All language subtitles for Buang.Hong.E10

**mehrnoosh:ترجمه و زیرنویس از**

بله خون باورنتات

چی ؟خون پیم؟

نکن

خون پیم

تو؟_
تو؟_

ولم کن

چرا داری دنبالم می کنی؟

دنبالت می کنم؟من فقط وسایل رو گذاشتم پشت وانت ولی تو یه هو رانندگی کردی

منم که باید بپرسم

داری چی کار می کنی؟

تو خود خواه و حریصی

کشور خودت رو می فروشی

رامت اونیه که حریصه

اگه دخالت نمی کرد تو و نوه ات این طوری آسیب نمی دیدین

تو آدم واسه ایجاد حریق فرستادی روستا

و من رو با شلیک تفنگ تهدید کردی

فکر گرفتن این زمین به سرت نزنه

حتی یه اینچ این زمینم بهت نمی فروشم

نمی فروشی؟_
نمی فروشم_

پدربزرگ کمکم کن_
کامپور_

پدربزرگ کمکم کن

پدربزرگ کمکم کن_
اگه نمی خوای نوه ات بمیره_

همون کاری رو که گفتم بکن

پدربزرگ

خون رامت چی گفتن؟

پیم چه طوره؟خوبه؟

خون پیم خوبن

فقط یه سوتفاهمه

دزده نشدن بلکه خون رامت اشتباهی ایشون رو سوار کردن

خوشبختانه چیز جدی ای نیست

چرا خون رامت با این عجله رفتن؟

رفتن به یه روستایی که تهدید شده بود زمینش رو بفروشه کمک کنن

اونا نوه اش رو به عنوان گروگان دزدیدن

خدای من.یه موقعه یه برخورد خونی نشه؟

پیمم یه باره

منظورم اینه که با بودن پیم اونجا اونا در امانن؟

من نگران خون مت و پیمم

نگران نباشید خون مت اجازه نمی دن اتفاقی واسه خون پیم بیافته

تانوم من چی کارت کردم؟

کامپونگ مثل نوه ی تو هم هست

چرا داری این کار رو می کنی؟_
دیوونه بازی رو تموم کن_

سند زمینت رو بیار و برگه رو امضا کن که تموم شه بره

اگه نمی خوای آسیب ببینی همون کاری رو که رئیسم می گه بکن

برو

برو بالا

اینجا بمونین نزارین کسی بیاد نزدیک

بله

باشه

آدمامون گفتن که اونا بیشتر از 5تا مرد دارن و همشون به تفنگ مسلحن

الان پدربزرگ و کامپونگ رو بردن داخل خونه

به تفنگ مسلحن؟

گروگان گرفتن؟

این دیوونه بازیا چیه؟

اونی که دیوونه ست من نیستم کیتچایه

این سر وصداها از خونه ی پدربزرگ می یاد

باید چی کار کنیم؟

زنگ بزنیم به یکی از هتل که خون پیم رو برگردونه؟

اگه بیان جلو خیلی خطرناکه

اینجا هم خطرناکه.بیا

پدربزرگ کمکم کن

دِ بجنب_
دارم بازش می کنم_

کمکم کن_
منتظر چی هستی؟بجنب_

رئیس

یکی واسه کمک بهشون اینجاست

رامت؟

خون مت

...فکر کنم

اگه خون پیم رو با خودمون بیاریم واسشون خیلی خطرناک می شه

اینکه ایشون باهامون باشن باعث می شه حواسمون پرت بشه

خون پیم می تونین رانندگی کنین درسته؟

لطفا به سمت هتل رانندگی کنین

به خون باورنتات بگین به پلیس زنگ بزنه که کمکمون کنن

نه.می خوام باهاتون بیام

همیشه می خواستم کار کیتچای رو تلافی کنم

مجبورش می کنم تقاص دروغ گفتن بهم رو بده

خون سورییونت درست می گه

این بچه بازی نیست

کیتچای پدربزرگ و یه بچه رو به عنوان یه گرو گان نگه داشته

اگه ببینتت به حال خودت نمی ذارتت

خون پیم اگه این کار رو بکنین در امانین

لطفا بهم اعتماد کنین

بفرمائید

بریم

یعنی می تونم درست راه رو تشخیص بدم و برگردم؟

خیلی بد شد .تو یه احمقی

الان دارم بهت می گم

از حالا به بعد من با تو ارتباطی ندارم

هرکاری که کردی هیچ ارتباطی با من نداره و دوباره بهم زنگ نزن شیر فهم شدی؟

پدربزرگ کمکم کن

منتظر چی هستی؟زود امضاش کن

پدربزرگ_
اونجا رو امضا کن.زود_

پدربزرگ کمکم کن

اگه خیلی کند باشی این بچه رو زنده نمی زارم

دارم امضاش می کنم.کاری با اون بچه نکن

پدربزرگ کمکم کن

پدربزرگ کمکم کن

دِ بجنب_
دارم امضا می کنم_

اگه امضا کردنت تموم شد بدش بهم

تفنگ رو بنداز و برو عقب

گفتم تفنگ رو بنداز

اگه تفنگ رو نندازی

این مرد پیر و این بچه می میرن

این کارا بی فایده ست

تو رنگ این زمینم نمی بینی

می خوای واسه خودت نگهش داری درسته؟

خواب و خیال نبین بیشتر از 10 میلیون سرمایه گذاری کردم

اجازه نمی دم همه ی سودش رو واسه خودت برداری

من این زمین رو نمی خوام

آقای ناتاکیت الان مدرک رو داره

چی گفتی؟

کیتچای سعی کرده که زمین رو از محلیا بخره

پس من سعی کردم جلوش رو بگیرم

ولی اون داره از تموم روش های کثیف استفاده می کنه

که شامل هشدار با شلیک تفنگ و ایجاد حریق و تهدید می شه

تهدیدم کرد که اگه نکشم عقب از شرم خلاص می شه

چون حامیش یه پلیسه یا شمایین

هی من هیچ ارتباطی به این موضوع ندارم

ما یه مدرک داریم که توش اسم شما ذکر شده

بفرمائید

این صدای ضبط شده ی کیتچایه

نگران نباشید نمی زارم قصر در بره

اون از اسم من استفاده کرده من ازش شکایت می کنم

ممکنه هنوز ندونی

من آقای ناتاکیت رو به مراسم توی چیانگ رای جاراووی دعوت کردم

فقط واسه این که تو رو تحویل بدم

تا حالاشم بهت خیلی فرصت دادم

ولی تو به خنجر زدن ازپشت بهم ادامه دادی

با همه ی این مدارک می تونی درگیریت رو توی زندان ادامه بدی

رامت

بزار پدربزرگ و بچه برن

خودت رو تحویل بده

فکر کردی خر می شم و خودم رو تحویل می دم؟که تو زندان بمیرم؟

به همین خیال باش

برو عقب

یا این پیرمرد می میره

برو

فقط بزار بچه و پدربزرگ برن

برو عقب

دور شو

این کارای شیطانی رو ادامه نده

خودت رو تحویل بده

برو عقب گفتم برو عقب

بزار پدربزرگ و بچه برن

بزار برن

برو عقب

پیم

پدربزرگ_
بیا_

بیا اینجا

پیم

تفنگ رو بنداز

بیا_
ولم کن_

پیم

پیم رو ول کن_
ولش نکن_

اگه ولش کنی می گیرتمون

اون هیچوقت سر حرفاش نمی مونه

اون ولم کرد

اون بهم دروغ گفت و فرستادم که کلیپ رو بدزدم درست مثل پسرت

وقتی شکست خوردم سعی کرد بکشتم

همچین مردی کمکت می کنه؟

چرت و پرت نگو

چند بار بهت گفته بهت پول میده؟

واست اصلا پولی فرستاده؟_
پیم رو ول کن_

اینجوری مجازاتت سبکتر می شه

تو هنوزم یه فرصت داری

کمکت می کنم

نمی کنیم

اگه ولش کنی نمی تونی فرار کنی

پسرت تونگچای هم نمی تونه فرار کنه

ولش کن

نکن

تفنگ رو بنداز

گفتم تفنگ رو بنداز

خوبین؟

خون رامت

خوبین؟

بیا اینجا_
ولم کن_

پیم

پیم_
کمکم کن_

پیم .پیم

وایسا

بشین بشین

برو دنبالش

دستات رو بزار پشت سرت

بله.بله

چی؟خون پیم رو به عنوان گروگان گرفتن؟

بله

هی نگفتین؟پس چرا الان یه گروگانه؟

درسته.مشکوکه

چرا پیملاپاتم درگیر شده؟

اگه آدم بدا دنبال پیم نیستن حتما می خوان از خون مت انتقام بگیرن

اونا پیم رو به عنوان گروگان گرفتن که ازش(رامت) انتقام بگیرن

مضخرفه

فکر کنم پیم فقط سر راهشون سبز شده

ولی ممکنه درست بگه

اگه پیم رو نمی شناسن ازش کینه ای ندارن پس چرا بردنش؟

به جز هتل پیملاپات با کس دیگه ای مشکلی نداره؟

شاید نزول خورایی ان که پیملاپات ازشون پول قرض گرفته

نزول خور؟

بله یه دفعه اتفاق افتاد ولی خون رامت بهمون گفت ساکت بمونیم

شاید همون گروه ان که روستاییا رو تهدید می کنن

خدای من.به علاوه که به خون رامت بدهکاره به کس دیگه ای هم بدهکاره

این دفعه دیگه راه برگشتی نداره

ولم کن

دیوونه

کجا داری می بریم؟

که یه معاوضه با رامت کنم

اون زندگی من رو نابود کرد.زندگی اونم باید نابود بشه

فکر می کنی براش پشیزی مهمه که منو به عنوان گروگان داری می بری؟

اون سر زندگیش واسه من ریسک نمی کنه

البته که می کنه وگرنه زودتر از اینا می زاشت بمیری

اون کمکت می کنه

پیم

زود بیا اینجا

درد می گیره

دِ بدو دیگه

پیم_
خون مت_

بیا اینجا.عجله کن_
خون مت_

کیتچای

خون مت

خون رامت

نکن. مواظب پیم باش

مرتیکه ی دیوونه.ولم کن

وایسا.اسلحت رو بنداز

بیا اینجا

ولم کن

اگه بیای نزدیکتر. می میره

بیا اینجا

بزار پیم بره و خودت رو تحویل بده

رامت.منو به حال خودم نمی زاری؟

حتی اگه بمیرم

مرد شیطان صفتی مثل تو رو ول نمی کنم

فکر کردی آقای چن منتظر توعه؟

خیال پردازی نکن

الان زنت توسط پلیس دستگیر شده

اگه سعی کنی فرار کنی

خودت باید به خودت کمک کنی

می خوای دستگیر بشم؟

باشه.بیا بگیرم

انتخاب کن

بین زندگی اون و زندگی من

کدوم رو انتخاب می کنی؟

پیم

پیم

پیم

پیم

پیم.پیم

خوبی؟

ممنون که نجاتم دادی

رامت

دروغگوی دو رو

تظاهر کردی با روستاییا خوبی ولی تو هم زمینشون رو می خوای

نگاش کن در آخر زمین بابابزرگ رو می گیره

خودش ترتیب همه چی رو داده

تو آدم بده ی واقعی هستی

خون مت

تو که اونجوری که کیتچای گفت نیستی درسته؟

تو کیتچای رو بیشتر از کارای من باور داری؟

فقط دارم می پرسم

...ولی چشمات

و تن صدات نشون می ده همین حالاشم قضاوتم کردی

اشتباه کردم که صادقانه پرسیدم؟

من دیگه نمی خوام کسی رو باور کنم

و تو هم یه سرمایه گذاری درست مثل کیتچای

تو هم زمین رو می خوای

من مثل کیتچای از روشای کثیف استفاده نمی کنم

ولی تو هم زمینا رو از روستاییا خریدی

تو گذشته فکر می کردی چه جور آدمیم؟

...یه سرمایه گذار طماع

که هر کاری واسه چیزی که می خوام می کنم؟

...یا یه مرد عیاشم

که هر زن زیبایی رو می قاپه؟

تو هرچی رو که دیگران می گن باور می کنی

تو هیچوقت هیچی درمورد کارای من نفهمیدی

توی ذهنت

هیچوقت آدم خوبی برات بودم؟

تو هیچوقت بهم اعتماد نکردی

مهم نیست که چه قدر خوبم

تو همیشه به چشم یه آدم بد بهم نگاه می کنی

چه طورین؟

ماشین آماده ست

بیا برگردیم

من خستم

هیچ کار دیگه ای نمی تونم بکنم

خون پیم

بلند شید

خدای من

چه خبره جین؟

دارم سرگیجه می گیرم

می شه شما دوتا هی نچرخین؟

ما نگران خون پیمیم

درسته یعنی الان چه اتفاقی واسش افتاده؟

منم نگران پیمم

ولی باور دارم که پیم می تونه از خودش مراقبت کنه

به علاوه خون رامت اجازه نمی ده اتفاقی واسه پیم بیافته

خون مت خون پیم

خوبین؟

خون مت خون پیم خوبین؟

خوبیم

ببخشید که شما دوتا رو منتظر گذاشتم

مشکلی نیست

خون مت

زخمی شدین

یه زخم کوچیکه از قلبم دوره

اصلا توجهی نمی کنین.باید ازش مراقبت کنین

باید برین بیمارستان نگرانم

بله.ممنون که اهمیت می دین

خون پیم

دارین می رین؟

من خستم می خوام استراحت کنم

لطفا از همه واسه اینکه دردسر درست کردم عذرخواهی کنین

خون پیم

سلام_
از این طرف لطفا_

خون مت خوبین؟_
بله.خوبم_

ممنون که کمکمون کردین

یه چیز کوچیکه.خوبه که در امانین

واسه کیتچای هم می زارم پلیس تحقیقات رو به عهده بگیره

واسه درخواستتون هم مایلم کمک کنم

خیلی ممنون

اگه چیز دیگه ای نیست من می رم.که شما هم بتونین یه کم استراحت کنین

ممنون خداحافظ

من بدرقه تون می کنم از این طرف قربان

خون پیم رفتن

داشتن با خون باورنتات صحبت می کردن و سریع رفتن

فرصت نشد بهتون بگم

آقای ناتاکیت اینجا بودن

چی گفت؟

گفت خسته ست و می خواد برگرده

می خواست از همه واسه دردسر عذرخواهی کنه

چرا هیچی بهم نگفت؟

شاید داشتین با خون نا صحبت می کردین نمی خواسته مزاحمتون بشه

خدای من

اصلا توجهی نکردم

از دستم ناراحت می شه؟

فکر نمی کنم که از دستت ناراحت بشه نونا

ولی واسه بقیه

شاید

خون پیم

پیم

خوبی؟

چه اتفاقی افتاده؟ چرا تموم جونت خیسه؟

خوبم

آدم بده منو به عنوان گروگان گرفت و هلم داد تو آب

ولی خون رامت نجاتم داد

آدمای شرور

خوشبختانه خوبی

خون مت خوبه؟

آره

خوبه

اونا بهمون گفتن زودتر برگردیم

فقط می تونستیم منتظر خبرا باشیم همه نگران بودیم

پلیس دستگیرشون کرد؟

آره.نتونستن فرار کنن

حقشون بود سرمایه گذار شروری که از روشای کثیف استفاده می کنه

امیدوارم تو زندان بمیرن

مطمئنی خوبی؟

خوبم فقط خستم

پس برو استراحت کن روز طولانی ای بود

تو که اونجوری که کیتچای گفت نیستی درسته؟

تو کیتچای رو بیشتر از کارای من باور داری؟

فقط دارم می پرسم

ولی چشمات و تن صدات نشون می دن همین حالاشم قضاوتم کردی

اشتباه کردم که صادقانه پرسیدم؟

من دیگه نمی خوام کسی رو باور کنم

متاسفانه اندی چن فرار کرد

حداقل الان اسمش تو بلک لیسته

اون دیگه نمی تونه اینجا سرمایه گذاری کنه

اگه اینجا نکنه یه جای دیگه رو پیدا می کنه

ما بهترین کاری که از دستمون برمی اومد کردیم

صادقانه حرف بزنیم .علاوه بر اون چیزی که بهمون گفتی چیز دیگه ای هم هست؟

مشکلی نیست اگه نمی خوای بگی

من فقط نگرانتم

به نظر خوب نمی یای

...من

من شکم نسبت به خون رامت رو فاش کردم

شک به چی؟

اینکه داره تظاهر می کنه مرد خوبیه وبه روستاییا کمک می کنه

ولی داره سعی می کنه زمین رو واسه خودش نگه داره؟

به هیچ وجه

اون این کار رو نمی کنه

اینو از کجا شنیدی؟

اینش مهم نیست ولی الان خون رامت از دستم ناراحته

منم بودم ناراحت می شدم

همه کارای خوب رو من کردم ولی حتی یه تشکر خشک و خالی هم نصیبم نشده

به علاوه بهم تهمت تظاهر کردنم زدن

باید چی کار کنم؟

دیگه پرسیدن نداره.فقط عذرخواهی کن

منم می خواستم.ولی اون به هیچی گوش نکرد

اصلا سعی کردی؟

سعی کردی باهاش حرف بزنی

اونقدرا هم نباید باهات بدجنس باشه

اون همیشه باهام بدجنسه

اگه خوب حواست رو جمع کنی می بینی خیلی باهات مهربون بوده

اگه کس دیگه ای بود اصلا بهت فرصت نمی داد پات رو تو هتل بزاری

بنابراین تو باید این سوتفاهم رو با خون رامت حل کنی

هرچی که فکر می کنی و احساس می کنی رو فقط بگو

قبل از اینکه خیلی دیر بشه بگو

خسته این باید استراحت کنین

ولی همش دارین نوشیدنی می خورین

چیزی اذیتتون می کنه؟

مضخرفه

هیچ ارتباطی با این نداره

نگران خون پیم هستین؟

من بیانیم رو دادم به پلیس

کیتچای فقط تونگچای رو استخدام کرده بود.این به پیم هیچ ربطی نداره

و آقای ناتاکیت مایلن که تایید کنن که پیم بی گناهه

پس باید خیالتون راحت باشه

چرا اینجوری بی احساسین؟

با خون پیملاپات دعوا کردین؟

باید به جای منشی یه پیشگو می شدی

چون رئیسم حرفی که تو ذهنشه نمی زنه پس من اغلب از مهارتم استفاده می کنم

خوب دعواتون با خون پیم سر چیه؟

پیم فکر کرد که من با کیتچای هیچ فرقی ندارم حتی بدتر از اونم

چون تظاهر می کنم آدم خوبیم وبه روستاییا کمک می کنم

آخرشم به آسونی زمین رو می گیرم

لازم نیست مثل کیتچای از زور استفاده کنم

خون پیم بد متوجه شدن

ولی شما می تونین واسش توضیح بدین

اون باورم نمی کنه

اون هیچوقت بهم اعتماد نمی کنه

من تنها کسیم که بهش اعتماد دارم

به خاطر همینم آخرو عاقبتم این شد

خون باورنتات چیزی شده؟

من واسه خون پیم اینجام

واسه من؟

کجا می ریم؟_
این یه دستور ویژه از طرف خون رامته_

حین اینکه تو راهیم بهتون جزئیات رو می گم لطفا باهام بیاین

خون وی چی اینقدر جالبه؟به چی این طوری خیره شدین؟

غیر قابل باوره

سرمایه گذاری که دیشب با خون مت مشکل داشته کیتچایه

راسته؟

به این خبر نگاه کن

کیتچای و اورن یوسا واسه تهدید کردن روستاییا واسه خریدن زمینشون دستگیر شدن

که اسم یه سیاستمدار قدرتمند هم بردن

نگاه کن

تو موقعیت حیاتی قرار دارهKاملاک

پروژه بزرگ به معوق شده

خدای من

همه ی سرمایه گذارایی که ملحق شده بودن سرمایشون رو کشیدن بیرون

و سهامدارا و اونی که از اسمش استفاده شده ازش شکایت می کنن

چه بد شانس

نمی تونم باورش کنم.دنیا کوچیکه

کیتچای و خون رامت رقبای تجاری هستن

حرفش شد.ما مشکوک شده بودیم کیتچای و پیم معشوقن

شاید قضیه این نبوده

وگرنه پیملاپات اینجا غذا سرو نمی کرد

به علاوه کیتچای گروگان گرفتش

پیملاپات کاری کرده بوده که کیتچای رو عصبانی کنه؟

ممکنه معشوقه کیتچای باشه

ولی اون خون رامت رو اغوا کرده .وقتی فهمیدن هردوتاشون رو از دست داده

به خاطر همینم مجبور شده اینجا کار کنه که قرضش رو بده

ولی خون رامت هنوزم دوسش داره

همینه که کیتچای از دستش عصبانیه

دارن سر تجارت و یه زن باهم رقابت می کنن

احتمالا کینه به دل گرفته

بسه.خیالاتت رو تموم کن

اگه می خوای درمورد رابطه شون بدونی

فکر می کنم که ما باید تحقیق کنیم

سلام خون وی

تویی

مشکلی دارین؟به نظر عجله دارین

می تونین به من بگین من مشتاقم کمکتون کنم

چیزی نیست.فقط می خوام خون رامت رو ببینم

خون رامت داخل نیستن

از صبح با پیملاپات رفتن بیرون نمی دونم کجا رفتن

خون باورنتات رفتن سوارش کردن

خون باورنتات گفتن حین اینکه تو راهیم بهم جزئیات رو می گین

چرا دارین منو می برین؟

چرا باید تا همچین جای دوری بیایم؟

یعنی می شه...رئیست دستور داده بکشیم؟

خون مت ممکنه از دستتون ناراحت باشه ولی همچین کاری نمی کنه

فقط بهم بگو داری کجا می بریم؟

حتی اگه بهتون بگم به اندازه اینکه با چشمای خودتون ببینید خوب نمی شه

رسیدیم

خون نونگ

درواقع خون رامت اونی نیستن که دستور دادن بیاین اینجا

ولی ما می خوایم شما ببینین

خون مت نمی دونن که آوردیمتون اینجا

ولی ما می خوایم شما یه چیزی درمورد خون مت و این روستا بدونین

بفرما

مزرعه ارگانیک ممکنه به زمان بیشتری احتیاج داشته باشه

...ولی باید ادامه بدین چون

پدربزرگ سلام_
سلام_

بعد از حرف زدن با بقیه محلیا می یام باهاتون حرف بزنم

چرا می خوای باهام حرف بزنی؟

می تونیم همین جا صحبت کنیم

من فقط می خواستم بگم زمینتون رو نگه دارین

بهم نفروشینش

بقیه هم که زمینشون رو فروختن بهم

مایلم که با همون قیمت بهشون بفروشم اگه بخوان بخرن

همون طور که گفتم

من فقط می خوام به همه ی کسای اینجا کمک کنم

حالا که کیتچای نمی تونه به کس دیگه ای آسیب بزنه

می خوام زمین رو پس بدم

ممنون

و ببخشید که بد قضاوتت کردم

مشکلی نیست

آدمای زیادی هستن که همونطور که شما احساس می کنین درموردم فکر می کنن

خون مت یه سرمایه گذار طماع نیست که سعی کنه سر محلیا به خاطر زمین کلاه بزاره

درواقع

خون مت به گسترش دادن هتل فکر می کرد

قبلا می خواست یه کم زمین بخره

و تا زمان ساخت و ساز صبر کنه

ودر آخر نظرش رو عوض کرد

و یه فارم استی بسازه
(فارم استی امکانات رفاهی رو واسه مهمونا که واسه بازدید میان فراهم می کنه)

فارم استی؟

درسته

خون رامت می خوان که جنگل رو حفظ کنن

چون نابود کردن جنگل این اطراف خیلی رایجه

به خاطر همینم خون مت با نای سینق کار می کنن

که یه فارم استی تو روستا بسازن

فقط افزایش آگاهی و ایجاد کردن جنگل باید کافی باشه

اگه بخوایم جنگل ایجاد کنیم باید اول شغلی براش بوجود بیاریم

دلیل این که قطع کردن درختا و نابود کردن جنگلا رایجه اینه که روستاییای محلی درآمد ثابتی ندارن

اینجوری یه راهی پیدا می کنن که پول دربیارن

به خاطر همینم خون رامت وقتی اونا می خوان زمینشون رو بفروشن زمین رو از محلیا می خره

چون نمی خوان سرمایه گذارای دیگه بخرنش

بعدشم بهشون اجازه می دن بمونن

بهشون یه شغل می دن

و می زارن سبزیجات بکارن و دامداری کنن

اونا محصولاتشون رو می فرستن هتل

هتلمون منبع غذاییش رو از اینجا می گیره

در آینده واسه توریستا هم بازش می کنیم

که طبیعت و زندگی محلی رو تجربه کنن

و به عنوان یه منبع درآمد دیگه واسه محلیا

متاسفم که درموردت دچار سوتفاهم شدم

و متاسفم برای که حرفایی زدم که به احساساتت لطمه زد

از حالا به بعد اگه سوالی داشتم مستیقما ازت می پرسم

و به غریزه خودم هم اعتماد می کنم

منم خوشحال می شم به همه سوالات جواب بدم

فقط کافیه ازم بپرسی

در این صورت

می تونم درمورد کیتچای بپرسم؟

می ترسی به خاطر تبانی کردن باهاش تو دردسر بیافتی؟

نه

من قبلا به پلیس گفتم که تو درگیر این ماجرا نیستی

پس الان من تبرئه شدم؟

کیتچای گذشته ست

وقتی قرضت به هتل رو دادی

برنامه ات چیه؟

...من

احتمالا برمی گردم به زندگی معمولم

یه روزی وقتی همه چی گذشت

بین ما

می تونیم از اول شروع کنیم؟

نمی دونم

من می رم سر کار

صبر کن

منم می خوام باهات بیام

گشنمه.می خوام برم رستوران

راستیتش می تونی زنگ بزنی که غذا رو برات بیارن

چرا؟

من صاحب هتلم مشکلش چیه که بخوام بیام اونجا؟

هیچی

ولی وقتی می یای همه به نظر مضطرب می یان

علاوه بر این من نمی تونم رو کارم تمرکز کنم

اگه کار اشتباهی هم انجام بدم خون پاچالی دعوام می کنه

تو به خاطر من هیجان زده می شی؟

اگه اینجوری بیام نزدیکت

بیشتر هیجان زده می شی؟

لطفا ولم کن

اینجور نزدیکتر بودن

قلب تو هم مثل مال من تندتر می زنه؟

دارین چی کار می کنین؟

دارین چی کار می کنین؟

سلام خون وی

شما و پیم همین الان داشتین چی کار می کردین؟

یه کم گرد و خاک رفته بود تو چشم پیم داشتم درش می اوردم

متوجه شدم

دارین کجا می رین؟

من دارم می رم تو رستوران نهار بخورم

پس منم می تونم باهاتون بیام؟

یه چیزی هم هست که می خوام باهاتون در میون بزارم

خیلی خوب می تونیم تو دفترم صحبت کنیم

مشکلی نیست

اگه زمان طولانی ای حرف بزنیم ممکنه گشنتون بشه

می تونیم حین اینکه نهار می خوریم حرف بزنیم

خیلی خوب من و پد باید دیگه بریم

چرا باهامون نمی یاین؟

مهم نیست.بزارید شما و خون وی باهمدیگه وقتتون رو بگذرونید

فکر کنم برم واسه پیملاپات محلول چشمی بخرم

بریم

دیگه می شه بریم؟

بریم

سالاد گرپفروت تند با میگوی گریل شده واسه من_
بله_

صبحی رفتم که ببینمتون ولی کارکنا گفتن که اینجا نیستین

دیدم که با پیملاپات برگشتین

خوب کجا رفتین؟

ما درمورد یه چیزی حرف زدیم .چیز مهمی نبود

چه چیزی؟درمورد دیشب؟

یه چیزی تو همین مایه ها

چرا با نامادری زیبات باهم اومدین؟

اومدن اینجا نهار بخورن

خوشبختانه تو منطقه میز جین نشسته

اینجوری دیگه نمی تونه بندازتت تو دردسر

ولی خون رامت اینجان .اون اجازه نمی ده دردسری بوجود بیاد .به خاطر همینم با نشستن تو منطقه من جلو این اتفاق رو می گیره

خون رامت بهت اهمیت می ده پیم

خیلی خوب حرف زدن رو تموم کنین و برگردین سر کار وگرنه خون پاچالی دعوامون می کنه

پی تاتا میز5 لطفا

متوجه شدم

رفتین با روستاییه درمورد دیشب حرف بزنین؟

بله

باوجودی که پیم تصادفا تو ماشینم بود ولی سروکلش تو اون موقعیت پیدا شد و درگیر شد

به خاطر همینم بردمش که با روستاییه حرف بزنه

همین الان خبرایی که درمورد دستگیری کیتچای هست رو شنیدم

عجب دنیای کوچیکیه

فقط در حد یه نگاه تو مراسم های عمومی می شناختمش شما اون رو از طریق رقیب تجاری بودن می شناختین

و پیملاپات.اونا همدیگه رو می شناختن

شنیدم بعد از اینکه خون تای فوت کرد پیملاپات خونه اش رو واسه پرداخت بدهیش فروخت

و یه آپارتمان تو ساختمون کیتچای اجاره کرد

مطمئن نیستم که پیم هم قاطی این ماجرا بوده یا نه

چون اونا خیلی به هم نزدیک بودن

باوجودی که خیلی بهم نزدیکن ولی ممکنه هیچی درمورد همدیگه ندونن

فکر می کنم باید اجازه بدیم پلیس درموردش تحقیق کنه

اگه همش حرف بزنیم به هر دو طرف آسیب می زنه

گفتین یه چیزی هست که می خواین باهام درموردش حرف بزنین چیه؟

آخرین فشن شو بازخورد خوبی داشته

به خاطر همینم می خوام یه مغازه موقت واسه دو ماه تو چیانگ رای جاراووی باز کنم

که مجموعه دیشب رو با مجموعه جدیدی که به تعداد محدوده رو به نمایش بزارم

شما چی فکر می کنین؟

ایده ی خوبیه

ما هیچوقت قبلا این کار رو نکردیم می تونیم آدمایی که علاقه مند هستن همین طور طرفدارای بوتیک مارتا رو جذب کنیم

خیلی خوب اگه باهام موافقین می خوام واسه دو ماه اینجا باشم

اینجوری می تونم به کارم اینجا ادامه بدم

مایه ی افتخارمه .بعدا در موردش حرف می زنیم

بله

خون رامت خیلی ممنونم که بهم اعتماد کردین

قول می دم نا امیدتون نکنم

ببخشید می شه برم دستشویی؟

چی؟

متاسفم و می شه از طرف کارمندمون عذرخواهی کنم؟

خوبین؟

خوبم

باید نگران کارمندتون باشید

خون وی متاسفم

خون پاچالی لطفا ترتیب اینو بدین_
حتما_

کی اونجاست؟

آنوسورن لطفا بیا اینجا_
...خون_

ببخشید.بفرمائید تمییزش کنین

دستت رو بده بهم

حالت بهتره؟

بریم زخمت رو پانسمان کنیم

خون رامت؟_
غذاتون رو میل کنید.من الان باید برم_

و همه ی هزینه ها به عهده منه

...ولی_
من پیم رو می برم که زخمش رو پانسمان کنم_

...خون

می تونین انجامش بدین؟

بله.می تونم

می دونین چه نوع دارویی استفاده کنین؟

قبلا از دکتر پرسیدم

اول باید این دارو رو بزارین

و بعد زخم رو با باند ببندین

خون وی همین الان تو لاین بهم گفتین دارین با خون رامت غذا می خورین چرا این قدر زود تموم شد؟

یه اتفاقی افتاد

مشکل چیه؟

درمورد پیملاپاته.اون دست وچلفتیه

یه راست رفت سمت یه مهمون و رو خودش سوپ ریخت

خون رامت به جای اینکه سرزنشش کنه بردش که پانسمانش کنه

خون وی رو اونجا ول کردن

فکر می کنم یه چیزی بین خون رامت و اون عوض شده

منم همین فکر رو می کنم.یه لحظه پیش فضای اونا صورتی بود انگار قلبای گرافیکی دورشون شناور بودن

دیشب اتفاقی افتاده؟

خون وی دعوام نکنینا

خون رامت بیشتر از یه همکار به شما علاقه ای نداره

...فکر کنم که_
من قبولش نمی کنم_

من تا اینجا پیش اومدم.تسلیم نمی شم

باید یه کاری کنم

ممنون

باید برگردی که استراحت کنی

نیاز نیست امروز کارکنی

مشکلی نیست می تونم کار کنم

نمی خوام بیشتر از این از بقیه سواستفاده کنم

تغییر کردی

اگه پیملاپات قبلی بودی استراحت می کردی

این یه پیشرفت انسانیه

....و کسی که باعث شد تغییر کنم

تویی

...سر کوفت می زدی

از صبح تا شب بهم اخطار می دادی

قانون درست کردی که یه عالمه چیز رو ممنوع کنی

نمی تونم باور کنم که تونستم اینو پشت سر بزارم

می تونی از پسش بربیای پیملاپات

با وجودی که بی نظم و سرکش بودی

ولی می تونی از اوقات بدت عبور کنی

خیلی بهت افتخار می کنم

امیدوارم بتونی بهتر از این انجامش بدی

...پس

بین پیملاپات قبلی و پیملاپات جدید کدوم رو بیشتر دوس داری؟

هر دوتاشون رو دوس دارم

...چون به هر حال

تو هنوزم پیملاپاتی

من ...باید برگردم سر کار با اجازه

پیم؟

مراقب باش

خیلی سخت کار نکن

بله

سلام خون وی

پیملاپات چی شد؟ خون رامت

خوبه

زخمش رو پانسمان کرد و برگشت سر کار

خیلی خوشحالم که اینو می شنوم

همش نگرانش بودم به خاطر همینم بهتون زنگ زدم

ببخشید که باهاتون غذا نخوردم

اگه می خواین ازم عذرخواهی کنین امشب باهام می یاین؟

یه جایی هست که می خوام برم

ممنونم

پیم چشه؟

همینو بگو .امروز خیلی شلوغه

تا وقتی که زخمی شد و خون پاچالی دعواش کرد دست و پاچلفتی بودا

ولی هنوزم لبخند می زنه

خیلی عجیبه

خیلی وقت بود که این طوری نگشته بودم

به خاطر همینم می خوام ریلکس کنم

خون پد و خون نوودی کجان؟نمی یان؟

هردوتاشون یه قرار ملاقات داشتن

به هر حال من فقط می خوام با شما بگردم

آهنگ خیلی باحاله خون رامت

می یان باهام برقصین لطفا؟لطفا

باهام برقصین لطفا

من تو رقصیدن خیلی بدم

شما بفرمایید برقصید

چرا؟لطفا باهام برقصین

یه عالمه آدم اونجاست اگه تنهایی برقصم خجالت می کشم

لطفا! لطفا باهام برقصین

یه عالمه آدم اونجاست نیاز نیست خجالت بکشین

شما برقصید من واقعا نمی تونم برقصم

در این صورت اگه خسته شدیم می تونین دنبالم بیاید

مامانی

صبر کن بزار یه ایمیل به جینا بفرستم

از دو هفته پیش یه نسخه خطی ازم خواسته بود

خیلی خوبی

به جای اون خیلی سخت کار می کنی

می دونی الان کجاست؟

اونجا داره تو بار یه پسر رو تور می کنه

من واقعا خرم

من کارش رو تموم کردم

واقعا از اینکه یه آدم خوبم متنفرم

افتخارش مال توعه

مامانی امشب ماموریتش رو تموم می کنه؟

پونصد بات باهات شرط می بندم

که حتما شکست می خوره

ولی اون خیلی مطمئنه

اون خواسته امشب کسی مراحمش نشه

فقط صبر کن و ببین

اینو تمومش کردم

امشب خیلی خستم.لطفا نرو بیرون

بیا یه چیزی سفارش بدیم همین جا بخوریم

اصلا حال نمی ده حوصلم سر رفته می خوام برم و یه چندتایی پسر تور کنم

اینکه یه چیزی سفارش بدیم همین جا بخوریم هم می تونه باحال باشه

خدمات اتاق لطفا

پیم چارت رو دیدی؟

نه.چرا؟

تو چارت رو دیدی؟

مهمونا چارت رو واسه تحویل دادن خدمات اتاق خواستن

راستش یه مدتی می شه که رفته

می دونی کدوم اتاقه؟

خون رامت بیاید برقصیم

لطفا بیاین و باهام برقصین

واقعا تو رقصیدن خوب نیستم

اگه نیاین پس من اینجا می رقصم

می خوام برقصم.اینجا برقصم

خون وی...خون وی

بیاید باهم برقصیم من تنهام

خون وی دیگه هوا تاریک شده بیاید برگردیم

الان نرید تازه دارم باهاش حال می کنم

لطفاباهم برقصیم

پس می تونین خودتون به عشق و حالتون ادامه بدین

اگه خواستین برگردین فقط بهم زنگ بزنین منم می زارم یکی بیاد دنبالتون

خون رامت

خوبین؟
خون رامت لطفا باهام برقصین_

خون رامت لطفا باهام برقصین

خون رامت_
مشکلی نیست دوست منه_

می تونم ازش مراقبت کنم

خون رامت_
خون وی_

خون رامت لطفا باهمدیگه برقصیم

خون رامت

آروم باش جین.ممکنه چیزی نباشه

می تونم به یاد بیارم تو اون اتاق دستیارای ماتاوین

چو قبلا درموردش وراجی کرده بود

اون دوتا از فشن شو بهش چشم داشتن

و این چیه.مجبورش می کنن این قدر دیر تو اتاق خدمات بده.مشکوکه

جین.در نزن

کان برو کلید رو بیار

امکان نداره.این اتاق مهمونه_
جین آروم باش_

جین_
نه_

کان ولم کن_
تو نمی تونی در اتاق رو بزنی_

جین

جین!این اتاقه مشتریه_
واسم مهم نیست_

کان ولم کن

این دیگه چیه؟

الان وقت پرسیدن نیست.فقط کمکم کن

چارت رو ول کن

دِ ول کن

داری کجا می بریش؟

اون فقط داره سرو می کنه

آروم باش جین اونا مهمونن

چه طور می تونی این کار رو بکنی؟

اگه آسیب ببینه چی؟

داری کجا می ری ؟بیا اینجا

اون مال منه

مال منه من بهش زنگ زدم بیاد اینجا

منم که بهش انعام دادم

تو پول رو از کیف من برداشتی

برو بیرون

برو

هیچ کس نسب بهش حقی نداره مال منه

جین

خون رامت

خون وی

خون وی

خون وی

خون وی

اوه خون وی

صبر کنین خون وی

اول بشینید

ولی من می خوام یه رابطه جدی باهاتون داشته باشم خون پیم

می شه یه شانس بهم بدین؟

فکر می کنم گل ادریسی گل سنگ دلی نیست بلکه درواقع حساسه

خاکش رنگ عوض می کنهPHچون گلیه که بسته به

و هیچ عطر خوبی مثل گلای دیگه نداره

احتمالا می خواد واسه درک کردن سنگ دلیش تشکر کنه

احتمالا می خواد واسه درک کردن خود واقعیش تشکر کنه

درست مثل انسان

که می خوایم یکی ببینه یاد بگیره و خود واقعیمون رو درک کنه

من این قدر نزدیکم

قلب تو هم مثل مال من تند می زنه؟

بین پیملاپات قبلی و پیملاپات جدید کدوم رو بیشتر دوس داری؟

هر دوتاشون

چون مهم نیست که چی بشه هر دوشون هنوز پیملاپاتن

مراقب باش

خیلی سخت کار نکن

اگه یه روزی که همه چی گذشت وبین ما

می تونیم از اول شروع کنیم؟

خون وی

خون وی

خون وی نکن

خون وی

خون وی

خون وی...خون وی

چرا خون رامت؟

من عاشقتم چرا تو عاشقم نیستی؟

بعد از این ممکنه نظرت عوض بشه

فقط امتحان کن .لطفا خون رامت

لطفا

من واسه زنا از رو همچین چیزایی تصمیم نمی گیرم

بعضی از زنا اگه بیشترین تلاششون رو هم بکنن من هنوزم خوشم نمی یاد

از طرف دیگه

من عاشق کسی می شم که از این جور کارا نکنه

بنابراین حتی اگه این کار رو بکنی

نمی تونه هیچ چی رو عوض کنه

من عاشقت نبودم

من هیچوقت تو جایگاه دیگه ای نمی بینمت به جز همکار

کجا بودی؟

جین کجاست؟

ببخشید که نسنجیده حرف زدم

ولی یه مدتی هست که می خواستم بهت بگم

دوست دارم

می شه امتحان کنیم و قرار بزاریم؟

تو گذشته می دونم چه حسی داشتی

ولی من...دوست بودن همین جوریشم خوبه

تو هنوزم به پیم امید داری؟_
نه_

می دونم خون پیم واسه من خیلی بالاست

اون از یکی مثل من خوشش نمی یاد

ولی حتی اگه خون پیم رو دوس نداشته باشم تو رو هم دوس ندارم

متاسفم

فراموشش کن جین.یه پسر احمقی مثل اون نمی دونه بهترین چیز تو زندگیش رو از دست داده

چون من بهترین چیز تو زندگیش نیستم

به خاطر همینم انتخابم نکرد

یه جوری رفتار می کنه انگار خیلی خوش قیافه ست

مردای اینجوری بدن و خودخواهن

بله

خودخواهن یه چیزی می گن ولی یه کار دیگه می کنن من واقعا ازشون متنفرم

حتی اگه چارت دوسم نداشته باشه

من ازش متنفر نیستم

من فقط ناراحتم

پس فقط امروز رو ناراحت باش

فردا همه چی رو فراموش کن

و یه زندگی جدید رو شروع کن

بله

تو زندگیت هنوز فردایی هم هست

عشقت هم فردایی داره

هیچوقت نمی دونی.می تونی یه نفر بهتری رو ملاقات کنی که بیشتر دوست داشته باشه

فقط تا زمانی که سعی کنی قلبت رو باز کنی

صبح به خیر خون وی

چیزی هم مونده؟

خون وی

چرا اتاق این قدر مرتبه؟

یا اینکه یه جای دیگه رفتین؟

بهم نگین که رفتین اتاق خون رامت ؟

اصلا اتفاقی نیافتاد

چرا نه؟

خوب اون نخواست اون منو رسوند و رفت

پایان

یا اینکه اون از زنایی مثل شما خوشش نمی یاد؟

چرا خوشش نمی یاد؟دوس داشتن من مگه چه طوره؟

منظورم اینه که خون مت می خواد بیشتر شکارچی باشه تا طعمه

شما بیشتر تجربه دارین.فکر می کنم خون مت می ترسه خجالت زده بشه

ولی اون منو خجالت زده کرد

سلام

سیا تو و زنت از اروپا برگشتین؟
(گل بود به سبزه نیز آراسته شد)

بله

...خون رامت خون پیم می خوان ببیننتون

من کتت رو پس آوردم ولی نشستمش

دوباره تنم می کنی؟

بزار خون ماتاوی این کار رو بکنه

خون رامت خون ماتاوی می خوان ببیننتون

...بهشون گفتم که دارین با خون پیم حرف می زنید ولی اصرار کردن که بیان داخل

واسه بی ادبیم عذرمی خوام

مهم نیست درسته؟VIPولی مساله یه پیشخدمت به اندازه مساله یه

پیم_
ببخشید خون رامت_

خیلی بی ادب بودم

می خواستم بابت دیشب ازتون عذرخواهی کنم

که...خیلی مست بودم

که بدون اینکه خودم بفهمم کار ناشایستی کردم

لطفا ازم ناراحت نشید

ناراحت نشدم

ولی نباید تا اون حد مست می شدید

چون اگه من نبودم و یکی دیگه بود

بیشتر از این پشیمون می شدید

این چیه؟من اینو سفارش نداده بودم

نودل تفت داده شده با تخم مرغ و میگو

من نودل میگوی گریل شده سفارش دادم

ببخشید مشکلی پیش اومده؟

غذای اشتباهی آورده

ببخشید پس سریعا براتون عوضش می کنیم

فورا چارت

ببخشید

ببخشید

کاندا

امروز چارت چشه؟

معمولا حافظه ی خوبی داره

ولی به نظر نمی یاد بتونه تمرکز کنه

منم نمی دونم

کان این میز جین نیست؟خودش کجاست؟

جین یه روز مرخصی گرفته

سر چارت خالی نکنیا

نباید بکنم؟دیروز قلب دوستم رو شکست

و امروز اومده سر کار انگار نه انگار

در حالی که جین داره تو اتاقش گریه می کنه و چشماش باد کرده

چارت اشتباه نمی کنه جین هم اشتباه نمی کنه

اونا فقط جرات نمی کنن هنوز باهم مواجه بشن. همین

به جین یه کم زمان بده

هی واسه چی شما این طرفا وایسادین؟

مهمونا اینجان برید بهشون خوشامد بگین

هتل اینجا فقط یه رستوران نداره

سریوینگپینگ هم یه دونه داره.چرا نمی ری اونجا غذا بخوری؟

من می خوام تو رو بخورم

می خوام تو رو ببینم

شنیدم یه پیشخدمتی اینجا

نمی تونم باور کنم به خاطر همینم خودم اومدم ببینمش

هی وزن کم کردی

به اندازه قبل هم سالم نیستیا

دیدنش باعث می شه قلبم درد بگیره

اگه تا این حد داری رنج می کشی

چرا از اولش بهم نگفتی؟

من آماده ام ازت مراقبت کنم و همه چی بهت بدم

هی می خوای سفارش بدی؟اگه نه من حواسم به مشتریای دیگه باشه

هنوز منوی مورد علاقتون رو انتخاب نکردین؟

ایشون واسه سفارش دادن غذا اینجا نیستن

اینجان که منو ترغیب به دست کشیدن از پیشخدمتی کنن

و بشینن و در حینی که غذا می خورن منو حمایت کنن

علاقه مند شدین؟اگه شدین خودتون باهاش گفت و گو کنید

چه طور می تونی جلوی یه مهمون این طوری صحبت کنی؟

چرا نمی تونم بگم؟دارم راستش رو می گم

اگه حرفم رو باور نمی کنید از خون سامارن بپرسید

دوس داره همه سیا صداش کنن

اگه حرفم رو باور ندارید از سیا سامارن بپرسید

حقیقت اینه که اینقدر پیری که باید بمونی خونه و نوه هات رو بزرگ کنی

نیا شمال که مصیبت به بار بیاری

چه طور می تونی این طوری منو خجالت زده کنی؟

تماشا کن

یه روزی پشیمون می شی و به دست و پام می افتی که التماسم کنی

یادت بمونه

...پس اون مرده_
سیا سامارنه_

اون یه پیر خرپول منحرفه

و اون یه بار بهم پیشنهاد داد معشوقش باشم

مهم نیست که چه قدر روندمش ولی هنوزم داره ذلم می کنه

تو ...عجب دردسر ساز بدون توقفی هستی پیملاپات

به خاطر تو خیلی خجالت زده شدم.نمی دونم کجا صورتم رو قایم کنم

گفتی پیم نرم شده

ولی حتی وقتی داره رنج می کشه و به عنوان یه پیشخدمت کار می کنه

هنوزم خجالت زدم می کنه

آروم باش سیا

کجا دخترخوندم رو دیدی؟

تو رستورانی که کار می کنه

می خواستم خوب حمایتش کنم

بهش همه چی می دادم

ولی پیم

متوجه صداقت من نمی شه

خیلی عصبانیم

تو جلوی همه اینجوری تهاجمی دنبالش بودی

حتی اگه می خواسته پیشنهادت رو قبول کنه جرات می کرده بگه؟

درسته

باید چی کار بکنم؟

کمکم کن

اگه موفق بشه یه پاداش بزرگ بهت می دم

من واقعا از این دختره خوشم می یاد

اگه یکی دیگه بود تا حالا ولش کرده بودم

به خاطر اینکه با دختر خوندم صادقی من کاملا کمکت می کنم

ولی پیشنهاد اولی که واست دارم

رو در رو باید باهاش مذاکره کنی

اگه قبول نکرد

پس فقط بهش تجاوز کن

نه...اگه به پلیس گزارش بده چی؟

می میرم

و اگه زنم بفهمه

من فقط می میرم

سیا اون گزارش نمی ده

من دخترخوندم رو خوب می شناسم

وجه ی اونم مثل مال باباش ضعیفه

جرات نمی کنه گزارشش رو بده که رسوایی پیش بیاد

هی به یه راهی واست فکر کردم که رو در رو ببینیش

حالا دیگه به خودت بستگی داره

که می تونی از پسش بر بیای یا نه

خون مت

خون نا

سینق کجاست؟

خون سینق رفت تو شهر کاری انجام بده

به نظر طول می کشید.می ترسید حوصلم سر بره اینجا پیادم کرد

سریعا می خواد کارش رو قبل از اینکه یه استراحت طولانی بکنه تموم کنه؟

و ماه عسل کجاست؟

جزیره زیلند جدید و استرالیا

از اروپا خسته شدم

جالبه

پس بزارید تا وقتی منتظر سینق هستین ببرمتون این دور و اطراف

بزارید بگم اگه چیزی احتیاج داشتین بهم بگین که بتونم واسه عروسی ترتیبش رو بدم

باشه_
از این طرف_

من ترتیب گلای زمستونی هتل رو واسه ورودی پذیرش می دم

ولی بگین چه جور گلی دوست دارین

هرچی.من گلا رو دوس دارم

به خصوص گلایی که عطر خوبی دارن

کاندا

ترسوندیم.چرا دنبالم اومدی؟

اومدم ببینم چرا قایمکی اومدی بیرون؟

در صورتی که داری می ری دردسر درست کنی بتونم به موقع جلوت رو بگیرم

چه دردسری درست کنم؟اومدم ببینم که اون سیا سامارن منحرف رفته یا نه

به خاطر همینم ترسیدم.فکر کردم پشت سرمه

فکر کردی من اون سیای منحرفم؟

تعجبی نداره که یه جوری جیغ زدی که انگار دارن بهت تجاوز می کنن

این قدر لعن و نفرینش کردی.احتمالا داره صورتش رو جراحی می کنه

دیگه جرات نمی کنه واسه راند دوم برگرده

اون خون رامته

با کیه؟

ممنون که جوری ترتیب عروسی رو برامون دادین که انگار عروسی خودتونه (اگه دوست دارین قصه ی عشقی کامل سینق و نارا رو ببینین سریال بازگشت عشق به قلبم رو ببینید که لاکورن پیشنهادیه

مایه افتخارمه

شما هم نباید این قدر کند باشید شما که قبلا آدمش رو دیدین

و باهمدیگه از خیلی از موانع عبور کردین

منم امیدوارم روز منم به این زودیا برسه

ولی به اون بستگی داره

اون خیلی بد عنقه

پس شما باید صریح باشید

این جوری اونم بق نمی کنه

این چه طوره؟اگه

هیچوقت بهش نگین دوسش دارین و نمی دونین چه طوری به عروسیم دعوتش کنین

پس یه فرصت پیدا کنیدکه بهش بگید

خون نارا

خون نارا زیبا و شیرین و شایسته و مهربونه

مناسب اینه که زن رئیس اینجا باشه

**mehrnoosh:ترجمه و زیرنویس از**