All language subtitles for DeathsGameS01E08.DontGoLookingForDeath_DeathWillComeFind.TVING.MoonRiverTeam

بـازی مــرگ
-❤ ترجمه و زیر نویس از مون ریور ❤-
@moonriverteam -sns

بـازی مــرگ: قسمت هفت
دنبال مرگ نگرد، مرگ خودش پیدات میکنه
-❤ ترجمه و زیر نویس از مون ریور ❤-
@moonriverteam -sns

مامان؟

این خیلی بیرحمانه ست

نه

نه

لطفا این کارو نکن

!نکن

همیشه فکر میکردم چیزای زیادی
در مورد مادرم میدونم

اما مشخص شد هیچی نمیدونستم

مامان قبلا دختری با آرزوهای بزرگ بود

...اون دختر سرشار از آرزوها

...به یک زن

...یک همسر

و بعدش به یک مادر، تبدیل شد

حتی از مردی که عاشقش بود
بچهدار شد

خوشبختیای که فکر میکرد
...تا ابد باقی میمونه

زودگذر بود

چوی جون مو

اون موقع نمیدونستم

علت اینکه مامانم کم نیاورد

من بودم

الو؟

بله؟

!تحمل کن، یی جه

بیدار شو، یی جه

!یی جه

خیلی متاسفم

ای کاش من به جات مریض میشدم

به خاطر اینکه مامان نتونست
به جای من مریض باشه

قلبش تیکه تیکه شد

قربان

چطور تونستید یه شبه
منو اخراج کنید؟

اوضاع شرکت خیلی خرابه

قربان-
ولم کن-

استعفا

اخراج ناعادلانه، با مرگ برابر است

کارمندان هم حق و حقوقی دارند

... مامانم

...از یه تونل بسیار تاریک تر و عمیق تر

از اون چه که من تا به حال رد شده بودم
عبور کرده بود

...ولی مادرم

هرگز تسلیم نشد

یا به گذشته فکر نکرد

خیلی ساده رو به جلو حرکت کرد

من از داشتن چنین مادری خوشحال بودم

... اما به طرز احمقانهای

هیچ وقت به نعمت های دور و برم توجه نکردم

پسرم، قوی باش

من همیشه طرف تو هستم

مامان

...مشترک مورد نظر

الو؟

شما مادر آقای چوی یی جه هستید؟

بله
-❤@moonriverteam_sns ❤-

چی شده؟

!خدای من

لطفا هویتشو تائید کنید

!یی جه

مامان اینجاست

!بیا بریم خونه

زود باش بیدار شو

!یی جه

!یی جه

طفلک بچهام چرا باید
اینجا دراز بکشه

مامان اومده تو رو ببره خونه

زود باش بیدار شو، زود باش

!یی جه

مامانت اینجاست

به خاطر من، چشاتو باز کن

!لطفا نمیر، یی جه

چوی یی جه

مرگ مسری ـئه

...همزمان که از این دنیا میرم

!یی جه

...مرگ من

...با کسایی که منو دوست داشتن

باقی میمونه

آخرین بار کی پسرتونو دیدین؟

!یک هفته پیش

هیچ علامتی از خودکشی، نشون نمی داد؟

نمیدونم

فکر می کنید چرا پسرتون مُرده؟

من اونو کشتم

این به خاطر کم و کاستیهای منه

...اگه از زن باهوشتری به دنیا میاومد

این اتفاق نمیافتاد

!چه بچهی باهوشی

نوهی شما یک ساله ست؟-
خدای من-

این کیک برنجی عالیه-
!تبریک-

ازش لذت میبرم-
به نظر خوشمزه ست-

نوهی شما یک ساله نیست؟-
بگیر، سون هی-

بله-
خدای من-

ممنونم

میدونم، آره؟-
این عالیه-

!کاملا

راست میگه-
هنوزم؟-

واقعا، خیلی سریع بزرگ میشن

به این زودی، مادربزرگ شدم

واسه مادربزرگ شدن، خیلی جوون هستی

همینو بگو

چی؟-
بگیر-

یکم لباس برای نوهات بگیر

خدای من، این کار لازم نبود

!نه، نه

اینو با خودت ببر

...صبر کن

چرا اینو بهم میده؟

بد شانسی میاره

همینطوره، تو که نمیخوای
اون روی تو هم تاثیر بزاره

با اون پول برای نوهات لباس نخر

حتی نمیخوام اونو به عروسی
دخترم دعوت کنم

پس بهتره ساکت بمونی، فهمیدی؟

سرنوشت آینده بچهها
همیشه به مادر بستگی دارد

ناپلئون

پس خودتو کشتی چون هیچ امیدی تو زندگیت نبود؟

کار اشتباهی کردم؟

به کسی که آسیب نرسوندم

خوب فکر کن

ببین واقعا به کسی آسیب نرسوندی؟

خانواده اون دختری که مرد رو فراموش کردم
در حالی که اون، کاملا واضح بود

البته که فراموش کردی

تو یه بچهی لوس خودخواه هستی
... که نمیتونه در مورد غم و اندوهی که

که بازمانده ها باید تحمل کنن، فکر کنه
-❤@moonriverteam_sns ❤-

اون فکر میکرد من دخترشو کشتم

البته که میخواست منو بکشه

اون وقت مادر تو
میخواد کیو بکشه؟

...مرگ همیشه می دونست

من واقعا چه اشتباهی انجام دادم

من 12 مرگ دردناک رو به عنوان
مجازات کاری که انجام دادم، تجربه کردم

مرگی که بیشترین درد رو بهم وارد کرد

زمانی که تا حد مرگ سوختم

یا زمانی که دست و پاهام قطع شد، نبود

...جی سو

...بلکه مرگ کسی بود که

خیلی عاشقش بودم

درد جهنمیای که مادرمو
توی اون قرار داده بودم

به خودم برگشت

تصمیم گرفتم به عنوان مادرم به زندگی ادامه بدم

این یه مجازاتی بود
که تصمیم گرفتم به خودم بدم

...اولین متروی روز

...پر از پدر و مادرایی بود که

تمام تلاششونو میکردن تا اموراتشون بگذره

...در مقابل اینا

اصلا میتونم بگم تمام تلاشمو کردم؟

به طرز غیرقابل تحملی، از مرگ خودم
احساس شرمندگی کردم

حساب پسانداز مسکن
چوی یی جه

...این حساب پسانداز

...یه هدیه ست که برای تو آماده کردم

تا بتونی بعدا خونه بخری

خدای من

...نمیشه یه کوچولو دیرتر بزرگ بشی

تا بتونیم برای مدت بیشتری
باهمدیگه زندگی کنیم؟

درها در حال بسته شدن هستند

لطفا برای امنیت خودتان، عقب بایستید

شروع زندگی دوم شما
پارک یادبود سئونا

چی؟

...این ایستگاه

نزدیک آرامگاه منه

یی جه

...مامان هر روز بعد از کار

می اومد اینجا

!پسرم

امروز حالت چطوره؟

وقتی حتی نتونستم جون
... پسر عزیزمو نجات بدم

چطور میتونم اسم خودمو مادر بزارم؟

...نمیدونم چرا

وقتی چنین حقی ندارم
اسم خودمو مادر میزارم

یی جه

یادته ازت خواستم توی زندگی
بعدیت هم پسرم باشی؟

حرفمو پس میگیرم

...تو باید پدر و مادری

...ثروتمندتر و بهتر از من پیدا کنی

تا توی زندگی بعدیت
بتونی شاد زندگی کنی

...منم از دور نگاهت میکنم

...تا فقط ببینم

که زندگی خوبی داری

حتی طوری رفتار نمیکنم
که انگار تو رو میشناسم

فقط تماشا میکنم

...در عوض

...امیدوارم

...زندگی بعدیت رو

تا آخرِ آخرش زندگی کنی

زیرنویس چسبیده این سریال با ترجمه مون ریور را
از کانال میو مدیا دریافت کنید
.:::@MiooMedia:::.

...میخواستم به مامان بگم که متاسفم

...و اینکه میخوام

...توی زندگی بعدیم

دوباره به عنوان پسر اون به دنیا بیام

...ولی هیچ کدوم از حرفام

...یا هیچ کدوم از احساساتم

بهش نمیرسه

...مرگ دقیقا

همینطوره

مامان جایی هست که دوست
داشته باشی، با من بری؟

میخوام به کوه اوبونگ برم

کوه اوبونگ؟

وقتی جوون بودیم، اغلب
با پدرت می رفتیم اونجا

...وقتی کار پیدا کنم

تو رو به کوه اوبونگ میبرم

!خدای من

پسرم بهترینه

ولی میدونی چیه؟

به خاطر زانوی ضعیفم نمیتونم برم

اشکالی نداره

اگه لازم باشه، روی پشتم کولت میکنم

پس فقط یکم صبر کن

...با اینکه دیر بود

... ولی میخواستم کوهستانی که دوست داشت

...جایی که پدر و مادرم

زمان جوونی عاشق رفتن به اونجا بودن، نشونش بدم

!چقدر قشنگه

مامان

متاسفم که یادم رفت

...خیلی متاسفم

که سر قولم نموندم

کسی اونجا نیست؟

کمکم کنید

...لطفا

نمیتونی اینطوری بمیری

لطفا نمیر، مامان

لطفا نمیر

ممنون که هنوز زندهای، مامان

یی جه

زود باش بیدار شو، زود باش

بیا بریم خونه

لطفا نمیر، یی جه

مامان

نمیتونی اینطوری بمیری

لطفا نمیر، مامان

همونطور که عاجزانه آرزو میکردم
...مادرم زنده بمونه

...همون احساس یأسی رو تجربه کردم

که اون با دیدن بدن سرد من
توی سردخونه گریه کرد

متاسفم

اشتباه بزرگی کردم

...برای برآورده کردن آرزوی مادرم

...برای اینکه خودم تا آخرش زندگی کنم

...مجبور بودم

به زندگی ادامه بدم

...من 32سال زندگی کردم

که طولانیتر از زمانی بود که به عنوان
چوی یی جه زندگی می کردم

...به یاد

...کسایی که دلتنگشون بودم

زندگی کردم

وقتی تو ترس دائمی زندگی کنی

نمیتونی بگی که واقعا داری زندگی میکنی

اما چون من ترسو بودم

همیشه توی ترس دائمی زندگی کردم

ترس از اینکه دنیا ارزش منو ندونه

ترس از اینکه از هم سن و سالهام عقب بیافتم

و ترس از اینکه ممکنه رد بشم

در نهایت قبل از اینکه زندگیم شکوفا بشه

...به خاطر این ترس ها

جون خودمو از دست دادم

بعد از مرگ متوجه شدم

...زندگی به خودی خود

...یه فرصت بود

و دردی که فکر میکردم
...کل زندگیمو فرا گرفته

فقط یه بخش کوچیکی از اون بود

...یه روز صاف

...یه روز بارونی

...یه روز بادی

یاد گرفتم تک تک این روزها

زندگی رو تشکیل میدن

و اینکه تا زمانی که به راهم ادامه بدم

شکست خوردن اشکالی نداره

وقتی وارد بدن مادرم شدم

... بالاخره

اینو فهمیدم

فکر نمیکردم هیچ وقت اینو بگم

ولی خیلی دلم برات تنگ شده

...ولی خب نمیدونستم

که دوباره دیدنت اینقدر طول میکشه

واقعا؟

من تو حس گذر زمان، مشکل دارم

هر چند فکر میکردم بیشتر از
حد معمول طول کشید

برای من به اندازه کافی طولانی بود

...و

و کل این مدت رو به این فکر کردم
...که وقتی دوباره دیدمت

باید چیکار کنم

بهت التماس میکنم

...لطفا میتونی

...فقط یه بار دیگه

بهم شلیک کنی؟

تمام گلوله های اختصاص داده شده
به تو رو، قبلا استفاده کردم

میدونم
-❤@moonriverteam_sns ❤-

...میدونم

...ولی لطفا بهم یه شانس دیگه بده

تا فقط یه بار دیگه به عنوان خودم، زندگی کنم

بزار یه بار دیگه به عنوان
چوی یی جه زندگی کنم

بهت التماس میکنم

خواهش میکنم

چرا؟

میخوام برای آخرین بار مادرمو بغل کنم

...گفتی با قوانینی که من ایجاد کردم

منو شکست میدی

!تو برنده شدی

چی؟

تو موفق شدی از مرگ فرار کنی و زنده بمونی

مجازاتت از طرف من، تموم شد

تنها چیزی که الان باقی مونده
قضاوت خداست

...و قبل اینکه خدا تصمیمشو بگیره

یه گلوله دیگه بهت میدم

واقعا؟

...اگه این اسلحه در نهایت شلیک بشه

شانسی که خواسته بودی، بهت داده میشه

اگه شلیک نشه چی؟

اون وقت تصمیم سرنوشتت با خداست

مامان

مامان

بـازی مــرگ
-❤ادیت : HaSs | ترجمه : Mrym ❤-
@moonriverteam _sns

♫تو لبهی دنیا وایستادی؟♫

♫توی این دنیا فقط یه دونه از تو هست♫

♫نمیتونم با صدای بلند گریه کنم♫

♫تو در تلاش برای صدا زدن اسمِ♫

♫کسی که عاشقشی، هستی♫

♫تنها کسی که دوستش داشتی♫

♫اشکالی نداره با صدای بلند گریه کنی♫

♫تا وقتی صدای گریه هات تا دوردستها به گوش برسه♫

♫اگه امروز باهاش روبرو شدی♫

♫...امیدوارم هیچ ناامیدی♫

♫هیچ دردی واست باقی نمونه♫

♫هنوز همونجا ایستادی؟ ♫

♫شجاعت برگشتن رو نداری؟ ♫

♫ ... چهره غمناکی که به خاطر دارم♫

♫کسی که قدردانشم ♫

♫کسی که شرمنده اش هستم ♫

♫ هر چند معجزه ای که بهش امیدوار بودیم وجود نداره ♫

♫یا قدرتی که دوباره رو پامون بایستیم ♫

♫ به صدایی که وجودتو در برمیگیره، گوش کن ♫

♫"عاشـقتم" ♫
-❤@moonriverteam_sns ❤-

♫"عاشـقتم" ♫

♫ اگه هنوز تردید داری ♫

♫امیدوارم جراتشو پیدا کنی ♫

♫ دوباره رو پاهات بایستی ♫

♫و بهش غلبه کنی ♫

برای دانلود زیرنویسها و موزیک ویدئوها و حمایت از
مترجمین ما لطفا شبکه های اجتماعی ما را دنبال کنید
تلگرام و اینستاگرام
-❤@moonriverteam_sns ❤-