All language subtitles for Boro in t

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch Download
en English
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German Download
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:16,000 --> 00:00:21,000 «« بـــورو در جعبـــه »» 2 00:00:32,560 --> 00:00:35,840 .نامِ من «والرين بوروفژيک» است 3 00:00:36,960 --> 00:00:40,560 من يک فيلمسازِ .درگذشته‌يِ لهستاني هستم 4 00:00:45,360 --> 00:00:49,800 من تماميِ عمرم را در جعبه‌اي .با يک سوراخ زندگي کردم 5 00:00:57,240 --> 00:00:59,280 ... همه چيز در لهستان آغاز شد 6 00:00:59,480 --> 00:01:01,480 .اندکي پيش از تولدم 7 00:01:01,680 --> 00:01:06,320 A .پيش‌تر 8 00:02:03,320 --> 00:02:05,280 هنگاميکه پدرم اولين بار ... مادرم را ملاقات نمود 9 00:02:06,240 --> 00:02:09,440 مادرم به همراه خواهرش : سرگرمِ انجامِ بازيِ محبوبِ‌شان بودند 10 00:02:13,400 --> 00:02:15,000 .بازيِ فرشتگان 11 00:02:17,480 --> 00:02:21,120 اين بازي عبارت بود از ... اندکي رها ساختنِ خويشتن به مرگ 12 00:02:21,320 --> 00:02:24,040 به‌منظورِ ديدارِ اجماليِ ،پاهايِ فرشتگان 13 00:02:24,240 --> 00:02:28,160 ،يا با اندکي خوش‌اقباليِ بيشتر .باسنِ آنها 14 00:03:55,400 --> 00:03:59,760 B .وحشیگری 15 00:04:29,840 --> 00:04:32,720 .پدرم دارايِ نيرويي طبيعي بود 16 00:04:34,920 --> 00:04:37,160 اما قادر بود وحشیگری خود را ... مهار کرده 17 00:04:37,560 --> 00:04:40,920 و آن را به شاعرانگي‌اي شيرين .مبدل سازد 18 00:04:47,640 --> 00:04:52,040 C .خواستگاري 19 00:04:56,280 --> 00:04:58,200 ... برايِ اغوا ساختنِ مادرم 20 00:04:59,040 --> 00:05:02,320 پدرم به جنبه‌يِ طبيعيش .رجعت نمود 21 00:06:15,840 --> 00:06:17,880 ... اين برايِ پدر و مادرم 22 00:06:18,080 --> 00:06:20,360 .در حُکمِ عشق در نگاه اول بود 23 00:06:21,840 --> 00:06:23,640 : پدرم در گوشِ مادرم نجوا کرد 24 00:06:24,720 --> 00:06:28,400 ،بيا پروانه" ".بيا طعمِ گُل‌هايم را بچش 25 00:06:29,840 --> 00:06:32,400 ،و مادرم خود را به اختيار .تسليمِ او کرد 26 00:06:34,040 --> 00:06:38,160 مي‌شود چنين گفت که من ... از ديداري تصادفي زاده گشتم 27 00:06:38,320 --> 00:06:40,800 .ميانِ يک گُل و يک پروانه 28 00:06:41,720 --> 00:06:46,080 D .دلشکستگي 29 00:07:13,160 --> 00:07:15,200 ... هنگاميکه مادرم آبستن گشت 30 00:07:15,800 --> 00:07:18,360 .عروسي‌اي محترمانه را تدارک ديدند 31 00:07:19,880 --> 00:07:22,320 .پدربزرگم از شادي گريست 32 00:07:29,600 --> 00:07:34,280 قلبِ پدربزرگم با آوازي بي‌پايان .پَر مي‌کِشيد 33 00:08:31,800 --> 00:08:33,560 ... در روزِ عروسي 34 00:08:33,680 --> 00:08:37,440 مادرم قربانيِ .سقوطي ناخجسته گرديد 35 00:08:39,400 --> 00:08:42,720 ،او در پايانِ جشن .از صندليش پايين افتاد 36 00:09:14,040 --> 00:09:17,760 ،من از آن سقوط .خاطره‌اي بسيار روشن دارم 37 00:09:18,480 --> 00:09:22,320 خاطره‌يِ رقصِ آهنگيني بي‌پايان .همراه با مادرم 38 00:10:39,000 --> 00:10:42,320 ،من بطورِ ناگهاني زاده شدم .بي‌هيچ خبر و هشداري 39 00:11:20,200 --> 00:11:22,800 E .به‌دام‌افتاده 40 00:12:09,640 --> 00:12:11,080 ... عليرغمِ همه چيز 41 00:12:12,080 --> 00:12:15,520 من تصويرِ .تُف‌مال‌گشته‌يِ پدرم بود 42 00:12:20,280 --> 00:12:22,720 آنان مجبور بودند : با اين حقايق روبرو گردند 43 00:12:22,880 --> 00:12:26,320 من طفلي نبودم ... که بتوان او را لُپ‌تپلي 44 00:12:27,400 --> 00:12:28,840 .و يا نوزادي ملوس ناميد 45 00:12:35,720 --> 00:12:38,520 هنوز به‌تازگي از زهدانِ مادرم ... آزاد نگشته بودم 46 00:12:38,960 --> 00:12:42,560 که خود را درونِ جسمِ خويش .به‌دام‌افتاده يافتم 47 00:13:14,080 --> 00:13:18,040 به زودي متوجه شدم ... درونِ جسمي به‌دام افتاده‌ام 48 00:13:18,880 --> 00:13:21,800 که خودش در خانه‌اي ... به‌دام افتاده است 49 00:13:22,320 --> 00:13:25,520 خانه‌اي که خودش در کشوري .به‌دام افتاده است 50 00:13:28,480 --> 00:13:32,880 F .دودها 51 00:13:35,880 --> 00:13:38,720 من زيرِ سايه‌يِ درختانِ سيب ... بزرگ گشتم 52 00:13:38,880 --> 00:13:40,520 .در کنارِ خطِ راه‌آهن 53 00:13:42,440 --> 00:13:44,400 هنگامي که شروع به ... راه‌رفتن نمودم 54 00:13:45,040 --> 00:13:47,720 پدربزرگم ديگر قادر به .سرِ پا ايستادن نبود 55 00:14:15,360 --> 00:14:17,440 پس او دودِ قطارها را ،به من نشان داد 56 00:14:18,320 --> 00:14:19,560 .و گريست 57 00:14:35,680 --> 00:14:39,800 ،اشک‌هايش نمکين بودند .با طعمِ گُلِ‌سُرخي دود گرفته 58 00:14:42,680 --> 00:14:47,080 G .جلف 59 00:14:50,160 --> 00:14:53,280 پدرم اغلب مرا همراه خودش ... به گردش‌هايِ 60 00:14:53,440 --> 00:14:56,120 .روزهايِ يکشنبه‌اش مي‌بُرد 61 00:14:58,360 --> 00:15:00,000 .او چندان سخن نمي‌گفت 62 00:15:04,960 --> 00:15:06,480 ... در طولِ سفر 63 00:15:06,640 --> 00:15:09,680 من به سايشِ منظمِ پاهايش .گوش مي‌سپردم 64 00:15:10,320 --> 00:15:11,040 ... گاهي اوقات 65 00:15:11,840 --> 00:15:15,080 صدايِ ادرار کردنش را .در حينِ راه رفتن، مي‌شنيدم 66 00:15:16,880 --> 00:15:19,800 : مي‌گفت ".نبايد زمان را هدر داد" 67 00:15:42,600 --> 00:15:46,600 ،پدرم بيش از هر چيزِ ديگري .عاشقِ تماشايِ مرغکان بود 68 00:15:47,600 --> 00:15:50,320 مرغکاني با انواع و اقسامِ ،اندام‌ها و رنگ‌ها 69 00:15:50,760 --> 00:15:52,880 ،با پر و بال .و يا بدونِ آن 70 00:16:04,240 --> 00:16:04,960 ... به زودي 71 00:16:05,480 --> 00:16:09,840 من نيز کم‌کم شروع به لذت بردن .از تماشايِ مرغکان نمودم 72 00:16:11,080 --> 00:16:15,480 H .جامه 73 00:16:24,880 --> 00:16:27,240 من هنگامِ بازگشت ... از اين گردش‌ها 74 00:16:27,760 --> 00:16:30,800 نقاشيِ مرغکان را .بدونِ جامه مي‌کِشيدم 75 00:16:32,600 --> 00:16:34,160 ... مادرم شگفت‌زده مي‌گشت 76 00:16:34,360 --> 00:16:37,840 از استعدادم در کشيدنِ .نقاشيِ مرغکان بي‌جامه‌اي بر تن 77 00:17:15,200 --> 00:17:16,280 ... پس از صرفِ غذا 78 00:17:17,560 --> 00:17:20,480 اغلب پدرم دچارِ .سردرد مي‌گشت 79 00:17:21,400 --> 00:17:23,720 هيچکس جرأت نداشت .مزاحمش شود 80 00:17:32,680 --> 00:17:33,920 "... قطارها" 81 00:17:34,840 --> 00:17:36,080 "... قطارها" 82 00:17:37,400 --> 00:17:38,640 .پدرم چنين مي‌گفت 83 00:17:41,641 --> 00:17:43,641 I .تشرف 84 00:17:49,560 --> 00:17:51,920 آن روزي که «اُلگا» را ... تسلي دادم 85 00:17:52,640 --> 00:17:57,280 امکاناتي که جسمِ مکعب‌شکلم .در اختيارم مي‌نهاد را کشف نمودم 86 00:18:12,120 --> 00:18:14,840 همچنين آن موجوداتِ ... لطيف و فهيم 87 00:18:15,400 --> 00:18:17,120 ... با انواع و اقسامِ 88 00:18:17,280 --> 00:18:20,640 خُلل و فُرج‌ها را کشف نمودم .که مرغکِ‌شان مي‌ناميم 89 00:19:09,200 --> 00:19:13,640 J .حظ 90 00:19:16,360 --> 00:19:18,440 ... «با کاويدنِ «اُلگا 91 00:19:18,600 --> 00:19:20,240 .خود را گُم نمودم 92 00:19:21,680 --> 00:19:23,680 و هر چه بيشتر ... خود را گُم مي‌نمودم 93 00:19:24,400 --> 00:19:26,560 .او بيشتر از آن حظ مي‌بُرد 94 00:19:32,080 --> 00:19:34,440 سپس او بود .که سيمايش را گُم نمودم 95 00:19:36,400 --> 00:19:38,120 ... او به دورها گريخت 96 00:19:38,280 --> 00:19:40,640 در همان روزي ... که جنگ همراه با 97 00:19:40,880 --> 00:19:43,040 حزن‌ها و هياهويِ ملتزمش .از راه رسيد 98 00:19:46,041 --> 00:19:50,041 K .کافکا 99 00:20:02,160 --> 00:20:03,680 ... پس از جنگ 100 00:20:03,840 --> 00:20:05,040 .من دانشجو شدم 101 00:20:05,200 --> 00:20:06,440 .بدنم تغيير نموده بود 102 00:20:08,360 --> 00:20:09,840 ... من آزاد بودم 103 00:20:14,200 --> 00:20:16,360 .درونِ کشوري ويران‌گشته 104 00:20:29,920 --> 00:20:31,200 ... در زمانِ دانشجويي‌ام بود 105 00:20:31,520 --> 00:20:35,080 که تصور کردم «اُلگا» را در پيچِ خياباني .به‌يک‌نظر ديده‌ام 106 00:20:36,000 --> 00:20:37,800 ،لباسش قرمز رنگ بود 107 00:20:37,960 --> 00:20:41,480 چنانکه گويي تماميِ خونش را .به خود کشيده بود 108 00:20:42,480 --> 00:20:44,920 تماميِ ديوارها .در اطرافش مي‌گريستند 109 00:21:19,120 --> 00:21:22,800 ،ذوقِ من نسبت به ادبيات ... نقاشي و هنرهايِ زيبا 110 00:21:22,960 --> 00:21:24,680 .مرا بالِ پرواز بخشيده بود 111 00:21:26,560 --> 00:21:31,480 اما آن سقوطِ ناگوار بستريم کرد .و مرا در خطرِ از دست دادنِ بينايي‌ام قرار داد 112 00:21:42,481 --> 00:21:44,481 L .فانوسِ جادويي 113 00:22:56,360 --> 00:22:58,720 همان هنگام که بي‌تحرک ... در تختخوابم دراز مي‌کِشيدم 114 00:22:59,080 --> 00:23:02,160 به‌ناگهان تصميم به .ساختنِ فيلم گرفتم 115 00:23:03,960 --> 00:23:06,880 پدرم به من يک دوربينِ .فيلمبرداريِ ابتدايي داد 116 00:23:07,600 --> 00:23:09,080 .که برايم در حُکمِ الهام بود 117 00:23:54,200 --> 00:23:56,520 از آنجا که ديگر قادر به ... عقب‌کِشيدن نبودم 118 00:23:57,120 --> 00:23:59,720 در ابتدا بر آن شدم .که درونِ چيزها را مشاهده نمايم 119 00:24:14,680 --> 00:24:19,080 M .ميرايي 120 00:24:42,440 --> 00:24:45,280 مرگ بود که مرا .نزدِ والدينم بازگرداند 121 00:25:21,040 --> 00:25:22,960 ... هنگامي که پدربزرگم درگذشت 122 00:25:24,560 --> 00:25:27,280 تازه فهميدم که ما .چقدر به‌هم نزديک بوديم 123 00:25:47,240 --> 00:25:49,800 آرزو داشتم مي‌توانستم ... دستِ‌کم برايِ آخرين بار 124 00:25:50,480 --> 00:25:51,960 طعمِ اشک‌هايِ نمکينِ .گُل‌سُرخي‌اش را بچشم 125 00:25:54,160 --> 00:25:58,560 N .عريان 126 00:27:15,720 --> 00:27:17,920 هنگامِ شب‌زنده‌داري ... برايِ متوفي 127 00:27:18,520 --> 00:27:20,480 شتافتنِ مادرم به بيرون را .شاهد گشتم 128 00:27:22,481 --> 00:27:25,481 O .قبيح 129 00:27:26,160 --> 00:27:27,920 ... عليرغمِ گذرِ ساليان 130 00:27:28,080 --> 00:27:31,320 اندامِ مادرم، به شکلي معجزه‌آسا .تناسبش را حفظ نموده بود 131 00:27:32,320 --> 00:27:34,880 ... معشوقش در دشت ايستاده بود 132 00:27:35,920 --> 00:27:38,080 ... استوار، شق 133 00:27:38,840 --> 00:27:40,400 .و کِشيده همچون يک کمان 134 00:27:41,760 --> 00:27:44,120 .مادرم از آن جانور بالا رفت 135 00:27:45,200 --> 00:27:49,600 P .هرزه‌نگار 136 00:28:04,560 --> 00:28:07,600 مادرم در حاليکه با پاهايش تعادل‌ِ خود را ... بر رويِ نشيمنگاهش حفظ نموده بود 137 00:28:08,240 --> 00:28:10,240 معشوقش را .به چريدن آزاد گذارد 138 00:28:11,640 --> 00:28:14,840 حسِ نجابتم مرا واداشت .روي برگردانم 139 00:28:15,760 --> 00:28:21,120 Q .نزاع 140 00:28:21,520 --> 00:28:23,480 ... برايِ آغازِ حرفه‌ام در سينما 141 00:28:24,040 --> 00:28:26,160 ... از «يان لنيتسا» و ارتباطاتش 142 00:28:26,320 --> 00:28:28,040 .بهره بُردم 143 00:28:29,120 --> 00:28:32,800 در اولين فيلم‌هايم، اساميِ‌مان را .در کنارِ همديگر درج مي‌نموديم 144 00:28:36,080 --> 00:28:37,480 اما سپس با هم .به نزاع برخاستيم 145 00:28:38,680 --> 00:28:41,000 امروز من ديگر آن فيلمسازِ ... تازه‌به‌دوران‌رسيده‌يِ 146 00:28:41,200 --> 00:28:44,480 بي‌استعداد را .از حافظه‌ام پاک نموده‌ام 147 00:28:45,320 --> 00:28:49,720 R .هيچ 148 00:28:50,720 --> 00:28:53,640 در همان زمان بود ،که با «ليژيا» آشنا گشتم 149 00:28:54,520 --> 00:28:55,720 ... الهه‌يِ من 150 00:28:56,240 --> 00:28:57,520 ... مرغکِ من 151 00:28:58,000 --> 00:28:59,400 .هنرپيشه‌يِ من 152 00:29:01,840 --> 00:29:04,040 ... اما از رويِ ادب 153 00:29:04,960 --> 00:29:06,960 درباره‌يِ او .هيچ نخواهم گفت 154 00:29:07,120 --> 00:29:11,200 S .سوغات 155 00:29:48,120 --> 00:29:50,840 ،روزي که لهستان را ترک گفتم .هنوز در خاطرم است 156 00:29:52,120 --> 00:29:54,200 پدرم مرا برايِ سوار شدن به قطار .بدرقه نمود 157 00:29:59,080 --> 00:30:00,680 ... به دليلِ اندوه فراوانش 158 00:30:01,240 --> 00:30:03,400 .مادرم در منزل باقي ماند 159 00:30:28,840 --> 00:30:30,360 ... برايِ عزيمتم 160 00:30:30,920 --> 00:30:33,080 .پدرم اسبي را سلاخي نمود 161 00:30:38,360 --> 00:30:42,240 ،و از بقايايِ حيوان .جامه‌اي ساخت 162 00:30:42,840 --> 00:30:45,080 : پدرم گفت ".اين به دردِ فيلم‌هايت مي‌خورد" 163 00:30:47,400 --> 00:30:50,680 به فکرِ مادرم بودم که .تنها در خانه مي‌گريست 164 00:30:56,680 --> 00:30:58,520 ... به‌منظورِ صرفه‌جويي 165 00:30:58,680 --> 00:31:01,400 .در واگنِ باري مسافرت کردم 166 00:31:04,880 --> 00:31:06,480 ... در قطارِ به مقصدِ پاريس 167 00:31:06,640 --> 00:31:10,600 با شخصي آشنا شدم .که تبديل به دستيارم گرديد 168 00:31:38,120 --> 00:31:42,560 از اولين تجربه‌يِ همجنسگرايانه‌ام .خاطره‌اي مبهم و تار دارم 169 00:31:42,760 --> 00:31:47,160 T .برداشت 170 00:31:50,040 --> 00:31:52,200 ... در پاريس، بدونِ هيچ پولي 171 00:31:53,640 --> 00:31:56,880 ،اولين کارهايم را فيلمبرداري نمودم .تصوير پُشتِ تصوير 172 00:32:19,520 --> 00:32:21,240 ،فيلم‌هايم به موفقيت دست يافتند 173 00:32:21,640 --> 00:32:24,560 و برايِ ساختِ فيلم‌هايِ بيشتر .به من پيشنهادِ همکاري داده شد 174 00:32:50,640 --> 00:32:53,320 فيلم‌هايي طولاني‌تر و طولاني‌تر ... کارگرداني کردم 175 00:32:53,480 --> 00:32:56,840 و هنرپيشگاني را با لباس .و يا بي‌لباس هدايت نمودم 176 00:32:58,120 --> 00:33:02,520 چيدمانِ صحنه را با دستانِ خودم انجام مي‌دادم .و هيچ چيزي را به دستِ تصادف وانمي‌گذاشتم 177 00:33:06,520 --> 00:33:08,880 .مي‌خواستم به شکوه نائل آيم 178 00:33:28,840 --> 00:33:32,080 تماميِ فيلم‌هايي که ساختم .قالبِ موردِ نظرم را يافتند، مگر يکي 179 00:33:33,960 --> 00:33:38,360 U .متفق‌القول 180 00:33:42,720 --> 00:33:45,360 در ابتدا نظرِ منتقدين .بطورِ متفق‌القول مثبت بود 181 00:34:03,720 --> 00:34:06,920 اما بعد به جرياني پيوسته و مداوم .از ادرار تبديل گشت 182 00:34:08,680 --> 00:34:10,240 به اين چيزهايم : خُرده مي‌گرفتند 183 00:34:10,840 --> 00:34:13,440 ... هرزه‌نگاريم، نظام‌منديم 184 00:34:13,600 --> 00:34:15,920 ،لهجه‌يِ لهستانيم ... مبالغه‌گري‌ام 185 00:34:16,080 --> 00:34:18,760 ،شخصيتِ تندمزاجم ... دغدغه‌هايِ دائمي‌ام 186 00:34:18,920 --> 00:34:20,120 ... سليقه‌يِ بدم 187 00:34:20,280 --> 00:34:23,080 ،اطوارِ قالبي‌ام .و خشونتِ بي‌توجيه‌ام 188 00:34:24,400 --> 00:34:27,200 برخي از فيلم‌هايم را .عوامانه خواندند 189 00:34:28,720 --> 00:34:30,480 .نمي‌دانم چرا 190 00:34:31,240 --> 00:34:35,640 V .عواميت 191 00:34:51,641 --> 00:34:54,641 W .والرين 192 00:34:57,760 --> 00:34:59,080 ... در فرانسه 193 00:34:59,280 --> 00:35:02,440 به متخصصِ فيلم‌هايِ کم‌ارزش .تبديل گشتم 194 00:35:03,320 --> 00:35:07,800 حداقلِ نفرات را بکار مي‌بُردم .تا فيلم‌هايي بطورِ فزاينده اروتيک و ناچيز بسازم 195 00:35:18,440 --> 00:35:20,200 برايِ خود، اسم و رسمي ... دست و پا نمودم 196 00:35:21,360 --> 00:35:22,600 .که فراموش گشت 197 00:35:22,701 --> 00:35:25,601 X .مجهول 198 00:35:49,320 --> 00:35:51,640 سينمايِ من .به ناخوشي مبتلا شد 199 00:35:53,080 --> 00:35:55,240 ديگر هيچکس .تمايلي به ديدنش نداشت 200 00:35:59,640 --> 00:36:04,040 Y .شوق 201 00:36:07,080 --> 00:36:10,640 ،عليرغمِ همه چيز ،به الهامِ خود وفادار ماندم 202 00:36:12,000 --> 00:36:14,400 بي‌آنکه بدانم مرا .به کجا سوق خواهد داد 203 00:36:28,920 --> 00:36:33,240 Z .بادِ صبا 204 00:37:19,400 --> 00:37:23,080 ،هنگاميکه خواستم به لهستان بازگردم .با ماشين چنين کردم 205 00:37:24,640 --> 00:37:27,440 اين آخرين بار بود .که والدينم را مي‌ديدم 206 00:37:27,800 --> 00:37:29,160 .شب بود 207 00:37:30,800 --> 00:37:33,720 بر خاکسترهايِ نيم‌سوز دميديم .و درباره‌يِ گذشته صحبت کرديم 208 00:37:36,360 --> 00:37:38,960 بادي گرم .قلب‌هايِ‌مان را سرشار نمود 209 00:37:53,360 --> 00:37:56,240 والدينم هرگز فيلم‌هايِ .فرانسويم را نديدند 210 00:39:59,000 --> 00:40:01,280 اينچنين بود .«والرين بوروفژيک» 211 00:40:11,920 --> 00:40:14,160 hamlethamletian : ترجمه زيرنويس aranman : ويرايش نهايي 20665

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.