All language subtitles for Kalashnikov.2020.WEB-DL.(1080p)

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic Download
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali Download
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
en English Download
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian Download
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal) Download
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:01:00,589 --> 00:01:20,258 رسانه اینترنتی مای موویز mymoviz10.pw جامعترین سایت فیلم و سریال 2 00:01:26,589 --> 00:01:29,258 ‫کلاشینکف 3 00:01:29,258 --> 00:01:32,261 ‫در این فیلم، شخصیت نقش اول را ‫با اسامی مختلفی خطاب میکنند: ‫میشا، میخاییل، مایکل، ممیشا ، میشکا، میشانیا 4 00:01:33,178 --> 00:01:36,265 ‫میشا! میشا! 5 00:01:42,605 --> 00:01:45,524 ‫میشا! میشا! بیا بریم. 6 00:01:45,524 --> 00:01:51,530 رسانه اینترنتی مای موویز mymoviz10.pw جامعترین سایت فیلم و سریال 7 00:01:52,072 --> 00:01:53,616 ‫بریم بریم. 8 00:01:54,325 --> 00:01:56,201 ‫یالا، بریم. 9 00:01:56,493 --> 00:01:58,078 ‫بریم بازی کنیم. 10 00:02:06,920 --> 00:02:08,422 ‫نزدیک تر. 11 00:02:08,797 --> 00:02:14,136 ‫سال 1941 12 00:02:21,935 --> 00:02:23,771 ‫نزدیک تر، کولیا! 13 00:02:29,777 --> 00:02:31,528 ‫بزنش! 14 00:03:19,451 --> 00:03:22,454 ‫چپ! به چپ بچرخ. 15 00:03:31,255 --> 00:03:33,132 ‫گلوله های انفجاری! 16 00:03:43,350 --> 00:03:46,228 ‫نشونشون بده، کولیا! نشونشون بده. 17 00:04:42,034 --> 00:04:45,996 ‫صبور باش، صبور باش، عزیزم. 18 00:04:53,712 --> 00:04:56,632 ‫- اون به هوش اومده. ‫- آره دارم میبینم. 19 00:04:59,426 --> 00:05:01,887 ‫آفرین، راننده تانک! 20 00:05:02,471 --> 00:05:06,183 ‫بخواب، بخواب، بخواب... ‫بخواب، بخواب، بخواب. بلند نشو. 21 00:05:07,392 --> 00:05:10,354 ‫- بخواب، بخواب. باید بگیری بخوابی. ‫- «گاپونین» 22 00:05:10,854 --> 00:05:13,649 ‫- همه چیز درست میشه. ‫- رفیقام اینجا هستن؟ 23 00:05:13,774 --> 00:05:16,360 ‫- همه چیز درست میشه. ‫- ستوان ارشد، گاپونین. 24 00:05:51,895 --> 00:05:53,605 ‫وایسا. 25 00:05:56,817 --> 00:05:58,986 ‫سلام، ستوان. جوخه ی 12 کجاست؟ 26 00:05:58,986 --> 00:06:01,113 ‫نصف روزه که دارم دنبالشون میگردم. 27 00:06:01,196 --> 00:06:03,699 ‫لعنت بهش، سروان. 28 00:06:03,866 --> 00:06:08,245 ‫- حمله دیگه شروع شده. ‫- بچه ها، ما دنبال جوخه ی دوازدهم هستیم. 29 00:06:08,287 --> 00:06:10,956 ‫- ما خبر نداریم. ‫- ستوان، مراقب باش. 30 00:06:10,956 --> 00:06:13,584 ‫هنوز یه سری آلمانی این اطراف هستن. 31 00:06:13,959 --> 00:06:16,086 ‫متوجه شدم، سروان. 32 00:06:26,638 --> 00:06:28,223 ‫یالا، یالا، یالا... 33 00:06:29,349 --> 00:06:32,895 ‫- دوباره! ‫- یالا! - یه ذره به خودتون فشار بیارید. 34 00:06:33,103 --> 00:06:35,022 ‫بریم. بریم. 35 00:06:35,814 --> 00:06:37,357 ‫برو! 36 00:06:42,237 --> 00:06:45,782 ‫نه، دیگه نمیشه. 37 00:06:47,284 --> 00:06:49,411 ‫گندش بزنن... 38 00:07:07,804 --> 00:07:11,683 ‫اونجا یه روستا هست. ‫شاید اسب داشته باشن. 39 00:07:20,484 --> 00:07:22,986 ‫باید بریم اونجا. 40 00:07:25,197 --> 00:07:26,907 ‫اسمت چیه؟ 41 00:07:27,491 --> 00:07:29,451 ‫گروهبان یکم، «کلاشینکف». 42 00:07:29,576 --> 00:07:31,161 ‫- اسم کوچیکت چیه؟ ‫- «میخاییل». 43 00:07:31,161 --> 00:07:32,746 ‫همراه من بیا. 44 00:07:49,846 --> 00:07:52,849 ‫اون چیه؟ یه مسلسل جدیده؟ 45 00:07:53,183 --> 00:07:56,019 ‫آره، دیگه خط تولیدش متوقف شده. 46 00:07:56,144 --> 00:07:59,314 ‫میگن دیگه تا چند وقت دیگه، بجای تفنگای معمولی، ‫همه از اینا میگیرن دستشون. 47 00:08:00,607 --> 00:08:02,609 ‫خوبه. 48 00:08:03,026 --> 00:08:04,987 ‫چقدر میلرزه؟ 49 00:08:06,905 --> 00:08:08,448 ‫چی؟ 50 00:08:08,657 --> 00:08:10,742 ‫چقدر میلرزه؟ 51 00:08:11,535 --> 00:08:13,453 ‫فقط خدا میدونه. 52 00:08:14,204 --> 00:08:17,624 ‫بیا بریم حیاط جلویی. ‫از اونجا همه چیز رو بررسی می کنیم. 53 00:08:26,008 --> 00:08:28,176 ‫تو...راننده تانک... 54 00:08:28,510 --> 00:08:31,304 ‫با فاصله ی 50 متری از من بیا. 55 00:08:32,180 --> 00:08:34,141 ‫اگه اتفاقی افتاد... 56 00:09:12,387 --> 00:09:17,267 ‫- یوحان! یوحان! ‫- پشت سرت! 57 00:09:22,981 --> 00:09:24,608 ‫توی آلونک! 58 00:09:36,495 --> 00:09:38,455 ‫زنده ای؟ 59 00:09:38,997 --> 00:09:43,126 ‫اسلحه اتوماتیک امتحانش رو خوب پس نداد. 60 00:09:43,460 --> 00:09:49,633 ‫- در جالب ترین لحظه، گیر کرد! ‫- آره، دیدم. 61 00:10:07,359 --> 00:10:09,277 ‫داخلش آب رفته. 62 00:10:09,528 --> 00:10:14,116 ‫گیر کرده اونجا و بخاطر همین گلوله ها یخ زدن. 63 00:10:14,282 --> 00:10:16,910 ‫فنرش هم خیلی ضعیفه. 64 00:10:17,327 --> 00:10:21,832 ‫سوزن گلگدن به گلوله ها نمیرسه. ‫بد درستش کردن. 65 00:10:23,500 --> 00:10:25,585 ‫عجب نوآورهایی داریم! 66 00:10:26,628 --> 00:10:31,883 ‫- از این چیزا سر در میاری؟ ‫- آره، در واقع من یه... 67 00:10:33,301 --> 00:10:35,303 ‫مخترع هستم. 68 00:10:36,596 --> 00:10:40,725 ‫اوه، جدی؟ ‫خب حالا چی اختراع کردی؟ 69 00:10:43,812 --> 00:10:45,564 ‫همه چیز. 70 00:10:46,898 --> 00:10:48,984 ‫همشون رو که یادم نمیاد. 71 00:10:50,443 --> 00:10:52,821 ‫آخرین اختراعت چی بود؟ 72 00:10:53,071 --> 00:10:54,948 ‫آخریش؟ 73 00:10:55,198 --> 00:10:58,368 ‫رخت آویز! 74 00:10:58,535 --> 00:11:02,455 ‫رخت آویز! عجب آدمی هستی تو. ‫خیلی باحالی، "راننده تانک"! 75 00:11:19,139 --> 00:11:21,641 ‫سلام بر عزیزانم: 76 00:11:22,100 --> 00:11:26,605 ‫مامان، خواهرم، خواهرهای کوچیکم. 77 00:11:26,688 --> 00:11:30,442 ‫حتی مامان بزرگ «شورا»، خاله «تاتیانا» ‫و همه ی اقوامی که... 78 00:11:30,525 --> 00:11:35,739 ‫نسبت به سرنوشت گروهبان یکم، کلاشینکف، ‫بی تفاوت نیستن. 79 00:11:36,615 --> 00:11:41,328 ‫میخواستم به عرضتون برسونم که ‫تانک من توی نبرد مورد اصابت قرار گرفت. 80 00:11:41,453 --> 00:11:43,788 ‫چند نفر مثل قهرمان ها مُردند. 81 00:11:44,247 --> 00:11:49,544 ‫خوشبختانه من زنده موندم. ‫فقط یه مقدار شونه ام آسیب دید. 82 00:11:50,003 --> 00:11:54,090 ‫از اونموقع برای درمان، داخل بیمارستان بودم. 83 00:11:54,090 --> 00:11:55,592 ‫سال 1942 84 00:11:55,675 --> 00:11:59,221 ‫چون صدمه ای که من دیده بودم به نظر جدی میومد، ‫دکترم «پاول ایوانویچ»... 85 00:11:59,387 --> 00:12:04,684 ‫منو فرستاد خونه، تا حالم کاملاً خوب بشه. 86 00:12:05,769 --> 00:12:12,525 ‫پس من از منطقه خارج شدم. ‫از طرف «میخاییل». 87 00:12:42,514 --> 00:12:44,432 ‫کس دیگه ای هم هست که زخمی شده باشه؟ 88 00:12:44,683 --> 00:12:47,060 ‫تویی که دستت زخمی ـه! بیا اینجا. 89 00:12:49,437 --> 00:12:50,981 ‫بیا داخل. 90 00:13:37,068 --> 00:13:40,822 ‫- جایی که زندگی میکنی خیلی دوره؟ گروهبان. ‫- «آلتای». 91 00:13:42,449 --> 00:13:46,202 ‫اونجا درس میخوندم. ‫من از قزاقستان اومدم. 92 00:13:46,745 --> 00:13:48,621 ‫من اونجا کار میکردم. 93 00:13:49,247 --> 00:13:53,251 ‫- میدونی ایستگاه «ماتای» کجاست؟ ‫- ماتای؟ 94 00:13:53,835 --> 00:13:55,670 ‫واسه قبل از جنگ ـه. 95 00:13:55,879 --> 00:13:57,881 ‫ایستگاه راه آهن بود. 96 00:13:58,465 --> 00:14:00,717 ‫به هرحال از اونجا انداختنم بیرون. 97 00:14:01,092 --> 00:14:02,761 ‫برای چی؟ 98 00:14:02,802 --> 00:14:06,514 ‫خب، یه مقدار شرایط رو تغییر دادم... 99 00:14:07,390 --> 00:14:10,185 ‫و در واقع، مسئولین اونجا خیلی ازم خوششون نمیومد. 100 00:14:12,020 --> 00:14:14,230 ‫چیکار کردی؟ 101 00:14:14,731 --> 00:14:21,154 ‫از بچگیم به اسلحه ها و شاتگان ... ‫خیلی علاقه داشتم. 102 00:14:21,363 --> 00:14:26,993 ‫حالا دارم به یه جور اسلحه ی خودکار فکر میکنم. 103 00:14:28,370 --> 00:14:33,792 ‫- خودکار؟ ‫- یه جور مسلسل خودکار. 104 00:14:38,296 --> 00:14:39,881 ‫ایناهاش. 105 00:14:43,718 --> 00:14:46,179 ‫الان دیگه مطمئنم کسی اخراجت نمیکنه. 106 00:14:46,846 --> 00:14:53,395 ‫اتفاقاً گروهبان یکمِ عزیز، یه چیز باید ساخته میشد ‫تا ضامنِ سلامتی ما باشه. 107 00:14:53,812 --> 00:14:58,024 ‫سرزمین مادریمون همین الان به اختراع تو نیاز داره. 108 00:16:06,176 --> 00:16:08,678 ‫ایستگاه ماتای. 109 00:16:12,265 --> 00:16:14,976 ‫گروهبان! داره کجا میره؟ 110 00:16:33,703 --> 00:16:39,334 ‫مامان، من رو بابت این موضوع ببخش. ‫ولی فعلاً نمیتونم ببینمت. 111 00:16:39,751 --> 00:16:41,544 ‫میخواستم بیام پیش تو ولی نیومدم. 112 00:16:41,544 --> 00:16:45,298 ‫دلم برات تنگ شده. ‫ولی باید رشد کنم! 113 00:16:45,423 --> 00:16:47,467 ‫میدونم وقتی توی خونه هیچ مردی نیست، ‫یه مقدار زندگی برات سخت تره... 114 00:16:47,509 --> 00:16:50,845 ‫ولی اگه به خواسته های خودم احترام نذارم، ‫اونموقع چطوری جلوت سرم رو بالا بگیرم؟ 115 00:16:50,970 --> 00:16:54,057 ‫پات رو میبوسم. ‫دوست دارت، میخاییل. 116 00:16:55,642 --> 00:16:58,811 ‫«پاول آندرویچ» کجاست؟ 117 00:17:02,357 --> 00:17:04,108 ‫- «پاول آندرویچ» ‫- کی؟ پاول آندرویچ؟ 118 00:17:04,192 --> 00:17:05,985 ‫- پاول آندرویچ کجاست؟ ‫- پاول آندرویچ! 119 00:17:05,985 --> 00:17:07,820 ‫تو چی میخوای؟ 120 00:17:07,987 --> 00:17:10,907 ‫گروهبان یکم، کلاشینکف. ‫به علت آسیبی که دیدم توی مرخصی هستم. 121 00:17:11,324 --> 00:17:15,245 ‫کلاشینکف، کلاشینکف... ‫اون فامیلی واسم آشناست. 122 00:17:15,245 --> 00:17:16,871 ‫من تو رو میشناسم؟ 123 00:17:16,913 --> 00:17:20,166 ‫من واستون توی واحد 38 کار میکردم. ‫بخش دیگ های بخار. 124 00:17:20,208 --> 00:17:24,587 ‫- فهمیدم. میتونی چکش دستت بگیری؟ ‫- نه. 125 00:17:24,921 --> 00:17:29,634 ‫- استراحت کن، استراحت کن...وقت منو نگیر. ‫- یه لحظه صبر کن! - نه دیگه! 126 00:17:29,801 --> 00:17:34,013 ‫- پاول آندرویچ! ‫- بهت گفتم برو استراحت کن دیگه! کاری ندارم بهت بدم. 127 00:17:40,270 --> 00:17:44,190 ‫بله. چرا محموله ی من نرسید؟ 128 00:17:44,274 --> 00:17:47,026 ‫کجا میتونم اون سوپاپ های لعنتی رو پیدا کنم؟ 129 00:17:47,360 --> 00:17:50,905 ‫باید شکایت کنم ازتون؟ ‫باشه پس. 130 00:17:51,239 --> 00:17:53,616 ‫منتظرم. سریعتر بیاید. 131 00:17:59,789 --> 00:18:02,333 ‫پاول آندرویچ! 132 00:18:02,333 --> 00:18:04,836 ‫وقتی توی بیمارستان بودم، با خودم فکر کردم... 133 00:18:05,044 --> 00:18:07,589 ‫شرایط خط مقدم اصلاً خوب نیست. 134 00:18:07,589 --> 00:18:10,758 ‫آلمان ها خیلی مجهز هستن و اگه بخوام واضح تر بگم... 135 00:18:10,967 --> 00:18:12,969 ‫ما به شدت از اونا عقب تریم. 136 00:18:13,344 --> 00:18:19,142 ‫ارتش سرخ به یه مسلسل خوب نیاز داره تا بتونه ‫این جنگ رو پیروز بشه. منم یه ایده هایی دارم. 137 00:18:19,392 --> 00:18:21,227 ‫- واقعاً؟ ‫- بله. 138 00:18:21,269 --> 00:18:26,274 ‫حالا چرا این اسلحه ی خودکار رو توی این انبار نسازیم؟ ‫هان؟ 139 00:18:26,482 --> 00:18:31,029 ‫گفتی خودکار؟ بسازیش؟ اینجا؟ 140 00:18:31,863 --> 00:18:35,074 ‫الان تو رو یادم اومد، کلاشینکف. 141 00:18:35,658 --> 00:18:41,664 ‫- تو همونی هستی که توی محیط کار، یه سلاح ساخت؟ ‫- دقیقاً خودم هستم. 142 00:18:41,706 --> 00:18:44,375 ‫و میدونی دوست من... 143 00:18:44,542 --> 00:18:48,296 ‫وقتی اونا اون تفنگ دست ساز رو توی ‫آزمایشگاه لعنتیِ من پیدا کردن چی شد؟ 144 00:18:48,421 --> 00:18:51,841 ‫دو روز تمام، بازرس ها نذاشتن ‫آب خوش از گلوم بره پایین. 145 00:18:51,924 --> 00:18:55,386 ‫«کِی ساختیش؟ کی اجازه ش رو داده؟ چرا؟ کجا؟» 146 00:18:55,637 --> 00:18:59,641 ‫بخاطر اون اعصاب خوردی ها، 5 کیلو وزنم کم شد! 147 00:18:59,932 --> 00:19:02,894 ‫تازه اون تفنگ اصلاً شلیک نمی کرد. 148 00:19:03,269 --> 00:19:06,898 ‫به همین سادگی! 149 00:19:07,148 --> 00:19:11,069 ‫چرا میتونی باهاش شلیک کنی. ‫من یه قطعه ش رو برداشته بودم. 150 00:19:11,152 --> 00:19:14,530 ‫میخواستم اسلحه بی نقص باشه. ‫اون قطعه رو برداشتم تا مجبور نباشم زودتر تحویلش بدم. 151 00:19:14,614 --> 00:19:18,451 ‫درباره ی بازرس ها هم باید بگم واقعاً متاسفم. 152 00:19:18,576 --> 00:19:20,620 ‫نظرت درباره ی مسلسل خودکار چیه؟ 153 00:19:22,038 --> 00:19:24,415 ‫بیا امتحانش کنیم! ها؟ 154 00:19:24,540 --> 00:19:27,752 ‫میدونی چیه، مخترع... 155 00:19:29,921 --> 00:19:32,507 ‫گمشو از اینجا برو بیرون. 156 00:19:57,031 --> 00:20:01,953 ‫ستوان، ماشین سرهنگ دوم، «بصار» آماده ست. ‫کجا باید بریم؟ 157 00:20:02,203 --> 00:20:05,748 ‫- اونو بیار دم دفتر فرماندهی. خودش بهت میگه. ‫- متوجه شدم. 158 00:20:13,339 --> 00:20:17,176 ‫ببینم...یه مهره ی بزرگ داره میاد؟ 159 00:20:18,010 --> 00:20:22,682 ‫خیلی خیلی بزرگ! گفتن که امروز صبح، ‫یه بازرس خیلی مهم داره میاد «آلما-آتا». 160 00:20:22,765 --> 00:20:25,309 ‫اسمش «خاسانوف» یا «بصاروف» بود. 161 00:20:26,269 --> 00:20:31,065 ‫از خط مقدم میای؟ اونجا اوضاع چطوره؟ هوا داغه؟ 162 00:20:31,357 --> 00:20:32,984 ‫مثل کوره می مونه. 163 00:20:37,155 --> 00:20:39,574 ‫سرهنگ دوم، اجازه هست؟ 164 00:20:40,158 --> 00:20:43,828 ‫سرهنگ دوم، من گروهبان یکم کلاشینکف هستم. ‫اجازه میدین یه صحبتی باهاتون بکنم؟ 165 00:20:45,163 --> 00:20:47,248 ‫تو چرا اومدی اینجا، "رانند تانک"؟ 166 00:20:47,331 --> 00:20:50,752 ‫مرخصی استعلاجی گرفتم. ‫میخواستم باهاتون صحبت کنم، سرهنگ. 167 00:20:50,835 --> 00:20:53,838 ‫حرفت رو بزن، گروهبان. من عجله دارم، سریع باش. 168 00:20:53,838 --> 00:20:55,381 ‫خب... 169 00:20:55,798 --> 00:20:58,217 ‫میدونی، من متقاعد شده بودم... 170 00:21:00,011 --> 00:21:02,638 ‫ولش کن. من از سال 1938 توی ارتش بودم. 171 00:21:02,680 --> 00:21:06,350 ‫از روزهای اول جنگ توی جنگ بودم. ‫4 تا تانک رو منهدم کردم. 172 00:21:06,517 --> 00:21:09,687 ‫7...نه 8تا ضدتانک رو منهدم کردم. 173 00:21:09,729 --> 00:21:14,358 ‫تازه بیشتر هم میتونستم بزنم ولی خب دستم اینجوری شد. ‫الانم که اینجا هستم. 174 00:21:14,484 --> 00:21:18,279 ‫بعضی وقتا مجبور بودیم با دستای خالی حمله کنیم ‫و با دشمن بجنگیم... 175 00:21:18,362 --> 00:21:20,698 ‫اونوقت اگه یه آلمان با یه مسلسل... 176 00:21:20,782 --> 00:21:24,035 ‫که 80تا گلوله داره بیاد طرف، ‫میتونه در عرض یک ثانیه بهت شلیک کنه. 177 00:21:24,118 --> 00:21:27,288 ‫اونوقت ما تفنگی داریم که باید مدام خشابش رو پر کنیم... 178 00:21:27,413 --> 00:21:30,041 ‫- اصل حرفت رو بزن، گروهبان. ‫- باشه. 179 00:21:38,132 --> 00:21:42,220 ‫از طرف بصاروف... ‫تو خیلی کله شقی! مگه نه؟ 180 00:21:43,679 --> 00:21:45,181 ‫خیلی خب. 181 00:21:50,686 --> 00:21:52,438 ‫منو به «ژیگالوا» وصل کن. 182 00:21:53,356 --> 00:21:57,235 ‫«سانیچ»، الان یه نفر به اسم کلاشینکف میاد پیشت... 183 00:21:57,443 --> 00:21:59,278 ‫یه گوشه بهش جا بده. 184 00:21:59,278 --> 00:22:02,949 ‫آره، میزکار و ابزار و همه چیز. 185 00:22:03,324 --> 00:22:06,494 ‫آره، باشه. 186 00:22:52,081 --> 00:22:55,126 ‫نیروی انسانی ندارم بهت بدم. همشون همینا هستن. ‫همه ی متخصص هامون دارن کار میکنن. 187 00:22:55,167 --> 00:22:58,212 ‫پاول آندرویچ، این موضوع خیلی مهمه! 188 00:22:58,379 --> 00:23:02,174 ‫مهمه؟ فکر میکنی ما داریم اینجا چیکار میکنیم؟ 189 00:23:02,258 --> 00:23:06,596 ‫مهمه! چی میخوای از جون ما؟ ‫میخوای مادرت بره روی اون لوکوموتیوها کار کنه؟ 190 00:23:06,679 --> 00:23:09,015 ‫یه نفرم نمیدم بهت. دیگه هم در موردش حرف نزن. ‫تموم شد رفت! 191 00:23:09,056 --> 00:23:11,434 ‫گوش کن...میخوای راستش رو بهت بگم؟ 192 00:23:11,684 --> 00:23:14,312 ‫تو چه جور مخترعی هستی، کلاشینکف. هان؟ 193 00:23:14,395 --> 00:23:17,273 ‫قشنگ معلومه که بصاروف دلش واست سوخته. 194 00:23:17,440 --> 00:23:20,109 ‫یه پسره ی مجروح رو جلوی خودش دیده... 195 00:23:20,276 --> 00:23:23,738 ‫اونوقت برگه ای که جلوش آوردی رو سریع امضا کرده ‫تا از شرت خلاص بشه. 196 00:23:25,323 --> 00:23:29,201 ‫نمیخواد کار کنی. خواهش میکنم از اینجا برو. 197 00:23:39,295 --> 00:23:40,504 ‫کلاشینکف. 198 00:23:41,881 --> 00:23:45,801 ‫ما اومدیم کمکت. شنیدیم میخوای تفنگ درست کنی. ‫درسته؟ 199 00:23:46,510 --> 00:23:49,513 ‫- اونوقت به متخصص نیاز داری. درسته؟ ‫- بله. 200 00:23:49,639 --> 00:23:53,893 ‫ولی پاول آندرویچ گفت... ‫- پاول آندرویچ گفت در زمان ساعت کاری! 201 00:23:54,477 --> 00:23:56,604 ‫بعد از ساعت کاری که میتونیم. 202 00:23:56,854 --> 00:23:59,273 ‫ژنیا کراوچنکو. 203 00:23:59,482 --> 00:24:01,025 ‫مسئول ماشین آسیاب. 204 00:24:01,067 --> 00:24:04,111 ‫دیمیتری کوزمیچ، تراشکار درجه یک. 205 00:24:06,405 --> 00:24:09,408 ‫ماتویچ، ولودکا، سانیا، عمو میشا... 206 00:24:09,951 --> 00:24:11,535 ‫خیلی بزرگ شدی. 207 00:24:12,036 --> 00:24:14,956 ‫- اجازه هست؟ ‫- بله. 208 00:24:16,624 --> 00:24:18,417 ‫در مجموع، داداش کلاشینکف... 209 00:24:18,834 --> 00:24:22,380 ‫هممون خیلی دوست داریم توی این کار سخت ‫بهت کمک کنیم. 210 00:24:22,546 --> 00:24:26,050 ‫- پس... ‫- طرح هایی داری که جزئیاتش بیشتر باشه؟ 211 00:24:26,092 --> 00:24:30,304 ‫آره میدونم طراحیم بدرد نخوره. 212 00:24:30,554 --> 00:24:34,600 ‫پس باید چشمی درستش کنیم و خودمون تنظیمش کنیم. 213 00:25:54,764 --> 00:25:57,516 ‫مامان، باورت نمیشه که... 214 00:25:57,600 --> 00:26:02,104 ‫توی این ایستگاه کوچیک چه آدمای بزرگی زندگی میکنن. 215 00:26:02,271 --> 00:26:04,607 ‫اصلاً نمیتونم فکرش رو بکنم که ‫بدون اونها چیکار باید میکردم. 216 00:26:04,857 --> 00:26:07,818 ‫اگه ایده ی به این ذهن خلاق من برسه... 217 00:26:07,818 --> 00:26:10,738 ‫سریع میرم سراغ بچه های آلما-آتا و ازشون کمک میگیرم. ‫اونا بهم قول دادن کمکم کنن. 218 00:26:11,280 --> 00:26:15,826 ‫متاسفم که بهت جزییات کارم رو نگفتم. ‫این یه راز ـه. ولی کارم خیلی مهمه. 219 00:26:15,868 --> 00:26:19,914 ‫اول برای خودم و بعد برای کشورمون. 220 00:26:20,206 --> 00:26:25,628 ‫پاهات رو میبوسم. زنده و سرحال باشی. ‫دوست دارت، میخاییل. 221 00:26:44,063 --> 00:26:46,398 ‫- یوجین، یالا. ‫- یالا! 222 00:27:33,612 --> 00:27:39,034 ‫قزاقستان. آلما-آتا. 223 00:27:50,171 --> 00:27:51,714 ‫همینجاست؟ 224 00:27:54,466 --> 00:27:56,010 ‫ممنونم. 225 00:27:58,304 --> 00:27:59,847 ‫ببخشید... 226 00:28:06,437 --> 00:28:09,690 ‫ببخشید، سرهنگ دوم، بصاروف کجاست؟ 227 00:28:09,940 --> 00:28:14,737 ‫- نمیشناسمش. ‫- معاون کمیسر ارشد ارتش جمهوری رو نمیشناسی؟ 228 00:28:15,237 --> 00:28:16,864 ‫اینجا چه خبره؟ 229 00:28:17,072 --> 00:28:21,702 ‫- سلام. من باید با سرهنگ دوم بصاروف صحبت کنم. ‫- سرهنگ بصاروف خط مقدم هستن. 230 00:28:21,869 --> 00:28:24,538 ‫- خط مقدم؟ ‫- درسته. 231 00:28:24,788 --> 00:28:27,583 ‫صبر کن...حالا جایگزینش کیه؟ 232 00:28:27,791 --> 00:28:29,752 ‫چرا دنبالش میگردی؟ 233 00:28:30,794 --> 00:28:33,005 ‫موضوع در سطح ملی ـه. 234 00:28:33,130 --> 00:28:34,673 ‫این. 235 00:28:36,383 --> 00:28:41,305 ‫با رفیق هامون انجامش دادیم. ‫توی یه کارگاه توی وقت آزادمون! 236 00:28:45,976 --> 00:28:49,772 ‫- آه، دستم! زنگ بزن ماتای! ‫- همینجا بتمرگ. 237 00:28:49,855 --> 00:28:52,358 ‫زنگ بزن ایستگاه ماتای، رییس اونجا «کروتور» ـه. 238 00:28:52,399 --> 00:28:54,944 ‫زنگ بزن، اون همه چیز رو توضیح میده. 239 00:28:55,486 --> 00:28:57,029 ‫هی! 240 00:28:58,239 --> 00:28:59,782 ‫هی! 241 00:29:06,789 --> 00:29:09,124 ‫مورد اضطراری چیه؟ 242 00:29:09,375 --> 00:29:11,543 ‫یه راننده تانک، یه اسلحه خودکار آورده. 243 00:29:11,710 --> 00:29:15,965 ‫سعی کرد به زور بره پیش فرمانده. ‫تهدیدمون کرد و ما جلوش رو گرفتیم. 244 00:29:16,006 --> 00:29:19,134 ‫- ازش بازجویی کردین؟ ‫- منتظر شما بودیم. 245 00:29:26,100 --> 00:29:27,726 ‫جالبه. 246 00:29:29,561 --> 00:29:31,563 ‫کار کارخونه نیست. 247 00:29:33,565 --> 00:29:35,234 ‫دست سازه! 248 00:29:35,234 --> 00:29:38,904 ‫میخوام برم مرکز فرماندهی. ‫امروز دیگه برنمیگردم. 249 00:29:39,196 --> 00:29:40,948 ‫فردا همه چیز رو بررسی میکنیم. 250 00:29:50,666 --> 00:29:53,168 ‫برو به کارگاه «گروخوایا». 251 00:29:53,585 --> 00:29:56,213 ‫اونجا فردی به اسم «آندری ایوانویچ قزاقوف» ‫رو پیدا میکنی. 252 00:29:56,422 --> 00:30:01,093 ‫- اینو بهش بده و بگو «لبدف» گفت آزمایشش کن. ‫- چشم. 253 00:30:08,434 --> 00:30:09,935 ‫آتش! 254 00:30:15,743 --> 00:30:22,411 رسانه اینترنتی مای موویز mymoviz10.pw جامعترین سایت فیلم و سریال 255 00:30:25,743 --> 00:30:27,411 ‫برو نگاه کن. 256 00:30:31,332 --> 00:30:33,625 ‫- سلام. ‫- سلام. 257 00:30:34,460 --> 00:30:35,961 ‫خوبی؟ 258 00:30:36,628 --> 00:30:38,630 ‫زدم توی 2. بدک نبود، «آندری ایوانویچ». 259 00:30:38,839 --> 00:30:42,051 ‫- گرچه میشه بهتر از اینم بشه. ‫- بیا. 260 00:30:53,312 --> 00:30:56,357 ‫- این معجزه از کجا اومده؟ ‫- فقط خدا میدونه! 261 00:30:56,648 --> 00:30:58,442 ‫دست ساز ـه. 262 00:30:58,525 --> 00:31:01,111 ‫سرگرد آوردش. 263 00:31:01,195 --> 00:31:04,990 ‫یه مکانیزم بازگشت جالب داخلش تعبیه کرده. ‫اینطور فکر نمیکنی؟ 264 00:31:05,783 --> 00:31:08,786 ‫میبینی؟ ‫روشش کاملاً فرق میکنه. 265 00:31:08,952 --> 00:31:10,621 ‫میخوای امتحانش کنی؟ 266 00:31:11,163 --> 00:31:12,790 ‫چرا که نه؟ 267 00:31:47,741 --> 00:31:50,411 ‫کی ساختتش؟ 268 00:31:50,744 --> 00:31:52,287 ‫خودمم برام سواله. 269 00:31:54,957 --> 00:31:56,542 ‫دارید به چی میخندید؟ 270 00:31:58,544 --> 00:32:03,841 ‫از دستمون عصبانی نشو، گروهبان. ‫ولی اصلاً بهت نمیاد یه مخترع باشی. 271 00:32:04,341 --> 00:32:08,929 ‫عین این بچه دهاتی های پنج ساله می مونی. 272 00:32:09,054 --> 00:32:10,639 ‫اهل روستایی؟ 273 00:32:12,307 --> 00:32:13,892 ‫توی حومه ی شهر میشینم. 274 00:32:14,810 --> 00:32:17,187 ‫- مخترع... ‫- خبردار! 275 00:32:17,312 --> 00:32:19,898 ‫سرگرد، در زمان انجام وظایف من ‫هیچ اتفاقی رُخ نداد. 276 00:32:19,940 --> 00:32:21,733 ‫- راحت باش. ‫- چشم! 277 00:32:21,900 --> 00:32:26,113 ‫خب، مخترعتون در امن و امان ـه. 278 00:32:29,324 --> 00:32:31,076 ‫آزادش کنید. 279 00:32:38,667 --> 00:32:41,253 ‫- فامیلی؟ ‫- کلاشینکف. 280 00:32:43,213 --> 00:32:46,925 ‫تو آزادی، "مخترع کلاشینکف" 281 00:32:47,342 --> 00:32:50,512 ‫- ببریدش. ‫- بیا بریم. 282 00:32:56,268 --> 00:33:00,564 ‫ایده ت جالبه ولی باید یادت باشه: 283 00:33:00,606 --> 00:33:03,859 ‫نشونه گیریش رو تقویت کن، ‫ساختنش رو راحت تر کن... 284 00:33:03,942 --> 00:33:07,654 ‫خبری از مسابقات دولت شوروی برای ‫طراحان اسلحه داری؟ 285 00:33:09,490 --> 00:33:14,953 ‫اگه میخوای تفنگت تولید باشه ‫باید توی اون مسابقه برنده بشی. 286 00:33:16,038 --> 00:33:18,707 ‫ما نمونه ت رو تکمیل میکنیم و ‫به ژنرال «کورباتکین» نشونش میدیم، 287 00:33:18,832 --> 00:33:23,545 ‫ایشون فرمانده بخش مرکزی آسیا هستند ‫و فرد باهوشی اند. 288 00:33:24,505 --> 00:33:29,927 ‫اگه اون از اسلحه ت خوشش بیاد، بهت زنگ میزنه. 289 00:33:36,725 --> 00:33:39,937 ‫خب، چی میگی؟ 290 00:33:40,938 --> 00:33:43,148 ‫چی میتونم بگم؟ 291 00:33:44,775 --> 00:33:46,944 ‫داشتم به این فکر میکردم که یه موقع زندان نیوفتم، 292 00:33:47,194 --> 00:33:52,282 ‫حالا یهویی دارید بهم پیشنهاد میدید که نشونه گیریش رو ‫تقویت و ساخت و سازش رو راحت تر کنم؟ 293 00:33:53,617 --> 00:33:55,160 ‫آره؟ 294 00:33:57,412 --> 00:33:59,456 ‫معلومه که آره! 295 00:34:14,930 --> 00:34:16,723 ‫نگرانی؟ 296 00:34:26,024 --> 00:34:27,651 ‫اینم از ژنرال. 297 00:34:35,909 --> 00:34:37,536 ‫خبردار! 298 00:34:53,677 --> 00:34:55,804 ‫فرمانده ارشد... 299 00:35:00,225 --> 00:35:03,937 ‫- کلاشینکف کدوم یکی از شماست؟ ‫- منم. 300 00:35:06,857 --> 00:35:09,610 ‫اختراعت رو نشون بده. 301 00:35:16,658 --> 00:35:22,122 ‫گلگدن اینجوری باز میشه. ‫گلوله ها داخلش میرن و جداگونه شلیک میشن. 302 00:35:22,164 --> 00:35:25,000 ‫- پس نوبتی میرن اینجا. ‫- توی هر خشاب چندتا گلوله جا میگیره؟ 303 00:35:25,125 --> 00:35:29,630 ‫این چهارده تا جا میگیره. اینجوری میره جا... ‫و اینجوری هم میاد بیرون. 304 00:35:29,838 --> 00:35:34,176 ‫میخوایم 70 تا گلوله توی هر خشاب داشته باشیم ‫ولی فعلاً هنوز آماده نیستیم. 305 00:35:35,427 --> 00:35:36,970 ‫بیا بریم. 306 00:35:50,484 --> 00:35:52,027 ‫خشاب. 307 00:36:08,168 --> 00:36:09,836 ‫دوربین. 308 00:36:18,053 --> 00:36:20,138 ‫ژنرال، میخواین چایی بخورین؟ 309 00:36:24,935 --> 00:36:26,520 ‫کلاشینکف! 310 00:36:30,899 --> 00:36:34,736 ‫چرا اینطوری هستی؟ ‫چرا این یونیفرم قدیمی رو پوشیدی؟ 311 00:36:36,071 --> 00:36:37,781 ‫من یونیفرم دیگه ای ندارم، ژنرال. 312 00:36:37,823 --> 00:36:40,909 ‫بهشون بگو ژنرال دستور داده ‫تا بهت یه یونیفرم جدید بدن. 313 00:36:41,034 --> 00:36:44,496 ‫تو یه مخترع هستی ولی قیافه ت... 314 00:36:44,746 --> 00:36:46,790 ‫- خدا میدونه! ‫- متوجهم. 315 00:36:46,873 --> 00:36:50,961 ‫یادت باشه، کلاشینکف. تو یه مخترع تُرک هستی. 316 00:36:51,253 --> 00:36:55,090 ‫ما تو رو به عنوان نماینده ی بخش خودمون ‫به مسابقه ی ملی میفرستیم. 317 00:36:55,257 --> 00:36:58,260 ‫خودم توصیه نامه ای برات میفرستم. 318 00:37:00,470 --> 00:37:07,269 ‫ببین، کلاشینکف. منو ناامید نکنیا! ‫من بهت ایمان دارم. 319 00:37:14,401 --> 00:37:17,779 ‫ممنونم، کلاشینکف! من بهت ایمان دارم. 320 00:37:18,488 --> 00:37:20,115 ‫اون گفت... 321 00:37:21,074 --> 00:37:24,327 ‫اگه خدا بخواد به عنوان یه تُرک میری مسابقات. 322 00:37:27,080 --> 00:37:30,000 ‫نمیتونم بگم قبلاً بهش فکر نکرده بودم. 323 00:37:31,168 --> 00:37:32,753 ‫از طبیعت خواستم... 324 00:37:33,628 --> 00:37:35,964 ‫تا یه موهبت الهی بهمون بده. 325 00:37:36,423 --> 00:37:39,968 ‫نمیدونم از کجا اومد ولی مطمئنم ‫که این موهبت وجود داره. 326 00:37:40,302 --> 00:37:42,095 ‫واقعاً هست. 327 00:37:43,764 --> 00:37:45,891 ‫الان روبروی من مردی نشسته که... 328 00:37:46,433 --> 00:37:49,144 ‫خدای مهربان، پیشونیِ اون رو بوسیده. 329 00:37:49,644 --> 00:37:53,982 ‫«میخاییل تیموفیچ»، تو سکه ی طلای ما هستی. 330 00:38:00,123 --> 00:38:02,209 ‫متاسفم که خیلی وقته براتون نامه ننوشتم. 331 00:38:02,542 --> 00:38:04,252 ‫مثل یه دانه ی برف دارم واسه خودم میچرخم. 332 00:38:04,294 --> 00:38:08,215 ‫همش توی آسمون غلت میزنم و غلت میزنم ‫ولی هیچوقت زمین نمیام. 333 00:38:08,423 --> 00:38:11,593 ‫خانواده ی عزیزم، واقعاً میخواستم بیام به دیدنتون... 334 00:38:11,802 --> 00:38:14,012 ‫ولی دیگه اختیارم دست خودم نیست. 335 00:38:14,095 --> 00:38:17,891 ‫البته میتونم بیام و بغلتون کنم، 336 00:38:27,829 --> 00:38:30,048 ‫ولی میترسم که عواقب بدی برام داشته باشه. 337 00:38:30,048 --> 00:38:30,335 ‫ولی میترسم که عواقب بدی برام داشته باشه. ‫مسکو سال 1943 338 00:38:30,335 --> 00:38:31,046 ‫مسکو سال 1943 339 00:38:31,171 --> 00:38:33,178 ‫و واقعاً الان نیاز به دردسر ندارم. 340 00:38:34,014 --> 00:38:37,692 ‫زنده و سالم باشید. ‫دوست دارتون میخاییل. 341 00:39:19,664 --> 00:39:24,012 ‫- میری «شوکروف پالیگون»؟ - آره. ‫- گروهبان رو اونجا پیاده کن. - باشه. 342 00:39:49,556 --> 00:39:51,771 ‫یه ذره نون میخوای؟ 343 00:39:54,740 --> 00:39:57,582 ‫خب...چی داری؟ 344 00:39:58,168 --> 00:39:59,839 ‫نشونم بده. 345 00:40:04,145 --> 00:40:07,113 ‫- واسه خودته؟ ‫- واسه خودمه. - چقدر سنگین ـه. 346 00:40:09,664 --> 00:40:12,297 ‫120 گرم از یه اسلحه ی په په شه، سبک تره. 347 00:40:12,674 --> 00:40:15,725 ‫120 گرم...چقدر چشمگیر! 348 00:40:16,311 --> 00:40:19,237 ‫په په شه هم خیلی سنگین ـه. 349 00:40:20,867 --> 00:40:23,167 ‫میشه حداقل بکنیش یک کیلو؟ 350 00:40:25,341 --> 00:40:26,887 ‫بدون فشنگ؟ 351 00:40:33,785 --> 00:40:35,499 ‫بدون فشنگ. 352 00:40:38,927 --> 00:40:42,439 ‫اگه اونا قبول کردن و خواستن بسازنش، ‫باید یه نوشیدنی منو مهمون کنی. 353 00:40:43,526 --> 00:40:46,913 ‫و اگه واسه منو خواستن تولید کنن، ‫میری بالا میز و آواز میخونی. 354 00:40:47,080 --> 00:40:48,623 ‫قبول؟ 355 00:40:49,165 --> 00:40:53,212 ‫- تو هم مخترعی؟ -آره. 356 00:40:53,253 --> 00:40:56,590 ‫- «الکسی سوداف». ‫- «میخاییل کلاشینکف». 357 00:41:00,136 --> 00:41:03,474 ‫- قشنگ آواز میخونی؟ ‫- خیلی خیلی قشنگ... 358 00:41:04,100 --> 00:41:06,393 ‫- بازم نون داری؟ ‫- بله. 359 00:41:10,107 --> 00:41:15,195 ‫شوکروف پالیگون، کارگاه «گلوتوین» 360 00:41:20,201 --> 00:41:21,744 ‫ممنون. 361 00:41:25,499 --> 00:41:27,041 ‫سلام. 362 00:41:33,838 --> 00:41:37,465 ‫لطفاً به گروهبان یکم کلاشینکف در همه ی موارد لازم، 363 00:41:37,549 --> 00:41:43,010 ‫برای ساخت طرح خود، کمک های لازم را برسانید. 364 00:41:44,469 --> 00:41:47,346 ‫- بدون آموزش؟ ‫- دقیقاً. بدون آموزش. 365 00:41:47,513 --> 00:41:51,391 ‫- پس نمیخوای آموزش ببینی؟ ‫- چرا نخوام؟ میخوام. 366 00:41:51,515 --> 00:41:54,184 ‫منظورم اینه که من حاضرم. ‫اگه آموزش لازمه، من حاضرم. 367 00:41:55,268 --> 00:41:56,853 ‫بیا بریم. 368 00:41:58,812 --> 00:42:01,021 ‫توی میدون مطالعه میکنی. 369 00:42:01,147 --> 00:42:03,940 ‫اختراعت رو توی مسابقه ی اصلی قرار میدیم. 370 00:42:04,399 --> 00:42:08,651 ‫توصیه نامه ت خیلی کمکت میکنه. بیا داخل. 371 00:42:11,570 --> 00:42:15,739 ‫اینجا جاییه که توش کار میکنی. ‫سروان. 372 00:42:21,576 --> 00:42:24,452 ‫- سرهنگ... ‫- همدیگه رو بشناسید. 373 00:42:24,578 --> 00:42:27,830 ‫مهندس ارشد، «وسیلی فدروویچ». 374 00:42:27,955 --> 00:42:32,041 ‫ایشون هم گروهبان کلاشینکف هستند. ‫مخترع با استعدادی از قزاقستان. 375 00:42:32,375 --> 00:42:35,918 ‫شرکت کننده ی جدیده. ‫بهش یه فضای مجزا بده... 376 00:42:35,960 --> 00:42:39,254 ‫و حمایتش کن. 377 00:42:39,254 --> 00:42:42,548 ‫- چشم قربان. ‫- گروهبان، برو. 378 00:42:48,468 --> 00:42:52,429 ‫- اینجا ما کارگاه ساخت سلاح «اشپاگینا» داریم. ‫- اشپاگینا؟ 379 00:42:52,971 --> 00:42:55,347 ‫تو چرا تعجب کردی؟ ‫خط مقدم به یه مسلسل جدید نیاز داره دیگه. 380 00:42:55,347 --> 00:42:57,932 ‫بخاطر همین الان همه ی اسلحه سازها اینجا جمع شدن. 381 00:42:58,266 --> 00:43:00,184 ‫اون کورووین ـه، اون روکاویشنیکوف ـه. 382 00:43:00,267 --> 00:43:02,810 ‫اونجا هم کارگاه ساخت سلاح دگتیاروف ـه ‫که واسه «وسیلی الکسیویچ» ـه. 383 00:43:03,895 --> 00:43:06,522 ‫دگ...دگتیاریوف؟ 384 00:43:07,315 --> 00:43:09,025 ‫آره. 385 00:43:10,193 --> 00:43:14,071 ‫ببینم...الان منظورت اینه که مسلسل من ‫در برابر اون تفنگ ها باید رقابت کنه؟ 386 00:43:15,281 --> 00:43:18,618 ‫چیزی نیست گروهبان. ‫همه حق دارن برا خودشون افتخارآفرینی کنن. 387 00:43:23,164 --> 00:43:25,292 ‫مثل بقیه، یه سری امکانات بهت داده میشه. 388 00:43:25,751 --> 00:43:29,254 ‫دستگاه تراش خیلی شلوغه پس باید وایسی تا نوبتت بشه. 389 00:43:29,963 --> 00:43:31,673 ‫خب، مسئولیت همه ی اینا به من محول شده... 390 00:43:31,715 --> 00:43:35,844 ‫پس لطفاً همه ی طرح های پروژه ت رو واسم بفرست. 391 00:43:36,720 --> 00:43:39,640 ‫- طرح ها؟ ‫- آره. 392 00:43:40,557 --> 00:43:45,896 ‫- خب من هیچ طرحی نکشیدم. ‫- پس شروع کن به کشیدن. نقاشی بلدی؟ 393 00:43:47,981 --> 00:43:49,524 ‫خب دیگه. 394 00:43:53,445 --> 00:43:58,784 ‫برو مستقر شو. من دوباره بعداً میام. 395 00:44:25,061 --> 00:44:26,604 ‫از غذات لذت ببر. 396 00:44:28,273 --> 00:44:29,899 ‫تو کلاشینکف هستی؟ 397 00:44:30,985 --> 00:44:32,486 ‫اوهوم. 398 00:44:37,909 --> 00:44:39,536 ‫«یوکاترینا موسیوا» 399 00:44:40,370 --> 00:44:42,540 ‫لنیا ازم خواست تا توی کشیدن طرح بهت کمک کنم. 400 00:44:42,665 --> 00:44:44,750 ‫این اضافه کاری رو قبول کردم... 401 00:44:44,875 --> 00:44:49,256 ‫- ولی یه شرط داره. برای من مزاحمت ایجاد نکن. ‫- ببخشید؟ 402 00:44:50,674 --> 00:44:53,177 ‫فردا ساعت هشت کارم تموم میشه. ‫با ساعت هشت و نیم که مشکلی نداری؟ 403 00:44:53,428 --> 00:44:55,972 ‫- باشه. ‫- امیدوارم که بتونیم همدیگه رو درک کنیم. 404 00:45:04,149 --> 00:45:09,280 ‫منطقه ی «پولیگونو سوروفسکی» 405 00:45:29,346 --> 00:45:30,972 ‫هی، گروهبان. 406 00:45:32,098 --> 00:45:33,768 ‫سلام، سرگرد. 407 00:45:33,893 --> 00:45:36,812 ‫- اسلحه ت اونجاست؟ ‫- بله. 408 00:45:37,439 --> 00:45:39,399 ‫ما خوب ازت حمایت میکنیم؟ 409 00:45:42,653 --> 00:45:44,155 ‫اونا دیگه کی هستن؟ 410 00:45:47,951 --> 00:45:49,953 ‫اونا گروه اسلحه ی دگتیاریوف هستن. 411 00:45:53,041 --> 00:45:54,959 ‫کدوم یکیشون دگتیاریوف ـه؟ 412 00:45:55,752 --> 00:45:59,548 ‫داداش، خود طرف که نمیاد برا تیراندازی. 413 00:46:01,467 --> 00:46:04,513 ‫ببین، به نظر میاد اسباب بازیت گیر کرده. 414 00:46:10,520 --> 00:46:12,105 ‫بله بله. 415 00:46:19,611 --> 00:46:21,071 ‫سلام. 416 00:46:21,154 --> 00:46:24,157 ‫- طبق قرار اومدم. ‫- سلام. 417 00:48:16,345 --> 00:48:18,430 ‫اسلحه ها رو بررسی کنید. 418 00:48:19,431 --> 00:48:21,016 ‫هدف هاتون رو بررسی کنید. 419 00:48:51,919 --> 00:48:54,088 ‫نمیدونم چطور ازت تشکر کنم. 420 00:48:55,965 --> 00:48:58,842 ‫نگران نباش اونا بخاطر این کارها بهم پول میدن. 421 00:48:58,968 --> 00:49:02,555 ‫صبر کن! جایی نرو. ‫الان برمیگردم. 422 00:49:22,489 --> 00:49:25,242 ‫بفرما. بگیرش. 423 00:49:25,534 --> 00:49:27,744 ‫شیرینی ـه. بگیرش. بگیرش. 424 00:49:31,873 --> 00:49:34,875 ‫در ضمن، میشه امروز دوباره ببینمت؟ 425 00:49:34,917 --> 00:49:38,170 ‫فردا نتایج رو اعلام میکنن. ‫پس شاید دیگه هیچوقت نبینمت. 426 00:49:38,963 --> 00:49:49,123 ‫همراهم بیا. 427 00:53:11,026 --> 00:53:13,489 ‫خب فردا نتایج رو اعلام میکنن؟ 428 00:53:14,879 --> 00:53:17,461 ‫اگه برنده نشی میخوای چیکار کنی؟ 429 00:53:18,692 --> 00:53:20,560 ‫برمیگردم خط مقدم. 430 00:53:26,201 --> 00:53:27,988 ‫برات آرزوی موفقیت میکنم. 431 00:53:29,141 --> 00:53:32,160 ‫بابت شیرینی هم ممنون. ‫دخترم عاشق شیرینی جات ـه. 432 00:53:34,067 --> 00:53:35,815 ‫آره، من یه دختر دارم. 433 00:53:37,204 --> 00:53:38,635 ‫شوهرم داری؟ 434 00:53:38,754 --> 00:53:40,701 ‫اون توی جبهه ست؟ 435 00:53:44,713 --> 00:53:46,500 ‫من شوهر ندارم. 436 00:54:02,192 --> 00:54:05,171 ‫گروهبان کلاشینکف! بذار بهت تبریک بگم. 437 00:54:05,251 --> 00:54:08,390 ‫صبح بخیر سرگرد. ‫میخوای شروع کنم واست آواز بخونم؟ 438 00:54:08,628 --> 00:54:11,567 ‫چی شده رفیق؟ داشتم شوخی میکردم. 439 00:54:11,726 --> 00:54:13,633 ‫الان یه مقدار حالم خوش نیست. 440 00:54:13,712 --> 00:54:17,328 ‫باید برم «تولا» تا اونجا اسلحه م رو آزمایش کنن. 441 00:54:18,201 --> 00:54:19,672 ‫تبریک میگم. 442 00:54:19,711 --> 00:54:21,578 ‫ببین...به همین راحتی ناامید نشو. 443 00:54:21,856 --> 00:54:24,518 ‫تو باختی. کسی هست که نبازه؟ 444 00:54:25,431 --> 00:54:27,656 ‫نمیدونم چرا ولی بهت ایمان دارم. 445 00:54:27,894 --> 00:54:30,595 ‫یه چیزی توی وجود تو هست... 446 00:54:32,423 --> 00:54:33,925 ‫بیا. 447 00:54:40,558 --> 00:54:45,940 ‫کلاشینکف، من میدونم که بهمون نشون میدی ‫که واقعاً کی هستی. مراقب خودت باش! 448 00:54:52,865 --> 00:54:55,201 ‫- برای کی... ‫- این بدرد من نمیخوره سرهنگ. 449 00:54:55,201 --> 00:54:56,160 ‫ساکت باش! 450 00:54:56,285 --> 00:55:00,123 ‫میدونی، کلاشینکف. ‫اینجا کسی به طور اتفاقی نیومده. 451 00:55:01,626 --> 00:55:03,211 ‫سروان. 452 00:55:06,131 --> 00:55:08,509 ‫به گروهبان یکم توضیح بده که ماموریت جدیدش چیه. 453 00:55:08,550 --> 00:55:13,723 ‫سه روز توی پاسدارخانه وقت داره. 454 00:55:13,848 --> 00:55:17,603 ‫مسابقه ای برای یه مسلسل سبک اعلام شده. 455 00:55:17,687 --> 00:55:20,482 ‫میخوایم توی قزاقستان شروع به کار کردن بکنی. 456 00:55:20,524 --> 00:55:21,775 ‫اونجا اونا قدر تو رو میدونن، 457 00:55:21,775 --> 00:55:23,069 ‫و میتونی به آزمایش هات ادامه بدی... 458 00:55:23,069 --> 00:55:25,613 ‫و تغییراتی توی طرحت ایجاد کنی. 459 00:55:25,822 --> 00:55:28,575 ‫خب، موافقی؟ 460 00:55:30,286 --> 00:55:31,871 ‫میشا! 461 00:55:36,711 --> 00:55:38,212 ‫میشا! 462 00:55:39,171 --> 00:55:41,133 ‫بله، موافقم. 463 00:55:42,384 --> 00:55:46,180 ‫قزاقستان، آلما-آتا. سال 1944 464 00:55:51,020 --> 00:55:52,771 ‫سلام. 465 00:56:05,158 --> 00:56:06,659 ‫بله؟ 466 00:56:29,888 --> 00:56:31,389 ‫کلاشینکف... 467 00:56:31,431 --> 00:56:32,932 ‫- ژنرال... ‫- میدونم. 468 00:56:33,058 --> 00:56:36,811 ‫بهم تلگراف شد. مشکل چی بود؟ 469 00:56:38,063 --> 00:56:41,023 ‫- موفق نشدم. ‫- به اندازه ی کافی خوب نبودی؟ 470 00:56:43,067 --> 00:56:44,610 ‫نه به اندازه ی کافی. 471 00:56:45,527 --> 00:56:47,780 ‫حالا برای مسلسل سبک خوب میشی؟ 472 00:56:51,657 --> 00:56:53,659 ‫اعتماد به نفست رو از دست دادی؟ 473 00:56:53,868 --> 00:56:56,704 ‫خب پس کلاشینکف. اینجوری به هیچ جایی نمیرسی. 474 00:56:56,746 --> 00:57:01,000 ‫این کار به منابع زیادی نیاز داره. ‫منابع انسانی، مالی... 475 00:57:05,879 --> 00:57:08,298 ‫اونوقت تو شونه هات رو واسه من میندازی بالا. ‫(علامت عدم اطمینان در زبان بدن) 476 00:59:07,740 --> 00:59:11,993 ‫سلام. به ساشا بگو «یولیا آناتولیونا» منتظرشه. 477 00:59:25,297 --> 00:59:29,218 ‫نامه ت رو احتمالاً نزدیک به ده باری بشه که خوندم. 478 00:59:29,718 --> 00:59:31,887 ‫معلوم شد نه تنها بلد نیستی طراحی کنی... 479 00:59:31,887 --> 00:59:34,096 ‫بلکه توی نوشتنت هم ایراداتی داری. 480 00:59:34,889 --> 00:59:39,310 ‫ظاهراً وقتی بچه بودی، اختراع کردن رو ‫به مدرسه رفتن ترجیح میدادی. 481 00:59:40,144 --> 00:59:42,730 ‫نوشته بودی که منتظر این هستی تا منو ببینی. 482 00:59:42,897 --> 00:59:47,734 ‫نمیدونم چی جواب بدم، "گروهبان یکم"! 483 00:59:48,610 --> 00:59:50,654 ‫شاید بنویسم... 484 00:59:51,530 --> 00:59:55,366 ‫در اسرع وقت مسلسلت رو بساز و بعدش بیا. 485 00:59:58,410 --> 01:00:03,666 ‫سروان «لابوف» از امنیت ملی هستم. ‫دنبال «کالاشکین» میگردم. 486 01:00:03,707 --> 01:00:07,168 ‫خودم هستم. ‫کالاشکین نیستم، من کلاشینکف هستم. 487 01:00:07,335 --> 01:00:12,131 ‫گروهبان یکم... ‫فکر میکردم سنِّ تو بیشتر از این حرفا باشه. 488 01:00:14,384 --> 01:00:16,843 ‫این همون چیزیه که میخوای باهاش مسابقه بدی؟ 489 01:00:18,804 --> 01:00:23,475 ‫به قول خودت، "این چیز" ‫توی جبهه خیلی منتظرش هستن. 490 01:00:23,725 --> 01:00:25,602 ‫فکرش رو میکردم. 491 01:00:25,936 --> 01:00:32,108 ‫نگران نباش، گروهبان. این اسباب بازیت رو ‫در امان تحویل میدیم. 492 01:00:32,441 --> 01:00:34,027 ‫همینجا صبر کن. 493 01:00:40,327 --> 01:00:41,913 ‫کلاشینکف. 494 01:00:43,874 --> 01:00:45,459 ‫کلاشینکف؟ 495 01:00:45,836 --> 01:00:47,546 ‫میشان؟ 496 01:00:51,218 --> 01:00:52,928 ‫میشانیا؟ آره؟ 497 01:00:53,346 --> 01:00:55,683 ‫ساکت شو کوچولو، این برادرمه. 498 01:00:55,683 --> 01:00:58,061 ‫- ویتکا؟ ‫- سلام برادر. 499 01:00:58,353 --> 01:01:02,400 ‫تو...تو اینجا چه غلطی میکنی؟ 500 01:01:03,402 --> 01:01:07,365 ‫میشانیا، مامان و آبجی چطورن؟ 501 01:01:08,034 --> 01:01:11,246 ‫میشانیا! میشانیا! 502 01:01:11,455 --> 01:01:14,292 ‫میشانیا، چرا ساکتی؟ 503 01:01:15,252 --> 01:01:21,886 ‫میبینم که مردم بهت احترام میذارن. ‫ولی خب من بدشانس بودم. 504 01:01:22,303 --> 01:01:26,267 ‫- از طرف من به مامان سلام برسون. ‫- مدارک شناسایی. 505 01:01:26,309 --> 01:01:28,312 ‫مدارک شناسایی. 506 01:01:35,739 --> 01:01:37,532 ‫چی شده، گروهبان؟ 507 01:01:43,413 --> 01:01:44,998 ‫اون کی بود؟ 508 01:01:46,458 --> 01:01:48,460 ‫هیچکس. 509 01:02:00,847 --> 01:02:03,809 ‫یه زن توی قطار اینو همراهش داشت. 510 01:02:03,975 --> 01:02:06,770 ‫میدونی چقدر واسش پول دادم؟ ‫اینقدر! 511 01:02:06,978 --> 01:02:09,857 ‫وقتی فهمید اوضاع ناجوره فرار کرد. 512 01:02:09,857 --> 01:02:12,694 ‫بیا یه حالی به خودمون بدیم. 513 01:02:13,277 --> 01:02:17,323 ‫- ممنون ولی من نمیخوام، سروان. ‫- ازت درخواست نکردم. 514 01:02:44,851 --> 01:02:49,355 ‫چی شده؟ یه سرباز دلش نمیخواد با یه افسر از ‫امنیت ملی شوروی هم سفره بشه؟ 515 01:02:51,482 --> 01:02:54,527 ‫- من همچین حرفی نزدم. ‫- حرفش رو نزدی ولی فکرش رو کردی. 516 01:02:56,070 --> 01:03:01,659 ‫فعلاً که اینجا توی این خراب شده ‫هیچ کاری نمیتونیم بکنیم. 517 01:03:13,755 --> 01:03:17,384 ‫گروهبان، یه دشمن ایدیولوژیک، از یه آلمانی هم بدتره. 518 01:03:20,679 --> 01:03:24,099 ‫تغییر قیافه میده و تظاهر میکنه که یکی از ماهاست... 519 01:03:24,558 --> 01:03:30,481 ‫ولی وقتی پشتت رو میکنی... ‫از پشت بهت خنجر میزنه! 520 01:03:34,026 --> 01:03:35,736 ‫گندش بزنن... 521 01:03:50,834 --> 01:03:54,797 ‫هی گروهبان، چقدر دیگه باید بریم؟ 522 01:03:55,130 --> 01:03:59,842 ‫- نمیدونم. ‫- چطور نمیدونی؟ گفتی یک کیلومتر و نیم مونده. 523 01:04:01,093 --> 01:04:03,930 ‫ما رو داری کجا میبری، گروهبان؟ 524 01:04:08,308 --> 01:04:11,228 ‫متاسفم سروان، شاید راه رو اشتباه اومده باشیم. 525 01:04:11,311 --> 01:04:15,231 ‫شایدم از عمد راه رو اشتباه اومدی! 526 01:04:18,359 --> 01:04:21,695 ‫- منظورت چیه؟ ‫- همون که شنیدی! 527 01:04:21,987 --> 01:04:25,114 ‫اونی که توی ایستگاه قطار بود، صدات کرد "داداش". 528 01:04:25,240 --> 01:04:28,076 ‫کلاشینکف، من هیچوقت اشتباه نمی کنم. 529 01:04:28,076 --> 01:04:31,370 ‫وقتی یه دشمن ایدیولوژیک رو از یه مایلی ببینم میفهمم. 530 01:04:31,995 --> 01:04:33,789 ‫تو کی هستی؟ 531 01:04:34,373 --> 01:04:36,875 ‫گروهبان یکم، کلاشینکف. 532 01:04:37,543 --> 01:04:42,380 ‫خیلی خوب فیلم بازی کردی. ‫به طور مثال یه مسلسل ساختی! 533 01:04:42,463 --> 01:04:44,507 ‫ولی نمیتونی منو گول بزنی. 534 01:04:45,007 --> 01:04:47,051 ‫من دهنِ توِ ضدانقلابی رو ... 535 01:04:47,134 --> 01:04:50,345 ‫به کی میگی "ضد انقلابی"، آشغال؟ 536 01:04:53,682 --> 01:04:56,218 ‫کلاشینکف. 537 01:04:59,621 --> 01:05:05,627 ‫گروهبان! گروهبان! 538 01:05:24,581 --> 01:05:27,450 ‫حالا چیزی برای گفتن داری؟ 539 01:05:29,319 --> 01:05:32,122 ‫حالا چیزی برای گفتن داری؟ 540 01:05:39,196 --> 01:05:45,535 ‫تنها گناهی که من دارم اینه که ‫فرزند یه کشاورز بی آبرو هستم. 541 01:05:45,870 --> 01:05:49,540 ‫الان میدونم که طرف کدوم جناح هستم، 542 01:05:50,608 --> 01:05:53,878 ‫و من مسئولیتی در قبال برادرم ندارم. 543 01:05:56,013 --> 01:06:00,952 ‫آخرین بار، سال 1936 دیدمش. 544 01:06:05,290 --> 01:06:09,093 ‫اون زنده ست و بخاطر همین موضوع شکرگذارم. 545 01:06:12,297 --> 01:06:15,100 ‫فراموشش کن. 546 01:09:22,270 --> 01:09:26,675 ‫با توجه به نتایج مسابقه، کمیسیون تصمیم گرفته: 547 01:09:26,807 --> 01:09:34,616 ‫هیچکدوم از مسلسل های دستیِ نمونه برای تولید ‫برگزیده نشن... 548 01:09:36,150 --> 01:09:45,027 ‫- چون هیچکدوم از اونها استانداردهای لازم رو ندارن. ‫- این اصلاً قابل قبول نیست. 549 01:09:45,293 --> 01:09:48,171 ‫ساکت! دوستان. ساکت! 550 01:09:48,421 --> 01:09:51,676 ‫مسابقه تموم شده ولی... 551 01:09:51,926 --> 01:09:54,679 ‫جنگ هنوز تموم نشده. 552 01:09:54,762 --> 01:10:00,018 ‫بنابراین، تک تک فینالیست ها فرصت دارن ‫تا به کار خودشون ادامه بدن... 553 01:10:00,144 --> 01:10:02,646 ‫و اسلحه های مدل جدید بسازن. 554 01:10:03,272 --> 01:10:05,649 ‫دیگه میتونید برید. 555 01:10:07,360 --> 01:10:10,780 ‫دکتر، بنویس که من حالم خوبه. 556 01:10:11,072 --> 01:10:14,993 ‫خواهش میکنم! من فرمانده ی هدایت تانک هستم. ‫اصلاً به دستم نیاز ندارم. 557 01:10:15,076 --> 01:10:17,705 ‫چیزی که مهمه اینه که بتونم درست ببینم ‫و دستورات لازم رو بدم. 558 01:10:17,788 --> 01:10:20,875 ‫میدونی دید من چقدر قویه؟ ‫خط آخر رو واست میخونم. 559 01:10:21,000 --> 01:10:25,172 ‫ای، ام، دابلیو، آی، اِن، بی، اِن، کا... ‫(حروف انگلیسی برای معاینه ی چشم) 560 01:10:25,255 --> 01:10:27,090 ‫مشتت رو گره کن. 561 01:10:27,549 --> 01:10:29,467 ‫حالا بازوت رو باز بکِش. 562 01:10:29,509 --> 01:10:34,891 ‫بکِش، بکِش. بیشتر! بیشتر! 563 01:10:36,058 --> 01:10:38,644 ‫خوبه...حالا بیارش پایین. 564 01:10:40,021 --> 01:10:42,566 ‫- سروان... ‫- برو پی کارت، گروهبان. 565 01:10:43,734 --> 01:10:45,360 ‫بهت میگم از اینجا برو. 566 01:10:50,200 --> 01:10:53,453 ‫میشا! کلاشینکف! 567 01:10:54,120 --> 01:10:55,788 ‫گروهبان! 568 01:10:57,957 --> 01:10:59,751 ‫دکتر چی بهت گفت؟ 569 01:11:01,002 --> 01:11:02,587 ‫متوجهم. 570 01:11:06,673 --> 01:11:08,634 ‫بیا بریم یه سیگار بکِشیم. 571 01:11:14,431 --> 01:11:16,266 ‫منم قبول نکردن. 572 01:11:17,476 --> 01:11:21,104 ‫خیلی ساده ست. من نمیتونم از اینجا برم. ‫اگه برم احساس خفگی میکنم. 573 01:11:25,399 --> 01:11:28,945 ‫به طراحی های مسلسلت نگاه کردم. 574 01:11:29,987 --> 01:11:33,282 ‫یه کارهایی میشه کرد. آره. 575 01:11:33,699 --> 01:11:36,077 ‫از اخلاق کاریت خوشم میاد. 576 01:11:36,410 --> 01:11:39,664 ‫حتی «روخوف» ناراضی نیست ‫که توی دفتر کنار ما کار میکنه. 577 01:11:42,375 --> 01:11:48,004 ‫مطمئن باش که زیر نظر من اگه همه چیز خوب پیش بره، ‫بهت بخش خودت رو میدم. 578 01:11:52,676 --> 01:11:55,345 ‫نمیخواد با عجله جوابش رو بدی. بهش فکر کن. 579 01:11:56,388 --> 01:11:57,973 ‫قشنگ فکر کن. 580 01:12:01,559 --> 01:12:03,228 ‫من بهت ایمان دارم. 581 01:12:03,561 --> 01:12:05,563 ‫هممون بهت ایمان داریم. 582 01:12:07,774 --> 01:12:10,192 ‫خودت به خودت ایمان داری؟ 583 01:12:15,133 --> 01:12:30,222 رسانه اینترنتی مای موویز mymoviz10.pw جامعترین سایت فیلم و سریال 584 01:12:35,133 --> 01:12:41,222 ‫بعضی وقتا با خودم فکر میکنم اگه از قطار ماتای ‫نیومده بودم پایین و رفته بودم خونه، زندگیم چطور میشد؟ 585 01:12:45,810 --> 01:12:47,770 ‫احتمالاً زندگیِ بهتری میداشتم. 586 01:12:49,439 --> 01:12:51,816 ‫الان فصل قارچ هاست. 587 01:12:53,192 --> 01:12:56,821 ‫دوست دارم یه سبد قارچ از توی جنگل بیارم. 588 01:12:57,030 --> 01:13:00,657 ‫و همه ی خانواده، کنار هم بیان تمیزش کنن. 589 01:13:01,408 --> 01:13:07,039 ‫تو، مامان، به آبجی غُر بزنی که ‫چرا قشنگ قارچ رو تمیز نکرده. 590 01:13:08,165 --> 01:13:15,130 ‫و اگه اون نوشیدنی سازه نمُرده بود، کلی بهونه های مختلف میورد ‫تا یه جور از زیر کار در بره. 591 01:13:17,007 --> 01:13:19,843 ‫اونوقت تو دلت واسش میسوخت و ولش میکردی که بره. 592 01:13:26,265 --> 01:13:29,685 ‫- میشکا! ‫- دوست دارم که تمام زندگیم... 593 01:13:30,561 --> 01:13:33,564 ‫- ... در کنار تو بشینم! ‫- اونجا چی قایم کردی؟ 594 01:13:37,485 --> 01:13:39,028 ‫کجا؟ 595 01:13:40,488 --> 01:13:42,281 ‫بیا، بهت نشون میدم. 596 01:13:44,158 --> 01:13:45,743 ‫چی؟ 597 01:13:46,619 --> 01:13:48,496 ‫دوباره داری یه چیز جدید میسازی؟ 598 01:14:11,144 --> 01:14:14,690 ‫- به مامانی کمک میکنی؟ ‫- نمیتونم. 599 01:14:17,485 --> 01:14:19,362 ‫میشا... 600 01:14:32,625 --> 01:14:34,837 ‫مامان، بالاخره اومدی؟! ‫این میشا ـه. 601 01:14:35,379 --> 01:14:37,423 ‫سلام «گالینا فیودورونا». 602 01:14:37,714 --> 01:14:39,675 ‫سلام، سلام. 603 01:14:43,345 --> 01:14:45,806 ‫امروز نون نخریدم. 604 01:14:46,014 --> 01:14:48,559 ‫خب میشه یه قرص کامل نون گرفت. 605 01:15:00,029 --> 01:15:01,823 ‫اهل کجایی؟ 606 01:15:02,532 --> 01:15:04,033 ‫آلتای. 607 01:15:04,325 --> 01:15:07,245 ‫پس اینجا موقتاً پست میدی؟ 608 01:15:09,539 --> 01:15:11,499 ‫اینطور به نظر میرسه. 609 01:15:13,209 --> 01:15:16,504 ‫و وقتی که کارت تموم بشه برمیگردی به خونه ت ‫که توی آلتا ـه. 610 01:15:16,504 --> 01:15:17,714 ‫مامان! 611 01:15:18,465 --> 01:15:23,387 ‫عذر میخوام. شکی ندارم که آدم خوبی هستی. 612 01:15:23,929 --> 01:15:28,225 ‫من عاشق دخترتون هستم. میخوام اون همسرم بشه. 613 01:15:30,311 --> 01:15:33,761 ‫کاتیا، باهام ازدواج کن. 614 01:15:36,238 --> 01:15:42,990 ‫پیروزی! پیروزی! 615 01:15:43,591 --> 01:15:48,618 ‫پیروزی، برادران! 616 01:15:49,442 --> 01:15:53,645 ‫- چی شده؟ ‫- پیروزی! 617 01:15:55,220 --> 01:16:03,323 ‫- چی؟ پیروزی؟ ‫- پیروزی! پیروزی! 618 01:16:03,548 --> 01:16:06,474 ‫پیروزی! 619 01:16:07,525 --> 01:16:12,927 ‫پیروزی! برادران! پیروزی! 620 01:16:12,927 --> 01:16:18,329 ‫پیروزی، پیروزی، پیروزی! 621 01:16:19,155 --> 01:16:29,058 ‫ برای دست آوردهای فاتحانه مون ‫ به شما تبریک میگم. 622 01:16:29,209 --> 01:16:36,781 ‫ پیروزی در جنگ بزرگ وطن! 623 01:18:43,225 --> 01:18:44,934 ‫بیا داخل. 624 01:18:47,976 --> 01:18:49,519 ‫سلام، سرهنگ. 625 01:18:49,727 --> 01:18:51,895 ‫اوه، کلاشینکف. بیا بیا. 626 01:18:52,145 --> 01:18:54,647 ‫- بخاطر پیروزی تبریک میگم. ‫- شما هم همینطور. 627 01:18:54,729 --> 01:18:56,064 ‫چرا یونیفرم رژه ی خوشحالی رو نپوشیدی؟ 628 01:18:56,064 --> 01:18:57,398 ‫ساعت دوازده یه رژه قراره برگزار بشه. 629 01:18:57,439 --> 01:19:00,107 ‫من هیچوقت از این لباس ها نداشتم. 630 01:19:00,982 --> 01:19:03,983 ‫- یه سوال داشتم. ‫- میشنوم. 631 01:19:09,403 --> 01:19:14,114 ‫بعد از اون همه زحمتی که کشیدیم... ‫میخوایم الان همش رو بر باد بدیم؟ 632 01:19:15,114 --> 01:19:19,699 ‫همه ی امیدم...همه ی روحیه مون رو؟ 633 01:19:20,324 --> 01:19:22,202 ‫چرا میخندین؟ 634 01:19:22,869 --> 01:19:24,706 ‫بفرما، بخونش. 635 01:19:25,415 --> 01:19:27,375 ‫امروز رسید. 636 01:19:27,751 --> 01:19:33,174 ‫فرمانده کل: ‫ارتش و ناوگانی با مجهزترین سلاح ها آماده کن. 637 01:19:33,300 --> 01:19:38,390 ‫در واقع میخواستم اینو برای همه بخونم. 638 01:19:38,515 --> 01:19:40,852 ‫ولی حالا شخصاً بهت گفتم. 639 01:19:40,935 --> 01:19:42,813 ‫میتونی به کارِت ادامه بدی. 640 01:19:43,939 --> 01:19:48,404 ‫ولی الان یه بخش مخصوص خودت داری. 641 01:19:54,537 --> 01:19:56,164 ‫اینو نگاه کن. 642 01:20:02,298 --> 01:20:05,260 ‫یه بار دیگه انجامش بده. 643 01:20:18,527 --> 01:20:21,656 ‫- سلام رفقا. ‫- سلام الکسی ایوانوویچ. 644 01:20:23,117 --> 01:20:25,120 ‫لعنت بهت، کلاشینکف... 645 01:20:26,371 --> 01:20:27,872 ‫عجب پیشرفتی داری میکنی! 646 01:20:28,789 --> 01:20:31,289 ‫- دارم تلاشم رو میکنم. ‫- شنیدم داری روی یه مسلسل جدید کار میکنی. 647 01:20:31,289 --> 01:20:33,040 ‫بله. 648 01:20:33,456 --> 01:20:35,165 ‫لنیا، بیا یه نگاه به این بنداز. 649 01:20:35,207 --> 01:20:38,499 ‫ای ام کا... هنوز برنده نشدی؟ 650 01:20:38,540 --> 01:20:40,832 ‫نه، ولی اگه اونا پروژه رو تایید کنن... 651 01:20:40,916 --> 01:20:42,416 ‫ساده تر...باید ساده تر باشه. 652 01:20:42,500 --> 01:20:48,042 ‫هر چی شیارهای اینجا بیشتر باشه، ‫استفاده کردن ازش سخت تر میشه. 653 01:20:49,001 --> 01:20:51,709 ‫این تفنگ باید مثل یه شلیک ساده باشه. 654 01:20:52,251 --> 01:20:55,839 ‫دقیقاً مثل یه شلیک! 655 01:20:56,465 --> 01:20:59,092 پی.پی.اس تو خیلی عالی ساخته شده. 656 01:21:05,016 --> 01:21:10,147 ‫- اون سفارشی که ارتش داده رو دیدی؟ ‫- بله. 657 01:21:10,231 --> 01:21:14,152 ‫ماه آینده یه مسابقه برگزار میشه برای ‫معرفی یه مسلسل جدید. 658 01:21:14,653 --> 01:21:18,491 ‫و این به این معنیه که به قول تو، ‫اون اسلحه ی عالیِ من... 659 01:21:19,283 --> 01:21:21,828 ‫خیلی زود از موزه سر در میاره. 660 01:21:24,081 --> 01:21:26,917 ‫پیشرفت خودت رو ادامه بده، کلاشینکف. ‫با چیزی متوقف نشو. 661 01:21:31,297 --> 01:21:33,675 ‫پس ما دوباره با هم مسابقه میدیم؟ 662 01:21:35,386 --> 01:21:39,223 ‫اگه تو برنده بشی، ‫یه بطری نوشیدنی آمریکایی ازم میگیری. 663 01:21:47,525 --> 01:21:49,527 ‫چرا عصبانی هستی؟ ‫فقط یه ساله که اونجایی. 664 01:21:49,610 --> 01:21:51,113 ‫- موضوع این نیست. ‫- پس چیه؟ 665 01:21:52,698 --> 01:21:55,951 ‫تراشکاری...کارخونه ی سلاح سازی... ‫کی اونجا مراقب اوضاعه؟ 666 01:21:56,118 --> 01:21:59,122 ‫- ژنرال دگتیاریوف. ‫- مگه چیه؟ - اون رقیبِ منه. 667 01:21:59,289 --> 01:22:01,499 ‫فکر میکنی میذارن تنها کار کنم؟ ‫فراموشش کن. 668 01:22:01,666 --> 01:22:04,920 ‫اون بهمون یه میز و یه چکش میده ‫و انتظار داره واسش اسلحه بسازیم. 669 01:22:04,962 --> 01:22:08,258 ‫- میشا، تو موفق میشی. تو پشت کار خوبی داری. ‫- پشت کار؟ 670 01:22:08,884 --> 01:22:11,887 ‫تازه بهترین طراح اسلحه در کل شوروی هستی. 671 01:22:14,056 --> 01:22:16,183 ‫- اینطور فکر میکنی؟ ‫- مطمئنم. 672 01:22:17,059 --> 01:22:19,521 ‫نظرت درباره ی بهترین توی جهان چیه؟ 673 01:22:21,148 --> 01:22:22,733 ‫دیگه خیلی خیالبافی نکن. 674 01:22:23,441 --> 01:22:28,778 ‫کورورف سال 1947 675 01:22:32,406 --> 01:22:34,824 ‫- مدارک شناسایی. ‫- وایسا. 676 01:22:37,618 --> 01:22:40,786 ‫- میتونید برید. ‫- یالا، یالا. 677 01:22:47,334 --> 01:22:50,461 ‫کلاشینکف، سلام. 678 01:22:50,544 --> 01:22:54,963 ‫اونا به من محول کردن تا به کار تو رسیدگی کنم. ‫السکاندر زایتسف هستم. 679 01:22:55,631 --> 01:22:58,841 ‫اگه مشکلی نداشته باشی ما قراره با هم کار کنیم. 680 01:22:59,258 --> 01:23:01,177 ‫مشکلی نداری؟ 681 01:23:02,844 --> 01:23:04,471 ‫نه اشکالی نداره. 682 01:23:04,804 --> 01:23:08,890 ‫خب من فقط دو هفته ست که اومدم اینجا ‫ولی نگران نباش...دیگه به اینجا عادت کردم. 683 01:23:08,973 --> 01:23:11,351 ‫آره، مدیرها هنوز منو یادشون نمیاد. 684 01:23:11,476 --> 01:23:14,186 ‫اونا منو به عنوان یه دستیار میبینن. ‫ولی برام مهم نیست، من آدم حساسی نیستم. 685 01:23:14,645 --> 01:23:16,395 ‫اون دیگه کیه؟ 686 01:23:16,687 --> 01:23:18,731 ‫خود دگتیاروف ـه. 687 01:23:21,441 --> 01:23:25,819 ‫عجب لیموزینی داره. 688 01:23:25,945 --> 01:23:27,987 ‫خود استالین بهش هدیه داده. 689 01:23:28,196 --> 01:23:29,906 ‫میشناسیش؟ 690 01:23:30,448 --> 01:23:32,201 ‫استالین؟ 691 01:23:32,660 --> 01:23:34,703 ‫نه، دگتیاروف رو میگم. 692 01:23:34,870 --> 01:23:38,166 ‫نه، فکر کنم به زودی همدیگه رو ببینیم. 693 01:24:26,556 --> 01:24:29,642 ‫کاتیا، یه خبرایی ـه. من خیلی خوشحالم. 694 01:24:29,726 --> 01:24:32,438 ‫از درون احساس خوشبختی میکنم. 695 01:24:32,646 --> 01:24:35,107 ‫خبرها رو یواشکی بهت میدم. 696 01:24:35,190 --> 01:24:36,984 ‫به نظر همه چیز داره جور میشه. 697 01:24:37,360 --> 01:24:40,113 ‫جدی میگم. 698 01:24:40,196 --> 01:24:43,409 ‫همه ی کارها داره میوفته روی غلتک. 699 01:24:43,492 --> 01:24:47,121 ‫سودایوف راست میگفت. ‫همه چیز باید ساده باشه. 700 01:24:47,246 --> 01:24:48,914 ‫مثل یه شلیک ساده. 701 01:24:49,040 --> 01:24:51,376 ‫با خودم فکر کردم و راه حلش سریع به ذهنم رسید. 702 01:24:51,501 --> 01:24:54,504 ‫به! انگار با یه تبر زدن توی سرم. 703 01:24:54,713 --> 01:24:58,009 ‫خیلی درست و حسابی خواب ندارم. ‫میدونی چون نگرانم. 704 01:24:58,342 --> 01:24:59,927 ‫خیلی میترسم. 705 01:25:00,136 --> 01:25:02,305 ‫اینقدر که اینجا ترسناکه، تانک نبود. 706 01:25:02,346 --> 01:25:04,474 ‫ولی در عین حال، خوشحالم. 707 01:25:04,807 --> 01:25:07,727 ‫منتظر دسته ی اول هستیم. 708 01:25:39,883 --> 01:25:41,593 ‫همه چیز روبراهه؟ 709 01:25:42,260 --> 01:25:45,472 ‫- چی؟ ‫- آره. 710 01:25:46,098 --> 01:25:50,560 ‫ولی الان داریم مدل های وسیلی الکسوویچ ‫رو تست میکنیم. 711 01:25:50,602 --> 01:25:52,854 ‫خب ما هم یه ذره تیراندازی میکنیم. 712 01:26:09,286 --> 01:26:11,247 ‫چرا در میزنی؟ 713 01:26:11,580 --> 01:26:14,458 ‫من مخترع، کلاشینکف، هستم. ‫میخوام تفنگم رو تست کنم. 714 01:26:14,542 --> 01:26:19,213 ‫امروز مدل های ژنرال دگتیاروف تست میشه. 715 01:26:21,715 --> 01:26:23,384 ‫بهت گفتم که. 716 01:26:25,803 --> 01:26:27,429 ‫باشه. 717 01:26:31,809 --> 01:26:33,769 ‫روز خوشی داشته باشین. 718 01:26:34,269 --> 01:26:37,480 ‫آره، آره، آره...یادم می مونه. 719 01:26:38,022 --> 01:26:43,360 ‫چیه؟ اوه آره. تنها کاری که میتونم بکنم ‫اینه که بذارمت داخل لیست چهارشنبه. 720 01:26:43,443 --> 01:26:46,612 ‫- اون که میشه پس فردا! ‫- آره، پس فردا میتونی نمونه ت رو تست کنی. 721 01:26:46,821 --> 01:26:50,866 ‫انگار متوجه نیستی. تا وقتی که تستش نکنم ‫شب ها نمی تونم راحت بخوابم. 722 01:26:51,074 --> 01:26:55,244 ‫مخترع عزیز، تا روز چهارشنبه محوطه ی تیراندازی ‫در اختیار ژنرال دگتیاروف ـه. 723 01:26:55,411 --> 01:26:57,454 ‫یه مجوز خروج اسلحه بهم بده. 724 01:26:57,871 --> 01:26:59,873 ‫میرم توی جنگل یا توی معدن سنگ امتحانش میکنم. 725 01:26:59,998 --> 01:27:02,875 ‫بذار برم تست کنم تا ببینم همه چیز رو ‫درست انجام دادم یا نه. 726 01:27:03,250 --> 01:27:05,586 ‫نمیتونم کمکت کنم. 727 01:27:06,795 --> 01:27:09,380 ‫بیرون بردنِ اسلحه از اینجا غیر قانونی ـه. 728 01:27:18,637 --> 01:27:22,849 ‫- میتونی یه مقدار مهمات بهم بدی؟ ‫- مهمات؟ چرا؟ 729 01:27:51,788 --> 01:27:54,041 ‫هی، احمقا! دارین چیکار میکنن؟ 730 01:27:54,124 --> 01:27:56,125 ‫همین الان تیراندازی رو تمومش کنین. 731 01:28:01,546 --> 01:28:03,048 ‫میشا... 732 01:28:09,431 --> 01:28:11,141 ‫اسلحه رو بنداز زمین! 733 01:28:11,808 --> 01:28:13,478 ‫اسلحه رو بنداز زمین! 734 01:28:13,770 --> 01:28:15,605 ‫کی شلیک کرد؟ 735 01:28:50,356 --> 01:28:52,024 ‫سمت چپ. 736 01:28:57,531 --> 01:29:01,619 ‫ژنرال، گروهبان یکم کلاشینکوف میخواد شما رو ببینه. 737 01:29:01,953 --> 01:29:03,622 ‫بفرستش داخل. 738 01:29:14,385 --> 01:29:17,681 ‫- سرگرد، شما میتونی بری. ‫- اطاعت. 739 01:29:22,812 --> 01:29:26,942 ‫تو رو یادم میاد، کلاشینکف. 740 01:29:35,369 --> 01:29:39,373 ‫خب، مسابقات 1943 رو «سودائوف» پیروز شد. 741 01:29:40,000 --> 01:29:42,669 ‫ولی مسلسل تو رو از خاطر نبردم. 742 01:29:43,045 --> 01:29:48,384 ‫قطعاً به عنوان یه مبارز نبرد، راستش رو بخوام بگم، ‫یه مقدار نقطه ضعف داشت، 743 01:29:49,553 --> 01:29:54,309 ‫ولی مثل یه اثر هنری که به صورت دست ساز ‫با آهن توی یه آلونک ساخته شده باشه... 744 01:29:55,101 --> 01:29:57,687 ‫منو تحت تاثیر قرار داد. 745 01:30:01,817 --> 01:30:04,905 ‫واقعیت داره که به مدرسه نرفتی؟ 746 01:30:07,075 --> 01:30:09,327 ‫درسته. مدرسه نرفتم. 747 01:30:10,661 --> 01:30:12,289 ‫خودت یاد گرفتی! 748 01:30:13,707 --> 01:30:16,502 ‫بشین، گروهبان یکم، بشین! 749 01:30:25,720 --> 01:30:30,850 ‫میخوام اسلحه ت رو قبل از ‫اینکه تستش شروع بشه، ببینم. 750 01:30:39,235 --> 01:30:41,862 ‫- ژنرال... ‫- نگران نباش. 751 01:30:42,446 --> 01:30:47,368 ‫میدونم طراح ها دوست ندارن ‫طرح هاشون رو بهم نشون بدن. 752 01:30:48,244 --> 01:30:54,251 ‫نگران نباش. من ایده های هوشمندانه ی تو رو نمیدزدم. 753 01:30:54,418 --> 01:30:59,047 ‫اسلحه ی من دیگه سر هم شده و اونا میخوان ببرنش ‫توی میدون تیر تا امتحانش کنن. 754 01:31:00,424 --> 01:31:02,510 ‫فقط کنجکاوم. 755 01:31:48,058 --> 01:31:49,727 ‫جالبه. 756 01:32:15,546 --> 01:32:20,384 ‫تک تک جزییات در سر جای خودشون قرار دارن. 757 01:32:20,927 --> 01:32:25,807 ‫فکر میکنم فرستادنِ تفنگم به میدون تیر، بی فایده باشه. 758 01:32:26,517 --> 01:32:29,269 ‫این محصول خیلی نویدبخش تره. 759 01:32:29,394 --> 01:32:34,399 ‫محصول گروهبان یکم، کلاشینکف، چشم انداز خوبی داره. 760 01:32:35,692 --> 01:32:39,530 ‫ژنرال، مدل شما رو چیکار کنیم؟ 761 01:32:41,199 --> 01:32:43,535 ‫درشون رو ببندید، 762 01:32:45,203 --> 01:32:48,665 ‫- تا کسی نبیندشون. ‫- اطاعت. 763 01:33:00,427 --> 01:33:02,429 ‫مدل بولکین. 764 01:33:05,808 --> 01:33:07,476 ‫حاضر. 765 01:33:08,561 --> 01:33:10,437 ‫تست رو شروع کنید. 766 01:33:23,700 --> 01:33:25,994 ‫روی هدف تمرکز کنید. 767 01:33:33,585 --> 01:33:36,003 ‫فشنگ منفجر نشد. موفقیت آمیز بود. 768 01:33:37,212 --> 01:33:39,423 ‫آزمایش مقاومت. 769 01:33:41,925 --> 01:33:44,595 ‫- حاضره. ‫- برای تست ببریدش. 770 01:33:49,057 --> 01:33:50,976 ‫روی هدف تمرکز کنید. 771 01:34:04,405 --> 01:34:07,950 ‫مشکل احتراقی داشت. ‫گلگدن قفل شد. 772 01:34:08,075 --> 01:34:10,286 ‫مدل کلاشینکف. 773 01:34:21,005 --> 01:34:22,715 ‫روی هدف تمرکز کنید. 774 01:34:43,401 --> 01:34:47,655 ‫- بدون نقص کار میکنه. ‫- به تست ادامه بدید. 775 01:34:58,248 --> 01:34:59,792 ‫آتش! 776 01:35:21,397 --> 01:35:24,456 ‫میشا! 777 01:35:38,647 --> 01:35:40,154 ‫خوشحالم. 778 01:35:44,296 --> 01:35:49,796 ‫من حامله ام. 779 01:36:08,441 --> 01:36:13,652 ‫موسکو، کرملین ‫سال 1949 780 01:36:19,489 --> 01:36:21,364 ‫- جایزه گرفت؟ ‫- سلام. 781 01:36:22,074 --> 01:36:24,116 ‫- تبریک میگم. ‫- ممنون. 782 01:36:24,366 --> 01:36:26,284 ‫تبریک میگم. 783 01:36:26,284 --> 01:36:28,202 ‫- تبریک میگم، گروهبان یکم. ‫- ممنونم. 784 01:36:28,285 --> 01:36:30,036 ‫ورونوف. خبر دار! 785 01:36:31,369 --> 01:36:33,913 ‫ارتشبدِ توپخانه، ورونوف! ‫(بالاترین مقام رسمیِ ارتش) 786 01:36:34,121 --> 01:36:35,830 ‫صبح بخیر، ارتشبد. 787 01:36:36,247 --> 01:36:38,499 ‫- کلاشینکف. ‫- سلام، ارتشبد. 788 01:36:38,540 --> 01:36:40,541 ‫- حالت چطوره؟ ‫- خیلی خوبم. 789 01:36:40,583 --> 01:36:44,210 ‫خوبه که خوبی. کارت عالی بود. 790 01:36:44,627 --> 01:36:46,753 ‫اولین مدال رو هیچوقت فراموش نمیکنی. 791 01:36:46,961 --> 01:36:49,296 ‫تصمیم گرفتی پولت رو کجا خرج کنی؟ 792 01:36:50,546 --> 01:36:52,923 ‫هنوز بهش فکر نکردم، ارتشبد. 793 01:36:53,006 --> 01:36:55,174 ‫سرهنگ، من گروهبان رو با خودم میبرم. ‫امشب برش میگردونم. 794 01:36:55,466 --> 01:36:58,676 ‫- متوجه شدم، ارتشبد. ‫- برو داخل ماشین. 795 01:36:59,843 --> 01:37:01,428 ‫برو. 796 01:37:20,700 --> 01:37:23,996 ‫کلاشینکف، وقتشه که دیگه ترفیع بگیری. 797 01:37:24,288 --> 01:37:27,375 ‫باید از مقام گروهبانی یه مقام افسری بگیری. 798 01:37:27,792 --> 01:37:29,544 ‫تحصیلاتت در چد حده؟ 799 01:37:30,087 --> 01:37:33,132 ‫درس رو تموم نکردم، ارتشبد. ‫تا کلاس هفتم خوندم. 800 01:37:33,715 --> 01:37:38,471 ‫تو مثل لومونسوف می مونی. ‫از آرخانگلسک تا مسکو رو پیاده اومدی. ‫(پدر علم و فرهنگ روسی) 801 01:37:38,596 --> 01:37:41,516 ‫- اهل کجایی؟ ‫- آلتای. 802 01:37:42,267 --> 01:37:44,103 ‫خیلی وقته نرفتی شهر خودت؟ 803 01:37:47,189 --> 01:37:50,152 ‫اونقدر زیاد که میترسم اگه مادرم رو ببینم، ‫دیگه نشناسمش. 804 01:37:51,278 --> 01:37:55,365 ‫- پس باید بری. ‫- دیگه الان کی بهم اجازه میده برم؟ 805 01:37:55,657 --> 01:37:58,202 ‫با خودم گفتم مسابقه رو که برنده بشم، ‫مرخصی میگیرم... 806 01:37:59,453 --> 01:38:02,456 ‫ولی از قضا، برای ده سال آینده کار دارم. 807 01:38:02,874 --> 01:38:05,377 ‫ما به وطن خدمت می کنیم، گروهبان. 808 01:38:05,919 --> 01:38:07,546 ‫ما به وطن خدمت می کنیم. 809 01:38:10,090 --> 01:38:15,054 ‫- الان آلتای خیلی زیباست. مگه نه؟ ‫- عالیه. 810 01:38:27,027 --> 01:38:32,408 ‫هنگ، به صف بشید! خبر دار! 811 01:38:32,575 --> 01:38:35,328 ‫رو به جلو! 812 01:38:38,665 --> 01:38:40,667 ‫ارتشبد توپخانه ی ارتش! 813 01:38:40,751 --> 01:38:43,880 ‫هنگ ترکیبی تفنگ داران به صف در اومدن. 814 01:38:43,963 --> 01:38:46,132 ‫فرمانده هنگ، سرگرد ایوانوف هستم. 815 01:38:49,510 --> 01:38:51,138 ‫صبح بخیر سربازها. 816 01:38:51,305 --> 01:38:55,059 ‫صبح بخیر، ارتشبد ارتش! 817 01:38:55,517 --> 01:39:00,440 ‫برای تست موفقیت آمیزِ اسلحه ی جدید تبریک میگم. 818 01:39:00,565 --> 01:39:03,442 ‫هورا! 819 01:39:04,235 --> 01:39:07,404 ‫ما به طراحان استثناییمون افتخار می کنیم. 820 01:39:07,571 --> 01:39:13,158 ‫سازندگان سلاح های مدرنی که به ما کمک کردند ‫تا باهاشون دشمن رو شکست بدیم. 821 01:39:13,283 --> 01:39:16,036 ‫نام سپهبد دگتیاروف... 822 01:39:16,203 --> 01:39:19,163 ‫سازندگان: توکاروف، سیمونوف و سودایوف... 823 01:39:19,205 --> 01:39:22,874 ‫تا ابد در تاریخ جهان اسلحه ها ثبت خواهد شد. 824 01:39:23,208 --> 01:39:25,669 ‫ولی امروز میخوام به شما... 825 01:39:25,752 --> 01:39:28,003 ‫مخترعی جوان اما با استعداد رو معرفی کنم. 826 01:39:28,170 --> 01:39:32,924 ‫کسی که مدال افتخار استالین رو دریاف کرد، ‫گروهبان یکم کلاشینکف! 827 01:39:34,092 --> 01:39:38,345 ‫سلاح AK-47ئی که اون ساخته، ‫آینده های جهان اسلحه هاست. 828 01:39:39,346 --> 01:39:41,682 ‫بابت خدمتتون ازتون ممنونم. 829 01:39:41,890 --> 01:39:45,017 ‫ما به اتحادیه ی جماهیر شوروی خدمت میکنیم. 830 01:39:45,351 --> 01:39:49,729 ‫تبریک میگم. حکم مرخصیت فردا امضاء میشه. 831 01:39:50,063 --> 01:39:51,686 ‫برو خونه، پسر. 832 01:39:51,862 --> 01:39:54,318 ‫از طرف من به مادرت سلام برسون. 833 01:40:00,328 --> 01:40:03,355 ‫- آزاد. ‫- آزاد. 834 01:41:00,733 --> 01:41:04,944 ‫بیش از 200میلیون نسخه از مسلسل او ساخته شد... 835 01:41:05,164 --> 01:41:08,497 ‫و تبدیل به نمادِ جنگ افزارِ قرن بیستم شد. 836 01:41:08,717 --> 01:41:10,735 ‫این مایه ی افتخار رییس جمهورهای بسیاری بود... 837 01:41:10,735 --> 01:41:12,708 ‫که با در دست داشتنِ این سلاح، عکس میگرفتند. 838 01:41:12,928 --> 01:41:15,078 ‫شاه ها، امیرها و شیخ ها بسیار شادمان میشدند... 839 01:41:15,078 --> 01:41:17,226 ‫که هدیه ی ارزشمندی معروف به «کِلاش» دریافت کنند. 840 01:41:17,446 --> 01:41:21,131 ‫او در زندگی خود تنها یک چیز میخواست: 841 01:41:21,219 --> 01:41:25,342 ‫که وطنی که در آن به دنیا آمد و ‫در آن بزرگ شد، کاملاً در امن و امان باشد. 842 01:41:25,956 --> 01:41:29,993 ‫این فیلم تقدیم به ... 843 01:41:30,080 --> 01:41:34,204 ‫میخائیل تیموفیویچ کلاشنیکف می شود. 844 01:41:34,204 --> 01:41:39,468 رسانه اینترنتی مای موویز mymoviz10.pw جامعترین سایت فیلم و سریال 86867

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.