All language subtitles for Zombieverse.S02E06.NF[@AirenTeam]

:::::::::تيـــم ترجـــمه آيــــرِن تقديـــــم ميــــکند ::::::::
::::@AirenTeam::::

::::::::: آيــــ(جهان زامبیها 2)ــــرِن ::::::::
::::@AirenTeam::::

(تنها چیزی که هونگ چول میخواست آزادی بود)

از آخرین تعطیلاتی که داشتم چقدر میگذره؟

!اوه انگار زمان بوسهست

!بوسه

(ولی آرزوش دوام نداشت)

وایسا، دین دین نبود؟

هونگ چول

صبر کن-
نه نه-

!نه من نیستم

میتونیم به عنوان سپر ازش استفاده کنیم

بیا یکم تستش کنیم

تست؟

کسانی که به مرکز درمانی ملی بیارنشون

...پنج میلیارد وون دریافت میکنن

!پنج میلیارد-
!پونصد تا برای هر نفر-

!کثافتای خائن

!هونگ چول

ما فقط میگیریمش، اینکه تکه تکه اش کنن یا چی مهم نیست

باید برای افرادی که به ناحق مردن، عدالت برقرار بشه

این شکلی من میتونم در آرامش بمیرم

ولی این پنج میلیارد وون ماست

پونصد میلیون برای هر نفر

پونصد میلیون وون برای هر نفر؟

!نزدیکتر نیا

تا کی باید این عینکهای لعنتی رو بپوشم؟

!میخوام آزاد بشم دیگه

من اونا رو به جای شما کثافتا انتخاب میکنم-
!باشه اونبی رو رها کن-

چیکار داری میکنی؟

!دیوونه لعنتی

!لطفا

!نه

!میبینین چه حسی داره لعنتیها

هونگ چول صبر کن

من فقط یه چیزی میگم

دوباره همدیگه رو میبینیم

نه بیا هر کسی راه خودش رو بره

!هی اول برگرد

!برگرد

!الان برگرد

به خاطر خیانت هونگ چول، زامبیهای)
(توی واگن دیگه دارن هجوم میارن

!کمککک

میدونی زامبی بودن چه حسی داره؟

چرا من؟-
قشنگ حس کنید چی میکشم-

این پایین! برو کنار

برگرد! یکی یکی بزنشون

برو پایین-
!بیا داخل-

!بیا داخل-
دنبالش کن-

!وای چرا انقدر زیادن

اگر از مانع رد بشن، کارمون تمومه

!مراقب باش

(هونگ چول روانی هی داره زامبی میفرسته سمتشون)

باید سد راهشون بشیم

!باید برگردیم یکم عقب

!برگرد عقب

!بپر-
یکم عقبتر-

(فقط 30 دقیقه مونده تا برسن سئول)

(بین زامبیها گیر افتادن و باید از خودشون دفاع کنن)

اگر بیای نزدیکتر همهشون رو میفرستم سمتتون ها

:ماموریت تا رسیدن به سئول)
(در برابر موج زامبیها به مدت 30 دقیقه از خودت دفاع کن

موج اول شروع شد)
("بازسازی "همهمون مردیم

!برو داخل

!پایین

!از همون نقطه دقیقا

!بیا برو تو کوچه بابا

!دارم 500 میلیون زامبی میفرستم سمتتون اسکلها

بیاین این قسمت رو مسدود کنیم

!وای نه! قراره همهمون بمیریم

!هی

خوش میگذره؟

(خط مقدم نابود شد)

!دارن میان! بیاین عقب

!نه برگرد عقب

وای داریم میفتیم تو تله

!بیا اینجا

شی یونگ، داری چیکار میکنی؟

دکس چرا نمیای اینجا؟

وای خدایا

هی جاستین! بیا اینجا

(مانع سلفونی چه میکند)

!فقط بیا

(فعلا دارن میرن واگن عقبی)

میبینی؟ همینجوری ولت کردن رفتن

ببینشون، جونشونو برداشتن دارن فرار میکنن

موذیهای کثیف

!کمکککککک

هر کدومو بگیرید 500 میلیون وون ارزششونه

واسه هرکدومتون این مبلغه

پاشید زامبی شکار کنید

!فعلا مانع سالمه ولی هر لحظه ممکنه بشکنه

الان عقب خیلی ضعیفتره-
باید عقب رو مقاوم کنیم-

!باشه

باید توی واگن جلویی مانع محکم تری بذارن

باید میکشتیمش

وای این دیوونه کنندست

هی خداااا

(موانع دارن عمل میکنن)

تا آخرش باید هی مانع درست کنیم

دکس بیا فعلا بریم عقب-
دارن میان، بیاین یکم بریم عقب-

بریم

!هی ببین

زامبیها توی تلهای که براشون درست کردیم
گیر افتادن و نمیتونن تکون بخورن

(زامبیها در تله گیر افتادن)

!بزدلهای کثافت

!اون بی ببینشون

!کسی برای نجاتت نمیاد

ناموسا هنوز ول نکردی؟

!ریدم توت بابا هونگ چول

!من اینجام! هنوز زندهام

زامبیها ریختن وسط و دو طرفشون)
(هونگ چول و بقیه دارن شاخ و شونه میکشن

!لی شییونگ

برای من درد نداشت؟

میدونی چقدر درد داشت؟

چرا نمیای اینجا؟

دکس

بیا و بگیرش

!سفت بچسبش

اگر الان برم فکر کنم میتونم بگیرمش

دکس نترس از فرصت پیش اومده)
(برای نجات اون بی استفاده میکنه

اوه چی؟

پشمام داری میای؟

!هی

!نیا

!نزدیکتر نیا؛ من گازش میگیرم

باید گازش بگیرم؟-
چرا داری اینکار رو میکنی؟-

!تیم بیسبال پشتتن

(پر زامبیهایی که اینجا رو با "قطاری به سمت بوسان" اشتباه گرفتن)

حدودا چندتان؟

تقریبا صدتا؟

!تیم بیسبال داره میاد

!دارن میان

!برین عقب

!سری بعدی که دیدمت؛ میکشمت

!برگردین عقب

(بعد از تهدید به مرگ کردنش داره برمیگرده)

!بد نیست

!حتی اینم بد نیست

!هی

(یه سد دفاعی سه گانه دارن واسه جلوگیری از تیم بیسبال حاضر میکنن)

!من جلوشون رو میگیرم! شما آماده باش باشید

!دین دین

!لی شی یونگ

کجایین بچهها؟

جاستین باید اینجا باهاشون بجنگیم

بیا یکم وقت بخریم

!بزن بریم

!باز شده

!تیم بیسبال دارن میان

دومین موج زامبی ها شروع شده)
("تیم بیسبال قطاری به سئول"

!بریم

باید رو هم بذاریمشون تا یکم جلوشون گرفته شه

بشین زمین و پایین رو محکم نگهدار-
چرا انقدر زیادن؟-

وای فکر نکنم جواب بده! چه گوهی بخوریم؟

(دکس، دین دین و جاستین تو خط مقدم دارن دفاع میکنن)

!یکی یکی

!دین دین، بیا عقب

!اول برو

!بیا عقب

!بیا این طرف

!لعنتی خیلی قوین

(!قطعا از زامبیهای دانش آموز یکم پیش قویترن)

صبر کن

!دکس تو اول برو

!دکس تو اول برو-
!هی-

!دکس سریع بیا اینجا

!جاستین بیا

بیا اینجا جاستین

(خط مقدم در 30 ثانیه منهدم شد)

بجنببب

(خط دوم دفاع در خطر انهدامه)

!دین دین بیا اینجا

!دکس بیا اینجا

!بیا اینجا

!سریع باش-
!دین دین اول بیا-

!از اینجا

!جاستین برو

!دکس از اینور برو

فاک! این چیه؟

سریع باش! یالا اینو گره بزنیم

!بیا سریع تمومش کنیم

!دارن میان

!دارن میان

!برگردین

(خط های دفاع دارن منهدم میشن)

!برین عقب

!دارن میان

!برین عقب

!عقب

الان برین عقب-
باید چیکارکنیم؟-

دکس کاری از اینجا نمیتونیم بکنیم

!برو اونجا

!برین اونجا

(تمام خط های دفاع منهدم شدن)

یا جد سادات

جواب داد

عه جواب داد

(پنج دقیقه پیش)

الان وقت عقب نشینی نیست

باید اون بی رو نجات بدیم

باید بریم اون طرف، پشتمون چیزی نمونده

(هیچ جایی واسه پنهان شدن توی واگن آخر نیست)

باید این منطقه رو پوشش بدیم؟

اینجوری؟ بیا اینجارو بپوشونیم

تا هیچ زامبی ای رد نشه

یو شکل

یو شکل؟-
...از اینجا-

اینجوری

!عالی به نظر میاد

میخوای اونجا گیرشون بندازی؟

آره، درسته

بیاید اون ها رو گیر بندازیم و از لای شکاف ها بگذریم

(و اینجوری بود که تله زامبی مرجانی کدکانست تکمیل شد)

!هی-
!هی-

!هی-
!بیا داخل-

چه هرج و مرجی

قراره دلی از عزا دربیارن

اون ها اینجا گیر کردن-
بیا تا آخر بریم-

گیر افتادن؟-
آره-

هیچ راهی نیست که اونا بتونن فرار کنن

اون بی

باید پیرو قوانین باشی

این یه صندلی مخصوصه

بشین اونجا

بله-
بیا قوانین رو رعایت کنیم-

دوستاش رو تو دل خطر میفرسته)
(ولی قوانین رو رعایت میکنه

اون بی، یکم برو اونطرف

این صندلی مخصوص خانوم های بارداره

اوکی

باید از قوانین پیروی کنیم

آه، طعم آزادی

!بیا رد بشیم

حالا؟-
بیا بریم و نجاتش بدیم-

!بزن بریم

چطور باید رد بشیم؟

(قبل از شکست تله باید به طرف دیگه برسیم)

از بالا

مراقب باش

(ترسناک تر از چیزی که فکر میکنین)

(دقیقا! این روش امن تره)

سهو، کمکم کن

!بزن بریم

چطوری قراره از این رد بشیم؟

ریدیم بدم ریدیم

میتونی بری اون بالا؟

میتونم، ولی ترسیدم

اول من میرم، دنبالم بیا، کمکش کن بیاد بالا

(کسانی که جلوتر رفتن بی سر و صدا سنگر رو برپا می کنن)

(اوه نه! لباسشو گرفتن)

(لباسش رو در ازای جونش معامله کرد)

(رفتن از قفسه به نظر سخت میرسه)

چطوری قراره رد بشیم؟

دفکون، اینو بپوش

چی؟

صورت هاشون رو کنار بزن

لعنتی

دفکون-
هی-

!یک نفرتون بیاد بالا

تهیون، اول تو برو

بعدی، بزرگترین ترسوی منطقه

فقط بگیر و بکش

میتونی انجامش بدی؟-
آره-

بزودی رد میشن ما باید بریم

باید به اون سمت بریم

(دو نفر آخر الان باید عجله کنن)

محکم بگیر، ولم کن

(یه ترسوی سخت جون در حال بالا رفتنه)

!لعنتی

!منو نگیر

!وایسا

باید یکم وقت بخریم

!هی

خوبه، فهمیدم

(اگه دکس هم رد بشه همه به طور ایمن رد شدن)

دکس که هواسشون رو پرت میکرد، ناپدید شده

تا دکس برسه تحمل کنین

دکس رسید؟

!بزن بریم-
!برو-

!باید بریم

!بزن بریم

!سونگجه! بیا اینجا

دارن میان

رد شو

!رد شو-
برو-

!لعنتی

!برو

!زامبی ها اینجا گره خوردن

!اول برو

!باید فرار کنیم

چی شده؟

چیکار میکنی؟-
!برو-

!هی

!نیا اینجا

چرا اینکار رو میکنی؟

!تو

!رو هونگچول

!نیا

!نجاتم بده-
!نیا جلو-

!نجاتم بده

!نیا نزدیکتر

!صبر کن

!هی

!فهمیدیم

!باشه، اون کار رو نکن

!گمشو

!نیا

!این چیه؟ کسی اینجاست

مردم پشت سر

(گروهی از بازماندگان در انتهای قطار)

چی؟ اونا آلوده نشدن؟

چرا اونا اینجان؟

!نیا نزدیک

صبر کن

!آقا

!آقا

!اونا آلوده شدن

اونا آلوده شدن
لطفا درو باز کنید

!نه

!بهش گوش نکن-
!گوش نکن! ما مردم عادیایم-

!جرات نداری در رو باز کنی

!ما گاز گرفته نشدیم

!اونا آلوده شدن

!صبر کن، اونا آدمان یا زامبی

نمیتونیم بهشون بگیم که اون یه زامبیه-
میدونم-

سوال: هونگ چول انسانه یا زامبی؟)
(ظرف ده ثانیه پاسخ بدید

تکون نخور، آروم

(اگه بگن انسان)

(فقط هونگ چول به منطقهی امن میرسه)

(اگه بگن زامبی)

(این واقعیت که اون پنج میلیارد وون ارزش داره فاش خواهد شد)

اونا انسانن یا زامبی؟

(قبل از ترسیدن نجات یافته ها سریع جواب بدید)

باید در رو باز کنم؟-
!نه-

!لطفا، در رو باز کن

(ماموریت شکست خورد)

من اول میرم داخل

تنها میرم داخل

!لعنتی

چی شد؟

چه خبره؟

چی شد؟-
!نه-

!اونبی! عقب وایسا

چرا زدینش؟

(بدون هیچ حرفی یکی از نجات یافته ها هونگچول رو زد)

!این چشم ها رو ببین! اون زامبیه

هونگ چول

!هونگ چول

!خونریزی داره-
!هونگ چول-

چی؟-
!خونریزی داره-

مرده؟

...هونگ چول

حالت خوبه؟

اون گفت بزنم

من نگفتم

هونگ چول، خوبی؟

نمیتونم ببینم

نمیتونی ببینی؟

!دفعه بعدی که ببینمت، میکشمت

ما باید اونو پایین میانداختیم
همون موقع که دفکون پیشنهاد داد

بهت گفتم باید بکشیمش

!هونگ چول

!پاشو

مامورت همراهی)
(هونگچول شکست خورد

(عملیات همراهی رو هونگ چول شکست خورد)

این قطار بزودی به سئول میرسه

لطفا از قبل آماده شوید

در عرض چند دقیقه به سئول میرسیم

لطفا از قبل آماده شوید

(به ایستگاهی رسیدن که به مرکز پزشکی ملی راه داره)

باید اول اینجا بذاریمش؟

سرش رو بپا

ولی اون یه دفعهای مرد

این یکمی ضد حاله، مگه نه؟

به سئول رسیدیم

و الان بی معنیه

موقعیت بدیه

اگه اونجوری رفتار نمیکرد، همه با هم زنده میموندیم

نا امید کنندست

اینطور نگاه کردن بهش باعث میشه به چیزهای زیادی فکر کنم

همه ما با هونگچول سازگار بودیم

اون واقعا مرد بزرگی بود

چطور این اتفاق براش افتاد؟

چیز های زیادی برای تشکر ازش داشتم

بالاخره اون بهم کمک کرده و نجاتم داده

خدانگهدار

به هر حال

وقتی همراهش بودم، از خودش صحبت میکرد

براش متاسفم

اون چی گفت؟-
چرا؟-

اون گفت که میخواد آزادی رو حس کنه

اون بی

چیز خیلی زیادی نمیخوام

نمیخوام به کسی صدمه بزنم

نه میخوام کسی بهم صدمه بزنه

دلم میخواد آزاد باشم، چه زامبی باشم، چه انسان باشم

وقتی این قطار وایمیسته، نمیخوام متعلق به جایی باشم

بیاین هممون راه خودمون رو بریم

نمیدونم چجوری شد که اینجوری شد

براش احساس تاسف میکنم

ولی صادقانه میگم، همچینم زندگیش چنگی به دل نمیزد

(مراسم یادبود به طور ناگهانی متوقف شد)

پایانش ریدمانه بابا

این چیه دیگه؟ چه بدبخت مرد

!بد نیست! اینم بد نیست

(تا پایان عمرش خیلی رقت آور بود)

یه پایان بد براش بود

راهی که تمومش میکنی خیلی مهمه

پایان اون خیلی غمانگیز بود

واستا، هنوز داره تکون میخوره

میتونه هنوزم زنده باشه؟

...نه

این دیگه چه کوفتیه؟

فکر کنم ممکنه هنوزم زنده باشه

(نمیشه گفت که میخنده یا گریه میکنه)

یه ثانیه واستا، داره ورم میکنه

باید با یه چیز خیلی تیز بهش ضربه بزنی

برای اینکه هوا بیرون بیاد؟-
آره-

سهو، بس کن

باید با یه چیز تیز بهش بزنی

فقط بس کن

باشه

خیلی خب

این چیه؟

همه ازت انتقاد میکنن

هیچکی چیز خوبی در موردت نمیگه

شی یونگ چطور تونستی جسد رو اینجوری بزنی؟

تو هم خیلی زدیش خب

!خوبی؟ بلند شو

(محبتش رو تا آخر نشون میده)

حالا چیکار کنیم؟

ولی ممکنه هنوز یکم ارزش داشته باشه، مگه نه؟

بیاین سعی کنیم باهاشون تماس بگیریم

باید اینکارو کنیم؟ تلفن هست اینجا؟

(باید تو مترو یه تلفن باشه)

...یه تلفن عمومی اونجا هست

کار میکنه؟

من سکه دارم

یه تلفن عمومی پیدا میکنم و با مرکز پزشکی ملی تماس میگیرم

چجوری سکه داری؟

از ماشین چنگکی

(کلی سکه با خودش داره)

!تلفن عمومی

!اینجاست

(گزارش ناقلان ویروس علائم نادر به مرکز پزشکی )

الو؟
مرکز پزشکی ملیه؟

سلام، یکی با بیماری نادر مرده

باید چیکار کنم؟

بابا چیکار میکنی-
واقعا بهش میاد-

اگه تنهایی نرفته بود، الان در امان بودیم

راستش، تو این مورد خیلی مودبانه رفتار میکنیم

باشه، متوجه شدم

باید نمونه خون جمع کنم؟

آره

معمولا مگه مردم چشم رو جدا نمیکنن؟

آره-
...اگه اونکارو کنن-

باید حداقل یکم مو بکنیم؟

بیچاره هونگ چول

هی

باهاشون حرف زدم

زدی؟

اول، چون نیمه زامبیه
با آدمای معمولی فرق داره

خونش دیر منعقد میشه-
واقعا؟-

ازمون میخوان که یکم خون بکشیم و براشون ببریم

خون اون؟-
آره، خون اون-

اونو از کجا گرفتی؟

...وقتی زنگ زدم

لوازم اضطراری در تمام ایستگاههای مترو در مواقع)
(اضطراری قرار داده می شود

!عه اینجاست

اونجاست نه؟-
آره-

داره سرد میشه
باید سریع باشیم

بهمونگفتن زودی بیاریمش

سوزن رفت تو

!خونه

!رنگ خونش با ما فرق داره، خیلی صورتیه

صورتیه؟

چرا صورتیه؟

خون یک فرد آلوده با)
(آنتی بادیهای خاص رنگ صورتی داره

یکم حس عجیبی داره نه؟

بیا محض احتیاط یکی دیگه هم انجام بدیم

همین باید کافی باشه-
بعد از تو یکم دیگه میگیرم-

چرا داریم به نوبت هممون انجام میدیم؟

هی درست به نظر نمیاد

تقسیم کردن اینا انگار پولی چیزیه

نه ما باید محض احتیاط چندتا از اینا رو نگه داریم

اگه چندتا ازشون نگه داریم

اگه یه وقت هر اتفاقی واسمون بیوفته بازم میتونیم تحویلش بدیم

میخوام سوراخش کنم

هونگ چول هم چند بار سوراخمون کرد

آره بیاین بذاریمش اینجا

اگه این تو بذاریمش مشکلی پیش نمیاد

در مجموع چقدر داریم؟

حدود چهار یا پنج؟

(پنج تا آنتی بادی از"خون جدید"به دست اومده)

مرسی هونگ چول
همش به لطف توئه

همینجوری میریم؟-
آره-

باید الان عجله کنیم

بریم پس-
بریم-

همه چیز داریم نه؟

بیچاره-
هونگ چول-

داریم میریم

مضطربم

هونگ چول، داریم میریم

بیاین عجله کنیم
اگه همینجوری نگاه کنیم نمیتونیم بریم

خداحافظ، هونگ چول

برمیگردیم

راه طولانیای در پیش داریم

بیاین عجله کنیم قبل اینکه خونش لخته ببنده

خون رو داری نه؟

"ماموریت اصلی جدید:"خون جدید)
(رو به مرکز پزشکی ملی بیارید

!دیدمش

دارم یه چیزی میبینم

!بیرونیم

!کور شدم

!وای کور شدم

یه صد سالی میشه که نور ندیدم

چونگگهچون نیست؟

چونگگهچونه

درست وسط سئولیم

چونگگهچون)
(جونگگو، سئول

حالا باید بریم مرکز پزشکی ملی

نزدیکه به چونگگهچون

با توجه به چونگجو مان)
(مرکز پزشکی نزدیکه

باید اینور باشه، بریم

فکر کردم سئول تو هرج و مرج باشه

بهتر از چیزیه که انتظارش رو داشتم

...اینجا-
!سهو وایسا-

وای خدای من

یه زامبیه

زامبیه؟-
زامبیه-

کجا؟-
بریم فقط-

(چندتا زامبی دیگه چیزی نیست)

مواظب باش، کد کانست

!هیس

تا موقعهای که تحریکشون نکنیم
نباید مشکلی واسمون پیش بیاد

سهو

میخوای باهام بری؟

چی؟

میخوای با من بیای؟

چی؟

چیکار میکنی؟-
چی؟-

چی شده؟-
چی؟-

داره چی میشه؟

چرا اینجوری میکنی؟

!هی-
!حرومزادهی آشغال-

داره چه غلطی میکنه؟-
!هی-

!نه-
چی؟-

!جاستین-
چرا بردیش؟-

!هی-
!جاستین الاغ-

چه غلطی داری میکنی مرتیکه؟

جدی هستی؟

!مسخره بازی در نیار دلقک

همینجوری میذاریم بره؟

بعد از اینکه یه نقش فعال رو بازی کرد)
(اعتماد همه رو به دست آورد

من پول رو لازم ندارم

...با این

اونایی که میگن به پول علاقهای ندارن)
(معمولا دیوونشن

!برش گردون

!خیلی فرزه! جدا که فرزه

!اوی جاستین! اون عنتر رو بگیر

هی

خیلی سریعه

!زود باش بگیرش

بگیرش

کجا داره میره؟

کجاییم؟

اونا کجا رفتن؟

کجا هستن؟-
رفتن داخل؟-

کجاییم؟

(بعد از دنبال کردن جاستین به یه ساختمون رسیدن)

یه جایی مثل اینجا تو نامسان هست؟

این اسکل میدونست داره کجا میره؟

خیلی عمدی به نظر میاد

بیاین اول بریم داخل

چی؟

از اون ور صدای آهنگ میشنوم

این طرف

اینجا خیلی بزرگه
اصلا نمیدونم کجا رفتن

!بگیرش

(جاستین و تیم تعقیب کننده تو طبقه اول)

(بقیه رفتن طبقه دوم)

یه صدای آهنگی از اینجا میاد-
فکرکنم از اینور میتونیم فرار کنیم-

!باید بگیریمش

کجاییم؟

!هی، جاستین

این چیه؟-
این چیه، یه ورزشگاه؟-

زودتر از چیزی که انتظار داشتم رسیدین

چی؟-
اینجا امروز روز مسابقات ورزشیه؟-

(جاستین رو تعقیب کردن و به یه ورزشگاه رسیدن)

(ورزشگاه با تجهیزات مختلف تمرین ژیمناستیک پر شده)

!جاستین

!خیلی عجیب غریبه

چی میخواد؟

!بردن اون با خودت بی معنیه

بیا فقط حرف بزنیم

!جاستین، صبر کن-
چرا؟-

نمیتونی یهویی با ما شروع کنی به رقابت کردن

من همیشه مراقبت بودم

...حقیقتش، هیونگ، من خیلی ازت خوشم میاد، اما

من یه برادر بزرگتر دارم

چی؟-
یه برادر بزرگتر؟-

برادری که خیلی مهم تره

یه نفر ازش حمایت میکنه

تو جاسوس بودی، جاستین؟

این چیه؟

...ُصدای چیه

اونا زامبین

(زامبیا داشتن ساز میزدن و صداش تا بیرون میومد)

یه سری تماشاگر هست

یه چیزی گذاشتن رو کلهی زامبیا که نتونن گاز بگیرن

از اونجایی که نمیتونن گاز بگیرن میتونی کنترلشون کنی

!این نیست

!نه

فقط همینقدر مهارت دارین؟

چه مرگتونه؟

یالا بهتر بنوازین

بیا بریم بیرون

!یکی اونجاست-
سهو، بیا بریم بیرون-

درسته؟ سعی کنین احساساتتونو بروز بدین

امتحانش کن

درسته

!بیشتر

!یالا بروز بدین

این دیگه چجور نوازندگیه؟

یارو روانیه واقعا-
آره-

این واقعا عجیب غریبه

شما هم احساساتتونو بروز بدین

!اوه، هیون جونه

هی! شین هیون جون؟-
!هیون جونه-

شین هیون جون-
!برگام-

!خوبه

!خیلی خوبه

!اوپا

!اوپا

!همینه

!هیونگ

!هیون جون-
!اوپا-

منم، شی یونگ

لی شی یونگ

!اوه، شی یونگ-
آره-

!سهو ام-
!اوه، سهو-

چی باعث شده بیاین اینجا؟

اوپا-
اینجا چیکار میکنی؟-

حالت خوبه؟

چطور؟ خوب به نظر نمیام؟-
!نه-

چرا اینجایی؟

من موسیقی میزنم

این چه نوع موسیقی ایه؟-
...با زامبیا-

نه، به عنوان سرگرمی موسیقی میزنم، موسیقی رو دوست دارم

(اون قطعا یه کسیه که میشناسنش، اما داره چرت و پرت میگه)

تو هیون جونی، درسته؟

درسته

فکر نکنم

نه این قطعا دماغ هیون جونه

(دماغش کارت شناسایی خوبیه)

تاریکه، اون کیه؟

دین دین ام

هی، دین دین-
سلام-

ما قبلا همو ملاقات کردیم

درسته

رئیست کی بود؟

الان یه رئیس جدید دارم

اون کیه؟

...لی جونگ هیونه

رئیست عوض شده؟

(واقعا هیچ نیازی به اشاره به این موضوع نیست الان)

اون کیه؟

تهیون از گرلز جنریشن-
تهیون؟-

دنسر خوبی هستی

در واقعا، من بیشتر یه خواننده ام

دوباره شروع میکنم، تو خواننده خوبی هستی

یکم-
توی رقصیدن و خوندن خیلی خوبه-

تیپت توی فرودگاه خیلی خوب بود

بله؟

از دیدنت خوشحالم
تیپت از سهو بهتره

بیاین پایین
شی یونگ، از دیدنت خوشحالم

آره،اوپا، حالت چطور بوده؟

ما ده سال باهم کار کردیم!

شی یونگ، بیا پایین، بیا حرف بزنیم

مجبوریم اینکارو کنیم؟

اینا کین؟

یه چیزی پوشیدن-
اونا زامبی نیستن؟-

اگه ترسیدی، میتونی بری

چرا نمیتونی بهم اعتماد کنی؟

اما نباید دنبال جاستین بگردیم؟

باید ازش در این مورد بپرسیم؟

بیاین بریم فقط، به هرحال همشون بسته شدهن

باید امن باشه، همشون بسته شده ان

بیخیال بابا! چرا که نه؟

ما میایم پایین-
بیا اینجا-

زود باشین و بیاین اینجا-
باشه-

یکم عجیب به نظر میاد

یکم حساس به نظر میاد

واو، در این صورت...

سهو، شی یونگ، ما یه بازیگر داریم

و یه خواننده

باید یکم بریم عقب تر؟

بیا خیلی نزدیک نشیم

آره، بیاین آروم پیش بریم-
میترسم-

بیخیال بابا، مشکل چیه؟

واقعا متوجه نیستین که الان همه چیز داره دیوونه کننده پیش میره؟

چی دیوونه کننده پیش میره؟

دنیا توی یه آشوب کامله

غذا خوردی؟

(کره ای ها هنوز باید غذا بخورن، حتی توی شیوع زامبی)

ما خوبیم، درسته؟

معلومه

من تهیونم-
رنگ موهاتو دوست دارم-

مشکیه فقط

این فقط مشکی طبیعیه...-
بیا توی نور-

ما نمیفهمیم که چه اتفاقی داره میفته

چیو نمیفهمی؟-
این وضعیتو-

این زامبیا...

Z یه حروف و اعدادی هست که روشون نوشته شده، مثل

باید بهت معرفیشون کنم؟

آره

همشون آدمای فوق العاده این

یه دکتر داریم

اوه، درسته-
آره، اون دکتره-

تشویق کننده هم داریم
و همینطور سرباز

دین دین، بیا بهش حمله کنیم و بازوهاشو از پشت بگیریم

بیا بگردیمش
نظرت چیه؟

بازرسی بدنی؟-
آره-

شی یونگ، هی، شی یونگ

یه ذره هم تغییر نکردی

چرا داری لمسم میکنی؟ چه خبره؟

(از اونجایی که مشکوکه بازرسی بدنیش میکنن)

اوپا، واقعا معذرت میخوام

بس کن! چیکار داری میکنی؟

...هیون جون، ما فقط

واقعا اورژانسیه
لطفا درک کن

چه خبره؟

چه خبره؟

فقط میخواستم بررسی کنم که

همیشه دندونای منو دوست داشت

من؟ نه بابا

از قصد اینکارو کردی

دیوونه... اون واقعا دیوونست

اون نیست

فکر نکنم اون باشه-
اون هیون جونی که ما میشناسیم نیست-

(قطعا خودش نیست)

این یارو مثل یه روانی واقعی به نظر میاد

به نظرم یه اتفاقی براش افتاده

!اوه، اومو! واقعا که

...رهبر ارکست

...حتی اگه بریم رو صحنه

(کمدین در مورد ارکستر کنجکاوه)

اصلا نمیترسه

اونا بسته شده ان

کجا داری میری؟-
مراقب باش-

داری چیکار میکنی؟

اصلا خنده دار نیست

(وقتی به رانشون ضربه میزنی شروع به زدن موسیقی میکنن)

تهیون، امتحانش کن

باید امتحانش کنی

(اونا زیلوفن نیستنا برادرا)

(روش استفاده از ارکستر زامبی ها کشف شد)

فکر کنم زامبیا هم میخندن

برای مدت کوتاهی، زامبی جوری با شادی موسیقی مینوازه)
(انگار که دوباره زنده شده

متاسفم

بیاین بریم جاستینو پیدا کنیم

زمان نداریم، باید عجله کنیم

هیون جون، لطفا کمکمون کن

هیونگ نیم

احیانا جاستینو میشناسی؟

اون خارجیه

جاستین؟ خارجی؟-
خارجی؟-

قدش بلنده و هیکل خوبی داره

من جاستینو میشناسم

اوه، میشناسیش؟

اوپا اون یه چیزی ازمون دزدید

اگه میدونی کجاست میتونی مارو ببری؟

!اوپا لطفا بهمون بگو

یعنی رئیسش کیه؟

!واو، به این بدن نگاه کنین

(یه زمان قابل اعتماد بود، الان ترسناکه)

هیکلش عالیه
یه آدم معمولی نیست

مثل یه مامور مخفیه

ما خیلی به مرکز پزشکی نزدیکیم
اما شماها الان دارین چیکار میکنین؟

این چیه؟

!هی! بهش دست نزن

!هی! بهش دست نزن

چش شده؟

(با امید بشریت مثل اسباب بازی رفتار میکنه)

چش شده؟-
دیوونهست؟-

!هی! جاستین

چرا اینجوری میکنه؟

!تف

صبر کن

چه خبره؟

(سرنوشت بشریت تو دستاشونه)

چون خیلی طول کشید یه چرتی میزنم

چرا انقدر آرومه؟

انگار یکی هست که هواشو داره
مشکوک میزنه

حتما یه دلیلی داره که اون بالاست

باید به این بالا موندن بچسبیم

درسته

اگه بیوفتیم به مشکل میخوریم

اگه بیوفتیم ممکنه خطرناک باشه
پس باید همین بالا بمونیم

(مرکز پزشکی ملی دقیقا همین بغله)

خون رو قبل از اینکه شروع به)
(لخته شدن کنه پس بگیر

("عملیات امید بشریت: پس گرفتن "خون جدید)

!جاستین

الانم زیاد دیر نشده، پس زود بیا اینجا

جاستین-
بله-

چطوره صلحآمیز مذاکره کنیم؟

وای، همینجوری سرش رو انداخته رد میشه؟

(شاید خائن باشه ولی مهارتای فیزیکیش معرکهست)

هر جور شده باید بگیریمش

خیلی مهمه

!جاستین من این طرفی میام

اوکی بیا

(با احتیاط دارن محاصرهاش کنن)

چی بود؟

چی؟-
چی بود؟-

افناد، نمیتونیم الان بگیریمش؟

!هی

اوه، چی؟-
نه-

(ضربه روی زمین باعث میشه زامبیایی که قایم شده بودن بلند شن)

چه خبره؟

!تف

!نه

میدونستم همچین اتفاقی میفته

(دقیقا تو تلهای که جاستین گذاشته بود افتادن)

حالا چجوری بگیریمش؟

دفکون تو در خطری

من خوبم! نمیتونن بیان بالا

همونجا بمون

(برای زامبیا خیلی سخته از تجهیزات بلند بالا بیان)

چه خبره؟

چی؟-
چی شده؟-

چه اتفاقی داره میوفته؟

چه خبره؟

(تادا! زامبی پارکور کار وارد میشود)

!اون زامبیه میتونه بپره

!هی

!اون زامبیه

(حالا، جاهای بلند هم خطرناکن)

!بدش من جاستین-
!جاستین بیا اینجا-

!بیا اینجا

(دکس یه بار دیگه از طناب بالا میره)

!یه زامبی دیگه اینجاست

!ازش دور بمون و بیا اینجا

(همه عقب میکشن تا دوباره جمع بشن)

چجوری اونجوری میپرن؟

زامبیا پرواز میکنن

چه خبره؟

این زامبیا انگار آکروباتبازن
سنجاب پرندهان

!جاستین بدش من

واقعا؟ پس بگیرش

یکم خوش بگذرونیم؟

بیا اینجا

!بگیرش

!بگیرش

!تف-
!لعنت-

(زورش رو به یه 47 ساله نشون میده)

داره اذیتم میکنه

چرا منو نمیگیرین؟

!بگیرش

!بگیرش

لعنت بهش

(پرش خوبی بود ولی مویی رد شد)

!دکس

!سونگجه

راهی هست بشه یه گوشه گیرش انداخت؟

!جاستین رو اون گوشه گیر بنداز

!گوشه گیرش بنداز

!بیا تو سونگجه

!بیا تو

!سونگجه، جاستین رو گوشه گیر بنداز

دکس و سونگجه برای اولین ماموریت)
(مشترکشون با هم متحد شدن

!تف

!لعنت

!صبر کن

!هی! بدش من

!دارمش

!یه کاری کن ولش کنه

!ولش کن-
!بگیرش-

!جاستین

!برش دار

!عالی-
!دکس-

!آهای دکس

!عالی-
!دکس-

!وایستا، باید به دکس کمک کنیم

!هی

!هی دکس

!مراقب باش

دست بزنین! اولین ماموریت مشترک)
(به عنوان دوست موفقیتآمیز بود

اونجاست؟-
!نه اینجا نیست-

نیست؟-
!اینجا نیست-

رفته-
!لعنت-

!هی جاستین

دنبال این میگردی؟

(قبل از دست دادن کیف، یواشکی خونا رو دزدید)

چیزی نمونده؟-
همش رفته-

واقعا؟

چی میخوای؟

پسش بدم؟-
!آره-

بدم؟

!نباید پرتش کنی-
!پرتش نکن-

!پرتش نکن-
باشه-

!هی زامبیا

!زامبیا

!لعنت

چی؟ پرتابش کرد اینجا؟

چرا پرتابش کردی؟

!یکی دیگه دارم

!پیداش کنین

کجا داری میری؟-
بیاین اینجا-

(در همون حین، توی لابی)

چرا همتون انقدر مضطربین؟

بذار یه سوال ازت بپرسم

جاستین رو از کجا میشناسی؟

میشناسمش، همون گندهه آره؟

!دقیقا

باید پیداش کنیم

بیاین داخل-
میدونی کجاییم؟ تو اول برو-

…تو چرا-
چرا؟-

وارد ساختار دایرهای که تو لابی)
(از کنارش عبور کردن میشن

اینجا چی داره؟

شماها به من مشکوکین؟

بیاین با هم بریم داخل-
برو-

تو با میای

به هر حال چهار به یکه-
بریم دنبالش-

سرعتت رو کم کن

اینجا ترسناکه-
تو اول برو-

یه در دیگه اینجاست

چی؟

جدی بیاین دنبالم

این چیه؟-
بیاین دنبالم-

بیا داخل

اینجا چی داره؟

!خون-
صبر کن چی؟-

!برگام ریخت

این چیه؟

…همه جا پر خونه

چرا همه جا پر خونه؟

(گالری دایرهای)

جایی که واردش شدن)
(پر خون پخش رو زمینه

فکر کنم باید برگردیم عقب-
صبر کن، همینجوری بمون-

مگه همتون برای دیدن جاستین نیومدین؟

جاستین کجاست؟ باید پیداش کنیم

میخوای من دنبالش بگردم؟-
آره-

نشونت میدم، اینجاست-
کجا داری میری؟-

کجا داری میری؟-
نرو-

!شییونگ

در رو نبند

چت شده؟

چرا داری ما رو ول میکنی؟-
…نمیکنم، چرا-

اگه بری همشون تبدیل به زامبی میشن، هوم؟

دست نزن-
تا حالا رهات کردم؟-

فعلا برش نداریم

بر داریم؟

چی برای مشکوک شدن وجود داره؟

…شبیه کلوسیمـه

چرا نمیتونیم بر داریمش؟ چرا؟

!اوه نه

چرا؟

چرا؟

چرا نه؟

!ای وای

من رو ترسوند

چرا نمیشه؟

مانکنه

فقط یه مانکنه، چت شده؟

اینجا شبیه غاره

!وای برگام

اینجا شبیه غاره

هی

(بازوی یه مجسمهی گرانبها رو شکست)

...خودت خوشت میاد

یکی بازوت رو بشکنه؟

خوشت میاد؟

این فقط یه مانکنه

فقط مانکن نیستن. خیلی برای من با ارزشن

اوکی

!هی

!نه، دارم میذارم سر جاشون

بهم گفتی بذارمشون سرجاش

به بازوش دست نزن

فقط بی حرکت وایستا

تو میمیری-
جاستین-

کلهاش بزرگه

!جاستین

این چیه؟

اوه، باز مانکنه

جاستین نیست

اونم نیست. کجاست؟

باید این یکی باشه. ببخشید

مراقب باش

کی این کارو کرده؟

!اوه، نه

!نه

!اوه، نه

!لعنتی

!اون رفت

آندره ست

مرد گندهه، درسته؟

درسته

(هیون جون فکر کرد آندره جاستین بوده. خارجیه)

احتمالا یه زامبی گازش گرفته

آندره رو گاز گرفتن! چیکار کنیم

همشون تبدیل به زامبی شدن و توی جزیره ججو اسیر شدن

سلام

2هفته پیش راهشونو با)
(شف آندره تو جزیرهی ججو جدا کردن

ممنونم

(با اینکه از ججو فرار کرده ولی تبدیل به زامبی شده)

آندره-
آندره-

آندره

4نفر مقابل یک نفر

نمیتونیم ببریم رفیق

اون بزرگترم شده

حجیم شده

روش شماره هم داره

Z-شماره 001

چه خبره؟

هیون جون، الان داری چیکار میکنی؟

واقعا تبدیل به یه روانی شدی

تو کی هستی؟
تو شین هیون جون نیستی نه؟

چه آهنگی رو میتونیم باهم بخونیم؟

چی؟-
چی؟-

مگه خواننده نیستی؟

دیوونست؟

دین دین، یکم قبل داشتی چی ازم میپرسیدی؟

چی؟

چرا این همه آدم اینجاست-
آره-

نمیدونی من کلکسیون آدم دارم؟

مزخرفه

از همتون به خوبی مراقبت میکنم

(بعد از اینکه همه اطرافیانش زامبی شدن دیوونه شده)

(هیون جون دیوونه شده)

شی یونگ. هم بازیگر داریم هم خواننده

(جاستین زامبی های کمیاب رو جمع کرده)

ما دکتر داریم

(ساختمون متروکه رو دارن تبدیل به موزه ی زامبی میکنن)

(و این)

(این اثر مورد علاقهی هیون جونه)

مطمئن میشم همتون بخشی از بهترین کلکسیونهام باشین

وای یا خدا آندره داره تکون میخوره

آندره! ماییم

!بزن بریم

چه خبره؟ چرا؟

!نه

!هی

!یه دونه دیگه هم دارم

(نقشههای شیطانی جاستین ادامه داره)

(ویالهای پر از خون دور و بر زامبیها انداخته شده)

اونجاست درسته؟
داد میزنم تا اینجا جمعشون کنم

!هی! بیا اینجا

باید خون با ارزش رو قبل از اینکه)
(زیر پا له بشه و از بین بره پیدا کنن

سخته اونجا دنبالش بگردیم

!هی! مراقب باش

!نه، خیلی خطرناکه

این خطرناکه. نمیشه اینجوری

ما هم خواننده و هم بازیگر داریم

(ورزشگاه پر از کاندیدهای عالی برای کلکسیون هنریه)

(جاستین از پشت فرار کرد که بره تله ی بعدی رو بذاره)

چه خبره؟

چه خبره؟

!جاستین

جاستین خوبی؟

چی؟

امکان نداره

اون چشه؟

چیشده؟-
!داره میاد-

چرا داره حمله میکنه؟

چرا این زامبی داره به زامبی های دیگه حمله میکنه؟

پادشاه زامبیهاست؟

چه خبره؟

دارن فرار میکنن

احتمالا جهش پیدا کرده

زامبی 220 سانتی متری هیون جون)
(بزرگترین زامبی که تا به الان بوده، وارد میدان شد

پشمام غولیه واسه خودش

از پس این زامبی برنمیایم-
امکان نداره-

اینکه بدن و دستش این شکلیه نرماله؟

ببین چقدر دستاش بلنده

(هیولایی که جاستین رو با یک حرکت زمین زد)

ولی خیلی سریع نیست

میتونیم سرعتمونو کم کنیم

احتمالا نیازه که گولش بزنیم

!از پسش برمیایم. اون بی. خون رو بگیر

!هی

!هی

!داره میاد اینجا

!الان باید بجنگیم

!بجنگ-
!بگیر

!هلش بده-
!بگیرش-

!هلش بده-
!بگیرش-

!بگیرش-
!بیا هلش بدیم-

!وایستا

!بکشش-
!هی-

!گرفتیمش

چه خبر؟

چه خبره؟

چی؟

چیشده؟-
مراقب باش؟-

دیگه اینجا امن نیست

(همه جا به خاطر زامبی 220 سانتی متری خطرناکه و امن نیست)

!هی

باید یه نقشه بکشیم

باید زامبی قد بلند رو شکست بدن)
(و خون رو سریع پیدا کنن

(ورزشگاه یه طناب داره که از سقف آویزونه)

!من یه نقشه خوب دارم

میتونی 5 ثانیه جلوش رو بگیری؟

از کجا؟-
توی 5 ثانیه میبندمش-

توی 5 ثانیه؟-
آره-

دوتاییمون بگیریمش؟-
آره-

اوکی

این زامبی کنده

فقط مراقب دهنش باش

!هی-
!بیا اینجا-

!دفکون-
بله؟-

!دفکون، از اینور-
!بریم-

این زامبی کنده

(لعنتی سریعه)

!اوپا

!نه! دفکون رو گاز گرفته

!دفکون گاز گرفته شده

!دور شو

!هی، دکس

!بریم

زود

!نمیخوام بمیرم

(دفکون آلوده شده)

نمیخوام بمیرم

(وقتی برای ناراحتی ندارن باید سریع نقشه بکشن)

خیلی سریعه

بذار اول شکستش بدیم. فکر کنم باید بگیریمش

!از سر راه برو کنار

از این آویزون میشم و میرم روی پشتش

نه. خیلی خطرناک نیست؟

میرم روی پشتش و دستشو میبندم. اون یکی دستشو با اون ببند

(اون بی بیسر و صدا وایستاده بود تا همچین کاری کنه)

مطمئنی این بهترین انتخابه؟

(نقشه خوبیه ولی ریسکیه)

میتونی انجامش بدی

!عجله کن و ببندش-
!هی-

عجله کن و ببندش

(نتونست درست انجامش بده)

!هلش بده

!هلش بده

!هلش بده

!سونگجه

!سونگجه

!سونگجه

یکی باید زنده بمونه

که واکسن بتونه ساخته بشه

و انسانیت نجات پیدا کنه

دکس! منو گاز گرفته. فقط ببندش

من نگهش میدارم

!الان ببندش دکس

!ببخشید دکس

صبر کن وایستا

من سپر تو نیستم-
!پسر بد-

اگر قراره گاز گرفته بشی برو زیر آب

بالاخره نجاتش دادم

دیدی؟ وقتی مهم باشه پیش قدم میشم

من کلا اینجوری حرف میزنم

!منو باهاش ببند

ببند

!دکس، مارو ببند

!سونگجه

!ببند

(دومین ماموریت تیم)

(آخرین ماموریت)

(شکست خورد)

::::::::: آيــــ(جهان زامبیها 2)ــــرِن ::::::::
::::@AirenTeam::::