیبایی چینی هم داشته باشم بازم یه همچین نوع رابطه ای رو نمی خوام

دیوونه بازی رو تموم کن

کی می خواد باتو کاری بکنه؟

اما تو گفتی که آماده ای؟

گفتی بیا خودمون و مجبور کنیم و انجامش بدیم

...این به این معنی نیست که

منظورم اون نبود

کی خواست واقعا انجامش بده

ما فقط خانوادت و گول می زنیم

چه جوری؟

!!!چرا یه سوراخی نیست که ماهم ببینیم؟

هیا

چه جوری می تونی رابطه ی عاشقانه ی مردم و نگاه کنی؟ این بی ادبیه

پس چی کار کنیم؟

فقط می تونیم گوش کنیم

بیا بریم

باید یه کاری کنیم که والدینت فکر کنن که ما با هم خوشحالیم

ماخوشحالیم و تو هم می تونی سریع حامله بشی

این طوری خیالشون راحت می شه و بر می گردن

تو خیلی باهوشی

آه باید چی کار کنم؟ دستت و بده من

حاضری؟

...یک دو

عشقم

عزیزم بذار من لباسم و در بیارم

عشقم لباسات و سریع در بیار

سریع درشون بیار

دارم می یارم

من همشون و درآوردم عشقم

زودباش من آماده ام

بیا عشقم بیا

عشقم من دیگه نمی تونم ادامه بدم کمکم کن یه کم استراحت کنم

منم باید یه کم استراحت کنم عزیزم

بیا بریم اتاقمون عزیزم

می دونم به چی فکر می کنی

بیا بریم یه جای خلوت برا کارای شلوغ پیدا کنیم

اه هیا. _ بیا بریم یه جایی پیدا کنیم که بتونیم طبل بزنیم

خون فکر می کنی رفتن؟

من چیزی نمی شنوم

اما دست کمشون نگیر ممکنه یه جایی قایم شده باشن

یه کم غیر واقعی نبود؟ شبیه شوخی نبود؟

غیر واقعی

خیلی ممنون

امیدوارم بتونیم باهم کار کنیم

می شه سرعت ببری بالا این جوری نمی تونیم به اون ماشین برسیم

ماشین سیاهه . یادت می یاد؟

الان پشت سرشیم. یه کم دیگه پی

خیلی نزدیک پی خیلی

می دونم می خوای ماشین جلویی رو تعقیب کنی

اما اگه راضی نیستی می تونی یه ماشین دیگه بگیری

باشه آروم باش پی

سرعتت خیلی هم خوبه

برو نزدیک تر پی

آروم آروم

بسه بسه وایستا وایستا

برگرد -هاه ؟

دنده عقب بگیر دنده عقب بگیر . اگه می خوای نمیری سریع دنده عقب بگیر

عجله کن

عجب شانسی

هی وایستا

بلندشو . نگهش دار

براچی سیا رو تعقیب می کردی؟جواب بده

جواب بده

هی بگیرش

نه

نه

سیا

افسر پلیس آیکانات

بکشش

ورد می خونه. خوب شو

مرسی

روی هردوتا دستتون جای طنابه

حتما خیلی درد داره . حالا خوبه که فقط خراشه

فرنی داغ اینجاست

خواهر خوشگله فرنی داغ

باید به کم انرژی بگیری

یه کم بخور خون کیت

لائور. _ بله

من نظرم و راجع به پیت عوض کردم. _ چه طور؟

نمی خوام بذارم پیت به داییش علاقه مند بشه

راهی رو بلدی که خون سوریان و دیوونه نکنه؟

کی می تونه انجامش بده ؟ درمان آدمی مثل اون خیلی سخته

به تنها نتیجه ای که رسیدم این بوده که پیت و بردارم و برم

چی ؟ بری؟

اگه پیت و ببری نجات پیدا می کنی؟

ما باید نجات پیدا کنیم

از اینجا رفتن خطرناکه. اما از این جا نرفتنم خطرناکه

خودت و آماده کن. فرصتش که پیش بیاد

من فورا پیت و از اینجا می برم بیرون

این صدای اسبه عمه صدای اسبه

ببندش ببندش. بگیرش

تعقیبش کن

رییس

آرون روگ دوباره از اصطبل فرار کرده

پی ثای چی شده؟

آرون روگ فرار کرده

آرون روگ فرار کرده

خون کیت بیا پیت و ببریم داخل خونه

خطرناکه اگه اسبه بیاد این ور

نه لائور الان اینجا هرج و مرجه

الان فرصت فراره

کجا فرار کرده؟ _ رفت سمت جنگل

چه جوری رفته؟ _ در غرفه اش باز مونده بوده

تانتاوان

یه چندنفرو بفرستم... _ نیازی نیست

هر کسی این کارو انجام داده مسئولیت شو قبول می کنه

عمه من می خوام برم ربات مو بردارم

ما نمی تونیم برای برداشتنش برگردیم

اما

باشه به سئوکانگ می گم برات برش داره

من این جام

این کلید اون ماشین آبیه ست که کنار اصطبل گاوا پارکه

پی سئوکانگ می شه بری ربات پی رو بیاری؟

حتما

عجله کنید

ربات .ربات تو اتاق پیته

این جا . دیدم که با پیت نشسته بود اینجا

دیدم داشت اینجا دستشو درمان می کرد

فکر کنم چشمام فریبم دادن

رییس. _ رییس

ما اینو اینجا پیدا کردیم

هی . این گوشی تانتاوانه

بیا بریم پیت

من می ذارمت بالا

خون کیت عجله کن

لائور لائور . یه لحظه مراقبش باش

خون تانتاوان

می شه دنبال دردسر نگردی؟

خون سوپان شما می دونستی؟

دیدم داری با پیت می دوی . حدس زدم

این تصمیم درستی نیست

نگاه کنید. ببینید با من چی کار کرده

پس تصمیم درست چیه؟

ببین

حنی اگه کبودیش مثل مال تو برجسته نباشه به منم آسیب زد

شما واسش کار می کنید باید تحملش کنید

دلیل اینکه من آسیب دیدم این بود که می خواستم یه کاری کنم که شما اینجا شادباشی

هرچند من برای رییس کار می کنم

دلیل براین نمی شه که من باهر کاری که می کنه موافقم

لطفا سعی کن که تحمل کنی می بینی که داره تلاش می کنه خودش و باپیت تنظیم کنه

درسته که اروم ویواش داره پیش میره

اما داره انجامش می ده

من نمی تونم اینجا بمونم . هرروز تهدیدم می کنه که بهم آسیب می زنه

اگه یه روز یه کار خشونت آمیز خارج از حدمعمول انجام بده

مثل همون کار ی که باخون سوری کرد چی؟

رییس خون سوری رو نکشته همه ی چیزایی که شنیدی رو براش ساختن

کشتن خون سوری یا پنهان کردن نای آتیت هیچ کدوم درست نیست

من می تونم حیثیت حرفه ای مو به عنوان وکیل بذارم روش

تانتاوان. _ رییس

...خون تانتاوان می خواست بره

می خواست بره سرخاک خون سوری

دخالت نکن

مچش هنوز زخمیه. _ پیت وببر

گفتم ببرش. _ بله بله. . _ چی کارم داری؟

خون کیت... _ مراقب پیت باش. . _ باشه

بذار برم . درد می کنه

دیگه چی می خوای ازم ؟دیشب به قدر کافی شکنجه ام نکردی؟

باید بری آرون رونگ و برگردونی؟ _ به من چه ربط داره؟

به خاطر غفلت تودر غرفه ی اصطبلش بسته نبوده

برای همین اسب گم شده . باید مسئولیتش و قبول کنه

من قفلش کرد._ اگه قفلش کردی پس اسب چه جوری گم شده؟

من نمی دونم اما تقصیرمن نیست

باید مسئولیتش و قبول کنی. _ بذار برم

رییس

خون تانتاوان کل دیشب و نخوابیده یه کم بهش رحم کنید

به جاش این کارو انجام میدی؟

من نمی رم

پشت سرمون نیا

ولم کن

چی گفتی خاله اون؟

پی پو تانتاوان و برد جنگل؟ خودش براچی همراهش رفت؟

چرا نذاشت خودش تنهایی بره اسبو پیدا کنه؟

به محض این که پی پو برگشت به من زنگ یزن و خبربده

امیدوارم دیگه پاش و توپوتاپ دائو نذاره

باید کارش تو جنگل تموم بشه. گرفتی؟

بله قربان

صبرکن

پی کیت چه دستوری بهت داد؟

به شما مربوط نیست. _ بهت دستور داد به کسی آسیب بزنی؟

به پی پو؟

بهم جواب بده

جرئت می کنی با من این طوری رفتار کنی؟ _ چی شده؟

پدر

پی کیت بهش دستور داده که به پی پو صدمه بزنه

درسته؟

کیت وود

دستوردادی که پو رو بکشن؟

راجع به چ حرف می زنی ؟ بابا

تو خیلی شروری! بدبختی! آدم شیطانی

دیوونه شدی کائه؟

به یکی دستوردادی که تا اسبه رو باز کنه بعد بره تو جنگل

چون می دونستی پی پو می ره دنبالش

آدمای تو هم تو جنگل منتظرشن

عقلت و از دست دادی؟ این چه دیوونگیه؟ هان؟

من به کاری که می خوام بکنم با دقت فکرکردم پدر

پوتاپ دائو دیگه اسم جائو پور سوریان رو نداره

من تنها ادمی که از این جا مراقبت می کنم

آدم شر!من به پی پو می گم

اینکارو نکن

به آدمات زنگ بزن و بگو حمله به پو رو کنسل کنن

تو جنگل تلفن سیگنال نداره شما که می دونین پدر

برای متوقف کردنشون دیگه دیره

منم می یام . _ نمی خواد

اینجا می مونی و به کسی ام زنگ نمی زنی. فهمیدی؟

پدر

مراقب خون کائه باش

پدر پدر

دارید می ریدکمک پو؟

سروقت نمی رسین. مهم نیست چه اتفاقی بیفته این قضیه کنسل نمی شه

برا چی به من گوش نمی دی؟

باید ازم ممنون باشی پدر

اگه پوئی در کار نباشه نیاز نیست سرت و جلوش خم کنی

اگه اون نباشه قدرتمند ترین آدم پوتاپ دائو منم

وقتی چیزی نمی دونی حرف نزن

تو داری همه چیزو پیچیده می کنی . متوجه ای؟

بریم

شما آدمی هستی که داری همه چیزو پیچیده می کنی

بریم

بذار بر م . دردم می یاد. خون سوریان

رد پاش و می بینی؟

برو برش گردون

من نمی رم . این اشتباه من نیست

باید بری. برو پیداش کن

داره تاریک می شه . اگه نتونستی پیداش کنی پس بخواب تو جنگل

اگه وایستی اینجا و بذاری هوا تاریک بشه اون دیگه به خودت مربوطه

اگه برگردی منم برمی گردم

فکر می کنی می ذارم به همین راحتی برگردی؟

باید برای کاری که انجام دادی مجازات بشی

من فراموش نکردم درو قفل کنم

می خواستی باپیت فرار کنی از قصد تلفن تو جا گذاشتی

چون می دونستی با اون می تونم تعقیبت کنم

فکر می کنی دروغی که سوپان برای حفاظت از تو گفت رو باور کردم؟

بری سرخاک پی سوری؟

!چه احمقانه

اگر هم این درست باشه خوبه که چی؟ من دیگه نمیتونم تو رو تحمل کنم

من پیت ازت دور می کنم و دیگه نمی ذارم تو رو ببینه

امتحانش کن. اگه این کارو بکنی. من ..._ چی کار می کنی؟

منو تهدید نکن . دیگه به تهدیدات اهمیتی نمی دم

چرا خون سوریان؟ من تلاش کردم که خوب رفتار کنم

تلاش کردم که پیت دیگه فکر نکنه تو ترسناکی

اما نگاه کن تو چه جوری جوابمو می دی؟

می میری اگه مثل آدمای عادی رفتارکنی؟

تانتاوان

!تانتاوان منو سرزنش نکن

این به خاطر توئه. چون تو منو تحریک میکنی

برا همینه که باید مجازاتت کنم

اگه من باهات خوب حرف بزنم. توهم باهام خوب حرف می زنی؟

اگه من باهات مودبانه رفتار کنم توهم باهام مودبانه رفتار می کنی؟

جوابمو بده خون سوریان

اگه قول بدی منم کاملا خوب و مودبانه باهات حرف می زنم

موافقی؟

!برو آرون رونگ و برگردون

خون سوریان

خون سوریان

من هیچ جا نمی رم

من همین جا می مونم تا برگردی منم ببری

کیت الان کجاست؟

پس من الان می رم اونجا

صبرکن

چه اتفاقی برای خون کیت افتاده؟

نای پو بهش گفته بره اسبی که فرار کرده تو جنگل و پیدا کنه

حتی چار پنج تا مرد هم از پسش بر نمی یان

اون وقت کیت می تونه انجامش بده؟

نمی تونه درسته؟

الان کجا می ری؟ _ می رم کمک کیت

عجله کن تو هم بیا. کارگراتم بیار

صبرکن بذار اول بلیزم و بپوشم

عجله کن. بلیزت و چرا در آوردی؟ عجله کن

باشه باشه. _ عجله کن . _ می دونم

پدر مادر اینا چین؟

ما می ترسیم که کردم باور نکنن که تو الان زن خون ویسوتی

اینه که مخفیانه همه ی کارگرا رو دعوت کردیم که به صدای شماها گوش بدن

حالا دیگه همه باگوشای خودتون شنیدین درسته؟

درسته؟

کسی اینجا هست که هنوز این مسئله رو باور نکرده باشه؟

عالیه. عالیه

موفق شدیم

یعنی همه مخفیانه اومدن برای استراق سمع؟

هی نگو استراق سمع

چون صداتون اون قدر بلند بود که تو مزرعه هم شنیده می شد

حتی گاوا و بوفالوهاهم شنیدن

هیا نگو دخترمون خجالت زده می شه

خیلی بلند بود

ببینید اون چیزی که شما فکر می کنید نیست

وقت و برای توضیح دادن تلف نکن عجله کن بریم کیت و پیدا کنیم

دست هم و گرفتن. _ دوباره دست همو گرفتن

برا چی وایستادی؟ _ چشمات و باز کن ببین خون

فقط ردشو

دیوونه شدی؟ می خوای زیرشون بگیرم؟

این ضروریه. اگه می تونی ردبشی پس برو

برو کنار می خوام به دوستم کمک کنم

مزرعه یپوتاپ دائو محل گشت و گذار نیست از یه راه دیگه برین. _ تنش ایجاد نکن

دوستت هنوز نمرده. رییس پو این جنگل و خوب می شناسه

اون می دونه چه طور باید آرورونگ و پیدا کنه راه خروج از جنگلم بلده. پس نگران نباش

این جنگل نمی تونه کاری بارییس داشته باشه

من از این جنگل نمی ترسم از رییس تون می ترسم

اگه رییس تون نره رومخ رییس چیزی نمی شه

چیزیش نمی شه؟ گفتی چیزیش نمیشه؟

فکر می کنم قبلا آدمایی بودن که چیزیشون شده. درسته؟

اگه به کیت دست بزنه با من طرفه

مطمئن می شم که دیگه نتونه نفس بکشه

اگه تهدیداتون تموم شد لطفا از مزرعه ی پوتاپ دائو برین بیرون

اگه به ایستادنتون اینجا ادامه بدید ممکنه این و بگیرید

دارم جدی می گم شوخی نمی کنم

آرون رانگ

آرون رانگ

منم . منم . یادت می یا د آروم باش

منم

آرون رانگ

برا چی هر دفعه می یای اینجا؟

چیه؟

دنبالم بیا

پدر

پدر بهت التماس می کنم می شه کار احمقانه ای نکنی؟

کی بهت گفت دنبالم کنی؟ برگرد

من نمی شینم اینجا تا تو نقشه مو خراب کنی

مراقبش باش. _ بله رییس

پدر

نای سوریان. _ صدای اسلحه بود

متاسفم پدر

برو نگاه بنداز

دمگرنگ

پی دمگرنگ

نکن

متاسفم. _ نکن

نای پو

نای پو مراقب باش

نای پو

نای پو

بیا از این راه بریم _ بای از این راه بریم

باور کن از این راه. _ چراتو باور نمی کنی؟

من تو این مسیر رد تایر ماشین دیدم. بیا از این ور

می تونیم ازشون کمک بگیریم بیا بریم

چیه چیه خون؟

مراقب همه چی باشین

این کنده ها غیر قانونی ان

غیر قانونی؟

داری راجع به چوب برهای غیر قانونی حرف می زنی؟

!عجب شانسی

مطمئنا

گفتم که باید از اون راه بریم

بیا

هی همون جا وایستا

نای پو

توهمونی نیستی که ماشین و می روندی؟

شماها همونایی هستین که چوبا رو غیر قانونی می بریدو می اندازید گردن پوتاپ دائو شماهایید درسته؟

نیازی نیست بدونی نای پو

با سپاس از دوست خوبمون زهره خانمی بابت ترجمه ی این سریال

sadigh زمان بندی

برای دریافت ترجمه ی قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید www.thahiland.mihanblog.com