All language subtitles for 12th Man (2017) 720p, 1080p BluRay

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian Download
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
en English Download
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:07,625 --> 00:00:17,624 ‫ ‫ترجمه و زیرنویس ‫MrP 2 00:00:18,625 --> 00:00:28,624 تنظيم : پيام ايناللو Payampop@gmail.com 3 00:00:30,625 --> 00:00:32,709 جنگ جهاني دوم 4 00:00:32,875 --> 00:00:35,292 ‫ در نهم آپریل سال 1940 ،نروژ ‫ به اِشغال آلمان نازی در‌آمد 5 00:00:35,459 --> 00:00:37,273 ‫ و هیتلر دستور به ایجاد "دژ نروژ" داد ‫ [اصطلاحی آلمانی که به سیستم و تجهیزات دفاعی آلمان گفته میشد که درحاشیه ساحلی نروژ ایجاد شده بود] 6 00:00:37,417 --> 00:00:41,834 ‫ تا در شمال نروژ به هواپیما ها، کشتی ها ‫ و زیر دریایی‌های متحدین 7 00:00:42,000 --> 00:00:45,792 ‫ تلفات سنگینی وارد کنند 8 00:01:02,209 --> 00:01:05,042 اسكاتلند،1943 9 00:01:05,334 --> 00:01:08,334 ‫ انگلیسی‌ها سرباز‌های نروژی رو آموزش می‌دادن 10 00:01:08,500 --> 00:01:11,917 ‫ تا عملیات‌خای خرابکارانه در خاک نروژ انجام بدن 11 00:01:20,999 --> 00:01:24,374 ‫فرمانده‌ـت کجاست؟ 12 00:01:24,583 --> 00:01:26,958 ‫ عملیات «مارتین قرمز» در 24 ماه مارس شروع شد 13 00:01:27,124 --> 00:01:29,874 ‫ 12 سرباز نروژی از راه دریا به نروژ فرستاده شدن 14 00:01:30,041 --> 00:01:34,708 ‫ مامویت آنها: خرابکاری در فرودگاه‌ها و ‫ تجهیزات آلمانی ها بود 15 00:01:35,208 --> 00:01:39,374 ‫ فقط یک مرد تونست زنده برگرده 16 00:01:41,791 --> 00:01:44,749 ‫برای دریافت گزارش از ستوان «یان بالسرود» اومدم 17 00:01:44,916 --> 00:01:47,166 ‫اون خودشه 18 00:02:02,874 --> 00:02:06,290 ‫ اکثر اتفاقات باورنکردنی در این سرگذشت 19 00:02:06,457 --> 00:02:08,582 ‫ بر اساس واقعیت می باشد 20 00:02:16,082 --> 00:02:20,832 دوازدهمين مرد 21 00:02:26,540 --> 00:02:30,207 ‫فوق محرمانه 22 00:02:30,373 --> 00:02:35,915 ‫ گزارش یان بالسرود از عملیات مارتین قرمز 23 00:02:46,290 --> 00:02:52,373 ‫ اینجا لندن است.در زمان‌هایی مثل این ‫ مطمئنا" خیلی‌ها در نروژ 24 00:02:52,540 --> 00:02:56,122 ‫ از اینکه حال‌ و‌ هوای انگلیس چگونه هست ، ‫ شگفت زده خواهند شد 25 00:02:56,289 --> 00:03:00,872 ‫ از خودشون می پرسن باید به اعصاب خود ‫ مسلط شویم یا اینکه دلسرد شویم؟ 26 00:03:01,039 --> 00:03:04,872 ‫ بزارید من صریح و قاطع جواب بدم 27 00:03:05,039 --> 00:03:09,622 ‫ ما آرامش خودمان رو حفظ کرده‏ایم. ‫ روحیه خیلی بالایی داریم و مثل انسان‏های ضعیف نیستیم 28 00:03:09,789 --> 00:03:13,831 ‫ به همین خاطر هر روز امیدوارتر و قویتر می‌شویم 29 00:03:36,331 --> 00:03:38,456 ‫سیگورد! بیا 30 00:04:31,996 --> 00:04:35,330 ‫زانو بزنید! زانو بزنید! 31 00:04:46,204 --> 00:04:49,245 ‫اونا هنوز تو رو ندیدن 32 00:04:50,912 --> 00:04:53,787 ‫ثابت کن که ماموریت‌ـمون بیهوده نبوده 33 00:05:02,745 --> 00:05:07,287 ‫فقط یه بار سوال می‌کنم و به نفعته که جوابمو بدی 34 00:05:07,454 --> 00:05:10,620 ‫-چه ماموریتی داشتی؟ ‫-سرهنگ 35 00:05:15,954 --> 00:05:19,787 ‫-این چیه؟ ‫-نمی دونم 36 00:05:24,495 --> 00:05:27,370 ‫هی! یکی اونجاست! 37 00:05:27,537 --> 00:05:30,703 ‫داره فرار می کنه!تعقیبش کنید!سریعتر 38 00:06:15,953 --> 00:06:17,161 ‫ادامه بدید! 39 00:06:25,327 --> 00:06:27,368 ‫زود باشید! 40 00:06:38,993 --> 00:06:42,202 ‫-ردِ پاش ‫-تا اینجا اومده 41 00:06:45,868 --> 00:06:48,618 ‫از اینجا به بعد ناپدید شده 42 00:07:19,242 --> 00:07:23,159 روز اول،30 مارس،آبدره توفته 43 00:08:41,491 --> 00:08:45,575 ‫آب تقریبا" داره منجمد میشه. ‫نمی‌تونسته این تو دووم بیاره 44 00:08:45,741 --> 00:08:49,283 ‫- در واقع دمای آب زیر صفر هستش ‫-از کجا می‌دونی؟ 45 00:08:49,450 --> 00:08:52,158 ‫به خاطر نمک 46 00:09:28,865 --> 00:09:30,824 ‫سلام؟ 47 00:09:37,990 --> 00:09:41,907 ‫بهم کمک می‌کنید؟ لطفا" 48 00:09:46,365 --> 00:09:49,031 ‫بهتون آسیب نمی زنم 49 00:10:11,489 --> 00:10:15,198 ‫یه کم دیگه خودمو گرم کنم، زود میرم 50 00:10:21,656 --> 00:10:25,698 ‫اگه اونا اینجا اومدن، بگید که من مجبورتون ‫کردم بهم کمک کنید 51 00:10:25,864 --> 00:10:29,239 ‫تهدید کردم که می کشم‌ـتون 52 00:10:34,989 --> 00:10:38,156 ‫دارن تو «ربنسوی» دنبال یکی می گردن 53 00:10:38,323 --> 00:10:40,488 ‫بله 54 00:10:40,655 --> 00:10:44,405 ‫ولی بچه ها تو «وارویا» تو رو پیدا کردن 55 00:10:44,572 --> 00:10:47,113 ‫بله 56 00:10:48,447 --> 00:10:52,530 ‫پس تو از ربنسوی تا وارویا شنا کردی؟ 57 00:10:52,697 --> 00:10:55,072 ‫بله 58 00:11:12,113 --> 00:11:15,613 ‫-چی شده؟ ‫-تیر خوردم 59 00:11:15,780 --> 00:11:18,572 ‫چیزی نیست، یه خراش جزئی‌ـه 60 00:11:18,738 --> 00:11:21,488 ‫چون هنوز بدنت سرده 61 00:11:21,655 --> 00:11:25,072 ‫برم لباس و کفش خشک برات بیارم 62 00:11:25,238 --> 00:11:28,738 ‫جوراب و لباس های پشمی باید بپوشی 63 00:11:32,071 --> 00:11:34,821 ‫نه، این پسرمه! 64 00:11:38,904 --> 00:11:40,862 ‫ببخشید 65 00:11:48,362 --> 00:11:51,321 ‫سریعترین راه به «ترومسو» کدومه؟ 66 00:12:23,071 --> 00:12:25,653 ‫ترجمه کن 67 00:12:25,820 --> 00:12:28,403 ‫یه نروژی لو ـشون داده 68 00:12:29,486 --> 00:12:33,653 ‫با این اوضاع دیگه هیچ امیدی برامون نمی مونه 69 00:12:33,820 --> 00:12:36,820 ‫ما باید از این آقای محترم تشکر کنیم.اسمت چیه؟ 70 00:12:36,986 --> 00:12:39,945 ‫-سورنشن ‫-سورنسن؟ 71 00:12:41,320 --> 00:12:43,111 ‫بسیار عالی 72 00:12:45,820 --> 00:12:49,111 ‫اینا گزارش عملیات هستن 73 00:12:49,278 --> 00:12:52,945 ‫ولی بعضی چیز ها رمزگذاری شده 74 00:12:53,111 --> 00:12:55,528 ‫دژ نروژ 75 00:12:55,695 --> 00:12:59,153 ‫دیگه نروژی های زیادی باقی نموندن 76 00:13:45,360 --> 00:13:47,485 ‫-یازده؟ ‫-بله 77 00:13:50,235 --> 00:13:52,819 ‫باید دوازده نفر باشن 78 00:13:54,610 --> 00:13:57,694 ‫دوازدهمین مرد کجاست؟ 79 00:13:57,860 --> 00:13:59,119 ‫دوازدهمی کجاست؟ ‫ 80 00:13:59,245 --> 00:14:01,535 ما تا آبدره تعقيبش كرديم [آبدره،شاخه‏اي عميق از دريا مي‏باشد كه در خشكي پيش رفته است ] 81 00:14:02,277 --> 00:14:05,569 ‫-اون تسلیم نشد ‫-پس اینطور 82 00:14:10,443 --> 00:14:12,943 ‫خب الان کجاست؟ 83 00:14:15,526 --> 00:14:19,568 ‫گفتم که، اون تسلیم نشد 84 00:14:19,734 --> 00:14:22,484 ‫چقدر صبر کردید؟ 85 00:14:26,109 --> 00:14:29,693 ‫نه. ‫اون تو دمای زیر صفر درجه داخل آب بود 86 00:14:29,859 --> 00:14:32,734 ‫و اونجا هم دریا بود، می دونید که... 87 00:14:32,901 --> 00:14:36,609 ‫اونجا عمیق و بزرگ بود. ‫زخمی هم شده بود 88 00:14:36,776 --> 00:14:41,401 ‫-اون خونریزی داشت ‫-با این وجود نتونستید بگیرینش 89 00:14:43,026 --> 00:14:46,443 ‫بی عرضه،پس اومدی اینجا چیکار؟ 90 00:14:46,609 --> 00:14:48,693 ‫پس تعهدت چی شد؟ 91 00:14:51,359 --> 00:14:53,693 ‫اینو می بینی؟ 92 00:14:53,859 --> 00:14:56,901 ‫پاداش صداقت هستش 93 00:14:57,068 --> 00:15:02,067 ‫در طول خدمتم، هیچکسی از دستم فرار نکرده 94 00:15:03,067 --> 00:15:05,483 ‫همه خونه های منطقه رو بگردید 95 00:15:05,650 --> 00:15:09,608 ‫مخصوصا" اونایی که از پزشکی سر در میارن 96 00:15:09,775 --> 00:15:12,400 ‫دکترها . ماما ها 97 00:15:14,942 --> 00:15:17,608 ‫جناب فرمانده 98 00:15:17,775 --> 00:15:22,567 ‫با اطمینان می‌گم.اون مرد تا الان مرده 99 00:15:22,733 --> 00:15:28,942 ‫منم به تو میگم، تا وقتی که جسدش رو پیدا نکنید ‫اون زنده حساب میشه 100 00:15:46,483 --> 00:15:52,066 ‫اینو می دونم که هیچ کسی نمی تونه تو اون آبدره ‫شنا کنه، حتی تو خود تابستون 101 00:15:52,232 --> 00:15:56,982 ‫-ترومسو با آلمانی ها پُر شده ‫- باید اونجا برم 102 00:15:57,149 --> 00:16:01,982 ‫می خوای بقیه رو نجات بدی؟ ‫اونایی که باهاشون اومدی؟ 103 00:16:02,149 --> 00:16:06,316 ‫بله.شاید بعضی هاشون هنوز دستگیر نشدن 104 00:16:07,732 --> 00:16:10,982 ‫-خیلی دوره؟ ‫-به زودی اونجا خواهیم بود 105 00:16:26,941 --> 00:16:29,857 ‫باهامون چیکار می کنن؟ 106 00:16:40,691 --> 00:16:44,773 ‫-به کمپ یا اینجور جایی می فرستنمون،ها؟ ‫-اصلا" در موردش فکر نکن 107 00:16:47,815 --> 00:16:52,148 ‫-چطور در موردش فکر نکنم ‫-نمی تونی فقط خفه بشی؟ 108 00:16:52,315 --> 00:16:55,065 ‫این حرف ها هیچ کمکی نمی کنه 109 00:16:55,898 --> 00:17:00,940 ‫«بورن». تو هم باید بترسی 110 00:17:13,690 --> 00:17:17,190 ‫خب الان...این یکی رو بیارید 111 00:17:17,356 --> 00:17:22,606 ‫نه! اون هیچ کاری نکرده! پسره رو تنها بزارید! 112 00:17:23,815 --> 00:17:25,981 ‫نه! 113 00:17:40,189 --> 00:17:42,772 ‫همینجاست 114 00:17:42,939 --> 00:17:44,564 ‫ممنون. 115 00:17:44,730 --> 00:17:49,147 ‫-به خاطر نروژ ‫-به خاطر نروژ 116 00:18:05,980 --> 00:18:09,522 ‫-اوه، خدای من، منو ترسوندی ‫-ببخشید 117 00:18:11,230 --> 00:18:15,730 ‫-به من گفتن که شوهرت می تونه کمک کنه... ‫-نه، اون نیستش... 118 00:18:17,647 --> 00:18:20,064 ‫متاسفم 119 00:18:23,314 --> 00:18:27,396 ‫تو، تا وقتی که به پات نگاه نکنم هیچ جا نمیری 120 00:18:27,563 --> 00:18:30,938 ‫خیلی خب، بهترین کاری که می تونستم رو انجام دادم 121 00:18:31,104 --> 00:18:34,604 ‫-ولی به دکتر نیاز داری ‫- کار های اورژانسی تر از این دارم 122 00:18:34,771 --> 00:18:39,104 ‫اگه این قانقاریا باشه، هیچ کاری اورژانسی تر ‫از این نداری 123 00:18:39,271 --> 00:18:42,813 ‫اگه عفونت کرد مطمئن باش که چند روز بیشتر از زندگی‌ـت نمونده 124 00:18:42,979 --> 00:18:46,854 ‫و حتما" باید بری بیمارستان 125 00:18:47,021 --> 00:18:49,229 ‫الان داری کجا میری؟ 126 00:18:52,313 --> 00:18:54,771 ‫باید به ترومسو برم 127 00:18:57,938 --> 00:19:01,938 ‫فکر کنم باید از اینجا برم 128 00:19:02,104 --> 00:19:07,438 ‫نه،نه، از اینجا نمی تونی رد بشی، باید ‫از زمین «هانسن» تو «کارانس» بری 129 00:19:07,604 --> 00:19:11,771 ‫من دختر اونا «مارگارت» رو به دنیا آوردم، ‫آدم های خوبی هستن 130 00:19:20,270 --> 00:19:22,395 ‫باید عجله کنی 131 00:19:33,020 --> 00:19:35,770 ‫اون ماما هستش 132 00:19:37,978 --> 00:19:42,187 ‫ما دنبال یه سرباز فراری هستیم، این اطراف ندیدیش؟ 133 00:19:42,353 --> 00:19:45,020 ‫نه، من هیچکسی رو ندیدم 134 00:19:45,187 --> 00:19:48,687 ‫ببخشید خانوم، داریم کل منطقه رو دنبالش می گردیم 135 00:19:50,562 --> 00:19:53,228 ‫ممنون به خاطر کمکت‌ـتون، خداحافظ 136 00:20:00,895 --> 00:20:02,687 ‫ادامه بدید! 137 00:20:20,769 --> 00:20:24,477 ‫-اسناد داخل کیف؟ ‫- اسم عملیات مارتین قرمز هستش 138 00:20:24,644 --> 00:20:28,811 ‫هدفشون تخریب برج مراقبت ‫و هواپیما‌های دریایی بوده 139 00:20:28,977 --> 00:20:31,436 ‫- خبری از نفر دوازدهم هست؟ ‫-نه 140 00:20:31,602 --> 00:20:36,644 ‫اما اسم دو تا جاسوس تو ترومسو رو پیدا کردیم 141 00:20:36,811 --> 00:20:39,436 ‫بیارینشون 142 00:20:40,561 --> 00:20:43,269 ‫-خبر جدیدی داری؟ ‫-بهم کمی وقت بدید 143 00:20:43,436 --> 00:20:46,561 ‫دارم چیز جدیدی رو امتحان می کنم 144 00:20:46,727 --> 00:20:49,477 ‫هی! 145 00:20:49,644 --> 00:20:52,352 ‫الان باید درد رو حس کنی! 146 00:20:52,519 --> 00:20:55,102 ‫فقط داریم وقتمون رو تلف می کنیم 147 00:20:55,269 --> 00:20:58,477 ‫هیچکس هم بهم نمیگه ،حق با توئه 148 00:21:04,851 --> 00:21:07,560 ‫بگو اون کجاست؟ 149 00:21:21,518 --> 00:21:24,935 ‫فکر کنم لازمه بهتون یادآوری کنم 150 00:21:25,101 --> 00:21:28,685 ‫«هنری هیملر»، رئیس گارد حفاظتی 151 00:21:28,851 --> 00:21:31,518 ‫منتظر گزارش ماست 152 00:21:31,685 --> 00:21:37,185 ‫آقای «وندرز»، طرف بیست دقیقه تو آب یخ بوده ‫هر کسی می تونه اینو تحمل کنه 153 00:21:37,351 --> 00:21:43,018 ‫اون الان بدنش سرده، ولی ضربان قلب داره 154 00:21:43,185 --> 00:21:47,851 ‫می تونه حرکت کنه، مغزش هم کار می کنه 155 00:21:48,018 --> 00:21:52,975 ‫اینا معنیش اینه که مرد دوازدهم هنوز نمرده 156 00:21:58,059 --> 00:22:00,225 ‫خدای من 157 00:22:09,809 --> 00:22:12,725 ‫پلیس امنیتی!باز کنید 158 00:22:12,892 --> 00:22:15,184 ‫ببرینش! 159 00:22:17,517 --> 00:22:18,975 ‫زود باش! 160 00:23:06,141 --> 00:23:09,933 ‫خیلی لاغره. یکی دیگه رو بیارید 161 00:23:29,433 --> 00:23:31,224 ‫برو داخل آب 162 00:23:42,223 --> 00:23:44,473 ‫جلوتر! 163 00:23:44,640 --> 00:23:46,473 جلوتر! 164 00:23:46,640 --> 00:23:48,598 ‫پایین‌تر! 165 00:24:12,723 --> 00:24:15,557 ‫یکی رو می‌خوام که قویتر باشه 166 00:24:19,682 --> 00:24:22,098 ‫خودم میرم! 167 00:25:44,138 --> 00:25:46,221 ‫خدای من! 168 00:26:29,137 --> 00:26:32,012 ‫کی هستی؟ ‫مارگارت، برو داخل 169 00:26:32,179 --> 00:26:35,012 ‫-شلیک نکن ‫-کی هستی؟ 170 00:26:38,887 --> 00:26:41,262 ‫اینجا کارانس هستش؟ 171 00:26:41,429 --> 00:26:45,929 ‫می گن که همه دوازده نفر رو گرفتن، آلمانی‌ها ‫اینو پیروزی بزرگی تو آبدره «توفته» می دونن 172 00:26:46,095 --> 00:26:49,845 ‫-تو دوازدهمین نفر هستی؟ ‫-بله. 173 00:26:51,179 --> 00:26:54,512 ‫من احمق نیستم.شایعات رو شنیدم 174 00:26:54,679 --> 00:26:58,804 ‫می دونستم که یه چیزی در مورد تو هستش. ‫پس بهشون گفتم: 175 00:26:58,970 --> 00:27:03,428 ‫اگه شما همه دوازده نفر رو گرفتین، پس چرا هنوز اینجایین؟ 176 00:27:03,594 --> 00:27:07,428 ‫-حالا دلیلش رو دونستم ‫- اونا چیز دیگه در مورد بقیه گفتن؟ 177 00:27:07,594 --> 00:27:11,303 ‫نه.فقط شنیدم که همشون دستگیر شدن 178 00:27:11,469 --> 00:27:16,178 ‫بیشترشون تحت بازداشتن، بقیه رو هم فرستادن بیمارستان 179 00:27:16,344 --> 00:27:22,011 ‫«راگنیلد» زیاد مرض میشه و میره بیمارستان. ‫بعضی از پرستار‌ها رو می‌شناسه 180 00:27:22,178 --> 00:27:25,678 ‫-ترسیده؟ ‫-بله، بعدا" باید باهاش حرف بزنم 181 00:28:01,052 --> 00:28:03,593 ‫سرباز هستی؟ 182 00:28:04,802 --> 00:28:09,093 ‫در واقع نه.ابزار میسازم 183 00:28:11,135 --> 00:28:14,510 ‫مثل پیانو؟ 184 00:28:14,677 --> 00:28:19,468 ‫نه.وسایلی میسازم که باهاش نقشه می‌کشن 185 00:28:21,093 --> 00:28:24,093 ‫متوجه شدی؟ 186 00:28:24,260 --> 00:28:27,427 ‫خب من نقشه می‌کشم 187 00:28:27,593 --> 00:28:29,843 ‫و یه بارم... 188 00:28:30,010 --> 00:28:33,135 ‫...با دوچرخه از سوئد تا نروژ اومدم 189 00:28:33,302 --> 00:28:36,385 ‫تا یه نقشه از فرودگاه بکشم 190 00:28:37,677 --> 00:28:39,885 ‫بعدش برگردم سوئد 191 00:28:40,052 --> 00:28:44,717 ‫بعدش یه آقا پلیسه اومد و گفتش که باید نقشه های بیشتری بکشم 192 00:28:44,884 --> 00:28:47,717 ‫پس مجبور شدم از سوئد سفر کنم 193 00:28:49,342 --> 00:28:51,634 ‫اینطور شد که رفتم روسیه 194 00:28:51,801 --> 00:28:54,176 ‫اوکراین، ترکیه 195 00:28:54,342 --> 00:28:58,009 ‫هند، کنیا ، آفریقای جنوبی 196 00:28:58,176 --> 00:29:00,717 ‫و بعدش... 197 00:29:01,926 --> 00:29:06,759 ‫...من با قایق به برزیل رفتم ، ‫از اونجا هم به ترینیداد... 198 00:29:06,926 --> 00:29:10,009 ‫آمریکا و کانادا هم رفتم 199 00:29:10,176 --> 00:29:13,384 ‫بعدش با یه قایق دیگه 200 00:29:13,551 --> 00:29:15,634 ‫برگشتم به انگلیس 201 00:29:15,801 --> 00:29:19,884 ‫آخرش هم رفتم به جزیره شتلند رفتم ‫تا دوستامو ببینم 202 00:29:23,342 --> 00:29:26,009 ‫از اونجا هم اومدم اینجا 203 00:29:26,176 --> 00:29:30,009 ‫چرا استرالیا نرفتی؟ 204 00:29:32,259 --> 00:29:34,676 ‫معلومه جغرافیات خوبه 205 00:29:34,842 --> 00:29:38,591 ‫اونقدری که به جغرافیا علاقه داره 206 00:29:38,758 --> 00:29:41,925 ‫به کارهای خونه نداره 207 00:29:49,050 --> 00:29:55,425 ‫-حاضری که راه بیوفتی؟ ‫-بهم بگو که چی فهمیدی 208 00:29:55,591 --> 00:29:59,258 ‫من فقط چیزی رو میگم که تو بیمارستان شنیدم 209 00:29:59,425 --> 00:30:02,091 ‫خیلی‌ها رو تو ترومسو دستگیر کردن 210 00:30:02,258 --> 00:30:06,091 ‫آلمانی ها کلی اسناد هم پیدا کردن 211 00:30:06,258 --> 00:30:11,633 ‫- و اونی که من باهاش بودم؟ ‫- مطمئنا" اسمش «سیگورد» بوده 212 00:30:11,800 --> 00:30:14,425 ‫میگن که شکنجه شده... 213 00:30:14,591 --> 00:30:17,050 ‫...تا حد مرگ 214 00:30:18,758 --> 00:30:23,258 ‫یکی هم که اسمش «اریک...ریشلت‌»ـه. اونم زنده‏اس 215 00:30:23,425 --> 00:30:26,841 ‫تو بیمارستان بستریه 216 00:30:27,007 --> 00:30:29,424 ‫بقیه چطور؟ 217 00:30:31,132 --> 00:30:34,757 ‫اعدام میشن، امشب 218 00:31:43,006 --> 00:31:45,464 ‫بفرمایید 219 00:31:53,089 --> 00:31:55,548 ‫این همه زندگی منه 220 00:31:58,339 --> 00:32:00,881 ‫بایدم ازش مواطبت کنم 221 00:32:07,381 --> 00:32:09,756 ‫دنبال چی میگردی؟ 222 00:32:14,463 --> 00:32:17,297 ‫به نظرت شفق قطبی دست آلمان‌ها هستش؟ ‫[شفق قطبی به پدیده ظهور نورهای رنگی و متحرک در آسمان گفنه میشه] 223 00:32:17,463 --> 00:32:20,297 ‫نه، امکان نداره 224 00:32:21,547 --> 00:32:27,297 ‫مامانم میگه هر وقت شفق قطبی رو دیدین یعنی ‫از خونه دور نیستین ‫ 225 00:32:28,505 --> 00:32:32,630 ‫اگه شفق قطبی رو دوست داشته باشیم، ‫اونم با ما می‌مونه 226 00:32:34,630 --> 00:32:38,088 ‫ما شفق‌های قطبی زیادی داریم و جاهایی هستش ‫که می‌تونیم قایم‌ـشون کنیم 227 00:32:49,422 --> 00:32:52,172 ‫اوه خدای من 228 00:32:52,338 --> 00:32:57,130 ‫-باهات چیکار کردن؟ ‫- نمی تونم بگم 229 00:32:57,297 --> 00:32:59,713 ‫نمی تونم بگم 230 00:32:59,880 --> 00:33:03,254 ‫نه، باور می کنم، باور می کنم 231 00:33:05,629 --> 00:33:07,671 ‫پیداش نکردن 232 00:33:07,837 --> 00:33:13,087 ‫اونی که باهات بود، پیداش نکردن، ‫هنوز زنده هستش 233 00:33:15,671 --> 00:33:18,171 ‫زنده‌اس 234 00:33:22,212 --> 00:33:24,837 ‫من زن دارم 235 00:33:26,046 --> 00:33:28,212 ‫و یه دختر 236 00:33:30,212 --> 00:33:32,671 ‫بهشون بگو... 237 00:34:16,086 --> 00:34:18,961 ‫من دیگه باید برم 238 00:34:19,878 --> 00:34:25,086 ‫اگه خودم رو قایم کنم ‫چجوری می تونم کشورم رو نجات بدم؟ 239 00:34:27,503 --> 00:34:30,045 ‫داری به ترومسو میری؟ 240 00:34:34,086 --> 00:34:37,170 ‫نه. دیگه دیر شده 241 00:34:39,128 --> 00:34:42,253 ‫- سوئد میرم؟ ‫-چرا؟ 242 00:34:43,920 --> 00:34:47,585 ‫چون سوئد کشور بی‌طرفه 243 00:34:48,794 --> 00:34:53,294 ‫- معنیش اینه که اونجا امنه ‫- چقدر خوب 244 00:34:53,460 --> 00:34:59,544 ‫ولی خوب‌تر از اون اینه که تو نقشه نشون بدی ‫که سوئد کجاست 245 00:34:59,710 --> 00:35:01,752 ‫ما اینجا هستیم 246 00:35:08,835 --> 00:35:11,127 ‫و اینجا...سوئد‌ه 247 00:35:21,002 --> 00:35:22,794 ‫خیلی راه طولانیه 248 00:35:22,960 --> 00:35:27,127 ‫همه زندانی ها بیرون! زود باشید! ‫سریعتر! 249 00:35:30,210 --> 00:35:33,669 ‫من خیلی براتون متاسف شدم، هیچکسی از اونا ‫حرف نزد 250 00:35:33,835 --> 00:35:38,626 ‫فقط به یکی از اونا امید بود، که اونم زود مُردش 251 00:35:38,793 --> 00:35:42,293 ‫خیلی خب، الان می خوای چیکار کنی؟ 252 00:35:44,959 --> 00:35:49,584 ‫شاید اونا چیزی نمیگن چون حرفی برای گفتن ندارن 253 00:35:49,751 --> 00:35:52,793 ‫چون خانواده‌هاشون مرده‌ن 254 00:35:52,959 --> 00:35:57,043 ‫امروز با شورای امنیت ملی تماس گرفتم 255 00:35:57,209 --> 00:36:00,834 ‫هنوز منتظر گزارشن 256 00:36:01,001 --> 00:36:05,876 ‫-نه، نه تا وقتی که مطمئن نشدم ‫- خوبه 257 00:36:08,459 --> 00:36:10,543 ‫تکون بخورید، تکون بخورید 258 00:36:24,168 --> 00:36:30,625 ‫می‌دونی چه فکری می کنم؟ اینکه تو داری ‫یه روح رو تعقیب می کنی 259 00:36:32,917 --> 00:36:35,750 ‫هیچ ردی ازش نیست 260 00:36:35,917 --> 00:36:42,458 ‫ما همه زمین‌ها و خونه‌ها رو گشتیم 261 00:36:42,625 --> 00:36:47,958 ‫از هر کسی که فکر کنی در موردش پرسیدیم 262 00:36:50,292 --> 00:36:58,083 ‫♪ خداوند به سرزمین زیبای ما برکت دهد ♪ 263 00:36:58,250 --> 00:37:06,500 ‫♪ و باغ‌های ما رو شکوفا کند ♪ 264 00:37:06,667 --> 00:37:11,667 ‫♪ بزار تابش آرامش‏ـت از میان کوه‌ها... ♪ 265 00:37:12,958 --> 00:37:17,375 ‫تاخیر. برلین هیچ وقت اینو قبول نمی‌کنه 266 00:37:19,000 --> 00:37:24,582 ‫می خوای به جبهه شرق بری؟ ‫کسی مثل هیملر این گزارش رو می خونه 267 00:37:24,749 --> 00:37:28,041 ‫اگه هیملر بخونه، یعتی هیتلر هم خونده 268 00:37:28,207 --> 00:37:31,874 ‫تو که نمی خوای به هیتلر دروغ بگی؟ 269 00:37:32,041 --> 00:37:34,082 ‫♪ مثل کریسمس... ♪ 270 00:39:57,579 --> 00:40:00,788 ‫شنیدم که می تونم بهت اعتماد کنم 271 00:40:02,204 --> 00:40:04,954 ‫خیلی وقته منتظر تو‌ هستیم 272 00:40:13,829 --> 00:40:15,954 ‫یان بالسرود 273 00:40:22,996 --> 00:40:25,163 ‫کم مونده برسیم 274 00:40:25,329 --> 00:40:28,413 ‫-خوبه ‫- اینا سایزش 42 هستش 275 00:40:28,579 --> 00:40:32,829 ‫- از کجا می دونستی؟ ‫-مرد های ریز هیکل 276 00:40:32,996 --> 00:40:36,413 ‫- حداقل کاری بود که می تونستم ‫- ممنون 277 00:40:36,579 --> 00:40:38,371 ‫«پِدِر» 278 00:40:39,454 --> 00:40:41,288 ‫پِدِر 279 00:41:08,578 --> 00:41:11,037 ‫اینجا رو ببین. این کیف برای توئه 280 00:41:11,203 --> 00:41:14,495 ‫یه کم غذا و لباس اضافه برای سفرت 281 00:41:14,662 --> 00:41:18,995 ‫وقتی که به «لینگشدت» رسیدی، ‫این یونیفرمت رو می پوشونه 282 00:41:19,162 --> 00:41:22,162 ‫- اینا هم چوب اسکی ‫- نمی تونم اینو قبول کنم 283 00:41:22,328 --> 00:41:26,953 ‫دیگه نمی‌تونم ازشون نگه‌داری کنم. ‫هیچ وقت خودم رو نمی بخشم 284 00:41:27,120 --> 00:41:30,703 ‫باشه.لازمه یه بار دیگه نقشه رو مرور کنیم؟ 285 00:41:30,870 --> 00:41:33,453 ‫- به سوئد میرم ‫-بله 286 00:41:33,620 --> 00:41:37,787 ‫بعد انگلیس. ‫و جوراب هام رو عوض می کنم 287 00:41:37,952 --> 00:41:40,911 ‫بعدش برمی‌گردم اینجا 288 00:41:41,077 --> 00:41:43,369 ‫باشه.اینجا رو ببین 289 00:41:43,536 --> 00:41:47,911 ‫اینجا لینگشدت هستش. ‫لینگشدت یه مرکز مهم نظامیه 290 00:41:48,077 --> 00:41:52,577 ‫آلمانی‌های زیادی اونجا هستن. ‫ولی اصلا" نباید نزدیک اونا بشی 291 00:41:52,744 --> 00:41:56,494 ‫باید از اینجا بری. ‫هر دو طرف کوه‌ها شیب‌های تندی دارن 292 00:41:56,661 --> 00:42:02,369 ‫احتمالا" اونا حاشیه ساحل رو دنبا‌ت می گردن.اصلا" فکرش رو نمی‌کنن که تو به لینگشدت بری 293 00:42:04,119 --> 00:42:07,952 ‫اینو ببین، ‫"کرت استیج" 294 00:42:08,119 --> 00:42:12,536 ‫او رئیس پلیس امنیتی تو اینجاست، ما اینطور فکر می‌کنیم که اون می‌دونه تو زنده‌ای 295 00:42:14,494 --> 00:42:18,827 ‫می‌گن که هیچکسی نتونسته از دستش فرار کنه 296 00:42:18,994 --> 00:42:21,869 ‫پس یه جورایی این قضیه براش مهمه 297 00:42:22,036 --> 00:42:25,744 ‫هرگز نذاشت نیروهای آزادی نروژ بتونن فرار کنن 298 00:42:25,911 --> 00:42:30,993 ‫رفتن تو به سوئد یه شکست بزرگی برای اونه 299 00:43:23,450 --> 00:43:27,409 ‫رمزگزاریش کنید و سریعا" به برلین بفرستین 300 00:43:29,575 --> 00:43:32,534 ‫درود بر هیتلر! ‫درود بر هیتلر 301 00:43:36,075 --> 00:43:39,242 ‫- عالی بود، ممنون ‫-بله... 302 00:43:55,159 --> 00:43:57,742 ‫از این جلوتر نمی تونیم بریم 303 00:43:59,534 --> 00:44:04,825 ‫- بقیه اش رو خودم میرم ‫-بعد هیچ وقت بدنت خشک نمی‌شه و سرما می‌کُشتت 304 00:44:11,325 --> 00:44:14,199 ‫چوب اسکی‌ها رو بده من 305 00:44:19,908 --> 00:44:23,449 ‫- خودتم بیا ‫- نه 306 00:44:23,616 --> 00:44:25,699 ‫زود باش 307 00:44:25,866 --> 00:44:27,574 ‫صبر کن 308 00:44:27,741 --> 00:44:29,574 ‫اینم بزار 309 00:44:29,741 --> 00:44:33,158 ‫الان شبیه بومی‌های اینجا شدی 310 00:44:33,324 --> 00:44:36,741 ‫وقتی که به اونور آبدره رسیدی 311 00:44:36,908 --> 00:44:41,783 ‫قایق رو تو آب ولش کن.اینطوری یکی پیداش می کنه. ‫هیچکس هم نمی‌فهمه تو کدوم طرفی رفتی 312 00:44:41,949 --> 00:44:46,158 ‫ولی قبل از رسیدن به مرز باید از کوه عبور کنی 313 00:44:46,324 --> 00:44:51,158 ‫اگه هوا خوب باشه، دو یا سه روز طول می‌کشه 314 00:44:51,324 --> 00:44:54,366 ‫اونموقع تو فقط چوب اسکی و یه شانس... 315 00:44:54,533 --> 00:44:57,074 ‫...برای فرار داری 316 00:45:01,908 --> 00:45:03,866 ‫موفق باشی 317 00:45:13,740 --> 00:45:18,740 ‫خطاب به رئیس گارد حفاظتی و ‫رئیس پلیس مخفی در نروژ 318 00:45:18,907 --> 00:45:24,157 ‫گزارش اولیه از دستگیری افراد خرابکار در آبدره توفته 319 00:45:24,323 --> 00:45:30,948 ‫در 29 مارس 1943 قایقی ماهگیری ‫متشکل از تفنگداران و افراد ماهر نروژی 320 00:45:31,115 --> 00:45:38,282 ‫که با اهداف خرابکارانه توسط انگلیسی ها ‫تعلیم داده شده بودن دستگیر شدن 321 00:45:39,990 --> 00:45:46,240 ‫این گردان متشکل از دوازده نفر بود که ده نفر از آنها تحت بازداشت و بازجویی قرار گرفتن 322 00:45:46,407 --> 00:45:49,490 ‫و در 18 اکتبر با دستور فرمانده 323 00:45:49,657 --> 00:45:52,865 ‫ده نفر اعدام شدن 324 00:45:55,407 --> 00:46:01,322 ‫یکی از آنها زیر شکنجه جان داد و نفر دوازدهم آخرین بار در حاشیه ساحل 325 00:46:01,489 --> 00:46:04,989 ‫و در حال شنا در آبدره دریای نروژ دیده شده 326 00:46:05,156 --> 00:46:10,156 ‫شخصا" اولویت اولم اطمینان از وضعیت او بود 327 00:46:10,322 --> 00:46:15,447 ‫و بعد از جست‌و‌جوی کامل منطقه 328 00:46:15,614 --> 00:46:19,989 ‫به این نتیجه رسیدم که امکان فرار او ‫از طریق آبهای سرد قطبی وجود ندارد 329 00:46:49,321 --> 00:46:52,821 روز هفتم،5آوريل، لينگشدت 330 00:47:36,446 --> 00:47:39,362 ‫هی! هی تو! 331 00:47:49,112 --> 00:47:52,112 ‫فکر می کردم نروژی ها همشون بلدن اسکی برن 332 00:47:59,695 --> 00:48:01,195 ‫ممنون 333 00:51:43,525 --> 00:51:47,775 ‫من تعقیبش کردم، اون رفت زیر بهمن 334 00:51:47,941 --> 00:51:50,983 ‫همینجا...گمش کردم 335 00:51:51,150 --> 00:51:54,733 ‫مطمئنی؟ وندرز فکر می کنه که اون یه روحه 336 00:51:54,900 --> 00:51:57,732 ‫اگه از اونجا زنده بیرون بیاد 337 00:51:57,899 --> 00:52:01,315 ‫فقط سه تا راه داره که از کوه بیاد پایین 338 00:52:01,482 --> 00:52:03,732 ‫اینجا، اینجا و اینجا 339 00:52:03,899 --> 00:52:07,065 ‫مطمئنم که خودشه 340 00:52:07,232 --> 00:52:10,190 ‫و ممکنه که زنده باشه 341 00:52:16,690 --> 00:52:19,524 ‫چرا اینجا موندید؟! گمشید بیرون 342 00:52:27,440 --> 00:52:32,774 ‫- گزارش رو فرستادی؟ ‫- بله، البته که فرستادم 343 00:52:34,524 --> 00:52:38,482 ‫خوبه، فقط می‌خواستم مطمئن بشم 344 00:54:19,022 --> 00:54:21,855 ‫اینجا چوب اسکی هستش 345 00:54:25,730 --> 00:54:27,647 ‫چی اونجا هستش؟ 346 00:54:31,563 --> 00:54:34,021 ‫کوله‌پشتی 347 00:54:39,812 --> 00:54:42,146 ‫سلام 348 00:54:43,229 --> 00:54:45,354 سلام 349 00:54:45,521 --> 00:54:48,771 ‫صدام رو می‌شنوی؟ 350 00:54:48,937 --> 00:54:50,854 ‫بالسورد؟ 351 00:54:51,021 --> 00:54:54,271 ‫فکر می‌کنی که بی‌گناهی، مگه نه؟ 352 00:54:54,437 --> 00:54:57,979 ‫نمی‌تونم...الان نه 353 00:54:58,146 --> 00:55:02,021 ‫- چرا تنهام نمیزاری؟ ‫- از خودت خجالت نمی‌کشی؟ 354 00:55:02,187 --> 00:55:04,812 ‫- زود باش بگو! ‫- خفه شو 355 00:55:04,979 --> 00:55:07,896 ‫من ساکتم، تو داری حرف میزنی 356 00:55:08,062 --> 00:55:11,687 ‫بیا دیگه. آماده...به صف...حرکت! 357 00:56:41,394 --> 00:56:43,394 ‫«ماریوس گرانول»؟ 358 00:56:44,644 --> 00:56:47,560 ‫ماریوس گرانول؟ 359 00:56:49,144 --> 00:56:52,144 ‫تو این چند روز چیز مشکوکی این اطراف ندیدی؟ 360 00:56:52,310 --> 00:56:55,727 ‫-نه. ‫- هیچ چیز مشکوکی؟ 361 00:57:01,894 --> 00:57:05,269 ‫- خیلی خب ‫- فقط یه چیزی برام جالب بود 362 00:57:05,435 --> 00:57:09,726 ‫چطور عضو...نازی‌ها شدی؟ 363 00:57:11,434 --> 00:57:14,434 ‫چون، چیزی نیست که هر کسی خوشش بیاد... 364 00:57:14,601 --> 00:57:17,059 ‫نه. نه، اینطور نیست 365 00:57:18,268 --> 00:57:22,309 ‫باید حتما" بهش اعتقاد داشته باشی؟ 366 00:57:22,476 --> 00:57:23,976 ‫بله 367 00:57:25,434 --> 00:57:28,934 ‫اون علامت روی بازو‌ـت 368 00:57:29,851 --> 00:57:32,059 ‫بهت حس غرور میده؟ 369 00:57:35,309 --> 00:57:37,684 ‫چیکار کردی که اونو گرفتی؟ 370 00:57:37,851 --> 00:57:42,893 ‫بابتش فقط اسمت رو تو لیست نوشتی ‫یا واقعا" باید یه کاری انجام بدی؟ 371 00:57:44,351 --> 00:57:46,434 ‫داریم همه جا رو دنبالش می‌گردیم 372 00:57:50,976 --> 00:57:56,393 ‫مردی که دنبالش می‌گردیم حدودا" 175 سانت قدش‏ـ‌ه ‫با مو‌های مشکی 373 00:57:56,559 --> 00:58:00,142 ‫احتمالا" یونیفرم نظامی نروژی ها رو پوشیده 374 00:58:00,308 --> 00:58:03,225 ‫پای راستش هم مجروح شده 375 00:58:04,225 --> 00:58:05,600 ‫بله 376 00:58:05,767 --> 00:58:09,350 ‫هر گونه کمک یا مخفی کردن دشمن 377 00:58:09,517 --> 00:58:13,517 ‫طبق قانون رایش سوم مجازاتش مرگه ‫[رایش سوم به نام دولت آلمان نازی گفته می‏شود] 378 00:58:14,892 --> 00:58:17,642 ‫- -متوجه شدی؟ ‫-بله 379 00:58:17,808 --> 00:58:20,267 ‫بله 380 00:58:20,433 --> 00:58:22,683 ‫خوبه 381 00:58:24,183 --> 00:58:27,933 ‫اینجا کاری نداریم! بریم! 382 00:58:28,100 --> 00:58:31,225 ‫باید بقیه جا ها رو بگردیم!بریم مزرعه بعدی 383 00:59:01,891 --> 00:59:04,932 ‫خب، یه گاز دیگه 384 00:59:36,599 --> 00:59:42,973 ‫«اُتار»، برو بیرون! هر کسی یا چیزی رو که دیدی ‫بیا بهم بگو 385 00:59:46,223 --> 00:59:50,431 ‫- لباس‌هاش رو دربیارید ‫- باید دوباره جریان خونش رو به گردش بیندازیم 386 00:59:52,515 --> 00:59:56,806 ‫- می دونی که این کیه؟ ‫- بله 387 01:00:00,181 --> 01:00:04,015 ‫هر چی لباس‌های گرم و پتو هستش بیارید 388 01:00:05,681 --> 01:00:08,931 ‫- «هانا»! ‫-سلام 389 01:00:10,431 --> 01:00:15,098 ‫چیزی نیست، چیزی نیست ‫جات امنه 390 01:00:18,515 --> 01:00:22,223 ‫ردِ پاش رو دنبال کردم، از بهمن بیرون اومده 391 01:00:22,390 --> 01:00:25,431 ‫- بهمن سه رو پیش نیومده بود؟ ‫-آره 392 01:00:28,848 --> 01:00:32,223 ‫عکسش رو همه جا زدن، ‫ممکنه که به خاطرش بهمون تیر اندازی کنن 393 01:00:32,390 --> 01:00:35,055 ‫- می‏دونیم ‫- حتما" خونه مون رو به آتیش می‌کشند 394 01:00:35,222 --> 01:00:38,472 ‫مثل «تلاووی»، اونا خونه اش رو آتیش زدن 395 01:00:40,180 --> 01:00:43,555 ‫پای راستش رو که دیدی 396 01:00:43,722 --> 01:00:46,764 ‫به دکتر نیاز داره، و اُتار... 397 01:00:46,930 --> 01:00:51,472 ‫نمی‌تونیم به دکتر خبر بدیم، ریسکش زیاده 398 01:00:51,639 --> 01:00:55,097 ‫ریسکش بیشتر از زندگی کسی هستش ‫که قانقاریا گرفته؟ 399 01:00:55,264 --> 01:00:57,972 ‫-هر لحظه ممکنه که بمیره ‫-اون نمی‌میره 400 01:00:58,139 --> 01:01:01,639 ‫باید بهش کمک کنیم، ماساژـش می‌دیم و زخمش رو پماد می‌زنیم 401 01:01:01,805 --> 01:01:04,139 ‫اگه من بودم؟ 402 01:01:04,305 --> 01:01:07,514 ‫- اگه من جای اون بودم؟ ‫-هانا 403 01:01:07,680 --> 01:01:11,139 ‫الان وقتشه که نشون بدیم ما کی هستیم ‫و از چی دفاع می‌کنیم 404 01:01:14,722 --> 01:01:17,764 ‫- کجا داری میری؟ ‫-بیرون 405 01:01:18,555 --> 01:01:22,555 ‫اُتار شش ساعته بیرون نگهبانی میده، ‫من به جاش می‌مونم 406 01:01:27,888 --> 01:01:30,888 ‫نمی‌تونه زیاد دور بشه 407 01:01:43,221 --> 01:01:45,971 ‫یه چیزی پیدا کردیم 408 01:01:46,138 --> 01:01:50,138 ‫بدش من. ‫فرمانده؟ 409 01:01:50,304 --> 01:01:54,471 ‫نمی‌خوام مزاحمتون بشم ولی باید اینو ببینید 410 01:01:55,638 --> 01:01:59,596 ‫تو بهمن، نزدیک مزرعه گرانول ‫یه چیز دیگه هم پیداش کردیم 411 01:01:59,763 --> 01:02:04,263 ‫-چیه؟ ‫- این کلاه رو همون جا پیداش کردیم 412 01:02:41,470 --> 01:02:44,553 ‫آروم، آروم ،آروم، مواظب باش، اینجا رو ببین 413 01:02:44,720 --> 01:02:48,095 ‫اینو بگیر، من اینجام، دراز بکش 414 01:02:49,178 --> 01:02:54,095 روز سيردهم، 11 آوريل، مزرعه گرانول 415 01:03:09,552 --> 01:03:13,052 ‫بهت که گفتم هر وقت که بیدار بشی من اینجام 416 01:03:23,052 --> 01:03:26,261 ‫لباس‌هاتو عوض کردم 417 01:03:26,427 --> 01:03:28,886 ‫و بدنت رو هم شستم 418 01:03:29,136 --> 01:03:32,177 ‫لباس‌زیر های ماریوس رو پوشیدی 419 01:03:35,011 --> 01:03:37,844 ‫ماریوس؟ اون شوهرته؟ 420 01:03:38,011 --> 01:03:40,969 ‫نه، برادرمه 421 01:03:46,302 --> 01:03:49,136 ‫اسمت چیه؟ 422 01:03:49,302 --> 01:03:51,219 ‫«گودرون» 423 01:03:52,302 --> 01:03:53,552 ‫گودرون؟ 424 01:03:55,927 --> 01:03:58,802 ‫- اون چی بود؟ ‫- هیچی، فقط یه موش بود 425 01:04:00,885 --> 01:04:03,801 ‫تا به حال اینطور هول نشده بودم 426 01:04:03,968 --> 01:04:06,593 ‫منم همینطور 427 01:04:08,926 --> 01:04:12,260 ‫- یونیفرمم کجاست؟ ‫-اونو شستم 428 01:04:14,093 --> 01:04:17,718 ‫نقشه یا کاغذی داخلش نبود؟ 429 01:04:17,885 --> 01:04:19,551 ‫نه 430 01:04:26,301 --> 01:04:28,801 ‫چشم‌هات چطورن؟ 431 01:04:32,551 --> 01:04:35,676 ‫- بهترن ‫- اسم تو یان هستش 432 01:04:37,010 --> 01:04:39,218 ‫یان بالسرود 433 01:04:41,593 --> 01:04:44,176 ‫تو خواب حرف میزدی 434 01:04:46,718 --> 01:04:48,635 ‫زیاد حرف میزدم؟ 435 01:04:48,801 --> 01:04:50,926 ‫بله... 436 01:04:51,093 --> 01:04:53,467 ‫...خیلی حرف میزدی 437 01:04:53,634 --> 01:04:56,134 ‫ببخشید 438 01:04:56,300 --> 01:05:00,425 ‫من اطلاعات زیادی دارم که نباید آلمانی‌ها بدونن 439 01:05:00,592 --> 01:05:04,509 ‫اگه چیزی ندونی به نفعته 440 01:05:08,675 --> 01:05:10,425 ‫بمبئی 441 01:05:14,300 --> 01:05:17,550 ‫- تو هند ـه ‫- تا حالا اونجا بودی؟ 442 01:05:19,467 --> 01:05:21,550 ‫بله 443 01:05:21,717 --> 01:05:25,800 ‫در مورد پرنده‌ها و فیل‌ها حرف میزدی 444 01:05:25,967 --> 01:05:28,134 ‫و همچنین در مورد... 445 01:05:28,300 --> 01:05:30,717 ‫...رقصیدن تو لندن 446 01:05:38,925 --> 01:05:41,342 ‫بعدشم گریه کردی 447 01:05:42,759 --> 01:05:46,216 ‫به خاطر...پِر 448 01:05:49,341 --> 01:05:52,383 ‫سیگورد، اریک 449 01:05:53,633 --> 01:05:55,924 ‫و خیلی‌های دیگه 450 01:06:05,008 --> 01:06:07,008 ‫تو... 451 01:06:10,299 --> 01:06:13,508 ‫یه دلیلی هست که تو به خاطرش زنده موندی 452 01:06:15,133 --> 01:06:17,924 ‫حتما" یه دلیلی هست. 453 01:06:25,841 --> 01:06:28,133 ‫- کیه؟ ‫- تکون نخور 454 01:06:28,299 --> 01:06:31,049 ‫تفنگم کجاست؟ 455 01:06:33,216 --> 01:06:36,923 ‫- شما ها رو تو دردسر انداختم ‫- ساکت، صدات درنیاد 456 01:06:51,257 --> 01:06:54,090 ‫همه از ماشین پیاده بشید!! 457 01:07:03,215 --> 01:07:07,590 ‫من قبلا" دوبار اومدیم اینجا، چیزی پیدا نکردیم 458 01:07:46,589 --> 01:07:49,672 ‫تو، اسمت چیه پسر؟ 459 01:07:49,839 --> 01:07:52,756 ‫بلد نیست...آلمانی بلد نیست 460 01:07:54,047 --> 01:07:56,381 ‫منم...زیاد... 461 01:07:56,547 --> 01:07:58,881 ‫...نروژیم خوب نیست 462 01:07:59,881 --> 01:08:01,797 ‫سربازی این اطراف ندیدی؟ 463 01:08:11,422 --> 01:08:13,797 ‫-ممنون ‫-خوشمزه‏ست 464 01:08:14,756 --> 01:08:16,339 ‫خوشمزه‌ـست؟ 465 01:10:12,461 --> 01:10:17,044 ‫قبل از اینکه تاریک بشه ‫باید سه تا مزرعه دیگه رو هم بگردیم 466 01:10:17,211 --> 01:10:20,794 ‫قبل از اینکه تاریک بشه؟ خیلی بامزه‌ای 467 01:10:33,128 --> 01:10:34,753 ‫زود باش 468 01:10:36,503 --> 01:10:41,544 ‫باید از اینجا تو رو ببریم پایین جاده، ‫فقط مواظب پا هات باش 469 01:10:41,711 --> 01:10:46,544 ‫یه کلبه چوبی اون طرف آبدره هستش ‫یه کم راهش طولانیه 470 01:10:46,711 --> 01:10:51,378 ‫ولی اونجا جات امنه، تا وقتی که ‫یه راهی پیدا کنیم بتونی بری سوئد 471 01:10:51,544 --> 01:10:53,377 ‫برو 472 01:10:55,085 --> 01:10:57,085 ‫آروم‌تر! 473 01:11:05,085 --> 01:11:08,377 ‫- برو - زود باش ‫-خوبه 474 01:11:26,293 --> 01:11:28,377 ‫- صبر کن ‫- چرا؟ 475 01:11:28,543 --> 01:11:30,252 ‫برگردین عقب! 476 01:11:30,418 --> 01:11:32,418 ‫حسش می‌کنم... 477 01:12:39,875 --> 01:12:42,666 ‫سیب‌زمینی 478 01:12:42,833 --> 01:12:46,083 ‫اینم چیزی که با اون بتونی خودتو گرم کنی 479 01:12:47,625 --> 01:12:49,291 ‫و همینطور... 480 01:12:49,458 --> 01:12:51,500 ‫...چاقوی خودم 481 01:12:51,666 --> 01:12:53,750 ‫فقط گمش نکنی 482 01:12:53,916 --> 01:12:57,208 ‫اینجا بهتر از هتل «ساووی» هستش 483 01:12:57,375 --> 01:12:59,958 ‫واقعا؟ 484 01:13:00,125 --> 01:13:05,375 ‫بهترین هتل تو لندن، ‫ولی اصلا" با اینجا قابل مقایسه نیست 485 01:13:05,541 --> 01:13:10,375 ‫ماریوس، قبل از اینکه کسی بفهمه ما نیستیم ‫باید برگردیم 486 01:13:12,416 --> 01:13:16,083 ‫جای خلوتیه، ‫آلمانی‌ها نمی‌تونن اینجا پیدات کنن 487 01:13:16,250 --> 01:13:19,750 ‫خوب استراحت می‌کنم، ‫چند روزه حالم خوب میشه 488 01:13:19,916 --> 01:13:24,958 ‫هر چقدر می‌خوای استراحت کن، ‫کسی از هتل ساووی تو رو نمی‌ندازه بیرون 489 01:13:27,000 --> 01:13:30,040 ‫-حالت که خوبه؟ ‫-بله 490 01:13:30,207 --> 01:13:32,290 ‫می‌تونی راه بری؟ 491 01:13:35,249 --> 01:13:36,957 ‫آره 492 01:13:37,124 --> 01:13:41,832 ‫بهم یه چند روز وقت بده، یه راهی برای ‫کمک کردن بهت پیدا می کنم 493 01:13:45,249 --> 01:13:47,874 ‫هتل ساووی... 494 01:14:10,124 --> 01:14:12,749 ‫یه نوشیدنی، لطفا" 495 01:15:22,997 --> 01:15:25,330 ‫هیچی اینجا نیست 496 01:15:26,372 --> 01:15:28,663 ‫زیرزمین رو هم گشتیم 497 01:16:48,037 --> 01:16:50,579 ‫ردِپا‌ ها تا اینجا اومده 498 01:17:12,661 --> 01:17:14,453 ‫همینجاست! پیداش کردیم 499 01:17:38,745 --> 01:17:40,661 ‫همینجاست! 500 01:23:36,738 --> 01:23:38,696 ‫ روز بیست و ششم، 24 آپریل 501 01:23:38,863 --> 01:23:41,863 ‫ روز‌های سپره شده در هتل ساووی: 12 روز 502 01:24:03,737 --> 01:24:05,612 ‫یان؟ 503 01:24:06,362 --> 01:24:09,695 ‫منم. ماریوس 504 01:24:13,445 --> 01:24:18,195 ‫یه راهی پیدا کردم بتونی بری سوئد 505 01:24:18,362 --> 01:24:20,778 ‫خوبه 506 01:24:38,070 --> 01:24:40,652 ‫چی شده؟ 507 01:24:40,819 --> 01:24:45,777 ‫قانقاریا. ‫داشت عفونتش بیشتر میشد 508 01:24:45,944 --> 01:24:48,277 ‫باید قطعش می‌کردم 509 01:24:48,444 --> 01:24:51,944 ‫-الان حالت چطوره؟ ‫- بهترم 510 01:24:56,069 --> 01:24:58,402 ‫بزارش همینجا 511 01:25:04,236 --> 01:25:05,652 ‫بگیرش! 512 01:25:15,402 --> 01:25:17,402 ‫- بیا ‫-مرسی 513 01:25:17,986 --> 01:25:20,402 ‫اینم بگیر، هوا سرده، بکش رو خودت 514 01:25:24,694 --> 01:25:28,402 ‫اجازه بده، نه. ‫اینجا بزن 515 01:25:31,151 --> 01:25:33,401 ‫اینجاست، با همدیگه برداریم 516 01:25:37,401 --> 01:25:39,276 ‫از بالا بکشید 517 01:25:39,443 --> 01:25:41,360 ‫یکی دیگه هم 518 01:25:47,401 --> 01:25:50,235 ‫بده بهش 519 01:25:50,401 --> 01:25:53,026 ‫بیا به چیزی بخور 520 01:25:53,193 --> 01:25:55,193 ‫ممنون 521 01:26:09,026 --> 01:26:12,276 ‫همه چیز رو با خودمون می‌بریم 522 01:26:12,443 --> 01:26:16,360 ‫-به جز این بو ‫- هوای خیلی خوب و تازه‌ای هستش 523 01:26:16,526 --> 01:26:21,318 ‫باید بالای کوه بریم. ‫قراره با چند نفر «ماندالن»ـی اونجا ملاقات کنیم 524 01:26:21,484 --> 01:26:24,817 ‫بعدش تو رو از مرز رد می‌کنیم 525 01:26:24,984 --> 01:26:27,775 ‫این سورتمه تا سوئد میره؟ 526 01:26:29,275 --> 01:26:30,984 ‫بله، می‌بینی 527 01:26:33,609 --> 01:26:35,567 ‫صبر کنید! 528 01:27:06,025 --> 01:27:08,442 ‫نگهش دار 529 01:27:09,275 --> 01:27:12,442 ‫می‌تونی یه نگاهی به سرتمه بیندازی؟ 530 01:27:12,609 --> 01:27:15,108 ‫بمونید، بزار طناب هاش رو عوض کنیم 531 01:27:15,274 --> 01:27:17,733 ‫نگهش دار 532 01:27:18,691 --> 01:27:21,858 ‫-باشه، گرفتمش ‫-خوبه، بکشید 533 01:27:23,191 --> 01:27:24,608 ‫زود باشید 534 01:27:27,149 --> 01:27:28,566 ‫هواپیما 535 01:27:50,483 --> 01:27:53,274 ‫اون داره...اون داره میمیره 536 01:27:53,441 --> 01:27:55,441 ‫باید برش گردونیم 537 01:28:08,940 --> 01:28:10,482 ‫رسیدیم! 538 01:28:23,273 --> 01:28:27,232 ‫کنار این سنگ قرار گذاشته بودیم 539 01:28:27,398 --> 01:28:30,773 ‫باید تو رو اینجا تنها بزاریم 540 01:28:30,940 --> 01:28:33,732 ‫قبل از اینکه دنبالمون بگردن باید برگردیم 541 01:28:33,898 --> 01:28:37,648 ‫اگه ما رو پیدا کنن، تو رو هم پیدا می‌کنن 542 01:28:39,065 --> 01:28:45,898 ‫مشکلی نیست، کیسه خواب جدیدم گرم و راحته، ‫حالمم خوبه 543 01:28:46,065 --> 01:28:48,857 ‫اومدن ماندالنی‏ها زیاد طول نمی‌کشه 544 01:28:49,023 --> 01:28:52,315 ‫کلمه رمز بین ما «سلام، آقای محترم» هستش 545 01:28:53,690 --> 01:28:56,981 ‫-«آقای محترم»؟ ‫-بله 546 01:28:57,147 --> 01:29:00,147 ‫این بهترین چیزی بود که به فکرمون رسید 547 01:29:01,564 --> 01:29:03,814 ‫به سوئد فکر کن 548 01:29:46,231 --> 01:29:48,813 ‫به نظرت جالب نیست؟ 549 01:29:48,980 --> 01:29:53,146 ‫چرا این نروژی‌ها از ما خوششون نمیاد؟ 550 01:29:53,313 --> 01:29:56,146 ‫ما که می‌خواستیم... 551 01:29:56,313 --> 01:29:59,605 ‫اون موفق شد عملیات مارتین قرمز رو 552 01:29:59,771 --> 01:30:02,355 ‫با موفقیت انجام بده 553 01:30:04,105 --> 01:30:05,563 ‫اونجا، اونو دیدیش؟ 554 01:30:07,271 --> 01:30:10,188 ‫حواست بود؟ اون نماد رو دیدی؟ 555 01:30:11,480 --> 01:30:16,688 ‫نماد پادشاه‌شون بود.اونا دوسش دارن. ‫مردم دارن روز به روز جسور‌تر می‌شن 556 01:30:16,855 --> 01:30:23,105 ‫الان آخرین چیزی که ما می‌خواییم ‫اینه که اونا یه قهرمان دیگه پیدا کنن 557 01:31:57,478 --> 01:31:59,561 ‫فکر می‌کنی الان کجاست؟ 558 01:31:59,728 --> 01:32:04,811 ‫امیدوارم سوئد باشه. ‫پیش پرستار‌های خوشگل سوئدی 559 01:32:08,644 --> 01:32:12,019 ‫- امیدوارم اینطور باشه؟ ‫- واقعا" 560 01:32:14,519 --> 01:32:16,936 ‫ماریوس گرانول؟ 561 01:32:22,561 --> 01:32:25,060 ‫خودم هستم 562 01:32:25,935 --> 01:32:29,268 ‫- می تونیم یه جای خلوت صحبت کنیم؟ ‫-بله، همینجا 563 01:32:32,935 --> 01:32:35,435 ‫-کی هستی؟ ‫- لازم نیست بدونی 564 01:32:35,602 --> 01:32:38,185 ‫«آقای محترم» چند روزه گم شده 565 01:32:38,352 --> 01:32:41,852 ‫چند روزه داریم دنبالش می‌گردیم ‫و نمی‌تو‌نیم پیداش کنیم 566 01:32:42,018 --> 01:32:45,935 ‫ولی... الان چهار روز گذشته 567 01:32:46,102 --> 01:32:48,393 ‫چرا زودتر نیومدی؟ 568 01:32:48,560 --> 01:32:52,477 ‫اگه شما کنار سنگ «اولمایاری» گذاشته بدینش ‫ما پیداش می‌کردیم 569 01:32:52,643 --> 01:32:56,018 ‫-گفتی کدوم سنگ؟ ‫- اولمایاری 570 01:32:56,185 --> 01:32:59,685 ‫قرارمون اولمایاری نبود، ‫«اولماواگی» بود 571 01:33:02,602 --> 01:33:07,018 ‫میرم بالا ببینم اونجاست 572 01:33:07,185 --> 01:33:08,685 ‫منم باهات میام 573 01:33:08,852 --> 01:33:11,893 ‫-پس هانا و اُتار چی ؟ ‫- اونا خوابیدن 574 01:33:12,060 --> 01:33:15,226 ‫-یکی باید مواظب حیوون‌ها باشه ‫-من غذاشون رو دادم 575 01:33:15,392 --> 01:33:18,809 ‫-اگه آلمانی‌ها بیان چی؟ ‫-اُتار باهاشون حرف میزنه 576 01:33:18,976 --> 01:33:22,976 ‫-اون فقط ده سال داره ‫-پس هانا باهاشون حرف میزنه، من باهات میام 577 01:33:23,142 --> 01:33:27,017 ‫-گودرون، تو دوستش داری ‫-نه 578 01:33:27,184 --> 01:33:29,767 ‫نمی‌دونیم که اونجا با چی روبرو میشیم 579 01:33:29,934 --> 01:33:31,726 ‫-اگه مرده باشه... ‫-اینطور نگو 580 01:33:31,892 --> 01:33:37,142 ‫-اگه تو کوهستان از سرما یخ زده باشه... ‫-اون نمرده! 581 01:33:39,351 --> 01:33:44,809 ‫«اَگنت» رو با خودم میبرم، ‫اون از پزشکی هم سر در میاره 582 01:34:16,933 --> 01:34:19,225 ‫همینجاست 583 01:34:34,808 --> 01:34:37,350 ‫سلام «آقای محترم»؟ 584 01:34:53,475 --> 01:34:55,516 ‫تقصیر تو نیست 585 01:35:14,557 --> 01:35:17,432 ‫ماریوس، ماریوس! 586 01:35:22,224 --> 01:35:25,099 ‫تو اینجا چیکار می‌کنی؟ ‫باید یکی دیگه میومد 587 01:35:25,265 --> 01:35:28,807 ‫یه سوءتفاهم بود، دیگه تکرار نمیشه، ‫قول میدم 588 01:35:28,974 --> 01:35:31,640 ‫-چیزی برای خوردن آوردی؟ ‫-آره 589 01:35:35,765 --> 01:35:38,265 ‫به بقیه هم علامت بدم 590 01:35:39,140 --> 01:35:42,307 ‫سوپ گرم، امیدوارم از نخود فرنگی خوشت بیاد 591 01:35:49,764 --> 01:35:52,389 ‫ماریوس مرد خوبیه 592 01:35:57,806 --> 01:36:02,639 ‫-چند وقته غذات تموم شده؟ ‫-من هنوز غذا دارم 593 01:36:05,348 --> 01:36:09,306 ‫اینجاست، این قسمتش برای صبحانه 594 01:36:09,473 --> 01:36:13,931 ‫این قسمت هم برای نهار 595 01:36:14,098 --> 01:36:17,139 ‫بقیه اش هم تا آخر هفته کافیه 596 01:36:22,098 --> 01:36:24,098 ‫می‌دونی چیه؟ 597 01:36:26,848 --> 01:36:30,389 ‫فقط اینقدر مونده بود.فقط اینقدر 598 01:36:33,139 --> 01:36:35,848 ‫تو ما رو امیدوار نگه داشتی 599 01:36:38,848 --> 01:36:40,888 ‫گودرون سلام رسوند 600 01:36:54,763 --> 01:36:57,222 ‫اون زنده‌اس 601 01:36:58,972 --> 01:37:01,430 ‫و بهت سلام رسوند 602 01:37:11,222 --> 01:37:13,430 ‫ روز سی و ششم، 4 مِی 603 01:37:13,597 --> 01:37:16,388 ‫ زمان سپری شده کنار سنگ "آقای محترم": 10 روز 604 01:37:26,347 --> 01:37:29,097 ‫اینجاست! زود باشید 605 01:37:29,263 --> 01:37:32,097 ‫سلام...آقای محترم 606 01:37:32,262 --> 01:37:34,679 ‫-ماریوس؟ ‫-نه، اسم من « نیگو»ـست 607 01:37:34,846 --> 01:37:38,304 ‫من و این آقایون ‫تو رو به سوئد می‌بریم 608 01:37:38,471 --> 01:37:42,554 ‫باید اسکی کردنت خوب باشه ‫چون خیلی وقته منتظرتم 609 01:37:42,721 --> 01:37:47,846 ‫اگه می‌دونستم اینقدر لاغری، خودم خونه می‌موندم ‫و اینا رو دنبالت می‌فرستادم 610 01:37:52,387 --> 01:37:55,971 ‫-نمیشه ادامه داد! ‫-آره، می‌تونی، زود باش 611 01:37:56,137 --> 01:37:58,596 ‫باید ادامه بدیم 612 01:38:42,553 --> 01:38:46,095 ‫-رسیدیم سوئد؟ ‫-نه 613 01:38:46,261 --> 01:38:50,511 ‫برف شدیدی بود، مجبور شدیم ‫یه کم عقب تر برگردیم 614 01:38:54,928 --> 01:38:57,636 ‫-عقب برگردید؟ ‫-بله 615 01:38:59,803 --> 01:39:02,803 ‫-چقدر؟ ‫-حدودا" یک مایل 616 01:39:04,511 --> 01:39:08,053 ‫-الان کجاییم؟ ‫-تو «ماندالین» هستیم 617 01:39:10,761 --> 01:39:13,737 ‫-بهم قول دادی که تا سوئد منو می‌بری ‫-حتما" هم می‌برمت 618 01:39:13,761 --> 01:39:16,927 ‫-باید تا الان منو از مرز رد می‌کردی! ‫-گوش کن چی می‌گم 619 01:39:17,094 --> 01:39:19,677 ‫-چیکار کردی؟ ‫-هوا خیلی بد بود! 620 01:39:19,844 --> 01:39:23,552 ‫منم می‏خواستم از مرز رد بشیم ولی از مسیر خارج شدیم 621 01:39:23,719 --> 01:39:26,677 ‫اگه برنمی‌گشتیم ، الان زنده نمونده بودیم 622 01:39:26,844 --> 01:39:29,177 ‫اون‌ها کل مرز رو بستن 623 01:39:29,344 --> 01:39:32,885 ‫و هر یه قدم پست نگهبانی گذاشتن 624 01:39:36,385 --> 01:39:40,219 ‫-پس هیچ امیدی برای رفتن نیستش ‫-چرا، هستش 625 01:39:40,385 --> 01:39:42,677 ‫نیگو، بهم نگاه کن 626 01:39:43,719 --> 01:39:45,844 ‫من فقط پوست و استخونم 627 01:39:46,010 --> 01:39:50,885 ‫تا حالا معجزه بوده که زنده موندم، اینو می‌فهمی؟ 628 01:39:53,094 --> 01:39:57,344 ‫به همین دلیله که دارم کمکت می‌کنم، چون ما هم ‫به معجزه نیاز داریم 629 01:40:31,134 --> 01:40:35,426 ‫-تفنگم رو برداشتی؟ ‫بله، فکر کنم پیش من باشه بهتره 630 01:40:36,926 --> 01:40:41,759 ‫-پس چجوری از خودم دفاع کنم؟ ‫-قول میدی که خودتو نکشی؟ 631 01:41:15,258 --> 01:41:19,008 ‫-عجله کنید! ‫-همه بیان رو عرشه 632 01:41:19,175 --> 01:41:21,217 ‫پایین! 633 01:41:21,383 --> 01:41:24,133 ‫-اسناد! ‫-ببندش به طناب انفجاری 634 01:41:54,799 --> 01:41:57,007 ‫من طناب رو آتیش نزدم! 635 01:42:17,216 --> 01:42:19,091 ‫یان! 636 01:42:21,466 --> 01:42:23,257 یان! 637 01:42:36,632 --> 01:42:38,966 ‫کی هستی؟ 638 01:42:39,174 --> 01:42:44,590 ‫«آسلاک فوسل»،سوپ‌ـت رو تا سرد نشده بخور 639 01:42:44,756 --> 01:42:48,256 ‫برات چند تا جوراب آوردم، حتما" لازمت میشه 640 01:43:15,923 --> 01:43:18,006 ‫تونستی ببینیش؟ 641 01:43:18,173 --> 01:43:20,006 ‫نه 642 01:43:20,965 --> 01:43:24,381 ‫فقط نگو که آلمان‌ها شفق قطبی رو هم گرفتن 643 01:43:30,423 --> 01:43:32,506 ‫دوربین رو بده یان 644 01:43:43,464 --> 01:43:45,797 ‫باید موتور‌ ها رو خاموش کنیم 645 01:43:50,047 --> 01:43:52,505 ‫پیداش کردم 646 01:43:54,089 --> 01:43:56,255 ‫ما اینجاییم 647 01:43:56,422 --> 01:44:00,255 ‫-کل راه‌های ورود به اونجا بسته هستش ‫-ما رابطی تو منطقه داریم؟ 648 01:44:00,422 --> 01:44:05,422 ‫ماموریت ما نابودی اهداف استراتژیک بود 649 01:44:10,630 --> 01:44:13,297 ‫ما دوازده نفر بودیم 650 01:44:16,422 --> 01:44:20,047 ‫ما هشت تُن دینامیت تو قایق داشتیم 651 01:44:21,797 --> 01:44:25,796 ‫ولی به اونجایی که هدفمون بود، ‫نتونستیم بریم 652 01:44:25,963 --> 01:44:29,504 ‫پس باید یه رابط جدید پیدا می‌کردیم 653 01:44:31,671 --> 01:44:36,338 ‫-رابط‌تون کی بود؟ ‫-«آناتون پدرسون» 654 01:44:36,504 --> 01:44:39,379 ‫آناتون پدرسون 655 01:44:41,713 --> 01:44:45,046 ‫-اون مرده ‫- و تو کی هستی؟ 656 01:44:45,213 --> 01:44:47,921 ‫هاکون، هاکون سورنسن 657 01:44:51,171 --> 01:44:54,921 ‫اطلاعاتی که ما داشتیم موثق نبود 658 01:44:56,629 --> 01:45:00,463 ‫و اون کسی هم که باهاش حرف زده بودیم ‫قابل اعتماد نبود 659 01:45:00,629 --> 01:45:02,963 ‫با رئیس می‌خوام صحبت کنم 660 01:45:03,129 --> 01:45:06,254 ‫موتور‌ها رو روشن کنید، روشنش کنید 661 01:45:06,421 --> 01:45:11,838 ‫ما شناسایی شده بودیم و ‫زمان کافی برای برگشتن نداشتیم 662 01:45:12,004 --> 01:45:14,254 ‫بعدش همه چیز به هم ریخت 663 01:45:32,795 --> 01:45:37,712 ‫ما یه کیف پُر از اسناد داشتیم 664 01:45:37,878 --> 01:45:39,587 ‫عجله کنید! 665 01:45:41,170 --> 01:45:44,670 ‫سعی کردیم که اسناد رو نابود کنیم 666 01:45:47,378 --> 01:45:50,253 ‫من آخرین نفری بودم که از قایق اومدم بیرون 667 01:45:51,878 --> 01:45:54,670 ‫آلمانی‌ها همه اون اسناد رو گرفتن 668 01:45:55,837 --> 01:45:58,545 ‫فقط من تونستم فرار کنم 669 01:46:01,628 --> 01:46:05,920 ‫ثابت کن که ماموریت‌ـمون بیهوده نبوده 670 01:46:07,628 --> 01:46:10,044 ‫این همه آدم به خاطر کمک به من... 671 01:46:12,711 --> 01:46:15,211 ‫... تو خطر افتادن 672 01:46:17,377 --> 01:46:21,877 ‫نمی‌دونم که تا به حال کسی به خاطر من کشته شده 673 01:46:24,794 --> 01:46:27,294 ‫بدتر از همه این‌ها اینه که... 674 01:46:28,336 --> 01:46:30,961 ‫...هیچ وقت هم اینو نمی‏فهمم‏ 675 01:46:43,794 --> 01:46:49,752 ‫ این مردان چندین ماهه که در حال انجام ‫ نبرد‌های سخت می‌باشن 676 01:46:49,919 --> 01:46:54,127 ‫ و آنها همچنان در حال مبارزه برای ‫ شکست دادن دشمن هستن 677 01:46:54,294 --> 01:46:57,586 ‫ تمام واحد‌ ها با تمام وجود برای سربلندی دولت ‫ در حال جنگیدن می‌باشند 678 01:46:57,752 --> 01:47:01,626 ‫ سران سفاک دولت شوروی جلسه‌ای با متحدین خود تشکیل دادن 679 01:47:03,418 --> 01:47:09,251 ‫ در نروژ، عملیاتی موفقیت آمیز به فرماندهی ‫ کرت استیج برای مقابله با افرادی که 680 01:47:09,418 --> 01:47:12,043 ‫ در ظاهر قایق ماهیگیری قصد خرابکاری داشتن، ‫ انجام شد 681 01:47:13,668 --> 01:47:17,835 ‫ طبق گزارش‌ها تمامی متخلفین که 12 نفر بودن دستگیر شدن 682 01:47:18,001 --> 01:47:22,085 ‫ و این عملیات پیروزی بزرگی برای آلمانی‌ها بود 683 01:47:38,376 --> 01:47:40,751 ‫لعنتی 684 01:47:50,085 --> 01:47:53,709 ‫-اون چیه؟ ‫-بعدی 685 01:48:59,249 --> 01:49:03,124 ‫ اینجا لندن است.اخبار رادیویی مخابره شده در این ایستگاه به طول موج 1500 متر 686 01:49:03,291 --> 01:49:06,501 ‫ و در فرکانس 19 می‌باشد، و همچنین در دو فرکانس 31 و 687 01:49:06,624 --> 01:49:09,458 ‫ 41 قابل دریافت می‌باشد 688 01:49:09,624 --> 01:49:14,333 ‫ امشب که پشت میکروفون نشستم، ‫ قصد اطلاع دادن هیچ حادثه‌ای رو ندارم 689 01:49:14,499 --> 01:49:18,333 ‫ و همچنین قصد سخنرانی برای شما شنونده‌ها رو ندارم 690 01:49:18,499 --> 01:49:23,499 ‫ من از طرف مردمی صحبت می‌کنم که ‫ همیشه در کنار هم بودیم 691 01:49:23,666 --> 01:49:26,166 ‫ و امیدوارم که همه شنونده‌ها تو این لحظه 692 01:49:26,333 --> 01:49:29,791 این رو حس کنن که ضربان قلب يك مرد 693 01:49:29,958 --> 01:49:32,416 در تنهايي خودش چگونه مي‏تواند باشد 694 01:49:34,790 --> 01:49:37,873 ‫بالاخره کسی اومد 695 01:49:38,040 --> 01:49:40,915 ‫دو روزه کسی اینجا نیست 696 01:49:50,957 --> 01:49:56,373 ‫-دیگه نمی‌تونیم اونو ببریمش ‫-حالش خیلی بده 697 01:50:17,415 --> 01:50:20,457 ‫نقشه‌ات رو گم کردی؟ 698 01:50:23,790 --> 01:50:26,082 ‫تو راهت رو پیدا می‌کنی 699 01:50:30,706 --> 01:50:33,706 ‫ثابن کن که ماموریت‌ـمون بیهوده نبوده 700 01:50:37,122 --> 01:50:41,414 ‫-بهت تبریگ می‌گم ‫-یان، امروز روز خیلی خاصیه 701 01:50:41,581 --> 01:50:44,039 ‫17 مِی مبارک 702 01:50:45,164 --> 01:50:47,664 ‫زنده باد نروژ 703 01:50:53,539 --> 01:50:55,414 ‫17 مِی... 704 01:50:56,372 --> 01:50:58,872 ‫بدون هیچ نوشیدنی؟ 705 01:51:05,164 --> 01:51:08,581 ‫تخم‌مرغ‌هاش رو «اُلاف» داده 706 01:51:08,747 --> 01:51:14,081 ‫شربتش رو «لوییس» داده، ‫خامه اش رو هم از «پِدر» خریدیم 707 01:51:14,247 --> 01:51:18,788 ‫تا به حال آلمانی‌ها چهار بار به خونه‏اش حمله کردن 708 01:51:18,955 --> 01:51:21,746 ‫«سیگنه» هم اینو پخته 709 01:51:21,913 --> 01:51:25,705 ‫پرچم رو هم یه بچه هشت ساله کشیده 710 01:51:25,871 --> 01:51:28,746 ‫یان، 17 مِی مبارک 711 01:51:28,913 --> 01:51:32,080 ‫خداوند به سرزمین ما برکت بده 712 01:51:35,371 --> 01:51:38,371 ‫-برف ها آب شدن؟ ‫-بله 713 01:51:44,246 --> 01:51:46,746 ‫بدون برف، سخت بتونید منو بکشید 714 01:51:46,913 --> 01:51:50,496 ‫یان، ما مطمئن نیستیم که تو بتونی این سفر رو ‫تحمل کنی 715 01:51:54,663 --> 01:51:57,205 ‫مطمئنم که می‌تونم 716 01:51:58,288 --> 01:52:01,246 ‫دیگه این قضیه در مورد من نیست 717 01:52:21,245 --> 01:52:26,204 ‫این شمالی‌ها آدم‌های به درد نخوری هستن، ‫«سامی» از همشون بدتر 718 01:52:31,495 --> 01:52:34,412 ‫میشه بپرسم داشتید در مورد چی حرف میزدید؟ 719 01:52:34,579 --> 01:52:36,662 ‫بله که می‌تونی 720 01:52:38,412 --> 01:52:40,954 ‫داشتین در مورد چی حرف می‌زدید؟ 721 01:52:41,120 --> 01:52:46,454 ‫می‌پرسیدن که کِی برف تو کل این ناحیه آب میشه 722 01:52:46,620 --> 01:52:50,912 ‫-تو چی گفتی؟ ‫-گفتم فعلا" که همین هستش که می‌بینید 723 01:52:52,329 --> 01:52:55,245 ‫و بعد از اون؟ 724 01:52:55,412 --> 01:52:59,162 ‫فقط خدا می‌دونه 725 01:53:01,203 --> 01:53:06,161 ‫باید خیلی زود ببرینش 726 01:53:06,328 --> 01:53:11,036 ‫اینو می‌دونم که این هوای برفی زیاد دووم نمیاره 727 01:53:12,828 --> 01:53:17,078 ‫تو چند روز آینده برادران «بال» گوزن‌ها رو برای چریدن 728 01:53:17,244 --> 01:53:19,494 ‫به مرز می‌برن 729 01:53:31,286 --> 01:53:33,453 ‫ روز پنجاه و نهم، ماندالین، 28 مِی 730 01:53:33,619 --> 01:53:36,328 ‫ زمان سپری شده در غار: 17 روز 731 01:53:41,661 --> 01:53:45,453 ‫-«آسلاک» بال هستم ‫-یان بالسرود 732 01:53:45,619 --> 01:53:49,244 ‫فقط یه گلوله داخلش مونده 733 01:53:49,411 --> 01:53:54,368 ‫-به خاطر عصبانیتم منو ببخش ‫-خوشحال شدم که دید هنوز جون داری 734 01:53:58,743 --> 01:54:00,660 ‫باید برین 735 01:54:05,160 --> 01:54:09,993 ‫ماریوس؟اون روسری که مامان بهم داده بود ‫می دونی کجاست...؟ 736 01:54:10,160 --> 01:54:12,368 ‫دادمش به یان 737 01:54:13,452 --> 01:54:17,993 ‫کلبه رو گَشتی کردی که چیزی جا نمونده باشه؟ 738 01:54:18,160 --> 01:54:19,868 ‫گَشتی؟ 739 01:54:20,035 --> 01:54:22,077 ‫تاریک بود و منم مراقب یان بودم 740 01:54:22,243 --> 01:54:24,702 ‫ندیدم چیزی اونجا باشه 741 01:54:24,868 --> 01:54:29,993 ‫-چیه اون روسری اینقدر مهم بود؟ ‫-برام خیلی با ارزش بود 742 01:54:59,826 --> 01:55:05,451 ‫چجوری می‌خوای منو تو وسط روز قایم کنی؟ 743 01:55:10,076 --> 01:55:12,451 ‫ما یه نقشه داریم 744 01:55:32,076 --> 01:55:38,741 ‫وقتی که به مرز رسیدیم، من گله رو تو مسیرت میارم 745 01:55:40,658 --> 01:55:46,200 ‫گوزن ها روزی چند بار از مرز رد میشن، ‫و تو رو به قویترین گوزن می‌بندیم 746 01:55:48,616 --> 01:55:51,158 ‫تا وقتی که از مرز رد نشی ، توقف نمی‌کنی 747 01:55:55,575 --> 01:55:59,366 ‫باید دیوونه باشن نتونن منو بگیرن 748 01:55:59,533 --> 01:56:03,700 ‫اگه منو گرفتن ترجیح میدم با گلوله نروژی بمیرم 749 01:56:06,450 --> 01:56:08,575 ‫باشه 750 01:56:57,990 --> 01:56:59,572 ‫ روز شصت‌و‌سوم، کیلپیشواری، مرز سوئد 751 01:56:59,657 --> 01:57:01,990 ‫ اول جون 752 01:57:03,157 --> 01:57:05,324 ‫نگهبانان مرزی! 753 01:57:17,199 --> 01:57:23,406 ‫اون چند هفته پیش تو این کلبه بوده، ازباقیمانده... 754 01:57:23,573 --> 01:57:28,573 ‫...شمع و بنزین فهمیدیم که کسی برای مدت طولانی ‫اینجا ساکن بوده 755 01:57:28,739 --> 01:57:32,073 ‫احتمالا" اون مدت طولانی ای اینجا بوده 756 01:57:32,239 --> 01:57:36,239 ‫حاضری؟ داریم به مرز نزدیک میشیم! ‫زیاد طول نمی‌کشه! 757 01:58:30,072 --> 01:58:32,530 ‫برای اونه؟ 758 01:58:36,280 --> 01:58:39,863 ‫وقتی سوال میکنه جوابش رو بده، ‫انگشت اونه؟ 759 01:59:13,904 --> 01:59:16,571 ‫می‌خوام بدونم کجاست؟ 760 02:00:47,902 --> 02:00:50,819 ‫مراقب باشید، ممکنه مسلح باشه! 761 02:01:05,110 --> 02:01:07,027 ‫تکون نخور! 762 02:01:16,902 --> 02:01:18,694 ‫اینجا برج مراقبت 6 763 02:01:26,319 --> 02:01:27,694 ‫بگو؟ 764 02:02:07,193 --> 02:02:10,193 ‫حتما" یه دلیلی هست 765 02:02:11,359 --> 02:02:14,859 ‫یان،حتما" یه دلیلی هست که تو زنده موندی 766 02:03:59,941 --> 02:04:01,732 ‫بله؟ 767 02:05:34,314 --> 02:05:36,855 ‫یان، تموم شد 768 02:05:42,730 --> 02:05:44,730 ‫یان،تو آزادی 769 02:05:47,355 --> 02:05:49,855 ‫تموم شد 770 02:05:50,689 --> 02:05:53,355 ‫الان جات امنه 771 02:05:54,355 --> 02:05:56,854 ‫تونستی انجامش بدی 772 02:06:38,563 --> 02:06:41,938 ‫ سه ماه بعد 773 02:07:21,562 --> 02:07:23,020 ‫ممنون 774 02:08:14,894 --> 02:08:18,894 ‫گوش کن.اصلا" نترس 775 02:08:22,519 --> 02:08:25,519 ‫ما باید به این دیوانگی پایان بدیم 776 02:08:41,185 --> 02:08:45,268 ‫ یان بالسرود به آموزش نیروهای نظامی ‫ تا زمان آزادی نروژ پرداخت 777 02:08:45,435 --> 02:08:48,810 ‫ جنگ در 8 مِی سال 1945 به پایان رسید 778 02:08:50,268 --> 02:08:52,935 ‫ کرت استیج به خاطر جنایات جنگی ‫ محکوم به مرگ شد 779 02:08:53,101 --> 02:08:54,768 ‫ و در سال 1947 اعدام شد 780 02:08:56,018 --> 02:08:58,976 ‫ ماریوس گرانول با اَگنت لنس ازدواج کرد 781 02:08:59,143 --> 02:09:04,018 ‫ آنها صاحب پنج فرزند شدن و در مزرعه گرانول ‫ به زندگی خود ادامه دادن 782 02:09:05,768 --> 02:09:12,060 ‫ گودرون بیست سال بعد ازدواج کرد 783 02:09:15,060 --> 02:09:18,143 ‫ یان بالسرود مدال افتخار ‫ سنت اولاوس نروژ و همچنین 784 02:09:18,310 --> 02:09:22,434 ‫ به خاطر خدماتش از امپراطوری بریتانیا مقام شوالیه افتخاری رو دریافت کرد 785 02:09:24,767 --> 02:09:26,488 ‫ یان بالسرود هیچ وقت خودش قهرمان نمی‌دانست 786 02:09:26,517 --> 02:09:28,201 ‫ او کسانی که او را زنده نگه داشتن ‫ قهرمانان واقعی می‌دانست 787 02:09:28,225 --> 02:09:33,392 ‫ بالسرود در ژانویه 1988 فوت کرد. به خواست خودش او را در ماندالین، جایی که مردمانش به او کمک کردن 788 02:09:33,559 --> 02:09:36,309 ‫ به خاک سپردن 789 02:09:39,891 --> 02:09:50,058 ‫ ‫ترجمه و زیرنویس ‫MrP 790 02:09:50,582 --> 02:10:00,082 تنظيم : پيام ايناللو Payampop@gmail.com 78583

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.