All language subtitles for Lost.S06E17-E18.Bluray.720p.x265-@archive series- und

انچه قبلا در "لاست"اتفاق افتاد

اون مزرعه بامبو رو که دفعه اول اومدي اينجا توش
از خواب بيدار شدي رو يادت مياد؟

،پشت اون مزرعه، بعد از يه سري تپه
.قلب جزيره قرار داره

.نور اونجاست
.اون داره سعي ميکنه بره اونجا

.و چيزي که تو بايد ازش محافظت کني

چه مدت بايد اين کار رو انجام بدم؟

.هر چقدر که بتوني

.اينو بخور

.حالا تو مثل مني

.اين همون چاهيه که دزموند رو انداختم توش

.انگار يکي کمکش کرده بياد بيرون -
.نه، بن. يکي به من کمک کرده برم بيرون -

.من ميرم دزموند رو پيدا کنم

،و وقتي اين کار رو انجام بدم
.جزيره رو از بين ميبرم

.توي واشنگتن يه تصادف اتفاق افتاد

توي دبريستانه "تاسين" واشينگتون

خب؟ -
.من اون مضنونم -

.ظهر بخير
و شما امروز حالتون چطوره؟

.عاليه

.فکر کنم وقت رفتنه

.تو با اون ميري، تو ام با من ميايي

.ما ميريم به يه کنسرت

.بريم

کسي بايد اونو امضاش کنه؟ -
اينجا کار ميکني؟ -

.البته برادر

کشيشي يا يه چيزي تو اين مايه هاي؟

يه چيزي ت اين مايه ها

ميشه ازون پشت بياريدش؟

.نه، البته
.حتماً

.فقط همونجا بريد
.ممنونم

کي مرده؟

.يه مرد بنام کريستين شپرد

"کريستين شپرد؟"

جدي؟

.جدي

دوستت بوده؟

.نه دقيقاً

.يـ....يه لحظه صبر کنيد

منو از زندون فراري ميدي
و وادارم ميکني اين لباس رو بپوشم

،که بتونيم با هم بريم به يه کنسرت

و حتي بهم نميگي براي چي اينجاييم؟

.هيچ کس نميتونه بهت بگه براي چي اينجايي کيت

.و قطعاً من نميتونم بگم -
.تو منو آوردي اينجا -

.من درباره کليسا حرف نميزنم

.درباره اينجا دارم حرف ميزنم

تو کي هستي؟

چي ميخواي؟

.اسم من دزموند هيومه

،و حتي از اونجايي که ممکنه منو نشناسي
.من دوستت هستم

...و همونطوري که من ميخوام

.ميخوام که از اينجا برم

از اينجا کجا بري؟

.بذار نشونت بدم

حالت خوبه؟

.آره

تو چي؟

خب، اگه بخوام راستش رو
،بگم دُکي

.يه جورايي ميخوام ببينم اينجا چه اتفاقي افتاد

.منم ميخوام بدونم

پس تو الان جيکوب جديدي، آره؟

تفاوتي احساس ميکني؟

.نه واقعاً

خب، دُکي، نظرت چيه حرف بزني

و بهمون بگي که اون
بوته ي آتيش براي خودش چي ميگفت اينجا؟

جيکوب بهم گفت که بايد بريم به همون مزرعه ي
.بامبو که توي جنگله و نزديک اردوگاه قديميمونه

،بعد از اينکه ازش رد شديم

.بهم گفت يه جايي رو پيدا ميکنيم که بايد ازش محافظت کنيم

اينجايي که ميگي...چيه؟

.اون بهش ميگفت قلب جزيره

...فقط بهم گفت که

.يه نوره

و اينکه اون لاکُ دودي
ميخواد اونو بِکشَدش بيرون؟

.يه چيزي شبيه هميني که گفتي، آره

خب، اگه اين کار رو بکنه چي ميشه؟

.بنابراين فاتحه ي هممون خونده ست

ولي...ولي اگه لاک ميخواسته اون نور رو
بکشه بيرون، پس چرا اين کار رو نکرده؟

.چونکه چيزي که لازم داره رو بدست نياورده

.فکر ميکنم اين چيزي که دنبالشه دزمونده

قبل از اينکه بخواي انتخاب شي
.داشتيم ميرفتيم همونجا

.سعيد گفت لاک اونو انداخته تو يه چاه

.جيکوب چيزي درباره دزموند بهم نگفت

.بنظر نميرسه اون درباه چيزي به کسي حرفي بزنه

.يه جورايي درسته رفيق
.اون از آقاي يودا (در فيلم جنگ ستارگان) هم بدتره

،خيلي خب، همه شما بريد به سمت قلب جزيره

منم ميرم اون معجزه ي کوچولو
.رو از چاه درش بيرم

،اگه برات از خودمون رد بذاريم
ميتوني پيدامون کني؟

.البته، آره ميتونم -
.پس مراقب خودت باش -

،ميتونم ازت بخوام بيايي
ولي اين خيلي مسخره ميشه

.که چنين حرفي رو از من بشنوي -
آه، فکر ميکنم -

پس نبايد دنبالت بيام
.ببينم کجا ميري، بايد جلوي خودمو بگيرم

.احساس بدي درباره اين دارم

ارائه ای از کانال آرشیو سریز
T.me/archive_series

،من نميدونم براي چي منو از زندون آوردي بيرون

،چي ميخواي يا اينکه کي هستي

...ولي بايد اينو بدوني نميتونم مسئوليت اينو قبول کنم که

.آره، آره، هرچي، باشه رفيق

هيچ کدوم از اينا چيزي يادت نمياره، نه؟

من، تو...اسلحه ي بيهوش کننده؟

.تو ديوونه اي

.خيلي خب، باشه. من ديوونه ام
.فقط همينجا منتظر بمون

اگه نمونم چي؟

.انتخاب با خودته

...ولي اگه با من بموني

.از کارت خوشحال ميشي

.بله، بله، بله

."علامت "لطفاً مزاحم نشويد

تو کي هستي؟

چرا عين اين احمقا ميخندي؟

،آم، شما امشب قراره بريد يه کنسرت اجرا کنيد

.و منم اومدم دنبالتون

ببينم، باز بايد به يکي
ديگه از ميمونهاي ويدمور بگم که نميام؟

.من به کنسرت احمقانه اهميت نميدم

...چارلي

...چارلي، اگه بهت بگم که

رفتن به اين کنسرت مهمترين کاريه
تو زندگيت انجام ميدي، چي ميگي؟

اونوقت ميايي؟

.گمشو بيرون

.خيلي خب رفيق
.ببخشيد اينطوري ميشه

اون چي بود؟

.چارلي بود

چرا اين کار رو قبول کردي جک؟

.چونکه قرار بود قبولش کنم

چرا؟ چونکه يه غريبه اساميِ ما
رو روي يه ديوار نوشته؟

اين کار رو قبول کردم چونکه
.جزيره تنها چيزيه که برام مونده

تنها چيزيه که توي زندگيم
.براي خراب کردنش برنامه اي نداشتم

.تو هيچي رو خراب نکردي

.هيچي غيرقابل برگشت نيست

اگه قرار بود هممون بميريم
.اصلاً چيز جالبي نيست

،چرا داري ما رو ميپايي
بيا به ما ملحق شو، هان؟

اينجا چيکار ميکني جيمز؟

،شنيدم دزموند افتاده تو چاه

.بنابراين اومدم کمکش کنم بياد بيرون

.بنظر ميرسه يکي اومده جفتمون رو غافلگير کرده

.اوه، خب

ميخواي بدوني براي چي اينجام؟

من فکر ميکنم تو به دزموند براي
.از بين بردن جزيره نياز داري

.اين کاملاً درسته

پس اون موقع چي ميشه آقا دوده؟
ميخواي سوار کشتي بشي برو که رفتيم؟

.به تيپت خودکشي نميخوره

.من با هيچي از بين نميرم

ولي تو و بقيه ي "کانديدهاي" دوست داشتنيِ
.جيکوب اين اتفاق براتون ميفته

.ما ديگه کانديد نيستيم

.ميبينمت

نميخواي بري دنبالش؟

.لازم نيست

،وقتي گفتي ميخواي جزيره رو نابود کني

.فکر ميکردم داري همينجوري يه چيزي ميگي

نکنه اينو ميگي چون بهت گفتم
وقتي من برم ميشي رئيس اينجا؟

عذر ميخوام که يادم رفت بهت بگم
.جزيره اون موقع ديگه تَهِ اقيانوسه

،اگه ميخواي
.ميتوني بيايي تو کشتيِ من

چونکه وقتي دزموند رو گيرش بياريم
،و کاري که ميخوايم رو بکنه

از اينجاي لعنتي ميرم بيرون
.و از دور ميبينم که داره غرق ميشه

.فکر ميکنم يه سگ اينجا بود

.صبح بخير

صبح بخير

.صبح بخير
خوب خوابيدي؟

.آره

اردوگاهت از تهِ
.يه چاه خيلي بهتره

فکر ميکنم بايد به حرفات گوش کنم
.و مطمئن باشم که داري تعارف ميکني

،ميخواي کله اش رو بخوري

يا اينکه براي اين مرد يه مقدار صبحونه بياري؟

.بذار برم ببينم توي تور چيزي گير انداختم يا نه

.زود باش بيا وينسنت

.بريم

...خب، رُز، بگو ببينم

چه مدته که شما دوتا
اينجا زندگي ميکنيد؟

.خب، راستش ما اينجا رو تو سال 1975 ساختيم

،و...يه يکي دو سالي اينجا زندگي کرديم

.و دوباره آسمون روشن شد

.بنابراين فقط خدا ميدونه الان ما چه زماني هستيم

...خب

...دزموند

،نميخوام بي ادبي کنم

،ولي بعد از اينکه غذات رو خوردي
.ازت ميخوام که از اينجا بري

.ما قرارمونو رو با تو شکستيم

کدوم قرارو ميگي؟

.ما درگير نميشيم

...هر چي که بخاطرش تو چاه بودي

همون داستانيه که من و برنارد
.نميخوايم قاطيش بشيم

.قبوله

.بنظر ميرسه يه چيزي گرفتي

.ببخشيد

.سلام رُز

.بذار اينو واضح بگم

همين الان با من بيا

وگرنه اون 2 تا رو جلوي
.چشمات ميکشم

.لازم نيست با اون جايي بري

.خيلي دردناک ميکشم

ميخوام بهم قول بدي

.که بهشون دست نميزني

.هيچ وقت

.باشه

.پس کاري رو که ميخواي ميکنم

.آره، دزموند

.کاري رو که ميخوام ميکني

نميدوني دارم کجا ميبرمت دزموند؟

.نه

ولي من مطمئنم جاييه که
.اونجا خيلي نور روشن و زننده اي داره

چي باعث شد اين حرف رو بزني؟

.اوه...همينطوري گفتم

اون چي بود؟ -
چي چي بود؟ -

لاينوس، صدامو ميشنوي؟
.جواب بده

.آلپرت رو پيدا کردم

لاينوس؟

.لعنتي

تو حالت خوبه؟

چـ...چـ...چه اتفاقي افتاد؟

تو فکر کردي که اين فکر خوبيه
.که با دود سياه حرف بزني

.ولي اون جوابت رو با پرت کردنت تو جنگل داد

...لاک. لـ

اون هنوز اينجاست؟ -
.نه -

.بيا

.من سعي کردم با لاينوس از طريق بيسيم تماس بگيرم

.جواب نميده

.زود باش. بريم يه مقدار کمک بياريم -
کمک؟ کمک؟ کمک از کجا؟ -

هنور اون مواد منفجره رو داري؟
اون...سي.4 ها رو داري؟

آره. براي چي؟

چونکه بايد بريم به اون يکي جزيره
.و کاري رو که شروع کرديم تمومش کنيم

.بايد اون هواپيما رو منفجر کنيم

.بازرس فورد -
.جيم، منم -

.فکر ميکنم الان اون يارو جراه رو ديدم -
تو ماشين حمل مجرميني؟ -

نه، من توي جشن کنسرت بابامم
.که توي موزه گرفته

.خب، پس نميتونه جراه باشه

.من تازه اونو يه ساعت پيش انداختم تو يه ون -
واقعاً؟ -

.چونکه من همين الان زنگ زدم و گفتن هنوز نرسيده -
چي؟ -

.بيا اينجا کمکم کن جيم

.جراه 4 نفر رو با خونسردي زده ترکونده

فقط يه شاهد از اون صحنه باقي مونده، درسته؟

.يه زن کره اي
ميتوني مطمئن بشي اون حالش خوبه؟

.آره، آره
.سان پايک

.تير خورده بود
.اون هنوز تو بيمارستانه

.از کنسرتت لذت ببر اِينوس
.من حواسم بهش هست

حالت چطوره؟

.يکم درد دارم

اين درديه که وقتي تير ميخوري داري

يه دکتر مياد تا وضعيته بچه رو چک کنه

اگه همه چي به خوبي پيش بره

خيلي سريع اينجارو ترک کنيم

ترک کنيم؟

و همچنان به فرار کردن از پدرم ادامه بديم!؟

مزاحم شدم!؟

سلام

.خانم پايک، من جوليت کارلسون هستم

.من اينجام تا مطمئن بشم بچه تون حالش خوبه

.شما بايد پدرش باشين

.عذر ميخوام
.شما انگليسي صحبت نميکنيد

.من...سعي ميکنم زياد حرف نزنم

.خيلي خب، يه مقدار پيراهنتون رو بدين بالا

.يه کم سرده

.خيلي خب. يه نگاهي بندازيم

خوبي

تو حالت خوبه؟

يادم اومد

چي و يادت اومد؟

.اوناهاش

اينم بچه ات

اون نيم وجبي رو ميبينيش؟

اون تکون هاي کوچکو ميبيني؟

اونجاست؟

.اين صداي نبض بچه ست

.از هر لحاظي کاملاً سالم و عاليه

.نتيجه ي آزمايش پرده دور جنين روبراتون آوردم
.همه چيز چک شده

ميخوايد بدوني بچه دختره يا پسر؟

.دختره

.آره

.اسمش "جي يئون" هستش

.اسم خيلي قشنگيه

...و، راستي، يه چيزي
.شما دوتا خيلي خوب انگليسي حرف ميزنيد

.تبريک ميگم

!واو -
.آروم باش قلنبه، منم -

لاک رو پيدا کردم

اون حرومزاده گفت که
.ميخواد جزيره رو نابود کنه

.تو درست ميگفتي دُکي

.خبر خوب اينه که، دزموند از چاه رفته بود بيرون

...خب يعني اگه قبل از اون يارو دوده پيداش کنيم -
.اين مهم نيست که ما اونو پيداش کنيم يا لاک پيداش کنه جيمز -

.به هر حال هممون ميريم يه جا

خب بعدش چي؟

.بعدش تموم ميشه

.سلام آقاي لاک -
.دکتر شپرد -

،هي، حالا که ديگه قرار شده منو عمل کني

.ميتوني منو جان صدام کني

.خيلي خب، جان

گفتم قبل از اينکه بخوايم بيهوشي رو
.شروع کنيم بيام يه سلامي بکنم

اضطراب داري؟

مطمئني اين عمل جواب ميده؟

.آره

.کاملاً مطمئنم که جواب ميده

واقعاً؟

خب، هميشه يه شانسي هست که
...بخوام بکشمت

.ولي سعي ميکنم که کاري کنم بهتر بشي

.خيلي خب، باشه
.بيا انجامش بديم

.خيلي خب، اونطرف ميبينمت

هي، دکتر، توي لوس آنجلس که بوديم
،وقتي توي قسمت اجناس گمشده همديگه رو ديديم

.گفتي که اونا پدرت رو گم کردن

ازش خبري نشد؟

،راستش رو بخواي
.امروز صبح باهام تماس گرفتن

.اونا، آم، تابوت رو پيدا کردن -
.اوه، خوبه -

.راستش، فکر کنم الان ديگه اينجا باشه

.خب، اميدوارم برات آرامش رو بهمراه داشته باشه

،من موقعي آرامش ميگيرم آقاي لاک

.که بتونم شما رو درمان کنم

.چه طوفاني ميخواد به پا بشه

.به کلوپ پيرا خوش اومدي

چي؟

اجازه ميدي؟

.انگار اولين موي خاکستريت رو پيدا درآوردي

به چي داري لبخند ميزني؟

.فکر کنم الان تازه فهميدم که ميخوام زندگي کنم

.زمان خوبيه

اون چي بود؟

!کمک

!هي
!مايلز، برو جلو

.بهش يه مقدار آب بده

شماها اينجا چيکار ميکنيد؟

.داريم ميريم به جزيره ي آبي که يه هواپيما رو بترکونيم

چرا ميخوايد اون کار رو بکنيد؟

چونکه اون دود سياه
،ميخواد از جزيره بره

.و بايد جلوي رفتنش از جزيره رو بگيريم

خب پس اگه ما قبل از اون بريم، ديگه
.هواپيمايي نداره که باهاش بره

آره، و چطوري ميخواي اين کار رو بکني؟

.البته، فکر کنم تو متوجه نشدي که من يه خلبانم

.خب، پس اين چيز خوبيه -
!کيت -

!کيت

!تو اونا رو کشتي

.کيت! بسه

.بسه -
.شايد بهتر باشه گلوله هات رو نگه داري -

.پس تويي

.آره، منم

،جيکوب همچين آدمي بوده
.راستش توقع يه ذره غافلگيري رو داشتم

،بنظر ميرسه انتخاب واضحي بودي

خودت اينطور فکر نميکني؟ -
.اون منو انتخاب نکرد. من خودم داوطلب شدم -

.مطمئنم اومدي اينجا جلوي منو بگيري

.من نميتونم جلوت رو بگيرم

.راستش، من، آم، ميخوام باهات بيام

.متأسفم جک

فکر ميکنم درباره اينکه
.من اومدم اينجا چيکار کنم دچار تناقض شدي

.نه، نشدم

نه، تو داري ميري به اون
...سمت اون مزرعه ي بامبو

.به جايي که قسم خوردم ازش محافظت کنم

.و تو فکر ميکني قراره جزيره رو نابود کني

"فکر ميکنم؟"

،درسته
.چون اين اتفاق قرار نيست بيفته

پس چه اتفاقي قراره بيفته جک؟

.من قراره بکشمت

چطوري ميخواي اين کار رو بکني؟

.ميخوام غافلگير بشي

.خيلي خب

.پس بريم ببينيم چي هست اين غافلگيري

.دکتر

.دکتر

.نميدونستم امروز کار ميکنيد

.همين الان کارم تموم شد
بليط کنسرت گرفتي؟

.آره. ايناهاش

هي، پدر، بليط رو آوردي؟

.همين الان دادمش به مامانت

آم، کي ميخواد بليط تو رو بگيره؟ -
،خب، اگه کس ديگه اي رو نداري -

.شايد بتوني عمه کلير رو ببري با خودت

.مطمئنم عاشق اينه که از خونه بياد بيرون -
.اوه، آره. من مشکلي ندارم -

راستش، من خيلي کنجکاوم که درباره اين
خواهر پر رمز و راز بدونم

.که البته در مدت ازدواجمون هيچ وقت بهش اشاره نکردي

.راستش، مطمئنم عاشقش ميشي
.اون حامله هم هست

.براي عملت آرزوي موفقيت ميکنم دکتر

.ممنون

کراواتت رو انتخاب کردي؟ -
.آره -

.خوبه

.ببخشيد

.سلام
.من بازرس فورد از پليس لوس آنجلس هستم

.من دنبال اتاق يه بيمار ميگردم...سان پايک

چيزي هست که بخواي با ما
درميون بذاري دُکي؟

چي؟

.گفتي ميخواي لاک رو بکشي

غافلگيريت چيه؟ -
.دزموند -

و چطوري قراره غافلگير بشه؟

.هنوز مطمئن نيستم
باورم نميشه که جيکوب

.که بتونه به لاک کمک کنه اينجا رو نابود کنه

خب که چي؟ دزموند طعمه ست؟ -
.نه -

.من فکر ميکنم اون يه سلاحه

.به اين ميگن يه کلاه برداري بزرگ دُکي

...جک، دزموند

.از اينجا به بعد بايد فقط ما }3{ تا باشيم

.جک

.من بهت ايمان دارم رفيق

.يکي از اون بدترين هاش ميشه

.رسيديم

.خودت ميدوني، اين مهم نيست

ببخشيد؟

،اون ميخواد جزيره رو نابود کنه
...تو ميخواي اونو نابود يکني

.مهم نيست

،منظورم اينه که ميخواي منو بفرستي اون پايين تو نور

...و منم ميرم يه جاي ديگه

يه جايي که بتونم با کسايي
باشم که دوستشون دارم

و ديگه هيچ وقت دوباره
.به اين جزيره لعنتي فکر نکنم

و ميدوني بهترين قسمتش چيه جک؟

چي؟

.تو هم تو اينجا با مني

.ميدوني، ما توي پرواز اوشينيک کنار هم نشسته بوديم

.هرگز سقوط نکرد

.با همديگه حرف زديم

.بنظر خوشحال ميومدي

ميدوني، شايد منم بتونم يه راهي
.پيدا کنم ببرمت اونجا

.دزموند، من اينو يه بار امتحان کردم

،هيچ راه ميون بري نيست
.هيچ کلکي نميشه زد

.چيزي که اتفاق افتاده، افتاده
.بهم اعتماد کن. من ميدونم

.تمام اينا اهميت دارن

ميتونيم شروع کنيم؟

اينجا چيکار ميکنيم؟

.اجازه ندارم بهت بگم

منظورت چيه که ميگي "اجازه ندارم"؟

.يه سري قوانين هست رفيق

قوانينِ کي؟

نگران نباش، فقط بهم اعتماد کن، باشه؟

.من بهت اعتماد دارم

،و ميتونم بپرسم که
چقدر ديگه ارزش اينو دارم که بهت اعتماد کنم؟

.من فکر ميکنم تو آدم خوبي هستي سعيد

من خيلي از آدما رو ميشناسم که
.بهت گفتن که آدم خوبي نيستي

ممکنه چندين بار از وقتي شروع کردي
.آدم خوبي باشي اينو شنيده باشي

ولي نميتوني اجازه بدي بقيه بهت
.بگن که تو چي هستي رفيق

.بايد خودت اين تصميم رو بگيري

.متأسفم

.واضحه که هيچي درباره من نميدوني

.من خيلي چيزا درباره ت ميدونم رفيق

.بنظر ميرسه ميخواي دعوا کني

!هي، برادرم رو تنها بذار

.هي، چيزي نيست

.سعيد

.شانون

.داغون شدم پسر

.مرسي که اينجا داشتي لذت ميبردي

.بايد منتظر ميموندم ديگه

خيلي سخت بود که
.از استراليا بيام اينجا

آره، ولي ميبيني رفيق؟
.ارزشش رو داشت

برم بيارمشون؟

.نه. بذار يه ذره بهشون وقت بديم

لاينوس، اونجايي؟

اون ديگه چيه؟

مايلز، کجايي؟

.ما همين الان رسيديم به جزيره آبي

.داريم ميريم به سمت هواپيما -
.مايلز گوش بده -

!هر کاري ميکني، اون هواپيما رو منفجر نکن -
.ما نميخوايم منفجرش کنيم -

.ميخوايم باهاش از اينجا گورمونو گم کنيم بريم
!خودتو سريع برسون اينجا

چي؟

.کلير

مايلز، کيت هستم، کلير رو نديدي؟

حالش خوبه؟

.اسلحه رو بذار زمين

!نزديک تر نيا

مايلز؟

مايلز، چي شد؟

مايلز، اونجايي؟

اون تو رو فرستاد منو بکشي، مگه نه؟

.نه، گوش کن
.ما با لاک نيستيم

چرا بايد حرفات رو باور کنم؟

چونکه واقعاً يه شانس خيلي
.خوب داريم که تا ميتونيم ازش دور بشيم

ميتونيم از هر بلايي که سرمون آورده آزاد بشيم
.و هيچ وقت پشتمون رو نگاه نکنيم

.ميتونيم بريم خونه

با ما ميايي کلير؟

.نه

...خيلي خب، ما

.آروم آروم ميديمش پايين

ميدوني وقتي رسيدي اون پايين
چيکار کني ديگه؟

.آره

.ميرم جايي که نور روشن تره

.خودتو به کشتن نده

اين چيزي رو يادت ميندازه جک؟

چي؟

دزموند؟

.داره از زه سوراخ ميره پايين

،اگه اون پايين دکمه اي بود که فشار بده

.ميتونيم سرش دعوا کنيم که فشارش بده يا نده

.درست مثل زمان هاي قديم

.تو جان لاک نيستي

تو اين بي احترامي رو بهش کردي، که از صورت اون
.استفاده کني، ولي اصلاً مثل اون نيستي

.بنظر ميرسه تقريباً درباره همه چي درست ميگفت

اي کاش ميتونستم اينو
.وقتي زنده بود بهش بگم

.اون درباره همه چيز درست نميگفت جک

و وقتي اين جزيره

،بيفته توي اقيانوس
،تو ميتوني باهاش بيفتي

.بالاخره اينو ميفهمي

خب، پس بايد صبر کنيم ببينيم
.کدوم يکي از ما درست ميگه

.اين بيمارستانه

.برو
.مطمئنم مهمه

.خيلي متأسفم
.سعغي ميکنم در اولين فرصت برگردم

.ميدونم
.عيبي نداره. برو

اميدوارم همديگه رو بهتر بشناسيم، نه؟

.خيلي خب
.آره، آره، آره، البته

خب، من،آم، فکر ميکنم فقط
.من و توييم

.هي

.بيدار شو

.بيدار شو. زود باش. بيدار شو

چيکار داري ميکني؟

.دارم دستورالعمل ها رو دنبال ميکنم

تو هم توي گروهي، نه؟

از کجا ميدوني؟

نوازنده گيتار باس
منو براي نمايش بيدار کنيد

.يه مرد چاق بهم شليک کرد

.چيزي نيست

.ببخشيد

.هي، ببخشيد
ميدونيد گروه کجاست؟

عذر ميخوام، آم، ببخشيد؟

.من...فکر ميکنم اون توي گروهه

.آره، آره. البته

.اون نوازنده ي گيتار بيس گروه درايو شفته

.اونا امشب منو همراهي ميکنن

.من پيانو ميزنم

.من دنيل هستم
.دنيل ويدمور

.من شارلوتم

.از ديدنت خيلي خيلي خوشحالم شارلوت

.منم همينطور

.خب، راه رو نشون بده

عذر ميخوام، اين ميز شماره 23 ئه؟

.آره
.البته

کلير؟

...من

شما دوتا همديگه رو ميشناسيد؟

.عصر بخير خانم ها و آقايان

ميشه همه توجه کنيد؟

به اين کنسرت خيريه خيلي
خيلي خوش اومدين

.که به نفع موزه ي طلايي برپا شده

.من دکتر پيِر چنگ هستم

.ممنونم

فکر ميکنم يه عصر دلنشين
.و زيبا رو پيش رو داشته باشيم

خب، پس شروع کنيم، آماده ايد؟

دوست دارم که آقاي
،دنيل ويدمور رو بهتون معرفي کنم

.که بهمراه گروه درايو شفت براتون مينوازن

حالت خوبه؟

...آره. آره، من فقط
.من فقط بايد برم دستشويي

.الان...الان برميگردم

!نه

!نه

...بنظر ميرسه

.تو اشتباه ميکردي

.خداحافظ جک

.انگار تو ام اشتباه ميکردي

آم، سلام؟

سلام؟

سلام. ميدونيد دستشويي کجاست؟

آه، ميشه لطفاً يه دکتر خبر کنيد؟

دنياي کوچيکيه، نه؟

...آره. خب، چيکار داري ميکني
!خيلي خب. اوه! خيلي خب! خيلي خب

.چيزي نيست. بيا. بشين -
.آم، من...فکر ميکنم داره مياد -

فکر ميکردم کاملاً برات واضح
.گفتم که بياد جلوي اينو بگيري

.کاملاً واضح

.من تصميم گرفته بودم تو رو ناديده بگيرم

و وقتي اونا بدونن...اونوقت چي؟

بعدش؟

.ميريم

ميخواي پسر منم ببري؟

.با خودم نميبرمش

.نه

فقط نفس بکش، باشه؟
.نفس بکش، نفس بکش، نفس بکش

.کمک داره مياد

.دار...داره اتفاق ميفته
.انگار...انگار همين الان ميخواد بياد

همين الان؟

.خيلي خب. من ميخوام راحتت کنم

ازت ميخوام آروم باشي و نفس بکشي، باشه؟

.فقط آروم باش و نفس بکش -
شما کي هستين؟ -

.من با گروه هستم

گوش کن، ميتوني برامون يه مقدار
آب و پتو بياري، لطفاً؟

آب و پتو؟

...آره. خيلي خب، آم

...کلير

الان وقتشه که

.که بايد شروع کني فشار بدي

.نه، من حاضر نيستم
.من..من واقعاً ميترسم

،منم ميترسم
.خيلي خب؟ واقعاً ميترسم

ولي ازت ميخوام فشار بدي چونکه

نميتونم بدون تو اين کار رو انجام بدم، باشه؟

.خيلي خب

!يک، دو، سه، فشار بده

.خوبه. خيلي خوبه
.خيلي خب، دوباره امتحان ميکنيم

.داريم خوب پيش ميريم

!يک، دو، سه، فشار بده

.اوه، آه...فشار بده...دوباره فشار بده

!فشار بده

اروم "آرون"ه

اين

من پتورو اوردم

.ممنونم

.اين فقط يه پتوئه

.پس برو وبراش ببر

.نتونستم آب پيدا کنم

.چارلي

کلير؟

.آره

.کلير

.سلام آرون

.آرون. سلام

.آرون

.سلام آرون

متوجه شدي؟

خب حالا چي؟

!هوگو
!از سر راه برو کنار

!دزموند

!دزموند

بايد از اينجا بياريمت بيرون، خيلي خب؟

!اين خيلي سنگينه

!هيچ راهي نيست بتونيم از روش برش داريم -
!بايد سعي کنيم -

!يک...دو...سه

!چه اتفاقي داره ميفته

!بهت ميگم چه اتفاقي داره ميفته
!حق با لاک بود

!جزيره داره از بين ميره -
!لاينوس جواب بده -

!لاينوس جواب بده

!لاينوس جواب بده

!جواب بده

مايلز، تويي؟

.آره -
چه...چه جهنمي داره اتفاق ميفته؟ -

تو پيش کليري؟

،اون اينجاست
.ولي نميخواد باهامون بياد

باهاتون کجا بياد؟

.لاپيدوس الان داره روي هواپيما کار ميکنه

.بعدش با هواپيما ميريم

هي، چقدر ديگه اين هواپيما ميتونه
پرواز کنه؟

هنوز بايد سيستم الکترونيکي
!و هيدروليک ها رو چک کنم

.فکر کنم 5 يا 6 ساعت ديگه تمومه -
!شايد فقط 1 ساعت وقت داشته باشن که برسن -

!خودتونو تکون بدين بياييد اينجا
!تا يه ساعت ديگه حرکت ميکنيم

!حرومزاده

!آخه چطوري بايد بريم اونور؟

!من ميدونم چطوري ميتونيم برسيم اون طرف

!لاک يه قايق داره

!لاک

...جک، ميخوام بدوني که

.تو براي هيچ و پوچ مردي

!برات يه گلوله نگه داشته بودم

.خيلي دير اومدي

.کارت عالي بود دکتر شپرد

گردنتون چي شده؟

.لعنتي

.خيلي خب، وضعيتش عاديه
من ميرم خونه يه دوش بگيرم

و بعدش ببينم ميتونم برم سراغ ديويد
.ببرمش کنسرت قبل از اينکه تموم بشه يا نه

.پس اگه بهم نياز داشتي باهام تماس بگير

دکتر شپرد؟
.اون داره بهوش مياد

.من مراقب اوني که بيهوش ميکرد بودم
.اون از دُز بالا استفاده کرده بود

.خيلي خب

.از اينجا به بعدش با من

آقاي لاک؟

صداي منو ميشنويد؟

جان، بيداري؟

،الان تحت يه عمل جراحي بزرگ بودي

بنابراين ازت ميخوام سعي کني تکون نخوري

و آروم باشي، خيلي خب؟

.جواب داد

.راستش، خوب پيش رفت

ولي ما نميدونيم عکس العمل بدنتون
...نسبت به اين عمل چند درصـ

.نه دکتر شپرد
.کاري که ميخواستيد بکنيد جواب داد

.ميتونم پاهامو حس کنم

جان، اين خيلي غيرمعقوله

.که بتوني به اين سرعت چيزي رو حس کني

...پس بنابراين بيا واقـ

اونو ديدي؟ -
چي رو؟ -

يادت نمياد؟

،آقاي لاک

.خواهش ميکنم، فقط، آم، آروم باشيد

...کاري که بايد بکنيم -
.کاري که بايد بکنيم اينه که بريم -

.نه، نه، نه
.هي، جان

با من ميايي؟ -
.ما هيچ جايي نميريم -

...تو همين الان يه جراحي نخاع بزرگ انجام دادي

.و من...من بايد برم پسرم رو ببينم

.تو بچه نداري

چي؟

.تو بچه نداري جک

دکتر؟

...جيِن، آم

ميتوني به آقاي لاک يه چيزي
بدي که کمکش کنه استراحت کنه؟

.من بايد برم

.جک

اميدوارم يه روزي کسي
کاري رو که براي من

.انجام دادي برات انجام بده

.اوه
.اوه، خداي من

.اووه، جک -
.من چيزيم نيست -

،فقط برام نخ و سوزن پيدا کن
.و منم ميتونم تا 5 بشمرم

!هي

!اوه خداي من

چه جهنمي اتفاق افتاد؟

.لاک مرده

.تموم شد

.مطمئناً نميتونه شبيه اين باشه که همه چي تموم شده

عذر ميخوام. خانم پايک؟

بله؟

.سلام

.من بازرس فورد هستم از پليس لوس آنجلس

.ببخشيد
،شنيدم شما تير خوردين

ولي توقع نداشتم به اين زودي
.حالتون بهتر بشه

.سلام

.سلام...بازرس

راستش، من اومدم اينجا ببينم
.شماها اين آدم رو ديدين يا نه

،اون وقتي بازداشت بوده فرار کرده
.ما نگران اين بوديم که ممکنه بياد سراغ شما

من ميرم يه لباس بگيرم که مراقب شما باشم

...تا موقعي که بتونيم به -
.لازم نيست اين کار رو انجام بدين -

،با نهايت احترام
.من بايد کارم رو انجام بدم خانم

.بايد شما رو ايمن نگه دارم -
.چيزي نيست. من جام امنه -

.اونجا ميبينيمتون

منو کجا ميبيني؟

.خيلي خب

.خيلي خوب نشده، ولي کار ميده

.بايد سيستم الکتريکي رو دوباره راه اندازي کنم

براي هيدروليک هاي چرخ
.سمت دماغه هواپيما يه اتفاقي افتاده

کسي از شماها از کار مکانيکي سر در مياره؟

آره؟

من...من براي يه...يه پيمانکار يه چندتا
تابستون کار ميکردم و بهش کمک ميکردم

.که آپارتمان ها رو تعمير کنه -
...بيا، اينو بگير -

.و اين...و اين

،برو اون پايين
.مطمئن شو همه چي سرجاشه و مرتبه

!برو

لاپيدوس؟ -
بله؟ -

فرانک، وضعيت و برنامه ات
اونجا چطوري داره پيش ميره؟

!اذيتم نکن

.بنظر ميرسه دارن پيشرفت ميکنن

.بايد همين الان بريم -
.من نميفهمم -

.لاک که مرده
چرا اين هنوز داره اتفاق ميفته؟

،بخاطر اينکه دزموند هي چي رو از کار انداخته

.بايد دوباره راش بندازم

...ولي اگه جواب نده
...اگه نتونم انجامش بدم

.بايد همتون همين الان از اينجا بريد
.بايد سوار اون هواپيما بشيد

.تو هم ميتوني باهامون بيايي جک
.لازم نيست اين کار رو بکني

.نه، من بايد اين کار رو بکنم

.نه، لازم نيست

.بذار اين جزيره غرق بشه جک

.کيت، نميتونم

فکر ميکني ميتوني اون قايق رو
به موقع ببري روي کانال؟

.آره، ميتونم

.موفق باشي جيمز

.ممنونم دُکي، براي همه چي

!جيمز

،اگه جزيره داره از بين ميره
.منم باهاش از بين ميرم

.هوگو
.تو بهتره بري

.نه نه، امکان نداره
فکر ميکني من از اون کمترم؟

.من با تو ام رفيق

.خيلي خب

...کيت

.تو بايد بري

.کلير رو ببر سوار هواپيما کن

.بهم بگو دوباره ميبينمت

.دوست دارم

.منم دوست دارم

ميتوني درستش کني؟

،من به خيلي چيزا اعتقاد ندارم

.ولي به چسب نواري ديگه اعتقاد دارم

.آره، فکر کنم مشکلي نداشته باشيم

.بيا گورمونو از اينجا گم کنيم بريم

.هي، رفيق
.کيت و ساوير هستيم

بله؟

،داريم مياييم سمت قايق

.بعدش مياييم پيشت
!بدون ما نريد

تا وقتي که زميني براي بلند شدن از روش وجود داره

،پس اگه ميخواي بري
.بهتره خودتو برسوني اونجا

!لاپيدوس! لاپيدوس

!حرومزاده -
حالا چي؟ -

.ميپريم

.تو قايق ميبينمت -
!کيت -

هي، ميدوني اين اطراف کجا ميتونم
يه قهوه اي چيزي پيدا کنم بخورم؟

،آم، کافه تريا بسته ست

ولي يه دستگاه قهوه درست کني
.پايين راهرو هستش

.ممنونم دُکي

.خواهش ميکنم

.اوه، بيخيال

.باور نکردنيه

ميتونم کمکتون کنم؟

...چيزي نيست. من يه

.من يه پليسم

شايد بايد
.حقوق اين دستگاه رو هم رعايت کني

.بامزه بود

ميتونم يه رازي رو بهت بگم؟ -
.خواهش ميکنم -

،اگه از برق بکشيش
،و بعدش دوباره بزنيش تو برق

.شکلات خودش ميفته پايين

جدي؟

.آره، کاملاً قانونيه

.يه امتحاني ميکنم

.جواب داد

اونو احساس کردي؟

.بايد بعضي وقت ها قهوه بخوريم -
،خيلي دوست دارم -

.ولي اين ماشين پولمو خورد
.فقط يه دونه ديگه دارم

.ميتونيم دُنگي پول بديم

.جوليت

.جوليت...جوليت، منم

.جولي

.منم عزيزم

.گرفتمت

.گرفتمت عزيزم

.آره

.منو ببوس جيمز

.باشه عزيزم

.تموم شد

ببخشيد؟

.کنسرت

.تموم شد

دنبال کسي ميگردين؟

.آره، پسرم

من بايد امشب مياوردمش اينجا
...و بعدش

...نتونستم بيام، و

ببخشيد

من شما رو کجا ديدم؟

.خودکارت رو دزديدم

چي؟

.پرواز 815 اوشينيک

.از سيدني

وقتي داشتي از دستشويي
،ميومدي بيرون خوردم بهت

.و...خودکارت رو دزديدم

مطمئني من از اونجا بود که ميشناسمت؟

.نه

.منو از اونجا نميشناسي

.خيلي دلم برات تنگ شده بود

حالت خوبه؟

چه بلايي داره سرم مياد؟

....تو

...تو کي هستي؟ من

.ميدونم نميفهمي جک

،ولي اگه با من بيايي

.ميفهمي

.اونجاست

چطوري ميخوايم بريم اون پايين؟

.با هم نميريم
.من تنهايي ميرم

.رفيق، نميتوني تنهايي بري اونجا

.دزموندزنده نموند
ميشه بگي ما چطوري قراره زنده بمونيم؟

.نه

.امکان نداره
.نميذارم بميري

.هارلي، من قبلاً مردم

!تو گفتي از جزيره محافظت ميکني -
.دارم همينکار رو ميکنم -

!داري خودکشي ميکني -
.نه. اين کار بايد اينطوري انجام بشه -

.اين کاريه که من بايد بکنم

!تو نبايد بميري
!جزيره بهت نياز داره

...هرلي

.به تو احتياج داره

چيه؟

.بايد تو اين کار بکني هوگو

.من نميتونم

.بايد اين کار رو بکني

فقط قرار بوده که من
.اين کار رو بکنم

ولي اگه يکي بايد حواسش
،به جزيره باشه و ازش مراقبت کنه

،اگه يکي بايد ازش محافظت کنه
.پس...پس اون آدم بايد تو باشي

...هارلي

.من بهت ايمان دارم

.خيلي خب، قبول ميکنم

.ولي موقتيه

،به محض اينکه اون نور رو روشنش کردي
،ميکشمت بالا

.و اين کار رو بر ميگردونم به خودت
قبوله؟

.قبوله

چيزي داري که توش بتوني بنوشي؟

چيزي که بتوني توش چيزي بنوشي

.يه...يه ليوان. يه قوطي کنسرو -
.آره، دارم -

خوبه؟

.عاليه

.اينو بخور

همين؟

.حالا تو مثل مني

.براي دفعه دوم تلاش ميکنم

بهتره که بشه، چون براي دفعه سوم
.باتري برامون نميمونه

خوبه؟

.اون، دوستان من، موسيقيِ خالصه

.آروم

.آروم. آروم

!رفيق

!دزموند

!دزموند

صدامو ميشنوي؟

...اون نور

.من کشيدمش بيرون

.جواب نداد

.فکر کردم اينجارو ترک ميکنم

.گرفتمت
.زود باش

.زود باش

.من هنوز اينجام

.حق با تو بود جک

.آره، خب براي همه چي يه اولين باري وجود داره

.بايد برش گردونم

.مثل غرق شدن بود -
اين کار رو کردي؟ -

اون سنگ رو از تو اون
حفره ي اونجا درآوردي؟

.جک، تو نميتوني
.گوش کن

،حتي اگه دوباره راش بندازي
.ميکشدت. من بايد اين کار رو بکنم

.دزموند، به اندازه کافي کار انجام دادي

ميخواي يه کاري بکني؟
.برو خونه پيش زن و بچه ات

تو چي جک؟

.تو زندگي بعدي ميبينمت برادر

کلير؟

.اوه، اين خوب نيست

!مايلز، برو بيرون رو نگاه کن
.وقتي ميخوام بلند شم بايد مراقبم باشي

.ريچار، برو ببين چي ميگه به من بگو

!کلير

تو حالت خوبه؟

!زود باش! بايد بريم
!زود باش

.کلير، زود باش، خواهش ميکنم -
!نميتونم -

!چرا؟ -
!من نگاه کن -

.اين جزيره منو ديوونه کرده

.من...من نميخوام آرون اينطوري منو ببينه

من...من حتي نميدونم ديگه
.چطوري يه مادر بشم

.گوش کن
.هيچ کدوم از ما نميدونيم

.اولش نميدونيم

.ولي تو تنها نيستي

.بذار کمکت کنم

.حالا زود باش بيا

.بريم

!همه چي رديفه؟ -
مايلز، امنه و امانه؟ -

!آره، بنظر من که امنه -
.ميگه مشکلي نداريم -

بهتره دعا کني مشکلي نداشته باشم، چونکه
.ميخوام بچرخونمش

!محکم بشينيد

!ساوير! بش بگو وايسه
!بهش بکو ما داريم مياييم

!لاپيدوس! لاپيدوس

!لاپيدوس، صبر کن

!خيلي خب، ميتونيم بريم

!بريم

چي؟

.پسرا، يه سري آدم داريم که دير رسيدن
.در رو باز کنين

!زود باشيد

!وقتمون داره تموم ميشه

.ديدي برات تا آخرين ثانيه وايساديم -
.منم از ديدنت خوشحالم اِينوس -

!گرفتيمشون

!همه گوش کنيد، محکم بشينيد

.محکم بشينيد

.بريم فرنک

.زود باش

.زود باش

.آمين

.اون موفق شد
.نور برگشت

.رفيق، بکش

!صبر کن جک

!گرفتمش

دزموند؟

.نه

!جک

!جک

.ممنونم

.سلام بنجامين

.سلام جان

همه رفتن تو؟

.فکر ميکنم بيشترشون رفتن، آره

.واقعاً بخاطر کاري که در حقت کردم متأسفم جان

من خودخواه بودم

.و حسود

.همه چيزي رو که داشتي ميخواستم داشته باشم

مگه من چي داشتم؟

.تو خاص بودي جان

.ولي من نبودم

،خب، اگه اين کمکت ميکنه بن

.ميبخشمت

.ممنونم جان

.خيلي کمک ميکنه

.نميتونم بگم چقدر مهمه

حالا ميخواي چيکار کني؟

.يه سري کارا دارم که هنوز بايد بهشون برسم

.فکر ميکنم يه مدت اينجا بمونم

ميدوني، من فکر نميکنم ديگه
.لازم باشه رو اون صندلي بشيني

.خداحافظ بن

.فکر کنم دزموند حالش خوب ميشه

.جک... اون مرده

مگه نه؟

.اون کارش رو انجام داد هوگو

.الان کار منه

من بايد چه غلطي بکنم؟

.فکر ميکنم بايد تمام تلاشت رو بکني

.از مردم مراقبت کن

.ميتوني با رسوندن دزموند به خونه ش شروع کني

ولي چطوري؟

.مردم نميتونن از جزيره برن

.جيکوب اينطوري ميگفت

.شايد يه راه ديگه باشه

.يه راه بهتر

کمکم ميکني؟

ببخشيد؟

واقعاً ميخوام از يه نفر که، چطوري بگم...باتجربه ست

.براي يه مدت کوتاه استفاده کنم

بهم کمک ميکني بن؟

.باعث افتخارمه

.عاليه

.اوه! سلام رفيق

.سلام هوگو

.هممون رفيتم تو

.فکر نميکنم من بيام تو

...ميدوني

.تو واقعاً يه شماره ي 2 ي عالي بودي

.و تو هم شماره ي 1 عالي اي بودي

.مرسي رفيق

.ميبينمت

ميدوني کجاييم؟

.اينجا جاييه که ميخواستم مراسم تدفين پدرم رو برگزار کنم

.اون توي استراليا مرد

.متأسفم

چرا منو آوردي اينجا؟

چونکه اينجا همونجاييه که
.تو هم قرار بود مراسم تدفين پدرت رو برگزار کني

.ميتوني بري تو ببيني

صبر کن، کـ...کجا داري ميري؟

.ميرم تو

...وقتي آماده شدي

.اونجا منتظرتم

براي چي حاضر بشم؟

.براي اينکه از اينجا بري

.هي پسر

پدر؟

.سلام جک

.من نميفهمم

.تو مردي

.آره

.آره، من مردم

پس الان اينجا چيکار ميکني؟

چطوري اينجايي؟

.منم مردم

.چيزي نيست

.چيزي نيست

.چيزي نيست پسرم

.دوست دارم پدر -
.منم دوست دارم پسرم -

...تو

تو واقعي اي؟

.واقعاً اميدوارم باشم

.آره، من واقعيم

.تو واقعي هستي

.هر اتفاقي واست افتاده واقعيه

...تمام اون آدماي توي کليسا

.اونا هم همشون واقعي اند

...همشون

همشون مردن؟

.هر کسي يه روزي ميميره پسر

،بعضي از اونا قبل از تو
...بعضياشون

.خيلي بعد از تو ميميرن

ولي چرا همشون الان اينجان؟

.خب، راستش اينجا زمان مطرح نيست

ما کجاييم پدر؟

...اينجا جاييه که شماها
که همه شما با هم ساختين

.که بتونيد همديگه رو پيدا کنيد

مهمترين بخش زندگيت

.به همين خاطره که همتون اينجايين

.هيچ کسي تنهايي نميتونه دووم بياره جک

،تو به همشون نياز داشتي

.و اونا هم به تو نياز داشتن

براي چي؟

.که يادشون بمونه

.و براي اينکه...بيخيال بشيد

...کيت

.گفت ما داريم ميريم

.نه، رفتن نيست
.نه

.حرکت کردنه

کجا داريم ميريم؟

.بيا بريم ببينيم

.منتظرتون بوديم

ارائه ای از کانال آرشیو سریز
T.me/archive_series