All language subtitles for Il.Ladrone.1980._persian

ترجمه از امین خزیمه

تقدیم به دوست داران واقعی سینما

((دزد خوب)) اثر پاسکواله فستا کامپانیله

می تونم بگم تمام عمر در حال راه رفتن بودم

طبعا اگر تو یه کالسکه با خدمتکارات
سفر کنی می شی مسافر

ولی اگر پیاده باشی مثل من
یه ولگردی

هیچ کس بهت اعتماد نمی کنه

مثل کدو تنبل می مونی
یه مزرعه کلم

من از وقتی که بد موقع رفتم تو
اتاق مادرم تو راهم

ده سالمم نبود

حالا پره

حالا خالیه
این خالیه، اینم پره

نگاه کنین

حالا من، جادوگر بزرگ کالدیو

آب رو تبدیل به شراب می کنم

بسه
...برای گفتن کلمات جادویی

...آبراکادبرا

شراب بیا.... آب برو

لاکن
جادو عمل می کند

آب تبدیل به شراب شد

چه شگفتیی

اینا گوز خفه کن های معروفن

یکی رو عصر می خورید
یکیم شب؛ بوش کامل از بین می ره

و به جای صدای گوشخراش

یه صدای تمیز می ده

موسیقیاییه

صدای ناهنجاری که می دید ملت
فرار می کنن

شوهر ها، همسر ها رو با بوی بد منزجر نمی کنن

و به بی کلاسی محکوم نمی شید

این جوی مردم راضی تر می شن
و دعوا های خانوادگی کم می شه

همش با دو شکل
(واحد پول اسرائیل)

کی می خواد گوز خفه کن بخره؟

همیشه اوضاع می تونه ناجور بشه
یه باد تند لباسم رو بلند کرد

پمپ هایی که باهاشون شراب رو می ریختم
تو کوزه دیدن

خدافظ معجزه
تمام پولمم گرفتن

برای یه مدت، باید نمایش رو عوض می کردم

کمکم کن
خدا ده برابر بر می گردونه

به فقرا کمک کنید

مردی با سه دست
احتمالش کمه

اون پولامو دزدیده-
بگیرینش-

چرا که نه؟
کی مواظب مهمونای عروسیه؟

بوی سه نوع کلوچه رو تشخیص می دم
کلوچه گوشت پیچ بره

کلوچه انجیز-
دماغ خوبی داریا-

از اعضای خانواده هستی؟-
آره، دوماد برادرمه-

من جوونترینم-
من چجوری نمی شناسمت؟-

من عموی دومادم-
دوماد شنیدی؟-

گفتم عروس
برادر عروس

پس من باید بشناسمت-
چیه؟ تو عروسی؟-

منم برادرشم-
ببخشید... چقدر فامیل دارم-

امروز عیده، نمی خوایم گناه کنیم
رو میز فقرا بشین

من با فقرا بشینم؟
....خب

حداقل می تونیم تماشا کنیم-
می دونی باراکوک چی می گه؟

می گه اگر چیزی نداری بخوری می
تونی حداقل چشمات رو سیر کنی

مطمئنم یه چیزی میارن بخوریم

این برای شماست

چی شده؟-
مهمونا از اون که فکر می کردیم بیشترن-

دیگه شراب نمونده-
اوه، خب-

می ترسن برای عروسیشون خرج کنن

غذا خوبه؟

ببخشید

چی گفتن؟-
نفهمیدم-

دوست داماد گفت که عیسی
گفته آب بیارن

درسته، اگر شراب تموم شده
می تونیم آب بخوریم

کلی شراب داریم-
درسته-

مردم دیوونه شدن
مخزن آب رو پر از شراب کردن

زود باش بریز
پرش کن

داریم خواب می بینیم؟-
گم شو بیرون-

یه لحظه
می خوام بدونم

معمولا بهترین شراب رو ظهر سرو می کنیم

ولی تا الان نگهش داشتیم

هی بهم گوش کنین
حالا بعد از یه کلک ساده

بهم بگو این شراب از کجا اومده؟

از کجا باید بدونیم؟-
عیسی گفت باید بره به مخزن آب-

وقتی من اومدم پر از آب بود-
آره ولی الان پر از شرابه-

معجزست-
معجزه چه معجزه ای؟-

تخصص منه
عیسی چقدر بهتون پول داد که کمکش کنین؟

هیچی
حالا برو

منم می دونم چجوری این کار رو بکنم

منم همچین کلکی بلدم-
برو بیرون-

وسایلت رو بردار و برو

بد بخت خرافاتی

معجزه

خرافاتی های مذهبی

عیسی کیه؟-
چی؟-

من اون کلک رو ابداع کردم
تبدیل آب به شراب

می شناسینش؟

عیسی با یه قمقمه زیر لباسش
اون کار رو نمی کنه

با یه مقادیر بیشتری این کار رو می کنه
تا حالا ندیده بودم کسی در این حد موفق باشه

و مخفیانه هم انجامش داد

نکته اصلی که اسکل کردن ملته رو یادش رفت

دیگه چیزی رو نمی فهمم

سلام

سالم باشی-
قبل از این که بیای بودم-

کی هستی؟-
اسمم... کا...کالبه-

گوش کن کاکالب

نه فقط یه کا بعدشم لب

کالب

می دونی که نمایش مجانی نیست
پول بده یا لباسم رو بیار

لباست رو می خوای؟ باش

پیداش کردم

اسم تو چیه؟

اسمم دبراست
همین الانشم 5 شکل بده کاری

اونقدرم بی ارزش نیستی
دبرا

قیمت دست زدنم 5 شکله
شد 10 شکل

می تونی پولشو بدی؟

البته که می تونم
نگران نباش

بوسیدنم می شه 15 شکل

وقتی شد 50 تا بهم بگو

خب، دکمه پایینی این جاست

لولا این جاست
محفظه هم این جاست

پس وقتی بازش می کنم آبی که بالاست با شراب
مخلوط می شه و تمام

همیشه با خودت حرف می زنی؟

بله، پیامبر باراکوک می گه
حق همیشه با کسیه که با خودش حرف می زنه

این کلکیه که عیسی برای تبدیل آب به شراب
انجام داد

همه چیز رو می فهمم دبرا
من یه نابغه ام

نابغه نیستی
چیزی که دیدی یه معجزه بود

چه معجزه ای؟ از کجا می دونی؟
فقط همین جوری می گی

من عیسی رو می شناسم

می تونی منو بهش معرفی کنی؟-
اگر بخوای-

دوستم مارتا یه پسر عمو داره
که می شه خواهر زاده عیسی

یه نجار اهل ناصره هست

مسیح منوشفا داد-
حالا منجیم شده-

چی داشتی؟
دل درد؟

جذام-
ورم کرده بودی... متوجهم-

چی؟... جذام

برو قاتل، تو منو نابود کردی
جذامی

بهت گفتم که درمانم کرده

دور بمون، دور بمون

نزدیک نشو، می فهمی؟

می دونم حالا فایده نداره دیگه
تو رو تو دستام گرفتم

بی خیال، کصخل
ماه ها و سال ها طول می کشه

تو چه می دونی؟
من سالم بودم، از هیچ مرضی رنج نمی بردم

باید این جوری تلافی می کردی-
بهت گفتم که سالمم؛ درمانم کرد-

درمان کرد-
نمی تونی منو اسکل کنی-

من دارم می رم-
کجا می ری؟ بیا این جا کصخل-

چی کار می کنی؟ فرار می کنی؟
پولم رو ندادی

با بز چی کار می کنن؟
می خوان بکشنش؟

می فرستنش تو صحرا تا بمیره
بعد از این که گناهان مردم رو انداختن رو دوشش

برای همشون تقاص پس می ده

رضایت بخش تره
مگه نه؟

بهتره این جا بخوابیم
فردا صبح موقع طلوع

بز رو می بریم به پرتگاه و می اندازیمش

حیفه یه بز کوهی مثل این
حداقل 20 شکل می ارزه

فکر کردی کی یه بز سیاه می خره؟

نمی دونی بد شانسی میاره؟

آروم باش، امروز صاحبت عوض می شه
خوشحالی؟

ما تو دنیای غیر منتظره ای زندگی می کنیم

می دونی باراکوک چی می گه؟
ارزش یه بز به رنگشه

ارزش یه مردم به لباساشه

کی تورو که سیاهی می خره؟
من یه قرونم گیرم نمیاد

حالا درستش می کنیم

سه شکل-
شوخیت گرفته؟

گفتم سه شکل-
تو خوابتم همچین حیوونی نمی دیدی-

بیست شکل نگاش کن
چه بز قشنگی

سه شکل نه بیشتر-
فکر کردی دزدیدمش؟-

آره-
خب نمی خوام باهات بحث کنم-

بذار بگیم 15 شکل
و بعدش مال توئه

پنج

کارتو بلدی
پولدار می شی

الانشم پولدارم

باشه پس ده شکل

یک، دو، سه، چهار، پنج، شیش
هفت

نگفتیم ده تا؟-
تو گفتی ده تا-

شانس آوردی که عجله دارم-
چرا عجله داری؟-

چون-

می ترسم بارون شروع شه

بیاین بریم باید از رودخونه رد شیم

این دیگه چیه؟
تبدیلش کردی به یه بز سیاه

معجزه

ولگرد لعنتی

خدا لعنتت کنه

به نظر خوب میاد
همه اش رو می خوام

همه اش؟-
همه اش

چند نفرین؟-
...خودم، شخص شخیصم، به همراه

با اون امضای زیر شکمم
یه چهار نفری می شیم

کدومتون پول می ده؟-
...می دونم من

تو به لباسا بیشتر از مردم اعتماد می کنی

بسه؟

نمی خواد چهار بخشش کنی
خودم همش رو می خورم

برو با دوستات بشین
ممنون-

تویی یا من

برای هممون بد می شه
دزدیدن بز مقدس

بیاین تظاهر کنیم اتفاق نیوفتاده-
بدشانسی میاره-

درسته-
کسی که اون گناه رو مرتکب شده بود گرفتن؟-

نگهبانان معبد دنبالشن-
امیدوارم بگیرنش-

بلایی که استحقاقش رو داره سرش میاد

خدایا... نگو اون حیوون برای تو بود

نگو... لطفا
چی، این چیزیه که بهم می گی

نشون دهنده اینه که تفاهم دارمی

قاضی ها همین الان محکوم به مرگ کردنش

محض این که بگیرنش

چون هضمم رو متوقف می کنه
خدا

این جاست
خودشه

می تونی بزت رو پس بگیری

نه ممنون همین الان یکی خوردم

پولمو پس می خوام
سربازا سرت رو می خوان

سی سال هر چیزیو امتحان کردم
و برای این که چیزی بهتون بدم

بگیرینش

در دو حالت انجام دادن هر کاری واجبه

برای نجات دادن زندگیت و نرفتن به زندان

وقتی سربازا دنبالت جایی کار کن که
هیچ کس نتونه پیدات کنه

تبدیل به یه مرد فقیر با لباسا و دستای کثیف شو

تو یه مترسک تو مزرعه ذرتی

تنها چیزی که داشتم آزادیم بود

یه خدمتکار بی درد نخور احمقم

هی، تنبل خان، تکون بخور
پول می گیری که کار کنی

چرا ایستادی ؟
وقت بیشتری تلف نکن

اگر تا ظهر کل زمین رو شخم نزنی
پولی نمی گیری

نامردیه
کسی که سه ماه تموم براش کار کردم

حق داره ناراحت باشه
بهم پول می ده تا کار کنم

نه این که وقت رو با تنفس و عرق کردن و
شاشیدن هدر بدم

ولی دوتا اشتباه می کرد
اول این که منو با عصاش می زد

و دیگه این که به صورت عمومی کفرش رو
نسبت به باراکوک ابراز کرد

و این که می گفت اسمش رو از روی
پیامبران باروک و آباکوک گرفتم

و حرفام رو از قول اون می گم

ولی هی راهی برای این که
تلافی کنم پیدا کردم

بر اساس قرارداد بهم حقوق می ده
یه پارچ آب، سالاد و گیلاس

شب یه سر به انبارش می زنم که بهم
کمک می کنه فرداش هم کار کنم

یه وقتایی یکم شراب می خورم

بهترین شراب رو داره

ولی بعدش همیشه دوباره خمره رو پر می کنم

لباستو درست کن
تنها نیستیم

گرمه باتوئل

صد بار بهت گفتم از جلوی خونه من رد نشو

بوی تعفنت از سی پایی می رسه

ارباب
کار دو محصول داره

پول و بوی بد

تقصیر من نیست پول میاد تو جیب شما
و بوی تعفن رو من می گیرم

حرفای تند و تیز می زنی کالب
...یادت باشه داری با پسر

پسر الیو آزاکه پسر لواکیم پسر زبولون

پسر زبولون
می بینم یادت مونده-

البته ارباب
من کالب پسر ... هیچکس هستم

از اونجایی که پدر خودم رو به یاد نمیارم
پدر شما یادم می مونه

حسودیت می شه کالب
اعتراف کن دوست داشتی جای من بودی

من فقط از تمام چیزایی که شما دارین
یه چیز رو دوست دارم داشته باشم

برو اسطبل و بخواب

بیا زوله

شرابم روز به روز بهتر می شه
برخلاف عصبانیتم

زندیگی خوبی دارم
خدایا

فقط یه چیزی که مال شوهرمه رو
می تونی داشته باشی

می خوام بهت یه هدیه بدم-
ممنون ارباب-

کمک به فقرا
وظیفه هست

تو مذهبمون هست

وای، شما مذهبیم هستین

فکر کنم شوهرتون خیلی از من بدش میاد

کجا قایمش کردی دزد؟

گفتم من برش نداشتم-
دروغ گو-

لطفا تکرار نکنید
داره بهم توهین می شه

حق با توئه، بسه
بهت گفتم گمش کردم

فکر نمی کنم اون برش داشته باشه

فکر می کنم یه جایی قایمش کردی

ولی فایده ای برات نداره
چون این جا می مونه

و تو میری
ولی تو بهم پول می دی

پولش رو بدین

برو بریم! غذای آقا سرو شد

شراب بیار نمی بینی لیوانا خالین؟

صبر کن باید آرد هم بیاری
اون جعبه رو بیار و آرد بریز توش

سریع تر حرکت کن
هیچ کاریو نمی تونم خودم انجام بدم

اشکال داره یه لحظه این جا بشینم؟

می خوام ببینم چجوری به تنهایی موفق
به خوردنش می شی

می بینی

فقط می خوام یکم استراحت کنم
زنم رو ندیدی؟

زود باشین خیلی وقت تلف می کنین-
زیاد حرف می زنه-

می دونم

باورت نمی شه اگر بگم تا یه ماه
پیش حرف نمی زد

واقعا؟-
آره از زمان تولد-

عیسی یه مدت این جا بود
اون یارو که معجزه می کنه

با این که نیازی نبود
دستش رو گذاشت رو سرش

زبونش رو لمس کرد و گفت
اگر به من ایمان داری حرف بزن

اون ایمان داشت-
بیا کمکم کن اینو جا به جا کنم-

عیسی چقدر بهت پول داده که این داستان رو
تعریف کنی؟

منظورت چیه؟
پولی بهم نداد

هیچ پولیم نگرفت، رایگان کار می کنه-
باشه-

حاضرم 500 دراخما پول بدم که زنم
نتونه دوباره حرف بزنه (واحد پول یونان)

سربازای رومی دارن میان

اربابم به زودی اینجا خواهند اومد

می خواد تو یه اتاق استراحت کنه
یه اتاق آماده کن

باعث افتخارمونه-
داریم از گرسنگی می میریم-

یه چیزی بیارین بخوریم

بیاین رو اون میز بشینیم

یهودیه داره تنهایی غذا می خوره
شاید باید بهش کمک کنیم

می بینم خوب به خودت می رسی رفیق
می خوای همش رو تنهایی بخوری؟

نمی دونم چرا ولی همه همین رو ازم می پرسن

لطفا... راحت باشین-
ممنون-

اگر می خواید یه عصورنه ای چیزی بخورین

ببخشید

چجوری می خواست همش رو تنهایی بخوره

نگاه کن چی کار می کنم
غذا برای سربازای رومی می خرم

یه مرد می خواد باهاتون صحبن کنه-
چی می خواد؟-

می گه اعتراض داره-
اعتراض؟-

بذار بیاد تو

علیا مخدره، سربازای اسکورتتون نهارم رو خوردن

برده یهودی

فکر کردن من دعوتشون کردم

برده یهودی

فکر می کنم مشکلی با پرداخت
پول غذام نداشته باشین ((برده یهودی))

چه پرنده بامزه ای
گفت و گوی جالب و متنوعی بود

برده یهودی-
نمی تونین خفه اش کنید خانم؟-

یه همچین موجوداتی می تونن
باعث انقلاب بشن

بامزه ای، برده یهودی

اسمم کالبه خانم
ولی به پرنده نگید

من اسمم پائولاست
دختر تیبریوس آلاریوم مارکوس هستم

منم کالبم، پسر هیچ کس

امیدوارم با فرزندانی که پدرشون مشخص نیست
مشکلی نداشته باشین

می تونیم صحبت کنیم
بانو آپولا

نمی خواد رسمی حرف بزنی

بهم بگو آپولا

می مونه؟-
میمونم، می مونم-

چجوری دوست داری برات جبران کنم؛ کالب؟

...من

یا تخم هرکول
این مرواریده

خیلی قشنگه
هر روز یکی برام درست کن

در حکمت قدیم گفته شده دانه های
مروارید از دهان مرد دستکار بیرون میان

یا مرد دزد
دزدیدیش مگه نه؟-

می تونی بهم بگی، عاشق دزدام
با یکیشونم ازدواج کردم، بهترینه

بعد از من-
فرماندار روفو-

خب پس

دوتا-
بازم داری-

بیست و چهارتا-
بیست و چهار تا-

توقع داشتم از اون یکی خروج تحولشون بدم
....بانو ولی

دو روزه هیچی نخوردم
و خب می دونین

بیا نزدیک، کالب
می دونی چی دوست دارم

بوی یه دزد حشریم می کنه-
واقعا؟-

جنده رومی-
همیشه واقعیت رو می گه-

منو ببوس-
با افتخار بانو-

مواظب باش قورت ندی

یکی دیگه

خیلی قشنگن

کمه کم 50 دراخما می ارزن-
مال تو-

نه کالب، نیازی نیست به من
هدیه ای بدی

می دونم ولی حداقل یه بار تو زندگیم می خوام
یه چیزی بدم

باشه، قبول می کنم
ولی فقط به این دلیل که دزدیدیشون

بهت گفتم دزدا نقطه ضعفمن
ولی نه فقط اونا

چیزای دزدیده شده هم
احساس عجیبی بهم می دن

اگر می خوای احساس خوبی بکنم
یه کاری کن پشتم بغلتن

یکی دیگه
همه شون رو بذار لطفا

از رم برام بگو

توهم رویای رفتن به رم رو داری؟

درسته جمعیتش از 10 هزار نفرم بیشتره؟

ده برابر بیشتر
حتی بیشتر از اون

حقیقته-
امکان نداره

مروارید کالب-
باش، باش-

اون طور شهری وجود نداره-
اوه، ولی داره-

مثل یه جنده خونه هست
پر از حرکت و نزاع و شلوغی

همه داد می زنن، جیغ میکشن و
می دون

رم تنها شهر تو دنیاست که یه نفر می تونه
شغلی بدون کار کردن داشته باشه

شهر خودمه-
با همچین بدن زیبایی خیلی تو رم موفق می شی-

راحت برو حموم
تمام گنده های شهر اونجان

یه سری زنا هستن
حتی چند تا مردم پیدا می شه

که برای کسی مثل تو دیوونه می شن

چه قدر باید پول بدم که
شهورند رم بشم؟

فقط بیست هزار دراخما
بده به شوهرم و شهروندت می کنه

بیست هزار دراخما
عجب دزدیه

یه دزد بزرگ
بهت گفتم

پول از کجا بیارم؟-
بی خیال کالب-

تو که دزدی، درسته؟-
آره ، ولی-

می تونی بدزدیش

خیلی زود، بوی دزد شد بوی گند و
بانو منو فرستاد بیرون

و مرواریدارم از دست دادم
نوشته شده که: خدا می ده و می گیره

تو یه شب عشقبازی به دستشون آوردم
و یه شب عشقبازی دیگه از دستشون دادم

هنوز گرسنمه

گوسفند-

آخری رو می گیرم

گرفتمت، چه بزرگه
آروم باش

سگی؟

تقلبی عوضی
گم شو

تو یه سگی
باید مثل یه گوسفند بری

برگرد به گله

بهتره بری زیادی گرسنمه

فراموش می کنم سگی و
مثل یه گوسفند می خورمت

برو... بهتر

یه سگ
دیوونه شدم

برو
نمی خوامت

نگا کن تو رو خدا

داری می ری؟
با یه سگ مثل تو چی کار می تونم بکنم؟

برو

برای این پوست چه قدر می گیرم؟-
از پیری مرد؟-

نه از سینه پهلو، جوون بود
نمی بینی پوستش هنوز لطیفه

بیچاره خیلی برام مهم بود

باشه! دو دراخما برای احساساتت
و سه تا هم برای سگه؛ جمعا 5 دراخما

پول رو می خوای یا نه؟ خوبه؟
کار رو تموم کردیم

یک، دو، سه ، چهار، پنج

عالیه جوشوا
بدو

دزد
کصکش

دزد رو بگیرین
جلوش رو بگیرین

اینو بهت نشون دادم، یادت نمیاد؟
اینام هستن

کارتا رو یاد گرفتی؟ بیا دوباره شروع کنیم
مواظب باش

یک
دمت رو تکون بده

آره؟
آفرین

دو ، پات رو ببر بالا
این یکی

آفرین
این دو بود

سه
چی کار باید بکنی؟

اون یکی پا
آفرین جاشوا، فهمیدم بلدی، بسه

شماره چهار
گوش راست

آفرین خودشه

همیشه می بری
محض رضای خدا

شانسه دیگه... پول رو بده بیاد

شاید یه کلکی می زنی

بدشون به من-
نه علامتی روشون نیست-

می خوای بدونی چجوری همش می برم؟

سگم می شینه پشت سرت و
عددای رو کارتت رو بهم می گه

جایی که ملت احمق هستن برای
اهدافشون ارزش قائل نشو

بیا بریم سر کار جاشوا

عیس، عیسی

عیسی، عیسی

عیسی،

عیسی، عیسی
بذارین عیسی رو ببینیم

لطفا ساکت باشین
ارباب به زودی میان

عیسی
عیسی

اینا کین؟ چی می خوان؟

می خوان عیسی فلج ها رو خوب کنه

از جذامیا و لال ها خسته شده

همین روزاست که مرده ها رو زنده کنه

جذامی، چی می خوای؟
....برو اون ور؛ هر دفعه می بینمت

لطفا خفه شو
برای هیچ کس ارزش قائل نیستی؟

کی، برای اون؟

اون منجیه

آره عیسا، تو اسرائیل هر روز یک پیامبر
و هر سال یه منجی به دنیا میاد

لطفا برو اون ور، پوستم می خاره-
سکوت-

باش، باش ... سکوت

به خدا اعتقاد داری؟

بله اعتقاد دارم-
ایمانت تو رو نجات داد-

بلد شو و راه برو

معجزه

درمانش کرد-
...مسیح-

درمانش کرد-
شفا پیدا کردی-

عیسی

منجی
خوب یه کار جور کرده واسه خودش

واقعا منجیه کالب-
منم یه کلک خوب بلد بودم-

نه کالب-
نه کالب-

یه معجزه هست-
آره کالب-

آره کالب، نه کالب
اوووف

ایمانه، می فهمی؟
ایمانه که مردم رو نجات می ده

اون فقط شدت ایمان رو
می ذاره تو چشماش

تا حالا چشماش رو دیدی؟
یه کاری می کنه کنترلت رو از دست بدی

و وقتی بهت نگاه می کنه احساس
می کنی که هیچ قدرتی نداری

مثل اینه که-
از جون من چی می خوای؟-

چرا پشتم راه می ری؟
نمی بینی یه سگ دارم

پنجاه شکل بهم بدهکاری-
الان ندارم فردا بیا-

برام نامه بنویس
برو

بلند شد راه رفت
بلند شد راه رفت

فرزندم، تو به خدا اعتقاد داری؟

آره، فکر کنم-
خب... آزمایش می کنیم-

چجوری بود؟

بلند شو .... و راه برو

بلند نمی شی؟
با ابن که من گفتم

بلند شو و راه برو

تو چشمام نگاه کن؛ بلند شو-
بله آقا-

نه این جوری نه

خودت گفتی بلند شو
بدون عصا نمی تونم

بهت نشون می دم چطوری
ببین، این جوری

اگر عیسی می گفت بلند می شدی-
کمک-

داد نزن خرابش کردی
یه لحظه

یه لحظه صبر کنین
می تونم همه اش رو توضیح بدم

صبر کنین
اروم باشین

بسه

هی، دوبرا اونجاست؟

با توام
می تونم امروز ببینمش؟

امروز بسته هست
برو

بسته هست
منظورت چیه؟

اگر خیلی فاز برداشتی یه بزی
خری، اسبی چیزی پیدا کن

آره می فهمم، می فهمم
ولی یه وقتایی زن هم نیازه

وگرنه یادم می ره چجوری انجامش بدم

گم شو وگرنه دستت رو می شکنم-
باشه، باشه-

چی کار می کنی؟
مشتریام رو فراری می دی؟

و این؟

منظورت چیه؟-
هفتاد دینار تو اون کیف داشتم-

پول من-
تو دزدیدیش، من دیدم

دزدیدمش، یعنی مال منه
یعنی این که بهت پول دادم

این قانون توئه؟-
آره-

اگر من از تو دزدیدم
الان ما منن

پس هنوز پولمو ندادی کالب

می دونی چیه؟
دستمزدم رو خودم می گیرم

بذار برم-
می بینی-

تکون نخور-
نه-

خوبه

بلند شو، لوس نباش
بزن بریم

می خوام باهات عشق بازی کنم

پول می خوای؟ دوست نداشتی؟-
حتی اگر دوست هم داشته باشم باز پولیه

آره یکی نیست

تو خیلی حرفه ای هستی

تو واقعا فاحشه ای؛ دبرا

اگر توهم می خواستیش
چرا منو زدی؟

اون جوری منو به زور به دست نیاوردی
خودم بهت اجازه دادم

کالب

اون جا چی کار می کنی کالب؟

تمرین چشم می کنم

دارم بهش فکر می کنم، تو چشم یه نفر نگاه
کنم بعد هر کاری می گم انجام بده

به این می گن قدرت
با این حال فقط عیسی دارتش

چشمای عیسی چی دارن
که چشمای من ندارن؟

چشمات قشنگن، لوس
فقط همش داری می خندی

حتی اگر حوصلت سر رفته باشه

به چی می خندی تو

می خوای چی کار کنی کالب؟
دوباره

برای تمام شب پول دادم

هنوز تموم نشده
پس بیا استفاده کنیم

کالب
می دونی بدهیت داره زیاد می شه درسته؟

چجوری؟ ده پوند اضافه دادم
ولی دوازده تا بده کار بودی

تخفیف می دی؟

اونجوری هیچ وقت از دستم خلاص نمی شی

لطفا، دبرا
ده پوند بهم قرض بده

نه کالب لطفا-
پنج-

سه-
نه، لطفا-

یدونه

دزدیدیش که بخوریش یا باهاش بازی کنی؟

خفه

تونستم دبرا
تونستم

هیپنوتیزمش کردم
هیپنوتیزمش کردم

تو چشمام قدرتی دارم هیچ کس
نمی تونه در برابرش ایستادگی کنه

قدرت عیسی رو دارم
نگاه کن

این فقط یه مرغه، باید یه حیوون بزرگ تر
رو امتحان کنی

امتحان می کنم
همون می شه

اون حیوون بزرگ خوبه؟-
خوبه-

کالب! گوسفند رو می گفتم

من داشتم چوپان رو می گفتم

انجامش می دم
ببین چی می شه

تو بچه ای
سردته

خیلی سرده

پاهات دارن یخ می زنن
حالا شروع می کنی به گریه کردن

مادرت رو صدا بزن
بدو، مادر رو صدا بزن

اوه، تصویر بهشتی ، نترس
زیبا ترین بانو

نمی خوام بهت آسیب بزنم
نترس

لطفا فرار نکن
صبر کن

صبر کن، پروانه ی من
تو یه الماس از بهشتی

چشمام که چیزی از ظرافتت کم نمی کنن

بذار لمست کنم
صبر کن

چه معجزه ای

آهها ، راه برین حیوونا

مثل خر مقاومت می کنن

چه خبره؟
به چی نگاه می کنید؟

چند لحظه قبل دوتا گوسفند
نزدیک بود غرق بشن

طوفان بزرگی تو دریاچه اومده

پیتر تو یه قایق بود و
برادرش اندرو تو یکی دیگه

اونا کین؟-
مریدان عیسی-

آره؟ اونم هست؟

نمی دونم-
شاید می تونه دریاچه رو تبدیل به شراب کنه

این جوری می تونست شاد بمیره

عیسی اومد و نجاتشون داد
به محض این که رسید بارون قطع شد

من همش رو دیدم-
نگاه کن کالبف توهم می بینیش؟-

داره رو آب راه می ره

چجوری این کار رو می کنه؟

اون مرد پایان منه

به چی نگاه می کنی؟

از من چی می خوای؟
منو تنها بذار

زود یا دیر گیرت می اندازم

دستت رو رو می کنم

به جز چشمات
(دروغ نیستن)

کی می گه سیل عذاب الهیه؟
اصلا درست نیست

اگر گله غرق نشده بود
نمی تونستم

گوسفند رو به قیمت یه نون از چوپان بخرم
یه نعمتیه واسه خودش

رسیدیم، من تنهایی می رم تو بیرون وایسا-
چرا؟-

چرا ؟
خودت می دونی چرا

منم میام
ممکنه بزنن دهن مهنت رو سرویس کنن

دهن تو رو هم سرویس می کنن-
نگرانی دامنم لکه دار شه؟-

در مورد پاک دامنیت نگران نیستم

ولی نمی خوام مجبور شم به خاطرت با اونا دعوا کنم-
به خاطر من با رومی ها دعوا می کنی؟-

بگو ببینم
مگه تو دوست دختر من نیستی؟

من دوست دختر هیچ کس نیستم

بسه
همین جا بمون، دستور می دم

هی تو
تا حالا ندیدمت

چی می فروشی؟

گوسفند قربان، سالم و قوی-
و مرده-

می خواستم راحتتون کنم

فقط یکم بیشتر پول بدین کافیه

صد و ده دراخما برای هر گوسفند

خوبه؟

زیاده؟
باشه 80 دراخما خوبه دیگه

از کجا اومدی؟ یهودی

اهل گالیله ام

اتفاقا از اون تکفیری ها که می خوان همه مون مرده
باشیم نیستی که؟

حیوونا رو مسموم کردی که همه مون رو
تو اردوگاه بکشی مگه نه؟

چی می گین آقا؟ سالم بودن تا این که
غرق شدن؛ خودم دیدم

خفه شو یهودی کثیف

می دونی با حیوونایی که دلیل مرگشون رو
نمی دونیم چی کار می کنیم؟

گفتم که غرق شدن

گوسفند مرده رو دفن می کنیم-
خفه شو اون باید بگه-

می دونی چیه؟

بکن، بکن، یهودی

من اهل گالیله هستم قربان

یه لحظه وایسین

کیرت رو نشونمون بده

درسته پوست نداره؟

منظورتون ختنه هست؟-
بله-

درسته که کوچیک تره؟

نه، نوزادا رو می برن
فقط یه نصفه کیر دارن

نه قربان-
نشونمون بده-

فکر نمی کنم علاقه مند باشید آقایون
منظورم اینه که

اگر شما یه رسم یونانی دارین

میگم، اگر شما مثل مردید

درش بیار
یا یه کاری می کنم پشیمون شی

خب، اگه درست درخواست کنید

اونا تامتوم-
براوو-

لاتینم صحبت می کنی

فقط چند کلمه قربان
هیچ وقت اونایی که نیاز دارم رو بلد نیستم

باید عادلانه باهات رفتار کنیم
یهودی

بهمون نشون دادی
حالا ما مال خودمون رو نشون می دیم

نه، نه-
اوکیم-

لازم نیست به خودتون زحمت بدین

جدی می گم

حالا گوسفندا رو بهت پس می دیم

نمی خواین منو با گوسفندا دفن کنید که؟

برو-
گم شو بیرون-

سریع تر، فرار کن-
باشه، باشه-

بیا جاشوا

بدو، بدو

دبرا، دبرا

دبرا

دختری که این جا بود کجاست؟

دختری که این جا منتظر بود رو ندیدی؟-
دیدم اون وری می ره-

همه امروز ترکم کردن
حتی تو جاشوا

امروز اوضاع بد پیش رفت رفیق

خوشحالم
تماشاگر خوبی هستی

حیفه اون حیوون رو دفن کنی
پنج دراخما بابت پوستش بهت می دم

اگر ادامه بدی پوست خودت یه دراخما
هم نخواهد ارزید

دیدی جاشوا؟

خب، جاشوا باید بگم یه زندگی خوب
در کنار هم داشتیم

یادته چند بار نقش مرده بازی کردی؟

ولی این بار واقعیه

بیا دوباره امتحان کنیم

نه
از این همه شیرین کاری خسته شدی

حق هم با توئه

خداحافظ جاشوا

تمام جنده خونه های منطقه رو رفتم

ولی این یکی فرق می کنه
دبرا ممکنه تو یه همچین جایی قایم شه

نه صبر کن

اطلاعات می خوام

ولی وقتت رو تلف نمی کنم
بیا

چی می خوای بدونی؟-
دنبال یه دختر می گردم

ممکنه این جا کار کنه

اسمش دبراست می شناسیش؟-
بله، البته-

پس اینجاست-
آره ولی الان نوبتشه فکر کنم داره کار می کنه-

به لطفی بهم بکن
بیارش این جا

بهش بگو باید باهاش حرف بزنم
کار واجبه

باشه این جا بمون
بگم کی دنبالشه؟

بهش بگو گوسفندارو فروختم به رومیا

و حالا پولدارم
می فهمه

ماه هاست دنبالتم
نمی دونم چرا ترکم کردی

و به یه جنده خونه کشیده شدی

واقعا فاحشه ای دبرا، ولی عاشقتم

نمی دونم بدون تو چی کار کنم

تنها هم هستم
جاشوا مرده

برگرد، دبرا

پولم می دم-
تو کی هستی؟-

اسمم دبراست ولی فکر نکنم همدیگر رو دیده باشیم

ببخشید، اشتباه کردم

شنیدی؟ بهمون گفته همشون رو
با سه تا ماهی و دو تکه نان پذیرایی کنیم

می بینی کافر؟ می دونی داره چی می گه

این جا چی کار می کنید؟

داریم به کلمات عیسی گوش می دیم

کجاست؟

چجوری از این جا می شنوین؟
صدای ترومپت هم از این فاصله نمی رسه

ممنون

برای منم هست؟-
برای همه هست-

مردم بیشتری بیان
غذای بیشتری ظاهر می شه

خیلی ممنون بخشنده هستین-
از عیسی تشکر کن-

چرا اون پولشو داده؟-
همه دیدن-

چند تا ماهی و دو تیکه نون بود

عیسی اون ها رو بع تعداد همه افزایش داد

با چشمای خودت دیدی؟

نه جرمیا بهم گفت
اون نزدیک تر بود

بله جرمیا

اولین باری نیست عیسی این معجزه رو انجام داده

اگر معجزه هست

نون می تونست تازه تر باشه
و ماهی می تونست خوشمزه تر باشه

هیچ کس تا اینجا شکایت نکرده-
البته، رایگانه-

به هر حال، شام امشب با عیسی بوده
پس عیسی رو باید بپرستیم

کی هستی ؟ چی می خوای؟-
نگران نباش من دوستم-

کی هستی؟-
خیلی فقیر به نظر میای-

نیستی؟

از وقتی به دنیا اومدم

اگر می خوای بهم پول بدی
خدا ده برابرش رو بهت می ده

برای همین اومدم

مال تو

نمی تونم بفهمم چرا

عیسی بهم گفته: اگر می خوای بری بهشت
همه چیز رو بده به فقرا

و تو؟-
می خوام برم بهشت-

دیوونه شدی؟-
تاحالا این قدر عاقل نبودم-

تو چه می دونی؟

تا حالا فقیر بودی؟
تو هیچی نمی دونی

شکارت می کنن، اذیتت می کنن
باهات بد رفتاری می کنن، میزننت

بعدش پشیمون می شی سربازات
رو می فرستی منو پیدا کنن

خب، اگر می ترسی یکیو
پیدا می کنم که بتونه پول رو بگیره

نه، نه

فقط همین جوری گفتم

پس قبول می کنی؟

ریسک رو می پذیرم

چه قدری می تونه باشه؟
پنجاه، صد

شاید صد هزارتایی باشه

شاید صد و پنجاه هزار دراخما

پولدار شدم

هیچی بهش بدهکار نبودم
بهش لطف کردم

کی می دونه شاید یهو
از توبه کردن توبه کرد

برای یه مدت وانمود می کنم هنوز فقیرم

یه مدت سرجام می مونم
...تا بیخیال پیدا کردنم بشن، بعدش

یعدش تبدیل به شهروند روم می شم
حالا که فکرشو می کردم یه زمانی از رومی ها متنفر بودم

می دونستم
یارو پولداره پشیمون شد

مال توئه
می دونستم

با این چی کار کنم؟
تو رو می خوام

لاغری ولی بنیه داری

تو کی هستی؟

برای معدن سنگ
برده جمع می کنم

یه سوال دیگه
چه قدر بابت من می گیری؟

حداقل شیش تیکه نقره-
شیش تیکه نقره-

سنگای جلوتون رو بلند کنید
سریع باشین

کالب، تو این جا چی کار می کنی؟

اومدم الماس بدزدم
شما چی بانو؟

معدن مال روفوئه
نمی دونستی؟

نه

چی کار می کنی؟
لطفا

لطفا، اونجا نه

ولم کنم
لطفا بهش بگید بس کنه

نمی تونم تحمل کنم-
خفه شو برده

بهت اخطار دادم
ندادم؟

ولش کن، تقصیر من بود
من می برمش

همه چیز تا این جا خوب پیش رفته
اربابم آریستید فرن سیرنه می گه

باید از خودمون لذت ببریم بدون
این که برده لذت بشیم

خوب حرف می زنم عزیزم؟-
عالی، روفوی بزرگ-

اون یارو تکفیریه
اون... مسیح

می گه جشن گرفتن بده

قطعا مفهوم براندازانه ایه-
عالی، روفوی بزرگ-

هر چند که نه واعظه نه خشونتگر
مثل بقیه برانداز ها

...ولی عشق-
عالی، روفوی بزرگ-

باید وقتی من علامت دادم تایید کنی

ببخشید روفوی بزرگ
نمی دونستم چطوریه

عشق از خشونت قوی تره

چون تلاش نمی کنه قدرتی رو
با دیگری جایگزین کنه

بلکه می خواد مفهوم قدرت رو از بین ببره

عالی، روفو

تو تایید نمی کنی؟

ببخشید ولی اگر هر سری علامت رو
عوض کنید گیج می شم

این کصخل رو از کجا پیدا کردی
آپولا

تو یه معدن سنگ عزیزم
برای همین نمی تونه درست رفتار کنه، ببخشش

کنار گرگ ماده ببندیدش
و ده ضربه شلاق بهش بزنید

این جوری که تو می خوری دسر افتاده قبل از غذا
روفوی بزرگ

باید کسایی که باهاشون می خوابی رو
با دقت بیشتری انتخاب کنی آپولا

درست می گم؟-
عالی، روفوی بزرگ

کالب، کالب

دزد بیچاره ی من

دبرا
تو رو هم گرفتن؟

آره کالب
من نقش ماده شیر رو برای سرگرمی روفو انجام می دم

فقط وقتی می خواد از اینجا میارنم
بیرون

یه جوری حرف می زنه انگار رم مال اونه-

دیگه بهش فکر نکن دبرا

چیزی که مهمه اینه که همدیگر رو پیدا کردیم

حق با توئه

تو کی هستی؟ داری منو باز می کنی؟-
خفه شو-

وقت رو تلف نکن کالب
می تونی از این جا دور شی

اسبا با ملزومات آماده ان

تو این کیف 15 هزار دراخما هست

ولی به من چیزی بدهکار نیستی

این طورا هم نیست
باید پول 24 مروارید خوشگل رو می دادم

سریع برو

این چیه؟
می تونستیم از اون ور بریم-

صبرکن
اون یارو رو می بینی اون ور؟

می دونم کیه
همه کارایی که باهات کرد رو دیدم

دنبالت کردم و ازت متنفر بودم

برای همه کارایی که باهات کردن-
از من متنفر بودی؟-

دلیل فرار کردنم همین بود-
نمی دونستم دبرا-

می خواستم به خودم لطفی کرده باشم

آره ، آره عزیزم
اوف

بکن عزیزم

خیلی خوبه

کجایی؟

کجایی؟
کجا فتی؟

من خیلی احمقم
بزرگترین کصخل دنیا

من احمقم
من احمقم

تو کی هستی؟-
منم-

از کجا اومدی؟-
نمی تونستی منو ببینی چون نامرئی بودم-

دختری که این جا بود رو دیدی؟
همون که رفته

دیدم خوابیده
ترتیبش رو دادم

هفتمین مرتبه تو سه بار گذشتس

تاحالا تو زندگیم این قدر نکرده بودم-
بگو چجوری-

بهت توضیح می دم
فقط شمشیر رو بگیر پایین

این بطری رو می بینی؟

پر از محلول جادوییه از کالدین
جادوگر گرفتمش

باید بمالیش به خودت
بعد ناپدید می شی

برو و چیزی به کسی نگو

می رم ولی نمی تونی ازش
استفاده کنی چون

یه راضی هست که 500 دراخما ارزش داره

راز رو بگو-
پول رو بده-

حالا لباسات رو در بیار
بهت توضیح می دم

باید خوب بمالیش دور بدنت

و باید هر حرفی که به ذهنت میاد
رو بگی

بلند با صلابت

برای مثال... خوک، کونی ، کصخل-
چی؟-

باید بگی من یه خوکم؛ یه کونیم-
نمی تونم-

نمی تونم
من یه سرباز رومیم

پس پوبلت رو پس بگیر منم
محلولم رو پس می گیرم

باشه

باید کاملا لخت شی

بهتره نه؟

من یه گوسفند در گرمام-
من یه گوسفند در گرمام-

من یه کرمم-
من یه کرمم-

من احمقم-
من اح... احمقم-

من یه کون قهوه ایم-
من یه کون قهوه ایم-

من یه تیکه عن رومیم

من یه تیکه عن رومیم

بلند و واضح

من یه تیکه عن رومیم-
هی داره کار می کنه-

دستت رو نمی بینم-
چی؟-

اون یکی

من یه چیزم... چیم؟
تو بگو

من حروم زاده ام

من یه کدوتنبلم-
آفرین... من یه کدو تنبلم-

من بدم میاد-
بدم میاد-

دیگه نمی تونم ببینمت-
ولی خودم می تونم خودم رو ببینم-

البته که باید بتونی
بقیه نمی تونن ببیننت

وقتی دوباره خواستی دیده بشی
بازم فحش بده ؛ بلند و واضح

تمومه

کیه؟

روح شیطان برگشته؟

شیطان
برو اون ور

برو شیطان
برو

برو

دیدی چه افتاد تو تله
بذار ببینیم چی می شه

یکم دیگه بعدش کار تمومه-
بیاین دخترا یکم بیشتر-

...هی

خوک
بهش نگاه کنین

نکبت لخته

گم شو بی شعور-

من خیلی احمقم-

خیلی کصخلم

برو گم شو حروم زاده

این برای جاشوا

چرا نمی تونیم مثل بقیه زندگی کنیم؟

منظورت اینه که چرا کار نمی کنیم؟

می خوام تموم کنم

زندگی بدیه کالب
هیچ وقت آرامش نداریم

هیچ وقت از فرار خسته نشدی؟

نمی تونی باد رو تو کیف و آب رو تو سبد
نگه داری -چنین گفت باراکوک

باشه، سعی می کنم

پس بیا بریم بتانی
پیش دوستم مارتا

اونجا می تونیم استراحت کنیم
و فکر کنیم

مارتا کیه؟-
خواهر لازاروس-

بنابر این لازاروس برادر مارتاست

آفرین از کجا فهمیدی؟-
تلاش کردم و حدس زدم-

باید تمومش کنی

چیو؟-
بازی کردن نقش پیامبر و جادوگر-

تردستی هات رو تموم کن

نمی فهمم، این قدر عیسی رو دوست داری
ولی دوست نداری منم مثل اون باشم

ازت می خوام این کار رو بکنی
قول بده دیگه به عیسی فکر نکنی

و دیگه تلاش نکنی کارایی که اون می کنه بکنی

خیلی از من بهتره

برات بهتره کاری به کارش نداشته باشی

هیچ وقت

می دونی می تونم دو سه تا
مشاوره خوب بهش بدم

می تونم کمکش کنم-
بسه-

بسه، کالب

چی کار می کنی؟
دیوونه شدی؟

گریه نکن

باشه، باشه
بازنشسته می شم

خوبه؟

عیسی می تونه تنهایی انجامش بده

خوشحالی؟

یادته؟-
کسی که در خاطرات زندگی می کنه همین الانشم مرده-

چنین گفت باراکوک

تمومش کن، تو و باراکوک دهنم رو صاف کردین

یه بارم سعی نکردم از سرم بازت کنم
انگل

من؟-
آره نو-

ببین کی میگه، دزد زالو صفت-
دزد زالو صفت هان؟-

و تو؟-
دبرا-

دبرای عزیز-
مارتا-

چی شده
چرا گریه می کنی؟

لازاروس خیلی مریضه
می ترسیم بمیره

بذارین مسیح بیاد این جا

خفه شو ، کالب-
بهت می گم چرا نمیاد-

این دفعه کلکش جواب نمی ده

این یکی واقعا مرده

خودم دیدم و مطمئنم

کالب، کالب
مسیح اینجاست

همه رفتن سر قبر لازاروس
بیا ما هم بریم

یکم دیر رسیده

همه رفتن سر قبر لازاروس
بیا ما هم بریم

نگاه کن
سنگ قبر رو تکون داد

لازاروس بیا بیرون

نگاه کن
سنگ قبر رو تکون داد

لازاروس مرده
پس مرده

لازاروس

لازاروس از قبر بلند شده

نمی تونه اون باشه
ممکن نیست

...نه

نمی تونه حقیقت داشته باشه

نه

هفته ها دنبالش گشتم
اول تو صحرای افرایم

بعدش کل گالیله رو گشتیم

از شهر ها دور موند و
به ندرت خودش رو نشون داد

همیشه ممد جویان دنبالش بودن

می دونم تو جتسیمانی توقف کرد

عیسی
نگران نباش من دوستم

اسمم کالبه

مهم نیست
فقط بهم گوش کن

یه مدت تحت نظر داشتمت

منظورم اینه که منم حرفه ایم

تردستی هات عالین
حتی منم متوجه نشدم چطوری

ولی فکر می کنم تو

هدفی نداری
اصلا هیچ هدفی نداری

قصد جسارت ندارم
ولی چند تا اشتباه اصلی کردی

برای مثال درگیر سیاست شدن
نمی تونم با کشیش ها صحبت کنم

منم مثل تو اهل گالیله هستم
منم محکوم به مرگ شدم

مثل این که یه سرنوشت داریم

بیا باهم از اینجا بریم

می برمت رم
اینجا زیاد کاری نمی تونیم بکنیم

بهش فکر کن، رم
همین الانم نقشش رو کشیدم

تو تردستی کن
منم مدیر برنامت می شم

بعد از این همه کاری که کردی هنوز بی کاری
نفرین شده و تبعیدی

عیسی

جواب بده

حداقل بهم یاد بده

ولی پر از خونی که

خدایا
ببخشید

پر از خونی

کالب

برای پولم برگشتم
چی فکر کردی؟

فکرشم به ذهنت خطور نکنه

می خوام یه تخت از جنس سرو، با چرم بز
و پارچه شرقی بخرم

و متکای ساتن-
بله خانم، متکای ساتن-

این جوری پول کم میاریم

بذار تموم شن
اگر خرج نکنیم مثل اینه که نداشته باشیم

باراکوک می گه پولی که تو جعبه بمونه
ارزشش از سنگ کمتره

باید با باراکوک ازدواج می کردی

آره ولی اون چشمای دوست داشتنی و
اون منحنی به خصوص جایی که دوستش دارم رو نداره

دوستش داری؟-
خودشه-

مواظب باش کالب-
آره خودشه-

باید دستگیرش کنین، این مرد یه دزده
بهم یه سگ کرده فروخت، ولی زنده بود

و پنج شکل از من دزدید

پنج شکلت رو می خوای؟
با سودش پس می دم

وقتشه بری زندان
تکون بخور

الان چی می شه؟-
هیچ نگران نباش-

تخت رو خودت بخر
و چرم بز یادت نره

یه چیزی
از اون بخرش

موظب باش سرت کلاه نره
تمام این تاجرا دزدن

نمی تونه واقعی باشه

زیادی زیبا بود

زنا ، به خاطر اون چه که هستن
دوستشون داشتم

یهودی، فنیقی، رومی-
تو یه زن رومی داری؟_

و چه زنه رومیی
اسمشو نمی کما

دوست ندارم لاف بزنم

ولی کی باور می کنه زن فرماندار روفو رو داشتم؟

وقتی تو جودیا راه می رفتم دیدمش

می خواست منو ببره رم

ولی مردم طبقه بالا رو دوست ندارم
بهشون عادت ندارم

مثل گرد و خاک تو خیابونای بالایی

عیسی تکفیری رو دستگیر کردن-
عیسی تکفیری؟-

آره همون که معجزه می کرد

چه معجزه ای
تردستی

بعضیاشونم بلدم-
می شناختیش؟-

مرد بزرگی بود
ولی عقلش رو از دست داد

اگر فقط به حرفام گوش می کرد
خیلی موفق می شد

گفتم کنار بکشه

بهش گفتم با کشیشا در نیوفته
ولی هیچ، ... مقاوم

و حالا دستگیرش کردن
نمی خوام به سرنوشتش دچار شم

حالا با مردنش برای ما
یه معجزه دیگه می کنه

می گن برای جشن گرفتن مرگش همه از
زندان بیرون میایم

مطمئنی ؟ کی بهت گفت؟
رومی ها-

درسته که آزاد می شیم؟

اگر پیلاطس بتونه عیسی رو محکوم به مرگ کنه
عفو عمومی اعلام می شه

براش متاسفم ولی همون طور که رومی ها می گن
مرگ شما زندگی ما

باید اعتراف کنیم خودشم می دونست
چنتا روح رو از خواب بیدار کرد

همراه دو دزد مصلوب می شه

تو یه دزدی؛ درسته؟
ممکنه تو رو انتخاب کنن

کی؟ یکی از اونا؟

ولی اونا منو انتخاب کردن

فکر کنم این آخرین سفرمه

من یکی از دو بد شانسیم که
باید رو صلیب بمیرن

همش به خاطر عیسی

عیسی

حداقل برای گناهان خودم می میرم
برای دزدیدن اون بز

من این جام تا
اون طور که اونا می گن

تا یه کاری کنم عیسی مثل یه
خلاف کار عادی جلوه کنه

نه کسی که به خاطر عقایدش محکوم شده

برای همین اونا بین دوتا دزد می کشنش

اون همه تو زندان بودن
ولی منو انتخاب کردن

فک کنم یه چیز مخصوص داشتم
مثل یه کدو تو مزرعه طالبی

...تو یه کافری

همون طور که می بینی
یه نفرو پدا کرد تا صلیب رو براش بیاره

بعضیا با یه هدیه به دنیا اومدن که ملت
بهشون خدمت می کنن

کالب-
دبرا-

کالب

عاشقتم
عاشقتم... کالب

برای من متاسف نباش
درسته که جوون می میرم

حتی ایمانم هم در دستان تو بود

مهم نیست
همیشه مرد آزادی بودم

حتی در زندان
حتی روی این صلیب

از گرسنگی و تشنگی و بد بختی رنج کشیدم

کتکم زدن

و یه زنی مثل تو داشتم

خوش گذروندم
هیچ وقت شوهر خوبی نبودم دبرا

تو مگه منتخب خدا مسیح نیستی؟

اگر این قدر خوبی چرا
خودت رو از این بد بختی نجات نمی دی؟

از صلیب بیا پایین-
ولش کن-

تا حالا کار اشتباهی انجام نداده

کالب
امروز با من خواهی بود

در قلمرو بهشت

ممنون
ولی تو اول برو

پایان

ترجمه از امین خزیمه

amin.khozaymeh@gmail.com