Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:02,000 --> 00:00:10,070
◣ تیم ترجمه چوکو دریم با افتخار تقدیم میکند ◢
@ChocoDreamSub : کانال تلگرام ما
「 Homa_WX : مترجم 」
2
00:00:14,310 --> 00:00:17,430
♫ یک ماه روشن همیشه یک تکه گمشده خواهد داشت♫
3
00:00:17,430 --> 00:00:20,500
♫ این جاده همیشه پر پیچ و خم خواهد بود ♫
4
00:00:20,500 --> 00:00:27,110
♫ من ترجیح میدهم با تو ملاقات کنم♫
5
00:00:28,400 --> 00:00:31,570
♫ از رنج زیاد ابایی ندارم♫
6
00:00:31,570 --> 00:00:34,560
♫ احتمال رویارویی با طوفان در نیمه ی شب وجود دارد♫
7
00:00:34,560 --> 00:00:41,400
♫ این شعله همچنان می سوزد ♫
8
00:00:42,560 --> 00:00:49,200
♫ از آنجا که از زیر خاک گل جوانه میزند♫
9
00:00:49,200 --> 00:00:55,710
♫ سرنوشت بی معنی است. خنده ام هنوز مشخص است ♫
10
00:00:56,700 --> 00:01:00,270
♫ من می توانم هزار زخم دردناک را تحمل کنم. تلخی من کمتر می شود ♫
11
00:01:00,270 --> 00:01:02,400
♫ من حاضرم به لبخند زدن ادامه دهم ♫
12
00:01:02,400 --> 00:01:07,200
♫ برای تبدیل همه مشکلات به مِه ای که از کنارم عبور می کند♫
13
00:01:07,200 --> 00:01:10,750
♫ همه آنها قدمی به سوی خوشحالی من هستند ♫
14
00:01:10,750 --> 00:01:14,340
♫ موقعیت های زیادی میتواند وجود داشته باشد، قلبم خسته خواهد شد ♫
15
00:01:14,340 --> 00:01:16,500
♫ عشق عمیق به بی هوشی تبدیل می شود ♫
16
00:01:16,500 --> 00:01:21,290
♫ رشته های گره خورده در قلبم را نمیفهمم ♫
17
00:01:21,290 --> 00:01:30,100
♫ حداقل میتوانم با آن با یک لبخند رو به رو شوم♫
18
00:01:30,100 --> 00:01:33,060
[دکتر کیوتی]
19
00:01:33,060 --> 00:01:36,130
[قسمت دهم]
20
00:01:46,050 --> 00:01:47,530
تو بیداری؟
21
00:01:47,530 --> 00:01:51,790
عمه خُنگ
22
00:01:53,700 --> 00:01:58,130
تو دختره ی احمق! چرا انقدر بی پروا بودی و زندگی خودت رو برای فرمانده جی به خطر انداختی
23
00:01:59,010 --> 00:02:01,730
یادت رفته چرا به عمارت جی رفتی؟
24
00:02:02,410 --> 00:02:06,040
.تو... واقعا به زندگی با ارزشت اهمیتی نمیدی
25
00:02:07,270 --> 00:02:13,300
من... من که واقعا نمیخواستم نجاتش بدم. فقط پاهام گیر کرد و افتادم
26
00:02:15,000 --> 00:02:19,170
یادمه تا قبل از اینکه بیهوش بشم فرمانده میخواست لباسم رو قیچی کنه
27
00:02:19,170 --> 00:02:22,200
اون فهمید که من یک زنم؟
28
00:02:22,200 --> 00:02:23,720
!فهمید
29
00:02:25,780 --> 00:02:29,010
.آروم باش! کسی که تیر رو بیرون کشید من بودم
30
00:02:29,010 --> 00:02:31,440
درواقع اون از هویت تو هیچ اطلاعی نداره
31
00:02:33,300 --> 00:02:36,220
عمه خنگ، تو چرا اینجایی؟
32
00:02:37,660 --> 00:02:40,920
جناب مرزبان از عمارت جی دنبالم میگشت. ازش چند تا سوال پرسیدم
33
00:02:40,920 --> 00:02:44,800
به محض اینکه فهمیدم که تو زخمی شدی سریع خودم رو رسوندم
34
00:02:45,950 --> 00:02:49,010
.عمه خنگ، ازت ممنونم. این دومین باریه که نجاتم میدی
35
00:02:49,010 --> 00:02:54,900
وقتی هم که بچه بودم، اون مرد سیاه پوش من رو از صخره به پایین پرت کرد، تو کسی بودی که نجاتم داد
36
00:02:56,400 --> 00:02:58,850
.جائو آر، جائو آر
37
00:03:02,680 --> 00:03:06,800
جائو آر، جائو آر
38
00:03:07,900 --> 00:03:10,570
.لازم نیست گذشته رو به خاطر بیاری
39
00:03:10,570 --> 00:03:14,860
ولی اینبار، تو تقریبا جونت رو از دست دادی، متوجه میشی؟
40
00:03:15,530 --> 00:03:17,800
ببخشید که باعث دردسرت شدم
41
00:03:17,800 --> 00:03:22,690
.اینبار زخمی شدم ولی این چیزی بدی نیست
42
00:03:22,690 --> 00:03:27,260
من جونم رو برای فرمانده به خطر انداختم پس اون هم تو شرایط حساس بهم کمک میکنه
43
00:03:29,600 --> 00:03:33,000
.فراموشش کن. میدونستم نمیتونم قانعت کنم
44
00:03:33,000 --> 00:03:35,000
،فرمانده ازم خواسته که بمونم و ازت مراقبت کنم
45
00:03:35,000 --> 00:03:38,900
.وقتی که حالت خوب بشه میتونی با کالسکه برگردی
46
00:03:38,900 --> 00:03:42,900
فرمانده باهات با ملایمت برخورد میکنه
47
00:03:44,650 --> 00:03:48,400
من خودم با چشمام دیدم که اون تمام شب رو ازت مراقبت کرد
48
00:03:48,400 --> 00:03:50,960
.این نشون میده که تو چقدر براش ارزش داری
49
00:03:51,950 --> 00:03:56,930
اون... فکر کرده که من نجاتش دادم؛ برای همین هم باهام خوب رفتار کرده
50
00:03:59,840 --> 00:04:03,470
درسته! اوضاع تو عمارت جی چطوره؟
51
00:04:05,600 --> 00:04:08,960
.هنوز چیزی دستگیرم نشده، ولی ناامید نمیشم
52
00:04:08,960 --> 00:04:12,010
.باور دارم که اون یارو همون دور و اطرافه
53
00:04:12,010 --> 00:04:15,750
.بعلاوه، اون کسیه که خواهر جی آر ازش پذیرایی کرده
54
00:04:17,380 --> 00:04:22,830
اون آدم به خواهر جی آر این دستبند بامبو رو داده، اون دقیقا شبیه همونیه که اون مرد سیاه پوش داشت
55
00:04:22,830 --> 00:04:25,510
.و این دستبند واقعا غیر عادیه
56
00:04:26,600 --> 00:04:31,170
.خواهر جی آر گفتش که اون مرد با خودش جواز ورود به عمارت جی رو داشته
57
00:04:31,170 --> 00:04:35,400
اون شخص باید همون مرد سیاه پوشی باشه که خانواده ی من رو کشت
58
00:04:35,400 --> 00:04:38,960
درسته. وقتی که تو برای اولین بار این تسبیح بودا رو دیدی
59
00:04:38,960 --> 00:04:41,870
.مثل دیوونه ها برای چند روز جلوی در ایستاده بودی
60
00:04:42,880 --> 00:04:47,870
،دیگه کافیه. حالا که به همچین وضعیتی رسیدیم
61
00:04:47,870 --> 00:04:52,220
به همین راحتی عقب نکش. ما همیشه ازت حمایت میکنیم
62
00:04:53,820 --> 00:04:57,910
ممنونم عمه خُنگ. اگرچه هنوز اون مرد سیاه پوش رو پیدا نکردم
63
00:04:57,910 --> 00:04:59,830
.ولی یکی دیگه از دشمن هامون رو پیدا کردم
64
00:04:59,830 --> 00:05:01,830
یه دشمن دیگه؟
65
00:05:02,600 --> 00:05:04,560
سون سُنگ روی
66
00:05:04,560 --> 00:05:07,440
همون مردی که به پدرت خیانت کرد؟
67
00:05:07,440 --> 00:05:10,890
خودشه. من در حال آماده سازی برای مقابله با اون هستم
68
00:05:10,890 --> 00:05:12,650
...و بعدش
69
00:05:13,400 --> 00:05:16,460
راستی، عمه خنگ، من باید همین الان به عمارت برگردم
70
00:05:16,460 --> 00:05:22,180
داری چیکار میکنی؟ چرا از این فرصت پیش اومده استفاده نمیکنی تا قشنگ استراحت کنی؟
71
00:05:22,180 --> 00:05:26,100
، من... من... عمه خنگ
72
00:05:26,100 --> 00:05:27,710
من واقعا دلم میخواد هر چه زودتر
73
00:05:27,710 --> 00:05:31,050
.قاتل والدینم رو پیدا کنم
74
00:05:32,580 --> 00:05:36,400
.دختره ی احمق. من واقعا نمیدونم باهات چیکار کنم
75
00:05:36,400 --> 00:05:41,970
بعد از گذشت چند روز از درمانت، تقریبا دیگه زخمت خوب شده
76
00:05:41,970 --> 00:05:46,000
برات چند تا دارو تجویز میکنم تا با خودت ببری، ولی حواست باشه هر روز اونا رو استفاده کنی
77
00:05:46,000 --> 00:05:51,190
تو خودت هم یک دکتری. از خودت مراقبت کن. لازم که نیست بهت بگم چیکار باید بکنی، لازمه؟
78
00:05:52,100 --> 00:05:55,300
میدونم
79
00:05:56,190 --> 00:05:58,810
دختره ی احمق
80
00:05:59,800 --> 00:06:05,010
[فرماندهی]
81
00:06:11,000 --> 00:06:14,490
دکتر تیان، شما برگشتید. زخمتون چطوره؟
82
00:06:14,490 --> 00:06:16,580
!چیزی نیست. ممنونم
83
00:06:18,700 --> 00:06:20,660
.دکتر تیان، شما برگشتید
84
00:06:20,660 --> 00:06:23,430
.من برگشتم! قبلا خوردم
85
00:06:28,000 --> 00:06:31,480
دکتر تیان، شما برگشتین. حالتون بهتر شده؟
86
00:06:31,480 --> 00:06:32,720
!خیلی بهترم
87
00:06:32,720 --> 00:06:35,190
!عالیه
88
00:06:40,220 --> 00:06:41,560
.دکتر تیان، شما برگشتین
89
00:06:41,560 --> 00:06:43,140
.بله، برگشتم
90
00:06:53,740 --> 00:06:56,510
.قهرمان بزرگ برگشته
91
00:06:57,090 --> 00:06:58,900
لطفا بفرمایید داخل
92
00:07:14,370 --> 00:07:16,390
فرمانده چون میدونست که تو برمیگردی
93
00:07:16,390 --> 00:07:20,500
به شنگ آنخوای دستور داد که اتاقت رو برات بازسازی کنه
94
00:07:20,500 --> 00:07:24,270
ایشون میترسیدن که اگر اینجا تمیز نباشه، روی زخمت اثر بذاره
95
00:07:24,270 --> 00:07:26,540
تیان چی، میدونی؟
96
00:07:26,540 --> 00:07:30,300
.تو الان معروف ترین شخص همراه فرمانده هستی
97
00:07:30,300 --> 00:07:33,130
اخباری توی عمارت پیچیده که تو الان بیشتر از
98
00:07:33,130 --> 00:07:36,080
.اون شنگ آنخوای پیر مورد توجه همگان قرار داری
99
00:07:37,750 --> 00:07:40,040
پس حالا، فقط منتظر
100
00:07:40,040 --> 00:07:43,450
.خوشحال کردنت توسط مردم عمارت باش
101
00:07:47,700 --> 00:07:51,420
مشکل چیه؟ گیج شدی؟
102
00:07:51,420 --> 00:07:54,920
!بهت دارم میگم. زیاد تحت تاثیر قرار نگیر
103
00:07:54,920 --> 00:07:58,600
!همیشه هویت خودت رو به عنوان یک پزشک حفظ کن
104
00:07:58,600 --> 00:08:02,120
.میدونم استاد. متشکرم
105
00:08:02,120 --> 00:08:04,160
.نیازی به تشکر نیست
106
00:08:04,160 --> 00:08:07,600
حالا میخوام ازت امتحان بگیرم
107
00:08:07,600 --> 00:08:11,900
.تا مطمئن بشم که تکالیفت رو فراموش نکرده باشی
108
00:08:13,140 --> 00:08:16,200
.بفرمایید استاد
109
00:08:16,200 --> 00:08:18,680
.پس خوب گوش کن
110
00:08:26,400 --> 00:08:30,540
در ادبیات باستانی امپراطور زرد، 9 جلد کتاب طب سوزنی وجود دارد
111
00:08:30,540 --> 00:08:33,690
.با هزاران متن
112
00:08:33,690 --> 00:08:36,570
تو میدونی اساس و پایه ی اون مبنی بر چیه؟
113
00:08:36,570 --> 00:08:41,250
کتاب باستانی امپراطور زرد برای رده بندی باطن برای بهشت و زمین، و زندگی و خوشبختی مردمه
114
00:08:41,250 --> 00:08:44,000
در مورد اساس و پایه ی اون، فقط میتونم از این عبارت استفاده کنم
115
00:08:44,000 --> 00:08:48,280
اداره کردن مردم از بالا و درمان مردمِ پایین. مردم از بیماری ها مُبرا هستند.
116
00:08:48,280 --> 00:08:51,040
مردم و حاکم با هم هماهنگ هستند. فضیلت ها به نسل های بعدی منتقل می شوند
117
00:08:51,040 --> 00:08:54,630
فرزندان میتوانند بدون هیچ گونه نگرانی، سنت های خوب را به ارث ببرند
118
00:08:54,630 --> 00:08:57,420
این اساس و پایه ی پزشکانی مثل ماست-
درسته-
119
00:08:58,100 --> 00:09:02,140
واقعیتش میخواستم مهارتهای پزشکیت رو امتحان کنم
120
00:09:02,140 --> 00:09:05,120
استاد، مگه شما نگفتین پزشکان باید با اخلاق و با فضیلت باشن؟
121
00:09:05,120 --> 00:09:07,500
.اگر ما همچین خصوصیتایی نداشته باشیم پس مناسب این شغل نیستیم
122
00:09:07,500 --> 00:09:11,040
خیلی خب. کافیه، من نمیتونم با تو بحث کنم، باشه؟
(نمیتونم منصرفت کنم)
123
00:09:11,040 --> 00:09:15,300
حقیقتش، ماها به عنوان پزشک باید
124
00:09:15,300 --> 00:09:17,540
در مورد پیشگیری از بیماری ها حرف بزنیم نه درمانشون
125
00:09:17,540 --> 00:09:20,600
...بدون پیشگیری، هرج و مرج ایجاد خواهد شد. منظورم اینه که
126
00:09:20,600 --> 00:09:23,970
تو میخوای بهم یادآوری کنی که خیلی به خودم غره نباشم
127
00:09:23,970 --> 00:09:27,110
.ما باید به ضوابط یک پزشک احترام بگذاریم
128
00:09:27,110 --> 00:09:28,900
.این خیلی خوبه که تو اینو میدونی
129
00:09:28,900 --> 00:09:34,260
استاد، شما میدونستید؟ وقتی که من شروع به مطالعه ی پزشکی کردم، خودمم دلیلش رو نمیدونستم
130
00:09:34,260 --> 00:09:38,490
ولی وقتی که شروع به خوندن کتاب های پزشکی بیشتری کردم و بیماران بیشتری رو معاینه کردم
131
00:09:38,490 --> 00:09:41,400
.متوجه شدم که پزشکان باید قلب مهربونی داشته باشن
132
00:09:41,400 --> 00:09:45,200
به عنوان یک پزشک، ما هیچوقت نباید فراموش کنیم که این مقصود واقعیمونه
133
00:09:45,200 --> 00:09:47,860
نگران نباش، من هیچ قصد و غرض دیگه ای ندارم
134
00:09:47,860 --> 00:09:50,200
ولی آدم درستکاری هستم. و هیچوقت مسیر اشتباه رو نمیرم
135
00:09:50,200 --> 00:09:53,830
.از این رو، هرگز مقصود اصلی خودم رو فراموش نمیکنم
136
00:10:10,500 --> 00:10:13,210
فرمانده چه فکری میکنه؟
137
00:10:13,210 --> 00:10:17,060
بی خیالش شو که اون ازم میخواد برم نازشو بکشم تا بخوابه. الان اصلاً رو فرم نیستم
138
00:10:17,060 --> 00:10:20,200
اون ازم میخواد که اینجا بخوابم؟
139
00:10:20,200 --> 00:10:26,130
فرمانده، اینو برای من آماده کردین؟
140
00:10:27,500 --> 00:10:31,190
.اشتباه نکن. من اینو برای راحتی تو آماده کردم
141
00:10:32,100 --> 00:10:36,530
فکر نکنی خبر ندارم، هر وقت که من میخوابم، تو از زیر کار در میری
142
00:10:36,530 --> 00:10:40,200
کنار من خوابت میبره. من چندین بار به همین خاطر توبیخت کردم
143
00:10:40,200 --> 00:10:44,950
اگر قضیه اینه، آیا واقعا لازمه که یک تخت اینجا آماده کنید؟
144
00:10:44,950 --> 00:10:48,190
فقط میتونین همون کار همیشکی رو انجام بدین. میتونین پرتم کنین بیرون
145
00:10:50,200 --> 00:10:53,030
،با توجه به اینکه هنوز زخمت کاملا خوب نشده
146
00:10:53,030 --> 00:10:56,370
و من نگران سلامتیت هستم، پس تو میتونی همینجا استراحت کنی
147
00:10:57,040 --> 00:11:01,700
.اگر دوباره اینجا خوابت ببره، من دیگه توبیخت نمیکنم
148
00:11:01,700 --> 00:11:03,930
شما به وضوح از من میخواین که ازتون تمام مدت مراقبت کنم
149
00:11:03,930 --> 00:11:05,640
تو چی گفتی؟
150
00:11:05,640 --> 00:11:07,550
هیچی
151
00:11:09,280 --> 00:11:11,920
،قبلا در ارتش، بدون توجه به اینکه طرف چه کسیه
152
00:11:11,920 --> 00:11:15,980
تا زمانی که یک نفر سپر بلای اونیکی میشد، با هم برادرای قسم خورده میشدند
153
00:11:15,980 --> 00:11:18,740
تیان چی، تو سپر من شدی و تیر خوردی
154
00:11:18,740 --> 00:11:20,690
.من هم در آینده ازت مراقبت میکنم
155
00:11:20,690 --> 00:11:23,280
اگر فکر میکنی این قول من قابل اعتماد نیست، مشکلی نداره
156
00:11:23,280 --> 00:11:26,720
فقط بهم بگو ازم چی میخوای، من هم بهت به عنوان پاداش میدم
157
00:11:26,720 --> 00:11:28,880
نیازی نیست
158
00:11:30,770 --> 00:11:33,200
،پاداش؟ فرمانده
159
00:11:33,200 --> 00:11:35,600
هرچی ازتون بخوام بهم به عنوان پاداش میدین؟
160
00:11:36,530 --> 00:11:37,900
شیطون کوچولو
161
00:11:37,900 --> 00:11:41,700
قبلش بهت چی گفتم و اونوقت تو فقط به پاداش علاقه داری؟
162
00:11:41,700 --> 00:11:44,140
.فرمانده، خودتون گفتید
163
00:11:44,140 --> 00:11:46,180
باشه، چی میخوای؟
164
00:11:46,180 --> 00:11:48,150
.بگو، گوش میکنم
165
00:11:49,630 --> 00:11:52,580
.من بخاطر شما تیر خوردم
166
00:11:52,580 --> 00:11:58,520
...پس ... میشه بهم
167
00:11:58,520 --> 00:12:00,050
کارت طلایی ممانعت از مرگ رو پاداش بدید؟
168
00:12:00,050 --> 00:12:03,790
من که یک امپراطور نیستم. کی به من همچین حقی رو میده که به تو چنین امتیازی بدم؟
169
00:12:03,790 --> 00:12:06,570
اشتباه متوجه شدین. این کارت طلایی ممانعت از مرگ
170
00:12:06,570 --> 00:12:08,680
از اون کارتایی نیست که توسط اعلیحضرت اهدا میشه
171
00:12:08,680 --> 00:12:12,220
.این کارت مخصوص خود شماست که به من میدید
172
00:12:12,220 --> 00:12:14,020
یک کارت طلایی ممانعت از مرگ مخصوص؟
173
00:12:14,020 --> 00:12:15,500
منظورت چیه؟
174
00:12:15,500 --> 00:12:18,050
از روزی که شروع به خدمت به شما کردم
175
00:12:18,050 --> 00:12:20,470
دائما در خطر مرگ به وسیله ی شما
176
00:12:20,470 --> 00:12:23,160
.قرار داشتم
177
00:12:23,160 --> 00:12:25,580
شما دائماً میخواین که سرم رو بزنید-
...تو-
178
00:12:25,580 --> 00:12:28,630
ولی با وجود این کارت طلایی ممانعت از مرگ
179
00:12:28,630 --> 00:12:31,810
هر وقت که اشتباهی بکنم و باعث عصبانیت شما بشم
180
00:12:31,810 --> 00:12:35,210
.میتونم ازش استفاده کنم و خودم رو نجات بدم
181
00:12:35,840 --> 00:12:37,640
...تو
182
00:12:37,640 --> 00:12:40,530
.هر چی که میگذره توی حرف زدنت جسورتر میشی
183
00:12:40,530 --> 00:12:42,890
.در گذشته هر دستوری که بهت میدادم اطاعت میکردی
184
00:12:42,890 --> 00:12:45,730
.حالا یاد گرفتی چطوری حاضر جوابی کنی
185
00:12:45,730 --> 00:12:49,130
قبلا از شما خیلی میترسیدم
186
00:12:49,130 --> 00:12:51,470
.ولی دیگه الان نمیترسم
187
00:12:51,470 --> 00:12:53,220
چرا؟
188
00:12:54,130 --> 00:12:57,300
...چون که فهمیدم شما
189
00:12:57,300 --> 00:12:59,760
.آدم ظالمی نیستین
190
00:12:59,760 --> 00:13:02,660
وقتی که زخمی بودم، تونستم حس کنم
191
00:13:02,660 --> 00:13:04,860
.که شما خیلی نگران من بودین
192
00:13:04,860 --> 00:13:07,470
.خیلی نگران این بودین که من بمیرم
193
00:13:07,470 --> 00:13:11,870
به علاوه، به عنوان یک فرمانده شما هیچوقت
194
00:13:11,870 --> 00:13:15,730
به طور تصادفی کسی رو نکشتین. همیشه دلیلی برای کشتن بقیه داشتین
195
00:13:15,730 --> 00:13:18,790
.شما هم احساس غم میکنید و دوست دارید که گریه کنید
196
00:13:18,790 --> 00:13:22,520
ولی فقط چونکه نمیتونین گریه کنین، پس مجبورید اشکهاتون رو بیرون نریزید
197
00:13:22,520 --> 00:13:25,340
شما همیشه بهش فکر میکنین و حتی خوابش رو میبینین
198
00:13:25,340 --> 00:13:30,330
وقتی اینطوری بهش فکر میکنم، حس میکنم شما هم انسان ترحم انگیزی هستین
199
00:13:30,330 --> 00:13:32,620
.به همین دلیل، دیگه نمیترسم
200
00:13:34,990 --> 00:13:37,260
...بنابراین، فرمانده
201
00:13:38,690 --> 00:13:40,250
!به من یک کارت طلایی ممانعت از مرگ بدین
202
00:13:40,250 --> 00:13:42,330
حتی اگر بشه، من میخوام مثل یک گربه
203
00:13:42,330 --> 00:13:44,870
.نُه جون داشته باشم
204
00:13:46,930 --> 00:13:49,220
.تو، واقعا
205
00:13:49,220 --> 00:13:52,670
من فکر میکنم تو اون کارت طلایی رو برای جلوگیری از مرگ نمیخوای
206
00:13:52,670 --> 00:13:55,310
.بلکه به خاطر کارت طلاییش میخوای
207
00:13:59,620 --> 00:14:01,130
من دیگه میخوابم
208
00:14:08,210 --> 00:14:12,180
فرمانده، من بادتون میزنم-
نیازی نیست-
209
00:14:12,180 --> 00:14:15,920
.تو هنوز زخمت خوب نشده. چند روزی رو استراحت کن
210
00:14:17,100 --> 00:14:21,960
پس... چیکار باید بکنم؟
211
00:14:22,970 --> 00:14:24,760
تو هم بخواب-
چی؟-
212
00:14:26,260 --> 00:14:28,030
به من شک داری؟
213
00:14:41,850 --> 00:14:44,460
پس... من اینجا میخوابم
214
00:14:44,460 --> 00:14:46,300
ساکت باش
215
00:14:55,910 --> 00:14:58,800
.فردا... شما حق ندارید من رو سرزنش کنید
216
00:14:58,800 --> 00:15:00,550
خفه شو
217
00:15:00,550 --> 00:15:05,960
♫ در حالی که بیهوده نشسته ام، انتهای شب همچنان زیباست ♫
218
00:15:05,960 --> 00:15:09,930
فرمانده، میتونین کارت طلایی ممانعت از مرگ رو در نظر بگیرین؟
219
00:15:09,930 --> 00:15:13,600
!تیان چی
220
00:15:13,600 --> 00:15:17,880
باشه، میخوابم
221
00:15:19,730 --> 00:15:23,810
♫ گاهی اوقات ، یک روز آفتابی روشن وجود دارد ♫
222
00:15:23,810 --> 00:15:29,120
♫ صد ها گل برای جلال و ایجاد شور و نشاط رقابت می کند ♫
223
00:15:29,120 --> 00:15:36,810
♫ چرا برای لحظه ای شکوفا نشوی و پس از آن پژمرده شوی؟ ♫
224
00:15:38,830 --> 00:15:42,720
خوب گوش کن. من بهت کارت طلایی ممانعت از مرگ رو نمیدم
225
00:15:44,200 --> 00:15:49,240
.چونکه تو و زندگیت به من تعلق دارید
226
00:15:54,690 --> 00:15:59,720
من نمیذارم تو بمیری. هیچوقت نمیذارم جلوی چشمام بمیری
227
00:16:00,760 --> 00:16:02,400
یادت میمونه؟
228
00:16:03,600 --> 00:16:05,580
بله
229
00:16:06,350 --> 00:16:11,430
♫ از زمان شکوفایی، تا لحظه ی برگریزان♫
230
00:16:11,430 --> 00:16:15,780
♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫
231
00:16:15,780 --> 00:16:23,130
♫ از زمان شکوفایی، تا لحظه ی برگریزان♫
232
00:16:23,130 --> 00:16:27,920
♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫
233
00:17:17,480 --> 00:17:19,210
نقشه ت چیه؟
234
00:17:25,770 --> 00:17:27,250
دوباره میخوای بری؟
235
00:17:27,250 --> 00:17:30,710
نه میخوام بمونم و کمکت کنم
236
00:17:30,710 --> 00:17:34,400
تا زمانی که دیگه ابر تاریکی تو آسمونت نباشه.اونوقت دیگه میرم
237
00:17:56,820 --> 00:18:00,250
.تا زمانی که من زنده م، از پشت هواتو دارم
238
00:18:00,250 --> 00:18:02,630
.هیچوقت بهت خیانت نمیکنم
239
00:18:02,630 --> 00:18:06,440
جنگ، من به تو اعتماد دارم. تا زمانی که یک قلب باشیم
240
00:18:06,440 --> 00:18:10,140
.میتونیم از صلح در این سرزمین مطمئن باشیم
241
00:18:15,630 --> 00:18:18,030
شیطون کوچولو، مهارتهای شمشیرزنیت پیشرفت کرده
242
00:18:18,030 --> 00:18:21,490
.کی گفته؟ من هنوز به راهنماییات احتیاج دارم
243
00:18:22,290 --> 00:18:26,990
[اسلحه خانه]
244
00:18:35,130 --> 00:18:37,650
.فرمانده، متاسفم
245
00:18:40,400 --> 00:18:43,370
.فاصله ت رو با من حفظ کن. اونطرف وایسا
246
00:18:43,370 --> 00:18:44,940
بله
247
00:19:07,110 --> 00:19:09,760
،این تیان چی، به عنوان یک مرد
248
00:19:09,760 --> 00:19:12,880
چطور میتونه انقدر قشنگ و لطیف باشه؟
249
00:19:20,830 --> 00:19:25,260
فرمانده خاکستر رو صورتم نشسته؟
250
00:19:26,030 --> 00:19:29,970
.نه. نمیخوام ببینمت
251
00:19:29,970 --> 00:19:31,430
چشم
252
00:19:33,700 --> 00:19:35,520
.این اخلاقش... واقعا که
253
00:19:35,520 --> 00:19:38,690
.هیچ علامتی رو صورتش نمیبینم. اون دوباره عصبانیه
254
00:19:38,690 --> 00:19:41,980
هرچی، فقط دوباره برام دردسر درست نکنه
255
00:19:47,880 --> 00:19:51,560
برادر، این روش کارسازه؟
256
00:19:51,560 --> 00:19:55,740
اخیرا مشکلات زیادی توی عمارت جی پیش اومده
257
00:19:55,740 --> 00:19:59,360
.پسر خاله جی خنگ باید خیلی درمونده باشه
258
00:19:59,360 --> 00:20:04,040
.این بهترین فرصت برای توئه که بهش نزدیک بشی
259
00:20:04,040 --> 00:20:06,550
وقتی فرصتی برات پیش میاد براش غذا ببر
260
00:20:06,550 --> 00:20:09,400
و باهاش همراهی کن. بهش بگو که چه احساسی داری
261
00:20:09,400 --> 00:20:11,910
.اگر ببینیش من بهت کمک میکنم تا بهش نزدیکتر بشی
262
00:20:11,910 --> 00:20:14,790
همه ی روابط خوب به همین صورت کم کم ایجاد میشن
263
00:20:14,790 --> 00:20:16,810
.ولی بانو شو آدم خیلی نفرت انگیزیه
264
00:20:16,810 --> 00:20:19,280
همش تقصیر اونه که پسر خاله همچین حالی داره
265
00:20:19,280 --> 00:20:22,670
تو باید ازش ممنون باشی. اگر اون نبود
266
00:20:22,670 --> 00:20:25,040
تو همچین فرصتی نسیبت میشد؟
267
00:20:26,260 --> 00:20:31,530
ولی برادر، پسر خاله هیچوقت خودش از چیزی که من درست کردم نخورده
268
00:20:31,530 --> 00:20:35,260
اگر بیرونم کنه چی؟ این خجالت آور نیست؟
269
00:20:40,380 --> 00:20:42,930
اگر خودت نمیتونی اینو ببری
270
00:20:42,930 --> 00:20:45,850
.پس طبیعتا یک نفر دیگه میتونه
271
00:20:47,400 --> 00:20:49,700
اون دکتر تازه کار؟
272
00:20:49,700 --> 00:20:53,820
تو چرا انقدر کودنی؟ اون یک دکتر تازه کار نیست
273
00:20:53,820 --> 00:20:56,700
.اون شخص مورد اعتماد فرمانده س
274
00:20:56,700 --> 00:21:00,290
اون یک پایه ی نردبان برای توئه تا بتونی همسر فرمانده بشی
275
00:21:00,290 --> 00:21:04,870
تو باید یه راهی برای راضی کردن اون پیدا کنی. متوجه میشی؟
276
00:21:10,810 --> 00:21:12,710
دکتر تیان
277
00:21:18,860 --> 00:21:21,320
درود به هر دوی شما
278
00:21:21,320 --> 00:21:23,430
شما اومدین که فرمانده رو ببینین؟
279
00:21:23,430 --> 00:21:27,340
با دیدن تلاش های فرمانده، نینگ آر براشون کمی چای آماده کرده
280
00:21:27,340 --> 00:21:30,800
لطفا کمک کنید اینو بهشون برسونیم
281
00:21:30,800 --> 00:21:34,330
...راستش... میترسم که
282
00:21:36,040 --> 00:21:38,590
دکتر تیان
283
00:21:38,590 --> 00:21:41,140
.لطفا به نینگ آر کمک کنید اینو به دست فرمانده برسونه
284
00:21:41,140 --> 00:21:42,730
بسیار خب
285
00:21:44,140 --> 00:21:46,600
.این فقط یک چیز کوچیکه
286
00:21:46,600 --> 00:21:49,820
ممنونیم که خودتون رو برای کمک به ما به زحمت انداختین
287
00:21:49,820 --> 00:21:52,250
چرا انقدر رسمی برخورد میکنید؟ مگه این فقط چای نیست؟
288
00:21:52,250 --> 00:21:55,460
.این یه موضوع کوچیکه. بسپاریدش به من
289
00:21:55,460 --> 00:21:57,730
.دکتر تیان، لطفا
290
00:22:08,150 --> 00:22:11,500
من برای ورود به عمارت جی کلی پول خرج کردم
291
00:22:11,500 --> 00:22:14,350
حالا که فرصتی برای بدست آوردن پول نسیبم شده
292
00:22:14,350 --> 00:22:16,750
نباید از دستش بدم
293
00:22:29,700 --> 00:22:33,180
فرمانده، دختر خاله تون خودشون شخصا این چای رو برای شما آماده کردن
294
00:22:33,180 --> 00:22:36,400
میخواین کمی استراحت کنین و اول این رو بنوشید؟
295
00:22:37,020 --> 00:22:41,710
از کی تا حالا شدی پادو ی اون، حتی براش چیز جا به جا میکنی؟
296
00:22:41,710 --> 00:22:44,300
با دیدن اینکه چقدر اون ضعیف بود
297
00:22:44,300 --> 00:22:46,750
و این ظرف چای رو با خودش حمل میکرد و پشت در منتظر شما بود
298
00:22:46,750 --> 00:22:49,800
.نتونستم تحمل کنم
299
00:22:55,700 --> 00:22:57,990
اگر اون نخورتش
300
00:22:57,990 --> 00:23:02,410
چطور میتونم ظرف خالی و برگردونم و پاداش بیشتری بگیرم؟
301
00:23:02,410 --> 00:23:05,110
باید یه راهی پیدا کنم تا مجبورش کنم اینو بخوره
302
00:23:06,340 --> 00:23:09,410
قبل از اینکه حتی درش رو باز کنید میتونید عطر چای رو حس کنید
303
00:23:09,410 --> 00:23:12,720
دختر خاله ی شما واقعا در دم کردن چای ماهر هستن
304
00:23:13,160 --> 00:23:14,490
تو حتی در مورد چای هم اطلاعات داری؟
305
00:23:14,490 --> 00:23:16,590
فرمانده، من هیچی از چای نمیدونم
306
00:23:16,590 --> 00:23:19,520
.اما این بوی خیلی خوبی داره
307
00:23:19,520 --> 00:23:22,530
.من فکر میکنم این باید یک چای درجه یک باشه
308
00:23:42,780 --> 00:23:45,000
.این چای قطعا بدک نیست
309
00:23:45,000 --> 00:23:46,910
.توش مهارت هایی به کار گرفته شده
310
00:23:53,720 --> 00:23:57,020
.حالا که دوستش داری، پس این جایزه ی تو
311
00:23:57,020 --> 00:23:58,910
ممنونم
312
00:23:58,910 --> 00:24:02,620
.اون خدایا. زن و مرد نمیتونن انقدر به هم نزدیک باشن
313
00:24:02,620 --> 00:24:05,220
.این چای با آب دهن فرمانده آلوده شده
314
00:24:05,220 --> 00:24:08,050
واقعا خجالت آوره
315
00:24:08,050 --> 00:24:10,030
چرا نمیخوریش؟
316
00:24:10,030 --> 00:24:13,100
این چای پاداش شما به منه
317
00:24:13,100 --> 00:24:15,190
.اونو با خودم به خونه میبرم تا در عبادتگاهم قرار بدم
318
00:24:15,190 --> 00:24:16,880
و هر روز یک عود روشن میکنم
319
00:24:16,880 --> 00:24:19,850
.تا برای محبتتون ازتون تشکر کنم
320
00:24:19,850 --> 00:24:22,070
دست از پاچه خواری بردار
321
00:24:22,070 --> 00:24:24,940
.این فقط یک کاسه چاییه. یجوری میگی انگار که یه گنجه
322
00:24:24,940 --> 00:24:27,520
.وقتی بهم میگم بخورش پس بخورش
323
00:24:34,890 --> 00:24:39,330
ممنون؟ اون حتما از لیوانی که من ازش خوردم شاکیه
324
00:24:39,330 --> 00:24:43,200
چطور جرئت میکنی! تو جرئت میکنی از چیزی که من خوردم شکایت کنی؟
325
00:24:43,200 --> 00:24:46,290
من رو به اشتباه متهم میکنید. من چطور میتونم از شما شاکی باشم؟
326
00:24:46,290 --> 00:24:48,790
حتی اگر بهم صدها بار شجاعت بدید بازم جرئت نمیکنم
327
00:24:48,790 --> 00:24:52,450
بهشت و زمین شاهد وفاداری من به شما هستن
328
00:24:52,450 --> 00:24:54,320
میخوریش یا نه؟
329
00:25:00,950 --> 00:25:02,450
چطوره؟
330
00:25:03,270 --> 00:25:07,230
.واقعا خوبه. باعث افتخار منه که اینو میخورم
331
00:25:07,230 --> 00:25:09,350
.پس تا قطره ی آخر بخورش
332
00:25:27,880 --> 00:25:29,790
چیزی که گفتی حقیقت داره؟
333
00:25:29,790 --> 00:25:31,420
البته که داره
334
00:25:31,420 --> 00:25:34,530
با وجود اینکه این چای خیلی قوی بود، ولی فرمانده اصلا شکایتی از تلخی اون نکردن
335
00:25:34,530 --> 00:25:37,060
ایشون تا قطره ی آخرش رو خوردن
336
00:25:38,070 --> 00:25:42,330
دکتر تیان، شما از کجا میدونستین که این چای تلخه؟ شما خوردینش؟
337
00:25:42,330 --> 00:25:43,730
نه نخوردم
338
00:25:43,730 --> 00:25:47,210
من همچین دهن مبارکی دارم؟
(انقدر آدم خوش شانسی هستم؟)
339
00:25:47,760 --> 00:25:49,720
.من... من یک پزشکم
340
00:25:49,720 --> 00:25:54,180
فقط با بو کشیدن میتونم بگم چه موادی توش بکار رفته
341
00:25:54,180 --> 00:25:57,090
فقط با یک نگاه میتونم بفهمم که این یک چای درجه یکه. داروی خوب تلخه
342
00:25:57,090 --> 00:25:59,930
دکتر تیان، شما واقعا شخص منتخب آکادمی پزشکان سلطنتی هستید
343
00:25:59,930 --> 00:26:03,290
شما تونستید مواد داخل چای رو با بو کردن تشخیص بدید. شما حقیقتا یک نابغه هستید
344
00:26:03,290 --> 00:26:06,810
شما زیادی از من تعریف میکنید. ولی من واقعا فکر میکنم که
345
00:26:06,810 --> 00:26:09,270
در قلبشون، فرمانده از
346
00:26:09,270 --> 00:26:12,200
احساسات صمیمانه شما نسبت به خودشون اطلاع دارن
347
00:26:12,200 --> 00:26:14,850
دکتر تیان، به خدمت رسانی خوبتون به فرمانده ادامه بدید
348
00:26:14,850 --> 00:26:17,600
در آینده، ما به شما نیاز داریم
349
00:26:17,600 --> 00:26:19,370
.تا از ایشون به جای ما مراقبت کنید
350
00:26:19,370 --> 00:26:21,540
البته
351
00:26:22,950 --> 00:26:26,830
.بیا. این همون قدردانی ایه که بهت قول دادم
352
00:26:26,830 --> 00:26:30,390
ببینید، من واقعا برای پاداش اینجا نیستم
353
00:26:30,390 --> 00:26:32,400
برای من اصلا مشکل نبود
354
00:26:32,400 --> 00:26:34,280
فقط بگیرش
355
00:26:37,510 --> 00:26:41,310
.زمان تغییر فصل رسیده. دائم هوا گرم و سرد میشه
356
00:26:41,310 --> 00:26:45,030
این برای توئه تا بتونی باهاش لباس بیشتری بخری
357
00:26:45,030 --> 00:26:47,520
تا بتونی از سلامتیت مراقبت کنی. وقتی سرحال تر باشی
358
00:26:47,520 --> 00:26:49,920
میتونی از فرمانده به خوبی مراقبت کنی. اینطور نیست؟
359
00:26:49,920 --> 00:26:53,330
بله درسته. پس دیگه اینو رد نمیکنم
360
00:26:53,330 --> 00:26:55,850
من دیگه میرم
361
00:27:14,200 --> 00:27:15,850
ممنونم
362
00:27:20,480 --> 00:27:22,420
[داروخانه ی تان جی]
363
00:27:22,420 --> 00:27:24,740
میگم، تیان چی، در مورد این دارو ها
364
00:27:24,740 --> 00:27:26,640
.ما قبلا اینا رو خریدیم
365
00:27:26,640 --> 00:27:29,480
واقعا آسون نبود که از عمارت خارج بشیم
366
00:27:29,480 --> 00:27:32,190
نباید یکی دو تا نوشیدنی با من بخوری؟
367
00:27:32,190 --> 00:27:33,630
به هر حال برامون راحت نبوده بیرون بیایم
368
00:27:33,630 --> 00:27:35,190
من میرم مقدماتش رو آماده کنم-
برو-
369
00:27:35,190 --> 00:27:36,920
بزن بریم
370
00:27:37,960 --> 00:27:39,680
لطفا صبر کنید
371
00:27:40,270 --> 00:27:43,840
میشه بپرسم آیا شما دکتر تیان از عمارت جی نیستین؟
372
00:27:46,710 --> 00:27:49,180
...هستم. شما
373
00:27:49,180 --> 00:27:51,730
من صاحب داروخانه ی تان جی هستم
374
00:27:51,730 --> 00:27:54,830
این دختر منه، سوی یا
375
00:27:54,830 --> 00:27:56,730
.این دختر خانم چقدر خجالتیه
376
00:27:56,730 --> 00:27:59,240
به من علاقه داره؟
377
00:27:59,240 --> 00:28:01,350
من لباس مردونه پوشیدم و از همه ی مردا بهتر به نظر میرسم
378
00:28:01,350 --> 00:28:03,330
نباید اینکار رو میکردم
379
00:28:03,330 --> 00:28:05,900
...رئیس تان، در این مورد
380
00:28:05,900 --> 00:28:09,470
اون شونزده سالشه و هنوز ازدواج نکرده
381
00:28:09,470 --> 00:28:13,110
ما ازتون میخوایم که از اون پیش فرمانده تعریف کنید
382
00:28:13,110 --> 00:28:17,050
.و واسطه ی یک امر خیر باشید
383
00:28:19,260 --> 00:28:21,650
.نمیذارم اینکار رو بدون هیچی انجام بدید
384
00:28:21,650 --> 00:28:23,980
چند تا هدیه آماده کردم
385
00:28:23,980 --> 00:28:25,680
!تان سان
386
00:28:28,820 --> 00:28:30,390
وااو
387
00:28:36,500 --> 00:28:41,250
باید دقیق بگی. اینا برای تو هستن یا جهیزیه برای فرمانده؟
388
00:28:42,490 --> 00:28:46,890
.رئیس تان. صادقانه بگم، من فقط یک پزشک تازه کارم
389
00:28:46,890 --> 00:28:52,250
...با توجه به اهمیت موضوع ازدواج فرمانده، من
390
00:28:52,250 --> 00:28:56,240
.من شنیدم که شما جون ایشون رو نجات دادین
391
00:28:56,240 --> 00:28:58,930
شما الان برادران قسم خورده هستین
392
00:28:58,930 --> 00:29:01,350
.دکتر تیان مورد اعتماد ترین شخص فرمانده هستن
393
00:29:01,350 --> 00:29:04,250
فقط شما میتونین کمکمون کنین
394
00:29:04,250 --> 00:29:08,260
.این فقط یک هدیه ی کوچیکه. لطفا شاکی نباشید
395
00:29:08,260 --> 00:29:11,350
.من... من شکایت نمیکردم
396
00:29:15,560 --> 00:29:17,510
.دکتر تیان، از کمکتون ممنونم
397
00:29:17,510 --> 00:29:21,610
باشه. بسیار خب، من خواسته ی بانو تان رو
398
00:29:21,610 --> 00:29:23,700
.به فرمانده انتقال میدم
399
00:29:23,700 --> 00:29:26,020
ببخشید که باعث دردسر شدیم-
اصلا مشکلی نیست-
400
00:29:26,020 --> 00:29:29,720
...ولی این جعبه ها... اینا
401
00:29:29,720 --> 00:29:32,020
من به خدمتکارا میگم بعدا براتون بیارن
402
00:29:32,020 --> 00:29:34,480
.من باعث دردسرتون شدم رئیس تان
403
00:29:34,480 --> 00:29:36,970
من الان سریع به عمارت میرم، باشه؟
404
00:29:36,970 --> 00:29:40,110
درضمن، دوست دارم بدونم
405
00:29:40,110 --> 00:29:44,740
توی شهر، کدوم دخترای جوان دیگه به فرمانده چشم دارن؟
406
00:29:44,740 --> 00:29:48,830
شما... شما چرا اینو میپرسین؟
407
00:29:48,830 --> 00:29:50,840
حالا که هدیه ی شما رو دریافت کردم
408
00:29:50,840 --> 00:29:52,800
باید تا آخرش بهتون کمک کنم، درست نمیگم؟
409
00:29:52,800 --> 00:29:55,970
اگر رقبای عشقی دیگه ای هم باشن، من
410
00:29:55,970 --> 00:30:00,780
.کمکتون میکنم تا از شرشون خلاص بشید-
ممنونم دکتر تیان-
411
00:30:00,780 --> 00:30:03,710
بیاین، بذارید بهتون بگم
412
00:30:06,780 --> 00:30:12,250
...از اون خونه ی
413
00:30:24,090 --> 00:30:25,330
اینا چی هستن؟
414
00:30:25,330 --> 00:30:28,470
.بذارید دونه دونه بهتون معرفیشون کنم
415
00:30:28,470 --> 00:30:32,800
به این نگاه کنین. دختر داروخانه دار تان جی این دستمال گردن رو گلدوزی کرده
416
00:30:32,800 --> 00:30:36,280
ببینید، حتی روش یک شعر عاشقانه هم هست
417
00:30:38,470 --> 00:30:42,070
به این هم نگاه کنید. این چکمه ها
418
00:30:42,070 --> 00:30:43,540
.توسط دختر خانواده ی وانگ دوخته شدن
419
00:30:43,540 --> 00:30:46,180
...به ساختش نگاه کنید. این واقعا
420
00:30:46,180 --> 00:30:49,370
.بازم هست. اینو ببینید
421
00:30:54,480 --> 00:30:58,660
.این... نمیدونم دختر کدوم خانواده اینو اینجا جا داده
422
00:30:58,660 --> 00:31:02,330
یک نگاه و شما می تونید بگید که اون آدم پر جنب و جوش و پرشوریه
423
00:31:02,330 --> 00:31:06,120
بس کن. چقدر از بابت این سود نسیبت شده؟
424
00:31:08,280 --> 00:31:09,440
فرمانده
425
00:31:09,440 --> 00:31:11,990
.اینا نشونه ی خلوص نیت این بانوان جوان هستند
426
00:31:11,990 --> 00:31:16,840
من... من حس بدی بهم دست میداد اگر درخواستشون رو رد میکردم
427
00:31:16,840 --> 00:31:18,720
تو فکر میکنی من خبر ندارم
428
00:31:18,720 --> 00:31:21,790
که تو ظرف خالی من رو به نینگ آر برگردوندی؟
429
00:31:23,760 --> 00:31:27,940
تو کلی پول و منفعت از این راه کسب کردی. داری روز به روز جسور تر میشی
430
00:31:28,570 --> 00:31:33,190
از اسم من برای بدست آوردن پول استفاده میکنی، سهمی هم برای من در نظر گرفتی؟
431
00:31:33,190 --> 00:31:35,730
.فرمانده، حق با شماست
432
00:31:35,730 --> 00:31:39,000
من 70% میگیرم شما هم 30% از سود
433
00:31:39,000 --> 00:31:40,600
...شما
434
00:31:43,870 --> 00:31:45,760
50-50!
435
00:31:50,430 --> 00:31:56,900
پس... 40 تا برا من 60 تا برای شما
436
00:31:56,900 --> 00:31:59,890
میخوام ببینم چقدر سود کردی
437
00:31:59,890 --> 00:32:02,130
.برای تو خیلی راحته به من خیانت کنی
438
00:32:04,180 --> 00:32:05,400
مشکل چیه؟
439
00:32:05,400 --> 00:32:07,150
نمیتونم ببینمشون؟
440
00:32:08,320 --> 00:32:10,420
من جرئت نمیکنم
441
00:32:15,040 --> 00:32:16,940
این چیه؟
442
00:32:16,940 --> 00:32:19,250
.فرمانده، شما ممکنه که ندونید
443
00:32:19,250 --> 00:32:22,500
.این کرم صورت رو من خودم به وجود آوردم
444
00:32:25,290 --> 00:32:28,940
انتظار نداشتم که تو از این فرصت برای یادگیری مهارت های پزشکی استفاده کرده باشی
445
00:32:28,940 --> 00:32:31,810
.فکر کردم تو فقط بلدی چطوری پول و گنج جمع کنی
446
00:32:31,810 --> 00:32:34,740
چطور میتونستم همچین کاری بکنم؟
447
00:32:36,760 --> 00:32:38,380
برو کنار
448
00:32:40,750 --> 00:32:42,290
!برو کنار
449
00:32:53,940 --> 00:32:55,670
گم شو کنار
450
00:33:00,400 --> 00:33:02,820
.فرمانده، ببینید چه شانس خوبی دارید
451
00:33:02,820 --> 00:33:05,880
اتاق من جای کوچیکیه. فقط میتونستم اینا رو به این صورت قرار بدم
452
00:33:05,880 --> 00:33:07,590
.وقتش رو نداشتم اینا رو براتون بیارم
453
00:33:07,590 --> 00:33:09,850
مرجان قرمز از دریای شرقی؟
454
00:33:09,850 --> 00:33:12,920
این از طرف دختر دوم خانواده ی وانگه
455
00:33:12,920 --> 00:33:15,180
شنیدم که دختر بزرگترشون
456
00:33:15,180 --> 00:33:17,260
.از سوگولی های قصره
457
00:33:17,260 --> 00:33:20,660
این مرجان قرمز توسط شخص اعلیحضرت به آنها هدیه داده شده
458
00:33:20,660 --> 00:33:23,430
من شنیدم که دختر دوم خانواده ی وانگ شما رو خیلی دوست داره
459
00:33:23,430 --> 00:33:26,450
به همین خاطر اون اینو به من هدیه داده. اینطور نیست؟
460
00:33:26,450 --> 00:33:30,230
تو چیزای خوب زیادی اینجا داری
461
00:33:31,670 --> 00:33:34,890
این جنسینگ حداقل صد سالشه
462
00:33:34,890 --> 00:33:36,830
تعداد خیلی کمی از این فقط در آکادمی پزشکی امپراطوری پیدا میشه
463
00:33:36,830 --> 00:33:40,430
تو یکیش رو داری. کدوم دختر جوون از کدوم خانواده اینو به تو هدیه داده؟
464
00:33:40,430 --> 00:33:46,580
.این از طرف بانو شو از داروخانه ی شو جی هستش
465
00:33:47,220 --> 00:33:50,510
فرمانده، شما چرا اینو برنمیدارین تا برای افزایش سلامتیتون ازش استفاده کنید
466
00:33:53,380 --> 00:33:55,430
درضمن
467
00:33:56,570 --> 00:33:58,730
.فرمانده، به این نقاشی نگاه کنید
468
00:33:58,730 --> 00:34:02,430
این نقاشی در واقع نقشه ی رودخانه ی لُو از یک نقاش معروف از سلسله ی جین شرقیه
469
00:34:02,430 --> 00:34:05,900
.این نقاشیه اصلیه. بسیار گران قیمته
470
00:34:05,900 --> 00:34:09,530
در قلب من، شما تنها شخص شایسته ای هستید که میتونه اینو برای خودش داشته باشه
471
00:34:09,530 --> 00:34:13,430
حقیقت رو میگم. فرمانده، لطفا قبولش کنین
472
00:34:13,430 --> 00:34:16,420
.تو باید بدونی که مرتکب یک جرم خیلی بزرگ شدی
473
00:34:16,420 --> 00:34:19,080
من الان میتونم تو رو بر طبق قانون مجازات کنم
474
00:34:19,080 --> 00:34:20,370
جرم بزرگ؟
475
00:34:20,370 --> 00:34:25,120
من فقط یک واسطه ی خیر هستم. چطور میتونم مرتکب یک جرم بزرگ شده باشم؟
476
00:34:25,120 --> 00:34:26,900
کسی که با منه
477
00:34:26,900 --> 00:34:30,250
فقط باید به من وفادار باشه. و در مورد تو
478
00:34:30,250 --> 00:34:33,090
.تو به من خیانت کردی تا باعث خوشحالی زن های دیگه بشی
479
00:34:33,090 --> 00:34:35,290
!تو برای منافع خودت به من خیانت کردی
480
00:34:36,300 --> 00:34:39,460
تو هدایای دیگران رو قبول کردی و هیچ کار خوبی انجام ندادی
481
00:34:39,460 --> 00:34:41,460
!تو یک کلاهبرداری
482
00:34:45,170 --> 00:34:47,300
.مراقب باشید، فرمانده
483
00:34:52,060 --> 00:34:54,040
!خودت به این وضع رسیدگی کن
484
00:35:02,980 --> 00:35:05,110
.من رو تا حد مرگ ترسوند
485
00:35:05,110 --> 00:35:07,730
تو چرا انقدر زود جوشی؟
486
00:35:07,730 --> 00:35:09,810
این خوب نیست که زنهایی هستن که بهت علاقه دارن؟
487
00:35:09,810 --> 00:35:14,790
.به علاوه، تو باید در آینده یکی از اونا رو انتخاب کنی
488
00:35:14,790 --> 00:35:17,200
.شاید حتی بیشتر از یدونه
489
00:35:19,880 --> 00:35:23,960
دارم چیکار میکنم؟ پس چرا احساس ناراحتی میکنم؟
490
00:35:26,280 --> 00:35:29,600
باید با اینا چیکار کنم؟
491
00:35:33,660 --> 00:35:37,950
[نقشه ی رودخانه ی لُو]
492
00:35:51,400 --> 00:35:53,390
واقعا نسخه ی اصله
493
00:35:54,650 --> 00:35:57,520
این تیان چی واقعا
494
00:35:57,520 --> 00:36:00,000
.با استفاده از اسم من کلی سود کرده
495
00:36:00,000 --> 00:36:03,260
میترسم در طی چند روز، کلکسیونش
496
00:36:03,260 --> 00:36:05,670
.حتی از مال منم بیشتر بشه
497
00:36:07,140 --> 00:36:08,860
به چی میخندی؟
498
00:36:09,720 --> 00:36:12,090
،دیگه نمیخندم. فرمانده
499
00:36:12,090 --> 00:36:15,460
.یه چیزی هست که نمیدونم درسته بگم یا نه
500
00:36:15,460 --> 00:36:16,590
چی هست؟
501
00:36:16,590 --> 00:36:21,230
متوجه شدم از زمانی که دکتر تیان نجاتتون داده
502
00:36:21,230 --> 00:36:25,420
.دارید بیشتر از قبل بهش اعتماد میکنین
503
00:36:25,420 --> 00:36:29,450
.دیگه در مورد پیشینه اش بهش مشکوک نیستین
504
00:36:31,370 --> 00:36:35,510
، من فقط متوجه شدم، که شخصی مثل اون
505
00:36:35,510 --> 00:36:38,670
به عقلش و چند تا حقه ی کوچیک
506
00:36:38,670 --> 00:36:42,290
و کلمات زیبا برای بدست آوردن سود تکیه میکنه
507
00:36:42,290 --> 00:36:45,320
ولی به عنوان یک شخص، صادق و مهربونه
508
00:36:47,140 --> 00:36:50,410
.فرمانده، هنوز یک چیز دیگه هم هست
509
00:36:50,410 --> 00:36:51,640
بگو
510
00:36:51,640 --> 00:36:56,270
شما دیگه مثل گذشته اون آدم سرد و بی تفاوت و غیر اجتماعی به نظر نمیرسید
511
00:36:56,270 --> 00:36:58,920
احتمالا، بعد از تاثیر گرفتن از دکتر تیان
512
00:36:58,920 --> 00:37:03,820
حالا دیگه راحت تر میشه تشخیص داد که شما خوشحالید یا عصبانی
513
00:37:05,120 --> 00:37:07,410
.اگر چیز دیگه ای نیست، میتونی بری
514
00:37:07,410 --> 00:37:10,690
.بله، من الان میرم
515
00:37:18,090 --> 00:37:20,990
یعنی من حتی
516
00:37:20,990 --> 00:37:23,090
از دکترهای تازه کار هم تاثیر میگیرم؟
517
00:37:37,400 --> 00:37:40,560
.بالاخره همه چیز رو بهشون برگردوندم
518
00:37:40,560 --> 00:37:43,000
.قلبم درد میکنه، بدنم هم درد میکنه
519
00:37:43,000 --> 00:37:46,490
.ولی فرمانده سه روزه که من رو به حضورش طلب نکرده
520
00:37:46,490 --> 00:37:50,230
تیر خوردن به خاطر اون و بدست آوردن اعتمادش کار راحتی نبود
521
00:37:50,230 --> 00:37:52,160
.نباید همچین فرصتی رو از دست بدم
522
00:37:52,160 --> 00:37:55,620
.باید سریع یک راه برای خوشحال کردنش پیدا کنم
523
00:37:59,890 --> 00:38:01,610
[گنج خانه]
524
00:38:02,310 --> 00:38:06,900
من خیلی احمقم. اگر زودتر از این میدونستم، مرجان قرمز رو پس نمیفرستادم
525
00:38:06,900 --> 00:38:10,680
...پول زیادی برام باقی نمونده. من
526
00:38:15,330 --> 00:38:17,760
[عمارت پرتوهای نقاشی شده]
527
00:38:22,790 --> 00:38:26,570
فرمانده این یک هدیه ی کوچیک از طرف منه. خیلی بهتون میاد
528
00:38:26,570 --> 00:38:29,400
کدوم بانوی جوان از کدوم خانواده دوباره اینو به تو داده؟
529
00:38:29,400 --> 00:38:33,680
.اینطوری نیست. من اینو خودم براتون خریدم
530
00:38:34,740 --> 00:38:36,290
بازش کن
531
00:39:05,420 --> 00:39:08,130
چرا این زره رو به من هدیه میدی؟
532
00:39:08,130 --> 00:39:12,510
از همون روز اولی که ما با هم ملاقات کردیم، شما تقریبا دوبار کشته شدید
533
00:39:15,730 --> 00:39:18,600
.حالا که، شما هدف مکرر آدمکش ها هستید
534
00:39:18,600 --> 00:39:21,420
.احتمالا به این احتیاج پیدا میکنین
535
00:39:23,290 --> 00:39:26,290
فرمانده، دوستش ندارین؟
536
00:39:26,290 --> 00:39:27,980
تو اینو از کجا خریدی؟
537
00:39:27,980 --> 00:39:31,110
از گنج خانه. مشکل چیه؟
538
00:39:32,650 --> 00:39:37,380
میدونستی که این زره یک شیء با ارزش سلسله ی قبلی بوده؟
539
00:39:37,380 --> 00:39:39,420
تا زمانی که شخص به وسیله ی چاقو یا شمشیر مورد ضربت قرار نگیره
540
00:39:39,420 --> 00:39:41,680
.سلاح های عادی دیگه نمیتونن ازش رد بشن
541
00:39:41,680 --> 00:39:43,790
واقعا؟
542
00:39:43,790 --> 00:39:45,760
پس من یک گنج پیدا کردم؟
543
00:39:45,760 --> 00:39:47,470
من فقط پنجاه سکه براش دادم
544
00:39:47,470 --> 00:39:49,070
پنجاه سکه؟
545
00:39:49,070 --> 00:39:51,380
.حتی جعبه هم ازش گرون تره
546
00:39:53,630 --> 00:39:56,830
فرمانده چرا امتحانش نمیکنید؟
547
00:41:05,400 --> 00:41:07,740
فرمانده، این زره واقعا بهتون میاد
548
00:41:07,740 --> 00:41:09,850
من سلیقه ی خوبی دارم
549
00:41:11,420 --> 00:41:13,360
اشتباه دیدم؟
550
00:41:13,360 --> 00:41:15,520
اون داره لبخند میزنه
551
00:41:15,520 --> 00:41:20,650
.این عالیه. حالا میتونم اعتمادش رو بدست بیارم
552
00:41:23,010 --> 00:41:26,620
گفتی چقدر براش پرداختی؟
553
00:41:26,620 --> 00:41:31,060
فرمانده پنجاه سکه برای زره و شصت سکه برای جعبه
554
00:41:31,620 --> 00:41:33,180
عقلت کمه؟
555
00:41:33,180 --> 00:41:36,200
تو حتی یک جعبه ی گرون تر خریدی تا هدیه رو بذاری توش؟
556
00:41:36,200 --> 00:41:38,780
.من... من فکر کردم این جعبه مناسب شماست
557
00:41:38,780 --> 00:41:41,250
.بدون فکر خریدمش
558
00:41:42,140 --> 00:41:43,200
شنگ آنخوای
559
00:41:43,200 --> 00:41:44,660
بله
560
00:41:44,660 --> 00:41:46,660
من از این زره خیلی خوشم اومده
561
00:41:46,660 --> 00:41:48,770
به تیان چی سه برابر پولی که برای خریدش داده بپرداز
562
00:41:48,770 --> 00:41:50,270
چشم
563
00:41:50,270 --> 00:41:53,580
.فرمانده، برای پاداشتون ممنونم
564
00:41:53,580 --> 00:41:56,320
تو حقه باز کوچولوی حریص
565
00:41:56,320 --> 00:41:59,480
بلند شو. دیگه زانو زدن رو تموم کن. برو پاداشت رو بگیر
566
00:42:03,160 --> 00:42:06,190
چی شده؟ پاداش من برات کافی نیست؟
567
00:42:06,190 --> 00:42:07,760
نه، نیست
568
00:42:07,760 --> 00:42:11,230
من میخوام برای فردا مرخصی بگیرم
569
00:42:11,230 --> 00:42:12,730
.و از عمارت خارج بشم
570
00:42:12,730 --> 00:42:14,200
دوباره از عمارت خارج بشی؟
571
00:42:15,230 --> 00:42:18,310
!ندو
572
00:42:19,650 --> 00:42:21,690
!برو کنار
573
00:42:36,240 --> 00:42:37,870
.تو واقعا سریع میدویی
574
00:42:37,870 --> 00:42:39,820
کجا میدویی؟
575
00:42:41,460 --> 00:42:55,900
☟ لطفا جهت حمایت عضو کانال ما بشین ☟
@ChocoDreamSub : کانال تلگرام ما
◇◇◇ ترجمه: Homa_WX ◇◇◇
576
00:42:57,800 --> 00:43:02,100
♫ در حالی که بیهوده نشسته ام ♫
577
00:43:02,100 --> 00:43:05,410
♫انتهای شب همچنان زیباست ♫
578
00:43:07,760 --> 00:43:14,890
♫ از اینکه کشف بشم نمیترسم،این به خاطر ترحم خودم برای تنهایی است ♫
579
00:43:17,360 --> 00:43:21,300
♫ گاهی اوقات ، یک روز آفتابی روشن وجود دارد ♫
580
00:43:21,300 --> 00:43:26,650
♫ صد ها گل برای جلال و ایجاد شور و نشاط رقابت می کند ♫
581
00:43:26,650 --> 00:43:34,490
♫ چرا برای لحظه ای شکوفا نشوی و پس از آن پژمرده شوی؟ ♫
582
00:43:34,490 --> 00:43:39,200
♫ این گل وحشی به آرامی چشم ها را مجذوب خود می کند ♫
583
00:43:39,200 --> 00:43:44,090
♫ شکوفه های دیگر هلو به آن حسادت میکنند ♫
584
00:43:44,090 --> 00:43:47,360
♫ همیشه کسی هست که از این مسیر عبور کند ♫
585
00:43:47,360 --> 00:43:53,740
♫ گلبرگ ها را یکی پس از دیگری می شمارم ♫
586
00:43:53,740 --> 00:43:58,460
♫ این گل افتاده قسم خود را حفظ کرده ♫
587
00:43:58,460 --> 00:44:02,680
♫ علفهای هرز در خارج از دیوارهای شهر رو به رشد هستند ، هیچ بخششی در کار نیست ♫
588
00:44:02,680 --> 00:44:06,280
♫ از زمان شکوفایی♫
589
00:44:06,280 --> 00:44:09,090
♫ تا لحظه ی برگریزان♫
590
00:44:09,090 --> 00:44:13,890
♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫
591
00:44:15,200 --> 00:44:19,970
♫ این گل وحشی به آرامی چشم ها را مجذوب خود می کند ♫
592
00:44:19,970 --> 00:44:24,820
♫ شکوفه های دیگر هلو به آن حسادت میکنند ♫
593
00:44:24,820 --> 00:44:28,180
♫ همیشه کسی هست که از این مسیر عبور کند ♫
594
00:44:28,180 --> 00:44:34,490
♫ گلبرگ ها را یکی پس از دیگری می شمارم ♫
595
00:44:34,490 --> 00:44:39,120
♫ این گل افتاده قسم خود را حفظ کرده ♫
596
00:44:39,120 --> 00:44:44,750
♫ علفهای هرز در خارج از دیوارهای شهر رو به رشد هستند ، هیچ بخششی در کار نیست ♫
597
00:44:44,750 --> 00:44:47,100
♫ از زمان شکوفایی♫
598
00:44:47,100 --> 00:44:49,800
♫ تا لحظه ی برگریزان♫
599
00:44:49,800 --> 00:44:54,150
♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫
600
00:44:54,150 --> 00:44:57,250
♫ از زمان شکوفایی♫
601
00:44:57,250 --> 00:45:01,540
♫تا لحظه ی برگریزان♫
602
00:45:01,540 --> 00:45:07,340
♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫
60948
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.