All language subtitles for Une.femme.a.sa.fenetre.1976.FRENCH.1080p.WEBRip.x264-VXT

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal) Download
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 0 00:00:50,343 --> 00:00:59,987 ‫تبدیل و ویرایش زیرنویس هارد ساب (چسبیده) به اس ار تی ‫AMIRHOSSEIN_7 1 00:01:00,083 --> 00:01:10,207 ‫این زیرنویس به سفارس کافه سینما (ستاره آبی) ساخته شده ‫و کاملا رایگان می باشد 2 00:01:10,208 --> 00:01:20,207 ‫هر گونه انتشار به نام شخص یا فروش این زیرنویس ‫مورد دارد و ناشر راضی نیست 3 00:01:29,333 --> 00:01:31,999 ‫برگرفته از رمانی به نوشته ی ‫پیر دریو لارشل 4 00:02:37,833 --> 00:02:39,082 ‫چقدر زیباست 5 00:02:41,333 --> 00:02:45,582 ‫بیستم آگوست ۱۹۳۶، دلفی، یونان 6 00:02:52,375 --> 00:02:54,082 ‫اگه شرایط فرق میکرد 7 00:02:54,250 --> 00:02:56,582 ‫میتونستی از معبد آپولون لذت ببری؟ 8 00:02:58,500 --> 00:02:59,374 ‫مشکل اینه که 9 00:03:00,958 --> 00:03:01,541 ‫من همیشه، کم و بیشه توی همین شرایطم 10 00:03:01,542 --> 00:03:03,582 ‫من همیشه، کم و بیش ‫توی همین شرایطم 11 00:03:07,250 --> 00:03:09,749 ‫یعنی توی عمق وجودت اینهمه زیبایی اهمیتی برات نداره؟ 12 00:03:13,875 --> 00:03:14,957 نه اصلا 13 00:03:16,125 --> 00:03:18,249 ‫من دوست ندارم عاشق چیزی باشم که دیگه وجود نداره 14 00:03:18,375 --> 00:03:20,624 ‫و برای من به شکل جبران ناپذیری از دست رفته 15 00:03:22,333 --> 00:03:24,832 ‫به نظرت عاشق یه زن مرده بودن، یه جور انحراف نیست؟ 16 00:03:29,083 --> 00:03:30,374 ‫ببین 17 00:03:30,500 --> 00:03:32,082 ‫معبد آپولون، 18 00:03:33,083 --> 00:03:34,207 ‫پارتنون 19 00:03:35,000 --> 00:03:36,499 ‫و بقیهی کلیساهای ‫غربی 20 00:03:37,250 --> 00:03:37,874 ‫همه شبیه مومیایی هایی هستن که در گذر زمان حفظ شدن 21 00:03:37,875 --> 00:03:38,999 ‫همه شبیه مومیایی هایی هستن که در گذر زمان حفظ شدن 22 00:03:46,667 --> 00:03:50,374 ‫وقتی من وارد آکروپلیس میشم یه حس خارق العاده از حیات رو درک میکنم 23 00:03:52,208 --> 00:03:53,207 ‫مثل همینجا 24 00:03:54,208 --> 00:03:55,249 ‫همین الان 25 00:03:57,500 --> 00:04:01,666 ‫مطمئنم یکی از جاهاییه که راز های یونان قديم داخلش ‫پنهان شده 26 00:04:01,833 --> 00:04:03,666 ‫جایی که میتونیم 27 00:04:04,208 --> 00:04:05,957 ‫علت وجود داشتنش رو بفهمیم 28 00:04:06,958 --> 00:04:09,582 ‫من همینطور باور دارم که در اینجا ‫زندگی جریان داشته 29 00:04:10,375 --> 00:04:11,957 ‫ولی دیگه وجود نداره 30 00:04:13,917 --> 00:04:16,999 ‫اینجا حس مردی رو دارم که به جایی که عاشقش بوده برگشته 31 00:04:19,708 --> 00:04:21,374 ‫ولی زندگی فقط خاطره نیست 32 00:04:22,375 --> 00:04:23,499 ‫زندگی یعنی فردا 33 00:04:24,375 --> 00:04:26,916 ‫من نمیدونم مردم توی روسیه چیکار میکنن آقای پوتروس 34 00:04:27,625 --> 00:04:32,124 ‫ولى بعید میدونم اونجا هرگز بتونن چیزی به زیبایی پارتنون بسازن 35 00:04:39,833 --> 00:04:41,999 ‫قبل از پارتنون یا حتی همزمان با اون 36 00:04:43,000 --> 00:04:47,499 ‫مردم همه جای دنیا معبدهایی برای محافظت از و ارزش مند ترین دارایی هاشون میساختن 37 00:04:48,083 --> 00:04:49,999 ‫یعنی خدایان و گنجينه هاشون 38 00:04:51,000 --> 00:04:52,082 ‫بعد از پارتنون 39 00:04:52,250 --> 00:04:54,124 ‫افراد دیگه ای شروع به ساخت کلیساهای جامع کردن 40 00:04:55,208 --> 00:04:56,874 ‫کاری که ما امروز انجام میدیم ‫قابل مقایسه با اونا نیست 41 00:04:57,875 --> 00:05:00,999 ‫ولی علتش ‫این نیست که دیگه معماری وجود نداره تا بسازتشون 42 00:05:01,750 --> 00:05:04,749 ‫بلکه دیگه خدایی وجود نداره ‫خوب که چی؟ 43 00:05:05,833 --> 00:05:06,916 ‫خوب 44 00:05:07,083 --> 00:05:09,249 ‫پس مجبوریم خونه هارو برای ادما بسازیم 45 00:05:10,667 --> 00:05:12,916 ‫از این بابت خیلی آدمای ضایع و معذبی هستیم 46 00:05:19,000 --> 00:05:20,874 ‫نماي ‫نمایش ادیپ شهريار از سوفوكل اینجا اجرا میشده 47 00:05:20,875 --> 00:05:21,374 ‫نمایش ‫«رايديپ شهریار» از سوفوکل اینجا اجرا میشده 48 00:05:21,583 --> 00:05:22,957 ‫اواخر بعد از ظهرها 49 00:05:24,083 --> 00:05:26,916 ‫زمان نمایش رو اونقدر دقيق تنظیم ‫میکردن 50 00:05:28,250 --> 00:05:30,082 ‫که درست تو لحظه ای که ايديپ 51 00:05:30,875 --> 00:05:33,999 ‫متوجه میشه با محارم خودش مرتکب زنا شده، ‫و پدر خودشم کشته 52 00:05:34,125 --> 00:05:37,249 ‫و بخاطر همین، ‫چشمای خودشو از حدقه در میاره 53 00:05:37,250 --> 00:05:38,166 ‫نور سرخ خورشید 54 00:05:38,167 --> 00:05:39,124 ‫نور سرخ خورشید 55 00:05:39,333 --> 00:05:41,666 ‫پشت صخره های «فادریا» ناپدید میشده 56 00:05:41,833 --> 00:05:44,499 ‫و جای خودشو به یه تاریکی خاکستری رنگ میداده 57 00:05:45,375 --> 00:05:47,999 ‫تراژدی مورد علاقه ی من از سوفوكل، «آنتیگونه» هست 58 00:05:48,000 --> 00:05:48,749 ‫تراژدی مورد علاقای من از سوفوكله انتيگونه هست 59 00:05:48,917 --> 00:05:50,374 ‫داری غافلگیرم میکنی 60 00:05:51,375 --> 00:05:54,499 ‫من فکر میکردم بیشتر به كرئون علاقه داشته باشی 61 00:05:54,667 --> 00:05:55,791 ‫و همینطور به منافع ملی 62 00:05:57,625 --> 00:05:58,582 ‫عجب 63 00:05:59,500 --> 00:06:01,374 ‫بعد از ظهر دیروز تور مسکو 64 00:06:01,583 --> 00:06:05,666 ‫دادگاه محاكمه ی کامنف و زينورويف به خاطر شکایت استالين 65 00:06:05,833 --> 00:06:07,707 ‫و بقیه ی رهبران ارشد کمونیست شروع شد 66 00:06:07,708 --> 00:06:08,249 ‫و بقیه ی رهبران ارشد کمونیست شروع شد 67 00:06:08,875 --> 00:06:10,624 ‫همه ی این آدما دارن خودشونو به همچین جرائم غیرقابل تصوری متهم میکنن که چی بشه؟ 68 00:06:10,625 --> 00:06:12,624 ‫همه ی این آدما دارن خودشونو به همچین جرائم غیرقابل تصوری متهم میکنن که چی بشه؟ 69 00:06:12,792 --> 00:06:14,457 ‫چون دارن خودشونو برای منافع ملی فدا میکنن 70 00:06:14,458 --> 00:06:15,124 ‫چون دارن خودشونو برای منافع ملی فکر میکنن 71 00:06:15,875 --> 00:06:16,749 ‫.اگه واقعا گناهکار باشن چی؟ ‫غیر ممکنه 72 00:06:16,750 --> 00:06:19,332 ‫اگه واقعا گناهکار باشن چی؟ ‫غیرممکنه 73 00:06:19,917 --> 00:06:21,707 ‫حداقل نه به این شکل 74 00:06:21,875 --> 00:06:24,999 ‫چطور بود کامنف و زینوويف ‫باید شبیه هیولاهای توی سریالای ابکی تلوزیون 75 00:06:27,208 --> 00:06:29,082 ‫از انقلاب معروف ۱۷۸۹ شما هم 76 00:06:29,792 --> 00:06:31,707 ‫میشه نمونه های زیادی برای خیانت در انقلاب آورد 77 00:06:32,250 --> 00:06:33,374 ‫نه به هیچ وجه 78 00:06:33,583 --> 00:06:36,916 ‫چیزی که استالین میخوادي قدرت مطالقه 79 00:06:37,500 --> 00:06:38,832 ‫موضوع ساده ست 80 00:06:39,458 --> 00:06:41,916 سرفوکل قبلا این ‫و داستانو تعریف کرده 81 00:06:42,083 --> 00:06:43,457 ‫و همینطور شکسپیر 82 00:06:44,458 --> 00:06:47,374 ‫یکبار دیگه مردم زیر بار منافع ملی له میشن 83 00:06:47,958 --> 00:06:49,207 ‫آقای بوتروس 84 00:06:51,083 --> 00:06:53,332 ‫شما دارین جوری که خودتون میخواین بهش ‫نگاه میکنین 85 00:06:54,250 --> 00:06:56,707 ‫بهتون میاد که بحث حقوق بشر رو پیش بکشین 86 00:06:58,792 --> 00:07:00,082 ‫شما خودتون از کجا اومدین؟ 87 00:07:01,500 --> 00:07:03,999 ‫قدرت همنوعان ‫ما از کجا اومده؟ 88 00:07:04,208 --> 00:07:07,916 ‫این فرهنگ طبقه مرفه شما اینقدر متمدن، اینقدر انعطاف پذیر 89 00:07:08,083 --> 00:07:10,249 ‫همه از وقتی میان که روبسپیر ایجاد کرد 90 00:07:10,917 --> 00:07:12,999 ‫از دیکتاتوری خونین بناپارت 91 00:07:14,208 --> 00:07:16,707 ‫شاید انقلاب باید فرزندان خودشو قورت بکه 92 00:07:16,875 --> 00:07:18,624 ‫تا بتونه به آرامش برسه 93 00:08:02,458 --> 00:08:03,332 ‫دوستت دارم 94 00:08:05,333 --> 00:08:06,374 ‫دوستت دارم 95 00:08:08,625 --> 00:08:09,624 ‫دوستت دارم 96 00:08:11,667 --> 00:08:12,916 ‫دوستت دارم 97 00:08:14,083 --> 00:08:17,374 ‫سایه ای پرمنفذ که پرتوهای نور همچون خار در آن فرو رفته بودند، اتاق را فرا گرفته بود 98 00:08:19,125 --> 00:08:22,249 ‫بر فراز روستا تنها خورشید بود که در این ساعت دیده میشد 99 00:08:23,375 --> 00:08:26,999 ‫آهنگری عظیم الجثه با چکش، شمش آهن سفید داغ افق را میکوبید 100 00:08:29,083 --> 00:08:30,374 ‫در نزدیکی آنها 101 00:08:31,458 --> 00:08:32,999 ‫سکوت نیمروز، 102 00:08:33,875 --> 00:08:36,581 ‫که زندگی انسان ها را تلطیف میداد، ‫همراهشان بود 103 00:08:37,375 --> 00:08:40,456 ‫قبل از اینکه آتن رو ترک کنیم، ‫ریکو بهم گفت که با تو بیام 104 00:08:45,208 --> 00:08:47,374 ‫من نمیخوام تو رو مثل یه پیشکش دریافت کنم 105 00:08:49,375 --> 00:08:50,999 ‫میخوام خودت تصمیم بگیری و انتخاب کنی 106 00:08:53,333 --> 00:08:54,374 ‫من تصميممو گرفتم 107 00:08:57,500 --> 00:08:58,999 ‫خود ریکو هم اینو میدونست 108 00:09:00,500 --> 00:09:03,832 ‫ولی اون همیشه وانمود میکنه که میتونه چیزهای اجتناب ناپذیر رو کنترل کنه 109 00:09:06,125 --> 00:09:08,624 ‫تو نمیتونی اون زندگی که با ریکو داشتی رو با من داشته باشی 110 00:09:11,583 --> 00:09:12,749 ‫امیدوارم همینطور باشه 111 00:09:51,500 --> 00:09:52,457 ‫مارگو؟ 112 00:09:53,083 --> 00:09:54,249 ‫تو اینجایی؟ 113 00:10:25,500 --> 00:10:27,666 ‫قراره تو کدوم کشور زندگی کنیم؟ 114 00:10:29,500 --> 00:10:31,457 ‫اگه مجبوری برگردی مسکو... 115 00:10:35,500 --> 00:10:37,124 ‫منم میتونم باهات بیام؟ 116 00:11:03,125 --> 00:11:04,832 ‫اتاق راننده من کجاست؟ 117 00:11:05,583 --> 00:11:07,749 ‫راه پله ی کوچیکه راهروی سمت راست 118 00:11:07,917 --> 00:11:10,374 ‫در رو به رویی. اگه بخواین من میتونم... 119 00:11:36,917 --> 00:11:38,082 ‫کی اینجاست؟ 120 00:11:38,250 --> 00:11:39,249 ‫منم 121 00:11:40,375 --> 00:11:42,916 ‫میدونم که خانم سانتورینی پیش توعه 122 00:11:43,083 --> 00:11:45,249 ‫در رو باز کن، من باید باهاش ‫حرف بزنم 123 00:11:46,917 --> 00:11:48,499 ‫پنج دقیقه بهم وقت بده، مالفوس 124 00:11:48,667 --> 00:11:50,374 ‫نه مارگو، همین الان 125 00:11:51,250 --> 00:11:53,499 ‫باید لباس ‫بپوشم 126 00:12:00,083 --> 00:12:02,249 ‫توی اتاق خوابم منتظرت میمونم 127 00:12:02,375 --> 00:12:05,207 ‫داری نمایش واریته ی خیلی بدی رو اجرا میکنی، رائول عزیز 128 00:12:06,458 --> 00:12:08,082 ‫سکانس مچ گیری 129 00:12:10,083 --> 00:12:13,374 ‫میدونی طبق قوانین ایتالیا جرم رابطه نامشروع (زنای محسنه) رو چطوری اثبات میکنن؟ 130 00:12:15,375 --> 00:12:17,791 ‫افسر پلیس یه تیکه چوب رو 131 00:12:17,958 --> 00:12:20,249 ‫بین بدن درهم تنیده (در حال عشق بازی) ‫معشوقه ها میذاره و حركتش میده' 132 00:12:21,250 --> 00:12:25,457 ‫اگه چیزی اون وسط مانع حرکت چوب بشه، 133 00:12:26,208 --> 00:12:27,249 ‫این میشه زنای محسنه 134 00:12:27,375 --> 00:12:28,249 ‫خواهش میکنم، مارگو 135 00:12:31,083 --> 00:12:32,999 ‫داری یکی از جزئیات رو فراموش میکنی 136 00:12:33,708 --> 00:12:36,666 ‫تو این نمایش واریته، تو نقش همسر منو بازی نمیکنی 137 00:12:37,375 --> 00:12:38,957 ‫تو شوهر من نیستی 138 00:12:39,833 --> 00:12:41,791 ‫اگه ریکو میتونه تو رو نگه داره، 139 00:12:41,958 --> 00:12:43,707 ‫یکی دیگه باید ازت مراقبت کنه 140 00:12:44,583 --> 00:12:45,624 ‫دقيقا 141 00:12:47,000 --> 00:12:48,999 ‫من از تو درخواست کمک کردم 142 00:12:49,208 --> 00:12:51,582 ‫و تو هم قراره کمکم کنی با بوتروس از يونان برم 143 00:12:58,375 --> 00:12:59,249 ‫بیا تو 144 00:13:00,625 --> 00:13:01,624 ‫بیا تو 145 00:13:06,250 --> 00:13:07,249 ‫بذارش اونجا 146 00:13:11,875 --> 00:13:13,707 ‫به پذیرش بگو صورتحساب منو آماده کنه 147 00:13:13,875 --> 00:13:15,999 ‫اما یک ربع دیگه این هتل رو ترک میکنیم 148 00:13:17,625 --> 00:13:19,249 ‫این بهترین راه حله 149 00:13:20,000 --> 00:13:22,832 ‫اگه بتونیم باهمدیگه با ماشین تو به پاتراس برسیم 150 00:13:23,583 --> 00:13:26,207 ‫میتونیم حواس پلیسا رو از خودمون پرت کنیم 151 00:13:27,125 --> 00:13:29,999 ‫برای پنج روز دیگه یه قایق آماده شده ‫من میخوام با میشل سوارش بشم 152 00:13:32,375 --> 00:13:34,707 ‫اول میریم كورفوه بعدشم راگوسا 153 00:13:34,875 --> 00:13:37,999 ‫مثل یه زوج توریست ...یه ماه عسل واقعی 154 00:13:38,750 --> 00:13:39,666 ‫مارگو، 155 00:13:41,083 --> 00:13:43,082 ‫ما پونزده دقیقه دیگه میریم 156 00:13:43,250 --> 00:13:44,374 ‫تو و من 157 00:13:45,500 --> 00:13:47,082 ‫ولی ما برمیگردیم به آتن 158 00:13:47,250 --> 00:13:49,374 ‫بوتروس ‫خودش از پس کاراش برمیاد 159 00:13:49,583 --> 00:13:51,582 ‫به اندازه کافی ریسک کردیم! 160 00:13:52,458 --> 00:13:54,957 ‫آتن؟ چرا آتن؟ 161 00:13:55,750 --> 00:13:57,582 ‫تو که میدونی رابطه من و ریکو تموم شده ست 162 00:13:58,375 --> 00:14:01,749 ‫ممکنه که رابطه ی بین تو و شوهرت تموم شده باشه 163 00:14:02,375 --> 00:14:04,666 ‫يه تصمیم عجولانه که تمام عمر بابتش ‫افسوس میخوره 164 00:14:04,833 --> 00:14:07,666 ‫ولی کاری که تو داری بعد از اون انجام میدی، یه موضوع کاملا متفاوته 165 00:14:11,333 --> 00:14:12,791 ‫چه کاری دارم انجام میدم؟ 166 00:14:13,333 --> 00:14:14,249 ‫دارم میرم 167 00:14:15,250 --> 00:14:16,832 ‫این کاری که دارم میکنم 168 00:14:17,000 --> 00:14:20,082 ‫من دارم همراه بوتروس میرم و این تصمیمم به هیچکس ربطی نداره 169 00:14:21,500 --> 00:14:22,707 ‫مارگو 170 00:14:22,875 --> 00:14:26,124 ‫اگه تا پونزده دقیقه دیگه آماده نشی که ‫همراه من به آنتن برگردی 171 00:14:26,333 --> 00:14:28,999 ‫من بلافاصله بوتروس رو به پلیس یونان لو میدم 172 00:14:29,792 --> 00:14:31,666 ‫تو کارایی داری که باید انجام بدی 173 00:14:31,833 --> 00:14:34,499 ‫تو نمیتونی به ثروتی که گیرت اومده پشت پا بزنی 174 00:14:35,250 --> 00:14:37,707 ‫تو قرار نیست زندگی خودتو بی دلیل و از روی هوس نابود کنی 175 00:14:39,625 --> 00:14:44,916 ‫بخاطر یه ساعت لذت کثیف با این عیاش 176 00:14:46,833 --> 00:14:47,916 ‫خفه شو 177 00:14:48,458 --> 00:14:50,082 ‫تو چه میدونی لذت چیه؟ 178 00:14:57,458 --> 00:14:59,249 ‫پونزده دقيقه مارگو 179 00:14:59,375 --> 00:15:00,499 ‫بهش بگو 180 00:16:02,208 --> 00:16:03,957 ‫هیچ خطری نیست 181 00:16:04,083 --> 00:16:05,999 ‫من فقط راننده ی اقای مالفوس ‫هستم، همین 182 00:16:16,792 --> 00:16:17,874 ‫سلام 183 00:16:18,000 --> 00:16:19,082 ‫سلام خانم 184 00:16:19,250 --> 00:16:22,124 ‫سلام من مارشنس سانتورینی هستم به همسران مقامات ماركيزی، مارشناس گفته میشود) 185 00:16:22,333 --> 00:16:23,832 ‫همسر من از کارکنان سفارت ایتالیاست 186 00:16:23,833 --> 00:16:24,791 ‫همسر من از کارکنان سفارت ایتالیاست 187 00:16:25,875 --> 00:16:26,832 ‫خواهش میکنم خانم 188 00:16:27,583 --> 00:16:28,916 ‫- نیاز نیست ‫- ممنون 189 00:17:20,000 --> 00:17:21,374 ‫من اینجا ازتون جدا میشم 190 00:17:33,917 --> 00:17:36,082 ‫تا خلیج کورينت پیاده میرم 191 00:17:49,375 --> 00:17:51,249 ‫میدونی الان کجا هستیم؟ 192 00:17:51,875 --> 00:17:53,124 ‫اونطور که توی افسانه ها نوشته شده 193 00:17:54,208 --> 00:17:56,457 ‫و دست نوشته های سوفوكل هم تاییدش میکنن 194 00:17:56,625 --> 00:17:59,499 ‫اینجا جاییه که ایدیپ وقتی داشت با پای پیاده از دلفی میومد، 195 00:17:59,667 --> 00:18:02,249 ‫لایوس، پادشاه تِب رو ملاقات کرد 196 00:18:03,250 --> 00:18:04,582 ‫اینجا جاییه که ايديپ 197 00:18:05,500 --> 00:18:06,374 ‫لايوس رو کشت 198 00:18:07,375 --> 00:18:09,457 ‫بدون اینکه بدونه اون پدرش بوده 199 00:18:11,000 --> 00:18:12,749 ‫من به طالع اعتقادی ندارم، آقای مالفوس 200 00:18:12,750 --> 00:18:13,249 ‫من به طالع اعتقادی ندارم، آقای مالفوس 201 00:18:14,458 --> 00:18:17,916 ‫راستش ژنرال متاكساس تئاتر سوفوکل رو ممنوع کرده 202 00:18:24,208 --> 00:18:26,624 ‫میخوام باهاتون صادق باشم اقای بوتروس 203 00:18:27,958 --> 00:18:30,082 ‫اميدوارم پلیس یونان شما رو دستگیر کنه 204 00:18:31,708 --> 00:18:34,499 ‫و امیدوارم که دیگه برای زندگی خانم سانتورینی مشکل ایجاد نکنید 205 00:18:55,500 --> 00:18:58,082 ‫از فردا، پنچ روز منتظرت میمونم 206 00:18:59,750 --> 00:19:00,916 ‫نه بیشتر 207 00:19:02,250 --> 00:19:03,541 ‫تو پاتراس ‫چجوری پیدات کنم؟ 208 00:19:03,542 --> 00:19:04,666 ‫تو پاتراس ‫چجوری پیدات کنم؟ 209 00:19:04,833 --> 00:19:06,666 ‫پیش آشپز یه یادداشت برات میذارم 210 00:19:25,667 --> 00:19:27,082 ‫از این طرف ‫خانم 211 00:19:31,375 --> 00:19:33,832 ‫آقای پریموكيس خانم سانتورینی همین الان از راه رسیدن 212 00:19:34,000 --> 00:19:35,957 ‫من بهشون گفتم که شما دنبالشون میگشتین 213 00:19:49,250 --> 00:19:50,874 ‫شنیدم توی دلفی بودین 214 00:19:51,500 --> 00:19:53,624 ‫با دوست خوبم آقای مالفوس 215 00:19:57,000 --> 00:19:58,916 ‫میخواستین با پیشگو مشورت کنین؟ ‫پیشگوی شهر دلفی) 216 00:20:01,375 --> 00:20:03,374 ‫در حقیقت، میخواستم با همسرتون صحبت کنم 217 00:20:04,500 --> 00:20:05,832 ‫ولی اون از اینجا رفته 218 00:20:07,792 --> 00:20:08,249 ‫رفته بود 219 00:20:08,250 --> 00:20:08,999 ‫رفته بود 220 00:20:10,667 --> 00:20:11,624 ‫چارلی؟ 221 00:20:11,792 --> 00:20:13,791 ‫بله خانم؟ یه برانکس لطفا 222 00:20:13,958 --> 00:20:18,207 ‫حدودا پونزده روز پیش هم اومدم که ببینمشون 223 00:20:18,833 --> 00:20:20,541 ‫شب چهارم یا پنجم آگوست بود 224 00:20:20,542 --> 00:20:21,249 ‫شب چهارم یا پنجم آگوست بود 225 00:20:21,375 --> 00:20:24,707 ‫اون شب منم شما رو دیدم؟ ‫یادم نمیاد 226 00:20:24,875 --> 00:20:27,249 ‫شما خواب بودین خانم 227 00:20:27,458 --> 00:20:29,499 ‫به خواب معصومانه ای فرو رفته بودین 228 00:20:31,333 --> 00:20:32,499 ‫ممنون چارلی 229 00:20:34,708 --> 00:20:35,457 ‫شما به سیاست علاقه ای دارین ‫خانم سانتورینی؟ 230 00:20:35,458 --> 00:20:37,707 ‫شما به سیاست علاقه ای دارین ‫خانم سانتورینی؟ 231 00:20:40,333 --> 00:20:42,374 ‫میدونین که توی اون روز، ژنرال ماکزینی حکومت نظامی اعلام کرد 232 00:20:42,375 --> 00:20:44,499 ‫میدونین که توی اون روز، ژنرال ماکزینی حکومت نظامی اعلام کرد 233 00:20:44,667 --> 00:20:47,207 ‫قانون اساسی رو به تعلیق در آورد ‫و کنترل کامل حکومت رو 234 00:20:47,375 --> 00:20:49,374 ‫به نام شاه جرج دوم به دست گرفت؟ 235 00:20:52,375 --> 00:20:56,082 ‫کمونیست ها برای فردای اون روز یه اعتصاب عمومی برنامه ریزی کرده بودن 236 00:20:56,250 --> 00:20:57,332 ‫پنجم آگوست 237 00:20:58,667 --> 00:21:01,791 ‫فقط یه بهونه بود برای به حرکت درآوردن نیروها ‫برای یه کودتاها 238 00:21:02,958 --> 00:21:03,874 ‫درست مثل کاری که تو اسپانیا کردن 239 00:21:03,875 --> 00:21:04,374 ‫درست مثل کاری که تو اسپانیا کردن 240 00:21:05,833 --> 00:21:07,916 ‫الان یک ماهه که جنگ داخلی این منطقه رو فرا گرفته 241 00:21:07,917 --> 00:21:08,707 ‫الان یک ماهه که جنگ داخلی این منطقه رو فرا گرفته 242 00:21:08,875 --> 00:21:10,666 ‫به ‫خاطر کمونیستا 243 00:21:12,250 --> 00:21:15,249 ‫ولی ما هم اقدامات خودمونو داشتیم 244 00:21:16,250 --> 00:21:17,832 ‫اونارو توی رخت خوابشون گیر انداختيم! 245 00:21:23,000 --> 00:21:25,999 ‫روز سختی بود خانم... روز سختی بود 246 00:22:13,375 --> 00:22:17,249 ‫بهم قول شرف بده که سعی نمیکنی مانعم بشی 247 00:22:19,458 --> 00:22:22,124 ‫قول بده که به ریکو تلگراف نمی فرستی 248 00:22:22,333 --> 00:22:25,082 ‫به دوستام چیزی نمیگی واسم سخنرانی نمیکنی 249 00:22:26,625 --> 00:22:28,457 ‫من فقط یه چیز از شما میخوام 250 00:22:29,250 --> 00:22:32,791 ‫اونم اینکه دیدگاهمو توی راه بهتون میگم 251 00:22:35,000 --> 00:22:37,916 ‫به هر حال نمیتونم جلوی حرف زدن تو رو بگیرم 252 00:22:38,875 --> 00:22:40,082 ‫ولی میتونم کر باشم 253 00:22:40,250 --> 00:22:41,499 ‫کر 254 00:22:47,000 --> 00:22:49,916 ‫روز سختی بود خانم... روز سختي بود 255 00:22:51,000 --> 00:22:53,666 ‫با این حال یکی از رهبرای کمونیستا از دستم فرار کرد 256 00:22:54,792 --> 00:22:56,374 ‫یکی از خطرناک تریناشون 257 00:22:57,375 --> 00:23:00,374 ‫اون تو مسکو، همراه زکریادس آموزش دیده بود 258 00:23:02,000 --> 00:23:06,374 ‫اون یکی از برگزارکنندگان اعتصاب عمومی شهر سالونیک بود 259 00:23:06,583 --> 00:23:07,791 ‫که در ماه می انجام شد 260 00:23:10,875 --> 00:23:14,082 ‫توی همون روز 261 00:23:15,125 --> 00:23:16,874 ‫اون سه بار از چنگم قسر در رفت 262 00:23:19,250 --> 00:23:23,457 ‫چهارم آگوست ۱۹۳۶، آتن 263 00:25:44,083 --> 00:25:47,916 ‫بالاخره مردی که بوتروس قرار بود بعد از ظهر اون روز باهاش ملاقات کنه رو پیدا کردم 264 00:25:47,917 --> 00:25:48,999 ‫بالاخره مردی که بوتروس قرار بود بعد از ظهر اون روز باهاش ملاقات کنه رو پیدا کردم 265 00:25:50,083 --> 00:25:52,957 ‫یه افسر رابط از کمیته مرکزی حزب کمونیست بود 266 00:25:53,083 --> 00:25:55,916 ‫که اول صبح همون روز توی یورش نیروهای ما دستگیر شده بود 267 00:26:33,500 --> 00:26:34,124 ‫افسر رابط رو مجبورش کردیم حرف بزنه 268 00:26:34,125 --> 00:26:35,749 ‫افسر رابط رو مجبورش کردیم حرف بزنه 269 00:26:36,667 --> 00:26:40,457 ‫بوتروس توی یه سالن سینمای کوچیک توی حومه شهر قرار ملاقات 270 00:26:53,625 --> 00:26:54,999 ‫همینجاست؟ 271 00:27:27,125 --> 00:27:31,207 ‫در واکنش به هجوم نیروهایی کمونیستی که از همه جای کشور داشتند حمله میکردند 272 00:27:31,375 --> 00:27:34,124 ‫و با وجود قوانین سفت و سخت بی طرفی 273 00:27:34,333 --> 00:27:37,957 ‫ژنرال فرانكو شخصا به خط مقدم مبارزه آمد 274 00:27:38,083 --> 00:27:41,749 ‫تا گردان های خود را تشویق و ‫به مبارزاتشان نظارت کند 275 00:27:47,917 --> 00:27:50,999 ‫در میان وحشت برادر کشی 276 00:27:51,125 --> 00:27:53,082 ‫اسپانیا باید مرگ چه تعداد 277 00:27:53,250 --> 00:27:55,832 ‫بیگناه را تحمل کند تا دوباره 278 00:27:56,000 --> 00:27:59,957 ‫بتواند به حاکمیت نظم و قانون بازگردد؟ 279 00:28:22,750 --> 00:28:25,291 ‫متأسفانه اون دوباره ناپدید شد 280 00:28:25,292 --> 00:28:25,916 ‫متأسفانه اون دوباره ناپدید شد 281 00:28:26,833 --> 00:28:28,999 ‫این داستان واقعا شگفت آوره آقای پریموكيس 282 00:28:29,208 --> 00:28:31,832 ‫ولی من باید برم. قرار ملاقات دارم و ‫باید لباس عوض کنم 283 00:28:31,833 --> 00:28:32,499 ‫ولی من باید برم. قرار ملاقات دارم و ‫باید لباس عوض کنم 284 00:28:32,667 --> 00:28:34,666 ‫و البته خانم 285 00:28:34,833 --> 00:28:37,832 ‫متاسفم که با حرفام معطل تون کردم 286 00:28:38,000 --> 00:28:40,124 ‫راستی شما میخواستین همسر منو ببینین؟ 287 00:28:40,333 --> 00:28:43,332 ‫برای این تابستون روش حساب نکنین، ‫چون همراه سفیر رفتن به رم 288 00:28:43,500 --> 00:28:44,957 ‫چانو برای مشاوره دعوتشون کرده 289 00:28:45,083 --> 00:28:47,791 ‫کنت جانو علاقه ی زیادی به یونان داره 290 00:28:47,958 --> 00:28:49,207 ‫ولی امکانش هست برگرده؟ 291 00:28:49,375 --> 00:28:52,207 ‫منظورم همسرتونه، ماركيز سانتورینی 292 00:28:52,375 --> 00:28:54,374 ‫نه، ما قراره بریم تعطیلات 293 00:28:54,500 --> 00:28:56,916 ‫قراره توی راگوسا همدیگه رو ببینیم ‫پس به زودی میرین؟ 294 00:28:57,083 --> 00:28:59,791 ‫چند روز دیگه قراره با قایق از پاتراس برم 295 00:29:03,083 --> 00:29:05,957 ‫هیچ شکی ندارم که ۴ آگوست 296 00:29:06,083 --> 00:29:07,707 ‫روز مهمی در تاریخ یونان بوده 297 00:29:08,500 --> 00:29:11,999 ‫ولی ببینید آقای پریموكيس ‫برای من، این روز 298 00:29:12,208 --> 00:29:14,749 ‫روز رقابتهای تنیس ‫هیئت های سیاسیه 299 00:29:15,750 --> 00:29:16,332 ‫اونروز همسرم در بخش دونفره ی مردان 300 00:29:16,333 --> 00:29:18,082 ‫اونروز همسرم در بخش دونفری مردان 301 00:29:18,250 --> 00:29:19,624 ‫همراه آقای ون پالن، مشاور اول سفارت آلمان 302 00:29:19,792 --> 00:29:21,207 ‫برندهی رقابت شد 303 00:29:21,208 --> 00:29:22,999 ‫برندهی رقابت شد 304 00:29:25,500 --> 00:29:27,999 ‫دوباره، ۴ آگوست ۱۹۳۶ 305 00:29:31,958 --> 00:29:33,457 40-15 306 00:29:39,000 --> 00:29:41,082 امتیاز گیم ‫.. فرمانده البرخت سرویس میزنه 307 00:29:41,250 --> 00:29:44,082 ‫به نظر ریکو واقعا میخواد این بازیو بیره 308 00:29:45,375 --> 00:29:47,249 ‫ریکو همیشه میخواد ببره 309 00:29:47,375 --> 00:29:49,374 ‫اگه مطمئن نباشه که میبره، بازی نمیکنه 310 00:29:54,083 --> 00:29:55,124 ‫جفت ۱۵ 311 00:30:03,792 --> 00:30:05,124 ‫فوق العادست 312 00:30:07,500 --> 00:30:09,249 ‫با یه تیر دو نشون میزنه 313 00:30:09,375 --> 00:30:10,874 ‫هم جام قهرمانی ‫و میبره 314 00:30:11,583 --> 00:30:12,874 ‫هم دورا کوپر رو 315 00:30:14,708 --> 00:30:15,082 ‫15-30 316 00:30:15,083 --> 00:30:15,957 ‫15-30 317 00:30:22,750 --> 00:30:24,499 ‫تو حاضر میشی بهم تسلی بدی، استال بام؟ 318 00:30:26,500 --> 00:30:29,957 ‫تو به فرید پاشا گفته بودی که ‫من از مردا سیر نمیشم 319 00:30:31,083 --> 00:30:33,332 ‫چون در واقع، میلی بهشون نداشتم 320 00:30:34,458 --> 00:30:35,707 ‫تو اشتهامو باز کن 321 00:30:39,500 --> 00:30:40,707 ‫دارم شوخی میکنم 322 00:30:40,875 --> 00:30:43,749 ‫بیا چارچوب مونو فراموش نکنیم ‫تو اینجایی که 323 00:30:44,375 --> 00:30:46,999 ‫از من در مقابل وسوسه هام مراقبت و محافظت کنی 324 00:30:48,000 --> 00:30:51,124 ‫جفت ۳۰ اصلا کی میتونه تو رو وسوسه کنه؟ رائول مالفوس؟ 325 00:30:52,250 --> 00:30:53,916 ‫اون خیلی مُصره 326 00:30:54,125 --> 00:30:55,957 ‫شما مرتب به ویلاش توی کفیسیا میرین 327 00:30:56,083 --> 00:30:58,082 ‫اونا همه شون مصرن 328 00:30:58,917 --> 00:31:00,999 ‫همشون توی کفیسیا ویلا دارن 329 00:31:01,125 --> 00:31:03,499 ‫و همیشه هم منو توی همه ی ویلای کفیسیا میبین 330 00:31:07,708 --> 00:31:09,999 ‫البته مالفوس میتونه برام یه گزینهی امن باشه 331 00:31:11,625 --> 00:31:13,832 ‫ولى من امنیت برام مهم نیست 332 00:31:21,500 --> 00:31:22,457 ‫آفرین 333 00:31:25,958 --> 00:31:26,999 ‫موسیو ون پاهلن 334 00:31:27,208 --> 00:31:30,457 ‫و مارکیز سانتورینی در چهار ست برندهی این مسابقه شدن 335 00:31:31,250 --> 00:31:35,624 ‫۶-۴، ۳-۶، ۷ ‫۶-۲ 336 00:32:15,583 --> 00:32:18,916 ‫سلام آقای مالفوس کنفرانس خبری داره تموم میشه 337 00:32:19,458 --> 00:32:21,457 ‫اینجا، در آتن 338 00:32:22,208 --> 00:32:25,082 ‫اهداف ‫جنبش ما چی هستن؟ 339 00:32:26,250 --> 00:32:27,332 ‫پادشاه! 340 00:32:28,000 --> 00:32:29,082 ‫مملکت 341 00:32:29,708 --> 00:32:30,874 ‫دین! 342 00:32:31,500 --> 00:32:32,582 ‫خانواده! 343 00:32:41,208 --> 00:32:42,957 ‫بازسازی یونان 344 00:32:43,083 --> 00:32:45,832 ‫از طریق حذف نظام حزبی؛ 345 00:32:46,625 --> 00:32:49,707 ‫این هدفيه که امروز برای حزب تعریف شده 346 00:32:49,875 --> 00:32:52,957 ‫چهارم آگوست ۱۹۳۶ 347 00:32:53,792 --> 00:32:56,916 ‫با رهنمودهای شاه جرج، ژنرال متاكساس و نخست وزیر، 348 00:32:57,708 --> 00:33:03,499 ‫این سرآغاز سومین تمدن یونان خواهد بود!' 349 00:33:05,250 --> 00:33:05,957 ‫خیلی وقته داره اینجوری حرف میزنه؟ 350 00:33:05,958 --> 00:33:07,082 ‫خیلی وقته داره اینجوری حرف میزنه 351 00:33:07,417 --> 00:33:08,457 ‫بالاخره تموم شد 352 00:33:08,625 --> 00:33:09,999 ‫فقط داره وراجی میکنه 353 00:33:10,583 --> 00:33:12,791 ‫برنامشون دقیقا چیه؟ 354 00:33:12,958 --> 00:33:14,374 ‫حکومت نظامی 355 00:33:14,500 --> 00:33:16,082 ‫انحلال پارلمان 356 00:33:16,250 --> 00:33:18,249 ‫و غیر قانونی کردن حضور کمونیستا 357 00:33:19,125 --> 00:33:22,082 ‫خلاصه بخوام بگم ‫یه دیکتاتوری نظامی، تحت فرمان سلطنت 358 00:33:26,333 --> 00:33:29,874 ‫ما جامعه ای میخوایم که حول محور کار کردن بنا شده باشه 359 00:33:31,000 --> 00:33:32,582 ‫هیچ یونانی ای 360 00:33:32,750 --> 00:33:34,957 ‫حق نداره کار نکنه 361 00:33:34,958 --> 00:33:36,082 ‫حق نداره کار نکنه 362 00:33:36,917 --> 00:33:39,791 ‫کار میتونه روحانی و روانی باشه... 363 00:33:41,208 --> 00:33:43,332 ‫همچنان باید در چارچوب کار باقی بمونه 364 00:33:44,625 --> 00:33:47,499 ‫تنها استثنائات این قانون، افراد بیکار 365 00:33:48,083 --> 00:33:51,249 ‫پیر و بیماران هستن 366 00:33:52,000 --> 00:33:52,916 ‫از توجه تون ممنونم 367 00:33:53,667 --> 00:33:54,874 ‫خوشبحال بیکارا 368 00:33:58,458 --> 00:33:58,957 ‫این یعنی اتحاد کوچک به پایان رسیده ' 369 00:33:58,958 --> 00:34:00,707 ‫این یعنی اتحاد کوچک به پایان رسیده 370 00:34:00,875 --> 00:34:04,249 ‫راه نفوذ اقتصاد آلمان به کشورهای ‫شبه جزیره بالکان بسته میشه 371 00:34:05,250 --> 00:34:07,124 ‫برای فرانسه هم ضربه سختيه 372 00:34:07,958 --> 00:34:09,707 ‫کدوم فرانسه آقای مالفوس؟ 373 00:34:09,875 --> 00:34:11,249 ‫فرانسوی لئون بلوم؟ 374 00:34:15,208 --> 00:34:16,124 ‫40... 375 00:34:20,500 --> 00:34:21,999 ‫30-40 376 00:34:27,208 --> 00:34:30,791 ‫تو داری به همین راحتی ریکو رو تحویل این دورا کوپر میدی؟ 377 00:34:33,458 --> 00:34:35,999 ‫دارم ریگو رو تحویل خودش میدم: اوکی 378 00:34:36,208 --> 00:34:37,249 ‫مساوی ۴۰ - ۴۰ 379 00:34:37,375 --> 00:34:39,624 ‫در مقابل عطش یه مرد نمیشه کاری کرد 380 00:34:39,792 --> 00:34:41,916 ‫مخصوصا به اغواگر افسانه ای مثل اون 381 00:34:42,083 --> 00:34:46,207 ‫- استالبام میگه تو علاقه ای به مردا نداری به منم میگه تو زیادی ازشون خوشت میاد 382 00:34:46,375 --> 00:34:48,707 ‫امتیاز برتری برای آقای میلانو 383 00:34:52,917 --> 00:34:55,249 ‫در واقع استالبام دوسم داره پیش عشق بورزن 384 00:34:55,833 --> 00:34:56,457 ‫و اینکه ما نسبت به بقیه ی مردا بی تفاوت باشیم 385 00:34:56,458 --> 00:34:57,749 ‫و ایفه ما نسبت به بقیه ی مردا بی تفاوت باشیم 386 00:34:57,917 --> 00:34:59,332 ‫اون میخواد مورد محبت قرار بگیره 387 00:34:59,500 --> 00:35:01,666 ‫فقط دوست داره زنا جلوش وا بدن و تسلیمش بشن 388 00:35:01,833 --> 00:35:04,124 ‫که تو آغوشش خفه بشن که توی تخت خوابش از لذت فریاد بزنن 389 00:35:06,625 --> 00:35:08,249 ‫بهم بگو آوگی 390 00:35:08,458 --> 00:35:09,957 ‫تو واقعا بین بازوهاش ‫خفه میشی؟ 391 00:35:11,000 --> 00:35:13,624 ‫اون مثل یه سگ خستگی ناپذیر ‫به شكل لذت بخشی خشنه 392 00:35:13,792 --> 00:35:15,791 امتیاز برتری برای آقای بارلو 393 00:35:15,958 --> 00:35:17,707 ‫ولی خیلی ادم با حساب و کتابيه 394 00:35:18,333 --> 00:35:19,582 ‫من اداب و و تشريفات رو دوس دارم ولى روزمرگی رو نه 395 00:35:19,750 --> 00:35:21,791 ‫پایان گیم ست و بازی 396 00:35:21,958 --> 00:35:25,832 ‫آقای بارلو قهرمان رقابت های تنیس ‫هیئت های سیاسی آتن 397 00:35:26,000 --> 00:35:27,249 ‫در بخش تک نفردی مردان شدن 398 00:35:31,000 --> 00:35:34,082 ‫به عنوان شریک برای یه بعد از ظهر شيطنت آميز میپذیرمش 399 00:35:34,125 --> 00:35:34,499 ‫به عنوان شریک برای یه بعد از ظهر شیطنت آمیز میپذیرمش 400 00:35:35,458 --> 00:35:37,499 ‫۷-۵ ‫ ۲ -۶ 401 00:35:37,667 --> 00:35:39,624 ‫منم شانس ‫خودمو میتونم امتحان کنم آوگی جون 402 00:35:39,625 --> 00:35:40,082 ‫منم شانس ‫خودمو میتونم امتحان کنم آوگی جون 403 00:35:42,083 --> 00:35:44,957 ‫فکر کنم تو توی چرت بعد از ظهرت، 404 00:35:45,083 --> 00:35:46,374 ‫دنبال عشق ابدی میگردی 405 00:36:03,208 --> 00:36:06,082 ‫مالفوی از کودتا برگشت ‫بیا بریم ببینیم چی میگه 406 00:36:06,250 --> 00:36:08,457 ‫- تو به سیاست علاقه داری؟ ‫- نه اصلا 407 00:36:08,625 --> 00:36:10,666 ‫ولی از کشتار بدم میاد 408 00:36:10,833 --> 00:36:13,457 ‫ریکو میگه متاكساس یه آدمکشه 409 00:36:13,625 --> 00:36:16,874 ‫میدونی مارگو، کشتار یکی از ‫سنت های قدیمی یونانه 410 00:36:18,375 --> 00:36:20,249 ‫سلام مارگو ‫-سلام 411 00:36:20,458 --> 00:36:22,082 سلام ‫سلام اوگی 412 00:36:25,875 --> 00:36:27,332 ‫خوبه 413 00:36:27,500 --> 00:36:29,249 ‫خیلی تشنمه 414 00:36:29,375 --> 00:36:30,499 ‫اوه ،اره! هاها 415 00:36:34,500 --> 00:36:35,499 ‫هی... 416 00:36:35,667 --> 00:36:38,707 ‫- به افتخار برنده و عشقش - پس به افتخار جفتمون 417 00:36:41,333 --> 00:36:42,374 ‫مسخره... 418 00:36:50,875 --> 00:36:52,374 ‫. خواهش میکنم قربان 419 00:37:02,250 --> 00:37:03,832 ‫کریستینا 420 00:37:05,792 --> 00:37:07,499 ‫اولیس برگشته به ایتاکا 421 00:37:07,667 --> 00:37:10,666 ‫احتمالا دیر کرده، ماجراجویی های زیادی داشته 422 00:37:10,833 --> 00:37:12,082 ‫ولی برگشته 423 00:37:13,000 --> 00:37:14,791 ‫و خواستگارای پنه لوپه کجان؟ 424 00:37:14,958 --> 00:37:18,374 ‫تست تیر و کمان فردا برگزار میشه ولی اولیس باید نگران باشه 425 00:37:18,500 --> 00:37:21,457 ‫بین خواستگارا خیلیاشون میتونن کمان رو خم کنن 426 00:37:22,625 --> 00:37:25,582 ‫بیا بریم خودمونو برای تست آماده کنیم 427 00:37:34,083 --> 00:37:35,374 ‫به چی داری فکر میکنی؟ 428 00:37:36,083 --> 00:37:37,791 ‫من دارم به چی فکر میکنم، اوليس؟ 429 00:37:39,708 --> 00:37:42,457 ‫دارم فکر میکنم ببینم با چه نشونه ای ‫میتونم به یاد بیارمت 430 00:37:44,250 --> 00:37:46,374 ‫تو خیلی وقت پیش ‫منو ترک کردی 431 00:37:47,500 --> 00:37:50,707 ‫اولیس تنها کسی بود که راز تختخواب زناشویی رو 432 00:37:51,375 --> 00:37:53,624 ‫که مستقیما روی تنه ی درختی که 433 00:37:53,792 --> 00:37:55,832 ‫دورش خونه ساخته شده بود، میدونست 434 00:37:57,500 --> 00:38:01,249 ‫تو داستان من اولیس هیچوقت راز این تخت زناشویی رو نمی دونست 435 00:38:01,792 --> 00:38:02,999 ‫هیچوقت 436 00:38:05,083 --> 00:38:06,624 ‫تو داستان من.. 437 00:38:07,750 --> 00:38:09,499 ‫تو پنه لوپه نیستی 438 00:38:18,208 --> 00:38:20,082 ‫توی داستان من، من گم شدم 439 00:38:23,000 --> 00:38:24,999 ‫خواب میبینم که دارم دنبال مردی میدوم 440 00:38:28,917 --> 00:38:29,832 ‫که داره ازم دور میشه 441 00:38:33,333 --> 00:38:34,832 ‫هر بار که این ‫خوابو میبینم 442 00:38:36,917 --> 00:38:40,082 ‫هفت سالمه و هنوز دارم همراه مادرم توی وین زندگی میکنم 443 00:38:42,083 --> 00:38:46,082 ‫مادرم میگه، پدرم رفت چون به زن های دیگه علاقه داشت 444 00:38:46,792 --> 00:38:48,374 ‫زن های دیگه 445 00:38:50,125 --> 00:38:51,874 ‫تو با لبخند 446 00:38:52,792 --> 00:38:53,707 ‫و تیپ جذابت 447 00:38:54,875 --> 00:38:55,874 ‫وارد رویای من میشی 448 00:38:57,333 --> 00:38:58,999 ‫ولی من هنوز ۷ سالمه 449 00:39:01,125 --> 00:39:01,999 ‫صبر کن 450 00:39:02,125 --> 00:39:03,124 ‫تلاشمو میکنم 451 00:39:03,333 --> 00:39:04,624 ‫تو چهل سالته 452 00:39:08,375 --> 00:39:09,791 ‫یا من موی خاکستری دارم 453 00:39:09,958 --> 00:39:11,999 ‫و تو جوونی 454 00:39:12,625 --> 00:39:13,499 ‫جوون 455 00:39:14,667 --> 00:39:15,916 ‫درست مثل روزی که اولین بار دیدمت 456 00:39:18,333 --> 00:39:20,416 ‫تو رویای من، ما هیچوقت همسن نیستیم 457 00:39:22,792 --> 00:39:23,707 ‫تو زندگی واقعی ‫هم همینطور 458 00:39:23,792 --> 00:39:27,082 ‫شرط میبندم اگه یه گلدون بذارم رو سرم میتونم انجامش بدم 459 00:39:27,250 --> 00:39:29,582 ‫کلاه قشنگی میشه 460 00:39:29,750 --> 00:39:31,332 ‫خیلی بهش میاد 461 00:39:36,833 --> 00:39:38,999 ‫با این دورا کوپر کجا آشنا شدین؟ 462 00:39:40,208 --> 00:39:42,707 ‫تابستون پارسال توی ریویرا ‫همراه دریو لاروشل 463 00:39:42,875 --> 00:39:43,791 ‫آها اره 464 00:39:45,333 --> 00:39:48,207 ‫اون هنوز فکر میکنه که من آینده ی درخشانی در انتظار مه 465 00:39:49,750 --> 00:39:51,499 ‫همه این فکرو میکنن 466 00:39:51,708 --> 00:39:53,332 ‫برای چند هفته 467 00:39:56,458 --> 00:39:56,957 ‫من خودم چند سال باورش داشتم 468 00:39:56,958 --> 00:39:58,874 ‫من خودم چند سال باورش داشتم 469 00:40:03,500 --> 00:40:04,666 ‫بیا بریم بخوابیم 470 00:40:06,083 --> 00:40:08,249 ‫برای تصمیمات بزرگ خیلی دیروقته 471 00:40:11,875 --> 00:40:13,999 ‫داری موفق میشی! 472 00:40:15,458 --> 00:40:17,791 ‫اون موفق شد! 473 00:40:28,625 --> 00:40:30,499 ‫خواهش میکنم چارلی؟ 474 00:40:42,875 --> 00:40:44,791 ‫بیرون منتظرم بمون 475 00:41:01,917 --> 00:41:04,499 ‫-آوگی با ماشین من بریم؟ ‫. اگه میخوای آره 476 00:44:50,667 --> 00:44:53,332 ‫این شد به صیحونی درست و حسابی اقای مالفوس 477 00:44:53,500 --> 00:44:54,624 ‫به سبک انگلیسی 478 00:44:54,792 --> 00:44:56,457 ‫ولى برگردیم سر بحث اصلی 479 00:44:57,875 --> 00:45:00,124 ‫اين ياروه بوتروس... 480 00:45:02,250 --> 00:45:04,999 ‫صبح روز ۵ آگوست به سراغ شما اومد 481 00:45:05,125 --> 00:45:06,874 ‫درست میگم؟ 482 00:45:08,667 --> 00:45:11,957 ‫و شما یادتون نمیاد که چه کسی اونو به شما پیشنهاد داد؟ 483 00:45:12,083 --> 00:45:16,082 ‫یه نفر توی رقابت های تنیس هیئت های سیاسی اسمشو آورد 484 00:45:16,250 --> 00:45:17,249 ‫ولی کی؟ 485 00:45:18,500 --> 00:45:20,957 ‫شاید آقای استالبام، وزیر دانمارکی 486 00:45:22,250 --> 00:45:25,374 ‫یا شاید فرید پاشا، کاردار سفارت آلمانی 487 00:45:25,583 --> 00:45:27,332 ‫یا مارکیز سانتورینی 488 00:45:29,208 --> 00:45:31,332 ‫در واقع 489 00:45:31,625 --> 00:45:33,499 ‫باید ازشون بپرسم 490 00:45:33,500 --> 00:45:34,957 ‫باید ازشون بپرسم 491 00:45:35,083 --> 00:45:38,082 ‫راستش یه یه پکارد (نام ماشین ‫جدید گرفتم 492 00:45:38,708 --> 00:45:42,332 ‫به به مکانیک خوب احتیاج داشتم ‫رفتم سراغ اون 493 00:45:43,833 --> 00:45:45,874 ‫اونم واقعا کارشو بلد بود 494 00:45:50,833 --> 00:45:52,957 ‫اونم همینجوری یهویی ولت كرد ؟ 495 00:45:55,542 --> 00:45:56,374 ‫آره 496 00:45:56,375 --> 00:45:57,957 ‫وقتی از دلفی برگشتیم 497 00:45:58,083 --> 00:45:59,874 ‫تو راه لوادیا 498 00:46:00,000 --> 00:46:02,207 ‫یه نظری در مورد رانندگیش دادم 499 00:46:02,375 --> 00:46:04,499 ‫در مورد رانندگیش یا رفتارش اقای مالفوس؟ 500 00:46:04,500 --> 00:46:05,332 ‫در مورد رانندگیش یا رفتارش اقای مالفوس؟ 501 00:46:06,250 --> 00:46:08,207 ‫واکنشش گستاخانه بود 502 00:46:08,375 --> 00:46:10,082 ‫منم نشوندمش سر جاش 503 00:46:10,250 --> 00:46:11,999 ‫مثل دیوونه ها دوید داخل ‫جنگل 504 00:46:12,208 --> 00:46:15,499 ‫بهتون نگفت چرا داشت به پاتراس ميرفت 505 00:46:20,125 --> 00:46:21,832 ‫آقای مالفوس، اون فکر کرده میره پاتراس و ‫هیچ اثری از خودش به جا نمیذاره 506 00:46:21,833 --> 00:46:23,249 ‫آقای مالفوس، اون فکر کرده میره پاتراس و ‫هیچ اثری از خودش به جا نمیذاره 507 00:46:56,208 --> 00:46:59,249 ‫چند روز دیگه آخر این داستان رو برات تعریف میکنم آقای مالفوس 508 00:46:59,458 --> 00:47:04,207 ‫غافلگیر میشید اگه هویت واقعی ' ‫راننده تون رو بدونید 509 00:47:08,667 --> 00:47:09,499 ‫برو 510 00:47:32,667 --> 00:47:33,916 ‫آره تا اینجا دویدم 511 00:47:34,083 --> 00:47:35,499 ‫اون همه چیو میدونه مارگو 512 00:47:36,333 --> 00:47:37,832 ‫چجوریشو نمیدونم! 513 00:47:38,000 --> 00:47:40,082 ‫حتما همه جا خبرچین داره 514 00:47:40,250 --> 00:47:41,999 ‫آره یه نفر تو آکروپلیس 515 00:47:42,208 --> 00:47:44,874 ‫یا چه میدونم، یکی از خدمتکارای من 516 00:47:45,000 --> 00:47:46,916 ‫ولی اون میدونه دوستت توی پاتراسه 517 00:47:47,083 --> 00:47:49,249 ‫حتی اگه اسم واقعیش رو ندونه 518 00:47:49,458 --> 00:47:51,582 ‫حداقل تو که بهش نگفتی؟ 519 00:47:51,750 --> 00:47:52,707 ‫گفتی؟ 520 00:47:52,875 --> 00:47:54,791 ‫خودمم مطمئن بودم 521 00:47:54,958 --> 00:47:56,457 ‫گوش کن مارگو 522 00:47:56,625 --> 00:47:58,749 ‫نه مارگو خواهش میکنم گوش کن 523 00:47:58,917 --> 00:48:03,082 ‫خدا میدونه که گفتنش چقدر سخته ولی باید همین الان اونجا رو ترک کنی 524 00:48:03,250 --> 00:48:04,249 ‫بله 525 00:48:04,375 --> 00:48:06,082 ‫هیچ چمدونی با خودت نبر 526 00:48:06,250 --> 00:48:08,249 ‫مراقب باش... اونا تعقیبت میکنن 527 00:48:08,375 --> 00:48:11,249 ‫با اتوبوس سفر کن، اتوبوستو تند تند عوض کن 528 00:48:11,375 --> 00:48:13,666 ‫نه! سوار قایق پاتراس ‫نشو! 529 00:48:13,833 --> 00:48:16,916 ‫سوار قایق به سمت جزایر شو، بعدش از اونجا مسیرتو عوض کن به سمت مقصد اصلیت 530 00:48:18,500 --> 00:48:19,624 ‫خداحافظ عزیزم 531 00:48:20,708 --> 00:48:21,957 ‫موفق باشی مارگو 532 00:48:30,250 --> 00:48:32,499 ‫و در حالیکه مورخان در حال مطالعه ی پیامدهای 533 00:48:32,667 --> 00:48:34,249 ‫کنفرانس اخير یالتا (شهری در اوکراین) هستند، 534 00:48:34,458 --> 00:48:37,624 ‫حلقهی محاصره نیروهای متفقین دور المانی ها تنگتر میشود 535 00:48:37,792 --> 00:48:39,999 ‫دیروز، ۱۳ فوریه ۱۹۴۵ 536 00:48:40,208 --> 00:48:41,999 ‫نیروهای روس بوداپست را آزاد کردند 537 00:48:42,208 --> 00:48:45,999 ‫در حالیکه در جبهه ی غربی نیروهای متفقین از خط زیگفرید عبور کردن 538 00:48:46,208 --> 00:48:48,249 ‫و با عبور از عرض رود موز، وارد قلمرو دشمن شدند 539 00:48:48,458 --> 00:48:52,374 ‫و آخرین سنگرهای دفاعی رایش سوم هم ‫به شکلی اجتناب ناپذیر 540 00:48:52,500 --> 00:48:55,499 ‫تحت حملات نیروهای آزادی بخش، سقوط میکنند 541 00:48:56,250 --> 00:48:59,582 ‫در واشنگتن، رییس جمهور روزولت ‫در مقابل کنگره اعلام کرد که ... 542 00:49:03,917 --> 00:49:07,582 ‫- زندان لطفا از این طرف سرگرد 543 00:49:07,750 --> 00:49:08,999 ‫ممنون 544 00:49:44,792 --> 00:49:46,249 ‫«دفتر» 545 00:50:21,083 --> 00:50:21,916 ‫سانتورینی؟ 546 00:50:22,875 --> 00:50:25,082 ‫وسایلتو جمع کن، میتونی بری 547 00:51:03,667 --> 00:51:04,791 ‫بیا 548 00:51:06,500 --> 00:51:07,999 ‫و بالاخره پیدات کردم... 549 00:51:30,667 --> 00:51:31,166 ‫خب آقای ریکو، بهتون گفتن کی لوتون داد؟ 550 00:51:31,167 --> 00:51:33,582 ‫خب آقای ریکو، بهتون گفتن کی لوتون داد؟ 551 00:51:33,750 --> 00:51:34,916 ‫نه 552 00:51:35,083 --> 00:51:36,624 ‫ناشناس بود 553 00:51:36,792 --> 00:51:38,832 ‫شاید انتقام شخصی بوده 554 00:51:39,583 --> 00:51:41,707 ‫دخالت آقای مالفوس ‫همه چیزو حل کرد 555 00:51:41,875 --> 00:51:42,874 ‫قابلی نداشت 556 00:51:43,500 --> 00:51:47,457 ‫باید بهشون ثابت میکردم که شما در سال ۱۹۳۸ با موسولینی قطع رابطه کردین 557 00:51:47,625 --> 00:51:48,832 ‫و تبعید رو به جون خریدین 558 00:51:49,000 --> 00:51:50,999 ‫شما از قبل این منطقه رو میشناسین آقای مالفوس؟ 559 00:51:51,208 --> 00:51:52,749 ‫نه اصلا 560 00:51:53,500 --> 00:51:56,666 ‫زیمنای من تو منطقه لؤار هستن توی استان آروم و سرسبز آنجو 561 00:51:57,958 --> 00:52:00,082 ‫اصلا ۱۵ ساله که هیچ لذتي نتونستم ازش ببرم 562 00:52:00,250 --> 00:52:01,124 ‫وقتی 563 00:52:03,083 --> 00:52:05,499 ‫وقتی مارگو درست قبل از جنگ بهم پیشنهاد داد که 564 00:52:05,667 --> 00:52:08,249 ‫اینجا توی خونه اش ساكن بشم 565 00:52:08,375 --> 00:52:10,999 ‫واقعا خسته بودم و نمیدونستم کجا برم 566 00:52:12,500 --> 00:52:13,707 ‫ولی به تدریج خوشم اومد 567 00:52:13,875 --> 00:52:15,624 ‫و تبدیل به مرد طبیعت دوستی شدم 568 00:52:16,375 --> 00:52:18,666 ‫برگشتن به سرزمینت بهت کمک کرد 569 00:52:19,208 --> 00:52:20,082 ‫مگه نه؟ 570 00:52:39,250 --> 00:52:41,832 ‫آقای مالفوس... ‫ببینین چی تو دستشویی پیدا کردم! 571 00:52:42,000 --> 00:52:43,749 ‫اوه، این خانم چقدر زیباست قربان 572 00:52:43,917 --> 00:52:46,249 ‫اسمشون چیه آقا؟ 573 00:52:46,375 --> 00:52:48,916 ‫اسم من مارگو سانتورينيه 574 00:52:49,083 --> 00:52:51,374 ‫و اون، ریکو سانتورینی 575 00:52:51,500 --> 00:52:53,124 ‫اون عموی منه 576 00:52:53,333 --> 00:52:56,082 ‫و شما هم مالفوس سانتورینی هستینه درسته؟ 577 00:53:17,250 --> 00:53:19,457 ‫کنار اون احساس ‫جوونی میکنم 578 00:53:19,625 --> 00:53:21,249 ‫هرروز دارم سرزنده تر میشم 579 00:53:21,458 --> 00:53:24,624 ‫چون هرروز که میگذره، اون بیشتر شبیه مادرش میشه 580 00:53:30,000 --> 00:53:31,916 ‫مارگو دو سال پیش برگشت 581 00:53:32,083 --> 00:53:35,207 ‫دخترشو به من سپرد، چند روزی اینجا موند 582 00:53:35,375 --> 00:53:36,999 ‫همراه ما توی خونه اش 583 00:53:37,125 --> 00:53:38,999 ‫بعدش برگشت اونجا 584 00:53:40,583 --> 00:53:43,749 ‫سه ماه بعد، من نامه ای از "دريودلا روشل" دریافت کردم 585 00:53:44,500 --> 00:53:45,499 ‫آلمانیا گرفته بودنش 586 00:53:45,500 --> 00:53:46,666 ‫آلمانيا گرفته بودنش 587 00:53:46,833 --> 00:53:49,874 ‫روشل سعی کرده بود دخالت کنه ولی موفق نشده بود 588 00:53:51,042 --> 00:53:52,374 ‫مارگو ناپدید شده بود 589 00:54:10,000 --> 00:54:11,999 ‫چرا گذاشتی بره ریکو؟ 590 00:54:13,833 --> 00:54:15,874 ‫من نذاشتم بره رائول 591 00:54:18,333 --> 00:54:19,916 ‫من تشويقش کردم که 592 00:54:22,083 --> 00:54:24,291 ‫که تا ته مسیر شناختن خودش پیش بره 593 00:54:24,292 --> 00:54:24,624 ‫که تا ته مسیر شناختن خودش پیش بره 594 00:54:25,708 --> 00:54:26,999 ‫حتی با یه مرد دیگه 595 00:54:28,083 --> 00:54:29,374 ‫"دم اون یه مرد دیگه گرم!" 596 00:54:30,833 --> 00:54:33,999 ‫اگرچه بودنش با بوتروس دیوونگی بود 597 00:54:35,458 --> 00:54:37,832 ‫ولی به نظر میرسید که این دیوونگی ضروری بود 598 00:54:39,917 --> 00:54:42,999 ‫در واقع، تو کمکش کردی که با بوتروس بره 599 00:54:45,583 --> 00:54:47,249 ‫بله، میتونستم جلوشو بگیرم 600 00:54:47,833 --> 00:54:48,874 ‫احتمالا 601 00:54:50,000 --> 00:54:51,999 ‫با تحویل دادن بوتروس ‫به پلیس 602 00:54:54,083 --> 00:54:55,832 ‫شرمنده ام که بگم 603 00:54:56,958 --> 00:54:58,374 ‫به فکر انجامش ‫هم بودم 604 00:55:02,333 --> 00:55:04,249 ‫یه چیزی هست که هیچوقت ازت نپرسیدم 605 00:55:04,458 --> 00:55:07,249 ‫اون یارو بوتروس، تو قبل از اون شب پرماجرا میشناختیش؟ 606 00:55:10,083 --> 00:55:11,374 ‫توی هر داستان خوبی 607 00:55:11,500 --> 00:55:14,082 ‫همیشه یه کاراکتر پیدا میشه که نماد سرنوشت باشه 608 00:55:15,250 --> 00:55:16,957 ‫بوتروس، ندای سرنوشتی بود... 609 00:55:18,500 --> 00:55:19,916 ‫که سرمون نازل شد 610 00:55:21,875 --> 00:55:25,624 ‫اون شب، منو مارگو دوباره تصمیم گرفته بودیم که جدا بشیم 611 00:55:25,792 --> 00:55:26,666 ‫پنجم آگوست ۱۹۳۶، آتن 612 00:55:26,833 --> 00:55:28,791 ‫اما دیگه نه توان 613 00:55:29,792 --> 00:55:31,874 ‫و نه اشتیاق موندن با همدیگه رو نداشتیم 614 00:55:34,833 --> 00:55:37,707 ‫و هنوز شجاعت جدا شدن هم نداشتیم 615 00:56:08,625 --> 00:56:09,666 ‫شب بخیر 616 00:58:30,958 --> 00:58:33,332 ‫"و ما در پی جریان لاوا میرویم 617 00:58:33,500 --> 00:58:36,582 ‫"و رهایی بی حد و حصرمان را در محدودیت دریا حرکت میدهیم 618 00:58:38,333 --> 00:58:41,666 ‫"برخی، خوشحال از فرار از یک سرزمین پدری نفرین شده" 619 00:58:42,625 --> 00:58:44,999 ‫"برخی دیگر، در وحشت از محل تولدشان " 620 00:58:47,000 --> 00:58:49,957 ‫"برخی منجمان، غرق شده در چشمان یک زن" 621 00:58:50,958 --> 00:58:54,624 ‫یک سیرک (جادوگر زن در اودیسه) بیرحم" ‫"با عطر و بوی خطرناک 622 00:58:59,250 --> 00:59:02,207 ‫"ستاره شناسی غرق شده در چشمان یک زن" 623 00:59:42,708 --> 00:59:43,832 ‫اوووه 624 01:00:35,500 --> 01:00:36,916 ‫بهت توضیح میدم 625 01:00:39,458 --> 01:00:40,999 ‫من دزد نیستم 626 01:00:41,125 --> 01:00:43,332 ‫اونا به دلایل سیاسی دنبال منن 627 01:00:49,083 --> 01:00:51,249 ‫تو حالت عادی، سخت انگلیسی میفهمم 628 01:00:51,375 --> 01:00:54,374 ‫ولی خب الان ساعت ۴ صبحه و یه اسلحه به سمتم نشونه رفته 629 01:00:56,250 --> 01:00:57,374 ‫آروم حرف بزن 630 01:01:25,250 --> 01:01:27,749 ‫یکم پیش چی گفتی؟ 631 01:01:27,917 --> 01:01:29,666 ‫من دزد نیستم 632 01:01:30,375 --> 01:01:32,999 ‫اونا به دلایل سیاسی دنبالمن 633 01:01:33,125 --> 01:01:35,874 ‫من عضو اتحادیه صنفی ام 634 01:01:37,083 --> 01:01:38,874 ‫پلیسای متاكساس ‫دنبالمن 635 01:01:42,667 --> 01:01:43,499 ‫میشه تکون بخورم؟ 636 01:01:51,333 --> 01:01:53,249 ‫تو فرانسوی نیستی؟ 637 01:01:53,458 --> 01:01:55,582 ‫پدرم فرانسوی بود 638 01:01:55,750 --> 01:01:57,249 ‫من اتریش به دنیا اومدم 639 01:01:57,917 --> 01:01:59,499 ‫ولی فرانسه زندگی کردم 640 01:02:02,000 --> 01:02:03,749 ‫دارم داستان زندگیمو بهت میگم!!! 641 01:02:06,000 --> 01:02:08,666 ‫با اسلحه که تهدیدم کنی همه چیو میگم، میدونی 642 01:02:14,208 --> 01:02:16,082 ‫شوهرم یه دیپلمات ایتالیاییه 643 01:02:16,917 --> 01:02:18,249 ‫- ایتالیایی؟ ‫. بله 644 01:02:19,917 --> 01:02:20,999 ‫آه ‫گُه توش! 645 01:02:37,375 --> 01:02:39,707 ‫الان روزه، نمیتونی بری 646 01:02:40,958 --> 01:02:42,624 ‫شوهرمو بیدار میکنم 647 01:02:42,792 --> 01:02:43,707 ‫نه... 648 01:02:45,000 --> 01:02:46,499 ‫نظرت چیه؟ 649 01:02:47,500 --> 01:02:50,207 ‫نظرم اینه که به پلیس تحویلت میده، چون ایتالیاییه 650 01:02:51,500 --> 01:02:53,999 ‫نظرت در مورد مردا چیه؟ 651 01:02:55,625 --> 01:02:57,707 ‫به هر ‫حال، توی این مسئله 652 01:02:57,875 --> 01:02:59,499 ‫تو باید بهم اعتماد کنی 653 01:03:27,458 --> 01:03:29,707 ‫همه مشتريات تو ‫طبقه پایینو بیدار کن 654 01:03:29,875 --> 01:03:32,666 ‫همه اتاقا رو میگردم... طبقه دومم همینطور... 655 01:03:42,125 --> 01:03:43,916 ‫ریکو 656 01:03:45,667 --> 01:03:47,082 ‫چیه؟ 657 01:03:47,250 --> 01:03:48,999 ‫ریکو 658 01:03:49,208 --> 01:03:50,124 ‫اگه بهت بگم فکر میکنی خواب دیدم یا دیوونه شدم 659 01:03:50,125 --> 01:03:51,124 ‫اگه بهت بگم فکر میکنی خواب دیدم یا دیوونه شدم 660 01:03:51,333 --> 01:03:54,249 ‫ولی یه مرد تو اتاقمه ‫به همین زودی؟ 661 01:03:54,458 --> 01:03:55,749 ‫نه ریکو، دارم جدی حرف میزنم 662 01:03:55,917 --> 01:03:57,666 ‫پلیسای متاكساس دنبالشن 663 01:03:57,833 --> 01:04:00,207 ‫منو دم پنجره دید و پرید تو اتاق 664 01:04:00,958 --> 01:04:04,374 ‫یه زن متشخص هیچوقت نباید توی طبقه همکف زندگی کنه 665 01:04:05,750 --> 01:04:08,999 ‫وقتی تو پاریس باهات آشنا شدم، یه آپارتمان توی طبقه همکف هنری مارتین داشتی 666 01:04:09,125 --> 01:04:11,374 ‫وجهه خوبی برات نداشت 667 01:04:12,250 --> 01:04:14,124 ‫مسئله وجهه من نیست ریکو 668 01:04:14,333 --> 01:04:16,124 ‫پای زندگی یه آدم درمیونه... 669 01:04:17,708 --> 01:04:20,082 ‫قربان؟ لطفا از این طرف 670 01:04:21,250 --> 01:04:22,707 ‫پلیس میخواد شما رو ببینه 671 01:04:22,875 --> 01:04:25,124 ‫برگرد به اتاقت. من باهاشون حرف میزنم 672 01:04:25,333 --> 01:04:28,374 ‫ببخشید ولی خود آقای پریموكيس ‫تشریه آوردن ‫ 673 01:04:29,458 --> 01:04:30,666 ‫برو 674 01:04:31,875 --> 01:04:33,332 ‫واقعا متاسفم 675 01:04:51,833 --> 01:04:53,957 ‫اون مرد خطرناکیه، همیشه مسلحه 676 01:04:54,500 --> 01:04:57,499 ‫از افسرای کُمنترنه، اسمش نیکولاست 677 01:04:57,667 --> 01:05:00,249 ‫میدونی، برام مهم نیست اسمش نیکولاست یا استالین 678 01:05:00,458 --> 01:05:01,457 ‫برام مهم نیست 679 01:05:01,625 --> 01:05:03,499 ‫بهتون اطمینان میدم که اون اینجا نیست 680 01:05:03,667 --> 01:05:05,124 ‫فکر کنم این باید کافی باشه 681 01:05:05,333 --> 01:05:07,457 ‫ولی آقای سانتورینی... ‫- لرد سانتورینی 682 01:05:07,625 --> 01:05:09,332 ‫يا عاليجناب، اگه تمایل داشته باشین 683 01:05:10,250 --> 01:05:13,582 ‫ارباب سانتورینی، شما ایتالیایی هستین؟ ‫ما در جنگ با کمونیسم 684 01:05:13,750 --> 01:05:15,082 ‫با هم متحدیم 685 01:05:15,250 --> 01:05:17,332 ‫دقيقا، آقای پریموكيس 686 01:05:17,500 --> 01:05:19,832 ‫درست نیست که آنقدر به من اصرار کنید 687 01:05:20,000 --> 01:05:22,374 ‫از کی تا حالا خونه ی یه متحد که 688 01:05:22,500 --> 01:05:24,249 ‫تازه، دیپلمات هم هست رو تفتیش میکنن 689 01:05:25,500 --> 01:05:28,749 ‫آقای سانتورینی، من فقط میخوام 690 01:05:28,917 --> 01:05:30,916 ‫یه نگاهی به اتاق خواب همسرتون بندازم 691 01:05:31,083 --> 01:05:34,457 ‫پریمو کیس داری میگی ممکنه 692 01:05:34,625 --> 01:05:37,749 ‫یه مرد غریبه تو اتاق خواب همسر من باشه 693 01:05:38,708 --> 01:05:40,249 ‫یعنی همسرم معشوقه ای داره؟ 694 01:05:40,375 --> 01:05:42,499 ‫- ولی... - میتونیم بریم چک کنیم 695 01:05:42,708 --> 01:05:45,082 ‫ولی متوجه ای که چه پیچیدگی هایی ایجاد میشه؟ 696 01:05:47,833 --> 01:05:49,999 ‫یه لحظه عالیجناب 697 01:05:50,208 --> 01:05:51,082 ‫چند لحظه صبر کنین 698 01:06:11,208 --> 01:06:13,499 ‫مطمئنم اینجوری خیلی با شخصیتتر به نظر میرسی 699 01:06:26,833 --> 01:06:28,707 ‫میتونی رانندگی کنی؟ گواهینامه داری؟ 700 01:06:28,875 --> 01:06:30,582 ‫گواهینامه بین المللی دارم 701 01:06:31,208 --> 01:06:33,374 ‫از مکانیکی سر در میاری؟ 702 01:06:33,375 --> 01:06:33,874 ‫از مکانیکی سر در میاری؟ 703 01:06:34,750 --> 01:06:36,957 ‫من متخصصم، توی یه گاراژ کار کردم 704 01:06:37,083 --> 01:06:38,916 ‫- در کنار کارهای دیگه ‫- خب پس عالیه 705 01:06:39,083 --> 01:06:41,916 ‫آقای مالفوس به یه راننده و مکانیک احتیاج داره 706 01:06:43,708 --> 01:06:47,832 ‫و نمیتونه هیچ درخواستی از جانب همسرم رو رد کنه ‫بیشتر از یکساله که بهش علاقه داره 707 01:06:51,250 --> 01:06:53,832 ‫این اقای مالفوس ‫عقاید سیاسی هم داره؟ 708 01:06:54,000 --> 01:06:56,082 ‫اون یه کسب و کار خدمات عمومی رو میگردونه 709 01:06:56,250 --> 01:06:57,957 ‫توی یونان، سوریه، مصر 710 01:06:58,875 --> 01:07:02,124 ‫تو فرانسه، اون احتمالا از مخالفای سرسخت ‫جبهه ملی باشه 711 01:07:02,333 --> 01:07:05,374 ‫ولی اینجا، رقبای مستقیمش المانيا و ایتالیایی ها هستن 712 01:07:05,583 --> 01:07:07,832 ‫پس نسبتا ضد فاشیسمه 713 01:07:10,333 --> 01:07:12,249 ‫تو چی؟ یه ایتالیایی 714 01:07:12,375 --> 01:07:13,957 ‫چرا بهم کمک میکنه؟ 715 01:07:14,083 --> 01:07:15,499 ‫من ایتالیایی نیستم 716 01:07:15,708 --> 01:07:17,374 ‫موسولینی ایتالیاییه 717 01:07:17,500 --> 01:07:19,832 ‫من هیچی نیستم، من "جهان وطن گرا هستم 718 01:07:20,000 --> 01:07:23,374 ‫یه اشراف زاده ی بی پول که با یه زن پولدار و خوشگل ازدواج کرده 719 01:07:24,500 --> 01:07:26,999 ‫که در واقع، برام بیش ‫از حد پولدار و خوشگله 720 01:07:29,250 --> 01:07:31,249 ‫والری لاربود رو میشناسی؟ 721 01:07:31,458 --> 01:07:33,832 ‫یه نویسنده ی فرانسوی، که نویسنده ی مورد علاقمه 722 01:07:35,083 --> 01:07:39,457 ‫لازمه بگم که خوندن لاربود تو حیطه کاری شما ضروری نیست 723 01:07:40,375 --> 01:07:42,999 ‫سیاست اگه خشک نباشه، سیاست نیست 724 01:07:43,875 --> 01:07:45,957 ‫برای موفق شدن باید جاه طلبی، 725 01:07:46,083 --> 01:07:47,457 ‫ثبات قدم، 726 01:07:48,375 --> 01:07:49,832 ‫گرایش به قدرت و 727 01:07:50,958 --> 01:07:53,957 ‫توان خیانت به هر چیزی به جز دیدگاه خودت 728 01:07:54,083 --> 01:07:55,582 ‫از مسیر سرنوشتت رو داشته باشی 729 01:07:56,625 --> 01:07:58,707 ‫سیاست بورژواها، آره شاید 730 01:07:58,875 --> 01:08:00,832 ‫بورژواها نیازی ندارن وارد سیاست بشن 731 01:08:01,000 --> 01:08:02,457 ‫حداقل نه به شکل مستقیم 732 01:08:02,625 --> 01:08:05,624 ‫اونا پول و کالاها رو جا به جا میکنن و این، تنها چیزیه که احتیاج دارن 733 01:08:06,208 --> 01:08:10,749 ‫اونا چندتا بورژوای حقیر و نا امید دیگه رو انتخاب میکنن تا کار سیاست رو براشون انجام بدن 734 01:08:12,500 --> 01:08:14,124 ‫مثلا چند تا موسولینی رو 735 01:08:15,000 --> 01:08:15,957 ‫چه با ما... 736 01:08:16,083 --> 01:08:19,666 ‫و چه با شما، سیاست کسب و کار بورژواهای حقیر هم هست 737 01:08:19,833 --> 01:08:22,791 ‫بالاخره هرچی نباشه، استالین هم زمانی یه سخنران بوده 738 01:08:31,083 --> 01:08:33,249 ‫برای من سیاست فقط استالین نیست 739 01:08:34,833 --> 01:08:36,999 ‫یه خشونت جمعی از داخل مردمه 740 01:08:38,083 --> 01:08:41,499 ‫که جریان طبیعی تاریخی ‫که همیشه سرکوبگز بوده ،بهم میزنه 741 01:08:43,083 --> 01:08:46,207 ‫سياست ،ارادهی مخالفت با تسليم شدنه 742 01:08:46,875 --> 01:08:48,332 ‫مثل کلمه برای عبادته 743 01:08:49,375 --> 01:08:51,999 ‫مثل خطرات زندگیه در برابر قطعيات ثيير واقعي مرگ 744 01:09:01,833 --> 01:09:02,707 ‫بیا تو 745 01:09:14,250 --> 01:09:15,207 ‫خیلی ممنون، بذارش اونجا 746 01:09:26,458 --> 01:09:27,707 ‫گرسنه ای؟ 747 01:09:43,208 --> 01:09:45,999 ‫نور چشمیت همه ی صبحانتو خورد 748 01:09:47,375 --> 01:09:48,832 ‫این برای بدنت خیلی خوبه 749 01:09:49,917 --> 01:09:53,082 ‫خیلی خوش شانسی آدم رومانتیگیه 750 01:09:53,250 --> 01:09:55,582 ‫و تازه بدون سبیلش ‫خوش قیافه تر هم هست 751 01:09:57,750 --> 01:10:00,082 ‫کار امروزت جلوی پریموكيس خیلی خوب بود 752 01:10:00,875 --> 01:10:01,791 ‫خیلی خوب 753 01:10:01,958 --> 01:10:04,124 ‫حتی اگه بوتروس اینجا قایم نشده بود هم 754 01:10:04,333 --> 01:10:06,957 ‫اجازه نمیدادم پلیس اتاق تو رو بگرده 755 01:10:07,083 --> 01:10:09,082 ‫خیر سرم کاردار سفارتم! 756 01:10:11,083 --> 01:10:14,249 ‫میکنی مالفوس هم به اندازه من درکت خواهد کرد؟ 757 01:10:31,833 --> 01:10:33,207 ‫حالا دیگه برو 758 01:11:29,708 --> 01:11:31,707 ‫«حمام» 759 01:11:32,875 --> 01:11:34,374 ‫بفرمایین قربان، ۷۱۷ 760 01:11:37,375 --> 01:11:39,666 ‫من تو وزارت درخواست دادم 761 01:11:40,833 --> 01:11:43,374 ‫بله آتاشه ي کابينه (دیپلمات) پسرعموي زنمه 762 01:11:44,000 --> 01:11:45,582 ‫اون درک بالایی داره 763 01:12:05,208 --> 01:12:06,749 ‫سلام، دوست من 764 01:12:08,208 --> 01:12:10,249 ‫امیدوارم زیاد منتظرت نگذاشته باشم 765 01:12:59,083 --> 01:13:00,999 ‫اونروز صب بح، مارگو خیلی شاداب بود 766 01:13:01,125 --> 01:13:03,832 ‫احتمالا هنوز نمیدونست چرا 767 01:13:05,583 --> 01:13:07,624 ‫حتی قبل از اینکه روحش بتونه این شادی روحدس بزنه 768 01:13:09,500 --> 01:13:12,082 ‫بدنش به استقبال اون رفته بود 769 01:13:14,000 --> 01:13:16,582 ‫نه!ده!یک 770 01:13:16,750 --> 01:13:18,499 ‫بی صبرانه توی کفیسیا منتظرش بودم 771 01:13:18,500 --> 01:13:19,374 ‫بی صبرانه توی کفیسیا منتظرش بودم 772 01:13:20,500 --> 01:13:23,582 ‫تماس تلفني پر از کنایش جذبم کرده بود 773 01:13:24,500 --> 01:13:26,082 ‫منتظر ماشین ‫بی ام دبلو" بودم 774 01:13:26,250 --> 01:13:29,999 ‫ولی نه، یه ماشین کورد آفرين حال با سقف تاشو بود 775 01:13:31,125 --> 01:13:33,374 ‫بی ام ديلو" مال سال ۱۹۳۵ بود 776 01:13:34,000 --> 01:13:36,124 ‫ اینجور فکر میکنی؟ ‫آره مطمئنم 777 01:13:36,333 --> 01:13:37,874 ‫یه کورد سفيد 778 01:13:38,000 --> 01:13:40,499 ‫تو بهار ۱۹۳۶ خریده بودش 779 01:13:40,667 --> 01:13:45,124 ‫پنجم آگوست ۱۹۳۶، كفيسيا 780 01:13:53,000 --> 01:13:54,999 ‫قضیه چیه؟ 781 01:13:55,708 --> 01:13:58,249 ‫چرا بهم گفتی دور از خونه منتظرت بمونم؟ 782 01:13:58,458 --> 01:14:01,624 ‫خدمتکارات نباید ببینن که من با این مرد وارد میشم 783 01:14:08,125 --> 01:14:10,916 ‫ریکو در مورد این سفر میدونه؟ بیخیال رائول 784 01:14:12,000 --> 01:14:13,582 ‫.. به فکر چی هستی؟ 785 01:14:13,750 --> 01:14:16,249 ‫توهم به شایعاتی که در موردم هست گوش میدی؟ 786 01:14:18,083 --> 01:14:19,832 ‫رائول، تو دوست منی 787 01:14:19,833 --> 01:14:20,666 ‫رائول، تو دوست منی 788 01:14:21,750 --> 01:14:25,332 ‫یه نفر دیگه تو آتن هست که میتونم چیزی که از تو خواستم رو از اونم بخوام 789 01:15:12,083 --> 01:15:12,582 ‫خانم سانتورینی در مورد شما بهم گفته 790 01:15:12,583 --> 01:15:14,249 ‫خانم سانتورینی در مورد شما بهم گفته 791 01:15:25,958 --> 01:15:26,874 ‫- مکانیک خوبی هستین؟ - به نظرم کارمو بلدم 792 01:15:26,875 --> 01:15:28,499 ‫- مکانیک خوبی هستین؟ - به نظرم کارمو بلدم 793 01:15:30,333 --> 01:15:32,207 ‫پونزده روز لازمت داوم 794 01:15:33,000 --> 01:15:35,457 ‫نه بیشتر مشکلی نداری؟ 795 01:15:35,625 --> 01:15:37,832 ‫نه کاملا مناسبه 796 01:15:38,000 --> 01:15:39,624 ‫بعد از این ۱۵ روز، من باید جای دیگه ای باشم 797 01:15:39,625 --> 01:15:40,124 ‫بعد از این ۱۵ روز، من باید جای دیگه اي باشم 798 01:15:42,083 --> 01:15:44,374 ‫مارگو فکر کنم دیگه باید بری 799 01:15:44,583 --> 01:15:47,374 ‫ترجیح میدم تو روزی که آقای بوتروس به اینجا میرسه 800 01:15:47,583 --> 01:15:49,749 ‫خدمتکارا تو رو توی کفیسیا نبینن 801 01:15:51,000 --> 01:15:51,499 ‫خوبه 802 01:15:52,750 --> 01:15:53,624 ‫ممنون 803 01:16:04,375 --> 01:16:06,624 ‫مارگو، یادت نره که ناهار و قراره تو زمین گلف بخوریم 804 01:16:06,792 --> 01:16:08,374 ‫نه رائول 805 01:16:09,000 --> 01:16:11,749 ‫مایلم از خانم سانتورینی تشکر کنم 806 01:16:18,833 --> 01:16:21,499 ‫ظرف ۵ یا ۶ روزه به کمکت احتیاج خواهم داشت 807 01:16:22,125 --> 01:16:24,707 ‫مثلا بگو ماشینت خراب شده 808 01:16:25,667 --> 01:16:27,791 ‫یا میخوای بری خرید 809 01:16:28,375 --> 01:16:31,582 ‫از آقای مالفوس درخواست کن که پکارد رو بهت قرض بده 810 01:16:32,375 --> 01:16:33,749 ‫من تا مقصد میرسونمت 811 01:16:34,375 --> 01:16:35,791 ‫و من باید برم شهر 812 01:16:35,958 --> 01:16:37,916 ‫یکم ارتباط بگیرم ببینم کجاییم 813 01:16:38,792 --> 01:16:40,416 ‫لباس شوفر بهترین پوششه برا من 814 01:16:40,417 --> 01:16:41,124 ‫لباس شوفر بهترین پوششه برا من 815 01:16:41,333 --> 01:16:42,499 ‫ خوبه 816 01:16:43,667 --> 01:16:44,666 ‫میدونم برات خنده داره 817 01:16:44,667 --> 01:16:45,374 ‫میدونم برات خنده داره 818 01:16:45,500 --> 01:16:46,999 ‫درست مثل فیلماست 819 01:17:02,750 --> 01:17:04,457 ‫خیلی خنده داره، وقتی توی مصر بچه بودم 820 01:17:04,458 --> 01:17:05,499 ‫خیلی خنده داره، وقتی توی مصر بچه بودم 821 01:17:05,708 --> 01:17:07,499 ‫پدر منم یه جگوار داشت 822 01:17:11,083 --> 01:17:12,499 ‫تو یونانی نیستی؟ 823 01:17:17,375 --> 01:17:18,749 ‫چرا هستم 824 01:17:20,375 --> 01:17:22,082 ‫ولی مادرم فرانسوی بود 825 01:17:23,375 --> 01:17:27,749 ‫پدرم یه تجارت صادرات توی اسکندریه داشت 826 01:17:27,917 --> 01:17:30,374 ‫خب تو غذاتو اینجا با خدمتکارا میخوری 827 01:17:32,250 --> 01:17:33,457 ‫از خدامه آقای مالفوس 828 01:17:33,625 --> 01:17:36,957 ‫چاره ی دیگه ای نیست. مردی مثل شما 829 01:17:37,292 --> 01:17:39,457 ‫باید طرفدار برابری باشه 830 01:17:41,750 --> 01:17:43,249 ‫آه... برابری 831 01:17:51,667 --> 01:17:53,791 ‫آقای مالفوس، برابری 832 01:17:53,958 --> 01:17:55,999 ‫به معنای غذا خوردن یا خدمتکارانت نیست 833 01:17:56,583 --> 01:17:59,666 ‫حتی کنارشون غذا خوردن هم نیست 834 01:18:00,083 --> 01:18:02,082 ‫برابری اینه که شما دیگه نتونین از الفظ «خدمت کارای من» استفاده کنین 835 01:18:02,083 --> 01:18:02,999 ‫برابری اینه که شما دیگه نتونین از الفظ «خدمت کارای من» استفاده کنین 836 01:18:03,917 --> 01:18:04,957 ‫چون دیگه خدمتکاری وجود نخواهد داشت 837 01:18:04,958 --> 01:18:06,124 ‫چون دیگه خدمتکاری وجود نخواهد داشت 838 01:18:07,125 --> 01:18:07,457 ‫نه بابا! 839 01:18:07,458 --> 01:18:07,791 ‫نه بابا؟ 840 01:18:08,792 --> 01:18:11,207 ‫حالا این جامعه ی ‫ایده آل کی از راه میرسه؟ 841 01:18:12,500 --> 01:18:17,957 ‫اصول مسيحيت النجیلی (لونجلیکال) ‫چند ساله که داره تدریس میشه؟ 842 01:18:19,833 --> 01:18:22,374 ‫بیا دو هزار سال دیگه در مورد این موضوع صحبت کنیم اقای مالفوس 843 01:18:24,500 --> 01:18:27,499 ‫پس ‫فعلا تا اونموقع بذار نوکرمو بفرستم 844 01:18:27,708 --> 01:18:29,499 ‫که جهت نشون بده کجا قراره بمونی 845 01:18:37,500 --> 01:18:39,624 ‫مارگو قراره در دام عشق بیوفته 846 01:18:39,792 --> 01:18:42,957 ‫در دام عشق افتادن مفهوم یک سقوط، چقدر مسیحانه 847 01:18:45,208 --> 01:18:46,249 ‫- داری همسرتو از دست میدی؟ ‫- اون دیگه همسر من نیست 848 01:18:46,250 --> 01:18:48,374 ‫- داری همسر تو از دست میدی؟ ‫-اون دیگه همسر من نیست 849 01:18:49,458 --> 01:18:52,249 ‫- من سالهاست که بهش دست نزدم چرا؟ 850 01:18:53,375 --> 01:18:54,499 ‫نمیدونم 851 01:18:55,875 --> 01:18:56,999 ‫بهش نگاه میکنم 852 01:18:58,500 --> 01:18:59,874 ‫میبینم که زیباست 853 01:19:01,333 --> 01:19:03,207 ‫ولی تصاویر ذهنیش دیگه نمیان 854 01:19:04,625 --> 01:19:05,707 ‫کلماتش ‫هم همینطور 855 01:19:06,375 --> 01:19:08,582 ‫تو با عکس ها و کلمات میخوابی؟ 856 01:19:09,375 --> 01:19:12,374 ‫تو که میدونی، من یه مرد ایتالیایی پیشرفته هستم 857 01:19:12,583 --> 01:19:13,791 ‫بله 858 01:19:15,708 --> 01:19:17,666 ‫باید روی دایره واژگانم کار کنم 859 01:19:20,250 --> 01:19:23,082 ‫- شما تو فرانسه ازدواج کردین؟ ‫- بله 860 01:19:23,792 --> 01:19:25,207 ‫دارین طلاق میگیرین؟ 861 01:19:26,708 --> 01:19:28,082 ‫احتمالا 862 01:19:29,250 --> 01:19:32,249 ‫بهت هشدار میدم، به ازدواج با من حتی فکرم نکن 863 01:19:32,458 --> 01:19:33,999 ‫هیچ تمایلی ندارم 864 01:19:36,750 --> 01:19:38,791 ‫پولا مال مارگوعه مگه نه؟ 865 01:19:40,500 --> 01:19:42,207 ‫پس قراره فقیرم بشی، چه بهتر 866 01:19:43,708 --> 01:19:46,082 ‫من عاشق اینم به مردا پول بدم تا بهم عشق بورزن 867 01:19:48,083 --> 01:19:50,249 ‫به نظرم باید خیلی خرج کنی فرشته ی من 868 01:19:50,458 --> 01:19:52,874 ‫- چرا؟ - چون من معمولا موندگار نیستم 869 01:19:54,083 --> 01:19:57,499 ‫سرمایه گذاری های کوتاه مدت همیشه گرون ترن 870 01:20:07,792 --> 01:20:09,082 ‫مارگو؟ 871 01:20:09,250 --> 01:20:10,916 ‫- ماركوه نوبت توعه ‫- صبر کن 872 01:20:11,083 --> 01:20:14,249 ‫- به چی کاری فکر میکنی؟ 873 01:20:14,458 --> 01:20:15,624 ‫- خودت میبینی 874 01:20:15,792 --> 01:20:20,582 ‫ من یک قدرت حداقلی رو به دست گرفتم تا بتونم در مقابل تهدید کمونیست ها مقاومت نشون بدم 875 01:20:21,708 --> 01:20:25,957 ‫و تا زمانی که کشور رو از وجود کمونیسم پاکسازی نکنم و 876 01:20:26,083 --> 01:20:28,499 ‫و کشور رو به ثبات قطعی و نظمی استوار نرسونم، 877 01:20:28,667 --> 01:20:30,874 ‫از این قدرت ها دست نخواهم کشید 878 01:20:31,000 --> 01:20:31,999 ‫بفرما 879 01:20:32,208 --> 01:20:35,999 ‫ آقای ون پالن؟ به نظر میرسه که متاكساس 880 01:20:36,125 --> 01:20:38,082 ‫از پیروان صدراعظم باشه 881 01:20:39,000 --> 01:20:40,999 ‫نه آقای مالفوس 882 01:20:41,208 --> 01:20:42,999 ‫ذوق زدگی داره چشمتون رو کور میکنه 883 01:20:43,125 --> 01:20:46,374 ‫صدراعظم هیتلر رو با کودتا به دست نگرفت 884 01:20:47,125 --> 01:20:50,082 ‫بله، با انتخابات پارلمانی اینکارو کرد 885 01:20:51,083 --> 01:20:55,749 ‫در واقع کودتای متاكساس پا کمک متحدان ‫بریتانیایی شما فراهم شد، نه ما 886 01:20:56,458 --> 01:20:58,374 ‫ولی شما قراره ازش سود ببرین 887 01:20:58,500 --> 01:21:01,124 ‫فرانسه بیشتر از ۱۵ ساله که ترسیم دوباره ی مرزها در 888 01:21:01,333 --> 01:21:02,999 ‫شرق اروپا و شبه جزیره بالکان رو 889 01:21:03,208 --> 01:21:04,499 ‫اقدام مناسبی میدونه و انجامش میده 890 01:21:04,667 --> 01:21:07,874 ‫ولی فرانسه جنگ رو برده اقای ون پالن... پس؟ 891 01:21:09,083 --> 01:21:11,041 ‫با این حال، فرانسه صلح رو از دست داد 892 01:21:11,042 --> 01:21:11,874 ‫با این حال، فرانسه صلح رو از دست داد 893 01:21:12,750 --> 01:21:16,374 ‫شما با سهل انگاری روی پشکه ی باروت ‫پیمان صلح ورسای نشستین 894 01:21:18,750 --> 01:21:21,749 ‫شما پيمان صالح ورسای رو میپسندین خانم سانتورینی؟ 895 01:21:24,000 --> 01:21:26,582 ‫البته ون پالن، مجبورم 896 01:21:27,125 --> 01:21:28,666 ‫کشور من نتیجه ی این پیمانه 897 01:21:28,833 --> 01:21:31,666 ‫- درسته، شما اصالتا اتریشی هستین ‫- بله 898 01:21:32,250 --> 01:21:34,874 ‫خوشبختانه همسرتون اینجا نیست وگرنه دردسر درست میکرد 899 01:21:35,000 --> 01:21:37,499 ‫شاید دردسر زناشویی نه ،ولی دردسر سیاسی 900 01:21:38,250 --> 01:21:40,207 ‫موسولینی ‫علاقه زیادی به اتریش داشت 901 01:21:42,792 --> 01:21:43,957 ‫علاقه ای بیش از حد 902 01:21:49,375 --> 01:21:51,082 ‫به امید اتحاد دوبارنی المانی ها! 903 01:21:52,625 --> 01:21:54,832 ‫ولى من دلم اینو نمیخواد 904 01:22:31,375 --> 01:22:32,374 ‫همینجاست 905 01:24:23,833 --> 01:24:24,457 ‫- من دیگه میرم ‫- میری؟ 906 01:24:24,458 --> 01:24:25,332 ‫- من دیگه میرم ‫- میری؟ 907 01:24:28,250 --> 01:24:29,957 ‫بهم دستور داده شده 908 01:24:30,583 --> 01:24:31,707 ‫باید برم خارج 909 01:24:33,458 --> 01:24:35,791 ‫ولی ما نتونستیم حتی حرف بزنیم 910 01:24:37,000 --> 01:24:39,582 ‫شب اول یکم حرف زدیم 911 01:24:40,875 --> 01:24:42,916 ‫پاهامون بهم پیچیده بود 912 01:24:44,625 --> 01:24:47,249 ‫میتونستم انحنای پایین کمرت رو توی دستم حس کنم 913 01:24:54,500 --> 01:24:56,582 ‫لطفا ادامه بده 914 01:24:57,250 --> 01:24:59,249 ‫هرچی میخوای بگو، دارم گوش میدم 915 01:25:06,250 --> 01:25:08,499 ‫من هیچوقت نمیتونم طعم لبات رو بچشم 916 01:25:23,625 --> 01:25:24,499 ‫میشل 917 01:25:26,875 --> 01:25:28,374 ‫میشل بوتروس 918 01:25:41,958 --> 01:25:44,082 ‫پریموكيس داره به تحقیقاتش ادامه میده 919 01:25:45,000 --> 01:25:48,332 ‫اون قانع شده که من اونشب توی آکروپلیس پنهان شده بودم 920 01:25:48,500 --> 01:25:50,624 ‫ داره از پرسنل هتل بازجویی میکنه 921 01:25:51,833 --> 01:25:54,249 ‫هیچوقت نباید با من دیده باشی 922 01:25:59,500 --> 01:26:02,249 ‫فقط برای آخرین بار میخوام یه کاری برام انجام بدی 923 01:26:02,458 --> 01:26:05,499 ‫فردا صبح برو به این آدرسی که بهت میدم 924 01:26:06,875 --> 01:26:08,249 ‫توی کولوناکیه 925 01:26:28,250 --> 01:26:29,082 ‫سلام 926 01:26:29,250 --> 01:26:29,874 ‫- شما آمالیا سفالیس هستین؟ ‫- بله 927 01:26:29,875 --> 01:26:32,374 ‫- شما آمالیا سفالیس هستین؟ ‫- بله 928 01:26:38,833 --> 01:26:41,624 ‫به من گفتن که بسته ی ارسالی از سالونیک رسیده 929 01:26:44,833 --> 01:26:47,249 ‫حال سینگوس خوبه؟ تونست فرار کنه؟ 930 01:26:48,833 --> 01:26:49,374 ‫به من گفتن که بسته ی سالونیک رسیده 931 01:26:49,375 --> 01:26:51,624 ‫به من گفتن که بسته ی سالونیک رسیده 932 01:26:53,250 --> 01:26:56,707 ‫اونی که از سالونیک بود آره، ولی نامه ای که از لاميا فرستاده بودن گمشده 933 01:26:59,958 --> 01:27:03,082 ‫من در مورد سینگوس چیزی نمیدونم 934 01:27:03,833 --> 01:27:06,374 ‫من اومدم یه نامه که دست شماست رو بگیرم 935 01:27:06,375 --> 01:27:07,124 ‫من اومدم یه نامه که دست شماست رو بگیرم 936 01:27:07,333 --> 01:27:08,249 ‫البته 937 01:27:08,375 --> 01:27:09,499 ‫عذر میخوام 938 01:27:10,000 --> 01:27:11,582 ‫یه لحظه در خواستتون رو فراموش کردم 939 01:27:12,208 --> 01:27:14,249 ‫میرم اون نامه رو بیارم 940 01:27:48,792 --> 01:27:49,957 ‫آماليا؟ 941 01:27:58,792 --> 01:27:59,999 ‫سینگوس اینجا زندگی میکرد 942 01:28:45,458 --> 01:28:47,249 ‫بوتروس تو گاراژه؟ 943 01:28:48,125 --> 01:28:49,082 ‫عصر بخير مالفوس 944 01:28:49,250 --> 01:28:51,957 ‫شب زیباییه و ما تصمیم گرفتیم یه مهموني ‫غافلگیرکننده تو خونتون برگزار کنیم 945 01:28:52,083 --> 01:28:54,082 ‫- ما رو می پذیرین؟ ‫- بفرمایین داخل 946 01:28:54,250 --> 01:28:56,749 ‫- کارت خوب بود -عصر بخیر، حالتون چطوره 947 01:28:57,125 --> 01:28:59,999 ‫- عصر بخیر! - عصر بخیر، عصر بخیر عزیزانم 948 01:29:00,208 --> 01:29:02,499 ‫- عرض ادب دارم خدمتتون، خانم ‫- عصر بخیر 949 01:29:04,333 --> 01:29:05,832 ‫عصر بخیر، دورا 950 01:29:06,000 --> 01:29:08,207 ‫- چقدر زیبا شدين ‫- عصر بخیر 951 01:29:10,792 --> 01:29:12,916 ‫این ایده ی احمقانه کار کی بود؟ 952 01:29:13,083 --> 01:29:15,791 ‫اگه یکی از این عروسکا بوتروس رو اینجا ببینه و شایعه درست کنه 953 01:29:15,958 --> 01:29:17,249 ‫من تو دردسر بزرگی میوفتم 954 01:29:17,375 --> 01:29:19,374 ‫میدونی که پريموکیس هنوز دست برنداشته! 955 01:29:19,583 --> 01:29:23,207 ‫فکر مارگو بود میخواست نور چشمیشو برای آخرین بار ببینه 956 01:29:23,375 --> 01:29:25,082 ‫بوتروس داره از اینجا میره 957 01:29:25,667 --> 01:29:27,874 ‫به این زودی جشن نگیر 958 01:29:28,000 --> 01:29:29,999 ‫برنامه ی رفتنش رو تو باید بچینی 959 01:29:31,000 --> 01:29:32,249 ‫من ؟ 960 01:29:32,375 --> 01:29:35,207 ‫مارگو همه چیو برنامه ریزی کرده ‫خودش بهت میگه 961 01:30:09,125 --> 01:30:10,874 ‫میتونستم از ریکو کمک بخوام 962 01:30:11,875 --> 01:30:14,457 ‫ولی اون فردا همراه سفیر داره میره رم' 963 01:30:18,083 --> 01:30:21,082 ‫و دورا کوپر هم داره باهاشون میره، اگه میخوای بدونی 964 01:30:23,250 --> 01:30:24,624 ‫خوب... 965 01:30:26,125 --> 01:30:28,207 ‫پس یبار دیگه من تسليم خواسته ی تو میشم 966 01:30:31,375 --> 01:30:33,249 ‫اول بوتروس با پای پیاده میره 967 01:30:33,917 --> 01:30:35,749 ‫تا توجه جلب نکنه 968 01:30:37,375 --> 01:30:39,332 ‫ما تو مسیر ترک آتن سوارش میکنیم 969 01:30:43,000 --> 01:30:44,249 ‫توی دلفی، اون از ما جدا میشه 970 01:30:47,458 --> 01:30:49,624 ‫بعدش ما دوتا با هم برمیگردیم 971 01:30:50,708 --> 01:30:51,582 ‫تنها 972 01:30:54,583 --> 01:30:57,082 ‫با احساسات من بازی نکن مارگو 973 01:30:57,250 --> 01:30:59,916 ‫ولی من دارم با احساسات خودم بازی میکنم، مالفوس 974 01:33:25,583 --> 01:33:26,999 ‫پاسپورتت دست. منه 975 01:33:37,917 --> 01:33:39,499 ‫آمالیا سفاريس زن زیباییه 976 01:33:43,042 --> 01:33:44,999 ‫من همه چیو برای رفتنت آماده کردم 977 01:33:46,500 --> 01:33:47,791 ‫مالفوس میبرتمون به دلفی 978 01:33:49,500 --> 01:33:51,707 ‫از اونجا، خودتم میری به پاتراس 979 01:33:52,792 --> 01:33:56,874 ‫هرروز کلی قایق پر از توریست میرن کورفو 980 01:33:57,000 --> 01:33:58,582 ‫سخت میشه مراقبشون بود 981 01:34:01,708 --> 01:34:03,749 ‫همه چیو اینجا نوشتم. خودت بعدا بخون 982 01:34:08,375 --> 01:34:10,707 ‫تو باید توی سازمان ما کار کنی 983 01:35:03,917 --> 01:35:07,249 ‫تو میخواستی طعم لبامو بچشی 984 01:35:54,792 --> 01:35:56,749 ‫من میتونم قایمت کنم 985 01:35:59,000 --> 01:36:00,791 ‫کنار خودم نگهت دارم 986 01:36:03,458 --> 01:36:06,374 ‫نگهت دارم... 987 01:36:07,000 --> 01:36:07,957 ‫نه 988 01:36:12,000 --> 01:36:14,207 ‫تو عاشق منی چون دارم میرم 989 01:36:16,375 --> 01:36:22,957 ‫چون در وجود من، چیزی هست که از من بزرگتره 990 01:36:25,667 --> 01:36:27,499 ‫تو به یه زندگی متفاوت احتیاج داری 991 01:36:29,208 --> 01:36:30,374 ‫نه یه معشوقه 992 01:37:18,667 --> 01:37:19,582 ‫میشل! 993 01:37:27,083 --> 01:37:27,999 ‫میشل 994 01:37:42,917 --> 01:37:43,832 ‫نه 995 01:37:54,667 --> 01:37:56,624 ‫نفست بالا نمیاد، پابرهنه هم هستی 996 01:37:57,333 --> 01:37:59,707 ‫با این وجود، هیچ مردی از روی تراس ناپدید نشده 997 01:38:00,792 --> 01:38:03,207 ‫ولی من علاقه ای به مردا ندارم دورای عزیز 998 01:38:03,583 --> 01:38:04,457 ‫به هیچ وجه 999 01:38:10,875 --> 01:38:13,124 ‫قیافتون يجوريه راجع به کی داشتین حرف میزدین؟ 1000 01:38:15,250 --> 01:38:18,207 ‫منو دورا کیو داریم که در موردش ‫حرف بزنیم به جز ریکو؟ 1001 01:38:35,833 --> 01:38:37,082 ‫با بوتروس برو 1002 01:38:41,875 --> 01:38:44,499 ‫من خیلی کم دیدمش ولی بعضی مردا هستن 1003 01:38:44,708 --> 01:38:46,916 ‫که به محض دیدن میشه شناختشون 1004 01:38:49,458 --> 01:38:50,332 ‫اونم جزو هموناست 1005 01:38:51,958 --> 01:38:55,666 ‫داری عمرتو با من هدر مینی، همینطور که با استالبام هدر میدادی 1006 01:38:58,000 --> 01:38:59,957 ‫با مالفوس از ‫کسلی میمیری 1007 01:39:03,958 --> 01:39:06,207 ‫تو ساخته شدی که به خودت جون و دال بدی 1008 01:39:08,625 --> 01:39:11,957 ‫بوتروس احتمالا به اندازه من دوستت نداره ولی... 1009 01:39:14,250 --> 01:39:15,832 ‫ولی بهتر دوستت داره 1010 01:39:18,000 --> 01:39:20,707 ‫کمونیسم انقدرا هم مهم نیست، فقط یه کلمه ست 1011 01:39:21,875 --> 01:39:23,874 ‫خودت میدونی زندگی با کلمات چیکار میکنه 1012 01:39:24,917 --> 01:39:28,916 ‫یه مرد قوی همیشه فراتر از کلماتیه که تو یه زمانی باهاشون زندگی می کرده 1013 01:39:33,000 --> 01:39:36,832 ‫فرصت نداشتم بهش بگم که چرا انقد باهاش احساس نزدیکی میکنم 1014 01:39:40,083 --> 01:39:41,041 ‫یادت میاد؟ 1015 01:39:42,875 --> 01:39:45,707 ‫یادت میاد دو سال پیش وقتی مادرت فوت شد 1016 01:39:47,375 --> 01:39:48,707 ‫من توی وین بودم 1017 01:39:49,875 --> 01:39:50,791 ‫فوریه بود 1018 01:39:50,958 --> 01:39:53,874 ‫نظامیانی در دالفوس،شبه نظامیای کارگری رو شديدا سرکوب کردن 1019 01:39:56,458 --> 01:39:57,916 ‫من هیچی رو نفهمیدم 1020 01:39:59,500 --> 01:40:00,999 ‫ولى وحشت زده 1021 01:40:05,250 --> 01:40:07,499 ‫حالا این داستان یه معنی داره 1022 01:40:09,083 --> 01:40:10,832 ‫تو هیچوقت بهم نگفتی 1023 01:40:13,500 --> 01:40:14,957 ‫میبینی؟ 1024 01:40:15,083 --> 01:40:17,832 ‫اون خاطره رو برای بوتروس نگه داشته بودی 1025 01:40:22,833 --> 01:40:24,082 ‫یه چیزی 1026 01:40:24,667 --> 01:40:26,249 ‫یکم پول برام بذار 1027 01:40:27,000 --> 01:40:30,666 ‫وقتشه کارام با دورا رو سر و سامون بدم ‫و حرفامو باهاش بزنم 1028 01:40:31,667 --> 01:40:32,499 ‫آره 1029 01:40:34,708 --> 01:40:35,666 ‫حله 1030 01:40:40,250 --> 01:40:41,499 ‫ریکو 1031 01:42:32,708 --> 01:42:34,707 ‫- سلام - بعد از ظهر بخیر 1032 01:42:34,875 --> 01:42:37,082 ‫ما برای ساعت سه یه قرار ملاقات با آقای دریو داریم 1033 01:42:37,250 --> 01:42:38,916 ‫به اسم آقای مالفوس 1034 01:42:39,083 --> 01:42:40,957 ‫- اجازه بدین بپرسم ‫. ممنون 1035 01:42:48,500 --> 01:42:50,249 ‫این خونه مال دورا كوپره 1036 01:42:52,208 --> 01:42:54,457 ‫اینجا با خیال راحت میتونم منتظر مرگ بمونم 1037 01:42:56,083 --> 01:42:58,999 ‫المانيا دورا رو توی یه کمپ ‫نزدیک، ویتل زندانی کردن 1038 01:43:01,250 --> 01:43:04,291 ‫۱۹۴۲ تونستم بیارمش بیرون 1039 01:43:04,583 --> 01:43:07,457 ‫دورا در ستگیری مارگو چیزی بهت گفت؟ 1040 01:43:08,208 --> 01:43:09,957 ‫اون از کجا میدونست؟ 1041 01:43:10,083 --> 01:43:12,082 ‫اوه، یادم نمیاد 1042 01:43:12,250 --> 01:43:14,332 ‫من بلافاصله اقداماتی کردم ‫992 1043 01:43:14,875 --> 01:43:17,624 ‫سعی کردم بفهمم چی شده ولی نتونستم 1044 01:43:18,917 --> 01:43:22,374 ‫اون ناپدید شده بود برده بودنش یه جایی تو آلمان 1045 01:43:23,250 --> 01:43:25,499 ‫اون خیلی زیبا بود مگه نه؟ 1046 01:43:28,250 --> 01:43:31,457 ‫یه اتیش درونی تو وجودش احساس میکردم 1047 01:43:31,625 --> 01:43:34,957 ‫یه آدم خود رأی و یه دنده و پر از شور زندگی ‫مه ولی به نظر نا امید میرسید 1048 01:43:36,833 --> 01:43:38,749 ‫چرا رفت؟ 1049 01:43:38,917 --> 01:43:41,499 ‫میخواست یه نفرو او اوزار و یا ملاقات کنه 1050 01:43:41,667 --> 01:43:43,374 ‫یه مرد یونانی کمونیست 1051 01:43:45,208 --> 01:43:46,999 ‫به اسم بوتروس 1052 01:43:48,833 --> 01:43:50,999 ‫احتمالا تو همین مسیر بوده که دستگیر شده 1053 01:43:51,750 --> 01:43:52,957 ‫چه حيف! 1054 01:43:59,833 --> 01:44:02,707 ‫حوالي ۱۹۳۴، من واقعا تحت تأثیر کمونیسم بودم 1055 01:44:03,583 --> 01:44:06,082 ‫درست مثل سه یا چهار تا مرد دیگه ای که ‫برام مهم بودن و تحسینشون میکردم 1056 01:44:08,958 --> 01:44:11,082 ‫بعدش نظرم عوض شد 1057 01:44:11,250 --> 01:44:12,957 ‫اتفاقا بازم به همون دلايل 1058 01:44:13,083 --> 01:44:14,791 ‫همون دلایل بد 1059 01:44:17,000 --> 01:44:19,499 ‫والى الان دیگه برام تموم شده دیگه به چیزی علاقه ندارم 1060 01:44:21,708 --> 01:44:23,374 ‫تازه خودشم داره ازمون دور میشه 1061 01:44:24,375 --> 01:44:27,499 ‫رژه ی کمونیسم در اروپا هرروز داره شفاف تر میشه 1062 01:44:27,667 --> 01:44:29,832 ‫و غیرقابل کنترل و اجتناب ناپذیره 1063 01:44:31,792 --> 01:44:35,374 ‫استالین تا اونجا که میتونه پیش ‫خواهد رفت 1064 01:44:35,500 --> 01:44:38,957 ‫استالین تا جایی میتونه پیش بره که کشورهای وابسته به آمریکا و انگلیس بهش اجازه بدن 1065 01:44:39,083 --> 01:44:40,457 ‫نه بیشتر 1066 01:44:40,625 --> 01:44:42,749 ‫به این روزای یونان نگاه کن 1067 01:44:42,917 --> 01:44:45,582 ‫کمونیستا دارن سرکوب میشن ولی استالین هیچ کاری نمیکنه 1068 01:44:45,750 --> 01:44:47,624 ‫حتی یه کلمه حرف هم نمیزنه و اجازه میده چرچیل هرکاری میخواد بکنه 1069 01:44:47,625 --> 01:44:49,082 ‫حتی یه کلمه حرف هم نمیزنه و اجازه میده چرچیل هرکاری میخواد بکنه 1070 01:44:49,250 --> 01:44:51,207 ‫پس ینی از جنگ آخرالزمانی خبری نیست؟ 1071 01:44:51,375 --> 01:44:54,249 ‫قطعا نه فقط سیاست 1072 01:45:01,792 --> 01:45:04,666 ‫بیستم آوریل ۱۹۶۷، آتن 1073 01:45:09,875 --> 01:45:11,374 سلام- ‫- سلام صبحتون بخیر خانم 1074 01:45:11,500 --> 01:45:13,707 ‫رزرو داشتم. خانم سانتورینی 1075 01:45:14,750 --> 01:45:17,374 ‫سانتورینی مارگو، درسته! 1076 01:45:17,375 --> 01:45:19,957 ‫- ولى شما نگران سر و صدا نیستین این خانم سانتورینی؟ نه 1077 01:45:20,000 --> 01:45:21,999 ‫ اپارتمان تون توی طبقه همکفه 1078 01:45:22,042 --> 01:45:23,832 ‫خیلی پر سر و صداست میدونین که 1079 01:45:24,000 --> 01:45:24,999 ‫برام مهم نیست. همینو میخوام 1080 01:45:25,000 --> 01:45:26,332 ‫برام مهم نیست. همینو میخوام 1081 01:45:50,833 --> 01:45:51,749 ‫ممنون 1082 01:46:16,583 --> 01:46:17,791 ‫پدرت رهبری یه گردان از پارتیزان ها 1083 01:46:17,792 --> 01:46:19,499 ‫پدرت رهبری یه گردان از پارتیزان ها 1084 01:46:20,792 --> 01:46:22,624 ‫اطراف اتن رو به عهده داشت 1085 01:46:22,792 --> 01:46:25,124 ‫بهمون دستور عقب نشینی داده شده بود 1086 01:46:27,000 --> 01:46:29,249 ‫ولى بوتروس ‫موافق نبود 1087 01:46:30,208 --> 01:46:32,374 ‫رفت که با ستاد کل ارتش در موردش صحبت کنه 1088 01:46:33,375 --> 01:46:35,082 ‫همینطور با رهبرای حزب 1089 01:46:35,750 --> 01:46:36,957 ‫تو مسیر برگشت و در راه دلفی 1090 01:46:36,958 --> 01:46:38,541 ‫تو مسیر برگشت و در راه دلفی 1091 01:46:38,750 --> 01:46:40,791 ‫توی کمین افتاد و بردنش 1092 01:46:42,000 --> 01:46:42,999 ‫پریموكيس 1093 01:46:45,792 --> 01:46:47,749 ‫پریموكيس قبلا یه افسر پلیس بود 1094 01:46:48,833 --> 01:46:51,082 ‫و سابقه جاسوسی برای دشمن رو هم داشت 1095 01:46:51,250 --> 01:46:52,374 ‫برگشته بود و برای انگلیسی ها کار میکرد 1096 01:46:52,375 --> 01:46:53,999 ‫برگشته بود و برای انگلیسی ها کار میکرد 1097 01:46:55,000 --> 01:46:57,082 ‫قبل از اینکه بهش ‫شلیک کنه 1098 01:46:58,875 --> 01:46:59,457 ‫چشماشو در آورد 1099 01:46:59,792 --> 01:47:00,499 ‫چشماشو درآورد 1100 01:47:05,250 --> 01:47:08,082 ‫تو زیاد شبیه پدرت نیستی 1101 01:47:10,625 --> 01:47:11,249 ‫بیشتر شبیه مادرتی 1102 01:47:11,250 --> 01:47:11,582 ‫بیشتر شبیه مادرتی 1103 01:47:11,583 --> 01:47:11,999 ‫بیشتر شبیه مادرتی 1104 01:47:14,917 --> 01:47:16,666 ‫اینقدر شباهت حیرت انگیزه 1105 01:47:18,250 --> 01:47:19,874 ‫خارق العاده ست 1106 01:47:20,125 --> 01:47:22,124 ‫انگار همون آدمی هستی که سی سال پیش ‫تو یه روز تابستونی دیدم 1107 01:47:22,125 --> 01:47:22,874 ‫انگار همون آدمی هستی که سی سال پیش ‫تو یه روز تابستونی دیدم 1108 01:47:27,458 --> 01:47:30,207 ‫ازم پرسید نامه از لامیا اومده یا نه 1109 01:47:31,750 --> 01:47:33,582 ‫این اسم رمزمون بود 1110 01:47:34,458 --> 01:47:36,999 ‫تو ۱۹۴۳ دوباره دیدمش 1111 01:47:38,250 --> 01:47:40,916 ‫قرار بود ببرمش پیش سینگوس 1112 01:47:41,583 --> 01:47:45,874 ‫دو روز قبل از اینکه بره پیشش توی یه حملهی ناگهانی گیر افتاد 1113 01:47:46,333 --> 01:47:46,957 ‫و ناپدید شد، بدون اینکه هیچ ردی ازش باقی بمونه 1114 01:47:46,958 --> 01:47:48,541 ‫و ناپدید شد، بدون اینکه هیچ ردی ازش باقی بمونه 1115 01:47:51,083 --> 01:47:51,541 ‫اسم واقعی پدرت سینگوس بود ‫میدونستی؟ 1116 01:47:51,542 --> 01:47:55,082 ‫اسم واقعی پدرت سینگوس بود ‫میدونستی؟ 1117 01:47:59,500 --> 01:48:01,207 ‫و دختر سینگوسی 1118 01:48:01,958 --> 01:48:03,249 ‫این فوق العاده ست... 1119 01:48:09,750 --> 01:48:13,207 ‫بر فراز روستا تنها خورشید بود که در این ساعت دیده میشد 1120 01:48:13,917 --> 01:48:14,416 ‫آهنگری عظیم الجثه با چکش، شمش آهن سفید داغ افق را میکوبید 1121 01:48:14,417 --> 01:48:17,582 ‫آهنگری عظیم الجثه با چکش، شمش آهن سفید داغ افق را میکوبید 1122 01:48:19,250 --> 01:48:20,499 ‫در نزدیکی آنها 1123 01:48:21,125 --> 01:48:22,707 ‫سکوت نیمروز 1124 01:48:23,625 --> 01:48:26,332 ‫که زندگی انسان ها را تلطیف میداد، ‫همراهشان بود 1125 01:48:27,833 --> 01:48:29,624 ‫آنها روی همدیگر پریدند 1126 01:48:31,000 --> 01:48:34,707 ‫هوس، راه خود را از میان روح سر در گم آنها پیدا کرده بود 1127 01:48:34,875 --> 01:48:36,499 ‫و در نهایت به مقصد رسید 1128 01:48:37,708 --> 01:48:39,499 ‫اشتیاق آنها غیرقابل کنترل بود 1129 01:48:41,583 --> 01:48:42,916 ‫او بازوانش را باز کرد 1130 01:48:45,250 --> 01:48:48,832 ‫گل ها قبل از شکوفایی، گلبرگ هایشان را رو به بالا میگیرند 1131 01:48:52,375 --> 01:48:53,707 ‫شگفتي تن، 1132 01:48:54,625 --> 01:48:56,249 ‫شگفتی این روح گوشتین، 1133 01:48:57,500 --> 01:48:59,916 ‫تا نوک سینه ها، 1134 01:49:00,583 --> 01:49:02,374 ‫تا نوک ناخنها، 1135 01:49:03,083 --> 01:49:04,916 ‫و تا نوک زبان، به دقت طراحی شده است 1136 01:49:12,792 --> 01:49:16,791 ‫دقیقا در لحظه ای که لذت، آنها را در راهروی مرموزش هدایت میکرد 1137 01:49:16,958 --> 01:49:18,999 ‫آنها در میان تاریکی 1138 01:49:19,208 --> 01:49:20,791 ‫به چشمان یکدیگر نگاه میکردند . 1139 01:49:22,250 --> 01:49:25,249 ‫آنها با شوقی صمیمانه میخواستند باهم 1140 01:49:25,375 --> 01:49:27,374 ‫به سفری در این جهان خطرناک بروند که در آن 1141 01:49:28,667 --> 01:49:30,249 ‫بیشتر مسافران خود را فراموش کرده 1142 01:49:30,917 --> 01:49:32,082 ‫و در آن غرق میشوند 1143 01:49:32,083 --> 01:49:35,666 ‫تبدیل و ویرایش زیرنویس هارد ساب (چسبیده) به اس ار تی ‫AMIRHOSSEIN_7 1144 01:49:35,667 --> 01:49:39,666 ‫این زیرنویس به سفارس کافه سینما (ستاره آبی) ساخته شده و ‫کاملا رایگان میباشد 1145 01:49:39,708 --> 01:49:43,707 ‫هر گونه انتشار به نام شخص یا فروش این زیرنویس ‫مورد دارد و ناشر راضی نیست 113148

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.