All language subtitles for Lady of the Night(La signora della notte).1986

"هشدار !فیلم حاوی صحنه های سافت پورن میباشد "

...مارکو ، الان توشه

! محکم بکن توش
!تا ته فشار بده بره توش

!سيمونا
!سيمونا

! ميخوام باهات ازدواج کنم
! به نظرم تو دختر خیلی خاصی هستی

چرا بهم جواب نمیدی ؟

دلت نمیخواد باهام ازدواج کنی ؟

... اره ،مارکوس ،مارکو ، مارکو
! تو کارت حرف نداره ، معرکه ای

کوکی ، این وقت شب اینجا چیکار میکنی ؟

!برو بگیر بخواب
!بدو بینم

" سرینا گراندی "
: در

" بانویِ شب "

: همراه با
"فابیو سارتور "

" فرانچسکا تاپی "

" البرتو دیستازیو "

" امانوئلا تاسکینی "

و
" استانکو مولنار "

H@rika . ترجمه و تنظیم زیر نویس :هاریکا
aloneharika@gmail.com

... يک ،دو ، سه ، چهار
... يک ، دو ، سه ،چهار

... يک ،دو ، سه ، چهار
... يک ، دو ، سه ،چهار

خوب ، دخترا ، وقتشه که
روی سینه ها کار کنید

!جوليانا نوبت توئه

میخوام یه نوشیدنی بخورم

دارم از تشنگی هلاک میشم

!یالا دخترا
! وقت حرکات ایستاده هست

! تنهام بذار

! دیگه نمیخوام ریختت ببینم

!تو حالم بهم میزنی
! مرتیکه نجس کس لیس

برونو ، کجا داری میری ؟
!غلط کردم برگرد پیشم

سلام اقای بیانکینی طبقه رو اشتباهی
!اومدین اینجا طبقه سومه

اه ، اون بالا یه جورائی به گاه رفته

الان ویالون میزنی ؟

بله ، ترجیح دادم که
فعلا هدفم تغییر بدم

ولی اونجوری که شنیدم خیلی خوب
!پیانو میزنی صداش تا طبقه ما میاد

وای نه ! پیانو واسه اونائی
!...هستش که موزیک جدی میگیرن

! الان دیگه باید برم

! پس امیدوارم که تو کارت موفق باشی -
! بای -

!اوهو ، سلام کوکی

! سیمونا
! اینجام

چرا سعی نکردی میز بیاری داخل ؟

وای دیوونش شدم
! این دقیقا همون چیزیه که دلم میخواست

با شرکت تماس گرفتم و اونا قبول کردن
!که با جرثقیل اون بذارن توی تراس

ولی جرثقیل لازم نبود خودمون میتونستیم
...دو دقیه جداش کنیم و بیاریمش تو

قبلا فکر جاش کردم
اینجا به نظر جاش عالیه

بالاخره میتونیم چند نفری
رو واسه شام دعوت کنیم

این بوی خوب چیه ؟

یه چیز مخصوص ، فکرش از خودم بود

شام خودمون زیر نور شمع میخوریم .
خیلی عاشقانه میشه

یه دوش میگیرم و جَلدی برمیگردم -
دیر نکنی ، شام الان دیگه اماده میشه -

در نهایت اینم هدیه من واسه تو اینقدر
!کوچیک هست که بتونه از در رد بشه

! مرسی

فکر کنم این واست به اندازه
یک ماه حقوق آب خورده

بخاطر همین پول در میارم

! امیدوارم ازش خوشت بیاد

اره ، ساده هست ولی قشنگه ، میخوام
بگم اینارو به سربازای توی ارتش میدن

برای مارکو همراه با عشق
از طرف سیمونا دهم اکتبر 1982

دقیقا ساعت 9:30 دقیقه صبح

در واقع سه سال قبل توی همین لحظ ما
شش ساعت بود که ازدواج کرده بودیم

فکر کنم همین الانشم دیر
شده ، نظرت چیه ، موافقی ؟

! دستورات صادر کن ! فرمانده من توئی

وای خدا ، همه چی خیس شد

! مهم نیست ! بیخالش شو

هی ، روبراهی ؟

! اینم از بارون ، عجب پسر خوش شانسیم

وقتی در دسترس نیستی ، اینجوری میشه
که بلد نیستی لباس یکی رو در بیاری

تو زندگیت مردهائی بودن که
اینکارو بهتر انجام میدادن ؟

یعنی الان داری حسادت میکنی ؟

نه ، ولی میتونی بهم راستش بگی

... اهمیتی نداره

چند نفر ، بفرما بگو ، هان ، هان ؟

تمام اونا دیگه رفتن، الان فقط
من و تو هستیم که حساب میشیم

هیچوقت دلم نمی خواد دوباره قیافت ببینم

! تنهام بذار

دنبالم نیا تو یه مرد وحشی هستی

برونو ، صبر کن ، برگرد

سلام سیمونا
!سلام کوکی

تو خیلی با نمکی باید یه سگ عین تو بخرم

تو اینکارو نمیکنی ، نه سگ و نه
مردا ما با هم توافق کردیم ماریسا

هنوز هم اتاقی جدید من
باربارا رو ملاقت نکرده بودی

از اشنائیت خوشبختم -
منم همینطور -

الانم باید بجنبی تا
دیرمون نشه ،مگه نه ماریسا ؟

! بای ! بای

فکر کنم دیرمون شده ساعتم خوابیده بود

! زود باش

دارید باهاش چیکار میکنید ؟

خانم معلم هنوز داره گلایه میکنه
خودت باید بدونی چجوریاست

با این طرز فکر
!هیچوقت کار حل نمیشه

بالابرها چه غلطی کردن ؟

میگن نگران این هستن بین
طبقات گیر کنه و رد نشه

قراره که با نجاز صحبت کنی ، درسته ؟

تمام سعی خودم میکنم ولی
قولی نمیدم شاید فردا

ولی ممکنه یکی اون بدزده

قراره خودم حواسم بهش باشه
! پس نمیخواد نگران چیزی باشی

اه ممکنه روش خط بندازی یا حتی بدتر -
ای بابا فکر نکنم اینطور باشه -

به نظر انگار صاحبش تو هستی -
کوکی با من راحته -

ساعت تقریبا 9/5 هستش -
وای میشه کوکی رو بگیری ،باید عجله کنم -

مرسی بیا اینم کلید
خیلی لطف میکنی

اره ، خیلی باحالی
دستت درد نکنه

! یک ،دو ، سه
! یک ، دو ، سه

!الو

! اره یه لحظه گوشی تا صداش کنم

! سیمونا
شوهرت پشت خطه

یه لحظه الان میام

اوه جولیانا لطفا یه
!سکه واسه قهوه بهم بده

! مرسی

! سلام مارکو

سلام ، میخواستم بگم که
!امشب قراره بریم مهمونی

.... شادیم بد نباشه
حس میکنم امادگی هر جور پیشنهادی دارم

چیز زیاد تحفه ای هم نیست
دست خودته اگر دوس داری بریم

! فکر کنم بازم بهتر از هیچیه

پس بهشون خبر میدم که میریم

اه، واسه اطمینان لازم نیست چیزی بخری
مستقیم بیا خونه ، بعدا می بینمت

اه ، سلام تمام اطلاعات توی کامپیوتر هست
مشکلی نداری

باشه ،بهشون بگم که تو هم به مهمونی میای ؟-
! اه ، قطعا میام -

! دیگه تحمل نداشتم
! اگر فرار نمیکردم ،میمردم

اونا فقط در مورد موتور و
!هواپیما صحبت میکردن

...مثل اینکه کارمون همینه

این مربوط به کار ما میشه که
تعمیرات هواپیما رو انجام میدیدم

منوی غذای افتضاح با اون مرغای سوخته
و سبزیجات بی اب خشک

وقتی شروع به سرور اون قهوه فوری با پودر
شیر و خامه کردن دیگه پایان کار بود

یکی باید بهمون میگفت که باید
چجوری کمربندامون ببندیم

هی کوکی ، چه خبر ، میخوای جیش کنی ؟

پس صاحبت قراره خیلی فوری تو رو
ببره بیرون تا کارت بکنی ، باشه ؟

صاحبش یه نقشه دیگه داره
میخوام مسابقه بوکس نگاه کنم

امشب بخاطر مسابقه تاریخی
تلویزیون برنامه ویژه داره

به خاطر همین مهمونی ترک کردم

مارکو نوبت توئه ، امروز
صبح من بردمش بیرون

اوه منم خیلی وقتا هم صبح هم شب بردمش بیرون

خودتم میدونی شب خطرناکه و میترسم

مسخره بازی در نیار ، دو دقیقه یه چرخی
دور ساختمان میزنی و سریع برمیگردی

! هی این ری رابینسون جیگره

پس بذار توی بالکن جیش کنه

اون پی پی داره نه جیش

یالا دیگه ، پاشو ببرش بیرون

اگر ازت بخوام چیکار میکنی ؟

! سرم رفت ، چش سفید ، بگیر اینم پولش

! گرفتم عمو

...پول واسم انداخت

یالا کوکی ، بزن
بریم خوش بگذرونیم

! اگر دلت بخواد ، میتونم برم

! ازت متنفرم

! چه سگ خوبی
!یالا کوکی

هی ، یه دفه چت شد ؟

! صبر کن -
! شب بخیر ، سیمونا -

! برگرد اینجا ، لعنتی

همش تقصیر تو جنده کارتن
خواب شد چرا اون ترسوندی ؟

! خوب ازت یه سوال ساده پرسیدم
خودتم بدک نیستی

! به من نگاه کن

میخوام وقتی تلمبه میزنم
!توی کُس تنگت خودت ببینی

! مارکو

!هوم -
دوستم داری ؟ -

! معلومه که دارم
!ازت راضیم

تو که هیچوقت ولم نمیکنی ، میکنی ؟

! یالا واسم قسم بخور

! خودتم میدونی که ولت نمیکنم

! بیخیال الانم میخوام بخوابم

! بی صبرانه منتظر شروع کار هستیم

! بیا ،تو دستم مونده

نه مرسی ، قهوه دوس ندارم قبلش
اینقدر خودم که دارم بالا میارم

تازگیا تو چه مرگت شده ؟
!دیگه نمیتونم این وضع تحمل کنم

! بذار زیاده روی نکنیم

بگم نگو که با شوهرت تو دردسر
افتادی چون عمرا باور نمیکنم

! تو همیشه با بقیه فرق داشتی ، خاصی

اونوقت چه چیز خاصی دارم -
تو مارکو همیشه با هم بودین -

اصلا ندیدم که باهم دعوا کنید

کی گفته من و مارکو با هم دعوا کردیم ؟

هیشکی ، فقط دارم سعی میکنم
بفهمم تو چرا اینقدر عصبی شدی

بفرما دیدی بهت گفتم !؟

اینروزا بیش از حد عصبی و دستپاچه ای

میخوام بدونم چرا مردها همیشه
پایه و اساس مشکلات یه زن هستن !؟

منظورم اینه که زنها همیشه سکس دارن

و تمامش هم به لطف اقایون امکان پذیره

! این دیوونه کننده هستش

نکنه بهش خیانت کردی ؟

خیانت ؟

اره واسه سرگرمی

میدونستم متوجه میشی -
بچه شدی شوخی نکن -

! نه دارم راستش میگم

طغیان کردم ، توسط یه روح شیطانی
خودم در اعماق لذت و شهوت غرق کردم

اون شیطان تو ماشین دیدم ، بعدش خودم به پشت
در خونه رسوندم و زیر نور پنجره ترتیبم داد

درست توی طبقه هم کف -
وای فکر کنم داری کم کم خُل میشی -

! انگار خیلی جدی گرفتی
فقط داشتم شوخی میکردم

معشوقه ای در کار نیست

زندگیم کاملا عادی و روی رواله

هیچ چیز کثیفی در کار نیست
غیر از ، یک ، دو ، سه ،کار

! یک ، دو ، سه ، کار

خونه ، شوهر ، کار ، و اخر هفته ها

خونه ، شوهر ، کار ، و اخر هفته ها

سیمونه ، زده به سرت !؟

داشتی به کشتنمون میدادی

ولی میشه بدونم تو چه مرگت
...شده ؟ اولش مثل دیوونه ها

رانندگی میکنی بعدش
!یه دفه اینجا نگه میداری

دلم میخواد تو ماشین
باهام عشق بازی کنی

الان نزدیک 5سالی
میشه اینکارو نکردیم

وای عزیزم یادته وقتی اینکارو
کردیم هنوز ازدواجم نکرده بودیم

قانون این بود که تا ماشین
نگه داشتی بریم رو صندلی عقب

ترجیحا باید اینکارو توی
تختخواب خونه انجام بدیم

! بس کن

کی باور میشه که یه
همچین حرفی بزنی

هر کی رد بشه میتونه مارو ببینه
بهتره خودم رانندگی کنم

خودم شب تو تختخواب جبران میکنم

! بیخیال ، مهم نیست

هی ، دیدی چی گفتم ؟

جدا میخواستم دیوونه بشم

هیچکس نمیفهمید موتور
چه مشکلی پیدا کرده

تا من فهمیدم مشکل از یه پیچ هستش

فقط بخاطر تنها یه پیچ که گم شده بود

قطعه ای که حتی به بزرگی این
تیکه شیرینی که دارم میخورم نبود

خوب البته این خودش یه مشکل بزرگه واسه موتور

مارکو خواهش میکنم ،دیگه زیادی کسل کننده شدی

! باشه ، یادم رفته بودی کسی اهمیت نمیده

دیدی چی میشه ؟

وقتی دیگه در مورد کار صحبت
نمیکنم چیزی واسه گفتن ندارم

هی ، هی ، حواست کجاست

این ویسکیه ، اب نیست

فقط یکم گلوم خشک شده بود ، همش همین

! بیا یه نگاهی بندازیم

! اینجارو چه میرن

! یه شاهکار هنری

...درست مثل یه ماشین واقعی که

3000سی سی حجم موتور و 120
کیلومتر در ساعت سرعتش باشه

!ریموت کنترل
دو محور نیرو روی چهار چرخ

خود منم اونوقتا که درس
میخوندم طرح های باحالای داشتم

البته شباهت چندانی به اینا نداشت

مشکلی نداری اگه یه صحبتی
با اون بچه ها بکنم ؟

! اگر دلت میخواد برو
منم همین اطراف یه قدمی میزنم

!باشه

! شکارچیا
!برو درت بذار

! سلام خانم خوشگله

!سلام
!سلام

اسمت چیه ؟
! سیمونا

پول نقدر چقدر داری ؟

راستش بگم زیاد ندارم

! کیر توش ، همین کم داشتم

شرط میبندم حسابی ترسیدی

!پرتاب

!پرتاب

!پرتاب

!پرتاب

! مارکو

!... بِنال

! هیچی

! بسه
عالی شد ، خیلی ممنون

دیگه لازم نیست انجامش بدید ، اون
ماکارونی هارو هم به عنوان هدیه بردارین

شوخی نمیکنم ، راحت باشید بردارید

تو واقعا هیکل خوش فرمی
داری ، خیلی خوش عکس هست

دلت میخواد چند تائی
عکس تبلیغاتی بگیری ؟

نه ممنون همین الانشم
بخاطر کار خیلی سرم شلوغه

! به هر حال ، خیلی ممنون

وااای -
سرقت مسلحانه -

داد نزن ، من ببخش ولی باید
می دیدمت و باهات صحبت میکردم

از وقتی اونروز تو رو دیدم
دیگه نتونستم شبا بخوابم

گم شو از ماشین بیرون و
!دیگه هم مزاحم من نشو

ببخشيد ميدونستم اينکار اونم
...از طرف من يکم بي ادبي هست

ولي چاره اي نداشتم غير
اينکه تو خيابون گيرت بيارم

ميدونستم اگر بهت زنگ بزنم
تلفن بلافاصله قطع ميکني

ميتونستم بيام تو سالن ورزش ، ولي نخواستم
کاري کنم واست شایعه درست شه

! مارکو
! ديگه نميتونم تحمل کنم

نزديک يه ساعته واسه رسيدن
به خونه پشت فرمون ماشینم

این ترافیک کوفتی دست بردار نیست

المپيک کاري ميکنه که سريع ياد مسابقه بيوفتي
به جاش انتظار کشیدن سردرد میاره سراغت

چندي متري راه ميوفتي دوباره
وايميستي دوباره چند متري

ميري و وايميستي تا وقتي
کاملا امیدت از دست میدی

اره ، ازش خوشم مياد
عاليه

... بوووس ، بوووس

هي ، کجا داري ميري ؟
! برگرد اينجا

!سيمونا ، در باز کن ، بذار بيام تو

!سيمونا

قراره در بشکونم ، سيمون
! در باز کن

! در باز کن سیمونا

منم ميتونم يه حالي بهت بدم ؟

! خودم از پسش برمیام ، به تو نیازی ندارم

! گم شو

! گم شو

! من کارم تموم شد

هیچوقت نمی دونی کی
واسه اینکار مناسبه

... بسهههه

! دیگه ارگاسم نمي شم
! دیگه ارگاسم نمي شم

! عمرا ارگاسم بشم -
تسليم نشو ، دوباره سعي کن -

! اروم باش ، ارگاسم میشی

فقط بکن تا آبت بياد
! نميخواد نگران من باشي

کيه ؟ -
ماريسا -

! سلام عرض شد -
سلام -

اين اشتباهي واسه من اوردن
انگار مال توئه

اه ، مرسی

اوضاع چطوره ؟ -
خوب ، خوبه -

زندگي زناشوئي -
خوب ، بيشتر وقتا خوبه -

کاملا مطمئن بودم همين حرف ميزني

به اميد ديدار -
باي -

! سلام ، بله

منم ، ميتونم بيام تو ؟

حالا که مجله رو برات فرستادم
! اجازه بده يه لحظه باهات صحبت کنم

نه از اینجا برو ، و دیگه
!هم بیشتر از این مزاحم نشو

! بايد بازم تو رو ببينم
يک لحظه بهم مهلت بده تا غرورم جریحه دار نشه

! برو ، خواهش ميکنم برو
! قرار نيست اين درو باز بشه

! باید باز کنی
! التماست میکنم سیمونای عزیزم

!همسایت در باز کرد تا بیام اینجا

! امیدوارم ازش خوشت بیاد

... کي يکم وقتش ازاده تا بهش بگی که -
!ميتوني بلندت صحبت کني لطفا -

کي وقتت يکم ازاده تا بهش بگي
!بهش بگو ، یه بوسه براش میفرستم

اصلا بهم کمکي نميکني

!ولي قانون يه چيز ديگه ميگه
نوبت من بود که غذا اماده کنم

کي قراره بود بره غذا بخره ؟

ميخواي قبل از اومدن اونا
يه دست باهام بازی کنی ؟

نه مرسی دیگه با تو بازي نميکنم

همین الانشم 5 تا مشروب
ازت بردم ، فایدش چیه ؟

يه مدت که تمرين کردم
الان به اين سادگي نمي بازم

چرا با اون دوستاي تخميت بازي نميکني ؟
اونا اين بازي رو بلدن ؟

از کجا بدونم ؟
الان فقط يک هفته هست که اونارو ميشناسم

فکر ميکردم دوست خلبانت
به همراه همسرش ميان

خلبانه رفته هند

بهتر امشب دیگه در مورد
هواپیما صحبتی نمیکنیم

ها ، عجب سعادتی

چیزی مورد کار من هيچي نميدونه

زنش چجورياست ، مهربونه ؟ -
اميدوارم باشه ؟ -

منظورت چيه که اميدواري باشه ؟

از کجا بدونم ؟
ممکنه که خواهر دراکولا باشه

همچی مرتبه بیخیال

اه ، يعني واقعا شبيه يه مهموني -
غافلگير کننده يا تو اين مايه هاست ؟

بيخيال ، ميتونه خيليم باحال باشه

بگم که باکلاس تر از ادمائيه
که معمولا دعوت ميکنيم

اون ادم خيلي تحصيلکرده اي هست و خيلي حاليشه

اون تو کار تبليغاته و موقع برداشت
يه فيلم تجاري باهاش ملاقات کردم

اسمش چيه ؟

اتور روزاتي

چی شده سیمونا ؟

دائم کارای بیخود انجام میدی ، نمیدی ؟

میزی میخری که از در خونه رد نمیشه

دائم در مورد موتور و مشکلاتش حرف میزنی

و مجبورم میکنی که شب سگ و ببرم بیرون

در نهایتم یه خونواده غریبه رو
دعوت کردی تا با ما شام بخورن

به موقع رسیدین ، بفرمائید داخل

سلام ، حالت چطوره ؟

! سلام

بذار این بگیرم

اسم من اروته روساتی هست

میشه اسمتون بدونم ؟

سیمونه

امیدوار بودم از این گلها خیلی خوشتون بیاد

نباید خودتون تو زحمت مینداختین

.... ممنون

! وااای چقدر باسلیقه

وای ، بازی خوناشام ، عاشقشم
بازی مورد علاقه خودم

بازی رو بلدی ؟ -
معلومه که بلدم -

دراکولا باید تا اونجائی که ممکنه
از خون ادمای دیگه تغذیه کنه

بدون اینکه گلوله نقره
پلیس به قلبش اثابت کنه

البته قبل از طلوع افتاب -
اون یه خون اشامه -
درسته -

بخاطر همینه که بر میگرده به تابوت خودش

عجب فکر خوبی ، ارکیده
!رو توی اب معدنی بذاری

واقعا نتونستم امتیاز زیادی بدست بیارم -
مثل خودم ، زیادم بد نیست -

میتونم به کسی مشروب تعارف کنم ؟

فکر خوبیه ، خیلی ممنون

یه ککتل مخصوص د اریم ، سیمونه
اختراع کرده حق اختراع هم محفوظه

فکر کنم با یکم یخ بهتر بشه
! ولی اون در این مورد کاملا قانع نشده

اگر اختراع ایشون هست بهتره
یکم اب بهش اضافه کنی

اول یکم تست کن بعد
نظرت در بارش بگو

میشه بدونم شما کار هم میکنید ؟

با حقوق من نمیتونستیم
خودمون اداره کنیم

خوب سیمونا کارش چیه ؟

سیمونه چرا بهش نمیگی ؟
اون کلاس رقص ایبروبیک داره

عجب تصادفی : دانش هوانوردی
رقص ایروبیک

فکر میکنم ترکیب عالی باشه

فکر کنم باید یه مقدار یخ بیارم

خوب اگر تو اشپرخونه بود
یکم لیمو هم برام بیار

نگاه کن ، کارم بهتر شده
ببین چقدر امتیاز گیر اوردم ؟

خیلی عالیه
دیگه داره یکم حسودیم میشه

به خودت زحمت نده ، فکر
میکنی میرم و فرار میکنم ؟

سیمونه فهمیدم چه تیپ زنی هستی

تو احتیاج داری که به زور بکنمت

تو به گل و اینجور چیزا نیازی نداری

!سیمونه ، زود بیا اینجارو باید چیکار کنیم
باید از توی جنگل رد بشه

! شرط میبندم که اون اول میندازه

اینارو تو مدرسه یادتون دادن ، هان ؟

! فوق العاده هست

! من بردم

کارت حرف نداشت عزیزم، اما باید اعتراف کنم
اتور تو انتخاب همسر یه حرفه ای هست

قیافه اتور ، نمیتونم جلوی خندم بگیرم
شنیدی چی گفت ، من همسرتم

میدونی فکر زیاد بدیم نیست -
!اینجوریام نیست والریا -

تو خیلی راحتی
و کاملا عالی هستی

ولی من جذب زنهائی میشم
که جواهری رو مخفی کردن

و با یه پتیاره ازدواج کنی که منحنی های
قابل توجهی داشته باشه، غیر اینه ؟

ولی به نظرم کاملا مشخصه
که شما دو نفر با هم جور در میائید

ما مثل خواهر و برادر هستیم

چند وقته که قانونا زن و شوهر هستید ؟

قانونا از سه سال قبل بوده

دلیلشم این بود همه چی خیلی پیش رفت ،نه؟

هوم ، سیمونه ؟

اره ، تو رفیق خودمی

هر چیزی بین تو و تو هست یه
جائیش درست نیست ، این حس میکنم

الان وقت یه مشروب دیگه
هست ککتل نیمه شب ،هان

! نه ، خیلی ممنون -
این ککتل خودمه -

عاشق یکدونه دیگه ام ، بعدش
نظرت چیه توی ساحل قدمی بزنیم ؟

همگی با هم ، خیلی شهوانیه
مشکلی نداریم ، فکر کنم بدم نبشاه بریم ساحل

عاشق قاب عکس شدم
با توجه به موضوع مورد علاقت ، سلیقت خوبه

! انتخاب من نیست

یکی از دوستای خلبان شوهرم اون
به عنوان یه هدیه از هند اورده

ولی فکر کنم این کمک زیادی بهت نمیکنه

شوهرت هیکل خیلی مردونه ای داره
ولی در کل ادم بی عرضه ای هست

و بعدشکم این نقاشی ناقصه

مثلا ، این یادشون رفته

! دست از سرم بر دار وگرنه جیغ میکشم

! فکر نکنم جرات اینکار داشته باشی

اگر دیوونه بازی در بیاری
فقط کارهارو پیچیده تر می کنی

باید توضیح بدی که
ما قبلا هم ملاقات کردیم

برای گفتن بهش خیلی دیر شده و
بخاطر همین اینکارو نمی کنی

مطمئنا تو احساس شهوانی نهفته ای داری
و اون منم که میتونم با این کیر ارومش کنم

...و الان

!داریم میریم بیرون -
کنت دراکولا ، ما داریم میاییم -

وای ، عجب ککتل فوق العاده ای
ببین چه نتیجه ای داشته

! این همون چیزیه که اتفاق میوفته

اون صندلی رو بیار
! نگهش دار

!بیشین

حالت خوبه ؟

!یه لیوان ویسکی برات مناسبه
دیگه ویسکی نه جوون مادرت

بهتره بهمون قهوه بدی

! الان حالت جا میاد

! الان بیا داد بزن
! دو لا شو

چیکار داری میکنی ؟

! دستت بکش

! خواهش میکنم

داد بزن کمک بخواه ، واسه
!اونی که عاشقشی داد بزن

! یالا دیگه ، صداش بزن

الان حالت بهتر میشه ، یالا
! همش ، همش بخور

میشه یه قهوه هم به من بدید لطفا ؟ -
حتما -

! خدای من

... نگو که تو همونی

تو قهرمان میان وزن اروپا بین سال
های 1949-1954 هستی ، درسته ؟

دوس داری مثل یه حیوون کیرم بکنم تو
...اون کُس تنگت و بگایمت ،اون کُست

جِر میدم ،هر کار دلم بخواد میکنم ، میخوام
!جوری از کوون بگایمت که به دیوار سلام بدی

دوس داری کثیف گاییده بشی ، هان ؟
دلت میخواد بهت تجاوز بشه

تلمبه ، تلمبه -
!...اره ، خیلی محکم بزن -

! سیمونا ! اتوره

شماها کجائین ؟

دارین چیکار میکنین ؟

! خدای من ، پفیوز حرومزاده

! خودم میکشمت

! کونت پاره میکنم

! نه ، بس کن ، خواهش میکنم

! خواهش میکنم ، بس کن

! کرم بدبخت

! بی پدر و مادر

! نه مارکو ، خواهش میکنم

چرا ؟ چرا ؟ واسه چی ؟
چرا اینکارو کردی ؟

! تو حالم بهم میزنی

دیگه نمی خوام تو رو
!تو زندگیم ببینم ، جنده لاشی

خدای من ، کی قراره بیاد
این آسانسور تعمیر کنه ؟

خیلی بی انصافیه که یه دختر
هر روز کارش همین باشه

! سیمونا

! خودت بقیه رو میکشونی این بالا

!سیمونا

! سیمونا

بله

تو بدتر از پدرم هستی

اونم بعضی وقتا دائم خودش تو این اتاق زندونی
میکرد و مادرم مجبور میشد براش غذا ببره

هر چند داری قضیه رو زیادی گنده میکنی

اما فکر کردی با اینکارا
چیزی رو عوض میشه ؟

! توجه

! فردا تو باید برگردی به سالن ورزش

باید خود مشغول کنی و فکر
از این کار دور نگه داری

! خودتم میدونی حالم خوش نیست

ولی نزدیک دو هفته میشه که
خودت توی این خونه زندونی کردی

یکم احساس گناه میکنم که
نمیتونم بیشتر کمکی بکنم

پس الان فکر کنم وقتشه
خودت یه فکر چاره ای بکنی

! ولی تو خیلی کارا برام کردی

هی ، نه بیشتر از کاری که
اون میتونست برات بکنه

از خونه بزن بیرون و دوباره یکم بخند

دیگه دلیلی نداره که بخوام اینکارو بکنم

چطور میتونم فراموش کنم ؟

جولیانا ، متاسفم که
یه همچین جنده ای هستم

وای ، دیگه از این مزخرفات نگو

از دیدن تو توی این وضعیت
احساس حماقت میکنم

فکر کنم عقلم از دست دادم

تو اصلا نمیدونی تمام این
اتفاقات چطوری افتاد

چطور تونستم اینقدر ضعیف باشم ؟

! نمیدونم چجوری تو این راه افتادم

درست مثل این بود که مریض
باشی و ندونی باید چیکار کنی

حس میکنم بدجوری حَشری شده بودم

کاملا یه شخصیت متفاوت
پیدا کرده بودم

لذت و شهوت با نفرت و
انزجار قاطی شده بود

ولی چیزی که بیشتر از هر چیزی ازارم
میده اینکه مارکو رو از دست دادم

اون کوکورانه بهم اطمینان داشت
و به پاکدامنی من ایمان داشت

حالا قشنگ من میشناسه

خوشحالم که هر دو فهمیدیم

مارکویی که من میشناسم ، هنوز تموم نشده
اون برمیگرده پیشت ، حالا می بینی

!الو
ااااه ، توئی مارکو

تو دفتر وکیل
بسیار خوب ، پیامت بهش میرسونم

اگر برات زحمت داره
میتونم مراقب سگ باشم

راستش ، فکر کنم سیمونا
هم سهمی از کوکی داره

چطوره یه لحظه باهاش صحبت کنی ؟

نه مارکو ، من از کجا بدونم ، بهتره خودت باهاش صحبت کنی

بای

الو مارکو
منم مارکو

!مارکو

! سلام

سلام ، خوشحالم که می بینمت
سیمونا چطوره ، نیستش ؟

از کجا بدونم
الان دوباره مجرد هستم

میشه با هم بریم بیرون ، اگر دلت بخواد ؟
شاید حاضر باشم دوست پسرت بشم

شایدم بهتر باشه ، یه روز با
هم ناهار بخوریم ، چی میگی ؟

! با کمال میل

!... خوب پس -
! بای -
! به امید دیدار -

...یک ، دو ، سه ، چهار
...یک ، دو ، سه ، چهار

! سلام

! نگاه کن ، موفق شدم عوضش کنم ، سیمونا

نظرت چیه ؟
بدجوری جذابت میکنه

! حداقل یه نگاه بهش بنداز

نگاه کن ، انگار واسه تو دوختنش

جولیانا ، فقط میدونم اصلا حس و حالش ندارم

تو فقط نمیخوای همکاری کنی

تنها کاری که میخوام بکنم اینکه تو
رو ببرم به تئاتر و خودتم قول دادی

و پسرا هم از قبل بلیط گرفتن

ولی اونا کی هستن ؟

یکی رو که میشناسی جورجیو
کلی اومده اینجا

اون یکی از دوستاش با خودش اورده که تو
خیلی ازش خوشت میاد چون ادم شیرینیه

اسمش خولیو هستش
به تازگی پزشک شده

عجب کت خوبیه
مال مادرم بوده

یکم از مد افتاده
ولی به نظر روی لباس سیاه عالی میشه

فکر کنم با جورجیو خیلی زود عیاق بشم

به نظر یکم دیر شده چون الان
شش ماهه که با هم قرار میذاریم

شش ماه ، متوجه هستی
محاسبان جولیانا بالاخره کار خودش کرد

من چیکار کنم ؟

! وای خدای من ، از من بکش بیرون

دو تا دوست که میخواستم برم دیدنشون
چه حالی میده اگر سه نفره بریم ؟

باشه ، فقط بخاطر تو اینکارو میکنم
من قاطی نکن ، باشه ؟

هرگز فکرشم نکردم

اگر نخوای با مردم معاشرت
کنی خیلی زود مجنون میشی

از تئاتر خوشت میاد ؟ -
سینما رو ترجیح میدم -

نظر در مورد این پرده
ای که دیدم چی هست ؟

جالب بود ، ویلی یکم سنگین بود

فکرش بکن که هنوز
دو ساعت دیگه مونده

میخوای تا اخر اجراها بمونی ؟

اگر اینکارو نمیکردیم
!خوشحالتر میشدم

پس بیا بریم باهم یه چیزی بخوریم -
حتما بریم -

فکر میکنی باید به بقیه هم بگیم ؟

شاید باید بگم

عذر خواهی میکم ، فقط می خواستم به عرض
دوستان برسونم ، الباقی اجرا رو بیخیال شدیم

به عنوان یه جوون خجالتی
اون اصلا وقت هدر نمیده

! افرین خولیو

قیمتت چقدره ؟
یکصد دلار چطوره ؟

واسه یه گپ کوتاه بهت میدم
من دوبرابرم حاضرم بهت بدم

چیه خوشکله
کَر شدی یا تو این مایه ها

اخرین باری که کیر یکی رو
کردی تو گلوت کی بوده ؟

فکر کردی چی داری اینقدر ناز میکنی
کجا داری فرار میکنی ؟

! برو گم شو جنده کارتن خواب

چیزی میل دارید ؟ -
بله یه ابجو خالی -

شعر شماره 32 رو به بانوی جوان شب
تقدیم میکنم ، پسیلدای شیرن خودم

گنجینه من ، عشق خودم

در یه همچین شبی
بذار بیام سراغت

لطف میکن ، اگر بهم گفتی که بیام

از قبل پنجره بالکن باز بذاری

و خوشحال باشی، جای برای رفتن ندارم

چرا که هرگز از پا در نمیام

! شایدم کل شب داد بزنم

! کوکی

اون سگ چه مرگشه ؟ -
از کجا بدونم ؟ -

اره ، شاید بهتره
ببینی اون سگ چش شده

! یالا دیگه ، برو

! چه مرگته سگ بد ، برو بگیر بخواب

مجبوری بری خونه !؟

! نرو ، یکم بمون -
ببخشید -

واقعا میخوای بری خونه ؟ -
اره ، دیر وقته ، باید برم خونه -

! ولی میتونی باهام بخوابی

نه ، ترجیح میدم تنها بخوابم
فردا امتحان دارم و واقعا باید درس بخونم

امیدوارم بزودی ببینمت ، غذای لذیذی بود
مخصوصا اون سکس بعد از شام

مشکلی نداری اگر هوس کردم
هر از چند گاهی بیام بالا ؟

اره ، هر چند بار که دلت
خواست میتونی باهام حال کنی

وای ، مارکو ، مسخره بازی در نیار -
شب بخیر -

کوکی ، تو کدوم گوری هستی ؟

! یالا ، پاشو

! متاسفم ، پسر

! خیلی تشنه هستم

دوس دارم بتونم تو هر شرایطی از
هر جا که بشه بتونم مشروب بنوشم

و هر وقت بشه -
حتی از دماغ -
اره -

از دماغ و گوش

خوشحالم که یکی بهت بدم

اگر همینجوری من بکنی
بهت میدم

اگر قوانین تغییر بدیم
تو نمیتونی داد بزنی

شایدم بتونی

چطور ؟
با این ؟

! فکر کنم دیوونه شدی

! اوه اره
! وحشتناکه

! بذار امتحان کنم

نمیخوام هیچ اسیبی بهت بزنم

جدی

اینجا چه غلطی میکنی ؟

کلید خونه رو یادم رفته
بود منتظر جولیانا بودم

ولی این وقت شب تو خیابون موندن خطرناکه

و ممکنه اتفاق بدی برات بیوفته

چرا همچین فکری رو وقتی قرار بود
کوکی شب ببرم بیرون نمیکردی ؟

اون وضعیت با الان فرق داشت
... خودم می برمت

سیمونا ، باهام بیا خونه
سخت نگیر

... یادت رفت -
بهتره یه نگاه بهم بندازی -

من غیر از دردسر کار نکردم
تو هیچ کاری خوب نیستم

بهتره با ماریسا بری بیرون -
این تنها چیزی که میخوای -

اون هم جوونه هم در دسترس و
بهتر از همسری مثل من هست

نگاش کن ، اون منتظر توئه -
سیمونا -

چطوری اومدی اینجا ؟
همه جارو دنبالت گشتم

! شب بخیر

چطوری اومدی اینجا ؟

میخواستم یکم قدم بزنم

میخواستی تو خیابون بمونی و منتظر ما باشی ؟

از ساعت 11 اینجا بودم

کلید یادت رفته بود ، درسته ؟

خوب ، بیخیال اونا باش

وقتی مجبور شدم تخصص
خودم انتخاب کنم

تصمیم گرفتم زنان و زایمان انتخاب کنم

اونم در مورد بارداری

متوجه شدم که خیلی جذابه

من خودم وقف زنان کردم

می دونی منظورم چیه
مردی که عاشق زنها هستش

ذوقت و علاقه ای که داری

بخاطر همینه که به زن دیگه ای علاقه نداری

نباید همه چیز عینا نوشت
حتی ممکنه به یه رابطه علاقه مند هم بشم

به من علاقه مند هستی ؟

تو به تازگی با شوهرت به هم
زدی ، جولیانا این بهم گفته

همش همین ؟

اون چیز زیادی دربارت بهم نگفته ؟

من به شوهرم خیانت کردم

ویژگیش اینه که هنوزم
دربارش احساس گناه میکنی

الات تو ازادی که هر کار دلت بخواد بکنی

نه ، کاملا واقعیت نداره ، هنوز با ازادی
خیلی فاصله دارم ، موانع زیادی سر راهم هست

چرا نشد تا بریم خونه ؟

من با مادرم زندگی میکنم

مشکلی نداری ؟

خلاصش اینکه ، بدون خاطرات ازدواج

یه صندلی معاینه خانم ها رو اینجا دارم

یالا دیگه ، برو بشین روش

این نوار کوفتی کدوم گوریه ؟

هی ، موزیک لازم نیست
ادم بهم میریزه

میتونم کمکت کنم ؟ -
چی میخوای ؟ -

منتظرت بودم -
واسه چی ؟ -

... میخواستم بگم که -
فکر نکنم دیگه چیزی برای گفتن مونده باشه -

سیمونا ، دلم میخواد باهات ازدواج کنم
احساس تنهائی میکنم ، لطفا برگرد پیشم

خیلی خنده داره
هیچ انگیزه ای برای شروع دوباره وجود نداره

! تامل کن
امیدوار بودم یکبار دیگه همه چیز توضیح بدی

مجبور نیستم بیشتر از این توضیحی بدم
ما برای همیشه با هم خداحافظی کردیم

! لطفا اینجوری در نرو

هر چی بوده گذشته
من همه چیز فراموش کردم

دیگه دلیلی نداره تظاهر کنیم ، همه چی تموم
شده خودتم میدونی بهتره از هم جدا باشیم

سیمونا ، تو شاید اهمیت بدی شایدم
ندی ، ولی من هنوز دیوونتم

! دلم میخواد باهات عشق بازی کنم

اوه ، مارکو اصلن فایده نداره

گمونم اون اتوره رو اونروز و روزای دیگه
بی وقفه کشوندی طرف خودت ، درسته ؟

! بتو هیچ ربطی نداره -
یکی دیگه هست ، کیه ؟ -
بهم دست نزن -

کمک لازم داری ؟ -
نه -

الان دکتر اماده هست شمارو ببینه

!سیمونا
! عجب غافلگیری خوشایندی

چرا اومدی ؟

میخواستم ویزیت بشم -
خوشحالم که اومدی پیش من -

ناراحتیت چی هست ؟

تصمیم گرفتم ای یو دی خودم بردارم

چند وقته که اون گذاشتی ؟

تقریبا نزدیک به دوساله

شوهرت هم دربارش میدونست ؟ -
بله -

مشکلی داشتی ؟

جائی التهاب داشتی ؟ -
نه هیچوقت -

! خولیو

نکنه به این نتیجه رسیدی که
دلت میخواد بچه داشته باشی ؟

در نهایت ، اره

ممکنه کار سخت تر باشه چرا
که تا حالا یکی نداشتی

اگر این اتفاق بیوفته
واسه من یه تغییر اساسی هستش

نیاز دارم یکی بهم معنی بده ، مسئولیت ، کسی
که ازش محافظت کنم و اونم از من مراقبت کنه

خوب سیمونا ، دلت
میخواد کسی هم پدرش باشه ؟

برای بچه درست کردن دو نفر لازمه

هنوز نه

اگر به من نیاز داشتی ، من همینجام

بهت فکر میکنم

تو باید انتخاب خوبی باشی خولیو ، بای

هی ، جورجیو نوارهای پروئی رو ترجیح میده

مسخره بازی در نیار ، تو انتخاب عالی داشتی
ازش خوشش میاد

من قراره کریسمس با جورجیو و خانوداش بگذرونم

و فقط به این فکر میکنم من
!بندازن بیرون ، وای خدا

! کریسمس مبارک
! تعطیلات خوش بگذره

چیزی چشت گرفته ؟

این دقیقا مثل میز ناهارخوری که
مارکو واسه تولدم بهم هدیه داد

اره سیمونا ، اون مرتیکه
هنوزم تو ذهنت هست

چطور میتونم همه اون چیزائی رو
که داشتم از ذهنم پاک کنم ؟

!کمک

! ولی کوکی ، فکر کردم سیمونا اینجاست

زنجیر قبلی خیلی ظریف بود

بخاطر همین یه محکمترش گرفتم

برو لباست عوض کن
میز غذا تقریبا اماده هست

! به سلامتی خودمون -
! به افتخار خودمون -

خیلی خسته ام
! هی

! اروم باش
! دست پاچه نشو

! تو بدجوری حَشریم کردی

خوب به هر حال ، چطوره
اجازه بدم من حامله کنی ؟

نمیخوای کارای کثیف بکنی ؟
شایدم دلت می خواد ؟

! زانو بزن

وای ، مارکو ، مارکو
!میخوام محکم بزنی توش

! کریسمس مبارک
! کریسمس مبارک

Ts&S . By:H@rika
harika_alone@yahoo.com