All language subtitles for Murdoch.Mysteries.S19E07.1080p.WEBRip.x264-BAE

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian Download
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 0 00:00:01,474 --> 00:00:04,851 وارز تقدیم میکند IRWAREZ.COM 1 00:00:02,136 --> 00:00:03,302 آه 2 00:00:04,572 --> 00:00:07,039 و بالاخره، این ایشونن، خود مرد بزرگ! 3 00:00:08,075 --> 00:00:09,708 کارآگاه، لطفاً اجازه بدید معرفی کنم 4 00:00:09,810 --> 00:00:12,511 خانم نایژلا فلچر رو. ایشون دخترعموی درجه سوم من هستن، 5 00:00:12,613 --> 00:00:14,847 یا یه همچین نسبتی دارن. 6 00:00:14,949 --> 00:00:17,683 در واقع، ایشون دخترعموی درجه دوم هستن که سه نسل باهامون فاصله دارن. 7 00:00:17,785 --> 00:00:20,052 اوه. از آشناییتون خوشبختم، خانم فلچر. 8 00:00:20,154 --> 00:00:22,621 خانم. متاسفانه مجرد. 9 00:00:22,723 --> 00:00:25,190 اما اجازه بدید با اطمینان بگم 10 00:00:25,292 --> 00:00:26,625 بیشتر من خوشوقتم. 11 00:00:26,727 --> 00:00:29,328 شهرت شما تا اون سر آب‌ها هم رسیده، 12 00:00:29,430 --> 00:00:32,631 و برگشته. اوه. ممنون. 13 00:00:32,733 --> 00:00:35,334 ممنون. و چی شما رو تا تورنتو آورده؟ 14 00:00:35,436 --> 00:00:37,436 ایشون نویسنده‌ان! (می‌خندد) 15 00:00:37,538 --> 00:00:38,837 نایژلا یک رمان عامه‌پسند نوشته. 16 00:00:38,939 --> 00:00:40,305 اومم. اوه، تامی، 17 00:00:40,408 --> 00:00:42,074 به سختی می‌شه گفت رمان عامه‌پسنده. 18 00:00:42,176 --> 00:00:43,509 یک رمان واقعی و جدیه، 19 00:00:43,611 --> 00:00:45,644 و علی‌رغمِ، اِ... موضوعش، 20 00:00:45,746 --> 00:00:49,214 موضوعش چیه؟ خب، قتل البته. 21 00:00:49,316 --> 00:00:51,016 اوه، مطمئنم شما علاقه‌مند خواهید شد. 22 00:00:51,118 --> 00:00:53,786 نایژلا در یک تور سخنرانی برای معرفی کتابش هست، 23 00:00:53,888 --> 00:00:55,554 واسه همین گفتم بهترین اداره پلیس رو بهش نشون بدم 24 00:00:55,656 --> 00:00:58,857 تو تمام مستعمرات. امیدوارم داستان رمانی رو طراحی کنم 25 00:00:58,959 --> 00:01:00,192 تو شهر زیبای شما. 26 00:01:00,294 --> 00:01:02,461 هوم. و کی بهتر از این که به خانم فلچر نشون بده 27 00:01:02,563 --> 00:01:04,763 زیر و بم اداره پلیس تورنتو رو، 28 00:01:04,865 --> 00:01:07,900 تا خود کارآگاه بزرگ، ویلیام مرداک؟ 29 00:01:08,002 --> 00:01:10,202 و با این حرف، من همسر عزیزم رو برای ناهار می‌برم. 30 00:01:10,304 --> 00:01:12,871 اوه! خب، ما که به اون میخونه‌ی داغون نمی‌ریم، 31 00:01:12,973 --> 00:01:14,473 مگه نه؟ هیچ ایرادی نداره 32 00:01:14,575 --> 00:01:16,108 خوراك رایان. خدانگهدار! 33 00:01:16,210 --> 00:01:18,143 (مارگارت): باشه. خدانگهدار. 34 00:01:18,245 --> 00:01:20,979 خب، کارآگاه مرداک، من شاگرد فروتن شما هستم. 35 00:01:22,450 --> 00:01:26,118 اوه! و افتخار امضا کردن این رو به من می‌دین؟ 36 00:01:26,220 --> 00:01:30,289 من واقعاً از کتابتون لذت بردم. ایده‌های زیادی بهم داده. 37 00:01:30,391 --> 00:01:32,257 اِ... فقط بذارید یه خودکار بیارم. 38 00:01:36,197 --> 00:01:40,632 پس می‌گین علم بهتر گناه رو مشخص می‌کنه 39 00:01:40,734 --> 00:01:42,267 تا نگاه کردن تو چشم‌های کسی؟ 40 00:01:42,369 --> 00:01:45,437 چشم‌ها ممکنه دروغ بگن. علم هرگز دروغ نمی‌گه. 41 00:01:45,539 --> 00:01:48,040 آره، ولی بی‌عیب و نقص نیست. درسته، اما می‌تونه کمک کنه 42 00:01:48,142 --> 00:01:51,477 تا مسیر تحقیقات رو مشخص کنه. 43 00:01:51,579 --> 00:01:54,480 خب، جالبه. آره، ولی اگه... 44 00:01:54,582 --> 00:01:56,281 (صدای زنگ تلفن) ببخشید. 45 00:01:56,383 --> 00:01:57,783 اوه. 46 00:01:57,885 --> 00:01:59,485 کارآگاه مرداک. 47 00:01:59,587 --> 00:02:01,420 بله. بله، حتماً. الان میام. 48 00:02:03,424 --> 00:02:06,358 هنری؟ (هنری): اِ... بله، قربان؟ 49 00:02:07,561 --> 00:02:09,628 خانم فلچر، اجازه بدید شما رو معرفی کنم 50 00:02:09,730 --> 00:02:12,865 به هنری هیگینز-نیوسام، یکی از بهترین پاسبان‌های ما. 51 00:02:12,967 --> 00:02:16,068 اوه. خب، ممنون قربان. من هر کاری از دستم برمیاد انجام می‌دم. 52 00:02:16,170 --> 00:02:19,538 پس لطفاً مهربونی کنین و به خانم فلچر نشون بدین 53 00:02:19,640 --> 00:02:23,308 زیر و بم کار پیچیده‌تون رو. 54 00:02:23,410 --> 00:02:26,478 اوه. باشه. حله. 55 00:02:28,716 --> 00:02:30,482 خب. کار آسونی نیست 56 00:02:30,584 --> 00:02:33,185 پاسبان بودن، بذارید بهتون بگم. 57 00:02:33,287 --> 00:02:35,921 این راه اغلب پر از خطره. 58 00:02:36,991 --> 00:02:40,025 خب، به نظر می‌رسه که شما به خوبی از عهده‌اش برمیایین. 59 00:02:40,127 --> 00:02:43,228 اوه، ممنون. بله. یادمه یه بار من... 60 00:02:43,330 --> 00:02:45,364 (همهمه نامفهوم) 61 00:02:48,235 --> 00:02:49,234 (صدای هق هق گریه زن) 62 00:02:49,336 --> 00:02:51,436 (همهمه نامفهوم) 63 00:02:51,539 --> 00:02:54,473 (هق هق گریه) 64 00:02:57,077 --> 00:03:00,345 سلام. کارآگاه مرداک، اداره پلیس تورنتو. 65 00:03:00,447 --> 00:03:02,648 من... 66 00:03:02,750 --> 00:03:04,416 (هق هق گریه) 67 00:03:06,487 --> 00:03:08,353 کارآگاه. 68 00:03:08,455 --> 00:03:09,922 رالف ولز. 69 00:03:10,024 --> 00:03:12,024 آقای ادیسون اون توئه. 70 00:03:14,562 --> 00:03:15,861 ممنون. 71 00:03:22,369 --> 00:03:25,070 آقایان. ممنون. از اینجا به بعد با من. 72 00:03:31,912 --> 00:03:34,046 (موسیقی آرام و پر تعلیق) 73 00:03:35,349 --> 00:03:36,949 (صدای دویدن پاها) 74 00:03:37,051 --> 00:03:39,084 من با کارآگاه هستم. 75 00:03:39,186 --> 00:03:41,987 خانم فلچر، لطفاً. اینجا صحنه جرمه. 76 00:03:43,023 --> 00:03:45,591 پس این واقعاً روز شانس منه. 77 00:03:48,395 --> 00:03:50,195 (موسیقی تیتراژ) 78 00:04:06,146 --> 00:04:08,280 لطفاً به چیزی دست نزنید. 79 00:04:10,551 --> 00:04:12,517 البته. 80 00:04:12,620 --> 00:04:13,619 اوه. 81 00:04:13,721 --> 00:04:16,455 به هیچی. اوه. 82 00:04:16,557 --> 00:04:18,190 پاسبان هیگینز کجاست؟ 83 00:04:18,292 --> 00:04:20,459 اوه، حدود یک ساعت پیش ازش جدا شدم. 84 00:04:20,561 --> 00:04:22,527 چیز خاصی نبود. گروهبان میز اطلاعاتتون 85 00:04:22,630 --> 00:04:24,429 با لطف زیاد بهم گفتین کجا هستین، 86 00:04:24,531 --> 00:04:26,265 واسه همین فکر کردم بیام جایی که کار اصلی در جریانه. 87 00:04:27,101 --> 00:04:28,967 خب، حالا که دیدید. 88 00:04:30,971 --> 00:04:33,105 چی، می‌خواید من برم؟ بله. 89 00:04:33,207 --> 00:04:34,606 ولی لطفاً! 90 00:04:37,511 --> 00:04:40,345 (جو): تدی. تدی رابرتس! 91 00:04:42,750 --> 00:04:44,683 جو! 92 00:04:44,785 --> 00:04:45,884 بالاخره! 93 00:04:45,986 --> 00:04:47,919 این آخرین پاسگاه تو لیست من بود. 94 00:04:48,022 --> 00:04:49,221 فکر می‌کردم هرگز پیدات نمی‌کنم. 95 00:04:49,323 --> 00:04:50,455 تو اینجا چیکار می‌کنی؟ 96 00:04:50,557 --> 00:04:52,758 اومدم دوستم رو تو شهر بزرگ ببینم. 97 00:04:52,860 --> 00:04:54,459 مزرعه‌ات چی شد؟ زمین‌ها آماده نبودن 98 00:04:54,561 --> 00:04:57,329 برای کاشت، پس با خودم گفتم، هی! من یه دوست تو تورنتو دارم. 99 00:04:57,431 --> 00:05:00,599 شاید باید بیام و خودم اینجا رو ببینم. 100 00:05:00,701 --> 00:05:03,502 خب، منو بگردون! من، اِ... نمی‌تونم. شیفتم. 101 00:05:04,571 --> 00:05:06,605 بعداً؟ حتماً. 102 00:05:06,707 --> 00:05:08,940 ببخشید، میشه اینو همین‌جا بذارم؟ 103 00:05:09,043 --> 00:05:11,143 می‌خوام برم چند ساعتی ول بچرخم. 104 00:05:11,245 --> 00:05:13,011 اِ، حالت خوبه؟ 105 00:05:14,381 --> 00:05:16,348 آره. چی فکر کردی؟ شهر بزرگ می‌خواد منو بخوره؟ 106 00:05:16,450 --> 00:05:18,650 لازم نیست نگران "جو اِنس" باشی. 107 00:05:18,752 --> 00:05:20,652 اون می‌دونه چطور گلیم خودشو از آب بکشه بیرون. 108 00:05:21,221 --> 00:05:22,487 تدی. 109 00:05:24,358 --> 00:05:25,724 پس کدوم قسمت همکاری کامل رو 110 00:05:25,826 --> 00:05:27,793 نفهمیدی؟ آقا؟ 111 00:05:27,895 --> 00:05:30,696 شنیدم به "نایجلا" گفتی تنهات بذاره. 112 00:05:30,798 --> 00:05:33,265 نه دقیقاً همین کلمات، ولی داشت تو کارمون دخالت می‌کرد. 113 00:05:33,367 --> 00:05:35,534 تو تحقیقات ما. اون فقط می‌خواد 114 00:05:35,636 --> 00:05:39,004 از شما یاد بگیره. من بهش قول دادم که شما همکاری می‌کنید. 115 00:05:39,106 --> 00:05:41,340 اوه، مطمئنم یه سوتفاهم بوده. 116 00:05:41,442 --> 00:05:43,542 بفرمایید کارآگاه، چیزی براتون آوردم. 117 00:05:43,644 --> 00:05:46,411 چیه؟ خب، تا جایی که من فهمیدم، 118 00:05:46,513 --> 00:05:50,482 یه لیست کامل از تمام کسانی که تو مهمونی بازنشستگی آقای "ادیسون" حضور داشتن. 119 00:05:50,584 --> 00:05:54,219 آقای "ولز" اینو بعد از اینکه شما منو از دفتر بیرون کردید، تهیه کرد. 120 00:05:54,321 --> 00:05:55,721 اینو ببین، مرداک. یه براکنرید، 121 00:05:55,823 --> 00:05:57,222 شاید بالاخره یه جایی کارش درسته. 122 00:05:57,324 --> 00:05:58,690 (خنده) 123 00:05:58,792 --> 00:06:01,126 ممنون. حالا اگه اجازه بدید 124 00:06:03,330 --> 00:06:04,763 کجا میری؟ به سردخونه، آقا. 125 00:06:04,865 --> 00:06:06,832 خب، "نایجلا" رو با خودت ببر. 126 00:06:06,934 --> 00:06:09,000 بهتره که یه نگاهی به جزئیات و ریزه‌کاری‌ها بندازه. 127 00:06:09,103 --> 00:06:11,002 من جزئیات و ریزه‌کاری‌ها رو دوست دارم. 128 00:06:12,339 --> 00:06:15,107 خب، چه آموزش تخصصی دارید، خانم "هارت"؟ 129 00:06:15,209 --> 00:06:16,708 من مدرک پزشکی دارم. 130 00:06:16,810 --> 00:06:18,210 اما بیشتر چیزهایی که یاد گرفتم از کار کردن 131 00:06:18,312 --> 00:06:19,678 با اون آقا بوده. 132 00:06:19,780 --> 00:06:20,846 و البته همسرش. 133 00:06:20,948 --> 00:06:23,014 آها، بله، بازرس قبلی. 134 00:06:23,117 --> 00:06:26,651 هوم. با این حال، جایگاه مهمیه. 135 00:06:26,754 --> 00:06:29,721 یک دستاورد واقعی برای زنی مثل شما. 136 00:06:31,558 --> 00:06:32,858 چی پیدا کردید خانم هارت؟ 137 00:06:32,960 --> 00:06:34,259 او با یک سلاح با کالیبر کوچک کشته شده. 138 00:06:34,361 --> 00:06:35,660 احتمالاً کالیبر ۲۲. 139 00:06:35,763 --> 00:06:37,896 به نظرتون می‌تونه خودزنی باشه؟ 140 00:06:37,998 --> 00:06:39,631 ممکنه. کارآگاه، یه نگاهی به این بندازید. 141 00:06:42,202 --> 00:06:43,902 اِ... اگه اجازه بدید؟ 142 00:06:44,004 --> 00:06:45,604 اوه! متاسفم. بله. 143 00:06:47,007 --> 00:06:49,741 آثاری از پارچه تو زخم پیدا شده. 144 00:06:49,843 --> 00:06:51,877 هوم... این قضیه رو روشن می‌کنه. 145 00:06:51,979 --> 00:06:53,745 تفنگ حتماً تو اون پیچیده شده بوده. 146 00:06:53,847 --> 00:06:56,214 بنابراین هیچ‌کس صدای شلیک رو نشنیده. 147 00:06:56,316 --> 00:06:58,583 مخصوصاً اگه مهمونی حسابی سروصدا داشته. 148 00:06:58,685 --> 00:07:01,353 اینطور نیست؟ خیلی خوبه. ممنون. 149 00:07:01,455 --> 00:07:04,956 هوم. خب، فکر کنم اونایی که نمی‌تونن کاری انجام بدن، می‌نویسن. 150 00:07:05,058 --> 00:07:06,358 (خنده) 151 00:07:06,460 --> 00:07:08,360 خب، قدم بعدی چیه کارآگاه؟ 152 00:07:08,462 --> 00:07:11,062 آه، خب، صبح قراره با 153 00:07:11,165 --> 00:07:13,765 تمام کسانی که تو مهمونی حضور داشتن مصاحبه کنم. 154 00:07:13,867 --> 00:07:15,434 صبح؟ بله. 155 00:07:15,536 --> 00:07:17,569 اوه! عالیه! 156 00:07:17,671 --> 00:07:19,404 می‌تونید امشب بیاید مراسم قصه‌خوانی من. 157 00:07:20,374 --> 00:07:21,473 اوه. 158 00:07:21,575 --> 00:07:23,809 "آملیا ترنبری 159 00:07:23,911 --> 00:07:25,844 و جانت مالونی 160 00:07:25,946 --> 00:07:28,447 عزیزترین دوستان بودند. 161 00:07:28,549 --> 00:07:30,582 از کودکی همدیگر را می‌شناختند 162 00:07:30,684 --> 00:07:32,517 و در هماهنگی بزرگ شدند 163 00:07:32,619 --> 00:07:37,189 علی‌رغم تفاوت در طبقه و مذهبشان. 164 00:07:37,291 --> 00:07:39,758 آملیا ذاتاً باکلاس بود. 165 00:07:39,860 --> 00:07:43,094 یا حداقل طوری رفتار می‌کرد که اینطور به نظر بیاد. 166 00:07:43,197 --> 00:07:46,465 در حالی که جانت هرگز فرصت پیدا نمی‌کرد 167 00:07:46,567 --> 00:07:49,801 که از جایگاه مذهبی خودش فراتر بره. 168 00:07:50,904 --> 00:07:54,072 و در آن روز سرد نوامبر بود که 169 00:07:54,174 --> 00:07:56,174 جانت ناپدید شد." 170 00:07:56,276 --> 00:07:57,442 (خنده) 171 00:07:57,544 --> 00:08:00,412 (تشویق) 172 00:08:00,514 --> 00:08:02,881 نمی‌دونم چقدر دیگه دلم می‌خواد به این گوش بدم. 173 00:08:02,983 --> 00:08:06,117 اوه، دیوونه نباش مارگارت. این فقط یه داستانه. 174 00:08:06,220 --> 00:08:08,286 می‌دونم فامیلمونه ولی خیلی خوب نوشته، نه؟ 175 00:08:08,388 --> 00:08:09,955 با اینکه خودم دارم میگم. هوم. 176 00:08:10,057 --> 00:08:11,456 اون واقعاً چشمان تیزی برای جزئیات داره. 177 00:08:11,558 --> 00:08:13,191 ممنون. (براکنرید): بیشتر زن‌ها اینطورن. 178 00:08:13,293 --> 00:08:15,193 و خیلی رو اعصابه. توماس! 179 00:08:15,295 --> 00:08:16,761 (خنده) 180 00:08:16,864 --> 00:08:18,964 چرا اجازه نمیدی تو مصاحبه‌هات باشه؟ 181 00:08:19,066 --> 00:08:21,166 (موسیقی کنجکاوی‌برانگیز) 182 00:08:21,268 --> 00:08:22,634 فکر می‌کنی ایده خوبیه؟ 183 00:08:22,736 --> 00:08:25,504 خب، خودت گفتی که اون چشم تیزی داره. 184 00:08:25,606 --> 00:08:27,639 ببینیم گوشاش چطوره. 185 00:08:27,741 --> 00:08:29,808 (گفتگوی نامفهوم) 186 00:08:31,545 --> 00:08:33,111 خب، اگه خودش رو کشته باشه 187 00:08:33,213 --> 00:08:35,580 لذت این کار رو از بقیه گرفته. 188 00:08:35,682 --> 00:08:38,350 معلومه که خیلی محبوب نبوده. 189 00:08:38,452 --> 00:08:39,918 اون یه دروغگو بود. 190 00:08:40,020 --> 00:08:41,553 اون به من قول شراکت داد. 191 00:08:41,655 --> 00:08:43,588 منتظر بودم بازنشسته بشه. 192 00:08:43,690 --> 00:08:46,858 فکر می‌کردم اون کلمات جادویی رو می‌شنوم. هیچی. 193 00:08:47,694 --> 00:08:48,927 و این شما رو عصبانی کرد؟ 194 00:08:49,029 --> 00:08:51,363 اِ، خانم "نایجلا فلچر". 195 00:08:51,465 --> 00:08:54,099 ایشون تو این پرونده به من کمک می‌کنه. 196 00:08:54,201 --> 00:08:57,269 خب، خانم "فلچر"، البته که این منو عصبانی کرد. 197 00:08:57,371 --> 00:08:59,437 ولی من اونو نمی‌کُشتم. من باور ندارم هیچ‌کس 198 00:08:59,540 --> 00:09:01,406 تو شرکت این کارو کرده باشه. 199 00:09:01,508 --> 00:09:03,475 تازه، ما تو دفتر اصلی بودیم 200 00:09:03,577 --> 00:09:06,578 داشتیم بازنشستگیش رو جشن می‌گرفتیم. هیچ‌کس صدای شلیک رو نشنید؟ 201 00:09:06,680 --> 00:09:09,814 نه. و شما کسی رو ندیدید... 202 00:09:09,917 --> 00:09:11,416 ...که بره تو دفترش؟ 203 00:09:11,518 --> 00:09:12,918 داشتیم جشن می‌گرفتیم. 204 00:09:13,020 --> 00:09:15,720 کسی خیلی حواسش به رفت و آمدها نبود. 205 00:09:15,822 --> 00:09:18,189 شما گفتید هیچ‌کس توی شرکت اونو نمی‌کشه. 206 00:09:18,292 --> 00:09:20,892 حالا، می‌تونید همین حرفو در مورد مشتری‌هاش هم بزنید؟ 207 00:09:20,994 --> 00:09:24,095 اوهوم. آقای ادیسون دشمن کم نداشت. 208 00:09:24,197 --> 00:09:26,298 اونا کین؟ اونا... 209 00:09:26,400 --> 00:09:30,535 خب، آخرین کسی که علناً تهدیدش کرد آدام برک بود. 210 00:09:32,205 --> 00:09:33,905 خب، چه حیف. 211 00:09:34,007 --> 00:09:36,241 تروور منتظر بازنشستگی بود. 212 00:09:36,343 --> 00:09:37,943 با هم دوست بودید؟ 213 00:09:38,045 --> 00:09:40,512 ما دوست‌های خوبی بودیم قبل از اینکه همسرش بمیره. 214 00:09:40,614 --> 00:09:44,282 بعد از اون، تلخ شد و دیگه نمی‌شد تحملش کرد. 215 00:09:44,384 --> 00:09:47,953 فهمیدم. شنیدن که شما دارید تهدید می‌کنید. 216 00:09:48,055 --> 00:09:49,955 لزومی نداره دروغ بگم. 217 00:09:50,057 --> 00:09:52,457 آخرین گفتگوی ما یه دعوای حسابی بود. 218 00:09:52,559 --> 00:09:54,159 اوه، چی شد؟ 219 00:09:54,261 --> 00:09:57,495 شما همون نویسنده‌اید، درسته؟ نایجلا فلچر. 220 00:09:57,598 --> 00:09:59,564 بله، خودم هستم. همسر من دیشب توی... 221 00:09:59,666 --> 00:10:03,068 ...جلسه کتاب‌خوانی شما بود. گفت کتابتون محشر بود. 222 00:10:03,170 --> 00:10:05,804 اوه! خب، از طرف من بهش تشکر کنید. 223 00:10:05,906 --> 00:10:08,740 اگه ممکنه، امم... 224 00:10:10,143 --> 00:10:13,244 امم، شما و آقای ادیسون سر چی بحث می‌کردید؟ 225 00:10:13,347 --> 00:10:15,814 اون وکیل من تو یه معامله املاک بود. 226 00:10:15,916 --> 00:10:17,148 و سرم کلاه گذاشت. 227 00:10:17,250 --> 00:10:19,150 چطور؟ 228 00:10:19,252 --> 00:10:21,686 بعداً فهمیدم که اون داشت با هردو طرف کار می‌کرد. 229 00:10:21,788 --> 00:10:23,622 خریدار و فروشنده. 230 00:10:23,724 --> 00:10:26,825 خب، این غیرقانونی نیست؟ اگه اعلام نشده باشه، هست. 231 00:10:26,927 --> 00:10:28,960 تروور کلی به جیب زد. 232 00:10:29,062 --> 00:10:30,895 و ملک رو هم بیش از حد ارزش‌گذاری کرد. 233 00:10:30,998 --> 00:10:33,031 من خیلی بیشتر از اون چیزی که باید، پول دادم. 234 00:10:33,133 --> 00:10:36,468 خب، بله، عصبانی بودم. 235 00:10:36,570 --> 00:10:39,237 اما دیشب توی مهمونی نبودم. 236 00:10:39,339 --> 00:10:41,206 و مطمئناً من نکشتمش. 237 00:10:42,376 --> 00:10:44,609 فرض می‌کنم می‌تونید بگید دیشب کجا بودید؟ 238 00:10:44,711 --> 00:10:46,611 قطعاً می‌تونم. 239 00:10:46,713 --> 00:10:50,482 حالا، می‌تونم ازتون بپرسم... 240 00:10:50,584 --> 00:10:52,784 ...رمان بعدیتون کی منتشر میشه؟ 241 00:10:52,886 --> 00:10:55,987 اوه! خب، فعلاً در مرحله طرح‌ریزیه. 242 00:10:56,089 --> 00:10:58,156 الان. و به همین خاطر اینجام. 243 00:10:58,258 --> 00:11:00,959 در واقع دارم فکر می‌کنم که، امم، داستانشو تو تورنتو بسازم. 244 00:11:01,061 --> 00:11:02,494 نه! خب، من... 245 00:11:02,596 --> 00:11:04,062 (شیهه اسب) 246 00:11:04,164 --> 00:11:06,331 (همهمه نامفهوم) 247 00:11:09,236 --> 00:11:12,704 هنری، دیشب کسی به اسم جو انز زنگ نزد؟ 248 00:11:12,806 --> 00:11:14,305 بله، سراغ شما رو می‌گرفت. 249 00:11:14,408 --> 00:11:16,441 چرا به من نگفتی؟ شما اینجا نبودید. 250 00:11:16,543 --> 00:11:18,476 گفت ممکنه کجا باشه؟ 251 00:11:18,578 --> 00:11:21,112 من منشی شما نیستم، رابرتس. 252 00:11:22,649 --> 00:11:26,017 نگرانش هستید؟ خب، اون آدم زودباوریه. 253 00:11:26,119 --> 00:11:29,688 و تو این شهر؟ دلیل خوبی برای نگرانیه. 254 00:11:29,790 --> 00:11:34,492 اوه، ببخشید. من باید با کارآگاه مورداک صحبت کنم. 255 00:11:34,594 --> 00:11:36,861 من شما رو می‌برم پیشش. و ممنون، هنری. 256 00:11:36,963 --> 00:11:38,196 از این طرف. 257 00:11:39,966 --> 00:11:42,400 اون یک قدم بالاتر از یه زن سبک‌سر بود. 258 00:11:42,502 --> 00:11:45,203 پس اون منشی خصوصی آقای ادیسون بود؟ 259 00:11:45,305 --> 00:11:46,571 سامانتا لئون. 260 00:11:46,673 --> 00:11:49,007 و اگه می‌خواید اینطور صداش بزنید، بفرمایید. 261 00:11:49,109 --> 00:11:52,243 اون کمی بعد از اینکه همسرش دو سال پیش فوت کرد، استخدامش کرد. 262 00:11:53,513 --> 00:11:56,448 چرا خانم لئون می‌خواست آقای ادیسون رو بکشه؟ 263 00:11:56,550 --> 00:11:59,918 خب، بالاخره عقلش سر جاش اومد و اخراجش کرد. 264 00:12:00,020 --> 00:12:01,920 اون تهدید کرد که می‌کشتش. 265 00:12:02,022 --> 00:12:04,022 به نظر میاد به تهدیدش عمل کرده. 266 00:12:04,124 --> 00:12:05,957 (موسیقی پرتعلیق) 267 00:12:12,099 --> 00:12:14,299 چرا از خانم لئون بازجویی نمی‌کنید؟ 268 00:12:14,401 --> 00:12:16,334 به وقتش این کارو می‌کنیم، اما فعلاً... 269 00:12:16,436 --> 00:12:18,269 ...داریم برمی‌گردیم سر صحنه جرم. 270 00:12:18,371 --> 00:12:20,972 اما چرا وقتی که می‌دونیم مجرم کیه؟ 271 00:12:21,074 --> 00:12:23,641 نمی‌دونیم. تنها چیزی که داریم یه اتهامه. 272 00:12:23,744 --> 00:12:25,744 و هر لحظه‌ای که بررسی... 273 00:12:25,846 --> 00:12:27,545 ...شواهد فیزیکی به تأخیر بیفته... 274 00:12:27,647 --> 00:12:29,414 ...احتمال خطا بیشتر میشه. 275 00:12:29,516 --> 00:12:30,949 اوه. فهمیدم. 276 00:12:31,051 --> 00:12:33,685 و من الان اطلاعات جدیدی در مورد جرم دریافت کردم. 277 00:12:33,787 --> 00:12:36,521 (موسیقی مرموز) 278 00:12:39,126 --> 00:12:40,859 (خانم برگر): گفت که دوست شماست. 279 00:12:41,728 --> 00:12:43,061 پس انداختیدش تو سلول؟ 280 00:12:43,163 --> 00:12:45,230 این کاریه که با آدمای مست و بی‌نظم انجام میشه. 281 00:12:45,332 --> 00:12:47,298 چه دوست پلیس باشن، چه نباشن. 282 00:12:47,400 --> 00:12:49,734 متهمش می‌کنید؟ 283 00:12:49,836 --> 00:12:53,104 باید این کارو بکنم، اما ازش می‌گذرم. 284 00:12:53,206 --> 00:12:54,572 این دفعه. 285 00:12:54,674 --> 00:12:56,040 ممنون. 286 00:12:56,777 --> 00:12:58,610 (رابرتس آه می‌کشد) 287 00:13:00,547 --> 00:13:02,280 (خروپف) 288 00:13:04,751 --> 00:13:05,750 (کوبیدن روی میله‌ها) 289 00:13:05,852 --> 00:13:07,418 جو! بیدار شو. 290 00:13:07,521 --> 00:13:10,088 اوه، تدی. 291 00:13:10,190 --> 00:13:11,923 (ناله کردن) 292 00:13:13,360 --> 00:13:15,326 (آه می‌کشد) حالت خوبه؟ 293 00:13:15,428 --> 00:13:18,129 آره، آره. آره، آره، آره. 294 00:13:18,231 --> 00:13:20,665 چه شب محشری بود! (می‌خندد) 295 00:13:20,767 --> 00:13:23,468 خب، بیا از اینجا بریم بیرون و سرو سامانی به خودت بده. 296 00:13:23,570 --> 00:13:26,037 این شهر واقعاً کلی چیز داره که بهت نشون بده. 297 00:13:26,139 --> 00:13:27,472 می‌تونم حسابی ازش استفاده کنم. 298 00:13:27,574 --> 00:13:30,241 هوم. به نظر میاد خودش تو رو گاز گرفته. بزن بریم. 299 00:13:31,144 --> 00:13:32,844 یک خانم پلیس؟ 300 00:13:34,915 --> 00:13:36,247 حالا دیگه همه چی رو دیدم. 301 00:13:36,349 --> 00:13:38,016 بزن بریم، جو! 302 00:13:38,118 --> 00:13:39,584 صبر کن ببینم. می‌شناسیش؟ 303 00:13:39,686 --> 00:13:41,452 (گفتگوی نامفهوم) 304 00:13:43,523 --> 00:13:44,823 می‌شناسمش. 305 00:13:44,925 --> 00:13:47,158 رفیق داره؟ (رابرتز آه می‌کشد) 306 00:13:49,362 --> 00:13:51,696 (صدای چرخش ملایم دستگاه) 307 00:13:51,798 --> 00:13:53,164 چی کار می‌کنی؟ 308 00:13:54,568 --> 00:13:57,235 واضحه که روی میز خونه، 309 00:13:57,337 --> 00:13:59,404 اما دارم سعی می‌کنم آثارش رو جاهای دیگه پیدا کنم 310 00:13:59,506 --> 00:14:02,640 که ممکنه به قدم‌های بعدی قاتل اشاره کنه. 311 00:14:03,376 --> 00:14:05,009 ولی هیچی نیست. 312 00:14:07,147 --> 00:14:08,646 نقاشی... 313 00:14:10,483 --> 00:14:11,716 چی شده؟ 314 00:14:11,818 --> 00:14:13,084 کجه. 315 00:14:14,254 --> 00:14:16,421 (موسیقی مرموز) 316 00:14:21,394 --> 00:14:22,460 خالیه. 317 00:14:22,562 --> 00:14:24,729 چقدر پول اون تو بود؟ 318 00:14:24,831 --> 00:14:26,097 مـ... نمی‌دونم. 319 00:14:27,267 --> 00:14:29,601 کی دیگه از وجود این گاوصندوق خبر داشت؟ 320 00:14:29,703 --> 00:14:31,169 ام... فقط من. 321 00:14:31,271 --> 00:14:33,137 آقای ادیسون و اون زنک هرزه. 322 00:14:33,240 --> 00:14:34,839 هنوز باهاش حرف زدید؟ 323 00:14:34,941 --> 00:14:37,008 طبق شنیده‌ها تو مهمونی نبود. 324 00:14:37,110 --> 00:14:38,443 درسته. 325 00:14:39,679 --> 00:14:41,946 ولی خیلی هم احتمال داشت که تو این دفتر باشه. 326 00:14:42,048 --> 00:14:43,147 به این نگاه کنید. 327 00:14:46,953 --> 00:14:49,153 ببین، این واقعا زیرکانه‌ست. 328 00:14:49,256 --> 00:14:50,822 به خیابون راه داره. 329 00:14:50,924 --> 00:14:52,624 آقای ادیسون سال‌ها پیش ساخته بودش، 330 00:14:52,726 --> 00:14:54,993 زمانی که همسرش هنوز زنده بود. 331 00:14:55,095 --> 00:14:57,195 به هر کسی که سرگرم می‌کرد، 332 00:14:57,297 --> 00:14:59,030 فرصت می‌داد یه خروج عجولانه داشته باشه، 333 00:14:59,132 --> 00:15:02,267 اگه خانم ادیسون ناغافل سر می‌رسید. 334 00:15:03,270 --> 00:15:04,569 آها! 335 00:15:05,305 --> 00:15:07,005 عالیه. 336 00:15:07,107 --> 00:15:08,773 خب، حالا چی میشه؟ 337 00:15:08,875 --> 00:15:10,875 پاسبان‌ها سابقه تک‌تک کارمندان شرکت آقای ادیسون رو بررسی می‌کنند، 338 00:15:10,977 --> 00:15:13,711 از هر یک از کارمندان شرکت آقای ادیسون 339 00:15:13,813 --> 00:15:15,813 و بعد اثر انگشت‌هاشون رو مقایسه می‌کنند 340 00:15:15,916 --> 00:15:17,849 با اونایی که روی گاوصندوق پیدا شد. 341 00:15:17,951 --> 00:15:19,384 و اگه مطابقت نداشتن چی؟ 342 00:15:19,486 --> 00:15:20,919 اون موقع اثر انگشت‌ها رو بررسی می‌کنیم 343 00:15:21,021 --> 00:15:23,221 مال مجرمان شناخته‌شده تو آرشیو پلیس رو. 344 00:15:23,323 --> 00:15:24,689 کار خسته‌کننده‌ایه. 345 00:15:24,791 --> 00:15:27,859 اما لازمه. درسته. 346 00:15:27,961 --> 00:15:29,827 اوه. ام... الان کجا هستیم؟ 347 00:15:29,930 --> 00:15:32,330 محل کار فعلی خانم سامانتا لئون. 348 00:15:32,432 --> 00:15:34,766 دارت اند دگر. اوه. 349 00:15:35,468 --> 00:15:37,068 (در باز می‌شود) 350 00:15:38,138 --> 00:15:40,038 چی بگم؟ به من قول‌هایی داده بود 351 00:15:40,140 --> 00:15:42,140 که هیچ‌وقت بهشون عمل نکرد. معلومه که ازش متنفر بودم. 352 00:15:42,242 --> 00:15:44,008 (خانم فلچر): پس از مرگش ناراحت نشدید؟ 353 00:15:44,110 --> 00:15:46,744 اون منو اخراج کرد و ببین الان کجام. 354 00:15:46,846 --> 00:15:48,846 اوه، پس این تقصیر اونه؟ 355 00:15:48,949 --> 00:15:50,615 من قبلاً پشت بار کار می‌کردم، 356 00:15:50,717 --> 00:15:53,051 و هرگز نمی‌ذاشتم به این روز بیفته. 357 00:15:53,153 --> 00:15:54,419 خانم فلچر، لطفاً. 358 00:15:54,521 --> 00:15:56,087 معلومه که تقصیر اونه! 359 00:15:56,189 --> 00:15:58,623 اون قول داده بود هوامو داشته باشه. اوه! 360 00:15:58,725 --> 00:16:00,892 مردا به ندرت راست میگن، 361 00:16:00,994 --> 00:16:04,028 وقتی که یه دروغ همیشه می‌تونه به چیزی که می‌خوان برسونتشون. 362 00:16:04,130 --> 00:16:08,299 ببین، اگه کسی مثل آقای ادیسون به من خیانت کرده بود، 363 00:16:08,401 --> 00:16:10,501 منم همین کار رو می‌کردم. 364 00:16:10,603 --> 00:16:13,838 خانم فلچر، واقعا خواهش می‌کنم بس کنید. 365 00:16:13,940 --> 00:16:15,373 ببخشید، کارآگاه. 366 00:16:15,475 --> 00:16:17,408 خانم لئون، اثر انگشت‌های شما 367 00:16:17,510 --> 00:16:20,278 با بعضی از اثر انگشت‌های پیدا شده روی 368 00:16:20,380 --> 00:16:22,613 گاوصندوق شخصی آقای ادیسون مطابقت داره. توضیح می‌دین؟ 369 00:16:22,716 --> 00:16:25,917 بعد از اینکه منو اخراج کرد، یواشکی رفتم تو دفترش. 370 00:16:26,019 --> 00:16:27,652 شما که از گذرگاه مخفی‌اش خبر دارید؟ 371 00:16:27,754 --> 00:16:29,887 بله، خبر دارم. خب، ازش استفاده کردم تا به دست بیارم 372 00:16:29,990 --> 00:16:31,889 پولی رو که بهم قول داده بود. 373 00:16:31,992 --> 00:16:33,424 اما اون رمز رو عوض کرده بود. 374 00:16:33,526 --> 00:16:37,128 پس بعداً برگشتید و تو یه حمله خشم 375 00:16:37,230 --> 00:16:39,931 کشتیدش. اوه، مطمئناً 376 00:16:40,033 --> 00:16:42,633 کاریه که من می‌کردم. خب، من که شما نیستم، 377 00:16:42,736 --> 00:16:45,603 و برخلاف شما، من وقت دارم صبر کنم تا بختم باز بشه. 378 00:16:45,705 --> 00:16:47,572 اوه، فقط اعتراف کن. تو کشتيش. 379 00:16:47,674 --> 00:16:49,807 خانم فلچر، کافیه. 380 00:16:51,378 --> 00:16:52,910 (سرفه‌ای می‌کند) 381 00:16:54,114 --> 00:16:56,814 ممنون از وقتتون و ام... عذرخواهی می‌کنم. 382 00:17:03,123 --> 00:17:05,690 متأسفم. فکر کردم اگه بهش فشار بیارم، 383 00:17:05,792 --> 00:17:08,159 یه چیز به درد بخور بگه. عذرخواهی می‌کنم. 384 00:17:08,261 --> 00:17:10,294 آخه کار کردن کنار شما خیلی هیجان‌انگیزه. 385 00:17:10,397 --> 00:17:12,930 سعی می‌کنم در آینده بهتر باشم. 386 00:17:13,033 --> 00:17:15,133 ولی مگه اینطور نیست 387 00:17:15,235 --> 00:17:17,602 که یه ترفند اینطوری گاهی اوقات جواب میده؟ 388 00:17:17,704 --> 00:17:21,005 و بعضی وقتا هم فقط باعث میشه بترسن و فرار کنن. 389 00:17:21,107 --> 00:17:22,373 این مال منه 390 00:17:23,510 --> 00:17:26,711 این یه پرونده پلیسیه. نه مال شما. 391 00:17:27,580 --> 00:17:29,347 ام... متوجه شدم. 392 00:17:33,286 --> 00:17:36,821 "من آملیا ترن‌بری 393 00:17:36,923 --> 00:17:40,925 و جنت مالون را مدتی بود زیر نظر داشتم. 394 00:17:41,027 --> 00:17:44,462 هردوشون مغرور و غیرقابل تحمل بودند. 395 00:17:44,564 --> 00:17:47,498 جنت اخیراً به درخواست‌های من بی‌اعتنایی کرده بود، 396 00:17:47,600 --> 00:17:50,968 و آملیا بی‌وقفه مسخره‌ام می‌کرد. 397 00:17:51,071 --> 00:17:54,172 آن دو ساعت‌ها در میخانه مفت می‌خوردند، 398 00:17:54,274 --> 00:17:57,075 به لطف مردهای بیچاره. 399 00:17:57,177 --> 00:17:59,877 اما من علاقه‌ای نداشتم 400 00:17:59,979 --> 00:18:02,880 که یکی از اون مردا باشم." 401 00:18:02,982 --> 00:18:05,983 می‌خواستم خدا باشم." 402 00:18:07,120 --> 00:18:09,520 (کف زدن) 403 00:18:09,622 --> 00:18:12,056 (همهمه نامفهوم) 404 00:18:12,158 --> 00:18:14,759 و اگه می‌خواین بدونین بعدش چی شد، 405 00:18:14,861 --> 00:18:17,495 این مؤسسه معتبر نسخه‌های زیادی 406 00:18:17,597 --> 00:18:19,330 از کتاب من موجود داره. 407 00:18:19,432 --> 00:18:21,099 (خنده خانم فلچر) 408 00:18:21,201 --> 00:18:23,434 خانم فلچر، من کتاب شما رو بارها و بارها خوندم. 409 00:18:23,536 --> 00:18:24,669 اوه. ممنونم. 410 00:18:24,771 --> 00:18:25,870 و بارها شما شخصیت 411 00:18:25,972 --> 00:18:27,839 قاتل رو به عهده می‌گیرین. 412 00:18:27,941 --> 00:18:29,107 دلیل خاصی داره؟ 413 00:18:29,209 --> 00:18:31,175 آه... اوه! 414 00:18:31,277 --> 00:18:35,313 فکر می‌کنم برای یه نویسنده مهمه 415 00:18:35,415 --> 00:18:37,448 که با تمام شخصیت‌هاش همذات‌پنداری کنه. 416 00:18:37,550 --> 00:18:41,352 ام... مظنون، قربانی و قاتل. 417 00:18:41,454 --> 00:18:43,287 اوه. و چطور این کار رو می‌کنین؟ 418 00:18:44,124 --> 00:18:46,224 خب، اونقدرها هم سخت نیست. 419 00:18:46,326 --> 00:18:49,360 مثلاً، هیچ‌وقت تصور کردین که 420 00:18:49,462 --> 00:18:51,429 کسی رو که بهتون آسیب زده، بکشین؟ 421 00:18:51,531 --> 00:18:54,465 اوه. بیشتر از یه بار. (می‌خندد) 422 00:18:54,567 --> 00:18:56,067 اوه، نه شما، عزیزم. 423 00:18:58,838 --> 00:19:01,472 پس تنها کاری که باید بکنین اینه 424 00:19:01,574 --> 00:19:04,509 که تخیلاتتون رو به واقعیت تبدیل کنین. 425 00:19:05,912 --> 00:19:07,778 اوه! البته روی کاغذ! 426 00:19:07,881 --> 00:19:10,047 (همه می‌خندند) 427 00:19:14,053 --> 00:19:17,388 (موسیقی دلهره‌آور) 428 00:19:27,500 --> 00:19:29,500 (زنگ تلفن‌ها) 429 00:19:31,237 --> 00:19:33,137 سرباز رابرتس. 430 00:19:33,239 --> 00:19:35,373 می‌خوام هرچیزی که می‌تونین در مورد 431 00:19:35,475 --> 00:19:38,142 یه نفر به اسم آیریس و آدام بورک 432 00:19:38,244 --> 00:19:39,777 اون یه دلال املاکه. 433 00:19:39,879 --> 00:19:41,746 فکر می‌کنین اونا تو قتل اون وکیل دست داشتن؟ 434 00:19:41,848 --> 00:19:42,947 آن‌ها مظنونین پرونده هستند. 435 00:19:43,049 --> 00:19:44,448 فوراً، قربان. 436 00:19:44,551 --> 00:19:46,751 خب، مورداک، فامیل دور من 437 00:19:46,853 --> 00:19:48,386 چطور کار می‌کنه؟ 438 00:19:48,488 --> 00:19:51,155 خب، اون قطعاً خون برکنریدی تو رگاشه. 439 00:19:51,257 --> 00:19:53,124 (برکنرید): طوری میگی انگار چیز بدیه. 440 00:19:53,226 --> 00:19:54,992 خانم برگر. چطور پیش می‌ره کارها؟ 441 00:19:55,094 --> 00:19:57,795 خب، بذارین اینطور بگم که دیگه همه چیز رو دیدم. 442 00:19:57,897 --> 00:19:59,864 یعنی چی؟ مردی که دوستتون 443 00:19:59,966 --> 00:20:01,966 باهاش قمار می‌کرده فکر می‌کنه یکی از آدم‌های 444 00:20:02,068 --> 00:20:04,101 سر میز، بیست دلار ازش دزدیده. 445 00:20:04,204 --> 00:20:06,170 پس، یه خلافکار در حال ارتکاب جرم، 446 00:20:06,272 --> 00:20:07,939 داره یه جرم رو که علیه خودش اتفاق افتاده، گزارش میده؟ 447 00:20:08,041 --> 00:20:09,473 تقریباً همینطوره. 448 00:20:10,610 --> 00:20:13,644 می‌دونی، بعضی وقتا دلم برای روستا تنگ میشه. 449 00:20:13,746 --> 00:20:16,314 خب، روستا هم که همش آفتاب و روشنایی نیست. 450 00:20:19,552 --> 00:20:21,786 پس، اون داشته یه مظنون رو آزار می‌داده. 451 00:20:21,888 --> 00:20:23,821 نمیشه گفت ما همچین کاری نکردیم. 452 00:20:23,923 --> 00:20:27,325 بله، اما ما افسر پلیسیم، اون نیست. 453 00:20:27,427 --> 00:20:29,827 اوم. باید بگم، حیف که هیچ 454 00:20:29,929 --> 00:20:32,296 پلیس زن سر کار نیست. (سرفه می‌کند) 455 00:20:32,398 --> 00:20:34,332 یک افسر اخلاق، پلیس نیست. 456 00:20:34,434 --> 00:20:37,435 فهمیدم. و چرا حیف؟ 457 00:20:37,537 --> 00:20:39,904 خب، اگه یه زن گیر بده، 458 00:20:40,006 --> 00:20:42,340 طولی نمی‌کشه که به هر چیزی اعتراف می‌کنی 459 00:20:42,442 --> 00:20:44,041 فقط برای اینکه دست از سرت برداره. 460 00:20:45,578 --> 00:20:48,212 قربان؟ شوخی کردم. داشتم شوخی می‌کردم. 461 00:20:48,314 --> 00:20:50,214 اما اعتراف می‌کنم بعضی وقتا شما زن‌ها چیزایی رو می‌بینین 462 00:20:50,316 --> 00:20:52,049 که ما مردا از بس نفهمیم نمی‌بینیم. 463 00:20:52,151 --> 00:20:53,851 این بهتره. 464 00:20:53,953 --> 00:20:55,419 (خنده آرام) 465 00:20:56,556 --> 00:20:59,056 به هر حال، اِم... مورداک، می‌خوام ازت تشکر کنم 466 00:20:59,158 --> 00:21:00,791 برای تمام تلاش‌هات. دیگه زیاد طول نمی‌کشه. 467 00:21:00,893 --> 00:21:03,027 اون به زودی میره. مفهومه؟ 468 00:21:03,129 --> 00:21:05,329 اِم، قربان، شما دیشب تو اون جلسه کتاب‌خوانی نبودین. 469 00:21:05,431 --> 00:21:07,398 شب دارت‌بازی تو رایانز بود. 470 00:21:07,500 --> 00:21:09,567 اون رو فقط به خاطر کتاب خوندن کسی از دست نمی‌دادم. 471 00:21:09,669 --> 00:21:11,369 چه فامیلم باشه، چه نباشه. 472 00:21:12,338 --> 00:21:14,071 کارآگاه مورداک؟ 473 00:21:14,173 --> 00:21:17,942 خانم سامانتا لئون همین الان زنگ زد. بهتون نیاز داره. 474 00:21:18,044 --> 00:21:19,644 (موسیقی دلهره‌آور) 475 00:21:25,485 --> 00:21:28,185 اوه، نگران نباشین. نمرده. 476 00:21:28,288 --> 00:21:30,154 واقعاً حیرت‌انگیزه که آدم چه مهارت‌هایی رو می‌تونه یاد بگیره 477 00:21:30,256 --> 00:21:32,056 وقتی یه شغل جدید شروع می‌کنه. 478 00:21:32,158 --> 00:21:33,424 چی شده؟ 479 00:21:33,526 --> 00:21:36,160 اون با کلی عصبانیت اومد اینجا. 480 00:21:36,262 --> 00:21:37,495 منو به قتل متهم کرد. 481 00:21:37,597 --> 00:21:40,431 گفت یه زن مثل من مایه ننگ همه زن‌هاست. 482 00:21:40,533 --> 00:21:42,733 ازش خواستم لطفاً تنهام بذاره. 483 00:21:42,835 --> 00:21:45,636 و وقتی نرفت، من این کارو کردم. 484 00:21:45,738 --> 00:21:48,272 (ناله خفیف) 485 00:21:54,547 --> 00:21:56,180 آه، خوش برگشتین. 486 00:21:56,282 --> 00:21:59,383 ها. شنیدم یه کم دردسر داشتی. حالت خوبه؟ 487 00:21:59,485 --> 00:22:02,453 فکر کردم اگه زنانه باهاش حرف بزنم، 488 00:22:02,555 --> 00:22:04,255 خب، چیزی رو فاش می‌کنه. 489 00:22:04,357 --> 00:22:06,324 خب، اون یه چماق از پشت بار درآورد. 490 00:22:06,426 --> 00:22:08,693 چیزی که ای کاش ازش خبر داشتم. 491 00:22:08,795 --> 00:22:11,228 ببینین، کاری که کردم اشتباه بود کارآگاه. 492 00:22:11,331 --> 00:22:14,699 و من، من صمیمانه عذرخواهی می‌کنم. 493 00:22:14,801 --> 00:22:17,468 بله. اما این اولین بار نبود. 494 00:22:17,570 --> 00:22:19,370 بعضی وقتا از کوره در میرم. 495 00:22:19,472 --> 00:22:21,238 (آه می‌کشد) نایجلا، برو خونه. 496 00:22:21,341 --> 00:22:23,040 مارگارت منتظرته. اما... 497 00:22:23,142 --> 00:22:24,809 بذار کارآگاه کارش رو بکنه. 498 00:22:29,015 --> 00:22:30,348 خب، این خانم لئون؟ 499 00:22:30,450 --> 00:22:33,451 خب، قربان، ممکنه اون هم دست داشته باشه. 500 00:22:33,553 --> 00:22:37,121 اما می‌ترسم اقدامات خانم فلچر اون رو محتاط کرده باشه. 501 00:22:37,223 --> 00:22:39,090 من از سرت بازش می‌کنم. 502 00:22:39,192 --> 00:22:41,592 قربان. پیشینه هر دو رو بررسی کردم. 503 00:22:41,694 --> 00:22:43,694 آقا و خانم برک. خب؟ 504 00:22:43,796 --> 00:22:45,296 چیز غیرعادی‌ای نبود و هر دو می‌تونن توضیح بدن 505 00:22:45,398 --> 00:22:47,431 که وقت کشته شدن آقای ادیسون کجا بودن. 506 00:22:47,533 --> 00:22:49,800 مم. خیلی خوبه. ممنون. 507 00:22:49,902 --> 00:22:51,469 اوه، می‌تونم زودتر برم ناهار؟ 508 00:22:51,571 --> 00:22:53,070 می‌خوام دوستی رو از وطن ببینم. 509 00:22:53,172 --> 00:22:55,606 بله. البته. ممنون. 510 00:22:55,708 --> 00:22:57,274 رابرتز جوون چطور جا افتاده؟ 511 00:22:57,377 --> 00:22:59,143 در واقع، خیلی خوب. 512 00:22:59,245 --> 00:23:01,312 حس می‌کنم لیاقت چیزهای بهتری رو داره. 513 00:23:01,414 --> 00:23:03,614 حیفه که رنگ پوستش جلوش رو می‌گیره. 514 00:23:05,618 --> 00:23:07,518 (موسیقی ملایم) 515 00:23:10,189 --> 00:23:11,288 (آه می‌کشد) 516 00:23:17,864 --> 00:23:19,530 (در باز می‌شود) 517 00:23:20,933 --> 00:23:23,334 (در بسته می‌شود) خب، خودت رو ببین! 518 00:23:23,436 --> 00:23:26,337 چی می‌گی؟ حسابی شیکه! 519 00:23:26,439 --> 00:23:28,139 کاملاً شیکه. 520 00:23:28,241 --> 00:23:30,341 چطور تونستی از پسش بربیای؟ 521 00:23:30,443 --> 00:23:33,444 قضیه اینه که، تو بازداشتگاه بیدار شدم 522 00:23:33,546 --> 00:23:36,480 و دیدم 20 دلار تو جیبمه. 523 00:23:36,582 --> 00:23:38,315 نمی‌دونستی 20 دلار داشتی؟ 524 00:23:38,418 --> 00:23:41,018 خب، دیشب با چند تا رفیق قمار کردم 525 00:23:41,120 --> 00:23:44,655 و حدس می‌زنم بردم. (می‌خندد) 526 00:23:44,757 --> 00:23:46,657 حدس می‌زنی؟ اوضاع یه کم مبهم شد 527 00:23:46,759 --> 00:23:47,858 با گذشت شب. 528 00:23:49,962 --> 00:23:51,462 دیگه بسّه درباره خوش‌شانسیم. 529 00:23:51,564 --> 00:23:53,664 یکم در مورد اون افسر اخلاق بهم بگو. 530 00:23:53,766 --> 00:23:56,667 (آه می‌کشد) اون خیلی باوقاره. 531 00:23:56,769 --> 00:24:00,371 شک دارم که به تو علاقه‌ای داشته باشه. 532 00:24:00,473 --> 00:24:02,540 اوه، بی‌ادبی نباشه. 533 00:24:02,642 --> 00:24:05,242 آها. 534 00:24:05,344 --> 00:24:06,510 باید دید. 535 00:24:08,080 --> 00:24:09,346 هی، فکر کردم می‌خواستیم ناهار بخوریم؟! 536 00:24:09,449 --> 00:24:12,483 متاسفم، تدی. "غورباغه" داره میره خواستگاری. 537 00:24:12,585 --> 00:24:16,754 قبل از اینکه بری، اوه، بشین. لطفاً. لطفاً. 538 00:24:21,561 --> 00:24:24,895 خب، یکی از مردایی که باهاش قمار می‌کردی 539 00:24:24,997 --> 00:24:28,365 می‌گه کسی 20 دلار از جیبش دزدیده. 540 00:24:28,468 --> 00:24:31,035 اوه! ها. 541 00:24:31,137 --> 00:24:32,636 آره، حیفه. 542 00:24:34,607 --> 00:24:35,606 خب که چی؟ 543 00:24:37,109 --> 00:24:38,843 خب، فقط فکر می‌کنم خنده‌داره 544 00:24:38,945 --> 00:24:41,178 که تو 20 دلار پیدا کردی. 545 00:24:42,381 --> 00:24:43,914 بذار بهت بگم، تدی. 546 00:24:44,016 --> 00:24:47,151 جو انز خیلی کارها می‌کنه. 547 00:24:47,253 --> 00:24:50,888 همه کارهاش خوب نیستن، ولی اون دزد نیست. 548 00:24:52,191 --> 00:24:54,859 آره. حق با توئه. معذرت می‌خوام. 549 00:24:54,961 --> 00:24:57,194 (موسیقی مرموز) 550 00:24:57,296 --> 00:24:58,729 (شیهه اسب از دور) 551 00:24:58,831 --> 00:25:00,731 (پچ‌پچ نامفهوم) 552 00:25:07,306 --> 00:25:10,241 خب، هیچ قتلی غیرقابل کشف نیست. 553 00:25:10,343 --> 00:25:13,511 با گذشت زمان، شواهد پزشکی قانونی هر روش مرگی رو آشکار می‌کنه. 554 00:25:13,613 --> 00:25:15,980 مم. ولی فقط به خاطر اینکه پیدا می‌کنی، 555 00:25:16,082 --> 00:25:19,049 روش مرگ رو، به این معنی نیست که قاتل رو پیدا کردی. 556 00:25:19,151 --> 00:25:21,285 خب، این کار کارآگاه مورداکِ. 557 00:25:21,387 --> 00:25:22,987 خوشبختانه، اون تو این کار خیلی ماهره. 558 00:25:23,089 --> 00:25:24,321 (می‌خندد) 559 00:25:24,423 --> 00:25:26,557 حتماً چیزهای وحشتناکی دیدی. 560 00:25:26,659 --> 00:25:28,792 اوه، دیدم! هفته پیش یه مرد رو معاینه کردم با... 561 00:25:28,895 --> 00:25:31,295 ام، بذاریم حرف زدن از چیزهای وحشتناک رو برای سردخانه، 562 00:25:31,397 --> 00:25:34,598 باشه؟ شاید بتونیم در مورد آب و هوا حرف بزنیم، یا... 563 00:25:34,700 --> 00:25:37,768 خب، اینو ببین. 564 00:25:37,870 --> 00:25:40,271 هوم. یکی داره حسابی خرید می‌کنه. 565 00:25:40,373 --> 00:25:43,340 تازه، تو گرون‌ترین مغازه شهر. 566 00:25:43,442 --> 00:25:46,143 توماس مجبورم می‌کنه وقتی از کنارش رد می‌شیم چشمامو ببندم. 567 00:25:46,245 --> 00:25:50,915 حالا، اون زن مظنون به قتل آقای ادیسونِ. 568 00:25:51,017 --> 00:25:53,250 و ظاهراً مقدار خیلی زیادی پول 569 00:25:53,352 --> 00:25:55,686 از شرکت آقای ادیسون دزدیده شده. 570 00:25:55,788 --> 00:25:58,022 و از گرون‌ترین مغازه شهر میاد بیرون؟ 571 00:25:58,124 --> 00:26:00,925 (نفس‌نفس می‌زند) فکر می‌کنی اون قاتله؟ 572 00:26:01,027 --> 00:26:03,260 من قطعاً فکر می‌کنم ممکنه. 573 00:26:03,362 --> 00:26:04,662 اوه! 574 00:26:08,768 --> 00:26:10,367 خانم فلچر. 575 00:26:10,469 --> 00:26:13,037 ام، قبل از اینکه شروع کنی، 576 00:26:13,139 --> 00:26:16,340 تامی باهام حرف زده و من واقعاً می‌فهمم 577 00:26:16,442 --> 00:26:18,943 که بار اضافی و بیهوده‌ای بودم. 578 00:26:19,045 --> 00:26:22,246 اوه! کتابم. ازش لذت بردی؟ 579 00:26:22,348 --> 00:26:24,214 بیشتر از اون چیزی که فکر می‌کردم، بله. 580 00:26:25,685 --> 00:26:27,384 چه کاری می‌تونم برات انجام بدم؟ 581 00:26:28,621 --> 00:26:31,155 من خانم لئون رو دیدم 582 00:26:31,257 --> 00:26:34,992 در حال خارج شدن از لباس‌فروشی مادام پومورای. 583 00:26:35,094 --> 00:26:37,795 درسته؟ مم. خب. 584 00:26:37,897 --> 00:26:39,396 خودم هم تعجب کرده بودم. 585 00:26:39,498 --> 00:26:41,832 یعنی، چطور می‌تونست از عهده خرید اونجا بربیاد؟ 586 00:26:42,802 --> 00:26:44,969 من فقط یه شهروند نگرانم 587 00:26:45,071 --> 00:26:47,371 که یه سری اطلاعات به پلیس می‌ده. 588 00:26:47,473 --> 00:26:48,906 (تلفن زنگ می‌زند) 589 00:26:52,745 --> 00:26:54,244 کارآگاه مورداک. 590 00:26:55,047 --> 00:26:57,781 بله. الان اونجا میام. 591 00:27:00,920 --> 00:27:03,854 قول می‌دی سر راهم نباشی؟ 592 00:27:08,594 --> 00:27:09,693 (آه می‌کشد) 593 00:27:09,795 --> 00:27:12,196 (در می‌زند) (جو): تدی! تدی! 594 00:27:12,298 --> 00:27:13,764 (رابرتز): جو. 595 00:27:13,866 --> 00:27:15,165 تدی. 596 00:27:15,267 --> 00:27:17,601 تصمیم گرفتی با دوست قدیمی‌ات وقت بگذرونی؟ 597 00:27:18,771 --> 00:27:20,504 چی شده؟ چند نفر دارن تعقیبم می‌کنن. 598 00:27:20,606 --> 00:27:22,373 مردها؟ چه مردایی؟ نمی‌دونم. ممکنه بوده باشن 599 00:27:22,475 --> 00:27:24,174 چند تا از رفقایی که داشتم باهاشون ورق بازی می‌کردم. 600 00:27:24,276 --> 00:27:26,677 ممکنه بوده باشن؟ می‌دونی، یه کم مه گرفته‌ست. 601 00:27:26,779 --> 00:27:28,312 تدی، لطفاً راهم بده تو. فکر کنم به دردسر افتادم. 602 00:27:28,414 --> 00:27:29,446 باشه. 603 00:27:29,548 --> 00:27:31,815 (موسیقی دلهره‌آور) 604 00:27:36,956 --> 00:27:38,622 به نظر می‌رسه اون تنها نیست. 605 00:27:42,194 --> 00:27:44,695 (موسیقی پرتعلیق) 606 00:27:51,771 --> 00:27:53,771 حتماً یکی از مغازه تا اینجا تعقیبش کرده 607 00:27:53,873 --> 00:27:55,406 و ازش دزدی کرده. 608 00:27:56,575 --> 00:27:58,075 خب، این یه فرضیه‌ست. 609 00:27:58,177 --> 00:28:00,711 فکر کنم همین‌طوره، اما اگه اون واقعاً کشته باشه... 610 00:28:00,813 --> 00:28:03,380 آقای ادیسون رو، پس حقش بوده. 611 00:28:03,482 --> 00:28:05,249 این مال موسسه حقوقیه؟ 612 00:28:05,351 --> 00:28:08,352 ظاهراً همین‌طوره. پس حق با من بود، 613 00:28:08,454 --> 00:28:10,187 از همون اول در مورد اون. 614 00:28:17,930 --> 00:28:19,930 (موسیقی دلهره‌آور) 615 00:28:26,238 --> 00:28:27,404 اینه. 616 00:28:28,574 --> 00:28:30,874 گلوله با همون کالیبری که آقای ادیسون رو کشته. 617 00:28:31,544 --> 00:28:32,876 تصادفه؟ 618 00:28:34,046 --> 00:28:35,713 نظرت چیه، خانم هارت؟ 619 00:28:35,815 --> 00:28:37,181 هرچی بیشتر اینجا می‌مونم، 620 00:28:37,283 --> 00:28:39,283 کمتر بهشون باور پیدا می‌کنم. 621 00:28:39,385 --> 00:28:41,719 پس اون آقای ادیسون رو کشته، 622 00:28:41,821 --> 00:28:45,022 و بعد یکی با همون اسلحه اونو کشته. 623 00:28:45,124 --> 00:28:46,857 اینطور نیست کارآگاه؟ 624 00:28:46,959 --> 00:28:49,626 من اینطور نمی‌گم. شما چی می‌گید؟ 625 00:28:49,729 --> 00:28:52,663 من می‌گم یه چیزی هست که خیلی راحت و به‌موقعه‌ست 626 00:28:52,765 --> 00:28:54,465 در مورد همه‌ی این قضیه. 627 00:28:54,567 --> 00:28:56,066 هوم. خانم هارت. 628 00:28:56,936 --> 00:28:58,168 اوه! 629 00:29:00,506 --> 00:29:03,407 آه، خب، کارآگاه، من منتظر اون زمان می‌مونم 630 00:29:03,509 --> 00:29:06,310 که شما به همون نتیجه‌ای برسید که من رسیدم. 631 00:29:06,412 --> 00:29:07,978 شما خیلی از این بابت مطمئن به نظر می‌رسید. 632 00:29:08,080 --> 00:29:09,880 (خنده آرام) 633 00:29:09,982 --> 00:29:13,283 این... این آخرین اجرای من امشبه. 634 00:29:13,385 --> 00:29:14,718 شما اونجا خواهید بود؟ 635 00:29:14,820 --> 00:29:16,687 تلاش می‌کنم که حضور پیدا کنم. 636 00:29:18,290 --> 00:29:20,390 کارآگاه. 637 00:29:20,493 --> 00:29:22,893 تلگرام شما از طرف دکتر آگدن رسیده. 638 00:29:23,562 --> 00:29:24,962 ممنونم، پاول. 639 00:29:25,064 --> 00:29:26,864 (موسیقی ملایم) 640 00:29:26,966 --> 00:29:29,032 اوه! 641 00:29:29,135 --> 00:29:32,369 بسیار خب. و لطفاً می‌خوام یکی دیگه بفرستم. 642 00:29:33,672 --> 00:29:35,339 بله قربان. 643 00:29:35,441 --> 00:29:39,343 (خانم فلچر): «آملیا از خود بی‌خود شده بود. 644 00:29:39,445 --> 00:29:42,780 صمیمی‌ترین دوستش بیش از سه روز بود که گم شده بود، 645 00:29:44,016 --> 00:29:48,585 و پلیس کاری نکرده بود. 646 00:29:48,687 --> 00:29:50,687 این فقط باور او را تقویت می‌کرد که زندگی 647 00:29:50,790 --> 00:29:55,359 یک زن جوان هیچ ارزشی برای مقامات نداشت. 648 00:29:55,461 --> 00:29:58,762 اما آملیا نمی‌توانست این حقیقت را قبول کند 649 00:29:58,864 --> 00:30:01,532 که بهترین دوستش مرده بود. 650 00:30:01,634 --> 00:30:06,537 او می‌دانست دوستش جایی در بیرون بود، و رنج می‌برد. 651 00:30:06,639 --> 00:30:08,405 و در آن لحظه، 652 00:30:08,507 --> 00:30:10,541 آملیا کاری کرد 653 00:30:10,643 --> 00:30:13,143 که می‌دانست پلیس هرگز انجام نخواهد داد. 654 00:30:14,213 --> 00:30:15,879 زندگی‌اش را وقف کرد 655 00:30:15,981 --> 00:30:17,915 به پیدا کردن آن شیطان‌صفت 656 00:30:18,017 --> 00:30:20,150 که دوستش را کشته بود، 657 00:30:20,252 --> 00:30:22,786 در حالی که همیشه می‌ترسید 658 00:30:22,888 --> 00:30:27,057 که خودش قربانی بعدی باشد.» 659 00:30:27,159 --> 00:30:28,292 (نفس حبس شده از تعجب) 660 00:30:28,394 --> 00:30:30,527 (تشویق) 661 00:30:34,166 --> 00:30:36,466 حالا، می‌تونید مطمئن باشید 662 00:30:36,569 --> 00:30:39,436 که اگرچه شخصیت من پلیس را زیاد تحویل نمی‌گیرد، 663 00:30:39,538 --> 00:30:41,371 (خنده‌های جمعیت) ...این مسلماً 664 00:30:41,473 --> 00:30:44,241 در مورد نویسنده صدق نمی‌کند. 665 00:30:44,343 --> 00:30:47,611 من خوش‌شانس بوده‌ام که شاهد باشم 666 00:30:47,713 --> 00:30:50,948 مهارت و هوش 667 00:30:51,050 --> 00:30:53,183 کارآگاه بزرگ مورداک را. 668 00:30:53,285 --> 00:30:55,152 (تشویق) 669 00:30:58,057 --> 00:31:02,626 و من چیزی فراتر از یک شاهد ساده بوده‌ام. 670 00:31:02,728 --> 00:31:05,796 در حقیقت، ما حسابی در حال پیشرفتیم 671 00:31:05,898 --> 00:31:11,001 در حل کردن پرونده یک قتل وحشتناک در این شهر زیبا. 672 00:31:11,103 --> 00:31:13,203 (همهمه جمعیت) 673 00:31:17,409 --> 00:31:18,909 (رابرتس): تو خونه من چی کار می‌کنید؟ 674 00:31:20,246 --> 00:31:22,746 من تشنمه. و اون پول ما رو داره. 675 00:31:22,848 --> 00:31:24,114 من پول شما رو برنداشتم. 676 00:31:24,216 --> 00:31:27,417 هرگز نگفتم که برداشتی. (رابرتس): پس چی؟ 677 00:31:27,519 --> 00:31:29,319 ریک اینجا پول رو تو بازی پوکر دزدید، 678 00:31:29,421 --> 00:31:30,821 اشتباهی اون رو تو جیب کت تو گذاشت. 679 00:31:30,923 --> 00:31:32,689 این که منطقی نیست. 680 00:31:32,791 --> 00:31:34,992 حسابی مست بودم، فکر کردم کتش مال منه، 681 00:31:35,094 --> 00:31:36,159 پس بده. 682 00:31:37,897 --> 00:31:39,496 نمی‌تونم. 683 00:31:39,598 --> 00:31:41,164 چرا؟ 684 00:31:41,267 --> 00:31:42,499 خرجش کردم. 685 00:31:42,601 --> 00:31:44,167 تو حیله‌گر کوچولو! آه! 686 00:31:44,270 --> 00:31:46,036 ازش دور شو. به تو ربطی نداره. 687 00:31:46,138 --> 00:31:47,804 چرا که ربط داره. من یک مأمور پلیسم. 688 00:31:47,907 --> 00:31:49,673 تو یه پلیسی. 689 00:31:49,775 --> 00:31:50,841 (پوزخند) 690 00:31:50,943 --> 00:31:52,309 خیلی مسخره‌ست. 691 00:31:52,411 --> 00:31:53,510 همین الان برید وگرنه به دردسر می‌افتید. 692 00:31:53,612 --> 00:31:55,479 ما وقتی می‌ریم که حقّمون رو بگیریم. 693 00:31:56,882 --> 00:31:58,782 اون لباس‌های شیک رو دربیار. 694 00:31:58,884 --> 00:32:00,384 تدی؟ 695 00:32:00,486 --> 00:32:02,185 ما باید از این یه چیزی بگیریم. 696 00:32:06,325 --> 00:32:09,026 فکر نکنم انتخابی داشته باشی، جو. 697 00:32:09,128 --> 00:32:11,261 کاری که مرد می‌گه رو بکن. ها؟ 698 00:32:19,772 --> 00:32:21,538 (صدای قدم‌های نزدیک شونده) 699 00:32:22,775 --> 00:32:24,541 قربان. چیزی پیدا کردی، هنری؟ 700 00:32:24,643 --> 00:32:26,843 هیچی پیدا نکردم. تمامی کارمندان ادیسون... 701 00:32:26,946 --> 00:32:28,545 همگی حساب پس داده‌اند و هیچ‌کدام هرگز 702 00:32:28,647 --> 00:32:30,280 به هیچ جرمی مجرم شناخته نشده‌اند 703 00:32:30,382 --> 00:32:32,849 ممکن است از اول کار همان منشی بوده باشد، آقا. 704 00:32:32,952 --> 00:32:34,885 اینقدر مطمئن نباشید، خانم فلچر. 705 00:32:34,987 --> 00:32:36,954 می‌دانم که گفتید دخالت نکنم، 706 00:32:37,056 --> 00:32:39,356 اما فکر می‌کنم چیز جالبی پیدا کرده‌ام. 707 00:32:39,458 --> 00:32:41,191 ممنونم، هنری. 708 00:32:41,293 --> 00:32:42,592 چی پیدا کرده‌ای؟ 709 00:32:42,695 --> 00:32:44,094 چیزی که پاسبان شما پیدا نکرد. 710 00:32:44,196 --> 00:32:46,263 و آن چیست؟ 711 00:32:46,365 --> 00:32:48,932 خب، سوءظن شما 712 00:32:49,034 --> 00:32:51,101 که این یک سرقت تصادفی نبوده، 713 00:32:51,203 --> 00:32:52,536 باعث شد فکر کنم. 714 00:32:52,638 --> 00:32:55,539 حالا، آیا این حمله می‌تواند کار کسی باشد 715 00:32:55,641 --> 00:32:58,709 که می‌دانست خانم لئون پول را دزدیده است؟ 716 00:32:58,811 --> 00:33:01,078 کسی که او را می‌شناخت. دقیقاً. 717 00:33:01,180 --> 00:33:03,480 و به این نگاه کنید. 718 00:33:05,818 --> 00:33:09,553 حالا به نظر می‌رسد که تا دو سال پیش، 719 00:33:09,655 --> 00:33:12,856 خانم دافنه پاتر وجود نداشته. 720 00:33:12,958 --> 00:33:14,925 وجود نداشته... منظورتان چیست؟ 721 00:33:15,027 --> 00:33:17,961 هیچ سندی از وجود او نیست 722 00:33:18,063 --> 00:33:22,099 قبل از اینکه در شرکت ادیسون استخدام شود. 723 00:33:24,203 --> 00:33:26,737 هیچ؟ نه. هیچ سندی نیست. 724 00:33:26,839 --> 00:33:29,473 از شغل قبلی. هیچ سندی از تولد نیست. 725 00:33:29,575 --> 00:33:31,908 هیچ‌چیز. او یک شبح است. 726 00:33:35,681 --> 00:33:37,080 می‌توانم با شما بیایم؟ 727 00:33:37,182 --> 00:33:38,682 خیلی بعید می‌دانم بتوانم شما را متوقف کنم. 728 00:33:38,784 --> 00:33:39,916 آه 729 00:33:47,893 --> 00:33:50,293 خانم پاتر، چه کار می‌کنید؟ 730 00:33:50,396 --> 00:33:53,997 من دارم می‌روم. فقط چیزهای خودم را جمع می‌کنم. 731 00:33:54,099 --> 00:33:58,135 و، به نظر می‌رسد بعضی چیزهایی که مال من نیستند. 732 00:33:58,237 --> 00:34:00,504 (موسیقی تنش‌زا) 733 00:34:01,807 --> 00:34:04,341 او شوهر سابقم بود. 734 00:34:04,443 --> 00:34:06,476 هیچ‌کس نمی‌دانست. 735 00:34:06,578 --> 00:34:08,045 شما دو نفر طلاق گرفته بودید، 736 00:34:08,147 --> 00:34:10,313 اما به کار با هم ادامه دادید؟ 737 00:34:10,416 --> 00:34:12,949 اوه، چاره‌ای نداشتم. 738 00:34:13,052 --> 00:34:15,118 و او خوب به من پول می‌داد. 739 00:34:15,220 --> 00:34:17,387 چرا این را به کسی نگفتید؟ 740 00:34:19,224 --> 00:34:21,725 ترور تازه شرکتش را راه انداخته بود. 741 00:34:21,827 --> 00:34:25,595 او می‌ترسید که اطلاع از طلاق ما 742 00:34:25,697 --> 00:34:28,198 به کارش لطمه بزند، بنابراین اصرار داشت 743 00:34:28,300 --> 00:34:31,001 که رابطه گذشته‌مان را پنهان نگه داریم. 744 00:34:31,103 --> 00:34:34,204 او همچنین به من گفت که وقتی بازنشسته شود، به خوبی از من حمایت خواهد کرد. 745 00:34:34,306 --> 00:34:35,939 وقتی بازنشسته شود. 746 00:34:36,041 --> 00:34:38,608 و بعد سر و کله سامانتا لئون پیدا شد. 747 00:34:38,710 --> 00:34:41,945 حتماً. و او قلبش را دزدید. 748 00:34:42,047 --> 00:34:43,980 (می‌خندد) آه، نه. 749 00:34:44,083 --> 00:34:47,384 شوهرم با یک عشوه و ناز کوچک هم شیفته می‌شد 750 00:34:47,486 --> 00:34:50,754 و یک زن بی‌اخلاق. (پوزخند می‌زند) 751 00:34:52,424 --> 00:34:56,893 برای دو سال تماشای معاشقه‌شان می‌کردم. 752 00:34:56,995 --> 00:35:00,630 تحقیرآمیز بود. او اخراجش نکرد؟ 753 00:35:00,732 --> 00:35:02,332 اوه، این یک فریب بود. 754 00:35:02,434 --> 00:35:04,234 مثل روز روشن دیدم. 755 00:35:04,336 --> 00:35:06,970 (ادیسون): خانم لئون، شما مایه ننگ این شرکت شدید! 756 00:35:07,072 --> 00:35:08,371 فوری اخراجید! 757 00:35:08,474 --> 00:35:10,340 (هق‌هق می‌کند) 758 00:35:17,749 --> 00:35:20,984 - بلیط‌های کشتی بخار تمام مدرکی بود که نیاز داشتم. 759 00:35:21,086 --> 00:35:25,922 او قرار بود با او و پول برود. 760 00:35:26,024 --> 00:35:28,158 آن پول مال من بود. 761 00:35:29,461 --> 00:35:33,530 دو سال نشستم و با تحقیر تماشایشان کردم. 762 00:35:33,632 --> 00:35:36,066 او قرار نبود آن را به او بدهد. 763 00:35:36,168 --> 00:35:38,602 او پول را ندزدید، مگر نه؟ 764 00:35:38,704 --> 00:35:40,570 خب، شما جواب آن را می‌دانید. 765 00:35:41,773 --> 00:35:43,073 رفتم که به رخش بکشم. 766 00:35:43,175 --> 00:35:44,808 ببین چه دارم. 767 00:35:44,910 --> 00:35:46,109 او زیر بار نرفت. 768 00:35:46,211 --> 00:35:47,911 (صدای شلیک گلوله) 769 00:35:48,013 --> 00:35:49,412 (صدای افتادن جسد) 770 00:35:50,582 --> 00:35:52,249 پس من طوری وانمود کردم که یک سرقت بوده. 771 00:35:53,452 --> 00:35:56,052 شما دو نفر را به قتل رساندید. 772 00:35:56,155 --> 00:36:00,757 دو نفر که زندگی‌ای را که لایقش بودم، از من دریغ کردند. 773 00:36:11,203 --> 00:36:13,336 لطفاً خانم پاتر را به سلول‌ها ببرید. 774 00:36:15,174 --> 00:36:17,207 (نفس‌نفس می‌زند) 775 00:36:20,679 --> 00:36:23,180 آقا، تلگرامی که درخواست کرده بودید، همین الان رسید. 776 00:36:23,282 --> 00:36:24,881 (در بسته می‌شود) 777 00:36:32,691 --> 00:36:35,125 می‌خواستید مرا ببینید؟ بله. 778 00:36:35,227 --> 00:36:37,160 شما خانم پاتر را دستگیر کردید. 779 00:36:37,262 --> 00:36:40,263 بله. اوه، تا زمانی که شروع به بررسی 780 00:36:40,365 --> 00:36:41,998 گذشته خانم پاتر کردم، 781 00:36:42,100 --> 00:36:45,835 متقاعد شده بودم که خانم لئون، قاتل است. 782 00:36:45,938 --> 00:36:47,837 اما شما هرگز این فکر را نمی‌کردید، مگر نه؟ 783 00:36:47,940 --> 00:36:50,874 خب، باور اینکه رسیدهای سپرده‌گذاری 784 00:36:50,976 --> 00:36:53,109 چیزی باشد که آقای ادیسون نگه می‌داشت 785 00:36:53,212 --> 00:36:55,645 در گاوصندوق خصوصی‌اش، برایم سخت بود. و این باعث شد شما باور کنید 786 00:36:55,747 --> 00:36:57,447 که آنها کار گذاشته شده بودند. پول چه؟ 787 00:36:57,549 --> 00:36:59,649 آنچه در خانه خانم لئون پیدا کردیم، 788 00:36:59,751 --> 00:37:01,284 مبلغ ناچیزی بود. 789 00:37:01,386 --> 00:37:03,353 بیش از ۵۰۰۰ دلار دزدیده شده بود 790 00:37:03,455 --> 00:37:05,455 و ما فقط ۵۰ دلار را پیدا کردیم. 791 00:37:05,557 --> 00:37:07,691 به سختی کافی برای توجیه قتل. 792 00:37:07,793 --> 00:37:11,294 این عبارت عجیبی است. آیا چیزی قتل را توجیه می‌کند؟ 793 00:37:11,396 --> 00:37:14,998 این سوالی است که می‌خواستم از شما بپرسم، به عنوان یک نویسنده. 794 00:37:15,100 --> 00:37:17,067 هوم. هوم. لطفاً، بفرمایید بنشینید. 795 00:37:19,938 --> 00:37:21,972 کتاب شما را تمام کردم. دوستش داشتید؟ 796 00:37:22,074 --> 00:37:23,440 بله. بله. اوه. 797 00:37:23,542 --> 00:37:26,810 خیلی زیاد. و شما تخیل فوق‌العاده‌ای دارید. 798 00:37:26,912 --> 00:37:30,480 خب، این هم نعمت است و هم بلا. 799 00:37:30,582 --> 00:37:34,784 گاهی اوقات از چیزهایی که ذهنم می‌سازد، خودم می‌ترسم. 800 00:37:34,886 --> 00:37:36,486 می‌توانم تصور کنم. 801 00:37:36,588 --> 00:37:38,221 یعنی، بعضی وقت‌ها 802 00:37:38,323 --> 00:37:40,890 غرق افکارم می‌شم 803 00:37:40,993 --> 00:37:43,026 به سختی می‌فهمم چی واقعیه و چی نیست 804 00:37:43,128 --> 00:37:45,729 اما... اما شما؟ 805 00:37:45,831 --> 00:37:49,532 شما باید مرد خیلی قوی‌ای باشید که هنوز به خوبی اعتقاد دارید 806 00:37:49,635 --> 00:37:51,901 بعد از این همه کثافت‌کاری که دیدید 807 00:37:52,004 --> 00:37:53,503 اوه 808 00:37:56,842 --> 00:37:58,708 این چیه؟ یه تلگرامه 809 00:37:58,810 --> 00:38:00,844 از همسرم دریافت کردم 810 00:38:00,946 --> 00:38:02,545 فکر کردم شاید براتون جالب باشه 811 00:38:02,648 --> 00:38:04,347 چرا باید اینطور فکر کنم؟ 812 00:38:04,449 --> 00:38:06,516 خب، همونطور که از کتابم می‌دونید 813 00:38:06,618 --> 00:38:08,718 همسرم یک پزشک قانونی بود 814 00:38:08,820 --> 00:38:12,856 من و همسرم با هم کار کردیم تا صدها پرونده قتل رو حل کنیم 815 00:38:12,958 --> 00:38:14,491 ایشان در حال حاضر در انگلستان اقامت دارند 816 00:38:14,593 --> 00:38:16,960 هوم. در سمت فعلی‌شون 817 00:38:17,062 --> 00:38:20,297 ایشان به اطلاعات محرمانه دسترسی دارند 818 00:38:20,399 --> 00:38:22,766 مثل گزارش‌های پزشکی قانونی 819 00:38:22,868 --> 00:38:24,701 اوه، واقعاً؟ بله 820 00:38:24,803 --> 00:38:28,038 و، امم، یکی از این گزارش‌های پزشکی قانونی 821 00:38:28,140 --> 00:38:31,174 به پرونده قتل نگاهی می‌اندازد 822 00:38:31,276 --> 00:38:33,777 یک فلیسیتی داولینگ 823 00:38:33,879 --> 00:38:37,614 او در همان شهری به قتل رسید 824 00:38:37,716 --> 00:38:41,084 که شما تقریباً ۲۰ سال پیش در آن ساکن بودید 825 00:38:41,186 --> 00:38:42,786 اوه، اِم... 826 00:38:42,888 --> 00:38:44,988 نمی‌دونستم جسدش رو پیدا کرده بودن 827 00:38:45,090 --> 00:38:48,658 اوه، می‌شناختینش؟ خب، فقط اسمشو شنیده بودم 828 00:38:48,760 --> 00:38:52,896 من درست بعد از ناپدید شدنش از شهر رفتم 829 00:38:52,998 --> 00:38:57,267 راستش، اون الهام‌بخش رمان من بود 830 00:38:57,369 --> 00:38:59,102 (موسیقی پرتعلیق) 831 00:39:01,773 --> 00:39:04,240 فکر می‌کنم اون خیلی بیشتر از این حرفا بود 832 00:39:07,679 --> 00:39:09,612 از وقتی به اینجا، تورنتو، اومدین... 833 00:39:09,715 --> 00:39:13,783 با جسد دو قربانی قتل برخورد کردین 834 00:39:15,554 --> 00:39:19,255 و تو هیچ‌کدوم از این موارد، هیچ اثری از احساسات نشون ندادید 835 00:39:21,226 --> 00:39:25,161 شاید من بیشتر از اونی که بخواین تصور کنین، شبیه شما باشم 836 00:39:25,263 --> 00:39:26,596 بعید می‌دونم 837 00:39:28,233 --> 00:39:30,967 تو این گزارش پزشکی قانونی خاص، اِم... 838 00:39:31,069 --> 00:39:33,470 پزشک قانونی با جزئیات فراوان... 839 00:39:33,572 --> 00:39:35,805 در مورد جراحات خانم داولینگ 840 00:39:35,907 --> 00:39:38,308 خیلی دقیقه 841 00:39:38,410 --> 00:39:41,277 و این جزئیات فقط برای پزشک قانونی مشخص بود 842 00:39:41,380 --> 00:39:44,114 و افسر پرونده 843 00:39:44,216 --> 00:39:47,851 و چطور بگویم، خودتان. 844 00:39:51,289 --> 00:39:53,022 "اولین برش، 845 00:39:53,125 --> 00:39:55,925 تاندون آشیلش را قطع کرد. 846 00:39:56,027 --> 00:39:59,062 این کار او را بی‌حرکت کرد. 847 00:40:00,399 --> 00:40:03,633 من تمام زمانی را که نیاز داشتم، به دست می‌آوردم. 848 00:40:04,736 --> 00:40:08,138 و آن پوزبند هم برایم فراهم می‌کرد 849 00:40:08,240 --> 00:40:11,107 سکوتی را که می‌خواستم." 850 00:40:12,778 --> 00:40:15,979 "برش دوم، دوباره، 851 00:40:16,081 --> 00:40:17,447 فقط برای زخمی کردن بود. 852 00:40:19,084 --> 00:40:22,485 من خیلی دقت کردم که از 853 00:40:22,587 --> 00:40:24,521 همه رگ‌های اصلی دوری کنم. 854 00:40:26,391 --> 00:40:31,194 می‌خواستم تا جای ممکن زنده بماند، 855 00:40:32,931 --> 00:40:38,101 تا واقعاً تاوان کاری را که کرده بود، بدهد." 856 00:40:38,203 --> 00:40:41,504 در حین گوش دادن به شما، چیزی به نظرم رسید. 857 00:40:41,606 --> 00:40:44,240 شما خیلی کمتر شبیه کسی بودید که دارد می‌خواند، 858 00:40:44,342 --> 00:40:47,277 و بیشتر شبیه کسی که دارد به یاد می‌آورد. 859 00:40:50,182 --> 00:40:52,048 شما هیچ مدرکی ندارید. 860 00:40:52,150 --> 00:40:53,149 نه. 861 00:40:54,753 --> 00:40:57,053 اما حالا چیزی دارم که می‌تونم ارائه بدم 862 00:40:57,155 --> 00:40:59,088 به پلیس شفیلد 863 00:40:59,191 --> 00:41:01,090 چیزی که قبلاً نداشتن 864 00:41:01,993 --> 00:41:03,660 خب، اون چیه؟ 865 00:41:03,762 --> 00:41:05,428 یک مظنون 866 00:41:07,499 --> 00:41:09,032 (موسیقی دلهره‌آور) 867 00:41:10,335 --> 00:41:12,001 کِی فهمیدی؟ 868 00:41:12,103 --> 00:41:13,803 قرائت دوم 869 00:41:18,143 --> 00:41:20,243 من میگم که این کار من نبود. 870 00:41:21,146 --> 00:41:23,046 کمتر از این انتظار نداشتم. 871 00:41:24,716 --> 00:41:27,984 ولی در مورد چیزی که قبلاً گفتید، حق با شما بود. 872 00:41:29,221 --> 00:41:30,820 و اون چی بود؟ 873 00:41:33,258 --> 00:41:35,925 چشم‌ها گاهی دروغ نمی‌گویند. 874 00:41:38,263 --> 00:41:39,796 (آه) 875 00:41:43,935 --> 00:41:45,335 (چهچه پرندگان) 876 00:41:45,437 --> 00:41:46,636 (همهمه نامفهوم) 877 00:41:46,738 --> 00:41:48,338 می‌تونستی کیفمو برام بیاری. 878 00:41:48,440 --> 00:41:50,340 می‌شد. نه، عوضش تو می‌خوای 879 00:41:50,442 --> 00:41:53,042 منو اینور و اونور تقریباً لخت راه بندازی تو... اوه خدایا! 880 00:41:57,415 --> 00:42:00,350 پاسبان رابرتز، همه چیز تحت کنترله؟ 881 00:42:00,452 --> 00:42:01,551 اینطوره. 882 00:42:05,323 --> 00:42:07,257 شهر بهتون خوش میگذره، آقای انز؟ 883 00:42:09,794 --> 00:42:11,928 تو زندگیم اوقات بهتری هم داشتم. 884 00:42:12,030 --> 00:42:14,330 خودتو بپوشون وگرنه چاره‌ای ندارم 885 00:42:14,432 --> 00:42:16,032 جز اینکه برات گزارش تخلف بنویسم. 886 00:42:23,141 --> 00:42:24,741 هنوز فکر می‌کنی پیشش شانسی دارم؟ 887 00:42:24,843 --> 00:42:27,143 نه. حدس می‌زدم. 888 00:42:28,914 --> 00:42:30,480 ازش خوشت اومده؟ 889 00:42:32,517 --> 00:42:34,551 آره، هستی، مگه نه؟ باشه، فهمیدم. 890 00:42:34,653 --> 00:42:37,287 رفاقت حرف اول رو میزنه. ولی اگه نصیحت منو می‌خوای... 891 00:42:37,389 --> 00:42:40,223 اوه، فکر نکنم من بخوام نصیحت بگیرم 892 00:42:40,325 --> 00:42:42,692 از مردی که با لباس زیرش توی خیابون راه میره. 893 00:42:42,794 --> 00:42:44,327 (رابرتس می‌خندد) 894 00:42:47,799 --> 00:42:49,799 و نایجل این همه رو اعتراف می‌کنه؟ 895 00:42:49,901 --> 00:42:51,834 اون اعتراف می‌کنه که دلشکسته بوده 896 00:42:51,937 --> 00:42:53,903 وقتی خانم داولینگ نامزدیش رو اعلام کرد. 897 00:42:54,005 --> 00:42:55,972 با مردی که خانم فلچر دوستش داشت. 898 00:42:56,074 --> 00:42:57,206 و این انگیزه است؟ 899 00:42:58,143 --> 00:42:59,309 می‌دونی، توماس، من... 900 00:42:59,411 --> 00:43:01,177 ...هیچ‌وقت بهش اعتماد نکردم. 901 00:43:01,279 --> 00:43:04,113 یه جورایی... ترسناک بود. 902 00:43:05,483 --> 00:43:06,950 یعنی دارید به قتل متهمش می‌کنید؟ 903 00:43:07,052 --> 00:43:08,451 خب، نه، نمی‌تونم. 904 00:43:08,553 --> 00:43:10,053 پس چرا تو سلوله؟ 905 00:43:10,155 --> 00:43:11,387 متهمش می‌کنم به 906 00:43:11,489 --> 00:43:13,089 دخالت در تحقیقات پلیس. 907 00:43:13,191 --> 00:43:14,591 خب، این که قبول نیست. 908 00:43:14,693 --> 00:43:16,192 من خودم تقریباً بهش گفتم دخالت کنه. 909 00:43:16,294 --> 00:43:18,661 آره، ولی می‌تونم تو سلول‌های خودمون نگهش دارم تا 910 00:43:18,763 --> 00:43:21,764 یه کارآگاه از شفیلد برسه. 911 00:43:21,866 --> 00:43:23,099 عدالت برقرار می‌شه. 912 00:43:24,235 --> 00:43:25,668 خب، پس اینم از این. 913 00:43:25,770 --> 00:43:28,404 متاسفم، قربان. اوه، اشکالی نداره، مورداک. 914 00:43:28,506 --> 00:43:29,872 ولی یه لطفی بکن، 915 00:43:29,975 --> 00:43:32,141 دفعه بعد که یه فامیلی به دیدنم میاد، 916 00:43:32,243 --> 00:43:34,077 لطفاً دستگیرشون نکن. 917 00:43:34,179 --> 00:43:36,045 بیا بریم، مارگارت. (مارگارت): هوم 918 00:43:40,185 --> 00:43:42,785 (موسیقی متن) 919 00:43:43,922 --> 00:43:46,322 Subtitling: difuze' 920 00:43:47,322 --> 00:43:54,322 💫✿ WAREZ-IR ✿💫 🌸♡ IRWAREZ.COM ♡🌸80482

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.