All language subtitles for La.Brea.S01E09.WEB.Fa

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic Download
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch Download
en English Download
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:06,410 --> 00:00:08,070 ‫اضطراب پس از سانحه داشتی 2 00:00:08,110 --> 00:00:09,370 ‫منم شروع کردم دارو مصرف کردن 3 00:00:09,420 --> 00:00:11,330 ‫امروز صبح آخرین قرصم رو گم کردم 4 00:00:11,380 --> 00:00:12,330 ‫لعنتی! 5 00:00:12,380 --> 00:00:13,380 ‫مطمئنی سم؟ 6 00:00:13,420 --> 00:00:14,640 ‫این برای همه خطرناکه 7 00:00:14,680 --> 00:00:16,860 ‫- بخصوص لیلی ‫- بازم کنین! 8 00:00:16,900 --> 00:00:18,510 ‫برو نجاتشون بده 9 00:00:18,560 --> 00:00:20,650 ‫- از این خبرا نیست ‫- اینجا ملک خصوصیه 10 00:00:20,690 --> 00:00:22,650 ‫پس امیدوارم حکم قضایی داشته باشی 11 00:00:22,690 --> 00:00:24,170 ‫خانواده‌ام چی پس؟ 12 00:00:24,210 --> 00:00:26,170 ‫یه راه دیگه برای نجاتشون هست 13 00:00:26,220 --> 00:00:27,870 ‫برگرد به شروع، گوین 14 00:00:27,910 --> 00:00:30,660 ‫شبیه فروچاله‌ست 15 00:00:30,700 --> 00:00:32,270 ‫من اونجام 16 00:00:32,310 --> 00:00:34,700 ‫فکر نکنم چیزایی که می‌بینم ‫الهام باشن 17 00:00:34,750 --> 00:00:35,750 ‫خاطراتن 18 00:00:35,790 --> 00:00:38,270 ‫این آخرین هشدارمه، ربکا 19 00:00:38,320 --> 00:00:39,450 ‫ولش کن 20 00:00:39,490 --> 00:00:41,540 ‫یا خدا 21 00:00:41,580 --> 00:00:43,890 ‫پسره، برو پیداش کن 22 00:00:43,930 --> 00:00:46,670 ‫آیزیا همون گوین ـه 23 00:00:46,710 --> 00:00:48,670 ‫و به کمکت نیاز داره 24 00:00:50,330 --> 00:00:52,420 ‫منظورت چیه آیزیا به کمکم نیاز داره؟ 25 00:00:53,590 --> 00:00:55,330 ‫همه‌چی به این بستگی داره 26 00:00:56,460 --> 00:00:58,640 ‫باید پیداش کنی 27 00:00:58,680 --> 00:01:00,600 ‫باید برسونیش به توپانگا 28 00:01:05,390 --> 00:01:06,650 ‫صبر کن 29 00:01:06,690 --> 00:01:08,690 ‫الان برمیگردم 30 00:01:09,820 --> 00:01:12,520 ‫نیازت داره. زودباش، زود 31 00:01:12,570 --> 00:01:14,350 ‫باید همین الان سم رو بیاریم اینجا. ‫دکتر لازم داره 32 00:01:14,390 --> 00:01:17,140 ‫من میرم، ولی چی شد؟ ‫آلدریج چی گفت؟ 33 00:01:19,180 --> 00:01:21,750 ‫باید آیزیا رو پیدا کنیم 34 00:01:21,790 --> 00:01:22,920 ‫بابا، نمی‌فهمم 35 00:01:22,970 --> 00:01:25,320 ‫چطور ممکنه تو اهل اون دنیا باشی 36 00:01:25,360 --> 00:01:28,370 ‫حتماً وقتی بچه بودم از فروچاله اومدم 37 00:01:30,240 --> 00:01:32,240 ‫تنها نبودم 38 00:01:32,280 --> 00:01:34,370 ‫یعنی میگی الا پیشت بوده 39 00:01:34,410 --> 00:01:36,900 ‫خب با همدیگه پیدامون کردن 40 00:01:36,940 --> 00:01:39,250 ‫تو کمتر از یه مایلی اینجا 41 00:01:39,290 --> 00:01:42,290 ‫دو ثانیه وقت دارین از ملک ‫من گم شین برین بیرون 42 00:01:42,340 --> 00:01:44,290 ‫وگرنه زنگ میزنم پلیس 43 00:01:44,340 --> 00:01:45,950 ‫- الا؟ ‫- کی هستین؟ 44 00:01:45,990 --> 00:01:47,910 ‫چرا دارین تعقیبم میکنین؟ 45 00:01:47,950 --> 00:01:50,300 ‫اسم من گوین هریس ـه 46 00:01:50,340 --> 00:01:51,950 ‫اینم دخترم ایزی 47 00:01:52,000 --> 00:01:54,650 ‫ایشونم دکتر سوفیا نیتن هستن 48 00:01:54,700 --> 00:01:56,260 ‫میتونیم همه‌چی رو توضیح بدیم 49 00:01:56,310 --> 00:01:57,790 ‫لطفاً، به کمکتون نیاز داریم 50 00:01:57,830 --> 00:01:59,310 ‫در چه مورد؟ 51 00:01:59,350 --> 00:02:01,440 ‫میدونم حرفم عجیب بنظر میاد 52 00:02:01,490 --> 00:02:03,790 ‫نمیدونم چجوری، ولی... 53 00:02:03,840 --> 00:02:07,580 ‫فکر کنم تو راه نجات خانواده‌می 54 00:02:08,685 --> 00:02:14,581 ‫« بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » ‫:.: Bia2Movies.bid :.: 55 00:02:14,982 --> 00:02:19,982 ‫« دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » ‫:.: WwW.Bia2Movies.App :.: 56 00:02:20,983 --> 00:02:27,983 ‫ترجمه از حسین رضایی ‫ H o s s e i n T L ‫HosseinTLsub@yahoo.com 57 00:02:30,430 --> 00:02:33,210 ‫پشـ...مام 58 00:02:55,370 --> 00:02:56,670 ‫امیدوارم گشنه‌تون باشه 59 00:02:56,710 --> 00:02:58,320 ‫بازم قارچ؟ 60 00:02:58,370 --> 00:03:00,720 ‫هی، تا وقتی از دژ ‫با گزینه‌های دیگه برگردن 61 00:03:00,760 --> 00:03:02,550 ‫فقط همینو داریم، پس... 62 00:03:02,590 --> 00:03:04,850 ‫- بزن روشن شی آقای آبمیوه‌خور ‫- خیلی بامزه بود 63 00:03:04,900 --> 00:03:07,640 ‫هی، بچه‌ها، باورتون نمیشه 64 00:03:07,680 --> 00:03:10,860 ‫ولی الان تو جنگل یه گاو دیدم 65 00:03:10,900 --> 00:03:12,560 ‫خب 66 00:03:12,600 --> 00:03:14,690 ‫گاوها، به همراه مسیحیت و آبله 67 00:03:14,730 --> 00:03:15,950 ‫با اروپایی‌ها به اینجا اومدن 68 00:03:15,990 --> 00:03:17,820 ‫دقیق‌تر بگم با اسپانیایی‌ها 69 00:03:17,870 --> 00:03:20,520 ‫تو قرن 16 70 00:03:20,560 --> 00:03:22,480 ‫ببین، منظورم اینه که 71 00:03:22,520 --> 00:03:25,350 ‫ده هزار سال قبل از میلاد ‫تو آمریکای شمالی گاوی وجود نداشت 72 00:03:25,400 --> 00:03:26,660 ‫- اسکات ‫- بله 73 00:03:26,700 --> 00:03:28,530 ‫رفیق، اون موقع... 74 00:03:28,570 --> 00:03:29,790 ‫هیچ ربطی به گل نداره 75 00:03:29,830 --> 00:03:31,270 ‫گاوه اونجا بود 76 00:03:31,310 --> 00:03:33,270 ‫- من باور میکنم ‫- مرسی لیلی 77 00:03:33,320 --> 00:03:35,270 ‫فرض کنیم گاوه هم بوده 78 00:03:35,320 --> 00:03:36,800 ‫به ما چه؟ 79 00:03:36,840 --> 00:03:39,670 ‫گاوها شیر تولید میکنن. ‫میتونه کمکمون کنه 80 00:03:39,710 --> 00:03:41,670 ‫البته اگه ببر دندون‌خنجری نخورده بودش 81 00:03:41,720 --> 00:03:43,410 ‫شما اصلاً با خبر خوب میونه‌ای ندارین 82 00:03:43,460 --> 00:03:44,850 ‫کسی تا حالا بهتون گفته؟ 83 00:03:46,370 --> 00:03:49,030 ‫لیوای 84 00:03:49,070 --> 00:03:51,380 ‫چه خبر شده؟ مامان کو؟ 85 00:03:51,420 --> 00:03:52,990 ‫با تای تو روستا مونده 86 00:03:53,030 --> 00:03:54,770 ‫خوبن ولی یکی دیگه آسیب دیده 87 00:03:54,820 --> 00:03:55,950 ‫کی؟ 88 00:03:55,990 --> 00:03:58,300 ‫داستانش خیلی مفصله 89 00:03:58,340 --> 00:03:59,820 ‫بابات کو؟ ‫کمکش رو لازم دارم 90 00:04:02,430 --> 00:04:03,910 ‫مطمئنی میتونی بری؟ 91 00:04:03,960 --> 00:04:05,090 ‫رایلی، من خوبم 92 00:04:05,130 --> 00:04:06,520 ‫بابا، تازه داروهات رو قطع کردی 93 00:04:06,570 --> 00:04:07,920 ‫علائمش کم کم خودشون رو نشون میدن 94 00:04:07,960 --> 00:04:09,480 ‫یکی آسیب دیده. ‫بهم نیاز دارن 95 00:04:09,530 --> 00:04:10,790 ‫خیلی‌خب 96 00:04:10,830 --> 00:04:12,310 ‫پس ناراحت نمیشی اگه منم بیام 97 00:04:12,360 --> 00:04:13,530 ‫رایلی 98 00:04:13,570 --> 00:04:15,840 ‫فرض کن کارآموزیه 99 00:04:15,880 --> 00:04:18,930 ‫بعد از اتفاقاتی که اینجا افتاده 100 00:04:18,970 --> 00:04:23,410 ‫اینطور بگم که دارم دوباره ‫به پزشکی فکر میکنم 101 00:04:23,450 --> 00:04:25,060 ‫واقعاً؟ 102 00:04:25,110 --> 00:04:26,800 ‫آره 103 00:04:26,850 --> 00:04:28,980 ‫تازه، نه گفتن هم نداریم 104 00:04:36,380 --> 00:04:37,640 ‫باید راه بیفتیم 105 00:04:37,680 --> 00:04:39,380 ‫حاضریم 106 00:04:42,120 --> 00:04:43,950 ‫میدونم یه خبرایی هست 107 00:04:44,000 --> 00:04:46,520 ‫چی رو ازم مخفی میکنی؟ 108 00:04:46,560 --> 00:04:48,960 ‫بهتره باهامون برگردی روستا 109 00:04:49,000 --> 00:04:51,830 ‫باید با مامانت حرف بزنی 110 00:04:54,140 --> 00:04:56,530 ‫- نشونی از سایلاس و آیزیا نبود؟ ‫- نه، هیچی 111 00:04:56,570 --> 00:04:58,360 ‫مردم شما هنوز دارن میگردن 112 00:04:58,400 --> 00:05:00,010 ‫شاید اونا خوش‌شانس‌تر باشن 113 00:05:00,050 --> 00:05:02,750 ‫- آلدریج چطوره؟ ‫- بیهوشه 114 00:05:02,800 --> 00:05:03,880 ‫من هر کاری تونستم کردم 115 00:05:03,930 --> 00:05:05,410 ‫ولی اگه دکترتون زود نرسه 116 00:05:05,450 --> 00:05:07,800 ‫نمیدونم زنده میمونه یا نه 117 00:05:07,850 --> 00:05:11,150 ‫ایو، حالت خوبه؟ 118 00:05:11,200 --> 00:05:13,460 ‫خب... 119 00:05:13,500 --> 00:05:15,110 ‫این زنه الان بهم گفت ‫آیزیا بزرگ که میشه 120 00:05:15,160 --> 00:05:17,460 ‫میشه شوهرم، پس نه، اصلاً 121 00:05:17,510 --> 00:05:19,420 ‫حرفش رو باور میکنی؟ 122 00:05:19,470 --> 00:05:22,470 ‫راستش نمیدونم چی رو باور کنم 123 00:05:22,510 --> 00:05:24,910 ‫سایلاس آلدریج رو با چاقو میزنه ‫و با آیزیا فرار میکنه 124 00:05:24,950 --> 00:05:27,820 ‫اگه ماجرای دیگه‌ای در کار نبود ‫چرا باید این کارو میکرد؟ 125 00:05:27,870 --> 00:05:30,820 ‫در مورد آیزیا و سایلاس دیگه ‫چی میتونی بهمون بگی؟ 126 00:05:30,870 --> 00:05:32,700 ‫از کجا اومدن؟ 127 00:05:32,740 --> 00:05:35,130 ‫چند سال پیش به روستامون ملحق شدن 128 00:05:35,180 --> 00:05:37,660 ‫سایلاس گفت از یه فروچاله دیگه افتادن 129 00:05:37,700 --> 00:05:39,960 ‫و پدر و مادر پسره بعد از سقوط زنده نموندن 130 00:05:40,010 --> 00:05:41,140 ‫دلیلی نداشت حرفشو باور نکنیم 131 00:05:41,180 --> 00:05:43,580 ‫برای همین قبولشون کردیم 132 00:05:43,620 --> 00:05:46,620 ‫ولی انگار چیزایی هست که ما نمیدونیم 133 00:05:54,020 --> 00:05:55,550 ‫باورنکردنیه 134 00:05:55,590 --> 00:05:57,500 ‫سم، خدا رو شکر رسیدی 135 00:05:57,550 --> 00:05:59,770 ‫- من دکترم. کجاست؟ ‫- از این طرف 136 00:06:00,900 --> 00:06:02,420 ‫جاش، تو اینجا چیکار میکنی؟ 137 00:06:02,470 --> 00:06:04,820 ‫عمو لیوای گفت باید بیام 138 00:06:04,860 --> 00:06:06,860 ‫باید حرفای آلدریج رو باهاش در میون بذاری 139 00:06:06,900 --> 00:06:08,990 ‫اگه ذره‌ای احتمال داشته باشه ‫که راست گفته باشه 140 00:06:09,040 --> 00:06:11,520 ‫جاش باید بدونه 141 00:06:11,560 --> 00:06:13,430 ‫مامان، خیلی مسخره‌ست 142 00:06:13,480 --> 00:06:15,480 ‫آخه چطور ممکنه اون بچه بابا باشه؟ 143 00:06:15,520 --> 00:06:16,570 ‫فقط دارم حرفای زنه رو بهت منتقل میکنم 144 00:06:16,610 --> 00:06:20,090 ‫خب، معلومه که اشتباه میگه 145 00:06:22,010 --> 00:06:23,660 ‫وایسا ببینم. تو که باور نکردی، درسته؟ 146 00:06:23,700 --> 00:06:25,920 ‫- نمیدونم. آخه... ‫- آخه چی؟ 147 00:06:25,970 --> 00:06:28,880 ‫آیزیا برام آشناست 148 00:06:28,930 --> 00:06:31,800 ‫چشماش و لبخندش 149 00:06:31,840 --> 00:06:33,540 ‫- مامان ‫- بابات هیچ خاطره‌ای 150 00:06:33,580 --> 00:06:35,450 ‫از بچگیش نداره 151 00:06:35,500 --> 00:06:37,980 ‫و وقتی به سرپرستی گرفته شد ‫همسن الان آیزیا بوده 152 00:06:38,020 --> 00:06:40,590 ‫منم نمیگم باور میکنم 153 00:06:40,630 --> 00:06:43,510 ‫فقط میخوام... ‫میخوام درکش کنم 154 00:06:43,550 --> 00:06:45,510 ‫سلام. تو ریه‌هاش خون بود 155 00:06:45,550 --> 00:06:47,030 ‫ولی سم تونست بکشدش بیرون 156 00:06:47,070 --> 00:06:50,120 ‫حالش خوب میشه 157 00:06:50,160 --> 00:06:51,950 ‫بیاین. به هوشه 158 00:06:56,780 --> 00:06:59,520 ‫- آیزیا رو پیدا کردین؟ ‫- نه هنوز 159 00:06:59,570 --> 00:07:02,480 ‫افرادمون هنوز دارن میگردن 160 00:07:02,530 --> 00:07:04,220 ‫خیلی‌خب 161 00:07:04,270 --> 00:07:05,960 ‫خب... 162 00:07:06,010 --> 00:07:09,580 ‫وقتی گفتی آیزیا گوین ـه 163 00:07:09,620 --> 00:07:11,880 ‫متوجهم که چرا حرفم رو باور نمیکنین 164 00:07:11,930 --> 00:07:13,140 ‫ولی حقیقته 165 00:07:13,190 --> 00:07:14,970 ‫چطور ممکنه؟ 166 00:07:15,020 --> 00:07:17,760 ‫گوین تو این دنیا به دنیا اومده 167 00:07:17,800 --> 00:07:20,190 ‫تو سال 1988 از طریق یه فروچاله‌ 168 00:07:20,240 --> 00:07:22,280 ‫تو توپانگا به دنیای ما اومد 169 00:07:22,330 --> 00:07:24,720 ‫بابات همونجا به سرپرستی گرفته شده 170 00:07:24,760 --> 00:07:28,590 ‫روی قله‌ی یه کوه تو توپانگا ‫یه پورتال هست 171 00:07:28,640 --> 00:07:33,120 ‫همین الانم بازه ‫و به 1988 منتهی میشه 172 00:07:33,160 --> 00:07:36,860 ‫باید آیزیا رو ازش رد کنین 173 00:07:36,910 --> 00:07:39,610 ‫می‌خواستم خودم این کارو بکنم ‫تا اینکه سایلاس جلوم رو گرفت 174 00:07:39,650 --> 00:07:42,780 ‫اینا رو از کجا میدونی؟ 175 00:07:42,830 --> 00:07:44,650 ‫مهم نیست 176 00:07:44,700 --> 00:07:46,570 ‫تنها چیزی که مهمه 177 00:07:46,610 --> 00:07:50,050 ‫اینه که پیداش کنین و از نور ردش کنین 178 00:07:50,090 --> 00:07:52,270 ‫روی بلندترین قله‌ی این محدوده‌ست 179 00:07:52,310 --> 00:07:53,920 ‫امکان نداره 180 00:07:53,970 --> 00:07:55,140 ‫بهش اعتماد ندارم 181 00:07:55,190 --> 00:07:57,670 ‫گوین و ایزی هم اولش اعتماد نداشتن 182 00:07:57,710 --> 00:07:59,800 ‫- وایسا ببینم، تو باهاشون بودی؟ ‫- بله 183 00:07:59,840 --> 00:08:01,670 ‫قبل از اینکه بیام این پایین 184 00:08:01,710 --> 00:08:04,800 ‫می‌خواستیم نجاتتون بدیم 185 00:08:04,850 --> 00:08:06,590 ‫حالشون خوبه؟ 186 00:08:06,630 --> 00:08:08,980 ‫فعلاً 187 00:08:09,030 --> 00:08:11,330 ‫یعنی چی فعلا؟ 188 00:08:11,380 --> 00:08:14,640 ‫اگه آیزیا به سال 1988 نره 189 00:08:14,680 --> 00:08:17,860 ‫تو و گوین هیچوقت با هم آشنا نمیشین 190 00:08:17,900 --> 00:08:21,040 ‫جاش و ایزی هیچوقت به دنیا نمیان 191 00:08:22,040 --> 00:08:23,650 ‫زیاد وقت ندارین 192 00:08:23,690 --> 00:08:25,650 ‫به زودی نور بسته میشه 193 00:08:25,700 --> 00:08:28,790 ‫- کِی؟ ‫- فردا 194 00:08:30,700 --> 00:08:32,830 ‫پس باید آیزیا رو تنها بفرستیم اونجا؟ 195 00:08:32,880 --> 00:08:34,010 ‫چیزیش نمیشه 196 00:08:34,050 --> 00:08:36,140 ‫خودت میدونی سرنوشتش چی میشه 197 00:08:36,180 --> 00:08:38,580 ‫مامان، بیخیال، خیلی مسخره‌ست 198 00:08:38,620 --> 00:08:40,930 ‫جاش، شاید الان حرفم رو باور نکنی 199 00:08:40,970 --> 00:08:44,020 ‫ولی وقتی نور شروع به ‫بسته شدن کنه، باورت میشه 200 00:08:44,060 --> 00:08:46,760 ‫کم کم مریض میشی 201 00:08:46,800 --> 00:08:49,200 ‫ایزی هم همینطور 202 00:08:49,240 --> 00:08:51,200 ‫هر چی بیشتر بسته شه، ‫بدتر میشه 203 00:08:51,240 --> 00:08:52,770 ‫منظورت چیه؟ 204 00:08:52,810 --> 00:08:55,770 ‫اگه آیزیا رو به موقع از نور رد نکنی 205 00:08:55,810 --> 00:08:59,080 ‫بچه‌هات می‌میرن 206 00:09:03,250 --> 00:09:05,600 ‫پس این خونه پدر و مادرته؟ 207 00:09:05,650 --> 00:09:08,520 ‫بله، پدرخونده و مادرخونده‌ام 208 00:09:08,560 --> 00:09:10,000 ‫اینجا بزرگ شدم 209 00:09:10,040 --> 00:09:12,520 ‫و هیچوقت متوجه فروچاله‌ی ‫حیاط پشتی نشدین؟ 210 00:09:12,570 --> 00:09:13,960 ‫البته که شدیم 211 00:09:14,000 --> 00:09:16,700 ‫مدت کوتاهی بعد از اینکه به سرپرستی ‫گرفتنم، پرش کردن 212 00:09:16,750 --> 00:09:20,180 ‫ببین، بابت اتفاقی که برای ‫خانواده‌ات افتاده متأسفم 213 00:09:20,230 --> 00:09:21,270 ‫اما حرفی که میزنی 214 00:09:21,320 --> 00:09:22,710 ‫اینکه ما از اون فروچاله اومدیم 215 00:09:22,750 --> 00:09:25,100 ‫و اینکه از گذشته اومدیم، ‫امکان نداره 216 00:09:25,150 --> 00:09:26,190 ‫متوجهم چه حسی داری 217 00:09:26,230 --> 00:09:28,580 ‫ولی باور کن راست میگم 218 00:09:28,630 --> 00:09:30,800 ‫تا حالا این زن رو دیدی؟ 219 00:09:30,850 --> 00:09:33,550 ‫- نه ‫- اسمش ربکا آلدریج ـه 220 00:09:33,590 --> 00:09:35,550 ‫اون ما رو فرستاد پیش تو 221 00:09:35,590 --> 00:09:38,420 ‫گفت یه راه دیگه برای ‫رسیدن به خانواده‌ام هست 222 00:09:38,460 --> 00:09:41,120 ‫و نمیدونم چجوری، ‫اما فکر کنم تو اون راه رو میدونی 223 00:09:41,160 --> 00:09:44,640 ‫ببخشید 224 00:09:44,690 --> 00:09:47,560 ‫کاش می‌تونستم کمک کنم ‫ولی من هیچی نمیدونم 225 00:09:47,600 --> 00:09:51,650 ‫الا، من تو یه جاده همین نزدیکی‌ها پیدا شدم 226 00:09:51,690 --> 00:09:53,220 ‫با یه دختربچه بودم 227 00:09:53,260 --> 00:09:57,130 ‫تو سوابق خدمات کودکان نوشته تو بودی 228 00:10:00,920 --> 00:10:05,360 ‫چیزی از قبلِ به سرپرستی ‫گرفته شدنت یادته؟ 229 00:10:05,400 --> 00:10:06,450 ‫نه 230 00:10:06,490 --> 00:10:07,580 ‫پدر و مادرم بهم گفتن 231 00:10:07,620 --> 00:10:09,450 ‫یه کشیش این نزدیکی‌ها پیدام کرده 232 00:10:09,490 --> 00:10:12,280 ‫وقتی خدمات کودکان نتونست ‫منو شناسایی کنه، من رو تحویل گرفتن 233 00:10:12,320 --> 00:10:14,590 ‫ولی هیچی در مورد تو بهم نگفتن 234 00:10:14,630 --> 00:10:16,810 ‫بهرحال منم بودم 235 00:10:16,850 --> 00:10:19,500 ‫و این تنها وجه مشترکمون نیست 236 00:10:19,550 --> 00:10:23,250 ‫نقاشی‌ها، اون جاهای دست‌ 237 00:10:23,290 --> 00:10:25,210 ‫قبلاً دیدمشون 238 00:10:25,250 --> 00:10:27,120 ‫منظورت چیه؟ 239 00:10:28,600 --> 00:10:31,430 ‫یه سری تصاویری می‌بینم 240 00:10:31,470 --> 00:10:34,130 ‫از اونجایی که تو گذشته بودیم 241 00:10:38,440 --> 00:10:42,480 ‫تو هم می‌بینی، مگه نه؟ 242 00:10:42,530 --> 00:10:45,310 ‫یه هفته‌ست 243 00:10:46,840 --> 00:10:49,930 ‫روزی که فروچاله لابریا باز شد ‫شروع کردی به دیدنشون؟ 244 00:10:49,970 --> 00:10:51,410 ‫از کجا میدونی؟ 245 00:10:51,450 --> 00:10:53,800 ‫چون همین اتفاق برای منم افتاد 246 00:10:53,840 --> 00:10:55,540 ‫ولی برای من وقتی شروع شد که... 247 00:10:55,580 --> 00:10:58,280 ‫داشتم بالای یه فروچاله ‫تو موهاوی پرواز میکردم 248 00:10:58,330 --> 00:11:00,460 ‫فکر کنم فروچاله‌ها یه جوری ‫حافظه‌مون رو تحریک میکنن... 249 00:11:00,500 --> 00:11:01,720 ‫بسه 250 00:11:01,760 --> 00:11:03,370 ‫خواهش میکنم 251 00:11:03,420 --> 00:11:05,720 ‫ممنونم که میخواین اینو بهم توضیح بدین 252 00:11:05,770 --> 00:11:07,470 ‫ولی من زندگی دارم 253 00:11:07,510 --> 00:11:10,290 ‫یه هفته دیگه نمایشگاه هنر دارم. ‫برای این کارا وقت ندارم 254 00:11:10,340 --> 00:11:12,300 ‫فقط میخوام این موضوع رو فراموش کنم 255 00:11:12,340 --> 00:11:15,170 ‫- الا... ‫- لطفاً... برید 256 00:11:19,220 --> 00:11:21,650 ‫ممنون که وقت گذاشتی 257 00:11:28,310 --> 00:11:30,920 ‫- جاش، صبر کن ‫- یه لحظه وایسا 258 00:11:30,970 --> 00:11:33,190 ‫چیزی نمیشه. فقط هول نکن 259 00:11:33,230 --> 00:11:34,320 ‫گفتنش برای تو راحته 260 00:11:34,360 --> 00:11:35,670 ‫تو که قرار نیست... 261 00:11:35,710 --> 00:11:37,360 ‫چمیدونم، دیگه وجود نداشته باشی 262 00:11:37,410 --> 00:11:39,980 ‫اجازه نمیدیم این اتفاق بیفته 263 00:11:40,020 --> 00:11:43,280 ‫فرض کنیم یه درصد ممکنه ‫اینا همش حقیقت داشته باشه 264 00:11:43,330 --> 00:11:44,500 ‫تنها راه برای جلوگیری کردن ازش 265 00:11:44,550 --> 00:11:46,680 ‫اینه که بچه رو پیدا کنیم، ‫بچه هم که غیبش زده 266 00:11:46,720 --> 00:11:48,330 ‫خب پیداش میکنیم 267 00:11:48,380 --> 00:11:49,510 ‫به هر قیمتی پیداش میکنیم جاش 268 00:11:49,550 --> 00:11:53,470 ‫نمیذارم تو و خواهرت به خطر بیفتین 269 00:11:53,510 --> 00:11:55,470 ‫بجنبین. باید بریم 270 00:11:56,640 --> 00:11:57,990 ‫سایلاس این جنگل رو می‌شناسه 271 00:11:58,040 --> 00:11:59,690 ‫ممکنه هر جایی باشه. ‫باید پخش شیم 272 00:11:59,740 --> 00:12:00,950 ‫پس کمکمون میکنی؟ 273 00:12:01,000 --> 00:12:04,220 ‫به سایلاس اعتماد داشتم، ‫ولی بهم دروغ گفت 274 00:12:04,260 --> 00:12:06,520 ‫اگه جون بچه‌هات و نسل‌های آینده آیزیا 275 00:12:06,570 --> 00:12:09,610 ‫به متوقف کردن سایلاس بستگی داره، ‫کمکتون میکنم 276 00:12:09,660 --> 00:12:11,530 ‫جیپ باهامونه. اینجوری میتونیم ‫مساحت بیشتری رو پوشش بدیم 277 00:12:11,570 --> 00:12:13,230 ‫خیلی‌خب. من و جاش باهات میایم 278 00:12:13,270 --> 00:12:15,320 ‫من و پارا هم پیاده می‌گردیم 279 00:12:15,360 --> 00:12:16,580 ‫باید حواسمون به آلدریج باشه 280 00:12:16,620 --> 00:12:17,970 ‫هنوز خطرش رفع نشده 281 00:12:18,010 --> 00:12:20,760 ‫باشه. هی 282 00:12:23,580 --> 00:12:26,890 ‫قرار نیست بمیری، خب؟ 283 00:12:26,940 --> 00:12:28,850 ‫نه حالا که بالاخره داره ازت خوشم میاد 284 00:12:30,720 --> 00:12:32,590 ‫بریم 285 00:12:43,820 --> 00:12:45,560 ‫میخوام برم خونه 286 00:12:45,610 --> 00:12:47,300 ‫باید فعلاً اینجا بمونیم 287 00:12:47,350 --> 00:12:49,570 ‫این تنها راه برای در امان نگه داشتنته 288 00:12:49,610 --> 00:12:53,700 ‫چرا اون خانومه رو زدی؟ 289 00:12:53,750 --> 00:12:55,660 ‫چاره‌ای نداشتم 290 00:12:55,700 --> 00:12:56,790 ‫میخوام ازت محافظت کنم 291 00:12:56,840 --> 00:12:59,750 ‫درک میکنی دیگه، مگه نه؟ 292 00:12:59,800 --> 00:13:01,840 ‫تو تنها کسی هستی ‫که از خانواده‌ام برام مونده 293 00:13:01,880 --> 00:13:05,800 ‫نمیذارم کسی تو رو از من بگیره 294 00:13:05,840 --> 00:13:08,410 ‫گفت اسم من گوین ـه 295 00:13:08,460 --> 00:13:09,850 ‫اون زن مریضه 296 00:13:09,890 --> 00:13:11,890 ‫- تو رو با یه نفر دیگه اشتباه گرفته ‫- کی؟ 297 00:13:11,940 --> 00:13:14,940 ‫مهم نیست! 298 00:13:24,910 --> 00:13:28,560 ‫حتماً گشنته. ‫اون بیرون یکم بلوبری دیدم 299 00:13:28,610 --> 00:13:31,570 ‫هنوز بلوبری دوست داری، مگه نه؟ 300 00:13:31,610 --> 00:13:33,610 ‫زود برمیگردم 301 00:13:42,970 --> 00:13:44,880 ‫دوز شد 302 00:13:44,930 --> 00:13:47,450 ‫باورت میشه اگه بهت بگم ‫خودم گذاشتم ببری؟ 303 00:13:47,490 --> 00:13:51,320 ‫- نه ‫- هوم 304 00:13:56,900 --> 00:14:00,420 ‫میخوای باهاش حرف بزنی؟ 305 00:14:00,460 --> 00:14:01,680 ‫برو 306 00:14:01,730 --> 00:14:04,340 ‫من حواسم هست 307 00:14:11,610 --> 00:14:14,130 ‫اجازه‌ی حرف زدن با من رو داری؟ 308 00:14:14,170 --> 00:14:17,870 ‫فقط خواستم ببینم حالت خوبه یا نه 309 00:14:17,920 --> 00:14:20,700 ‫نه، خوب نیستم 310 00:14:20,750 --> 00:14:23,970 ‫نمیتونیم اینجا بمونیم 311 00:14:24,010 --> 00:14:27,840 ‫گفتم که، من جایی نمیام 312 00:14:27,880 --> 00:14:29,890 ‫همه میدونن من چیکار کردم 313 00:14:31,890 --> 00:14:33,890 ‫نمی‌بینی چطور نگام میکنن؟ 314 00:14:37,020 --> 00:14:39,980 ‫میدونم تو آدم خوبی هستی ورونیکا 315 00:14:40,030 --> 00:14:42,110 ‫یکم زمان بهشون بده 316 00:14:42,160 --> 00:14:44,940 ‫اونا هم می‌فهمن 317 00:14:44,990 --> 00:14:47,730 ‫نه، نمی‌فهمن 318 00:14:47,770 --> 00:14:50,560 ‫پس نظرشون رو عوض کن 319 00:14:52,560 --> 00:14:54,520 ‫دیگه لازم نیست تنها باشیم 320 00:14:54,560 --> 00:14:56,040 ‫آرون دیگه نیست 321 00:14:56,090 --> 00:14:58,570 ‫میتونیم از نو شروع کنیم 322 00:14:59,610 --> 00:15:01,830 ‫همگی لطفاً توجه کنن 323 00:15:01,870 --> 00:15:04,140 ‫میدونم همه‌تون من رو تخدیری میدونین 324 00:15:04,180 --> 00:15:06,050 ‫که البته کلمه منسوخیه 325 00:15:06,100 --> 00:15:08,970 ‫و هیچکدومتون حرفای من رو باور نمیکنین 326 00:15:09,010 --> 00:15:11,010 ‫خب امروز، میخوام ثابت کنم ‫اشتباه میکنین 327 00:15:11,060 --> 00:15:13,580 ‫اون بیرون یه گاو هست 328 00:15:13,620 --> 00:15:15,190 ‫و میتونیم با هم پیداش کنیم 329 00:15:15,230 --> 00:15:17,020 ‫میتونیم برش گردونیم 330 00:15:17,060 --> 00:15:18,540 ‫میتونیم پاداش‌هایی که 331 00:15:18,590 --> 00:15:21,020 ‫مادر طبیعت بر این حیوان شکوهمند ‫ارزانی داشته رو درو کنیم 332 00:15:21,070 --> 00:15:23,810 ‫بهمون شیر میده، ‫پنیر میده 333 00:15:23,850 --> 00:15:25,110 ‫و بستنی! 334 00:15:25,160 --> 00:15:26,940 ‫حالا کی باهام میاد؟ 335 00:15:29,990 --> 00:15:31,900 ‫خیلی‌خب، دستا رو بیارین بالا 336 00:15:34,080 --> 00:15:35,910 ‫کسی نیست؟ 337 00:15:35,950 --> 00:15:37,820 ‫شکار خوش بگذره اسکات 338 00:15:39,520 --> 00:15:42,090 ‫پس خودم تنها میرم 339 00:15:51,750 --> 00:15:54,100 ‫بذار این شاخه‌ها رو جابه‌جا کنیم 340 00:15:56,970 --> 00:16:00,150 ‫هی، تو حالت چطوره؟ 341 00:16:00,190 --> 00:16:03,200 ‫داشتم به یه هفته پیش فکر میکردم 342 00:16:03,240 --> 00:16:04,850 ‫وقتی که دانشگاه رفتن 343 00:16:04,890 --> 00:16:08,770 ‫پراسترس‌ترین اتفاقی بنظر میرسید ‫که میتونه بیفته 344 00:16:08,810 --> 00:16:11,600 ‫الان زندگیم به یه بچه وابسته‌ست 345 00:16:11,640 --> 00:16:15,030 ‫که ممکنه بابا باشه 346 00:16:15,080 --> 00:16:17,560 ‫ایو، جاش 347 00:16:19,860 --> 00:16:21,950 ‫چیه؟ 348 00:16:22,000 --> 00:16:24,610 ‫نگاه کن، دود 349 00:16:24,650 --> 00:16:27,570 ‫آره، بریم یه نگاه بندازیم 350 00:16:31,620 --> 00:16:34,920 ‫کسی اینجا نیست 351 00:16:34,970 --> 00:16:36,790 ‫آره، الان نیست 352 00:16:36,840 --> 00:16:38,800 ‫انگار آتیش تازه خاموش شده 353 00:16:38,840 --> 00:16:39,930 ‫معلوم نیست اونا بوده باشن که 354 00:16:39,970 --> 00:16:41,840 ‫چرا، معلومه 355 00:16:41,890 --> 00:16:44,190 ‫این رو همراه سایلاس دیده بودم 356 00:16:44,240 --> 00:16:47,670 ‫شاید هنوز دور نشده باشن 357 00:16:49,980 --> 00:16:52,550 ‫ببین 358 00:16:52,590 --> 00:16:54,640 ‫رد پاست 359 00:16:54,680 --> 00:16:56,730 ‫انگار از این طرف رفتن 360 00:16:56,770 --> 00:16:58,950 ‫سنگلاخی‌تر از اونه که بشه با ماشین رفت. ‫باید پیاده بریم 361 00:16:58,990 --> 00:17:00,300 ‫جاش، جیپ رو بردار. ‫اون طرف همدیگه رو می‌بینیم 362 00:17:00,340 --> 00:17:01,730 ‫حله 363 00:17:01,780 --> 00:17:04,910 ‫مامان، میرم. چیزی نمیشه 364 00:17:29,240 --> 00:17:31,630 ‫وای نه 365 00:18:06,410 --> 00:18:08,100 ‫چیزی نیست 366 00:18:08,150 --> 00:18:09,280 ‫منم، جاش 367 00:18:09,320 --> 00:18:11,500 ‫منو یادته؟ ‫تو محوطه اقامتمون همدیگه رو دیدیم 368 00:18:11,540 --> 00:18:13,150 ‫اینجا چیکار میکنی؟ 369 00:18:13,200 --> 00:18:15,150 ‫دنبال تو بودم. ‫باید باهام بیای 370 00:18:15,200 --> 00:18:17,290 ‫میخوام برم خونه 371 00:18:19,720 --> 00:18:21,730 ‫چرا اینجوری نگام میکنی؟ 372 00:18:21,770 --> 00:18:25,690 ‫ببخشید، فقط... ‫میخوام مطمئن شم خوبی 373 00:18:25,730 --> 00:18:26,820 ‫خوبم 374 00:18:26,860 --> 00:18:29,650 ‫آیزیا، خوبی؟ 375 00:18:29,690 --> 00:18:31,260 ‫- خوبیم ‫- چی شد؟ 376 00:18:31,300 --> 00:18:33,080 ‫از اون سمت تپه صدای ‫تصادف رو شنیدیم 377 00:18:33,130 --> 00:18:35,260 ‫منو نجات داد 378 00:18:36,570 --> 00:18:37,740 ‫عه، مچ دستت 379 00:18:37,780 --> 00:18:40,660 ‫لیوای، جعبه کمک‌های اولیه رو بده 380 00:18:46,710 --> 00:18:50,230 ‫مامان، این زخم 381 00:18:50,280 --> 00:18:51,580 ‫دقیقاً همونجاست 382 00:18:51,620 --> 00:18:53,410 ‫آره 383 00:18:59,200 --> 00:19:00,460 ‫باید راه بیفتیم 384 00:19:00,500 --> 00:19:01,630 ‫ممکنه دندان‌خنجری‌های دیگه‌ای هم باشن 385 00:19:01,680 --> 00:19:03,250 ‫سایلاس هم میاد دنبالش 386 00:19:03,290 --> 00:19:05,600 ‫جیپ دیگه تکون نمیخوره. ‫باید پیاده بریم 387 00:19:05,640 --> 00:19:07,470 ‫آیزیا، باید بریم 388 00:19:07,510 --> 00:19:10,250 ‫چی؟ نه، میخوام برگردم روستام 389 00:19:11,600 --> 00:19:13,210 ‫الان نمیتونم ببرمت اونجا، خب؟ 390 00:19:13,260 --> 00:19:15,260 ‫ولی میبرمت یه جای امن 391 00:19:15,300 --> 00:19:16,560 ‫باید راه بیفتیم 392 00:19:16,610 --> 00:19:19,260 ‫باهام میای؟ 393 00:19:34,710 --> 00:19:36,840 ‫کجایی گاو کوچولو؟ 394 00:19:36,890 --> 00:19:38,890 ‫میدونم همین طرفایی 395 00:19:38,930 --> 00:19:41,410 ‫اسکات؟ 396 00:19:41,460 --> 00:19:44,590 ‫عه، تو اینجا چیکار میکنی؟ 397 00:19:44,630 --> 00:19:47,770 ‫گفتی کمک میخوای 398 00:19:47,810 --> 00:19:50,160 ‫اونوقت تو میخوای کمکم کنی؟ 399 00:19:50,210 --> 00:19:52,380 ‫تو یه بار کمکم کردی 400 00:19:52,420 --> 00:19:54,640 ‫گفتم جبران کنم 401 00:19:54,690 --> 00:19:56,600 ‫راستش، خودم تنهایی اوکیم 402 00:19:56,650 --> 00:19:57,600 ‫همین الان داشتی سخنرانی میکردی که 403 00:19:57,650 --> 00:19:58,870 ‫صحیح، صحیح 404 00:19:58,910 --> 00:20:01,430 ‫ولی یه جورایی، میدونی... 405 00:20:01,480 --> 00:20:03,440 ‫گنده‌ش کردم 406 00:20:03,480 --> 00:20:05,790 ‫نیازی نیست واقعاً. ‫ولی مرسی 407 00:20:05,830 --> 00:20:08,960 ‫باید دنبال علف کوتاه بگردی 408 00:20:09,010 --> 00:20:11,620 ‫علف کوتاه دوست دارن 409 00:20:11,660 --> 00:20:12,750 ‫تو از کجا میدونی؟ 410 00:20:12,790 --> 00:20:17,320 ‫تو تگزاس تو مزرعه بزرگ شدم 411 00:20:17,360 --> 00:20:19,230 ‫بدون من نمیتونی گاوه رو پیدا کنی 412 00:20:22,670 --> 00:20:26,550 ‫واقعاً چرا اومدی؟ 413 00:20:26,590 --> 00:20:30,330 ‫همشون فکر میکنن تو فقط یه معتادی 414 00:20:30,380 --> 00:20:34,510 ‫ولی... بعضی وقتا ‫آدما خیلی زود قضاوت میشن 415 00:20:34,550 --> 00:20:37,300 ‫و بنظرم انصاف نیست 416 00:20:37,340 --> 00:20:38,470 ‫مرسی 417 00:20:38,510 --> 00:20:40,260 ‫انگار 418 00:20:40,300 --> 00:20:43,260 ‫پس بیا ثابت کنیم اشتباه میکنن 419 00:20:48,350 --> 00:20:49,870 ‫اینا ردپای سایلاسن 420 00:20:49,920 --> 00:20:52,480 ‫و تنها هم نیست 421 00:20:52,530 --> 00:20:53,790 ‫حداقل چهار نفرن 422 00:20:53,830 --> 00:20:55,010 ‫چهار؟ 423 00:20:55,050 --> 00:20:57,840 ‫داشتن میرفتن سمت شمال 424 00:20:57,880 --> 00:21:00,670 ‫تای، دماغت 425 00:21:00,710 --> 00:21:03,020 ‫اوه 426 00:21:03,060 --> 00:21:06,020 ‫- بشین ‫- شرمنده 427 00:21:06,060 --> 00:21:07,980 ‫سرت رو ببر عقب 428 00:21:09,980 --> 00:21:12,460 ‫هرازگاهی پیش میاد 429 00:21:19,340 --> 00:21:21,510 ‫حقیقتش... 430 00:21:21,560 --> 00:21:23,340 ‫من مریضم 431 00:21:27,820 --> 00:21:30,390 ‫داری میمیری؟ 432 00:21:30,440 --> 00:21:33,350 ‫آره 433 00:21:33,400 --> 00:21:36,440 ‫کائنات خوشش نمیاد من یادم بره ‫که قاچاقی زنده‌ام 434 00:21:38,360 --> 00:21:40,660 ‫خیلی متأسفم 435 00:21:40,710 --> 00:21:42,450 ‫اشکالی نداره 436 00:21:47,410 --> 00:21:50,760 ‫انگار خونریزی بند اومد 437 00:21:50,800 --> 00:21:54,330 ‫میدونی، معمولاً منم که از بقیه مراقبت میکنم 438 00:21:55,370 --> 00:21:57,330 ‫ممنونم 439 00:22:12,130 --> 00:22:14,570 ‫انتظارش رو نداشتم 440 00:22:14,610 --> 00:22:16,610 ‫منم نداشتم 441 00:22:17,740 --> 00:22:19,750 ‫باید به راه ادامه بدیم 442 00:22:24,620 --> 00:22:26,620 ‫توپانگا حدود ده مایلیِ ‫شمال غربی اینجاست 443 00:22:26,670 --> 00:22:28,750 ‫احتمالاً تا شب نشده میرسیم 444 00:22:28,800 --> 00:22:30,580 ‫منو کجا میبرین؟ 445 00:22:30,630 --> 00:22:32,800 ‫یه جای امن، ‫همونطور که مامانم گفت 446 00:22:32,850 --> 00:22:35,410 ‫پدربزرگم نگرانم میشه 447 00:22:35,460 --> 00:22:36,940 ‫بنظرم نباید میومدم 448 00:22:36,980 --> 00:22:39,900 ‫- چرا اومدی؟ ‫- از کارش خوشم نیومد 449 00:22:39,940 --> 00:22:41,110 ‫یکی رو زخمی کرد 450 00:22:41,160 --> 00:22:44,770 ‫میدونم، ولی خانومه خوب میشه 451 00:22:44,810 --> 00:22:47,430 ‫گفت می‌خواسته ازم محافظت کنه 452 00:22:47,470 --> 00:22:49,780 ‫مامان منم زیاد اینو میگه 453 00:22:49,820 --> 00:22:51,600 ‫بابات چی؟ 454 00:22:51,650 --> 00:22:55,430 ‫اونم ازت محافظت میکنه؟ 455 00:22:55,480 --> 00:22:57,440 ‫سعی کرد 456 00:22:57,480 --> 00:23:01,790 ‫ولی... بعضی وقتا پیشم نبود... 457 00:23:01,830 --> 00:23:03,620 ‫یا پیش مامانم 458 00:23:03,660 --> 00:23:06,440 ‫الان که انگار با هم خوبن 459 00:23:06,490 --> 00:23:08,750 ‫آها، نه، لیوای بابام نیست 460 00:23:08,790 --> 00:23:12,970 ‫اوه، ببخشید 461 00:23:13,020 --> 00:23:15,670 ‫چرا اینو گفتی؟ 462 00:23:15,710 --> 00:23:17,460 ‫چون دیدم دست همدیگه رو گرفته بودن 463 00:23:17,500 --> 00:23:19,630 ‫وقتی تو محوطه شما بودم 464 00:23:22,030 --> 00:23:24,510 ‫هنوزم باورم نمیشه جدی جدی گوین ـه 465 00:23:24,550 --> 00:23:27,070 ‫منم دارم سعی میکنم بفهممش 466 00:23:27,120 --> 00:23:28,860 ‫میخوای چی بهش بگی؟ 467 00:23:28,900 --> 00:23:31,030 ‫هنوز به نتیجه‌ای نرسیدم 468 00:23:31,080 --> 00:23:33,780 ‫آخه کاری که ازش میخوایم... 469 00:23:33,820 --> 00:23:35,650 ‫اینکه خونه‌ش رو ترک کنه ‫و از یه پورتال 470 00:23:35,690 --> 00:23:37,820 ‫بره جایی که نمی‌شناسه، ‫خیلی خواسته زیادیه 471 00:23:37,870 --> 00:23:40,570 ‫چه چاره‌ی دیگه‌ای داریم؟ 472 00:23:42,830 --> 00:23:45,610 ‫هی آیزیا، باید باهات حرف بزنم 473 00:23:45,660 --> 00:23:47,490 ‫بریم بشینیم؟ 474 00:23:47,530 --> 00:23:49,530 ‫باشه 475 00:23:56,060 --> 00:23:58,500 ‫دیدی به ما میگی مردم آسمان؟ 476 00:23:58,540 --> 00:24:00,500 ‫حقیقتش اینه که... 477 00:24:00,540 --> 00:24:04,550 ‫تو یکی از مایی و... 478 00:24:04,590 --> 00:24:06,850 ‫قرار نیست اینجا بمونی 479 00:24:06,900 --> 00:24:09,730 ‫باید اونجایی بزرگ شی که من ازش اومدم 480 00:24:09,770 --> 00:24:11,510 ‫منظورت چیه؟ 481 00:24:12,730 --> 00:24:13,690 ‫تو آسمون یه نور هست 482 00:24:13,730 --> 00:24:15,210 ‫زیاد هم از اینجا دور نیست 483 00:24:15,250 --> 00:24:18,950 ‫و میرسه به یه زمان متفاوت 484 00:24:19,000 --> 00:24:21,040 ‫و ما میخوایم ازش رد بشی 485 00:24:21,080 --> 00:24:23,220 ‫- باید خونه‌ام رو ترک کنم؟ ‫- میدونم ترسناکه 486 00:24:23,260 --> 00:24:25,440 ‫و فهمیدنش خیلی سخته 487 00:24:25,480 --> 00:24:26,830 ‫ولی من تک تک اتفاقایی که 488 00:24:26,870 --> 00:24:28,530 ‫اونجا برات میفته رو میدونم 489 00:24:28,570 --> 00:24:31,090 ‫و قراره خیلی قشنگ باشه 490 00:24:31,140 --> 00:24:33,580 ‫- دلم نمیخواد ‫- میدونم 491 00:24:33,620 --> 00:24:36,010 ‫- ولی مجبوری ‫- نه! 492 00:24:36,060 --> 00:24:39,190 ‫از این طرف. یالا 493 00:24:39,230 --> 00:24:41,840 ‫- یکی داره میاد ‫- یالا. بجنبین 494 00:24:41,890 --> 00:24:44,890 ‫برش دار 495 00:24:44,930 --> 00:24:46,940 ‫فکر کردم مردم پارا دارن کمکمون میکنن 496 00:24:46,980 --> 00:24:49,770 ‫انگار سایلاس هنوز چند تا ‫دوست وفادار داره 497 00:24:49,810 --> 00:24:52,770 ‫باید بجنبیم 498 00:24:59,300 --> 00:25:02,080 ‫حالا چی؟ الا یه کلمه از حرفامونم باور نکرد 499 00:25:02,130 --> 00:25:03,390 ‫بهش حق نمیدی؟ 500 00:25:03,430 --> 00:25:04,650 ‫من هنوز دارم سعی میکنم اینو هضم کنم 501 00:25:04,690 --> 00:25:07,000 ‫که تو مال ده هزار سال قبل از میلادی 502 00:25:07,040 --> 00:25:10,440 ‫با اینکه خیلی عجیبه، ‫یه جورایی خیالم راحت شد 503 00:25:10,480 --> 00:25:12,530 ‫منظورت چیه؟ 504 00:25:12,570 --> 00:25:14,400 ‫هیچوقت نمی‌دونستم از کجا اومدم 505 00:25:14,440 --> 00:25:16,570 ‫و چرا این چیزا رو می‌بینم 506 00:25:16,620 --> 00:25:18,660 ‫حالا میدونم 507 00:25:18,710 --> 00:25:20,400 ‫فقط باید یه راهی پیدا کنیم 508 00:25:20,450 --> 00:25:24,060 ‫که الا حرفامون رو باور کنه 509 00:25:24,100 --> 00:25:27,240 ‫منم تا وقتی که حلقه مامان رو پیدا نکرده بودی ‫حرفت رو باور نکردم 510 00:25:27,280 --> 00:25:28,980 ‫پس شاید یه جور مدرک لازم داریم 511 00:25:29,020 --> 00:25:32,590 ‫کجا پیداش کنیم؟ 512 00:25:32,630 --> 00:25:35,030 ‫محل حفاری آلدریج 513 00:25:35,070 --> 00:25:36,460 ‫خیلی از نقاشی‌های الا 514 00:25:36,510 --> 00:25:38,250 ‫انگار مال محوطه اقامتن 515 00:25:38,290 --> 00:25:40,080 ‫اگه بتونیم وسیله‌ای رو ‫پیدا کنیم که کشیده باشه 516 00:25:40,120 --> 00:25:42,210 ‫شاید قانع بشه که واقعیت داره 517 00:25:42,250 --> 00:25:44,210 ‫پس یعنی ایده‌ش رو من بهت دادم 518 00:25:46,430 --> 00:25:49,390 ‫حتماً مارکمن برای محل حفاری ‫کلی نگهبان گذاشته؟ 519 00:25:49,430 --> 00:25:51,260 ‫آره تا جایی که میدونم 520 00:25:51,300 --> 00:25:54,610 ‫راه دیگه‌ای برای وارد شدن هست؟ 521 00:25:59,310 --> 00:26:02,450 ‫من میرم داخل. ‫شما اینجا بمونین 522 00:26:02,490 --> 00:26:04,060 ‫مراقب باش 523 00:26:58,720 --> 00:27:02,110 ‫حتماً فیوز ترکیده. ‫بریم یه نگاه بندازیم 524 00:27:14,820 --> 00:27:16,260 ‫چی داری میخوری؟ 525 00:27:16,300 --> 00:27:18,040 ‫بخدا اگه بدونم 526 00:27:18,090 --> 00:27:19,650 ‫یکی از بچه‌ها بهم دادش 527 00:27:19,700 --> 00:27:23,310 ‫ولی هر چی که هست ‫حرف نداره 528 00:27:23,350 --> 00:27:25,050 ‫- حالش چطوره؟ ‫- پایداره 529 00:27:25,090 --> 00:27:26,490 ‫که یعنی باید کم کم برگردیم 530 00:27:26,530 --> 00:27:27,660 ‫نه تا وقتی یه چیزی بخوری 531 00:27:27,710 --> 00:27:30,800 ‫قارچ که نیست، هست؟ 532 00:27:30,840 --> 00:27:34,840 ‫قطعاً نه 533 00:27:34,890 --> 00:27:37,410 ‫خب حال خودت چطوره؟ 534 00:27:37,450 --> 00:27:39,200 ‫بالا و پایین داره 535 00:27:39,240 --> 00:27:43,460 ‫یه دقیقه ریلکسم. ‫یه دقیقه بعد موج اضطراب میاد تو وجودم 536 00:27:43,500 --> 00:27:45,380 ‫ولی دارم می‌گذرونم 537 00:27:45,420 --> 00:27:47,550 ‫خودت چی؟ 538 00:27:47,590 --> 00:27:50,690 ‫میدونم نگران جاش‌ای 539 00:27:50,730 --> 00:27:53,380 ‫آخرین باری که دیدم به ‫یه پسر اینجوری نگاه میکنی... 540 00:27:53,430 --> 00:27:54,730 ‫اسمش چی بود؟ 541 00:27:54,780 --> 00:27:56,210 ‫خدایی بابا؟ 542 00:27:56,260 --> 00:27:58,340 ‫اسمش رو میدونی 543 00:27:58,390 --> 00:28:00,520 ‫کایل. اَه 544 00:28:00,560 --> 00:28:02,260 ‫اصلاً به دردت نمیخورد 545 00:28:02,310 --> 00:28:03,650 ‫در جریان هستم 546 00:28:03,700 --> 00:28:06,270 ‫برای همین فرستادمش پی کارش 547 00:28:07,920 --> 00:28:10,400 ‫اگه حرفای آلدریج درست بوده باشه 548 00:28:10,440 --> 00:28:13,270 ‫که احتمالش هم خیلی کمه 549 00:28:13,320 --> 00:28:16,450 ‫یعنی یه نور هست که میرسه به 1988 550 00:28:16,490 --> 00:28:17,800 ‫اگه راهی به سال 1988 هست 551 00:28:17,840 --> 00:28:20,410 ‫یعنی یه راهی برای برگشت ‫به خونه هم هست 552 00:28:20,450 --> 00:28:21,800 ‫پیش مامان و اندرو 553 00:28:21,850 --> 00:28:25,420 ‫من میگم بمونیم تا پیداش کنیم 554 00:28:25,460 --> 00:28:28,460 ‫منم می‌خواستم همینو بگم 555 00:28:37,170 --> 00:28:40,780 ‫کجاست سایلاس؟ 556 00:28:57,530 --> 00:29:00,360 ‫هی، چرا پا شدی؟ 557 00:29:00,410 --> 00:29:02,190 ‫باید برگردم محوطه اقامت 558 00:29:02,230 --> 00:29:03,580 ‫فکر خوبی نیست. ‫باید استراحت کنی 559 00:29:03,630 --> 00:29:04,580 ‫بیا، برت می‌گردونیم بالا 560 00:29:04,630 --> 00:29:07,810 ‫نه، نمیتونم اینجا بمونم 561 00:29:07,850 --> 00:29:10,460 ‫تو محوطه چی هست که انقدر مهمه؟ 562 00:29:12,290 --> 00:29:16,600 ‫دوستت، جاش، برات مهمه دیگه، نه؟ 563 00:29:16,640 --> 00:29:18,340 ‫بله 564 00:29:18,380 --> 00:29:21,820 ‫هر کاری که میکنم برای اینه ‫که مطمئن شم اون زنده میمونه 565 00:29:23,870 --> 00:29:26,300 ‫خواهش میکنم، باید بریم 566 00:29:26,350 --> 00:29:27,610 ‫همین الان 567 00:29:29,700 --> 00:29:31,480 ‫کسایی که با پدربزرگتن رو می‌شناسی؟ 568 00:29:31,520 --> 00:29:34,440 ‫بله. هر کاری بگه میکنن 569 00:29:34,480 --> 00:29:36,750 ‫اشکالی نداره. ‫فقط باید به حرکت ادامه بدیم 570 00:29:45,320 --> 00:29:46,670 ‫چیکار کنیم؟ 571 00:29:46,710 --> 00:29:48,670 ‫بنظر نمیاد راهی برای دور زدنش باشه 572 00:29:48,720 --> 00:29:50,760 ‫یه پل همین نزدیکی هست 573 00:29:50,810 --> 00:29:52,850 ‫مردم روستامون برای معامله ‫با روستاهای دیگه ازش رد میشن 574 00:29:52,890 --> 00:29:54,420 ‫کجاست؟ 575 00:29:54,460 --> 00:29:56,290 ‫- پشت اون درخت‌ها ‫- وایسین 576 00:29:56,330 --> 00:29:58,460 ‫اگه این از پل خبر داره، ‫یعنی پدربزرگش هم میدونه 577 00:29:58,510 --> 00:29:59,770 ‫آره، پس بهتره قبل از اونا برسیم 578 00:29:59,810 --> 00:30:00,950 ‫بیاین 579 00:30:02,730 --> 00:30:04,340 ‫ایناهاش 580 00:30:09,520 --> 00:30:11,830 ‫خیلی‌خب، ایو، آیزیا، ‫شما اول برید 581 00:30:11,870 --> 00:30:14,390 ‫من پشت سرتم 582 00:30:27,410 --> 00:30:28,710 ‫خیلی‌خب، ما رسیدیم. شما بیاین 583 00:30:28,760 --> 00:30:29,890 ‫خب جاش، نوبت توئه 584 00:30:29,930 --> 00:30:33,540 ‫- تکون نخور ‫- جاش! 585 00:30:33,590 --> 00:30:37,900 ‫سلاحت رو بنداز 586 00:30:37,940 --> 00:30:41,460 ‫من فقط نوه‌ام رو میخوام 587 00:30:41,510 --> 00:30:44,290 ‫بفرستش اینجا تا ولشون کنم 588 00:30:47,080 --> 00:30:50,560 ‫زودباش وگرنه جفتشون رو می‌کشم 589 00:30:50,600 --> 00:30:52,740 ‫خواهش میکنم نکن 590 00:30:58,700 --> 00:31:00,790 ‫نه! 591 00:31:05,750 --> 00:31:08,710 ‫دره تو چهار مایلی شرق اینجا تموم میشه 592 00:31:08,750 --> 00:31:10,840 ‫آیزیا رو بیار اونجا 593 00:31:10,890 --> 00:31:14,890 ‫وگرنه هیچوقت نمی‌بینی‌شون 594 00:31:26,420 --> 00:31:28,210 ‫خیلی‌خب، رسیدیم به علف کوتاه 595 00:31:28,250 --> 00:31:29,560 ‫ولی گاوی در کار نیست 596 00:31:29,600 --> 00:31:30,820 ‫عالی شد 597 00:31:30,860 --> 00:31:32,430 ‫میخوای برگردی؟ 598 00:31:32,470 --> 00:31:34,210 ‫من خیلی چیزا هستم 599 00:31:34,260 --> 00:31:37,430 ‫ولی تسلیم‌بشو نیستم 600 00:31:38,430 --> 00:31:40,780 ‫ببین، در مورد اون اتفاق 601 00:31:40,830 --> 00:31:42,920 ‫ماشین و اینا 602 00:31:42,960 --> 00:31:44,960 ‫بنظرم نباید اون کارو باهات میکردن 603 00:31:45,010 --> 00:31:46,270 ‫جالب نبود 604 00:31:46,310 --> 00:31:47,920 ‫بنظرت حقم نبود؟ 605 00:31:47,970 --> 00:31:49,530 ‫نه. اونطور که من شنیدم 606 00:31:49,580 --> 00:31:53,060 ‫تو هم مثل لیلی دزدیده شدی 607 00:31:53,100 --> 00:31:56,060 ‫که احتمالاً نمیخوای دربارش حرف بزنی 608 00:31:56,100 --> 00:31:59,190 ‫تا حالا با کسی جز لیلی ‫دربارش حرف نزدم 609 00:32:01,370 --> 00:32:03,070 ‫تعریف کن 610 00:32:05,200 --> 00:32:08,460 ‫14 سالم که بود از خونه فرار کردم 611 00:32:08,510 --> 00:32:09,940 ‫مامانم که هیچوقت نبود 612 00:32:09,990 --> 00:32:11,210 ‫من و ناپدریم هم که همش دعوا میکردیم 613 00:32:11,250 --> 00:32:13,080 ‫منم گذاشتم رفتم 614 00:32:13,120 --> 00:32:16,390 ‫سن پایینیه برای تک و تنها بیرون بودن 615 00:32:16,430 --> 00:32:20,390 ‫گمونم فکر میکردم هر چی هم بشه ‫از موندن بهتره 616 00:32:20,430 --> 00:32:22,570 ‫کجا رفتی؟ 617 00:32:22,610 --> 00:32:24,480 ‫یه مدت ول گشتم 618 00:32:24,520 --> 00:32:27,350 ‫سر از لس‌آنجلس درآوردم 619 00:32:27,400 --> 00:32:30,440 ‫تو خیابون زندگی میکردم ‫که آرون منو دزدید 620 00:32:30,490 --> 00:32:33,400 ‫می‌گفت میخواد کمکم کنه 621 00:32:33,450 --> 00:32:36,230 ‫چند سال فقط خودمون دو تا بودیم 622 00:32:36,270 --> 00:32:39,320 ‫تا اینکه لیلی رو دزدیدین؟ 623 00:32:41,540 --> 00:32:46,370 ‫آرون بهم گفت که خدا ‫یه برنامه‌ای برامون داره 624 00:32:46,420 --> 00:32:49,980 ‫اون زمان حرفش رو باور کردم 625 00:32:50,030 --> 00:32:51,990 ‫حالا چی؟ 626 00:32:53,990 --> 00:32:56,160 ‫دیگه نمیدونم چی رو باور کنم 627 00:32:59,300 --> 00:33:01,210 ‫مرسی که گوش کردی 628 00:33:02,210 --> 00:33:05,130 ‫خواهش میکنم 629 00:33:05,170 --> 00:33:07,870 ‫تو هم شنیدی؟ 630 00:33:15,970 --> 00:33:19,010 ‫ما هم از دیدنت خوشحالیم 631 00:33:20,540 --> 00:33:22,020 ‫اشکالی نداره ایو 632 00:33:22,060 --> 00:33:23,410 ‫برمیگردیم پیش پدربزرگم 633 00:33:23,450 --> 00:33:26,060 ‫سر قولش میمونه. ‫جاش و لیوای چیزیشون نمیشه 634 00:33:26,110 --> 00:33:27,670 ‫- به این سادگی‌ها نیست ‫- چرا؟ 635 00:33:27,720 --> 00:33:31,900 ‫چون به محض اینکه اون نور ‫شروع کنه به بسته شدن 636 00:33:31,940 --> 00:33:33,900 ‫بچه‌های من حالشون بد میشه 637 00:33:33,940 --> 00:33:36,160 ‫و اگه ازش رد نشی 638 00:33:36,200 --> 00:33:38,080 ‫میمیرن 639 00:33:38,120 --> 00:33:40,210 ‫ایو 640 00:33:40,250 --> 00:33:44,130 ‫- پارا ‫- آیزیا 641 00:33:44,170 --> 00:33:47,520 ‫- حالت خوبه؟ ‫- خوبم 642 00:33:47,560 --> 00:33:50,520 ‫جاش و لیوای کجان؟ 643 00:33:54,570 --> 00:33:56,010 ‫نگران نباش 644 00:33:56,050 --> 00:33:57,570 ‫یه راهی برای فرار پیدا میکنم 645 00:33:57,620 --> 00:34:00,580 ‫اگه در جریان نیستی، ‫بهت بگم که اینا همشون مسلحن 646 00:34:00,620 --> 00:34:03,670 ‫چیزیمون نمیشه. ‫مامانت و آیزیا هم چیزیشون نمیشه 647 00:34:03,710 --> 00:34:05,930 ‫نمیذارم بلایی سرش بیاد 648 00:34:05,970 --> 00:34:09,590 ‫بله، معلومه که نمیذاری، درسته؟ 649 00:34:09,630 --> 00:34:12,020 ‫الان این یعنی چی؟ 650 00:34:12,070 --> 00:34:16,290 ‫از قضیه تو و مامانم خبر دارم 651 00:34:16,330 --> 00:34:19,160 ‫جاش، متأسفم 652 00:34:19,200 --> 00:34:22,470 ‫چطور تونستی 653 00:34:22,510 --> 00:34:23,990 ‫دوران سختی برای مامان و بابات بود 654 00:34:24,030 --> 00:34:26,650 ‫ولی دیگه تموم شده 655 00:34:26,690 --> 00:34:29,210 ‫وایسا، یعنی چی تموم شده؟ 656 00:34:29,260 --> 00:34:30,390 ‫فکر کردم داستان اینجا شروع شده 657 00:34:30,430 --> 00:34:33,960 ‫چند وقته این قضیه ادامه داره؟ 658 00:34:34,000 --> 00:34:35,220 ‫چند ماه بود 659 00:34:35,260 --> 00:34:37,530 ‫ولی پارسال تمومش کردیم 660 00:34:37,570 --> 00:34:39,140 ‫باورم نمیشه 661 00:34:39,180 --> 00:34:42,140 ‫من همیشه طرف مامانم رو میگیرم 662 00:34:42,180 --> 00:34:45,230 ‫وقتی به بابام نیاز داشت، ‫اون پیشش نبود 663 00:34:45,270 --> 00:34:48,190 ‫تو، بابام بهترین دوستت بود 664 00:34:48,230 --> 00:34:51,320 ‫ببین، کاملاً حق داری ناراحت باشی 665 00:34:51,370 --> 00:34:52,980 ‫واقعاً میگم 666 00:34:53,020 --> 00:34:54,500 ‫ولی الان باید همه اینا رو بذاری کنار 667 00:34:54,540 --> 00:34:56,370 ‫که بتونیم از این وضع نجات پیدا کنیم 668 00:34:56,410 --> 00:34:58,420 ‫می‌فهمی؟ 669 00:35:03,470 --> 00:35:05,250 ‫عجب. حق با تو بود 670 00:35:05,290 --> 00:35:07,300 ‫صد درصد 671 00:35:07,340 --> 00:35:08,340 ‫و بنظرم بهتره بگین 672 00:35:08,380 --> 00:35:10,520 ‫"عجب گاوی" 673 00:35:10,560 --> 00:35:12,080 ‫نجاتش دادی 674 00:35:12,130 --> 00:35:15,690 ‫آره، با کمک ورونیکا 675 00:35:16,700 --> 00:35:18,440 ‫واقعاً؟ 676 00:35:18,480 --> 00:35:21,140 ‫صد درصد 677 00:35:21,180 --> 00:35:24,660 ‫بدون اون از پسش برنمیومدم 678 00:35:34,190 --> 00:35:36,280 ‫به محض اینکه اون نور ‫شروع کنه به بسته شدن 679 00:35:36,320 --> 00:35:38,200 ‫بچه‌هام حالشون بد میشه 680 00:35:38,240 --> 00:35:39,810 ‫و اگه نتونی ازش رد بشی 681 00:35:39,850 --> 00:35:42,160 ‫میمیرن 682 00:35:42,200 --> 00:35:44,550 ‫بابا، چی شده؟ چی دیدی؟ 683 00:35:47,160 --> 00:35:49,210 ‫پیش مامانتم 684 00:35:49,250 --> 00:35:50,560 ‫همه‌چی روبراهه 685 00:35:50,600 --> 00:35:52,300 ‫بیاین 686 00:35:56,740 --> 00:35:58,220 ‫- بهت که گفتم... ‫- میدونم 687 00:35:58,260 --> 00:36:00,090 ‫ولی یه چیزی هست که باید نشونت بدم 688 00:36:00,130 --> 00:36:02,220 ‫فقط چند دقیقه بهم وقت بده 689 00:36:02,260 --> 00:36:04,610 ‫اگه بازم حرفم رو باور نکردی، میریم 690 00:36:04,660 --> 00:36:07,660 ‫پشت سرمون هم نگاه نمی‌کنیم 691 00:36:09,750 --> 00:36:11,320 ‫اینو از کجا آوردین؟ 692 00:36:11,360 --> 00:36:13,060 ‫از یه محل حفاری باستان‌شناسی 693 00:36:13,100 --> 00:36:14,670 ‫قدمتش برمیگرده به ده هزار سال قبل از میلاد 694 00:36:14,710 --> 00:36:17,670 ‫الا، اینو تو کشیدی 695 00:36:17,710 --> 00:36:20,320 ‫چون اونجا بودی 696 00:36:25,760 --> 00:36:28,160 ‫الان یادم اومد 697 00:36:28,200 --> 00:36:31,380 ‫خدای من 698 00:36:31,420 --> 00:36:33,210 ‫چیه؟ 699 00:36:34,730 --> 00:36:37,340 ‫راست می‌گفتی 700 00:36:37,390 --> 00:36:43,170 ‫این سنگ رو تو اون دنیا دیدم 701 00:36:43,220 --> 00:36:44,650 ‫چیکار میکنی؟ 702 00:36:44,700 --> 00:36:47,700 ‫و یکی به یه اسم دیگه صدام زد 703 00:36:47,740 --> 00:36:54,490 ‫چه اسمی؟ 704 00:36:54,530 --> 00:36:55,750 ‫لیلی 705 00:36:58,360 --> 00:37:00,150 ‫اگه آیزیا رو بهش پس ندم 706 00:37:00,190 --> 00:37:01,840 ‫جاش و لیوای رو می‌کشه 707 00:37:01,890 --> 00:37:03,800 ‫- نمی‌ذاریم این اتفاق بیفته ‫- تو روستات 708 00:37:03,850 --> 00:37:04,930 ‫کسی هست که بتونه کمکمون کنه؟ 709 00:37:04,980 --> 00:37:06,330 ‫سایلاس دوستان زیادی داره 710 00:37:06,370 --> 00:37:08,070 ‫دیگه نمیدونم به کی میتونم اعتماد کنم 711 00:37:10,110 --> 00:37:13,030 ‫محوطه‌مون. میتونیم برگردیم. ‫میتونیم کمک بیاریم 712 00:37:13,070 --> 00:37:14,420 ‫نه، کسی به من کمک نمیکنه 713 00:37:14,470 --> 00:37:15,860 ‫تقصیر منه که اینجا گیر افتادیم، یادت رفت؟ 714 00:37:15,900 --> 00:37:17,290 ‫نه، بخاطر توئه که هنوز زنده‌ایم 715 00:37:17,340 --> 00:37:18,600 ‫یه کاری میکنم اونا هم اینو بفهمن 716 00:37:18,640 --> 00:37:20,170 ‫خیلی لطف میکنی تای، ‫ولی نمیتونم به هوای این بمونم 717 00:37:20,210 --> 00:37:22,870 ‫ایو، نمیتونی تنهایی از پسش بربیای 718 00:37:22,910 --> 00:37:24,870 ‫تا بتونیم زود برمیگردیم 719 00:37:24,910 --> 00:37:28,350 ‫فقط بهم قول بده که ‫منتظرمون میمونی 720 00:37:28,390 --> 00:37:30,570 ‫باشه 721 00:37:35,830 --> 00:37:38,050 ‫همگی جمع شین 722 00:37:38,100 --> 00:37:41,230 ‫آروم. آروم 723 00:37:41,280 --> 00:37:42,970 ‫ایشون کیه؟ 724 00:37:43,020 --> 00:37:45,320 ‫ایشون دکتر ربکا آلدریج هستن 725 00:37:45,370 --> 00:37:49,370 ‫موقع دومین تلاش برای نجات ما ‫اومده اینجا 726 00:37:49,410 --> 00:37:52,160 ‫متأسفانه مأموریتمون طبق ‫برنامه پیش نرفت 727 00:37:52,200 --> 00:37:54,110 ‫فقط من تونستم خودم رو برسونم 728 00:37:54,160 --> 00:37:56,330 ‫اما امید هست 729 00:37:56,380 --> 00:37:58,730 ‫انگار یه پورتال دیگه هست 730 00:37:58,770 --> 00:38:00,380 ‫این یکی تو توپانگاست 731 00:38:00,420 --> 00:38:02,380 ‫و برمیگرده به سال 1988 732 00:38:02,430 --> 00:38:04,600 ‫- 1988؟ ‫- چی؟ 733 00:38:04,650 --> 00:38:06,260 ‫ما سال 2021 اومدیم اینجا 734 00:38:06,300 --> 00:38:09,690 ‫پس چجوری یه پورتال ‫از سال 1988 بازه؟ 735 00:38:09,740 --> 00:38:12,920 ‫شما فکر میکنین زمان در ‫یه جهت حرکت میکنه 736 00:38:12,960 --> 00:38:14,740 ‫از گذشته به حال 737 00:38:14,790 --> 00:38:16,790 ‫اما حقیقت اینه که زمان ‫بیشتر مثل یه دایره میمونه 738 00:38:16,830 --> 00:38:19,100 ‫همه‌چی همزمان داره اتفاق میفته 739 00:38:19,140 --> 00:38:20,750 ‫من که نگرفتم 740 00:38:20,790 --> 00:38:24,970 ‫حرفم اینه که این پورتال ‫یه راه فراره 741 00:38:25,010 --> 00:38:27,760 ‫خیلی‌خب، فرض کنیم راست میگی 742 00:38:27,800 --> 00:38:31,150 ‫1988 بیشتر از سی سال با ‫زمان خودمون اختلاف داره 743 00:38:31,190 --> 00:38:32,630 ‫بعد چطور میخوایم از نور رد شیم؟ 744 00:38:32,670 --> 00:38:34,810 ‫- مگه هواپیما لازم نیست؟ ‫- نه 745 00:38:34,850 --> 00:38:37,110 ‫نور روی قله‌ی کوهه 746 00:38:37,160 --> 00:38:38,810 ‫میشه با پای پیاده رفت 747 00:38:38,850 --> 00:38:41,940 ‫میدونم فکر کردن به اینا خیلی سخته 748 00:38:41,990 --> 00:38:44,290 ‫ولی باید زود تصمیم بگیرین 749 00:38:44,340 --> 00:38:46,120 ‫نور فردا بسته میشه 750 00:38:46,170 --> 00:38:48,300 ‫فردا؟ 751 00:38:48,340 --> 00:38:49,300 ‫- مسخره‌ست ‫- من پایه‌ام 752 00:38:52,220 --> 00:38:54,960 ‫بیا، یکم بخور 753 00:38:55,000 --> 00:38:57,390 ‫میتونم با پدربزرگم حرف بزنم 754 00:38:57,440 --> 00:39:00,140 ‫بهش بگم ولشون کنه 755 00:39:00,180 --> 00:39:01,400 ‫خیلی شجاعی، می‌دونستی؟ 756 00:39:01,440 --> 00:39:04,010 ‫ولی قبول نمیکنه 757 00:39:04,050 --> 00:39:06,320 ‫تای و پارا به زودی ‫به همراه بقیه میرسن اینجا 758 00:39:06,360 --> 00:39:08,360 ‫فقط باید منتظر بمونیم 759 00:39:13,190 --> 00:39:15,020 ‫شما دو تا چی؟ 760 00:39:15,060 --> 00:39:17,330 ‫به برگشتن به 1988 فکر میکنین؟ 761 00:39:17,370 --> 00:39:20,420 ‫تقریباً 20 سال طول کشید تا ‫به پدرم بگم گِی‌ام 762 00:39:20,460 --> 00:39:22,380 ‫برگشتن به زمانی که ‫اون همه آدم مجبور بودن 763 00:39:22,420 --> 00:39:24,120 ‫هویت واقعیشون رو قایم کنن 764 00:39:24,160 --> 00:39:27,080 ‫فکر نکنم خیلی برام جالب باشه 765 00:39:27,120 --> 00:39:30,820 ‫ولی برق دارن، ‫پیتزا هات دارن 766 00:39:30,860 --> 00:39:33,430 ‫مهمتر از همه لنزکرفترز 767 00:39:33,470 --> 00:39:38,300 ‫من میگم شانسمون رو امتحان کنیم 768 00:39:38,350 --> 00:39:41,180 ‫خب، میخوای بری 1988؟ 769 00:39:41,220 --> 00:39:42,440 ‫خب، باحال بود 770 00:39:42,480 --> 00:39:44,010 ‫اگه میشد "جان‌سخت" ‫رو تو سالن سینما ببینم 771 00:39:44,050 --> 00:39:46,360 ‫ولی هنوز به برگشتن به خونه امید دارم 772 00:39:46,400 --> 00:39:48,180 ‫تازه، اینجا پر از رمز و رازه 773 00:39:48,230 --> 00:39:49,490 ‫و فکر نکنم بتونم بدون اینکه 774 00:39:49,530 --> 00:39:52,360 ‫حداقل یکی دو تاشون رو حل کنم ‫از اینجا برم 775 00:39:52,410 --> 00:39:54,450 ‫تو چطور؟ 776 00:39:54,500 --> 00:39:56,930 ‫تو این فکر بودم 777 00:39:56,980 --> 00:39:59,460 ‫که شاید یه شروع دوباره نیاز دارم 778 00:39:59,500 --> 00:40:02,070 ‫این ممکنه بهترین فرصتم باشه 779 00:40:03,070 --> 00:40:05,070 ‫موفق باشی ورونیکا 780 00:40:05,110 --> 00:40:07,160 ‫مرسی 781 00:40:17,340 --> 00:40:21,910 ‫آره، قطعاً رمز و رازهای بیشتری هست 782 00:40:25,480 --> 00:40:28,400 ‫سلام لیلی 783 00:40:28,440 --> 00:40:30,050 ‫اسمم رو از کجا میدونی؟ 784 00:40:30,100 --> 00:40:31,880 ‫اجازه هست بشینم؟ 785 00:40:42,060 --> 00:40:44,110 ‫این برای توئه 786 00:40:44,150 --> 00:40:46,850 ‫یه کار خیلی مهم هست ‫که ازت میخوام انجام بدی 787 00:40:55,600 --> 00:40:57,780 ‫اوضاع روبراهه؟ 788 00:40:57,820 --> 00:41:01,340 ‫میخوام منو ببری به توپانگا 789 00:41:01,390 --> 00:41:03,300 ‫باید همین الان راه بیفتیم 790 00:41:05,300 --> 00:41:07,570 ‫وقتی پیدام کردن، اینو پوشیده بودم 791 00:41:07,610 --> 00:41:10,090 ‫پدر و مادرم همه‌چیز ‫رو از اون روز نگه داشتن 792 00:41:10,140 --> 00:41:12,830 ‫با خودشون گفتن شاید ‫کمک کنه یادم بیاد 793 00:41:12,880 --> 00:41:14,400 ‫هیچوقت نفهمیدمش 794 00:41:14,440 --> 00:41:16,100 ‫تا الان 795 00:41:16,140 --> 00:41:19,490 ‫- چی هست؟ ‫- نقشه‌ست 796 00:41:19,540 --> 00:41:22,100 ‫زنی که عکسش رو نشونم دادی 797 00:41:22,150 --> 00:41:25,320 ‫یکی از خاطره‌هام اینه ‫که اون اینو بهم داد 798 00:41:25,370 --> 00:41:27,500 ‫گفت باید برم توپانگا 799 00:41:27,540 --> 00:41:29,290 ‫و بدمش به یه پسر به نام آیزیا 800 00:41:29,330 --> 00:41:30,550 ‫خدای من 801 00:41:30,590 --> 00:41:33,160 ‫موقعیت فروچاله‌هاست. ‫نگاش کن 802 00:41:33,200 --> 00:41:36,470 ‫توپانگا، موهاوی، لابریا 803 00:41:36,510 --> 00:41:38,210 ‫سیاتل 804 00:41:38,250 --> 00:41:39,340 ‫بابا 805 00:41:39,380 --> 00:41:41,120 ‫همه تاریخ‌ها کاملاً تطابق دارن 806 00:41:41,170 --> 00:41:44,000 ‫آره. و طبق این نقشه... 807 00:41:44,040 --> 00:41:46,040 ‫اونی که تو سیاتل ـه فردا باز میشه 808 00:41:51,050 --> 00:41:52,830 ‫پس کجا موندن ایو؟ 809 00:41:52,870 --> 00:41:54,530 ‫دیگه باید می‌رسیدن 810 00:42:00,660 --> 00:42:02,270 ‫گوش کن بهم 811 00:42:02,320 --> 00:42:03,620 ‫هر اتفاقی برام افتاد 812 00:42:03,670 --> 00:42:05,930 ‫تو خودت رو به بالای اون کوه برسون، خب؟ 813 00:42:05,970 --> 00:42:07,930 ‫پس تو چیکار میکنی؟ 814 00:42:07,980 --> 00:42:09,500 ‫نذار کسی ببیندت 815 00:42:09,540 --> 00:42:10,500 ‫وقتی تای و پارا رسیدن اینجا 816 00:42:10,540 --> 00:42:12,980 ‫کمکت میکنن، خب؟ 817 00:42:13,020 --> 00:42:15,900 ‫نه ایو، وایسا، ‫نباید تنها بری 818 00:42:15,940 --> 00:42:17,590 ‫چاره‌ای ندارم 819 00:42:17,640 --> 00:42:19,900 ‫باید پسرم رو نجات بدم 820 00:42:22,567 --> 00:42:27,667 ‫ترجمه از حسین رضایی ‫ H o s s e i n T L ‫HosseinTLsub@yahoo.com 821 00:42:27,968 --> 00:42:35,668 ‫« ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » ‫:.: Bia2Movies.bid :.: 71397

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.