All language subtitles for Patria.S01E02.Encuentros.AMZN.WEB-DL.720p-NTb.fa

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch Download
en English
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:01:08,400 --> 00:01:11,110 ‫قسمت دوم ‫«جلسات ملاقات» 2 00:01:19,410 --> 00:01:22,870 ‫هر چند وقت یک بار باید بهت بگم ‫که حیوونا رو خونه نیار؟ 3 00:01:26,420 --> 00:01:28,000 ‫الان میام. 4 00:01:32,420 --> 00:01:36,140 ‫چرا اینقدر زود اومدی؟ ‫هنوز غذا نپختم. 5 00:01:36,300 --> 00:01:39,600 ‫چند دقیقه دیگه جلسه دارم ‫برای همین الان ازت خون میگیرم. 6 00:01:40,600 --> 00:01:43,060 ‫اینطوری فردا هم بیمارستان نمیری. 7 00:01:43,230 --> 00:01:45,270 ‫باشه. 8 00:01:45,440 --> 00:01:48,270 ‫ولی مثل دفعه قبل ‫منو زخمی نکنی، خب؟ 9 00:01:48,560 --> 00:01:50,480 ‫همش نق میزنی... 10 00:01:51,610 --> 00:01:55,150 ‫سلام کوچولو، مراقب مامانی هستی؟ 11 00:01:55,320 --> 00:01:58,820 ‫- این گربه چشمای قشنگی داره. ‫- همیشه همین رو میگی. 12 00:02:01,040 --> 00:02:05,960 ‫نمیدونم خواهرت برای ناهار میاد ‫یا نه، اصلا بهم زنگ نمیزنه... 13 00:02:06,120 --> 00:02:09,750 ‫با اون شوهر الدنگش از لندن برگشته. 14 00:02:09,920 --> 00:02:12,760 ‫- شوهرش اسم داره، مامان. ‫- چشم دیدنش رو ندارم! 15 00:02:12,920 --> 00:02:15,760 ‫- من بهش میگم چشم دیدنش رو ندارم. ‫- دستت رو مُشت کن لطفا. 16 00:02:17,340 --> 00:02:19,640 ‫شاید نرئا زنگ زده و تو ‫خونه نبودی. 17 00:02:19,800 --> 00:02:22,890 ‫دیرروز و پریروز زنگ زدم ‫ولی تو جواب ندادی. 18 00:02:23,060 --> 00:02:25,270 ‫زودتر اومدم که مطمئن بشم حالت خوبه. 19 00:02:25,430 --> 00:02:27,850 ‫بخاطر همین زودتر اومدی؟ 20 00:02:28,020 --> 00:02:30,940 ‫میدونم اخیرا کجا رفتی. 21 00:02:31,110 --> 00:02:33,650 ‫میدونم به شهر برگشتی. 22 00:02:39,110 --> 00:02:42,370 ‫ازت نمی پرسم برای چی برگشتی. ‫اونجا شهر آباء و اجدادیته. 23 00:02:42,540 --> 00:02:45,960 ‫ولی اگه بیخیال گذشته بشی، ‫خوشحال میشم یه چیزی بگی. 24 00:02:46,120 --> 00:02:49,250 ‫لازم نیست به تو چیزی بگم، ‫زندگی خودمه. 25 00:02:50,460 --> 00:02:52,920 ‫همه‌مون یه دخلی توی ‫این داستان داریم، مامان. 26 00:03:08,690 --> 00:03:11,560 ‫- سابی حالت خوبه؟ ‫- یه اتفاقی برای بابام افتاده. 27 00:03:11,730 --> 00:03:14,940 ‫- واستا، منم باهات میام. ‫- نه، نه، عجله دارم. 28 00:03:36,050 --> 00:03:37,460 ‫بابا... 29 00:03:39,050 --> 00:03:40,430 ‫بابا... 30 00:03:55,770 --> 00:03:58,400 ‫- واستا! نمیتونی بری داخل. ‫- من پسرشم. 31 00:04:16,130 --> 00:04:18,050 ‫مامان! مامان! 32 00:04:19,090 --> 00:04:20,470 ‫مامان. 33 00:04:20,630 --> 00:04:23,640 ‫نیاز به سرم ندارم، ‫خودم میتونم خودم رو آروم کنم. 34 00:04:23,800 --> 00:04:25,430 ‫چه اتفاقی افتاده؟ 35 00:04:25,600 --> 00:04:28,560 ‫تکستو مرده، ‫خودت رو جمع و جور کن. 36 00:04:30,730 --> 00:04:33,150 ‫- اونا بهت گفتن؟ ‫- نه، 37 00:04:33,310 --> 00:04:35,520 ‫خودم دیدم. 38 00:04:35,690 --> 00:04:39,320 ‫کله‌اش شکافته بود. 39 00:04:39,490 --> 00:04:42,320 ‫- تکستو مرده. ‫- بردنش بیمارستان؟ 40 00:04:42,490 --> 00:04:44,530 ‫آره، ولی فایده نداره. 41 00:04:46,990 --> 00:04:49,370 ‫طفلکی نرئا وقتی بشنوه... 42 00:04:49,540 --> 00:04:51,040 ‫باید بهش زنگ بزنیم. 43 00:04:51,210 --> 00:04:54,540 ‫شماره‌اش توی کشوئه، ‫بهش زنگ بزن. 44 00:04:54,710 --> 00:04:56,130 ‫باشه. 45 00:05:05,680 --> 00:05:08,140 ‫چیزی میخوری برات درست کنم؟ 46 00:05:08,310 --> 00:05:10,020 ‫نه اصلا. 47 00:05:13,600 --> 00:05:18,440 ‫مطمئنی وقتی بابا رو بردن ‫نفس نمیکشید؟ 48 00:05:19,860 --> 00:05:21,240 ‫- الو؟ ‫- الو. 49 00:05:21,400 --> 00:05:25,160 ‫من برادر نرئا هستم، 50 00:05:25,320 --> 00:05:27,280 ‫- همون دختر طبقه بالا. ‫- همون دانش‌آموزه؟ 51 00:05:27,450 --> 00:05:29,450 ‫- بله خودشه، بله. ‫- خیلی خب. 52 00:05:29,620 --> 00:05:32,660 ‫- اگه میشه یه پیامی بهش برسونید. ‫- حتما، چه پیامی؟ 53 00:05:32,830 --> 00:05:36,710 ‫- بگید که به خونه زنگ بزنه. ‫- بگو ضروریه. 54 00:05:36,880 --> 00:05:39,130 ‫- مسئله ضروریه. ‫- بهشون خبر میدم. 55 00:05:39,340 --> 00:05:41,340 ‫- ممنون قربان. ‫- خداحافظ. 56 00:05:42,880 --> 00:05:46,720 ‫- مامان، به آمبولانس زنگ زدی؟ ‫- نه، من به کسی زنگ نزدم. 57 00:05:46,890 --> 00:05:49,640 ‫همینجور یهویی با صدای ‫آژیر پیداش شد. 58 00:05:49,810 --> 00:05:52,600 ‫حتما یکی از همسایه‌ها زنگ زده. 59 00:05:53,560 --> 00:05:55,270 ‫جواب بده، حتما نرئائه. 60 00:05:57,060 --> 00:05:58,440 ‫الو؟ 61 00:05:58,610 --> 00:06:01,940 ‫ریدم دهنت، تکستو. 62 00:06:03,690 --> 00:06:05,200 ‫خواهرت نبود، ها؟ 63 00:06:06,820 --> 00:06:08,820 ‫بیا تلفن رو جواب ندیم. 64 00:06:08,990 --> 00:06:11,700 ‫اگه نرئا یا از بیمارستان باشه چی؟ 65 00:06:11,870 --> 00:06:13,540 ‫صبر کن. 66 00:06:20,670 --> 00:06:24,010 ‫- بیمارستان آرنزازو. ‫- سلام، دکتر لرتکسوندی هستم. 67 00:06:24,170 --> 00:06:27,050 ‫- میشه به اورژانش وصل کنید؟ ‫- بله، یک لحظه. 68 00:06:31,350 --> 00:06:34,100 ‫- اورژانس. ‫- سلام، سابی لرتکسوندی هستم. 69 00:06:34,270 --> 00:06:38,060 ‫- بگو، سانتوسم. ‫- سلام چطوری؟ چه شد؟ 70 00:06:38,230 --> 00:06:41,150 ‫حقیقتش، قبل از اینکه اینجا برسه مــ... 71 00:06:41,320 --> 00:06:46,860 ‫به نظرم... لزومی نداشته ‫که به اینجا آورده بشه. 72 00:07:15,470 --> 00:07:18,270 ‫رسیدن. 73 00:07:18,440 --> 00:07:20,900 ‫- سلام. ‫- سلام، مامان. 74 00:07:22,150 --> 00:07:25,320 ‫چی شده؟ ‫شوهرت پائیا دوست نداره؟ 75 00:07:25,480 --> 00:07:27,940 ‫کینونه رفته، بعدا توضیح میدم. 76 00:07:28,110 --> 00:07:30,240 ‫- سلام سابیر. ‫- باز به هم زدین؟ 77 00:07:30,410 --> 00:07:32,660 ‫به هم نزدیم مامان، ‫از هم جدا شدیم. 78 00:07:32,820 --> 00:07:34,490 ‫- فرقی نداره. ‫- نه. 79 00:07:34,660 --> 00:07:36,500 ‫حالا هر چی. 80 00:07:37,950 --> 00:07:40,580 ‫- کمک لازم داری؟ ‫- نه. 81 00:07:42,500 --> 00:07:44,960 ‫بیخیال، میدونی مامان چطوریه دیگه. 82 00:07:47,800 --> 00:07:49,720 ‫این بشقاب اضافیه. 83 00:07:53,300 --> 00:07:56,010 ‫- چیز دیگه‌ای میخواین؟ ‫- نه همینه دیگه، چقدر شد؟ 84 00:07:56,180 --> 00:08:02,560 ‫بذار ببینم، فیله برای نون، ‫گوشت برای استاک، و سینه‌مرغ. 85 00:08:02,730 --> 00:08:05,020 ‫میشه یازده یورو و پنجاه سنت. 86 00:08:07,440 --> 00:08:08,940 ‫- صبح بخیر. ‫- صبح بخیر میرن. 87 00:08:09,110 --> 00:08:13,450 ‫اینم بیست سنت، ‫ممنون، خداحافظ. 88 00:08:15,830 --> 00:08:18,160 ‫دیدی؟ یه گل گذاشته. 89 00:08:18,830 --> 00:08:22,500 ‫هر کاری بخواد میکنه، ‫خونه خودشه. 90 00:08:22,670 --> 00:08:25,500 ‫یه مرغ کامل میخوام، ‫برای ناهار مهمون دارم. 91 00:08:25,670 --> 00:08:31,220 ‫این همه توی تظاهرات ‫و روزنامه ها خواستار صلح شدن، 92 00:08:31,380 --> 00:08:35,550 ‫ولی وقتی بدستش آوردن، ‫برگشتن که خرابش کنند. 93 00:08:35,720 --> 00:08:38,060 ‫- همین خوبه؟ ‫- عالیه. 94 00:08:38,220 --> 00:08:41,350 ‫همش راجع به صلح ‫و عذرخواهی از قربانیان صحبت میکنن. 95 00:08:41,520 --> 00:08:45,810 ‫کی از ما عذرخواهی میکنه؟ ‫یا نکنه این قربانی نبوده؟ 96 00:08:47,570 --> 00:08:51,150 ‫گوربابای عذر خواهی، ‫آخرش هم دردی دوا نمیکنه. 97 00:08:51,320 --> 00:08:53,280 ‫- صبح بخیر. ‫- صبح بخیر. 98 00:08:53,450 --> 00:08:56,030 ‫به گورکا بگو بیاد 99 00:08:56,200 --> 00:08:58,950 ‫یادم رفته قیافه‌اش چه شکلی بود. 100 00:08:59,120 --> 00:09:01,710 ‫- حالا بعدا حساب میکنی. ‫- خیلی‌خب، ممنون. 101 00:09:01,870 --> 00:09:03,460 ‫- خداحافظ. ‫- خداحافظ. 102 00:09:09,800 --> 00:09:11,970 ‫این گل‌ها خوشگله... 103 00:09:12,130 --> 00:09:15,590 ‫وقتی هوا سرد بشه، ‫بهتره گل‌ها رو ببره داخل وگرنه خشک میشن. 104 00:09:17,350 --> 00:09:19,760 ‫میرن، میرن. 105 00:09:19,930 --> 00:09:23,440 ‫- شنیدی که برگشته؟ ‫- بله خبر دارم. 106 00:09:23,600 --> 00:09:27,190 ‫حتی گل گذاشته، ‫میخواد برای همیشه اینجا بمونه؟ 107 00:09:27,360 --> 00:09:30,980 ‫- نمیدونم، شماها چی؟ ‫- ماها چی؟ 108 00:09:31,150 --> 00:09:34,110 ‫- پسر شما که توی مکزیک خوش میگذرونه. ‫- خوش میگذرونه؟ 109 00:09:34,280 --> 00:09:37,870 ‫بدون اون، خوسه ماری و جوکین ‫میتونستن اینجا باشن، شاید توی درسر بودن 110 00:09:38,030 --> 00:09:39,410 ‫ولی خونه بودن. 111 00:09:39,580 --> 00:09:42,660 ‫کولدو زرنگ بود، اول جاسوسی کرد ‫بعد هم فرار کرد. 112 00:09:42,830 --> 00:09:45,920 ‫جاسوسی کرد؟ پسرم رو تا سر حد مرگ ‫شکنجه کردن. 113 00:09:46,080 --> 00:09:49,090 ‫- این رو یادت باشه. ‫- خوب یادم میمونه. 114 00:09:49,250 --> 00:09:53,210 ‫- خودت میدونی چه حرفی مناسب توئه. ‫- حالا هر چی... خداحافظ. 115 00:09:53,380 --> 00:09:54,880 ‫بریم. 116 00:09:55,970 --> 00:09:58,140 ‫بعدش رفتم باغ. 117 00:09:58,300 --> 00:10:01,310 ‫باغ کیو، قشنگه، ‫بعدا عکساش رو نشونت میدم. 118 00:10:05,600 --> 00:10:07,190 ‫خودت چطوری؟ 119 00:10:08,150 --> 00:10:09,520 ‫خوبم. 120 00:10:09,690 --> 00:10:13,530 ‫هی، میشه راجع به اون قضیه که ‫گفتی به مامان چیزی نگی. 121 00:10:13,690 --> 00:10:15,780 ‫کدوم قضیه؟ 122 00:10:15,950 --> 00:10:18,820 ‫چیزی نیست، یه مسئله کوچیکه، ‫خوشمزه شده ها! 123 00:10:23,450 --> 00:10:27,370 ‫من تصمیم گرفتم که در یک جلسه ملاقاتی ‫با یک زندانی حزب وطنی و آزادی‌خواه شرکت کنم. 124 00:10:32,250 --> 00:10:34,670 ‫با یک نفر که واسطه‌ست‌ صحبت کردم، ‫خانوم خیلی خوبیه. 125 00:10:37,720 --> 00:10:41,970 ‫بهت دارم میگم چون دوست ندارم ‫تو در جریان نباشی و به نظرم... 126 00:10:42,140 --> 00:10:43,520 ‫تو مخالفی. 127 00:10:46,520 --> 00:10:48,270 ‫امید داری که چی بفهمی؟ 128 00:10:49,350 --> 00:10:52,940 ‫نمیدونم، حتی نمیدونم با ‫کی قراره صحبت کنم. 129 00:10:54,190 --> 00:10:56,860 ‫فقط یه چیزی رو میدونم، ‫میخوام یک نفرشون بدونه 130 00:10:57,030 --> 00:10:59,860 ‫چه کاری کردن، و ما ‫چه بدبختی کشیدیم. 131 00:11:01,700 --> 00:11:04,240 ‫منظورت اینه خودت چه بدبختی کشیدی؟ 132 00:11:07,000 --> 00:11:08,370 ‫آره. 133 00:11:10,080 --> 00:11:11,540 ‫خب بعدش؟ 134 00:11:12,460 --> 00:11:14,550 ‫من به حرفای زندانی گوش میدم. 135 00:11:16,340 --> 00:11:18,510 ‫توقع داری عذرخواهی کنه؟ 136 00:11:20,010 --> 00:11:21,390 ‫نمیدونم. 137 00:11:21,550 --> 00:11:25,140 ‫خانومی که واسطه‌ست میگه کسایی ‫که شرکت کردن تجربه خوبی داشتن. 138 00:11:25,310 --> 00:11:28,100 ‫کسی پشیمون نشده. 139 00:11:28,940 --> 00:11:32,940 ‫قول داده که با احتیاط کامل باشه، ‫مطبوعات چیزی نمیفهمن. 140 00:11:36,070 --> 00:11:38,190 ‫هر کاری میخوای بکن. 141 00:11:39,740 --> 00:11:44,080 ‫من با این ایده که همینطور الکی ‫با یه قاتلی صحبت کنیم، قانع بشو نیستم. 142 00:11:46,330 --> 00:11:50,170 ‫شاید دلم بخواد مستقیم ‫به چشمای اون کسی که پدرت رو کشته نگاه کنم. 143 00:11:50,330 --> 00:11:52,460 ‫یه چیزایی هست که میخوام بهش بگم. 144 00:11:53,630 --> 00:11:55,300 ‫ولی همینجور رو هوا نه. 145 00:11:56,420 --> 00:11:57,800 ‫نظر تو چیه؟ 146 00:11:57,960 --> 00:12:00,590 ‫موش زبونت رو خورده؟ 147 00:12:00,760 --> 00:12:03,090 ‫به نظرم یه مسئله شخصیه. 148 00:12:04,220 --> 00:12:07,180 ‫بعد از جلسه، ‫فکر کنم برم یه شهر دیگه. 149 00:12:09,520 --> 00:12:12,190 ‫نمیدونم کجا، شاید برم خارج از کشور. 150 00:12:14,310 --> 00:12:16,480 ‫باید برم. 151 00:12:16,650 --> 00:12:20,700 ‫میخوام فوتبال ببینم، ‫بعدش هم اول میخوام برم بیمارستان. 152 00:12:20,860 --> 00:12:22,610 ‫- دسر نمیخوای؟ ‫- نه. 153 00:12:23,700 --> 00:12:25,580 ‫پائیائه خوشمزه‌ای شده، خداحافظ. 154 00:12:25,740 --> 00:12:27,330 ‫خداحافظ، خداحافظ. 155 00:12:42,130 --> 00:12:44,550 ‫نظری راجع به چیزی که گفتم نداری؟ 156 00:12:44,720 --> 00:12:47,890 ‫به اندازه‌ای که خودت ‫بفهمی بزرگ شدی. 157 00:12:49,930 --> 00:12:52,350 ‫دوست داری آخر و عاقبتم ‫مثل داداشم بشه؟ 158 00:12:52,520 --> 00:12:54,190 ‫مگه چشه؟ 159 00:12:55,270 --> 00:12:57,730 ‫غمگین‌ترین آدمیه که میشناسم. 160 00:12:57,900 --> 00:13:01,360 ‫تو راجب غم چی میفهمی؟! 161 00:13:09,410 --> 00:13:14,460 ‫سابیر بهم گفت هر روز میری شهر ‫و به نظرم این خوبه. 162 00:13:16,000 --> 00:13:18,460 ‫حتما مثل من دنبال چیزی میگردی. 163 00:13:18,630 --> 00:13:20,880 ‫دنبال چیزی نمیگردم، ‫میرم خونه خودم. 164 00:13:21,050 --> 00:13:24,930 ‫دیگه نمیتونم خونه خودم برم؟ ‫لابد تو رو هم اذیت میکنه. 165 00:15:06,110 --> 00:15:10,320 ‫به نام پدر، پسر، روح القدس، آمین. 166 00:15:10,490 --> 00:15:14,080 ‫به مراسم عشای ربانی یک‌شنبه خوش اومدین. 167 00:15:18,660 --> 00:15:23,090 ‫امروز راجب این صحبت میکنیم ‫که چطور مسیح در انجیل 168 00:15:23,250 --> 00:15:27,340 ‫چیزی رو به ما میگه که ‫تا به حال گوش ندادیم. 169 00:15:28,380 --> 00:15:31,390 ‫یه چیزی که در انجیل... 170 00:15:31,550 --> 00:15:35,350 ‫اینجا چه غلطی میکنه؟ ‫تو با مائی با بر علیه مائی؟ 171 00:15:35,510 --> 00:15:38,890 ‫در موعظات امروزی کشیش‌ها... 172 00:15:39,940 --> 00:15:42,560 ‫راجع به حقوق خداست 173 00:15:42,730 --> 00:15:46,440 ‫و واجبات ما. 174 00:15:46,610 --> 00:15:48,530 ‫واجباتی همچون همدلی، 175 00:15:48,690 --> 00:15:51,070 ‫آشتی... 176 00:15:51,240 --> 00:15:53,030 ‫و صلح. 177 00:15:54,330 --> 00:15:59,000 ‫به نظر میرسه این صلح وارد ‫سرزمین ما شده 178 00:15:59,160 --> 00:16:01,750 ‫وقتشه که غرورمون رو کنار بذاریم. 179 00:16:03,210 --> 00:16:06,000 ‫نباید بذاریم بر قلب ما چیره بشه 180 00:16:06,170 --> 00:16:08,420 ‫بیاین خودمون رو گول نزنیم 181 00:16:08,590 --> 00:16:12,130 ‫هیچ راهی بهتر از این نیست که 182 00:16:12,300 --> 00:16:14,390 ‫برگردیم و از اشتباهات درگذریم... 183 00:16:15,550 --> 00:16:18,970 ‫و به برادران مسیحی خودمون ‫پیشنهاد بخشش بدیم، 184 00:16:19,140 --> 00:16:23,690 ‫دوستی و رابطه‌ای که ‫در حکایت درخت انجیرِ... 185 00:16:28,070 --> 00:16:30,440 ‫بی‌ثمر بود، 186 00:16:31,740 --> 00:16:36,490 ‫جایی که خدا می‌فرماید ‫باید صبور باشیم. 187 00:16:44,790 --> 00:16:49,050 ‫قبل از رفتن به لندن گفتی ‫نمیخوای با هیچ تروریستی صحبت کنی. 188 00:16:50,550 --> 00:16:52,550 ‫حالا نظرت عوض شده. 189 00:16:53,840 --> 00:16:56,050 ‫هر کی فکر خودش رو میکنه، نرئا. 190 00:16:57,430 --> 00:16:59,600 ‫فکر میکنی خودخواهم، نه؟ 191 00:17:01,480 --> 00:17:04,560 ‫با خودت فکر کردی با این کار ‫بقیه زجر میکشن؟ 192 00:17:04,730 --> 00:17:09,020 ‫شاید فکر کنی مامان براش مهم نیست، 193 00:17:09,190 --> 00:17:11,490 ‫- ولی از قیافه‌اش همه‌چی معلوم بود. ‫- واقعا؟ 194 00:17:12,400 --> 00:17:16,280 ‫نمیدونم چطوری دیدی، ‫در حالی که همش به ظرف غذات نگاه میکردی. 195 00:17:17,280 --> 00:17:20,490 ‫جفتتون گیر کردین. 196 00:17:20,660 --> 00:17:24,460 ‫جفتتون توی یه گودال گیر افتادین، ‫و غم داره شماها رو میخوره. 197 00:17:24,620 --> 00:17:26,000 ‫من همچین چیزی رو قبول نمیکنم. 198 00:17:26,750 --> 00:17:30,550 ‫بخاطر همین میخوام با قاتل صحبت کنم ‫و بگم تو یه قاتلی 199 00:17:30,710 --> 00:17:33,300 ‫تو این بلا رو سرم آوردی ‫و باید جورش رو بکشی. 200 00:17:33,470 --> 00:17:37,760 ‫بعدش هم میخوام برم یه جایی ‫که هیچکس من رو نشناسه، 201 00:17:37,930 --> 00:17:42,770 ‫یه جایی که پشت سرم حرف نباشه، ‫یه جایی که بتونم یه کاری برای بقیه انجام بدم، 202 00:17:42,930 --> 00:17:44,980 ‫برای زنانی که ازشون ‫سوء استفاده شده یا یتیم‌ها. 203 00:17:45,140 --> 00:17:48,810 ‫پس نگو من خودخواهم، ‫من از شوهرم جدا شدم، و بچه ندارم... 204 00:17:48,980 --> 00:17:52,400 ‫اینقدر به این شیشه مشروب ‫نگاه نکن و من رو ببین! 205 00:17:52,570 --> 00:17:55,320 ‫داری آزارم میدی، دلم میخواد پرتش کنم سمتت. 206 00:17:55,490 --> 00:17:57,410 ‫مامان مریضه. 207 00:17:59,740 --> 00:18:02,040 ‫نمیدونم چه مریضی داره 208 00:18:02,200 --> 00:18:05,500 ‫ولی آزمایش‌های خون اخیرش ‫خوب نبوده. 209 00:18:05,660 --> 00:18:09,170 ‫از یه تومورشناس وقت گرفتم ‫ولی مامان نرفت، 210 00:18:09,340 --> 00:18:12,550 ‫سعی دارم که نترسونمش، ولی... 211 00:18:12,710 --> 00:18:15,930 ‫یه علائمی داره... احمق نیست که. 212 00:18:17,220 --> 00:18:19,220 ‫نرئا، خواهش میکنم... 213 00:18:20,470 --> 00:18:21,890 ‫این برنامه‌هات رو بذار برای بعدا. 214 00:18:23,270 --> 00:18:25,520 ‫حداقلش تا وقتی مامان زنده‌ست ‫کاری نکن. 215 00:18:29,770 --> 00:18:31,320 ‫سرطان داره؟ 216 00:18:34,030 --> 00:18:35,490 ‫احتمالش زیاده. 217 00:18:38,070 --> 00:18:39,700 ‫راجع بهش فکر کن. 218 00:18:42,530 --> 00:18:44,750 ‫چیزی برای فکر کردن نیست. 219 00:18:45,910 --> 00:18:49,250 ‫فردا به واسطه زنگ میزنم ‫و بهش میگم که نمیرم. 220 00:18:53,210 --> 00:18:56,470 ‫جناب دکتر بازم بی دردسر ‫به چیزی که میخواست رسید. 221 00:19:05,680 --> 00:19:07,850 ‫- خداحافظ. ‫- خداحافظ. 222 00:19:24,790 --> 00:19:27,580 ‫دانشکده دامپزشکی دوره؟ ‫من تا به حال نرفتم. 223 00:19:27,750 --> 00:19:31,880 ‫آره خیلی دوره، ولی ارزش ‫پارتی رفتن داره، خودت میبینی. 224 00:19:32,040 --> 00:19:34,920 ‫توی این دور و بر اونجا بهترینه، ‫چون مشروباش خیلی ارزونه. 225 00:19:35,090 --> 00:19:37,880 ‫- پیاده میریم؟ ‫- نه با ماشین میریم. 226 00:19:38,050 --> 00:19:40,720 ‫ولی اگه میخوای پیاده بری، ‫من باهات میام. 227 00:19:40,880 --> 00:19:44,600 ‫- ببخشید، شوخی کردم. ‫- بهش توجه نکن. 228 00:19:44,760 --> 00:19:47,180 ‫هی، میشه یه پیک دیگه برامون بریزی؟ 229 00:19:49,230 --> 00:19:51,650 ‫پاکو هم میاد؟ 230 00:19:51,810 --> 00:19:53,940 ‫- گوربابای پاکو. ‫- گور بابای پاکو. 231 00:19:54,820 --> 00:19:56,780 ‫- گوربابای پاکو. ‫- و دوست دخترش. 232 00:19:56,940 --> 00:19:58,320 ‫( مرگ یک تاجر) 233 00:19:58,490 --> 00:20:01,990 ‫- هنوزم با دوست‌دخترشه؟ ‫- آره. 234 00:20:03,780 --> 00:20:06,540 ‫- یه پیک دیگه بخوریم؟ ‫- بیخیال، یکی دیگه هم بخوریم. 235 00:20:08,160 --> 00:20:10,500 ‫فکر نکنم بتونم دیگه بخورم. 236 00:20:14,790 --> 00:20:16,170 ‫- بیخیال. ‫- یکی دیگه. 237 00:20:16,340 --> 00:20:19,970 ‫- زودباش، زودباش. ‫- برو، برو. 238 00:20:20,130 --> 00:20:21,760 ‫باید برم. 239 00:20:22,720 --> 00:20:25,140 ‫اسمت نرئا بود، نه؟ 240 00:20:25,300 --> 00:20:26,760 ‫احمق! 241 00:20:29,560 --> 00:20:31,190 ‫نرئا. 242 00:20:31,350 --> 00:20:34,190 ‫چی شده؟ کجا میری؟ 243 00:20:34,350 --> 00:20:35,810 ‫نرئا. 244 00:20:35,980 --> 00:20:37,980 ‫چی شده؟ 245 00:20:38,150 --> 00:20:40,360 ‫چیزی اذیتت کرده؟ 246 00:20:40,530 --> 00:20:42,570 ‫- بابام. ‫- چی؟ 247 00:20:42,740 --> 00:20:44,240 ‫- بابام. ‫- چی میگی؟ 248 00:20:44,410 --> 00:20:46,330 ‫بابام. 249 00:20:46,490 --> 00:20:48,620 ‫چی شده؟ 250 00:20:51,330 --> 00:20:52,710 ‫چی شده؟ 251 00:20:52,870 --> 00:20:55,830 ‫توی تلویزیون دیدمش. 252 00:20:56,920 --> 00:20:59,800 ‫بابام رو کشتن! ‫حزب وطنی و آزادی‌خواه بابام رو کشته! 253 00:20:59,960 --> 00:21:02,300 ‫چی؟ 254 00:21:02,470 --> 00:21:05,760 ‫خواهشا تنهام نذار! ‫تنهام نذار! 255 00:21:05,930 --> 00:21:09,260 ‫نه، نه، آروم باش، آروم باش! 256 00:21:25,740 --> 00:21:27,410 ‫نرئا. 257 00:21:27,570 --> 00:21:31,500 ‫میخوای به آلبرتو بگم ‫ماشینش رو بده بریم به سن‌سباستین؟ 258 00:21:32,540 --> 00:21:36,750 ‫- نمیخوام کسی بفهمه. ‫- سه ساعته میرسیم اونجا. 259 00:21:39,040 --> 00:21:40,460 ‫منو بکن! 260 00:21:42,630 --> 00:21:45,590 ‫- چی؟ ‫- زودباش، منو بکن. 261 00:21:48,600 --> 00:21:52,560 ‫نمیدونم میشه این کار رو بکنم یا نه، ‫اونا پدرت رو کشتن. 262 00:21:59,940 --> 00:22:01,730 ‫اینم یه دلیل دیگه‌ست ‫که منو بکنی. 263 00:22:08,320 --> 00:22:10,120 ‫یالا. 264 00:22:38,600 --> 00:22:40,440 ‫بیدار شو، زودباش. 265 00:22:42,520 --> 00:22:44,150 ‫باید بری. 266 00:23:06,260 --> 00:23:09,680 ‫بعدا باهات صحبت میکنم. 267 00:24:14,370 --> 00:24:17,490 ‫(قتل دوباره حزب وطنی و آزادی‌خواه) 268 00:25:12,720 --> 00:25:14,680 ‫- الو؟ ‫- مامان؟ 269 00:25:14,840 --> 00:25:16,340 ‫نرئا... 270 00:25:17,430 --> 00:25:19,430 ‫اونا پدرت رو کشتن. 271 00:25:21,810 --> 00:25:24,020 ‫چرا اینقدر دیر زنگ زدی؟ 272 00:25:25,350 --> 00:25:27,060 ‫کِی اینجا میرسی؟ 273 00:25:27,230 --> 00:25:29,610 ‫- من نمیام مامان. ‫- چی؟ 274 00:25:30,900 --> 00:25:33,490 ‫با اولین اتوبوس خونه نمیای، نه؟ 275 00:25:34,530 --> 00:25:36,410 ‫نه، مامان. 276 00:25:36,570 --> 00:25:40,410 ‫مثلا پدرت رو کشتن، ‫اونوقت میخوای آروم بشینی و بمونی؟ 277 00:25:41,120 --> 00:25:45,040 ‫من آروم نیستم، خیلی هم ناراحتم. ‫ولی نمیخوام جنازه بابام رو ببینم. 278 00:25:45,210 --> 00:25:48,080 ‫تحملش رو ندارم، ‫خواهشا درکم کن. 279 00:25:48,250 --> 00:25:51,500 ‫کسی اینجا متوجه نمیشه، ‫ولی اگه بیام خونه و تلویزیون نشون بده، 280 00:25:51,670 --> 00:25:53,590 ‫همه میفهمن من کی هستم. 281 00:25:53,760 --> 00:25:56,840 ‫- چی داری میگی؟ ‫- قضاوتم نکن. 282 00:25:57,010 --> 00:26:01,390 ‫منم مثل تو دلم آشوبه، ‫خواهشا بذار همینطوری باشه 283 00:26:02,680 --> 00:26:04,730 ‫خداحافظ. 284 00:26:46,480 --> 00:26:48,140 ‫بیاین. 285 00:26:50,100 --> 00:26:51,480 ‫این طرف. 286 00:27:07,500 --> 00:27:10,250 ‫احساس میکنم داریم قایمش میکنیم. 287 00:27:27,770 --> 00:27:29,310 ‫نرئا رو ندیدم. 288 00:27:33,440 --> 00:27:37,690 ‫نتونست بیاد، ‫توی ساراگوسا داره درس میخونه. 289 00:27:40,240 --> 00:27:43,070 ‫برام مهم نیست که نیومده. 290 00:27:43,240 --> 00:27:45,910 ‫دیگه به خدا اعتقاد ندارم. 291 00:28:00,470 --> 00:28:02,300 ‫بله؟ 292 00:28:17,320 --> 00:28:20,900 ‫جرئت نداشتم به خاک‌سپاری بابات برم. 293 00:28:24,990 --> 00:28:26,870 ‫واقعا متأسفم. 294 00:28:38,550 --> 00:28:42,430 ‫وقتی بچه بودم تکستو توی بازار ‫این رو برام خرید. 295 00:28:46,050 --> 00:28:47,970 ‫تو یادت نیست. 296 00:28:48,850 --> 00:28:51,390 ‫برای نرئا یکی گرفت ‫منم حسودیم شد. 297 00:28:52,440 --> 00:28:56,110 ‫ولی مامانم نمیذاشت بخرم، ‫خودت که میشناسیش. 298 00:28:57,570 --> 00:29:02,450 ‫بعد تکستو لام تا کام به کسی چیزی نگفت، ‫منو برد مغازه و برام خرید. 299 00:29:07,490 --> 00:29:11,000 ‫دلم میخواست بدم به بیتوری، ‫ولی نمیتونم توی چشماش نگاه کنم. 300 00:29:12,120 --> 00:29:13,870 ‫متأسفم، سابیر. 301 00:29:33,680 --> 00:29:35,850 ‫- الو؟ ‫- سلام مامان، منم. 302 00:29:36,020 --> 00:29:38,150 ‫شنیدم چه اتفاقی برای آرانتکسا افتاده. 303 00:29:39,190 --> 00:29:43,240 ‫گفتن دو سال پیش توی ‫پالما دی مالوکرا حمله عصبی بهش دست داده. 304 00:29:43,400 --> 00:29:46,610 ‫- خودش نمیتونه کاری بکنه. ‫- بچه‌هاش چی؟ 305 00:29:47,620 --> 00:29:50,450 ‫- نپرسیدم. ‫- اشتباهت همینه. 306 00:29:51,580 --> 00:29:54,910 ‫رمان گفت که به محض اینکه ‫فلج شد 307 00:29:55,080 --> 00:29:57,380 ‫- شوهرش تنهاش گذاشت. ‫- عجب آدم ناکِسی! 308 00:29:57,540 --> 00:30:00,090 ‫آرانتکسا حالا با ‫مامان‌وباباش توی شهر زندگی میکنه. 309 00:30:00,250 --> 00:30:01,840 ‫طفلکی! 310 00:30:02,000 --> 00:30:04,800 ‫واقعا ناراحت شدم، ‫چون این دختره 311 00:30:04,970 --> 00:30:07,300 ‫بهترین فرد این خانوادست. 312 00:30:07,470 --> 00:30:10,260 ‫تنها کسی بود که دلش به حالمون سوخت. 313 00:30:10,430 --> 00:30:12,890 ‫مامان، باید برم، ‫بعدا باهات صحبت میکنم، خب؟ 314 00:30:13,060 --> 00:30:15,730 ‫خیلی‌خب، باشه، خداحافظ. 315 00:30:18,230 --> 00:30:20,190 ‫دارم برنده میشم، یالا! 316 00:30:27,740 --> 00:30:29,570 ‫بگیرش! 317 00:30:29,740 --> 00:30:31,950 ‫زودباش، مامان! 318 00:30:37,250 --> 00:30:38,830 ‫زودباش! 319 00:30:45,670 --> 00:30:48,130 ‫زودباش، مامان! 320 00:30:49,720 --> 00:30:51,550 ‫اوت! 321 00:31:18,830 --> 00:31:21,500 ‫مامان، حالت خوبه؟ 322 00:31:21,670 --> 00:31:23,880 ‫میخوای بازی نکنیم؟ مامان. 323 00:31:26,050 --> 00:31:29,220 ‫مامان... حالت خوبه؟ 324 00:31:29,380 --> 00:31:31,010 ‫مامان، صدام رو میشنوی؟ 325 00:31:31,180 --> 00:31:34,930 ‫همینجا بمون، میرم کمک بیارم! 326 00:31:42,560 --> 00:31:44,860 ‫آروم باش عزیزم، ‫احتمالا چیزی نیست. 327 00:31:45,020 --> 00:31:47,400 ‫- باشه. ‫- چه اتفاقی افتاد؟ 328 00:31:49,200 --> 00:31:52,200 ‫سمت ساحل داشتیم ‫با توپ و راکت بازی میکردیم... 329 00:31:53,200 --> 00:31:55,700 ‫بعد یهویی سردرد شدیدی بهم دست داد. 330 00:31:55,870 --> 00:31:59,080 ‫کار غیر معمولی انجام دادین؟ ‫مواد مصرف داشتین؟ 331 00:31:59,250 --> 00:32:01,540 ‫فقط... سردرد داشتم. 332 00:32:01,710 --> 00:32:05,040 ‫خیلی خب، آروم باش، خب؟ اول ام.آر.آی ‫میگیریم بعد یه نگاهی بهت میندازیم. 333 00:32:05,210 --> 00:32:07,880 ‫یه لحظه اینجا بمون ‫الان بقیه میان. 334 00:32:08,050 --> 00:32:10,880 ‫- بریم. ‫- حالت بهتره؟ 335 00:32:11,840 --> 00:32:15,100 ‫فکر کنم، فقط ترسه، خودت میبینی حالا. 336 00:32:16,470 --> 00:32:18,310 ‫خیلی شجاع بودی. 337 00:32:19,390 --> 00:32:21,270 ‫و سریع کمک پیدا کردی. 338 00:32:22,690 --> 00:32:24,900 ‫اگه مجبور شدم بستری بشم 339 00:32:25,060 --> 00:32:27,820 ‫باید خودت توی یه هتل تنها بمونی. 340 00:32:27,980 --> 00:32:30,900 ‫- نه، چرا؟ ‫- چون... 341 00:32:31,070 --> 00:32:35,070 ‫کالا میلور خیلی دوره... 342 00:32:35,240 --> 00:32:39,200 ‫مامان! مامان!... مامان! 343 00:32:39,370 --> 00:32:41,620 ‫کمک! کمک! لطفا کمک کنید! 344 00:32:41,790 --> 00:32:45,960 ‫کمک کنید! ‫کمک کنید! مامانم! مامانم! 345 00:32:46,130 --> 00:32:47,630 ‫کمک! 346 00:32:49,380 --> 00:32:52,470 ‫- تیم اورژانس رو خبر کن! ‫- مامان! 347 00:32:52,630 --> 00:32:54,140 ‫- آروم باش. ‫- مامان... 348 00:32:54,300 --> 00:32:57,930 ‫- آروم باش، آروم باش، آروم باش. ‫- مامان... مامان... 349 00:32:58,100 --> 00:32:59,640 ‫- مامان! ‫- عجله کن! 350 00:33:05,440 --> 00:33:06,980 ‫مامان... 351 00:33:08,270 --> 00:33:09,650 ‫صدام رو میشنوی؟ 352 00:33:12,490 --> 00:33:14,570 ‫اگه صدام رو میشنوی تکون بخور. 353 00:33:20,240 --> 00:33:22,410 ‫چند روز پیش بهت حمله عصبی دست داد. 354 00:33:23,370 --> 00:33:25,170 ‫مادربزرگ امروز میاد. 355 00:33:25,330 --> 00:33:28,880 ‫پروازش بخاطر یه حمله تروریستی ‫به تأخیر افتاد. 356 00:33:39,350 --> 00:33:41,770 ‫یه خورده نگرانم، مامان. 357 00:33:43,810 --> 00:33:45,850 ‫حالت بهتر میشه؟ 358 00:33:49,230 --> 00:33:51,230 ‫خیلی دوست دارم مامان. 359 00:33:56,660 --> 00:33:58,370 ‫مادربزرگ. 360 00:34:39,410 --> 00:34:42,330 ‫حالا میخوام زانوت رو ماساژ بدم، خب؟ 361 00:34:42,490 --> 00:34:44,950 ‫- صبح بخیر دکتر. ‫- سلام، چطوری؟ 362 00:34:45,120 --> 00:34:49,120 ‫آرانتکسا، امروز یه ملاقاتی ‫از آدم‌های بالادستی داری. 363 00:34:51,880 --> 00:34:53,500 ‫چطوری؟ 364 00:35:00,260 --> 00:35:01,760 ‫حالش خرابه. 365 00:35:04,600 --> 00:35:06,850 ‫آرانتکسا، خیلی متأسفم ‫که این اتفاق برات افتاد. 366 00:35:08,390 --> 00:35:10,980 ‫دکتر اولاسیا منو فرستاده تا کارات ‫سریعتر جلو بره. 367 00:35:16,320 --> 00:35:18,200 ‫آی‌پد رو میخواد. 368 00:35:32,630 --> 00:35:35,710 ‫" همیشه ازت خوشم میومد لعنتی" 369 00:35:51,900 --> 00:35:54,860 ‫تمام این سال‌ها نگهش داشتم. 370 00:36:01,280 --> 00:36:03,450 ‫هیچوقت بهم پسش نده. 371 00:36:05,700 --> 00:36:08,160 ‫من تا چند دقیقه دیگه برمیگردم. 372 00:36:08,330 --> 00:36:11,250 ‫نه، باید برم. 373 00:36:14,460 --> 00:36:16,300 ‫موفق باشی. 374 00:36:16,460 --> 00:36:19,050 ‫از دیدن دوباره‌ات خوشحال شدم. 375 00:36:35,270 --> 00:36:38,860 ‫" اگه احیانا بهت حمله عصبی دست داد، ‫بیا با هم ازدواج کنیم." 376 00:37:18,400 --> 00:37:22,990 ‫وای خدا! امروز خیلی دیر اومدی، ‫بیا، ساعت هفت باید بریم مراسم عشای ربانی. 377 00:37:23,150 --> 00:37:24,910 ‫خیلی‌خب، تمومه. 378 00:37:26,110 --> 00:37:27,870 ‫باشه، بیا. 379 00:37:28,030 --> 00:37:30,700 ‫ممنون، خوسه رامون، بیا. 380 00:37:30,870 --> 00:37:34,580 ‫- خداحافظ میرن. ‫- خداحافظ، دیرمون میشه عزیزم. 381 00:37:43,550 --> 00:37:46,720 ‫سلام عزیزم، فیزیوتراپی چطور بود؟ 382 00:37:46,890 --> 00:37:49,600 ‫به مسابقات المپیک میریم یا نه؟ 383 00:37:51,560 --> 00:37:52,930 ‫چی؟ 384 00:37:55,390 --> 00:37:56,850 ‫چه دستبند قشنگی. 385 00:37:57,020 --> 00:37:59,940 ‫خریدیش؟ قشنگه. 386 00:38:02,110 --> 00:38:05,150 ‫- آها، مال خودته. ‫- خیلی‌خب. 387 00:38:06,200 --> 00:38:09,240 ‫من دیگه میرم، شبتون بخیر. 388 00:38:09,410 --> 00:38:11,410 ‫- فردا میبنمت. ‫- فردا میبینمت. 389 00:38:11,580 --> 00:38:13,700 ‫خیلی خب، بریم تلویزیون ببینیم. 390 00:38:13,870 --> 00:38:17,670 ‫کلسته، میدونی از کجا ‫اون دستبند رو گیر آورده؟ 391 00:38:17,830 --> 00:38:20,170 ‫یه دکتر بهش داد، قشنگه، نه؟ 392 00:38:20,340 --> 00:38:22,800 ‫آره خیلی قشنگه، کدوم دکتر؟ 393 00:38:23,460 --> 00:38:27,130 ‫یکی از دکترای بیمارستان، ‫از دوران بچگی همدیگه رو میشناختن. 394 00:38:27,300 --> 00:38:30,220 ‫یکم صحبت کردن، ‫بعد بهش دستبند رو داد. 395 00:38:30,390 --> 00:38:32,560 ‫- اسمش رو فهمیدی؟ ‫- نه. 396 00:38:32,720 --> 00:38:34,980 ‫فردا میتونم پیدا کنم، ‫چیزی پیش اومده؟ 397 00:38:35,140 --> 00:38:38,190 ‫نه، اصلا، نگران نباش، ‫فقط کنجکاو بودم. 398 00:38:38,350 --> 00:38:40,810 ‫- خیلی خب. ‫- فردا میبینمت، خداحافظ. 399 00:38:45,740 --> 00:38:47,900 ‫بیخیال، امکان نداره. 400 00:38:48,070 --> 00:38:49,950 ‫خدا شاهده! 401 00:38:50,120 --> 00:38:53,740 ‫وقتی کوچیک بود تکستو ‫توی بازار براش خرید. 402 00:38:53,910 --> 00:38:55,330 ‫مگه مهمه؟ 403 00:38:55,500 --> 00:38:58,170 ‫احتمالا توی کمد پیدا کرده، و دستش کرده. 404 00:38:58,330 --> 00:38:59,790 ‫چقدر که احمقی! 405 00:38:59,960 --> 00:39:03,000 ‫پیداش نکرده، ‫یه دکتر بهش داده. 406 00:39:03,170 --> 00:39:06,720 ‫- داری میری روی اعصابم ها! ‫- هیش، آروم صحبت کن. 407 00:39:06,880 --> 00:39:09,720 ‫بیا یه نگاهی بندازیم، ‫تکستو براش خریده، 408 00:39:09,890 --> 00:39:13,260 ‫بعد حالا یه دکتر دستبند رو بهش داده؟ 409 00:39:13,430 --> 00:39:14,970 ‫اصلا با عقل جوردر نمیاد. 410 00:39:15,140 --> 00:39:17,770 ‫فقط یک دکتر میتونه همچین کاری بکنه. 411 00:39:17,930 --> 00:39:20,060 ‫- کی؟ ‫- پسر بزرگشون. 412 00:39:20,230 --> 00:39:22,360 ‫آخه چرا باید دستبند دست اون باشه؟ 413 00:39:22,520 --> 00:39:24,360 ‫از این سریال‌های آبکی خیلی نگاه میکنی. 414 00:39:26,230 --> 00:39:27,820 ‫اونا دنبالمون هستن. 415 00:39:29,740 --> 00:39:31,910 ‫دنبال یه چیزی هستن، نمیبینی؟ 416 00:39:33,200 --> 00:39:36,750 ‫دوباره دارن وارد زندگیمون میشن، ‫چرا اون زنه برگشته به شهر؟ 417 00:39:36,910 --> 00:39:39,660 ‫چرا گل گذاشته دم پنجره ‫و به کلیسا میره؟ 418 00:39:40,920 --> 00:39:43,340 ‫- باید یه کاری بکنیم. ‫- آره... 419 00:39:45,420 --> 00:39:48,130 ‫- باید بخوابیم. ‫- دارم جدی صحبت میکنم. 420 00:39:50,090 --> 00:39:51,470 ‫منم جدی صحبت میکنم. 421 00:40:49,360 --> 00:40:53,110 ‫(از اینجا برو) 422 00:41:54,380 --> 00:41:56,630 ‫سلام، میشه بیام داخل؟ 423 00:42:04,430 --> 00:42:06,850 ‫خوب به باغچه‌ات رسیدی. 424 00:42:07,020 --> 00:42:09,770 ‫اون خاکی که تکستو بهت داد ‫برای همین بود، نه؟ 425 00:42:11,440 --> 00:42:13,820 ‫- اینجا چیکار میکنی؟ ‫- میخوام صحبت کنم. 426 00:42:13,990 --> 00:42:15,400 ‫راجع به چی؟ 427 00:42:17,200 --> 00:42:21,450 ‫- من حرفی برای گفتن ندارم. ‫- دیروز رفتم قبرستون. 428 00:42:21,620 --> 00:42:25,660 ‫رفتم یکم کنار تکستو باشم، ‫ازم خواست بهت سلام برسونم. 429 00:42:28,630 --> 00:42:30,290 ‫دست از سر کچلم بردار. 430 00:42:31,540 --> 00:42:32,920 ‫اتفاقیه که افتاده دیگه. 431 00:42:33,630 --> 00:42:37,090 ‫- نمیشه تغییرش بدیم. ‫- آره، ولی واقعا چه اتفاقی افتاده؟ 432 00:42:37,260 --> 00:42:41,430 ‫چون من یک طرف قضیه رو میدونم، ‫شاید تو بتونی بقیه داستان رو بگی بهم. 433 00:42:41,600 --> 00:42:45,850 ‫فقط میخوام بدونم، بعدش میرم، ‫دیگه مزاحمتون نمیشم. 434 00:42:49,650 --> 00:42:52,940 ‫خوسین، تو بهترین دوست تکستو بودی. 435 00:42:54,570 --> 00:42:57,530 ‫هنوزم میبینم که با چرخت 436 00:42:57,700 --> 00:43:00,450 ‫به اون بار میری و ‫قماربازی و اون کارات رو میکنی. 437 00:43:01,740 --> 00:43:05,040 ‫اینم یادمه که میرن میگفت 438 00:43:05,200 --> 00:43:08,210 ‫"بیتوری، شوهرم با شوهر تو ازدواج کرده 439 00:43:08,370 --> 00:43:11,210 ‫بالا بری پایین بیای اینا جدا نمیشن." 440 00:43:13,590 --> 00:43:16,340 ‫- خودش گفت؟ ‫- بپرس ازش تا خودت ببینی. 441 00:43:17,340 --> 00:43:18,800 ‫من همیشه دوستش بودم. 442 00:43:19,930 --> 00:43:23,470 ‫ولی از یه جایی دیگه با ما سلامی نداشتی ‫و خونه ما نمیومدی. 443 00:43:23,640 --> 00:43:25,930 ‫چه ربطی به این قضیه داره؟ 444 00:43:26,100 --> 00:43:27,850 ‫تو به مراسم ختمش نیومدی. 445 00:43:28,890 --> 00:43:31,150 ‫الان داری توسری میزنی بهم؟ 446 00:43:33,940 --> 00:43:37,150 ‫من باهاش صحبت نکردم، ‫ولی دوستش بودم. 447 00:43:37,320 --> 00:43:40,820 ‫اشتباه کردی، باید یک یا دو سال ‫از شهر میرفتی 448 00:43:40,990 --> 00:43:43,160 ‫یا هر چقدر که لازم بود. 449 00:43:43,320 --> 00:43:45,700 ‫ممکن بود الان زنده باشه ‫و تو میتونستی برگردی. 450 00:43:45,870 --> 00:43:49,580 ‫در ضمن اگه نمی‌بودی... ‫حتی میتونستیم کمکت کنیم. 451 00:43:49,750 --> 00:43:53,500 ‫بقیه مردم رو نمیدونم، ‫ولی تو میتونی کمکم کنی خوسین. 452 00:43:53,670 --> 00:43:57,760 ‫نمیدونم چطوری، ‫زمان رو که نمیتونم برگردونم. 453 00:43:57,920 --> 00:43:59,920 ‫خب... کار راحتیه. 454 00:44:00,090 --> 00:44:03,090 ‫فقط یه سوالی از پسرت بپرس. 455 00:44:03,260 --> 00:44:05,350 ‫ما خیلی زجر کشیدیم بیتوری. 456 00:44:06,390 --> 00:44:07,970 ‫هنوزم زجر میکشیم. 457 00:44:09,350 --> 00:44:13,150 ‫به زندگیت برس و بذار ‫ما هم به زندگیمون برسیم. 458 00:44:13,310 --> 00:44:15,360 ‫- بهترین کار اینه که فراموش کنیم. ‫- آره ولی، 459 00:44:15,520 --> 00:44:17,780 ‫اگه در عذاب باشی ‫چطور میتونی فراموش کنی؟ 460 00:44:17,940 --> 00:44:19,940 ‫فکر نکنم میرن از این مسئله خوشش بیاد. 461 00:44:20,110 --> 00:44:22,070 ‫لازم نیست بدونه. 462 00:44:22,240 --> 00:44:26,700 ‫واقعا نمیخوای بدونی سوالم چیه خوسه ماری؟ 463 00:44:34,830 --> 00:44:39,170 ‫ببین... همون روزی که تکستو کشته شد ‫یه نفر دم عصر پسرت رو دیده. 464 00:44:39,340 --> 00:44:42,800 ‫- شایعه‌ست. ‫- بیا بیرون لطفا. 465 00:44:47,890 --> 00:44:51,180 ‫- تو دادگاه که اثبات نشد. ‫- پس ازش بپرس. 466 00:44:52,230 --> 00:44:54,520 ‫بپرس اون ماشه رو کشیده یا نه. 467 00:44:54,690 --> 00:44:58,020 ‫میخوام بدونم، چون دیگه ‫عُمری برام نمونده. 468 00:44:58,190 --> 00:45:01,030 ‫بهش بگو... ‫قرار نیست گزارش بدم. 469 00:45:01,190 --> 00:45:05,110 ‫و اگه تقاضای بخشش کنه، من میبخشمش. 470 00:45:11,290 --> 00:45:12,660 ‫بیتوری، خواهش میکنم... 471 00:45:14,080 --> 00:45:15,880 ‫گذشته رو خراب نکن. 472 00:45:25,840 --> 00:45:27,640 ‫با سرعت زیاد نرو! 473 00:45:27,800 --> 00:45:30,310 ‫چی؟ من که سریع نمیرم. 474 00:45:30,470 --> 00:45:32,140 ‫لعنتی. 475 00:45:32,310 --> 00:45:33,810 ‫بذار ببینم. 476 00:45:39,900 --> 00:45:43,820 ‫- از هیکل افتادی تکستو. ‫- از هیکل افتادم؟ 477 00:45:43,990 --> 00:45:46,320 ‫- بیا. ‫- نه، نمیخوام. 478 00:45:50,490 --> 00:45:52,330 ‫یه نامه دیگه برام فرستادن. 479 00:45:55,920 --> 00:45:57,920 ‫چند روزه نخوابیدم. 480 00:46:02,260 --> 00:46:04,970 ‫- خانوادت چی؟ ‫- اونا چیزی نمیدونن. 481 00:46:06,130 --> 00:46:07,550 ‫خوبه. 482 00:46:10,510 --> 00:46:12,970 ‫چند ماه پیش رفتم فرانسه ‫پولشون رو دادم. 483 00:46:13,140 --> 00:46:16,350 ‫دو میلیون دادم، کیری بود، ‫ولی خب چه میشه کرد؟ 484 00:46:16,520 --> 00:46:20,020 ‫حالا ازم 25 میلیون میخوان. 485 00:46:20,190 --> 00:46:22,780 ‫زیاده، بیش از حد زیاده. 486 00:46:24,780 --> 00:46:26,780 ‫نباید این اتفاق برای مردم باسکو بیفته. 487 00:46:26,950 --> 00:46:30,740 ‫من شبیه نزول‌خورام؟ ‫من همش زحمت کشیدم. 488 00:46:31,450 --> 00:46:34,750 ‫- شاید نامه برای یکی دیگه بوده. ‫- آره... 489 00:46:37,460 --> 00:46:39,330 ‫هی،من گدا نیستم. 490 00:46:39,500 --> 00:46:42,380 ‫ولی بعد از دادن مالیات و اون کارا ‫رویای پول ندارم. 491 00:46:42,550 --> 00:46:47,010 ‫گور رویای پول! نمیفهمم مردم چه فکری میکنن. 492 00:46:47,170 --> 00:46:50,340 ‫چیزی که عصبانیم میکنه ‫احتمالا اون کارمنده‌ست که گفت 493 00:46:50,510 --> 00:46:52,930 ‫"هی تکستو خرپوله، خرپول" 494 00:46:56,730 --> 00:46:59,810 ‫ترسی ندارم، میدونی؟ ‫یک گلوله و تمام، 495 00:46:59,980 --> 00:47:01,650 ‫میمیرم، ولی در آرامش. 496 00:47:03,570 --> 00:47:08,070 ‫ولی توی نامه راجع به نرئا ‫و جایی که درس میخونه گفته، برای همین... 497 00:47:08,240 --> 00:47:10,450 ‫باید باهاشون صحبت کنم، خوسین. 498 00:47:10,610 --> 00:47:14,490 ‫شاید پولش رو کمتر کنن، ‫یا بذارن قسطی بدم. 499 00:47:15,660 --> 00:47:19,170 ‫شاید پسرت بتونه به یکی از رؤسا ‫یا کسی منو وصل کنه. 500 00:47:19,330 --> 00:47:21,330 ‫پسرم از کجا میدونه؟ 501 00:47:21,500 --> 00:47:23,840 ‫میخوام یکی منو با ‫حزب وطنی و آزادی‌خواه در ارتباط قرار بده. 502 00:47:24,000 --> 00:47:26,920 ‫خوسه ماری جزو حزب وطنی و آزادی‌خواه نیست، ‫این چه حرفیه! 503 00:47:27,090 --> 00:47:31,050 ‫شاید آدم کیری و نمک‌نشانسی باشه، ‫ولی جزو حزب وطنی و آزادی‌خواه نیست. 504 00:47:32,180 --> 00:47:33,640 ‫یالا، بیا بریم. 505 00:47:39,730 --> 00:47:42,520 ‫- سلام. ‫- چیه؟ 506 00:47:44,190 --> 00:47:45,610 ‫کولدو کجاست؟ 507 00:47:46,940 --> 00:47:49,240 ‫- کدوم گوریه؟ ‫- نمیدونم. 508 00:47:49,400 --> 00:47:52,820 ‫بهتره که بیاد، ‫چون نوبت اونه که غذا درست کنه. 509 00:48:38,200 --> 00:48:39,620 ‫چی شده؟ 510 00:48:46,880 --> 00:48:50,340 ‫لعنتی، کولدو رو گرفتن، بریم! 511 00:48:53,430 --> 00:48:55,430 ‫بیا بریم! لعنتی! 512 00:48:55,590 --> 00:48:56,970 ‫یالا! 513 00:49:03,770 --> 00:49:05,190 ‫لعنتی. 514 00:49:38,510 --> 00:49:40,600 ‫- یالا. ‫- لعنتی. 515 00:50:22,430 --> 00:50:24,930 ‫بیا اینجا! 516 00:50:27,560 --> 00:50:28,940 ‫مراقب باش. 517 00:50:31,360 --> 00:50:33,070 ‫یالا، یالا. 518 00:50:42,530 --> 00:50:45,660 ‫داخل نیستن، بریم منطقه رو بگردیم ‫زودباشین. 519 00:50:53,960 --> 00:50:55,460 ‫سلام خسونه. 520 00:51:11,100 --> 00:51:15,530 ‫برنگرد، همینطور برو، ‫توی کلیسا منتظرم باش. 521 00:51:54,060 --> 00:51:56,610 ‫اگه کسی اومد، ‫از هم جدا میشیم. 522 00:51:56,780 --> 00:51:58,820 ‫- شاید تعقیبم کنن. ‫- کی؟ 523 00:51:58,990 --> 00:52:01,490 ‫کی میتونه باشه؟ پلیس‌ها. ‫مطمئن نیستم، ولی... 524 00:52:01,660 --> 00:52:04,490 ‫خدا میدونه ازم سوء استفاده میکنن ‫که اطلاعات بیشتری گیر بیارن یا نه. 525 00:52:04,660 --> 00:52:07,240 ‫- خوسه ماری دنبالته. ‫- دنبال من؟ 526 00:52:07,410 --> 00:52:10,870 ‫توی یه ساختمون متروکه ‫سمت جاده سورادل منتظرن. 527 00:52:11,040 --> 00:52:14,460 ‫اول با پتکسی توی آرانو صحبت کن ‫اون بهت توضیح میده. 528 00:52:15,790 --> 00:52:19,340 ‫اول من میرم، ده دقه دیگه تو برو. 529 00:52:19,510 --> 00:52:23,430 ‫واستا، خطرناکه؟ 530 00:52:23,590 --> 00:52:28,350 ‫میدونن اونایی که فراری هستن، سعی میکنن ‫با خانواده‌هاشون صحبت کنن، پس مراقب باش. 531 00:52:28,520 --> 00:52:31,890 ‫و از داداشت بپرس ‫حرفی برای گفتن به من داره یا نه. 532 00:53:19,820 --> 00:53:22,650 ‫لعنتی نه! همیشه این بلا سرمون میاد. 533 00:53:22,820 --> 00:53:26,660 ‫- همینطور میذاریم بمونه، تمام! ‫- میخوای مثل قبلا بشه؟ 534 00:53:26,820 --> 00:53:32,750 ‫- اون کیه؟ ‫- نگاه کن کولدوئه، اشکالی نداره؟ 535 00:53:33,660 --> 00:53:35,870 ‫- چیه؟ چی شده؟ ‫- صداتون رو از پایین تپه میشنیدم. 536 00:53:36,040 --> 00:53:37,960 ‫داداشت خیلی یکدنده‌ست. 537 00:53:38,130 --> 00:53:40,920 ‫گورکا، باید بری خونه و برام ‫کفش بیاری. 538 00:53:41,090 --> 00:53:44,010 ‫بدون کفش نمیتونم برم فرانسه. 539 00:53:44,170 --> 00:53:45,970 ‫شماره پات چنده؟ 540 00:53:47,140 --> 00:53:49,470 ‫بیخیال، تو که فقط تا خونه باید بری. 541 00:53:49,640 --> 00:53:51,390 ‫ممنون. 542 00:53:53,680 --> 00:53:57,400 ‫پتکسی گفت باید خیلی مراقب باشی، ‫و با اون پول غذا بخری. 543 00:53:59,150 --> 00:54:01,480 ‫به مامان و بابا یه وقت نگی، خب؟ 544 00:54:01,650 --> 00:54:04,240 ‫هر وقت شد یه نامه براشون مینویسم. 545 00:54:05,610 --> 00:54:07,030 ‫گورکا. 546 00:54:08,870 --> 00:54:12,660 ‫تو آدم خوبی هستی، ‫همیشه بودی، لعنتی. 547 00:54:19,920 --> 00:54:24,050 ‫خوسه ماری، خسونه میگه حرفی داری ‫که بخوای بهش بگی؟ 548 00:54:25,470 --> 00:54:27,720 ‫بهش بگو به زندگیش برسه. 549 00:54:41,360 --> 00:54:44,820 ‫خوسه ماری گارمندیا، ‫ملاقاتی داری. 550 00:55:16,060 --> 00:55:19,850 ‫مامان، توی خونه همه‌چی روبراهه؟ ‫انتظار نداشتم بیای. 551 00:55:20,020 --> 00:55:24,360 ‫- از دیدن من خوشحال نیستی؟ ‫- چرا مامان، ولی برای شما سخته. 552 00:55:24,520 --> 00:55:26,860 ‫همین چند وقت پیش اینجا بودی، ‫راه هم خیلی دوره. 553 00:55:27,030 --> 00:55:28,610 ‫خب... 554 00:55:29,990 --> 00:55:31,620 ‫چی شده، مامان؟ 555 00:55:34,700 --> 00:55:36,620 ‫چند روزه که نخوابیدم. 556 00:55:41,080 --> 00:55:43,040 ‫بابا چیزیش شده؟ 557 00:55:44,630 --> 00:55:46,050 ‫آرانتکسا؟ 558 00:55:48,130 --> 00:55:50,090 ‫اون زنه برگشته؟ 559 00:55:51,010 --> 00:55:53,430 ‫- گورباباش! ‫- ولی خیلی روی اعصابمه. 560 00:55:53,600 --> 00:55:56,350 ‫مگه کسی نیست که اون رو بترسونه؟ 561 00:55:58,060 --> 00:56:00,390 ‫شهر مثل سابق نیست. 562 00:56:03,520 --> 00:56:05,360 ‫اون زنیکه دیوونه میخواد بدونه که... 563 00:56:09,300 --> 00:56:13,340 ‫کار تو بوده؟ 55705

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.