All language subtitles for David Lynch, a Hollywood enigma.2025.Persian.Cinephilia

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English Download
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:05,497 --> 00:00:10,772 ‫بیان داستان زندگی یک نفر، غیر ممکن است. 2 00:00:10,797 --> 00:00:17,522 ‫بهترین چیزی که می‌توانیم از انجامش امیدوار ‫باشیم این است که «رُزباد» او را ثبت کنیم. 3 00:00:17,547 --> 00:00:22,383 ‫راز هر فرد در پایان زندگی بدل به یک معما ‫می شود؛ تا آن زمان که کلید آن را پیدا کنیم. 4 00:00:22,580 --> 00:00:26,336 ‫دیوید لینچ 5 00:00:30,600 --> 00:00:35,354 کانالی برای عاشقان سینما :Cinephilia https://t.me/Video_Archives 6 00:00:35,600 --> 00:00:40,354 مترجم : اشکان هیدی 7 00:00:40,600 --> 00:00:45,354 به لطف و حمایت حمید شمس 8 00:00:57,001 --> 00:01:03,740 ‫ساعت 11:29 هست. تحقیقاتم رو ‫با این سرنخ‌های اولیه شروع می‌کنم. 9 00:01:04,620 --> 00:01:06,500 ‫دیوید لینچ | یک معمای پیچیده. 10 00:01:08,626 --> 00:01:10,826 ‫استاد عجیب و غریب‌سازی. 11 00:01:11,000 --> 00:01:13,700 ‫یه هنرمند کامل که آزادانه ‫و بی‌قید و شرط کار می‌کنه. 12 00:01:14,780 --> 00:01:18,420 ‫با سریال توئین پیکس، دیوید لینچ ‫دنیای سریال‌ها رو منفجر کرد. 13 00:01:19,140 --> 00:01:22,360 ‫میلیون‌ها بیننده رو کاملاً دیوونه کرد. 14 00:01:24,880 --> 00:01:27,800 ‫کارهایش مثل یه معما ساخته شده، ‫که باید رمزگشایی بشه. 15 00:01:28,400 --> 00:01:29,995 ‫کلیدهایی رو مخفی کرده. 16 00:01:30,020 --> 00:01:32,343 ‫تو تک تک فیلم‌هاش نشونه‌هایی گذاشته. 17 00:01:33,060 --> 00:01:34,500 ‫از «کله‌پاک‌کن» تا «مرد فیلی». 18 00:01:34,840 --> 00:01:36,680 ‫از «مخمل آبی» تا «از ته دل وحشی» 19 00:01:37,420 --> 00:01:38,060 ‫«بزرگراه گمشده» 20 00:01:38,440 --> 00:01:39,300 ‫«جاده مالهالند» 21 00:01:39,760 --> 00:01:40,540 ‫«امپراتوری درون» 22 00:01:54,243 --> 00:01:58,100 ‫و اینجا، تمام فیلم‌هاش یه داستان ‫بزرگ و یکپارچه رو تشکیل میدن. 23 00:01:59,340 --> 00:02:00,620 ‫دیوید لینچ از چی حرف می‌زنه؟ 24 00:02:01,360 --> 00:02:03,160 ‫راز و رمزش چیه؟ 25 00:02:03,160 --> 00:02:04,300 ‫رزباد اون چیه؟ 26 00:02:06,260 --> 00:02:10,100 ‫من عاشق فیلم‌سازی‌ام چون ‫دوست دارم برم تو یه دنیای دیگه. 27 00:02:10,840 --> 00:02:13,260 ‫دوست دارم تو یه دنیای دیگه گم بشم. 28 00:02:13,880 --> 00:02:17,140 ‫فیلم برای من یه رسانه جادوییه 29 00:02:17,140 --> 00:02:21,360 ‫که اجازه میده تو تاریکی رویاپردازی کنی. 30 00:02:28,121 --> 00:02:37,300 ‫دیوید لینچ | معمای هالیوود 31 00:02:38,300 --> 00:02:39,740 ‫سکوت (ایتالیایی) 32 00:02:54,290 --> 00:02:55,036 ‫سلام، 33 00:02:55,636 --> 00:02:59,680 ‫می‌خواستم ببینم میشه یه فنجون ‫قهوه سیاه غلیظ داشته باشم. 34 00:03:14,153 --> 00:03:15,540 ‫یه لحظه صبر کن. یه لحظه صبر کن. 35 00:03:17,820 --> 00:03:19,000 ‫این... ببخشید. 36 00:03:22,680 --> 00:03:24,820 ‫عجب قهوه خوبی خوردیم. 37 00:03:25,820 --> 00:03:26,120 ‫نوش جان. 38 00:03:26,680 --> 00:03:27,240 ‫ممنون. 39 00:03:27,240 --> 00:03:27,580 ‫مرسی. 40 00:03:36,871 --> 00:03:44,300 ‫یه زمانی، دیوید لینچ هر ‫روز می‌رفت بابز بیگ بوی، 41 00:03:44,580 --> 00:03:46,840 ‫یه رستوران معمولی تو لس آنجلس. 42 00:03:47,320 --> 00:03:50,040 ‫و همیشه یه چیز سفارش می‌داد. 43 00:03:52,400 --> 00:03:55,220 ‫دقیقاً می‌دونست چه ساعتی ‫باید میلک‌شیک سفارش بده. 44 00:03:56,480 --> 00:03:59,980 ‫چون دستگاه باید دمای مشخصی می‌داشت ‫و دما باید درست می‌بود. 45 00:04:00,000 --> 00:04:03,260 ‫تا بتونه واقعاً از میلک‌شیکش لذت ببره. 46 00:04:04,860 --> 00:04:07,080 ‫می‌بینید که چقدر به جزئیات اهمیت میده. 47 00:04:09,420 --> 00:04:12,720 ‫و از اون مهم‌تر حساسیتش ‫به کیفیت حسی هر چیزی، 48 00:04:13,400 --> 00:04:17,130 ‫چه مزه، چه بو، چه دیدن و چیزای دیگه. 49 00:04:17,660 --> 00:04:21,520 ‫یه تصور خیلی دقیق از چیزی که می‌خواد، داره. ‫ خیلی مشخصه که چی می‌خواد. 50 00:04:22,180 --> 00:04:24,860 ‫برای من، درک کردن یه مکان چیز شگفت‌انگیزیه. 51 00:04:25,700 --> 00:04:27,200 ‫و حس یه مکان، 52 00:04:27,225 --> 00:04:30,480 ‫حسی که از یه مکان در میاد از روی جزئیاتشه. 53 00:04:31,100 --> 00:04:34,620 ‫پس جزئیات فوق‌العاده مهم هستن. 54 00:04:34,720 --> 00:04:35,380 ‫اگه اشتباه باشن، 55 00:04:36,660 --> 00:04:38,140 ‫شما رو ناراحت می‌کنن. 56 00:04:38,560 --> 00:04:42,920 ‫پس صدا، موسیقی، رنگ، شکل، بافت، 57 00:04:43,800 --> 00:04:46,820 ‫اگه همه این‌ها درست باشن، 58 00:04:47,140 --> 00:04:47,920 ‫کارتون در اومده. 59 00:04:48,060 --> 00:04:49,100 ‫یه راست میری تو بهشت. 60 00:05:00,400 --> 00:05:06,060 ‫دیوید عاشق نوستالژی و معصومیت دهه 50 هست. 61 00:05:07,060 --> 00:05:09,000 ‫مثل دهه 50 بود. 62 00:05:10,000 --> 00:05:11,460 ‫یه دنیای جدیده 63 00:05:11,460 --> 00:05:14,660 ‫که یه آمریکای خیلی خاص رو نشون میده 64 00:05:14,660 --> 00:05:16,900 ‫با پای گیلاس‌هاش، 65 00:05:17,520 --> 00:05:18,500 ‫غذاخوری‌هاش، 66 00:05:19,400 --> 00:05:20,720 ‫سینماهای درایو-این 67 00:05:20,720 --> 00:05:23,548 ‫و یه سبک خاص ماشین. 68 00:05:24,060 --> 00:05:27,160 ‫ولی فکر می‌کنم یه ارتباط ‫عمیق هم با بچگیش داره 69 00:05:27,185 --> 00:05:30,576 ‫و جاهایی که توش بزرگ شده. 70 00:05:31,998 --> 00:05:37,240 ‫دیوید با دقت روستاها یا ‫شهرهای کوچیک رو انتخاب می‌کنه 71 00:05:37,240 --> 00:05:40,260 ‫چون در نگاه اول بی‌خطر به نظر میان. 72 00:05:42,080 --> 00:05:44,680 ‫ولی خب معلومه که 73 00:05:44,680 --> 00:05:47,480 ‫می‌فهمیم تو فیلم‌های دیوید، 74 00:05:48,200 --> 00:05:48,960 ‫درست مثل زندگی واقعی، نیست. 75 00:05:50,580 --> 00:05:53,600 ‫تو شهرهای کوچیک آدم‌های روانی هستن 76 00:05:53,600 --> 00:05:56,900 ‫و بعضی‌هاشون کارهایی ‫می‌کنن که می‌خوان مخفی بمونه 77 00:05:56,900 --> 00:05:59,000 ‫و دیوید روی این جور چیزا کنجکاوه. 78 00:06:15,167 --> 00:06:17,960 ‫دیوید تو آمریکای بعد از جنگ بزرگ شد، 79 00:06:18,760 --> 00:06:19,640 ‫تو دهه 50. 80 00:06:21,640 --> 00:06:24,660 ‫دوره‌ای پر از خوش‌بینی و پیشرفت 81 00:06:25,700 --> 00:06:27,620 ‫بویزی، در آیداهو، ‫(شهری در ایالت آیداهو) 82 00:06:28,080 --> 00:06:30,165 ‫شبیه فیلم‌های اون دوره بود. 83 00:06:30,190 --> 00:06:34,760 ‫بچه‌ها می‌تونستن شب‌ها با ‫خیال راحت دوچرخه‌سواری کنن 84 00:06:34,760 --> 00:06:37,360 ‫و همه همسایه‌هاشون رو می‌شناختن. 85 00:06:41,540 --> 00:06:45,520 ‫یه داستانی برام تعریف کرد که ‫وقتی بچه بود براش اتفاق افتاد. 86 00:06:46,200 --> 00:06:47,940 ‫داشت با برادرش از مدرسه برمی‌گشت 87 00:06:47,940 --> 00:06:51,340 ‫که یه زن رو دیدن که ‫لخت تو خیابون راه می‌رفت. 88 00:06:53,007 --> 00:06:56,440 ‫نه خندیدن و نه هیجان‌زده شدن. 89 00:06:57,360 --> 00:06:58,360 ‫زدن زیر گریه 90 00:06:58,360 --> 00:06:59,996 ‫و شروع کردن به گریه ‫کردن. چون می‌دونستن 91 00:07:00,021 --> 00:07:02,000 ‫که یه اتفاق وحشتناک باید افتاده باشه. 92 00:07:03,104 --> 00:07:04,624 ‫ 93 00:07:04,664 --> 00:07:08,110 ‫ 94 00:07:08,405 --> 00:07:09,485 ‫ 95 00:07:09,818 --> 00:07:11,412 ‫ 96 00:07:17,480 --> 00:07:20,523 ‫اغلب، خبرنگارها یا مستندسازها 97 00:07:21,003 --> 00:07:24,000 ‫می‌خوان تو فیلم‌ها سرگذشت ‫سازنده‌شون رو ببینن 98 00:07:24,000 --> 00:07:26,680 ‫یا اعتراف‌شون به بزرگ‌ترین رازشون رو. 99 00:07:26,680 --> 00:07:28,080 ‫گاهی درسته 100 00:07:28,080 --> 00:07:29,460 ‫و گاهی نه. 101 00:07:30,600 --> 00:07:31,780 ‫یا شاید ترکیبی از هر دوتاست. 102 00:07:32,545 --> 00:07:35,040 ‫خیلی سخته که بفهمی تو ‫فیلم‌هاش کدوم قسمت‌ها خود دیویده 103 00:07:35,040 --> 00:07:37,967 ‫و کدوم قسمت‌ها نیست. 104 00:07:47,073 --> 00:07:48,473 ‫موقعیکه داشتم بزرگ می‌شدم، 105 00:07:48,720 --> 00:07:50,480 ‫حتی امکان نداشت 106 00:07:50,480 --> 00:07:52,660 ‫که به هنرمند شدن فکر کنم. 107 00:07:54,240 --> 00:07:56,040 ‫اما وقتی رفتم سمت شمال شرق، 108 00:07:56,040 --> 00:07:57,380 ‫با یه دوستی آشنا شدم 109 00:07:57,380 --> 00:07:59,380 ‫که باباش نقاش بود. 110 00:07:59,380 --> 00:08:01,380 ‫وقتی محل کارش رو دیدم، 111 00:08:01,380 --> 00:08:04,880 ‫یه حسی پیدا کردم نسبت به ‫چیزی که بهش میگم زندگی هنری. 112 00:08:04,880 --> 00:08:06,880 ‫دیوونه شده بودم، دیگه مثل قبل نبودم. 113 00:08:11,880 --> 00:08:14,880 ‫داشتم تو آکادمی هنرهای زیبا درس می‌خوندم 114 00:08:14,880 --> 00:08:17,880 ‫و اونجا بود که برای اولین بار دیدمش. 115 00:08:17,880 --> 00:08:22,880 ‫جذاب بود، بامزه و خوش‌قیافه. 116 00:08:23,880 --> 00:08:26,380 ‫می‌دونستم با استعداده، ‫ولی نمی‌دونستم که دیوونه‌ست. 117 00:08:26,380 --> 00:08:26,940 ‫می‌دونستم با استعداده، ولی ‫نمی‌دونستم که دیوونه‌ست. 118 00:08:26,940 --> 00:08:29,940 ‫اما من علاقه‌ای به نقاشی‌هاش نداشتم. 119 00:08:29,940 --> 00:08:33,940 ‫تا اینکه شروع کرد به ‫کشیدن چیزهای تاریک‌تر. 120 00:08:33,940 --> 00:08:37,940 ‫و فکر می‌کنم این همون موقعی ‫بود که فرانسیس بیکن رو کشف کرد. 121 00:08:48,940 --> 00:08:52,940 ‫به نحوی به خاطر این نمایشگاه، 122 00:08:52,940 --> 00:08:55,940 ‫به خودش این جسارت رو داد تا ‫کاری رو که واقعاً می‌خواست انجام بده. 123 00:08:56,040 --> 00:09:00,957 ‫این موضوع این مجال رو بهش داد تا به ‫اون بخش تاریک درونش دسترسی پیدا کنه. 124 00:09:08,940 --> 00:09:10,940 ‫اون سایه‌ها رو نقاشی می‌کنه، ‫هواپیماها رو، 125 00:09:10,940 --> 00:09:12,740 ‫خونه‌ها رو. 126 00:09:13,140 --> 00:09:14,940 ‫اما چیزهای زیادی پشتشون قایم شده، 127 00:09:14,940 --> 00:09:16,940 ‫مثل وقتی که به پنجره نگاه می‌کنی 128 00:09:16,940 --> 00:09:20,940 ‫و از خودت می‌پرسی اون طرف چه خبره. 129 00:09:20,940 --> 00:09:22,940 ‫اگه یه خونه نقاشی کنه، 130 00:09:22,940 --> 00:09:26,030 ‫لزوماً یه خانواده خوشبخت توش زندگی نمی‌کنه. 131 00:09:29,416 --> 00:09:32,727 ‫من تقریباً هیچی در مورد فیلم نمی‌دونستم 132 00:09:33,060 --> 00:09:36,188 ‫می‌خواستم نقاش بشم و ... 133 00:09:36,212 --> 00:09:40,171 ‫...تو استودیو بودم... 134 00:09:40,582 --> 00:09:44,693 ‫...داشتم رو نقاشی یک باغ ‫در تاریکی شب کار میکردم... 135 00:09:45,028 --> 00:09:51,672 ‫...و رنگ سبزی که داشت از دل سیاهی ‫بیرون می‌اومد و صدای باد رو می‌شنیدم... 136 00:09:52,218 --> 00:09:54,818 ‫...و یه بوف سبز رنگ رو دیدم 137 00:09:57,444 --> 00:10:02,175 ‫و فکر کردم خوب می‌شه یه ‫تابلوی نقاشی متحرک درست کنم. 138 00:10:04,446 --> 00:10:06,600 ‫نمی‌دونم پولش رو از کجا آورد، 139 00:10:07,080 --> 00:10:08,620 ‫اما یه دوربین بولکس خرید 140 00:10:08,620 --> 00:10:11,260 ‫با سه تا لنز که حدود 400 دلار شد. 141 00:10:11,560 --> 00:10:14,040 ‫و شروع کرد به ساختن فیلم‌های انیمیشن. 142 00:10:15,700 --> 00:10:17,980 ‫من با ساختن قالب‌هایی از خودش کمکش کردم. 143 00:10:18,919 --> 00:10:20,360 ‫و اونم همین کار رو برای من کرد. 144 00:10:21,120 --> 00:10:22,940 ‫اینجوری سایه‌ها و سرها رو داشت 145 00:10:22,940 --> 00:10:24,200 ‫که به بوم چسبوندشون. 146 00:10:24,640 --> 00:10:24,920 ‫تصاویر رو از روی بوم برداشت 147 00:10:24,920 --> 00:10:26,220 ‫و یه فیلم انیمیشن ساخت 148 00:10:26,220 --> 00:10:28,820 ‫که روش پخش کرد و ‫صداگذاری هم براش انجام داد. 149 00:10:35,180 --> 00:10:38,480 ‫این یه نقاشی تجربی بود، 150 00:10:38,620 --> 00:10:40,240 ‫ولی در عین حال یه فیلم هم بود. 151 00:10:41,160 --> 00:10:43,000 ‫و خیلی هم خوب از آب دراومد. 152 00:10:44,420 --> 00:10:46,780 ‫شروع کرد به ساختن انواع ‫مختلف فیلم‌های انیمیشن. 153 00:10:47,400 --> 00:10:49,920 ‫ولی همیشه یه اشاره‌ای به نقاشی توش بود. 154 00:10:52,240 --> 00:10:54,100 ‫و هر چی بیشتر فیلم می‌ساخت، 155 00:10:54,100 --> 00:10:56,580 ‫بیشتر نسبت به کارگردانی هیجان‌زده می‌شد. 156 00:11:03,720 --> 00:11:06,200 ‫فکر می‌کنم اون یه کارگردان ذاتیه، 157 00:11:06,700 --> 00:11:09,100 ‫هرچند اون موقع خودش این رو نمی‌دونست. 158 00:11:13,900 --> 00:11:16,940 ‫دیوید لینچ، هنرمندیه ‫که از دنیای هنرهای زیبا اومده، 159 00:11:17,120 --> 00:11:18,720 ‫یه خودآموز توی سینما. 160 00:11:19,620 --> 00:11:20,600 ‫البته به این سادگی‌ها هم نیست. 161 00:11:21,880 --> 00:11:23,983 ‫بعد از اولین فیلم‌های تجربیش، 162 00:11:24,100 --> 00:11:26,960 ‫دیوید لینچ وارد مؤسسه فیلم آمریکا شد. 163 00:11:27,640 --> 00:11:30,920 ‫پنج سال اونجا موند و در این ‫مدت «کله‌پاک‌کن» رو ساخت، 164 00:11:31,660 --> 00:11:34,920 ‫یه فیلم بلند دلهره‌آور و ‫به طرز عجیبی شاعرانه. 165 00:11:36,000 --> 00:11:37,440 ‫یه فیلم منحصر به فرد، 166 00:11:37,900 --> 00:11:40,900 ‫که از برخورد دیوید لینچ با اضطراب‌هاش، 167 00:11:41,400 --> 00:11:43,920 ‫و یه شهر خطرناک به ‫نام فیلادلفیا به وجود اومد. 168 00:11:54,100 --> 00:11:57,100 ‫شهرها منو شگفت‌زده می‌کنن. 169 00:12:03,100 --> 00:12:05,100 ‫عاشق کارخونه‌هام. 170 00:12:06,680 --> 00:12:08,680 ‫عاشق دودم، 171 00:12:08,680 --> 00:12:10,680 ‫عاشق نفتم، 172 00:12:10,680 --> 00:12:14,680 ‫عاشق این بافت‌هام، 173 00:12:14,680 --> 00:12:18,680 ‫و عاشق این زندگی اطراف کارخونه‌هام. 174 00:12:20,083 --> 00:12:23,680 ‫این یه محیط باورنکردنیه. ‫یه محیط باورنکردنی. 175 00:12:24,100 --> 00:12:27,100 ‫تقریباً غیرممکنه از اینجا رد شی 176 00:12:27,100 --> 00:12:30,100 ‫بدون اینکه توقفی بکنی یا ‫برای یه روز اینجا وایسی. 177 00:12:40,100 --> 00:12:44,100 ‫فیلادلفیا اولین شوک بزرگش بود، به نظرم. 178 00:12:44,100 --> 00:12:47,100 ‫اومد به شهری که با نژادپرستی، 179 00:12:47,100 --> 00:12:50,100 ‫خشونت، فقر و کثیفی شناخته می‌شد. 180 00:12:50,100 --> 00:12:52,100 ‫یه شهری که همه جاش زنگ‌زدگی داشت 181 00:12:52,100 --> 00:12:53,100 ‫پوشیده بود از آثار همه‌گیری 182 00:12:54,100 --> 00:12:57,100 ‫این شهر اینجاست به خاطر ‫تمام دیوونگی‌های انقلاب صنعتی 183 00:12:57,100 --> 00:12:59,100 ‫یه شهر خاکستری، غرق در تاریکی. 184 00:12:59,100 --> 00:13:01,969 ‫یه شهر سیاه و سفید. 185 00:13:05,100 --> 00:13:10,100 ‫بعد از به دنیا اومدن جنیفر، ‫ما تو یه خونه خیلی بزرگ زندگی می‌کردیم، 186 00:13:11,176 --> 00:13:14,600 ‫ولی تو یه محله خطرناک 187 00:13:15,100 --> 00:13:19,100 ‫مثلاً، یه مرد درست جلوی خونه ما کشته شد. 188 00:13:19,100 --> 00:13:21,100 ‫با این حساب خب می‌دونم ‫یه ترسی وجود داشت. 189 00:13:22,100 --> 00:13:23,100 ‫حتی وحشت. 190 00:13:26,363 --> 00:13:29,780 ‫اون درست جلوی خونه‌مون ‫به ضرب گلوله کشته شد. 191 00:13:30,520 --> 00:13:36,140 ‫و اگه اینجا رو نگاه کنی، می‌تونی ‫بقایای یه گربه رو ببینی که اینجا داشتیم. 192 00:13:37,520 --> 00:13:41,200 ‫فکر می‌کنم خیلی از چیزهایی که بقیه ‫فکر می‌کنن زشته، به نظر من خیلی قشنگه. 193 00:13:41,840 --> 00:13:44,900 ‫اگه خوب نگاه کنی، میشه اونا رو ‫به شکل‌ها و بافت‌های مختلف دید. 194 00:13:45,900 --> 00:13:48,620 ‫مثل این موشی که تو فیلم ‫داشتیم، الان دیگه نیست. 195 00:13:48,620 --> 00:13:55,000 ‫ولی خب، مثلاً یه مقدار کرم موبر ‫بهش زدم و پوستش رو کندم، درسته؟ 196 00:13:57,920 --> 00:14:00,580 ‫و به نظر من، خیلی زیبا بود. 197 00:14:02,080 --> 00:14:06,780 ‫من فقط می‌خوام اونا رو ‫مثل موهای معمولی قیچی کنم. 198 00:14:07,040 --> 00:14:08,300 ‫آره، مثل موهای معمولی قیچیشون کن. 199 00:14:33,381 --> 00:14:40,720 ‫وقتی فیلمنامه «کله‌پاک‌گن» رو نوشت، من براش ‫تایپ کردم و با خودم گفتم این واقعاً عالیه. 200 00:14:40,720 --> 00:14:43,840 ‫از همه ترس‌هاش حرف می‌زنه. 201 00:14:44,220 --> 00:14:46,160 ‫همه چیز خیلی وحشتناکه. 202 00:14:47,420 --> 00:14:48,600 ‫کابوسِ آشنایی با خانواده دختر. 203 00:14:48,620 --> 00:14:53,400 ‫کابوسِ حامله کردن اون دختر و نخواستن بچه. 204 00:14:54,080 --> 00:14:56,260 ‫و آخرش اینکه اون یه بچه نیست، یه هیولاست. 205 00:14:56,860 --> 00:14:59,740 ‫اون واقعاً احساساتش رو ‫تو «کله‌پاک‌کن» بیان کرده. 206 00:15:08,273 --> 00:15:12,762 ‫هیچوقت نمیخواستم ازدواج کنم ‫هیچوقت نمیخواستم بچه‌دار بشم 207 00:15:13,009 --> 00:15:18,365 ‫اما بعدش فکر می‌کنم چیزهایی هست ‫که پیش میاد/سر راه آدم قرار می‌گیره 208 00:15:18,992 --> 00:15:23,065 ‫که آدم رو مجبور به تغییر می‌کنن 209 00:15:23,089 --> 00:15:28,370 ‫و وقتی به گذشته نگاه می‌کنی، ‫می‌بینی که چقدر مهم بودن، همون چیزها 210 00:15:28,788 --> 00:15:35,033 ‫هدایایی هستن. ممکنه اون موقع اینطور به ‫نظر نیان، ولی هدایای خیلی بزرگی هستن. 211 00:15:43,262 --> 00:15:48,620 ‫اون واقعاً احساساتش رو ‫تو «کله‌پاک‌کن» نشون داد. 212 00:15:48,620 --> 00:15:51,200 ‫چون من چند هفته پیش بودجه این فیلم رو دیدم. 213 00:15:51,900 --> 00:15:53,220 ‫فقط 3000 دلار بود. 214 00:15:54,000 --> 00:15:57,940 ‫همه داوطلبانه کار می‌کردن و فقط وقتی که ‫می‌تونستن تجهیزات اجاره کنن، کار می‌کردن. 215 00:15:58,620 --> 00:16:00,600 ‫فقط پنج نفر بودن و همه ‫کارها رو خودشون انجام دادن. 216 00:16:01,160 --> 00:16:02,560 ‫این واقعاً یه فیلم دست‌سازه. 217 00:16:03,620 --> 00:16:05,760 ‫تقریباً مثل یه خانواده شده بودیم. 218 00:16:05,960 --> 00:16:08,720 ‫می‌دونم کلیشه‌ایه، ولی واقعاً همینطور بود. 219 00:16:09,060 --> 00:16:11,380 ‫بیشتر دکور صحنه‌ها رو دیوید درست کرد. 220 00:16:11,880 --> 00:16:16,760 ‫خیلی از وسایل تزئینی رو خودش حجاری کرد. 221 00:16:16,760 --> 00:16:18,460 ‫از موم استفاده کرد. 222 00:16:18,620 --> 00:16:22,100 ‫اون واقعاً آدم دست به آچاریه. 223 00:16:22,100 --> 00:16:23,800 ‫دوست داره همه چیز رو خودش درست کنه. 224 00:16:36,800 --> 00:16:38,900 ‫این عجیب‌ترین چیزیه که تا حالا دیدم. 225 00:16:41,900 --> 00:16:48,600 ‫یه آدم عوضی، عجیب و غریب یه آدم ‫با یه ذهن مشوشه که همچین فیلمی ساخته 226 00:16:48,827 --> 00:16:50,827 ‫من پنج بار دیدمش. 227 00:16:51,480 --> 00:16:55,360 ‫«کله‌پاک‌کن» به لطف اولین جامعه پانک 228 00:16:55,360 --> 00:16:58,962 ‫که سال 1976 تو لس آنجلس شکل ‫گرفت، مخاطبای خودشو پیدا کرد. 229 00:16:59,080 --> 00:17:00,540 ‫و همه این مخاطبا با هم قاطی شدن. 230 00:17:00,780 --> 00:17:02,540 ‫پانک‌های جوون می‌رفتن «کله‌پاک‌کن» می‌دیدن 231 00:17:02,540 --> 00:17:05,260 ‫و کسایی که فیلم رو ‫می‌دیدن می‌رفتن کنسرت پانک. 232 00:17:05,660 --> 00:17:07,100 ‫همه اینا یه جامعه واحد بودن. 233 00:17:08,980 --> 00:17:10,100 ‫من شوکه شده بودم. 234 00:17:10,540 --> 00:17:13,460 ‫تماشاچی‌ها یه جورایی شبیه شخصیت فیلم بودن 235 00:17:13,460 --> 00:17:15,680 ‫و همه دیالوگ‌ها رو از حفظ بودن. 236 00:17:16,380 --> 00:17:18,020 ‫از اون موقع به بعد، 237 00:17:18,020 --> 00:17:19,260 ‫هر کاری که می‌کرد، 238 00:17:19,260 --> 00:17:23,180 ‫انگار یه جامعه بزرگ در سراسر ‫دنیا رو تحت تأثیر قرار می‌داد. 239 00:17:23,180 --> 00:17:26,580 ‫حتی کلمه «لینچی» وارد فرهنگ لغت شد. 240 00:17:39,300 --> 00:17:43,100 ‫«کله‌پاک‌کن»، فیلم کالت یک نسل، 241 00:17:43,100 --> 00:17:47,300 ‫توجه کارگردان‌هایی مثل استنلی کوبریک ‫و جرج لوکاس رو جلب کرد. 242 00:17:48,020 --> 00:17:50,020 ‫به لطف موفقیت در فیلم اول، 243 00:17:50,020 --> 00:17:53,300 ‫درهای هالیوود به روی ‫دیوید لینچ جوان باز شد. 244 00:17:54,740 --> 00:17:58,340 ‫تو دهه 1980، دو تا فیلم سفارشی ساخت. 245 00:17:58,340 --> 00:18:02,020 ‫«مرد فیلی» به تهیه‌کنندگی ‫و بازیگری مل بروکس 246 00:18:02,020 --> 00:18:05,300 ‫و «تل ماسه» برای کمپانی دینو دلورنتیس. 247 00:18:05,300 --> 00:18:07,700 ‫یکی موفق شد، یکی شکست خورد. 248 00:18:07,700 --> 00:18:12,180 ‫دیوید لینچ با منطق صنعتی ‫سینمای آمریکا آشنا شد. 249 00:18:16,077 --> 00:18:18,453 ‫پرده دوم | در جهنم هالیوود 250 00:18:29,573 --> 00:18:31,266 ‫وقتی «کله‌پاک‌کن» رو دیدم 251 00:18:32,000 --> 00:18:34,599 ‫یه نماد بود، که خیلی واضح به نظر می‌رسید 252 00:18:35,908 --> 00:18:39,355 ‫همه چیزایی که میخواست با ‫فیلمش بگه به شکل واقعی و نمادین 253 00:18:39,864 --> 00:18:43,642 ‫خیلی عالی و خیلی واضح می گفت 254 00:18:44,049 --> 00:18:46,869 ‫و من گفتم که این یارو فیلمساز بزرگیه 255 00:18:47,122 --> 00:18:49,789 ‫گرفتمش 256 00:18:50,183 --> 00:18:53,043 ‫اونم برام «مرد فیلی» رو کارگردانی کرد 257 00:18:53,220 --> 00:18:56,780 ‫اومد، دوباره نوشتش، تو گریم کمک کرد، 258 00:18:57,280 --> 00:19:00,263 ‫و تو فیلمبرداری سیاه و سفید قشنگ کمک کرد. 259 00:19:00,640 --> 00:19:02,920 ‫دیوید لینچ یه جورایی نابغه‌س، واقعاً هست. 260 00:19:03,840 --> 00:19:05,020 ‫خانم‌ها و آقایون، 261 00:19:07,553 --> 00:19:09,613 ‫وحشتناک 262 00:19:11,170 --> 00:19:13,780 ‫مرد فیلی. 263 00:19:17,860 --> 00:19:21,580 ‫"مرد فیلی" یه آزمون واقعی برای دیوید بود. 264 00:19:21,980 --> 00:19:24,502 ‫به جز مل، هیچکس بهش اعتماد نداشت. 265 00:19:24,875 --> 00:19:27,455 ‫یه جور چیز عجیبی بود 266 00:19:27,773 --> 00:19:29,533 ‫من تو مونتانا به دنیا اومدم 267 00:19:29,697 --> 00:19:34,297 ‫و اینجا قرار بود من یه درام ‫ویکتوریایی فیلمبرداری کنم. 268 00:19:34,477 --> 00:19:35,330 ‫در لندن 269 00:19:35,929 --> 00:19:40,469 ‫با بازیگرایی که دنیا اونا را ‫بهترین این کار می دونست 270 00:19:40,851 --> 00:19:46,024 ‫هیچکس نگفت که چگونه این حق ‫را پیدا کردم که این کار را انجام دهم 271 00:19:47,860 --> 00:19:52,140 ‫آنتونی هاپکینز، دیوید رو جدی ‫نمی‌گرفت. فکر می‌کرد یه احمقه و 272 00:19:52,140 --> 00:19:56,920 ‫باهاش مثل یه احمق رفتار می‌کرد. ‫تازه 30 سال بعد آنتونی هاپکینز براش 273 00:19:56,920 --> 00:20:00,262 ‫یه نامه عذرخواهی نوشت. نوشت تو یه ‫شاهکار خلق کردی، من واقعاً متأسفم 274 00:20:00,287 --> 00:20:03,416 ‫که اون موقع درک نکردم. آره، ‫تو این فیلم بود که دیوید یاد گرفت 275 00:20:03,441 --> 00:20:06,060 ‫چطور با بزرگان کار کنه. 276 00:20:06,740 --> 00:20:10,446 ‫من یه حیوون نیســـــــتم! 277 00:20:12,130 --> 00:20:16,263 ‫من یه آدمم! 278 00:20:22,952 --> 00:20:26,460 ‫این قطعاً یه فیلم درباره تماشاگره ‫و در واقع، ما رو به سمت 279 00:20:26,460 --> 00:20:30,620 ‫غرایز خودمون می‌بره. هیولا ‫کیه یا هیولا چیه؟ در نهایت، 280 00:20:30,620 --> 00:20:35,220 ‫این همون چیزیه که فیلم نشون میده، ‫که شخصیت جان مریک یه شخصیت 281 00:20:35,220 --> 00:20:39,960 ‫خیلی انسانیه و احتمالاً ‫انسانی‌تر از بیشتر آدم‌های عادی. 282 00:20:43,720 --> 00:20:47,560 ‫میشه گفت آره، جامعه قبولش ‫کرده، همه چی خوبه. ولی در واقع، 283 00:20:47,860 --> 00:20:53,780 ‫یه چیز مبهم و ناراحت‌کننده وجود ‫داره چون اون دوباره به عنوان یه 284 00:20:53,780 --> 00:20:56,963 ‫جور پدیده نمایشگاهی پذیرفته شده. 285 00:20:58,600 --> 00:21:04,540 ‫وقتی «مرد فیلی» اکران شد، ‫خیلی جدی‌تر گرفته شد. دیوید باید 286 00:21:04,540 --> 00:21:09,580 ‫جایزه بهترین کارگردانی رو برای این ‫فیلم می‌برد. این بهش اعتماد به نفس داد که 287 00:21:09,580 --> 00:21:14,700 ‫ادامه بده. متأسفانه هالیوود متوجهش ‫شد و بوی پول به مشامشون رسید. 288 00:21:14,700 --> 00:21:16,620 ‫بذارید فیلم تل ماسه رو بسازه. 289 00:21:16,645 --> 00:21:18,088 ‫این فیلم یه فیلم از زندگیه. 290 00:21:18,113 --> 00:21:19,313 ‫اون اسمش رو واترلوش گذاشته. 291 00:21:23,680 --> 00:21:28,719 ‫70 صحنه، 4000 لباس و ‫یه گروه 600 نفره. تل ماسه 292 00:21:28,743 --> 00:21:33,920 ‫از پرخرج‌ترین فیلم‌های ‫علمی تخیلی زمان ماست. 293 00:21:42,920 --> 00:21:47,380 ‫حتی توی مرحله نوشتن فیلمنامه، من تسلیم شدم. 294 00:21:47,860 --> 00:21:57,636 ‫پس، این یه مرگ تدریجی و یه ‫تجربه خیلی خیلی وحشتناک بود. 295 00:21:58,920 --> 00:22:02,980 ‫آیا برای یه کارگردان سخته که پروژه‌ای ‫با این حجم و اندازه رو مدیریت کنه 296 00:22:02,980 --> 00:22:06,840 ‫و نذاره عظمت کار روی پیامی که ‫می‌خواد با بازیگر منتقل کنه تأثیر بذاره؟ 297 00:22:06,840 --> 00:22:10,280 ‫فکر نمی‌کنم مشکل این ‫باشه که خیلی بزرگش کنیم. 298 00:22:10,540 --> 00:22:13,340 ‫جزئیات کوچک هم هست. 299 00:22:13,340 --> 00:22:20,400 ‫یه کارگردانیه که کاملاً درگیر کاره. 300 00:22:21,600 --> 00:22:23,420 ‫می‌خواد بتونه همه چیز رو چک کنه. 301 00:22:24,280 --> 00:22:25,500 ‫هر جزئیاتی براش مهمه. 302 00:22:26,940 --> 00:22:29,680 ‫و تو این مورد خاص، مجبور شد ‫بخش زیادی از فیلم رو به دیگران بسپاره. 303 00:22:29,900 --> 00:22:32,060 ‫تل ماسه یه چالش واقعی براش بود. 304 00:22:32,700 --> 00:22:35,740 ‫بعد از اون، فکر کنم با خودش گفت ‫دیگه هرگز فیلم پرخرج نمی‌سازم. 305 00:22:42,280 --> 00:22:43,320 ‫در واقع، بهترین کار رو کرد. 306 00:22:43,340 --> 00:22:48,900 ‫من به حرف یونیورسال گوش دادم ‫و یه ساعت از فیلم رو کات کردم. 307 00:22:49,020 --> 00:22:52,060 ‫وقتی یه ساعت از فیلم رو کات ‫کردم، دیگه اون فیلم قبلی نبود. 308 00:22:52,560 --> 00:22:54,380 ‫ما فیلم رو توی تدوین نابود کردیم. 309 00:22:55,240 --> 00:23:00,560 ‫انگار همه چیز فشرده ‫شده بود و این حس می‌شد. 310 00:23:02,180 --> 00:23:09,560 ‫این باعث شد تصمیم بگیرم که دیگه هرگز فیلمی ‫رو بدون حق نهایی تدوین برای خودم نسازم. 311 00:23:20,676 --> 00:23:25,700 ‫دینو دلورنتیس اونقدر احساس گناه ‫کرد که این بلا رو سر دیوید آورده 312 00:23:26,020 --> 00:23:27,880 ‫گفت، هر کاری می‌خوای بکن. 313 00:23:28,300 --> 00:23:29,860 ‫البته تا وقتی که تو بودجه بگنجه. 314 00:23:30,240 --> 00:23:31,720 ‫فکر کنم بودجه 6 میلیون دلار بود. 315 00:23:32,540 --> 00:23:33,400 ‫هیچکس بهش دست نمی‌زنه. 316 00:23:33,880 --> 00:23:36,788 ‫و اینجوری بود که «مخمل آبی» رو ساخت. 317 00:23:42,758 --> 00:23:46,420 ‫ممنون؛ ‫غذای مورد علاقه‌م. 318 00:23:46,420 --> 00:23:50,840 ‫محض اطلاعتون؛ این گوشِ توی «مخمل آبی»ه، 319 00:23:52,480 --> 00:23:53,820 ‫فکر کنم مال کسی نیست. 320 00:23:53,960 --> 00:23:54,960 ‫حداقل، امیدوارم که نباشه. 321 00:23:56,540 --> 00:24:01,420 ‫وقتی دیوید درباره مخمل آبی باهام ‫حرف زد، به دو تا چیز اشاره کرد. 322 00:24:02,920 --> 00:24:05,243 ‫لب‌های قرمز توی تاریکی. 323 00:24:06,540 --> 00:24:08,200 ‫و... ‫و یه گوش توی یه مزرعه. 324 00:24:10,000 --> 00:24:12,400 ‫فکر می‌کنم این نقطه شروع «مخمل آبی» بود. 325 00:24:13,180 --> 00:24:14,320 ‫فقط همین دو تا تصویر. 326 00:24:15,340 --> 00:24:17,830 ‫و اون اینا رو به هم ربط داد. 327 00:24:21,057 --> 00:24:22,585 ‫چرا یه لب قرمز؟ 328 00:24:22,940 --> 00:24:29,160 ‫خب، برای رفتن به بُعدهای دیگه، ‫فکر می‌کنم باید از یه چیزی رد شد. 329 00:24:30,740 --> 00:24:36,100 ‫و شاید راه‌های مختلف زیادی ‫هست که می‌تونیم ازشون رد بشیم. 330 00:24:36,100 --> 00:24:42,680 ‫پس، خیلی قشنگ بود که مثلاً یه ‫بلیط برای یه دنیای دیگه پیدا کنیم. 331 00:24:57,680 --> 00:25:00,220 ‫فیلم درباره گذر به بزرگسالیه. 332 00:25:01,020 --> 00:25:03,120 ‫جفری یه جور کارآگاه آماتور جوونه. 333 00:25:03,895 --> 00:25:05,875 ‫که یهو با یه جنبه از دنیا روبرو میشه. 334 00:25:05,960 --> 00:25:08,880 ‫یه جنبه خیلی آزاردهنده‌تر ‫از دنیا و انسانیت. 335 00:25:12,180 --> 00:25:15,180 ‫و فرانک نماینده یه خطر فوریه. 336 00:25:16,477 --> 00:25:18,343 ‫سلام عزیزم 337 00:25:18,836 --> 00:25:21,123 ‫من باباتم احمق! ‫مشروب من کجاست؟ 338 00:25:22,665 --> 00:25:25,500 ‫و برای اولین بار، احساس زنده بودن می‌کنه. 339 00:25:25,900 --> 00:25:27,720 ‫لب پرتگاهه، ولی خوشش میاد. 340 00:25:29,960 --> 00:25:31,820 ‫آماده باش برای گاییده شدن! 341 00:25:31,820 --> 00:25:33,280 ‫شما دیوث‌های حرومزاده! 342 00:25:33,280 --> 00:25:34,400 ‫حرومزاده! 343 00:25:34,400 --> 00:25:34,720 ‫هی! 344 00:25:34,720 --> 00:25:39,500 ‫به من نگاه نکن لعنتی! 345 00:25:41,650 --> 00:25:44,080 ‫یه چیزی درباره آدما هست. 346 00:25:44,340 --> 00:25:47,580 ‫دوست دارن چیزی رو ببینن که نباید می‌دیدن. 347 00:25:49,340 --> 00:25:55,580 ‫و اگه همه به آرزوشون می‌رسیدن، ‫احتمالاً همه جور آدمی رو دید می‌زدن. 348 00:25:55,940 --> 00:25:58,900 ‫می‌خوان بدونن پشت پرده چه خبره. 349 00:25:58,900 --> 00:26:02,780 ‫و تو یه فیلم، تو می‌تونی اینو نشون بدی. 350 00:26:05,843 --> 00:26:07,280 ‫این یه سوال واقعیه. 351 00:26:07,280 --> 00:26:10,580 ‫چرا شر وجود داره؟ 352 00:26:10,580 --> 00:26:16,480 ‫و جواب البته اینه که اگه خیر ‫وجود داره، باید تعادل باشه. 353 00:26:17,200 --> 00:26:19,396 ‫باید هر دو طرف باشن. 354 00:26:21,543 --> 00:26:24,440 ‫فکر می‌کنی نابغه‌ای یا یه آدم واقعاً مریض؟ 355 00:26:25,240 --> 00:26:27,860 ‫خب، والری، نمی‌دونم. 356 00:26:27,860 --> 00:26:27,940 ‫نمی‌دونم. 357 00:26:28,590 --> 00:26:29,745 ‫نابغه یا دیوانه؟ 358 00:26:29,769 --> 00:26:33,196 ‫کارگردان مطمئناً با فیلم ترسناک ‫«مخمل آبی» خود جنجال به پا خواهد کرد. 359 00:26:33,373 --> 00:26:35,987 ‫کارگردان از [تصاویر] ‫عجیب و غریب استفاده می‌کند. 360 00:26:36,210 --> 00:26:38,283 ‫«مخمل آبی»؛ جذاب، اما عجیب. 361 00:26:40,203 --> 00:26:43,480 ‫دیوید رو اولین فیلمساز ‫سوررئالیست آمریکایی توصیف کردن. 362 00:26:44,480 --> 00:26:47,400 ‫ولی مردم نمی‌دونن این یعنی چی. 363 00:26:47,980 --> 00:26:53,760 ‫چون داستان قرار نبود یه داستان معمولی ‫باشه، ولی بعد داستان شروع به تغییر می‌کنه. 364 00:26:55,180 --> 00:26:58,320 ‫و تماشاگران نمی‌دونن باید ‫چه برداشتی ازش داشته باشن. 365 00:26:58,320 --> 00:27:00,760 ‫دیدن اینکه با یه زن اینجوری ‫رفتار میشه برام دردناکه. 366 00:27:00,840 --> 00:27:04,700 ‫می‌خواستم بدونم اگه دارم ‫اون درد رو حس می‌کنم، 367 00:27:04,720 --> 00:27:07,000 ‫دلیلش اینه که فیلم باید چیزی فراتر از ‫صرفاً ایجاد درد برای اون [شخصیت زن] باشه. 368 00:27:07,240 --> 00:27:10,018 ‫این برای من همون کاری رو کرد ‫که روانی وقتی جوون‌تر بودم کرد، 369 00:27:10,042 --> 00:27:15,000 ‫یعنی چشم‌ها باز شدن و، خدای ‫من، ما واقعاً داریم از حد می‌گذریم. 370 00:27:27,260 --> 00:27:32,000 ‫دیوید لینچ تو سینما ابزاری پیدا کرد ‫که باهاش تاریکی دنیا رو کاوش کنه. 371 00:27:32,960 --> 00:27:34,480 ‫تو فیلم بعدیش که اقتباسی بود... 372 00:27:34,720 --> 00:27:39,840 ‫از رمان وحشی در قلب نوشته بری گیفورد، ‫از اسطوره‌های بزرگ هالیوودی الهام گرفت، 373 00:27:39,840 --> 00:27:45,500 ‫انگار که جادوگر شرور در ‫جادوگر شهر اُز داره الویس و 374 00:27:45,500 --> 00:27:49,920 ‫مریلین رو تعقیب میکنه. یه فیلم ‫جاده‌ای با خشونت بی‌حد و مرز. 375 00:28:07,980 --> 00:28:18,960 ‫نخل طلای سال 90، فیلم ‫«از ته دل وحشی» ساخته دیوید لینچ 376 00:28:19,056 --> 00:28:22,289 ‫نام فرانسوی فیلم: «سیلور و لولا» 377 00:28:23,346 --> 00:28:30,440 ‫برای همه ما فوق‌العاده بود که تونستیم این ‫لحظه رو با هم شریک بشیم. همه عشقی که 378 00:28:30,440 --> 00:28:35,563 ‫این فیلم ایجاد می‌کرد رو ‫حس می‌کردیم. و همینطور، 379 00:28:35,683 --> 00:28:36,993 ‫خشم رو. 380 00:28:44,320 --> 00:28:50,040 ‫این شانس رو داشتم که تو سن کم با ‫کارگردانی کار کنم که باعث میشه یه فیلم رو 381 00:28:50,040 --> 00:28:54,480 ‫طوری دوست داشته باشی انگار که بهترین فیلم ‫دنیاست و در عین حال ازش متنفر باشی انگار که 382 00:28:54,480 --> 00:28:59,700 ‫حالت رو به هم می‌زنه، با فیلم «مخمل آبی» ‫هم دقیقاً همین اتفاق افتاد. بعضی‌ها خندیدن، 383 00:28:59,700 --> 00:29:04,660 ‫از همون اول عاشقش شدن و در عین ‫حال فیلم براشون وحشتناک بود. بقیه هم 384 00:29:04,660 --> 00:29:09,720 ‫سالن رو ترک کردن. این تأثیریه ‫که دیوید روی مخاطب می‌ذاره. 385 00:29:15,737 --> 00:29:19,600 ‫یادمه قبل از اکران، فیلم یه ‫شهرت جنجالی داشت. آره، 386 00:29:19,600 --> 00:29:23,240 ‫خیلی خشن بود. این فیلم ‫از این نظر جالبه که شاید 387 00:29:23,240 --> 00:29:28,420 ‫بیشترین ارتباط رو با سینمای آمریکا تو ‫اون دوره داره. برادران کوئن، و بعدش 388 00:29:28,420 --> 00:29:32,620 ‫تارانتینو اومدن، انگار یه چیزی رو پیش‌بینی ‫می‌کرد که بعداً تو کل این جریان‌ها دیده شد. 389 00:29:49,510 --> 00:29:54,420 ‫به عنوان یه فیلمساز، احساس مسئولیتی در ‫قبال نمایش این همه خشونت تو فیلم‌هات داری؟ 390 00:29:54,720 --> 00:29:59,040 ‫ما به فیلم‌ها به خاطر خشونت حمله می‌کنیم ‫ولی برای خشونت دنیای واقعی کاری نمی‌کنیم. 391 00:29:59,040 --> 00:30:02,760 ‫فکر می‌کنم وقتی مردم داستان‌ها رو می‌بینن، ‫به هر چیزی در دور و اطرافشون ربطش میدن. 392 00:30:14,152 --> 00:30:20,377 ‫تو لس آنجلس به خاطر کتک زدن ‫رادنی کینگ توسط پلیس شورش شد. 393 00:30:21,460 --> 00:30:24,115 ‫هنوزم همش داره اتفاق ‫می‌افته، دیوونه‌کننده‌ست. 394 00:30:24,140 --> 00:30:29,353 ‫پس آره، این فیلم خوب فضای ‫این کشور رو نشون میده. 395 00:30:34,660 --> 00:30:40,720 ‫دیوید یه کارآگاهه. اون مجرم نیست. 396 00:30:42,560 --> 00:30:49,360 ‫و همون دنیایی رو می‌بینه که ما می‌بینیم، ‫حتی اگه نخوایم قبول کنیم که واقعاً اینجوریه. 397 00:30:50,180 --> 00:30:56,540 ‫یه دنیای خطرناک، پر از آسیب‌پذیری، ‫شهوت افسار گسیخته و معصومیت خالص. 398 00:30:57,280 --> 00:30:59,740 ‫من عاشق سکانس آخرشم. 399 00:31:00,260 --> 00:31:03,000 ‫از دایره عشق خارج نشو سیلور 400 00:31:04,660 --> 00:31:06,980 ‫از دایره عشق خارج نشو 401 00:31:11,720 --> 00:31:14,020 ‫دیوید به پایان خوش اعتقاد داره. 402 00:31:14,440 --> 00:31:20,820 ‫مثل جادوگر شهر اُز، شما بالاخره با ‫جادوگر بزرگ و قدرتمند اُز ملاقات می‌کنید. 403 00:31:21,040 --> 00:31:24,620 ‫و اگه قلب پاکی داشته ‫باشید، آرزوتون برآورده میشه. 404 00:31:26,640 --> 00:31:28,840 ‫ولی دیوید می‌دونه که خطر همیشه نزدیکه. 405 00:31:36,763 --> 00:31:38,840 ‫سال 1990 یه سال سرنوشت‌ساز بود. 406 00:31:39,640 --> 00:31:42,500 ‫در حالی که با «از ته دل وحشی» ‫تو جشنواره کن می‌درخشید، 407 00:31:43,080 --> 00:31:46,320 ‫دیوید لینچ روی صفحه کوچیک ‫تلویزیون دنیای سریال‌ها رو متحول کرد. 408 00:31:49,640 --> 00:31:56,460 ‫پخش اولین قسمت توئین پیکس از شبکه ‫ABC سی و چهار میلیون بیننده داشت. 409 00:31:57,040 --> 00:31:58,120 ‫یه پدیده اجتماعی. 410 00:31:59,460 --> 00:32:01,040 ‫معما تو یه جمله خلاصه می‌شه. 411 00:32:02,120 --> 00:32:03,660 ‫چه کسی لورا پالمر رو کشته؟ 412 00:32:06,438 --> 00:32:08,640 ‫توئین پیکس یه رازه. 413 00:32:09,020 --> 00:32:11,060 ‫یه راز که حول یه قتل می‌چرخه. 414 00:32:12,540 --> 00:32:14,180 ‫اینجاست که شخصیت من وارد میشه. 415 00:32:14,440 --> 00:32:16,300 ‫مأمور ویژه دیل کوپر از FBI. 416 00:32:16,940 --> 00:32:20,900 ‫یه غریبه که وارد این جامعه ‫میشه تا از مظنون‌ها بازجویی کنه. 417 00:32:22,140 --> 00:32:25,200 ‫با این کار، بیشتر درباره ‫قربانی اطلاعات بدست میاره. 418 00:32:25,620 --> 00:32:29,020 ‫و کشف می‌کنه که این شهر ‫کوچیک پر از ظاهرسازیه. 419 00:32:29,560 --> 00:32:32,440 ‫همه راز دارن و یه جور عجیب و غریبن. 420 00:32:34,158 --> 00:32:38,720 ‫یکی از نکات خوب تلویزیون اینه که ‫می‌تونی یه داستان ادامه‌دار بسازی. 421 00:32:39,020 --> 00:32:40,980 ‫این دلیل اصلی ساختنشه. 422 00:32:41,300 --> 00:32:45,640 ‫ایده اینه که می‌تونی این دنیا رو تجربه کنی ‫و در طول هفته‌ها با این شخصیت‌ها آشنا بشی. 423 00:32:48,120 --> 00:32:53,460 ‫کل کشور، یازده و نیم میلیون ‫آمریکایی جلوی تلویزیون نشستن. 424 00:32:53,560 --> 00:32:55,600 ‫احتمالاً دارید فکر می‌کنید ‫چه کسی لورا پالمر رو کشته. 425 00:32:55,820 --> 00:33:00,860 ‫قراره تمام این هفته‌ها رو صرف این کنیم، ‫می‌دونید، و اونا هیچی رو بهتون لو نمیدن. 426 00:33:01,140 --> 00:33:04,220 ‫جواب رو می‌خواید؟ من قول ‫جواب رو داده بودم. جواب کجاست؟ 427 00:33:04,640 --> 00:33:06,720 ‫ما می‌خوایم بدونیم! ما می‌خوایم بدونیم! 428 00:33:06,720 --> 00:33:11,140 ‫من نوجوون بودم، اینو می‌بینم، ‫و بعد میگم، اینجا چه خبره؟ 429 00:33:11,140 --> 00:33:14,820 ‫پر از نماده، و نمادهایی که ‫اون موقع نمی‌تونستم تفسیر کنم، 430 00:33:14,880 --> 00:33:16,360 ‫و هنوزم نمی‌تونم تفسیرشون کنم. 431 00:33:16,720 --> 00:33:19,340 ‫همه عناصری که توئین پیکس رو ‫می‌سازن ذهنم رو درگیر می‌کنن. 432 00:33:19,740 --> 00:33:22,200 ‫قسمت‌ها رو بارها و بارها و بارها می‌بینم. 433 00:33:22,500 --> 00:33:25,020 ‫فکر می‌کنم توئین پیکس ‫بدون ویدئو غیرممکن می‌بود. 434 00:33:25,480 --> 00:33:26,796 ‫مردم کاملاً دیوونه می‌شدن. 435 00:33:26,890 --> 00:33:28,690 ‫ادامه دارد... 436 00:33:32,780 --> 00:33:34,620 ‫من از اصطلاح تفسیر متون ‫مقدس برای همه استفاده می‌کنم. 437 00:33:34,620 --> 00:33:38,200 ‫هر چیزی که برای من مقدسه. 438 00:33:38,720 --> 00:33:40,560 ‫و توئین پیکس یه اثر مقدسه. 439 00:33:45,800 --> 00:33:50,880 ‫تو قسمت دوم، عناصر سوررئال ‫سریال واقعاً مخاطب رو گیج کرد. 440 00:33:51,320 --> 00:33:55,080 ‫یهو خودت رو تو یه مکان ‫متفاوت می‌بینی، با پرده‌های قرمز. 441 00:33:55,580 --> 00:34:00,400 ‫شخصیت‌ها عجیب حرف می‌زنن و حرکت ‫می‌کنن، چون همه چیز برعکس ضبط شده. 442 00:34:07,341 --> 00:34:13,380 ‫تقریباً تو یه حالت رؤیایی هستیم، جایی ‫که خودآگاه و ناخودآگاه به هم می‌رسن. 443 00:34:13,762 --> 00:34:15,682 ‫و بینندگان دچار توهم میشن. 444 00:34:16,200 --> 00:34:17,820 ‫نمی‌فهمیدن چه اتفاقی داره می‌افته. 445 00:34:18,440 --> 00:34:20,840 ‫یهو خودشونو توی اتاق قرمز پیدا کردن. 446 00:34:38,101 --> 00:34:40,820 ‫تا حالا همچین چیزی تو تلویزیون ندیده بودیم. 447 00:34:41,420 --> 00:34:43,620 ‫برای بیننده‌ها یه تجربه کاملاً جدید بود. 448 00:34:44,740 --> 00:34:49,060 ‫دیوید یه کارگردان سینماست که حس ‫و حال خودش رو وارد تلویزیون کرد. 449 00:34:49,280 --> 00:34:53,160 ‫سطح رسانه رو بالا برد و نشون داد که ‫میشه تو صفحه کوچیک چه کارهایی کرد. 450 00:34:54,560 --> 00:34:58,280 ‫خیلی از کسایی که باهاشون کار کردم بهم گفتن ‫که چقدر این سریال براشون الهام بخش بوده. 451 00:34:58,700 --> 00:35:01,720 ‫حالا هر چی تو ذهنشون میاد ‫میتونن تو تلویزیون بسازن. 452 00:35:04,009 --> 00:35:09,740 ‫فیلم الهام بخش همه برنامه‌های تلویزیونی بعد ‫از خودش شد، مثل بافی، پرونده ایکس و بقیه. 453 00:35:10,060 --> 00:35:12,360 ‫چون این حرکت اتاق قرمز، یه ‫حرکت با آزادی دیوونه وار بود. 454 00:35:12,840 --> 00:35:17,740 ‫مخصوصاً وقتی تو قسمت آخر دوباره ظاهر میشه، ‫جایی که معمولاً بیننده انتظار یه توضیح داره. 455 00:35:18,060 --> 00:35:18,780 ‫ولی اینجا هیچ توضیحی نمیگیره. 456 00:35:19,160 --> 00:35:21,400 ‫به محض اینکه وارد اتاق قرمز میشه، ‫میفهمه که دیگه توضیحی در کار نیست. 457 00:35:38,129 --> 00:35:41,080 ‫کارآگاه دیل کوپر وارد اتاق قرمز شد. 458 00:35:41,820 --> 00:35:46,140 ‫قراره 25 سال اونجا زندانی ‫بمونه، و دیوید لینچ هم باهاش. 459 00:35:47,380 --> 00:35:53,140 ‫پایان ناگهانی توئین پیکس تو آخر فصل 2، ‫سینمای لینچ رو وارد یه بُعد کاملاً جدید کرد. 460 00:35:57,220 --> 00:36:00,800 ‫کارگردان از صنعت ‫فیلمسازی آمریکا فاصله گرفت. 461 00:36:01,600 --> 00:36:04,300 ‫رفت سراغ تهیه کننده‌های ‫اروپایی برای تامین مالی. 462 00:36:04,600 --> 00:36:07,600 ‫تهیه کننده‌های فرانسوی مثل استودیو کانال. 463 00:36:10,640 --> 00:36:14,740 ‫دیوید لینچ شروع کرد به از ‫بین بردن قواعد روایت کلاسیک. 464 00:36:15,620 --> 00:36:20,540 ‫یه تخطی لازم برای آزاد کردن ‫ذهن‌ها از ماشین رویاسازی هالیوود. 465 00:36:22,357 --> 00:36:26,083 ‫پرده سوم | یک کابوس آمریکایی 466 00:36:37,083 --> 00:36:38,416 ‫- از دیدنت خوشحالم ‫- منم گوردن 467 00:36:38,748 --> 00:36:40,181 ‫چی میبینیم؟ 468 00:36:41,380 --> 00:36:45,360 ‫این سکانس یه قرارداد ‫جدید با تماشاچی میذاره. 469 00:36:45,360 --> 00:36:47,220 ‫چت، سورپرایزت. 470 00:36:48,800 --> 00:36:50,680 ‫اسمش لیله. 471 00:36:56,886 --> 00:36:58,366 ‫اون دختر مادر منه. 472 00:37:00,840 --> 00:37:01,760 ‫گوردون 473 00:37:06,900 --> 00:37:08,380 ‫موفق باشی، چت. 474 00:37:09,360 --> 00:37:14,160 ‫و تو صحنه بعدی، چت ‫شروع میکنه به توضیح دادن. 475 00:37:14,520 --> 00:37:15,340 ‫داره تفسیر میکنه. 476 00:37:15,360 --> 00:37:19,640 ‫برای سم استنلی داره تفسیر میکنه ‫چیزی رو که تو صحنه قبلی دیده. 477 00:37:20,340 --> 00:37:22,900 ‫چشمک با هر دو چشم یعنی ‫بالاترین سطح دردسر 478 00:37:23,158 --> 00:37:25,197 ‫چشم حکم مرجع رو داره 479 00:37:25,543 --> 00:37:27,103 ‫منظورش فکر کنم به کلانتر و معاونشه 480 00:37:27,530 --> 00:37:29,137 ‫میدونی یه دست توی جیب معنیش چیه 481 00:37:29,980 --> 00:37:31,561 ‫یعنی یه چیزی رو دارن پنهان میکنه 482 00:37:32,263 --> 00:37:35,630 ‫اون دستشو مشت میکنه معنیش اینه ‫که اونا دنبال درگیری هستن 483 00:37:35,657 --> 00:37:37,677 ‫این کاملاً بی‌معنی است. 484 00:37:37,800 --> 00:37:39,720 ‫برای بیشتر مردم، صحبت‌های ‫دیوید لینچ هیچ معنی نمیده. 485 00:37:39,960 --> 00:37:41,740 ‫ولی این سکانس به ما میگه، ‫نه نه، باید رمزگشایی کنید. 486 00:37:42,080 --> 00:37:43,560 ‫مامور اف بی آی همون تماشاگره. 487 00:37:43,560 --> 00:37:44,800 ‫در واقع، جای تماشاگره. 488 00:37:44,800 --> 00:37:47,800 ‫اونی که معما رو دریافت ‫میکنه و سعی میکنه حلش کنه. 489 00:37:55,140 --> 00:37:55,800 ‫گوردون! 490 00:37:56,780 --> 00:37:58,500 ‫گوردون! 491 00:37:58,500 --> 00:38:03,540 ‫اولین فیلمی که با هم روش کار ‫کردیم بعد از توئین پیکس: با من برو 492 00:38:04,300 --> 00:38:08,560 ‫فهمیدیم که کاملاً در مورد ‫اهمیت احساسات با هم همفکر بودیم 493 00:38:08,560 --> 00:38:13,260 ‫و قدرت سینما به عنوان یه ‫شیوه بیان نمادین و غیرخطی. 494 00:38:14,800 --> 00:38:24,720 ‫من معمولاً میگم که ذهن شناوره. 495 00:38:24,720 --> 00:38:28,540 ‫ولی همیشه یه منطق درونی زیرش هست. 496 00:38:29,380 --> 00:38:33,060 ‫دیوید به مردم یاد داد که ‫انتظاراتشون رو دم در بذارن. 497 00:38:33,720 --> 00:38:37,420 ‫برن تو سینما، هیجانزده از ‫اینکه قراره یه فیلم دیوید لینچ ببینن، 498 00:38:38,420 --> 00:38:40,380 ‫و خوشحال از اینکه همه چیز رو نمیفهمن. 499 00:38:40,840 --> 00:38:41,520 ‫این خیلی باحاله. 500 00:38:48,687 --> 00:38:50,900 ‫من واقعاً همه چیز رو نگرفتم. 501 00:38:51,020 --> 00:38:54,680 ‫ولی وقتی با دیوید کار میکنی، ‫مجبور نیستی همه چیز رو بفهمی. 502 00:38:55,840 --> 00:38:58,100 ‫فقط چیزی که ازت میخواد و انتظار داره. 503 00:38:58,880 --> 00:39:03,240 ‫بعدش دیوید جات میده و بازیت رو تنظیم ‫میکنه طبق چیزی که اون لحظه میخواد. 504 00:39:03,240 --> 00:39:04,760 ‫این چیزیه که الان بهش نیاز داره. 505 00:39:21,968 --> 00:39:25,920 ‫روایت تو «بزرگراه ‫گمشده» خیلی تکه تکه‌تر میشه 506 00:39:25,920 --> 00:39:30,520 ‫و این تو «جاده مالهالند» و ‫«امپراطوری درون» ادامه پیدا میکنه. 507 00:39:31,140 --> 00:39:33,660 ‫همه چیز طبق یه منطقی ‫پیش میره که ما نمیفهمیمش. 508 00:39:34,340 --> 00:39:38,820 ‫به صحنه زندان فکر میکنم که بیل ‫پولمن تبدیل میشه به بالتازار گتی 509 00:39:38,820 --> 00:39:42,040 ‫چون دیگه نمیتونه تو سر خودش باشه. 510 00:39:47,854 --> 00:39:50,740 ‫مغز میپره تو یه واقعیت دیگه. 511 00:39:50,940 --> 00:39:55,700 ‫این لحظه حساس و سختترین ‫کار تو «بزرگراه گمشده». 512 00:39:56,620 --> 00:40:00,980 ‫تبدیل کردن بیل پولمن به ‫بالتازار گتی بدون هیچ توضیحی. 513 00:40:06,220 --> 00:40:11,040 ‫از «بزرگراه گمشده» به بعد، ‫شخصیتها رو چند تا بازیگر بازی میکنن 514 00:40:11,040 --> 00:40:13,960 ‫و یه بازیگر میتونه چند ‫تا شخصیت رو بازی کنه. 515 00:40:14,800 --> 00:40:15,300 ‫این کیه؟ 516 00:40:15,300 --> 00:40:16,260 ‫نمیتونم بگم قربان. 517 00:40:18,980 --> 00:40:20,740 ‫کاپیتان لنوار؟ 518 00:40:20,740 --> 00:40:21,780 ‫این یه مرده. 519 00:40:22,920 --> 00:40:26,320 ‫کاپیتان، اینجا یه چیز عجیب غریب داریم. 520 00:40:28,260 --> 00:40:31,160 ‫لینچ تو خیلی از داستانهاش، 521 00:40:31,780 --> 00:40:34,740 ‫چیزهایی هست که شخصیتها یادشون نمیاد 522 00:40:34,740 --> 00:40:36,180 ‫یا نمیتونن تعریفش کنن. 523 00:40:36,480 --> 00:40:39,420 ‫و اینجاست که واقعاً ‫میرسیم به قلب داستانهای لینچ 524 00:40:39,420 --> 00:40:43,100 ‫درباره اینکه چطور تابو رو روایت میکنیم 525 00:40:43,100 --> 00:40:44,755 ‫یا تابوی واقعیت. 526 00:40:44,780 --> 00:40:45,560 ‫فراموشی. 527 00:40:50,917 --> 00:40:53,817 ‫اون موقع هیچ چی نگفتم، 528 00:40:54,162 --> 00:40:57,635 ‫ولی یه جورایی خیلی تو ‫فکر اُ.جی.سیمپسون بودم 529 00:40:58,045 --> 00:40:58,972 ‫دادگاهش. 530 00:40:59,184 --> 00:41:04,678 ‫یه نفرو اینجا داریم که فکر می‌کنم ‫می‌شناسیش، دو تا قتل انجام داده 531 00:41:05,416 --> 00:41:10,543 ‫با این وجود، داره به زندگیش ادامه ‫می‌ده و، خب، گلف بازی می‌کنه! 532 00:41:11,443 --> 00:41:15,856 ‫آخه بعد یه قتل وحشتناک، ‫آدم چی‌کار می‌تونه بکنه؟ 533 00:41:22,490 --> 00:41:24,163 ‫ذهن چطوری خودشو گول میزنه؟ 534 00:41:24,682 --> 00:41:31,485 ‫...که دیگه اون حس وحشتناک رو ‫نداشته باشه و بتونی به زندگیت ادامه بدی 535 00:41:36,817 --> 00:41:39,663 ‫جاهایی که دیوید توضیح نمیده، 536 00:41:39,688 --> 00:41:42,591 ‫دقیقا همونجاست که تماشاچی ‫حسابی درگیر فیلم میشه. 537 00:41:43,519 --> 00:41:47,439 ‫خیلی احساساتی شده و داره ‫از خودش می‌پرسه چی شده 538 00:41:47,820 --> 00:41:49,740 ‫و مغز، این مغز فوق‌العاده، 539 00:41:49,800 --> 00:41:51,960 ‫فوراً دنبال معنی دادن به همه اینهاست. 540 00:41:52,160 --> 00:41:54,760 ‫و وقتی تماشاچی میخواد بفهمه، 541 00:41:55,420 --> 00:41:56,995 ‫اون خودشو درگیر شخصیت‌های داستان میکنه. 542 00:41:57,020 --> 00:41:58,620 ‫این یه فرآیند خیلی قدرتمنده. 543 00:42:08,400 --> 00:42:10,420 ‫یه چیز قدیمی و از مد افتاده‌ای هست 544 00:42:10,420 --> 00:42:12,380 ‫که با روایت‌ها شکسته شده 545 00:42:12,760 --> 00:42:14,560 ‫در نهایت انتظار داریم که یه روایت 546 00:42:14,560 --> 00:42:17,700 ‫به یه شکل منطقی و واضح تموم بشه 547 00:42:17,700 --> 00:42:18,940 ‫بدون اینکه نیاز باشه تلاشی بکنیم. 548 00:42:19,240 --> 00:42:20,480 ‫اونایی که دوست دارن ‫همه چی براشون آماده باشه، 549 00:42:20,580 --> 00:42:22,220 ‫فیلم‌های لینچ چیز زیادی بهشون نمیده. 550 00:42:22,540 --> 00:42:23,800 ‫چون واقعاً باید 551 00:42:23,800 --> 00:42:25,440 ‫خیلی خیلی زیاد بعدش کار کنن 552 00:42:25,440 --> 00:42:27,040 ‫تا همه خلأها رو پر کنن. 553 00:42:30,700 --> 00:42:31,660 ‫«بزرگراه گمشده» 554 00:42:32,420 --> 00:42:33,440 ‫«جاده مالهالند» 555 00:42:34,000 --> 00:42:35,080 ‫«امپراطوری درون» 556 00:42:36,580 --> 00:42:39,460 ‫سه تا فیلم، و همینطور ‫سه تا مکان تو لس آنجلس، 557 00:42:39,820 --> 00:42:41,420 ‫پایتخت سینمای آمریکا. 558 00:42:42,560 --> 00:42:43,400 ‫با این سه‌گانه‌اش، 559 00:42:44,020 --> 00:42:44,540 ‫دیوید لینچ، 560 00:42:44,560 --> 00:42:46,680 ‫پشت پرده تاریک و سینیک 561 00:42:46,680 --> 00:42:48,380 ‫کارخونه رویاسازی هالیوود رو نشون میده. 562 00:42:49,240 --> 00:42:50,700 ‫از هالیوود، کالیفرنیا، 563 00:42:51,300 --> 00:42:53,480 ‫جایی که ستاره‌ها رویا می‌سازن، 564 00:42:53,740 --> 00:42:56,060 ‫و رویاها ستاره می‌سازن. 565 00:42:58,360 --> 00:42:59,180 ‫خداحافظ، مری. 566 00:43:04,000 --> 00:43:04,900 ‫زودباش 567 00:43:19,017 --> 00:43:20,583 ‫من عاشق هالیوودم 568 00:43:20,876 --> 00:43:23,303 ‫و فکر میکنم تو این موضوع تنها نیستم 569 00:43:23,895 --> 00:43:26,142 ‫عاشق رویاپردازیش هستم 570 00:43:26,335 --> 00:43:29,589 ‫عاشق زندگی کردن در اونجا هستم 571 00:43:30,840 --> 00:43:34,786 ‫میتونی عصر طلایی هالیوود رو 572 00:43:35,486 --> 00:43:36,653 ‫تو هواش حس کنی 573 00:43:36,870 --> 00:43:40,090 ‫خیلی جادوییه 574 00:43:43,569 --> 00:43:47,603 ‫و بعدشم سیستم ستاره‌سازیش، میدونی 575 00:43:47,949 --> 00:43:49,555 ‫چیزای دیگه‌ش که اونجا پیش میره 576 00:43:50,036 --> 00:43:56,206 ‫خیلی چیزاش مشکل داره، ولی ‫همین یه تیکه، خیلیا رو جذب می‌کنه 577 00:44:07,981 --> 00:44:10,060 ‫کارخونه رویاسازی که ‫هالیوود نمایندگیش میکنه، 578 00:44:10,240 --> 00:44:10,800 ‫شروعشه 579 00:44:10,800 --> 00:44:14,540 ‫این ایده از یه زندگی رو میده 580 00:44:14,540 --> 00:44:18,180 ‫یه زندگی موفق که از پایه‌هایی ‫شروع میشه که دروغینه. 581 00:44:18,540 --> 00:44:20,340 ‫فکر می‌کنیم که به طور کلی، 582 00:44:20,460 --> 00:44:22,440 ‫قراره تو زندگی موفق بشیم، 583 00:44:22,880 --> 00:44:23,700 ‫مشهور بشیم، 584 00:44:24,280 --> 00:44:25,500 ‫با آدم مناسب ازدواج کنیم، 585 00:44:25,680 --> 00:44:26,800 ‫پولدار بشیم و غیره. 586 00:44:38,480 --> 00:44:40,540 ‫این جور داستان‌های احساسی و رمانتیک 587 00:44:40,540 --> 00:44:41,920 ‫که هالیوود تعریف می‌کنه، 588 00:44:41,920 --> 00:44:44,020 ‫دقیقاً همون چیزیه 589 00:44:44,020 --> 00:44:45,400 ‫که باعث شکست خیلی از زندگی‌ها میشه. 590 00:44:48,590 --> 00:44:50,260 ‫زندگی واقعی هالیوود، 591 00:44:50,680 --> 00:44:52,040 ‫همون نیمه دوم ‫«جاده مالهالند» هست 592 00:44:52,460 --> 00:44:54,520 ‫زندگی‌های نابود شده، 593 00:44:54,980 --> 00:44:56,200 ‫عشق‌های بیمارگونه، 594 00:44:56,540 --> 00:44:57,900 ‫وسواس‌ها، جنایت‌ها، 595 00:44:58,480 --> 00:44:59,860 ‫و فلاکت. 596 00:45:00,820 --> 00:45:01,940 ‫برای اینکه یه نفر موفق بشه، 597 00:45:02,160 --> 00:45:03,900 ‫باید خیلی‌ها شکست بخورن. 598 00:45:16,221 --> 00:45:18,620 ‫«جاده مالهالند» یه مسیر خاصه 599 00:45:18,620 --> 00:45:21,000 ‫که یادمه وقتی تو 600 00:45:21,000 --> 00:45:22,980 ‫دوران بدشانسیم بودم، 601 00:45:22,980 --> 00:45:24,540 ‫یادمه فکر می‌کردم 602 00:45:24,540 --> 00:45:27,040 ‫که یه سری 603 00:45:27,040 --> 00:45:28,520 ‫روزهای واقعاً بد بود. 604 00:45:28,900 --> 00:45:29,620 ‫فقط می‌تونستم 605 00:45:29,620 --> 00:45:32,060 ‫یه دور کوچیک بزنم 606 00:45:32,060 --> 00:45:34,340 ‫تا برم تو اون مسیر. 607 00:45:39,044 --> 00:45:41,980 ‫من ده سال تو لس آنجلس ‫تست بازیگری دادم 608 00:45:41,980 --> 00:45:44,940 ‫که اگه خوش شانس باشی، ‫با کارگردانی ملاقات می‌کنی 609 00:45:44,940 --> 00:45:46,240 ‫و اگه این اتفاق بیفته، 610 00:45:46,520 --> 00:45:48,600 ‫یه قرار کوتاه 5 دقیقه‌ایه. 611 00:45:49,260 --> 00:45:51,800 ‫شاید حتی نتونی ‫تماس چشمی برقرار کنی 612 00:45:51,800 --> 00:45:53,440 ‫یا دست بدی یا هر چیز دیگه‌ای. 613 00:45:53,700 --> 00:45:58,320 ‫حالا می‌خوایم این رو خوب و ‫نزدیک اجرا کنیم، مثل تو فیلم‌ها. 614 00:45:58,660 --> 00:45:59,880 ‫باشه؟ 615 00:46:01,620 --> 00:46:03,240 ‫بهترین دوست پدرم میره سر کار. 616 00:46:05,280 --> 00:46:07,217 ‫دیوید به من نگاه کرد. 617 00:46:07,760 --> 00:46:08,440 ‫یهو، 618 00:46:09,080 --> 00:46:11,400 ‫چشم‌ها و ارتباط. 619 00:46:11,400 --> 00:46:12,940 ‫و من تونستم خودمو نشون بدم، 620 00:46:12,965 --> 00:46:16,015 ‫چون، فکر می‌کنم، بعد ‫از این همه سال رد شدن، 621 00:46:16,040 --> 00:46:18,160 ‫لایه لایه نقاب ساخته بودم و فکر می‌کردم 622 00:46:18,160 --> 00:46:19,100 ‫و فکر کردم، 623 00:46:19,200 --> 00:46:20,420 ‫باشه، اونا می‌خوان من کی باشم؟ 624 00:46:20,420 --> 00:46:21,260 ‫آیا من باید بامزه باشم، 625 00:46:21,440 --> 00:46:21,740 ‫سکسی باشم، 626 00:46:22,180 --> 00:46:22,520 ‫باهوش، 627 00:46:23,360 --> 00:46:23,700 ‫گرم و صمیمی، 628 00:46:23,840 --> 00:46:24,180 ‫آروم؟ 629 00:46:24,180 --> 00:46:24,900 ‫و دیگه نمی‌دونستم 630 00:46:24,900 --> 00:46:25,620 ‫کی هستم. 631 00:46:26,200 --> 00:46:27,660 ‫و از اون قرار ملاقات که بیرون اومدم 632 00:46:27,660 --> 00:46:29,900 ‫تقریباً داشتم گریه می‌کردم. 633 00:46:30,120 --> 00:46:33,800 ‫این یکی از خاص‌ترین‌ها بود... 634 00:46:33,800 --> 00:46:34,140 ‫ببخشید، 635 00:46:34,220 --> 00:46:35,400 ‫الان یه‌کم عجیب شد، 636 00:46:35,500 --> 00:46:36,080 ‫مگه نه؟ 637 00:46:36,080 --> 00:46:37,143 ‫خیلی قشنگه. 638 00:46:44,476 --> 00:46:47,160 ‫این یه جورایی دیدگاه اونه 639 00:46:47,160 --> 00:46:48,540 ‫درباره داستان مریلین مونرو. 640 00:46:49,080 --> 00:46:50,440 ‫کسی که خرد شد 641 00:46:50,440 --> 00:46:52,880 ‫و بعد توسط این صنعت سینما تف شد بیرون 642 00:46:52,880 --> 00:46:55,280 ‫صنعتی که می‌تونه بی‌رحم و ویرانگر باشه. 643 00:46:55,960 --> 00:46:58,940 ‫فکر می‌کنم همه اینا، 644 00:46:59,040 --> 00:47:00,720 ‫رویاهای بچگیش درباره هالیووده. 645 00:47:02,140 --> 00:47:03,560 ‫زن‌های فیلم‌هاش نشون دهنده 646 00:47:03,560 --> 00:47:07,160 ‫هم خواسته‌ها و هم آزارهایی ‫هستن که متحمل شدن. 647 00:47:07,341 --> 00:47:10,763 ‫یه جورایی رویاهایی که تاریخ انقضاشون رسیده. 648 00:47:13,363 --> 00:47:15,400 ‫ما می‌دونیم که هالیوود کلاسیک، 649 00:47:15,780 --> 00:47:18,720 ‫چیزی نیست جز ‫داستان‌هایی از تجاوز، نابودی، 650 00:47:18,980 --> 00:47:19,580 ‫و روابط ناسالم خانوادگی. 651 00:47:19,960 --> 00:47:23,360 ‫جنبش می‌تو امروز، انعکاسی ‫هست از چیزی که می‌تونست باشه 652 00:47:23,360 --> 00:47:26,143 ‫می‌توی سینمای کلاسیک هالیوود. 653 00:47:26,723 --> 00:47:29,860 ‫همه این چیزهایی که ‫الان داره اتفاق می‌افته 654 00:47:30,809 --> 00:47:34,340 ‫خیلی وقته که داره اتفاق می‌افته. 655 00:47:35,140 --> 00:47:38,440 ‫اما حالا، این چیزها رو شده. 656 00:47:38,720 --> 00:47:43,060 ‫همه این چیزهایی که در حال رخ ‫دادنه این چیزهای قدیمی، فاسد، و منفی 657 00:47:43,060 --> 00:47:45,740 ‫دارن از بین می‌رن و روشن می‌شن. 658 00:47:46,060 --> 00:47:48,340 ‫و این راه رو باز ‫می‌کنه برای یه چیز جدید. 659 00:47:57,700 --> 00:48:00,440 ‫دیوید لینچ از ما ‫تماشاگرهای وسواسی ساخته. 660 00:48:01,300 --> 00:48:03,560 ‫کارآگاه‌هایی که با ناامیدی 661 00:48:03,560 --> 00:48:04,980 ‫نمادها و کلیدها رو جمع می‌کنن. 662 00:48:06,260 --> 00:48:08,660 ‫طرفدارها توی ویدیوهای اینترنتی 663 00:48:08,660 --> 00:48:11,240 ‫نظریه‌هاشون رو درباره این فیلم‌ها ‫و معانی پنهانشون به اشتراک می‌ذارن. 664 00:48:12,180 --> 00:48:15,060 ‫اما همه تفسیرها تا ‫بی‌نهایت امکان‌پذیرن. 665 00:48:17,100 --> 00:48:18,320 ‫بعد از «جاده مالهالند»، 666 00:48:18,340 --> 00:48:19,460 ‫بزرگترین موفقیتش، 667 00:48:20,220 --> 00:48:21,340 ‫دیوید لینچ یک بار دیگه 668 00:48:21,340 --> 00:48:22,640 ‫سینماش رو از نو می‌سازه. 669 00:48:23,560 --> 00:48:24,600 ‫با «امپراطوری درون»، 670 00:48:25,200 --> 00:48:27,220 ‫اون افراطی‌ترین ‫حرکتش رو انجام می‌ده. 671 00:48:28,200 --> 00:48:29,300 ‫یه پرش به ناشناخته‌ها، 672 00:48:30,180 --> 00:48:32,460 ‫که فقط با آزادی ‫خلاقیتش هدایت می‌شه. 673 00:48:42,079 --> 00:48:43,779 ‫بهشت هنرمند برای دیوید، 674 00:48:44,060 --> 00:48:45,900 ‫اینه که هیچوقت مجبور ‫نباشه خونه‌ش رو ترک کنه 675 00:48:45,900 --> 00:48:56,540 ‫و همه ابزارهاش دم دستش باشن. ‫یه استودیو نقاشی، یه کارگاه نجاری، 676 00:48:56,840 --> 00:48:58,000 ‫اتاق‌های تدوین من 677 00:48:58,000 --> 00:48:59,180 ‫توی این دو ساختمون بودن 678 00:48:59,180 --> 00:49:01,100 ‫به علاوه یه اتاق میکس 679 00:49:01,100 --> 00:49:02,480 ‫و یه استودیو ضبط. 680 00:49:06,980 --> 00:49:09,380 ‫اون خیلی خلاقه، 681 00:49:09,520 --> 00:49:10,280 ‫همیشه، 682 00:49:10,440 --> 00:49:11,880 ‫و خیلی خوشحال بود 683 00:49:11,880 --> 00:49:13,500 ‫که مکان ایده‌آلی داشت 684 00:49:13,500 --> 00:49:14,540 ‫تا فیلم‌هاش رو 685 00:49:14,540 --> 00:49:15,340 ‫اونجوری که می‌خواست بسازه. 686 00:49:16,120 --> 00:49:18,120 ‫صبح بخیر اعضای دیوید لینچ دات کام. 687 00:49:18,840 --> 00:49:20,900 ‫فردا اعلام می‌شه 688 00:49:20,900 --> 00:49:22,880 ‫که من دارم یه فیلم جدید می‌سازم. 689 00:49:23,560 --> 00:49:25,200 ‫در واقع، حدود 690 00:49:25,200 --> 00:49:27,100 ‫دو ساله روش کار می‌کنم. 691 00:49:27,680 --> 00:49:28,800 ‫اسم فیلم 692 00:49:28,800 --> 00:49:31,300 ‫«امپراطوری درون» 693 00:49:32,460 --> 00:49:33,600 ‫اون به من گفت، 694 00:49:33,940 --> 00:49:35,320 ‫من فقط میخوام یه دوربین بردارم، 695 00:49:35,440 --> 00:49:36,800 ‫ساده ترین دوربین ممکن، 696 00:49:37,360 --> 00:49:37,940 ‫همون دوربینی که 697 00:49:37,940 --> 00:49:39,600 ‫تو خونه پدربزرگ و مادربزرگ‌ها پیدا میشه. 698 00:49:40,880 --> 00:49:42,180 ‫چون هر بچه‌ای 699 00:49:42,180 --> 00:49:43,460 ‫که ۱۸ سالش میشه باید بتونه 700 00:49:43,460 --> 00:49:44,460 ‫دوربینش رو برداره 701 00:49:44,460 --> 00:49:45,840 ‫و فیلمش رو بسازه. 702 00:49:46,840 --> 00:49:48,320 ‫نیازی نیست منتظر بمونه، 703 00:49:48,320 --> 00:49:49,120 ‫منتظر بودجه 704 00:49:49,120 --> 00:49:50,480 ‫یا اینکه کسی بهش 705 00:49:50,480 --> 00:49:52,800 ‫اجازه خلق اثرش رو بده. 706 00:49:54,220 --> 00:49:56,260 ‫دیگه تموم شد، درست شد 707 00:49:56,624 --> 00:49:57,650 ‫نگاه کن. 708 00:49:57,777 --> 00:49:59,750 ‫یه شات هست 709 00:50:02,162 --> 00:50:03,649 ‫باحاله. یه جورایی جالبه. 710 00:50:04,200 --> 00:50:06,620 ‫بعدش، کم کم شروع کرد 711 00:50:06,620 --> 00:50:08,000 ‫به داشتن ایده‌های بیشتر و بیشتر، 712 00:50:08,580 --> 00:50:09,380 ‫خواسته‌های جدید 713 00:50:09,380 --> 00:50:11,940 ‫و من رو تصور کرد ‫تو نقش‌های مختلف. 714 00:50:12,880 --> 00:50:13,980 ‫و برای سه سال، 715 00:50:13,980 --> 00:50:15,740 ‫ما به کارمون ادامه دادیم 716 00:50:15,740 --> 00:50:16,860 ‫تا این فیلم رو بسازیم. 717 00:50:16,987 --> 00:50:21,300 ‫سیاهه؛ سیاهه؛ ‫بذار از اونجا بره بیرون... 718 00:50:22,003 --> 00:50:24,417 ‫لورا یه پیچ گوشتی پرت کرد 719 00:50:25,671 --> 00:50:26,911 ‫رد خون 720 00:50:27,364 --> 00:50:30,240 ‫با این حال به بودجه نیاز داشت، ‫پس رفتیم سراغ استودیو کانال. 721 00:50:30,560 --> 00:50:32,680 ‫و اونجا، بهشون گفتیم 722 00:50:32,680 --> 00:50:34,020 ‫که فیلمنامه‌ای در کار نیست. 723 00:50:34,480 --> 00:50:35,980 ‫یعنی باز یه قدم جلوتر رفتیم. 724 00:50:36,780 --> 00:50:39,440 ‫دقیقاً تو قرارداد نوشته ‫شده که این یه فیلم تجربیه. 725 00:50:39,780 --> 00:50:45,320 ‫تیزری که به استودیو کانال دادیم ‫برای فروش بین‌المللی، همین بود، 726 00:50:46,020 --> 00:50:48,860 ‫یه نمای ثابت از لورا درن که ‫داره گریه میکنه و جیغ میکشه. 727 00:50:50,120 --> 00:50:55,560 ‫هیچ وعده‌ای برای ساخت یه ‫فیلم صیقل خورده و تجاری نبود. 728 00:51:06,580 --> 00:51:07,940 ‫و تو، از خواب بیدار میشی 729 00:51:07,940 --> 00:51:08,660 ‫و بیدار میشی 730 00:51:08,660 --> 00:51:09,280 ‫درست کنار اون. 731 00:51:09,980 --> 00:51:10,780 ‫همینجوریه دیگه. 732 00:51:11,100 --> 00:51:12,560 ‫و من فهمیدم! 733 00:51:12,560 --> 00:51:12,940 ‫فهمیدم. 734 00:51:13,160 --> 00:51:13,960 ‫و شروع میکنن 735 00:51:13,960 --> 00:51:14,380 ‫به رد و بدل کردن. 736 00:51:15,160 --> 00:51:16,040 ‫آره، آره. 737 00:51:16,460 --> 00:51:19,740 ‫به نظر من، از دید من، میخواست ‫برگرده به دوران «کله‌پاک‌کن» 738 00:51:19,740 --> 00:51:22,400 ‫جایی که میتونست ‫هر چقدر که میخواد وقت بذاره، 739 00:51:23,180 --> 00:51:25,220 ‫همه چیز رو کنترل ‫کنه، دکورها رو بسازه، 740 00:51:25,340 --> 00:51:25,980 ‫این جور چیزا. 741 00:51:26,900 --> 00:51:28,920 ‫پس، کاملاً غرق پروژه شد 742 00:51:28,920 --> 00:51:31,680 ‫و عاشق این بود که تصویر ‫کیفیت بدی داشته باشه. 743 00:51:33,180 --> 00:51:36,160 ‫زوم میکنه و میره جلو ‫و دوربین رو حرکت میده 744 00:51:36,160 --> 00:51:37,680 ‫و از فوکوس در میاد. 745 00:51:37,900 --> 00:51:38,480 ‫همه چیز رو خشن نگه میداره. 746 00:51:42,300 --> 00:51:47,560 ‫نمیدونم تو چه دنیایی خواهد بود، ‫ولی من برای همه چیز آماده‌ام. 747 00:51:50,764 --> 00:51:54,600 ‫یهو، دیوید میدوه سمت من و ‫یه پیچ‌گوشتی میذاره تو دستم. 748 00:51:55,620 --> 00:51:57,908 ‫میشنوم که میگن دوربین، ‫حرکت، و من گفتم 749 00:51:57,932 --> 00:52:00,500 ‫صبر کن، صبر کن، دیوید، ‫چرا من یه پیچ‌گوشتی دستمه؟ 750 00:52:00,500 --> 00:52:01,140 ‫بهم جواب داد که 751 00:52:01,140 --> 00:52:02,980 ‫بس کن این سوال‌های احمقانه رو. 752 00:52:15,460 --> 00:52:21,220 ‫سکانس پایانی یه ‫تجربه باورنکردنی بود. 753 00:52:24,100 --> 00:52:28,600 ‫ما تمام شب رو روی ستاره‌های ‫بلوار هالیوود فیلمبرداری کردیم 754 00:52:28,900 --> 00:52:37,116 ‫فکر میکنم این یکی از شاعرانه‌ترین و ‫زیباترین سکانس‌های تمام فیلم‌های دیوید هست. 755 00:52:47,740 --> 00:52:53,300 ‫استیون اسپیلبرگ که عاشق دیویده، یه نمایش ‫خصوصی از فیلم «امپراطوری درون» ترتیب داد. 756 00:52:53,300 --> 00:52:58,695 ‫گفت "باورم نمیشه که ‫تونسته همچین فیلم مهمی 757 00:52:58,719 --> 00:53:05,300 ‫درباره مرگ، آخرین نفس‌ها ‫و ترس از این سفر بسازه." 758 00:53:11,440 --> 00:53:14,920 ‫تو «امپراطوری درون» ‫یه تفکر عمیق وجود داره. 759 00:53:14,920 --> 00:53:22,742 ‫به نظرم درباره ناخودآگاه، ‫مرگ و تولد دوباره صحبت میکنه. 760 00:53:26,421 --> 00:53:29,801 ‫خانمها و آقایون اجازه بدین ‫صحبت های نیکی گریس رو بشنویم 761 00:53:29,938 --> 00:53:32,624 ‫نیکی گریس 762 00:53:35,300 --> 00:53:38,658 ‫این فیلم باید تو تمام ‫مدرسه‌های سینمایی دنیا 763 00:53:38,682 --> 00:53:42,040 ‫نمایش داده بشه، چون ‫خام‌ترین شکل سینمای مدرنه. 764 00:53:52,580 --> 00:53:55,840 ‫«امپراطوری درون» ‫آخرین فیلم بلند دیوید لینچ بود. 765 00:53:56,860 --> 00:54:03,380 ‫بعدش از سینماها محو شد، انگار که ‫دیگه همچین آزادی عملی غیرممکن شده بود. 766 00:54:04,084 --> 00:54:05,280 ‫چطور میشه تصمیم گرفت؟ 767 00:54:05,280 --> 00:54:10,580 ‫آیا دیوید لینچ بعدش تونست بعد ‫از 25 سال به توئین پیکس برگرده؟ 768 00:54:10,580 --> 00:54:14,740 ‫دقیقاً همونطور که لورا پالمر قبل ‫از پایان سریال پیش‌بینی کرده بود. 769 00:54:30,100 --> 00:54:34,300 ‫رابطه‌اش با فیلم‌هاش مثل ‫رابطه‌اش با نقاشی‌هاشه. 770 00:54:35,280 --> 00:54:38,900 ‫میخواد چیزها رو جوری ‫نشونتون بده که تا حالا ندیدین. 771 00:54:39,220 --> 00:54:41,460 ‫وگرنه چه فایده‌ای داره؟ 772 00:54:50,320 --> 00:54:53,040 ‫نقاش همیشه همونه. هیچوقت تغییر نمیکنه. 773 00:54:53,780 --> 00:54:55,580 ‫درست مثل فریم‌های روی فیلم. 774 00:54:56,500 --> 00:55:00,380 ‫ولی وقتی تماشاچی میاد، یه دایره شکل میگیره. 775 00:55:01,440 --> 00:55:04,740 ‫هر تماشاچی یه چیز ‫متفاوت از اون برداشت میکنه. 776 00:55:05,280 --> 00:55:07,800 ‫ولی اون برداشت مال خودشونه. 777 00:55:08,120 --> 00:55:09,820 ‫و این ارزشمند و زیباست. 778 00:55:22,260 --> 00:55:28,680 ‫بعد از فیلم «امپراطوری درون»، 15 ‫سال بیشتر وقتش رو تو فرانسه گذروند. 779 00:55:31,540 --> 00:55:34,480 ‫فرانسوی‌ها همیشه از کارش حمایت کردن. 780 00:55:35,280 --> 00:55:40,840 ‫اینجا تو آمریکا خیلی‌ها فقط به چشم یه آدم ‫عجیب و غریب میبیننش، که واقعاً تأسف‌باره. 781 00:55:42,260 --> 00:55:45,100 ‫همینطور معروفه که هیچ سازشی رو قبول نمیکنه. 782 00:55:45,240 --> 00:55:48,800 ‫پس اگه همچین انتظاری ازش ‫دارین، بیخودی در خونه‌ش رو نزنین. 783 00:55:50,320 --> 00:55:54,300 ‫من سال 2007 شروع کردم به کار کردن تو اِدم. 784 00:55:55,460 --> 00:55:57,180 ‫یه جای باورنکردنیه. 785 00:55:58,240 --> 00:56:02,320 ‫صدای چاپ، ماشین‌هایی که کار میکنن. 786 00:56:03,120 --> 00:56:04,520 ‫و از اون موقع... 787 00:56:04,520 --> 00:56:07,940 ‫حدود 270 تا لیتوگرافی ساختم. 788 00:56:09,920 --> 00:56:13,520 ‫فکر میکنم همچنان به شکل‌های ‫مختلف رویاپردازی میکنه. 789 00:56:15,140 --> 00:56:16,500 ‫این همون چیزیه که اونو خاص میکنه. 790 00:56:18,740 --> 00:56:23,240 ‫و حتماً سال‌ها طول کشیده تا این ‫سفر نهایی به توئین پیکس رو تصور کنه. 791 00:56:40,177 --> 00:56:45,600 ‫بهم گفت، داریم برمیگردیم به توئین ‫پیکس، میخوای همراهمون بیای؟ 792 00:56:45,600 --> 00:56:48,680 ‫گفتم، دیوید، من هیچوقت ‫توئین پیکس رو ترک نکردم. 793 00:56:49,800 --> 00:56:52,180 ‫تو خونه‌ش تو لس آنجلس ‫صحنه‌های اول رو برام خوند. 794 00:56:53,400 --> 00:56:57,380 ‫ولی مجبور شدم بیرون، تو یه جای خاص بخونمش. 795 00:56:58,800 --> 00:57:00,980 ‫و باید بلافاصله صفحه‌ها رو بهش برمیگردوندم. 796 00:57:01,320 --> 00:57:04,500 ‫چون بهم گفت، نباید به ‫کسی بگی، این محرمانه‌ست. 797 00:57:04,520 --> 00:57:04,940 ‫کاملاً محرمانه‌ست. 798 00:57:06,820 --> 00:57:07,260 ‫و... 799 00:57:07,260 --> 00:57:09,300 ‫صدای سوت قطار. 800 00:57:11,280 --> 00:57:12,020 ‫عاشقشم. 801 00:57:15,320 --> 00:57:17,500 ‫احساس میکنم برگشتم به توئین پیکس. 802 00:57:20,960 --> 00:57:23,620 ‫انگار شهر توئین پیکس ‫همچنان به زندگیش ادامه داده. 803 00:57:24,600 --> 00:57:28,200 ‫و ما 25 سال بعد برمیگردیم ‫تا ببینیم چی عوض شده. 804 00:57:29,280 --> 00:57:31,200 ‫و خیلی چیزها تغییر کرده. 805 00:57:42,277 --> 00:57:44,950 ‫کل شهر، همه‌شون، بحران ‫سابپرایم رو تجربه کردن، 806 00:57:44,975 --> 00:57:47,263 ‫واقعاً، ولی خب، این تو فیلم هست. 807 00:57:47,407 --> 00:57:49,253 ‫خودتو از این وضعیت بکش بیرون، 808 00:57:49,934 --> 00:57:52,427 ‫۲۹، ۹۹، درسته. 809 00:57:52,566 --> 00:57:53,940 ‫بورژوازی کوچیک، 810 00:57:54,193 --> 00:57:55,440 ‫۲۵ سال قبل، 811 00:57:56,316 --> 00:57:58,482 ‫یه جوری سر می‌کرد، ولی ‫خب، پشت پرده، جهنم بود 812 00:58:00,610 --> 00:58:04,450 ‫و الان، همه‌چی نابود شده. 813 00:58:04,520 --> 00:58:07,200 ‫واقعیت آمریکا رو اونجوری ‫که اون میبینه نشون میده. 814 00:58:07,640 --> 00:58:09,280 ‫و راستش خیلی هم شاد نیست. 815 00:58:09,440 --> 00:58:11,340 ‫در کل خیلی تاریک و غم‌انگیزه. 816 00:58:12,020 --> 00:58:14,660 ‫به نظرم یه آمریکای کاملاً ‫از هم پاشیده رو نشون میده. 817 00:58:15,440 --> 00:58:18,900 ‫با فقری که خیلی به چشم میاد. 818 00:58:19,600 --> 00:58:21,660 ‫در واقع داره نشون میده که شر پیروز شده. 819 00:58:28,860 --> 00:58:32,020 ‫این وضعیت رو درک میکنید، آلبرت؟ 820 00:58:32,020 --> 00:58:33,820 ‫رز آبی. 821 00:58:38,058 --> 00:58:43,680 ‫رز آبی نمادی از راز و رمز، تابو و سکوته. 822 00:58:44,780 --> 00:58:50,260 ‫نمیشه به درون قلب یه هنرمند ‫نفوذ کرد، مخصوصاً یه هنرمند زنده. 823 00:58:50,360 --> 00:58:52,040 ‫فقط میتونیم ببینیم سینماش چی بهمون میگه. 824 00:58:52,820 --> 00:58:56,660 ‫چیزی که توئین پیکس درباره‌ش حرف ‫میزنه، چیزی که سینمای دیوید لینچ میگه، 825 00:58:57,200 --> 00:59:01,160 ‫نه درباره روان دیوید لینچه، نه ‫شخصیت‌هاش، نه یه داستان کوچیک. 826 00:59:01,540 --> 00:59:02,840 ‫درباره وضعیت ما تو این دنیاست. 827 00:59:02,940 --> 00:59:04,500 ‫درباره چیزهای خیلی ‫جدی‌ایه که نمیشه مستقیم گفت. 828 00:59:04,500 --> 00:59:07,580 ‫چیزهای خیلی جدی که فقط ‫میشه در قالب معما بیانشون کرد. 829 00:59:14,040 --> 00:59:16,180 ‫و بهمون نشون میده که توئین پیکس ‫واقعی همیشه چی بوده. 830 00:59:16,540 --> 00:59:20,000 ‫یعنی مبارزه با همه چیزهایی ‫که دائم فراموششون میکنیم، 831 00:59:20,100 --> 00:59:21,300 ‫چون اینجوری راحت‌تره. 832 00:59:21,660 --> 00:59:25,740 ‫چه شر درون خونه‌ها، رابطه نامشروع با محارم، 833 00:59:26,240 --> 00:59:28,380 ‫و چه شری که جوامع میآفرینن. 834 00:59:29,420 --> 00:59:30,940 ‫فراموش کردن مهم‌ترین چیزها. 835 00:59:31,180 --> 00:59:33,200 ‫مهم‌ترین چیزها، که توش بهمون گفته میشه. 836 00:59:33,200 --> 00:59:34,200 ‫این فراموشی مطلقه. 837 00:59:34,500 --> 00:59:35,120 ‫این فراموشی مطلق آمریکاست. 838 00:59:36,140 --> 00:59:38,620 ‫نسل‌کشی سرخپوستان، بمب اتم. 839 00:59:39,280 --> 00:59:43,460 ‫و سلطه فرهنگی آمریکا که از بمب اتم زاده شد. 840 00:59:49,960 --> 00:59:54,960 ‫توانایی ما در داستان‌سرایی درباره ‫گذشته‌مون، بیشترین آسیب رو بهمون میزنه. 841 00:59:55,620 --> 00:59:59,320 ‫و جنایت‌هایی که پنهان میکنیم ‫همیشه دوباره سر برمیارن. 842 00:59:59,960 --> 01:00:04,480 ‫و اگه باهاشون روبرو ‫نشیم، تاوانش رو پس میدیم. 843 01:00:07,423 --> 01:00:09,600 ‫نمیدونم لینچ میخواد اینو بگه یا نه. 844 01:00:09,960 --> 01:00:10,920 ‫ولی سینماش داره اینو بهمون میگه. 845 01:00:11,160 --> 01:00:12,600 ‫میشه اینجوری دیدش. 846 01:00:14,100 --> 01:00:15,180 ‫خیلی ممنون. 847 01:00:26,580 --> 01:00:28,020 ‫خیلی ممنون. 848 01:00:29,180 --> 01:00:32,200 ‫تمام زندگیش رو وقف هنر کرد. 849 01:00:32,540 --> 01:00:36,156 ‫و سینما رو برای همه تغییر داد. ‫برای همیشه. 850 01:00:36,660 --> 01:00:40,620 ‫پس وقتی اعضای هیئت داوران ‫برای اهدای اسکار افتخاری جمع شدن، 851 01:00:40,860 --> 01:00:44,480 ‫چه آهنگساز، تدوینگر، کارگردان یا بازیگر، 852 01:00:45,400 --> 01:00:49,560 ‫همه گفتن که دیوید برای همیشه ‫دیدشون رو نسبت به سینما عوض کرده. 853 01:00:50,740 --> 01:00:52,020 ‫و این همه چی رو بیان میکنه. 854 01:01:01,159 --> 01:01:03,959 ‫مرد، این که فقط یه نوک سوزنه 855 01:01:04,480 --> 01:01:05,740 ‫هنوز خیلی بیشتر هست. 856 01:01:06,060 --> 01:01:07,240 ‫خیلی داستان‌های بیشتر. 857 01:01:09,300 --> 01:01:12,700 ‫در نهایت، کل زندگی یه رازه. 858 01:01:13,140 --> 01:01:15,480 ‫تا وقتی که هر کدوممون ‫این معما رو حل کنیم 859 01:01:15,760 --> 01:01:19,360 ‫و همه‌مون داریم به همونجا ‫میریم، چه بدونیم چه ندونیم 860 01:01:32,159 --> 01:01:34,979 ‫امیدوارم همه خوشحال باشن 861 01:01:40,379 --> 01:01:43,442 ‫امیدوارم همه به دور از مریضی باشن 862 01:01:50,446 --> 01:01:54,037 ‫امیدوارم که همه جا پر از خیر و برکت باشه 863 01:02:00,506 --> 01:02:03,680 ‫هیچکس از کسی رنج نکشه 864 01:02:08,930 --> 01:02:10,279 ‫به امید صلح و آرامش 94479

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.