Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:07,050 --> 00:00:12,000
ترجمه و تنظیم و ویرایش و بهبود متن زیرنویس
[ HM.Boottimmar7 ]
کارگردان : میمو دومینیکو کاتارینیچ
2
00:00:20,050 --> 00:00:26,000
LITTLE LIPS . 1978
لب های کوچک
3
00:02:00,850 --> 00:02:05,500
بعد از 5 سال جنگ که جون
میلیون ها انسان رو گرفت
4
00:02:06,250 --> 00:02:08,200
به زندگی بورژوایی خودم برگشتم
5
00:02:09,350 --> 00:02:12,100
دکترها گفتن که من از نظر
بالینی درمان شده م
6
00:02:13,400 --> 00:02:17,350
وقتی داشتم بیمارستان رو ترک می کردم
به جای چوبای زیر بغلم ، چوب دستی خیزرانی دادن دستم
7
00:02:18,000 --> 00:02:20,950
قراره که دوران نقاهتم رو
تو خونه بگذرونم
8
00:02:21,400 --> 00:02:23,750
شایدم بهتره بگم
دوره ی عذابم
9
00:02:54,650 --> 00:02:56,100
ژوزف من اینجام
10
00:03:07,100 --> 00:03:08,850
خوش آمدین آقای پُل
11
00:03:34,550 --> 00:03:38,300
فرانتس داشت با من حرف می زد
ولی من چیزی از حرفاشو نمی شنیدم
12
00:03:38,800 --> 00:03:41,950
چون چشمها و گوش هام
حواسم و احساساتم
13
00:03:42,000 --> 00:03:44,750
فقط روی طبیعت اطرافم
متمرکز شده بودن
14
00:03:46,550 --> 00:03:51,600
درّه ها ، رودخونه ها و جنگل ها
بخشی از کودکستان [ درون ِ ] منن
15
00:03:53,550 --> 00:03:56,650
با همه ی اینها ماُنوسم
با هر گوشه کناری و هر بوته ای
16
00:03:57,750 --> 00:04:01,700
من برگشتم که مردی رو
به آرامش ابدی بسپارم
17
00:04:01,800 --> 00:04:04,450
و اگه بشه مرد دیگری رو
از نو احیاء کنم
18
00:04:04,900 --> 00:04:06,650
منی که از نو زاده شدم
19
00:04:56,500 --> 00:04:58,950
نامه ی من کی رسید ؟
امروز صبح
20
00:04:59,000 --> 00:05:02,050
حتّی وقت نکردیم که اتاق تون رو جمع و جور
کنیم . خیلی خوشحالیم که برگشتین خونه آقا
21
00:05:02,100 --> 00:05:05,750
باورم نمی شه که شما برگشتین
فرض که می شه کرد ؟
22
00:05:06,200 --> 00:05:08,650
در ضمن قصد دارم که اینجا بمونم
23
00:05:29,200 --> 00:05:33,450
ما به هیچی دست نزدیم . همه چیز
مثل وقت رفتنتونه آقا
24
00:05:49,250 --> 00:05:51,000
از هر دو تون ممنونم
25
00:06:59,000 --> 00:07:00,750
کی اونجاست ؟
26
00:07:25,900 --> 00:07:30,600
اون دیگه مثل قبلنا نیست
حتّی یه بارم لبخند نزده
27
00:07:30,650 --> 00:07:34,300
به زودی سرحال می شه
اون جوونه و خیلی زود خوب می شه
28
00:07:34,330 --> 00:07:36,000
جنگه دیگه
29
00:11:43,400 --> 00:11:45,350
بیا .. می تونی بیای تو
30
00:11:46,500 --> 00:11:48,250
روز به خیر آقا
31
00:11:51,200 --> 00:11:52,950
ببخشید
32
00:11:53,150 --> 00:11:54,900
خوراک مختصری آوُردم براتون
33
00:11:55,400 --> 00:11:57,650
بذارش رو میز
34
00:12:38,350 --> 00:12:43,050
به عصرونه ش دست هم نزده
تا کی قراره اینجوری باشه ؟
35
00:12:44,100 --> 00:12:47,250
امروز دوّمین یکشنبه ی
بعد از عید پاکه
36
00:12:47,400 --> 00:12:50,250
الان ، یک ، دو
37
00:12:50,300 --> 00:12:53,250
سه ، چهار ...
با فردا ، چهار هفته ست که برگشته
38
00:12:53,400 --> 00:12:56,350
نمی تونه اینطوری ادامه بده
من نگرانشم
39
00:13:01,850 --> 00:13:04,000
بهتر نیست که دکتر خبر کنیم ؟
40
00:13:04,050 --> 00:13:06,300
آره
اونوقت خودش ما رو می کشه
41
00:14:29,650 --> 00:14:32,100
تو کی هستی ؟
جواب بده
42
00:14:34,000 --> 00:14:36,100
همونجایی که هستی بمون
و بگو که کی هستی ؟
43
00:14:43,550 --> 00:14:45,500
از من می ترسی ؟
44
00:14:57,100 --> 00:14:59,050
فرانتس ؟
بله آقا ؟
45
00:14:59,100 --> 00:15:03,850
امروز صبح یه دخترو اینجا دیدم
برادر زاده م اِوا ست قربان
46
00:15:05,300 --> 00:15:08,350
براتون شکر بریزم ؟
همینجا تو مزرعه می مونه ؟
47
00:15:08,400 --> 00:15:11,350
بله آقا
دختر برادرمه
48
00:15:11,400 --> 00:15:15,050
برادرم تو جنگ کشته شد
زنش هم چند وقت بعد مُرد
49
00:15:15,100 --> 00:15:17,250
این دختر آسمون جُل هم
فوراً فرار کرده اومده
50
00:15:17,259 --> 00:15:20,500
ما تنها خویشاوندانشیم
نمی تونیم تنهاش بذاریم
51
00:15:28,200 --> 00:15:30,150
اینم از دِسِر اشترودل تون آقا
52
00:15:30,540 --> 00:15:32,290
تازه از تو فِر در اومده
53
00:16:13,100 --> 00:16:15,750
من بهت گفتم که دردسر
درست نکنی
54
00:16:15,770 --> 00:16:17,400
ولی تو لجبازی
55
00:16:18,400 --> 00:16:21,450
به جای اینکه یهو بپری بری تو اتاق
آقای پُل
56
00:16:21,500 --> 00:16:23,250
بله عمه جون
57
00:16:24,100 --> 00:16:26,100
می تونستی تو آشپزخونه
کمکم کنی
58
00:16:26,450 --> 00:16:29,200
امیدوارم قول بدی که
59
00:16:29,250 --> 00:16:32,200
رفتارت رو اصلاح کنی
60
00:16:32,500 --> 00:16:34,650
متوجّه شدی یا نه ؟
61
00:17:54,200 --> 00:17:56,050
صبح به خیر
62
00:18:05,300 --> 00:18:09,650
دیروز قصد ترسوندت رو نداشتم
اگه ترسوندمت عُذر می خوام
63
00:18:24,100 --> 00:18:27,850
منو ببخش . توقع داشتم
که دوست باشیم
64
00:19:11,550 --> 00:19:14,800
خوب می زنی
آفرین پسرم
65
00:19:15,300 --> 00:19:17,550
دست هام
دستامن که می نوازن . خودم نیستم
66
00:19:18,200 --> 00:19:19,950
برای نواختن موسیقی
دست ها به تنهایی کافی نیستن
67
00:19:21,250 --> 00:19:23,300
موسیقی به روح نیاز داره
68
00:19:23,320 --> 00:19:25,500
در وجود من
روحی باقی نمونده
69
00:19:30,850 --> 00:19:32,600
پُل ...
70
00:19:34,150 --> 00:19:36,900
به نظرم خیلی عوض شدی
71
00:19:38,700 --> 00:19:40,450
پیش میاد
72
00:19:41,800 --> 00:19:44,250
وقتی سواری می کردی دیدمت
73
00:19:45,100 --> 00:19:47,050
انگار چیزی وجودت
رو تسخیر کرده بود
74
00:19:51,200 --> 00:19:55,150
این تغییر بزرگ ... علّتش جنگه ؟
75
00:19:55,500 --> 00:19:57,850
نه . من همونی ام که همیشه بودم
76
00:19:59,850 --> 00:20:01,600
این حقیقت نداره
77
00:20:04,000 --> 00:20:05,750
آخه چی شده ؟
78
00:20:07,350 --> 00:20:09,300
چه اتفاقی برات اُفتاده ؟
79
00:20:11,150 --> 00:20:13,100
نمی خوای با من حرف بزنی ؟
80
00:20:14,200 --> 00:20:18,350
الان نمی تونم توضیح بدم پدر
باید برم
81
00:20:18,800 --> 00:20:21,050
ولی برای موسیقیِ بیشتر برمی گردم
82
00:21:19,100 --> 00:21:21,250
می دونستم که این اتفّاق میفته
83
00:21:25,200 --> 00:21:27,650
اون دیگه همون مرد قبلی نیست
می دونم
84
00:21:29,100 --> 00:21:32,250
خدا می دونه تو این جنگ لعنتی
چه چیزایی که ندیده ؟
85
00:21:41,200 --> 00:21:45,150
من به داروهام احتیاج دارم
روی میزه
86
00:21:45,250 --> 00:21:47,700
دو قطره تو یه لیوان آب
87
00:21:48,400 --> 00:21:50,150
بفرمائید آقا
88
00:21:54,400 --> 00:21:56,150
بذارین کمک تون کنم
89
00:25:25,200 --> 00:25:26,700
ایوا
90
00:25:28,300 --> 00:25:30,000
ایوا
91
00:25:31,650 --> 00:25:33,550
کجا داری می ری ؟
92
00:26:27,700 --> 00:26:29,450
بله فرانتس ؟
93
00:26:29,900 --> 00:26:31,650
روز به خیر آقا
94
00:26:32,250 --> 00:26:35,250
راحت باش ! بیا تو دوست من
پیراهن تون آقا
95
00:26:35,300 --> 00:26:38,750
امروز ، روز قشنگیه . مگه نه ؟
بله آقا . همینطوره
96
00:26:56,650 --> 00:27:02,000
وقتی روی تخت بیمارستان بودم
نمی تونستم برای آینده م برنامه ریزی کنم
97
00:27:02,200 --> 00:27:05,950
حتّی نمی دونستم که دوران توانبخشی من
توی خونه ، چطور قراره بگذره
98
00:27:06,800 --> 00:27:08,950
ولی ظاهراً که یک دفعه ...
عینِ ِ تو قصه های جن و پری
99
00:27:09,000 --> 00:27:13,250
یه فرشته ی نگهبان
یه ونوس ( الهه ) روستایی
100
00:27:13,400 --> 00:27:16,650
فقط به صرف حضور خودش
تونسته تمام غرایزم رو بیدار کنه
101
00:27:18,150 --> 00:27:20,600
و منی که قراره
این افسون جذابیت رو معرفی کنم
102
00:27:20,650 --> 00:27:25,000
فهمیدم که می تونم ، لذّت ناشی از
این خیال پردازی رو جبران کنم
103
00:27:25,200 --> 00:27:28,750
تصمیم گرفتم که تجربه هی خودمو از طریق
یادداشت های روزانه با « اون » سهیم بشم
104
00:28:12,250 --> 00:28:14,750
پیدات کردم
105
00:28:14,755 --> 00:28:17,300
بیا
بذار نگاهت کنم
106
00:28:21,350 --> 00:28:23,100
بیا اینجا
107
00:28:30,550 --> 00:28:35,200
بذار ببینم اینجا چی داریم ...
بیا اینو بگیر
108
00:28:35,400 --> 00:28:38,150
اندازه ته
خیلی هم قشنگه
109
00:28:38,850 --> 00:28:41,950
مادام ! بانوی معظّم ؟
بفرمائید لطفاً
110
00:29:17,300 --> 00:29:20,000
همینجوری
خیلی خوبه
111
00:29:21,700 --> 00:29:24,250
خیلی عالیه
یه بار دیگه
112
00:29:25,000 --> 00:29:26,400
زیباست
113
00:29:27,501 --> 00:29:29,001
منو نیگا
114
00:29:30,700 --> 00:29:32,200
خوبه
115
00:30:53,400 --> 00:30:55,940
ایوا کوچولوی من ،
حالا
116
00:30:57,000 --> 00:31:00,750
سرانجام دلیل زندگی من معلوم شد
117
00:31:01,800 --> 00:31:04,700
اینکه کنار تو باشم
118
00:31:37,800 --> 00:31:38,900
خوشت میاد ؟
119
00:31:40,000 --> 00:31:43,150
قشنگه
قبلش فقط یه کاغذ سفید بود
120
00:33:41,600 --> 00:33:45,950
هیچ وقت لباسی به این
قشنگی نداشتم .ممنونم
121
00:33:46,000 --> 00:33:47,950
خوشحالم که خوشت اومده
122
00:33:48,750 --> 00:33:51,300
از کجا می دونستی که امروز
دوازده ساله می شم ؟
123
00:33:51,350 --> 00:33:54,300
خیلی راحت بود . دیروز تو چشمهاش
نگاه کردم و فهمیدم
124
00:33:54,400 --> 00:33:56,250
چه جوری فهمیدی ؟
125
00:33:56,300 --> 00:34:01,100
توی چشمهات دیدم که چیزی عوض شده بود
126
00:34:02,000 --> 00:34:03,950
حتماً شوخی می کنی درسته ؟
127
00:34:06,350 --> 00:34:08,300
یه غافلگیری دیگه هم
برات آماده کردم
128
00:34:08,550 --> 00:34:09,950
چی ؟
129
00:34:10,300 --> 00:34:12,650
خودت صبر کن و ببین
130
00:34:13,151 --> 00:34:14,901
بزن بریم
به پیش
131
00:35:14,200 --> 00:35:17,350
ببخشید چی میل دارین ؟
من بستنی می خورم
132
00:35:17,750 --> 00:35:20,600
لطفاً برای خانوم جوان بستنی
و برای منم برندی بیارید
133
00:35:25,700 --> 00:35:27,100
ایو ...
134
00:35:27,600 --> 00:35:31,400
می دونی ایوا ؟ یه خانوم متشخّص اگه چیزی
بخواد ، خودش به زبون نمیاره
135
00:35:31,450 --> 00:35:34,650
این وظیفه ی آقایی که اون بانو رو همراهی می کنه
هست که ازش بپرسه چی میل داره
136
00:36:18,800 --> 00:36:20,200
ایو
137
00:36:20,700 --> 00:36:22,100
ایو
138
00:36:22,400 --> 00:36:24,600
بله ؟
از اینکه همراهت باشم خسته شدی ؟
139
00:36:24,650 --> 00:36:27,950
اوه نه . اون پسره داره به من نگاه می کنه ؟
خیلی از آدما به تو نگاه می کنن
140
00:36:28,150 --> 00:36:30,750
و ممکن هم هست که طور دیگه ای نگات کنن
اینم طبیعیه
141
00:36:30,800 --> 00:36:34,450
چرا ؟
چون که تو خیلی قشنگی
142
00:36:34,650 --> 00:36:36,700
همه ی آدمای اینجا به من
حسودی شون می شه
143
00:36:37,500 --> 00:36:40,750
امروز تو شاهدخت کوچولوی منی
144
00:36:41,100 --> 00:36:43,960
و من قصد ندارم که تو رو
با کسی قسمت کنم
145
00:36:46,700 --> 00:36:48,650
خب حالا دیگه
بستنی ت رو بخور
146
00:37:21,450 --> 00:37:24,500
خب دیگه ... بالاخره
رسیدیم
147
00:37:28,550 --> 00:37:30,700
اوه جای خیلی قشنگیه
148
00:37:33,300 --> 00:37:35,850
فکرشم نمی کردم جایی به
این زیبایی باشه
149
00:37:36,300 --> 00:37:38,550
خوشحالم که خوشت اومده
دوشیزه اِوا
150
00:37:38,600 --> 00:37:41,850
فوق العاده ست . دوست دارم قایق سواری کنم
می شه ؟
151
00:37:42,750 --> 00:37:45,650
مایة افتخاره که همراهی ت کنم
می تونم همراهت باشم ؟
152
00:41:13,450 --> 00:41:14,950
ایو
153
00:41:19,950 --> 00:41:21,350
ایو
154
00:41:25,250 --> 00:41:28,100
دیگه دیر وقته
داشتم خواب می دیدم
155
00:41:30,000 --> 00:41:31,750
منم همینطور
156
00:41:57,400 --> 00:42:00,450
از گشت و گذارمون خوشت اومد ؟
اوهوم . روز فوق العاده ای بود
157
00:42:01,100 --> 00:42:04,250
خوشحالم که بهت خوش گذشت,
خیلی بهم خوش گذشت
158
00:42:04,300 --> 00:42:06,750
دلم می خواد یه روز دیگه هم بیایم
159
00:42:07,800 --> 00:42:11,000
یه جایی هست که دلم می خواد روزی
اونجا زندگی کنی
160
00:42:11,050 --> 00:42:13,200
کجا ؟
حدس بزن
161
00:42:15,000 --> 00:42:19,050
یه روزی می برمت پاریس
نمی دونی چه جای قشنگیه
162
00:42:19,100 --> 00:42:21,250
اونجا زیباترین شهره . باورنکردنی ترین
شهری که من [ تو دنیا] می شناسم
163
00:42:21,300 --> 00:42:24,150
بله ایوا . ایوا...
قراره که شادی سرشاری رو تجربه کنی
164
00:42:24,400 --> 00:42:26,150
اینو بهت قول می دم
165
00:42:46,750 --> 00:42:48,500
ممنونم
166
00:44:39,600 --> 00:44:41,350
آقای پُل ...
167
00:44:42,500 --> 00:44:44,650
مادیون رو آوُردن
168
00:45:07,300 --> 00:45:08,500
مادیان آماده ست ؟
169
00:45:08,850 --> 00:45:11,800
الان بهترین موقع برای نسل کِشیه
170
00:45:12,200 --> 00:45:14,150
خب پس ، بریم
171
00:45:14,200 --> 00:45:16,550
ببرش تو طویله ژوزف
172
00:45:23,550 --> 00:45:25,650
امروز برای تو روز بزرگیه . هان ؟
173
00:45:26,900 --> 00:45:30,250
حیوون زیباییه
بله ، تو تمام کشور ، یکی از بهترین هاست
174
00:45:30,350 --> 00:45:32,950
تحت تاُثیر قرار گرفتم
ممنونم قربان
175
00:45:38,400 --> 00:45:41,550
چرا درو می بندین ؟
برای دخترا مناسب نیست
176
00:45:43,650 --> 00:45:45,500
گفتم که نه
177
00:46:42,400 --> 00:46:43,800
ایو
178
00:47:05,000 --> 00:47:07,650
می شه هم صحبت هم باشیم ؟
179
00:47:09,750 --> 00:47:12,900
فکر کنم اشکالی نداره
دیگه دوست نیستیم ؟
180
00:47:13,800 --> 00:47:15,584
تو دیگه دوست من نیستی
181
00:47:15,600 --> 00:47:21,000
ببین ایوا ! بعضی چیزها هست که بچه ها
نباید ببینن یا کارایی که نباید بکنن
182
00:47:21,300 --> 00:47:23,050
متوجه حرفم می شی ؟
183
00:47:23,100 --> 00:47:27,450
من که بچه نیستم
تو یه مردی منم یه زنم
184
00:47:31,850 --> 00:47:36,350
ببخشید بانوی من ؟
اجازه دارم سیگار بکشم ؟ I>
185
00:48:54,400 --> 00:48:58,450
من هیچ راهی برای پیش بینی ذات
یا ماهیت وجودی مبهم این دختر ندارم
186
00:49:07,500 --> 00:49:09,850
احساس می کنم که تو یه
میدون جنگ عجیب، گیر افتاده م
187
00:49:09,900 --> 00:49:13,000
جایی که محلی برای نبرد بین
میل ( هوس ) و عشق خالصه
188
00:52:37,700 --> 00:52:39,550
کی قراره بری به وین ؟
189
00:52:40,200 --> 00:52:42,350
هنوز نمی دونم
شاید دو هفته دیگه
190
00:52:42,400 --> 00:52:46,550
قراره اونجا بمونی ؟
نه فقط برای چند روز می رم
191
00:52:47,600 --> 00:52:50,050
منو فراموش نکن. باشه؟
192
00:52:50,100 --> 00:52:52,050
فراموشت کنم ؟
193
00:52:53,250 --> 00:52:56,200
البته که نمی کنم
آخه چطور ممکنه فراموشت کنم؟
194
00:52:56,650 --> 00:52:58,900
بیا. می خوام یه رازی رو نشونت بدم
195
00:52:59,050 --> 00:53:00,450
مشکلی نیست
196
00:53:26,650 --> 00:53:28,600
منو کجا می بری؟
197
00:53:29,700 --> 00:53:31,450
بیا بریم
198
00:53:48,150 --> 00:53:51,450
ایوا؟ داره بارون میاد
دنبال من بیا
199
00:53:59,350 --> 00:54:00,750
بریم
200
00:54:24,400 --> 00:54:26,850
[ بعضی وقتا ] یهو جدّی می شی
201
00:54:27,750 --> 00:54:31,200
فکر کردم بهتر باشه تو خونه
با خودم تنها باشی
202
00:54:33,700 --> 00:54:35,000
بله البته
203
00:54:35,010 --> 00:54:38,500
پس لبخند بزن
یالا دیگه . سعی کن بخندی
204
00:54:45,600 --> 00:54:48,750
همه جات کاملاً خیس شده
205
00:54:48,850 --> 00:54:51,400
آنا اگه بفهمه حسابی عصبانی می شه
206
00:54:51,450 --> 00:54:54,200
نگران نباش . چیزیت نمی شه سکنجبین خانوم
[ کنایه از اینکه به زودی خشک می شی در زبانی دیگر ]
207
00:54:54,450 --> 00:54:55,950
مساُله ای نیست
208
00:55:24,300 --> 00:55:25,800
می دونی ...؟
209
00:55:25,850 --> 00:55:29,200
هر وقت که یه کوچولو غمگین
بشم میام اینجا
210
00:55:29,500 --> 00:55:31,650
حالا چی ؟ الان هم غمگینی ؟
211
00:55:32,650 --> 00:55:36,600
نه. حالا که تو هستی ، حسّ
غمزدگی ندارم
212
00:55:37,650 --> 00:55:39,800
منم الان خیلی خوشحالم
213
00:55:41,350 --> 00:55:44,800
دارم به نوشتن داستانی درباره اینکه
چقدر خوشحالم فکر می کنم
214
00:55:45,100 --> 00:55:49,150
داستان مردی که زنی نجاتش داد
215
00:55:50,300 --> 00:55:52,150
یه خانوم کوچولوی دلربا
216
00:55:52,200 --> 00:55:55,150
اون زن مردی رو نجات داد
که نا امید و مستاُصل بود
217
00:55:56,900 --> 00:56:00,150
مردی به شدت تنها
که تازه از جنگ برگشته بود
218
00:56:00,550 --> 00:56:04,200
داستانت راجع به خودته ؟
نه . خاطرات با هم بودن مونه
219
00:56:04,250 --> 00:56:07,800
اینکه آیا واقعاً به رهایی رسیدم؟
بله . یه جورایی نجات پیدا کردم
220
00:56:08,200 --> 00:56:11,150
وقتی که تازه از جنگ برگشته بودم
221
00:56:11,650 --> 00:56:14,000
فکرمی کردم
زندگی بی معناست
222
00:56:14,800 --> 00:56:20,950
فکر می کردم ... تا اینکه کشف کردم چقدر تو
... تو زندگی من مهّمی
223
00:56:21,700 --> 00:56:23,450
ایوا کوچولوی من
224
00:57:01,600 --> 00:57:04,750
دوست داری همراهم بیای شهر ؟
یه چیز خوب برات می خرم
225
00:57:04,850 --> 00:57:06,350
بله
226
00:57:35,650 --> 00:57:39,200
ایوا ... همینجا منتظرم بمون
بیشتر از 5 دقیقه طول نمی کشه
227
00:57:39,300 --> 00:57:41,250
باشه می مونم
228
00:57:55,500 --> 00:57:57,350
لطفاً ، 26 شیلینگ I>
229
00:58:00,350 --> 00:58:02,400
این از این
ممنونم
230
00:58:23,600 --> 00:58:25,850
یه نامه سفارشی و فوری به وین
231
00:58:27,250 --> 00:58:29,500
چند روز طول می کشه تا برسه؟
232
00:58:29,700 --> 00:58:31,550
دو یا سه روز آقا
233
00:58:31,900 --> 00:58:33,400
چقدر می شه؟
234
00:58:34,500 --> 00:58:36,250
20 شیلینگ
235
00:58:38,000 --> 00:58:39,600
ممنونم
236
00:58:40,600 --> 00:58:42,000
صبح به خیر ...
237
00:58:54,750 --> 00:58:56,500
نگاه کنید I>
238
00:58:58,100 --> 00:58:59,850
چه خارق العاده ست I>
239
00:59:19,600 --> 00:59:22,400
خانوما و آقایون
لطفاً توجّه کنید I>
240
00:59:23,000 --> 00:59:28,100
امروز مفتخرم که اعلام کنم
اجرای ویژه ای داریم I>
241
00:59:28,350 --> 00:59:31,900
و این شهر ، برای اوّلین بار
شاهد این نمایش خواهد بود i>
242
00:59:32,650 --> 00:59:37,000
نمایشی که فقط خاندان شاهی ( اشراف )
از امتیاز دیدنش برخوردار بوده ن I>
243
00:59:37,300 --> 00:59:39,550
خانوما و آقایون
بیاین نزدیک تر I>
244
00:59:40,100 --> 00:59:42,850
این فرصت طلایی رو
از دست ندین I>
245
00:59:45,100 --> 00:59:49,050
سیرک فینِلی چیزهایی رو به شما
نشون می ده که هرگز تصورش هم نداشتید I>
246
00:59:50,100 --> 00:59:53,250
نزدیک تر بیایید و غرق حیرت بشید I>
247
00:59:53,350 --> 00:59:58,700
این فقط نیروی شماست که
می تونه هرکول رو از میان زنجیرها رها کنه I>
248
00:59:59,350 --> 01:00:03,300
خانوما و آقایون
نترسید و خجالت نکشید I>
249
01:00:03,400 --> 01:00:05,750
این زنجیرها از فولاد آبدیده ساخته شده ن I>
250
01:00:05,751 --> 01:00:07,450
بله درست شنیدن
فولاد I>
251
01:00:07,500 --> 01:00:11,250
هر کس که شک داره
بیاد جلو امتحان کنه i>
252
01:00:12,550 --> 01:00:15,300
شما می تونید امتحانشون کنید آقا
253
01:00:15,350 --> 01:00:18,000
خودتون که می بینید چقدر محکم هستند
254
01:00:18,400 --> 01:00:20,150
آزمایش کنید آقا
255
01:00:20,650 --> 01:00:25,000
من فقط به زور بازو این زنجیرها
رو از هم پاره می کنم
256
01:00:32,350 --> 01:00:35,600
خیلی خب
کی حاضره بیاد جلو امتحان کنه؟
257
01:02:07,100 --> 01:02:08,600
ایو
258
01:02:17,650 --> 01:02:19,800
بهتره که با این جور آدما
ارتباطی نداشته باشی
259
01:02:20,300 --> 01:02:23,250
این کولی ها ( رومن ها )، آدمای ...
مفتخوری ان
260
01:02:52,550 --> 01:02:57,500
از اون شبی که من ایوا رو لخت
توی وان در حال شستن خودش دیدم
261
01:02:58,550 --> 01:03:00,900
زندگیم دستخوش تجربه ی
مبهم میل وسواس گونه ای شد
262
01:03:02,500 --> 01:03:05,250
که در طول اون تجربه ، ذهنم
به دنبال تداعی مجدّد [ اون تصویر یا خاطره] بود
263
01:03:05,450 --> 01:03:07,300
خودشه
[ اشاره به حضور درونی دختره ]
264
01:03:08,250 --> 01:03:10,200
هر بار
265
01:03:11,400 --> 01:03:14,950
ذهن من حضور دخترکی نو رَس ( نابالغ )
رو نشونم می داد
266
01:03:15,750 --> 01:03:19,200
که با یه جور حالت اغواگرانه ی مُبهم
منو به چالش می کشید
267
01:03:19,300 --> 01:03:22,450
و همراه با بارقه ای نهُفته در چشمانش
[ مثل ِ ] تلاُلو چشمان زنی بزرگسال
268
01:03:22,500 --> 01:03:25,650
منو به انجام چیزهایی دعوت می کرد
که ممنوعه هستند
269
01:03:25,700 --> 01:03:28,450
چیزهایی که [ از نظر هر کسی ] تجربه ی اونها
برای جسم و تنِ بچه ی خودش ممنوعه
270
01:03:31,400 --> 01:03:33,550
امّا این دنیای جایگزین خیالی
271
01:03:34,050 --> 01:03:36,400
گاهی ، خارج از تمام مرزهای مربوط به حواس
272
01:03:36,401 --> 01:03:39,100
و معمولاً به صورتی کاملاً تخیّلی
273
01:03:39,900 --> 01:03:41,950
منو همراه خودش می بره
274
01:03:42,000 --> 01:03:45,250
مثل احساسات وصف ناپذیر مردی
275
01:03:45,260 --> 01:03:48,550
زودباور
همراه جریان سیّال رودخانه
276
01:03:49,950 --> 01:03:53,700
مثل زندگی داخل یک رؤیا
اون هم درون رؤیایی دیگه
277
01:03:56,200 --> 01:04:00,950
در حالی که ایوا به عنوان یک زن
رفتاری تواُم با ترحُّم نداره
278
01:04:01,950 --> 01:04:03,450
[ توی خیالم ]
اون
279
01:04:03,500 --> 01:04:05,100
به عنوان یه زن
280
01:04:05,150 --> 01:04:08,950
منو با همین شرایطم درک
می کرد و به خودش می پذیرفت
281
01:04:10,100 --> 01:04:13,250
من تنها با چشم ها و درون ذهنم
می تونم عشق بورزم
282
01:04:13,800 --> 01:04:17,150
و تنها به همین بهانه و امید
دلخوش به اینم که زنده باشم
283
01:05:16,500 --> 01:05:19,000
بانو کنتس نورماندی
اینم از استعداد جوون ِ ما
284
01:05:20,400 --> 01:05:24,450
ایشون پروفسور شومان هستند
به همراه دختر دل رُباشون
285
01:05:27,000 --> 01:05:31,600
پروفسور شومان یکی از منتقدان برجسته هستند
یکی از شایسته ترین ها
286
01:05:32,900 --> 01:05:37,000
سلام . حال تون چطوره ؟
داشتم به بارونس می گفتم که ...
287
01:05:37,050 --> 01:05:43,000
رابطة بین عشق و رنج ، اجتناب ناپذیره .
مثل ؛ شعر و نثر
288
01:05:43,050 --> 01:05:46,800
با شما موافقم عالیجناب
عصر شما به خیر
289
01:05:48,250 --> 01:05:51,500
یک جوان بسیار با استعداد
مایة ی امیدواریه
290
01:05:51,560 --> 01:05:54,900
مکس همیشه دیدگاهی
خیال پردازانه داره
291
01:05:55,400 --> 01:05:58,350
کتاب تون رو خوندم
خیلی تاُثیر گذار بود
292
01:05:58,450 --> 01:06:00,600
یک جور تلخی عمیقی در داستان هست ...
293
01:06:00,650 --> 01:06:03,950
و مواقعی پیش میاد
که آدم گیج می شه
294
01:06:04,350 --> 01:06:07,100
این نظر لطف شماست
ممنونم ، عصرتون به خیر
295
01:06:08,700 --> 01:06:12,000
کتابی که نوشته خیلی عجیبه . مگه نه؟
از یه لحاظی هم فوق العاده ست
296
01:06:12,010 --> 01:06:13,350
چطور می تونن
[ همچین نظری داشته باشن ؟ ]
297
01:06:13,360 --> 01:06:15,800
این کتاب نه زیبایی داره
نه فُرم نه محتوی
298
01:06:17,100 --> 01:06:19,110
تازه از پاریس برگشتم
299
01:06:19,120 --> 01:06:21,570
سمت و سوی مطبوعات اینجا
کاملاً اشتباهه
300
01:06:21,600 --> 01:06:23,650
فرانسوی ها ظرافت دارند
نسبت به ظاهر بی تفاوت نیستن
301
01:06:23,750 --> 01:06:26,900
امسال اونجا ، گلدوزی روی سینه
و موهای کوتاه مُد روزه
302
01:06:26,950 --> 01:06:29,100
و کفش هایی به رنگ ارغوانی
303
01:06:36,450 --> 01:06:40,100
خب داشتیم چی می گفتیم ؟
آهان ، می خواستم یه چیزی بهت بگم
304
01:06:40,300 --> 01:06:43,350
یه دختری هست که روزنامه نگاره
منم به جلسه دعوتش کرده م
305
01:06:43,400 --> 01:06:45,350
نمی تونستم ازش اجتناب کنم
306
01:06:45,550 --> 01:06:48,550
می دونم ولی خب ، اون زن پرنفوذیه
و حضورش هم خیلی سرگرم کننده ست
307
01:06:48,650 --> 01:06:53,850
شاید برای تبلیغ کارت خیلی خوب باشه
308
01:06:54,200 --> 01:06:56,150
خودشم خیلی علاقه نشون می ده
309
01:06:56,750 --> 01:07:01,300
هر چی نباشه اثرت منشاُ حرف و حدیث های
جالبی شده . خیلی هم طرفدار داره
310
01:07:01,400 --> 01:07:04,350
اون زن هم خیلی محبوبه جامعه ست
بعداً خودت به حرفم می رسی
311
01:07:04,400 --> 01:07:08,050
یکی اومده می خواد شما رو ببینه
باشه
312
01:07:09,350 --> 01:07:11,400
صحبت از گرگ شد [ از راه رسید ]
313
01:07:19,600 --> 01:07:21,950
از دیدن من تعجب کردین ؟
314
01:07:29,450 --> 01:07:31,650
من فکر میکردم که شماها
یه چند وقتی با هم ...
315
01:07:31,700 --> 01:07:33,800
بله ، درسته ، ولی
316
01:07:33,900 --> 01:07:37,200
نه اونجوری که مردم شهر حرفشو می زنن
317
01:07:37,250 --> 01:07:39,500
به محض اینکه با [ آدمای ] این سالن های
وین مواجه می شم
318
01:07:39,520 --> 01:07:41,700
دلم می خواد دوباره به زندگی
ییلاقی ( روستایی ) برگردم
319
01:07:41,750 --> 01:07:43,900
قصد دارم فوراً راه بیفتم
320
01:07:44,500 --> 01:07:48,350
هر باوئر ! من الان دورانی رو سپری می کنم
که در زندگیم نیاز به آرامش دارم
321
01:07:48,600 --> 01:07:50,999
به امور دنیوی علاقه ای ندارم
[.ترکیب جمله طوری بود که از نظر معنا ابهام داشت
دنبال روابطی که تو چشم ِتمام دنیا باشه نیستم ]
322
01:07:52,000 --> 01:07:54,550
چه باور کنی چه نکنی
من درک می کنم
323
01:07:55,000 --> 01:07:57,500
ولی لطفاً ، از قریحه ی خودت صرفنظر نکن
324
01:07:57,600 --> 01:07:59,400
اصلاً ممکن نیست که صرفنظر کنم
325
01:08:12,550 --> 01:08:15,000
بنابراین
آموخت که تنها از طریق ... i>
326
01:08:15,010 --> 01:08:17,050
چشمانش و تنها در ذهنش
عاشق او باشد I>
327
01:08:17,060 --> 01:08:20,550
" و من که قادر نبودم در کنار او باشم
[ به ناچار ] به لذّت صرف ِ زنده بودن اکتفاء کردم
328
01:08:20,600 --> 01:08:23,500
" و سرشت عاطفی اش ، سَرش را خمانید
و دست نوازش به غرایزش کشید "
329
01:09:58,600 --> 01:10:01,550
اینکه هنوز هم زنده مونده
یه معجزه ست
330
01:10:03,600 --> 01:10:07,500
بله . ولی نمی دونم زندگی تا کجا و
به چه قیمتی می تونه همچنان ارزشمند باشه
331
01:10:07,600 --> 01:10:15,500
اون دیگه هرگز نمی تونه یه « مَرد » باشه
[ آلت تناسلی پُل از بین رفته یا در اثر
آسیب جنگ ناکارآمد شده برای همیشه ]
332
01:14:35,100 --> 01:14:44,000
جز این نیست که هیچ چیز قادر نیست ،
غرایزی را که در فطرت آدمی ست فرو نشاند
333
01:14:49,700 --> 01:14:54,200
ترجمه و تنظیم زیرنویس
[ HM.Boottimmar7 ]
هماهنگ با نسخه
01:15:34 (75 min 34 sec)
32747
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.