All language subtitles for Game.of.Thrones.S07E03.HDTV.Fa

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English Download
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi Download
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil Download
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu Download
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:01:44,184 --> 00:01:49,184 « بازی تــاج و تخـت » 2 00:01:53,508 --> 00:02:00,508 ::. متـرجــم: حسـام‌الـدین ، ســروش .:: « SuRouSH AbG , Nora » 3 00:02:00,532 --> 00:02:04,532 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم در ویکی صدا 4 00:02:04,556 --> 00:02:07,556 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم در ویکی صدا 5 00:02:29,507 --> 00:02:31,380 "حرام‌زاده‌ی وینترفل" 6 00:02:32,588 --> 00:02:34,794 "کوتوله‌ی کستلی راک" 7 00:02:40,039 --> 00:02:42,162 فکر میکنم آخرین بار همدیگه رو بالای دیوار بزرگ دیده‌باشیم 8 00:02:42,162 --> 00:02:46,075 اگه درست یادم باشه .داشتی از بالاش پرت میشدی 9 00:02:46,076 --> 00:02:48,531 تو راه، چندتا زخمم برداشتی 10 00:02:48,532 --> 00:02:53,027 ،راه زیادی بوده ولی هنوزم هردومون اینجاییم 11 00:02:55,026 --> 00:02:56,524 من "تیریون لنیستر"ام 12 00:02:56,524 --> 00:03:00,353 داووس سی‌ورث - شوالیه‌ی آنیون - 13 00:03:00,354 --> 00:03:03,434 تو جنگِ "خلیج بلک‌واتر" در مقابل هم جنگیدیم 14 00:03:03,434 --> 00:03:06,015 از بدشانسیِ من بوده 15 00:03:06,016 --> 00:03:09,055 میساندی مورد اعتماد ترین مشاور ملکه‌ست 16 00:03:10,720 --> 00:03:12,426 به دراگون‌استون خوش‌اومدین 17 00:03:12,426 --> 00:03:14,258 ملکه‌مون میدونه که این سفرِ دور و درازی‌ بوده 18 00:03:14,259 --> 00:03:17,630 ،از تلاش‌هایی که بخاطر ایشون کردین ازتون سپاس‌گذارن 19 00:03:17,631 --> 00:03:20,378 اگر مشکلی نیست، سلاحاتون رو تحویل بدین 20 00:03:25,998 --> 00:03:27,371 البته 21 00:03:51,975 --> 00:03:53,515 خواهش میکنم، از این طرف 22 00:03:58,219 --> 00:03:59,842 اهل کجایین؟ 23 00:03:59,843 --> 00:04:02,131 لهجه‌تون رو نمیتونم تشخیص بدم 24 00:04:02,132 --> 00:04:03,964 من تو جزیره‌ی "ناث" به دنیا اومدم 25 00:04:03,964 --> 00:04:07,045 شنیدم جای خیلی زیبایی‌ـه 26 00:04:07,046 --> 00:04:09,126 درختای نخل و پروانه داره 27 00:04:09,126 --> 00:04:10,541 خودم شخصاً ندیدمش 28 00:04:14,705 --> 00:04:16,495 اینجا خیلی تغییر کرده 29 00:04:22,864 --> 00:04:25,986 و سانسا؟ شنیدم خوب و سرحال‌ـه 30 00:04:25,987 --> 00:04:28,484 همینطوره - دلش برام تنگ شده؟ - 31 00:04:31,648 --> 00:04:34,062 یه ازدواج قلابی که ارتباط زناشویی هم توش برقرار نشد 32 00:04:34,062 --> 00:04:37,225 منکه چیزی نپرسیدم - خب، همینطور بود و نبود - 33 00:04:37,226 --> 00:04:39,141 ...بگذریم 34 00:04:39,141 --> 00:04:41,972 از چیزی که نشون میده باهوش تره 35 00:04:41,972 --> 00:04:44,343 داره کم کم خودشُ نشون میده 36 00:04:44,344 --> 00:04:45,260 خوبه 37 00:04:45,261 --> 00:04:47,301 ،بالاخره یه وقتی 38 00:04:47,301 --> 00:04:51,255 میخوام بهم بگی که چطوری یه نگهبانِ شب به شاهِ شمال تبدیل شد 39 00:04:51,255 --> 00:04:53,045 هر وقت خودت‌هم بهم بگی که چطور یه لنیستر 40 00:04:53,046 --> 00:04:55,835 شد دستِ راست دنریس تارگرین 41 00:04:55,835 --> 00:04:57,958 داستانش طولانی و خونی‌ـه 42 00:04:57,958 --> 00:05:00,705 ،راستشُ بخوای هم بیشترشُ مست بودم 43 00:05:03,327 --> 00:05:05,867 متحدین‌ام فکر میکنن اومدنم به اینجا کار احمقانه‌ای‌ـه 44 00:05:05,868 --> 00:05:07,282 معلومه که همینطور فکر میکنن 45 00:05:07,283 --> 00:05:09,989 ،اگه من خودم دست راستت بودم نصیحتت میکردم که این‌کارو نکنی 46 00:05:12,611 --> 00:05:14,526 ...قانون عمومی میگه 47 00:05:14,526 --> 00:05:17,648 مردای خانواده‌ی استارک وقتی میرن سمت جنوب، با کسی خداحافظی نمیکنن 48 00:05:17,649 --> 00:05:19,397 ...درسته 49 00:05:19,397 --> 00:05:21,520 ولی منکه یه استارک نیستم 50 00:05:35,758 --> 00:05:37,006 ...میخواستم بگم، بهشون عادت میکنی 51 00:05:39,754 --> 00:05:41,210 ولی راستش هیچ‌وقت واقعاً این اتفاق نمیفته 52 00:05:44,749 --> 00:05:47,996 یالا، مادرشون منتظرت‌ـه 53 00:06:00,361 --> 00:06:03,941 ،به این فکر بودم که چرا وقتی مهمون‌مون اومد نیومدی که ببینیش 54 00:06:03,941 --> 00:06:06,938 خودت بهمون التماس کردی که شاه شمال رو احضار کنیم 55 00:06:06,939 --> 00:06:09,394 یعنی نمیخوای دومرتبه ببینیش؟ 56 00:06:09,395 --> 00:06:12,016 من وظیفه‌ی خودمُ انجام دادم 57 00:06:12,016 --> 00:06:14,430 آتش و یخُ آوردم پیشِ هم 58 00:06:14,431 --> 00:06:16,720 عجیب‌ـه 59 00:06:16,721 --> 00:06:19,218 ،خیلی از جان اسنو تعریف کردی 60 00:06:19,219 --> 00:06:22,882 ،ولی وقتی میرسه اینجا میری رو یه صخره قایم میشی 61 00:06:22,883 --> 00:06:25,254 فکر نمیکردم دختر خجالتی‌ای باشی 62 00:06:25,254 --> 00:06:29,459 ،اینکه همش تو گوش پادشاها زمزمه کنم چیکار کنن دیگه زمانش سر رسیده 63 00:06:29,460 --> 00:06:31,874 من‌که شک دارم 64 00:06:31,874 --> 00:06:34,496 ،به ما آدمای معمولی یه مزه‌ای از قدرت بچشون 65 00:06:34,497 --> 00:06:37,327 بعد میشیم مثل شیرهایی که انسان‌ها رو مزه کردن 66 00:06:37,328 --> 00:06:40,575 هیچ‌چیز دیگه برامون مثل اون‌مزه شیرین نمیشه 67 00:06:40,575 --> 00:06:43,822 هیچ‌کدومِ ما که دیگه آدمای معمولی نیستیم 68 00:06:45,945 --> 00:06:47,735 با اوضاع خوب و دوستانه‌ای 69 00:06:47,735 --> 00:06:50,732 از شاه شمال و مشاورش جدا نشدم 70 00:06:50,733 --> 00:06:51,565 چرا؟ 71 00:06:53,396 --> 00:06:55,436 بخاطر اشتباهاتی که کردم 72 00:06:57,560 --> 00:06:59,433 اشتباهای جبران‌ناپذیری 73 00:07:01,264 --> 00:07:04,386 اگه بمونم فقط حواس‌پرتی براتون بار میارم 74 00:07:04,387 --> 00:07:06,594 خب پس، حالا کجا میری؟ - ولاتینس - 75 00:07:06,594 --> 00:07:08,592 خوبه 76 00:07:08,592 --> 00:07:10,839 ،اگه به دل نمیگیری بگم 77 00:07:10,840 --> 00:07:14,586 فکر نمیکنم خوب باشه که باز برگردی به وستروس 78 00:07:14,586 --> 00:07:17,041 مطمئن نیستم اینجا جات امن‌ـه یا نه 79 00:07:18,957 --> 00:07:22,163 من برمیگردم، عنکبوت عزیز 80 00:07:22,163 --> 00:07:23,952 اونم برای یه بارِ آخری - ...ملکه‌ی من - 81 00:07:23,952 --> 00:07:27,532 باید جونمُ تو این کشور عجیب‌غریب بدم 82 00:07:27,533 --> 00:07:29,364 درست مثل خودت 83 00:08:11,578 --> 00:08:13,200 الان در مقابل 84 00:08:13,200 --> 00:08:15,989 دنریس زاده‌ی طوفان از خاندان تارگرین، ایستادی 85 00:08:15,990 --> 00:08:18,196 ،وارث حقیقی تخت آهنین 86 00:08:18,196 --> 00:08:21,151 "ملکه‌ی حقیقیِ "آنداس" و "مردان اولیه 87 00:08:21,151 --> 00:08:23,566 محافظ هفت قلمرو 88 00:08:23,567 --> 00:08:25,273 مادر اژدهایان 89 00:08:25,273 --> 00:08:27,479 "کالیسیِ "اقیانوس علفزار بزرگ 90 00:08:27,479 --> 00:08:31,267 ،زنی که نمی‌سوزد شکننده‌ی زنجیرها 91 00:08:36,389 --> 00:08:38,053 ایشون "جان اسنو" هستن 92 00:08:42,049 --> 00:08:43,839 شاهِ شمال‌ـه 93 00:08:46,546 --> 00:08:48,710 ممنونم که این‌همه مسافت رو تا اینجا اومدین، ارباب جان 94 00:08:48,711 --> 00:08:50,958 امیدوارم دریاها خیلی بهتون سخت نگرفته باشن 95 00:08:50,959 --> 00:08:52,541 بادها ملایم و مهربون بودن، اعلی‌حضرت 96 00:08:52,541 --> 00:08:56,537 شرمنده، میدونم یه لهجه‌ی فیلی باتم"ای دارم" 97 00:08:56,538 --> 00:08:59,409 ولی جان اسنو شاهِ شمال‌ـه، اعلی‌حضرت 98 00:08:59,409 --> 00:09:01,241 و یه ارباب نیست - ...عذرمیخوام - 99 00:09:01,241 --> 00:09:03,488 اعلی‌حضرت، ایشون سِر دووس سی‌ورث هستن 100 00:09:03,489 --> 00:09:05,403 عذرمیخوام، سر دووس 101 00:09:05,404 --> 00:09:08,026 من هیچ‌وقت تحصیل آکادمیکی و رسمی نکردم 102 00:09:08,026 --> 00:09:09,358 ولی میتونم قسم بخورم که خوندم 103 00:09:09,359 --> 00:09:12,648 آخرین شاهِ شمال "تورِن استارک" بود 104 00:09:12,648 --> 00:09:15,811 و برای جدم، آئگون تارگرین زانو زد 105 00:09:15,811 --> 00:09:19,016 ،درعوض حونِ خودش .و جونِ افراد شمالی‌ 106 00:09:19,017 --> 00:09:24,054 تورن استارک قسم به وفاداری ابدی به خاندان تارگرین خورد 107 00:09:24,054 --> 00:09:25,552 یا که دارم اشتباه میکنم؟ 108 00:09:25,553 --> 00:09:27,883 منکه اونجا نبودم، اعلی‌حضرت 109 00:09:27,884 --> 00:09:30,298 نه، معلومه که نبودی 110 00:09:30,298 --> 00:09:32,878 ،ولی باز هم سوگند، سوگنده دیگه 111 00:09:32,879 --> 00:09:35,293 ...و ابدی هم یعنی 112 00:09:35,294 --> 00:09:37,750 ابدی یعنی چی، لرد تیریون؟ 113 00:09:37,751 --> 00:09:39,248 برای همیشه 114 00:09:39,248 --> 00:09:41,330 برای همیشه 115 00:09:41,331 --> 00:09:44,161 ...پس حدس میزنم، سرورم 116 00:09:44,161 --> 00:09:46,367 اومدی اینجا که... برای من زانو بزنی 117 00:09:48,907 --> 00:09:50,447 .نه خیـر 118 00:09:53,570 --> 00:09:55,401 خب، باعث تأسف‌ـه 119 00:09:56,734 --> 00:09:58,398 این‌همه راه تا اینجا اومدی 120 00:09:58,398 --> 00:10:00,563 تا سوگند وفاداری‌تون رو به به خاندان تارگرین بشکونی؟ 121 00:10:00,564 --> 00:10:03,063 سوگند بشکونم؟ 122 00:10:03,063 --> 00:10:05,397 پدر جناب‌عالی، پدربزرگِ منُ زنده‌زنده سوزونده 123 00:10:05,397 --> 00:10:07,105 عموم رو هم زنده‌زنده سوزوند 124 00:10:07,105 --> 00:10:08,439 اگه پاش میرسید که ...کُل هفت قلمرو رو 125 00:10:08,439 --> 00:10:11,522 پدر من... مرد خبیثی بود 126 00:10:13,355 --> 00:10:15,564 ...از طرف خاندان تارگرین 127 00:10:16,813 --> 00:10:18,439 ازتون تقاضای بخشش دارم 128 00:10:18,439 --> 00:10:21,397 بخاطر جنایت‌هایی که در حق خانواده‌تون کرده 129 00:10:21,397 --> 00:10:24,272 و ازتون خواهش دارم که یه دختر رو از روی 130 00:10:24,272 --> 00:10:26,647 گناهانِ پدرش، قضاوت بی‌جا نکنید 131 00:10:28,105 --> 00:10:31,606 دو خاندانِ ما، قرن‌ها متحد هم بودن 132 00:10:31,606 --> 00:10:33,481 و اون‌قرن‌ها، بهترین قرن‌هایی بودن که 133 00:10:33,481 --> 00:10:35,606 برای هفت قلمرو اتفاق افتاده بوده 134 00:10:35,606 --> 00:10:38,105 قرن‌ها صلح و رونق و موفقیت 135 00:10:38,105 --> 00:10:40,938 اونم با یه تارگرین که روی تخت آهنین نشسته‌بود و رهبری میکرد 136 00:10:40,938 --> 00:10:44,938 و به‌همراه یه استارک که به‌عنوان محافظ شمال خدمت میکرد 137 00:10:44,938 --> 00:10:48,689 ،من آخرین عضو از خاندان تارگرین‌ام جان‌ اسنو 138 00:10:48,689 --> 00:10:51,105 به سوگند وفاداری‌ای که اجدادت به اجدادِ من خوردن، احترام بذار 139 00:10:51,105 --> 00:10:54,772 برای من زانو بزن، و من تو رو به‌عنوان محافظ شمال منصوب میکنم 140 00:10:54,772 --> 00:10:56,980 در کنارِ هم، این کشور رو از دست اونایی 141 00:10:56,980 --> 00:10:59,606 که قراره نابودش کنن، نجات میدیم 142 00:11:09,439 --> 00:11:11,481 حق با توئه 143 00:11:11,481 --> 00:11:13,980 تو بخاطر گناهای پدرت نباید مجازات بشی 144 00:11:13,980 --> 00:11:18,813 و منم مثل اجدادم براتون سوگند نمیخورم 145 00:11:18,813 --> 00:11:20,813 پس برا چی اینجایی؟ 146 00:11:20,813 --> 00:11:23,647 چونکه من به کمک شما و شما به کمک من نیاز دارین 147 00:11:26,855 --> 00:11:28,813 ببینم وقتی رسیدی 148 00:11:28,813 --> 00:11:30,772 دیدی سه‌تا اژدها بالاسرت داشتن پرواز میکردن؟ 149 00:11:30,772 --> 00:11:31,855 آره 150 00:11:31,855 --> 00:11:34,147 ،و دیدی که دوتراکی‌ها 151 00:11:34,147 --> 00:11:36,355 همه‌شون قسم خوردن که برام آدم بکشن 152 00:11:36,355 --> 00:11:38,314 آره، مگه میشه ندیدشون 153 00:11:38,314 --> 00:11:42,355 ولی میگی بازم به کمکت نیاز دارم؟ - نه برای شکست‌دادن سرسی - 154 00:11:42,355 --> 00:11:45,689 میتونی همین فردا به مقر پادشاهی حمله کنی و اونا هم سقوط میکنن 155 00:11:45,689 --> 00:11:47,938 این که هیچی، ما خودمون هم تقریباً تونستیم بگیریمش و تازه اژدهایی‌هم نداشتیم 156 00:11:47,938 --> 00:11:52,063 تقریباً - ولی به مقر پادشاهی حمله نکردی - 157 00:11:52,063 --> 00:11:53,689 چرا؟ 158 00:11:53,689 --> 00:11:55,397 تنها دلیلی که میبینم 159 00:11:55,397 --> 00:11:57,647 اینه که نمیخوای هزاران انسان .بی‌گناه رو بکشی 160 00:11:57,647 --> 00:11:59,689 سریع‌ترین راه برای بردن ،یه جنگم همینه 161 00:11:59,689 --> 00:12:01,522 ولی به‌هرحال این‌کارو نمیکنی 162 00:12:01,522 --> 00:12:04,731 ،که یعنی، حداقل 163 00:12:04,731 --> 00:12:06,189 از سرسی دیگه بهتری 164 00:12:07,689 --> 00:12:11,063 هنوزم، این حرفا مطلبُ نمیرسون‌ـه که چرا به کمکِ تو نیازی دارم 165 00:12:12,938 --> 00:12:17,564 بخاطر اینکه الان، تو و من و سرسی ،و بقیه‌ی افراد 166 00:12:17,564 --> 00:12:19,189 بچه‌هایی هستیم که داریم یه بازی‌ای میکنیم 167 00:12:19,189 --> 00:12:21,272 و همش جیغ میکشیم که چرا قوانین به حق نیستن 168 00:12:21,272 --> 00:12:23,397 بهم گفتی که از این یارو خوشت میاد - همینطوره - 169 00:12:23,397 --> 00:12:26,897 ،از وقتی که منُ دیده از اینکه منُ ملکه صدا کنه امتناء کرده 170 00:12:26,897 --> 00:12:29,772 مخالف تعظیم کردن بهم‌ـه، و الانم داره بهم میگه یه بچه‌ام 171 00:12:29,772 --> 00:12:33,564 ،بنظرم داره میگه همه‌ی ما بچه‌ایم یه نوع اصطلاح‌ـه 172 00:12:33,564 --> 00:12:36,897 اعلی‌حضرت، هرکسی که میشناسید تا قبل اینکه زمستون تموم بشه، میمیره 173 00:12:36,897 --> 00:12:39,063 اگه این دشمنِ شمال رو باهم نریم شکست بدیم 174 00:12:39,063 --> 00:12:41,731 تا جایی که من میبینم، شما خودتون دشمن شمال‌این 175 00:12:41,731 --> 00:12:43,397 من دشمن‌تون نیستم 176 00:12:44,813 --> 00:12:46,731 ارتش مردگان" دشمن‌تونن" 177 00:12:46,731 --> 00:12:48,272 ارتش مردگان؟ 178 00:12:49,564 --> 00:12:51,147 اینم یه اصطلاح دیگه‌ست؟ 179 00:12:51,147 --> 00:12:52,772 ارتش مردگان تو آماده باش‌ـه 180 00:12:52,772 --> 00:12:54,855 ارتش مردگان؟ 181 00:12:54,855 --> 00:12:57,022 شما خیلی منُ نمیشناسید، ارباب 182 00:12:57,022 --> 00:13:00,355 ولی فکر میکنید که من دورغ‌گو یا دیوانه باشم؟ 183 00:13:00,355 --> 00:13:02,897 نه، فکر نمیکنم که هیچ‌کدوم ازاین‌ها باشین 184 00:13:02,897 --> 00:13:05,022 ارتش مردگان واقعی‌ـه 185 00:13:05,022 --> 00:13:06,481 وایت‌واکر ها وجود دارن 186 00:13:06,481 --> 00:13:09,397 ،شاهِ شب واقعاً وجود داره با چشمای خودم دیدم‌شون 187 00:13:09,397 --> 00:13:10,938 ،اگه بتونن از دیوار رد بشن 188 00:13:10,938 --> 00:13:13,439 و ما هم بین خودمون چرخ بزنیم ...و دست روی دست بذاریم 189 00:13:16,481 --> 00:13:18,063 !کلک‌مون کنده‌ست 190 00:13:23,647 --> 00:13:25,938 من توی دراگون‌استون به دنیا اومدم 191 00:13:27,564 --> 00:13:30,272 حالا نه که یادم بیادش 192 00:13:30,272 --> 00:13:33,731 قبل اینکه قاتلای رابرت بتونن پیدامون کنن، فرار کردیم 193 00:13:33,731 --> 00:13:36,938 رابرت مگه دوست صمیمیِ پدرت نبود، نه؟ 194 00:13:36,938 --> 00:13:40,772 تو فکرم پدرت میدونسته که صمیمی‌ترین دوستش چندتا قاتل حرفه‌ای فرستاده تا 195 00:13:40,772 --> 00:13:43,314 یه دختربچه رو تو تخت‌خوابش بکشن 196 00:13:44,772 --> 00:13:46,689 البته نه که الان اهمیتی داشته باشه 197 00:13:48,230 --> 00:13:51,772 من کلِ زندگیم رو تو زمین‌های خارجی گذروندم 198 00:13:51,772 --> 00:13:54,147 آدمای زیادی سعی کردن بکشنم 199 00:13:54,147 --> 00:13:57,647 اسم همه‌شون رو به یاد نمیارم 200 00:13:57,647 --> 00:14:01,731 مثل یه "برده‌ی جنسی" فروخته‌میشدم [ کسی که فقط برای حامله و بچه‌دار شدن خرید و فروش می‌شود ] 201 00:14:01,731 --> 00:14:05,272 زنجیرم شدم، بهم خیانت شده 202 00:14:05,272 --> 00:14:08,063 بهم تجاوز شده و بی‌عفتم کردن 203 00:14:08,063 --> 00:14:10,314 میدونی توی اون‌همه سالی که توی تبعید بودم 204 00:14:10,314 --> 00:14:13,272 چی سرِ پا نگه‌ام داشت؟ 205 00:14:13,272 --> 00:14:16,230 ایمان 206 00:14:16,230 --> 00:14:18,481 ،نه به خدایی کسی 207 00:14:18,481 --> 00:14:22,022 نه ایمانِ یه افسانه‌ها و اسطوره‌ها 208 00:14:22,022 --> 00:14:24,647 ایمان به خودم 209 00:14:24,647 --> 00:14:27,813 به دنریس تارگرین 210 00:14:27,813 --> 00:14:31,355 این دنیا قرن‌هاست که اژدهایی به خودش ندیده 211 00:14:31,355 --> 00:14:33,731 تا قبلِ اینکه بچه‌های من به دنیا اومدن 212 00:14:33,731 --> 00:14:38,522 ،دوتراکی‌ها اجازه‌ی رد شدن از دریاها رو نداشتن هیچ دریایی رو 213 00:14:38,522 --> 00:14:40,897 این‌کارو بخاطر من کردن 214 00:14:40,897 --> 00:14:45,355 من زاده شدم تا هفت‌قلمرو رو حکومت کنم 215 00:14:45,355 --> 00:14:47,481 و این‌کارو هم خواهم کرد 216 00:14:49,813 --> 00:14:52,355 اگه این شاهِ شب رو شکست ندیم 217 00:14:52,355 --> 00:14:54,689 باید برای یه قبرستون حکومت کنی 218 00:14:56,105 --> 00:14:59,314 جنگِ مقابل خواهرم همین‌الانشم شروع شده 219 00:14:59,314 --> 00:15:01,689 نمیتونی ازمون انتظار اینُ داشته‌باشی که خصومتامون رو بذاریم کنار 220 00:15:01,689 --> 00:15:03,522 و بهت بپیوندیم و با اون چیزی 221 00:15:03,522 --> 00:15:05,022 که پشتِ دیوار بزرگ دیدی مبارزه کنیم 222 00:15:07,897 --> 00:15:09,439 حرفشُ باور نمیکنی 223 00:15:09,439 --> 00:15:12,355 میفهمم، بنظر چرتِ محض میرسه 224 00:15:12,355 --> 00:15:16,147 ولی اگه سرنوشت دنریس تارگرین رو برگردونده به سواحل‌مون 225 00:15:16,147 --> 00:15:19,355 همینطور جان اسنو رو هم شاهِ شمال کرده 226 00:15:19,355 --> 00:15:22,481 شما اولین کسی بودین که دوتراکی‌ها رو آوردین به وستروس 227 00:15:22,481 --> 00:15:25,855 اونم اولین آدمی‌ بود که شمالی‌ها رو با وحشی‌ها متحد کرد 228 00:15:25,855 --> 00:15:27,938 به اون لقب لُرد فرمانده‌ی نگهبانانِ شب داده‌شد 229 00:15:27,938 --> 00:15:29,022 به‌عنوان شاهِ شمال منصوب شد 230 00:15:29,022 --> 00:15:30,397 نه بخاطر حقِ اجدادیش 231 00:15:30,397 --> 00:15:32,772 ،اون‌که اصلاً همچین حقی نداره بابا بدبخت یه حروم‌زاده‌ست 232 00:15:32,772 --> 00:15:37,813 همه‌ی اون مرتیکه‌های سرسخت این آدمُ به‌عنوان رهبرشون انتخاب کردن 233 00:15:37,813 --> 00:15:39,522 چونکه بهش ایمان داشتن 234 00:15:40,938 --> 00:15:42,897 همه‌ی اون چیزایی که تو الان بهشون ایمان نداری 235 00:15:42,897 --> 00:15:44,439 اون باهاشون مقابله کرده و دیدتشون 236 00:15:44,439 --> 00:15:46,647 بخاطر صلاح مردمش باهاشون مبارزه کرده 237 00:15:46,647 --> 00:15:48,230 جون مردمش رو به‌خطر انداخته 238 00:15:48,230 --> 00:15:50,022 بخاطر مردمش چاقو تو سینه‌ی این‌ و اون کرده 239 00:15:50,022 --> 00:15:51,772 ...جون خودش رو 240 00:15:57,938 --> 00:16:00,689 اگه خصومتامون رو کنار نذاریم ،و متـحد نشیم 241 00:16:00,689 --> 00:16:02,772 همه‌مون می‌میریم 242 00:16:02,772 --> 00:16:06,439 بعدش دیگه اهمیتی نداره استخون‌های کی روی تخت آهنین میشینه 243 00:16:06,439 --> 00:16:08,772 ،پس اگه اهمیتی نداره زانو بزن دیگه 244 00:16:08,772 --> 00:16:10,938 به ملکه دنریس سوگند وفاداری بخور 245 00:16:10,938 --> 00:16:12,564 کمکش کن تا خواهرم رو شکست بده 246 00:16:12,564 --> 00:16:14,731 و در کنار هم، ارتش‌هامون از شمال محافظت میکنن 247 00:16:14,731 --> 00:16:16,481 الان برای این‌کار وقتی نیست 248 00:16:16,481 --> 00:16:18,397 اصلاً برای هیچ‌کدوم از اینا !وقتی نیست 249 00:16:18,397 --> 00:16:19,897 ...اینجا وای‌میسیم، بحث میکنیم 250 00:16:19,897 --> 00:16:21,855 زانو زدن که وقتی نمیبره 251 00:16:21,855 --> 00:16:23,689 شمشیرت رو وقفِ هدفش کن 252 00:16:23,689 --> 00:16:25,439 و چرا باید همچین کاری کنم؟ 253 00:16:28,314 --> 00:16:30,439 آخه میگم، توهینی نباشه‌ها اعلی‌حضرت 254 00:16:30,439 --> 00:16:31,647 ولی من شما رو نمیشناسم 255 00:16:31,647 --> 00:16:33,481 ،و تا جایی که میتونم تشخیص بدم 256 00:16:33,481 --> 00:16:36,772 ادعایی که برای تاج‌وتخت دارین کاملاً تکیه بر پدرتون داره 257 00:16:36,772 --> 00:16:40,105 و پدرِ خود من جنگید تا اون شاه دیوانه رو سرنگون کنه 258 00:16:42,022 --> 00:16:43,897 اربابانِ شمال 259 00:16:43,897 --> 00:16:46,731 به من اعتماد کن تا رهبری‌شون کنم 260 00:16:46,731 --> 00:16:50,772 و منم با تمام توانم به این‌کار ادامه میدم 261 00:16:52,022 --> 00:16:53,481 منصفانه‌ست 262 00:16:54,980 --> 00:16:56,855 این هم که بگی 263 00:16:56,855 --> 00:17:00,980 من ملکه‌ی حقیقیِ هفت قلمروام، منصفانه‌ست 264 00:17:00,980 --> 00:17:04,731 ،با اعلام اینکه شاهِ امپراطوری شمالی 265 00:17:04,731 --> 00:17:06,647 رسماً انگار اعلام شورش کردی 266 00:17:16,606 --> 00:17:18,938 اعلی‌حضرت خواهش میکنم مهمانان‌تون رو مرخص کنید 267 00:17:18,938 --> 00:17:21,022 خبرای مهمی دارم 268 00:17:23,564 --> 00:17:25,439 باید این کارمُ ببخشید 269 00:17:25,439 --> 00:17:27,813 حتماً هردوتون بعد از سفر طولانی‌تون خیلی خسته‌این 270 00:17:27,813 --> 00:17:30,564 براتون حمام آماده میکنیم و .شام میفرستیم درِ اتاق‌تون 271 00:17:40,022 --> 00:17:41,355 من زندانی تواَم؟ 272 00:17:45,355 --> 00:17:46,647 نه هنوز 273 00:18:04,063 --> 00:18:05,772 دوتا از متحدامون آیرون بورن و دورنیش 274 00:18:05,772 --> 00:18:07,230 در راه دورن بهشون حمله شده 275 00:18:07,230 --> 00:18:09,731 و؟ - فقط دوتا کشتی فرار کردن - 276 00:18:09,731 --> 00:18:12,063 بقیه یا غرق شدن یا گرفته شدن 277 00:18:12,063 --> 00:18:14,647 الریا و سنداسنیک‌ها یا زندانی شدن یا مردن 278 00:18:14,647 --> 00:18:17,230 گری‌جوی‌ها یا گرفته شدن یا مردن 279 00:18:17,230 --> 00:18:18,938 همشون؟ 280 00:18:22,189 --> 00:18:24,063 بکشید - محکم تر بکشید - 281 00:18:24,063 --> 00:18:25,439 بکشید 282 00:18:35,689 --> 00:18:37,147 خواهرت مرده؟ 283 00:18:38,647 --> 00:18:40,689 یورون گرفتتش 284 00:18:40,689 --> 00:18:42,063 خودت دیدی که گرفتتش؟ 285 00:18:44,355 --> 00:18:47,731 بعد خودت فرار کردی؟ - نمیتونستم نجاتش بدم - 286 00:18:47,731 --> 00:18:49,230 سعی کردم 287 00:18:50,522 --> 00:18:52,606 اگر تلاش میکردی، اینجا نبودی 288 00:18:57,105 --> 00:18:58,980 زودباش مرد 289 00:18:58,980 --> 00:19:00,314 طناب‌ها رو باز کن 290 00:19:08,938 --> 00:19:10,938 !قاتلا 291 00:19:21,689 --> 00:19:23,813 !فاحشه‌ها 292 00:19:23,813 --> 00:19:26,147 !خائنین 293 00:19:29,980 --> 00:19:31,272 این یعنی زندگی 294 00:19:32,481 --> 00:19:36,147 ببین چطوری سر گری‌جوی‌ها دارن شادی میکنن 295 00:19:40,481 --> 00:19:42,063 صادقانه باید بگم 296 00:19:42,063 --> 00:19:44,022 این داره منو حشریم میکنه 297 00:19:47,022 --> 00:19:48,731 صورت تئون رو دیدی 298 00:19:48,731 --> 00:19:51,105 درست قبل از اینکه بخواد بپره؟ 299 00:19:51,105 --> 00:19:53,647 وای نه 300 00:19:53,647 --> 00:19:55,105 چه ابلهی بود 301 00:20:22,855 --> 00:20:25,813 فاحشه فاحشه فاحشه - قاتلین - 302 00:20:59,105 --> 00:21:02,439 ملکه‌ی من لطفا این هدیه رو از طرف 303 00:21:02,439 --> 00:21:06,272 تمام وفادارهاتون در جزایر آهن قبول کنید 304 00:21:11,230 --> 00:21:15,439 من چیزی به شما دادم که هیچ مرد دیگه‌ای نمیتونه بده 305 00:21:15,439 --> 00:21:17,564 عدالت 306 00:21:17,564 --> 00:21:21,230 عدالت برای دختر به قتل رسیده‌ی شما 307 00:21:30,772 --> 00:21:34,772 تو خودت رو به عنوان بزرگترین کاپیتان 14 دریا ثابت کردی 308 00:21:34,772 --> 00:21:37,439 و یک دوست واقعی برای تاج و تخت 309 00:21:37,439 --> 00:21:40,647 شما به چیزی بیشتر از یک دوست خوب نیاز داری 310 00:21:40,647 --> 00:21:44,147 و همین طور یک هدیه‌ای که مناسب عمل قهرمانانت باشه 311 00:21:44,147 --> 00:21:46,813 من فقط یک پاداش میخوام 312 00:21:48,105 --> 00:21:50,813 تو چیزی رو باید داشته باشی ... که قلبت میخواد 313 00:21:52,855 --> 00:21:54,397 وقتی که جنگ تمام شد 314 00:22:00,772 --> 00:22:04,230 همراه با یورون گری‌جوی که نیروی دریایی ما رو فرماندهی میکنه 315 00:22:04,230 --> 00:22:07,397 و جیمی لنستر که ارتش رو فرماندهی میکنه 316 00:22:07,397 --> 00:22:09,439 و دختران و پسران وستروس 317 00:22:09,439 --> 00:22:11,731 از کشور ما حفاظت میکنند 318 00:22:18,230 --> 00:22:20,980 هیچی مثه این نیست درسته؟ 319 00:22:20,980 --> 00:22:22,731 عشق این مردم 320 00:22:22,731 --> 00:22:24,855 ولی من فک میکنم تو نمیدونی 321 00:22:24,855 --> 00:22:28,189 که همین مردم، چند وقته پیش داشتن تو روی خواهرم تف مینداختن 322 00:22:28,189 --> 00:22:29,938 و اگر به ما پشت کنی 323 00:22:29,938 --> 00:22:33,147 اونا برای این که سرت رو بالای نیزه ببین جشن میگیرن 324 00:22:33,147 --> 00:22:34,647 همین طور خودت 325 00:22:34,647 --> 00:22:37,772 اونا فقط عاشق قطع کردن سر هستن 326 00:22:37,772 --> 00:22:41,022 ببین اگر نظر و نصیحیتی داری 327 00:22:41,022 --> 00:22:42,606 دوست دارم که بشنوم 328 00:22:42,606 --> 00:22:45,647 وقتی که به عنوان برادر یه ساعت تا دو ساعتی وقت داریم حرف بزنیم 329 00:22:45,647 --> 00:22:47,355 نصیحت ؟ 330 00:22:47,355 --> 00:22:51,022 خشن دوست داره یا نرم؟ 331 00:22:51,022 --> 00:22:52,689 یا انگشت تو سوراخ؟ 332 00:22:52,689 --> 00:22:55,980 شش، شش، شش، شش، شش الان نه، بعدا حرف میزنیم 333 00:23:13,813 --> 00:23:16,772 میخوام بدونی که درک میکنم 334 00:23:16,772 --> 00:23:18,355 با این که ما دشمنیم ... منو تو 335 00:23:18,355 --> 00:23:20,022 این خشمی که تو داری رو من درک میکنم 336 00:23:21,189 --> 00:23:22,522 منم اون روز، اونجا بودم 337 00:23:22,522 --> 00:23:24,314 وقتی که سر گرگور، سَر عشقت رو داغون کرد 338 00:23:26,855 --> 00:23:29,189 اگر چشام رو ببندم 339 00:23:29,189 --> 00:23:32,189 میتونم صدای شکستن جمجه اوبرین رو بشنوم 340 00:23:32,189 --> 00:23:34,397 صدای جیغ‌های تو رو 341 00:23:34,397 --> 00:23:35,897 هیچ وقت همچین صدایی نشنیده بودم 342 00:23:35,897 --> 00:23:37,855 فک میکردم اون "عشق واقعیه" 343 00:23:39,439 --> 00:23:41,731 اوبرین اون روز خیلی خوب بود واقعا این طور بود 344 00:23:41,731 --> 00:23:43,105 هیچ کسی مثه اون نبود 345 00:23:43,105 --> 00:23:46,230 هیچ کسی مهارت اونو با نیزه نداشت 346 00:23:46,230 --> 00:23:49,314 حتی سر گرگور هم نمیتونست جلوش رو بگیره 347 00:23:49,314 --> 00:23:51,772 فقط اگر اونو دست نمینداخت 348 00:23:51,772 --> 00:23:55,731 متونست راحت پاشه بره و بزاره گرگور بمیره 349 00:23:55,731 --> 00:23:57,772 ولی این کاری نبود که عشقت انجام بده مگه نه؟ 350 00:23:57,772 --> 00:24:00,606 حالا اون یه جایی دفن شده 351 00:24:00,606 --> 00:24:03,355 و الان سر گرگور از هر وقته دیگه‌ای قوی‌تر شده 352 00:24:03,355 --> 00:24:05,272 باید دیدنش برات سخت باشه 353 00:24:09,230 --> 00:24:11,230 وقتیکه دخترم رو ازم گرفتن 354 00:24:11,230 --> 00:24:14,355 ... تنها دخترم رو 355 00:24:14,355 --> 00:24:17,147 راستش، نمیتونی تصور کنی چه حسی داشت 356 00:24:17,147 --> 00:24:19,397 مگر این که خودت بچه‌ات رو از دست داده باشی 357 00:24:19,397 --> 00:24:22,063 من از سینه‌ی خودم بهش شیر دادم 358 00:24:22,063 --> 00:24:24,772 با اینکه همه میگفتن اونو بدش به پرستار 359 00:24:24,772 --> 00:24:28,272 نمیتونستم ببینم تو دست زنه دیگه‌ایه 360 00:24:28,272 --> 00:24:30,522 من هیچ وقت مادری نداشتم 361 00:24:30,522 --> 00:24:31,938 ولی مرسلا داشت 362 00:24:31,938 --> 00:24:35,606 اون دختر من بود ولی اونا ازم گرفتنش 363 00:24:35,606 --> 00:24:37,647 چرا این کارو کردی؟ 364 00:24:44,230 --> 00:24:45,606 الان دیگه اهمیتی نداره 365 00:24:54,189 --> 00:24:56,938 دختر تو هم خیلی زیباست 366 00:24:56,938 --> 00:24:59,564 اون چشمای قهوه‌ای 367 00:24:59,564 --> 00:25:01,272 اون لب‌ها 368 00:25:02,897 --> 00:25:04,938 یک زیبایی دورنیشی واقعی 369 00:25:04,938 --> 00:25:06,813 فک میکردم که اون مورد علاقه‌ی تو باشه 370 00:25:06,813 --> 00:25:09,980 میدونم میدونم که ما نباید از کسی خوشمون بیاد 371 00:25:09,980 --> 00:25:12,147 ولی بازم ماها آدمیم 372 00:25:13,647 --> 00:25:15,230 ما اونایی رو که بهشون علاقه داریم دوست داریم 373 00:25:18,105 --> 00:25:20,105 متاسفم نمیتونم بفهمم چی میگی 374 00:25:20,105 --> 00:25:23,481 با اون فکی که تو داری، اصلا نمیتونم حرفاتو بفهمم 375 00:25:23,481 --> 00:25:25,314 خیلی باید عذاب آور باشه 376 00:25:28,481 --> 00:25:31,481 همه‌ی ما انتخاب‌های خودمون رو داریم 377 00:25:31,481 --> 00:25:33,897 تو تصمیم گرفتی که دختر منو بکشی 378 00:25:33,897 --> 00:25:36,147 احتمالا بعد از این که این تصمیم رو گرفتی خیلی احساس قدرت کردی 379 00:25:36,147 --> 00:25:38,355 الان هم احساس قدرت میکنی؟ 380 00:25:44,938 --> 00:25:46,314 خیلی خوب نمیخوابم 381 00:25:46,314 --> 00:25:48,689 راستش اصلا نمیخوابم 382 00:25:48,689 --> 00:25:50,606 روی تختم دراز میکشم و به سقف خیره میشم 383 00:25:50,606 --> 00:25:52,980 و راه‌های کشتن دشمنام رو تصور میکنم 384 00:25:52,980 --> 00:25:56,855 که چطوری الریا سند رو نابود کنم، کسی که تنها دختر منو کشت 385 00:25:58,355 --> 00:26:00,022 به اینم فک کردم که سر گرگور 386 00:26:00,022 --> 00:26:02,189 جمجه‌ی تو رو هم مثه اوبرین بشکنه 387 00:26:02,189 --> 00:26:06,897 خیلی شاعرانه میشه ولی سریع خیلی سریع 388 00:26:06,897 --> 00:26:09,855 به اینم فک کردم که اونو بیارم که جمجه‌ی دخترت رو هم بکشنه 389 00:26:10,938 --> 00:26:12,689 اون خیلی خوشگله 390 00:26:13,938 --> 00:26:15,606 فکر اینکه این صورت زیبا 391 00:26:15,606 --> 00:26:18,022 اون طوری از هم بشکافه و باز بشه 392 00:26:18,022 --> 00:26:19,772 نه، اصلا خوب نبود 393 00:26:27,230 --> 00:26:28,355 ماما 394 00:26:38,731 --> 00:26:41,063 کارین، این باهوش‌ترین مردیه که من میشناسم 395 00:26:41,063 --> 00:26:44,147 اون قدر باهوش که بدونه چه سمی به مرسلا دادی 396 00:26:44,147 --> 00:26:45,813 خداحافظی طولانی همین بود نه؟ 397 00:26:45,813 --> 00:26:47,897 خدانگه‌دار بلند - همین بود - 398 00:26:52,230 --> 00:26:53,731 چقدر طول میکشه اثر کنه؟ 399 00:26:53,731 --> 00:26:56,397 سخته که بگم، چند ساعت چند روز 400 00:26:56,397 --> 00:26:58,272 به شرایط کسی که بهش سم داده شده ربط داره 401 00:26:58,272 --> 00:27:01,772 ولی مرگ حتمیه؟ - بله اعلاحضر کاملا حتمی - 402 00:27:07,147 --> 00:27:10,022 دختر تو اینجا تو همین سلول میمیره 403 00:27:10,022 --> 00:27:13,147 و تو هم همینجایی که تا وقت مردنش اونو ببینی 404 00:27:13,147 --> 00:27:15,938 و برای باقی عمرت هم همینجا میمونی 405 00:27:17,813 --> 00:27:21,772 اگر نخوای که غذا بخوری زوری غذا رو از حلقت میفرستیم پایین 406 00:27:21,772 --> 00:27:25,481 اون قدر زنده میمونی که پوسیده شدن دخترت رو ببینی 407 00:27:25,481 --> 00:27:28,772 تا ببینی که چطوری اون صورت زیبا از هم میپاشه 408 00:27:28,772 --> 00:27:30,897 ... استخون و خاک تبدیل میشه 409 00:27:33,272 --> 00:27:36,230 و در همین بین، به این که چه تصمیم‌هایی گرفتی فک میکنی 410 00:27:39,314 --> 00:27:41,938 حواست باشه که نگهبانا شکنجه‌ها رو هر چند ساعت عوض کنن 411 00:27:41,938 --> 00:27:43,355 نمیخوام که چیزی رو از دست بده 412 00:28:14,355 --> 00:28:15,606 نه 413 00:28:57,855 --> 00:28:58,855 نکن 414 00:29:10,897 --> 00:29:13,731 داری چیکار میکنی؟ کسی نباید ما رو این طوری ببینه 415 00:29:13,731 --> 00:29:17,397 من ملکه‌ی 7 قلمروام هر کاری که دوست داشته باشم میکنم 416 00:29:22,938 --> 00:29:24,063 منو ببخشید سرورم 417 00:29:24,063 --> 00:29:26,397 بازدید کننده از براوس اومده 418 00:29:26,397 --> 00:29:29,397 خوبه، و برای تختمون هم ملافه‌های تازه بیارید 419 00:29:29,397 --> 00:29:30,731 اساعه سرورم 420 00:29:41,606 --> 00:29:43,980 نه ممنون 421 00:29:43,980 --> 00:29:45,689 بهتون تسلیت میگم سرورم 422 00:29:45,689 --> 00:29:47,647 بخاطر مرگ پسرتون 423 00:29:47,647 --> 00:29:50,355 تمام گزارش‌ها نشون میدادن که ایشون جوان شایسته‌ای بودن 424 00:29:50,355 --> 00:29:53,105 بانک آیرون شما رو برای تسلیت گفتن اینجا نفرستاده 425 00:29:53,105 --> 00:29:56,606 تسلیت و تبریک 426 00:29:56,606 --> 00:29:59,564 بخاطر ملکه‌ی هفت قلمرو شدن 427 00:29:59,564 --> 00:30:01,564 واقعا که دستاورد بزرگیه 428 00:30:01,564 --> 00:30:05,355 بانک آیورن، از شما به خاطر از بین بردن اون خرافات تشکر میکنه 429 00:30:05,355 --> 00:30:06,938 آزاد کردن بادشاهی از عنصرها 430 00:30:06,938 --> 00:30:09,439 کسی که میخواست حاکمیت قانون رو از بین ببره 431 00:30:09,439 --> 00:30:12,606 نابودی منطقه‌ی بیلور واقعا حادثه‌ی ناگواری بود 432 00:30:12,606 --> 00:30:16,813 درسته، ولی گاهی این اتفاقات ناخوش‌آیند نیاز هستن 433 00:30:16,813 --> 00:30:19,189 برای اینکه نظام و رهبری درست برگرده 434 00:30:19,189 --> 00:30:21,938 بانک آیرون، طلاهاش رو میخواد 435 00:30:21,938 --> 00:30:24,522 پدر شما هم هرگز زیر قولش رو نمیشکست 436 00:30:24,522 --> 00:30:28,355 ولی، درسته، بدهی شما درنظر گرفته میشه 437 00:30:28,355 --> 00:30:31,230 و الان شما در چندین جناح در درگیری هستین 438 00:30:31,230 --> 00:30:34,147 و هر دوی ما میدونیم که جنگ چقدر هزینه بر هست 439 00:30:34,147 --> 00:30:36,355 و هر دوی ما میدونیم که پول برنده‌ی نهایی جنگه 440 00:30:36,355 --> 00:30:37,813 حساب‌های شما خالیه 441 00:30:37,813 --> 00:30:40,314 ولخرجی‌های آخرین شوهر شما هر چه که مانده بود رو دید 442 00:30:40,314 --> 00:30:43,647 ثروتمندترین حامی شما، تایرل‌ها بودن که الان دشمن شما هستن 443 00:30:43,647 --> 00:30:47,230 و شما از همه طرف در محاصره‌ی رقیبان خودتون برای تاج و تخت هستین 444 00:30:47,230 --> 00:30:49,189 و بانک آیرون میخواد که روی برنده شرط بندی کنه 445 00:30:49,189 --> 00:30:50,897 ما شرط بندی نمیکنیم 446 00:30:50,897 --> 00:30:54,481 ما روی کسی سرمایه‌گذاری میکنیم که بنظرمون برنده میشه 447 00:30:54,481 --> 00:30:57,439 یه راه قشنگ برای گفتن شرط بندی 448 00:30:57,439 --> 00:31:01,189 جنگ همین الانش هم شروع شده و من اولین خون رو ریختم 449 00:31:01,189 --> 00:31:04,189 من، مار دورنیش‌ها رو گرفتم 450 00:31:04,189 --> 00:31:06,230 دریای باریک برای ناوگان منه 451 00:31:06,230 --> 00:31:08,689 یورون گری‌جوی صاحب دریای باریکه 452 00:31:08,689 --> 00:31:10,189 یورون گری‌جوی به من وفاداره 453 00:31:10,189 --> 00:31:12,397 فعلا 454 00:31:12,397 --> 00:31:16,147 دنریس تارگریان، 3 تا اژدهای بزرگ داره 455 00:31:16,147 --> 00:31:20,481 و چطور کشتی‌های چوبی میتونن مقابل اژدهاهای نفس آتشین استادگی کنن؟ 456 00:31:20,481 --> 00:31:25,522 اژدهاهای اون، اون طوری که همه فک میکنن، نامیرا نیستن 457 00:31:25,522 --> 00:31:27,897 ولی اول بیاین درباره‌ی اون دختره تارگاریانی حرف بزنیم 458 00:31:27,897 --> 00:31:29,813 میخوای روی اون سرمایه گذاری کنی؟ 459 00:31:29,813 --> 00:31:34,189 حدس میزنم که بانک آیرون، مقدار زیادی طلا رو روی تجارت برده سرمایه گذاری کرده 460 00:31:34,189 --> 00:31:36,439 سود شما چقدر شده 461 00:31:36,439 --> 00:31:38,980 حالا که دایرین‌ها تمام برده‌ها رو آزاد کردند؟ 462 00:31:38,980 --> 00:31:43,147 درسته که تجارت برده به مشکل خورده 463 00:31:43,147 --> 00:31:45,022 چیزی که من فهمیدم این بود که 464 00:31:45,022 --> 00:31:48,355 اون خودشو یه انقلابی در نظر میگیره تا یه پادشاه 465 00:31:48,355 --> 00:31:52,272 با تجربه‌ای که شما دارین، بانک‌ها معمولا چقدر به انقلابی‌ها پول میدن 466 00:31:52,272 --> 00:31:55,272 لنیسترها به بانک آیرون، پول زیادی رو بدهکار هستن 467 00:31:55,272 --> 00:31:57,439 ولی لنسترها همیشه بدهی‌های خودشون رو پرداخت کردن 468 00:31:57,439 --> 00:32:01,855 برده‌ها یا دوتراکی‌ها یا اژدهاها این طوری بودن؟ 469 00:32:05,439 --> 00:32:07,439 واقعا که دختر پدرتون هستین 470 00:32:07,439 --> 00:32:08,772 دو هفته به من وقت بده 471 00:32:08,772 --> 00:32:10,980 به عنوان مهمان افتخاری همینجا بمون 472 00:32:10,980 --> 00:32:12,397 و وقتی که برگشتی بواروس 473 00:32:12,397 --> 00:32:16,855 قسم میخورم که بدهیم کاملا پرداخت شده باشه 474 00:32:40,481 --> 00:32:44,314 من به اینجا اومدم که روی شکستم برای پیش بینی حمله‌ی گری‌جوی‌ها فکر کنم 475 00:32:46,855 --> 00:32:48,397 خیلی سخت میگیری 476 00:32:48,397 --> 00:32:52,063 تو که خیلی بهتر از من توی فکر فرو میری 477 00:32:53,772 --> 00:32:56,314 داری این حس رو بهم میدی که تو فکر کردن به شکست هم دارم شکست میخورم 478 00:32:56,314 --> 00:32:58,022 من تو این جزیره یه زندانی‌ام 479 00:32:58,022 --> 00:33:01,980 اگر من بودم نمیگفتم که زندانی هستی 480 00:33:01,980 --> 00:33:03,481 آزادی که برای خودت تو قضر بچرخی 481 00:33:03,481 --> 00:33:05,397 ساحل‌ها یا هر جایی که دلت میخواد رو بری 482 00:33:05,397 --> 00:33:07,564 بجز کشتی من 483 00:33:07,564 --> 00:33:08,980 تو کشتی منو گرفتی 484 00:33:08,980 --> 00:33:10,938 من بودم، نمیگفتم که کشتیت رو گرفتیم 485 00:33:10,938 --> 00:33:13,439 من باهات با کلمات بازی نمیکنم 486 00:33:13,439 --> 00:33:15,314 مرده‌ها دارن میان سراغ ما 487 00:33:15,314 --> 00:33:16,980 برای چی فکری برای پیدا کردن 488 00:33:16,980 --> 00:33:19,063 ناوگان گم شده‌ی من و متحدای کشته شده‌ی من نمیکنی 489 00:33:19,063 --> 00:33:21,938 و منم به حال مرده‌های متحرک تو یه فکری میکنم 490 00:33:21,938 --> 00:33:24,147 فهمیدنش برای من خیلی سخته واقعا این طوره 491 00:33:24,147 --> 00:33:27,272 اگر کسی به من درباره‌ی وایت واکرها و ... و شوالیه پادشاه 492 00:33:34,689 --> 00:33:35,938 احتمالا حرف منو باور نمیکنی 493 00:33:38,397 --> 00:33:40,564 راستش چرا حرفتو باور میکنم 494 00:33:40,564 --> 00:33:42,105 قبلا که این طوری نبوده 495 00:33:43,813 --> 00:33:46,022 بهشون میگفتی گرامکین و اسنارک 496 00:33:46,022 --> 00:33:48,105 یادت هست هنوز؟ 497 00:33:48,105 --> 00:33:50,189 تو میگفتی که همش چرت و پرته 498 00:33:50,189 --> 00:33:53,314 وقعا هم چرت و پرت بود همه اینو میدونستن 499 00:33:53,314 --> 00:33:56,439 ولی وقتی که اونا دیده شدن 500 00:33:56,439 --> 00:33:57,855 و تو هم دیدیشون 501 00:33:57,855 --> 00:33:59,522 و من به چشمای یه مرد صادق اعتماد کردم 502 00:33:59,522 --> 00:34:01,522 بیشتر از اون که به چیزی که همه میدونن اعتماد کنم 503 00:34:02,855 --> 00:34:05,105 چطوری مردمی که منو نمشناسن رو قانع کنم 504 00:34:05,105 --> 00:34:07,855 که دشمنی که هیچ کدوم اونا باورش ندارن داره میاد که همشون رو بکشه 505 00:34:07,855 --> 00:34:11,189 سوال خوبیه - میدونم که سوال خوبیه - 506 00:34:11,189 --> 00:34:13,355 دنبال جواب میگردم 507 00:34:13,355 --> 00:34:17,647 مغز مردم برای مشکلاتی به این بزرگی درست نشده 508 00:34:17,647 --> 00:34:20,105 وایت واکرها شوالیه پادشاه 509 00:34:20,105 --> 00:34:22,189 ... ارتش مردگان 510 00:34:22,189 --> 00:34:23,813 که خوده این تقریبا یه تسکین 511 00:34:23,813 --> 00:34:26,689 و راحتی برای هیولایی مثه خواهر من میاره 512 00:34:29,022 --> 00:34:31,980 من باید به مردمم کمک کنم که آماده اون اتفاقی که قراره بیوفته باشن 513 00:34:33,689 --> 00:34:36,022 از اینجا نمیتونم کمکشون کنم 514 00:34:37,522 --> 00:34:38,772 میخوام که برم 515 00:34:40,230 --> 00:34:42,731 اصلا به شاه جنوب نمیاد که بخواد به این زودی 516 00:34:42,731 --> 00:34:44,397 و به این راحتی تسلیم بشه 517 00:34:46,564 --> 00:34:49,689 همه به من گفتن که از اشتباهات پدرم درس بگیرم 518 00:34:49,689 --> 00:34:51,481 به جنوب نرو 519 00:34:51,481 --> 00:34:54,147 به درخواست دختر دیوانه‌ی اون پدر گوش نده 520 00:34:54,147 --> 00:34:55,564 یه مهاجم خارجی 521 00:34:57,938 --> 00:35:00,647 و منم اینجام 522 00:35:00,647 --> 00:35:02,189 یه شمالی احمق 523 00:35:02,189 --> 00:35:04,647 بچه‌ها پدرهاشون نیستن 524 00:35:04,647 --> 00:35:06,355 خوشبختانه برای همه ما این طوره 525 00:35:07,855 --> 00:35:10,063 و بعضی وقتا داستان مهاجم خارجی بیشتره 526 00:35:10,063 --> 00:35:12,272 و یه شمالی احمق تا دیدن چشم‌ها 527 00:35:12,272 --> 00:35:16,481 دنریس میتونست خیلی وقت پیش بره سمته وستروسی‌ها، ولی نرفت 528 00:35:16,481 --> 00:35:18,314 به جاش همون جایی که بود موند و 529 00:35:18,314 --> 00:35:20,980 جون خیلی از آدما رو از سرونشت وحشتناکی که داشتن نجات داد 530 00:35:20,980 --> 00:35:23,314 بعضی از اونها با ما الان تو همین جزیره هستن 531 00:35:23,314 --> 00:35:24,897 وقتیکه تو اینجا مهمانی 532 00:35:24,897 --> 00:35:26,439 خوبه که بری ازشون بپرسی 533 00:35:26,439 --> 00:35:29,189 که اونا درباره‌ی دختر پادشاه دیوانه چه فکری میکنن 534 00:35:29,189 --> 00:35:32,272 اون از مردم در مقابل هیولاها محافظت میکنه 535 00:35:32,272 --> 00:35:33,813 درست مثه خودت 536 00:35:33,813 --> 00:35:36,272 برای همینه که اومده اینجا 537 00:35:36,272 --> 00:35:37,813 و نمیخواد که به سمت شمال بره 538 00:35:37,813 --> 00:35:39,272 برای اینکه به جنگ دشمنی بره که تا حالا ندیده 539 00:35:39,272 --> 00:35:41,772 اونم به حرف مردی که نمیشناسه 540 00:35:41,772 --> 00:35:44,189 بعد از فقط یه جلسه 541 00:35:44,189 --> 00:35:46,980 چیزه درستی برای درخواست کردن نیست 542 00:35:53,355 --> 00:35:55,606 خب حالا، چیزه معقولی برای پرسیدن داری؟ 543 00:36:00,439 --> 00:36:01,606 منظورت چیه؟ 544 00:36:01,606 --> 00:36:03,855 شاید یه شمالی احمق باشی 545 00:36:03,855 --> 00:36:07,522 دارم ازت میپرسم کاری هست که برات انجام بدم؟ 546 00:36:10,481 --> 00:36:12,022 شیشه‌ی اژدها؟ - آره - 547 00:36:12,022 --> 00:36:14,481 شیشه‌ی آتشفشانی آبسیتین 548 00:36:14,481 --> 00:36:16,481 اون میگه شما مقدار خیلی زیادی از اون رو اینجا دارین 549 00:36:16,481 --> 00:36:18,272 برای چی داریم درباره‌ی شیشه حرف میزنیم ؟ 550 00:36:18,272 --> 00:36:20,147 ما همین الان دوتا از متحدامون رو از دست دادیم 551 00:36:20,147 --> 00:36:23,522 برای همینه که داشتم با جان اسنو که کسیه که پتانسیل متحد شدن رو داره حرف میزدم 552 00:36:25,897 --> 00:36:29,647 و خب پادشاه شما شیشه‌ی اژدها رو برای چی میخواد؟ 553 00:36:29,647 --> 00:36:31,980 این طور که معلومه اینا میتونن تبدیل به سلاح‌ایی بشن که 554 00:36:31,980 --> 00:36:35,105 که میتونه وایت واکرها و سربازهای پیادشون رو بکشه 555 00:36:35,105 --> 00:36:37,272 یا متوقفشون کنه 556 00:36:37,272 --> 00:36:38,564 نابودشون کنه 557 00:36:38,564 --> 00:36:40,189 درباره‌ی چیزی که گفتن مطمئن نیستم 558 00:36:42,147 --> 00:36:45,105 و نظر تو درباره‌ی این ارتش مردگان و 559 00:36:45,105 --> 00:36:47,980 وایت واکرها و شوالیه‌ی پادشاه چیه؟ 560 00:36:47,980 --> 00:36:50,606 من بشدت دوست دارم که فک کنم جان اسنو داره اشتباه میکنه 561 00:36:50,606 --> 00:36:53,855 ولی یک مرد دانا گفت که هیچوقت نباید چیزی رو باورکنی 562 00:36:53,855 --> 00:36:56,397 برای اینکه خودت می‌خوای باورش داشته باشی 563 00:36:59,105 --> 00:37:02,272 کدوم مرد دانایی این حرف رو زده؟ 564 00:37:02,272 --> 00:37:04,147 یادم نمیاد 565 00:37:04,147 --> 00:37:07,564 می‌خوای حرف‌های خودت تبدیل به حکمت‌های باستانی کنی؟ 566 00:37:08,772 --> 00:37:10,980 هیچوقت این‌کار رو نمی‌کنم 567 00:37:10,980 --> 00:37:12,022 با شما 568 00:37:13,855 --> 00:37:17,522 دلیلی که به جان اسنو باور دارم اینه که اومده اینجا 569 00:37:17,522 --> 00:37:19,938 تمام مشاورینش بهش گفتن نیاد 570 00:37:19,938 --> 00:37:22,022 من هم اگه بودم بهش می‌گفتم نیاد 571 00:37:22,022 --> 00:37:24,355 ولی به هرحال اومده 572 00:37:24,355 --> 00:37:26,772 لازم نیست بهش اعتماد داشته باشی 573 00:37:26,772 --> 00:37:28,813 بذار از شیشه‌ی اژدها برداشت کنه 574 00:37:28,813 --> 00:37:30,439 ،اگه اشتباه بکنه ارزشی نداره 575 00:37:30,439 --> 00:37:32,522 تو حتی نمی‌دونستی اینجاست 576 00:37:32,522 --> 00:37:35,063 برات ارزشی نداره 577 00:37:35,063 --> 00:37:38,355 با هیچی ندادن بهش یه چیزی بهش بده 578 00:37:38,355 --> 00:37:41,063 یه قدم رو به جلو برای یک رابطه‌ی مفید بردار 579 00:37:41,063 --> 00:37:43,647 با یک متحد احتمالی 580 00:37:43,647 --> 00:37:47,022 سرش رو مشغول کن تا وقتی ما ...روی کار فعلی‌مون تمرکز می‌کنیم 581 00:37:47,022 --> 00:37:48,397 کسترلی راک 582 00:37:49,647 --> 00:37:51,439 سر داووس چه چیزی گفت 583 00:37:51,439 --> 00:37:55,481 درباره‌ی چاقو خوردن به قلب برای مردمش؟ 584 00:37:55,481 --> 00:37:57,272 توجه کردی بهش؟ 585 00:37:57,272 --> 00:37:59,731 باید به خیالات واهی‌شون کاری نداشته باشی 586 00:37:59,731 --> 00:38:01,897 توی شمال مایه‌ی افسردگیه 587 00:38:17,772 --> 00:38:19,272 دیدنش شگفت‌انگیزه 588 00:38:20,772 --> 00:38:23,813 ،اسم برادرهام رو روشون گذاشتم ویسریس و ریگار 589 00:38:24,938 --> 00:38:26,439 جفت‌شون مُردن 590 00:38:28,731 --> 00:38:30,105 تو هم دوتا از برادرهات رو از دست دادی 591 00:38:33,272 --> 00:38:36,147 ،مردم فکرمی‌کردن اژدهاها برای همیشه رفته‌ان ولی حالا می‌بینی که هستن 592 00:38:37,897 --> 00:38:40,731 شاید باید همه‌مون چیزی که فکرمی‌کنیم می‌دونیم رو زیرسؤال ببریم 593 00:38:46,689 --> 00:38:48,980 با تیریون صحبت کردی 594 00:38:48,980 --> 00:38:51,731 اون دست راستمه 595 00:38:51,731 --> 00:38:54,355 از حرف زدن لذت می‌بره - همه‌مون از کاری که توش خوبیم لذت می‌بریم - 596 00:38:55,813 --> 00:38:57,314 من نمی‌برم 597 00:39:02,314 --> 00:39:05,314 می‌دونی که اجازه نمیدم سرسی بر تخت آهنین بنشینه 598 00:39:05,314 --> 00:39:06,481 هیچوقت انتظار نداشتم که اجازه بدی 599 00:39:06,481 --> 00:39:07,731 و نظرم رو راجع‌به اینکه چه قلمروهایی 600 00:39:07,731 --> 00:39:09,813 به اون پادشاهی تعلق دارن تغییر ندادم 601 00:39:09,813 --> 00:39:11,647 منم همینطور 602 00:39:20,980 --> 00:39:25,189 بهت اجازه میدم از شیشه‌ی اژدها برداشت کنی و باهاش سلاح بسازی 603 00:39:25,189 --> 00:39:28,189 ،تمام منابع و افرادی که نیاز داشته باشی برات آماده‌اش می‌کنم 604 00:39:31,689 --> 00:39:32,564 ممنون 605 00:39:39,189 --> 00:39:42,855 پس حرفم رو باورمی‌کنی، درباره‌ی شاه شب و ارتش مردگان؟ 606 00:39:46,022 --> 00:39:48,731 بهتره کارت رو شروع کنی، جان اسنو 607 00:40:13,397 --> 00:40:15,022 چقدر داریم؟ 608 00:40:15,022 --> 00:40:17,105 ،4هزار بوشل .بانوی من 609 00:40:17,105 --> 00:40:18,272 یعنی چی؟ 610 00:40:18,272 --> 00:40:20,355 ،برای ساکنین فعلی قلعه 611 00:40:20,355 --> 00:40:24,022 ،غذای کافی برای یک ساله شاید بیشتر 612 00:40:24,022 --> 00:40:27,439 و طولانی‌ترین زمستانی که در صدسال گذشته پشت‌سر گذاشتیم چقدر طول کشیده؟ 613 00:40:27,439 --> 00:40:29,897 خیلی مطمئن نیستم 614 00:40:29,897 --> 00:40:31,731 اسناد استاد لووین رو بررسی می‌کنم 615 00:40:31,731 --> 00:40:35,230 او یک رونوشت از تمام پیام‌های کلاغ‌ها نگه می‌داشت 616 00:40:35,230 --> 00:40:37,355 ،داری میگی غذای کافی نداریم 617 00:40:37,355 --> 00:40:40,564 خصوصاً اگه ارتش‌های شمال برگردن تا از وینترفل محافظت کنن؟ 618 00:40:41,813 --> 00:40:44,063 ،نه، بانوی من به احتمال زیاد خیر 619 00:40:44,063 --> 00:40:46,189 پس باید برای اون اتفاق آماده بشیم 620 00:40:46,189 --> 00:40:48,272 ،خطر از هر طرفی که بیاد 621 00:40:48,272 --> 00:40:50,564 اینجا بهترین جا برای موندنه 622 00:40:50,564 --> 00:40:52,522 باید شروع کنیم به ساخت سیلوهامون 623 00:40:52,522 --> 00:40:55,105 با محموله‌های مرتب از تمام قلعه‌های شمال 624 00:40:55,105 --> 00:40:57,397 ،اگه تا پایان زمستان ازش استفاده نکردیم بهشون پس میدیم 625 00:40:57,397 --> 00:40:59,731 ولی اگه تمام شمال باید به وینترقل ،پناه ببره 626 00:40:59,731 --> 00:41:03,439 وقت کافی ندارن تا همراه خودشون بارهای آذوقه حمل کنن 627 00:41:03,439 --> 00:41:04,855 بسیار عاقلانه‌است، بانوی من 628 00:41:04,855 --> 00:41:06,647 استاد ولکان، انجامش میدین؟ 629 00:41:10,439 --> 00:41:12,938 دارن اون زره‌های سینه رو با چرم می‌پوشونن؟ 630 00:41:12,938 --> 00:41:14,314 نه، بانوی من 631 00:41:14,314 --> 00:41:17,397 خب، مگه نباید این‌کار رو بکنن؟ وقتی سرمای واقعی برسه؟ 632 00:41:17,397 --> 00:41:18,813 کاملاً درست می‌فرمایید 633 00:41:18,813 --> 00:41:21,022 من رو عفو کنید، بانوی من 634 00:41:21,022 --> 00:41:23,606 تویی که اونجایی، چرا توی اون‌ها چرم نمی‌ریزید؟ 635 00:41:25,606 --> 00:41:27,397 فرماندهی بهت میاد 636 00:41:29,105 --> 00:41:31,189 ،شمالی‌ها دارن با شمال مواجه میشن 637 00:41:31,189 --> 00:41:33,272 نگران تهدید آن‌سوی دیوارن 638 00:41:33,272 --> 00:41:34,813 باید هم باشن 639 00:41:34,813 --> 00:41:37,481 من اینجا سرسی رو بهتر از هرکسی می‌شناسم 640 00:41:37,481 --> 00:41:39,564 ...اگه بهش پشت کنی 641 00:41:39,564 --> 00:41:43,481 تو اینجا سرسی رو بهتر از هرکسی نمی‌شناسی ...منظورم این بود که - 642 00:41:43,481 --> 00:41:47,022 ،که زنی که مادر، پدر و برادرم رو کشته خطرناکه؟ 643 00:41:47,022 --> 00:41:49,105 ممنون بابت مشاوره‌ی خردمندانه‌ات 644 00:41:50,397 --> 00:41:52,606 ...یکی از این دو اتفاق خواهد افتاد 645 00:41:52,606 --> 00:41:54,897 ،یا مرده‌ها زنده‌ها رو شکست میدن 646 00:41:54,897 --> 00:41:56,855 ...در این صورت 647 00:41:56,855 --> 00:41:58,938 ،تمام زحمات‌مون به پایان می‌رسه 648 00:41:58,938 --> 00:42:01,314 یا زندگی برنده میشه 649 00:42:01,314 --> 00:42:03,314 و بعدش چی؟ 650 00:42:03,314 --> 00:42:07,314 توی شمال یا جنوب نجنگ 651 00:42:08,897 --> 00:42:13,772 ،همه‌جا و در هرجنگی و همیشه بجنگ در ذهنت 652 00:42:15,689 --> 00:42:17,564 ،همه دشمنت هستن 653 00:42:17,564 --> 00:42:20,481 ...همه دوستت هستن 654 00:42:20,481 --> 00:42:24,606 تمام دسته‌ی اتفاقات در یک زمان اتفاق می‌افتن 655 00:42:24,606 --> 00:42:28,189 اگه اینطوری زندگی کنی هیچ‌چیزی غافل‌گیرت نمی‌کنه 656 00:42:28,189 --> 00:42:30,772 هر اتفاقی که می‌افته 657 00:42:30,772 --> 00:42:32,689 چیزیه که قبلاً دیدی 658 00:42:34,938 --> 00:42:37,689 بانو سانسا، در دروازه 659 00:43:10,230 --> 00:43:11,397 سلام، سانسا 660 00:43:32,272 --> 00:43:34,397 کاش جان اینجا بود 661 00:43:34,397 --> 00:43:37,272 بله، باید باهاش صحبت کنم 662 00:43:41,439 --> 00:43:44,063 تو آخرین پسر واقعی پدر هستی 663 00:43:45,897 --> 00:43:48,772 حالا تو پادشاه وینترفل هستی 664 00:43:48,772 --> 00:43:52,022 هیچوقت نمی‌تونم پادشاه وینترفل بشم 665 00:43:52,022 --> 00:43:53,855 هیچوقت نمی‌تونم پادشاه جایی بشم 666 00:43:53,855 --> 00:43:55,105 من کلاغ سه چشم هستم 667 00:43:57,189 --> 00:43:58,980 نمی‌دونم چه معنایی داره 668 00:43:58,980 --> 00:44:01,397 توضیحش سخته 669 00:44:01,397 --> 00:44:03,606 .سعی کن خواهش می‌کنم، بخاطر من 670 00:44:05,314 --> 00:44:08,272 یعنی می‌تونم همه‌چیز رو ببینم 671 00:44:08,272 --> 00:44:10,606 هرچیزی که برای هرکسی اتفاق افتاده 672 00:44:10,606 --> 00:44:13,606 هر اتفاقی که الان می‌افته 673 00:44:13,606 --> 00:44:18,397 ،حالا همه‌شون تکه‌ها و بخش بخش هستن 674 00:44:18,397 --> 00:44:20,606 باید یاد بگیرم بهتر ببینم 675 00:44:20,606 --> 00:44:24,022 ،وقتی دوباره شب طولانی برسه 676 00:44:24,022 --> 00:44:25,647 باید آماده باشم 677 00:44:28,689 --> 00:44:31,105 چطوری این‌ها رو می‌دونی؟ 678 00:44:31,105 --> 00:44:32,647 کلاغ سه چشم بهم گفت 679 00:44:32,647 --> 00:44:34,564 فکرمی‌کردم تو کلاغ سه چشم باشی 680 00:44:34,564 --> 00:44:37,314 بهت که گفتم توضیحش سخته 681 00:44:39,481 --> 00:44:40,980 ...برن 682 00:44:40,980 --> 00:44:43,355 بابت تمام اتفاق‌هایی که برات افتاده متأسفم 683 00:44:43,355 --> 00:44:47,355 متأسفم که باید اینجا در خونه‌مون اتفاق می‌افتاد 684 00:44:52,564 --> 00:44:54,647 اون شب خیلی زیبا بود 685 00:44:56,647 --> 00:45:00,647 ،برف می‌بارید مثل همین الان 686 00:45:03,897 --> 00:45:05,731 ...و تو خیلی زیبا بودی 687 00:45:07,689 --> 00:45:09,481 در لباس سفید عروسیت 688 00:45:13,355 --> 00:45:15,230 باید برگردم داخل، برن 689 00:45:16,606 --> 00:45:18,314 من یکم دیگه می‌مونم 690 00:45:49,355 --> 00:45:51,230 درد داره؟ 691 00:45:51,230 --> 00:45:53,938 .یکم از قبل کمتره 692 00:45:55,731 --> 00:45:58,355 عفونت دیگه ظاهراً از بین رفته 693 00:45:59,938 --> 00:46:01,772 غیرعادیه 694 00:46:01,772 --> 00:46:03,230 بعیده 695 00:46:03,230 --> 00:46:05,230 ممکنه کسی فکرکنه 696 00:46:05,230 --> 00:46:08,813 که تمام لایه‌ی بالایی پوست بیمار برداشته شده 697 00:46:08,813 --> 00:46:13,189 و مناطق زیرین با یه جور مرهم ترمیم شده 698 00:46:13,189 --> 00:46:16,481 هیچی درباره‌اش نمی‌دونم 699 00:46:16,481 --> 00:46:18,564 فقط یهو دیگه حالم بهتر شد 700 00:46:18,564 --> 00:46:22,230 فکرکنم بخاطر استراحت بود که بهتر شد 701 00:46:24,189 --> 00:46:26,813 و آب و هوا 702 00:46:26,813 --> 00:46:28,772 آب و هوا 703 00:46:28,772 --> 00:46:30,564 می‌تونی بری، سر 704 00:46:30,564 --> 00:46:32,606 این اتاق‌ها برای افراد ،بیمار استفاده میشن 705 00:46:32,606 --> 00:46:34,314 که تو دیگه نیستی 706 00:46:34,314 --> 00:46:37,813 تارلی، می‌خوام شب توی اتاق مطالعه‌ام باهات صحبت کنم 707 00:46:40,772 --> 00:46:42,063 چقدر بده؟ 708 00:46:43,731 --> 00:46:45,105 فکرکنم شب متوجه میشم 709 00:46:50,230 --> 00:46:52,938 می‌خوای کجا بری؟ 710 00:46:52,938 --> 00:46:56,647 من از لحظه‌ای که این بیماری رو دیدم خودم رو تسلیمش کردم 711 00:46:58,105 --> 00:47:00,938 می‌دونستم من رو می‌کشه 712 00:47:00,938 --> 00:47:03,606 یا خودم رو قبل از اون می‌کشم 713 00:47:03,606 --> 00:47:06,855 دنریس استورم‌بورن من رو به خلاف این موضوع قانع کرد 714 00:47:06,855 --> 00:47:10,481 تنها جایی که دارم کنار اونه 715 00:47:10,481 --> 00:47:12,897 جونم رو مدیونش هستم 716 00:47:12,897 --> 00:47:15,481 اون و تو 717 00:47:17,689 --> 00:47:20,022 پدرت بیشتر از یک بار من رو نجات داده 718 00:47:20,022 --> 00:47:21,813 حداقل کاریه که از دستم براومد 719 00:47:23,314 --> 00:47:26,689 شاید مسیرهامون دوباره به هم برخورد کرد 720 00:47:26,689 --> 00:47:28,105 امیدوارم 721 00:47:55,230 --> 00:47:58,689 تو معالجه‌اش کردی؟ - بله - 722 00:47:58,689 --> 00:48:01,189 کی گفت معالجه‌اش کنی؟ 723 00:48:01,189 --> 00:48:02,522 هیچکس 724 00:48:02,522 --> 00:48:05,813 ،کی تو یا هرکسی رو منع کرد که تلاش کنی معالجه‌اش کنی؟ 725 00:48:05,813 --> 00:48:08,522 به نظرم شما بودین 726 00:48:08,522 --> 00:48:11,355 ولی به هرحال معالجه‌اش کردی؟ - بله، درسته - 727 00:48:13,022 --> 00:48:16,147 منعش کردم چون خطرناک ،و به ندرت موفقیت آمیز بود 728 00:48:16,147 --> 00:48:18,481 خصوصاً با کسی به سن اون 729 00:48:18,481 --> 00:48:20,689 ممکن بود خودت و بقیه رو مبتلا کنی 730 00:48:20,689 --> 00:48:24,147 ممکن بود تمام سیتادل رو از بین ببری 731 00:48:26,439 --> 00:48:28,355 ولی نکردی 732 00:48:28,355 --> 00:48:30,980 این عمل بسیار دقیق و پیچیده‌است 733 00:48:30,980 --> 00:48:34,397 استادهای زیادی که کمرشون زیر وزن حلقه‌های شفا خم شده 734 00:48:34,397 --> 00:48:36,855 برای معالجه تلاش کردن و ناموفق بودن 735 00:48:36,855 --> 00:48:38,938 ولی تو موفق شدی 736 00:48:38,938 --> 00:48:40,063 چطوری؟ 737 00:48:42,063 --> 00:48:45,355 کتاب‌ها رو خوندم و دستوراتش رو انجام دادم 738 00:48:55,731 --> 00:48:57,938 اون مرد بخاطر تو زنده‌است 739 00:49:00,230 --> 00:49:01,855 باید به خودت افتخار کنی 740 00:49:04,938 --> 00:49:07,439 ،ممنون استاد اعظم 741 00:49:07,439 --> 00:49:08,355 بیا اینجا 742 00:49:12,397 --> 00:49:16,063 تمام این دست‌نوشته‌ها و طومارها دارن از بین میرن 743 00:49:16,063 --> 00:49:18,731 ازت می‌خوام رونویسی‌شون کنی 744 00:49:23,022 --> 00:49:25,105 انتظار داشتی بهت جایزه بدم؟ 745 00:49:26,813 --> 00:49:30,606 جایزه‌ات اینه که بلافاصله از سیتادل اخراجت نمی‌کنم 746 00:49:31,772 --> 00:49:33,772 بهتره کارت رو شروع کنی 747 00:49:33,772 --> 00:49:35,439 و مراقب موریانه‌های کاغذ باش 748 00:49:35,439 --> 00:49:36,772 اون‌ها گوشت انسان رو هم می‌خورن 749 00:49:44,022 --> 00:49:47,397 باید ناوگان یورون گری‌جوی رو پیداکنیم و غرقش کنیم 750 00:49:47,397 --> 00:49:50,897 اعلی‌حضرت، اون همین الانش هم تعداد زیادی از ناوگان‌مون رو از بین برده 751 00:49:50,897 --> 00:49:52,439 ...اینکه کشتی‌های باقی‌مونده‌مون رو به دنبالش بفرستیم 752 00:49:52,439 --> 00:49:55,105 نمیگم کشتی‌هامون رو بفرستیم 753 00:49:58,938 --> 00:50:00,481 باید حتماً خودت بری؟ 754 00:50:00,481 --> 00:50:02,481 کشتی‌ها یورون ممکنه هرجایی باشن 755 00:50:02,481 --> 00:50:04,481 یا در بیشتر از یک مکان 756 00:50:04,481 --> 00:50:06,897 اینطوری تنهایی در دریاهای باز پرواز می‌کنی 757 00:50:06,897 --> 00:50:07,938 و خدا می‌دونه تا چه مدت 758 00:50:07,938 --> 00:50:09,564 تنها نیستم 759 00:50:09,564 --> 00:50:12,147 ،دروگون، ویسریون و ریگار رو هم همراهم دارم 760 00:50:12,147 --> 00:50:13,938 کسی می‌تونه بلایی سرشون بیاره؟ 761 00:50:13,938 --> 00:50:15,938 ولی بازم می‌تونن یه بلایی سر شما بیارن 762 00:50:15,938 --> 00:50:17,731 فقط کافیه یه تیر داشته باشن 763 00:50:17,731 --> 00:50:20,272 .ریسکش بالاست شما خیلی اهمیت دارید 764 00:50:22,606 --> 00:50:24,731 کسترلی راک چطور؟ 765 00:50:24,731 --> 00:50:26,689 پاکان به زودی به اونجا می‌رسن 766 00:50:26,689 --> 00:50:29,272 وقتی برسن چی در انتظارشون هست؟ 767 00:50:29,272 --> 00:50:31,689 یه وضعیت دشوار 768 00:50:31,689 --> 00:50:33,813 اون‌ها خبردارن که داریم میایم 769 00:50:33,813 --> 00:50:37,147 بله. سرسی باور داره تنها هدف من در زندگی 770 00:50:37,147 --> 00:50:38,772 از بین بردن خاندان لنیستره 771 00:50:38,772 --> 00:50:40,522 اون آماده خواهد بود 772 00:50:44,522 --> 00:50:47,147 هیچکس تا حالا راک رو تسخیر نکرده - !تیراندازها - 773 00:50:47,147 --> 00:50:49,522 ارتش لنیستر هنوز ارتشیه که پدرم ساخته 774 00:50:49,522 --> 00:50:51,855 !زودباشید - به خوبی آموزش دیدن و تجهیزات خوبی دارن - 775 00:50:51,855 --> 00:50:53,647 حداقل 10هزار نفر هستن 776 00:50:53,647 --> 00:50:54,564 منتظر اومدن‌مون هستن 777 00:50:59,189 --> 00:51:00,855 آماده‌ خواهند بود 778 00:51:04,147 --> 00:51:06,189 !بکشید! رهاکنید - !رهاکنید - 779 00:51:08,397 --> 00:51:11,522 دروازه‌های کسترلی راک غیرقابل نفوذن 780 00:51:19,230 --> 00:51:21,481 جنگ برای بالا رفتن از دیوارها سخت خواهد بود 781 00:51:21,481 --> 00:51:23,022 برتری با ما نخواهد بود 782 00:51:24,397 --> 00:51:26,063 افراد زیادی خواهند مرد 783 00:51:28,230 --> 00:51:30,272 همونطور که پدرم گفته بود می‌میرن 784 00:51:32,439 --> 00:51:35,063 ...یه چیز جالب درباره‌ی پدرم 785 00:51:35,063 --> 00:51:36,980 خانه‌مون رو از تقریباً هیچی ساخته 786 00:51:36,980 --> 00:51:41,147 ارتش‌مون رو ساخت، کسترلی راک رو جوری ساخت ،که حالا ما می‌شناسیمش 787 00:51:41,147 --> 00:51:43,230 ولی فاضلاب‌ها رو نساخت 788 00:51:43,230 --> 00:51:45,314 ،در حدش نبود 789 00:51:45,314 --> 00:51:48,189 واسه همین کارش رو به پست‌ترین آدمی ...که تونست پیداکنه داد 790 00:51:48,189 --> 00:51:49,731 من 791 00:51:49,731 --> 00:51:51,564 ،حق با اون بود من پست بودم 792 00:51:51,564 --> 00:51:53,689 همراه‌هایی که داشتم، پست بودن 793 00:51:53,689 --> 00:51:55,230 که بیشترشون زن بودن 794 00:51:55,230 --> 00:51:56,897 توی راک کسی تحویل‌شون نمی‌گرفت 795 00:51:56,897 --> 00:51:59,189 پدر با اینجور رفتاری مخالف بود 796 00:51:59,189 --> 00:52:00,813 ،نمی‌تونست اجازه بده از دروازه‌های اصلی وارد بشن 797 00:52:00,813 --> 00:52:02,272 ،نمی‌تونستم توی اتاقم بیارم‌شون 798 00:52:02,272 --> 00:52:04,522 به همین دلیل در مراحل ساخت ،فاضلاب‌ها 799 00:52:04,522 --> 00:52:07,272 یه کاری واسه خودم انجام دادم 800 00:52:09,314 --> 00:52:11,314 یه مسیر بود که از یه خلیج کوچک 801 00:52:11,314 --> 00:52:13,022 کنار دریا شروع می‌شد 802 00:52:13,022 --> 00:52:16,439 و زیر یکی از برج‌های اصلی نگهبانی تموم می‌شد 803 00:52:16,439 --> 00:52:19,647 هیچ جایی برای رفت و آمد انسان‌های پست بهتر از زیرزمین نیست 804 00:52:21,272 --> 00:52:25,022 کسترلی راک یک دژ غیرقابل نفوذه 805 00:52:27,272 --> 00:52:30,938 ،ولی همونطور که یکی از دوست‌های خوبم گفت 806 00:52:30,938 --> 00:52:34,897 ده تا مرد خوب بهم بده" ".تا به اون آشغال نفوذ کنم 807 00:52:40,439 --> 00:52:41,647 و اینطوری شروع میشه 808 00:52:48,397 --> 00:52:51,272 اون‌ها با بخش بزرگ نیروهای لنیستر مواجه میشن 809 00:52:51,272 --> 00:52:53,147 تعدادشون از اون‌‌ها کمتر خواهد بود 810 00:52:53,147 --> 00:52:55,481 اون‌ها زره و سلاح‌های کمتر خواهند داشت 811 00:53:00,439 --> 00:53:04,230 ولی ارتش‌های خواهرم بخاطر ترس برای اون می‌ترسن 812 00:53:04,230 --> 00:53:07,189 پاکان برای چیزی بزرگ‌تر می‌جنگند 813 00:53:07,189 --> 00:53:09,189 اون‌ها برای آزادی 814 00:53:09,189 --> 00:53:10,980 و شخصی که آزادی رو بهشون داده می‌جنگند 815 00:53:10,980 --> 00:53:13,481 اون‌ها برای تو می‌جنگند 816 00:53:13,481 --> 00:53:15,938 و به همین دلیل اون‌ها پیروز میشن 817 00:54:02,689 --> 00:54:03,897 !کجان؟ 818 00:54:03,897 --> 00:54:06,522 بقیه‌ی لنیسترها کجان؟ 819 00:55:35,397 --> 00:55:37,647 تموم شد - آره - 820 00:55:39,522 --> 00:55:43,647 و حالا باران در سرسراهای ما می‌گرید 821 00:55:45,980 --> 00:55:47,439 خوب جنگیدیم؟ 822 00:55:47,439 --> 00:55:50,481 به خوبی‌ای که انتظارش می‌رفت 823 00:55:50,481 --> 00:55:52,606 هیچوقت جنگ ما نبود 824 00:55:52,606 --> 00:55:54,689 واقعاً که، رزهای طلایی 825 00:55:56,606 --> 00:55:58,647 برادرت و ملکه‌ی جدیدش 826 00:55:58,647 --> 00:56:01,564 فکرمی‌کردن تو از کسترلی راک دفاع می‌کنی 827 00:56:01,564 --> 00:56:04,855 واقعیت اینه که کسترلی راک دیگه ارزشی نداره 828 00:56:04,855 --> 00:56:06,439 ،خب، واسه من داره 829 00:56:06,439 --> 00:56:08,772 ولی خاطرات خوب بچگیم 830 00:56:08,772 --> 00:56:10,314 باعث نمیشن سرسی بر تخت بمونه 831 00:56:10,314 --> 00:56:12,439 پس همینجوری گذاشتی تصاحبش کنن؟ 832 00:56:12,439 --> 00:56:14,481 فعلاً آره. نمی‌تونن نگهش دارن 833 00:56:14,481 --> 00:56:17,022 ،ناوگان یورون گری‌جوی کشتی‌هاشون رو سوزوند 834 00:56:17,022 --> 00:56:19,022 قبل از اینکه بریم گنجه‌هاشون رو خالی کردیم 835 00:56:19,022 --> 00:56:21,272 بالأخره، مجبور میشن موقعیت‌شون رو رهاکنن 836 00:56:21,272 --> 00:56:24,689 و این همه رو از وستروس برگردن 837 00:56:24,689 --> 00:56:27,855 ،و تو ارتش رو برداشتی ،ارتش واقعیت رو 838 00:56:27,855 --> 00:56:29,731 و رفتی به جایی که نبودن 839 00:56:29,731 --> 00:56:33,063 کاری که راب استارک در ویسپرینگ وود با من انجام داد 840 00:56:33,063 --> 00:56:35,105 همیشه در شکست‌ها درس‌هایی وجود داره 841 00:56:35,105 --> 00:56:38,689 بله. تا الان باید خیلی خردمند شده باشی 842 00:56:39,980 --> 00:56:42,855 پدرم همیشه می‌گفت من یه یادگیرنده‌ی کندم 843 00:56:42,855 --> 00:56:44,606 ،اگه خیلی باهوش بود 844 00:56:44,606 --> 00:56:46,355 چرا همون لحظه‌ای که معدن‌های طلاتون خالی شدن 845 00:56:46,355 --> 00:56:50,063 های‌گاردن رو تصاحب نکرد؟ 846 00:56:51,606 --> 00:56:55,522 فکرکنم بتونم بزودی خودم ازش بپرسم 847 00:56:55,522 --> 00:56:58,606 من دیگه نمی‌تونم از اشتباهاتم درس بگیرم، درسته؟ 848 00:57:01,063 --> 00:57:03,564 چطوری انجامش میدی؟ 849 00:57:03,564 --> 00:57:06,022 با اون شمشیر؟ 850 00:57:06,022 --> 00:57:08,397 ،اون شمشیر جافری بود درسته؟ 851 00:57:08,397 --> 00:57:10,731 نه اینکه ازش استفاده‌ای کرده باشه 852 00:57:10,731 --> 00:57:12,397 اسمش رو چی گذاشته بود؟ 853 00:57:14,022 --> 00:57:16,355 ناله‌ی بیوه 854 00:57:16,355 --> 00:57:18,564 ،واقعاً آدم دیوثی بود نه؟ 855 00:57:20,189 --> 00:57:25,564 من کارهای غیرقابل گفتنی انجام دادم تا از خانواده‌ام محافظت کنم 856 00:57:25,564 --> 00:57:29,606 یا نگاه کردم که دستوراتم رو انجام بدن 857 00:57:29,606 --> 00:57:32,772 همیشه کنارشون خوابیدم 858 00:57:32,772 --> 00:57:34,813 اون‌ها ضروری بودن 859 00:57:34,813 --> 00:57:36,855 و هرچیزی که برام ضروری بود 860 00:57:36,855 --> 00:57:40,772 برای امنیت خاندان تایرل، انجامش دادم 861 00:57:40,772 --> 00:57:45,397 ...ولی خواهر تو کارهایی کرده 862 00:57:47,063 --> 00:57:49,397 که حتی قادر به تصورشون نبودم 863 00:57:49,397 --> 00:57:52,230 ...اون غنیمت اشتباهم بود 864 00:57:52,230 --> 00:57:54,772 شکست خوردن در تصور 865 00:57:56,105 --> 00:57:58,564 ،اون یه هیولاست خودت می‌دونی؟ 866 00:57:58,564 --> 00:58:00,731 برای تو، مطمئنم که هست 867 00:58:00,731 --> 00:58:02,606 برای دیگران هم بله 868 00:58:02,606 --> 00:58:06,105 ولی بعد از اینکه برنده شدیم و ،دیگه رقیبی نداشتیم 869 00:58:06,105 --> 00:58:10,439 وقتی مردم در دنیایی اون اون ساخته ،با صلح و آرامش زندگی کنند 870 00:58:10,439 --> 00:58:14,147 واقعاً فکرمی‌کنی دست‌شون رو روی جوری که ساختتش منحرف می‌کنن؟ 871 00:58:16,564 --> 00:58:18,772 تو عاشقشی 872 00:58:18,772 --> 00:58:20,564 واقعاً عاشقشی 873 00:58:20,564 --> 00:58:23,022 ای احمق بیچاره 874 00:58:23,022 --> 00:58:24,772 اون میشه پایان زندگیت 875 00:58:24,772 --> 00:58:27,314 احتمالاً 876 00:58:27,314 --> 00:58:29,105 ولی صحبت کردن درباره‌اش 877 00:58:29,105 --> 00:58:31,147 با تو هیچ فایده‌ای نداره، درسته؟ 878 00:58:31,147 --> 00:58:33,855 از من بهتر کی هست؟ 879 00:58:33,855 --> 00:58:35,772 چه تضمین بهترین می‌تونی داشته باشی 880 00:58:35,772 --> 00:58:39,813 که حرف‌هایی که می‌زنی هیچوقت از این اتفاق خارج نمیشن؟ 881 00:58:39,813 --> 00:58:42,855 ولی شاید تو راست میگی 882 00:58:42,855 --> 00:58:44,439 ،اگه تو رو تا اینجا کشونده 883 00:58:44,439 --> 00:58:46,855 از حد کنترلت فراتر رفته 884 00:58:48,147 --> 00:58:50,147 بله 885 00:58:50,147 --> 00:58:51,606 درسته 886 00:58:52,689 --> 00:58:54,731 اون یه بیماریه 887 00:58:54,731 --> 00:58:57,689 از تصمیمم که باعث پخش شدنش شد پشیمونم 888 00:58:57,689 --> 00:58:59,272 تو هم پشیمون میشی 889 00:58:59,272 --> 00:59:01,022 فکرکنم کارمون اینجا تمومه 890 00:59:04,439 --> 00:59:05,481 چطوری اتفاق می‌افته؟ 891 00:59:07,022 --> 00:59:08,938 سرسی چندین ایده داشت 892 00:59:08,938 --> 00:59:10,355 شلاق زدنت توی خیابون‌ها 893 00:59:10,355 --> 00:59:13,022 و قطع کردن سرت جلوی قلعه‌ی سرخ 894 00:59:13,022 --> 00:59:16,855 زنده‌زنده پوستت رو کندن و اعدام کردنت از دیوارهای مقر پادشاهی 895 00:59:20,022 --> 00:59:21,813 منصرفش کردم 896 00:59:39,063 --> 00:59:40,481 درد داره؟ 897 00:59:40,481 --> 00:59:43,063 نه. خودم از بابتش مطمئن شدم 898 00:59:43,063 --> 00:59:44,397 خوبه 899 00:59:57,189 --> 00:59:59,189 متنفرم که مثل پسرت بمیرم 900 01:00:00,397 --> 01:00:01,855 ،به گردنم چنگ بندازم 901 01:00:01,855 --> 01:00:04,731 ،کف و زرداب از دهنم بیرون بزنه 902 01:00:04,731 --> 01:00:08,564 ،چشم‌هام قرمز بشن پوستم بنفش 903 01:00:08,564 --> 01:00:10,938 ،لابد برات خیلی وحشتناک بوده 904 01:00:10,938 --> 01:00:14,397 ،به عنوان یک نگهبان پادشاه به عنوان یک پدر 905 01:00:14,397 --> 01:00:16,980 برای من خیلی وحشتناک بود 906 01:00:16,980 --> 01:00:19,647 یه صحنه‌ی شوکه‌کننده 907 01:00:19,647 --> 01:00:22,439 چیزی نبود که قصدش رو داشتم 908 01:00:24,397 --> 01:00:28,980 می‌دونی، هیچوقت قبلاً عمل کردن یک سم رو ندیده بودم 909 01:00:33,938 --> 01:00:36,105 به سرسی بگو 910 01:00:36,105 --> 01:00:38,564 می‌خواستم بدونه کار من بوده 911 01:00:39,755 --> 01:00:46,255 ::. متـرجــم: حسـام‌الـدین ، ســروش .:: « SuRouSH AbG , Nora » 912 01:00:46,431 --> 01:00:51,431 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم در ویکی صدا 913 01:00:52,610 --> 01:00:57,610 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم در ویکی صدا 914 01:00:57,661 --> 01:01:01,661 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم در ویکی صدا 915 01:01:01,931 --> 01:01:04,931 916 01:01:04,955 --> 01:01:07,955 « ☺ .امیـدوارم از تماشای این سریـال لذت برده‌باشیـد » 85462

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.