Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:01:44,184 --> 00:01:49,184
« بازی تــاج و تخـت »
2
00:01:53,508 --> 00:02:00,508
::. متـرجــم: حسـامالـدین ، ســروش .::
« SuRouSH AbG , Nora »
3
00:02:00,532 --> 00:02:04,532
دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم در ویکی صدا
4
00:02:04,556 --> 00:02:07,556
دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم در ویکی صدا
5
00:02:29,507 --> 00:02:31,380
"حرامزادهی وینترفل"
6
00:02:32,588 --> 00:02:34,794
"کوتولهی کستلی راک"
7
00:02:40,039 --> 00:02:42,162
فکر میکنم آخرین بار همدیگه رو
بالای دیوار بزرگ دیدهباشیم
8
00:02:42,162 --> 00:02:46,075
اگه درست یادم باشه
.داشتی از بالاش پرت میشدی
9
00:02:46,076 --> 00:02:48,531
تو راه، چندتا زخمم برداشتی
10
00:02:48,532 --> 00:02:53,027
،راه زیادی بوده
ولی هنوزم هردومون اینجاییم
11
00:02:55,026 --> 00:02:56,524
من "تیریون لنیستر"ام
12
00:02:56,524 --> 00:03:00,353
داووس سیورث -
شوالیهی آنیون -
13
00:03:00,354 --> 00:03:03,434
تو جنگِ "خلیج بلکواتر" در مقابل هم جنگیدیم
14
00:03:03,434 --> 00:03:06,015
از بدشانسیِ من بوده
15
00:03:06,016 --> 00:03:09,055
میساندی مورد اعتماد ترین
مشاور ملکهست
16
00:03:10,720 --> 00:03:12,426
به دراگوناستون خوشاومدین
17
00:03:12,426 --> 00:03:14,258
ملکهمون میدونه که این
سفرِ دور و درازی بوده
18
00:03:14,259 --> 00:03:17,630
،از تلاشهایی که بخاطر ایشون کردین
ازتون سپاسگذارن
19
00:03:17,631 --> 00:03:20,378
اگر مشکلی نیست، سلاحاتون رو تحویل بدین
20
00:03:25,998 --> 00:03:27,371
البته
21
00:03:51,975 --> 00:03:53,515
خواهش میکنم، از این طرف
22
00:03:58,219 --> 00:03:59,842
اهل کجایین؟
23
00:03:59,843 --> 00:04:02,131
لهجهتون رو نمیتونم تشخیص بدم
24
00:04:02,132 --> 00:04:03,964
من تو جزیرهی "ناث" به دنیا اومدم
25
00:04:03,964 --> 00:04:07,045
شنیدم جای خیلی زیباییـه
26
00:04:07,046 --> 00:04:09,126
درختای نخل و پروانه داره
27
00:04:09,126 --> 00:04:10,541
خودم شخصاً ندیدمش
28
00:04:14,705 --> 00:04:16,495
اینجا خیلی تغییر کرده
29
00:04:22,864 --> 00:04:25,986
و سانسا؟
شنیدم خوب و سرحالـه
30
00:04:25,987 --> 00:04:28,484
همینطوره -
دلش برام تنگ شده؟ -
31
00:04:31,648 --> 00:04:34,062
یه ازدواج قلابی که
ارتباط زناشویی هم توش برقرار نشد
32
00:04:34,062 --> 00:04:37,225
منکه چیزی نپرسیدم -
خب، همینطور بود و نبود -
33
00:04:37,226 --> 00:04:39,141
...بگذریم
34
00:04:39,141 --> 00:04:41,972
از چیزی که نشون میده
باهوش تره
35
00:04:41,972 --> 00:04:44,343
داره کم کم خودشُ نشون میده
36
00:04:44,344 --> 00:04:45,260
خوبه
37
00:04:45,261 --> 00:04:47,301
،بالاخره یه وقتی
38
00:04:47,301 --> 00:04:51,255
میخوام بهم بگی که چطوری یه نگهبانِ شب
به شاهِ شمال تبدیل شد
39
00:04:51,255 --> 00:04:53,045
هر وقت خودتهم بهم بگی
که چطور یه لنیستر
40
00:04:53,046 --> 00:04:55,835
شد دستِ راست دنریس تارگرین
41
00:04:55,835 --> 00:04:57,958
داستانش طولانی و خونیـه
42
00:04:57,958 --> 00:05:00,705
،راستشُ بخوای هم
بیشترشُ مست بودم
43
00:05:03,327 --> 00:05:05,867
متحدینام فکر میکنن اومدنم به اینجا
کار احمقانهایـه
44
00:05:05,868 --> 00:05:07,282
معلومه که همینطور فکر میکنن
45
00:05:07,283 --> 00:05:09,989
،اگه من خودم دست راستت بودم
نصیحتت میکردم که اینکارو نکنی
46
00:05:12,611 --> 00:05:14,526
...قانون عمومی میگه
47
00:05:14,526 --> 00:05:17,648
مردای خانوادهی استارک وقتی میرن
سمت جنوب، با کسی خداحافظی نمیکنن
48
00:05:17,649 --> 00:05:19,397
...درسته
49
00:05:19,397 --> 00:05:21,520
ولی منکه یه استارک نیستم
50
00:05:35,758 --> 00:05:37,006
...میخواستم بگم، بهشون عادت میکنی
51
00:05:39,754 --> 00:05:41,210
ولی راستش هیچوقت
واقعاً این اتفاق نمیفته
52
00:05:44,749 --> 00:05:47,996
یالا، مادرشون منتظرتـه
53
00:06:00,361 --> 00:06:03,941
،به این فکر بودم که چرا وقتی مهمونمون اومد
نیومدی که ببینیش
54
00:06:03,941 --> 00:06:06,938
خودت بهمون التماس کردی که
شاه شمال رو احضار کنیم
55
00:06:06,939 --> 00:06:09,394
یعنی نمیخوای دومرتبه ببینیش؟
56
00:06:09,395 --> 00:06:12,016
من وظیفهی خودمُ انجام دادم
57
00:06:12,016 --> 00:06:14,430
آتش و یخُ آوردم پیشِ هم
58
00:06:14,431 --> 00:06:16,720
عجیبـه
59
00:06:16,721 --> 00:06:19,218
،خیلی از جان اسنو تعریف کردی
60
00:06:19,219 --> 00:06:22,882
،ولی وقتی میرسه اینجا
میری رو یه صخره قایم میشی
61
00:06:22,883 --> 00:06:25,254
فکر نمیکردم دختر خجالتیای باشی
62
00:06:25,254 --> 00:06:29,459
،اینکه همش تو گوش پادشاها زمزمه کنم چیکار کنن
دیگه زمانش سر رسیده
63
00:06:29,460 --> 00:06:31,874
منکه شک دارم
64
00:06:31,874 --> 00:06:34,496
،به ما آدمای معمولی
یه مزهای از قدرت بچشون
65
00:06:34,497 --> 00:06:37,327
بعد میشیم مثل شیرهایی که
انسانها رو مزه کردن
66
00:06:37,328 --> 00:06:40,575
هیچچیز دیگه برامون مثل اونمزه
شیرین نمیشه
67
00:06:40,575 --> 00:06:43,822
هیچکدومِ ما که دیگه
آدمای معمولی نیستیم
68
00:06:45,945 --> 00:06:47,735
با اوضاع خوب و دوستانهای
69
00:06:47,735 --> 00:06:50,732
از شاه شمال و مشاورش جدا نشدم
70
00:06:50,733 --> 00:06:51,565
چرا؟
71
00:06:53,396 --> 00:06:55,436
بخاطر اشتباهاتی که کردم
72
00:06:57,560 --> 00:06:59,433
اشتباهای جبرانناپذیری
73
00:07:01,264 --> 00:07:04,386
اگه بمونم فقط حواسپرتی
براتون بار میارم
74
00:07:04,387 --> 00:07:06,594
خب پس، حالا کجا میری؟ -
ولاتینس -
75
00:07:06,594 --> 00:07:08,592
خوبه
76
00:07:08,592 --> 00:07:10,839
،اگه به دل نمیگیری بگم
77
00:07:10,840 --> 00:07:14,586
فکر نمیکنم خوب باشه که
باز برگردی به وستروس
78
00:07:14,586 --> 00:07:17,041
مطمئن نیستم اینجا جات امنـه یا نه
79
00:07:18,957 --> 00:07:22,163
من برمیگردم، عنکبوت عزیز
80
00:07:22,163 --> 00:07:23,952
اونم برای یه بارِ آخری -
...ملکهی من -
81
00:07:23,952 --> 00:07:27,532
باید جونمُ تو این کشور
عجیبغریب بدم
82
00:07:27,533 --> 00:07:29,364
درست مثل خودت
83
00:08:11,578 --> 00:08:13,200
الان در مقابل
84
00:08:13,200 --> 00:08:15,989
دنریس زادهی طوفان
از خاندان تارگرین، ایستادی
85
00:08:15,990 --> 00:08:18,196
،وارث حقیقی تخت آهنین
86
00:08:18,196 --> 00:08:21,151
"ملکهی حقیقیِ "آنداس" و "مردان اولیه
87
00:08:21,151 --> 00:08:23,566
محافظ هفت قلمرو
88
00:08:23,567 --> 00:08:25,273
مادر اژدهایان
89
00:08:25,273 --> 00:08:27,479
"کالیسیِ "اقیانوس علفزار بزرگ
90
00:08:27,479 --> 00:08:31,267
،زنی که نمیسوزد
شکنندهی زنجیرها
91
00:08:36,389 --> 00:08:38,053
ایشون "جان اسنو" هستن
92
00:08:42,049 --> 00:08:43,839
شاهِ شمالـه
93
00:08:46,546 --> 00:08:48,710
ممنونم که اینهمه مسافت
رو تا اینجا اومدین، ارباب جان
94
00:08:48,711 --> 00:08:50,958
امیدوارم دریاها خیلی بهتون
سخت نگرفته باشن
95
00:08:50,959 --> 00:08:52,541
بادها ملایم و مهربون بودن، اعلیحضرت
96
00:08:52,541 --> 00:08:56,537
شرمنده، میدونم یه لهجهی
فیلی باتم"ای دارم"
97
00:08:56,538 --> 00:08:59,409
ولی جان اسنو شاهِ شمالـه، اعلیحضرت
98
00:08:59,409 --> 00:09:01,241
و یه ارباب نیست -
...عذرمیخوام -
99
00:09:01,241 --> 00:09:03,488
اعلیحضرت، ایشون
سِر دووس سیورث هستن
100
00:09:03,489 --> 00:09:05,403
عذرمیخوام، سر دووس
101
00:09:05,404 --> 00:09:08,026
من هیچوقت تحصیل آکادمیکی و رسمی نکردم
102
00:09:08,026 --> 00:09:09,358
ولی میتونم قسم بخورم که
خوندم
103
00:09:09,359 --> 00:09:12,648
آخرین شاهِ شمال "تورِن استارک" بود
104
00:09:12,648 --> 00:09:15,811
و برای جدم، آئگون تارگرین زانو زد
105
00:09:15,811 --> 00:09:19,016
،درعوض حونِ خودش
.و جونِ افراد شمالی
106
00:09:19,017 --> 00:09:24,054
تورن استارک قسم به وفاداری ابدی
به خاندان تارگرین خورد
107
00:09:24,054 --> 00:09:25,552
یا که دارم اشتباه میکنم؟
108
00:09:25,553 --> 00:09:27,883
منکه اونجا نبودم، اعلیحضرت
109
00:09:27,884 --> 00:09:30,298
نه، معلومه که نبودی
110
00:09:30,298 --> 00:09:32,878
،ولی باز هم
سوگند، سوگنده دیگه
111
00:09:32,879 --> 00:09:35,293
...و ابدی هم یعنی
112
00:09:35,294 --> 00:09:37,750
ابدی یعنی چی، لرد تیریون؟
113
00:09:37,751 --> 00:09:39,248
برای همیشه
114
00:09:39,248 --> 00:09:41,330
برای همیشه
115
00:09:41,331 --> 00:09:44,161
...پس حدس میزنم، سرورم
116
00:09:44,161 --> 00:09:46,367
اومدی اینجا که...
برای من زانو بزنی
117
00:09:48,907 --> 00:09:50,447
.نه خیـر
118
00:09:53,570 --> 00:09:55,401
خب، باعث تأسفـه
119
00:09:56,734 --> 00:09:58,398
اینهمه راه تا اینجا اومدی
120
00:09:58,398 --> 00:10:00,563
تا سوگند وفاداریتون رو به
به خاندان تارگرین بشکونی؟
121
00:10:00,564 --> 00:10:03,063
سوگند بشکونم؟
122
00:10:03,063 --> 00:10:05,397
پدر جنابعالی، پدربزرگِ منُ
زندهزنده سوزونده
123
00:10:05,397 --> 00:10:07,105
عموم رو هم زندهزنده سوزوند
124
00:10:07,105 --> 00:10:08,439
اگه پاش میرسید که
...کُل هفت قلمرو رو
125
00:10:08,439 --> 00:10:11,522
پدر من... مرد خبیثی بود
126
00:10:13,355 --> 00:10:15,564
...از طرف خاندان تارگرین
127
00:10:16,813 --> 00:10:18,439
ازتون تقاضای بخشش دارم
128
00:10:18,439 --> 00:10:21,397
بخاطر جنایتهایی که در حق
خانوادهتون کرده
129
00:10:21,397 --> 00:10:24,272
و ازتون خواهش دارم که
یه دختر رو از روی
130
00:10:24,272 --> 00:10:26,647
گناهانِ پدرش، قضاوت بیجا نکنید
131
00:10:28,105 --> 00:10:31,606
دو خاندانِ ما، قرنها متحد هم بودن
132
00:10:31,606 --> 00:10:33,481
و اونقرنها، بهترین قرنهایی بودن که
133
00:10:33,481 --> 00:10:35,606
برای هفت قلمرو اتفاق افتاده بوده
134
00:10:35,606 --> 00:10:38,105
قرنها صلح و رونق و موفقیت
135
00:10:38,105 --> 00:10:40,938
اونم با یه تارگرین که
روی تخت آهنین نشستهبود و رهبری میکرد
136
00:10:40,938 --> 00:10:44,938
و بههمراه یه استارک که بهعنوان
محافظ شمال خدمت میکرد
137
00:10:44,938 --> 00:10:48,689
،من آخرین عضو از خاندان تارگرینام
جان اسنو
138
00:10:48,689 --> 00:10:51,105
به سوگند وفاداریای که اجدادت
به اجدادِ من خوردن، احترام بذار
139
00:10:51,105 --> 00:10:54,772
برای من زانو بزن، و من تو رو
بهعنوان محافظ شمال منصوب میکنم
140
00:10:54,772 --> 00:10:56,980
در کنارِ هم، این کشور رو از دست اونایی
141
00:10:56,980 --> 00:10:59,606
که قراره نابودش کنن، نجات میدیم
142
00:11:09,439 --> 00:11:11,481
حق با توئه
143
00:11:11,481 --> 00:11:13,980
تو بخاطر گناهای پدرت نباید مجازات بشی
144
00:11:13,980 --> 00:11:18,813
و منم مثل اجدادم براتون سوگند نمیخورم
145
00:11:18,813 --> 00:11:20,813
پس برا چی اینجایی؟
146
00:11:20,813 --> 00:11:23,647
چونکه من به کمک شما
و شما به کمک من نیاز دارین
147
00:11:26,855 --> 00:11:28,813
ببینم وقتی رسیدی
148
00:11:28,813 --> 00:11:30,772
دیدی سهتا اژدها بالاسرت
داشتن پرواز میکردن؟
149
00:11:30,772 --> 00:11:31,855
آره
150
00:11:31,855 --> 00:11:34,147
،و دیدی که دوتراکیها
151
00:11:34,147 --> 00:11:36,355
همهشون قسم خوردن که برام آدم بکشن
152
00:11:36,355 --> 00:11:38,314
آره، مگه میشه ندیدشون
153
00:11:38,314 --> 00:11:42,355
ولی میگی بازم به کمکت نیاز دارم؟ -
نه برای شکستدادن سرسی -
154
00:11:42,355 --> 00:11:45,689
میتونی همین فردا به مقر پادشاهی
حمله کنی و اونا هم سقوط میکنن
155
00:11:45,689 --> 00:11:47,938
این که هیچی، ما خودمون هم تقریباً
تونستیم بگیریمش و تازه اژدهاییهم نداشتیم
156
00:11:47,938 --> 00:11:52,063
تقریباً -
ولی به مقر پادشاهی حمله نکردی -
157
00:11:52,063 --> 00:11:53,689
چرا؟
158
00:11:53,689 --> 00:11:55,397
تنها دلیلی که میبینم
159
00:11:55,397 --> 00:11:57,647
اینه که نمیخوای هزاران انسان
.بیگناه رو بکشی
160
00:11:57,647 --> 00:11:59,689
سریعترین راه برای بردن
،یه جنگم همینه
161
00:11:59,689 --> 00:12:01,522
ولی بههرحال اینکارو نمیکنی
162
00:12:01,522 --> 00:12:04,731
،که یعنی، حداقل
163
00:12:04,731 --> 00:12:06,189
از سرسی دیگه بهتری
164
00:12:07,689 --> 00:12:11,063
هنوزم، این حرفا مطلبُ نمیرسونـه
که چرا به کمکِ تو نیازی دارم
165
00:12:12,938 --> 00:12:17,564
بخاطر اینکه الان، تو و من و سرسی
،و بقیهی افراد
166
00:12:17,564 --> 00:12:19,189
بچههایی هستیم که
داریم یه بازیای میکنیم
167
00:12:19,189 --> 00:12:21,272
و همش جیغ میکشیم که
چرا قوانین به حق نیستن
168
00:12:21,272 --> 00:12:23,397
بهم گفتی که از این یارو خوشت میاد -
همینطوره -
169
00:12:23,397 --> 00:12:26,897
،از وقتی که منُ دیده
از اینکه منُ ملکه صدا کنه امتناء کرده
170
00:12:26,897 --> 00:12:29,772
مخالف تعظیم کردن بهمـه، و الانم
داره بهم میگه یه بچهام
171
00:12:29,772 --> 00:12:33,564
،بنظرم داره میگه همهی ما بچهایم
یه نوع اصطلاحـه
172
00:12:33,564 --> 00:12:36,897
اعلیحضرت، هرکسی که میشناسید
تا قبل اینکه زمستون تموم بشه، میمیره
173
00:12:36,897 --> 00:12:39,063
اگه این دشمنِ شمال رو
باهم نریم شکست بدیم
174
00:12:39,063 --> 00:12:41,731
تا جایی که من میبینم، شما خودتون
دشمن شمالاین
175
00:12:41,731 --> 00:12:43,397
من دشمنتون نیستم
176
00:12:44,813 --> 00:12:46,731
ارتش مردگان" دشمنتونن"
177
00:12:46,731 --> 00:12:48,272
ارتش مردگان؟
178
00:12:49,564 --> 00:12:51,147
اینم یه اصطلاح دیگهست؟
179
00:12:51,147 --> 00:12:52,772
ارتش مردگان تو آماده باشـه
180
00:12:52,772 --> 00:12:54,855
ارتش مردگان؟
181
00:12:54,855 --> 00:12:57,022
شما خیلی منُ نمیشناسید، ارباب
182
00:12:57,022 --> 00:13:00,355
ولی فکر میکنید که من
دورغگو یا دیوانه باشم؟
183
00:13:00,355 --> 00:13:02,897
نه، فکر نمیکنم که هیچکدوم
ازاینها باشین
184
00:13:02,897 --> 00:13:05,022
ارتش مردگان واقعیـه
185
00:13:05,022 --> 00:13:06,481
وایتواکر ها وجود دارن
186
00:13:06,481 --> 00:13:09,397
،شاهِ شب واقعاً وجود داره
با چشمای خودم دیدمشون
187
00:13:09,397 --> 00:13:10,938
،اگه بتونن از دیوار رد بشن
188
00:13:10,938 --> 00:13:13,439
و ما هم بین خودمون چرخ بزنیم
...و دست روی دست بذاریم
189
00:13:16,481 --> 00:13:18,063
!کلکمون کندهست
190
00:13:23,647 --> 00:13:25,938
من توی دراگوناستون به دنیا اومدم
191
00:13:27,564 --> 00:13:30,272
حالا نه که یادم بیادش
192
00:13:30,272 --> 00:13:33,731
قبل اینکه قاتلای رابرت بتونن
پیدامون کنن، فرار کردیم
193
00:13:33,731 --> 00:13:36,938
رابرت مگه دوست صمیمیِ پدرت نبود، نه؟
194
00:13:36,938 --> 00:13:40,772
تو فکرم پدرت میدونسته که صمیمیترین دوستش
چندتا قاتل حرفهای فرستاده تا
195
00:13:40,772 --> 00:13:43,314
یه دختربچه رو تو تختخوابش بکشن
196
00:13:44,772 --> 00:13:46,689
البته نه که الان اهمیتی داشته باشه
197
00:13:48,230 --> 00:13:51,772
من کلِ زندگیم رو تو
زمینهای خارجی گذروندم
198
00:13:51,772 --> 00:13:54,147
آدمای زیادی سعی کردن
بکشنم
199
00:13:54,147 --> 00:13:57,647
اسم همهشون رو به یاد نمیارم
200
00:13:57,647 --> 00:14:01,731
مثل یه "بردهی جنسی" فروختهمیشدم
[ کسی که فقط برای حامله و بچهدار شدن خرید و فروش میشود ]
201
00:14:01,731 --> 00:14:05,272
زنجیرم شدم، بهم خیانت شده
202
00:14:05,272 --> 00:14:08,063
بهم تجاوز شده و بیعفتم کردن
203
00:14:08,063 --> 00:14:10,314
میدونی توی اونهمه سالی که
توی تبعید بودم
204
00:14:10,314 --> 00:14:13,272
چی سرِ پا نگهام داشت؟
205
00:14:13,272 --> 00:14:16,230
ایمان
206
00:14:16,230 --> 00:14:18,481
،نه به خدایی کسی
207
00:14:18,481 --> 00:14:22,022
نه ایمانِ یه افسانهها و اسطورهها
208
00:14:22,022 --> 00:14:24,647
ایمان به خودم
209
00:14:24,647 --> 00:14:27,813
به دنریس تارگرین
210
00:14:27,813 --> 00:14:31,355
این دنیا قرنهاست که
اژدهایی به خودش ندیده
211
00:14:31,355 --> 00:14:33,731
تا قبلِ اینکه بچههای من
به دنیا اومدن
212
00:14:33,731 --> 00:14:38,522
،دوتراکیها اجازهی رد شدن از دریاها رو نداشتن
هیچ دریایی رو
213
00:14:38,522 --> 00:14:40,897
اینکارو بخاطر من کردن
214
00:14:40,897 --> 00:14:45,355
من زاده شدم تا
هفتقلمرو رو حکومت کنم
215
00:14:45,355 --> 00:14:47,481
و اینکارو هم خواهم کرد
216
00:14:49,813 --> 00:14:52,355
اگه این شاهِ شب رو شکست ندیم
217
00:14:52,355 --> 00:14:54,689
باید برای یه قبرستون حکومت کنی
218
00:14:56,105 --> 00:14:59,314
جنگِ مقابل خواهرم همینالانشم
شروع شده
219
00:14:59,314 --> 00:15:01,689
نمیتونی ازمون انتظار اینُ
داشتهباشی که خصومتامون رو بذاریم کنار
220
00:15:01,689 --> 00:15:03,522
و بهت بپیوندیم و با اون چیزی
221
00:15:03,522 --> 00:15:05,022
که پشتِ دیوار بزرگ دیدی مبارزه کنیم
222
00:15:07,897 --> 00:15:09,439
حرفشُ باور نمیکنی
223
00:15:09,439 --> 00:15:12,355
میفهمم، بنظر چرتِ محض میرسه
224
00:15:12,355 --> 00:15:16,147
ولی اگه سرنوشت دنریس تارگرین رو
برگردونده به سواحلمون
225
00:15:16,147 --> 00:15:19,355
همینطور جان اسنو رو هم
شاهِ شمال کرده
226
00:15:19,355 --> 00:15:22,481
شما اولین کسی بودین که دوتراکیها
رو آوردین به وستروس
227
00:15:22,481 --> 00:15:25,855
اونم اولین آدمی بود که شمالیها
رو با وحشیها متحد کرد
228
00:15:25,855 --> 00:15:27,938
به اون لقب لُرد فرماندهی
نگهبانانِ شب دادهشد
229
00:15:27,938 --> 00:15:29,022
بهعنوان شاهِ شمال منصوب شد
230
00:15:29,022 --> 00:15:30,397
نه بخاطر حقِ اجدادیش
231
00:15:30,397 --> 00:15:32,772
،اونکه اصلاً همچین حقی نداره
بابا بدبخت یه حرومزادهست
232
00:15:32,772 --> 00:15:37,813
همهی اون مرتیکههای سرسخت
این آدمُ بهعنوان رهبرشون انتخاب کردن
233
00:15:37,813 --> 00:15:39,522
چونکه بهش ایمان داشتن
234
00:15:40,938 --> 00:15:42,897
همهی اون چیزایی که تو
الان بهشون ایمان نداری
235
00:15:42,897 --> 00:15:44,439
اون باهاشون مقابله کرده
و دیدتشون
236
00:15:44,439 --> 00:15:46,647
بخاطر صلاح مردمش باهاشون مبارزه کرده
237
00:15:46,647 --> 00:15:48,230
جون مردمش رو بهخطر انداخته
238
00:15:48,230 --> 00:15:50,022
بخاطر مردمش چاقو تو
سینهی این و اون کرده
239
00:15:50,022 --> 00:15:51,772
...جون خودش رو
240
00:15:57,938 --> 00:16:00,689
اگه خصومتامون رو کنار نذاریم
،و متـحد نشیم
241
00:16:00,689 --> 00:16:02,772
همهمون میمیریم
242
00:16:02,772 --> 00:16:06,439
بعدش دیگه اهمیتی نداره استخونهای کی
روی تخت آهنین میشینه
243
00:16:06,439 --> 00:16:08,772
،پس اگه اهمیتی نداره
زانو بزن دیگه
244
00:16:08,772 --> 00:16:10,938
به ملکه دنریس
سوگند وفاداری بخور
245
00:16:10,938 --> 00:16:12,564
کمکش کن تا خواهرم رو شکست بده
246
00:16:12,564 --> 00:16:14,731
و در کنار هم، ارتشهامون
از شمال محافظت میکنن
247
00:16:14,731 --> 00:16:16,481
الان برای اینکار وقتی نیست
248
00:16:16,481 --> 00:16:18,397
اصلاً برای هیچکدوم از اینا
!وقتی نیست
249
00:16:18,397 --> 00:16:19,897
...اینجا وایمیسیم، بحث میکنیم
250
00:16:19,897 --> 00:16:21,855
زانو زدن که وقتی نمیبره
251
00:16:21,855 --> 00:16:23,689
شمشیرت رو وقفِ هدفش کن
252
00:16:23,689 --> 00:16:25,439
و چرا باید همچین کاری کنم؟
253
00:16:28,314 --> 00:16:30,439
آخه میگم، توهینی نباشهها
اعلیحضرت
254
00:16:30,439 --> 00:16:31,647
ولی من شما رو نمیشناسم
255
00:16:31,647 --> 00:16:33,481
،و تا جایی که میتونم تشخیص بدم
256
00:16:33,481 --> 00:16:36,772
ادعایی که برای تاجوتخت دارین
کاملاً تکیه بر پدرتون داره
257
00:16:36,772 --> 00:16:40,105
و پدرِ خود من جنگید تا
اون شاه دیوانه رو سرنگون کنه
258
00:16:42,022 --> 00:16:43,897
اربابانِ شمال
259
00:16:43,897 --> 00:16:46,731
به من اعتماد کن تا رهبریشون کنم
260
00:16:46,731 --> 00:16:50,772
و منم با تمام توانم به اینکار ادامه میدم
261
00:16:52,022 --> 00:16:53,481
منصفانهست
262
00:16:54,980 --> 00:16:56,855
این هم که بگی
263
00:16:56,855 --> 00:17:00,980
من ملکهی حقیقیِ هفت قلمروام، منصفانهست
264
00:17:00,980 --> 00:17:04,731
،با اعلام اینکه شاهِ امپراطوری شمالی
265
00:17:04,731 --> 00:17:06,647
رسماً انگار اعلام شورش کردی
266
00:17:16,606 --> 00:17:18,938
اعلیحضرت خواهش میکنم
مهمانانتون رو مرخص کنید
267
00:17:18,938 --> 00:17:21,022
خبرای مهمی دارم
268
00:17:23,564 --> 00:17:25,439
باید این کارمُ ببخشید
269
00:17:25,439 --> 00:17:27,813
حتماً هردوتون بعد از سفر طولانیتون
خیلی خستهاین
270
00:17:27,813 --> 00:17:30,564
براتون حمام آماده میکنیم و
.شام میفرستیم درِ اتاقتون
271
00:17:40,022 --> 00:17:41,355
من زندانی تواَم؟
272
00:17:45,355 --> 00:17:46,647
نه هنوز
273
00:18:04,063 --> 00:18:05,772
دوتا از متحدامون آیرون بورن و دورنیش
274
00:18:05,772 --> 00:18:07,230
در راه دورن بهشون حمله شده
275
00:18:07,230 --> 00:18:09,731
و؟ -
فقط دوتا کشتی فرار کردن -
276
00:18:09,731 --> 00:18:12,063
بقیه
یا غرق شدن یا گرفته شدن
277
00:18:12,063 --> 00:18:14,647
الریا و سنداسنیکها یا زندانی شدن
یا مردن
278
00:18:14,647 --> 00:18:17,230
گریجویها یا گرفته شدن یا مردن
279
00:18:17,230 --> 00:18:18,938
همشون؟
280
00:18:22,189 --> 00:18:24,063
بکشید -
محکم تر بکشید -
281
00:18:24,063 --> 00:18:25,439
بکشید
282
00:18:35,689 --> 00:18:37,147
خواهرت مرده؟
283
00:18:38,647 --> 00:18:40,689
یورون گرفتتش
284
00:18:40,689 --> 00:18:42,063
خودت دیدی که گرفتتش؟
285
00:18:44,355 --> 00:18:47,731
بعد خودت فرار کردی؟ -
نمیتونستم نجاتش بدم -
286
00:18:47,731 --> 00:18:49,230
سعی کردم
287
00:18:50,522 --> 00:18:52,606
اگر تلاش میکردی، اینجا نبودی
288
00:18:57,105 --> 00:18:58,980
زودباش مرد
289
00:18:58,980 --> 00:19:00,314
طنابها رو باز کن
290
00:19:08,938 --> 00:19:10,938
!قاتلا
291
00:19:21,689 --> 00:19:23,813
!فاحشهها
292
00:19:23,813 --> 00:19:26,147
!خائنین
293
00:19:29,980 --> 00:19:31,272
این یعنی زندگی
294
00:19:32,481 --> 00:19:36,147
ببین چطوری سر گریجویها دارن شادی میکنن
295
00:19:40,481 --> 00:19:42,063
صادقانه باید بگم
296
00:19:42,063 --> 00:19:44,022
این داره منو حشریم میکنه
297
00:19:47,022 --> 00:19:48,731
صورت تئون رو دیدی
298
00:19:48,731 --> 00:19:51,105
درست قبل از اینکه بخواد بپره؟
299
00:19:51,105 --> 00:19:53,647
وای نه
300
00:19:53,647 --> 00:19:55,105
چه ابلهی بود
301
00:20:22,855 --> 00:20:25,813
فاحشه فاحشه فاحشه -
قاتلین -
302
00:20:59,105 --> 00:21:02,439
ملکهی من لطفا این
هدیه رو از طرف
303
00:21:02,439 --> 00:21:06,272
تمام وفادارهاتون در جزایر آهن
قبول کنید
304
00:21:11,230 --> 00:21:15,439
من چیزی به شما دادم که هیچ
مرد دیگهای نمیتونه بده
305
00:21:15,439 --> 00:21:17,564
عدالت
306
00:21:17,564 --> 00:21:21,230
عدالت برای دختر به قتل رسیدهی شما
307
00:21:30,772 --> 00:21:34,772
تو خودت رو به عنوان بزرگترین کاپیتان 14 دریا
ثابت کردی
308
00:21:34,772 --> 00:21:37,439
و یک دوست واقعی برای تاج و تخت
309
00:21:37,439 --> 00:21:40,647
شما به چیزی بیشتر
از یک دوست خوب نیاز داری
310
00:21:40,647 --> 00:21:44,147
و همین طور یک هدیهای که مناسب
عمل قهرمانانت باشه
311
00:21:44,147 --> 00:21:46,813
من فقط یک پاداش میخوام
312
00:21:48,105 --> 00:21:50,813
تو چیزی رو باید داشته باشی
... که قلبت میخواد
313
00:21:52,855 --> 00:21:54,397
وقتی که جنگ تمام شد
314
00:22:00,772 --> 00:22:04,230
همراه با یورون گریجوی که
نیروی دریایی ما رو فرماندهی میکنه
315
00:22:04,230 --> 00:22:07,397
و جیمی لنستر که ارتش رو
فرماندهی میکنه
316
00:22:07,397 --> 00:22:09,439
و دختران و پسران وستروس
317
00:22:09,439 --> 00:22:11,731
از کشور ما حفاظت میکنند
318
00:22:18,230 --> 00:22:20,980
هیچی مثه این نیست
درسته؟
319
00:22:20,980 --> 00:22:22,731
عشق این مردم
320
00:22:22,731 --> 00:22:24,855
ولی من فک میکنم تو نمیدونی
321
00:22:24,855 --> 00:22:28,189
که همین مردم، چند وقته پیش داشتن
تو روی خواهرم تف مینداختن
322
00:22:28,189 --> 00:22:29,938
و اگر به ما پشت کنی
323
00:22:29,938 --> 00:22:33,147
اونا برای این که سرت رو بالای نیزه
ببین جشن میگیرن
324
00:22:33,147 --> 00:22:34,647
همین طور خودت
325
00:22:34,647 --> 00:22:37,772
اونا فقط عاشق قطع کردن سر هستن
326
00:22:37,772 --> 00:22:41,022
ببین اگر نظر و نصیحیتی داری
327
00:22:41,022 --> 00:22:42,606
دوست دارم که بشنوم
328
00:22:42,606 --> 00:22:45,647
وقتی که به عنوان برادر یه ساعت تا دو ساعتی وقت
داریم حرف بزنیم
329
00:22:45,647 --> 00:22:47,355
نصیحت ؟
330
00:22:47,355 --> 00:22:51,022
خشن دوست داره یا نرم؟
331
00:22:51,022 --> 00:22:52,689
یا انگشت تو سوراخ؟
332
00:22:52,689 --> 00:22:55,980
شش، شش، شش، شش، شش
الان نه، بعدا حرف میزنیم
333
00:23:13,813 --> 00:23:16,772
میخوام بدونی که
درک میکنم
334
00:23:16,772 --> 00:23:18,355
با این که ما دشمنیم
... منو تو
335
00:23:18,355 --> 00:23:20,022
این خشمی که تو داری رو من درک میکنم
336
00:23:21,189 --> 00:23:22,522
منم اون روز، اونجا بودم
337
00:23:22,522 --> 00:23:24,314
وقتی که سر گرگور، سَر عشقت
رو داغون کرد
338
00:23:26,855 --> 00:23:29,189
اگر چشام رو ببندم
339
00:23:29,189 --> 00:23:32,189
میتونم صدای شکستن جمجه اوبرین رو بشنوم
340
00:23:32,189 --> 00:23:34,397
صدای جیغهای تو رو
341
00:23:34,397 --> 00:23:35,897
هیچ وقت همچین صدایی نشنیده بودم
342
00:23:35,897 --> 00:23:37,855
فک میکردم اون
"عشق واقعیه"
343
00:23:39,439 --> 00:23:41,731
اوبرین اون روز خیلی خوب بود
واقعا این طور بود
344
00:23:41,731 --> 00:23:43,105
هیچ کسی مثه اون نبود
345
00:23:43,105 --> 00:23:46,230
هیچ کسی مهارت اونو با نیزه نداشت
346
00:23:46,230 --> 00:23:49,314
حتی سر گرگور هم نمیتونست
جلوش رو بگیره
347
00:23:49,314 --> 00:23:51,772
فقط اگر اونو دست نمینداخت
348
00:23:51,772 --> 00:23:55,731
متونست راحت پاشه بره و بزاره گرگور
بمیره
349
00:23:55,731 --> 00:23:57,772
ولی این کاری نبود که
عشقت انجام بده مگه نه؟
350
00:23:57,772 --> 00:24:00,606
حالا اون یه جایی دفن شده
351
00:24:00,606 --> 00:24:03,355
و الان سر گرگور از هر وقته دیگهای
قویتر شده
352
00:24:03,355 --> 00:24:05,272
باید دیدنش برات سخت باشه
353
00:24:09,230 --> 00:24:11,230
وقتیکه دخترم رو ازم گرفتن
354
00:24:11,230 --> 00:24:14,355
... تنها دخترم رو
355
00:24:14,355 --> 00:24:17,147
راستش، نمیتونی تصور کنی
چه حسی داشت
356
00:24:17,147 --> 00:24:19,397
مگر این که خودت بچهات رو از دست
داده باشی
357
00:24:19,397 --> 00:24:22,063
من از سینهی خودم بهش شیر دادم
358
00:24:22,063 --> 00:24:24,772
با اینکه همه میگفتن اونو بدش به پرستار
359
00:24:24,772 --> 00:24:28,272
نمیتونستم ببینم تو دست زنه دیگهایه
360
00:24:28,272 --> 00:24:30,522
من هیچ وقت مادری نداشتم
361
00:24:30,522 --> 00:24:31,938
ولی مرسلا داشت
362
00:24:31,938 --> 00:24:35,606
اون دختر من بود ولی اونا ازم گرفتنش
363
00:24:35,606 --> 00:24:37,647
چرا این کارو کردی؟
364
00:24:44,230 --> 00:24:45,606
الان دیگه اهمیتی نداره
365
00:24:54,189 --> 00:24:56,938
دختر تو هم خیلی زیباست
366
00:24:56,938 --> 00:24:59,564
اون چشمای قهوهای
367
00:24:59,564 --> 00:25:01,272
اون لبها
368
00:25:02,897 --> 00:25:04,938
یک زیبایی دورنیشی واقعی
369
00:25:04,938 --> 00:25:06,813
فک میکردم که اون مورد علاقهی تو باشه
370
00:25:06,813 --> 00:25:09,980
میدونم میدونم که ما نباید
از کسی خوشمون بیاد
371
00:25:09,980 --> 00:25:12,147
ولی بازم
ماها آدمیم
372
00:25:13,647 --> 00:25:15,230
ما اونایی رو که بهشون علاقه داریم
دوست داریم
373
00:25:18,105 --> 00:25:20,105
متاسفم نمیتونم
بفهمم چی میگی
374
00:25:20,105 --> 00:25:23,481
با اون فکی که تو داری، اصلا نمیتونم حرفاتو
بفهمم
375
00:25:23,481 --> 00:25:25,314
خیلی باید عذاب آور باشه
376
00:25:28,481 --> 00:25:31,481
همهی ما انتخابهای خودمون رو داریم
377
00:25:31,481 --> 00:25:33,897
تو تصمیم گرفتی که دختر منو بکشی
378
00:25:33,897 --> 00:25:36,147
احتمالا بعد از این که این تصمیم رو
گرفتی خیلی احساس قدرت کردی
379
00:25:36,147 --> 00:25:38,355
الان هم احساس قدرت میکنی؟
380
00:25:44,938 --> 00:25:46,314
خیلی خوب نمیخوابم
381
00:25:46,314 --> 00:25:48,689
راستش اصلا نمیخوابم
382
00:25:48,689 --> 00:25:50,606
روی تختم دراز میکشم
و به سقف خیره میشم
383
00:25:50,606 --> 00:25:52,980
و راههای کشتن دشمنام رو تصور میکنم
384
00:25:52,980 --> 00:25:56,855
که چطوری الریا سند رو نابود کنم، کسی که
تنها دختر منو کشت
385
00:25:58,355 --> 00:26:00,022
به اینم فک کردم که سر گرگور
386
00:26:00,022 --> 00:26:02,189
جمجهی تو رو هم مثه اوبرین
بشکنه
387
00:26:02,189 --> 00:26:06,897
خیلی شاعرانه میشه ولی سریع
خیلی سریع
388
00:26:06,897 --> 00:26:09,855
به اینم فک کردم که اونو بیارم که
جمجهی دخترت رو هم بکشنه
389
00:26:10,938 --> 00:26:12,689
اون خیلی خوشگله
390
00:26:13,938 --> 00:26:15,606
فکر اینکه این صورت زیبا
391
00:26:15,606 --> 00:26:18,022
اون طوری از هم بشکافه و باز بشه
392
00:26:18,022 --> 00:26:19,772
نه، اصلا خوب نبود
393
00:26:27,230 --> 00:26:28,355
ماما
394
00:26:38,731 --> 00:26:41,063
کارین، این باهوشترین مردیه که من میشناسم
395
00:26:41,063 --> 00:26:44,147
اون قدر باهوش که بدونه چه سمی
به مرسلا دادی
396
00:26:44,147 --> 00:26:45,813
خداحافظی طولانی
همین بود نه؟
397
00:26:45,813 --> 00:26:47,897
خدانگهدار بلند -
همین بود -
398
00:26:52,230 --> 00:26:53,731
چقدر طول میکشه اثر کنه؟
399
00:26:53,731 --> 00:26:56,397
سخته که بگم، چند ساعت
چند روز
400
00:26:56,397 --> 00:26:58,272
به شرایط کسی که بهش سم داده شده
ربط داره
401
00:26:58,272 --> 00:27:01,772
ولی مرگ حتمیه؟ -
بله اعلاحضر کاملا حتمی -
402
00:27:07,147 --> 00:27:10,022
دختر تو اینجا تو همین سلول میمیره
403
00:27:10,022 --> 00:27:13,147
و تو هم همینجایی که تا وقت
مردنش اونو ببینی
404
00:27:13,147 --> 00:27:15,938
و برای باقی عمرت هم همینجا میمونی
405
00:27:17,813 --> 00:27:21,772
اگر نخوای که غذا بخوری
زوری غذا رو از حلقت میفرستیم پایین
406
00:27:21,772 --> 00:27:25,481
اون قدر زنده میمونی که پوسیده شدن دخترت رو ببینی
407
00:27:25,481 --> 00:27:28,772
تا ببینی که چطوری
اون صورت زیبا از هم میپاشه
408
00:27:28,772 --> 00:27:30,897
... استخون و خاک تبدیل میشه
409
00:27:33,272 --> 00:27:36,230
و در همین بین، به این که
چه تصمیمهایی گرفتی فک میکنی
410
00:27:39,314 --> 00:27:41,938
حواست باشه که نگهبانا شکنجهها رو
هر چند ساعت عوض کنن
411
00:27:41,938 --> 00:27:43,355
نمیخوام که چیزی رو از دست بده
412
00:28:14,355 --> 00:28:15,606
نه
413
00:28:57,855 --> 00:28:58,855
نکن
414
00:29:10,897 --> 00:29:13,731
داری چیکار میکنی؟
کسی نباید ما رو این طوری ببینه
415
00:29:13,731 --> 00:29:17,397
من ملکهی 7 قلمروام
هر کاری که دوست داشته باشم میکنم
416
00:29:22,938 --> 00:29:24,063
منو ببخشید سرورم
417
00:29:24,063 --> 00:29:26,397
بازدید کننده از براوس اومده
418
00:29:26,397 --> 00:29:29,397
خوبه، و برای تختمون هم
ملافههای تازه بیارید
419
00:29:29,397 --> 00:29:30,731
اساعه سرورم
420
00:29:41,606 --> 00:29:43,980
نه ممنون
421
00:29:43,980 --> 00:29:45,689
بهتون تسلیت میگم سرورم
422
00:29:45,689 --> 00:29:47,647
بخاطر مرگ پسرتون
423
00:29:47,647 --> 00:29:50,355
تمام گزارشها نشون میدادن
که ایشون جوان شایستهای بودن
424
00:29:50,355 --> 00:29:53,105
بانک آیرون شما رو برای تسلیت گفتن
اینجا نفرستاده
425
00:29:53,105 --> 00:29:56,606
تسلیت و تبریک
426
00:29:56,606 --> 00:29:59,564
بخاطر ملکهی هفت قلمرو شدن
427
00:29:59,564 --> 00:30:01,564
واقعا که دستاورد بزرگیه
428
00:30:01,564 --> 00:30:05,355
بانک آیورن، از شما به خاطر از بین بردن
اون خرافات تشکر میکنه
429
00:30:05,355 --> 00:30:06,938
آزاد کردن بادشاهی از عنصرها
430
00:30:06,938 --> 00:30:09,439
کسی که میخواست حاکمیت قانون
رو از بین ببره
431
00:30:09,439 --> 00:30:12,606
نابودی منطقهی بیلور واقعا
حادثهی ناگواری بود
432
00:30:12,606 --> 00:30:16,813
درسته، ولی گاهی این اتفاقات
ناخوشآیند نیاز هستن
433
00:30:16,813 --> 00:30:19,189
برای اینکه نظام و رهبری درست برگرده
434
00:30:19,189 --> 00:30:21,938
بانک آیرون، طلاهاش رو میخواد
435
00:30:21,938 --> 00:30:24,522
پدر شما هم هرگز زیر قولش رو نمیشکست
436
00:30:24,522 --> 00:30:28,355
ولی، درسته، بدهی شما درنظر گرفته میشه
437
00:30:28,355 --> 00:30:31,230
و الان شما در چندین جناح در
درگیری هستین
438
00:30:31,230 --> 00:30:34,147
و هر دوی ما میدونیم که جنگ
چقدر هزینه بر هست
439
00:30:34,147 --> 00:30:36,355
و هر دوی ما میدونیم که پول
برندهی نهایی جنگه
440
00:30:36,355 --> 00:30:37,813
حسابهای شما خالیه
441
00:30:37,813 --> 00:30:40,314
ولخرجیهای آخرین شوهر شما
هر چه که مانده بود رو دید
442
00:30:40,314 --> 00:30:43,647
ثروتمندترین حامی شما، تایرلها بودن
که الان دشمن شما هستن
443
00:30:43,647 --> 00:30:47,230
و شما از همه طرف در محاصرهی رقیبان
خودتون برای تاج و تخت هستین
444
00:30:47,230 --> 00:30:49,189
و بانک آیرون میخواد که روی برنده شرط بندی کنه
445
00:30:49,189 --> 00:30:50,897
ما شرط بندی نمیکنیم
446
00:30:50,897 --> 00:30:54,481
ما روی کسی سرمایهگذاری میکنیم که
بنظرمون برنده میشه
447
00:30:54,481 --> 00:30:57,439
یه راه قشنگ برای گفتن شرط بندی
448
00:30:57,439 --> 00:31:01,189
جنگ همین الانش هم شروع شده
و من اولین خون رو ریختم
449
00:31:01,189 --> 00:31:04,189
من، مار دورنیشها رو
گرفتم
450
00:31:04,189 --> 00:31:06,230
دریای باریک برای ناوگان منه
451
00:31:06,230 --> 00:31:08,689
یورون گریجوی صاحب دریای باریکه
452
00:31:08,689 --> 00:31:10,189
یورون گریجوی به من وفاداره
453
00:31:10,189 --> 00:31:12,397
فعلا
454
00:31:12,397 --> 00:31:16,147
دنریس تارگریان، 3 تا اژدهای بزرگ داره
455
00:31:16,147 --> 00:31:20,481
و چطور کشتیهای چوبی میتونن مقابل
اژدهاهای نفس آتشین استادگی کنن؟
456
00:31:20,481 --> 00:31:25,522
اژدهاهای اون، اون طوری که همه
فک میکنن، نامیرا نیستن
457
00:31:25,522 --> 00:31:27,897
ولی اول بیاین دربارهی اون دختره
تارگاریانی حرف بزنیم
458
00:31:27,897 --> 00:31:29,813
میخوای روی اون سرمایه گذاری کنی؟
459
00:31:29,813 --> 00:31:34,189
حدس میزنم که بانک آیرون، مقدار زیادی
طلا رو روی تجارت برده سرمایه گذاری کرده
460
00:31:34,189 --> 00:31:36,439
سود شما چقدر شده
461
00:31:36,439 --> 00:31:38,980
حالا که دایرینها تمام بردهها رو آزاد کردند؟
462
00:31:38,980 --> 00:31:43,147
درسته که تجارت برده به مشکل خورده
463
00:31:43,147 --> 00:31:45,022
چیزی که من فهمیدم این بود که
464
00:31:45,022 --> 00:31:48,355
اون خودشو یه انقلابی در نظر میگیره
تا یه پادشاه
465
00:31:48,355 --> 00:31:52,272
با تجربهای که شما دارین، بانکها معمولا چقدر
به انقلابیها پول میدن
466
00:31:52,272 --> 00:31:55,272
لنیسترها به بانک آیرون، پول زیادی رو بدهکار هستن
467
00:31:55,272 --> 00:31:57,439
ولی لنسترها همیشه
بدهیهای خودشون رو پرداخت کردن
468
00:31:57,439 --> 00:32:01,855
بردهها یا دوتراکیها یا اژدهاها
این طوری بودن؟
469
00:32:05,439 --> 00:32:07,439
واقعا که دختر پدرتون هستین
470
00:32:07,439 --> 00:32:08,772
دو هفته به من وقت بده
471
00:32:08,772 --> 00:32:10,980
به عنوان مهمان افتخاری همینجا بمون
472
00:32:10,980 --> 00:32:12,397
و وقتی که برگشتی بواروس
473
00:32:12,397 --> 00:32:16,855
قسم میخورم که بدهیم کاملا پرداخت شده باشه
474
00:32:40,481 --> 00:32:44,314
من به اینجا اومدم که روی شکستم
برای پیش بینی حملهی گریجویها فکر کنم
475
00:32:46,855 --> 00:32:48,397
خیلی سخت میگیری
476
00:32:48,397 --> 00:32:52,063
تو که خیلی بهتر از من
توی فکر فرو میری
477
00:32:53,772 --> 00:32:56,314
داری این حس رو بهم میدی که تو فکر کردن
به شکست هم دارم شکست میخورم
478
00:32:56,314 --> 00:32:58,022
من تو این جزیره یه زندانیام
479
00:32:58,022 --> 00:33:01,980
اگر من بودم نمیگفتم که زندانی هستی
480
00:33:01,980 --> 00:33:03,481
آزادی که برای خودت تو قضر بچرخی
481
00:33:03,481 --> 00:33:05,397
ساحلها
یا هر جایی که دلت میخواد رو بری
482
00:33:05,397 --> 00:33:07,564
بجز کشتی من
483
00:33:07,564 --> 00:33:08,980
تو کشتی منو گرفتی
484
00:33:08,980 --> 00:33:10,938
من بودم، نمیگفتم که کشتیت رو گرفتیم
485
00:33:10,938 --> 00:33:13,439
من باهات با کلمات بازی نمیکنم
486
00:33:13,439 --> 00:33:15,314
مردهها دارن میان سراغ ما
487
00:33:15,314 --> 00:33:16,980
برای چی فکری برای
پیدا کردن
488
00:33:16,980 --> 00:33:19,063
ناوگان گم شدهی من
و متحدای کشته شدهی من نمیکنی
489
00:33:19,063 --> 00:33:21,938
و منم به حال مردههای متحرک تو یه فکری میکنم
490
00:33:21,938 --> 00:33:24,147
فهمیدنش برای من خیلی سخته
واقعا این طوره
491
00:33:24,147 --> 00:33:27,272
اگر کسی به من دربارهی وایت واکرها و
... و شوالیه پادشاه
492
00:33:34,689 --> 00:33:35,938
احتمالا حرف منو باور نمیکنی
493
00:33:38,397 --> 00:33:40,564
راستش چرا حرفتو باور میکنم
494
00:33:40,564 --> 00:33:42,105
قبلا که این طوری نبوده
495
00:33:43,813 --> 00:33:46,022
بهشون میگفتی
گرامکین و اسنارک
496
00:33:46,022 --> 00:33:48,105
یادت هست هنوز؟
497
00:33:48,105 --> 00:33:50,189
تو میگفتی که همش
چرت و پرته
498
00:33:50,189 --> 00:33:53,314
وقعا هم چرت و پرت بود
همه اینو میدونستن
499
00:33:53,314 --> 00:33:56,439
ولی وقتی که اونا دیده شدن
500
00:33:56,439 --> 00:33:57,855
و تو هم دیدیشون
501
00:33:57,855 --> 00:33:59,522
و من به چشمای یه مرد صادق
اعتماد کردم
502
00:33:59,522 --> 00:34:01,522
بیشتر از اون که به چیزی
که همه میدونن اعتماد کنم
503
00:34:02,855 --> 00:34:05,105
چطوری مردمی که منو نمشناسن رو قانع کنم
504
00:34:05,105 --> 00:34:07,855
که دشمنی که هیچ کدوم اونا باورش ندارن داره میاد
که همشون رو بکشه
505
00:34:07,855 --> 00:34:11,189
سوال خوبیه -
میدونم که سوال خوبیه -
506
00:34:11,189 --> 00:34:13,355
دنبال جواب میگردم
507
00:34:13,355 --> 00:34:17,647
مغز مردم برای مشکلاتی به این بزرگی
درست نشده
508
00:34:17,647 --> 00:34:20,105
وایت واکرها
شوالیه پادشاه
509
00:34:20,105 --> 00:34:22,189
... ارتش مردگان
510
00:34:22,189 --> 00:34:23,813
که خوده این تقریبا یه
تسکین
511
00:34:23,813 --> 00:34:26,689
و راحتی برای هیولایی مثه
خواهر من میاره
512
00:34:29,022 --> 00:34:31,980
من باید به مردمم کمک کنم که
آماده اون اتفاقی که قراره بیوفته باشن
513
00:34:33,689 --> 00:34:36,022
از اینجا نمیتونم کمکشون کنم
514
00:34:37,522 --> 00:34:38,772
میخوام که برم
515
00:34:40,230 --> 00:34:42,731
اصلا به شاه جنوب نمیاد که بخواد به این
زودی
516
00:34:42,731 --> 00:34:44,397
و به این راحتی تسلیم بشه
517
00:34:46,564 --> 00:34:49,689
همه به من گفتن که از اشتباهات پدرم
درس بگیرم
518
00:34:49,689 --> 00:34:51,481
به جنوب نرو
519
00:34:51,481 --> 00:34:54,147
به درخواست دختر دیوانهی اون پدر گوش نده
520
00:34:54,147 --> 00:34:55,564
یه مهاجم خارجی
521
00:34:57,938 --> 00:35:00,647
و منم اینجام
522
00:35:00,647 --> 00:35:02,189
یه شمالی احمق
523
00:35:02,189 --> 00:35:04,647
بچهها پدرهاشون نیستن
524
00:35:04,647 --> 00:35:06,355
خوشبختانه
برای همه ما این طوره
525
00:35:07,855 --> 00:35:10,063
و بعضی وقتا داستان مهاجم خارجی بیشتره
526
00:35:10,063 --> 00:35:12,272
و یه شمالی احمق
تا دیدن چشمها
527
00:35:12,272 --> 00:35:16,481
دنریس میتونست خیلی وقت پیش بره
سمته وستروسیها، ولی نرفت
528
00:35:16,481 --> 00:35:18,314
به جاش همون جایی که بود موند و
529
00:35:18,314 --> 00:35:20,980
جون خیلی از آدما رو از سرونشت وحشتناکی
که داشتن نجات داد
530
00:35:20,980 --> 00:35:23,314
بعضی از اونها با ما الان تو همین
جزیره هستن
531
00:35:23,314 --> 00:35:24,897
وقتیکه تو اینجا مهمانی
532
00:35:24,897 --> 00:35:26,439
خوبه که بری ازشون بپرسی
533
00:35:26,439 --> 00:35:29,189
که اونا دربارهی دختر پادشاه دیوانه چه فکری میکنن
534
00:35:29,189 --> 00:35:32,272
اون از مردم در مقابل هیولاها
محافظت میکنه
535
00:35:32,272 --> 00:35:33,813
درست مثه خودت
536
00:35:33,813 --> 00:35:36,272
برای همینه که اومده اینجا
537
00:35:36,272 --> 00:35:37,813
و نمیخواد که به سمت شمال بره
538
00:35:37,813 --> 00:35:39,272
برای اینکه به جنگ دشمنی بره که
تا حالا ندیده
539
00:35:39,272 --> 00:35:41,772
اونم به حرف مردی که نمیشناسه
540
00:35:41,772 --> 00:35:44,189
بعد از فقط یه جلسه
541
00:35:44,189 --> 00:35:46,980
چیزه درستی برای درخواست کردن نیست
542
00:35:53,355 --> 00:35:55,606
خب حالا، چیزه معقولی برای پرسیدن داری؟
543
00:36:00,439 --> 00:36:01,606
منظورت چیه؟
544
00:36:01,606 --> 00:36:03,855
شاید یه شمالی احمق باشی
545
00:36:03,855 --> 00:36:07,522
دارم ازت میپرسم کاری هست که برات انجام بدم؟
546
00:36:10,481 --> 00:36:12,022
شیشهی اژدها؟ -
آره -
547
00:36:12,022 --> 00:36:14,481
شیشهی آتشفشانی
آبسیتین
548
00:36:14,481 --> 00:36:16,481
اون میگه شما مقدار خیلی زیادی
از اون رو اینجا دارین
549
00:36:16,481 --> 00:36:18,272
برای چی داریم دربارهی شیشه حرف میزنیم ؟
550
00:36:18,272 --> 00:36:20,147
ما همین الان دوتا از متحدامون رو
از دست دادیم
551
00:36:20,147 --> 00:36:23,522
برای همینه که داشتم با جان اسنو
که کسیه که پتانسیل متحد شدن رو داره حرف میزدم
552
00:36:25,897 --> 00:36:29,647
و خب پادشاه شما شیشهی اژدها رو
برای چی میخواد؟
553
00:36:29,647 --> 00:36:31,980
این طور که معلومه اینا
میتونن تبدیل به سلاحایی بشن که
554
00:36:31,980 --> 00:36:35,105
که میتونه وایت واکرها و
سربازهای پیادشون رو بکشه
555
00:36:35,105 --> 00:36:37,272
یا متوقفشون کنه
556
00:36:37,272 --> 00:36:38,564
نابودشون کنه
557
00:36:38,564 --> 00:36:40,189
دربارهی چیزی که گفتن مطمئن نیستم
558
00:36:42,147 --> 00:36:45,105
و نظر تو دربارهی این ارتش مردگان و
559
00:36:45,105 --> 00:36:47,980
وایت واکرها و شوالیهی پادشاه چیه؟
560
00:36:47,980 --> 00:36:50,606
من بشدت دوست دارم که
فک کنم جان اسنو داره اشتباه میکنه
561
00:36:50,606 --> 00:36:53,855
ولی یک مرد دانا گفت که هیچوقت نباید چیزی رو باورکنی
562
00:36:53,855 --> 00:36:56,397
برای اینکه خودت میخوای باورش داشته باشی
563
00:36:59,105 --> 00:37:02,272
کدوم مرد دانایی این حرف رو زده؟
564
00:37:02,272 --> 00:37:04,147
یادم نمیاد
565
00:37:04,147 --> 00:37:07,564
میخوای حرفهای خودت تبدیل به
حکمتهای باستانی کنی؟
566
00:37:08,772 --> 00:37:10,980
هیچوقت اینکار رو نمیکنم
567
00:37:10,980 --> 00:37:12,022
با شما
568
00:37:13,855 --> 00:37:17,522
دلیلی که به جان اسنو باور دارم اینه که
اومده اینجا
569
00:37:17,522 --> 00:37:19,938
تمام مشاورینش بهش گفتن نیاد
570
00:37:19,938 --> 00:37:22,022
من هم اگه بودم بهش میگفتم نیاد
571
00:37:22,022 --> 00:37:24,355
ولی به هرحال اومده
572
00:37:24,355 --> 00:37:26,772
لازم نیست بهش اعتماد داشته باشی
573
00:37:26,772 --> 00:37:28,813
بذار از شیشهی اژدها برداشت کنه
574
00:37:28,813 --> 00:37:30,439
،اگه اشتباه بکنه
ارزشی نداره
575
00:37:30,439 --> 00:37:32,522
تو حتی نمیدونستی اینجاست
576
00:37:32,522 --> 00:37:35,063
برات ارزشی نداره
577
00:37:35,063 --> 00:37:38,355
با هیچی ندادن بهش
یه چیزی بهش بده
578
00:37:38,355 --> 00:37:41,063
یه قدم رو به جلو برای یک رابطهی مفید بردار
579
00:37:41,063 --> 00:37:43,647
با یک متحد احتمالی
580
00:37:43,647 --> 00:37:47,022
سرش رو مشغول کن تا وقتی ما
...روی کار فعلیمون تمرکز میکنیم
581
00:37:47,022 --> 00:37:48,397
کسترلی راک
582
00:37:49,647 --> 00:37:51,439
سر داووس چه چیزی گفت
583
00:37:51,439 --> 00:37:55,481
دربارهی چاقو خوردن به قلب برای مردمش؟
584
00:37:55,481 --> 00:37:57,272
توجه کردی بهش؟
585
00:37:57,272 --> 00:37:59,731
باید به خیالات واهیشون کاری نداشته باشی
586
00:37:59,731 --> 00:38:01,897
توی شمال مایهی افسردگیه
587
00:38:17,772 --> 00:38:19,272
دیدنش شگفتانگیزه
588
00:38:20,772 --> 00:38:23,813
،اسم برادرهام رو روشون گذاشتم
ویسریس و ریگار
589
00:38:24,938 --> 00:38:26,439
جفتشون مُردن
590
00:38:28,731 --> 00:38:30,105
تو هم دوتا از برادرهات رو از دست دادی
591
00:38:33,272 --> 00:38:36,147
،مردم فکرمیکردن اژدهاها برای همیشه رفتهان
ولی حالا میبینی که هستن
592
00:38:37,897 --> 00:38:40,731
شاید باید همهمون چیزی که فکرمیکنیم میدونیم رو
زیرسؤال ببریم
593
00:38:46,689 --> 00:38:48,980
با تیریون صحبت کردی
594
00:38:48,980 --> 00:38:51,731
اون دست راستمه
595
00:38:51,731 --> 00:38:54,355
از حرف زدن لذت میبره -
همهمون از کاری که توش خوبیم لذت میبریم -
596
00:38:55,813 --> 00:38:57,314
من نمیبرم
597
00:39:02,314 --> 00:39:05,314
میدونی که اجازه نمیدم سرسی
بر تخت آهنین بنشینه
598
00:39:05,314 --> 00:39:06,481
هیچوقت انتظار نداشتم که اجازه بدی
599
00:39:06,481 --> 00:39:07,731
و نظرم رو راجعبه اینکه چه قلمروهایی
600
00:39:07,731 --> 00:39:09,813
به اون پادشاهی تعلق دارن تغییر ندادم
601
00:39:09,813 --> 00:39:11,647
منم همینطور
602
00:39:20,980 --> 00:39:25,189
بهت اجازه میدم از شیشهی اژدها برداشت کنی
و باهاش سلاح بسازی
603
00:39:25,189 --> 00:39:28,189
،تمام منابع و افرادی که نیاز داشته باشی
برات آمادهاش میکنم
604
00:39:31,689 --> 00:39:32,564
ممنون
605
00:39:39,189 --> 00:39:42,855
پس حرفم رو باورمیکنی، دربارهی شاه شب
و ارتش مردگان؟
606
00:39:46,022 --> 00:39:48,731
بهتره کارت رو شروع کنی، جان اسنو
607
00:40:13,397 --> 00:40:15,022
چقدر داریم؟
608
00:40:15,022 --> 00:40:17,105
،4هزار بوشل
.بانوی من
609
00:40:17,105 --> 00:40:18,272
یعنی چی؟
610
00:40:18,272 --> 00:40:20,355
،برای ساکنین فعلی قلعه
611
00:40:20,355 --> 00:40:24,022
،غذای کافی برای یک ساله
شاید بیشتر
612
00:40:24,022 --> 00:40:27,439
و طولانیترین زمستانی که در صدسال گذشته
پشتسر گذاشتیم چقدر طول کشیده؟
613
00:40:27,439 --> 00:40:29,897
خیلی مطمئن نیستم
614
00:40:29,897 --> 00:40:31,731
اسناد استاد لووین رو بررسی میکنم
615
00:40:31,731 --> 00:40:35,230
او یک رونوشت از تمام پیامهای کلاغها نگه میداشت
616
00:40:35,230 --> 00:40:37,355
،داری میگی غذای کافی نداریم
617
00:40:37,355 --> 00:40:40,564
خصوصاً اگه ارتشهای شمال برگردن تا
از وینترفل محافظت کنن؟
618
00:40:41,813 --> 00:40:44,063
،نه، بانوی من
به احتمال زیاد خیر
619
00:40:44,063 --> 00:40:46,189
پس باید برای اون اتفاق آماده بشیم
620
00:40:46,189 --> 00:40:48,272
،خطر از هر طرفی که بیاد
621
00:40:48,272 --> 00:40:50,564
اینجا بهترین جا برای موندنه
622
00:40:50,564 --> 00:40:52,522
باید شروع کنیم به ساخت سیلوهامون
623
00:40:52,522 --> 00:40:55,105
با محمولههای مرتب از تمام
قلعههای شمال
624
00:40:55,105 --> 00:40:57,397
،اگه تا پایان زمستان ازش استفاده نکردیم
بهشون پس میدیم
625
00:40:57,397 --> 00:40:59,731
ولی اگه تمام شمال باید به وینترقل
،پناه ببره
626
00:40:59,731 --> 00:41:03,439
وقت کافی ندارن تا همراه خودشون بارهای
آذوقه حمل کنن
627
00:41:03,439 --> 00:41:04,855
بسیار عاقلانهاست، بانوی من
628
00:41:04,855 --> 00:41:06,647
استاد ولکان، انجامش میدین؟
629
00:41:10,439 --> 00:41:12,938
دارن اون زرههای سینه رو با
چرم میپوشونن؟
630
00:41:12,938 --> 00:41:14,314
نه، بانوی من
631
00:41:14,314 --> 00:41:17,397
خب، مگه نباید اینکار رو بکنن؟
وقتی سرمای واقعی برسه؟
632
00:41:17,397 --> 00:41:18,813
کاملاً درست میفرمایید
633
00:41:18,813 --> 00:41:21,022
من رو عفو کنید، بانوی من
634
00:41:21,022 --> 00:41:23,606
تویی که اونجایی، چرا توی اونها چرم نمیریزید؟
635
00:41:25,606 --> 00:41:27,397
فرماندهی بهت میاد
636
00:41:29,105 --> 00:41:31,189
،شمالیها دارن با شمال مواجه میشن
637
00:41:31,189 --> 00:41:33,272
نگران تهدید آنسوی دیوارن
638
00:41:33,272 --> 00:41:34,813
باید هم باشن
639
00:41:34,813 --> 00:41:37,481
من اینجا سرسی رو بهتر از هرکسی میشناسم
640
00:41:37,481 --> 00:41:39,564
...اگه بهش پشت کنی
641
00:41:39,564 --> 00:41:43,481
تو اینجا سرسی رو بهتر از هرکسی نمیشناسی
...منظورم این بود که -
642
00:41:43,481 --> 00:41:47,022
،که زنی که مادر، پدر و برادرم رو کشته
خطرناکه؟
643
00:41:47,022 --> 00:41:49,105
ممنون بابت مشاورهی خردمندانهات
644
00:41:50,397 --> 00:41:52,606
...یکی از این دو اتفاق خواهد افتاد
645
00:41:52,606 --> 00:41:54,897
،یا مردهها زندهها رو شکست میدن
646
00:41:54,897 --> 00:41:56,855
...در این صورت
647
00:41:56,855 --> 00:41:58,938
،تمام زحماتمون به پایان میرسه
648
00:41:58,938 --> 00:42:01,314
یا زندگی برنده میشه
649
00:42:01,314 --> 00:42:03,314
و بعدش چی؟
650
00:42:03,314 --> 00:42:07,314
توی شمال یا جنوب نجنگ
651
00:42:08,897 --> 00:42:13,772
،همهجا و در هرجنگی و همیشه بجنگ
در ذهنت
652
00:42:15,689 --> 00:42:17,564
،همه دشمنت هستن
653
00:42:17,564 --> 00:42:20,481
...همه دوستت هستن
654
00:42:20,481 --> 00:42:24,606
تمام دستهی اتفاقات در یک زمان
اتفاق میافتن
655
00:42:24,606 --> 00:42:28,189
اگه اینطوری زندگی کنی
هیچچیزی غافلگیرت نمیکنه
656
00:42:28,189 --> 00:42:30,772
هر اتفاقی که میافته
657
00:42:30,772 --> 00:42:32,689
چیزیه که قبلاً دیدی
658
00:42:34,938 --> 00:42:37,689
بانو سانسا، در دروازه
659
00:43:10,230 --> 00:43:11,397
سلام، سانسا
660
00:43:32,272 --> 00:43:34,397
کاش جان اینجا بود
661
00:43:34,397 --> 00:43:37,272
بله، باید باهاش صحبت کنم
662
00:43:41,439 --> 00:43:44,063
تو آخرین پسر واقعی پدر هستی
663
00:43:45,897 --> 00:43:48,772
حالا تو پادشاه وینترفل هستی
664
00:43:48,772 --> 00:43:52,022
هیچوقت نمیتونم پادشاه وینترفل بشم
665
00:43:52,022 --> 00:43:53,855
هیچوقت نمیتونم پادشاه جایی بشم
666
00:43:53,855 --> 00:43:55,105
من کلاغ سه چشم هستم
667
00:43:57,189 --> 00:43:58,980
نمیدونم چه معنایی داره
668
00:43:58,980 --> 00:44:01,397
توضیحش سخته
669
00:44:01,397 --> 00:44:03,606
.سعی کن
خواهش میکنم، بخاطر من
670
00:44:05,314 --> 00:44:08,272
یعنی میتونم همهچیز رو ببینم
671
00:44:08,272 --> 00:44:10,606
هرچیزی که برای هرکسی اتفاق افتاده
672
00:44:10,606 --> 00:44:13,606
هر اتفاقی که الان میافته
673
00:44:13,606 --> 00:44:18,397
،حالا همهشون تکهها
و بخش بخش هستن
674
00:44:18,397 --> 00:44:20,606
باید یاد بگیرم بهتر ببینم
675
00:44:20,606 --> 00:44:24,022
،وقتی دوباره شب طولانی برسه
676
00:44:24,022 --> 00:44:25,647
باید آماده باشم
677
00:44:28,689 --> 00:44:31,105
چطوری اینها رو میدونی؟
678
00:44:31,105 --> 00:44:32,647
کلاغ سه چشم بهم گفت
679
00:44:32,647 --> 00:44:34,564
فکرمیکردم تو کلاغ سه چشم باشی
680
00:44:34,564 --> 00:44:37,314
بهت که گفتم توضیحش سخته
681
00:44:39,481 --> 00:44:40,980
...برن
682
00:44:40,980 --> 00:44:43,355
بابت تمام اتفاقهایی که برات افتاده متأسفم
683
00:44:43,355 --> 00:44:47,355
متأسفم که باید اینجا در خونهمون اتفاق میافتاد
684
00:44:52,564 --> 00:44:54,647
اون شب خیلی زیبا بود
685
00:44:56,647 --> 00:45:00,647
،برف میبارید
مثل همین الان
686
00:45:03,897 --> 00:45:05,731
...و تو خیلی زیبا بودی
687
00:45:07,689 --> 00:45:09,481
در لباس سفید عروسیت
688
00:45:13,355 --> 00:45:15,230
باید برگردم داخل، برن
689
00:45:16,606 --> 00:45:18,314
من یکم دیگه میمونم
690
00:45:49,355 --> 00:45:51,230
درد داره؟
691
00:45:51,230 --> 00:45:53,938
.یکم
از قبل کمتره
692
00:45:55,731 --> 00:45:58,355
عفونت دیگه ظاهراً از بین رفته
693
00:45:59,938 --> 00:46:01,772
غیرعادیه
694
00:46:01,772 --> 00:46:03,230
بعیده
695
00:46:03,230 --> 00:46:05,230
ممکنه کسی فکرکنه
696
00:46:05,230 --> 00:46:08,813
که تمام لایهی بالایی پوست بیمار
برداشته شده
697
00:46:08,813 --> 00:46:13,189
و مناطق زیرین با یه جور مرهم ترمیم شده
698
00:46:13,189 --> 00:46:16,481
هیچی دربارهاش نمیدونم
699
00:46:16,481 --> 00:46:18,564
فقط یهو دیگه حالم بهتر شد
700
00:46:18,564 --> 00:46:22,230
فکرکنم بخاطر استراحت بود که بهتر شد
701
00:46:24,189 --> 00:46:26,813
و آب و هوا
702
00:46:26,813 --> 00:46:28,772
آب و هوا
703
00:46:28,772 --> 00:46:30,564
میتونی بری، سر
704
00:46:30,564 --> 00:46:32,606
این اتاقها برای افراد
،بیمار استفاده میشن
705
00:46:32,606 --> 00:46:34,314
که تو دیگه نیستی
706
00:46:34,314 --> 00:46:37,813
تارلی، میخوام شب توی اتاق مطالعهام
باهات صحبت کنم
707
00:46:40,772 --> 00:46:42,063
چقدر بده؟
708
00:46:43,731 --> 00:46:45,105
فکرکنم شب متوجه میشم
709
00:46:50,230 --> 00:46:52,938
میخوای کجا بری؟
710
00:46:52,938 --> 00:46:56,647
من از لحظهای که این بیماری رو دیدم
خودم رو تسلیمش کردم
711
00:46:58,105 --> 00:47:00,938
میدونستم من رو میکشه
712
00:47:00,938 --> 00:47:03,606
یا خودم رو قبل از اون میکشم
713
00:47:03,606 --> 00:47:06,855
دنریس استورمبورن من
رو به خلاف این موضوع قانع کرد
714
00:47:06,855 --> 00:47:10,481
تنها جایی که دارم کنار اونه
715
00:47:10,481 --> 00:47:12,897
جونم رو مدیونش هستم
716
00:47:12,897 --> 00:47:15,481
اون و تو
717
00:47:17,689 --> 00:47:20,022
پدرت بیشتر از یک بار من رو نجات داده
718
00:47:20,022 --> 00:47:21,813
حداقل کاریه که
از دستم براومد
719
00:47:23,314 --> 00:47:26,689
شاید مسیرهامون دوباره به هم برخورد کرد
720
00:47:26,689 --> 00:47:28,105
امیدوارم
721
00:47:55,230 --> 00:47:58,689
تو معالجهاش کردی؟ -
بله -
722
00:47:58,689 --> 00:48:01,189
کی گفت معالجهاش کنی؟
723
00:48:01,189 --> 00:48:02,522
هیچکس
724
00:48:02,522 --> 00:48:05,813
،کی تو یا هرکسی رو منع کرد
که تلاش کنی معالجهاش کنی؟
725
00:48:05,813 --> 00:48:08,522
به نظرم شما بودین
726
00:48:08,522 --> 00:48:11,355
ولی به هرحال معالجهاش کردی؟ -
بله، درسته -
727
00:48:13,022 --> 00:48:16,147
منعش کردم چون خطرناک
،و به ندرت موفقیت آمیز بود
728
00:48:16,147 --> 00:48:18,481
خصوصاً با کسی به سن اون
729
00:48:18,481 --> 00:48:20,689
ممکن بود خودت و بقیه رو مبتلا کنی
730
00:48:20,689 --> 00:48:24,147
ممکن بود تمام سیتادل رو از بین ببری
731
00:48:26,439 --> 00:48:28,355
ولی نکردی
732
00:48:28,355 --> 00:48:30,980
این عمل بسیار دقیق و پیچیدهاست
733
00:48:30,980 --> 00:48:34,397
استادهای زیادی که کمرشون زیر وزن
حلقههای شفا خم شده
734
00:48:34,397 --> 00:48:36,855
برای معالجه تلاش کردن و ناموفق بودن
735
00:48:36,855 --> 00:48:38,938
ولی تو موفق شدی
736
00:48:38,938 --> 00:48:40,063
چطوری؟
737
00:48:42,063 --> 00:48:45,355
کتابها رو خوندم و دستوراتش
رو انجام دادم
738
00:48:55,731 --> 00:48:57,938
اون مرد بخاطر تو زندهاست
739
00:49:00,230 --> 00:49:01,855
باید به خودت افتخار کنی
740
00:49:04,938 --> 00:49:07,439
،ممنون
استاد اعظم
741
00:49:07,439 --> 00:49:08,355
بیا اینجا
742
00:49:12,397 --> 00:49:16,063
تمام این دستنوشتهها
و طومارها دارن از بین میرن
743
00:49:16,063 --> 00:49:18,731
ازت میخوام رونویسیشون کنی
744
00:49:23,022 --> 00:49:25,105
انتظار داشتی بهت جایزه بدم؟
745
00:49:26,813 --> 00:49:30,606
جایزهات اینه که بلافاصله از سیتادل
اخراجت نمیکنم
746
00:49:31,772 --> 00:49:33,772
بهتره کارت رو شروع کنی
747
00:49:33,772 --> 00:49:35,439
و مراقب موریانههای کاغذ باش
748
00:49:35,439 --> 00:49:36,772
اونها گوشت انسان رو هم میخورن
749
00:49:44,022 --> 00:49:47,397
باید ناوگان یورون گریجوی رو پیداکنیم
و غرقش کنیم
750
00:49:47,397 --> 00:49:50,897
اعلیحضرت، اون همین الانش هم تعداد زیادی
از ناوگانمون رو از بین برده
751
00:49:50,897 --> 00:49:52,439
...اینکه کشتیهای باقیموندهمون رو به دنبالش بفرستیم
752
00:49:52,439 --> 00:49:55,105
نمیگم کشتیهامون رو بفرستیم
753
00:49:58,938 --> 00:50:00,481
باید حتماً خودت بری؟
754
00:50:00,481 --> 00:50:02,481
کشتیها یورون ممکنه هرجایی باشن
755
00:50:02,481 --> 00:50:04,481
یا در بیشتر از یک مکان
756
00:50:04,481 --> 00:50:06,897
اینطوری تنهایی در دریاهای باز پرواز میکنی
757
00:50:06,897 --> 00:50:07,938
و خدا میدونه تا چه مدت
758
00:50:07,938 --> 00:50:09,564
تنها نیستم
759
00:50:09,564 --> 00:50:12,147
،دروگون، ویسریون و ریگار
رو هم همراهم دارم
760
00:50:12,147 --> 00:50:13,938
کسی میتونه بلایی سرشون بیاره؟
761
00:50:13,938 --> 00:50:15,938
ولی بازم میتونن یه بلایی سر شما بیارن
762
00:50:15,938 --> 00:50:17,731
فقط کافیه یه تیر داشته باشن
763
00:50:17,731 --> 00:50:20,272
.ریسکش بالاست
شما خیلی اهمیت دارید
764
00:50:22,606 --> 00:50:24,731
کسترلی راک چطور؟
765
00:50:24,731 --> 00:50:26,689
پاکان به زودی به اونجا میرسن
766
00:50:26,689 --> 00:50:29,272
وقتی برسن چی در انتظارشون هست؟
767
00:50:29,272 --> 00:50:31,689
یه وضعیت دشوار
768
00:50:31,689 --> 00:50:33,813
اونها خبردارن که داریم میایم
769
00:50:33,813 --> 00:50:37,147
بله. سرسی باور داره تنها هدف من در زندگی
770
00:50:37,147 --> 00:50:38,772
از بین بردن خاندان لنیستره
771
00:50:38,772 --> 00:50:40,522
اون آماده خواهد بود
772
00:50:44,522 --> 00:50:47,147
هیچکس تا حالا راک رو تسخیر نکرده -
!تیراندازها -
773
00:50:47,147 --> 00:50:49,522
ارتش لنیستر هنوز ارتشیه که پدرم ساخته
774
00:50:49,522 --> 00:50:51,855
!زودباشید -
به خوبی آموزش دیدن و تجهیزات خوبی دارن -
775
00:50:51,855 --> 00:50:53,647
حداقل 10هزار نفر هستن
776
00:50:53,647 --> 00:50:54,564
منتظر اومدنمون هستن
777
00:50:59,189 --> 00:51:00,855
آماده خواهند بود
778
00:51:04,147 --> 00:51:06,189
!بکشید! رهاکنید -
!رهاکنید -
779
00:51:08,397 --> 00:51:11,522
دروازههای کسترلی راک غیرقابل نفوذن
780
00:51:19,230 --> 00:51:21,481
جنگ برای بالا رفتن از دیوارها سخت خواهد بود
781
00:51:21,481 --> 00:51:23,022
برتری با ما نخواهد بود
782
00:51:24,397 --> 00:51:26,063
افراد زیادی خواهند مرد
783
00:51:28,230 --> 00:51:30,272
همونطور که پدرم گفته بود میمیرن
784
00:51:32,439 --> 00:51:35,063
...یه چیز جالب دربارهی پدرم
785
00:51:35,063 --> 00:51:36,980
خانهمون رو از تقریباً هیچی ساخته
786
00:51:36,980 --> 00:51:41,147
ارتشمون رو ساخت، کسترلی راک رو جوری ساخت
،که حالا ما میشناسیمش
787
00:51:41,147 --> 00:51:43,230
ولی فاضلابها رو نساخت
788
00:51:43,230 --> 00:51:45,314
،در حدش نبود
789
00:51:45,314 --> 00:51:48,189
واسه همین کارش رو به پستترین آدمی
...که تونست پیداکنه داد
790
00:51:48,189 --> 00:51:49,731
من
791
00:51:49,731 --> 00:51:51,564
،حق با اون بود
من پست بودم
792
00:51:51,564 --> 00:51:53,689
همراههایی که داشتم، پست بودن
793
00:51:53,689 --> 00:51:55,230
که بیشترشون زن بودن
794
00:51:55,230 --> 00:51:56,897
توی راک کسی تحویلشون نمیگرفت
795
00:51:56,897 --> 00:51:59,189
پدر با اینجور رفتاری مخالف بود
796
00:51:59,189 --> 00:52:00,813
،نمیتونست اجازه بده از دروازههای اصلی وارد بشن
797
00:52:00,813 --> 00:52:02,272
،نمیتونستم توی اتاقم بیارمشون
798
00:52:02,272 --> 00:52:04,522
به همین دلیل در مراحل ساخت
،فاضلابها
799
00:52:04,522 --> 00:52:07,272
یه کاری واسه خودم انجام دادم
800
00:52:09,314 --> 00:52:11,314
یه مسیر بود که از یه خلیج کوچک
801
00:52:11,314 --> 00:52:13,022
کنار دریا شروع میشد
802
00:52:13,022 --> 00:52:16,439
و زیر یکی از برجهای اصلی نگهبانی
تموم میشد
803
00:52:16,439 --> 00:52:19,647
هیچ جایی برای رفت و آمد انسانهای پست
بهتر از زیرزمین نیست
804
00:52:21,272 --> 00:52:25,022
کسترلی راک یک دژ غیرقابل نفوذه
805
00:52:27,272 --> 00:52:30,938
،ولی همونطور که یکی از دوستهای خوبم گفت
806
00:52:30,938 --> 00:52:34,897
ده تا مرد خوب بهم بده"
".تا به اون آشغال نفوذ کنم
807
00:52:40,439 --> 00:52:41,647
و اینطوری شروع میشه
808
00:52:48,397 --> 00:52:51,272
اونها با بخش بزرگ نیروهای لنیستر مواجه میشن
809
00:52:51,272 --> 00:52:53,147
تعدادشون از اونها کمتر خواهد بود
810
00:52:53,147 --> 00:52:55,481
اونها زره و سلاحهای کمتر خواهند داشت
811
00:53:00,439 --> 00:53:04,230
ولی ارتشهای خواهرم بخاطر ترس
برای اون میترسن
812
00:53:04,230 --> 00:53:07,189
پاکان برای چیزی بزرگتر میجنگند
813
00:53:07,189 --> 00:53:09,189
اونها برای آزادی
814
00:53:09,189 --> 00:53:10,980
و شخصی که آزادی رو بهشون داده میجنگند
815
00:53:10,980 --> 00:53:13,481
اونها برای تو میجنگند
816
00:53:13,481 --> 00:53:15,938
و به همین دلیل اونها پیروز میشن
817
00:54:02,689 --> 00:54:03,897
!کجان؟
818
00:54:03,897 --> 00:54:06,522
بقیهی لنیسترها کجان؟
819
00:55:35,397 --> 00:55:37,647
تموم شد -
آره -
820
00:55:39,522 --> 00:55:43,647
و حالا باران در سرسراهای ما میگرید
821
00:55:45,980 --> 00:55:47,439
خوب جنگیدیم؟
822
00:55:47,439 --> 00:55:50,481
به خوبیای که انتظارش میرفت
823
00:55:50,481 --> 00:55:52,606
هیچوقت جنگ ما نبود
824
00:55:52,606 --> 00:55:54,689
واقعاً که، رزهای طلایی
825
00:55:56,606 --> 00:55:58,647
برادرت و ملکهی جدیدش
826
00:55:58,647 --> 00:56:01,564
فکرمیکردن تو از کسترلی راک دفاع میکنی
827
00:56:01,564 --> 00:56:04,855
واقعیت اینه که کسترلی راک دیگه
ارزشی نداره
828
00:56:04,855 --> 00:56:06,439
،خب، واسه من داره
829
00:56:06,439 --> 00:56:08,772
ولی خاطرات خوب بچگیم
830
00:56:08,772 --> 00:56:10,314
باعث نمیشن سرسی بر تخت بمونه
831
00:56:10,314 --> 00:56:12,439
پس همینجوری گذاشتی تصاحبش کنن؟
832
00:56:12,439 --> 00:56:14,481
فعلاً آره. نمیتونن نگهش دارن
833
00:56:14,481 --> 00:56:17,022
،ناوگان یورون گریجوی کشتیهاشون رو سوزوند
834
00:56:17,022 --> 00:56:19,022
قبل از اینکه بریم گنجههاشون رو خالی کردیم
835
00:56:19,022 --> 00:56:21,272
بالأخره، مجبور میشن موقعیتشون رو رهاکنن
836
00:56:21,272 --> 00:56:24,689
و این همه رو از وستروس برگردن
837
00:56:24,689 --> 00:56:27,855
،و تو ارتش رو برداشتی
،ارتش واقعیت رو
838
00:56:27,855 --> 00:56:29,731
و رفتی به جایی که نبودن
839
00:56:29,731 --> 00:56:33,063
کاری که راب استارک در ویسپرینگ وود با من انجام داد
840
00:56:33,063 --> 00:56:35,105
همیشه در شکستها درسهایی وجود داره
841
00:56:35,105 --> 00:56:38,689
بله. تا الان باید خیلی خردمند شده باشی
842
00:56:39,980 --> 00:56:42,855
پدرم همیشه میگفت من
یه یادگیرندهی کندم
843
00:56:42,855 --> 00:56:44,606
،اگه خیلی باهوش بود
844
00:56:44,606 --> 00:56:46,355
چرا همون لحظهای که معدنهای طلاتون خالی شدن
845
00:56:46,355 --> 00:56:50,063
هایگاردن رو تصاحب نکرد؟
846
00:56:51,606 --> 00:56:55,522
فکرکنم بتونم بزودی خودم ازش بپرسم
847
00:56:55,522 --> 00:56:58,606
من دیگه نمیتونم از اشتباهاتم درس بگیرم، درسته؟
848
00:57:01,063 --> 00:57:03,564
چطوری انجامش میدی؟
849
00:57:03,564 --> 00:57:06,022
با اون شمشیر؟
850
00:57:06,022 --> 00:57:08,397
،اون شمشیر جافری بود
درسته؟
851
00:57:08,397 --> 00:57:10,731
نه اینکه ازش استفادهای کرده باشه
852
00:57:10,731 --> 00:57:12,397
اسمش رو چی گذاشته بود؟
853
00:57:14,022 --> 00:57:16,355
نالهی بیوه
854
00:57:16,355 --> 00:57:18,564
،واقعاً آدم دیوثی بود
نه؟
855
00:57:20,189 --> 00:57:25,564
من کارهای غیرقابل گفتنی انجام دادم
تا از خانوادهام محافظت کنم
856
00:57:25,564 --> 00:57:29,606
یا نگاه کردم که دستوراتم رو انجام بدن
857
00:57:29,606 --> 00:57:32,772
همیشه کنارشون خوابیدم
858
00:57:32,772 --> 00:57:34,813
اونها ضروری بودن
859
00:57:34,813 --> 00:57:36,855
و هرچیزی که برام ضروری بود
860
00:57:36,855 --> 00:57:40,772
برای امنیت خاندان تایرل، انجامش دادم
861
00:57:40,772 --> 00:57:45,397
...ولی خواهر تو کارهایی کرده
862
00:57:47,063 --> 00:57:49,397
که حتی قادر به تصورشون نبودم
863
00:57:49,397 --> 00:57:52,230
...اون غنیمت اشتباهم بود
864
00:57:52,230 --> 00:57:54,772
شکست خوردن در تصور
865
00:57:56,105 --> 00:57:58,564
،اون یه هیولاست
خودت میدونی؟
866
00:57:58,564 --> 00:58:00,731
برای تو، مطمئنم که هست
867
00:58:00,731 --> 00:58:02,606
برای دیگران هم بله
868
00:58:02,606 --> 00:58:06,105
ولی بعد از اینکه برنده شدیم و
،دیگه رقیبی نداشتیم
869
00:58:06,105 --> 00:58:10,439
وقتی مردم در دنیایی اون اون ساخته
،با صلح و آرامش زندگی کنند
870
00:58:10,439 --> 00:58:14,147
واقعاً فکرمیکنی دستشون رو روی
جوری که ساختتش منحرف میکنن؟
871
00:58:16,564 --> 00:58:18,772
تو عاشقشی
872
00:58:18,772 --> 00:58:20,564
واقعاً عاشقشی
873
00:58:20,564 --> 00:58:23,022
ای احمق بیچاره
874
00:58:23,022 --> 00:58:24,772
اون میشه پایان زندگیت
875
00:58:24,772 --> 00:58:27,314
احتمالاً
876
00:58:27,314 --> 00:58:29,105
ولی صحبت کردن دربارهاش
877
00:58:29,105 --> 00:58:31,147
با تو هیچ فایدهای نداره، درسته؟
878
00:58:31,147 --> 00:58:33,855
از من بهتر کی هست؟
879
00:58:33,855 --> 00:58:35,772
چه تضمین بهترین میتونی داشته باشی
880
00:58:35,772 --> 00:58:39,813
که حرفهایی که میزنی هیچوقت
از این اتفاق خارج نمیشن؟
881
00:58:39,813 --> 00:58:42,855
ولی شاید تو راست میگی
882
00:58:42,855 --> 00:58:44,439
،اگه تو رو تا اینجا کشونده
883
00:58:44,439 --> 00:58:46,855
از حد کنترلت فراتر رفته
884
00:58:48,147 --> 00:58:50,147
بله
885
00:58:50,147 --> 00:58:51,606
درسته
886
00:58:52,689 --> 00:58:54,731
اون یه بیماریه
887
00:58:54,731 --> 00:58:57,689
از تصمیمم که باعث پخش شدنش شد
پشیمونم
888
00:58:57,689 --> 00:58:59,272
تو هم پشیمون میشی
889
00:58:59,272 --> 00:59:01,022
فکرکنم کارمون اینجا تمومه
890
00:59:04,439 --> 00:59:05,481
چطوری اتفاق میافته؟
891
00:59:07,022 --> 00:59:08,938
سرسی چندین ایده داشت
892
00:59:08,938 --> 00:59:10,355
شلاق زدنت توی خیابونها
893
00:59:10,355 --> 00:59:13,022
و قطع کردن سرت جلوی قلعهی سرخ
894
00:59:13,022 --> 00:59:16,855
زندهزنده پوستت رو کندن و اعدام کردنت
از دیوارهای مقر پادشاهی
895
00:59:20,022 --> 00:59:21,813
منصرفش کردم
896
00:59:39,063 --> 00:59:40,481
درد داره؟
897
00:59:40,481 --> 00:59:43,063
نه. خودم از بابتش مطمئن شدم
898
00:59:43,063 --> 00:59:44,397
خوبه
899
00:59:57,189 --> 00:59:59,189
متنفرم که مثل پسرت بمیرم
900
01:00:00,397 --> 01:00:01,855
،به گردنم چنگ بندازم
901
01:00:01,855 --> 01:00:04,731
،کف و زرداب از دهنم بیرون بزنه
902
01:00:04,731 --> 01:00:08,564
،چشمهام قرمز بشن
پوستم بنفش
903
01:00:08,564 --> 01:00:10,938
،لابد برات خیلی وحشتناک بوده
904
01:00:10,938 --> 01:00:14,397
،به عنوان یک نگهبان پادشاه
به عنوان یک پدر
905
01:00:14,397 --> 01:00:16,980
برای من خیلی وحشتناک بود
906
01:00:16,980 --> 01:00:19,647
یه صحنهی شوکهکننده
907
01:00:19,647 --> 01:00:22,439
چیزی نبود که قصدش رو داشتم
908
01:00:24,397 --> 01:00:28,980
میدونی، هیچوقت قبلاً عمل کردن
یک سم رو ندیده بودم
909
01:00:33,938 --> 01:00:36,105
به سرسی بگو
910
01:00:36,105 --> 01:00:38,564
میخواستم بدونه کار من بوده
911
01:00:39,755 --> 01:00:46,255
::. متـرجــم: حسـامالـدین ، ســروش .::
« SuRouSH AbG , Nora »
912
01:00:46,431 --> 01:00:51,431
دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم در ویکی صدا
913
01:00:52,610 --> 01:00:57,610
دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم در ویکی صدا
914
01:00:57,661 --> 01:01:01,661
دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم در ویکی صدا
915
01:01:01,931 --> 01:01:04,931
916
01:01:04,955 --> 01:01:07,955
« ☺ .امیـدوارم از تماشای این سریـال لذت بردهباشیـد »
85462
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.