All language subtitles for Ziddi.1997.All.Web.All.Web.BollyCine.UTF8

تقديم به باليوود دوستان پارسي زبان
Www.Bollycine.org

هرگز خوابش رو هم نميديم

که وزير اين کشور شم

...چون وارد شدن توي سياست و شناخت خود

هدفم نبوده

و خانوادهم هرگز به سياست ارتباط نداشته

...امروز از اين خوشحالم که

که به عنوان وزير ميتونم
به کشورم خدمت کنم

...و ترس اين رو هم دارم

که ميتونم خدمتگذار خوبي باشم يا خير؟

...براي قبول شدن در اين امتحان

به همه شما و همکاران خودم نياز دارم

...از اين خوشحالم که وزير امور خارجه

جناب آقاي شريکانت همراه ماست

همکاري با ايشون باعث افتخار ماست

بهتون قول نميدم که
اين مشکلات رو بزودي حل کنم

چون اوضاع طوري بهم ريختهست که
درست کردنشون زمان ميبره

و نه اين قول رو بهتون ميدم
که هر جووني شاغل بشه

و نه فقر رو به زودي از بين ميبرم

...ولي اين قول رو ميتونم بهتون بدم که

جرم و جنايت در اين کشور رو از بين ببرم

اين قول منــه

اينجا چکار ميکردي؟-
قربان، من شريف نيستم-

اسمم، رياز -
برو داخل نشونت ميدم-

خفه ميشي يا نه؟

قربان,اين همونه-
نه قربان، من کاري نکردم-

مزاحم دخترا ميشي؟
بندازيد داخل زندان

قربان,ماشين براي بردن جان به زندان اومده

لباسهاي اين کو؟-
اينجاست-

.باليوود سينما با افتخار تقديم ميکند
Www.Bollycine.Xyz

مقصر اين حال و اوضاعت خودت هستي

اگه ميخواي زنده بموني
هموني رو بايد بگي که من بهت ميگم

که ديــوا,يه قاچاقچي بزرگه

و در اين کار اون ازت استفاده کرده

همين رو بايد بگي,فهميدي؟

بپوش

همين رو ميگم

ولي بعد دادگاه من رو همينجا بياريد

تا وقتي ديـوا دستگير نشه
نميام بيرون

من رو همينجا بذاريد

تو دادگاه فقط عليه ديـوا بايد بگي

ديـوا پشت ميله زندان ميشه

بريد کنار

ببخشيد قربان,از اون فردي که ميخوايد
تو داگاه حاضر بشه، ميخوايم بدونيم

شهادت داده که براي ديـوا کار ميکنه؟

...براي کي کار ميکنه
رو نميتونيم بهتون جوابي بديم

...نکنه پليس هم از اسم ديـوا-
همه چي رو خواهيد فهميد-

بعد تصميم دادگاه حقيقت رو خواهيد فهميد

مگه چقدر طول ميکشه؟
فعلا که شاهد ما در دادگاه داره گواهي ميده

بخشيد قربان,بازرس کولکني نيومده دادگاه

دادگاه نرسيده؟-
نه-

پس کجا رفته؟

:ترجمه تخصصي از رسانه فرهنگي هنري ما
مترجم: اميد - ويرايش: سميرا

!ديــوا

چه خبره اينجا؟
چرا من رو اينجا آوردند؟

کارت درست نيسن ديـوا

سر و صدا نکن,بازرس

اينجا دادگاه ديــواست

و تو دادگاه من,مجرم حق حرف زدن نداره

اما,من چيکار کردم؟

ليست گناهاي تو دست منه

تو 6 ساله که خدمتگذار دولتي

...و طي اين 6 سال تو

پنج نفر رو با بيرحمي کشتي

ديــوا، بذار برم

نه کولکرني

اجازه رفتن بهت نميدم

درسته که من اينجا نشستم

ولي تصميم نهايي رو اين مردم ميگيرند

!کولکرني

مجرمي يا بي گناه؟

هنوز نهايي نشده

مجرم

!مجرم

نه ديـوا,من جرمي مرتکب نشدم

کسي رو نکشتم

...اگه هم کسي رو کشته باشم و اون

...کاري که تو باهاشون ميکني رو

براي دونستن همين,جان رو فرستادم پيشت

کولکرني,تو دو تا از افرادم رو کشتي

ميتونم بخاطر جون اونا تو رو ببخشم

اما اون سه نفري رو که کشتي
اونا هرگز به گناه آلوده نبودند

با کشتن اونا,خانواده اونا رو
تو فقر و مشکلات قرار دادي

يکي از اونا تنها عصاي خانواده اش بود

و اون کارگري رو که بهش شليک کردي
نون آور 12 تا نفر بود

و توي شکم زن بيوهي انصاري يه بچه سه ماهه

همه اينکارها رو براي اضافه کردن
يه ستاره به اين يونيفرمت کردي

!نه، ديــوا

نميتوني من رو بکشي

...تو ميدوني سازمان ما-
اينکار رو براي سازمانت انجام ميدم-

اين اسلحه رو براي از بين بردن بدي بهت دادن

ولي تو فقط باهاش مرتکب جرم شدي-
نه ديـوا-

اين اسلحه براي اولين
بار داره کار نيکي رو ميکنه

!ديـوا

ديـوا ,گوش کن

...ديـوا
...ديـوا به

ديـوا به حرفم گوش کن

چي رو گوش کنم؟ تو گوش کن آکاش,
بخاطر از دست دادن شغلم ناراحت نيستم

چقدر خجالت زده ميشدم,که برادرم توي
!!شرکت بزرگ يه کارمند بزرگه و من يه کارگر

براي همين شغل درس خوندم
واسه همين خودم رو کشتم

ديوا,ميدونم اين شغل لايق تو نبود
ولي آدمي براي گذروندن زندگي بايد کار بکنه

نه,من براي زندگي کار نميکنم

از افرادي که خوشم نمياد
اونجا کار نميکنم

...تو حرف از زندگي توي اون شغل ميزني

با همچين شغلي بايد اينجوري زندگي کني

ديـوا,چرا کفش رو انداختي؟
پاهات زخمي ميشند

ديـوا,به حرفم گوش کن

!ديـوا

چرا بهم نگفتي کفشت پاره شده؟

حقوقم رو که گرفتم برات کفش نو ميخرم

بپوش,وگرنه مردم ميگن برادرش يه
شرکت بزرگ داره پا لخت راه ميره

اومد بيرون
بازم از اين کار اومد بيرون

نميدونم اين چي ميخواد-
فراموش کنيد-

مشکلت اونجا چي بود؟-
اون کارخوب نبود برام، دلم به کار نميرفت-

شنيدي؟کاري رو ميخواد که دلش بخواد

به زور براش کار پيدا کردم

واسه همچين کاري هزار نفر صف گرفتن

اونوقت اين ميگه از کاره خوشش نمياد

نميتونم همچين کاري بکنم
واسه همچين کاري,اين همه درس خوندم و زحمت کشيدم

چه فايده داره اين مدرک؟-
پس چي ميخواي؟-

تا وقتي که کار بزرگي بدست
نيوردي,بيکار ميموني

تمومش کنيد,بذاريد غذاش رو بخوره

تو هيچ کاري يه دقيقه نميمونه

يا کار براش خوب نيست
يا دلش به کار نميره,بهانه آوردن هم حدي داره

!ديـوا

رفتارش رو ببين,بذارش هر کاري
ميخواد بکنه و کسي هم جلوش رو نگيره

چه خبره داداش؟ چرا ترقه ميزنيد؟

نميدوني,هند توي مسابقات باخته
و من 5000بردم

تو کشوري که توش بزرگ شدي
کشوري که غذاش رو ميخوري

از باختش جشن ميگيري
خجالت نميکشي؟

يه گاندي ديگه پيدا شد

برو از اينجا,اينکه روشن بشه
صورتت رو سياه ميکنه

داداش,بريم

بريد

!آکاش

گودي رو ببر خونه-
بريم-

صورت داداش من رو سياه ميکني؟

بابا اونا مقصر بودن، اول اونا به من دست زدن

بعدش ايشون لات بازي خودش رو نشون داد
و شروع کرد به کتک کاري

آخه فرق بين اين و لاتها چيه؟

آره من زدمشون اگه فرار نميکردن
دست و پاشون رو هم ميشکستم

ديــوا، اين چه طرز حرف زدنه؟-
بذار حرفم رو بزنم مامان-

يکي به داداشم فحش بده,دست روش بلند کنه
من فقط نگاه کنم

خودت رو چي فرض کردي؟
دست و پا همه رو بزني بشکني؟

کي رو تو دردسر ميندازي؟ مارو ميندازي-
شما رو تو دردسر نميندازم بابا-

!!من نميتونم مثل ترسوها زندگي کنم
!!با ديدن بدي نميتونم سکوت کنم

بازم ميگم کاري که کردم
درست بوده , اشتباه نبوده

شما هم واسه هر کارش عصبي ميشيد
تو اين سن نميتونه سرش رو سر هر چي خم کنه

چي؟ منظورت چيه؟

من تو اين سن نبودم
خودش چي؟

جووني به اين معني نيست که بي خيال باشي

برو برام غذا بيار

ديـوا,جوري که اونا من رو
گرفته بودن، خيلي ترسيده بودم

آکاش؟

ده نفر بودن و گودي همراهم بود

اينجور آدما فقط ادعا دارند
يکي بزنيشون فوري در ميرن

چرا ميخندي؟-
واسه اينکه بهت گفت گاندي دوم-

!گاندي

ميدوني چه قدرتي داشت؟

خبر تازه امروز!بابا رفته بيرون
بيا غذا بخور

زود باش-
بذارش-

درضمن داداش، تو کل محل حرف از شماست

جوري که شما اونا رو کتک زدين خيلي کيف کردم

حالا ديگه مردم ميفهمن که داداشم کيه

...کافيه,اگه تعريف کردنت رو بابا بشنوه اونوقت

اونوقت چي؟ سرش داد ميزنه و ناراحت ميشه

بعدش من بايد براش غذا ببرم

صداي خندشون رو ميشنوي؟

خوب نيست اينقدر از ديـوا عصباني ميشي

..نميگم که زيادي بهش آزادي بده ولي

فکر ميکني دوستش ندارم؟

اون بشقابي که دخترت براش ميبره
اون غذا رو من بهش ميدم

چي؟-
آره-

دوست داشتن به اين معني نيست
که به رفتارش اهميت ندي

گايتري,اگه يه قدم اشتباه برداره
کل زندگيش پشيمون ميشه

از اينکه زود عصبي ميشه ميترسم

اوناهاش,علامت اينکه بره بيرون

:اينستاگرام و تلگرام رسمي رسانه ما
@BollyCineOfficial

"قلب من رو برد"

"قلب من رو کجا برد؟"

"دلم رو دزديده، اينور و اونور دنبالش ميگردم"

"دلم رو دزديده، اينور و اونور دنبالش ميگردم"

"رفقا بريد دنبالش، بگرديد و بياريدش"

"رفقا بريد دنبالش، بگرديد و بياريدش"

"رفقا بريد دنبالش، بگرديد و بياريدش"

"رفقا بريد دنبالش، بگرديد و بياريدش"

"دلم رو دزديده، اينور و اونور دنبالش ميگردم"

"دلم رو دزديده، اينور و اونور دنبالش ميگردم"

"تو بيا اينجا"

"خودت رو نشون بده"

"ديشب تو خوابم اومده بود، خجالتي بود"

"ترسيده بود"

"ديشب تو خوابم اومده بود، خجالتي بود"

"همچين من رو زجر داد که خوابم نبرد"

"از وقتي ديدمش ديوانهــش شدم"

"من از وقتي که ديدمش ديــونه اش شدم"

"ديوونه سادگي چشماش شدم"

"همچين آتيشي زد که مثله پروانه شدم"

"عاشق و مجنونش شدم"

"از دنيا غافل شدم"

"همه چي رو براش فدا کردم"

"حالم رو خراب کرد"

همه چيز رو براش فدا کردم"
"حالم رو خراب کرد

"دلم رو برد"

"دلم رو دزديده، اينور و اونور دنبالش ميگردم"

"دلم رو دزديده، اينور و اونور دنبالش ميگردم"

"دختر روياهام جون منه"

"امروز نه فردا، ميبرمش خونه"

ولي اون آرامش رو ازم گرفت"
"و معلوم نيست کجا رفت

"با نشون دادن زيبايش من رو ديـونه خودش کرد"

"با نشون دادن زيبايش من رو ديـونه خودش کرد"

"دلم رو برد"

"دلم رو دزديده، اينور و اونور دنبالش ميگردم"

"دلم رو دزديده، اينور و اونور دنبالش ميگردم"

"رفقا بريد، دنبالش بگرديد و بياريدش"

"رفقا بريد، دنبالش بگرديد و بياريدش"

"رفقا بريد، دنبالش بگرديد و بياريدش"

"رفقا بريد، دنبالش بگرديد و بياريدش"

"دلم رو دزديده، اينور و اونور دنبالش ميگردم"

"دلم رو دزديده، اينور و اونور دنبالش ميگردم"

دلي که گم کردي"
"رو برات پيدا ميکنيم

دلي که گم کردي"
"رو برات پيدا ميکنيم

دلي که گم کردي"
"رو برات پيدا ميکنيم

چي شده؟

!گودي

!گودي

چرا گريه ميکني؟

فقط گريه ميکني يا ميخواي چيزي هم بگي؟

..مامان,امروز دوباره اون ويکاس-
ويکاس چيکار کرد؟

داداش,امروز دوباره جلو راهم اومد و
وقتي بهش جواب نه ندادم، دستم گرفت

!ديـوا

ديـونه شدي، چرا جلوش حرف زدي؟

معلوم نيست چيکار کنه؟

اما مامان، چيکار ميکردم؟

باهام بيا

ديـوا! وايسا

ديـوا! وايسا

داداش، به حرفم گوش کن

!داداش,لطفا
به حرفم گوش کن

داداش چيکار ميکني؟-
!ديـوا!وايسا-

داداش، لطفا بريم خونه

ديـوا، با توام-
داداش,بريم خونه-

برنده شدم,الان پولاتون رو بديد

ديـوا,کتک کاري نکن

داداش، امروز دوباره جلو راهم اومد و
وقتي بهش جواب نه ندادم، دستم رو گرفت

ديـوا ولش کن، ميکشيش

ديـوا ولش کن

ديـوا ولش کن، ميکشيش

ديـوا ولش کن

ميگم ولش کن,ميکشيش؟

لطفا يکي آب بياره

اين چه کاري بود کردي؟
يه قاتل تو خونه خودم بزرگ کردم

يه قاتل تو خونـم بدنيا اومده

تو چرا نمردي؟

چرا نمردي؟

پدر تو هستم

ببريد اين عوضي رو
واسه هميشه ببريدش

همچين پسري نميخوام

اين عوضي رو ببريد

از همين روز ميترسيدم

ولي شما من رو درک نميکرديد
که باهاش دعوا ميکردم

فکر ميکرديد من دشمنشم

معلوم نبود با خودش چيکار کرده بود؟
چه کمبودي براش گذاشته بودم؟

نه بابا

نه بابا، ويکاس که داداش من بود

با دست زدن به گودي، اونقدري که مرتکب گناه شد
ديوا اونقدر مجازاتش نکرد

علاوه بر ديوا هيچ برادري نميتونه
خودش رو کنترل کنه

...که يکي با خواهرش

کار ديوا، خجالت آور نيست

کار داداش من باعث خجالته

خون من(داداشم)

از اين خونه اينقدر عشق و محبت دريافت کردم

که هرگز احساس غريبه بهم دست نداده

طبق قانون 307 هند

دادگاه,ديوا رو به 4 سال حبس محکوم ميکنه

نگران نباش

من بابا رو راضي ميکنم

دادگاه عالي ميريم

...تو اصلا

آکاش,داري چيکار ميکني؟

ببين,داري گريهم ميندازي

!آکاش

سيندور رو روي پيشوني عروس بزنيد

آقاي پردان,پسرتون رو
داماد کرديد و به ما نگفتيد

خب نامزديشون و عروسيشون يهويي شد

!پسرم

!تيبو

تيبو,وايسا

وايسا

کاري که شده رو نميشه تغير داد

بعد از 4 سال ديوا مياد خونه

شما آروم باشيد
من باهاش حرف ميزنم

!داداش-
!گودي-

!ديوا-
!مادر-

زنده باشي,پسرم

!پسرم

الان بايد طرز فکرت و رفتارت رو عوض کني

مادر,هنوزم ميگي کاري که
کردم اشتباه بوده

ديدين,اين هنوز از کارش پشيمون نيست

پليس و دادگاه، زندان هم رفت

حتي از فاميلهاي پسرم هم فهميدند
که پسر آشوک پرادان تو زندانه

آبرو خاندانمون رو برده
اونوقت ميپرسه چيکار کرده؟

بابا، خواهش ميکنم

گذشته رو فراموش کنيد
و به فکر آينده باشيد

امروز ديوا بهتون نياز داره
به عشقتون نياز داره

ايندر,آدم از کاراش درس ميگيره
تو صورت اين پشيموني ميبيني؟

آره ,درسته که از کارم هيچ پشيمون نيستم

اين حقيقت تو قلبمه و با دروغ گفتن
به شما نميخوام بهتون آرامش بدم

ديـوا-
نيازي نيست-

ديگه نيازي نيست بهش چيزي بگيد

از تو خيلي چيزا به اين خونه رشيده
اون افتخار مادر و پدرت هم نصيب ما شد

ما رو به حال خودمون رها کن
ديگه اين خونه نميتونه تحملت کنه

بابا,چرا داريد بحث رو بزرگ ميکنيد؟

اون ميفهمه، من بهش ميفهمونم-
بابا جون، لطفا آروم باشيد-

...اگه شما همچين تصميمي بگيريد اونوقت ديوا-
اين چه حرفي بود که زديد؟-

...شما که ميدونيد-
نه مامان,بابا درست ميگه

اگه من حاضر نيستم خودم رو عوض کنم
اين لجبازي و ضعف منه

هيچ حقي ندارم شما رو توي دردسر بندازم

...بابا

از اينکه نتونستم بهتون آرامش بدم معذرت ميخوام

اگه فرصت جبران اين گناهم رو پيدا کردم

اونموقع خودم رو موفق ميدونم

!ديوا

لطفا جلوي ديوا رو بگيريد

!ديوا ,وايسا
!ديوا ,گوش کن

ديوا به حرفم گوش کن

اگه خونه رو ترک کني, منم از اينجا ميرم

منم همه رو ترک ميکنم و باهات ميام

نه آکاش,اين خونه بهت احتياج داره
به خصوص بابا که همه اميدش به توئه

هيچوقت اعتماد بابا رو نشکون

!ديــوا

!ديــوا

!ديــوا

آکاش-
ببين کي باهام اومده-

!ايندر

همونجا ميموني يا ميايي تو بغلم
بيا اينجا

!ديــوا

با خوردن غذاي دولت، خوب وزن اضافه کردي

خب بگو توي شهر مهمون مني يا دولت؟

بعد اين همه زحمت به زور واسه اينجا انتقالي گرفتم

هر چي ميخواي بگو ولي شهرخودمون يه چيز ديگهست-
تو همين شهر انتقاليت رو گرفتي-

دستيار کميسر شده
!ايندر

از پيشرفتت خيلي خوشحالم

واسه اضافه کردن دو ستاره روي
يونيفرمم، سالها طول کشيد

ولي از پيشرفتت، من يکي تعجب کردم

نکنه ديواي ما آدم بزرگي شده

ميخوايد همه حرفاتون رو اينجا بزنيد

واقعا ايندر,به موقع اومدي با ديدنت
خانواده خيلي خوشحال ميشن

وايسا

ببخشيد,ديوا الان که خيلي پولداري
ولي دلت رو به کسي دادي؟

منظورم دختره-
دختر؟-

منظورم ازدواجه؟

ازدواج؟اوضاع اين رو ديدي,من که جرات ندارم

مسخره ميکني

...همچين دختري برات پيدا کنم که-
چه جوري؟-

چجوري؟

راست ميگي,چه جوري باشه؟؟؟

"اين موهاي سرخ و سياهم"

"اين موهاي سرخ و سياهم"

"اينطور برام دام پهن نکن"

"با ديدن رفتارم، پسرا برام ميميرن"

"اين موهاي سرخ و سياهم"

"اينطور برام دام پهن نکن"

اين رنگ پوستم"
"اين رنگ چشمانم

"بهم دست بزناي ديوانه من"

"مجردم,تو دل همه شيرينم"

"براي يه رخ من کل دنيا ميميره"

"اين دستمالم کاري با پسرا کرده که برام ميميرن"

"اين موهاي سرخ و سياهم"

"اينطور برام دام پهن نکن"

"اين مستي و جوونيم مثل درياي طوفانيه"

"چهره من رو با هر چي بپوشوني بازم نورانيه"

مثل ليوان شرابم"
"مثل گل تشنهام

"که هر چقدر بشمارم بازم تموم نميشه"

اين رخ چشمانم کاري کرد"
"که پسرا برات مردن-

"اين موهاي سرخ و سياهم"

"اينطور برام دام پهن نکن"

"با ديدن رفتارم، پسرا برام ميمرن"

"اين موهاي سرخ و سياهم"

"اينطور برام دام پهن نکن"

ميگم بريم-
ببخشيد، ما رو کجا ميبريد-

ببين از حرف خودم برنگشتم
دارم کار شما رو ميکنم

همراه نخست وزير,من نيستم
بلکه چندين نفر با ايمان مثل خودشم هستند

امروزه کسي نميدونه که يه وزير
چه مدت رو صندليش نشسته

تو سياست شما چي ميگذره؟
چندين نفر به نخست وزير چسبيدن؟

تو با هر کي درگيري,به ما ربطي نداره

وضع کار ما هم خراب شده
تا الان پليس 50 ميليون ازمون گرفته

قرار بود 3 ماه پيش برام
مجوز بگيري,چي شد؟

سخنرانيت رو تموم کن

با احترام حرف بزن-
آهاي ارباب-

قبل انتخابات هم اينجوري
با صداي بلند حرف ميزدي؟

تو چي به ما ياد ميدي
تو که هر بار حرفت عوض ميشه

واسه اون نانکر که 70 ميليون گرفتيم
اون پول رفت تو باتلاق

لال سينگ,تو کار تجارت اينجور اتفاقات ميافته

هرجور که باشه

با تحت فشار قرار دان کريشنکانت
چيزي بدستمون نمياد

جيندال,من راست ميگم دفعه قبل
خودم همه برنامه ريزيها رو براي نخست وزير انجام دادم

حتي 19 تا نماينده با من بود

ولي کي ميدونست
که يه دفعه اينجوري ميشه

اخبار فرماندار امروز رو خونديد

همه چيز رو ميفهميم

ما تو کارمون شکه ميشيم
و شما هم تو سياستتون

...خبر داريد که

دو تا از نمايندههاي خاصتون
که وفادار بودند الان با نخست وزيرند

...جيندال,واستون سوءتفاهم پيش اومده، بذاريد

آقاي کريشنکانت,همراه با
شما ما هم سياست رو ياد گرفتيم

نمونه کارم رو ببينيد

اين چه کاريه؟
ولم کنيد؟

اين چه وضعيه آقاي جيندال؟
آقاي کريشنکانت, ما با شما هستيم

به جون خودم ,هنوزم با شما هستيم

بريد ببينيد کيه؟

ازش بپرسيد که چقدر پول گرفته
که ماشين من رو نگه داره

اونا کي بودند داشتند بهم شليک ميکردند؟

...گوش کنيد من داشتم از اونجا

دخترايي مثل تو واسه پول هر کاري ميکنن-
درست گفتيد-

چشمهاتون خوب من رو شناخت
من يه دختر بازاري هستم

که براي پول همچين لباسهاي براقي پوشيده

چون رقاصه تو بارم و براي خوشحالي
مردم مجبورم همچين لباسي بپوشم

شايد نيازي نباشه که بهتون بگم
که هيچ دختري با رضايت اين کار رو نميکنه

من از قصد با شما تصادف نکردم

اونا ميخواستن من رو بکشن

وقتي که نمايش بارم تمام شد

قتل يه نفر رو ديدم

براي همين اونا من رو تعقيب کردن

باشه,نيازي نيست گريه کني

ماني,ايشون رو تا خونشون برسون

نيازي نيست، خودم ميرم
لازم نکرده کمک کنيد

ماني,ببين کجا زندگي ميکنه و مشکلش چيه؟-
ببخشيد-

ميشه يکي تا خونه برسونم؟

باشه

بريم

بهتره بميريد, نتونستيد يه
دختر رو بگيريد

...اما قربان,ما همه تلاشمون رو-
خفه شيد-

ول کن

ازدواج کردي؟

فهميدم,هيچ پسري درکت نميکنه نه؟

دختر منم همينجوريه

تو قلبش معلوم نيست چه خبره-
مامان,چيکار ميکني؟-

دوباره شروع کردي از من بد گفتن-
نه-

خب,اوضاعت چطوره؟

داروهات رو به موقع ميخوري؟

آره ميخورم و دکترم اومد و بهش
گفتم که سرفههام اصلا متوقف نميشه

غذاي تند و چرب خوردي؟-
آره,نه من کجا ميخورم-

مامان,تو درست بشو نيستي دکتر غذاي
تند و چرب رو برات ممنوع نکرده بود

...گفتم فلفل کم بزنن ولي اين سبيلو

گوشاش خوب نميشنوه, هر دفعه ميگه چشم
بازم اشتباه ميکنه

تو غذا چي آوردي؟-
سيب و موز-

نارنگي نيوردي؟-
اولين باره که فراموش ميکنم-

مشکلي نيست,به تخت
بغلي سيب ميدم و نارنگي ميگيرم

يواشکي بهش غذاي تند دادم

دکتر اين رو هم مثل من ممنوع کرده

همونجوري که من رو دعوا ميکني
اين و زنش هم هر روز دعوا ميکنن

اينجا که خيلي خوش ميگذره

مامان اينجا بهت خوش ميگذره
ولي ديشب من افتضاح بود

چطور؟ چي شد؟

نکنه با ارباب جديد به مشکل برخوردي؟-
نه,تو سيب رو بخور-

در مورد کار جديدت بهم چيزي نگفتي
...نکنه که تو کار

مامان بهم اعتماد داري يا نه؟
فکر ميکني من همچين کاري ميکنم؟

نه,من بهت کامل اعتماد دارم

خوب که شدم برات يه پسر خوب
پيدا ميکنم تا باهاش ازدواج کني

و اگه يه پسر تو ذهنته بهم معرفيش کن

دارم ولي به وقتش

بايد اون رو خوب بشناسم

بايد بدونم که اون کيه؟

اين ديواست

تو مدت کم خوب تونسته
توي دنيا جرم شهرت پيدا کنه

توي قاچاق طلاي بين الملليه

تا حالا عضو خلافکاران و مواد فروشان نيست

اين جينداله و در چهره عموم صاحب کارخونه
ولي شغل اصليش تو کار مواده

و به مواد فروشان بين امللي هم ملحق شده

و اين لال سينگ,که شرکتهاي
زيادي به اسمش داره

با استفاده از قلدري تونسته
به زور صاحب خيلي از زمينها بشه

به همراه افرادش تونسته روي زمينهاي
دولتي، آپارتمانهاي خودش رو بسازه

پروندههاي زيادي داره

و اين خان, يه خلافکار بين المللي

کشتن افراد براي پول، هنرشه

پروندههاي قتل زيادي به اسمشه

براي جيندال و لال سينگ کار ميکنه

افسوس ميخورم که پليس
تا الان نتونسته مدرکي عليه اينا پيدا کنه

کاملا مطمئنيم که اگه اين 4 تا رو
دستگير کنيم جرم تو شهرمون به کلي ازبين ميره

يه چيزي رو بهم بگيد

وقتي اين همه اطلاعات ازشون داريد

مشکلتون براي دستگيري اينا چيه؟-
سخته قربان-

مشکل، قانون ماست

رسيدگي به پرونده تو دادگاه خيلي وقت ميبره

اينا با پول خودشون وکيلاي بزرگي رو ميخرن

قانون نميتونه به يقه اينا دست بزنه
و پرونده مختومه ميشه

ميدونم چي ميگيد

ولي اينطور هم نيست که
پليس دست رو دست بذاره

اصلا قربان-
سازمان پليس هم بايد کاري بکنه-

..ولي براي اينکار ما اختيار تام ميخواييم
و نيروهاي ويژه

شاهداني ميخواييم که در
هر لحظهاي برخلاف اينا شهادت بدن

و اختيار اين رو داشته باشيم
هر وقت بخواهيم اينا رو دستگير کنيم

براي کشيدن حقيقت از زبونشون
از شکنجه هم استفاده کنيم

درسته

ميدونم حرفي که ميزنيد کاملا درسته

...ولي چه تضميني ميديد که

که اگه اين اختيارات رو به پليس بديم

سازمان پليس به درستي ازش استفاده کنه؟

قربان

اگه هرشخصي استفاده نادرستي از
اين اختيارات انجام بده، بخشيده نميشه

بايد به شدت مجازات بشه

از حرفت خوشم اومد ساکسينا-
ممنون قربان-

تصميم خودم رو فردا شب بهت ميگم

تولدت مبارک

بريم غذا آماده کنيم

آکاش,اين براي توئه

!آکاش

قيمتش خيلي بالاست

يه روز با اين خودکار تاريخ رو مينويسي

کار به اين بزرگي رو با اين خودکار بکنم

بهتره که تو بنويسي

تاريخي که من مينويسم
خوندنش خيلي سخته

حرفات هم مثل خودته

!شربت

غذا آماده شده ولي ايندر نيومده

مرديم از گرسنگي
هنوز ميخواي منتظرش بمونيم؟

ايندر تازه رفته دفترش ,وظيفه شناسه
اول وظيفه خودش رو انجام ميده

لال سينگ,چقدر بهت پول داد
که مردم روستا رو بندازي بيرون

من که اصلا نرفتم اونجا
گوا بودم

من ذات شما رو به خوبي ميشناسم

دست رو ما بلند نکن
ماهم قانون رو خونديم

خوب ميدونم که
چرا اينجوري داري حرف ميزني

چون پشتت به لال سينگ گرمه

که با خريد وکيل تو رو آزاد ميکنه

اما الان همه چي عوض شده

خودت رو از لال سينگ جدا کن

چون من تو اين شهر افرادي
مثل لال سينگ رو نابود ميکنم

چه خبرا آقا وکيل؟
داداش ورزش ميکنه ولي شما داريد عرق ميکنيد

انگار ميخوايد خبر خوبي بگيد
بهترين فرصته بگيد

آقاي لال,انگار اون زمين از دستمون ميره

چون آقاي نانا به طور قانوني اونجا
رو براي ساخت مدرسه درنظر گرفته

از دادگاه هم نامه دريافت کردند

با وکيلشون هم صحبت کردم
و گفتم که اين پرونده رو قبول نکنه

ولي به حرفم گوش نداد

اونا از دادگاه نامه گرفتند
و شما چيکار کرديد؟

...من همه تلاشم رو کردم ولي

براي ما اين 10 ميليارد ضرره
اونوقت شما فقط تلاش کرديد

پرونده شما در مورد چيه؟-
قتل -

با در افتادن با لال سينگ کار خوبي نکردي

کمک؟

کمک؟

نجاتم بديد

کمک

نجاتم بديد

چرا فرياد ميزني؟
اونم جلو اين مجسمه

که اگه اون باند رو چشمش رو باز کني
اول از همه خودش فرار ميکنه

کمک

وقتي که ساعت اداري اينجا به حرف کسي
گوش نميدن,بعدش کي ميخواد گوش بده

بعد از وقت اداري، دادگاه ديــوا تازه باز ميشه

براي کشتن حيووناي وحشي
بايد وحشي باشي,بابا

لال,ميخوام باهات صحبت کنم

...نميبيني که

که جلسه دارم

ادامه جلسه,بعد از تمام شدن جلسه من

...ديوا,تو داري

من براي کشتنت نيومدم

چون اينکارو زيردستيهام هم ميتونند انجام بدند

تو از من چي ميخواي؟

تو با استفاده از قلدربازي و تصاحب
زمين مردم، آپارتمانهاي بزرگي ساختي

..طمعت اينقدر زياد شده که

...مدرسه و قبرستون رو هم
ميخواي مال خودت کني

اينا اسناد زميناند
از اين به بعد ديگه دخالت نميکني

اين برگهها رو امضاء کن
اونوقت 5 سال از زندگيت رو بهت ميبخشم

معامله يه زمين و 5 سال از عمرت
بنظرت بهتر نيست؟

امضاء کن

...واسه کشتن اون وکيل که
افراد خودت رو فرستاده بودي

آشوک پرادان,پدر ديواست

اگه دوباره همچين غلطي بکني

...کاري باهات ميکنم که

که با دستاي خودت,خودت رو بکشي

..عرق رو پيشونيت و ضربان قلبت اين رو
ميگه که زندگيت رو خيلي دوست داري

تو خونه همه ترسيدن

من که به بابا گفتم اين پرونده رو قبول نکن

خيلي از پروندهها مثل همين تو دادگاهان
و هيچ کاري نميشه کرد

..ولي بابا فقط-
هيچ اتفاقي براي بابا نميافته-

..هيچ کس جرات نگاه کردن
به بابا رو نخواهد داشت

من نگرانتم

دشمناي زيادي تو شهر داري

ميدونم خلاف بدي هستي

ولي پليس هم با اوناست

به فکر من نباش

از کار من چيزي نميدوني
کار من با همين جور مردمه

اوضاع کار خودت چطوره؟

کار ساخت وسازم خوبه
حتي با دو تا برج ساز صحبت کردم

..آکاش,ميخوام تو يه
کار خوب و مستقل شروع کني

از کارم راضيم
از ساعت 9 تا 6 کار ميکنم

و بعدش خونه, کار بزرگي ازم برنمياد

کسي نميتونه تو رو قانع کنه
مونا

اين رو به بابا بده، سندهاي زمينه

مامان کجاست؟ تختش که خاليه-
مامان؟-

ايشون که رفتن-
رفتن؟-

کجا رفت؟-
بيمارستان شخصي-

بيمارستان شخصي؟

پسرم اينجا کجاست؟-
اينجا بيمارستانه-

بيمارستان اين شکليه؟-
اينجا بيمارستان پولدارهاست-

پولش هم زياد ميشه-
آره فقط يک لاک شده-

يک لاک-
چي شد؟-

من رو بگير که سرم گيج رفت-
بريد اتاقتون-

اتاق خودم؟-
اره-

اتاق شخصي دارم؟-
آره-

بريم

چه اتاق بزرگه,خداي من

تلويزيون هم داره,روشنم ميشه؟-
آره مادر-

تلويزيون رنگيه,ببينيد

اون چيه؟-
کولر گازيه-

چيه؟-
کولر گازي که باد خنک ميده-

چه باد خنکيه

اين تختم برا منه؟

اينجور تختم مگه هست؟

سرم داره گيج ميره

پس ما ميريم-
باشه خداحافظ-

مامان تو اينجايي؟-
دخترم، بيا تو ببوسمت-

زود بيا

تو که جاي بزرگي داري کار ميکني
و ديوا که آدم بزرگيه

چه آدم خوبيه,اون تلويزيون رو
ببين و کولر گازي رو ببين

و تخت رو ببين
انگار ديـوا از کارکردنت راضيه

...به مين خاطر-
مامان الان ديگه حالت خوب ميشه-

اينجا خوب درمان ميشي

ديگه اصلا نگران نيستم
از اينجا کي ميخواد خوب بشه و بره

به دکتر ميگم دارويي
بهم بده که فقط مريض بمونم

پس ميخواي با پولاي رئيسم
خوش بگذروني,بهش ميگم

...اومدم ديدنتون تا بخاطر کاري که واسم مادرم کردين

ازتون تشکر کنم

پس بگو

چي؟

تشکر که کردي
چيز ديگهاي ميخواي بگي؟

...نه,فقط همين جوري

اين صورت ترسيده بهت نمياد

عصبي که بشي خوشگل تر ميشي

مادرت هم ميگفت که خيلي عصبي ميشي

اونم ازت ميترسه-
اونم؟-

کسي ديگه هم ازم ميترسه؟

دختره ديوونه,هر چي ميگه

...آقاي جيندال,چرا ديوا
رو تو اين جلسه دعوت کرديد؟

اون براي ما مشکل درست ميکنه
و کنار خودمون بذاريمش و بهش احترام بذاريم

نظر منم همينه

که ديوا ممکنه برامون خطرناک باشه-
آروم دوستان-

...ديوا ديگه الان تو دنيا ماست

که تازه به اوجش رسيده

جوونه و خروشان و مهمتر ازهمه
ميخواد زود پيشرفت کنه

...تجربه من ميگه

همچين آدم زرنگي رو نبايد از خودمون دور کنيم

بابت تاخيرم عذر ميخوام

...ولي هنوز نفهميدم
چرا من رو به اين جلسه دعوت کردين

ديوا,اين روزا تو کار ما
مشکلات زيادي بوجود اومده

براي حل اين مشکلات همه ما اينجا جمع شديم

اين مشکل جامعه ماست

و تو هم خارج از جامعه ما نيستي

تو يه جامعه طرز فکر يکي نيست

طرز فکر به مرور زمان عوض ميشه

تو براي رسيدن به جايگاه اون
سرعتي که داري رو من ميبينم

اينکه از بزرگي شماست

براي اطلاع بيشترتون ميگم
تازه من رو پام ايستادم

هنوز خوب راه نرفتم

سرعتم رو که هنوز نشون ندادم

شما درمورد مشکلات کارتون ميگفتيد-
ديوا-

ما نبايد براي فايدههاي کوچک باهم دربيافتيم

تا وقتي که باهميم ,قدرتمنديم

...تفرقه بلاييه که

که وارد هر عمارت ميشه و اونجا رو نابود ميکنه

نبايد بذاريم که وارد عمارت ما بشه

بايد با تمام قدرتمون با دشمن مبارزه کنيم

دشمن ما قانونه

ميدوني که نخست وزير
ما خيلي آدم درستکاريه

تصميم به نابودي جرم تو اين شهر گرفته

و ماموري به اسم ايندر ساکسينا
رو استخدام کردند

در مورد سابقه ايندر تحقيق کرديم

اين آدم براي ما مضرره

قبل از اينکه شروع به کارش کنه
بايد بفرستيمش اون دنيا

نه,با کشتن ايندر نميتونيم
کل سازمان پليس رو دشمن خودمون بکنيم

اين رو همه ميدونند که يه افسر پليس
زياد نميتونه وفادار بمونه

روزي که ايندر اين رو بفهمه
خودش انتقاليش رو ميگيره

به نظرم بايد بهش 3 ماه فرصت داد

اگه بعد 3 ماه اوني نشد که ميگي

خودت ميکشيش

چطور ميتونم اين قول رو بهت بدم

زمان مرگ کسي مشخص نيست

سه ماه بعد من ميکشمش

ولي کي تضمين ميده
که تا اون موقع شما زنده باشيد يا نه

!خداي من

:اينستاگرام و تلگرام رسمي رسانه ما
@BollyCineOfficial

حالتون چطوره,مادر؟

خيلي خوبم,اگه تا الان تو اون
بيمارستان بودم، مرده بودم

اينجا بهم يه زندگي جديد داد

به چي نگاه ميکنيد؟

نگاه ميکنم که تو کي هستي؟

از کجا اومدي که ما رو از دردسر بياري بيرون؟

فاميل آدم هم همچين کاري نميکنه

مگه چکيار کردم؟-
چيکارا نکردي ,پسرم-

خرج درمان من رو ميدي
دخترم رو استخدام کردي

دخترم کارش چطوره؟-
خوبه-

تو چند روز به کارش مسلط شده
همه دوستش دارن

پسرم,اون يه خورده نادونه
اگه اشتباهي کرد ببخشش

بدون پدر بزرگ شده
براي همين اينجوريه

به فکر دخترتون نباشيد
فقط به فکر سلامتي خودتون باشيد

حرف دکتر رو گوش کنيد
و غذاي تند نخوريد

به ديدنتون ميام-
باشه پسرم-

"آهاي خوشگله"

"...عشق تو رو "

"چه بنامم"

"چه بنامم"

"اي ديوانه من"

"...اسمي رو بذار"

"که قلبم رو کنترل کنم"

"که قلبم رو کنترل کنم"

بگو چقدر بهت عشق بورزم"
"گردنبند عشق رو بهت ميدم

کل زندگم رو به تو ميدم"
"اي دلربا يه نگاه بهم بکن

من ديوانه ي تو شدم"
"توي عشقت غرق شدم

توي بيداري خواب بودم"
"اي عشقم الان بذار توي سايه آغوشت باشم

"که آروم بگيرم"

"که آروم بگيرم"

"آهاي خوشگله"

"...عشق تو رو "

"چه بنامم"

"چه بنامم"

"من اين دنيا و همه رو برات رها ميکنم"

قلبم رو به قلبت برسون"
"الان بيا تو آغوشم

"چه هديه زيباييه وقتي که تو با مني"

"همنشينم,چه خبر از داستانمون که شروع کرديم"

"چطور انجام بدم"

"چطور انجام بدم"

"آهاي خوشگله"

"عشق تو رو "

"چه بنامم"

"چه بنامم"

"اي ديوانه من"

"آهاي خوشگله"

"اي ديوانه من"

"آهاي خوشگله"

آهاي خوشگله"
"اي ديوانه من

...ديوا,چرا با شنيدن حرف
ازدواج گودي اينقدر نگران شدي؟

خواهرمون رو بايد تا آخر عمر تو خونه نگه داريم

فکر ميکنم که چقدر با ناز بزرگ شده

براي خوشي اون هرکاري ميکرديم

!و الان

تو خونه جديد
بين افراد جديد

گودي تو خونه جديدي نميره

ما براش پسري انتخاب کرديم
که خيلي خوب ميشناسيم

و اگه خواهرمون يه ذره اذيت کنه

دو تا پاهاش رو ميشکنيم-
کيه؟-

بازرس ايندر ساکسينا

تو خونه همه ازم امتحان گرفتند و قبولم کردن

...ولي اگه تو ميگي

!ايندر

گودي تنها خواهر منه

براي خوشحاليش من تمام خوشي
خودم رو قرباني ميکنم

براش يه پسر نيک دل و کار درست ميخوام

و تو همه اين خوبيها رو داري

!روش ابراز خوشحاليت هم عجيبه

من خيلي خوشحالم

خيلي خوشحالم

مشکل بزرگمون حل شد
حتي بابا هم موافقه

...اونا منتظر اون لحظه ن که

ما دوتا خواهرمون رو تو کاروان عروس بذاريم

...ديوا

...ديوا,ميدونم الان وقتش نيست بگم اما

دوستم,من يه مشکل دارم

مشکل چيه ,ايندر؟

...تو چشم پليس اسم اون 4 تا خلافکاران

اسم يکيشون ديــواست

ميدونم

و اين رو هم ميدوني که تو ازدواج من
تمام افسران بزرگ پليس ميان

...جلو اونا

لطفا

توي عروسي نيا

چي ميگي؟

عروسي گودي بدون ديوا
تو ميدوني که چقدر خواهرش رو دوست داره

!آکاش

ايندر,درست ميگه

تو عروسي به خاطر من مشکل پيش مياد

ايندر

نميام

نميام

حالا گردنبند عروسي رو ببنديد,بگيريد

حالا سيندور رو بذاريد

حالا بلند شيد

ديوا

چيزي ميخواي بگي

اول بذار خواهرم رو تو لباس عروس ببينم

چقدر منتظر اين لحظه بودم

!داداش

اگه گريه کني,ميزنمت

آکاش، بيا بين خواهرمون چقدر خوشگل شده

مثل عروسک شده

تو چت شده؟

ديــوا

اين پيچ و خم از کجا تو زندگيمون اومدن؟

دوران بچگيمون

قهر کردن سه تامون

دعوامون

..و حالا زمان هرسه تامون رو از هم جدا کرده

تقسيمون کرد

!گودي

گريه نکن,تو از ما دور نميشي

تو همين شهري

و اون افسر رو نميذارم جايي انتقالش بدند

برادرت خيلي آدم بزرگيه

اول بگو کادو چي ميخواي؟

شما همچين کادو بزرگي بهم داديد

و تو همين عروسي چندين
دختر ديگه رو عروس کرديد

الان مادر و پدرشون چقدر دعاي خير بهم ميدند

کادو به اين بزرگي داديد ديگه چي ميخوام

!آکاش

گودي رو ببر خونه

همه منتظرشن

پسرم اين پول رو بگير

و يه غذا خوب بيار برام

اينجا غذاي بيرون ممنوعه

اين حرف بينمون ميمونه,تو اين 2 روپيه
رو بگير واسه خودت

چرا لج ميکنيد؟ کارم رو ازدست ميدم

اگه برام غذا بياري,کارت رو از دست ميدي
اين چه جور بيمارستانيه

اينجا بيمار داره از گرسنگي ميميره
ولي کسي اهميت نميده

برو تا شغلت رو از دست ندادي

ديوا,تو روستاي امينه خانم
که تو شرکت کار ميکرد

براش مشکل پيش اومده

!مادر

!ديوا

اومدي پسرم؟-
آره مادر-

ديوا-
آره مادر-

ببين,اين مردم چي ميگن؟

ميگن من به بچههام سم دادم

من ميتونم همچين کاري کنم؟-
نه مادر-

من براي رفع گرسنگيشون
از شرکت شير آوردم

اون چه طور سم شد؟-
شير کجاست؟؟-

همينجا افتاده

از شرکت کناري چينجول آوردم

از شرکت کناري چينجول؟-
آره-

کنار اون شرکت فقط يه شرکته
که اونم مال جينداله که بسته

اين شير نيست مواد مخدره

بالي,شانکار-
آره صداشون بزن-

ميان ولي جسدت رو تحويل ميگرن,بريم

اسلحههاتون رو بندازيد

ماني,بچهها و زنها رو بفرست بيرون

بريد بيرون

عجله کنيد
مراقب باشيد

مادرجان بريد بيرون

ميدوني داري چکار ميکني؟-
...تو اون حيووني که-

هدفش پول بدست آوردنه
حتي که زهر(مواد مخدر) هم بفروشه

اين اشتباه رو نکن

چون اين اشتباهت يعني جون خودت رو گرو بذاري

مردم رو بعد مرگشون,ميسوزونند

اگه اتفاقي براي اون بچهها بيوفته

اولين نفري خواهي بود که
شاهد مرگ خودتي

قرار بود امروز زود بياييد يه نگاه به
ساعت بندازيد.نگاه کنيد ساعت چنده؟

...ميدونم ولي

ولي کار زياده و نميتونيد بياييد,آره؟

به خاطر عروسي گودي 5 روز مغازه بسته بود

کل کار بازار من متوقف شده

تو دو روز همه چي رو درست ميکنم-
باشه,هروقت خواستي بيا-

ولي من و پسرت تصميم گرفتيم
با هم غذا بخوريم

شوبا...حرفم رو گوش کن-
خداحافظ-

تو نرفتي؟-
قربان,حال زنم خرابه بايد برم خونه-

ساعت 7 ميخوانش، بايد امشب برسونيمش

کليد ماشين رو بده
خودم محموله رو ميرسونم

:ترجمه تخصصي از رسانه فرهنگي هنري ما
مترجم: اميد - ويرايش: سميرا

اينجا که کسي نيست

انگار بالا کسي هست

بايد اين ديوا رو درستش کنيم

...نخست وزير هم-
ميدونيم-

شما بگيد تا الان ما خيلي ضرر کرديم

تهمت زدن به وزير کار کريشناکانت نيست

و زنده موندن وزير برامون خوب نيست

از اين رفتارت خوشم مياد,خان

بدون هدر دادن وقت سر اصل مطلب ميايي

نخست وزير نميخواد دست از درستکاري برداره

...به همين خاطر بايد اون رو

از زنده موندن محرومش کنيم

نخست وزير رو ما ميکشيم

ولي مرگ رو به اسم ديوا ميزنيم

الو؟

سلام-
سلام ايندر,آکاشم-

حالت چطوره؟-
ايندر من رفتم محموله رو تحويل بدم-

اونجا شنيدم ميخوان نخست وزير رو بکشن
مرگش رو به اسم ديوا بزنن

چي؟

چي ميگي؟-
آره, يه نفر به اسم جيندال ميخواد اينکار بکنه-

الان کجايي؟-
الان از تلفن عمومي خيابان واسوندرام-

آکاش ,تو همونجا بمون، الان ميام

ايندر زود بيا من ميترسم

آکاش نترس، الان ميام,نگران نباش-
باشه من همينجام-

ما هم ميخوايم زنگ بزنيم

آکاش,بهت گفتم همونجا بمون

همونجا منتطرت بودم

اگه اونجا بودم ميزدن من رو ميکشتن

کيا، کيا ميخواستن تو رو بکشن؟

همونا که حرف از کشتن ديوا ميزدن

ايندر, يه کاري بکن

وگرنه اونا داداش من رو ميکشن

ميدوني اون ساختمان کجاست؟-
...ولي ,تنهايي-

نگران نباش من باهاتم
من يه افسر پليسم

بالاتره؟-
آره-

اينجا

نگران نباش

اينطرف

اينجا که کسي نيست

آکاش,برات سوء تفاهم پيش نيومده؟

نه,همينجا جلسه گذاشته بودند
و جيندال ميگفت که

نخست وزير رو ميکشيم و به اسم ديوا ميزنيم

ما هنوز اينجاييم

ايندر,اين جينداله

اگه اين دهن خودکار رو پيدا نکرده بوديم

...هرگز نميفهميديم
کي حرفاي ما رو گوش ميداد

...ايندر,اينا که

دستاي داداشم همين جوري بود

که داداشت ديوا قطعش کرد

!ايندر

چي ميگي؟

به استعدادت افتخار ميکنيم,ايندر

آرامش خونت رو ميگيريم

و شروع ميکنيم

با انداختن جسدت توي دستاي ديوا

ديـــوا

ديــوا

!ديــوا

ديــوا,اين دفعه که حقوقم رو گرفتم
برات کفش نو ميخرم

!گاندي

ميدونستي چه قدرتي داشت؟

همچين کار بزرگي رو با اين خودکار کنم
بهتره تو نگهش داري و بنويسي

آکاش

پسرم ديـــوا

نه پسرم,خودت رو کنترل کن

سايه غم تو زندگي هر کي مياد

کسي نميتونه ازش نجات پيدا کنه
تو باهاش مقابله کن

ضعيف نشو

کاري که با تو شده
خدا انصاف ميکنه

دشمنات با کشتن برادرت کار خوبي نکردن

من نابينام ولي نابودي اونا رو ميبينم

پسرم قراره پيروز بشي

ببين چقدر دعاي خير مردم پشتته

ولي داداش آکاش براي چي اينجا اومده بود؟

منم دارم به همين فکر ميکنم

آکاش نصفه شب اينجا چيکار داشت؟

چي ميخواي بگي؟

داداش لال وقت بد شما شروع شده
براي همين ايشون رو آوردم

ايشون حکيم بدري نارايان شاستري
يه حکيم بزرگ

و دراين مورد تحصيل کردند، نمايندگان بزرگمون
تاويز(دعا خير) ايشون رو به گردن انداختند

و گلشن کومار تهيه کننده بزرگمون,دارند
در اين مورد فيلمنامه مينويسند

مزخرف نگو

کفشتون رو بزنيد تو کله ام
ولي اين رو تو گردنتون بندازيد

اين چيه؟

اين ناخن الاغه-
ناخن الاغ؟-

آره,حکيم دعاي خودش رو بهش داده

اين تو گردنش ما,کار ميکنه

اين رو بندازيد دور گردنتون-
بندازش دور-

تو ديگه خفه شو

باشه,دور گردنتون نندازيد

اما داخل جيبتون بذاريد

تموم شد

ديگه نگران نباشيد
کاراي ديگه رو کرديم

داخل خونهتون دم اسب رو دفن کرديم
چهار طرف خونه رو همين کار رو کرديم

نحسي کل اينجا رو فرا گرفته
و حکيم دارند 21 هزار تا دعا ميخونند

ديگه دشمن اصلا نزديک شما نمياد

تو خوب ميدوني که من براي چي اومدم

بگو داداش من رو کي کشته؟

ديــــوا

در مورد داداشت چيزي نميدونم

تا وقتي حرف نزني,همين جوري ميزنمت

بگـــو

بگـــو

ديوا,اين چکاريه ميکني؟

ولم کن ايندر
داداشم تو مکان اين مرده

ديـوا,خودت رو کنترل کن
داري چيکار ميکني؟

چرا نميفهمي ايندر
داداشم تو مکان اين مرده

اون روز لال تو شهر نبود-
ايندر,مرگ آکاش تصادفي نبوده-

به قتل رسيده

اون شب تو اون ساختمون چيکار ميکرد؟
چيکار داشت؟

اگه حرفت راست باشه

خودم قاتل آکاش رو ميکشم

منم با مرگ آکاش
ناراحت شدم

مگه آکاش فاميل من نبود؟

ديوا,روشي که تو پيش گرفتي

کاملا اشتباهه

ميدوني لال سينگ ميتونه ازت شکايت کنه

چون ميخواستي بکشيش-
ايندر-

با مرگ داداشم زخمي شدم

براي قانون مرگ آکاش فقط يه پروندهست

که يه شماره به پرونده ميدند
و پرونده بسته ميشه

روزي که اونا رو بشناسم

...انتقام داداشم رو
به روش خودم ميگيرم

!ديـوا

وايستيد

...اين رو فهميديم که

افسر ما رو هم به قتل رسونده

و مطمئنم که در مورد پرونده آکاش ميدونه

...يه آمپولي بهش تزريق کرديم که

ظرف 10 دقيقه حقيقت رو ميگه

که چيکار ميکنه؟
براي کي کار ميکنه؟

همه چيز رو ميگه

ببريدش

ديـوا

فکر نکن که پليس کاري نميکنه

براي پرونده آکاش حاضرم جون خودم هم رو بدم

وايسا

جـــان

!جـــان

خودکشي کرد

خودکشي نکرد

براي اربابش، خودش رو قرباني کرد

حالا ديگه فهميدي چرا قانون
نسبت به جرم کوتاهه

چون تو سازمان شما افرادي مثل جان پيدا نميشه

تا الان برام کاراي زيادي کردين

حتي با دشمناي خودم درافتادين

..الان ميخوام که

چکار کنيم؟

...ميخوام هتل و کاراي ديگرم رو

که از نظر قانوني درسته

شما برعهده بگيريد

ما بر عهده بگيرم
نکنه ميخواي ما رو ترک کني؟

نميخوام بخاطر من جون شما به خطر بيافته

با اين حرفت ما رو خورد کردي

و الان با دادن اين اموال
ارزش ما رو مشخص ميکني

...رشيد منظورم-
رشيد درست ميگه-

قسم خورده بوديم که توي خوشي و غم با هم باشيم
حالا چطور ميتوني تنهايي و غم رو مال خودت کني

...ديوا,الان بهمون فهموندي که

ما با تو نبوديم

فقط برات کار ميکرديم

!ماني

سرم داره گيج ميره
کافيه ديگه

خداي من

چطور نميذاري برم؟-
اينا چيه؟-

نميبيني که طوطيه-
ورود اينا ممنوعه-

مادرجان سفارش داده-
توپي-

ميتو رو آوردي؟
منظورش طوطيه

چيه؟ اين طوطي چه ضرري به تو
و بيمارستانت ميرسونه؟

شغلم رو ازدست ميدم-
نگران نباش من هستم، تو برو-

ميتو نگاه کن، خونه جديد گرفتم-
منم خونه قبليت رو کرايه دادم-

آفرين,نکنه ارزون داده باشي-
نه,زياد ارزون ندادم-

هرماه پول رو برسون بايد پول اينجا رو بدم-
باشه-

مادر جان صدام زديد؟

اين 10 روپيه رو بگير و غذاي
تند و چرب بگير و بيا

نميتونم بخرم

واسه خودم نخواستم
براي ميتو ميخوام

و به دکتر بگو که مادر گفته بخرم,برو

گولش زدم با هم ميخوريم

ايندر,بيا داخل-
قربان-

اونجا بذاريد

قربان توي اين دو تا کيف 15 لاک پول نقد
و 2 کرور طلاي بيسکويته(شمش طلا)

که در حال قاچاق گرفتيم

بشين-
ممنون,قربان-

..قربان,همه اين اموال رو از يه
خونه دريافت کرديم

کسي رو هم دستگير کرديد؟

اين خونه به اسمهاسموک پاتله

ولي طي 6 ماه دو نفر خونه رو کرايه کرده بودند

اونا به صاحب خونه و همه گفته بودند
که تو کار لباسن

ولي طي 2 روز گذشته خونه نبودن

انگار از عمليات ما خبردار بودند

ممکنه براي جيندال يا ديوا کار ميکردن

غيرممکنه
حتما براي ديوا کار ميکردند

ميخوام اين دفعه ديوا رو که
دستگير کنم,شما اونجا باشيد

...چون مطمئنم در حضور شما
کسي جرات نميکنه ديوا رو آزاد کنه

تو به کارت ادامه بده

و هر وقت نيازي به من باشه,ميام

ممنون,قربان

بدون داداش آکاش توي اون خونه دلم ميگيره

فقط به هم دلداري ميدن

سوالات برادرزادهام دلم رو آتيش ميزنه

...بابا به هم دلداري ميده اما

ديدم تنهايي گريه ميکنه

عزيز دل همه بود

شايد دل کسي رو رنجوده بود

اين خودکار کنار جسد آکاش بود

هرکي که سر خودکار رو داشته باشه

همون قاتلشه

پيداش ميکنم

پيداش ميکنم,گودي

چرا همه لامپها خاموشن؟

اين وقت شب
از کجا ميايي؟

شما مشروب ميخورين؟

گفتم از کجا داري ميايي؟

رفته بودم ديدن داداشم

قبلا هم بهت گفته بودم
که به ديدن ديوا نرو

گفته بودم؟-
..آره,ولي-

...بعد از مرگ داداشم اولين بارمه که

من چيکاره توام؟

ازت پرسيدم

شوهرم

پس بايد به حرفم گوش کني

هرچي که ميخوام
و هر لحظه که ميخوام

همون کار رو بايد بکني

ديــوا يه مجرمه
و من يه افسر پليس

...اگه همسرم با

يه مجرم قرار بذاره
خوب نيست

فهميدي؟

ببخشيد,دوباره تکرار نميشه

عادت کن

به نديدن ديوا عدات کن

ماني

چند ساله که با ديوا کار ميکني؟

تقريبا 4 ساله-
خب-

پسر خوبيه
قلب بزرگي داره

تجارت بزرگيه هم داره؟-
آره,کار و کاسبي خوبه-

ماهيانه 2 لاک کار ميکنه؟

دو لاک؟10 تا 12 جعبه جابجا ميشه

جعبه؟-
منظورم 1 کروره-

يعني 10 الي 12 کرور

غذا ميخوري؟ الان برات سفارش ميدم-
نه-

دخترم چطوره؟-
خوبه-

از نظر ديوا چطوره؟-
خيلي خوبه-

يه حکيم گفته بود که دخترم به
يه خونه بزرگي ميره

فکرش بکن که چقدر بهم ميان
ديوا و جيا

حالا ديوا کجاست؟

چيکار داري؟

ميخوام يه چيزي بهت بگم؟-
چي؟

امروز به سختي

جرات پيدا کردم

که بهت بگم

که دوست دارم

ديوا,به حرفم گوش کن

از همون روز اول ازت خوشم اومد
و هر چه بيشتر که ميشناختمت

همونقدر تو دلم نشستي-
جيا,تو ميدوني که زندگيم چطوريه-

زندگي با من ميدوني يعني چي؟
فردا به دست دشمن يا پليس کشته ميشم

هر اتفاقي برام ميافته-
ميدونم ديوا-

خدا هر چند روز که فرصت بده
همونقدر ميخوام باهات زندگي کنم

نه اين ممکن نيست-
..ممکنه,اگه تو بخواي-

!ديوا فقط يه بار

تو قلبت عشق رو بيدار کن
زندگي يه در تازه برات باز ميکنه

مزخرف نگو,ميدوني هدفم چيه؟
مبارزه من چيه؟

نميخوام با وجود تو من ضعيف بشم

آره نذار تو زندگيت بيام
هدف و مبارزه تو فقط قتل و مرگه

درون خودت شعله نفرت رو روشن کردي

تو نميتوني کسي رو دوست داشته باشي

ديگه نيازي به اين پولا نيست

...چون بيماري ايشون به مرحلهاي رسيده که

تمام تلاش پزشکي ما کاري نميتونه براش بکنه

منظورتون چيه؟

الان معلوم نيست که چقدر زنده ميمونند

مگه بيماريشون چيه؟-
سرطان خون-

اين بيماري چندين روزه
که داخل ايشون رشد کرده

خيلي دير به اينجا اومدند

!متاسفم

!ديـــوا

چي شده؟

چرا ناراحتي؟

ميخواي چيزي بهم بگي؟

دکتر-
دکتر چي گفت؟-

که قراره بميرم

خيلي وقته که ميدونم

آره,ديوا

با وجود فهميدن اين بيماري
نذاشتم غم دور و برم بياد

ميدوني چرا؟

چون جيا رو خيلي دوست دارم

خيلي دوستش دارم

بعد مرگ پدرش خيلي ناراحتي ديد

بعد از مدتها خنديده

با نشون دادن مرگم نميخوام خنده رو ازش بگيرم

درسته ديوا

که تا حالا از مرگ ميترسيدم

ولي بعد از ملاقات با تو
اون ترس هم رفت

حالا با خيال راحت ميميرم

يه لطفي بهم ميکني؟

آرزوي هر مادر ديدن عروسيه دخترشه

اين آرزوي من رو برآورده ميکني؟

"نتونستم بهت چيزي بگم"

"تو هم نتونستي چيزي بهم بگي"

"نتونستم بهت چيزي بگم"

"تو هم نتونستي چيزي بهم بگي"

"...اين حرف قلبمون,از ترس"

"توي قلبمون نمونه"

"من نتونستم بهت چيزي بگم"

"تو هم نتونستي چيزي بهم بگي"

"اين حرف قلبمون,از ترس"

"توي قلبمون نمونه"

"من نتونستم بهت چيزي بگم"

"تو هم نتونستي چيزي بهم بگي"

"عزيزم,عشق چيه"

"رو تو بهم فهموندي"

"فاصله ايي نباشه"

"بين اين نزديکيمون"

"اين بوي خوش تو داره"

"توي نفسهاي من جاري ميشه"

"من نتونستم بهت چيزي بگم"

"تو هم نتونستي چيزي بهم بگي"

"کل شب رو بيدار"

"با تنهايم مبارزه ميکردم"

"چي بگم اينجوري"

"قلب من برات ميلرزيد"

"چه طور بهت بگم توي تنهايي"

"من چقدر ميترسيدم"

"من نتونستم بهت چيزي بگم"

"تو هم نتونستي چيزي بهم بگي"

"من نتونستم بهت چيزي بگم"

"تو هم نتونستي چيزي بهم بگي"

"اين حرف قلبمون,از ترس"

"توي قلبمون نمونه"

"من نتونستم بهت چيزي بگم"

"تو هم نتونستي چيزي بهم بگي"

قربان، ايندر هستم-
بگو ايندر-

...قربان يادتونه که بهتون گفتم که

مافيا مواد مخدر با نماينده کشور قرار دارن

درمورد جلسه مخفي اونا تازه خبردار شدم

و ميخوام که شما اونجا بياييد

هنگام دستگيري اونا,بودن شما اونا لازمه

ميام,کجا بيام؟-
تينتر تاون، ساعت 11-

ديوا-
بگو ايندر-

در مورد قاتلان آکاش يه اطلاعاتي بهم رسيده
ميخوام که به تينتر تاون بيايي

ساعت 11:15

باشه ميام

شما همينجا بمونيد-
باشه,قربان-

!ايندر

بفرماييد جناب وزير

جيندال-
...ايندر يه وسيله بود-

که شما به من برسيد

...در اصل ميخواستم که

ازتون تقدير به عمل بيارم

بخاطر وظيفه شناسي و درستکاريتون

منظورت چيه؟-
شما از جلسه و مردم و جمعيت خوشتون نمياد-

..به همين خاطر فکر کردم که اينجا مکان درستيه

براي مرگ شما

:اينستاگرام و تلگرام رسمي رسانه ما
@BollyCineOfficial

بکشيدش

!ديــوا

مونا بريم

ديوا,تو برو من جلوشون رو ميگيرم

شليک کنيد

داداش ايندر
....ديوا

!مونا

مونا-
بريم-

شليک کنيد

زود باشيد
عجله کنيد

زود باشيد

سريعتر برو

تندتر

!ماني

ماني,بطرف روستا برو-
باشه,ديوا-

ماني دکتر بيار-
باشه-

ديوا,اينجا چه خبره؟-
اصلا نميفهمم با من چه بازي راه انداختن-

ميخوام با بازرس ايندر ساکسينا حرف بزنم-
رئيس الان اداره نيستن-

ديوا ، ازت سوال پرسيدم-
جيا,ايندر بهم گفت برم اونجا-

جيندال به نخست وزير شليک کردند
اگه من همونجا ميذاشتمش ,ميکشتنش-

و با اون وضعي که اومدم بيرون
پليس فکر ميکنه من کشتمش

يه چيزي رو متوجه نميشم
که چرا ايندر اونجا نبود

..آقاي ايندر,الان همه جا از
نبود امنيت کافي حرف ميزنن

...وقتي نميتونيم از وزير خودمون
محافظت کنيم، چطور ميتونيم محافظ مردم باشيم؟

...اين رو نميفهمم که با وجود
افسر شايسته ايي مثل شما

ديوا و چند تا از افرادش، وزير رو بردن

تعجب ميکنم
و از اين اشتباه شما هم افسوس ميخورم

...وقتي وزير گفت شما بيايد چرا
همه امکانات حفاظتي رو براشون فراهم نکرديد؟

چرا فقط با چند تا افسر اونجا رفتيد؟

...قربان,جوري که به من زنگ زدند من بايد
فورا اونجا ميبودم نبايد وقت رو تلف ميکردم

...وقتي اونجا رسيدم ديدم که
ديوا، وزير رو روي شونه خودش گذاشته

شليک کردن برامون سخت بود
چون ممکن بود گلوله به جناب وزير بخوره

....آقاي ايندر,در مورد
روابط شما و ديوا خبر دارم

ولي بازم بهت اعتماد دارم-
ممنونم قربان,بهم اعتماد داشته باشيد-

براي من ديـوا فقط يه مجرمه

آقاي ايندر,ما ديوا رو زنده يا مرده ميخوايم

قربان ما 24 ساعته گشت گذاشتيم

براي شناسايي مکان ديوا مخبر گذاشتيم

توي اين عمليات 1200 افسر شرکت دارند

هه خروجيهاي شهر رو تحت بازرسي قرار داديم

نگران نباشيد ,قربان

ديـوا رو به زودي دستگير ميکنيم

، خبر فوري
...امروز ساعت 11

فردي به نام ديوا به وزير کشورمون شليک کرد

، محافظان کشورمون در جواب به ديـوا شليک کردند

ولي با وجود تمام تلاش,ديوا همراه با وزير
موفق به فرار شدن

اول حمله به جان وزير
بعد گروگان گرفتن ايشون

چه مجازاتي براي ديوا وجود خواهد داشت؟
هنوز هيچ خبري دست ما نرسيده

بهتون گفتم در مورد ديـوا چيزي نميدونم

چرا حرفم رو باور نميکنيد؟

نميدونم ديـوا کجاست-
اينجا هر کي مياد اول دروغ ميگه-

ولي بعدش راستش رو ميگه-
چي؟-

منظورت چيه؟

جوري که داري من رو اذيت ميکني، درست نيست

بدون دليل نمي توني کسي رو اذيت کني

خودم وکيلم,قانون رو خوب ميدونم

پسرت تحت تعقيبه، از پليس فرار ميکنه
اونوقت تو بهم درس قانون ميدي

اين کارت خوب نبود,افسر

اشک من براي پسرام خيلي مهمه

اگه بفهمه اشک ريختم
در جوابش همه افرادتون رو ميکشه

...لطفا,جناب بازرس
الان ديگه خيالتون راحت شد

من از قبل بهتون گفتم که ايشون
چيزي نميدونن ولي شما

پدرجان لطفا ببخشيدش

من آدم درستکاريم

توي کل زندگيم يه بار هم دروغ نگفتم

ديــوا کجاست؟
هيچکس از خانوادم چيزي نميدونه

من ميدونم پدرجان-
نميدونيم-

داداش ديـوا-
چي شده؟-

تلويزيون داره از شما ميگه-
چي ميگه؟-

هرکي جاي شما رو لو بده,بهش انعام ميدن

تو انعام نميخواي؟-
نه داداش ديوا,نميخوام-

...طبق خبرهاي رسيده پليس هنوز
نتونسته ديوا رو پيدا کنه

خانم,من گلولهها رو بيرون آوردم

حال ايشون خيلي وخيمه

بايد ببريدشون بيمارستان
وگرنه ميميرند

آقاي دکتر چند بار بهتون گفتيم
که نميتونيم بيمارستان ببريمشون

پس هر کاري که درست ميدونيد انجام بديد

ديگه نميتونم اينجا بمونم
از اينجا ميرم

چشمات رو باز کن و ببين
که کجايي و جلوئه کي ايستادي

اينجا فقط يه بار حرف رو ميزنن وتمام

من ميخوام ايشون زنده بمونه
نه به اين خاطر که من زنده ميمونم

چون ايشون يه انسان خوبي ان

چيز ديگه ايي هم ميخواي بگي؟

چي بدست آورديم؟

برادر کوچيکي مثل لال هم کشته شد

و نتونستي ديــوا رو بکشي

تو، تو به موقع نرسيدي

وقتي که رسيدي با افسراي بي عرضه خودت

بخاطر شما ديـوا از دستمون در رفت

اگه ديـوا رو همونجا ميکشتيد

ازت تعريف ميکردند
تيتر خبرها ميشدي

که قاتل وزير همونجا کشته شد

من به وزير شليک کردم

اگه زنده بمونه و راستش رو بگه

اگه بلايي سرم بياد

اين رو بدون ايندر ساکسينا

آقاي جيندال شما هم کارتون
رو درست انجام نداديد

شما بايد وزير رو ميکشتيد ولي
گلولههاتون خطا رفت

داد نزن,ايندر ساکسينا

لياقت داد زدن هم نداري

...تو اداره خودت داد بزن، اينجا
فقط جيندال دستور ميده

آقاي جيندال لطفا,بحثه حزب مخالف نيست
منظورم اينه که هر اتفاقي که افتاده

ايندر,جلوي جيندال اينطوري؟

خواهر ,بيا لباسها رو بگير

بگير-
بفرماييد-

ولي پول خرد ندارم-
مشکلي نيست فردا بده-

نه,الان ميام-
فردا بده-

الان ميارم

!رفت

اين چيه؟

ايندر هم چقدر بي نظم شده

اين خودکار رو کنار جسد آکاش پيدا کردم

هرکي سره اين خودکار رو داره

همون قاتله

...يعني

ايندر بوده

!سلام

!سلام

!سلام

سلام-
سلام-

سلام

داداش,گودي ام-
بگو گودي-

داداش,صدا مياد؟-
آره ,ميشنوم بگو-

داداش,من فهميدم-
چي رو فهميدي؟-

...داداش,فهميدم که

داداش,صدا مياد؟-
آره ,ميشنوم بگو-

فهميدم داداش آکاش رو کي به قتل رسوند

کيه؟-
داداش-

اولين باره که اين همه عشق خواهر
نسبت به داداشش ميبينم

امروز براي اولين بار ديدم

چي ميخواستي بهش بگي؟

که قاتل منم

ميخواستي اسم من رو بگي؟

آره,من کشتمش

تعجب نکن

يادته

که داداشت ديوا,چطور دست دادشم رو قطع کرد

تو فقط دست قطع شده رو ديدي

ولي من داداشم رو زجرکشان ديدم که مرد

..خيانت به اين بزرگي

روابط

عشق

ازدواج

همشون

کار خيلي پستي کردي,ايندر

داداش من رو کشتي؟

خدا هرگز تو رو نميبخشه

خدا از اينجا صدات رو نميشنوه
صداي راه دور رو نميشنوه

واسه رسيدن به خواستهت بايد بري اون دنيا

زن من,راز من رو به همه ميگه
برو بمير

از کجا ميايي؟-
از فرودگاه-

از اين طرف بريم

اين همه پليس اينجا

چيکار داري ميکني؟
تو بمون,من ميرم ببينم

ماشين رو ببر جلو

داداش,الان تو کل محله حرف از شماست

جوري که شما اونا رو زديد,آفرين

حالا ديگه مردم ميفهمن که
داداش گودي واسه خودش کسيه

اول بذار خواهرم رو توي لباس عروس ببينم

داداش,ميشنويي
فهميدم کي داداش آکاش رو به قتل رسوند

براي خاکسترهاي دخترم اومدم

اونا رو که داداشش برد

ديــوا بود؟-
آره,اسمش همين بود-

از فرد مرحوم ياد کنيد

شنده,چرا اين همه امنيت رو زياد کرديد؟-
دستور رئيس پليسه-

چرا؟ مگه قراره بميرم

بريد

نيروي امنيتي رو زياد کردن

سلام آقاي جيندال-
بگو ايندر-

فهميدم

براي همه معما بود که چطور
گودي درمورد قاتلين آکاش فهميد

مگه چي بود؟

راستش همون سرکي خودکار آکاش رو پيدا کرده بود

به همين خاطر ميخواست به
ديوا زنگ بزنه و بهش بگه,بيچاره

داداش که مرد هيچ
بخاطر داداش,خواهر هم مرد

و همراه با مرگش، آخرين
مدرک قتل آکاش رو به ما داد

حالا مرگ آکاش و گودي براي
تمام دنيا يه معما خواهد بود

آقاي جيندال

از روزي که من جسد داداشم رو ديدم

اون آتش انتقام تازه خاموش شده

اين چهره جديدت چقدر چندش آوره

ديـوا,رو من دست بلند نکن

تو رو به جون پدرت و مادرت
من شوهر خواهرتم

اين از طرف من-
اينم از من-

ولم کنيد
اون عوضي هنوز زنده ست

بايد بکشمش

حالا ديگه جيندال ميفهمه

به جيندال زنگ زدي؟-
آره,بفرماييد-

سلام-
بله قربان-

تلفن رو بده به ارباب-
ارباب خونه نيست-

خونه نيست؟پس کجا رفته؟-
اداره پليس-

اداره پليس براي چي؟-
نميدونم-

از ديشب که با ايندر حرف زده,همونجاست-
آقاي جيندال هم ديگه شورش رو درآورده-

با ايندر ساکسينا نشسته حرف ميزن

مخشون تاب برداشته

ليوان رو بده

چرا داري ميلرزي,خان؟

بازي با مرگ که شغلته

!ديـوا

تو که مردم اين شهر
رو جلو عام کشتي

پس من نميتونم تو رو اينجا بکشم

اگه ميترسي,بدو

اگه ميتوني از مرگت فرار کني پس بدو

بدو,خان

بدو

نجاتم بديد من برادر شمام، بشارت خانم

اين ديوا من رو ميکشه

اين من رو ميکشه
نجاتم بديد

!بشارت خان

تو همون بشارت خاني که دست من و بچهها
رو با زهر (مواد مخدر)آلوده کردي

معلوم نيست که چندين نفر رو کشتي

خونه اينا رو ازشون گرفتي
و الان خودت رو برادر اينا معرفي ميکني

داري براي زنده موندنت گدايي ميکني؟

نه,کسي بهش پناه نميده

اين گناهکاره
مجرمه

و يه گناهکار هيچ مذهب و ديني نداره

از همچين شيطاني بايد دوري کرد

و خدا هم همين رو ميخواد

ديـوا,اينجا هم دادگاه توئه
حق رو رعايت کن

خانم,حداقل شما درک کنيد

حالشون هيچ تغيير نکرده

جاي زخم گلولهها
داره عفونت ميکنه

بايد زخماشون رو عمل کنيم

....بايد برم بيمارستان و
دارو و وسايل بيارم

بذاريد من برم
حرفم رو گوش کنيد

باشه

ولي افرادم همراهت ميان-
ممنون-

بياييد.اينجا بشينيد

عصر بخير-
عصر بخير,پرستار-

هر چي دارو که توي اين ليسته
ظرف 2 دقيقه بيار

باشه الان ميارم

ميتونم با افسر ايندر ساکسينا حرف بزنم-
خودمم-

من دکتر رانه ام
از بيمارستان اوپل

ميدونم که ديوا وزير رو کجا مخفي کرده

اون روستاي بالوني هست که همونجاست

بله.حال وزير خيلي خرابه

و بايد به بيمارستان منتقل بشن

آره زنده ميمونن
و ديـوا هم ميخواد نجاتش بده

آقاي جيندال دو خبر دارم
يکي بد و يکي هم خوب

اول کدوم رو ميخواين بشنوين؟

گوشام در حسرت خبر خوبند
خبر خوب رو بگو

جايي که ديوا مخفي شده رو پيدا کرديم

وزير هنوز زندهست

ديـوا ميخواد نجاتش بده

!ديـوا

ديـوا کجاست؟
يکي بگه ديـوا کجاست؟

بايد ببينمش
کجاست؟

....مردمهاي ديوپولا

اين روستا رو پليس محاصره کرده

اگه کسي به ديــوا کمک کنه

...يا در طي اين عمليات

کسي جرات کنه که جلوي ما رو بگيره
بايد از اين دنيا خداحافظي کنه

نيروي پليس حرکت کنيـــد

!ديــوا

!ديــوا

ترسو
بزدل

تو کدوم خونه مخفي شده؟

ميايي بيرون يا
همونجا قبرت کنم

دارم ميام عوضيها
اومديد ديواي من رو ببريد

همه رو ميکشم

:اينستاگرام و تلگرام رسمي رسانه ما
@BollyCineOfficial

همه خونهها رو بگرديد
هرجا که وزير رو ديديد بکشيدش

ديـوا نبايد زنده بمونه

!مامان

زود باشيد
عجله کنيد

ماني زود حرکت کن

رشيد,زود باش

بيا بيرون,ديـوا

زود بيا بيرون

من اومدم
تو کجا مخفي شدي؟

!ديـوا

توي کدوم سوراخ قايم شدي؟

ديديد؟

:کاملترين آرشيو سينما و تلوزيون هند
Www.Bollycine.org

:ارائه شده توسط مرجع باليوود سينما
Www.Bollycine.org

:ترجمه تخصصي از رسانه فرهنگي هنري ما
مترجم: اميد - ويرايش: سميرا

...براي کشتن يه حيوون وحسي

بايد وحشي بشي

پسرم

ديــوا بيگناهه

جيندال بهم شليک کرد

بازرس ايندر ساکسينا بهم زنگ زد

گفت به تنهايي اونجا بيام

وقتي اونجا رسيدم
ساکسينا اونجا نبود

جيندال بود

...اين دادگاه,ديوا رو

به 5 سال حبس محکوم ميکنه

"دلم رو برده و اينور و اونور دنبالش ميگردم"

"دلم رو برده و اينور و اونور دنبالش ميگردم"

"رفقا بريد، دنبالش بگرديد و بياريدش"

"رفقا بريد، دنبالش بگرديد و بياريدش"

"رفقا بريد، دنبالش بگرديد و بياريدش"

"رفقا بريد، دنبالش بگرديد و بياريدش"

"دلم رو برده و اينور و اونور دنبالش ميگردم"

"دلم رو برده و اينور و اونور دنبالش ميگردم"

First Edited - Farsi Version
18.07.2019 - By BollyCine
Copyright© Bollycine.Org