All language subtitles for La.Brea.S01E04.WEB.Fa

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch Download
en English
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish Download
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:07,500 --> 00:00:08,890 ‫من دنبال صاحب اون موستانگ میگردم 2 00:00:08,940 --> 00:00:11,110 ‫- ندیدمش ‫- تو چی، دختر کوچولو؟ 3 00:00:11,160 --> 00:00:12,850 ‫خواهرم حرف نمیزنه 4 00:00:12,900 --> 00:00:16,120 ‫کمرم باید خشک بشه. ‫وگرنه ممکنه دیگه هیچوقت نتونم راه برم 5 00:00:16,160 --> 00:00:18,160 ‫بچه‌ها، من یه بی‌حس کننده نیاز دارم 6 00:00:18,210 --> 00:00:19,510 ‫یه چیزی که درد رو بی‌حس کنه 7 00:00:19,560 --> 00:00:21,300 ‫یه مواد فروش اینجا هست 8 00:00:21,340 --> 00:00:23,910 ‫هروئین مخدره. ‫از مورفین ساخته شده 9 00:00:23,950 --> 00:00:25,390 ‫واسه این کار آماده‏ای؟ 10 00:00:25,430 --> 00:00:27,740 ‫روز تصادف، من تا دیروقت کار نمیکردم 11 00:00:27,780 --> 00:00:30,520 ‫- پیش یکی بودم ‫- لیوای دلگادو 12 00:00:30,570 --> 00:00:32,140 ‫اون یکی از صمیمی‏ترین دوست‏هام بود 13 00:00:32,180 --> 00:00:34,660 ‫- هنوزم دوستش داری؟ ‫- گوین، متاسفم 14 00:00:34,700 --> 00:00:37,360 ‫وقتی ایو رو پیدا کردی، ‫ازت میخوام اینو بهش بدی 15 00:00:38,790 --> 00:00:41,360 ‫- خانواده‏ام رو بیار خونه ‫- بهت قول میدم 16 00:00:41,410 --> 00:00:43,890 ‫مرکز! 17 00:00:47,020 --> 00:00:48,370 ‫لیوای! 18 00:00:54,810 --> 00:00:57,160 ‫اون آسمون رو ببین 19 00:00:57,200 --> 00:01:00,080 ‫ببین، مریخ رو می‌بینی، ‫اون ستاره قرمز؟ 20 00:01:00,120 --> 00:01:01,290 ‫- آره ‫- خیلی‏خب، اسم... 21 00:01:01,340 --> 00:01:03,640 ‫خدای جنگ روم روش گذاشته شده 22 00:01:03,690 --> 00:01:05,080 ‫مسئله اینجاست که، ‫تا 9 هزار سال دیگه... 23 00:01:05,120 --> 00:01:07,000 ‫درمورد اون نوشته نمیشه 24 00:01:07,040 --> 00:01:09,300 ‫- خب؟ ‫- خب؟ 25 00:01:09,350 --> 00:01:13,090 ‫هنوز واسه هیچ کدوم از این سیاره‏ها ‫اسمی گذاشته نشده، مَرد 26 00:01:13,130 --> 00:01:15,130 ‫سیاره خودت رو میخوای؟ 27 00:01:15,180 --> 00:01:19,750 ‫از امروز به بعد، مریخ ‫به اسم سیاره جاش شناخته میشه 28 00:01:21,360 --> 00:01:23,880 ‫تا حالا پیش خودت فکر کردی که ‫کمتر ماری بکشی؟ 29 00:01:23,930 --> 00:01:27,060 ‫بچه‌ها، بچه‎ها! ‫یه مشکل جدی داریم 30 00:01:27,100 --> 00:01:29,150 ‫مسئله تونی هستش، صدمه دیده 31 00:01:29,190 --> 00:01:30,410 ‫به هروئین نیاز دارم ‫تا یه عمل دیگه انجام بدم 32 00:01:30,450 --> 00:01:32,800 ‫این اصلا خوب نیست 33 00:01:33,850 --> 00:01:36,900 ‫داری سربه‏سرمون میذاری؟ 34 00:01:36,940 --> 00:01:39,030 ‫باید الان صورتتون رو ببینین 35 00:01:39,070 --> 00:01:40,940 ‫آره، خیلی خنده‌دار بود. ‫درکل اگه راستم بود... 36 00:01:40,990 --> 00:01:42,420 ‫نمیتونستیم بهش کمک کنیم 37 00:01:42,470 --> 00:01:43,550 ‫منظورت چیه؟ 38 00:01:43,600 --> 00:01:45,510 ‫من موادها رو تو جنگل چال کردم 39 00:01:45,560 --> 00:01:47,950 ‫- چرا این کارو کردی؟ ‫- چون اونا هروئینن 40 00:01:47,990 --> 00:01:49,080 ‫اگه صاحب‌شون... 41 00:01:49,130 --> 00:01:50,600 ‫بیاد دنبالشون بگرده چی؟ 42 00:01:50,650 --> 00:01:52,820 ‫خیلی‏خب، هنوز نیومدن دنبالشون بگردن 43 00:01:52,870 --> 00:01:54,780 ‫پس یعنی یا از سقوط زنده نموندن... 44 00:01:54,830 --> 00:01:56,220 ‫یا هم از اول اینجا نبودن 45 00:01:56,260 --> 00:01:58,130 ‫ببینین، من کلا آدم بدبینی هستم 46 00:01:58,180 --> 00:02:00,570 ‫منم‌ها. ‫اونوقت منم نگران این نیستم 47 00:02:00,610 --> 00:02:01,960 ‫آروم باشین 48 00:02:13,370 --> 00:02:15,500 ‫با کیفم چیکار کردی؟ 49 00:02:18,630 --> 00:02:21,110 ‫من موادهات رو برنداشتم 50 00:02:21,160 --> 00:02:23,460 ‫ولی اگه هم برداشته بودم، ‫اصلا به چه دردت میخورن؟ 51 00:02:23,510 --> 00:02:25,810 ‫دور و برت رو ببین. ‫اینجا خریداری درکار نیست 52 00:02:25,860 --> 00:02:28,210 ‫به خدا قسم، اگه تا آخر امروز... 53 00:02:28,250 --> 00:02:31,170 ‫- نذاری‌شون سر جاشون... ‫- چیکار میکنی؟ 54 00:02:31,210 --> 00:02:33,650 ‫منو میکشی؟ 55 00:02:33,690 --> 00:02:35,870 ‫کشتن واسه این خانواده ‫اولین بار که نیست 56 00:02:46,530 --> 00:02:50,320 ‫- هی ‫- هی 57 00:02:50,360 --> 00:02:52,800 ‫به نظر میاد بهتر شدی 58 00:02:52,840 --> 00:02:56,370 ‫بدجور درد داره، ‫ولی بدترشم تجربه کردم 59 00:02:57,540 --> 00:03:00,330 ‫خیلی دلم یه تشک نرم میخواد 60 00:03:00,370 --> 00:03:02,940 ‫یا یه دوش آب گرم 61 00:03:04,290 --> 00:03:05,510 ‫ما از اینجا میریم 62 00:03:05,550 --> 00:03:07,460 ‫فقط باید یکم دیگه بمونیم 63 00:03:07,510 --> 00:03:10,210 ‫آره، فقط الان خیلی دلم ‫واسه دخترم تنگ شده 64 00:03:12,210 --> 00:03:14,380 ‫درک میکنم 65 00:03:14,430 --> 00:03:16,650 ‫منم اون بالا یه پسر دارم 66 00:03:16,690 --> 00:03:17,690 ‫بیا 67 00:03:17,740 --> 00:03:20,480 ‫اون اندروئه، زنم جولیا 68 00:03:20,520 --> 00:03:22,740 ‫میدونم که خوب حواسش ‫به پسرمون هست 69 00:03:22,780 --> 00:03:26,050 ‫اون همیشه آدم معقولی بوده 70 00:03:26,090 --> 00:03:29,310 ‫این نوامبر سالگرد 25 سالگی ازدواج‌مونه 71 00:03:32,580 --> 00:03:34,800 ‫باید تو مصرف باتریش صرفه‏جویی کنم 72 00:03:37,320 --> 00:03:39,970 ‫تو متأهلی، ایو؟ 73 00:03:40,020 --> 00:03:41,800 ‫جدا شدم 74 00:03:44,330 --> 00:03:46,550 ‫دو سال پیش خیلی سخت بود 75 00:03:47,940 --> 00:03:50,200 ‫شاید اینجا اومدن، 76 00:03:50,250 --> 00:03:52,640 ‫تجربه همچین چیزی، 77 00:03:52,680 --> 00:03:54,510 ‫ممکنه وقتی برگردی ‫اوضاع رو عوض کنه 78 00:03:55,680 --> 00:04:03,510 « بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » :.: Bia2Movies.bid :.: 79 00:04:03,515 --> 00:04:11,510 « دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » :.: WwW.Bia2Movies.App :.: 80 00:04:19,620 --> 00:04:21,280 ‫اون چه کوفتیه؟ 81 00:04:33,650 --> 00:04:43,040 « Stef@n | تــرجمه از تـورج پاکاری » Email: tooraj1111@gmail.com 82 00:04:44,650 --> 00:04:46,040 ‫اگه میخوای بری دنبال اون هواپیما، 83 00:04:46,080 --> 00:04:48,570 ‫منم باهات میام، ‫و نگو که نمیتونم 84 00:04:48,610 --> 00:04:51,390 ‫زخمی شدم، ولی حالم خوبه 85 00:04:51,440 --> 00:04:53,480 ‫نمیذارم تنها بری 86 00:04:55,920 --> 00:04:58,270 ‫باشه، با سم حرف بزن. ‫اگه گفت که مشکلی نداری، 87 00:04:58,310 --> 00:05:00,100 ‫میتونی بیای 88 00:05:02,190 --> 00:05:03,970 ‫عفونتت تقریبا از بین رفته 89 00:05:04,020 --> 00:05:06,280 ‫تو سریع خوب میشی، بچه ‫اینو قبول دارم 90 00:05:06,320 --> 00:05:08,370 ‫اون میتونه بیاد. ‫فقط مرتب... 91 00:05:08,410 --> 00:05:10,280 ‫آنتی‎بیوتیک بخور ‫و سعی نکن به خودت فشار بیاری 92 00:05:10,330 --> 00:05:12,200 ‫- خب برنامه‏ات چیه، ایو؟ ‫- خب، دود... 93 00:05:12,240 --> 00:05:14,160 ‫داره از اون مسیر میاد، ‫پس منم اون‎‏وری میرم 94 00:05:14,200 --> 00:05:15,510 ‫آره، منم همینطور 95 00:05:15,550 --> 00:05:16,980 ‫اون هواپیما هم از نوری اومد ‫که ما ازش اومدیم 96 00:05:17,030 --> 00:05:18,900 ‫خلبانش هرکی که بوده ‫ممکنه بتونه ما رو از اینجا ببره بیرون 97 00:05:18,940 --> 00:05:21,160 ‫یا اینکه مُردن. ‫تازه نگم که... 98 00:05:21,210 --> 00:05:22,600 ‫کیلومترها دور از اینجا افتادن 99 00:05:22,640 --> 00:05:24,640 ‫بین اینجا تا اونجا ‫کلی دندون‌خنجری هست 100 00:05:24,690 --> 00:05:26,080 ‫مطمئنین که میخواین ‫همچین خطری کنین؟ 101 00:05:26,120 --> 00:05:28,000 ‫- دیگه چه چاره‎ای داریم؟ ‫- سم درست میگه 102 00:05:28,040 --> 00:05:29,560 ‫تا الان خیلی خوش شانس بودیم ‫که زنده موندیم 103 00:05:29,610 --> 00:05:31,390 ‫به نظرت دیگه چقدر دووم میاریم؟ 104 00:05:31,430 --> 00:05:32,480 ‫الان برمیگردم 105 00:05:32,520 --> 00:05:33,780 ‫باید یه چیزی از تو ماشینم بردارم 106 00:05:33,830 --> 00:05:35,660 ‫حالا گوش کنین، ‫بهتره فقط یه گروه کم تعداد برن 107 00:05:35,700 --> 00:05:38,830 ‫بیشتر از پنج نفر نباشن. اینطوری بوی کمتری ‫گیر حیوون‏ها میاد که ردشون رو بزنن 108 00:05:38,880 --> 00:05:41,140 ‫اسکات، اینجا کارشناس تویی 109 00:05:41,180 --> 00:05:43,050 ‫- باید بیای ‫- حتما 110 00:05:43,100 --> 00:05:44,750 ‫هواپیما از آسمون سقوط میکنه، ‫من همونی‏ام که دنبالشین 111 00:05:44,800 --> 00:05:46,930 ‫رایلی، تو هم بهتره بری 112 00:05:47,540 --> 00:05:48,840 ‫ببخشید؟ 113 00:05:48,890 --> 00:05:50,410 ‫خب، من نمیتونم خیلی راه برم 114 00:05:50,450 --> 00:05:52,190 ‫و تو آموزش پزشکی دیدی 115 00:05:52,240 --> 00:05:53,760 ‫ممکنه اون خلبان زخمی شده باشه 116 00:05:53,800 --> 00:05:57,370 ‫فقط حواست رو جمع کن ‫و به حرف ایو گوش بده 117 00:05:58,980 --> 00:06:01,680 ‫بهتره راه بیوفتیم. ‫رد دود کم کم داره از این میره 118 00:06:01,730 --> 00:06:03,860 ‫خیلی‏خب. ‫میرم لوکاس رو صدا کنم 119 00:06:10,470 --> 00:06:16,520 120 00:06:19,480 --> 00:06:21,880 ‫- چیه؟ ‫- آماده رفتنیم 121 00:06:23,050 --> 00:06:25,140 ‫پس واسه چی اینجا وایسادیم 122 00:06:34,060 --> 00:06:36,670 ‫- رد دود از بین رفته ‫- طوری نیست 123 00:06:36,720 --> 00:06:38,980 ‫فقط باید همینطوری این مسیر رو ادامه بدیم 124 00:06:39,020 --> 00:06:41,460 ‫هی، لوکاس 125 00:06:41,500 --> 00:06:42,770 ‫هیچوقت فرصت نکردم ‫بخاطر اینکه... 126 00:06:42,810 --> 00:06:45,510 ‫بابام رو به محوطه اقامت برگردوندی ‫ازت تشکر کنم 127 00:06:45,550 --> 00:06:47,470 ‫اگه بخاطر تو نبود ‫اون احتمالا می‌مُرد 128 00:06:47,510 --> 00:06:49,340 ‫اونطور که من شنیدم، ‫تو نجاتش دادی 129 00:06:49,380 --> 00:06:52,380 ‫مردم می‌گفتن که یه‏جور عمل انجام دادی ‫تا کمرش رو خوب کنی 130 00:06:52,430 --> 00:06:54,520 ‫بد نیست 131 00:06:54,560 --> 00:06:57,870 ‫میدونی، هرکاری بتونم میکنم 132 00:06:58,740 --> 00:07:01,180 ‫یکم سریع‌تر باش، اسکات. ‫خیلی کُند میای 133 00:07:01,220 --> 00:07:02,570 ‫همینجا راحتم، ممنون 134 00:07:04,440 --> 00:07:05,570 ‫نگاه کنین 135 00:07:08,570 --> 00:07:10,320 136 00:07:10,360 --> 00:07:12,190 ‫خلبان کجاست؟ 137 00:07:15,540 --> 00:07:16,630 ‫اون صدا از کجا داره میاد؟ 138 00:07:30,600 --> 00:07:32,290 ‫‏ 139 00:07:32,340 --> 00:07:33,470 ‫لیوای؟ 140 00:07:38,600 --> 00:07:41,690 ‫- ایو ‫- اوه، خدای... 141 00:07:43,910 --> 00:07:45,570 ‫عمو لیوای 142 00:07:47,350 --> 00:07:49,790 ‫- حالت خوبه؟ ‫- آره 143 00:07:49,830 --> 00:07:51,230 ‫باورم نمیشه که دارم اینو میگم، 144 00:07:51,270 --> 00:07:53,270 ‫ولی فکر کنم الان به یه ببر دندون‏خنجری شلیک کردم 145 00:07:53,310 --> 00:07:55,270 ‫صبر کنین، شما از کجا ‫همدیگه رو می‎شناسین؟ 146 00:07:55,320 --> 00:07:57,800 ‫لیوای تو نیروی هوایی ‫همراه پدرم خلبانی میکرد 147 00:07:57,840 --> 00:07:59,930 ‫پس این یه عملیات نجاته؟ 148 00:07:59,970 --> 00:08:02,370 ‫منو فرستادن تا همه‏تون رو ببرم خونه 149 00:08:02,410 --> 00:08:04,720 ‫ولی الان مطمئن نیستم که بتونم 150 00:08:07,810 --> 00:08:10,940 ‫- کس دیگه‏ای رو هم می‌فرستن؟ ‫- نه، فقط منم 151 00:08:10,980 --> 00:08:13,990 ‫واسه همینم باید هواپیمام رو پیدا کنم، ‫ببنیم هنوزم میتونه پرواز کنه یا نه 152 00:08:14,030 --> 00:08:16,250 ‫- به نظرت امکانش هست؟ ‫- نمیدونم 153 00:08:16,290 --> 00:08:17,820 ‫یکی از موتورهاش ‫درست قبل از اینکه... 154 00:08:17,860 --> 00:08:20,120 ‫وارد نور بشم از کار افتاد، ‫ولی به این معنی نیست که کار نمیکنه 155 00:08:20,170 --> 00:08:22,260 ‫و وقتی میگی نور، ‫منظورت اون درگاهه، درسته؟ 156 00:08:22,300 --> 00:08:23,820 ‫فقط میخوام تو هم اینو تایید کنی، 157 00:08:23,870 --> 00:08:25,610 ‫چون هنوزم باورش برام سخته 158 00:08:25,650 --> 00:08:27,960 ‫آدم‏هایی که منو فرستادن ‫هم نمیتونن توضیحش بدن 159 00:08:28,000 --> 00:08:29,180 ‫بقیه دنیا چی؟ 160 00:08:29,220 --> 00:08:30,440 ‫اونا میدونن که چه اتفاقی ‫واسه ما افتاده؟ 161 00:08:30,480 --> 00:08:32,530 ‫نه. ‫تا موقعی که بتونیم شما رو برگردونیم خونه... 162 00:08:32,570 --> 00:08:33,960 ‫میخوان صداش رو در نیارن 163 00:08:34,010 --> 00:08:35,620 ‫لاپوشونیِ همیشگی دولت 164 00:08:35,660 --> 00:08:37,920 ‫لیوای، 165 00:08:37,970 --> 00:08:39,450 ‫میدونی حال ایزی خوبه یا نه؟ 166 00:08:39,490 --> 00:08:41,010 ‫آره، آره. ‫حالش خوبه 167 00:08:42,410 --> 00:08:44,670 ‫و خانواده‏هامون چی؟ 168 00:08:44,710 --> 00:08:46,190 ‫اونا فکر میکنن که ما مُردیم؟ 169 00:08:50,070 --> 00:08:51,590 ‫ببینین، متاسفم 170 00:08:51,630 --> 00:08:53,160 ‫میدونم که شما خیلی سوال دارین، 171 00:08:53,200 --> 00:08:55,380 ‫ولی فعلا، باید هواپیمام رو پیدا کنیم 172 00:08:55,420 --> 00:08:57,600 ‫وقتی خروج اضطراری کردم، ‫داشتم سمت یه محیط باز میرفتم 173 00:08:57,640 --> 00:08:59,690 ‫مشکل اینجاست که... 174 00:08:59,730 --> 00:09:01,300 ‫راهنمای هدف‌یاب سیگنال نمیده 175 00:09:01,340 --> 00:09:02,650 ‫و بعد تو جنگل سرگردون شدم ‫و یادم نیست کدوم طرفی بود 176 00:09:02,690 --> 00:09:04,260 ‫مشکلی نیست. ‫ما سقوط کردنش رو دیدیم 177 00:09:04,300 --> 00:09:05,430 ‫و درکل داشتیم همون طرفی میرفتیم 178 00:09:05,470 --> 00:09:07,610 ‫اگه تیکه تیکه نشده باشه، 179 00:09:07,650 --> 00:09:10,520 ‫ممکنه بتونم درستش کنم، ‫ببرممون خونه 180 00:09:14,830 --> 00:09:16,830 ‫ مقامات دولت همچنان... 181 00:09:16,880 --> 00:09:18,360 ‫ در خصوص گزارشات افنجار... 182 00:09:18,400 --> 00:09:20,970 ‫ که دیر وقت دیشب درون فروچاله رخ داده ‫ توضیحی نداده‎‏اند 183 00:09:21,010 --> 00:09:23,620 ‫ موج انفجار منطقه لابریا رو فرا گرفت، 184 00:09:23,670 --> 00:09:25,320 ‫ مردمی رو نگران کرد که ‫ هنوزم بخاطر... 185 00:09:25,360 --> 00:09:26,890 ‫ اتفاقات فاجعه‏وار این هفته ‫ شوکه هستند 186 00:09:26,930 --> 00:09:29,800 ‫ دلیل این انفجار هنوز نامعلوم می‏‎باشد... 187 00:09:37,160 --> 00:09:38,770 ‫- بابا! ‫- ایز! 188 00:09:39,860 --> 00:09:41,160 ‫ایز؟ 189 00:09:41,210 --> 00:09:43,160 ‫خیلی‏خب، خیلی‏خب 190 00:09:43,210 --> 00:09:44,380 ‫گرفتمت، پیشتم 191 00:09:50,040 --> 00:09:52,740 ‫هی. تموم شد 192 00:09:52,780 --> 00:09:54,700 ‫تموم شد. ‫باشه؟ 193 00:09:56,310 --> 00:09:58,920 ‫- شماها خوبین؟ ‫- آره، خوبیم 194 00:10:01,570 --> 00:10:03,660 ‫- چیه؟ ‫- هشدار زلزله‏ست 195 00:10:03,710 --> 00:10:06,710 ‫گفته که مرکز زلزله دقیقا نزدیک فروچاله‏ست 196 00:10:11,060 --> 00:10:12,020 ‫فکر که نمیکنی این... 197 00:10:12,060 --> 00:10:13,370 ‫به هواپیمای عمو لیوای مربوط باشه؟ 198 00:10:13,410 --> 00:10:15,850 ‫نمیدونم. ‫باید برم با دکتر نیتن حرف بزنم 199 00:10:15,890 --> 00:10:16,980 ‫بفهمم چه خبره 200 00:10:17,020 --> 00:10:23,420 ‫‏ 201 00:10:31,730 --> 00:10:32,740 ‫لیوای 202 00:10:40,350 --> 00:10:42,220 ‫دکتر نیتن؟ 203 00:10:45,230 --> 00:10:52,360 ‫‏ 204 00:10:58,110 --> 00:11:05,250 ‫‎‏ 205 00:11:08,030 --> 00:11:11,340 ‫گوین. ‫اینجا چیکار میکنی؟ 206 00:11:11,380 --> 00:11:13,300 ‫فقط باید با دکتر نیتن حرف بزنم 207 00:11:13,340 --> 00:11:15,730 ‫اون یه روز مرخصی رفته 208 00:11:15,780 --> 00:11:18,000 ‫بعد از اتفاقی که واسه لیوای افتاد، ‫میتونی تصور کنی که... 209 00:11:18,040 --> 00:11:20,480 ‫خیلی‌ها انگشت تقصیر رو سمت این و اون میگرفتن، ‫و بیشتر اونو مقصر میدونستن 210 00:11:20,520 --> 00:11:22,570 ‫مارکمن، لیوای زنده‏ست 211 00:11:23,790 --> 00:11:25,740 ‫تو دیدیش؟ 212 00:11:25,790 --> 00:11:28,310 ‫به نحوی زنده موند 213 00:11:28,360 --> 00:11:31,270 ‫اونجا پیش خانواده منه 214 00:11:31,320 --> 00:11:33,530 ‫خب، خوشحالم که اینو میشنوم 215 00:11:33,580 --> 00:11:37,800 ‫ولی متاسفانه، ‫این چیزی رو تغییر نمیده 216 00:11:37,840 --> 00:11:38,840 ‫چطور میتونی اینو بگی؟ 217 00:11:38,890 --> 00:11:40,890 ‫اون با موفقیت رد شد 218 00:11:40,930 --> 00:11:43,410 ‫ما فقط باید بفهمیم که ‫هواپیماش چه مشکلی پیدا کرد 219 00:11:43,460 --> 00:11:46,500 ‫گوین، عملیات نجات دیگه‌ای درکار نیست 220 00:11:46,550 --> 00:11:49,510 ‫حدود یه ساعت بعد از منفجر شدن ‫هواپیمای لیوای، 221 00:11:49,550 --> 00:11:52,250 ‫زمین شناسان ما تو فروچاله ‫متوجه فعالیت لرزه‌ای شدن 222 00:11:52,290 --> 00:11:55,080 ‫حالا، اون باعث زلزله‏ای شد ‫که حسش کردی 223 00:11:55,120 --> 00:11:56,510 ‫نمیتونیم ریسک کنیم ‫یه هواپیمای دیگه بفرستیم... 224 00:11:56,560 --> 00:11:57,950 ‫و یه زلزله‏ بزرگ‏تر بوجود بیاریم 225 00:11:57,990 --> 00:11:59,430 ‫جون آدم‏های زیادی به خطر میوفته 226 00:11:59,470 --> 00:12:01,350 ‫همسر و پسر من اون پایینن 227 00:12:02,830 --> 00:12:06,520 ‫متاسفم. ‫یعنی، واقعا متاسفم 228 00:12:08,790 --> 00:12:10,270 ‫گوش کن چی میگم، گوین 229 00:12:10,310 --> 00:12:13,360 ‫الان کار دیگه‌ای از دستمون برنمیاد 230 00:12:17,100 --> 00:12:20,970 ‫- می‌فهمم ‫- بیا، تا بیرون همراهیت میکنم 231 00:12:24,150 --> 00:12:27,980 232 00:12:37,380 --> 00:12:39,730 ‫- خوبی؟ ‫- آره 233 00:12:41,170 --> 00:12:42,910 ‫اوه نه، اصلا خوب نیستی 234 00:12:42,950 --> 00:12:45,170 ‫چی شده؟ 235 00:12:45,220 --> 00:12:47,350 ‫موقع خروج اضطراری ‫دستم برید 236 00:12:47,390 --> 00:12:49,830 ‫- ولی طوری نیست ‫- خیلی‏خب، تو داری خون از دست میدی 237 00:12:49,870 --> 00:12:52,180 ‫- دهنش ‫- فقط یه خراشه، رفیق 238 00:12:52,220 --> 00:12:55,270 ‫جاش، برو کنار نهر ‫براش آب بیار 239 00:12:59,450 --> 00:13:01,750 ‫هی. صبر کن 240 00:13:01,800 --> 00:13:03,360 ‫باید یه چیزی رو بهت بگم 241 00:13:03,410 --> 00:13:05,150 ‫یادته بهت گفتم ‫هروئینی که چال کردم... 242 00:13:05,190 --> 00:13:07,190 ‫احتمالا مال یکی هستش ‫که مُرده؟ 243 00:13:07,240 --> 00:13:08,800 ‫- آره ‫- اشتباه میکردم 244 00:13:08,850 --> 00:13:10,500 ‫مال لوکاسه 245 00:13:10,540 --> 00:13:14,110 ‫- و اون اسلحه هم داره ‫- یا خدا 246 00:13:14,770 --> 00:13:15,940 ‫- گفتی که چالش کردی، درسته؟ ‫- آره 247 00:13:15,990 --> 00:13:17,550 ‫فقط درش بیار 248 00:13:17,600 --> 00:13:20,340 ‫وقتی چالش کردم نعشه بودم. ‫و هوا تاریک بود 249 00:13:20,380 --> 00:13:21,510 ‫فکر نکنم یادم باشه که ‫کجا چالش کردم 250 00:13:21,560 --> 00:13:23,860 ‫جدی میگی؟ ‫چی مشکلی داری تو؟ 251 00:13:23,910 --> 00:13:25,950 ‫خیلی مشکل دارم. ‫معذرت میخوام 252 00:13:27,650 --> 00:13:30,170 ‫ببین، تا زمانی که در این مورد ‫چیزی بهش نگیم، 253 00:13:30,220 --> 00:13:31,220 ‫اون هیچوقت نمی‏‎فهمه 254 00:13:31,260 --> 00:13:32,610 ‫- باشه ‫- حله؟ 255 00:13:33,480 --> 00:13:34,960 ‫طوری‏‎مون نمیشه 256 00:13:39,970 --> 00:13:41,400 ‫این باید فعلا جلوی خون‌ریزی رو بگیره 257 00:13:41,450 --> 00:13:42,840 ‫- مرسی، رایلی ‫- خواهش 258 00:13:42,880 --> 00:13:45,410 ‫- بیا ‫- ممنون، رفیق 259 00:13:46,190 --> 00:13:47,710 ‫حالت خوبه؟ 260 00:13:49,450 --> 00:13:50,850 ‫آره، خوبم 261 00:13:56,460 --> 00:13:57,900 ‫داره هواپیما رو نشون میده 262 00:13:57,940 --> 00:14:01,550 ‫- چقدر دوره؟ ‫- حدود یه کیلومتری اینجا 263 00:14:01,600 --> 00:14:05,120 ‫‏ 264 00:14:05,160 --> 00:14:08,080 ‫خیلی‏خب. ‫ببین روشن میشه 265 00:14:09,390 --> 00:14:11,040 ‫چند دفعه باید بهت بگم، 266 00:14:11,080 --> 00:14:12,480 ‫که این وقت تلف کردنه 267 00:14:12,520 --> 00:14:14,520 ‫تو کار بهتری واسه انجام دادن داری؟ 268 00:14:14,570 --> 00:14:16,180 ‫به نظر میومد که چیزی نمونده بود ‫روشنش کنی 269 00:14:16,220 --> 00:14:18,530 ‫یه ماشینی که کار کنه ‫ممکنه به دردمون بخوره 270 00:14:18,570 --> 00:14:20,440 ‫- من بودم ناامید نمیشدم، تونی ‫- ممنون، سم 271 00:14:20,480 --> 00:14:23,440 ‫- کسی گرسنشه؟ ‫- کارتون عالی بود، رفقا 272 00:14:23,490 --> 00:14:25,230 ‫خب، ادی شکارشون کرد 273 00:14:25,270 --> 00:14:28,880 ‫کی میدونست که مهارت‏های پیشاهنگی ‫یه روزی به درد بخورن؟ 274 00:14:28,930 --> 00:14:31,320 ‫تای، تو گفتی که من شکارشون کنم، ‫تو تمیزشون میکنی 275 00:14:31,360 --> 00:14:33,710 ‫- آه ‫- از اینجا به بعدش با خودت 276 00:14:33,760 --> 00:14:34,850 ‫باشه 277 00:14:36,850 --> 00:14:38,980 ‫اصلا نمیدونی چطور تمیزشون کنی، نه؟ 278 00:14:39,020 --> 00:14:42,510 ‫اصلاً و ابداً 279 00:15:03,350 --> 00:15:06,440 ‫لیلی. ‫چرا کتاب نمیخونی؟ 280 00:15:07,490 --> 00:15:10,190 ‫میخونم 281 00:15:13,800 --> 00:15:15,410 ‫که اینطور 282 00:15:16,630 --> 00:15:18,980 ‫فقط ازشون خوشم میاد. ‫باهام خوش رفتار بودن 283 00:15:19,020 --> 00:15:21,240 ‫تو هیچی ازشون نمیدونی 284 00:15:21,280 --> 00:15:23,550 ‫شاید بتونم بشناسم‏شون 285 00:15:23,590 --> 00:15:25,240 ‫حرفشم نزن 286 00:15:25,290 --> 00:15:27,860 ‫والا نمی‌فهمم چه ضرری داره ‫که باهاشون حرف بزنم 287 00:15:27,900 --> 00:15:29,510 ‫قول میدم که اصلا چیزی ‫درمورد ما بهشون نگم 288 00:15:29,550 --> 00:15:30,820 ‫لیلی، تو قوانین رو میدونی 289 00:15:30,860 --> 00:15:32,510 ‫اجازه نداری با کسی حرف بزنی 290 00:15:32,560 --> 00:15:34,990 ‫اونا قوانین اون بودن ‫و اونم مُرده 291 00:15:36,910 --> 00:15:40,170 ‫پدرمون ما رو دوست داشت، ‫و تو هم بهش احترام میذاری 292 00:15:40,220 --> 00:15:41,390 ‫و همینطورم به من 293 00:15:44,260 --> 00:15:47,010 ‫لیلی. ‫برگرد اینجا! 294 00:15:53,360 --> 00:15:57,060 ‫‌‍‌ 295 00:16:05,020 --> 00:16:11,460 ‫‏ 296 00:16:24,480 --> 00:16:25,830 ‫لیلی! 297 00:16:30,090 --> 00:16:32,360 ‫لیلی! لیلی! 298 00:16:35,530 --> 00:16:37,100 ‫اوه، خدای من! 299 00:16:38,840 --> 00:16:44,060 ‫‏ 300 00:16:44,110 --> 00:16:47,540 ‫- ادی! ‫- خدایا... 301 00:16:47,590 --> 00:16:49,550 ‫چه بلایی سرش اومده؟ 302 00:16:49,590 --> 00:16:51,330 ‫ورونیکا، تو چیزی دیدی؟ 303 00:16:51,370 --> 00:16:53,420 ‫نه، صدای جیغ لیلی رو شنیدم ‫و وقتی... 304 00:16:53,460 --> 00:16:56,340 ‫رسیدم اینجا، ‫اون اینطوری افتاده بود 305 00:16:56,380 --> 00:17:00,470 ‫لیلی، تو میدونی چه اتفاقی افتاد؟ 306 00:17:02,820 --> 00:17:04,740 ‫لیلی؟ 307 00:17:04,780 --> 00:17:06,390 ‫اون شوکه شده 308 00:17:06,430 --> 00:17:10,180 ‫- بهتره برش گردونی ‫- بیا، لیلی 309 00:17:11,350 --> 00:17:13,220 ‫این عالیه. ‫نه اینکه همین الانشم... 310 00:17:13,270 --> 00:17:14,880 ‫اوضاع خراب نبود، ‫حالا باید نگران اینم باشیم 311 00:17:14,920 --> 00:17:16,050 ‫چی ممکنه این بلا ‫رو سرش آورده باشه؟ 312 00:17:16,090 --> 00:17:17,440 ‫اگه این بلا سر یکی از ماها بیاد چی؟ 313 00:17:17,490 --> 00:17:18,880 ‫چطور میخوایم از خودمون دفاع کنیم؟ 314 00:17:18,920 --> 00:17:20,060 ‫اینجا راحت در معرض خطریم، مَرد 315 00:17:20,100 --> 00:17:21,320 ‫هی هی، فقط آروم باش 316 00:17:21,360 --> 00:17:23,490 ‫با هول کردن نمیتونیم ‫چیزی رو حل کنیم 317 00:17:23,540 --> 00:17:26,540 ‫موافقم، باید اینجا رو یه صحنه جرم در نظر بگیریم 318 00:17:26,580 --> 00:17:28,110 ‫ببینیم مدرکی وجود داره ‫که بتونه بهمون بگه... 319 00:17:28,150 --> 00:17:29,240 ‫کی یا چی این کارو کرده 320 00:17:29,280 --> 00:17:31,070 ‫من جسد رو بررسی میکنم، 321 00:17:31,110 --> 00:17:32,630 ‫سعی میکنم بفهمم علت مرگ چی بوده 322 00:17:32,680 --> 00:17:35,460 ‫بقیه ماها چی؟ ‫ما چیکار کنیم؟ 323 00:17:35,510 --> 00:17:38,290 ‫برگردین به محوطه اقامت ‫و کنار هم بمونین 324 00:17:38,330 --> 00:17:39,940 ‫تا بفهمیم قضیه از چه قراره... 325 00:17:39,990 --> 00:17:41,730 ‫کسی تنهایی جایی نمیره 326 00:17:41,770 --> 00:17:44,250 ‫- برین! ‫- باشه 327 00:17:58,750 --> 00:18:00,140 ‫هواپیما اون سمت اینجاست 328 00:18:00,180 --> 00:18:01,440 ‫به نظر خیلی عمیق میاد 329 00:18:05,270 --> 00:18:07,800 ‫تهش رو حس میکنم. ‫یه متر هم نمیشه 330 00:18:07,840 --> 00:18:11,110 ‫- میتونیم پیاده ازش رد بشیم ‫- اوه، خوبه 331 00:18:12,410 --> 00:18:15,410 ‫آروم باش، مَرد. ‫یکم آب هیچوقت به کسی صدمه نزده 332 00:18:15,460 --> 00:18:17,330 ‫راستش، اینجاست که اشتباه میکنی 333 00:18:17,370 --> 00:18:19,680 ‫من یه‏جورایی خیلی از آب میترسم 334 00:18:19,720 --> 00:18:21,860 ‫حتی یه حموم تو وان هم میتونه ‫تجربه تروماتیکی برام باشه ‫[تروماتیک، آسیبی که بروی روان تأثیر می‌گذارد] 335 00:18:21,900 --> 00:18:24,470 ‫چرا این باعث تعجبم نمیشه؟ 336 00:18:24,510 --> 00:18:26,160 ‫واقعا مطمئن نیستم که ‫بتونم این کارو بکنم، رایلی 337 00:18:26,210 --> 00:18:29,080 ‫میخوای به هواپیما برسی یا نه؟ 338 00:18:29,120 --> 00:18:32,130 ‫من هوات رو دارم، مَرد. ‫نمیذارم غرق بشی 339 00:18:32,170 --> 00:18:35,090 ‫واسه همینم اسمت ‫روی یه سیاره گذاشته شده 340 00:18:38,130 --> 00:18:45,230 341 00:18:50,490 --> 00:18:53,670 ‫دکتر نیتن، باز هم گوین‏ام 342 00:18:53,710 --> 00:18:56,670 ‫وقتی این پیغام به دستت رسید، ‫لطفا باهام تماس بگیر 343 00:19:00,850 --> 00:19:02,671 ‫ 26 اکتبر، سال 2018. ‫ چهارمین رویداد مشخص شده 344 00:19:05,600 --> 00:19:08,730 ‫بابا، دکتر نیتن راجع‏به زلزله چی گفت؟ 345 00:19:08,770 --> 00:19:10,510 ‫باهاش حرف نزدم 346 00:19:10,560 --> 00:19:13,990 ‫ولی مأمور مارکمن بهم گفت ‫که سقوط لیوای باعثش شده 347 00:19:14,040 --> 00:19:16,650 ‫خب، این یعنی چی؟ 348 00:19:16,690 --> 00:19:19,170 ‫دارن به عملیات نجات خاتمه میدن 349 00:19:20,910 --> 00:19:23,480 ‫چی؟ ‫نه، نمیتونن 350 00:19:23,530 --> 00:19:24,740 ‫مامان و جاش اونجا زنده‏ان 351 00:19:24,790 --> 00:19:27,750 ‫میدونم. ‫لیوای هم زنده‏ست 352 00:19:30,190 --> 00:19:32,010 ‫اون زنده موند؟ 353 00:19:32,060 --> 00:19:34,230 ‫آره. ‫من دیدمش 354 00:19:34,280 --> 00:19:36,540 ‫اون پیش ایو و جاشه 355 00:19:36,580 --> 00:19:38,320 ‫یه راه دیگه واسه نجاتشون پیدا میکنیم، ایز 356 00:19:38,370 --> 00:19:40,930 ‫باشه؟ ‫فکر کنم جوابش... 357 00:19:40,980 --> 00:19:42,680 ‫ممکنه تو این پرونده باشه 358 00:19:42,720 --> 00:19:45,070 ‫خب، دکتر نیتن فقط به فروچاله موهاوی اشاره کرد 359 00:19:45,110 --> 00:19:48,420 ‫ولی اینجا نوشته که چهارمین رویداده 360 00:19:48,460 --> 00:19:51,340 ‫که یعنی فروچاله‏های بیشتری وجود داره 361 00:19:51,380 --> 00:19:53,340 ‫به نظرت یکی از اونا ممکنه ‫به مامان و جاش ختم بشن؟ 362 00:19:53,380 --> 00:19:54,990 ‫ممکنه. ‫واسه همینم باید... 363 00:19:55,040 --> 00:19:57,340 ‫با دکتر نیتن حرف بزنم، چون اون میتونه ‫بهمون کمک کنه یکی‏شون رو پیدا کنیم 364 00:19:57,390 --> 00:19:59,690 ‫مشکل اینجاست که نمیتونم ‫باهاش ارتباط برقرار کنم 365 00:19:59,740 --> 00:20:02,040 ‫خب، اون چی؟ ‫شاید اون بتونه کمک کنه 366 00:20:02,090 --> 00:20:03,960 ‫نوشته اسمش ربکا آلدریج هستش 367 00:20:04,000 --> 00:20:05,790 ‫اسمش رو جستجو کن، ایز. ‫من هیچی راجع‏به اون نمیدونم 368 00:20:05,830 --> 00:20:08,350 ‫ولی مشخصه که اونم جزئی از همه ایناست 369 00:20:10,700 --> 00:20:12,050 ‫پیداش کردم 370 00:20:12,100 --> 00:20:14,270 ‫نوشته که اون یه مزرعه‌ی پرورش اسب ‫تو سان لوئیس اوبیسپو داره 371 00:20:14,320 --> 00:20:16,750 ‫یه مزرعه‌‌دار چه ربطی به این چیزها داره؟ 372 00:20:16,800 --> 00:20:19,230 ‫نمیدونم. ‫بریم بفهمیم 373 00:20:19,280 --> 00:20:21,670 ‫فکر خوبیه 374 00:20:25,280 --> 00:20:28,110 ‫- تو خوبی؟ ‫- اصلا 375 00:20:32,420 --> 00:20:35,030 ‫دستت رو بده من 376 00:20:35,080 --> 00:20:37,160 ‫یالا، کاریت ندارم 377 00:20:37,210 --> 00:20:39,250 ‫آره، چرا باید کاریم داشته باشی؟ 378 00:20:45,000 --> 00:20:46,960 ‫- یعنی چی؟ ‫- چی شده؟ 379 00:20:47,000 --> 00:20:48,440 ‫یه چیزی الان پام رو لمس کرد 380 00:20:49,570 --> 00:20:51,880 ‫یه چیزی توی آبه 381 00:20:55,840 --> 00:20:57,320 ‫رایلی! 382 00:20:58,930 --> 00:21:00,100 ‫رایلی! 383 00:21:02,970 --> 00:21:08,330 384 00:21:08,370 --> 00:21:09,810 ‫نمیدونم کجا رفت 385 00:21:14,770 --> 00:21:15,940 ‫اونجاست! 386 00:21:35,530 --> 00:21:37,660 ‫- تو خوبی؟ ‫- آره 387 00:21:37,700 --> 00:21:39,310 ‫برو، برو، برو 388 00:21:47,230 --> 00:21:49,110 ‫ممنون که کمک میکنی ‫اطراف رو بگردم 389 00:21:49,150 --> 00:21:50,060 ‫حدس میزنم خونه که بودی... 390 00:21:50,110 --> 00:21:51,940 ‫هیچوقت همچین چیزی رو ندیده بودی 391 00:21:51,980 --> 00:21:54,680 ‫نمیشه اینطور گفت 392 00:21:54,720 --> 00:21:56,850 ‫چند وقته تو نیروی پلیسی؟ 393 00:21:56,900 --> 00:21:58,900 ‫انگار کل عمرم بوده 394 00:21:58,940 --> 00:22:01,030 ‫بابام تو شهر زادگاهم کلانتر بود 395 00:22:01,070 --> 00:22:03,380 ‫من 20 سال پیش ‫به نیروی پلیس ملحق شدم 396 00:22:03,430 --> 00:22:05,300 ‫فقط همینو تو عمرم دونستم 397 00:22:06,650 --> 00:22:10,260 ‫- اصلا چیزی پیدا نمیکنم ‫- آره، منم 398 00:22:10,300 --> 00:22:12,000 ‫عجیبه. ‫هرچی که اونو کشته 399 00:22:12,040 --> 00:22:14,740 ‫اثری از خودش به جای نذاشته 400 00:22:14,780 --> 00:22:16,310 ‫هی، بچه‏ها! 401 00:22:18,880 --> 00:22:20,620 ‫چی فهمیدی؟ 402 00:22:20,660 --> 00:22:23,400 ‫خب قاعدتا، ‫نمیتونستم یه کالبدشکافی کامل انجام بدم، 403 00:22:23,450 --> 00:22:25,580 ‫ولی تا حدی مطمئنم که ‫دچار برق ‌گرفتگی شده 404 00:22:25,620 --> 00:22:27,670 ‫برق ‌گرفتگی؟ 405 00:22:27,710 --> 00:22:30,930 ‫این چطور ممکنه؟ ‫ما تو دوران ده هزار سال قبل از میلادیم 406 00:22:30,970 --> 00:22:34,850 ‫نمیدونم، ولی این ردهای سوختگی ‫زمانی ممکنه رخ بدن... 407 00:22:34,890 --> 00:22:36,630 ‫که رعد و برق به یکی اصابت کنه 408 00:22:36,680 --> 00:22:38,460 ‫بهشون میگن نقش‌های لیختنبرگ 409 00:22:38,500 --> 00:22:40,240 ‫از اونجایی که از وقتی رسیدیم اینجا... 410 00:22:40,290 --> 00:22:42,640 ‫رعد و برقی رخ نداده، ‫یه چیزه دیگه باعثش شده 411 00:22:42,680 --> 00:22:45,160 ‫و فقط یه نفر جواب اینو میدونه 412 00:22:46,340 --> 00:22:47,770 ‫لیلی 413 00:22:47,820 --> 00:22:48,950 ‫بچه‏ها تحت شرایط عادی... 414 00:22:48,990 --> 00:22:50,340 ‫هم شاعدهای به درد بخوری نمیشن 415 00:22:50,390 --> 00:22:52,690 ‫تازه اونم که حرف نمیزنه... 416 00:22:54,610 --> 00:22:56,960 ‫میگن که تو روان‏پزشکی 417 00:22:58,260 --> 00:22:59,390 ‫- درسته ‫- به نظرت میتونی... 418 00:22:59,440 --> 00:23:00,440 ‫راهی بهش پیدا کنی، 419 00:23:00,480 --> 00:23:02,480 ‫کاری کنه حرف بزنه؟ 420 00:23:02,530 --> 00:23:04,790 ‫- میتونم سعیم رو بکنم ‫- خوبه 421 00:23:04,830 --> 00:23:07,790 ‫چون باید بفهمیم که ‫اون چی میدونه 422 00:23:13,500 --> 00:23:15,980 ‫اونجا خیلی نزدیک بود. ‫یه ثانیه فکر کردم... 423 00:23:16,020 --> 00:23:19,200 ‫نگران نباش. ‫من ردیفم 424 00:23:22,290 --> 00:23:23,900 ‫چطوری؟ 425 00:23:23,940 --> 00:23:25,720 ‫اوه، میدونی 426 00:23:25,770 --> 00:23:30,730 ‫تا ابد ضربه روحی خوردم، ‫ولی غیر از اون، خوبم 427 00:23:30,770 --> 00:23:33,340 ‫اگه کسی میپرسه ‫منم خوبم 428 00:23:36,260 --> 00:23:37,340 ‫ایناهاش 429 00:23:37,390 --> 00:23:42,920 ‫‏ 430 00:23:42,960 --> 00:23:45,660 ‫موتور راستش دچار صدمات حریقی شده 431 00:23:45,700 --> 00:23:48,270 ‫- موتور چپی به نظر خوب میاد ‫- اوه، خدا رو شکر 432 00:23:48,310 --> 00:23:50,360 ‫پسر، تو وسط یه زمین پر از درخت سقوط کردی 433 00:23:50,400 --> 00:23:52,360 ‫حتی اگه بتونی پرواز کنی، ‫فضا واسه بلند شدن نداری 434 00:23:52,400 --> 00:23:54,410 ‫اون واسه بلند شدن عمودی طراحی شده 435 00:23:54,450 --> 00:23:55,800 ‫نیازی به باند هواپیما نیست 436 00:23:55,840 --> 00:23:58,020 ‫بیاین، یه بررسی سیستم انجام میدم 437 00:23:58,060 --> 00:24:00,540 ‫ببینم چقدر صدمه دیده 438 00:24:05,290 --> 00:24:07,030 ‫خیلی‏خب 439 00:24:11,120 --> 00:24:13,340 ‫سیستم‌های کامپیوتری و برقی کار میکنن 440 00:24:13,380 --> 00:24:15,380 ‫نشونه خوبیه 441 00:24:16,510 --> 00:24:19,300 ‫یالا، یالا. ‫کار کن 442 00:24:19,340 --> 00:24:21,390 ‫لعنتی 443 00:24:21,430 --> 00:24:22,740 ‫چی شده؟ 444 00:24:22,780 --> 00:24:23,960 ‫کمپرسور موتور سمت راست ‫از کار افتاده 445 00:24:24,000 --> 00:24:25,570 ‫ولی یه اضافه داری، درسته؟ 446 00:24:25,610 --> 00:24:26,870 ‫لاستیک ماشین که نیست 447 00:24:26,920 --> 00:24:28,790 ‫کمپرسورها دستگاه‌های پیچیده‏ای هستن 448 00:24:28,830 --> 00:24:30,050 ‫از کِی تو کارشناس شدی؟ 449 00:24:30,090 --> 00:24:32,100 ‫بابام خلبانه. ‫قبلا باهم... 450 00:24:32,140 --> 00:24:33,620 ‫روی هواپیماهای قدیمی کار میکردیم 451 00:24:33,660 --> 00:24:36,670 ‫خیلی‏خب، میتونیم درستش کنیم؟ 452 00:24:36,710 --> 00:24:38,360 ‫بدون قطعاتی که بهشون نیاز دارم نمیشه 453 00:24:38,410 --> 00:24:41,760 ‫اونا تا 12 هزار سال دیگه ‫اختراع نمیشن 454 00:24:54,900 --> 00:24:56,120 ‫دو ساعت تو ماشین بودی ‫و به این زودی... 455 00:24:56,160 --> 00:24:58,510 ‫از صحبت کردن دل کندی 456 00:24:58,560 --> 00:25:01,780 ‫یه راه پنج ساعته‏ست. ‫دارم یواش پیش میرم 457 00:25:03,340 --> 00:25:06,170 ‫اون سفر جاده‏ای قدیم رو یادته ‫که به گرند کنیون رفتیم؟ 458 00:25:07,740 --> 00:25:09,570 ‫- آره ‫- مامانت مجبورمون کرد... 459 00:25:09,610 --> 00:25:11,130 ‫نصف شب بریم 460 00:25:11,180 --> 00:25:14,090 ‫تا قبل از طلوع خورشید ‫برسیم اونجا 461 00:25:14,140 --> 00:25:15,530 ‫کلی غذا برداشت 462 00:25:15,570 --> 00:25:18,140 ‫تا سر جایی وایسادن ‫وقت تلف نکنیم 463 00:25:18,180 --> 00:25:20,190 ‫اوه درسته، تن ماهی 464 00:25:20,230 --> 00:25:22,450 ‫- تن ماهی ‫- پاک یادم رفته بود 465 00:25:22,490 --> 00:25:25,980 ‫هیچوقت نفهمیدم چرا فکر کرد که ‫اون فکر خوبیه 466 00:25:26,020 --> 00:25:28,760 ‫وقتی رسیدیم اونجا، ‫از طلوع خورشید جا موندیم 467 00:25:28,800 --> 00:25:33,070 ‫- اولین روز عالی‏ای نبود ‫- عالی بود 468 00:25:34,200 --> 00:25:36,510 ‫چون همه‏مون باهم بودیم 469 00:25:42,690 --> 00:25:44,600 ‫اون آخرین مسافرت خانوادگی‏مون بود 470 00:25:47,780 --> 00:25:54,920 ‫‏ 471 00:25:57,790 --> 00:25:59,010 ‫با خودم گفتم که شما گرسنه‏تون هستش 472 00:25:59,050 --> 00:26:00,660 ‫کلی غذای آماده بسته‏ای آوردم 473 00:26:00,710 --> 00:26:02,140 ‫خدا رو شکر. ‫دیگه قارچ نمیخوریم 474 00:26:02,190 --> 00:26:03,580 ‫بیاین اینا رو ببریم ‫به محوطه اقامت 475 00:26:03,620 --> 00:26:04,970 ‫اونجا پر از آدم‏های گرسنه‏ست 476 00:26:05,010 --> 00:26:06,800 ‫صبر کن، نمیخوای به سطح بالا بیسیم بزنی، 477 00:26:06,840 --> 00:26:08,060 ‫بهشون بگی که بازم کمک بفرستن؟ 478 00:26:08,100 --> 00:26:10,150 ‫بیسیم رو امتحان کردم، ‫کار نکرد 479 00:26:10,190 --> 00:26:12,110 ‫- خدایی؟ ‫- هیچ تضمینی نبود... 480 00:26:12,150 --> 00:26:14,070 ‫که وقتی برسم اینجا ‫بتونم با اونا ارتباط برقرار کنم 481 00:26:14,110 --> 00:26:15,760 ‫اینو میدونستی ‫و بازم مأموریت رو قبول کردی؟ 482 00:26:15,810 --> 00:26:17,500 ‫چرا باید این کارو بکنی؟ 483 00:26:20,290 --> 00:26:22,340 ‫به زودی هوا تاریک میشه. ‫بهتره برگردیم 484 00:26:22,380 --> 00:26:25,210 ‫وقتی رسیدیم اونجا میتونیم تجدید قوا کنیم ‫و برنامه تازه‏ای بریزیم 485 00:26:25,250 --> 00:26:26,950 ‫باید یه چیزه دیگه رو بردارم 486 00:26:29,820 --> 00:26:36,920 487 00:26:59,630 --> 00:27:00,680 ‫این جور در نمیاد 488 00:27:00,720 --> 00:27:03,120 ‫هی، باید راه بیوفتیم 489 00:27:03,160 --> 00:27:04,900 ‫- جریان چیه؟ ‫- سیستم رادار هواپیما، 490 00:27:04,940 --> 00:27:06,900 ‫- داره سیگنالی رو نشون میده ‫- از کجا؟ 491 00:27:06,950 --> 00:27:09,510 ‫حدود 8 کیلومتری جنوب اینجا 492 00:27:10,950 --> 00:27:13,260 ‫چی ممکنه سیگنال بفرسته؟ 493 00:27:13,300 --> 00:27:15,040 ‫شاید یکی اونجاست، 494 00:27:15,080 --> 00:27:17,350 ‫یکی که بتونه کمک کنه ‫برگردیم خونه 495 00:27:18,650 --> 00:27:20,960 ‫باشه، پس امشب رو اینجا اتراق می‌کنیم، ‫و بعد... 496 00:27:21,000 --> 00:27:22,660 ‫صبح اول وقت میریم 497 00:27:39,800 --> 00:27:41,370 ‫خیلی‏خب، نمیدونم چی ترسناک‏تره 498 00:27:41,410 --> 00:27:43,290 ‫اون حیوون وحشی یا اینکه ‫رادار تو داره... 499 00:27:43,330 --> 00:27:45,380 ‫یه چیزی رو اون بیرون نشون میده 500 00:27:45,420 --> 00:27:47,990 ‫چی میگی، مَرد؟ 501 00:27:48,030 --> 00:27:49,900 ‫ترجیح میدی که برگردی ‫و نفهمی که اون چیه؟ 502 00:27:49,950 --> 00:27:52,770 ‫اوه نه، فقط دارم سر صحبت باز میکنم 503 00:27:52,820 --> 00:27:54,690 ‫غذا خیلی خوشمزه‏ست، کاپیتان 504 00:27:54,730 --> 00:27:57,650 ‫فکر نکنم تا حالا کسی درمورد ‫غذاهای آماده‌ بسته‏ای اینطوری گفته باشه 505 00:27:59,350 --> 00:28:01,830 ‫- دستت خوبه؟ ‫- بهتره 506 00:28:01,870 --> 00:28:03,440 ‫به لطف رایلی 507 00:28:03,480 --> 00:28:07,010 ‫آره، طی چند روز گذشته ‫یه مقدار آموزش ضمن کار داشتم 508 00:28:07,050 --> 00:28:09,270 ‫یه عمل نخاعیِ اضطراری ‫روی بابام انجام دادم 509 00:28:09,310 --> 00:28:10,970 ‫کار خاصی نکردم 510 00:28:11,010 --> 00:28:13,100 ‫- چطور تونستی همچین کاری کنی؟ ‫- نه! 511 00:28:13,140 --> 00:28:15,010 ‫میدونی چیه، نیازی نیست ‫درموردش حرف بزنی 512 00:28:15,060 --> 00:28:16,710 ‫- اصلا کی اهمیت میده؟ ‫- نه، من... 513 00:28:16,750 --> 00:28:18,540 ‫به نظرم خیلی تأثیر برانگیزه 514 00:28:18,580 --> 00:28:20,190 ‫ممنون، ایو 515 00:28:20,240 --> 00:28:21,850 ‫بعلاوه، بدون کمک شماها ‫نمیتونستم از پسش بربیام 516 00:28:21,890 --> 00:28:24,330 ‫باید راجع‌به یه چیزه دیگه حرف بزنیم 517 00:28:24,370 --> 00:28:25,680 ‫چرا؟ ‫اسکات حقشه که ازش تعریف کنم 518 00:28:25,720 --> 00:28:28,980 ‫هیچوقت به فکرم نمیرسید که ‫از هروئین استفاده کنم 519 00:28:31,860 --> 00:28:33,820 ‫- ببخشید، چی گفتی؟ ‫- آره 520 00:28:33,860 --> 00:28:35,770 ‫به عنوان بی‏حسی ازش استفاده کردیم. ‫نبوغانه بود 521 00:28:35,820 --> 00:28:38,170 ‫آدما این روزها خیلی راحت ‫این کلمه رو به کار می‌برن 522 00:28:38,210 --> 00:28:40,300 ‫صبر کن، یکی اینجا هروئین داره؟ 523 00:28:40,340 --> 00:28:42,000 ‫این یکم نگران کننده‏ست 524 00:28:42,040 --> 00:28:43,300 ‫آره، اسکات هم اینطوری فکر میکرد 525 00:28:43,350 --> 00:28:46,870 ‫واسه همینم شرشون رو کم کرد، ‫پس مشکلی نیست 526 00:28:49,660 --> 00:28:53,790 ‫خب، من فقط خوشحالم ‫که کسی چیزیش نشده 527 00:28:53,840 --> 00:28:56,750 ‫اگه کسی آسیب میدید ‫خیلی بد میشد 528 00:28:58,490 --> 00:29:00,580 ‫خب، من میرم بازم غذا بردارم 529 00:29:00,620 --> 00:29:03,540 ‫حق با توئه، اسکات ‫این خیلی هم بد نیست 530 00:29:03,580 --> 00:29:09,110 ‫‏ 531 00:29:11,200 --> 00:29:13,900 ‫هنوزم نمیدونیم کی یا چی ‫ادی رو کشت 532 00:29:13,940 --> 00:29:16,990 ‫ولی الان، باید کنار همدیگه بمونیم 533 00:29:17,030 --> 00:29:20,780 ‫هوا کنار آتیش بخوابن. ‫یه‏جا باشیم امن‏تره 534 00:29:20,820 --> 00:29:23,130 ‫مگه اینکه یکی از این جمع ‫این کارو کرده باشه 535 00:29:25,210 --> 00:29:26,780 ‫یعنی، من که میدونم این کارو نکردم 536 00:29:26,820 --> 00:29:29,780 ‫ولی از کجا معلوم ‫کار یکی از شماها نباشه؟ 537 00:29:29,830 --> 00:29:31,920 ‫میخوای تنهایی بخوای؟ 538 00:29:31,960 --> 00:29:33,350 ‫راحت باش 539 00:29:33,400 --> 00:29:35,440 ‫باید امشب نگهبانی بدیم 540 00:29:35,490 --> 00:29:37,010 ‫من شیفت اول وای‏میستم 541 00:29:37,050 --> 00:29:38,790 ‫گروهی که رفتن دنبال هواپیما بگردن چی؟ 542 00:29:38,840 --> 00:29:41,800 ‫اونا هم ممکنه در خطر باشن 543 00:29:42,800 --> 00:29:46,060 ‫میدونم، ولی فعلا کاری از دستمون برنمیاد 544 00:29:46,100 --> 00:29:47,710 ‫همگی یه خورده بخوابین 545 00:29:50,670 --> 00:29:52,070 ‫اون طوری‏شون نمیشه 546 00:29:52,110 --> 00:29:53,500 ‫این اولین شبی نیست که... 547 00:29:53,550 --> 00:29:55,460 ‫بخاطر لوکاس خواب ندارم 548 00:29:55,510 --> 00:29:57,070 ‫باور کن، درک میکنم 549 00:29:57,120 --> 00:30:01,640 ‫کاش راحت‏تر میشد، ‫ولی هیچوقت اینطور نمیشه 550 00:30:03,170 --> 00:30:05,600 ‫چطوره سعی کنی یکم بخوابی؟ 551 00:30:05,650 --> 00:30:07,950 ‫ممنون 552 00:30:20,970 --> 00:30:22,360 ‫شما دو نفر بهتره برین پیش بقیه 553 00:30:22,400 --> 00:30:24,490 ‫- اونطوری امن‏تره ‫- همینجا راحتیم 554 00:30:24,530 --> 00:30:26,670 ‫درها رو قفل میکنم 555 00:30:26,710 --> 00:30:28,410 ‫میخوام صبح با لیلی حرف بزنم، 556 00:30:28,450 --> 00:30:29,540 ‫بفهمم چی دیده 557 00:30:29,580 --> 00:30:30,980 ‫بهم گفتن که اون حرف نمیزنه، 558 00:30:31,020 --> 00:30:34,760 ‫ولی راه‏های دیگه‏ای هم واسه ‫ارتباط برقرار کردن وجود داره 559 00:30:37,590 --> 00:30:40,550 ‫متاسفم، نمیخوام دوباره ‫اون اتفاق رو تصور کنه 560 00:30:40,590 --> 00:30:42,770 ‫درک میکنم. ‫میخوای ازش محافظت کنی، 561 00:30:42,810 --> 00:30:44,900 ‫ولی من با بچه‏هایی که دچار ‫ضربه روحی شدن کار کردم 562 00:30:44,950 --> 00:30:46,030 ‫اگه زیادی شد، بهش فشار نمیارم 563 00:30:46,080 --> 00:30:48,250 ‫- جوابم نه‏ست ‫- ورونیکا، 564 00:30:48,300 --> 00:30:50,520 ‫نمیتونم جواب نه قبول کنم 565 00:30:50,560 --> 00:30:52,260 ‫امنیت همه افراد اینجا... 566 00:30:52,300 --> 00:30:54,220 ‫به چیزی که لیلی میدونه ‫بستگی داره 567 00:30:56,350 --> 00:30:59,610 ‫یکم بخواب. ‫صبح می‎‏بینمت 568 00:30:59,660 --> 00:31:01,270 ‫یادت نره که درها رو قفل کنی 569 00:31:09,710 --> 00:31:13,630 570 00:31:13,670 --> 00:31:16,890 ‫هی. هنوزم زل زده؟ 571 00:31:20,980 --> 00:31:22,030 ‫آره 572 00:31:23,590 --> 00:31:25,860 ‫منو میکشه، مگه نه؟ 573 00:31:25,900 --> 00:31:27,900 ‫والا نمیدونم 574 00:31:32,990 --> 00:31:36,130 ‫هرچقدر که بخوان میتونن درمورد ‫رفتن به ده هزار سال قبل از میلاد برات بگن، 575 00:31:36,170 --> 00:31:39,170 ‫ولی وقتی اینجا باشی، ‫داستان کلا فرق داره 576 00:31:39,220 --> 00:31:40,920 ‫آره والا 577 00:31:47,880 --> 00:31:50,270 ‫میدونی، مطمئن نبودم که ‫بیشتر بخاطر چی مضطرب بودم 578 00:31:50,320 --> 00:31:52,270 ‫پرواز به داخل یه فروچاله ‫یا دیدن تو 579 00:31:55,060 --> 00:31:57,760 ‫واسه همینم هیچوقت زنگ نزدی؟ 580 00:31:57,800 --> 00:31:59,110 ‫میخواستم باهات ارتباط برقرار کنم، ایو 581 00:31:59,150 --> 00:32:01,070 ‫ولی فکر نمیکردم که ‫بخوای خبری ازم بشنوی 582 00:32:01,110 --> 00:32:03,980 ‫معلومه که میخواستم. ‫همه‏مون میخواستیم 583 00:32:04,030 --> 00:32:07,940 ‫تو بخشی از خانواده بودی، لیوای ‫و همینطوری گذاشتی رفتی 584 00:32:10,810 --> 00:32:12,560 ‫معذرت میخوام 585 00:32:12,600 --> 00:32:14,120 ‫بعد از جریان ایزی، 586 00:32:14,170 --> 00:32:16,820 ‫من فقط... 587 00:32:16,860 --> 00:32:18,820 ‫با خودم گفتم اگه من اونجا نباشم ‫راحت‏تر میشه 588 00:32:18,870 --> 00:32:21,130 ‫اینطور نبود 589 00:32:24,050 --> 00:32:25,310 ‫میدونی، دو هفته پیش 590 00:32:25,350 --> 00:32:27,920 ‫واقعا داشتم به زنگ زدن بهت ‫فکر میکردم 591 00:32:27,960 --> 00:32:29,140 ‫- واقعا؟ ‫- اوهوم 592 00:32:29,180 --> 00:32:31,270 ‫چرا؟ 593 00:32:31,310 --> 00:32:33,840 ‫چون دلم برات تنگ شده بود 594 00:32:36,490 --> 00:32:38,490 ‫من گوین رو ترک کردم 595 00:32:41,240 --> 00:32:43,370 ‫واسه همین من و بچه‏ها ‫تو لس‌آنجلس بودیم 596 00:32:46,070 --> 00:32:51,640 ‫بعد از اینکه تو رفتی، ‫واقعا سعی کردم که بین‎مون جواب بده 597 00:32:51,680 --> 00:32:52,990 ‫همش منتظر روزی بودم که... 598 00:32:53,030 --> 00:32:56,160 ‫اون بالاخره دوباره پیش‏مون باشه 599 00:32:57,210 --> 00:33:00,470 ‫به گمونم فقط پی بردم که ‫هیچوقت اینطوری نمیشه 600 00:33:00,520 --> 00:33:02,340 ‫ایو... 601 00:33:03,820 --> 00:33:06,220 ‫گوین تکیه‏گاه ایزی بود 602 00:33:06,260 --> 00:33:08,350 ‫و من الان بخاطر اونه که اینجام 603 00:33:09,660 --> 00:33:11,530 ‫منظورت چیه؟ 604 00:33:11,570 --> 00:33:13,920 ‫تصویرهای ذهنی اون واقعی‏ان 605 00:33:13,960 --> 00:33:15,970 ‫تمام چیزهایی که اون ‫طی چند سال گذشته دیده... 606 00:33:16,010 --> 00:33:19,060 ‫نگاه‏هایی به این دنیا بوده 607 00:33:21,060 --> 00:33:22,410 ‫تنها دلیل اینکه عملیات نجاتی درکاره... 608 00:33:22,450 --> 00:33:25,020 ‫بخاطر اینه که گوین دید ‫که شما اینجا زنده‏این 609 00:33:26,370 --> 00:33:28,630 ‫- این غیرممکنه ‫- منم همین فکر رو کردم 610 00:33:28,670 --> 00:33:30,110 ‫ولی حقیقت داره 611 00:33:31,760 --> 00:33:34,330 ‫و ازم خواست که اینو بهت بدم 612 00:33:34,380 --> 00:33:41,250 ‫‏ 613 00:33:41,300 --> 00:33:42,780 ‫نمی‌فهمم. ‫من اینو گم کردم 614 00:33:42,820 --> 00:33:45,260 ‫- اینجا اینو گم کردم ‫- میدونم 615 00:33:45,300 --> 00:33:49,090 ‫گوین افتادنش رو دیده بود. ‫زمین رو کَند و درش آورد 616 00:33:53,220 --> 00:33:57,440 ‫میدونم که باورش سخته، ‫ولی همش حقیقت داره 617 00:34:03,750 --> 00:34:05,840 ‫باید یه دقیقه تنها باشم 618 00:34:08,760 --> 00:34:10,760 ‫درک میکنم 619 00:34:13,370 --> 00:34:14,760 ‫شب بخیر، ایو 620 00:34:20,290 --> 00:34:27,170 ‫‏ 621 00:34:49,020 --> 00:34:52,670 ‫- گوین ‫- اسمم رو از کجا میدونی؟ 622 00:34:52,720 --> 00:34:56,550 ‫چون من راجع‌به تو بهش گفتم 623 00:34:56,590 --> 00:35:00,110 ‫دکتر نیتن، اینجا چه خبره؟ 624 00:35:03,770 --> 00:35:05,420 ‫تو اینجا چیکار میکنی؟ 625 00:35:05,470 --> 00:35:07,080 ‫منم میتونم همین سوال رو ازت بکنم 626 00:35:07,120 --> 00:35:09,650 ‫لیوای زنده‏ست. ‫پرونده‏ام رو روی میزت پیدا کردم، 627 00:35:09,690 --> 00:35:12,170 ‫عکس شما دو نفر رو توی ماهاوی دیدم 628 00:35:12,210 --> 00:35:13,480 ‫اومدم اینجا جواب پیدا کنم 629 00:35:13,520 --> 00:35:16,220 ‫- در رابطه با؟ ‫- بقیه فروچاله‏ها 630 00:35:17,040 --> 00:35:18,740 ‫- درموردشون میدونیم ‫- اگه راه دیگه‏ای... 631 00:35:18,780 --> 00:35:21,350 ‫واسه رسیدن به ایو و جاش باشه، ‫باید بهمون بگین 632 00:35:21,400 --> 00:35:24,010 ‫سوفیا، ما به کمکش نیاز داریم 633 00:35:24,050 --> 00:35:26,360 ‫بهت که گفتم، تا مجبور نباشیم... 634 00:35:26,400 --> 00:35:28,140 ‫نمیخوام پای اونو وسط بکشم 635 00:35:28,190 --> 00:35:30,360 ‫اونا به اندازه کافی سختی کشیدن 636 00:35:30,410 --> 00:35:33,060 ‫- راهی برامون نمونده ‫- هی 637 00:35:33,100 --> 00:35:35,410 ‫چی داره میگه؟ 638 00:35:35,450 --> 00:35:37,060 ‫فروچاله‏های دیگه بسته شدن 639 00:35:37,110 --> 00:35:38,760 ‫تنها راهِ به خانواده‌ات فروچاله‎ی لابریاست 640 00:35:38,800 --> 00:35:40,200 ‫خب، این مشکل‌ساز میشه 641 00:35:40,240 --> 00:35:42,200 ‫چون مارکمن نمیذاره ‫کس دیگه‏ای بره اونجا 642 00:35:42,240 --> 00:35:43,940 ‫کی گفته که ما به مارکمن نیاز داریم؟ 643 00:35:46,420 --> 00:35:47,770 ‫شما راه دیگه‏ای دارین؟ 644 00:35:50,990 --> 00:35:52,780 ‫باهامون بیا 645 00:35:57,950 --> 00:35:59,480 ‫همینطوری سمت جنوب بریم، ‫باید تا... 646 00:35:59,520 --> 00:36:01,350 ‫400 متر دیگه برسیم 647 00:36:03,960 --> 00:36:06,270 ‫شوخیت گرفته. ‫اونا موادهای لوکاس بودن؟ 648 00:36:06,310 --> 00:36:08,360 ‫آره. ‫پس ممنون که لوم دادی 649 00:36:08,400 --> 00:36:11,360 ‫پسر، تو بالاخره باید شهامت به خرج بدی 650 00:36:11,400 --> 00:36:14,970 ‫اگه داره باهات در میوفته، ‫باید زور رو با زور جواب بدی 651 00:36:15,010 --> 00:36:17,020 ‫کدوم قسمت اینکه "اون اسلحه داره" ‫رو متوجه نمیشی؟ 652 00:36:17,060 --> 00:36:20,760 ‫هی، اسکات. ‫باید یه صحبتی باهم بکنیم، رفیق 653 00:36:20,800 --> 00:36:22,630 ‫هی مَرد، گوش کن ‫واقعا بابت... 654 00:36:22,670 --> 00:36:24,460 ‫اتفاقی که افتاد متاسفم، ‫فقط لطفا منو نکش 655 00:36:24,500 --> 00:36:28,550 ‫چرا باید بکشمت؟ ‫تو رفیقِ صمیمی جدید منی 656 00:36:28,590 --> 00:36:30,860 ‫- واقعا؟ ‫- آره 657 00:36:31,860 --> 00:36:35,030 ‫تو تنها کسی هستی که ‫میدونه موادهام کجان 658 00:36:35,080 --> 00:36:37,250 ‫باید مطمئن بشم که اینجا ‫اتفاقی برات نیوفته 659 00:36:37,300 --> 00:36:40,300 ‫پس از کنارم جُم نمیخوری 660 00:36:41,610 --> 00:36:43,830 ‫ولی اگه وقتی برگشتیم ‫اونا رو بهم ندی 661 00:36:43,870 --> 00:36:46,180 ‫می‏کشمت 662 00:36:46,220 --> 00:36:48,960 ‫بده، بستون. ‫جور در میاد 663 00:36:51,620 --> 00:36:56,620 ‫گوش کن، میدونم دیشب برات زیادی بود، 664 00:36:56,670 --> 00:36:58,010 ‫اگه میخوای درموردش حرف بزنی 665 00:37:00,840 --> 00:37:02,190 ‫وقتی واسه اولین بار ‫حادثه‏‎اش براش پیش اومد 666 00:37:02,240 --> 00:37:04,280 ‫همش سعی می‏کرد بهم بگه ‫که همه اینا واقعی بوده، 667 00:37:04,330 --> 00:37:08,110 ‫و من اصلا حرفش رو باور نکردم 668 00:37:08,150 --> 00:37:09,590 ‫پیش کلی دکتر بردیمش 669 00:37:09,630 --> 00:37:12,160 ‫و هیچ کدومشون نتونستن ‫مشکلی درش پیدا کنن 670 00:37:12,200 --> 00:37:13,550 ‫امکان نداشت بفهمی که ‫حقیقت داشته 671 00:37:13,600 --> 00:37:15,160 ‫حتی گوین هم فکرش رو نمیکرد 672 00:37:16,210 --> 00:37:18,860 ‫میدونم، فقط میخوام برم خونه ‫و بهش بگم که متاسفم 673 00:37:21,520 --> 00:37:26,560 ‫ایو، یه چیزه دیگه هم هست 674 00:37:30,180 --> 00:37:32,180 ‫گوین راجع‎به ما میدونه 675 00:37:35,830 --> 00:37:38,180 ‫اوه. ‫بچه‌ها، اینجا! 676 00:37:38,230 --> 00:37:40,190 ‫اون چیه؟ 677 00:37:43,230 --> 00:37:46,540 ‫‎‏ 678 00:37:46,580 --> 00:37:48,540 ‫اسکات، فکری داری؟ 679 00:37:48,590 --> 00:37:51,720 ‫به نظرم یه‏جور حصاره 680 00:37:51,760 --> 00:37:55,110 ‫یعنی، طی این زمان هم ‫آدم‏های سرخ‏پوست بودن 681 00:37:55,160 --> 00:37:56,990 ‫ولی فکر نمیکردم که ‫همچین بناهایی می‌ساختن 682 00:37:58,640 --> 00:38:02,600 ‫خب، هرچی که هست ‫سیگنال داره از اونجا میاد 683 00:38:03,780 --> 00:38:06,390 ‫خب، پس ما هم میریم اونجا 684 00:38:14,260 --> 00:38:16,530 ‫ما اینجا نیستیم که هوای ‫این آدما رو داشته باشیم 685 00:38:16,570 --> 00:38:18,620 ‫اگه حتی به حرف زدن ‫فکر هم بکنی، 686 00:38:18,660 --> 00:38:20,920 ‫میدونی که چی میشه 687 00:38:20,970 --> 00:38:23,530 ‫فکر نکنم این فکر خوبی باشه 688 00:38:23,580 --> 00:38:25,100 ‫فقط یه فرصتی بهش بده 689 00:38:27,100 --> 00:38:28,760 ‫لطفا، ورونیکا 690 00:38:32,410 --> 00:38:35,810 ‫من همینجام. ‫اگه ناراحتش کنی، تموم میشه میره 691 00:38:41,250 --> 00:38:44,470 ‫چی میخواد بهمون نشون بده، ‫یه اسب؟ 692 00:38:49,170 --> 00:38:50,870 ‫اول شما 693 00:38:57,000 --> 00:38:59,270 694 00:38:59,310 --> 00:39:01,570 ‫این هواپیمایی هستش که ‫لیوای باهاش پرواز کرد 695 00:39:01,620 --> 00:39:04,620 ‫با یه مقدار تغییرات کوچیک 696 00:39:04,660 --> 00:39:06,010 ‫تو کی هستی؟ 697 00:39:06,060 --> 00:39:08,190 ‫یکی که همون چیزی که ‫تو میخوای رو میخواد 698 00:39:08,230 --> 00:39:10,150 ‫تا به اون مکان پایین بره 699 00:39:11,020 --> 00:39:12,410 ‫خب، به نظر میاد ‫کلی دردسر به جون خریدی... 700 00:39:12,450 --> 00:39:13,760 ‫تا اینو ممکن کنی 701 00:39:13,800 --> 00:39:15,110 ‫من و ربکا جزئی از تیمی هستیم که... 702 00:39:15,150 --> 00:39:17,240 ‫درمورد فروچاله موهاوی تحقیق کردیم 703 00:39:17,280 --> 00:39:19,200 ‫یه گروه اکتشافی رو فرستادن اون پایین، 704 00:39:19,240 --> 00:39:21,330 ‫و اون هواپیمایی رو طراحی کرد ‫که اونا رو برد 705 00:39:21,380 --> 00:39:23,590 ‫اونا از نور رد شدن، 706 00:39:23,640 --> 00:39:26,290 ‫ولی اونجا قبل از اینکه بتونن برگردن ‫بسته شد 707 00:39:26,340 --> 00:39:28,820 ‫پس چرا اینجا تو این مزرعه مخفی شدی؟ 708 00:39:28,860 --> 00:39:29,950 ‫خب، وقتی همچین مأموریتی اشتباه پیش میره 709 00:39:29,990 --> 00:39:32,430 ‫همه‏چی باید سر یکی خراب بشه 710 00:39:32,470 --> 00:39:34,130 ‫اون شخص من بودم 711 00:39:34,170 --> 00:39:36,560 ‫ولی به خودم قول دادم که ‫اگه یه موقع فرصتش پیش بیاد 712 00:39:36,610 --> 00:39:39,220 ‫تا برگردم اونجا، ‫براش آماده میشم 713 00:39:39,260 --> 00:39:41,700 ‫میدونم که چرا هواپیمای کاپیتان دلگادو از کار افتاد 714 00:39:41,740 --> 00:39:43,880 ‫و اینکه چرا باعث اون زلزله‏ها شد 715 00:39:43,920 --> 00:39:46,100 ‫همینطورم میدونم که هواپیمای من ‫همچین مشکلاتی نخواهد داشت 716 00:39:46,140 --> 00:39:48,840 ‫واسه همین اومدم اینجا، گوین 717 00:39:48,880 --> 00:39:51,010 ‫میدونستم که اون داشت ‫روی هواپیمای خودش کار میکرد 718 00:39:51,060 --> 00:39:54,100 ‫ولی بعد از سقوط کردن هواپیمای لیوای ‫خلبانم پا پس کشید 719 00:39:54,150 --> 00:39:57,800 ‫که یعنی سرنوشت خواسته ‫که تو بیای اینجا 720 00:39:59,890 --> 00:40:01,760 ‫میخوای من پرواز کنم؟ 721 00:40:03,330 --> 00:40:06,860 ‫اومدی اینجا راهی پیدا کنی ‫تا خانواده‌ات رو نجات بدی 722 00:40:09,210 --> 00:40:10,860 ‫اینم راهشه 723 00:40:12,770 --> 00:40:19,480 ‫حالا، میدونم که دیروز ترسناک بود 724 00:40:19,520 --> 00:40:22,780 ‫ولی بهت قول میدم که ‫دیگه در امانی 725 00:40:24,530 --> 00:40:28,830 ‫فقط میخوام چندتا سوال راجع‎به ‫چیزی که دیدی ازت بپرسم 726 00:40:28,880 --> 00:40:35,410 ‫ولی تو فقط باید با سر تکون دادن ‫بگی بله یا نه 727 00:40:35,450 --> 00:40:37,580 ‫میتونی این کارو بکنی؟ 728 00:40:40,630 --> 00:40:43,630 ‫‏ 729 00:40:43,670 --> 00:40:45,200 ‫خوبه 730 00:40:46,810 --> 00:40:48,900 ‫دیدی که چی به ادی صدمه زد؟ 731 00:40:51,290 --> 00:40:53,340 ‫یه آدم بود؟ 732 00:40:57,250 --> 00:40:58,600 ‫خیلی‏خب 733 00:40:59,730 --> 00:41:03,220 ‫حالا اونو تصور کنی... 734 00:41:03,260 --> 00:41:05,830 ‫و ببینی یادت میاد که ‫چه شکلی بودن 735 00:41:08,350 --> 00:41:10,050 ‫میتونی این کارو برام بکنی؟ 736 00:41:13,440 --> 00:41:15,530 ‫- جلوش رو میگیرم، این زیادیه ‫- نه، این کارو نمیکنی 737 00:41:15,580 --> 00:41:17,100 ‫نه، نه، نه. ‫ورونیکا 738 00:41:17,140 --> 00:41:19,710 ‫- ورونیکا، یه دقیقه وایسا ‫- ورونیکا، لطفا 739 00:41:19,750 --> 00:41:21,230 ‫چیکار میکنی؟ ‫بیا بریم 740 00:41:21,280 --> 00:41:22,930 ‫یه پیرمرد بود 741 00:41:24,590 --> 00:41:28,410 ‫- تو حرف میزنی؟ ‫- نه بابا 742 00:41:29,240 --> 00:41:31,330 ‫- لیلی، بس کن ‫- داشت میومد سمتم، 743 00:41:31,370 --> 00:41:33,940 ‫ولی بعد گذاشت رفت 744 00:41:33,990 --> 00:41:36,290 ‫- یه چیزی روی پشتش بود ‫- چی بود؟ 745 00:41:38,340 --> 00:41:40,950 ‫یه جای دست 746 00:41:40,990 --> 00:41:42,690 ‫- بسه، دیگه میریم ‫- نه، هنوز کارمون تموم نشده 747 00:41:42,730 --> 00:41:44,910 ‫ورو... 748 00:41:48,130 --> 00:41:51,790 ‫‎ 749 00:42:01,140 --> 00:42:03,800 ‫- حاضری؟ ‫- آره، بریم 750 00:42:15,240 --> 00:42:18,810 ‫من خیلی از این بابت مطمئن نیستم، بچه‏ها 751 00:42:18,880 --> 00:42:23,810 « Stef@n | تــرجمه از تـورج پاکاری » Email: tooraj1111@gmail.com 752 00:42:23,880 --> 00:42:28,810 « ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » :.: Bia2Movies.bid :.: 72492

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.