All language subtitles for Patrick.Melrose.S01E04.Muttermilch.DL.German.DD51.Dubbed.AmazonHD.x264-GDR

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German Download
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American) Download
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:01:14,221 --> 00:01:18,249 " جنوب فرانسه " " آگوست 2003 " 2 00:01:54,051 --> 00:01:57,331 ‫خوبی؟ 3 00:01:57,408 --> 00:01:59,690 رابرت" ، عزیزم" 4 00:01:59,767 --> 00:02:02,845 بعداً برو سلام کن ‫الان باید بریم فرودگاه 5 00:02:02,922 --> 00:02:05,444 ‫مامان‌بزرگ «کِتِل» رو بیاریم 6 00:02:05,521 --> 00:02:07,881 ‫- بابایی ، بابایی ‫- تو چشم پدرت 7 00:02:07,958 --> 00:02:11,755 ‫- «پاتریک» ‫- من می‌خوام برم اسب‌سواری . من می‌خوام برم اسب‌سواری 8 00:02:11,842 --> 00:02:13,635 ‫ببخشید . ببخشید . ببخشید ‫ببخشید «توماس» 9 00:02:13,712 --> 00:02:15,677 ‫باشه 10 00:02:17,232 --> 00:02:20,310 ‫تازه خوابم برده بود ‫نصفی از شب رو بیدار بودم 11 00:02:20,387 --> 00:02:22,304 ‫حالا هم باید بلند بشی 12 00:02:22,391 --> 00:02:24,388 ‫فکر می‌کردم اومدیم تعطیلات 13 00:02:24,465 --> 00:02:29,537 ‫منم همینطور اما ما از ساعت 5 بیداریم ، مگه نه «توماس»؟ 14 00:02:29,632 --> 00:02:30,919 ‫صحیح 15 00:02:31,579 --> 00:02:34,016 ‫ما داریم میریم فرودگاه ‫تا مادرم رو بیاریم 16 00:02:34,093 --> 00:02:35,819 ‫نمی‌خواد با عجله برگردی 17 00:02:35,895 --> 00:02:38,571 خب ، کار زیاد داریم 18 00:02:38,648 --> 00:02:41,688 ‫پنجره‌ها رو باز کن ‫بذار اینجا یه‌کم هواش عوض بشه 19 00:02:41,765 --> 00:02:44,766 ‫و بهتره چمدون‌ها رو هم باز کنی ‫حداقل یه کمکی کرده باشی 20 00:02:44,843 --> 00:02:45,879 ‫«توماس» 21 00:02:47,203 --> 00:02:51,116 رابرت" ، فرودگاه" - رابرت" ، فرودگاه" - 22 00:03:02,865 --> 00:03:05,502 ‫آره 23 00:03:27,320 --> 00:03:28,722 ‫- «شِیمِس» ‫- «پاتریک» 24 00:03:28,799 --> 00:03:31,483 ‫گفتم که دیشب صدای ماشینت رو شنیدم 25 00:03:31,560 --> 00:03:33,362 ‫خوش اومدی 26 00:03:33,439 --> 00:03:35,358 النور» خیلی مشتاق دیدنت‌ـه» 27 00:03:35,435 --> 00:03:37,429 ببخشید . این «کِوین»ـه 28 00:03:38,273 --> 00:03:40,076 ‫- «آنِت» ‫- سلام «پاتریک» 29 00:03:40,152 --> 00:03:42,465 ‫داشتیم می‌گفتیم که چقدر مادرت فوق‌العاده‌ست 30 00:03:42,552 --> 00:03:45,342 ‫که اجازه داده مؤسسه از ‫خونه‌ی قشنگ‌تون استفاده کنه 31 00:03:45,428 --> 00:03:47,068 ‫زن فوق‌العاده‌ای‌ـه ‫به افراد زیادی کمک کرده ارتباط برقرار کنن 32 00:03:47,145 --> 00:03:49,983 ‫- با چی؟ ‫- با واقعیت‌های دیگه 33 00:03:50,060 --> 00:03:52,143 ‫خیلی‌خب ، برگردیم سر این بحث 34 00:03:52,219 --> 00:03:54,502 ‫من امروز صبح کمدم رو باز کردم ‫و یه عالمه نسخه از 35 00:03:54,579 --> 00:03:56,534 ‫"راه روح" پیدا کردم ‫که سر راه کفشام بودن 36 00:03:56,611 --> 00:03:58,969 ‫"راه کفش"...جالب بود 37 00:03:58,992 --> 00:04:00,912 حتی عنوان بهتری هم هست 38 00:04:01,215 --> 00:04:03,248 ‫یادمون میاره که در زندگی معقول باشیم 39 00:04:03,325 --> 00:04:05,329 ‫به نظرت میشه وقتی ما واسه تعطیلات میایم اینجا 40 00:04:05,404 --> 00:04:07,765 ‫این علائم زندگی مؤسسه‌ای‌تون دم دست نباشن؟ 41 00:04:07,842 --> 00:04:08,887 ‫توی ماه «آگوست» اینجا خونه‌ی خونوادگی ماست 42 00:04:08,964 --> 00:04:11,237 ‫البته . عذر می‌خوام 43 00:04:11,324 --> 00:04:13,817 «این جزوه‌های مربوط به کارگاه‌های «ریکی ‫و گروه‌های شفابخشی (ریکی» : نوعی روش شفابخشی به‌صورت انتقال انرژی») 44 00:04:13,894 --> 00:04:15,120 ‫روی ما هیچ اثری نداره 45 00:04:15,197 --> 00:04:18,239 ‫و این تخته با اینکه چوب خیلی قشنگی‌ـه اما مال شماست ، نه ما 46 00:04:18,316 --> 00:04:20,070 میذارم‌شون توی کلبه‌ام 47 00:04:20,156 --> 00:04:23,954 ‫- منظورت کلبه‌ی مادرم‌ـه؟ ‫- جایی که گفته می‌تونم بمونم 48 00:04:24,031 --> 00:04:26,909 ‫تا کِی؟ فکر می‌کردم قراره برگردی ایرلند 49 00:04:26,986 --> 00:04:28,989 ‫نه . کل تابستون رو اینجام 50 00:04:29,066 --> 00:04:30,581 اصلاً نمی‌فهمی که من اینجام 51 00:04:57,597 --> 00:04:59,833 ‫آقای «مِلروز»؟ 52 00:04:59,910 --> 00:05:02,508 ‫سلام «کلودین» ، مادرم چطوره؟ 53 00:05:04,110 --> 00:05:06,346 ‫اگه می‌خواید ببینیدش منتظرتون‌ـه 54 00:05:21,499 --> 00:05:26,535 ‫می‌خوام بدونی که ‫من خیلی ناراحتم 55 00:05:27,406 --> 00:05:30,081 ...به‌خاطر اینکه 56 00:05:31,204 --> 00:05:32,960 ...نمی‌تونم درست حرف 57 00:05:34,082 --> 00:05:35,597 ‫بله 58 00:05:35,683 --> 00:05:37,275 ‫- حتماً خیلی وحشتناک‌ـه ‫- آره 59 00:05:39,358 --> 00:05:41,035 ‫وحشتناک 60 00:05:42,033 --> 00:05:43,432 ‫آره 61 00:05:44,632 --> 00:05:46,271 ‫اما من قوی هستم 62 00:05:54,060 --> 00:05:56,783 ‫بقیه رفتند فرودگاه مادر «مری» رو بیارن 63 00:05:56,859 --> 00:05:58,337 ‫همه دوست دارن ببینن‌ـت 64 00:05:58,414 --> 00:05:59,938 ‫البته وقتی خودت حوصله‌ـش رو داشته باشی 65 00:06:00,015 --> 00:06:04,658 ‫«توماس» هم بزرگ شده ‫همونطوری که انتظار داشتیم 66 00:06:04,735 --> 00:06:06,450 ...‫اونا 67 00:06:07,171 --> 00:06:08,734 ‫- «توماس» ‫- این چیه؟ 68 00:06:08,810 --> 00:06:11,448 ‫به من رفته 69 00:06:14,565 --> 00:06:16,357 ...‫ببخشید . من فقط می‌خوام بفهمم 70 00:06:25,756 --> 00:06:27,147 ‫پرواز خوبی داشتی «کِتِل»؟ 71 00:06:27,234 --> 00:06:29,391 ‫سلام «پاتریک» ، نه . افتضاح بود 72 00:06:29,468 --> 00:06:32,863 ‫یه زن ابله کنار من نشسته بود که ‫انگار خیلی از سینه‌هاش خوش‌ـش میومد 73 00:06:32,940 --> 00:06:34,581 ‫و مدام می‌کردشون توی صورت بچه‌ـش 74 00:06:34,667 --> 00:06:37,506 بهش میگن شیر دادن به بچه - ممنون عزیزم - 75 00:06:37,582 --> 00:06:39,779 میدونم حالا دیگه همه همین کار رو می‌کنن ‫اما وقتی که من بچه‌دار شدم 76 00:06:39,854 --> 00:06:44,133 ‫زنای باهوش اونایی بودند که میرفتند خوشگذرونی ‫و انگار نه انگار که حامله بودند 77 00:06:44,220 --> 00:06:46,137 ‫نه اونایی که سینه‌هاشون دائم لخت بود 78 00:06:46,214 --> 00:06:47,729 ‫- بابایی ، دارم میام ‫- حداقل واسه شیر دادن لخت نبود 79 00:06:47,816 --> 00:06:50,251 ‫"رابرت" ، مامان‌بزرگ رو می‌بری توی اتاقش؟ 80 00:06:52,726 --> 00:06:54,806 ‫«پاتریک»؟ 81 00:07:03,353 --> 00:07:05,232 خدای من ، داری مشروب می‌خوری 82 00:07:05,318 --> 00:07:09,030 راهکار موقتی‌ـه - خیلی وقت‌‌ـه نخوردی - 83 00:07:09,107 --> 00:07:10,986 ‫این‌دفعه دیگه زده رو دست کارهای قبلیش 84 00:07:11,072 --> 00:07:14,026 ‫نامه‌ی مشاور حقوقی پرستار مادرم ‫اگه پرستار کلمه‌ی مناسبی باشه 85 00:07:14,103 --> 00:07:15,868 ‫از ارث محروم شدم 86 00:07:16,704 --> 00:07:17,978 ‫چی؟ 87 00:07:18,064 --> 00:07:19,100 ‫می‌خواد خونه رو بده به این خیریه‌ی مسخره 88 00:07:19,177 --> 00:07:21,661 ‫چیزی به ما نمیرسه ‫چیزی به بچه‌هامون نمیرسه 89 00:07:21,738 --> 00:07:24,577 ‫- «پاتریک» ، خیلی بده ‫- و می‌خواد که کامل بررسیش کنم 90 00:07:24,654 --> 00:07:26,457 ‫مطمئن بشم که مشکلی نداشته باشه 91 00:07:26,534 --> 00:07:27,971 ‫از ارث محروم شدن کافی نبود 92 00:07:28,048 --> 00:07:30,169 ‫می‌خواد تازه کارهای اداریش رو هم انجام بدم 93 00:07:30,253 --> 00:07:32,125 ‫- نگفت چرا؟ ‫- نصف از صبح طول کشید 94 00:07:32,211 --> 00:07:34,167 ‫اما ظاهراً می‌خواد که ‫"کار خوب انجام بده" 95 00:07:34,244 --> 00:07:37,284 ‫می‌خواد به مردم کمک کنه ‫به هر کسی 96 00:07:37,361 --> 00:07:39,116 ‫به شرطی که باهاش فامیل نشن 97 00:07:39,203 --> 00:07:42,483 ‫- اینقدر داد نزن ‫- به دنبال خاتمه دادن به دلخوری‌ها و تصدیق منه 98 00:07:42,559 --> 00:07:45,791 ‫انگار اون «شِیمِس» حرومزاده ‫اینا رو بهش دیکته می‌کنه 99 00:07:45,878 --> 00:07:47,814 ‫- عزیزم ، داری داد و بیداد می‌کنی ‫- مجبورم داد و بیداد کنم 100 00:07:47,891 --> 00:07:49,668 ‫اون همیشه مادر افتضاحی بود 101 00:07:49,754 --> 00:07:52,591 ‫اما امیدوار بودم که ‫آخر عمرش از این‌کارهاش دست برداره 102 00:07:52,668 --> 00:07:55,862 ‫و حس کنه که به اندازه‌ی کافی ‫در حق من خیانت و قصور کرده 103 00:07:55,949 --> 00:07:59,620 ‫و حالا وقت این باشه که ‫استراحت کنه و با نوه‌هاش بازی کنه 104 00:07:59,697 --> 00:08:01,136 ‫میدونی ، چیزی که من رو بیشتر از همه می‌ترسونه 105 00:08:01,223 --> 00:08:03,217 ‫اینه که چقدر ازش نفرت دارم 106 00:08:04,656 --> 00:08:07,658 ‫وقتی نامه رو خوندم ‫سعی کردم یقه‌ام رو شل کنم تا بتونم نفس بکشم 107 00:08:07,735 --> 00:08:08,935 ‫اما فهمیدم که یقه‌ام جلوی نفسم رو نگرفته 108 00:08:09,012 --> 00:08:11,725 ‫یه خفت بود که داشت دور گردنم تنگ‌تر می‌شد 109 00:08:11,811 --> 00:08:13,450 ‫خفت تنفر 110 00:08:13,527 --> 00:08:15,687 ‫اون که حالا دیگه عوض نمیشه ‫اون یه زن وحشت‌زده‌ست 111 00:08:15,763 --> 00:08:17,565 ‫میدونم . میدونم 112 00:08:17,641 --> 00:08:20,356 ‫پس من از چی متنفرم؟ 113 00:08:20,442 --> 00:08:22,361 ‫من متنفرم... 114 00:08:22,436 --> 00:08:26,600 ‫از سمّی که قطره قطره و نسل به نسل ‫چکیده شده 115 00:08:28,557 --> 00:08:32,468 ‫و من ترجیح میدم بمیرم ‫اما چنین بلایی سر بچه‌هامون نیارم 116 00:08:33,707 --> 00:08:36,383 ‫چنین اتفاقی نمیفته 117 00:08:38,061 --> 00:08:39,019 ‫خودمون نمیذاریم 118 00:08:42,415 --> 00:08:46,501 ‫اما لطفاً مشروب نخور به‌خاطر ما 119 00:09:34,406 --> 00:09:39,730 همه‌ـش رو می‌خواد ببخشه؟ - آره . به خیریه - 120 00:09:41,158 --> 00:09:43,881 ‫چه صدقه‌ی عجیبی 121 00:09:47,996 --> 00:09:51,190 ‫"رابرت" ، برو سلام کن 122 00:09:55,947 --> 00:09:56,992 ...‫فقط بهت گفتم که بدونی 123 00:09:57,069 --> 00:09:59,142 ‫- «پاتریک» ‫- «پاتریک» به‌خاطر اون حالش گرفته‌ست 124 00:09:59,228 --> 00:10:01,146 ‫بایدم گرفته باشه 125 00:10:01,222 --> 00:10:03,340 ‫اینجا خیلی قشنگ‌ـه 126 00:10:03,417 --> 00:10:05,097 ‫- پس پیداش کردی ‫- آره 127 00:10:05,183 --> 00:10:06,977 ‫خیلی خوشحالم که اینجام 128 00:10:07,053 --> 00:10:08,693 ‫این کیه؟ 129 00:10:08,780 --> 00:10:09,853 ‫گفتم که . «جولیا» دوست «پاتریک»ـه 130 00:10:09,930 --> 00:10:13,171 ‫«لوسی» دخترش‌ـه 131 00:10:13,248 --> 00:10:15,253 ‫انگار از دیدنش خیلی خوشحال شده 132 00:10:15,330 --> 00:10:16,403 «سلام «مری 133 00:10:16,490 --> 00:10:21,487 ‫فقط داره ادای احترام می‌کنه ‫«جولیا» اوضاعش خیلی به‌هم ریخته 134 00:10:24,038 --> 00:10:27,194 ‫اما نمی‌تونی باهاش مبارزه کنی؟ ‫خیر سرت یه وکیلی 135 00:10:27,281 --> 00:10:29,917 ‫شاید مادری بلد نباشه و احمق باشه ‫اما پول خودش‌ـه 136 00:10:29,994 --> 00:10:32,871 ‫اگه بخواد تا آخرین قرونش رو ‫واسه هتل گروه‌های معنوی به آتیش بکشه 137 00:10:32,948 --> 00:10:34,396 ‫کاری از دست من برنمیاد 138 00:10:34,473 --> 00:10:39,547 ‫نمی‌تونی خودت تظاهر کنی که یه کشیشی ‫و اینجا رو نگه داری؟ 139 00:10:39,624 --> 00:10:43,987 ‫متأسفانه من از معدود آدمای روی زمینم که هیچ قدرت شفابخشی ندارم 140 00:10:47,775 --> 00:10:49,934 ‫چرا شماها باهم بازی نمی‌کنید؟ 141 00:10:50,020 --> 00:10:51,613 ‫بازی کنید 142 00:10:52,695 --> 00:10:54,096 ‫بازی کنید 143 00:10:55,888 --> 00:10:58,211 ‫تازه من همینجوریشم ‫به زور هوای خونوادم رو دارم 144 00:10:58,288 --> 00:10:59,889 ‫چه برسه بخوام بقیه‌ی مردم رو نجات بدم 145 00:11:01,049 --> 00:11:06,161 ‫فکر می‌کنم مراقبت کردن از بچه‌ها هم ‫راه دیگه‌ای واسه قبول شکست‌ـه 146 00:11:08,999 --> 00:11:10,995 ‫اونا کامل میشن 147 00:11:11,072 --> 00:11:12,951 ‫خوب میشن ‫میشن کسایی که زیاد مشروب نمی‌خورن 148 00:11:13,038 --> 00:11:15,866 ‫طلاق نمی‌گیرن 149 00:11:15,953 --> 00:11:17,670 ‫و مشکل اعصاب پیدا نمی‌کنن 150 00:11:20,470 --> 00:11:24,346 ‫این‌همه وقت در مقابل ‫تباهی و افسردگی ازشون حفاظت می‌کنی 151 00:11:24,423 --> 00:11:27,185 ‫که آخر سر خودت تباه و افسرده میشی 152 00:11:31,893 --> 00:11:33,178 ‫ببخشید 153 00:11:33,255 --> 00:11:35,210 ‫من یه‌کم حالم گرفته‌ست 154 00:11:36,411 --> 00:11:40,323 ‫از وقتی طلاق گرفتم بعضی‌وقت‌ها بدجوری سرگیجه می‌گیرم 155 00:11:41,685 --> 00:11:43,566 ‫انگار اصلاً وجود ندارم 156 00:11:43,643 --> 00:11:45,521 ‫من می‌فهمم 157 00:11:45,597 --> 00:11:47,803 ‫با این سن کم‌ـت؟ ‫دیگه خیلی ادعا داری 158 00:11:47,880 --> 00:11:49,838 ‫جدّی میگم 159 00:11:49,925 --> 00:11:52,235 ‫اما باعث نمیشه بچه‌ی خوشبختی نباشی . میشه؟ 160 00:11:52,312 --> 00:11:55,111 ‫بعضی‌وقت‌ها 161 00:11:55,188 --> 00:11:56,830 ‫وقتی اونجوری میشم 162 00:12:02,670 --> 00:12:04,569 ‫خیلی خوب بزرگش کردی 163 00:12:06,180 --> 00:12:08,338 ‫سلام عرض شد 164 00:12:08,424 --> 00:12:09,864 ‫خدای من ، صاحب خونه‌ست 165 00:12:09,941 --> 00:12:12,653 ‫تو از «جولیا» خوشت نمیاد 166 00:12:12,740 --> 00:12:13,535 ‫"رابرت" 167 00:12:13,612 --> 00:12:16,251 ‫ازش خوشم میاد 168 00:12:16,338 --> 00:12:19,769 ‫اما درحالی‌که افراد باهوش ‫فکرهاشون رو به زبون میارن 169 00:12:19,846 --> 00:12:22,437 ‫«جولیا» به این فکر می‌کنه که ‫بقیه درموردش چه فکری می‌کنن 170 00:12:23,846 --> 00:12:27,241 ‫نباید همچین حرفی میزدم 171 00:12:27,922 --> 00:12:30,396 ‫به کسی نگو 172 00:12:32,162 --> 00:12:33,993 ‫تو خودت یه شفادهنده‌ای؟ 173 00:12:34,079 --> 00:12:36,832 ‫آره «شِیمِس» ‫تو کی رو شفا دادی؟ 174 00:12:36,918 --> 00:12:40,946 ‫راستش من چندین سال توی ‫خانه‌ی سالمندان کار می‌کردم 175 00:12:41,071 --> 00:12:42,988 ‫بیمارانی رو می‌شستم که ‫غرق در مدفوع خودشون بودند 176 00:12:43,065 --> 00:12:45,185 ‫به پیرهایی که نمی‌تونستند غذا بخورند ‫غذا میدادم 177 00:12:45,262 --> 00:12:46,259 ‫اینجور چیزها 178 00:12:46,345 --> 00:12:48,744 ‫و میدونی چیه؟ «واقعاً خوشحالم بابتش «جولیا 179 00:12:48,821 --> 00:12:50,345 ‫باعث شده معقول باشم 180 00:12:50,422 --> 00:12:52,262 ‫حیف که ادامه ندادی ‫می‌تونستی کارهای قابل لمس خوبی انجام بدی 181 00:12:52,339 --> 00:12:54,892 ‫«پاتریک» هم دوست داره من رو معقول نگه داره 182 00:12:54,979 --> 00:12:56,896 ‫اما به نظر من همینجا هم ‫خوبی قابل لمس زیادی انجام میدیم 183 00:12:56,973 --> 00:12:59,293 ‫با دوره‌هایی که برگزار می‌کنیم 184 00:12:59,369 --> 00:13:02,449 ‫ما بچه‌های شهری رو میاریم اینجا ‫و واقعاً عاشق اینجا میشن 185 00:13:02,525 --> 00:13:04,405 ‫مدیتِیشِن ، طبل زدن 186 00:13:04,482 --> 00:13:06,361 : بهم گفتند که 187 00:13:06,448 --> 00:13:10,322 ‫" «شِیمِس» ، اینجا فوق‌العاده‌ست ‫مثل نئشه شدن بدون موادـه " 188 00:13:10,399 --> 00:13:12,202 ‫واسه نئشه شدن هم خیریه لازم‌ـه؟ 189 00:13:12,279 --> 00:13:15,751 ‫با تموم بیماری‌هایی که توی دنیا هست ‫خیریه واسه چنین چیزی اصلاً لزومی نداره 190 00:13:15,837 --> 00:13:17,036 ‫نمی‌تونی راحت بهشون اسید بدی؟ 191 00:13:17,113 --> 00:13:18,790 ‫قشنگ معلومه که وکیل‌ـه 192 00:13:18,867 --> 00:13:20,230 ‫من کاملاً موافقم که مردم خوش بگذرونن 193 00:13:20,316 --> 00:13:22,513 ‫اما نمی‌تونن خونه‌ی خودشون ‫راحت بشینن هر کاری خواستن بکنن؟ 194 00:13:22,590 --> 00:13:24,383 ‫متأسفانه «پاتریک» . بعضی از خونه‌ها ‫اونقدرها هم راحت نیستن 195 00:13:24,470 --> 00:13:25,667 ‫نه 196 00:13:25,744 --> 00:13:28,103 ‫میدونم چی میگی 197 00:13:30,099 --> 00:13:32,257 ...«خب «جولیا - شگفت‌انگیزه - 198 00:13:32,343 --> 00:13:34,980 ‫باعث افتخاره 199 00:13:37,657 --> 00:13:39,056 ‫«شِیمِس»؟ 200 00:13:39,210 --> 00:13:40,572 ‫«پاتریک»؟ 201 00:13:40,649 --> 00:13:42,568 ‫پیشکش کردن خونه توسط «النور» 202 00:13:42,654 --> 00:13:44,964 ‫- آره . بهم یه چیزهایی گفته ‫- من دارم بررسیش می‌کنم 203 00:13:45,050 --> 00:13:47,602 فعلاً نمی‌خواد بری کاغذدیواری‌ها رو عوض کنی 204 00:14:49,021 --> 00:14:52,187 من واسه گفتن این دودل بودم - لطفاً بازم دودل بمون - 205 00:14:52,264 --> 00:14:56,501 ‫اما فکرت درمورد اینکه ...خونه رو به خیریه بدی 206 00:14:56,578 --> 00:15:00,176 ‫اسناد رو بررسی کردم و باید بگم که 207 00:15:00,251 --> 00:15:01,691 ‫- به شدت در معرض خطر قرار می‌گیری ...من واقعاً - 208 00:15:01,777 --> 00:15:05,048 ‫- البته هر کاری بخوای می‌تونی بکنی اما سود سرمایه‌ات ‫- نه . خواهش می‌کنم 209 00:15:05,135 --> 00:15:07,129 ‫- نه ‫- به اندازه‌ی هزینه‌ی 210 00:15:07,206 --> 00:15:09,007 ‫- من... ‫- پرستارت هم نمیشه 211 00:15:09,084 --> 00:15:10,686 ‫ممکنه به سرعت ورشکسته بشیم 212 00:15:10,763 --> 00:15:12,643 ‫«پاتریک» فقط می‌خواد کمک کنه 213 00:15:12,720 --> 00:15:14,677 ‫- هر کاری بخواید می‌تونید بکنید ‫- بله 214 00:15:14,763 --> 00:15:17,199 ‫اگه می‌تونستی فعلاً ‫خونه رو فقط قرض بدی 215 00:15:17,276 --> 00:15:19,395 ‫- من واقعاً اعتراض دارم ‫- و تصمیم بگیری... 216 00:15:27,067 --> 00:15:29,023 ‫چیزی نیست 217 00:15:30,587 --> 00:15:35,257 ‫خب ، ما تنهات میذاریم حتماً خسته‌ای 218 00:15:37,100 --> 00:15:38,816 ‫شرمنده اگه ناراحت‌ـت کردم 219 00:15:51,360 --> 00:15:54,880 ‫لطفاً من رو تنها نذار 220 00:16:07,388 --> 00:16:09,065 ‫من می‌خوام از اینجا برم 221 00:16:10,743 --> 00:16:12,624 ‫منظورت چیه؟ 222 00:16:12,710 --> 00:16:14,666 ‫اینجا نباشم 223 00:16:19,615 --> 00:16:20,899 ‫درسته 224 00:16:26,809 --> 00:16:30,490 ‫چیزی که می‌تونه آدم رو دیوونه کنه ‫اینه که مجبور بشه حسی رو داشته باشه 225 00:16:30,567 --> 00:16:33,885 ‫که در عین حال داشتن چنین حسی ‫قدغن شده 226 00:16:33,962 --> 00:16:35,804 ‫این خیانت باعث عصبانیتم میشه 227 00:16:35,881 --> 00:16:37,358 ‫اما حالا مجبور شدم احساس دلسوزی هم داشته باشم 228 00:16:37,444 --> 00:16:42,192 ‫راستش من یه آدم خیلی ساده‌ایم ‫واسه همین عصبانی می‌مونم 229 00:16:42,279 --> 00:16:45,319 ‫"رابرت" ، همه کنار استخر هستن ‫برو پیش‌شون 230 00:16:52,186 --> 00:16:55,504 ‫فکر نکنم کار خوبی باشه تا "رابرت" رو ‫علیه مادربزرگش کنی 231 00:16:55,581 --> 00:16:57,862 ‫توی یه مسابقه ‫بین بچه‌ی خودش و یه آدم هفت پشت غریبه 232 00:16:57,939 --> 00:17:00,375 ‫مادرم اون غریبه رو انتخاب کرد 233 00:17:00,461 --> 00:17:01,536 ‫حق هم داری که حس کنی بهت خیانت شده 234 00:17:01,623 --> 00:17:03,732 ‫- اما "رابرت" رابطه‌ی خودش رو با... ‫- نه . به همه‌ی ما دروغ گفته 235 00:17:03,819 --> 00:17:05,018 ‫هر اتفاقی که توی گذشته افتاده 236 00:17:05,095 --> 00:17:08,413 ‫حداقل یه جایی رو داشتیم که ‫حس خونه رو داشته باشه 237 00:17:08,490 --> 00:17:10,811 ‫اما حالا حق خوشبختی خونوادگی ما 238 00:17:10,886 --> 00:17:14,647 ‫دور ریخته میشه تا با ‫کینه و نفرت خونوادگی جایگزین بشه 239 00:17:14,724 --> 00:17:16,680 ‫- این اجتناب‌ناپذیر نیست ‫- نیست؟ 240 00:17:16,766 --> 00:17:18,397 ‫نه لزوماً . خواهش می‌کنم 241 00:17:19,124 --> 00:17:21,879 ‫بیشتر پیش بچه‌ها باش 242 00:17:23,240 --> 00:17:24,756 ‫واسه همینه که اومدیم اینجا 243 00:17:33,588 --> 00:17:35,899 ‫خیلی‌خب ، کی می‌خواد توی استخر بازی کنه؟ 244 00:17:35,986 --> 00:17:37,665 ‫- "رابرت"؟ ‫- دارم کتاب می‌خونم 245 00:17:37,742 --> 00:17:39,621 ‫یالا . بیا بازی کنیم 246 00:17:39,698 --> 00:17:41,415 ‫واسه همین اومدیم اینجا 247 00:17:43,821 --> 00:17:45,412 ‫«جولیا»؟ 248 00:17:45,489 --> 00:17:47,333 ‫نه؟ نبود؟ 249 00:17:47,410 --> 00:17:49,375 ‫- نه . ممنون ‫- از تو که نپرسیدم 250 00:17:49,452 --> 00:17:51,332 ‫- یالا ‫- بابا 251 00:17:51,409 --> 00:17:53,211 ‫مسخره‌بازی درنیار 252 00:17:53,288 --> 00:17:55,129 ‫- بیخیال "رابرت" ‫- بس کن 253 00:17:55,206 --> 00:17:57,201 ‫- اینقدر کسل‌کننده نباش ‫- بس کن . جدّی میگم . بسه 254 00:18:09,515 --> 00:18:12,469 ‫- میدونستم اینجوری میشه ‫- خدا لعنت‌ـت کنه «کِتِل» 255 00:18:12,546 --> 00:18:14,110 ‫مطمئنم حالش خوبه 256 00:18:14,187 --> 00:18:16,027 ‫معلومه که حالش خوبه ‫خوبی ، مگه نه "رابرت"؟ 257 00:18:16,104 --> 00:18:18,347 ‫- آره . خوبم ‫- دیدی؟ حالش خوبه 258 00:18:19,500 --> 00:18:22,099 ‫فقط بازی‌ـه . خوش می‌گذرونیم 259 00:18:39,526 --> 00:18:41,645 ‫این رو میگن خوشگذرونی 260 00:18:41,721 --> 00:18:43,477 ‫نه . خوشگذرونی نیست ‫متأسفانه الزام‌ـه 261 00:18:43,561 --> 00:18:45,395 ‫یکی می‌خوای؟ 262 00:18:46,957 --> 00:18:48,991 ‫- خودم دارم ‫- البته 263 00:18:49,077 --> 00:18:51,791 اما حالا که پیشنهاد دادی . چندوقت‌ـه؟ - 4سال - 264 00:18:51,868 --> 00:18:55,829 ‫فکر می‌کردم فقط باید 30 روز ‫مصرف بشن 265 00:18:55,906 --> 00:18:57,910 ‫مشخصه که بد مشکلی دارم 266 00:18:57,986 --> 00:18:59,828 ‫که البته یعنی اینا به اندازه‌ی کافی قوی نیستند 267 00:18:59,905 --> 00:19:02,466 ‫گرچه عوارض جانبیش بهم رسیده : ‫از دست دادن حافظه ، کم شدن آب بدن 268 00:19:02,543 --> 00:19:05,583 ‫ترک وحشتناک ‫همه‌ـش به جز خوابیدن 269 00:19:09,132 --> 00:19:11,933 عجیب‌ـه که قبلاً اینا رو واسه حالش میزدیم 270 00:19:12,967 --> 00:19:16,083 یادته توی یونان اسید میزدیم؟ - یادم‌ـه کجا قایم‌شون کرده بودی - 271 00:19:16,170 --> 00:19:19,806 آره . شرمنده بابت اون قضیه - برام مهم نبود - 272 00:19:23,037 --> 00:19:25,801 ‫اما نمی‌خواد حالا خاطرات خوش رو زنده کنیم 273 00:19:28,994 --> 00:19:30,317 ‫اینم یه خوشی دیگه که ازم گرفته شده 274 00:19:30,394 --> 00:19:33,069 ‫هر بار دلم واسه گذشته تنگ میشه ‫خودم رو مجبور می‌کنم بخاطر بیارم 275 00:19:33,156 --> 00:19:36,743 جوونی چه شکلی بود - وحشتناک بود - 276 00:19:36,829 --> 00:19:39,342 ‫مشکل اینجاست ‫تنها چیزی که من یادم‌ـه سکس‌ـه 277 00:19:40,742 --> 00:19:43,456 ‫وفور سکس و حس بالقوه در عوض 278 00:19:43,543 --> 00:19:46,910 ‫نبود سکس و تباه شدن اون حس بالقوه ‫در زمان حال 279 00:19:51,216 --> 00:19:53,488 ‫خدای من ، امشب 40 میلی‌گرم لازمم میشه 280 00:19:56,490 --> 00:19:58,208 ‫شاید... 281 00:20:00,969 --> 00:20:03,203 ‫شاید بهتره باهم از این حرفا نزنیم 282 00:20:05,841 --> 00:20:08,151 ‫شاید 283 00:20:36,494 --> 00:20:38,613 ‫عزیزم 284 00:20:38,690 --> 00:20:40,683 ‫متأسفم که بیدارت کردم 285 00:20:43,601 --> 00:20:45,604 ‫ساعت چنده؟ 286 00:20:48,116 --> 00:20:49,413 ‫صبح زوده 287 00:20:50,677 --> 00:20:55,992 ‫حالا باید بریم؟ ‫ساکم رو ببندم؟ 288 00:20:56,837 --> 00:20:58,628 ‫عزیزم 289 00:21:00,584 --> 00:21:03,185 من باید بدون تو برم - نمی‌تونی - 290 00:21:03,262 --> 00:21:07,221 ‫- عزیزم ، لطفاً درک کن ‫- منم می‌خوام بیام 291 00:21:07,298 --> 00:21:09,974 ‫باید یه مدت همینجا ‫پیش پدرت بمونی 292 00:21:10,061 --> 00:21:11,777 ‫- منم می‌خوام بیام ‫- و بعد وقتی با وکیل‌هام حرف زدم... 293 00:21:11,854 --> 00:21:13,810 ‫- نه . خواهش می‌کنم ‫- «پاتریک» 294 00:21:13,896 --> 00:21:17,936 گوش کن . خیلی مهم‌ـه 295 00:21:18,013 --> 00:21:20,610 ‫اما باید درست انجامش بدم . فهمیدی؟ 296 00:21:21,532 --> 00:21:23,286 ‫با روش درست خودش 297 00:21:24,763 --> 00:21:26,998 ‫و بعد می‌تونم برگردم و با خودم ببرمت 298 00:21:27,084 --> 00:21:28,120 ‫بعد می‌تونیم پیش هم باشیم 299 00:21:31,400 --> 00:21:35,993 ‫«پاتریک» ، ‫متوجه‌ای؟ 300 00:22:19,267 --> 00:22:21,427 ‫- بابایی ‫- سلام 301 00:22:21,511 --> 00:22:23,228 ‫سلام 302 00:22:23,305 --> 00:22:25,348 چی‌کار می‌کنی؟ 303 00:22:25,425 --> 00:22:27,949 ‫«توماس» دوباره از تخت انداختم بیرون 304 00:22:28,024 --> 00:22:30,825 ‫بنابراین گفتم بهتره برم ‫توی اتاق اون بخوابم 305 00:22:32,061 --> 00:22:34,297 ‫اما این اتاق «جولیا»ست 306 00:22:36,377 --> 00:22:37,854 ‫آره 307 00:22:37,931 --> 00:22:40,417 ‫فقط خواستم ببینم که چیزی... 308 00:22:42,449 --> 00:22:45,162 ‫«توماس» بیچاره 309 00:22:45,249 --> 00:22:47,043 ‫بهتره که من...تو باید... 310 00:22:48,366 --> 00:22:49,680 ‫شب‌بخیر 311 00:24:04,575 --> 00:24:06,281 ‫"رابرت"؟ ناهار 312 00:24:10,646 --> 00:24:12,285 ‫بفرما 313 00:24:13,397 --> 00:24:16,437 ‫باید اعتراف کنم که وجود هردوتون ‫به‌صورت همزمان در اینجا 314 00:24:16,514 --> 00:24:19,200 ‫مثل یه رویاست 315 00:24:20,160 --> 00:24:21,272 ‫مثل... 316 00:24:22,431 --> 00:24:23,467 ‫یه... 317 00:24:25,711 --> 00:24:27,784 ‫- رویاست ‫- عزیزم 318 00:24:27,871 --> 00:24:29,865 ‫خیلی خوشحالم که اومدی بیرون . چطوری؟ 319 00:24:29,942 --> 00:24:31,859 ‫خیلی... 320 00:24:34,219 --> 00:24:36,261 ‫خب ، من میذارم باهم گپ بزنید 321 00:24:36,338 --> 00:24:38,294 ‫«توماس» ، با شراب بازی نکن 322 00:24:38,380 --> 00:24:42,217 این واسه بزرگترهاست - مطمئناً همینطوره - 323 00:24:42,294 --> 00:24:44,089 ‫جواب مشکل اینه؟ 324 00:24:44,175 --> 00:24:46,208 ‫- به‌زودی می‌فهمیم ، مگه نه؟ ‫- مطمئنم همینطوره 325 00:24:46,283 --> 00:24:49,728 ‫من می‌خواستم واسه تولد «توماس» ‫براش افسار بچه‌گونه بخرم 326 00:24:49,804 --> 00:24:53,525 اما ظاهراً دیگه از مد افتادن - من بچه‌ام رو افسار نمی‌کنم - 327 00:24:53,602 --> 00:24:55,443 ‫واقعاً؟ پرستارها قبلاً بدون افسار کار نمی‌کردند 328 00:24:55,520 --> 00:24:57,075 ‫- منم دائم فحش‌شون میدادم ‫- فحش نمیدادی 329 00:24:57,161 --> 00:24:59,798 ‫چون توی خونواده‌ی ما ‫اجازه‌ی فحش دادن نداشتی 330 00:24:59,874 --> 00:25:03,155 برخلاف بعضی از خونواده‌ها - به نظرت مادر کدوم‌مون بدتره؟ - 331 00:25:03,232 --> 00:25:05,111 ‫میدونم از ارث محروم کردن من توسط «النور» ‫برده بودش صدر جدول 332 00:25:05,188 --> 00:25:06,991 ‫اما مادر تو هم انگار داره تلاش‌ـش رو می‌کنه 333 00:25:07,068 --> 00:25:08,544 ‫حداقل قبل از مشروب یه‌کم غذا بخور 334 00:25:08,630 --> 00:25:10,502 ‫هرکسی که فکر می‌کنه یک هفته توی سیاست خیلی زیاده باید با مادرت بمونه 335 00:25:10,589 --> 00:25:13,904 ‫یه هفته اندازه‌ی یه عمره 336 00:25:13,981 --> 00:25:16,544 ‫نمیدونم بدون پرستار چجوری «از عهده‌اش برمیای «مری 337 00:25:16,620 --> 00:25:18,701 ‫نمیدونم چجوری میشه با پرستار سروکله زد 338 00:25:18,777 --> 00:25:20,342 ‫همیشه دوست داشتم خودم بچه‌ها رو ‫بزرگ کنم 339 00:25:20,417 --> 00:25:23,295 ‫آره . مادر بودن روی بعضی‌ها ‫همچین تأثیری میذاره 340 00:25:23,372 --> 00:25:26,767 ‫روی من چنین تأثیری نداشت اما خب وقتی «لوسی» رو حامله شدم خیلی جوون بودم 341 00:25:26,854 --> 00:25:29,251 ‫فکر می‌کنم آدم خودش بچه‌ها رو لوس می‌کنه 342 00:25:29,328 --> 00:25:31,169 ‫اگه بخوای طوری بزرگ‌شون کنی که ‫وکیل حقوقی یا مدیرعامل بشن 343 00:25:31,245 --> 00:25:36,923 ‫لازم نیست سرشون رو با ایده‌ی ‫اعتماد راستگویی ‫و اطمینان پر کنی 344 00:25:36,999 --> 00:25:39,561 ‫اینجوری نمی‌تونن توی دنیای واقعی ‫با کسی رقابت کنن 345 00:25:39,638 --> 00:25:41,795 ‫- باریکلا ‫- سلام عرض شد 346 00:25:41,872 --> 00:25:43,111 ‫خدای من 347 00:25:43,914 --> 00:25:48,270 ‫خواستم برم به «النور» سر بزنم اما حالا که اینجاست 348 00:25:48,346 --> 00:25:50,274 ‫- سلام ‫- «شِیمِس» ، لطفاً بشین 349 00:25:50,350 --> 00:25:53,380 واسه ناهار پیش‌مون باش - نه . نه . نه . نه - 350 00:25:53,466 --> 00:25:55,942 ‫نمی‌خوام مزاحم یه مراسم خونوادگی بشم 351 00:25:57,582 --> 00:25:59,566 ‫خب ، چند دقیقه میشینم 352 00:26:00,660 --> 00:26:02,618 ‫- «پاتریک» میگه نویسنده‌ای ‫- من گفتم؟ 353 00:26:02,693 --> 00:26:04,928 ‫من خودمم به نوشتن کتاب فکر کردم 354 00:26:05,015 --> 00:26:07,931 ‫ایده‌های زیادی دارم اما روی کاغذ آوردن‌شون سخته 355 00:26:08,008 --> 00:26:10,328 ‫آدم رو دیوونه می‌کنه 356 00:26:10,405 --> 00:26:13,090 ‫من مقدمه‌ی یه کتاب رو نوشتم ‫چندین مقدمه نوشتم 357 00:26:13,166 --> 00:26:15,086 ‫اما شاید همه‌شون یه مقدمه باشن 358 00:26:15,163 --> 00:26:17,080 ‫- میدونی منظورم چیه؟ ‫- آره 359 00:26:17,166 --> 00:26:19,198 ‫داره از عمد این‌کار رو می‌کنه ‫تا بره رو اعصاب ما 360 00:26:19,275 --> 00:26:21,117 ‫اما نمیذاریم که راضی بشه 361 00:26:21,194 --> 00:26:23,113 ‫به نظر من که شگفت‌انگیزه 362 00:26:23,199 --> 00:26:24,993 ‫بیا پیش‌مون ‫واسه یه جلسه اسمت رو می‌نویسم 363 00:26:25,069 --> 00:26:27,909 ‫میدونی چیه؟ شاید واقعاً اومدم 364 00:26:29,192 --> 00:26:30,708 ‫«پاتریک»؟ 365 00:26:30,785 --> 00:26:32,309 ‫من می‌خوام توی کارگاه‌شون شرکت کنم 366 00:26:32,386 --> 00:26:35,944 ‫آره . باید بری . این تنها راه واسه دیدن خونه توی فصل بهار و گیلاس‌چینی‌ـه 367 00:26:36,021 --> 00:26:40,223 ‫گیلاس‌ها واقعاً حرف ندارن 368 00:26:40,299 --> 00:26:43,177 ‫من و «النور» یه مراسمی داریم 369 00:26:43,254 --> 00:26:44,615 ‫که همیشه دور گیلاس‌ها انجام میدیم ‫مگه نه «النور»؟ 370 00:26:44,692 --> 00:26:47,618 ‫- آره ‫- میوه‌ی درخت زندگی 371 00:26:47,694 --> 00:26:49,573 ‫ژرفای زیادی داره 372 00:26:49,650 --> 00:26:53,371 ‫می‌خوام بدونم طمع‌شون با گیلاس‌هایی که ‫میوه‌ی درخت گیلاسِ فرقی هم می‌کنه؟ 373 00:26:53,448 --> 00:26:54,523 گیلاس 374 00:26:54,609 --> 00:26:56,603 ‫- من برات میارم ‫- چه اجاره‌ی سخاوتمندانه‌ای 375 00:26:56,679 --> 00:26:59,720 ‫- نه ‫- یه کاسه گیلاس واسه این خونه 376 00:26:59,797 --> 00:27:01,234 ‫- نه ‫- راست میگن که ایرلندی‌ها خیلی شانس دارن 377 00:27:01,321 --> 00:27:03,115 ‫- بی... ‫- بسه دیگه 378 00:27:03,202 --> 00:27:04,994 ‫- اجاره ‫- «راب» 379 00:27:06,597 --> 00:27:08,035 ‫نه 380 00:27:08,112 --> 00:27:10,030 ‫من میرم 381 00:27:10,107 --> 00:27:11,784 ‫تقصیر منه 382 00:27:23,572 --> 00:27:26,373 ‫انگار زیادم نیاوردمت تفریح ، نه؟ 383 00:27:26,978 --> 00:27:30,335 ‫باید بیشتر تلاش کنم 384 00:27:30,411 --> 00:27:32,867 ‫مامان‌بزرگ واقعاً داره همه‌ی ‫این خونه رو می‌بخشه؟ 385 00:27:34,169 --> 00:27:35,925 ‫ظاهراً که می‌خواد همچین کاری بکنه 386 00:27:38,198 --> 00:27:41,919 ما که اینجا رو دوست داریم - میدونم اما مال اونه ، نه ما - 387 00:27:41,996 --> 00:27:43,836 ‫اون همیشه به‌صورت عجیبی بخشنده بود 388 00:27:43,913 --> 00:27:47,232 ‫و اگه خونه رو میداد به کور‌ها یا آواره‌ها 389 00:27:47,319 --> 00:27:50,272 ‫یا واسه تحقیقات پزشکی ‫یا افراد قربانی شده 390 00:27:50,349 --> 00:27:53,504 ‫ما خوشحال نمی‌شدیم ‫اما قابل درک بود 391 00:27:54,426 --> 00:27:56,726 ‫اما می‌خواد ببخشتش به «شِیمِس»؟ 392 00:27:57,706 --> 00:27:59,222 ‫به مؤسسه 393 00:27:59,740 --> 00:28:02,175 ‫بنابراین آره . به «شِیمِس» 394 00:28:06,098 --> 00:28:07,537 ‫ازش متنفری؟ 395 00:28:10,615 --> 00:28:13,731 ‫معلومه که نه تو هم نباید متنفر باشی 396 00:28:14,451 --> 00:28:16,944 ‫چه صحنه‌ی زیبایی 397 00:28:17,443 --> 00:28:21,241 ‫«مری» گفت برگردی قبل اینکه ‫«شِیمِس» ، «کِتِل» رو گمراه کنه 398 00:28:21,318 --> 00:28:23,523 ‫می‌خواد «مری» رو هم از ارث محروم کنه؟ 399 00:28:23,600 --> 00:28:25,635 ‫پس باید بریم بکشیمش 400 00:28:25,722 --> 00:28:27,792 ‫اگه «شِیمِس» رو بکشیم ‫می‌تونیم خونه رو نگه داریم؟ 401 00:28:27,878 --> 00:28:28,991 ‫متأسفانه نه 402 00:28:29,076 --> 00:28:32,990 ‫بهتره «کِتِل» رو بکشیم قبل از اینکه ‫وصیت‌نامه‌اش رو تغییر بده 403 00:28:33,067 --> 00:28:36,144 ‫راستی میگی . من اجازه دادم احساسات جلوی قضاوتم رو بگیره 404 00:28:37,661 --> 00:28:39,425 ‫من میرم کتابم رو بخونم 405 00:28:50,811 --> 00:28:55,605 فکر می‌کنم باید بیشتر مراقب باشم - درمورد چی؟ - 406 00:28:55,691 --> 00:28:58,367 ‫خیلی سعی کردم که نفرت و خشمم رو ‫به بچه‌ها منتقل نکنم 407 00:29:00,679 --> 00:29:02,692 ‫یه بچگی متفاوت از دوران بچگی خودم ‫براشون فراهم کنم 408 00:29:04,641 --> 00:29:06,395 ‫اما اونا هم اشتباهات تازه‌ان 409 00:29:07,479 --> 00:29:09,233 ‫و "رابرت" همه چیز رو می‌فهمه 410 00:29:12,514 --> 00:29:14,747 ‫دیشب دم در اتاق تو مچم رو گرفت 411 00:29:17,425 --> 00:29:19,352 ‫دم در اتاق من چی‌کار می‌کردی؟ 412 00:29:20,148 --> 00:29:22,987 ‫می‌خواستم بیام ببینمت 413 00:29:25,423 --> 00:29:27,178 ‫خوشحال می‌شدی؟ 414 00:29:35,407 --> 00:29:37,326 ‫باشه واسه دفعه‌ی بعد 415 00:29:38,447 --> 00:29:41,246 ‫دفعه‌ی بعدی هم داره؟ 416 00:29:42,686 --> 00:29:46,359 ‫تو که حوصله‌ات سر رفته و تنهایی ‫منم حوصله‌ام سر رفته و تنهام 417 00:29:46,436 --> 00:29:50,675 ‫اینجوری حجم بی‌حوصلگی و تنهایی اتاق ‫خیلی زیاد میشه 418 00:29:50,752 --> 00:29:54,472 ‫شاید همدیگر رو خنثی کنن ‫مثل بارهای الکتریکی 419 00:29:54,549 --> 00:29:56,833 خب پس باید آزمایش‌ـش کنیم 420 00:29:58,310 --> 00:29:59,527 ‫توی شرایط کنترل‌شده 421 00:30:00,303 --> 00:30:04,178 ‫ببینیم بی‌حوصلگی نابود میشه ‫یا حجم تنهایی بیشتر میشه 422 00:30:20,329 --> 00:30:23,005 ‫باید برگردیم 423 00:30:24,483 --> 00:30:26,716 ‫وگرنه بقیه فکر می‌کنن باهم رابطه داریم 424 00:30:45,468 --> 00:30:48,297 ‫می‌ترسم بپرسم چی‌کار می‌کنی 425 00:30:48,776 --> 00:30:51,931 ‫می‌خوام یه‌کم سرزنده بشم ‫این نقاشی «بودین»ـه 426 00:30:52,018 --> 00:30:54,694 ‫اگه این رو بفروشیم ‫شاید بتونیم پول 427 00:30:54,771 --> 00:30:56,688 ‫یه خونه‌ی 2 خوابه ‫توی «کوئینز پارک» رو بدست بیاریم 428 00:30:56,774 --> 00:31:00,611 ‫یه اتاق خواب مناسب بچه ‫به جای اتاق کردن زیر پله 429 00:31:00,688 --> 00:31:02,365 ‫نباید از مادرت دزدی کنی 430 00:31:02,442 --> 00:31:03,402 ‫از مادرم که نمیدزدم ‫از اون یارو میدزدم 431 00:31:03,489 --> 00:31:07,805 ‫اگه خونه به اون میرسه پس منم می‌تونم «‫بودین» رو بردارم 432 00:31:07,882 --> 00:31:11,362 اون یکی پیچ‌گوشتی رو بده بهم - نمی‌تونی ادامه بدی - 433 00:31:11,439 --> 00:31:13,875 بالاخره یه روز باید بیخیال همه‌ـش بشی 434 00:31:13,952 --> 00:31:16,474 ‫- واسه این‌کارها دیگه دیره ‫- منظورم خونه نیست 435 00:31:20,954 --> 00:31:22,987 ‫می‌خوای بیای بالا باهم بخوابیم؟ 436 00:31:23,062 --> 00:31:24,300 ‫نمی‌خواد کلمات هیجان‌انگیزی مثل ‫"می‌خوای" رو استفاده کنی 437 00:31:24,386 --> 00:31:28,261 ‫جفت‌مون میدونیم که «توماس» ‫نمیذاره من اونجا بخوابم 438 00:31:29,143 --> 00:31:30,659 ‫همین پایین می‌خوابم 439 00:31:31,453 --> 00:31:33,220 ‫پیچ‌گوشتی رو بهم بده لطفاً 440 00:31:33,297 --> 00:31:34,734 ‫پیچ‌گوشتی؟ 441 00:31:59,393 --> 00:32:01,627 ‫میشه بیام تو؟ 442 00:32:14,296 --> 00:32:16,052 ‫پروازت چه ساعتی‌ـه؟ 443 00:32:18,574 --> 00:32:20,530 ‫باید 9 نشده برم 444 00:32:23,169 --> 00:32:25,806 ‫- زمان‌بندی‌مون... ‫- هیچ‌وقت خوب نبوده 445 00:32:39,548 --> 00:32:42,042 ‫باید قبل از اینکه «توماس» بیدار بشه ‫برم بیرون 446 00:32:42,186 --> 00:32:44,142 ‫«پاتریک» 447 00:32:44,229 --> 00:32:46,328 ‫رابطه‌ی کوتاه تابستونه 448 00:32:47,423 --> 00:32:48,938 ‫باشه؟ 449 00:32:50,021 --> 00:32:52,152 ‫رابطه‌ی کوتاه تابستونه 450 00:32:57,493 --> 00:32:59,247 ‫ممنون که دعوت‌مون کردی 451 00:33:00,207 --> 00:33:01,252 ‫بهت زنگ میزنم 452 00:33:01,329 --> 00:33:05,003 ‫- هر موقع که وقت کردی ‫- دیگه مثل قبل نیست 453 00:33:05,090 --> 00:33:07,007 ‫نه . نیست . خدافظ 454 00:33:07,084 --> 00:33:08,485 ‫خدافظ 455 00:33:08,562 --> 00:33:11,918 عزیزم ، من می‌خواستم با «شِیمِس» خدافظی کنم 456 00:33:12,005 --> 00:33:13,758 ‫از طرف من خدافظی کن . باشه؟ 457 00:33:13,835 --> 00:33:16,914 ‫عجیب‌ـه که بدون تو بیام اینجا «پاتریک» 458 00:33:17,000 --> 00:33:18,918 ‫این ماشین توئه؟ 459 00:33:18,995 --> 00:33:20,991 ‫- چقدر کوچیک‌ـه ‫- آره 460 00:33:22,467 --> 00:33:24,732 ‫خیلی‌خب ، بیا بالا که راه بیفتیم ‫کمربندت رو ببند «لوسی» 461 00:33:31,426 --> 00:33:34,139 ‫خودمون تنها شدیم . خداروشکر 462 00:33:35,376 --> 00:33:37,977 ‫حالا می‌تونیم خوش بگذرونیم 463 00:34:01,789 --> 00:34:05,511 کار درست همینه - مطمئنم همینطوره - 464 00:34:08,742 --> 00:34:10,221 درضمن جعلی‌ـه 465 00:34:10,307 --> 00:34:13,664 ‫با یکی توی گالری حرف زدم ‫ظاهراً از امواجش مشخص‌ـه 466 00:34:13,740 --> 00:34:16,982 ‫بنابراین «شِیمِس» اولین کسی نیست که ‫سر مادرم کلاه گذاشته 467 00:34:18,132 --> 00:34:23,370 یه دلال نقاشی توی پاریس ‫ 40سال پیش به راحتی این‌کار رو کرده 468 00:34:23,456 --> 00:34:25,450 ‫- خب ، نمی‌خواد به «شِیمِس» چیزی بگی ‫- اصلاً 469 00:34:25,526 --> 00:34:28,606 ‫فقط قیافه‌اش رو تصور کن ‫وقتی که خودش می‌فهمه 470 00:34:28,682 --> 00:34:32,134 دیگه نمی‌تونیم مخزن شناور بخریم 471 00:34:35,761 --> 00:34:38,158 ‫باید بیخیال همه‌ـش بشم 472 00:34:40,113 --> 00:34:42,032 ‫وقتی درمورد اتفاقایی ...که اینجا افتاده حرف زدی 473 00:34:45,706 --> 00:34:46,845 ‫باعث نشد که بیخیال‌شون بشی؟ 474 00:34:48,708 --> 00:34:50,030 ‫شاید 475 00:34:54,461 --> 00:35:01,290 ‫اگه حمایت مادرم رو نداشتم ‫حداقل حفاظت اینجا رو داشتم 476 00:35:03,256 --> 00:35:07,332 ‫حالا اینم داره ازم گرفته میشه ‫می‌ترسم که دیوونه بشم 477 00:35:09,845 --> 00:35:11,370 ‫در همین حال بخشی از وجودم 478 00:35:11,446 --> 00:35:13,959 ‫خیلی دوست داره زودتر از شر ‫این خراب‌شده نجات پیدا کنه 479 00:35:15,724 --> 00:35:17,441 ‫بیا برگردیم به لندن 480 00:35:18,084 --> 00:35:21,316 ‫یا یه جای دیگه 481 00:35:21,393 --> 00:35:23,311 ‫بعد از این تعطیلات باید بریم استراحت کنیم 482 00:35:26,350 --> 00:35:28,069 ‫کجا بریم؟ 483 00:35:34,148 --> 00:35:35,423 ‫- سلام قربان ‫- سلام 484 00:36:10,594 --> 00:36:12,261 ‫تموم شد 485 00:36:25,910 --> 00:36:27,923 " چرا «شِیمِس» نیومد؟ " 486 00:36:32,210 --> 00:36:34,205 ‫مطمئنم دلیل خوبی داشته 487 00:36:45,917 --> 00:36:49,829 ‫- دعوای بزرگی بود ‫- سلام 488 00:36:49,916 --> 00:36:52,630 ‫ما برگشتیم . «پاتریک» بودید . درسته؟ 489 00:36:52,707 --> 00:36:54,902 ‫- «کِوین» ، «آنِت» ‫- داریم چای درست می‌کنیم 490 00:36:54,988 --> 00:36:56,781 ‫متوجه نمیشم 491 00:36:56,867 --> 00:36:59,257 ‫مگه «شِیمِس» باهاتون حرف نزد؟ 492 00:36:59,343 --> 00:37:01,300 ‫گفت شاید جای اضافه داشته باشید 493 00:37:05,933 --> 00:37:07,697 ‫«شِیمِس» 494 00:37:07,773 --> 00:37:10,093 ‫نمی‌خوام مزاحم کار دشوارت بشم 495 00:37:10,170 --> 00:37:13,211 ‫این حرفا چیه . بفرما ‫مهمون من باش 496 00:37:13,288 --> 00:37:15,523 ‫حالا دیگه اینجوریه؟ ‫من مهمون تو هستم؟ 497 00:37:15,609 --> 00:37:17,728 ‫یا تو مهمون مایی تا وقتی که بریم؟ 498 00:37:17,805 --> 00:37:20,759 ‫چون ما آمادگی این رو نداریم که بخوای ‫رفقات رو بفرستی خونه‌ی ما 499 00:37:20,883 --> 00:37:23,396 ‫فقط فکر کردم به‌خاطر اینکه فضای خیلی زیادی دارید 500 00:37:23,482 --> 00:37:24,518 ‫بتونید از مهمون‌های من پذیرایی کنید 501 00:37:24,595 --> 00:37:30,551 شرایط بخشش مادر من کاملاً روشن‌ـه - شرایط" یه کلمه‌ی خیلی قانونی‌ـه" - 502 00:37:30,628 --> 00:37:31,827 ‫توی اون دست‌نوشته ‫ننوشته که مؤسسه 503 00:37:31,913 --> 00:37:35,787 ‫باید به شما و خونواده‌ی شما ‫در تعطیلات به‌صورت رایگان منزل بده 504 00:37:35,863 --> 00:37:37,226 ‫"رابرت" ، برگرد توی خونه 505 00:37:37,303 --> 00:37:38,541 ‫واقعاً متأسفم بابت مشکلاتی که ‫برای شما ایجاد شده 506 00:37:38,628 --> 00:37:41,417 ‫بحث این نیست که چه مشکلاتی ‫برای من ایجاد شده 507 00:37:41,503 --> 00:37:42,615 ‫بحث‌مون مشکلاتی‌ـه که تو داری 508 00:37:42,702 --> 00:37:45,618 جفت‌شون یکسان هستن - واسه یه احمق همه چیز یکسان‌ـه - 509 00:37:45,694 --> 00:37:47,296 ‫هردوتون خونسرد باشید . باشه؟ 510 00:37:47,373 --> 00:37:48,533 ‫زنم هم داره ازت دفاع می‌کنه «شِیمِس» 511 00:37:48,609 --> 00:37:52,206 ‫نظر من اینه که تو یه شیادی و تظاهر می‌کنی احمقی 512 00:37:52,293 --> 00:37:53,770 ‫درحالی‌که زنم فکر می‌کنه فقط احمقی 513 00:37:53,847 --> 00:37:55,208 ‫اگه میشه فقط درمورد همین موضوع حرف بزنیم 514 00:37:55,284 --> 00:37:57,290 ‫شاید بهتر باشه که انجمن یه جلسه بگیره 515 00:37:57,367 --> 00:38:00,964 ‫- و «کِوین» و «آنِت»... ‫- ما که بخشی از اجتماع کوفتی‌تون نیستیم 516 00:38:01,041 --> 00:38:05,077 ‫اگه می‌خوای بخشی ازش نباشی ‫بهتره که بری 517 00:38:05,154 --> 00:38:07,235 ‫چطوره که تو بری پی کارِت مردک احمق؟ 518 00:38:07,312 --> 00:38:08,434 ‫اینجا خونه‌ی مادربزرگ منه 519 00:38:08,511 --> 00:38:11,311 ‫و بیشتر حق ماست که اینجا باشیم ‫نه تو 520 00:38:16,663 --> 00:38:18,025 ...خب 521 00:38:19,578 --> 00:38:22,456 ‫من باید برم این احساسات منفی رو هضم کنم 522 00:38:22,542 --> 00:38:25,218 ‫برو هضمش کن 523 00:38:25,295 --> 00:38:28,815 ‫مهمون من باش مراسمت رو انجام بده 524 00:38:30,934 --> 00:38:34,491 ‫و یه چیز دیگه ‫این رو مادرم بهم داد 525 00:38:34,568 --> 00:38:37,083 ‫یه‌کم دستاش می‌لرزه ‫اما حالش خوب نیست 526 00:38:37,169 --> 00:38:39,162 ‫نوشته : " چرا «شِیمِس» نیومد؟ " 527 00:38:39,249 --> 00:38:42,280 ‫حالا که خونه رو بخشیده بهت ‫قیدش رو زدی 528 00:38:42,366 --> 00:38:45,042 ‫لازم نیست تو واسه من ‫از اهمیت روابطه‌ام با «النور» حرف بزنی 529 00:38:45,119 --> 00:38:48,793 ‫فقط برو بهش سر بزن ‫میدونم همنشین خوبی نیست 530 00:38:48,879 --> 00:38:53,635 ‫اما حداقل این یکی از وجه مشترک‌های ‫باارزشی‌ـه که باهم دارید 531 00:39:25,525 --> 00:39:28,278 ‫می‌خوایم بچه‌ها رو ببریم آمریکا 532 00:39:28,355 --> 00:39:30,474 ‫تا خواهرت «نانسی» رو توی «کانتیکِت» ببینن 533 00:39:30,551 --> 00:39:32,755 ‫تا حالا نرفتن اونجا 534 00:39:32,832 --> 00:39:34,828 ‫فقط...فقط 10 روز 535 00:39:34,914 --> 00:39:37,906 ‫وقتی که نیستیم «کلودین» ازت مراقبت می‌کنه 536 00:39:37,993 --> 00:39:41,781 ‫بعد یه جایی توی لندن برات پیدا می‌کنیم 537 00:39:41,868 --> 00:39:43,825 ‫یه جای راحت و می‌بریمت خونه 538 00:39:43,901 --> 00:39:45,818 ‫- وقت رفتنه ‫- باشه 539 00:39:45,895 --> 00:39:47,814 ‫با مامان‌بزرگ خدافظی کن 540 00:40:00,051 --> 00:40:01,807 ‫پسر خوشگلم 541 00:40:06,563 --> 00:40:08,042 ‫بیا بریم 542 00:40:28,901 --> 00:40:32,420 ‫من ‫می‌خوام... 543 00:40:34,932 --> 00:40:36,688 ‫من رو بکشی 544 00:40:49,193 --> 00:40:51,716 ‫دوست دارم کمکت کنم ‫اما خلاف قانون‌ـه 545 00:40:53,675 --> 00:40:55,591 ‫نه . دیگه نه 546 00:40:55,677 --> 00:40:58,228 ‫خیلی‌خب 547 00:41:06,382 --> 00:41:08,501 ‫آماده‌ام 548 00:41:08,577 --> 00:41:10,533 ‫یالا . بیا بریم 549 00:41:13,458 --> 00:41:16,174 ‫ "رابرت" ، وایسا منم بیام 550 00:42:42,086 --> 00:42:45,165 ‫چرا نمیری پیش پدرت تلویزیون ببینی؟ 551 00:42:45,242 --> 00:42:47,045 ‫ازش خوشت میاد 552 00:42:47,122 --> 00:42:49,318 ‫فردا صبح میریم خونه‌ی خاله «نانسی» 553 00:43:04,423 --> 00:43:06,025 ‫دیگه کمش کردم . ببین 554 00:43:13,661 --> 00:43:15,098 ‫بیا شب‌بخیر بگو 555 00:43:19,932 --> 00:43:22,647 ‫ شب‌بخیر 556 00:43:41,550 --> 00:43:43,832 ‫خدای من ، «هنری» رو هم دعوت کرده 557 00:43:43,909 --> 00:43:45,664 ‫- «هنری» کیه؟ ‫- پسرخاله‌ی «نانسی» 558 00:43:45,751 --> 00:43:49,424 ‫تموم پول به اون ارث رسید و «نانسی» واسه همین عصبانی‌ـه 559 00:43:49,501 --> 00:43:52,618 ‫هر کاری می‌کنی حرفی از سیاست نزن آدم خوبیه اما یه فاشیست‌ـه 560 00:43:52,704 --> 00:43:54,583 ‫- خوبه ‫- سلام 561 00:43:54,660 --> 00:43:57,297 ‫خدای من ، از آدمای پولدار متنفرم 562 00:43:57,374 --> 00:43:59,655 ‫- خصوصاً حالا دیگه که پولدار نمیشی ‫- دقیقاً حالا 563 00:43:59,732 --> 00:44:03,798 ‫اتاق بازی داریم اتاق سینما ‫و البته استخر 564 00:44:03,822 --> 00:44:05,070 ‫خیلی لطف کردی «نانسی» 565 00:44:05,133 --> 00:44:08,212 ‫بعد از بلاهایی که خواهرم سرت آورده ‫این حداقل کاری‌ـه که می‌تونم بکنم 566 00:44:08,289 --> 00:44:11,367 ‫«پاتریک» بهم گفت که سر کار میری 567 00:44:11,444 --> 00:44:13,602 ‫من همیشه کار می‌کردم ‫توی انتشار کتابم 568 00:44:13,678 --> 00:44:16,316 ‫داخل خونه که نمیدوئن ، مگه نه؟ 569 00:44:16,402 --> 00:44:18,234 ‫البته که نه 570 00:44:18,321 --> 00:44:20,152 ‫و بخوان جیغ و داد بزنن؟ 571 00:44:20,238 --> 00:44:22,232 ‫مزخرف نگو ‫بذار هر کاری دوست دارن بکنن 572 00:44:22,309 --> 00:44:23,912 ‫خب ، نباید برن توی درختا 573 00:44:23,989 --> 00:44:27,585 ‫محل تجمع بیماری «لایم»ـه و این‌وقت سال نیش حشرات هم خیلی دردناک‌ـه 574 00:44:27,672 --> 00:44:29,110 ‫پیچک سمی هم همینطور 575 00:44:29,187 --> 00:44:33,099 ‫از دور قشنگ‌ـه اما از نزدیک ‫شبیه یه باطلاق کامبوجیایی‌ـه 576 00:44:33,186 --> 00:44:34,865 ‫بهتره فکر کنی که همیشه در خطری 577 00:44:34,942 --> 00:44:37,655 ‫قانون زندگی 578 00:44:37,742 --> 00:44:40,014 «رابرت» ، «توماس» ‫میاید بریم شنا؟ 579 00:44:40,101 --> 00:44:41,817 ‫من برم لباس‌های شنا رو بیارم 580 00:44:41,893 --> 00:44:43,890 ایول . وقت شناست 581 00:44:48,406 --> 00:44:51,246 ‫«پاتریک» ، میشه بیای اینجا؟ 582 00:44:51,323 --> 00:44:56,482 ‫خیلی چیزها...خیلی چیزهای دوست‌داشتنی ‫همه‌شون دزدیده شدند 583 00:44:56,559 --> 00:44:58,918 ‫یه ثروت در سطح جهانی نابود شده 584 00:44:58,995 --> 00:45:00,559 ‫اینا... 585 00:45:00,636 --> 00:45:02,111 ‫اینا مال ما بودند 586 00:45:02,198 --> 00:45:06,515 ‫1.5 میلیون دلار ‫اینا رو برادر کوچولوی ناتنی من 587 00:45:06,591 --> 00:45:08,346 ‫از وان حموم مامانی گیرش اومد 588 00:45:08,432 --> 00:45:11,222 ‫به نظر من که وضع خودتم بد نیست «نانسی» 589 00:45:11,309 --> 00:45:13,670 ‫اینجا رو میگی؟ باور کن 590 00:45:13,746 --> 00:45:15,299 ‫در مقابل چیزی که باید گیرمون میومد ‫اینجا هیچی‌ـه 591 00:45:15,385 --> 00:45:17,619 ‫میشه درمورد مادرم حرف بزنیم؟ 592 00:45:17,695 --> 00:45:20,537 ‫حالش بهتر نمیشه ‫امیدی هم به بهتر شدنش نیست 593 00:45:20,611 --> 00:45:23,452 ‫خودش اطلاع داره و ازم خواست که بکشمش 594 00:45:24,131 --> 00:45:28,487 پاتریک» ، اصلاً منصفانه نیست» ‫اصلاً منصفانه نیست 595 00:45:28,573 --> 00:45:32,726 ‫من شک ندارم کمک کردن در مرگش ‫می‌تونه محبت‌آمیزترین کاری باشه که از دستم برمیاد 596 00:45:32,802 --> 00:45:34,087 ‫خب ، شاید 597 00:45:34,164 --> 00:45:35,679 ‫شاید بهتر باشه یه آمبولانس کرایه کنی 598 00:45:35,765 --> 00:45:36,687 ‫و ببریش به هلند 599 00:45:36,763 --> 00:45:40,801 ‫رسیدن به هلند به خودی خود آدم رو نمی‌کشه 600 00:45:40,877 --> 00:45:44,234 ‫لطفاً بیا دیگه در این مورد حرف نزنیم ‫. خیلی غم‌انگیزه 601 00:45:44,310 --> 00:45:46,240 ...من هنوز به «مری» چیزی نگفتم بنابراین 602 00:45:47,274 --> 00:45:49,155 ‫چرا بهش نگفتی؟ 603 00:45:49,807 --> 00:45:51,187 ‫محض اینکه فکر خوبی باشه 604 00:45:52,463 --> 00:45:54,946 ‫لباسای شنا دست‌ـت هستن؟ 605 00:45:55,023 --> 00:45:56,060 ‫«نانسی» ، ما واقعاً ممنونیم 606 00:45:56,147 --> 00:45:59,981 ‫نه . فکر کن خونه‌ی خودت‌ـه ‫اما با پای خیس نیاید روی فرش 607 00:46:00,058 --> 00:46:01,296 ‫البته 608 00:46:01,382 --> 00:46:02,735 ‫با مجسمه‌ها هم بازی نکنید ‫توی «مایسن» ساخته شدند 609 00:46:02,812 --> 00:46:05,334 ‫قبل از شام دوست نداری مشروب بخوری؟ 610 00:46:05,411 --> 00:46:06,571 ‫من اصلاً مشروب نمی‌خورم ‫مگه نمیدونستی؟ 611 00:46:06,648 --> 00:46:10,647 ‫با چشمای خودم دیدم که زندگی بابام رو تباه کرد ‫اما تو راحت باش 612 00:46:14,646 --> 00:46:17,322 ‫باشه واسه بعداً 613 00:46:34,864 --> 00:46:37,223 ‫یه‌کم خفه‌ست 614 00:46:40,455 --> 00:46:41,978 ‫پیدات کردم 615 00:47:00,759 --> 00:47:03,281 ‫حالا بهتر شد 616 00:47:10,830 --> 00:47:13,947 «ارتش «مایسنی - شگفت‌انگیزـه - 617 00:47:31,449 --> 00:47:33,051 ‫لعنتی 618 00:49:06,637 --> 00:49:08,996 ‫ تلفن «جولیا» ، پیام بذارید 619 00:49:09,639 --> 00:49:12,189 ‫«جولیا» ، «پاتریک» هستم 620 00:49:14,349 --> 00:49:16,152 ‫پشت پیغامگیرت قایم شدی؟ 621 00:49:22,423 --> 00:49:23,901 ‫خیلی‌خب 622 00:49:30,297 --> 00:49:31,304 ‫قایم شدی؟ 623 00:49:36,368 --> 00:49:40,052 ‫دارم حس می‌کنم ‫توی سقوط آزادم 624 00:49:44,557 --> 00:49:46,439 ‫فقط خواستم یه صدای صمیمی رو بشنوم 625 00:49:51,675 --> 00:49:52,644 ‫بگذریم 626 00:49:58,388 --> 00:49:59,789 ‫دوست‌ـت دارم 627 00:50:27,045 --> 00:50:30,239 ‫بالاخره اومدی ‫کم‌کم می‌خواستیم پلیس خبر کنیم 628 00:50:30,315 --> 00:50:31,794 ‫چه فکر هشدارکننده‌ای 629 00:50:31,880 --> 00:50:34,432 ‫ببخشید . یه‌دفعه هوس کردم ‫برم توی روستاها بچرخم 630 00:50:34,516 --> 00:50:37,192 ‫هوشیارکننده ، هوشیارکننده ‫گفتم هشدارکننده؟ 631 00:50:37,269 --> 00:50:39,228 ‫منظورم...منظورم هوشیارکننده بود 632 00:50:39,314 --> 00:50:42,142 ‫همین حالا داشتم می‌گفتم که بچه‌ها ‫از بس بازی کردند خسته شدند 633 00:50:42,612 --> 00:50:45,307 ‫البته در مقابل چیزهایی که قبلاً داشتیم ‫هیچی نیست 634 00:50:45,384 --> 00:50:48,741 ‫پدربزرگ‌مون یه باغ 150 هکتار ‫توی «لانگ آیلند» داشت 635 00:50:48,818 --> 00:50:53,939 ...منظورم درخت و زمین نیست - لطفاً میشه بحث رو عوض کنیم؟ - 636 00:50:55,855 --> 00:50:58,293 هنری» داشت درمورد» خاورمیانه برامون می‌گفت 637 00:50:58,370 --> 00:50:59,807 ‫میشه هم برگردیم سر همون بحث قبلی 638 00:50:59,894 --> 00:51:01,525 ‫بله . داشتم در «پِرل هاربور» حرف میزدم 639 00:51:01,611 --> 00:51:03,731 ‫وقتی دریاسالار «یاماموتو» حمله رو کامل کرد 640 00:51:03,807 --> 00:51:08,200 ‫گفت : "آقایون ، ما یک غول رو "از خواب بیدار کردیم 641 00:51:08,286 --> 00:51:11,798 ‫و این طرز فکر باید در صدر افکار ‫تروریست‌های جهان باشه 642 00:51:11,875 --> 00:51:14,558 ‫- مامانی ‫- و کشورهای مدافع‌شون 643 00:51:14,635 --> 00:51:16,121 ‫مامانی ، این شکسته 644 00:51:16,126 --> 00:51:19,795 ‫تا حالا شنیدی که میگن : ‫"بچه‌ها را باید دید اما نشنید"؟ 645 00:51:20,792 --> 00:51:22,787 ‫البته 646 00:51:22,863 --> 00:51:23,785 ‫فکر می‌کنم مسخره‌ست 647 00:51:23,872 --> 00:51:28,285 ‫راستش به نظر من ‫این حرف کاملاً سخاوتمندانه‌ست 648 00:51:29,338 --> 00:51:31,257 ‫ترجیح میدی که حتی نگاهش هم نکنی؟ 649 00:51:31,344 --> 00:51:33,894 ‫خدای من «نانسی» ‫مثل پدرم حرف میزنی 650 00:51:33,980 --> 00:51:36,694 ‫اما «پاتریک» ، ما فقط می‌خوایم مهمان‌نوازی‌مون رو ابراز کنیم 651 00:51:36,771 --> 00:51:37,855 ‫و ما هم "سفید‌پوستای فقیریم" 652 00:51:37,930 --> 00:51:41,690 ‫که برای صدقه‌ی فامیل آمریکایی‌مون ‫هر کاری می‌کنیم 653 00:51:41,767 --> 00:51:44,643 ‫اگه صدقه نمی‌خوای ‫لازم نیست قبول کنی 654 00:51:44,730 --> 00:51:46,889 ‫- درست میگی . قبول نمی‌کنیم ‫- اما مایلیم 655 00:51:46,966 --> 00:51:48,759 ‫از جانب خودت حرف بزن 656 00:51:48,845 --> 00:51:51,243 ‫دارم میزنم ‫از جانب بچه‌هامون هم حرف میزنم 657 00:51:51,319 --> 00:51:53,276 ‫تو حتی از جانب خودت هم حرف نمیزنی 658 00:51:53,363 --> 00:51:54,838 ‫"کاملاً سخاوتمندانه"؟ 659 00:51:54,915 --> 00:51:56,835 ‫بیخیال . برو گورت رو گم کن 660 00:52:03,750 --> 00:52:06,982 کمتر از 24 ساعت - رکورد زدم - 661 00:52:07,069 --> 00:52:09,782 ‫ارزش باز کردن چمدون‌ها رو نداشت 662 00:52:09,859 --> 00:52:12,620 ‫می‌بینم که کنار معشوقه‌ات می‌خوابی 663 00:52:12,697 --> 00:52:14,576 ‫میذارمش اونور 664 00:52:14,653 --> 00:52:16,660 ‫نه . نکن ‫خدایی نکرده یه قطره... 665 00:52:16,737 --> 00:52:20,054 ‫- فقط یه قطره از عشقت به بچه‌ها رو کم نکن ‫- صدات رو بیار پایین 666 00:52:20,131 --> 00:52:22,413 ‫نه . راست میگی ‫وقتی که اینجوری میشی 667 00:52:22,490 --> 00:52:24,964 ‫من هیچ عشق و تمایلی نسبت بهت ندارم 668 00:52:25,050 --> 00:52:28,724 و بقیه‌ی اوقات چی؟ - بقیه‌ی اوقات؟ - 669 00:52:30,565 --> 00:52:31,601 ‫فکر می‌کنم بهتره بدونی... 670 00:52:33,595 --> 00:52:36,799 ‫من زندگیم رو بدون تو تصور می‌کنم 671 00:52:36,876 --> 00:52:42,660 ‫هر مقدار صبر یا دلسوزی که برات داشتم دیگه ‫همه‌ـش نابود شده 672 00:52:44,271 --> 00:52:46,112 ‫فقط به‌خاطر مشروب‌خوریت نیست 673 00:52:46,189 --> 00:52:50,610 ...یا این ‫این رابطه‌ی تحقیرکننده‌ات با «جولیا» 674 00:52:51,425 --> 00:52:54,360 ‫که حتی واسه خودت هم تحقیرکننده‌ست 675 00:52:55,502 --> 00:53:00,737 ‫یا این تباهی بدون فکرت ‫به‌خاطر تأثیری‌ـه که روی بچه‌ها میذاری 676 00:53:05,293 --> 00:53:07,087 ‫چیزی که امشب «نانسی» گفت درمورد... 677 00:53:08,286 --> 00:53:10,482 ‫اینکه دید پدرش زندگی خودش رو نابود کرد 678 00:53:13,118 --> 00:53:15,115 ‫"رابرت" هم امشب همین رو دید 679 00:53:17,194 --> 00:53:19,870 ‫اما تو دست نمی‌کشی 680 00:53:23,631 --> 00:53:25,346 ‫اگه نمی‌تونی تغییر کنی... 681 00:53:26,546 --> 00:53:28,264 ‫باید بری 682 00:54:31,763 --> 00:54:33,529 ‫شام خانم 683 00:54:33,604 --> 00:54:35,359 ‫ممنون 684 00:54:54,503 --> 00:54:55,500 ‫بفرما 685 00:55:07,335 --> 00:55:08,928 ‫محل... 686 00:55:09,014 --> 00:55:10,884 ‫دوست... 687 00:55:10,970 --> 00:55:12,323 ‫داشتنی‌ـه 688 00:55:12,347 --> 00:56:28,351 کانال تلگرام Deutschwebvip 70648

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.