Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:00,031 --> 00:00:02,086
ترجمه و زیرنویس: سروش اکبری
2
00:00:13,500 --> 00:00:18,631
حس بسیار خوبی پشت حل کردن مسائل وجود دارد
3
00:00:18,656 --> 00:00:23,920
بسیار سخت تلاش می کنید تا راه حل را نمی توانید پیدا کنید
4
00:00:23,960 --> 00:00:26,855
و یکدفعه میگید آهان همینه
5
00:00:26,880 --> 00:00:31,421
و فکر می کنم مریم میرزاخانی می توانست این اشتیاق را به همه نشان دهد
6
00:00:38,525 --> 00:00:46,419
هرجا که نگاه کنید انواع هنرها از ریاضی شروع می شوند
7
00:00:46,453 --> 00:00:52,748
برای مثال ساختمان ها،مساجد
و بناهای تاریخی که ما اینجا در اصفهان داریم
8
00:00:52,773 --> 00:00:56,240
پُر از ایده های ریاضیاتی هستند
(علی رِجالی - موسس خانه ریاضیات اصفهان)
9
00:00:56,265 --> 00:01:03,850
(صدای مریم میرزاخانی)
وقتی به بعضی برگه ها نگاه می کنم یا با همکارانم صحبت می کنم
ایده های بسیار خوبی وجود دارد که حس می کنم جذاب هستند
10
00:01:03,875 --> 00:01:08,917
مثل گوش دادن به موسیقی یا تماشای یک نقاشی شگفت انگیز
حقیقتا مثل هنر می ماند
11
00:01:22,729 --> 00:01:28,468
رموزِ سطح
دیدگاه ریاضیاتی مریم میرزاخانی
12
00:01:29,640 --> 00:01:36,542
کارهای پیشرو مریم میرزاخانی
ابزار جدیدی به ریاضی دانان داد تا هندسه سطوح را درک کنند
13
00:01:36,567 --> 00:01:40,362
در سال 2014 او تبدیل به اولین زنی شد که مدال فیلدز را برنده شد.
14
00:01:40,387 --> 00:01:43,002
معتبرترین جایزه در ریاضیات
15
00:01:43,027 --> 00:01:49,801
راهگشای ریاضات خوب
پیداکردن مشکلات مهمی است
(الکس رایت - دانشگاه میشیگان)
16
00:01:49,826 --> 00:01:55,081
که همچنین به صورت ذهنی به دیگر مباحث ریاضی مرتبط است
17
00:01:55,106 --> 00:02:00,121
کار ما نه تنها مشکلات را حل می کنید
بلکه مشکلات دیگری را هم قابل دسترسس و حل قرار میدهد
18
00:02:00,146 --> 00:02:09,777
(مباحث ریاضی تخصصی که قابل ترجمه به فارسی نیستند)
19
00:02:09,802 --> 00:02:13,409
ما امروزه در دوران طلایی ریاضیات هستیم
20
00:02:13,434 --> 00:02:18,239
توپولوژی هندسه جبری که جدای از هم توسعه یافتند
21
00:02:18,264 --> 00:02:22,417
با هم ترکیب شدند تا مشکلات بیشتری را حل کنند
22
00:02:22,442 --> 00:02:27,682
مریم تاثیر گرفته از تمام این زمینه ها بود روی یک مشکل خاص
23
00:02:27,707 --> 00:02:33,784
همه اینها بخشی از یک دنیا بودند
و همه به یکدیگر متصل بودند
24
00:02:33,809 --> 00:02:39,075
و جای اینکه فقط سعی کنه مفاهیم رو درک کنه
سعی میکرد تعامل بین چیزها را درک کنه
25
00:03:02,370 --> 00:03:04,534
من خیلی درش خوب نبودم
26
00:03:04,559 --> 00:03:11,333
(صدای میرم میرزاخانی)
و حتی یکسال در مدرسه راهنمایی اصلا نمراتم درش خوب نبود
چون اصلا علاقه مند نبودم
27
00:03:12,215 --> 00:03:16,918
بیشتر علاقه به خواندن کتاب ورمان داشتم
28
00:03:16,943 --> 00:03:23,637
حتی یادم میاد زمانی که هر شب
یک داستان برای خودم تعریف میکردم
و شب به شب داستان را ادامه میدادم
29
00:03:23,662 --> 00:03:25,863
فکر میکردم که نویسنده بشم
30
00:03:25,888 --> 00:03:29,082
او خودش رو در اتاقش حبس میکرد
(یان وندراک، شوهر مریم، علوم کامپیوتر دانشگاه استنفورد)
31
00:03:29,107 --> 00:03:35,613
یک کاسه بزرگ سیب میبرد و یکی یکی میخورد
و کل بعد از ظهر را کتاب می خواند
32
00:03:51,653 --> 00:03:54,794
مریم دو برادر داشت
آرش و علی
33
00:03:54,819 --> 00:03:59,669
درواقع آرش کسی بود که مری را به ریاضیات علاقه مند کرد
34
00:03:59,694 --> 00:04:03,342
از دوران دبستان و از خانواده اش
35
00:04:03,367 --> 00:04:10,917
او یاد گرفت چطور ریاضیات را یاد بگیرد
و چطور مثل یک ریاضی دان فکر کند
36
00:04:10,942 --> 00:04:13,315
(دبیرستان دخترانه فرزانگان)
37
00:04:13,340 --> 00:04:15,283
بعد از انقلاب ایران
38
00:04:15,308 --> 00:04:20,808
این دو مدرسه راه اندازی شدند
برای دانش آموزان خاص و با استعداد
(سیاوش شهشهانی - پروفسور ریاضیات دانشگاه شریف)
39
00:04:20,833 --> 00:04:24,518
یکی برای دختران و یکی برای پسران
فقط در پایتخت مان تهران
40
00:04:24,544 --> 00:04:28,816
دانش آموزان از تمامی مدارس مناطق تهران
(رویا بهشتی - پروفسور ریاضیات دانشگاه واشنگتون)
41
00:04:28,841 --> 00:04:34,973
ازشون امتحان ورودی گرفته میشود
و حدود 90 تا 100 نفر از بهترین ها وارد این مدرسه میشوند
42
00:04:38,036 --> 00:04:40,153
وقتی وارد دبیرستان شدیم
43
00:04:40,178 --> 00:04:41,739
ریاضی را انتخاب کردم چون دوست داشتم
44
00:04:41,764 --> 00:04:44,505
و دبیرستان بسیار از ما حمایت کرد
45
00:04:44,530 --> 00:04:47,036
با در اختیار گذاشتن منابع و معلمان
46
00:04:47,061 --> 00:04:51,676
چون این مدرسه جایی است که میرزاخانی از آن شروع کرد
47
00:04:52,106 --> 00:04:56,880
من و مریم در 1988 با هم آشنا شدیم
تازه مقطع راهنمایی را شروع کرده بودیم
48
00:04:56,911 --> 00:05:00,325
وس سریع با هم دوستان صمیمی شدیم
49
00:05:00,350 --> 00:05:05,724
و تا هفت سال بعد با هم سر یک میز می نشستیم
در راهنمایی و دبیرستان
50
00:05:12,443 --> 00:05:17,372
(معصومه زندگی نژاد - معلم ثابق مریم، دبیرستان فرزانگان)
51
00:05:21,364 --> 00:05:24,379
معلم ریاضی تست ها را به ما برگرداند
52
00:05:24,404 --> 00:05:28,810
و نمره تست مریم 16 از 20 شده بود
53
00:05:28,835 --> 00:05:34,794
خیلی ناراحت شد و گفت دیگه بسه
حتی نمی خوام بیشتر از این تلاش کنم
54
00:05:34,819 --> 00:05:40,482
اما اوضاع تغییر کرد وقتی وارد کلاس هفتم شدیم
و او خیلی بهتر شده بود
55
00:05:40,507 --> 00:05:46,316
او به جایی رسیده بود که یک مشکل را از چند روش مختلف حل میکرد
(یاسمن فرزان - فیزیکدان، دوست مریم)
56
00:05:46,341 --> 00:05:52,146
حتی یک جوک شده بود
که مریم یک مسئله را از چهار روش حل کرده بود
57
00:05:52,171 --> 00:05:55,474
ما یک معلم هندسه داشتیم
آقای نیوشا
58
00:05:55,499 --> 00:05:58,505
و هیشه درباره این حرف میزد
59
00:05:58,530 --> 00:06:03,505
که در مدرسه دیگری درس میده
که دو دختر ددانش آموز با استعداد داره
(کیا دلیلی - همکلاسی مریم)
60
00:06:03,530 --> 00:06:07,669
و همه ما باید از اونها یاد بگیریم
و آن دو نفر مریم و رویا بودند
61
00:06:07,697 --> 00:06:14,447
هر هفته در کلاس درباره آنها حرف میزد
که چقدر سریع مسائل را حل می کنند
62
00:06:14,472 --> 00:06:18,822
همیشه سعی در رقابت با پسرها باعث ایجاد انگیزه بوده
63
00:06:18,847 --> 00:06:21,846
(جعفر نیوشا - معلم دبیرستان)
64
00:06:26,885 --> 00:06:30,977
آقای نیوشا این مسائل را به آنها داد
65
00:06:31,002 --> 00:06:38,681
بعضی مسائل به وسیله
چهار یا شش تا هشت روش مختلف حل شده بود
(اکبر ترابی - هم تیمی مریم)
66
00:06:38,706 --> 00:06:44,900
من همکلاسی مریم بودم وقتی که 14 یا 15 سالمان بود
(مریم یزدان پرست - همکلاسی مریم)
67
00:06:44,925 --> 00:06:47,596
مریم بسیار سریع بود
68
00:06:47,621 --> 00:06:53,379
بسیار جالب بود که مریم مسائلی را حل میکرد که برای همه ما سخت بود
69
00:06:53,404 --> 00:06:58,603
بعضی مواقع حتی نمی توانست توضیح بده
بسیار سریع فکر میکرد
70
00:06:58,628 --> 00:07:02,902
چیزی که باعث موفقیت او بود
این بود که سخت تلاش میکرد
71
00:07:02,927 --> 00:07:07,511
بسیار روی مطالعات و تحقیقاتش متمرکز بود
72
00:07:07,536 --> 00:07:11,027
و او بسیار زیاد تمرین میکرد
تمرین، تمرین، تمرین
73
00:07:11,052 --> 00:07:14,636
مریم برای من یک بچه نابغه بود
(امید کرم زاه - دپارتمان ریاضی دانشگاه شهید چمران اهواز)
74
00:07:14,661 --> 00:07:21,237
او به وسیله والدین و معلمانش به این شکل شناسایی نشد
75
00:07:21,262 --> 00:07:25,627
وقتی در جوانی محاسبات ریاضی را عالی انجام میداد
76
00:07:25,652 --> 00:07:28,847
این اولین تعریف از یک کودک نابغه است
77
00:07:29,566 --> 00:07:32,683
اصفهان - ایران
78
00:07:33,237 --> 00:07:40,268
یک راه برای جذب جوانان به ریاضیات
ایجاد رقابت است
79
00:07:40,293 --> 00:07:47,517
پس ما شروع به برگزاری مسابقات ریاضی در اصفهان کردیم
از سال 1983
80
00:07:47,542 --> 00:07:53,594
و خیلی از دانش آموزان بخاطر این مسابقات جذب ریاضیات شدند
81
00:07:53,619 --> 00:07:57,955
ما شنیده بودیم که خیلی از دانش آموزان در آن مسابقات
بسیار عالی عمل کرده اند
82
00:07:57,980 --> 00:08:04,962
پس خیلی هیجان انگیز بود که ببینیم ما چطور عمل خواهیم کرد
در مقایسه با آنها
83
00:08:04,987 --> 00:08:10,612
(صدای مریم میرزاخانی)
ما رفتیم دفتر مدرسه و درخواست کردیم
که می خواهیم در این مسابقات شرکت کنیم
84
00:08:10,637 --> 00:08:16,550
او خیلی حمایت مان کرد
و ما آن سال در دور مسابقات ملی شرکت کردیم
85
00:08:16,575 --> 00:08:20,254
و قبل از ما هیچ دختری در مسابقات ملی نبود
86
00:08:21,808 --> 00:08:26,667
(خیریه بیگوم هائرزاده - مدیر عامل موسسه خِرَد)
87
00:08:43,269 --> 00:08:47,878
ما در آن کارگاه شرکت کردیم
بعد از اتمام کلاس نهم
88
00:08:47,903 --> 00:08:51,175
اما اون اولین باری بود که با پسراها قاطی شدیم
89
00:08:51,200 --> 00:08:54,761
اولین سرفصل ریاضیات حل مسئله است
90
00:08:54,786 --> 00:08:59,769
ما در چهار زمینه اصلی ریاضیات کلاس حل مسئله داشتیم
91
00:08:59,794 --> 00:09:04,917
که شامل: تئوری اعداد - ترکیبیات - هندسه و جبر است
92
00:09:04,941 --> 00:09:08,597
من به آنها انواع مسئله که از منابع مختلف پیدا کرده بودم دادم
93
00:09:08,622 --> 00:09:13,916
یکی از این مسائل که نمی دانستند چطور حل کنند
مریم یک راه حل برایش نوشت و به من داد
94
00:09:13,941 --> 00:09:17,957
مجبور شدم به کتب مرجه مراجعه کنم
(کسرا رفیع - پروفسور ریاضیات دانشگاه تورنتو)
95
00:09:17,982 --> 00:09:24,346
تا ببینم او از چه شروطی استفاده کرده
و دیدم که او درست انجام داده بود
96
00:09:24,371 --> 00:09:28,980
پس مجبور بودم برم پایه آنالیز مختلط را مطالعه کنم
تا اثباتش را درک کنم
97
00:09:29,005 --> 00:09:33,675
من معمولا سالی دو بار سخنرانی داشتم
98
00:09:33,700 --> 00:09:37,479
و مسائل ریاضی جدید معرفی کنم
(عبادالله وحمودیان - پروفسور ریاضیات دانشگاه شریف)
99
00:09:37,504 --> 00:09:41,879
عباد محمودیان توجه دانش آموزان را به مسئله های جدید جلب می کرد
100
00:09:41,904 --> 00:09:46,135
و مسئله خوبی در نظریه گراف و ترکیبیات بود
101
00:09:46,160 --> 00:09:48,832
مریم مسئله را ثابت کرد و آنها چاپش کردند
102
00:09:48,857 --> 00:09:51,535
این اولین مقاله ای بود که مریم منتشر کرد
103
00:09:51,560 --> 00:10:02,235
رویا و مریم اولین دانش آموزان دختری بودند
که وارد لیست ورودی تیم امپیاد بین المللی شدند
104
00:10:02,261 --> 00:10:06,636
ما اولین بار در 1994 هنگ کنگ شرکت کردیم
105
00:10:06,661 --> 00:10:11,027
مریم مدال طلا گرفت
امتیاز 40 از 42 گرفت
106
00:10:11,052 --> 00:10:13,370
و من مدال نقره گرفتم
107
00:10:14,003 --> 00:10:16,940
فکر می کنم این زیبایی ریاضی را به من نشان داد
(صدای مریم میرزاخانی)
108
00:10:16,965 --> 00:10:20,925
چون من به عنوان یک چالش
بسیار درباره اش هیجان زده بودم
109
00:10:20,950 --> 00:10:24,730
و بعد متوجه شدم که خیلی خوبه و من دارم ازش لذت می برم
110
00:10:24,755 --> 00:10:29,003
و این فرصت را به من داد
تا بیشتر درباره مسائل ریاضی فکر کنم
111
00:10:29,028 --> 00:10:32,658
سال 1995 بود و المپیاد در کانادا بود
112
00:10:32,683 --> 00:10:37,847
مریم مدال طلا گرفت
اما ایندفعه امتیاز کامل 42 از 42 را گرفت
113
00:10:37,894 --> 00:10:40,378
مریم برگشت و دستاوردش رو دست پایین شمرد
114
00:10:40,403 --> 00:10:44,894
گفت این تنها سالی بود
که امتیاز کامل گرفتن بسیار آسان بود
115
00:10:44,919 --> 00:10:52,963
در اون موقع فقط 3 نفر بودند
که امتیاز کامل را در المپیاد از ایران بدست آوردند
116
00:10:52,988 --> 00:10:59,189
و مریم به چشم ما یک جور قهرمان و مبرز بود
117
00:10:59,214 --> 00:11:02,605
مریم معروف شد و عکسش در روزنامه ها رفت
118
00:11:02,637 --> 00:11:05,573
بعد از اون زنان بیشتری جذب ریاضیات شدند
119
00:11:05,598 --> 00:11:10,066
اون زمان مریم چون یک ابرستاره بود در هر جایی
120
00:11:10,091 --> 00:11:13,878
اینکه یک دختر مدال طلای المپیاد را برنده بشه
121
00:11:13,903 --> 00:11:18,745
برای بقیه دانش آموزان
بسیار الهام بخش و دلگرم کننده و بود
122
00:11:18,770 --> 00:11:21,800
همچنین برای خود من
که بدونیم غیرممکن نیست
123
00:11:25,081 --> 00:11:26,925
زمانی که ما در ایران بزرگ می شدیم
124
00:11:26,950 --> 00:11:34,331
هیچوقت نگاه منفی درباره زنانی
که در ریاضیات یا کارهای علمی بودند وجود نداشت
125
00:11:34,356 --> 00:11:41,408
ما هیچ وقت حس نکردیم
که این یک حرفه مردانه است که ما درش ورود کنیم
126
00:11:41,433 --> 00:11:49,667
این مورد که زن ها توانایی هایی به موازات مردان ندارند
در ایران وجود ندارد
(کامران وفا - دپارتمان فیزیک دانشگاه هاروارد)
127
00:11:49,692 --> 00:11:56,300
فکر می کنم این جنبه به وسیله
آموزش رنان در این دیگر وجود ندارد
128
00:11:57,277 --> 00:12:02,002
در آموزش عالی
بیشتر از 50 درصد دختران هستند
129
00:12:02,027 --> 00:12:07,526
در دانشگاه شریف
بیشتر از 40 درصد دانشجوهای جدید دختر هستند
130
00:12:07,551 --> 00:12:11,019
زنان در ایران برتری ویژه ای ندارند
(حسین معصومی همدانی - موسسه فلسفه ایران)
131
00:12:11,044 --> 00:12:17,456
پس باید تلاش کنند
تا موقعیت اجتماعی بهتری بدست بیاورند
132
00:12:17,481 --> 00:12:20,222
بوسیله ورود به حوزه های هنری و علمی
133
00:12:20,247 --> 00:12:22,792
برای ورود به این گروه های برتر
134
00:12:22,817 --> 00:12:27,542
باید بیشتر از اینها تلاش کنید
135
00:12:44,941 --> 00:12:51,166
مریم بعد از اتمام مدرسه
تصمیم گرفت به دانشگاه شریف برود
136
00:12:51,191 --> 00:12:57,175
به عنوان اعضای تیم المپیاد ایران
ما مجبور نبودیم آزون ورودی بدیم
137
00:12:57,230 --> 00:13:00,939
می تونستیم هر رشته ای را انتخاب کنیم در کالج
138
00:13:00,964 --> 00:13:07,042
انتخاب اول مریم
ورود به دپارتمان علوم ریاضیاتی دانشگاه شریف بود
139
00:13:07,378 --> 00:13:11,738
ما از سال 1995 تا 1999 در دانشگاه حضور داشتیم
140
00:13:11,980 --> 00:13:14,745
رئیس دپارتمان پروفسور تابش بود
141
00:13:14,770 --> 00:13:17,058
و بسیار ما را حمایت کرد
142
00:13:17,083 --> 00:13:19,214
ما مرکز برترین ها را بنیان گذاشتیم
143
00:13:19,317 --> 00:13:24,886
گذاشتیم هر کسی با سرعت خودش پیش بره
نه کنترلشون کردیم و نه هل شون دادیم
144
00:13:25,355 --> 00:13:29,886
اول صبح آنها در جلوی دپارتمان ریاضی
در یک دایره دور هم جمع میشدند
145
00:13:29,964 --> 00:13:32,011
درباره مشکلات ریاضی حرف میزدند
146
00:13:32,066 --> 00:13:34,152
رویا و مریم هم حضور داشتند
147
00:13:35,175 --> 00:13:38,738
ما یک برنامه آموزشی بسیار باز داشتیم
148
00:13:38,824 --> 00:13:41,331
که به دانشجویان آزادی عمل میداد
149
00:13:41,356 --> 00:13:45,221
همه می تونستند دوره های تکمیلی تحصیلی
150
00:13:45,246 --> 00:13:48,908
نسبت به دیگر دانشگاه ها آزادی بیشتری بهشون میداد
151
00:13:49,682 --> 00:13:53,720
ما خیلی فوتبال بازی یکردیم
مریم همیشه می گفت دوست داره بیاد بازی کنه
152
00:13:53,745 --> 00:13:55,745
تنها دختری که واقعا اومد بازی کرد
153
00:13:55,770 --> 00:14:02,268
اومد و صحبت کرد تا بگذارند بیاد بازی کنه
154
00:14:02,510 --> 00:14:08,190
مریم همچنین عضو کمیته المپیاد شد
و مربی المپیادی های جدید شد
155
00:14:08,215 --> 00:14:13,424
اینکه باهاش بنشینی
و ببینی چطور فکر میکنه تا مسائل جدید طرح کنه
156
00:14:13,449 --> 00:14:17,862
او بینش عمیقی درباره ریاضیات داشت
157
00:14:18,431 --> 00:14:21,094
مقالاتش چاپ شد و در مقطع کارشناسی بود
158
00:14:21,127 --> 00:14:27,071
موضوع جالبی بود که داوران از او خواستند
که کمک هزینه تحصیلی کسی دیگه را به او بدهند
وقتی که او در مقطع کارشناسی بود
159
00:14:27,096 --> 00:14:30,322
چون او هنوز داشت شهرت کسب میکرد
بر اساس نتایج اش
160
00:14:30,775 --> 00:14:35,611
(امید نقشینه ارجمند - دانشگاه امیرکبیر)
161
00:14:36,862 --> 00:14:41,713
تصمیم گرفت در المپیاد شرکت کنم
و شروع کردم به خواندن چند کتاب
(تینا ترکمن - فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد)
162
00:14:41,738 --> 00:14:45,102
و یکیش کتاب نظریه اعداد مریم بود
163
00:14:45,127 --> 00:14:48,463
یک چیز خاص و متفاوتی در اون کتاب بود
164
00:14:48,488 --> 00:14:54,189
توسط دو زن ایرانی نوشته شده بود
مریم میرزاخانی و رویا بهشتی
165
00:14:54,214 --> 00:14:59,229
اون شامل هر دوی مسائل زیبای ریاضی المپیاد
166
00:14:59,254 --> 00:15:03,048
و قضیه های ریاضیاتی عمیق بود
167
00:15:03,149 --> 00:15:06,196
که می شد در یک کتاب ریاضیات دانشگاهی پیدا کرد
168
00:15:06,221 --> 00:15:08,354
قبل از اینکه مریم این را بنویسه
169
00:15:08,627 --> 00:15:12,729
منبع دیگری برای مطالعه دانشجویان نبود
170
00:15:12,754 --> 00:15:20,704
و او کتابی کامل برای دانشجویانی که
می خواستند ریاضیات المپیاد یاد بگیرند نوشت
171
00:15:20,729 --> 00:15:24,844
بعد از سال ها ما هنوز داریم ازش استفاده می کنیم
و ازش یاد می گیریم
172
00:15:28,509 --> 00:15:34,407
ما رفیم اهواز در جنوب ایران
برای شرکت در کنفرانس دانشجویان
173
00:15:35,368 --> 00:15:41,641
حدود 40 دانشجو با اتوبوس به اهواز رفتند
در بخش جنوبی ایران
174
00:15:42,407 --> 00:15:47,633
هم کنفرانس بود و هم مسابقه
که مریم در اون اول شد
175
00:15:49,063 --> 00:15:52,829
ما قبل از نیمه شب اهواز را ترک کردیم
176
00:15:53,751 --> 00:15:57,290
هوا بارانی بود و در راه برگشت
177
00:15:58,009 --> 00:16:02,407
اتوبوس از جاده خارج شد و به رودخانه افتاد
178
00:16:03,172 --> 00:16:06,930
و چندتا از دوستانمان کشته شدند
179
00:16:06,955 --> 00:16:12,844
راننده نتوانسته بود در تاریکی جاده را درست تشخیص بدهد
180
00:16:13,461 --> 00:16:17,789
و اتوبوس تصادف کرد و داخل یک دره بزرگ افتاد
181
00:16:18,305 --> 00:16:21,594
و هفت تا از دانشجویان درجا کشته شدند
182
00:16:21,813 --> 00:16:24,915
مریم در اتوبوس بود
رویا در اتوبوس بود
183
00:16:25,180 --> 00:16:28,977
رویا نیازمند چندین عمل جراحی شد
184
00:16:29,002 --> 00:16:31,446
من چندین شب در بیمارستان بودم
185
00:16:32,087 --> 00:16:35,852
کبد من اسیب دیده بود و نیازمند عمل جراحی شد
186
00:16:36,055 --> 00:16:40,016
و دو نفر دیگر بودند
کیا و ایمان
187
00:16:40,134 --> 00:16:45,703
همه می آمدند عیادت تا ببینند چطور هستم
مریم یکی از آنها بود
188
00:16:45,728 --> 00:16:49,571
و خیلی احساساتی شده بود
و ن هیچ درک نمی کردم چرا
189
00:16:49,596 --> 00:16:54,065
و بعدا فهمیدم که فکر کرده بود من فوت کردم
190
00:17:17,368 --> 00:17:21,087
این فقدان بزرگی برای جامعه علمی ما بود
191
00:17:21,781 --> 00:17:26,031
هیچوقت فراموش نخواهیم کرد
192
00:17:26,766 --> 00:17:29,977
اینطور فرض شد که اگر تو نفر اول کلاس هستی
193
00:17:30,009 --> 00:17:35,149
و اگر می خواهی برای دکترا ادامه بدی
باید کشور را ترک کنی
194
00:17:35,454 --> 00:17:37,891
پرفسور شهشهانی پیشنهاد داد
195
00:17:37,916 --> 00:17:43,407
که اگر می خواهید شانس بیشتری برای
قبولی در دانشگاه های خوب داشته باشید
196
00:17:43,432 --> 00:17:49,289
هرکدام باید یک دانشگاهی را انتخاب کنیم
که دیگری برای آن اقدام نکرده باشد
197
00:17:49,314 --> 00:17:53,860
مریم هاروارد را انتخاب کرد و من ام آی تی را
چون می خواستیم به همدیگر نزدیک باشیم
198
00:17:53,885 --> 00:17:58,962
در پاییز 1999 من یک تماس تلفن از پروفسور "جو هریس" گرفتم
199
00:17:58,987 --> 00:18:03,649
او عضو کمیسیون پذیرش دپارتمان ریاضی مدرسه عالی بود
200
00:18:03,674 --> 00:18:10,586
و او تماس گرفت تا از من درباره مریم میرزاخانی سوال کند
که برای پذیرش در مدرسه عالی هاروارد اقدام کرده بود
201
00:18:10,611 --> 00:18:13,367
کامران وفا به من زنگ زد و گفت
202
00:18:13,626 --> 00:18:18,837
آیا درباره این نامه معرفی مطمئنی؟
چون آنها قبول کردند که مریمم را بپذیرند
203
00:18:18,862 --> 00:18:21,344
او به من گفت ما باید منتظر خبرهای خوبی از مریم باشیم
204
00:18:21,369 --> 00:18:24,790
و من یکجورایی از قطعیت او سورپرایز شدم
205
00:18:24,815 --> 00:18:27,844
معلوم شد که پنج تا از آنها اولین انتخابشان این بوده
206
00:18:29,086 --> 00:18:33,219
(تِریست - ایتالیا)
207
00:18:34,766 --> 00:18:37,639
سپس ما دو ماهی در ایتالیا گذراندیم
208
00:18:37,664 --> 00:18:40,031
جایی که ویزاهامون را برای آمدن به اینجا گرفتیم
209
00:18:40,056 --> 00:18:45,844
چیزی که مرزهای تشریفاتی را شکست
سفر به ایتالیا بود
210
00:18:45,869 --> 00:18:51,561
تا پنج سال اول مریم را، خانوم میرزاخانی صدا میکردم
211
00:18:51,586 --> 00:18:54,868
تا وقتی که به ایتالیا رسیدیم
و او دیگر فقط "مریم" بود
212
00:18:55,797 --> 00:18:59,234
(کمبریج، ماسچوست، امریکا)
213
00:19:12,391 --> 00:19:16,258
فکر می کنم داستان مریم چیزی شبیه به داستان منه
214
00:19:16,283 --> 00:19:20,477
درباره دختری است از کشور خودم
در دنیای واقعی
215
00:19:21,071 --> 00:19:25,352
زندگی مستقل به عنوان یک دختر تنها
که از کشور دیگری آمده
216
00:19:25,377 --> 00:19:30,625
با فرهنگ و رسومات کاملا متفاوت
بسیار چالش برانگیز بود
217
00:19:30,650 --> 00:19:32,881
مثلا اجاره مکانی برای زندگی
218
00:19:32,906 --> 00:19:38,282
گرفتن کارت اعتباری و پرداخت قبوض
چیزی نبود که بخوای همیشه باهاش درگیر باشی
219
00:19:38,307 --> 00:19:41,930
عادت داشتی که به زبان بومی خودت صحبت کنی
220
00:19:41,955 --> 00:19:44,657
فکر میکنی که داری به زبان خارجی صحبت می کنی
221
00:19:44,682 --> 00:19:48,266
میرسی اونجا متوجه میشی که اصلا اینطور نیست
222
00:19:48,291 --> 00:19:51,289
اولین باری بود به ایالات متحده میومدیم
223
00:19:51,923 --> 00:19:56,610
هیچ چیزی درباره شهر و دانشگاهش نمی دونستم
224
00:19:56,635 --> 00:20:01,367
خیلی در این باره نگران بودم
اما به محض اینکه رسیدم تمام نگرانی رفع شد
225
00:20:01,688 --> 00:20:05,727
مریم به هاروارد رفت و رویا به ام آی تی
پس هر دو در بوستون بودند
226
00:20:05,759 --> 00:20:08,953
و دوستی مریم و رویا در بوستون پایدار ماند
227
00:20:08,978 --> 00:20:13,391
بعضی مواقع به بوستون میرفتم
و این دو دوست را ملاقات میکردم
(امیر جعفری - دپارتمان ریاضیات دانشگاه شریف)
228
00:20:13,416 --> 00:20:15,977
و آنها درواقع جدا نشدنی بودند
229
00:20:16,003 --> 00:20:21,892
هروقت مریم را میدیدم رویا باهاش بود
و هر وقت رویا را میدیم مریم باهاش بود
آنها چون دو خواهر بودند
230
00:20:21,917 --> 00:20:26,065
هیچوقت در سال اولی که آنجا بودم
احساس دلتنگی برای وطن نکردم
231
00:20:26,090 --> 00:20:29,042
چون دوستان خوب بسیاری آنجا بود
232
00:20:29,067 --> 00:20:32,377
ما گروه های مطالعاتی ایرانی تشکیل دادیم
(هژیر رحمانداد - پروفسور مدیریت دانشگاه ام آی تی)
233
00:20:32,402 --> 00:20:36,706
ما سینارها و گفتگوهایی ترتیب دادیم
و شب های فیلم
234
00:20:36,886 --> 00:20:39,987
رفتم خونه اش تا در پختن غذا کمکش کنم
235
00:20:40,012 --> 00:20:44,402
او داشت یک مدل برنج ایرانی می پخت
(ایزت کوزکان - دانشگاه ایلنوی، شیکاگو)
236
00:20:44,427 --> 00:20:47,267
که یک مقدار زیر برنج را کمی سرخ میکنند
237
00:20:47,292 --> 00:20:52,652
او خیلی سرگرم این کار بود
و موسیقی گذاشت و شروع به رقص کرد
وقتی داشت مشغول پخت بود
238
00:20:53,410 --> 00:21:01,011
او کمی کم حرف بود
حتی وقتی که با بهترین دوستان ش بود
239
00:21:01,036 --> 00:21:07,083
او هیچوقت درباره عقاید سیاسی و مذهبی اش
با ما حرفی نمیزد
240
00:21:07,108 --> 00:21:09,581
این نقطه اینجا عدد اول نیست
241
00:21:10,643 --> 00:21:14,487
من اولین بار مریم را در
سمینار تحقیقاتی ام ملاقات کردم
242
00:21:14,512 --> 00:21:19,120
خیلی مواقع دانشجویان فارغ التحصیلی ارائه میدادند
و خیلی شبیه به یک کلاس باز بود
(کورتیس مک مولِن - دانشگاه هاروارد)
243
00:21:19,145 --> 00:21:23,424
مریم در سال دومش
شروع به کار با کرت مک مولن کرد
244
00:21:23,449 --> 00:21:30,830
او کمی مایوس شده بود درباره مسئله ای که روش کار میکرد
چون نمی تونست حلش کنه
245
00:21:30,855 --> 00:21:34,666
اون روش خیلی کارا نبود
(صدای مریم میرزاخانی)
246
00:21:34,691 --> 00:21:40,909
فکر میکردم راه درستی را برای انجامش دارم میرم
اما فهمیدم که داشتم اشتباه میرفتم
247
00:21:40,934 --> 00:21:45,314
تنها مسئله ای بود که او دو ماه روش فکر میکرد
و هیچ جایی بیرون نمیرفت
248
00:21:45,339 --> 00:21:47,326
بسیار ناراحت بود
249
00:21:47,351 --> 00:21:55,359
مریم کاملا مطمئن نبود که مک مولن که پروفسورش بود
توجه کافی به او میکنه
250
00:21:55,384 --> 00:22:00,757
سپس من پیشنهاد دادم که او یک سخنرانی داشته باشه
درباره این فرمول مک شِین
251
00:22:00,782 --> 00:22:05,248
و او یک ارائه عالی ترتیب داد
252
00:22:05,273 --> 00:22:09,991
او همیشه با یک لیست بلند از سوالات
به دفتر من می امد
253
00:22:10,016 --> 00:22:14,790
و سناریوهای نظری ریاضی را توضیح میداد
254
00:22:14,815 --> 00:22:21,156
ما کلی وقت میگذاشتیم تا ببینیم
اگر این نظریات اصلا معنی میدهند
و چطور باید باهاشون روبرو بشیم
255
00:22:21,181 --> 00:22:24,577
بیشتر کارهای میرزاخانی درباره هندسه سطوح بود
256
00:22:24,602 --> 00:22:27,374
مثل سطح یک توپ
یا سطح یک دونات
257
00:22:27,399 --> 00:22:29,788
که ریاضی دانان آن را "تورِس" می نامند
258
00:22:29,813 --> 00:22:35,084
و در پایان نامه دکتراش
او روی یک سوال پایه ای درباره هندسه سطوح متمرکز شد
(اریکا کلاریچ - ژورنالیست ریاضیات)
259
00:22:35,109 --> 00:22:39,968
که درباره این است که
چه می شود اگر روی یک سطح قرار بگیرید
و شروع به حرکت روی یک خط صاف کنید
260
00:22:39,993 --> 00:22:44,374
نسبت به آن سطح
مسیر شما ممکن است به خودش برگردد
261
00:22:44,399 --> 00:22:47,867
برای مثال
اگر به صورت مستقیم روی زمین راه بروید
262
00:22:47,892 --> 00:22:52,758
یک دایره تشکیل میدهید مثل اکوادور
و میرسید به همانجایی که شروع کردید
263
00:22:52,783 --> 00:22:56,610
و همین اتفاق روی یک تورس هم می افته
روی سطح یک دونات
264
00:22:56,635 --> 00:22:59,258
اگر مستقیم به سمت حفره مرکزی قدم بردارید
265
00:22:59,283 --> 00:23:04,672
میرید به سمت پایین حفره و زیر آن
و برمیگردید همانجا که شروع کردید
266
00:23:04,697 --> 00:23:08,033
اما اگر به سمت مسیر دیگری روی تورس قدم بردارید
267
00:23:08,058 --> 00:23:12,117
مسیر شما ممکنه تا ابد سرگردان باشه
و هیچوقت به نقطه شروع نرسید
268
00:23:12,142 --> 00:23:18,297
پایان نامه دکترای میرزاخانی متمرکز بود روی اینکه
یک خط مستقیم به نقطه اولش برگرده
و هیچوقت خودش را قطع نکنه
269
00:23:18,322 --> 00:23:21,102
که ریاضیدانان آن را
منحنی های نزدیک ساده می نامند
simple closed curves
270
00:23:21,127 --> 00:23:25,320
این منحنی ها را به سادگی می توان
روی یک گوی یا تورس تفکیک کرد
271
00:23:25,345 --> 00:23:28,898
اما تفکیکش روی یک تورس با دو حفره آسان نیست
272
00:23:28,923 --> 00:23:32,697
حلقه های ساده روی این شِی بسیار پیچیده تر هستند
273
00:23:32,722 --> 00:23:37,587
چون می تونید برید داخل یکی از این حفره ها
دور بزنید و برگردید به پشتش
274
00:23:37,612 --> 00:23:43,258
اولین کاری که او روی تز اش انجام داد
این بود که با یک مسئله خیلی ساده شروع کرد
275
00:23:43,283 --> 00:23:47,735
شما سطحی دارید که خیلی پیچیده تر از
یک گوی یا تورس است
276
00:23:47,760 --> 00:23:52,548
دو تا دسته داره که در ریاضیات آن را بزرگتر از یک میدونیم
277
00:23:52,573 --> 00:23:57,892
و او تعداد این منحی ها و حلقه های رو سطح را شمرد
278
00:23:57,917 --> 00:24:01,720
که همدیگر را قطع نمی کنند
و از طولشون ثابت شون استفاده کرد
279
00:24:01,745 --> 00:24:04,470
برای درک منحنی های ساده نزدیک روی یک سطح
simple closed curves
280
00:24:04,495 --> 00:24:07,468
باید هندسه دقیق سطح را درک کنید
281
00:24:07,493 --> 00:24:11,524
و وقتی که ما داریم درباره یک تورس
یا یک تورس با دو حفره حرف میزنیم
282
00:24:11,549 --> 00:24:15,321
ما درباره شکل سطحش صحبت کردیم
اما نه همه چیزش
283
00:24:15,346 --> 00:24:19,883
می تونه یک تورس چاق باشه
یا یک تورس لاغر بلند
284
00:24:19,908 --> 00:24:23,625
و همین بحث درباره تورس هایی با دو حفره هم صدق میکنه
285
00:24:23,650 --> 00:24:27,891
این سطوح هندسه پیچیده تر دارند
که یهشون هندسه هایپربولیک گویند
hyperbolic
286
00:24:27,916 --> 00:24:31,314
اما باز هم این ما هستیم
که جزئیات هندسه آنها را انتخاب می کنیم
287
00:24:31,339 --> 00:24:34,071
که دسته های آنها چقدر چاق یا لاغر باشند
288
00:24:34,096 --> 00:24:36,087
و هندسه ای که ما انتخاب می کنیم
289
00:24:36,112 --> 00:24:41,892
تعیین می کند
که چه تعداد منحنی ساده نزدیک
با طول های مختلف وجود دارند
290
00:24:41,917 --> 00:24:45,937
ریاضیدانان یک مفهومی دارند به اسم
modula space
291
00:24:45,962 --> 00:24:50,954
که به شما اجازه میده
تمام هندسه های محتمل روی یک سطح را درنظر بگیرید
292
00:24:50,979 --> 00:24:53,212
این ماجولا اسپیس مثل یک نقشه است
modula space
293
00:24:53,237 --> 00:24:55,634
و هر نقطه روی نقشه
294
00:24:55,659 --> 00:25:00,048
آدرسی برای یک هندسه محتمل متفاوت است
که میتونه روی سطح شما وجود داشته باشه
295
00:25:00,073 --> 00:25:04,781
دونات چاق مورد نظر شما
روی یک آدرسی روی نقشه قرار خواهد داشت
296
00:25:04,806 --> 00:25:09,008
و دونات لاغر بلند
روی آدرس دیگری قرار می گیرد
297
00:25:09,033 --> 00:25:14,532
و دو دونات با زخامت همسان
می توانند در همسایگی روی نقشه قرار گیرند
298
00:25:14,557 --> 00:25:18,798
درحالی که یک دوتان با زخامتی متفات
دورتر قرار می گیرد
299
00:25:18,823 --> 00:25:23,329
و وقتی میرزاخانی می خواست
اون منحنی های ساده نزدیک را
روی یک سطح خاص بشمارد
300
00:25:23,354 --> 00:25:26,875
در نهایت همزمان نگاهش به تمامی سطوح یکسان بود
301
00:25:26,900 --> 00:25:28,821
او به ماجولا اسپیس نگاه کرد
modula space
302
00:25:28,846 --> 00:25:34,985
و برای اون کار
او باید وارد محاسبه مقادیر ماجولا اسپیس میشد
303
00:25:35,010 --> 00:25:37,337
وقتی او این مقادیر را محاسبه میکرد
304
00:25:37,362 --> 00:25:43,183
او تعدادی از این چندجمله ای های ساده
و عدد پی و اعداد گویا در آن بدست آورد
305
00:25:43,208 --> 00:25:46,800
و اون تونست تعابیری از این اعداد کنه
306
00:25:46,825 --> 00:25:49,582
و به فرمول های بازگشتی که برای آنها پیدا کرد
307
00:25:49,607 --> 00:25:55,612
که منجر به یک مدرک جدیدی شد
از یک نتیجه گیری در توری ریسمان در فیزیک ریاضیات
308
00:25:55,637 --> 00:25:57,730
که در اصل بهش میگن
witness conjecture
309
00:25:57,755 --> 00:26:00,636
310
00:26:00,663 --> 00:26:04,499
در یک جایی به من گفت که او معتقد است که راه حل مریم
311
00:26:04,524 --> 00:26:07,271
بهتر از مال خودش است
312
00:26:07,296 --> 00:26:12,749
این نشان میده که اگر این راه حل اول نبوده
اما باز راه حل بسیار زیبایی بوده
313
00:26:12,774 --> 00:26:17,123
سه تا روزنامه وجود داره
که ژورنال های ریاضیات را چاپ می کنند
314
00:26:17,148 --> 00:26:22,990
که دستاورد بشدت نادری است برای یک دانشجوی فارغ التحصیلی که وارد یکی از این ژورنال ها بشه
(جایادو آتریا - دانشگاه واشنگتون)
315
00:26:23,015 --> 00:26:25,960
اینونشن متمتیکا و ژورنال ریاضیات امریکا
316
00:26:25,985 --> 00:26:30,710
مردم هنوز آن را می خوانند
و ایده های جدیدی از آن استخراج می کنند
317
00:26:31,546 --> 00:26:34,404
مردم متفاوت اند
و شیوه های متفاوتی برای ریاضیات وجود دارد
(صدای مریم میرزاخانی)
318
00:26:34,429 --> 00:26:37,061
و اگر می خواهید یک ایده منطقی بدست بیارید
319
00:26:37,086 --> 00:26:40,740
باید با شکیبایی زمان زیادی صرف فکر کردن بکنید
320
00:26:40,765 --> 00:26:43,693
و مایوس نشوید
321
00:26:43,718 --> 00:26:46,592
و برگردید به همان مسئله ها
322
00:26:46,617 --> 00:26:49,780
و با اعتماد بنفس باشید
323
00:26:49,805 --> 00:26:52,303
شاید روزی یک ایده خوب به ذهنتان بیاد
324
00:26:52,328 --> 00:26:54,826
او بشدت متمرکز بود
325
00:26:54,851 --> 00:27:02,271
و فکر می کنم او این رفتار را موقع حل مسائل هم داشت
326
00:27:02,296 --> 00:27:04,818
می گفت: می تونم انجامش بدم و حلش کنم
327
00:27:04,843 --> 00:27:11,576
هروقت او یک مانع میدید
براش مثل یک پازل بود که باید انجامش میداد
328
00:27:11,601 --> 00:27:14,505
او موانع را بسیار جدی می گرفت
329
00:27:14,530 --> 00:27:16,592
بجای پرسش سوال ها
330
00:27:16,617 --> 00:27:21,733
او دوست داشت شروع کنه به توضیح دادن مثل یک داستان
یا روایت های ریاضیاتی
331
00:27:21,758 --> 00:27:27,529
و این روایات بسیار بلند پروازانه و نظری بودند
و تقریبا مثل داستان های علمی تخیلی بودند
332
00:27:27,554 --> 00:27:30,772
او می تونستت حدس و گمان های مبهمی طرح کنه
333
00:27:30,797 --> 00:27:35,748
درباره اشکال مرزهای ناشناخته ریاضیاتی
334
00:27:35,773 --> 00:27:39,934
کاملا با جزئیات درست و تصور میکرد
چطور همه اینها با هم جور میشن
335
00:27:39,959 --> 00:27:44,035
و او بسیار با پیدا کردن سوالات درست سازگار شده بود
336
00:27:44,060 --> 00:27:49,095
و فکر میکن این از بینش نظری او میامد
337
00:27:49,120 --> 00:27:55,289
او جلوتر فکر میکرد
شکل تئوری که باید کشف بشه چطور باید باشه
338
00:27:59,861 --> 00:28:03,283
حدود دو ماه بعد از اینکه او "یان" را ملاقات کرد
339
00:28:03,308 --> 00:28:07,361
به من گفت که می خواد با این آقا دوست بشه
340
00:28:07,830 --> 00:28:14,062
او با این مَرد قدبلند اهل چِک آشنا شد
که او هم دانشجو بود
341
00:28:14,087 --> 00:28:17,658
جزئیات زیادی نگفت
مریم جزئیات زیادی را با ما درمیون نمی گذاشت
342
00:28:17,683 --> 00:28:22,011
او سال 2004 فارغ التحصیل شد
343
00:28:22,036 --> 00:28:25,207
و ما در پاییز 2003 آشنا شدیم
344
00:28:25,232 --> 00:28:28,631
او دختر خیلی متواضع و ساده ای بنظر یومد
345
00:28:28,656 --> 00:28:31,537
اصلا درباره کارش صحبت نمی کرد
346
00:28:31,562 --> 00:28:34,116
اوایل اصلا نمی دانستم که بسیار در کارش ماهر است
347
00:28:34,141 --> 00:28:37,349
می دونستم که او دانشجوی دکترای هاروارد است
348
00:28:38,203 --> 00:28:41,383
آنها در گوشه اتاق دست در دست همدیگه بودند
349
00:28:41,408 --> 00:28:46,651
و گفتم اوه این داستان جدید است
تا آنجایی که ن خبر دارم
350
00:28:46,676 --> 00:28:53,871
اینکه مریم شروع کرد با یک غیر ایرانی ملاقات کردن
یکجورایی شکستن چندین مرز در جمع ا بود
351
00:28:53,896 --> 00:28:59,973
این زیبا بود که مریم درگیر چنین موانعی نبود
352
00:29:00,207 --> 00:29:05,713
آنها در پرینستون هم ازدواج حقوقی کردند
و هم ازدواج اسلامی
353
00:29:05,738 --> 00:29:11,270
ما رفتیم کوهنورد، آنها آنجا ازدواج کردند
برگشتیم و آشپزی کردیم
354
00:29:11,295 --> 00:29:15,738
غذای عروسی ماهی سالمون
با هلو و انبه بود
355
00:29:15,770 --> 00:29:20,042
احساس من این بود که
مریم و یان بسیار کنار هم خوشحال بودند
356
00:29:25,880 --> 00:29:30,786
کم کم خبرهای تِزها و دستاورهای او در پرینستون پیچید
357
00:29:30,811 --> 00:29:35,312
و بسرعت میتوجه شدیم که باید این شخص را استخدام کنیم
358
00:29:35,337 --> 00:29:40,076
او یک موقعیت بسیار معتبری کسب کرده بود
بخاطر بورس تحصیلی
359
00:29:40,101 --> 00:29:42,813
و تصمیم گرفت که به دانشگاه پرینستون بره
360
00:29:43,970 --> 00:29:49,691
در پرینستون او تحقیقات بعد از پروژه دکتراش را شروع کرد
361
00:29:49,716 --> 00:29:51,761
ما خیلی زود با هم جور شدیم
362
00:29:51,786 --> 00:29:54,621
من بسیار از حرف زدن باهاش لذت بردم
و از همکاری باهاش خشنود شدم
363
00:29:54,646 --> 00:29:57,403
او دانشجوی بسیار باهوشی بود
364
00:29:57,428 --> 00:30:00,388
او جوان بود و کمی هم وفقیت کسب کرده بود
365
00:30:01,034 --> 00:30:05,880
اما اصلا خودش رو نمی گرفت
او مهربان ترین آدمی بود که من دیده ام
366
00:30:08,013 --> 00:30:10,911
او یک بار آمد شیکاگو وقتی می خواستیم استخدامش کنیم
367
00:30:11,701 --> 00:30:16,223
و در شهر یکی از بزرگترین طوفان ها اتفاق افتاد
368
00:30:16,255 --> 00:30:19,840
هوا حدود منفی 20 درجه شده بود
او رفت و دیگه برنگشت
369
00:30:21,083 --> 00:30:25,145
قبل از اینکه او پرینستون را ترک کند
ما او را به مقام استادی ارتقا دادیم
370
00:30:25,170 --> 00:30:28,160
به دلایل مختلف و مشکلات جسمی
371
00:30:28,185 --> 00:30:32,365
او به استنفورد رفت و بهش یک شغل دائم پیشنهاد دادند
372
00:30:41,757 --> 00:30:44,531
میزان تدریس ما برای مدتی کم شد
373
00:30:44,556 --> 00:30:50,336
او آزادی بیشتری داشت
و ما اولش در کلیفورنیا اوقات خوبی داشتیم
374
00:30:50,906 --> 00:30:57,093
رضایت بخش ترین قسمت تدریس برای من
بحث با دانشجویان در خارج از کلاس است
(صدای مریم میرزاخانی)
375
00:30:57,118 --> 00:31:01,870
بیشتر از وقتی که روی چیز خاصی کار می کنم
یا موقع سخنرانی ها
376
00:31:01,915 --> 00:31:04,482
در یک روز معمولی اگر جلسه داشتیم
377
00:31:04,507 --> 00:31:07,096
ما در دفتر کار او (مریم) بودیم
ساعت 10:30
378
00:31:07,121 --> 00:31:09,754
و ما روی تخته سیاه کار می کردیم
379
00:31:09,779 --> 00:31:16,893
بعضی مواقع که من و مریم کار می کردیم
و می خواستیم سر از کار همه چیز در بیاریم
380
00:31:16,918 --> 00:31:22,377
می گفتیم شاید باید فعلا تا اواسط راه رو بریم
شاید نباید کل مسئله را یکجا حل کنیم
381
00:31:22,402 --> 00:31:30,520
یادم میاد یکبار اومدم پیش مریم
و کاملا اثبات مسئله ام رو خراب کردم و همه چیز از هم پاشید
(جنیا سپیرو دانشگاه بینگمتن، شاگرد مریم)
382
00:31:30,545 --> 00:31:36,580
همه چیز از هم پاشید اما اون گفت
نه اشکالی نداره و شروع کردیم درباره اش حرف زدن
383
00:31:36,605 --> 00:31:39,761
و بعد از آن گفتگو ما روی چیز دیگری کار کردیم
384
00:31:39,786 --> 00:31:42,864
آها این چیزیه که باید روش متمرکز بشیم
385
00:31:42,891 --> 00:31:49,230
شما که با ریاضی دانان جوان صحبت می کنید خیلی هیجان انگیزه
چون آنها بسیار درمورد مسائل مثبت اندیش هستند
(صدای مریم میرزاخانی)
386
00:31:49,257 --> 00:31:52,638
آنها لزوما تمام مشکلات تکنیکی را نمی دانند
387
00:31:52,675 --> 00:31:57,184
پس آنها بسیار ذهن باز تری دارند
تا مسیرهای جدیدی را طی کنند
388
00:31:57,209 --> 00:32:02,564
بدون شک بهترین قسمت کار اینه که کسی را پیدا کنی
که بتونی باهاش ارتباط برقرار کنی
389
00:32:02,589 --> 00:32:05,443
بتونن ایده های خود را برات توضیح بدن
390
00:32:05,468 --> 00:32:12,902
و درباره طرح این ایده ها خوشحال باشند
و تو هم بتونی ایده هات رو توضیح بدی
391
00:32:16,206 --> 00:32:21,607
او (مریم) بهترین چیز در دانشگاه استنفورد بود برای من
392
00:32:28,259 --> 00:32:31,105
در وسط توضیح یک موضوع
393
00:32:31,130 --> 00:32:39,922
او به یکباره خیلی هیجان زده میشد
یهو وسط حرف من می پرید بدون اینکه هیچ توضیحی
394
00:32:40,480 --> 00:32:45,056
وقتی او داشت یک مسئله ریاضیاتی را
که داشت باهاش دست و پنجه نرم میکرد را توضیح میداد
395
00:32:45,084 --> 00:32:49,635
او خیلی دست هایش را حرکت میداد
396
00:32:49,660 --> 00:32:58,968
او چشمان آبی قشنگی داشت
و تو می تونستی نوری را درش ببینی
که او درباره یک موضوع ریاضی هیجان زده است و این را حس میکردی
397
00:32:59,006 --> 00:33:04,854
او یک تکه کلامی داشت
میگفت "این چطور ممکنه؟" و اگر چیزی باید درست میبود
او میگفت چطور ممکنه اینطور نشه؟
398
00:33:04,879 --> 00:33:07,546
چطور ممکنه این موضوع خاص کار نمیکنه
399
00:33:08,349 --> 00:33:13,852
هی از این عبارت استفاده میکرد و ما جلو میرفتیم
و می گفتیم آها باید اینطور حلش کرد
400
00:33:13,877 --> 00:33:16,734
او نسبت به همه چیز به صورت تصویری فکر میکرد
401
00:33:16,759 --> 00:33:21,745
تصاویری را روی تختته می کشید
و بالای هر چیزی یک عکس می کشید
402
00:33:21,770 --> 00:33:25,818
و این واقعا نوعی نگرش هندسی به مسائل بود
403
00:33:28,631 --> 00:33:35,269
او این دفترچه های بزرگ را خریده بود و ازشون استفاده میکرد
و معمولا روی زمین کار میکرد
404
00:33:35,294 --> 00:33:40,741
فکر کنم این درباره "توزیع ژئودزیک بسته" است
405
00:33:40,766 --> 00:33:45,529
اینجا سطوحی می بینید با حفره هایی
سطوح هایپربولیک می بینید
406
00:33:45,554 --> 00:33:50,852
دقیقا چیزی که اینجا می بینید
تمام آن پیچیدگی هایی که او بهشون فکر میکرد نیست
407
00:33:50,877 --> 00:33:52,672
کل ماجرا فقط درون ذهن او بود
408
00:34:06,935 --> 00:34:11,042
یکی از دستاوردهای اصلی او در گرفتن مدال فیلدز
409
00:34:11,067 --> 00:34:15,747
این بود که او یک مسئله ای را حل کرد به نام
تئوری رتنر بر روی ماجولا اسپیس
ratner theory for madula space
410
00:34:15,772 --> 00:34:20,111
و او این کار را با دو ریاضی دان دیگر انجام کرد
411
00:34:20,136 --> 00:34:23,971
این مسئله ای که او حل کرد
بر پایه یک سوال بسیار ساده است
412
00:34:23,996 --> 00:34:29,113
اگر به یک توپ بر روی میز بیلیارد ضربه بزنید
چند راه مختلف وجود دارد که می تواند طی کند
413
00:34:29,138 --> 00:34:34,706
شاید به یک گوشه قل بخورد
شاید به دیواره بخورد و بالا پایین رود
414
00:34:34,731 --> 00:34:38,017
یا شاید مسیرهای پیچیده تری را طی کند
415
00:34:38,042 --> 00:34:41,972
و اینجا ما داریم درباره یک میز بیلیارد
مستطیل شکل معمولی حرف میزنیم
416
00:34:41,997 --> 00:34:46,136
یا شاید ما به اشکال مثلثی یا پنج ظلعی برسیم
417
00:34:46,161 --> 00:34:49,274
و برای این میزهای بیلیارد با اشکال متفاوت
418
00:34:49,299 --> 00:34:53,931
بسیار سخته که درک کنیم
مسیر های ممکن کدام می تواند باشد
419
00:34:53,956 --> 00:34:58,875
اما راهی وجود دارد تا این مسئله را
به مسئله های هندسه سطح تبدیل کنیم
420
00:34:58,900 --> 00:35:01,328
که یکی از تخصص های میرزاخانی بود
421
00:35:01,719 --> 00:35:06,508
تصور کنید که ما یک آینه در هر طرف میز بیلیارد قرار دهیم
422
00:35:06,533 --> 00:35:10,163
وقتی توپ به یک سطح برخورد کند تغییر مسیر میدهد
423
00:35:10,188 --> 00:35:14,703
اما در آینه انگار به یک مسیر مستقیم ادامه میدهد
424
00:35:14,728 --> 00:35:17,201
وقتی به دیواره آن دنیای شیشه ای برخورد میکند
425
00:35:17,226 --> 00:35:21,428
به یک مسیر مستقیم در آن دنیای شیشه ای دیگری ادامه میدهد
426
00:35:21,453 --> 00:35:23,147
پس از این منظر
427
00:35:23,172 --> 00:35:26,225
انگار این توپ در یک مسیر مستقیم بی انتها ادامه میدهد
428
00:35:26,250 --> 00:35:28,616
ما مسیر توپ را ساده سازی می کنیم
429
00:35:28,641 --> 00:35:31,951
اما دنیایی که توپ در آن مسیر ادامه میدهد
را بسیار پیچیده تر می کنیم
430
00:35:31,976 --> 00:35:36,936
و به جای اینکه به بازتاب آن توجه کنیم
مسیر را دنبال می کنیم
431
00:35:38,194 --> 00:35:44,311
و اینکه درباره این شکل بدانیم
همان است که درباره میز بیلیارد بدانیم
432
00:35:44,819 --> 00:35:48,224
برای آن نوع میز بیلیاردی که میرزاخانی تحقیق میکرد
433
00:35:48,249 --> 00:35:53,155
معلوم شد که اگر میز بیلیارد به صورت آینه وار هی باز تر کنید
434
00:35:53,180 --> 00:35:59,029
در نهایت به میز بیلیارد اصلی میرسید که تغییر مکان داده است
435
00:35:59,054 --> 00:36:03,686
و با هر بار تکرار این باز کردن میزها
فقط به تکرار چیزی که دیده بودید میرسید
436
00:36:03,991 --> 00:36:05,702
می توانیم تصور کنیم
437
00:36:05,727 --> 00:36:09,116
می توانیم میز آخر را قبل از شروع تکرار را برداریم
438
00:36:09,141 --> 00:36:13,397
بچسبانیمش به میز اصلی بجای باز کردنش
439
00:36:13,422 --> 00:36:16,569
و اگر شما این چسباندن های مختلف را انجام دهید
440
00:36:16,594 --> 00:36:18,287
در هایت به یک سطح میرسید
441
00:36:18,569 --> 00:36:23,624
و سطح به یک هندسه دقیقی میرسد
که از میز بیلیارد آمده است
442
00:36:23,929 --> 00:36:29,350
این هندسه تنها هندسه میز بیلیارد نخواهد بود
که می توانیم تصور کنیم که سطح ما داشته باشد
443
00:36:29,375 --> 00:36:31,710
شاید یک میز بیلیارد دیگری هم باشد
444
00:36:31,735 --> 00:36:34,639
که به همان سطح بچسبد
445
00:36:34,664 --> 00:36:39,045
با یک هندسه متفاوت
که شاید دسته ها را چاق تر یا باریک تر کند
446
00:36:39,070 --> 00:36:43,506
درست مثل کارهای اولیه میرزاخانی
میتوانیم درباره ماجولا اسپیس صحبت کنیم
Modula Space
447
00:36:43,531 --> 00:36:47,513
اما اینبار ماجولا اسپیس ما از از هندسه بیلیارد گرفته شده
448
00:36:47,538 --> 00:36:50,443
و ساختارهای مرتبط را هندسه مسطح می نامیم
449
00:36:50,468 --> 00:36:55,944
پس آن تورس که از یک میز بیلیارد مستطیل شکل ساختیم
در یک آدرس بر روی نقشه زیست می کند
450
00:36:55,969 --> 00:36:59,911
و تورس دیگری که از میز بیالیارد مثلثی شکل ساختیم
در آدرسی دیگر زیست می کند
451
00:36:59,936 --> 00:37:02,465
برای درک یک میز بیلیارد بخصوص
452
00:37:02,490 --> 00:37:09,084
میرزاخانی از رویکردی استفاده کرد
که به تمام هندسه های بیلیارد یکجا می نگریست
در ماجولا اسپیس
453
00:37:09,109 --> 00:37:13,787
میز بیلیارد مخصوص ما در یک نقطه ای
در نقشه ماجولا اسپیس زیست می کند
454
00:37:13,812 --> 00:37:19,577
اما هندسه های دیگر بیلیارد هم وجود دارند
با وابستگی های خاصی از میز بیلیارد اصلی ما
455
00:37:19,609 --> 00:37:22,247
اگر یک مسیر را بر روی میز انتخاب کنیم
456
00:37:22,272 --> 00:37:26,733
می تونیم تصور کنیم میز را در همان مسیر حرکت خم کنیم
457
00:37:26,758 --> 00:37:30,155
و در مسیر عمودی آن را کش بیاریم
458
00:37:30,304 --> 00:37:32,858
و این یک هندسه جدید تولید می کند
459
00:37:32,883 --> 00:37:37,108
پس این مارا به آدرس جدیدی در ماجولا اسپیس حرکت میدهد
460
00:37:37,133 --> 00:37:41,280
یا می توانید میز را در مسیر حرکت عمودی منحرف کنید
461
00:37:41,305 --> 00:37:44,099
و باز یک هندسه جدید تولید خواهد شد
462
00:37:44,123 --> 00:37:47,507
این تغییر شکل ها
ما را به نقطه جدیدی در ماجولا اسپیس می برد
463
00:37:47,532 --> 00:37:49,739
اما نه به هر نقطه ممکن
464
00:37:49,764 --> 00:37:54,655
فقط به نقاطی که همبستگی خاصی
با میز بیلیارد اصلی ما دارند
465
00:37:54,819 --> 00:37:59,866
و به این نقاط مدار یا حدقه گفته میشود
466
00:38:00,202 --> 00:38:05,085
پس ما مسئله اصلی مان را که
قل خوردن یک توپ بر روی یک میز بیلیارد بود را
467
00:38:05,110 --> 00:38:09,772
به یک مسئله که نقطه ای متحرک بر روی ماجولا اسپیس بود ترجمه کردیم
468
00:38:10,155 --> 00:38:13,827
و اگر درک کنید که این مدار بر روی ماجولا اسپیس چه شکلی است
469
00:38:13,852 --> 00:38:18,663
این به شما می گوید که مسیر حرکت
بر روی میز بیلیارد اصلی شما چگونه است
470
00:38:18,688 --> 00:38:21,662
شما می توانید درک کنید
چندتا مسیر حرکت نزدیک وجود دارد
471
00:38:21,687 --> 00:38:23,983
می تونید درک کنید
توپ چندتا مسیر را می تواند طی کند تا به نقطه اول برسد
472
00:38:24,008 --> 00:38:26,319
می تونید درک کنید
توپ بیلیارد چطور بر روی میز پخش میشود
473
00:38:26,351 --> 00:38:29,591
همه اینها از درک مدارها میاد
474
00:38:29,616 --> 00:38:33,162
این مسئله ایه که در باره هر سطحی با هر تعداد دسته است
(کورتیس مک مولان، دانشگاه هاروارد)
475
00:38:33,187 --> 00:38:36,872
و این یک فرضیه راهنمای بزرگ
در این زمینه است
476
00:38:36,897 --> 00:38:39,710
و هیچکسی فکر نمیکرده که در اینباره پیشرفت کنیم
477
00:38:39,743 --> 00:38:44,107
و یکی از اهداف برای درک رفتار این مدارها
(الکس اسکین، دانشگاه شیکاگو)
478
00:38:44,132 --> 00:38:49,616
حالا نظریه رتنر یک سیستم داینامیک است
که از داینامیک همگن می آید
479
00:38:49,641 --> 00:38:52,663
و نهایتا شما می توانید مدار هر یک از نقاط را درک کنید
480
00:38:52,688 --> 00:38:55,210
من بسیار خوش شانس بودم
481
00:38:55,235 --> 00:39:01,155
که اولین نفری بودم که در این مسئله پیشرفت کردم
و نشان دادم که سطح هایی با دو دسته وجود دارند
482
00:39:01,180 --> 00:39:06,757
و یادمه مریم یک روز به دفتر من آمد
و گفت: چرا فقط جینوس 2 را انجام دادی؟
Genus
483
00:39:06,782 --> 00:39:10,209
و یکجورایی گفت
484
00:39:10,234 --> 00:39:14,928
چرا فقط از کوه اورست بالا رفتی؟
اچرا از بقیه کوه ها بالا نمیری؟
485
00:39:21,014 --> 00:39:25,998
تلاش برای حل یک مسئله
مانند فتح قله ای است که هیچ کسی تابحال فتح نکرده
486
00:39:26,023 --> 00:39:28,264
پس باید از این کوه بالا بری
487
00:39:28,289 --> 00:39:31,412
بعضی مواقع فکر می کنیم که داریم آرام بالا میریم
488
00:39:31,437 --> 00:39:34,967
و بعضی مواقع حس می کنیم
که داریم به قله نزدیک میشیم
489
00:39:34,992 --> 00:39:36,952
و بعد این موانع در جلویمان وجود دارند
490
00:39:36,977 --> 00:39:39,718
و بعضی مشکلاتی که نمی تونستیم ازش عبور کنیم
491
00:39:39,743 --> 00:39:44,819
خیلی نا امید کننده بود که دو سال تلاش کنیم
492
00:39:44,844 --> 00:39:46,944
و شما گیر می کنید
493
00:39:46,977 --> 00:39:50,420
آنها فکر کردند که مسئله حل شده
(آنتون زوریچ، موسسه ریاضیات دِ ژوسیو)
494
00:39:50,445 --> 00:39:53,272
و بعد فهمیدند که پیچیدگی های دیگری هم وجود دارد
495
00:39:53,297 --> 00:39:58,069
و چند سال دیگر هم بسیار سخت کار کردند
496
00:39:58,094 --> 00:40:00,475
ناراحت کننده است چون او بسیار آدم مثبتی بود
497
00:40:00,500 --> 00:40:07,529
(غیر قابل ترجمه به علت عدم جمله بندی صحیح)
498
00:40:07,576 --> 00:40:12,748
در مقطعی آنها مسئله را حل کردند
499
00:40:12,773 --> 00:40:17,327
و آنها از نتایجی استفاده کردند
که غلط املایی داشت
500
00:40:17,352 --> 00:40:19,007
و این اشتباه املایی بسیار بزرگ بود
501
00:40:19,039 --> 00:40:22,404
چون بخشی از جواب مسئله از بین رفت
502
00:40:22,429 --> 00:40:27,030
حدود یکسال و نیم بود که هیچ پیشرفتی نکرده بودیم
503
00:40:27,217 --> 00:40:32,139
تا آخر مطمئن نبودیم
و امیدی نداشتیم که این پروژه انجام خواهد شد
504
00:40:32,164 --> 00:40:34,335
و یک تجربه بزرگی بود
505
00:40:34,360 --> 00:40:37,459
و مریم بسیار شگفت انگیز بود
506
00:40:37,484 --> 00:40:40,970
و هر دو نظریه درباره ریاضیات بود
507
00:40:40,995 --> 00:40:48,018
و برای این نوع کار تعادل روحی بسیاری نیاز است
که بنظرم در این زمینه هم او عالی بود
508
00:40:48,112 --> 00:40:52,885
بعضی مواقع میددیدی که اوبسیار شاد است
و میگفت که یک ایده دارم که امیدوارم درست باشد
509
00:40:52,910 --> 00:40:57,938
البته ممنه بعد از چند ساعت پی ببرم که ممکنه اشتباه باشه
510
00:40:57,963 --> 00:41:00,448
ولی می خوام از این حس
که ممکنه درست باشه لذت ببرم
511
00:41:00,481 --> 00:41:06,369
ریاضی دانان خوب شجاعت این را دارند
که می توانند تصور کنند که یک مسئله را حل کنند
و یک جواب را متصور بشوند
512
00:41:06,394 --> 00:41:12,487
اینکه بینش و ایمان به آن را حل داشته باشند
بسیار مهم است
513
00:41:12,512 --> 00:41:19,922
متوجه شدم که شخصیت او بسیار مناسب
این است که مدت ها به یک مسئله فکر کند
514
00:41:20,164 --> 00:41:27,211
بعضی مواقع باید به دامنه کوه سرازیر شد
و راه جدیدی را برگزید و از سمت دیگری بالا رفت
515
00:41:27,244 --> 00:41:32,337
و این دو سه سال دیگری زمان برد تا این کار را بکنیم
516
00:41:32,362 --> 00:41:37,883
پس کاری که میرزاخانی و همکارانش کردند
این بود که از تمام کوه ها بالا بروند
517
00:41:37,908 --> 00:41:41,345
آنها این نظریه را نه فقط برای یک تورس با دو دسته
518
00:41:41,370 --> 00:41:44,009
بلکه برای یک تورس با هر چند تعداد دسته ای حل کردند
519
00:41:44,034 --> 00:41:46,469
و نظریه ای که آنها اثبات کردند آنقدر قدرتمند بود
520
00:41:46,494 --> 00:41:50,642
که ریاضی دانان آن را
The Magic Wand Theorem
نامیدند
521
00:41:50,668 --> 00:41:53,036
نقطه ای روی این را در نظر بگیرید
522
00:41:53,061 --> 00:41:57,215
در ماجولا اسپیس
که به این نقطه مرتبط است
523
00:41:57,240 --> 00:42:00,341
و با یک چوب جادویی لمسش می کنید
524
00:42:00,373 --> 00:42:06,302
و یکدفعه رشد می کند
و به صورت یک مدار در ماجولا اسپیس رشد می کند
525
00:42:06,327 --> 00:42:08,761
و هندسه خاص این منیفولد
526
00:42:08,786 --> 00:42:16,363
پاسخگوی تمام خصوصیات هندسی
و داینامیکی این سطح اولیه خاص هستند
527
00:42:16,388 --> 00:42:20,693
و این برای من مثل تصویری از داستان سیندرلا است
528
00:42:21,155 --> 00:42:22,497
این یک پیشرفت عظیم بود
529
00:42:22,522 --> 00:42:27,136
بسیاری از مسئله هایی که حتی
نمی توانستیم به آنها رجوع کنیم
530
00:42:27,161 --> 00:42:30,239
حالا با این نظریه قابل حل بودند
531
00:42:30,561 --> 00:42:36,248
این کارِ میرزاخانی دستاورد اصلی در کارهای دینامیکی بود
532
00:42:36,272 --> 00:42:42,155
و هر اتفاقی که در این زمینه میوفته
می بینید که به کار او در آن نقش داشته است
533
00:42:50,942 --> 00:42:53,651
ما زندگی شادی داشتیم
534
00:42:53,676 --> 00:42:55,200
همه چیز درباره ریاضی نبود
535
00:42:55,225 --> 00:42:59,106
ما موسیقی دوست داشتیم
ورزش دوست داشتیم
با هم مسافرت می رفتیم
536
00:42:59,131 --> 00:43:02,762
و از خیلی جهات زندگی نرمالی بود
537
00:43:02,787 --> 00:43:05,301
او بسیار رفتار دوستانه ای داشت
(امی ویلکینسون، پروفسور ریاضیات دانشگاه شیکاگو)
538
00:43:05,326 --> 00:43:12,035
و سریع منو سوال پیچ میکرد
که چطور زندگیت رو به عنوان یک والد مدیریت می کنی
539
00:43:12,060 --> 00:43:14,713
و به عنوان یک ریاضیدان
540
00:43:14,738 --> 00:43:17,629
او بسیار نسبت به آناهیتا (دخترش) متعهد بود
541
00:43:17,654 --> 00:43:22,136
و در کل خانواده اش برایش بسیار عزیز بود
542
00:43:22,176 --> 00:43:28,152
اتفاقات زیادی در زندگی برای مریم افتاد
او باردار شد و بچه دار شد
543
00:43:28,177 --> 00:43:34,481
و در آخرین مراحل دیدیم که او مبتلا به سرطان شده بود
544
00:43:36,411 --> 00:43:41,067
درست قبل از اینکه آناهیتا دو ساله بشه
مریم به یکباره مریض شد
545
00:43:41,092 --> 00:43:44,630
او به سرطان پستان تشخیص داده شد
546
00:43:44,863 --> 00:43:48,270
و رشته ای از معالجات و جراحی ها اتفاق افتاد
547
00:43:49,200 --> 00:43:56,520
اگر قرار بود بین کارش و
و یک کاری که باید برای آناهیتا انجام میداد یکی را انتخاب کند
او آناهیتا را انتخاب میکرد
548
00:43:56,545 --> 00:43:59,536
او در طول مدت درمانش بسیار مثبت بود
549
00:43:59,561 --> 00:44:02,622
فکر کردیم که او کاملا بهبود یافته
550
00:44:02,647 --> 00:44:06,059
و او دوباره روی کارش تمرکز شد
551
00:44:07,622 --> 00:44:10,237
درست بعد از تِز او
552
00:44:10,262 --> 00:44:13,636
همگی میگفتند که این شخص باید مدال فیلدز را برنده شود
(این جایزه به نوبل ریاضیات معروف است)
553
00:44:13,661 --> 00:44:19,106
ما مطمئن بودیم که مریم نامزد دریافت مدال فیلدز است
554
00:44:19,131 --> 00:44:23,536
او در بین ریاضیدانان برجسته ای بود که ما در نظر گرفتیم
555
00:44:23,561 --> 00:44:27,122
و معلوم شد که او نفرات اول لیست شد
(اینگرید دابچیز، دانشگاه دوک)
556
00:44:34,546 --> 00:44:39,093
و این چهارمین برنده مدال فیلدز
مریم میرزاخانی
557
00:44:39,118 --> 00:44:41,905
برای دستاوردهای برجسته او
558
00:44:42,210 --> 00:44:47,889
برای دیانامیک و هندسه سطوح در ماجولا اسپیس
559
00:44:48,395 --> 00:44:54,942
بسیار عالی بود که ریم اولین زنی بود
که مدال فیلدز را دریافت کرد
560
00:44:54,967 --> 00:44:57,913
و این لحظه بزرگی بود
561
00:44:57,938 --> 00:45:01,137
که او قادر بود در این مراسم حضور پیدا کند
562
00:45:01,162 --> 00:45:04,302
و مدال فیلدز را از رئیس جمهور کره دریافت کند
563
00:45:04,327 --> 00:45:09,849
و او خانواده خود را آورده بود، یان و آناهیتا
و آنها در ردیف اول نشسته بودند
564
00:45:09,874 --> 00:45:17,490
بنظرم ریاضیات برای تمامی رشته های علوم و تکنولوژی نیاز است
565
00:45:17,515 --> 00:45:21,428
او به من گفت
566
00:45:21,453 --> 00:45:28,116
و هر دو می دانستیم که اولین زنی که مدال فیلدز را برنده شود
همه درباره اش صحبت خواهند کرد
567
00:45:29,882 --> 00:45:35,171
در آن زمین "اینگرید دابشیز" که رئیس اتحادیه بین الملل ریاضیات بود
568
00:45:35,196 --> 00:45:40,507
یک گروه از زنان را تشکیل داد که همراه مریم بودند
569
00:45:40,532 --> 00:45:43,045
که هر جا میرفت از او محافظت کنند
570
00:45:43,070 --> 00:45:47,726
ما یک سپر محافظ برای مریم تشکیل دادیم
MM Shield = Maryam Mirzakhani Shield
571
00:45:47,751 --> 00:45:52,016
هروقت که مریم در عموم ظاهر میشد
572
00:45:52,041 --> 00:45:55,413
دو نفر از گروه ما همراه مریم بودند
573
00:45:55,438 --> 00:45:58,762
یکی جلوی خبرنگاران را می گرفت
574
00:45:58,790 --> 00:46:02,985
شما درباره زنان ریاضی دان سوال دارید؟
بگذارید براتون توضیح بدم
575
00:46:03,010 --> 00:46:05,587
و نفر دیگر مریم را از جمعیت دور میکرد
576
00:46:05,613 --> 00:46:12,647
خیلی از مردم با من تماس می گرفتند
تا از مریم بخواهم به یک سخنرانی برود
577
00:46:12,672 --> 00:46:15,765
یا یک نامه ای را امضا کند
او واقعا نمی خواست این کار را کند
578
00:46:15,790 --> 00:46:18,866
او درباره فشارهایی که از ایران بر او وارد میشد حرفی نمی زد
579
00:46:18,891 --> 00:46:22,694
کسانی فکر می کردند که حالا او باید یک نقش سیاسی را بازی کند
580
00:46:22,719 --> 00:46:27,093
و او نمی خواست که وارد نقش های سیاسی در ایران بشود
581
00:46:28,936 --> 00:46:34,173
582
00:46:34,198 --> 00:46:38,865
583
00:46:38,890 --> 00:46:43,101
584
00:46:43,125 --> 00:46:49,600
585
00:46:49,625 --> 00:46:52,257
وقتی او مدال فیلدز را دریافت کرد
586
00:46:52,282 --> 00:46:55,999
والدینش خبر را از رسانه ها شنیدند
بجای اینکه از خود او بشنوند
587
00:46:56,024 --> 00:47:00,078
و قتی از او پرسیدند
چرا درباره این مدال به ما چیزی نگفتی؟
588
00:47:00,103 --> 00:47:02,101
او گفت: بنظرم چیز خیلی مهمی نبود
589
00:47:02,126 --> 00:47:04,038
بله او خیلی از نشان دادن خود در عموم خوشش نمی آمد
590
00:47:04,063 --> 00:47:08,155
او حتی خوشش نمی آمد به کسی بگوید
کی به ایران خواهد آمد
591
00:47:08,180 --> 00:47:11,093
وقتی برای دیدار با خانواده اش می آمد
592
00:47:11,118 --> 00:47:14,179
دوست نداشت بقیه مردم بدانند
593
00:47:14,204 --> 00:47:19,695
چند ماه بعد از اینکه مدال فیلدز را دریافت کرد
از خودش شنیدم که به هاروارد آمده
594
00:47:19,720 --> 00:47:25,364
می دانستم که دانشجویان ایرانی
خیلی دوست خواهند داشت که برایش جشن بگیرند
595
00:47:25,389 --> 00:47:31,185
وقتی برای ناهار اومد دور هم جمع بشیم
همه خیلی دوق زده بودند
596
00:47:31,210 --> 00:47:38,450
از زمان مدرسه کسی رو در ذهن داشتی و بهش فکر میکردی
و حالا می تونستی از نزدیک ببینیش
597
00:47:38,475 --> 00:47:44,701
او سمبل امید برای نسل جوان ایران بود
598
00:47:44,726 --> 00:47:52,723
چون او نشان داد با اینکه از دوران جنگ
و محدودیت ها آمده بود
599
00:47:52,748 --> 00:47:55,482
هنوز هم می توانی کارهای مهمی انجام دهی
600
00:47:55,507 --> 00:48:00,224
برای ایرانی ها یک لحظهء بسیار غرور آفرین بود
601
00:48:00,249 --> 00:48:07,247
و فکر می کنم مریم یکی از معدود افرادی بود
که کل کشور را می توانست متحد کند
602
00:48:12,864 --> 00:48:15,771
اینکه او اولین زنی بود که مدال فیلدز را برنده شده بود
603
00:48:15,796 --> 00:48:21,872
مطمئنم این یک الهام بود
برای زنان بیشتری که وارد علوم ریاضی شوند
604
00:48:21,897 --> 00:48:28,481
زنان کمی در دنیای ریاضیات وجود دارند
برای همین ما زنان جوانی را که
وارد این رشته می شوند را تشویق می کنیم
605
00:48:28,506 --> 00:48:32,278
ریاضیاتی که ما انجام می دهیم دقیقا
همین ریاضیاتی است که مردان انجام میدهند
606
00:48:32,303 --> 00:48:35,310
اینطور نیست که یک راه زنانه برای انجام ریاضیات وجود داشته باشد
607
00:48:35,335 --> 00:48:40,653
ما ناراحت می شویم وقتی می شنویم خیلی از زنان جوان
608
00:48:40,678 --> 00:48:44,458
فکر می کنند که ریاضیات برای زنان نیست
در صورتی که می تواند باشد
609
00:48:44,483 --> 00:48:51,363
یک چیز که مردم را از ورود به دنیای ریاضیات باز میدارد
مخصوصا دختران را
610
00:48:51,388 --> 00:48:57,567
این ایده است که ریاضیات زندگی شما را در بر می گیرد
و کار دیگری نمی توانید بکنید
611
00:48:57,592 --> 00:49:00,317
بله ریاضی زندگی شما را در بر می گیرد
612
00:49:00,342 --> 00:49:05,754
اما اگر شما بر روی اینکه چه چیز در زندگی مهم است تمرکز کنید
613
00:49:05,779 --> 00:49:11,176
می توانید یک انسان کامل باشید
و هنوز هم یک ریاضی دان بمانید
614
00:49:11,201 --> 00:49:14,937
فکر می کنم بعد از مدتی تغییر کنی
615
00:49:14,962 --> 00:49:19,476
ولی چیزی نیست که بعد از دو سه یا پنج سال عوض شود
616
00:49:19,501 --> 00:49:24,906
می تواند دهه ها طول بکشد
چیزهایی مثل این عوض می شود
و مثال هایی برای این تغییرات وجود دارد
617
00:49:24,931 --> 00:49:33,633
مریم نشان داد که کسب علم
محدود به مرز و زمان و جنسیت نیست
618
00:49:33,658 --> 00:49:38,820
مثال مریم بقیه را که جور دیگری فکر می کردند متقاعد کرد
که به دنبال علم بروند
619
00:49:38,845 --> 00:49:42,062
مردم به موفقیت های او نگاه می کنند
620
00:49:42,087 --> 00:49:46,609
و دختران به او نگاه می کنند و می گویند
من هم می توانم مثل او باشم
621
00:49:46,634 --> 00:49:50,187
فکر می کنم او یک مانعی را از جلوی دختران برداشت
622
00:49:50,212 --> 00:49:52,568
و جدای از این او یک راه جدید باز کرد
623
00:49:52,593 --> 00:49:54,828
او به ما ثابت کرد که
624
00:49:54,853 --> 00:49:59,508
مهم نیست که تو نفر اول باشی
تو هر کاری را بخواهی می توانی انجام دهی
625
00:49:59,533 --> 00:50:02,703
فقط باید اشتیاقش را داشته باشی
و تلاش کنی
626
00:50:02,728 --> 00:50:06,015
او یکی از ما بود
او هم مثل ما در این مدرسه بود
627
00:50:06,040 --> 00:50:09,904
و این به ما کمک کرد که فکر کنیم
چرا ما نتونیم کاری را که او کرد بکنیم
628
00:50:09,929 --> 00:50:13,062
و این به ما حس خیلی بهتری درباره خودمان داد
629
00:50:16,165 --> 00:50:18,289
برای من افتخار است که اینجا باشم
630
00:50:18,314 --> 00:50:23,718
و فرصت این را دارم تا با شما
درباره بعضی از کارهای ریاضیاتی مریم میرزاخانی صحبت کنم
631
00:50:23,758 --> 00:50:34,861
"توضیحات تخصصی ریاضیاتی"
632
00:50:37,053 --> 00:50:44,746
اینجا یک نهاد بین المللی است و
دوازدهم می سالروز تولد مریم میرزاخانی را جشن گرفته ایم
633
00:50:44,771 --> 00:50:51,392
و بیش از صد برنامه مثل این در سراسر جهان وجود دارد
634
00:50:51,417 --> 00:50:58,776
در سی کشور در دنیا زنان جمع می شوند
تا خاطره مریم میرزاخانی را گرامی دارند
635
00:50:58,801 --> 00:51:04,731
مریم در هیئت علمی ام اس ار ای بود
که بسیار نزدیک به کارهای علمی ا بود
636
00:51:04,756 --> 00:51:10,043
او در جلسات شرکت میکرد
تا زمانی که قادر به انجام آن بود
637
00:51:11,372 --> 00:51:18,042
در ماه آپریل 2016
سرطان استیج 4 او شناسایی شد
638
00:51:18,067 --> 00:51:21,025
و می دونست زمان زیادی برایش باقی نمانده
639
00:51:21,050 --> 00:51:27,993
او شروع به آزمایشات درمانی در نیویورک کرد
که در اوایل بسیار موفقیت آمیز بود
640
00:51:28,512 --> 00:51:32,395
من فکر کردم که او تصمیم گرفته بر بیماری غلبه کند
641
00:51:32,420 --> 00:51:35,254
مطمئن بودم تا آخرین لحظه او مقاومت خواهد کرد
642
00:51:35,279 --> 00:51:37,793
کسی دیگر نمی توانست اینطور مقاومت کند
643
00:51:37,818 --> 00:51:42,278
این ها عکسهایی هستند
از آخرین دیدار من با او
644
00:51:42,310 --> 00:51:48,011
ما درباره ریاضی، زندگی
سرطانش و همه چیز حرف زدیم
645
00:51:48,037 --> 00:51:52,426
او هنوزم با مزه بود و حرف های خنده دار میزد
646
00:51:52,451 --> 00:51:54,340
او درباره همه چیز حس شوخ طبعی داشت
647
00:51:54,365 --> 00:51:59,004
اگر به عکس ها بنگرید
کسی را ی بینید که پر از انرژی و زندگی است
648
00:52:00,059 --> 00:52:01,747
دلم براش تنگ شده
649
00:52:03,559 --> 00:52:06,409
همیشه
بله
650
00:52:06,434 --> 00:52:19,414
بیشتر کارهایی که برای مدت طولانی انجام میدادم
با کمک او بود
و حالا او رفته و این بسیار سخت است
651
00:52:24,169 --> 00:52:27,333
این فقدان بسیار بزرگی است
652
00:52:27,358 --> 00:52:30,247
دلم برای صدای قدرتمندش تنگ شده
653
00:52:30,273 --> 00:52:32,936
او تماما خوبی خالص بود
654
00:52:34,710 --> 00:52:40,585
من او را از زمانی که معروف نبود می شناختم
و او هم تغییر زیادی نکرد
655
00:52:40,610 --> 00:52:42,210
او فرد بسیار خوبی بود
656
00:52:58,921 --> 00:53:03,968
ایرانیان بسیار برای رسومات باستانی شان ارزش قائلند
657
00:53:03,993 --> 00:53:08,210
مخصوصا در علوم ریاضیات و ستاره شناسی
658
00:53:08,235 --> 00:53:13,452
و ما در قرن اخیر
آدم های زیادی برای افتخار کردن نداشتیم
659
00:53:13,477 --> 00:53:15,289
و با وجود کسی چون او
660
00:53:15,314 --> 00:53:21,849
او تبدیل به یک پدیده ملی میشود
و چیزی که همه ملت به او افتخار می کنند
661
00:53:21,874 --> 00:53:27,265
تمام رسانه ها و صفحات اول روزنامه ها
همه درباره او نوشتند
662
00:53:27,290 --> 00:53:29,765
و حتی یک تمبر برای او طراحی کردند
663
00:53:29,790 --> 00:53:32,836
اداره پست ایران یک تمبر برای او چاپ کرد
664
00:53:32,861 --> 00:53:41,554
او اولین زنی بود که بدون حجاب در ملع عام
عکسش نشان داده شد
665
00:53:41,579 --> 00:53:49,085
این نشان داد که حتی دولت هم نمی خواهد
عکس او خدشه دار کند
اگر او نمی خواست روسری داشته باشد
666
00:53:49,110 --> 00:53:51,515
پس ما هم نباید برایش روسری می گذاشتیم
667
00:53:53,547 --> 00:53:59,811
ما اسم سالن ریاضیات مان را
به مریم میرزاخانی تغییر دادیم
668
00:53:59,836 --> 00:54:05,125
برای اینکه نسل جوان را
به ریاضیات ترغیب کنیم
669
00:54:05,150 --> 00:54:12,211
تا شاید آنها هم روزی
تبدیل به کسی چون مریم میرزاخانی شوند
670
00:54:13,304 --> 00:54:20,350
خیلی از دبیرستان ها تلاش می کنند
تا بورسیه هایی به نام مریم میرزاخانی درست کنند
671
00:54:20,375 --> 00:54:25,343
تا نام او را زنده نگه دارند
672
00:54:41,053 --> 00:54:43,905
مردم درباره کار او فکر می کنند
673
00:54:43,930 --> 00:54:49,467
و متوجه می شوند که افکار او
می تواند برای مسائل دیگر هم بکار برده شوند
674
00:54:49,492 --> 00:54:53,109
و زیبایی کار او را دوباره کشف کنند
675
00:54:53,134 --> 00:54:59,414
به تازگی پیشرفتی در مدلی به نام باد-درخت بوجود آمد
676
00:54:59,439 --> 00:55:04,764
677
00:55:04,789 --> 00:55:08,492
که مدلی شبیه هواپیما است
678
00:55:08,517 --> 00:55:10,500
679
00:55:10,532 --> 00:55:15,976
680
00:55:16,001 --> 00:55:21,743
در سال دوهزار و نوزده
همکاری الکس اسکین و میرزاخانی در تئوری مجیک واند
681
00:55:21,768 --> 00:55:23,635
منجر به یک جایزه شد
682
00:55:23,660 --> 00:55:26,657
یکی از بزرگترین افتخارات علمی در ریاضیات
683
00:55:26,682 --> 00:55:33,633
جایزه پیشرفت شگرف در ریاضیات
اهدا می شود به الکس اسکین
684
00:55:33,658 --> 00:55:36,860
من بسیار مفتخرم برای دریافت این جایزه
685
00:55:36,885 --> 00:55:39,874
و من بسیار احساس ادای دین دارم به همکار ثابقم
مریم میرزاخانی
686
00:55:39,899 --> 00:55:44,889
بخاطر قدرت و هوش و ذکاوتش
که توسط این کمیته شناخته شد
687
00:55:44,913 --> 00:55:48,233
افتخار بزرگیست که اعلام کنیم
از سال آینده
688
00:55:48,258 --> 00:55:52,506
این مجموعه جایزه جدیدی را معرفی می کند
689
00:55:52,531 --> 00:55:56,374
به نام جایزه مریم میرزاخانی
690
00:55:57,483 --> 00:56:00,694
این کار بسیار خوب خواه بود
691
00:56:00,722 --> 00:56:04,095
بخشی از آن تنها علاقه او به ریاضیات بود
و او عاشق ریاضیات بود
692
00:56:04,120 --> 00:56:09,277
او عاشق صحبت و فکر کردن به ریضیات بود
و این یک امر مسری بود
693
00:56:09,729 --> 00:56:12,159
ترنتو، کانادا
694
00:56:25,472 --> 00:56:29,245
خب من یکم خمش می کنم
و کمی حرکتش میدم
695
00:56:29,270 --> 00:56:31,712
و همینطور که خم می کنم
696
00:56:31,737 --> 00:56:34,370
می بینید که این لبه های سبز
در کنار هم قرار می گیرند
697
00:56:34,395 --> 00:56:36,651
او سوالات بزرگی را مطرح و حل کرد
698
00:56:36,676 --> 00:56:40,157
و اثر او همیشه خواهد ماند
699
00:56:40,189 --> 00:56:44,375
من انتظار دارم کارهای او
در یک موقعیت غیر متعارفی ظهور کند
700
00:56:44,400 --> 00:56:49,922
کارهای او از این جنس است
که الان انتظار دیدنش را نداری
701
00:56:49,947 --> 00:56:54,090
آرزو دارم ریاضیدانان بیشتری مثل او باشند
702
00:56:54,114 --> 00:56:58,544
و زندگی بسیار متفاوت خواهد بود
و اگر انسان هایی مثل او بیایند
زندگی متفاوت خواهد شد
703
00:57:06,731 --> 00:57:11,419
بسیار عجیبه چون مریم تازه شروع کرده بود
704
00:57:11,444 --> 00:57:15,857
این تازه فقط شروع بود
ده سال کار در رشته ریاضیات چیزی نیست
705
00:57:15,882 --> 00:57:17,952
خیلی چیزهای بیشتری در راه بود
706
00:57:20,249 --> 00:57:26,648
مریم میرزاخانی
(2017-1977)
707
00:59:04,209 --> 00:59:06,499
ترجمه و زیرنویس: سروش اکبری
93574
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.