All language subtitles for [SubtitleTools.com] [AnimWorld] Rakudai Kishi no Cavalry - 04

Forums.AnimWorld.net

Bloodrose مترجم

.بالاخره شروع شد

. مسابقه انتخابی برای فستیوال مبارزه 7 ستاره

، اولین حریف ورمیلیون موموتانی ـه
! کسی که به اسم " تانک سنگین " هم شناخته میشه

ویژگی اون اسلحه زرهی کمیابشه
. و از اون برای حمله سنگین استفاده میکنه

!قراره امروز یه مبارزه خفن ببینیم؟

! برو ، موموتانی

! هیچکس نمیتونه توی مبارزه از نزدیک تو رو شکست بده --

! هیچکس نمیتونه توی مبارزه از نزدیک تو رو شکست بده --
! اون به یه سطح " اف " باخت --

! افتخار یه دانش آموز ارشد رو بهش نشون بده --
! اون به یه سطح " اف " باخت --

! افتخار یه دانش آموز ارشد رو بهش نشون بده --
بر خلاف اون کسایی که دارن حرف میزنن --
. به نظر میاد تو موقعیتت رو درک میکنی

بر خلاف اون کسایی که دارن حرف میزنن --
. به نظر میاد تو موقعیتت رو درک میکنی

. این یه مبارزه واقعی ـه

طبیعتاً ، اگه بیای جلو ، برخلاف موقعی که توی حالت شبح
. میجنگیم ، ممکنه صدمه جدی ببینی

. قبل از این که کاری کنی فکر کن

! مـ ـ من تسلیم میشم

! برنده : استلا ورمیلیون

بدترینه 4

. یه شوالیه سطح " آ " واقعاً قوی تره

، متاسفانه حریف اون ضعیف بود
. الکی بزرگش نکن

. اوه ، شیزوکو

! خب ، حق با شیزوکوئه

. شنیدم شما دو تا هم بُردید

. آره ! ممنون به خاطرش

! شما دو تا عالی بودین

! کاگامی ! منو اینطوری نترسون

متاسفم . شما سال اولی هستید
. و با اینحال خیلی راحت کاملاً پیروز شدید

. برای همینم وقتی شما رو با هم دیدم ، نتونستم جلو خودمو بگیرم

شما ؟

! اوه ، معذرت میخوام ! من کوساکابه کاگامی هستم
. از کلوپ روزنامه نگاری

! دارم سعی میکنم که بهترین روزنامه نگار بشم

. اوه ، کلوپ روزنامه نگاری

پس تو خیلی راجب شایعات
. داخل مدرسه میشنوی

. خب ... من روزنامه نگارم ، نه گزارش دهنده شایعات

... اما مطمئناً ، یه چیزای هم میشنوم

. خدای من ، به نظر میاد داریم با هم خوب جور میشیم

میشه کاگامی صدات کنم ؟

! حتماً

. من برگشتم ، ایکی

... استلا

. تبریک میگم . پیام پیروزیت رو دیدم

. منم دیگه ، معلوم بود که میبرم

. مطمئنم

تمام وقت داشتی این ویدئو رو میدیدی ؟

. آره ، فکر کردم بتونم سر از کارش در بیارم

اسم تکنیکش " ناحیهی نامرئی " بود ؟

فقط ظاهرش نیست ، اون میتونه حس وجودش
. و بوش رو هم کاملاً مخفی کنه

. یه استتار مخفی ـه عالیه

. آره ، این یکی از ویژگی های اسلحهی اونه ، اوبوروزوکی

. حیله گرانست

. زدن دشمنش از یه ناحیه امن

. از روش مبارزش خوشم نمیاد

، اگه تو رقیبش بودی
. از مبارزه کنار میکشید

چـی ؟

، چون تو میتونی یه ناحیه گسترده رو آتیش بزنی
. راحت میتونی به " ناحیهی نامرئی " اون غلبه کنی

. اون هیچوقت روبروی همچین حریف های مبارزه نمیکنه

جدی ؟

، روش مبارزه اون با روش شوالیه ای خیلی فرق داره
. برای همینم لقب " شکارچی " رو بهش دادن

. لقب " جوجه " بیشتر بهش میاد

. اما برای تو ، خیلی سخته

آره . به توجه به توانایی هام
. اون قویترین رقیب برای منه

مشکلی برات پیش نمیاد ؟

نکنه نگران من شدی ؟

! نـ ـ نه

! فقط نمیخوام به همچین کسی ببازی

. که اینطور

!چـ ـ چی ؟

. مشکلی برام پیش نمیاد ، یه راهی پیدا کردم

. حتماً میبرم

. آ ـ آره ، درسته

. میدونم که میبری

. آره

. به هیچ قیمتی نمیبازم

. سلام ایکی

... آلیس

میخوام باهات حرف بزنم ، وقت داری ؟

آره ، راجب چی ؟

حقیقت داره که پارسال بین تو
و کیریهارا شیزویا خون ریزی شده ؟

پارسال ، بزرگِ خانوادهی کوروگانه
. با مدیره وقت رابطه داشته

. اون دنبال یه راهی بود تا منو اخراج کنه

. برای همینم کیریهارا رو انداخت به جونم

هی ، حقیقت داره چون نمرت خیلی پایینه
نمیتونی مبارزه واقعی داشته باشی ؟

آره ؟

. جداً ... میدونستم

میخوای همین الان همینجا دوئل کنیم ؟

، اگه توی مبارزه با من خودی نشون بدی
. شاید معلم ها به استعدادت پی ببرن

. نه ممنون . علاقه ای به دوئل ندارم

. اینطور نگو

. به عنوان همکلاسیت نگرانتم

چی شده ؟ چرا مبارزه نمیکنی ؟
. میدونی که دارم در حقت لُطف میکنم

، باید یه حرکتی بزنی

. چون در غیر این صورت هیچکس به آقای بدترین کمکی نمیکنه --

، اگه اونجا اینتتسو رو احضار میکردم --
. چون در غیر این صورت هیچکس به آقای بدترین کمکی نمیکنه --

. به این معنی میشد که به تحریکش جواب دادم

، حتی اگر هر کاری برای جلوگیری از مبارزه میکردم
. ممکن بود کارم به عنوان مبارزه شناخته بشه

پس اصلاً مقاومت نکردی ؟

. آره . برای همینم ، مجازات نشدم

. پس بهم بگو ، ایکی

اگه وضعیت امسال هم مثل پارسال بود ، چیکار میکردی ؟

. میذاشتم که مردم قدرتم رو ببینن

. همین

. مهم نیست چند سال زمان ببره

. که اینطور . خوب میفهممش

... ایکی

. در گذشته خیلی صدمه دیدی

چـی ؟

. هیچی نباشه ، قدرت همون تحمل ـه

. داری تمام فشار رو توی خودت نگه میداری

برای همینه همیشه ذهنت قبل از این که
. به حد خودش برسه صداش در میاد

... خشم ، ناراحتی ، رنج

. توی شکل های مختلفش

... اما تو

، همه چیز رو خیلی زیادی تحمل کردی
. برای همینه دیگه نمیتونی اون صدا رو بشنوی

. همیشه میتونی یه صورت آروم با یه لبخند داشته باشی

... متاسفم آلیس ، اما نمیفهمم

... واقعاً

فقط امیدوارم که یه روزی ، کسی پیدا بشه
. که بتونه اون فریاد رو بشنوه

. به عنوان یه دوست ، واقعاً امیدوارم

. هنوز یکمی وقت تا شروع مسابقه مونده

چیکار میخوای کنی ؟
میخوای مبارزات در حال انجام رو ببینی ؟

. نه ، میرم به اتاق انتظار

. میخوام روی مبارزه خودم تمرکز کنم

... اوه ، اونی ساما ، بند کفشت

. چـی ؟ اوه ، ممنون شیزوکو

. مراقب باش

به دلیل واقعی بودن مبارزات
زندگی شما توی خطر میوفته ، آیا قبول میکنید ؟

فرم رضایت

فرم رضایت

اگه شما متوجه شدید
. و هنوز تمایل به قبول کردن دارید " قبول میکنم " رو بزنید

قبول

قبول شد

. واو ، عبب مردی هستی
. درجا " قبول " رو زدی

تا قبل از دبیرستان ، تمام مبارزات
. توی حالت شبح انجام میشن

. خیلی از بچه ها توی این کار عجله میکنن

، بالاخره شانس اینو به دست آوردم تا
. توی یه مسابقه رسمی مبارزه کنم ، پس عجله ای ندارم

! واو جالبه ! واقعاً جالبه

تو سایکو ننه سان هستی ، درسته ؟

اوه ؟ اسممو میدونی ؟

. "شاهزاده شیطانی لیگ برتر " کی او کی

. توی مدرسه کسی نیست که تو رو نشناسه

. خب ، فکر کنم

شنیدم که شما و خانم مدیر
، خیلی وقته همدیگه رو میشناسید

. و شما امسال به عنوان معلم نیمه وقت کار میکنید

. آره ، آره درسته

... خب

... با این چطوری ؟ شاید امشب

. میتونم بهت یه درس خصوصی ویژه بدم

... خـ ـ خب

لعنت بهت ، داری با دانش آموزام چیکار میکنی ؟

. وای ! ترسوندیم کو چان

. نزدیک بود خیلی تصادفی بکشمت

. من به دست کسی مثل تو کشته نمیشم

از اون مهم تر ، نظارت و تفسیر مسابقه سوم چی شد ؟

... اوه ، میدونی

... مبارزه به درد بخوری نبود ، برای همینم

. به جای ول گردی برگرد سر کارِت

! بـ ـ باشه ! منو رو زمین نکش

نیم ساعت دیگه شروع میشه
. بهتره تمرکز کنم

. بالاخره تا اینجا اومدم

. این اولین مبارزه رسمی منه

، خیلی تحمل کردم

. و بالاخره این شانس رو به دست آوردم

. امکان نداره ببازم

این چیه ؟ --

. کوروگانه ایکی ، وقت مبارزت رسیده --
این چیه ؟ --

. کوروگانه ایکی ، وقت مبارزت رسیده --

. لطفاً به میدان مبارزه بیا

وقتش شد ؟

، اینجارو ببینید ! بزرگترین زمین مبارزه
. کُلی هم تماشا چی اومدن

. مسابقه 4 ام بالاخره دارم شروع میشه

، من سوکویومی هانگتسو هستم ، گزارش گر این مسابقه

. همینطور سایوکو ننه سنسی هم برای تفسیر اینجاست

.سلام

! این مسابقه رو نمیشه از دست داد

یه نفر کسیه که با این که سال اولیه
. ولی پارسال تونست به مبارزه 7 ستاره راه پیدا کنه

! یه شوالیه سطح" سی " کیریهارا شیزویا

! شیزویا ساما

! اون خیلی باحاله

، و نفر بعدی کسی ـه که با این که یه شوالیه سطح " اف " ـه
. تونست توی مبارزه شاهزاده ورمیلیون رو شکست بده

! کوروگانه ایکی

. باورم نمیشه که اومدی

پس یعنی میتونم حالتُ بگیرم ، آقای بدترین ؟

. اگه میتونی انجامش بده

وقت شکاره

! اوبوروزکی

. بیا پیس من ، اینتتسو

! شروع کنید

. وای ، خیلی ترسناک نگاه میکنی

. نباید اینطوری به همکلاسی قبلیت نگاه کنی

. مبارزه شروع شده ، کیریهارا

. از آدم های خیلی جدی بدم میاد

... پس من

! همینه ! ناحیهی نامرئی

! دیگه نمیتونیم کیریهارا رو ببینیم

... توانایت واقعاً حیله گرانست

! راهی برای غلبه بهش وجود نداره

! کوروگانه تیر رو زد

! اونجا

اونم یه تیکه از یونیفرم مدرسه ست ؟

کوروگانه تونست کیریهارا رو پیدا کنه ؟

همم

.ناحیه نامرئی کیریهارا نمیتونه تیر هارو هم نامرئی کنه

کوروبو جای اون رو از روی جایی
. که تیر ها شلیک میشن پیدا کرد

. اوه خدای من

. واقعاً دوست داری این مبارزه رو ببری

. اگه نمیخواستم که الان اینجا نبودم

هنوز عوض نشدی ، نه ؟

. این واقعاً ... واقعاً آزاردهندست

. پس هرچقدر میخوای شلیک کن

. همشون رو میزنم

. به عنوان بدترین ، بزرگتر از دهنت حرف میزنی

، اوه ، درسته . از الان
.بهت میگم که از کدوم سمت شلیک میکنم

. اولیش ، پای راست

. بعدی ، بازوی چپ

چـ ـ چرا ؟

. خب ، خب

برغلاف یه آشغالی مثل تو ، من یه نابغه ام ، میدونی که ؟

! من همیشه یه طور نمیمونم
( منظورش اینه که قوی تر از قبل شده )

امسال ، ناحیه نامرئی من میتونه
. حتی تیر هارو هم نامرئی کنه

. تا موقعی که بهت نخوره نمیتونی ببینیش

!فهمیدی احمق ؟

! دست چپ

! باور نکردنیه
! کیریهارا از پارسال هم قویتر شده

... این بده

. آره ، اون نقشه اونی ساما رو فهمید و خنثی اش کرد

! پای چپ

چرا بعد از این که مبارزه شروع شد درجا کاری نکردی ؟

چـی ؟

، اون میدونست که حریفش قراره نامرئی بشه
. اون باید همون موقع کاری میکرد

. اما با روش شمشیرزنی اون وقت میبره تا فکر حریفش رو بخونه

میدونی چقدر خسته میشه اگه بخواد همچین کاری
رو روی یه حریف نامرئی انجام بده ؟

. باورم نمیشه که همچین تصمیم آسونی نگرفت

. اینطور نیست که اون این کارُ نکرد

. اون نمیتونست

ها ؟

. اون نمیتونست همچیت تصمیم ساده ای بگیره
. چون الان اون خیلی عصبی ـه
( استرس داره )

. عصبی ؟ احمق نباش

. اون اصلاً عصبی نبود

. مشکلی برام پیش نمیاد

. حتماً میبرم

. ایکی از اون آدما نیست که راجب مبارزه مطمئن باشه

وقتی که فکر میکنی اون چه سختی هایی
. باید میکشید تا بتونه یه مبارزه رسمی داشته باشه

. اون نمیتونسته مثل همیشه عادی رفتار کنه

. درسته ، امکان نداره که اون عصبی نبوده باشه

. اون ... فریاد از ذهنش بود

چرا نتونستم متوجهش بشم ؟

. من نزدیک ترین کس بهشم

. خودتو جمع رو جور کن بدترین

موضوع فارغ التحصیل شدنته ، نه ؟

. مدیر جدید بهت شرایط جدیدی داد

ها ؟ منظورش چیه ؟

اون برای فارغ التحصیل شدن نیاز یه چیزی داره ؟

. آرنج چپ

بیخیال ! بُردن توی مسابقات مبارزه 7 ستاره
تنها راه فارغ التحصیل شده توئه ، نه ؟

!بُردن؟ توی مسابقات مبارزه 7 ستاره ؟

! زده به سرش

اون یه سطح " اف " ـه ، اون جدی ـه ؟

وای نه ، اونا دارن به تو میخندن ، خجالت نمیکشی ؟

هی ، چرا خودت جلوی همه نمیگی
که حتماً مبارزات 7 ستاره رو پیروز میشی ؟

. هاه . اون یه بد بخته

. یه سطح " اف " داره راجب پیروزی حرف میزنه

. فقط یه خاطر این که شانسی یه سطح " آ " رو بُرد

. شایع شده که میگن دست به یکی کرده بودن

. جداً ؟ سطح " اف " همیشه سطح " اف " ـه

... تمام این مردم که کاری به جز تسلیم شدن نمیکنن

... و دارن مبارزه رو مسخره میکنن

. بعدی یکی از عضو هاته

، بچه ها ، کوروگانه دلسرد شده
. یکم تشویقش کنید

! برو که رفتیم ، بد ترین

! بد ترین

! بد ترین

! اسکل ، بدترین

! بد ترین --
! بد ترین اسکل --

بد ـــ --
بد ترین رو ـــ --

! خــــفه

! شوالیه محبوبم رو مسخره نکنید

! ایکی چیکار داری میکنی
شبیه بد بختا شدی

!چرا داری تسلیم میشی ؟

! وقتی تلاش میکنی ازت خوشم میاد

! باید همیشه جلوی من باحال باشی
! ای اُســـــکـــــل

. ممنون استلا ، تشویق خوبی بود

به خاطر تشویق دختره جوگیر شدی ؟

. مغرور نشو ، کوروگانه ایکی

چرا داشتم سعی میکردم با چشمام تیر هارو بگیرم ؟

. خب ، فک کنم تیر بعدی رو به مغزت بزنم

. اگه بخوره بهت ، مُردی

. از اولشم این تنها کاری بود که میتونستم بکنم

! ایــتو شـورا

با یه تکنیک پُر از عیب و نقص میتونی جلوش رو بگیری ؟

یادت باشه ، برای درد های که کشیدم
. و سمتی که اونا میان

. اونجا ، اونجا

... عمق ، زاویه

! میخوره بهت --
... کلماتش و تون صداش --

... کلماتش و تون صداش --

! مــمیـری

. این چیزی که فکرشو کرده بودم

. میدونستم که حتماً جهتش رو عوض میکنی

ا ـ امکان نداره ، میتونی ببینیش ؟

. نمیتونم بدن یا سایه ت رو ببینم

. اما میدونم

!مگه ممکنه ؟

چـ ـــ

کار هات ، عمق درد
... و تون صدات

. همه چیز راجب تو رو بهم میگن

. من فقط اثرشون رو بر میگردونم

! و در آخرش ، تو حتماً همونجایی

. گیرت اوردم ، نمیذارم دوباره در بری

جداً ؟ اون پسر واقعاً انجامش داد ؟

چـ ـ چی شده ، سایکو سنسی ؟

کوروگانه چطوری کیریهارا رو پیدا کرد ؟

. دزدیدن شمشیر

کوروبو میتونه تکنیک
.حریفش رو آشکار کنه

. همینجوری هم ، فکر اون رو خوند

... باید بهش گفت

. دید ِعالی

. گیرت آوردم

! اون داره تقلب میکنه

آماده ای ، کیریهارا ؟

! با قوی ترینم ، قوی ترینت رو شکست میدم

! باران میلیونی

! صبر کن ، صبر کن ، وایسا

! وایسا ، وایسا ، نکن

. میدونم ، بیا سنگ کاغذ قیچی بازی کنیم

... ما دوستیم

مگه نه ... ؟

. اون یه شمشیر واقعی با لبهی تیزه ، میتونه منو بکشه

! ممکنه بمیرم

! باشه ، میتونم ببازم ، باختم رو قبول میکنم

! درد رو دوست ندارم

! فاصله 1 میلیمتری بود

. هنوز خیلی راه در پیش دارم

! کیریهارا شیزویا نمیتونه بجنگه

! برنده کوروگانه ایکی

! بـ ـ بازی تمومه

! کوروگانه ایکی

مَردی که پارسال نمیتونست هیچ کلاسی بگیره
. الان تونست یه مبارزه رسمی رو ببره

! وااااااو --
! اون موفق شد --

! وااااااو --
... اونی ساما --

! این شد یه چیزی

. اون موفق شد

! ایکی

تیم پزشکی ! لطفاً هرچه سریع تر
. کوروگانه ایکی رو به درمانگاه ببرید

. میدونستم که نمیشه مسابقات انتخابی امسال رو از دست داد

اوه ، شیزوکو ؟ نمیری داخل ؟

. از همینت خیلی خوشم میاد

نــه ! وقتی آب از دهنم درومده بود داشتی منو میدیدی ؟

! دیوونه ای ؟ ازهُل

! احمقه کودن ، همیش تقصیر توئه --
. استلا ، آروم باش --

چیکار داری میکنی ؟! میذاری یکی مثل اون
حسابی حالتُ بگیره ؟

. واقعاً متاسفم ، از خودم خجالت میکشم

. نگرانت کردم

! نـ ـ نگرانت نشده بودم

. استلا

. دوسِت دارم ، استلا

هــا ؟

. خیلی خوشحالم که باهات ملاقات کردم

! ا ـ ا ـ ا ـ احمق ! چی داری میگی

منم قبلاً گفتم که دوستت دارم ، اما منظورم
. روش زندگی کردن و اشتیاقت بود

همچین ـــ

. میدونم . اما الان واقعاً میخواستم این حرفُ بهت بزنم

. عادلانه نیست

چـی ؟

. این که تنها تو صادق باشی

. چشمات رو ببند

وای نه ! نکنه میخوای بهم مشت بزنی ؟

! گفتم چشماتو ببند

. چـ ـ چشم

... اشتباه برداشت نکن ، به خاطر این بود که من

... میخواستم ... انجامش بدم

منظورت اینه که تو هم منو دوست داری ؟

. فقط امروز باهات کاری ندارم

، هی استلا ، وقتی من با تو هستم
. حس میکنم میتونم بیش از حد قوی باشم

. بیا با هم به بالاترین درجه شوالیه گری برسیم

، و توی مسابقه آخر معلوم بشه کی برنده میشه

. میخوام با تو مبارزه کنم

. هر چی داری رو کن ، این بار بهت نمیبازم

. این یه قول ـه --
. این یه قول ـه --

"Ikiru nowa ma no michi, Megutte koete"
Life is a road of evil, I go around and over

"Deaishi wa sadame ka, Mezame no chi wa makoto no yume"
What I encounter, Is it fate? The land
where I woke is the true dream

"Shinawa yori too hibi"
Going back further than the days of myths

"Watashi wa honoo no tori"
I'm a firebird

"Ou no kata o hanare"
I left the shoulder of the king

"Guren no sora ni tonda"
And flew into the crimson sky

"Nante negai tabi nano"
What a long journey

"Kioku wa suna to mai"
Memories hover around with sand

"Ima wa anata no ude"
Now I'm in your arms

"Yatto yasuragi oboetemo"
I finally learned peace, but...

"Mada tsubasa o tsurugi ni kae"
Still I turned my wings into swords

"Aisuru wa shuradou, Kugutte ochite"
Love is a road of the demon, I go through and down

"Matoshi wa hiiro no toge no yoroi"
What I wear, It's scarlet armor with thorns

"Kono namami ga shi no hana nara"
If this flesh and blood is the flower of death

"Anata no ken de sakasete hoshii"
I want your sword to make me bloom

تجربهی شاهزاده