All language subtitles for sanditon.s02e05.720p.web.x265-minx.fa
Afrikaans
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bengali
Bosnian
Bulgarian
Catalan
Cebuano
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Filipino
Finnish
French
Frisian
Galician
Georgian
German
Greek
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Khmer
Korean
Kurdish (Kurmanji)
Kyrgyz
Lao
Latin
Latvian
Lithuanian
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Nepali
Norwegian
Pashto
Persian
Polish
Punjabi
Romanian
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Sesotho
Shona
Sindhi
Sinhala
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Telugu
Thai
Turkish
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Odia (Oriya)
Kinyarwanda
Turkmen
Tatar
Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:02,743 --> 00:00:03,843
گروهانت...
2
00:00:03,844 --> 00:00:06,575
در سراسر شهر بدهی زیادی به بار آورده.
3
00:00:08,009 --> 00:00:09,176
حتی اگه ما با هم ازدواج کنیم...
4
00:00:09,177 --> 00:00:10,608
ارث به اون میرسه.
5
00:00:10,609 --> 00:00:11,742
نگران استر نباش.
6
00:00:11,743 --> 00:00:12,943
من بهش رسیدگی میکنم.
7
00:00:12,944 --> 00:00:15,075
تو فقط یه ترسویی!
8
00:00:15,076 --> 00:00:17,342
و تو میدونستی و هیچی نگفتی.
9
00:00:17,343 --> 00:00:18,808
میدونی که چی میگن.
10
00:00:18,809 --> 00:00:20,008
توی عشق و جنگ میشه قوانین رو زیر پا گذاشت.
11
00:00:20,009 --> 00:00:21,142
البته من هر دوی اونا رو شناختم...
12
00:00:21,143 --> 00:00:22,342
و تو هیچ کدوم رو نشناختی.
13
00:00:22,343 --> 00:00:23,508
تو نباید حتی یه دقیقهی دیگه...
14
00:00:23,509 --> 00:00:24,643
نزدیک اون مرد باشی.
15
00:00:24,644 --> 00:00:26,942
تو نمیتونی به من دستور بدی.
16
00:00:26,966 --> 00:00:32,966
سی نما تقدیم میکند
30nama.com
17
00:00:32,966 --> 00:00:36,966
ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
officialcinama@
18
00:00:36,966 --> 00:00:41,966
کانال رسمی تیم ترجمهی ۳۰نما
@CinamaSub
19
00:00:41,990 --> 00:00:46,990
مترجم: میثم موسویان
MeysaM.UnicorN
t.Me/unicorn025
20
00:01:27,909 --> 00:01:29,109
اوه!
21
00:01:30,376 --> 00:01:32,575
روز خوبی داشته باشی، اسب عزیز!
22
00:01:36,776 --> 00:01:38,675
اوه!
23
00:01:38,676 --> 00:01:42,875
به نظر میاد که مهمانی رقص
ما قراره موفقیتآمیز باشه!
24
00:01:42,876 --> 00:01:45,508
تقریبا همهی لندن به ما ملحق میشن.
25
00:01:45,509 --> 00:01:47,876
فکر نمیکردم اینقدر محبوب بشه.
26
00:01:48,743 --> 00:01:50,208
بیخیال، از این وضع در بیا!
27
00:01:50,209 --> 00:01:51,942
با این همه افراد بلندپایه،
هر کدوم از مهمونای امشب...
28
00:01:51,943 --> 00:01:53,342
میتونه یه سرمایهگذار بشه.
29
00:01:53,343 --> 00:01:55,008
ما حتی میتونیم که در مورد فرار...
30
00:01:55,009 --> 00:01:56,642
از بدهیمون به
الایزا خیالپردازی کنیم.
31
00:01:56,643 --> 00:01:58,509
آرتور، باید مهمونی رقص لغو بشه.
32
00:02:00,009 --> 00:02:02,208
مغازهدارها میگن که به ما
هیچ تدارکاتی ارائه نمیدن...
33
00:02:02,209 --> 00:02:04,308
تا وقتی که بدهی ارتش پرداخت بشه.
34
00:02:04,309 --> 00:02:05,376
اما...
35
00:02:05,377 --> 00:02:07,308
اونا همین الان دارن
تدارکات لازم رو میارن.
36
00:02:07,309 --> 00:02:10,342
نه، اونا دارن میبرنشون.
37
00:02:25,876 --> 00:02:29,643
از آخرین نامهی تو چند هفته گذشته.
38
00:02:30,776 --> 00:02:34,709
و من نمیتونم سکوت تو رو تحمل کنم.
39
00:02:36,676 --> 00:02:40,043
بهت التماس میکنم
که خیالم رو راحت کنی.
40
00:02:42,243 --> 00:02:44,508
من تنتور دکتر فیوکس رو
مصرف میکنم تا قویتر بشم...
41
00:02:44,509 --> 00:02:48,108
و زنی که لایقش هستی باشم.
[شربت تریاک]
42
00:02:48,109 --> 00:02:50,409
لطفا خبر بده که همه چی رو به راهه.
43
00:02:52,209 --> 00:02:55,376
بگو که همسر عاشقت
رو فراموش نکردی.
44
00:03:01,376 --> 00:03:03,075
من نمیتونم اینجا بمونم، شارلوت.
45
00:03:03,076 --> 00:03:05,508
من حاضر بودم دلم و زندگیم رو...
46
00:03:05,509 --> 00:03:06,775
به اون بدم.
47
00:03:06,776 --> 00:03:10,042
در عوضش نزدیک بود
بهخاطر دروغهاش بمیرم.
48
00:03:10,043 --> 00:03:12,008
من تصمیمم رو گرفتم... فردا از اینجا میرم.
49
00:03:12,009 --> 00:03:13,542
دیگه اینجا برای من چی مونده؟
50
00:03:13,543 --> 00:03:15,308
یکی از چیزایی که مونده خواهرته.
51
00:03:15,309 --> 00:03:17,475
خواهرم معلم سرخونهای
هست که هیچ وقت نمیبینمش!
52
00:03:17,476 --> 00:03:19,408
با من برگرد!
53
00:03:19,409 --> 00:03:20,975
امکان نداره با وجود اینکه آقای
کلبورن اونجوری با تو حرف زد...
54
00:03:20,976 --> 00:03:23,008
بخوای حتی یه لحظهی
دیگه هم براش کار کنی!
55
00:03:23,009 --> 00:03:25,476
من نسبت به دخترا مسئولیت دارم.
56
00:03:26,776 --> 00:03:27,975
حداقل به مهمونی رقص بیا،
57
00:03:27,976 --> 00:03:29,143
اگه قرار باشه این آخرین
شب ما با هم باشه.
58
00:03:29,144 --> 00:03:31,609
که کل شهر به حماقت من بخندن؟
59
00:03:33,509 --> 00:03:35,208
تازه اونم میاد اونجا.
60
00:03:35,209 --> 00:03:37,343
آلیسون...
61
00:03:44,243 --> 00:03:48,042
هر رنجی که الان میکشی
با گذشت زمان خوب میشه.
62
00:03:48,043 --> 00:03:51,942
دل بیشتر از چیزی که
فکر میکنی بهبودپذیره.
63
00:03:51,943 --> 00:03:53,842
درسته.
64
00:03:53,843 --> 00:03:57,108
من فکر میکنم که دل تو بهبود پیدا کرده.
65
00:03:57,109 --> 00:03:59,909
برای همینه که میخوای توی سندیتون بمونی.
66
00:04:01,676 --> 00:04:04,576
بهخاطر شغل یا دخترا نیست.
67
00:04:05,609 --> 00:04:07,942
به خاطر اونه.
68
00:04:07,943 --> 00:04:08,976
کی؟
69
00:04:08,977 --> 00:04:10,308
تو نمیتونی اینو از خواهرت مخفی کنی.
70
00:04:10,309 --> 00:04:12,908
من سعی نمیکنم که چیزی رو مخفی کنم.
71
00:04:12,909 --> 00:04:14,442
برخلاف کاپیتان کارتر،
72
00:04:14,443 --> 00:04:17,909
سرهنگ لنکس مرد خوبیه.
73
00:04:19,243 --> 00:04:22,409
یکی از ما لیاقت خوشبخت شدن رو داره.
74
00:04:44,409 --> 00:04:45,909
خانم لمب!
75
00:04:50,276 --> 00:04:54,508
سرهنگ لنکس هیچ وقت بدهی
افرادش رو به مغازهدارها نمیده.
76
00:04:54,509 --> 00:04:57,008
باید قبلش من بدهی خودمو به اون بدم.
77
00:04:57,009 --> 00:05:00,942
"الان وقت قمار نیست، آرتور"
78
00:05:00,943 --> 00:05:02,375
اینا حرفای خودت بودن.
79
00:05:02,376 --> 00:05:04,542
میدونم، اما منو غافلگیر کردن!
80
00:05:04,543 --> 00:05:06,742
من از همون اول در مورد
شخصیت اون مشکوک بودم...
81
00:05:06,743 --> 00:05:09,243
و تو کاری کردی که برای این
شکم به اون احساس حماقت کنم.
82
00:05:11,076 --> 00:05:12,743
مری میدونه؟
83
00:05:17,209 --> 00:05:19,108
پس باید باهاش حرف بزنی.
84
00:05:19,109 --> 00:05:20,342
حقیقت رو به اون بگو.
85
00:05:20,343 --> 00:05:22,775
من با مغازهدارها حرف
میزنم تا ببینم که...
86
00:05:22,776 --> 00:05:24,976
میشه در مورد مهمونی کاری کرد یا نه.
87
00:06:03,076 --> 00:06:04,842
خانم مارکام.
88
00:06:04,843 --> 00:06:07,508
چه آهنگ شادی مینوازی.
89
00:06:07,509 --> 00:06:09,075
نه، حق با توئه.
90
00:06:09,076 --> 00:06:10,575
من بس میکنم.
91
00:06:10,576 --> 00:06:13,875
و برای درک بقیهی کارهای شگفتانگیزی که..
92
00:06:13,876 --> 00:06:15,175
ما قرار هست در این روز عالی...
93
00:06:15,176 --> 00:06:16,742
انجام بدیم...
94
00:06:16,743 --> 00:06:18,309
میرم استراحت کنم.
95
00:06:23,276 --> 00:06:25,442
چی شده؟
96
00:06:25,443 --> 00:06:26,708
مهمونی رقص.
97
00:06:26,709 --> 00:06:28,708
اون فکر میکنه مهمونی باغ باعث شده...
98
00:06:28,709 --> 00:06:29,708
که آقای کلبورن اصلا اجازه نده...
99
00:06:29,709 --> 00:06:30,709
که اون به مهمونی رقص بره.
100
00:06:30,710 --> 00:06:32,475
جای تعجبی نداره.
101
00:06:32,476 --> 00:06:34,775
اینکه یه مردی در جایگاه آقای کلبورن...
102
00:06:34,776 --> 00:06:36,342
توسط افراد خوش و بشاش...
103
00:06:36,343 --> 00:06:38,708
که از همصحبتی با هم لذت میبرن احاطه بشه،
104
00:06:38,709 --> 00:06:39,776
خیلی ناخوشاینده.
105
00:06:39,777 --> 00:06:41,508
حواست به حرف زدنت باشه، خانم هیوود.
106
00:06:41,509 --> 00:06:44,608
آقای کلبورن سزاوار این
نیست که اینجوری تحقیر بشه.
107
00:06:44,609 --> 00:06:46,775
منو ببخش.
108
00:06:46,776 --> 00:06:49,375
- اما مردی که من دیدم...
- و چند وقته که اونو میشناسی؟
109
00:06:49,376 --> 00:06:51,042
خیلی مونده تا بتونی...
110
00:06:51,043 --> 00:06:54,275
الکساندر کلبورن رو بشناسی!
111
00:07:02,209 --> 00:07:05,542
کی میدونست عروسی گرفتن
میتونه اینقدر هزینه بر باشه؟
112
00:07:05,543 --> 00:07:07,303
خوبه که گلی در کار نیست.
113
00:07:08,676 --> 00:07:10,642
یا مهمونی.
114
00:07:10,643 --> 00:07:12,708
استر!
115
00:07:12,709 --> 00:07:14,908
تو به طرز غیرمعمولی رنگت پریده.
116
00:07:14,909 --> 00:07:17,575
باید اعتراف کنم که افکارم
خیلی عجیب و غریب شدن.
117
00:07:17,576 --> 00:07:19,509
من نمیتونم اونا رو توضیح بدم.
118
00:07:20,709 --> 00:07:22,775
پستچی امروز صبح اومد یا نه؟
119
00:07:22,776 --> 00:07:25,175
متاسفانه هنوز برای تو نامهای نیومده.
120
00:07:25,176 --> 00:07:28,308
شاید دیگه بابینگتون حرفاش تموم شده.
121
00:07:28,309 --> 00:07:31,175
توی هر ازدواجی چنین اتفاقی میفته.
122
00:07:31,176 --> 00:07:33,242
مطمئنم چنین مسئلهای مطرح نیست، خاله!
123
00:07:33,243 --> 00:07:34,975
بدون شک لرد بابینگتون...
124
00:07:34,976 --> 00:07:37,142
مشغول کارهای خودشه.
125
00:07:37,143 --> 00:07:39,075
نمیتونم باور کنم مسئلهای
غیر از این در جریان باشه.
126
00:07:39,076 --> 00:07:41,975
بعید میدونم که سرش به
کس دیگهای گرم شده باشه.
127
00:07:41,976 --> 00:07:43,776
اون مثل تو نیست، ادوارد!
128
00:07:45,643 --> 00:07:46,643
برای سکوت اون حتما...
129
00:07:46,644 --> 00:07:47,942
یه دلیل موجهی هست.
130
00:07:47,943 --> 00:07:51,808
البته که همینطوره.
131
00:08:07,943 --> 00:08:10,408
از خانم هیوود خبر رسیده.
132
00:08:10,409 --> 00:08:12,208
میگن اون میخواد برگرده خونه.
133
00:08:12,209 --> 00:08:15,042
فردا.
134
00:08:15,043 --> 00:08:18,142
میدونستم دیگه رابطهی ما تمومه.
135
00:08:18,143 --> 00:08:20,042
من خودمو جلوی اون شرمنده کردم، فریزر.
136
00:08:20,043 --> 00:08:21,542
حقت هم بود.
137
00:08:21,543 --> 00:08:23,408
اما اون باید یه توضیحی
برای این کارش داشته باشه.
138
00:08:23,409 --> 00:08:26,108
چه فایدهای داره.
139
00:08:26,109 --> 00:08:29,208
من خیلی احمقانه رفتار کردم.
140
00:08:29,209 --> 00:08:31,608
و حالا بزدلی تو اوضاع رو بدتر میکنه.
141
00:08:31,609 --> 00:08:33,775
برو دنبالش.
142
00:08:33,776 --> 00:08:34,709
خودت رو براش توجیه کن.
143
00:08:34,710 --> 00:08:36,742
چرا باید اون تابستون خودش رو...
144
00:08:36,743 --> 00:08:38,575
بهخاطر دروغهای تو خراب کنه؟
145
00:08:38,576 --> 00:08:43,042
رضایت اونو در نظر بگیر،
نه خواستهی سطحی خودت رو.
146
00:08:43,043 --> 00:08:46,542
واقعا فکر میکنی که اون میخواد
تابستونش رو توی ویلینگدن به پایان برسونه؟
147
00:08:46,543 --> 00:08:47,476
کجا؟
148
00:08:47,477 --> 00:08:49,742
دهکدهای که اون ازش اومده.
149
00:08:49,743 --> 00:08:51,308
واقعا؟
150
00:08:51,309 --> 00:08:52,708
اوه.
151
00:08:52,709 --> 00:08:56,342
یه عذرخواهی صادقانه
چیزیه که اون بهش نیاز داره.
152
00:08:56,343 --> 00:08:57,675
شرافت اینو حکم میکنه.
153
00:08:57,676 --> 00:09:00,375
ویلیام!
154
00:09:00,376 --> 00:09:03,208
با رفتن اون کنار بیا.
155
00:09:03,209 --> 00:09:05,343
من باید همین کارو بکنم.
156
00:09:14,076 --> 00:09:16,675
آگوستا گفت که پدر بانو دنهم رو
درحالی که خشمگین بود ترک کرد.
157
00:09:16,676 --> 00:09:18,542
اما دلیلش رو نمیگه.
158
00:09:18,543 --> 00:09:21,642
نمیتونم ادعا کنم که از
ذهن پدرت خبر دارم، لئو.
159
00:09:21,643 --> 00:09:24,342
حالا تمرکز کن.
160
00:09:24,343 --> 00:09:27,908
پسر بزرگتر من ریچارد شیردل هست.
161
00:09:27,909 --> 00:09:29,708
برادر کوچکتر من پادشاهی هست
که منشور کبیر رو امضا کرد.
162
00:09:29,709 --> 00:09:31,142
خیلی آسونه.
163
00:09:31,143 --> 00:09:33,742
تو الینور آکیتن هستی.
164
00:09:33,743 --> 00:09:37,208
امشب با چند تا سرباز میرقصی؟
165
00:09:37,209 --> 00:09:38,309
تو داری منو...
166
00:09:38,310 --> 00:09:40,342
با این سوالها خسته میکنی.
167
00:09:40,343 --> 00:09:43,042
آقا.
168
00:09:43,043 --> 00:09:45,076
لئونورا، ما رو تنها میذاری؟
169
00:09:51,409 --> 00:09:53,442
خانم هیوود.
170
00:09:53,443 --> 00:09:56,008
فکر نکنم ما با هم صحبت
کرده باشیم از زمان...
171
00:09:56,009 --> 00:09:57,775
مهمونی بانو دنهم.
172
00:09:57,776 --> 00:10:00,275
بله.
173
00:10:00,276 --> 00:10:02,675
میخواستم بگم که از نحوهی...
174
00:10:02,676 --> 00:10:04,142
جدا شدنمون متاسفم.
175
00:10:04,143 --> 00:10:08,009
من نمیخواستم بیاحرامتی کنم.
176
00:10:09,443 --> 00:10:11,042
تو میخوای عذرخواهی کنی.
177
00:10:11,043 --> 00:10:12,908
نمیتونم.
178
00:10:15,843 --> 00:10:17,943
- یا توضیح بدی.
- چیو توضیح بدم؟
179
00:10:19,209 --> 00:10:21,175
رفتارت رو توی مهمونی باغ.
180
00:10:25,643 --> 00:10:27,042
حتی یه کلمه هم برای گفتن نداری؟
181
00:10:27,043 --> 00:10:29,076
تو حق نداری از من توضیح بخوای.
182
00:10:30,976 --> 00:10:33,708
فقط از اون مرد دور بمون.
183
00:10:43,376 --> 00:10:45,408
متاسفم که تو رو
تنها میذارم، آلیسون،
184
00:10:45,409 --> 00:10:47,708
اما بانو دنهم انتظار داره که
برای بازی ورق برم پیشش.
185
00:10:47,709 --> 00:10:50,075
مگر اینکه بتونم قانعت کنم به ما ملحق شی.
186
00:10:50,076 --> 00:10:51,176
ممنونم، مری.
187
00:10:51,177 --> 00:10:53,043
اما من توی وضعیت الانم همراه خوبی نیستم.
188
00:10:56,843 --> 00:10:59,608
مری، میشه یه صحبت مختصری داشته باشیم؟
189
00:10:59,609 --> 00:11:00,743
الان نه، عزیزم.
190
00:11:00,744 --> 00:11:02,142
میشه بعدا صحبت کنیم؟
191
00:11:02,143 --> 00:11:05,343
بله، فکر کنم بشه.
192
00:11:07,476 --> 00:11:10,243
آلیسون، یه نفر با کت سرخ اومده.
193
00:11:11,376 --> 00:11:12,943
بهش بگو که نمیتونم ببینمش.
194
00:11:24,176 --> 00:11:25,942
تویی.
195
00:11:40,476 --> 00:11:41,975
خانم ویتلی به من میگه بهخاطر اینکه...
196
00:11:41,976 --> 00:11:43,709
نمیتونی به مهمونی بری حالت گرفته.
197
00:11:45,743 --> 00:11:49,908
هیچ وقت به این امید
نداشتم که بتونم برم.
198
00:11:49,909 --> 00:11:53,242
این یه یادآور دیگه از
اینه که چیو از دست دادم.
199
00:11:53,243 --> 00:11:55,842
منظورت چیه؟
200
00:11:55,843 --> 00:11:57,808
وقتی من بچه بودم،
201
00:11:57,809 --> 00:12:00,175
مادرم رو تماشا میکردم
که شبا لباس میپوشید...
202
00:12:00,176 --> 00:12:02,275
و به بیرون میرفت.
203
00:12:02,276 --> 00:12:05,042
توی موهاش یه پر بود.
204
00:12:05,043 --> 00:12:07,042
گوشوارهی مروارید داشت.
205
00:12:07,043 --> 00:12:09,475
دستکشای سفید داشت.
206
00:12:09,476 --> 00:12:12,208
بعضی وقتا اجازه میداد
که من اونا رو امتحان کنم.
207
00:12:12,209 --> 00:12:17,642
و من روی پاهای پدرم
میایستادم و میرقصیدم.
208
00:12:17,643 --> 00:12:21,076
ما در مورد این حرف میزدیم که کی به
اندازهای بزرگ میشم که بتونم به اونا ملحق شم.
209
00:12:22,376 --> 00:12:25,808
هیچ چیزی نمیتونه جای اونا رو بگیره.
210
00:12:25,809 --> 00:12:28,775
اما تو قراره توی خیلی
از مهمونیها برقصی.
211
00:12:28,776 --> 00:12:30,942
چطور؟
212
00:12:30,943 --> 00:12:32,675
نمیدونم چرا اینقدر تلاش میکنی که منو...
213
00:12:32,676 --> 00:12:35,075
برای اجتماع آماده کنی در
حالی که یه شوهرخاله دارم...
214
00:12:35,076 --> 00:12:36,875
که شدیدا سعی میکنه از اون کنارهگیری کنه.
215
00:12:36,876 --> 00:12:39,075
اون تو رو به مهمونی باغ برد.
216
00:12:39,076 --> 00:12:41,975
تنها چیزی که مهمونی باغ ثابت کرد...
217
00:12:41,976 --> 00:12:45,475
این بود که شوهرخالهی من قابل تغییر نیست.
218
00:12:49,143 --> 00:12:50,475
اون تو رو به اینجا فرستاده...
219
00:12:50,476 --> 00:12:52,275
تا خوبیشو بگی.
220
00:12:52,276 --> 00:12:55,442
من بدون اطلاع اون اومدم.
221
00:12:55,443 --> 00:12:58,575
پس بیا دیگه در مورد
کاپیتان کارتر حرف نزنیم.
222
00:12:58,576 --> 00:13:03,308
امکان نداره اون تنها
دلیل بودنت در اینجا باشه.
223
00:13:03,309 --> 00:13:05,243
خواهرت چی؟ یا خانم لمب؟
224
00:13:06,309 --> 00:13:07,476
شاید کسای دیگهای باشن...
225
00:13:07,477 --> 00:13:10,375
که حاضر باشن خودشون رو دوست تو صدا بزنن.
226
00:13:10,376 --> 00:13:12,842
فکر نکنم.
227
00:13:12,843 --> 00:13:14,275
یه دوست حقیقت رو به من میگفت...
228
00:13:14,276 --> 00:13:17,042
نه اینکه به قیمت آبروم
پشت سرم به سادگیم بخنده.
229
00:13:17,043 --> 00:13:20,942
توصیهی من به کاپیتان کارتر
این بود که حقیقت رو به تو بگه.
230
00:13:20,943 --> 00:13:24,675
من نمیتونستم به اعتمادش خیانت کنم.
231
00:13:24,676 --> 00:13:28,242
من چهقدر احمقم؟
232
00:13:28,243 --> 00:13:30,642
که اون داستانهای ساختگیش
رو در مورد میدون نبرد...
233
00:13:30,643 --> 00:13:32,675
باور کردم؟
234
00:13:32,676 --> 00:13:34,542
اونا ساختگی نبودن.
235
00:13:34,543 --> 00:13:36,008
فقط قرض گرفته شده بودن.
236
00:13:36,009 --> 00:13:38,375
از تو؟
237
00:13:38,376 --> 00:13:40,008
الان چه اهمیتی داره؟
238
00:13:40,009 --> 00:13:41,742
کاریه که شده.
239
00:13:41,743 --> 00:13:44,675
بگذریم، خانم هیوود،
240
00:13:44,676 --> 00:13:48,976
امیدوارم منو بهخاطر نقشی
که توی این فریب داشتم ببخشی.
241
00:13:49,943 --> 00:13:51,942
بیادبیه که نبخشم...
242
00:13:51,943 --> 00:13:54,142
چون تو منو از غرق شدن نجات دادی.
243
00:13:54,143 --> 00:13:57,342
و همونطور که گفتی،
رفتن من بهخاطر تو نیست،
244
00:13:57,343 --> 00:14:00,442
پس خودت رو سرزنش نکن.
245
00:14:07,343 --> 00:14:10,908
امیدوارم جلسهی
نقاشی خیلی طول نکشه.
246
00:14:10,909 --> 00:14:13,275
چون برادرم امروز توی بریدپورت
یه مراسم خاکسپاری رو اجرا میکنه،
247
00:14:13,276 --> 00:14:15,242
و من هم باید به اونجا برم...
248
00:14:15,243 --> 00:14:17,242
و هم به همهی کارای خودم برسم.
249
00:14:17,243 --> 00:14:21,708
شاید بهتر باشه جلسهی
تعمیر لباس خودمون رو ول کنم.
250
00:14:21,709 --> 00:14:23,208
ممنون.
251
00:14:23,209 --> 00:14:24,343
آرتور!
252
00:14:24,344 --> 00:14:27,142
- اه...
- همون کسی که دنبالش بودم.
253
00:14:27,143 --> 00:14:29,275
ما باید به استدیوی آقای لاکهارت بریم،
254
00:14:29,276 --> 00:14:31,342
اما خانم هنکینز بیچاره
خیلی سرش شلوغه.
255
00:14:31,343 --> 00:14:34,708
فکر نکنم با همراهی من مشکلی داشته باشی؟
256
00:14:34,709 --> 00:14:38,208
متاسفانه من یه ساعت
دیگه جلسهی مهمی دارم.
257
00:14:38,209 --> 00:14:39,376
به اندازهی کافی
برای این زمان هست.
258
00:14:39,377 --> 00:14:42,309
میدونم که آقای لاکهارت
از دیدن تو خوشحال میشه.
259
00:14:43,176 --> 00:14:44,376
خب...
260
00:14:46,043 --> 00:14:48,208
فکر کنم بتونم...
261
00:14:48,209 --> 00:14:50,976
یه مدتی رو با شما باشم.
262
00:14:59,676 --> 00:15:02,709
خانم هیوود.
263
00:15:04,076 --> 00:15:06,342
در مورد...
264
00:15:06,343 --> 00:15:08,608
مهمونی باغ و طرز صحبتم با تو...
265
00:15:08,609 --> 00:15:10,475
از نیت...
266
00:15:10,476 --> 00:15:11,609
حرفام پشیمون نیستم،
267
00:15:11,610 --> 00:15:14,543
اما از نحوهی ابراز
اونا ابراز پشیمونی میکنم.
268
00:15:15,476 --> 00:15:16,975
این یه عذرخواهیه؟
269
00:15:16,976 --> 00:15:18,975
فکر کنم، بله.
270
00:15:18,976 --> 00:15:22,108
پس من قبولش میکنم.
271
00:15:22,109 --> 00:15:24,409
با اینکه هنوز دلیلش رو نمیفهمم.
272
00:15:32,243 --> 00:15:34,708
میخواستم در مورد دوشیزه
مارکام با شما حرف بزنم.
273
00:15:34,709 --> 00:15:36,942
اوه؟
274
00:15:36,943 --> 00:15:41,142
آقای کلبورن، هر شخصی
با گذشتهی خودش درگیره.
275
00:15:41,143 --> 00:15:45,642
اما این منصفانه هست که گذشته
تو بر زندگی دوشیزه مارکام تحمیل بشه؟
276
00:15:45,643 --> 00:15:47,042
و همینطور دوشیزه کلبورن؟
277
00:15:47,043 --> 00:15:50,142
امشب یه مهمونی رقص برگزار میشه که
آگوستا خیلی دوست داره در اون شرکت کنه،
278
00:15:50,143 --> 00:15:51,176
اما میدونه که نمیشه بره.
279
00:15:51,177 --> 00:15:54,542
چطور من میتونم اونو
برای جامعه آماده کنم...
280
00:15:54,543 --> 00:15:56,742
وقتی که سرپرستش اونو اینقدر محدود کرده؟
281
00:15:56,743 --> 00:15:59,708
چنین چیزی موقعیت منو توجیهناپذیر میکنه.
282
00:16:03,376 --> 00:16:08,275
پس به نظر میاد که باید در
مورد ادامهی کارت فکر کنی.
283
00:16:08,276 --> 00:16:12,143
وقتی تصمیم گرفتی به من اطلاع بده.
284
00:16:32,209 --> 00:16:34,375
ای بابا.
285
00:16:34,376 --> 00:16:38,108
متاسفانه ما باید بریم،
خانم لمب. وگرنه دیرم میشه.
286
00:16:38,109 --> 00:16:42,308
میشه ما رو تنها بذاری، آرتور؟
287
00:16:42,309 --> 00:16:44,008
و بعد جلسهات برگردی؟
288
00:16:44,009 --> 00:16:46,675
مری خوشش نمیاد که تو رو تنها بذارم.
289
00:16:46,676 --> 00:16:48,642
یا خانم هنکینز.
290
00:16:48,643 --> 00:16:50,642
یه کیمیای خاصی...
291
00:16:50,643 --> 00:16:52,608
اتفاق میفته...
292
00:16:52,609 --> 00:16:55,242
وقتی که یه نقاش و موضوع نقاشی...
293
00:16:55,243 --> 00:16:57,543
تنها هستن.
294
00:16:58,509 --> 00:17:01,908
به عنوان کسی که نسبت به
هنر اینقدر احساسات داره،
295
00:17:01,909 --> 00:17:04,408
مطمئنم اینو درک میکنی،درسته؟
296
00:17:12,209 --> 00:17:14,408
تبریک میگم، خانم بررتون.
297
00:17:14,409 --> 00:17:16,675
در مورد اینکه تو و
کاپیتان دنهم بعد ازدواج...
298
00:17:16,676 --> 00:17:19,275
- کجا میخواید زندگی کنید تصمیم گرفتید؟
- فعلا نه.
299
00:17:19,276 --> 00:17:22,275
فکر کنم چنین چیزی به این
بستگی داره که گروهان ادوارد...
300
00:17:22,276 --> 00:17:24,142
مقصد بعدیش برای جیم شدن کجا باشه.
301
00:17:24,143 --> 00:17:26,408
جیم شدن، بانوی من؟
302
00:17:26,409 --> 00:17:28,908
به نظر میاد که سرهنگ
لنکس ما خیلی مشهوره.
303
00:17:28,909 --> 00:17:31,208
به تازگی من از یکی از دوستام
توی رمزگیت یه چیزی شنیدم.
304
00:17:31,209 --> 00:17:34,942
ظاهرا وقتی این گروهان
پارسال اونجا مستقر بوده،
305
00:17:34,943 --> 00:17:37,308
شهر رو با عیش و نوششون خالی کردن،
306
00:17:37,309 --> 00:17:39,075
پیش هر کاسبی کلی بدهی بالا آوردن،
307
00:17:39,076 --> 00:17:42,142
و یه شبه ناپدید شدن.
308
00:17:42,143 --> 00:17:44,208
مگه میشه از بدهیهاشون فرار کنن؟
309
00:17:44,209 --> 00:17:45,542
بله که میشه.
310
00:17:45,543 --> 00:17:47,742
این مردا قهرمانای جنگ هستن.
311
00:17:47,743 --> 00:17:51,042
پیگیریهای قانونی
مغازهدارها به جایی نمیرسه.
312
00:17:51,043 --> 00:17:54,608
و به نظر میاد که رمزگیت تنها شهری نیست...
313
00:17:54,609 --> 00:17:56,308
که دچار چنین سرنوشتی شده.
314
00:17:56,309 --> 00:17:59,242
پس شاید بخوای در این مورد...
315
00:17:59,243 --> 00:18:01,775
با آقای پارکر صحبت کنی.
316
00:18:01,776 --> 00:18:04,209
وقتی مطلع باشی آمادهتری.
317
00:18:17,909 --> 00:18:20,909
من برنده شدم، مگه نه؟
318
00:18:22,809 --> 00:18:23,843
نه، استر.
319
00:18:23,844 --> 00:18:26,075
ما توی یه تیم هستیم.
320
00:18:31,843 --> 00:18:35,675
ببخشید.
321
00:18:35,676 --> 00:18:39,642
من یهویی خیلی خسته شدم.
322
00:18:58,543 --> 00:19:01,108
موهات رو تغییر دادی.
323
00:19:01,109 --> 00:19:02,143
تو از من پرسیدی که...
324
00:19:02,144 --> 00:19:05,008
چطوری دوست دارم دیده بشم.
325
00:19:05,009 --> 00:19:06,809
این مویی هست که مادرم به من داد.
326
00:19:08,409 --> 00:19:11,608
پدرت چی بهت داد؟
327
00:19:11,609 --> 00:19:13,842
تحصیلات.
328
00:19:13,843 --> 00:19:15,475
یه میراث.
329
00:19:15,476 --> 00:19:18,475
که هم یه موهبته و هم یه نفرین.
330
00:19:18,476 --> 00:19:21,108
اگه من میراث تو رو داشتم،
331
00:19:21,109 --> 00:19:23,875
دور دنیا رو میگشتم.
332
00:19:23,876 --> 00:19:26,975
هیچ کاری جز خوردن،
333
00:19:26,976 --> 00:19:30,342
نوشیدن، نقاشی کردن...
334
00:19:30,343 --> 00:19:33,542
و شنا کردن انجام نمیدادم.
335
00:19:33,543 --> 00:19:36,776
و بعد بقیهی زمانم رو...
336
00:19:40,909 --> 00:19:43,143
روی تخت سپری میکردم.
337
00:19:47,876 --> 00:19:49,242
اینجوری دیگه لازم نبود...
338
00:19:49,243 --> 00:19:51,376
برای چندرغاز کار کنم.
339
00:19:54,676 --> 00:19:57,976
متاسفم که چنین کاری
اینقدر برات سخته.
340
00:19:59,176 --> 00:20:02,175
تو نه، خانم لمب.
341
00:20:02,176 --> 00:20:05,075
باید متوجه باشی که من این کار رو...
342
00:20:05,076 --> 00:20:08,476
برای پول نمیکنم.
343
00:20:10,309 --> 00:20:13,008
اینو از روی عشق انجام میدم.
344
00:20:39,076 --> 00:20:41,108
بانو دنهم گفت...
345
00:20:41,109 --> 00:20:42,708
که از یه دوست اینو شنیده.
346
00:20:42,709 --> 00:20:44,408
ظاهرا سرهنگ لنکس و افرادش...
347
00:20:44,409 --> 00:20:46,308
یه شبه ناپدید میشن،
348
00:20:46,309 --> 00:20:48,208
و همهی بدهیهاشون رو به جا میذارن.
349
00:20:48,209 --> 00:20:49,608
یه شبه؟
350
00:20:49,609 --> 00:20:52,008
و به نظر میاد که قانون
نمیتونه روی اونا اعمال نفوذ کنه.
351
00:20:52,009 --> 00:20:53,209
برای همینه که بهخاطر شهر...
352
00:20:53,210 --> 00:20:55,742
ما باید این مسئله رو الان...
353
00:20:55,743 --> 00:20:56,909
و قبل از ناپدید شدنشون حل کنیم.
354
00:20:56,910 --> 00:20:59,308
مری.
355
00:20:59,309 --> 00:21:01,643
یه چیز دیگهای هست که باید بهت بگم.
356
00:21:04,076 --> 00:21:05,976
یه چیزی که از تو مخفی کرده بودم.
357
00:21:09,976 --> 00:21:11,708
تام؟
358
00:21:11,709 --> 00:21:14,942
سرهنگ لنکس بدهی مغازهدارها رو نمیده...
359
00:21:14,943 --> 00:21:16,076
تا وقتی که من بدهی خودمو به اون بدم.
360
00:21:16,077 --> 00:21:18,508
- کدوم بدهی؟
- یه بازی با تاس.
361
00:21:18,509 --> 00:21:21,743
اون عمدا منو به دام انداخت، مری.
362
00:21:23,276 --> 00:21:26,475
چهقدر؟
363
00:21:26,476 --> 00:21:29,643
صد پوند.
364
00:21:31,509 --> 00:21:32,742
مگه تو سرت به سنگ نخورد؟
365
00:21:32,743 --> 00:21:35,175
خیلی متاسفم.
366
00:21:35,176 --> 00:21:38,508
اونم بعد از همهی چیزهایی
که پارسال تحمل کردیم!
367
00:21:38,509 --> 00:21:40,909
هر چیزی که سیدنی فدا کرد!
368
00:21:42,843 --> 00:21:44,143
منظورت از "فدا کرد" چیه؟
369
00:21:45,709 --> 00:21:49,842
واقعا متوجهش نشدی؟
370
00:21:49,843 --> 00:21:53,808
سیدنی و شارلوت عاشق هم بودن.
371
00:21:53,809 --> 00:21:56,175
سیدنی برای نجات تو با الایزا ازدواج کرد.
372
00:21:56,176 --> 00:21:58,508
اما تو این فداکاریش رو...
373
00:21:58,509 --> 00:22:02,443
بهخاطر یه تاس بازی هدر دادی!
374
00:22:19,609 --> 00:22:23,509
چی میخوای، ادوارد؟
375
00:22:25,443 --> 00:22:28,542
میدونم دلت نمیخواد من بهت دلداری بدم.
376
00:22:28,543 --> 00:22:31,875
اما من تو رو بهتر از
هر کس دیگهای میشناسم.
377
00:22:31,876 --> 00:22:35,808
و دیدن تو در این حالت منو میترسونه.
378
00:22:35,809 --> 00:22:38,509
من فقط یکم گیج و منگم، همین.
379
00:22:40,376 --> 00:22:44,442
تو نمیتونی خودتو ببینی.
380
00:22:44,443 --> 00:22:46,875
فکر میکنم که متاسفانه...
381
00:22:46,876 --> 00:22:48,343
درگیر یه جنون شدی.
382
00:22:50,709 --> 00:22:53,275
چرا این اتفاق داره برای من میفته، ادوارد؟
383
00:23:01,276 --> 00:23:02,476
بخواب.
384
00:23:05,209 --> 00:23:08,243
حالت بهتر میشه.
385
00:23:56,509 --> 00:23:59,708
این تویی که داری اونو مریض میکنی.
386
00:23:59,709 --> 00:24:02,708
توی لندن من بدبختایی رو
دیدم که همین علائم رو داشتن:
387
00:24:02,709 --> 00:24:03,975
خارش...
388
00:24:03,976 --> 00:24:05,408
شربت تریاک!
389
00:24:05,409 --> 00:24:07,042
تو اینو با تنتورش مخلوط کردی!
390
00:24:07,043 --> 00:24:09,208
وانمود نکن که شوکه شدی،
کلارا... تو با این کار موافقت کردی.
391
00:24:09,209 --> 00:24:12,175
من با مسموم کردنش موافقت نکردم.
392
00:24:12,176 --> 00:24:14,608
پس از کجا میدونستی مسموم شده؟
393
00:24:14,609 --> 00:24:16,275
به علاوه این داره جواب میده...
اون داره دچار فروپاشی میشه.
394
00:24:16,276 --> 00:24:17,675
همون لحظهای که بانو دنهم
باور کنه اون دیوونه شده،
395
00:24:17,676 --> 00:24:19,442
بلافاصله اونو از ارث محروم میکنه.
396
00:24:19,443 --> 00:24:22,242
اون برای این داره اون تنتور
رو میخوره چون یه بچه میخواد.
397
00:24:22,243 --> 00:24:24,108
این خیلی بیرحمانه به نظر میاد، ادوارد.
398
00:24:24,109 --> 00:24:25,209
حتی برای کسی مثل تو.
399
00:24:25,210 --> 00:24:28,375
و این باعث خوشحالی منه
که اون نمیتونه بچه بیاره.
400
00:24:28,376 --> 00:24:32,108
و اگه بابینگتون باور کنه که اون
دیوونه هست خیلی بهتر هم میشه.
401
00:24:32,109 --> 00:24:35,808
این فقط در مورد جورج نیست.
402
00:24:35,809 --> 00:24:37,442
این یه انتقامه.
403
00:24:37,443 --> 00:24:38,842
اون به اعتماد من خیانت کرد،
404
00:24:38,843 --> 00:24:41,942
و چنین کاری عواقبی داره.
405
00:24:41,943 --> 00:24:45,808
اون باید امشب به مهمونی رقص بیاد.
406
00:24:45,809 --> 00:24:49,176
از این بابت مطمئن شو.
407
00:24:59,209 --> 00:25:01,175
اینجایی!
408
00:25:01,176 --> 00:25:03,608
باید لباساتو عوض کنی، برای
مهمونی خودمون دیرمون میشه.
409
00:25:03,609 --> 00:25:05,775
مهمونی قراره برگزار بشه؟
410
00:25:05,776 --> 00:25:07,308
اما چطور؟
411
00:25:07,309 --> 00:25:09,408
خوشبختانه من تا همین اواخر...
412
00:25:09,409 --> 00:25:12,208
مشتری وفادار قنادی آقای چورستون بودم.
413
00:25:12,209 --> 00:25:14,808
چورستون بقیه رو راضی کرد.
414
00:25:14,809 --> 00:25:16,208
اونا موافقت کردن که سه روز دیگه هم...
415
00:25:16,209 --> 00:25:17,775
نسیه بدن.
416
00:25:17,776 --> 00:25:19,408
تو خارق العادهای، آرتور!
417
00:25:19,409 --> 00:25:21,576
خارق العاده!
418
00:25:23,643 --> 00:25:26,042
امشب یه تغییری کردی.
419
00:25:26,043 --> 00:25:28,408
توی چشمات یه درخشش جدیدی اومده.
420
00:25:28,409 --> 00:25:31,475
اون نقاشی پرتره چطور پیش میره؟
421
00:25:31,476 --> 00:25:34,875
از چیزی که انتظار
داشتم سریعتر پیش میره.
422
00:25:34,876 --> 00:25:39,508
آقای لاکهارت فوقالعاده با استعداده.
423
00:25:39,509 --> 00:25:42,776
روز تو با آقای کلبورن چطور بود؟
424
00:25:43,876 --> 00:25:45,675
متاسفانه قضاوت همه درست بود.
425
00:25:45,676 --> 00:25:47,775
در مورد اون...
426
00:25:47,776 --> 00:25:49,376
و بیمبالاتی من توی بلندپروازیم.
427
00:25:50,643 --> 00:25:53,143
اگه دیگه معلم سرخونه
نباشی میخوای چه کار کنی؟
428
00:25:54,276 --> 00:25:55,409
نمیدونم.
429
00:25:55,410 --> 00:25:56,942
تو که قرار نیست برگردی به ویلینگدن...
430
00:25:56,943 --> 00:25:57,942
و با اون کشاورز ازدواج کنی.
431
00:25:57,943 --> 00:25:59,143
رالف؟!
432
00:25:59,144 --> 00:26:00,608
نه.
433
00:26:00,609 --> 00:26:04,375
متوجه نمیشم که چرا سرهنگ لنکس
رو برای ازدواج در نظر نمیگیری.
434
00:26:04,376 --> 00:26:05,442
اون خوشتیپه.
435
00:26:05,443 --> 00:26:06,442
شریفه.
436
00:26:06,443 --> 00:26:07,442
و شما از همراهی با هم لذت میبرید.
437
00:26:07,443 --> 00:26:08,643
جورجیانا...
438
00:26:08,644 --> 00:26:13,842
تو نمیتونی چیزی که با سیدنی
داشتی رو دوباره بدست بیاری.
439
00:26:13,843 --> 00:26:18,008
من هیچ وقت نمیتونم کسی رو
اندازهی اوتیس دوست داشته باشم.
440
00:26:18,009 --> 00:26:21,875
اما معناش این نیست که نتونم
به اشخاص دیگه علاقه پیدا کنم.
441
00:26:24,643 --> 00:26:25,709
شارلوت؟
442
00:26:25,710 --> 00:26:27,808
آلیسون!
443
00:26:27,809 --> 00:26:29,975
من این لباس رو ندیده بودم.
444
00:26:29,976 --> 00:26:32,809
این لباس مواقع اضطراری
منه که از خونه آوردمش.
445
00:26:33,876 --> 00:26:35,742
چی تو رو قانع کرد که بیای؟
446
00:26:35,743 --> 00:26:37,042
اون باید خجالت بکشه، نه من.
447
00:26:37,043 --> 00:26:38,875
چرا من باید خودمو مخفی کنم؟
448
00:26:38,876 --> 00:26:41,042
پس سرحال باشید.
449
00:26:41,043 --> 00:26:42,176
و شارلوت،
450
00:26:42,177 --> 00:26:44,208
این آخرین شب سهنفرهی ماست،
451
00:26:44,209 --> 00:26:46,042
پس قول بده که لذت ببری.
452
00:26:46,043 --> 00:26:47,775
باشه، قول میدم.
453
00:26:47,776 --> 00:26:49,442
فکر میکنم این یعنی
اون با سرهنگ میرقصه.
454
00:26:49,443 --> 00:26:50,708
من چنین چیزی نگفتم.
455
00:26:50,709 --> 00:26:54,375
نه، اما وقتی که در آغوش
بازوان قوی اون هستی...
456
00:26:54,376 --> 00:26:55,942
با دقت حواسم بهت هست.
457
00:26:55,943 --> 00:26:59,142
شک دارم بتونی خون
سردی الانت رو حفظ کنی.
458
00:26:59,143 --> 00:27:00,776
از دست شما ۲ تا.
459
00:27:15,643 --> 00:27:18,408
برای من آرزوی موفقیت کن، فریزر.
460
00:27:18,409 --> 00:27:20,642
در چه موردی، قربان؟
461
00:27:20,643 --> 00:27:22,542
امیدوارم که من جوابی که از...
462
00:27:22,543 --> 00:27:24,142
خانم هیوود خودم
میگیرم، از جوابی که...
463
00:27:24,143 --> 00:27:27,043
کاپیتان کارتر از خانم
هیوود خودش گرفت بهتر باشه.
464
00:27:32,343 --> 00:27:33,909
هش!
465
00:27:53,909 --> 00:27:57,076
اومدن به اینجا عاقلانه بود؟
466
00:28:09,476 --> 00:28:11,308
مری به من میگه که...
467
00:28:11,309 --> 00:28:13,642
مردای شایستهای قراره به اینجا بیان.
468
00:28:13,643 --> 00:28:15,608
کاملا درسته، جورجیانا.
469
00:28:15,609 --> 00:28:17,909
بله، ما تو رو قبل تولد
۲۱ سالگیت شوهرت میدیم.
470
00:28:20,043 --> 00:28:23,242
همینطور تو، شارلوت.
471
00:28:23,243 --> 00:28:25,875
امیدوارم که امشب برقصی.
472
00:28:25,876 --> 00:28:27,708
من میدونم که سیدنی...
473
00:28:27,709 --> 00:28:31,743
میخواد دوباره تو رو در حال رقص ببینه.
474
00:28:32,676 --> 00:28:34,809
همینطور من.
475
00:28:37,109 --> 00:28:38,076
ممنونم، تام.
476
00:28:38,077 --> 00:28:39,843
خواهش میکنم.
477
00:28:43,443 --> 00:28:45,243
اه، بانو دنهم.
478
00:28:48,609 --> 00:28:50,108
نامزد من دوشیزه
بررتون رو میشناسی.
479
00:28:50,109 --> 00:28:53,443
به هر دوی شما تبریک میگم.
480
00:28:54,976 --> 00:28:56,375
حتما خیلی به اینا افتخار میکنی، بانوی من!
481
00:28:56,376 --> 00:28:58,875
اوه، تصورش هم نمیتونی بکنی!
482
00:28:58,876 --> 00:29:00,975
و بانو بابینگتون،
483
00:29:00,976 --> 00:29:03,108
امیدوارم حالت خوب باشه.
484
00:29:03,109 --> 00:29:05,243
منم همینطور.
485
00:29:15,309 --> 00:29:17,276
موفق باشی، سرهنگ.
486
00:29:18,243 --> 00:29:20,008
خانم هیوود،
487
00:29:20,009 --> 00:29:22,842
به من افتخار اولین رقص رو بدید.
488
00:29:22,843 --> 00:29:24,143
اون با کمال میل قبول میکنه.
489
00:29:45,843 --> 00:29:47,742
انگار همین چند وقت پیش بود...
490
00:29:47,743 --> 00:29:49,242
که ما با هم برای اولین بار رقصیدیم.
491
00:29:49,243 --> 00:29:53,009
از اون شب اتفاقای زیادی افتاد.
492
00:29:55,243 --> 00:29:57,975
جالب نیست که
مسیر زندگی یه نفر...
493
00:29:57,976 --> 00:30:00,909
میتونه توی چند هفتهی کوتاه تغییر کنه؟
494
00:30:05,909 --> 00:30:07,408
بدون شک خانم پارکر بهت گفته...
495
00:30:07,409 --> 00:30:09,842
که ارتش قراره...
496
00:30:09,843 --> 00:30:12,108
یهویی دود شه بره هوا.
497
00:30:12,109 --> 00:30:16,108
تو اصرار داشتی که اونا از نظر
اقتصادی برای سندیتون مفید هستن،
498
00:30:16,109 --> 00:30:18,375
اما به نظر میاد که
قضیه کاملا برعکسه.
499
00:30:18,376 --> 00:30:19,942
من بهت هشدار داده بودم.
500
00:30:19,943 --> 00:30:22,342
راستش یادم نمیاد به من هشداری داده باشی.
501
00:30:22,343 --> 00:30:23,675
میخوای در این مورد چه کار کنی؟
502
00:30:23,676 --> 00:30:27,642
تو این کلاشهای کت قرمز رو...
503
00:30:27,643 --> 00:30:29,808
هر جوری که تونستی تایید کردی.
504
00:30:29,809 --> 00:30:32,608
من در مورد پولم به تو اعتماد
کردم، همینطور بیوهی برادرت.
505
00:30:32,609 --> 00:30:34,675
شاید این اعتماد نابهجا بوده.
506
00:30:34,676 --> 00:30:38,208
عجب. چت شده تو؟
507
00:30:38,209 --> 00:30:40,143
دنبال درمان باش.
508
00:30:42,876 --> 00:30:44,509
تام؟
509
00:30:53,209 --> 00:30:55,308
خیلی خوبه که از همراهی با تو...
510
00:30:55,309 --> 00:30:57,608
بدون ترس از دخالت کارفرمات لذت میبرم.
511
00:30:57,609 --> 00:30:59,308
کاملا همینطوره.
512
00:30:59,309 --> 00:31:00,975
البته نمیتونم با قاطعیت بگم...
513
00:31:00,976 --> 00:31:02,443
که اون تا کی کارفرمای من میمونه.
514
00:31:03,543 --> 00:31:04,943
خوشحالم که اینو میشنوم.
515
00:31:09,343 --> 00:31:11,675
این نشونهی اینه که تو در مورد آیندهت...
516
00:31:11,676 --> 00:31:13,042
فکرهایی کردی،
517
00:31:13,043 --> 00:31:14,243
خانم هیوود؟
518
00:31:17,409 --> 00:31:19,108
ببخشید، سرهنگ.
519
00:31:19,109 --> 00:31:21,309
خواهرم به من نیاز داره.
520
00:31:34,143 --> 00:31:36,008
فکر کنم تالار اصلی رو ترجیح میدم.
521
00:31:36,009 --> 00:31:37,308
بله، بریم؟
522
00:31:37,309 --> 00:31:38,775
نه.
523
00:31:38,776 --> 00:31:40,476
بهخاطر غرور خودم هم که شده
نمیتونم اجازه بدم اوضاع اینطور بمونه.
524
00:31:47,143 --> 00:31:48,276
خانم هیوود.
525
00:31:48,277 --> 00:31:51,808
از شنیدن اینکه تو سندیتون
رو ترک میکنی ناراحت شدم.
526
00:31:51,809 --> 00:31:53,442
به سختی میتونم حرفتو باور کنم...
527
00:31:53,443 --> 00:31:55,375
چون هیچ تلاشی برای توجیه کارات نکردی.
528
00:31:55,376 --> 00:31:56,309
نه، حق با توئه.
529
00:31:56,310 --> 00:31:57,908
- من...
- کاپیتان فریزر به جای تو...
530
00:31:57,909 --> 00:31:59,542
درخواست بخشش کرد.
531
00:31:59,543 --> 00:32:01,475
اون بود که از من خواست بمونم...
532
00:32:01,476 --> 00:32:03,442
چون اون یه مرد با شرافت و وجدانه.
533
00:32:03,443 --> 00:32:06,575
باور کن فقط احساس گناه
بود که جلوی منو گرفت.
534
00:32:06,576 --> 00:32:08,942
بیا این دعوا رو پشت سر بذاریم.
535
00:32:08,943 --> 00:32:11,575
ازت تمنا میکنم که به من
افتخار بدی و با من برقصی.
536
00:32:11,576 --> 00:32:14,775
من با تو نمیرقصم.
537
00:32:14,776 --> 00:32:16,775
فقط اومدم که بگم...
538
00:32:16,776 --> 00:32:19,475
من به قدری ساده بودم که
دروغهای تو رو باور کنم،
539
00:32:19,476 --> 00:32:21,908
اما لطفا حواست به رفتارت باشه.
540
00:32:21,909 --> 00:32:25,543
شاید اینجوری به دختر بعدی صدمه نزنی.
541
00:32:37,109 --> 00:32:38,575
تماشای شما دوتا که
خودتون رو به همه نشون میدین...
542
00:32:38,576 --> 00:32:40,708
مثل یه تقلید مسخره از دلبستگیه. مضحکه.
543
00:32:40,709 --> 00:32:42,708
باورم نمیشه که تو اجازهی این
عروسی فریبکارانه رو دادی، خاله.
544
00:32:42,709 --> 00:32:46,008
به این میگن بهترین
استفاده از یه وضعیت بد.
545
00:32:46,009 --> 00:32:48,475
متاسفم که نمیتونی برای
ما خوشحال باشی، استر.
546
00:32:48,476 --> 00:32:50,875
اجازه نده که مشکل ازدواج
خودت شادی ما رو خراب کنه.
547
00:32:50,876 --> 00:32:52,108
شادی؟
548
00:32:52,109 --> 00:32:53,442
کلارا اسیر توئه.
549
00:32:53,443 --> 00:32:54,883
احساسش به تو مثل منه.
550
00:32:56,709 --> 00:32:59,242
بیا اینو بگیر.
551
00:32:59,243 --> 00:33:01,608
حالت خوبه؟
552
00:33:01,609 --> 00:33:02,975
بله، من نتونستم...
553
00:33:02,976 --> 00:33:05,242
استر، چت شده؟
554
00:33:05,243 --> 00:33:07,575
شاید بهتر بود تو رو جا میذاشتیم.
555
00:33:07,576 --> 00:33:08,776
بیا، نوشیدنی منو بگیر.
556
00:33:16,576 --> 00:33:19,008
یه چیزی ذهنمو مشغول کرده، خاله.
557
00:33:19,009 --> 00:33:20,308
استر یه بار به من گفت که پدربزرگش...
558
00:33:20,309 --> 00:33:23,075
۳۰ سال رو توی دیوونه خونه زندگی کرده.
559
00:33:23,076 --> 00:33:25,342
اه، این چرت و پرتا چیه.
560
00:33:25,343 --> 00:33:26,908
استر دیوونه نیست.
561
00:33:26,909 --> 00:33:30,075
اون فقط گیج شده، همین.
562
00:33:30,076 --> 00:33:32,842
من چم شده؟
563
00:33:32,843 --> 00:33:35,376
اگه بابینگتون برگرده
و منو در این حال ببینه...
564
00:33:36,443 --> 00:33:37,409
اگه بگرده.
565
00:33:37,410 --> 00:33:39,675
اون برمیگرده.
566
00:33:53,343 --> 00:33:56,209
خانم لمب، امیدوارم که
شب دلپذیری داشته باشید.
567
00:33:58,776 --> 00:34:00,642
آقای لاکهارت.
568
00:34:00,643 --> 00:34:02,908
قابل تحمله، ممنون.
569
00:34:02,909 --> 00:34:05,242
میدونم که من فقط
یه هنرمند حقیر هستم،
570
00:34:05,243 --> 00:34:09,208
اما میشه جسارتا از شما
بخوام که با من برقصید؟
571
00:34:09,209 --> 00:34:12,008
فکر نمیکنم که سرپرستای
من موافق چنین چیزی باشن.
572
00:34:12,009 --> 00:34:15,308
بیخیال.
573
00:34:15,309 --> 00:34:17,109
این فقط یه رقصه.
574
00:34:19,209 --> 00:34:21,076
مشکلش چیه؟
575
00:34:47,309 --> 00:34:49,742
تو آقای لاکهارت رو بهتر
از من میشناسی، آرتور.
576
00:34:49,743 --> 00:34:52,275
میتونیم در مورد
جورجیانا بهش اعتماد کنیم؟
577
00:34:52,276 --> 00:34:54,508
ببین که چطور خوشحالش کرده، مری.
578
00:34:54,509 --> 00:34:57,043
من سر جونم به اون اعتماد میکنم.
579
00:35:19,743 --> 00:35:21,143
فکر کنم زیادی شراب خورده.
580
00:35:30,443 --> 00:35:32,775
دستش درد نکنه که ما رو متوقف کرد.
581
00:35:32,776 --> 00:35:34,343
اصلا از اون رقص خوشم نمیومد.
582
00:35:35,876 --> 00:35:39,009
یه آهنگ آرومتر بنوازید لطفا.
583
00:35:41,376 --> 00:35:44,243
با من بیا.
584
00:35:47,643 --> 00:35:49,208
فکر میکنم دلیلش...
585
00:35:49,209 --> 00:35:51,475
ناراحتی بانو بابینگتون باشه.
586
00:35:51,476 --> 00:35:54,108
چطور؟
587
00:35:54,109 --> 00:35:57,442
به طور کلی، مغز اون
توسط پیامهای چرند...
588
00:35:57,443 --> 00:35:59,775
رحم معیوبش مختل شده.
589
00:35:59,776 --> 00:36:03,042
در علم ما به این میگیم هیستری.
590
00:36:03,043 --> 00:36:04,275
جالبه که علائم اون...
591
00:36:04,276 --> 00:36:06,308
از وقتی شروع شد...
592
00:36:06,309 --> 00:36:09,875
که معجونهای مسخرهات یا همون...
593
00:36:09,876 --> 00:36:11,142
تنتورت رو مصرف میکنه.
594
00:36:11,143 --> 00:36:12,276
غیرممکنه.
595
00:36:12,277 --> 00:36:14,175
اون یه دارونمای بیخطره.
596
00:36:14,176 --> 00:36:16,742
نمیتونه از نظر جسمی
روی اون تاثیر بذاره.
597
00:36:16,743 --> 00:36:19,143
من فقط میخواستم بهش امید بدم.
598
00:36:20,576 --> 00:36:24,008
استر، بیا، ما باید بریم.
599
00:36:24,009 --> 00:36:25,809
قبل اینکه بیشتر خودتو تحقیر کنی.
600
00:36:38,043 --> 00:36:40,743
شارلوت!
601
00:36:54,643 --> 00:36:57,409
نمیدونم چجوری طلسمش کردی.
602
00:37:00,276 --> 00:37:02,242
مطمئنم فقط بهخاطر حرفای من نبوده.
603
00:37:02,243 --> 00:37:04,443
من مطمئنم که همین بوده... تو
هیچ وقت نباید ما رو ترک کنی.
604
00:37:06,876 --> 00:37:08,808
رقص بعدی داره شروع میشه.
605
00:37:08,809 --> 00:37:11,175
من... میدونی که من نمیرقصم.
606
00:37:11,176 --> 00:37:13,475
این یه مهمونی رقصه، آقای کلبورن.
607
00:37:13,476 --> 00:37:14,808
اینجا اومدنت چه دلیل
دیگهای میتونه داشته باشه؟
608
00:37:14,809 --> 00:37:17,809
منم از خودم همین سوال رو میپرسم.
609
00:37:20,309 --> 00:37:25,042
تا کی میخوای اینجا توی سندیتون بمونی؟
610
00:37:25,043 --> 00:37:29,209
اگه به خودم بستگی داشت، فقط
تا وقتی که به سن قانونی برسم.
611
00:37:31,276 --> 00:37:34,408
اما اگه پارکرها زورشون برسه،
612
00:37:34,409 --> 00:37:37,475
تا زمان ازدواجم اینجا میمونم.
613
00:37:37,476 --> 00:37:39,743
تو تا کی میمونی؟
614
00:37:42,609 --> 00:37:45,708
تا فردا.
615
00:37:45,709 --> 00:37:49,475
به محض اینکه کشیدن
پرترهی تو تموم بشه،
616
00:37:49,476 --> 00:37:50,943
من اینجا رو به مقصد اروپا ترک میکنم.
617
00:37:53,609 --> 00:37:55,176
قصد داشتی اینو به من بگی؟
618
00:37:56,476 --> 00:37:58,176
الان دارم بهت میگم.
619
00:38:00,509 --> 00:38:03,275
این یه خداحافظیه؟
620
00:38:03,276 --> 00:38:05,843
لازم نیست باشه.
621
00:38:11,509 --> 00:38:13,309
با من بیا.
622
00:38:14,443 --> 00:38:15,875
به عنوان معشوقهات؟
623
00:38:15,876 --> 00:38:19,242
به عنوان همسرم!
624
00:38:19,243 --> 00:38:21,376
جورجیانا! اینجایی!
625
00:38:23,743 --> 00:38:26,508
فکر کردم که ناپدید شدی.
626
00:38:26,509 --> 00:38:27,908
بیا.
627
00:39:07,076 --> 00:39:09,475
میخواستم بدونم که در مورد شغلت...
628
00:39:09,476 --> 00:39:10,476
بیشتر فکر کردی یا نه؟
629
00:39:10,477 --> 00:39:13,875
خیلی زیاد.
630
00:39:13,876 --> 00:39:17,175
امیدوار بودم که بتونیم
قانعت کنیم که بمونی.
631
00:39:17,176 --> 00:39:20,342
دلیلش چیه؟
632
00:39:20,343 --> 00:39:21,842
آگوستا و لئونورا تحت تاثیر تو...
633
00:39:21,843 --> 00:39:24,375
تغییر کردند.
634
00:39:24,376 --> 00:39:27,042
من نمیتونم تاثیری که تو روی همهی ما...
635
00:39:27,043 --> 00:39:29,309
داشتی رو توضیح بدم، خانم هیوود.
636
00:39:35,443 --> 00:39:39,675
انگار که ما رو به زندگی برگردوندی.
637
00:39:39,676 --> 00:39:42,143
حیفه که الان از دستت بدیم.
638
00:40:07,043 --> 00:40:08,609
منو ببخشید.
639
00:40:15,109 --> 00:40:18,543
اینجایی.
640
00:40:22,609 --> 00:40:27,475
چطور اجازه دادم منو اینجوری گیر بندازه؟
641
00:40:27,476 --> 00:40:30,975
چون اون کارش همینه.
642
00:40:30,976 --> 00:40:32,875
اون یه سرهنگه...
643
00:40:32,876 --> 00:40:37,209
یه متخصص در نقشهکشی
و کمین کردن.
644
00:40:38,976 --> 00:40:41,875
من دنبال یه نفر میگشتم که...
645
00:40:41,876 --> 00:40:43,942
همهی خصوصیات برادرمون که
دلم براش تنگ شده رو داشته باشه،
646
00:40:43,943 --> 00:40:45,575
و اون اینطور بود.
647
00:40:45,576 --> 00:40:49,176
سیدنی جایگزین ناپذیره.
648
00:40:50,976 --> 00:40:55,042
اما تو خصوصیتی داری که اون هیچ وقت نداشت.
649
00:40:55,043 --> 00:40:57,242
تو مرد آینده نگری هستی.
650
00:40:57,243 --> 00:40:59,842
اگه تو نبودی، سندیتون...
651
00:40:59,843 --> 00:41:02,942
جز چند تا کلبهی ماهیگیری چیز بیشتری نبود.
652
00:41:02,943 --> 00:41:06,676
تو تخیل نادری داری.
653
00:41:08,209 --> 00:41:13,876
در زمینهی خلق ایده یه نابغهای.
654
00:41:16,176 --> 00:41:19,008
تو یه راه چاره پیدا میکنی، تام.
655
00:41:19,009 --> 00:41:22,409
همیشه یه راهی پیدا میکنی.
656
00:41:23,509 --> 00:41:25,409
اگه نبودی چه کار میکردم، آرتور؟
657
00:41:26,843 --> 00:41:29,842
چرا دنبال یه نفر بودم که
برام جایگزین سیدنی بشه...
658
00:41:29,843 --> 00:41:31,275
در حالی که تو همیشه پیشم بودی؟
659
00:41:34,343 --> 00:41:36,009
برادرم.
660
00:41:45,709 --> 00:41:46,909
شارلوت.
661
00:41:46,910 --> 00:41:48,675
چی شده؟
662
00:41:48,676 --> 00:41:50,142
نمیفهمم.
663
00:41:50,143 --> 00:41:53,408
وقتی الان داشتیم میرقصیدیم، جوری
احساس سرزنده بودن کردم که از...
664
00:41:53,409 --> 00:41:55,708
تو اجازه داری که نسبت به یه
مرد دیگه احساساتی داشته باشی.
665
00:41:55,709 --> 00:41:57,075
این خیانت نیست.
666
00:41:57,076 --> 00:42:00,542
اما... چرا اون؟
667
00:42:00,543 --> 00:42:02,875
چرا اون نه؟
668
00:42:02,876 --> 00:42:04,076
چه حلال زادهست.
669
00:42:04,077 --> 00:42:07,175
خانم هیوود.
670
00:42:07,176 --> 00:42:08,443
طبقهی پایین میبینمت.
671
00:42:11,809 --> 00:42:15,276
امیدوار بودم حداقل بتونیم مکالمهی
خودمون رو به نتیجه برسونیم.
672
00:42:33,109 --> 00:42:36,475
زندگی در ارتش یه مرد رو تعریف میکنه.
673
00:42:36,476 --> 00:42:39,442
من هیچ وقت توی میدان
نبرد شکست نخوردم،
674
00:42:39,443 --> 00:42:44,109
اما حالا فکر میکنم که کاملا مغلوب شدم.
675
00:42:46,309 --> 00:42:49,175
من تا حالا با کسی که
قابل مقایسه با تو باشه آشنا نشدم،
676
00:42:49,176 --> 00:42:50,309
خانم هیوود.
677
00:42:50,310 --> 00:42:52,608
تو دائما منو غافلگیر میکنی.
678
00:42:52,609 --> 00:42:55,408
هیچ چیزی برای من به اندازهی...
679
00:42:55,409 --> 00:42:56,609
بودن با تو لذت بخش نیست.
680
00:42:56,610 --> 00:42:58,175
من...
681
00:42:58,176 --> 00:42:59,243
یه ملک بزرگ کنار ساحل...
682
00:42:59,244 --> 00:43:00,608
با موقعیت خوبی هست.
683
00:43:00,609 --> 00:43:03,742
من در موردش تحقیق کردم.
684
00:43:03,743 --> 00:43:05,608
متوجه نمیشم.
685
00:43:05,609 --> 00:43:08,242
البته که متوجه میشی.
686
00:43:08,243 --> 00:43:10,575
فکر میکنم تو از اولین
ملاقات ما متوجه شدی.
687
00:43:10,576 --> 00:43:13,576
من متواضعانه از تو خواستگاری میکنم.
688
00:43:15,843 --> 00:43:18,242
میخوام که همسرم بشی.
689
00:43:19,743 --> 00:43:23,142
فکر کردم که اینو واضح گفتم.
690
00:43:23,143 --> 00:43:24,675
من قصد ازدواج ندارم.
691
00:43:24,676 --> 00:43:26,808
وقت بازی کردن تموم شده.
692
00:43:26,809 --> 00:43:28,475
من بازی نمیکنم.
693
00:43:28,476 --> 00:43:29,676
کاملا جدی گفتم.
694
00:43:29,677 --> 00:43:31,575
تو نگرانی که من برای
زندگی خانوادگی مناسب نباشم.
695
00:43:31,576 --> 00:43:32,643
بهت اطمینان میدم که من...
696
00:43:32,644 --> 00:43:34,808
من نمیتونم با تو ازدواج کنم.
697
00:43:34,809 --> 00:43:37,108
امکان نداره که بخوای زندگیت رو
به عنوان معلم سرخونه ادامه بدی.
698
00:43:37,109 --> 00:43:39,475
من دارم پیشنهاد میدم که
تو رو از این فلاکت نجات بدم.
699
00:43:39,476 --> 00:43:42,043
- من عاشق تو نیستم!
- اگه اجازه بدی عاشق میشی.
700
00:43:43,143 --> 00:43:44,875
بس کن!
701
00:43:44,876 --> 00:43:46,775
جایگاه منو بشناس!
702
00:43:46,776 --> 00:43:48,375
جایگاه خودت رو بهم بدون!
703
00:43:48,376 --> 00:43:50,808
من میدونم کی هستم.
704
00:43:50,809 --> 00:43:53,676
من تا حالا وانمود نکردم
که شخص دیگهای هستم.
705
00:43:58,409 --> 00:44:00,676
خانم هیوود...
706
00:44:01,676 --> 00:44:03,909
چی شده؟
707
00:44:05,743 --> 00:44:07,176
اون چی بهت گفت؟
708
00:44:16,943 --> 00:44:19,408
میبینم که بعد رها
شدن دوباره دنبال دوستیه.
709
00:44:19,409 --> 00:44:20,409
کاپیتان فریزر.
710
00:44:20,410 --> 00:44:21,875
چطور همیشه میتونی...
711
00:44:21,876 --> 00:44:25,208
عالیترین کلمات رو برای
دلداری دادن انتخاب کنی؟
712
00:44:25,209 --> 00:44:28,842
کل تابستون من تلف شد.
713
00:44:28,843 --> 00:44:31,875
فردا وقتی که داری خوکهای
باباتو از لجن تمیز میکنی...
714
00:44:31,876 --> 00:44:33,408
برای فکر در مورد این حرفت وقت داری.
715
00:44:33,409 --> 00:44:36,975
حالا، ما توی یه مهمونی رقص هستیم،
716
00:44:36,976 --> 00:44:39,208
و تو زیباترین لباس اینجا رو پوشیدی،
717
00:44:39,209 --> 00:44:41,709
و من باید بهت اصرار کنم که با هم برقصیم.
718
00:44:43,043 --> 00:44:44,575
این سادهترین لباس مهمونیه.
719
00:44:44,576 --> 00:44:45,875
دوباره داری منو مسخره میکنی.
720
00:44:45,876 --> 00:44:48,008
نه، خانم هیوود.
721
00:44:48,009 --> 00:44:50,008
سادگی بد نیست.
722
00:44:50,009 --> 00:44:51,708
زیبایی واقعی به آراستگی نیازی نداره.
723
00:44:51,709 --> 00:44:55,708
من الان با صداقت کامل به تو میگم...
724
00:44:55,709 --> 00:44:58,076
که تا الان هیچوقت اینقدر زیبا نبودی.
725
00:44:58,976 --> 00:45:01,875
ممنون.
726
00:45:01,876 --> 00:45:03,442
وقتی که بیملاحظهترین مردی که میشناسم...
727
00:45:03,443 --> 00:45:05,243
این حرف رو بزنه ارزشش بیشتر هم میشه.
728
00:45:10,309 --> 00:45:12,142
این چیزی بود که سعی کردم
در موردش بهت هشدار بدم.
729
00:45:12,143 --> 00:45:13,942
تو در مورد هیچ چیزی به من هشدار ندادی.
730
00:45:13,943 --> 00:45:15,575
تو به من دستور دادی
که از اون دوری کنم...
731
00:45:15,576 --> 00:45:16,608
و هیچ دلیلی براش نیاوردی.
732
00:45:16,609 --> 00:45:17,743
تنها فکر من محافظت از تو در برابر...
733
00:45:17,744 --> 00:45:19,375
مردی بود که میدونستم خطرناکه.
734
00:45:19,376 --> 00:45:20,908
پس چرا اینو نگفتی؟
735
00:45:20,909 --> 00:45:23,475
تنها چیزی که میدونستم
حرفی بود که سرهنگ زد.
736
00:45:23,476 --> 00:45:25,808
اون به من گفت که به تو نمیشه اعتماد کرد.
737
00:45:25,809 --> 00:45:28,208
گفت...
738
00:45:28,209 --> 00:45:29,943
ادامه بده.
739
00:45:31,543 --> 00:45:34,775
گفت تو زنی که عاشقش
بود رو دزدیدی و نابود کردی.
740
00:45:34,776 --> 00:45:37,808
این چیزیه که اون بهت گفته؟
741
00:45:37,809 --> 00:45:40,175
پس حقیقت چیه؟
742
00:45:40,176 --> 00:45:43,608
دیگه از این معماها و
گریزهای بیپایان خسته شدم.
743
00:45:43,609 --> 00:45:46,743
از تلاش برای فهمیدن
معنای سکوتت خسته شدم.
744
00:45:47,643 --> 00:45:49,375
اینجا جاش نیست.
745
00:45:49,376 --> 00:45:51,442
من باید بدونم که تو کی هستی.
746
00:45:53,743 --> 00:45:55,908
شوهرخاله؟
747
00:45:55,909 --> 00:45:59,408
خانم هیوود.
748
00:45:59,409 --> 00:46:00,609
چی شده؟
749
00:46:00,610 --> 00:46:02,576
ما میریم.
750
00:46:03,976 --> 00:46:08,008
خانم هیوود با ما میاد.
751
00:46:12,543 --> 00:46:15,642
پس تو فردا میری.
752
00:46:15,643 --> 00:46:17,608
این یه طلوع جدید برای سندیتونه.
753
00:46:17,609 --> 00:46:19,208
ما توی خیابون رفتنت
رو جشن میگیریم.
754
00:46:19,209 --> 00:46:22,876
چهقدر دلم برای شوخطبعیت تنگ میشه.
755
00:47:20,776 --> 00:47:23,675
خانم لئونورا خیلی بیقراری میکنه.
756
00:47:23,676 --> 00:47:25,875
کل شب از خوابیدن طفره میرفت.
757
00:47:25,876 --> 00:47:27,208
خانم هیوود.
758
00:47:27,209 --> 00:47:30,442
انتظار نداشتم که بیای.
759
00:47:30,443 --> 00:47:32,509
تو رقصیدی، آگوستا؟
760
00:47:34,843 --> 00:47:36,308
خانم هیوود!
761
00:47:36,309 --> 00:47:37,875
بیاید، دخترا. بیاید پدرتون...
762
00:47:37,876 --> 00:47:39,943
و خانم هیوود رو راحت بذاریم.
763
00:47:41,076 --> 00:47:42,708
من فردا همه چیز رو بهت میگم.
764
00:47:58,176 --> 00:48:00,242
هیستری، خاله.
765
00:48:00,243 --> 00:48:01,975
اگه دیوونه بشه چی؟
766
00:48:01,976 --> 00:48:04,475
ما نمیتونیم جوری که به
صلاحشه ازش مراقبت کنیم.
767
00:48:04,476 --> 00:48:06,742
نیازی نیست که الان چنین
چیزی رو در نظر بگیریم.
768
00:48:06,743 --> 00:48:08,775
چنین قضایایی فقط به یک چیز ختم میشه.
769
00:48:08,776 --> 00:48:11,242
خب اون کجا باید بره؟
770
00:48:11,243 --> 00:48:12,375
جورج کجاست؟
771
00:48:12,376 --> 00:48:13,576
پیش شماست؟
772
00:48:25,343 --> 00:48:26,808
استر!
773
00:48:26,809 --> 00:48:28,842
چه کار داری میکنی؟
774
00:48:28,843 --> 00:48:30,076
بهش صدمه نزن!
775
00:48:33,009 --> 00:48:35,075
من رفتم هوا بخورم و
گریهی جورج رو شنیدم.
776
00:48:35,076 --> 00:48:36,875
و تو اونو به اینجا آوردی؟ چرا؟
777
00:48:36,876 --> 00:48:38,208
که آرومش کنم.
778
00:48:38,209 --> 00:48:39,742
ادوارد، داری اونو میترسونی.
779
00:48:39,743 --> 00:48:41,375
خواهش میکنم بهش صدمه نزن.
780
00:48:41,376 --> 00:48:42,875
اونو به مادرش برگردون.
781
00:48:42,876 --> 00:48:44,342
من هیچ وقت بهش صدمه نمیزنم!
782
00:48:44,343 --> 00:48:45,742
دارم آرومش میکنم!
783
00:48:45,743 --> 00:48:47,542
استر، اونو به مادرش بده.
784
00:48:47,543 --> 00:48:49,476
همین حالا، خواهش میکنم.
785
00:48:50,943 --> 00:48:52,176
استر.
786
00:49:17,709 --> 00:49:20,642
من و لوسی وقتی جوون
بودیم با هم ازدواج کردیم.
787
00:49:20,643 --> 00:49:23,975
کمی بعدش این خونه به من ارث رسید.
788
00:49:23,976 --> 00:49:25,875
اون میخواست توی لندن...
789
00:49:25,876 --> 00:49:31,308
و در دل اجتماع بمونه،
اما من اینو نمیخواستم.
790
00:49:31,309 --> 00:49:34,575
برای همین برگشتم به اینجا.
791
00:49:34,576 --> 00:49:36,975
اون یه فصل دیگه هم اونجا موند.
792
00:49:36,976 --> 00:49:40,908
و اونجا بود که با سرهنگ لنکس آشنا شد.
793
00:49:40,909 --> 00:49:43,443
اون موقع کاپیتان بود.
794
00:49:45,943 --> 00:49:48,109
هیچ وقت فکر نکردم که منو
لوسی چهقدر با هم غریبه شدیم.
795
00:49:49,209 --> 00:49:54,508
اون نامه نوشت و گفت به
دلیل مریضی با تاخیر برمیگرده.
796
00:49:54,509 --> 00:49:58,042
ماهها بدون اینکه از هم
خبری داشته باشیم گذشت.
797
00:49:58,043 --> 00:50:02,042
آخرش کنجکاویم به غرورم غلبه کرد.
798
00:50:02,043 --> 00:50:04,209
من به لندن رفتم.
799
00:50:07,509 --> 00:50:11,642
و فهمیدم که لوسی حامله هست.
800
00:50:11,643 --> 00:50:13,743
بچه از سرهنگ بود؟
801
00:50:20,076 --> 00:50:23,609
سرهنگ اونو ول کرده بود.
802
00:50:26,676 --> 00:50:30,409
و لوسی بهخاطر ترس و
خجالت سراغ من نیومده بود.
803
00:50:31,976 --> 00:50:33,842
من دلم به حالش نسوخت.
804
00:50:33,843 --> 00:50:35,208
نبخشیدمش.
805
00:50:35,209 --> 00:50:36,508
تو تقصیری نداشتی.
806
00:50:36,509 --> 00:50:40,376
حرفهایی که زدم تا به
امروز منو شکنجه میدن.
807
00:50:44,143 --> 00:50:48,275
اون به شبحی از گذشتهی خودش تبدیل شد.
808
00:50:48,276 --> 00:50:51,443
و به فاصلهی کمی از تولد بچه، اون...
809
00:50:54,243 --> 00:50:56,342
ادامه بده.
810
00:50:56,343 --> 00:51:00,642
لوسی میدونست که بدنش ضعیفه.
811
00:51:00,643 --> 00:51:02,142
وقتی اون شب توی بارون رفت بیرون...
812
00:51:02,143 --> 00:51:03,976
حتما اینو میدونست.
813
00:51:06,243 --> 00:51:09,043
برای همینه که کنار لئو بودن برات دردناکه.
814
00:51:12,143 --> 00:51:16,975
اون یه یادآور زنده هست.
815
00:51:22,776 --> 00:51:24,108
میخواستم اینو بهت بگم،
816
00:51:24,109 --> 00:51:27,175
اما از اینکه چه فکری در
مورد من میکنی میترسیدم.
817
00:51:27,176 --> 00:51:31,542
تو نباید بعد از این همه مدت
به خودت سرکوفت بزنی.
818
00:51:31,543 --> 00:51:32,908
خودتو ببخش.
819
00:51:32,909 --> 00:51:34,275
نمیتونم.
820
00:51:34,276 --> 00:51:35,409
نمیتونم...
821
00:51:35,410 --> 00:51:37,708
باید خودتو ببخشی.
822
00:51:37,709 --> 00:51:40,143
وگرنه گذشته آینده رو تباه میکنه.
823
00:51:42,343 --> 00:51:46,409
آیندهای که میتونم تصور
کنم میتونه خیلی خوب باشه.
824
00:52:17,677 --> 00:52:19,142
اموال سیدنی.
825
00:52:19,143 --> 00:52:21,042
اون چیه؟
826
00:52:21,043 --> 00:52:23,975
عجیب نیست که چهقدر میتونیم
با خلق و خوی خودمون غریبه بشیم؟
827
00:52:23,976 --> 00:52:25,143
خانم هیوود.
828
00:52:25,144 --> 00:52:26,975
از چی ترسیدی...
829
00:52:26,976 --> 00:52:29,175
شوهرخاله؟ برو سراغش.
830
00:52:29,176 --> 00:52:30,243
شارلوت،
831
00:52:30,244 --> 00:52:32,342
آقای کلبورن میخواد تو رو ببینه.
832
00:52:32,366 --> 00:52:37,366
مترجم: میثم موسویان
MeysaM.UnicorN
t.Me/unicorn025
833
00:52:37,390 --> 00:52:42,390
بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال
30nama.com
78733