All language subtitles for Jung.Yi.Goddess.of.Fire.E24.2013
Afrikaans
Akan
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bemba
Bengali
Bihari
Bosnian
Breton
Bulgarian
Cambodian
Catalan
Cebuano
Cherokee
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Ewe
Faroese
Filipino
Finnish
French
Frisian
Ga
Galician
Georgian
German
Greek
Guarani
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Interlingua
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Kinyarwanda
Kirundi
Kongo
Korean
Krio (Sierra Leone)
Kurdish
Kurdish (Soranî)
Kyrgyz
Laothian
Latin
Latvian
Lingala
Lithuanian
Lozi
Luganda
Luo
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mauritian Creole
Moldavian
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Montenegrin
Nepali
Nigerian Pidgin
Northern Sotho
Norwegian
Norwegian (Nynorsk)
Occitan
Oriya
Oromo
Pashto
Persian
Polish
Portuguese (Brazil)
Portuguese (Portugal)
Punjabi
Quechua
Romanian
Romansh
Runyakitara
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Serbo-Croatian
Sesotho
Setswana
Seychellois Creole
Shona
Sindhi
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Spanish (Latin American)
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Tatar
Telugu
Thai
Tigrinya
Tonga
Tshiluba
Tumbuka
Turkish
Turkmen
Twi
Uighur
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Wolof
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:00,000 --> 00:00:04,000
.::: کره فروم تقديم ميکند "OPUS-SUB" تيم ترجمه :::.
جونگ يي, الهه ي آتش
1
00:00:04,000 --> 00:00:10,650
....:: ترجمه و زيرنويس : صدیقه ::....
....:: ویرایش: نیلوفر ::....
....:: 1koreanforum.in::....
2
00:00:10,650 --> 00:00:14,990
به دستور اربابم,اولين کسي رو که کشتم
3
00:00:16,170 --> 00:00:18,840
.يه زن از بون وون بود
4
00:00:18,840 --> 00:00:23,540
.بچه ی اربابم تو شکمش بود
5
00:00:25,380 --> 00:00:28,520
،شبي که سفالگر يو به زندان برده شد
6
00:00:28,520 --> 00:00:32,040
.خواهر يون اوک رفت تا سرپرست لي رو پيدا کنه
7
00:00:32,040 --> 00:00:34,580
،و روز بعدش
8
00:00:34,580 --> 00:00:37,560
.اون تو يک کوره فرو ريخته پيدا شد
9
00:00:39,810 --> 00:00:43,180
ميدوني شباهت بين تو
10
00:00:43,180 --> 00:00:45,870
و يون اوک چيه؟
11
00:00:45,870 --> 00:00:48,350
،با وجود زن بودن
12
00:00:48,350 --> 00:00:52,130
.می خواید سفالگر شید
13
00:00:52,130 --> 00:00:54,900
اون چطوري بوده؟
14
00:00:57,220 --> 00:00:59,390
.ربطي به تو نداره
15
00:00:59,390 --> 00:01:01,100
.نه
16
00:01:01,100 --> 00:01:02,140
قسمت 24
17
00:01:02,140 --> 00:01:06,700
.این طوری نیست که یون اوک به من ربطی نداشته باشه
18
00:01:08,110 --> 00:01:09,880
اون شخص
19
00:01:11,240 --> 00:01:13,950
.دستيار پدر من بوده
20
00:01:15,910 --> 00:01:19,220
.درسته. بوده
21
00:01:19,220 --> 00:01:22,410
،من الان ميرم
22
00:01:22,410 --> 00:01:24,800
.پس هرچقدر که ميخواي بهش نگاه کن
23
00:01:39,430 --> 00:01:41,870
,درست شبيه يه سراميک شکسته شده
24
00:01:43,040 --> 00:01:46,040
کاملا
25
00:01:46,040 --> 00:01:48,560
.خردت مي کنم
26
00:02:15,640 --> 00:02:18,000
چيکار مي کني؟
27
00:02:19,960 --> 00:02:22,350
.داداش
28
00:02:53,500 --> 00:02:55,930
ميخواي چيکار کني؟
29
00:02:55,930 --> 00:02:56,860
چرا با شمشير؟
30
00:02:56,860 --> 00:03:00,270
سرپرست لي. مطمئنم اون
.همون کسيه که دستور داده بوده
31
00:03:01,070 --> 00:03:03,050
اعتراف گرفتي؟
32
00:03:03,050 --> 00:03:04,460
خودت شنيدي؟
33
00:03:04,460 --> 00:03:07,690
من خودم اعترافشُ شنيدم و
،ميخوام همه چيز رو فاش کنم
34
00:03:08,470 --> 00:03:10,980
.اما ما پونگُ گم کردم
35
00:03:14,100 --> 00:03:16,400
اون شخصي که پدر منُ کشته
36
00:03:17,270 --> 00:03:19,870
واقعا سرپرست لي بوده؟
37
00:03:23,320 --> 00:03:25,640
...فکر کردم امکان نداره
38
00:03:27,350 --> 00:03:29,180
...واقعا فکر کردم امکان نداره
39
00:03:29,180 --> 00:03:30,530
.متاسفم, جونگ
40
00:03:30,530 --> 00:03:32,120
...فقط اگه ما پونگ رو گم نمي کردم
41
00:03:32,120 --> 00:03:34,210
داداش، چرا تو متاسفی؟
42
00:03:34,210 --> 00:03:37,070
.آدمايي که پدرمُ کشتن اونا هستن
43
00:03:37,070 --> 00:03:40,050
.اگه اونُ فاش کني، حتی تو هم آسيب مي بيني
44
00:03:40,050 --> 00:03:41,960
.همه چيزُ از هواريونگ شنيدم
45
00:03:41,960 --> 00:03:43,190
.اون گفت زندگي تو در خطره
46
00:03:43,190 --> 00:03:45,410
.جونگ, چیزی نيست
47
00:03:45,410 --> 00:03:48,360
منظورت چیه چیزی نیست؟
48
00:03:48,360 --> 00:03:51,990
.داداش, افرادي مثل ما پونگ رو تعقيب نکن
49
00:03:51,990 --> 00:03:53,760
.نيازي نیست
50
00:03:53,760 --> 00:03:57,300
.باشه.افرادي مثل ما پونگ رو تعقيب نمي کنم
51
00:03:57,300 --> 00:03:59,700
.فقط باید مستقیما خود سرپرست لي رو بگيرم
52
00:03:59,700 --> 00:04:01,270
.نه
53
00:04:02,300 --> 00:04:04,140
.خودم انجامش ميدم
54
00:04:06,370 --> 00:04:08,390
.خودم این کارُ می کنم
55
00:04:09,480 --> 00:04:13,880
.اون شخصُ خودم نابود ميکنم
56
00:04:13,880 --> 00:04:16,280
چطور ميخواي انجامش بدي؟
.نميتوني. این کارُ نکن. خطرناکه
57
00:04:16,280 --> 00:04:19,300
،حتی اگه خطرناک هم باشه نمی تونم ازش فرار کنم
58
00:04:19,300 --> 00:04:21,890
.حالا که همه چيزُ مي دونم
59
00:04:23,390 --> 00:04:25,510
اون شخص
60
00:04:26,720 --> 00:04:29,420
.والدینمُ کشته
61
00:04:38,540 --> 00:04:41,610
تو چرا الان اومدي؟
62
00:04:41,610 --> 00:04:42,480
....جونگ, اگه اينجوري ادامه بدي
63
00:04:42,480 --> 00:04:44,200
.آقا, منم
64
00:04:44,200 --> 00:04:45,860
چي؟
65
00:04:46,790 --> 00:04:50,690
اوه, چرا تو اين موقع شب اومدي؟
66
00:04:50,690 --> 00:04:54,200
جونگ نيومده اينجا؟
67
00:04:55,220 --> 00:04:57,630
اگه اومده بود, چرا من باید
اينُ تنهايي انجام می دادم؟
68
00:04:57,630 --> 00:05:03,490
.احساس کردم که شما بايد اينو بدونيد
69
00:05:03,490 --> 00:05:04,980
چي رو بدونم؟
70
00:05:04,980 --> 00:05:07,430
اون شبي که خواهر يون اوک مرده
71
00:05:08,320 --> 00:05:10,550
،رفته بود سرپرست لي رو ببينه
72
00:05:10,550 --> 00:05:15,470
.و ديگه برنگشت. اينو به جونگ گفتم
73
00:05:15,470 --> 00:05:17,670
.بايد تا اخر ازش قایمش می کردم
74
00:05:17,670 --> 00:05:19,760
این حقیقت داره؟
75
00:05:19,760 --> 00:05:24,440
گفتي يون اوک رفته بوده سرپرست لي رو ببينه
76
00:05:24,440 --> 00:05:26,380
و بعدش مرده؟
77
00:05:27,180 --> 00:05:31,440
.جزئياتشُ بهم بگو
78
00:05:33,960 --> 00:05:38,530
اگه بتونم ازت مراقبت کنم، هرکاری حاضرم بکنم
79
00:05:38,530 --> 00:05:41,870
،اگه کسی باشه که بتونه ازت مراقبت کنه، هر کَسیم که باشه
80
00:05:41,870 --> 00:05:44,590
.مي تونم جلوش زانو بزنم
81
00:05:47,020 --> 00:05:48,900
.دارم فکر می کنم به شاهزاده کوانگ هي بگم
82
00:05:48,900 --> 00:05:51,300
.به هیچ وجه
83
00:05:51,300 --> 00:05:54,570
نه اینکه شاهزاده کوانگ هی سرپرست لی رو نابود کنه
84
00:05:54,570 --> 00:05:57,730
و نه اینکه تو اونُ بکشی
85
00:05:57,730 --> 00:06:01,050
.اون انتقام هایی نیستن که من می خوام
86
00:06:01,050 --> 00:06:03,370
،اون روياي مادرمُ ازش گرفت
87
00:06:03,370 --> 00:06:06,830
.شهرت پدرمُ لکه دار کرد و بعدش اونُ کشت
88
00:06:06,830 --> 00:06:10,430
.با اين حال, هنوز هم جايگاه سرپرست رو داره
89
00:06:10,430 --> 00:06:13,050
.دیگه نمی تونم اون آدم رو تحمل کنم
90
00:06:14,350 --> 00:06:17,160
چیزایی که داره رو
91
00:06:17,160 --> 00:06:19,970
.تک به تک نابود می کنم
92
00:06:22,970 --> 00:06:24,630
نمي خوام توی این کار
93
00:06:25,550 --> 00:06:28,520
.هیچ کسی رو قاطی کنم
94
00:06:29,390 --> 00:06:32,300
.اما لطفا تو بهم کمک کن داداش
95
00:06:32,300 --> 00:06:35,750
.البته که مي کنم. اين چيزي که تو مي خواي انجامش بدي
96
00:06:38,330 --> 00:06:40,910
اما چي کار مي خواي بکني؟
97
00:06:40,910 --> 00:06:42,990
،چيکار کنم
98
00:06:44,590 --> 00:06:47,350
تا باعث بشه اون صدمه ببينه و
99
00:06:47,350 --> 00:06:49,750
.خرد شه
100
00:06:51,430 --> 00:06:53,940
.اول باید اینو بفهمم
101
00:06:58,540 --> 00:07:02,010
.استاد منتظرمه
102
00:07:02,010 --> 00:07:04,380
.من ميرم
103
00:07:16,160 --> 00:07:18,410
.متاسفم دیر کردم, استاد
104
00:07:18,410 --> 00:07:22,080
چون داداش ته دو
.رو ديدم يکمي دير شد
105
00:07:22,080 --> 00:07:25,200
تو... ميخواي بدوني که چطوري
کنده کاري می کنن؟
106
00:07:25,200 --> 00:07:30,450
استاد,شما بهم گفتيد که مهارت هام
.هنوز به اندازه کافي خوب نيستن
107
00:07:30,450 --> 00:07:34,230
.اين بهترين کار براي تمرکزه
108
00:07:34,230 --> 00:07:37,600
.بشين. بشين
109
00:07:42,180 --> 00:07:47,430
کنده کاري معمولا براي يئون جوک انجام ميشه (ظروف
،آب براي تولید جوهر) يا گرما دادن به کوره
110
00:07:47,430 --> 00:07:50,070
اما من قبلا هیچ قطعه ی سفالیه
.کنده کاری شده ای درست نکردم
111
00:07:50,070 --> 00:07:52,620
.پس فقط با اين تمرين کن
112
00:07:53,180 --> 00:07:55,860
.بله, اُستاد، من آماده ام
113
00:07:55,860 --> 00:08:01,600
وقتي کنده کاري ميکني, اول بايد
.درجه ي خشکی اون قطعه رو بررسی کني
114
00:08:01,600 --> 00:08:05,810
،اگه به اندازه ي کافي خشک نشده باشه
.(فرو ميريزه (تو موقع قالب گيري
115
00:08:05,810 --> 00:08:09,090
.اگه خيلي خشک شده باشه, ترک ميخوره
116
00:08:09,090 --> 00:08:11,650
،این بهترین حالت خشکیه
117
00:08:11,650 --> 00:08:14,390
پس از دستات استفاده کن تا
.اونو حس کني و به خاطر بسپاری
118
00:08:22,730 --> 00:08:25,290
!جونگ، هی بچه
119
00:08:27,270 --> 00:08:29,810
چطوري این چیزها رو فهميدی؟
120
00:08:29,810 --> 00:08:33,180
چرا همه جزئياتُ ازش پرسيدي؟
121
00:08:33,180 --> 00:08:36,090
...اُستاد
122
00:08:36,090 --> 00:08:38,590
،من همه چيزُ از گوک بي شنيدم
123
00:08:39,900 --> 00:08:42,230
.در مورد اتفاقی که اون شب افتاده
124
00:08:43,030 --> 00:08:45,390
،مرگ مادرت
125
00:08:46,200 --> 00:08:52,140
.و اينکه چطوري پدرت خيانتکار شده
126
00:08:58,370 --> 00:09:01,290
!چقدر باید شُکه شده باشی
127
00:09:08,430 --> 00:09:11,100
.هر چقدر که ميخواي گريه کن
128
00:09:13,950 --> 00:09:17,240
.آره. آره
129
00:09:48,940 --> 00:09:51,230
.باشه
130
00:09:51,230 --> 00:09:53,120
.عیبی نداره
131
00:10:05,900 --> 00:10:07,810
خانم هنگ سو گفته ميخواد چيکار کنه؟
132
00:10:07,810 --> 00:10:11,320
اون گفت اگه کاري رو پشت
.سرش انجام بدي تو رو ميکشه
133
00:10:11,320 --> 00:10:13,600
.این چيزيه که گفت
134
00:10:14,460 --> 00:10:16,910
ميخواي چيکار کني؟
135
00:10:17,920 --> 00:10:20,050
.نمی تونیم بهش ببازیم
136
00:10:21,800 --> 00:10:24,840
(به خانم هنگ سو (رييس تجارت خونه
.بگو که من رفتم خونه
137
00:10:25,920 --> 00:10:27,350
...و
138
00:10:27,360 --> 00:10:29,310
.لطفا مراقبش باش
139
00:10:42,550 --> 00:10:43,620
هواريونگ چي شد؟
140
00:10:43,620 --> 00:10:46,190
.ديدم برگشت خونه اش
141
00:10:46,800 --> 00:10:48,630
هيچ چيز اشتباهي وجود نداشت؟
142
00:10:48,880 --> 00:10:51,690
.خیر. اون کل روز تو تجارتخونه بود
143
00:10:52,540 --> 00:10:54,740
فقط باید چند روز دیگه صبر کنی، پس
144
00:10:54,760 --> 00:10:56,310
.برو و استراحت کن
145
00:11:03,230 --> 00:11:04,930
...هوا ريونگ
146
00:11:06,150 --> 00:11:09,820
پس آخرش قراره اینطوری تموم شه؟
147
00:11:16,190 --> 00:11:18,830
،بعضی ها می گن که قراره جنگ شه
148
00:11:19,310 --> 00:11:21,830
...بعضيا مي گن اينجوري نيست
149
00:11:23,760 --> 00:11:26,100
اگه من سفارش ساختن ديوارهاي قلعه
رو بدم و برای جنگ آماده شم
150
00:11:26,150 --> 00:11:28,950
اونها جلوم مي ايستن و می گن
.مردم اعتراض مي کنن
151
00:11:29,850 --> 00:11:31,090
.هون
152
00:11:31,090 --> 00:11:32,770
فکر مي کني بايد چيکار کنيم؟
153
00:11:34,490 --> 00:11:37,910
مگه شما به من نگفتيد فعلا دخالت نکنم؟
154
00:11:38,970 --> 00:11:41,130
مگه الان توی پیون چونیم؟
(قصر ملاقات های سیاسی با درباریان)
155
00:11:41,170 --> 00:11:43,200
.فقط من و تو، توی اين اتاقيم
156
00:11:44,670 --> 00:11:46,130
پس, بنده ي شما
157
00:11:46,180 --> 00:11:47,930
.یه چیزی می گه
158
00:11:49,310 --> 00:11:50,570
به تازگي شنيدم که
159
00:11:50,580 --> 00:11:53,010
،کشتي هاي ژاپني دوباره وارد درياهاي ما شدن
160
00:11:53,050 --> 00:11:54,380
،و در کناره هاي ساحل غارتگري مي کنند
161
00:11:54,380 --> 00:11:57,110
.بنابراین مردم به شدت رنج مي برن
162
00:11:57,110 --> 00:11:59,400
.بايد براي اون يه راه حل پيدا کنيم
163
00:12:02,030 --> 00:12:03,720
هون، تو
164
00:12:03,740 --> 00:12:06,410
از کجا این حرف ها رو می شنوی؟
165
00:12:08,290 --> 00:12:09,750
،اگه به بازار بريد
166
00:12:09,760 --> 00:12:12,170
.اين چيزيه که همه ميگن
167
00:12:15,450 --> 00:12:16,760
تو
168
00:12:16,760 --> 00:12:18,830
خودت می ری اونجا و بررسی کنی؟
169
00:12:19,850 --> 00:12:20,540
ببخشید؟
170
00:12:20,570 --> 00:12:22,560
،از اونجايي که هر کسي يه چيزي ميگه
171
00:12:22,580 --> 00:12:24,090
خودت برو اونجا و
172
00:12:24,130 --> 00:12:26,760
.حقیقت رو به من گزارش بده
173
00:12:28,820 --> 00:12:30,460
.بله, پدر
174
00:12:35,200 --> 00:12:37,310
،دیشب تا ديروقت صبر کردم
175
00:12:38,250 --> 00:12:39,850
.برنگشتی
176
00:12:41,510 --> 00:12:44,360
.با استاد تمرين ميکردم
177
00:12:45,600 --> 00:12:47,340
،وقتي ذهنم آشفته است
178
00:12:47,360 --> 00:12:49,310
.این بهم کمک می کنه آروم شم
179
00:12:49,330 --> 00:12:51,570
،فکر کردم چند روزی تو رخت خواب می مونی
180
00:12:51,620 --> 00:12:53,190
.خیالم راحت شد
181
00:12:54,000 --> 00:12:56,110
.بايد به کارگاه سفالگر سلطنتی لي برم
182
00:12:56,150 --> 00:12:58,000
.چطور مي تونم تو رختخواب بمونم
183
00:12:58,580 --> 00:12:59,440
.درسته
184
00:13:00,080 --> 00:13:01,930
.بهتره کارت رو انجام بدي
185
00:13:03,920 --> 00:13:05,600
.درمورد یه چيزي کنجکاوم
186
00:13:07,970 --> 00:13:09,320
سفالگر سلطنتی لی هم
187
00:13:09,340 --> 00:13:11,320
همه ی مراحل رو
188
00:13:11,370 --> 00:13:12,890
به عنوان کارگر ساده و دستیار گذرونده؟
189
00:13:12,980 --> 00:13:13,770
،پس
190
00:13:13,810 --> 00:13:15,810
فکر کردي از همون اول سفالگر سلطنتی بوده؟
191
00:13:17,460 --> 00:13:18,930
.نمي تونم تصور کنم
192
00:13:19,530 --> 00:13:21,580
سفالگر سلطنتي لي چيزا رو
،با گاری این طرف، اون طرف می برده
193
00:13:21,610 --> 00:13:23,490
.و خاک رس حفر ميکرده
194
00:13:24,560 --> 00:13:26,240
.البته که کمي با بقيه فرق داشت
195
00:13:27,260 --> 00:13:28,970
،با اینکه یه کارگر ساده بود
196
00:13:29,380 --> 00:13:32,410
اون زير نظر سرپرست لی کارشُ شروع کرد
.وياد گرفت که چطوري از چرخ استفاده کنه
197
00:13:33,000 --> 00:13:36,410
اون بی وقفه از سفالگري
.به سفالگر سلطنتي رسيده
198
00:13:38,470 --> 00:13:39,860
سفالگر سلطنتي لي
199
00:13:39,890 --> 00:13:41,260
مهمترين و با ارزش ترین فرد
200
00:13:41,930 --> 00:13:43,580
براي سرپرست لیه؟
201
00:13:45,000 --> 00:13:47,640
.اون کاملا شیفته ی پسرشه
202
00:13:48,310 --> 00:13:50,720
برای کارگاه سفالگر سلطنتی لی
که اینقدر برای سرپرست مهمه
203
00:13:52,190 --> 00:13:54,970
چرا منی رو که بیشتر از همه ازم متنفره انتخاب کرده؟
204
00:13:55,400 --> 00:13:56,260
،درسته
205
00:13:56,680 --> 00:13:57,430
اون
206
00:13:57,460 --> 00:13:59,560
.چيزيه که منم می خوام بدونم
207
00:13:59,590 --> 00:14:00,670
اون بايد
208
00:14:02,940 --> 00:14:04,690
.يه دليلي داشته باشه
209
00:14:14,420 --> 00:14:16,400
اومديد سفالگر سلطنتي
210
00:14:16,430 --> 00:14:18,120
لعاب رو دوباره درست کردی؟
211
00:14:18,130 --> 00:14:18,820
.بله
212
00:14:18,820 --> 00:14:23,180
،بجاي چوب هلو
،از درخت مورد علاقتون درخت بلوط و نخل استفاده کردم
213
00:14:23,180 --> 00:14:24,690
.و دوباره انجامش دادم
214
00:14:25,190 --> 00:14:28,350
اگه بهت نگفته
بودم چه اتفاقي مي اُفتاد؟
215
00:14:28,370 --> 00:14:30,180
.ميدونم
216
00:14:30,180 --> 00:14:34,870
به لطف شما، من فهميدم
.استفاده از شاخه ی هلو ممنوعه
217
00:14:35,310 --> 00:14:36,420
،از الان به بعد
218
00:14:36,460 --> 00:14:39,540
.هنوزم چيزاي زيادي هست که بايد ازتون ياد بگيرم
219
00:14:41,110 --> 00:14:42,780
.خوشحال بنظر ميرسي
220
00:14:42,790 --> 00:14:43,820
.بله
221
00:14:43,840 --> 00:14:45,210
،چون هدفم مشخص شد
222
00:14:45,220 --> 00:14:46,930
.دارم از خوشحالی بال در میارم
223
00:14:46,940 --> 00:14:49,090
مگه هدفت از همون اول مشخص نبود؟
224
00:14:49,130 --> 00:14:50,670
.که يه سفالگر بشي
225
00:14:51,070 --> 00:14:52,200
،اون بوده
226
00:14:52,610 --> 00:14:53,380
،اما
227
00:14:53,860 --> 00:14:56,530
.هدف فوری تری نسبت به اون پیدا کردم
228
00:14:56,970 --> 00:14:57,760
،اين بار
229
00:14:57,800 --> 00:14:59,380
هدفيه که ميتوني بهش برسي؟
230
00:14:59,750 --> 00:15:00,450
.بله
231
00:15:00,930 --> 00:15:02,950
.دارم دنبال راهش می گردم
232
00:15:03,740 --> 00:15:04,670
،اما
233
00:15:04,670 --> 00:15:07,580
.یه دستياري بود به اسم ما پونگ، چند وقتیه نديدمش
234
00:15:08,010 --> 00:15:09,560
جايي رفته؟
235
00:15:10,030 --> 00:15:12,450
ما پونگ کسیه که فقط به
.سرپرست لی کمک ميکنه
236
00:15:12,450 --> 00:15:14,050
.ربطی به من نداره
237
00:15:14,680 --> 00:15:16,690
.برو و یکم خاک بیار
238
00:15:17,210 --> 00:15:18,290
.بله, سفالگر سلطنتي
239
00:15:18,310 --> 00:15:19,890
.خيلي زود برميگردم
240
00:15:28,640 --> 00:15:30,530
.مراقبت از اونارو به عهده شما ميذارم
240
00:15:30,530 --> 00:15:51,740
....:: ترجمه و زيرنويس : صدیقه ::....
....:: ویرایش: نیلوفر ::....
....:: 1koreanforum.in::....
241
00:15:51,740 --> 00:15:52,700
،براي یه مدت
242
00:15:55,980 --> 00:15:58,060
.نمی تونم بیام بون وون
243
00:16:01,920 --> 00:16:02,940
,تا اون موقع
244
00:16:04,530 --> 00:16:05,940
.مراقب خودت باش
245
00:16:11,050 --> 00:16:12,440
،شاهزاده شما هم
246
00:16:13,110 --> 00:16:14,770
.مراقب خودتون باشید
247
00:16:42,110 --> 00:16:44,330
ما پونگُ پيدا کردي؟
248
00:16:45,080 --> 00:16:45,810
.بله
249
00:16:46,350 --> 00:16:47,440
،پيداش کردم
250
00:16:47,450 --> 00:16:48,610
.اما گمش کردم
251
00:16:49,120 --> 00:16:50,780
چيزي فهميدي؟
252
00:16:52,830 --> 00:16:55,760
وقتي که مطمئن شدم,اونوقت بهتون ميگم
253
00:16:57,820 --> 00:16:59,720
من بعد از گشتن
.استان هاي جنوبي برميگردم
254
00:17:00,220 --> 00:17:01,810
،تو مدتي که من بون وون رو ترک ميکنم
255
00:17:01,900 --> 00:17:03,610
.مراقب جونگ یی باش
256
00:17:04,240 --> 00:17:07,240
،به جای اینکه ازم بخواید مراقب جونگ یی باشم
257
00:17:07,240 --> 00:17:10,140
کار دیگه ای از دستتون برنمیاد برای جونگ یی بکنید؟
258
00:17:11,980 --> 00:17:13,410
منظورت چيه؟
259
00:17:13,440 --> 00:17:15,280
،اعليحضرت,به خاطر جونگ یی
260
00:17:15,920 --> 00:17:19,820
ميتونيد سرپرست لی از اونجا
.بيرون بندازيد, دارم اینُ می پرسم
261
00:17:21,560 --> 00:17:22,780
،بهم بگو
262
00:17:22,810 --> 00:17:24,940
مشکلی برای جونگ یی پیش اومده؟
263
00:17:25,980 --> 00:17:27,800
،اینطور نیست
264
00:17:27,840 --> 00:17:29,090
،اما
265
00:17:29,740 --> 00:17:32,460
،هرچقدر هم که جونگ یی سختی بکشه
266
00:17:32,500 --> 00:17:34,840
اینطوری نیست که شاهزاده
هیچ کاری از دستش برنمیاد؟
267
00:17:35,870 --> 00:17:38,430
.این شرایط رو تغییر می دم
268
00:17:38,450 --> 00:17:40,390
،چه شهروندان بي قدرت باشن چه يه زن
269
00:17:41,050 --> 00:17:43,110
،از کسایی که برام عزیزن
270
00:17:43,120 --> 00:17:45,580
.با دستای خودم مراقبت ميکنم
271
00:17:46,380 --> 00:17:47,420
افراد عزیز
272
00:17:47,930 --> 00:17:49,650
برای شاهزاده؟
273
00:17:50,720 --> 00:17:51,640
.درسته
274
00:17:52,210 --> 00:17:54,440
اگه قدرتي نداشته باشم تا
،از ادماي نزديکِ خودم مراقبت کنم
275
00:17:55,000 --> 00:17:57,090
چطور ميتونم اسم خودمُ مرد بذارم؟
276
00:18:01,320 --> 00:18:03,920
کوانگ هه رفته
استان هاي جنوبي رو بگرده؟
277
00:18:04,150 --> 00:18:07,050
پس، بون وون خالی نمی شه؟
278
00:18:08,550 --> 00:18:09,990
حالا که لي کانگ چون
279
00:18:09,990 --> 00:18:11,720
،ديگه نميتونه بهانه بياره
280
00:18:11,720 --> 00:18:13,760
.بهش بگو سریع مبلغ پرداختی رو آماده کنه
281
00:18:13,790 --> 00:18:14,570
،بانوی من
282
00:18:14,750 --> 00:18:16,310
کارهايي که لي کانگ چون انجام ميده
283
00:18:16,320 --> 00:18:17,910
.مشکوکه
284
00:18:19,000 --> 00:18:22,290
چند روز پیش, خانم هنگ سو رو ديدم
...اما
285
00:18:23,850 --> 00:18:29,550
سرپرست لی قطعات سراميک بون وون رو مخفيانه
.به يه تاجر ژاپني به اسم کنزو فروخته
286
00:18:29,570 --> 00:18:31,740
.و سود بزرگي بدست آورده
287
00:18:32,950 --> 00:18:36,850
يکي از زيردستاي من اون معامله
،رو بدون اجازه من انجام داده
288
00:18:36,850 --> 00:18:38,450
،این قضیه رو خیلی دير فهميدم
289
00:18:38,490 --> 00:18:40,410
.دیگه کاری نمی تونستم بکنم
290
00:18:41,240 --> 00:18:42,570
لي کانگ چون
291
00:18:43,310 --> 00:18:45,610
داري ميگي که اون داره همه ی پول رو
بدون اینکه به ما بگه برای خودش نگه می داره؟
292
00:18:46,180 --> 00:18:47,670
.خيلي متاسفم
293
00:18:48,980 --> 00:18:50,540
حقیقت داره؟
294
00:18:51,380 --> 00:18:53,270
.لي کانگ چون
295
00:18:53,270 --> 00:18:55,470
!جرات کرده به ما دروغ بگه؟
296
00:18:55,470 --> 00:18:56,580
،از يه مدت پیش
297
00:18:56,720 --> 00:18:58,450
.دیگه به اندازه ی قبل به قصر سر نزده
298
00:18:58,500 --> 00:19:01,220
.و يا گزارش درستي بهم نداده
299
00:19:01,920 --> 00:19:05,090
.مطمئنم که اون چيز ديگه اي تو سَرش داره
300
00:19:07,570 --> 00:19:08,873
.نمی تونیم بذاریم یه گربه از ماهی مراقبت کنه
301
00:19:08,874 --> 00:19:10,110
302
00:19:10,880 --> 00:19:14,690
.من خودم ميرم بوون وون و از لي کانگ چون ميپرسم
303
00:19:21,080 --> 00:19:24,050
،بزگترين نگرانیِ لي کانگ چون رو
304
00:19:25,180 --> 00:19:26,400
.پيدا کردم
305
00:19:29,400 --> 00:19:30,270
يو جونگ؟
306
00:19:32,360 --> 00:19:33,140
بله؟
307
00:19:34,490 --> 00:19:36,230
می خوای تو هم امتحان کني؟
308
00:19:41,270 --> 00:19:42,450
.نه
309
00:19:42,850 --> 00:19:45,690
.من هنوز به حد کافی توانایی ندارم که چاقو دست بگیرم
310
00:19:46,640 --> 00:19:49,150
يه بار وقتی سفالگر لی اینجا نبودن سعي کردم , اما
311
00:19:49,450 --> 00:19:51,550
،چون همش خراب می کردم
312
00:19:51,570 --> 00:19:52,790
.بی خیال شدم
313
00:19:55,720 --> 00:19:57,190
وقتي که کنده کاري مي کني
314
00:19:57,220 --> 00:20:00,340
.به حرکات ظریف دست و تمرکز نیاز داری
315
00:20:01,040 --> 00:20:01,990
اگه خيلي ریز
316
00:20:02,030 --> 00:20:03,360
،کنده کاري کني
317
00:20:03,370 --> 00:20:05,050
.بی فایده است چون نمی تونی ببینیش
318
00:20:06,350 --> 00:20:09,440
.سعی کن بزرگترش کنی
319
00:20:09,440 --> 00:20:10,740
.بله
320
00:20:11,570 --> 00:20:15,510
.سرپرست. فکر کنم بايد برید بيرون
321
00:20:15,920 --> 00:20:17,040
چي شده؟
322
00:20:17,040 --> 00:20:19,680
.عليا حضرت اين بين اومدن
323
00:20:19,680 --> 00:20:23,380
عليا حضرت اين بين؟
324
00:20:36,180 --> 00:20:40,590
بانوی من, چه چيزي
شما رو به بون وون کشونده؟
325
00:20:40,590 --> 00:20:44,250
چي کار بايد مي کردم وقتي شما نيومدي منُ ببینی؟
326
00:20:46,240 --> 00:20:48,310
تعجب کردی؟
327
00:20:48,310 --> 00:20:54,540
.نه. اگر قبلش خبر ميداديد بهتر بود, متاسفم
328
00:20:58,640 --> 00:21:03,160
پس بون وون اين شکليه؟
329
00:21:10,380 --> 00:21:12,260
.خيلي وقته همديگه رو نديده بوديم
330
00:21:14,450 --> 00:21:20,030
.يو جونگ, من بايد يه بار چای تو رو امتحان کنم
331
00:21:20,030 --> 00:21:24,350
.بله عليا حضرت، سريع آماده اش مي کنم
332
00:21:41,270 --> 00:21:45,790
چه مدته روي اين صندلي ميشيني؟
333
00:21:48,120 --> 00:21:51,550
حالا دیگه از این صندلی خسته شدی؟
334
00:21:51,550 --> 00:21:54,760
بانوی من، چطور مي تونيد چنين چيزي بگيد؟
335
00:21:54,760 --> 00:22:00,340
از وقتي که سرپرست بون وون شدم,تمام قدرتم
رو براي کمک و حمايت از شما گذاشتم, عليا حضرت
336
00:22:00,340 --> 00:22:03,310
.شما اینُ خوب ميدونيد
337
00:22:05,250 --> 00:22:11,170
هر وقت اعليحضرت افرادشون رو از
..موقعيتشون برکنار ميکردند، فکر می کردم که
338
00:22:11,170 --> 00:22:14,561
ده تا کار خوب انجام دادند و فقط
،يه کاراشتباه کردند اما اعليحضرت
339
00:22:14,562 --> 00:22:17,740
چطوري ميتونند بدون اينکه به
گذشتشون نگاه کنند بيرونش کنند؟
340
00:22:17,740 --> 00:22:22,430
.عاليجناب چقدر بي عاطفه اَند
341
00:22:22,460 --> 00:22:26,250
.اما الان احساس پادشاه رو می فهمم
342
00:22:27,640 --> 00:22:29,510
.عليا حضرت
343
00:22:29,510 --> 00:22:32,250
چيزي نداري که بهم بگي؟
344
00:22:36,510 --> 00:22:42,480
،کنزو صداش ميکنند؟ منظورم همون
.تاجر ژاپنيه که تو باهاش معامله ميکني
345
00:22:47,840 --> 00:22:52,890
فکر ميکنيد چون از ظرفهات خوشم
میومد گذاشتمت توی این جایگاه؟
346
00:22:52,890 --> 00:22:57,150
نميدوني که آدماي زيادي هستن که
ميتونن لي کانگ چونِ دوم یا سوم بشن؟
347
00:23:17,680 --> 00:23:19,800
اين چيه؟
348
00:23:19,800 --> 00:23:24,210
.اين دفتر حساب کل همراه با شرح جزيياته
349
00:23:24,210 --> 00:23:28,020
درمورد همه پولهايي که تا
.الان به عليا حضرت پيشکش کردم
350
00:23:42,520 --> 00:23:46,790
با چيزي مثل اين، داری سعی می کنی تهديدم کني؟
351
00:23:46,790 --> 00:23:52,820
منظورتون از تهديد چيه؟
،من فقط نگرانم که شايد روزي شما بهم شک کنيد
352
00:23:52,820 --> 00:23:57,060
،براي اينکه بيگناهيمُ ثابت کنم
.اين کتابُ آماده کردم
353
00:24:04,300 --> 00:24:07,630
يکبار ديگه بهت اعتماد مي کنم, اما
354
00:24:07,630 --> 00:24:11,360
.اگه فريبم بدي در امان نمي موني
355
00:24:19,900 --> 00:24:21,380
.بيارش اينجا
356
00:24:48,960 --> 00:24:52,810
.استاد, علیاحضرت اين بين اومدن به بون وون
357
00:24:52,810 --> 00:24:55,530
علياحضرت اين بين؟
358
00:24:55,530 --> 00:24:58,040
چرا؟
359
00:24:58,040 --> 00:25:01,860
اگه تو سرپرست لی نیای منُ"
ببینی، دیگه چی کار می تونم بکنم؟
"شکه شدی؟
360
00:25:01,860 --> 00:25:04,260
.اين چيزيه که ایشون گفتن
361
00:25:06,380 --> 00:25:10,520
،همه ي اونا ظروف سفالي که از بون وون بیرون برده شدن
362
00:25:10,520 --> 00:25:14,280
.حالا می فهمم کجا می رفتن
363
00:25:14,280 --> 00:25:16,900
منظورتون چيه؟
364
00:25:16,900 --> 00:25:23,050
جونگ, به نظر تو بون وون چه جور جاییه؟
365
00:25:23,070 --> 00:25:29,000
جايي که بزرگترين سفالگران جمع ميشند
.و ظروف کاخ رو درست مي کنن
366
00:25:29,000 --> 00:25:34,740
بله,منم قبل از اينکه سرپرست بشم
.همين فکرُ مي کردم
367
00:25:34,740 --> 00:25:39,180
پس ميگين که چيزي هست که من نميدونم؟
368
00:25:39,180 --> 00:25:44,740
گرون ترين چيز تو چوسان
.چيني های سفيد خانواده ي سلطنتيه
369
00:25:44,740 --> 00:25:50,450
هر کسي، چه مردم مینگ چه ژاپن
370
00:25:50,450 --> 00:25:54,040
.چه اشراف زاده ها، اين چيني های سلطنتي رو مي خوان
371
00:25:54,040 --> 00:25:57,950
پس گاهی اوقات تبدیل به رشوه، قدرت
372
00:25:57,950 --> 00:26:00,100
.و پول می شه
373
00:26:00,100 --> 00:26:05,720
پس, وقتی گفتيد سرپرست لي
،با چینی ها بازیِ سياست راه انداخته
374
00:26:05,720 --> 00:26:07,390
معنيش اين بود؟
375
00:26:07,390 --> 00:26:12,020
وقتي که منُ به دليل لرزش دستم
،از بون وون اخراج کردن
376
00:26:12,020 --> 00:26:18,710
در واقع, فقط يه بهونه بود. اگه من هرچقدر
،می خواستن به اون افراد قدرتمند چینی می دادم
377
00:26:18,710 --> 00:26:24,470
.هیچ کس موضوعِ لرزش دست منُ پیش نمی کشید
378
00:26:24,470 --> 00:26:28,860
چند مدت پيش , يه بار
379
00:26:28,860 --> 00:26:35,050
.شاهزاده کوانگ هي با يه قطعه ی چینی پيشم اومد
380
00:26:35,050 --> 00:26:38,970
تا بررسی کنه اون قطعه ی چینی که ازش به عنوان
.رشوه استفاده شده بود، از بون وون بوده یا نه
381
00:26:38,970 --> 00:26:44,510
يادمه . اون موقع, من به شاهزاده گفتم
،کدوم چینی های انبار گم شده
382
00:26:44,510 --> 00:26:48,060
پس همشون برای رشوه استفاده شده بودن؟
383
00:26:48,060 --> 00:26:53,440
،مقدار خاک رس سفيدي که تو بون وون استفاده ميشه
،و مقدار قطعات سراميکي که تو کوره پخته می شن
384
00:26:53,440 --> 00:26:57,700
وبالاتر از همه اونها, اگه تعداد ظرف هايي
.رو که بدليل کيفيت پايين شکسته میشن رو بشمري
385
00:26:57,700 --> 00:27:01,970
و تعداد چيني هايي که در آخر
،به قصر داده ميشوند رو بشمري
386
00:27:01,970 --> 00:27:06,300
تقريبا ميتوني بفهمي که چقدر
.از چيني ها از بون وون خارج شدن
387
00:27:06,300 --> 00:27:10,540
دليل واقعي اي که من تصميم گرفتم به
388
00:27:10,540 --> 00:27:13,600
.بون وون بيام اين بود که اینُ بفهمم
389
00:27:13,600 --> 00:27:16,710
.اما حتي جرات شروع کردنشُ هم ندارم
390
00:27:16,710 --> 00:27:18,370
.اُستاد
391
00:27:19,620 --> 00:27:21,870
.من انجامش ميدم
392
00:27:24,330 --> 00:27:26,150
.من این کارُ می کنم
393
00:28:19,840 --> 00:28:21,370
اين چيه؟
394
00:28:21,370 --> 00:28:24,220
اين هديه ی کوچیک از طرف من
،به عليا حضرت اين بينه
395
00:28:24,220 --> 00:28:26,380
.پس لطفا بهشون بدين
396
00:28:26,380 --> 00:28:28,810
.باشه
397
00:28:28,810 --> 00:28:30,290
.ممنونم
398
00:28:37,640 --> 00:28:43,030
حالا که شاهزاده کوانگ هی
.توی بون وون نیست بهترین فرصته
399
00:28:43,030 --> 00:28:45,600
.خیلی سریع به همشون رسیدگی کن
400
00:28:45,600 --> 00:28:50,600
.براي انجام معامله,بايد تقاضايي باشه
401
00:28:50,600 --> 00:28:55,090
.تلاشم رو می کنم اما مطمئن نیستم
402
00:28:58,700 --> 00:29:02,010
يادت باشه که اين کوزه هايي که اينجا هستند
403
00:29:02,010 --> 00:29:06,190
.پول و قدرت برای به تخت نشستن شاهزاده شين سونگمه
404
00:29:09,300 --> 00:29:12,850
منم که
405
00:29:12,850 --> 00:29:16,670
تصميم ميگيرم چطور از پول ها استفاده کنم
406
00:29:16,670 --> 00:29:20,020
.چطور ممکنه که ندونم,علياحضرت
407
00:29:24,170 --> 00:29:29,340
داداش, تمام اين مدت لي کانگ چون داشته
.از اموال بون وون استفاده ميکرده
408
00:29:30,200 --> 00:29:32,440
ميدونستي؟
409
00:29:32,440 --> 00:29:35,740
،اون شب که ما پونگُ تعقيب ميکردم
.شاهد معاملشون بودم
410
00:29:35,740 --> 00:29:40,640
.اون روز, گفتي هواريونگ جونتُ نجات داده
411
00:29:40,640 --> 00:29:43,310
هواريونگ اون معامله رو انجام داد؟
412
00:29:46,550 --> 00:29:48,990
.پس اينطوري بوده
413
00:29:48,990 --> 00:29:51,563
اگه اين خبر به افسرها
برسه, هواريونگ هم تحت
414
00:29:51,564 --> 00:29:54,080
.باز جويي قرار ميگيره
هنوزم می تونی انجامش بدي؟
415
00:29:58,320 --> 00:30:00,910
.درسته. می دونستم
416
00:30:00,910 --> 00:30:03,110
.تو نميتوني اون کارُ با هواريونگ بکني
417
00:30:03,110 --> 00:30:05,860
.نه, بخاطر هواريونگ نيست
418
00:30:06,950 --> 00:30:08,970
.ربطي به هواريونگ نداره
419
00:30:08,970 --> 00:30:11,620
،اینطوری نیست که سعي کنم بدامش بندازم
.من فقط تلاش ميکنم که حقيقتُ آشکار کنم
420
00:30:11,620 --> 00:30:13,660
از چي بايد بترسم؟
421
00:30:15,260 --> 00:30:19,740
بايد پول زيادي باشه که سرپرست بون وون
.باهاشون تجارت و همراهي ميکنه
422
00:30:19,780 --> 00:30:23,840
،چقدر بايد بزرگ باشه که عليا حضرت اين بين
.شخصا توش دخالت کردند
423
00:30:23,860 --> 00:30:27,490
داري ميگي که علياحضرت
اين بين با سرپرست لي همدستن؟
424
00:30:27,490 --> 00:30:29,750
.به احتمال زياد
425
00:30:29,780 --> 00:30:34,430
ميتونيم با قدرتمون سرپرست لي رو توبيخ کنيم؟
426
00:30:34,450 --> 00:30:36,250
.بايد این کارُ بکنیم
427
00:30:36,310 --> 00:30:39,150
نقشه ی خوبي داري؟
428
00:30:39,150 --> 00:30:41,290
.به موقع اش همه چيزُ بهت ميگم داداش
429
00:30:41,290 --> 00:30:44,730
اما قبل از اون,چيزي هست
.که بايد پيداش کني
430
00:31:04,720 --> 00:31:08,590
کتاب حسابداري با جلد مشکي و طناب
.قرمز گره خورده اي روش وجود داره
431
00:31:08,590 --> 00:31:12,150
بايد تعدادي تاريخ و ليستي از
.محصولات داخلش نوشته شده باشه
432
00:31:19,020 --> 00:31:22,740
...پس, تو سرپرست بون وون هستي
433
00:31:22,740 --> 00:31:28,190
توی راه يانگ هوادانگ گم شدین؟
(قصر ملکه این بین)
434
00:31:28,190 --> 00:31:32,280
.بنظر ميرسه راهمُ درست پيدا کرده باشم
435
00:31:32,280 --> 00:31:35,490
دليلت براي تغيير راهت چيه؟
436
00:31:35,490 --> 00:31:40,150
من احمق بودم و فکر ميکردم
.فقط توي قصر راهي وجود داره
437
00:31:40,150 --> 00:31:44,410
بجاي نشوندن پادشاه به تخت، منُ انتخاب کردين؟
438
00:31:44,410 --> 00:31:48,850
بجاي تلاش براي کشف ذهن پادشاه
،که هميشه در حال تغيير هست
439
00:31:48,850 --> 00:31:54,040
خدمت کردن به رييس حزبی که جريان
.اصلي رو کنترل ميکنه عاقلانه تره
440
00:31:54,040 --> 00:31:56,090
.تازه متوجهش شدم
441
00:31:56,090 --> 00:32:00,290
تو,کسی که تاج وتخت پادشاه
...رو در دستت داري
442
00:32:00,290 --> 00:32:01,630
،باشه
443
00:32:01,630 --> 00:32:04,520
چي ميخواي؟
444
00:32:04,520 --> 00:32:09,160
من يه پسر دارم که معموليه
.اما تو ساختن چيني مهارت داره
445
00:32:09,160 --> 00:32:11,420
اگه من بتونم موقعيت رييس
...بون وون رو به پسرم بدم
446
00:32:11,450 --> 00:32:15,250
و مدير اصلي ی ساهونگ وون بشم
(اداره بالاتر از سطح بون وون)
447
00:32:15,420 --> 00:32:19,080
بيشتر از اين چي ميتونم بخوام؟
448
00:32:19,080 --> 00:32:21,190
.من به محتواي کتاب هم نگاه کردم
449
00:32:21,190 --> 00:32:22,990
,اگه اينو به افسر واگذار کنيم
450
00:32:22,990 --> 00:32:25,340
.ميتونيم رييس لي رو پايين بکشيم
451
00:32:25,340 --> 00:32:26,800
.نه
452
00:32:26,800 --> 00:32:30,560
توي همه اين موارد,عليا حضرت
.اين بين هم درگيرن
453
00:32:30,560 --> 00:32:34,520
اون بانو این بيني که ديدم
.اونقدار هم آسون نيست
454
00:32:34,520 --> 00:32:37,830
،علاوه بر اون, علياحضرت
.همسر مورد علاقه ي پادشاهه
455
00:32:37,830 --> 00:32:39,380
،پس اين کتاب حسابداري
456
00:32:39,380 --> 00:32:42,300
،مثل ماپونگ که فرار کرد
شاهد بی فایده ایه؟
457
00:32:42,300 --> 00:32:46,030
.از همون اول هم قصد نداشتم با این کاری بکنم داداش
458
00:32:46,030 --> 00:32:48,950
.فقط ميخواستم تاييدش کنم
459
00:32:51,560 --> 00:32:53,030
.داداش
460
00:32:53,030 --> 00:32:55,690
.من فقط يه کارگر ساده ام
461
00:32:55,690 --> 00:32:59,490
چطور جرات می کنم که سرپرست
لي رو پايين بکشم؟
462
00:33:02,070 --> 00:33:03,940
، اما
463
00:33:05,150 --> 00:33:08,120
...اگه عليا حضرت اين بين
464
00:33:09,420 --> 00:33:12,510
...اگه عليا حضرت اين بين حرکتی کنن
465
00:33:12,530 --> 00:33:16,210
الان دقيقا داري به چي فکر ميکني؟
466
00:33:16,240 --> 00:33:19,120
بيا بريم. لازمه که اينو به جاي
.اولش برگردونيم
467
00:33:30,990 --> 00:33:33,620
!سرپرست لي
468
00:33:36,030 --> 00:33:38,880
سرپرست لي, برگشتين؟
469
00:33:41,000 --> 00:33:43,680
اينجا چي کار داري؟
470
00:33:43,680 --> 00:33:47,750
چيزي هست که بايد بهتون
.نشون بدم, خوب اينجا منتظر موندم
471
00:33:47,780 --> 00:33:53,670
،چون شما نمي اومديد دیگه می خواستم برم
.اما خیلی خوب شد که اومدید
472
00:33:54,730 --> 00:33:56,770
نميدونم ممکنه چي باشه
473
00:33:56,770 --> 00:33:58,690
.اما بیارش داخل
474
00:33:58,690 --> 00:34:03,160
نميتونيد بيايد و خودتون اونُ ببينين؟
475
00:34:18,600 --> 00:34:20,080
منظورت الانه؟
476
00:34:20,080 --> 00:34:21,140
.بله
477
00:34:22,370 --> 00:34:24,070
اگه الان نشه
478
00:34:24,070 --> 00:34:26,940
.فکر نکنم که دوباره شهامتش رو پیدا کنم
479
00:34:26,940 --> 00:34:30,100
چيه که ميتونه اينقدر مهم باشه؟
480
00:34:30,100 --> 00:34:34,820
اين لحظه ی مهميه که تعیین می کنه
.باید تو بون وون بمونم يا نه
481
00:34:34,820 --> 00:34:38,870
.لطفا نظرتونُ بهم بگيد
482
00:35:03,340 --> 00:35:07,260
تو همه ی اينا رو درست کردي؟
483
00:35:07,260 --> 00:35:12,800
از خاک رسي که حین انجام کاری خارج از
.بون وون، جداگونه پیدا کرده بودم استفاده کردم
484
00:35:12,810 --> 00:35:17,570
بعد از اينکه کار روزانه اَم رو
.انجام دادم، ورزش دادم و محکمش کردم
485
00:35:17,570 --> 00:35:22,400
اين موادي که استفاده کردم مال
.بون وون نيست, پس لطفا نگران نباشيد
486
00:35:22,400 --> 00:35:25,628
تو داري ميگي که کارگرساده ای
مثل تو در حالي که به
487
00:35:25,629 --> 00:35:28,730
سفالگر سلطنتي لي کمک ميکرده
همه اينا رو درست کرده؟
488
00:35:28,730 --> 00:35:31,510
.از زمان خوابم کم کردم
489
00:35:34,230 --> 00:35:37,670
اما, هيچ قطعه
.پخته شده اي وجود نداره
490
00:35:37,670 --> 00:35:41,540
بخاطر اينه که خودم تنهايي
.نميتونم کنار کوره بايستم
491
00:35:41,540 --> 00:35:45,710
.من فقط به ساختن اون راضي شدم
492
00:35:49,530 --> 00:35:52,460
اين رو هم خودت درست کردي؟
493
00:35:52,460 --> 00:35:56,170
مگه قبلا نگفته بودي که
نميتوني کنده کاري انجام بدي؟
494
00:35:56,170 --> 00:36:01,220
هنوزم نميتونم. من فعلا فقط دارم
.نحوه شکل گيريشونُ یاد می گیرم
495
00:36:01,220 --> 00:36:06,300
.جلوم انجام بده که منم ببينم
496
00:36:27,950 --> 00:36:30,390
.این یه استعدادِ مادرزادیه
497
00:36:30,390 --> 00:36:34,470
.توانايي غلبه به يوک دو رو داري
498
00:36:40,710 --> 00:36:44,150
.فکر ميکنم تصميم سون هنگ سو حتميه
499
00:36:44,150 --> 00:36:46,830
.بايد براي بدترين شرايط آماده باشيم
500
00:36:46,830 --> 00:36:48,400
باید از سرپرست هنگ سو
501
00:36:48,400 --> 00:36:50,610
.سريعتر باشیم
502
00:36:50,650 --> 00:36:53,450
اون همه سرپرست هاي بازرگان
.شهرُ براي جلسه فردا صبح خبر کرده
503
00:36:54,980 --> 00:36:58,680
!پس, جز امشب دیگه وقتی نداریم
504
00:37:01,260 --> 00:37:05,390
.لطفا افرادي که آماده کرديمُ خبر کن
505
00:37:13,870 --> 00:37:18,240
.چیزهایی که گفته بوديدُ تحويل دادم
506
00:37:18,240 --> 00:37:20,850
.خیلی زحمت کشیدی
507
00:37:20,850 --> 00:37:22,450
...اون
508
00:37:22,450 --> 00:37:26,060
آخرين کاری بود که براي
.اين تجارتخونه انجام دادي
509
00:37:26,060 --> 00:37:29,890
لوازمتُ جمع کن و خيلي
.زود از اين تجارتخونه برو
510
00:37:29,890 --> 00:37:32,290
.سرپرست هنگ سو
511
00:37:34,150 --> 00:37:36,410
،اگه بخوام براساس افکارم عمل کنم
512
00:37:36,410 --> 00:37:40,730
،بايد فورا گردنتُ قطع ميکردم
513
00:37:40,730 --> 00:37:44,880
اما اين کارُ بخاطر محبتی که تو این همه
،مدت بهت داشتم، می کنم
514
00:37:44,880 --> 00:37:47,630
.پس اینُ بدون و بي سرو صدا از اينجا برو
515
00:37:51,030 --> 00:37:53,850
.لطفا منو ببخشيد, سرپرست هنگ سو
516
00:37:53,850 --> 00:37:57,210
مگه بهتون نگفته بودم
که اون يه سوء تفاهمه؟
517
00:37:57,210 --> 00:38:02,560
کسي که يکبار به کسي خيانت کنه ميتونه
.دو باره يا سه باره هم انجامش بده
518
00:38:02,560 --> 00:38:06,320
.دیگه نمی تونم باورت کنم
519
00:38:06,320 --> 00:38:08,450
.من هيچوقت بهتون خيانت نکردم
520
00:38:08,490 --> 00:38:10,990
!خواهش می کنم باور کنید
521
00:38:10,990 --> 00:38:14,470
.در آخر, مردم تغيير نمي کنند
522
00:38:14,470 --> 00:38:19,050
.تا وقتي که زنده ام , ديگه نميخوام ببينمت
523
00:39:22,280 --> 00:39:27,190
!شما کی هستید؟
524
00:39:30,680 --> 00:39:34,910
!سرپرست هنگ سو؟
525
00:39:34,910 --> 00:39:40,100
سرپرست هنگ سو, لطفا بهوش بيايد! لطفا يه
!پزشک خبر کنيد و بريد يه مقدار هم آب بياريد
526
00:39:48,310 --> 00:39:50,880
...تو.....تو
527
00:39:50,880 --> 00:39:54,830
...تو
528
00:39:54,830 --> 00:39:56,700
...مگه نگفتي که
529
00:39:56,730 --> 00:40:00,910
که نميخواي تا وقتي زنده اي منُ ببيني؟
530
00:40:11,850 --> 00:40:14,260
...سرپرست هنگ سو
531
00:40:15,210 --> 00:40:18,290
!سرپرست هنگ سو.سرپرست هنگ سو
532
00:40:18,290 --> 00:40:28,660
!سرپرست هنگ سو
533
00:40:41,990 --> 00:40:44,220
!مامان, من گشنمه
534
00:40:44,220 --> 00:40:48,460
گریه نکن. چی گیرت میاد اینطوری؟
535
00:40:48,460 --> 00:40:53,010
تو این دنيا که چيزي براي خوردن
نداريم چيکار کنيم؟
536
00:40:53,010 --> 00:40:57,700
کجا بريم زندگي کنيم؟ اوه
.خيلي سخته
537
00:41:19,080 --> 00:41:20,930
.لطفا راحت غذاتونُ بخورید
538
00:41:24,850 --> 00:41:28,440
،سربازاي جوون کجا رفتن
و چرا شماها اينجايين؟
539
00:41:28,440 --> 00:41:31,190
.اونا رفتن گياهان دارويي جمع کنن
540
00:41:31,190 --> 00:41:32,900
منظورت از گياهان دارويي چيه؟
541
00:41:32,900 --> 00:41:36,120
انگار فقط گياهان دارويیه؟
.حلزون و جلبک دريايي هم هست
542
00:41:36,121 --> 00:41:38,650
.یکی دوتا کار که نیست فقط
543
00:41:38,650 --> 00:41:41,650
چرا سربازا يه همچين کارايي رو انجام ميدن؟
544
00:41:41,650 --> 00:41:43,303
ژنرال ها به ما دستور دادن
،که اونا رو انجام بديم
545
00:41:43,304 --> 00:41:44,920
خوب دیگه چی کار می تونیم بکنیم؟
546
00:41:51,210 --> 00:41:53,300
نميخوايد قلعه بسازيد؟
547
00:41:53,300 --> 00:41:58,610
،همه مردم ميرن، ميگن نميتونن زندگي کنن
پس کی انجامش بده؟
548
00:41:59,610 --> 00:42:03,340
کي آموزش نظامي شروع ميشه؟
549
00:42:03,340 --> 00:42:07,170
.اين نوع چيزا فقط خيلي وقت پيش اتفاق می افتاد
550
00:42:20,340 --> 00:42:23,620
شاهزاده , لطفا اجازه بديد
.تا داخل همراهيتون کنم
551
00:42:28,630 --> 00:42:32,950
اعليحضرت,با عجله اينا رو آورديم چون
.از حضورتون در اينجا بي اطلاع بوديم
552
00:42:32,950 --> 00:42:37,080
.غذا ممکنه ناخوشايند باشه. لطفا ما رو ببخشيد
553
00:42:39,800 --> 00:42:44,300
.این همه غذای خوب جلوم گذاشته شده
چطور ميتونم بگم که بد مزه بنظر مياد؟
554
00:42:46,270 --> 00:42:51,260
اعليحضرت,بيشتر از هفت سال از
.موقعي که به اين منطقه مرزي اومدم ميگذره
555
00:42:51,260 --> 00:42:52,840
.خيلي سختی کشیدید
556
00:42:52,840 --> 00:42:56,350
نه فقط اون, بلکه هميشه نگران پدرو مادرم
.(که تو هانيانگ زندگي ميکنند هم بودم (سئول,پايتخت
557
00:42:56,350 --> 00:42:59,470
.بنابریم یه روز هم نبوده که احساس راحتي کنم
558
00:42:59,470 --> 00:43:03,120
،وفاداري و وظيفه ي فرزندي از اصول اين کشوره
559
00:43:03,120 --> 00:43:07,860
پس اگه نتوني وظيفه یِ
.فرزنديتُ انجام بدي که خيلي بده
560
00:43:08,640 --> 00:43:12,180
اگه ميتونستم به هانيانگ برم, هيچوقت
.لطفتون رو فراموش نميکردم
561
00:43:23,350 --> 00:43:27,680
اعليحضرت,براي سرگرمي شبانتون
،دخترانی رو براتون میاریم، پس امشب
562
00:43:28,270 --> 00:43:33,550
.لطفا,به شرايط ناعادلانمون گوش بديد
563
00:43:34,870 --> 00:43:39,760
،همین کارُ می کنم. توی طول شب
564
00:43:39,760 --> 00:43:42,350
.حرف های زیادی برای گفتن داریم
565
00:43:46,750 --> 00:43:51,520
.با اين, قلعه های فرو ريخته رو تعمير کنيد
566
00:43:51,520 --> 00:43:55,690
.با اين, مقرري سربازها رو بديد
567
00:43:55,690 --> 00:44:00,360
با اين, به مردمي که مجبورن
.زادگاهشونُ ترک کنند کمک کنيد
568
00:44:02,340 --> 00:44:08,510
،و با اين, ميتونيم واگن هايي رو آماده کنيم
569
00:44:09,630 --> 00:44:12,000
.که بتونه شماها رو به زندان منتقل کنه
570
00:44:15,280 --> 00:44:20,920
حرص و طمع کورتون کرده طوریکه سربازهاتونُ
،مجبور می کنین واسه پول درآوردن شما کار کنن
571
00:44:20,920 --> 00:44:25,140
و مردمی که از حمله ی دزدان دریایی
.ژاپنی رنج می برن رو نادیده گرفتید
572
00:44:25,140 --> 00:44:28,820
.به همین جرم شدیدا مجازاتتون می کنم-
.ما رو عفو کنید شاهزاده-
573
00:44:40,630 --> 00:44:46,440
اينجا... آخرين خواسته ی سرپرست
.هنگ سو نوشته شده
574
00:44:48,070 --> 00:44:54,690
.ایشون گفتن من تجارتخونه رو اداره کنم
575
00:44:57,510 --> 00:45:01,270
.من آخرين خواستشونُ قبول ميکنم
576
00:45:01,270 --> 00:45:04,860
.و تجارتخونمون رو نسبت به الان بزرگتر ميکنم
577
00:45:04,880 --> 00:45:07,450
.دو برابر و سه برابر می کنم
578
00:45:10,190 --> 00:45:13,100
،بعنوان سرپرست جديد تجارتخونه
579
00:45:13,100 --> 00:45:18,830
از هر طريقي که شده علت مرگ
.ناعادلانه سرپرستمون رو افشا ميکنم
580
00:45:18,830 --> 00:45:21,450
.و کمک ميکنم تا روحشون التيام پيدا کنه
581
00:45:21,450 --> 00:45:28,220
همچنين,همونطور که سرپرست هنگ سو
،بهم یاد داد، با اعتماد و وفاداری
582
00:45:28,220 --> 00:45:32,290
.تجارتخونمون رو گسترش ميدم
583
00:45:51,690 --> 00:45:55,800
شما دوباره امروز صبح چيزي نخورديد؟
584
00:45:57,190 --> 00:46:01,530
.غذا از گلوم پايين نميره
585
00:46:01,530 --> 00:46:06,240
.منم نميتونم باور کنم سرپرست هنگ سو مرده باشند
586
00:46:06,240 --> 00:46:11,000
,وقتي سون هنگ سو هم سن و سال تو بود
587
00:46:11,000 --> 00:46:14,180
.پيش من که اونموقع سرپرست بون وون بودم اومد
588
00:46:14,180 --> 00:46:19,490
رنگدانه آبي رو که حتي سفير
،هم نميتونست بدست بياره
589
00:46:19,490 --> 00:46:22,970
.خودش تنهايي به چين رفت تا به دستش بیاره
590
00:46:24,880 --> 00:46:31,170
.اون هيچوقت, حتي يکبار هم, کار تجارتش رو شوخی نگرفت
591
00:46:31,170 --> 00:46:37,380
بخاطر فداکاريش بود که با وجود
.زن بودنش، سرپرست هنگ سو شد
592
00:46:38,400 --> 00:46:44,380
ها, ميگن ممکنه نشونه ای از اومدن آدم
.باشه، اما هیچ نشونه ای از رفتنش نیست
593
00:46:44,380 --> 00:46:49,740
هيچوقت فکرش هم نميکردم که بیشتر از
594
00:46:49,740 --> 00:46:52,940
.سرپرست هنگ سو زندگی کنم
595
00:46:52,940 --> 00:46:58,990
اون حتي منم تشويق کرد و
.گفت ميتونم سفالگر بشم
596
00:46:58,990 --> 00:47:04,900
اون گفت وقتي اوضاع
.برام سخت شد ميتونم برم ببينمش
597
00:47:04,900 --> 00:47:10,310
گفتن که دزدي که بزور
وارد شده رو پيدا کردن؟
598
00:47:10,310 --> 00:47:13,510
.هنوز کسي رو دستگير نکردن
599
00:47:14,510 --> 00:47:18,410
از اون آدما نبود که
.به اين راحتي ها کشته شه
600
00:47:18,410 --> 00:47:22,070
شما بايد خوب غذا بخوريد,مخصوصا
.وقتي که اوضاع برامون سخت ميشه
601
00:47:22,070 --> 00:47:24,050
.باید انرژیتون رو حفظ کنید
602
00:47:25,340 --> 00:47:28,030
.باشه, باشه
603
00:47:32,850 --> 00:47:34,350
.جونگ
604
00:47:36,450 --> 00:47:38,050
.هواريونگ
605
00:47:41,150 --> 00:47:43,450
مراسم تشيع جنازه سرپرست
هنگ سو خوب پيش رفت؟
606
00:47:43,650 --> 00:47:48,450
چه اتفاقي افتاده؟ من شنيدم
.که شاهد قتلش بودي
607
00:47:50,450 --> 00:47:54,150
خبر ديگه اي درموردم نشنيدي؟
608
00:47:57,350 --> 00:48:02,350
به خواسته خودشون من
.سرپرست جديد تجارتخونمون شدم
609
00:48:06,250 --> 00:48:08,350
نميخواي بهم تبريک بگي؟
610
00:48:09,950 --> 00:48:13,550
.اوه, تبريک ميگم
611
00:48:14,750 --> 00:48:16,750
....من سرپرست تجارتخونه شدم
612
00:48:18,350 --> 00:48:20,450
اما تو کي ميخواي سفالگر بشي؟
613
00:48:25,850 --> 00:48:29,750
.باید به دیدن سرپرست لی برم، پس دیگه باید برم
614
00:48:46,850 --> 00:48:49,850
.تو بالاخره سرپرست تجار شدي
615
00:48:50,150 --> 00:48:55,550
بله,نميتونستم آخرين خواسته ي
.سرپرست هنگ سو رو ناديده بگيرم
616
00:48:56,350 --> 00:48:59,850
،اون هميشه منو بعنوان جانشينش صدا ميزد
617
00:49:00,150 --> 00:49:03,750
.اما نميدونستم که واقعا همچین فکری راجع بهم داشته
618
00:49:08,450 --> 00:49:11,650
.تو دست منم از پشت بستی
619
00:49:12,650 --> 00:49:15,850
...زمان زيادي از مرگ سرپرستت نميگذره
620
00:49:15,850 --> 00:49:20,150
هنوزم توي پر ادعا، اومدی بون وون که خودتُ نشون بدي؟
621
00:49:20,150 --> 00:49:23,550
.بون وون شما بزرگترين معامله گرِ ماست
622
00:49:23,750 --> 00:49:27,850
.از بين همه مشتري ها, اول اومدم اينجا
623
00:49:28,750 --> 00:49:31,250
،هر چند سرپرست هنگ سویِ ما مرده
624
00:49:31,250 --> 00:49:35,750
لطفا کمکم کنيد که نشون بديم
.هنوزم مثل قبل قوي هستيم
625
00:49:40,850 --> 00:49:42,050
.برگرد
626
00:49:44,850 --> 00:49:47,850
.تو کسي هستي که به سون هنگ سو خيانت کردی
627
00:49:48,650 --> 00:49:52,950
چطور ميتونم مطمئن باشم
که به منم خيانت نميکني؟
628
00:49:52,950 --> 00:49:59,050
،درست مثل شما که بون وون خودتونُ ساختید
.منم دارم تلاش ميکنم که کار خودمُ بسازم
629
00:50:00,050 --> 00:50:04,050
چطور ميتونيد به کاري که من
براي تجارتخونه ام کردم خيانت بگيد؟
630
00:50:06,050 --> 00:50:08,577
داشتم فکر ميکردم که مسئوليت
رسيدگي به همه معاملات
631
00:50:08,578 --> 00:50:11,050
با تجارتخونه ها رو به
.سفالگر سلطنتي لي بسپرم
632
00:50:11,150 --> 00:50:14,250
،اینکه با تو معامله کنيم يا نه رو
633
00:50:14,250 --> 00:50:18,950
.بعد از صحبت با اون بهت ميگم
634
00:50:25,950 --> 00:50:31,150
سفالگر سلطنتي لي, من اومدم تا
.شما رو بعنوان سرپرست جدید تجارتخونه ببينم
635
00:50:35,250 --> 00:50:39,750
،اول از همه می خواستم از شما تبریک بشنوم
....واسه همین با عجله اومدم اینجا اما
636
00:50:40,250 --> 00:50:43,050
چطور ميتونيد باعث شيد
اينقدر احساس شرمندگي کنم؟
637
00:50:44,250 --> 00:50:47,750
...بايد بهتون تبريک بگم,اما براي من
638
00:50:48,150 --> 00:50:50,350
.به دلایلی دیگه مثل قبل نیستید
639
00:50:50,850 --> 00:50:55,850
هنوزم اون روزُ يادتونه؟
640
00:50:56,650 --> 00:51:02,750
اون روز واقعا با اون چیزی که
.همیشه هستی، فرق داشتی
641
00:51:03,450 --> 00:51:06,550
.بله, ممکنه اینطوری باشه
642
00:51:08,050 --> 00:51:10,498
.داداشم کسيه که کنارش احساس راحتی می کنم
643
00:51:10,499 --> 00:51:12,850
.اما کنارشما نمی تونم احساس راحتی کنم سفالگر لی
644
00:51:14,550 --> 00:51:18,950
،هر بار می بینمتون احساس استرس
اضطراب و هیجان می کنم، واسه همین
645
00:51:18,950 --> 00:51:21,250
چطور ميتونم احساس راحتي کنم؟
646
00:51:25,150 --> 00:51:27,750
اگه اميدواريد کسي باشید
،که بتونم کنارتون احساس راحتي کنم
647
00:51:30,550 --> 00:51:33,450
.فکر نکنم بتونم این کارُ براتون بکنم
647
00:51:33,450 --> 00:51:51,850
....:: ترجمه و زيرنويس : صدیقه ::....
....:: ویرایش: نیلوفر ::....
....:: 1koreanforum.in::....
648
00:51:51,850 --> 00:51:53,050
!هواريونگ
649
00:51:56,850 --> 00:52:00,250
دختره ي بيچاره، خيلي غافلگير شدي, مگه نه؟
650
00:52:00,250 --> 00:52:03,050
.بايد شکه شده باشي
651
00:52:03,050 --> 00:52:07,250
بدون مادر هم بزرگ شدي, باید
واقعا بهش وابسته و دلبسته شده باشی
652
00:52:07,550 --> 00:52:09,650
...حالا که همچين بانويي رو از دست دادي
653
00:52:09,850 --> 00:52:11,750
.پدر,من خوبم
654
00:52:11,750 --> 00:52:15,550
خوبي؟ صورتت از
.نگراني آويزون شده
655
00:52:18,350 --> 00:52:22,150
اما، واقعا سرپرست جديد تجار شدي؟
656
00:52:22,650 --> 00:52:24,250
...بله
657
00:52:24,750 --> 00:52:27,750
.نميدونستم يه همچين توانايي هايي هم داري
658
00:52:27,750 --> 00:52:30,550
.فکر ميکردم فقط دنبالش می ری
659
00:52:30,550 --> 00:52:34,550
!بدون رقابت با بقيه, تبديل به بانوي جديد شدي
660
00:52:36,350 --> 00:52:39,450
عليا حضرت این بین يه کجاوه
.فرستادن که جونگ رو ببرن
661
00:52:52,550 --> 00:52:55,450
چرا اينو بهم دادي؟
662
00:52:56,050 --> 00:53:00,950
فقط ميخواستم که هديه اي رو
،از ته قلبم براتون فرستاده باشم
663
00:53:01,150 --> 00:53:04,750
.چون شما باهام خیلی خوب رفتار کردید
664
00:53:06,450 --> 00:53:08,750
اين نقاشی چيه؟
665
00:53:08,750 --> 00:53:12,550
.نقاشیِ چند وقت پیشه که گلدونتون رو دیدم
666
00:53:13,750 --> 00:53:17,950
.بنظر ميرسه وقتي که داشتی ميديدش نقاشيشُ کشیدی
667
00:53:18,950 --> 00:53:21,550
،به جبران عدم مهارتم توی ساختن گلدون
668
00:53:21,550 --> 00:53:25,850
توناییِ اینُ دارم که هر چینی ای
.رو یه بار هم که ببینم به خاطر بسپارم
669
00:53:26,250 --> 00:53:29,350
.واقعا؟ همچین توانایی ای داری
670
00:53:29,750 --> 00:53:32,450
اگه اون قطعه ،چيني نباشه, نميتونم
.خيلي خوب بياد بيارمش
671
00:53:32,850 --> 00:53:37,750
مثلا اگه ازم در مورد لباسي که پوشيده
.بوديد سوال کنيد، هیچی یادم نمیاد
672
00:53:38,850 --> 00:53:40,250
واقعا؟
673
00:53:40,950 --> 00:53:46,050
شاهزاده کوانگ هي قبلا از تواناييم
.براي يه مورد مهم استفاده کردند
674
00:53:46,950 --> 00:53:48,550
کي؟
675
00:53:48,650 --> 00:53:53,650
يک بار بهم گفتند که گلدون های
.دزدیده شده ی انبارُ بیاد بیارم و نقاشی کنم
676
00:53:55,850 --> 00:54:01,250
خيلي جالب بود که دونه دونه بياد بياری
.و هر قطعه رو بکشي
677
00:54:03,450 --> 00:54:07,350
ميتوني براي من هم این کارُ بکنی؟
678
00:54:09,450 --> 00:54:10,850
بله؟
679
00:54:10,850 --> 00:54:15,150
اگه گلدوني دزيده شده بود، ميتوني به منم خبر بدی؟
680
00:54:15,150 --> 00:54:16,850
اون چيزيه که دارم ازت می پرسم؟
681
00:54:17,250 --> 00:54:22,150
.اما,من به انبار دسترسي ندارم
682
00:54:22,750 --> 00:54:24,950
.اگه تلاش کني پيداش ميکنی
683
00:54:26,850 --> 00:54:32,050
،اگه عليا حضرت فکر ميکنند مهمه
.خوشحال ميشم که بهتون کمک کنم
684
00:54:43,850 --> 00:54:45,550
دنبال گوانگ هي ميگردي؟
685
00:54:48,730 --> 00:54:50,550
چي تو رو به قصر کشونده؟
686
00:54:50,570 --> 00:54:53,030
.از طرف علیاحضرت این بین احضار شدم
687
00:54:53,070 --> 00:54:54,600
ملکه اين بين؟
688
00:54:56,030 --> 00:55:00,220
خوب چي گفتن؟ بهت گفتن با کوانگ هی فرار کنی؟
689
00:55:00,220 --> 00:55:01,760
!اصلا اینطور نیست
690
00:55:01,760 --> 00:55:03,490
!منظورت چيه اصلا اینطور نیست
691
00:55:04,350 --> 00:55:08,250
می دونی به خاطر تو چی به روز کوانگ هی اومده؟
.خیلی بد رفتار شده
692
00:55:09,370 --> 00:55:12,660
.اون برادری بود که هیچ وقت جلوم نمی ایستاد
693
00:55:12,660 --> 00:55:14,701
دارم ميگم اون برادری بود که هر کار
.اشتباهی می کردم به گردن می گرفت
694
00:55:14,702 --> 00:55:16,670
.مهم نبود چقدر بد باشه
695
00:55:16,750 --> 00:55:20,450
.اما بخاطر تو, اون منُ ناديده ميگيره
696
00:55:21,550 --> 00:55:25,550
،بعد از اينکه گوانگ هي رو اینطوري عوض کردي
چي گفتي؟
697
00:55:26,130 --> 00:55:28,370
!اصلا اینطور نیست؟
698
00:55:30,180 --> 00:55:32,240
اينکه گوانگ هي
،اینقدر تغيير کرده
699
00:55:34,180 --> 00:55:36,150
.همش تقصير توئه
700
00:55:41,760 --> 00:55:44,280
.شاهزاده
701
00:55:44,310 --> 00:55:46,740
.دلم براتون تنگ شده شاهزاده
702
00:55:48,160 --> 00:55:53,690
.همینطور هم ميترسم که ببينمتون
703
00:56:09,860 --> 00:56:14,810
جونگ. حالت خوبه؟
704
00:56:26,570 --> 00:56:28,930
پس ملکه اين بين دوباره احضارت کرد؟
705
00:56:28,930 --> 00:56:30,430
.بله
706
00:56:30,430 --> 00:56:32,080
چي گفتن؟
707
00:56:32,080 --> 00:56:33,480
دوباره گفتن یه چیز دیگه بسازی؟
708
00:56:34,050 --> 00:56:35,450
.نه
709
00:56:35,460 --> 00:56:38,720
.ايشون گلدون شما رو انتخاب کردن
710
00:56:38,720 --> 00:56:40,970
،اگه چيني احتیاج داشتن
711
00:56:40,970 --> 00:56:45,070
.شما رواحضار ميکردن, نه منُ
712
00:56:46,470 --> 00:56:48,620
.سفالگر سلطنتي
713
00:56:48,640 --> 00:56:53,240
چقدر در مورد پدرتون ميدونيد؟
714
00:56:53,280 --> 00:56:56,730
چقدر ميدونم؟ منظورت چيه؟
715
00:56:56,750 --> 00:57:01,250
فقط بعد اينکه به بون وون اومدم چيزهاي
.زيادي در مورد پدرم فهميدم
716
00:57:01,270 --> 00:57:02,910
،پس
717
00:57:02,910 --> 00:57:05,330
پشيموني که به بون وون اومدي؟
718
00:57:05,330 --> 00:57:07,330
.نه
719
00:57:07,330 --> 00:57:11,620
من دخترشم. البته که بايد
.خيلي خوب در مورد پدرم بدونم
720
00:57:11,650 --> 00:57:15,590
بهتر نبود بدون اينکه بدوني زندگي کني؟
721
00:57:15,590 --> 00:57:18,920
.خاطره ی اون که گرم و عالی بوده
722
00:57:18,920 --> 00:57:23,910
فکر ميکنم برات بهتره که فقط
.اونجور خاطراتُ بياد بياري
723
00:57:25,590 --> 00:57:29,890
شما اينطوري هستيد؟
724
00:57:31,670 --> 00:57:34,650
،بجاي اينکه بدرستي در مورد سرپرست لي بدونيد
725
00:57:34,650 --> 00:57:38,450
.خاطراتش براتون گرم و عالیه
726
00:57:38,520 --> 00:57:41,340
این تنها چيزيه که ميخوايد در موردش بدونيد؟
727
00:57:41,340 --> 00:57:44,790
.پدرم هميشه برام قابل تحسين بوده
728
00:57:44,830 --> 00:57:46,950
بله, ميدونم
729
00:57:46,950 --> 00:57:50,030
.که ايشون چجور پدري هستن
730
00:57:53,830 --> 00:57:56,130
.سفالگر سلطنتي
731
00:57:56,130 --> 00:58:01,170
حتي اگرم نخوايد, مجبوريد که خيلي
.زود ماهيت واقعي پدرتونُ ببينيد
732
00:58:03,550 --> 00:58:05,650
،این دردناکه
733
00:58:05,660 --> 00:58:08,280
.اما واقعيتُ ميفهميد
734
00:58:11,380 --> 00:58:14,150
چرا داري اينقدر ناگهاني مقدار
رس هاي سفيد رو مي نويسي؟
735
00:58:14,150 --> 00:58:17,220
.فقط بخاطر اينه که... کنجکاوم
736
00:58:17,650 --> 00:58:20,750
هي.شما کنجکاو نيستيد
737
00:58:20,750 --> 00:58:22,000
چقدر رس سفيد حفر ميکنيم و چقدرشو اينجا مياريم؟
738
00:58:22,000 --> 00:58:24,320
چرا از تو انبار تحقيق ميکني؟
739
00:58:24,320 --> 00:58:25,070
.فکر کن
740
00:58:25,100 --> 00:58:29,520
,حدودا مقدار سه بار در هفته حفر ميکنيم
741
00:58:29,520 --> 00:58:34,510
و هر بار که حفر می کنیم
حدودا سه بسته پر میشه,پس
742
00:58:34,510 --> 00:58:37,700
اما تعداد افرادی که هر بار
!ميريم فرق ميکنند
743
00:58:37,700 --> 00:58:41,030
!راست ميگي. اون مشکله
744
00:58:41,030 --> 00:58:44,050
.همینطوره
745
00:58:44,050 --> 00:58:48,090
هي! حس کنجکاوي من
.بخاطر شماها برطرف شد
745
00:58:48,090 --> 00:58:56,320
.:::متعلق"OPUS-SUB" کليه حقوق مادي و معنوي آثار ترجمه شده تيم :::.
.:::به سايت "کره فروم" ميباشد انتشار فايل ترجمه بدون:::.
.:::تگ هاي اختصاصي مجاز نميباشد:::.
746
00:58:56,320 --> 00:58:57,820
.اقاي هوا جانگ
747
00:58:58,840 --> 00:59:02,670
.از کجا ميدونستي که گشنمه؟ همشُ ميخورم
748
00:59:02,700 --> 00:59:06,430
اقاي هواجانگ. ماهی چند بار کوره رو روشن ميکنيد؟
749
00:59:06,460 --> 00:59:08,250
.به مقدار چيني بستگي داره
750
00:59:08,250 --> 00:59:09,140
.حدودا
751
00:59:09,140 --> 00:59:13,190
وقتي هيچ اتفاق خاصي
.نباشه, هر ده روز يه بار
752
00:59:13,190 --> 00:59:15,110
،وقتي دستور براي ساختن چيني باشه
753
00:59:15,110 --> 00:59:17,470
.روزي نيست که دود از دود کش بيرون نياد
754
00:59:17,470 --> 00:59:19,900
بايد براتون سخت باشه که
.نزديک آتيش کار مي کنيد
755
00:59:19,900 --> 00:59:22,540
اما هوا تازيگيا سرد شده, خوب
.اون خودش خوبه
756
00:59:22,540 --> 00:59:26,280
تو تنها کسي هستي که کاراي سختي
.که اينجا انجام ميدم رو تصديق ميکني
757
00:59:27,170 --> 00:59:30,410
از کي شما دوتا اینقدر به هم نزدیک شدید، هاه؟
758
00:59:30,410 --> 00:59:35,950
لبخندش لذت بخشه,و برام غذا اورده.چطور ميتونیم نباشیم؟
759
00:59:35,950 --> 00:59:38,950
گفته شده که "عصا رو نگه دار و
.بچه رو لوس کن."حتي اینم نمی دونی
760
00:59:38,950 --> 00:59:43,590
آقا.وقتي که کوره باز ميشه و چيني ها رو
بيرون مياريد، چند تا از چيني ها رو دور ميريزيد؟
761
00:59:43,590 --> 00:59:45,670
.به سفالگرها بستگي داره
762
00:59:45,680 --> 00:59:50,070
در مورد سفالگر سلطنتي لي,چيزي براي دور
،ريختن وجود نداره.اما اون ها بسيار شکننده ان
763
00:59:50,070 --> 00:59:55,070
حتي خوب هاش هم آخرش خراب ميشن،ميتونم
بگم, معمولا حدود سي درصد؟
764
00:59:55,070 --> 00:59:58,670
اگه اين مرد, هواجانگ, غفلت
.کنه و کوره خراب شه
765
00:59:58,670 --> 00:59:59,500
.صد درصد ميشه
766
00:59:59,500 --> 01:00:00,880
مگه تقصير منه؟
767
01:00:00,890 --> 01:00:04,170
.آتيش کوره که خارج از کنترل آدماست
768
01:00:04,190 --> 01:00:07,660
...خب... پس
769
01:00:09,130 --> 01:00:12,740
اُستاد. این چيزاييه که بررسي
.کردم. لطفا يه نگاهي بهشون بندازيد
770
01:00:12,760 --> 01:00:15,280
.مقدار رس سفيد
771
01:00:15,300 --> 01:00:18,410
.زمان پخت.مقدار چيني هاي خراب شده
772
01:00:18,410 --> 01:00:22,300
حالا اگه ميتونستيم بفهميم چه تعداد از
،چيني ها به خارج از قصر برده ميشه
773
01:00:22,300 --> 01:00:25,590
.ميتونستيم بر اون اساس مرتبش کنيم
774
01:00:25,590 --> 01:00:28,900
.اون رو هم پيداش ميکنم
775
01:00:28,900 --> 01:00:30,550
اما, جونگ
776
01:00:30,550 --> 01:00:32,480
واقعا ميخواي اين کارُ بکنی؟
777
01:00:32,480 --> 01:00:36,030
،حتي اگرم به افسر گزارش بدي
778
01:00:36,030 --> 01:00:38,810
،وقتي سرپرست لي کاملا انکار کنه
779
01:00:38,810 --> 01:00:41,000
!تمومه
780
01:00:42,830 --> 01:00:45,390
...سرپرست لي
781
01:00:45,410 --> 01:00:47,400
.پدر منُ کشته
782
01:00:47,400 --> 01:00:48,760
چي؟
783
01:00:48,760 --> 01:00:51,560
الان چي گفتي؟
784
01:00:51,580 --> 01:00:56,660
کسي که آدمکش فرستاد تا پدرمُ به قتل برسونه
785
01:00:56,660 --> 01:00:58,990
.سرپرست لي بوده
786
01:00:58,990 --> 01:01:02,010
...سرپرست لي, اون رذل
787
01:01:02,010 --> 01:01:06,630
.ميدونم که اين کار پدرمُ زنده نميکنه
788
01:01:06,630 --> 01:01:11,510
اما نميتونم همينطوري از کنارش
بگذرم. هرچی باشه من تنها دخترشم
789
01:01:13,060 --> 01:01:15,160
،پس گرفتن افتخار پدرم
790
01:01:15,160 --> 01:01:18,970
و نشون دادن مرگ اشتباه پدر و مادرم
791
01:01:18,970 --> 01:01:21,590
.بايد اين ها رو انجام بدم
792
01:01:21,590 --> 01:01:24,830
...من حتي نميدونستم
793
01:01:24,830 --> 01:01:30,430
چقدر برات سخت بوده, بچه؟
794
01:01:30,430 --> 01:01:32,910
.شما باهام بودين
795
01:01:32,910 --> 01:01:37,060
.و از این به بعد هم می مونید
796
01:01:38,190 --> 01:01:39,720
.لطفا باورم کنيد
797
01:01:39,740 --> 01:01:43,750
بعد از اينکه اينُ انجام دادم, واقعا
.ميخوام رو ساختن چيني تمرکز کنم
798
01:01:43,750 --> 01:01:48,030
من واقعا تصميم دارم همونطوري که
.شما ميخواين يه سفالگر خوب بشم
799
01:01:48,910 --> 01:01:50,760
.باشه. باشه
800
01:01:56,630 --> 01:01:59,610
واقعا ميخواي ملکه اين بين رو ببيني؟
801
01:01:59,610 --> 01:02:02,720
.آره. بايد برم
802
01:02:02,720 --> 01:02:05,640
،وقتي که محافظ شخصي شاهزاده شين سونگ بودم
803
01:02:05,640 --> 01:02:07,890
.چند بار اونو ديدم
804
01:02:07,890 --> 01:02:12,470
.ميدونم. همینطور اینکه یه بار هم قبلا دستگیرت کرده بود
805
01:02:12,470 --> 01:02:16,670
ايشون از اون آدمايین که کاملا
.از اونايي که به سمتشون ميان استفاده ميکنن
806
01:02:16,670 --> 01:02:21,190
.نگرانم که مجبورت می کنه چی کارکنی
807
01:02:22,520 --> 01:02:24,940
.متاسفم, داداش
808
01:02:24,940 --> 01:02:26,920
.که تو رو درگير يه همچين کارايي کردم
809
01:02:26,950 --> 01:02:28,790
.جونگ
810
01:02:30,440 --> 01:02:35,420
.کسی که باعث می شه من زندگی کنم تويي,جونگ
811
01:02:37,780 --> 01:02:42,550
تو خود منی.اگه تو کاري رو
.انجام بدی,من هم انجامش ميدم
812
01:02:42,550 --> 01:02:45,580
.پس ديگه همچین چیزی نگو
813
01:02:52,580 --> 01:02:55,890
!در مورد چیزهایی که وارد بون وون کردي
814
01:02:55,890 --> 01:02:57,630
.بله,سرپرست
815
01:02:57,630 --> 01:03:03,120
خودت تصميم ميگيري که اونها
.رو با کدوم تجارتخونه معامله کنيم
816
01:03:03,150 --> 01:03:04,030
ببخشید؟
817
01:03:05,550 --> 01:03:11,250
مگه شما تا حالا مسئول همه چيز نبوديد؟
818
01:03:11,250 --> 01:03:15,910
،تا الان همین کارُ می کردم
تو هم می تونستی روی ساختن چينی تمرکز کنی
819
01:03:15,910 --> 01:03:19,690
اما حالا, دیگه وقتش نیست که
تو هم شروع به آماده شدن کنی؟
820
01:03:21,090 --> 01:03:23,470
،وقتي که تو سرپرست بون وون بشی
821
01:03:23,470 --> 01:03:28,180
،بايد قدرتی که بون وون داره رو بدونی
.و بايد بدونی که چطوری ازش استفاده کنی
822
01:03:28,180 --> 01:03:32,850
.من ميخوام فقط روی ساخت چينی تمرکز کنم
823
01:03:33,400 --> 01:03:38,430
ميدونی هواريونگ سرپرست تجارتخونه شده؟
824
01:03:38,430 --> 01:03:39,410
.بله
825
01:03:40,410 --> 01:03:43,930
.اون گفته که ميخواد با ما معامله کنه
826
01:03:46,120 --> 01:03:50,460
من بهش گفتم بعد اينکه باهات
.مشورت کردم تصميم ميگيرم
827
01:03:53,710 --> 01:03:59,040
.حتي گفتم ميخوام درموردش صحبت کنم
.ميخوام بهت اجازه ي کامل بدم
828
01:04:00,870 --> 01:04:04,000
.درموردش فکر مي کنم
829
01:04:04,000 --> 01:04:07,020
،در معامله بين تجارتخونه و بون وون
830
01:04:07,020 --> 01:04:10,470
.اون بون وون ماست که قدرت داره
831
01:04:10,470 --> 01:04:13,160
،تو معامله بين تو و هواريونگ
832
01:04:13,160 --> 01:04:16,440
،اوني که قدرت داره تويی
.اون چيزيه که دارم ميگم
833
01:04:17,410 --> 01:04:18,870
فهميدي؟
834
01:04:34,650 --> 01:04:36,050
.هواريونگ
835
01:04:36,560 --> 01:04:39,140
.ميخوام با تو تجارت کنم
836
01:04:44,250 --> 01:04:48,430
پس, تونستی بري داخل انبار بون وون؟
837
01:04:48,430 --> 01:04:53,190
چطور ميتونم , وقتی يه کارگر
ساده ام برم اونجا؟
838
01:04:53,190 --> 01:04:54,730
.درسته
839
01:04:54,730 --> 01:04:57,130
.تو رو دست بالا گرفتم
840
01:04:57,130 --> 01:04:59,600
.هيچ راهي پيدا نکردي
841
01:04:59,600 --> 01:05:00,830
،اما
842
01:05:00,830 --> 01:05:06,780
.من بدون اينکه برم داخل فهميدم که چيني ها ناپديد شدن
843
01:05:06,780 --> 01:05:09,080
چطوري؟
844
01:05:17,390 --> 01:05:20,610
.10سفالگر فرم دهنده
.10سفالگر کنده کاری
845
01:05:20,610 --> 01:05:23,740
.9نفر سفالگر خشک کننده و 13سفالگر طراحي
846
01:05:23,740 --> 01:05:26,290
تعداد چينی هايی که اين افراد ساختن
847
01:05:26,290 --> 01:05:29,000
.حدودا هفصد تا در يه ماه بوده
848
01:05:29,000 --> 01:05:32,810
در بين اونا, درصد خرابي چيني ها در
.مرحله پخت بطور متوسط چهل درصد بوده
849
01:05:32,810 --> 01:05:36,570
پس چيني هايي که قرار بود به کاخ
.بيان بيشتر از چهار صد تا هستن
850
01:05:36,570 --> 01:05:41,930
با اين وجود, از این چهار صد تا چيني, بيشتر
.از نصفشون ناپديد شدن
851
01:05:44,310 --> 01:05:46,840
تو مدت يه ماه,داري ميگي؟
852
01:05:46,840 --> 01:05:48,500
.بله,علياحضرت
853
01:05:50,840 --> 01:05:53,340
.چقدر باهوشی
854
01:05:55,320 --> 01:05:59,980
راضیتون کردم؟
855
01:06:00,770 --> 01:06:06,430
نگران بودم منُ براي پيدا کردن
.چيزاي بي ارزش سرزنش کنيد
855
01:06:06,430 --> 01:06:15,860
::::براي دريافت زيرنويس و فيلم و سريال هاي آسيايي با لينک مستقيم::::
::::مراجعه نماييد www.1koreanforum.in و کيفيت مناسب به آدرس ::::
856
01:06:15,860 --> 01:06:20,390
.سرپرست. صبر کنید
857
01:06:20,390 --> 01:06:23,510
بهتون به وضوح نشون ميدم
858
01:06:23,510 --> 01:06:27,520
.چه کارايي مي تونم بکنم
859
01:06:27,520 --> 01:06:29,700
،حالا که ديدم چقدر زيرکی
860
01:06:29,700 --> 01:06:34,110
مي تونم ازت بخوام یه کار دیگه هم انجام بدی ؟
861
01:06:35,330 --> 01:06:37,640
نقشه ي اولم اينه که
862
01:06:37,640 --> 01:06:41,180
.آدمِ ملکه این بین بشم
863
01:06:41,180 --> 01:06:43,480
موفق شدم؟
863
01:06:43,480 --> 01:07:08,900
....:: ترجمه و زيرنويس : صدیقه ::....
....:: ویرایش: نیلوفر ::....
....:: 1koreanforum.in::....85592