All language subtitles for Sanditon.S02E04.1080p.PBS.WEB-DL.AAC2.0.H.264-BTN.Fa

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese Download
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:02,500 --> 00:00:04,899 ‫هنوز روی تحریم شکرت اصرار داری؟ 2 00:00:04,900 --> 00:00:06,899 ‫فکر نمی‌کنی داری دستی که ‫بهت غذا میده رو گاز میگیری؟ 3 00:00:08,600 --> 00:00:09,999 ‫به نظر میرسه که آقای کلبورن... 4 00:00:10,000 --> 00:00:11,699 ‫از چیزی که فکر می‌کردم آدم بهتری هست. 5 00:00:11,700 --> 00:00:13,065 ‫اون فقط داره برای همسر ‫مرحومش سوگواری می‌کنه. 6 00:00:13,066 --> 00:00:14,432 ‫اسمش لوسی بود. 7 00:00:14,433 --> 00:00:15,965 ‫کلبورن اونو از من دزدید. 8 00:00:15,966 --> 00:00:17,532 ‫و بعد نابودش کرد. 9 00:00:17,533 --> 00:00:20,399 ‫ارتش بدهی زیادی بالا آورده. 10 00:00:20,400 --> 00:00:21,899 ‫مغازه‌دارا صداشون در اومده. 11 00:00:21,900 --> 00:00:23,165 ‫کاپیتان کارتر در مورد... 12 00:00:23,166 --> 00:00:24,366 ‫اقدامات شجاعانه‌ی خودش ‫در بیداسوا صحبت کرد. 13 00:00:24,367 --> 00:00:26,565 ‫که این‌طور؟ 14 00:00:26,589 --> 00:00:32,589 ‫سی نما تقدیم می‌کند ‫30nama.com 15 00:00:32,589 --> 00:00:36,589 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید ‫officialcinama@ 16 00:00:36,589 --> 00:00:41,589 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما @CinamaSub 17 00:00:41,613 --> 00:00:46,613 مترجم: میثم موسویان MeysaM.UnicorN t.Me/unicorn025 18 00:01:44,300 --> 00:01:46,865 ‫سرهنگ. 19 00:01:46,866 --> 00:01:48,599 ‫می‌تونم یه لحظه از وقتت رو بگیرم؟ 20 00:01:48,600 --> 00:01:50,733 ‫باید در مورد مسئله‌ی ‫مهمی صحبت کنم. 21 00:01:51,600 --> 00:01:54,166 ‫البته، کاپیتان. 22 00:01:55,066 --> 00:01:56,532 ‫چیه که این‌قدر مهمه؟ 23 00:01:56,533 --> 00:01:58,899 ‫من به اجازه‌ی اون ‫احتیاج دارم، فریزر، 24 00:01:58,900 --> 00:02:01,600 ‫اگه بخوام از خانم هیوود خواستگاری کنم. 25 00:02:07,200 --> 00:02:08,832 ‫ببین، شارلوت. 26 00:02:08,833 --> 00:02:10,432 ‫فکر می‌کنی کاپیتان من بین اونا هست؟ 27 00:02:10,433 --> 00:02:12,199 ‫کاپیتان تو؟ 28 00:02:12,200 --> 00:02:13,565 ‫اون مال منه. 29 00:02:13,566 --> 00:02:15,999 ‫نامه‌های اون جایی برای شک باقی نذاشته. 30 00:02:16,000 --> 00:02:18,199 ‫و من هم مال اونم. 31 00:02:18,200 --> 00:02:20,065 ‫از کجا می‌تونی این‌قدر مطمئن باشی؟ 32 00:02:20,066 --> 00:02:22,765 ‫اونم بعد از چنین آشنایی مختصری؟ 33 00:02:22,766 --> 00:02:25,232 ‫می‌دونم که اون روح یک شاعر رو داره. 34 00:02:25,233 --> 00:02:27,765 ‫و خوش‌تیپ و شجاعه، 35 00:02:27,766 --> 00:02:29,199 ‫مردی که ۵۰ سرباز رو... 36 00:02:29,200 --> 00:02:30,333 ‫- از غرق شدن نجات داده. ‫- از غرق شدن نجات داده. 37 00:02:30,334 --> 00:02:33,965 ‫آره، به این اشاره کردی‌، اما... 38 00:02:33,966 --> 00:02:35,599 ‫بعضی وقتا فهمیدن شخصیت واقعی... 39 00:02:35,600 --> 00:02:37,965 ‫یه مرد کار خیلی سختیه. 40 00:02:37,966 --> 00:02:39,499 ‫شاید برداشت اولیه‌ای ‫از یه نفر داشته باشی... 41 00:02:39,500 --> 00:02:43,900 ‫و بعد یه چیزی برخلاف اون رو بشنوی. 42 00:02:44,766 --> 00:02:46,299 ‫شارلوت؟ 43 00:02:46,300 --> 00:02:48,932 ‫دیروز سرهنگ لنکس به من یه چیز... 44 00:02:48,933 --> 00:02:51,499 ‫شدیدا نگران کننده در مورد آقای کلبورن گفت. 45 00:02:51,500 --> 00:02:53,599 ‫نمی‌دونم چه فکری بکنم. 46 00:02:53,600 --> 00:02:54,880 ‫تو قطعا می‌تونی به سرهنگ اعتماد کنی. 47 00:03:04,900 --> 00:03:07,599 ‫دیشب دیر وقت برگشتی، عزیزم. 48 00:03:07,600 --> 00:03:09,632 ‫من خوابیدم. 49 00:03:09,633 --> 00:03:11,532 ‫تونستی با سرهنگ به توافق برسی؟ 50 00:03:11,533 --> 00:03:13,299 ‫راستش، من... 51 00:03:13,300 --> 00:03:15,332 ‫دیدم که توسط افرادش ‫احاطه شده و سرش شلوغه. 52 00:03:15,333 --> 00:03:16,899 ‫اون منو دعوت کرد که به اونا... 53 00:03:16,900 --> 00:03:19,599 ‫برای نوشیدنی خوردن ملحق شم، برای همین... 54 00:03:19,600 --> 00:03:21,399 ‫به نظر موقعیت مناسبی... 55 00:03:21,400 --> 00:03:22,899 ‫برای پیش کشیدن این موضوع نبود. 56 00:03:22,900 --> 00:03:24,199 ‫شاید من باید میومدم. 57 00:03:24,200 --> 00:03:25,799 ‫برای پشتیبانی روحی. 58 00:03:25,800 --> 00:03:28,532 ‫آره، ترجیح می‌دادم که ‫تو به اون‌جا میومدی، آرتور. 59 00:03:28,533 --> 00:03:30,465 ‫ما نمی‌تونیم اجازه بدیم ‫که مغازه‌دارهای بیچاره... 60 00:03:30,466 --> 00:03:33,899 ‫- یه روز دیگه‌ هم طلبکار بمونن. ‫- نه،‌ کاملا درست میگی، عزیزم. 61 00:03:33,900 --> 00:03:35,932 ‫من امروز صبح سرهنگ ‫رو احضار می‌کنم و... 62 00:03:35,933 --> 00:03:37,865 ‫درخواست می‌کنم که اون ‫کار شرافتمندانه رو انجام بده. 63 00:03:37,866 --> 00:03:40,400 ‫همینه! 64 00:03:44,133 --> 00:03:45,399 ‫متوجه نمیشم که چرا ما مجبور بودیم.. 65 00:03:45,400 --> 00:03:46,999 ‫- تا این‌جا بیایم. ‫- من فقط باید با اونا حرف بزنم. 66 00:03:47,000 --> 00:03:48,066 ‫باید اول با اونا حرف بزنم. 67 00:03:48,067 --> 00:03:49,433 ‫واقعا؟ 68 00:03:50,633 --> 00:03:53,032 ‫یه خبر از وکیل پدرم به من رسید. 69 00:03:53,033 --> 00:03:56,532 ‫اون فهمید که اون توی ‫آنتیگوا چه کار می‌کرد. 70 00:04:20,366 --> 00:04:23,499 ‫در مورد این با کسی حرف نمیزنی. 71 00:04:23,500 --> 00:04:25,499 ‫و تو دنبال هر چیزی... 72 00:04:25,500 --> 00:04:27,265 ‫که بتونه به درد من بخوره می‌گردی. 73 00:04:27,266 --> 00:04:28,933 ‫البته، قربان. 74 00:04:32,508 --> 00:04:34,276 [نامه برای بانو استر بابینگتون] 75 00:04:35,266 --> 00:04:37,232 ‫اون مرد ادعا کرد... 76 00:04:37,233 --> 00:04:39,899 ‫که اون یکی از بستگان پدرم بوده. 77 00:04:39,900 --> 00:04:41,932 ‫اون استدلال کرده که ‫به دلیل وضعیت مادرم... 78 00:04:41,933 --> 00:04:44,765 ‫من لایق دریافت میراثم نیستم. 79 00:04:44,766 --> 00:04:47,532 ‫شخصیت اخلاقی من و مادرم رو زیر سوال برده. 80 00:04:47,533 --> 00:04:49,099 ‫این... 81 00:04:49,100 --> 00:04:50,832 ‫مرد نفرت انگیز کیه؟ 82 00:04:50,833 --> 00:04:52,199 ‫ما هنوز اسمش رو نمی‌دونیم. 83 00:04:52,200 --> 00:04:56,765 ‫اما خوشبختانه شکایت اون توی ‫دادگاه‌های آنتیگوا شکست خورد. 84 00:04:56,766 --> 00:04:59,099 ‫فقط به‌خاطر تلاش‌های برادرتون. 85 00:04:59,100 --> 00:05:00,599 ‫سیدنی عزیز. 86 00:05:00,600 --> 00:05:02,099 ‫اگه یه خویشاوند هست... 87 00:05:02,100 --> 00:05:03,932 ‫که فکر می‌کنه من نالایق هستم، 88 00:05:03,933 --> 00:05:05,599 ‫چه دلیلی وجود داره که ‫کسای دیگه‌ هم همین راه رو نرن؟ 89 00:05:05,600 --> 00:05:07,065 ‫پس باید بهشون ثابت کنی که اشتباه می‌کنن. 90 00:05:07,066 --> 00:05:10,399 ‫با نحوه‌ی زندگی و رفتار کردنت. 91 00:05:10,400 --> 00:05:13,600 ‫داری میگی که مشکل از منه؟ 92 00:05:14,866 --> 00:05:17,865 ‫اگه یه مرد سفیدپوست ‫بودم کی منو زیرسوال می‌برد؟ 93 00:05:17,866 --> 00:05:19,799 ‫متاسفانه همیشه کسانی هستن... 94 00:05:19,800 --> 00:05:21,365 ‫که می‌خوان بهت آسیب بزنن، عزیزم. 95 00:05:21,366 --> 00:05:24,532 ‫ما فقط ازت می‌خوایم ‫که بهونه دست کسی ندی. 96 00:05:43,400 --> 00:05:45,865 ‫تنتور دکتر فیوکس... 97 00:05:45,866 --> 00:05:47,066 ‫تاثیر مشهودی داشته؟ 98 00:05:47,067 --> 00:05:49,365 ‫هنوز برای مشخص شدنش زوده. 99 00:05:49,366 --> 00:05:51,066 ‫ای بابا. 100 00:05:56,066 --> 00:05:58,999 ‫هیچ منظره‌ای احساس‌برانگیزتر از... 101 00:05:59,000 --> 00:06:01,399 ‫یه تازه مادر به همراه بچه‌اش نیست. 102 00:06:01,400 --> 00:06:03,499 ‫البته این‌طور به من گفتن. 103 00:06:03,500 --> 00:06:07,832 ‫- اون چطوره؟ ‫- زیباست. 104 00:06:07,833 --> 00:06:09,499 ‫خب، علاوه بر چونه‌ی دنهمی... 105 00:06:09,500 --> 00:06:11,499 ‫ظاهرا صدای دنهمی هم داره: 106 00:06:11,500 --> 00:06:13,132 ‫از مطرح کردن خواسته‌اش ابایی نداره. 107 00:06:13,133 --> 00:06:16,232 ‫فکر کنم اون گرسنه‌ هست. 108 00:06:16,233 --> 00:06:19,766 ‫درسته... مارتا؟ 109 00:06:24,166 --> 00:06:26,132 ‫دستور دادم که کلبه‌ی باغبون... 110 00:06:26,133 --> 00:06:28,099 ‫خالی بشه. 111 00:06:28,100 --> 00:06:29,100 ‫چند ساله که... 112 00:06:29,101 --> 00:06:31,432 ‫کسی توش ساکن نبوده، ‫برای همین یکم دلمرده هست، 113 00:06:31,433 --> 00:06:33,832 ‫اما تا وقتی که ما یه جای... 114 00:06:33,833 --> 00:06:35,365 ‫دائمی‌تر برات پیدا کنیم کافیه. 115 00:06:35,366 --> 00:06:37,399 ‫همین که به فکر ما بودین لطف داشتین. 116 00:06:37,400 --> 00:06:39,365 ‫و من ترجیح میدم هر چه زودتر... 117 00:06:39,366 --> 00:06:41,232 ‫اون‌جا مستقر بشی. 118 00:06:41,233 --> 00:06:43,499 ‫چون فردا مهمونی‌ باغ سالانه‌ی منه. 119 00:06:43,500 --> 00:06:45,999 ‫و با این‌که دوست ندارم... 120 00:06:46,000 --> 00:06:48,432 ‫زمینم زیر پای مردم خراب بشه، 121 00:06:48,433 --> 00:06:49,965 ‫این مهمونی جالب‌ترین رویداد فصله. 122 00:06:49,966 --> 00:06:53,165 ‫نگران نباش، عمه. ما خودمون رو نشون نمیدیم. 123 00:06:53,166 --> 00:06:55,733 ‫خوشحالم که همو می‌فهمیم. 124 00:07:00,500 --> 00:07:02,300 ‫اه. 125 00:07:04,200 --> 00:07:05,999 ‫نامه‌ای برای من نیومده؟ 126 00:07:06,000 --> 00:07:10,232 ‫نه، متاسفانه هنوز هیچی. 127 00:07:10,233 --> 00:07:15,300 ‫مطمئنم به زودی از لرد ‫بابینگتون خبر میگیری. 128 00:07:25,066 --> 00:07:27,300 ‫خانم ویتلی؟ 129 00:07:42,800 --> 00:07:44,000 ‫داری چه کار می‌کنی؟ 130 00:07:44,833 --> 00:07:46,532 ‫اگه شوهرخالت بشنوه... 131 00:07:46,533 --> 00:07:48,565 ‫خودش اینو باز کرد. 132 00:07:48,566 --> 00:07:50,599 ‫اون اینو کوک کرد. 133 00:07:50,600 --> 00:07:51,999 ‫اوه! 134 00:07:52,000 --> 00:07:53,865 ‫خب... 135 00:07:53,866 --> 00:07:56,832 ‫انتظار اینو نداشتم. 136 00:07:56,833 --> 00:07:58,033 ‫اما قابلتو نداشت. 137 00:07:58,034 --> 00:08:00,032 ‫حالا می‌تونیم به کلاس رقص برسیم. 138 00:08:00,033 --> 00:08:01,100 ‫آره! 139 00:08:01,101 --> 00:08:03,133 ‫هوم. 140 00:08:14,000 --> 00:08:17,165 ‫فکر کردم اجازه دادم نقاشی ‫منو بکشی، نه یه طرح فوری. 141 00:08:17,166 --> 00:08:19,699 ‫من باید اول بفهمم که کی هستی. 142 00:08:19,700 --> 00:08:23,066 ‫قبل این‌که بتونم برم سراغ بوم. 143 00:08:25,266 --> 00:08:28,799 ‫شاید بتونیم تو رو در حالت... 144 00:08:28,800 --> 00:08:31,066 ‫نشسته امتحان کنیم. 145 00:08:33,633 --> 00:08:36,799 ‫ترجیح میدم بایستم. 146 00:08:36,800 --> 00:08:38,732 ‫البته. 147 00:08:38,733 --> 00:08:39,999 ‫همون‌طور که مناسب موقعیت تو... 148 00:08:40,000 --> 00:08:42,199 ‫در جامعه هست. 149 00:08:42,200 --> 00:08:43,699 ‫یا خدا! 150 00:08:43,700 --> 00:08:45,532 ‫امیدوارم شوکه نشده ‫باشی، خانم هنکینز. 151 00:08:45,533 --> 00:08:48,132 ‫به هیچ وجه، آقا. 152 00:08:48,133 --> 00:08:49,266 ‫مگه آدم و حوا... 153 00:08:49,267 --> 00:08:50,632 ‫در باغ عدن و در جلوی چشم... 154 00:08:50,633 --> 00:08:53,499 ‫خداوند برهنه نبودند؟ 155 00:08:53,500 --> 00:08:58,065 ‫شاید بشه گفت این ‫تصور حقیقی خدا از ماست. 156 00:08:58,066 --> 00:08:59,899 ‫کاری نکن که این هنرمند... 157 00:08:59,900 --> 00:09:01,399 ‫خیال برش داره. 158 00:09:01,400 --> 00:09:03,232 ‫من از تو نمی‌خوام که بدنت رو برهنه کنی، 159 00:09:03,233 --> 00:09:07,066 ‫بلکه از تو می‌خوام که روحت ‫رو برهنه کنی، خانم لمب. 160 00:09:08,600 --> 00:09:13,332 ‫تو به من خانم لمب رو ارائه میدی. 161 00:09:13,333 --> 00:09:17,100 ‫اما من می‌خوام جورجیانا رو پیدا کنم. 162 00:09:19,033 --> 00:09:22,400 ‫تو منو با عنوان خانم لمب خطاب می‌کنی. 163 00:09:40,966 --> 00:09:44,165 ‫اینم چند تا جوراب ‫که اون رو گرم نگه داره. 164 00:09:44,166 --> 00:09:46,199 ‫از تو بعید بود که با من... 165 00:09:46,200 --> 00:09:48,732 ‫این‌‌قدر خوب رفتار کنی، استر. 166 00:09:48,733 --> 00:09:51,532 ‫اینا برای تو نیستن، برای جورج هستن. 167 00:09:51,533 --> 00:09:55,032 ‫چون تو نمی‌تونی ‫براش چیزی فراهم کنی. 168 00:09:55,033 --> 00:09:57,332 ‫باز چی می‌خواد؟ 169 00:09:57,333 --> 00:09:58,899 ‫پرستار تازه بهش غذا داده. 170 00:09:58,900 --> 00:10:02,032 ‫مارتا؟ 171 00:10:02,033 --> 00:10:03,965 ‫میشه بچه رو ببری و باهاش قدم بزنی؟ 172 00:10:03,966 --> 00:10:08,400 ‫- نمی‌تونم صداش رو تحمل کنم. ‫- یا من می‌تونم ببرمش. 173 00:10:24,300 --> 00:10:25,500 ‫نه. 174 00:10:26,700 --> 00:10:28,499 ‫نه، خیلی سفت و ‫سختی، انگار دارم... 175 00:10:28,500 --> 00:10:29,765 ‫بانو دنهم رو می‌کشم. 176 00:10:29,766 --> 00:10:30,933 ‫پس شاید بهتر باشه اونو بکشی. 177 00:10:30,934 --> 00:10:33,965 ‫من دنبال اشتیاقم! 178 00:10:33,966 --> 00:10:35,599 ‫احساس، صداقت! 179 00:10:35,600 --> 00:10:37,632 ‫نه یه نقاشی... 180 00:10:37,633 --> 00:10:39,200 ‫بی‌روح و بیات. 181 00:10:42,000 --> 00:10:44,833 ‫یه چیز واقعی در مورد خودت بگو. 182 00:10:45,900 --> 00:10:47,333 ‫چی؟ 183 00:10:48,200 --> 00:10:49,300 ‫بچگیت. 184 00:10:49,301 --> 00:10:51,732 ‫یه خاطره‌ی شاد. 185 00:10:51,733 --> 00:10:54,365 ‫در مورد پدر یا مادرت حرف بزن. 186 00:10:54,366 --> 00:10:55,700 ‫هر دوی اونا مرده‌ان. 187 00:10:58,133 --> 00:11:00,366 ‫دیشب چه خوابی دیدی؟ 188 00:11:03,233 --> 00:11:05,532 ‫هیچ ربطی به تو نداره. 189 00:11:05,533 --> 00:11:06,666 ‫گرفتمش. 190 00:11:06,667 --> 00:11:09,399 ‫یه چیزی هست. 191 00:11:09,400 --> 00:11:11,733 ‫ماسکت لغزید. 192 00:11:14,200 --> 00:11:15,799 ‫بیا، خانم هنکینز. 193 00:11:15,800 --> 00:11:17,599 ‫ما میریم. 194 00:11:26,733 --> 00:11:31,199 ‫دو، سه، چهار... بچرخ. 195 00:11:31,200 --> 00:11:34,032 ‫یک، دو، 196 00:11:34,033 --> 00:11:37,532 ‫سه، چهار. 197 00:11:37,533 --> 00:11:40,432 ‫خوبه. 198 00:11:40,433 --> 00:11:42,965 ‫چهار، و... 199 00:11:42,966 --> 00:11:44,599 ‫یک. 200 00:11:44,600 --> 00:11:45,965 ‫دو. 201 00:11:45,966 --> 00:11:46,966 ‫سه. 202 00:11:46,967 --> 00:11:48,899 ‫چهار. 203 00:11:48,900 --> 00:11:50,000 ‫یک. 204 00:11:50,001 --> 00:11:51,233 ‫دو... 205 00:11:57,300 --> 00:11:59,265 ‫یک، دو، سه، 206 00:11:59,266 --> 00:12:00,699 ‫چهار، پنج، شیش، 207 00:12:00,700 --> 00:12:02,199 ‫هفت، هشت، یک. 208 00:12:02,200 --> 00:12:04,732 ‫دو، سه، چهار، پنج، شیش... 209 00:12:04,733 --> 00:12:06,932 ‫هفت، بچرخ... 210 00:12:06,933 --> 00:12:09,532 ‫آقای کلبورن. 211 00:12:09,533 --> 00:12:12,099 ‫من سعی می‌کردم به خانم ‫مارکام رقص کوتیلیون رو یاد بدم، 212 00:12:12,100 --> 00:12:13,532 ‫اما... 213 00:12:13,533 --> 00:12:16,166 ‫ما به یه آقا نیاز داریم. 214 00:12:18,033 --> 00:12:19,999 ‫نه. 215 00:12:20,000 --> 00:12:22,032 ‫متاسفانه من راضی به رقصیدن نمیشم. 216 00:12:22,033 --> 00:12:24,399 ‫تحت هیچ شرایطی. 217 00:12:24,400 --> 00:12:27,399 ‫آگوستا، من تصمیم ‫گرفتم که تو و من... 218 00:12:27,400 --> 00:12:29,400 ‫باید فردا به مهمونی باغ بانو دنهم بریم. 219 00:12:30,966 --> 00:12:32,232 ‫به اندازه‌ی کافی در مورد این‌که... 220 00:12:32,233 --> 00:12:34,665 ‫می‌خوای به اجتماع معرفی بشی گلایه کردی. 221 00:12:34,666 --> 00:12:36,933 ‫خب، این فرصت توئه. 222 00:12:38,633 --> 00:12:40,465 ‫من هم به اون مهمونی میرم. 223 00:12:40,466 --> 00:12:44,266 ‫پس دلهره‌ی من در مورد ‫این رویداد مقداری کمتر شد. 224 00:12:46,133 --> 00:12:47,632 ‫اما، 225 00:12:47,633 --> 00:12:50,200 ‫من باید چی بپوشم، شوهرخاله؟ 226 00:12:51,400 --> 00:12:53,232 ‫توی بخش شرقی عمارت ‫کمدهایی پر از لباس‌های... 227 00:12:53,233 --> 00:12:54,932 ‫خاله‌ات وجود داره. 228 00:12:54,933 --> 00:12:57,233 ‫شاید اون‌جا چیزی پیدا ‫کنی که اندازه‌ات باشه. 229 00:12:59,000 --> 00:13:01,432 ‫میذارم شما خانم‌ها به رقص ‫کوتیلیون خودتون برسید. 230 00:13:32,366 --> 00:13:34,533 ‫اون بچه‌ی منه؟ 231 00:13:37,433 --> 00:13:39,665 ‫قسم خوردی که هیچ ربطی به این پسر نداری. 232 00:13:39,666 --> 00:13:42,532 ‫پسر؟ 233 00:13:42,533 --> 00:13:44,033 ‫من یه پسر دارم؟ 234 00:13:45,166 --> 00:13:46,965 ‫می‌تونم ببینمش؟ 235 00:13:46,966 --> 00:13:48,765 ‫خواهش می‌کنم، استر. 236 00:13:48,766 --> 00:13:50,833 ‫حتی یه لحظه هم کافیه. 237 00:14:02,700 --> 00:14:03,900 ‫اوه، اون خیلی خوشگله. 238 00:14:08,033 --> 00:14:10,200 ‫نمیشه انکار کرد که اون بچه‌ی منه. 239 00:14:12,366 --> 00:14:14,099 ‫پسر من. 240 00:14:14,100 --> 00:14:18,365 ‫گفتن این کلمات چه‌قدر عجیبه. 241 00:14:18,366 --> 00:14:21,266 ‫ممنونم، استر. 242 00:14:24,200 --> 00:14:26,466 ‫واقعا میگم. 243 00:14:36,200 --> 00:14:37,699 ‫انجام شد، فریزر. 244 00:14:37,700 --> 00:14:39,866 ‫من اجازه‌ی افسر مافوق خودمون رو گرفتم. 245 00:14:41,166 --> 00:14:43,465 ‫- تو نمی‌تونی این کارو بکنی. ‫- چرا؟ 246 00:14:43,466 --> 00:14:45,065 ‫من عاشق اونم، اونم عاشق منه 247 00:14:45,066 --> 00:14:46,432 ‫این حرف رو قبلا ازت شنیده بودم. 248 00:14:46,433 --> 00:14:49,732 ‫- اونم بیشتر از یه بار. ‫- الان مثل قبل نیست... اون فرق داره. 249 00:14:49,733 --> 00:14:51,499 ‫اما تو فرقی نکردی. 250 00:14:51,500 --> 00:14:53,332 ‫تو همون کارتری هستی که عاشق... 251 00:14:53,333 --> 00:14:55,299 ‫اون دخترای دیگه توی ‫شهرهای دیگه میشه. 252 00:14:55,300 --> 00:14:57,599 ‫امکان نداره یه مرد بالغ بشه... 253 00:14:57,600 --> 00:15:00,232 ‫و بفهمه چه خصوصیاتی ‫رو از یه همسر انتظار داره؟ 254 00:15:00,233 --> 00:15:03,165 ‫خصوصیاتی که یه همسر ‫از یه شوهر انتظار داره چی؟ 255 00:15:03,166 --> 00:15:05,432 ‫- مثلا صداقت. ‫- فریزر... 256 00:15:05,433 --> 00:15:07,499 ‫تو با ظاهرسازی‌های ‫دروغین دلش رو بدست آوردی. 257 00:15:07,500 --> 00:15:09,565 ‫من فقط یکمی در مورد گذشته‌ام اغراق کردم. 258 00:15:09,566 --> 00:15:10,666 ‫لعنت به تو، 259 00:15:10,667 --> 00:15:12,299 ‫- تو بهش دروغ گفتی! ‫- دروغ‌هایی... 260 00:15:12,300 --> 00:15:15,299 ‫که توی خوشبختی آینده‌ی ما نقشی ندارن. 261 00:15:15,300 --> 00:15:16,966 ‫اگه اون بفهمه چی؟ 262 00:15:18,000 --> 00:15:20,466 ‫چرا باید اون بفهمه؟ 263 00:15:33,066 --> 00:15:35,732 ‫اون توی بغل من خوابش برد. 264 00:15:35,733 --> 00:15:36,700 ‫میگیریش؟ 265 00:15:36,701 --> 00:15:39,332 ‫می‌تونی اونو توی گهواره‌اش بذاری. 266 00:15:39,333 --> 00:15:41,865 ‫تنها وقتی که می‌بینم اونو توی ‫بغلت میگیری جلوی بانو دنهم هست. 267 00:15:41,866 --> 00:15:43,265 ‫انگار داری فقط به‌ خاطر اون... 268 00:15:43,266 --> 00:15:44,499 ‫نقش یه مادر رو بازی می‌کنی. 269 00:15:44,500 --> 00:15:47,565 ‫دلیلش فقط اینه که ‫اندازه‌ی تو برای این‌ بچه... 270 00:15:47,566 --> 00:15:48,932 ‫ذوق ندارم. 271 00:15:48,933 --> 00:15:50,866 ‫چطور می‌تونی ذوق نداشته باشی؟ 272 00:15:53,533 --> 00:15:55,199 ‫ببینش، کلارا. 273 00:15:55,200 --> 00:15:58,099 ‫اون بی‌نقصه. 274 00:15:58,100 --> 00:16:01,533 ‫اگه اون بچه‌ی من بود، ‫هیچ وقت رهاش نمی‌کردم. 275 00:16:04,800 --> 00:16:06,933 ‫استر؟ 276 00:16:09,500 --> 00:16:12,399 ‫نمی‌فهمی چه‌قدر خوش‌شانسی؟ 277 00:16:12,400 --> 00:16:14,332 ‫می‌دونی بعضی زنا حاضرن برای... 278 00:16:14,333 --> 00:16:17,300 ‫بچه‌دار شدن چه کار بکنن؟ 279 00:16:19,500 --> 00:16:22,166 ‫ولی تو حتی بزور نگاهش می‌کنی. 280 00:16:26,900 --> 00:16:31,365 ‫وقتی اون به دنیا اومد گریه کردی. 281 00:16:31,366 --> 00:16:35,932 ‫حالا دلیلش رو می‌فهمم. 282 00:16:35,933 --> 00:16:39,466 ‫سرنوشت چه‌قدر می‌تونه ظالم باشه. 283 00:16:44,466 --> 00:16:47,065 ‫این یه نقشه‌ی اولیه برای پادگان هست. 284 00:16:47,066 --> 00:16:50,532 ‫می‌تونی ببینی که اتاق‌های دلبازی داره. 285 00:16:50,533 --> 00:16:54,465 ‫و سالن اصلی عملا ‫یه تالار مهمونی هست. 286 00:16:54,466 --> 00:16:57,232 ‫خیلی جالبه، آقای پارکر. 287 00:16:57,233 --> 00:16:58,466 ‫بله. 288 00:17:00,633 --> 00:17:03,532 ‫اما... 289 00:17:03,533 --> 00:17:05,232 ‫این تنها دلیل دعوت من... 290 00:17:05,233 --> 00:17:06,599 ‫نیست، سرهنگ. 291 00:17:06,600 --> 00:17:09,032 ‫مطمئنم که یه اشتباه سهوی رخ داده، 292 00:17:09,033 --> 00:17:12,599 ‫اما از قرار معلوم گروهان تو... 293 00:17:12,600 --> 00:17:13,800 ‫در سراسر شهر... 294 00:17:13,801 --> 00:17:15,232 ‫بدهی زیادی بالا آوردن. 295 00:17:15,233 --> 00:17:17,832 ‫مثلا باید پول ضیافت بزرگ داده بشه. 296 00:17:17,833 --> 00:17:18,966 ‫مبلغش هم کم نیست. 297 00:17:18,967 --> 00:17:22,965 ‫ما نمی‌تونیم اجازه بدیم ‫که مغازه‌دارانمون... 298 00:17:22,966 --> 00:17:23,966 ‫ورشکست بشن، 299 00:17:23,967 --> 00:17:26,465 ‫همون‌طور که مطمئنم تو با من هم نظری. 300 00:17:26,466 --> 00:17:28,065 ‫بیخیال. 301 00:17:28,066 --> 00:17:30,665 ‫هر مردی بدهی‌های خودش ‫رو داره، مگه نه، تام؟ 302 00:17:30,666 --> 00:17:34,232 ‫اما پیش کشیدن اونا جلوه‌ی بدی داره. 303 00:17:34,233 --> 00:17:37,466 ‫شاید بخوای برای ما یه نوشیدنی بریزی. 304 00:17:42,200 --> 00:17:43,200 ‫و به من بگی. 305 00:17:43,201 --> 00:17:45,265 ‫از خانم هیوود چه خبر؟ 306 00:17:45,266 --> 00:17:47,800 ‫اون از کار برای آقای ‫کلبورن استعفا داده یا نه؟ 307 00:17:48,900 --> 00:17:50,432 ‫نه. 308 00:17:50,433 --> 00:17:52,899 ‫فکر کنم همین الان که داریم ‫صحبت می‌کنیم اون‌جاست. 309 00:17:52,900 --> 00:17:54,899 ‫خیلی حیف شد. 310 00:17:54,900 --> 00:18:00,266 ‫امیدوار بودم تا الان سر عقل اومده باشه. 311 00:18:04,766 --> 00:18:08,199 ‫بیشترین چیزی که در ‫مورد خاله‌ام یادم میاد همینه. 312 00:18:08,200 --> 00:18:09,899 ‫لباس‌های خوشگلش. 313 00:18:09,900 --> 00:18:12,599 ‫اون همیشه شیک بود، 314 00:18:12,600 --> 00:18:15,032 ‫اما این لباس مورد علاقه‌ی منه. 315 00:18:15,033 --> 00:18:16,865 ‫یادمه که اینو توی یه ‫مراسم رقص در لندن... 316 00:18:16,866 --> 00:18:17,833 ‫که همراه پدر و مادرم رفته بود پوشید. 317 00:18:17,834 --> 00:18:20,132 ‫آقای کلبورن چی؟ 318 00:18:20,133 --> 00:18:23,099 ‫اون به ندرت با اون به لندن میومد. 319 00:18:23,100 --> 00:18:25,799 ‫اون همیشه گوشه‌گیر بود. 320 00:18:25,800 --> 00:18:27,932 ‫من چطور به نظر میام، خانم هیوود؟ 321 00:18:27,933 --> 00:18:29,666 ‫مثل یه بانو. 322 00:18:31,233 --> 00:18:32,599 ‫متاسفانه بسته نمیشه. 323 00:18:32,600 --> 00:18:35,199 ‫من مثل خاله لوسی اندام قلمی ندارم. 324 00:18:35,200 --> 00:18:38,800 ‫مشکلت اینه که زیرجامه‌ی ‫درستی نپوشیدی، فقط همین. 325 00:18:40,866 --> 00:18:43,465 ‫خانم هیوود. 326 00:18:43,466 --> 00:18:46,699 ‫- فکر می‌کنی من آماده هستم؟ ‫- برای چی؟ 327 00:18:46,700 --> 00:18:48,932 ‫اجتماع. 328 00:18:48,933 --> 00:18:52,632 ‫می‌دونم که می‌تونم ‫بدرفتار و ناپسند باشم. 329 00:18:52,633 --> 00:18:55,332 ‫اگه جلوه‌ی بدی از خودم به نمایش بذارم چی؟ 330 00:18:55,333 --> 00:18:57,399 ‫نمیذاری. 331 00:18:57,400 --> 00:19:00,865 ‫من کاملا بهت ایمان دارم. 332 00:19:00,866 --> 00:19:03,599 ‫بگذریم، این وظیفه‌ی تو هست ‫که منو برای اجتماع آماده کنی، 333 00:19:03,600 --> 00:19:06,766 ‫پس اگه آماده نباشم تقصیر توئه. 334 00:19:08,366 --> 00:19:10,499 ‫البته مطمئنم که شوهرخاله‌ام ‫نظرش عوض میشه. 335 00:19:10,500 --> 00:19:13,466 ‫تا وقتی که برسیم اون‌جا باورم نمیشه. 336 00:19:15,400 --> 00:19:16,500 ‫اوه! 337 00:19:16,501 --> 00:19:17,965 ‫چه کار می‌کنی؟ 338 00:19:17,966 --> 00:19:21,699 ‫این لباس مادرمه. 339 00:19:21,700 --> 00:19:27,700 ‫پس یه جورایی من دارم ‫اونو بغل می‌کنم، مگه نه؟ 340 00:19:30,200 --> 00:19:32,999 ‫آره، لئو. 341 00:19:33,000 --> 00:19:37,433 ‫فکر کنم همین‌طوره. 342 00:21:21,500 --> 00:21:24,365 ‫چه مهمونی بزرگی ترتیب دادین، بانو دنهم. 343 00:21:24,366 --> 00:21:27,065 ‫چه میز بوفه‌ی با شکوهی. 344 00:21:27,066 --> 00:21:28,899 ‫بله، مثل همیشه سخاوت به خرج دادین. 345 00:21:28,900 --> 00:21:31,365 ‫یادم ننداز. 346 00:21:31,366 --> 00:21:35,065 ‫اگه زیاد در مورد هزینه‌ی این ‫مراسم فکر کنم تپش قلب می‌گیرم. 347 00:21:35,066 --> 00:21:38,032 ‫بانو بابینگتون. 348 00:21:38,033 --> 00:21:39,066 ‫عصر بخیر، بانوهای من. 349 00:21:39,067 --> 00:21:41,499 ‫خواهرزاده‌ات هنوز نیومده، بانو دنهم؟ 350 00:21:41,500 --> 00:21:42,899 ‫نه، اون دعوت نشده. 351 00:21:42,900 --> 00:21:45,199 ‫ای بابا. 352 00:21:45,200 --> 00:21:48,832 ‫امیدوارم مسئله‌ی اختلاف ‫خانوادگی در میون نباشه. 353 00:21:48,833 --> 00:21:50,132 ‫اصلا این‌طور نیست. 354 00:21:50,133 --> 00:21:52,500 ‫ما مثل هابیل و قابیل بهم نزدیکیم. 355 00:21:57,533 --> 00:21:58,899 ‫خانم لمب. 356 00:21:58,900 --> 00:22:00,765 ‫چه افتخاری نصیب ما شده... 357 00:22:00,766 --> 00:22:03,565 ‫که ثروتمندترین زن ‫سندیتون بین ماست. 358 00:22:03,566 --> 00:22:06,665 ‫بابت دعوتتون ممنونم،‌ بانوی من. 359 00:22:06,666 --> 00:22:08,132 ‫دوست دارم که لذت ببری. 360 00:22:08,133 --> 00:22:10,232 ‫باید از همه‌ی ‫سرگرمی‌ها بهره‌مند بشی. 361 00:22:10,233 --> 00:22:12,365 ‫و همین‌طور غذا. 362 00:22:12,366 --> 00:22:14,399 ‫من یه کیک رو مخصوص ‫این مهمونی سفارش دادم. 363 00:22:19,333 --> 00:22:22,266 ‫چه‌قدر با ملاحظه. 364 00:22:24,366 --> 00:22:27,199 ‫حتما تحریم شکر رو یادش رفته. 365 00:22:27,200 --> 00:22:29,065 ‫چه‌قدر بد. 366 00:22:29,066 --> 00:22:30,665 ‫اون یادش نرفته. 367 00:22:30,666 --> 00:22:31,733 ‫سعی کن بهش توجهی نکنی. 368 00:22:31,734 --> 00:22:34,032 ‫عزیزم. 369 00:22:34,033 --> 00:22:37,500 ‫فکر کنم کاپیتانم رو دیدم. 370 00:22:39,833 --> 00:22:42,199 ‫چرا بانو دنهم... 371 00:22:42,200 --> 00:22:43,266 ‫این‌قدر کینه‌توزه؟ 372 00:22:43,267 --> 00:22:45,532 ‫اون می‌خواد منو سرجام بشونه. 373 00:22:45,533 --> 00:22:47,165 ‫فکر می‌کنه من یه آدم دو رو هستم. 374 00:22:47,166 --> 00:22:49,865 ‫وایسادن پای چیزی که ‫درسته دو رویی به حساب نمیاد. 375 00:22:49,866 --> 00:22:54,099 ‫من کاملا آگاه هستم که ثروتم ‫از درد و رنج بقیه بدست اومده. 376 00:22:54,100 --> 00:22:57,800 ‫دقیقا برای همینه که ‫نمی‌تونم سکوت کنم. 377 00:22:59,366 --> 00:23:01,366 ‫اون مرد کیه؟ 378 00:23:03,600 --> 00:23:06,132 ‫اون آقای کلبورن هست. 379 00:23:06,133 --> 00:23:09,266 ‫اون آقای کلبورنه؟ 380 00:23:19,733 --> 00:23:21,865 ‫این باغ چه‌قدر باشکوهه، مگه نه؟ 381 00:23:21,866 --> 00:23:25,065 ‫به اندازه‌ی افرادی که اون ‫رو مزین کردن با شکوه نیست. 382 00:23:25,066 --> 00:23:26,499 ‫تو نوشیدنی دستت نیست. 383 00:23:26,500 --> 00:23:28,800 ‫ما باید به این مسئله رسیدگی کنیم. 384 00:23:29,966 --> 00:23:32,632 ‫اون همیشه حواسش جمعه. 385 00:23:32,633 --> 00:23:33,932 ‫منو یاد توله سگی ‫میندازه که یه زمانی داشتم. 386 00:23:33,933 --> 00:23:38,465 ‫چی باعث میشه یه مرد ‫این‌قدر بدبین بشه، کاپیتان؟ 387 00:23:38,466 --> 00:23:39,732 ‫تو تا حالا احساس محبت‌ رو... 388 00:23:39,733 --> 00:23:42,199 ‫- تجربه نکردی؟ ‫- قطعا نه. 389 00:23:42,200 --> 00:23:44,399 ‫من یه سرباز معمولی هستم: 390 00:23:44,400 --> 00:23:47,332 ‫دلیر، زمخت، ژولیده. 391 00:23:47,333 --> 00:23:49,165 ‫فکر می‌کنم زیر اون لباس فرم... 392 00:23:49,166 --> 00:23:50,599 ‫یه قلبی میتپه. 393 00:23:50,600 --> 00:23:54,032 ‫جستجوی تو به جایی نمیرسه. 394 00:23:54,033 --> 00:23:55,800 ‫یه نفری هست. 395 00:23:57,100 --> 00:23:58,799 ‫می‌دونستم... اسمش چیه؟ 396 00:23:58,800 --> 00:24:01,332 ‫- نمی‌تونم بگم. ‫- پس... 397 00:24:01,333 --> 00:24:03,132 ‫بگو ببینم چجوریه؟ 398 00:24:03,133 --> 00:24:05,399 ‫اه... 399 00:24:05,400 --> 00:24:08,665 ‫اون موجود نادریه. 400 00:24:08,666 --> 00:24:11,032 ‫ظریف و در عین حال قوی. 401 00:24:11,033 --> 00:24:13,365 ‫صاف و بی ریا و در عین حال خردمند. 402 00:24:13,366 --> 00:24:15,299 ‫اما در حقیقت... 403 00:24:15,300 --> 00:24:19,465 ‫من در حضور اون دست ‫و پای خودمو گم می‌کنم. 404 00:24:19,466 --> 00:24:22,632 ‫- اون در مورد احساسات تو می‌دونه؟ ‫- نه، نه،‌ نه. 405 00:24:22,633 --> 00:24:25,399 ‫هیچ فایده‌ای نداره که ‫احساساتم رو بفهمه، خانم هیوود. 406 00:24:25,400 --> 00:24:28,499 ‫دل اون پیش کس دیگه‌ایه. 407 00:24:28,500 --> 00:24:33,599 ‫به علاوه، می‌دونم که اون هیچ وقت ‫از روی محبت نمی‌تونه به من نگاه کنه. 408 00:24:33,600 --> 00:24:36,999 ‫من باور دارم که شخص ‫مناسب برای همه‌ی ما وجود داره. 409 00:24:37,000 --> 00:24:39,232 ‫خوشبختانه من فرد مناسب خودمو پیدا کردم. 410 00:24:39,233 --> 00:24:41,800 ‫خانم هیوود. 411 00:24:46,766 --> 00:24:48,399 ‫آقای کلبورن. 412 00:24:48,400 --> 00:24:50,399 ‫چه سعادت غیرمنتظره‌ای. 413 00:24:50,400 --> 00:24:52,199 ‫بانو دنهم. 414 00:24:52,200 --> 00:24:55,065 ‫خواهرزاده‌ی همسرم رو معرفی ‫می‌کنم، دوشیزه آگوستا مارکام. 415 00:24:55,066 --> 00:24:56,632 ‫اوه، چه دختر خوشگلی. 416 00:24:56,633 --> 00:24:59,432 ‫اگه جات بودم اونو از ‫سربازها دور نگه می‌داشتم. 417 00:24:59,433 --> 00:25:01,699 ‫قصد خودم هم کاملا همینه. 418 00:25:01,700 --> 00:25:05,299 ‫امیدوارم که تو وارد رقابت ‫تیراندازی با کمان بشی. 419 00:25:05,300 --> 00:25:07,832 ‫پدر مرحومت برای سه سال پشت سر هم... 420 00:25:07,833 --> 00:25:09,033 ‫پیکان نقره‌ای رو برنده شد. 421 00:25:09,034 --> 00:25:11,799 ‫من اصلا شبیه پدرم نیستم. 422 00:25:11,800 --> 00:25:14,132 ‫خب، خیالم راحت شد. 423 00:25:14,133 --> 00:25:16,533 ‫دیگه لازم نیست کلی پول شراب بدم. 424 00:25:30,700 --> 00:25:32,599 ‫بانو مارکام. 425 00:25:32,600 --> 00:25:33,832 ‫تو خیلی خوش‌تیپ شدی. 426 00:25:33,833 --> 00:25:38,365 ‫و... خب، تو اصلا شبیه ‫یه معلم سرخونه نیستی. 427 00:25:38,366 --> 00:25:40,633 ‫با توجه به این که آگوستا داره ‫اینو میگه تعریف کمی نیست. 428 00:25:41,666 --> 00:25:42,866 ‫بانو دنهم. 429 00:25:42,867 --> 00:25:44,832 ‫اوه، سرهنگ لنکس. 430 00:25:44,833 --> 00:25:46,732 ‫خیلی خوش اومدی. 431 00:25:46,733 --> 00:25:48,099 ‫ممنونم،‌ بانوی من. 432 00:25:48,100 --> 00:25:49,132 ‫روز خوبی دارید؟ 433 00:25:49,133 --> 00:25:50,333 ‫خیلی خوبه، ممنون. 434 00:25:50,334 --> 00:25:52,565 ‫در زمینه‌ی آب و هوا خیلی شانس آوردیم. 435 00:25:52,566 --> 00:25:54,199 ‫من باید به شما تبریک بگم در مورد... 436 00:25:54,200 --> 00:25:55,533 ‫هوم. 437 00:25:58,533 --> 00:26:00,366 ‫لطفا منو ببخشید. 438 00:26:02,166 --> 00:26:04,199 ‫خیلی خوشحالم که سرهنگ ‫امروز به ملاقات تو اومد. 439 00:26:04,200 --> 00:26:06,799 ‫فکر می‌کنم با تسویه‌ی ‫بدهی‌هاش موافقت کرده، درسته؟ 440 00:26:06,800 --> 00:26:10,365 ‫خب، اون دقیقا چنین چیزی رو نگفت، عزیزم. 441 00:26:10,366 --> 00:26:13,433 ‫با این کلمات چنین چیزی رو نگفت. 442 00:26:15,633 --> 00:26:17,032 ‫آقای کلبورن. 443 00:26:22,066 --> 00:26:23,266 ‫خانم هیوود. 444 00:26:24,500 --> 00:26:26,499 ‫نمی‌دونستم... 445 00:26:26,500 --> 00:26:29,399 ‫که تو و معلم سرخونه‌ی ‫من با هم آشنایی دارید. 446 00:26:29,400 --> 00:26:31,120 ‫من خانم هیوود رو دوست خودم می‌دونم. 447 00:26:32,033 --> 00:26:34,000 ‫که این‌طور؟ 448 00:26:42,433 --> 00:26:44,133 ‫منو ببخشید. 449 00:26:46,333 --> 00:26:49,600 ‫می‌بینم که تصمیم گرفتی ‫به هشدار من توجهی نکنی. 450 00:26:51,166 --> 00:26:54,332 ‫امکان نداره که اون عوض شده باشه؟ 451 00:26:54,333 --> 00:26:55,400 ‫بعید می‌دونم. 452 00:26:55,401 --> 00:27:00,700 ‫اما به‌خاطر تو سعی می‌کنم ‫محترمانه باهاش رفتار کنم. 453 00:27:09,100 --> 00:27:10,266 ‫می‌تونم بیام داخل؟ 454 00:27:10,267 --> 00:27:12,733 ‫قطعا نه. 455 00:27:13,800 --> 00:27:14,766 ‫پس، 456 00:27:14,767 --> 00:27:16,933 ‫من این‌جا میگم. 457 00:27:19,533 --> 00:27:23,933 ‫کلارا بررتون، با من ازدواج می‌کنی؟ 458 00:27:26,900 --> 00:27:28,399 ‫اومدن ما به این‌جا اشتباه بود. 459 00:27:28,400 --> 00:27:29,799 ‫نمی‌دونستم که تو و اون مرد... 460 00:27:29,800 --> 00:27:32,165 ‫آشنایی صمیمانه دارید. 461 00:27:32,166 --> 00:27:33,465 ‫هر چیزی که بین شما... 462 00:27:33,466 --> 00:27:36,232 ‫در مورد چیزی که بین ما بوده چی می‌دونی؟ 463 00:27:36,233 --> 00:27:39,265 ‫فقط می‌دونم که مشخصا ‫خصومتی وجود داشته. 464 00:27:39,266 --> 00:27:41,065 ‫اما اگه سرهنگ لنکس... 465 00:27:41,066 --> 00:27:42,399 ‫این‌قدر بزرگمنش هست که برای یه عصر... 466 00:27:42,400 --> 00:27:45,465 ‫این خصومت رو کنار بذاره، ‫مطمئنم که تو هم می‌تونی. 467 00:27:45,466 --> 00:27:47,933 ‫حداقل به‌خاطر دوشیزه مارکام. 468 00:27:50,466 --> 00:27:53,765 ‫خیلی خب. 469 00:27:53,766 --> 00:27:57,565 ‫ما برای مدت کوتاهی می‌مونیم، اما ‫فاصله‌ی خودمون رو حفظ می‌کنیم. 470 00:27:57,566 --> 00:28:00,665 ‫تو این بچه رو از خودت نمی‌دونستی. 471 00:28:00,666 --> 00:28:02,699 ‫چی یهویی عوض شد؟ 472 00:28:02,700 --> 00:28:03,766 ‫من یه پدر شدم. 473 00:28:03,767 --> 00:28:07,532 ‫من نمی‌خوام پسرم به عنوان ‫یه حرومزاده بزرگ بشه. 474 00:28:07,533 --> 00:28:09,165 ‫توی فقر، مخفی شده... 475 00:28:09,166 --> 00:28:10,333 ‫توی یه کلبه‌ی دلگیر. 476 00:28:10,334 --> 00:28:11,833 ‫می‌خوام اونو یه آدم محترم بکنم. 477 00:28:13,466 --> 00:28:16,499 ‫اگه ما ازدواج کنیم، اون یه دنهم میشه. 478 00:28:16,500 --> 00:28:18,565 ‫چون تو از ارث محروم ‫شدی، اون وارث مذکر بعدیه. 479 00:28:18,566 --> 00:28:20,365 ‫این بهترین لطفیه که ‫می‌تونی در حق اون بکنی. 480 00:28:20,366 --> 00:28:22,365 ‫در حق اون؟ 481 00:28:22,366 --> 00:28:26,800 ‫و فکر کنم هر دوی ما در ‫نتیجه ازش بهره‌مند میشیم. 482 00:28:28,600 --> 00:28:30,699 ‫تو استر رو در نظر نگرفتی. 483 00:28:30,700 --> 00:28:31,865 ‫حتی اگه ما ازدواج کنیم، 484 00:28:31,866 --> 00:28:32,965 ‫عمده‌ی میراث بانو دنهم... 485 00:28:32,966 --> 00:28:34,166 ‫به اون میرسه. 486 00:28:36,033 --> 00:28:38,799 ‫نگران استر نباش. 487 00:28:38,800 --> 00:28:41,265 ‫من بهش رسیدگی می‌کنم. 488 00:28:41,266 --> 00:28:43,865 ‫من هر سال این مراسم رو برگزار می‌کنم. 489 00:28:43,866 --> 00:28:45,399 ‫می‌دونستی، شارلوت، 490 00:28:45,400 --> 00:28:46,566 ‫سرهنگ توی نبرد واترلو... 491 00:28:46,567 --> 00:28:48,399 ‫با شخص ناپلئون درگیر شده؟ 492 00:28:48,400 --> 00:28:50,099 ‫نمیشه گفت که من به تنهایی ‫با اون درگیر شدم، آقای پارکر. 493 00:28:50,100 --> 00:28:52,365 ‫فکر نکنم اون‌قدرها هم ترسناک باشه. 494 00:28:52,366 --> 00:28:54,132 ‫شنیدم قدش این‌قدره. 495 00:28:54,133 --> 00:28:57,933 ‫بله، اون قد کوتاهی ‫داره، اما نقشه‌کش زیرکیه. 496 00:28:59,366 --> 00:29:02,032 ‫باید نبرد خونینی بوده باشه. 497 00:29:02,033 --> 00:29:03,233 ‫نبرد همیشه خونینه. 498 00:29:03,234 --> 00:29:05,499 ‫با این حال بزرگترین خصائص انسانی رو... 499 00:29:05,500 --> 00:29:06,799 ‫میشه در اون پیدا کرد، 500 00:29:06,800 --> 00:29:09,299 ‫چون باید به بقیه اعتماد کرد. 501 00:29:09,300 --> 00:29:10,965 ‫مثل کاپیتان کارتر. 502 00:29:10,966 --> 00:29:12,799 ‫فکر کنم اون کنار تو جنگیده؟ 503 00:29:12,800 --> 00:29:14,165 ‫فکر کنم منظورت کاپیتان فریزر هست. 504 00:29:14,166 --> 00:29:16,399 ‫نه، کاپیتان ویلیام کارتر؟ 505 00:29:16,400 --> 00:29:18,665 ‫اشتباه می‌کنی، خانم هیوود. 506 00:29:18,666 --> 00:29:20,165 ‫کاپیتان کارتر فقط یه بچه هست. 507 00:29:20,166 --> 00:29:21,100 ‫اون هنوز... 508 00:29:21,101 --> 00:29:23,300 ‫حتی نزدیک یه میدون نبرد هم نشده. 509 00:29:30,433 --> 00:29:31,999 ‫کاپیتان! 510 00:29:32,000 --> 00:29:33,765 ‫می‌خوای یه امتحانی بکنی؟ 511 00:29:33,766 --> 00:29:34,866 ‫شاید بعدا. 512 00:29:34,867 --> 00:29:37,232 ‫آلیسون عزیزم، 513 00:29:37,233 --> 00:29:38,932 ‫میشه با من یکم قدم بزنی؟ 514 00:29:38,933 --> 00:29:40,932 ‫می‌خوام یه چیزی رو بهت بگم. 515 00:29:40,933 --> 00:29:41,932 ‫البته. 516 00:29:41,933 --> 00:29:42,866 ‫کارتر. 517 00:29:42,867 --> 00:29:44,665 ‫افراد منتظرن که تو... 518 00:29:44,666 --> 00:29:46,366 ‫کمان رو بدست بگیری. 519 00:29:47,833 --> 00:29:49,565 ‫می‌تونی از نوبت من استفاده کنی، فریزر. 520 00:29:49,566 --> 00:29:50,666 ‫اه. 521 00:29:50,667 --> 00:29:52,499 ‫من توی تیراندازی با کمان ‫به گرد پای تو هم نمی‌رسم. 522 00:29:52,500 --> 00:29:55,432 ‫خیلی دوست دارم تیراندازی تو رو ببینم. 523 00:29:55,433 --> 00:29:57,299 ‫قدم زدن ما یکی دو دقیقه ‫می‌تونه صبر کنه، مگه نه؟ 524 00:29:57,300 --> 00:29:59,665 ‫خیلی خب. 525 00:29:59,666 --> 00:30:02,500 ‫و بعد ما از این گروه خارج میشیم. 526 00:30:10,833 --> 00:30:13,033 ‫اون خواست با من تنهایی صحبت کنه. 527 00:30:14,166 --> 00:30:17,633 ‫امیدوارم که در مورد ‫نیتش اشتباه نکرده باشم. 528 00:30:19,466 --> 00:30:22,532 ‫تو برای ما خوشحال نیستی، کاپیتان؟ 529 00:30:22,533 --> 00:30:24,365 ‫می‌تونم خوشحال باشم، خانم هیوود، 530 00:30:24,366 --> 00:30:26,299 ‫با این‌ حال وجدانم منو وادار می‌کنه... 531 00:30:26,300 --> 00:30:27,699 ‫که بهت توصیه کنم احتیاط کنی. 532 00:30:27,700 --> 00:30:31,465 ‫فکر می‌کنم تو اجازه دادی تجربه‌ی ‫خودت روی قضاوتت تاثیر بذاره. 533 00:30:31,466 --> 00:30:34,165 ‫می‌دونم که دل تو شکسته، 534 00:30:34,166 --> 00:30:35,799 ‫اما این دلیل نمیشه که به عشق واقعی شک کنی. 535 00:30:35,800 --> 00:30:38,132 ‫می‌تونی اسم اینو بذاری ‫عشق واقعی، خانم هیوود؟ 536 00:30:38,133 --> 00:30:40,432 ‫وقتی که اون خود واقعیت ‫رو به خوبی نمی‌شناسه؟ 537 00:30:40,433 --> 00:30:42,699 ‫تو این دختر خیلی باکلاسی که... 538 00:30:42,700 --> 00:30:44,099 ‫تظاهر می‌کنی نیستی. 539 00:30:44,100 --> 00:30:45,600 ‫تو دختر یه کشاورزی. 540 00:30:46,666 --> 00:30:48,565 ‫داری میگی که دختر یه کشاورز... 541 00:30:48,566 --> 00:30:52,265 ‫لیاقت اینو نداره که همسر یه افسر ارتش بشه؟ 542 00:30:52,266 --> 00:30:54,732 ‫می‌دونستم که روحیه‌ی ‫خشنی داری، کاپیتان. 543 00:30:54,733 --> 00:30:56,265 ‫اما نمی‌دونستم که سنگدلی. 544 00:31:04,000 --> 00:31:06,799 ‫من ضعف‌های اون رو بهتر از هر کسی می‌شناسم. 545 00:31:06,800 --> 00:31:09,465 ‫حقیقت در مورد استر اینه ‫که در اعماق وجودش... 546 00:31:09,466 --> 00:31:11,932 ‫اون باور داره که دوست داشتنی نیست. 547 00:31:11,933 --> 00:31:13,299 ‫پس اگه باور کنه که... 548 00:31:13,300 --> 00:31:15,832 ‫بابینگتون اونو رها کرده، 549 00:31:15,833 --> 00:31:18,165 ‫عقل از سرش می‌پره. 550 00:31:18,166 --> 00:31:20,799 ‫و خاله‌ی ما پولش رو برای کسی که... 551 00:31:20,800 --> 00:31:23,399 ‫در مورد سلامت فکریش تردید هست نمیذاره. 552 00:31:23,400 --> 00:31:24,799 ‫بابینگتون عاشق اونه. 553 00:31:24,800 --> 00:31:26,399 ‫چرا باید اونو رها کنه؟ 554 00:31:26,400 --> 00:31:28,999 ‫این واقعا غم‌انگیزه. 555 00:31:29,000 --> 00:31:30,365 ‫وقتی که فهمید که استر نمی‌تونه... 556 00:31:30,366 --> 00:31:32,499 ‫برای اون بچه بیاره، علاقه‌اش ‫رو به اون از دست داد. 557 00:31:32,500 --> 00:31:34,232 ‫اون چند هفته‌ست که ‫براش نامه‌ای ننوشته. 558 00:31:34,233 --> 00:31:37,165 ‫- از کجا می‌دونی که اون... ‫- نمی‌دونستم. 559 00:31:37,166 --> 00:31:39,565 ‫البته شک داشتم. 560 00:31:39,566 --> 00:31:41,932 ‫ممنون که این رو تایید کردی. 561 00:31:45,900 --> 00:31:48,532 ‫اون حقش چنین چیزی نیست. 562 00:31:48,533 --> 00:31:50,600 ‫اون با من مهربون بوده. 563 00:31:58,366 --> 00:32:03,165 ‫دوستی شما خیلی احساس‌برانگیزه. 564 00:32:03,166 --> 00:32:07,799 ‫اما خیالت راحت باشه که ‫اون هیچ علاقه‌ای به تو نداره. 565 00:32:07,800 --> 00:32:13,365 ‫همه‌ی این هدایا و مراقبت‌ها به‌خاطر قدرته. 566 00:32:13,366 --> 00:32:16,765 ‫اون به زودی حوصله‌اش سر ‫میره، یا بدتر از اون سرخورده میشه. 567 00:32:16,766 --> 00:32:21,999 ‫چون تو چیزی داری که اون بدجوری می‌خوادش. 568 00:32:22,000 --> 00:32:25,899 ‫و بعد اون تو رو کنار میزنه، ‫چون براش خیلی دردناکه. 569 00:32:25,900 --> 00:32:31,732 ‫اون می‌خواد که بانو ‫دنهم هیچ لطفی به تو نکنه. 570 00:32:31,733 --> 00:32:36,565 ‫اون وقت کجا هستی، کلارا؟ 571 00:32:36,566 --> 00:32:42,566 ‫این کلبه برات مثل یه کاخ میشه. 572 00:32:44,733 --> 00:32:46,132 ‫نباید خیلی معطل کنم. 573 00:32:46,133 --> 00:32:47,465 ‫کاپیتان کارتر منتظر منه. 574 00:32:47,466 --> 00:32:49,065 ‫فکر می‌کنم کاپیتان کارتر... 575 00:32:49,066 --> 00:32:51,432 ‫با تو صادق نبوده. 576 00:32:51,433 --> 00:32:53,100 ‫منظورت چیه؟ 577 00:32:55,100 --> 00:32:56,660 ‫سرهنگ گفت که اون توی بیداسوا نبوده. 578 00:32:58,133 --> 00:33:00,299 ‫اون گفت که کارتر هیچ ‫نبردی رو از نزدیک ندیده. 579 00:33:00,300 --> 00:33:01,832 ‫البته که توی نبرد بوده. 580 00:33:01,833 --> 00:33:03,765 ‫افراد زیادی اون‌جا بودن... ‫سرهنگ درست یادش نیست. 581 00:33:03,766 --> 00:33:05,099 ‫فکر نکنم. 582 00:33:05,100 --> 00:33:06,832 ‫من ویلیام خودم رو می‌شناسم، 583 00:33:06,833 --> 00:33:09,232 ‫و می‌دونم که اون دروغگو نیست. 584 00:33:09,233 --> 00:33:12,199 ‫تو و کاپیتان فریزر به ‫رابطه‌ی ما حسودی می‌کنید. 585 00:33:12,200 --> 00:33:13,532 ‫من اجازه نمیدم... 586 00:33:13,533 --> 00:33:15,199 ‫که دو تا آدم بدبین بی‌بهره از عشق ‫بداخلاق خوشبختی منو خراب کنند. 587 00:33:15,200 --> 00:33:16,166 ‫آلیسون، تو نمی‌تونی... 588 00:33:16,167 --> 00:33:17,965 ‫سه تا بدبین بی‌بهره از عشق. 589 00:33:17,966 --> 00:33:19,433 ‫آلیسون. 590 00:33:38,100 --> 00:33:39,133 ‫خانم هیوود. 591 00:33:39,134 --> 00:33:41,366 ‫آشفته به نظر میای. 592 00:33:45,966 --> 00:33:49,332 ‫خواهرم به حرف حساب گوش نمی‌کنه. 593 00:33:49,333 --> 00:33:52,665 ‫اگه حقیقت براش ناراحت‌کننده باشه، 594 00:33:52,666 --> 00:33:56,432 ‫اونو نادیده میگیره. 595 00:33:56,433 --> 00:33:58,299 ‫خب، طبق تجربه‌ای که ‫من دارم، وقتی یه زن جوان... 596 00:33:58,300 --> 00:34:03,766 ‫تصمیمش رو بگیره به سختی میشه تغییرش داد. 597 00:34:07,733 --> 00:34:08,965 ‫یه دهه از آخرین باری که... 598 00:34:08,966 --> 00:34:12,265 ‫توی چنین رویدادی قرار گرفتم میگذره. 599 00:34:12,266 --> 00:34:14,700 ‫متاسفانه عزت اجتماعی ‫قبلم رو به کلی از دست دادم. 600 00:34:17,333 --> 00:34:21,532 ‫شاید بتونی به من یادآوری کنی ‫که چطور یه مکالمه رو انجام بدم. 601 00:34:21,533 --> 00:34:22,765 ‫فکر کردم تو منو استخدام کردی... 602 00:34:22,766 --> 00:34:26,033 ‫که به بچه‌ها آموزش بدم، ‫آقای کلبورن، نه خودت. 603 00:34:31,966 --> 00:34:34,332 ‫فکر کنم یه رقیب پیدا کردی. 604 00:34:34,333 --> 00:34:37,799 ‫منظورم برای مسابقه‌ی تیراندازی با کمانه. 605 00:34:37,800 --> 00:34:40,500 ‫هوم. 606 00:34:53,500 --> 00:34:55,800 ‫آفرین، خانم هیوود. 607 00:35:07,366 --> 00:35:08,632 ‫ضربه‌ی خوبی بود، خانم لمب. 608 00:35:08,633 --> 00:35:09,632 ‫مگه نه، چارلز؟ 609 00:35:09,633 --> 00:35:10,766 ‫با توجه به این که خانم لمب... 610 00:35:10,767 --> 00:35:12,407 ‫یه پتک دستشه جرات مخالفت ندارم. 611 00:35:14,200 --> 00:35:17,132 ‫چارلز به من میگه که کار شما... 612 00:35:17,133 --> 00:35:19,299 ‫خیلی موفقیت آمیز نبوده. 613 00:35:19,300 --> 00:35:21,299 ‫میشه این‌طور گفت. 614 00:35:21,300 --> 00:35:22,366 ‫آرتور، واقعیت اینه که... 615 00:35:22,367 --> 00:35:24,432 ‫تو همیشه خود واقعیت هستی. 616 00:35:24,433 --> 00:35:27,333 ‫این خصلت نادر و معرکه‌ای هست. 617 00:35:28,266 --> 00:35:31,199 ‫من دقیقا می‌دونم که کی هستم، آقای لاکهارت. 618 00:35:31,200 --> 00:35:32,866 ‫نیازی ندارم که تو به من بگی. 619 00:35:40,300 --> 00:35:41,466 ‫تلاش خوبی بود، خواهر! 620 00:35:41,467 --> 00:35:44,199 ‫اگه هدف این می‌بود که توپ... 621 00:35:44,200 --> 00:35:45,699 ‫به دورترین بخش باغ برسه، 622 00:35:45,700 --> 00:35:47,200 ‫قطعا تو برنده بودی. 623 00:35:51,033 --> 00:35:53,132 ‫اوه، تام، شاید بهتر باشه منو ‫به آقای کلبورن معرفی کنی. 624 00:35:53,133 --> 00:35:54,100 ‫اوه، مری، نه. 625 00:35:54,101 --> 00:35:55,532 ‫اون مرد بیچاره تنهاست. 626 00:35:55,533 --> 00:35:56,733 ‫اما مری، من... 627 00:36:03,433 --> 00:36:05,066 ‫اوه، آقای کلبورن. 628 00:36:06,200 --> 00:36:08,899 ‫همسرم مری پارکر رو به شما معرفی می‌کنم؟ 629 00:36:08,900 --> 00:36:10,033 ‫خانم پارکر. 630 00:36:10,034 --> 00:36:12,399 ‫از ملاقات با تو خوشوقتم، آقای کلبورن. 631 00:36:12,400 --> 00:36:14,032 ‫بگو ببینم،‌ آقای پارکر، ‫این ایده‌ی تو بود... 632 00:36:14,033 --> 00:36:15,366 ‫که ارتش رو به سندیتون بیاری؟ 633 00:36:17,400 --> 00:36:20,132 ‫نمی‌تونم بگم کار من بوده، 634 00:36:20,133 --> 00:36:22,499 ‫اما با کمال میل با چنین چیزی موافقت کردم. 635 00:36:22,500 --> 00:36:23,832 ‫در واقع، من در فرایند... 636 00:36:23,833 --> 00:36:24,899 ‫مذاکره با سرهنگ لنکس برای ساخت... 637 00:36:24,900 --> 00:36:25,866 ‫یه پادگان دائمی هستم. 638 00:36:25,867 --> 00:36:28,065 ‫مگه نه، سرهنگ؟ 639 00:36:28,066 --> 00:36:31,632 ‫نمیشه بهش گفت مذاکره. 640 00:36:31,633 --> 00:36:33,165 ‫هنوز قانع نشدم... 641 00:36:33,166 --> 00:36:34,526 ‫که پادگان‌های دائمی فکر خوبی هستن. 642 00:36:42,600 --> 00:36:44,665 ‫- دستتو بکش! ‫- اون می‌خواد کمک کنه. 643 00:36:44,666 --> 00:36:46,232 ‫آگوستا؟ 644 00:36:46,233 --> 00:36:47,300 ‫آگوستا! 645 00:36:47,301 --> 00:36:49,900 ‫آگوستا! آگوستا! 646 00:36:52,066 --> 00:36:54,832 ‫چرا این‌قدر محکم بستیش؟ 647 00:36:54,833 --> 00:36:58,432 ‫می‌خواستم مردا فکر کنن که من خوشگلم. 648 00:36:58,433 --> 00:36:59,732 ‫می‌خواستم زنانه به نظر برسم. 649 00:36:59,733 --> 00:37:01,565 ‫می‌دونم این چه‌قدر احمقانه به نظر میاد. 650 00:37:01,566 --> 00:37:03,833 ‫این‌که بتونی نفس بکشی مهمتره. 651 00:37:06,066 --> 00:37:07,632 ‫یه... 652 00:37:07,633 --> 00:37:11,732 ‫مردی هست که فکر می‌کنه تو خوشگلی. 653 00:37:11,733 --> 00:37:13,500 ‫تو باید متوجه شده باشی. 654 00:37:15,333 --> 00:37:18,065 ‫سرهنگ لنکس. 655 00:37:18,066 --> 00:37:20,566 ‫با این حال... 656 00:37:21,700 --> 00:37:26,100 ‫برام مشخص نیست که توجه ‫اون برای تو خوشاینده یا نه. 657 00:37:37,933 --> 00:37:40,399 ‫وقتش رسیده که کیکم رو ببرم. 658 00:37:40,400 --> 00:37:41,732 ‫آقای پارکر، 659 00:37:41,733 --> 00:37:45,199 ‫یادم میاد که چه‌قدر مشتاق ‫بودی تا آناناس منو ببری. 660 00:37:45,200 --> 00:37:48,399 ‫شاید تو دوست داشته باشی به من افتخار بدی. 661 00:37:48,400 --> 00:37:50,265 ‫متاسفانه نمی‌تونم. 662 00:37:50,266 --> 00:37:53,165 ‫اوه. 663 00:37:53,166 --> 00:37:57,165 ‫تو به‌خاطر این تحریم شکر مسخره... 664 00:37:57,166 --> 00:37:59,232 ‫به میزبانت بی‌احترامی می‌کنی؟ 665 00:37:59,233 --> 00:38:01,499 ‫کی قراره بساط این جمع بشه؟ 666 00:38:01,500 --> 00:38:04,800 ‫هر وقتی که آخرین برده ‫هم آزاد بشه، بانوی من. 667 00:38:06,333 --> 00:38:08,065 ‫می‌دونم تو فکر می‌کنی ‫که من یه آدم دو رو هستم. 668 00:38:08,066 --> 00:38:10,599 ‫چون من ذینفع همون ‫کسب و کاری هستم... 669 00:38:10,600 --> 00:38:11,832 ‫که دنبال تحریمشم. 670 00:38:11,833 --> 00:38:13,800 ‫اما من نمی‌تونم گذشته رو تغییر بدم. 671 00:38:15,766 --> 00:38:17,199 ‫تنها کاری که می‌تونم بکنم... 672 00:38:17,200 --> 00:38:21,932 ‫دفاع از کسایی هست که ‫نمی‌تونن از خودشون دفاع کنن. 673 00:38:21,933 --> 00:38:23,499 ‫حقیقت اینه که، 674 00:38:23,500 --> 00:38:25,565 ‫هر کسی که شکر بخره... 675 00:38:25,566 --> 00:38:28,299 ‫این کسب و کار شرورانه رو ماندگارتر می‌کنه. 676 00:38:28,300 --> 00:38:30,732 ‫پس، اگه با این فکر مشکلی ندارید که... 677 00:38:30,733 --> 00:38:33,765 ‫زنان و مردانی کل روز رو رنج می‌کشن... 678 00:38:33,766 --> 00:38:37,332 ‫تا شکرتون بدست ‫بیاد، پس خجالت نکشید، 679 00:38:37,333 --> 00:38:41,165 ‫از کیکتون لذت ببرید. 680 00:38:41,166 --> 00:38:42,633 ‫اما من این کارو نمی‌کنم. 681 00:38:55,366 --> 00:38:57,066 ‫این مسخره‌ست. 682 00:39:08,766 --> 00:39:11,365 ‫اون خیلی شبیه خاله‌ی خودشه. 683 00:39:11,366 --> 00:39:12,765 ‫اگه لوسی برگشته بود پیش من... 684 00:39:12,766 --> 00:39:15,500 ‫الان اون دختر در آغوش من بود. 685 00:40:00,166 --> 00:40:03,065 ‫آلیسون عزیزم. 686 00:40:03,066 --> 00:40:05,199 ‫یه سوالی هست که می‌خوام ازت بپرسم. 687 00:40:05,200 --> 00:40:06,965 ‫در واقع، 688 00:40:06,966 --> 00:40:09,732 ‫بقیه‌ی عمرم به جواب تو بستگی داره. 689 00:40:09,733 --> 00:40:12,366 ‫پس بپرس. 690 00:40:22,033 --> 00:40:26,066 ‫افتخار میدی که همسر من بشی؟ 691 00:40:27,300 --> 00:40:29,032 ‫بله، ویلیام! 692 00:40:29,033 --> 00:40:30,499 ‫جوابم مثبته! 693 00:40:30,500 --> 00:40:32,266 ‫آلیسون! 694 00:40:33,500 --> 00:40:34,500 ‫آلیسون! 695 00:40:34,501 --> 00:40:36,232 ‫بیا! 696 00:40:36,233 --> 00:40:37,865 ‫- من نمی‌تونم شنا کنم! ‫- پارو رو بگیر! 697 00:40:37,866 --> 00:40:39,100 ‫پارو رو بگیر! 698 00:40:40,133 --> 00:40:41,300 ‫پارو رو بگیر! 699 00:40:41,301 --> 00:40:43,332 ‫کمک! 700 00:40:43,333 --> 00:40:45,032 ‫آلیسون! 701 00:40:45,033 --> 00:40:47,400 ‫کمک! کمک! 702 00:40:53,900 --> 00:40:55,599 ‫کمک! یه نفر کمک کنه! 703 00:40:55,600 --> 00:40:56,800 ‫کمک! 704 00:40:57,866 --> 00:41:00,600 ‫آلیسون! 705 00:41:11,500 --> 00:41:16,899 ‫این اشتیاقی بود که دنبالش بودم. 706 00:41:16,900 --> 00:41:19,699 ‫چه‌قدر عاشق اینم که سیمای تو رو... 707 00:41:19,700 --> 00:41:22,333 ‫در همین لحظه بکشم. 708 00:41:24,066 --> 00:41:29,966 ‫فکر کنم یه قلم و کاغذ داشته باشی؟ 709 00:41:31,133 --> 00:41:32,833 ‫همیشه دارم. 710 00:41:35,566 --> 00:41:37,965 ‫خیلی خب. 711 00:41:37,966 --> 00:41:39,000 ‫اما این‌جا نه. 712 00:41:39,001 --> 00:41:41,532 ‫نمی‌خوام کسی ببینه. 713 00:42:11,633 --> 00:42:12,933 ‫چرا تو نجاتم دادی؟ 714 00:42:16,166 --> 00:42:17,565 ‫چرا ویلیام... 715 00:42:17,566 --> 00:42:19,233 ‫سعی نکرد منو نجات بده؟ 716 00:42:25,066 --> 00:42:27,332 ‫سرهنگ لنکس؟ 717 00:42:27,333 --> 00:42:30,699 ‫وقت این رسیده که من ‫پیکان نقره‌ای رو اهدا کنم. 718 00:42:30,700 --> 00:42:33,199 ‫و تو هنوز کمان رو برنداشتی. 719 00:42:33,200 --> 00:42:35,365 ‫نمی‌خوای به افرادت نشون ‫بدی که دود از کنده بلند میشه؟ 720 00:42:35,366 --> 00:42:37,232 ‫با کمال میل، بانوی من. 721 00:42:37,233 --> 00:42:41,165 ‫ماباید برای تو یه حریف قدر پیدا کنیم. 722 00:42:41,166 --> 00:42:42,632 ‫آقا کلبورن. 723 00:42:42,633 --> 00:42:45,865 ‫به سرگرمی علاقه داری؟ 724 00:42:45,866 --> 00:42:48,266 ‫در برابر من توی مسابقه تیر‫اندازی شرکت می‌کنی؟ 725 00:42:49,500 --> 00:42:51,532 ‫نه. ممنون. 726 00:42:51,533 --> 00:42:54,432 ‫این کارت از نزاکت به دور بود، آقای کلبورن. 727 00:42:54,433 --> 00:42:58,499 ‫می‌ترسی که سرهنگ آبروی تو رو ببره؟ 728 00:43:11,566 --> 00:43:13,633 ‫چرا بهش در مورد اون موضوع چیزی نمیگی؟ 729 00:43:14,900 --> 00:43:18,499 ‫چه کارت کرده که نمی‌تونی باهاش مواجه شی؟ 730 00:43:18,500 --> 00:43:19,865 ‫تو فکرم هست خودم باهاش حرف بزنم. 731 00:43:19,866 --> 00:43:21,565 ‫نه. 732 00:43:21,566 --> 00:43:23,065 ‫ممنون، مری، نه. 733 00:43:23,066 --> 00:43:26,432 ‫بهتره ما خودمون مسائل رو حل کنیم. 734 00:43:26,433 --> 00:43:28,799 ‫من باید برم آرتور رو پیدا کنم. 735 00:43:28,800 --> 00:43:31,866 ‫فکر می‌کنم اون کنار نوشیدنی‌هاست. 736 00:43:45,300 --> 00:43:46,333 ‫اوه! 737 00:43:46,334 --> 00:43:48,732 ‫شروع خوبی بود، سرهنگ. 738 00:43:48,733 --> 00:43:49,866 ‫آقای کلبورن، 739 00:43:49,867 --> 00:43:52,066 ‫بعید می‌دونم بتونی به این خوبی عمل کنی. 740 00:44:05,066 --> 00:44:06,599 ‫اوه، زود قضاوت کردم. 741 00:44:06,600 --> 00:44:08,433 ‫این یه مبارزه تا سرحد مرگه. 742 00:44:10,800 --> 00:44:12,200 ‫خاله. 743 00:44:15,800 --> 00:44:17,232 ‫ادوارد! 744 00:44:17,233 --> 00:44:18,532 ‫معنای این کارت چیه؟ 745 00:44:18,533 --> 00:44:20,432 ‫چطور جرات کردی که بدون دعوت بیای این‌جا! 746 00:44:20,433 --> 00:44:22,165 ‫منو ببخش، خاله... نمی‌تونستم ‫حتی یه لحظه بیشتر صبر کنم... 747 00:44:22,166 --> 00:44:23,666 ‫تا خبر خوبم رو با تو به اشتراک بذارم. 748 00:44:25,200 --> 00:44:27,699 ‫کلارا موافقت کرده که به من افتخار بده... 749 00:44:27,700 --> 00:44:29,165 ‫و همسرم بشه. 750 00:44:38,500 --> 00:44:40,299 ‫تو نمی‌تونی شنا کنی. 751 00:44:40,300 --> 00:44:41,865 ‫تو گذاشتی من غرق شم. 752 00:44:41,866 --> 00:44:43,165 ‫نه، نه. 753 00:44:43,166 --> 00:44:44,399 ‫وقتی کاپیتان فریزر اومد، 754 00:44:44,400 --> 00:44:45,965 ‫- من می‌خواستم شیرجه بزنم که... ‫- بس کن! 755 00:44:45,966 --> 00:44:48,099 ‫دیگه دروغ بسه! 756 00:44:48,100 --> 00:44:49,133 ‫حق با شارلوت بود. 757 00:44:49,134 --> 00:44:51,200 ‫تو هیچ وقت توی ‫بیداسوا نبودی، مگه نه؟ 758 00:44:52,800 --> 00:44:54,300 ‫مگه نه؟ 759 00:44:55,833 --> 00:44:57,365 ‫من در جایگاهی نیستم که اینو بگم. 760 00:44:57,366 --> 00:44:59,700 ‫اصلا حرف راست به من زده؟ 761 00:45:02,700 --> 00:45:04,800 ‫احساسات من به تو واقعی هستن. 762 00:45:05,933 --> 00:45:08,566 ‫تو چیزی جز یه ترسو نیستی. 763 00:45:10,200 --> 00:45:12,566 ‫و من چیزی جز یه احمق نیستم. 764 00:45:14,400 --> 00:45:16,565 ‫و تو. 765 00:45:16,566 --> 00:45:17,666 ‫تو می‌دونستی، 766 00:45:17,667 --> 00:45:20,766 ‫و هیچی نگفتی. 767 00:45:28,300 --> 00:45:29,333 ‫با خودت چه فکری کردی؟ 768 00:45:29,334 --> 00:45:31,065 ‫ما داریم به پسرمون فکر می‌کنیم. 769 00:45:31,066 --> 00:45:33,465 ‫این اونو یه شخص محترم ‫می‌کنه، براش امنیت میاره. 770 00:45:33,466 --> 00:45:35,265 ‫من با ادوارد بزرگ شدم. 771 00:45:35,266 --> 00:45:37,399 ‫نزدیکی به اون رو حتی برای ‫بدترین دشمنم هم نمی‌خوام. 772 00:45:37,400 --> 00:45:39,365 ‫اگه واقعا بابت بچه نگرانی، 773 00:45:39,366 --> 00:45:41,265 ‫باید خوشحال باشی. 774 00:45:41,266 --> 00:45:42,765 ‫اون یه حرومزاده نمیشه. 775 00:45:42,766 --> 00:45:44,165 ‫اون اسم دنهم رو میگیره. 776 00:45:44,166 --> 00:45:45,400 ‫و پول دنهم رو؟ 777 00:45:47,400 --> 00:45:49,265 ‫خاله‌ی ما مثل من می‌تونه... 778 00:45:49,266 --> 00:45:50,966 ‫متوجه این فریب بشه. 779 00:45:52,800 --> 00:45:54,533 تو در مورد ادوارد اشتباه کردی. 780 00:45:55,733 --> 00:45:57,832 ‫اون دیگه مثل قبل نیست. 781 00:45:57,833 --> 00:46:00,299 ‫اون باملاحظه شده. 782 00:46:00,300 --> 00:46:01,566 ‫شریف شده. 783 00:46:05,266 --> 00:46:06,633 ‫مارتا! 784 00:46:10,000 --> 00:46:12,465 ‫مارتا! اون کجاست؟ 785 00:46:12,466 --> 00:46:14,465 ‫اون باید غذا بخوره، کلارا. 786 00:46:14,466 --> 00:46:16,366 ‫پس باید صبر کنه. 787 00:46:18,700 --> 00:46:20,765 ‫بچه‌ات به مادرش نیاز داره. 788 00:46:20,766 --> 00:46:22,265 ‫متوجه نیستی؟ 789 00:46:22,266 --> 00:46:24,865 ‫من نمی‌تونم مادر اون باشم! 790 00:46:24,866 --> 00:46:27,665 ‫همه‌ی چیزهایی که یه مادر هست... 791 00:46:27,666 --> 00:46:29,966 ‫من نیستم. 792 00:46:45,366 --> 00:46:46,700 ‫الان به ذهنم رسید... 793 00:46:47,800 --> 00:46:49,433 ‫چرا فقط ما مردا باید خوشگذرونی کنیم؟ 794 00:46:51,433 --> 00:46:53,199 ‫من خانم هیوود رو انتخاب می‌کنم... 795 00:46:53,200 --> 00:46:55,233 ‫تا تیر نهایی منو رها کنه. 796 00:46:57,133 --> 00:46:58,532 ‫ممنون، سرهنگ، 797 00:46:58,533 --> 00:47:00,399 ‫اما این رقابت بین تو و آقای کلبورن هست. 798 00:47:00,400 --> 00:47:02,533 ‫اصرار می‌کنم. 799 00:47:14,733 --> 00:47:16,132 ‫خانم پارکر، 800 00:47:16,133 --> 00:47:17,665 ‫من نمی‌تونم خانم لمب رو پیدا کنم. 801 00:47:17,666 --> 00:47:19,266 ‫اون غیبش زده. 802 00:47:31,233 --> 00:47:34,433 ‫اوتیس مولینکس. 803 00:47:36,300 --> 00:47:41,332 ‫این کسی بود که دیشب خوابش رو دیدم. 804 00:47:41,333 --> 00:47:43,932 ‫اون کیه؟ 805 00:47:43,933 --> 00:47:48,299 ‫تنها مردی که عاشقش بودم. 806 00:47:48,300 --> 00:47:51,600 ‫اون بود که تحریم شکر رو به من معرفی کرد. 807 00:47:54,600 --> 00:47:57,099 ‫اما ما بد از هم جدا شدیم. 808 00:47:57,100 --> 00:47:58,200 ‫اون منو ناامید کرد. 809 00:47:58,201 --> 00:48:02,132 ‫شاید برای همینه که.. 810 00:48:02,133 --> 00:48:05,732 ‫برای اعتماد کردن بی‌میل هستم. 811 00:48:05,733 --> 00:48:07,733 ‫برای این‌که دیده بشم. 812 00:48:13,733 --> 00:48:16,066 ‫پس چرا هنوز رویای اونو می‌بینی؟ 813 00:48:20,233 --> 00:48:23,066 ‫چون کس دیگه‌ای ‫نیست که رویاشو ببینم. 814 00:48:35,666 --> 00:48:36,965 ‫خانم لمب! 815 00:48:36,966 --> 00:48:40,032 ‫ما همه جا رو دنبالت گشتیم! 816 00:48:40,033 --> 00:48:43,333 ‫و حالا منو پیدا کردی. 817 00:48:47,500 --> 00:48:49,699 ‫از چی این‌قدر می‌ترسی؟ 818 00:48:49,700 --> 00:48:52,466 ‫من از این‌که به خودم اجازه ‫بدم دوستش داشته باشم می‌ترسم. 819 00:48:54,200 --> 00:48:57,500 ‫و این‌که چنین چیزی برای ‫هر دوی ما چه معنایی داره. 820 00:49:06,800 --> 00:49:08,833 ‫نگاهش کن، کلارا. 821 00:49:19,166 --> 00:49:21,533 ‫بیارش نزدیک خودت. 822 00:49:26,500 --> 00:49:29,000 ‫خودت رو بهش پیشکش کن. 823 00:49:31,666 --> 00:49:32,866 ‫اون پیدات می‌کنه. 824 00:49:47,400 --> 00:49:50,400 ‫تو از چیزی که فکر می‌کنی زن بهتری هستی. 825 00:49:57,566 --> 00:50:00,900 ‫باید محکم کمان رو بگیری. 826 00:50:02,766 --> 00:50:07,133 ‫این اولین باری نیست که ‫از یه کمان استفاده می‌کنم. 827 00:50:15,566 --> 00:50:16,766 ‫وای خدای من. 828 00:50:19,100 --> 00:50:20,933 ‫کارت خوب بود، خانم هیوود. 829 00:50:21,900 --> 00:50:23,366 ‫شانس آوردم که تو توی تیم منی. 830 00:50:25,933 --> 00:50:27,813 ‫چرا سرهنگ باید یه ‫برتری ناعادلانه داشته باشه؟ 831 00:50:29,966 --> 00:50:34,532 ‫خانم هیوود، این افتخار رو به من هم میدی؟ 832 00:50:58,733 --> 00:50:59,933 ‫اوه! 833 00:51:01,666 --> 00:51:03,432 ‫خب، سرهنگ لنکس برنده‌ی مسابقه هست، 834 00:51:03,433 --> 00:51:05,433 ‫اما مطمئن نیستم این به حساب بیاد. 835 00:51:06,866 --> 00:51:08,100 ‫عیبی نداره، آقای کلبورن. 836 00:51:11,700 --> 00:51:14,499 ‫میدونی که چی میگن: توی عشق و جنگ ‫لازم نیست از قوانین معمول پیروی کنی. 837 00:51:14,500 --> 00:51:18,100 ‫اما با این حال می‌دونم که تو ‫از هیچ کدومش سر در نمیاری. 838 00:51:25,566 --> 00:51:27,733 ‫ما میریم. 839 00:51:32,100 --> 00:51:34,133 ‫آقای کلبورن! 840 00:51:36,566 --> 00:51:37,665 ‫نباید حتی یه دقیقه‌ی دیگه هم... 841 00:51:37,666 --> 00:51:38,633 ‫همراه اون مرد باشی. 842 00:51:38,634 --> 00:51:39,965 ‫چنین تصمیمی با تو نیست. 843 00:51:39,966 --> 00:51:42,333 ‫تو معلم سرخونه‌ی منی... ‫تو رو از این کار منع می‌کنم! 844 00:51:43,833 --> 00:51:45,099 ‫شاید حقوق منو بدی، 845 00:51:45,100 --> 00:51:46,420 ‫اما نمی‌تونی به من دستور بدی. 846 00:51:47,900 --> 00:51:49,365 ‫تو صاحب من نیستی. 847 00:52:17,300 --> 00:52:19,699 ‫یکی از ما لایق پیدا کردن خوشبختیه. 848 00:52:19,700 --> 00:52:20,866 ‫سرهنگ لنکس مرد خوبیه. 849 00:52:20,867 --> 00:52:22,565 ‫تو موهات رو تغییر دادی. 850 00:52:22,566 --> 00:52:25,499 ‫دوست دارم این‌جوری دیده بشم. 851 00:52:25,500 --> 00:52:27,599 ‫در مورد الکساندر کلبورن ‫چیزهای بیشتری وجود داره... 852 00:52:27,600 --> 00:52:29,365 ‫که تو حتی نمی‌تونی تصورش رو بکنی. 853 00:52:29,366 --> 00:52:31,665 ‫من باید بدونم تو کی هستی. 854 00:52:31,689 --> 00:52:36,689 ‫مترجم: ‫میثم موسویان MeysaM.UnicorN ‫t.Me/unicorn025 855 00:52:36,713 --> 00:52:41,713 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫30nama.com 78128

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.